1
00:00:16,834 --> 00:00:24,634
« زیرنویس از سینا صداقت »
.: SinCities :.
2
00:00:24,667 --> 00:00:29,375
خب، نگاهش کن. تقریباً انسان شدی
3
00:00:35,375 --> 00:00:38,250
اوناهاش. دوباره سر پا و سر حال شدی
4
00:00:39,292 --> 00:00:41,833
ممنون
5
00:00:42,917 --> 00:00:45,917
- خوبه که دوباره لباس پوشیدم، ولی...
- ولی؟
6
00:00:46,000 --> 00:00:48,167
یه چیزی که در مورد حرکت کردن هست
7
00:00:48,250 --> 00:00:51,000
اینه که فکر میکنم وقتی حرکت نکنم
حس خوبی بهم میده
8
00:00:51,083 --> 00:00:54,542
اوه. پس نمیخواستی بری یه قدمی بزنی؟
9
00:00:55,208 --> 00:00:57,625
- چی؟
- خب، به زور میتونستم ببرمت قدم بزنی
10
00:00:57,708 --> 00:01:00,375
در حالی که کیرت تو هوا بالا
پایین میپرید، میتونستم؟
11
00:01:00,458 --> 00:01:03,583
شاید یه پرنده فکر میکرد کیرت یه شاخه درخته
و با خودش میبردش
12
00:01:03,667 --> 00:01:06,000
آره. خب
13
00:01:06,083 --> 00:01:09,292
اوه، بیخیال. یه لبخند کوچولو تو رو نمیکشه
14
00:01:12,000 --> 00:01:13,000
آفرین پسرِ خوب
15
00:01:14,042 --> 00:01:16,708
خب حالا، دوست داری بریم یه قدمی بزنیم؟
16
00:01:16,792 --> 00:01:18,792
یکم هوای تازه زیر نور ستارهها؟
17
00:01:18,875 --> 00:01:21,500
فکر کنم دوست دارم، آره
18
00:01:21,708 --> 00:01:22,708
خوبه
19
00:01:23,250 --> 00:01:25,667
متأسفانه، یه شرطی داره
20
00:01:28,250 --> 00:01:29,250
اوه
21
00:01:29,500 --> 00:01:32,750
فکرِ من نیست. استریگا اصرار کرد
22
00:01:33,625 --> 00:01:37,250
باید خیلی راحت باشه. فقط میخواست
امنیتش یکم بیشتر باشه
23
00:01:37,958 --> 00:01:40,667
تو ده برابر قویتر از منی، لنور
24
00:01:40,750 --> 00:01:43,208
استریگا اشاره کرد که تو یه جادوگری
25
00:01:44,083 --> 00:01:46,958
و واقعاً میخوای بری قدم بزنی، پس...
26
00:01:47,625 --> 00:01:49,042
میشه این رو بندازی گردنت؟
27
00:01:51,083 --> 00:01:53,000
باشه
28
00:01:53,417 --> 00:01:54,417
آفرین پسرِ خوب
29
00:01:54,833 --> 00:01:56,167
بریم قدم بزنیم!
30
00:02:23,042 --> 00:02:26,417
شبِ قشنگیه، اینطور فکر نمیکنی؟
31
00:02:26,500 --> 00:02:30,125
شبِ خیلی سردیه. سلولم گرمتر بود
32
00:02:30,875 --> 00:02:33,667
به خاطر اینه که حرارتِ تلف شده رو
با لوله به اطراف قلعه منتقل میکنیم
33
00:02:34,500 --> 00:02:37,208
واقعاً؟ حتی داخلِ سلولها؟
34
00:02:37,292 --> 00:02:40,333
من همش بهت میگم. ما هیولا نیستیم
35
00:02:44,208 --> 00:02:46,917
تو قلعهی دراکولا هم حرارت
با لوله منتقل میشد
36
00:02:47,000 --> 00:02:48,750
این جادوی خونآشامیه
37
00:02:48,833 --> 00:02:52,000
راستش، فقط علمه. دانشِ باستانی
38
00:02:52,083 --> 00:02:56,208
نکته اینه هکتور، آدما مسائل رو فراموش میکنن
و خونآشامها فراموش نمیکنن
39
00:02:57,083 --> 00:02:58,792
باید چیزهای زیادی یاد بگیری
40
00:02:59,500 --> 00:03:00,792
و فرصتش نصیبم میشه؟
41
00:03:01,333 --> 00:03:03,125
چقدر پرشور
42
00:03:03,833 --> 00:03:05,750
آروم باش و از شب لذت ببر
43
00:03:13,958 --> 00:03:15,875
نور روزم میتونه قشنگ باشه
44
00:03:15,958 --> 00:03:17,417
به حرفت اعتماد میکنم
45
00:03:19,000 --> 00:03:20,333
نور روز رو یادت نمیاد؟
46
00:03:20,417 --> 00:03:24,625
هیچوقت برام مهم نبوده.
همیشه به شب علاقه داشتم.
47
00:03:25,458 --> 00:03:28,792
شاید یه چیزی رو از دست بدی، میدونی.
وقتی فقط شب بیرون میای.
48
00:03:28,875 --> 00:03:32,000
اوه، فکر نکنم. فقط نگاه کن
49
00:03:38,167 --> 00:03:41,417
نمیتونم تصور کنم نورِ خورشید
چطور میتونه این منظره رو بهتر کنه
50
00:03:45,167 --> 00:03:47,458
خیلی خب. اعتراف میکنم
51
00:03:48,792 --> 00:03:50,125
این شگفت انگیزه
52
00:03:51,500 --> 00:03:54,333
دیدی؟ اینجا زیادم بد نیست، نه؟
53
00:03:55,625 --> 00:03:56,833
میتونم بدونِ اینم سر کنم
54
00:03:58,375 --> 00:03:59,667
درد داره؟
55
00:03:59,958 --> 00:04:03,917
نه. فقط من رو یاد آخرین باری میندازه
که یکی بهم قلّاده بست
56
00:04:04,000 --> 00:04:05,375
تو بریلا؟
57
00:04:05,458 --> 00:04:07,292
وقتی کارمیلا تقریباً من رو کشت
58
00:04:07,375 --> 00:04:09,250
خب، اون کمی کج خلقه
59
00:04:09,333 --> 00:04:11,333
ولی هیچوقت نمیخواست تو رو بکشه
60
00:04:11,417 --> 00:04:12,542
نه
61
00:04:13,125 --> 00:04:15,625
چون بهم نیاز داره تا بردهی آهنگر روحش باشم
62
00:04:15,708 --> 00:04:19,875
نه، چون اگه میخواست تو رو بکشه،
به سادگی مُرده بودی
63
00:04:20,958 --> 00:04:23,125
و اگه میخواست شکنجهت کنه،
64
00:04:23,208 --> 00:04:24,500
در حالی به اینجا میرسیدی
65
00:04:24,583 --> 00:04:27,375
که دل و رودهت تو دستت بود
و یه نیزه تو کونت
66
00:04:27,458 --> 00:04:30,167
گمونم این حقیقت داشته باشه
67
00:04:30,250 --> 00:04:33,750
یعنی، میتونم ببینم همچین کاری میکنه.
تو کابوسهای شبونهم.
68
00:04:33,833 --> 00:04:37,458
اون واقعاً بد خلقه، ولی منطقیم هست
69
00:04:37,542 --> 00:04:40,917
هیچوقت اجازه نمیده خشمش اون
رو به جایی برسونه که نمیدونم
70
00:04:41,000 --> 00:04:43,208
کل نژاد بشر رو محکوم به مرگ کنه؟
71
00:04:43,833 --> 00:04:45,000
فقط یه مثالِ تازه
72
00:04:45,083 --> 00:04:48,375
از اینکه دیوانه شدن از خشم
میتونه چجوری باشه
73
00:04:48,458 --> 00:04:49,708
خیلی خب
74
00:04:50,792 --> 00:04:54,292
شاید تو راه اینجا مثل یه شاه جوان
باهات برخورد نشده باشه،
75
00:04:54,375 --> 00:04:56,583
ولی زنده به اینجا رسیدی
76
00:04:56,667 --> 00:04:57,958
ولی اونجوری بهتر میشد
77
00:04:58,042 --> 00:05:00,750
به این فکر کردی که فقط برای این زندهای
78
00:05:00,833 --> 00:05:03,583
که تو قلعهی دراکولا به حرف
کارمیلا گوش کردی؟
79
00:05:03,667 --> 00:05:05,875
گوش نکردم. اون فریبم داد
80
00:05:05,958 --> 00:05:08,792
فکر نکنم فریبت داده باشه
81
00:05:08,875 --> 00:05:13,125
فکر میکنم اون به نظرت کاملاً منطقی اومد،
و تو به طور قابل درکی،
82
00:05:13,208 --> 00:05:16,542
نسبت به تمام اتفاقات احساس گناه کردی
83
00:05:16,625 --> 00:05:18,583
اون مجبورم کرد به دراکولا خیانت کنم
84
00:05:18,667 --> 00:05:20,333
نه، چنین کاری نکرد
85
00:05:20,417 --> 00:05:23,125
اون بهت نشون داد که اون پیرمرد دیوونه بود،
86
00:05:23,208 --> 00:05:25,708
و تو رو از عواقبش نجات داد
87
00:05:28,042 --> 00:05:30,375
اینجا هیچکس نمیخواد بهت صدمه بزنه
88
00:05:31,167 --> 00:05:33,875
فقط هنوز کاملاً بهت اعتماد نداریم
89
00:05:34,792 --> 00:05:38,333
- بهم اعتماد ندارید؟
- تو سعی کردی به من صدمه بزنی، هکتور
90
00:05:46,250 --> 00:05:48,333
داره در مورد من چی میگه؟
91
00:05:48,417 --> 00:05:51,833
لنور داره میگه تو یه زنِ بدجنس و پلیدی
92
00:05:51,917 --> 00:05:54,958
دختر کوچولوی پررو. داره جواب میده؟
93
00:05:56,167 --> 00:05:57,500
به نظر میاد
94
00:05:58,417 --> 00:05:59,792
صبر کن
95
00:05:59,875 --> 00:06:02,167
حالا دوباره داره در موردت گله میکنه
96
00:06:02,250 --> 00:06:04,125
و اینکه چطور زدی لت و پارش کردی
97
00:06:04,458 --> 00:06:06,667
اوه، محض رضای خدا
98
00:06:06,750 --> 00:06:10,750
اگه به گذشته نگاه کنی، کتک زدنش
به نظر یه اشتباه محاسباتی میاد،
99
00:06:11,417 --> 00:06:14,375
چون ظاهراً نقشهی تو بدونِ اون جواب نمیده
100
00:06:14,667 --> 00:06:17,042
باید میترسوندمش
101
00:06:17,583 --> 00:06:21,625
اگه هنوز یه احمقِ خوشحال بود
لنور چیزی نداشت که روش کار کنه
102
00:06:22,208 --> 00:06:24,583
ما به اون احمق نیاز داریم، کارمیلا
103
00:06:24,667 --> 00:06:26,667
میدونم، میدونم
104
00:06:28,083 --> 00:06:30,250
- ولی یه مشکلی هست
- چی؟
105
00:06:30,333 --> 00:06:33,917
اون میتونه اجساد رو تبدیل
به موجوداتِ شبرو کنه
106
00:06:34,000 --> 00:06:38,708
ما برای تقویتِ ارتش خودمون
به موجوداتِ شبرو نیاز داریم
107
00:06:39,375 --> 00:06:41,417
نقشه همینه، آره
108
00:06:41,917 --> 00:06:45,000
این همه جسد تازه رو از کجا بیاریم
109
00:06:45,083 --> 00:06:47,792
بدونِ اینکه ذخیرهی آذوقهمون رو صفر کنیم؟
110
00:06:47,875 --> 00:06:49,375
هر چیز به وقتش
111
00:06:49,875 --> 00:06:52,792
اول لنور باید این مشکل رو برامون حل کنه
112
00:07:00,958 --> 00:07:03,500
نه. از این طرف
113
00:07:16,667 --> 00:07:19,583
سلولِ جدید
114
00:07:20,375 --> 00:07:21,375
برو تو
115
00:07:23,875 --> 00:07:26,583
این یه حقهست؟ دارم خواب میبینم؟
116
00:07:26,667 --> 00:07:29,417
فکر کردم شاید دوست داشته باشی
بتونی مطالعه کنی
117
00:07:33,875 --> 00:07:35,208
افسارت رو بده به من
118
00:08:00,000 --> 00:08:02,042
آفرین پسرِ خوب
119
00:08:06,000 --> 00:08:09,708
در ضمن کتابه در مورد جادوی خونآشامی ماست
120
00:08:09,792 --> 00:08:11,250
با توجه به تخصص خودت،
121
00:08:11,333 --> 00:08:14,000
یه حسی بهم گفت شاید برات جالب باشه
122
00:08:14,083 --> 00:08:16,333
آه، ممنون
123
00:08:18,333 --> 00:08:19,958
خیلی ممنون
124
00:08:20,042 --> 00:08:21,708
میتونم فردا شب ببینمت؟
125
00:08:22,500 --> 00:08:24,083
بله...
126
00:08:24,167 --> 00:08:26,792
آه، بله، البته
127
00:08:28,792 --> 00:08:29,958
ممنون
128
00:08:31,375 --> 00:08:33,792
شب بخیر. خوابهای خوب ببینی
129
00:08:49,958 --> 00:08:51,917
چه برداشتی ازش داشتی؟
130
00:08:53,042 --> 00:08:54,042
سنت جرمین؟
131
00:08:54,917 --> 00:08:57,542
مطمئن نیستم به اندازۀ کافی
بهش اعتماد داشته باشم،
132
00:08:59,000 --> 00:09:01,958
ولی کسی نیست که تو اولین
برخوردم باهاش فکر میکردم
133
00:09:02,708 --> 00:09:05,417
اون ناراحته. آره
134
00:09:06,042 --> 00:09:08,292
ولی مرد شیّادی هم هست
135
00:09:09,125 --> 00:09:10,875
ولی با ما اونجوری برخورد نکرد
136
00:09:10,958 --> 00:09:12,458
آره. همینطوره
137
00:09:13,042 --> 00:09:14,458
این اذیتت میکنه؟
138
00:09:15,125 --> 00:09:16,250
یه ذره
139
00:09:17,583 --> 00:09:19,375
ولی میتونی چی واقعاً اذیتم میکنه؟
140
00:09:19,708 --> 00:09:20,708
چی؟
141
00:09:21,333 --> 00:09:23,792
این که شاید به قدری تنها بوده
142
00:09:23,875 --> 00:09:26,333
که راضی بود به اون سرعت
چهرۀ واقعیش رو نشون بده
143
00:09:26,417 --> 00:09:30,042
چون اونم به شدت نیاز به... دوست داشت
144
00:09:30,833 --> 00:09:33,458
اون انقدر غمگین و تنهاست؟
145
00:09:34,083 --> 00:09:35,958
و از فقدانش عذاب میکشه
146
00:09:36,042 --> 00:09:38,833
تو رو یاد کسی میندازه؟
147
00:09:39,417 --> 00:09:41,208
این فکر ناراحت کننده ایه
148
00:09:41,292 --> 00:09:42,708
آره
149
00:09:43,542 --> 00:09:45,458
فکر میکنم باید بهش کمک کنیم
150
00:09:45,542 --> 00:09:46,958
البته، که فکر میکنی
151
00:09:47,042 --> 00:09:48,667
کارِ درست همینه
152
00:09:48,750 --> 00:09:50,500
و شاید به کمکش نیاز پیدا کنیم
153
00:09:51,583 --> 00:09:54,417
ما از داستانِ خودمون افتادیم
تو داستانِ یه نفر دیگه...
154
00:09:55,083 --> 00:09:56,083
دوباره؟
155
00:09:56,875 --> 00:10:00,292
احمقانهست. همش داستانِ ماست
156
00:10:01,125 --> 00:10:04,042
امیدوارم به قدری زنده بمونم
که ببینم چطور تموم میشه
157
00:10:26,417 --> 00:10:28,083
نه...
158
00:10:33,000 --> 00:10:34,833
این اشتباهه...
159
00:10:39,500 --> 00:10:43,458
ما... ما نباید... اینجا باشیم
160
00:11:35,750 --> 00:11:37,625
کجایی؟!
161
00:12:04,375 --> 00:12:06,625
هنوز اینجایی؟!
162
00:13:38,167 --> 00:13:39,833
خواهش میکنم!
163
00:13:39,917 --> 00:13:42,667
بهم بگو کجایی!
164
00:14:14,292 --> 00:14:17,000
دستم رو بگیر!
165
00:14:28,000 --> 00:14:29,167
خواهش میکنم!
166
00:15:17,458 --> 00:15:18,917
وای خدا!
167
00:15:20,583 --> 00:15:25,375
مطمئنم حتماً زمانی بوده
که خوابهای خوب میدیدم
168
00:15:25,458 --> 00:15:29,125
شاید وقتی تو قصرها و کاخها زندگی میکردم
169
00:15:31,458 --> 00:15:33,042
ولی شایدم نه
170
00:15:34,417 --> 00:15:36,042
همش به خاطر استرس بود
171
00:15:37,083 --> 00:15:38,958
در ازای دریافتِ سکه میرقصیدم،
172
00:15:39,042 --> 00:15:44,667
و مطمئن میشدم برای ماه
و سال آینده سکۀ کافی دارم
173
00:15:47,583 --> 00:15:49,167
هیچوقت آسون نبود، نه؟
174
00:15:52,250 --> 00:15:54,542
و بعدش...
175
00:15:54,625 --> 00:15:56,000
تو رو پیدا کردم
176
00:15:58,875 --> 00:16:00,792
وقتی اینجا بودی خواب میدیدم؟
177
00:16:02,125 --> 00:16:03,125
نمیدونم
178
00:16:04,625 --> 00:16:07,458
زیادی روی ساعتهای روزم متمرکز بودم
179
00:16:09,167 --> 00:16:11,833
اون روزها هیچوقت نمیخواستم بخوابم
180
00:16:13,333 --> 00:16:15,583
و حالا دوباره اینجام
181
00:16:16,875 --> 00:16:19,042
هیچوقت نمیخوام بخوابم
182
00:16:21,042 --> 00:16:23,000
نه تا وقتی پیدات نکردم
183
00:16:25,125 --> 00:16:29,125
نه تا وقتی دوباره تو خوابِ خوب زندگی کنم
184
00:16:31,917 --> 00:16:34,042
نه تا وقتی برگردی
185
00:16:51,042 --> 00:16:53,667
اونی که میتونه خوب حرف بزنه کجاست؟
186
00:16:53,750 --> 00:16:55,542
اونی که چشم داره؟
187
00:16:55,625 --> 00:16:57,292
تو رو تو جنوا خلق کردم
188
00:17:05,542 --> 00:17:07,500
منظورت... منم؟
189
00:17:08,792 --> 00:17:11,917
آره. یه لحظه کنارم بشین
190
00:17:15,708 --> 00:17:18,292
چی میخوای؟
191
00:17:18,667 --> 00:17:20,792
کنجکاو بودم
192
00:17:20,875 --> 00:17:24,792
شب درازه و من زیاد به
اتفاقاتِ اخیر فکر کردم
193
00:17:24,875 --> 00:17:27,292
میتونم یه سؤالی ازت بپرسم؟
194
00:17:27,375 --> 00:17:28,667
البته
195
00:17:28,750 --> 00:17:30,667
یادت میاد کی بودی؟
196
00:17:30,750 --> 00:17:32,500
قبل از اینکه بری جهنم
197
00:17:33,417 --> 00:17:34,542
من...
198
00:17:35,792 --> 00:17:37,667
تقریباً یادمه
199
00:17:38,750 --> 00:17:39,917
مثل اینه که...
200
00:17:40,625 --> 00:17:44,417
یادم میاد خواب دیدن چجوری بود،
201
00:17:44,500 --> 00:17:48,708
و این که لحظاتی از رویا یادم بیاد،
202
00:17:48,792 --> 00:17:52,083
ولی هیچوقت کلش یادم نمیومد
203
00:17:53,625 --> 00:17:54,875
متوجه میشی؟
204
00:17:54,958 --> 00:17:56,708
آره
205
00:17:56,792 --> 00:17:58,375
چی یادت میاد؟
206
00:17:58,458 --> 00:18:01,375
من یه حکیم بودم
207
00:18:03,000 --> 00:18:04,125
واقعاً؟
208
00:18:04,208 --> 00:18:05,500
آره
209
00:18:06,042 --> 00:18:09,667
تو جایی به اسمِ آتن
210
00:18:10,292 --> 00:18:12,833
فکر کنم خیلی وقت پیش بود
211
00:18:12,917 --> 00:18:14,417
رشتهی تحصیلیت چی بود؟
212
00:18:14,500 --> 00:18:17,917
من فیلسوف بودم؟
213
00:18:18,000 --> 00:18:21,458
و این چیزی بود که تو رو راهی جهنم کرد؟
214
00:18:21,542 --> 00:18:24,833
من به عنوان انسان در دورانی زندگی میکردم
215
00:18:24,917 --> 00:18:28,750
که امپراتوری حاکم به آتن
216
00:18:28,833 --> 00:18:33,042
مذهب و قوانینش رو عوض کرد
217
00:18:33,833 --> 00:18:36,458
من معتقد بودم فلسفه
218
00:18:36,542 --> 00:18:40,542
مطالعهی نظام حاکم بر دنیا
219
00:18:40,625 --> 00:18:43,500
و هدف ما توش باشه
220
00:18:44,375 --> 00:18:48,458
و بازم بحث در مورد ماهیتِ خداوند
221
00:18:48,542 --> 00:18:50,750
تبدیل به یه جرم شد
222
00:18:52,375 --> 00:18:54,125
کی این رو جرم اعلام کرد؟
223
00:18:55,458 --> 00:18:57,792
مسیحیها
224
00:18:59,125 --> 00:19:02,500
فیلسوف بودن
225
00:19:02,583 --> 00:19:04,500
گناه بود
226
00:19:04,583 --> 00:19:08,458
و یه مسیحیِ مهم
227
00:19:08,542 --> 00:19:10,042
میگفت
228
00:19:10,708 --> 00:19:15,583
که مردم باید گناهکاران رو شکار کنن
229
00:19:15,667 --> 00:19:19,625
و اونا رو به سمتِ رستگاری برونن
230
00:19:19,708 --> 00:19:24,792
جوری که یه شکارچی طعمهی خودش
رو به سمتِ تلهها میرونه
231
00:19:25,792 --> 00:19:30,583
فکر کردن به خدا قطعاً از دید
خدا گناه به حساب نمیاد
232
00:19:31,333 --> 00:19:33,083
شاید
233
00:19:33,167 --> 00:19:36,208
و بازم... من اینجام
234
00:19:37,125 --> 00:19:38,500
و شاید
235
00:19:38,583 --> 00:19:40,833
کل رویات رو برام تعریف نکردی
236
00:19:41,667 --> 00:19:46,750
به من خیانت شد، آهنگرِ روح
237
00:19:47,583 --> 00:19:49,458
من شکار شدم
238
00:19:49,542 --> 00:19:52,500
من شکنجه شدم
239
00:19:52,583 --> 00:19:57,333
به خاطر جونم دروغ گفتم...
240
00:19:57,417 --> 00:19:59,417
تو یه کلیسا،
241
00:19:59,500 --> 00:20:01,750
جلوی یه قاضی
242
00:20:02,750 --> 00:20:05,333
من بقیه رو لو دادم
243
00:20:05,417 --> 00:20:09,292
تا خودم بتونم زنده بمونم
244
00:20:09,875 --> 00:20:13,792
من تبدیل به یه گناهکار شدم
245
00:20:15,500 --> 00:20:17,250
و؟
246
00:20:17,333 --> 00:20:21,792
و اونا به هر حال من رو کشتن
247
00:20:23,167 --> 00:20:25,208
من تو جهنم بیدار شدم...
248
00:20:25,917 --> 00:20:29,500
چون این دنیا جنونِ محضه
249
00:20:29,958 --> 00:20:31,042
و...
250
00:20:31,667 --> 00:20:35,833
یه چیزی در مورد گناه فهمیدم
251
00:20:37,542 --> 00:20:39,125
چی فهمیدی؟
252
00:20:42,042 --> 00:20:43,208
فهمیدم...
253
00:20:44,833 --> 00:20:46,458
ازش خوشم بیاد
254
00:20:47,208 --> 00:20:50,292
بازم اینجام،
255
00:20:50,375 --> 00:20:54,917
برگشتم روی سطح زمین...
256
00:20:55,000 --> 00:20:57,958
قوی و آزاد،
257
00:20:58,042 --> 00:21:02,583
تو دنیایی که فکر کردن
258
00:21:02,667 --> 00:21:04,958
چیزی به حساب میاد
259
00:21:05,042 --> 00:21:09,750
که باید شکنجه شه و به قتل برسه
260
00:21:12,792 --> 00:21:16,875
به خاطر زندگی دوبارهای که بهم دادی ممنونم
261
00:21:18,083 --> 00:21:21,250
قصد دارم به خوبی ازش استفاده کنم
262
00:21:21,333 --> 00:21:27,083
و رویاهای تازه و شگفت انگیزی ازش بسازم
263
00:21:28,002 --> 00:21:35,502
« زیرنویس از سینا صداقت »
.: SinCities :.