1 00:00:00,000 --> 00:00:05,000 ارائه شده توسط وب‌سایت رسانه کوچک LiLMeDiA.TV 2 00:00:05,210 --> 00:00:10,232 کانال اخرین زیرنویس های تیم ترجمه وب سایت رسانه کوچک @lilmediasub 3 00:00:10,256 --> 00:00:15,256 دانلود سه سوته‌ی زیرنویس با بات تلگرام ساب‌یاب @SubYabBot 4 00:00:29,834 --> 00:00:32,125 ‫الو؟ 5 00:00:33,458 --> 00:00:34,625 ‫الو؟ 6 00:00:37,333 --> 00:00:39,583 ‫پتریک؟ ‫پتریک، خودتی؟ 7 00:00:39,667 --> 00:00:41,709 ‫نیکولاس؟ 8 00:00:42,875 --> 00:00:46,375 ‫پتریک، متاسفانه خبر بدی ‫در رابطه با پدرت دارم 9 00:00:46,458 --> 00:00:48,458 ‫الو؟ 10 00:00:48,542 --> 00:00:50,375 ‫الو پتریک، صدام رو می‌شنوی؟ 11 00:00:50,458 --> 00:00:51,917 ‫من توی نیویورکم 12 00:00:52,667 --> 00:00:55,417 ‫ظاهرا یه تاخیری داره 13 00:00:55,500 --> 00:00:58,291 ‫- صدام رو می‌شنوی؟ ‫- بله 14 00:00:58,375 --> 00:01:01,500 ‫- مربوط میشه به پدرت ‫- صدات رو می‌شنوم 15 00:01:01,583 --> 00:01:02,792 ‫گوشی دستمه 16 00:01:02,875 --> 00:01:07,333 ‫پدرت پریشب توی هتل فوت کرد 17 00:01:13,792 --> 00:01:16,166 ‫می‌دونم حتما بدجوری شکه شدی 18 00:01:19,625 --> 00:01:22,500 ‫آره، یه چیزی تو همین مایه 19 00:01:22,583 --> 00:01:24,917 ‫ لازم نیست بهت بگم که من چه حالی شدم 20 00:01:25,000 --> 00:01:27,417 ‫ من پدرت رو می‌پرستم ‫ همه دوستش داشتن 21 00:01:27,500 --> 00:01:30,417 ‫ می‌دونم همیشه نمی‌شد باهاش ‫ راحت طی کرد 22 00:01:32,750 --> 00:01:34,583 ‫ گوشی دستته پتریک؟ 23 00:01:36,333 --> 00:01:39,834 ‫بله، همینجام ‫حالا کجاست؟ 24 00:01:39,917 --> 00:01:41,625 ‫دیوید؟ 25 00:01:41,709 --> 00:01:45,291 ‫ توی دفتر برگزاری مراسم ختم فرانک ای‌.مک‌دونالدزه ‫ توی مدریسون 26 00:01:45,375 --> 00:01:46,709 ‫ همه میرن اونجا 27 00:01:46,792 --> 00:01:51,166 ‫ همونطوری که پدرت همیشه می‌گفت: ‫ «یا به بهترین نحو انجام بده، یا انجام نده» 28 00:01:51,250 --> 00:01:54,208 ‫ اگه می‌خوای ببینیش و ‫ خاکسترش رو بگیری... 29 00:01:55,625 --> 00:01:59,458 ‫ - خیلی سرت شلوغه؟ ‫- فعلا نه 30 00:02:00,291 --> 00:02:02,333 ‫ پس بهتره همدیگه رو ببینیم 31 00:02:02,417 --> 00:02:05,000 ‫ بیا دیدنم توی «کی کلاب» ‫ جورج واتفورد هم اینجاست 32 00:02:05,083 --> 00:02:08,417 ‫ در فقدان پدرت و زندگی فوق‌العاده‌ای که داشت ‫ یه پیک می‌زنیم 33 00:02:08,959 --> 00:02:10,375 ‫ خب اونجا می‌بینمت 34 00:02:10,458 --> 00:02:13,959 ‫ متاسفم که من باید این خبر بد رو ‫ بهت می‌دادم 35 00:02:14,041 --> 00:02:17,542 ‫آره، واقعا...شکه شدم 36 00:02:17,625 --> 00:02:19,959 ‫خدافظ 37 00:03:34,875 --> 00:03:36,959 ‫اون حرومزاده‌ی پیر آخرش مُرد 38 00:03:40,983 --> 00:03:47,650 .:. ترجمه توسط مصطفی .:. .:: ELSHEN ::. 39 00:03:52,000 --> 00:03:55,083 ‫چجوری مُرد؟ 40 00:03:55,166 --> 00:03:57,125 ‫یادم رفت بپرسم ‫از خوشحالی گیج شده بودم 41 00:03:57,208 --> 00:04:00,166 ‫ببخشید ‫منظورم این بود که از غم نابود شدم 42 00:04:01,083 --> 00:04:03,583 ‫اوهوم 43 00:04:03,667 --> 00:04:06,667 ‫می‌خواستم بدونم میشه اینقد ‫به موهام ور نری؟ 44 00:04:07,709 --> 00:04:10,500 ‫یه نوشیدنی می‌خوام ‫یه نوشیدنی قوی 45 00:04:11,000 --> 00:04:13,625 ‫بیا جشن بگیریم 46 00:04:13,709 --> 00:04:15,917 ‫می‌تونیم بریم یه جام شراب بخوریم 47 00:04:16,000 --> 00:04:17,834 ‫یا...شاید تمایلی نداشته باشی 48 00:04:17,917 --> 00:04:18,750 ‫اما واسه شام به خونه‌ی 49 00:04:18,834 --> 00:04:20,959 ‫گرگوری و ربکا دعوت شدیم 50 00:04:21,041 --> 00:04:22,166 ‫«زجر چیزیه که وقتی بقیه دارن غذا می‌خورن ‫اتفاق می‌افته» 51 00:04:22,250 --> 00:04:25,041 ‫اینو کی گفته؟ ‫ببخشید 52 00:04:25,125 --> 00:04:26,834 ‫فعلا یکم عصبانی شدم 53 00:04:26,917 --> 00:04:28,792 ‫رابطه‌ی خیلی پیچیده‌ای داشتید 54 00:04:28,875 --> 00:04:30,166 ‫درمورد خیلی چیزا باید فکر کنی 55 00:04:30,250 --> 00:04:32,083 ‫آره، فکر کنم هروئین هم دیگه ‫جواب نمیده 56 00:04:32,166 --> 00:04:33,667 ‫به نظرت فکر خوبی بود؟ 57 00:04:33,750 --> 00:04:34,333 ‫معلومه که فکر خوبی نبود! 58 00:04:34,417 --> 00:04:35,333 ‫فقط حرفم اینه که شاید 59 00:04:35,417 --> 00:04:39,166 ‫الان فرصت خوبی واسه ‫یه تغییر باشه 60 00:04:39,250 --> 00:04:41,083 ‫از نو شروع کن 61 00:04:41,166 --> 00:04:42,959 ‫ترجیح میدم برم قبل از اینکه بهم بگی ‫از لحظه استفاده کن! 62 00:04:43,041 --> 00:04:45,166 ‫فکر می‌کنی حالا که مُرده 63 00:04:45,250 --> 00:04:47,333 ‫میشه یکم کمتر شبیه‌ش باشی؟ 64 00:04:47,417 --> 00:04:49,959 ‫فکر نکنم تازه حالا باید نقش دو نفر رو بازی کنم 65 00:04:53,625 --> 00:04:56,333 ‫دبی، متاسفم ‫من بدرد همنشینی نمی‌خورم 66 00:04:58,208 --> 00:05:00,959 ‫خب نرو ‫بمون 67 00:05:02,083 --> 00:05:04,041 ‫- برگرد توی تخت ‫- نمی‌تونم 68 00:05:06,375 --> 00:05:09,792 ‫می‌دونی ‫من یه جایی شنیدم 69 00:05:09,875 --> 00:05:13,291 ‫که غم تقویت‌کننده‌ی قوای جنسیه 70 00:05:15,792 --> 00:05:17,667 ‫فکر می‌کنی حقیقت داره؟ 71 00:05:18,709 --> 00:05:20,917 ‫جون خودت 72 00:05:21,875 --> 00:05:23,709 ‫مادرت چجوری باهاش کنار اومد؟ 73 00:05:23,792 --> 00:05:26,709 ‫با سازمان «نجات بچه‌ها» ‫در جمهوری چد کار می‌کنه 74 00:05:26,792 --> 00:05:28,709 ‫هیچکس نمی‌تونه بهش خبر بده 75 00:05:28,792 --> 00:05:31,625 ‫- همیشه به فکر بقیه‌ست ‫- دقیقا 76 00:05:31,709 --> 00:05:33,667 ‫- اون چیه؟ ‫- والیم 77 00:05:33,750 --> 00:05:36,291 ‫حالا شد یه چیزی 78 00:05:37,667 --> 00:05:40,083 ‫در ضمن، فکر کنم می‌خوام ‫مواد رو بذارم کنار 79 00:05:40,166 --> 00:05:41,417 ‫فکر نمی‌کنی که بتونم؟ 80 00:05:41,500 --> 00:05:43,417 ‫- یکم شک دارم ‫- قبلا کنار گذاشتم 81 00:05:43,500 --> 00:05:47,250 ‫دقیقا! ‫اونوقت حالا چه فرقی داره؟ 82 00:05:47,333 --> 00:05:52,583 ‫تو اصلا اهل ترک کردن نیستی ‫تازه، خیلی مواد رو دوست داری 83 00:05:52,667 --> 00:05:55,333 ‫معتادها هیچوقت ترک نمی‌کنن ‫مگه اینکه با مغز بخورن به ته راه 84 00:05:55,417 --> 00:05:58,041 ‫که تو هیچوقت نمی‌خوری 85 00:05:58,125 --> 00:06:00,250 ‫- چون دورت زیادی نرمه ‫- اشتباه می‌کنی 86 00:06:00,333 --> 00:06:01,166 ‫این دفعه دیگه درستش می‌کنم 87 00:06:01,250 --> 00:06:03,166 ‫باریکلا پتریک 88 00:06:03,250 --> 00:06:05,250 ‫حداقل کوکائین و هروئین 89 00:06:05,333 --> 00:06:07,208 ‫نمی‌خوام قبل از اینکه بتونم راه برم ‫دویدن رو یاد بگیرم 90 00:06:08,375 --> 00:06:09,500 ‫که حالا می‌رسیم سر اینکه ‫بازم والیم داری؟ 91 00:06:09,583 --> 00:06:12,917 ‫- کمکم کن ترک کنم ‫- شرمنده، آخریش بود 92 00:06:15,684 --> 00:06:17,284 خواهش می‌کنم بد برداشت نکن 93 00:06:17,609 --> 00:06:19,358 ‫اما حالا یعنی اینکه به طرز شگفت‌انگیزی ‫پولدار شددی؟ 94 00:06:19,542 --> 00:06:22,959 ‫نه، مامانیه که پول داره 95 00:06:23,041 --> 00:06:24,375 ‫و خیلی هم سالمه 96 00:06:30,792 --> 00:06:34,291 ‫«خورشید می‌درخشد ‫چون راه دیگری ندارد» 97 00:06:34,375 --> 00:06:36,709 ‫وقتش رسیده که ‫از لحظه استفاده کنم 98 00:06:41,166 --> 00:06:43,792 ‫خدافظ 99 00:06:43,875 --> 00:06:45,291 ‫و خدافظ 100 00:06:45,375 --> 00:06:49,041 ‫و خدافظ هروئین ‫دوست قدیمی من 101 00:06:49,125 --> 00:06:51,917 ‫نمی‌دونم چرا مردم اینقد ترک کردن رو ‫زیادی گنده‌ش می‌کنن 102 00:06:53,583 --> 00:06:58,375 ‫البته در مقابل... ‫پرواز می‌تونه خیلی تنش‌زا باشه 103 00:07:41,291 --> 00:07:42,250 ‫خب موفق باشی 104 00:07:42,333 --> 00:07:43,542 ‫از خیابونیا مواد نخر 105 00:07:43,625 --> 00:07:47,166 ‫از هیچ‌جا نمی‌خوام مواد بخرم 106 00:07:47,250 --> 00:07:50,500 ‫جدی میگم جانی ‫باید هرکاری که می‌خوای رو انجام بدی 107 00:07:50,583 --> 00:07:52,542 ‫اما اگه بخوام کنترل زندگیم رو دست بگیرم ‫باید همین حالا شروع کنم 108 00:07:52,625 --> 00:07:55,125 ‫این یکی از مهمترین چیزهاییه 109 00:07:55,208 --> 00:07:56,041 ‫که تا حالا برام اتفاق افتاده 110 00:07:56,125 --> 00:07:58,417 ‫و نمی‌خوام حتی یه ذره‌ش هم ‫اشتباه پیش بره 111 00:07:58,500 --> 00:08:00,625 ‫کاش منم عزم تو رو داشتم 112 00:08:00,709 --> 00:08:02,375 ‫ممنون که رسوندیم 113 00:08:02,458 --> 00:08:05,041 ‫و مثل خیلی از دفعات دیگه 114 00:08:05,125 --> 00:08:06,500 ‫اگه تو نبودی موفق نمی‌شدم [ زنده نمی‌موندم ] 115 00:08:06,524 --> 00:08:08,524 این حرفا چیه دو روز دیگه می‌بینمت 116 00:08:09,250 --> 00:08:11,291 ‫- به‌عنوان یه مرد جدید ‫- یه مرد کاملا تغییر کرده 117 00:08:34,375 --> 00:08:35,709 ‫«مُرده، خیلی وقته مُرده 118 00:08:35,792 --> 00:08:39,417 ‫خیلی وقته مُرده ‫و در قلب من چیزی جز غبار وجود ندارد» 119 00:08:39,500 --> 00:08:42,291 ‫و...نمی‌دونم چی...نمی‌دونم چی 120 00:08:42,375 --> 00:08:43,250 ‫وای، خدا ‫یکم خوشحال باش 121 00:08:43,333 --> 00:08:45,208 ‫فکرای خوب بکن 122 00:08:45,291 --> 00:08:46,959 ‫یادت بیاد که واسه چی اومدی اینجا 123 00:08:47,041 --> 00:08:48,667 ‫اومدی جسد پدرت رو تحویل بگیری 124 00:08:54,333 --> 00:08:58,458 ‫والیم داره می‌پره ‫کم‌کم داری عصبی میشی 125 00:08:58,542 --> 00:09:02,000 ‫دووم بیار ‫فقط...دووم بیار 126 00:09:05,583 --> 00:09:07,458 ‫تهوع، اضطراب ‫کرم زیر پوست 127 00:09:07,542 --> 00:09:09,083 ‫توی دلم دارن رخت می‌شورن 128 00:09:09,166 --> 00:09:10,250 ‫گمشو! 129 00:09:10,333 --> 00:09:11,583 ‫میشه از یه راه دیگه بری؟ 130 00:09:11,667 --> 00:09:14,792 ‫باید همین حالا برسم به هتلم 131 00:09:22,333 --> 00:09:23,917 ‫بفرما 132 00:09:26,375 --> 00:09:28,792 ‫آقای ملروز ‫از دیدن مجددتون خوشحالم 133 00:09:28,875 --> 00:09:30,458 ‫سوئیت همیشگی‌تون آماده‌ست 134 00:09:30,542 --> 00:09:32,417 ‫یه پیام هم براتون داریم 135 00:09:32,441 --> 00:09:34,941 [ از طرف مادرت ] [ تماس گرفت، بدون پیام ] 136 00:09:34,959 --> 00:09:37,000 ‫مثل همیشه سخنوره 137 00:09:37,083 --> 00:09:38,959 ‫میشه لطفا یه بطری ویسکی 138 00:09:39,041 --> 00:09:41,208 ‫با مقدار زیادی یخ... 139 00:09:41,291 --> 00:09:43,166 ‫البته 140 00:09:45,625 --> 00:09:46,875 ‫این آسانسوره 141 00:09:46,959 --> 00:09:49,083 ‫دکمه‌ها اینجان ‫شما در طبقه‌ی 33 ساکنید 142 00:09:49,166 --> 00:09:50,625 ‫33 143 00:09:50,709 --> 00:09:54,000 ‫- وای خدا، بدجوری دارم وسوسه میشم ‫- چیزی فرمودید قربان؟ 144 00:09:54,083 --> 00:09:56,000 ‫نه، چیزی نبود ‫دارم با خودم حرف می‌زنم 145 00:10:00,250 --> 00:10:02,166 ‫اینجا راهروئه 146 00:10:02,250 --> 00:10:04,333 ‫این اتاق شماست ‫3318 147 00:10:04,417 --> 00:10:06,417 ‫این کلید شماست 148 00:10:09,667 --> 00:10:11,208 ‫کار می‌کنه! 149 00:10:12,125 --> 00:10:13,875 ‫رسیدیم ‫خودت که می‌دونی باید چیکار کنی 150 00:10:13,959 --> 00:10:16,083 ‫ترک کردن توی یه هتل خارجی دیگه 151 00:10:16,166 --> 00:10:18,083 ‫چراغ دستشویی 152 00:10:18,166 --> 00:10:20,041 ‫اینم تلویزیونتون ‫اینجوری روشن میشه 153 00:10:20,125 --> 00:10:21,417 ‫اینجوری هم کانالش عوض میشه 154 00:10:21,500 --> 00:10:23,542 ‫بله، قبلا هم تلویزیون دیدم! 155 00:10:23,625 --> 00:10:26,166 ‫ پارانویا، انقباض ماهیچه ‫ فکر خودکشی... 156 00:10:26,250 --> 00:10:28,291 ‫ممنون 157 00:10:34,667 --> 00:10:37,208 ‫ حداقل این دفعه، بار آخره 158 00:10:37,291 --> 00:10:38,709 ‫یا بین دفعات آخره! 159 00:10:38,792 --> 00:10:42,667 ‫ اینبار نه ‫ اینبار فرق داره 160 00:10:42,750 --> 00:10:45,291 ‫قاطع و مصمم ‫مثل ذره‌بین تمرکز کن 161 00:10:46,458 --> 00:10:47,709 ‫ روز جدید ‫ شروعی جدید 162 00:10:47,792 --> 00:10:50,583 ‫راهش اینه که بهش فکر نکنم 163 00:10:50,667 --> 00:10:53,375 ‫ مگه میشه بهش فکر نکنی؟ 164 00:10:53,458 --> 00:10:55,375 ‫ مثل اینه که وقتی اتاق آتیش گرفته 165 00:10:55,458 --> 00:10:57,291 ‫ نخوای از روی ویلچرت بلند شی 166 00:11:05,250 --> 00:11:08,041 ‫خدای من 167 00:11:12,250 --> 00:11:14,250 ‫ برای خرید بهترین هروئین شهر 168 00:11:14,333 --> 00:11:17,291 ‫ لطفا با پیر به شماره‌ی 555-1726 تماس حاصل فرمایید 169 00:11:17,375 --> 00:11:19,709 ‫ پیر ‫ 555-1726 170 00:11:19,792 --> 00:11:22,375 ‫بهش فکر نکن 171 00:11:22,458 --> 00:11:24,208 ‫پتریک 172 00:11:24,291 --> 00:11:25,709 ‫بله پرستار؟ 173 00:11:25,792 --> 00:11:29,041 ‫ چیزی که بهش نیاز داری پسرجون ‫ قدم زدن توی پارکه 174 00:11:33,333 --> 00:11:35,333 ‫ گرچه نرو سمت هروئین 175 00:11:35,417 --> 00:11:36,750 ‫ دوباره تکرار نمی‌کنم 176 00:11:36,834 --> 00:11:38,417 ‫نه پرستار ‫قسم می‌خورم سمت هروئین نرم 177 00:11:38,500 --> 00:11:39,917 ‫متاکوالون داری؟ 178 00:11:40,000 --> 00:11:43,166 ‫معلومه که دارم ‫لمون 714، دونه‌ای 5 دلار 179 00:11:43,250 --> 00:11:44,750 ‫ مسلما نمیشه همش رو با هم ‫ یه دفعه کنار گذاشت که، میشه؟ 180 00:11:44,834 --> 00:11:49,375 ‫پنج‌تا بهم بده، نه شش‌تا ‫آمفتامین هم داری؟ 181 00:11:49,458 --> 00:11:51,291 ‫ واسه چی داری آمفتامین می‌خری؟ ‫ زده به سرت؟ 182 00:11:51,375 --> 00:11:54,291 ‫هی، من آدرال داروخونه‌ای هم دارم 183 00:11:54,375 --> 00:11:55,417 ‫یعنی خودت درستشون کردی؟ 184 00:11:55,500 --> 00:11:57,458 ‫- یعنی که حرف ندارن ‫- دیگه آمفتامین نخر 185 00:11:57,542 --> 00:11:59,000 ‫سه تا بهم بده ‫توی لیست خریدم نبود 186 00:11:59,083 --> 00:12:02,333 ‫- پس تو بریتیشی، آره؟ ‫- درسته 187 00:12:02,417 --> 00:12:03,291 ‫توی اون کت گرمت نیست؟ 188 00:12:03,375 --> 00:12:05,125 ‫شنیدم اونجا هروئین مفتی گیرتون میاد 189 00:12:05,208 --> 00:12:07,500 ‫- مزاحمش نشو ‫- زیادم مفتی نیست 190 00:12:07,583 --> 00:12:09,375 ‫کتت رو دربیار رفیق ‫داری عرق می‌ریزی 191 00:12:09,458 --> 00:12:10,250 ‫هروئین می‌خوای انگلیسی؟ 192 00:12:10,333 --> 00:12:12,291 ‫کوکائین هم دارم ‫حرف نداره 193 00:12:12,375 --> 00:12:14,000 ‫گفتم مزاحمش نشو 194 00:12:14,083 --> 00:12:15,709 ‫شک ندارم که حرف نداره ‫اما ترک کردم! 195 00:12:15,792 --> 00:12:18,333 ‫هی رفیق، باید با آب بخوری 196 00:12:18,417 --> 00:12:21,250 ‫من که تازه‌کار نیستم 197 00:12:21,333 --> 00:12:23,417 ‫هی، فردا هم برگرد 198 00:12:33,917 --> 00:12:35,250 ‫امری داشتید قربان؟ 199 00:12:35,333 --> 00:12:38,500 ‫بله، من اومدم جسد رو ببینم 200 00:12:39,834 --> 00:12:42,500 ‫ببخشید، یه لیوان آب بهم می‌دید؟ ‫من... 201 00:12:43,625 --> 00:12:45,583 ‫یه قرص بزرگ خوردم که گیر کرده... 202 00:12:47,583 --> 00:12:47,875 ‫به اندازه‌ی کافی دهنم خیس نیست... 203 00:12:57,542 --> 00:13:00,333 204 00:13:02,583 --> 00:13:04,458 ‫خب... 205 00:13:04,542 --> 00:13:07,333 ‫اومدم جسد دیوید ملروز رو ببینم 206 00:13:09,667 --> 00:13:12,583 ‫آقای ملروز در انتهای راهرو قرار دارند 207 00:13:37,333 --> 00:13:40,250 ‫پتریک، بیا اینجا ببینم! ‫زود باش! 208 00:13:45,709 --> 00:13:49,750 ‫عطارد، زهره، زمین، مریخ... 209 00:13:51,250 --> 00:13:53,750 ‫مشتری، زحل، اورانوس 210 00:14:11,125 --> 00:14:14,625 ‫- ماریتی قربان؟ ‫- چی؟ نه ممنون 211 00:14:14,709 --> 00:14:17,667 ‫موهیتو؟ مین جولپ؟ اولد فشند؟ 212 00:14:24,500 --> 00:14:26,667 ‫شما هرمن رو از کجا می‌شناختید؟ 213 00:14:27,792 --> 00:14:31,500 ‫لعنتی، باورم نمیشه! 214 00:14:31,583 --> 00:14:33,625 ‫هی، درست حرف بزن 215 00:14:34,208 --> 00:14:36,917 ‫اون جسد نبود! 216 00:14:37,000 --> 00:14:40,291 ‫- مطمئنید؟ ‫- مرگ همه‌ی ما رو دگرگون می‌کنه 217 00:14:40,375 --> 00:14:43,417 ‫اما اونقدری هم قوی نیست که ‫پدر من رو به یه یهودی ریزه تبدیل کنه 218 00:14:43,500 --> 00:14:45,458 ‫دوباره امتحان کن 219 00:14:45,542 --> 00:14:48,542 ‫اما ما مهمونی دیگه‌ای ‫توی ساختمون نداریم 220 00:14:48,625 --> 00:14:53,792 ‫من که نمی‌خوام برم مهمونی ‫می‌خوام برم دیوید ملروز رو ببینم 221 00:14:55,041 --> 00:14:58,625 ‫- این اتاق درسته ‫- ممنون 222 00:14:58,709 --> 00:15:00,792 ‫- و از اون خانوم عذر... ‫- نه نه نه 223 00:15:00,875 --> 00:15:02,792 ‫دوران مشقت‌باریه 224 00:15:02,875 --> 00:15:04,583 ‫بله، بله ‫واسه همین متاکوالون انداختم بالا 225 00:15:04,667 --> 00:15:06,625 ‫اما احتمالا مشقی بوده 226 00:15:06,709 --> 00:15:09,291 ‫- از شنیدنش متاسفم ‫- میشه بعدا بیام ببرمش؟ 227 00:15:09,375 --> 00:15:12,208 ‫دوست دارم تا جایی که میشه ‫از نیویورک دور بشم 228 00:15:12,291 --> 00:15:15,625 ‫خاکستر پدرتون فردا عصر ‫حاضر میشه 229 00:15:15,709 --> 00:15:18,959 ‫درسته ‫نمیشه سریعتر بسوزونیدش؟ 230 00:15:20,375 --> 00:15:22,750 ‫من باهاش تنهاتون می‌ذارم 231 00:15:39,000 --> 00:15:40,125 ‫یالا یالا یالا 232 00:15:42,792 --> 00:15:44,792 ‫درستش کن 233 00:15:59,583 --> 00:16:02,834 ‫بابا...باباست؟ 234 00:16:06,959 --> 00:16:09,583 ‫آره خودشه ‫همون کادوئی که می‌خواستم 235 00:16:09,667 --> 00:16:12,500 ‫نباید زحمت می‌کشیدید 236 00:16:17,458 --> 00:16:19,725 ‫خدا بگم چیکارت کنه بابا ‫توی تابوت چیکار می‌کنی؟ 237 00:16:57,166 --> 00:16:58,525 ‫اینجات چی شده؟ 238 00:17:01,625 --> 00:17:03,500 ‫نمی‌خواستی بمیری ‫مگه نه؟ 239 00:17:07,041 --> 00:17:10,041 ‫می‌دونستی که داری می‌میری ‫و درست هم گفتی 240 00:17:11,959 --> 00:17:14,041 ‫چه حسی داره؟ 241 00:17:15,750 --> 00:17:19,083 ‫درد یا خشم؟ 242 00:17:21,667 --> 00:17:23,750 ‫ترسیدی؟ 243 00:17:27,000 --> 00:17:29,083 ‫امیدوارم ترسیده باشی 244 00:17:39,291 --> 00:17:41,333 ‫نه نه 245 00:17:43,750 --> 00:17:45,792 ‫نه نه نه 246 00:17:47,208 --> 00:17:49,834 ‫لعنتی 247 00:17:59,041 --> 00:18:02,542 ‫تو افسرده‌ای بابا 248 00:18:02,625 --> 00:18:05,500 ‫و حالا می‌خوای منو هم ناراحت کنی 249 00:18:05,583 --> 00:18:07,458 ‫اما نمی‌تونی 250 00:18:25,834 --> 00:18:30,083 ‫سلام پتریک ‫چی شده؟ 251 00:18:34,959 --> 00:18:36,458 ‫داری می‌لرزی 252 00:18:37,208 --> 00:18:39,875 ‫چی شده پتریک؟ 253 00:18:39,959 --> 00:18:42,875 ‫مادرت چی؟ ‫می‌خوای به مادرت بگی؟ 254 00:18:44,500 --> 00:18:48,166 ‫خیلی‌خب، من زود برمی‌گردم ‫قول میدم 255 00:18:56,083 --> 00:18:58,500 ‫به نظر چیز باحالیه 256 00:18:58,583 --> 00:19:00,875 ‫آنتی‌بیوتیک 257 00:19:00,959 --> 00:19:03,083 ‫- پتریک، خیلی متاسفم ‫- متاسفم 258 00:19:03,166 --> 00:19:05,041 ‫وقت‌شناسی یکی از عیب‌هاییه 259 00:19:05,125 --> 00:19:07,625 ‫که از پدرم به ارث بردم 260 00:19:07,709 --> 00:19:09,375 ‫فکر کنم می‌دونی که بخاطر پدرت گفتم متاسفم 261 00:19:09,458 --> 00:19:11,166 ‫چایی لطفا ‫چایی ارل گری 262 00:19:11,250 --> 00:19:13,834 ‫- یکی دیگه از اینا ‫- حتما 263 00:19:13,917 --> 00:19:15,083 ‫واسه من ساعت 9 شبه 264 00:19:15,166 --> 00:19:17,208 ‫واسه تو همیشه ساعت 9 شبه 265 00:19:17,291 --> 00:19:20,041 ‫اصلا به درک ‫یه مارتینی هم واسه من بیارید لطفا 266 00:19:20,125 --> 00:19:23,917 ‫- خب، رفتی توی... ‫- مُرده‌شور خونه؟ 267 00:19:24,000 --> 00:19:26,458 ‫آره آره ‫تا حالا سرحالتر از این ندیده بودمش 268 00:19:26,542 --> 00:19:28,625 ‫نمی‌خوام ناامیدت کنم 269 00:19:28,709 --> 00:19:30,500 ‫اما وقتی که خاکستر رو بهت می‌دند 270 00:19:30,583 --> 00:19:32,417 ‫فقط ته اجاق رو جارو می‌کنند 271 00:19:32,500 --> 00:19:34,583 ‫- و همه با هم قاطیند ‫- خبر خیلی خوبیه 272 00:19:34,667 --> 00:19:37,208 ‫اصلا چه بهتر که تموم خاکسترش ‫مال کس دیگه‌ای باشه 273 00:19:39,375 --> 00:19:41,583 ‫وقتی که بچه بودم ‫ما رو می‌برد رستوران‌ها... 274 00:19:41,667 --> 00:19:43,041 ‫رستوران رو جمع بستم 275 00:19:43,125 --> 00:19:45,542 ‫چون هربار حداقل باید دو سه تا ‫رستوران رو امتحان می‌کردیم که قانع بشه 276 00:19:45,625 --> 00:19:48,291 ‫یه بار رو یادمه که شیشه‌ی ‫شراب قرمز رو سروته گرفته بود 277 00:19:48,375 --> 00:19:52,500 ‫و شرابش هم داشت شُرشُر ‫می‌ریخت روی فرش 278 00:19:52,583 --> 00:19:56,250 ‫«چطور جرات می‌کنی این کثافت رو ‫برای من بیاری؟» 279 00:19:56,333 --> 00:19:59,250 ‫خب حداقل حالا رفته جایی که ‫نمی‌تونه ازش شکایت کنه 280 00:19:59,333 --> 00:20:01,625 ‫راستش من که انتظار دارم ‫خورشید که غروب کرد 281 00:20:01,709 --> 00:20:04,083 ‫مثل خون‌آشاما از تابوتش بلند شه 282 00:20:04,166 --> 00:20:07,709 ‫«اسم اینو گذاشتید تابوت؟ ‫خدماتتون غیر قابل تحمله!» 283 00:20:09,834 --> 00:20:12,125 ‫البته خدماتشون واقعا غیرقابل تحمله 284 00:20:12,208 --> 00:20:12,959 ‫منو فرستادن سر تابوت اشتباهی 285 00:20:13,041 --> 00:20:15,792 ‫- تابوت اشتباه؟ ‫- آره 286 00:20:15,875 --> 00:20:17,458 ‫خنده‌داره که پیدا کردن ‫باقیمونده‌های پدرم اینقدر سخت بود 287 00:20:17,542 --> 00:20:20,959 ‫درحالی که براحتی می‌تونم درون خودم ‫پیداشون کنم 288 00:20:26,000 --> 00:20:28,500 ‫از دیدنت خوشحال شدم انی 289 00:20:30,083 --> 00:20:32,291 ‫لازم بود یه صورت آشنا رو ببینم 290 00:20:32,375 --> 00:20:35,750 ‫اون آدم پیچیده‌ای بود 291 00:20:35,834 --> 00:20:37,041 ‫واسه همین من خیلی... 292 00:20:37,125 --> 00:20:39,291 ‫دوست داشتم امروز باهات حرف بزنم 293 00:20:39,375 --> 00:20:42,125 ‫- متاکوالون وارد عمل شد ‫- پتریک، خوبی؟ 294 00:20:42,208 --> 00:20:45,166 ‫اختلاف زمانی...تازه اثر گذاشت 295 00:20:45,250 --> 00:20:48,083 ‫- می‌خوای بری دراز بکشی؟ ‫- نه، نمی‌خواد دست بالاش بگیری 296 00:20:48,166 --> 00:20:50,250 ‫یکم خوابم فقط 297 00:20:51,208 --> 00:20:53,375 ‫بخاطر آنتی‌بیوتیکه 298 00:20:56,417 --> 00:20:57,500 ‫عذر می‌خوام 299 00:21:33,500 --> 00:21:35,208 ‫- آقای ملروز ‫- هه 300 00:21:35,291 --> 00:21:38,083 ‫حالتون خوبه؟ 301 00:21:38,166 --> 00:21:39,583 ‫فقط اختلاف‌زمانیه 302 00:21:45,417 --> 00:21:47,375 ‫لعنتی 303 00:21:50,834 --> 00:21:52,792 304 00:21:54,500 --> 00:21:56,000 ‫اینجوری گول می‌خورن‌! 305 00:21:58,208 --> 00:22:01,208 ‫خدای من! 306 00:22:01,291 --> 00:22:04,208 ‫- اون تو چیکار کردی؟ ‫- آب پاشیدم به صورتم 307 00:22:04,291 --> 00:22:05,542 ‫- چجور آبی؟ ‫- آب حال بیار 308 00:22:05,625 --> 00:22:07,959 ‫پتریک لطفا بشین ‫داری منو نگران می‌کنی 309 00:22:08,041 --> 00:22:12,041 ‫بله، بله ‫همه همینو میگن 310 00:22:12,125 --> 00:22:15,375 ‫پتریک، واقعا می‌خوام ازت عذرخواهی کنم 311 00:22:15,458 --> 00:22:17,125 ‫وقتی که روی پله‌ها پیدات کردم... 312 00:22:17,208 --> 00:22:18,291 ‫ - نه نه، شروع نکن ‫- قول دادم که میرم... 313 00:22:18,375 --> 00:22:20,917 ‫ عقب‌نشینی، فرار ‫ خروج، خروج! 314 00:22:21,000 --> 00:22:23,166 ‫و منم بهت قول میدم که ‫همه‌چیزو فراموش کردم 315 00:22:23,250 --> 00:22:25,875 ‫- پس پیش‌خدمتمون کو؟ ‫- انگار عصبی شدی 316 00:22:25,959 --> 00:22:28,333 ‫همیشه عصبی بودی ‫مادرت هم بود 317 00:22:28,417 --> 00:22:30,458 ‫اون خونه جو عجیبی داشت 318 00:22:30,542 --> 00:22:32,667 ‫و من باید تلاش بیشتری می‌کردم 319 00:22:34,333 --> 00:22:36,333 320 00:22:42,500 --> 00:22:45,250 ‫متاسفم ‫من...من باید برم 321 00:22:45,333 --> 00:22:46,834 ‫چی؟ ‫ما تازه... 322 00:22:46,917 --> 00:22:49,834 ‫باید تا 5 برسم دفتر وکیل ‫یه سری اسناد رو باید امضا کنم 323 00:22:49,917 --> 00:22:52,125 ‫- واقعا؟ اما ما که تازه... ‫- دیوونه‌کننده‌ست، نه؟ 324 00:22:52,208 --> 00:22:53,750 ‫می‌دونی کاغذبازیا چجوریه که 325 00:22:53,834 --> 00:22:57,333 ‫من تا یه جایی می‌تونم از زیرش در برم ‫بنابراین... 326 00:22:57,417 --> 00:22:59,417 ‫من واقعا ممنونتم ‫تو همیشه با من مهربون بودی 327 00:22:59,500 --> 00:23:02,583 ‫از زمانی که بچه بودم... ‫و واقعا ممنونم 328 00:23:02,667 --> 00:23:06,750 ‫اما من...من واقعا... ‫من واقعا باید برم 329 00:23:06,834 --> 00:23:08,041 ‫خدافظ ‫خدافظ 330 00:23:20,291 --> 00:23:22,041 ‫ما عقابا رو فتح کردیم! ‫[ شهری در جردن ] 331 00:23:22,125 --> 00:23:24,125 ‫چیزی فرمودید قربان؟ 332 00:23:24,208 --> 00:23:26,333 ‫یکی دیگه از مارتینی‌های سرحال کننده‌تون رو ‫برام بیار 333 00:23:26,417 --> 00:23:28,959 ‫با یکم قرل‌آلای خام ‫و استیک خام 334 00:23:29,041 --> 00:23:31,208 ‫خام خام ‫تند، خیلی تند 335 00:23:31,291 --> 00:23:32,625 ‫و لیست شراب‌هاتون 336 00:23:32,709 --> 00:23:35,291 ‫ باریکلا پتریک ‫ یه چیزی بخور که شراب رو جذب کنه 337 00:23:35,375 --> 00:23:38,458 ‫- ساکت باش پرستار ‫- کسی...بهتون ملحق میشه؟ 338 00:23:38,542 --> 00:23:40,458 ‫گمشو بابا، امیدوارم که نشه! 339 00:23:45,417 --> 00:23:48,333 ‫یا به بهترین نحو انجام بده، یا انجام نده 340 00:23:49,375 --> 00:23:51,500 ‫ دیدی؟ ‫ هنوز جواب میده 341 00:23:51,583 --> 00:23:53,000 ‫ همه‌چی تحت کنترله 342 00:23:53,083 --> 00:23:54,458 ‫خیلی خوبه ‫ممنون 343 00:23:56,917 --> 00:23:58,609 ‫ - اما بازم هروئین نمیشه هیس - 344 00:24:04,000 --> 00:24:05,333 345 00:24:05,417 --> 00:24:07,333 ‫ اکثرا کسایی که هروئین رو ترک می‌کنن ‫ و با آمفتامین میرن فضا 346 00:24:07,417 --> 00:24:10,333 ‫ و متاکوالون و اختلاف‌زمانی مثل چماق می‌خوره تو سرشون 347 00:24:10,417 --> 00:24:13,709 ‫ شاید غذا رو پس بزنن ‫ اما من نه 348 00:24:13,792 --> 00:24:16,500 ‫ من از سر طمع غذا نمی‌خورم ‫ بلکه از سر اشتیاق می‌خورم 349 00:24:16,583 --> 00:24:18,500 ‫خفه میشی یا نه؟ 350 00:24:18,583 --> 00:24:20,583 ‫- شما نه...یکی دیگه رو گفتم ‫- قربان شما دسر میل دارید؟ ‫[ حامی دسر هستید ] 351 00:24:20,667 --> 00:24:24,083 ‫حامی دسر باشم؟ ‫چجوری میشه حامی دسر باشم؟ 352 00:24:24,166 --> 00:24:25,875 ‫بهش غذا بدم بخوره؟ ‫یکشنبه‌ها برم ملاقاتش؟ 353 00:24:27,417 --> 00:24:28,458 ‫یه کرم بروله برام بیار ‫و یه مارک دی‌بورگن 354 00:24:28,542 --> 00:24:31,000 ‫ اما بازم هروئین نمیشه، مگه نه؟ 355 00:24:31,083 --> 00:24:33,083 ‫ هروئین مثل سواره‌نظامه ‫ مثل پایه‌ی میزه 356 00:24:33,166 --> 00:24:36,250 ‫ هروئین عشقه ‫ با شماره‌ی 555-1726 تماس حاصل... 357 00:24:36,333 --> 00:24:36,709 ‫خفه شو! 358 00:24:40,333 --> 00:24:42,417 ‫- همه‌چی مرتبه قربان؟ ‫- هی همینو بپرس 359 00:24:42,500 --> 00:24:44,500 ‫آخه مگه میشه همه‌چی مرتب باشه؟ ‫خواسته‌ی زیادیه که... 360 00:24:44,583 --> 00:24:48,041 ‫چون بعضی‌ها شکایت کردند 361 00:24:48,125 --> 00:24:50,250 ‫منظورت اینه که این صداها ‫فقط توی ذهنم نیست؟ 362 00:24:50,333 --> 00:24:51,709 ‫لعنتی! ‫بهتره که من رسید رو... 363 00:24:54,709 --> 00:24:57,083 ‫میشه لطفا یه سکه بهم بدی 364 00:24:57,166 --> 00:24:59,250 ‫واسه تلفن؟ 365 00:24:59,333 --> 00:25:00,375 ‫ قضیه از این قراره 366 00:25:00,458 --> 00:25:03,083 ‫ اگه جواب داد ‫ اونقدری هروئین ازش بگیر تا بخوابی 367 00:25:03,166 --> 00:25:04,417 ‫ و یکم هم واسه صبح بگیر 368 00:25:04,500 --> 00:25:07,041 ‫ همین، و اگه جواب نداد ‫ هروئین بی هروئین 369 00:25:07,125 --> 00:25:09,291 بسپارمش دست تقدیر 370 00:25:09,375 --> 00:25:11,458 ‫فکر خوبیه 371 00:25:13,000 --> 00:25:17,166 ‫555-1726 372 00:25:18,166 --> 00:25:20,166 373 00:25:20,959 --> 00:25:24,083 ‫ پیر هستم 374 00:25:24,166 --> 00:25:25,875 ‫ درحال حاضر نمی‌تونم جواب بدم... 375 00:25:25,959 --> 00:25:27,500 ‫لعنت بهت سرنوشت ‫لعنتی، لعنتی 376 00:25:27,583 --> 00:25:29,667 ‫لعنتی، لعنت بهت سرنوشت ‫لعنتی، لعنتی 377 00:25:30,917 --> 00:25:32,500 378 00:25:35,625 --> 00:25:37,583 ‫خدای من 379 00:25:53,250 --> 00:25:55,542 ‫خیلی‌خب آقا ‫رسیدیم 380 00:25:55,625 --> 00:25:59,125 ‫- اینجا جای خیلی بدیه، می‌دونی که ‫- منم واسه همین اومدم 381 00:26:02,542 --> 00:26:04,333 ‫همینجا...منتظرم باش 382 00:26:04,417 --> 00:26:05,875 ‫برو دیوونه ‫من نمی‌مونم 383 00:26:11,208 --> 00:26:14,125 ‫لعنتی 384 00:26:22,417 --> 00:26:25,250 ‫چی می‌خوای پسر؟ ‫دنبال چی می‌گردی؟ 385 00:26:25,333 --> 00:26:28,333 ‫- هروئین ‫- لعنتی 386 00:26:29,333 --> 00:26:30,333 ‫- پلیسی؟ ‫- معلومه که نه 387 00:26:30,417 --> 00:26:34,333 ‫من انگلیسی هستم ‫می‌تونی منو ببری خونه‌ی لورتا؟ 388 00:26:34,417 --> 00:26:36,125 ‫آره، می‌تونم ببرمت خونه‌ی لورتا 389 00:26:37,083 --> 00:26:38,917 ‫از این طرف 390 00:26:44,500 --> 00:26:47,583 ‫طالبی، مگه نه؟ 391 00:26:55,542 --> 00:26:58,333 ‫چاقوش نزن ‫چاقوش نزن 392 00:26:58,417 --> 00:27:00,542 ‫چاقوش نزن، چاقوش نزن ‫چاقوش نزن 393 00:27:00,625 --> 00:27:01,917 ‫چاقوش نزن 394 00:27:02,000 --> 00:27:03,709 ‫این...این رفیق منه 395 00:27:03,792 --> 00:27:06,458 ‫- سلام چیلی! ‫- نمی‌دونستم چیلی رو می‌شناسی 396 00:27:06,542 --> 00:27:08,625 ‫دنیای کوچیکیه 397 00:27:08,709 --> 00:27:10,375 ‫واقعا می‌خواستی بهم چاقو بزنی؟ 398 00:27:10,458 --> 00:27:12,291 ‫معلومه که می‌خواستم چاقوت بزنم 399 00:27:12,375 --> 00:27:15,250 ‫ببین 400 00:27:17,208 --> 00:27:19,000 ‫اسمم مارکه 401 00:27:19,083 --> 00:27:22,667 ‫خب ممنون مارک ‫که بهم چاقو نزدی 402 00:27:27,458 --> 00:27:30,333 ‫کجا بودی پتریک؟ 403 00:27:30,417 --> 00:27:32,500 ‫اینور اونور 404 00:27:33,625 --> 00:27:36,291 ‫- میشه منو ببری خونه‌ی لورتا؟ ‫- آره، از این... 405 00:27:36,375 --> 00:27:39,375 ‫نه، از اینور 406 00:27:39,458 --> 00:27:43,250 ‫- وای پسر، چقد سرحالی ‫- حسم که اینو نمیگه 407 00:27:46,750 --> 00:27:49,250 ‫- کیه؟ ‫- چیلی ویلی 408 00:27:49,333 --> 00:27:50,291 ‫- چقد می‌خوای؟ ‫- 50 409 00:27:50,375 --> 00:27:53,208 ‫60 410 00:27:58,417 --> 00:28:00,500 ‫خانوم ویلی چطوره چیلی؟ ‫خوبه؟ 411 00:28:04,417 --> 00:28:05,625 ‫بیا 412 00:28:05,709 --> 00:28:08,083 ‫هی عزیزم، عزیزم ‫عزیزم 413 00:28:08,166 --> 00:28:10,500 ‫ببین چی آوردم 414 00:28:13,000 --> 00:28:15,250 ‫اتاقو یه کاریش کردی ‫فرق کرده 415 00:28:15,333 --> 00:28:17,166 ‫- چی فرق کرده؟ ‫- آتیش گرفت 416 00:28:18,291 --> 00:28:19,417 ‫می‌دونستم یه فرقی کرده 417 00:28:19,500 --> 00:28:21,667 ‫چیلی میگه شما سرنگ نو هم دارید 418 00:28:21,750 --> 00:28:26,417 ‫زیادم نو نیست ‫اما جوشوندمش و تمیزش کردم 419 00:28:26,500 --> 00:28:29,417 ‫خیلی کنده؟ 420 00:28:29,500 --> 00:28:30,792 ‫وای خدا، اینکه سرنگ نیست ‫سَری تلمبه‌ست! 421 00:28:30,875 --> 00:28:33,792 ‫نه، باشه باشه 422 00:28:33,875 --> 00:28:36,000 ‫- چقدر؟ ‫- دو بسته 423 00:28:40,542 --> 00:28:42,125 ‫میشه از دستشوییتون استفاده کنم؟ 424 00:28:42,208 --> 00:28:43,625 ‫یالا 425 00:28:43,709 --> 00:28:45,792 ‫وای خدا 426 00:28:45,875 --> 00:28:48,542 ‫لعنتی 427 00:28:59,709 --> 00:29:01,792 428 00:29:01,875 --> 00:29:05,166 ‫خدای من! 429 00:29:05,250 --> 00:29:08,500 ‫میشه پیشنهاد کنم چیلی ‫که یه چراغ نو بخری؟ 430 00:29:08,583 --> 00:29:10,625 ‫ارزشش رو نداره ‫نتونستم بزنگ تو رگم 431 00:29:11,583 --> 00:29:13,583 ‫تو... 432 00:29:14,458 --> 00:29:18,583 ‫چراغ‌قوه لازم داری 433 00:29:18,667 --> 00:29:21,834 ‫ممنون که بهم گفتی ‫سرنگ بهتری می‌خوام چیلی 434 00:29:23,542 --> 00:29:26,583 ‫چیلی، چیلی! 435 00:29:27,750 --> 00:29:29,041 ‫لعنتی 436 00:29:29,125 --> 00:29:30,750 ‫ خیلی‌خب ‫ بذار کارو درست انجام بدیم 437 00:29:30,834 --> 00:29:32,458 ‫ یا به بهترین نحو انجام بده، یا انجام نده 438 00:29:32,542 --> 00:29:33,667 ‫کوکائین کلمبیایی و بعد هروئین خالص 439 00:29:33,750 --> 00:29:36,542 ‫یالا پیر ‫گوشی رو بردار، باشه؟ 440 00:29:36,625 --> 00:29:39,208 ‫555-1726 441 00:29:43,000 --> 00:29:46,875 ‫- الو؟ ‫- پیر، واقعا خودتی؟ 442 00:29:46,959 --> 00:29:49,625 ‫- شما؟ ‫- پتریک از لندن 443 00:29:49,709 --> 00:29:52,041 ‫من...خوابم نمی‌بره 444 00:29:53,875 --> 00:29:55,750 ‫20 دقیقه 445 00:30:02,959 --> 00:30:06,417 ‫- خوبی؟ ‫- عجب کابوسی بود اونجا 446 00:30:14,291 --> 00:30:17,208 ‫چجور آدمی بود؟ 447 00:30:17,291 --> 00:30:18,208 ‫پدرم؟ 448 00:30:18,291 --> 00:30:22,917 ‫معصوم مثل یه بچه گربه ‫شاهزاده‌ای میان مردان 449 00:30:23,000 --> 00:30:26,625 ‫دستان هنرمندی داشت ‫می‌تونست نخست‌وزیر بشه 450 00:30:26,709 --> 00:30:28,625 ‫سیاستمدار بود؟ 451 00:30:28,709 --> 00:30:30,959 ‫نه نه نه ‫شوخی کردم 452 00:30:31,041 --> 00:30:31,875 ‫توی دنیای اون ‫بهتر بود 453 00:30:31,959 --> 00:30:34,709 ‫اگه می‌تونستی نخست‌وزیر بشی 454 00:30:34,792 --> 00:30:38,458 ‫یا...یه جراح ‫یا یه پیانیست 455 00:30:38,542 --> 00:30:41,458 ‫اگه واقعا تلاش می‌کردی ‫و موفق می‌شدی 456 00:30:41,542 --> 00:30:42,750 ‫یعنی جاه‌طلبی گستاخ بودی 457 00:30:42,834 --> 00:30:45,750 ‫افسوس می‌خوری که مُرده؟ 458 00:30:46,542 --> 00:30:48,709 ‫افسوس می‌خورم که زندگی کرد 459 00:30:48,792 --> 00:30:50,375 ‫اما بدون اون... 460 00:30:50,458 --> 00:30:51,500 ‫تو هم وجود نداشتی 461 00:30:51,583 --> 00:30:53,041 ‫آدم نباید درمورد این چیزا ‫فقط به خودش اهمیت بده 462 00:30:54,792 --> 00:30:57,291 ‫حالا کوکائین 463 00:30:57,375 --> 00:30:58,625 ‫می‌خواستم ترکش کنم 464 00:31:10,709 --> 00:31:12,583 ‫- حالا... ‫- وای خدا 465 00:31:12,667 --> 00:31:15,917 ‫...هروئین رو...بزن 466 00:31:16,000 --> 00:31:17,125 ‫وای خدا ‫وای خدا 467 00:31:32,500 --> 00:31:34,709 ‫من توی هتل لس‌بینز شام خوردم... 468 00:31:34,792 --> 00:31:36,625 ‫توی خطروم هم شام خوردم ‫[ پایتخت سودان ] 469 00:31:36,709 --> 00:31:38,959 ‫زمانی که مامان جوان و وحشی 470 00:31:39,041 --> 00:31:40,875 ‫یک بشقاب از گوشت آدمیزاد بهم پیشنهاد داد 471 00:31:41,625 --> 00:31:43,291 ‫من اجازه ندادم که عفتم 472 00:31:43,375 --> 00:31:45,917 ‫مانع از خواستن بشقاب سومم بشه 473 00:31:46,000 --> 00:31:49,000 ‫من اصلا... ‫گوشت آدمیزاد؟ 474 00:31:49,083 --> 00:31:51,291 ‫بعدش چی؟ 475 00:31:51,375 --> 00:31:53,458 ‫تو همیشه پسر عجیبی بودی 476 00:31:53,542 --> 00:31:55,417 ‫غذاهای ویژه‌ی امشب شامل ‫یک سالاد رایگان میشه 477 00:31:55,500 --> 00:31:56,792 ‫کوکائین کلمبیایی 478 00:31:56,875 --> 00:31:58,750 ‫خوابیدن روی تختی از هروئین 479 00:32:00,792 --> 00:32:03,542 ‫من درمورد اشراف‌ها و کارهای زشتشون برات میگم 480 00:32:03,625 --> 00:32:05,750 ‫نه نه نه، بهش فکر نکن ‫چه کارهای زشتی؟ 481 00:32:05,834 --> 00:32:07,917 ‫پرستار هیچوقت رازهای کسی رو ‫فاش نمی‌کنه 482 00:32:08,000 --> 00:32:10,834 ‫دهن من محکمه ‫اما...وای، چه چیزایی که شنیدم! 483 00:32:10,917 --> 00:32:13,333 ‫خواهش می‌کنم ‫خواهش می‌کنم، تمومش کن 484 00:32:13,417 --> 00:32:15,333 ‫خواهش می‌کنم ‫خواهش می‌کنم، تمومش کن 485 00:32:23,750 --> 00:32:26,250 ‫حالا می‌خوام به سکوت گوش کنی 486 00:32:26,333 --> 00:32:29,333 ‫می‌شنوی؟ ‫بخشی از سکوت شو 487 00:32:29,417 --> 00:32:33,333 ‫خوبه، حالا می‌خوام یه بتکده رو تصور کنی 488 00:32:33,417 --> 00:32:35,709 ‫می‌تونی ببینیش؟ ‫قشنگه، مگه نه؟ 489 00:32:35,792 --> 00:32:37,959 ‫آره، آره ران قشنگه ‫خیلی قشنگه 490 00:32:38,041 --> 00:32:40,458 ‫حالا می‌خوام بری داخلش پتریک 491 00:32:40,542 --> 00:32:41,834 ‫چیزی داخلشه؟ 492 00:32:41,917 --> 00:32:46,667 ‫آره پتریک ‫مامان و بابات 493 00:32:46,750 --> 00:32:50,000 ‫مامان و بابا؟ 494 00:32:50,083 --> 00:32:52,375 ‫می‌خوام بری سراغ مادرت 495 00:32:52,458 --> 00:32:55,583 ‫و بهش بگی که: ‫«دوستت دارم مامانی» 496 00:32:55,667 --> 00:32:58,500 ‫مامان، من واقعا دوستت دارم 497 00:32:58,583 --> 00:33:00,458 ‫خوبه، حالا بغلش کن 498 00:33:05,083 --> 00:33:06,875 ‫حس خوبی داره ‫مگه نه؟ 499 00:33:06,959 --> 00:33:09,291 ‫آره، خیلی حس خوبی داره 500 00:33:09,325 --> 00:33:11,325 :حالا می‌خوام بری سراغ پدرت و بگی 501 00:33:11,750 --> 00:33:13,333 ‫«اما تو رو نمی‌تونم ببخشم» 502 00:33:13,417 --> 00:33:15,750 ‫اما تو رو نمی‌تونم ببخشم ‫برو گمشو 503 00:33:15,834 --> 00:33:18,041 ‫حالا یه هفت‌تیر بردار و ‫مغز بابات رو بپاش رو دیوار 504 00:33:18,125 --> 00:33:21,041 ‫بنگ، بنگ، بنگ، بنگ 505 00:33:21,125 --> 00:33:24,000 ‫اگه به مادرت یا هرکس دیگه‌ای 506 00:33:24,083 --> 00:33:25,750 ‫درمورد امروز بگی 507 00:33:25,834 --> 00:33:31,500 ‫از وسط نصفت می‌کنم 508 00:33:31,583 --> 00:33:33,875 ‫برید گمشید! ‫همتون گمشید! 509 00:33:33,959 --> 00:33:36,667 ‫خب هروئین رو مصرف کن ‫تزریق کن 510 00:34:35,208 --> 00:34:38,583 ‫الو؟ ‫الو پتریک؟ 511 00:34:39,583 --> 00:34:40,625 ‫مادر؟ 512 00:34:44,041 --> 00:34:46,500 ‫صدام رو می‌شنوی؟ 513 00:34:48,208 --> 00:34:50,583 ‫پتریک، خبر رو شنیدم 514 00:34:51,917 --> 00:34:54,000 ‫- نمی‌دونم چی بگم ‫- مادر 515 00:34:56,083 --> 00:34:59,041 ‫- الو؟ ‫- الو، منم 516 00:34:59,917 --> 00:35:02,500 ‫- لعنتی ‫- انگار خوابی 517 00:35:02,583 --> 00:35:03,792 ‫خوابیدی؟ 518 00:35:03,875 --> 00:35:05,083 ‫بیدارت کردم؟ 519 00:35:05,166 --> 00:35:07,250 ‫ببخشید، ببخشید، ببخشید 520 00:35:11,083 --> 00:35:13,000 ‫چهار و نیم صبحه! 521 00:35:13,083 --> 00:35:15,208 ‫فکر می‌کردم بخاطر اختلاف زمانی ‫بی‌خوابی زده به سرت 522 00:35:15,291 --> 00:35:17,166 ‫توی هتلی؟ 523 00:35:17,250 --> 00:35:19,583 ‫مگه زنگ نزدی به اتاقم؟! 524 00:35:19,667 --> 00:35:22,166 ‫منظورم اینه که کل شب نگرانت بودم 525 00:35:22,250 --> 00:35:23,709 ‫می‌خواستم ببینم چطوری 526 00:35:23,792 --> 00:35:25,041 ‫منظورت اینه که چیزی مصرف کردم یا نه؟ 527 00:35:25,125 --> 00:35:26,875 ‫نه، فقط اون نه 528 00:35:26,959 --> 00:35:28,750 ‫واسه چی؟ ‫مصرف کردی؟ 529 00:35:28,834 --> 00:35:31,834 ‫کل شب داشتم هروئین و کوکائین مصرف می‌کردم 530 00:35:31,917 --> 00:35:35,291 ‫- این حسابه؟ ‫- مصرفش فکر خوبیه؟ 531 00:35:35,375 --> 00:35:39,834 ‫از این به بعد میشه بدونی که ‫نه اصلا فکر خوبی نیست؟ 532 00:35:39,917 --> 00:35:44,000 ‫فکر کردم...واقعا فکر می‌کردم ‫می‌تونی خودت رو تغییر بدی 533 00:35:44,083 --> 00:35:45,875 ‫آره، منم همینطور ‫اما ظاهرا اینجوری نیست 534 00:35:45,959 --> 00:35:48,208 ‫نباید تنها باشی 535 00:35:48,291 --> 00:35:50,500 ‫من یه قرار گذاشتم تا شام رو ‫با یکی بری بیرون 536 00:35:50,583 --> 00:35:51,959 ‫نه دبی ‫اینکه یکی از مهمونیات نیست 537 00:35:52,041 --> 00:35:54,125 ‫دوران خیلی سختیه 538 00:35:54,208 --> 00:35:57,083 ‫من توی وضعیتی نیستم که ‫بخوام با کسی ملاقات کنم 539 00:35:57,166 --> 00:35:59,125 ‫تو باید پیش افرادی باشی ‫که براشون مهمی 540 00:35:59,208 --> 00:36:02,000 ‫و تازه با ماریان قرارش رو گذاشتم دیگه 541 00:36:02,083 --> 00:36:04,125 ‫- ماریان؟ ‫- هم‌دانشگاهی قدیمیم 542 00:36:04,208 --> 00:36:07,083 ‫توی دستشوییش از هوش رفتی ‫مجبور شدن در رو از جا بکنن 543 00:36:07,166 --> 00:36:10,625 ‫- یادته؟ ‫- آهان، اون ماریان 544 00:36:10,709 --> 00:36:13,125 ‫از دیدنت خوشحال میشه ‫بعد از ساعت 7:30 545 00:36:13,208 --> 00:36:14,625 ‫آدرسش رو برات فاکس می‌کنم 546 00:36:14,709 --> 00:36:17,166 ‫قراره با دوستای مسخره‌ی پدرم ‫برم نوشیدنی بخورم، اما... 547 00:36:17,250 --> 00:36:18,291 ‫بعدش ببینم حالش رو دارم یا نه 548 00:36:18,375 --> 00:36:22,500 ‫یادت باشه ‫من...من دوستت دارم 549 00:36:23,667 --> 00:36:26,208 ‫پتریک؟ 550 00:36:27,792 --> 00:36:29,083 ‫پتریک؟ 551 00:36:34,375 --> 00:36:37,709 ‫ماریان، ماریان ‫ماریان 552 00:36:41,333 --> 00:36:44,375 ‫سلام پتریک ‫از دیدنت خوشحال شدم 553 00:36:44,458 --> 00:36:48,625 ‫خیلی خوبه با کسی حرف بزنم ‫که درک می‌کنه 554 00:36:54,000 --> 00:36:55,875 ‫بدون یخ! ‫قابل تحمل نیست! 555 00:36:59,542 --> 00:37:03,750 ‫همه‌چی مشکل داره ‫همه‌چی کاملا بگا رفته! 556 00:37:06,959 --> 00:37:09,834 557 00:37:12,709 --> 00:37:16,875 ‫یخ! ‫من بازم از یخ‌های خوشمزه‌تون می‌خوام، خواهشا 558 00:37:17,291 --> 00:37:19,667 ‫اتاق 3318 559 00:37:31,792 --> 00:37:34,291 ‫لعنتی 560 00:37:37,291 --> 00:37:39,667 ‫لعنتی 561 00:37:42,333 --> 00:37:45,291 562 00:37:52,500 --> 00:37:55,709 563 00:37:55,792 --> 00:37:58,834 564 00:37:58,917 --> 00:38:01,291 565 00:38:01,375 --> 00:38:02,792 566 00:38:02,875 --> 00:38:06,208 567 00:38:06,291 --> 00:38:08,000 568 00:38:08,083 --> 00:38:11,000 569 00:38:11,083 --> 00:38:13,667 570 00:38:13,750 --> 00:38:15,875 571 00:38:15,959 --> 00:38:17,500 ‫اینا که دستای من نیستن 572 00:38:17,583 --> 00:38:21,250 573 00:38:27,333 --> 00:38:29,083 574 00:38:31,959 --> 00:38:33,959 575 00:39:00,083 --> 00:39:03,208 ‫بای بای ‫آماده باش 576 00:39:34,792 --> 00:39:37,750 ‫- پتریک، چه به موقع اومدی! ‫- جورج 577 00:39:37,834 --> 00:39:39,542 ‫مثل پدرت ‫اون خیلی بهت افتخار می‌کرد 578 00:39:39,625 --> 00:39:42,417 ‫- فکر می‌کنم دیگه خودت می‌دونی ‫- سلام فسقلی 579 00:39:42,500 --> 00:39:45,208 ‫واقعا تسلیت میگم ‫حتما بدجوری شکه شدی 580 00:39:45,291 --> 00:39:48,041 ‫چه بلایی سر چشمت اومده؟ ‫با دخترا دعوات شده؟ 581 00:39:48,125 --> 00:39:50,458 ‫حالا که دیگه من مسئول ‫رستگاری روحت... 582 00:39:50,542 --> 00:39:53,291 ‫نه نه نه نه، اصلا از این خبرا نیست ‫توی هواپیما یه مرضی گرفتم 583 00:39:53,375 --> 00:39:54,750 ‫بهت میاد ‫خیلی جلفه 584 00:39:54,834 --> 00:39:56,792 ‫- جای خوبی اومدی ‫- آره 585 00:39:56,875 --> 00:39:58,542 ‫فکر می‌کنم اینجا برات جالب باشه 586 00:39:58,625 --> 00:40:00,250 ‫برای پدرت که بود 587 00:40:00,333 --> 00:40:03,125 ‫تموم چیزایی که دیگه توی انگلیس پیدا نمیشه ‫اینجا هست 588 00:40:03,208 --> 00:40:04,959 ‫تا حالا بول‌شات خوردی؟ ‫[ کوکتل ساخته شده با ودکا ] 589 00:40:05,041 --> 00:40:06,417 ‫- نه ‫- پیش‌خدمت، پیش‌خدمت 590 00:40:06,500 --> 00:40:08,166 ‫- بله قربان ‫- سه تا بول‌شات لطفا 591 00:40:08,250 --> 00:40:10,792 ‫من بلنتاین مورگان رو هم دعوت کردم 592 00:40:10,875 --> 00:40:12,500 ‫گرچه فکر کنم کسل کننده‌ترین آدمیه که تا حالا دیدم 593 00:40:12,583 --> 00:40:15,291 ‫خونوادش یه بانک دارن ‫یا حداقل فکر کنم که دارن 594 00:40:15,375 --> 00:40:17,208 ‫تا حالا چندبار ازش پرسیدم ‫اما گوش دادن 595 00:40:17,291 --> 00:40:20,291 ‫به جواب‌هاش خیلی سخته 596 00:40:20,375 --> 00:40:22,500 ‫- رسیدیم ‫- همه‌ی بچه‌ها اینجان 597 00:40:22,583 --> 00:40:26,166 ‫- ایشون بلنتاین مورگان هستند ‫- تسلیت میگم 598 00:40:26,250 --> 00:40:29,000 ‫من خودم شخصا نمی‌شناختمش ‫اما از چیزایی که جورج برام گفته 599 00:40:29,083 --> 00:40:30,500 ‫یه انگلیسی محترم بوده 600 00:40:30,583 --> 00:40:33,250 ‫جورج، مگه چی تعریف کردی؟ 601 00:40:33,333 --> 00:40:35,166 ‫فقط اینکه پدرت یه مرد استثنایی بود 602 00:40:35,250 --> 00:40:37,500 ‫من که خودم شخصا کسی رو ‫شبیه‌ش ندیدم! 603 00:40:37,583 --> 00:40:38,500 ‫هیچوقت اهل مصالحه نبود 604 00:40:38,583 --> 00:40:41,333 ‫«یا به بهترین نحو انجام بده، یا انجام نده» 605 00:40:41,417 --> 00:40:42,500 ‫کاملا موافقم 606 00:40:42,583 --> 00:40:44,208 ‫«عذرخواهی نکن، توضیح نده» ‫اینم یکی دیگه از حرفاش بود 607 00:40:44,291 --> 00:40:45,875 ‫«همه‌چیز رو ببین ‫به کسی اعتماد نکن» 608 00:40:45,959 --> 00:40:48,208 ‫- چه حرفای خردمندانه‌ای ‫- «هرگز تلاش نکن، تقلا گستاخیه» 609 00:40:48,291 --> 00:40:49,959 ‫«اوضاع در قرن 18 بهتر بود» 610 00:40:50,041 --> 00:40:54,000 ‫و البته ‫«از همه‌ی زن‌ها متنفر باش، خصوصا مادرت» 611 00:40:58,291 --> 00:40:59,834 612 00:40:59,917 --> 00:41:01,125 ‫اینم بول‌شات‌هامون 613 00:41:01,208 --> 00:41:04,625 ‫آب گوشت و ودکا ‫مزه‌ای که طول می‌کشه بهش عادت کرد 614 00:41:04,709 --> 00:41:06,709 ‫عادت کردم ‫یکی دیگه لطفا 615 00:41:06,792 --> 00:41:08,667 ‫پدرش پیانیست شگفت‌انگیزی بود 616 00:41:08,750 --> 00:41:11,041 ‫- اگه از تقلید ادبی خوشتون بیاد ‫- توی مکالمه هم فوق‌العاده بود 617 00:41:11,125 --> 00:41:13,709 ‫اون بستگی داره ‫بعضی‌ها از گستاخی بی‌وقفه خوششون نمیاد 618 00:41:13,792 --> 00:41:15,750 ‫- یا حداقل من اینجوری شنیدم ‫- مثلا کیا؟ 619 00:41:15,834 --> 00:41:19,333 ‫درسته، من زمانی ازش خواستم که ‫اینقدر جدل نکنه 620 00:41:19,417 --> 00:41:21,250 ‫- چی جوابت داد؟ ‫- بهم گفت برم گمشم! 621 00:41:23,041 --> 00:41:25,041 ‫یه مشت سگ وفادار طعمه‌گیر 622 00:41:25,125 --> 00:41:27,500 ‫- ببخشید؟ ‫- اونجا 623 00:41:29,458 --> 00:41:32,333 ‫به شکار علاقه داری، پتریک؟ 624 00:41:32,417 --> 00:41:34,083 ‫- وای خدا، ‫باز شروع شد ‫- وای خدا، ‫باز شروع شد 625 00:41:34,166 --> 00:41:35,709 ‫فکر می‌کردم به شنیدن یه داستان علاقه داشته باشه 626 00:41:35,792 --> 00:41:36,542 ‫اما چیزی که بهش فکر نمی‌کنی 627 00:41:36,625 --> 00:41:39,083 ‫اینه که کسی به داستانت ‫علاقه نداشته باشه 628 00:41:39,166 --> 00:41:42,875 ‫من به یه بز کوهی تانگانیکایی شلیک کردم... 629 00:41:43,000 --> 00:41:44,250 ‫آخرین بز نر گونه‌ی خودش 630 00:41:44,333 --> 00:41:46,417 ‫که هم لحظه‌ی تلخی بود ‫هم خوبی 631 00:41:46,500 --> 00:41:47,834 ‫شاید واسه بزه بوده 632 00:41:47,917 --> 00:41:50,250 ‫من یه داستان شکار از پدرم ‫برات دارم بلنتاین 633 00:41:50,333 --> 00:41:52,834 ‫- نیکولاس، تو می‌دونی ‫- آروم باش پتریک 634 00:41:52,917 --> 00:41:54,375 ‫- کافیه ‫- پدر در دهه‌ی 20 635 00:41:54,458 --> 00:41:56,417 ‫یه سواره‌نظام در هند بود 636 00:41:56,500 --> 00:41:58,250 ‫و عادت داشت که بره شکار با نیزه ‫توی علف‌های بلند می‌دوئید 637 00:41:58,333 --> 00:42:01,083 ‫با یه نیزه توی دستش و ‫گراز وحشی شکار می‌کرد 638 00:42:01,166 --> 00:42:03,875 ‫گراز‌های وحشی خیلی خطرناکن ‫می‌تونن یه اسب رو از پا دربیارن 639 00:42:03,959 --> 00:42:06,083 ‫و سوارش رو به خاک و خون بکشن ‫اما هیجان‌انگیزه 640 00:42:06,166 --> 00:42:08,750 ‫بگذریم ‫تنها عیب این سفر... 641 00:42:08,834 --> 00:42:11,417 ‫فکر کنم وقتی نزدیک 8 سالم بود ‫این داستان رو شنیدم 642 00:42:11,500 --> 00:42:14,250 ‫...این بود که یکی از شکارچیان ‫توسط یه سگ وحشی گاز گرفته شد 643 00:42:14,333 --> 00:42:15,875 ‫و علائم هاری رو نشون داد 644 00:42:15,959 --> 00:42:17,834 ‫3 روز تا نزدیکترین بیمارستان راه بود ‫و این گروه شکارچی 645 00:42:17,917 --> 00:42:20,083 ‫تشکیل شده از قضات و ژنرال‌ها ‫تصمیم گرفتند 646 00:42:20,166 --> 00:42:22,875 ‫که این دوست مریضشون رو توی یه دام بپیچند 647 00:42:22,959 --> 00:42:25,166 ‫و از زمین ببرنش بالا 648 00:42:25,250 --> 00:42:27,625 ‫شام صرف شد... 649 00:42:27,709 --> 00:42:30,291 ‫فانوس رو میز ‫درخشش نقره 650 00:42:30,375 --> 00:42:32,959 ‫خدمتکاران آموزش دیده 651 00:42:33,041 --> 00:42:36,834 ‫اما هیچکدوممون نتونستیم با اون همه داد و فریاد ‫از شام لذت ببریم 652 00:42:36,917 --> 00:42:38,583 ‫بنابراین من از سر میز بلند شدم 653 00:42:38,667 --> 00:42:42,792 ‫اسلحه‌م رو برداشتم ‫رفتم سراغ مرد هار 654 00:42:42,875 --> 00:42:44,750 ‫و یه گلوله زدم توی سرش 655 00:42:50,709 --> 00:42:53,291 ‫مهربانانه‌ترین کاری که میشد انجام داد 656 00:42:53,375 --> 00:42:54,125 ‫همه موافقت کردند... 657 00:42:54,208 --> 00:42:56,333 ‫...درنهایت 658 00:42:57,166 --> 00:42:59,375 ‫و من فکر می‌کنم 659 00:42:59,458 --> 00:43:02,208 ‫شروع رابطه‌ی عاشقانه‌ی من ‫با پزشکی بود 660 00:43:19,417 --> 00:43:23,291 ‫ببخشید 661 00:43:29,542 --> 00:43:32,333 ‫بهتره از دستشویی استفاده کنی 662 00:43:32,417 --> 00:43:34,542 ‫فکر خوبیه 663 00:43:50,208 --> 00:43:51,875 ‫وای خدا ‫بابا 664 00:43:51,959 --> 00:43:53,458 ‫باید برم دنبال بابا ‫لعنتی 665 00:44:02,208 --> 00:44:04,166 ‫ببخشید 666 00:44:06,500 --> 00:44:07,709 ‫آهای ‫آهای 667 00:44:07,792 --> 00:44:09,542 ‫خواهش می‌کنم ‫پدر من دست شماست 668 00:44:09,625 --> 00:44:12,750 ‫- متاسفانه تعطیلیم ‫- نه 669 00:44:12,834 --> 00:44:13,959 ‫- همین حالا باید خاکسترش رو بهم بدید ‫- متاسفم 670 00:44:14,041 --> 00:44:18,458 ‫من پرواز دارم ‫نمی‌تونم بدون اون برگردم 671 00:44:19,542 --> 00:44:22,542 ‫دیوید...ملروز 672 00:44:23,333 --> 00:44:25,291 ‫خواهش می‌کنم 673 00:44:33,959 --> 00:44:36,250 ‫میشه یه کیسه هم بهم بدید؟ 674 00:44:36,750 --> 00:44:38,959 ‫ خب، ماریان 675 00:44:39,041 --> 00:44:41,208 ‫نیم گرم کوکائین دارم ‫یک‌پنجم هروئین 676 00:44:41,291 --> 00:44:42,250 ‫یک متاکوالون ‫یک آدرال 677 00:44:42,333 --> 00:44:44,583 ‫چند خط بزن واسه اینکه بحث راه بیفته 678 00:44:44,667 --> 00:44:46,333 ‫یه متاکوالون واسه ماریان ‫که خوب سرحال بشه 679 00:44:46,417 --> 00:44:47,959 ‫یا شاید قراره دل بسوزونه برات 680 00:44:48,041 --> 00:44:49,875 ‫که در این مورد واسه آرامش استفاده می‌کنی ‫و توی هواپیما می‌خوابی 681 00:44:49,959 --> 00:44:50,959 ‫ وای پسر، چه برنامه‌ای می‌چینی 682 00:44:51,041 --> 00:44:52,917 ‫ بعد می‌رسی خونه ‫ خدا برکت بده به هواپیمای کونکورد 683 00:44:53,000 --> 00:44:55,083 ‫ جانی منتظره و... 684 00:44:55,166 --> 00:44:56,792 ‫ببینیم چی میشه 685 00:44:58,709 --> 00:45:02,458 ‫سلام، من پتریکم ‫دوست ماریان 686 00:45:02,542 --> 00:45:05,041 ‫ننسی، ننسی بنکس ‫قبلا همدیگه رو دیدیم 687 00:45:05,125 --> 00:45:08,291 ‫آره درسته! 688 00:45:08,375 --> 00:45:10,917 ‫شرمنده، یکم حواسم پرته ‫آخه تازه... 689 00:45:11,000 --> 00:45:13,959 ‫آره، ماریان بهمون گفت ‫این خودشه؟ 690 00:45:14,041 --> 00:45:16,000 ‫به کانسوئلا میگم که ‫یه مهمون دیگه هم داریم! 691 00:45:16,083 --> 00:45:18,291 ‫ماریان 692 00:45:18,375 --> 00:45:20,500 ‫خیلی مشتاق دیدنته 693 00:45:20,583 --> 00:45:23,667 ‫جری، پتریک رو که یادته ‫دوست‌پسر دبی دوست‌داشتنی 694 00:45:23,750 --> 00:45:24,750 ‫من توی دستشوییتون از حال رفتم 695 00:45:24,834 --> 00:45:27,625 ‫- مجبور شدیم در رو بکنیم ‫- درسته! 696 00:45:27,709 --> 00:45:29,208 ‫- بفرمایید، بفرمایید ‫- خودم بودم 697 00:45:32,208 --> 00:45:34,458 ‫ماریان می‌گفت که پدرت ‫مرد جالب توجهی بود 698 00:45:34,542 --> 00:45:37,083 ‫باید درمورد توجهاتش بشنوی 699 00:45:37,166 --> 00:45:39,458 ‫رابطه‌ی سختی با هم داشتید پتریک؟ 700 00:45:39,542 --> 00:45:42,667 ‫بله ننسی ‫رابطه‌ی سختی بود 701 00:45:42,750 --> 00:45:44,291 ‫- مشکل از کی شروع شد؟ ‫- 9 ژوئن 1906 702 00:45:44,375 --> 00:45:45,792 ‫روزی که متولد شد 703 00:45:45,875 --> 00:45:49,709 ‫توی اون روزها ‫پدر بودن خیلی فرق داشت 704 00:45:49,792 --> 00:45:50,875 705 00:45:50,959 --> 00:45:54,166 ‫شاید نمی‌دونسته چطور باید ‫عشقش رو ابراز کنه 706 00:45:54,250 --> 00:45:56,041 ‫ظلم مخالف عشقه 707 00:45:56,125 --> 00:45:57,500 ‫نه نوعی ابراز نابجا از عشق 708 00:45:57,583 --> 00:46:00,500 ‫به نظر من که درسته 709 00:46:01,458 --> 00:46:04,834 ‫ وای ماریان 710 00:46:04,917 --> 00:46:07,500 ‫گرچه من اصلا لازم نیست ‫نگران چنین چیزی باشم 711 00:46:07,583 --> 00:46:10,667 ‫- سلام پتریک ‫- سلام 712 00:46:10,750 --> 00:46:12,625 ‫بابت پدرت خیلی تسلیت میگم 713 00:46:12,709 --> 00:46:14,458 ‫ جواب من توئی ‫ توئی که می‌تونی منو نجات بدی، مشخص نیست؟ 714 00:46:14,542 --> 00:46:16,667 ‫ من می‌خوام همینجا دفن بشم 715 00:46:16,750 --> 00:46:17,333 ‫ اگه تو مال من باشی ‫ می‌تونم مواد رو واسه همیشه کنار بذارم 716 00:46:17,417 --> 00:46:19,542 ‫وای خدا 717 00:46:19,625 --> 00:46:21,667 ‫ یا حداقل یه دختر جذاب داشته باشم ‫ تا باهاش مصرف کنم! 718 00:46:21,750 --> 00:46:23,959 ‫میشه شام بریم بیرون؟ ‫لطفا بگو آره 719 00:46:25,417 --> 00:46:29,375 ‫- بنظرت اینجا خوبه؟ ‫- بدون شک، من عاشق غذای ارمنی هستم 720 00:46:31,834 --> 00:46:34,291 ‫با این کت گرمت نمیشه؟ 721 00:46:34,375 --> 00:46:35,709 ‫اگه باعث میشه معذب بشی ‫من می‌تونم... 722 00:46:35,792 --> 00:46:38,542 ‫- یکم ‫- خب پس درش میارم 723 00:46:39,709 --> 00:46:42,041 ‫احتمالا بهتره چشم‌بندم رو هم دربیارم... 724 00:46:42,125 --> 00:46:44,625 ‫نه می‌ذارم باشه ‫دوتا مارتینی لطفا 725 00:46:44,709 --> 00:46:47,750 ‫- یکی، من مشروب نمی‌خورم ‫- واقعا؟ 726 00:46:47,834 --> 00:46:49,500 ‫ نشونه‌ی بدیه ‫ نشونه‌ی خیلی خیلی بدیه 727 00:46:49,583 --> 00:46:52,208 ‫به نظرم حد و مرز رو محو می‌کنه ‫و حس رو از کار می‌ندازه 728 00:46:52,291 --> 00:46:52,792 ‫ خب که چی؟ 729 00:46:52,875 --> 00:46:53,875 ‫کاملا موافقم 730 00:46:53,959 --> 00:46:57,250 ‫منم معمولا مشروب نمی‌خورم ‫اما خب عزادارم 731 00:47:00,458 --> 00:47:02,291 ‫ یه چیزی بگو ‫ یادت بیاد که چجوری مخ می‌زنی 732 00:47:02,375 --> 00:47:03,542 ‫ یه چیزی بجز دروغ و مزخرف و تحقیر 733 00:47:03,625 --> 00:47:05,792 ‫دبی سلام رسوند 734 00:47:05,875 --> 00:47:08,125 ‫ - بجز این مرتیکه‌ی نفهم! ‫- دبی عزیزم 735 00:47:09,542 --> 00:47:12,333 ‫- حالش چطوره؟ ‫- دختر فوق‌العاده‌ایه 736 00:47:13,417 --> 00:47:15,750 ‫خیلی منو حمایت می‌کنه 737 00:47:15,834 --> 00:47:16,792 ‫ موضوعو عوض کن 738 00:47:16,875 --> 00:47:19,750 ‫بهم گفته که درس حقوق می‌خونی 739 00:47:19,834 --> 00:47:22,083 ‫درسته ‫توی کلمبیا 740 00:47:22,166 --> 00:47:25,083 ‫واقعا سخته ‫اما عاشقشم 741 00:47:25,166 --> 00:47:26,542 ‫منم یه بار می‌خواستم شروع کنم به حقوق خوندن 742 00:47:26,625 --> 00:47:29,250 ‫خودم رو توی فیلم «12 مرد عصبانی» تصور می‌کردم ‫به طرز شگفت‌انگیزی خوش‌زبون 743 00:47:29,333 --> 00:47:30,375 ‫اصلاح کردن اشتباهات... ‫[ فیلمی درباره‌ی 12 مرد در هیئت دادگاه که توسط یک نفر قانع می‌شوند ] 744 00:47:30,458 --> 00:47:31,792 ‫وکیل خیلی خوبی می‌شدی 745 00:47:31,875 --> 00:47:33,667 ‫- ممنون ‫- آره، حتما باید وکیل بشی 746 00:47:33,750 --> 00:47:34,792 ‫- چرا شروع نمی‌کنی؟ ‫- چون سخت‌کوشی 747 00:47:34,875 --> 00:47:36,625 ‫- و جاه‌طلبی گستاخیه ‫- بیخیال 748 00:47:36,709 --> 00:47:38,208 ‫تو که همچین چیزی باورت نمیشه، نه؟ 749 00:47:38,291 --> 00:47:40,333 ‫من؟ نه نه نه نه ‫بابام اینو می‌گفت 750 00:47:41,583 --> 00:47:42,959 ‫خب تو درس خوندی و... 751 00:47:46,917 --> 00:47:48,458 ‫ممنون، یعنی... 752 00:47:49,667 --> 00:47:54,417 ‫و درضمن، پدرت هم نیستی 753 00:47:54,500 --> 00:47:56,917 ‫کاملا حق با توئه 754 00:47:57,000 --> 00:47:58,458 ‫می‌دونی چیه؟ ‫واقعا الهام گرفتم 755 00:47:58,542 --> 00:48:02,041 ‫به محض اینکه از هواپیما پیاده شدم ‫می‌خوام یه کاری بکنم 756 00:48:02,125 --> 00:48:04,583 ‫یه مرد جدید، شنیدی بابا؟ ‫می‌خوام وکیل بشم! 757 00:48:04,667 --> 00:48:06,333 ‫پتریک، من نگران این بسته‌م 758 00:48:06,417 --> 00:48:08,417 ‫نه نباش ‫فکر می‌کنم به عنوان کیف دستی بذارن ببرم توی هواپیما 759 00:48:08,500 --> 00:48:10,458 ‫نه نه نه ‫منظورم این بود که میشه بذاریش رو زمین؟ 760 00:48:10,542 --> 00:48:12,125 ‫بله 761 00:48:12,208 --> 00:48:16,041 ‫بذار پیش‌خدمت‌ها بهش لگد بزنن ‫بلاخره می‌تونید انتقام بگیرید! 762 00:48:18,250 --> 00:48:21,792 ‫چرا بخاطر اینکه مُرده ‫می‌تونه قسر در بره؟ 763 00:48:22,542 --> 00:48:23,917 ‫از چی قسر در بره؟ 764 00:48:27,667 --> 00:48:29,542 ‫ببخشید، یه لحظه منو می‌بخشی؟ 765 00:48:38,458 --> 00:48:40,542 ‫فکر می‌کردم از غذای ارمنی خوشت میاد 766 00:48:40,625 --> 00:48:42,834 ‫مارتینیشون عالیه 767 00:48:44,583 --> 00:48:46,333 ‫«مامان و بابا گوه می‌زنن به زندگیت 768 00:48:46,417 --> 00:48:47,917 ‫شاید قصدشون این نباشه ‫اما کارشون همینه» 769 00:48:48,000 --> 00:48:52,250 ‫کی میگه قصدشون این نیست؟ 770 00:48:52,333 --> 00:48:54,583 ‫تا حالا به بابات گفتی که ‫چه حسی درموردش داری؟ 771 00:48:54,667 --> 00:48:57,834 ‫نه وقتی که زنده بود 772 00:48:57,917 --> 00:48:59,667 ‫- احتمالا اینجوری بهتره ‫- واسه چی؟ 773 00:48:59,750 --> 00:49:01,583 ‫منظورم اینه که ‫چی می‌خواستی بهش بگی؟ 774 00:49:03,792 --> 00:49:06,792 ‫من...من بهش می‌گفتم... 775 00:49:09,792 --> 00:49:10,917 ‫بهش می‌گفتم که... 776 00:49:11,000 --> 00:49:13,709 ‫«هیچکس نباید چنین بلایی رو ‫سر کس دیگه‌ای بیاره» 777 00:49:13,792 --> 00:49:15,250 ‫- خیلی ممنون ‫- ببخشید 778 00:49:15,333 --> 00:49:16,792 ‫سوالت رو جدی گرفتم 779 00:49:16,875 --> 00:49:18,041 ‫نه، ببخشید ‫چی داشتی می‌گفتی؟ 780 00:49:19,458 --> 00:49:22,834 ‫فقط اینکه... 781 00:49:27,625 --> 00:49:29,125 ‫ولش کن 782 00:49:33,667 --> 00:49:35,959 ‫پتریک من... ‫من دیگه باید برگردم 783 00:49:36,041 --> 00:49:38,625 ‫نه نه نه نه نه نه ‫ماریان... 784 00:49:41,959 --> 00:49:43,041 ‫ما همیشه یه ارتباطی داشتیم ‫مگه نه؟ 785 00:49:43,125 --> 00:49:46,375 ‫من که توهم نزدم، نه؟ 786 00:49:46,458 --> 00:49:49,250 ‫خب نه، من همیشه از تو خوشم می‌اومد ‫و از دبی 787 00:49:53,792 --> 00:49:56,625 ‫فکر نکنم بخوای یه متاکوالون بزنی ‫نه؟ 788 00:49:56,709 --> 00:49:57,834 ‫خیلی ببخشید که من یکم دیوونه شدم 789 00:49:57,917 --> 00:50:00,959 ‫نه، دوران سختیه 790 00:50:01,625 --> 00:50:02,542 ‫تاکسی ‫شب بخیر پتریک 791 00:50:02,625 --> 00:50:05,625 ‫آهان، خدا... ‫آره 792 00:50:05,709 --> 00:50:07,583 ‫خدافظ ‫شب بخیر 793 00:50:11,125 --> 00:50:15,083 ‫می‌دونی، بعضی وقتا فکر می‌کنم ‫اگه زنی که مناسبه توی زندگیم باشه 794 00:50:15,166 --> 00:50:17,625 ‫یه آدم باهوش ‫کسی که از به چالش کشیدن من نترسه 795 00:50:17,709 --> 00:50:19,250 ‫شاید بتونم زندگیم رو جمع و جور کنم 796 00:50:19,333 --> 00:50:23,208 ‫لطفا بس کن ‫داری خودت رو شرمنده می‌کنی 797 00:50:23,291 --> 00:50:24,417 ‫نه، خواهش می‌کنم ‫نرو 798 00:50:24,500 --> 00:50:27,250 ‫واقعا به یه همنشین نیاز دارم ‫وگرنه نمی‌دونم که چیکار می‌کنم 799 00:50:27,333 --> 00:50:30,750 ‫دستتو بهم نزن ‫مرتیکه‌ی لذت‌جو 800 00:50:30,834 --> 00:50:32,959 ‫چه مرگته تو؟ 801 00:50:34,125 --> 00:50:37,083 ‫من یه احمقم، متاسفم ‫اما لطفا نرو 802 00:50:37,166 --> 00:50:39,875 ‫گوش کن، من نمی‌خوام امشب تنها باشم ‫نمی‌تونم تنها باشم 803 00:50:39,959 --> 00:50:42,583 ‫و هیچکس دیگه‌ای رو ندارم ‫فقط بشین کنارم 804 00:50:43,166 --> 00:50:45,083 ‫تنهام نذار 805 00:50:45,917 --> 00:50:47,542 ‫اما تو تنها نیستی 806 00:50:47,625 --> 00:50:49,500 ‫بریم 807 00:50:58,375 --> 00:51:01,875 ‫ راست میگه ‫ تو تنها نیستی 808 00:51:02,875 --> 00:51:06,542 ‫ هیچوقت هم تنها نمیشی 809 00:51:07,333 --> 00:51:10,291 ‫ مرگ و نابودی 810 00:51:10,375 --> 00:51:14,208 ‫ شرم و خشونت 811 00:51:14,291 --> 00:51:17,875 ‫ شرم و خشونت غیرقابل کنترل 812 00:51:20,208 --> 00:51:22,667 ‫برو گمشو! 813 00:51:31,875 --> 00:51:33,917 ‫لعنتی ‫لعنتی 814 00:51:45,959 --> 00:51:48,166 ‫آخ! ‫لعنتی 815 00:51:51,083 --> 00:51:53,166 ‫باید بریزمت توی توالت 816 00:51:53,250 --> 00:51:55,750 ‫بفرستمت توی فاضلاب ‫پیش تسماحا و گوه‌ها 817 00:51:56,583 --> 00:51:59,583 ‫مگه میشه؟! 818 00:52:00,041 --> 00:52:01,834 819 00:52:24,834 --> 00:52:26,041 ‫ یه پنجره به چه دردی می‌خوره 820 00:52:26,125 --> 00:52:29,000 ‫ اگه نتونی ازش بپری پایین؟ 821 00:52:35,834 --> 00:52:38,667 ‫می‌خوام بمیرم 822 00:52:40,333 --> 00:52:42,417 ‫می‌خوام بمیرم 823 00:52:42,500 --> 00:52:46,875 ‫ اینجوری نیست که تجهیزاتش رو نداشته باشی 824 00:52:46,959 --> 00:52:48,875 ‫اول داروی بیهوشی دکتر؟ 825 00:52:48,959 --> 00:52:50,917 ‫ نه پتریک 826 00:52:51,000 --> 00:52:55,208 ‫ اول چاقو ‫ بعد داروی بیهوشی 827 00:52:55,291 --> 00:52:58,834 ‫ هیس، در امانی ‫ هیچکس اینجا پیدات نمی‌کنه 828 00:53:02,041 --> 00:53:03,875 ‫اما اگه کسی پیدام نکنه چی؟ 829 00:53:08,000 --> 00:53:10,375 ‫خدای من ‫چه آشغال‌دونی وحشتناکی 830 00:53:13,083 --> 00:53:15,959 ‫می‌بینی کارم به کجا رسیده؟ 831 00:53:17,875 --> 00:53:20,250 ‫مادرت اگه ببینه خیلی خوشحال میشه 832 00:53:20,333 --> 00:53:23,875 ‫می‌تونم تصور کنم وقتی بهش گزارش میدی ‫چقدر احساس پیروزی می‌کنه 833 00:53:26,500 --> 00:53:27,291 ‫می‌خوای گزارش بدی؟ 834 00:53:32,333 --> 00:53:33,333 ‫خب... 835 00:53:36,417 --> 00:53:37,500 ‫چپ یا راست؟ 836 00:53:39,375 --> 00:53:41,041 ‫فرق نداره 837 00:53:42,542 --> 00:53:44,542 ‫من مرد خیلی خسته‌ایم 838 00:53:47,125 --> 00:53:48,375 ‫بیا باهام حرف بزن پتریک 839 00:53:51,166 --> 00:53:54,083 ‫پتریک ‫بیا و با پدرت حرف بزن 840 00:54:06,041 --> 00:54:08,000 ‫خواهش می‌کنم... 841 00:54:24,375 --> 00:54:27,166 ‫ یالا، یالا، یالا ‫ یالا، یالا، یالا 842 00:54:37,458 --> 00:54:43,125 ‫ زودباش و تمومش کن 843 00:54:43,208 --> 00:54:45,166 844 00:54:49,083 --> 00:54:51,959 845 00:54:58,500 --> 00:54:59,542 846 00:55:02,875 --> 00:55:04,834 847 00:55:17,959 --> 00:55:20,000 ‫مامانی؟ 848 00:55:20,083 --> 00:55:22,166 ‫عزیزم 849 00:55:22,250 --> 00:55:24,500 ‫متاسفم که بیدارت کردم 850 00:55:28,959 --> 00:55:31,208 ‫ساعت چنده؟ 851 00:55:32,625 --> 00:55:33,500 ‫صبح زوده 852 00:55:36,375 --> 00:55:37,500 ‫حالا باید بریم؟ 853 00:55:42,583 --> 00:55:45,250 ‫ من می‌خوام که برم 854 00:55:45,333 --> 00:55:46,792 ‫ خیلی دوست دارم برم 855 00:57:33,333 --> 00:57:35,166 ‫«خورشید می‌درخشد ‫چون راه دیگری ندارد 856 00:57:35,250 --> 00:57:38,083 ‫بر روی چیز‌های همیشگی» 857 00:57:41,917 --> 00:57:43,917 858 00:58:11,291 --> 00:58:14,375 ‫زندگی فقط یه کیسه پر از گوه نیست ‫بلکه یه کیسه‌ی سوراخه 859 00:58:14,458 --> 00:58:15,625 ‫آخرش تو رو هم گوهی می‌کنه 860 00:58:18,583 --> 00:58:20,375 ‫اینجوری نیست؟ 861 00:58:20,458 --> 00:58:22,417 ‫فکر می‌کنم قربان همه همین فکرو می‌کنن 862 00:58:22,500 --> 00:58:24,083 863 00:58:38,792 --> 00:58:43,417 ‫«رودهایی از خون جاری می‌شود ‫و شروران غرق خواهند شد 864 00:58:44,333 --> 00:58:46,583 ‫«حتی در مکان‌های مرتفع نیز ‫زنده نخواهند ماند 865 00:58:47,625 --> 00:58:49,625 ‫«و پل‌ها از جا کنده می‌شوند 866 00:58:50,834 --> 00:58:53,166 ‫«و آدمیان می‌گویند که زمان پایان دنیا 867 00:58:53,250 --> 00:58:56,125 ‫فرا رسیده است» 868 00:58:57,834 --> 00:59:00,166 ‫و به نکته‌ی خوبی هم اشاره می‌کنند 869 00:59:00,250 --> 00:59:02,333 ‫به نکته‌ی خیلی خوبی اشاره می‌کنند 870 00:59:09,375 --> 00:59:12,500 ‫خب هیچکس نمی‌تونه بگه که ‫من بلد نیستم چجوری خوش بگذرونم 871 00:59:13,333 --> 00:59:15,500 ‫لیموزینتون منتظره 872 00:59:15,583 --> 00:59:18,125 ‫امیدواریم از اقامتتون لذت برده باشید 873 00:59:18,208 --> 00:59:19,959 ‫لذت نه 874 00:59:20,041 --> 00:59:21,667 ‫عاشقش بودم 875 00:59:22,000 --> 00:59:24,709 876 00:59:26,709 --> 00:59:29,333 ‫قربان ‫آقای ملروز...قربان 877 00:59:29,417 --> 00:59:31,792 ‫- اینو فراموش کردید ‫- شایدم نکردم 878 00:59:31,875 --> 00:59:32,792 ‫چی قربان؟ 879 00:59:32,875 --> 00:59:34,291 ‫منظورم اینه که نیازی نیست ‫شهرو خبر کنید 880 00:59:34,375 --> 00:59:37,417 ‫خیلی ممنون 881 00:59:38,458 --> 00:59:42,208 ‫- پس روخونه‌هایی از خون گفتی؟ ‫- چی قربان؟ 882 00:59:43,834 --> 00:59:47,000 ‫ولش کن 883 00:59:47,083 --> 00:59:49,166 ‫ولش کن 884 00:59:50,291 --> 00:59:51,709 ‫ولش کن 885 01:00:04,333 --> 01:00:07,875 886 01:00:08,025 --> 01:00:11,566 [ دیوید ملروز ] [ 1906 - 1982 ] 887 01:00:13,250 --> 01:00:15,542 888 01:00:28,041 --> 01:00:29,375 ‫یالا ‫زود باش 889 01:00:29,458 --> 01:00:30,792 ‫جانی ‫جانی 890 01:00:30,875 --> 01:00:34,917 ‫- صدام رو می‌شنوی؟ ‫- پتریک، چطوری؟ 891 01:00:35,000 --> 01:00:38,166 ‫ خوبم ‫دیشب می‌خواستم خودم رو بکشم 892 01:00:39,792 --> 01:00:40,750 ‫ وای خدا ‫ از کجا داری زنگ می‌زنی؟ 893 01:00:40,834 --> 01:00:45,792 ‫- ته خط ‫ - خدا، حالت خوبه؟ 894 01:00:45,875 --> 01:00:48,667 ‫ پتریک؟ بگو پروازت کِی می‌شینه ‫ میام می‌بینمت 895 01:00:48,750 --> 01:00:50,250 896 01:00:50,333 --> 01:00:52,625 ‫من وقت زیادی ندارم ‫صدام رو می‌شنوی؟ 897 01:00:52,709 --> 01:00:53,709 ‫ آره 898 01:00:53,792 --> 01:00:56,083 ‫تصمیم گرفتم که کنترل زندگیم رو دست بگیرم 899 01:00:56,166 --> 01:00:57,667 ‫می‌خوام پاک بشم 900 01:00:58,625 --> 01:01:00,709 ‫الو جانی ‫صدام رو می‌شنوی؟ 901 01:01:00,792 --> 01:01:03,333 ‫ آره، می‌تونم ‫ خیلی عالیه اما... 902 01:01:03,417 --> 01:01:05,792 ‫ - این دفعه مطمئنی؟ ‫- آره 903 01:01:05,875 --> 01:01:09,667 ‫همیشه ترک کردن رو زیادی گنده‌ش می‌کنن 904 01:01:10,542 --> 01:01:12,709 ‫ خب می‌خوای چیکار کنی؟ 905 01:01:15,917 --> 01:01:17,750 ‫ پتریک؟ 906 01:01:19,834 --> 01:01:22,875 ‫ پتریک، بجاش می‌خوای چیکار کنی؟ 907 01:01:30,250 --> 01:01:32,333 ‫ گوشی دستته؟ 908 01:01:42,357 --> 01:01:49,024 .:. ترجمه توسط مصطفی .:. .:: ELSHEN ::. 909 01:01:49,048 --> 01:01:54,048 ارائه شده توسط وب‌سایت رسانه کوچک LiLMeDiA.TV 910 01:01:54,258 --> 01:01:59,280 کانال اخرین زیرنویس های تیم ترجمه وب سایت رسانه کوچک @lilmediasub