1 00:00:01,500 --> 00:00:07,656 ‫ارائه شده توسط وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::. 2 00:00:07,958 --> 00:00:09,708 ‫... در چندین شهر پرجمعیت به همین شکله. 3 00:00:09,791 --> 00:00:12,875 ‫گزارشات ثبت شده حاکی از 157 تلفات ‫و مجروح شدن افراد زیادیه، 4 00:00:12,958 --> 00:00:15,541 ‫ولی هنوز معلوم نیست ‫شرایط موجود از چه قراره. 5 00:00:16,583 --> 00:00:20,166 ‫کسی مسئولیتش رو قبول نکرده. ‫هر دو جناح دارن همدیگه رو متهم می‌کنن. 6 00:00:20,250 --> 00:00:23,833 ‫ناآرامی‌های مدنی و شورش‌هایی ‫در نواحی متعددی رخ دادن و جنگ داخلی... 7 00:00:23,916 --> 00:00:26,250 ‫منظورشون چیه؟ مامان؟ 8 00:00:27,666 --> 00:00:29,333 ‫نمی‌دونم. یه... 9 00:00:29,416 --> 00:00:30,416 ‫چی بود؟ 10 00:00:31,708 --> 00:00:34,970 ‫راستی، وانیا. مامان‌بزرگ همین آهنگه رو ‫انتخاب نکرده بود؟ 11 00:00:34,994 --> 00:00:37,125 ‫همون موقع رو ‫می‌گم که رفته بودیم... 12 00:00:37,208 --> 00:00:39,625 ‫- عه، کجا رفته بودیم؟ ‫- آها، کارائوکه رو می‌گی. 13 00:00:39,708 --> 00:00:41,500 ‫آره. کجا بود؟ مالمو بود؟ 14 00:00:41,583 --> 00:00:44,333 ‫- کپنهاگ بود. ‫- کپنهاگ بود. آره، درسته. 15 00:00:45,291 --> 00:00:47,321 ‫مامان‌بزرگ خیلی ‫مست کرده بود، یادته؟ 16 00:00:47,345 --> 00:00:49,083 ‫خیال می‌کرد صداش خیلی خوبه... 17 00:00:49,166 --> 00:00:51,500 ‫البته به نظر خودش که خواننده خیلی خوبیه. 18 00:00:53,041 --> 00:00:55,916 ‫خب، من که خودم می‌دونم ‫خواننده خوبی نیستم، ولی... 19 00:01:00,125 --> 00:01:01,251 ‫مامان، جریان چیه؟ 20 00:01:01,275 --> 00:01:03,875 ‫تو ماشین بمون. ‫می‌رم ببینم چه خبره. 21 00:01:09,500 --> 00:01:10,750 ‫مامان، چی شده؟ 22 00:01:12,208 --> 00:01:13,875 ‫- مامان؟ ‫- نمی‌دونم عزیز دلم. 23 00:01:16,041 --> 00:01:17,708 ‫باید پیاده بشیم! 24 00:01:18,375 --> 00:01:20,135 ‫- وانیا، تو ماشین بمون! ‫- ولم کن! 25 00:01:20,166 --> 00:01:23,166 ‫- وانیا! دراز بکش! ‫- نه! ولم کن! باید پیاده بشم! 26 00:01:23,250 --> 00:01:25,541 ‫رو زمین دراز بکش! به حرفم گوش بده! 27 00:01:25,625 --> 00:01:27,625 ‫باید خونسردیمون رو حفظ کنیم، خب؟ 28 00:01:28,208 --> 00:01:30,916 ‫تکون نخور و ساکت باش، خب؟ ‫ببین من رو. 29 00:01:31,000 --> 00:01:33,708 ‫فهمیدی؟ ‫صدات در نیاد، خب؟ 30 00:01:35,291 --> 00:01:38,791 ‫خونسردیت رو حفظ کن. هیس. 31 00:01:42,666 --> 00:01:46,416 ‫هیس. صدات در نیاد. 32 00:01:48,125 --> 00:01:49,875 ‫- مامان! ‫- نه! وانیا! 33 00:01:51,600 --> 00:01:55,600 ‫«خرچنگ سیاه» 34 00:02:07,416 --> 00:02:10,625 ‫باید از اینجا برم... 35 00:02:10,708 --> 00:02:11,750 ‫برین عقب! 36 00:02:27,000 --> 00:02:36,000 ‫جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت ‫دیجی‌موویز را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید: DigiMoviez@ 37 00:02:36,250 --> 00:02:37,500 ‫کارولین اید؟ 38 00:02:38,916 --> 00:02:39,916 ‫کارولین اید؟ 39 00:02:41,791 --> 00:02:43,958 ‫بلند شو. همین‌جا پیاده می‌شی. 40 00:02:47,000 --> 00:02:57,000 ‫مترجمان: «کیارش نعمت گرگانی، امیر دلپسند و آیــدا» ‫در تلگرام: realKiarashNg@ و AydaNaderiSubT@ 41 00:02:58,583 --> 00:03:01,083 ‫من که اینجا پیاده نمی‌شیم. ‫دارم می‌رم جنوب. 42 00:03:01,166 --> 00:03:02,250 ‫دستورات جدید رسیده. 43 00:03:02,333 --> 00:03:03,458 ‫بیا بریم! 44 00:03:07,166 --> 00:03:08,166 ‫بیا دیگه. 45 00:03:14,958 --> 00:03:17,166 ‫فردا یه ماشین دم نوانخانه میاد دنبالت. 46 00:03:17,250 --> 00:03:18,333 ‫بهم شلیک کنین دیگه! 47 00:03:18,416 --> 00:03:19,583 ‫می‌تونی ببندیش. 48 00:03:20,291 --> 00:03:21,666 ‫بگین قطار حرکت کنه. 49 00:03:30,416 --> 00:03:31,500 ‫دستت رو بکش. 50 00:03:58,750 --> 00:04:00,333 ‫با خودم گفتم شاید گرسنه باشی. 51 00:04:04,708 --> 00:04:06,041 ‫مسموم نیست. 52 00:04:12,541 --> 00:04:13,875 ‫داری می‌ری پایگاه؟ 53 00:04:16,333 --> 00:04:18,166 ‫شوهرم اونجا مستقر شده. 54 00:04:19,166 --> 00:04:20,916 ‫همه می‌گن بدجوری آشوب شده. 55 00:04:21,000 --> 00:04:23,625 ‫می‌گن جسد تیرخورده سربازها رو ‫تو پایگاه پیدا می‌کنن و... 56 00:04:25,125 --> 00:04:26,875 ‫صرفا باید بدونم زنده است. 57 00:04:28,166 --> 00:04:30,791 ‫قرار نیست برگرده. منتظرش نمون. 58 00:04:30,875 --> 00:04:31,958 ‫برو سمت جنوب. 59 00:04:32,500 --> 00:04:34,500 ‫با نهایت سرعت برو جنوب. خب؟ 60 00:04:35,666 --> 00:04:36,916 ‫کارولین اید؟ 61 00:04:39,583 --> 00:04:41,958 ‫- ولی... می‌شه سراغش رو بگیری؟ ‫- ولم کن. 62 00:04:42,041 --> 00:04:43,416 ‫آهای! ولش کن! 63 00:04:44,750 --> 00:04:45,750 ‫از اینجا برو ببینم. 64 00:04:47,708 --> 00:04:48,958 ‫گفتم از اینجا برو. 65 00:04:52,291 --> 00:04:53,750 ‫- چی می‌گفت؟ ‫- هیچی. 66 00:04:54,250 --> 00:04:56,333 ‫- ستوان هستم. ‫- هیچی ستوان. 67 00:04:59,166 --> 00:05:00,166 ‫مدارکت رو بده. 68 00:05:13,666 --> 00:05:14,666 ‫خیلی کوچک‌اندامی که. 69 00:05:16,083 --> 00:05:17,583 ‫چطوری از پسش برمیای؟ 70 00:05:18,583 --> 00:05:19,583 ‫از پس چه کاری بربیام؟ 71 00:05:23,375 --> 00:05:24,375 ‫لابد معلوم می‌شه دیگه. 72 00:05:25,166 --> 00:05:26,166 ‫بپر بالا. 73 00:05:56,041 --> 00:05:58,541 ‫خب، اِم، اهل همین‌جایی؟ 74 00:06:02,333 --> 00:06:03,625 ‫بله ستوان. 75 00:06:06,083 --> 00:06:07,583 ‫زاده و ساکن همین‌جایی؟ 76 00:06:07,666 --> 00:06:08,750 ‫بله ستوان. 77 00:06:11,083 --> 00:06:12,500 ‫چند وقت بود که اینجا نبودی؟ 78 00:06:15,166 --> 00:06:16,708 ‫چندین سالی می‌شه ستوان. 79 00:06:17,916 --> 00:06:19,666 ‫اعضای خانواده‌ات هنوز هم اینجا ساکنن؟ 80 00:06:21,791 --> 00:06:23,375 ‫خبر ندارم ستوان. 81 00:06:26,458 --> 00:06:29,041 ‫خب، یه خونه خوش اومدی. 82 00:06:41,650 --> 00:06:44,900 ‫[سربازان فراری.] 83 00:06:54,166 --> 00:06:55,333 ‫داریم کجا می‌ریم؟ 84 00:06:56,625 --> 00:06:57,541 ‫می‌ریم پایگاه. 85 00:06:57,625 --> 00:06:59,750 ‫آها، ولی مسیر پایگاه که از این طرف نیست. 86 00:07:17,083 --> 00:07:18,583 ‫باید یه چیزی بردارم. 87 00:07:19,875 --> 00:07:20,875 ‫همین‌جا بمون. 88 00:07:21,625 --> 00:07:22,958 ‫از ماشین پیاده نشو. 89 00:08:15,583 --> 00:08:17,041 ‫چیزی ندارین؟ 90 00:08:17,833 --> 00:08:19,666 ‫بچه‌ام داره از گرسنگی می‌میره. 91 00:08:19,750 --> 00:08:20,916 ‫خواهش می‌کنم. خواهش می‌کنم. 92 00:08:21,916 --> 00:08:24,875 ‫- تکون نخور! گفتم تکون نخور! ‫- سوییچ رو بده! بده ببینم! 93 00:08:24,958 --> 00:08:25,958 ‫سوییچ رو بده ببینم! 94 00:08:42,291 --> 00:08:43,291 ‫جلو نیاین! 95 00:09:45,125 --> 00:09:46,583 ‫پیاده شو! 96 00:09:47,166 --> 00:09:48,625 ‫دست‌هات رو بیار بالا! 97 00:09:59,291 --> 00:10:00,291 ‫همون‌جا وایستا. 98 00:10:00,666 --> 00:10:01,666 ‫زانو بزن. 99 00:10:04,916 --> 00:10:06,000 ‫دستور گرفتم. 100 00:10:06,666 --> 00:10:08,708 ‫راد گفته بود بیام. 101 00:10:11,750 --> 00:10:12,875 ‫همراهت کجاست؟ 102 00:10:14,250 --> 00:10:15,250 ‫نمی‌دونم. 103 00:10:19,458 --> 00:10:20,833 ‫سوار شو. 104 00:10:44,208 --> 00:10:45,208 ‫همین‌جا وایستا. 105 00:10:50,375 --> 00:10:53,666 ‫خانم اید نامی اومده. ‫با یه ماشین اومده بود. 106 00:10:53,750 --> 00:10:55,541 ‫بره پیش بقیه منتظر بمونه. 107 00:10:56,041 --> 00:10:57,125 ‫برو تو و بشین. 108 00:11:08,916 --> 00:11:11,250 ‫تو همونی که از شمال فرستادن؟ 109 00:11:14,458 --> 00:11:15,458 ‫آره. 110 00:11:17,208 --> 00:11:18,208 ‫سلام. 111 00:11:19,583 --> 00:11:20,583 ‫سلام. 112 00:11:28,833 --> 00:11:30,375 ‫چه اطلاعاتی بهت دادن؟ 113 00:11:33,833 --> 00:11:34,833 ‫در چه مورد؟ 114 00:11:36,083 --> 00:11:37,083 ‫اِم... 115 00:11:37,541 --> 00:11:39,000 ‫دلیل اینجا بودنمون رو می‌گم دیگه. 116 00:11:39,583 --> 00:11:40,416 ‫مأموریتمون رو می‌گم. 117 00:11:40,500 --> 00:11:43,916 ‫هیچ اطلاعاتی ندادن. تا امروز صبح ‫خبر نداشتم قراره بیام اینجا. 118 00:11:44,000 --> 00:11:45,416 ‫به شما چه اطلاعاتی دادن؟ 119 00:11:47,416 --> 00:11:49,708 ‫من شنیدم دستور مستقیم دولتی بوده. 120 00:11:50,875 --> 00:11:52,166 ‫دولتی بوده؟ 121 00:11:53,500 --> 00:11:56,375 ‫دولتی در کار نیست گرنویک. 122 00:11:58,458 --> 00:12:00,166 ‫خیلی وقت پیش ساقط شد. 123 00:12:01,583 --> 00:12:03,583 ‫نائب سرجوخه کریمی از «اف28» هستم. 124 00:12:06,000 --> 00:12:08,250 ‫- خیلی‌خب، آزاد باش. خوش اومدی. ‫- مرسی. 125 00:12:11,125 --> 00:12:12,583 ‫شانس آوردی «اف28»ـی خان. 126 00:12:13,500 --> 00:12:14,500 ‫چی؟ 127 00:12:15,708 --> 00:12:18,625 ‫گفتم شانس آوردی «اف28»ـی خان. 128 00:12:18,708 --> 00:12:19,708 ‫منظورت چیه؟ 129 00:12:19,750 --> 00:12:21,642 ‫منظورم اینه که دیروز ‫بمبارانش کرده بودن. 130 00:12:21,666 --> 00:12:22,875 ‫شانس آوردی که فرار کردی. 131 00:12:27,458 --> 00:12:28,458 ‫یعنی چی که بمبارانش کردن؟ 132 00:12:29,791 --> 00:12:30,791 ‫ها؟ 133 00:12:32,791 --> 00:12:34,000 ‫از کجا شنیدی؟ 134 00:12:41,000 --> 00:12:42,000 ‫بگو ببینم. 135 00:12:43,250 --> 00:12:45,625 ‫شایعات و پروپاگانداهای متعددی ‫دهن به دهن می‌شه. 136 00:12:45,708 --> 00:12:46,791 ‫خواهش می‌کنم بگو. 137 00:12:46,875 --> 00:12:49,000 ‫می‌گن سه هزار و پونصد نفر مردن. 138 00:12:49,875 --> 00:12:51,875 ‫کسی زنده نمونده. نیست و نابود شده. 139 00:12:51,958 --> 00:12:53,833 ‫بفرمایین دفتر سرهنگ راد. 140 00:12:55,000 --> 00:12:56,000 ‫برین. 141 00:12:57,125 --> 00:12:58,708 ‫سلاحتون رو بذارین اون تو. 142 00:13:01,083 --> 00:13:02,083 ‫تکون بخورین دیگه! 143 00:13:05,500 --> 00:13:07,750 ‫سلاح‌ها و تجهیزاتتون رو ‫روی قفسه بذارین. 144 00:13:26,416 --> 00:13:27,416 ‫خبردار! 145 00:13:35,125 --> 00:13:36,125 ‫یکیشون نیست. 146 00:13:36,625 --> 00:13:37,625 ‫اصلاً نرسید. 147 00:13:39,916 --> 00:13:41,666 ‫- اصلاً نرسید؟ ‫- نه. 148 00:13:57,125 --> 00:14:00,500 ‫«دوران سلاح، دوران گرگ‌ها،» 149 00:14:00,583 --> 00:14:02,458 ‫«دورانی تهی از رحم.» 150 00:14:03,583 --> 00:14:05,583 ‫«برادر سلاخِ برادر...» 151 00:14:05,666 --> 00:14:07,791 ‫«و والدین سلاخِ فرزندانشانند.» 152 00:14:07,875 --> 00:14:11,279 ‫«خورشید خاموش گشته ‫و پس از زمستانی سوزان،» 153 00:14:11,303 --> 00:14:13,458 ‫«زمستان است و زمستان است.» 154 00:14:17,875 --> 00:14:18,791 ‫می‌دونین شعر کیه؟ 155 00:14:24,916 --> 00:14:25,916 ‫می‌تونین بشینین. 156 00:14:27,166 --> 00:14:28,166 ‫سروان؟ 157 00:14:28,500 --> 00:14:30,666 ‫نظرت... چیه که شروع کنی؟ 158 00:14:30,750 --> 00:14:31,583 ‫چشم. 159 00:14:31,666 --> 00:14:34,250 ‫حقایق رو بهشون بگو. ‫اصلاً پروپاگاندا نباف. 160 00:14:37,166 --> 00:14:41,166 ‫برخلاف اخباری که احتمالاً به گوشتون رسیده، ‫وضعیت کاملا جدیه. 161 00:14:41,250 --> 00:14:44,958 ‫دشمن بخش اعظمی ‫از یگان‌هامون رو از پا درآورده. 162 00:14:45,041 --> 00:14:47,958 ‫از شمال حمله کردن و پایگاه‌های... 163 00:14:47,982 --> 00:14:51,875 ‫«آی17»، «اف28» ‫و «کی22» رو بمباران کردن. 164 00:14:51,958 --> 00:14:54,791 ‫یعنی چند صد کیلومتر از دستمون رفته. 165 00:14:55,416 --> 00:14:57,708 ‫دشمن چند روز دیگه به همین‌جا می‌رسه. 166 00:14:58,750 --> 00:15:01,708 ‫پایگاه ما هم دیر یا زود شکست می‌خوره. 167 00:15:01,791 --> 00:15:03,166 ‫وقتی هم شکست بخوره، 168 00:15:04,416 --> 00:15:06,083 ‫دستمون به هیچ‌جا بند نیست... 169 00:15:07,041 --> 00:15:09,541 ‫و ساحل کلا از دست می‌ره. 170 00:15:12,166 --> 00:15:13,166 ‫به زبان ساده، 171 00:15:14,125 --> 00:15:15,833 ‫به زودی تو جنگ شکست می‌خوریم. 172 00:15:18,791 --> 00:15:21,083 ‫ولی یه راه‌حل نهایی بهمون ارائه دادن. 173 00:15:22,750 --> 00:15:24,875 ‫ممکنه این شکلی همه‌چی عوض بشه. 174 00:15:26,291 --> 00:15:28,125 ‫حتی ممکنه جنگ خاتمه پیدا کنه. 175 00:15:35,125 --> 00:15:37,500 ‫بعد از سی و هفت سال، اولین باره... 176 00:15:38,708 --> 00:15:40,875 ‫که مجمع‌الجزایرمون کلا منجمد شده. 177 00:15:41,875 --> 00:15:43,875 ‫از سرزمین اصلی... 178 00:15:43,958 --> 00:15:46,166 ‫تا دریای آزاد منجمد شده. 179 00:15:48,166 --> 00:15:50,500 ‫ولی ضخامت یخش در حدی نیست ‫که ماشین از روش رد بشه، 180 00:15:51,541 --> 00:15:53,708 ‫در حدی هم نیست که قایق بتونه بشکافدش. 181 00:15:54,708 --> 00:15:55,708 ‫ولی... 182 00:15:58,791 --> 00:16:01,291 ‫سرباز اسکیت‌پوش می‌تونه روش حرکت کنه. 183 00:16:05,166 --> 00:16:07,083 ‫واسه همین شما رو احضار کردیم اینجا. 184 00:16:10,791 --> 00:16:11,791 ‫خلاصه که... 185 00:16:12,791 --> 00:16:16,083 ‫به عملیات «خرچنگ سیاه» خوش اومدین. 186 00:16:16,166 --> 00:16:17,922 ‫مأموریتتون از این قراره... 187 00:16:17,946 --> 00:16:20,791 ‫که باید دو کپسول رو ‫به اون طرف یخ برسونین. 188 00:16:21,625 --> 00:16:23,041 ‫باید از تسونی... 189 00:16:24,041 --> 00:16:25,041 ‫ببرینشون اینجا... 190 00:16:25,583 --> 00:16:27,291 ‫که تأسیسات تحقیقاتیمون تو اودوئه. 191 00:16:28,208 --> 00:16:31,166 ‫باید از کنار خطوط دشمن، ازشون رد بشین. 192 00:16:31,791 --> 00:16:33,250 ‫عین خرچنگ تو تاریکی پیش برین. 193 00:16:34,708 --> 00:16:36,958 ‫اگه موفق بشین، تو جنگ پیروز می‌شیم. 194 00:16:37,916 --> 00:16:39,666 ‫می‌تونین از ارتش کناره‌گیری کنین... 195 00:16:39,750 --> 00:16:42,416 ‫و درجا برین هر جایی که دلتون خواست. 196 00:16:43,000 --> 00:16:45,375 ‫ولی اگه شکست بخورین، همه‌چی از دست می‌ره. 197 00:16:46,000 --> 00:16:48,034 ‫صرفا همه‌چی خودتون ‫از دست نمی‌ره... 198 00:16:48,058 --> 00:16:49,791 ‫همه‌چی همگیمون از دست می‌ره. 199 00:16:51,166 --> 00:16:52,208 ‫سوالی ندارین؟ 200 00:16:54,583 --> 00:16:55,583 ‫اید؟ 201 00:16:57,708 --> 00:16:59,166 ‫با اسکیت، صد و هشتاد و پنج کیلومتر... 202 00:16:59,708 --> 00:17:02,458 ‫رو آب شور منجمد سفر کنیم؟ 203 00:17:03,583 --> 00:17:05,500 ‫تو تاریکی از خطوط دشمن رد بشیم... 204 00:17:07,458 --> 00:17:11,208 ‫چنین کاری... مأموریت انتحاریه سرهنگ. 205 00:17:11,291 --> 00:17:14,333 ‫ازتون درخواست نکردیم اید. ‫دارم بهتون دستور می‌دم. 206 00:17:17,583 --> 00:17:18,583 ‫مرخصین. 207 00:17:21,041 --> 00:17:22,166 ‫تو بمون اید. 208 00:17:40,916 --> 00:17:42,291 ‫آره، درست می‌گی. 209 00:17:43,541 --> 00:17:46,708 ‫قرار نیست همگیتون زنده بمونین. ‫ولی مهم نیست. 210 00:17:46,791 --> 00:17:49,041 ‫یه نفر هم که برسه کافیه. ‫یه سرباز هم کافیه. 211 00:17:50,375 --> 00:17:52,131 ‫همون یه سرباز کلی ‫تفاوت حاصل می‌کنه... 212 00:17:52,155 --> 00:17:53,625 ‫و موجب پیروزیمون تو جنگ می‌شه. 213 00:17:57,791 --> 00:17:59,041 ‫بقیه... 214 00:17:59,958 --> 00:18:01,958 ‫خب، بهترین سربازان دم دست بودن دیگه. 215 00:18:02,458 --> 00:18:04,149 ‫اسکیت‌سواری هم بلدن، ‫ولی در حد تو نیستن. 216 00:18:04,173 --> 00:18:06,083 ‫تو مجمع‌الجزایرمون رو بلدی، ‫ساختار یخ رو... 217 00:18:06,166 --> 00:18:07,708 ‫عذر می‌خوام سرهنگ، ولی... 218 00:18:09,000 --> 00:18:10,458 ‫گمون نکنم همین مهارت‌ها کافی باشه. 219 00:18:12,708 --> 00:18:13,708 ‫که این‌طور... 220 00:18:36,541 --> 00:18:38,700 ‫گمون کنم الان نسبت ‫به آخرین باری... 221 00:18:38,724 --> 00:18:40,500 ‫که دیدیش، بزرگ‌تر شده باشه. 222 00:18:51,708 --> 00:18:54,375 ‫تو یه اردوگاه پناهندگان دم مرز پیداش کردیم. 223 00:19:03,708 --> 00:19:05,208 ‫کجـ... کجاست؟ 224 00:19:06,833 --> 00:19:08,083 ‫اودوئه. 225 00:19:10,875 --> 00:19:13,583 ‫همین که برسی اونجا، ‫مجددا می‌بینیش. 226 00:19:16,291 --> 00:19:17,291 ‫چشم سرهنگ. 227 00:19:18,875 --> 00:19:19,875 ‫خوبه. 228 00:19:22,458 --> 00:19:24,916 ‫می‌شه بهم بگی دم ماشین چی شده بود؟ 229 00:19:26,291 --> 00:19:28,458 ‫مسیرش رو تغییر داده بود... 230 00:19:30,291 --> 00:19:34,333 ‫- اشتباه پیچیده بود... ‫- باهات به مشکل می‌خوریم اید؟ 231 00:19:35,791 --> 00:19:36,791 ‫نه سرهنگ. 232 00:19:36,833 --> 00:19:39,000 ‫- از دستوراتمون هم پیروی می‌کنی؟ ‫- بله سرهنگ. 233 00:19:39,083 --> 00:19:40,875 ‫خوبه. عالیه. پس مرخصی. 234 00:19:43,541 --> 00:19:45,291 ‫می‌شه عکسش رو نگه دارم سرهنگ؟ 235 00:19:46,666 --> 00:19:47,666 ‫آره، معلومه. 236 00:20:43,458 --> 00:20:45,025 ‫فرصت؟ این که نشد فرصت. 237 00:20:45,049 --> 00:20:47,333 ‫قراره بمیریم گرنویک. ‫از من بشنو. 238 00:20:47,416 --> 00:20:50,541 ‫اید گفته بود مأموریت انتحاریه دیگه. ‫اگه حتی اون هم... 239 00:20:50,625 --> 00:20:52,125 ‫با کمال احترام، ‫از آشناییتون خوش‌وقت شدم بچه‌ها، 240 00:20:52,208 --> 00:20:55,500 ‫ولی باید برگردم «اف28». ‫می‌رم دوست‌دخترم رو پیدا کنم. 241 00:20:55,583 --> 00:20:57,686 ‫این پایگاه هم بعدش از دست می‌ره. 242 00:20:57,710 --> 00:20:59,416 ‫فرصتی جز سفر رو یخ نداریم. 243 00:20:59,500 --> 00:21:01,916 ‫- جریان چیه؟ ‫- نمی‌شه اینجا بمونم. 244 00:21:02,000 --> 00:21:04,791 ‫یعنی نمی‌خوای از دستوراتت پیروی کنی؟ 245 00:21:04,875 --> 00:21:06,750 ‫خودت که می‌دونی چه بلایی ‫سر سربازان فراری میارن، مگه نه؟ 246 00:21:06,833 --> 00:21:08,363 ‫مهم نیست. ‫من که اصلاً نمی‌دونم... 247 00:21:08,387 --> 00:21:09,916 ‫چرا بابت چنین کاری انتخابم کردن. 248 00:21:10,000 --> 00:21:11,962 ‫چرا، می‌دونی. ‫چون سرباز خوبی هستی... 249 00:21:11,986 --> 00:21:13,208 ‫و اسکیت‌سواری بلدی. 250 00:21:13,291 --> 00:21:15,412 ‫اید، خودت که ‫همین ده دقیقه پیش... 251 00:21:15,436 --> 00:21:17,291 ‫گفته بودی مأموریت انتحاریه. 252 00:21:17,375 --> 00:21:18,958 ‫من که نمی‌گم کار راحتیه. 253 00:21:19,791 --> 00:21:21,062 ‫قراره یه پا کابوس باشه، 254 00:21:21,086 --> 00:21:22,916 ‫احتمالاً سخت‌ترین ‫کار عمرمون باشه. 255 00:21:23,000 --> 00:21:25,958 ‫ولی احتمال موفقیتمون هست. ‫ما هم باید موفق بشیم. 256 00:21:33,541 --> 00:21:35,916 ‫این جریانات که تموم شد، ‫می‌رم برادرم رو پیدا کنم. 257 00:21:36,750 --> 00:21:38,125 ‫هنوز زنده است. 258 00:21:40,125 --> 00:21:42,309 ‫یه تلویزیون سالم پیدا می‌کنیم... 259 00:21:42,333 --> 00:21:44,791 ‫و فینال جام استنلی رو ‫تماشا می‌کنیم. 260 00:21:46,916 --> 00:21:49,330 ‫مسابقه «کپیتالز» و «رنجرز» رو ‫تماشا می‌کنیم. 261 00:21:49,354 --> 00:21:50,500 ‫لیگ هاکیش حرف نداره. 262 00:21:54,416 --> 00:21:55,583 ‫تو چیکار می‌کنی؟ 263 00:21:58,416 --> 00:22:00,458 ‫- نمی‌دونم... ‫- چرا، می‌دونی. ببین... 264 00:22:02,875 --> 00:22:04,083 ‫چیکار می‌کنی؟ 265 00:22:05,750 --> 00:22:07,416 ‫خب، قرار بود ازدواج کنم. 266 00:22:12,833 --> 00:22:13,916 ‫ازدواج کنی؟ 267 00:22:19,625 --> 00:22:20,916 ‫برنامه خوبیه. 268 00:22:23,750 --> 00:22:25,541 ‫معلومه که باید ازدواج کنی. 269 00:22:27,083 --> 00:22:29,291 ‫من شش صندوق شامپاین قایم کردم. 270 00:22:31,708 --> 00:22:33,583 ‫اگه دعوتمون کنی، ‫شامپاین میارم. 271 00:22:36,458 --> 00:22:37,458 ‫قبوله؟ 272 00:22:38,500 --> 00:22:39,500 ‫قبوله. 273 00:22:40,041 --> 00:22:42,000 ‫گروه «خرچنگ سیاه»، همه‌چی تحت کنترله؟ 274 00:22:43,958 --> 00:22:45,458 ‫تحت کنترله. 275 00:22:45,541 --> 00:22:46,666 ‫خوبه. 276 00:22:47,291 --> 00:22:50,000 ‫کفش و چکمه اسکیت‌دار، ‫جلیقه نظامی، مهمات، 277 00:22:50,083 --> 00:22:53,833 ‫کمک‌های اولیه، طناب، کابل، ‫میخ و باقی وسایل رو داریم. 278 00:22:54,375 --> 00:22:56,333 ‫بدون سلاح‌هاتون، بیست کیلو باره. 279 00:22:57,208 --> 00:22:59,416 ‫ببینین همه‌چی اندازه‌تونه یا نه. 280 00:23:01,666 --> 00:23:04,054 ‫قرص آبی رنگ آمفتامینه، ‫قرص قرمز رنگ مورفینه، 281 00:23:04,078 --> 00:23:05,375 ‫قرص گنده‌ها هم سیانورن. 282 00:23:05,458 --> 00:23:06,458 ‫حواستون باشه چی به چیه. 283 00:23:09,208 --> 00:23:10,375 ‫این دیگه چه کوفتیه؟ 284 00:23:11,375 --> 00:23:12,375 ‫منظورت چیه؟ 285 00:23:13,208 --> 00:23:15,541 ‫با اسکیت هاکیم فرق می‌کنه. 286 00:23:16,166 --> 00:23:18,500 ‫تا حالا اسکیت واقعی ندیدی؟ 287 00:23:20,750 --> 00:23:23,416 ‫- کسی سوال احمقانه‌ای دیگه‌ای نداره؟ ‫- نه سروان. 288 00:23:24,958 --> 00:23:27,875 ‫بخوابین، غذا بخورین، بشاشین، برینین... 289 00:23:29,125 --> 00:23:30,958 ‫فردا قبل از شفق حرکت می‌کنیم. 290 00:23:38,083 --> 00:23:39,666 ‫برق کی وصل می‌شه؟ 291 00:23:40,791 --> 00:23:42,000 ‫نمی‌دونم. 292 00:23:46,750 --> 00:23:49,166 ‫من هم می‌خوام بتونم ‫تنهایی دوش بگیرم. 293 00:23:50,041 --> 00:23:51,125 ‫می‌دونم عزیز دلم. 294 00:24:03,500 --> 00:24:04,583 ‫آخ. 295 00:24:04,666 --> 00:24:08,083 ‫- چرا رو صورتم می‌ریزی؟ ‫- این‌قدر غر نزن. تکون نخور دیگه. 296 00:24:08,166 --> 00:24:09,375 ‫داری رو صورتم می‌ریزی. 297 00:24:09,458 --> 00:24:12,250 ‫- اگه تکون نخوری، راحت‌تر می‌شه. ‫- من که تکون نمی‌خورم. 298 00:24:15,875 --> 00:24:16,875 ‫خیلی‌خب، صاف بشین. 299 00:24:43,416 --> 00:24:44,416 ‫صدای چی بود؟ 300 00:24:49,083 --> 00:24:50,083 ‫مامان؟ 301 00:24:55,666 --> 00:24:57,791 ‫احتمالاً باز هم دارن بمباران می‌کنن. 302 00:25:07,750 --> 00:25:11,833 ‫بلند شین! پا شین، پا شین، پا شین! 303 00:25:11,916 --> 00:25:14,333 ‫بجنبین، بلند شین! 304 00:25:14,416 --> 00:25:15,708 ‫زود باشین! بجنبین! 305 00:25:15,791 --> 00:25:17,958 ‫- چشم سروان! ‫- حواست هست؟ 306 00:25:18,041 --> 00:25:19,375 ‫بله سروان. 307 00:25:19,458 --> 00:25:22,250 ‫- باید دو دقیقه‌ای آماده مبارزه باشین! ‫- چشم سروان. 308 00:25:22,333 --> 00:25:23,666 ‫بریم دیگه! بجنبین! 309 00:25:47,833 --> 00:25:49,875 ‫- پناه بگیرین! ‫- پناه بگیرین! 310 00:25:59,125 --> 00:26:01,208 ‫خیلی‌خب، گروه «خرچنگ سیاه»! ‫بیاین کوتاه‌اسکله شرقی! دنبالم بیاین! 311 00:26:22,000 --> 00:26:23,750 ‫- کی مجروح شده؟ ‫- یکی از نگهبان‌هاست. 312 00:26:36,250 --> 00:26:38,583 ‫مأموریتتون رسوندن این دوتاست. 313 00:26:38,666 --> 00:26:41,291 ‫باید با احتیاط زیاد حملشون کنین. 314 00:26:41,375 --> 00:26:43,583 ‫به هیچ وجه نباید بازشون کنین. 315 00:26:44,666 --> 00:26:48,333 ‫تحت هیچ شرایطی هم نباید به دست دشمن بیفتن. 316 00:26:49,958 --> 00:26:52,833 ‫گروهتون با پیوستن ‫ستوان نیولاند تکمیل می‌شه. 317 00:27:24,875 --> 00:27:25,875 ‫مالک. 318 00:27:26,916 --> 00:27:27,916 ‫نیولاند. 319 00:27:29,458 --> 00:27:32,750 ‫- سروان، فرماندهی گروه با خودته. ‫- چشم سرهنگ. 320 00:27:33,625 --> 00:27:35,291 ‫دنبالتون می‌افتن. 321 00:27:35,375 --> 00:27:38,708 ‫تحت پوشش تاریکی حرکت کنین. ‫در طول روز خیلی تابلوئه. 322 00:27:38,791 --> 00:27:41,750 ‫سه هزار و هفتصد متر که برین، ‫وارد قلمرو دشمن می‌شین. 323 00:27:43,791 --> 00:27:45,750 ‫- خیلی‌خب، آماده‌این اعضای «خرچنگ»؟ ‫- خیلی‌خب! 324 00:27:45,833 --> 00:27:47,541 ‫- برین دیگه. ‫- بریم! 325 00:27:47,625 --> 00:27:49,583 ‫- رو یخ پیش برین. ‫- بریم! 326 00:29:35,708 --> 00:29:37,541 ‫ما هم چند ساعت دیگه اون شکلی می‌شیم. 327 00:29:38,916 --> 00:29:39,916 ‫به مرز سابق رسیدیم. 328 00:29:41,708 --> 00:29:42,883 ‫همین‌جوری دست رو دست گذاشتیم... 329 00:29:42,907 --> 00:29:44,541 ‫که یکی از تک‌تیراندازهاشون ‫به خدمتمون برسه. 330 00:29:46,875 --> 00:29:48,791 ‫دید خوبی دارن. فضا هم که بازه. 331 00:29:48,875 --> 00:29:50,041 ‫عمرا اگه خطا بره. 332 00:29:50,541 --> 00:29:51,541 ‫خیلی‌خب. 333 00:29:53,083 --> 00:29:55,666 ‫پنج و نیم کیلومتر بیشتر ‫تا باستولمن نمونده. 334 00:29:55,750 --> 00:29:58,041 ‫پس می‌ریم اونجا ‫و صبر می‌کنیم هوا تاریک بشه. 335 00:29:58,125 --> 00:30:00,750 ‫- گرنویک، حواست به جزایر باشه. ‫- چشم. 336 00:30:00,833 --> 00:30:01,875 ‫اید، تو جلو برو. 337 00:30:01,958 --> 00:30:04,333 ‫- حواست دائما به ضخامت یخ باشه. ‫- باشه. 338 00:30:04,416 --> 00:30:06,071 ‫مالک و نیولاند، ‫همیشه یکیتون... 339 00:30:06,095 --> 00:30:07,750 ‫جلوم باشه، یکیتون هم پشتم باشه. 340 00:30:07,833 --> 00:30:08,934 ‫عه! 341 00:30:08,958 --> 00:30:10,375 ‫پخش شین! 342 00:30:11,750 --> 00:30:13,458 ‫بخوابین! بخوابین! بخوابین! 343 00:30:19,375 --> 00:30:21,666 ‫یخ دوام نمیاره. مراقب باشین. طناب بدین! 344 00:30:21,750 --> 00:30:22,750 ‫کپسول‌ها دست خودشه! 345 00:30:27,125 --> 00:30:28,125 ‫نه اید! نه! 346 00:31:25,125 --> 00:31:26,791 ‫گرفتمت. محکم بچسب! 347 00:31:38,708 --> 00:31:39,708 ‫فورسبرگ کوش؟ 348 00:31:40,458 --> 00:31:41,458 ‫چی شد؟ 349 00:31:42,583 --> 00:31:43,500 ‫شلوارش رو دربیارین. 350 00:31:48,500 --> 00:31:49,500 ‫گرمش کنین. 351 00:31:53,291 --> 00:31:55,125 ‫اگه هنوز صدامون رو نشنیده بودن، ‫الان دیگه قطعا شنیدن. 352 00:31:57,750 --> 00:31:58,750 ‫خوبی؟ 353 00:32:18,500 --> 00:32:20,500 ‫نیولاند، این سردشه، باید گرم شه. 354 00:32:21,375 --> 00:32:23,166 ‫بیاید همین‌جا پناه بگیریم. 355 00:32:52,083 --> 00:32:53,083 ‫بیا اینجا. ‫بشونش اینجا. 356 00:32:54,208 --> 00:32:55,208 ‫بشین. 357 00:32:56,083 --> 00:32:57,083 ‫بیا... 358 00:32:59,875 --> 00:33:00,875 .خونه امنه 359 00:33:02,999 --> 00:33:04,999 ‫بیا، دستکش دستت کن. 360 00:33:09,583 --> 00:33:11,000 ‫چیکار می‌کنی؟ 361 00:33:12,125 --> 00:33:13,458 ‫باید آتیش روشن کنیم. 362 00:33:14,791 --> 00:33:17,083 ‫- خیلی خطریه. ‫- ممکنه از سرما یخ بزنه بمیره. 363 00:33:34,333 --> 00:33:37,291 ‫نه، وایسا من برات می‌گیرم جلو آتیش. 364 00:33:46,625 --> 00:33:48,833 ‫- تو خوبی؟ ‫- آره، گمون کنم. 365 00:33:54,791 --> 00:33:56,916 ‫حالا چیکار کنیم؟ 366 00:33:59,583 --> 00:34:02,000 ‫آخه فروسبرگ وقت نکرد بهمون توضیح بده. 367 00:34:05,333 --> 00:34:07,375 ‫نیولاند بالاترین رتبه رو داره. 368 00:34:07,458 --> 00:34:09,125 ‫فرمانده اونه. 369 00:34:21,666 --> 00:34:22,791 ‫چرا نیولاند؟ 370 00:34:24,041 --> 00:34:26,291 ‫توی جلسه توجیهی راد که اصلاً نبود. 371 00:34:30,458 --> 00:34:32,583 ‫به‌نظرت نباید سلسه مراتب ‫فرماندهی رو رعایت کنیم؟ 372 00:34:32,666 --> 00:34:36,708 به‌نظرم کسی باید ما رو فرماندهی کنه که .کارش رو بلده، نه نیروی یدکی گروه 373 00:34:37,541 --> 00:34:41,041 ‫چیزی در مورد یخ بلدی؟ ‫اصلاً می‌دونی مجمع‌الجزایر چیه؟ 374 00:34:41,125 --> 00:34:42,375 ‫منظورت چیه؟ 375 00:34:43,500 --> 00:34:44,916 ‫یکی از اعضای تیم نیومد. 376 00:34:45,500 --> 00:34:46,708 ‫اونوقت به‌جاش نیولاند اومد. 377 00:34:46,791 --> 00:34:48,833 ‫چون فورسبرگ مُرده ‫دلیل نمیشه فی‌البداهه عمل کنیم. 378 00:34:48,916 --> 00:34:51,291 ‫تو مقام کی رو دزدیدی جناب ستوان؟ 379 00:34:52,291 --> 00:34:53,625 ‫منظورت چیه اید؟ 380 00:34:57,791 --> 00:34:58,791 ‫ 381 00:34:59,500 --> 00:35:00,833 ‫داری واسه کی مأموریت انجام میدی؟ 382 00:35:00,916 --> 00:35:01,916 ‫تو منو ول کردی! 383 00:35:03,458 --> 00:35:05,208 ‫درست مثل فورسبرگ که زیر یخ ولش کردی. 384 00:35:05,875 --> 00:35:08,625 ‫- من کپسول‌ها رو نجات دادم. ‫- و فورسبرگ رو غرق کردی، آره؟ 385 00:35:08,708 --> 00:35:11,250 ‫وقتی چیزی رو نمی‌دونی حرف نزن. 386 00:35:11,333 --> 00:35:13,958 ‫من اونی بودم که پریدم توی آب. ‫من اونی بودم که جرأتش رو داشت کاری بکنه. 387 00:35:14,041 --> 00:35:16,041 ‫اگه کسی اینجا تهدیدی برای مأموریت باشه ‫اون تویی! 388 00:35:16,125 --> 00:35:18,416 ‫میشه یه‌لحظه آروم بگیریم؟ 389 00:35:18,500 --> 00:35:19,791 ‫یه نفسی بگیریم؟ 390 00:35:22,291 --> 00:35:23,291 ‫ببین. 391 00:35:24,541 --> 00:35:27,041 ‫اگه اید نمی‌پرید توی آب‌ 392 00:35:27,125 --> 00:35:30,041 ‫و کپسول‌ها رو نجات نمی‌داد ‫الان مأموریتی هم در کار نبود، مگه نه؟ 393 00:35:35,250 --> 00:35:38,625 ‫و نیولاند هم اینجا رتبه‌اش بالاتره ‫پس رئیس اونه 394 00:35:38,708 --> 00:35:41,625 ‫و تو هم باید از دستورهاش اطاعت کنی ‫خیلی‌خب؟ 395 00:35:45,708 --> 00:35:46,708 ‫باشه. 396 00:35:48,208 --> 00:35:49,208 ‫خوبه. 397 00:35:51,416 --> 00:35:52,833 ‫فعلاً بمونیم تا هوا تاریک بشه. 398 00:35:55,083 --> 00:35:56,333 ‫دم غروب راه میوفتیم. 399 00:35:57,333 --> 00:35:58,541 ‫شیفت اول نگهبانی با تو. 400 00:35:59,458 --> 00:36:01,708 ‫اگه توی یخ‌ها چیزی تکون خورد ‫باید جمع کنیم بریم. 401 00:36:06,958 --> 00:36:07,958 ‫مرسی. 402 00:36:13,375 --> 00:36:15,083 ‫- اونوری رو چک کن. ‫- اینم قفله. 403 00:36:30,250 --> 00:36:31,958 ‫اینجا رو ببین. ‫خوراکی پیدا کردم. 404 00:36:42,541 --> 00:36:43,541 ‫داره برف میاد؟ 405 00:36:45,000 --> 00:36:46,000 ‫احتمالاً خاکستره. 406 00:36:47,291 --> 00:36:48,750 ‫شهر داره توی آتیش می‌سوزه. 407 00:37:16,833 --> 00:37:19,208 ‫- چی شده؟ ‫- این صدا رو می‌شنوی؟ 408 00:37:19,750 --> 00:37:21,625 ‫کریمی به اِف28، صدای من رو دارید؟ 409 00:37:31,333 --> 00:37:32,583 ‫برو. ‫بقیه رو بیدار کن! 410 00:37:36,500 --> 00:37:39,625 ‫مالک، نیولاند! بیدار شید! ‫دارن میان، دارن میان! 411 00:37:40,333 --> 00:37:41,833 ‫- چی؟ کی؟ ‫- چی شده؟ 412 00:37:41,916 --> 00:37:42,750 ‫چقدر فاصله دارن؟ 413 00:37:42,833 --> 00:37:45,041 ‫- فکر کنم چند دقیقه فقط. ‫- خیلی‌خب. 414 00:37:49,041 --> 00:37:50,291 ‫- راه بیوفتید! ‫- برو، برو! 415 00:37:52,291 --> 00:37:53,291 ‫یالا! 416 00:38:28,458 --> 00:38:29,458 ‫اسلحه‌ات رو بنداز. 417 00:38:30,500 --> 00:38:31,583 ‫اسلحه‌ات رو بنداز! 418 00:38:31,666 --> 00:38:33,125 ‫اید، چیکار می‌کنی؟ اید؟ 419 00:38:34,250 --> 00:38:37,083 ‫درست قبل از اومدن هلیکوپتر دیدم ‫با بی‌سیم داشت با یکی حرف می‌زد. 420 00:38:37,166 --> 00:38:39,250 ‫- اید، خواهش می‌کنم... ‫- با کی حرف می‌زدی؟ 421 00:38:39,333 --> 00:38:41,958 ‫- منم شاهدم ستوان. ‫- خیلی‌خب اید، آروم باش. 422 00:38:42,041 --> 00:38:43,541 ‫ با کی حرف می‌زدی؟ 423 00:38:43,625 --> 00:38:47,083 ‫- داشتم سعی می‌کردم با پایگاه تماس بگیرم... ‫- پایگاه کیا؟ ما یا اونا؟ 424 00:38:47,166 --> 00:38:49,041 ‫اید، خواهش می‌کنم... 425 00:38:53,500 --> 00:38:55,250 ‫منو نگاه کن. ‫منو ببین. 426 00:38:56,041 --> 00:38:58,416 ‫- تو خائنی؟ ‫- نه. 427 00:38:58,500 --> 00:39:01,125 ‫نه؟ پس چی هستی؟ ‫احمقی؟ آره؟ 428 00:39:02,125 --> 00:39:04,000 ‫احمقی؟ 429 00:39:05,708 --> 00:39:09,500 ‫- کریمی، فقط یه فرصت داری. ‫- باشه، باشه. 430 00:39:09,583 --> 00:39:13,666 ‫می‌خواستم با دوست دخترم تماس بگیرم. ‫اون توی اِف28 افسر ارتباطاته. 431 00:39:13,750 --> 00:39:16,541 ‫- دوست دخترت؟ ‫- گفتی اِف28 بمبارون شده، درسته؟ 432 00:39:16,625 --> 00:39:19,875 ‫فقط می‌خواستم ببینم زنده مونده یا نه. ‫همین. 433 00:39:19,958 --> 00:39:22,416 ‫پس چطوری ما رو پیدا کردن؟ ها؟ ‫چطوری؟ 434 00:39:23,333 --> 00:39:25,583 ‫حتماً دود یا چیزی دیدن. 435 00:39:25,666 --> 00:39:27,041 ‫هیس! یکی داره میاد! ‫یکی داره میاد! 436 00:39:27,125 --> 00:39:28,500 ‫ 437 00:39:59,958 --> 00:40:01,541 ‫باهاش چیکار کنیم؟ 438 00:40:03,375 --> 00:40:04,750 ‫برای مأموریت خطرناکه. 439 00:40:04,833 --> 00:40:06,166 ‫بکُشمش؟ 440 00:40:09,041 --> 00:40:10,041 ‫بکُشمش؟ 441 00:40:18,125 --> 00:40:19,125 ‫فعلاً باهامون می‌مونه. 442 00:40:19,583 --> 00:40:20,791 ‫بدون اسلحه. 443 00:40:20,875 --> 00:40:24,333 ‫مالک، با خودت ببرش. ‫اگه خواست کاری کنه بکُشش. 444 00:40:25,083 --> 00:40:26,791 ‫زود باشید. ‫باید بریم روی یخ‌ها. 445 00:40:32,666 --> 00:40:33,666 ‫بلند شو. 446 00:40:34,916 --> 00:40:36,833 ‫بیا، عینکت رو بگیر. 447 00:40:38,958 --> 00:40:40,958 ‫بریم، بریم، بریم. 448 00:41:06,625 --> 00:41:09,541 ‫این اسکیت‌های کوفتی دارن پاهامو درد میارن. 449 00:41:44,041 --> 00:41:45,250 ‫خیلی ساکته. 450 00:41:46,250 --> 00:41:49,375 ‫- حداقل کسی تعقیبمون نمی‌کنه. ‫- خب بالأخره یه‌جایی این اطراف هستن. 451 00:42:00,875 --> 00:42:01,875 ‫این صدا رو می‌شنوی؟ 452 00:42:04,541 --> 00:42:07,041 ‫صدای حباب هوا زیر یخه. 453 00:42:08,041 --> 00:42:10,708 ‫صداش مثل این می‌مونه که ‫یکی زیر یخ گیر کرده باشه. 454 00:42:23,750 --> 00:42:25,500 ‫چیکار می‌کنی؟ ‫بلند شو. 455 00:43:31,000 --> 00:43:32,000 ‫اید. 456 00:43:33,375 --> 00:43:34,375 ‫چراغ قوه رو خاموش کن. 457 00:43:35,250 --> 00:43:36,583 ‫اینجا خیلی توی دید هستیم. 458 00:43:38,166 --> 00:43:39,625 ‫اید، خاموشش کن. 459 00:43:40,791 --> 00:43:42,000 ‫ 460 00:43:42,083 --> 00:43:43,083 ‫بیا. 461 00:43:43,833 --> 00:43:45,541 ‫- یالا، باید بریم. ‫- الان میام. 462 00:43:46,250 --> 00:43:47,375 ‫به یخ‌ها نگاه نکن. 463 00:43:47,458 --> 00:43:49,375 ‫باید بریم. ‫تف توش. 464 00:43:49,875 --> 00:43:50,875 ‫مالک، کریمی رو ببر. 465 00:44:35,666 --> 00:44:37,258 ‫اونجا دیگه چه اتفاقی افتاده بود؟ 466 00:44:38,666 --> 00:44:40,000 ‫قایق نجات غرق شده. 467 00:44:41,291 --> 00:44:43,250 ‫احتمالاً غرق شدن و از سرما مُردن. 468 00:44:43,875 --> 00:44:45,666 ‫نه. ‫کار دشمن بوده. 469 00:44:46,625 --> 00:44:48,083 ‫اونا دقیقاً روش کارشون همینه. 470 00:44:48,833 --> 00:44:52,166 ‫همه رو می‌کُشن. غیرنظامی، زن، بچه. ‫براشون فرقی نداره. 471 00:44:52,708 --> 00:44:53,916 ‫از کجا انقدر مطمئنی 472 00:44:55,541 --> 00:44:57,375 ‫که خودمون اون بلا رو سرشون نیاوردیم؟ 473 00:44:58,500 --> 00:45:00,500 ‫- منظورت چیه؟ ‫- چه فرقی می‌کنه؟ 474 00:45:00,583 --> 00:45:01,708 ‫حالا که دیگه مُردن. 475 00:45:03,458 --> 00:45:05,375 ‫به راهمون به سمت غرب ادامه ‫می‌دیم تا به سیدکوستر برسیم. 476 00:45:05,458 --> 00:45:08,208 ‫اونجا سیدکوستر نیست. ‫آرهولمن‌ـه. 477 00:45:08,291 --> 00:45:09,125 ‫ 478 00:45:09,208 --> 00:45:11,041 ‫- آرهولمن؟ ‫- آرهولمن. 479 00:45:11,125 --> 00:45:13,041 ‫هیس! ‫گوش بدید. 480 00:45:15,333 --> 00:45:17,125 ‫قایم شید! ‫قایم شید! 481 00:45:19,291 --> 00:45:20,708 ‫نور چراغ قوه رو دیدن. 482 00:46:20,666 --> 00:46:21,500 ‫لعنتی... 483 00:46:21,583 --> 00:46:23,500 ‫فقط یه بند انگشت مونده بود منو ببینن. 484 00:46:29,166 --> 00:46:31,208 ‫شما خوبید؟ ‫همه حالشون خوبه؟ 485 00:46:31,833 --> 00:46:34,458 ‫- کریمی کجاست؟ ‫- نمی‌دونم، گُمش کردم. 486 00:46:34,541 --> 00:46:36,208 ‫- اونوری رفت. ‫- عجب قاراشمیشی. 487 00:46:38,333 --> 00:46:40,250 ‫ 488 00:46:47,875 --> 00:46:48,875 ‫خرچنگ. 489 00:46:49,375 --> 00:46:50,541 ‫سیاه. 490 00:46:59,291 --> 00:47:02,250 ‫- چیه؟ ‫- خیلی‌خب، فعلاً بهتره روی یخ نریم. 491 00:47:02,333 --> 00:47:04,583 ‫از روی جزیره رد می‌شیم. ‫زود باشید. 492 00:47:04,666 --> 00:47:06,346 ‫باید عجله کنیم. ‫خیلی زود ممکنه برگردن. 493 00:47:20,666 --> 00:47:24,625 ‫- توی برف رد پا هست. یکی اینجاست. ‫- برو، برو، برو. 494 00:47:55,708 --> 00:47:58,375 ‫- چراغش روشنه. چیکار کنیم؟ ‫- چراغ رو می‌بینی؟ 495 00:47:58,458 --> 00:47:59,958 ‫- آره. ‫- دنبالم بیا. 496 00:48:05,416 --> 00:48:06,416 ‫وایسید. 497 00:48:13,333 --> 00:48:14,875 ‫نمیشه ولش کنیم بریم؟ 498 00:48:21,000 --> 00:48:22,000 ‫برو، برو! 499 00:48:41,916 --> 00:48:42,958 ‫حاضرید؟ 500 00:48:44,625 --> 00:48:46,333 ‫دست‌ها بالا! ‫دست‌ها بالا! 501 00:48:46,416 --> 00:48:47,250 ‫دست‌هاتونو ببرید بالا! 502 00:48:47,333 --> 00:48:50,083 ‫- شما تنهایید؟ ‫- آره. 503 00:48:50,958 --> 00:48:51,958 ‫امنه. 504 00:48:58,000 --> 00:48:59,375 ‫شما اینجا چیکار می‌کنید؟ 505 00:49:00,208 --> 00:49:01,208 ‫بیا این مال تو. 506 00:49:02,916 --> 00:49:03,916 ‫خب... 507 00:49:04,541 --> 00:49:06,958 ‫اونا خونه‌مون رو آتیش زدن ‫واسه همین... 508 00:49:08,416 --> 00:49:09,416 ‫اومدیم اینجا. 509 00:49:09,750 --> 00:49:11,375 ‫منظورم اینجا توی مجمع‌الجزایر بود. 510 00:49:11,458 --> 00:49:14,083 ‫خیلی وقته اینجا زندگی کردن ممنوع شده. 511 00:49:14,166 --> 00:49:16,000 ‫خب، آره ‫ولی ما... 512 00:49:16,500 --> 00:49:18,791 ‫ما خیلی قبل‌تر از اون قانون ‫توی این جزیره زندگی می‌کردیم. 513 00:49:18,875 --> 00:49:20,875 ‫هم این هم اینکه غیر از اینجا ‫جای دیگه‌ای نداشتیم بریم. 514 00:49:20,958 --> 00:49:23,500 ‫مثلاً چندین هفته راه می‌رفتیم تا لب مرز 515 00:49:23,583 --> 00:49:25,166 ‫برسیم به اردوگاه کثیف پناهجوها؟ 516 00:49:25,250 --> 00:49:27,416 ‫یا توی چادر از گشنگی تلف می‌شدیم؟ 517 00:49:27,500 --> 00:49:30,416 ‫برای همین تصمیم گرفتیم ‫همین‌جا توی خونه بمونیم. 518 00:49:30,916 --> 00:49:33,208 ‫طی تخلیه قایم شدیم. 519 00:49:35,291 --> 00:49:37,125 ‫پس یعنی فقط شما توی جزیره موندید؟ 520 00:49:37,208 --> 00:49:38,750 ‫آره، الان دیگه آره. 521 00:49:41,833 --> 00:49:43,500 ‫اسم جزیره چیه؟ 522 00:49:44,791 --> 00:49:46,250 ‫آرهولمن. 523 00:49:47,750 --> 00:49:49,416 ‫چطور؟ گُم شدید؟ 524 00:49:51,041 --> 00:49:53,083 ‫اسباب اثاثیه‌ی خوبی دارید توی خونه. 525 00:49:53,750 --> 00:49:54,750 ‫مثل کارهای... 526 00:49:55,541 --> 00:49:57,541 ‫اکسل اینار یورت‌ـه. ‫(طراح میز و مبلمان چوبی سوئدی) 527 00:50:00,125 --> 00:50:02,041 ‫درسته. ‫مال یورت‌ـه. 528 00:50:02,875 --> 00:50:04,208 ‫می‌شناسیش؟ 529 00:50:04,291 --> 00:50:08,666 ‫آره، و برونو ماتسون. منم ‫یکی از صندلی‌هاش رو دارم. 530 00:50:08,690 --> 00:50:10,801 ‫(طراح مبلمان سوئدی که صندلی خوابیده طراحی می‌کرده) 531 00:50:11,708 --> 00:50:13,750 ‫می‌دونی برونو ماتسون چطوری ‫اون صندلی‌ها رو طراحی می‌کرد؟ 532 00:50:15,208 --> 00:50:16,375 ‫- نه. ‫- نه؟ تو چی؟ 533 00:50:17,208 --> 00:50:20,250 ‫روی یه کپه برف می‌نشسته ‫بعد از روی شکل کونش درست می‌کرده. 534 00:50:20,333 --> 00:50:22,875 ‫- بیا برو بابا ولمون کن. ‫- چیه؟ 535 00:50:22,958 --> 00:50:26,000 ‫خب خودت ببین، درست شکل کونه. 536 00:50:26,083 --> 00:50:28,583 ‫مزخرفه. داره دروغ میگه. ‫تو از کجا می‌دونی؟ 537 00:50:31,250 --> 00:50:34,208 ‫نه، ولی دور از شوخی ‫یه‌سری وسایل خوشگل 538 00:50:34,291 --> 00:50:38,333 ‫که مردم توی جنگ جا گذاشتن رو جمع کردم. 539 00:50:38,916 --> 00:50:43,791 ‫و وقتی این دوران تموم شد ‫می‌خوام یه عتیقه فروشی باز کنم. 540 00:50:43,875 --> 00:50:46,541 ‫من فکر می‌کردم قراره... ‫بازیکن حرفه‌ای هاکی بشه، نه؟ 541 00:50:47,041 --> 00:50:47,916 ‫ 542 00:50:48,000 --> 00:50:48,833 ‫خودم برمی‌دارم. 543 00:50:48,916 --> 00:50:52,625 ‫- پس یعنی الان دزدی چیزی هستی؟ ‫- بیشتر مثل آشغال جمع کنه. 544 00:50:52,708 --> 00:50:54,041 ‫مسخره بازی. 545 00:50:54,750 --> 00:50:56,750 ‫این یارو رسماً دزده. 546 00:50:57,958 --> 00:51:01,450 ‫بعد از این اسکیتی که ما روی یخ کردیم، دیگه ‫حتی نمی‌خوام فینال جام هاکی استنلی رو ببینم. 547 00:51:02,375 --> 00:51:04,625 ‫ببخشید، اسم این نون چی بود؟ 548 00:51:04,708 --> 00:51:07,375 ‫اسمش اسکون‌ـه. ‫یکی دیگه بردار بخور. 549 00:51:07,458 --> 00:51:09,208 ‫واقعاً خوشمزه هستن. ‫ممنون. 550 00:51:21,625 --> 00:51:23,583 ‫چی شد یهو؟ 551 00:51:23,666 --> 00:51:24,666 ‫نمی‌دونم. 552 00:51:24,690 --> 00:51:26,690 ‫گُه توش. 553 00:51:27,625 --> 00:51:30,083 ‫- من زخمی شدم! ‫- حالت خوبه؟ 554 00:51:31,583 --> 00:51:33,416 ‫- گرنویک؟ ‫- من خوبم. 555 00:51:34,083 --> 00:51:35,083 ‫چیزیم نشد. 556 00:52:16,083 --> 00:52:17,083 ‫تو چیزیت نشد؟ 557 00:52:17,166 --> 00:52:19,333 ‫نه، فقط یه خراشه. 558 00:52:22,458 --> 00:52:23,458 ‫چیزیم نیست. 559 00:52:42,583 --> 00:52:45,625 ‫نائب سرجوخه کریمی ‫صدام رو داری؟ کریمی؟ 560 00:52:50,166 --> 00:52:54,125 ‫از پایگاه اِف28 به نائب سرجوخه کریمی ‫جواب بده کریمی. 561 00:52:55,458 --> 00:52:56,500 ‫کی صحبت می‌کنه؟ تمام. 562 00:53:00,541 --> 00:53:04,708 ‫آرن هستم افسر ارتباطات اِف28. ‫خودتون رو معرفی کنید. تمام. 563 00:53:11,208 --> 00:53:12,958 ‫با کریمی چیکار دارید؟ تمام. 564 00:53:17,750 --> 00:53:19,500 ‫من دوست دخترشم. تمام. 565 00:53:31,583 --> 00:53:34,125 ‫نائب سرجوخه کریمی الان نمی‌تونه صحبت کنه. 566 00:53:34,208 --> 00:53:37,583 ‫ولی بهش میگم زنگ زدید. ‫ممنون. 567 00:53:41,208 --> 00:53:43,125 ‫موقعیت شما کجاست؟ تمام. 568 00:53:48,416 --> 00:53:49,583 ‫پس دروغ نمی‌گفت. 569 00:53:53,583 --> 00:53:55,375 ‫ما که اصلاً نمی‌دونیم اون زن کی بوده. 570 00:53:55,458 --> 00:53:57,708 ‫تو که خودت شنیدی. ‫اِف28 بمبارون شده. 571 00:53:57,791 --> 00:53:59,375 ‫دقیقاً می‌دونیم کی بود پشت بی‌سیم. 572 00:53:59,916 --> 00:54:01,791 ‫چه فرقی می‌کنه؟ 573 00:54:01,875 --> 00:54:04,250 ‫آب و غذا جمع کنید. ‫تا 3 دقیقه دیگه راه میوفتیم. 574 00:54:09,875 --> 00:54:10,875 .زود باشید 575 00:54:31,958 --> 00:54:32,958 ‫متأسفم. 576 00:55:09,208 --> 00:55:11,208 ‫بذار ببینم. 577 00:55:18,625 --> 00:55:20,708 ‫لعنتی، تو که گفتی فقط یه خراشه. 578 00:55:21,208 --> 00:55:25,000 ‫باید...باید پیرمرده رو می‌دیدی. 579 00:55:26,833 --> 00:55:29,416 ‫- باید جلوی خونریزی رو بگیریم. ‫- نه، نمی‌خواد. مشکلی نیست. 580 00:55:29,500 --> 00:55:31,708 ‫- میگم مشکلی نیست. ‫- بس کن مالک. 581 00:55:31,791 --> 00:55:34,125 ‫ول کن دیگه! ‫خودت بیشتر نیازش داری. 582 00:55:34,208 --> 00:55:35,375 ‫گرنویک، کمک کن بلند شم. 583 00:55:42,250 --> 00:55:44,416 ‫اسلحه‌ام رو بده. 584 00:56:06,833 --> 00:56:09,541 ‫ما خرچنگ نیستیم دوست من. 585 00:56:11,291 --> 00:56:12,500 ‫ما مار افعی هستیم. 586 00:56:13,458 --> 00:56:15,083 ‫چقدر مورفین مصرف کردی؟ 587 00:56:17,625 --> 00:56:18,625 ‫مار. 588 00:56:20,458 --> 00:56:21,458 ‫ما مار هستیم. 589 00:56:22,208 --> 00:56:24,166 ‫ماری که خودش رو می‌خوره. 590 00:56:27,375 --> 00:56:29,375 ‫و اینم از سرِ مار. 591 00:56:38,333 --> 00:56:39,333 ‫یه‌چیزی پیدا کردم. 592 00:56:40,708 --> 00:56:43,041 ‫چند کیلومتر فاصله داره. ‫دووم میاری؟ 593 00:56:43,125 --> 00:56:45,000 ‫- چند کیلومتر می‌تونی؟ ‫- آره. 594 00:56:45,875 --> 00:56:46,875 ‫- خوبه. ‫- بریم. 595 00:57:05,250 --> 00:57:06,291 ‫آره، آره... 596 00:57:08,166 --> 00:57:10,125 ‫پایانِ یک آغاز... 597 00:57:15,000 --> 00:57:17,208 ‫و آغاز یک پایان. 598 00:57:20,208 --> 00:57:21,208 ‫چیه؟ 599 00:57:51,125 --> 00:57:53,166 ‫گرنویک، بشونش اونجا. 600 00:57:53,666 --> 00:57:55,625 ‫وقتی بچه بودم یکی از ‫این مراسم‌ها رو اومده بودم. 601 00:57:55,708 --> 00:57:57,666 ‫انقدر شکلات و آبنبات ‫خوردم که حالم به‌هم خورد. 602 00:57:59,833 --> 00:58:00,833 ‫ 603 00:58:01,375 --> 00:58:02,958 ‫کجا بریم؟ 604 00:58:03,041 --> 00:58:04,041 ‫چی؟ 605 00:58:05,083 --> 00:58:08,416 ‫من و تو، کشتی رو راه بندازیم ‫بعدش کجا بریم؟ 606 00:58:12,041 --> 00:58:13,166 ‫چیزی نیست. 607 00:58:16,708 --> 00:58:18,541 ‫یالا دیگه رفیق. 608 00:58:19,291 --> 00:58:23,416 ‫اگه بخوایم از این وضعیت جون سالم به‌در ببریم ‫باید بتونیم رویا پردازی کنیم. 609 00:58:25,583 --> 00:58:28,791 ‫- کجا بریم؟ ‫- من فقط دلم می‌خواد برم خونه. 610 00:58:42,083 --> 00:58:44,000 ‫نمی‌تونیم قبل از طلوع به اودو برسیم. 611 00:58:45,833 --> 00:58:47,458 ‫نه، اگه اون باهامون باشه نه. 612 00:58:47,541 --> 00:58:49,333 ‫می‌تونیم براش سورتمه درست کنیم. 613 00:58:50,583 --> 00:58:53,125 ‫و مثل یه سگ با خودمون بکشیمش؟ 614 00:58:53,750 --> 00:58:55,375 ‫اونطوری حداقل یک هفته طول می‌کشه. 615 00:58:57,833 --> 00:58:58,916 ‫پس بی‌سیم چی؟ 616 00:58:59,916 --> 00:59:01,958 ‫- اگه با کسی تماس بگیریم؟ ‫- نه، خیلی خطریه. 617 00:59:02,041 --> 00:59:06,750 ‫الان دیگه فقط ما و دشمن موندیم. ‫باید خیلی زود به اودو برسیم. 618 00:59:06,833 --> 00:59:08,250 ‫ولی نمی‌تونیم ولش کنیم که. 619 00:59:09,166 --> 00:59:10,791 ‫یه‌جای امن براش پیدا می‌کنیم. 620 00:59:10,875 --> 00:59:14,166 ‫بهش آب و غذا بده ‫بعداً یکی رو می‌فرستیم دنبالش. 621 00:59:14,250 --> 00:59:16,666 ‫- اونطوری چقدر طول می‌کشه؟ ‫- نمی‌دونم 622 00:59:16,750 --> 00:59:18,166 ‫آروم باش! 623 00:59:20,125 --> 00:59:21,791 ‫خیلی‌خب، باید کشتی رو بگردیم و امن کنیم. 624 00:59:22,291 --> 00:59:25,250 ‫اید، تا جایی که می‌تونی برو بالای کشتی ‫و ببین الان کجاییم. 625 00:59:25,333 --> 00:59:26,958 ‫منم میرم روی عرشه حمل ماشین. 626 00:59:27,041 --> 00:59:28,166 ‫بعدش هم گرنویک... 627 00:59:28,250 --> 00:59:30,708 ‫- می‌خوام بدونم چی توی ایناست. ‫- کپسول رو بذار زمین. 628 00:59:31,291 --> 00:59:32,375 ‫کپسول رو بذار زمین. 629 00:59:33,291 --> 00:59:34,333 ‫کپسول رو بذار زمین! 630 00:59:34,416 --> 00:59:35,875 ‫می‌خوای بهم شلیک کنی؟ 631 00:59:37,833 --> 00:59:39,416 ‫گرنویک، بذارش زمین. 632 00:59:41,541 --> 00:59:43,458 ‫گرنویک! 633 00:59:54,000 --> 00:59:55,000 ‫این چیه؟ 634 01:00:00,000 --> 01:00:03,291 ‫یه‌جور... ‫یه ویروسه. 635 01:00:05,916 --> 01:00:07,416 ‫یه سلاح بیولوژیکی. 636 01:00:09,416 --> 01:00:10,625 ‫مواظب باش. ‫مواظب باش. 637 01:00:11,916 --> 01:00:13,375 ‫راد بهمون گفت چیه. 638 01:00:15,750 --> 01:00:16,750 ‫بدش به من. 639 01:00:18,625 --> 01:00:20,166 ‫«پایان جنگ». 640 01:00:25,208 --> 01:00:27,000 ‫این پایان جنگ نیست. 641 01:00:28,958 --> 01:00:30,833 .پایان دنیاست 642 01:00:39,375 --> 01:00:40,375 ‫پایان همه چیز... 643 01:00:54,250 --> 01:00:55,250 ‫گرنویک. 644 01:00:55,833 --> 01:00:57,208 ‫باید کشتی رو امن کنیم. 645 01:01:00,041 --> 01:01:01,041 ‫بریم. 646 01:01:10,041 --> 01:01:11,416 ‫من خوبم رفیق. 647 01:01:11,500 --> 01:01:13,958 ‫- مطمئنی؟ ‫- آره. من همین‌جا می‌مونم. تو برو. 648 01:01:14,458 --> 01:01:15,291 ‫همین‌جا جام امنه. 649 01:01:15,375 --> 01:01:16,500 ‫زود برمی‌گردم. 650 01:01:57,416 --> 01:01:58,916 ‫باید خودمو جمع و جور کنم. 651 01:02:33,041 --> 01:02:34,041 ‫لعنتی! 652 01:02:48,791 --> 01:02:51,125 ‫مالک دیگه نمی‌خواست به اودو بره. 653 01:02:52,458 --> 01:02:53,708 ‫منم نمی‌خوام. 654 01:03:05,708 --> 01:03:07,041 ‫روی یخ نور دیدم. 655 01:03:09,666 --> 01:03:12,375 ‫اگه صدای شلیک رو شنیده باشن ‫تا چند دقیقه‌ی دیگه می‌رسن. 656 01:03:16,625 --> 01:03:19,000 ‫همه همینجور می‌میرن و کسی براش مهم نیست. 657 01:03:19,083 --> 01:03:21,875 ‫تو حتی برات مهم نیست که مالک خودکُشی کرده. 658 01:03:23,458 --> 01:03:24,833 اینطوری فکر می‌کنی؟ 659 01:03:27,916 --> 01:03:28,791 ‫چیکار می‌کنی؟ 660 01:03:28,875 --> 01:03:31,000 ‫شما اگه خواستید بمونید، من میرم. 661 01:03:31,083 --> 01:03:32,916 ‫عمراً بمونم تا روی این کشتی بمیرم. 662 01:03:34,875 --> 01:03:35,875 ‫اید! 663 01:03:39,333 --> 01:03:40,333 ‫گندش بزنن! 664 01:04:16,000 --> 01:04:17,000 ‫لعنتی... 665 01:04:54,166 --> 01:04:55,000 ‫نه! 666 01:05:29,708 --> 01:05:30,541 ‫اید! 667 01:05:30,625 --> 01:05:34,333 ‫وایسید! نیاید! ‫یخ می‌شکنه. عقب وایسید. 668 01:05:38,250 --> 01:05:39,416 ‫یه طناب برام بندازید! 669 01:05:42,000 --> 01:05:43,250 ‫کپسول‌ها رو بنداز. 670 01:06:08,458 --> 01:06:09,541 ‫یه طناب برام بندازید! 671 01:06:10,750 --> 01:06:12,625 ‫گرنویک، براش طناب بنداز. 672 01:06:26,541 --> 01:06:27,541 ‫حاضری؟ 673 01:06:29,791 --> 01:06:30,791 ‫آره. 674 01:06:50,791 --> 01:06:51,875 ‫می‌تونیم از کنارش بریم؟ 675 01:06:53,083 --> 01:06:54,083 ‫نه. 676 01:06:54,625 --> 01:06:56,583 ‫حالا حالاها یخش همینطوریه. 677 01:06:58,083 --> 01:06:59,250 ‫باید از روش رد بشیم. 678 01:07:31,791 --> 01:07:33,125 ‫وایسید. ‫بخوابید روی زمین. 679 01:07:34,541 --> 01:07:35,583 ‫تکون نخورید. 680 01:07:36,791 --> 01:07:37,875 ‫بیا تکونش بدیم. 681 01:07:40,250 --> 01:07:41,500 ‫هواتُ دارم. 682 01:07:42,875 --> 01:07:43,875 ‫هواتُ دارم. 683 01:07:49,250 --> 01:07:50,791 ‫آفرین! بخوابید... 684 01:07:52,291 --> 01:07:53,291 ‫ساکت.. 685 01:08:10,958 --> 01:08:14,375 ‫- به ما شلیک نمی‌کنن ‫- ادامه بده! آروم آروم 686 01:08:15,416 --> 01:08:16,416 ‫سینه‌خیز برید. 687 01:08:19,333 --> 01:08:20,458 ‫بخوابید زمین... 688 01:08:25,958 --> 01:08:27,875 ‫گرانویک! می‌تونی بیاریشون بیرون؟ 689 01:08:28,666 --> 01:08:31,083 ‫اید، برای ایمن‌سازی آماده شو. 690 01:08:31,166 --> 01:08:32,166 ‫دریافت شد. 691 01:08:37,708 --> 01:08:40,791 ‫- یه‌نفر رو می‌تونم اون دور دورها ببینم ‫- خوبه، فاصله چقدره؟ 692 01:08:41,375 --> 01:08:42,458 ‫450 متر 693 01:08:42,541 --> 01:08:43,625 ‫دوازده سانت برو بالا. 694 01:08:44,291 --> 01:08:45,291 ‫چهار سانت به سمت چپ. 695 01:08:46,041 --> 01:08:47,125 ‫وقتی گفتم، شلیک کن. 696 01:08:51,083 --> 01:08:54,666 ‫شلیک کن گرانویک، شلیک کن! 697 01:08:55,833 --> 01:08:57,666 ‫شلیک کن! بزن.. 698 01:09:00,375 --> 01:09:01,375 ‫اید؟ 699 01:09:48,916 --> 01:09:52,500 ‫اونی که بهش شلیک کردم، تنها کسی ‫بود که زنده مونده بود؟ 700 01:09:53,250 --> 01:09:56,625 ‫اره، دونفرِ دیگه از سرما مُرده بودن. 701 01:09:59,125 --> 01:10:00,958 ‫فکرمی‌کنی مالک هم همینطوری پیدا می‌کنن؟ 702 01:10:03,250 --> 01:10:04,375 ‫از سرما مُرده باشه.. 703 01:10:09,625 --> 01:10:11,416 ‫یا اول موش‌ها گوشت‌ش رو می‌خورن؟ 704 01:10:19,083 --> 01:10:20,666 ‫من وسط یه گور دسته‌جمعی بودم، 705 01:10:23,333 --> 01:10:24,333 ‫بغلِ... 706 01:10:29,041 --> 01:10:31,000 ‫حتی دیگه اسمش رو هم یادم نیست. 707 01:10:31,916 --> 01:10:33,708 ‫باهم می‌رفتیم مهدکودک. 708 01:10:37,875 --> 01:10:41,291 ‫الان نصف صورتش رو موش‌ها خوردن. 709 01:10:44,500 --> 01:10:47,416 ‫دشمن مجبورمون کرد با دستای خودمون ‫گور رو بکنیم. 710 01:10:50,791 --> 01:10:53,041 ‫و وقتی کارمون تموم شد، شروع کردن به شلیک کردن. 711 01:10:53,875 --> 01:10:56,291 ‫وقتی افتاد، منم با خودش کشید پایین پس... 712 01:10:59,000 --> 01:11:02,541 ‫فکرکنم نفهمیدن که من تیر نخوردم... 713 01:11:05,583 --> 01:11:09,291 ‫ساعت‌ها طول کشید تا از میون ‫اون همه جسد بیام بالا. 714 01:11:15,166 --> 01:11:16,833 ‫و بعدش موش‌ها رو دیدم... 715 01:11:20,125 --> 01:11:21,125 ‫خیلی بودن! 716 01:11:22,208 --> 01:11:24,500 ‫فکرکنم بوی اجسداد رو حس کرده بودن... 717 01:11:33,708 --> 01:11:35,625 ‫دو روز بعد برای ارتش داوطلب شدم. 718 01:11:38,500 --> 01:11:41,125 ‫و الانم شرایط‌مون درست مثل اوناست. 719 01:11:44,500 --> 01:11:47,875 ‫یا شایدم با این کصشعری که همراه ‫خودمون می‌کشونیم، شرایطمون بدتره. 720 01:11:49,416 --> 01:11:50,416 ‫اینطور نیست؟ 721 01:11:59,041 --> 01:12:01,083 ‫ما کاری که بهمون گفته شده رو انجام می‌دیم. 722 01:12:01,166 --> 01:12:02,416 ‫به دستورات عمل می‌کنیم. 723 01:12:02,500 --> 01:12:05,458 ‫تقریبا رسیدیم، پس دیگه نیازی نیست ‫دیگه به این چرت و پرتا فکر کنیم. 724 01:12:05,541 --> 01:12:06,791 ‫مشکل ما نیست. 725 01:12:11,458 --> 01:12:12,625 ‫حرفای من برات مهم نیست، 726 01:12:13,333 --> 01:12:16,708 ‫تو فقط به این فکر می‌کنی که چطور ما ‫رو وادار به ادامه راه بکنی. 727 01:12:17,791 --> 01:12:18,791 ‫اره. 728 01:12:22,250 --> 01:12:24,666 ‫اودو چه‌خبره که می‌خوای بری اونجا؟ 729 01:12:25,208 --> 01:12:29,333 ‫اونم الان...وقتی که می‌دونی توی کپسول‌ها چیه؟ 730 01:12:53,541 --> 01:12:54,708 ‫شما دو نفر بخوابین... 731 01:12:55,666 --> 01:12:57,916 ‫قبل از طلوع خورشید حرکت می‌کنیم. 732 01:13:47,166 --> 01:13:48,166 ‫مامان؟ 733 01:13:48,791 --> 01:13:49,791 ‫مامان؟ 734 01:13:49,833 --> 01:13:51,708 ‫باید بیدار شی، دارن میان. 735 01:13:58,875 --> 01:13:59,916 ‫مامان؟ 736 01:14:00,000 --> 01:14:01,000 ‫دارن میان! 737 01:14:32,750 --> 01:14:36,000 ‫بیدارشو! نیولاند کپسول‌ها رو برداشته و رفته. 738 01:14:42,250 --> 01:14:43,958 ‫اول نارنجک، بعدش تفنگ. باشه؟ 739 01:14:49,416 --> 01:14:52,000 ‫- چند نفرن؟ ‫- دسته‌کم 10 نفر. حدود 50 متر با ما فاصله دارن 740 01:15:10,166 --> 01:15:11,541 ‫دو نفر توی موقعیت ساعت 10‌ـن. 741 01:15:14,875 --> 01:15:15,875 ‫زدیشون؟ 742 01:15:16,708 --> 01:15:18,083 ‫نمی‌دونم. 743 01:15:18,166 --> 01:15:19,846 ‫- یه نارنجک دیگه پرتاب کن ‫- باشه 744 01:15:23,333 --> 01:15:24,666 ‫اید! یه نفر توی موقعیت ساعت 9‌ـه 745 01:15:30,708 --> 01:15:31,541 ‫مگ! 746 01:15:31,625 --> 01:15:32,625 ‫مگ! 747 01:15:45,833 --> 01:15:48,666 ‫شلیک‌کن! یک، دو. شلیک کن. 748 01:15:49,625 --> 01:15:50,916 ‫دوباره تلاش می‌کنم. 749 01:15:55,541 --> 01:15:58,250 ‫- پنج‌تا دیگه بیشتر تیر ندارم ‫- نارنجک چی؟ 750 01:15:58,333 --> 01:15:59,333 ‫یدونه. 751 01:15:59,833 --> 01:16:01,333 ‫- آماده‌ای؟ ‫- اره 752 01:16:04,541 --> 01:16:05,666 ‫کمک! 753 01:16:05,750 --> 01:16:08,416 ‫- تیر خوردی؟ ‫- نــارنجک! نـــه! 754 01:17:21,458 --> 01:17:23,458 ‫نه. 755 01:18:52,875 --> 01:18:54,291 ‫نیولاند! 756 01:18:55,000 --> 01:18:56,000 ‫وایسا! 757 01:18:57,000 --> 01:18:58,708 ‫کپسول‌ها رو برگردون! 758 01:19:03,291 --> 01:19:04,333 ‫نیــولــاند! 759 01:19:04,416 --> 01:19:05,750 ‫وایــسا! 760 01:19:59,583 --> 01:20:02,166 ‫وایسا! شلیک ‌نکن 761 01:20:03,541 --> 01:20:05,666 ‫- شلیک نکن ‫- کپسول‌ها رو بده بیاد 762 01:20:06,750 --> 01:20:09,875 ‫- باید اونارو نابود کنیم ‫- ردشون کن بیاد 763 01:20:09,958 --> 01:20:13,916 ‫پرتشون می‌کنیم توی اقیانوش! همینجا ‫همین بغل اقیانوس هست. 764 01:20:16,458 --> 01:20:17,958 ‫- پرتشون می‌کنیم ‫- برگرد 765 01:20:20,416 --> 01:20:21,416 ‫اید... 766 01:20:23,625 --> 01:20:24,458 ‫اید... 767 01:20:33,916 --> 01:20:38,583 ‫اید، اگه ویروس بین پناهندگان پخش بشه 768 01:20:39,791 --> 01:20:41,500 ‫میلیون‌ها آدم می‌میرن، 769 01:20:42,000 --> 01:20:45,583 ‫درحالی که راد و بقیه افراد توی ‫پناهگاه قایم شدن. 770 01:20:47,708 --> 01:20:48,916 ‫بذار برم! 771 01:20:50,458 --> 01:20:52,291 ‫اید! 772 01:20:53,833 --> 01:20:54,916 ‫گوش کن. 773 01:20:56,000 --> 01:20:58,041 ‫این سلاح برای مقابله با دشمن نیست. 774 01:20:58,833 --> 01:21:01,250 ‫سلاحی در برابر خودمونه. 775 01:21:03,458 --> 01:21:05,125 ‫این پایانِ دنیاست. 776 01:21:07,250 --> 01:21:08,875 ‫اید.. 777 01:21:09,666 --> 01:21:11,416 ‫کپسول‌ها رو نابود کن. 778 01:21:16,208 --> 01:21:17,208 ‫اید؟ 779 01:21:36,458 --> 01:21:37,458 ‫مامان؟ 780 01:21:41,833 --> 01:21:42,833 ‫مامان؟ 781 01:21:49,375 --> 01:21:50,375 ‫الـــو؟ 782 01:21:51,375 --> 01:21:53,375 ‫وان‌ــ‌...وانیا؟ 783 01:22:34,125 --> 01:22:35,291 ‫صدامو می‌شنوی؟ 784 01:22:44,750 --> 01:22:46,750 ‫این پایانِ همه‌چیزه 785 01:22:48,708 --> 01:22:50,833 ‫من رو زیر یخ تنها ول کردی 786 01:22:56,750 --> 01:22:58,750 ‫باید ادامه‌بدم... 787 01:23:31,125 --> 01:23:32,666 ‫ببین، وانیا. 788 01:23:36,750 --> 01:23:38,166 ‫اسب‌. 789 01:23:38,250 --> 01:23:39,250 ‫خرچنگ... 790 01:23:42,416 --> 01:23:43,416 ‫خرچنگ... 791 01:23:45,791 --> 01:23:46,791 ‫سیاه. 792 01:23:51,541 --> 01:23:53,375 ‫ساکت باش و حواستُ جمع کن! باشه؟ 793 01:23:53,458 --> 01:23:55,708 ‫به من نگاه کن، فهمیدی؟ 794 01:23:55,791 --> 01:23:57,500 ‫سر و صدا نکن، باشه؟ 795 01:23:57,583 --> 01:24:00,416 ‫خیلی‌خب، منُ ببین. بیا تا ده بشماریم... 796 01:24:01,166 --> 01:24:05,583 ‫یک، دو، سه، چهار، پنج، شیش... 797 01:24:05,666 --> 01:24:07,583 ‫هفت، هشت، نه... 798 01:24:17,458 --> 01:24:19,458 ‫شیش، هفت، هشت... 799 01:24:20,458 --> 01:24:24,208 ‫هیچ صدایی نده، ساکت...تکون نخور 800 01:24:26,041 --> 01:24:27,309 ‫- بیا بیرون ‫- نه 801 01:24:27,333 --> 01:24:30,500 ‫- مـــامــان ‫- نــه 802 01:24:31,500 --> 01:24:33,750 ‫وانـــیا! 803 01:24:33,833 --> 01:24:34,833 ‫مــامــان. 804 01:24:35,583 --> 01:24:38,083 ‫ببخشید! نــه...ولش کنید! 805 01:24:38,166 --> 01:24:39,958 ‫نه، ولش کنید... 806 01:24:40,041 --> 01:24:41,416 ‫ببخشید! 807 01:24:41,500 --> 01:24:43,458 ‫مامان، ببخشید. 808 01:24:46,750 --> 01:24:47,833 ‫وانیا... 809 01:24:52,416 --> 01:24:53,583 ‫وانیا... 810 01:26:11,333 --> 01:26:12,333 ‫نه. 811 01:26:12,375 --> 01:26:13,708 ‫مراقب‌باش. 812 01:26:13,791 --> 01:26:16,250 ‫من فقط می‌خوام کمکت کنم کارولین، باشه؟ 813 01:26:17,833 --> 01:26:19,958 ‫وقتی پیدات کردن حالت خیلی بد بود. 814 01:26:20,625 --> 01:26:22,208 ‫آروم. 815 01:26:22,291 --> 01:26:24,666 ‫- من کجا‌ـم؟ ‫- اودو 816 01:26:25,666 --> 01:26:27,125 ‫کسی بهت نگفته بود؟ 817 01:26:32,083 --> 01:26:33,375 ‫آروم...سخت‌نگیر 818 01:26:33,458 --> 01:26:36,083 ‫- کسی دخترم رو ندیده؟ ‫- آروم باش 819 01:26:39,791 --> 01:26:45,375 ‫شکمت تیر خورده بود و مجبور شدیم سه ‫تا از انگشت‌های پات رو قطع کنیم. 820 01:26:45,458 --> 01:26:46,541 ‫پس فقط سعی کن آروم باشی. 821 01:26:48,750 --> 01:26:51,041 ‫می‌خوان هرچه‌ سریع‌تر باهات ملاقات کنن. 822 01:26:53,208 --> 01:26:54,208 ‫باشه؟ 823 01:26:55,291 --> 01:26:57,916 ‫کیا؟ اون کی‌ـن؟ 824 01:28:03,291 --> 01:28:04,500 ‫کارولین ایــد. 825 01:28:05,083 --> 01:28:08,625 ‫از تسونی تا اودو بای اسکیت روی یخ! 826 01:28:10,291 --> 01:28:11,583 ‫احسنت... 827 01:28:14,125 --> 01:28:19,125 ‫و با این حال، اولین قدمِ " خرچنگ سیاه " هم برداشته شد. 828 01:28:20,375 --> 01:28:23,625 ‫اگه به خاطر زحمات شما نبود، ما ‫الان اینجا نبودیم. 829 01:28:24,416 --> 01:28:26,458 ‫ما برای برگشت آماده‌ایم... 830 01:28:26,541 --> 01:28:29,333 ‫تا دشمن‌مون رو سرکوب کنیم! 831 01:28:30,791 --> 01:28:34,833 ‫مقام شما به ستوان دوم ارتقا پیدا می‌کنه. 832 01:28:38,208 --> 01:28:42,791 ‫مدالِ ملی شجاعت 833 01:28:44,208 --> 01:28:49,083 ‫و همینطور...مدال افتخار. 834 01:29:04,750 --> 01:29:06,500 ‫اما دخترم کجاست؟ 835 01:29:10,125 --> 01:29:11,875 ‫وا...وانیا؟ 836 01:29:16,041 --> 01:29:17,708 ‫راد گفت اون اینجاست. 837 01:29:18,208 --> 01:29:20,583 ‫من...آماده‌ام تا ببینمش. 838 01:29:20,666 --> 01:29:22,416 ‫- بعدا درموردش حرف می‌زنیم ‫- نه. 839 01:29:23,208 --> 01:29:25,500 ‫همین‌حالا! می‌خوام ‌همین‌حالا ببینمش. 840 01:29:30,375 --> 01:29:34,208 ‫باید تا می‌شد برای موفقیت در این ماموریت ‫بهت انگیزه می‌دادیم. 841 01:29:34,916 --> 01:29:38,000 ‫اون اُمیدی که باعث شد این همه راه رو طی کنی. 842 01:29:40,416 --> 01:29:41,416 ‫چی؟ 843 01:29:43,291 --> 01:29:45,208 ‫- چی گفتین؟ ‫- متاسفم، اید... 844 01:29:46,916 --> 01:29:48,750 ‫اما دخترت... 845 01:29:50,666 --> 01:29:52,208 ‫هرگز اینجا نبوده. 846 01:29:55,833 --> 01:29:58,041 ‫اون کجاست؟ دخترم کجاست؟ 847 01:29:58,722 --> 01:30:00,402 ‫دختــرم کجاست؟ اون کجاست؟ 848 01:30:02,375 --> 01:30:04,791 ‫- فرمانده رو بلد کنین ‫- فرمانده، حالتون خوبه؟ 849 01:30:04,875 --> 01:30:06,166 ‫- نــه! ‫- اونا می‌کشنت 850 01:30:06,250 --> 01:30:08,916 ‫- هـی، چیزی نیست ‫- بچه‌ام کجاست؟ 851 01:30:10,000 --> 01:30:11,208 ‫آروم‌باش. 852 01:30:11,291 --> 01:30:13,375 ‫دخترم کجاست؟ 853 01:30:15,708 --> 01:30:18,208 ‫بچه‌ام کجاست؟ 854 01:30:19,125 --> 01:30:22,666 ‫بچه‌ام کجاست؟ 855 01:30:24,083 --> 01:30:27,041 ‫وانیا... 856 01:30:27,125 --> 01:30:29,125 ‫طوری‌نیست، طوری‌نیست... 857 01:30:30,458 --> 01:30:33,750 ‫دخترم کجاست؟ دخترم کجاست؟ 858 01:31:03,583 --> 01:31:04,833 ‫خیلی‌خب... 859 01:31:04,916 --> 01:31:07,267 ‫برای دردی که داری چندتا مسکن قوی بهت میدم. 860 01:31:07,291 --> 01:31:08,916 ‫اونطوری دیگه زیاد درد نمی‌کنه. 861 01:31:20,416 --> 01:31:23,250 ‫واقعا باید یکم استراحت کنی، اجازه بده ‫بدنت درمان بشه. 862 01:31:26,125 --> 01:31:28,666 ‫وگرنه بازم ممکنه انگشتات رو از دست بدی... 863 01:31:49,000 --> 01:31:51,000 ‫تموم شد، می‌تونی بری. 864 01:33:37,041 --> 01:33:38,041 ‫حق با تو بود. 865 01:33:40,458 --> 01:33:41,833 ‫باید نابودش می‌کردیم. 866 01:33:44,000 --> 01:33:48,583 ‫به نظرت واسه نجات دنیا یکم دیر نیست؟ 867 01:33:54,458 --> 01:33:55,625 ‫دیگه خیلی دیر شده. 868 01:33:56,708 --> 01:33:58,333 ‫روی یخ‌ها فرصت‌ش رو داشتیم... 869 01:34:00,125 --> 01:34:01,250 ‫پخشش کردن؟ 870 01:34:03,000 --> 01:34:04,000 ‫ویروس رو. 871 01:34:06,541 --> 01:34:07,541 ‫هنوز نه. 872 01:34:09,708 --> 01:34:11,750 ‫قراره با چندتا چیز دیگه قاطی‌ش کنن. 873 01:34:11,833 --> 01:34:12,875 ‫آماده‌ش می‌کنن... 874 01:34:15,500 --> 01:34:16,583 ‫و به یه سلاح تبدیل‌ش می‌کنن. 875 01:34:19,083 --> 01:34:20,666 ‫نباید اجازه بدیم ویروس رو پخش کنن. 876 01:34:21,333 --> 01:34:22,333 ‫نقشه‌ای تو سرت داری؟ 877 01:34:23,166 --> 01:34:24,625 ‫تو زخمی شدی. 878 01:34:24,708 --> 01:34:27,541 ‫هیچ‌سلاحی نداری، هیچی نداری. 879 01:34:29,666 --> 01:34:30,708 ‫اینو دارم. 880 01:34:30,791 --> 01:34:33,000 ‫یعنی خب، فکرمی‌کنن ما قهرمانی چیزی هستیم. 881 01:34:34,250 --> 01:34:35,291 ‫کی می‌خواد جلومون رو بگیره؟ 882 01:34:36,333 --> 01:34:37,875 ‫کی می‌خواد جلومون رو بگیره؟ 883 01:34:37,958 --> 01:34:40,250 ‫دوتا معلول در مقابل یه ارتش هزارنفره؟ 884 01:34:40,333 --> 01:34:41,875 ‫چی واسه از دست دادن داری؟ 885 01:34:42,791 --> 01:34:43,625 ‫ها؟ 886 01:34:43,708 --> 01:34:46,000 ‫وقتی پخشش کردن کجا می‌خوای بری؟ 887 01:34:46,083 --> 01:34:47,083 ‫اید... 888 01:34:48,958 --> 01:34:50,541 ‫این همه آدم اون بیرونه.. 889 01:34:56,166 --> 01:34:57,166 ‫دیگه خیلی دیره. 890 01:34:58,125 --> 01:34:59,291 ‫اگه وانیا... 891 01:35:01,166 --> 01:35:02,791 ‫اگه وانیا هنوز زنده باشه... 892 01:35:06,333 --> 01:35:09,750 ‫نابودکردن ویروس تنها کاری‌ـه که می‌تونم ‫برای محافظت ازش انجام بدم. 893 01:35:35,875 --> 01:35:37,708 ‫میدونی آزمایشگاه کجاست؟ 894 01:35:39,833 --> 01:35:40,833 ‫نه. 895 01:36:00,708 --> 01:36:02,875 ‫- نائب سرجوخه ‫- بله؟ 896 01:36:02,958 --> 01:36:05,791 ‫- بله قربان! ‫- بله قربان؟ 897 01:36:06,541 --> 01:36:08,375 ‫آزمایشگاه رو بهمون نشون بده. 898 01:36:08,458 --> 01:36:11,625 ‫- فرمانده... ‫- هی! دوباره تکرار کنم چی گفتم؟ 899 01:36:12,125 --> 01:36:14,541 ‫- نه، کپیتان، فقط... ‫- خوبه، ما رو ببر اونجا. 900 01:36:14,625 --> 01:36:15,625 ‫چشم، فرمانده. 901 01:36:42,541 --> 01:36:44,375 ‫- طبقه چندم؟ ‫- پنجم 902 01:36:47,875 --> 01:36:52,416 ‫فرمانده، کارت ورودتون...برای ورود بهش نیاز دارین. 903 01:36:53,125 --> 01:36:55,791 ‫اوه! ممنون نائب سرجوخه... 904 01:36:57,041 --> 01:36:58,041 ‫برگرد سرکارت. 905 01:37:05,333 --> 01:37:06,333 ‫حالت خوبه؟ 906 01:37:20,666 --> 01:37:21,666 ‫اید... 907 01:37:37,375 --> 01:37:39,625 ‫- خبر داده بودن این دوتا قرار بیان؟ ‫- نه 908 01:37:39,708 --> 01:37:41,541 ‫باشه، بذار ببینم چه‌خبره...فرمانده؟ 909 01:37:42,500 --> 01:37:45,000 ‫- شما اجازه ورود به اینجا رو ندارید. ‫- اصلاً می‌دونی ما کی هستیم؟ 910 01:37:45,083 --> 01:37:48,666 ‫شما رو به خوبی می‌شناسم قربان، ‫ اما لطفا برین و برگردین به طبقه خودتون! 911 01:37:48,750 --> 01:37:50,333 ‫اسم و درجه‌ت، لطفا. 912 01:37:50,916 --> 01:37:52,583 ‫فرمانده، به من دستوراتی داده شده... 913 01:37:52,666 --> 01:37:53,666 ‫اسمت چیه؟ 914 01:37:55,375 --> 01:37:56,833 ‫خیلی‌خب، یه زنگ بزن پیگیری کن. 915 01:37:57,666 --> 01:38:00,166 ‫تیم امنیت طبقه پن‌ـ... 916 01:38:24,666 --> 01:38:27,666 ‫- بخوابین زمین، روی زانه‌هاتون ‫- ماسک‌هاتون رو در بیارین 917 01:38:28,458 --> 01:38:30,018 ‫- ویروس کجاست؟ ‫- چی؟ 918 01:38:32,166 --> 01:38:34,083 ‫کپسول‌هایی که از نزدیک‌ یخ‌ها اومدن کجا‌ـن؟ 919 01:38:34,166 --> 01:38:35,958 ‫- اون داخل‌ـن ‫- خفه شو 920 01:38:36,041 --> 01:38:37,041 ‫جواب‌بده! 921 01:38:38,000 --> 01:38:39,458 ‫نه؛ عمراً. 922 01:38:45,416 --> 01:38:46,750 ‫بهتون نشون میدم. 923 01:38:46,833 --> 01:38:47,875 ‫بلند شو. 924 01:38:48,583 --> 01:38:49,583 ‫بچرخ. 925 01:38:50,375 --> 01:38:51,958 ‫- آروم راه برو ‫- اینکارو نکن 926 01:38:52,541 --> 01:38:54,375 ‫- یــالا ‫- اینکارو نکن 927 01:38:55,125 --> 01:38:56,625 ‫- نــکــن... ‫- ساکت... 928 01:38:56,708 --> 01:38:58,333 ‫- خفه‌شو! ‫- خائن 929 01:38:59,541 --> 01:39:00,958 ‫تو خائنی! 930 01:39:03,083 --> 01:39:05,125 ‫خائن... 931 01:39:09,583 --> 01:39:11,041 ‫ما را کجا می‌بری؟ 932 01:39:11,125 --> 01:39:12,125 ‫اون بالا. 933 01:39:14,833 --> 01:39:15,708 ‫زودباش... 934 01:39:15,791 --> 01:39:17,125 ‫برو عقب! 935 01:39:31,291 --> 01:39:32,416 ‫برین عقب! 936 01:39:32,500 --> 01:39:33,500 ‫عقب! 937 01:39:34,000 --> 01:39:35,000 ‫همونجا بمون. 938 01:39:39,708 --> 01:39:41,208 ‫یــالا، یــالا، یــالا... 939 01:39:41,291 --> 01:39:42,541 ‫همین‌الان. 940 01:40:03,041 --> 01:40:05,000 ‫لعنتی، دارن میان، دارن میان. 941 01:40:05,083 --> 01:40:06,625 ‫خیلی‌خب. 942 01:40:09,041 --> 01:40:10,125 ‫بیا این رو بترکونیم. 943 01:40:10,625 --> 01:40:12,791 ‫پنج ثانیه وقت داریم. 944 01:40:12,875 --> 01:40:13,916 ‫- آماده‌ای؟ ‫- نه 945 01:40:14,000 --> 01:40:15,000 ‫هــی! 946 01:40:15,083 --> 01:40:17,541 ‫اگه اینجا منفجر‌ـش کنید، کل پایگاه آلوده میشه. 947 01:40:17,625 --> 01:40:19,500 ‫باید برین بیرون! دور از مردم. 948 01:40:19,583 --> 01:40:21,875 ‫چطوری؟ چطوری بریم؟ 949 01:40:21,958 --> 01:40:23,625 ‫جواب بده! 950 01:40:23,708 --> 01:40:26,208 ‫آژیر! آژیر تخلیه پایگاه... 951 01:40:29,083 --> 01:40:32,541 ‫لباس‌هاتون رو دربیارین! یالا! دربیارین. 952 01:40:33,500 --> 01:40:35,416 ‫تخلیه پایگاه 953 01:40:35,500 --> 01:40:39,041 ‫همه‌ کارمندان هرچه‌ سریع‌تر به سمت ‫آشیانه حرکت کنند. 954 01:40:39,125 --> 01:40:39,958 ‫زودباش. 955 01:40:46,958 --> 01:40:48,958 ‫همه برین بیرون! 956 01:41:10,250 --> 01:41:13,750 ‫خیلی‌خب، برین...ادامه بدین 957 01:41:20,375 --> 01:41:22,875 ‫- چند طبقه دیگه مونده؟ ‫- دوتا دیگه. 958 01:41:23,375 --> 01:41:26,833 ‫- فکرکنم بخیه هام باز شدن ‫- خیلی‌خب... 959 01:41:29,416 --> 01:41:31,458 ‫تخلیه پایگاه 960 01:41:31,541 --> 01:41:35,500 ‫همه‌ کارمندان هرچه‌ سریع‌تر به سمت ‫آشیانه حرکت کنند. 961 01:41:51,541 --> 01:41:52,541 ‫متاسفم... 962 01:41:53,833 --> 01:41:55,041 ‫باید زودتر از اینا می‌فهمیدم... 963 01:41:56,541 --> 01:41:59,958 ‫اونا درباره همه‌چی دروغ گفتن! درباره وانیا ‫درباره آزادی... 964 01:42:01,416 --> 01:42:04,666 ‫تنها راهِ جون سالم به ‌در بردن از این جنگ، اینه که... 965 01:42:05,250 --> 01:42:07,083 ‫از دستورات‌شون سرپیچی کنی. 966 01:42:07,791 --> 01:42:09,875 ‫- سرپیچی از هرکاری که می‌گن ‫- اره... 967 01:42:10,625 --> 01:42:11,958 ‫بجنب، بریم. 968 01:42:13,250 --> 01:42:14,250 ‫یالا... 969 01:42:18,083 --> 01:42:19,458 ‫چیکار می‌کنی؟ 970 01:42:21,041 --> 01:42:24,916 ‫- مگه کَر‌ـن؟ سریع برین سمت آشیانه ‫- چشم، داریم می‌ریم. 971 01:42:25,000 --> 01:42:26,208 ‫یه لحظه خورد زمین. 972 01:42:27,208 --> 01:42:28,208 ‫سریع. 973 01:42:38,500 --> 01:42:40,625 ‫تخلیه پایگاه 974 01:42:40,708 --> 01:42:44,583 ‫همه‌ کارمندان هرچه‌ سریع‌تر به سمت ‫آشیانه حرکت کنند. 975 01:43:16,500 --> 01:43:18,458 ‫تو برو، من پُشت‌ت میام. 976 01:43:18,541 --> 01:43:21,166 ‫نه، تنهایی نمی‌رم! با هم می‌ریم. 977 01:43:21,250 --> 01:43:23,166 ‫برو توی هلیکوپتر جا بگیر! 978 01:43:24,291 --> 01:43:25,291 ‫برو. 979 01:43:25,666 --> 01:43:28,041 ‫عوضیِ لج‌باز! میرم دوتا صندلی بگیرم. 980 01:43:30,000 --> 01:43:31,708 ‫- برای دو نفر دیگه جا دارین؟ ‫- چی؟ 981 01:43:31,791 --> 01:43:33,416 ‫دوستم اونجاست! زخمی شده. باید بشینه 982 01:43:33,500 --> 01:43:36,000 ‫- نیاز به مراقبت های پزشکی داره ‫- باید کارت شناسایی‌تون رو ببینم 983 01:43:41,958 --> 01:43:44,916 ‫پیداش کردیم! بغل دروازه شماره ده... 984 01:43:48,666 --> 01:43:50,750 ‫همونجا بمون، تکون‌نخور... 985 01:43:51,875 --> 01:43:52,875 ‫دست‌هات رو ببر بالا! 986 01:43:59,000 --> 01:44:01,833 ‫کجا‌ـن اید؟ کپسول‌ها کجا‌ـن؟ 987 01:44:02,333 --> 01:44:05,458 ‫- برین عقب! نارنجک داره...برین‌ عقب ‫- برین‌ عقب 988 01:44:05,541 --> 01:44:06,666 ‫برین عقب... 989 01:44:09,128 --> 01:44:17,584 ‫ارائه شده توسط وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::. 990 01:44:26,916 --> 01:44:28,541 ‫باید همین‌الان بریم... 991 01:44:45,083 --> 01:44:46,291 ‫باید پرواز کنیم. 992 01:44:46,958 --> 01:44:47,958 ‫بجنب. 993 01:44:49,541 --> 01:44:51,375 ‫اینکارو نکن، اید. 994 01:44:54,083 --> 01:44:55,583 ‫نارنجک رو خنثی کن. 995 01:45:01,166 --> 01:45:03,208 ‫بذار جنگ تموم بشه. 996 01:45:03,833 --> 01:45:05,333 ‫تنها خواسته ما همینه. 997 01:45:08,458 --> 01:45:10,208 ‫می‌تونی یه زندگی جدید رو شروع کنی! 998 01:45:14,500 --> 01:45:16,750 ‫همه اینا اتفاقات گذرا بودن...تموم میشه میره. 999 01:45:18,500 --> 01:45:21,000 ‫اما اول از همه، همه‌چی باید تموم بشه نه؟ 1000 01:45:25,250 --> 01:45:26,916 ‫ما طرف توئیم، ایــد. 1001 01:45:31,041 --> 01:45:32,041 ‫اید! 1002 01:45:40,333 --> 01:45:41,333 ‫اید! 1003 01:45:48,208 --> 01:45:49,208 ‫اید! 1004 01:46:03,958 --> 01:46:05,583 ‫اید، اینکارو نکن. 1005 01:46:06,208 --> 01:46:07,583 ‫به دخترت فکرکن... 1006 01:46:12,166 --> 01:46:13,583 ‫همیشه بهش فکر می‌کنم 1007 01:46:40,156 --> 01:46:49,108 ‫مترجمان: «کیارش نعمت گرگانی، امیر دلپسند و آیــدا» ‫در تلگرام: realKiarashNg@ و AydaNaderiSubT@