1 00:00:29,000 --> 00:00:43,000 : ترجمه و زيــــــرنـــــويس {\3c&HFFFFFF&\1c&HFF0&\fs30\b1\an0}| Silver_dj | جلال تیموری Telegram: @Jteimoori 2 00:00:55,222 --> 00:00:58,225 .اوه ، روح عاقل و مهربان 3 00:01:06,233 --> 00:01:07,442 ....به یاد میاری 4 00:01:11,738 --> 00:01:13,448 .وقتی همه چیز داشتیم 5 00:01:18,662 --> 00:01:19,746 خواب زمانی را میبینی 6 00:01:22,583 --> 00:01:24,126 که مجبور به ترک کردن بودیم؟ 7 00:01:52,112 --> 00:01:53,530 ...وقتی راهنمای ما بودی 8 00:01:58,869 --> 00:02:01,163 .و چطور همه اینها آغاز شد 9 00:02:11,164 --> 00:02:16,674 فیل ِ ملکه زیرنویس اختصاصی فیلیمو 10 00:03:37,509 --> 00:03:42,764 .داستان ما در کنار یه چاله آب شروع میشه که بوسیله طوفان پر شده بود 11 00:03:52,316 --> 00:03:56,778 در بین این همه گله های بزرگ در اینجا و .بزرگترین و آخرین فیل عاجدار غول پیکر دنیا 12 00:03:59,406 --> 00:04:04,036 .فرزندان یک اصل و نسب نجیب که زمانی در سراسر آفریقا امتداد داشت 13 00:04:19,927 --> 00:04:22,638 .ملکه همه اونها آتنا ست 14 00:04:32,940 --> 00:04:37,611 اون یه مادر خانواده 50 ساله است .رئیس خانواده گسترده اش 15 00:04:40,614 --> 00:04:43,033 .مثل بیشتر ماها ، اونم همسایه هایی داره 16 00:04:44,034 --> 00:04:45,661 .و این داستان اونها هم هست 17 00:04:51,041 --> 00:04:55,087 .خانواده اش از بستگان ماده و بچه هاشون تشکیل شده 18 00:05:08,809 --> 00:05:13,897 اونها اونقدر به هم نزدیک هستن که ممکنه جوون تر ها .برادر و خواهر به حساب بیان 19 00:05:21,613 --> 00:05:25,492 .خانواده آنتا به تجربه و دانایی اون تکیه میکنه 20 00:05:26,076 --> 00:05:29,496 .چون اون تصمیماتی رو می گیره که بقای اونها رو تعیین می کنه 21 00:05:32,499 --> 00:05:36,170 .آخرین دخترش، پرنسس، یه سالشه 22 00:05:36,670 --> 00:05:38,589 .و مثل مادرش آرومه 23 00:05:43,844 --> 00:05:45,387 .بعدش وی وی هست 24 00:05:46,096 --> 00:05:47,514 .پسرک شیطون گله 25 00:05:59,359 --> 00:06:01,653 .همیشه تلاش میکنه با پرنسس دوست بشه 26 00:06:02,613 --> 00:06:07,075 .اما زیادی تلاش میکنه و اغلب اوقات توی دردسر می افته 27 00:06:19,713 --> 00:06:23,258 به عنوان یه پسر، "وی‌وی " تا زمان نوجوانی همراه خانواه اش هست 28 00:06:24,343 --> 00:06:27,179 .و بعدش خونه رو ترک میکنه تا به گله نرها بپیونده 29 00:06:30,057 --> 00:06:32,768 .می‌می "جدید ترین عضو خانواده است " 30 00:06:33,393 --> 00:06:34,937 .اون در طوفان متولد شده 31 00:06:38,065 --> 00:06:41,401 .امروز اولین روز یادگیری مادام العمر اونه 32 00:06:51,036 --> 00:06:54,831 .برای دو سال آینده،اون کاملا به شیر مادرش وابسته است 33 00:07:00,087 --> 00:07:04,216 مادرش، مالا،طی پنج سال اخیر فقط یه زایمان داشته 34 00:07:04,842 --> 00:07:07,094 .که باعث میشه هر بچه فیلی ارزشمند باشه 35 00:07:12,850 --> 00:07:15,060 با اینکه مالا کسیه که بهش شیر میده 36 00:07:15,769 --> 00:07:17,855 اما می می عزیز همه‌ی اونهاست 37 00:07:18,397 --> 00:07:21,066 .چون برای یه گله طول میکشه تا یه بچه رو بزرگ کنه 38 00:07:36,790 --> 00:07:39,251 .این قلمرو پادشاهی آنتاست 39 00:07:39,877 --> 00:07:42,504 .فعلا،هر چیزی که نیاز داشته باشند رو دارن 40 00:07:46,466 --> 00:07:49,511 .اون هر روز خانواده اش رو به چاله آب اصلی منطقه میبره 41 00:07:51,305 --> 00:07:53,307 .که میتونه مایه ازار همسایه هاش بشه 42 00:07:56,768 --> 00:07:58,145 اما اونها به فیلم ها نیاز دارند 43 00:07:59,897 --> 00:08:03,650 .چون اونها چاله آب رو میسازند و حالا هم ازش محافظت میکنند 44 00:08:12,993 --> 00:08:17,664 .اما انگار برای این قورباغه گاوی ساخت و ساز تمومی نداره 45 00:08:32,346 --> 00:08:36,058 .بیشتر همسایگان این خانواده در کف پای فیل ها زندگی می کنند 46 00:08:39,811 --> 00:08:45,025 .بهرحال ، همه اونها یه جورایی به دوستان غول پیکر خودشون وابستگی دارند 47 00:08:55,953 --> 00:08:58,664 .چاله آب خونه همه‌ی اونهاست 48 00:08:59,706 --> 00:09:01,583 اما از لحظه ای که آفتاب طلوع میکنه 49 00:09:02,960 --> 00:09:04,169 .شروع به کوچیک شدن میکنه 50 00:09:04,795 --> 00:09:07,256 .خب سر پرورش خانواده مسابقه ای در جریانه 51 00:09:10,050 --> 00:09:12,261 .قورباغه های گاوی بلافصله دست به کار میشن 52 00:09:13,220 --> 00:09:15,305 .وگرنه بچه قورباغه ای در کار نیست 53 00:09:20,394 --> 00:09:23,897 زیرپای اونها ،برکه‌ماهی ها خبر ندارند که 54 00:09:23,981 --> 00:09:27,150 .چطور و چه وقت خانواه آنتا به اونها کمک میکنند 55 00:09:28,193 --> 00:09:31,154 .فعلا، فقط چشم به همدیگه دوختن 56 00:09:36,326 --> 00:09:40,038 هر باری که نر ماده رو در آغوش میگیره ....ماده تخم ریزی میکنه 57 00:09:42,082 --> 00:09:43,125 .و دفنش میکنه 58 00:10:02,269 --> 00:10:05,981 .با رسیدن شب، آنتا میدونه که باید به شدت مراقب باشه 59 00:10:06,773 --> 00:10:11,195 پس خانواده اش سرپا میخوابه تا از .می‌می و وی‌وی بهتر محافظت کنه 60 00:10:22,706 --> 00:10:24,041 ...اما برای بعضی از همسایه هاشون 61 00:10:26,627 --> 00:10:28,670 .مهمونی تازه گرم شده 62 00:10:45,312 --> 00:10:50,192 اگه یه قورباغه ماده باشید .هیچ وقت یه جفت کافی نیست 63 00:10:50,943 --> 00:10:53,904 .اون کل جمعیت رو به مهمونی پر از کف دعوت میکنه 64 00:10:58,992 --> 00:11:02,329 .این اولین رویداد فصلی در چاله آب آتنا هست 65 00:11:06,416 --> 00:11:09,253 اون تخم هاش رو در کفی که بوسیله نرها حسابی گلدمال شده میزاره 66 00:11:10,295 --> 00:11:12,256 .و اونها با خیال راحت داخلش رشد میکنند 67 00:11:21,974 --> 00:11:25,269 .اون بالا ، غاز مصری یه قدم جلوتره 68 00:11:28,522 --> 00:11:30,691 .اون چند هفته پیش تخم گذاشته 69 00:11:36,196 --> 00:11:39,074 .دوماه وقت میبره تا جوجه هاش بتونن پرواز کنن 70 00:11:41,368 --> 00:11:44,663 .تا اون موقع،چاله آب خونه‌ی اونها خواهد بود 71 00:12:02,723 --> 00:12:06,310 .با وجود می‌می جوان،آتنا از آب دور نمیشه 72 00:12:07,477 --> 00:12:12,232 .اون همیشه مواظب تا نوزاد ها کمی وزن بگیرن و قوی تر بشن 73 00:12:15,986 --> 00:12:18,488 ایم اولین باره که "وی‌وی" یکی کوچیکتر از خودش رو میبینه 74 00:12:19,406 --> 00:12:21,533 .و اون تمام تلاشش رو میکنه که باهاش دوست بشه 75 00:12:44,598 --> 00:12:46,850 وقتی که یه سری شروع به آشیانه سازی کردن 76 00:12:47,434 --> 00:12:48,977 .بقیه کارشون رو تموم کردن 77 00:12:50,187 --> 00:12:52,189 برای قورباغه های کفی شب طولانی بود 78 00:12:53,398 --> 00:12:54,858 .و شروع به خسته شدن میکنن 79 00:12:59,947 --> 00:13:03,075 .اما برای یه خوشگذرون، حداقل یه تاکسی بود که تا خونه برسوندش 80 00:13:18,131 --> 00:13:21,218 بعضی وقتی، یه قورباغه کفی چه بخواد چه نخواد 81 00:13:21,718 --> 00:13:22,970 .یه سواری گیرش میاد 82 00:13:49,246 --> 00:13:51,498 .قورباغه کفی از نشستن زیر نور آفتاب خوشحاله 83 00:13:54,001 --> 00:13:55,794 .اما این می تونه پوست بچه ها رو بسوزونه 84 00:13:56,503 --> 00:13:59,673 وی‌وی" به "می‌می" نشون میده که" .کجا بهترین جا برای پیدا کردن سایه است 85 00:14:13,687 --> 00:14:15,272 حال که زندگی کردن عالیه 86 00:14:15,355 --> 00:14:18,817 .آتنا میتونه استراحت کنه و اجازه بده بچه ها هم استراحت کنن 87 00:14:22,279 --> 00:14:24,865 .اما "وی‌وی" مدت زیادی رو یه جا بند نمیشه 88 00:14:25,866 --> 00:14:27,826 .اون از اومدن "می‌می" هیجان زده است 89 00:14:28,285 --> 00:14:30,746 .و ترجیح میده دوست جدیدش رو برای بازی کردن بیدار کنه 90 00:14:38,462 --> 00:14:40,214 .می‌می تا جایی که میتونه باید استراحت کنه 91 00:14:41,715 --> 00:14:45,260 .اون باید قوی باقی بمونه تا بتونه پا به پای خانواده اش راه بره 92 00:14:54,478 --> 00:14:58,190 .غازِ مادر میخواد جوجه هاش رو به امنیت چاله آب ببره 93 00:15:00,734 --> 00:15:02,319 .برای اونها هم روز اوله 94 00:15:02,736 --> 00:15:06,073 .و بعد از یه شب خسته کننده هیچ عجله ای ندارند 95 00:15:10,202 --> 00:15:15,249 .علاوه بر این ، چیزی که اون پیشنهاد میده نیاز به جهش بزرگی از ایمان داره 96 00:15:26,760 --> 00:15:28,512 اونها یه تضادی بین غریزه اینکه 97 00:15:28,595 --> 00:15:32,057 .کنار هم بمونند یا به والدین ملحق بشن دارند 98 00:16:13,724 --> 00:16:15,809 فقط یه پرواز کوتاه لازمه تا متقاعدشون کنه 99 00:16:16,476 --> 00:16:20,898 .که بهترین شانس اونها برای بقا موندن در کنار پدر و مادره 100 00:16:27,946 --> 00:16:31,491 .در هر خانواده ای،همیشه یکی هست که آخرین نفره 101 00:16:32,409 --> 00:16:33,619 . اسمش رو میزاریم استفان 102 00:16:35,495 --> 00:16:37,998 والدین اعتماد دارند که بچه هاشون دنبالشون میان 103 00:16:38,498 --> 00:16:41,001 .پس اونها نمیدونن که استفان جا مونده 104 00:17:45,232 --> 00:17:49,319 .گاه و بیگاه اونی که آخرین نفره خوش شانس هم هست 105 00:17:57,911 --> 00:17:59,830 دانش آتنا از قلمرو 106 00:17:59,913 --> 00:18:03,500 .طی قرن ها ی متوالی از مادر به دختر دست به دست شده 107 00:18:05,836 --> 00:18:08,422 .عاجش بزرگتر از هر مادر دیگه ایه 108 00:18:14,595 --> 00:18:17,890 .این شکاف از سالها سایده شدن به علف ها و درختچه ها بوجود اومده 109 00:18:26,940 --> 00:18:31,111 .درختچه ای ه دوست داره فقط روزهای کمی در سال گل میده 110 00:18:31,778 --> 00:18:33,572 .و اونم میدونه که کجا باید پیداشون کنه 111 00:18:36,533 --> 00:18:39,536 چشم اندازه این ضیافت حواس خانواده رو 112 00:18:39,620 --> 00:18:41,538 از یه چیزی که زیرپاهاشون اتفاق می افته پرت کرده 113 00:18:42,539 --> 00:18:44,958 .خب این دیگه میل همسایه هاشه که از سر راه برن کنار 114 00:18:57,221 --> 00:19:00,307 .آفتاب پرست برای محافظت به استتار خودش تکیه میکنه 115 00:19:12,819 --> 00:19:15,781 اما وقتایی هست که انتخابش در مورد بیحرکت ایستادن و همرنگ شدن 116 00:19:16,657 --> 00:19:18,408 .بدترین تصمیم ممکنه 117 00:19:29,336 --> 00:19:30,963 اون احتمالا به همون اندازه ای که یه 118 00:19:33,507 --> 00:19:35,217 آفتاب پرست میتونه وحشت کنه وحشت زده شده 119 00:20:04,872 --> 00:20:06,290 برای خانواه آتنا 120 00:20:06,373 --> 00:20:09,877 .زندگی در خونه در فصل سبز ریتمی ملایم داره 121 00:20:11,545 --> 00:20:13,505 اون اجازه میده تا هوا گرم بشه غذا بخورن 122 00:20:14,047 --> 00:20:15,924 .و بعد به سمت پایین میبردشون تا آب بنوشن 123 00:20:21,972 --> 00:20:24,141 فقط 4 روز از طوفان گذشته 124 00:20:25,475 --> 00:20:28,187 اما خونه قوباغه های فومی تو آفتاب پخته 125 00:20:29,104 --> 00:20:30,105 .و اونها آماده هستن 126 00:20:49,499 --> 00:20:54,254 .طی چند هفته آینده چاله آب خونه بچه قورباغه ها میشه 127 00:20:59,259 --> 00:21:02,596 همینطور که از تخم در میان خانواده آتنا بهشون توجه ای نمیکنن 128 00:21:05,265 --> 00:21:06,517 اما برکه ماهی ها و لاک پشت هایی که 129 00:21:06,600 --> 00:21:09,353 .زیر پاشون هستن حواسشون به اونها هست 130 00:21:23,784 --> 00:21:25,619 .فقط بزرگترین لاکپشت دستش به اونها میرسه 131 00:21:35,712 --> 00:21:40,467 .جایزه اش هم یه کیک با بچه قورباغه های نرمه 132 00:22:11,665 --> 00:22:13,584 .این اولین باره که می‌می اومده توی آب 133 00:22:14,418 --> 00:22:16,086 با قسمت کم عمقش شروع میکنه 134 00:22:16,920 --> 00:22:18,881 .و هیچ نیازی به تشویق شدن نداره 135 00:22:27,598 --> 00:22:31,101 .برای خانواده آتنا این بهشت به حساب میاد 136 00:22:36,690 --> 00:22:41,069 .اما اگه دوباره بارون نباره ،چاله آب طی چند هفته ناپدید میشه 137 00:22:45,324 --> 00:22:49,161 آتنا میدونه که اگه این اتفاق بی افته، اونها .محبور میشن از قلمرو خارج بشن 138 00:22:50,579 --> 00:22:53,332 .پس باید بیشترین استفاده رو از این دوره فراوانی ببرن 139 00:23:02,674 --> 00:23:05,469 .شاهزاده با تقلید کردن از مادرش یاد میگیره که چطور غذا بخوره 140 00:23:06,887 --> 00:23:08,639 اما بچه هنوز شیر میخوره 141 00:23:09,389 --> 00:23:13,227 .که به وی‌وی زمان میده تا روی مهارت های پا و خرطومش کار کنه 142 00:23:19,650 --> 00:23:23,153 .اما چند ماهی طول میکشه تا به این مرحله از کنترل برسه 143 00:23:32,371 --> 00:23:35,040 .آتنا میدونه که فصل خشک در راهه 144 00:23:35,999 --> 00:23:38,710 .و تنها راه برای آماده شدن براش اینه که وزن اضافه کنن 145 00:23:39,837 --> 00:23:41,713 .این یعنی حسابی بخور 146 00:23:47,261 --> 00:23:50,180 .اما چیزی که رفت توی شکم باید ازش خارج هم بشه 147 00:23:54,101 --> 00:23:57,396 .برای یه سوسک سرگین ، این هدیه ای از طرف خدایانه 148 00:24:45,485 --> 00:24:47,779 .خبرش همه جا پخش شده 149 00:24:48,488 --> 00:24:49,865 و با وجود بقیه که دارن سر میرسن 150 00:24:50,824 --> 00:24:52,993 .وقتی برای ناهار عیونی وجود نداره 151 00:24:54,203 --> 00:24:57,789 اون باید با نهایت سرعت ممکن توپش رو بسازه و غلتش بده 152 00:24:58,665 --> 00:25:00,459 .چون کلی سارق سر راهش وجود داره 153 00:25:58,976 --> 00:26:03,021 برنده باید یه زمین نرمی پیدا کنه تا توپش رو دفن کنه 154 00:26:03,647 --> 00:26:05,524 .که بتونه در آرامش تغذیه کنه 155 00:26:13,657 --> 00:26:15,242 علاوه بر تغذیه سوسک های سرگین 156 00:26:15,993 --> 00:26:19,371 .خانواده آتنا خدمات باغبانی رایگان برای قلمرو ارائه میدن 157 00:26:23,000 --> 00:26:26,128 .بیشتر دونه هایی که میخورند بصورت هضم نشده دفع میشه 158 00:26:27,087 --> 00:26:30,632 .تا هرجایی که اونها میرن بصورت گلوله های توپی همراه با کود کاشته بشه 159 00:26:39,892 --> 00:26:41,768 لاکپشت منتظر یه نفره 160 00:26:43,687 --> 00:26:48,400 و برای چیزی که تو ذهنش داره .لازمه که تا زمانی که میتونه یه غذایی هم بخوره 161 00:26:56,283 --> 00:27:01,830 .خبری از بارون نیست ،هر روز گرمتر میشه و اعصاب ها شروع به خورد شدن میکنه 162 00:27:10,214 --> 00:27:13,217 با نزدیک شدن فیل ها و با همچین خانواده جوانی 163 00:27:14,927 --> 00:27:17,012 .غازها باید فاصله خودشون رو حفظ کنن 164 00:27:18,555 --> 00:27:22,184 اما با وجود کاهش سطح آب و همچین گله تند مزاجی 165 00:27:22,267 --> 00:27:23,644 .این کار سخته 166 00:27:38,033 --> 00:27:40,661 .اونها میدونند که بهتره در برابر یه قلدر عکس العمل نشون بدن 167 00:27:47,835 --> 00:27:52,047 .اونم برای حفظ آبروش یه فاخته رو بزنه 168 00:28:24,746 --> 00:28:27,916 .دوباره، استفان دیرش شده 169 00:28:28,542 --> 00:28:29,793 .و جامونده 170 00:28:55,986 --> 00:28:58,322 .و اینبار گم هم شده 171 00:29:08,207 --> 00:29:10,375 .برای لاکپشت ها زندگی جاریه 172 00:29:11,084 --> 00:29:13,212 .یه ماده برای آب نوشیدن به اینجا اومده 173 00:29:14,129 --> 00:29:16,673 .لاکشپت نر میتونه به راحتی سد راهش بشه 174 00:29:17,216 --> 00:29:21,386 اما برای تحت تاثیر قرار دادنش باید ثابت کنه که استقامتش با اون برابره 175 00:29:24,056 --> 00:29:25,682 .و این یعنی پیاده روی 176 00:29:28,352 --> 00:29:30,062 .یه پیاده روی طولانی 177 00:29:39,821 --> 00:29:42,783 .استفان قبلا هیچ وقت همچین جانوری رو ندیده بود 178 00:29:49,581 --> 00:29:51,750 اما قراره شانس دیدن دوباره خانواده اش 179 00:29:51,834 --> 00:29:55,170 .رو داشته باشه باید بزن به جاده 180 00:30:44,136 --> 00:30:45,512 از آخرین نفر و دیر رسیدن 181 00:30:46,388 --> 00:30:49,224 .استفان به گم شده و خوش شانس پیشرفت کرد 182 00:31:08,911 --> 00:31:13,040 بعضی از همسایه های آتنا فقط وقتی سر و کله اشون .پیدا میشه که علفزار شروع به خشک شدن میکنه 183 00:31:13,498 --> 00:31:14,666 .و غذا پیشنهاد میشه 184 00:31:17,586 --> 00:31:20,881 زنبورخوارها چند روزی همراه خانواده آتنا هستند 185 00:31:21,673 --> 00:31:24,593 .اونم وقتی که ملخ های قلمرو در آبدار ترین حالت خودشون هستن 186 00:31:26,261 --> 00:31:28,597 .اونها روی خانواده حساب باز کردن تا اونها رو به پرواز در بیارن 187 00:31:52,955 --> 00:31:57,251 .دوستی زنبورخوارها تا زمانی که ملخ ها هستند ادامه داره 188 00:32:01,797 --> 00:32:04,758 .به محض اینکه ملخ ها تموم بشن، پرنده ها هم میرن 189 00:32:11,139 --> 00:32:14,601 .استفان هم به اندازه بقیه در مورد ملخ ها هیجان زده است 190 00:32:18,897 --> 00:32:22,734 .شاید مهارت نداره اما جاه طالب داره 191 00:32:29,408 --> 00:32:33,245 .این پایین ، سوسک سرگین هنوز در حال انجام ماموریته 192 00:32:34,580 --> 00:32:37,332 شاید به نظر برسه که داره توپ رو به سمت جلو هل میده 193 00:32:37,416 --> 00:32:41,086 .اما در واقع سر و ته هستش ، داره کم کم اونو جلو میبره 194 00:32:43,338 --> 00:32:46,466 .نمیتونم ببینه که به کجا میره، اما این اصلا اذیتش نمیکنه 195 00:32:48,177 --> 00:32:52,014 .اراده اش هیچ ربطی به اندازه اش نداره 196 00:32:53,765 --> 00:32:57,144 ...حالا که توپ رو بدست آورده به هیچ وجه بیخیالش نمیشه 197 00:33:00,105 --> 00:33:02,608 .مهم نیست که حریف چقدر بزرگه 198 00:33:49,821 --> 00:33:51,823 تیم آتنا امتیازی بدست نیاورد 199 00:33:51,907 --> 00:33:53,825 .اما توپ رو از بازی بیرون انداختن 200 00:33:54,493 --> 00:33:57,788 .که به سوسک سرگین اجازه داد که دوباره تصرفش کنه 201 00:34:12,177 --> 00:34:15,304 .خانواده آتنا به ندرت با بعضی از همسایه های خودشون ملاقات می کنند 202 00:34:18,976 --> 00:34:22,603 هر باری که لاکپشت ها صدای اومدن اونها رو میشنون .سریع خودشون رو قایم میکنن 203 00:34:42,875 --> 00:34:44,501 اما طوفان چند هفته پیش بود 204 00:34:45,460 --> 00:34:49,547 .و الان آب خیلی کم عمقه و جایی برای مخفی شدن وجود نداره 205 00:35:03,645 --> 00:35:06,273 .حتی یه برکه ماهی خودش رو در ارتفاع و درحال خشک شدن میبینه 206 00:35:08,400 --> 00:35:10,694 .چاله آب تمام دنیای اونه 207 00:35:11,570 --> 00:35:15,824 .اما با مقدار آب کمی که باقی مونده وقتش تقریبا تمومه 208 00:35:24,917 --> 00:35:26,710 با شلوغ تر شدن مهمونی 209 00:35:27,836 --> 00:35:29,338 .همه در خطر له شدن قرار دارن 210 00:35:33,008 --> 00:35:35,636 .پس اونهایی که میتون از اونجا برن فلنگو میبندن 211 00:35:43,268 --> 00:35:45,479 .و این باعث جلب توجه میشه 212 00:36:09,795 --> 00:36:11,672 .فیلها زندگی بر پایه لمس کردن دارند 213 00:36:12,965 --> 00:36:16,927 اونها از تنه و پا های حساس خودشون برای .کشف چیزهای جدید استفاده می کنند 214 00:36:18,554 --> 00:36:21,932 .هیچ بدخواهی در اینجا وجود نداره، فقط کنجکاویه 215 00:36:36,405 --> 00:36:39,449 ...در جامعه فیلها پرخاشگری خیلی نادره 216 00:36:42,911 --> 00:36:44,413 ...حتی بین نرها 217 00:36:44,496 --> 00:36:47,624 .اونم وقتی اونها برای لیسیدن سنگ نمک به خانواده آتنا ملحق میشن 218 00:36:51,253 --> 00:36:54,173 .به جاش احوال پرسی میکنن 219 00:36:54,256 --> 00:36:56,300 .... یه پرس و جوی آروم از وضعیت 220 00:36:58,135 --> 00:36:59,303 . و بعدش قسمت کردن 221 00:37:24,703 --> 00:37:27,789 .کندن خاک غنی از نمک نیاز به تمرین داره 222 00:37:28,832 --> 00:37:32,961 .موضوع سر ِ هماهنگی پا و خرطوم و کنترل تنفسه 223 00:37:40,636 --> 00:37:42,638 .برای وی‌وی این یه چالشه 224 00:37:44,556 --> 00:37:48,185 اگه نفس عمیق بکشه .گرد و غبار کاملاً مستقیم از بینیش به سمت بالا میره 225 00:37:49,895 --> 00:37:52,648 .اما داره روی راه حل هایی کار میکنی که جلوی عطسه کردن رو بگیره 226 00:38:08,205 --> 00:38:13,168 .اونقدر حواسش پرت شد که در یه لحظه دوستش رو گم کرد 227 00:38:30,769 --> 00:38:32,521 .به نظر میرسه می‌می همیشه گرسنه است 228 00:38:33,564 --> 00:38:35,107 .با این حال زیاد شیر نمیخوره 229 00:38:41,113 --> 00:38:43,866 این تنها وقتیه که خواهر بزرگترش،میلی ، وارد ماجرا میشه 230 00:38:45,033 --> 00:38:46,994 .و سعی میکنه که وی‌وی رو دور کنه 231 00:38:51,957 --> 00:38:53,917 مالا زیاد شیر تولید نمیکنه 232 00:38:56,795 --> 00:38:58,964 .و می‌می به تمام جرعه شیری که میتونه بخوره نیاز داره 233 00:39:15,147 --> 00:39:18,650 .و در پایان هر روز،همه خسته هستن 234 00:39:25,407 --> 00:39:29,244 .غاز مادر روحشم خبر نداره که استفان گم شده 235 00:40:01,443 --> 00:40:05,280 در سراسر قلمرو،بیشتر چاله های آب خشک شدن 236 00:40:06,031 --> 00:40:08,075 .و آتنا بیقرار شده 237 00:40:09,368 --> 00:40:11,537 اون حالا میدونه که مجبور میشن که از اینجا برن 238 00:40:12,371 --> 00:40:16,458 .اما نگران اینه که شاید می‌می اونقدر قوی نباشه که از پس سفر بر بیاد 239 00:40:19,628 --> 00:40:21,964 اما به نظر میرسه قدم گذاشتن به مسیری که 240 00:40:22,047 --> 00:40:24,341 .بیشتر بچه ها واردش میشن باعث شده عصبی بشه 241 00:40:36,895 --> 00:40:40,816 برای دوستانش سخته که تشخیص بدن که دار مشکل شده 242 00:40:40,899 --> 00:40:42,484 .یا اینکه خیلی خسته است 243 00:40:52,995 --> 00:40:55,247 اما وقتی آتنا شیپور حرکت رو میزنه 244 00:40:55,831 --> 00:40:57,833 .همه باید به خط بشن 245 00:41:01,753 --> 00:41:04,631 و برای یه بچه فیل هیچی 246 00:41:04,715 --> 00:41:07,176 .بدتر از این نیست که جا بمونه 247 00:41:18,770 --> 00:41:22,816 .فقط آتنا نیست که نزدیکی شدن به زمان تغییر رو حی میکنه 248 00:41:28,363 --> 00:41:32,034 تقریبا یه شبه ، خانواده جدید قورباغه های گاوی رشد کردن 249 00:41:33,285 --> 00:41:36,747 .و حالا دارن آب رو ترک میکنند تا زندگی روی زمین رو شروع کنند 250 00:41:43,545 --> 00:41:47,674 .از شانس خوبشون ، بچه هاشون هنوزم بدن نرمی دارن 251 00:42:14,076 --> 00:42:17,538 .اما ترجیج میدن که شانسشون رو با فیل های سه تنی امتحان نکنند 252 00:42:49,361 --> 00:42:52,739 آتنا هنوز عازم سفر پناهندگی از دست فصل خشک نشده 253 00:42:53,699 --> 00:42:55,701 .چون می‌می هنوز درگیر این ماجراست 254 00:43:02,708 --> 00:43:04,543 .اون به دلگرمی مادرش نیاز داره 255 00:43:29,985 --> 00:43:33,363 .با شروع شدن فصل خشک ، دیگر برگشتی در کار نیست 256 00:43:35,407 --> 00:43:38,535 .اما گاه و بیگاه طبیعت لبخندی هم میزنه 257 00:43:38,994 --> 00:43:41,038 .و چیزی رو که گرفته بود برمیگردونه 258 00:44:11,443 --> 00:44:14,029 خوشبختانه شب تنهایی استفان 259 00:44:14,112 --> 00:44:17,324 .بهش نشون داد گه چقدر به خانواده اش نیاز داره 260 00:44:25,707 --> 00:44:28,126 .آخرین بچه غورباقه ها آماده اومدن به ساحل هستند 261 00:44:29,711 --> 00:44:32,464 اما اونهایی که اول بیرون اومدن بزرگتر هستند 262 00:44:33,632 --> 00:44:34,633 .و منتظرند 263 00:44:59,950 --> 00:45:02,202 بهترین شروع زندگی برای قورباغه های گاوی 264 00:45:03,620 --> 00:45:07,249 .داشتن دهانی بزرگ و فامیل کمتره 265 00:45:22,514 --> 00:45:25,684 .در قلمرو ، هفته های بدون بارندگی طلفات خودش رو میگیره 266 00:45:26,351 --> 00:45:28,812 ، اما اگر آتنا در مورد اینکه در آینده چی پیش میاد شکی داشت 267 00:45:29,271 --> 00:45:31,940 .ورود گله های بزرگ اون رو تأیید می کنه 268 00:45:53,212 --> 00:45:57,549 .به محض خشک شدن زمین های اطراف سرخ‌پرک مجبوره مهاجرت کنه 269 00:46:17,694 --> 00:46:20,822 .ورود گردبادی اونها میتونه منکوب کننده باشه 270 00:46:28,830 --> 00:46:33,001 چیزی که اونها در طول به روز مینوشند مقداریه .که خانواده آتنا در طول یه هفته مصرف مکنند 271 00:47:02,614 --> 00:47:06,201 .تا اونها حرکت کنند ، آب چاله رو تموم میکنند 272 00:47:18,380 --> 00:47:20,966 .خانواده آتنا از گل به عنوان کرم ضد آفتاب استفاده میکنند 273 00:47:22,092 --> 00:47:24,011 .و این برای برکه ماهی ها کشنده است 274 00:47:24,887 --> 00:47:27,306 .اونها تخم هاشون رو لابلای گل مخفی کردن 275 00:47:31,143 --> 00:47:33,979 .اونها تبدیل به ماهی های کوچیکی میشن اما هیچ وقت سر از تخم در نمیارند 276 00:47:35,480 --> 00:47:37,733 .اونها میتونن برای چند هفته بیرون از آب زنده بمونند 277 00:47:38,984 --> 00:47:41,069 پس وقتی خانواده آتنا جابجا میشن 278 00:47:41,486 --> 00:47:43,780 .همراه خودشون مسافرین کوچیکی دارند 279 00:47:48,410 --> 00:47:52,539 اینطوری بچه برکه ماهی ها سوار بر فیل ها 280 00:47:53,165 --> 00:47:54,499 .بین چاله های آب حرکت میکنند 281 00:48:14,770 --> 00:48:16,855 آتنا میدونه که دیگه باید اینجا رو ترک کنه 282 00:48:17,523 --> 00:48:21,360 .اما نزدیک ترین چاله آب 160 کیلومتر دورتره 283 00:48:23,362 --> 00:48:27,366 .و اون به امید اینکه می‌می قوتر بشه داره تعلل میکنه 284 00:48:32,955 --> 00:48:37,084 .مالا اونقدر محافظ کار شده که دیگه به "وی‌وی "هم روی خوش نشون نمیده 285 00:48:43,382 --> 00:48:46,134 خواهر بزرگتر می‌می، میلی ، بهش دلداری میده 286 00:48:46,218 --> 00:48:49,137 .اما از شیری که به شدت بهش نیاز داره خبری نیست 287 00:48:52,516 --> 00:48:56,103 .فقط زمان مشخص میکنه که آیا تصمیم آتنا برای تاخیر درست بوده یا نه 288 00:48:59,231 --> 00:49:00,649 .حالا دیگه انتخاب دیگه ای نداره 289 00:49:01,900 --> 00:49:03,360 قلمرو دیگه آبی نداره 290 00:49:04,653 --> 00:49:06,655 .و روبرو شون آبگیر ها در حال نابودی هستند 291 00:49:08,240 --> 00:49:10,450 .باید دنبال پناهگاه باشن 292 00:49:48,697 --> 00:49:51,575 .حالا دیگه مالا و میلی به هم کار میکنند 293 00:50:36,828 --> 00:50:38,580 با اینکه شاید آتنا هم بخواد 294 00:50:39,164 --> 00:50:43,961 .اما به عنوان رئیس خانواده نمیتونه نیازهای می‌می رو به کل خانواده ارجحیت بده 295 00:51:18,620 --> 00:51:20,956 وقتی مالا و" می‌می "برای آب نوشیدن میرن 296 00:51:21,790 --> 00:51:23,959 .آتنا بقیه رو برای غذا خوردن میبره 297 00:51:24,543 --> 00:51:27,045 .چون باید نیازهای همه رو مدیریت کنه 298 00:52:21,266 --> 00:52:26,021 دستپاچگی " می‌می " برای آب نوشیدن .به این معنیه که شیر مالا خشک شده 299 00:52:27,606 --> 00:52:28,774 .اما مالا اینو نمیدونه 300 00:52:29,942 --> 00:52:33,445 اون میدونه که یه بچه ضعیف به راحتی توی گل گیر میکنه 301 00:52:34,279 --> 00:52:37,824 .و غریزه اش بهش میگه که هر کاری میتونه انجام بده تا می‌می رو عقب نگه داره 302 00:53:24,329 --> 00:53:25,956 .می‌می هنوز از شیر گرفته نشده 303 00:53:26,498 --> 00:53:28,500 پس اگه شیر نخوره 304 00:53:29,168 --> 00:53:30,752 .غذایی هم بهش نمیرسه 305 00:54:03,285 --> 00:54:06,413 .یه وقتایی هست که یه مادر نیاز به پشتیبانی دخترش داره 306 00:54:19,510 --> 00:54:21,428 .خانواده برای همینه دیگه 307 00:55:04,680 --> 00:55:06,473 روز بعد، هوا داغتره 308 00:55:07,015 --> 00:55:09,601 .و وضع نامناسب آتنا بدتر شده 309 00:55:13,939 --> 00:55:16,149 .اون نمیخواد که می‌می رو جا بزاره 310 00:55:16,233 --> 00:55:19,069 .اما نمیتونه کل خانواده رو هم به خطر بندازه 311 00:55:30,789 --> 00:55:33,041 .آتنا می دونه که اونها به آخرین استخر رسیده اند 312 00:55:34,126 --> 00:55:36,170 .و امروز هم خشک میشه 313 00:55:39,798 --> 00:55:44,303 .یه لاکپشت هم اینو میدونه و تا جایی که میتونه داره توی گل فرو میره 314 00:55:46,221 --> 00:55:50,309 حاضره ریسک لگدمال شدن رو بپذیره تا .اینکه توی فصل خشک این بیرون باشه 315 00:56:03,238 --> 00:56:05,365 .مالا هیچ وقت تسلیم نمیشه 316 00:56:41,610 --> 00:56:46,573 .اما آخرش،قلب کوچیک می‌می دیگه تاب تپیدن نداره 317 00:59:35,617 --> 00:59:38,412 .برای یه مادر، هیچ چیزی بدتر از این نیست 318 01:00:00,559 --> 01:00:04,897 ،بعضی وقت ها ،هر چند غم انگیزه .اما در مرگ یه آزادی وجود داره 319 01:00:21,496 --> 01:00:25,667 .اما برای وی‌وی از دست دادن دوستش خیلی سخته 320 01:00:38,931 --> 01:00:41,558 .آتنا میدونه که نمیتونه دوباره تعلل کنه 321 01:00:42,601 --> 01:00:45,687 .و سه روز زمان میبره تا به پناهگاه فصل خشک برسن 322 01:00:46,605 --> 01:00:48,106 و اونقدر دیر کرده 323 01:00:49,107 --> 01:00:51,527 .که سر راهشون جایی برای آب نوشیدن نیست 324 01:01:10,879 --> 01:01:13,674 .زمانی برای توقف و استراحت وی‌وی نمونده 325 01:01:36,822 --> 01:01:38,991 پشت سر اونها،جایی که چاله آب قرار داشته 326 01:01:39,491 --> 01:01:42,536 .حالا همون زمین نرمی شده که سوسک های سرگین دنبالش بودن 327 01:01:49,918 --> 01:01:52,129 .برکه‌ماهی ها به خاطره ها پیوستن 328 01:01:58,093 --> 01:02:02,598 .قورباغه های گاوی به زیر ِ زمین رفتن تا ماه های بعدی رو اونجا بگذرونند 329 01:02:08,187 --> 01:02:10,522 .دوماه از وقتی که استفان سر از تخم درآورده میگذره 330 01:02:11,190 --> 01:02:13,525 .غازهای جوان حالا دیگه کاملا بالغ شدند 331 01:02:27,039 --> 01:02:29,249 ...اونها هم به دنبال پناهگاه میگردند 332 01:02:40,219 --> 01:02:43,263 .همون مسیری رو دنبال میکنند که فیل ها رفتند 333 01:02:47,809 --> 01:02:51,563 .هر روز آتنا توقف کوچیکی میکنه تا بتونن غذایی بخورن 334 01:02:55,984 --> 01:02:57,528 .اونها حالا با وی‌وی مهربون تر شدن 335 01:02:58,487 --> 01:03:00,280 .حتی پرنسس هم صبور تر شده 336 01:03:15,587 --> 01:03:17,506 هیچ شیری برای میلی باقی نمونده 337 01:03:18,173 --> 01:03:20,759 .اما شیر مکیدن وی وی باعث آرامش هر دوشون میشه 338 01:03:38,777 --> 01:03:43,031 مسیر قلمرو یه نقشه ذهنیه از مسیر فیل هاست 339 01:03:43,824 --> 01:03:47,286 .که اون از مادرش یاد گرفته و هیچ وقت فراموش نمیکنه 340 01:03:53,834 --> 01:03:55,711 .زمین های بایری هست که باید ازش عبور کنن 341 01:05:02,986 --> 01:05:04,446 .اما تنهایی توش قدم نمیزنن 342 01:05:05,906 --> 01:05:08,325 .همه به سمت پناهگاه حرکت میکنند 343 01:05:35,018 --> 01:05:38,063 .پناهگاه چاله آبیه که از زیرزمین تغذیه میشه 344 01:05:39,189 --> 01:05:42,860 .حتی در اوج فصل خشک ، برای همه آب وجود داره 345 01:06:18,061 --> 01:06:21,648 همراه با فیل ها ، خانواده استفان هم به اونجا پناه میبرن 346 01:06:23,233 --> 01:06:26,403 .تا زمانی که بارون بباره اینجا منتظر میمونن تا بتونن برن خونه 347 01:07:13,867 --> 01:07:16,578 .آتنا فقط در خشک ترین سالها به اینجا میاد 348 01:07:18,205 --> 01:07:22,042 .این یکی از مواردیه که شرایطش به عنوان فرماندهی با بقیه برابره 349 01:07:56,994 --> 01:08:01,206 .این ساتاو هست،پادشاه همشون 350 01:08:03,083 --> 01:08:05,586 .فیل عاجداری از تبار اسطوره ها 351 01:08:14,845 --> 01:08:17,305 ....اون یه غول نجیبه 352 01:08:19,057 --> 01:08:20,975 .که همه تسلیم اون هستن 353 01:09:15,738 --> 01:09:17,866 اون سال های زیادی رو در این بیابان بوده 354 01:09:18,825 --> 01:09:22,203 .و از این فرصت برای ملاقات با هر ماده ای استفاده میکنه 355 01:09:34,508 --> 01:09:37,135 .نوسو یه ماده جوان از خانواده آتناست 356 01:09:38,428 --> 01:09:39,763 .اما اون بارداره 357 01:10:01,201 --> 01:10:04,955 .برای اولین بار بعد از مرگ می‌می ،وی‌وی داره خوش میگذرونه 358 01:10:08,166 --> 01:10:10,836 .این فرصت براش پیش اومده تا با بچه های بقیه خانواده ها ملاقات کنه 359 01:10:18,969 --> 01:10:23,056 و وقتی از بازی کردن خسته میشه .همیشه خانواده اش برای کمک حضور دارن 360 01:10:41,992 --> 01:10:46,413 همینطور که فصل خشک رو به جلو میره .غدا در پناهگاه کمیاب تر میشه 361 01:10:52,669 --> 01:10:56,507 .پس هر روز عصر ، خانواده آتنا باید برای تغذیه مسیر بیشتری رو طی کنه 362 01:11:20,030 --> 01:11:23,909 .وقتی هر سفری به پایان میرسه همه شون باید به سمت آب برگردند 363 01:11:38,465 --> 01:11:39,675 .این ناجی جان اونهاست 364 01:11:40,717 --> 01:11:43,136 اما این مساله اونها رو به پناهگاه گره میزنه 365 01:11:43,220 --> 01:11:45,347 .و این گره یه آرومی محکم تر میشه 366 01:11:55,148 --> 01:11:58,902 .اونها انرژی کمتری دارن جون تقریبا همه چیز خورده شده 367 01:12:01,572 --> 01:12:05,909 چیزی که به عنوان یه پناهگاه شروع شد .به تدریج تبدیل به یه زندان شده 368 01:12:17,629 --> 01:12:19,173 وقتی بارون سر نرسه 369 01:12:19,756 --> 01:12:22,968 .چیزی که به عنوان فصل خشک شروع شده بود تبدیل به خشکسالی شد 370 01:12:23,760 --> 01:12:27,639 .و عواقب و تلفات شروع به بوجود اومدن میکنه 371 01:12:55,042 --> 01:12:56,543 آتنا جرات ترک کردن اینجا رو نداره 372 01:12:57,211 --> 01:13:00,130 .چون دیگه چاله آبی تا دور دست ها نیست 373 01:13:17,981 --> 01:13:23,028 .در همچین خشکسالی ،چیزی که میکشه تشنگی نیست بلکه گرسنگیه 374 01:13:27,324 --> 01:13:31,036 .برای همه اونها ، فقط بحث زمان مطرحه 375 01:14:07,531 --> 01:14:12,244 .آتنا طی 50 سال زندگیش ، هیچ وقت همچین خشکسالی رو تجربه نکرده بود 376 01:14:17,541 --> 01:14:21,420 .تصمیمی که الان باید بگیره هیچ وقت تا این حد حیاتی نبوده 377 01:14:31,471 --> 01:14:34,975 .اینبار پای زندگی کل خانواده وسطه 378 01:14:36,643 --> 01:14:39,271 .اگه بمونه،از گرسنگی میمیرن 379 01:14:40,647 --> 01:14:42,608 اما اگه اینجا رو ترک کنن و زمان بندی اشتباه در بیاد 380 01:14:43,567 --> 01:14:44,985 .همه شون از تشنگی میمیرن 381 01:14:49,573 --> 01:14:54,369 ، نتیجه هر چه باشد .مسئولیت فقط به عهده اونه 382 01:15:13,096 --> 01:15:14,598 اونها اونقدر بهش ایمان دارند 383 01:15:15,516 --> 01:15:19,811 که وقتی تصمیم میگره که به قلمر برگردن .هیچ کسی تردید نمیکنه 384 01:15:25,943 --> 01:15:27,986 .چون اون مادر (رئیس) اونهاست 385 01:15:29,613 --> 01:15:31,281 .اونها همه جا دنبالش میرن 386 01:16:21,498 --> 01:16:24,543 .اوضاع در قلمروش بهتر از اونجا نیست 387 01:16:54,531 --> 01:17:00,704 در جایی که قبلا چاله آب بوده، اونهایی که به زیر زمین .نقب زدن ،زنده هستن اما دفن شدن 388 01:17:04,458 --> 01:17:07,294 .در حالی که در مثل روحی معلق به ‌دام‌افتادن 389 01:17:19,640 --> 01:17:22,476 .همه اونها،منتظرن تا طلسم شکسته بشه 390 01:17:23,602 --> 01:17:24,686 .باید بارون بباره 391 01:17:43,497 --> 01:17:44,873 اونطرف در بیابان 392 01:17:45,499 --> 01:17:48,335 .خانواده تمام تلاشش رو میکنه که از وی‌وی در برابر آفتاب محافظت کنه 393 01:18:03,642 --> 01:18:06,395 .اما اون باید دوتا قدم برداره تا قد یه قدم اونها بشه 394 01:18:12,526 --> 01:18:14,444 .و این خسته اش میکنه 395 01:18:53,567 --> 01:18:55,444 وقتی آتنا بالاخره می ایسته 396 01:18:56,361 --> 01:19:01,074 .برای غذا نیست ،بلکه برای یادآوری یکی از خودشونه 397 01:19:27,935 --> 01:19:30,771 برای چند لحظه خشکسالی فراموش میشه 398 01:19:31,522 --> 01:19:34,441 اونها بهم ملحق میشن تا درکی از چیزی که بوده داشته باشن 399 01:19:35,734 --> 01:19:38,570 .و اینکه یکی از نوع اونها بودن یعنی چی 400 01:20:12,646 --> 01:20:15,691 .جایی که میرن ، هنوز هم با خشکسالی روبرو میشن 401 01:21:08,285 --> 01:21:10,704 با وجود اینکه تا قلمرو فقط یک روز پیاده راه مونده 402 01:21:11,538 --> 01:21:15,042 .فقط یه چیز باعث میشه که آتنا توقف کنه 403 01:21:24,843 --> 01:21:27,471 بعد از تقریبا دوسال بارداری 404 01:21:29,056 --> 01:21:30,724 .نوسو " زایمان کرده " 405 01:21:35,646 --> 01:21:37,314 .بچه اش یه دختره 406 01:21:45,239 --> 01:21:47,491 .اون اصلا از وضعیتی که توش به دنیا اومده خبر نداره 407 01:21:50,536 --> 01:21:53,163 .اولویتش پیدا کردن شیره 408 01:22:03,006 --> 01:22:06,218 .مثل همیشه ،وی‌وی مشتاق دوست پیدا کردنه 409 01:22:44,715 --> 01:22:47,342 .به نظر میرسه در بدترین زمان به دنیا اومده 410 01:22:52,639 --> 01:22:54,349 .اما آتنا طور دیگه ای بهش نگاه میکنه 411 01:22:57,269 --> 01:23:01,190 .برای هزاران سال ، همنوعانش قادر بودند که باران رو فراخوانی کنند 412 01:23:03,483 --> 01:23:07,237 .واقعیت اینه که اون میتونه اومدن بارون رو حس کنه 413 01:23:07,321 --> 01:23:09,406 .اونم وقتی که 160 کلومتر دورتر باشه 414 01:23:39,686 --> 01:23:43,065 .تنها یه راه برای تعادل دوباره قلمرو وجود داره 415 01:24:37,369 --> 01:24:39,538 از آخرین باری که جریان آب رو دیدن یه سال میگذره 416 01:24:40,038 --> 01:24:41,415 .و اومدنش شوکه کننده است 417 01:25:05,189 --> 01:25:09,735 .در آفریقا ، به دنیا اومدن در آستانه بارون نشانه خوش شانسیه 418 01:25:12,696 --> 01:25:14,990 .بارون همیشه دلیل جشن گرفتنه 419 01:25:57,241 --> 01:26:01,912 .دوباره مسیر عبور فیل ها کانال انتقال آب به چاله آب شده 420 01:26:17,177 --> 01:26:19,972 .زیر زمین بارون یه فراخوان برای بیدار شدنه 421 01:28:03,617 --> 01:28:06,703 ،دقیقاً همانطور که هر لبخندی اثر خودش رو روی چهره میزاره 422 01:28:07,704 --> 01:28:11,124 .پس هر سفری هم یه اثری روی این قاره میزاره 423 01:28:18,131 --> 01:28:20,259 .غازهای جوان هنوز هم یه گروه بهم متصل هستند 424 01:28:21,301 --> 01:28:24,513 اما زیاد طولی نمیکشه که اونها هم شروع .به پیدا کردنه یه جفت برای خودشون میکنند 425 01:28:38,402 --> 01:28:42,739 .و باز هم مثل همیشه استفان آخرین نفره و دیر رسیده 426 01:29:04,303 --> 01:29:07,097 معاشقه لاک پشت آهسته و یک نواخته 427 01:29:08,348 --> 01:29:10,267 .اما اون بلاخره پذیرفته شده 428 01:29:37,794 --> 01:29:41,882 .باز هم ،چاله آب ناجی همه شده 429 01:30:00,484 --> 01:30:03,779 .برای وی‌وی هیچ جا مثل خونه نمیشه 430 01:30:07,407 --> 01:30:10,953 .و هیچ چیزی مثل یه دوست جدید نیست که خونه رو باهاش شریک بشی 431 01:30:25,759 --> 01:30:28,762 .خشکسالی بزرگ باعث بروز بارون بزرگی شد 432 01:30:30,264 --> 01:30:34,309 و روئیدن سبزه های تازه بقیه خانواده ها رو هم به اونجا کشونده 433 01:30:34,393 --> 01:30:36,854 .طوری که طی چند دهه گذشته این اتفاق نیافتاده بود 434 01:30:53,954 --> 01:30:58,625 .ظرف چند روز، اونها یه گله بزرگ 1000 نفری رو تشکل دادند 435 01:30:59,418 --> 01:31:02,713 .بزرگترین تجمع گونه اونها در روی زمین 436 01:31:32,326 --> 01:31:35,454 این سفر وی‌وی و پرنسس رو بهم نزدیک کرده 437 01:31:36,455 --> 01:31:39,166 و این اولین قدم برای بدست آوردن دانشیه 438 01:31:39,249 --> 01:31:41,251 .که در طول زندگ شون به اونها کمک خواهد کرد 439 01:31:44,296 --> 01:31:46,465 خشک سالی های زیادی در پیشه 440 01:31:47,591 --> 01:31:51,803 اما خانواده آتنا هیچ وقت مادری رو که 441 01:31:52,471 --> 01:31:55,641 نجاتشون داد و اونها رو به خونه برگردوند .فراموش نخواهند کرد 442 01:32:20,958 --> 01:32:24,127 .فقط تعداد انگشت شماری از چنین غول های عاجداری باقی مونده 443 01:32:29,883 --> 01:32:34,596 .امروزه، این گوشه کوچیک از این قاره هنوز به اونها تعلق داره 444 01:32:39,226 --> 01:32:42,354 و این بهمون یادآوری میکنه که 445 01:32:45,148 --> 01:32:48,193 .زمانی که کل آفریقا متعلق به اونها بوده چه شکلی بوده 446 01:32:49,194 --> 01:33:02,194 : ترجمه و زيــــــرنـــــويس {\3c&HFFFFFF&\1c&HFF0&\fs30\b1\an0}| Silver_dj | جلال تیموری Telegram: @Jteimoori 447 01:33:08,194 --> 01:33:4,194 به یادبود ساتاو و آتنا 448 01:33:15,194 --> 01:33:22,194 ساتاو در حین ساخت این فیلم بوسیله شکارچیان غیرقانونی کشته شد اون بزرگترین فیل عاجدار جهان بود 449 01:33:24,194 --> 01:33:31,194 آتنا آخرین بار در حال هدایت خانواده اش به خارج از قلمرو دیده شد