1
00:00:19,620 --> 00:00:26,130
هیچ موجود زندهای بدون زوال عقل قادر به
ادامهی حیات در شرایط واقعیت مطلق نیست
2
00:00:26,420 --> 00:00:30,760
برخی گمان میکنند که حتی
چکاوکها و کاتیدیدها خواب میبینند
3
00:00:32,090 --> 00:00:34,430
...خانۀ هیل، مکانی نامعقول
4
00:00:34,800 --> 00:00:38,350
درحالیکه به تپههایش تکیه زده و تاریکی را
درون خود نگه داشته، به تنهایی پایدار مانده
5
00:00:39,010 --> 00:00:42,650
به مدت صدها سال قبل از اینکه خانوادهی من به
داخل آن اسبابکشی کند، همینگونه پایدار بوده
6
00:00:42,730 --> 00:00:44,820
و ممکن است صدسال دیگر هم پایدار بماند
7
00:00:45,940 --> 00:00:48,786
،در داخل، دیوارها صاف پابرجا بودند
8
00:00:48,810 --> 00:00:50,740
،آجرها بهطور منظم با هم در تماس بودند
9
00:00:51,650 --> 00:00:53,120
کفها قرص بودند
10
00:00:53,820 --> 00:00:58,540
سکوت بهطور محکم به چوب و
سنگ «خانۀ هیل» تکیه زده بود
11
00:00:58,990 --> 00:01:00,710
...و هرچیز در آنجا قدم میگذاشت
12
00:01:01,290 --> 00:01:02,750
تنها قدم برمیداشت
13
00:01:02,800 --> 00:01:05,999
« خانۀ هیل »
14
00:01:06,000 --> 00:01:10,500
« خانۀ هیل »
« گذشته »
15
00:01:33,730 --> 00:01:35,790
چیزی نیست، تئو. برگرد توی جات
16
00:01:36,360 --> 00:01:38,120
باید مامان و بابا رو بیدار کنم؟
17
00:01:38,200 --> 00:01:39,500
من درستـش میکنم
18
00:01:50,250 --> 00:01:51,760
حالـت خوبه، نلی؟
19
00:01:53,250 --> 00:01:54,550
ترسیدی؟
20
00:01:56,010 --> 00:01:57,310
عیب نداره
21
00:01:57,470 --> 00:01:59,390
منم گاهی اوقات میترسم
22
00:02:02,260 --> 00:02:03,810
تو چرا بیداری، لوک؟
23
00:02:03,930 --> 00:02:05,610
چون نلی بیداره
24
00:02:08,730 --> 00:02:09,876
چی بود؟
25
00:02:09,900 --> 00:02:11,990
خانم گردنخمیده
26
00:02:12,150 --> 00:02:14,830
اوه، بازم اون؟
27
00:02:15,780 --> 00:02:17,120
کجا بود؟
28
00:02:18,400 --> 00:02:19,700
اوه، پسر
29
00:02:20,530 --> 00:02:22,330
به گمونم بهتره یه نگاه بندازیم
30
00:02:24,370 --> 00:02:25,670
اینجا، هان؟
31
00:02:26,660 --> 00:02:28,596
حتماً از ترس داداش بزرگهت فرار کرده
32
00:02:28,620 --> 00:02:30,306
داداش بزرگها در اون حد خوبـن
33
00:02:30,330 --> 00:02:31,970
اگه مخفی شده باشه چی؟
34
00:02:32,170 --> 00:02:33,590
اون خیلی وقته رفته
35
00:02:33,710 --> 00:02:36,180
به گمونم الان دیگه همه میتونن
برگردن توی جاشون
36
00:02:43,220 --> 00:02:44,520
بفرما
37
00:02:46,180 --> 00:02:49,530
یادته قبلاً راجع به چی صحبت کردیم؟
38
00:02:49,850 --> 00:02:51,150
راجع به خوابهامون؟
39
00:02:51,480 --> 00:02:52,950
میتونن لبریز بشن
40
00:02:53,560 --> 00:02:54,836
درسته
41
00:02:54,860 --> 00:02:55,796
،آره
42
00:02:55,820 --> 00:02:58,790
درست مثل یه فنجون آب که گاهی
اوقات میتونه لبریز بشه
43
00:02:59,450 --> 00:03:02,086
ولی خوابهای بچهها استثناییان
44
00:03:02,110 --> 00:03:03,886
...اونا مثل -
یه اقیانوس -
45
00:03:03,910 --> 00:03:05,580
یه اقیانوسـن -
درسته -
46
00:03:06,950 --> 00:03:08,710
...و خوابهای بزرگ
47
00:03:09,660 --> 00:03:11,420
گاهی اوقات میتونن لبریز بشن
48
00:03:14,540 --> 00:03:16,010
برگرد توی جات، استیوی
49
00:03:20,760 --> 00:03:23,810
حالا، میدونم که خانم
گردنخمیده واقعاً ترسناکه
50
00:03:24,850 --> 00:03:26,116
ولی اون فقط همینه
51
00:03:26,140 --> 00:03:27,980
اون فقط یه خرده لبریزیه
52
00:03:28,350 --> 00:03:31,190
چند وقت باید اینجا زندگی کنیم، بابایی؟
53
00:03:32,060 --> 00:03:33,360
،خب
54
00:03:33,730 --> 00:03:36,780
،من و مادرت، ما باید تعمیر این خونه رو تموم کنیم
55
00:03:37,150 --> 00:03:39,120
و بعدش یه نفر باید بخرتش
56
00:03:39,490 --> 00:03:40,830
بعدش میتونیم بریم؟
57
00:03:41,150 --> 00:03:44,960
،آره، و بعدش میتونیم بریم
درست مثل خونهی قبلی
58
00:03:45,950 --> 00:03:48,710
حالا، بگیرید بخوابید، جفتتون
59
00:03:50,000 --> 00:03:51,380
دوستـت دارم، عزیز دلم
60
00:03:53,000 --> 00:03:55,010
خوابهای خوش ببینی
61
00:04:10,140 --> 00:04:12,150
توی اتاق قرمز میرقصه
62
00:04:21,440 --> 00:04:23,200
توی اتاق قرمز میرقصه
63
00:04:24,320 --> 00:04:25,870
داری خواب میبینی، شرل
64
00:04:26,120 --> 00:04:27,920
پانداها خواب نمیبینن
65
00:04:28,580 --> 00:04:29,880
پانداها، هان؟
66
00:04:29,990 --> 00:04:32,170
پانداها ماکارونی نمیخورن
67
00:04:33,750 --> 00:04:35,050
فهمیدم
68
00:05:33,560 --> 00:05:37,190
هوم
69
00:05:41,190 --> 00:05:42,490
همه زندهان؟
70
00:05:45,070 --> 00:05:47,540
نلی خواب بد دیده بود
71
00:05:48,320 --> 00:05:50,580
و شرلی دوباره داره توی خواب حرف میزنه
72
00:05:51,370 --> 00:05:52,830
خبر خوبی نیست؟
73
00:05:54,750 --> 00:05:57,760
پانداها از ماکارونی خوششون نمیاد، لیو -
هوم -
74
00:06:17,270 --> 00:06:18,570
لوک؟
75
00:08:00,355 --> 00:08:06,355
« زیرنویس از هومن صمدی و مـحـمـدعـلـی »
« Raylan Givens & mml.moh »
76
00:08:08,880 --> 00:08:11,896
موقع طوفان کارل داشت توی جادهی
روستایی 86 رانندگی میکرد
77
00:08:11,920 --> 00:08:13,730
اون طوفان رو یادتونه؟
78
00:08:13,930 --> 00:08:17,116
.البته که نه، شما لسآنجلس بودی
طوفان ناجوری بود
79
00:08:17,140 --> 00:08:20,110
باد و بارون سنگینی بود، بدترین طوفانی
که طی ده سال گذشته دیده بودم
80
00:08:21,480 --> 00:08:24,860
توی ناکجاآباد بود که کنترل ماشین
از دستهاش خارج شد
81
00:08:25,480 --> 00:08:28,490
از روی گاردریل رد شد و افتاد داخل یه درّه
82
00:08:28,860 --> 00:08:33,660
ماشین سروته شد و نمیشد از توی
جاده دیدش، مخصوصاً بهخاطر بارون
83
00:08:34,200 --> 00:08:36,410
اون تمام مدت اونجا معلق بود
84
00:08:36,660 --> 00:08:37,960
چندین ساعت
85
00:08:38,280 --> 00:08:40,790
سروته، کمربند ایمنیـش
گره خورده بود بهش
86
00:08:41,040 --> 00:08:43,630
...اونا گفتن دستـش به بوق میرسید، ولی
87
00:08:44,080 --> 00:08:47,630
،نتونست واسه مدت زیادی فشارش بده
چون، میدونید، دستـش شکسته بود
88
00:08:51,050 --> 00:08:52,640
و اونطوری مُرد
89
00:08:54,260 --> 00:08:58,190
سروته، تا جایی که میتونست دووم
بیاره، داشت اون بوق رو فشار میداد
90
00:09:02,350 --> 00:09:04,440
خب کِی شروع شد؟
91
00:09:07,400 --> 00:09:09,030
شب بعد از مُردنـش
92
00:09:09,860 --> 00:09:12,580
با چکهکردن آب شروع شد
93
00:09:13,190 --> 00:09:15,000
...مثل قطرههای بارون
94
00:09:15,240 --> 00:09:17,210
چکه میکردن روی صورتم
95
00:09:18,280 --> 00:09:20,420
شروع کردم به شنیدن صدای بوق ماشین
96
00:09:20,780 --> 00:09:22,540
بهطور کوتاه
97
00:09:22,950 --> 00:09:26,936
از دور، به نظرم، ولی به قدر کافی نزدیک بود
...که از خواب بیدارم کنه، و بعدش، بالاخره
98
00:09:26,960 --> 00:09:30,340
حالا، این قضیه مال درست
بعد از خود مراسم ختم بود
99
00:09:30,790 --> 00:09:33,350
میدونید، این مال شب بعد از تدفین بود
100
00:09:36,010 --> 00:09:37,640
...آب رو
101
00:09:37,760 --> 00:09:39,060
،روی گونههام حس کردم
102
00:09:39,800 --> 00:09:41,730
،و صدای بوق رو شنیدم
103
00:09:42,970 --> 00:09:46,070
...و بعد به سقف نگاه کردم
104
00:09:46,640 --> 00:09:48,110
...و اون اونجا بود
105
00:09:50,060 --> 00:09:52,030
...اونجا معلق بود
106
00:09:53,230 --> 00:09:54,780
سروته
107
00:09:57,070 --> 00:09:59,330
...میتونستم... میتونستم آب رو ببینم
108
00:09:59,910 --> 00:10:02,380
،که از موهاش چکه میکنه
109
00:10:02,450 --> 00:10:04,420
...و صورتـش
110
00:10:05,790 --> 00:10:09,510
...بنفش سیر بود، انگار که کُل خونـش
111
00:10:10,130 --> 00:10:13,010
جمع شده بود توی گونههاش
112
00:10:16,170 --> 00:10:21,060
عجیبه، آدم فکر میکنه بعد از دیدن چنین
چیزی جیغ میکشه، ولی نمیکشی
113
00:10:22,470 --> 00:10:23,810
فقط خیره میشی
114
00:10:25,140 --> 00:10:27,610
مثل احمقها بهش خیره میشی
115
00:10:30,480 --> 00:10:32,530
،و بعد دهنـش باز شد
116
00:10:33,070 --> 00:10:35,030
ولی جیغ نبود
117
00:10:36,360 --> 00:10:38,040
...یه بوق ماشین بود
118
00:10:38,950 --> 00:10:41,330
...از دهنـش بیرون میومد
119
00:10:42,070 --> 00:10:43,370
خیلی بلند
120
00:10:44,080 --> 00:10:46,216
به قدری بلند که من از روی تخت افتادم پایین
121
00:10:46,240 --> 00:10:48,136
و بعدش جیغ کشیدم
122
00:10:48,160 --> 00:10:51,470
،جیغ کشیدم چون خوردم زمین و هول کردم
123
00:10:51,580 --> 00:10:55,760
:و جوری بود که انگار تازه یادم افتاد
.اوه، درسته. من میتونم جیغ بکشم»
124
00:10:55,920 --> 00:10:58,946
«احتمالاً بهتر باشه جیغ بکشم
و خوب هم جیغ کشیدم
125
00:10:58,970 --> 00:11:01,566
و فرار کردم، و توی راهرو
،پام گیر کرد و خوردم زمین
126
00:11:01,590 --> 00:11:05,810
،و پشتم رو نگاه کردم و اون اونجا نبود
و بعدش اونجا دراز کشیدم و زدم زیر گریه
127
00:11:09,770 --> 00:11:12,650
و اون آخرینباری بود که توی اون اتاق خوابیدم
128
00:11:21,070 --> 00:11:23,710
اون داستان خیلی جالبیه، خانم واکر
129
00:11:24,530 --> 00:11:25,830
آیرین
130
00:11:26,000 --> 00:11:27,699
« اوبرن، کالیفرنیا »
131
00:11:27,700 --> 00:11:29,000
...آیرین
132
00:11:29,001 --> 00:11:30,369
« حال »
133
00:11:30,370 --> 00:11:32,090
این کاریه که دوست دارم بکنم
134
00:11:33,170 --> 00:11:34,726
دوست دارم یه نگاه به خونهتون بندازم
135
00:11:34,750 --> 00:11:36,850
دوست دارم یه سری تجهیزات نصب کنم
136
00:11:37,210 --> 00:11:39,760
همچنین دوست دارم
امشب توی اون اتاق بخوابم
137
00:11:41,880 --> 00:11:43,180
ای وای من
138
00:11:43,470 --> 00:11:44,770
مشکلی برام پیش نمیاد
139
00:11:44,890 --> 00:11:47,406
نمیتونم قول بدم داستانتون رو
توی کتابم دخیل میکنم
140
00:11:47,430 --> 00:11:49,190
البته -
ولی امکانـش هست -
141
00:11:49,980 --> 00:11:52,240
و متشکرم که با من درمیونـش گذاشتید
142
00:12:24,340 --> 00:12:27,270
ببخشید، باید بهتون میگفتم
طرفدار کارهاتون هستم
143
00:12:28,560 --> 00:12:30,690
به اون بیشتر از بقیه علاقه دارم، اولی
144
00:12:31,220 --> 00:12:35,876
سکوت بهطور پیوسته به چوب و»
سنگ «خانۀ هیل» تکیه زده بود
145
00:12:35,900 --> 00:12:39,070
و هرچیز در آنجا قدم میگذاشت
«تنها قدم برمیداشت
146
00:12:40,280 --> 00:12:42,830
نمیتونم تصور کنم زندگیکردن
در اونجا چه حسی داشته
147
00:12:43,200 --> 00:12:45,830
معروفترین خونهی روحزده در آمریکا
148
00:12:47,070 --> 00:12:50,670
بخوایم انصاف به خرج بدیم، موقعی که ما
اسبابکشی کردیم به اونجا، معروف نبود
149
00:12:51,870 --> 00:12:54,550
و بهعلاوه، من روحـمم خبر نداره
150
00:12:54,580 --> 00:12:55,726
منظورتون چیه؟
151
00:12:55,750 --> 00:12:59,396
منظورم اینه، اگه شما واقعاً شوهرتون رو
،دیدید که وارونه بالای تختتون معلقه
152
00:12:59,420 --> 00:13:01,470
بیشتر از چیزی که من تابحال دیدم، دیدید
153
00:13:01,590 --> 00:13:03,100
من تابحال روح ندیدم
154
00:13:04,670 --> 00:13:07,690
ولی کتابهاتون -
«اه، نه در «آرلینگتون -
155
00:13:08,140 --> 00:13:10,060
،دنورز، آلکاتراز
156
00:13:10,470 --> 00:13:12,820
«در «کوئین مری» یا در «ویلیامزبرگ
157
00:13:13,180 --> 00:13:14,690
«و نه در «خانۀ هیل
158
00:13:18,400 --> 00:13:20,376
...نحوهی نوشتنتون، فقط فرض کردم
159
00:13:20,400 --> 00:13:23,120
.ماجراهای افراد دیگهست
افرادی مثل تو، آیرین
160
00:13:23,530 --> 00:13:25,716
من صدای مناسب رو در
اختیارشون میذارم، همین
161
00:13:25,740 --> 00:13:27,040
...خب
162
00:13:27,200 --> 00:13:29,596
امیدوارم امشب اوضاع رو براتون تغییر بده
163
00:13:29,620 --> 00:13:33,840
چطور؟ - شاید کارل من، بالاخره -
ماجرای خودتون رو بهتون بده
164
00:13:34,700 --> 00:13:37,420
شما یکی از نویسندههای موردعلاقهش
...بودی، پس شاید
165
00:13:37,870 --> 00:13:40,840
اون دلیل... تمام ایناست
166
00:13:42,380 --> 00:13:46,566
«میدونید، من یه چیز در مورد «خانۀ هیل
میتونم بهتون بگم که داخل کتاب نیست
167
00:13:46,590 --> 00:13:47,816
بله، لطفاً
168
00:13:47,840 --> 00:13:50,486
تمام اون سالها سعی کردم درک کنم
،چه اتفاقی توی اون خونه افتاد
169
00:13:50,510 --> 00:13:52,190
میدونید هیچوقت چی پیدا نکردم؟
170
00:13:53,100 --> 00:13:54,400
یه دلیل
171
00:13:55,600 --> 00:13:56,990
پس انتظار دلیل نداشته باشید
172
00:14:00,270 --> 00:14:04,376
برادر و خواهرهاتون چطورن؟
از زمان کتاب برام سؤال شده
173
00:14:04,400 --> 00:14:06,490
اونا این روزها اوضاعشون چطوره؟
174
00:14:07,200 --> 00:14:09,136
میدونید آرزومه کی یه کتاب بنویسه؟
175
00:14:09,160 --> 00:14:10,620
باباتون
176
00:14:16,540 --> 00:14:17,840
فقط امشب
177
00:14:18,000 --> 00:14:19,740
دلت برای برادرت تنگ نمیشه؟
178
00:14:19,750 --> 00:14:21,760
،ترجیح میدم اینجا بخوابم
179
00:14:22,290 --> 00:14:24,640
محض اینکه یه وقت برگرده
180
00:14:27,840 --> 00:14:29,140
بسیارخب
181
00:14:29,430 --> 00:14:30,656
پس فقط امشب
182
00:14:30,680 --> 00:14:32,230
من یه خرده پیشـش میمونم
183
00:14:33,850 --> 00:14:35,150
شببخیر
184
00:14:37,930 --> 00:14:39,820
هی، پتوش رو میاری؟
185
00:14:39,900 --> 00:14:41,280
آره -
ممنون -
186
00:16:30,380 --> 00:16:32,060
ببخشید
187
00:16:32,880 --> 00:16:34,180
...پس
188
00:16:34,720 --> 00:16:37,156
منظورتون اینه ترجیح میدید جنازه رو
در معرض تماشا قرار ندید؟
189
00:16:37,180 --> 00:16:38,480
نه
190
00:16:39,220 --> 00:16:41,156
دلمون میخواد. قضیه این نیست
191
00:16:41,180 --> 00:16:43,826
،جزئی از قرارداد مادرتونه، پس
از قبل ترتیبـش داده شده
192
00:16:43,850 --> 00:16:45,150
و ما دلمون میخواد
193
00:16:46,730 --> 00:16:48,030
بهخاطر مکسـه
194
00:16:48,570 --> 00:16:52,040
...به نظرم اون یه خرده -
یه خرده بابتـش مضطربه؟ -
195
00:16:52,190 --> 00:16:54,120
من باشم میگم مصرانه مخالفه
196
00:16:57,000 --> 00:16:58,949
« مثوئن، ماساچوست »
197
00:16:58,950 --> 00:17:00,380
ببخشید، عذر میخوام
198
00:17:02,080 --> 00:17:04,340
سلام، مکس. من شرلیام
199
00:17:06,960 --> 00:17:08,016
بنگاه کفن و دفن هریس
200
00:17:08,040 --> 00:17:12,180
میدونم ممکنه این یه خرده برات عجیب
باشه، ولی بهت قول میدم کاملاً طبیعیه
201
00:17:12,590 --> 00:17:17,850
دلیل اینکه مامانی و بابایی اینجان، اینه که
مهمه که با مادربزرگ خداحافظی کنید
202
00:17:18,720 --> 00:17:21,020
در معرض تماشا گذاشتن جنازهش
...یه طریقی برای اون کاره، که
203
00:17:21,560 --> 00:17:24,070
که برای آخرینبار ببینیدش
و بهش بگید که دوستـش دارید
204
00:17:24,180 --> 00:17:26,110
لزومی نداره من خداحافظی کنم
205
00:17:28,560 --> 00:17:30,496
،خیلی از آدما اولش همین احساس رو دارن
206
00:17:30,520 --> 00:17:32,956
ولی بعد وقتی انجامش میدن
احساس خیلی بهتری دارن
207
00:17:32,980 --> 00:17:34,700
مامانی هم همین رو گفت
208
00:17:35,530 --> 00:17:36,950
ولی اشتباه میکرد
209
00:17:38,160 --> 00:17:40,420
...مامانبزرگ شبها میشینه روی تختم
210
00:17:40,700 --> 00:17:42,210
و به موهام دست میکشه
211
00:17:42,870 --> 00:17:44,460
همینطوری بهم خیره میشه
212
00:17:46,330 --> 00:17:47,840
و حتماً چشمهاش درد میگیره
213
00:17:49,170 --> 00:17:50,470
چرا؟
214
00:17:51,170 --> 00:17:52,970
چون پلک نمیزنه
215
00:18:04,970 --> 00:18:07,990
نلـم. باید باهام تماس بگیری
216
00:18:08,350 --> 00:18:10,996
...درکـش سخته، همهچیز خیلی پیچیدهست
217
00:18:11,020 --> 00:18:13,570
...و توضیحدادنـش سخته، ولی
218
00:18:14,820 --> 00:18:16,290
من نگران لوکـم
219
00:18:16,490 --> 00:18:18,450
باهاش صحبت کردی؟
220
00:18:18,490 --> 00:18:19,790
باهام تماس بگیر
221
00:18:26,040 --> 00:18:27,340
اینجاست
222
00:18:28,330 --> 00:18:29,630
عالیه
223
00:18:35,340 --> 00:18:37,316
...سلام، نل هستم. لطفاً پیغام خودتون رو
224
00:18:37,340 --> 00:18:38,606
به نظرم واقعاً ترکوندی
225
00:18:38,630 --> 00:18:40,156
واقعاً یه پیامی ارسال میکنه
226
00:18:40,180 --> 00:18:43,906
باید بذاریمـش روی وبسایت. به نظرم
روی کاغذ هم خیلی خوب جواب میده
227
00:18:43,930 --> 00:18:46,110
یعنی اگه ملت هنوزم روزنامه بخونن
228
00:18:56,360 --> 00:18:58,256
اوه... خدا
229
00:18:58,280 --> 00:19:01,830
این دودکش لعنتی یه مصیبته
230
00:19:02,200 --> 00:19:04,216
ناسلامتی قرار بود بخش
بیدردسرش این باشه
231
00:19:04,240 --> 00:19:06,840
هیچیِ این خونه بیدردسر نیست
232
00:19:07,290 --> 00:19:08,806
حالـت خوبه، بابایی؟
233
00:19:08,830 --> 00:19:11,800
.فقط سعی دارم دودکش رو درست کنم
به گمونم خونه از اینکار خوشـش نمیاد
234
00:19:12,790 --> 00:19:16,050
اوه... آقای دادلی یه چیزی برات پیدا کرد
235
00:19:17,170 --> 00:19:20,810
نمیدونم کار میکنه یا نه، خانم جوان
236
00:19:22,470 --> 00:19:24,270
و باید پسـش بیاری
237
00:19:44,490 --> 00:19:45,790
گیرش آوردم
238
00:19:46,240 --> 00:19:47,540
!بازش کن
239
00:19:48,160 --> 00:19:52,806
،آقای دادلی میگه که این یه شاهکلیده
پس، باید درِ هر اتاقی توی این خونه رو باز کنه
240
00:19:52,830 --> 00:19:54,300
اون عجیبغریبه
241
00:19:54,500 --> 00:19:56,050
همینطور اون خانمه
242
00:19:56,130 --> 00:19:59,486
بابایی میگه اونا سالهای ساله که
،دارن به این خونه رسیدگی میکنن
243
00:19:59,510 --> 00:20:01,986
...پس، اگه کسی بدونه کلیدش کجاست
244
00:20:02,010 --> 00:20:04,020
بهنظرت چی اونتوئه؟
245
00:20:04,760 --> 00:20:07,060
اگه یه دستگاه پشمکساز باشه چی؟
246
00:20:07,310 --> 00:20:08,446
اونجوری که خیلی خوب میشه
247
00:20:08,470 --> 00:20:09,746
یا یه اسب کوچک؟
248
00:20:09,770 --> 00:20:10,996
اسب کوچک دیگه نیست
249
00:20:11,020 --> 00:20:12,206
این کار نمیکنه
250
00:20:12,230 --> 00:20:13,916
ممکنه یه اسب کوچک باشه
251
00:20:13,940 --> 00:20:15,570
یه چیزی داشت تکون میخورد
252
00:20:15,690 --> 00:20:17,876
سایهش رو از زیر در دیدم
253
00:20:17,900 --> 00:20:21,256
...این در سالهای ساله که قفل بوده، پس
254
00:20:21,280 --> 00:20:24,330
اگه یه اسب کوچک اونتو باشه، مُرده
255
00:20:29,410 --> 00:20:31,136
اینم کار نمیکنه
256
00:20:31,160 --> 00:20:32,766
کلید کوفتیـش کجاست؟
257
00:20:32,790 --> 00:20:34,596
از اون کلمه استفاده نکن -
تو که کردی -
258
00:20:34,620 --> 00:20:36,556
کلیدها هیچوقت کار نمیکنن
259
00:20:36,580 --> 00:20:38,840
نمیتونه از اون چکش بزرگه استفاده کنه؟
260
00:20:38,920 --> 00:20:40,220
کلیدش رو پیدا میکنیم
261
00:20:41,300 --> 00:20:43,100
منم دلم میخواد ببینم چی اونتوئه
262
00:20:43,130 --> 00:20:45,196
بیا بریم ببینیم بابایی بازم کلید داره یا نه
263
00:20:45,220 --> 00:20:47,576
!بابایی! کلیدهای بیشتری لازم داریم
264
00:20:47,600 --> 00:20:49,730
!اضطراریه
265
00:20:54,350 --> 00:20:58,746
میدونم نیازی نیست من این رو بهت بگم، ولی
به معنای واقعی کلمه همهچیز با نل اضطراریه
266
00:20:58,770 --> 00:21:01,030
میدونم، ولی صداش آشفته بود
267
00:21:01,280 --> 00:21:02,166
...شرل
268
00:21:02,190 --> 00:21:03,506
آشفتهتر از معمول
269
00:21:03,530 --> 00:21:04,876
گفت راجع به لوکـه
270
00:21:04,900 --> 00:21:06,926
پس با لوک تماس بگیر -
گرفتم -
271
00:21:06,950 --> 00:21:08,136
صاف رفت روی پیغامگیر
272
00:21:08,160 --> 00:21:12,420
خب، پس گوشیـش رو واسه پول نقد فروخته یا
هنوزم توی بازپروریه، که یعنی ما دخالت نمیکنیم
273
00:21:12,540 --> 00:21:15,840
ببین، الان نمیتونم با این
سروکله بزنم. دارم کار میکنم
274
00:21:16,250 --> 00:21:17,550
جداً؟
275
00:21:17,580 --> 00:21:18,606
تو داری کار میکنی؟
276
00:21:18,630 --> 00:21:19,766
درسته، شرل
277
00:21:19,790 --> 00:21:21,356
چیز دیگهای میخوای اضافه کنی؟
278
00:21:21,380 --> 00:21:22,856
مشکلی نیست، خودم بهش
رسیدگی میکنم، اجازه هست؟
279
00:21:22,880 --> 00:21:25,486
واسه همینه که همه گندکاریهاشون رو
میندازن گردن من، مگه نه، استیو؟
280
00:21:25,510 --> 00:21:27,656
چون من بچهی بزرگ خانوادهام. وظیفهمه
281
00:21:27,680 --> 00:21:31,560
اوه، وایسا، اون که توئی -
...باشه، من بهش رسیدگی -
282
00:21:33,140 --> 00:21:35,400
ایبابا -
چای؟ -
283
00:21:36,270 --> 00:21:37,570
البته
284
00:21:38,400 --> 00:21:39,700
ممنون
285
00:21:39,810 --> 00:21:42,370
...پس این چیزها، میدونید
286
00:21:42,940 --> 00:21:45,120
چیزهای ماورای طبیعت رو ثبت میکنن؟
287
00:21:46,240 --> 00:21:47,910
به اون کلمه اعتقادی ندارم
288
00:21:48,530 --> 00:21:50,750
کدوم سمت تخت میخوابید؟
289
00:21:53,160 --> 00:21:56,210
دارم راجع به خود کلمه صحبت
«میکنم. «ماورای طبیعت
290
00:21:56,370 --> 00:21:58,516
پدیدههای طبیعیای وجود دارن
که برای ما قابل درکـن
291
00:21:58,540 --> 00:22:01,090
و پدیدههای طبیعیای وجود دارن
که برای ما قابل درک نیستن
292
00:22:01,500 --> 00:22:04,396
قبلاً انسانهای اولیه موقع یه
خورشیدگرفتی از وحشت میمردن
293
00:22:04,420 --> 00:22:06,180
روحشونم خبر نداشت چیه
294
00:22:06,300 --> 00:22:08,020
چشم یه خدای خشمگین
295
00:22:08,380 --> 00:22:09,810
یه روح خبیث
296
00:22:10,640 --> 00:22:12,940
ولی چیز ماوری طبیعتی درموردش وجود نداره
297
00:22:13,430 --> 00:22:17,820
به محض اینکه درک کردیم
چیه، خب، طبیعی جلوه کرد
298
00:22:17,980 --> 00:22:19,820
من «استثنایی» رو ترجیح میدم
299
00:22:20,690 --> 00:22:24,330
پدیدههای طبیعیای که هنوز
درست برامون قابل درک نیستن
300
00:22:26,690 --> 00:22:28,330
پس اون رو ثبت میکنه؟
301
00:22:30,990 --> 00:22:32,290
هاه
302
00:22:32,700 --> 00:22:36,800
نه، پیغامی ندارم. فقط میخواستم
بدونم اونجاست یا نه
303
00:22:37,160 --> 00:22:38,710
دوباره میگید اسمتون چی بود؟
304
00:22:39,500 --> 00:22:40,800
ممنون، پیج
305
00:22:58,100 --> 00:23:01,360
سلام، نل هستم. لطفاً بعد از صدای
بوق، پیغام خودتون رو بذارید
306
00:23:03,230 --> 00:23:05,780
استیوـم. شرمنده تماسـت رو از دست دادم
307
00:23:05,980 --> 00:23:07,046
با شرلی صحبت کردم
308
00:23:07,070 --> 00:23:10,796
میدونم نگران لوکـی، ولی با مرکز
بازپروریـش تماس گرفتم و حالش خوبه
309
00:23:10,820 --> 00:23:14,250
درحقیقت امروز مهرهی نود روز
هوشیاریـش رو گرفت، اگه باورت بشه
310
00:23:16,790 --> 00:23:19,550
اگه هنوزم بخوای صحبت
کنی، من فردا هستم
311
00:23:21,080 --> 00:23:22,800
امیدوارم خوب باشی، نلی
312
00:23:23,580 --> 00:23:24,880
جدی میگم
313
00:23:54,804 --> 00:23:59,104
« بوستون، ماساچوست »
314
00:24:38,280 --> 00:24:39,580
سلام
315
00:24:42,750 --> 00:24:44,050
تئودورا هستم
316
00:25:09,690 --> 00:25:11,030
یا پیغمبر
317
00:25:12,570 --> 00:25:14,410
تو از کجا پیدات شد؟
318
00:25:25,790 --> 00:25:27,340
خب، ماجرای تو چیه؟
319
00:25:27,830 --> 00:25:29,890
منظورت چیه؟
320
00:25:30,880 --> 00:25:32,470
منظورم اینه، کی هستی؟
321
00:25:32,510 --> 00:25:33,810
کارـت چیه؟
322
00:25:33,970 --> 00:25:35,106
اهل کجائی؟
323
00:25:35,130 --> 00:25:37,690
تو داخل یه بنگاه کفن و دفن زندگی میکنی
324
00:25:41,430 --> 00:25:43,156
من واسه تحصیلات تکمیلی اینجام
325
00:25:43,180 --> 00:25:44,860
اه، جامعهشناسی
326
00:25:45,560 --> 00:25:47,610
منظورم اینه، برنامهی زمانیـش
...بیرحمانهست، ولی
327
00:25:47,850 --> 00:25:50,410
.بوستون رو خیلی دوست دارم، پسر
شهر خیلی خوبیه
328
00:25:54,280 --> 00:25:55,580
قضیهی اون چیه؟
329
00:25:55,740 --> 00:25:57,710
من یه جورایی میکروبهراسـم
330
00:25:59,740 --> 00:26:01,330
عیب نداره. به دل نگرفتم
331
00:26:07,000 --> 00:26:08,470
اون خیلی خوب بود
332
00:26:08,580 --> 00:26:10,300
آره، پس چی که خیلی خوب بود
333
00:26:11,290 --> 00:26:12,850
من فردا باید برم سر کار
334
00:26:13,630 --> 00:26:14,970
اوه
335
00:26:15,800 --> 00:26:17,100
صبح زود
336
00:26:18,010 --> 00:26:19,310
اوه
337
00:26:23,560 --> 00:26:24,860
خیلیخب
338
00:26:33,480 --> 00:26:35,030
حرف بدی زدم؟
339
00:26:35,280 --> 00:26:38,160
نه. ما کاری که واسه انجامش اومدیم
اینجا رو انجام دادیم، درسته؟
340
00:26:39,990 --> 00:26:41,290
خیلیخب
341
00:26:53,290 --> 00:26:54,590
سلام
342
00:27:21,280 --> 00:27:24,216
میدونم معمولاً الکل خالص
خنک رو ترجیح میدی
343
00:27:24,240 --> 00:27:25,886
زیاد به خودت سخت نگیر
344
00:27:25,910 --> 00:27:26,966
آبجو دارم
345
00:27:26,990 --> 00:27:28,290
دوست جدید بود؟
346
00:27:32,170 --> 00:27:33,766
برمیگرده؟ -
نه -
347
00:27:33,790 --> 00:27:37,430
،منظورم اینه، به قدر کافی مهربونه
ولی، یه عالمه مشکل داره
348
00:27:37,800 --> 00:27:40,776
به نظر من نمیشه بعد از چنین
برخورد کوتاهی چیز زیادی بفهمی
349
00:27:40,800 --> 00:27:42,816
کی میگه کوتاهه؟ من دستودلبازـم
350
00:27:42,840 --> 00:27:44,446
مثل مردهائی
351
00:27:44,470 --> 00:27:47,156
بدتر از مردهائی، مثل یه مرد متظاهری
352
00:27:47,180 --> 00:27:50,900
موقعی که گفتم میتونی اینجا زندگی
کنی، انتظار رژهرفتن فَرْجها رو نداشتم
353
00:27:52,480 --> 00:27:54,030
نل امروز باهام تماس گرفت
354
00:27:54,810 --> 00:27:56,110
اه
355
00:27:56,980 --> 00:27:58,296
بد بهنظر میرسید
356
00:27:58,320 --> 00:28:00,546
آره، چون نلبودن مزخرفه -
با تو تماس نگرفت؟ -
357
00:28:00,570 --> 00:28:01,676
نه
358
00:28:01,700 --> 00:28:02,796
البته که نه
359
00:28:02,820 --> 00:28:04,216
هنوز بعد از قضیهی لسآنجلس صحبت نکردیم
360
00:28:04,240 --> 00:28:05,596
تئو -
نگو -
361
00:28:05,620 --> 00:28:07,346
من فقط منتظر به عذرخواهیام
362
00:28:07,370 --> 00:28:11,210
دارم حد و مرز تعیین میکنم، که چیزیه
که شاید بخوای مورد ملاحظه قرارش بدی
363
00:28:14,630 --> 00:28:16,050
چشه؟
364
00:28:18,420 --> 00:28:19,720
نمیدونم
365
00:28:20,760 --> 00:28:22,520
آدم هیچوقت نمیفهمه
366
00:28:23,970 --> 00:28:28,400
اون کُل زندگیـش رو در مرز جنون بوده
367
00:28:29,810 --> 00:28:31,110
حد و مرز
368
00:28:31,180 --> 00:28:32,940
گفت راجع به لوکـه
369
00:28:34,310 --> 00:28:37,700
نمیدونم، یه چیزی راجع
بهش من رو ترسوند
370
00:28:37,730 --> 00:28:39,070
...لوک سروکلهش پیدا میشه
371
00:28:39,070 --> 00:28:40,490
زمانی که پول لازم داشته باشه
372
00:28:41,820 --> 00:28:43,370
...همهش فکر میکنم
373
00:28:44,450 --> 00:28:45,960
اگه سروکلهش پیدا نشه چی؟
374
00:28:48,280 --> 00:28:51,136
یا پیداش بشه، و آخرینباری
باشه که میبینمـش
375
00:28:51,160 --> 00:28:52,460
حد و مرز
376
00:28:54,080 --> 00:28:56,380
شاید درخصوص لوک، یه دیوار آجری
377
00:29:03,304 --> 00:29:07,304
« جکسونویل، فلوریدا »
378
00:30:14,050 --> 00:30:15,180
379
00:30:19,330 --> 00:30:20,330
نل؟
380
00:30:20,790 --> 00:30:21,790
بابایی
381
00:30:22,210 --> 00:30:24,460
عزیزم، حالت خوبه؟
ساعت چنده؟
382
00:30:26,510 --> 00:30:28,260
خانم گردنخمیده رو یادته؟
383
00:30:42,440 --> 00:30:43,440
یادمه
384
00:30:46,610 --> 00:30:47,740
برگشته
385
00:30:51,700 --> 00:30:52,700
خیلی خب
386
00:30:55,700 --> 00:30:56,700
خیلی خب
387
00:30:57,660 --> 00:30:59,460
نل؟ کجایی؟
388
00:31:00,370 --> 00:31:01,370
خونهام
389
00:31:02,460 --> 00:31:03,460
تو تخت
390
00:31:03,590 --> 00:31:05,590
ازت میخوام بری
خونه استیو و لی
391
00:31:06,510 --> 00:31:08,590
...من با ماشین میام اورلاندو و
392
00:31:09,220 --> 00:31:10,550
و از اونجا با پرواز میام لس آنجلس
393
00:31:10,630 --> 00:31:12,930
خونه استیو بهت نزدیکتره
برو پیشش
394
00:31:15,600 --> 00:31:18,180
خیلی خب، فردا... فردا میبینمت
395
00:31:19,980 --> 00:31:20,980
باشه
396
00:31:23,190 --> 00:31:24,320
دوستت دارم، بابایی
397
00:31:24,860 --> 00:31:25,860
...حالت
398
00:31:26,570 --> 00:31:27,570
خوبه؟
399
00:31:28,150 --> 00:31:29,150
خوبم
400
00:31:29,400 --> 00:31:31,610
ببخشید که بیدارت کردم
401
00:31:33,200 --> 00:31:34,490
شب بخیر بابایی
402
00:32:06,360 --> 00:32:08,110
...نمیدونم. اون
403
00:32:08,400 --> 00:32:09,440
آره، میرم
404
00:32:10,240 --> 00:32:11,240
میرم
405
00:32:15,990 --> 00:32:16,990
بلند شو
406
00:32:17,370 --> 00:32:18,950
استیوی، بلند شو -
بابا؟ -
407
00:32:19,040 --> 00:32:20,960
چه خبره؟ -
بلند شو -
408
00:32:21,040 --> 00:32:23,120
باید همین الان بریم -
واسه چی؟ -
409
00:32:23,210 --> 00:32:25,420
چه خبره؟ -
ساکت، ساکت -
410
00:32:25,790 --> 00:32:27,290
کفشهام -
هیس -
411
00:32:44,520 --> 00:32:45,520
هیس
412
00:33:39,830 --> 00:33:42,410
باید بدویم
413
00:33:42,620 --> 00:33:44,700
بابا، قضیه چیه؟ -
ساکت -
414
00:34:13,070 --> 00:34:14,190
بغلت میکنم
415
00:34:14,990 --> 00:34:15,990
...بابا، من
416
00:34:16,070 --> 00:34:18,610
هرچی شنیدی چشمهات رو باز نمیکنی
417
00:34:18,700 --> 00:34:19,820
باز نمیکنی
418
00:34:20,870 --> 00:34:21,780
قول میدی؟
419
00:34:21,870 --> 00:34:23,660
...من... من -
بهم قول میدی؟ -
420
00:34:25,790 --> 00:34:26,790
قول میدم
421
00:34:33,000 --> 00:34:35,050
هرچی شنیدی چشمهات رو باز نمیکنی
422
00:34:35,960 --> 00:34:37,220
چشمهات رو باز نکن
423
00:34:41,470 --> 00:34:44,810
خیلی خب. خیلی خب
424
00:34:45,470 --> 00:34:46,680
خیلی خب
425
00:34:50,190 --> 00:34:51,190
چشمها بسته
426
00:35:05,240 --> 00:35:06,250
!برید تو ماشین
427
00:35:06,330 --> 00:35:08,040
!ابیگل رو دم پنجره دیدم
428
00:35:09,370 --> 00:35:10,960
!دم پنجره بود
429
00:35:18,420 --> 00:35:21,260
داره چی میشه؟ مامانی کجاست؟
مامان کو؟
430
00:35:21,340 --> 00:35:23,050
فکر کردم بالا دیدمش
431
00:35:24,220 --> 00:35:25,310
اون مامان نیست
432
00:35:40,240 --> 00:35:41,360
پس مامان چی؟
433
00:35:42,660 --> 00:35:44,240
!بابا! نمیتونم مامان رو ول کنیم
434
00:35:45,740 --> 00:35:46,740
!بابا
435
00:35:47,120 --> 00:35:49,500
بابا. بابا
436
00:35:50,500 --> 00:35:52,790
بابا، بهت که گفتم
دلیلی نداره من و تو حرف بزنیم
437
00:35:52,880 --> 00:35:54,960
نمیتونی همینطوری بهم زنگ بزنی
و بگی چیکار کنم
438
00:35:55,000 --> 00:35:57,210
تو مسافتت نزدیکتره
و خواهرت بهت احتیاج داره
439
00:35:57,300 --> 00:35:59,380
میری خونه و باهاش میمونی
440
00:35:59,460 --> 00:36:01,590
حواست بهت باشه
نذار از جلوی چشمت جُم بخوره
441
00:36:01,680 --> 00:36:04,340
...بابا، من اصلا -
اونجا میبینمت. میبینمت -
442
00:36:06,310 --> 00:36:09,430
الان دارم تو خونه زندگی میکنم
443
00:38:07,470 --> 00:38:09,430
نلی تو اتاق قرمزه
444
00:40:11,630 --> 00:40:14,340
تا همین تازگیها یه تابلوی ایست اونجا بود، درسته؟
445
00:40:14,430 --> 00:40:15,430
نمیدونم
446
00:40:16,640 --> 00:40:17,640
فکر کنم
447
00:40:19,020 --> 00:40:21,770
تیرِ تابلو اونجاست، میبینی؟
اما هیچ تابلویی در کار نیست
448
00:40:22,350 --> 00:40:24,230
بچهها واسه خوابگاهشون
تابلوها رو میکنن
449
00:40:25,400 --> 00:40:27,940
منطقه تردد آرومیه
450
00:40:28,780 --> 00:40:32,530
یه چهار راه اونم بدون تابلو باعث میشه
ماشینها برن تو دلِ همدیگه
451
00:40:33,740 --> 00:40:36,070
با همسرت بهتر میخوابیدی، نه؟
452
00:40:36,160 --> 00:40:36,990
البته
453
00:40:37,080 --> 00:40:39,200
احتمالا تازه متوجه بوق ماشینها شدی
454
00:40:39,290 --> 00:40:42,051
چون دیگه به اون خوبی نمیخوابی
عادت داشتی بین این سر و صداها بخوابی
455
00:40:45,290 --> 00:40:46,290
قضیه چکه کردن آب
456
00:40:47,090 --> 00:40:49,300
شبی که همسرتون فوت کرد
یه طوفان شدید رخ داد
457
00:40:49,800 --> 00:40:51,600
یکی از طوفانهای شدیدی
که در مدت طولانی دیده بودید
458
00:40:51,630 --> 00:40:52,630
آره
459
00:40:53,760 --> 00:40:55,430
سقفـتون نشتی داره
460
00:40:56,600 --> 00:41:00,060
فقط به خاطر پنلهای سقف
متوجه آب گرفتی نشدید
461
00:41:00,890 --> 00:41:03,850
دیشب آب ریخت و حتی منم
چند قطره نصیبم شد
462
00:41:05,810 --> 00:41:08,940
ممکنه بخواید بدید یه نگاهی بهش بندازن
آب گرفتگی شوخی بردار نیست
463
00:41:10,360 --> 00:41:12,440
همیشه اتفاق میوفته، آیرین
464
00:41:16,780 --> 00:41:19,410
و اون مردی که دیدم
از سقف معلقـه؟
465
00:41:22,250 --> 00:41:23,250
...ذهن
466
00:41:24,660 --> 00:41:26,210
چیز قدرتمندیـه، خانم
467
00:41:26,290 --> 00:41:28,040
علی الخصوص ذهن آدم عزادار
468
00:41:28,380 --> 00:41:29,630
من میدونم چی دیدم
469
00:41:30,670 --> 00:41:32,920
...آب و بوقهای ماشین
470
00:41:33,470 --> 00:41:36,430
دارید طرز فوت کردنش رو هر چند
که دلتون نمیخواد، مجسم میکنید
471
00:41:37,680 --> 00:41:40,430
من دیدمش -
...وقتی به مغزتون فشار بیارید -
472
00:41:41,310 --> 00:41:43,430
تو شب خودش رو نشون میده
کاری از دست آدم ساخته نیست
473
00:41:43,770 --> 00:41:47,310
وقتی گفتم من هیچوقت روح ندیدم
کاملا درست نبود
474
00:41:47,400 --> 00:41:48,940
من روحهای خیلی زیادی دیدم
475
00:41:49,690 --> 00:41:51,440
فقط نه اونطوری که مد نظرتونـه
476
00:41:52,530 --> 00:41:54,110
روح میتونه چیزهای خیلی زیادی باشه
477
00:41:55,280 --> 00:41:58,410
یه خاطره، خیال بافی، یه راز
478
00:41:58,910 --> 00:42:00,740
اندوه، خشم، گناه
479
00:42:02,240 --> 00:42:03,500
...اما طبق تجربه من
480
00:42:04,160 --> 00:42:06,830
بیشتر اوقات چیزیـه
که دلمون میخواد ببینیم
481
00:42:08,880 --> 00:42:13,340
چرا باید بخوام کارلِ عزیزم رو اونطوری ببینم؟
482
00:42:15,220 --> 00:42:18,010
چون بهتر از هرگز ندیدنشه
483
00:42:23,010 --> 00:42:24,810
گاهی اوقات یه روح آرزوی آدمه
484
00:42:38,700 --> 00:42:40,030
ممنون بابت اینکار
485
00:42:40,740 --> 00:42:41,990
کارل بود عاشقش میشد
486
00:42:42,080 --> 00:42:43,080
باعث افتخاره
487
00:42:51,750 --> 00:42:53,460
یعنی چی، استیو؟
488
00:42:55,460 --> 00:42:57,800
خوشت نیومد -
نه، خوشم نیومد -
489
00:42:58,170 --> 00:42:59,180
قضیه چیه؟
490
00:42:59,260 --> 00:43:01,390
قضیه اینه که برادرم
به خانواده تجاوز کرده
491
00:43:01,470 --> 00:43:02,300
صبر کن
492
00:43:02,390 --> 00:43:05,270
ببین، میفهمم اوضاعت تو نویسندگی رو به راه نیست
493
00:43:05,350 --> 00:43:07,616
و وقتی گفتی میخوای درباره
خونه کتاب بنویسی
494
00:43:07,640 --> 00:43:08,960
...متوجه شدم اما این
495
00:43:09,020 --> 00:43:11,940
واستون نسخه اولیهی کتاب رو فرستادم
محض اینکه مخالفتی داشته باشید
496
00:43:12,020 --> 00:43:15,440
میتونستم نفرستم -
!البته که اعتراض داریم. من اعتراض دارم، استیو -
497
00:43:15,530 --> 00:43:17,610
بیا یکمی آروم باشیم -
تو آروم باش، لی -
498
00:43:17,690 --> 00:43:19,200
اسم تو که توی کتاب نیست
499
00:43:19,280 --> 00:43:20,660
خانوادهی تو که نیست
500
00:43:20,740 --> 00:43:22,370
هی، خانوادهی منـه
501
00:43:22,450 --> 00:43:23,450
تو اونجا نبودی
502
00:43:24,240 --> 00:43:26,370
نل، لوک، تئو
اونها بچه بودن
503
00:43:26,450 --> 00:43:28,010
حرفهاشون رو بهت خصوصی زدن
504
00:43:28,040 --> 00:43:31,080
واضحه که بچه بودن -
تو مامان رو دیوونهی زنجیری جلوه دادی -
505
00:43:31,170 --> 00:43:33,500
اوه، مامان دیوونه نبود؟ -
و بابا و خانواده دادلی؟ -
506
00:43:33,590 --> 00:43:36,210
از مزخرف هم مزخرفتره
از خلاصه روزنامهها هم داغونتره
507
00:43:36,300 --> 00:43:38,300
بابا فرصتهای زیادی داشت
تا واسمون مفهومش کنه
508
00:43:38,760 --> 00:43:42,010
چی باید بنویسم؟
خودِ بابا گفت خونه، روح زدهست
509
00:43:42,090 --> 00:43:44,010
از دهن خودش بیرون اومدن -
حالش داغون بود -
510
00:43:44,180 --> 00:43:47,100
تازه زنـش رو از دست داده بود -
و از اونموقع یه کلمه هم حرف نزده -
511
00:43:47,600 --> 00:43:50,600
با تو حرف میزنه، شرل؟
بهت گفته اون شب چه اتفاقی افتاد؟
512
00:43:50,690 --> 00:43:52,940
چون من فقط نقلقولهای
خلاصه روزنامهها رو دارم
513
00:43:53,020 --> 00:43:54,980
از گفتن چیز دیگهای بهمون امتناع میکنه
514
00:43:55,070 --> 00:43:56,650
اون باور داشت، استیو
515
00:43:57,440 --> 00:43:59,990
وقتی اون حرفها رو زد
بهشون باور داشت
516
00:44:00,070 --> 00:44:02,950
حداقل تو اون لحظه
ولی تو هیچوقت باور نداشتی
517
00:44:03,160 --> 00:44:04,160
تو هم همینطور
518
00:44:04,240 --> 00:44:07,370
و حالا داری این مسائل رو کند و کاو میکنی؟
واسه چندرغاز؟
519
00:44:07,450 --> 00:44:09,830
تا بتونی واسه تغییر هم شده
بدون قرض و بدهی زندگی کنی؟
520
00:44:09,910 --> 00:44:12,210
چندر غاز؟ -
ببین، مشخصه که ناراحتی -
521
00:44:12,290 --> 00:44:13,920
...اما استیو هر شب -
چندر غاز؟ -
522
00:44:14,000 --> 00:44:16,210
میدونی چقدر بابت پیش پرداخت
بهم پیشنهاد دادن؟
523
00:44:16,290 --> 00:44:19,340
میتونیم باهاش خونه بخریم
...میتونیم بریم لس آنجلس، میتونیم
524
00:44:19,840 --> 00:44:22,680
باید با خانوادهام
یه زندگی واقعی رو شروع کنم
525
00:44:22,970 --> 00:44:24,340
ما خانوادهات هستیم، استیو
526
00:44:26,890 --> 00:44:29,600
...کاری که داری با مامان میکنی -
مامان از نظر ذهنی بیمار بود -
527
00:44:29,680 --> 00:44:30,680
یه حقیقتـه
528
00:44:30,980 --> 00:44:33,440
...لعنت میشم اگه بچهها به والد
529
00:44:36,230 --> 00:44:37,230
مـ... متاسفم
530
00:44:37,320 --> 00:44:38,150
531
00:44:38,230 --> 00:44:40,110
...مـ... متاسفم، این
532
00:44:40,990 --> 00:44:41,990
533
00:44:44,240 --> 00:44:46,120
هیچکس رمان نمیخره، شرل
534
00:44:49,490 --> 00:44:51,040
واسم کتاب رو فرستادی
535
00:44:51,960 --> 00:44:53,290
حالا نظرم رو میدونی
536
00:44:54,580 --> 00:44:56,790
چاپش کنی، خودت میدونی چه بهایی داره
537
00:44:59,460 --> 00:45:00,920
میدونی چه بهایی داره
538
00:45:05,970 --> 00:45:07,300
داستانـت رو مینویسم
539
00:45:08,350 --> 00:45:09,430
داستان خوبیـه
540
00:45:10,220 --> 00:45:12,350
راجع به خونهات تحقیق کردم
541
00:45:12,430 --> 00:45:14,770
میدونستی تو دهه شصت آسایشگاه بوده؟
542
00:45:15,150 --> 00:45:16,150
نمیدونستم
543
00:45:16,190 --> 00:45:20,070
دوست دارم بیشتر دربارهی
ازدواجت باهات حرف بزنم
544
00:45:20,150 --> 00:45:23,030
و یکم پیشینه از کارل بگیرم
...کی بود
545
00:45:23,610 --> 00:45:24,860
شما دوتا کی بودید
546
00:45:24,950 --> 00:45:26,450
واقعیتش این مهمه
547
00:45:27,740 --> 00:45:29,410
میخوام یکم از آزادی نوشتاری استفاده کنم
548
00:45:29,990 --> 00:45:30,990
همیشه اینکار رو میکنم
549
00:45:31,540 --> 00:45:33,160
اما قول میدم محترمانه باشه
550
00:45:34,870 --> 00:45:35,870
اون طرفدارم بود
551
00:45:36,960 --> 00:45:39,290
جوری مینویسمش
که اگه بود خوشش میومد
552
00:45:40,920 --> 00:45:42,590
تو واقعا چیزی ندیدی
553
00:45:44,970 --> 00:45:46,316
اونها چیزی ندیدن
554
00:45:46,340 --> 00:45:47,640
قضیه این نیست
555
00:45:47,760 --> 00:45:49,930
بچههای من توی
جایگاه شهود نمیایستن، راس
556
00:45:50,010 --> 00:45:51,640
وقتی از خونه رفتیم بیرون
من چشمهام رو بسته بودم
557
00:45:51,720 --> 00:45:53,060
تو هیچ حرفی نمیزنی، استیوی
558
00:45:53,140 --> 00:45:55,600
هیچکسِ دیگهای نمیتونه داستانـت رو اثبات کنه -
درسته -
559
00:45:56,060 --> 00:45:59,270
قاضی بشنوه ساعت سه صبح
پنج تا بچه رو بردی تو ماشینت
560
00:45:59,360 --> 00:46:01,876
واسشون سوال پیش میاد
چرا از این بچهها سوال نمیپرسن
561
00:46:01,900 --> 00:46:03,280
رسانهها همین الانش دارن
اوضاع رو بدتر میکنن
562
00:46:03,360 --> 00:46:05,360
اگه ندیم یکی داستان رو بنویسه
563
00:46:05,450 --> 00:46:07,200
روز به روز بیشتر میشه
564
00:46:07,280 --> 00:46:08,740
خلاصه داستانه
565
00:46:09,370 --> 00:46:10,990
فقط خلاصه داستانه -
دادگاه خانوادهست -
566
00:46:12,580 --> 00:46:14,450
این حرفها تو جلسه استماع حضانت کمکت نمیکنه
567
00:46:14,540 --> 00:46:17,920
هیچوقت اتهامی وارد نکردن
من هیچوقت دستگیر نشدم
568
00:46:18,000 --> 00:46:19,170
« خانهی روحزده »
569
00:46:19,250 --> 00:46:20,340
خودکشی بود
570
00:46:21,880 --> 00:46:24,480
میتونن تایید کنن -
اهمیتی نداره -
571
00:46:24,510 --> 00:46:27,180
!این عنوان رو از اظهار نامهات به پلیس برداشتن
572
00:46:27,260 --> 00:46:29,890
اون شب درست فکر نمیکردم
به همین تکیه میکنیم
573
00:46:29,970 --> 00:46:32,720
نمیتونم از ذهنشون پاک کنیم -
باشه، میتونن من رو تکیهتکیه کنن -
574
00:46:32,810 --> 00:46:34,770
اما نمیتونن حرفی
از دهن بچهها بیرون بکشن
575
00:46:36,430 --> 00:46:39,440
اگه اجازه بدی رسانهها
نزدیک خونه بشن خیلی خوب میشه
576
00:46:39,520 --> 00:46:40,730
بهت پول میدن
577
00:46:41,230 --> 00:46:43,980
بهت پول میدن رو زمین خونه راه برن
عکس بگیرن
578
00:46:44,070 --> 00:46:45,780
هیچکس نزدیک خونه نمیشه
579
00:46:47,740 --> 00:46:48,740
فقط پلیس
580
00:46:49,490 --> 00:46:51,570
کسِ دیگه نمیتونه
581
00:46:52,160 --> 00:46:54,490
پس خونه رو بفروش
به پولش نیاز داری، هیو
582
00:46:55,620 --> 00:46:56,620
نه
583
00:46:57,290 --> 00:47:00,630
داری میگی میخوای خونهای
که تازه زنت توش مُرده رو نگه داری؟
584
00:47:02,210 --> 00:47:03,960
اصلا میدونی چطوری به نظر میرسه؟
585
00:47:04,550 --> 00:47:05,920
میخوام دروازهها
586
00:47:06,590 --> 00:47:10,470
و درها در تمام اوقات قفل باشن
و میخوام بدونم
587
00:47:10,760 --> 00:47:12,850
خونه هر روز خالیـه
588
00:47:14,260 --> 00:47:15,260
هیچ باغبانی نباشه
589
00:47:16,430 --> 00:47:17,430
هیچ کارمندی
590
00:47:18,890 --> 00:47:20,140
فقط خانوادهی دادلی
591
00:47:21,270 --> 00:47:22,310
خانوادهی دادلی میمونن
592
00:47:23,440 --> 00:47:25,126
با عقل جور در نمیاد
593
00:47:25,150 --> 00:47:29,150
خانوادهی دادلی اونجا میمونن و میپوسن
594
00:47:34,740 --> 00:47:36,620
متاسفم که مجبور شدی
اون حرفها رو بشنوی
595
00:47:38,750 --> 00:47:39,750
اگه ببازی؟
596
00:47:39,960 --> 00:47:40,960
نمیبازم
597
00:47:41,040 --> 00:47:42,130
ولی اگه ببازی؟
598
00:47:43,380 --> 00:47:45,800
واقعا مجبوریم بریم
با عمه جنت زندگی کنیم؟
599
00:48:05,820 --> 00:48:06,820
الو
600
00:48:07,570 --> 00:48:08,570
سلام
601
00:48:09,820 --> 00:48:11,400
چی میخوای؟
602
00:48:12,070 --> 00:48:13,700
...خب خواهرم
603
00:48:14,740 --> 00:48:16,620
یه مشکلی واسه نل پیش اومده
604
00:48:16,700 --> 00:48:18,580
ممکنه امروز بیاد در خونه
605
00:48:18,660 --> 00:48:19,660
خونهی من؟
606
00:48:22,460 --> 00:48:23,670
خونه»، آره»
607
00:48:23,830 --> 00:48:24,830
واسه چی؟
608
00:48:26,460 --> 00:48:27,710
بابام بهش گفته
609
00:48:27,800 --> 00:48:29,800
...فرصت نکردم بهش بگم
610
00:48:31,670 --> 00:48:34,050
ولی متاسفم
میتونی آدرس من رو بهش بدی
611
00:48:34,140 --> 00:48:35,140
فقط همین؟
612
00:48:37,850 --> 00:48:40,730
شاید بتونم بیام خونه و
راجع به این موضوع بیشتر حرف بزنیم
613
00:48:41,890 --> 00:48:44,650
میدونی که چی باید بگی
تو بهم بگو
614
00:48:45,310 --> 00:48:46,360
فایدهای هم داره؟
615
00:48:56,490 --> 00:48:57,620
سلام مرد جوان
616
00:49:02,210 --> 00:49:03,500
چیکار میکنی؟
617
00:49:04,670 --> 00:49:07,290
ظرفهای چینی و نقره رو نظم میدم
618
00:49:07,380 --> 00:49:09,090
تا پدرت بتونه اونها رو بفروشه
619
00:49:10,090 --> 00:49:11,130
با ارزشان
620
00:49:11,210 --> 00:49:13,840
بابا میگه تو و آقای دادلی
با خونه هستید
621
00:49:14,880 --> 00:49:17,100
خونههای این شکلی
کارگر و کارمند میخواد
622
00:49:17,470 --> 00:49:18,850
چرا اینجا زندگی نمیکنید؟
623
00:49:19,600 --> 00:49:20,600
نزدیک اینجا زندگی میکنیم
624
00:49:21,930 --> 00:49:24,020
لبهی ملک، وسط جنگل
625
00:49:24,100 --> 00:49:25,140
نزدیک شهر
626
00:49:25,900 --> 00:49:27,310
ولی خونه خیلی اتاق داره
627
00:49:29,110 --> 00:49:32,110
کارکنها از سال 1948
تو خونه زندگی نمیکنن
628
00:49:32,530 --> 00:49:34,610
پس اونهایی که قبل از ما
...اینجا زندگی میکردن
629
00:49:34,700 --> 00:49:35,700
خانوادهی هیل؟
630
00:49:36,450 --> 00:49:37,870
تنهای تنها بودن؟
631
00:49:39,160 --> 00:49:40,160
اوه، آره
632
00:49:42,950 --> 00:49:48,080
هیچکس نزدیکتر از شهر نمیشد
و هیچکس به اینجا نزدیکتر نمیشد
633
00:49:48,750 --> 00:49:49,750
پس آره
634
00:49:50,630 --> 00:49:51,710
تنهای تنها زندگی میکردن
635
00:49:52,460 --> 00:49:53,460
توی شب
636
00:49:54,260 --> 00:49:55,260
توی تاریکی
637
00:49:57,220 --> 00:49:59,350
خب، بنظر خیلی نمیترسیدن
638
00:49:59,430 --> 00:50:01,600
بابام یه مشت خرت و پرت
تو اتاق نشیمن پیدا کرد
639
00:50:01,680 --> 00:50:04,520
کارتهای تاروت و تخته ویجا
و از اینجور چیزها
640
00:50:04,640 --> 00:50:07,100
یه چیزی بهم میگه
خیلی از تاریکی نمیترسیدن
641
00:50:07,190 --> 00:50:08,190
متوجهم
642
00:50:09,900 --> 00:50:11,820
و میدونی اون وسایل چیکار میکنن، نه؟
643
00:50:11,900 --> 00:50:12,940
بازیهای اتاق نشیمن
644
00:50:13,030 --> 00:50:14,780
آدمها واسه ترسوندن همدیگه
ازشون استفاده میکنن
645
00:50:14,860 --> 00:50:17,160
مشکل این روزهای مدرسه همینـه
646
00:50:17,700 --> 00:50:19,530
بهتون دنیای دنیوی رو یاد میدن
647
00:50:19,620 --> 00:50:20,830
در علم شما رو دچار خفقان میکنه
648
00:50:20,910 --> 00:50:24,410
و علم اون علم محض نیست، میدونی
649
00:50:26,210 --> 00:50:27,710
دنیا تاریکـه، مرد جوان
650
00:50:27,790 --> 00:50:30,630
و تنها چراغ، چراغِ عیسی مسیحـه
651
00:50:30,710 --> 00:50:32,920
به چراغش در شب نیاز داریم
652
00:50:33,460 --> 00:50:34,460
در تاریکی
653
00:50:36,470 --> 00:50:38,220
انجیلهای عهد جدید رو بلدی، مرد جوان؟
654
00:50:38,970 --> 00:50:39,970
بلده
655
00:50:44,850 --> 00:50:47,560
من و هیو وقتی استیو
بچه بود این تصمیم رو گرفتیم
656
00:50:48,190 --> 00:50:50,440
میدونی، میدونستیم سراسر زندگیش
657
00:50:50,520 --> 00:50:53,230
در معرض انواع اندیشهها و اعتقادها قرار میگیره
658
00:50:53,730 --> 00:50:57,650
و انواع و اقسام آدمهایی هستن
که بهش میگن جواب رو بلدن
659
00:50:58,240 --> 00:50:59,910
عذر میخوام، قصد توهین نداشتم
660
00:51:00,320 --> 00:51:02,950
پس آره، انجیلهای عهد جدید رو بلده
661
00:51:03,660 --> 00:51:05,540
با «تلمود» هم آشناست
[ تورات شفاهی ]
662
00:51:06,370 --> 00:51:10,080
دائو ده جینگ، تورات، قرآن
اساطیر یونانی
663
00:51:10,420 --> 00:51:13,040
و تعداد زیادی از کتابهای
کارل سیگن و شکسپیر رو خونده
664
00:51:14,130 --> 00:51:15,130
بگو واسه چی، عزیزم؟
665
00:51:15,670 --> 00:51:18,590
...چون چیزهای بیشتری در بهشت و زمین وجود دارد، هورشیو »
666
00:51:18,670 --> 00:51:20,350
« که در فلسفه خود رویای آن را میبینی »
667
00:51:21,590 --> 00:51:22,600
بسیار خوب، خانم
668
00:51:23,510 --> 00:51:26,140
خب، گمان میکنم
هیچکدومتون رو لوک رو ندیده باشید
669
00:51:26,930 --> 00:51:27,930
تازگی ندیدم
670
00:51:28,680 --> 00:51:30,600
گمان میکنم خونه درختی رو چک کردی؟
671
00:51:31,020 --> 00:51:33,400
خیلی بامزهای، آقا
672
00:51:36,480 --> 00:51:37,690
مامان دنبالت میگرده
673
00:51:38,690 --> 00:51:40,360
همه کمدها رو گشت
674
00:51:40,450 --> 00:51:43,160
اصلا به فکرش نرسید
تو خونه درختی باشی
675
00:51:43,530 --> 00:51:45,450
میدونی، همون خونه درختیای که بابا واست ساخته
676
00:51:45,540 --> 00:51:47,200
هنوز دلم نمیخواد برم تو
677
00:51:47,290 --> 00:51:48,910
از داخل خونه خوشم نمیاد
678
00:51:49,000 --> 00:51:50,330
عجلهای نیست، رفیق
679
00:51:52,880 --> 00:51:54,840
چی میکشی؟ -
یه تابلوی جدید -
680
00:51:55,290 --> 00:51:57,920
چطوری مینویسن
« ورود دخترها ممنوع؟ »
681
00:51:58,300 --> 00:51:59,170
...و، ر
682
00:51:59,260 --> 00:52:00,510
نوشتم
683
00:52:00,630 --> 00:52:01,630
و
684
00:52:01,720 --> 00:52:04,050
آخرین بار بهت گفتم فکر خوبی نیست
685
00:52:04,640 --> 00:52:06,220
اون یکی تابلوئه چی شدی؟
686
00:52:06,310 --> 00:52:07,600
تئو پارهاش کرد
687
00:52:08,560 --> 00:52:09,560
مطمئنم همینطوره
688
00:52:09,980 --> 00:52:10,980
د
689
00:52:12,900 --> 00:52:14,190
این خانوادهی ماست؟
690
00:52:14,560 --> 00:52:16,270
آره -
دخ -
691
00:52:21,200 --> 00:52:22,360
این کیه؟
692
00:52:22,570 --> 00:52:25,200
یه دختری که تو جنگل دیدمش
693
00:52:26,120 --> 00:52:27,120
حرف بعدی؟
694
00:52:27,660 --> 00:52:28,660
تر
695
00:52:43,260 --> 00:52:45,720
میدونی، منم قبلا دوستهای خیالی داشتم
696
00:52:45,800 --> 00:52:47,640
وقتی بزرگتر میشی غیب میشن
697
00:52:48,390 --> 00:52:49,390
ها
698
00:52:49,520 --> 00:52:51,520
اون خیالی نیست
699
00:52:53,390 --> 00:52:55,560
« خیلی خب، « ورود دخترها
700
00:52:56,230 --> 00:52:59,360
تئو این یکی رو نمیتونه پاره کنه
اجازه نداره
701
00:52:59,440 --> 00:53:00,440
بهش میگم
702
00:53:01,490 --> 00:53:03,450
با من وقت میگذرونی؟
703
00:53:04,360 --> 00:53:06,120
میخوای؟ -
آره -
704
00:53:06,200 --> 00:53:08,080
میتونی همیشه با من وقت بگذرونی
705
00:53:08,280 --> 00:53:10,370
میتونیم با هم نقاشی بکشیم
706
00:53:10,450 --> 00:53:11,620
بدون دخترها
707
00:53:12,040 --> 00:53:13,790
فقط استیوی و لوک
708
00:53:14,120 --> 00:53:15,210
بچه باحالها
709
00:53:20,670 --> 00:53:22,970
ایده این نقاشیها رو از کجا میاری؟
710
00:53:33,994 --> 00:53:38,494
« لس آنجلس، کالیفرنیا »
711
00:53:55,210 --> 00:53:57,710
لعنتی
712
00:54:05,800 --> 00:54:06,800
سلام لوک
713
00:54:08,890 --> 00:54:09,930
سلام... سلام استیو
714
00:54:15,270 --> 00:54:18,150
اونطوری که بنظر میرسه نیست
715
00:54:19,150 --> 00:54:21,320
...من
716
00:54:23,480 --> 00:54:24,480
سردته؟
717
00:54:27,150 --> 00:54:28,410
آره
718
00:54:31,160 --> 00:54:32,790
چطوری میدونستی کجا پیدام کنی؟
719
00:54:34,660 --> 00:54:35,660
...من
720
00:54:38,080 --> 00:54:40,750
...بذار بهت بگم، من
721
00:54:41,380 --> 00:54:42,380
بذار ببینم
722
00:54:44,710 --> 00:54:46,130
دویست دلار دارم
723
00:54:47,470 --> 00:54:48,930
آیپد رو بده من
724
00:54:49,050 --> 00:54:51,260
میتونی پول رو برداری
و دوربین قدیمیه رو بفروشی
725
00:54:52,350 --> 00:54:54,020
اما آیپد رو میخوام
726
00:54:55,470 --> 00:54:56,470
همینجا میمونه
727
00:55:22,750 --> 00:55:23,920
مـ... متاسفم
728
00:55:25,960 --> 00:55:26,960
میدونم
729
00:55:35,640 --> 00:55:39,350
میدونی، اونطوری که فکر میکنی نیست
730
00:55:39,730 --> 00:55:41,440
خوبه
731
00:55:45,900 --> 00:55:46,900
بیا
732
00:56:19,020 --> 00:56:20,100
ممنون
733
00:56:21,190 --> 00:56:23,230
نیاز داشتم بترسم
734
00:56:24,980 --> 00:56:26,070
لی تو رو فرستاد اینجا؟
735
00:56:27,400 --> 00:56:30,530
سعی کردم به بابا بگم
ما مشکلاتی داریم
736
00:56:30,650 --> 00:56:31,650
...اما
737
00:56:32,860 --> 00:56:34,240
تو به لوک گفتی کجا زندگی میکنم؟
738
00:56:35,490 --> 00:56:36,740
تو اوردیش اینجا؟
739
00:56:38,240 --> 00:56:42,620
همینطوری اونجا وایسادی و وقتی
وسایلم رو غارت میکرد تماشا کردی؟
740
00:56:43,210 --> 00:56:44,290
خدایا، نل
741
00:56:45,330 --> 00:56:48,380
پس دستت رو جلو همه دراز میکنی
لوک رو میکشونی بیرون
742
00:56:48,460 --> 00:56:49,920
بابا رو وادار میکنی با پرواز بیاد
743
00:56:52,590 --> 00:56:53,590
باشه
744
00:56:54,470 --> 00:56:56,600
نظرمون رو جلب کردی
چی میخوای؟
745
00:56:57,810 --> 00:56:59,390
چی انقدر مهمه، نل؟
746
00:57:05,190 --> 00:57:08,320
لعنتی، بهش آدرس رو ندادم
747
00:57:08,570 --> 00:57:10,940
...هی، سعی کردم بهت بگم، ما
748
00:57:11,030 --> 00:57:11,940
...استیو
749
00:57:12,030 --> 00:57:13,030
بابا؟
750
00:57:13,240 --> 00:57:14,070
...در مورد نل
751
00:57:14,160 --> 00:57:15,240
صدات رو نمیشنوم
752
00:57:16,320 --> 00:57:17,990
میشنوی؟
گفتم در مورد نلـه
753
00:57:18,080 --> 00:57:20,620
...میدونم، اومدم خونهام و اون -
نل دروغ میگفت -
754
00:57:21,450 --> 00:57:22,450
چه شوکه کننده
755
00:57:22,580 --> 00:57:25,580
اون لس آنجلس نبوده
خونه» بوده، استیو»
756
00:57:26,880 --> 00:57:29,420
خونه» بوده»
757
00:57:30,840 --> 00:57:31,840
...اون
758
00:57:32,970 --> 00:57:34,010
اون مُرده
759
00:57:37,760 --> 00:57:38,760
استیو؟
760
00:57:56,530 --> 00:57:57,530
استیو؟
761
00:57:59,490 --> 00:58:00,490
پشت خطی؟
762
00:58:03,620 --> 00:58:04,620
استیو؟
763
00:58:05,710 --> 00:58:06,710
استیو؟
764
00:58:09,840 --> 00:58:10,840
استیو؟
765
00:58:12,590 --> 00:58:13,670
استیو؟
766
00:58:16,130 --> 00:58:17,130
استیو؟
767
00:58:20,600 --> 00:58:21,640
استیو، پشت خطی؟
768
00:58:21,664 --> 00:58:25,664
« زیرنویس از هومن صمدی و مـحـمـدعـلـی »
« Raylan Givens & mml.moh »
769
00:58:25,688 --> 00:58:29,688
:ما را در تلگرام دنبال کنید
T.Me/IST_Subs