1 00:00:18,369 --> 00:00:20,096 ‫همین امروز با عضویت در خبرنامۀ الکترونیکی ما 2 00:00:20,120 --> 00:00:23,916 ‫به صورت خودکار وارد قرعه‌کشی ‫یک کارت هدیۀ ۳۰۰ دلاری بشید 3 00:00:23,958 --> 00:00:27,253 ‫تنها کافی‌ست ایمیل خود را ‫به شمارۀ ۴۴۵۶۶ ارسال کرده 4 00:00:27,294 --> 00:00:29,547 ‫تا وارد قرعه‌کشی شوید 5 00:00:29,588 --> 00:00:33,092 ‫فراموش نکنین که می‌تونین در هر زمان، ‫محصولات ما رو که این بار متنوع‌تر از همیشه، 6 00:00:33,133 --> 00:00:36,011 ‫و در انواع و اقسام سایزها موجود هستند، ‫به صورت اینترنتی خریداری کنین 7 00:00:36,053 --> 00:00:39,139 ‫و هزینه ارسال کالا برای خریدهای بالای ۱۰۰ دلار نیز رایگان است 8 00:00:55,197 --> 00:00:58,534 ‫بدون این محصول نمی‌تونم زندگی کنم 9 00:01:00,411 --> 00:01:02,371 ‫حجم دهنده‌ چیه؟ 10 00:01:02,413 --> 00:01:04,707 ‫از مرطوب کننده یه خرده روون‌تره 11 00:01:04,748 --> 00:01:07,209 ‫ولی یه تقویت کننده‌‌ی شگفت‌انگیز برای کلاژنه 12 00:01:08,669 --> 00:01:10,753 ‫رژیم غذایی روزانۀ شما برای زیبایی پوست‌تون چیه؟ 13 00:01:12,214 --> 00:01:14,174 ‫رژیمم؟ 14 00:01:43,621 --> 00:01:44,997 ‫صبح بخیر، بچه‌ها 15 00:01:45,039 --> 00:01:46,999 ‫- صبح بخیر، هایدی ‫- صبح بخیر 16 00:01:47,041 --> 00:01:48,681 اینجات یه چیزی هست 17 00:01:53,547 --> 00:01:56,592 ‫خیلی خب، ۹۰ ثانیه صبر کن 18 00:02:29,166 --> 00:02:30,709 ‫هایدی... 19 00:02:39,000 --> 00:02:46,000 « Ali99 زیرنویس از علی اکبر دوست دار » 20 00:02:46,725 --> 00:02:49,144 ‫جوزف 21 00:02:49,186 --> 00:02:52,356 هِی، اینجا قشنگ شده، جو 22 00:02:52,398 --> 00:02:53,983 ‫خسته نباشی 23 00:02:54,024 --> 00:02:57,069 ‫این آقا می‌خواد چند تا سؤال ازت بپرسه 24 00:02:57,111 --> 00:02:58,737 ‫مشکلی نیست؟ 25 00:03:02,866 --> 00:03:04,785 ‫باشه 26 00:03:04,827 --> 00:03:06,829 ‫من میرم اونجا 27 00:03:08,956 --> 00:03:11,750 ‫آقای شرایر، اسم من توماس کرسکوئه 28 00:03:11,792 --> 00:03:15,421 ‫کارمند ادارۀ کُل بازرسی وزارت دفاع هستم... 29 00:03:19,174 --> 00:03:22,594 ‫دارم به یه شکایت در رابطه با والتر کروز رسیدگی می‌کنم 30 00:03:22,636 --> 00:03:24,722 ‫طبق مدارک ما، 31 00:03:24,763 --> 00:03:27,599 ‫شما و آقای کروز بعد از اتمام دورۀ خدمت‌تون، 32 00:03:27,641 --> 00:03:30,060 ‫داوطلب شدین تا در مرکز پشتیبانی تحولی بازگشت‌به‌میهن 33 00:03:30,102 --> 00:03:32,062 ‫تحت درمان قرار بگیرین 34 00:03:32,104 --> 00:03:34,314 ‫که اون... 35 00:03:39,361 --> 00:03:41,321 ‫آقای شرایر؟ 36 00:03:43,866 --> 00:03:46,452 ‫این سؤالات رو متوجه میشین؟ 37 00:03:49,538 --> 00:03:51,290 ‫بله 38 00:03:52,750 --> 00:03:54,626 ‫پس درسته؟ 39 00:03:54,668 --> 00:03:57,504 ‫شما همراه والتر توی مرکز بازگشت‌به‌میهن بودین؟ 40 00:03:59,131 --> 00:04:01,300 ‫- چون در تلاشم مشخص کنم که... ‫- بله 41 00:04:01,341 --> 00:04:02,468 ‫ببخشید؟ 42 00:04:02,509 --> 00:04:05,512 ‫من و والتر، من... 43 00:04:08,974 --> 00:04:10,517 ‫من اونجا ترکش کردم 44 00:04:10,559 --> 00:04:13,854 ‫بله. شما زودتر مرخص شدین 45 00:04:13,896 --> 00:04:17,316 ‫خاطرتون هست که شاهد هرگونه برخوردی 46 00:04:17,357 --> 00:04:20,194 ‫بین هایدی برگمن و والتر بوده باشین؟ 47 00:04:28,827 --> 00:04:30,871 ‫میشه از اینجا بری؟ 48 00:04:37,294 --> 00:04:39,838 ‫ببین، اگه نگرانِ درز... 49 00:04:39,880 --> 00:04:41,924 ‫هر حرفی به من بزنی 50 00:04:41,965 --> 00:04:44,093 ‫کاملاً محرمانه خواهد موند، آقای شرایر 51 00:04:44,134 --> 00:04:45,803 ‫من فقط سعی دارم ثابت کنم که 52 00:04:45,844 --> 00:04:49,306 ‫والتر کاری با خانم برگمن کرده یا نه 53 00:04:49,348 --> 00:04:51,350 ‫تو فقط می‌خوای کمک کنی 54 00:04:51,391 --> 00:04:53,185 ‫اوهوم. دقیقاً 55 00:04:53,227 --> 00:04:56,021 ‫والتر حرف‌هاشو باور کرده بود 56 00:04:57,481 --> 00:04:59,942 ‫حرف‌های هایدی برگمن رو؟ 57 00:05:03,654 --> 00:05:05,823 ‫هِی. می‌خوای من بازش کنم؟ 58 00:05:05,864 --> 00:05:07,825 ‫نه، نه، نه. مشکلی نیست 59 00:05:09,743 --> 00:05:11,954 ‫لطفاً؟ 60 00:05:19,419 --> 00:05:21,130 ‫باز کردن این پلاستیک‌ها... 61 00:05:21,171 --> 00:05:23,173 ‫یه خرده دقت می‌خواد 62 00:05:36,562 --> 00:05:39,022 ‫درمورد هایدی بهش اخطار دادم 63 00:05:43,235 --> 00:05:46,738 ‫می‌دونی، دربارۀ درخت‌ها بهش گفتم 64 00:05:46,780 --> 00:05:49,658 ‫منتها والتر هیچ‌وقت... 65 00:05:49,700 --> 00:05:52,911 ‫درمورد چی بهش اخطار دادی؟ 66 00:05:54,413 --> 00:05:56,665 ‫اون‌ها اونجا مخفی میشدن 67 00:05:56,707 --> 00:05:58,834 ‫و من... 68 00:05:58,876 --> 00:06:01,128 ‫نمی‌تونستم... 69 00:06:01,170 --> 00:06:04,173 ‫نمی‌تونستم درست توضیحش بدم 70 00:06:04,214 --> 00:06:06,425 ‫به هر حال اون همه چیز رو می‌دونست، پس... 71 00:06:06,466 --> 00:06:08,343 ‫اون چی می‌دونست؟ 72 00:06:08,385 --> 00:06:10,762 ‫- کی داشت مخفی... ؟ ‫- هیس 73 00:06:19,980 --> 00:06:21,356 ‫ببخشید 74 00:06:22,774 --> 00:06:25,152 ‫عیبی ند... مشکلی نیست 75 00:06:27,404 --> 00:06:28,655 ‫بیا 76 00:06:28,697 --> 00:06:30,324 ‫اینو بگیر 77 00:06:33,493 --> 00:06:36,330 ‫- یادت میاد ‫- هایدی برگمن چی می‌دونست، 78 00:06:36,371 --> 00:06:37,371 ‫- آقای شرایر؟ ‫- یادت میاد، خب؟ 79 00:06:37,372 --> 00:06:38,916 ‫آقای... آقای شرایر، فقط... 80 00:06:38,957 --> 00:06:40,542 ‫اون چی می‌دونست؟ اون چی... ؟ 81 00:06:40,584 --> 00:06:42,711 ‫هِی، جو، اوضاع روبراهه؟ 82 00:06:56,391 --> 00:06:57,726 ‫کسی نمیاد؟ 83 00:06:57,768 --> 00:06:59,436 ‫یالا، بچه‌ها 84 00:06:59,478 --> 00:07:01,647 ‫باید تمرین کنیم 85 00:07:01,688 --> 00:07:04,717 ‫ببـینین، وقتی برمی‌گردین خونه، ‫یه سری از دوست‌های قدیمی‌تون رو می‌بینید 86 00:07:04,741 --> 00:07:07,045 ‫شاید اون‌ها... متوجه نشن شما چه چیزهایی رو از سر گذروندین 87 00:07:07,069 --> 00:07:09,154 ‫خب؟ شاید یه حرف‌هایی بزنن 88 00:07:09,196 --> 00:07:11,591 ‫که شما رو ناراحت کنه... الان فقط قراره همین موقعیت رو شبیه سازی کنیم 89 00:07:11,615 --> 00:07:14,201 ‫کل کارمون همینه، نقش بازی کردن 90 00:07:14,243 --> 00:07:16,620 ‫کسی نمیاد؟ 91 00:07:16,662 --> 00:07:18,556 ‫بچه‌ها، انگار فقط دارین با یکی از ‫دوستای قدیمی‌مون مشروب می‌زنین 92 00:07:18,580 --> 00:07:20,415 ‫کل ماجرا از همین قراره. همین و بس 93 00:07:21,917 --> 00:07:25,128 ‫اِنگِل، تو هفته‌اولی هستی. چرا امتحانش نمی‌کنی؟ 94 00:07:25,170 --> 00:07:27,589 ‫امتحانش کن، ببین چی میشه 95 00:07:29,049 --> 00:07:31,176 ‫من نمی‌تونم اینو تصور کنم، رفیق 96 00:07:31,218 --> 00:07:32,427 ‫کدوم قسمتش رو؟ 97 00:07:32,469 --> 00:07:33,971 ‫اینکه ما... 98 00:07:34,012 --> 00:07:35,681 ‫با هم دوستیم 99 00:07:38,684 --> 00:07:41,478 ‫خب، می‌‌دونین چیه، واسه منم یه خرده عجیبه... 100 00:07:41,520 --> 00:07:44,064 ‫خب، شاید اگه اون کلاه رو از سرت برداری... یه کم کمک کنه 101 00:07:45,107 --> 00:07:47,442 ‫والتر داوطلب میشه 102 00:07:50,153 --> 00:07:52,155 ‫واقعاً؟ 103 00:07:55,492 --> 00:07:57,160 ‫آره، واقعاً 104 00:07:58,745 --> 00:08:00,372 ‫باشه 105 00:08:00,414 --> 00:08:02,082 ‫گمونم من داوطلب میشم 106 00:08:02,124 --> 00:08:04,418 ‫ایولا! 107 00:08:04,459 --> 00:08:06,962 ‫فقط بشین 108 00:08:09,381 --> 00:08:12,175 ‫کریگ، مشکلی که نداره من باهاش صحبت کنم؟ 109 00:08:12,217 --> 00:08:15,304 ‫- خب، امیدوار بودم... ‫- محشره. باشه، عالیه، خیلی‌خب 110 00:08:16,346 --> 00:08:19,016 ‫به خونه خوش اومدی، داش! 111 00:08:19,057 --> 00:08:21,059 ‫از دیدنت خیلی خوشحالم 112 00:08:21,101 --> 00:08:22,352 ‫منم همینطور، رفیق 113 00:08:22,394 --> 00:08:24,313 ‫آره. ای بابا، می‌دونی، 114 00:08:24,354 --> 00:08:25,772 ‫وقتی خدمت بودی، 115 00:08:25,814 --> 00:08:27,774 ‫با آدم‌های بزرگ زیادی آشنا شدم 116 00:08:27,816 --> 00:08:30,110 ‫- خوشحالم اینو می‌شنوم ‫- آره، یکی‌شون هست که... 117 00:08:30,152 --> 00:08:32,112 ‫به گمونم بهش میگم بهترین دوستم 118 00:08:32,154 --> 00:08:35,115 ‫و راستش خیلی نمی‌تونم بمونم، چون بلیت گرفتیم 119 00:08:35,157 --> 00:08:36,950 ‫که یه مسابقۀ ورزشی محلی رو ببـینیم 120 00:08:36,992 --> 00:08:38,201 ‫خب، چه عالی 121 00:08:38,243 --> 00:08:39,804 ‫آره. راستی، تو هم می‌خوای همراه‌مون بیای؟ 122 00:08:39,828 --> 00:08:41,288 ‫- البته ‫- اُه 123 00:08:41,330 --> 00:08:43,200 ‫ای داد، برای تو بلیت نگرفتیم. آخه... 124 00:08:43,386 --> 00:08:46,084 ‫نمی‌دونستم هنوز به این چیزها علاقه داری یا نه 125 00:08:46,126 --> 00:08:47,711 ‫به چی، تفریح؟ نه، نه، این ورزها 126 00:08:47,753 --> 00:08:50,005 ‫بیشتر می‌شینم توی خونه ‫و تفنگ‌هامو تر و تمیز می‌کنم 127 00:08:50,047 --> 00:08:52,257 ‫ایول داری، رفیق 128 00:08:53,633 --> 00:08:55,719 ‫- هایدی... ‫- خب، حالا که برگشتی 129 00:08:55,761 --> 00:08:57,721 ‫می‌خوای چیکار کنی؟ 130 00:08:59,848 --> 00:09:01,516 ‫نمی‌دونم 131 00:09:01,558 --> 00:09:03,727 ‫تو این فکر بودم که شاید چند هفته‌ای رو استراحت کنم 132 00:09:03,769 --> 00:09:05,687 ‫خب، وقتی از اینکار خسته شدی؟ 133 00:09:05,729 --> 00:09:08,190 ‫تو این فکر بودم که برم غرب کشور 134 00:09:09,775 --> 00:09:12,611 ‫خب، ایدۀ خوبی به نظر میاد... یه شروع تازه 135 00:09:12,652 --> 00:09:15,572 ‫- همین‌طوره، بله ‫- وقتی رسیدی اونجا می‌خوای چیکار کنی؟ 136 00:09:15,614 --> 00:09:17,783 ‫نمی‌دونم، شاید یه مغازه‌ى شيرينى‌ فروشى‌ بزنم، 137 00:09:17,824 --> 00:09:19,159 ‫شایدم یوگا درس بدم 138 00:09:19,201 --> 00:09:21,411 ‫- شیرینی پزی می‌کنی؟ ‫- نه 139 00:09:21,453 --> 00:09:22,454 ‫یوگا بلدی؟ 140 00:09:23,497 --> 00:09:25,290 ‫آخه، فکر نکنم کار خیلی سختی باشه 141 00:09:25,332 --> 00:09:28,377 ‫پس میری غرب کشور 142 00:09:28,418 --> 00:09:32,214 ‫تازه وارد شهر شدی، نه دوست داری، نه کار... 143 00:09:32,255 --> 00:09:35,258 ‫- کل روز رو قراره چیکار کنی؟ ‫- چه می‌دونم، رفیق قدیمی 144 00:09:35,300 --> 00:09:37,552 ‫خودت چطور؟ خودت چطوری سرت رو گرم نگه میداری؟ 145 00:09:37,594 --> 00:09:40,990 ‫- من؟ کار من... با کهنه سربازهاست. بهشون کمک می‌کنم ‫- اُه، واقعاً؟ کمک‌شون مي‌کنی؟ 146 00:09:41,014 --> 00:09:43,850 ‫حداقل به اون‌هایی‌شون که همکاری می‌کنن آره 147 00:09:43,892 --> 00:09:45,560 ‫هممم. از اینکار خوشت میاد؟ 148 00:09:45,602 --> 00:09:47,354 ‫راستش، آره 149 00:09:47,396 --> 00:09:49,815 ‫خیلی طول کِشید تا بتونم این کار ‫رو واسه خودم دست و پا کنم 150 00:09:49,856 --> 00:09:52,317 ‫قبلش چیکار می‌کردی؟ 151 00:09:53,568 --> 00:09:56,613 ‫قبلش... بذار ببـینم 152 00:09:57,781 --> 00:09:59,533 ‫متصدی پذیرش بودم 153 00:09:59,574 --> 00:10:01,243 ‫بعد به سِمت «منابع انسانی» ترفیع گرفتم 154 00:10:01,284 --> 00:10:02,828 ‫بعد بی‌کار شدم 155 00:10:02,869 --> 00:10:04,830 ‫به همین خاطر همراه مامانم برگشتم خونه 156 00:10:04,871 --> 00:10:07,165 ‫می‌دونی، چند وقت تو کار فروش مِلک بودم 157 00:10:07,207 --> 00:10:09,042 ‫با مردی آشنا شدم که ازدواج کرده بود، 158 00:10:09,084 --> 00:10:11,503 ‫و با خودم گفتم، اگه همه چیزو ول کنم 159 00:10:11,545 --> 00:10:13,255 ‫و برم دو تا ایالت اونورتر، 160 00:10:13,296 --> 00:10:15,340 ‫قطعاً واسه اون خیلی بهتره 161 00:10:15,382 --> 00:10:16,800 ‫که بهتر نشد 162 00:10:18,093 --> 00:10:20,011 ‫برگشتم خونه 163 00:10:20,053 --> 00:10:22,055 ‫مدیر دفتر شدم 164 00:10:22,097 --> 00:10:24,433 ‫استعفا دادم. مدیر انبار شدم. استعفا دادم 165 00:10:24,474 --> 00:10:26,810 ‫سرپيشخدمت‌ رستوران اَپل‌بیز شدم. اخراج شدم 166 00:10:27,728 --> 00:10:30,314 ‫و بعد فهمیدم که می‌خوام فوق لیسانس مددکاری اجتماعی رو بگیرم 167 00:10:31,356 --> 00:10:34,067 ‫۴ سال توی دانشگاه شبانه درس خوندم و گرفتمش 168 00:10:34,109 --> 00:10:36,003 ‫و سه سال در مرکز درمانی کهنه‌سربازان توی اوکالا کار کردم 169 00:10:36,027 --> 00:10:37,195 ‫و حالا اینجام 170 00:10:37,237 --> 00:10:39,990 ‫شغل رؤیاییـت 171 00:10:40,031 --> 00:10:42,534 ‫البته 172 00:10:42,576 --> 00:10:47,164 ‫و فکر می‌کنی من هم باید بگردم شغل رؤیاییـم رو پیدا کنم 173 00:10:48,206 --> 00:10:50,292 ‫نه 174 00:10:50,333 --> 00:10:52,127 ‫پس چی؟ 175 00:10:56,339 --> 00:10:59,509 ‫فقط منتظر بودم چسبه خشک بشه 176 00:10:59,551 --> 00:11:00,760 ‫چی؟ 177 00:11:06,766 --> 00:11:09,311 ‫عالی بود، هایدی 178 00:11:09,352 --> 00:11:10,479 ‫معرکه بود 179 00:11:16,276 --> 00:11:19,321 ‫آره، خب، غير منتظره‌ بود 180 00:11:19,362 --> 00:11:22,407 ‫خواهرِ مادرم. آره. خاله بتی 181 00:11:22,449 --> 00:11:25,243 ‫به هر حال، مراسم ختم آخرِ این هفته‌ست، 182 00:11:25,285 --> 00:11:27,329 ‫پس اول هفتۀ بعد برمی‌گردم اداره 183 00:11:27,370 --> 00:11:28,723 ‫- چـ... ‫- ... طوفان برف شدیدی 184 00:11:28,747 --> 00:11:30,874 ‫وارد میلواکی 185 00:11:30,916 --> 00:11:33,043 و مناطق اطرافش خواهد شد - ‫- میلواکی 186 00:11:33,084 --> 00:11:34,628 ‫راستش، اینجا داره برف میاد، 187 00:11:34,669 --> 00:11:36,129 ‫پس واقعاً باید بـ... باشه، خوبه 188 00:11:36,171 --> 00:11:38,548 ‫آره. باید. آره، اول هفتۀ... 189 00:11:38,590 --> 00:11:41,176 ‫عالیه، اول هفته می‌بینمت. مرسی، خداحافظ. ‫سلام. 190 00:11:41,218 --> 00:11:42,695 ‫بابت خاله‌تون خیلی متأسفم 191 00:11:42,719 --> 00:11:44,429 ‫مامان بزرگ من ماه پیش مُرد 192 00:11:44,471 --> 00:11:46,681 ‫اُه، از شنیدنش متأسفم 193 00:11:46,723 --> 00:11:48,975 ‫مامان بزرگم زیاد می‌میره 194 00:11:49,017 --> 00:11:50,727 ‫آخه توی مسابقه‌های رقص شرکت می‌کنم 195 00:11:50,769 --> 00:11:53,563 ‫من... واقعاً... باید... برم 196 00:11:53,605 --> 00:11:55,607 ‫آره، و گاهی وقتا خیلی دیر می‌رسیم... 197 00:11:55,649 --> 00:11:57,692 ‫و اون موقع‌ست که معمولاً مامان بزرگم می‌میره 198 00:11:57,734 --> 00:12:00,070 ‫میشه بی‌زحمت کلیدهامو بهم بدین؟ 199 00:12:03,573 --> 00:12:05,450 ‫سفرتون توی اون طوفان به خیر باشه 200 00:12:07,410 --> 00:12:10,038 ‫به فرودگاه بین‌المللی تمپا خوش آمدید 201 00:12:43,572 --> 00:12:46,533 ‫جواب نمیده. حرف من اینه که... 202 00:12:46,575 --> 00:12:49,119 ‫- میشه لطفاً در رو ببندی؟ ‫- اتاق خودمه 203 00:12:49,160 --> 00:12:52,205 ‫- اصلاً چرا می‌خوایم اینکارو بکنیم؟ ‫- خوش می‌گذره، قول میدم. باشه؟ 204 00:12:52,247 --> 00:12:54,767 ‫- می‌دونی، بیشتر خوش می‌گذشت اگه ما... ‫- نگاه، فایده‌ای نداره 205 00:12:54,791 --> 00:12:56,727 ‫- نمی‌تونی به قدر کافی نزدیک بشی ‫- نه، این حرف منه 206 00:12:56,751 --> 00:12:58,604 ‫- از یه ملافه‌ استفاده می‌کنیم... ‫- نُچ. یه لاستیک دوچرخه گیر میاریم 207 00:12:58,628 --> 00:13:00,648 ‫تیوب داخلش رو در میاریم و باهاش ‫یه تیرکمون خیلی گُنده می‌سازیم 208 00:13:00,672 --> 00:13:02,549 ‫از کجا می‌خوایم لاستیک دوچرخه گیر بیاریم؟ 209 00:13:02,591 --> 00:13:04,860 ‫- رفیق، دارین دربارۀ چی حرف می‌زنین؟ ‫- والتر می‌خواد... 210 00:13:04,884 --> 00:13:07,012 ‫وایسا، اِنگِل، تو اهل کجایی، رفیق؟ کنتاکی؟ 211 00:13:07,053 --> 00:13:08,263 ‫پسر، دوباره بگو 212 00:13:08,305 --> 00:13:09,764 ‫اهلِ آلابامام 213 00:13:09,806 --> 00:13:12,475 درمورد تله گذاری چیزی می‌دونی؟ 214 00:13:14,561 --> 00:13:16,521 تله برای چهارپاها یا پرنده‌ها؟ 215 00:13:23,700 --> 00:13:26,562 ‫« اتاقک ابزار » 216 00:13:57,562 --> 00:14:00,774 ‫یالا، رفیق، محکم نگهش دار، محکم بگیرش 217 00:14:00,799 --> 00:14:02,968 نمی‌دونم چیکار کنم - این‌طوری - 218 00:14:17,123 --> 00:14:19,793 ‫- پس توت‌فرنگی نبود ‫- چرا، بود 219 00:14:19,834 --> 00:14:23,088 ‫یادمه بهش می‌گفتن «صبح توت‌فرنگی‌ای»، مگه نه؟ 220 00:14:23,129 --> 00:14:25,024 ‫یه خرده توت‌فرنگی قهوه خشک شده ‫به روش انجمادی بود، مثل غلات 221 00:14:25,048 --> 00:14:26,734 ‫- وقتی شیر رو می‌ریختی روش... ‫- باید باهات رو راست باشم 222 00:14:26,758 --> 00:14:28,343 ‫داری به «صبح زغال‌اخته‌ای» فکر می‌کنی 223 00:14:28,385 --> 00:14:30,029 ‫- نه، اینطور نیست ‫- داری به اون فکر می‌کنی 224 00:14:30,053 --> 00:14:31,781 ‫رفیق، دارم بهت میگم همیشه اینو می‌خوردم 225 00:14:31,805 --> 00:14:33,407 ‫رفیق، پسر، از کجا... خودم می‌دونم ‫دارم درمورد چی حرف می‌زنم 226 00:14:33,431 --> 00:14:34,849 ‫- خب؟ ‫- از کجا 227 00:14:34,891 --> 00:14:37,352 ‫ببین، بابام برای روزنامۀ واشنگتن پست کار می‌کرد 228 00:14:37,394 --> 00:14:39,604 ‫واقعاً؟ 229 00:14:39,646 --> 00:14:41,731 ‫خب، تُف توش 230 00:14:41,773 --> 00:14:44,025 ‫یه شغل در انتظار منه 231 00:14:44,067 --> 00:14:45,318 ‫خدایی؟ 232 00:14:45,360 --> 00:14:46,820 ‫بعد از اینکه از اینجا بری؟ 233 00:14:46,861 --> 00:14:47,987 ‫نمی‌دونم 234 00:14:48,029 --> 00:14:49,406 ‫شاید امشب برم 235 00:14:49,447 --> 00:14:51,491 ‫- بری کجا؟ آلاباما؟ ‫- چرا که نه 236 00:14:51,533 --> 00:14:54,869 ‫سوار یه اتوبوس بشم، صبح برسم اونجا 237 00:14:54,911 --> 00:14:56,621 ‫آره، چطور می‌خوای سوار اتوبوس بشی، رفیق؟ 238 00:14:56,663 --> 00:15:00,125 ‫- اصلاً پیاده میرم ‫- پیاده؟ 239 00:15:00,166 --> 00:15:04,087 ‫یه نگاه بنداز ببـین کجاییم، رفیق 240 00:15:04,129 --> 00:15:06,464 ‫خب، ترسی از یه ذره گِل که ندارم 241 00:15:06,506 --> 00:15:09,968 ‫خب، بیشتر از این حرف‌هاست، رفیق 242 00:15:10,009 --> 00:15:12,095 ‫بهم اعتماد کن، دیدمش 243 00:15:16,015 --> 00:15:18,226 ‫فقط می‌خوام برم خونه 244 00:15:18,268 --> 00:15:20,895 ‫این همه فلاکت کِشیدیم 245 00:15:20,937 --> 00:15:23,523 ‫تونستیم زنده برگردیم اینجا 246 00:15:23,565 --> 00:15:25,608 ‫آخه، چرا نمي‌تونیم بریم خونه؟ 247 00:15:25,650 --> 00:15:28,820 ‫گمونم به همین خاطر اینجاییم 248 00:15:28,862 --> 00:15:30,589 ‫اونها دارن کمک‌مون می‌کنن ‫که بتونیم برگردیم خونه 249 00:15:30,613 --> 00:15:32,574 ‫اونها نمی‌دونن با ما چیکار کنن، رفیق 250 00:15:32,615 --> 00:15:33,950 ‫ما یه مشکلی داریم 251 00:15:33,992 --> 00:15:37,245 ‫پس، چه می‌دونم، اونها میگن: 252 00:15:37,287 --> 00:15:41,291 ‫« بیاین اینجا و یه مشت نمایش بازی کنین و... » 253 00:15:41,332 --> 00:15:44,586 ‫اونها اهمیتی به ما نمیدن 254 00:15:49,299 --> 00:15:51,342 ‫رفیق، می‌دونی ما چقدر ارزش داریم؟ 255 00:15:52,343 --> 00:15:54,429 ‫منظورت چیه؟ 256 00:15:56,473 --> 00:15:58,516 ‫منظورم اینه که، چقدر روی ما سرمایه گذاری کردن 257 00:15:58,558 --> 00:16:00,769 ‫حکومت رو میگم 258 00:16:00,810 --> 00:16:02,145 ‫چقدر؟ 259 00:16:02,187 --> 00:16:04,063 ‫حدود ۱۰۰ هزار دلار 260 00:16:04,105 --> 00:16:06,024 ‫روی هر کدوم‌مون 261 00:16:06,065 --> 00:16:07,734 ‫- واقعاً؟ ‫- آره 262 00:16:09,194 --> 00:16:10,504 ‫به نظرت نمی‌خوان اون پول برگرده؟ 263 00:16:10,528 --> 00:16:11,839 ‫یه قرون هم از من گیرشون نمیاد 264 00:16:11,863 --> 00:16:13,573 ‫نه، حرفم اینه که بعداً تو میری سر کار 265 00:16:13,615 --> 00:16:15,784 ‫مگه نه؟ خونه میخری 266 00:16:15,825 --> 00:16:19,204 ‫- خب؟ ‫- پس میشی یه غیرنظامی که مالیات میده 267 00:16:22,916 --> 00:16:25,335 ‫باشه، ولی به این شرط که بتونن درمان‌مون کنن، مگه نه؟ 268 00:16:25,376 --> 00:16:26,729 ‫پس چرا فقط نیومدن... ؟ 269 00:16:30,089 --> 00:16:33,134 ‫باید با دقت تمام فکر کنی دربارۀ... 270 00:16:38,932 --> 00:16:41,267 ‫هایدی، اگر به این خاطر که یه چیزی می‌خوای، زنگ می‌زدی 271 00:16:41,309 --> 00:16:44,437 ‫تا منو تهدید کنی، باید بهت اخطار بدم. 272 00:16:44,479 --> 00:16:46,731 ‫من دست رو دست نمیذارم و... 273 00:16:59,327 --> 00:17:01,621 ‫هایدی... 274 00:17:01,663 --> 00:17:04,749 ‫این درمورد آینده‌‌ی توئه 275 00:17:04,791 --> 00:17:09,254 ‫من به این خاطر اومدم اینجا 276 00:17:25,353 --> 00:17:26,539 ‫اِیب، همبرگرها رو لازم دارم 277 00:17:26,563 --> 00:17:28,147 ‫داره آماده میشه. وایسا 278 00:17:28,189 --> 00:17:30,564 ‫- این بچه‌ها دارن عصبانی میشن ‫- گفتم منتظر باش، هایدی 279 00:17:31,234 --> 00:17:33,403 ‫۳۰ ثانیۀ دیگه برمی‌گردم 280 00:17:33,444 --> 00:17:35,280 ‫هر جا خواستین بشینید 281 00:18:12,317 --> 00:18:15,737 ‫- سلام ‫- سلام 282 00:18:15,778 --> 00:18:17,089 ‫بابت صبوری‌تون ممنون 283 00:18:17,113 --> 00:18:19,198 ‫اینجا یه خرده اوضاع بهم ریخته 284 00:18:19,240 --> 00:18:22,035 ‫غذایی مد نظر دارین؟ 285 00:18:25,079 --> 00:18:26,748 ‫غذای ویژۀ امروز ماهی کفال دودی 286 00:18:26,789 --> 00:18:29,083 ‫همراه با نون ذرت یا سالادکلم هست 287 00:18:29,125 --> 00:18:30,436 ‫- یه نوع آبگوشتِ ماهی هم داریم که با... ‫- خانم 288 00:18:30,460 --> 00:18:32,170 ‫همین‌قدر کفایت می‌کنه 289 00:18:32,211 --> 00:18:35,882 ‫چون همین که گفتین آبگوشت‌ ماهى‌‌ ‫متقاعد شدم که امروز اونو بخورم 290 00:18:35,924 --> 00:18:38,343 ‫باشه، امر دیگه‌ای ندارین؟ 291 00:18:38,384 --> 00:18:41,721 ‫- نه ‫- نوشیدنی میل ندارین؟ 292 00:18:41,763 --> 00:18:43,848 ‫- نه ‫- بسیار خب 293 00:18:43,890 --> 00:18:45,808 ‫قهوه؟ 294 00:18:56,235 --> 00:18:57,362 ‫غذا چطور بود؟ 295 00:18:57,403 --> 00:18:59,155 ‫خوب بود. آره 296 00:18:59,197 --> 00:19:00,365 ‫عالی بود، ممنون 297 00:19:00,406 --> 00:19:03,076 ‫۱۸ دلار و نیم 298 00:19:03,117 --> 00:19:05,662 ‫بله. البته 299 00:19:09,082 --> 00:19:11,709 ‫می‌دونی، کارتم الان کار نمی‌کنه 300 00:19:13,962 --> 00:19:16,923 ‫و فقط یه ۲۰ دلاری دارم 301 00:19:16,965 --> 00:19:18,883 ‫و انعام چندانی بهت نمی‌رسه. شرمنده 302 00:19:18,925 --> 00:19:20,093 ‫مسئله‌ای نیست 303 00:19:22,345 --> 00:19:24,973 ‫می‌دونی، معمولاً پول نقد بیشتری همراهمه 304 00:19:25,014 --> 00:19:26,557 ‫کارت ویزیتت رو بنداز توی شیشه، 305 00:19:26,599 --> 00:19:28,768 ‫شاید شانس در خونه‌ت رو بزنه 306 00:19:32,127 --> 00:19:36,169 ‫« آیا زیر خانۀ شما نفت وجود دارد؟ » ‫« برای اطلاعات بیشتر، کارت ویزیت خود را در شیشه بیندازید » 307 00:19:48,663 --> 00:19:52,208 ‫چی... نه. کرس-کو. «کو» ک-و 308 00:19:52,250 --> 00:19:54,502 ‫اون کارمند ادارۀ کُل بازرسی وزارت دفاعـه 309 00:19:54,544 --> 00:19:56,480 ‫ازت می‌خوام هر اطلاعاتی می‌تونی دربارۀ طرف بهم بدی 310 00:19:56,504 --> 00:19:57,672 ‫باشه، حله 311 00:19:57,714 --> 00:19:58,840 ‫خیلی راحت گذاشتی 312 00:19:58,881 --> 00:20:00,425 ‫بره توی دفتر، آره؟ 313 00:20:00,466 --> 00:20:02,111 ‫- من سعی کردم... ‫- اون شماره‌مو بهش داده 314 00:20:02,135 --> 00:20:03,362 ‫اون داره ازش سواستفاده مي‌کنه 315 00:20:03,386 --> 00:20:04,971 ‫گوش کن، من چند روز دیگه 316 00:20:05,013 --> 00:20:07,015 ‫اینجا می‌مونم، تا کارها رو سر و سامون بدم 317 00:20:07,056 --> 00:20:08,433 ‫باشه 318 00:20:08,474 --> 00:20:09,851 ‫منظورت توی میلواکیه؟ 319 00:20:18,067 --> 00:20:19,461 ‫پس من دنبالش رفتم، 320 00:20:19,485 --> 00:20:21,279 ‫و اون ساز دهنی رو برد توی اتاق کروز، 321 00:20:21,320 --> 00:20:23,322 ‫و چند وقت اونجا بودن، 322 00:20:23,364 --> 00:20:24,741 ‫تنها، فقط خودشون دو نفر 323 00:20:24,782 --> 00:20:26,159 ‫- داری چیکار می‌کنی؟ ‫- هیس 324 00:20:26,200 --> 00:20:27,803 ‫به هر حال، با خودم گفتم بهتره خبرت بدم 325 00:20:27,827 --> 00:20:29,304 ‫تکرار می‌کنم، کریگ هستم از ساختمون 326 00:20:29,328 --> 00:20:30,788 ‫داری منو دست میندازی، هایدی؟ 327 00:20:30,830 --> 00:20:32,516 ‫- ساعت ۶:۴۰ هست ‫- این سنگ‌ها دیگه چی ان؟ 328 00:20:32,540 --> 00:20:34,226 ‫- مردم از اینها خوش‌شون میاد ‫- سه شنبه 329 00:20:34,250 --> 00:20:36,020 ‫- کالین، گوشی رو بذار کنار ...می‌تونی با تلفنم تماس بگیری - 330 00:20:36,044 --> 00:20:37,896 ‫فقط به این خاطر که ران دیوث ‫تصمیم گرفته وسط هفتۀ کاری... 331 00:20:37,920 --> 00:20:39,648 ‫- کالین، اون رئیسته ‫- ...وقت گذرونی کنه 332 00:20:39,672 --> 00:20:41,841 ‫دنیا متوقف نمیشه. این آدم خیلی... 333 00:20:41,883 --> 00:20:43,426 ‫- سلام! ‫- سلام! 334 00:20:43,468 --> 00:20:45,219 ‫- بیاین داخل ‫- عالیه! ممنون 335 00:20:45,261 --> 00:20:46,971 ‫- این... معرکه‌ست ‫- قشنگه 336 00:20:47,013 --> 00:20:48,763 ‫- واقعاً. سلام! از دیدنت خوشحالم! ‫- سلام! 337 00:20:52,042 --> 00:20:55,229 ‫اینجا محشره 338 00:20:55,271 --> 00:20:58,733 ‫عاشقِ... سادگیـشم 339 00:20:58,775 --> 00:21:02,487 ‫ما زندگی توی ویلا... با محوطۀ چمن و استخر رو امتحان کردیم 340 00:21:02,528 --> 00:21:04,781 ‫- به کار ما نمی‌اومد ‫- آره 341 00:21:04,822 --> 00:21:06,824 ‫آره... می‌فهمم چی میگی 342 00:21:06,866 --> 00:21:08,910 ‫کِیت، توی باغ مریم‌گلی داریم؟ 343 00:21:08,951 --> 00:21:10,703 ‫بله، آقای سرآشپز 344 00:21:10,745 --> 00:21:12,497 ‫گمونم الان باید بریم بیرون 345 00:21:12,538 --> 00:21:14,832 ‫خب، در هر صورت من که دوست دارم باغ رو ببـینم 346 00:21:14,874 --> 00:21:17,251 ‫از این طرف 347 00:21:19,754 --> 00:21:21,380 ‫پس... 348 00:21:21,422 --> 00:21:24,884 ‫بازگشت‌به‌میهن در چه حاله؟ 349 00:21:24,926 --> 00:21:27,470 ‫شما الان توی [مرکز سلامت] «میرور پاند» هستین، مگه نه؟ 350 00:21:27,512 --> 00:21:29,472 ‫آره. درسته 351 00:21:29,514 --> 00:21:31,474 ‫خوبه. می‌دونی، ما... 352 00:21:31,516 --> 00:21:34,393 ‫ما فعلاً توی مجتمع ساکنیم 353 00:21:34,435 --> 00:21:36,663 ‫- تا وقتی گایست اونجا رو بسازه... ‫- مرکز سلامت رو میگی 354 00:21:36,687 --> 00:21:38,064 ‫- درسته ‫- درسته 355 00:21:38,106 --> 00:21:39,524 ‫پس، می‌دونی، تا اون موقع 356 00:21:39,565 --> 00:21:41,317 ‫باید توی یه ساختمون درست حسابی باشیم 357 00:21:41,359 --> 00:21:43,319 ‫فعلاً باید با همین بسازین 358 00:21:48,991 --> 00:21:51,702 ‫ران، واقعاً ممنونیم که دعوت‌مون کردیم 359 00:21:51,744 --> 00:21:54,956 ‫می‌دونی، راستش اونقدر سرم شلوغ بود، 360 00:21:54,997 --> 00:21:56,874 ‫که واقعاً... فرصت نشد... 361 00:21:56,916 --> 00:21:58,268 ‫ولی باید به خاطرش خوشحال باشی 362 00:21:58,292 --> 00:21:59,770 ‫منظورم اینه که، اگه برای یه روز هم قرار باشه 363 00:21:59,794 --> 00:22:01,838 ‫مشغله‌هات رو بذاری کنار، باید خوشحال باشی 364 00:22:01,879 --> 00:22:04,423 ‫خب، راستش... خوشحال نیستم، ران 365 00:22:04,465 --> 00:22:07,051 ‫نیستی؟ 366 00:22:08,302 --> 00:22:10,847 ‫نه، رو اَبرهام 367 00:22:14,350 --> 00:22:16,394 ‫عاشق همین اخلاقتم، رفیق 368 00:22:16,435 --> 00:22:18,437 تو شبیه قدیمی‌هایی که آدم رو به اشتباه میندازن 369 00:22:18,479 --> 00:22:20,815 ‫محشری 370 00:22:20,857 --> 00:22:23,025 اگه بتونی 371 00:22:23,067 --> 00:22:25,587 توی این کار موفق بشی، می‌تونم ترتیب «ترفیعت رو بدم تا بری توی سازمان «رِدوود (اشاره به شباهت‌های لفظی و معنایی) 372 00:22:25,611 --> 00:22:28,239 و بعد شاید ببریمت توی مزرعه (اشاره به شباهت‌های لفظی و معنایی) 373 00:22:28,281 --> 00:22:29,657 تا با آقای گایست آشنا بشی 374 00:22:31,117 --> 00:22:33,244 اون خیلی بامزه‌ست 375 00:22:33,286 --> 00:22:34,954 ‫آره، میز رو چیدیم، رفیق 376 00:22:34,996 --> 00:22:36,998 ‫دستت درد نکنه، ران 377 00:22:37,039 --> 00:22:39,750 ‫از من تشکر نکن. فقط ترتیب اینکارو بده 378 00:22:45,256 --> 00:22:47,466 من یه لحظه میرم بیرون 379 00:22:47,508 --> 00:22:49,319 یه زنگ می‌زنم به پرستار بچه ببینم در چه حاله 380 00:22:49,343 --> 00:22:52,597 بفرما - باشه - 381 00:23:06,652 --> 00:23:08,446 ‫سلام کالین، چی شده؟ 382 00:23:08,487 --> 00:23:11,489 ‫هایدی. ممنون که جواب دادی 383 00:23:12,325 --> 00:23:14,803 ‫خب، خواهش می‌کنم. شـ... شرمنده. ‫تماست رو جواب نداده بودم، یا... ؟ 384 00:23:14,827 --> 00:23:17,580 ‫هایدی، ما داریم اینجا چیکار می‌کنیم؟ 385 00:23:17,622 --> 00:23:21,792 ‫- منظورت توی مرکز بازگشت‌به‌میهنـه؟ ‫- آره، هایدی 386 00:23:21,834 --> 00:23:23,486 ‫توی مرکز بازگشت‌به‌میهن. کارمون چیه؟ 387 00:23:23,528 --> 00:23:26,756 ‫خب، مشغول درمانِ اختلال‌های استرسی بعد از ضایعۀ روانی، 388 00:23:26,797 --> 00:23:29,133 ‫مثل سرطان هستیم، یه چیزی که نیازمند 389 00:23:29,175 --> 00:23:31,093 ‫ریشه‌کن شدنه، نه صرفاً کنترل شدن 390 00:23:31,135 --> 00:23:33,804 ‫و؟ 391 00:23:33,846 --> 00:23:36,557 ‫خب، و... 392 00:23:36,599 --> 00:23:38,726 ‫برای رسیدن... 393 00:23:40,353 --> 00:23:42,980 ‫به رسیدن به این اهداف، داریم از دارو... 394 00:23:43,022 --> 00:23:46,984 ‫برای از بین بُردن واکنش‌های زيان‌آور‌ به 395 00:23:47,026 --> 00:23:48,861 ‫خاطرات ناشى‌ از ضايعه‌ استفاده می‌کنیم 396 00:23:48,903 --> 00:23:50,279 ‫خوبه، و... و 397 00:23:50,321 --> 00:23:51,697 ‫- تو هم با این کار موافقی؟ ‫- بله 398 00:23:51,739 --> 00:23:53,699 ‫البته. متأسفم، کالین 399 00:23:53,741 --> 00:23:55,785 ‫بازخورد منفی‌ای چیزی دریافت کردیم؟ 400 00:23:55,826 --> 00:23:57,971 ‫وایسا ببینم. هایدی، پس حتماً باید بازخورد منفی دریافت کنیم 401 00:23:57,995 --> 00:24:01,415 ‫تا یادمون بیاد باید کارمون رو خوب انجام بدیم، ‫تا بدونیم که اعتبار خودمون هم 402 00:24:01,457 --> 00:24:03,501 ‫- این وسط در خطره؟ ‫- نه، البته که نه 403 00:24:03,542 --> 00:24:07,255 ‫فقط می‌خوام بدونم به چیز خاصی اشاره می‌کنی یا نه 404 00:24:07,296 --> 00:24:09,715 ‫آره، همین‌طوره. همین‌طوره 405 00:24:12,677 --> 00:24:15,304 قضیه به ماجرای صندلی دیروزی ربط داره؟ 406 00:24:15,346 --> 00:24:17,139 ‫صندلی. نه، هایدی... هایدی 407 00:24:17,181 --> 00:24:20,351 ‫دارم دربارۀ برخورد کوچولوت با والتر کروز صحبت می‌کنم، 408 00:24:20,393 --> 00:24:24,313 ‫تنها... توی اتاق خوابش 409 00:24:24,355 --> 00:24:26,419 ‫از کجا خبردار شدی؟ 410 00:24:26,420 --> 00:24:28,434 ‫من از همه چیز خبر دارم، هایدی. ساختمون خودمه ها 411 00:24:28,836 --> 00:24:30,236 ‫چه غلطی داشتی می‌کردی، هایدی؟ 412 00:24:30,278 --> 00:24:31,904 ‫آه، کالین، یه گفتگوی خصوصی بود 413 00:24:31,946 --> 00:24:33,548 ‫چونکه بهت بگم، اگه یه نفر دیگه بود... 414 00:24:33,572 --> 00:24:34,967 ‫نه، یه مشکلی اونجا پیش اومده بود... 415 00:24:34,991 --> 00:24:36,146 ‫...کاملاً مشخص بود که داری چیکار می‌کنی، 416 00:24:36,148 --> 00:24:37,803 ‫می‌دونی، اینکه می‌خواستی چیکار کنی معلوم بود 417 00:24:37,827 --> 00:24:39,221 ‫و می‌دونم، اگه کسی در جریان اصل ماجرا نباشه، 418 00:24:39,245 --> 00:24:40,597 چقدر ممکنه این رفتارم ناشایست به نظرش بیاد 419 00:24:40,621 --> 00:24:41,998 ‫نه، کاملاً ناشايستـه 420 00:24:42,039 --> 00:24:43,708 ‫یعنی، در این مورد که شکی نیست 421 00:24:43,749 --> 00:24:46,370 ‫- نه، متأسفم که یه خط قرمز رو رد کردم ‫- نه، موضوع حرف من این نیست، هایدی 422 00:24:46,394 --> 00:24:49,175 ‫من دارم دربارۀ کاری که کردی حرف می‌زنم 423 00:24:50,881 --> 00:24:52,258 ‫من چیکار کردم؟ 424 00:24:52,300 --> 00:24:53,843 ‫چیزی که بهش دادی 425 00:24:53,884 --> 00:24:56,554 ‫- اُه، ساز دهنی رو میگی؟ ‫- آره، هایدی 426 00:24:56,595 --> 00:24:58,139 ‫- همون ساز دهنی ‫- اُه 427 00:24:58,180 --> 00:24:59,460 ‫مـ... متوجه منظورت نمیشم 428 00:24:59,465 --> 00:25:03,306 ‫باشه، به ذهنت خطور نکرد که همچین چیزی ‫چه جور تأثیری ممکنه داشته باشه؟ 429 00:25:03,308 --> 00:25:07,315 مثل چیزی که ارتباط تنگاتنگی با احساساتی داره ‫که ما در تلاشیم حذف‌شون کنیم؟ 430 00:25:07,356 --> 00:25:09,942 ‫خیلی خب، هایدی، ما درمورد ‫فلش‌بک‌های محرک چی می‌دونیم؟ 431 00:25:09,984 --> 00:25:11,610 ‫ساز و کارشون چطوره؟ 432 00:25:11,652 --> 00:25:13,612 ‫چیزه... ادغام محـ... 433 00:25:13,654 --> 00:25:15,781 ‫درسته. ادغامِ محرك‌‌های مرتبط به هم 434 00:25:15,823 --> 00:25:18,117 ‫مثل صدا، بو، لمس 435 00:25:18,159 --> 00:25:20,119 ‫- می‌دونم ‫- پس می‌دونی؟ 436 00:25:20,161 --> 00:25:21,829 ‫و... باز هم 437 00:25:21,871 --> 00:25:24,373 ‫و بازم اون محرک بزرگ وامونده رو بهش دادی، مگه نه؟ 438 00:25:24,415 --> 00:25:26,834 ‫بدون اینکه خبر داشته باشی ،ممکنه با چی ادغام بشه 439 00:25:26,876 --> 00:25:28,645 ‫بدون اینکه خبر داشته باشی ممکنه چی رو تحریک کنه؟ 440 00:25:28,669 --> 00:25:31,589 ‫یعنی، متوجه نیستی این کار چه مشکل ناجوری رو 441 00:25:31,630 --> 00:25:33,591 ‫- ایجاد می‌کنه؟ ‫- نه، چرا، متوجهم، ولی... 442 00:25:33,632 --> 00:25:40,139 ‫اُه، عالیه، خب پس می‌خوام بدونم ‫اینکار رو عمداً کردی یا نه 443 00:25:40,181 --> 00:25:44,477 می‌خوام بدونم که عمداً تلاش کردی به زحمت‌‌هامون 444 00:25:44,518 --> 00:25:49,886 ...لطمه بزنی، یا فقط اینقدر ساده‌لوح و... خنگی 445 00:25:49,903 --> 00:25:52,251 ‫- نه. فقط فکر می‌کردم. من... ‫- وایسا 446 00:25:52,293 --> 00:25:54,087 ‫- پس قبول مي‌کنی که عمداً این کارو کردی؟ ‫- نه 447 00:25:54,111 --> 00:25:56,113 ‫فقط... فکر می‌کنم 448 00:25:56,155 --> 00:25:59,408 ‫که... با والتر، شاید قادر به حفاظت از برخی... 449 00:25:59,450 --> 00:26:00,951 ‫باشه،‌ و... وایسا، وایسا. صبر کن 450 00:26:00,993 --> 00:26:02,536 ‫پس، صبر کن. پیشنهاد میدی 451 00:26:02,578 --> 00:26:04,288 ،که ما این تحقیقات آزمایشی درمانی‌مون 452 00:26:04,330 --> 00:26:06,683 و مجموعه اطلاعات شفافی که بدست آوردیم رو برداریم باهاشون چیکار کنیم، هایدی؟ 453 00:26:06,707 --> 00:26:07,976 نه. نه - ...چیه؟ ما - 454 00:26:08,000 --> 00:26:09,644 برینیم به همه‌شون؟ - ‫- می‌دونم... نه 455 00:26:09,668 --> 00:26:11,063 ‫حرفت اینه، هایدی؟ 456 00:26:11,087 --> 00:26:12,856 ‫- که برینم به همه‌شون؟ ‫- نه، من نمی‌... 457 00:26:12,880 --> 00:26:14,775 ‫- چرا، داری همین رو میگی. مشخصاً داری همین رو میگی ‫- نه، حرفم این نیست 458 00:26:14,799 --> 00:26:16,443 ‫آخه، می‌دونی، اگه منم می‌خواستم 459 00:26:16,467 --> 00:26:18,761 ‫نتیجۀ کارمون رو کامل به خطر بندازم، کـ... کامل 460 00:26:18,803 --> 00:26:21,222 ‫گند بزنم بهشون، دقیقاً همین کارو می‌کردم 461 00:26:21,263 --> 00:26:23,766 ‫آ، من... من، چیزه... 462 00:26:23,808 --> 00:26:25,684 ‫فقط نگران این بودم 463 00:26:25,726 --> 00:26:28,288 ‫که به کل داریم کروز رو از دست میدیم، ‫برای همین تصمیم گرفتم که... 464 00:26:28,312 --> 00:26:31,774 ‫اُه، اُه، پس این یه فوران غیرعادی احساسات از طرف تو نبوده؟ 465 00:26:31,816 --> 00:26:33,526 ‫داشتی کارت رو می‌کردی، سعی داشتی... 466 00:26:33,567 --> 00:26:34,902 ‫سعی داشتی کمک کنی؟ 467 00:26:34,944 --> 00:26:36,362 ‫بله 468 00:26:36,404 --> 00:26:38,406 ‫باشه، خب، پس بهم گوش کن، هایدی 469 00:26:38,447 --> 00:26:40,449 ‫دیگه کمک نکن 470 00:26:40,491 --> 00:26:42,827 ‫کاری رو که من بهت میگم انجام بده 471 00:26:42,868 --> 00:26:45,329 ‫خاطرۀ فرد رو مرور کن، اثراتش رو مشاهده کن، 472 00:26:45,371 --> 00:26:47,706 ‫و اطلاعات رو ثبت کن. فهمیدی؟ 473 00:26:47,748 --> 00:26:49,542 ‫بله 474 00:26:49,583 --> 00:26:51,794 ‫حرفمو باور کن، اگه دوباره یه همچین اتفاقی بیفته، 475 00:26:51,836 --> 00:26:55,840 ‫من خبردار میشم، و با اُردنگی میندازمت بیرون 476 00:26:55,881 --> 00:26:59,093 ‫و بعد چی سر دوست پسر کوچولوت میاد؟ 477 00:27:00,886 --> 00:27:05,266 ‫پس احساسات رو بذار کنار، و بچسب به کار وامونده‌ت، شیرفهم شد؟ 478 00:27:07,017 --> 00:27:09,353 ‫- هایدی ‫- بله. فهمیدم 479 00:27:28,000 --> 00:27:38,000 « Ali99 زیرنویس از علی اکبر دوست دار » 480 00:27:38,240 --> 00:27:46,240 ▶ AliAkbar_1022@yahoo.com ▷ Instagram.com/AliAkbar.1999