1 00:00:27,405 --> 00:00:31,085 ‫خدایا اون تاکسی خیلی لفتش داد 2 00:00:36,205 --> 00:00:38,525 ‫اون قشنگ نشده؟ 3 00:00:40,245 --> 00:00:41,485 ‫بهم تحمل بده خدا 4 00:00:52,285 --> 00:00:53,685 ‫همه دارن به ما نگاه میکنند 5 00:00:53,765 --> 00:00:55,765 ‫- فکر نمیکنی بخاطر کلاهته؟‬ ‫- چی؟‬ 6 00:00:56,005 --> 00:00:58,365 ضایع هستش مری سعی کردم بهت بگم 7 00:00:58,765 --> 00:01:00,245 کلاهم ضایع هستش؟ جدی؟ 8 00:01:00,645 --> 00:01:02,645 ‫تو باید از خودت شرمنده باشی‬ 9 00:01:02,925 --> 00:01:04,765 ‫محض رضای خدا الان چیکار کردی؟ 10 00:01:04,845 --> 00:01:06,285 ‫فکر نمیکنم با من بوده باشه جو 11 00:01:06,365 --> 00:01:08,685 ‫فکر کنم باکسی بود که سر تا پا سفید پوشیده 12 00:01:08,765 --> 00:01:10,485 ‫و توجه هارو از عروس اصلی برداشته 13 00:01:10,565 --> 00:01:13,565 ‫فکر نکنم توجه هارو ازش برداشته باشم جری 14 00:01:13,805 --> 00:01:15,125 ‫خیلی خجالت آوره 15 00:01:15,285 --> 00:01:16,805 ‫خب برش دار ماری 16 00:01:16,885 --> 00:01:17,765 چیو؟ 17 00:01:17,845 --> 00:01:19,005 ‫کلاهو 18 00:01:20,005 --> 00:01:20,885 ‫تف توش 19 00:01:21,605 --> 00:01:23,125 ‫- اینجایی که‬ ‫- گیرمون آورد‬ 20 00:01:23,725 --> 00:01:25,285 ‫فرار کنید دخترا خودتونو نجات بدید 21 00:01:25,805 --> 00:01:28,125 ‫جانی که اونجاست گفته 22 00:01:28,525 --> 00:01:32,605 جانو میشناسی؟ پسر دوست داشتنیه با پاتریشیا ازدواج کرده، گمونم 23 00:01:32,965 --> 00:01:36,325 ‫و مادرش تویه موسسه اعتباری کار میکنه شاید بشناسیش 24 00:01:36,485 --> 00:01:40,565 ‫- سنگ کیسه صفرا کاملا زمین گیرش کرده‬ ‫- خدایا‬ 25 00:01:40,645 --> 00:01:43,125 ‫و سنگ کیسه صفرا خب اونا شوخی نیستن 26 00:01:43,205 --> 00:01:44,725 ‫همسایم دیکی دانکن خدایا اون 27 00:01:44,885 --> 00:01:47,045 ‫شکنجه شد با سنگ کیسه صفرا 28 00:01:47,125 --> 00:01:49,765 ‫اندازه توپ گلف بودن 29 00:01:49,845 --> 00:01:52,805 و جان چی گفت کولم؟ محض رضای خدا چی گفته؟ 30 00:01:52,885 --> 00:01:56,365 ‫داشت بم میگفت که همه اینجا دارن راجع به 31 00:01:56,445 --> 00:01:58,165 ‫لباس سارا حرف میزنن 32 00:01:58,245 --> 00:01:59,125 ‫اوه واقعا؟ 33 00:01:59,645 --> 00:02:01,325 ‫خدایا این امتحان الهیه 34 00:02:01,725 --> 00:02:03,285 ‫حداقل روز خوبی گرفتنش مری 35 00:02:04,085 --> 00:02:07,365 بت میگم هفته ی پیش یه عروسی دیگه تویه کلیسا بودم 36 00:02:07,645 --> 00:02:10,925 خدایا باد میتونست دو تیکت کنه وحشتناک قوی بود 37 00:02:11,605 --> 00:02:15,725 ‫حالا من با یکم نسیم مشکی ندارم همینو ترجیح میدم 38 00:02:16,285 --> 00:02:17,805 ‫ولی اون سهمگین بود 39 00:02:17,925 --> 00:02:21,845 و باخودم گفتم کولم این روز خوبی برای عروسی نیست 40 00:02:22,085 --> 00:02:25,325 ‫- و وقتی مشخص شد...‬ ‫- میشه همینجا صبر کنی کولم؟‬ 41 00:02:25,405 --> 00:02:26,445 ‫حتما مری بگو 42 00:02:26,525 --> 00:02:29,525 نه من نمیخوام چیزی بگم فقط، فقط میخوام دیگه حرف نزنی 43 00:02:30,525 --> 00:02:31,365 ‫باشه عادلانست 44 00:02:31,445 --> 00:02:32,565 ‫خودشه اونجا 45 00:02:32,645 --> 00:02:34,365 ‫کنار میز مشروب چرخ میزنه 46 00:02:34,685 --> 00:02:35,565 ‫خفاش پیر 47 00:02:35,645 --> 00:02:37,245 ‫- بابا‬ ‫- نفری یه لیوانه‬ 48 00:02:37,365 --> 00:02:39,525 ‫اون تاحالا کلک چهارتا بطریو کنده 49 00:02:39,605 --> 00:02:41,325 ‫- بابا‬ ‫- فکر کنم به نافش هم نرسید‬ 50 00:02:41,925 --> 00:02:44,045 ‫- پوست کلفتیه کرگدنو داره‬ ‫- کافیه باشه؟‬ 51 00:02:44,125 --> 00:02:45,445 ‫بریدی هنوز خالمونه 52 00:02:45,645 --> 00:02:46,925 ‫و هنوز خواهر مامانه 53 00:02:47,125 --> 00:02:48,205 ‫و اگر مامان زنده بود 54 00:02:48,285 --> 00:02:50,885 ‫- مامانت نمیتونست تحملش کنه‬ ‫- ششش داره اینور میاد‬ 55 00:02:51,645 --> 00:02:53,645 ‫خاله بریدی خوشحالم دیدمتون 56 00:02:53,725 --> 00:02:55,285 ‫باید به خودت افتخار کنی 57 00:02:55,365 --> 00:02:57,045 ‫‬اوه خیلی ممنون 58 00:02:57,125 --> 00:02:59,645 ‫بریدی حالت خوبه؟ 59 00:02:59,725 --> 00:03:02,205 ‫نه نیستم راستش نکه تو خیلی واست مهمه 60 00:03:02,885 --> 00:03:05,325 ‫مامان تازگی خیلی حالش خوب نبود 61 00:03:05,405 --> 00:03:07,245 ‫و جو چندوقتی من یکم نگرانش بودم 62 00:03:07,325 --> 00:03:09,005 ‫من خودمو خیلی ناراحت نمیکردم پسرم 63 00:03:09,685 --> 00:03:12,725 حتی گلوله هم نمیتونه مادرتو از پا در بیاره مگه نه بریدی؟ 64 00:03:12,805 --> 00:03:14,285 ‫هنوزم آشغالی جو 65 00:03:14,365 --> 00:03:17,685 خدا میدونه ماریا ما چی دیده بود توت خدا بیامرزتش 66 00:03:17,925 --> 00:03:19,645 ‫شما هنوزم باید بجور دل تنگش باشید دخترا 67 00:03:19,725 --> 00:03:20,605 ‫بله که هستیم 68 00:03:20,685 --> 00:03:22,805 ‫ناراحت کننده نیست که هیچکدومتون بهش نرفتین؟ 69 00:03:22,885 --> 00:03:27,725 باشه، ایمون، چه خبرا؟ با کسی هستی؟ 70 00:03:28,005 --> 00:03:29,565 باید برای خودم یه کلاه دیگه بخرم 71 00:03:29,645 --> 00:03:32,685 تو باید برای خودت یه کلاه دیگه بخری این اصلا بهت نمیاد 72 00:03:32,765 --> 00:03:35,565 ‫- نه نیستم‬ ‫- کلی وقته، فکر کنم‬ 73 00:03:35,645 --> 00:03:38,845 ‫- ایمون هرگز ازدواج نمیکنه‬ ‫- این یه حسه یا دستور بریدی؟‬ 74 00:03:41,245 --> 00:03:43,405 روز خوبی تاالان بوده مگه نه؟ 75 00:03:44,125 --> 00:03:45,245 ‫بکش منو 76 00:03:52,525 --> 00:03:53,685 ‫خداروشکر 77 00:03:54,925 --> 00:03:57,045 ‫- مادرجینداها ‫- چطور بود؟‬ 78 00:03:57,125 --> 00:03:58,085 ‫- خسته کننده ‫- عالی‬ 79 00:03:58,165 --> 00:04:00,405 ‫- ارین اورلا‬ ‫- محض رضای خدا‬ 80 00:04:00,485 --> 00:04:03,085 گفتم فقط میتونی یکی از دوستاتو به مهمونی دعوت کنی، یکی 81 00:04:03,165 --> 00:04:04,645 ‫آخه اونا جدا جدا نمیان 82 00:04:04,725 --> 00:04:05,805 ‫آره ما حیوونای گروهی هستیم 83 00:04:06,205 --> 00:04:07,805 ‫عاشق کلاهتونم خانوم کوئین 84 00:04:08,525 --> 00:04:09,925 ‫- ممنون پسرم‬ ‫- کصلیس‬ 85 00:04:10,005 --> 00:04:13,605 دلقک بازی نداریم میشنوین چی میگم؟ به اندازه کافی دردسر داریم 86 00:04:14,125 --> 00:04:16,045 ‫- بهترین رفتار‬ ‫- صد در صد‬ 87 00:04:16,645 --> 00:04:18,325 ‫شما هیچ مشکلی از طرف ما ندارید مری 88 00:04:18,645 --> 00:04:20,285 ‫خب دخترا کی مواد میزنه؟ 89 00:04:20,365 --> 00:04:21,525 ‫- من ‫- ببخشید؟‬ 90 00:04:21,605 --> 00:04:22,925 ‫سنگین نه فقط یه پوک 91 00:04:23,005 --> 00:04:25,405 ‫و از کجا قراره یه پوکو گیر بیاری میشل؟ 92 00:04:29,365 --> 00:04:31,965 ‫- خب شما مکارو میشناسید؟‬ ‫- فکرنکنم بشناسم‬ 93 00:04:32,045 --> 00:04:34,365 مکا، مکا بزرگه باو همه مکا رو میشناسن 94 00:04:34,445 --> 00:04:36,205 ما نمیشناسیم - ‫- مسخره بازی درنیارید دیگه مکا؟‬‬ 95 00:04:36,285 --> 00:04:39,565 مکا مکا مکا -‫ ‫- کمک نمیکنه میشل‬ 96 00:04:39,645 --> 00:04:41,605 ‫مکا پسر قد بلنده، مو تیره 97 00:04:41,685 --> 00:04:43,845 ‫دماغ کجه چون قبلا بوکس آزاد کار میکرد 98 00:04:44,045 --> 00:04:46,885 کلی تتو داره یه زخم زیرچشم چپش داره 99 00:04:47,525 --> 00:04:49,165 ‫از مدرسه کراگن بخاطر ماشین دزدی اخراج شد 100 00:04:49,245 --> 00:04:51,165 ‫- چقدر دوست داشتنیه.‬ ‫- آره واقعا‬ 101 00:04:51,245 --> 00:04:53,205 اون گفت میتونه جور کنه واسمون خوبه نه؟ 102 00:04:53,285 --> 00:04:55,045 ‫-مطمئن نیستم‬ ‫- من هستم‬ 103 00:04:55,285 --> 00:04:58,085 ‫این اتفاق نمیوفته، مواد برای احمقاست بچه ها 104 00:04:58,165 --> 00:05:01,245 تبریک میگم کلر این شاید کصشرترین جمله ای باشه که تاحالا کسی گفته 105 00:05:01,325 --> 00:05:04,085 بیخیال میشل، چی باعث شده فکر کنی این یارو مکا قابل اعتماده؟ 106 00:05:04,165 --> 00:05:05,765 خب اولا اون انگلیسی نیست 107 00:05:05,845 --> 00:05:07,725 ‫- جیمز راست میگه ‫- نه نمیگه‬ 108 00:05:07,805 --> 00:05:10,725 ‫- خب اگه اون جنس بد بده چی؟‬ ‫- جنس بد؟ مگه The Bill هستش؟ (سریال جنایی-پلیسی انگلیسی )‬ 109 00:05:10,845 --> 00:05:12,645 ‫باورم نمیشه که حتی راجعبش بحث میکنید 110 00:05:12,725 --> 00:05:14,365 ‫یکم بذار زندگی کنیم محض کیرخر 111 00:05:14,805 --> 00:05:16,445 ‫من نمیخوام جزو این باشم 112 00:05:16,525 --> 00:05:18,605 ‫و اگر شما تصمیم گرفتین که برید تو کارش 113 00:05:18,685 --> 00:05:21,885 ‫شرمنده، هر دوستی که داشتیم تمومه 114 00:05:25,165 --> 00:05:27,325 ‫ راک د بوته! این راک د بوته (آهنگی از هیویی کورپریشن ) 115 00:05:27,405 --> 00:05:30,365 ‫ایول، سریع 116 00:05:30,465 --> 00:05:32,465 جلو جا بگیرید، جلو جا بگیرید 117 00:05:32,605 --> 00:05:33,805 ‫نه 118 00:05:35,245 --> 00:05:37,405 ‫- من نمیتونم برقصم‬ ‫- برو بابا‬ 119 00:05:52,725 --> 00:05:54,245 ‫چقدر حال خراب کنی کلر 120 00:05:54,325 --> 00:05:56,205 ‫ببین میشل مواد غیر قانونیه‬ 121 00:05:56,445 --> 00:05:58,925 ‫مواد اعتیاد آوره ولی مهم ترینش اینه 122 00:05:59,005 --> 00:06:01,765 ‫تو این کشور ممکنه کاسه زانوتو از دست بدی اگر موقع مصرف بگیرنت 123 00:06:01,845 --> 00:06:04,205 ‫و من کاسه زانومو دوست دارم میشل اونا به زانوم میان 124 00:06:04,285 --> 00:06:06,605 تو کاسه زانوی عالی داری میشل 125 00:06:07,405 --> 00:06:09,205 ‫- راسته؟‬ ‫- یه طورایی‬ 126 00:06:16,445 --> 00:06:18,365 ‫ 127 00:06:19,085 --> 00:06:20,765 ‫- خدایا ‫- چیشده؟‬ 128 00:06:21,085 --> 00:06:22,085 ‫ینفرو گیر آورده 129 00:06:22,645 --> 00:06:23,965 ‫ 130 00:06:24,445 --> 00:06:26,525 ‫- باید نجاتش بدیم؟؟‬ ‫- به هیچ وجه‬ 131 00:06:27,285 --> 00:06:29,885 ‫- اوه بابا اون جوونه‬ ‫- به من چه‬ 132 00:06:29,965 --> 00:06:32,125 وقتی راجع به کولم ما باشه همه به فکر خودشونن 133 00:06:39,245 --> 00:06:41,125 ‫- من باید یچی بهشون بگم‬ ‫- اشکال نداره مامان‬ 134 00:06:41,205 --> 00:06:43,605 ‫- معلومه که اشکال داره‬ ‫- مشکلی واست پیش اومده بریدی؟‬ 135 00:06:43,685 --> 00:06:45,125 ‫آره میتونی بگی 136 00:06:45,205 --> 00:06:48,125 امون من تمام شب منتظر این آهنگ بود 137 00:06:48,885 --> 00:06:50,845 برای راک د بوت؟ 138 00:06:51,045 --> 00:06:54,885 ولی دخترات از صف پرتش کردن بیرون و حالا اون زخمی شده 139 00:06:54,965 --> 00:06:57,805 ‫- زخمو نشون بده ایمون‬ ‫- من راحت زخمی میشم‬ 140 00:06:57,885 --> 00:06:58,765 ‫بحث این نیست! 141 00:06:59,285 --> 00:07:00,685 ‫بله میبینم 142 00:07:00,765 --> 00:07:03,725 ‫- معذرت میخوام بابتش ایمون‬ ‫- این همه چیزیه که داری بگی؟‬ 143 00:07:04,325 --> 00:07:07,085 مطمئن نیستم که دیگه باید چی بگم بریدی؟ 144 00:07:07,645 --> 00:07:11,085 بجز اینکه دخترای ما 16 سالشونه و ایمون یه مرد 50 سالست 145 00:07:11,165 --> 00:07:14,605 ‫ببین پیش میاد بریدی میدونی وارد چی شدی 146 00:07:14,685 --> 00:07:16,925 تو رویه زمین با ریسک خودت نشستی 147 00:07:20,725 --> 00:07:22,925 واقعا نمیخواهی راجع به این چیزی بهشون بگی؟ 148 00:07:23,005 --> 00:07:25,205 نه بریدی نمیخوام این راک د بوت بودش 149 00:07:25,605 --> 00:07:27,805 ‫خب این چندتا چیزو روشن میکنه 150 00:07:27,885 --> 00:07:30,245 ‫- این یعنی چی؟‬ ‫- یعنی یکم نظم‬ 151 00:07:30,325 --> 00:07:31,645 ‫برای اون دخترا ضرر نداره 152 00:07:31,725 --> 00:07:33,885 اونا کل روز داشتن مثل حیوون های وحشی میدویدند 153 00:07:33,965 --> 00:07:35,285 ‫باشه بسه بریدی 154 00:07:35,365 --> 00:07:37,365 ‫بعد میوه پای درختش میوفته دیگه 155 00:07:37,445 --> 00:07:39,125 ‫- مامان لطفا‬ ‫- دختراتون اصلا نمیدونن‬ 156 00:07:39,205 --> 00:07:41,365 ‫چطوری تویه جمع رفتار کنن فقط دوتا بچه پررو هستن 157 00:07:41,445 --> 00:07:43,325 ‫بیخیال بریدی شورشو درآوردی 158 00:07:43,405 --> 00:07:45,925 ‫چی اونا نیاز به دفاع کردن تو دارن؟ خودت دوتا شورتی 159 00:07:46,005 --> 00:07:47,925 ‫این تقصیر خواهر بیچارم نبود 160 00:07:48,005 --> 00:07:51,205 اون بهترین تلاششو برای شما کرد ولی شما دخترای باباتونید به هرحال 161 00:07:51,285 --> 00:07:53,005 اگر من جات بودم بس میکردم دیگه 162 00:07:53,085 --> 00:07:55,725 ‫من واقعا فکر میکنیم شما مایه شرمندگیش هستین 163 00:07:55,805 --> 00:07:57,445 ‫یه دقیقه کص نگو 164 00:07:57,525 --> 00:08:00,045 ‫بابا تو با جواب دادن بهترش نمیکنی 165 00:08:00,125 --> 00:08:03,525 و یه چیز دیگه بهت میگم اگر مامانت اون کلاهو میدید 166 00:08:03,605 --> 00:08:06,805 ‫به قبرش برمیگشت فقط بخاطر اینکه اینقدر زشته 167 00:08:06,885 --> 00:08:09,005 ‫بمیر بابا عجوزه ی کینه ای 168 00:08:17,525 --> 00:08:18,725 جمع کن خودتو 169 00:08:25,025 --> 00:08:31,525 Lil-Soli 170 00:08:34,345 --> 00:08:36,785 ‫- باورم نمیشه‬ ‫- گوش کن مری‬ 171 00:08:36,865 --> 00:08:39,505 ‫مهم نیست چیکار کردی تو هنوز خواهرمی 172 00:08:39,585 --> 00:08:40,745 ‫من باهاتم 173 00:08:41,105 --> 00:08:43,465 ‫- من هیچ کاری نکردم سارا‬ ‫- دقیقا عزیزم‬ 174 00:08:43,825 --> 00:08:45,985 ‫همه میدونن تو نمیخواستی اون پیریو بکشی 175 00:08:46,225 --> 00:08:47,225 ‫خدابیامرزتش 176 00:08:47,545 --> 00:08:50,225 ‫- من نکشتمش‬ ....میدونی منظورم چیه کشتن نه 177 00:08:50,585 --> 00:08:53,105 ‫- طلسم کردن ‫- من طلسمش هم نکردم بابا‬ 178 00:08:53,465 --> 00:08:56,945 ‫- این فقط یه اتفاق خیلی تراژیک بود....‬ ‫- مامان من هم این موهبتو داشت‬ 179 00:08:57,945 --> 00:09:00,265 ‫به خدا اون زن میتونست دشمناشو مثل پشه بندازه پایین 180 00:09:00,345 --> 00:09:02,385 ‫ببین من هیچ موهبتی ندارم 181 00:09:02,585 --> 00:09:04,465 ‫هیچ نیروی تاریکی درکار نیست 182 00:09:04,585 --> 00:09:08,025 ‫من فقط یه چیز گفتم و متاسفانه منجر شد.... 183 00:09:08,105 --> 00:09:10,025 ‫- به مرگش؟‬ ‫- همزمان با مرگش‬ 184 00:09:10,745 --> 00:09:13,785 خب ظرفا شسته شدن یه لیوان دیگه چایی میخواهی مامان؟ 185 00:09:13,865 --> 00:09:14,785 ‫نه 186 00:09:14,865 --> 00:09:17,305 ‫الان جارو رو میارم پله هارو یکم تمیز کنم 187 00:09:17,385 --> 00:09:18,865 ‫و منم شاید گردگیری کنم 188 00:09:19,425 --> 00:09:22,345 چه خبرتونه؟ چه غلطی میخواهید بکنید؟ چی میخواهید؟ 189 00:09:22,425 --> 00:09:25,545 هیچی ما فقط فکر کردیم که باید سهم خودمون از کارا رو انجام بدیم، یکم بیشتر مامان 190 00:09:25,865 --> 00:09:27,705 ‫تو خیلی واسه ما زحمت کشیدی خاله مری 191 00:09:27,785 --> 00:09:29,225 ‫لیاقت یکم استراحتو داری 192 00:09:29,305 --> 00:09:32,105 ‫من نمیتونم مردمو طلسم کنم دخترا این تصادفی بود 193 00:09:32,185 --> 00:09:33,985 ‫جادوگر شهر اوز چطوره؟ 194 00:09:34,785 --> 00:09:36,505 ‫کی به این کصخل گفته حرف بزنه 195 00:09:36,945 --> 00:09:38,665 ‫خدایا من چطوری قراره برم به مراسم ختم 196 00:09:38,745 --> 00:09:40,785 ‫همه چی درست میشه عزیزم ولی گوش کن 197 00:09:40,985 --> 00:09:44,265 ‫اگر دیدی اوضاع داره از دستت خارج میشه سعی کن آروم باشی 198 00:09:44,345 --> 00:09:47,185 ‫آخرین چیزی که میخواهیم یه جنازه دیگه رو دستمونه 199 00:09:47,905 --> 00:09:49,265 ‫بهترین سعیمو میکنم بابا 200 00:09:56,425 --> 00:09:57,585 ‫خوشحالم که اومدید 201 00:09:58,825 --> 00:10:00,185 جمعیت زیادی اومده 202 00:10:00,665 --> 00:10:02,745 ‫خب مامان خیلی دوست داشتنی بود 203 00:10:02,825 --> 00:10:04,265 ‫بله واقعا؟ 204 00:10:04,345 --> 00:10:06,825 فکرکنم بخاطر این که اون خیلی اجتماعی بود 205 00:10:07,105 --> 00:10:09,225 ‫بشاش، همیشه میخندید 206 00:10:09,305 --> 00:10:11,585 ‫- داریم راجع به بریدی حرف می زنیم دیگه؟‬ ‫- آره بابا‬ 207 00:10:11,665 --> 00:10:13,985 ببین مری یه چیزیه که من باید بهت بگم 208 00:10:14,385 --> 00:10:16,745 ‫- راجع به نفرینه ایمون؟‬ ‫- جانم؟‬ 209 00:10:16,825 --> 00:10:20,065 چون مری گفته که اینکارو نکرده و این واسمون قابل قبوله 210 00:10:20,145 --> 00:10:23,145 ‫حقیقته ایمون ‫نمیدونم از کجا این حرفا شروع شده 211 00:10:23,225 --> 00:10:26,585 نه مری من فقط میخواستم بگم مادر بیچارم 212 00:10:26,665 --> 00:10:28,545 ‫- خدا رحمتش کنه‬ ‫- آمين.‬ 213 00:10:28,625 --> 00:10:30,545 ‫اون منظوری از حرفایی که تو عروسی زد، نداشت 214 00:10:30,625 --> 00:10:32,385 خواهش میکنم نیاز نیست توضیح بدی 215 00:10:32,465 --> 00:10:34,505 تو نگران بودی که من فکر میکنم تو نفرینش کردی؟ 216 00:10:34,905 --> 00:10:35,745 ‫خب 217 00:10:36,785 --> 00:10:38,865 ‫- این خنده داره ‫- آره‬ 218 00:10:39,745 --> 00:10:42,825 ‫خب طبعا نفرین اولین چیزی بود که به ذهنم رسید 219 00:10:43,425 --> 00:10:45,905 ‫ولی دقت کردم مرگ مامان 220 00:10:46,145 --> 00:10:48,745 ‫چیزایی که واسه نفرین لازمه رو نداشت 221 00:10:49,185 --> 00:10:51,265 ‫پس هیچ چیزی به تو وارد نیست 222 00:10:51,545 --> 00:10:52,945 ‫نیاز به نگرانی نیست 223 00:10:54,105 --> 00:10:54,945 ‫عالی 224 00:10:57,105 --> 00:10:59,265 ‫یکم خرت و پرت آوردیم همینجا بذارمش؟ 225 00:10:59,345 --> 00:11:02,345 ‫- هوشمندانست ‫- خواهر چطورید؟‬ 226 00:11:02,545 --> 00:11:05,345 خب من تویه مراسم ختم هستم آقای کوئین پس عصر بهتری میتونستم داشته باشم 227 00:11:05,425 --> 00:11:07,265 ‫- بریدی رو میشناختی؟ ‫- نه‬ 228 00:11:07,585 --> 00:11:09,785 ولی گمونم که همسرتون روش چندتا نفرین گذاشته 229 00:11:09,865 --> 00:11:12,945 ‫- نه دقیقا‬ ‫- شما از اونایی نیستید که باید زبونشونو در آورد؟‬ 230 00:11:13,025 --> 00:11:15,625 ‫- ببخشید؟‬ ‫- من باید عشای ربانیو برگزار کنم‬ 231 00:11:15,905 --> 00:11:18,265 ‫خدایا من نمیتونم اون آدما رو تحمل کنم 232 00:11:18,785 --> 00:11:20,145 ‫خب یعنی چی؟ 233 00:11:20,225 --> 00:11:22,825 نمیتونی یه ویفر بکنی تو دهن خودت به من نیاز داری واسش؟ 234 00:11:22,905 --> 00:11:25,745 ‫بله بله این باید سخت باشه 235 00:11:25,905 --> 00:11:28,825 پدر توماس اغلب مراسم ختمو انجام میداد ولی الان اون خیلی مریضه 236 00:11:28,905 --> 00:11:29,985 ‫راستش بستریه 237 00:11:30,065 --> 00:11:31,825 خدایا چی باعثش شده؟ 238 00:11:31,905 --> 00:11:34,905 ‫- جک دنیل بیشتر(مارک ویسکی) ‫- صحیح‬ 239 00:11:35,465 --> 00:11:37,225 ‫- می گیرمشون‬ ‫- خوبه.‬ 240 00:11:38,025 --> 00:11:40,985 من 6 دیس پنیر و ژامبون میخوام 4 دیس ساندویچ تخم مرغ و شاهی 241 00:11:41,065 --> 00:11:42,305 ‫و 3 دیس تن ماهی 242 00:11:42,385 --> 00:11:44,665 ‫پنیر و ژامبونو سه ضلعی ببر 243 00:11:44,745 --> 00:11:47,145 ‫ساندویچ تخم مرغ و شاهیو چهارضلعی و تن‬ 244 00:11:47,505 --> 00:11:48,705 ‫هرطور خودت مایلی 245 00:11:50,305 --> 00:11:52,585 ‫- من جات بودم کره میگرفتم‬ ‫- عالی‬ 246 00:11:54,665 --> 00:11:56,865 ‫مردن خیلی بش میاد نه؟ 247 00:11:57,225 --> 00:11:58,065 ‫چی؟ 248 00:11:58,145 --> 00:12:00,465 ‫- میتونیم بیایم داخل؟ ‫- چرا آروم حرف میزنی؟‬ 249 00:12:01,545 --> 00:12:02,425 ‫نمیدونم 250 00:12:05,025 --> 00:12:06,505 مرسی که اومدید بچه ها 251 00:12:06,585 --> 00:12:09,545 یکم حمایت خیلی خوبه تویه این زمان سخت 252 00:12:09,625 --> 00:12:11,745 ‫- تو میگفتی که اون عن بود‬ ‫- من هیچوقت نگفتم‬ 253 00:12:11,825 --> 00:12:13,745 ‫- چرا گفتی ارین ‫- آره مطمئنا ازت شنیدم.‬ 254 00:12:14,145 --> 00:12:15,585 ‫باشه میتونم یه چیو چک کنم؟ 255 00:12:15,665 --> 00:12:17,985 ‫همتون جنازه مرده رو میبینید دیگه؟ 256 00:12:18,145 --> 00:12:20,105 ‫این فقط بریدیه 257 00:12:20,545 --> 00:12:21,945 ‫این جنازه ی بریدیه 258 00:12:22,225 --> 00:12:25,545 ‫- این جنازه مرده ی بریدیه‬ ‫- ختمشه دیگه چه انتظاری داشتی؟‬ 259 00:12:25,665 --> 00:12:27,505 ‫تاحالا مرده ندیده بودی؟ 260 00:12:27,585 --> 00:12:30,345 ‫- معلومه که نه‬ ‫- خدایا انگلیسی ها خیلی عجیبن‬ 261 00:12:30,425 --> 00:12:32,185 ‫اگر بخواهی میتونی بهش دست بزنی 262 00:12:32,465 --> 00:12:34,425 ‫برای چی آخه بخوام بهش دست بزنم؟ 263 00:12:34,745 --> 00:12:36,225 ‫- خیلی خوبه‬ ‫- بس کن‬ 264 00:12:36,305 --> 00:12:38,585 ‫این فقط جنازست جیمز ماهممون یه روز همینطوری میشیم 265 00:12:39,065 --> 00:12:41,465 ‫اوه مرسی کلر آره خیلی کمک کرد 266 00:12:42,065 --> 00:12:45,465 این واقعا باعث میشه بری تو فکر، نه؟ مردن 267 00:12:46,185 --> 00:12:47,305 ‫این... 268 00:12:47,825 --> 00:12:50,545 این باعث میشه بخواهی همه کاری کنی و میدونی همه چیو امتحان کنی 269 00:12:51,025 --> 00:12:52,185 ‫چخبره میشل؟ 270 00:12:52,265 --> 00:12:53,705 ‫میخواهین یه چیز خوب ببینید؟ 271 00:12:55,625 --> 00:12:57,585 ‫- این چیه؟‬ ‫- خودتونو آماده کنید دخترا‬ 272 00:13:01,705 --> 00:13:03,265 ‫- اسکون‬ ‫- آره‬ 273 00:13:03,345 --> 00:13:04,825 ‫چیه اسکون خوبه؟ 274 00:13:04,905 --> 00:13:06,865 ‫- اسکون خوشمزست‬ ‫- آره من اسکون دوست دارم‬ 275 00:13:06,945 --> 00:13:08,945 ‫اینا اسکون معمولی نیست دخترا 276 00:13:09,145 --> 00:13:10,385 ‫اینا اسکون شادی هستن 277 00:13:10,465 --> 00:13:12,945 ‫آره اونا قیافشون خیلی بامزست 278 00:13:13,025 --> 00:13:14,945 ‫- اسکون شادی؟‬ اینا اسکون موادی هستن‬ 279 00:13:15,025 --> 00:13:18,265 ‫- اون مواد کرده تویه اسکون ها‬ ‫- معلومه که کردم‬ 280 00:13:18,745 --> 00:13:21,585 میخواستم کیک برانی درست کنم ولی این تنها دستورپختی بود که مامانم داشت 281 00:13:21,665 --> 00:13:23,465 ‫ما راجع به این حرف زدیم میشل ما توافق کردیم 282 00:13:23,545 --> 00:13:25,065 ‫نه نکردیم 283 00:13:25,265 --> 00:13:27,225 به هرحال مواد که غیرقانونی نیست وقتی تو غذا میریزیشون 284 00:13:27,305 --> 00:13:28,185 ‫همه اینو میدونن 285 00:13:28,265 --> 00:13:30,345 ‫همینطوره؟ مطمئن نیستم که درست باشه 286 00:13:31,225 --> 00:13:32,345 ‫هیچ فنجونی اینجا نیست؟ 287 00:13:32,985 --> 00:13:33,825 ‫میگیرمش 288 00:13:38,905 --> 00:13:40,265 ‫چه کوفتی شد الان؟ 289 00:13:42,305 --> 00:13:45,225 ‫- 3تاپنیر و گوجه رویه نون قهوه ای ‫- قهوه ای، باشه گرفتم‬ 290 00:13:45,345 --> 00:13:46,705 ‫چارتا سالاد رویه نون سفید 291 00:13:46,785 --> 00:13:48,785 ‫سالاد، سفید، صبرکن سه ضلعی یا چهار ضلعی 292 00:13:48,865 --> 00:13:51,545 ‫- دوتا بدون پیاز‬ ‫- ولووانمون داره تموم میشه جری‬ 293 00:13:51,625 --> 00:13:54,785 ‫- بیا، پای کیش نپخته جری‬ ‫- خدای عزیز‬ 294 00:13:54,905 --> 00:13:57,465 ‫من بایکم نسیم مشکلی ندارم 295 00:13:57,865 --> 00:13:59,145 ‫همینو ترجیح میدم 296 00:13:59,585 --> 00:14:01,385 ‫ولی اون سهمگین بود 297 00:14:01,945 --> 00:14:03,345 ‫خب من به خودم گفتم 298 00:14:03,425 --> 00:14:06,105 کولم این روز خوبی برای عروسی نیست‫ 299 00:14:06,185 --> 00:14:07,105 ‫چیشده؟ 300 00:14:07,185 --> 00:14:08,945 ‫وقتی که عروس اومد 301 00:14:09,025 --> 00:14:11,025 و همونطور که گفتم باد در شدیدترین حالتش بود 302 00:14:11,105 --> 00:14:13,705 ‫- من مردم؟‬ ‫- تاحالا بادی مثل اون ندیدم‬ 303 00:14:13,905 --> 00:14:14,945 ‫این ختم منه؟ 304 00:14:15,025 --> 00:14:17,025 ‫مثل جیغ بانشی بود 305 00:14:17,105 --> 00:14:18,145 ‫من تویه جهنم هستم؟ 306 00:14:18,225 --> 00:14:20,705 ‫خب دختر بیچاره، عروس، 307 00:14:20,785 --> 00:14:24,745 ‫اون به هرحال اومد و از ماشین پیاده شد 308 00:14:24,825 --> 00:14:28,305 ‫اون تو هوا مثل عروسک کاغذی بلند شد 309 00:14:28,705 --> 00:14:30,705 ‫و افتاد داخل باغچه 310 00:14:33,945 --> 00:14:35,265 ‫راستش یکم خنده دار بود 311 00:14:43,745 --> 00:14:46,105 ‫میخواهیم چیکارش کنیم؟ بخاطر خدا میخواهیم چیکارش کنیم 312 00:14:46,185 --> 00:14:47,985 ‫- مشکلی نیست ‫- معلومه که مشکلی هست‬ 313 00:14:48,065 --> 00:14:49,465 ‫اسکون های موادی اون پایینه 314 00:14:49,545 --> 00:14:52,105 اگر مردم اسکون هارو بخورن ما موادیشون کردیم میشل 315 00:14:52,185 --> 00:14:54,305 ‫خب؟ موادی کردن مردم که جرم نیست‬ 316 00:14:54,385 --> 00:14:56,025 ‫هیچی از قانون سرت نمیشه میشل 317 00:14:56,105 --> 00:14:58,305 ‫آخه کی اسکون حشیشی میاره مجلس ختم؟ 318 00:14:58,385 --> 00:15:01,625 همه. من سعی کردم و یه کار خوب انجام دادم اینم جای تشکرتونه 319 00:15:02,025 --> 00:15:04,825 این خیلی ناجوره، کلی آدم پیر اون پایینه چی میشه اگه یه آدم پیر از اونا بخوره؟ 320 00:15:04,905 --> 00:15:07,185 ‫چرا همه فکر پیرا افتادن؟ 321 00:15:07,265 --> 00:15:08,665 ‫پیرا کصشرن 322 00:15:08,825 --> 00:15:10,145 ‫ما باید برشون گردونیم 323 00:15:10,345 --> 00:15:11,745 ‫ببین من باهات مخالف نیستم 324 00:15:11,825 --> 00:15:14,585 من اون چیزارو خریدم تا بتونم چت کنم نه دایی بزرگت کولم 325 00:15:15,185 --> 00:15:16,545 ‫خدایا میتونی تصورش کنی؟ 326 00:15:17,065 --> 00:15:19,265 ‫صبرکنید اسکون ها کجا رفتن؟ 327 00:15:19,345 --> 00:15:21,905 ‫باشه من میرم آشپزخونه و هرچی اونجا مونده رو میگیرم 328 00:15:21,985 --> 00:15:24,745 بقیتون دنبال هرکی عجیب رفتار میکنه باشید و یادتون باشه 329 00:15:25,265 --> 00:15:26,145 ‫عادی باشید 330 00:15:33,505 --> 00:15:34,945 ‫من باید اسکونتو ازت بگیرم 331 00:15:35,545 --> 00:15:38,505 قضیه اینه، من کلی سوال راجع به خدا دارم زندگی بعد از مرگ 332 00:15:38,585 --> 00:15:41,305 ‫- برو پی کارت لطفا‬ ‫-و من خیلی تلاش کردم که شک هامو خفه کنم‬ 333 00:15:41,385 --> 00:15:42,585 ‫ولی اخیرا.... ‫- باورم نمیشه‬ 334 00:15:42,665 --> 00:15:45,625 ‫- چرا؟‬ ‫- اجازه ندارم بگم‬ 335 00:15:46,105 --> 00:15:46,985 ‫باشه 336 00:15:48,505 --> 00:15:49,945 ‫چیشده خواهر؟ 337 00:15:52,505 --> 00:15:55,305 ‫- توش دارچینه؟‬ ‫- دارچین دوست دارید؟‬ 338 00:15:55,665 --> 00:15:57,225 ‫نمیتونم دارچینو تحمل کنم‬ 339 00:15:57,505 --> 00:15:59,905 ‫خب پس آره همینه قطعا! صد در صد 340 00:16:00,945 --> 00:16:02,305 ‫پیازچه های من کجان؟ 341 00:16:02,385 --> 00:16:05,625 ‫چطوری میشه ساندویچ سالاد بدون پیازچه درست کرد؟ 342 00:16:05,825 --> 00:16:08,225 ‫من ده دقیقه پیش خواستمش بجنبید دیگه‬ 343 00:16:08,305 --> 00:16:09,825 ‫درست کار کنید لطفا 344 00:16:10,865 --> 00:16:13,545 و چندتا بسته چیپس هست که هنوز منتظرن که تو کاسه ریخته شن 345 00:16:14,025 --> 00:16:16,425 این سری دیگه کثیف کاری نداریم 346 00:16:16,625 --> 00:16:18,425 ‫من پنیر و پیازو تویه کاسه میخوام 347 00:16:18,505 --> 00:16:20,505 ‫نمک و سرکه تو یکی دیگه 348 00:16:20,665 --> 00:16:22,665 ‫اونقدرام سخت نیست بابا 349 00:16:23,745 --> 00:16:25,825 ‫- گوش کن‬ ‫- بله جو؟‬ 350 00:16:28,825 --> 00:16:29,905 ‫من فقط میخوام بگم 351 00:16:35,985 --> 00:16:38,385 ‫فکر کنم داری یه کار خوب میکنی 352 00:16:41,345 --> 00:16:42,505 ‫کار خوبو ادامه بده 353 00:16:50,185 --> 00:16:53,025 بعد از همه ی چیزایی که اتفاق افتاد اون یه روح پیر بد نبود 354 00:16:54,065 --> 00:16:55,985 ‫راستش یکم دوستش داشتم 355 00:16:56,505 --> 00:16:59,905 ‫واقعا امیدوارم الان اون بالا باشه بهمون نگاه کنه و فکر کنه‬ 356 00:17:01,865 --> 00:17:03,065 ‫اون چیه خدایا؟ 357 00:17:03,425 --> 00:17:04,985 ‫آره منم همینطور 358 00:17:05,625 --> 00:17:06,625 ‫نه سارا 359 00:17:06,945 --> 00:17:10,065 ‫نگاه کن، گوشوارهها به گوشواره ها نگاه کن 360 00:17:10,625 --> 00:17:12,065 ‫خدایا آره‬ 361 00:17:12,345 --> 00:17:15,425 ‫من بودم گوشواره آویز نمینداختم واسش اون خیلی گردن نداره 362 00:17:15,505 --> 00:17:17,145 ‫اون با گوشواره میخی بهتر بود 363 00:17:17,225 --> 00:17:19,745 ‫اون گوشواره های مامانو انداخته 364 00:17:20,105 --> 00:17:21,865 ‫آره همونان 365 00:17:21,945 --> 00:17:23,465 ‫از کجا گیرشون آورده؟ 366 00:17:23,545 --> 00:17:27,465 ‫احتمالا وقتی که مامان نفسهای آخرشو میکشید مثل لاشخورا کف رفته 367 00:17:27,705 --> 00:17:30,665 ‫و حالا این جنده ی پیر با اینا دفن میشه 368 00:17:31,065 --> 00:17:32,265 ‫این زن هیچ شرمی نداره؟ 369 00:17:32,345 --> 00:17:35,265 ‫گوشواره هایی مثل این حقشون نیست زنده دفن بشن گناهه 370 00:17:35,345 --> 00:17:36,905 ‫بخاطر کینه به ما داره اینکارو میکنه میدونم 371 00:17:37,465 --> 00:17:39,465 ‫- چیکار باید کنیم؟‬ ‫- نمیدونم‬ 372 00:17:41,945 --> 00:17:44,745 ‫میتونیم اونارو با مشابهشون عوض کنیم 373 00:17:46,065 --> 00:17:46,905 ‫خب 374 00:17:47,625 --> 00:17:50,065 ‫مشابهشونم نداریم 375 00:17:51,425 --> 00:17:53,505 ‫همینطوره مری همینطوره 376 00:17:55,065 --> 00:17:57,425 ‫باورم نمیشه داریم اینکارو میکنیم این خیلی غم انگیزه 377 00:17:57,505 --> 00:18:00,505 ‫ببین بابابزرگ یکیشونو خورد و الان اون بدجور عجیب میزنه 378 00:18:00,665 --> 00:18:02,265 ‫- توهم زدی ارین‬ ‫- اون با بابا خوب بود‬ 379 00:18:02,345 --> 00:18:03,625 ‫- خدایا‬ ‫- دقیقا‬ 380 00:18:03,705 --> 00:18:06,545 ‫- و اگر مامان شروع به پرسیدن کنه‬ ‫- مامانت نمیتونه به ما ربطش بده‬ 381 00:18:06,625 --> 00:18:08,385 ‫جدی میگی؟ اون همه چیو به ما ربط میده 382 00:18:08,465 --> 00:18:10,265 ‫اون چیزایی که به ما ربط نداره هم به ما ربط میده 383 00:18:10,345 --> 00:18:11,505 ‫مطمئنی که این جواب میده؟ 384 00:18:11,585 --> 00:18:14,505 اینطوری از شر مواد خلاص میشن کلر من "رفقای خوب"رو 20 باری دیدم (فیلم goodfellas) 385 00:18:14,625 --> 00:18:16,465 ‫این تنها راهش نیست 386 00:18:16,545 --> 00:18:19,265 ‫من یه فیلم دیدم که دختره میخواست موادو مخفی کنه 387 00:18:19,345 --> 00:18:22,065 ‫و اون، اونارو فرو کرد تو.... 388 00:18:22,145 --> 00:18:25,105 ‫من یه اسکون فرو نمیکنم داخل سوراخم اورلا امکان نداره 389 00:18:25,185 --> 00:18:26,905 ‫- میخوام سیفونو بزنم‬ ‫- بزن‬ 390 00:18:30,465 --> 00:18:31,345 ‫جواب داد؟ 391 00:18:31,505 --> 00:18:32,545 ‫معلومه که جواب داد 392 00:18:35,065 --> 00:18:35,905 ‫آب داره بالا میاد؟ 393 00:18:35,985 --> 00:18:37,705 ‫خدایا چرا آب داره بالا میاد جیمز؟ 394 00:18:37,785 --> 00:18:39,945 ‫نمیدونم آب تویه گودفلاز بالا نیومد 395 00:18:40,065 --> 00:18:41,745 کیرتوش ما راهشو بستیم 396 00:18:41,825 --> 00:18:42,785 ‫کی چاه باز کن داره؟‬ 397 00:18:43,745 --> 00:18:46,185 ای بابا فکر کنم بدون اینکه لوله باز کنم رو بیارم از خونه زدم بیرون اورلا 398 00:18:46,265 --> 00:18:48,345 آره منم همینطور کابوسیه واقعا 399 00:18:51,745 --> 00:18:53,665 ‫-بجنب‬ ‫- حواست به گوش خودت باشه مری‬ 400 00:18:53,745 --> 00:18:56,625 ‫- نمیخواد نگران مال من باشی ‫- تکون نمیخوره‬ 401 00:18:56,705 --> 00:18:58,785 ‫چرا اینطورین چسبیدن یا چی؟ 402 00:18:58,865 --> 00:19:01,345 ‫- محکم تر بکش‬ ‫- تاجایی که میتونم دارم محکم میکشم، گرفتمش‬ 403 00:19:03,505 --> 00:19:04,505 مری 404 00:19:04,705 --> 00:19:07,305 ‫ببین این یکم ناجوره 405 00:19:07,785 --> 00:19:10,745 ولی چندتا شکایت از آشپزخونه هست راجع به جری 406 00:19:10,825 --> 00:19:13,545 ‫اوه ایمون چطوری؟ چی به اینجا کشوندتت؟ 407 00:19:14,505 --> 00:19:17,385 ‫- خب جنازه مامانم اینجاست‬ ‫- اوه خدایا آره که هست‬ 408 00:19:20,505 --> 00:19:21,505 ‫چخبره؟ 409 00:19:24,065 --> 00:19:27,185 ‫ما اومدیم اینجا فاتحه بخونیم 410 00:19:27,265 --> 00:19:30,705 ‫- و خب سارا تسبیحشو فراموش کرد‬ ‫- چه چیزا که نمیکنم‬ 411 00:19:32,825 --> 00:19:33,945 ‫چی تویه دستت داری؟‬ 412 00:19:34,825 --> 00:19:36,745 ‫- جانم؟‬ ‫- تویه دستت چی گرفتی؟‬ 413 00:19:37,305 --> 00:19:39,265 ‫- هیچی ‫- بذار ببینم‬ 414 00:19:41,625 --> 00:19:42,625 ‫اون یکی دستت 415 00:19:43,705 --> 00:19:45,705 ‫- اون یکی دستم؟‬ ‫- آره‬ 416 00:19:49,905 --> 00:19:52,465 ‫- خدایا این چطوری اومد اینجا؟‬ ‫- وای‬ 417 00:19:53,705 --> 00:19:55,585 ‫شما داشتید گوشواره های مامانمو میدزدیدید؟ 418 00:19:55,665 --> 00:19:59,585 ‫راستش فکر کنم باید بدونی که اونا در اصل برای ...مامان ما بودن و 419 00:19:59,665 --> 00:20:00,705 ‫مشکلتون چیه آخه؟ 420 00:20:00,785 --> 00:20:04,065 ما داشتیم بهش لطف میکردیم ایمون اینا بهش نمیومدن 421 00:20:05,025 --> 00:20:07,705 بخاطر خدا مری اولش نفرین حالا این؟ 422 00:20:07,785 --> 00:20:10,585 ‫- تو گفتی که نفرین نبوده‬ ‫- من نمیخواستم عصبانیت کنم مری‬ 423 00:20:10,705 --> 00:20:13,945 ‫منظورم اینه من دارم مادرمو دفن میکنم طلسم شدن آخرین چیزیه که میخوام 424 00:20:14,025 --> 00:20:15,505 ‫بخاطر خدا 425 00:20:17,585 --> 00:20:18,585 ‫اون چیه؟ 426 00:20:31,905 --> 00:20:32,865 خدای عزیز 427 00:20:33,665 --> 00:20:35,265 ‫از چیزی که بنظر میرسه بدتره 428 00:20:35,465 --> 00:20:37,145 ‫مامانم راجع به شما درست میگفت 429 00:20:37,745 --> 00:20:39,505 ‫حیوونای وحشی از شما باشعورترن 430 00:20:39,705 --> 00:20:41,265 ‫ما چاه باز کن نداشتیم ایمون 431 00:20:41,865 --> 00:20:44,585 ‫برید بیرون برید بیرون 432 00:20:53,305 --> 00:20:55,545 ‫فکر کنم درکل تشییع جنازه بدی نبود 433 00:20:55,945 --> 00:20:58,865 ‫هنوزم بخاطر گوشواره های مامان ناراحتم 434 00:20:58,945 --> 00:21:01,505 ‫- خیلی نزدیک بودیم‬ ‫- خب اونا الان دو متر زیر خاکن‬ 435 00:21:01,745 --> 00:21:03,585 ‫بجز اینکه بریدیو از قبر بیرون بکشیم 436 00:21:03,665 --> 00:21:06,305 ‫- شاید خیلی ایده ی بدی نب....‬ ‫- ایده ی بدیه سارا‬ 437 00:21:06,385 --> 00:21:07,785 ‫ایده ی خیلی بدیه 438 00:21:08,385 --> 00:21:09,985 ‫فقط میخواهم همه چیو فراموش کنم 439 00:21:11,625 --> 00:21:13,625 ‫اسهالت چطوره عزیزم؟ 440 00:21:13,705 --> 00:21:15,345 ‫فکر کنم خوب شد 441 00:21:15,425 --> 00:21:16,705 ‫خدایا این بدترین کابوسمه 442 00:21:16,785 --> 00:21:18,825 ‫خونه یکی دیگه اونطوری گیرم بیارن 443 00:21:19,665 --> 00:21:23,585 ‫ولی هنوزم نمیفهمم چرا باید همه ی دوستاتو با خودت میبردی اونجا؟ 444 00:21:23,985 --> 00:21:26,065 ‫- من ترسیدم بابا ‫- میشه لطفا دیگه‬ 445 00:21:26,145 --> 00:21:28,345 ‫راجع به اسهال ارین صحبت نکنیم؟ مثلا داریم چایی میخوریم 446 00:21:28,505 --> 00:21:29,665 ‫باید بگم که 447 00:21:31,105 --> 00:21:33,145 ‫یکی از این اسکون هارو تویه مراسم ختم خوردم 448 00:21:33,825 --> 00:21:35,025 ‫و خداشاهده 449 00:21:35,625 --> 00:21:37,305 ‫تاحالا همچین چیزی نخورده بودم 450 00:21:38,265 --> 00:21:40,985 ‫چندتا واسه خودمون برداشتم 451 00:21:41,945 --> 00:21:43,905 ‫عالی، ایول 452 00:21:43,985 --> 00:21:46,665 ‫- مشکلی نباشه منم یکی بردارم‬ ‫- اگه میشه یه دونه بنداز اینجا ارین‬ 453 00:21:51,025 --> 00:22:00,385 ‫مترجم Lil-Soli