1 00:00:00,001 --> 00:00:15,001 ‫سی‌نما تقدیم می‌کند ‫www.30nama.com 2 00:00:24,313 --> 00:00:36,410 ‫« زنـی در کـابـیـن شـمـاره‌ی ۱۰ » 3 00:00:36,411 --> 00:00:41,411 ‫کانال رسمی تیم ترجمه‌ی ۳۰نما ‫CinamaSub@ 4 00:00:59,208 --> 00:01:02,041 ‫لورا بِلَکلاک. داری میایی یا میری؟ 5 00:01:02,125 --> 00:01:03,291 ‫سوال خوبیه 6 00:01:03,375 --> 00:01:05,625 ‫با بخش صحت‌سنجی در میون بذارش ‫و جواب رو بهم بگو، باشه؟ 7 00:01:05,708 --> 00:01:08,000 ‫مقاله‌ت راجع به سازمان‌های مردم‌نهاد ‫عالی بود. خوشحالم که برگشتی 8 00:01:08,083 --> 00:01:09,875 ‫- سلام، لو. مقاله‌ت رو دوست داشتم ‫- ممنون 9 00:01:09,958 --> 00:01:13,458 ‫- مقاله‌ی خوبی بود. آفرین ‫- حتماً بخونیدش. عالیه 10 00:01:25,458 --> 00:01:26,583 ‫ممنون 11 00:01:35,125 --> 00:01:36,333 ‫وای، خدا 12 00:01:54,479 --> 00:01:59,565 ‫[ به جشن ما بپیوندید ] 13 00:01:59,625 --> 00:02:01,708 ‫لو، قبل از جلسه‌ی تحریریه ‫یه دقیقه وقت داری؟ 14 00:02:01,791 --> 00:02:02,958 ‫آره، الان میام 15 00:02:03,853 --> 00:02:07,578 ‫[ بنیاد لینگستاد از لورا بلکلاک ‫دعوت به عمل می‌آورد ] 16 00:02:20,875 --> 00:02:22,000 ‫راحت برگشتی؟ 17 00:02:23,000 --> 00:02:26,541 ‫خب، دومین پرواز چهارساعته‌ام ‫توی یه هواپیمای توربوپراپ هشت نفره 18 00:02:26,625 --> 00:02:30,291 ‫فقط یه روز تاخیر خورد، ‫پس می‌دونی، خیلی کیف کردم 19 00:02:31,916 --> 00:02:34,958 ‫این حرف‌های نیش‌دارت ‫به‌خاطر خستگی سفرن 20 00:02:35,041 --> 00:02:37,333 ‫یا ناراحتیت دلیل عمیق‌تری داره؟ 21 00:02:40,541 --> 00:02:42,291 ‫اون زن رو غرق کردن 22 00:02:43,041 --> 00:02:44,958 ‫آره. می‌دونم 23 00:02:45,041 --> 00:02:46,375 ‫کُشتنش 24 00:02:47,041 --> 00:02:49,000 ‫فقط چون قبول کرده بود ‫با من حرف بزنه 25 00:02:49,583 --> 00:02:51,416 ‫کارهای خیلی وحشتناکی از مردم برمیاد 26 00:02:52,541 --> 00:02:56,541 ‫می‌دونی چیه؟ دوست دارم بعضی‌وقت‌ها ‫کارهای خیلی وحشتناکی انجام ندن 27 00:02:57,041 --> 00:02:59,166 ‫دوست دارم غافل‌گیر بشم 28 00:02:59,250 --> 00:03:02,791 ‫داریم درمورد دزدیدن بودجه‌ی سازمان‌های مردم‌نهاد ‫از کودکان گرسنه صحبت می‌کنیم 29 00:03:02,875 --> 00:03:04,875 ‫یا در مورد تاریخچه‌ی زندگی عاشقانه‌ی خودت؟ 30 00:03:04,958 --> 00:03:07,500 ‫آره، لطفاً جدی باش. ممنون 31 00:03:08,000 --> 00:03:09,166 ‫فکر کردم جدی‌ام 32 00:03:10,500 --> 00:03:12,833 ‫ها! 33 00:03:12,916 --> 00:03:13,916 ‫خدایا 34 00:03:16,333 --> 00:03:17,833 ‫اوه، تا حرفش وسط اومد پیداش شد! 35 00:03:17,916 --> 00:03:19,625 ‫- کدوم شیطانه؟ ‫- برو پِی کارت 36 00:03:19,708 --> 00:03:21,500 ‫- دو فاجعه قبل‌تر ‫- اوه! 37 00:03:22,083 --> 00:03:23,750 ‫- بن مورگان؟ ‫- بن مورگان! 38 00:03:23,833 --> 00:03:25,583 ‫- چی می‌خواد؟ ‫- نمی‌دونم 39 00:03:25,666 --> 00:03:28,166 ‫احتمالاً می‌خواد اون ‫صفحه‌های وینیل ژاپنی نادرش 40 00:03:28,250 --> 00:03:30,125 ‫که خونه‌م رو شلوغ کردن رو پس بگیره 41 00:03:33,166 --> 00:03:34,291 ‫چیه؟ 42 00:03:34,875 --> 00:03:37,375 ‫لو، مجبور نبودی امروز بیایی سر کار 43 00:03:38,416 --> 00:03:40,250 ‫یه‌کم استراحت کن 44 00:03:40,333 --> 00:03:42,500 ‫خیلی بلد نیستم استراحت کنم 45 00:03:43,208 --> 00:03:44,333 ‫باید از بن بپرسی 46 00:03:47,125 --> 00:03:49,041 ‫در اون صورت، برنامه چیه؟ 47 00:03:49,875 --> 00:03:53,333 ‫می‌تونیم درمورد داستان فساد فیفا ‫تحقیق کنیم، اگه هنوز علاقه داری 48 00:03:53,416 --> 00:03:54,416 ‫می‌دونی چیه؟ 49 00:03:54,500 --> 00:03:56,875 ‫الان یه چیزی دیدم که ممکنه... 50 00:03:57,375 --> 00:03:58,916 ‫باعث بشه دوباره به انسانیت ایمان بیارم 51 00:03:59,416 --> 00:04:01,166 ‫«اَن لینگستاد»ـه، می‌دونی؟ 52 00:04:01,250 --> 00:04:04,458 ‫وارث صنعت کشتی‌رانی نروژیه. ‫سرطان خون مرحله‌ی ۴ داره 53 00:04:04,541 --> 00:04:08,000 ‫و شوهرش به اسم اون ‫داره یه بنیاد تأسیس می‌کنه 54 00:04:08,625 --> 00:04:10,125 ‫به نظر روحیه‌بخشه 55 00:04:10,625 --> 00:04:12,333 ‫اما گوش کن بخش جالبش چیه 56 00:04:12,833 --> 00:04:15,916 ‫شوهرش می‌خواد اعضای هیئت‌مدیره رو ‫با قایق تفریحیش ببره 57 00:04:16,000 --> 00:04:18,458 ‫به یه جشن خیریه توی نروژ 58 00:04:18,541 --> 00:04:21,333 ‫می‌خواد منم همراهشون برم ‫و داستان رو پوشش بدم تا مردم مطلع بشن 59 00:04:23,208 --> 00:04:24,416 ‫بذار ببینم درست فهمیدم یا نه 60 00:04:24,916 --> 00:04:26,833 ‫این زن بیچاره بیمار میشه، 61 00:04:26,916 --> 00:04:29,875 ‫و الان چندتا از آشناهای میلیاردرش تصمیم گرفتن 62 00:04:29,958 --> 00:04:32,541 ‫که سرطان بده و باید یه کاری بکنن 63 00:04:32,625 --> 00:04:35,083 ‫اما به شرطی که تو همراهشون بری ‫و به همه بگی که چقدر خوبن 64 00:04:35,166 --> 00:04:37,958 ‫آره، تقریباً همینطوره. ‫البته با استفاده از استعداد روزنامه‌نگاریم 65 00:04:38,041 --> 00:04:39,333 ‫این چطور یه داستان حساب میشه؟ 66 00:04:39,416 --> 00:04:42,000 ‫بیخیال. توی این زمونه‌ای که انسانیت مُرده ‫این یه داستان انسان‌دوستانه‌ست 67 00:04:43,291 --> 00:04:45,041 ‫خودت گفتی باید استراحت کنم 68 00:04:45,125 --> 00:04:48,208 ‫به شرطی که استراحت باشه. ‫نه مرخصی 69 00:04:48,958 --> 00:04:53,000 ‫تقریباً مطمئنم روزنامه‌نگاری بی‌پرده ‫می‌تونه یه هفته بدون من دووم بیاره 70 00:04:57,539 --> 00:05:02,539 ‫ترجمه از «امــیــررضــا» ‫ARZ_110_SUB@ 71 00:05:28,416 --> 00:05:30,458 ‫ممنون. مرسی 72 00:05:30,541 --> 00:05:33,041 ‫به قایق «شفق شمالی» خوش اومدید 73 00:05:33,125 --> 00:05:34,666 ‫چه قایق خوشگلیه 74 00:05:34,750 --> 00:05:37,291 ‫خب... خب، کفش‌هاتون، خانم بلکلاک 75 00:05:37,375 --> 00:05:38,875 ‫- چی...؟ ‫- کفش‌هاتون، آره 76 00:05:40,625 --> 00:05:41,625 ‫ببخشید، چه کار اشتباهی انجام دادم؟ 77 00:05:41,708 --> 00:05:44,166 ‫ما همه‌ی کفش‌ها رو می‌ذاریم ‫توی اون سبد 78 00:05:44,250 --> 00:05:47,208 ‫می‌تونیم دمپایی یا جوراب ‫یا کفش برای باشگاه بهتون بدیم 79 00:05:47,291 --> 00:05:49,500 ‫سایز پای شما رو داریم. ‫پس فقط بهمون بگید، باشه؟ 80 00:05:49,583 --> 00:05:50,583 ‫باشه. ممنون 81 00:05:50,666 --> 00:05:52,541 ‫- همه‌مون بار اول این اشتباه رو می‌کنیم ‫- آره 82 00:05:59,458 --> 00:06:00,958 ‫اولین بارته سوار قایق تفریحی میشی؟ 83 00:06:01,583 --> 00:06:03,750 ‫آره، هنوز با آداب ‫رفتار توی قایق تفریحی آشنا نیستم 84 00:06:03,833 --> 00:06:05,958 ‫من بهش میگم «آداب قایق تفریحی» 85 00:06:06,541 --> 00:06:08,208 ‫راستی، من لورا هستم. سلام 86 00:06:08,291 --> 00:06:10,416 ‫- «آدام ساترلند» هستم ‫- از آشنایی باهات خوشحالم 87 00:06:10,500 --> 00:06:12,625 ‫- شامپاین می‌خواید، خانم؟ ‫- ممنون 88 00:06:13,791 --> 00:06:16,583 ‫برای من خیلی زوده 89 00:06:16,666 --> 00:06:18,916 ‫سلام. سلام 90 00:06:19,000 --> 00:06:20,708 ‫سلام، من «کارلا» هستم. ‫مهمان‌دار ارشد 91 00:06:21,291 --> 00:06:24,833 ‫شما توی کابین شماره‌ی ۸ در سمت راست شناور ‫اقامت دارید. طلوع خورشید خیلی باشکوهه 92 00:06:24,916 --> 00:06:27,500 ‫و دکتر «متا»، کابین شماره‌ی ۲ برای شماست، ‫نزدیک‌ترین کابین به کابین خانم لینگستاده 93 00:06:27,583 --> 00:06:29,125 ‫- ممنون ‫- خواهش می‌کنم 94 00:06:29,750 --> 00:06:32,000 ‫- شما دکتر خانم لینگستاد هستید؟ ‫- خب... 95 00:06:32,750 --> 00:06:35,041 ‫من در واقع دوست قدیمی «ریچارد»ـم 96 00:06:35,875 --> 00:06:38,416 ‫از وقتی اَن بیمار شده، متاسفانه 97 00:06:38,500 --> 00:06:41,541 ‫به صورت دائمی توی زندگی‌شون هستم 98 00:06:42,375 --> 00:06:44,166 ‫اَن با تمام توانش مبارزه کرده 99 00:06:44,250 --> 00:06:46,208 ‫- پر از کالاهای قاچاقن؟ ‫- همه‌شون 100 00:06:46,291 --> 00:06:47,375 ‫ببخشید 101 00:06:48,958 --> 00:06:51,291 ‫- توماس. هایدی ‫- آه! 102 00:06:51,375 --> 00:06:54,208 ‫رابرت. پیرمرد حرومزاده 103 00:06:54,291 --> 00:06:55,750 ‫خیلی هم وقت‌تلفی نبود 104 00:06:58,958 --> 00:07:00,916 ‫خیلی خوشگل شدی. لاغر شدی؟ 105 00:07:01,541 --> 00:07:03,083 ‫به‌خاطر استرسه 106 00:07:08,291 --> 00:07:11,958 ‫از بین این همه قایق‌های تفریحی خفن ‫توی تمام سفرهای دریایی در سراسر جهان 107 00:07:12,041 --> 00:07:13,125 ‫بن مورگان 108 00:07:13,208 --> 00:07:16,375 ‫- اوه، باورم نمیشه. خدایا ‫- خیلی بهت زنگ زدم 109 00:07:16,458 --> 00:07:19,041 ‫چرا از دیدنت تعجب نکردم؟ 110 00:07:19,125 --> 00:07:23,125 ‫- البته! بنجامین، ایشون... ‫- من و لو همدیگه رو می‌شناسیم 111 00:07:23,208 --> 00:07:26,625 ‫اوه! هر دوتاتون روزنامه‌نگارید. ‫قبلاً با هم کار کردید 112 00:07:27,916 --> 00:07:29,333 ‫نه 113 00:07:29,416 --> 00:07:32,625 ‫نه، با هم یه کار دیگه کردید، درسته؟ 114 00:07:32,708 --> 00:07:34,500 ‫اگه می‌خواستید برای جلوگیری ‫از تکرار اون اتفاق 115 00:07:34,583 --> 00:07:35,916 ‫کسی دخالت بکنه، بهم خبر بدید 116 00:07:36,000 --> 00:07:37,708 ‫نیاز نیست. ممنون 117 00:07:37,791 --> 00:07:39,583 ‫- چند وقت پیش به هم زدیم ‫- باشه 118 00:07:40,083 --> 00:07:43,583 ‫- باشه، خب، امیدوارم دوستانه تموم شده باشه ‫- یه همچین چیزی 119 00:07:44,250 --> 00:07:47,416 ‫یعنی نه. یعنی نه. من... 120 00:07:48,625 --> 00:07:51,541 ‫فکر کنم بد موضوعی رو مطرح کردم. ‫خیلی ضایع شد. من... اگه شما... 121 00:07:51,625 --> 00:07:53,708 ‫- من می‌خوام... ‫- آره، باشه، اینطوره بهتره 122 00:07:56,708 --> 00:07:58,291 ‫چرا شلوار جین پوشیده؟ 123 00:07:59,250 --> 00:08:01,208 ‫حس می‌کنم یه نوع پوشش ‫مشخص شده بود، نه؟ 124 00:08:12,416 --> 00:08:17,625 ‫اولین باری بود که شنیدم ‫گذشته‌ی مشترک‌مون رو دوستانه توصیف می‌کنی 125 00:08:18,791 --> 00:08:21,875 ‫راستش رو بخوای اصلاً اولین باری بود ‫که به گذشته‌ی مشترک‌مون فکر کردم 126 00:08:21,958 --> 00:08:23,000 ‫آخ 127 00:08:23,750 --> 00:08:24,833 ‫یک-صفر به نفع تو؟ 128 00:08:24,916 --> 00:08:25,833 ‫دو-صفر 129 00:08:28,041 --> 00:08:30,166 ‫باشه، قبوله. مشکلی نیست 130 00:08:32,666 --> 00:08:35,125 ‫آقای تایلر، آقای جنسن 131 00:08:37,250 --> 00:08:39,666 ‫زوج هذرلی، و خانم بلکلاک 132 00:08:40,375 --> 00:08:43,750 ‫خانم‌ها و آقایون، مهمان‌دارهای عزیزمون ‫شما رو به کابین‌هاتون راهنمایی می‌کنن 133 00:08:43,833 --> 00:08:46,250 ‫و آقای «بولمر» بعداً برای ‫نوشیدنی خوش‌آمدگویی بهتون ملحق میشن 134 00:08:47,291 --> 00:08:50,750 ‫لورا، با «دِیم هذرلی» آشنا شدی؟ ‫یه گالری برای افراد ثروتمند و معروف داره 135 00:08:50,833 --> 00:08:51,958 ‫قبلاً توی مِی‌فر زندگی می‌کرد 136 00:08:52,041 --> 00:08:55,750 ‫حالا تصمیم گرفته به سمت شرق ‫مهاجرت کنه و بره جایی... 137 00:08:55,833 --> 00:08:58,125 ‫که حس و حال زمونه بیش‌تر حس میشه 138 00:08:58,208 --> 00:09:00,791 ‫- چرا چنین کاری کردی؟ ‫- به طرز ناامیدانه‌ای بامزه‌ای، آدام 139 00:09:00,875 --> 00:09:03,250 ‫لورا قراره توی سفر ‫ازمون جاسوسی بکنه 140 00:09:03,333 --> 00:09:05,458 ‫اوه، درسته. پس تو ‫روزنامه‌نگار بولمر هستی، ها؟ 141 00:09:05,541 --> 00:09:07,833 ‫آره، لورا هستم. لو. ‫از آشنایی باهاتون خوشحالم، دِیم هذرلی 142 00:09:07,916 --> 00:09:11,541 ‫اوه، بس کن. ‫لطفاً هایدی صدام کن 143 00:09:11,625 --> 00:09:14,125 ‫همکارم از گالریت دیدن کرده 144 00:09:14,208 --> 00:09:16,500 ‫- گفت خیلی باشکوه بوده ‫- اوه، درسته 145 00:09:17,166 --> 00:09:20,083 ‫هنرمند وقتی تحت تاثیر داروی روهیپنول‌ـه ‫از خودش فیلم می‌گیره، ‫(داروی تجاوز جنسی) 146 00:09:20,166 --> 00:09:22,500 ‫بعدش لباس می‌پوشه و لخت میشه، 147 00:09:22,583 --> 00:09:24,958 ‫بعدش توسط دستیارهاش توی ‫موقعیت‌ها و ژست‌های مختلف 148 00:09:25,041 --> 00:09:27,625 ‫توی اماکن عمومی قرار داده میشه ‫و هشت ساعت طول می‌کشه 149 00:09:27,708 --> 00:09:28,875 ‫دهن آدم باز می‌مونه 150 00:09:29,375 --> 00:09:31,083 ‫- به نظر می‌رسه خیلی... ‫- وحشتناکه 151 00:09:31,166 --> 00:09:34,041 ‫- حتی برای من. یعنی... ‫- تامو، گنده‌بک احمق 152 00:09:35,000 --> 00:09:37,666 ‫بیا روزنامه‌نگار ریچی رو ببین 153 00:09:37,750 --> 00:09:38,875 ‫- یه روزنامه‌نگار! ‫- آره 154 00:09:38,958 --> 00:09:42,500 ‫کارت درسته؟ می‌دونی، ‫توی این فکرم که خاطراتم رو بنویسم 155 00:09:42,583 --> 00:09:45,375 ‫اوه، مردم مشتاقانه منتظرن 156 00:09:47,500 --> 00:09:49,291 ‫اوه، ببخشید، خانم بلکلاک 157 00:09:49,375 --> 00:09:51,500 ‫باید بقیه‌ی وسایلتون رو هم می‌آوردن پایین 158 00:09:51,583 --> 00:09:52,666 ‫اوه، نه. فقط همینه 159 00:09:53,375 --> 00:09:55,750 ‫اوه، می‌خواید لباس‌هاتون رو براتون دربیارم؟ 160 00:09:55,833 --> 00:10:00,333 ‫خدایا، نه، نه. ‫تو رو درگیر این هرج‌ومرج نمی‌کنم 161 00:10:09,666 --> 00:10:12,875 ‫خیلی‌خب، پسرها. ‫بزنید بریم. یالا 162 00:10:59,416 --> 00:11:00,625 ‫دوستان... 163 00:11:00,708 --> 00:11:02,541 ‫- اومد ‫- رومی‌ها 164 00:11:02,625 --> 00:11:04,083 ‫اعضای هیئت‌مدیره 165 00:11:04,166 --> 00:11:05,625 ‫اوه، شروع شد! 166 00:11:05,708 --> 00:11:07,625 ‫به قایق شفق شمالی خوش اومدید 167 00:11:07,708 --> 00:11:09,500 ‫شفق شمالی! 168 00:11:09,583 --> 00:11:10,875 ‫وقتی این قایق رو آماده کردیم، 169 00:11:10,958 --> 00:11:14,166 ‫آینده‌ای که من و اَن تصور می‌کردیم ‫خیلی با این شرایط فرق داشت 170 00:11:14,833 --> 00:11:16,833 ‫- آره ‫- نمیشه قشنگ نشونش داد 171 00:11:16,916 --> 00:11:19,208 ‫- آره ‫- اون مبارزه خیلی بهمون فشار آورد 172 00:11:21,625 --> 00:11:23,166 ‫بگذریم، ما... 173 00:11:23,250 --> 00:11:27,041 ‫دوباره به هدف خرید ‫این کشتی کوچیک‌مون فکر کردیم، 174 00:11:27,125 --> 00:11:28,500 ‫و... 175 00:11:28,583 --> 00:11:30,625 ‫و شما اینجایید تا پروژه‌مون رو افتتاح کنید 176 00:11:30,708 --> 00:11:31,666 ‫درسته 177 00:11:32,166 --> 00:11:34,916 ‫می‌دونم این روال کار معمولی خیریه نیست، 178 00:11:35,000 --> 00:11:37,375 ‫اینکه سه روز توی ‫یه قایق تفریحی باکلاس باشیم، 179 00:11:37,458 --> 00:11:41,000 ‫اما پولی که اهدا کردید، ‫که خیلی هم زیاده، 180 00:11:41,583 --> 00:11:43,541 ‫به کسایی از جامعه می‌رسه 181 00:11:43,625 --> 00:11:46,791 ‫که توانایی مالی گرفتن دکترهای خصوصی ‫یا درمان‌های تجربی رو ندارن 182 00:11:46,875 --> 00:11:47,916 ‫پس به سلامتی همه‌تون 183 00:11:48,000 --> 00:11:49,041 ‫- به سلامتی شما ‫- به سلامتی 184 00:11:49,125 --> 00:11:50,583 ‫- به سلامتی شما ‫- به سلامتی 185 00:11:51,250 --> 00:11:54,333 ‫می‌دونم خیلی‌هاتون برای دیدن اَن اومدید، 186 00:11:55,041 --> 00:11:58,666 ‫اما متاسفانه باید بگم بعد از ‫یه سفر طاقت‌فرسا، داره استراحت می‌کنه 187 00:11:58,750 --> 00:12:00,750 ‫- پس پیشنهاد می‌کنم... ‫- آره 188 00:12:00,833 --> 00:12:03,083 ‫یه شام سبک بخورید، زود بخوابید، 189 00:12:03,583 --> 00:12:06,041 ‫و فردا با اَن جشن می‌گیریم 190 00:12:06,125 --> 00:12:07,583 ‫- آره ‫- عالیه 191 00:12:07,666 --> 00:12:09,541 ‫- نظرتون چیه؟ ‫- فوق‌العاده‌ست 192 00:12:13,250 --> 00:12:14,291 ‫اما اول، 193 00:12:14,375 --> 00:12:16,375 ‫یه غافل‌گیری براتون دارم 194 00:12:17,041 --> 00:12:18,833 ‫- بیاید دنی رو ببینید ‫- نه، آخه... 195 00:12:22,500 --> 00:12:24,625 ‫دنی تایلر. فکر نمی‌کردم زنده باشه 196 00:12:24,708 --> 00:12:26,375 ‫- به سختی زنده‌ست ‫- ما همه‌ی تلاشمون رو کردیم 197 00:12:26,458 --> 00:12:27,916 ‫دنی! 198 00:12:30,791 --> 00:12:31,750 ‫شگفت‌انگیزه 199 00:12:32,333 --> 00:12:33,458 ‫- لورا بلکلاک ‫- سلام 200 00:12:33,541 --> 00:12:34,666 ‫من ریچاردم 201 00:12:34,750 --> 00:12:37,166 ‫- خیلی خوشحالم که اومدی ‫- خیلی ممنون 202 00:12:38,250 --> 00:12:40,750 ‫اگه خوش‌شانس باشی، تامی، ‫با خودش قرص ویاگرا آورده 203 00:12:40,833 --> 00:12:42,250 ‫اوه، من هیچوقت قرص نمی‌خورم 204 00:12:42,750 --> 00:12:44,791 ‫بگیر. ممنون 205 00:12:45,625 --> 00:12:47,958 ‫بولمر، پست‌فطرت کثافت 206 00:12:48,041 --> 00:12:49,125 ‫حالت چطوره، داداش؟ 207 00:12:49,625 --> 00:12:52,166 ‫- تو رو که دیدم بهتر شدم ‫- حال اَن چطوره؟ 208 00:12:52,666 --> 00:12:53,666 ‫خوبه 209 00:12:55,041 --> 00:12:56,833 ‫- خوش اومدی ‫- ممنون 210 00:12:58,166 --> 00:12:59,125 ‫عجب 211 00:12:59,208 --> 00:13:00,791 ‫تو کی هستی؟ 212 00:13:00,875 --> 00:13:04,500 ‫لورا یه روزنامه‌نگار عنوان‌داره. ‫قراره راجع به بنیاد یه مقاله بنویسه 213 00:13:04,583 --> 00:13:07,541 ‫حیف شد. اصلاً دوست ندارم ‫یه جاسوس زیر نظر داشته باشم 214 00:13:07,625 --> 00:13:10,791 ‫ممنون. مامانم طرفدار پروپاقرصته 215 00:13:10,875 --> 00:13:12,375 ‫آخ 216 00:13:12,458 --> 00:13:13,625 ‫ازت خوشم میاد 217 00:13:14,833 --> 00:13:17,541 ‫- سوال اصلی اینه، ریچارد... ‫- اوهوم 218 00:13:17,625 --> 00:13:20,125 ‫الان توی آب‌های بین‌المللی هستیم؟ 219 00:13:20,208 --> 00:13:21,875 ‫چون یه کیسه پر از مواد آوردم 220 00:13:21,958 --> 00:13:24,208 ‫که دوست دارم با این آدم‌های خوش‌تیپ ‫به اشتراک بذارمش 221 00:13:24,708 --> 00:13:26,791 ‫مطمئن نیستم بتونم دوباره ‫برای دوره‌ی ترک اعتیاد پول بدم... 222 00:13:26,875 --> 00:13:31,166 ‫نه، شوخی می‌کنم، رفیق. ‫من از سال ۱۹۱۷ پاک و آرومم 223 00:13:34,332 --> 00:13:36,166 ‫هنوزم خیلی جذابه 224 00:13:36,958 --> 00:13:39,583 ‫الان یه مأمور مخفی‌ای؟ 225 00:13:40,875 --> 00:13:41,791 ‫خفه شو 226 00:13:41,875 --> 00:13:45,375 ‫بیخیال، بعد از اون حرف‌هایی ‫که راجع به خیانت کردن من به اصولم گفتی، 227 00:13:45,458 --> 00:13:49,083 ‫امکان نداره لورا بلکلاک ‫به‌خاطر پول اومده باشه اینجا 228 00:13:49,583 --> 00:13:50,625 ‫همینه 229 00:13:51,208 --> 00:13:52,875 ‫این بنیـه که من یادمه 230 00:14:00,666 --> 00:14:02,833 ‫فهمیدم بن چرا بهم زنگ می‌زده 231 00:14:02,916 --> 00:14:04,958 ‫خب؟ چطور بود؟ 232 00:14:05,041 --> 00:14:07,375 ‫غافل‌گیری خوبی بود یا بد؟ 233 00:14:07,458 --> 00:14:08,458 ‫نظری ندارم 234 00:14:08,541 --> 00:14:10,333 ‫بگو یه‌کم هم ازش لذت نمی‌بری 235 00:14:10,416 --> 00:14:11,875 ‫شامپاین خیلی خوبه 236 00:14:11,958 --> 00:14:14,750 ‫بیخیال. گفتی می‌خوای استراحت کنی. ‫پس از سفر لذت ببر 237 00:14:18,625 --> 00:14:20,791 ‫...فقط ۹ ماهه که با همیم، شاید کم‌تر 238 00:14:20,875 --> 00:14:23,041 ‫عجیبه. شبیه زن‌های موردپسند تو نیست 239 00:14:23,125 --> 00:14:25,250 ‫بیخیال. خیلی تحسین‌آمیزه 240 00:14:25,333 --> 00:14:26,458 ‫نگاهش کن 241 00:14:26,958 --> 00:14:29,458 ‫خوشگله، اما... یه‌کم کسل‌کننده‌ست ‫[ کابین شماره‌ی ۱۰ ] 242 00:14:34,000 --> 00:14:35,208 ‫خیلی متاسفم 243 00:14:36,125 --> 00:14:37,041 ‫اشکالی نداره 244 00:14:38,666 --> 00:14:40,166 ‫آم... 245 00:14:40,875 --> 00:14:41,875 ‫شرمنده! 246 00:14:48,958 --> 00:14:52,041 ‫واقعاً؟ بهتره من رو معرفی کنی 247 00:14:53,000 --> 00:14:53,916 ‫عجب 248 00:14:55,500 --> 00:14:57,250 ‫چه لباس خوشگلی 249 00:14:57,333 --> 00:14:59,291 ‫قراره توی فضای باز اپرا برگزار بشه؟ 250 00:14:59,791 --> 00:15:01,250 ‫شرمنده. فکر کردم... 251 00:15:02,125 --> 00:15:04,208 ‫- خیلی تیپ زدم. شرمنده ‫- نه 252 00:15:04,291 --> 00:15:07,583 ‫اصلاً، عشقم. ‫توی اون لباس براق شبیه ستاره‌ها شدی 253 00:15:08,083 --> 00:15:10,750 ‫- اون سمت میز بعضی‌ها حسودی‌شون میشه؟ ‫- خیلی خوشگل شدی 254 00:15:11,250 --> 00:15:12,291 ‫خوشگل شدی 255 00:15:12,375 --> 00:15:15,000 ‫- فکر کردم برای شام لباس پوشیدی و... ‫- مشکلی نیست 256 00:15:15,750 --> 00:15:16,791 ‫درخشانه 257 00:15:46,458 --> 00:15:47,750 ‫خانم بلکلاک، 258 00:15:47,833 --> 00:15:50,083 ‫اگه بعد از شام ‫به دیدن خانم لینگستاد برید، 259 00:15:50,166 --> 00:15:51,541 ‫خیلی ممنون می‌شیم 260 00:15:51,625 --> 00:15:53,583 ‫- باشه. باشه، حتماً ‫- ممنون 261 00:16:02,375 --> 00:16:05,458 ‫من سیگرید هستم. ‫رئیس تیم امنیتی آقای بولمر 262 00:16:05,541 --> 00:16:07,291 ‫چند وقته برای این خانواده کار می‌کنی؟ 263 00:16:08,250 --> 00:16:09,958 ‫اولین سالمه 264 00:16:14,208 --> 00:16:16,166 ‫- اینجاست ‫- ممنون 265 00:16:18,208 --> 00:16:22,166 ‫همین‌جا منتظر بمونید، ‫خانم لینگستاد هم به زودی میان 266 00:16:38,041 --> 00:16:40,041 ‫کتاب‌خونه 267 00:16:41,166 --> 00:16:46,250 ‫تنها جایی از قایق ‫که اصرار داشتم خودم طراحیش کنم 268 00:16:46,333 --> 00:16:50,416 ‫- خانم لینگستاد، ممنون که دعوتم کردید ‫- لطفاً اَن صدام کن 269 00:16:50,916 --> 00:16:52,958 ‫خیلی خوشحالم که قبول کردی بیایی 270 00:16:53,583 --> 00:16:54,916 ‫کارت رو دنبال می‌کنم 271 00:16:55,000 --> 00:17:00,166 ‫افشاگریت توی گاردین راجع به ‫اون زنان شجاع کورد واقعاً عالی بود 272 00:17:06,916 --> 00:17:08,500 ‫من کسی بودم که گفتم تو رو دعوت کنن 273 00:17:10,208 --> 00:17:14,041 ‫کارت خیلی مهمه، صدای کسایی ‫هستی که صداشون شنیده نمیشه 274 00:17:15,833 --> 00:17:17,250 ‫ممنون 275 00:17:21,791 --> 00:17:23,416 ‫دکتر رو خبر کنم؟ 276 00:17:25,750 --> 00:17:26,791 ‫من... 277 00:17:27,583 --> 00:17:31,291 ‫من... دیگه داروهام رو نمی‌خورم 278 00:17:32,458 --> 00:17:34,000 ‫قرص‌هام، تزریق خون 279 00:17:34,916 --> 00:17:36,250 ‫همه رو کنار گذاشتم 280 00:17:36,333 --> 00:17:39,958 ‫یه روز... دیگه بریدم 281 00:17:46,125 --> 00:17:48,791 ‫بیمار بودن خیلی طاقت‌فرسا میشه 282 00:17:49,750 --> 00:17:53,000 ‫بدون مصرف داروها ‫می‌تونی واقعاً حسش کنی 283 00:17:54,708 --> 00:17:56,375 ‫زمان سریع می‌گذره 284 00:17:58,666 --> 00:17:59,666 ‫متاسفم 285 00:18:03,666 --> 00:18:07,500 ‫من... می‌خواستم بدونم می‌تونم ‫نظرت رو درمورد یه چیزی بدونم یا نه 286 00:18:09,083 --> 00:18:10,166 ‫البته 287 00:18:14,875 --> 00:18:17,250 ‫سخنرانیم برای جشن خیریه 288 00:18:18,083 --> 00:18:21,208 ‫ممنون میشم اگه بتونی نگاهش کنی 289 00:18:22,291 --> 00:18:24,291 ‫دیگه ذهنم مثل قبلاً نیست 290 00:18:24,875 --> 00:18:25,875 ‫آره 291 00:18:42,375 --> 00:18:44,208 ‫می‌خوای همه‌ی پول‌هات رو اهدا کنی؟ 292 00:18:46,333 --> 00:18:47,958 ‫خیلی سخاوتمندانه‌ست. آم... 293 00:18:50,125 --> 00:18:51,833 ‫می‌تونم بپرسم دلیلش چیه؟ 294 00:18:51,916 --> 00:18:53,708 ‫وقت تسویه‌ حسابه 295 00:18:55,625 --> 00:18:57,875 ‫پس دادن چیزی که گرفتی 296 00:19:00,333 --> 00:19:03,666 ‫و طی این سال‌ها ‫ما خیلی گرفتیم 297 00:19:04,166 --> 00:19:07,708 ‫بنیاد به کسایی سپرده میشه ‫که از من و ریچارد 298 00:19:07,791 --> 00:19:11,708 ‫خیلی باهوش‌تر و مهربون‌تر هستن 299 00:19:14,458 --> 00:19:18,166 ‫خب، بهش میگن کار خِیر ‫بدون غرور و خودخواهی 300 00:19:18,916 --> 00:19:21,583 ‫وقتی قراره غذای کرم‌ها بشی ‫خودخواه بودن خیلی سخته 301 00:19:29,083 --> 00:19:33,875 ‫دوست دارم فردا این مکالمه رو ادامه بدم. ‫همین‌جا خوبه؟ 302 00:19:34,916 --> 00:19:37,208 ‫خوشحال میشم کمک کنم 303 00:19:39,666 --> 00:19:40,666 ‫و لورا؟ 304 00:19:43,625 --> 00:19:44,625 ‫ممنون 305 00:20:01,791 --> 00:20:04,000 ‫سلام، خانم درخشان 306 00:20:04,500 --> 00:20:06,000 ‫تا دیروقت کار می‌کنی؟ 307 00:20:06,500 --> 00:20:09,041 ‫اگه چیز باحال‌تری مد نظر داری ‫می‌تونم کار رو بپیچونم 308 00:20:10,583 --> 00:20:13,416 ‫نمی‌خوام دو بار مرتکب یه اشتباه بشم 309 00:20:13,500 --> 00:20:15,708 ‫آخ 310 00:20:16,791 --> 00:20:18,708 ‫ولی اشتباه خیلی خوبی بود 311 00:20:19,416 --> 00:20:20,833 ‫- واقعاً؟ ‫- اوهوم 312 00:20:21,500 --> 00:20:23,208 ‫- خیلی خوب بودم؟ ‫- آره 313 00:20:24,625 --> 00:20:28,541 ‫برای من و خدا می‌دونه چندتا زن دیگه 314 00:20:30,833 --> 00:20:32,041 ‫اوه 315 00:20:35,875 --> 00:20:36,875 ‫اشکالی نداره 316 00:20:38,708 --> 00:20:41,750 ‫- شرمنده که آخر سر خیلی عوضی بودم ‫- واقعاً هم آخرش عوضی بودی 317 00:20:41,833 --> 00:20:42,958 ‫می‌دونم 318 00:20:44,208 --> 00:20:45,625 ‫معذرت‌خواهی پذیرفته شد 319 00:22:22,902 --> 00:22:25,978 ‫[ تماس از کابین شماره‌ی ۸ ] 320 00:22:29,666 --> 00:22:31,041 ‫بمونید همون‌جا 321 00:22:33,875 --> 00:22:36,250 ‫کابین شماره‌ی ۸ زنگ زد. ‫میگه یه نفر افتاده توی آب 322 00:22:36,333 --> 00:22:39,333 ‫چی؟ هشدار اضطراری. هشدار اضطراری. ‫یه نفر افتاده توی آب 323 00:22:42,166 --> 00:22:44,958 ‫احتمالاً یه نفر توی آب افتاده، ‫سمت راست شناور، کابین شماره‌ی ۱۰ 324 00:22:45,041 --> 00:22:47,416 ‫‏۱۰؟ سرعت رو کم کنید، ‫هدایت دستی رو فعال کنید 325 00:22:47,500 --> 00:22:50,900 ‫یه نفر توی آب افتاده. یه نفر توی آب افتاده. ‫همه‌ی خدمه بسیج بشین 326 00:22:55,333 --> 00:23:00,666 ‫کمک، قایق شفق شمالی صحبت می‌کنه، ‫درخواست کمک اضطراری داریم 327 00:23:00,750 --> 00:23:03,708 ‫- هنوز بقیه رو بیدار نکردم ‫- توی کابین شماره‌ی هشته، درسته؟ 328 00:23:03,791 --> 00:23:05,000 ‫- آره ‫- خیلی‌خب 329 00:23:05,083 --> 00:23:06,791 ‫- من دیگه تنهات می‌ذارم ‫- ممنون، کارلا 330 00:23:09,125 --> 00:23:12,166 ‫شنیدم یه چیزی افتاد توی آب، ‫رفتم توی بالکن، و دیدم یه نفر توی آبه 331 00:23:12,250 --> 00:23:15,000 ‫کی رو دیدی؟ 332 00:23:15,083 --> 00:23:17,500 ‫من... نمی‌دونم. ‫فقط یه لحظه دیدمش 333 00:23:17,583 --> 00:23:20,458 ‫فکر کنم زن توی کابین کناری بود، ‫همین کابینی که اونجاست 334 00:23:22,500 --> 00:23:25,000 ‫- کابین شماره‌ی ۱۰؟ ‫- آره 335 00:23:28,541 --> 00:23:29,541 ‫چه خبره؟ 336 00:23:29,625 --> 00:23:31,958 ‫گزارشی مبنی بر افتادن ‫یه نفر توی آب دریافت کردیم 337 00:23:32,041 --> 00:23:32,916 ‫چی؟ کی؟ 338 00:23:33,000 --> 00:23:36,416 ‫من... نمی‌دونم. ‫فکر کنم یه زن بود، اما نمی‌دونم 339 00:23:37,541 --> 00:23:38,625 ‫بیا داخل 340 00:23:40,375 --> 00:23:41,750 ‫یه نفر افتاده توی آب؟ 341 00:23:41,833 --> 00:23:43,083 ‫چی شده؟ 342 00:23:43,833 --> 00:23:44,708 ‫لارس کجاست؟ 343 00:23:44,791 --> 00:23:46,125 ‫توی کابین شماره‌ی شیشه 344 00:23:51,750 --> 00:23:54,125 ‫- نمی‌دونی کجاست؟ ‫- مهمون کابین شماره‌ی ۶ گم شده 345 00:23:54,208 --> 00:23:56,541 ‫لارس جنسن، همه... ‫اوه، خانم بلکلارک 346 00:23:56,625 --> 00:23:58,625 ‫همه چیز تحت کنترله. اگه میشه... 347 00:23:58,708 --> 00:24:00,291 ‫یه نفر گم شده. ‫باید پیداش کنیم 348 00:24:00,375 --> 00:24:03,083 ‫چی؟ گم شده؟ ‫عزیزدلم، شنیدی... 349 00:24:04,625 --> 00:24:06,166 ‫اینجا نیست. خواب بودم 350 00:24:06,250 --> 00:24:08,666 ‫متوجه نشده برگشته باشه روی تخت. ‫فکر که نمی‌کنید...؟ 351 00:24:10,291 --> 00:24:11,333 ‫یا خدا 352 00:24:15,916 --> 00:24:17,875 ‫آقای جنسن رو پیدا کردیم 353 00:24:18,375 --> 00:24:19,625 ‫آقای جنسن؟ 354 00:24:21,791 --> 00:24:22,625 ‫بله؟ 355 00:24:22,708 --> 00:24:24,375 ‫کی گزارش داد یه نفر افتاده توی آب؟ 356 00:24:24,458 --> 00:24:26,375 ‫لورا بلکلاک، همون روزنامه‌نگار 357 00:24:27,000 --> 00:24:30,541 ‫- و گفت یه نفر از کابین شماره‌ی ۱۰؟ ‫- بله، قربان. همینش عجیبه 358 00:24:30,625 --> 00:24:33,041 ‫نگران نباش، عزیزم. ‫تو بخواب. خودم اوضاع رو مدیریت می‌کنم 359 00:24:33,125 --> 00:24:36,000 ‫یه زنی بود. ‫تقریباً هم‌قد من بود 360 00:24:36,083 --> 00:24:37,875 ‫بلوند بود. کلاه سرش بود 361 00:24:37,958 --> 00:24:41,250 ‫تازه حموم کرده بود. ‫من... اون... 362 00:24:42,208 --> 00:24:44,708 ‫اتفاقی وارد این کابین شدم. ‫توی راهرو بودم، اومدم داخل... 363 00:24:44,791 --> 00:24:48,166 ‫اصلاً کسی توی این کابین نبوده، خانم بلکلاک 364 00:24:49,541 --> 00:24:51,666 ‫این... این کابین از اول خالی بوده 365 00:24:52,708 --> 00:24:55,125 ‫مهمونی که قرار بود توی این کابین باشه ‫دو روز پیش اعلام کرد که نمیاد 366 00:24:58,375 --> 00:25:00,000 ‫- اون... ‫- آره. درسته 367 00:25:03,541 --> 00:25:05,000 ‫خون روی شیشه بود 368 00:25:05,583 --> 00:25:07,500 ‫اینجا خون بود. اونجا... 369 00:25:12,791 --> 00:25:15,666 ‫اونجا... یه نفر توی بالکن بود. یه نفر... 370 00:25:16,250 --> 00:25:20,083 ‫صبر کنید. نه، یه نفر توی بالکن بود. ‫می‌تونم ثابت کنم 371 00:25:22,791 --> 00:25:25,500 ‫قایق حرکت کرده بود، ‫و اون زن داشت توی بالکن سیگار می‌کشید، 372 00:25:25,583 --> 00:25:27,375 ‫منم سیگارها رو برداشتم و... 373 00:25:27,916 --> 00:25:31,875 ‫- چی؟ اینجا نیستن ‫- روزی دوبار کابین‌ها رو تمیز می‌کنن، پس... 374 00:25:34,708 --> 00:25:36,666 ‫آه... ببینید، گوش کنید، من... 375 00:25:36,750 --> 00:25:38,875 ‫توهم نزدم 376 00:25:39,583 --> 00:25:41,000 ‫همه توی کابین‌هاشونن 377 00:25:41,708 --> 00:25:44,375 ‫ممنون. با گارد ساحلی تماس بگیرید. ‫درخواست کمک رو لغو کنید 378 00:25:44,458 --> 00:25:46,333 ‫گارد ساحلی. ‫با گارد ساحلی تماس گرفتید؟ 379 00:25:46,416 --> 00:25:48,333 ‫- البته ‫- اونا به جستجو ادامه میدن؟ 380 00:25:48,916 --> 00:25:51,625 ‫ما جستجومون رو انجام دادیم، خانم. ‫هیچکس گم نشده 381 00:25:52,458 --> 00:25:55,458 ‫یه نفر افتاده توی آب. ‫ممکنه هنوز زنده باشه 382 00:25:55,541 --> 00:25:59,458 ‫به نظرم وقتش رسیده همه بخوابن. ‫خیلی دیروقته 383 00:26:01,125 --> 00:26:02,375 ‫شب بخیر، خانم بلکلاک 384 00:26:03,166 --> 00:26:07,041 ‫- نمی‌تونید... شما... ‫- خیلی متاسفم، خانم بلکلاک 385 00:26:07,125 --> 00:26:09,833 ‫نه. گوش کنید. گوش کنید. این... 386 00:26:09,916 --> 00:26:11,166 ‫به تمامی خدمه یادآوری کنید 387 00:26:11,250 --> 00:26:14,083 ‫که تا رسیدن به بندر نروژ ‫کسی حق ورود به کابین شماره‌ی ۱۰ رو نداره 388 00:26:14,166 --> 00:26:15,333 ‫دریافت شد 389 00:26:15,958 --> 00:26:18,791 ‫خانم بلکلاک، متاسفم. ‫مطمئنید مشکلی براتون پیش نمیاد؟ 390 00:26:18,875 --> 00:26:20,250 ‫می‌خواید براتون چای بیارم یا...؟ 391 00:26:20,916 --> 00:26:23,500 ‫نه؟ باشه. فقط... خوب بخوابید 392 00:27:10,833 --> 00:27:12,333 ‫سلام؟ 393 00:27:12,416 --> 00:27:13,708 ‫- کاری داشتید؟ ‫- آه... 394 00:27:13,791 --> 00:27:15,916 ‫آره، اینترنت گوشیم وصل نمیشه 395 00:27:16,000 --> 00:27:19,333 ‫اوه، خیلی متاسفم، خانم بلکلاک. ‫اما سیستم مشکل داره 396 00:27:20,083 --> 00:27:22,083 ‫کارشناس‌ها دارن روش کار می‌کنن 397 00:27:22,166 --> 00:27:25,958 ‫- می‌تونم براتون کتاب بیاریم ‫- نه. مشکلی نیست، ممنون 398 00:27:26,458 --> 00:27:28,750 ‫باشه 399 00:27:37,291 --> 00:27:40,500 ‫- آقای بولمر؟ ‫- لطفاً ریچارد صدام کن 400 00:27:40,583 --> 00:27:42,875 ‫زنی که دیشب توی کابین شماره‌ی ۱۰ دیدمش 401 00:27:44,500 --> 00:27:48,000 ‫جای خجالت نداره، لورا. ‫فکر کردی چیزی که دیدی واقعی بوده و... 402 00:27:48,083 --> 00:27:50,458 ‫- واقعی بود ‫- اوه 403 00:27:50,541 --> 00:27:54,291 ‫می‌خوام همه‌ی خدمه رو ببینم. ‫اگه یکی‌شون همون زن باشه... 404 00:27:54,375 --> 00:27:56,916 ‫فکر می‌کنی وقتی مهمون‌ها اومدن ‫یکی از خدمه 405 00:27:57,000 --> 00:27:58,125 ‫داشته توی کابین شماره‌ی ۱۰ دوش می‌گرفته؟ 406 00:27:59,958 --> 00:28:02,666 ‫همه‌ی مهمون‌ها حاضرن. ‫پس کی می‌تونسته باشه؟ 407 00:28:02,750 --> 00:28:04,250 ‫راست میگی. بریم خدمه رو ببینیم 408 00:28:11,375 --> 00:28:13,375 ‫به جز مدیر ارشد فناوری و ناخدا، 409 00:28:13,458 --> 00:28:16,750 ‫که وقتی در حال حرکتیم ‫باید سر جاشون باشن، اینا همه‌ی خدمه‌ان 410 00:28:18,166 --> 00:28:21,166 ‫- شرمنده بابت دردسر... ‫- کسی رو نمی‌شناسی؟ 411 00:28:37,791 --> 00:28:39,791 ‫غریزه‌ی روزنامه‌نگاری رو درک می‌کنم 412 00:28:39,875 --> 00:28:41,750 ‫- مدیر ارشد فناوری؟ ‫- اون یه مَرده 413 00:28:41,833 --> 00:28:43,375 ‫دنبال یه زن می‌گردی، درسته؟ 414 00:29:04,750 --> 00:29:09,416 ‫- امیدوارم دیشب بیدارت نکرده باشن ‫- نه. تونستم بخوابم 415 00:29:11,166 --> 00:29:16,000 ‫الان وقت خوبیه که مکالمه‌ی ‫دیروزمون رو ادامه بدیم؟ 416 00:29:16,083 --> 00:29:17,958 ‫اوه، من... 417 00:29:18,750 --> 00:29:22,291 ‫راستش رو بخوای، یه‌کم بی‌حالم 418 00:29:23,041 --> 00:29:24,625 ‫به‌خاطر داروها 419 00:29:25,625 --> 00:29:27,708 ‫واقعاً آدم رو از پا درمیارن 420 00:29:30,291 --> 00:29:32,791 ‫فکر کنم باید استراحت کنم ‫که امشب جون داشته باشم 421 00:29:34,041 --> 00:29:35,041 ‫اوه 422 00:29:36,166 --> 00:29:37,208 ‫متاسفم 423 00:29:38,458 --> 00:29:39,833 ‫امیدوارم بهتر بشی 424 00:29:42,916 --> 00:29:44,916 ‫یا خدا. حتماً همه‌شون فکر می‌کنن دیوونه‌ام 425 00:29:45,000 --> 00:29:48,375 ‫نه، بیخیال. هیچکس دوست نداره ‫نصف‌شب بیدار بشه. فراموشش می‌کنن 426 00:29:48,458 --> 00:29:50,083 ‫- می‌دونم چی دیدم ‫- تاریک بوده 427 00:29:50,166 --> 00:29:53,875 ‫نه، تاریک نبود. وقتی توی ‫کابین شماره‌ی ۱۰ دیدمش تاریک نبود 428 00:29:53,958 --> 00:29:56,458 ‫از حموم اومد بیرون. ‫توی چشم‌های همدیگه زل زدیم 429 00:29:56,541 --> 00:29:58,541 ‫هر دوتامون ترسیدیم. ‫حتی اون هم ترسید 430 00:29:59,041 --> 00:30:00,875 ‫و حالا چی؟ یهویی غیبش زده 431 00:30:01,833 --> 00:30:03,750 ‫اصلاً توی کابین یه نفر دیگه چیکار می‌کردی؟ 432 00:30:06,791 --> 00:30:08,916 ‫- از تو فرار کردم ‫- ها؟ 433 00:30:09,000 --> 00:30:13,541 ‫توی راهرو داشتی عکس‌هات رو ‫به گریس نشون می‌دادی، و من فقط... 434 00:30:16,708 --> 00:30:18,333 ‫صبر کن 435 00:30:20,083 --> 00:30:22,000 ‫- تو خیلی عکس گرفتی. بدش بهم ‫- آره 436 00:30:22,083 --> 00:30:23,416 ‫هی، ببخشید 437 00:30:23,916 --> 00:30:25,250 ‫- وقتی رسیدیم؟ ‫- آره 438 00:30:25,333 --> 00:30:29,750 ‫اگه عکسی از موقع ورودش این تو باشه، ‫دیگه کسی نمی‌تونه بگه خیالیه 439 00:30:33,875 --> 00:30:36,250 ‫باید از همه عکس بگیرم. ‫کارم همینه 440 00:30:36,750 --> 00:30:37,750 ‫چه عجب 441 00:30:41,458 --> 00:30:43,458 ‫- اونا عکس‌های قایق نیستن... ‫- صبر کن. وای 442 00:30:43,541 --> 00:30:46,083 ‫تو واقعاً... خیلی با این آدم‌ها وقت می‌گذرونی 443 00:30:55,010 --> 00:30:56,654 ‫یا خدا. خودشه 444 00:30:57,083 --> 00:30:59,500 ‫خودشه. همون زنیه که دیدم 445 00:31:00,000 --> 00:31:01,500 ‫- خودشه ‫- لو... 446 00:31:02,708 --> 00:31:06,583 ‫لو، این عکس یه غریبه‌ست، ‫چند ماه پیش توی یه مهمونی گرفته شده 447 00:31:07,875 --> 00:31:09,750 ‫لو، صبر کن. هی! 448 00:31:10,625 --> 00:31:13,583 ‫هی، هی، صبر کن. ‫بیا درموردش حرف بزنیم 449 00:31:16,000 --> 00:31:17,083 ‫پیداش کردم 450 00:31:17,916 --> 00:31:19,833 ‫زن توی کابین شماره‌ی ۱۰ رو پیدا کردم 451 00:31:21,541 --> 00:31:22,541 ‫اونه 452 00:31:23,500 --> 00:31:26,250 ‫- این چه عکسیه؟ ‫- فکر کنم ماه مِی گرفته شده 453 00:31:26,333 --> 00:31:29,250 ‫- توی مهمونی‌ای که آدام توی «گروچو» گرفت ‫- آره. خیلی خوش گذشت 454 00:31:29,833 --> 00:31:31,500 ‫ببخشید. این عکس... 455 00:31:32,000 --> 00:31:34,333 ‫یه زنه که شبیه همون زنیه ‫که توی کابین شماره‌ی ۱۰ دیدیش؟ 456 00:31:34,416 --> 00:31:37,791 ‫نه، همون زنیه که دیدم ‫و توی مهمونی یکی از مهمون‌هات بوده 457 00:31:37,875 --> 00:31:38,833 ‫درسته 458 00:31:38,916 --> 00:31:40,041 ‫کیه؟ 459 00:31:41,541 --> 00:31:42,916 ‫آدام، تو می‌شناسیش؟ 460 00:31:43,000 --> 00:31:44,458 ‫نمی‌دونم. چی؟ 461 00:31:46,708 --> 00:31:48,583 ‫نه. تا حالا ندیدمش 462 00:31:48,666 --> 00:31:50,625 ‫هر دوتاتون توی یه عکسید 463 00:31:50,708 --> 00:31:51,958 ‫باشه. خب... 464 00:31:52,041 --> 00:31:53,958 ‫نمی‌دونم. خیلی از زن‌ها اون‌شکلی‌ان 465 00:31:54,041 --> 00:31:55,958 ‫بیش‌تر زن‌ها... همه‌ی زن‌ها. ‫فقط یه زنه 466 00:31:56,041 --> 00:31:58,541 ‫زن‌های دور و ور آدام همه یه شکلن 467 00:31:58,625 --> 00:32:00,541 ‫ممنون، تامو 468 00:32:00,625 --> 00:32:02,166 ‫کسی نظر تو رو نخواست 469 00:32:02,250 --> 00:32:03,416 ‫می‌دونی چیه؟ 470 00:32:03,500 --> 00:32:04,916 ‫آه... 471 00:32:05,000 --> 00:32:05,958 ‫لو 472 00:32:06,041 --> 00:32:07,166 ‫لورا 473 00:32:07,708 --> 00:32:10,000 ‫روحمم خبر نداره این زن کیه 474 00:32:10,083 --> 00:32:12,000 ‫باشه؟ 475 00:32:13,791 --> 00:32:18,708 ‫لورا، مطمئنم چیزی که دیروز تجربه کردی ‫خیلی دردناک بوده 476 00:32:19,583 --> 00:32:22,083 ‫اما درست متوجه شدم 477 00:32:22,166 --> 00:32:25,458 ‫که همین چند ماه پیش ‫شاهد یه قتل بودی؟ 478 00:32:26,458 --> 00:32:28,708 ‫اِلینا! 479 00:32:35,000 --> 00:32:37,375 ‫آم... ببخشید، آم... 480 00:32:37,875 --> 00:32:39,416 ‫از کجا می‌دونی؟ 481 00:32:41,916 --> 00:32:44,625 ‫روآن بهم گفت چه اتفاقی افتاده ‫برای زنی که باهاش مصاحبه کردی 482 00:32:45,583 --> 00:32:48,500 ‫- چرا بهشون گفتی؟ ‫- نگرانت بودم، لو 483 00:32:49,291 --> 00:32:52,666 ‫غیرمعمول نیست که بعضی ‫از خاطرات به ذهن خطور کنن، 484 00:32:52,750 --> 00:32:56,291 ‫مخصوصاً وقتی بین خواب و بیدار هستی 485 00:32:56,375 --> 00:32:59,000 ‫- بیچاره ‫- باید باهاش کنار بیایی، دختر 486 00:32:59,083 --> 00:33:02,750 ‫همیشه آدم‌های کوچیکی ‫گوشه‌ی چشمم دارن می‌رقصن 487 00:33:02,833 --> 00:33:04,458 ‫خیلی قشنگه 488 00:33:05,375 --> 00:33:06,791 ‫خدایا، باورم نمیشه 489 00:33:06,875 --> 00:33:08,791 ‫خجالت نکش، عزیزم. ‫مشکلی نیست 490 00:33:08,875 --> 00:33:10,791 ‫آدام. راستش رو بگو 491 00:33:10,875 --> 00:33:12,875 ‫یواشکی یه نفر رو سوار کردی؟ 492 00:33:12,958 --> 00:33:15,416 ‫آره، می‌خواستم بیارم، اما بعدش... 493 00:33:17,916 --> 00:33:19,750 ‫لورا، اگه اینطوری آروم میشی، 494 00:33:19,833 --> 00:33:22,708 ‫می‌تونم بگم سیگرید تلاش کنه ‫اون زن توی عکس رو پیدا کنه 495 00:33:23,625 --> 00:33:26,750 ‫اما ازت می‌خوام یادت باشه ‫که هدف این سفر چیه 496 00:33:26,833 --> 00:33:28,333 ‫برای من، برای همسرم، 497 00:33:28,416 --> 00:33:29,791 ‫و مهمون‌هام 498 00:33:29,875 --> 00:33:34,041 ‫ببین، به نظرم خیلی مهمه ‫که اینجا احساس آسایش بکنی 499 00:33:35,916 --> 00:33:36,875 ‫سیگ! 500 00:33:37,625 --> 00:33:40,125 ‫میشه توی اِسپا برای ‫خانم بلکلاک یه نوبت بگیری؟ 501 00:33:40,208 --> 00:33:41,625 ‫یه چیزی که آرامش‌بخش باشه 502 00:33:41,708 --> 00:33:43,541 ‫- فکر کنم... ‫- باشه 503 00:33:44,041 --> 00:33:45,541 ‫...می‌تونه مفید باشه. خب؟ 504 00:33:58,500 --> 00:34:01,000 ‫این ترکیبی از خاکستر آتشفشانی، 505 00:34:01,083 --> 00:34:03,666 ‫خاک باتلاقی و روغن‌های طبیعیه 506 00:34:04,541 --> 00:34:07,250 ‫وقتی دوش می‌گیری، ‫با گرما فعال میشن 507 00:34:08,291 --> 00:34:10,291 ‫عضلات رو آروم می‌کنه 508 00:34:10,375 --> 00:34:11,916 ‫استرس رو کاهش میده 509 00:34:35,280 --> 00:34:38,321 ‫[ تمومش کن ] 510 00:34:42,458 --> 00:34:44,583 ‫- همه چیز مرتبه؟ ‫- کی توی اتاق بود؟ 511 00:34:44,666 --> 00:34:46,250 ‫- کِی؟ ‫- چی؟ همین‌الان 512 00:34:46,333 --> 00:34:48,250 ‫همین‌الان که داشتم حموم می‌کردم 513 00:34:49,083 --> 00:34:50,083 ‫تو بودی؟ 514 00:34:50,166 --> 00:34:52,750 ‫باید حوله‌ها رو می‌فرستادم به خشکشویی. ‫اتفاقی افتاده؟ 515 00:34:52,833 --> 00:34:55,625 ‫- تو یه چیزی نوشتی؟ ‫- اوه، سلام 516 00:34:56,250 --> 00:34:57,833 ‫گِلی هستی 517 00:34:57,916 --> 00:34:59,250 ‫توی اتاقم بودی؟ 518 00:34:59,916 --> 00:35:02,166 ‫- ببخشید، اتاقت؟ ‫- اتاق اِسپا 519 00:35:04,291 --> 00:35:08,958 ‫نه، تازه از سونا خارج شدم، ‫و می‌خواستم برم ماساژ 520 00:35:09,458 --> 00:35:10,791 ‫اگه شما اجازه بدید 521 00:35:12,541 --> 00:35:15,041 ‫یه‌کم شیفته‌ی منی، نه؟ 522 00:35:17,666 --> 00:35:20,541 ‫- باید تصاویر دوربین‌ها رو ببینم ‫- می‌خواید چی رو ببینید؟ 523 00:35:20,625 --> 00:35:23,833 ‫اتاق اِسپا. اینکه طی ۲۰ دقیقه‌ی اخیر ‫چه کسایی رفت‌وآمد داشتن 524 00:35:23,916 --> 00:35:26,916 ‫شرمنده، اما وقتی مهمون داریم ‫همه‌ی دوربین‌ها رو خاموش می‌کنیم 525 00:35:27,000 --> 00:35:29,291 ‫- ببخشید؟ دوربین‌ها خاموشن؟ ‫- آره 526 00:35:30,041 --> 00:35:31,041 ‫به دستور چه کسی؟ 527 00:35:31,125 --> 00:35:34,250 ‫توی قایقی که مهمون‌های کله‌گنده‌ی ‫زیادی توشن خیلی عادیه 528 00:35:34,333 --> 00:35:37,625 ‫- بیش‌تر آسایش دارن وقتی... ‫- می‌دونن تحت نظر نیستن 529 00:36:03,738 --> 00:36:04,908 ‫گندش بزنن 530 00:36:37,833 --> 00:36:38,875 ‫لعنتی 531 00:36:56,750 --> 00:36:58,625 ‫یا خدا 532 00:37:25,458 --> 00:37:27,791 ‫گفتن کسی توی اون کابین نبوده، درسته؟ 533 00:37:27,875 --> 00:37:29,250 ‫این اولین سفر با این کشتیه 534 00:37:29,333 --> 00:37:31,500 ‫اگه کسی توی اون کابین نبوده، ‫پس این موها مال کی‌ان؟ 535 00:37:32,916 --> 00:37:35,791 ‫این مو مال هر کسی که هست، ‫افتاده توی آب 536 00:37:35,875 --> 00:37:37,750 ‫باشه، درک می‌کنم. ‫شاید خوشت از این آدم‌ها نیاد... 537 00:37:37,833 --> 00:37:42,583 ‫گوش کن، این اضطراب پس از سانحه نیست 538 00:37:42,666 --> 00:37:46,875 ‫- اینا توهم نیستن ‫- نه، نمیگم توهم زدی، لو 539 00:37:46,958 --> 00:37:49,291 ‫میگم نیاز نیست تو کسی باشی ‫که درستش می‌کنه 540 00:37:50,125 --> 00:37:51,708 ‫ببین 541 00:37:53,208 --> 00:37:57,208 ‫قراره تا ۳۶ ساعت دیگه توی این قایق باشیم 542 00:37:58,166 --> 00:38:01,583 ‫اگه نیلسون دختر توی عکس رو پیدا نکنه ‫و تو هنوز همچین حسی داشته باشی، 543 00:38:01,666 --> 00:38:05,541 ‫با همدیگه می‌ریم پیش پلیس ‫و با اون موها یه گزارش مفقودی پر می‌کنیم 544 00:38:05,625 --> 00:38:08,875 ‫اما اگه الان به این موضوع گیر بدی ‫هیچ دردی رو دوا نمی‌کنه 545 00:38:10,833 --> 00:38:12,625 ‫این آدم‌ها کل دنیا رو مدیریت می‌کنن 546 00:38:12,708 --> 00:38:15,375 ‫یا حداقل با کسایی که دنیا رو ‫مدیریت می‌کنن غذا می‌خورن 547 00:38:15,458 --> 00:38:17,000 ‫اگه عصبانی‌شون کنی... 548 00:38:42,416 --> 00:38:43,791 ‫روز سختی داشتی 549 00:38:44,375 --> 00:38:45,541 ‫حالت چطوره؟ 550 00:38:46,625 --> 00:38:48,041 ‫بیا اینجا کمکم کن 551 00:38:51,125 --> 00:38:53,458 ‫تو و لارس چطور با هم آشنا شدید؟ 552 00:38:55,791 --> 00:39:00,125 ‫هیئت‌مدیره‌ش نگران بودن که اون حس‌وحال ‫قدرتمند تنها و منزوی بودن دیگه جواب نمیده 553 00:39:00,208 --> 00:39:03,250 ‫فکر کردن یه آخرهفته با من ‫توی شبکه‌های اجتماعی دیده بشه 554 00:39:03,333 --> 00:39:04,895 ‫ممکنه سهامدارها رو متقاعد کنه 555 00:39:04,896 --> 00:39:07,666 ‫که شرکت توسط یه مرد ‫آلفای پر انرژی اداره میشه 556 00:39:07,750 --> 00:39:11,500 ‫- صبر کن، پس شما در واقع... ‫- به هیچ وجه. فقط نمایشه 557 00:39:12,125 --> 00:39:14,250 ‫راستش رو بخوای اصلاً فکر نکنم ‫از زن‌ها خوشش بیاد 558 00:39:14,333 --> 00:39:15,458 ‫یه جورایی ترسناکه 559 00:39:16,708 --> 00:39:18,708 ‫می‌خوای یه عکس با هم بگیریم؟ ‫پول ازت نمی‌گیریم 560 00:39:18,791 --> 00:39:20,833 ‫بیا. چندتا دنبال‌کننده پیدا می‌کنی 561 00:39:22,125 --> 00:39:23,333 ‫آماده‌ای؟ 562 00:39:23,416 --> 00:39:24,625 ‫چه بانمک 563 00:39:26,375 --> 00:39:28,250 ‫می‌دونی، واقعاً کارت رو تحسین می‌کنم 564 00:39:29,500 --> 00:39:31,791 ‫فکر کنم منم می‌تونستم روزنامه‌نگار بشم، ‫اگه اینقدر... 565 00:39:31,875 --> 00:39:33,833 ‫...می‌دونی 566 00:39:40,416 --> 00:39:42,666 ‫مبلغ کل یه‌کم مشکله 567 00:39:47,375 --> 00:39:49,791 ‫پس اجازه داری سر کار مشروب بخوری، نه؟ 568 00:39:51,625 --> 00:39:52,958 ‫خب، خوش به حالت 569 00:39:53,625 --> 00:39:58,250 ‫می‌دونی، توی دهه‌ی ۱۹۹۰، ‫توی یه گالری فوق‌العاده توی مِی‌فر کار می‌کردم 570 00:39:58,333 --> 00:40:03,666 ‫ناهار مثل یه مسابقه بود تا مشخص بشه ‫کی می‌تونه مارتینی بیش‌تری بخوره 571 00:40:05,041 --> 00:40:06,875 ‫زیاد توی وان می‌خوابی؟ 572 00:40:09,500 --> 00:40:11,708 ‫- فقط وقتی دعوا می‌کنیم ‫- چه عجب 573 00:40:12,500 --> 00:40:13,750 ‫سر چی دعوا می‌کنید؟ 574 00:40:13,833 --> 00:40:16,458 ‫راستش رو بخوای، هیچکدوم‌مون ‫سر صبح یادمون نمیاد دلیلش چی بوده 575 00:40:17,458 --> 00:40:20,625 ‫- و پوست هیچکس هم کبود نشده، پس... ‫- و اگه پوست کسی کبود شده باشه... 576 00:40:21,666 --> 00:40:22,750 ‫قطعاً پوست منه 577 00:40:25,250 --> 00:40:27,250 ‫اوه، بذار یقه‌ت رو درست کنم، عزیزم 578 00:40:28,458 --> 00:40:30,041 ‫زیاد توی زندگی‌شون دخالت نکن 579 00:40:30,125 --> 00:40:33,000 ‫شنیدم نباید باهات لج بیُفتن. ‫مخصوصاً زنه 580 00:40:48,875 --> 00:40:50,208 ‫حالت خوبه؟ 581 00:40:50,291 --> 00:40:51,541 ‫آره، خوبم 582 00:40:51,625 --> 00:40:53,583 ‫ریچارد و اَن رو از کجا می‌شناسی؟ 583 00:40:54,583 --> 00:40:55,875 ‫منم پولدارم 584 00:40:57,875 --> 00:40:58,958 ‫آره، من... 585 00:40:59,750 --> 00:41:01,750 ‫یه شرکت فناوری تأسیس کردم 586 00:41:02,583 --> 00:41:05,833 ‫ریچارد هم خوشش اومد ‫و سرمایه‌گذاری کرد 587 00:41:06,625 --> 00:41:08,583 ‫هوش مصنوعی و تشخیص چهره 588 00:41:11,916 --> 00:41:15,875 ‫مطمئنم خیلی‌هاتون داستان ‫پشت این قضیه رو می‌دونید، آه... 589 00:41:15,958 --> 00:41:18,416 ‫می‌خواستم به اَن دلیلی ‫برای مبارزه کردن بدم 590 00:41:19,208 --> 00:41:24,458 ‫تا یه چیز خیلی زیبا بسازیم و... ‫اینکه اون هم همچین حسی داشته باشه 591 00:41:24,541 --> 00:41:27,250 ‫اینکه... یه گناهه که... 592 00:41:27,958 --> 00:41:29,708 ‫که این دنیا رو ترک کنه ولی... 593 00:41:29,791 --> 00:41:31,791 ‫روی چنین چیزی قدم نذاشته باشه... 594 00:41:35,166 --> 00:41:38,083 ‫خیلی بهت افتخار می‌کنم، عزیزم 595 00:41:38,166 --> 00:41:40,666 ‫و من فقط... 596 00:41:40,750 --> 00:41:42,333 ‫خیلی خدا رو شکر می‌کنم که... 597 00:41:44,041 --> 00:41:46,041 ‫ببخشید 598 00:41:48,291 --> 00:41:50,166 ‫ممنون از همه که تشریف آوردید 599 00:41:50,750 --> 00:41:54,125 ‫من... واقعاً نمی‌دونم باید چی بگم. فقط.. 600 00:41:54,625 --> 00:41:55,625 ‫فقط... 601 00:41:58,291 --> 00:41:59,666 ‫- وای، عزیزم ‫- خیلی ناراحت‌کننده‌ست 602 00:41:59,750 --> 00:42:01,000 ‫اشکالی نداره 603 00:42:04,708 --> 00:42:05,958 ‫حالت خوبه؟ 604 00:42:06,541 --> 00:42:07,541 ‫ببخشید 605 00:42:10,166 --> 00:42:13,208 ‫لطفاً از شام لذت ببرید. به سلامتی 606 00:42:13,291 --> 00:42:15,041 ‫- به سلامتی تو، عشقم ‫- به سلامتی 607 00:42:15,125 --> 00:42:17,750 ‫♪ به سوی ستارگان، عشق من ♪ 608 00:42:18,875 --> 00:42:20,500 ‫♪ به سوی دریا ♪ 609 00:42:22,875 --> 00:42:25,750 ‫♪ تا زمانی که چرخ‌ها، عشق من ♪ 610 00:42:25,833 --> 00:42:29,166 ‫♪ تا زمانی که من رو زیر بگیرن ♪ 611 00:42:33,375 --> 00:42:35,208 ‫- عالی بود ‫- ممنون 612 00:42:36,041 --> 00:42:37,041 ‫اَن عزیز، 613 00:42:37,541 --> 00:42:42,541 ‫می‌دونی، روح قشنگت ‫تا ابد می‌درخشه، عشقم 614 00:42:43,916 --> 00:42:47,958 ‫اون اجرای دونفره که چند سال پیش ‫توی امالفی داشتیم رو یادته؟ 615 00:42:48,625 --> 00:42:50,916 ‫- آره ‫- آره؟ 616 00:42:52,708 --> 00:42:55,000 ‫من... خیلی خسته‌ام 617 00:42:55,083 --> 00:42:56,250 ‫البته 618 00:42:56,333 --> 00:42:58,708 ‫- فکر کنم باید برم دراز بکشم ‫- وای، نه 619 00:42:59,291 --> 00:43:00,666 ‫- من کمکت می‌کنم ‫- نیاز نیست 620 00:43:00,750 --> 00:43:03,166 ‫خوب بخوابی، عشقم 621 00:43:03,250 --> 00:43:05,458 ‫یه آهنگ برات می‌خونم ‫تا خوابت بگیره، عزیزم 622 00:43:07,583 --> 00:43:09,958 ‫همینه. الان یادم اومد 623 00:43:10,041 --> 00:43:12,291 ‫- آره، خوشگله ‫- ممنون، دنی 624 00:43:13,041 --> 00:43:19,625 ‫♪ با شنیدن اون کلمات چهار حرفی ‫چه حسی بهت دست میده؟ ♪ 625 00:43:22,958 --> 00:43:26,250 ‫♪ باعث میشن خیلی باهوش به نظر برسی ♪ 626 00:43:26,333 --> 00:43:30,750 ‫♪ در حالی که من داغون میشم ♪ 627 00:43:34,708 --> 00:43:39,625 ‫♪ می‌خوام سختی‌های این دنیا رو تجربه کنم ‫و هنوز تاریکی رو ندیدم ♪ 628 00:43:40,125 --> 00:43:44,291 ‫♪ می‌خوام سفت بغلت کنم، عزیزدلم، ‫و حالت رو خوب کنم ♪ 629 00:43:44,375 --> 00:43:47,583 ‫♪ اگه می‌تونستم... ♪ 630 00:43:49,375 --> 00:43:51,208 ‫چندتا نهنگ همین نزدیکی‌ان 631 00:43:51,291 --> 00:43:53,083 ‫دکتر، مطمئنی نمی‌خوای بیایی؟ 632 00:43:53,166 --> 00:43:55,125 ‫می‌خوام پیش بیمارم بمونم 633 00:43:55,208 --> 00:43:56,541 ‫آخی 634 00:43:56,625 --> 00:43:58,333 ‫خداحافظ، خداحافظ، خداحافظ! 635 00:44:02,286 --> 00:44:05,286 ‫ارائـ ــ.ـه از سـ ـایـ.ـت سـ ـی‌نـ.ـمـ ـا 636 00:44:34,041 --> 00:44:37,625 ‫خانم بلکلاک. ‫همه چیز مرتبه؟ گم شدید؟ 637 00:44:38,333 --> 00:44:42,333 ‫در واقع، من... ‫می‌خواستم با چند نفر از خدمه حرف بزنم 638 00:44:43,333 --> 00:44:44,541 ‫باشه 639 00:44:45,041 --> 00:44:46,666 ‫آم... ببینید 640 00:44:47,458 --> 00:44:49,458 ‫هیچکدوم‌تون... 641 00:44:50,500 --> 00:44:51,958 ‫این زن رو توی قایق ندیدید؟ 642 00:44:52,541 --> 00:44:53,541 ‫نه 643 00:44:54,916 --> 00:44:58,541 ‫باشه. میشه یه عکس ازش بگیری ‫و به بقیه خدمه نشونش بدی؟ 644 00:44:59,208 --> 00:45:01,208 ‫و یه سوال دیگه 645 00:45:03,083 --> 00:45:08,291 ‫چقدر آسون میشه یه نفر رو بدون ‫متوجه شدن خدمه سوار قایق کرد؟ 646 00:45:09,250 --> 00:45:10,458 ‫آم... 647 00:45:11,125 --> 00:45:14,791 ‫فکر نمی‌کنم مالک‌ها خوش‌شون بیاد ‫که ما در این مورد باهاتون صحبت کنیم 648 00:45:22,916 --> 00:45:24,458 ‫دوست نداری نهنگ‌ها رو ببینی؟ 649 00:45:25,958 --> 00:45:27,625 ‫خیلی خوشم از سرما نمیاد 650 00:45:28,125 --> 00:45:30,791 ‫اون راه‌پله‌ی خدمه‌ست، نه؟ 651 00:45:31,416 --> 00:45:33,375 ‫آره، من... 652 00:45:33,458 --> 00:45:35,708 ‫فقط دوست داشتم ‫بقیه‌ی قایق رو هم ببینم 653 00:45:38,208 --> 00:45:42,500 ‫باید برگردم پیش اَن. ‫تا وقتی سکوت حکم‌فرماست ازش لذت ببر 654 00:45:53,875 --> 00:45:54,958 ‫نه، نه، نه 655 00:46:36,083 --> 00:46:38,791 ‫یه عکاس واقعی نیستی 656 00:46:38,875 --> 00:46:41,541 ‫حواسم سر جاش نیست. ‫تو چنین تأثیری روی آدم‌ها می‌ذاری 657 00:46:41,625 --> 00:46:44,208 ‫من فقط یه مردم ‫که می‌خوام کارم رو انجام بدم 658 00:46:44,291 --> 00:46:46,416 ‫شاید بتونیم بعداً عکس بگیریم 659 00:46:46,916 --> 00:46:50,083 ‫- یه لباس دیگه دارم ‫- هر دوتا دوربینم رو میارم 660 00:46:57,125 --> 00:47:00,333 ‫- مشروب می‌خوای؟ ‫- آره. منم همراهت میام 661 00:47:11,083 --> 00:47:12,833 ‫خدمه می‌تونن برامون بیارن 662 00:47:26,041 --> 00:47:27,833 ‫به نعمت‌های خدا فکر کن 663 00:47:44,833 --> 00:47:47,541 ‫اول به صرف شام ببرش بیرون 664 00:47:52,125 --> 00:47:53,458 ‫یادمه... 665 00:47:53,541 --> 00:47:54,791 ‫- یا خدا! ‫- چیه؟ 666 00:47:54,875 --> 00:47:56,291 ‫- چی شده؟ ‫- کمکش کنید! 667 00:47:56,375 --> 00:47:57,791 ‫کمکش کنید! خونریزی داره 668 00:47:57,875 --> 00:47:58,791 ‫کمکش کنید! 669 00:48:01,041 --> 00:48:03,458 ‫هی. من رو ببین 670 00:48:03,541 --> 00:48:06,083 ‫- خانم بلکلاک ‫- لو، چیزی نیست 671 00:48:06,791 --> 00:48:09,250 ‫ما فقط... ‫می‌خوایم بفهمیم چه اتفاقی افتاد 672 00:48:09,333 --> 00:48:12,208 ‫همه چیز رو گفتم. ‫یه نفر هلم داد 673 00:48:13,583 --> 00:48:14,625 ‫تو حتماً دیدی... 674 00:48:14,708 --> 00:48:16,916 ‫درست بعد از اینکه شما رو دیدم ‫برگشتم توی اتاق سکان 675 00:48:17,000 --> 00:48:18,791 ‫اما تنها بودید، خانم بلکلاک 676 00:48:19,291 --> 00:48:21,958 ‫یه نفر می‌خواد من رو بُکُشه 677 00:48:22,041 --> 00:48:23,500 ‫- لورا ‫- تا ساکتم کنه 678 00:48:23,583 --> 00:48:25,458 ‫لورا، فقط می‌تونم تصور کنم ‫چقدر داری سختی می‌کشی 679 00:48:25,541 --> 00:48:27,875 ‫اما خودت تنها اونجا بودی 680 00:48:27,958 --> 00:48:29,708 ‫نیُفتادم. جدی میگم 681 00:48:30,458 --> 00:48:33,000 ‫گوش کنید، روکش استخر ‫که خود به خود بسته نشد 682 00:48:33,083 --> 00:48:35,458 ‫عزیزم، ولی چرا یکی بخواد تو رو بُکُشه؟ 683 00:48:39,291 --> 00:48:40,541 ‫یکی از دکمه‌هات گم شده 684 00:48:43,625 --> 00:48:45,000 ‫توی اتاقم بودی؟ 685 00:48:45,083 --> 00:48:46,666 ‫نه، نبودم 686 00:48:46,750 --> 00:48:49,125 ‫- خدایا، توی اتاقم بودی ‫- لو، آروم باش 687 00:48:49,208 --> 00:48:50,208 ‫وای، خدا، آه... 688 00:48:50,958 --> 00:48:52,583 ‫- صبر کنید، وسایلم کجان؟ ‫- کدوم وسایل؟ 689 00:48:52,666 --> 00:48:56,416 ‫وسایلم کجان؟ می‌دونید، وسایلم. ‫لباس‌هایی که پوشیده بودم، پالتوم 690 00:48:56,500 --> 00:48:58,625 ‫لباس‌هاتون رو بردیم به خشکشویی 691 00:49:01,791 --> 00:49:03,583 ‫آه... چیکار می‌کنید؟ 692 00:49:05,208 --> 00:49:07,708 ‫- خانم؟ ‫- اشکالی نداره. کاریش نداشته باش 693 00:49:10,291 --> 00:49:14,125 ‫- باشه ‫- خانم، وسایلتون رو گذاشتیم اینجا 694 00:49:19,333 --> 00:49:21,375 ‫می‌خواستیم گوشی رو خشک کنیم، اما... 695 00:49:21,458 --> 00:49:24,916 ‫یه کیسه‌ی پلاستیکی همراهم بود. ‫توی جیبم بود 696 00:49:25,000 --> 00:49:26,375 ‫فقط همینا رو پیدا کردیم 697 00:49:28,166 --> 00:49:29,333 ‫معلومه 698 00:49:31,458 --> 00:49:33,833 ‫- اینجایی ‫- نه. نزدیکم نیا 699 00:49:33,916 --> 00:49:35,958 ‫- لو، بیخیال. ببین ‫- نه 700 00:49:36,041 --> 00:49:37,375 ‫چه مرگته؟ 701 00:49:37,958 --> 00:49:40,333 ‫هر کس این بلا رو سرم آورده، ‫رفته سراغ وسایلم 702 00:49:40,833 --> 00:49:42,166 ‫موها توی جیبم بودن 703 00:49:42,250 --> 00:49:44,375 ‫چی؟ فکر می‌کنی کار من بوده؟ 704 00:49:44,458 --> 00:49:47,375 ‫فقط تو خبر داشتی. فقط تو 705 00:49:48,333 --> 00:49:49,250 ‫متاسفم 706 00:49:50,916 --> 00:49:54,416 ‫باشه؟ به بقیه گفتم. ‫گفتم مدرک پیدا کردی 707 00:49:56,041 --> 00:49:58,375 ‫فکر می‌کنن دیوونه‌ای، لو. ‫می‌خواستم ازت دفاع کنم، باشه؟ 708 00:50:00,583 --> 00:50:01,833 ‫نمی‌خواد کمک بدی 709 00:50:05,000 --> 00:50:07,958 ‫دنی، بیخیال. ‫جشن خیریه چی پس؟ 710 00:50:08,041 --> 00:50:11,083 ‫دختره می‌خواست خودش رو غرق کنه، باشه؟ ‫بار بعدی می‌خواد چیکار کنه؟ 711 00:50:11,166 --> 00:50:12,625 ‫ازش می‌خوام که برگرده به خشکی 712 00:50:12,708 --> 00:50:15,708 ‫ممکن بود یه جسد بیُفته ‫روی دست‌مون، باشه؟ یه جسد! 713 00:50:16,583 --> 00:50:18,666 ‫- نمی‌تونم وسط یه رسوایی دیگه باشم ‫- لطفاً... 714 00:50:18,750 --> 00:50:20,416 ‫- خودت که می‌دونی ‫- یه‌کم بهش فکر کن 715 00:50:20,500 --> 00:50:22,250 ‫حس می‌کنم یه جای کار می‌لنگه 716 00:50:22,750 --> 00:50:25,083 ‫باید برم. متاسفم. باشه؟ 717 00:50:34,208 --> 00:50:37,583 ‫ظاهراً اَن طرفدارشه. ‫قبلاً روزنامه‌نگار خوبی بوده 718 00:50:37,666 --> 00:50:40,250 ‫- زنه خیلی آزاردهنده‌ست ‫- نه، رسماً دیوونه‌ست 719 00:50:40,333 --> 00:50:43,625 ‫ستاره‌ی موسیقی دیگه‌ای رو می‌شناسیم ‫که وقتش خالی باشه؟ 720 00:50:44,125 --> 00:50:47,458 ‫اوه! آفرین. روانی 721 00:50:47,958 --> 00:50:49,083 ‫نه، واقعاً آفرین 722 00:50:50,125 --> 00:50:52,291 ‫چی؟ صبر کنید. ‫به نظرتون مشکوک نیست؟ 723 00:50:52,375 --> 00:50:54,500 ‫یه نفر من رو هل میده توی استخر ‫و بعدش اون میره؟ 724 00:50:54,583 --> 00:50:56,500 ‫رفت چون از حرکت بعدیت می‌ترسید 725 00:50:56,583 --> 00:50:59,500 ‫- باشه ‫- بقیه‌مون هم می‌ترسیم 726 00:50:59,583 --> 00:51:02,291 ‫واقعاً فکر می‌کنی ممکنه دنی ‫یه نفر رو بندازه توی آب؟ 727 00:51:02,375 --> 00:51:03,625 ‫نمی‌دونم، شاید 728 00:51:03,708 --> 00:51:06,416 ‫- به نظرت دیگه ممکنه کار کی بوده باشه؟ ‫- آره، ممکنه کار من بوده باشه؟ 729 00:51:06,500 --> 00:51:09,625 ‫خب، هیچکدوم‌تون نمی‌تونید با قطعیت بگید ‫اون یکی کِی برگشته توی کابین، پس... 730 00:51:09,708 --> 00:51:14,875 ‫اوه! واقعاً... نه، تو واقعاً ‫یه دیوونه‌ی تمام‌عیاری 731 00:51:17,208 --> 00:51:19,708 ‫هیچکس توی دریا نبوده، لو 732 00:51:19,791 --> 00:51:22,166 ‫هیچکس توی آب نبوده. ‫خواب بودی 733 00:51:22,250 --> 00:51:23,791 ‫تو خواب داشتی راه می‌رفتی، 734 00:51:23,875 --> 00:51:28,875 ‫و ذهن آشفته‌ی تشنه‌ی توجهت ‫الکی اون ماجرا رو سر هم کرده 735 00:51:30,250 --> 00:51:31,750 ‫پس بیخیالش شو 736 00:51:33,041 --> 00:51:34,125 ‫محض رضای خدا 737 00:51:36,583 --> 00:51:40,000 ‫یه‌کم ضدحالی، لو. ‫خیلی رفتارت سمیه 738 00:52:31,500 --> 00:52:33,541 ‫صبر کن! یا خدا 739 00:53:08,666 --> 00:53:09,708 ‫نه، صبر کن! 740 00:54:02,458 --> 00:54:03,458 ‫تو کی هستی؟ 741 00:54:04,583 --> 00:54:07,083 ‫- با چشم‌های خودم دیدم که غرق شدی ‫- نه، ندیدی 742 00:54:07,166 --> 00:54:10,875 ‫ببین، الان دیگه من رو دیدی. ‫زنده‌ام. پس تمومش کن 743 00:54:11,583 --> 00:54:14,833 ‫- بهت هشدار دادم ‫- تو اون رو روی آینه نوشتی؟ 744 00:54:15,416 --> 00:54:18,291 ‫- چرا هلم دادی توی استخر؟ ‫- کار من نبود 745 00:54:18,375 --> 00:54:20,875 ‫- خیلی‌خب، کی موها رو از توی جیبم برداشته؟ ‫- تمومش کن! 746 00:54:20,958 --> 00:54:24,291 ‫- باید تمومش کنی وگرنه می‌کُشتت! ‫- کی رو میگی؟ 747 00:54:24,375 --> 00:54:27,458 ‫- چه خبره؟ کی رو انداختن توی دریا؟ ‫- تمومش کن وگرنه می‌کُشتت 748 00:54:28,041 --> 00:54:30,000 ‫یا خدا... 749 00:54:31,416 --> 00:54:32,291 ‫اَن؟ 750 00:54:34,125 --> 00:54:35,125 ‫چرا؟ 751 00:56:04,583 --> 00:56:05,791 ‫کمک! 752 00:56:28,291 --> 00:56:31,500 ‫بدون مصرف داروها ‫می‌تونی واقعاً حسش کنی 753 00:56:32,125 --> 00:56:33,708 ‫به‌خاطر داروها 754 00:56:33,791 --> 00:56:35,500 ‫واقعاً آدم رو از پا درمیارن 755 00:56:35,583 --> 00:56:37,375 ‫همینه. الان یادم اومد 756 00:56:37,458 --> 00:56:39,875 ‫دوست دارم فردا این مکالمه رو ادامه بدم 757 00:57:00,160 --> 00:57:01,666 ‫تو کی هستی؟ 758 00:57:03,958 --> 00:57:05,625 ‫می‌دونم اَن نیستی 759 00:57:07,750 --> 00:57:10,833 ‫نمی‌دونستی که اَن ‫دیگه داروهاش رو نمی‌خوره 760 00:57:13,833 --> 00:57:16,500 ‫یادت رفته بود که قرار بود ‫فردا مکالمه‌مون رو ادامه بدیم 761 00:57:20,083 --> 00:57:22,375 ‫اَن رو انداختی توی دریا، نه؟ 762 00:57:23,750 --> 00:57:26,166 ‫و از اون موقع وانمود می‌کنی که اون هستی 763 00:57:27,375 --> 00:57:29,500 ‫بخشی از برنامه نبود 764 00:57:29,583 --> 00:57:32,625 ‫اون شب صدای کی رو توی اتاق شنیدم؟ 765 00:57:38,500 --> 00:57:39,500 ‫صدای... 766 00:57:40,375 --> 00:57:43,375 ‫یا خدا. چقدر احمق بودم. ‫بولمر بوده، مگه نه؟ اون... 767 00:57:43,958 --> 00:57:46,166 ‫می‌دونست که... 768 00:57:46,833 --> 00:57:48,375 ‫که اَن قراره از ارث محرومش کنه 769 00:57:50,833 --> 00:57:53,208 ‫فکر نمی‌کردم اون رو بُکُشه 770 00:58:02,250 --> 00:58:04,958 ‫قرار بود فقط برای یه روز ‫وانمود کنم که اَن هستم 771 00:58:05,041 --> 00:58:07,833 ‫تا چندتا وکیل رو ببینم ‫و یه وصیت‌نامه رو امضا کنم 772 00:58:08,416 --> 00:58:10,666 ‫گفت مثل فیلم بازی کردنه 773 00:58:10,750 --> 00:58:13,458 ‫- یه نگاهی بنداز و نظرت رو بهم بگو ‫- باشه 774 00:58:15,833 --> 00:58:17,375 ‫یه نرم‌افزاری وجود داره 775 00:58:17,875 --> 00:58:20,208 ‫نرم‌افزار تشخیص چهره 776 00:58:21,416 --> 00:58:23,250 ‫توی فیس‌بوک بهم پیام داد 777 00:58:27,041 --> 00:58:31,250 ‫به یه مهمونی توی لندن دعوتم کرد. ‫از قبل پول همه چیز رو داد 778 00:58:32,541 --> 00:58:34,791 ‫تا حالا هیچوقت اینقدر پول ‫بهم پیشنهاد نشده بود 779 00:58:34,875 --> 00:58:38,875 ‫برای اینکه همه باور کنن ‫باید باهام راحت باشی 780 00:58:44,791 --> 00:58:45,875 ‫ریچارد؟ 781 00:58:45,958 --> 00:58:48,000 ‫چی؟ چه خبره؟ 782 00:58:52,291 --> 00:58:53,541 ‫- آه... ‫- تو کی هستی؟ 783 00:58:54,666 --> 00:58:57,041 ‫- چرا اون...؟ دیوونه‌ای ‫- اَن، آروم باش 784 00:58:57,125 --> 00:58:58,916 ‫- واقعاً دیوونه‌ای ‫- آروم باش 785 00:58:59,791 --> 00:59:01,666 ‫خفه شو. گوش کن... 786 00:59:01,750 --> 00:59:03,541 ‫دهنت رو ببند. خفه شو! 787 00:59:03,625 --> 00:59:06,041 ‫یه مستمری ناچیز؟ فقط همین رو ‫می‌خواستی برام به جا بذاری؟ 788 00:59:08,958 --> 00:59:10,208 ‫چی؟ 789 00:59:17,291 --> 00:59:18,333 ‫تو... 790 00:59:19,791 --> 00:59:20,791 ‫همه چیز مرتبه 791 00:59:23,625 --> 00:59:24,861 ‫اَن 792 00:59:38,208 --> 00:59:40,500 ‫اگه می‌دونستم، ‫امکان نداشت موافقت کنم 793 00:59:41,833 --> 00:59:44,416 ‫نه، نه، نه، نه، نه! 794 00:59:44,500 --> 00:59:45,625 ‫با اون کار موافقت نمی‌کردم 795 00:59:51,416 --> 00:59:52,791 ‫باید جلوش رو می‌گرفتم 796 01:00:02,375 --> 01:00:05,250 ‫من فقط... تصور نمی‌کردم اینطوری بشه 797 01:00:09,000 --> 01:00:10,958 ‫نمی‌دونی زندگی من چطوره 798 01:00:11,041 --> 01:00:13,708 ‫اینکه هیچی نداشتن چه حسی داره 799 01:00:13,791 --> 01:00:16,125 ‫اینکه نتونی به کسایی ‫که بهت وابسته‌ان چیزی بدی 800 01:00:17,666 --> 01:00:19,666 ‫دخترم دنیای منه 801 01:00:26,000 --> 01:00:27,125 ‫اسمت چیه؟ 802 01:00:29,041 --> 01:00:30,041 ‫کَری 803 01:00:31,125 --> 01:00:34,458 ‫باشه، کری. گوش کن چی میگم. ‫به حرفم گوش میدی، کری؟ 804 01:00:35,750 --> 01:00:37,333 ‫داره ازت سوءاستفاده می‌کنه 805 01:00:40,000 --> 01:00:43,750 ‫واقعاً فکر می‌کنی بعد از امضا کردن اون قراردادها ‫بهت اجازه میده بری پی زندگیت؟ 806 01:00:46,000 --> 01:00:48,291 ‫با چشم‌های خودت شاهد قتل بودی 807 01:00:48,833 --> 01:00:51,583 ‫این خطر رو نمی‌پذیره که تو ‫توی این دنیا نفس بکشی 808 01:00:53,666 --> 01:00:55,791 ‫سعی کردن من رو بُکُشن 809 01:00:58,125 --> 01:00:59,875 ‫باید همکاری کنیم 810 01:01:02,166 --> 01:01:04,125 ‫باید برگردم بالا 811 01:01:20,375 --> 01:01:22,375 ‫اوه. اَن 812 01:01:24,875 --> 01:01:26,083 ‫اَن 813 01:01:27,625 --> 01:01:29,250 ‫کجا بودی، عزیزم؟ 814 01:01:29,833 --> 01:01:31,708 ‫تقریباً کل نمایش رو از دست دادی 815 01:01:31,791 --> 01:01:33,000 ‫ببخشید 816 01:01:38,875 --> 01:01:42,166 ‫من و اَن دوست داریم ‫یه بار دیگه ازتون تشکر کنیم... 817 01:01:43,250 --> 01:01:45,333 ‫که توی این دوره‌ی حساس ‫در کنارمون هستید 818 01:01:47,250 --> 01:01:48,500 ‫دوستت دارم، عزیزدلم 819 01:01:49,500 --> 01:01:52,833 ‫اینکه زندگیم رو با تو گذروندم ‫بزرگ‌ترین افتخار زندگیم بوده 820 01:01:57,125 --> 01:02:00,625 ‫خب، اگه نمی‌تونیم با قایق شفق ‫بریم شفق‌های قطبی رو ببینیم، 821 01:02:01,250 --> 01:02:02,750 ‫شفق‌های قطبی رو میاریم پیش خودمون 822 01:02:10,875 --> 01:02:13,166 ‫- الان خوب شد! ‫- شگفت‌انگیزه! 823 01:02:23,166 --> 01:02:25,833 ‫- واقعاً تحت تاثیر قرار گرفتم ‫- بیا، بیا 824 01:02:41,416 --> 01:02:43,000 ‫خیلی دوستت دارم 825 01:02:58,125 --> 01:03:00,000 ‫اوه. سلام 826 01:03:00,083 --> 01:03:02,500 ‫فقط اومدم به بیمار سر بزنم 827 01:03:03,000 --> 01:03:06,791 ‫خوابوندمش. این چند روز ‫خیلی بهش سخت گذشته 828 01:03:07,458 --> 01:03:08,458 ‫درسته 829 01:03:14,541 --> 01:03:15,583 ‫هی، لو؟ 830 01:03:17,291 --> 01:03:19,166 ‫آه... 831 01:03:19,250 --> 01:03:20,583 ‫اگه بهم نیاز داشتی خبرم کن 832 01:03:25,750 --> 01:03:27,375 ‫نمیشه که یهویی غیبش بزنه 833 01:03:27,458 --> 01:03:29,916 ‫وسط دریاییم. جایی نمی‌تونه رفته باشه 834 01:03:31,375 --> 01:03:33,083 ‫من و ناخدا دنبالش می‌گردیم 835 01:03:33,166 --> 01:03:35,250 ‫وقتی پیداش کردید، ‫از شرش خلاص بشید 836 01:03:36,500 --> 01:03:37,500 ‫باشه؟ 837 01:03:38,916 --> 01:03:39,791 ‫باشه؟ 838 01:03:42,000 --> 01:03:43,000 ‫دیگه بسمه 839 01:03:43,583 --> 01:03:45,916 ‫دیگه نمی‌تونیم. این چیزی نیست ‫که راجع بهش حرف زدیم 840 01:03:46,000 --> 01:03:49,666 ‫هیچی طبق برنامه‌ای که داشتیم ‫جلو نرفته. موضوع همینه 841 01:03:49,750 --> 01:03:51,541 ‫قضیه‌ی اَن فرق داشت 842 01:03:52,708 --> 01:03:55,541 ‫دادن داروی بیش از حد به زنی ‫که داره می‌میره یه چیزه، 843 01:03:55,625 --> 01:03:57,625 ‫ولی این قتل بی‌رحمانه‌ست 844 01:03:57,708 --> 01:04:00,916 ‫نیازه بهت یادآوری کنم ‫که ۳ سال پیش اوضاعمون چطور بود؟ 845 01:04:02,583 --> 01:04:05,083 ‫وقتی گریه می‌کردی ‫و ازم می‌خواستی بهت کمک کنم 846 01:04:05,583 --> 01:04:08,666 ‫فکر می‌کنی اونقدر احمقم که فکر می‌کنم ‫فقط با همین یه دونه زن این کار رو کردی؟ 847 01:04:08,750 --> 01:04:09,625 ‫ریچارد، لطفاً 848 01:04:09,708 --> 01:04:13,333 ‫چند نفر دیگه ازت شکایت می‌کردن ‫اگه من رسیدگی نمی‌کردم؟ 849 01:04:13,416 --> 01:04:14,958 ‫فقط از کار برکنار نمی‌شدی 850 01:04:15,041 --> 01:04:17,041 ‫تا آخر عمرت زندونی می‌شدی 851 01:04:17,125 --> 01:04:19,416 ‫ببین، بابت تمامی کارهایی ‫که برام کردی ازت ممنونم 852 01:04:19,500 --> 01:04:22,708 ‫می‌دونم، اما توافقنامه‌مون رو ‫که یادت نرفته، ها؟ 853 01:04:23,625 --> 01:04:24,625 ‫نه 854 01:04:30,541 --> 01:04:31,583 ‫حسابش رو می‌رسم 855 01:04:36,250 --> 01:04:37,513 ‫ممنون، رابرت 856 01:04:59,791 --> 01:05:04,541 ‫باید به پلیس خبر بدی. ‫باید همه چیز رو بهشون بگی 857 01:05:04,625 --> 01:05:08,541 ‫نمی‌تونم. من رو هم دستگیر می‌کنن. ‫منم شریک جرمم 858 01:05:08,625 --> 01:05:11,958 ‫یه نفر کشته شده. ‫دخترم رو ازم می‌گیرن 859 01:05:12,041 --> 01:05:15,541 ‫فقط باید اون قراردادها رو امضا کنم ‫و توی جشن شرکت کنم 860 01:05:15,625 --> 01:05:18,875 ‫واقعاً فکر می‌کنی اجازه میده ‫زنده از پیشش بری؟ 861 01:05:18,958 --> 01:05:21,916 ‫کری، حسابت رو می‌رسه. ‫خودت می‌دونی 862 01:05:23,666 --> 01:05:25,333 ‫می‌دونن من این پایینم؟ 863 01:05:26,000 --> 01:05:28,708 ‫نمی‌دونن کجایی، اما دارن دنبالت می‌گردن 864 01:05:32,125 --> 01:05:33,250 ‫چقدر دیگه به خشکی می‌رسیم؟ 865 01:05:34,041 --> 01:05:37,416 ‫حدوداً ۲ ساعت. ‫در رو باز می‌ذارم 866 01:05:38,000 --> 01:05:40,291 ‫- اینطوری یه فرصت داری ‫- ببین، کری 867 01:05:41,250 --> 01:05:43,750 ‫تا اون وصیت‌نامه رو امضا نکنی ‫هیچ اتفاقی برات نمی‌افته 868 01:05:44,708 --> 01:05:45,958 ‫بولمر زنده می‌خوادت 869 01:05:47,333 --> 01:05:50,833 ‫اما بعد از اینکه اون کار رو بکنی، ‫دیگه جونت رو خطره 870 01:05:54,375 --> 01:05:55,958 ‫میام نجاتت میدم 871 01:05:57,041 --> 01:05:58,041 ‫قول میدم 872 01:06:10,000 --> 01:06:12,583 ‫تمامی خدمه گوش کنید، ‫‏هشدار ۳۰ دقیقه‌ای 873 01:06:12,666 --> 01:06:15,625 ‫‏۳۰ دقیقه‌ی دیگه لنگر می‌اندازیم 874 01:06:40,833 --> 01:06:42,791 ‫- هی، لارس، لارس ‫- آره 875 01:06:43,375 --> 01:06:46,583 ‫تو... آلبومم رو دانلود کردی؟ 876 01:06:46,666 --> 01:06:50,125 ‫می‌خوام بگم ‫«سه بار شاید زیاد باشه، کارلا» 877 01:06:51,916 --> 01:06:53,916 ‫- این آخرین اتاقه ‫- درسته، قربان 878 01:07:10,375 --> 01:07:13,958 ‫اوه، آقای مورگان، دکتر متا گفتن ‫باید بذاریم خانم بلکلاک استراحت کنن 879 01:07:14,041 --> 01:07:16,916 ‫ظاهراً دیشب آشفته بودن. ‫پس بهشون آرام‌بخش تزریق کردن 880 01:07:18,166 --> 01:07:20,916 ‫- خیلی‌خب. فقط بهش بگو که من اومدم، باشه؟ ‫- البته 881 01:07:21,416 --> 01:07:22,416 ‫ممنون 882 01:07:35,916 --> 01:07:37,833 ‫- بن ‫- سلام 883 01:07:38,375 --> 01:07:41,041 ‫خیلی ممنون که این چند روز حضور داشتی 884 01:07:41,125 --> 01:07:42,083 ‫آره 885 01:07:42,166 --> 01:07:44,000 ‫بی‌صبرانه منتظرم ببینم ‫توی جشن چیکار می‌کنی 886 01:07:44,083 --> 01:07:45,583 ‫حتماً. من... 887 01:07:46,916 --> 01:07:48,125 ‫نگران لو هستم 888 01:07:48,750 --> 01:07:50,208 ‫آره، آره، منم همینطور 889 01:07:50,291 --> 01:07:52,458 ‫خب، بهترین دکتر مراقبشه 890 01:07:52,541 --> 01:07:54,583 ‫حتی با پول هم نمیشه ‫دکتر بهتری خرید، باور کن 891 01:07:54,666 --> 01:07:57,875 ‫قبول کرده بمونه پیشش تا وقتی ‫که حالش بهتر بشه و بهمون ملحق بشه 892 01:07:58,375 --> 01:08:01,666 ‫آه... یه‌کم از خشکی دور نیستیم؟ 893 01:08:02,291 --> 01:08:05,000 ‫خب، آب‌های کم‌عمق نمی‌ذارن ‫از این نزدیک‌تر بشیم 894 01:08:05,500 --> 01:08:08,208 ‫تنها بدی داشتن یه قایق بزرگ همینه 895 01:08:11,125 --> 01:08:13,000 ‫تمامی مسافران توجه کنید 896 01:08:13,083 --> 01:08:15,375 ‫قایق حمل‌ونقل تا ۵ دقیقه‌ی دیگر حرکت می‌کند 897 01:08:15,458 --> 01:08:18,083 ‫لطفاً به عرشه‌ی شنا بروید 898 01:08:23,291 --> 01:08:26,666 ‫واقعاً باعث افتخارمون بوده ‫که این چند روز میزبان شما بودیم 899 01:08:26,750 --> 01:08:29,041 ‫- بی‌صبرانه مشتاق دیدار دوباره‌ی شما هستم ‫- ممنون، کارلا 900 01:08:29,125 --> 01:08:30,375 ‫- خداحافظ ‫- ببخشید 901 01:08:30,458 --> 01:08:32,041 ‫- بن؟ ‫- خداحافظ، قربان 902 01:08:32,541 --> 01:08:36,583 ‫نمی‌تونم لو رو تنها بذارم. ‫بعداً بهتون ملحق میشم 903 01:08:38,208 --> 01:08:41,500 ‫میشم لطفاً بریم؟ 904 01:08:41,583 --> 01:08:43,583 ‫- دارم یخ می‌زنم ‫- خفه شو، آدام 905 01:08:43,666 --> 01:08:45,083 ‫جداً حرکت کنید بریم 906 01:08:45,166 --> 01:08:47,000 ‫نمی‌تونیم منتظر همه بمونیم 907 01:09:15,166 --> 01:09:17,583 ‫یالا. چیکار کنم؟ 908 01:09:17,666 --> 01:09:19,458 ‫سلام؟ سلام؟ 909 01:09:19,541 --> 01:09:20,625 ‫- لورا ‫- سلام؟ 910 01:09:22,333 --> 01:09:24,208 ‫خداروشکر پیدات کردیم 911 01:09:24,958 --> 01:09:27,000 ‫همه خیلی نگرانت بودن 912 01:09:28,125 --> 01:09:29,208 ‫نزدیکم نشو 913 01:09:29,291 --> 01:09:32,416 ‫من... فقط می‌خوام مطمئن بشم ‫که حالت خوبه. آخه... 914 01:09:32,500 --> 01:09:34,750 ‫- خوبم ‫- یک روز بیش‌تره که غیبت زده 915 01:09:34,833 --> 01:09:35,833 ‫خوبم 916 01:09:37,916 --> 01:09:40,833 ‫فقط می‌خوام مطمئن بشم ‫که آسیب ندیدی 917 01:09:43,375 --> 01:09:45,791 ‫چیزی نیست، لورا. ‫می‌تونیم درستش کنیم 918 01:10:35,791 --> 01:10:37,125 ‫این چیه؟ 919 01:10:39,166 --> 01:10:40,125 ‫چی توش بود؟ 920 01:10:42,208 --> 01:10:43,166 ‫چی بود؟ 921 01:10:43,250 --> 01:10:45,833 ‫چه کوفتی توش بود؟ 922 01:10:49,375 --> 01:10:51,125 ‫بن، بن، بن 923 01:10:51,208 --> 01:10:52,916 ‫لو. فرار کن! 924 01:10:53,416 --> 01:10:55,666 ‫- حقیقت رو به همه بگو! ‫- لعنتی 925 01:11:32,416 --> 01:11:34,333 ‫یا خدا. بن 926 01:11:35,375 --> 01:11:36,791 ‫بمون سر جات 927 01:13:21,291 --> 01:13:24,208 ‫- چی شده؟ ‫- بن مُرده 928 01:13:26,083 --> 01:13:29,375 ‫- منظورت چیه؟ ‫- بهم حمله کرد 929 01:13:29,958 --> 01:13:31,166 ‫می‌خواست از لو محافظت کنه و... 930 01:13:32,333 --> 01:13:33,333 ‫کاریش نمیشد کرد 931 01:13:35,291 --> 01:13:39,291 ‫- از شر اجساد خلاص شدی؟ ‫- فقط اون مُرده. لو پرید توی آب 932 01:13:39,375 --> 01:13:41,666 ‫با این دمایی که آب داره، ‫امکان نداره زنده مونده باشه 933 01:14:01,625 --> 01:14:03,500 ‫نمی‌ذارم همه چیز خراب بشه 934 01:14:04,208 --> 01:14:05,291 ‫فهمیدی؟ 935 01:14:06,000 --> 01:14:07,208 ‫داره وصیت‌نامه رو امضا می‌کنه 936 01:14:08,291 --> 01:14:11,583 ‫بعد از جشن، ‫از شر اون هم خلاص شو 937 01:14:33,291 --> 01:14:37,541 ‫داشتم درمورد عوض شدن ‫نظرتون صحبت می‌کردم، 938 01:14:38,333 --> 01:14:40,666 ‫بعد از اون همه زحمتی که برای بنیاد کشیدیم 939 01:14:41,625 --> 01:14:43,541 ‫- آره ‫- خب... 940 01:14:43,625 --> 01:14:48,125 ‫شوهرم تمام این سال‌های ‫سخت رو کنارم سپری کرده، پس... 941 01:14:49,000 --> 01:14:52,333 ‫بعد از یه‌کم فکر کردن، ‫راه‌حل معقول‌تری رو انتخاب کردم 942 01:14:57,916 --> 01:14:59,000 ‫امضا کنیم؟ 943 01:15:00,625 --> 01:15:01,750 ‫آره 944 01:15:07,791 --> 01:15:08,916 ‫حالت بده؟ 945 01:15:09,750 --> 01:15:11,750 ‫می‌خوای دکتر متا بهت یه چیزی بده؟ 946 01:15:13,416 --> 01:15:14,416 ‫نه 947 01:15:20,666 --> 01:15:21,750 ‫خوبم 948 01:15:33,791 --> 01:15:34,916 ‫هر کدوم رو که خواستی بپوش 949 01:15:41,875 --> 01:15:45,708 ‫من سخنرانی می‌کنم. ‫تو فقط باید لبخند بزنی و دست تکون بدی 950 01:15:46,458 --> 01:15:48,500 ‫من میرم لباس عوض کنم. ‫بعدش میام سراغت 951 01:16:35,166 --> 01:16:36,416 ‫چند نفر از تیم امنیتی لطفاً بیان طبقه‌ی دوم 952 01:16:36,500 --> 01:16:39,125 ‫لطفاً. اَن مُرده 953 01:16:40,041 --> 01:16:41,958 ‫الان اَن رو پیش وکلاش دیدم 954 01:16:42,041 --> 01:16:43,458 ‫وصیت‌نامه‌ش رو تغییر داد؟ 955 01:16:44,708 --> 01:16:47,125 ‫همه‌ی پول‌هاش رو داد به بولمر؟ 956 01:16:48,708 --> 01:16:51,208 ‫اَن بهم گفت که می‌خواد ‫از ارث محرومش کنه 957 01:16:51,291 --> 01:16:56,083 ‫همون شبی که من رو بردی پیشش، ‫دقیقاً همون شبی بود که اَن رو انداختن توی آب 958 01:16:56,166 --> 01:16:57,333 ‫بولمر کُشتش 959 01:16:58,125 --> 01:17:00,750 ‫از اون موقع اون زن داره ‫نقش اَن رو بازی می‌کنه 960 01:17:00,833 --> 01:17:02,041 ‫بولمر بهش پول داده 961 01:17:02,125 --> 01:17:03,250 ‫ببین. ببین 962 01:17:04,958 --> 01:17:09,000 ‫بخونش. متن سخنرانی امشب اَن بود 963 01:17:15,791 --> 01:17:17,666 ‫خیلی عجیبه 964 01:17:21,125 --> 01:17:22,500 ‫اگه بتونم ثابت کنم چی؟ 965 01:17:28,791 --> 01:17:32,958 ‫واقعاً باعث خوشحالیمه که می‌بینم ‫همه‌تون اینجا جمع شدید 966 01:17:33,458 --> 01:17:37,750 ‫تا به زنی که دوستش داشتم ‫و سال‌ها کنارش بودم، ادای احترام کنید 967 01:17:38,250 --> 01:17:39,583 ‫کسی که با آینده‌نگری و... 968 01:17:40,625 --> 01:17:41,791 ‫جاه‌طلبیش 969 01:17:42,291 --> 01:17:45,541 ‫نه تنها میراث خانوادگیش رو حفظ کرده، 970 01:17:46,416 --> 01:17:48,958 ‫بلکه زندگی خیلی از ماها رو ارزشمندتر کرده 971 01:17:49,041 --> 01:17:50,208 ‫به سلامتیش 972 01:17:52,583 --> 01:17:54,125 ‫زنی که به معرفی نیاز نداره 973 01:17:55,500 --> 01:17:56,666 ‫اَن لینگستاد 974 01:18:06,791 --> 01:18:10,416 ‫اَن عزیزم دوست داره امروز ‫همه شاد باشیم، 975 01:18:10,500 --> 01:18:11,625 ‫نه ناراحت 976 01:18:11,708 --> 01:18:13,250 ‫و امروز رو یه شروع جدید ببینید 977 01:18:13,833 --> 01:18:18,708 ‫پدربزرگ اَن ۷۰ سال پیش ‫یه شرکت کوچیک کشتی‌رانی راه‌اندازی کرد 978 01:18:18,791 --> 01:18:22,708 ‫و به این فکر کنید که الان کجا هستیم، ‫داریم بنیاد لینگستاد رو تأسیس می‌کنیم، 979 01:18:22,791 --> 01:18:24,625 ‫تا چیزی که گرفتیم رو به جامعه برگردونیم 980 01:18:26,291 --> 01:18:27,416 ‫اگه پدربزرگش اینجا بود، 981 01:18:27,500 --> 01:18:31,416 ‫مطمئنم آلفرد به دستاوردهای اَن ‫خیلی افتخار می‌کرد 982 01:18:31,500 --> 01:18:34,583 ‫و قطعاً من هم به... ‫ببخشید. تو...؟ 983 01:18:34,666 --> 01:18:36,333 ‫شرمنده مزاحم میشم، خانم‌ها و آقایون، 984 01:18:36,416 --> 01:18:40,041 ‫اما اَن لینگستاد ازم خواست ‫که مطمئن بشم داستانش درست گفته میشه 985 01:18:40,791 --> 01:18:44,291 ‫- یه لحظه صبر کنید. ما... ‫- میشه بذاری حرف بزنم؟ 986 01:18:44,375 --> 01:18:47,208 ‫- قضیه چیه؟ ‫- مسخره‌ست. این زن یه متوهمه 987 01:18:47,291 --> 01:18:49,625 ‫- چهار روز اخیر همه‌ش... ‫- بذار حرف بزنه 988 01:18:52,833 --> 01:18:54,500 ‫قضیه چیه، ریچارد؟ 989 01:18:55,250 --> 01:18:57,791 ‫کافیه. لطفاً ببریدش توی خونه 990 01:18:57,875 --> 01:18:59,458 ‫گفتم بذار حرف بزنه 991 01:18:59,541 --> 01:19:02,083 ‫عزیزم، از مهربونیته ‫که دلت به حالش می‌سوزه... 992 01:19:02,166 --> 01:19:03,291 ‫می‌خوام حرف بزنه 993 01:19:03,375 --> 01:19:05,291 ‫نمی‌خوام این جشن رو خراب کنه 994 01:19:06,041 --> 01:19:09,333 ‫- به مهمون من دست نزنید ‫- ببریدش. کاری که میگم رو انجام بدید 995 01:19:09,416 --> 01:19:11,666 ‫ریچارد. اَن اجازه میده حرف بزنه 996 01:19:11,750 --> 01:19:14,500 ‫- میشه بذاری حرفش رو بزنه؟ ‫- آره، خب جشن اونه 997 01:19:14,583 --> 01:19:17,125 ‫شنیدید خانم لینگستاد چی گفت. ‫ولش کنید 998 01:19:17,708 --> 01:19:18,708 ‫ممنون 999 01:19:22,791 --> 01:19:26,333 ‫این سندیه که اَن لینگستاد ‫چهار روز پیش بهم دادش 1000 01:19:26,416 --> 01:19:29,041 ‫- این متن سخنرانیشه ‫- این زن روانیه 1001 01:19:29,125 --> 01:19:31,208 ‫اَن، میشه لطفاً بذاری برات بخونمش؟ 1002 01:19:31,291 --> 01:19:32,333 ‫آره، لطفاً 1003 01:19:32,416 --> 01:19:35,583 ‫- بهت هشدار میدم. این کار رو نکن ‫- میشه بذاری حرف بزنه؟ 1004 01:19:36,083 --> 01:19:40,875 ‫«بعد از مرگم، تمام سهام و سرمایه‌های ‫باقی‌مونده‌ی تجاریم نقد میشن 1005 01:19:40,958 --> 01:19:43,666 ‫همه چیز به بنیاد لینگستاد داده میشه 1006 01:19:43,750 --> 01:19:47,916 ‫- مدیریت بنیاد لینگستاد به...» ‫- صدای میکروفون رو قطع کنید! 1007 01:19:48,000 --> 01:19:51,541 ‫«...به یه حزب مستقل سپرده میشه 1008 01:19:51,625 --> 01:19:53,750 ‫شوهرم، ریچارد بولمر، 1009 01:19:53,833 --> 01:19:56,500 ‫از این به بعد هیچ ارتباطی ‫با بنیاد نخواهد داشت» 1010 01:19:56,583 --> 01:19:57,916 ‫- دروغه ‫- ریچارد 1011 01:19:58,000 --> 01:20:01,416 ‫خودش اونا رو نوشته. ‫فقط می‌خواد یه رسوایی به بار بیاره 1012 01:20:01,500 --> 01:20:03,666 ‫- اینا رو تو نوشتی، اَن؟ ‫- آره 1013 01:20:04,375 --> 01:20:07,193 ‫فکر می‌کنی کی هستی؟ ‫فکر می‌کنی می‌تونی این کار رو با من بکنی؟ 1014 01:20:07,194 --> 01:20:09,625 ‫کدوم کار رو؟ فقط داریم حقیقت رو ‫می‌گیم، مگه نه، اَن؟ 1015 01:20:09,708 --> 01:20:10,541 ‫آره، لورا 1016 01:20:10,625 --> 01:20:13,250 ‫و الان شنیدی که همسرت ‫چی می‌خواد، مگه نه، آقای بولمر؟ 1017 01:20:13,333 --> 01:20:15,083 ‫کارت اصلاً عاقلانه نیست 1018 01:20:15,583 --> 01:20:17,666 ‫- کار عاقلانه‌ای نیست ‫- قضیه چیه؟ 1019 01:20:17,750 --> 01:20:20,416 ‫می‌دونی چیه؟ می‌دونی چیه؟ 1020 01:20:21,000 --> 01:20:24,458 ‫خانم‌ها و آقایون، ‫به نظرم دیگه کافیه 1021 01:20:24,541 --> 01:20:27,625 ‫یه فرصت دیگه برای تموم کردن جشن ‫پیدا می‌کنیم. حال اَن... 1022 01:20:27,708 --> 01:20:29,958 ‫در واقع حالم خیلی هم خوبه 1023 01:20:33,125 --> 01:20:34,291 ‫تو اصلاً اَن نیستی 1024 01:20:34,375 --> 01:20:36,666 ‫این زن اصلاً اَن نیست 1025 01:20:36,750 --> 01:20:37,625 ‫هی، هی، هی! 1026 01:20:37,708 --> 01:20:40,833 ‫اگه اَن نیست، پس کیه؟ ‫و اَن واقعی کجاست؟ 1027 01:20:40,916 --> 01:20:43,333 ‫چیز دیگه‌ای هست که بخوای ‫با مهمون‌هات در میون بذاری؟ 1028 01:20:46,041 --> 01:20:47,166 ‫اون کیه؟ 1029 01:20:49,833 --> 01:20:51,958 ‫ریچارد، ریچارد! 1030 01:20:52,916 --> 01:20:54,583 ‫- جلو نیاید! ‫- ریچارد، آروم باش 1031 01:20:55,166 --> 01:20:56,375 ‫جلو نیاید! 1032 01:20:57,208 --> 01:20:59,750 ‫گوش کن، حرفت رو پس بگیر. ‫وگرنه می‌کُشمت 1033 01:20:59,833 --> 01:21:01,708 ‫- جلو نیاید! ‫- آروم باش! 1034 01:21:01,791 --> 01:21:03,208 ‫چاقو رو بذار کنار، ریچارد 1035 01:21:08,291 --> 01:21:10,458 ‫بیخیال، بولمر. همه چیز تموم شده 1036 01:21:10,541 --> 01:21:11,666 ‫برو! برو! 1037 01:21:11,750 --> 01:21:13,208 ‫- هی! ‫- ریچارد! 1038 01:21:13,791 --> 01:21:14,750 ‫جلو نیاید! 1039 01:21:14,833 --> 01:21:17,541 ‫- ریچارد، لطفاً تمومش کن ‫- برو. از سر راه برید کنار 1040 01:21:17,625 --> 01:21:19,833 ‫- بس کن! ‫- از سر راه برید کنار! 1041 01:21:20,458 --> 01:21:21,583 ‫راه رو باز کنید! 1042 01:21:22,166 --> 01:21:24,083 ‫بمونید سر جاتون وگرنه می‌کُشمش 1043 01:21:27,208 --> 01:21:30,166 ‫گوش کن. اگه مقاومت کنی ‫با چاقو می‌زنمت 1044 01:21:31,708 --> 01:21:34,500 ‫- لورا، قضیه چیه؟ ‫- اون زن اَن نیست 1045 01:21:34,583 --> 01:21:37,041 ‫- چی؟ ‫- چهار روز پیش اَن رو انداخت توی دریا 1046 01:21:37,125 --> 01:21:38,333 ‫گندش بزنن 1047 01:22:04,916 --> 01:22:06,916 ‫برو. از اون طرف 1048 01:22:08,166 --> 01:22:09,416 ‫برو پایین 1049 01:22:11,166 --> 01:22:13,166 ‫عجله کن. این رو باز کن 1050 01:22:13,250 --> 01:22:14,333 ‫برو داخل 1051 01:22:15,125 --> 01:22:16,208 ‫بولمر، چاقو رو بذار کنار! 1052 01:22:17,500 --> 01:22:18,625 ‫وگرنه چیکار می‌کنی؟ 1053 01:22:21,208 --> 01:22:23,000 ‫- به نظرم واقعاً باید چاقو رو بذاری کنار! ‫- کون لقت! 1054 01:22:27,958 --> 01:22:28,833 ‫چیکار... 1055 01:22:34,416 --> 01:22:35,958 ‫جرأتش رو نداری 1056 01:22:36,041 --> 01:22:37,041 ‫عوضی... 1057 01:22:40,125 --> 01:22:41,583 ‫نمی‌تونم شلیک دقیقی داشته باشم 1058 01:22:44,791 --> 01:22:45,791 ‫چطور جرأت می‌کنی 1059 01:22:45,875 --> 01:22:47,083 ‫جرأت داری غلط اضافه‌ای بکن 1060 01:23:05,125 --> 01:23:06,958 ‫چیزی نیست 1061 01:23:10,458 --> 01:23:12,625 ‫چیزی نیست. تموم شد 1062 01:23:13,208 --> 01:23:16,416 ‫تموم شد. چیزی نیست. ‫حالت خوبه 1063 01:23:16,500 --> 01:23:19,458 ‫چیزی نیست. تموم شد 1064 01:23:20,416 --> 01:23:22,750 ‫تموم شد. حالت خوبه 1065 01:23:28,333 --> 01:23:30,291 ‫ممنون که حقیقت رو گفتی 1066 01:24:06,817 --> 01:24:13,830 ‫[ میراثی ماندگار: کمک مالی بنیاد لینگستاد ‫به تحقیقات سرطان، بزرگ‌ترین حمایت تاریخ است ] 1067 01:24:22,541 --> 01:24:24,875 ‫- ممنون ‫- مقاله‌تون رو خیلی دوست داشتم 1068 01:24:27,291 --> 01:24:29,416 ‫فقط به‌خاطر شما ‫اومدم اینجا کارآموز شدم 1069 01:24:31,041 --> 01:24:34,000 ‫وقتی به اندازه‌ی کافی چاپلوسی کردی، ‫من چای و شیر و دو قاشق شکر می‌خوام 1070 01:24:34,083 --> 01:24:36,333 ‫هر روزنامه‌نگار دیگه‌ای فقط درمورد شوهره ‫و کاری که کرده بود می‌نوشت، 1071 01:24:36,416 --> 01:24:38,666 ‫اما شما نکته‌ی مثبت ماجرا رو پیدا کردید 1072 01:24:39,250 --> 01:24:40,708 ‫واقعاً شگفت‌زده شدم 1073 01:24:41,791 --> 01:24:42,791 ‫منم همینطور 1074 01:24:47,983 --> 01:24:53,159 ‫[ دو متهم به جرم توطئه برای ‫قتل دو نفر محاکمه خواهند شد ] 1075 01:25:04,125 --> 01:25:07,250 ‫یه داستان انسان‌دوستانه ‫توی این زمونه‌ای که انسانیت مُرده 1076 01:25:08,333 --> 01:25:09,541 ‫دقیقاً همون چیزی که نیاز داریم 1077 01:25:12,541 --> 01:25:14,958 ‫- ‏۵ دقیقه‌ی دیگه جلسه‌ی تحریریه شروع میشه ‫- الان میام 1078 01:25:20,622 --> 01:25:21,978 ‫[ کَری ] 1079 01:25:21,979 --> 01:25:25,208 ‫سلام! حالش خوبه. منم خوبم 1080 01:25:29,416 --> 01:25:30,708 ‫باید بیایی بهمون سر بزنی 1081 01:25:39,290 --> 01:25:44,290 ‫ترجمه از «امــیــررضــا» ‫ARZ_110_SUB@ 1082 01:25:44,291 --> 01:25:49,291 ‫ما را در تلگرام و اینستاگرام دنبال کنید ‫officialcinama@ 1083 01:25:49,292 --> 01:26:04,292 ‫بزرگترین مرجع دانلود فیلم و سریال ‫www.30nama.com