1 00:00:02,992 --> 00:00:05,992 ‫ارائه شده توسط وبسایت فیلمکیو ‫ .:: FilmKio.Com ::. 2 00:00:05,993 --> 00:00:11,379 ‫جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت ‫ فیلمکیو را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید ‫ FilmKio@ 3 00:00:11,532 --> 00:00:13,859 ‫«ترجمه از محمدرسول نوبهاری» 4 00:00:22,313 --> 00:00:26,484 ‫بهتره امیدواری باشی پسر باشه. ‫دختر بزرگ کردن کابوسه. 5 00:00:26,568 --> 00:00:28,486 ‫وای. ممنون مامان. 6 00:00:29,446 --> 00:00:30,646 ‫بیا. بذار کمکت کنم. 7 00:00:30,864 --> 00:00:31,990 ‫اوه، مرسی. 8 00:00:33,074 --> 00:00:34,951 ‫فکر نکنم هیچ‌وقت بهش عادت کنم. 9 00:00:35,035 --> 00:00:37,203 ‫بهتر از اینه که بخوان هی ‫به پر و پای هم بپیچین. 10 00:00:37,287 --> 00:00:41,916 ‫آنتونی، بیا اینجا ببینم! ‫این بچه پررو هرچی شیرینی بود رو خورد. 11 00:00:42,584 --> 00:00:45,295 ‫ببخشید آماندا سان. ‫نصفه شب گرسنم شد. 12 00:00:45,378 --> 00:00:46,838 ‫تو دوازده تا شیرینی خوردی؟ 13 00:00:46,921 --> 00:00:50,175 ‫سایز مینی بودن. ‫یعنی خیلی کوچیک. اندازه یه لقمه. 14 00:00:50,258 --> 00:00:51,634 ‫آره، می‌دونم «مینی» چیه. 15 00:00:51,718 --> 00:00:55,263 ‫می‌دونی، آخه... ‫اینو ببر... پذیرایی. 16 00:00:56,681 --> 00:00:58,558 ‫راحت باش، برو ناراحت نمی‌شیم! 17 00:00:59,450 --> 00:01:01,620 ‫آقا آخر هفته پرواز داره ‫که بره تری سیلور رو بترکونه، 18 00:01:01,621 --> 00:01:03,040 ‫بعدش سه ماه دیگه هم می‌مونه. 19 00:01:03,563 --> 00:01:04,563 ‫عادیه، نه؟ 20 00:01:07,275 --> 00:01:09,069 ‫هی. هی، این‌ها واسه مهمونین. 21 00:01:09,152 --> 00:01:10,087 ‫فقط یدونست. 22 00:01:10,111 --> 00:01:11,880 ‫از کی تا حالا تو فقط یدونه می‌خوری؟ 23 00:01:12,489 --> 00:01:14,908 ‫دوست داری پسر باشه یا دختر؟ 24 00:01:14,991 --> 00:01:16,743 ‫آه، هرچی بود خوبه. 25 00:01:16,826 --> 00:01:20,047 ‫یکم طول کشید بهش برسم، اما من ‫پسرها رو بلدم، دخترهام آسونن. 26 00:01:20,071 --> 00:01:22,207 ‫من خیلی تو این مورد ‫مطمئن نیستم جانی. 27 00:01:22,590 --> 00:01:23,893 ‫حالا هر چی. دخترا عاشق منن. 28 00:01:23,917 --> 00:01:25,251 ‫هه هه. موفق باشی. 29 00:01:26,711 --> 00:01:28,213 ‫کی نیم ساعت زودتر اومده؟ 30 00:01:39,307 --> 00:01:40,225 ‫کی بود؟ 31 00:01:40,308 --> 00:01:42,018 ‫کسی نبود. فقط این بود. 32 00:01:43,728 --> 00:01:45,021 ‫وایسا. می‌شنوی؟ 33 00:01:46,856 --> 00:01:48,441 ‫این... صدای ساعته؟ 34 00:01:51,486 --> 00:01:52,486 ‫کریس. 35 00:01:53,279 --> 00:01:57,176 ‫بی‌خیال. فکر می‌کنی کریس ‫با یه بمب تو دستش وارد پست میشه؟ 36 00:01:57,200 --> 00:01:59,202 ‫اون یه مار کبرای زنده رو ‫تو نمایندگیت ول کرد. 37 00:01:59,911 --> 00:02:01,511 ‫شنیدم که هیچوقت ‫اون لعنتی رو نگرفتین. 38 00:02:01,538 --> 00:02:03,998 ‫مارگیرـه گفت که احتمالـ... ‫اصلا بحث این نیست. 39 00:02:04,082 --> 00:02:07,794 ‫سیلور چطور؟ ازش برمیاد که ‫حرکت‌های تروریستی‌ای مثل این بزنه. 40 00:02:07,818 --> 00:02:10,296 ‫تکونش نده! ‫ممکنه بمب رو فعال کنه. 41 00:02:10,380 --> 00:02:13,049 ‫مرتاگ رو تو فیلم ‫«اسلحه مرگبار ۲؟» یادته؟ 42 00:02:13,133 --> 00:02:17,320 ‫کلید اینه که به طور کامل... ‫بی‌حرکت... بمونی. 43 00:02:20,932 --> 00:02:22,600 ‫من شیرینی‌ها رو دوباره مرتب کردم. 44 00:02:23,309 --> 00:02:24,894 ‫الان دیگه سینی متعادله. 45 00:02:32,152 --> 00:02:33,611 ‫بسته زود رسید. 46 00:02:34,362 --> 00:02:37,490 ‫- به گمونم دختره. ‫- نمی‌تونم واسه دیدنش صبر کنم. 47 00:02:38,074 --> 00:02:40,252 ‫و واسه اینکه باباش رو ببینه. 48 00:02:41,035 --> 00:02:42,370 ‫دختره! 49 00:02:42,996 --> 00:02:43,684 ‫اوه. 50 00:02:43,709 --> 00:02:45,772 ‫من بابای یه دخترم. ‫تو داداش یه دختری. 51 00:02:47,375 --> 00:02:48,376 ‫دنیل کجاست؟ 52 00:02:48,459 --> 00:02:49,711 ‫اوه، آره، اوه... 53 00:02:58,227 --> 00:02:59,512 ‫بهش گفتم تکون نخوره. 54 00:03:01,589 --> 00:03:03,016 ‫من واسه این چیزا خیلی پیرم. 55 00:03:03,397 --> 00:03:06,574 ‫«کبرا کای» 56 00:03:08,354 --> 00:03:11,733 ‫توانایی‌های شاگردان من بسیار ‫فراتر از چیزیه که شما در آمریکا داشتید. 57 00:03:12,734 --> 00:03:14,694 ‫تمرینات ما اینجا شدیدترـه. 58 00:03:14,777 --> 00:03:15,955 ‫دقیق‌تر. 59 00:03:17,238 --> 00:03:18,890 ‫و مطالبه‌گرانه‌تر. 60 00:03:23,620 --> 00:03:25,413 ‫اسم این ترکیب رو چی گذاشتید؟ 61 00:03:25,849 --> 00:03:27,244 ‫«کوکسا گونگ گیوگ» (به زبان کره‌ای) 62 00:03:28,791 --> 00:03:29,792 ‫«حمله‌ی افعی» 63 00:03:30,960 --> 00:03:34,631 ‫برای نفوذ کردن، حتی به ‫پیشرفته‌ترین دفاع‌ها، طراحی شده. 64 00:03:36,049 --> 00:03:37,717 ‫و وقتی به درستی اجرا بشه، 65 00:03:37,800 --> 00:03:40,094 ‫سر حریف رو آسیب‌پذیر خواهد کرد. 66 00:03:42,013 --> 00:03:43,139 ‫یون دوجین. 67 00:03:43,673 --> 00:03:46,851 ‫خونوادش نسل‌ها ‫در «دوجانگ» ما آموزش دیدن. ‫(دوجانگ: محل انجام تمرینات رزمی) 68 00:03:46,935 --> 00:03:50,897 ‫اون نشان «گوم‌بجی» رو به تن ‫داره، چون بهترین شاگرد ماست. 69 00:03:51,281 --> 00:03:52,732 ‫هرچی از یون بخوای، 70 00:03:53,900 --> 00:03:55,735 ‫اون به بهترین شکل اجراش می‌کنه. 71 00:03:56,903 --> 00:03:57,946 ‫چشمگیره. 72 00:04:18,800 --> 00:04:22,011 ‫اینطوری باید انجامش داد! اینطوری! 73 00:04:22,095 --> 00:04:25,265 ‫کوون جه‌سونگ! ‫تو درس رو دنبال نکردی. 74 00:04:27,308 --> 00:04:28,851 ‫وقت تلف کردنه. 75 00:04:29,435 --> 00:04:31,229 ‫مستقیم برو سراغ سرش. 76 00:04:31,312 --> 00:04:33,189 ‫سر نباشه، مبارزه نیست. 77 00:04:33,273 --> 00:04:34,524 ‫میانبر نداریم. 78 00:04:34,607 --> 00:04:36,276 ‫و به خاطر سرپیچیت، 79 00:04:36,359 --> 00:04:38,278 ‫یه تکلیف جدید خواهی داشت. 80 00:04:39,821 --> 00:04:41,948 ‫هرچی که هست، ‫من می‌تونم از پسش بربیام. 81 00:04:42,532 --> 00:04:43,825 ‫مطمئنم که می‌تونی. 82 00:04:45,034 --> 00:04:47,445 ‫برو دستشویی پدربزرگم رو تمیز کن. 83 00:04:51,191 --> 00:04:52,451 ‫برگردید به تمرین! 84 00:04:57,672 --> 00:04:59,752 ‫کووان همیشه دردسر ساز بوده. 85 00:05:00,300 --> 00:05:03,386 ‫سرکشیش باعث حواس‌پرتیه. 86 00:05:04,554 --> 00:05:07,724 ‫یه تیم همیشه به اندازه‌ی ‫بهترین مبارزش قویه. 87 00:05:08,891 --> 00:05:11,394 ‫استاد کیم منو به چالش کشیده ‫تا به بهترین عملکرد برسونمشون. 88 00:05:12,228 --> 00:05:14,605 ‫من این «حواس‌پرتی» ‫شما رو درست می‌کنم. 89 00:05:25,141 --> 00:05:28,244 ‫خب خب، حرکت رو یاد گرفتید. ‫بیاید ببینیم چطور ازش استفاده می‌کنید. 90 00:05:28,911 --> 00:05:30,038 ‫آماده‌ی مبارزه. 91 00:05:32,790 --> 00:05:33,790 ‫آماده؟ 92 00:05:34,500 --> 00:05:35,335 ‫فایت! 93 00:05:43,468 --> 00:05:44,677 ‫بجنبید، مبارزه کنید. 94 00:05:47,121 --> 00:05:50,183 ‫این چیه، رقص باله‌ست؟ ‫کافیه. حالت مبارزه. 95 00:05:50,266 --> 00:05:53,144 ‫- بیست و پنج تا مشت معکوس. آماده؟ ‫- بله سنسی. 96 00:05:53,227 --> 00:05:54,729 ‫- شروع. ‫- هی! 97 00:05:55,355 --> 00:05:57,023 ‫دوست دختراتون خراب شدن. 98 00:05:57,406 --> 00:05:58,816 ‫شماها چه غلطی کردین؟ 99 00:05:59,692 --> 00:06:02,070 ‫ما هیچ کاری نکردیم. ‫فقط... الان با هم دوستن. 100 00:06:02,153 --> 00:06:04,447 ‫آره، از جنگ رسیدن به جنگ سرد ‫و بعد هم دوستی. 101 00:06:04,530 --> 00:06:06,908 ‫آره، بیشتر با «تخمی جنگیدن» دوست شدن! 102 00:06:06,991 --> 00:06:08,659 ‫هی! هی! 103 00:06:09,619 --> 00:06:12,931 ‫سنسی، متوجه‌ام که مسئله‌ی ‫میاگی‌دو اجتناب از درگیریه، 104 00:06:12,955 --> 00:06:15,625 ‫اما اگه قرار باشه تو تمرین ‫سخت تلاش نکنن، 105 00:06:15,708 --> 00:06:18,294 ‫چطور می‌تونن ما رو توی مسابقات ‫به پیروزی برسونن؟ 106 00:06:19,212 --> 00:06:20,212 ‫نمی‌رسونن. 107 00:06:20,963 --> 00:06:22,590 ‫بقیه پارشون می‌کنن. 108 00:06:23,132 --> 00:06:25,218 ‫خب، فردا روز بزرگیه بچه‌ها. 109 00:06:25,301 --> 00:06:27,621 ‫بالاخره می‌فهمیم کدوم ‫کشور میزبان سکای تایکای‌ـه. 110 00:06:27,645 --> 00:06:30,527 ‫آلمان باشه خوبه. ‫بابام ماه دیگه اعزام میشه اونجا. 111 00:06:30,598 --> 00:06:31,682 ‫اوه ایول. 112 00:06:31,706 --> 00:06:35,329 ‫شرط می‌بندم تایوانه. می‌خوام برم ‫رستوران «دین تای فانگ» عشق کنم. ‫(رستوران زنجیره‌ای غذای چینی) 113 00:06:35,353 --> 00:06:37,855 ‫- تو گلندیل هم دین تای فانگ هست. ‫- ناموساً؟ 114 00:06:37,939 --> 00:06:39,524 ‫هی! هی! 115 00:06:41,943 --> 00:06:44,695 ‫عاشق بوی کاراته تو بعد از ظهرم. 116 00:06:44,779 --> 00:06:45,919 ‫فکر کنم بوی لجن حوضه. 117 00:06:47,407 --> 00:06:48,866 ‫- سلام. ‫- سلام. 118 00:06:48,950 --> 00:06:51,211 ‫دخترت الان یه ضعیفه‌ی بی‌عرضه‌ست. ‫نیکولز هم همینطور. 119 00:06:51,235 --> 00:06:54,013 ‫آخرین باری که چک کردم، میاگی‌دو ‫به معنی مبارزه مثل دو تا دختر نیست. 120 00:06:55,381 --> 00:06:56,958 ‫- منظورم رو می‌فهمید. ‫- قطعاً. 121 00:06:56,982 --> 00:06:59,877 ‫- فکر کردم گفتی دخترا راحتن. ‫- هستن. 122 00:06:59,901 --> 00:07:01,587 ‫باشه پس، بابای دختر. 123 00:07:02,463 --> 00:07:03,463 ‫از جادوت استفاده کن. 124 00:07:06,800 --> 00:07:07,969 ‫باید خوب پیش بره. 125 00:07:09,987 --> 00:07:14,183 ‫لی. زنگ بزن به بابات. ‫بهش بگو امشب مهمون دارید. 126 00:07:17,895 --> 00:07:19,814 ‫کاش می‌تونستی ‫این رو ببینی آقای میاگی. 127 00:07:20,356 --> 00:07:23,776 ‫یه باشگاه کامل، پر از بچه‌هایی ‫که درس‌های تو رو یاد می‌گیرن. 128 00:07:26,378 --> 00:07:27,989 ‫تشک جدید نیازه. 129 00:07:29,240 --> 00:07:30,867 ‫تشک تمپورپدیک. خیلی راحته. 130 00:07:31,617 --> 00:07:32,635 ‫تمومه دیگه؟ 131 00:07:33,119 --> 00:07:37,707 ‫آره... هنوز هم جمع کردن وسایل ‫آقای میاگی یه جوریه، اما... 132 00:07:39,167 --> 00:07:41,461 ‫اگه قراره کسی بیاد اینجا، ‫خوشحالم که اون چوزن باشه. 133 00:07:41,544 --> 00:07:44,088 ‫اوه، سیگنال سلولی خوب نیست. 134 00:07:45,614 --> 00:07:48,009 ‫میاگی‌سان اینترنت فیبر نوری نداشته؟ 135 00:07:48,092 --> 00:07:51,155 ‫قطعاً یکم قدیمیه، اما یه چیز موقتیه 136 00:07:51,179 --> 00:07:53,389 ‫تا بعد از مسابقات که به ‫اوکیناوا برگردی، درسته؟ 137 00:07:54,056 --> 00:07:55,900 ‫اوه، به اوکیناوا برنمی‌گردم. 138 00:07:58,035 --> 00:07:59,729 ‫بیا. کمکم کن تخت جابجا کنیم. 139 00:08:01,022 --> 00:08:02,773 ‫باشه. برو. 140 00:08:06,711 --> 00:08:07,611 ‫این چیه؟ 141 00:08:33,179 --> 00:08:34,889 ‫این متعلق به میاگی‌سان بوده؟ 142 00:08:36,573 --> 00:08:39,535 ‫باید مال اون باشه. ‫اون... اون اینجا رو ساخت. 143 00:08:47,610 --> 00:08:51,447 ‫من مطمئنم که همه‌ی شما کنجکاوید ‫که بدونید بازدید کننده‌ی ما کیه. 144 00:08:52,573 --> 00:08:55,076 ‫سنسی کریس یکی از ‫قوی‌ترین سنسی هاییه 145 00:08:55,100 --> 00:08:56,827 ‫که تا به حال در این ‫دوجانگ تمرین کرده. 146 00:08:56,911 --> 00:08:58,996 ‫دعوت‌نامه‌ای برای ما آورده 147 00:08:59,080 --> 00:09:03,251 ‫تا بتونیم قدرت‌مون رو در برابر ‫بهترین مبارزان جهان آزمایش کنیم. 148 00:09:03,876 --> 00:09:07,356 ‫شما کمال احترام و توجه خودتون رو ‫به ایشون نشون خواهید داد. 149 00:09:07,380 --> 00:09:09,006 ‫فهمیدید؟ 150 00:09:09,090 --> 00:09:10,466 ‫بله سنسی! 151 00:09:13,469 --> 00:09:15,763 ‫خیلی وقت پیش شاگردی داشتم. 152 00:09:17,181 --> 00:09:19,809 ‫من اون رو طوری تعلیم دادم ‫که بهترینِ بهترین‌ها باشه. 153 00:09:20,601 --> 00:09:24,272 ‫اون مقتدرانه هر حریفی که روبه‌روش ‫قرار می‌گرفت رو شکست داد. 154 00:09:26,107 --> 00:09:28,651 ‫سرنوشتش این بود ‫که قهرمان جهان بشه. 155 00:09:31,821 --> 00:09:32,989 ‫و بعد، یک روز... 156 00:09:35,032 --> 00:09:36,117 ‫همه چیز تغییر کرد. 157 00:09:37,535 --> 00:09:38,535 ‫شکست خورد... 158 00:09:39,120 --> 00:09:42,665 ‫از یه نیم‌وجبی کوچیک ناچیز 159 00:09:44,500 --> 00:09:46,586 ‫با شاید شیش هفته تمرین. 160 00:09:47,878 --> 00:09:49,255 ‫و چرا شکست خورد؟ 161 00:09:50,047 --> 00:09:52,550 ‫چون این حریف قلب بیشتری داشت. 162 00:09:55,303 --> 00:09:57,471 ‫پس، به نظر شما... 163 00:10:00,641 --> 00:10:04,645 ‫چطور حریفی رو که قلب ‫بیشتری داره شکست بدیم؟ 164 00:10:05,146 --> 00:10:07,189 ‫- با تمرین بیشتر سنسی. ‫- نه. 165 00:10:07,690 --> 00:10:09,500 ‫- حمله‌ی بیشتر سنسی. ‫- غلطه. 166 00:10:10,484 --> 00:10:12,920 ‫خودت هم قلب داشته باشی سنسی. 167 00:10:15,906 --> 00:10:19,201 ‫یا با یه لگد محکم به دنده ‫قلبش رو از کار بندازی. 168 00:10:20,119 --> 00:10:21,370 ‫تو حرف نزن! 169 00:10:30,046 --> 00:10:31,172 ‫کووان بودی، آره؟ 170 00:10:32,849 --> 00:10:35,217 ‫به نظر می‌رسه منو جدی نمی‌گیری. 171 00:10:38,429 --> 00:10:43,643 ‫شاید... باید بهت نشون بدم ‫که چقدر جدی‌ام. 172 00:10:52,151 --> 00:10:53,569 ‫دوون باشگاه کاراته‌ی خونگی داره؟ 173 00:10:54,403 --> 00:10:56,832 ‫نمی‌دونم. اما من احتیاطی ‫کفش ضد آب پوشیدم 174 00:10:56,856 --> 00:10:59,533 ‫اگه جانی خواست ما رو توی ‫نهر آب، یا... باتلاق شنی بندازه. 175 00:11:01,369 --> 00:11:02,369 ‫اومدین. 176 00:11:03,120 --> 00:11:04,538 ‫ما تو زیرزمینیم. 177 00:11:10,211 --> 00:11:12,421 ‫به «میاگی‌دوـه پس از تاریکی» ‫خوش اومدید. 178 00:11:13,464 --> 00:11:16,592 ‫- فکر نکنم خوب باشه اسمش رو این بذاری. ‫- «شب‌های میاگی‌دویی»؟ 179 00:11:16,676 --> 00:11:17,676 ‫نه. 180 00:11:18,052 --> 00:11:19,178 ‫«شب‌های تاریک»؟ 181 00:11:19,261 --> 00:11:21,730 ‫وایسا ببینم. این یه مهمونی ‫شب‌نشینی دخترونست؟ 182 00:11:24,266 --> 00:11:26,176 ‫من تا حالا از این مهمونی‌ها نداشتم. 183 00:11:26,268 --> 00:11:30,064 ‫نمی‌دونستم شماها لاک چه رنگی دوست دارید، ‫واسه همینم همشون رو آوردم. 184 00:11:30,923 --> 00:11:32,580 ‫گفتم از اونجایی که شما ‫دو تا الان با هم دوستید، 185 00:11:32,605 --> 00:11:34,060 ‫می‌تونیم یه دورهمی ‫دخترونه داشته باشیم. 186 00:11:34,084 --> 00:11:36,779 ‫- با تو؟ ‫- آره خب. من الان بابای یه دخترم. 187 00:11:36,862 --> 00:11:39,031 ‫کلوچه و تامپون و همه چیز آوردم. 188 00:11:39,115 --> 00:11:40,950 ‫خیلی‌خوب بیاید داخل. ‫یه کیسه خواب بردارید. 189 00:11:41,033 --> 00:11:42,743 ‫اونی که روش نوشته «آقای تی» مال منه. 190 00:11:46,831 --> 00:11:51,677 ‫سنسی، من شکایت نمی‌کنما، و می‌دونم ‫که شما تم‌های جذاب رو دوست دارید، اما 191 00:11:52,837 --> 00:11:56,757 ‫مطمئن نیستم که چطور شب اینجا خوابیدن‌شون ‫کمک می‌کنه تا باز با به اوج برگردن. 192 00:11:56,841 --> 00:11:59,468 ‫دوستی‌شون باعث شد ‫صلابت‌شون رو از دست بدن. 193 00:11:59,552 --> 00:12:00,879 ‫اون‌ها به ناسازگاری نیاز دارن. 194 00:12:00,903 --> 00:12:03,130 ‫قبلاً در مورد شب‌نشینی‌های ‫دخترونه‌ی اَلی شنیده بودم. 195 00:12:03,514 --> 00:12:04,849 ‫یه‌سره دراما. 196 00:12:05,725 --> 00:12:09,228 ‫یه مشت دختر دبیرستانی رو بذار تو یه ‫زیرزمین، یکم شایعات رو بهش اضافه کن، 197 00:12:09,979 --> 00:12:12,906 ‫خیلی زود چیزی داری که ‫«صورت‌زخمی» رو شبیه «بامبی» می‌کنه. 198 00:12:14,934 --> 00:12:16,569 ‫آقای میاگی این رو مخفی نگه داشته، 199 00:12:16,652 --> 00:12:19,280 ‫پس باز کردنش تجاوز به ‫حریم خصوصیه. درسته؟ 200 00:12:19,780 --> 00:12:22,408 ‫شوخی می‌کنی؟ باید بازش کنیم. 201 00:12:22,992 --> 00:12:25,202 ‫واقعاً ممکنه از کنجکاوی بمیرم. 202 00:12:25,286 --> 00:12:27,446 ‫گاهی بهتره جوابی نداشته باشی. 203 00:12:28,038 --> 00:12:30,583 ‫در حال حاضر، هر چیزی هنوز ممکنه. 204 00:12:30,666 --> 00:12:33,169 ‫اگه باز کنیم، با حقیقت روبه‌رو می‌شیم. 205 00:12:33,252 --> 00:12:36,205 ‫بچه‌ها، داریم در مورد ‫آقای میاگی حرف می‌زنیم. 206 00:12:36,388 --> 00:12:38,340 ‫احتمالاً بزرگ‌ترین مردی ‫که تا به حال بوده. 207 00:12:39,008 --> 00:12:41,218 ‫چطور میشه دلت نخواد ‫گنج مدفونش رو باز کنی؟ 208 00:12:54,139 --> 00:12:55,816 ‫آقای میاگی بوکسور بوده؟ 209 00:12:57,551 --> 00:12:58,751 ‫مال چین‌ـه. 210 00:12:59,412 --> 00:13:02,823 ‫باید داستان‌های شگفت انگیزی ‫پشت این وسایل باشه. 211 00:13:02,907 --> 00:13:05,659 ‫خب، ۳ مه ۱۹۴۷. ‫(۱۲ اردیبهشت ۱۳۲۶) 212 00:13:05,743 --> 00:13:09,747 ‫«پلیس در جستجوی متهم سرقت ‫و حمله‌ی خشونت آمیز.» 213 00:13:09,830 --> 00:13:12,416 ‫«جیم واتکینز از شهر لودی ‫پس از ضرب و شتم شدید 214 00:13:12,500 --> 00:13:15,586 ‫و دزدیده شدن گردنبندی با ارزش ‫در بیمارستان بستری شد». 215 00:13:15,669 --> 00:13:19,423 ‫«او فردی به نام کیوسوکی میاگی را ‫به عنوان مهاجم خود شناسایی کرد.» 216 00:13:19,507 --> 00:13:21,175 ‫کیوسوکی میاگی؟ 217 00:13:21,258 --> 00:13:22,776 ‫میاگی‌سان برادر داشته؟ 218 00:13:24,011 --> 00:13:25,346 ‫نه تا جایی که من می‌دونم. 219 00:13:27,515 --> 00:13:28,682 ‫نگاه. 220 00:13:28,866 --> 00:13:30,192 ‫این آقای میاگی‌ـه، 221 00:13:30,559 --> 00:13:31,644 ‫اما اسمش اشتباهه. 222 00:13:31,727 --> 00:13:36,148 ‫و اون سال ۱۹۲۴ (ش.ق ۱۳۰۳) ‫به دنیا اومده، نه ۱۹۱۸. 223 00:13:36,232 --> 00:13:38,943 ‫مامانم میگه ۷۱ سالشه ‫ولی در واقع ۷۳ سالشه. 224 00:13:39,527 --> 00:13:41,353 ‫مردم همیشه در مورد سن‌شون دروغ میگن. 225 00:13:42,571 --> 00:13:44,073 ‫خیابون هیل پلاک ۶۹۱. 226 00:13:44,615 --> 00:13:47,092 ‫اگه آقای میاگی واقعاً ‫اونجا زندگی می‌کرده، 227 00:13:47,617 --> 00:13:49,577 ‫شاید بتونیم بریم یه ‫جواب‌هایی پیدا کنیم. 228 00:13:54,792 --> 00:13:57,837 ‫- ریه‌هاتون هنوز می‌سوزه؟ ‫- بله سنسی! 229 00:13:57,920 --> 00:14:00,673 ‫خوبه. می‌تونید به خاطرش ‫از آقای کووان تشکر کنید. 230 00:14:02,007 --> 00:14:03,717 ‫من نمی‌خوام متودهای ‫شما رو زیر سوال ببرم، 231 00:14:03,801 --> 00:14:07,280 ‫اما، واقعا می‌ارزه که ‫یک روز کامل تمرین رو 232 00:14:07,304 --> 00:14:08,639 ‫فقط برای تنبیه کووان هدر بدیم؟ 233 00:14:08,922 --> 00:14:10,307 ‫این تنبیه نیست. 234 00:14:11,141 --> 00:14:12,351 ‫یه درس‌ـه. 235 00:14:12,434 --> 00:14:14,270 ‫و همه‌شون یاد خواهند گرفت. 236 00:14:21,318 --> 00:14:24,029 ‫از احترام نذاشتن‌هات خسته شدیم. 237 00:14:24,113 --> 00:14:27,992 ‫احترام گذاشتن منو می‌خوای؟ ‫پس به دست بیارش. 238 00:14:28,576 --> 00:14:31,103 ‫ما اینجاییم تا تمرین کنیم. 239 00:14:31,412 --> 00:14:34,915 ‫من بهت یاد میدم که دهنت رو ببندی. 240 00:14:38,669 --> 00:14:42,715 ‫هه، من چیزی برای ‫یاد گرفتن از تو ندارم. 241 00:14:43,040 --> 00:14:44,040 ‫اوه. 242 00:14:45,467 --> 00:14:47,152 ‫به روش خودت انجامش میدم. 243 00:14:51,640 --> 00:14:53,350 ‫خیلی‌خوب، برای امروز کافیه. 244 00:14:54,226 --> 00:14:56,186 ‫فردا موقع طلوع آفتاب برگردید. 245 00:15:01,567 --> 00:15:04,069 ‫گفتی که شاگردهام رو به ‫بهترین عملکردشون می‌رسونی، 246 00:15:04,153 --> 00:15:06,405 ‫که می‌تونی حواس‌پرتی ‫کووان رو درست کنی. 247 00:15:06,488 --> 00:15:08,824 ‫حالا بهترین شاگردم ‫دچار حواس‌پرتی شده. 248 00:15:10,409 --> 00:15:11,702 ‫فقط از طریق درد 249 00:15:12,745 --> 00:15:14,830 ‫یک قهرمان خودش رو آشکار می‌کنه. 250 00:15:18,000 --> 00:15:19,710 ‫کی آماده‌ی یکم خوش‌گذرونیه؟ 251 00:15:20,611 --> 00:15:22,690 ‫[آهنگ‌های خفن شب‌نشینی دخترونه] 252 00:15:26,717 --> 00:15:28,427 ‫آماده؟ فایت. 253 00:15:28,510 --> 00:15:31,239 ‫♪ آفتاب که می‌زنه، ‫تازه برمی‌گردم خونه ♪ 254 00:15:31,263 --> 00:15:35,917 ‫♪ مامانم میگه: ‫«کی می‌خوای مثل آدم زندگی کنی؟» ♪ 255 00:15:36,268 --> 00:15:39,647 ‫♪ اوه مامان جونم، ‫ما از اون خوش‌شانس‌هاش نیستیم ♪ 256 00:15:39,730 --> 00:15:42,441 ‫♪ و دخترها، ‫اون‌ها می‌خوان خوش بگذرونن ♪ 257 00:15:43,275 --> 00:15:47,947 ‫♪ اوه دخترها فقط می‌خوان ‫خوش بگذرونن... ♪ 258 00:15:49,657 --> 00:15:52,201 ‫میچ اصلا برنده‌ی مسابقات آل‌ولی میشه؟ 259 00:15:52,284 --> 00:15:54,119 ‫- میچ کدوم خریه؟ ‫- کیری‌نفس. 260 00:15:54,203 --> 00:15:56,139 ‫♪ تلفن نصف‌شب زنگ می‌خوره... ♪ 261 00:15:56,163 --> 00:15:57,163 ‫نوچ. 262 00:15:57,206 --> 00:15:58,457 ‫♪ بابام داد می‌زنه... ♪ 263 00:15:58,540 --> 00:16:01,543 ‫- آره! ‫- ♪ می‌خوای با زندگیت چی کار کنی؟ ♪ 264 00:16:01,627 --> 00:16:05,547 ‫♪ اوه بابا جونم تو می‌دونی ‫که هنوز نفر اول زندگی منی ♪ 265 00:16:05,631 --> 00:16:06,900 ‫♪ اما دخترها، اون‌ها... ♪ 266 00:16:06,924 --> 00:16:10,761 ‫توری می‌خواد که سم ‫از پله‌های هواپیما بیفته، 267 00:16:10,844 --> 00:16:13,389 ‫و هرچی استخون تو اون ‫بدن کوچیکشه بشکنه؟ 268 00:16:13,472 --> 00:16:14,472 ‫چی؟ 269 00:16:14,515 --> 00:16:16,058 ‫خب ببینیم چی میگه. 270 00:16:16,141 --> 00:16:19,561 ‫♪ یکم خوش‌گذرونی ♪ 271 00:16:19,645 --> 00:16:21,355 ‫♪ وقتی که کار کردن... ♪ 272 00:16:21,438 --> 00:16:23,273 ‫- بفرما. خیلی زشته. ‫- ♪ روز تموم شده... ♪ 273 00:16:23,357 --> 00:16:26,652 ‫♪ اوه دخترها، ‫اون‌ها می‌خوان خوش بگذرونن ♪ 274 00:16:27,152 --> 00:16:32,491 ‫♪ اوه دخترها فقط می‌خوان ‫خوش بگذرونن... ♪ 275 00:16:33,742 --> 00:16:37,287 ‫اگه سم می‌تونست توری رو ‫توی یک کلمه توصیف کنه، 276 00:16:37,771 --> 00:16:38,998 ‫اون کلمه چی بود؟ 277 00:16:39,081 --> 00:16:41,917 ‫♪ اون‌ها فقط می‌خوان... ♪ 278 00:16:42,001 --> 00:16:43,361 ‫ج... 279 00:16:44,545 --> 00:16:45,546 ‫ن... 280 00:16:46,672 --> 00:16:48,298 ‫د... 281 00:16:49,174 --> 00:16:50,968 ‫چیه؟ شاید می‌خواست بگه «جندی شاپور». 282 00:16:51,051 --> 00:16:55,514 ‫♪ فقط می‌خوان خوش بگذرونن ♪ 283 00:16:55,597 --> 00:16:57,433 ‫حس کاراگاه‌های ‫زمان قدیم رو به آدم میده. 284 00:16:58,183 --> 00:17:00,728 ‫- کاش از اون کلا‌هاشون داشتم. ‫- من پالتوشون رو دارم. 285 00:17:01,228 --> 00:17:05,190 ‫تنها چیزی که ما داریم یه آدرس روی یه ‫شناسنامه‌ی جعلی مربوط به ۷۰ سال پیشه. 286 00:17:05,274 --> 00:17:07,085 ‫این اطراف هیچکس چیزی نمی‌دونه. 287 00:17:07,109 --> 00:17:10,296 ‫اینترنت گفت این باشگاهه ‫از دهه‌ی ۴۰ اینجا بوده. 288 00:17:10,320 --> 00:17:13,407 ‫اگه کسی زنده باشه که بتونه ‫همه‌ی این‌ها رو توضیح بده، 289 00:17:13,490 --> 00:17:14,950 ‫ارزش بنزینش رو داره. 290 00:17:15,034 --> 00:17:18,045 ‫مگه اینکه میاگی‌سان به یه دلیل ‫خوبی اسرارش رو دفن کرده باشه. 291 00:17:18,370 --> 00:17:21,832 ‫کمکی می‌کنه اگه بگم وقتی کارمون تموم ‫شد، می‌تونیم بریم «فیلیپ» ساندویچ بگیریم؟ 292 00:17:21,915 --> 00:17:23,292 ‫اوه، این کمک بزرگیه. 293 00:17:25,586 --> 00:17:26,563 ‫ببینش. 294 00:17:29,590 --> 00:17:30,590 ‫خوبه. 295 00:17:36,221 --> 00:17:37,973 ‫هی، ما دنبال صاحب اینجاییم. 296 00:17:38,357 --> 00:17:39,441 ‫سیکتیر. 297 00:17:39,975 --> 00:17:40,851 ‫عالیه. 298 00:17:40,934 --> 00:17:41,934 ‫جای دوستانه‌ایه. 299 00:17:43,854 --> 00:17:45,189 ‫من میرم جواب بگیرم. 300 00:17:48,233 --> 00:17:50,920 ‫می‌دونی، فکر نمی‌کنم آوردنش با ‫خودمون خیلی فکر خوبی بوده باشه. 301 00:17:50,944 --> 00:17:53,906 ‫از وقتی که کومیکو بهش زنگ نزده ‫خیلی غیرقابل پیش‌بینیه. 302 00:17:53,930 --> 00:17:55,554 ‫بر اساس نظر ‫«کمیته استقبال از نو ورودیان»، 303 00:17:55,578 --> 00:17:57,641 ‫ شاید خوب باشه که یه آدم غیرقابل ‫پیش‌بینی داشته باشیم. 304 00:18:01,080 --> 00:18:02,331 ‫هی، ببخشید. 305 00:18:02,414 --> 00:18:07,044 ‫ببینید، می‌دونم که آدرس درستی دارم، ‫می‌خواستیم بدونیم که کسی چیزی در مورد... 306 00:18:11,715 --> 00:18:14,134 ‫هوی، دنیل‌سان، ‫فراری داریم. بیاید بریم. 307 00:18:14,158 --> 00:18:17,096 ‫آخـ... آخه چرا دنبالش می‌کنیم؟ چوزن؟ 308 00:18:20,099 --> 00:18:21,642 ‫آره، این یکی تقصیر منه. 309 00:18:27,314 --> 00:18:28,440 ‫ما فقط می‌خوایم حرف بزنیم! 310 00:18:28,464 --> 00:18:31,086 ‫من از اون طرف خیابون هیل میانبر ‫می‌زنم و از رو به رو خفتش می‌کنم. 311 00:18:31,110 --> 00:18:33,237 ‫چی؟ الان داریم ‫گرگم به هوا بازی می‌کنیم؟ 312 00:18:34,613 --> 00:18:35,656 ‫آروم! 313 00:18:35,739 --> 00:18:38,184 ‫مجبورم کن آقا پلیسه. ‫هیچی رو نمی‌تونید اثبات کنید. 314 00:18:38,208 --> 00:18:39,243 ‫در مورد چی؟ 315 00:18:47,501 --> 00:18:49,002 ‫این وحشی‌گری پلیسه. 316 00:18:49,086 --> 00:18:51,713 ‫تو معنی وحشی‌گری رو نمی‌دونی. 317 00:18:51,797 --> 00:18:53,924 ‫خیلی‌خوب. چوزن شل کن. ‫ما پلیس نیستیم. 318 00:18:54,800 --> 00:18:57,962 ‫هی هی هی. من نمی‌دونم تو چه ‫خلافی می‌کنی و اهمیتی هم نمی‌دیم. 319 00:18:57,986 --> 00:19:00,648 ‫- ما فقط چند تا سوال داریم. ‫- آره درسته، جناب سروان. 320 00:19:00,672 --> 00:19:04,301 ‫گوش کن، من فقط اینجام چون ممکنه مربی من ‫یه ارتباطی به باشگاه شما داشته باشه. 321 00:19:04,810 --> 00:19:06,103 ‫می‌دونم یکم احتمالش بعیده، 322 00:19:07,771 --> 00:19:10,732 ‫اما تا حالا داستان یا اسمی ‫از کسی به نام... 323 00:19:10,756 --> 00:19:11,692 ‫میاگی. 324 00:19:15,779 --> 00:19:16,779 ‫میاگی. 325 00:19:21,059 --> 00:19:22,369 ‫اینو دیدی؟ 326 00:19:23,120 --> 00:19:24,913 ‫انگار سگه واقعاً داره حرف می‌زنه. 327 00:19:26,248 --> 00:19:28,584 ‫امشب واقعاً بدتر شد. 328 00:19:28,667 --> 00:19:31,128 ‫به معنای واقعی کلمه، ‫هیچ درامایی نیست. 329 00:19:31,211 --> 00:19:32,504 ‫ایمان داشته باش لی. 330 00:19:34,131 --> 00:19:35,499 ‫من می‌دونم دخترا چطور فکر می‌کنن. 331 00:19:36,216 --> 00:19:37,456 ‫فقط یه جرقه‌ی کوچیک می‌خواد. 332 00:19:40,343 --> 00:19:41,320 ‫[رابی کین] 333 00:19:41,345 --> 00:19:42,556 ‫رابی چرا بهت زنگ می‌زنه؟ 334 00:19:43,723 --> 00:19:44,975 ‫نمی...دونم. 335 00:19:48,187 --> 00:19:49,414 ‫چی کار کردی؟ 336 00:19:49,638 --> 00:19:50,898 ‫گوشی رابی رو دزدیدم. 337 00:19:51,381 --> 00:19:52,682 ‫یه گزینه‌ی هسته‌ایه. 338 00:19:53,150 --> 00:19:54,693 ‫احتمالا همینجوری دستش خورده. 339 00:20:00,115 --> 00:20:00,949 ‫چیه؟ 340 00:20:01,433 --> 00:20:03,035 ‫میگل پیام داده. 341 00:20:03,318 --> 00:20:04,453 ‫چی میگه؟ 342 00:20:04,936 --> 00:20:06,139 ‫«سلام، دافی‌جون.» 343 00:20:06,163 --> 00:20:08,749 ‫«چطوره بشی بیخیال اون لاشی...» 344 00:20:08,832 --> 00:20:10,167 ‫«...و بیای با من باشی؟» 345 00:20:12,586 --> 00:20:15,940 ‫لاشی رابیه، اونی که میگه با من ‫باشی میگل، من از طرف خودم نمی‌گم. 346 00:20:15,964 --> 00:20:18,800 ‫اینو از طرف میگل می‌گم. ‫گوشی اونم دزدیدم 347 00:20:18,884 --> 00:20:21,154 ‫آره، حدس زدنش اونقدرام سخت نیست. 348 00:20:21,178 --> 00:20:23,805 ‫- هی، هی، چه خبر شده؟ ‫- چی پشت گرفتی؟ 349 00:20:24,890 --> 00:20:26,308 ‫دست‌هام. چیزی نیست. ‫فقط دست‌هامه. 350 00:20:29,235 --> 00:20:30,395 ‫لی، گوشیت داره زنگ می‌خوره. 351 00:20:33,440 --> 00:20:36,318 ‫اوه، وای، چه شلوغ شد. ‫نمی‌دونستم اینقدر اجتماعی هستین. 352 00:20:36,601 --> 00:20:37,970 ‫تو داری ما رو علیه هم می‌شورونی. 353 00:20:37,994 --> 00:20:39,574 ‫نمی‌دونم یعنی چی، ‫ولی شوری ضرر داره. 354 00:20:39,855 --> 00:20:42,959 ‫کل شب داشتی اذیتمون می‌کردی و الان هم ‫داری سعی می‌کنی ما رو به جون هم بندازی. 355 00:20:42,983 --> 00:20:44,952 ‫ما فقط می‌خواستیم کمک‌تون ‫کنیم که به اوج برگردید 356 00:20:45,035 --> 00:20:47,621 ‫تا همه چیز بتونه به حالت قبل برگرده. 357 00:20:47,704 --> 00:20:49,999 ‫فکر می‌کنی قبلاً بهتر بود؟ ‫وقتی به خون هم تشنه بودیم؟ 358 00:20:50,023 --> 00:20:53,293 ‫نه. شاید یکم کمتر از اون، ‫مثلا یه نفرت واقعاً شدید. 359 00:20:53,377 --> 00:20:56,064 ‫- فکر می‌کردم الان میاگی‌دو هستی. ‫- من میاگی‌دو ام. 360 00:20:56,088 --> 00:20:59,174 ‫نگاه، ما تو خونه‌ایم با ‫بالش و شکلات و کولر. 361 00:20:59,675 --> 00:21:01,760 ‫من می‌خوام از هم متنفر باشید، ‫اما یه جور دوستانه. 362 00:21:02,803 --> 00:21:05,138 ‫- من میرم تاکسی بگیرم. ‫- منم. 363 00:21:07,349 --> 00:21:09,184 ‫باورم نمیشه این جواب نداد. 364 00:21:17,401 --> 00:21:18,401 ‫هی. 365 00:21:19,236 --> 00:21:21,746 ‫داری سعی می‌کنی بقیه‌ی شاگردها رو ‫از دست من عصبانی کنی؟ 366 00:21:22,990 --> 00:21:25,217 ‫فکر می‌کنی من از اون‌ها می‌ترسم؟ 367 00:21:26,451 --> 00:21:27,452 ‫نه، فکر نمی‌کنم. 368 00:21:28,036 --> 00:21:30,372 ‫فکر نمی‌کنم تو از کسی بترسی. 369 00:21:31,081 --> 00:21:33,434 ‫من فکر می‌کنم تو مغرور و بی‌ادبی. 370 00:21:33,858 --> 00:21:37,045 ‫اما تو اون رو با مهارت‌ها ‫و قدرتت ترکیب می‌کنی، 371 00:21:37,129 --> 00:21:39,631 ‫من فکر می‌کنم تو می‌تونی یکی ‫از ترسناک‌ترین مبارزهایی باشی 372 00:21:39,655 --> 00:21:40,882 ‫که توی سکای تایکایه. 373 00:21:43,093 --> 00:21:44,845 ‫نمی‌فهمم. 374 00:21:44,928 --> 00:21:47,764 ‫فقط همه‌ی اون عصبانیت درونت رو بگیر 375 00:21:49,182 --> 00:21:50,809 ‫و بهش هدف بده. 376 00:21:57,733 --> 00:22:01,611 ‫به دیگران ثابت کن که تو ‫بهترین مبارز کلاس هستی. 377 00:22:02,321 --> 00:22:04,656 ‫و فقط یه راه برای انجام این کار هست. 378 00:22:09,161 --> 00:22:11,955 ‫چی شده کووان؟ ‫به اندازه کافی کتک نخوردی؟ 379 00:22:12,039 --> 00:22:14,458 ‫به اندازه‌ی کافی تحملت کردم. 380 00:22:22,132 --> 00:22:24,509 ‫تو فقط چیزهایی که ‫بهت یاد دادن رو بلدی. 381 00:22:24,593 --> 00:22:26,928 ‫خودت نمی‌تونی برای خودت فکر کنی. 382 00:22:27,012 --> 00:22:29,014 ‫این تو رو قوی و ترسناک می‌کنه. 383 00:22:29,097 --> 00:22:30,640 ‫ولی قابل پیش بینی هم میشی. 384 00:22:35,812 --> 00:22:36,855 ‫کجا دارید میرید؟ 385 00:22:37,856 --> 00:22:38,940 ‫بیاید. 386 00:22:41,401 --> 00:22:42,736 ‫بیاید دیگه! بجنبید! 387 00:23:12,499 --> 00:23:15,977 ‫اوه، سوگلی استاد برگشته. 388 00:23:16,061 --> 00:23:18,855 ‫هی ور بزن عوضی. 389 00:23:55,809 --> 00:23:57,352 ‫مال منه. 390 00:24:15,996 --> 00:24:17,622 ‫اونجا خوب منو گرفتیا پسر. 391 00:24:18,123 --> 00:24:19,624 ‫از سمت کورم اومدی. 392 00:24:19,708 --> 00:24:21,126 ‫بچه نباش. 393 00:24:22,586 --> 00:24:24,204 ‫فکر کردم از طرف اداره مالیات اومدید. 394 00:24:25,121 --> 00:24:28,884 ‫من با عمو سم در مورد مسائل ‫مالی باشگاه اختلاف نظر دارم. 395 00:24:28,908 --> 00:24:30,367 ‫من هنوز فقط دارم ‫سعی می‌کنم بفهمم 396 00:24:30,391 --> 00:24:33,346 ‫چرا باید آقای میاگی شریک تجاری ‫یه باشگاه بوکس بشه. 397 00:24:34,055 --> 00:24:35,849 ‫اون و پدربزرگم با هم داداشی بودن. 398 00:24:35,932 --> 00:24:38,059 ‫اونجور که باباجونم تعریف می‌کرد، 399 00:24:38,143 --> 00:24:40,437 ‫این باشگاه بدون میاگی باشگاه نمی‌شد. 400 00:24:40,520 --> 00:24:43,140 ‫اما چرا از اینجا به عنوان ‫آدرس خونه استفاده کرده؟ 401 00:24:43,165 --> 00:24:44,976 ‫و داستان یه اسم کوچیک دیگه چیه؟ 402 00:24:45,000 --> 00:24:48,195 ‫وقتی آدم‌ها مدارک جعلی دارن، معمولاً ‫به خاطر اینه که دارن یه چیزی رو قایم می‌کنن. 403 00:24:48,820 --> 00:24:50,280 ‫حداقل این چیزیه که من شنیدم. 404 00:24:50,563 --> 00:24:52,625 ‫آقای میاگی چیزی برای قایم کردن نداشت. 405 00:24:52,649 --> 00:24:55,885 ‫- پس چرا از کشور فرار کرد؟ ‫- اطلاعات تو اشتباهه. 406 00:24:56,995 --> 00:24:59,331 ‫میاگی‌سان از اوکیناوا ‫به آمریکا فرار کرد. 407 00:24:59,414 --> 00:25:03,661 ‫نه، میاگی قطعاً از آمریکا فرار کرد. ‫یه چیزی در مورد یه سرقت شنیدم. 408 00:25:03,685 --> 00:25:05,587 ‫زد یکی رو لت و پار کرد. 409 00:25:05,670 --> 00:25:08,840 ‫به باباجونم نیاز داشت که کمکش کنه ‫گم و گور بشه، می‌دونید که چی میگم؟ 410 00:25:12,302 --> 00:25:14,012 ‫اوه. خودشه. 411 00:25:14,763 --> 00:25:17,098 ‫شنیدم که یه گردنبند قیمتی رو دزدید. 412 00:25:17,182 --> 00:25:19,309 ‫- وای. ‫- من هیچوقت این روی اون رو نشناختم. 413 00:25:23,730 --> 00:25:24,730 ‫ببینید. 414 00:25:26,399 --> 00:25:29,194 ‫این رفیقتون گند زده. ولی مگه ‫همه‌مون بعضی وقت‌ها گند نمی‌زنیم؟ 415 00:25:30,195 --> 00:25:32,531 ‫باباجون می‌گفت مثل چشماش ‫به میاگی اعتماد دارد. 416 00:25:33,740 --> 00:25:36,952 ‫همینجوری الکی از کسی تعریف نمی‌کرد. ‫خیلی آدم سفت و سختی بود. 417 00:25:38,453 --> 00:25:40,038 ‫کاش چیز بیشتری برای گفتن بهتون داشتم. 418 00:25:51,424 --> 00:25:53,969 ‫- ماشین من پنج دقیقه دیگه می‌رسه. ‫- آره مال منم همینطور. 419 00:25:54,052 --> 00:25:57,430 ‫امتیاز راننده‌ی من ۴.۹۹ ـه. 420 00:25:57,514 --> 00:25:59,933 ‫باید دو برابر امتیاز سنسی لارنس باشه. 421 00:26:00,016 --> 00:26:02,477 ‫و سه برابر امتیاز میزبانیش ‫تو شب‌نشینی دخترونه. 422 00:26:07,065 --> 00:26:08,505 ‫باورم نمی‌شه که گوشی‌شون رو دزدیده. 423 00:26:09,150 --> 00:26:11,202 ‫واقعاً فکر کرده ما گول ‫همچین چیزی رو می‌خوریم. 424 00:26:11,528 --> 00:26:14,130 ‫نمی‌دونم، مگه قبلاً تلاش نکردی ‫دوست پسر من رو بدزدی؟ 425 00:26:16,783 --> 00:26:18,076 ‫من مست بودم. 426 00:26:19,286 --> 00:26:22,998 ‫و جدا از اون، من... ‫می‌دونم که اشتباه خیلی بزرگی بود. 427 00:26:23,623 --> 00:26:26,543 ‫اما خب... بحث... ‫بیشتر از یه سال پیشه. 428 00:26:26,626 --> 00:26:29,963 ‫- خب که چی، باعث میشه اوکی باشه؟ ‫- حرکتی که بعدش زدی که نبود. 429 00:26:30,046 --> 00:26:32,957 ‫اوه، آره، سر و کله‌اش پیدا شد. ‫لاروسو، خانوم کوچولوی بی‌عیب. 430 00:26:33,425 --> 00:26:36,028 ‫- تو توی مدرسه به من حمله کردی. ‫- تو توی جشن به من حمله کردی. 431 00:26:36,052 --> 00:26:37,345 ‫تو دزدکی اومدی تو خونه‌ی من. 432 00:26:37,429 --> 00:26:39,431 ‫- دارد اتفاق میفته. ‫- تو کار منو به بیمارستان کشوندی. 433 00:26:39,514 --> 00:26:42,058 ‫من سعی کردم اوضاع رو درست کنم ‫و تو دوباره به من حمله کردی. 434 00:26:42,142 --> 00:26:45,020 ‫- ایولا. ‫- نه، تو همه‌ی این‌ها رو شروع کردی. 435 00:26:45,103 --> 00:26:47,223 ‫من شروع کردم؟ ‫چون اولین باری که هم رو دیدیم 436 00:26:47,247 --> 00:26:48,907 ‫تو منو متهم به دزدیدن ‫کیف پول مامانت کردی. 437 00:26:49,340 --> 00:26:52,477 ‫و حتی بعد از اینکه فهمیدی کار من ‫نبوده، هیچوقت عذرخواهی نکردی. 438 00:26:53,069 --> 00:26:55,822 ‫من اونموقع تازه‌وارد بودم ‫و هیچ دوستی نداشتم. 439 00:26:55,846 --> 00:26:57,904 ‫و بعد به محض اینکه ‫با یکی ارتباط برقرار می‌کردم، 440 00:26:57,928 --> 00:26:59,516 ‫ تو باید می‌اومدی و خرابش می‌کردی. 441 00:27:03,204 --> 00:27:04,539 ‫تو... حق با توئه. 442 00:27:06,166 --> 00:27:07,083 ‫متاسفم. 443 00:27:07,167 --> 00:27:08,460 ‫اوه، بی‌خیال. 444 00:27:09,085 --> 00:27:11,504 ‫من حسود و بی‌اعتماد بودم و... 445 00:27:13,173 --> 00:27:15,008 ‫تصمیمات خیلی بدی گرفتم و... 446 00:27:16,801 --> 00:27:18,219 ‫باید عذرخواهی می‌کردم. 447 00:27:19,679 --> 00:27:20,513 ‫خیلی قبل‌تر از الان. 448 00:27:20,597 --> 00:27:21,598 ‫آره، خب... 449 00:27:24,000 --> 00:27:25,100 ‫منم متاسفم. 450 00:27:25,969 --> 00:27:28,980 ‫همه چیز هی بدتر شد. و اگه ‫بخوام صادق باشم، تقصیر من بود. 451 00:27:30,940 --> 00:27:32,901 ‫باورم نمی‌شه با دستت چی کار کردم. 452 00:27:34,736 --> 00:27:36,112 ‫در واقع اونقدرهام بد نیست. 453 00:27:37,113 --> 00:27:38,281 ‫تقریبا محو شده. 454 00:27:40,158 --> 00:27:42,577 ‫خیلی شبیه به ‫این ناراحتی بین ما. درسته؟ 455 00:27:44,037 --> 00:27:45,037 ‫آره. 456 00:27:45,497 --> 00:27:46,581 ‫من واقعاً متاسفم. 457 00:27:49,125 --> 00:27:49,959 ‫منم همینطور. 458 00:27:57,492 --> 00:27:58,559 ‫نه. 459 00:27:58,968 --> 00:28:01,012 ‫این شب می‌تونه از این بدتر هم بشه؟ 460 00:28:01,096 --> 00:28:02,347 ‫خوشحال باش، سنسی. 461 00:28:02,430 --> 00:28:05,058 ‫شاید امشب طبق ‫برنامه پیش نرفت، اما... 462 00:28:06,393 --> 00:28:08,061 ‫می‌تونه این بهترین اتفاق باشه. 463 00:28:11,898 --> 00:28:15,110 ‫نمی‌دونم کدومش بدتره. ‫فهمیدن اینکه به یکی آسیب زده یا... 464 00:28:17,487 --> 00:28:19,256 ‫اینکه هیچوقت داستان کامل رو ندونم. 465 00:28:19,280 --> 00:28:22,158 ‫مرد توی باشگاه گفت که ‫میاگی‌سان مرد خوبی بوده. 466 00:28:23,118 --> 00:28:24,869 ‫اون مرد خوبی بود، دنیل‌سان. 467 00:28:25,253 --> 00:28:29,833 ‫آره، مرد خوبی که... ‫مرتکب دزدی و ضرب و شتم شده. 468 00:28:31,918 --> 00:28:34,796 ‫این یه داستان ‫از بین میلیون‌ها داستانه. 469 00:28:35,588 --> 00:28:39,718 ‫این چیزیه که اون از من مخفی نگه داشت، ‫درست مثل چیزهای دیگه‌ی توی اون جعبه. 470 00:28:40,885 --> 00:28:43,279 ‫ما یه سری چیزها رو از بچه‌هامون ‫قایم می‌کنیم، مگه نه؟ 471 00:28:44,264 --> 00:28:46,975 ‫میریم در مورد اتفاقات کانکون ‫به سم و آنتونی بگیم؟ 472 00:28:48,393 --> 00:28:49,519 ‫قطعا نه. 473 00:28:49,902 --> 00:28:52,063 ‫اوم... تو کانکون چه اتفاقی افتاده؟ 474 00:28:52,981 --> 00:28:54,682 ‫هیچوقت نخواهی فهمید توگوچی. 475 00:28:58,570 --> 00:29:01,156 ‫ببین، بهترین کاری که می‌تونیم بکنیم. 476 00:29:01,239 --> 00:29:05,451 ‫اینه که قدر زمانی که پیش آدم‌هایی که ‫دوست‌شون داریم رو، تا وقتی که هستن، بدونیم. 477 00:29:06,453 --> 00:29:08,913 ‫آره، می‌دونم. می‌دونم. 478 00:29:12,167 --> 00:29:13,418 ‫شب بخیر چوزن. 479 00:29:14,461 --> 00:29:15,587 ‫شب بخیر. 480 00:29:24,179 --> 00:29:26,222 ‫قدر زمان رو بدونیم. 481 00:29:27,891 --> 00:29:28,891 ‫هوم. 482 00:29:34,482 --> 00:29:37,345 ‫[پروازهای اوکیناوا] 483 00:29:38,943 --> 00:29:40,528 ‫فقط یک راه هست... 484 00:29:41,237 --> 00:29:44,616 ‫برای شکست دادن حریفی ‫که با دلش می‌جنگه. 485 00:29:47,076 --> 00:29:48,561 ‫با سنگ‌دل بودن. 486 00:29:49,704 --> 00:29:52,499 ‫مهارت فقط تا اون جا پیش میره. 487 00:29:54,542 --> 00:29:56,211 ‫برای سوراخ کردن 488 00:29:57,295 --> 00:29:58,396 ‫قلب دشمنت... 489 00:30:00,673 --> 00:30:02,133 ‫باید تمام... 490 00:30:03,092 --> 00:30:06,346 ‫نفرت‌های درونتون رو ‫کنترل و ازش استفاده کنید. 491 00:30:13,436 --> 00:30:14,479 ‫آماده‌اید؟ 492 00:30:14,562 --> 00:30:15,897 ‫بله سنسی. 493 00:30:17,907 --> 00:30:18,833 ‫خوبه. 494 00:30:19,609 --> 00:30:24,155 ‫چون حریف شما هرچی داشته ‫باشه رو علیه شما استفاده می‌کنه. 495 00:30:24,539 --> 00:30:27,242 ‫پس ما بهشون رحم نمی‌کنیم، سنسی. 496 00:30:28,284 --> 00:30:29,284 ‫خوبه. 497 00:30:33,248 --> 00:30:34,457 ‫گرمشون کن. 498 00:30:36,835 --> 00:30:38,378 ‫حمله‌ی افعی. شروع! 499 00:30:41,297 --> 00:30:42,674 ‫دیگه حواس‌پرتی‌ای وجود نداره. 500 00:30:43,591 --> 00:30:44,884 ‫بسیار چشمگیر بود. 501 00:30:46,135 --> 00:30:47,303 ‫با همگام شدن کووان، 502 00:30:47,929 --> 00:30:50,473 ‫هیچ باشگاهی در برابر ما شانسی نداره. 503 00:30:53,142 --> 00:30:55,937 ‫اما هنوز یه تیکه از پازل باقی مونده. 504 00:31:03,361 --> 00:31:04,445 ‫فایت! 505 00:31:12,829 --> 00:31:16,124 ‫خب این همون چیزیه که دارم می‌گم. ‫چیشون شد یهو؟ 506 00:31:16,749 --> 00:31:18,418 ‫به گمونم اون صحبت‌های دیشب 507 00:31:18,442 --> 00:31:21,129 ‫هر چی که مانعشون می‌شد رو ‫از سر راه برداشت. 508 00:31:27,010 --> 00:31:29,137 ‫یادم بنداز دیگه هیچوقت ‫بهت شک نکنم سنسی. 509 00:31:29,679 --> 00:31:31,222 ‫همونطور که همیشه می‌گم‌ـه. 510 00:31:31,723 --> 00:31:32,891 ‫دخترا راحتن. 511 00:31:43,359 --> 00:31:45,353 ‫می‌دونم تو این داستان ‫باید جزئیات بیشتری باشه. 512 00:31:46,237 --> 00:31:49,532 ‫و می‌دونم هر کاری که کردی، ‫دلایل خودت رو داشتی. 513 00:31:51,826 --> 00:31:53,703 ‫اما چرا حقیقت رو بهم نگفتی؟ 514 00:31:56,289 --> 00:31:57,769 ‫هی، همگی جمع بشید. 515 00:32:07,133 --> 00:32:08,718 ‫اطلاعیه همین الان منتشر شد. 516 00:32:09,594 --> 00:32:13,306 ‫خیلی‌خوب. کی آمادست تا بفهمه ‫برای سکای تایکای قراره کجا بریم؟ 517 00:32:14,098 --> 00:32:17,101 ‫ورودتون به سکای تایکای رو تبریک میگم. 518 00:32:17,185 --> 00:32:20,939 ‫خوشحالیم که سرانجام شهر ‫میزبان مسابقات امسال رو معرفی می‌کنیم. 519 00:32:21,022 --> 00:32:24,567 ‫هنرهای رزمی همیشه تاریخ ‫غنی‌ای در شرق داشته. 520 00:32:24,651 --> 00:32:28,112 ‫و سکای تایکای تورنمنت‌های زیادی ‫رو در سرتاسر آسیا برگزار کرده. 521 00:32:28,613 --> 00:32:30,698 ‫اوف، سوپ دامپلینگ جیگر. 522 00:32:30,782 --> 00:32:32,075 ‫اما در سال‌های اخیر، 523 00:32:32,158 --> 00:32:35,912 ‫تیم‌های اروپایی فضای ‫رقابتی رو متحول کردن، 524 00:32:35,995 --> 00:32:38,790 ‫و یه سبک کاملا جدید به این رویداد آورده‌اند. 525 00:32:38,814 --> 00:32:39,850 ‫حسم میگه آلمانه. 526 00:32:39,874 --> 00:32:41,084 ‫در این منطقه، 527 00:32:41,167 --> 00:32:45,505 ‫ملتی هست که همچنان ‫برای رشد و سلطه‌ی خود 528 00:32:45,588 --> 00:32:50,301 ‫ هم در رده‌ی نوجوانان و هم بزرگسالان، ‫سربلند و با اقتدار در این میان ایستاده. 529 00:32:51,511 --> 00:32:53,554 ‫باعث خوشحالی منه که اعلام کنم 530 00:32:53,638 --> 00:32:55,306 ‫سکای تایکای امسال 531 00:32:55,932 --> 00:32:58,101 ‫در بارسلون اسپانیا برگزار می‌شود. 532 00:33:00,452 --> 00:33:01,413 ‫حاجی! 533 00:33:01,437 --> 00:33:02,438 ‫- خیلی‌خوب. ‫- آره! 534 00:33:04,399 --> 00:33:05,441 ‫این عالیه. 535 00:33:05,525 --> 00:33:09,821 ‫همونطور که برای سفرتون آماده می‌شید، ‫ما هم قوانین نام‌نویسی رو اعلام می‌کنیم. 536 00:33:09,904 --> 00:33:13,491 ‫ما قصد داریم کیفیت باشگاه شما ‫رو بسنجیم، نه کمیتش رو، 537 00:33:13,574 --> 00:33:16,903 ‫و هر باشگاه باید شش مبارز ‫برای رقابت انتخاب کنه. 538 00:33:17,628 --> 00:33:18,622 ‫چی، شیش تا؟ 539 00:33:18,646 --> 00:33:22,000 ‫این شش مبارز در رویدادهای ‫تیمی شرکت خواهند کرد، 540 00:33:22,583 --> 00:33:25,270 ‫با یک پسر و یک دختر به عنوان کاپیتان 541 00:33:25,294 --> 00:33:28,089 ‫برای شرکت در مسابقات انفرادی، 542 00:33:28,172 --> 00:33:30,800 ‫که در سرتاسر جهان ‫از تلویزیون پخش خواهد شد. 543 00:33:31,200 --> 00:33:34,637 ‫برای همه شرکت‌کنندگان ‫صمیمانه آرزوی موفقیت داریم، 544 00:33:34,721 --> 00:33:37,348 ‫و مشتاقانه منتظر دیدار ‫شما در بارسلون هستیم. 545 00:33:37,974 --> 00:33:39,392 ‫این دقیقاً یعنی چی؟ 546 00:33:41,811 --> 00:33:43,187 ‫یعنی همه‌مون نمی‌تونیم بریم. 547 00:34:00,762 --> 00:34:05,762 ‫دانلود فیلم‌وسریال بدون سانسور، با زیرنویس چسبیده و پخش آنلاین ‫ .:: FilmKio.Com ::. 548 00:34:05,787 --> 00:34:08,787 ‫«ترجمه از محمدرسول نوبهاری»