1 00:00:02,025 --> 00:00:03,025 ‫سلام بر بینندگان عزیز 2 00:00:03,050 --> 00:00:04,735 ‫ممنونم که صبحتون رو با ما سپری می کنید 3 00:00:04,759 --> 00:00:07,615 ‫بعد از انفجار دومین بسته بمب در جنوب شهر ، 4 00:00:07,640 --> 00:00:10,126 ‫ لس آنجلسی ها امروز برای دنبال کردن خبرها 5 00:00:10,151 --> 00:00:12,002 ‫ زودتر از خواب بیدار شده اند 6 00:00:12,268 --> 00:00:13,393 ‫اولین قربانی 7 00:00:13,418 --> 00:00:16,053 ‫میراندا فیلسون ، وکیل مدافع جنایی هستند 8 00:00:16,078 --> 00:00:18,707 ‫از جنوب پاسندا که خوشبختانه از این ماجرا جان سالم به در بردند 9 00:00:18,957 --> 00:00:21,666 ‫دومین قربانی ، بازنشسته بیمه بوده 10 00:00:21,691 --> 00:00:24,019 ‫که وضعیت وخیمی رو داره 11 00:00:24,332 --> 00:00:26,930 ‫به گفته یک منبع موثق : هوشیار باشید 12 00:00:27,246 --> 00:00:29,174 ‫و اگر مورد مشکوکی رو مشاهده کردید فورا گزارش بدید 13 00:00:29,652 --> 00:00:32,331 ‫اگه کامیون در راه ورودی پارک شده 14 00:00:32,573 --> 00:00:34,252 ‫احتمالا اسباب و وسایل خونه رو میخواد تحویل بده 15 00:00:34,378 --> 00:00:37,008 ‫نه آقا شنیدن صدا زدن یه اسم فامیل 16 00:00:37,041 --> 00:00:38,868 ‫دلیل کافی نیست برای اینکه من پلیس رو واسه 17 00:00:38,892 --> 00:00:40,289 ‫ تحقیقات بفرستم 18 00:00:40,314 --> 00:00:42,611 ‫معذرت میخوام 19 00:00:42,736 --> 00:00:44,422 ‫خانوم من صداتون رو نمی شنوم 20 00:00:44,447 --> 00:00:46,556 ‫توسط یه سگ بهتون حمله شده ؟ 21 00:00:46,581 --> 00:00:48,399 ‫نه ! این سگه خودمه 22 00:00:48,424 --> 00:00:49,948 ‫کسی که بمب گذاری میکنه رو گرفتیم 23 00:00:50,049 --> 00:00:52,080 ‫- لطفا پلیس ها رو بفرستید ‫- اه بس کن 24 00:00:52,105 --> 00:00:54,877 ‫-آفرین پسر ‫- خدایا کمکم کن این زن دیوونه است 25 00:00:55,197 --> 00:00:57,095 ‫چی ؟ گفتید بمب گزار رو پیدا کردید ؟ 26 00:00:57,306 --> 00:00:58,765 ‫وقتی داشت بسته بمبی رو توی 27 00:00:58,790 --> 00:01:00,866 ‫- جعبه ی پستیم میزاشت مچش رو گرفتم ‫- من پستچی هستم ! 28 00:01:00,891 --> 00:01:03,686 ‫- خانوم ایشون میگن که پستچی هستند ‫- این پستچی من نیست 29 00:01:03,711 --> 00:01:06,008 ‫- اسم پستچی من لاری هست ‫- بسه ! بس کن 30 00:01:06,482 --> 00:01:08,523 ‫لاری به خاطر عمل پاهاش دو هفته مرخصی گرفته 31 00:01:08,548 --> 00:01:09,548 ‫من فکر میکنم که این 32 00:01:09,573 --> 00:01:10,862 ‫- یه بلایی سر لاری آورده ‫- باشه من یه نیرو به 33 00:01:10,886 --> 00:01:11,994 ‫محل شما اعزام میکنم 34 00:01:12,019 --> 00:01:14,081 ‫و بهتون توصیه میکنم که سگتون رو توی خونه بزارید 35 00:01:14,105 --> 00:01:16,305 ‫- قبل از اینکه پلیس ها برسن ‫- لطفا به من کمک کنید 36 00:01:17,987 --> 00:01:19,603 ‫911 مورد اورژانسی تون چیه ؟ 37 00:01:19,628 --> 00:01:20,893 ‫اوی خای من یه بسته اینجاست 38 00:01:21,022 --> 00:01:22,074 ‫- یه بسته اون بیرون هست ‫- خانوم ؟ 39 00:01:22,098 --> 00:01:23,209 ‫خیابان "بروکساید المنتری" 40 00:01:23,427 --> 00:01:25,156 ‫- لطفا پلیس ها رو بفرستید ! سریع ! ‫- خانوم خونسردی خودتون رو حفظ کنید 41 00:01:25,180 --> 00:01:26,920 ‫دوباره بهم بگید که بسته رو کجا پیدا کردید ؟ 42 00:01:29,113 --> 00:01:30,175 ‫حرکت کنید 43 00:01:43,376 --> 00:01:44,580 ‫خیلی خب همگی تا اونجایی که میتونید 44 00:01:44,605 --> 00:01:46,220 ‫ به ماشین ها نزدیک بشن 45 00:01:46,264 --> 00:01:48,446 ‫نزدیک بشید ، نزدیک بشید 46 00:01:48,471 --> 00:01:50,006 ‫کارتون رو عالی انجام دادید بچه ها ممنونم 47 00:01:50,683 --> 00:01:53,348 ‫یکی از معلم ها بعد از زنگ تفریح این کیف رو پیدا میکنه 48 00:01:54,004 --> 00:01:55,105 ‫این کیفه واسه هیچکدوم از بچه ها نیست 49 00:01:55,359 --> 00:01:56,519 ‫آره ولی این که بسته بندی نیست 50 00:01:56,680 --> 00:01:58,681 ‫من فکر کردم بمب گذارها فقط بسته بمبی میفرستن 51 00:01:58,711 --> 00:02:01,881 ‫-شاید روشش رو عوض کرده ‫-یا میخواد یه دیونه بازی دیگه روانجام بده 52 00:02:13,813 --> 00:02:14,813 ‫با چشم رویت شد 53 00:02:15,151 --> 00:02:16,375 ‫با چشم رویت شد 54 00:02:22,191 --> 00:02:24,586 ‫- کارلوس اون تو چی هست ؟ ‫- واضح نیست 55 00:02:25,113 --> 00:02:27,769 ‫یه شی فلزی در بسته می بینم 56 00:02:28,583 --> 00:02:29,613 ‫میتونیم حملش کنیم ؟ 57 00:02:32,254 --> 00:02:33,722 ‫تکرار می کنم ، امکانش هست حملش کنیم ؟ 58 00:02:35,064 --> 00:02:36,532 ‫هیچ شانسی رو از دست نمیدیم 59 00:02:36,872 --> 00:02:38,753 ‫به نظرم انفجار کنترل شده رو انجام بدیم 60 00:02:38,913 --> 00:02:39,913 ‫دریافت شد 61 00:02:52,903 --> 00:02:54,394 ‫همه ی واحدها به گوش باشید 62 00:02:54,673 --> 00:02:56,375 ‫- میخوایم منفجرش کنیم ‫-عقب بایستید 63 00:02:57,477 --> 00:02:59,414 ‫-با علامن من ‫-بشینید ، بشینید 64 00:02:59,939 --> 00:03:00,939 ‫سه 65 00:03:01,331 --> 00:03:02,331 ‫دو 66 00:03:02,813 --> 00:03:03,813 ‫یک 67 00:03:11,640 --> 00:03:13,447 ‫عقب بایستید ، عقب بایستید 68 00:03:13,471 --> 00:03:14,471 ‫آروم باشید 69 00:03:22,477 --> 00:03:25,931 ‫محتواش شبیه به.... خمیر خاکستری هست 70 00:03:26,533 --> 00:03:28,173 ‫تن ماهی هست 71 00:03:31,193 --> 00:03:34,095 ‫امیلی این ناهار تو بود ؟ 72 00:03:34,232 --> 00:03:36,486 ‫-بله ‫- پس چرا چیزی نمیگی ؟ 73 00:03:36,835 --> 00:03:38,572 ‫چونکه من تن ماهی دوست ندارم 74 00:03:38,815 --> 00:03:40,283 ‫الان دستگیرم میکنید ؟ 75 00:03:42,606 --> 00:03:44,829 ‫این زنگ هشدار خطرهای الکی بیشتر حواس آدم رو پرت میکنند 76 00:03:44,854 --> 00:03:46,694 ‫- تا اتفاقات واقعی ‫- اصلا فکرشم نکن 77 00:03:47,209 --> 00:03:48,908 ‫شاید همشون زنگ هشدار الکی باشن 78 00:03:49,041 --> 00:03:50,892 ‫-شایدم دیگه این ماجرا تموم شده ‫-شاید 79 00:03:52,189 --> 00:03:53,557 ‫پاکسازی شد 80 00:03:53,582 --> 00:03:55,584 ‫بمبی وجود نداشت 81 00:03:55,609 --> 00:03:58,109 ‫همه ی دانش آموزان و معلم ها اجازه دارن به کلاس برگردند 82 00:03:58,253 --> 00:04:00,234 ‫ایستگاه 118 در صحنه بود 83 00:04:00,456 --> 00:04:02,925 ‫مرکز ما هم اکنون در راه بازگشت هستیم 84 00:04:06,547 --> 00:04:08,711 ‫زیرنویس : لادن ‫E-mail : ladan.h1993@gmail.com ‫Telegram : t.me/Ladani93 85 00:04:09,792 --> 00:04:11,510 ‫خب این آخرین رقابت هست 86 00:04:11,535 --> 00:04:12,535 ‫خوووبه 87 00:04:12,559 --> 00:04:14,752 ‫شما کیک رو انتخاب کردید ولی هنوز 88 00:04:14,777 --> 00:04:16,416 ‫محل برگزاری عروسی تون رو انتخاب نکردید ؟ 89 00:04:16,519 --> 00:04:18,154 ‫این کیک نشون دهنده اینه که ما چطوری محل برگزاری رو انتخاب میکنیم 90 00:04:18,244 --> 00:04:20,456 ‫اره به نظر احمقانه ست که ما کل شهر رو 91 00:04:20,481 --> 00:04:22,650 ‫دنبال سالن رقص ، کلاب و کشتی تفریحی بگردیم 92 00:04:23,032 --> 00:04:24,815 ‫ما به سه تا رستوران سر زدیم 93 00:04:24,840 --> 00:04:27,346 ‫- که گفتن میتونند مراسم رو برگزار کنند ‫- از هر سه تاشون کیک خریدیم 94 00:04:27,371 --> 00:04:28,379 ‫بهترین کیک برنده میشه 95 00:04:28,400 --> 00:04:30,133 ‫شما هنوز لیست مهموناتون رو ننوشتید ؟ 96 00:04:30,157 --> 00:04:31,197 ‫بستگی داره 97 00:04:31,222 --> 00:04:33,642 ‫مادرتون اجازه نمیده فرمانده النزو رو توی لیست بنویسیم 98 00:04:33,667 --> 00:04:36,181 ‫تا زمانی که تعلیقم برطرف بشه 99 00:04:36,206 --> 00:04:38,119 ‫که یعنی این اتفاق باید تا آخر همین هفته به سرانجام برسه 100 00:04:38,420 --> 00:04:41,056 ‫من هنوز نمیفهمم چرا شما میخواید این جشن عروسی احمقانه رو برگزار کنید 101 00:04:42,491 --> 00:04:43,798 ‫عزیزم من فکر میکردم تو با ازدواج من و بابی 102 00:04:43,823 --> 00:04:45,517 ‫مشکلی نداشته باشی 103 00:04:46,057 --> 00:04:47,986 ‫چونکه اگه موافق نباشی یا اگه زمان بیشتری میخوای که... 104 00:04:48,011 --> 00:04:49,697 ‫نه مشکلی ندارم 105 00:04:49,722 --> 00:04:50,978 ‫شما میتونید ازدواج کنید 106 00:04:51,287 --> 00:04:52,287 ‫فقط... 107 00:04:53,720 --> 00:04:57,142 ‫فقط اینکه من دوست ندارم کت و شلوار بپوشم یا اینکه بخوام با مِی برقصم 108 00:04:57,664 --> 00:04:59,884 ‫خب کی گفته حتما باید کت و شلوار بپوشی ؟ 109 00:04:59,909 --> 00:05:02,697 ‫مامان ناسلامتی عروسی هست معلومه که باید کت و شلوار بپوشه 110 00:05:02,722 --> 00:05:04,306 ‫کت و شلوار پوشیدن احمقانه ست 111 00:05:04,604 --> 00:05:07,142 ‫و همچنین از نظر من ، مراسم حلقه آوردن خیلی قدیمی شده 112 00:05:08,381 --> 00:05:11,552 ‫ولی تو تنها کسی هستی که سن ات مناسب اینه که کنار من بیای و مراسم حلقه آوردن رو اجرا کنی 113 00:05:11,587 --> 00:05:15,290 ‫این جشن که فقط مختص من و بابی نیست 114 00:05:15,369 --> 00:05:18,790 ‫در مورد ما هست ، در مورد ما سه نفر 115 00:05:19,009 --> 00:05:21,673 ‫که بابی رو به عنوان عضوی از خانوادمون بپذیریم 116 00:05:22,517 --> 00:05:25,336 ‫پس یا همگی باهم وارد مجلس میشیم یا هیچکدوممون وارد نمیشیم 117 00:05:26,505 --> 00:05:28,231 ‫قبوله ، همه باهم 118 00:05:29,924 --> 00:05:31,492 ‫ولی شاید بشه بدون کت و شلوار بیام ؟ 119 00:05:41,271 --> 00:05:42,989 ‫خیلی سریع داره بزرگ میشه 120 00:05:43,639 --> 00:05:46,832 ‫در مراسم تدفین دیروز خیلی شجاعانه رفتار کرد 121 00:05:48,179 --> 00:05:49,231 ‫شجاع ترین بچه ای هست که میشناسم 122 00:05:49,256 --> 00:05:51,535 ‫بله بله شبیه پدرشه 123 00:05:52,969 --> 00:05:54,548 ‫مامانش هم خیلی شجاع بود 124 00:05:54,985 --> 00:05:56,715 ‫چطوری ؟ به خاطر اینکه اونو ترک کرد و رفت ؟ 125 00:05:56,766 --> 00:05:57,766 ‫رامون 126 00:05:59,397 --> 00:06:00,778 ‫بابا ، دیگه این بحث رو نمیکنیم 127 00:06:03,143 --> 00:06:04,143 ‫معذرت میخوام 128 00:06:06,184 --> 00:06:08,004 ‫ببین عزیزم 129 00:06:08,379 --> 00:06:10,348 ‫ما میدونیم که شانون کریستوفر رو خیلی دوست داشت 130 00:06:11,061 --> 00:06:12,468 ‫- صد در صد مامان ‫-بله 131 00:06:13,136 --> 00:06:14,483 ‫ولی اون دیگه بین ما نیست... 132 00:06:15,332 --> 00:06:17,577 ‫و تو دوباره یه پدر مجرد شدی 133 00:06:17,602 --> 00:06:19,632 ‫و ساعت های زیادی سر شیفت کاریت هستی ادی ... 134 00:06:22,155 --> 00:06:23,155 ‫به خونه برگرد 135 00:06:23,668 --> 00:06:25,983 ‫- به "ال پاسو " ؟ ‫- تگزاس هم آتیش میگیره 136 00:06:26,276 --> 00:06:27,890 ‫میتونی به سازمان آتش نشانی اونجا بپیوندی 137 00:06:28,117 --> 00:06:29,249 ‫بابا 138 00:06:30,584 --> 00:06:31,968 ‫اصلا ساده نیست 139 00:06:32,477 --> 00:06:34,632 ‫من هنوز دوره آزمایشی آتش نشانی رو میگذرونم استخدام نیستم 140 00:06:34,888 --> 00:06:36,327 ‫من خیلی به رسمی شدن استخدامم نزدیک شدم 141 00:06:36,352 --> 00:06:38,968 ‫شما میخواین این یه سالی که گذشت رو بیخیال بشم ؟ 142 00:06:41,612 --> 00:06:42,612 ‫فهمیدم 143 00:06:44,065 --> 00:06:45,671 ‫به خاطر همین موضوع به اینجا اومدید ؟ آره ؟ 144 00:06:46,515 --> 00:06:47,827 ‫به خاطر مراسم تدفین نیومدید 145 00:06:48,072 --> 00:06:50,007 ‫و برنامتون این بود که ما رو به اونجا برگردونید ؟ 146 00:06:50,032 --> 00:06:51,874 ‫ما میخوایم به تو و کریستوفر کمک کنیم 147 00:06:51,899 --> 00:06:54,180 ‫ که به خانواده نزدیک باشید ‫و اونجا میتونی زندگی خودت رو داشته باشی 148 00:06:54,208 --> 00:06:56,343 ‫ما همینجا هم زندگی داریم و همینطور یه خانواده ایم 149 00:06:56,587 --> 00:06:57,587 ‫ممنونم ادی 150 00:06:58,173 --> 00:07:00,069 ‫ما دقیقا همینجا زندگی میکنیم 151 00:07:03,835 --> 00:07:04,999 ‫من نمیخوام دوباره اونو آواره کنم 152 00:07:05,024 --> 00:07:06,960 ‫کریستوفر که مدت زیادی نیست که به اینجا اومده 153 00:07:06,994 --> 00:07:08,273 ‫که حالا بخواد آواره بشه 154 00:07:08,298 --> 00:07:10,429 ‫اون شش سال از زندگیش رو با ما 155 00:07:10,898 --> 00:07:11,898 ‫در "ال پاسو" گذرونده 156 00:07:13,900 --> 00:07:17,210 ‫بودن با من به صلاح کریستوفر هست 157 00:07:20,515 --> 00:07:22,069 ‫من این زندگی رو بنا به دلیلی انتخاب کردم 158 00:07:22,478 --> 00:07:24,179 ‫تو میتونی یه روش دیگه ای رو انتخاب کنی 159 00:07:42,430 --> 00:07:43,568 ‫صف چطوره ؟ 160 00:07:43,720 --> 00:07:46,084 ‫35, 50 people tops. ‫آدمای اون بالا بین 50 ،35 هستن 161 00:07:47,184 --> 00:07:49,824 ‫و بقیه شون هم پشت درها از طریق موبایل نگاه میکنند 162 00:07:50,640 --> 00:07:52,769 ‫احتمالا تعدادی زیادی از مردم به خاطر بمب گذاری های اخیر توی خونه هاشون موندن 163 00:07:53,227 --> 00:07:55,168 ‫قبلا 30000 ، 40000 164 00:07:55,193 --> 00:07:57,598 ‫حتی 50000 طرفدار اون بیرون بود 165 00:07:57,777 --> 00:07:59,988 ‫منظورم اینه که حداقل نصف مسیر مسابقه پر میشد 166 00:08:00,222 --> 00:08:02,543 ‫واقعا ؟ خب بعضی از آدم های این اطراف آنلاین می بینند 167 00:08:02,568 --> 00:08:04,941 ‫وقتی میبینند آدم هایی احمقی که به اینجا اومدن کارهای مسخره انجام میدن 168 00:08:04,966 --> 00:08:06,746 ‫ترجیح میدن به صورت رایگان مسابقه رو آنلاین ببینند 169 00:08:06,816 --> 00:08:08,618 ‫دقیقا به کی گفتی احمق ؟ 170 00:08:08,903 --> 00:08:10,965 ‫تو احمقی ، این ماشین هم احمقانه ست 171 00:08:13,560 --> 00:08:15,262 ‫در واقع کل این مسابقه احمقانه است 172 00:08:20,340 --> 00:08:21,902 ‫میخوای بیخیال غر زدن بشی؟ 173 00:08:22,061 --> 00:08:23,996 ‫ازم خواستی که بازنشسته بشم ،باشه قبول 174 00:08:24,520 --> 00:08:25,520 ‫ولی اول 175 00:08:26,284 --> 00:08:27,598 ‫یه نمایش اجرا میکنم 176 00:08:28,926 --> 00:08:32,777 ‫من الان فقط دارم به این آشغال های زنگ زده بی مصرف نگاه میکنم 177 00:08:33,062 --> 00:08:34,269 ‫و بعدش میبینم که نه اینا ماشین هستن 178 00:08:34,888 --> 00:08:36,191 ‫هه ، هه خندیدم 179 00:08:36,928 --> 00:08:39,332 ‫من و این ماشین چندین هزار مایل رو با هم گذروندیم 180 00:08:39,374 --> 00:08:40,374 ‫عزیزم 181 00:08:41,002 --> 00:08:42,002 ‫خیلی خطرناکه 182 00:08:42,598 --> 00:08:43,847 ‫ببین ممکته تو همسر چهارمم باشی 183 00:08:44,042 --> 00:08:46,629 ‫ولی جانیش (اسم ماشینش) که اینجاست ، اولین عشق منه 184 00:08:46,886 --> 00:08:49,621 ‫فکر میکنم تو فقط میخوای این لحظه ی دراماتیک نوستالژی رو ثبت کنی 185 00:08:49,995 --> 00:08:52,988 ‫آره ؟ میخوام چند دقیقه از دست تو 186 00:08:53,013 --> 00:08:54,223 ‫آرامش داشته باشم 187 00:08:54,422 --> 00:08:55,598 ‫پس بزار راحت باشم 188 00:08:57,980 --> 00:08:58,980 ‫استارت بزن 189 00:09:00,953 --> 00:09:02,094 ‫همین الان استارت بزن 190 00:09:02,119 --> 00:09:03,187 ‫باشه 191 00:09:08,368 --> 00:09:09,486 ‫رُی 192 00:09:09,963 --> 00:09:11,002 ‫رُی 193 00:09:11,993 --> 00:09:13,508 ‫911 مورد اورژانسی تون چیه ؟ 194 00:09:13,533 --> 00:09:16,367 ‫شوهرم ! ماشینش داره اونو میبلعه 195 00:09:16,634 --> 00:09:19,109 ‫فکر کنم این هرزه آخر انتقامشو ازش گرفت 196 00:09:22,587 --> 00:09:23,836 ‫حواست باشه داری چیکار میکنی باشه ؟ 197 00:09:23,861 --> 00:09:25,204 ‫-باشه باشه 198 00:09:25,228 --> 00:09:27,509 ‫- فقط آروم باش ، ساکت باش ‫- کجا میرید ؟ 199 00:09:30,341 --> 00:09:32,476 ‫- خانوم چه اتفاقی افتاده ؟ ‫-توی موتور ماشینش 200 00:09:32,501 --> 00:09:35,070 ‫گیر کرده ‫اون رو به سمت خودش کشید 201 00:09:35,095 --> 00:09:37,047 ‫با ماشین من درست صحبت کن لعنتی 202 00:09:37,244 --> 00:09:38,922 ‫بزار این درس عبرتی برات بشه رُی 203 00:09:39,052 --> 00:09:41,053 ‫تو با یه خانوم بدرفتاری کردی ، و این ماشینم باهات بدرفتاری کرد 204 00:09:41,238 --> 00:09:44,504 ‫میدونید تلاش کردم که موهاش رو با قیچی بچینم 205 00:09:44,529 --> 00:09:46,531 ‫ولی قیچی اون پائین نمیرفت 206 00:09:46,556 --> 00:09:48,276 ‫برید اون پائین و ببینید چه کاری از دستمون ساخته ست 207 00:09:51,798 --> 00:09:53,555 ‫آقا ازتون میخوام که ثابت بمونید 208 00:09:53,876 --> 00:09:56,649 ‫میشه بدون اینکه موهامو کوتاه کنید نجاتم بدید ؟ 209 00:09:56,815 --> 00:09:59,360 ‫-میدونید یه جورایی علامت تجاری من محسوب میشه ‫- بیخیال موهات شو ! 210 00:09:59,385 --> 00:10:01,237 ‫- پوست سرت هم گیر کرده ‫-چی ؟ 211 00:10:01,262 --> 00:10:02,661 ‫تلاش میکردم که همینو بهت بگم 212 00:10:02,685 --> 00:10:04,668 ‫میدونی این بدترین اتفاقی نیست که تا حالا براش پیش اومده 213 00:10:04,692 --> 00:10:05,746 ‫باشه خانوم ازتون میخوام که به ما یه کم فضا بدید 214 00:10:05,764 --> 00:10:07,295 ‫- تا بتونیم کارمون رو انجام بدیم باشه ؟ ‫-چرا ؟ واسه چی؟ 215 00:10:07,320 --> 00:10:08,853 ‫فهمیدم چرا نتونسته به این قسمت پائین دسترسی پیدا کنه 216 00:10:08,877 --> 00:10:10,631 ‫موهاش و زخم صورتش خیلی محکم دور این تسمه پیچیده 217 00:10:10,656 --> 00:10:12,694 ‫ما نمیتونیم بدون آسیب دیدگی به زخمش از اینجا آزادش کنیم 218 00:10:12,719 --> 00:10:13,719 ‫که اینکار زخمش رو بدتر میکنه 219 00:10:13,879 --> 00:10:15,256 ‫پس از یه سمت دیگه کارمون رو انجام میدیم 220 00:10:15,370 --> 00:10:17,131 ‫از یه سمت دیگه ؟ منظورت چیه از یه سمت دیگه ؟ 221 00:10:17,187 --> 00:10:18,491 ‫مجبوریم تسمه ی موتور رو قطع کنیم 222 00:10:18,515 --> 00:10:19,555 ‫و دینام رو کلا در بیاریم 223 00:10:19,657 --> 00:10:22,493 ‫و احتمالا چرخ تسمه میل لنگ که واسه ازاد کردن تو سر راهمون هست 224 00:10:22,539 --> 00:10:23,938 ‫عمرا بذارم اینکارو بکنید 225 00:10:29,042 --> 00:10:30,454 ‫باید این پیستون رو جابه جا کنیم 226 00:10:32,629 --> 00:10:33,977 ‫از این کاپوت فقط یه دونه هست 227 00:10:34,079 --> 00:10:35,516 ‫لطفا مراقبش باشید 228 00:10:35,715 --> 00:10:37,556 ‫واسه باز کردن میل لنگ یه دونه آچار میخوام 229 00:10:38,464 --> 00:10:39,860 ‫اوه پسر 230 00:10:42,778 --> 00:10:44,360 ‫نه اونو اونجا نذار 231 00:10:44,385 --> 00:10:46,196 ‫- اوه خدایا ‫- یک ، دو ... 232 00:10:47,166 --> 00:10:48,197 ‫فقط طاقت بیار 233 00:10:50,215 --> 00:10:51,480 ‫تقزیبا تمومه 234 00:10:53,985 --> 00:10:57,192 ‫- شما ماشینم رو نابود کردید ‫-سعی کن آروم باشی ، کار ما تقریبا رو به اتمام هست 235 00:10:57,217 --> 00:10:59,491 ‫چطوری آروم باشم ؟ شما ماشینم رو نابود کردید 236 00:11:01,870 --> 00:11:02,873 ‫اوه مَرد 237 00:11:02,898 --> 00:11:04,466 ‫فکر کردم دنبال اجرای یه درام هستی 238 00:11:04,625 --> 00:11:07,444 ‫تو رو آتیش زدن الان واسه من یه درامه 239 00:11:08,871 --> 00:11:11,007 ‫آقا لطفا ، لطفا تکون نخورید 240 00:11:11,032 --> 00:11:13,000 ‫لعنتی ، سیاهرگ سرش رو پاره کرد 241 00:11:13,025 --> 00:11:14,804 ‫- کاپیتان خونریزی داره ‫- خیلی خب بچه ها سریع باشید 242 00:11:14,828 --> 00:11:16,851 ‫- هن اون پائین وضعیت چطوری پیش میره ‫- تقریبا تمومه 243 00:11:16,875 --> 00:11:18,468 ‫اوه خدایا نزارید بمیره 244 00:11:18,688 --> 00:11:20,056 ‫من این حرومزاده رو دوست دارم 245 00:11:20,081 --> 00:11:21,663 ‫-تقزیبا تموم ‫-ماد عزیزم قسم میخورم 246 00:11:21,688 --> 00:11:23,288 ‫اگه از اینجا زنده بیرون اومدم 247 00:11:23,313 --> 00:11:25,147 ‫دیگه هیچوقت بی ملاحظه نباشم 248 00:11:25,293 --> 00:11:26,676 ‫من کارم با این زندگی تموم شده 249 00:11:27,141 --> 00:11:28,975 ‫مشکلی نیست عزیزم ،ما تو رو از اینجا آزاد میکنیم 250 00:11:29,000 --> 00:11:30,280 ‫داره آزاد میشه ... 251 00:11:31,486 --> 00:11:32,487 ‫من همینجام عزیزم 252 00:11:33,766 --> 00:11:34,934 ‫گرفتمش 253 00:11:35,078 --> 00:11:36,749 ‫خیلی آروم بلندش کنید 254 00:11:42,915 --> 00:11:43,968 ‫تو یه احمق بیشعوری 255 00:11:44,214 --> 00:11:46,835 ‫همه ی این کارا فقط واسه اینه کخ چندتا آدم رو تحت تاثیر قرار بدی ؟ 256 00:11:47,228 --> 00:11:48,228 ‫نه واسه اون آدما نبود 257 00:11:48,916 --> 00:11:49,916 ‫به خاطر تو بود 258 00:11:50,329 --> 00:11:53,022 ‫تنها کاری که منو تحت تاثیر قرار میده اینه که زندگی بمونی 259 00:11:53,112 --> 00:11:55,682 ‫- زنده میمونه ‫- واقعا ؟ 260 00:11:56,676 --> 00:11:57,754 ‫شنیدی ماد ؟ 261 00:11:57,999 --> 00:11:59,225 ‫من زنده میمونم 262 00:12:02,225 --> 00:12:03,944 ‫از قطعات ماشین به خوبی مواظبت کن ، عزیزم 263 00:12:03,969 --> 00:12:05,046 ‫به برگزار کننده مسابقه زنگ بزن 264 00:12:05,354 --> 00:12:06,585 ‫چندتا بخیه میزنم 265 00:12:06,610 --> 00:12:10,227 ‫یه کلاس گیس میپوشم ،و هفته دیگه دوباره توی مسابقه شرکت میکنیم 266 00:12:10,814 --> 00:12:12,313 ‫من برمیگردم عزیزم 267 00:12:13,734 --> 00:12:15,781 ‫رُی تو یه حرومزا... 268 00:12:21,162 --> 00:12:24,141 ‫یه آشپزخانه کامل با پنل های ضد آب داره 269 00:12:24,166 --> 00:12:26,945 ‫چندتا حمام مستر داره ، اتاق خواب هاش بالا هست 270 00:12:26,970 --> 00:12:28,954 ‫و منظره اش 271 00:12:29,681 --> 00:12:31,453 ‫که نمیشه قیمتی براش تعیین کرد 272 00:12:31,619 --> 00:12:33,656 ‫آره ولی تو براش قیمت گذاشتی 273 00:12:34,524 --> 00:12:35,563 ‫هر تغییری خواستی میتونی اعمال کنی 274 00:12:35,906 --> 00:12:39,070 ‫ما هر تغییری بخوایم میتونیم انجام بدیم ، مگه نه ؟ 275 00:12:39,663 --> 00:12:40,726 ‫بله 276 00:12:42,091 --> 00:12:43,091 ‫از اینجا خوشم میاد 277 00:12:43,654 --> 00:12:45,360 ‫طراحی باز 278 00:12:45,400 --> 00:12:46,578 ‫و مدرن بودن 279 00:12:46,603 --> 00:12:47,797 ‫فقط یه کم به بعضی جاها پرداخت نشده 280 00:12:48,610 --> 00:12:49,867 ‫من این پتانسیل رو توی وجودت میبینم 281 00:12:51,109 --> 00:12:53,111 ‫-واقعا ؟ ‫-بله 282 00:12:53,136 --> 00:12:55,149 ‫ما میتونیم زندگیت در اینجا رو شبیه به یه بزرگسال واقعی کنیم 283 00:12:56,853 --> 00:12:58,539 ‫این اولین خونه ای هست 284 00:12:59,491 --> 00:13:00,547 ‫که کل اش به نام منه 285 00:13:00,900 --> 00:13:03,406 ‫من فکر کردم شما دوتا میخواید باهمدیگه همینجا زندگی کنید 286 00:13:03,924 --> 00:13:05,492 ‫اوه نه 287 00:13:05,517 --> 00:13:07,313 ‫نه ایشون فقط طراح من هستن 288 00:13:07,338 --> 00:13:08,892 ‫نه ،ما 289 00:13:08,917 --> 00:13:11,186 ‫ما هنوز به این مرحله نرسیدیم 290 00:13:11,366 --> 00:13:12,384 ‫آره هنوز نه 291 00:13:12,882 --> 00:13:14,884 ‫آره ما تو مرحله ای هستیم که من آماده ام که غار این مرد 292 00:13:14,909 --> 00:13:16,524 ‫رو یه کم با نور طبیعی روشن کنم 293 00:13:16,858 --> 00:13:18,485 ‫من سفرهای کاری زیادی میرم 294 00:13:18,510 --> 00:13:20,110 ‫- و اون ... ‫-از هتل که بهتره 295 00:13:20,254 --> 00:13:22,152 ‫اوه آره خیلی بهتره 296 00:13:24,774 --> 00:13:26,086 ‫بیا بقیه حرفامون رو توی فضای خصوصی تر بزنیم 297 00:13:30,168 --> 00:13:31,774 ‫سلام بچه ها بکا هستم 298 00:13:31,799 --> 00:13:33,313 ‫من از کشور بلیز برگشتم 299 00:13:33,338 --> 00:13:36,532 ‫وخیلی هیجان زده هستم که در مورد سفرم 300 00:13:36,557 --> 00:13:39,579 ‫و محصولات شگفت انگیزی که استفاده کردم بهتون بگم 301 00:13:40,008 --> 00:13:42,517 ‫همچنین از مشارکت برند "پاتی گل" تشکر میکنم 302 00:13:42,672 --> 00:13:45,208 ‫که این تور رو برگزار کرد 303 00:13:45,233 --> 00:13:47,790 ‫مردم شهر بلیز واقعا دوست داشتنی هستند 304 00:13:47,971 --> 00:13:50,407 ‫حتی با وجود اینکه وضع مالی خوبی ندارن 305 00:13:50,432 --> 00:13:54,110 ‫یا هرچی ، خیلی خوشحال میشن که بتونند ازت میزبانی کنند 306 00:13:54,135 --> 00:13:57,705 ‫و همیشه لبخند به لب دارن ، و من خیلی دوستشون دارم 307 00:13:57,943 --> 00:14:01,024 ‫من از رفتن به این مسافرت ها یه جورایی شوکه بودم 308 00:14:01,049 --> 00:14:03,251 ‫ولی میدونید این زندگی هست که خودم انتخابش کردم 309 00:14:03,459 --> 00:14:05,282 ‫که همش در سفر باشم 310 00:14:05,307 --> 00:14:08,144 ‫و کالاهای خوبی رو پیدا کنم 311 00:14:08,169 --> 00:14:11,931 ‫که به شما حس زیبایی بده 312 00:14:12,379 --> 00:14:14,227 ‫حتی اگه خودم زیبا نباشم 313 00:14:14,289 --> 00:14:15,829 ‫ابنو میبینید ؟ 314 00:14:17,462 --> 00:14:20,274 ‫اوه خیلی مزخرفه بچه ها 315 00:14:20,299 --> 00:14:22,829 ‫خب ، بعضی وقتا پیش میاد دیگه 316 00:14:23,136 --> 00:14:24,907 ‫می دونید ، این زندگی واقعی هست 317 00:14:24,932 --> 00:14:27,635 ‫و من همیشه 100 درصد زندگیم رو با شما به اشتراک میزارم 318 00:14:27,836 --> 00:14:30,782 ‫به همین دلیل امروز میخوام به شما مناسب ترین راه 319 00:14:30,807 --> 00:14:33,462 ‫برای خالی کردن چرک های جوش رو نشون بدم 320 00:14:36,095 --> 00:14:37,446 ‫چیزی که نیاز دارید اینه که ... 321 00:14:38,986 --> 00:14:40,931 ‫از این نقطه سفید چرکی 322 00:14:40,956 --> 00:14:44,235 ‫شروع کنید و با ملایمت اطراف جوش رو 323 00:14:44,260 --> 00:14:46,056 ‫فشار بدید 324 00:14:46,081 --> 00:14:47,183 ‫اینجوری ... 325 00:14:48,040 --> 00:14:49,415 ‫فقط یه کم فشار بدید ، اینجوری.... 326 00:14:49,513 --> 00:14:51,798 ‫اوه خدایا ، بچه ها درد داره 327 00:14:52,635 --> 00:14:54,212 ‫این بدترین جوش عمرم هست 328 00:15:03,858 --> 00:15:04,951 ‫چی ؟ 329 00:15:06,394 --> 00:15:07,408 ‫مامان ! مامان ! بیا قطعش کن 330 00:15:07,433 --> 00:15:08,734 ‫قطعش کن ! قطعش کن 331 00:15:12,590 --> 00:15:14,151 ‫سیری 332 00:15:14,371 --> 00:15:16,026 ‫به 911 زنگ بزن 333 00:15:18,663 --> 00:15:19,663 ‫کمک 334 00:15:20,073 --> 00:15:21,557 ‫اینجام ، بازوهام... 335 00:15:21,787 --> 00:15:22,916 ‫بچه ها بیاید 336 00:15:23,257 --> 00:15:25,166 ‫حسش میکنم ولی نمیتونم تکونش بدم 337 00:15:25,191 --> 00:15:27,065 ‫شونه هام خیلی درد میکنه 338 00:15:27,705 --> 00:15:29,557 ‫شبیه به شکستگی ترقوه است 339 00:15:30,307 --> 00:15:31,627 ‫- ما میخوایم تو رو بلند کنیم ‫-باشه 340 00:15:33,379 --> 00:15:35,315 ‫اپراتور 911 یه چیزایی در مورد حشرات میگفت ؟ 341 00:15:35,340 --> 00:15:37,709 ‫آره از صورتم بیرون اومد 342 00:15:37,946 --> 00:15:40,846 ‫دقیقا باید دنبال چی بگردیم ؟ 343 00:15:41,145 --> 00:15:42,838 ‫یه چیزه کوچیک بود ، کرم کوچیک 344 00:15:42,863 --> 00:15:45,151 ‫- شاید یه حشره که تازه از تخم در اومده ‫- مثلا کرم خاکی ؟ 345 00:15:45,254 --> 00:15:46,276 ‫لطفا نگو کرم خاکی ، چندشم میشه 346 00:15:46,385 --> 00:15:48,807 ‫- کرم خاکی ‫- اخیرا مسافرت بیرون از کشور رفتی؟ 347 00:15:49,045 --> 00:15:51,604 ‫اره در واقع من به خاطر کارم سفرهای زیادی میرم 348 00:15:51,682 --> 00:15:52,682 ‫شغلتون چیه ؟ 349 00:15:52,762 --> 00:15:55,106 ‫من بلاگر زیبایی و مد و فشن اینستاگرام هستم 350 00:15:55,501 --> 00:15:57,348 ‫دایره تبلیغاتتون به کشورهای 351 00:15:57,373 --> 00:15:58,700 ‫جنوبی و مرکزی آمریکا هم میرسه ؟ 352 00:15:58,966 --> 00:16:00,184 ‫نه ، نه 353 00:16:00,209 --> 00:16:01,977 ‫نه من به تازگی از بیلیز اومدم 354 00:16:02,159 --> 00:16:04,051 ‫بیلیز یه کشور در مرکز آمریکاست 355 00:16:04,227 --> 00:16:06,121 ‫مطمئنی ؟ 356 00:16:06,275 --> 00:16:08,317 ‫- اره خیلی زیاد ‫-خرمگس 357 00:16:08,535 --> 00:16:10,887 ‫انگل بومی زیادی در مرکز و جنوب آمریکا 358 00:16:10,912 --> 00:16:13,950 ‫مخصوصا کشور بلیز وجود داره ، اونا با به دام انداختن مگس ها حشره تکثیر میکنند 359 00:16:13,975 --> 00:16:15,153 ‫و تخم گذاری رو درون بدن افراد انجام میدن 360 00:16:15,177 --> 00:16:16,537 ‫و وقتی مگس به بدنت نفوذ کرد 361 00:16:16,561 --> 00:16:19,740 ‫از تخم ها بیرون میان و به سمت سیستم حسی بدنت حرکت میکنند 362 00:16:19,765 --> 00:16:21,193 ‫خوشبختانه به نظر میاد که 363 00:16:21,218 --> 00:16:23,529 ‫ فقط همین یه دونه بوده که از بدنت بیرون اومده 364 00:16:23,621 --> 00:16:25,662 ‫بقیه اش رو در بیمارستان از بدنت خارج می کنند 365 00:16:25,712 --> 00:16:28,014 ‫-بقیه اش ؟ ‫ فکر کن اونا هم فالورهای جدید اینستاگرامت هستند 366 00:16:29,252 --> 00:16:31,009 ‫- چقدر چندش ! ‫- بزار بلندت کنیم 367 00:16:43,287 --> 00:16:44,294 ‫اوه خدای من صبر کنید 368 00:16:44,319 --> 00:16:46,365 ‫نه ، نه ، نه یکی گوشی منو بیاره 369 00:16:46,390 --> 00:16:47,724 ‫نه ، برگرد ، گوشیم رو بهم بده 370 00:16:47,979 --> 00:16:49,166 ‫صبر کنید ، بچه ها 371 00:16:50,194 --> 00:16:52,686 ‫سلام بچه ها بعدا می بینیمتنون 372 00:16:55,093 --> 00:16:56,428 ‫نفر اول 373 00:16:56,453 --> 00:16:57,998 ‫مطمئن بودم که 20 میگیری مرد من 374 00:16:58,090 --> 00:16:59,334 ‫این فقط یه پروژه ی علمی بود بابا 375 00:16:59,359 --> 00:17:00,701 ‫مدرک دانشگاه کمبریج که نیست 376 00:17:01,094 --> 00:17:03,123 ‫ یه پروژه مهندسی بود 377 00:17:03,410 --> 00:17:05,771 ‫پسر راه پدرش رو ادامه میده ، چی بگم ؟ 378 00:17:07,957 --> 00:17:08,957 ‫اون چیه ؟ 379 00:17:08,982 --> 00:17:11,998 ‫یه بسته واسه مامان اومده 380 00:17:12,210 --> 00:17:13,850 ‫هری ، تکونش نده 381 00:17:34,141 --> 00:17:35,141 ‫بچه ها شما حالتون خوبه ؟ 382 00:17:35,563 --> 00:17:36,686 ‫آره ما خوبیم 383 00:17:41,739 --> 00:17:43,918 ‫- خدارو شکر که تو اینجا بودی ‫-میدونی 384 00:17:43,943 --> 00:17:46,020 ‫-یه چیزی این وسط مشکوکه ‫- گروهبان گرنت 385 00:17:46,097 --> 00:17:47,097 ‫بله 386 00:17:47,377 --> 00:17:49,442 ‫شاون بوید از"ای تی اف" هستم 387 00:17:49,467 --> 00:17:50,747 ‫به پرونده ی بمب گذاری های سریالی رسیدگی میکنم 388 00:17:51,213 --> 00:17:52,465 ‫پس یعنی بمب گذاری تایید شده ؟ 389 00:17:52,490 --> 00:17:54,129 ‫یعنی منم جز لیست این بمب گذار بودم؟ 390 00:17:54,154 --> 00:17:55,262 ‫ما هم همین فکرو میکنیم 391 00:18:01,117 --> 00:18:03,770 ‫اون تگ طلایی که روش چسبونده شبیه به همون سه تا بمب قبلی هست 392 00:18:04,060 --> 00:18:06,696 ‫-سه تا ؟ ‫- آره یدونه دیگه رو امروز پیدا کردیم 393 00:18:06,993 --> 00:18:08,067 ‫آقای ورنون کلامنز 394 00:18:08,092 --> 00:18:10,278 ‫قاضی ارشد دادگاه لس آنجلس ،اونو می شناسی ؟ 395 00:18:10,446 --> 00:18:12,278 ‫چندین بار توی دادگاهش شرکت کردم 396 00:18:12,303 --> 00:18:13,324 ‫حالش خوبه ؟ 397 00:18:13,810 --> 00:18:15,145 ‫اعلام کردن که در صحنه ی حادثه فوت کرده 398 00:18:45,146 --> 00:18:47,395 ‫- میخواید اینو با خودتون ببرید ؟ ‫- تلاشمون رو میکنیم 399 00:18:47,816 --> 00:18:49,981 ‫ممکنه مدرکی که به دردمون بخوره توی جعبه پیدا کردیم 400 00:18:50,232 --> 00:18:52,278 ‫همه ی بسته ها به محض اینکه افراد تکونش دادن 401 00:18:53,801 --> 00:18:54,801 ‫منفجر شده 402 00:18:56,091 --> 00:18:57,091 ‫فقط همین بود ؟ 403 00:19:04,913 --> 00:19:05,933 ‫ممنونم 404 00:19:05,958 --> 00:19:09,113 ‫خیلی سریع خودمو به اینجا رسوندم 405 00:19:09,138 --> 00:19:10,618 ‫از سرکوچه بهم اجازه ورود ندادن 406 00:19:10,879 --> 00:19:13,792 ‫هیچ نظری ندارن که این بسته ها توسط چه کسی ارسال میشه ؟ 407 00:19:14,129 --> 00:19:17,065 ‫همش دارم بهش فکر میکنم 408 00:19:17,226 --> 00:19:20,162 ‫من در صحنه حادثه اولین بمب گذاری بودم ولی اون خانوم در نظرم آشنا نبود 409 00:19:20,187 --> 00:19:21,589 ‫نه اسمش نه حتی چهره اش 410 00:19:21,614 --> 00:19:23,378 ‫میگن که وکیل مدافع دادگستری هست 411 00:19:23,403 --> 00:19:26,081 ‫ما باید نقشه اش رو دنبال کنیم ولی من فقط ... 412 00:19:26,106 --> 00:19:27,372 ‫مدت زیادی هست که این شغل رو داری 413 00:19:27,396 --> 00:19:29,211 ‫طبیعی هست که همه ی وکیل هارو یادت نمونه 414 00:19:29,235 --> 00:19:32,050 ‫اونا عکس اون بیمه گذار هم بهم نشون دادن 415 00:19:32,333 --> 00:19:35,292 ‫اونم در نظرم آشنا نبود ، ولی تنها کسی که از قبل اونو میشناختم 416 00:19:35,552 --> 00:19:36,738 ‫قاضی کلامنز بود 417 00:19:36,954 --> 00:19:38,306 ‫کلامنر ، اچقدر اسمش آشناست ؟ 418 00:19:38,330 --> 00:19:39,330 ‫گروهبان گرنت 419 00:19:39,682 --> 00:19:42,289 ‫چیزی از پرونده آتش سوزی سه سال پیش یادتون هست ؟ 420 00:19:42,951 --> 00:19:43,951 ‫یه رستوران بوده 421 00:19:44,438 --> 00:19:45,445 ‫رستوران گیلمورز 422 00:19:45,552 --> 00:19:48,898 ‫فرمانده بوید ، ایشون کاپیتان نش از گروه امداد نجات هستند 423 00:19:48,923 --> 00:19:50,328 ‫ما باهم روی این پرونده کار میکردیم 424 00:19:50,537 --> 00:19:53,453 ‫این اولین باری بود که من شهادت دادم از زمانی که به لس آنجلس اومده بودم 425 00:19:53,478 --> 00:19:55,711 ‫صاحب رستوران ویکتور کاستاس بود 426 00:19:55,736 --> 00:19:57,905 ‫به مدت شش سال زندان براش در نظر گرفتن ، احتمالا حالا هم باید زندان باشه 427 00:19:58,140 --> 00:20:00,476 ‫اون فوت کرده 428 00:20:00,658 --> 00:20:02,742 ‫تقزیبا سه ماه پیش ،به خاطر سرطان 429 00:20:03,234 --> 00:20:05,133 ‫اون همسر و یه پسر داشت ، یه پسر نوجوان 430 00:20:05,277 --> 00:20:07,531 ‫و پسرش ، وقتی که ما پدر رو دستگیر کردیم 431 00:20:07,556 --> 00:20:08,716 ‫پسرش به شدت عصبانی بود 432 00:20:08,890 --> 00:20:10,024 ‫پدرش مُرده 433 00:20:10,537 --> 00:20:12,414 ‫درک میکنم الان چقدر عصبانیــه 434 00:20:13,030 --> 00:20:15,733 ‫من نمیتونم بهتون کمک کنم ، اصلا نمیدونی فِردی کجاست 435 00:20:15,758 --> 00:20:17,399 ‫بعد از مراسم خاکسپاری ویکتور دیگه اونو ندیدم 436 00:20:17,573 --> 00:20:19,320 ‫بله در مورد مرگ همسرتون شنیدم 437 00:20:19,651 --> 00:20:20,986 ‫از صمیم قلب تسلیت میگم 438 00:20:22,062 --> 00:20:23,069 ‫واقعا ؟ 439 00:20:24,048 --> 00:20:25,266 ‫تو اونو به زندان انداختی 440 00:20:25,951 --> 00:20:27,686 ‫و حالا هم میخوای فِردی رو به زندان بندازی 441 00:20:28,750 --> 00:20:30,937 ‫اون به چندین نفر صدمه زده خانم کاستاس 442 00:20:31,382 --> 00:20:32,680 ‫یه قاضی رو کشته 443 00:20:33,087 --> 00:20:34,689 ‫من چیزی در این مورد نمیدونم 444 00:20:35,037 --> 00:20:37,117 ‫شاید، اولین نفر 445 00:20:37,580 --> 00:20:41,289 ‫خانوم فیلسون وکیل مدافع ممکنه خیلی دشمن های دیگه داشته باشه 446 00:20:41,993 --> 00:20:43,361 ‫بعدش ، کارشناس بیمه 447 00:20:43,386 --> 00:20:44,961 ‫کسی که کارش کمک کردن به زندگی آدماست 448 00:20:45,092 --> 00:20:46,226 ‫از خودتون پرسیدید چرا ؟ 449 00:20:46,948 --> 00:20:49,344 ‫اینا همش برحسب اتفاق بوده ؟ نمیتونه واقعیت داسته باشه ؟ 450 00:20:50,365 --> 00:20:53,211 ‫ما همه چیزمون رو از دست دادیم 451 00:20:53,602 --> 00:20:55,180 ‫و بیمه هزینه ای به ما پرداخت نکرد 452 00:20:55,448 --> 00:20:57,101 ‫همه ی طلبکارهامون از ما شکایت کردن 453 00:20:57,670 --> 00:21:00,906 ‫ما هر چیزی که برامون مونده بود رو فروختیم که به اون وکیل پول بدیم 454 00:21:00,931 --> 00:21:02,062 ‫و در آخر چی شد ؟ 455 00:21:02,373 --> 00:21:03,734 ‫مجازاتش مرگ شد 456 00:21:03,954 --> 00:21:07,180 ‫زندان کمر شوهرم رو شکست 457 00:21:07,205 --> 00:21:08,781 ‫و بعد اونو به کشتن داد 458 00:21:10,289 --> 00:21:11,867 ‫ببین فِردی عصبانی بوده 459 00:21:12,455 --> 00:21:14,022 ‫از وکیل ، از قاضی 460 00:21:14,047 --> 00:21:15,555 ‫از شرکت بیمه 461 00:21:15,865 --> 00:21:17,953 ‫دیگه از دست کی عصبانی هست خانوم کاستاس ؟ 462 00:21:19,443 --> 00:21:21,521 ‫گروه خنثی کردن بمب خونه ی شما رو کامل بررسی کردن کاپیتان نش 463 00:21:21,546 --> 00:21:22,546 ‫چیزی پیدا نکردن 464 00:21:22,571 --> 00:21:23,771 ‫خب پس خیالم راحت شد 465 00:21:24,061 --> 00:21:25,661 ‫ولی به هرحال اصلا قابل درک نیست 466 00:21:25,965 --> 00:21:27,958 ‫وقتی پدرش دستگیر شد من اونجا بودم 467 00:21:27,983 --> 00:21:29,693 ‫اون بهت گفت تو گند زدی به زندگیمون 468 00:21:29,978 --> 00:21:31,815 ‫شاید اون کاپیتان نش رو نفر آخر لیستش گذاشته 469 00:21:31,840 --> 00:21:33,201 ‫و هنوز بمبی رو براش نفرستاده 470 00:21:35,358 --> 00:21:37,388 ‫شاید خونه ی اشتباهی رو جستجو کردید 471 00:21:51,315 --> 00:21:53,284 ‫ایستگاه 118 472 00:21:53,309 --> 00:21:55,901 ‫بابی نش روی خط هستند و گفتند کار مهمی باهاتون دارند 473 00:21:56,063 --> 00:21:58,448 ‫چی شد ؟ چی گفت ؟ 474 00:21:59,199 --> 00:22:00,838 ‫مرکز لطفا تکرار کنید 475 00:22:45,796 --> 00:22:47,190 ‫تو عضو جدید هستی ؟ 476 00:22:59,657 --> 00:23:00,799 ‫اگر هم اکنون به جمع بینندگاه پیوستید 477 00:23:00,824 --> 00:23:03,799 ‫به گفته ی شاهدان حادثه 478 00:23:03,824 --> 00:23:05,818 ‫ماشین آتش نشانی متعلق به گروه امداد و نجات 479 00:23:05,843 --> 00:23:08,049 ‫ایستگاه 118 که در راه امدادرسانی بودند 480 00:23:08,074 --> 00:23:09,815 ‫توسط بمب منفجر شده است 481 00:23:10,205 --> 00:23:12,141 ‫و همینطور که در تصویر مشاهده میکنید 482 00:23:12,166 --> 00:23:13,574 ‫یکی از آتش نشان های در زیر ماشین گیر کرده 483 00:23:13,978 --> 00:23:15,619 ‫و به نظر میاد آسیب دیدگی جدی داره 484 00:23:16,215 --> 00:23:17,587 ‫اونا رو گول زدند 485 00:23:18,101 --> 00:23:20,533 ‫بهش شوک وارد شده ،از دیدن این همه خون 486 00:23:22,315 --> 00:23:24,251 ‫اون کاملا تنهاست 487 00:23:24,276 --> 00:23:25,322 ‫تنها نیست 488 00:23:25,530 --> 00:23:27,501 ‫ اطرافش پر از افرادی هست که میخوان بهش کمک کنند 489 00:23:27,526 --> 00:23:29,142 ‫پس چرا هیچکس کمک اش نمیکنه ؟ 490 00:23:29,372 --> 00:23:31,314 ‫نمیتونند ، خودت دلیلش رو میدونی 491 00:23:32,287 --> 00:23:34,200 ‫ما اطراف رو جستجو کردیم ، احتمال میدیم 492 00:23:34,224 --> 00:23:35,592 ‫ بمب گذاری از راه دور بوده 493 00:23:36,033 --> 00:23:37,362 ‫نمی تونیم اقدامی کنیم ،مطمئن نیستیم که 494 00:23:37,386 --> 00:23:39,712 ‫-از چه سیگنالی بمب رو کنترل میکنه ‫- مرکز, 495 00:23:39,737 --> 00:23:41,098 ‫کاپیتان ایستگاه 118 هستم ، برنامتون چیه ؟ 496 00:23:41,122 --> 00:23:42,612 ‫افرادم دارن وسط خیابون میمیرند 497 00:23:42,945 --> 00:23:44,384 ‫ایستگاه 118 لطفا هیچ اقدامی نکنید 498 00:23:45,151 --> 00:23:46,784 ‫کاپیتانتون رو به من بدید 499 00:23:47,482 --> 00:23:49,518 ‫کاپیتان کجاست ؟ 500 00:23:51,109 --> 00:23:55,000 ‫بهت گفتم از سر جات تکون نخور 501 00:23:56,477 --> 00:23:57,477 ‫کاپیتان 502 00:23:57,987 --> 00:23:59,953 ‫- کاپیتان ‫- من کاپیتان هستم 503 00:24:00,604 --> 00:24:03,859 ‫من کاپیتانم ، پس لطفا اجازه بده بهشون کمک کنم باشه ؟ ‫ازت خواهش می کنم 504 00:24:03,884 --> 00:24:05,804 ‫نه ، نه ، من تو رو نمیخوام 505 00:24:08,491 --> 00:24:09,692 ‫من با کاپیتان نش کار دارم 506 00:24:14,066 --> 00:24:15,066 ‫دوستت دارم 507 00:24:17,515 --> 00:24:18,984 ‫کاپیتان نش ! نباید باهاش رو در رو بشید 508 00:24:19,017 --> 00:24:20,992 ‫- اون با من کار داره ‫- اون جنازه ی تو رو میخواد 509 00:24:21,441 --> 00:24:23,453 ‫- پس بیاید چیزی که میخواد رو بهش بدیم ‫- کاپیتان نش ! 510 00:24:23,745 --> 00:24:25,015 ‫اگه مجبور شدید بهم شلیک کنید مشکلی نیست 511 00:24:28,243 --> 00:24:30,524 ‫واقعا غیر منتظره ست ، یک فرد لباس شخصی 512 00:24:30,549 --> 00:24:32,782 ‫داره به سمت این مرد جوان با جلیقه های پر از مواد منفجره میره 513 00:24:32,977 --> 00:24:35,412 ‫از جزئیات هویت این مرد لباس شخصی هیچ اطلاعاتی نداریم 514 00:24:35,681 --> 00:24:36,681 ‫فِردی 515 00:24:44,388 --> 00:24:45,743 ‫فکر کردم تو هم سوار این ماشین هستی 516 00:24:46,326 --> 00:24:47,509 ‫من اینجام 517 00:24:49,380 --> 00:24:50,540 ‫تا اینجا چقدر فاصله داری ؟ 518 00:24:51,420 --> 00:24:52,420 ‫برنامه بعدیت چیه ؟ 519 00:24:53,430 --> 00:24:54,441 ‫مگه همینو نمی خواستی 520 00:24:55,114 --> 00:24:56,300 ‫جنازه ات رو میخواستم 521 00:24:56,539 --> 00:24:57,566 ‫باشه قبول 522 00:24:58,165 --> 00:24:59,276 ‫ولی با اونا چیکار داری ؟ 523 00:25:00,086 --> 00:25:01,437 ‫با اون چیکار داری؟ 524 00:25:02,894 --> 00:25:04,980 ‫اون که والدینت ، خواهرت ، دوست دخترت رو ازت نگرفته 525 00:25:05,005 --> 00:25:06,683 ‫و اصلا کاری باهات نداشته 526 00:25:07,405 --> 00:25:08,816 ‫اون حتی وقتی پدرت رستوران رو آتش زد 527 00:25:08,841 --> 00:25:10,601 ‫ هنوز عضو آتش نشانی نشده بوده 528 00:25:12,106 --> 00:25:13,106 ‫جز تلفات جانی محسوب میشه 529 00:25:14,642 --> 00:25:16,066 ‫تو خودت رو اینجوری می بینی ؟ 530 00:25:16,965 --> 00:25:18,987 ‫- یه قربانی بدون هذف ؟ ‫- بس کن 531 00:25:19,599 --> 00:25:21,558 ‫اگه یه قدم دیگه برداری ، همه مون رو میفرستم رو هوا 532 00:25:21,880 --> 00:25:25,706 ‫فِردی تو بدشانسی های زیادی توی زندگیت داشتی و من واقعا متاسفم 533 00:25:26,606 --> 00:25:28,980 ‫ولی نحوه ی کار اومدن با مشکلات بستگی به تو داره 534 00:25:30,199 --> 00:25:33,081 ‫تو میتونستی از قربانی بودن دست برداری لحظه ای که اولین بمب رو فرستادی 535 00:25:33,173 --> 00:25:35,956 ‫- اون وکیل ، اون ... ‫- فقط کارش رو انجام داده بود 536 00:25:37,861 --> 00:25:39,714 ‫همه مون کارمون رو انجام دادیم 537 00:25:40,215 --> 00:25:42,152 ‫خانواده من رو نابود کردید 538 00:25:43,147 --> 00:25:45,830 ‫من و مادرم همه چیزمون رو از دست دادیم 539 00:25:46,745 --> 00:25:48,597 ‫اون درد زیادی رو تحمل میکنه 540 00:25:49,062 --> 00:25:51,343 ‫و تو میخوای دردش رو بیشتر کنی ؟ ازش میخوای که مرگت رو تماشا کنه ؟ 541 00:25:57,903 --> 00:26:00,348 ‫- فِردی ‫-مامان 542 00:26:01,119 --> 00:26:02,403 ‫نه ، نه ، نه 543 00:26:07,322 --> 00:26:08,442 ‫تکون نخور 544 00:26:08,467 --> 00:26:10,076 ‫- تکون نخور 545 00:26:26,990 --> 00:26:28,185 ‫باک هنوز به هوشی؟ 546 00:26:30,130 --> 00:26:31,279 ‫باک حالت چطوره ؟ 547 00:26:31,408 --> 00:26:33,599 ‫- یه جورایی بی حسم ‫- نبضت رو چک کنم 548 00:26:34,022 --> 00:26:35,826 ‫- بدنش سرد و بی رنگ شده 549 00:26:35,851 --> 00:26:38,553 ‫بی‌کربنات سدیم تزریق کنید ، باکرو فقط طاقت بیار 550 00:26:38,578 --> 00:26:39,701 ‫باک طاقت بیار 551 00:26:39,963 --> 00:26:41,365 ‫کاپیتان ایستگاه 118 هستم 552 00:26:41,493 --> 00:26:43,060 ‫یه مورد تصادف داریم که فرد زیر ماشین گیر کرده 553 00:26:43,085 --> 00:26:45,120 ‫از تمام ایستگاه ها میخوام که افرادشون رو بفرستند تا بتونیم ماشین رو جابه جا کنیم 554 00:26:45,277 --> 00:26:47,091 ‫و اتاق عمل اورژانسی رو آماده کنند 555 00:26:47,863 --> 00:26:49,903 ‫- حالش چطوره چیمنی ؟ ‫- خیلی زمان از دست دادیم کاپیتان 556 00:26:50,136 --> 00:26:52,013 ‫خیلی خب بیاید تلاش کنیم ماشین رو از روی اون بلند کنیم 557 00:26:52,037 --> 00:26:53,146 ‫تلاش کنید ماشین رو حرکت بدید 558 00:26:56,207 --> 00:26:57,224 ‫ آتش نشان های زیادی 559 00:26:57,249 --> 00:27:00,310 ‫به صحنه اومدن تا کمک کنند 560 00:27:00,409 --> 00:27:02,748 ‫باید کل این ماشین بزرگ رو که در تصویر میبینید جابه جا کنند 561 00:27:02,773 --> 00:27:05,388 ‫تیو این لحظات فقط میتونیم دعا کنیم که بهترین اتفاقات پیش بیاد 562 00:27:05,630 --> 00:27:07,801 ‫- کمک کنید ‫- زود باشید ! سریع 563 00:27:07,826 --> 00:27:09,386 ‫بیاید اینجا کمک کنید اینو جابه جا کنیم 564 00:27:10,781 --> 00:27:12,827 ‫- آماده اید ؟ ‫- طاقت بیار باک 565 00:27:13,733 --> 00:27:14,982 ‫- آماده باشید ‫- حالا 566 00:27:18,359 --> 00:27:19,366 ‫سریع باش 567 00:27:21,087 --> 00:27:22,913 ‫- زود باش ‫- باید بالاتر ببرید 568 00:27:23,124 --> 00:27:25,129 ‫- یه بار دیگه بچه ها آماده باشید ‫- طاقت بیار ! طاقت بیار 569 00:27:25,153 --> 00:27:27,100 ‫یک ، دو ، سه 570 00:27:31,515 --> 00:27:32,819 ‫یه کم بالاتر 571 00:27:33,867 --> 00:27:35,234 ‫بالاتر 572 00:27:39,161 --> 00:27:40,350 ‫طاقت بیار باک 573 00:27:41,086 --> 00:27:42,086 ‫خیلی سنگینه 574 00:27:42,111 --> 00:27:44,191 ‫چیزی نداریم که بشه باهاش اهرم کرد ؟ 575 00:27:44,282 --> 00:27:45,413 ‫نه افراد بیشتری نیاز داریم 576 00:27:46,006 --> 00:27:47,249 ‫من دوباره درخواست نیرو میدم 577 00:27:47,684 --> 00:27:49,069 ‫مرکز ، کاپیتان هستم 578 00:28:09,527 --> 00:28:11,131 ‫خیلی خب همینطور که میبینید 579 00:28:11,156 --> 00:28:13,319 ‫رهگذرها به کمک آتش نشان ها اومدن 580 00:28:13,470 --> 00:28:16,740 ‫این واقعا شگفت انگیز و باور نکردنیه 581 00:28:16,868 --> 00:28:19,671 ‫واقعا نمایش زیایی از حمایت و حق شناسی مردم هست 582 00:28:20,019 --> 00:28:21,797 ‫- ما میتونیم کمک کنیم ‫- بیاید اینجا 583 00:28:21,822 --> 00:28:23,084 ‫عجله کنید ! عجله کنید 584 00:28:23,109 --> 00:28:24,881 ‫لطفا هرکی هرجارو میتونه بگیره و بلند کنه 585 00:28:25,126 --> 00:28:26,163 ‫یا شماره سه 586 00:28:26,803 --> 00:28:29,499 ‫یک ... دو ...سه 587 00:28:35,237 --> 00:28:36,897 ‫خوبه ... آزاد شد 588 00:28:41,266 --> 00:28:43,608 ‫سریع اونو بیرون بکشید ! خیلی خب ، اونو بیرون کشیدیم 589 00:28:48,688 --> 00:28:50,470 ‫چه لحظه ی زیبایی رو واسه این شهر ساختن 590 00:28:50,885 --> 00:28:52,830 ‫- برو! ‫- لحظه زیبا برای همگی ما 591 00:28:52,969 --> 00:28:55,169 ‫خیلی خب با شماره سه اونو روی برانکارد میزاریم 592 00:28:55,370 --> 00:28:57,259 ‫یک ، دو ، سه 593 00:28:57,947 --> 00:28:59,199 ‫دوباره 594 00:28:59,622 --> 00:29:01,603 ‫یک ...دو... سه 595 00:29:05,788 --> 00:29:06,788 ‫مشکلی نیست 596 00:29:07,457 --> 00:29:09,649 ‫- باک به هوش بمون ‫- فقط به هوش بمون بچه 597 00:29:10,183 --> 00:29:11,806 ‫فاصلمون تا بیمارستان فقط چهار دقیقه است باشه ؟ 598 00:29:11,925 --> 00:29:13,097 ‫بریم 599 00:29:14,649 --> 00:29:15,696 ‫طاقت بیار رفیق 600 00:29:15,721 --> 00:29:17,561 ‫این صحنه من رو به یاد زمان زلزله انداخت 601 00:29:17,742 --> 00:29:20,235 ‫برای تمامی عشقی که امدادگرها 602 00:29:20,260 --> 00:29:21,462 ‫به مردم نشون دادند 603 00:29:21,630 --> 00:29:23,688 ‫دوباره برمیگردیم ، پخش به صورت زنده از همین شبکه 604 00:29:29,179 --> 00:29:30,451 ‫تو یه احمقی 605 00:29:32,315 --> 00:29:33,726 ‫ولی منم دوستت دارم 606 00:30:01,959 --> 00:30:03,335 ‫خوش برگشتی 607 00:30:04,971 --> 00:30:06,632 ‫کارلا... 608 00:30:07,488 --> 00:30:09,851 ‫- تو اینجایی؟ ‫- معلومه که هستم 609 00:30:10,095 --> 00:30:11,896 ‫وقتی که دوستم رو توی اخبار 610 00:30:11,921 --> 00:30:14,155 ‫ زیر اون ماشین دیدم ، معلومه که به اینجا میام 611 00:30:19,705 --> 00:30:21,890 ‫خیلی خوب باشه باکرو چیزی نیست 612 00:30:21,915 --> 00:30:23,917 ‫خوب میشی ، خوب میشی 613 00:30:24,226 --> 00:30:26,312 ‫واقعا ؟ با دکتر صحبت کردی؟ 614 00:30:26,337 --> 00:30:28,491 ‫چیزی در مورد اینکه عمل چطور پیش رفت بهت گفته ؟ 615 00:30:29,124 --> 00:30:30,741 ‫مهم اینه که به خیر گذشت 616 00:30:31,777 --> 00:30:35,999 ‫و الان تو باید به داشتن یه عصا از جنس تیتانیوم 617 00:30:36,024 --> 00:30:38,530 ‫و چهارتا پیچ کبالت کروم فلزی خوشگل توی بدنت افتخار کنی 618 00:30:40,340 --> 00:30:41,812 ‫امیدوار بودی که چیزای بیشتری باشه ؟ 619 00:30:42,352 --> 00:30:44,507 ‫قبل از اینکه منو به اتاق عمل ببرن ... اون ... 620 00:30:46,663 --> 00:30:48,655 ‫اون گفت نمیدونه که عمل چطور پیش میره 621 00:30:49,266 --> 00:30:50,741 ‫تو دوباره میتونی راه بری 622 00:30:50,976 --> 00:30:52,538 ‫آره اون گفت که ... 623 00:30:53,305 --> 00:30:55,194 ‫در مورد این قضیه کاملا مطمئن هست 624 00:30:56,892 --> 00:31:00,523 ‫اون نمی دونست که من .... که آیا میتونم 625 00:31:01,714 --> 00:31:02,976 ‫ دوباره کار کنم یا نه 626 00:31:05,749 --> 00:31:08,499 ‫باشه ، نمیخوام بهت دروغ بگم 627 00:31:08,524 --> 00:31:10,390 ‫و بهت اطمینان بدم که همه چی درست میشه 628 00:31:11,874 --> 00:31:15,015 ‫ولی فکر میکنم نیازی نیست که از حالا نگران باشی 629 00:31:16,090 --> 00:31:19,526 ‫بیا توی لحظه زندگی کنیم و از اینکه زنده ای خوشحال باشیم 630 00:31:22,771 --> 00:31:24,273 ‫الی خیلی خوشگله 631 00:31:25,491 --> 00:31:27,577 ‫- مگه تو الی رو دیدی ؟ 632 00:31:27,602 --> 00:31:29,007 ‫پس الان دیگه سبزه بانمک و مومشکی پسندیدی 633 00:31:29,064 --> 00:31:31,999 ‫روزی که اونو دیدم کاملا بلوند بود 634 00:31:32,024 --> 00:31:33,858 ‫پس باید با این موضوع کنار بیایم 635 00:31:33,883 --> 00:31:36,843 ‫کارلا... 636 00:31:37,792 --> 00:31:38,993 ‫اون به هوش اومده 637 00:31:39,248 --> 00:31:40,530 ‫- سلام ‫-سلام 638 00:31:51,088 --> 00:31:53,094 ‫تو واسه یه مدت تحت عمل جراحی بودی 639 00:31:54,237 --> 00:31:55,336 ‫یه مدت خیلی طولانی 640 00:31:56,897 --> 00:31:58,219 ‫ممنونم که به اینجا اومدی 641 00:31:58,972 --> 00:32:01,508 ‫باید اینو گوشزد کنم که از هیچکدوم از ما تشکر نکرد 642 00:32:01,754 --> 00:32:02,918 ‫دختر من که فکر نمی کنم اصلا یادش باشه 643 00:32:02,943 --> 00:32:04,357 ‫- که ما هنور توی اتاق هستیم ! ‫-دقیقا 644 00:32:07,817 --> 00:32:10,443 ‫آموزشگاه تکنولوژی هست ، به صورت نیمه وقت 645 00:32:11,298 --> 00:32:15,357 ‫حقوقش زیاد نیست ولی ساعت کاریش خیلی کمتره و چندین ساعت رو میتونم خونه باشم 646 00:32:15,676 --> 00:32:19,286 ‫یادته وقتی مشاغل خانگی داشتتی میگفتی اینا که کار حساب نمیشه ؟ 647 00:32:19,362 --> 00:32:21,197 ‫انگار همین دیروز بود 648 00:32:21,451 --> 00:32:24,458 ‫البته به نظرم این مدت خیلی واسم زود گذشته 649 00:32:25,980 --> 00:32:27,443 ‫مگر اینکه تو بتونی یه کاری بکنی 650 00:32:28,260 --> 00:32:29,396 ‫زبونت رو گاز بگیر 651 00:32:29,421 --> 00:32:32,107 ‫من اگه یه روز توی خونه بمونم اون ایستگاه لعنتی رو به آتش میکشن 652 00:32:34,423 --> 00:32:37,036 ‫من فکر کردم که خیلی خوبه زمان بیشتری رو با دنی بگذرونم 653 00:32:38,342 --> 00:32:41,224 ‫و هرکسی که قراره تو این مسیر با من همراه باشه 654 00:32:43,258 --> 00:32:44,507 ‫میدونی که چه چیزایی دیدی ؟ 655 00:32:45,741 --> 00:32:49,122 ‫فقط بیخیالش شو ، خیلی راحت 656 00:32:50,178 --> 00:32:52,247 ‫من بهش فکر کردم 657 00:32:52,934 --> 00:32:54,943 ‫من الان یک زن با تجربه هستم... 658 00:32:55,453 --> 00:32:58,756 ‫اگه کسی باشه که از مادر طبیعت قوی تر باشه 659 00:32:59,095 --> 00:33:00,095 ‫اون فرد تو هستی 660 00:33:02,996 --> 00:33:04,318 ‫واقعا در مورد این قضیه جدی هستی ؟ 661 00:33:06,342 --> 00:33:07,902 ‫اینجوری نیست که اصلا در مورد این موضوع صحبت نکرده باشیم 662 00:33:09,153 --> 00:33:11,606 ‫- ما کلای برنامه داشتیم و بعد... ‫- دنی 663 00:33:12,123 --> 00:33:13,815 ‫ما اون موقع مطمئن نبودیم 664 00:33:13,840 --> 00:33:15,315 ‫که تصمیم درستی گرفتیم یا نه 665 00:33:16,661 --> 00:33:18,722 ‫ولی حتی یه روز هم نبوده که من از اینکه انتخاب کردم مادر دنی باشم 666 00:33:19,422 --> 00:33:21,964 ‫ احساس پشیمونی کنم 667 00:33:22,438 --> 00:33:23,438 ‫تو چی ؟ 668 00:33:25,303 --> 00:33:26,743 ‫تو و اون مرد جوان 669 00:33:26,768 --> 00:33:28,776 ‫تنها دارایی من هستید که من هر روز به خاطرش خونه برمیگردم 670 00:33:30,103 --> 00:33:33,675 ‫از اینکه توی خونه صدای پای شما رو میشنوم احساس رضایت میکنم 671 00:33:43,618 --> 00:33:46,409 ‫عجب چیزیه 672 00:33:46,921 --> 00:33:48,769 ‫- قرض گرفتم ‫قرض ؟ 673 00:33:48,794 --> 00:33:50,095 ‫چیم جدی میگی ؟ 674 00:33:50,359 --> 00:33:51,479 ‫شوخی میکنم واسه ایستگاه خودمونه 675 00:33:51,638 --> 00:33:53,933 ‫بهمون هشدار دادن که اجازه نداریم این ماشین رو چپ کنیم 676 00:33:54,177 --> 00:33:56,104 ‫تصادف کنیم یا منفجرش کنیم 677 00:33:56,209 --> 00:33:58,177 ‫ولی من قول نمیدم 678 00:33:58,535 --> 00:34:00,675 ‫کاپیتان شما برگشتید 679 00:34:01,667 --> 00:34:02,712 ‫آره برگشتم 680 00:34:03,120 --> 00:34:04,613 ‫خیلی سخته که قهرمان ساعت 6 اخبار رو 681 00:34:04,638 --> 00:34:06,355 ‫بخوای از کارش اخراج کنی 682 00:34:06,380 --> 00:34:07,754 ‫تصور کن که قراره چقدر نامه دریافت کنه 683 00:34:07,778 --> 00:34:09,870 ‫نیازی نیست که بگم الان همه به خاطر برگشت شما 684 00:34:09,895 --> 00:34:12,199 ‫چقدر توئیت توی ذهنوشون هست ،که اولیش از خود من شروع میشه 685 00:34:12,615 --> 00:34:14,115 ‫خیلی خوش اومدید کاپیتان 686 00:34:14,858 --> 00:34:17,139 ‫-خیلی خوشحالم ‫-ممنونم 687 00:34:17,266 --> 00:34:18,443 ‫خیلی خوشحالم که به خونه برگشتم 688 00:34:18,468 --> 00:34:21,279 ‫ولی باید اینو اضافه کنم که دلتون واسه کاپیتان هان یه کم تنگ میشه 689 00:34:21,304 --> 00:34:22,326 ‫حتی یه ذره هم دلمون تنگ نمیشه 690 00:34:22,490 --> 00:34:25,052 ‫همه چیز به همون حالت قبل، برمیگرده 691 00:34:26,553 --> 00:34:27,553 ‫تقریبا 692 00:34:28,888 --> 00:34:30,115 ‫آروم بیا باشه 693 00:34:30,306 --> 00:34:32,030 ‫نمیخوام که به زمین بیوفتی و اون یکی پات هم بشکنه 694 00:34:32,054 --> 00:34:34,490 ‫خیلی خوشحالم که از بیمارستان مرخص شدم 695 00:34:34,659 --> 00:34:36,873 ‫- واقعا ؟ ‫- دلم واسه تختم تنگ شده بود 696 00:34:37,597 --> 00:34:40,154 ‫که حدودا تا سه ماه دیگه هم نمیتونم ببینمش 697 00:34:40,179 --> 00:34:42,248 ‫فکر کنم باید همین پائین بخوابم 698 00:34:42,819 --> 00:34:45,084 ‫شبیه به هم اتاقی دائمی هستی 699 00:34:45,487 --> 00:34:46,654 ‫حتی توی خونه ی خودت 700 00:34:47,501 --> 00:34:49,326 ‫یه درس عبرت : هیچوقت اجاره نامه ای رو امضا نکن 701 00:34:49,351 --> 00:34:52,138 ‫اگر قصد داری با ماشین های اداری تصادف کنی 702 00:34:52,229 --> 00:34:55,630 ‫یا حتی یه فکر بهتر ! 703 00:34:58,654 --> 00:35:02,295 ‫چطوره که کلا دیگه با ماشین های اداری تصادف نکنی ؟ 704 00:35:02,607 --> 00:35:06,364 ‫- چرا خودم بهش فکر نکرده بودم ؟ ‫- نمی دونم 705 00:35:09,935 --> 00:35:11,294 ‫خب... 706 00:35:12,204 --> 00:35:14,341 ‫در مورد اینکه بعدش میخوای چیکار کنی فکر کردی؟ 707 00:35:15,021 --> 00:35:16,349 ‫نمیخوای قید بعضی چیزا رو بزنی 708 00:35:17,872 --> 00:35:20,575 ‫چرا ؟ دکتر چیزی بهت گفته ؟ 709 00:35:20,600 --> 00:35:21,600 ‫نه 710 00:35:23,106 --> 00:35:25,981 ‫چی بگم ... نمی دونم ، میدونی 711 00:35:26,006 --> 00:35:28,224 ‫فکر کنم باید یه سری فیزیوتراپی انجام بدم و بعدش ... 712 00:35:28,394 --> 00:35:31,122 ‫و احتمالا دوباره به سر کار برگردی 713 00:35:32,869 --> 00:35:35,036 ‫بله صد در صد همینطوره ، منظورم اینه... 714 00:35:35,476 --> 00:35:36,778 ‫میدونی که ... منظورت چیه؟ 715 00:35:38,474 --> 00:35:39,935 ‫چیه ؟ چه خبر شده بهم بگو ؟ 716 00:35:42,544 --> 00:35:43,942 ‫من داشتم میدیدم که تو تقریبا بین مرگ و زندگی بودی 717 00:35:43,967 --> 00:35:45,835 ‫- آره ولی نمردم ‫- ولی ممکن بود بمیری 718 00:35:45,860 --> 00:35:47,563 ‫- ولی نمردم ‫- میدونم ، من... 719 00:35:49,296 --> 00:35:51,344 ‫می دونم ،خدارو شکر که سالمی 720 00:35:53,438 --> 00:35:56,688 ‫ببین به این معنی نیست که وقتی تو رو دیدم ، 721 00:35:56,713 --> 00:35:59,328 ‫نمیدونستم کار تو فوق العاده خطرناکه ، 722 00:36:00,168 --> 00:36:01,743 ‫کامل در جریان شغلت بودم ، میدونی با تو توی یه ساختمون ده طبقه 723 00:36:01,767 --> 00:36:03,102 ‫در حال ریزش آشنا شدم 724 00:36:03,127 --> 00:36:04,961 ‫- دقیقا ‫-اون فقط 725 00:36:05,408 --> 00:36:07,219 ‫یه روز از زندگی من بود ایوان 726 00:36:08,616 --> 00:36:09,953 ‫و زندگی هر روز تو همینه 727 00:36:11,852 --> 00:36:13,883 ‫من تازه شروع به فکر کردن به این موضوع کردم 728 00:36:14,142 --> 00:36:15,875 ‫- که این چه معنایی برام داره ‫- ازم میخوای که 729 00:36:15,900 --> 00:36:18,024 ‫از شغلم استعفا بدم ، ازم میخوای اینکارو کنم ؟ 730 00:36:18,049 --> 00:36:20,446 ‫هیچوقت ، هیچوقت نمیخوام اینکارو کنی 731 00:36:20,471 --> 00:36:21,472 ‫گوش کن 732 00:36:22,339 --> 00:36:23,625 ‫میدونم تو همین هستی 733 00:36:24,751 --> 00:36:26,391 ‫من فقط مطمئن نیستم ... 734 00:36:26,578 --> 00:36:27,680 ‫نمیدونی خودت چی میخوای ... 735 00:36:35,978 --> 00:36:37,016 ‫هنوز نمیدونم 736 00:36:38,847 --> 00:36:39,847 ‫باشه ؟ 737 00:36:47,057 --> 00:36:48,057 ‫سلام 738 00:36:50,023 --> 00:36:51,023 ‫سلام 739 00:36:51,628 --> 00:36:53,352 ‫با خودت میگی من اینجا چیکار میکنم ؟ 740 00:36:56,846 --> 00:36:59,196 ‫ازت پرسیدم همیشه قراره همه چیز به همین روال پیش بره و 741 00:36:59,783 --> 00:37:01,485 ‫و تو بهم گفتی : نه 742 00:37:02,566 --> 00:37:05,313 ‫میدونی منم بهش خیلی فکر کردم 743 00:37:05,338 --> 00:37:07,836 ‫و فکر کردم شاید اشتباه کردم 744 00:37:08,064 --> 00:37:09,332 ‫من فکر میکنم تو کار درستی انجام دادی 745 00:37:09,884 --> 00:37:11,797 ‫ولی مشکلی نیست چون... 746 00:37:12,757 --> 00:37:14,718 ‫ما نمیتونیم چیزایی که قبلا داشتیم رو پس بگیریم 747 00:37:16,407 --> 00:37:18,633 ‫ولی شاید بتونیم چیزای دیگه ای به دست بیاریم 748 00:37:22,910 --> 00:37:24,376 ‫میدونی وقت ازم درخواست کردی که باهم یه قرار بزاریم 749 00:37:24,400 --> 00:37:26,602 ‫دقیقا همینجا ایستاده بودی 750 00:37:27,095 --> 00:37:29,097 ‫و من توی عمرم اینقدر احساس خوشبختی نکرده بودم 751 00:37:30,474 --> 00:37:31,642 ‫تا همین الان 752 00:37:52,781 --> 00:37:54,626 ‫بیخیال ، مواظب باش 753 00:37:54,651 --> 00:37:57,157 ‫میخوای این دوتا تیکه پاره رو دوباره به هم بدوزی ؟ 754 00:37:57,182 --> 00:37:58,196 ‫فکر نکنم بشه 755 00:37:59,135 --> 00:38:00,455 ‫خب این دلیل نمیشه که پاره اش کنی 756 00:38:01,933 --> 00:38:03,384 ‫افتضاحه 757 00:38:03,530 --> 00:38:05,040 ‫درست میشه باشه ؟ 758 00:38:05,105 --> 00:38:07,040 ‫ما فقط میتونیم این بالاش رو به هم بدوزیم 759 00:38:07,065 --> 00:38:08,618 ‫اصلا نمیفهمم چرا دارم ازت مواظبت میکنم 760 00:38:08,996 --> 00:38:10,893 ‫مگه تو تا الان نباید سرپا شده باشی ، و بهبود پیدا کنی 761 00:38:10,917 --> 00:38:12,588 ‫اره این خیلی مهمه 762 00:38:13,273 --> 00:38:15,308 ‫اگه جای دیگه از بدنم هم بشکنه مهم نیست اونو هم درست می کنند 763 00:38:15,332 --> 00:38:16,433 ‫با بقیه قسمت های دیگه 764 00:38:17,588 --> 00:38:19,042 ‫کدوم قسمت ها ؟ 765 00:38:20,190 --> 00:38:21,784 ‫ازم خواستن یه عمل دیگه انجام بدم 766 00:38:22,549 --> 00:38:25,065 ‫دکتر وقتی عکس رادیولوژی رو دید 767 00:38:25,090 --> 00:38:26,651 ‫از نتیجه کار اصلا راضی نبود 768 00:38:27,429 --> 00:38:29,265 ‫گفت باید پیچ ها رو عوض کنه و یه سری پیوند استخوان انجام بده 769 00:38:29,528 --> 00:38:32,202 ‫از نظر تو جوش خوردن استخوان همراه با تاخیره یا کلا جوش نمیخوره ؟ 770 00:38:32,959 --> 00:38:35,560 ‫منظورم اینه اگه روند درمان کنتر از چیزی هست که انتظار داریم 771 00:38:35,594 --> 00:38:37,674 ‫- فقط کافیه چند هفته ی دیگه صبر کنی ‫- من منتظر نمیمونم 772 00:38:39,321 --> 00:38:42,204 ‫هرچه زودتر این عمل رو انجام بدم خیلی زودتر به سر کار برمیگردم 773 00:38:44,180 --> 00:38:46,032 ‫پس دکتر ازت میخواد که صبر کنی 774 00:38:47,982 --> 00:38:49,547 ‫باید به حرفش گوش کنی 775 00:38:50,748 --> 00:38:52,758 ‫ داریم در مورد سلامتیت صحبت میکنیم 776 00:38:52,783 --> 00:38:54,185 ‫در مود اینکه دوباره بتونی راه بری 777 00:38:54,210 --> 00:38:55,595 ‫داریم در مورد ادامه زندگیت صحبت میکنیم 778 00:38:55,619 --> 00:38:58,376 ‫نه ، آتش نشان بودن زندگی منه 779 00:38:59,840 --> 00:39:03,524 ‫تنها چیزیه که من تو عمرم انجام دادم و برام مهم بوده 780 00:39:03,549 --> 00:39:05,274 ‫و خیلی برام ارزش داره فهمیدی ؟ 781 00:39:06,777 --> 00:39:09,424 ‫-بدون این شغل ... نمی دونم من ... ‫-تو.. 782 00:39:09,820 --> 00:39:11,351 ‫هنوز هم واسه ما همون باک میمونی 783 00:39:12,338 --> 00:39:14,540 ‫و ما هرجوری باشی دوستت داریم 784 00:39:15,166 --> 00:39:18,281 ‫کلی چیزای مهم دیگه هست 785 00:39:18,306 --> 00:39:20,007 ‫که میتونی تو زندگیت انجام بدی 786 00:39:21,720 --> 00:39:22,720 ‫نه 787 00:39:25,071 --> 00:39:26,593 ‫نه من همین حالا انتخابمو کردم 788 00:39:29,385 --> 00:39:32,331 ‫مردم فکر می کنند ما این زندگی رو انتخاب کردیم 789 00:39:33,852 --> 00:39:34,852 ‫زیاد مطمئن نیستن 790 00:39:35,568 --> 00:39:37,737 ‫بعضی وقتا فکر میکنم این زندگیه که ما رو انتخاب کرده 791 00:39:38,486 --> 00:39:39,995 ‫برای پاسخ به تماس ها 792 00:39:40,214 --> 00:39:42,456 ‫جای هیچ شک و تردیدی نیست 793 00:39:43,136 --> 00:39:46,272 ‫فقط جان آدم ها مطرح نیست ، ما خدمت گزار مردم هستیم 794 00:39:46,494 --> 00:39:47,494 ‫که همچنین به زندگی ما هم بستگی داره 795 00:39:48,480 --> 00:39:51,924 ‫زندگی همکاران آتش نشانمان و اپراتورهای 911 796 00:39:52,697 --> 00:39:55,456 ‫امروز دوره هم جمع شدیم که به برادرمون به خاطر درجه ی جدیدی که دریافت میکنه تبریک بگیم 797 00:39:56,573 --> 00:39:59,393 ‫بعد از گذشت یک سال تلاش بی وقفه و فداکاری های زیاد 798 00:40:00,410 --> 00:40:02,690 ‫باعث افتخار هست که به طور رسمی اعلام کنم 799 00:40:02,715 --> 00:40:05,635 ‫مدت قراردادش به اتمام رسیده و رسما استخدام میشه 800 00:40:06,795 --> 00:40:08,807 ‫به سازمان آتش نشانی لس آنجلس خوش اومدی 801 00:40:08,832 --> 00:40:11,635 ‫- آتش نشان دیاز ‫- ممنونم قربان 802 00:40:27,619 --> 00:40:28,901 ‫چی توی دستت هست پسرم ؟ 803 00:40:30,810 --> 00:40:33,474 ‫- کلاهت ‫-آره کلاه منه 804 00:40:40,250 --> 00:40:41,725 ‫تبریک میگم 805 00:40:43,490 --> 00:40:45,218 ‫خیلی ممنونم ازت کریستوفر 806 00:40:46,641 --> 00:40:49,319 ‫یک مورد اضطراری ، یک انتخاب نیست 807 00:40:51,340 --> 00:40:53,382 ‫یک اتفاق پیش بینی نشده در دنیاست ... 808 00:40:55,775 --> 00:40:58,430 ‫یک اتفاق دیوانه وار و پر از هرج و مرج در زندگیه 809 00:40:59,918 --> 00:41:02,087 ‫که امنیت ما رو ازمون میدزده... 810 00:41:03,295 --> 00:41:04,696 ‫و همینطور تصورات غلط مارو میدزده 811 00:41:05,747 --> 00:41:08,388 ‫ولی در همین لحظه های تاریک و بدون امید ... 812 00:41:09,267 --> 00:41:12,263 ‫و پر از وحشت ، ما آماده ایم که کمک کنیم ... 813 00:41:13,119 --> 00:41:18,700 ‫که زندگی رو برای افرادی که دوستشون داریم پر از لذت کنیم 814 00:41:19,097 --> 00:41:21,177 ‫ما انتخاب های پیش رو را میدزدیم 815 00:41:21,744 --> 00:41:24,021 ‫و ما همدیگه رو انتخاب میکنیم 816 00:41:25,929 --> 00:41:29,669 ‫ دوستی و خانواده رو انتخاب میکنیم 817 00:41:30,565 --> 00:41:32,099 ‫ امید رو انتخاب میکنیم 818 00:41:33,116 --> 00:41:34,942 ‫ شادی رو انتخاب میکنیم 819 00:41:40,536 --> 00:41:43,388 ‫ زندگی کردن رو انتخاب میکنیم 820 00:41:46,764 --> 00:41:47,764 ‫آتینا 821 00:41:47,962 --> 00:41:50,411 ‫چه سورپرایزی 822 00:41:50,860 --> 00:41:53,044 ‫فکر کردم بعد از شیفتت به خونه میری و میخوابی 823 00:41:53,069 --> 00:41:54,272 ‫نه میخواستم اول تو رو ببینم 824 00:41:55,385 --> 00:41:57,607 ‫- خیلی عاشقانه ست ‫- امروز برنامت چیه ؟ 825 00:41:57,967 --> 00:42:02,653 ‫بذار ببینم ، خشکشویی ، خرید از سوپرمارکت ،همین کارای معمولی 826 00:42:03,015 --> 00:42:04,255 ‫میخوای به جای اینکارا جشن عروسی بگیریم ؟ 827 00:42:04,280 --> 00:42:05,981 ‫به کلیسا میریم 828 00:42:06,006 --> 00:42:07,903 ‫مدارکمون رو تحویل میدیم ، عهدمون رو باهم میبندیم ، عروسی می کنیم 829 00:42:08,617 --> 00:42:10,609 ‫تو ، من و بچه ها 830 00:42:10,886 --> 00:42:12,126 ‫همه ی اون چیزی که گفته بودی میخوام 831 00:42:12,841 --> 00:42:14,974 ‫و ما همه اش رو همین امروز آماده داریم 832 00:42:15,058 --> 00:42:17,076 ‫و چیزی که خودم و خودت میدونی اینه که امروز 833 00:42:17,100 --> 00:42:18,451 ‫وقتشه ، در این مورد مطمئن باش 834 00:42:18,475 --> 00:42:20,155 ‫خب پس بیا حتی یه لحظه از وقتمون رو هم هدر ندیم 835 00:42:22,694 --> 00:42:24,943 ‫خیلی خب من برم لباس عوض کنم 836 00:42:24,968 --> 00:42:25,976 ‫و بچه ها رو از مدرسه بیارم 837 00:42:26,000 --> 00:42:27,873 ‫- می دونم که لباس عروس نمیخوای... ‫- نه... 838 00:42:28,745 --> 00:42:29,940 ‫ولی من لباس عروس دارم 839 00:42:35,471 --> 00:42:38,690 ‫وقتی که زمین زیر پاهامون مسیرمون رو عوض میکنه 840 00:42:39,657 --> 00:42:42,471 ‫و طوفان سهمگینی اطرافمون هست 841 00:42:43,571 --> 00:42:48,830 ‫فقط همین آدما هستن که میتونند آرامش رو تامین کنند 842 00:42:49,453 --> 00:42:51,877 ‫و بهت سرپناه رو تقدیم کنند 843 00:42:53,087 --> 00:42:56,713 ‫ما اینجوری زندگیمون رو نجات میدیم 844 00:42:57,961 --> 00:43:00,619 ‫با نجات دادن همدیگه 845 00:43:03,634 --> 00:43:07,401 ‫چونکه هیچکس و هیچ فردی 846 00:43:08,020 --> 00:43:10,737 ‫نمیتونه به تنهایی نجات پیدا کنه 847 00:43:13,657 --> 00:43:17,410 ‫::... پایان فصل دوم ...::زیرنویس : لادن