1 00:00:01,294 --> 00:00:07,558 ارائه‌ای از وبسایت دیجی موویز .:: DigiMoviez.Com ::. 2 00:00:17,810 --> 00:00:19,187 ‫یا خدا... 3 00:00:19,270 --> 00:00:20,563 ‫کَس، چی‌شده؟ 4 00:00:20,646 --> 00:00:22,315 ‫کَس، لعنتی! حالت خوبه؟ 5 00:00:22,398 --> 00:00:23,232 ‫صدمه دیدی؟ جایی‌ـت... 6 00:00:24,442 --> 00:00:26,694 ‫خیلی‌خب... 7 00:00:26,778 --> 00:00:28,988 ‫می‌شه یه دقیقه تنهامون بذاری؟ 8 00:00:29,071 --> 00:00:30,782 ‫یا شاید بیشتر از یه دقیقه... 9 00:00:30,865 --> 00:00:33,993 ‫و شاید بهتره باشه بری ‫یه قهوه قـوی درست کنی! 10 00:00:34,076 --> 00:00:37,330 ‫قهـوه! قهوه... ‫باشه 11 00:00:37,413 --> 00:00:39,165 ‫خدایا، خب انی.. ‫گوش کن ببین چی می‌گم 12 00:00:39,248 --> 00:00:41,626 ‫الان اصلاً حال و حوصله این قیافه‌ت که داره می‌گه... 13 00:00:41,709 --> 00:00:42,877 ‫چه مرگت شده رو ندارم، فقط... 14 00:00:42,960 --> 00:00:45,004 ‫لطفاً بیخیال شو، اصلاً حوصله ندارم 15 00:00:45,087 --> 00:00:47,381 ‫خب، نمی‌تونی قیافه‌ام رو ببینی... 16 00:00:47,465 --> 00:00:48,716 ‫چون چشمات رو بستی! 17 00:00:48,800 --> 00:00:50,051 ‫پس نمی‌دونی قیافه‌ام الان چه شکلیه... 18 00:00:50,134 --> 00:00:52,428 ‫خب، شاید بهتره بیخیال اینکه... 19 00:00:52,512 --> 00:00:54,514 ‫کاملاً ازم ناامید شدی بشیم 20 00:00:54,597 --> 00:00:56,182 ‫چون واقعاً حق داری ازم نااُمید بشی. 21 00:00:56,265 --> 00:00:58,434 ‫من فقط، لطفاً از اینجا برو و تنهام بذار 22 00:00:58,518 --> 00:01:00,102 ‫می‌دونم، نظرت چیه اینکه 23 00:01:00,186 --> 00:01:01,354 ‫پیش خودم چی‌ فکرمی‌کنم رو بسپاری به خودم؟ 24 00:01:01,437 --> 00:01:02,855 ‫انی... 25 00:01:02,939 --> 00:01:04,982 ‫از خونه‌ام برو بیرون! 26 00:01:05,066 --> 00:01:06,192 ‫- نه ‫- گمشو! 27 00:01:06,275 --> 00:01:07,610 ‫- نه! ‫- کاملاً جدی‌ام 28 00:01:07,693 --> 00:01:09,403 ‫گورتُ از اینجا گم کن! 29 00:01:13,449 --> 00:01:15,076 ‫من هیچ‌جا نمی‌رم... 30 00:01:17,495 --> 00:01:19,163 ‫فکرمی‌کردم اگه مشروب رو ترک کنم، 31 00:01:19,247 --> 00:01:21,582 ‫همه مشکلاتم حل می‌شه اما اینطور نشد 32 00:01:23,960 --> 00:01:26,754 ‫و آخرشم مثل چی وسط ساحل مست کردم 33 00:01:27,672 --> 00:01:30,633 ‫خب پس، حالا فهمیدم چرا اینقدر داغونی! 34 00:01:30,716 --> 00:01:32,677 ‫معمامون حل شد! 35 00:01:34,887 --> 00:01:38,391 ‫خیلی‌خب ببین، کاریه که شده دیگه... 36 00:01:38,474 --> 00:01:41,227 ‫اتفاقیه که افتاده، بعدش می‌خوای چیکار کنی؟ 37 00:01:43,646 --> 00:01:46,607 ‫می‌دونی چیه؟ یه لیست از کارایی که می‌تونی... 38 00:01:46,691 --> 00:01:48,985 ‫انجام بدی برات می‌نویسم 39 00:01:50,069 --> 00:01:51,821 ‫باشه 40 00:01:53,489 --> 00:01:55,074 ‫وای... 41 00:01:55,950 --> 00:01:59,078 ‫همه خودکارای شرکت رو جمع کردی اینجا، کسی 42 00:01:59,161 --> 00:02:01,163 ‫بازم خودکار می‌دزدی پس؟ 43 00:02:01,247 --> 00:02:03,082 ‫من لایق خندیدن و جک‌گفتن نیستم... 44 00:02:03,165 --> 00:02:05,877 ‫بیخیال بابا کسی! 45 00:02:05,960 --> 00:02:08,462 ‫همه اشتباه می‌کنن، تازه تو ‫یک‌سال لب به مشروب نزدی! 46 00:02:08,546 --> 00:02:09,755 ‫این خودش خیلی‌ـه! 47 00:02:11,924 --> 00:02:13,926 ‫یک‌سال نبود 48 00:02:14,010 --> 00:02:15,845 ‫دروغ می‌گفتم... 49 00:02:17,513 --> 00:02:19,181 ‫بارها یواشکی مشروب خوردم 50 00:02:23,895 --> 00:02:26,314 ‫شنیدی چی گفتم؟ 51 00:02:26,397 --> 00:02:27,773 ‫شنیدم 52 00:02:27,857 --> 00:02:31,819 ‫خیلی‌خب، اولاً از همه این قضیه ‫مشروب خوردن رو کامل برام تعریف کن. 53 00:02:33,029 --> 00:02:36,240 ‫دوماً، پاشو این خونه‌ی... 54 00:02:36,324 --> 00:02:38,534 ‫بهم‌ریخته آشفته‌بازارت رو تمیز کن. 55 00:02:38,618 --> 00:02:42,455 ‫سوماً، به دوست صمیمی‌ات انی اعتماد کن 56 00:02:45,416 --> 00:02:46,876 ‫دیگه چی؟ 57 00:02:49,545 --> 00:02:52,590 ‫فکرکنم باید به‌خاطر... 58 00:02:52,673 --> 00:02:56,260 ‫رفتار افتضاحم با مارکو ازش عذر خواهی کنم 59 00:02:56,344 --> 00:02:57,887 ‫اره 60 00:02:57,970 --> 00:03:00,973 ‫و البته این ماجرای اونی که ‫خودشو جای تو جا می‌زنه... 61 00:03:01,057 --> 00:03:03,142 ‫و دزدپلیس بازی‌ها هم هست 62 00:03:03,225 --> 00:03:04,435 ‫خب، آدمای دیگه‌ای هم هستن که می‌تونن... 63 00:03:04,518 --> 00:03:06,187 ‫به جرم و جنایت‌ها رسیدگی کنن، فقط من نیستم. 64 00:03:06,270 --> 00:03:08,356 ‫منکه مامور سی‌آی‌ای نیستم، یه آدم عادی‌ام 65 00:03:10,566 --> 00:03:12,526 ‫باید روی مشروب‌نخوردن تمرکز کنم 66 00:03:12,610 --> 00:03:14,153 ‫واقعاً دیگه نمی‌تونم تحمل کنم 67 00:03:14,236 --> 00:03:16,989 ‫باشه، این قدم بزرگیه! 68 00:03:17,823 --> 00:03:20,034 ‫اینکه تصمیم‌ بگیری ‫به زندگیت یه تغییر اساسی بدی 69 00:03:20,117 --> 00:03:22,870 ‫یعنی‌...خداروشکر که تو حداقل می‌تونی ‫این حرف‌ها رو به خودت بزنی! 70 00:03:22,954 --> 00:03:24,163 ‫منظورت چیه؟ 71 00:03:24,246 --> 00:03:27,291 ‫بعدش ماجراهای پارسال... 72 00:03:27,375 --> 00:03:29,710 ‫گندش‌بزنن، دیگه به خودم اعتماد ندارم 73 00:03:29,794 --> 00:03:30,920 ‫نمی‌دونم، همه‌ش از این می‌ترسم که... 74 00:03:31,003 --> 00:03:32,964 ‫نکنه یه‌وقت راه غلط رو برم... 75 00:03:33,047 --> 00:03:37,176 ‫می‌دونی؟ مثل در رابطه با کارم، یا مکس یا... 76 00:03:38,552 --> 00:03:39,303 ‫در رابطه با همه‌چی 77 00:03:39,387 --> 00:03:40,930 ‫اما می‌دونی... 78 00:03:41,013 --> 00:03:42,598 ‫الانم دارم به اینجا نگاه می‌کنم 79 00:03:42,682 --> 00:03:44,475 ‫و با خودم می‌گم نباید اینجا بشینیم و ‫درمورد من حرف بزنیم 80 00:03:44,558 --> 00:03:45,935 ‫انی، تو بهترین آدمی هستی که می‌شناسم 81 00:03:46,018 --> 00:03:47,687 ‫بهترینِ آدم کُل دنیا... 82 00:03:47,770 --> 00:03:49,146 ‫یعنی راهی خودت فکرمیکنی ‫درسته رو برو! 83 00:03:49,230 --> 00:03:51,607 ‫نصیحت زندگی از کسی که همین یکم‌پیش... 84 00:03:51,691 --> 00:03:53,651 ‫دزدپلیس بازی‌های زندگیشو بوسید گذاشت کنار. 85 00:03:55,444 --> 00:03:57,655 ‫وضعم خیلی داغونه! 86 00:04:01,075 --> 00:04:05,121 ‫وای انی، تو چه دختر خوبی هستی! 87 00:04:06,247 --> 00:04:07,707 ‫چت شده تو؟ 88 00:04:07,790 --> 00:04:09,333 ‫خیلی‌خب، تو بگو چت شده؟ 89 00:04:09,417 --> 00:04:11,419 ‫مگه نباید مثل خودم مهربون و خوش‌اخلاق... 90 00:04:11,502 --> 00:04:13,004 ‫و بی‌نقص باشی؟ 91 00:04:13,087 --> 00:04:14,255 ‫وای، " بی‌نقص مثل من " 92 00:04:14,338 --> 00:04:16,882 ‫نه، اون جنده‌ی آرمان‌گرا رفت پی کارش! 93 00:04:16,966 --> 00:04:19,885 ‫هربار که بهش بی‌محلی می‌کنی، اون بیشتر و بیشتر ‫حس می‌کنه که آدم به‌دردنخوریه! 94 00:04:19,969 --> 00:04:23,389 ‫و برای همین الان من باید کابوس زندگیت باشم! 95 00:04:23,472 --> 00:04:25,057 ‫می‌بینی؟ وقتی از شر همه دروغ‌ها... 96 00:04:25,141 --> 00:04:26,392 ‫بقیه بهونه‌های کسشعرت خلاص می‌شی... 97 00:04:26,475 --> 00:04:27,768 ‫من ازشون باقی می‌مونم 98 00:04:29,478 --> 00:04:31,230 ‫تو درواقع این‌شکلی‌ای... 99 00:04:31,313 --> 00:04:33,607 ‫خدایا، اگه جای تو بودم ‫خودمو می‌کشتم 100 00:04:37,445 --> 00:04:40,031 ‫خیلی‌خب، می‌خوام برم هزارساعت بخوابم... 101 00:04:40,114 --> 00:04:41,532 ‫خدای من، ساعت چنده؟ 102 00:04:41,615 --> 00:04:43,159 ‫باید امروز با دیوی بریم نیویورک! 103 00:04:43,242 --> 00:04:45,411 ‫باید بریم خونه‌ی مامانم به‌خاطر اون ماجرای روشن‌سازی! 104 00:04:45,494 --> 00:04:47,371 ‫و اون نامه‌ بخشش رو بخونیم... 105 00:04:47,455 --> 00:04:49,081 ‫- همونی که برای بابات نوشتین؟ ‫- اره 106 00:04:49,165 --> 00:04:50,875 ‫اما نمی‌تونم برم! خب؟ اصلاً نمی‌تونم الان 107 00:04:50,958 --> 00:04:53,294 ‫معلومه که می‌تونی! باید بری 108 00:04:53,377 --> 00:04:54,628 ‫واسه روحیه‌ت خیلی خوبه! 109 00:04:54,712 --> 00:04:57,298 ‫نه اصلاً، سر تا پام بوی الکل میده! 110 00:04:57,381 --> 00:04:59,800 ‫اره، راست می‌گی... 111 00:04:59,884 --> 00:05:02,678 ‫اما کس ببین، از نظرم خیلی خوب می‌شه... 112 00:05:02,762 --> 00:05:05,765 ‫اگه اینجا نباشی اون یارو بدل‌ـت نمی‌تونه ‫به‌اسم تو خراب‌کاری بالا بیاره... 113 00:05:05,848 --> 00:05:07,933 ‫و ما هم روی ماجرا کار می‌کنیم... 114 00:05:08,017 --> 00:05:11,937 ‫تو هم می‌تونی بری و یه‌مدت با خودت وقت بگذرونی! 115 00:05:12,021 --> 00:05:15,066 ‫الان اینقدر مغزـم درگیره که نمی‌تونم به این چیزا فکرکنم 116 00:05:15,149 --> 00:05:18,194 ‫کسی، من بنجامین بـری هستم! 117 00:05:19,361 --> 00:05:21,155 ‫ناظر کاری‌ام؟ اون اینجا چه غلطی می‌کنه؟ 118 00:05:21,238 --> 00:05:22,615 ‫همونی که باهاش سکس کردی؟ 119 00:05:22,698 --> 00:05:23,908 ‫من فقط با یه‌نفر سکس کردم که ‫اونم بنجامینه! 120 00:05:23,991 --> 00:05:25,618 ‫خیلی‌خب، باشه باشه... ‫ساکت! 121 00:05:25,701 --> 00:05:27,078 ‫تو بزن به‌چاک من خودم دست‌به سرش می‌کنم 122 00:05:27,161 --> 00:05:28,370 ‫وای...ماشینم هنوز توی ساحله! 123 00:05:28,454 --> 00:05:29,872 ‫- تاکسی آنلاین بگیر خب، کسی! ‫- ببخشید 124 00:05:29,955 --> 00:05:31,290 ‫باشه اما تو نمی‌تونی... 125 00:05:31,373 --> 00:05:33,250 ‫از در پشتی میرم بیرون! 126 00:05:34,543 --> 00:05:35,836 ‫لعنتی، خیلی‌خب! 127 00:05:44,011 --> 00:05:44,929 ‫وای... 128 00:05:45,012 --> 00:05:46,347 ‫ببخشید... 129 00:05:46,430 --> 00:05:48,641 ‫نمی‌تونید همینطوری سرتون رو ‫بندازید پایین و بیاین داخل! 130 00:05:48,724 --> 00:05:50,976 ‫- تو دیگه کدوم خری هستی؟ ‫- من بنجامین بری ام 131 00:05:51,060 --> 00:05:52,144 ‫همکار کسی‌ام 132 00:05:52,228 --> 00:05:54,480 ‫- کسی اینجاست؟ ‫- نه نیست 133 00:05:54,563 --> 00:05:57,191 ‫نمی‌تونی همینطوری... 134 00:05:57,274 --> 00:05:59,985 ‫نصفه‌شب بری جلوی در خونه مردم ‫تا درمورد کارای شرکت‌ باهاشون حرف بزنی 135 00:06:00,069 --> 00:06:01,487 ‫فکر می‌کردم تنها زندگی می‌کنه! 136 00:06:01,570 --> 00:06:03,823 ‫وای، پس فکرمی‌کردی تنها زندگی می‌کنه؟ چه جالب... 137 00:06:03,906 --> 00:06:05,825 ‫خب، اگه درمورد مسائل شخصی زندگیش می‌دونید، 138 00:06:05,908 --> 00:06:07,993 ‫پس باید خیلی هم به هم نزدیک باشین! 139 00:06:08,077 --> 00:06:10,871 ‫ احیاناً کارت شناسایی یا نشانی چیزی ندارین... 140 00:06:10,955 --> 00:06:12,039 ‫که هویت‌تون رو تائید کنه؟ 141 00:06:12,123 --> 00:06:13,499 ‫- نه ‫- درسته 142 00:06:13,582 --> 00:06:15,209 ‫اما یه کار فوری پیش اومده بود و من... 143 00:06:16,669 --> 00:06:18,879 ‫خیلی‌خب...حرفات تموم شد؟ 144 00:06:34,812 --> 00:06:41,812 ‫‫‫ترجمه از « مـحـمـدعـلـی و آیـدا » ‫AydaNaderiSubT@‫ 145 00:06:45,615 --> 00:06:52,615 ‫ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید: ‫Digimoviez@‫ 146 00:07:30,160 --> 00:07:31,160 ‫«مهــمان‌دار» 147 00:07:50,095 --> 00:07:51,472 ‫سلام ریک، دنبال دیوی‌ای؟ 148 00:07:51,555 --> 00:07:54,225 ‫نه راستش، می‌خوام با خودت حرف بزنم تا... 149 00:07:54,308 --> 00:07:55,768 ‫مطمئن بشم حالت خوبه! 150 00:07:55,851 --> 00:07:57,603 ‫وای، واقعاً لطف داری ‫اما به چه دلیل؟ 151 00:07:57,686 --> 00:07:58,896 ‫آم..شاید اصلا به من ربطی نداشته 152 00:07:58,979 --> 00:08:00,606 ‫ببخشید، اما وقتی دیوی گفت... 153 00:08:00,689 --> 00:08:02,775 ‫قراره یکم بیشتر توی لس‌آنجلس بمونه، 154 00:08:02,858 --> 00:08:04,318 ‫یه‌ حرفایی زد که انگار تو زیاد 155 00:08:04,401 --> 00:08:05,945 ‫حالت خوب نیست 156 00:08:06,946 --> 00:08:08,948 ‫اون...اون همچین حرفی زد؟ 157 00:08:09,031 --> 00:08:10,783 ‫فقط می‌خواستم بدونی من و دخترها... 158 00:08:10,866 --> 00:08:12,952 ‫ما همه کنارتیم! 159 00:08:13,035 --> 00:08:14,161 ‫از راه دور! 160 00:08:14,245 --> 00:08:18,207 ‫- ممنون ‫- باشه...بزودی با هم حرف می‌زنیم 161 00:08:26,548 --> 00:08:28,133 ‫نامه‌ات رو آماده کردی؟ 162 00:08:28,217 --> 00:08:31,011 ‫نمی‌خوای یه نگاهی بهش بندازم و اگه لازم بود ‫تصحیح‌ش کنم؟ 163 00:08:31,095 --> 00:08:32,221 ‫باشه دیگه، بس‌کن 164 00:08:32,304 --> 00:08:33,555 ‫نیازی نیست نامه‌ام رو تصحیح کنی! 165 00:08:33,639 --> 00:08:34,598 ‫مشکلی نداره، پروژه علمی مدرسه که نیست 166 00:08:34,682 --> 00:08:35,683 ‫بیخیال، بیخیال... 167 00:08:35,766 --> 00:08:38,644 ‫داداش، تمیزه اینجا! 168 00:08:38,727 --> 00:08:41,063 ‫مطمئنی می‌تونی بری خونه‌ی مامان دیگه؟ 169 00:08:41,146 --> 00:08:43,148 ‫فکرکنم... ‫داریم می‌ریم خونه مامان... 170 00:08:43,232 --> 00:08:44,984 ‫تا هرچی که می‌خواد رو براش روشن‌سازی کنیم 171 00:08:45,067 --> 00:08:46,652 ‫چون دیگه توی آسایشگاه نیست ‫، همونطور که قبلاً درموردش حرف زدیم 172 00:08:46,735 --> 00:08:48,570 ‫اره، اره، اره ‫قبلاً بارها درموردش حرف زدیم 173 00:08:48,654 --> 00:08:50,489 ‫فعلاً توی آسایشگاه درمانی نیست.... 174 00:08:50,572 --> 00:08:52,157 ‫راستش...چقدر خنده‌داره! نه؟ 175 00:08:52,241 --> 00:08:54,201 ‫یکی باید بره بهش بگه " بخدا فایده‌ای نداره " 176 00:08:54,285 --> 00:08:55,995 ‫تو از کجا می‌دونی؟ 177 00:08:56,078 --> 00:08:57,955 ‫تو درکل سالی‌یه‌بار اونم موقع کریسمس باهاش حرف میزنی 178 00:08:59,498 --> 00:09:02,376 ‫خوب نیست مثل آدم بشینید و... 179 00:09:02,459 --> 00:09:03,836 ‫با هم حرف بزنین؟ 180 00:09:03,919 --> 00:09:06,505 ‫عجب دیوی، می‌شه الان درمورد مامان حرف نزنیم؟ 181 00:09:06,588 --> 00:09:09,341 ‫بیخیال، هزارجور مشکل ریخته روی سرمون. 182 00:09:09,425 --> 00:09:11,885 ‫- نمی‌تونی همه‌چی رو درست کنی ‫- باشه 183 00:09:14,680 --> 00:09:16,348 ‫مهمان‌داران، درب ها رو ببندید 184 00:09:16,432 --> 00:09:17,891 ‫و از بسته‌شدن آن‌ها اطمینال حاصل کنید 185 00:09:28,610 --> 00:09:32,114 ‫خیلی‌خب، الان سوار هواپیما هستیم و یه‌جا نشستیم 186 00:09:32,197 --> 00:09:34,908 ‫و تا شیش ساعت آینده بیخ گوش همیم 187 00:09:34,992 --> 00:09:37,286 ‫پس نمی‌تونی باهام قهر کنی! 188 00:09:37,369 --> 00:09:38,829 ‫من دیشب مشروب خوردم.. 189 00:09:38,912 --> 00:09:40,748 ‫و اولین باری نیست که طی بازپروری‌ام ‫مشروب می‎خورم... 190 00:09:40,831 --> 00:09:42,416 ‫و نتونستم جلوی خودم رو بگیرم تا بهت نگم 191 00:09:42,499 --> 00:09:44,626 ‫چون نمی‌تونم و اصلا حس خوبی نداشتم 192 00:09:44,710 --> 00:09:47,004 ‫درست شنیدی و متاسفم... 193 00:09:54,511 --> 00:09:56,722 ‫اینکه منتظر موندی تا درای هواپیما بسته بشه و بگی... 194 00:09:56,805 --> 00:09:58,265 ‫واقعا... 195 00:10:01,810 --> 00:10:03,645 ‫حالت خوبه؟ 196 00:10:06,065 --> 00:10:07,775 ‫نه 197 00:10:08,650 --> 00:10:10,235 ‫اما اصلاً دیگه نمی‌خورم 198 00:10:11,403 --> 00:10:13,405 ‫حداقل الان قرار نیست بخورم 199 00:10:14,740 --> 00:10:15,949 ‫چـرا؟ 200 00:10:17,034 --> 00:10:18,118 ‫نباید به این سفر می‌اومدیم... 201 00:10:18,202 --> 00:10:19,536 ‫چرا اصلاً اومدیم؟ 202 00:10:19,620 --> 00:10:21,080 ‫خب، طـبـق قوانین اف‌‌ای‌ای... ‫(اداره هوانوردی پلیس فدرال) 203 00:10:21,163 --> 00:10:22,623 ‫وقتی درب‌های هواپیما بسته می‌شه ‫نمی‌تونی پیاده بشی. 204 00:10:22,706 --> 00:10:24,750 ‫و.... 205 00:10:24,833 --> 00:10:26,960 ‫نمی‌دونم، لعنتی ‫شاید... 206 00:10:27,044 --> 00:10:28,420 ‫شاید این سفر واسه روحیه‌ام خوب باشه! 207 00:10:28,504 --> 00:10:31,507 ‫می‌دونی؟ روشن کردن اتفاقاتی ‫که توی بچگی‌مون افتاده... 208 00:10:31,590 --> 00:10:32,883 ‫و فراموش کردن گذشته.. 209 00:10:32,966 --> 00:10:35,761 ‫می‌تونه یه...شروع نو باشه 210 00:10:35,844 --> 00:10:37,679 ‫یه شروع تازه، نمی‌دونم... 211 00:10:37,763 --> 00:10:39,807 ‫یه‌چیزی مثلِ...کارول! 212 00:10:39,890 --> 00:10:41,975 ‫- وای، سلام ‫- سلام 213 00:10:42,059 --> 00:10:44,812 ‫انگار مثل خرگوش شانس‌ـت هرجا می‌ری ‫دارم دنبالت می‌کنم! 214 00:10:44,895 --> 00:10:46,772 ‫نه، فکرنکنم خوش‌شانس باشی! 215 00:10:46,855 --> 00:10:49,191 ‫خیلی هم بدشانسی! 216 00:10:49,274 --> 00:10:50,442 ‫صندلی‌های شما " سی " و " ای " هستن 217 00:10:50,526 --> 00:10:51,568 ‫باید سر جای خودتون بشینید! 218 00:10:51,652 --> 00:10:52,945 ‫اینجا وسط جای کسی نیست خب... 219 00:10:53,028 --> 00:10:55,656 ‫آقای محترم لطفاً صداتُ واسه من بالا نبر! 220 00:10:55,739 --> 00:10:57,366 ‫منکه دشمن‌تون نیستم 221 00:10:57,449 --> 00:10:59,952 ‫باشه کارول، دهنت‌سرویس. 222 00:11:00,035 --> 00:11:03,080 ‫راستش به خاطر همین کاراته که بهت نمی‌گم ‫بیا باهامون غذا بخور! 223 00:11:05,707 --> 00:11:07,334 ‫ازت متنفرم! 224 00:11:10,087 --> 00:11:12,589 ‫من... 225 00:11:12,673 --> 00:11:15,843 ‫می‌دونی؟ خیلی آزاردهنده و ناراحت‌کننده‌ست... 226 00:11:15,926 --> 00:11:17,928 ‫اون همه زحمت رو یه‌ شبه به باد دادی 227 00:11:19,388 --> 00:11:21,473 ‫هرچی فکرمیکنی و داری میگی... 228 00:11:21,557 --> 00:11:22,808 ‫کاملاً درسته 229 00:11:22,891 --> 00:11:24,560 ‫پس... 230 00:11:34,736 --> 00:11:36,321 ‫خانم‌ها و آقایان... 231 00:11:36,405 --> 00:11:38,198 ‫تا دقایقی دیگر فرودگاه لس‌آنجلس را به مقصد 232 00:11:38,282 --> 00:11:41,702 ‫فرودگاه جان‌اف‌کندی نیویورک ترک خواهیم کرد 233 00:11:56,091 --> 00:11:58,093 ‫بیا ببینم... 234 00:12:02,598 --> 00:12:03,807 ‫عزیزدلم... 235 00:12:03,891 --> 00:12:06,018 ‫اینو دادی دست یه مشتری واسم بیاره؟ 236 00:12:06,101 --> 00:12:07,394 ‫اونکه من رو نمی‌شناسه 237 00:12:07,478 --> 00:12:09,521 ‫اصلا اجازه داری اینجا باشی؟ 238 00:12:09,605 --> 00:12:11,106 ‫اره، معلومه که اره 239 00:12:11,190 --> 00:12:12,774 ‫به‌خاطر همین اومدم ببینمت! 240 00:12:15,068 --> 00:12:16,403 ‫عزیزم 241 00:12:18,322 --> 00:12:20,574 ‫می‌شه بغلت کنم؟ لطفا! 242 00:12:23,410 --> 00:12:25,871 ‫الی... 243 00:12:25,954 --> 00:12:28,373 ‫خدایا، خیلی دلم برات تنگ شده بود 244 00:12:28,457 --> 00:12:29,875 ‫- نمی‌دونی چقدر.... ‫- منم 245 00:12:32,961 --> 00:12:35,047 ‫از کجا...از کجا فهمیدی اینجا کار می‌کنم؟ 246 00:12:35,130 --> 00:12:37,132 ‫یه سر رفتم کلاس شنات... 247 00:12:37,216 --> 00:12:38,509 ‫و دوستت جیک گفت که اینجا کار می‌کنی 248 00:12:38,592 --> 00:12:40,427 ‫- با جیک حرف زدی؟ ‫- اره 249 00:12:40,511 --> 00:12:42,721 ‫- کیرتوش ‫- با ادب باش! 250 00:12:42,804 --> 00:12:44,598 ‫- ببخشید ‫- نگران نباش عزیزم 251 00:12:44,681 --> 00:12:45,933 ‫بهش رشوه دادم و تهدیدش کردم 252 00:12:46,016 --> 00:12:49,144 ‫پشمام...خیلی‌خب 253 00:12:49,228 --> 00:12:50,687 ‫خب راستش از تیم شنا انصراف دادم تا.. 254 00:12:50,771 --> 00:12:52,147 ‫بتونم یه شیفت بیشتر سرکار باشم 255 00:12:52,231 --> 00:12:53,774 ‫چـرا؟ 256 00:12:54,733 --> 00:12:56,693 ‫گوش‌کن، اصلاً نگران نباش ‫باشه؟ 257 00:12:56,777 --> 00:12:59,404 ‫یه‌سر میرم خونه و با پدرت حرف میزنم 258 00:12:59,488 --> 00:13:01,156 ‫و همه چی رو درست می‌کنیم 259 00:13:03,158 --> 00:13:05,702 ‫بابا...خونه رو فروخت 260 00:13:06,912 --> 00:13:09,498 ‫تا پول جریمه‌ها و بدهی‌هاش رو بده 261 00:13:09,581 --> 00:13:10,958 ‫از کار اخراجش کردن 262 00:13:14,545 --> 00:13:15,963 ‫نمی‌دونستم 263 00:13:17,714 --> 00:13:19,216 ‫بازم قراره ناپدید شی و بری؟ 264 00:13:21,218 --> 00:13:24,346 ‫معلومه که نه! باشه؟ 265 00:13:25,305 --> 00:13:27,558 ‫- قول میدم ‫- باشه 266 00:13:30,018 --> 00:13:32,229 ‫- میشه یه بار دیگه بغلت کنم؟ ‫- اره مامان 267 00:13:33,313 --> 00:13:34,273 ‫چقدر دلم برات تنگ شده بود 268 00:14:01,842 --> 00:14:04,428 ‫آهای کسخل‌خانم، دیگه خیلی دیر شده 269 00:14:04,511 --> 00:14:06,388 ‫اون دیگه مرده 270 00:14:27,868 --> 00:14:29,328 ‫حالا که اینجایی... 271 00:14:29,411 --> 00:14:30,704 ‫چرا یه کار مفید انجام نمیدی و... 272 00:14:30,787 --> 00:14:33,332 ‫قبر خودتُ نمی‌کنی؟ 273 00:14:33,415 --> 00:14:35,876 ‫بگیر این بیل رو! 274 00:14:38,128 --> 00:14:40,672 ‫- حالت خوبه؟ ‫- اره 275 00:14:45,594 --> 00:14:47,679 ‫" بابا... 276 00:14:47,763 --> 00:14:49,348 ‫" تو بهم یاد دادی چطوری تخم‌مرغ درست کنم... 277 00:14:49,431 --> 00:14:53,977 ‫" چطوری اردو بزنم... 278 00:14:54,061 --> 00:14:55,729 ‫" چطوری شکار کنم... 279 00:14:57,439 --> 00:15:00,150 ‫" تو مرد باحال و بامزه‌ای بودی 280 00:15:00,233 --> 00:15:02,903 ‫" بهترین دوست من تو کل این دنیا بودی... 281 00:15:04,529 --> 00:15:07,491 ‫" و همینطور معتاد الکل بودی... 282 00:15:09,326 --> 00:15:11,870 ‫" تو من رو با مشروب خوردن آشنا کردی 283 00:15:11,953 --> 00:15:14,373 ‫باعث می‌شد حس کنم آدم خاصی‌ام... 284 00:15:17,292 --> 00:15:19,336 ‫و بعدش مُردی... 285 00:15:21,630 --> 00:15:24,966 ‫و تنها چیزی که از تو برام باقی موند، الکل بود 286 00:15:26,885 --> 00:15:29,429 ‫تنها چیزی که تو رو به یادم می‌ندازه... 287 00:15:32,641 --> 00:15:35,268 ‫حالا اینجام و بزرگ شدم! 288 00:15:37,479 --> 00:15:39,690 ‫آدم بزرگی که معتادِ الکله! 289 00:15:42,484 --> 00:15:47,072 ‫وسط قبرستون دارم نامه می‌خونم " 290 00:15:47,155 --> 00:15:48,740 ‫لعنتی... 291 00:15:50,992 --> 00:15:54,538 ‫دختر کوچولو‌ـت درستِ شبیه خودت شده! 292 00:15:55,956 --> 00:15:57,791 ‫و از این موضوع متنفرم! 293 00:15:59,501 --> 00:16:01,420 ‫متنفرم... 294 00:16:02,379 --> 00:16:05,590 ‫هـی ترک می‌کردی و دوباره می‌رفتی سراغش... 295 00:16:05,674 --> 00:16:08,093 ‫منم دقیقاً همینطور. 296 00:16:08,176 --> 00:16:11,138 ‫و این باعث می‌شه از خودم متنفرم شم 297 00:16:13,557 --> 00:16:16,309 ‫می‌بخشمت که اذیتم کردی... 298 00:16:17,185 --> 00:16:20,480 ‫می‌بخشمت که دیوی رو اذیت کردی... 299 00:16:20,564 --> 00:16:23,734 ‫و می‌بخشمت که مامان رو اذیت کردی! 300 00:16:24,735 --> 00:16:26,695 ‫دوستت دارم 301 00:16:27,988 --> 00:16:30,365 ‫اما قرار نیست مثل تو بشم! 302 00:16:32,200 --> 00:16:34,411 ‫مثل تو نمی‌شم 303 00:16:36,663 --> 00:16:37,998 ‫خداحافظ " 304 00:16:44,212 --> 00:16:46,715 ‫فکرکنم بهتره قبل از اینکه گازولین توی باک ماشین رو بخورم 305 00:16:46,798 --> 00:16:48,175 ‫از اینجا بریم 306 00:16:49,092 --> 00:16:50,343 ‫پس بیا بریم 307 00:17:01,313 --> 00:17:02,856 ‫ممنون 308 00:17:04,232 --> 00:17:06,485 ‫باید این چای رو امتحان کنی... 309 00:17:06,568 --> 00:17:07,986 ‫چای؟ 310 00:17:08,069 --> 00:17:10,989 ‫اره...رازیانه‌ست 311 00:17:11,072 --> 00:17:13,492 ‫نمی‌دونم دقیقاً، روی جعبه‌ش نوشته بود 312 00:17:13,575 --> 00:17:15,827 ‫برای آرامش عصاب خوبه پس... 313 00:17:15,911 --> 00:17:17,370 ‫جدیداً چقدر چای می‌خوریم 314 00:17:17,454 --> 00:17:18,830 ‫نمی‌دونم، فقط با خودم گفتم... 315 00:17:18,914 --> 00:17:20,832 ‫بعد از همه‌ی مشکلات و اتفاقات اخیر... 316 00:17:20,916 --> 00:17:24,169 ‫و بعدشم دیدن کسی... 317 00:17:24,252 --> 00:17:27,964 ‫با اون وضعش که خیلی داغون بود 318 00:17:28,048 --> 00:17:31,843 ‫یه استراحتی به عصابمون بدیم بد نیست 319 00:17:31,927 --> 00:17:34,638 ‫اره، کلی مشکل داره که باید حل کنه 320 00:17:35,430 --> 00:17:38,725 ‫بی‌دلیل نمی‌گم... 321 00:17:38,809 --> 00:17:41,937 ‫اما حس می‌کنم 322 00:17:42,020 --> 00:17:45,357 ‫ما هم یه‌چیزایی بین‌مون هست که باید حل‌شون کنیم 323 00:17:45,440 --> 00:17:49,069 ‫آهان، من.. 324 00:17:49,152 --> 00:17:50,695 ‫ببخشید که توی ماشین یهو از کوره در رفتم 325 00:17:50,779 --> 00:17:52,030 ‫واقعا معذرت می‌خوام 326 00:17:52,113 --> 00:17:54,616 ‫اما می‌شه یه‌لحظه روی ‫دیازها تمرکز کنیم؟ 327 00:17:54,699 --> 00:17:56,076 ‫اطلاعات زیادی توی لپ‌تاپشون هست 328 00:17:56,159 --> 00:17:58,036 ‫و واقعا می‌خوام سریع کار رو تموم کنم بره 329 00:17:58,119 --> 00:17:59,704 ‫این دوتا خیلی حرفه‌ای... 330 00:17:59,788 --> 00:18:02,207 ‫منظورم اینه که...هویت‌های مختلف ‫شکل و قیافه‌های مختلف 331 00:18:02,290 --> 00:18:05,168 ‫چندتا آدرس مختلف، سوابق افرادی که... 332 00:18:05,252 --> 00:18:07,796 ‫شکنجه‌شون کردن 333 00:18:07,879 --> 00:18:10,382 ‫هیچی نیست که هویت واقعی‌شون رو نشون بده 334 00:18:10,465 --> 00:18:13,260 ‫انگار دوتا روح‌ـن و ما باهاشون درگیر شدیم 335 00:18:13,343 --> 00:18:16,471 ‫و پس یه‌جورایی...باید دربیاریم واقعاً کی هستن 336 00:18:16,555 --> 00:18:17,806 ‫که‌اینطور 337 00:18:17,889 --> 00:18:21,893 ‫خب، مهم نیست من چقدر آدم بدی ام... 338 00:18:21,977 --> 00:18:24,479 ‫چون فکرکنم همیشه یه‌مشت آدم روانی هستن که... 339 00:18:24,563 --> 00:18:26,481 ‫آدم‌ها رو بدزدن و شکنجه‌شون کنن 340 00:18:26,565 --> 00:18:28,942 ‫تا اینطوری احساس بهتری نسبت به خودم داشته باشم! 341 00:18:31,862 --> 00:18:33,363 ‫تو آدم بدی نیستی 342 00:18:35,490 --> 00:18:37,701 ‫اره، باشه... 343 00:18:39,953 --> 00:18:41,872 ‫فقط... 344 00:18:41,955 --> 00:18:43,456 ‫باید بدونی که من می‌دونم... 345 00:18:43,540 --> 00:18:45,584 ‫حلقه چقدر برات مهمه! 346 00:18:45,667 --> 00:18:47,669 ‫و خب برای منم مهمه 347 00:18:47,752 --> 00:18:51,089 ‫و برای همین حلقه رو انداخته بودم و... 348 00:18:52,966 --> 00:18:54,050 ‫و اره... 349 00:18:54,134 --> 00:18:55,427 ‫خیلی خوشم اومد وقتی دیدم دستته! 350 00:18:56,761 --> 00:18:58,388 ‫عاشقتم 351 00:18:59,306 --> 00:19:01,892 ‫و بقیه چیزایی که هست... 352 00:19:01,975 --> 00:19:04,769 ‫با هم از پس همه‌شون برمیایم و حل‌شون می‌کنیم 353 00:19:04,853 --> 00:19:05,937 ‫حتما، و می‌دونی؟ 354 00:19:06,021 --> 00:19:08,815 ‫و این بلاتکلیفی دیووانه‌ور من 355 00:19:08,899 --> 00:19:11,610 ‫تقصیر تو نیست 356 00:19:11,693 --> 00:19:14,321 ‫می‌دونی؟ تقصیر تو نیست 357 00:19:15,488 --> 00:19:17,032 ‫- باشه ‫- باشه 358 00:19:18,700 --> 00:19:19,993 ‫خیلی‌خب... 359 00:19:20,076 --> 00:19:22,954 ‫حرف‌هام درمورد عواطف و احساسات تموم شد، پس... 360 00:19:23,038 --> 00:19:24,581 ‫اره، نظرت چیه موضوع رو عوض کنیم؟ 361 00:19:24,664 --> 00:19:26,416 ‫می‌دونی؟ عاشق موقع‌هایی ام که جدی صحبت می‌کنی، ‫خیلی دل‌نشین می‌شی! 362 00:19:26,499 --> 00:19:29,461 ‫منم عاشقِ اینم که داری می‌ری درتو بذاری! 363 00:19:29,544 --> 00:19:32,005 ‫خب پس... 364 00:19:34,090 --> 00:19:37,093 ‫می‌رم ناهار درست کنم 365 00:19:37,177 --> 00:19:38,678 ‫توی آشپزخونه... 366 00:19:38,762 --> 00:19:41,181 ‫جایی که مردم غذا درست می‌کنن یا شام... 367 00:19:41,264 --> 00:19:44,476 ‫می‌دونی؟ به این بستگی داره که چقدر طول می‌کشه ‫ببینیم چی میشه 368 00:19:44,559 --> 00:19:45,518 ‫تو که بلد نیستی غذا بپزی! 369 00:19:45,602 --> 00:19:47,479 ‫بهتره حرفتُ پس بگیری! 370 00:19:47,562 --> 00:19:50,357 ‫منظورم این بود که...معمولاً غذا نمی‌پزی 371 00:19:50,440 --> 00:19:52,108 ‫- باشه ‫- باشه 372 00:19:52,192 --> 00:19:53,777 ‫- بسپارش به خودم ‫- بی‌صبرانه منتظرم 373 00:19:53,860 --> 00:19:56,529 ‫اره، یه‌چیزی می‌خوام درست کنم که انگشتاتم باهاش می‌خوری! 374 00:19:56,613 --> 00:19:57,656 ‫شکم‌ـم منتظره پس! 375 00:19:57,739 --> 00:19:59,240 ‫- به به ‫- بهتره منتظر باشه! 376 00:20:17,550 --> 00:20:19,302 ‫نام شخص و شماره شناسه؟ 377 00:20:19,386 --> 00:20:21,554 ‫ایوانز، 11-7-53 378 00:20:22,555 --> 00:20:24,057 ‫منتظر بمونید تا وصل‌تون کنم 379 00:20:25,809 --> 00:20:27,394 ‫آقای بری، 380 00:20:27,477 --> 00:20:29,354 ‫مردم منتظر جواب‌ـن... 381 00:20:29,437 --> 00:20:31,606 ‫چون از افکارعمومی خبرای خوبی نمیاد! ‫افکار عمومی! 382 00:20:31,690 --> 00:20:34,734 ‫برای همین دنبال جوابم! ‫نه برای افکار عمومی... 383 00:20:34,818 --> 00:20:36,528 ‫برای خانواده‌های همکارنمون که... 384 00:20:36,611 --> 00:20:37,779 ‫در خاک آمریکا به قتل رسیدن 385 00:20:37,862 --> 00:20:40,740 ‫پس تحقیقات در چه حاله؟ 386 00:20:40,824 --> 00:20:42,367 ‫سرنخی پیدا نکردین؟ 387 00:20:42,450 --> 00:20:44,619 ‫چرا، راستش روی یکی از مظنون ها تمرکز کردم 388 00:20:44,703 --> 00:20:46,496 ‫پس صبح تا شب اینجایین و با این حال... 389 00:20:46,579 --> 00:20:48,081 ‫هیچ کاری نکردین! 390 00:20:48,164 --> 00:20:49,749 ‫ظاهراً صبح تا شب به‌خاطر یه‌چیز دیگه اینجایین! 391 00:20:49,833 --> 00:20:52,085 ‫نمی‌دونم منظورتون چیه 392 00:20:52,168 --> 00:20:53,253 ‫اما من دارم کارم رو انجام می‌دم 393 00:20:53,336 --> 00:20:55,005 ‫حواست سر جاش نیست، آقای بری 394 00:20:55,088 --> 00:20:57,716 ‫ببینید، اگه از نظر عاطفی و احساسی مشکلی دارین... 395 00:20:57,799 --> 00:21:00,635 ‫می‌تونیم چندتا مشاور خوب براتون فراهم کنیم 396 00:21:00,719 --> 00:21:03,013 ‫دات، واقعاً ازت ممنونم 397 00:21:03,096 --> 00:21:04,848 ‫خیلی خیلی ممنون 398 00:21:04,931 --> 00:21:07,434 ‫اما لطفاً جوری صحبت نکن که انگار 399 00:21:07,517 --> 00:21:08,601 ‫مثلاً من تازه کارم! 400 00:21:08,685 --> 00:21:10,186 ‫پس خودتُ جمع و جور کن، 401 00:21:10,270 --> 00:21:11,896 ‫وگرنه اینارو توی سوابق‌ـت می‌نویسم 402 00:21:13,440 --> 00:21:15,316 ‫و راستی درمورد کسی باودن! 403 00:21:15,400 --> 00:21:16,943 ‫دست از سرش بردار 404 00:21:23,992 --> 00:21:25,827 ‫وقتی فرود اومدی بهم زنگ بزن 405 00:21:27,620 --> 00:21:29,080 ‫دوستت دارم 406 00:21:29,164 --> 00:21:30,707 ‫باید به خیلی چیزها فکرکنیم... 407 00:21:30,790 --> 00:21:34,419 ‫جاستین، می‌خواستم بهت بگم ‫قسم می‌خورم 408 00:21:34,502 --> 00:21:36,588 ‫موضوع اصلاً این نیست که تو بهم نگفتی... 409 00:21:36,671 --> 00:21:38,465 ‫مامور سی‌آی‌ای هستی! 410 00:21:38,548 --> 00:21:41,801 ‫موضوع اینه من به کسی وابسته شدم که 411 00:21:41,885 --> 00:21:45,096 ‫هر لحظه ممکنه بیوفته بمیره! فهمیدی؟ 412 00:21:45,180 --> 00:21:47,432 ‫تمام سعی‌ام رو می‌کنم که نمیرم... 413 00:21:53,104 --> 00:21:54,856 ‫ببخشید! 414 00:22:01,404 --> 00:22:02,614 ‫شین ایوانز... 415 00:22:02,697 --> 00:22:04,908 ‫مامور ایوانز، بنجامین بری هستم از سی‌آی‌ای ‫واحد لس‌آنجلس... 416 00:22:04,991 --> 00:22:06,743 ‫شما کسی بودین که کسی باودن ‫رو به سازمان معرفی کردین 417 00:22:06,826 --> 00:22:08,286 ‫خودتون شخصاً خانم باودن رو می‌شناسید؟ 418 00:22:08,369 --> 00:22:10,663 ‫اره، خب... ‫اونطوری که فکر می‌کنید... 419 00:22:10,747 --> 00:22:13,333 ‫بهم نزدیک نیستیم، ولی اره می‌شناسمش 420 00:22:13,416 --> 00:22:14,667 ‫از اینکه ایشون در نهاد های سیاسی 421 00:22:14,751 --> 00:22:17,253 ‫تندرو فعالیت دارن اطلاعی دارین؟ 422 00:22:17,337 --> 00:22:19,881 ‫نه نه، معلومه که نه! 423 00:22:19,964 --> 00:22:21,382 ‫چرا اصلاً باید بدونم؟ نه... 424 00:22:21,466 --> 00:22:23,176 ‫خب، خب ایشون سابقه بیماری های روانی 425 00:22:23,259 --> 00:22:25,178 ‫مصرف مواد مخدر دارن. 426 00:22:25,261 --> 00:22:27,472 ‫این سوالات رو می‌پرسم چون ایشون... 427 00:22:27,555 --> 00:22:29,057 ‫یه انسان غیرمعمول و غیرقابل پیشبینی‌ـه 428 00:22:29,140 --> 00:22:33,019 ‫خب ببینید، حالا که ثابت کردیم کسی با ‫بقیه آدم‌ها متفاوته... 429 00:22:33,103 --> 00:22:35,522 ‫نمی‌تونم اطلاعات بیشتری از شخصیتِ اون ‫در اختیارتون بذارم 430 00:22:35,605 --> 00:22:37,315 ‫- من دیگه باید برم ‫- ایوانز... 431 00:22:59,420 --> 00:23:00,505 ‫مکس 432 00:23:01,589 --> 00:23:03,258 ‫دیگه کله‌ت رو از لپ‌تاپ دربیار 433 00:23:03,341 --> 00:23:06,469 ‫و بیا درحالی که داریم این غذای ‫محشری که درست کردم می‌خوریم... 434 00:23:06,553 --> 00:23:08,888 ‫از پشیمونی‌هات حرف بزن 435 00:23:08,972 --> 00:23:10,807 ‫ یه‌جورایی واسه ناهار خیلی دیر شده... 436 00:23:10,890 --> 00:23:13,309 ‫و هنوز کُلی تا شام مونده ‫پس این الان عصرونه‌ست؟ 437 00:23:13,393 --> 00:23:14,561 ‫عصرونه درست کردم الان؟ 438 00:23:14,644 --> 00:23:16,354 ‫- هی ‫- موفق شدم 439 00:23:16,437 --> 00:23:17,772 ‫عزیزم... 440 00:23:17,856 --> 00:23:19,440 ‫خیلی‌خب، گفتم کله‌ت رو از تو لپ‌تاپ دربیار 441 00:23:19,524 --> 00:23:21,776 ‫نه اینکه برش دار بیارش وسط... 442 00:23:21,860 --> 00:23:23,528 ‫اولین ناهار عاشقانه و هولناک‌مون که خودم پختم! 443 00:23:23,611 --> 00:23:25,029 ‫این اصلاً خوب نیست... 444 00:23:25,113 --> 00:23:26,573 ‫خیلی‌خب، خوب می‌دونم در مورد... 445 00:23:26,656 --> 00:23:28,283 ‫غذایی که از صبح واسش وقت گذاشتم ‫حرف نمی‌زنی. 446 00:23:28,366 --> 00:23:29,742 ‫در مورد کسیه. 447 00:23:30,785 --> 00:23:32,537 ‫خوبه. ‫این جواب رو اصلا دوست نداشتم، 448 00:23:32,620 --> 00:23:33,788 ‫حالا منظورت چیه؟ 449 00:23:33,872 --> 00:23:35,290 ‫دیازها گزارش پیشرفت کار 450 00:23:35,373 --> 00:23:36,416 ‫در سطح جاسوسیِ کسی رو 451 00:23:36,499 --> 00:23:38,042 ‫واسه یه گروه کره‌ای فرستادن 452 00:23:38,126 --> 00:23:40,086 ‫برنامه سفرش به نیویورک رو دارن، 453 00:23:40,170 --> 00:23:43,464 ‫دربارهٔ دیوی اطلاعات دارن، ‫و این آدرس لیسا باودنه؟ 454 00:23:43,548 --> 00:23:46,718 ‫ای‌وای. کسی رفته خونه مامانش 455 00:23:53,349 --> 00:23:55,476 ‫- عالیه ‫- می‌دونی، 456 00:23:55,560 --> 00:23:57,145 ‫نظرت دربارهٔ بستنی آبجویی چیه؟ 457 00:23:57,228 --> 00:23:58,730 ‫خیلی هوس کردم. 458 00:23:58,813 --> 00:24:00,565 ‫به یاد گذشته. 459 00:24:00,648 --> 00:24:02,400 ‫یه‌کم کف آبجو، یه‌کم بستنی، ‫بیا بریم 460 00:24:02,483 --> 00:24:03,735 ‫انقدر دربارهٔ بستنی آبجویی حرف نزن. 461 00:24:03,818 --> 00:24:05,153 ‫بعدا یکی می گیریم، باشه؟ ‫جدی می‌گم 462 00:24:05,236 --> 00:24:07,280 ‫- نه، نمی‌تونی... ‫- بیا بریم. 463 00:24:08,531 --> 00:24:10,533 ‫می‌دونی من وقتی گرسنه‌ام 464 00:24:10,617 --> 00:24:11,868 ‫چقدر بی‌مصرف می‌شم. ‫پس بیا... 465 00:24:11,951 --> 00:24:13,161 ‫می‌دونی چیه؟ ‫من میرم و میام. 466 00:24:13,244 --> 00:24:14,746 ‫می‌خوام تنهایی برم. 467 00:24:14,829 --> 00:24:16,414 ‫- برم یه چیزی بخورم. ‫- دیوی، بس کن، گوش کن 468 00:24:16,497 --> 00:24:17,957 ‫چیزی نیست، چیزی نیست. ‫من خوبم 469 00:24:18,041 --> 00:24:20,126 ‫من خوبم، خوبم، ‫و تو هم حالت خوبه 470 00:24:20,210 --> 00:24:21,753 ‫هر دومون حالمون خوبه و... 471 00:24:21,836 --> 00:24:23,296 ‫حداقل اون‌قدری انرژی دارم 472 00:24:23,379 --> 00:24:25,089 ‫تا با این قضیه سر و کله بزنم. 473 00:24:25,173 --> 00:24:26,674 ‫تمام این سفر حلالیت گرفتن 474 00:24:26,758 --> 00:24:28,384 ‫واقعا عذاب بوده. 475 00:24:28,468 --> 00:24:30,303 ‫خب، قرار نبود سفر حلالیت گرفتن باشه. 476 00:24:30,386 --> 00:24:33,264 ‫منم... اوغ! خدایا! ‫منم همینو می‌گم 477 00:24:33,348 --> 00:24:35,433 ‫ببخشید و می‌خوام 478 00:24:35,516 --> 00:24:39,103 ‫یه چیز طبق برنامه پیش بره. 479 00:24:39,187 --> 00:24:41,022 ‫غافلگیری عجیبی در کار نباشه. 480 00:24:42,982 --> 00:24:44,400 ‫اوه... 481 00:24:46,319 --> 00:24:47,570 ‫سلام، مامان. 482 00:24:51,157 --> 00:24:53,952 ‫خدای من، دیوی. 483 00:24:54,035 --> 00:24:56,371 ‫یه خبر می‌دادی بد نبود 484 00:25:06,047 --> 00:25:07,382 ‫رفت صندوق پستی. 485 00:25:07,465 --> 00:25:09,384 ‫کسی، دیازها اطلاعتت رو 486 00:25:09,467 --> 00:25:11,302 ‫به کارمنداشون دادن، ‫و می‌دونن کجایی 487 00:25:11,386 --> 00:25:13,137 ‫فورا باید بری یه جای امن 488 00:25:13,221 --> 00:25:15,431 ‫و بهم زنگ بزن، باشه؟ 489 00:25:15,515 --> 00:25:16,808 ‫زنگ بزن 490 00:25:19,894 --> 00:25:21,145 ‫- زنگ می‌زنه ‫- اوهوم 491 00:25:21,229 --> 00:25:25,149 ‫باید لباس بشورم، ‫فر روشنه و... 492 00:25:25,233 --> 00:25:26,985 ‫خونه بهم ریخته‌ست 493 00:25:27,068 --> 00:25:28,820 ‫ببخشید، مامان 494 00:25:33,700 --> 00:25:35,076 ‫وقتی شنیدم داری در رو باز می‌کنی، 495 00:25:35,159 --> 00:25:36,828 ‫فکر کردم باز دزد اومده 496 00:25:36,911 --> 00:25:39,205 ‫صبر کن، چی؟ دزد اومده؟ 497 00:25:39,289 --> 00:25:40,415 ‫چرا بهم نگفتی؟ 498 00:25:40,498 --> 00:25:42,542 ‫چون، می‌دونی... 499 00:25:42,625 --> 00:25:44,002 ‫چیزی نبردن 500 00:25:44,085 --> 00:25:47,046 ‫فقط اومدن و خونه رو بهم ریختن، 501 00:25:47,130 --> 00:25:49,173 ‫و احتمالا چند تا بچه بودن 502 00:25:49,257 --> 00:25:50,717 ‫آره، خونهٔ منم دزد اومد، 503 00:25:50,800 --> 00:25:53,511 ‫حسشو درک می‌کنم. ‫خیلی ترسناکه 504 00:25:53,594 --> 00:25:55,430 ‫آره، درسته 505 00:25:55,513 --> 00:25:58,016 ‫تو... تو هم خونه‌ات دزد اومده 506 00:25:58,099 --> 00:25:59,517 ‫فهمیدی کار کی بوده؟ 507 00:25:59,600 --> 00:26:01,519 ‫آره، فهمیدم. ‫الان دوست‌های خوبی شدیم 508 00:26:02,854 --> 00:26:04,689 ‫دیوی، هیچ‌وقت کسی 509 00:26:04,772 --> 00:26:07,483 ‫داستان «دوست‌های خوبشو» تعریف کرده ‫که میومدن خونه، 510 00:26:07,567 --> 00:26:09,819 ‫در رو قفل می‌کردن ‫و صدای آهنگ رو زیاد می‌کردن؟ 511 00:26:09,902 --> 00:26:12,030 ‫همیشه چند دلار از کیفم کم می‌شد 512 00:26:12,113 --> 00:26:15,658 ‫مامان، مگه بیشتر از دو بار بود؟ 513 00:26:15,742 --> 00:26:19,746 ‫خب، حالا که در مورد همه‌چی حرف زدیم 514 00:26:19,829 --> 00:26:21,331 ‫من و کسی، شب کریسمس که زنگ زدیم 515 00:26:21,414 --> 00:26:22,749 ‫در مورد چی صحبت کنیم. 516 00:26:22,832 --> 00:26:24,167 ‫خدای من، مامان! 517 00:26:26,127 --> 00:26:27,295 ‫منم تا همین الان 518 00:26:27,378 --> 00:26:28,463 ‫از نقشهٔ کوچیک دیوی خبر نداشتم، خب؟ 519 00:26:28,546 --> 00:26:30,381 ‫ولی دارم به خودم فشار میارم ‫تا بدجنسی نکنم 520 00:26:35,803 --> 00:26:38,056 ‫تو بهم دروغ گفتی. ‫شوخی می‌کنی؟ 521 00:26:38,139 --> 00:26:39,515 ‫سه ساعت داشتی ‫درباره بدی‌های دروغ زرزر می‌کردی 522 00:26:39,599 --> 00:26:41,142 ‫اونوقت منو میاری اینجا ‫و با مامان به توپ می‌بندی؟ 523 00:26:41,225 --> 00:26:42,518 ‫الان این وضعیت ‫برای زندگیم خوب نیست 524 00:26:42,602 --> 00:26:44,145 ‫- می‌فهمی؟ ‫- باهاش حرف می‌زنم 525 00:26:44,228 --> 00:26:46,564 ‫باهاش حرف می‌زنی؟ ‫اوه، خیلی بهترش می‌کنه 526 00:26:46,647 --> 00:26:48,399 ‫لعنتی 527 00:26:49,567 --> 00:26:51,402 ‫مامان 528 00:26:51,486 --> 00:26:53,404 ‫- مامان ‫- نه 529 00:26:54,530 --> 00:26:56,991 ‫- لطفا فقط... ‫- بهش اعتماد ندارم 530 00:26:57,075 --> 00:26:58,284 ‫می‌دونم 531 00:26:58,368 --> 00:26:59,827 ‫ببخشید، فقط... 532 00:26:59,911 --> 00:27:02,622 ‫در حال حاضر توی حالی نیستم ‫که بتونم تحملش کنم 533 00:27:02,705 --> 00:27:06,209 ‫ببخشید. فقط... نمی‌تونم 534 00:27:06,292 --> 00:27:07,460 ‫- باید... ‫- خیلی‌خب 535 00:27:07,543 --> 00:27:08,920 ‫اینجا نمی‌ایستم 536 00:27:09,003 --> 00:27:10,338 ‫و گوش بدم که درباره‌ام چرت‌وپرت می‌گید 537 00:27:10,421 --> 00:27:11,923 ‫الان اینجام و می‌خوام... 538 00:27:12,006 --> 00:27:14,342 ‫- من دیگه... ‫- نه، جایی نمیری. می‌مونی 539 00:27:15,593 --> 00:27:17,428 ‫من اینجام 540 00:27:18,513 --> 00:27:20,890 ‫سیب‌زمینی شیرین سرخ‌شده رو سوزوندم 541 00:27:20,973 --> 00:27:23,434 ‫باشه. مامان 542 00:27:23,518 --> 00:27:26,813 ‫متاسفم که سیب‌زمینیت سوخت 543 00:27:28,815 --> 00:27:31,150 ‫راستش، نه... 544 00:27:32,360 --> 00:27:34,070 ‫ببخشید که دختر ناخلفی بودم 545 00:27:34,153 --> 00:27:35,363 ‫این چطوره؟ 546 00:27:36,364 --> 00:27:38,241 ‫مخصوصا بعد از فوت بابا. ‫وحشتناک بود 547 00:27:38,324 --> 00:27:41,327 ‫یه نوجوون به‌درد نخور الکلی بودم 548 00:27:41,411 --> 00:27:44,372 ‫و من بودم که از کیفت ‫پول می‌دزدیدم 549 00:27:44,455 --> 00:27:46,332 ‫کار من بود، نه دوست‌هام. ‫من می‌دزدیدم 550 00:27:47,875 --> 00:27:49,252 ‫می‌دونم 551 00:27:49,335 --> 00:27:52,171 ‫می‌دونستی؟ می‌دونستی؟ ‫می‌دونست. خیلی‌خب 552 00:27:52,255 --> 00:27:54,757 ‫تف‌توش. خیلی‌خب. خوبه 553 00:27:54,841 --> 00:27:57,969 ‫قبول مسئولیت واسه زندگی و کارهام 554 00:27:58,052 --> 00:28:00,888 ‫بخش بزرگی از سفرم هست 555 00:28:00,972 --> 00:28:04,183 ‫پس، مامان، 556 00:28:04,267 --> 00:28:08,479 ‫خیلی معذرت می‌خوام ‫که یه بچه غمگین و عصبانی بودم 557 00:28:08,563 --> 00:28:11,149 ‫باید باهات خوش‌برخوردتر می‌بودم 558 00:28:11,232 --> 00:28:13,943 ‫باید مهربون‌تر می‌بودم. ‫پس، معذرت می‌خوام 559 00:28:16,237 --> 00:28:17,447 ‫باشه 560 00:28:17,530 --> 00:28:19,574 ‫باشه 561 00:28:19,657 --> 00:28:21,701 ‫باشه. همین؟ 562 00:28:21,784 --> 00:28:23,411 ‫خب... 563 00:28:24,370 --> 00:28:26,664 ‫همین؟ چون... 564 00:28:26,747 --> 00:28:29,083 ‫اگه همین باشه، ‫واقعا فکر نمی‌کنم 565 00:28:29,167 --> 00:28:31,627 ‫که داریم به مشکل اصلی می‌پردازیم 566 00:28:31,711 --> 00:28:33,713 ‫خیلی‌خب، اگه قرار نیست ‫عذرخواهیمو قبول کنی، 567 00:28:33,796 --> 00:28:35,381 ‫چطوری قراره به زندگی‌مون ادامه بدیم؟ 568 00:28:35,465 --> 00:28:38,009 ‫- عذرخواهیت؟ ‫- آره. 569 00:28:38,092 --> 00:28:41,262 ‫واسه این‌که یه بچه ‫توی خونه غرق بگایی بودی؟ 570 00:28:41,345 --> 00:28:44,474 ‫به‌خاطر کاری که توی بچگی کردی ‫هیچ‌کس از دستت عصبانی نیست 571 00:28:45,558 --> 00:28:47,351 ‫بابات مُرد 572 00:28:48,978 --> 00:28:51,147 ‫هیچ‌کس نمی‌دونست چیکار کنه 573 00:28:51,230 --> 00:28:53,232 ‫می‌تونستم بهتر عمل کنم 574 00:28:53,316 --> 00:28:55,109 ‫به‌خاطر کاری که توی بچگی کردی 575 00:28:55,193 --> 00:28:57,153 ‫هیچ‌کس از دست کسی عصبانی نیست 576 00:28:58,237 --> 00:28:59,989 ‫باشه 577 00:29:00,072 --> 00:29:02,200 ‫کاری که توی بزرگسالی انجام می‌دی 578 00:29:02,283 --> 00:29:04,535 ‫مهمه، باشه؟ 579 00:29:04,619 --> 00:29:06,871 ‫قانع کردی بیام شهر و ببینمت. 580 00:29:06,954 --> 00:29:08,498 ‫منم اومدم... 581 00:29:09,499 --> 00:29:11,584 ‫و منو فراموش کردی 582 00:29:12,460 --> 00:29:14,170 ‫نمی‌دونستم کجایی 583 00:29:14,253 --> 00:29:16,047 ‫نمی‌دونستم توی کوچه بیهوش شدی 584 00:29:16,130 --> 00:29:17,256 ‫یا مردی 585 00:29:17,340 --> 00:29:19,717 ‫اون‌روزها رو پیش دربان خونه‌ات بودم 586 00:29:21,385 --> 00:29:23,471 ‫بعد اومدی اینجا، 587 00:29:23,554 --> 00:29:26,224 ‫زیر اجاق رو روشن کردی، ‫توی اتاق نشیمن بیهوش شدی 588 00:29:26,307 --> 00:29:27,975 ‫و نزدیک بود خونه‌ام رو به آتیش بکشی 589 00:29:28,059 --> 00:29:29,352 ‫- باشه... ‫- بعدش... 590 00:29:29,435 --> 00:29:32,438 ‫پشت فرمون می‌شینی ‫و به جرم رانندگی تحت مستی دستگیرت می‌کنن... 591 00:29:32,522 --> 00:29:34,398 ‫- باشه، بس کن ‫- اونم بعد از این‌که بابات... 592 00:29:34,482 --> 00:29:36,234 ‫- بس کن ‫- توی مستی 593 00:29:36,317 --> 00:29:37,443 ‫- حرف نزن ‫- مثل آدم‌های عوضی پشت فرمون نشست... 594 00:29:37,527 --> 00:29:38,736 ‫- حرف نزن ‫- و خودشو کشت 595 00:29:38,819 --> 00:29:40,154 ‫نمی‌خوام بشنوم... ‫نمی‌خوام... 596 00:29:40,238 --> 00:29:41,113 ‫- چی رو نمی‌خوای؟ ‫- نمی‌خوام 597 00:29:41,197 --> 00:29:42,240 ‫نمی‌خوای یادت بیاد، 598 00:29:42,323 --> 00:29:43,282 ‫نمی‌خوای درباره‌اش حرف بزنی، 599 00:29:43,366 --> 00:29:44,575 ‫نمی‌خوای بشنوی 600 00:29:44,659 --> 00:29:47,078 ‫واسه چی؟ ‫چون تو هم درست مثل بابات هستی 601 00:29:47,161 --> 00:29:48,788 ‫اونم متاسف بود. ‫همیشه داشت معذرت‌خواهی می‌کرد 602 00:29:48,871 --> 00:29:53,334 ‫فکر می‌کنی با یه معذرت‌خواهی ‫همه‌چیز درست می‌شه؟ 603 00:29:53,417 --> 00:29:55,753 ‫خسته شدم! 604 00:30:04,262 --> 00:30:07,848 ‫بریم سر اصل مطلب، باشه؟ 605 00:30:09,809 --> 00:30:11,060 ‫کسی 606 00:30:12,186 --> 00:30:13,646 ‫کسی! 607 00:30:15,231 --> 00:30:17,149 ‫آخرین بار کی مشروب خوردی؟ 608 00:30:24,782 --> 00:30:26,534 ‫خب... 609 00:30:29,245 --> 00:30:31,163 ‫فکر کنم فهمیدیم 610 00:30:33,374 --> 00:30:38,170 ‫می‌دونی، مامان، ‫وقتی بچه‌ای یه چیزایی هست، 611 00:30:38,254 --> 00:30:42,258 ‫که یاد می‌گیری و توی ذهنت حک می‌شه 612 00:30:42,341 --> 00:30:45,136 ‫و واقعا سخته که پاکشون کنی 613 00:30:45,219 --> 00:30:46,804 ‫و خاموش‌شون کنی، باشه؟ 614 00:30:46,887 --> 00:30:49,140 ‫من چندین و چند سال با بابا بودم ‫و کار اشتباه رو یاد می‌گرفتم، 615 00:30:49,223 --> 00:30:54,020 ‫و یه بار هم نشد یکی بیاد دخالت کنه ‫و بگه نکن، عاقبت نداره 616 00:30:54,103 --> 00:30:55,438 ‫اوه، اوه، باشه 617 00:30:55,521 --> 00:30:57,648 ‫واسه همین آوردیش اینجا؟ 618 00:30:57,732 --> 00:31:00,276 ‫تا به‌خاطر بدبختی‌هاش منو مقصر بدونه؟ 619 00:31:00,359 --> 00:31:03,571 ‫دیوی تو رو ترک کرد! من موندم! 620 00:31:03,654 --> 00:31:05,865 ‫شاید یه آدم کثافت بودم ‫ولی موندم. اون ترکت کرد 621 00:31:05,948 --> 00:31:07,825 ‫چرا اون بچهٔ سوگولیه؟ ‫چرا اون کلید داره؟ 622 00:31:07,908 --> 00:31:08,868 ‫واسه چی؟ 623 00:31:08,951 --> 00:31:11,203 ‫- دیوید یه آدم بالغه ‫- خدای من 624 00:31:11,287 --> 00:31:13,581 ‫تو هم قرار بود بالغ بشی 625 00:31:13,664 --> 00:31:14,832 ‫قرار بود بزرگ بشی 626 00:31:14,915 --> 00:31:16,334 ‫- قرار بود یاد بگیری ‫- واقعا؟ 627 00:31:16,417 --> 00:31:18,127 ‫و قرار بود به زندگیت برسی 628 00:31:18,210 --> 00:31:21,672 ‫خب، دارم همه بدبختی‌هامو ‫با خودم میارم، خب؟ 629 00:31:21,756 --> 00:31:23,341 ‫همین‌کار رو می‌کردم 630 00:31:23,424 --> 00:31:24,634 ‫مامان، من تو رو مقصر نمی‌دونم 631 00:31:24,717 --> 00:31:26,177 ‫تو رو مقصر نمی‌دونم ‫که جلوی بابا رو نگرفتی 632 00:31:26,260 --> 00:31:28,095 ‫تو رو مقصر نمی‌دونم. ‫می‌دونم که در توانت نبود 633 00:31:28,179 --> 00:31:30,681 ‫می‌دونم که آدم‌ها باید خودشون تلاش کن ‫و جلوی خودشونو بگیرن 634 00:31:30,765 --> 00:31:32,266 ‫نمی‌تونی هیچ‌کس رو مجبور به کاری کنی 635 00:31:32,350 --> 00:31:35,978 ‫خیلی‌خب، من مشروب‌ها رو قایم کردم. ‫تا جلسه ترک اعتیاد بردمت 636 00:31:36,062 --> 00:31:38,981 ‫و منتظر موندم تا از در پشت فرار نکنی 637 00:31:39,065 --> 00:31:40,524 ‫با مدرسه صحبت کردم 638 00:31:40,608 --> 00:31:42,818 ‫تا بتونی توی مدرسه بمونی 639 00:31:42,902 --> 00:31:45,696 ‫الان بیست سال از اون‌موقع گذشته 640 00:31:45,780 --> 00:31:48,366 ‫می‌خوای این سیاه‌روزی‌هاتو 641 00:31:48,449 --> 00:31:50,159 ‫تا آخر عمر با خودت ببری؟ 642 00:31:50,242 --> 00:31:52,453 ‫بابا بهم احساس خاص بودن می‌داد 643 00:31:53,871 --> 00:31:55,706 ‫خب؟ نه این‌که غرق بگایی‌ام 644 00:31:55,790 --> 00:31:58,042 ‫حقیقته و می‌دونم هرچی بیشتر... 645 00:31:58,125 --> 00:32:01,629 ‫هر چی بیشتر با بابا بودم ‫تو رو نا امید می‌کردم 646 00:32:01,712 --> 00:32:04,590 ‫وحشتناکه و معذرت می‌خوام 647 00:32:04,674 --> 00:32:07,176 ‫می‌دونی اگه از این خونه می‌رفتم 648 00:32:07,259 --> 00:32:10,179 ‫و همه‌اش مایه شرمساریت نبودم، ‫چقدر راحت می‌شدم؟ 649 00:32:10,262 --> 00:32:11,806 ‫متوجه می‌شی؟ 650 00:32:11,889 --> 00:32:14,183 ‫واسه این‌که بتونی سرتو ‫تو کوچه و خیابون بالا بگیری؟ 651 00:32:14,266 --> 00:32:15,393 ‫واسه همین ازت دوری کردم 652 00:32:15,476 --> 00:32:17,561 ‫هنوز هم ازت دوری می‌کنم ‫و مشروب خوردم، تا خرخره، 653 00:32:17,645 --> 00:32:20,648 ‫چون جونم به مشروب بسته‌ست 654 00:32:20,731 --> 00:32:23,567 ‫و تک‌تک مشروب‌های آشپزخونه رو شمردم، 655 00:32:23,651 --> 00:32:25,736 ‫اما دست نمی‌زنم، نمی‌خورم 656 00:32:25,820 --> 00:32:27,154 ‫دارم بهتر می‌شم، ‫دارم بهتر می‌شم 657 00:32:27,238 --> 00:32:28,531 ‫دیگه باید چیکار کنم تا بهت نشون بدم 658 00:32:28,614 --> 00:32:30,199 ‫که دارم بهتر می‌شم؟ 659 00:32:35,079 --> 00:32:36,706 ‫- کسی... ‫- همم 660 00:32:36,789 --> 00:32:37,915 ‫عزیزم 661 00:32:45,423 --> 00:32:46,799 ‫دوستت دارم 662 00:32:48,092 --> 00:32:49,468 ‫واقعا می‌گم 663 00:32:51,429 --> 00:32:54,432 ‫ولی ازت خوشم نمیاد... 664 00:32:54,515 --> 00:32:55,725 ‫اصلا 665 00:32:55,808 --> 00:32:56,892 ‫- مامان ‫- دیوید 666 00:32:56,976 --> 00:32:57,852 ‫مامـ... 667 00:33:02,523 --> 00:33:06,610 ‫مطمئنم دو تاتون غذا نخوردید 668 00:33:06,694 --> 00:33:08,362 ‫غذا تو یخچال هست 669 00:33:09,697 --> 00:33:13,200 ‫بذارید ماکرویو و دکمه دو رو بزنید 670 00:33:13,284 --> 00:33:14,744 ‫باشه؟ 671 00:33:16,829 --> 00:33:18,456 ‫من میرم سر کار 672 00:33:35,681 --> 00:33:36,766 ‫- ایلای ‫- سلام 673 00:33:36,849 --> 00:33:38,184 ‫چی شده، حالت خوبه؟ 674 00:33:38,267 --> 00:33:40,060 ‫آره، خوبم. خوبم، بابا. ‫حالم خوبه 675 00:33:40,144 --> 00:33:41,979 ‫خدای من، پیامت منو ترسوند 676 00:33:42,062 --> 00:33:44,523 ‫می‌دونم. می‌دونم. من... ‫واقعا خوبم. چیزی نیست 677 00:33:44,607 --> 00:33:48,277 ‫ناچار بودم بکشونمت اینجا 678 00:33:50,404 --> 00:33:52,573 ‫مامان یه‌جورایی مجبوره توی دید نباشه 679 00:33:56,869 --> 00:33:58,537 ‫سلام، بیل 680 00:34:02,750 --> 00:34:03,834 ‫برگرد سر کار 681 00:34:03,918 --> 00:34:06,086 ‫چی؟ نه، ایرادی نداره. من... 682 00:34:06,170 --> 00:34:08,088 ‫برگرد سر کار 683 00:34:35,991 --> 00:34:37,618 ‫خیلی فوق العاده‌ای 684 00:34:37,701 --> 00:34:40,579 ‫دست خودت نیست، نه؟ 685 00:35:05,563 --> 00:35:07,273 ‫خدای من، مگان. برای چی؟ 686 00:35:07,356 --> 00:35:10,192 ‫برای چی این کار رو کردی؟ 687 00:35:11,735 --> 00:35:13,529 ‫فکر نکنم جوابم کمکی کنه 688 00:35:14,488 --> 00:35:16,782 ‫سوال پرسیدم 689 00:35:16,866 --> 00:35:18,784 ‫دوست دارم جوابش رو بشنوم 690 00:35:20,744 --> 00:35:23,414 ‫می‌خواستم خاص باشم، 691 00:35:23,497 --> 00:35:24,748 ‫دیده بشم 692 00:35:24,832 --> 00:35:27,793 ‫فکر می‌کنم توی خونه ‫همچین احساسی نداشتم، 693 00:35:27,877 --> 00:35:30,588 ‫و تو رو مقصر نمی‌دونم، بیل. ‫جدی می‌گم، باشه؟ 694 00:35:30,671 --> 00:35:32,840 ‫می‌خوام واضح بگم 695 00:35:33,799 --> 00:35:35,885 ‫تو شیرین‌ترین 696 00:35:35,968 --> 00:35:39,555 ‫و مهربون‌ترین مرد دنیایی، ‫اما رابطه‌مون بدون هیچ هدفی جلو می‌رفت 697 00:35:40,681 --> 00:35:43,058 ‫خوشحال... خوشحال بودیم 698 00:35:43,142 --> 00:35:45,853 ‫تو خوشحال بودی، بیل، ‫من نبودم 699 00:35:46,812 --> 00:35:48,063 ‫تو... 700 00:35:48,147 --> 00:35:50,566 ‫و این مدت که نبودم، ‫متوجه شدم 701 00:35:50,649 --> 00:35:51,942 ‫که تنها چیزی که نیاز دارم، 702 00:35:52,026 --> 00:35:55,112 ‫تنها چیزی که می‌خوام ‫تو و ایلای هستید 703 00:35:55,195 --> 00:35:57,489 ‫چیزه... 704 00:35:57,573 --> 00:36:00,242 ‫اف‌بی‌آی بهم گفت 705 00:36:00,326 --> 00:36:02,995 ‫اگه برگشتی، باید بهشون زنگ بزنم 706 00:36:03,078 --> 00:36:05,122 ‫- چی؟ ‫- وگرنه پیگرد قانونی می‌کنن 707 00:36:05,206 --> 00:36:07,374 ‫و ایلای، می‌دونی... 708 00:36:10,044 --> 00:36:11,337 ‫باید از خانواده‌مون محافظت کنم 709 00:36:11,420 --> 00:36:13,547 ‫بدون من چطور می‌تونی ‫اسمش رو «خانواده‌مون» بذاری؟ 710 00:36:13,631 --> 00:36:15,341 ‫من دوستت دارم 711 00:36:15,424 --> 00:36:18,886 ‫و اگه بتونم رابطه‌مون رو از نو شروع کنم، ‫همین کار رو می‌کنم 712 00:36:18,969 --> 00:36:21,972 ‫عزیزم، بدون شک همین‌کار رو می‌کنم 713 00:36:22,056 --> 00:36:24,391 ‫- اما نمی‌تونیم ‫- خواهش می‌کنم 714 00:36:32,900 --> 00:36:34,443 ‫خواهش می‌کنم، عزیزم، ‫گوش کن، گوش چی می‌گم 715 00:36:34,526 --> 00:36:37,237 ‫مجبور نیستی این‌کار رو کنی. ‫مجبور نیستی... خواهش می‌کنم 716 00:36:37,321 --> 00:36:39,907 ‫خواهش می‌کنم. خواهش می‌کنم. ‫این‌کار رو نکن... 717 00:36:39,990 --> 00:36:42,993 ‫بیل! ‌خواهش می‌کنم! 718 00:36:44,119 --> 00:36:46,997 ‫خواهش می‌کنم! 719 00:37:02,596 --> 00:37:04,390 ‫اینجا چیکار می‌کنی؟ 720 00:37:04,473 --> 00:37:06,850 ‫چی؟ اومدم کاری که واسش اومدیم ‫رو انجام بدم 721 00:37:06,934 --> 00:37:08,185 ‫واقعا؟ ترقه؟ 722 00:37:08,268 --> 00:37:09,770 ‫به‌عنوان مهماندار بهت می‌گم، 723 00:37:09,853 --> 00:37:12,022 ‫احتمالا بهت اجازه نمی‌دن ‫ترقه داخل هواپیما ببری 724 00:37:13,107 --> 00:37:15,651 ‫آره، نمی‌دونم چرا بی‌خیال ترقه‌بازی شدم 725 00:37:15,734 --> 00:37:17,069 ‫من یادم میاد 726 00:37:17,152 --> 00:37:19,071 ‫یادمه یه بار بابا مجبورت کرد ‫آتش افروز رومی دستت بگیری 727 00:37:19,154 --> 00:37:20,489 ‫و دستت رو سوزوندی 728 00:37:21,365 --> 00:37:22,616 ‫می‌خوای همون‌جا وایستی؟ 729 00:37:22,700 --> 00:37:23,993 ‫فکر کردم قراره بهم کمک کنی 730 00:37:24,076 --> 00:37:25,452 ‫نه، اون واسه قبل از این بود ‫که واسم تله بذاری، 731 00:37:25,536 --> 00:37:27,371 ‫الان مطمئنم که قراره همین‌جا بایستم 732 00:37:31,458 --> 00:37:32,876 ‫آره، اینا رو با خودم میارم 733 00:37:32,960 --> 00:37:36,005 ‫و اگه اداره امنیت حمل و نقل ‫خواست منو دستگیر کنه، 734 00:37:36,088 --> 00:37:37,297 ‫بذار دستگیرم کنن 735 00:37:37,381 --> 00:37:38,841 ‫- الان از دستم عصبانی‌ای ‫- عصبانی نیستم 736 00:37:38,924 --> 00:37:40,509 ‫اوه، باشه 737 00:37:43,000 --> 00:37:45,000 ‫[ دوربین اسلاید / خرس ] 738 00:37:58,777 --> 00:38:01,071 ‫بچه بودم یکی مثل همینو داشتم 739 00:38:01,155 --> 00:38:02,406 ‫منم داشتم 740 00:38:05,325 --> 00:38:07,244 ‫سانتال ۳۳... 741 00:38:07,327 --> 00:38:08,245 ‫خیلی‌خب 742 00:38:08,329 --> 00:38:10,372 ‫فکر کردم باز دزد اومده 743 00:38:16,670 --> 00:38:17,838 ‫لعنتی! 744 00:38:19,340 --> 00:38:20,674 ‫دات، سلام 745 00:38:20,758 --> 00:38:24,428 ‫ببخشید، یه توضیح بزرگ بهت بدهکارم 746 00:38:24,511 --> 00:38:27,389 ‫- قضیه اینه. ‫- ببین، دارم بهت اعتماد می‌کنم 747 00:38:27,473 --> 00:38:29,892 ‫داشتم تحقیق می‌کردم، ‫و حادثه‌ای که توی برلین شاهد بودی 748 00:38:29,975 --> 00:38:32,936 ‫به قتل تحلیل‌گرها توی لس‌آنجلس مرتبطه 749 00:38:33,020 --> 00:38:35,522 ‫و الان، می‌خوام باهام روراست باشم، 750 00:38:35,606 --> 00:38:38,776 ‫نسبت به آشنای مشترکمون خیلی شک دارم، 751 00:38:38,859 --> 00:38:39,943 ‫آقای بری 752 00:38:40,027 --> 00:38:42,112 ‫صبر کن، نه، ‫بنجامین رو می‌گی؟ 753 00:38:42,196 --> 00:38:43,447 ‫راستش، با اون مرد کوره که توی برلین بود 754 00:38:43,530 --> 00:38:45,240 ‫خونهٔ من بودن 755 00:38:45,324 --> 00:38:48,285 ‫افسر جونز؟ ‫اون پادوی بنجامینه 756 00:38:48,369 --> 00:38:51,622 ‫چی؟ صبر کن، ‫توی برلین دیدیش؟ 757 00:38:51,705 --> 00:38:54,124 ‫- لعنتی ‫- بغل دریاچه پارک اکو هم بود 758 00:38:54,208 --> 00:38:56,460 ‫ببین، تلفنی نمی‌تونم ‫در مورد این مسئله صحبت کنیم 759 00:38:56,543 --> 00:38:58,212 ‫می‌تونی نیم ساعت دیگه بیای ببینیم؟ 760 00:38:58,295 --> 00:38:59,463 ‫نه 761 00:38:59,546 --> 00:39:00,964 ‫راستش تا فردا نیویورکم 762 00:39:01,048 --> 00:39:03,467 ‫باید برگردی. ‫و کسی، مراقب باش 763 00:39:06,303 --> 00:39:08,263 ‫خیلی‌خب، اَنی، ‫جریان... 764 00:39:08,347 --> 00:39:10,307 ‫کسی 765 00:39:10,390 --> 00:39:13,393 ‫یه ماشین بیرونه ‫و داره واسه خودش می‌چرخه 766 00:39:14,937 --> 00:39:16,063 ‫باشه 767 00:39:24,530 --> 00:39:26,573 ‫- اوه. همین الان باید بریم ‫- چی؟ 768 00:39:26,657 --> 00:39:27,866 ‫فقط... همین الان باید بریم. ‫بریم 769 00:39:27,950 --> 00:39:29,785 ‫- چی؟ ‫- بریم. بجنب 770 00:39:33,038 --> 00:39:34,832 ‫- هیس ‫- کجا میریم؟ 771 00:39:34,915 --> 00:39:36,875 ‫- ساکت باش ‫- واسه چی؟ 772 00:39:36,959 --> 00:39:39,336 ‫- اون آدم‌ها کی‌ان؟ ‫- دیوی، خفه‌شو! 773 00:39:40,170 --> 00:39:41,630 ‫جریان چیه؟ ‫داره چه اتفاقی میفته؟ 774 00:39:41,713 --> 00:39:43,298 ‫خیلی‌خب، ممکنه یکی از دوست‌ها ‫چند تا راز رو 775 00:39:43,382 --> 00:39:45,050 ‫به مقامات کره شمالی فروخته باشه، ‫و اون یکی دوستم 776 00:39:45,134 --> 00:39:47,845 ‫ممکنه یکی از دوست‌های ‫کره شمالی‌ها رو کشته باشه 777 00:39:47,928 --> 00:39:49,304 ‫- چی؟ ‫- آره 778 00:39:49,388 --> 00:39:51,348 ‫خدای من، کسی، ‫دوست‌های بهتری پیدا کن 779 00:39:51,431 --> 00:39:53,517 ‫خدای من. ‫دیوی، خوبی؟ 780 00:39:53,600 --> 00:39:54,768 ‫- آره ‫- مطمئنی؟ 781 00:39:54,852 --> 00:39:56,061 ‫خدای من. بلند شو! 782 00:39:56,145 --> 00:39:57,938 ‫- خیلی‌خب. خیلی‌خب ‫- من خوبم. می‌دونم کجا بریم 783 00:39:58,021 --> 00:39:59,273 ‫منظورت چیه که می‌دونی کجا بریم؟ 784 00:39:59,356 --> 00:40:00,941 ‫- بیا دنبالم! ‫- خدای من 785 00:40:05,612 --> 00:40:09,449 ‫- کجا میری؟ ‫- لعنتی. از این طرف 786 00:40:11,827 --> 00:40:12,953 ‫اینجا کجاست؟ 787 00:40:13,036 --> 00:40:14,872 ‫اصلا اینجا رو از کجا بلدی؟ 788 00:40:14,955 --> 00:40:17,207 ‫موقعی که عضو پیشاهنگ‌های ایگل بودم ‫میومدیم اینجا کمپ می‌زدیم 789 00:40:17,291 --> 00:40:19,001 ‫نزدیک اینجا بود و یواشکی میومدم 790 00:40:19,084 --> 00:40:22,254 ‫- تا با ایوان کسترز عشق‌بازی کنیم ‫- چی؟ 791 00:40:22,337 --> 00:40:24,339 ‫چرا بهم نگفته بودی؟ 792 00:40:24,423 --> 00:40:27,050 ‫حتی واسه تو؟ ‫آخه کره شمالی؟ 793 00:40:27,134 --> 00:40:29,261 ‫خیلی‌خب، دیدار غافلگیر کننده ‫با مامان رو چی می‌گی؟ 794 00:40:29,344 --> 00:40:30,888 ‫و هی، باید جریان ریک رو هم بکشم وسط؟ 795 00:40:30,971 --> 00:40:32,389 ‫به ریک گفت وقت می‌‌خوام 796 00:40:32,472 --> 00:40:34,600 ‫چون هنوز نمی‌خواستم برم خونه 797 00:40:34,683 --> 00:40:35,934 ‫من و ریک داریم یه‌مدت از هم زندگی می‌کنیم 798 00:40:36,018 --> 00:40:37,895 ‫- صبر کن، صبر کن، چی؟ ‫- می‌خوای بدونی؟ 799 00:40:37,978 --> 00:40:39,313 ‫اختلال وسواس فکری‌ عملیم داره بدتر می‌شه 800 00:40:39,396 --> 00:40:41,565 ‫و از کوره در رفتم، خب؟ ‫شب سال نو از کوره در رفتم 801 00:40:41,648 --> 00:40:42,983 ‫یه روز صبح، آب پرتقال رو ریخت زمین 802 00:40:43,066 --> 00:40:44,359 ‫و سرش داد زدم 803 00:40:44,443 --> 00:40:46,570 ‫تو صورتش داد زدم، و باید... 804 00:40:46,653 --> 00:40:48,947 ‫قیافه‌اش رو می‌دیدی 805 00:40:49,031 --> 00:40:50,199 ‫واسه همین اومدم لس آنجلس 806 00:40:50,282 --> 00:40:51,408 ‫به‌جای این‌که با مشکلاتم سر و کله بزنم، 807 00:40:51,491 --> 00:40:52,910 ‫در عوض واسه تو کار کردم 808 00:40:52,993 --> 00:40:54,620 ‫- الان خوشحالی؟ ‫- نه، دقیقا خوشحال نیستم 809 00:40:54,703 --> 00:40:56,163 ‫می‌شه توافق کنیم که منتظر نشینیم 810 00:40:56,246 --> 00:40:57,539 ‫قبل این‌که یکی‌مون از هم بپاشه 811 00:40:57,623 --> 00:41:00,125 ‫- به همدیگه کمک کنیم؟ ‫- باشه 812 00:41:00,209 --> 00:41:01,627 ‫- خانم باودن ‫- هیس! 813 00:41:01,710 --> 00:41:04,755 ‫اگه شما رو ترسوندیم عذرخواهی می‌کنیم 814 00:41:07,758 --> 00:41:12,221 ‫فقط می‌خوایم درباره دوست خوبمون، ‫خانم بریسکو، سوال بپرسم 815 00:41:12,304 --> 00:41:13,805 ‫بیا صحبت کنیم 816 00:41:15,515 --> 00:41:16,850 ‫- چیکار کنیم؟ ‫- خیلی‌خب، هیس 817 00:41:16,934 --> 00:41:19,770 ‫- چیکار کنیم؟ ‫- تکون نخور. همین‌جا بمون 818 00:41:19,853 --> 00:41:22,105 ‫می‌خوای چیکار کنی؟ 819 00:41:22,189 --> 00:41:23,941 ‫- اینو بگیر ‫- واسه چی؟ نمی‌خوامش 820 00:41:24,024 --> 00:41:25,192 ‫بگیرش 821 00:41:26,193 --> 00:41:29,571 ‫فکر کنم اگه همین‌جا بشینیم، ‫راحت بلا سرمون بیارن 822 00:41:29,655 --> 00:41:31,949 ‫من... 823 00:41:34,409 --> 00:41:35,911 ‫اگه این ماشینه بنزین داشته باشه، 824 00:41:35,994 --> 00:41:38,038 ‫فکر کنم بتونم حواسشون رو پرت کنم 825 00:41:39,998 --> 00:41:42,167 ‫شاید نقشهٔ کوچولوی دیوی اشتباه پیش بره 826 00:41:42,251 --> 00:41:43,794 ‫و به کشتنت بده 827 00:41:43,877 --> 00:41:45,337 ‫مشکل حل شد 828 00:41:47,214 --> 00:41:49,132 ‫خدای من، صورتتو بپوشون 829 00:41:49,216 --> 00:41:51,468 ‫صورتتو بپوشون. ‫صورتتو بپوشون. 830 00:41:53,470 --> 00:41:56,306 ‫- اوه! خدای من ‫- خیلی‌خب، فرار کن! فرار کن 831 00:41:56,390 --> 00:41:58,433 ‫- چی؟ ‫- بجنب، بجنب 832 00:42:05,065 --> 00:42:08,235 ‫دیوی، آروم باش. ‫موفق شدیم 833 00:42:08,318 --> 00:42:10,112 ‫- می‌دونم ‫- گوش کن، به اَنی پیام دادم 834 00:42:10,195 --> 00:42:11,905 ‫واسم شکلک جمجمه و دو تا استخون، 835 00:42:11,989 --> 00:42:13,323 ‫شکلک عصبانی و دست به دعا فرستاده 836 00:42:13,407 --> 00:42:15,158 ‫- مشکلی نیست ‫- باشه 837 00:42:15,242 --> 00:42:18,120 ‫- خوبی؟ ‫- آم... 838 00:42:18,203 --> 00:42:20,706 ‫مشکلاتی که خونه دارم، 839 00:42:20,789 --> 00:42:22,833 ‫دیگه اون‌قدر بد به‌نظر نمیان، ‫وقتی فرود اومدیم، 840 00:42:22,916 --> 00:42:24,501 ‫فکر کنم واسه دنور بلیط بگیرم، 841 00:42:24,584 --> 00:42:26,086 ‫البته اگه از نظر تو ایرادی نداره 842 00:42:26,169 --> 00:42:27,337 ‫- عیبی نداره ‫- باشه 843 00:42:27,421 --> 00:42:28,964 ‫فکر کنم وقتی برسم خونه خوب بشم 844 00:42:29,047 --> 00:42:30,048 ‫باشه 845 00:42:30,132 --> 00:42:33,135 ‫الان لس آنجلس خونهٔ منه. ‫دیوونگیه 846 00:42:35,595 --> 00:42:37,931 ‫این... ربطی به کره شمالی داره 847 00:42:38,015 --> 00:42:39,391 ‫که دنبالمون بودن؟ 848 00:42:39,474 --> 00:42:40,726 ‫دیوی، زندگی من بهم ریخته‌ست 849 00:42:40,809 --> 00:42:42,185 ‫همه‌چی به کره شمالی‌ها مربوط نمی‌شه 850 00:42:42,269 --> 00:42:43,603 ‫صداتو بیار پایین 851 00:42:43,687 --> 00:42:45,856 ‫جریان شماره ثبت قایق چیه؟ 852 00:42:46,940 --> 00:42:47,941 ‫چی؟ 853 00:42:48,025 --> 00:42:49,234 ‫شماره ثبـ... 854 00:42:49,318 --> 00:42:50,861 ‫وقتی با جنی رفتیم نهنگ‌ها رو ببینیم 855 00:42:50,944 --> 00:42:52,654 ‫یه سره دربارهٔ دوست‌پسرش حرف می‌زد، 856 00:42:52,738 --> 00:42:54,614 ‫منم رفتم پیش یه گروه که روی پل بودن، 857 00:42:54,698 --> 00:42:57,576 ‫و ازشون ‫در مورد شماره‌های روی قایق سوال پرسیدم 858 00:42:57,659 --> 00:42:58,869 ‫شماره ثبت قایق 859 00:42:58,952 --> 00:43:00,495 ‫خوبه 860 00:43:06,668 --> 00:43:07,878 ‫یه ثانیه... 861 00:43:07,961 --> 00:43:09,379 ‫سلام، شین. سلام. شلام 862 00:43:09,463 --> 00:43:10,797 ‫سر قضیهٔ جاستین ‫هنوز از دستم عصبانی هستی؟ 863 00:43:10,881 --> 00:43:11,923 ‫خیلی معذرت می‌خوام 864 00:43:12,007 --> 00:43:14,384 ‫الان به نفعته تنها باشی 865 00:43:14,468 --> 00:43:15,844 ‫تنهام، تنهای تنها 866 00:43:15,927 --> 00:43:18,096 ‫تو... کسی، لعنتی 867 00:43:18,180 --> 00:43:20,766 ‫ببین، می‌خوام یه تاریخ مختصر ‫واسه این صحبت بذارم 868 00:43:20,849 --> 00:43:22,851 ‫یه مشکل بزرگ‌تر داری 869 00:43:22,934 --> 00:43:26,396 ‫امروز ناظرت بهم زنگ زد ‫و درباره‌ات سین‌جیمم می‌کرد، 870 00:43:26,480 --> 00:43:28,607 ‫و پیش خودم گفتم ‫« همم، عجیبه » 871 00:43:28,690 --> 00:43:31,068 ‫و بعدش یه نامه داخلی برای یه مظنون دیدم 872 00:43:31,151 --> 00:43:33,528 ‫که به قتل‌های اخیر ‫مرتبط به سازمان سیا ربط داره 873 00:43:33,612 --> 00:43:36,615 ‫یه زن مو طلایی، هیکل لاغر و باریک، ‫سفرهای بین المللی می‌ره 874 00:43:36,698 --> 00:43:38,575 ‫- آشنا نیست؟ ‫- چرا 875 00:43:38,658 --> 00:43:40,869 ‫- شبیه منه. پس، آشناست ‫- آره 876 00:43:40,952 --> 00:43:44,915 ‫مثل یه بیلبورد چشمک‌زن می‌مونه که می‌گه ‫« کسی باودن رو پیدا کن » 877 00:43:44,998 --> 00:43:48,126 ‫شین، خوشحالم که منو باور داری ‫و قضیه رو می‌دونی، 878 00:43:48,210 --> 00:43:49,419 ‫ولی دات کارلسون می‌خواد بیام لس آنجلس، 879 00:43:49,503 --> 00:43:50,879 ‫و می‌دونه که من کاری نکردم 880 00:43:50,962 --> 00:43:53,548 ‫نه، الان سازمان دوستِ تو نیست 881 00:43:53,632 --> 00:43:56,093 ‫این یارو بنجامین ‫هم داره اعتبارتو زیر سوال می‌بره 882 00:43:56,176 --> 00:43:57,386 ‫و حتی اگه دات طرف تو باشه، 883 00:43:57,469 --> 00:43:58,929 ‫من و تو باید قبل از این‌که 884 00:43:59,012 --> 00:44:00,764 ‫نزدیک سیا بشی، همدیگه رو ببینیم 885 00:44:00,847 --> 00:44:02,849 ‫خیلی‌خب، یه چیز دیگه... ‫یکی از اسلایدهای دوربین 886 00:44:02,933 --> 00:44:05,310 ‫چیزه، شماره ثبت قایقه 887 00:44:05,394 --> 00:44:06,686 ‫آره، تازه فهمیدم 888 00:44:06,770 --> 00:44:08,188 ‫اگه بتونیم این قایق رو پیدا کنیم، ‫شاید بتونیم... 889 00:44:08,271 --> 00:44:09,689 ‫از همه‌چی جلو بیفتیم 890 00:44:11,066 --> 00:44:13,110 ‫درست مثل وقتیه ‫که فکر می‌کنم هم‌نظریم، 891 00:44:13,193 --> 00:44:15,695 ‫میای و یه حرف احمقانه‌تر می‌زنی 892 00:44:15,779 --> 00:44:17,030 ‫همدیگه رو دیدیم؟ 893 00:44:17,114 --> 00:44:18,782 ‫خیلی‌خب، بهت پیام می‌دم، باشه؟ 894 00:44:18,865 --> 00:44:20,117 ‫خیلی‌خب. خداحافظ. خداخافظ 895 00:44:21,034 --> 00:44:23,036 ‫- دلم نمی‌خواد بدونم، نه؟ ‫- نوچ 896 00:45:06,000 --> 00:45:10,000 ‫‫‫ترجمه از « مـحـمـدعـلـی و آیـدا » ‫AydaNaderiSubT@ 897 00:45:10,024 --> 00:45:14,024 ‫ارائه شده توسط وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::. 898 00:45:14,048 --> 00:45:18,048 ‫ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید: ‫Digimoviez@