1
00:00:00,555 --> 00:00:06,055
ارائهای از تیم ترجمهی دیباموویز
2
00:00:07,555 --> 00:00:16,055
دانلود فیلم و سریال با لینک مستقیم
www.DibaMoviez.Com
3
00:01:40,555 --> 00:01:49,055
.: Arman333 ترجمه از آرمان اسدی :.
4
00:01:49,693 --> 00:01:51,612
وای، ساعت رو ببین
5
00:01:52,904 --> 00:01:54,072
داره نیمه شب میشه
6
00:01:55,824 --> 00:01:58,076
به ساعت جادوگری خیلی نزدیکه
7
00:01:59,786 --> 00:02:03,040
زمان کافی واسه یه داستان دیگه
در مورد سابرینا هست
8
00:02:04,916 --> 00:02:06,543
او همچنان یک قدم دیگه به سمت
9
00:02:06,627 --> 00:02:09,296
برآورده کردن پیشگویی ارباب تاریکی برمیداشت
10
00:02:09,713 --> 00:02:12,883
عجیبه که کسی در گریندیل از اتفاقاتی که
11
00:02:12,966 --> 00:02:14,384
شب طوفان رخ داد، غافگیر شده بود
12
00:02:15,052 --> 00:02:16,720
...همهی نشانهها اونجا وجود داشتن
13
00:02:18,555 --> 00:02:20,057
البته اگه میدونستی کجا رو بگردی
14
00:02:21,099 --> 00:02:24,311
یک پرندهی مرده که توسط گربه آورده شده بود
15
00:02:26,271 --> 00:02:28,523
یک بطری جوهر سیاه که ریخته شده بود
16
00:02:30,150 --> 00:02:33,153
یک آینهی شکسته در یک اتاق خالی
17
00:02:34,571 --> 00:02:37,783
یک تکه نان که از به خوبی از وسط نصف شده بود
18
00:02:37,866 --> 00:02:39,159
گندش بزنن
19
00:02:39,868 --> 00:02:42,996
،یک زن نابینا که کفن خود را میدوخت
20
00:02:43,080 --> 00:02:44,915
و به اتفاقات پیش رو واقف بود
21
00:02:46,375 --> 00:02:47,375
مادربزرگ
22
00:02:50,462 --> 00:02:52,130
همونطوریه که پیشبینی کرده بودی
23
00:02:54,758 --> 00:02:56,677
دارم یه چیزهایی میبینم
24
00:02:58,095 --> 00:02:59,554
چیزهای غیرممکن
25
00:03:02,432 --> 00:03:04,518
...یکی از چیزهایی که دیدم
26
00:03:06,103 --> 00:03:07,813
خبری از تامی نشد؟
27
00:03:10,816 --> 00:03:13,068
...فکر کنم دوستم، سابرینا اسپلمن
28
00:03:14,569 --> 00:03:15,569
یه ساحرهاس
29
00:03:16,279 --> 00:03:17,279
ممکنه باشه
30
00:03:18,281 --> 00:03:20,158
احتمالش خیلی زیاده
31
00:03:21,326 --> 00:03:27,124
مادربزرگ، گفتی که ساحرهها
ما زنهای "واکر" رو نفرین کردن
32
00:03:27,874 --> 00:03:30,001
و واسه همین خیلیهامون نابینا هستن
33
00:03:30,085 --> 00:03:32,045
اونطور که توی داستانها اومده
34
00:03:32,129 --> 00:03:35,257
یه ساحرهی اسپلمن بوده
که خانوادهامون رو نفرین کرده؟
35
00:03:35,340 --> 00:03:37,467
اوه، نه، فرزندم
36
00:03:38,051 --> 00:03:40,554
همچین فکرهای شومی نکن
37
00:03:40,637 --> 00:03:42,264
خودت دوستت رو میشناسی
38
00:03:42,764 --> 00:03:45,267
توی دلت میدونی که ساحرهی خوبیه یا بده
39
00:03:45,350 --> 00:03:49,020
و واسه فهمیدنش نیازی به بصیرت نداری
40
00:03:49,438 --> 00:03:50,564
...موضوع اینه که
41
00:03:52,899 --> 00:03:55,527
دیگه مطمئن نیستم
42
00:03:57,696 --> 00:03:59,197
...فقط بهش نگاه کن
43
00:04:00,407 --> 00:04:01,825
و اونوقت میفهمی
44
00:04:02,492 --> 00:04:03,827
...در ضمن
45
00:04:05,954 --> 00:04:09,750
...چیزی که بصیرت بهم میگه اینه که
46
00:04:10,125 --> 00:04:15,213
دوستت ساحرهای نیست که باید ازش بترسی
47
00:04:16,798 --> 00:04:19,968
سیزده ساحره" دارن میان، فرزندم"
48
00:04:20,677 --> 00:04:22,512
...به مانند غضبِ
49
00:04:24,306 --> 00:04:25,390
خدا که نه
50
00:04:26,308 --> 00:04:29,478
،ولی چیزی که قدرت نزدیکی بهش داره
51
00:04:29,561 --> 00:04:32,355
ولی خطرناک
52
00:04:32,856 --> 00:04:34,024
سیزده ساحره"؟"
53
00:04:34,107 --> 00:04:35,192
ساحرهها
54
00:04:36,777 --> 00:04:40,781
امیدوارم خداوند روحمون رو مورد بخشش قرار بده
55
00:04:52,250 --> 00:04:53,418
مرده شورش رو ببرن
56
00:04:54,336 --> 00:04:55,712
یکی قراره بچهدار بشه
57
00:04:56,046 --> 00:04:58,673
چی؟ محض رضای شیطان
چی داری میگی، هیلدا
58
00:04:58,757 --> 00:05:01,426
:ضربالمثل رو نشنیدی
"اگه قاشقت بیفته، یه بچه تو راهه"
59
00:05:03,261 --> 00:05:04,721
احتمالا بچهی لیدی بلکوود میاد
60
00:05:04,805 --> 00:05:07,599
لطف کن این خرافات رو به خورد من نده، خواهر
61
00:05:07,682 --> 00:05:11,102
.لیدی بلکوود هنوز سه ماههی چهارمش شروع نشده
هنوز زمان زیادی مونده
62
00:05:12,145 --> 00:05:13,772
سابرینا کجاست؟ امبروز؟
63
00:05:13,855 --> 00:05:15,190
فکر کنم توی اتاقشه
64
00:05:15,273 --> 00:05:16,274
هنوز؟
65
00:05:16,650 --> 00:05:17,901
چند روز گذشته
66
00:05:17,984 --> 00:05:19,945
آره، ولی با در نظر گرفتن چیزهایی که
...تجربه کرده
67
00:05:20,028 --> 00:05:22,197
خودم میدونم دقیقا چه چیزهایی
تجربه کرده، امبروز
68
00:05:22,280 --> 00:05:24,324
مگه خودم اونجا نبودم که
به حالت قبل برش گردونم؟
69
00:05:26,201 --> 00:05:28,829
.باید به مدرسه بره
مردم شروع میکنن به حرف درآوردن
70
00:05:28,912 --> 00:05:33,333
خب، یه مرهم واسه قلب شکستهاش درست کردم
71
00:05:33,416 --> 00:05:35,544
میبرم بهش بدم -
نه، خودم میبرم -
72
00:05:37,295 --> 00:05:40,298
.نمیتونی باقی زندگیت رو روی تخت بمونی
مدرسه داری
73
00:05:40,632 --> 00:05:42,717
اگه اونو ببینم یا اون منو ببینه چی؟
74
00:05:42,801 --> 00:05:44,344
تحملش خیلی سخت میشه
75
00:05:44,427 --> 00:05:46,388
عمه هیلدا واست مرهم درست کرده
76
00:05:47,180 --> 00:05:48,682
تا قلبت رو بیحس کنه
77
00:05:48,765 --> 00:05:52,143
روزی سه بار یا هروقت که لازم بود
روی سینهات بمال
78
00:05:52,227 --> 00:05:55,647
.دلم نمیخواد احساساتم متوقف بشه
دلم میخواد دیگه درد نکشم
79
00:05:59,317 --> 00:06:00,610
نه، این درست نیست
80
00:06:01,945 --> 00:06:03,196
دلم میخواد هاروی دیگه درد نکشه
81
00:06:03,280 --> 00:06:06,616
.واسه این مرهمی وجود نداره
اگه وجود داشت، الان کلی ثروتمند بودیم
82
00:06:07,033 --> 00:06:08,827
چیکار باید بکنم، عمه زی؟
83
00:06:11,037 --> 00:06:13,582
امروز، میری به مدرسه
84
00:06:13,665 --> 00:06:16,209
و با دوستهات حرف میزنی
85
00:06:16,668 --> 00:06:19,880
و توی کلاس میشینی
و به سوالات جواب میدی
86
00:06:21,089 --> 00:06:23,967
و بعدش میری به آکادمی
87
00:06:24,676 --> 00:06:26,261
...بعدش میای به خونه
88
00:06:26,803 --> 00:06:28,763
و باهمدیگه شام میخوریم
89
00:06:29,514 --> 00:06:30,974
بعدش هم میری میخوابی
90
00:06:31,766 --> 00:06:36,104
و عمه هیلدا یا من کنارت میشینیم
تا خوابت ببره
91
00:06:37,188 --> 00:06:38,188
...و فردا
92
00:06:39,232 --> 00:06:42,485
همین کارها رو میکنی
و اونوقت یه ذره کمتر درد میکشی
93
00:06:43,361 --> 00:06:45,989
و روز بعدش، بازم کمتر درد میکشی
94
00:06:46,364 --> 00:06:48,450
...بعد از کارهایی که با هاروی کردم
95
00:06:50,201 --> 00:06:52,078
چطور میتونم دوباره باهاش روبرو بشم؟
96
00:06:52,537 --> 00:06:53,537
...تو
97
00:06:56,708 --> 00:06:58,001
مطمئن نیستم
98
00:06:59,794 --> 00:07:01,379
هیچوقت این رو تجربه نکردم
99
00:07:11,097 --> 00:07:13,600
شاید فقط باید انجامش بدی، سابرینا
100
00:07:14,351 --> 00:07:16,937
با شجاعت و فروتنیِ تمام
101
00:07:48,134 --> 00:07:49,344
سابرینا -
سابرینا -
102
00:07:49,636 --> 00:07:51,012
رز. سوزی
103
00:07:51,805 --> 00:07:52,805
چه خبر؟
104
00:07:53,306 --> 00:07:54,766
چه خبر از خودت؟
105
00:07:54,849 --> 00:07:57,143
آره، به نظر یکم وحشت کردی، سابرینا
106
00:07:58,311 --> 00:07:59,813
تمامِ آخر هفته رو بهت زنگ زدم
107
00:08:00,105 --> 00:08:01,105
منم همینطور
108
00:08:01,564 --> 00:08:04,150
حالم خیلی خوب نبود
109
00:08:08,780 --> 00:08:09,781
...برینا، میخوایم
110
00:08:10,782 --> 00:08:12,422
...باید یه چیزی ازت بپرسیم -
تو ساحرهای؟ -
111
00:08:23,044 --> 00:08:24,044
چی؟
112
00:08:25,463 --> 00:08:28,925
بچهها، این یه جور شوخیه؟
113
00:08:29,009 --> 00:08:30,260
شوخی نیست
114
00:08:31,469 --> 00:08:33,096
بصیرت یه چیزی نشونم داد
115
00:08:34,055 --> 00:08:35,181
یه بینش
116
00:08:36,057 --> 00:08:38,727
...و عمه دورتیای من
117
00:08:40,186 --> 00:08:41,855
در موردت توی یادداشتهاش نوشته بود
118
00:08:41,938 --> 00:08:44,357
نوشته بود اسپلمنها
خانوادهای از ساحرهها هستن
119
00:08:44,899 --> 00:08:46,109
...این دیگه
120
00:08:48,361 --> 00:08:49,446
...این دیگه
121
00:08:49,738 --> 00:08:50,864
برینا؟
122
00:08:52,657 --> 00:08:57,495
...دفعات خیلی زیادی میخواستم بهتون بگم، ولی
123
00:08:58,788 --> 00:09:00,206
ولی چطور میتونستم؟
124
00:09:00,749 --> 00:09:04,085
...حالا هم هاروی میدونه و همه چی -
هاروی میدونه؟ -
125
00:09:04,169 --> 00:09:05,211
دیگه تموم شده
126
00:09:06,629 --> 00:09:08,548
باهام به هم زد -
چی؟ چرا؟ -
127
00:09:08,631 --> 00:09:11,051
به خاطر همه چی
128
00:09:11,384 --> 00:09:12,510
تمام دروغهام
129
00:09:12,802 --> 00:09:16,598
،زندگی دیگهام رو ازش مخفی کرده بودم
به یه مدرسهی دیگه میرفتم
130
00:09:16,681 --> 00:09:17,599
منظورت چیه؟
131
00:09:17,682 --> 00:09:21,603
.مدرسهای برای ساحرهها
ولی من هنوزم همون شخص قبل هستم
132
00:09:23,188 --> 00:09:24,773
حتی بعد از اتفاقی که برای تامی افتاد
133
00:09:24,856 --> 00:09:26,775
سابرینا؟ -
کار من بود -
134
00:09:28,109 --> 00:09:29,694
من تامی رو از مرگ برگردوندم
135
00:09:30,403 --> 00:09:31,863
میخواستم کمک کنم
136
00:09:31,946 --> 00:09:35,283
...ولی اون کاملا یه جور دیگه شده بود
137
00:09:35,742 --> 00:09:38,787
...همهاش تقصیر منه و هاروی
138
00:09:39,412 --> 00:09:41,748
هاروی مجبور شد بکشتش
139
00:09:41,831 --> 00:09:42,831
وای
140
00:09:42,874 --> 00:09:44,000
...سابرینا
141
00:09:46,127 --> 00:09:49,130
.آخه اون هیچوقت منو نمیبخشه
چطور میتونه ببخشه؟
142
00:09:49,214 --> 00:09:50,590
خیلی متاسفم
143
00:09:51,758 --> 00:09:55,553
هیچوقت نمیخواستم به هیچکدومتون
دروغ بگم یا ناراحتتون کنم
144
00:09:55,637 --> 00:09:57,722
تمام سعیم همین بود -
اشکالی نداره -
145
00:09:58,264 --> 00:09:59,264
اشکالی نداره
146
00:10:00,683 --> 00:10:03,770
ما پشتتیم، سابرینا -
ما همیشه پشتت خواهیم بود -
147
00:10:03,853 --> 00:10:06,731
ممنون، بچهها. خیلی خوبین
148
00:10:07,732 --> 00:10:11,361
نمیتونم بگم چقدر ناامید شدم که شنیدم
149
00:10:11,736 --> 00:10:15,240
دوستان فانی سابرینا دورش جمع شده بودن
150
00:10:15,323 --> 00:10:17,492
،با وجود تمام دغلکاریهام
151
00:10:17,575 --> 00:10:20,495
با وجود تمام چیزهایی که
در مورد سابرینا فهمیده بودن
152
00:10:20,578 --> 00:10:23,331
دوستانش ازش جدا نمیشدن
153
00:10:24,249 --> 00:10:27,085
صبر ارباب تاریکی از دست من داشت لبریز میشد
154
00:10:27,627 --> 00:10:29,671
باید برنامههام رو عوض میکردم
155
00:10:29,754 --> 00:10:32,799
باید یه تهدید به گریندیل اضافه میکردم
156
00:10:32,882 --> 00:10:36,511
...که سابرینا رو وادار به تصمیماتی بگیره
157
00:10:36,594 --> 00:10:38,012
...که در نتیجه
158
00:10:40,723 --> 00:10:42,976
مجبورش کنه از بقیه جدا بشه
159
00:10:43,351 --> 00:10:44,894
...واسه تهدید
160
00:10:46,146 --> 00:10:47,730
...یکی دو تا ایده داشتم
161
00:10:49,941 --> 00:10:51,651
یا سیزده تا
162
00:10:53,278 --> 00:10:56,906
که درست زیر دماغمون دفن شده بودن
163
00:10:57,991 --> 00:11:02,537
،ولی باید تا نیمهشب منتظر میموندم
ساعت جادوگری
164
00:11:03,580 --> 00:11:05,665
یه جنازهی گرم هم لازم داشتم
165
00:11:06,499 --> 00:11:07,792
اینم از این
166
00:11:17,468 --> 00:11:19,095
سابرینا؟
167
00:11:19,179 --> 00:11:21,014
فقط میخواستم یگم به خاطر اتفاقاتی که
168
00:11:21,097 --> 00:11:23,099
که توی احیای مرده پیش اومد متاسفم
169
00:11:23,183 --> 00:11:24,184
از کجا شنیدی؟
170
00:11:24,684 --> 00:11:26,060
خبرهای بد زود میپیچه
171
00:11:26,144 --> 00:11:27,854
تنها چیزیه که همه در موردش حرف میزنن
172
00:11:28,730 --> 00:11:30,064
احیای مردهی شکستخوردهات
173
00:11:30,481 --> 00:11:31,691
غصه نخور
174
00:11:32,317 --> 00:11:34,110
فانیها اینطوری نمیگن؟
175
00:11:38,990 --> 00:11:40,325
آدم فانی در چه حاله؟
176
00:11:41,201 --> 00:11:44,454
اسمش هاروی هستش و خیلی اوضاعش خرابه
177
00:11:45,663 --> 00:11:46,789
از هم جدا شدیم
178
00:11:47,332 --> 00:11:49,042
واقعا عاشقشی، نه؟
179
00:11:50,668 --> 00:11:52,795
این تنها چیز فانیهاست که بهش حسادت میکنم
180
00:11:53,963 --> 00:11:56,007
جوری که خودشون رو وقف همدیگه میکنن
181
00:11:57,008 --> 00:12:00,261
،ساحرهها توی لذت و شهوت کارشون درسته
...ولی
182
00:12:01,012 --> 00:12:02,222
...وقتی پای عشق وسط میاد
183
00:12:03,514 --> 00:12:04,515
...عشق واقعی
184
00:12:06,643 --> 00:12:07,852
زیاد کارشون خوب نیست
185
00:12:08,269 --> 00:12:09,354
چرا اینطوریه؟
186
00:12:10,521 --> 00:12:12,607
ارباب تاریکیـمون ارباب حسودیه
187
00:12:13,024 --> 00:12:15,485
میخواد فقط و فقط عاشق خودش باشیم
188
00:12:15,568 --> 00:12:17,028
خودخواهیه، مگه نه؟
189
00:12:17,862 --> 00:12:20,156
آره، ولی توی بعضی موارد اینطوری راحتتره
190
00:12:20,240 --> 00:12:21,240
نه
191
00:12:22,033 --> 00:12:23,743
حاضرم همهی مجالس عیاشی ساحرهها رو
192
00:12:23,826 --> 00:12:25,370
با چیزی که تو و آدم فانی دارین عوض کنم
193
00:12:25,453 --> 00:12:26,496
داشتیم
194
00:12:27,413 --> 00:12:29,082
اوضاعت دوباره خوب میشه، سابرینا
195
00:12:30,667 --> 00:12:32,627
...و اگه شونهای واسه گریه کردن لازم داشتی
196
00:12:38,508 --> 00:12:39,717
نمیتونه چیز خوبی باشه
197
00:12:53,898 --> 00:12:56,192
استیو. استیوی، آرومتر
198
00:12:56,276 --> 00:12:59,529
هی، تو بهم پیشنهاد دوستی دادی، یادته؟
خودت هم پیشنهاد دادی که بیایم به جنگل
199
00:12:59,612 --> 00:13:01,239
درسته
200
00:13:01,322 --> 00:13:03,283
پس اینقدر بازی درنیار
201
00:13:03,366 --> 00:13:06,202
چرا شما باکرهها همیشه اینقدر پرخاشگرین
202
00:13:07,120 --> 00:13:10,540
...چی؟ من که -
اوه، آقای لومیس -
203
00:13:10,915 --> 00:13:15,211
بوی باکرهها جوری به مشامم میخوره
که سگ هاری بوی خون به مشامش میخوره
204
00:13:17,630 --> 00:13:19,048
ولی خجالت نکش
205
00:13:20,300 --> 00:13:22,885
یه باکره با نیازهای امشبم مطابقت داره
206
00:13:23,511 --> 00:13:26,014
سیزده ساحرهی گریندیل را فرا میخوانم
207
00:13:26,389 --> 00:13:29,267
!ساحرههایی که توسط فانیها تسخیر شدن
208
00:13:30,143 --> 00:13:32,520
و توسط همنوعانشون بهشون خیانت شد
209
00:13:32,603 --> 00:13:35,148
از این درخت از گردن آویخته شدن
210
00:13:35,231 --> 00:13:38,568
برخیزید، خواهران. برخیزید
211
00:13:49,203 --> 00:13:50,705
خوش برگشتین، خانمها
212
00:13:51,873 --> 00:13:54,208
کجا هستیم؟
213
00:13:54,625 --> 00:13:55,752
گریندیل
214
00:13:57,170 --> 00:13:59,422
به ساعت جادوگری هم داریم نزدیک میشیم
215
00:14:00,757 --> 00:14:06,846
،امشب و فردا، به مدت یک ساعت
از نیمه شب تا یک بامداد
216
00:14:08,473 --> 00:14:11,100
دوباره میتونین روی زمین قدم بردارین
217
00:14:12,060 --> 00:14:13,936
تا انتقامتون رو بگیرین
218
00:14:14,896 --> 00:14:16,856
برید، خواهران
219
00:14:17,482 --> 00:14:20,193
برید به خیابانهای به خواب رفته
220
00:14:21,069 --> 00:14:25,323
خودتون رو به شهری که ازش نفرت دارین
دوباره معرفی کنین
221
00:14:27,742 --> 00:14:29,660
بعد "سلاخ" رو فرا بخونین
222
00:14:30,578 --> 00:14:33,664
...کسی که به گریندیل پایان میده، یک بار
223
00:14:34,791 --> 00:14:36,084
برای همیشه
224
00:14:55,144 --> 00:14:57,772
...از سر راهم برو کنار -
خانم -
225
00:14:57,855 --> 00:14:58,940
ممنون
226
00:15:01,776 --> 00:15:02,776
هیلدا؟
227
00:15:03,194 --> 00:15:04,404
حسش کردی؟
228
00:15:06,823 --> 00:15:09,367
انگار یه قطار داره از گورستان رد میشه
229
00:15:32,890 --> 00:15:33,891
کی اونجاست
230
00:15:37,645 --> 00:15:38,771
خودت رو نشون بده
231
00:15:41,899 --> 00:15:44,193
!گفتم خودت رو نشون بده
232
00:16:00,710 --> 00:16:02,128
بیدار شو، سوزی
233
00:16:14,348 --> 00:16:15,516
یعنی چی؟
234
00:16:16,017 --> 00:16:17,310
اونا برگشتن
235
00:16:19,353 --> 00:16:20,813
کیا برگشتن، عمه دورتیا؟
236
00:16:21,230 --> 00:16:24,442
سیزده زن که به خاطر ساحرگی اعدام شدن
237
00:16:24,901 --> 00:16:27,612
زنانی که به دنیای جدید بازگردوندم
تا آزادانه زندگی کنن
238
00:16:28,196 --> 00:16:31,657
همون زنهایی که اینجا توی زمینمون
دفن کرده بودم
239
00:16:31,741 --> 00:16:33,159
توی مزرعهامون؟
240
00:16:33,826 --> 00:16:37,330
کس دیگهای از درخت دار توی جنگل
پایینشون نمیآورد
241
00:16:37,413 --> 00:16:39,457
لایق جایی واسه به آرامش رسیدن بودن
242
00:16:40,416 --> 00:16:41,626
واسه چی برگشتن؟
243
00:16:41,709 --> 00:16:44,420
اونا تسخیر شده بودن و بهشون خیانت شده بود
244
00:16:45,087 --> 00:16:47,632
باید توسط همنوعانشون دفن میشدن
245
00:16:47,965 --> 00:16:49,634
در بین همنوعانشون دفن میشدن
246
00:16:50,635 --> 00:16:51,928
خشمگین هستن
247
00:16:53,012 --> 00:16:54,597
برای انتقام برگشتن
248
00:16:54,680 --> 00:16:56,140
راهی واسه متوقف کردنشون هست؟
249
00:17:06,025 --> 00:17:08,625
لازم نبود بعد از نیمهشب توی جنگل راه بریم
250
00:17:08,653 --> 00:17:11,489
فقط واسه اینکه سکس داشته باشیم -
فقط واسه این نیست -
251
00:17:11,572 --> 00:17:14,367
فقط میخوام جای مورد علاقهام رو نشونت بدم
252
00:17:14,450 --> 00:17:17,787
جای مورد علاقهات رو میدونم
...و درست بین
253
00:17:17,870 --> 00:17:20,456
جای مورد علاقه واسه نگاه کردن
به ماه رو میگم، الاغ
254
00:17:22,166 --> 00:17:23,209
امبروز، چی شده؟
255
00:17:23,876 --> 00:17:25,753
چه خبر شده؟ -
صدا رو نمیشنوی؟ -
256
00:17:31,884 --> 00:17:32,927
صدای چیه؟
257
00:17:34,428 --> 00:17:35,721
اونجاست. ببین
258
00:17:41,602 --> 00:17:43,145
حلقهی ساحرههاست
259
00:17:43,229 --> 00:17:44,647
مال محفل ما هستن؟
260
00:17:44,730 --> 00:17:45,982
واسه چی جمع شدن؟
261
00:17:47,358 --> 00:17:48,358
...به نظر میاد
262
00:17:50,403 --> 00:17:51,404
یه طلسم فراخوانیه
263
00:17:51,862 --> 00:17:54,240
.دارن یه چیزی رو فرا میخونن
امبروز، بهتره بریم
264
00:17:54,323 --> 00:17:56,867
،چرا؟ اگه ساحره باشن
پس آدمهای ما هستن
265
00:17:57,285 --> 00:17:59,045
احتمالا اومدن اینجا واسه خوشگذرونی
266
00:18:00,329 --> 00:18:01,872
اگه واسه این نیومده باشن چی؟
267
00:18:42,830 --> 00:18:44,123
...جادوگر
268
00:18:46,667 --> 00:18:49,879
این اخطار رو واسه اربابهات
توی کلیسای شب ببر
269
00:18:54,300 --> 00:18:55,968
چیزی نیست، قول میدم
270
00:18:57,887 --> 00:18:59,805
!تامی، بس کن! تامی
271
00:19:20,242 --> 00:19:21,242
سلام
272
00:19:24,955 --> 00:19:25,955
سلام
273
00:19:26,957 --> 00:19:28,626
در چه حالی، هاروی؟
274
00:19:29,043 --> 00:19:30,461
بهتر از پدرم هستم
275
00:19:31,337 --> 00:19:32,713
چی بهش گفتی؟
276
00:19:33,255 --> 00:19:34,465
گفتم تامی این کار رو کرد
277
00:19:35,716 --> 00:19:37,510
خودش رو خلاص کرد
278
00:19:37,927 --> 00:19:40,638
،پدرم فقط سر تکون داد و گفت
"اون تامی من بود"
279
00:19:41,847 --> 00:19:46,644
،بعدش به سردخونه زنگ زدیم
البته به شما نه، به اونی که توی ریوردیل هستش
280
00:19:47,645 --> 00:19:48,813
منطقیه
281
00:19:49,480 --> 00:19:50,480
آره
282
00:19:50,731 --> 00:19:53,317
همهاش به تو فکر میکردم، هاروی
283
00:19:53,776 --> 00:19:58,739
،بدجور دلم میخواست بهت زنگ بزنم
...ولی فکر کردم که بهتره
284
00:19:58,823 --> 00:20:00,324
...میدونی، خندهداره
285
00:20:01,909 --> 00:20:03,327
...الان که میدونم تو یه
286
00:20:04,245 --> 00:20:07,206
یه ساحرهای، خیلی با عقل جور درمیاد
287
00:20:07,289 --> 00:20:09,709
خیلی چیزها بود که قبلا متوجهشون نشده بودم
288
00:20:10,710 --> 00:20:11,752
...در مورد تو
289
00:20:13,379 --> 00:20:14,379
در مورد خودمون
290
00:20:14,797 --> 00:20:17,133
فکر میکردم شاید احمقتر از اونم
که متوجهشون بشم
291
00:20:17,216 --> 00:20:18,216
نه
292
00:20:18,551 --> 00:20:22,012
هاروی، اینکه همچین حسی داشتی
داره منو میکشه
293
00:20:22,096 --> 00:20:25,182
فقط قبلا نمیتونستم بهت بگم
294
00:20:25,766 --> 00:20:27,351
باید بهت اعتماد میکردم
295
00:20:28,060 --> 00:20:29,145
الان دیگه اینو میدونم
296
00:20:31,689 --> 00:20:33,274
حتما خیلی ازم متنفری
297
00:20:34,608 --> 00:20:36,193
هیچوقت نمیتونم ازت متنفر باشم
298
00:20:36,861 --> 00:20:37,861
...یادته
299
00:20:39,196 --> 00:20:41,073
توی تولدت اینو بهت قول دادم
300
00:20:46,746 --> 00:20:50,541
،ولی هر بار که بهت نگاه میکنم
تمام فکرم میره سمت برادرم
301
00:20:56,213 --> 00:20:58,966
سلام. خیلی متاسفم که مزاحم میشم
302
00:20:59,049 --> 00:21:02,136
هاروی، در مورد برادر بیچارهات خیلی متاسفم
303
00:21:02,219 --> 00:21:05,514
ممنون، خانم اسپلمن -
جریان چیه، عمه هیلدا؟ -
304
00:21:05,598 --> 00:21:09,685
خب، باید فورا به کلیسای شب بیای
305
00:21:09,769 --> 00:21:12,188
پدر بلکوود یه جلسهی اضطراری تشکیل داده
306
00:21:12,271 --> 00:21:13,105
موقع روز؟
307
00:21:13,189 --> 00:21:16,901
،یه جورایی بحران داریم
پس اگه میشه بیا اونجا
308
00:21:16,984 --> 00:21:18,194
خیلی متاسفم
309
00:21:27,077 --> 00:21:29,622
عمهات واقعا اینجا نبود، مگه نه؟
310
00:21:29,914 --> 00:21:34,001
نه، از طریق فرافکنی اثیری اومده بود
311
00:21:34,084 --> 00:21:35,795
و کلیسای شب؟
312
00:21:36,587 --> 00:21:37,671
محفل ماست
313
00:21:37,755 --> 00:21:38,756
صحیح
314
00:21:40,257 --> 00:21:43,010
خب، به نظر میاد بهتره دیگه بری
315
00:21:43,093 --> 00:21:45,346
...هاروی -
منظورم اینه که، مجبوری بری -
316
00:21:46,972 --> 00:21:48,098
موضوع محفلـته
317
00:21:51,685 --> 00:21:52,685
آره
318
00:21:59,235 --> 00:22:00,903
ولی امیدوارم بتونیم بیشتر صحبت کنیم
319
00:22:02,863 --> 00:22:03,906
وقتی که آماده بودی
320
00:22:09,829 --> 00:22:11,163
...برادران و خواهران
321
00:22:11,956 --> 00:22:14,166
دیشب یک نشانه رو شاهد بودم
322
00:22:15,125 --> 00:22:16,752
همونطور که اکثرتون هم شاهدش بودین
323
00:22:17,127 --> 00:22:20,631
یک نشانهی وحشتناک که فقط میتونه
حاکی از یک چیز باشه
324
00:22:21,173 --> 00:22:24,635
آتشهای هیولا دارن آماده میشن
325
00:22:25,094 --> 00:22:28,264
دوزخ زیرمون در حال شکافیدن هست
326
00:22:29,056 --> 00:22:33,936
ارباب تاریکی ضعف تحقیرآمیزمون رو دیده
327
00:22:34,979 --> 00:22:39,441
بیاعتنایی بارزمون به قوانین و تعالیم ساحرگی
328
00:22:40,484 --> 00:22:43,821
و شیطان، که خدایی انتقامجو هست، نقشه داره
329
00:22:43,904 --> 00:22:45,155
!مجازاتمون کنه
330
00:22:45,698 --> 00:22:46,699
!پدر بلکوود
331
00:22:48,200 --> 00:22:50,870
خشم ارباب تاریکی نیست که سراغمون اومده
332
00:22:50,953 --> 00:22:53,706
سیزده ساحرهی گریندیل هستش
333
00:22:53,789 --> 00:22:55,749
دیشب توی جنگل بهشون برخوردیم
334
00:22:55,833 --> 00:22:58,252
در حال اجرای یه جور مراسم بودن
335
00:22:58,335 --> 00:22:59,795
یه طلسم فراخوانی
336
00:22:59,879 --> 00:23:02,214
وارد ذهنمون شدن. افسونمون کردن
337
00:23:02,590 --> 00:23:05,217
فقط واسه این زندهایم که میخواستن
یه پیغام براتون برسونیم
338
00:23:05,301 --> 00:23:07,553
چه پیغامی؟ زود بگو ببینم
339
00:23:07,636 --> 00:23:10,222
برگشتن تا شهر گریندیل رو با مرگ روبرو کنن
340
00:23:10,639 --> 00:23:14,059
دیشب، انتقامجوی سرخ رو فرا خوندن
341
00:23:14,351 --> 00:23:17,438
امشب، در ساعت جادوگری، قراره سوار بر اسب بیاد
342
00:23:17,521 --> 00:23:20,608
کی سوار بر اسب میاد، امبروز؟
در مورد چی داری حرف میزنی؟
343
00:23:22,693 --> 00:23:24,862
فرشتهی سرخ مرگ، عمه
344
00:23:24,945 --> 00:23:28,699
سیزده ساحره تمام درهای شهر رو براش میشکنن
345
00:23:29,074 --> 00:23:30,200
،و پس از او
346
00:23:31,201 --> 00:23:35,831
،اولین فرزندان به دنیا آمدهی فانی و ساحره
خواهند مرد
347
00:23:39,251 --> 00:23:41,211
!ساکت! ساکت
348
00:23:43,797 --> 00:23:45,925
کارت در رسوندن پیغام خوب بود، برادر امبروز
349
00:23:46,008 --> 00:23:50,429
ولی اگه با خشم سیزده ساحره
و پیامآورشون مرگ سرخ روبرو باشیم
350
00:23:50,804 --> 00:23:56,143
من، کشیش اعظمـتون، ازتون محافظت خواهم کرد
351
00:23:57,561 --> 00:24:01,440
،با تمام احترام، عالیجناب
میدونم
352
00:24:01,523 --> 00:24:04,276
،که من از کلیسا اخراج شدم
ولی چطوری ازمون محافظت میکنین؟
353
00:24:05,069 --> 00:24:08,155
محفل پشت دیوارهای آکادمی جمع میشه
354
00:24:08,238 --> 00:24:12,493
توسط ترکیب جادوهای رسوخناپذیرمون
پایدار و محفوظه
355
00:24:12,576 --> 00:24:15,204
کنار همدیگه میایستیم
356
00:24:15,287 --> 00:24:19,625
تا اینکه اسبسوار خونین از گریندیل بگذره
357
00:24:25,047 --> 00:24:26,590
ولی فانیها چی میشن؟
358
00:24:27,633 --> 00:24:29,259
مردم گریندیل
359
00:24:31,470 --> 00:24:34,723
بذار برن پیش خدای دروغینشون
و غم و غصه بخورن
360
00:24:34,807 --> 00:24:35,847
یا هر کاری که میخوان بکنن
361
00:24:36,433 --> 00:24:40,062
برادران، نیمهشب داخل آکادمی باشین
362
00:24:40,562 --> 00:24:42,272
...یا با سیزده ساحره
363
00:24:43,273 --> 00:24:45,818
و فرشتهی انتقامجوـشون به تنهایی روبرو بشین
364
00:24:47,111 --> 00:24:48,445
متوجه نمیشم
365
00:24:48,529 --> 00:24:51,240
چرا باید سیزده ساحرهی گریندیل
از دستمون عصبانی باشن؟
366
00:24:51,323 --> 00:24:54,243
بلایی که سر سیزده ساحرهی گریندیل اومد
خیلی وحشتناک بود
367
00:24:54,326 --> 00:24:56,926
خفتبارترین فصل تاریخ کلیسای شب بود
368
00:24:56,954 --> 00:24:59,873
ولی تاریخ ماست و نمیتونیم انکارش کنیم
369
00:24:59,957 --> 00:25:02,334
،بعد از محاکمهی ساحرههای سیلم
تمام ساحرههای
370
00:25:02,418 --> 00:25:04,098
این قسمت از کشور وحشتزده شدن
371
00:25:04,128 --> 00:25:06,505
دردسر داشت توی گریندیل شروع میشد
372
00:25:06,588 --> 00:25:09,967
و مردم... فانیها ساحرهها رو
شناسایی و دستگیر میکردن
373
00:25:10,050 --> 00:25:12,094
که شامل سیزده ساحره هم میشه
374
00:25:12,928 --> 00:25:17,808
،وقتی توی سلولشون نشسته بودن
ساحرههای دیگه باهم جلسه گذاشتن و تصمیم گرفتن
375
00:25:17,891 --> 00:25:19,893
که سیزده ساحره قربانی بشن
376
00:25:20,561 --> 00:25:22,980
تا تشنه بودن فانیها به خون ساحرهها
فروکش کنه
377
00:25:25,024 --> 00:25:28,068
وقتی اون سیزده زن شکنجه و اعدام شدن
378
00:25:28,152 --> 00:25:29,486
...سایر ساحرهها
379
00:25:30,821 --> 00:25:33,323
عروسکهاشون رو سوزوندن
و پاتیلهاشون رو دفن کردن
380
00:25:33,407 --> 00:25:36,410
اونا قربانی شدن تا شورش ساحرهها سرکوب بشه
381
00:25:36,493 --> 00:25:39,580
محفل میتونست جمع بشه تا سیزده ساحره
...رو نجات بده، ولی
382
00:25:40,664 --> 00:25:43,375
...ما، نیاکان ما
383
00:25:44,835 --> 00:25:46,545
تصمیم گرفتن ریسک نکنن
384
00:25:47,713 --> 00:25:51,425
پس ما نوادگان ساحرههایی هستیم
که به سیزده ساحره پشت کردن
385
00:25:51,508 --> 00:25:54,553
و گذاشتن بمیرن؟
همینه ازمون متنفرن دیگه
386
00:25:54,636 --> 00:25:58,348
عادلانه قضاوت کنیم، فانیها گرفتن
و اعدامشون کردن
387
00:25:58,432 --> 00:26:01,101
خب، بهتره باور کنی که من
دوستهام رو ترک نمیکنم
388
00:26:01,185 --> 00:26:03,687
تا برم توی یه پناهگاه جادویی آخرالزمانی
قایم بشم
389
00:26:03,771 --> 00:26:06,690
و حتی قبل از اینکه سعی کنی
...جلوم رو بگیری، عمه زی
390
00:26:06,774 --> 00:26:10,069
اتفاقا برعکس، به نظرم بهتره همهامون بمونیم
و از شهر محافظت کنیم
391
00:26:10,152 --> 00:26:11,653
واقعا؟ -
انتظار اینو نداشتم -
392
00:26:11,737 --> 00:26:14,990
چرا که نه؟
سیزده ساحرهی گریندیل قربانی شدن
393
00:26:15,074 --> 00:26:17,534
تا گروه بتونه نجات پیدا کنه
394
00:26:17,826 --> 00:26:21,205
ولی ما لازم نیست دوباره
همون اشتباه رو بکنیم
395
00:26:21,663 --> 00:26:23,415
ما اسپلمن هستیم
396
00:26:23,832 --> 00:26:26,001
معنیش اینه که با شان و وقار میایستیم
397
00:26:26,085 --> 00:26:28,045
و کار درست رو انجام میدیم
398
00:26:28,837 --> 00:26:30,839
همون کاری که پدرت همیشه انجام میداد، سابرینا
399
00:26:31,298 --> 00:26:35,385
،فانیها ممکنه ضعیف باشن
ولی لایق این سرنوشت دلخراش نیستن
400
00:26:35,803 --> 00:26:40,432
.سرنوشت شوم توسط ساحرهها رها شده
باید توسط ساحرهها هم متوقف بشه
401
00:26:40,516 --> 00:26:42,935
خیلی خب، ولی چطوری ازشون محافظت کنیم؟
402
00:26:43,268 --> 00:26:46,438
ما نمیتونیم همزمان همه جا باشیم
403
00:26:46,522 --> 00:26:48,148
نمیتونیم از تمام شهر محافظت کنیم
404
00:26:48,232 --> 00:26:51,360
اگه همون کاری که پدر بلکوود انجام میده
رو انجام بدیم، میتونیم
405
00:26:51,443 --> 00:26:53,153
فانیها رو باهم جمع کنیم
406
00:26:53,237 --> 00:26:55,906
زلدا، فکر کنم به جواب رسیدم
407
00:26:56,365 --> 00:27:00,285
.دکتر سربروس یه چیزی بهم گفت
اون قبلا هواشناس محلی بود
408
00:27:00,369 --> 00:27:02,287
!محض رضای شیطان
409
00:27:02,371 --> 00:27:05,541
گفت در صورت وقوع طوفان یا آب و هوای سهمگین
410
00:27:05,624 --> 00:27:09,586
،پناهگاه تعیینشدهی شهر
زیرزمین دبیرستان بکستر هستش
411
00:27:09,670 --> 00:27:11,672
فکر خیلی خوبیه، عمه هیلدا
412
00:27:12,548 --> 00:27:13,799
تنها چیزی که لازمه یه طوفانه
413
00:27:14,466 --> 00:27:16,635
این که خیلی سادهاس
414
00:27:27,521 --> 00:27:30,649
بوریاس، باد شمالی، تو را فرا میخوانم
415
00:27:31,191 --> 00:27:34,820
یوروس، باد شرقی، تو را فرا میخوانم
416
00:27:34,903 --> 00:27:38,031
نوتوس، باد جنوبی، تو را فرا میخوانم
417
00:27:38,115 --> 00:27:41,994
زفروس، باد غربی، تو را فرا میخوانم
418
00:27:50,586 --> 00:27:52,629
جواب میده؟ از کجا میفهمیم؟
419
00:27:53,172 --> 00:27:54,381
یه لحظه وقت بده
420
00:28:23,493 --> 00:28:25,871
شیطان کنه فانیها به اخطارمون توجه کنن
421
00:28:26,622 --> 00:28:28,916
اکثرشون همین کار رو کردن
422
00:28:29,416 --> 00:28:31,501
فانیهای گریندیل جمع شدن
423
00:28:31,585 --> 00:28:34,213
تا درون دبیرستان بکستر پناه بگیرن
424
00:28:37,424 --> 00:28:41,261
.خیلی خب. خیلی خب
آرومتر. خوب و آروم
425
00:28:41,553 --> 00:28:45,307
خودشه. جای کافی برای همه
توی پناهگاه طوفان هست
426
00:28:45,390 --> 00:28:48,060
به نظرت هیجانانگیز نیست، خانم واردول؟
427
00:28:48,560 --> 00:28:51,730
طوفانها همیشه برای من جالب بودن
428
00:28:51,813 --> 00:28:53,565
از زمانی که فیلم "جادوگر شهر آز" رو دیدم
429
00:28:54,816 --> 00:28:55,943
حالا هم اینجاییم
430
00:28:56,026 --> 00:28:59,196
مدرسهامون تنها جای امن گریندیل هستش
431
00:28:59,863 --> 00:29:01,490
تمام وجودم رو هیجان گرفته
432
00:29:01,573 --> 00:29:02,616
...آقای هاوثورن
433
00:29:02,699 --> 00:29:06,662
،شاید، وقتی اوضاع آروم شد
من و تو بالاخره یه نوشیدنی باهم بخوریم؟
434
00:29:15,254 --> 00:29:16,463
پدر بلکوود؟
435
00:29:17,589 --> 00:29:19,591
همه جمع شدن -
بسیار عالی -
436
00:29:20,092 --> 00:29:21,301
با گردآوری انرژی همه
437
00:29:21,385 --> 00:29:23,470
میتونیم جلوی ساحرهها و فرشتهی سرخشون
رو بگیریم
438
00:29:23,553 --> 00:29:25,138
تا نتونن از دروازهامون وارد بشن
439
00:29:25,222 --> 00:29:26,682
همه به جز اسپلمنها
440
00:29:27,266 --> 00:29:28,517
هیچکدومشون اینجا نیستن
441
00:29:29,309 --> 00:29:30,477
حتی امبروز هم نیست
442
00:29:33,105 --> 00:29:34,105
چه بد
443
00:29:34,398 --> 00:29:35,941
امیدهایی واسه اون پسر داشتم
444
00:29:36,358 --> 00:29:37,358
فراموشش کن
445
00:29:38,986 --> 00:29:40,487
تصمیمش رو گرفته
446
00:29:53,625 --> 00:29:55,210
سوزی، هاروی رو ندیدی؟
447
00:29:55,294 --> 00:29:58,380
،نه، پدر راز رو دیدم
ولی فکر نکنم راز اینجا باشه، سابرینا
448
00:29:58,463 --> 00:30:00,173
من میرم خونهی هاروی -
منم میرم خونهی راز -
449
00:30:00,257 --> 00:30:03,218
ولی سوزی، باید قبل از نیمهشب برگردی
450
00:30:05,804 --> 00:30:08,140
چرا توی مدرسه نیستی؟
صدای آژیر رو نشنیدی؟
451
00:30:08,223 --> 00:30:11,810
شنیدم، ولی ما یه زیرزمین واسه طوفان داریم
و پدرم تو حالتی نیست که بتونه سفر کنه
452
00:30:11,893 --> 00:30:13,773
واسه همین اینجا میمونیم -
هاروی، نمیتونین -
453
00:30:13,854 --> 00:30:18,233
،چیزی که داره میاد طوفان نیست
یه چیز خیلی خیلی بدتره
454
00:30:19,109 --> 00:30:20,152
حتما منظورت ساحرههاست
455
00:30:20,235 --> 00:30:22,988
آره و یه چیزی به اسم فرشتهی سرخ مرگ
456
00:30:23,071 --> 00:30:24,740
ولی میتونیم ازتون محافظت کنیم -
تو؟ -
457
00:30:25,782 --> 00:30:28,160
ساحرهها از من و پدرم از دست
بقیهی ساحرهها محافظت میکنن؟
458
00:30:30,287 --> 00:30:33,665
،مشکلی نیست. از پیشنهادت ممنونم
ولی من از خودم محافظت میکنم
459
00:30:34,207 --> 00:30:36,209
از پدرم و از این خونه محافظت میکنم
460
00:30:36,293 --> 00:30:38,853
...هاروی، الان وقتش نیست که -
تامی هم اگه بود همین کار رو میکرد -
461
00:30:39,379 --> 00:30:42,619
باید درک کنی که چرا الان دلم نمیخواد
واسه محافظتم به ساحرهها متکی باشم
462
00:30:42,674 --> 00:30:45,260
...نه، میدونم -
خواهشا سر این باهام بحث نکن، برینا -
463
00:30:46,928 --> 00:30:48,638
گفتم که میمونم
464
00:30:49,931 --> 00:30:51,224
از ترسو بودن خسته شدم
465
00:31:00,317 --> 00:31:05,072
مادربزرگم روث نمیخواد بره
و من نمیتونم تنهاش بذارم
466
00:31:05,155 --> 00:31:08,950
.ولی همه توی مدرسهان، راز
یه طوفان در راهه
467
00:31:09,034 --> 00:31:10,369
فرزندم، بس کن
468
00:31:10,827 --> 00:31:12,412
ما زنان واکر هستیم
469
00:31:12,788 --> 00:31:13,955
ما زنان پیشگو هستیم
470
00:31:14,039 --> 00:31:17,667
و میدونیم چی تو راهه
و اون طوفان نیست
471
00:31:19,586 --> 00:31:21,088
ساحرهها دارن میان، سوزی
472
00:31:21,797 --> 00:31:25,592
و... یه مرد که لباس قرمز پوشیده
و سوار اسب سفیده
473
00:31:25,675 --> 00:31:28,237
اینم دلیل بیشتریه که توی دبیرستان بکستر
کنار بقیهامون باشین
474
00:31:28,261 --> 00:31:29,679
گوش کن، مرد جوان
475
00:31:30,263 --> 00:31:33,975
بهترین قسمت 30 سالم رو
با نشستن رو این صندلی گذروندم
476
00:31:34,351 --> 00:31:37,020
الانم دلیلی واسه رفتن نمیبینم
477
00:31:37,813 --> 00:31:38,813
راز؟
478
00:31:41,274 --> 00:31:42,526
متاسفم، سوزی
479
00:31:46,363 --> 00:31:47,572
پس منم میمونم
480
00:31:47,781 --> 00:31:48,615
سوزی
481
00:31:48,698 --> 00:31:50,242
منم میمونم، راز
482
00:31:50,700 --> 00:31:52,202
دورتیا هم همین کار رو میکرد
483
00:31:52,994 --> 00:31:54,996
کاریه که ازم میخواست بکنم
484
00:31:55,372 --> 00:31:56,372
میدونم
485
00:32:00,585 --> 00:32:02,129
سابرینا، کجا بودی؟
486
00:32:02,212 --> 00:32:05,048
فانیها توی پناهگاهن
و داره ساعت جادوگری میشه
487
00:32:05,132 --> 00:32:08,718
رفتم خونهی هاروی و بعدش رفتم یه جای دیگه
تا از یکی کمک بخوام
488
00:32:08,802 --> 00:32:09,928
کمک؟ از کی؟
489
00:32:13,223 --> 00:32:14,599
هی. تو هاروی هستی دیگه؟
490
00:32:15,016 --> 00:32:16,643
آره. تو کی هستی؟ -
من نیک اسکرچ هستم -
491
00:32:16,726 --> 00:32:19,521
سابرینا منو فرستاده. از دوستهاشم
و قراره امشب کمکت کنم
492
00:32:20,147 --> 00:32:22,667
پس میخوام تمام پنجرهها و درهای خونه
رو نشونم بدی
493
00:32:22,732 --> 00:32:24,568
تا بتونم مهر و مومشون کنم
494
00:32:28,113 --> 00:32:29,364
چجور دوستی براش هستی؟
495
00:32:30,555 --> 00:32:36,055
.: Arman333 ترجمه از آرمان اسدی :.
496
00:32:55,932 --> 00:32:58,185
497
00:32:58,268 --> 00:33:02,439
498
00:33:02,522 --> 00:33:06,943
499
00:33:07,402 --> 00:33:09,571
500
00:33:09,654 --> 00:33:12,908
501
00:33:12,991 --> 00:33:15,744
502
00:33:15,827 --> 00:33:17,954
503
00:33:18,038 --> 00:33:20,665
504
00:33:20,749 --> 00:33:23,585
505
00:33:23,668 --> 00:33:26,588
506
00:33:26,671 --> 00:33:28,006
507
00:33:28,089 --> 00:33:31,134
508
00:33:31,218 --> 00:33:32,427
509
00:33:32,511 --> 00:33:34,888
نمیخوای کاری کنی؟ -
دارم میکنم دیگه، پسر دهاتی -
510
00:33:34,971 --> 00:33:37,283
.البته لایقش نیستی
تو یه شکارچی ساحرهای، مگه نه؟
511
00:33:37,307 --> 00:33:38,350
اون هنوز عاشقته
512
00:33:39,267 --> 00:33:41,811
513
00:33:41,895 --> 00:33:43,730
514
00:33:46,816 --> 00:33:47,859
...سوزی
515
00:33:48,944 --> 00:33:49,944
اونو دیدی؟
516
00:34:05,835 --> 00:34:07,212
اسم من سوزی پاتنم هستش
517
00:34:09,381 --> 00:34:11,675
از خون دورتیا پاتنم
518
00:34:11,758 --> 00:34:14,261
،کسی که بهت اجازهی عبور از اقیانوس رو داد
اونم وقتی که کسی این کار رو برات نمیکرد
519
00:34:14,344 --> 00:34:17,639
،کسی که از درخت دار پایینت آورد
اونم وقتی که کس دیگهای این کار رو نمیکرد
520
00:34:18,223 --> 00:34:19,849
واکرها دوستان من هستن
521
00:34:22,602 --> 00:34:23,895
لطفا بهشون صدمه نزن
522
00:34:35,198 --> 00:34:38,243
داره جواب میده، مگه نه؟
طلسم محافظتی رو میگم، عمه زلدا؟
523
00:34:38,326 --> 00:34:41,246
،آره، تا زمانی که ما چهار تا متمرکز بمونیم
ممکنه جواب بده
524
00:34:46,042 --> 00:34:48,211
فاستوس، تو منو آوردی اینجا؟
525
00:34:48,295 --> 00:34:50,855
...آره، خواهر زلدا -
باید برگردم، خانوادهام بهم نیاز داره -
526
00:34:50,922 --> 00:34:52,924
وظیفهی قسمخوردهات اینجاست، زلدا
527
00:34:53,008 --> 00:34:54,884
لیدی بلکوود داره حمل وضع میکنه
528
00:34:58,597 --> 00:34:59,848
لعنت بهت، فاستوس
529
00:35:00,640 --> 00:35:03,351
حولهی تمیز، آب تمیز و پرودنس رو لازم دارم
530
00:35:03,435 --> 00:35:06,313
پرودنس؟ -
آره، کمک لازم دارم -
531
00:35:06,396 --> 00:35:08,189
اینجا هم جای مردها نیست
532
00:35:08,648 --> 00:35:10,734
این کاملا شامل تو هم میشه
533
00:35:15,030 --> 00:35:16,030
آره
534
00:35:17,365 --> 00:35:18,825
حالت خوب میشه
535
00:35:21,911 --> 00:35:23,622
عمه زلدا کجا رفت؟
چه اتفاقی داره میافته؟
536
00:35:23,705 --> 00:35:25,874
طلسم محافظتی فقط با ما سه تا باقی میمونه؟
537
00:35:25,957 --> 00:35:30,128
یکم خطرناکه، ولی اگه ما سه تا سعیمون رو
...بیشتر کنیم و کس دیگهای غیب نشه
538
00:35:30,629 --> 00:35:31,629
!نه
539
00:35:33,548 --> 00:35:34,841
لوک، من اینجا چیکار میکنم؟
540
00:35:34,924 --> 00:35:37,218
.انتقالت دادم به اینجا
نمیتونی از اینجا بری
541
00:35:37,302 --> 00:35:39,342
طلسمت کردم که نتونی از آکادمی خارج بشین
و نمیتونی بری
542
00:35:39,387 --> 00:35:42,067
چرا؟ چرا این کار رو کردی؟ -
چون به اینجا و به ما تعلق داری -
543
00:35:42,098 --> 00:35:44,142
،پیش همنوعانت
بین این دیوارها جات امنه
544
00:35:44,225 --> 00:35:46,269
پیش محفلت و برادرهای جادوگرت
545
00:35:46,353 --> 00:35:47,228
با من، امبروز
546
00:35:47,312 --> 00:35:50,565
...نه. متوجه نیستی. من باید -
نه، تو متوجه نیستی -
547
00:35:50,649 --> 00:35:53,026
نمیتونستم بذارم اون بیرون بمیری، امبروز
548
00:35:53,526 --> 00:35:54,986
چون عاشقتم
549
00:36:04,412 --> 00:36:06,915
،ساحرهها اون بیرون دارن قویتر میشن
میتونم حسش کنم
550
00:36:06,998 --> 00:36:09,459
خانم، واردول، الان دیگه فقط
من و عمه هیلدا هستیم
551
00:36:09,834 --> 00:36:12,253
.دارم ضعیف میشم، عزیزم
فکر نکنم بتونم بیشتر از این دوام بیارم
552
00:36:12,337 --> 00:36:15,548
سابرینا، اگه تو و عمهات نتونین
طلسم رو حفظ کنین
553
00:36:15,632 --> 00:36:18,301
سیزده ساحره همهی درها و پنجرهها رو
باز میکنن
554
00:36:18,385 --> 00:36:21,554
با رسیدن فرشتهی سرخ
فانیها بدون محافظت میمونن
555
00:36:21,638 --> 00:36:23,515
و از شمشیرش نمیشه فرار کرد
556
00:36:23,598 --> 00:36:24,766
هر موقع تونستی یه کمکی بده
557
00:36:24,849 --> 00:36:27,811
میترسم قبل از پایان ساعت جادوگری
از توان بیفتیم
558
00:36:27,894 --> 00:36:32,148
تازه آقای کینکل، خانم پاتنم، خانم واکر
هم هستن
559
00:36:32,232 --> 00:36:35,944
اونا اون بیرونن و دارن به تنهایی
از خودشون محافظت میکنن
560
00:36:36,027 --> 00:36:38,655
نه، زمان دفاع تموم شده
561
00:36:39,030 --> 00:36:40,907
وقتشه که حمله کنیم
562
00:36:40,990 --> 00:36:42,534
چطوری میتونیم این کار رو بکنیم؟
563
00:36:42,617 --> 00:36:46,079
،راستش رو بخوای یه فکری دارم
ولی اونوقت باید عمه هیلدات
564
00:36:46,162 --> 00:36:47,914
واسه دقایقی تنهایی اینجا رو مستحکم نگه داره
565
00:36:47,997 --> 00:36:50,583
!تنهایی؟ گم شو -
سابرینا، وقتمون داره تموم میشه -
566
00:36:50,667 --> 00:36:54,963
.خیلی خب، بیا انجامش بدیم. عمه هیلدا، طاقت بیار
سیلم، همینجا بمون و مراقب عمه هیلدا باش
567
00:36:56,047 --> 00:36:58,633
!فقط انجامش بده، سیلم
زود برمیگردم
568
00:37:04,556 --> 00:37:07,308
در پایان، فقط یه راه برای انجام دادن
569
00:37:07,392 --> 00:37:09,728
خواستهی ارباب تاریکی وجود داشت
570
00:37:10,562 --> 00:37:13,398
کاری کنم که سابرینا راه دیگهای نداشته باشه
571
00:37:14,941 --> 00:37:19,028
فقط یه مسیر برای نجات فانیها باقی میموند
572
00:37:22,198 --> 00:37:24,451
مسیر شب
573
00:37:25,994 --> 00:37:28,872
پس ما به فضای خالی جنگل برگشتیم
574
00:37:29,706 --> 00:37:34,252
جایی که داستان 16 سال پیش
برای اولین بار شروع شد
575
00:37:34,544 --> 00:37:35,754
...وایسا
576
00:37:35,837 --> 00:37:38,548
...خانم واردول، اینجا غسل تعمید شیطانی من
577
00:37:38,631 --> 00:37:40,800
تقریبا ولی نه کامل انجام شد
578
00:37:43,678 --> 00:37:44,721
...خانم واردول
579
00:37:45,430 --> 00:37:47,724
کتاب هیولا" اینجا چیکار میکنه؟"
580
00:37:49,559 --> 00:37:50,685
...نوعِ
581
00:37:51,561 --> 00:37:54,189
قدرتی که واسه نجات گریندیل نیاز داری
582
00:37:54,939 --> 00:37:56,024
...مستلزم اینه که
583
00:37:56,107 --> 00:37:57,525
امضاش کنم؟
584
00:37:58,777 --> 00:38:01,571
آزادیم رو در ازای قدرت بدم؟
585
00:38:03,448 --> 00:38:06,701
قبلا به این جواب منفی دادم، خانم واردول
586
00:38:06,785 --> 00:38:09,913
این چیزیه که پدر و مادرت برات میخواستن
587
00:38:10,497 --> 00:38:13,041
چیزی که عمههات بهت گفتن دروغ نبود
588
00:38:13,333 --> 00:38:16,085
باید قبول کنی، شرایط عوض شده
589
00:38:16,878 --> 00:38:18,630
تو همون دختر سابق نیستی
590
00:38:18,713 --> 00:38:21,674
...همون ساحرهای نیستی که شبِ
591
00:38:22,550 --> 00:38:24,302
غسل تعمید شوم بودی
592
00:38:24,803 --> 00:38:26,346
...پتانسیل این رو داری
593
00:38:26,846 --> 00:38:29,808
که بزرگترین ساحرهی نسلت باشی
594
00:38:31,726 --> 00:38:33,895
البته این یه هزینهای داره
595
00:38:33,978 --> 00:38:36,439
باید راه دیگهای باشه
596
00:38:37,148 --> 00:38:38,817
چیزی به فکرم نمیرسه
597
00:38:40,819 --> 00:38:42,153
باید امضاش کنی
598
00:38:42,445 --> 00:38:45,573
این تنها راهیه که باعث میشه
...اونقدر قوی بشی که جلوی
599
00:38:51,746 --> 00:38:53,039
خودشه
600
00:38:54,916 --> 00:38:56,668
فرشتهی سرخ مرگ
601
00:38:57,669 --> 00:38:58,711
صداش رو میشنوی؟
602
00:39:19,691 --> 00:39:21,234
میدونم که ترسیدی، سابرینا
603
00:39:21,734 --> 00:39:24,946
چون به تمام زنها یاد دادن که از قدرت بترسن
604
00:39:26,656 --> 00:39:28,658
قدرت خودت رو در اختیار بگیر
605
00:39:29,409 --> 00:39:31,411
از ارباب تاریکی نگیرش
606
00:39:31,494 --> 00:39:33,371
بگیرش. استفادهاش کن
607
00:39:34,289 --> 00:39:35,665
دوستهات رو نجات بده
608
00:39:35,748 --> 00:39:37,000
...خانم واردول
609
00:39:37,333 --> 00:39:39,377
همه کار جز امضا کردنش رو انجام دادی
610
00:39:39,460 --> 00:39:40,460
...ولی
611
00:39:41,462 --> 00:39:42,839
چی مهمتره؟
612
00:39:43,339 --> 00:39:48,636
،چالش اعصابخردکن با ارباب تاریکی
یا نجات دوستانت؟
613
00:39:49,470 --> 00:39:51,931
...اگه امضاش کنم
614
00:39:52,640 --> 00:39:54,392
سرنوشتت اینه
615
00:39:56,060 --> 00:39:59,272
اگه این کار رو نکنی، هاروی میمیره
616
00:40:00,440 --> 00:40:02,525
رازلیند و سوزی میمیرن
617
00:40:03,026 --> 00:40:05,945
عمههات و دخترعمههات میمیرن
618
00:40:06,029 --> 00:40:07,238
من میمیرم
619
00:40:07,697 --> 00:40:09,365
...خواهش میکنم، سابرینا
620
00:40:11,242 --> 00:40:12,911
به خاطر همهامون
621
00:40:18,917 --> 00:40:19,917
امضاش میکنم
622
00:40:31,554 --> 00:40:36,017
این کار رو با ارادهی آزاد خودت انجام میدی؟
623
00:40:37,518 --> 00:40:42,607
و متوجه هستی که معنیش چیه؟
624
00:40:44,317 --> 00:40:49,697
،وقتی صدات کنم، دختر
باید جواب بدی
625
00:41:15,306 --> 00:41:18,226
سابرینا رو به تو میسپارم
626
00:41:18,309 --> 00:41:19,727
مامان؟ بابا؟
627
00:41:19,811 --> 00:41:23,189
فرزندم، نمیدونی که چقدر خاصی، مگه نه؟
628
00:41:25,149 --> 00:41:27,068
...توی زندگیم بدون تو
629
00:41:28,361 --> 00:41:29,361
پروازی وجود نداره
630
00:41:34,242 --> 00:41:36,452
باید کتاب هیولا رو امضا کنی
631
00:41:36,536 --> 00:41:37,578
نمیتونم این کار رو بکنم
632
00:41:37,662 --> 00:41:40,999
سابرینا اسپلمن میتواند
زندگی فانیـش را حفظ کند
633
00:41:41,082 --> 00:41:45,753
به شرطی که در آکادمی هنرهای غیرتجسمی
هم حضور پیدا کند
634
00:41:49,507 --> 00:41:52,010
آمادهای که با سرنوشتت آشنا بشی؟ -
پرودنس، خواهش میکنم -
635
00:41:52,093 --> 00:41:54,595
بهت التماس میکنم، تنهام بذار
636
00:41:54,679 --> 00:41:57,015
به هیچ وجه امکان نداره، دورگه
637
00:41:57,473 --> 00:42:00,685
چطوری میتونم ارباب تاریکی رو دور بزنم؟
638
00:42:00,768 --> 00:42:03,271
پدر و مادرت به خاطر تو مردن
639
00:42:07,734 --> 00:42:09,569
چه حسی داره؟
640
00:42:10,403 --> 00:42:12,155
اینکه به هیچ چیزی ایمان نداشته باشی؟
641
00:42:15,366 --> 00:42:16,367
مامان، منم
642
00:42:16,993 --> 00:42:19,787
بچهام رو بعد از غسل تعمید ازم گرفتن
643
00:42:19,871 --> 00:42:22,081
بهم گفتن مرده
644
00:42:23,249 --> 00:42:25,376
بهتره که دنیای فانی رو فراموش کنی
645
00:42:26,169 --> 00:42:28,963
.هاروی، خواهش میکنم. بذار بمونم
...بذار حداقل کمک کنم
646
00:42:29,088 --> 00:42:30,298
...نه، سابرینا. تو
647
00:42:30,381 --> 00:42:31,507
به اندازهی کافی کمک کردی
648
00:42:34,510 --> 00:42:35,510
بهتره که بری
649
00:42:35,970 --> 00:42:39,390
هرچیزی یه قیمتی داره
650
00:42:40,516 --> 00:42:42,727
ادوارد این رو یاد گرفت
651
00:42:43,186 --> 00:42:44,437
الان دیگه نوبت توـه
652
00:42:54,238 --> 00:42:56,741
سابرینا. نفس بکش. بذار واردت بشه
653
00:42:57,784 --> 00:43:00,495
میتونی حسش کنی؟ حسش میکنی؟ -
آره -
654
00:43:01,788 --> 00:43:03,998
زمان زیادی نداریم -
...کجا -
655
00:43:05,124 --> 00:43:06,125
الان کجا بریم؟
656
00:43:07,460 --> 00:43:09,337
چیکار کنیم که جلوی سیزده ساحره
657
00:43:09,796 --> 00:43:10,796
و فرشتهی سرخ رو بگیریم؟
658
00:43:12,507 --> 00:43:14,634
ما نه، تو
659
00:43:15,551 --> 00:43:18,721
قدرت از آن تو هستش، نه ما
660
00:43:19,222 --> 00:43:20,222
کجا برم؟
661
00:43:21,891 --> 00:43:24,352
چیکار کنم؟ -
خودت نمیدونی، سابرینا؟ -
662
00:43:25,937 --> 00:43:29,482
ارباب تاریکی بهت نشون نداده چیکار کنی؟
663
00:43:29,565 --> 00:43:30,566
چی... ؟
664
00:43:31,484 --> 00:43:32,484
...من که
665
00:43:43,121 --> 00:43:44,789
من پیش درخت دار بودم
666
00:43:49,335 --> 00:43:50,878
جایی که ساحرهها مردن
667
00:43:55,591 --> 00:43:57,260
آتیش گرفته بود
668
00:44:03,057 --> 00:44:06,477
.کم مونده تموم بشه، لیدی بلکوود
یه فشار دیگه
669
00:44:07,645 --> 00:44:10,314
...داره میاد اولین
670
00:44:14,277 --> 00:44:15,570
چی شده؟
671
00:44:15,653 --> 00:44:18,447
هیچی. کارت خیلی خوبه، لیدی بلکوود
672
00:44:18,531 --> 00:44:20,575
فقط فکر کن که کشیش اعظم چقدر افتخار میکنه
673
00:44:20,658 --> 00:44:22,201
پسرم حالش خوبه؟
674
00:44:22,285 --> 00:44:24,787
قوی و خوبه، لیدی بلکوود
675
00:44:24,871 --> 00:44:28,207
،خواهر اسپلمن
لیدی بلکوود داره زیادی خونریزی میکنه
676
00:44:28,291 --> 00:44:29,709
الان حالش رو خوب میکنیم
677
00:44:30,293 --> 00:44:33,129
بچههام... خواهر زلدا، بچههام
678
00:44:33,629 --> 00:44:35,590
...به هر قیمتی که شده
679
00:44:37,383 --> 00:44:38,801
باید در امان باشن
680
00:44:50,980 --> 00:44:52,356
هیلدا، اینجایی
681
00:44:52,440 --> 00:44:53,691
دکتر سی؟
682
00:44:54,650 --> 00:44:55,818
چیکار داری میکنی؟
683
00:44:55,902 --> 00:44:58,446
.باید پایین باشی
خیلی نگران شدم
684
00:44:58,529 --> 00:45:02,283
دارم به خاطر طوفان یکم دعا میخونم
685
00:45:02,366 --> 00:45:03,951
میخوای منم بمونم؟
686
00:45:05,661 --> 00:45:09,081
فقط یه دقیقه دستهام رو بگیر
687
00:45:10,917 --> 00:45:12,043
کمکی میکنه؟
688
00:45:12,835 --> 00:45:14,128
ضرری که نداره، مگه نه؟
689
00:45:24,013 --> 00:45:27,141
سوزی، چی شد؟ چیکار کردی؟
690
00:45:27,225 --> 00:45:31,604
.خودم هم نمیدونم
شاید خسته شد و رفت خونهاش؟
691
00:45:32,188 --> 00:45:33,439
نه، فرزندانم
692
00:45:34,315 --> 00:45:35,399
اون رفت
693
00:45:36,108 --> 00:45:37,568
...اون رفت
694
00:45:38,903 --> 00:45:41,822
چون الان دیگه نوبت اونه
695
00:45:41,906 --> 00:45:44,575
سوارکار سرخ
696
00:45:45,284 --> 00:45:47,453
فرشتهی مرگ
697
00:45:49,121 --> 00:45:50,539
صداش رو نمیشنوین؟
698
00:45:53,668 --> 00:45:55,336
صدای اسبش رو؟
699
00:46:09,809 --> 00:46:12,728
این دیگه چیه؟ -
فانی جون، این رویداد اصلیه -
700
00:46:13,187 --> 00:46:14,563
سرنوشت شوم گریندیل
701
00:46:17,733 --> 00:46:19,613
تو اولین فرزند پدرت که نیستی، نه؟
702
00:46:20,319 --> 00:46:21,946
نه، تامی اولین بود
703
00:46:22,446 --> 00:46:23,656
پدرت چطور؟
704
00:46:24,740 --> 00:46:26,951
اون فرزند اوله، آره
705
00:46:35,543 --> 00:46:37,420
چطوری این کار رو بکنم، خانم واردول؟
706
00:46:38,296 --> 00:46:39,297
در اعماق جستجو کن
707
00:46:39,380 --> 00:46:41,465
فقط موضوع قدرت نیست، سابرینا
708
00:46:42,550 --> 00:46:43,843
موضوع خشمه
709
00:46:44,927 --> 00:46:47,430
...میل به تغییر دنیاست
710
00:46:48,264 --> 00:46:49,682
و ارادهی انجامش هست
711
00:46:50,349 --> 00:46:52,560
به سیزده ساحرهی گریندیل فرمان بده
712
00:46:58,357 --> 00:47:01,819
به سیزده ساحرهی گریندیل فرمان میدم
!کارشون رو متوقف کنن
713
00:47:04,113 --> 00:47:07,199
!با آرامش برین یا با خشم من روبرو بشین
714
00:47:18,252 --> 00:47:20,463
همین بود؟ طوفان تموم شد؟
715
00:47:23,090 --> 00:47:25,343
نه، تازه رسید به اینجا
716
00:47:26,260 --> 00:47:30,431
بگو ببینم. تو که فرزند اول خانوادهات نیستی؟
717
00:47:30,973 --> 00:47:32,558
بین سه تا پسر بزرگترینم
718
00:47:34,769 --> 00:47:37,563
.گوش کن، گوش کن. فرار کن
واسه دیدن یه روز دیگه زنده بمون
719
00:47:38,189 --> 00:47:41,192
!فرار کن! برو
منم پشت سرت میام
720
00:47:49,241 --> 00:47:52,078
721
00:47:52,161 --> 00:47:55,039
722
00:47:57,833 --> 00:48:01,754
723
00:48:01,837 --> 00:48:04,340
724
00:48:05,466 --> 00:48:07,093
725
00:48:11,055 --> 00:48:13,099
تو کی هستی که بهمون دستور میدی؟
726
00:48:13,307 --> 00:48:16,268
ما یک بار خشم گریندیل رو حس کردیم، فرزند
727
00:48:16,644 --> 00:48:19,480
دوباره به دار آویخته نمیشیم -
نه، به دار آویخته نمیشین -
728
00:48:20,564 --> 00:48:21,732
سوزونده میشین
729
00:48:22,108 --> 00:48:23,901
ما رو میسوزونی، نیمهجادوگر؟
730
00:48:24,610 --> 00:48:26,237
ما مال این دنیا نیستیم
731
00:48:26,320 --> 00:48:28,697
هیچ آتش زمینی نمیتونه ما رو بسوزونه
732
00:48:28,781 --> 00:48:30,699
نه، آتش زمینی نه
733
00:48:31,742 --> 00:48:32,576
آتش جهنم
734
00:48:32,660 --> 00:48:37,623
،هیچکس جز قدرتمندترین موجودها که شیاطین هستن
نمیتونن احضارش کنن
735
00:48:37,832 --> 00:48:40,501
...و در تاریخ ساحرهها، فقط سه نفر
736
00:48:40,584 --> 00:48:42,586
خب، قراره چهار نفر بشن
737
00:48:42,962 --> 00:48:47,842
،من، سابرینا اسپلمن
،دختر ادوارد اسپلمن
738
00:48:47,925 --> 00:48:53,472
...فرزند شب
آتش جهنم را فرا میخوانم
739
00:48:56,142 --> 00:48:59,103
740
00:48:59,562 --> 00:49:04,817
741
00:49:04,900 --> 00:49:08,070
742
00:49:08,696 --> 00:49:12,616
743
00:49:13,033 --> 00:49:16,579
744
00:49:16,912 --> 00:49:21,041
745
00:49:21,417 --> 00:49:25,421
746
00:49:44,982 --> 00:49:47,610
بعدش در شعلههای جهنمی سوختن
747
00:49:47,693 --> 00:49:51,030
...یک دوزخ زیبا و سوزاننده
748
00:49:51,489 --> 00:49:53,449
روحشون رو نابود کرد
749
00:49:55,326 --> 00:49:57,328
...خشمشون رو آزاد کرد
750
00:49:59,121 --> 00:50:01,624
...تا اینکه جسم سوختهاشون
751
00:50:01,707 --> 00:50:04,168
...از آسمان به پایین ریخت
752
00:50:05,544 --> 00:50:07,004
مثل خاکستر
753
00:50:17,890 --> 00:50:19,290
...و وقتی ساحرههایی که
754
00:50:19,350 --> 00:50:21,310
،مرگ سرخ رو فراخونده بودن مردن
755
00:50:21,393 --> 00:50:24,605
و خشمی که بهش نیرو میداد محو شد
756
00:50:25,147 --> 00:50:26,482
...فرشته هم
757
00:50:27,650 --> 00:50:29,276
به سادگی ناپدید شد
758
00:50:29,360 --> 00:50:31,153
جوری که انگار هیچوقت نیومده بود
759
00:50:32,029 --> 00:50:36,408
و به این شکل، ساعت جادوگری تمام شده بود
760
00:50:36,784 --> 00:50:39,537
و تقریبا همه از طوفان نجات پیدا کردن
761
00:50:39,954 --> 00:50:45,668
و نمیدونستن که چقدر به نابودی نزدیک شده بودن
762
00:50:59,682 --> 00:51:00,849
امشب چه اتفاقی افتاد؟
763
00:51:01,225 --> 00:51:03,978
تقریبا مطمئنم که دوستدخترت
تمام شهر رو نجات داد
764
00:51:05,563 --> 00:51:06,814
اون دوستدخترم نیست
765
00:51:08,107 --> 00:51:09,107
دیگه نیست
766
00:51:11,110 --> 00:51:12,611
چرا اومدی اینجا؟
767
00:51:12,695 --> 00:51:14,488
اون ازم خواست، واسه همین اومدم
768
00:51:16,448 --> 00:51:17,448
...نه، ولی
769
00:51:18,325 --> 00:51:19,325
واسه چی؟
770
00:51:20,703 --> 00:51:21,703
...تو
771
00:51:22,413 --> 00:51:25,082
...شما دو تا -
اون عاشق توـه، فانی -
772
00:51:28,168 --> 00:51:29,336
واست جونش رو هم میده
773
00:51:30,462 --> 00:51:32,047
شاید این ارزش بخشیدنش رو داشته باشه
774
00:51:41,307 --> 00:51:44,351
فاستوس، متاسفم، ولی حق با تو بود
775
00:51:44,435 --> 00:51:47,730
لیدی بلکوود ضعیفتر از اونی بود
که بتونه بچهات رو به دنیا بیاره
776
00:51:47,813 --> 00:51:50,858
بچه؟ فکر کردم گفتی دوقلوـه؟
777
00:51:53,402 --> 00:51:57,573
یه اتفاق عجیب ولی نه چندان نادر افتاد
778
00:51:58,657 --> 00:52:02,369
...یکی از پسرهات، اونی که قویتر بود
779
00:52:03,621 --> 00:52:04,997
...اون یکی که سلطهپذیر بود رو
780
00:52:05,080 --> 00:52:07,791
در داخل رحِم جذب خودش کرد
781
00:52:10,169 --> 00:52:12,004
...فقط یه پسر هست
782
00:52:12,671 --> 00:52:15,049
که توسط برادری که جذب کرد زنده موند
783
00:52:18,510 --> 00:52:19,637
درستش هم همینه
784
00:52:21,221 --> 00:52:22,473
بذار بغلش کنم
785
00:52:33,734 --> 00:52:35,611
...تنها پسر به دنیاآمدهام
786
00:52:40,741 --> 00:52:41,825
!و میراثم
787
00:53:44,263 --> 00:53:47,975
،نمیدونم امشب توی دعاهات چی گفتی
ولی معلومه که جواب داد
788
00:53:49,268 --> 00:53:50,728
همهی ابرها صاف شدن
789
00:53:51,353 --> 00:53:53,772
قراره روز قشنگی بشه، هیلدا اسپلمن
790
00:54:05,117 --> 00:54:06,117
شب بخیر
791
00:54:32,352 --> 00:54:35,147
یکم پیش چه اتفاقی برات افتاد؟
792
00:54:36,732 --> 00:54:40,402
.مهم نیست
فکر کنم، شاهنامه آخرش خوشه
793
00:54:40,486 --> 00:54:41,320
...هیلدا
794
00:54:41,403 --> 00:54:42,403
بله؟
795
00:54:42,571 --> 00:54:45,491
یه کاری از روی بیفکری انجام دادم
796
00:54:54,208 --> 00:54:55,375
یه بچهی جادویی ساختی؟
797
00:54:55,459 --> 00:54:56,627
بچهی لیدی بلکوود هستش
798
00:54:56,919 --> 00:54:57,753
799
00:54:57,836 --> 00:55:02,174
.یه دختره. به پدر بلکوود دروغ گفتم
گفتم فقط یه بچه به دنیا اومد
800
00:55:02,633 --> 00:55:03,633
چرا؟
801
00:55:04,259 --> 00:55:06,303
تا از بچه محافظت کنم، هیلدا
802
00:55:07,471 --> 00:55:10,057
اون یه دختره که قبل از برادرش به دنیا اومده
803
00:55:10,933 --> 00:55:14,228
و میترسیدم که کشیش اعظم چیکار باهاش میکرد
804
00:55:14,812 --> 00:55:17,481
.ولی میتونیم بزرگش کنیم
قبلا هم این کار رو کردیم
805
00:55:17,940 --> 00:55:21,652
ما خواهرها باهمدیگه یه راز نگه میداریم
806
00:55:21,735 --> 00:55:22,736
!برای همیشه و تا ابد
807
00:55:22,820 --> 00:55:24,071
من از اینجا میرم
808
00:55:24,196 --> 00:55:25,196
چی؟
809
00:55:25,697 --> 00:55:29,284
از این اتاقخواب میرم
810
00:55:29,660 --> 00:55:32,955
فکر کنم وقتشه که یه اتاق اختصاصی داشته باشم
811
00:55:45,425 --> 00:55:47,511
کلیسای شب مال ماست، پسرها
812
00:55:48,512 --> 00:55:50,389
این نشانهی ارباب تاریکیه
813
00:55:51,473 --> 00:55:52,516
...تاییدمون کرده
814
00:55:53,308 --> 00:55:55,018
که توی مسیر درستی هستیم
815
00:55:56,603 --> 00:56:00,023
به اولین پسرم درود بفرستین
816
00:56:00,816 --> 00:56:02,025
!درود بر جوداس
817
00:56:02,150 --> 00:56:04,570
!درود بر جوداس! درود بر شیطان
818
00:56:04,653 --> 00:56:06,989
!درود بر جوداس! درود بر شیطان
819
00:56:07,072 --> 00:56:09,366
!درود بر جوداس! درود بر شیطان
820
00:56:09,449 --> 00:56:10,449
!درود بر جوداس
821
00:56:25,424 --> 00:56:27,634
تو... مدل موهات رو عوض کردی
822
00:56:28,510 --> 00:56:29,595
آره
823
00:56:30,721 --> 00:56:32,222
ممنون که نیک رو برامون فرستادی
824
00:56:33,473 --> 00:56:34,473
...اون
825
00:56:36,143 --> 00:56:37,853
گفت امشب تمام شهر رو نجات دادی
826
00:56:39,146 --> 00:56:41,648
خب، یه تلاش گروهی بود
827
00:56:44,651 --> 00:56:46,236
میخواستم ببینم در چه حالی
828
00:56:47,404 --> 00:56:50,282
و دوباره معذرتخواهی کنم، هاروی
829
00:56:51,366 --> 00:56:53,994
،به خاطر تمام رازهام، به خاطر تامی
830
00:56:55,078 --> 00:56:56,079
به خاطر همه چی
831
00:56:57,789 --> 00:57:00,208
واقعا متاسفم
832
00:57:00,292 --> 00:57:01,293
میدونم
833
00:57:03,795 --> 00:57:04,838
میدونم که هستی
834
00:57:05,339 --> 00:57:06,882
خب، چطوره رابطهامون رو از اول شروع کنیم؟
835
00:57:09,259 --> 00:57:10,802
.این دفعه دیگه رازی از هم نگه نداریم
...فقط
836
00:57:10,886 --> 00:57:11,886
...من
837
00:57:13,931 --> 00:57:15,807
فکر نکنم ایدهی خوبی باشه
838
00:57:17,726 --> 00:57:19,186
...مطمئن نیستم بیخطر باشه
839
00:57:20,145 --> 00:57:21,480
که من اطرافت باشم
840
00:57:22,314 --> 00:57:23,314
...یا برای راز
841
00:57:24,232 --> 00:57:25,317
یا برای سوزی
842
00:57:25,400 --> 00:57:26,400
چرا نه؟
843
00:57:27,152 --> 00:57:29,029
...مجبور شدم امشب یه کاری بکنم
844
00:57:31,198 --> 00:57:32,324
که منو میترسونه
845
00:57:33,033 --> 00:57:34,033
...هاروی
846
00:57:36,620 --> 00:57:38,163
...یه چیز تاریک
847
00:57:39,748 --> 00:57:42,167
در درونم رو لمس کردم
848
00:57:44,878 --> 00:57:48,465
اونقدری دوستت دارم
که نذارم اتفاق بدی برات بیفته
849
00:57:57,432 --> 00:57:58,432
...میشه
850
00:58:00,560 --> 00:58:02,145
میشه برای آخرین بار ببوسمت؟
851
00:58:23,166 --> 00:58:25,085
...همونطور که از قدیم گفتن
852
00:58:25,836 --> 00:58:26,836
اینم از این
853
00:58:27,254 --> 00:58:29,506
همه چی طبق نقشههاش پیش رفت
854
00:58:30,549 --> 00:58:33,385
ولی هیچوقت تمجیدی که لایقش بودم رو
به دست نیاوردم
855
00:58:34,720 --> 00:58:37,139
...بهترین و بدترین چیزها
856
00:58:38,140 --> 00:58:39,391
در سایهها اتفاق میافته
857
00:58:40,809 --> 00:58:45,439
...خب، این یه روش طولانی بود که بهت بگم
858
00:58:47,190 --> 00:58:50,027
من یه معلم معرکهام، مدیر هاوثورن
859
00:58:51,445 --> 00:58:55,866
کسی جز من نمیتونست سابرینا رو
اینقدر به سمت تاریکی جلو ببره
860
00:58:57,534 --> 00:58:59,453
تو دیگه کی هستی، خانم؟
861
00:59:02,039 --> 00:59:03,040
من کی هستم؟
862
00:59:06,209 --> 00:59:08,086
...خب، من مری واردول نیستم
863
00:59:08,795 --> 00:59:10,505
اگرچه از بدنش لذت میبرم
864
00:59:12,841 --> 00:59:16,720
،من مادر شیاطین
،طلوع سرنوشت شوم
865
00:59:17,471 --> 00:59:19,139
همخوابهی شیطان هستم
866
00:59:20,640 --> 00:59:22,350
من لیلیث هستم، پسر جون
867
00:59:23,268 --> 00:59:24,686
،اولین همسر آدم
868
00:59:24,811 --> 00:59:27,898
که توسط یه فرشتهی مغضوب نجات پیدا کردم
869
00:59:28,732 --> 00:59:33,278
به افتخار اون خودم رو خانم شیطان صدا میکنم
870
00:59:35,072 --> 00:59:36,156
...ولی به زودی
871
00:59:37,908 --> 00:59:38,908
...خیلی زود
872
00:59:40,869 --> 00:59:42,537
یه عنوان جدید به دست میارم
873
00:59:43,246 --> 00:59:44,246
...میدونی
874
00:59:47,125 --> 00:59:51,797
به محض اینکه کارم با سابرینا تموم بشه
تا جای من رو به عنوان سرباز پیادهی شیطان بگیره
875
00:59:54,132 --> 00:59:58,095
یه تاج و تخت در کنار شیطان به دست میارم
876
01:00:02,641 --> 01:00:03,975
من کی هستم؟
877
01:00:15,278 --> 01:00:17,656
من ملکهی آیندهی جهنم هستم
878
01:00:26,039 --> 01:00:27,958
باقیموندهی غذا رو واست نگه داشتم دیگه
879
01:00:29,960 --> 01:00:32,087
قار قار نکن، فقط حرفت رو بزن
880
01:00:32,754 --> 01:00:33,964
عذر میخوام، خانم
881
01:00:34,047 --> 01:00:36,174
ولی به نظر نمیاد شیطان سابرینا رو
882
01:00:36,258 --> 01:00:38,468
واسه سلطنت در کنارش آماده میکنه، نه شما رو؟
883
01:00:40,053 --> 01:00:44,975
ولی ارباب تاریکی اینطوری به خدمات ابدیم
خیانت نمیکنه، استولاس
884
01:00:46,726 --> 01:00:48,061
،حتی اگه این کار رو بکنه
885
01:00:49,104 --> 01:00:53,024
یه راه خیلی ساده واسه معامله
با سابرینا وجود داره
886
01:01:08,540 --> 01:01:10,876
اون هنوزم سابرینا هستش، هاروی
887
01:01:11,209 --> 01:01:12,836
هنوزم دختریه که میشناسیم
888
01:01:13,044 --> 01:01:14,462
مطمئن نیستم، سوزی
889
01:01:14,546 --> 01:01:16,006
یه چیزی عوض شده بود
890
01:01:16,548 --> 01:01:17,716
نه فقط موهاش
891
01:01:18,800 --> 01:01:21,928
ولی هنوزم به مدرسه میاد دیگه؟
892
01:01:24,014 --> 01:01:25,849
منظورم اینه، هنوزم دوستهاشیم دیگه؟
893
01:01:48,555 --> 01:01:57,055
.: Arman333 ترجمه از آرمان اسدی :.
894
01:01:57,555 --> 01:02:06,055
دانلود فیلم و سریال با لینک مستقیم
www.DibaMoviez.Com
895
01:02:06,555 --> 01:02:12,055
کانال تلگرام تیم ترجمهی دیباموویز
https://t.me/DibaSub
896
01:02:12,555 --> 01:02:18,055
«Arman_Triple3@yahoo.com»
897
01:03:36,555 --> 01:03:42,055
27/Oct/2018