1 00:01:56,600 --> 00:02:00,510 این مردو کی کشته ؟ سرور من برنارد ؟ 2 00:02:00,610 --> 00:02:04,390 بعد از اینکه شما هوشمندانه قاتلان رو شناسایی و محدودشون کردید ؟ 3 00:02:04,490 --> 00:02:05,870 از من نپرس 4 00:02:05,970 --> 00:02:08,150 من هرگز نگفتم تمامی جنایتکاران 5 00:02:08,250 --> 00:02:10,910 در فراخنای این صومعه رو به قانون تحویل داده م 6 00:02:11,010 --> 00:02:13,790 حالا شدّت عمل یا افراط بیش از حد 7 00:02:13,890 --> 00:02:17,430 در سخت گیری رو به برادرم ابوت ( راهب اعظم ) می سپارم 8 00:02:17,530 --> 00:02:22,620 تنها وظیفه ی من سوزاندن جادوگره 9 00:02:22,720 --> 00:02:24,790 و بعدش فقط یه کار برای شما 10 00:02:24,890 --> 00:02:27,190 باقی می مونه 11 00:02:27,290 --> 00:02:30,270 فقط شخص حضرت پاپ ، حق تصمیم گیری 12 00:02:30,370 --> 00:02:33,790 در مورد سرنوشت شما فرانسیسکن ها رو داره 13 00:02:33,890 --> 00:02:37,800 باشد که پروردگار در بیداری ت حضور یابد 14 00:02:46,920 --> 00:02:49,710 پس عالیجناب .. برنارد در کمتر از 3 ساعت 15 00:02:49,810 --> 00:02:52,710 پیام رو دریافت خواهد کرد 16 00:02:52,810 --> 00:02:56,030 خیلی خوبه. بنویس 17 00:02:56,130 --> 00:02:59,070 به سرعت عازم شو . اون سگ آلمانی ... 18 00:02:59,170 --> 00:03:03,150 می خواد پاپ جدید تعیین کنه شخصی فرانسیسکن به نام پیتر 19 00:03:03,250 --> 00:03:08,300 مراسم تاجگذاریش در کلیسای سنت پیتر ِ رُمه 20 00:03:08,400 --> 00:03:11,550 من او رو از فهرست ِ کتابهای ( آبگوشت ِ ) تاریخی با ترید نون حذف خوام کرد 21 00:03:11,650 --> 00:03:16,270 داری به من میگی که داخل صومعه به تحریک فرانسیسکن هایی که 22 00:03:16,370 --> 00:03:18,670 استنباط خودشون از زندگی عیسی رو 23 00:03:18,770 --> 00:03:22,470 علیه من به کار می گیرند به آدم کش های کافر پناه داده ن؟ 24 00:03:22,570 --> 00:03:27,670 یا این فرانسیسکن ها باید بیان جلوی پاها ی من تعظیم کنند 25 00:03:27,770 --> 00:03:32,560 یا برای همیشه ساکتشون می کنم 26 00:03:37,600 --> 00:03:39,790 میشل ! تو نباید بری آوینیون 27 00:03:39,890 --> 00:03:42,070 جان می خواد که تو اونجا تنها و بدون ضامن ( بدون حامی ) باشی 28 00:03:42,170 --> 00:03:44,870 ولی باید برم پاپ به حرف من گوش می ده 29 00:03:44,970 --> 00:03:47,270 جونت رو به خطر می ندازی 30 00:03:47,370 --> 00:03:49,670 بذار بشه بهتر از اینه که روحم رو به خطر بندازم 31 00:03:49,770 --> 00:03:51,670 پس باید فوراَ راه بیفتی اگه من برنارد رو می شناسم 32 00:03:51,770 --> 00:03:54,270 می دونم هر کاری می کنه که به آوینیون نرسی 33 00:03:54,370 --> 00:03:55,630 می زنن می کشنت 34 00:03:55,730 --> 00:03:57,510 بعدشم برنارد ادعّا می کنه ، شیاطین رمیجیو 35 00:03:57,610 --> 00:03:58,670 این کارو کرده ن 36 00:03:58,770 --> 00:04:00,150 ما همراهت میاییم 37 00:04:00,250 --> 00:04:03,230 نه . تنها می رم 38 00:04:03,330 --> 00:04:05,990 شما در کمپ امپراطور در شهر پیتزا منتظر من بمونید 39 00:04:06,090 --> 00:04:08,750 به محض اینکه خورشید غروب کرد از دروازه آهنی نزدیک سلاخ خانه 40 00:04:08,850 --> 00:04:11,590 خارج شو - با نگهبان محافظت می شه 41 00:04:11,690 --> 00:04:13,670 با ما بیا برادر ویلیام 42 00:04:13,770 --> 00:04:16,670 آره . شما از همه بیشتر در معرض خطرید 43 00:04:16,770 --> 00:04:22,380 امکانش نیست اینجا کار ناتمامی دارم 44 00:04:39,320 --> 00:04:41,670 برنارد زندانی هاش رو به آویینیون میاره ؟ 45 00:04:41,770 --> 00:04:44,270 اون رمیجیو رو به عنوان اینکه مرتد شده 46 00:04:44,370 --> 00:04:45,870 و به مثابة ی مشعلی برای دلجویی از تعصّب می سوزونه 47 00:04:45,970 --> 00:04:48,750 تل هیزم [ این جسد سوزان ] مسیر مواجهه ی میشل با 48 00:04:48,850 --> 00:04:52,550 با پاپ رو جهت تصمیم گیری راجع به سرنوشت فرانسیسکن ها ، منوّر خواهد کرد 49 00:04:52,650 --> 00:04:54,870 و سالواتوره ؟ 50 00:04:54,970 --> 00:04:57,230 اون باید در محاکمه شهادت بده 51 00:04:57,330 --> 00:04:59,790 شاید در ازاء خدماتش 52 00:04:59,890 --> 00:05:02,790 برنارد جونش رو ببخشه 53 00:05:02,890 --> 00:05:08,470 یا شاید هم اجازه بده فرار کنه بعد دستور قتلش رو بده 54 00:05:08,570 --> 00:05:10,900 و دختره ؟ 55 00:05:11,000 --> 00:05:15,270 دختره ... - شما می تونید ازش دفاع کنید 56 00:05:15,370 --> 00:05:17,870 شما می دونید که اون جادوگر نیست 57 00:05:17,970 --> 00:05:20,030 نمی تونید اجزه بدین اونها بسوزونندش 58 00:05:20,130 --> 00:05:23,660 و چرا ؟ 59 00:05:23,760 --> 00:05:27,500 تا حالا به اندازه کافی تاوان نداده ؟ 60 00:05:27,960 --> 00:05:32,295 چقدر دیگه باید تاوان پس بده ؟ 61 00:05:33,160 --> 00:05:37,070 و به خاطر کی ؟ 62 00:05:50,160 --> 00:05:53,475 شاید همه چیز ، از دست نرفته باشه 63 00:05:54,760 --> 00:05:57,905 منظورتون چیه ؟ 64 00:06:46,560 --> 00:06:49,960 درسته . یالا 65 00:06:50,840 --> 00:06:53,110 از الان وظایف رمیجیو به شما محوّل می شه 66 00:06:53,210 --> 00:06:55,470 تهیه ی فوری تمام لوزام مورد نیاز آشپزخونه 67 00:06:55,570 --> 00:06:57,150 و سالن ناهارخوری با شماست 68 00:06:57,250 --> 00:06:59,950 نام کسی رو به جای خودتون به عنوان مسؤل تهیه اسناد تعیین کنید 69 00:07:00,050 --> 00:07:05,320 از بخش دفاتر جدا شده ین حالا برید 70 00:07:05,920 --> 00:07:12,060 درست همین دیروز بود که به عنوان دستیار مالاکی تعیین شدی 71 00:07:12,160 --> 00:07:14,710 امروز بعد از مراسم نماز و خطابه 72 00:07:14,810 --> 00:07:16,710 پای شما به اتاق کتابیت کتاب مقدّس باز خواهد شد 73 00:07:16,810 --> 00:07:18,990 و مطمئن بشید که هیچ کس به تنهایی وارد کتابخونه نشه 74 00:07:19,090 --> 00:07:21,350 هنوز اصول اولیه اسرار ِتالار ( کتابخانه اسناد صومعه ) 75 00:07:21,450 --> 00:07:24,070 به من آموزش داده نشده ( به عضویت دانندگان پذیرفته نشده م ) 76 00:07:24,170 --> 00:07:25,990 کسی هم نگفته که قراره پاگشایی بشی 77 00:07:26,090 --> 00:07:28,150 وظیفه ت اینکه مطمئن بشی در اتاق مطابقت رونوشت از اسناد مقدّس 78 00:07:28,250 --> 00:07:30,750 کارها درست انجام بشه هر راهبی فقط روی کتابهایی 79 00:07:30,850 --> 00:07:33,110 که از قبل به اونها داده شده کار می کنه 80 00:07:33,210 --> 00:07:38,820 در حال حاضر هیچ کس نباید وارد کاتبخونه بش. هیچ کس 81 00:07:38,920 --> 00:07:41,190 بیایید حمد و سپاس خدا کنیم 82 00:07:41,290 --> 00:07:43,950 حالا که آلمانیه مرده خطر این هست که 83 00:07:44,050 --> 00:07:46,070 کتابداری حتّی وحشی تر ( بی ادب تر ) از اون داشته باشیم 84 00:07:46,170 --> 00:07:49,070 فکر می کنی چه کسی به جای او منصوب میشه ؟ 85 00:07:49,170 --> 00:07:51,430 بعد از همه ی اتفاقای که تو چند روز اخیر رخ داده 86 00:07:51,530 --> 00:07:57,395 مشکل اصلی دیگه کتابدار نیست بلکه شخص راهب اعظمه 87 00:07:57,960 --> 00:08:01,870 مالاکی از عقرب ها و شیپور پنجم حرف می زد 88 00:08:01,970 --> 00:08:03,910 شیپور ششم از آتش و اسب ها سخن می گه 89 00:08:04,010 --> 00:08:09,110 یعنی قربانی بعدی رو تو اسطبل پیدا می کنیم ؟ 90 00:08:35,200 --> 00:08:38,420 امشب می ریم 91 00:08:38,520 --> 00:08:42,005 بعد از سوزاندن جادوگر 92 00:08:47,160 --> 00:08:52,030 مصیبت های زیاد ، این مکان رو پریشان کرده 93 00:08:52,130 --> 00:08:57,570 جایی که قلب من فقط به خاطر اون در سینه م می تپه 94 00:08:57,760 --> 00:09:00,350 هر کسی بدون استثناء 95 00:09:00,450 --> 00:09:05,470 باید معاینة دقیقی روی وجدانش انجام بده 96 00:09:05,570 --> 00:09:09,260 خودم بیشتر از بقیه 97 00:09:09,360 --> 00:09:12,150 همه ی ما فکر می کنیم که روح بیگناهی داریم 98 00:09:12,250 --> 00:09:16,630 از اونجائیکه از مجموع 5 مرگی که در این صومعه رُخ داده 99 00:09:16,730 --> 00:09:21,830 همه به جز یک نفر بیگناهند 100 00:09:22,560 --> 00:09:25,460 این باعث شده چنین گمانی داشته باشیم 101 00:09:25,560 --> 00:09:32,560 برای همین تصمیم گرفته م که که امروز دیگر صحبت نکنم 102 00:09:42,120 --> 00:09:46,350 گفته شده ، وقتی پایانِ ِ [ جهان ] نزدیکه 103 00:09:46,450 --> 00:09:51,670 حاکم غرب ، فریبکاران بزرگ خواهند بود 104 00:09:51,770 --> 00:09:54,830 قاتلین انسان ها 105 00:09:54,930 --> 00:09:59,270 حیله گر ، اسیر شهوت طلا 106 00:09:59,370 --> 00:10:02,550 متخصصان تقلب 107 00:10:02,650 --> 00:10:07,550 و در میان مردم جامعه ، بی اعتقادی 108 00:10:07,650 --> 00:10:10,270 سنگدلی 109 00:10:10,370 --> 00:10:13,590 دزدی ، قتل و سایر فسادها 110 00:10:13,690 --> 00:10:17,260 گسترش خواهد یافت 111 00:10:17,840 --> 00:10:21,840 تهی دستی ، شفقت 112 00:10:23,480 --> 00:10:26,270 و موهبت اشک ها 113 00:10:26,370 --> 00:10:28,270 از میان خواهد رفت 114 00:10:28,370 --> 00:10:32,790 زمانة ظهور دجّال نزدیکه 115 00:10:32,890 --> 00:10:37,870 من سر او رو که از آتش سوزانه دیده م 116 00:10:37,970 --> 00:10:43,630 ارابه های آتش رو در هر سو دیده م 117 00:10:43,730 --> 00:10:46,705 جوان ها خواهند مُرد 118 00:10:46,770 --> 00:10:50,870 دخترکان کم سن و سال به بند کشیده خواهند شد 119 00:10:50,970 --> 00:10:54,430 یهودیه ( اورشلیم) ، لباس عزا به تن خواد کرد 120 00:10:54,530 --> 00:10:57,990 و سوریه ، سقوط خواهد کرد 121 00:10:58,090 --> 00:11:00,910 و برای پسران شان خواهند گریست 122 00:11:01,010 --> 00:11:05,470 و تمامی شهرهای جهان از طریق زلزله 123 00:11:05,570 --> 00:11:08,870 به شدت ، تکان خواهند خورد 124 00:11:08,970 --> 00:11:13,670 بادهای طوفانی ، زمین ها رو خواهند درید 125 00:11:13,770 --> 00:11:17,085 زمین ها آلوده ( ناپاک ) خواهند شد 126 00:11:17,130 --> 00:11:19,870 و در زمستان 127 00:11:19,970 --> 00:11:23,760 گرما شدید خواهد بود 128 00:11:25,560 --> 00:11:28,110 رمیجیو 129 00:11:29,440 --> 00:11:32,755 رمیجیو 130 00:11:48,560 --> 00:11:53,150 دوست داری همراه سالواتوره بمونی ؟ 131 00:11:55,600 --> 00:11:59,595 من آزاد نیستم. تو آزاد نیستی 132 00:12:25,000 --> 00:12:27,190 حرفات رو گوش می دم ویلیام 133 00:12:27,290 --> 00:12:30,690 ولی اوّل به سوالی پاسخ بده 134 00:12:31,760 --> 00:12:34,830 چرا به میشل سزینیایی توصیه کردی فرار کنه ؟ 135 00:12:34,930 --> 00:12:38,460 نمی دونستم زندانی بوده ؟ 136 00:12:38,560 --> 00:12:42,230 شاید قصدش فقط این بوده که قبل از شما به پاپ برسه 137 00:12:42,330 --> 00:12:46,310 اگر هم دستش به پاپ برسه تفکیر ( طرد ) خواهد شد 138 00:12:46,410 --> 00:12:50,000 شما فرانسیسکن ها کارتون تمومه 139 00:12:57,920 --> 00:13:03,105 می دونی ؟ علیرغم تمام اتفاقات 140 00:13:04,640 --> 00:13:08,820 هنوز برای تو احترام قائلم ویلیام 141 00:13:08,920 --> 00:13:13,000 بنابراین به حرفهات گوش می کنم 142 00:13:13,360 --> 00:13:18,100 زنی که بازداشت کردین جادوگر نیست 143 00:13:18,200 --> 00:13:19,710 از کجا مطمئنی ؟ 144 00:13:19,810 --> 00:13:22,150 وقتی که به صومعه می اومدم در مسیر دیدمش 145 00:13:22,250 --> 00:13:27,690 اون یک تبعیدیه که از سرزمین خودش طرد شده 146 00:13:29,400 --> 00:13:30,870 و تو بهش اهمیت می دی 147 00:13:30,970 --> 00:13:33,910 من به شما هم اهمیت می دم برادر 148 00:13:34,010 --> 00:13:37,380 اون زن به اندازه ی کافی زجر کشیده 149 00:13:37,480 --> 00:13:39,350 می خوای از یک جادوگر حمایت کنی ؟ 150 00:13:39,450 --> 00:13:43,785 نه. دارم از شما حمایت می کنم 151 00:13:45,960 --> 00:13:49,230 در حال ارتکاب عملی دیدمتون که حتّی ... 152 00:13:49,330 --> 00:13:53,500 دوستتون ... پاپ جان هم نمی تونه مورد بخشایش قرار بده 153 00:13:53,600 --> 00:13:55,870 جنده ی شیطان ... بدش به من 154 00:13:55,970 --> 00:13:58,870 بسوز . توی جهنم بسوز. بسوز 155 00:13:58,970 --> 00:14:01,310 شما که خودتون نویسنده باریک بین ( وسواسی ) 156 00:14:01,410 --> 00:14:07,100 راهنمای تفتیش عقاید شرارت های مرتد ها هستید 157 00:14:07,200 --> 00:14:10,510 خودتون رو در جایگاه مقامات قانونی دولت نشوندید 158 00:14:10,610 --> 00:14:15,710 و با دستان خودتون مرتکب کشتار شدید 159 00:14:22,880 --> 00:14:25,510 داری منو تهدید می کنی ؟ 160 00:14:25,610 --> 00:14:29,990 نزد تو اعتراف می کنم که در نظر من 161 00:14:30,090 --> 00:14:31,950 محکوم کردن شخصی به سوزانده شدن در پای چوبه دار 162 00:14:32,050 --> 00:14:36,260 و برافروختن شعله های آتش با دست خودم یکسانند 163 00:14:36,360 --> 00:14:38,790 ولی نه برای شما 164 00:14:38,890 --> 00:14:41,070 در نظر پاپ تون هم یکسان نیست 165 00:14:41,170 --> 00:14:46,440 با کتمان حقیقت ، من از شما حمایت می کنم 166 00:15:29,560 --> 00:15:32,110 ساکت ( در اینجا برنارد به زبان آکسیتانی رومی باستانی صحبت می کند) متن صحبت برنارد با دختر زندانی در هیچ یک از زیرنویس ها موجود نیست 167 00:17:13,800 --> 00:17:16,350 برو بیرون 168 00:17:16,680 --> 00:17:19,740 بیرون 169 00:17:24,680 --> 00:17:27,360 جناب کشیش معظّم ؟ 170 00:17:29,640 --> 00:17:32,940 وقتی بقیه تو کلیسا هستند 171 00:17:33,040 --> 00:17:37,205 دختره رو بسوزونید 172 00:17:40,960 --> 00:17:44,310 ایتالیایی ها معتقدند که مالاکی مردی پوشالیه که 173 00:17:44,410 --> 00:17:48,190 برای همدستی با اعمال راهب ارشد توسط شخص دیگری در این صومعه منصوب شده 174 00:17:48,290 --> 00:17:52,190 منم بدون اینکه بفهمم در این تعارض گرفتار شدم 175 00:17:52,290 --> 00:17:54,910 کتاب فقط دستاویز بود 176 00:17:55,010 --> 00:17:59,950 ویلیام . کتاب پیدا شد ، اما در همون زمان مالاکی مُرد 177 00:18:00,050 --> 00:18:01,990 نمی دونم - دیروز تو جوری رفتار می کردی 178 00:18:02,090 --> 00:18:04,750 .. انگار حاکم جهانی - اگه دیروز به ما کمک کرده بودی 179 00:18:04,850 --> 00:18:06,790 جلوی این جنایت آخر رو می گرفتیم 180 00:18:06,890 --> 00:18:08,470 تو کسی هستی که کتاب رو به مالاکی دادی 181 00:18:08,570 --> 00:18:11,030 که همی هم باعث مرگش شد - یه چیزو به من بگو 182 00:18:11,130 --> 00:18:13,510 کتاب رو در اختیار داشتی ؟ 183 00:18:13,610 --> 00:18:17,590 لمسش کردی ؟ خوندیش ؟ اگه اینطوره . پس چرا نمُردی ؟ 184 00:18:17,690 --> 00:18:23,045 نمی دونم قسم می خورم دست بهش نزدم 185 00:18:24,560 --> 00:18:27,350 شایدم وقتی گرفتمش بهش دست زدم 186 00:18:27,450 --> 00:18:29,390 وقتی مالاکی پیشنهاد کرد که دستیارش باشم 187 00:18:29,490 --> 00:18:30,990 منم کتابو بهش دادم 188 00:18:31,090 --> 00:18:34,070 به من نگو که حتّی بازش هم نکردی ؟ 189 00:18:34,170 --> 00:18:38,675 بله. بله. قبل از اینکه مخفیش کنم بازش کردم 190 00:18:40,720 --> 00:18:43,630 با دستنوشته ای عربی شروع می شد 191 00:18:43,730 --> 00:18:46,910 گمونم دستنوشته ای هم بود که سریانی بود 192 00:18:47,010 --> 00:18:49,950 یه دونه هم به زبان لاتین و نهایتاَ یکی هم به زبان یونانی بود 193 00:18:50,050 --> 00:18:52,550 پس بهش دست زدی و نمُردی 194 00:18:52,650 --> 00:18:55,950 پس لمس کردنش آدمو نمی کشه 195 00:18:56,050 --> 00:19:00,060 به متن یونانی نگاه کردی ؟ درباره ش چی می تونی به من بگی ؟ 196 00:19:00,160 --> 00:19:02,670 من فقط سعی کردم اولین صفحه رو بخونم 197 00:19:02,770 --> 00:19:04,710 اما حقیقتش ، یونانی من ضعیفه 198 00:19:04,810 --> 00:19:07,190 کاغذ پوست آهوش هم عجیب بود 199 00:19:07,290 --> 00:19:11,980 شبیه پوست آهو نبود شبیه پارچه بود 200 00:19:12,080 --> 00:19:15,270 چارتا لینتی ؛ کاغذ کتانی 201 00:19:15,370 --> 00:19:18,710 جدا کردن صفحات از همدیگه سخت بود 202 00:19:18,810 --> 00:19:20,870 ممنونم بنو 203 00:19:20,970 --> 00:19:25,305 نگران نباش خطروی تهدید ت نمی کنه 204 00:19:30,760 --> 00:19:33,030 باید درباره حوادث اخیر که من در طول اونها 205 00:19:33,130 --> 00:19:35,910 منعکس شده ام ، صحبت کنیم 206 00:19:36,010 --> 00:19:39,550 شاید ، در دو طول بیش از حد بزرگ 207 00:19:39,650 --> 00:19:43,830 برادر ویلیام باید اعتراف کنم که از شما انتظار بیشتری داشتم 208 00:19:43,930 --> 00:19:47,950 از وقتی شما اومدین پنج راهب مُرده ن 209 00:19:48,050 --> 00:19:49,910 دو راهب توسط کمیتة تفتیش عقاید بازداشت شده ن 210 00:19:50,010 --> 00:19:52,510 و اون جلسه ی بزرگی که من ریاستش رو بعهده داشتم 211 00:19:52,610 --> 00:19:54,030 نتایج ترحّم انگیزی داشت 212 00:19:54,130 --> 00:19:57,470 ....دقیقا به دلیل این اعمال شریر 213 00:19:57,570 --> 00:20:01,790 وقتی من از شما خواستم که بازرسی رو انجام بدید ، انتظار 214 00:20:01,890 --> 00:20:04,110 وضوح ( توضیح ) بیشتری از علّت وقوع این حوادث داشتم 215 00:20:04,210 --> 00:20:07,030 این حقیقت داره. من به اندازه ی انتظارات شما ، مؤثر عمل نکردم 216 00:20:07,130 --> 00:20:09,750 این از بزرگواری شماست ولی علّتش رو توضیح می دم 217 00:20:09,850 --> 00:20:12,870 ریشه ی این جنایات ، نزاع یا کینه توزی 218 00:20:12,970 --> 00:20:15,310 یا حسادت یا عشق های ممنوعه بین راهبان نیست 219 00:20:15,410 --> 00:20:18,630 لطفاَ .... - همه چیز بر می گرده به سرقت و تملّک 220 00:20:18,730 --> 00:20:20,590 ...... کتابی که در اتاق مخفی 221 00:20:20,690 --> 00:20:22,910 لابیرنت کتابخونه ی صومعه، مخفی شده بوده 222 00:20:23,010 --> 00:20:24,710 و حالا هم ، با تشکر از مداخلة مالاکی 223 00:20:24,810 --> 00:20:27,870 دوباره در همونجا پنهان شده 224 00:20:27,970 --> 00:20:30,790 در هر صورت ، تعداد این جنایتها 225 00:20:30,890 --> 00:20:35,225 با بازگشت کتاب به جایی که در اون بوده ، متوقّف نشده 226 00:20:42,160 --> 00:20:46,190 نه . نه . نه این ممکن نیست ... چطور میشه ؟ 227 00:20:46,290 --> 00:20:49,190 درباره اتاق مخفی کتابخونه ی صومعه از کجا می دونی ؟ 228 00:20:49,290 --> 00:20:52,070 آیا ممنوعیت من رو نادیده گرفتید؟ و وارد کتابخانه شدید؟ 229 00:20:52,170 --> 00:20:55,190 این جنایات به این دلیل انجام شده ن که 230 00:20:55,290 --> 00:20:57,190 مانع کشف چیزی بشن که از نظر اونها ، کشفش از جانب دیگران 231 00:20:57,290 --> 00:21:00,110 بسیار ناپسند بوده 232 00:21:00,210 --> 00:21:03,710 حالا تمامی کسانی که از اسرار کتابخونه چیزی می دونستند 233 00:21:03,810 --> 00:21:08,540 اعم از اینکه اون رازها حقیقت داشته اند یا فقط مشتی حقّه بازی بوده اند ، مُرده ن 234 00:21:08,640 --> 00:21:13,655 تنها یک شخص باقیمانده خود شما 235 00:21:14,600 --> 00:21:16,310 می خوای تلویحاَ اشاره کنی که من ...؟ 236 00:21:16,410 --> 00:21:17,950 از حرف من سوء برداشت نکنید 237 00:21:18,050 --> 00:21:19,670 فقط دارم میگم ، کسی هست که می دونه 238 00:21:19,770 --> 00:21:21,470 ... و نمی خواد که دیگران بدونند 239 00:21:21,570 --> 00:21:25,030 به عنوان آخرین کسی که می دونه ممکنه شما قربانی بعدی باشی 240 00:21:25,130 --> 00:21:28,670 مگر اینکه به من بگی در مورد این کتاب ممنوعه چی می دونی ؟ 241 00:21:28,770 --> 00:21:33,445 و چه کس دیگری در صومعه چیزی رو که تو می دونی ، می دونه ؟ 242 00:21:41,480 --> 00:21:43,775 بیا اینجا 243 00:21:49,520 --> 00:21:53,430 ببین 244 00:22:01,560 --> 00:22:06,065 فیروزه ای به معنای شادی است 245 00:22:07,520 --> 00:22:10,710 عقیق راه راه نماد انرژی سرافیمه ( بالاترین رتبه موجودات الهی در مسیحیت ) 246 00:22:10,810 --> 00:22:14,040 سنگ توپاز نماد کروبیونه ( رده دوّم فرشتگان بزرگ ) 247 00:22:14,240 --> 00:22:16,590 یشم [ نماد ِ ] فرشتگان عرش 248 00:22:16,690 --> 00:22:18,470 یاقوت سبز نماد ِ فرشتگان فرمانده 249 00:22:18,570 --> 00:22:20,790 یاقوت کبود به نشانه ی فرشتگان پرهیز کار ( رده پنجم ) 250 00:22:20,890 --> 00:22:22,270 لعل به نشانه فرشتگان جنگ 251 00:22:22,370 --> 00:22:25,310 و زمُرّد ، فرشتگان ِ .... 252 00:22:25,410 --> 00:22:28,300 می تونم همینطور ادامه بدم 253 00:22:29,720 --> 00:22:34,395 زبان جواهرات شگفت انگیزه 254 00:22:38,160 --> 00:22:42,580 زانو بزن 255 00:22:50,360 --> 00:22:54,270 آرزوی تو پذیرفته شده در شریف ترین و اعلی ترین فرقه ای است که 256 00:22:54,370 --> 00:22:56,510 من استاد اعظم آن فرقه ام 257 00:22:56,610 --> 00:22:59,230 و اکنون اینجایی ... در قلمرو قدرت من 258 00:22:59,330 --> 00:23:01,830 فرمان من بشنو 259 00:23:01,930 --> 00:23:05,750 تمامی چیزهایی را که این روزها شنیده ای فراموش خواهی کرد 260 00:23:05,850 --> 00:23:10,355 و چشمان و لب های تو برای همیشه مُهر خواهند شد 261 00:23:11,320 --> 00:23:12,830 سوگند بخور 262 00:23:12,930 --> 00:23:14,870 این به چه کار پسره میاد ؟ 263 00:23:14,970 --> 00:23:17,470 از شما سؤالی پرسیدم از خطری آگاهتون کردم 264 00:23:17,570 --> 00:23:19,030 خواستم که اسمی رو به من بگید 265 00:23:19,130 --> 00:23:21,110 الان خواسته ی شما اینه که منم حلقة ی مریدی رو ببوسم ؟ 266 00:23:21,210 --> 00:23:26,310 و چیزهایی رو که آموختم و یا چیزهایی که که به اونها مظنون شدم رو فراموش کنم ؟ بلند شو 267 00:23:26,880 --> 00:23:30,180 تو 268 00:23:30,280 --> 00:23:32,950 باید می دونستم که کشیشی گدا 269 00:23:33,050 --> 00:23:37,260 هرگز زیبایی سنّت های ما رو درک نخواهد کرد 270 00:23:37,360 --> 00:23:41,750 برای من از داستانی عجیب... داستانی غیر قابل وصف حرف می زنی 271 00:23:41,850 --> 00:23:45,870 درباره ی کتابی ضالّه که به زنجیره ای از قتل ها ختم می شه 272 00:23:45,970 --> 00:23:51,060 از کسی حرف می زنی که چیزهایی رو می دونه که فقط من باید اونها رو بدونم 273 00:23:51,160 --> 00:23:56,270 داستنهای بلند اتهّامات بی پایه 274 00:23:56,370 --> 00:24:00,070 اگه می خوای باز هم بگو 275 00:24:00,170 --> 00:24:04,250 هیچکس حرفت رو باور نمی کنه 276 00:24:09,960 --> 00:24:12,390 ماُموریتت اینجا تمومه 277 00:24:12,490 --> 00:24:15,150 مطمئنم در دادگاه امپراطور با نگرانی منتظر شما هستند 278 00:24:15,250 --> 00:24:17,990 به همین دلیل اجازه می دم که صومعه رو ترک کنید 279 00:24:18,090 --> 00:24:20,710 فردا صبح زود خواهی رفت اول وقت 280 00:24:20,810 --> 00:24:23,750 همزمان با نماینده ی پاپ 281 00:24:23,850 --> 00:24:26,830 سحرگاه از تو خداحافظی می کنم 282 00:24:26,930 --> 00:24:29,470 طبیعتاَ ، دیگه لزومی نداره که تحقیقاتت 283 00:24:29,570 --> 00:24:31,990 رو ... ادامه بدی 284 00:24:32,090 --> 00:24:37,020 لطفاَ بیش از این راهب های منو اذیت نکن 285 00:24:40,680 --> 00:24:44,505 وقت نماز مغربه. برید 286 00:24:51,800 --> 00:24:53,990 اون طاووس که تمام فلسفه ی وجودش به انگشتری بزرگیه که دستش انداخته 287 00:24:54,090 --> 00:24:55,830 که اندازه ی ته استکانه 288 00:24:55,930 --> 00:24:57,230 راهب اعظم همه چی رو می دونست 289 00:24:57,330 --> 00:24:58,670 و تصورش این بود که شما متوجه چیزی نمی شید 290 00:24:58,770 --> 00:25:00,190 ممنونم برادر ویلیام 291 00:25:00,290 --> 00:25:01,510 امپراطور به شما نیاز داره 292 00:25:01,610 --> 00:25:03,070 می بینی چه انگشتری دارم ؟ 293 00:25:03,170 --> 00:25:04,190 خداحافظ 294 00:25:04,290 --> 00:25:06,510 من تا زمانی که بفهمم 295 00:25:06,610 --> 00:25:10,945 این صومعه رو ترک نمی کنم 296 00:25:10,960 --> 00:25:14,350 اون می خواد من فردا صبح برم اینطور نیست ؟ 297 00:25:14,450 --> 00:25:19,510 باشه . ولی فردا صبح که شد باید همه چی رو بدونم 298 00:25:19,610 --> 00:25:21,990 باید بدونی ؟ - باید 299 00:25:22,090 --> 00:25:24,470 موهبت آینده نگری الهی ، ما را 300 00:25:24,570 --> 00:25:26,470 با اعتماد به نفس مزیّن کرده 301 00:25:26,570 --> 00:25:28,830 این یعنی چی ؟ - یعنی که ویلیام اهل باسکرویل 302 00:25:28,930 --> 00:25:31,190 که ظاهرش اینطور نشون میده که همه چیز رو فهمیده 303 00:25:31,290 --> 00:25:35,750 هنوز نمی دونه چطور وارد تالار مخفی کتابخانه ی صومعه بشه 304 00:25:35,850 --> 00:25:40,100 چون جواب حتماَ اونجاست 305 00:25:46,280 --> 00:25:47,870 برادر ویلیام 306 00:25:47,970 --> 00:25:51,150 اسب سوّم - چی ؟ 307 00:25:51,250 --> 00:25:54,870 هیچی . فقط یاد سالواتوره بیچاره افتادم 308 00:25:54,970 --> 00:25:57,950 خدا می دونه ، معلوم نیست که می خواست با اسب سوّم چه جادویی رو سر هم کنه 309 00:25:58,050 --> 00:26:01,710 ولی با لاتین ظنزآلودش اشتباهاَ به ترتیوس اکی اشاره کرده 310 00:26:01,810 --> 00:26:04,110 که به معنای حرف ( U ) هست . - U ? 311 00:26:04,210 --> 00:26:07,190 برای اینکه ترتیوس اکی به معنای اسب سوّم نیست 312 00:26:07,290 --> 00:26:08,870 بلکه به معنای حرف سوّم اسبه 313 00:26:08,970 --> 00:26:12,350 و سومین حرف لغت ( Equus) ، U هست 314 00:26:12,450 --> 00:26:13,870 این راجر بیکن شما حق داشته که گفته 315 00:26:13,970 --> 00:26:18,540 اولین وظیفه ی دانشجو یادگیری زبانه 316 00:26:18,640 --> 00:26:21,955 رحمت خدا بر تو باد آدسو 317 00:26:22,120 --> 00:26:24,030 چه احمقی ام ؟ 318 00:26:24,130 --> 00:26:26,150 اولّین و هفتمین از چهار 319 00:26:26,250 --> 00:26:27,910 به معنای اولین و هفتمین از چهار نیست 320 00:26:28,010 --> 00:26:31,870 بلکه منظور خود چهاره حروف کلمه ی عدد چهار 321 00:26:31,970 --> 00:26:33,070 حروف حکاکی شده روی آینه 322 00:26:33,170 --> 00:26:34,870 بیش از 24 ( مقصود : حروف اول و هفتم کلمه لاتین Quatour چهار می باشد )! 323 00:26:34,970 --> 00:26:40,410 سریع برو به اتاقمون و هر دو تای اون روشنایی ها رو بیار 324 00:27:47,400 --> 00:27:49,110 در تمام این مدت برای من سوال بود 325 00:27:49,210 --> 00:27:51,550 که تو این برج پر از گذرگاه ها چرا هیچ ورودی برای رفتن به اتاق 326 00:27:51,650 --> 00:27:53,350 مخفی کتابخانه ی صومعه وجود نداره ؟ 327 00:27:53,450 --> 00:27:56,430 آخه کی اونجاست ؟ - شخص دوّم 328 00:27:56,530 --> 00:27:57,950 یکی شون تو اتاق مخفیه 329 00:27:58,050 --> 00:27:59,870 اون یکی شونم سعی کرده خودش رو به اون برسونه 330 00:27:59,970 --> 00:28:02,775 پس بیا بریم 331 00:28:21,360 --> 00:28:25,270 همینه خودشه 332 00:28:32,120 --> 00:28:34,270 یادت باشه حروف اول و هفتم کلمه ی چهار رو فشار بده 333 00:28:34,370 --> 00:28:36,910 چهار رو نمی بینم - صبر کن . منم هنوز نمی بینمش. آره 334 00:28:37,010 --> 00:28:40,270 نه . نه . نه . چپ چپ . چپ 335 00:28:40,370 --> 00:28:42,950 نه . راست به سمت بالا یه کم بالاتر 336 00:28:43,050 --> 00:28:44,550 کمی بالاتر - نمی تونم 337 00:28:44,650 --> 00:28:46,630 به سمت راست به سمت راست 338 00:28:46,730 --> 00:28:48,980 فشار بده 339 00:28:49,080 --> 00:28:51,150 حالا چپ . چپ 340 00:28:51,250 --> 00:28:53,270 بیشتر . بیشتر . اونجا 341 00:28:53,370 --> 00:28:54,670 بسه 342 00:28:54,770 --> 00:28:56,980 هل بده 343 00:28:57,040 --> 00:29:01,460 آره 344 00:29:18,520 --> 00:29:22,180 عصر به خیر . خورخه ی معتبر (مورد وثوق) 345 00:29:22,280 --> 00:29:26,460 می دونستم که میای, ویلیام اهل باسرکویل 346 00:29:26,560 --> 00:29:30,830 و اونی که تو پلکان مخفی تو تله افتاده ، راهب ارشده ؟ 347 00:29:30,930 --> 00:29:32,350 هنوز زنده ست ؟ 348 00:29:32,450 --> 00:29:35,790 فکر می کردم تا حالا خفه شده باشه 349 00:29:35,890 --> 00:29:39,510 مایلم نجاتش بدم می تونید از این ور بازش کنید 350 00:29:39,610 --> 00:29:42,950 نه دیگه دیره 351 00:29:43,050 --> 00:29:47,670 مادر من ... مادر من مادر من ... 352 00:29:47,770 --> 00:29:52,000 کمک . کمک . کی اونجاست ؟ 353 00:29:56,240 --> 00:29:59,870 خورخه . خورخه 354 00:29:59,970 --> 00:30:04,830 من راهب ارشد شما هستم منو رها خواهی کرد 355 00:30:04,930 --> 00:30:07,390 وقتی که صدای اومدن راهب ارشد رو از پائین شنیدم 356 00:30:07,490 --> 00:30:11,110 طنابی رو که وزن رو تحمل می کنه ، کشیدم 357 00:30:11,210 --> 00:30:13,900 طناب پاره شد 358 00:30:14,000 --> 00:30:17,870 حالا گذرگاه ورودی از دو طرف مسدود شده 359 00:30:17,970 --> 00:30:22,230 و این دم و دستگاه ابداعی قابل تعمیر نیست 360 00:30:22,330 --> 00:30:25,985 راهب ارشد مرده 361 00:30:42,320 --> 00:30:45,860 چرا کشتیش ؟ 362 00:30:45,960 --> 00:30:48,310 برادر ویلیام همه چیزو برای من توضیح داده 363 00:30:48,410 --> 00:30:51,070 حالا چیزایی رو که نمی دونم برام بگو 364 00:30:51,170 --> 00:30:53,830 از چه جور گنجی محافظت می کنید ؟ 365 00:30:53,930 --> 00:30:57,470 دستور می دم تالار مخفی کتابخونه به روی همه باز بشه 366 00:30:57,570 --> 00:30:59,740 ایتالیایی ها هم همینو می خوان 367 00:30:59,840 --> 00:31:02,870 وقت نماز مغرب به تالار مخفی اومدی 368 00:31:02,970 --> 00:31:05,550 مگه از رو جنازه م رد بشی 369 00:31:05,650 --> 00:31:10,750 اونوقته که می تونی پای بقیه ی دنیا رو به کتابخونه باز کنی 370 00:31:10,850 --> 00:31:15,430 پس بهش درباره اون تونلی که هنوزم 371 00:31:15,530 --> 00:31:18,950 فقط خودم ازش اطلاع دارم 372 00:31:19,050 --> 00:31:22,860 همونی که سالهاست ازش استفاده می کنم 373 00:31:22,960 --> 00:31:25,310 برای اینکه این مسیر تو تاریکی راحت تر بود 374 00:31:25,410 --> 00:31:29,910 پس کاری کردی که بیاد اینجا در حالی که می دونستی قراره بکشیش ؟ 375 00:31:30,010 --> 00:31:35,110 دیگه نمی تونستم بهش اعتماد کنم وحشت زده بود 376 00:31:35,210 --> 00:31:39,510 به مدت 40 سال ، تو مدیر و استاد اعظم این صومعه بودی 377 00:31:39,610 --> 00:31:42,150 وقتی فهمیدی که داری نابینا می شی 378 00:31:42,250 --> 00:31:44,590 و کنترل خودت رو روی کتابخونه از دست می دی 379 00:31:44,690 --> 00:31:47,470 از نفوذ خودت برای انتخاب کسی که اعتماد داشتی به عنوان مدیر صومعه استفاده کردی 380 00:31:47,570 --> 00:31:50,310 و به عنوان محافظ کتابخانه ، بهش لقب ِ مالاکی دادی 381 00:31:50,410 --> 00:31:53,910 کسی که هرگز بدون مشورت تو قدمی برنمی داشت 382 00:31:54,010 --> 00:31:56,990 گروه ایتالیایی ها هم می خواستن به همین پایان بدن 383 00:31:57,090 --> 00:31:58,990 آلیناردو هم دائما همین رو تکرار می کرد 384 00:31:59,090 --> 00:32:01,310 ولی کسی گوشش بدهکار نبود چون فکر می کردند اون دیوونه ست 385 00:32:01,410 --> 00:32:03,270 تا اینجاش ... درست می گم ؟ 386 00:32:03,370 --> 00:32:08,070 از همون روز اوّل می دونستم که تو می فهمی 387 00:32:08,170 --> 00:32:11,670 از روی صدات. از اون روشی که منو مجبور به مباحثه کردی 388 00:32:11,770 --> 00:32:14,470 اونم راجع به مبحثی که دوست نداشتم درباره ش مباحثه کنم 389 00:32:14,570 --> 00:32:16,750 تو از دیگران باهوش تر بودی 390 00:32:16,850 --> 00:32:20,590 می دونستم به هر طریقی که شده به راه حل می رسی 391 00:32:20,690 --> 00:32:23,470 و وقتی که شنیدم سورینوس قصد داره راجع به کتاب ، پیش تو بیاد 392 00:32:23,570 --> 00:32:26,830 مطمئن شدم که در تعقیبم بودی 393 00:32:26,930 --> 00:32:28,910 اما تو موفّق شدی کتاب رو از من دور کنی 394 00:32:29,010 --> 00:32:31,150 رفتی پیش مالاکی 395 00:32:31,250 --> 00:32:33,350 که هیچ درکی از وضعیت نداشت 396 00:32:33,450 --> 00:32:35,510 اون احمق ، از شدّت حسادت هنوزم در تسخیر این فکر بود 397 00:32:35,610 --> 00:32:39,270 که آلدلمو برنگار محبوبش رو دزدیده 398 00:32:39,370 --> 00:32:42,670 اونم کسی که در اون زمان در اشتیاق بدنی جوون می سوخت 399 00:32:42,770 --> 00:32:45,070 احتمالاَ به مالاکی گفتی که 400 00:32:45,170 --> 00:32:47,990 برنگار با سورینوس روابط آنچنانی داشته 401 00:32:48,090 --> 00:32:51,150 مالاکی هم ، مجنون از حسادت رفته سراغ سورینوس 402 00:32:51,250 --> 00:32:53,710 دنبال کتابی که ، تصور می کرده برنگار به عنوان پاداش همخوابگی 403 00:32:53,810 --> 00:32:59,080 اون رو به سورینوس داده و کشتش 404 00:32:59,520 --> 00:33:02,070 ولی اون دیگه فرصت گشتن دنبال کتاب رو نداشت 405 00:33:02,170 --> 00:33:04,670 چون نگهبان سرداب از راه رسیده بود این اتفاقیه که افتاد ؟ 406 00:33:04,770 --> 00:33:07,390 آره . کم و بیش 407 00:33:07,490 --> 00:33:09,870 نمی خواستم مالاکی بمیره 408 00:33:09,970 --> 00:33:13,550 بهش گفتم کتاب رو به هر قیمتی پیدا کنه 409 00:33:13,650 --> 00:33:15,790 و بدون اینکه بازش کنه برش گردونه اینجا 410 00:33:15,890 --> 00:33:17,310 ولی اون مرد دیوانه 411 00:33:17,410 --> 00:33:20,790 تلاش کرد که بر اساس ابتکار عمل خودش ، اقدام کنه 412 00:33:20,890 --> 00:33:23,910 می خواست کشف کنه چه چیزی راجع به اون کتاب اینقدر ممنوعه بوده 413 00:33:24,010 --> 00:33:26,430 که مجبور شده بود تبدیل به قاتل بشه 414 00:33:26,530 --> 00:33:28,510 می خوام کتابی رو که دزدیدی ببینم 415 00:33:28,610 --> 00:33:30,270 تا نذارم بقیه بخوننش 416 00:33:30,370 --> 00:33:31,990 تو نابودش نکردی 417 00:33:32,090 --> 00:33:34,630 چون مردی مثل تو کتاب رو نابود نمی کنه 418 00:33:34,730 --> 00:33:39,870 می خوام کتاب دوّم فنون شاعری ارسطو رو ببینم 419 00:33:39,970 --> 00:33:43,350 کتابی که درباره ی ارزش خندیدن حرف می زنه 420 00:33:43,450 --> 00:33:46,310 کتابی که همه فکر می کردند مفقود شده یا اصلاَ نوشته نشده 421 00:33:46,410 --> 00:33:52,260 همون کتابی که احتمالاَ تنها کپی موجودش دست توئه 422 00:33:52,360 --> 00:33:57,800 ویلیام . تو چه کتابدار باشکوهی می شدی !؟ 423 00:34:09,840 --> 00:34:13,240 ایناهاش 424 00:34:15,880 --> 00:34:18,590 جایزه ی تو اینجاست 425 00:34:18,690 --> 00:34:22,900 بخونش . تورُّق کن 426 00:34:23,000 --> 00:34:26,390 مال توئه. به دستش آوردی 427 00:34:26,490 --> 00:34:29,975 تو بُردی 428 00:34:38,800 --> 00:34:40,230 خورخه . پس این حقیقت نداره که 429 00:34:40,330 --> 00:34:44,150 تو منو آدم باهوشی می دونی 430 00:34:44,250 --> 00:34:48,940 نمی تونی ببینی که دستکش پوشیده م 431 00:34:49,040 --> 00:34:51,230 با توجه به اینکه انگشتام ( به خاطر دستکش ) زُمخت شده 432 00:34:51,330 --> 00:34:53,710 نمی تونم مثل وقتی که دستام برهنه ست 433 00:34:53,810 --> 00:34:57,230 و مجبورم برای ورق زدن صفحات انگشتام رو خیس کنم 434 00:34:57,330 --> 00:35:01,310 تا مقداری از زهر به دهانم برسه یک صفحه رو از صفحه ای دیگه جدا کنم 435 00:35:01,410 --> 00:35:05,190 دارم از همون سمّی حرف می زنم که تو مدت ها پیش 436 00:35:05,290 --> 00:35:09,115 از آزمایشگاه سورینوس برداشتی 437 00:35:09,440 --> 00:35:11,270 ادامه بده 438 00:35:11,370 --> 00:35:16,270 وقتی که آدلمو به موضوع این کتاب نزدیک شده بود 439 00:35:16,370 --> 00:35:19,270 کنجکاویش ، اونم برای کتابی که 440 00:35:19,370 --> 00:35:24,430 حتّی فرصت باز کردنش رو نداشت براش به قیمت ارتکاب گناه کبیره تموم شد 441 00:35:24,530 --> 00:35:27,620 ولی ونانتزیو چی ؟ 442 00:35:27,720 --> 00:35:29,830 اون تقریباَ با ولعی جسمانی 443 00:35:29,930 --> 00:35:34,010 به طور سرسری ، صفحاتش رو ورق زد 444 00:35:34,040 --> 00:35:35,190 خیلی زود حس کرد بیمار شده 445 00:35:35,290 --> 00:35:38,775 و رفت به آشپزخونه 446 00:35:41,480 --> 00:35:44,500 باقی ش هم که ساده ست 447 00:35:44,600 --> 00:35:48,030 برنگار جسدش رو تو آشپزخونه پیدا کرد 448 00:35:48,130 --> 00:35:50,590 و از ترس بازجویی جسد رو به دوش گرفت 449 00:35:50,690 --> 00:35:52,310 و توی بشکه ای از خون رهاش کرد 450 00:35:52,410 --> 00:35:54,270 به امید اینکه ، بقیه تصور کنن 451 00:35:54,370 --> 00:35:56,670 ونانتزیو غرق شده 452 00:35:56,770 --> 00:35:59,710 بعدش برنگار در حالی که کتاب ، کنجکاویش رو 453 00:35:59,810 --> 00:36:04,060 حسابی تحریک کرده بود ، همراه کتاب ناپدید شد 454 00:36:04,160 --> 00:36:09,175 اینطوری می تونیم علّت وجود تمام اجساد رو توضیح بدیم 455 00:36:09,640 --> 00:36:12,020 چه احمقی !؟ 456 00:36:12,960 --> 00:36:14,470 کی ؟ -من 457 00:36:14,570 --> 00:36:16,630 به خاطر یکی از سخنان آلبیندرو 458 00:36:16,730 --> 00:36:18,350 من قانع شده بودم که تعداد جنایتها 459 00:36:18,450 --> 00:36:20,310 ترتیب ِ هفت آوای شیپور ( دم صور ) در آخرالزمان رو 460 00:36:20,410 --> 00:36:22,470 دنبال می کنند 461 00:36:22,570 --> 00:36:26,880 این واقعیت که تو قاتلی 462 00:36:28,960 --> 00:36:32,445 من کسی رو نکشتم 463 00:36:32,530 --> 00:36:35,750 هر کدومشون بر اساس سرنوشت شون و در اثر گناهانشون مردند 464 00:36:35,850 --> 00:36:37,630 من فقط وسیله بودم 465 00:36:37,730 --> 00:36:40,870 وظیفه ی من محافظت از کتابخانه ست 466 00:36:40,970 --> 00:36:44,470 چند دقیقه ی پیش تو حاضر بودی من رو هم بُکُشی 467 00:36:44,570 --> 00:36:46,590 این پسر رو هم همینطور 468 00:36:46,690 --> 00:36:50,270 تو زیرک تری اما بهتر از بقیه نیستی 469 00:36:50,370 --> 00:36:53,830 بگو بدونم چرا می خواستی از این کتاب محافظت کنی ؟ 470 00:36:53,930 --> 00:36:55,790 کتابهای دیگری هم درباره کمدی موجوده 471 00:36:55,890 --> 00:36:58,190 چرا از این کتاب اینقدر وحشت داری ؟ 472 00:36:58,290 --> 00:37:02,070 برای توسط یک فیلسوف نوشته شده بود 473 00:37:02,170 --> 00:37:03,870 چطوری حدس زدی ... 474 00:37:03,970 --> 00:37:06,950 که کتاب دوّم فن شاعری ارسطو بوده ؟ 475 00:37:07,050 --> 00:37:10,070 طبق روال همیشگی ، در ذهنم شکل گرفت 476 00:37:10,170 --> 00:37:12,030 می تونم تقریباَ بدون خوندن این صفحاتی 477 00:37:12,130 --> 00:37:15,990 که مقصودشون مسموم کردن منه تقریباَ ، همه ش رو برات بگم 478 00:37:16,090 --> 00:37:18,470 کمدی از مبانی و موجودات مضحک حرف می زنه 479 00:37:18,570 --> 00:37:21,790 بدون اینکه با مرگ قهرمان مثبت به پایان برسه 480 00:37:21,890 --> 00:37:24,470 کمدی از طریق نشان دادن ِ نقص ها و گناهان انسان معمولی 481 00:37:24,570 --> 00:37:26,110 به درجه ی مضحکه نائل می شه 482 00:37:26,210 --> 00:37:27,830 ما رو مجبور می کنه 483 00:37:27,930 --> 00:37:29,510 تا اون اعمال و نقص ها رو بیشتر بررسی کنیم 484 00:37:29,610 --> 00:37:31,190 چیزها رو به شکل متفاوتی برای ما روایت می کنه 485 00:37:31,290 --> 00:37:33,270 و نهایتاَ مجبورمون می کنه تا بگیم 486 00:37:33,370 --> 00:37:38,150 امور دقیقاَ همین شکلی هستند و من نمی دونستم 487 00:37:38,250 --> 00:37:40,950 هر کتابی که اون مرد نوشته 488 00:37:41,050 --> 00:37:43,230 قسمتی از دانشی رو که مسیحیت طی قرون 489 00:37:43,330 --> 00:37:47,270 جمع آوری کرده رو نابود کرده 490 00:37:47,370 --> 00:37:49,790 اگر شنیده بشه که کسی بگه : « من به خدا می خندم 491 00:37:49,890 --> 00:37:53,110 هیچ سلاحی برای مبارزه با چنین فاجعه ای نخواهیم داشت 492 00:37:53,210 --> 00:37:56,550 پس تو به همین دلیل مرهم رو در تاریکی پخش می کنی ؟ 493 00:37:56,650 --> 00:38:01,700 ولی الان چشمان من بهتر از تو می بینند 494 00:38:01,800 --> 00:38:04,990 ایده ی خوبی بود . نبود ؟ 495 00:38:05,090 --> 00:38:09,630 خیلی طول کشید تا تو بتونی متوجه بشی 496 00:38:09,730 --> 00:38:11,670 تو خود شیطانی - من ؟ 497 00:38:11,770 --> 00:38:14,670 بله . تو شیظانی 498 00:38:14,770 --> 00:38:18,910 تو هم مثل شیطان در تاریکی ها زندگی می کنی 499 00:38:19,010 --> 00:38:22,030 اگه می خواستی منو قانع کنی شکست خوردی 500 00:38:22,130 --> 00:38:24,070 ازت متنفّرم خورخه 501 00:38:24,170 --> 00:38:27,590 و اگه دست خودم بود, تو رو لخت و عور در حالی که 502 00:38:27,690 --> 00:38:29,150 صورتت مثل یک لوده ( دلقک) نقاشی شده 503 00:38:29,250 --> 00:38:32,070 و پر و بال پرنده ها چسبیده به کونت 504 00:38:32,170 --> 00:38:34,670 از همین پلکان ها پایین می بردم و در زمین می چرخوندم 505 00:38:34,770 --> 00:38:37,390 تا تمامی افراد صومعه بهت بخندند 506 00:38:37,490 --> 00:38:39,550 و دیگه نگران هیچی نباشند 507 00:38:39,650 --> 00:38:42,630 تو ... تو بدتر از شیطانی 508 00:38:42,730 --> 00:38:46,790 تو دلقکی . مثل همون قدّیسی که امثال شماها رو به وجود آورد 509 00:38:46,890 --> 00:38:50,310 میگی من شیطانم حقیقت نداره 510 00:38:50,410 --> 00:38:53,830 من ید الله ام ( دست خدا هستم ) 511 00:38:53,930 --> 00:38:58,590 دست خدا می آفرینه نه اینکه ، پنهان کنه 512 00:38:58,690 --> 00:39:00,430 پیدات کردم 513 00:39:00,530 --> 00:39:06,100 کتاب رو هم پیدا کردم و بقیه بیهوده مُردند 514 00:39:06,200 --> 00:39:10,270 برای اطمینان از اینکه مرگ اونها بیهوده نبوده 515 00:39:10,370 --> 00:39:14,365 یه مرگ اضافه ، زیاد نیست 516 00:39:15,440 --> 00:39:19,110 پس حالا که اینطوره پیدام کنید کسی که بهتر از همه می بینه منم 517 00:39:19,210 --> 00:39:22,430 می خواد راه ما رو مسدود کنه 518 00:39:22,530 --> 00:39:24,910 مشعل ! به من نور برسون 519 00:39:27,360 --> 00:39:30,165 عجله کن 520 00:39:38,840 --> 00:39:42,270 داره فن شاعری ارسطو رو می خوره 521 00:39:42,370 --> 00:39:44,665 کتابو بگیر 522 00:39:56,480 --> 00:39:59,625 آتش 523 00:40:07,760 --> 00:40:13,115 حالا من مُهر میکنم آن چیزی رو که نباید به زبان آورد 524 00:40:13,200 --> 00:40:16,150 از جهنّم ، نفرینت می کنم 525 00:40:16,250 --> 00:40:19,735 کتاب رو می خوام - استاد 526 00:40:26,960 --> 00:40:29,710 یالا . یالا 527 00:40:29,810 --> 00:40:32,785 بدش به من . بدش به من 528 00:40:41,560 --> 00:40:43,940 همراه ما بیا 529 00:40:47,560 --> 00:40:50,450 ساکت 530 00:41:02,160 --> 00:41:04,455 بجُنب . ناجور خانوم 531 00:41:25,760 --> 00:41:29,415 بجُنب 532 00:41:40,560 --> 00:41:43,195 یالا . تکون بخور جادوگر 533 00:41:43,960 --> 00:41:47,530 گفتم 534 00:41:49,600 --> 00:41:51,630 ناله نکن جادوگر 535 00:41:51,730 --> 00:41:55,980 جادوگر امشب سوختنت رو می بینیم 536 00:42:04,280 --> 00:42:06,830 استاد بیایید بریم 537 00:42:09,960 --> 00:42:11,820 ویلیام 538 00:42:11,920 --> 00:42:14,725 برو 539 00:42:26,560 --> 00:42:29,535 انجامش بده . الان 540 00:42:34,160 --> 00:42:36,790 دختره رو آزاد کن و بجاش منم گلوت رو نمی بُرم 541 00:42:36,890 --> 00:42:38,670 کی هستی که بخوای به من دستور بدی ؟ 542 00:42:38,770 --> 00:42:43,950 یه زن . یک کیسه ی گُه و انحراف که باعث چندش تو می شه 543 00:42:44,050 --> 00:42:47,070 تو شیطانی چطور می تونم بهت اعتماد کنم ؟ 544 00:42:47,170 --> 00:42:50,430 چاره ای نداری در حالی که من بین زندگی تو 545 00:42:50,530 --> 00:42:53,510 و زندگی اون دختر بی گناه انتخابمو کردم 546 00:42:53,610 --> 00:42:55,310 زندگی خودت چی ؟ 547 00:42:55,410 --> 00:42:58,150 اونو که قبلاَ گرفتین 548 00:42:58,250 --> 00:43:01,240 بذارین دختره بره. بذارین بره 549 00:43:13,120 --> 00:43:16,690 برو . برو 550 00:43:25,560 --> 00:43:29,270 تو پدر و مادر منو زنده زنده سوزوندی 551 00:43:29,370 --> 00:43:31,030 پس توئی ؟ 552 00:43:31,130 --> 00:43:33,830 شوهر و بچه های منو سلاخی کردین 553 00:43:33,930 --> 00:43:38,860 می دونم که سر قولت نمی مونی 554 00:44:04,320 --> 00:44:07,720 عالیجناب پدر مقدّس 555 00:44:10,120 --> 00:44:13,150 کتابخانه. آب بیارید. هر چقدر که می تونید آب بیارید 556 00:44:13,250 --> 00:44:16,565 سریعتر . سریعتر 557 00:44:18,200 --> 00:44:21,670 رمیجیو . رمیجیو 558 00:44:21,770 --> 00:44:23,590 رمیجیو . نه 559 00:44:23,690 --> 00:44:27,005 رمیجیو 560 00:44:29,720 --> 00:44:33,360 رمیجیو. رمیجیو 561 00:44:33,960 --> 00:44:36,425 رمیجیو - اون سمت 562 00:44:38,320 --> 00:44:42,740 بشکنش 563 00:44:42,760 --> 00:44:45,470 نه توی چاه . نه اینجا آب کافی نیست 564 00:44:45,570 --> 00:44:48,120 قاطر ها رو بفرست سمت رودخونه 565 00:44:48,720 --> 00:44:52,035 رمیجیو 566 00:44:58,520 --> 00:45:01,150 ویلیام. ویلیام 567 00:45:01,250 --> 00:45:05,330 کتابخونه. کتابخونه 568 00:45:48,000 --> 00:45:51,710 پروردگارا، مرا از مرگ ابدی . در آن روز هولناک رهایی بخش 569 00:45:51,810 --> 00:45:54,590 هنگامى كه آسمانها و زمين به لرزه در آيد. 570 00:45:54,690 --> 00:45:58,630 وقتی می آیی دنیا را با آتش قضاوت می کنی. 571 00:45:58,730 --> 00:46:02,895 اون زنده ست 572 00:46:44,400 --> 00:46:50,740 موفق نشدی خودت رو همراه کتابهات بسوزونی 573 00:46:50,840 --> 00:46:52,830 همه ش اینجاست . ویلیام 574 00:46:52,930 --> 00:46:55,980 انجیل اینجاست 575 00:46:56,080 --> 00:47:00,750 تمام کتابهای دیگر دنیا می تونن به خاطر شکوه 576 00:47:00,850 --> 00:47:03,400 خدا بسوزند 577 00:47:04,080 --> 00:47:05,550 رمیجیو 578 00:47:05,650 --> 00:47:10,880 No, Remigio! Turn back! برگرد . نه 579 00:47:21,360 --> 00:47:24,420 ما در گودالی سیاه سقوط کردیم 580 00:47:25,040 --> 00:47:29,680 آخرالزمان درون قلب های ماست 581 00:47:48,560 --> 00:47:53,270 صومعه سه شب و سه روز در آتش سوخت 582 00:47:53,370 --> 00:47:56,670 در روز سوّم وقتی که اجساد دفن شده بودند 583 00:47:56,770 --> 00:48:00,230 راهبان صومعه رو که هنوز دود ناشی اط سوختنش پیدا بود ، 584 00:48:00,330 --> 00:48:03,645 به عنوان مکانی نفرین شده ، رها کردند 585 00:48:34,160 --> 00:48:38,350 این تنها عشق زندگی من بود و من ، چه اونموقع و 586 00:48:38,450 --> 00:48:43,240 چه بعد از اون حوادث نمی تونستم اون عشق رو نام گذاری کنم 587 00:48:52,320 --> 00:48:54,785 استاد 588 00:48:55,360 --> 00:48:57,620 استاد 589 00:48:57,720 --> 00:49:00,980 چرا دنالم میای ؟ 590 00:49:01,080 --> 00:49:03,670 چون هرگز کسی رو مثل شما ندیدم 591 00:49:03,770 --> 00:49:05,990 این دلیل خوبی برای دنبال کردن آدم ها نیست 592 00:49:06,090 --> 00:49:07,870 با سقلمه زدن در بین آجرپاره های آوار 593 00:49:07,970 --> 00:49:12,270 ضایعات نسخه های خطی روی پوست آهو رو جمع کردم و در دو کیف مسافرتی جا دادم 594 00:49:12,370 --> 00:49:15,710 و همه شون رو ، روی الاغی که در حال فرار بود ، بار زدم 595 00:49:15,810 --> 00:49:17,870 داشتم با خودم کتابخونه ای رو حمل می کردم 596 00:49:17,970 --> 00:49:20,390 که از تکّه پاره های داستانها ساخته شده بود 597 00:49:20,490 --> 00:49:24,070 جمله های ناتمام, اشباح کتابها. 598 00:49:24,170 --> 00:49:27,630 اون بزرگترین کتابخونه ی جامعه ی مسیحیت بود 599 00:49:27,730 --> 00:49:31,190 حالا دیگه ، دجال ( ضد مسیح ) ، حقیقتاَ در دسترسه 600 00:49:31,290 --> 00:49:35,820 چون دیگه هیچ نوع آموزشی مانع او نخواهد بود 601 00:49:35,920 --> 00:49:38,780 ما چهره ی او رو دیدیم 602 00:49:38,880 --> 00:49:42,510 دلیلی نداره که خودت رو سرزنش کنی 603 00:49:42,610 --> 00:49:43,990 نهایت تلاشت رو کردی 604 00:49:44,090 --> 00:49:47,700 بهترین تلاش انسان که خیلی زیاد نیست 605 00:49:47,800 --> 00:49:50,350 خرد من کجاست ؟ 606 00:49:50,450 --> 00:49:54,030 من لجبازانه رفتار کردم که تنها صورت ظاهری نظم رو دنبال کردم 607 00:49:54,130 --> 00:49:57,150 در حالی که باید می دونستم در جهان هیچ نظمی نیست 608 00:49:57,250 --> 00:50:00,910 نظمی که ذهن ما می تونه تصور کنه مثل تور یا مثل نردبانیه 609 00:50:01,010 --> 00:50:02,830 که ساخته شدن تا به هدفی برسند 610 00:50:02,930 --> 00:50:04,950 اما بعد از اون باید نردبان رو کنار بگذاری 611 00:50:05,050 --> 00:50:10,830 چون حتّی اگرم مفید بود بی معنی بود 612 00:50:11,400 --> 00:50:15,150 شاید ماُموریت کسانی که عاشق انسانند 613 00:50:15,250 --> 00:50:20,010 این باشد که مردم رو مجبور کنند به حقیقت بخندند 614 00:50:20,960 --> 00:50:24,615 یا حقیقت رو مجبور به خندیدن کنند 615 00:50:34,960 --> 00:50:40,655 به ملک ( شهری در کناره دانوب در اتریش ) بر می گردم و سوگند رهبانیتم رو اونجا به جا میارم 616 00:50:41,440 --> 00:50:44,940 بعدش در جستجوی کتابها 617 00:50:45,040 --> 00:50:48,620 و انتشار کلمات شون راجع به زیبایی و رنگها 618 00:50:48,720 --> 00:50:50,670 و راجع به عطر یک گل رز وقتی که پژمُرده میشه 619 00:50:50,770 --> 00:50:54,070 به دور دنیا سفر می کنم 620 00:50:54,170 --> 00:50:56,360 تنها یک کلمه باقی است 621 00:50:57,560 --> 00:50:59,560 نامش . ( نام آن بی نام )