1 00:00:08,885 --> 00:00:11,387 بیلی: آه 2 00:00:11,388 --> 00:00:12,555 بیلی؟ 3 00:00:12,556 --> 00:00:13,556 بیلی، حالت خوبه؟ 4 00:00:15,267 --> 00:00:17,059 بیلی، کمربندتو بده من 5 00:00:17,060 --> 00:00:18,686 کمربندت، بدش به من 6 00:00:18,687 --> 00:00:20,229 مرکز، کاراگاه لوپز ضحبت میکنه 7 00:00:20,230 --> 00:00:21,814 اینجا یه سازه کامل که کامل در آتش سوخته داریم 8 00:00:21,815 --> 00:00:24,275 در یک و نیم کیلومتری مسیره دره آرام 9 00:00:24,276 --> 00:00:26,068 من به آتش نشانی و واحد RA نیاز دارم "آر ای یه بخش از آتش نشانی که باهاشون نیروی پزشکی هم دارن" 10 00:00:26,069 --> 00:00:28,070 ‫برای زنی که پای چپش زخمی شده 11 00:00:28,071 --> 00:00:29,196 ‫فرد هنوز تو خونه هستش 12 00:00:29,197 --> 00:00:30,240 ‫حرکت نکن. 13 00:00:33,493 --> 00:00:35,035 ‫- باید کمکش کنیم ‫بیلی. 14 00:00:35,036 --> 00:00:37,037 ‫هیچکس از اون انفجار ‫نمی تونه جون سالم به در ببره 15 00:00:37,038 --> 00:00:39,749 ‫بیلی، اون مرده. 16 00:00:39,773 --> 00:00:48,773 ترجمه و زیرنویس توسط سعید www.zoomlord.ir 17 00:00:52,095 --> 00:00:53,804 هی، واو ، واه چیکار داری میکنی؟ 18 00:00:53,805 --> 00:00:55,014 من خوبم 19 00:00:55,015 --> 00:00:56,015 تو حالت خوب نیست، بیا 20 00:00:56,016 --> 00:00:57,933 برگرد تو تختت ، توی تختت 21 00:00:57,934 --> 00:00:58,934 پاتو بپا 22 00:00:59,811 --> 00:01:00,729 ‫بیمار حالش چطوره؟ 23 00:01:00,730 --> 00:01:02,021 ‫فرد رو پیدا کردن؟ 24 00:01:02,022 --> 00:01:03,564 ‫متاسفانه بله. 25 00:01:03,565 --> 00:01:07,443 ‫جسدش تو انفجار بدجور صدمه دیده بود، 26 00:01:07,444 --> 00:01:10,070 ‫ولی معاون رئیس آتش نشانی ‫اون رو شناسایی کرد 27 00:01:10,071 --> 00:01:11,447 ‫متاسفم. می دونم به هم نزدیک بودین. 28 00:01:11,448 --> 00:01:12,615 منم همین فکرو میکردم 29 00:01:12,616 --> 00:01:14,158 بعدش اون یه قاتل زنجیره ای از آب در اومد، 30 00:01:14,159 --> 00:01:16,702 ‫پس به نظر میاد کسی ‫که براش احترام قائل بودم 31 00:01:16,703 --> 00:01:19,163 ‫فقط یه گرگ در لباس میش بوده. 32 00:01:19,164 --> 00:01:20,873 لوپز: ‫انگار میدونسته ما دنبالشیم، 33 00:01:20,874 --> 00:01:22,124 ‫می خواسته به شیوه ی خودش بمیره، 34 00:01:22,125 --> 00:01:23,626 ‫توی آخرین آتش سوزیش. 35 00:01:23,627 --> 00:01:26,170 ‫هی، خوبی؟ ‫شنیدم یارو رو گرفتی. 36 00:01:26,171 --> 00:01:27,755 ‫به لطف نولان و بیلی. 37 00:01:27,756 --> 00:01:29,131 ‫پس باید فردا پرونده رو ببندیم. 38 00:01:29,132 --> 00:01:30,549 ‫مشکلی نداری با لوپز همکار بشی؟ 39 00:01:30,550 --> 00:01:31,759 باشه، هرچی تو بخوای 40 00:01:31,760 --> 00:01:33,427 ‫گروهبان، می خواستم ‫اگه بشه فردا رو مرخصی بگیرم 41 00:01:33,428 --> 00:01:35,179 ‫تا به بیلی کمک کنم تو خونم جاگیر بشه. 42 00:01:35,180 --> 00:01:36,805 ‫بهت گفتم تو خونه خودم مشکلی ندارم. 43 00:01:36,806 --> 00:01:38,557 ‫مطمئنم مشکلی نداری ‫ولی نظرم تغییر نمی کنه، 44 00:01:38,558 --> 00:01:39,892 ‫نمی خوام خودم رو تحمیل کنم. 45 00:01:39,893 --> 00:01:41,895 ‫تحمیل نمی کنی. 46 00:01:46,191 --> 00:01:49,568 ‫خیلی خب، بیا. 47 00:01:49,569 --> 00:01:51,236 حواست به جلو پات باشه 48 00:01:51,237 --> 00:01:52,780 ‫خیلی خوب بلدی با عصا راه بری. 49 00:01:52,781 --> 00:01:54,865 ‫تو کل دوران دبیرستان ‫و دانشگاه ژیمناستیک کار می کردم 50 00:01:54,866 --> 00:01:58,452 ‫همه جای بدنم قبلا ‫رگ به رگ شده، پیچ خورده و از جا در رفته. 51 00:01:58,453 --> 00:02:00,329 ‫تنها چیزی که می خوام یه مبله. 52 00:02:00,330 --> 00:02:01,580 ‫نمی خوای مستقیم بری تو تخت؟ 53 00:02:01,581 --> 00:02:02,915 هنوز نه 54 00:02:02,916 --> 00:02:06,210 ‫اولش می خوام یه دل سیر ‫گریه کنم و کربوهیدرات بخورم، 55 00:02:06,211 --> 00:02:07,961 ‫احتمالا دوباره گریه کنم، 56 00:02:07,962 --> 00:02:08,962 ‫بعدش می تونم بخوابم. 57 00:02:08,963 --> 00:02:10,047 خیلی خوب 58 00:02:10,048 --> 00:02:11,591 ‫میرم برات دستمال کاغذی و بستنی بیارم. 59 00:02:14,344 --> 00:02:15,428 مرسی 60 00:02:17,681 --> 00:02:18,932 قابلتو نداره 61 00:02:23,186 --> 00:02:25,229 ‫خب حالا از یه تابلوی ایست رد شدم حالا چی شده مگه؟ 62 00:02:25,230 --> 00:02:27,022 ‫نه، تو از چراغ قرمز و تابلوی ایست رد شدی، 63 00:02:27,023 --> 00:02:28,399 ‫وقتی هم که خواستیم متوقفت کنیم، 64 00:02:28,400 --> 00:02:30,442 ‫بهمون توهین کردی و مجبورمون ‫کردی با سرعت متوسط تعقیبت کنیم 65 00:02:30,443 --> 00:02:33,404 ‫وقت ملاقاتم با ‫مشاور روانشناسم، ارکید، دیر شده بود 66 00:02:33,405 --> 00:02:34,863 ‫خب، کارش خیلی بده. 67 00:02:34,864 --> 00:02:36,407 ‫برو اونجا وایسا. 68 00:02:36,408 --> 00:02:38,785 ‫نورپردازی اینجا رو نمیشه کاریش کرد؟ 69 00:02:39,869 --> 00:02:42,079 ‫میگم، می خواستم باهات... 70 00:02:42,080 --> 00:02:44,164 ‫راجع به شرطمون ‫تو قضیه جستجو گنج حرف بزنم 71 00:02:44,165 --> 00:02:46,458 ‫- شرطی که من بردم؟ ‫نه، شرطی که من بردم. 72 00:02:46,459 --> 00:02:47,960 ‫طلاها تو دستم بودن. 73 00:02:47,961 --> 00:02:50,421 ‫چون من واسه بازداشت یه مرد مسلح وایسادم. 74 00:02:50,422 --> 00:02:52,047 ‫اه، در اصل، من بازداشتش کردم. 75 00:02:52,048 --> 00:02:54,550 ‫تو فقط اونجا وایسادی و دست هات رو باز کردی. 76 00:02:54,551 --> 00:02:55,844 ‫که خیلی تحسین برانگیزتره. 77 00:02:57,011 --> 00:02:58,178 ‫قربان، نظر شما چیه؟ 78 00:02:58,179 --> 00:02:59,097 ‫چی؟ 79 00:02:59,098 --> 00:03:00,180 ‫حالتون خوبه، قربان؟ 80 00:03:00,181 --> 00:03:01,181 ‫دفتر ثبت مجرمین مشکلی داره؟ 81 00:03:01,182 --> 00:03:02,391 ‫نه. نه. چی می خواین؟ 82 00:03:02,392 --> 00:03:03,559 ‫یه داور. 83 00:03:03,560 --> 00:03:06,019 ‫به نظرتون شرط جستجوی گنجمون رو کی برد؟ 84 00:03:06,020 --> 00:03:07,980 ‫مساوی شد. 85 00:03:07,981 --> 00:03:10,149 ‫- باید یه مسابقه ی مجدد بدیم ‫من یه فکری دارم. 86 00:03:10,150 --> 00:03:11,942 ‫چرا با هم تو یه اتاق فرار مسابقه ندیم؟ 87 00:03:11,943 --> 00:03:12,943 ‫اصلا. 88 00:03:12,944 --> 00:03:14,069 ‫نه، یه شخص بی طرف لازم داریم، 89 00:03:14,070 --> 00:03:15,590 ‫تا در مورد شرایط مسابقه تصمیم بگیره. 90 00:03:18,158 --> 00:03:20,242 ‫و اون یه نفر منم. باشه. 91 00:03:20,243 --> 00:03:23,162 ‫به صورت اتفاقی به هر کدومتون یه تخطی از... 92 00:03:23,163 --> 00:03:24,788 ‫قانون کیفری رو میدم. 93 00:03:24,789 --> 00:03:26,790 ‫اولین کسی که بازداشتی ‫خودش رو انجام بده، برنده ست. 94 00:03:26,791 --> 00:03:31,211 ‫سرکار چن تخطی از قانون شما آی266 هست، 95 00:03:31,212 --> 00:03:33,046 ‫تشویق کردن، تاثیر گذاشتن ‫یا متقاعد کردن کسی 96 00:03:33,047 --> 00:03:34,715 ‫برای انجام کار خلاف. 97 00:03:34,716 --> 00:03:38,552 ‫گروهبان بردفورد ‫مال شما 148.4 هست، 98 00:03:38,553 --> 00:03:39,845 بابا، بیخیال 99 00:03:39,846 --> 00:03:41,722 ‫دستکاری یا شکستن ‫تجهیزات حفاظتی آتیش سوزی 100 00:03:41,723 --> 00:03:42,890 ‫به صورت عمدی و از روی غرض؟ 101 00:03:42,891 --> 00:03:44,475 ‫این رو از حفظ بودی؟ 102 00:03:44,476 --> 00:03:46,101 ‫تو نبودی؟ 103 00:03:46,102 --> 00:03:47,644 همم، ‫منصفانه نیست. 104 00:03:47,645 --> 00:03:49,272 ‫زندگی هم همینطوره ‫باهاش کنار بیا. 105 00:03:50,148 --> 00:03:51,399 همم 106 00:03:52,942 --> 00:03:54,444 اوه، ‫ممنون. 107 00:03:59,240 --> 00:04:01,200 ‫راهی هست که سلول انفرادی بهم بدین؟ 108 00:04:01,201 --> 00:04:02,618 ‫نه. متاسفانه نمیشه. 109 00:04:02,619 --> 00:04:03,744 ‫شاید بتونم کمک مالی... 110 00:04:03,745 --> 00:04:05,162 ‫واسه بودجه پلیس یا همچین چیزی انجام بدم. 111 00:04:05,163 --> 00:04:06,705 ‫باشه، نمی خواد رشوه ‫رو هم به اتهاماتت اضافه کنی 112 00:04:06,706 --> 00:04:07,915 ‫کلی کاغذبازی دیگه داره. 113 00:04:07,916 --> 00:04:09,124 ‫راه بیفت. 114 00:04:09,125 --> 00:04:11,084 ‫اگه یه آدم بدتر رو تحویلتون بدم چی؟ 115 00:04:11,085 --> 00:04:13,378 ‫از یه جرم واقعی خبر دارم. 116 00:04:13,379 --> 00:04:15,172 ‫می تونم معامله کنم، نه؟ 117 00:04:15,173 --> 00:04:16,298 ‫مثل تو فیلم ها. 118 00:04:16,299 --> 00:04:19,009 ‫بستگی داره. چه جرمی؟ 119 00:04:19,010 --> 00:04:21,678 ‫تو رو متهم کردن که یه مرد رو ‫با آچار چرخ تا سرحد مرگ کتک زدی. 120 00:04:21,679 --> 00:04:23,972 حقش بود اون با زن سابقم خوابیده بود 121 00:04:23,973 --> 00:04:25,933 ‫این زیر پا گذاشتن قانون خیابونه که یه پیامد هایی هم داره 122 00:04:25,934 --> 00:04:29,228 درسته. متاسفانه، تو دادگاه قانون خیابون اعتبار نداره 123 00:04:29,229 --> 00:04:30,771 ‫اینجا نوشته یه شاهد هست. 124 00:04:30,772 --> 00:04:32,815 ‫آره، یه پیرمرد فضول از روبروی خیابون... 125 00:04:32,816 --> 00:04:34,274 ‫همه چی رو دید. 126 00:04:34,275 --> 00:04:35,984 ‫- خب، این یه مشکله ‫چرا؟ 127 00:04:35,985 --> 00:04:37,486 ‫اون بود که داشت مثل یه عوضی ما رو دید میزد. 128 00:04:37,487 --> 00:04:39,530 ‫ولی با این حال، باید کم کم ‫در مورد ادعای گناهکاری حرف بزنیم. 129 00:04:39,531 --> 00:04:40,823 عه.. ‫نه! 130 00:04:40,824 --> 00:04:42,199 راه نداره، پسر، باشه؟ 131 00:04:42,200 --> 00:04:44,159 ‫الایژا گفت تو می تونی درستش کنی. 132 00:04:44,160 --> 00:04:46,412 ‫الایژا وعده زیاد میده. 133 00:04:47,705 --> 00:04:49,248 ‫ولی هر کاری از دستم بر بیاد انجام میدم. 134 00:04:49,249 --> 00:04:51,583 ‫تو این حین ‫خودت می دونی چی کار کنی، 135 00:04:51,584 --> 00:04:52,835 ‫رفتار خوبی داشته باش. 136 00:04:52,836 --> 00:04:54,295 ‫با هیچکس حرف نزن. 137 00:04:55,797 --> 00:04:57,465 ‫متوجه شدم موکل جدید داری. 138 00:04:58,466 --> 00:04:59,591 ‫آره. 139 00:04:59,592 --> 00:05:00,676 ‫کار و بار خوبه. 140 00:05:00,677 --> 00:05:02,010 ‫اخیرا انگار همه موکلینت... 141 00:05:02,011 --> 00:05:03,805 ‫جیره خور الایژا استون هستن. 142 00:05:05,557 --> 00:05:08,767 ‫خب، هر متهمی حق داره وکیل داشته باشه، 143 00:05:08,768 --> 00:05:11,353 ‫صرف نظر از اینکه با کی در ارتباط باشن. 144 00:05:11,354 --> 00:05:14,022 ‫آره، تا همین اواخر، 145 00:05:14,023 --> 00:05:16,942 ‫همیشه وکالت ضعیف ها رو به عهده می گرفتی. 146 00:05:16,943 --> 00:05:18,861 ‫ولی حالا، طوری که اوضاع داره پیش میره، 147 00:05:18,862 --> 00:05:20,696 ‫داری تبدیل به وکیل مافیا میشی. 148 00:05:20,697 --> 00:05:22,865 ‫به نظرم داری یه کم افراط می کنی. 149 00:05:22,866 --> 00:05:26,034 ‫و همیشه دیدم ‫این مسئله به دو عاقبت ختم میشه 150 00:05:26,035 --> 00:05:29,037 ‫یا سلب صلاحیت و مجرم شناخته میشی، 151 00:05:29,038 --> 00:05:30,622 ‫یا می میری. 152 00:05:30,623 --> 00:05:31,833 ‫باشه، به نظرم... 153 00:05:34,752 --> 00:05:36,795 ‫می دونی چقدر به آنجلا اهمیت میدم. 154 00:05:36,796 --> 00:05:39,464 ‫اگه هر وقت به مشکل برخوردی، 155 00:05:39,465 --> 00:05:40,842 ‫می تونی بیای پیش من. 156 00:05:43,344 --> 00:05:45,762 ‫خیلی لطف داری. 157 00:05:45,763 --> 00:05:47,180 ‫ولی می دونی من هرگز کاری نمی کنم... 158 00:05:47,181 --> 00:05:49,641 ‫که خانوادم رو به خطر بندازم. 159 00:05:49,642 --> 00:05:51,269 ‫امیدوارم این کار رو نکنی. 160 00:05:57,442 --> 00:05:59,818 ‫اگه می خواستن براش ‫مراسم ختم بگیرن، بهت اطلاع میدم. 161 00:05:59,819 --> 00:06:01,404 ‫باشه، خداحافظ. 162 00:06:03,156 --> 00:06:04,489 ‫صبحونه درست کردم. 163 00:06:04,490 --> 00:06:05,490 ‫معلومه. 164 00:06:05,491 --> 00:06:07,409 ‫یه کم احساس ضعف می کردم، 165 00:06:07,410 --> 00:06:08,911 ‫واسه همین اینا رو درست کردم. 166 00:06:08,912 --> 00:06:10,078 ‫من که شکایتی ندارم. 167 00:06:10,079 --> 00:06:12,331 ‫بوش حرف نداره. 168 00:06:12,332 --> 00:06:13,373 ‫تلفنی با کی حرف میزدی؟ 169 00:06:13,374 --> 00:06:14,708 ‫فرمانده قدیمی فرد. 170 00:06:14,709 --> 00:06:16,293 ‫خانواده به اندازه کافی مشکل دارن، 171 00:06:16,294 --> 00:06:19,046 ‫واسه همین من دارم با ‫چند تا از همکارهای سابقش تماس می گیرم. 172 00:06:19,047 --> 00:06:21,214 ‫با من کار دارن ‫طولش نمیدم. 173 00:06:21,215 --> 00:06:22,215 ‫سلام، چه خبر؟ 174 00:06:22,216 --> 00:06:23,717 ‫فقط زنگ زدم ببینم... 175 00:06:23,718 --> 00:06:25,093 ‫بیلی حالش چطوره. 176 00:06:25,094 --> 00:06:27,220 اه، ‫چهار مدل مختلف پنکیک درست کرده. 177 00:06:27,221 --> 00:06:28,680 ‫نمی دونم این چیز خوبیه یا نه. 178 00:06:28,681 --> 00:06:31,558 ‫آره، مرحله ی اول سوگواری برای ‫آدم های نوع الف. آشپزیه 179 00:06:31,559 --> 00:06:33,560 ‫- مرحله ی بعدی چیه؟ ‫اه، تمیزکاری. 180 00:06:33,561 --> 00:06:35,228 ‫بعدشم مرتب کردن. 181 00:06:35,229 --> 00:06:36,396 ‫نمی تونه اتفاقی که افتاده رو درست کنه، 182 00:06:36,397 --> 00:06:37,940 ‫ولی می تونه چیزهای کوچیکی که... 183 00:06:37,941 --> 00:06:39,274 ‫تو خونه مشکل دارن رو درست کنه. 184 00:06:39,275 --> 00:06:40,359 اه، ‫خب، اون تو خونه منه. 185 00:06:40,360 --> 00:06:42,569 ‫آره، خب وقتی پرده ها رو عوض کرد، 186 00:06:42,570 --> 00:06:43,905 ‫- باهاش کنار بیا ‫باشه. 187 00:06:45,031 --> 00:06:47,116 ‫ممنون که زنگ زدی. باید برم. 188 00:06:48,660 --> 00:06:50,911 ‫خیلی ببخشید، دیوید ‫ولی میشه حرفت رو تکرار کنی؟ 189 00:06:50,912 --> 00:06:53,080 ‫کی با فرد تو لیک مید بودی؟ 190 00:06:53,081 --> 00:06:54,289 دیوید: ‫چهارم جولای قبلی. 191 00:06:54,290 --> 00:06:56,124 ‫- تمام مدت باهاش بودی؟ ‫آره. 192 00:06:56,125 --> 00:06:58,335 ‫قرار بود یه سفر یه هفته ای تو دل طبیعت باشه، 193 00:06:58,336 --> 00:07:01,630 ‫ولی بعد دو روز ‫شکم درد بدی گرفت، 194 00:07:01,631 --> 00:07:04,424 ‫اونقد آب بدنش کم شد ‫که مجبور شدم ببرمش هندرسون، 195 00:07:04,425 --> 00:07:06,259 ‫بقیه سفر رو تو بیمارستان گذروند. 196 00:07:06,260 --> 00:07:08,553 ‫هرگز فکر نمی کردم ‫این آخرین باریه که می بینمش 197 00:07:08,554 --> 00:07:09,763 ‫دلمون براش تنگ میشه. 198 00:07:09,764 --> 00:07:11,056 ‫اگه خبری از مراسم ختم شد، 199 00:07:11,057 --> 00:07:12,057 ‫بهت اطلاع میدم. 200 00:07:12,058 --> 00:07:13,517 ‫- مراقب خودش باش، خب؟ ‫ممنون، بیلی. 201 00:07:13,518 --> 00:07:15,102 ‫تو هم همینطور. 202 00:07:15,103 --> 00:07:17,312 ‫باشه، می دونم کلی مسکن مصرف کردم، 203 00:07:17,313 --> 00:07:18,939 ‫ولی تو همونی که من الان شنیدم رو شنیدی، نه؟ 204 00:07:18,940 --> 00:07:21,733 ‫می دونیم فرد هشت جولای تو نوادا بوده، 205 00:07:21,734 --> 00:07:25,195 ‫و این با یه پرونده حل نشده ‫آتیش سوزی و قتل جور در میاد 206 00:07:25,196 --> 00:07:26,780 ‫ولی اون تو بیمارستان بوده. 207 00:07:26,781 --> 00:07:28,156 ‫فرد عذر موجه داره. 208 00:07:28,157 --> 00:07:29,866 ‫این یعنی واسه فرد پاپوش دوختن، 209 00:07:29,867 --> 00:07:31,952 ‫و قاتل واقعی هنوز یه جایی اون بیرونه. 210 00:07:31,953 --> 00:07:33,161 ‫اون ساعت چی... 211 00:07:33,162 --> 00:07:34,871 ‫و یادگاری هایی که تو خونه اش پیدا کردم چی؟ 212 00:07:34,872 --> 00:07:37,999 ‫هر کسی واسه فرد پاپوش دوخته ‫حتما اونا رو اونجا کار گذاشته، 213 00:07:38,000 --> 00:07:39,042 ‫و امیدوار بوده ما پیداش کنیم. 214 00:07:39,043 --> 00:07:40,085 ‫باید به لوپز زنگ بزنم، 215 00:07:40,086 --> 00:07:41,878 ‫بهش بگم دوباره پرونده رو باز کنه. 216 00:07:41,879 --> 00:07:42,879 ‫فقط زنگ نزن. 217 00:07:42,880 --> 00:07:44,423 ‫باید خودت بری تو کارش. 218 00:07:44,424 --> 00:07:45,299 اون حرومزاده رو پیداش کنی 219 00:07:45,300 --> 00:07:46,508 ‫مطمئنی؟ 220 00:07:46,509 --> 00:07:48,135 ‫ما یه قرار داریم، یادته؟ 221 00:07:48,136 --> 00:07:49,469 ‫من میزنم تو دل آتیش. 222 00:07:49,470 --> 00:07:50,762 ‫تو میزنی تو دل گلوله ها. 223 00:07:50,763 --> 00:07:52,473 ‫وقتشه بری تو دل گلوله ها 224 00:07:53,766 --> 00:07:56,309 ‫ولی نه به معنی واقعی کلمه. 225 00:07:56,310 --> 00:07:57,687 درسته 226 00:08:03,651 --> 00:08:05,444 ‫خب، یه لیست از جاهایی ‫که وقتی برگشتیم گشت 227 00:08:05,445 --> 00:08:06,653 ‫باید نگاه کنیم، تهیه کردم. 228 00:08:06,654 --> 00:08:08,864 ‫می دونی، جاهایی ‫که فکر می کنم به حضور پلیس 229 00:08:08,865 --> 00:08:10,115 ‫نیاز داره. 230 00:08:10,116 --> 00:08:12,367 ‫جاهایی که مطمئنی می تونی ‫مظنون مورد نظرت رو بازداشت کنی؟ 231 00:08:12,368 --> 00:08:14,995 اوه ‫آره، شاید. 232 00:08:14,996 --> 00:08:16,913 واقعا همه حواست روی اینه؟ 233 00:08:16,914 --> 00:08:19,374 ‫- شرطمون؟ ‫بی خیال. 234 00:08:19,375 --> 00:08:20,709 ‫می دونم به نل رشوه دادی، 235 00:08:20,710 --> 00:08:24,004 ‫تا هر مورد دستکاری ‫تو هشدار آتیش سوزی رو بهت اطلاع بده 236 00:08:24,005 --> 00:08:25,839 ‫من و نل باهم دوستیم. همم 237 00:08:25,840 --> 00:08:27,425 ‫بعضی وقت ها، بلیت های ‫بازی داجرز رو بهش میدم 238 00:08:31,095 --> 00:08:32,763 اوه ، ‫چه عجب. 239 00:08:32,764 --> 00:08:33,973 ‫این کارها واسه چیه؟ 240 00:08:35,183 --> 00:08:36,808 ‫خانم کارتر، متوجه شدم اخیرا خط تولید... 241 00:08:36,809 --> 00:08:38,101 ‫محصولات مراقبت از پوست خودتون رو راه انداختین. 242 00:08:38,102 --> 00:08:39,269 ‫بله. 243 00:08:39,270 --> 00:08:42,272 ‫یه سازمان کوچیک هستیم ‫ولی در حال رشدیم، 244 00:08:42,273 --> 00:08:44,107 ‫امیدوارم تو "گوپ" دربارم بنویسن ‫(یک شرکت سبک زندگی و رفاه در آمریکا) 245 00:08:44,108 --> 00:08:45,984 ‫نمی دونم اون چیه. 246 00:08:45,985 --> 00:08:47,069 ‫بعدا برات توضیح میدم. 247 00:08:47,070 --> 00:08:48,111 اوه، ‫یکی از دوست هاتون، 248 00:08:48,112 --> 00:08:49,863 ‫یه قوطی از کِرِم های آبرسان شما رو بهمون داد. 249 00:08:49,864 --> 00:08:51,323 ‫اون ادعا می کنه یکی از مواد تشکیل دهنده، 250 00:08:51,324 --> 00:08:53,075 ‫خون ببره ‫به معنی واقعی، 251 00:08:53,076 --> 00:08:54,910 ‫خون یه جانور در خطر انقراض. 252 00:08:54,911 --> 00:08:56,745 ‫پوست رو قشنگ صاف می کنه. 253 00:08:56,746 --> 00:08:59,581 ‫شرکت در خرید و فروش ‫حیوانات در خطر انقراض 254 00:08:59,582 --> 00:09:01,583 ‫ممکنه تا پنج سال زندان ‫برات به همراه داشته باشه 255 00:09:01,584 --> 00:09:03,835 ‫شما بازی سلامت رو درک نمی کنین. 256 00:09:03,836 --> 00:09:05,128 ‫بی رحمانه هست. 257 00:09:05,129 --> 00:09:06,838 ‫من باید تو چشم بیام. 258 00:09:06,839 --> 00:09:08,131 ‫وگرنه چطور می خوام... 259 00:09:08,132 --> 00:09:10,008 ‫با اسلون و کسب و کار ‫قرص های ویتامینش رقابت کنم؟ 260 00:09:10,009 --> 00:09:13,678 ‫آخه همه می دونن قرص های ‫جوان ساز ویتامین ب-دوازدهش 261 00:09:13,679 --> 00:09:16,933 ‫فقط بنزودیازپینها تو قوطی های خوشگله. (یه دارو ضد اضطراب و خواب آوره) 262 00:09:18,559 --> 00:09:21,353 ام، ‫اون داروهای روانپزشکی می فروشه؟ 263 00:09:21,354 --> 00:09:23,730 اوه، کل "بوفه غرب". 264 00:09:23,731 --> 00:09:25,316 ‫فامیلی اسلون چیه؟ 265 00:09:26,484 --> 00:09:28,235 ‫سلام، خبری نشد؟ 266 00:09:28,236 --> 00:09:31,321 ‫بیمارستان والی ‫تو هندرسون تایید کرد که فرد، 267 00:09:31,322 --> 00:09:32,656 ‫از ششم تا دهم جولای اونجا بستری بوده. 268 00:09:32,657 --> 00:09:33,782 ‫باشه، پس امکان نداره... 269 00:09:33,783 --> 00:09:35,826 ‫قتل و آتیش سوزی تو نوادا کار اون باشه. 270 00:09:35,827 --> 00:09:37,786 ‫نه، باید برگردیم و ‫همه چی رو از اولین پرونده... 271 00:09:37,787 --> 00:09:39,246 ‫تصادف و فرار، دوباره بررسی کنیم. 272 00:09:39,247 --> 00:09:40,997 ‫کار هر کی بوده، داره ردش رو می پوشونه، 273 00:09:40,998 --> 00:09:42,124 ‫پس باید چیزهایی که... 274 00:09:42,125 --> 00:09:43,875 ‫قاتل می خواسته ما باور کنیم رو... 275 00:09:43,876 --> 00:09:45,210 ‫از حقایق تو پرونده جدا کنیم. 276 00:09:45,211 --> 00:09:47,045 ‫سلام، اه، نولان. 277 00:09:47,046 --> 00:09:49,131 اوه، عا، ‫این رو واسه بیلی آوردم. 278 00:09:49,132 --> 00:09:50,632 ‫امیدوارم حالش بهتر شه. 279 00:09:50,633 --> 00:09:51,925 اوه، ‫ممنون... خیلی لطف کردی. 280 00:09:51,926 --> 00:09:52,926 ‫آره، حالش خوبه. 281 00:09:52,927 --> 00:09:54,594 اوه، اه، ‫من این... 282 00:09:54,595 --> 00:09:56,012 ‫تصاویر دوربین جلوی در ‫که خواسته بودی رو آوردم 283 00:09:56,013 --> 00:09:57,222 درسته، خیلی ممنون که آوردی. 284 00:09:57,223 --> 00:09:58,348 ‫اینشون مارکوس هستن. 285 00:09:58,349 --> 00:09:59,766 همسایه فرد هستش. 286 00:09:59,767 --> 00:10:00,809 ‫تو مهمونی باربی کیو باهاش آشنا شدم. 287 00:10:00,810 --> 00:10:02,936 ‫ایشون کاراگاه لوپز و هارپر هستند. 288 00:10:02,937 --> 00:10:04,104 خوشبختم 289 00:10:04,105 --> 00:10:05,480 ‫یعنی، شرایط بدیه. 290 00:10:05,481 --> 00:10:07,858 ‫نمی دونم چی می خوام بگم. 291 00:10:07,859 --> 00:10:09,568 ‫آره، همه مون از اتفاقی که افتاد ناراحتیم. 292 00:10:09,569 --> 00:10:10,819 اه، ‫واقعا چه اتفاقی افتاد؟ 293 00:10:10,820 --> 00:10:13,155 اه، ‫مردم میگن نشتی گاز بوده، 294 00:10:13,156 --> 00:10:15,532 ‫و یکی از آتش نشان ها گفت ‫ممکنه آتیش سوزی عمدی باشه 295 00:10:15,533 --> 00:10:17,492 ‫حالا هم که من اومدم اداره پلیس. 296 00:10:17,493 --> 00:10:19,161 ‫واقعا نمی دونم چه فکری بکنم. 297 00:10:19,162 --> 00:10:21,329 ‫اه، خب، متاسفانه چیز زیادی نمی تونم بهت بگم. 298 00:10:21,330 --> 00:10:22,497 ‫البته. درسته. 299 00:10:22,498 --> 00:10:24,291 ‫تو چند روز گذشته، چیز... 300 00:10:24,292 --> 00:10:25,500 ‫غیر معمولی ندیدی؟ 301 00:10:25,501 --> 00:10:28,920 ‫به جز یه گوله بزرگ آتیش، نه. شرمنده. 302 00:10:28,921 --> 00:10:30,755 ‫خب، اگه چیزی به ذهنتون رسید، 303 00:10:30,756 --> 00:10:32,132 ‫شماره نولان رو دارین. 304 00:10:32,133 --> 00:10:33,884 ‫حتما. 305 00:10:33,885 --> 00:10:35,303 ‫- بازم ممنون ‫خواهش می کنم. 306 00:10:37,388 --> 00:10:38,388 ‫چی واسه بیلی گرفته؟ 307 00:10:38,389 --> 00:10:40,182 اه... ‫شکلات. 308 00:10:40,183 --> 00:10:41,474 ‫چه خوب. 309 00:10:41,475 --> 00:10:42,767 ‫مواظب باش. 310 00:10:42,768 --> 00:10:43,810 ‫منظورت چیه؟ 311 00:10:43,811 --> 00:10:45,729 ‫نولان، اون تنها شهروند عادی... 312 00:10:45,730 --> 00:10:47,272 ‫تو مهمونی آتش نشان ها بود. 313 00:10:47,273 --> 00:10:50,567 ‫واسه بیلی کادو می خره. 314 00:10:50,568 --> 00:10:51,943 ‫بی خیال. اون یه نشان پرسته. 315 00:10:51,944 --> 00:10:53,361 ‫فط دنبال یه نشان متفاوته. 316 00:10:53,362 --> 00:10:55,155 ‫و نامزدت اون نشان رو داره. 317 00:10:55,156 --> 00:10:56,531 اوه، ‫نه، فکر نکنم. 318 00:10:56,532 --> 00:10:57,949 ‫نه، اون بیلی رو می شناسه. 319 00:10:57,950 --> 00:10:59,201 ‫چیز عجیبی نیست. 320 00:10:59,202 --> 00:11:00,869 ‫باشه، آخرین باری که ‫غیر از کسی که باهاش خوابیدی 321 00:11:00,870 --> 00:11:02,997 واسه کی شکلات خریدی؟ 322 00:11:03,956 --> 00:11:05,458 امم... 323 00:11:09,503 --> 00:11:11,838 ‫- یارو گلوش پیش بیلی گیره ‫آره. 324 00:11:11,839 --> 00:11:12,839 ‫چه با حال. 325 00:11:12,840 --> 00:11:14,132 ‫باشه، من میرم... 326 00:11:14,133 --> 00:11:15,926 ‫سروقت تصاویر دوربین مداربسته. 327 00:11:15,927 --> 00:11:17,010 ‫تو می خوای چی کار کنی؟ 328 00:11:17,011 --> 00:11:18,261 اوه، ‫می خوام برم بیمارستان. 329 00:11:18,262 --> 00:11:19,262 ‫اون قربانی ای که از آتیش بیرون کشیدی، 330 00:11:19,263 --> 00:11:20,680 ‫بالاخره از بخش مراقبت های ویژه اومد بیرون. 331 00:11:20,681 --> 00:11:22,224 ‫- منم باهات میام ‫باشه. 332 00:11:22,225 --> 00:11:23,225 ‫ممنون. اممم 333 00:11:28,898 --> 00:11:30,690 ‫الایژا می خواد تو رو ببینه. 334 00:11:30,691 --> 00:11:32,692 ‫باشه. 335 00:11:32,693 --> 00:11:34,277 ‫بهش بگو بیاد بالا ‫تو دفترم حرف می زنیم. 336 00:11:34,278 --> 00:11:35,445 ‫نه. 337 00:11:35,446 --> 00:11:36,989 ‫می خواد تو دفتر خودش باهات حرف بزنه. 338 00:11:39,242 --> 00:11:41,369 ‫جناب وکیل. 339 00:11:47,667 --> 00:11:49,251 ‫تازه از جی شنیدم. 340 00:11:49,252 --> 00:11:52,212 ‫گفت تو تواناییت واسه نجاتش... 341 00:11:52,213 --> 00:11:55,882 ‫از مشکل قانونی که براش ‫پیش اومده، شک کرده 342 00:11:55,883 --> 00:11:57,592 ‫اون یه آدم کشته. 343 00:11:57,593 --> 00:11:58,761 ‫اینطور ادعا شده. 344 00:11:59,929 --> 00:12:01,596 ‫به جز اون شاهد عینی ‫که به وضوح دیده چه اتفاقی افتاده. 345 00:12:01,597 --> 00:12:03,556 اوه، ‫بی خیال، وکیل. 346 00:12:03,557 --> 00:12:05,141 ‫سوءِشناسایی شاهدین عینی... 347 00:12:05,142 --> 00:12:08,520 ‫دلیل اصلی محکومیت های اشتباهه. 348 00:12:08,521 --> 00:12:10,146 ‫این قانون اول وکیل مدافع بودنه. 349 00:12:10,147 --> 00:12:11,523 ‫نکنه فکر کردی کار کم ریخته رو سرم، 350 00:12:11,524 --> 00:12:13,149 ‫که باید کار تو رو هم انجام بدم؟ 351 00:12:13,150 --> 00:12:14,943 ‫یه آتو از یارو پیدا کن. 352 00:12:14,944 --> 00:12:16,945 ‫کاری کن آدم غیر قابل اطمینانی به نظر بیاد. 353 00:12:16,946 --> 00:12:18,238 ‫نهایت سعیم می کنم ‫...ولی تا حالا، 354 00:12:18,239 --> 00:12:20,992 ‫ببین، جی بی دقتی کرد. 355 00:12:21,951 --> 00:12:25,412 ‫می دونم، خیلی از این بابت عصبانیم. 356 00:12:25,413 --> 00:12:27,163 ‫ولی اون پسر عموی محبوب زنمه، 357 00:12:27,164 --> 00:12:29,249 ‫که یعنی پسر عموی محبوب منه، 358 00:12:29,250 --> 00:12:31,418 ‫پس زندان بی زندان. 359 00:12:31,419 --> 00:12:35,088 ‫حالا، یا تو شاهد رو غیب می کنی، 360 00:12:35,089 --> 00:12:36,590 ‫یا مورینو این کار رو می کنه. 361 00:12:39,885 --> 00:12:41,636 ‫یعنی "خدا بیامرزتش"؟ 362 00:12:41,637 --> 00:12:42,887 ‫من اینو نگفتم. 363 00:12:42,888 --> 00:12:44,556 ‫بر خلاف پسر عموی احمق زنم، 364 00:12:44,557 --> 00:12:48,101 ‫اونقدر احمق نیستم ‫که جلوی شاهد مرتکب خلاف شم 365 00:12:48,102 --> 00:12:49,394 ‫یا اعتراف به جرم کنم. 366 00:12:49,395 --> 00:12:50,645 ‫لازم نیست اون کار رو بکنیم، خب؟ 367 00:12:50,646 --> 00:12:51,896 ‫خودم می تونم درستش کنم. 368 00:12:51,897 --> 00:12:54,274 ‫- فقط یه کم زمان می خوام ‫امروز انجامش بده. 369 00:12:54,275 --> 00:12:55,317 ‫جلسه تموم شد. 370 00:12:55,318 --> 00:12:57,320 ‫از دفترم برو بیرون و کارت رو انجام بده. 371 00:13:08,164 --> 00:13:10,540 تیم: عینک آفتابیتون رو بردارین، خانم ‫- مجبورم؟ 372 00:13:10,541 --> 00:13:12,500 ‫این نور لامپ های مهتابیتون ‫باعث سرگیجه ام میشن 373 00:13:12,501 --> 00:13:14,377 ‫باشه، این باید کمترین نگرانیت باشه. 374 00:13:14,378 --> 00:13:16,838 ‫به ما اطلاع دادن شما ‫داروهای روانپزشکی رو 375 00:13:16,839 --> 00:13:17,839 ‫به عنوان ویتامین می فروشین. 376 00:13:17,840 --> 00:13:19,132 ‫- کی اینو گفته؟ ‫مهم نیست. 377 00:13:19,133 --> 00:13:20,675 ‫من دارم به مردم کمک می کنم. 378 00:13:20,676 --> 00:13:21,843 ‫مشکل کجاست؟ 379 00:13:21,844 --> 00:13:23,636 ‫نمی تونین بدون مجوز طبابت... 380 00:13:23,637 --> 00:13:24,804 ‫یه داروی کنترل شده رو تجویز کنین. 381 00:13:24,805 --> 00:13:26,348 ‫شوهرم دکتره. 382 00:13:26,349 --> 00:13:27,974 ‫این دفترچه نسخه ی خانوادگیه. 383 00:13:27,975 --> 00:13:29,809 ‫خب، همچین چیزی نداریم. 384 00:13:29,810 --> 00:13:31,353 ‫ببین، فکر نکنم متوجه حرف هام بشین، خب؟ 385 00:13:31,354 --> 00:13:32,687 ‫این کار باعث میشه تو فروشنده مواد بشی. 386 00:13:32,688 --> 00:13:34,898 ‫و با توجه به شرایط ‫یه فروشنده رده بالا هم میشی، 387 00:13:34,899 --> 00:13:36,733 ‫ممکنه 20 سال بیفتی زندان. 388 00:13:36,734 --> 00:13:39,319 ‫چی؟ نه. نه، نه، نه، نه. 389 00:13:39,320 --> 00:13:42,530 ‫این قضیه بدجور از کنترل خارج شده. 390 00:13:42,531 --> 00:13:43,949 ‫حالا کی چقلی من رو کرد؟ 391 00:13:45,534 --> 00:13:46,910 ‫کار استون بود، مگه نه؟ 392 00:13:46,911 --> 00:13:48,328 ‫از وقتی نقاشی پرتره اش رو دزدیدم، (پرتره یعنی نقاشی چهره یک شخص) 393 00:13:48,329 --> 00:13:49,996 ‫دنبال این بود که من رو زمین بزنه. 394 00:13:49,997 --> 00:13:51,581 ‫انگار باید عکسش رو دیوار آویزون بشه. 395 00:13:51,582 --> 00:13:53,541 ‫می خواین دنبال یه جرم واقعی برین؟ 396 00:13:53,542 --> 00:13:55,461 ‫استون سعی داره یه قاتل استخدام کنه. 397 00:13:56,378 --> 00:13:58,171 ‫منظورت چیه؟ 398 00:13:58,172 --> 00:14:00,090 ‫مرده ی شوهرش بیشتر از زنده ش میرزه، 399 00:14:00,091 --> 00:14:01,591 ‫واسه همین اون تو دارک وب، 400 00:14:01,592 --> 00:14:03,427 ‫دنبال یه نفر می گرده که اون رو بکشه. 401 00:14:15,898 --> 00:14:18,399 ‫باشه، اه، این لباس مبدلته؟ 402 00:14:18,400 --> 00:14:19,526 ‫تو اصلا شبیه یه قاتل نیستی. 403 00:14:19,527 --> 00:14:21,319 ‫درست شبیه خودتی. 404 00:14:21,320 --> 00:14:23,071 ‫یه قاتل واقعی قیافه اش اینطوریه. 405 00:14:23,072 --> 00:14:24,739 ‫مسئله این نیست. 406 00:14:24,740 --> 00:14:26,450 ‫یالا. سوار شو. 407 00:14:28,494 --> 00:14:30,829 ‫- لباسم مشکلی نداره ‫باشه. 408 00:14:30,830 --> 00:14:32,831 ‫قانون سوم پلیس مخفی بودن... 409 00:14:32,832 --> 00:14:34,040 ‫مخاطبت رو بشناس. 410 00:14:34,041 --> 00:14:36,543 ‫تو نمی خوای یه مجرم دیگه رو گول بزنی. 411 00:14:36,544 --> 00:14:38,962 ‫تو می خوای زنی رو ‫گول بزنی که تصورش از جرم 412 00:14:38,963 --> 00:14:40,588 ‫چیزیه که تو فیلم ها دیده. 413 00:14:40,589 --> 00:14:41,756 ‫بپوشش. 414 00:14:41,757 --> 00:14:42,882 ‫باشه. 415 00:14:42,883 --> 00:14:43,884 ‫ممنون. 416 00:14:47,721 --> 00:14:49,639 ‫خدای من. 417 00:14:49,640 --> 00:14:51,683 ‫آره، الان خیلی بهتر شد. 418 00:14:51,684 --> 00:14:53,351 ‫شبیه احمق ها شدم. 419 00:14:53,352 --> 00:14:54,602 ‫اگه خودم بودم، تو یه ‫چشم به هم زدن جلوی ماشینم رو می گرفتم. 420 00:14:54,603 --> 00:14:56,438 ‫دقیقا... چون شبیه نقشت هستی. 421 00:14:59,650 --> 00:15:00,901 ‫بیا قال این قضیه رو بکنیم. 422 00:15:06,115 --> 00:15:07,491 ‫یه کم زیادی بالاست. 423 00:15:08,576 --> 00:15:09,659 ‫می دونم چی کار می کنم. 424 00:15:09,660 --> 00:15:10,911 اوه 425 00:15:12,121 --> 00:15:13,329 ببخشید 426 00:15:13,330 --> 00:15:15,248 چک میکنم، یک، دو. 427 00:15:15,249 --> 00:15:16,291 ‫باشه، صدا خوبه. 428 00:15:16,292 --> 00:15:18,169 اون باید تا 15 دقیقه دیگه برسه. 429 00:15:35,603 --> 00:15:36,811 ‫تو اینجا چی کار می کنی؟ 430 00:15:36,812 --> 00:15:38,271 ‫تا آخر روز وقت دارم. 431 00:15:38,272 --> 00:15:39,814 ‫فقط اومدم تا اگه تو ‫نتونستی، خودم کار رو انجام بدم 432 00:15:39,815 --> 00:15:41,358 ‫موفق باشی. 433 00:15:50,743 --> 00:15:53,537 ‫آقای اندروز، ممنون که تو این ‫فرصت کم باهام ملاقات می کنین 434 00:15:55,331 --> 00:15:57,333 ‫تا وقتی مجبور نباشم جایی بیام، مشکلی نداره. 435 00:16:00,127 --> 00:16:02,170 ‫خب، چند تا سوال... 436 00:16:02,171 --> 00:16:04,005 ‫راجع به جرم دارم. ممنون... 437 00:16:04,006 --> 00:16:05,715 ‫که شما ادعا می کنین شاهدش بودین. 438 00:16:05,716 --> 00:16:08,176 اه، ‫اول از همه، عینک می زنین؟ 439 00:16:08,177 --> 00:16:10,012 ‫تو کل عمرم، چشم هام مثل عقاب بوده. 440 00:16:11,013 --> 00:16:12,056 ‫عالیه. 441 00:16:13,474 --> 00:16:15,391 ‫تو شب مورد بحث، چیزی نوشیده بودین؟ 442 00:16:15,392 --> 00:16:17,228 ‫من 38 ساله به نوشیدنی لب نزدم. 443 00:16:20,064 --> 00:16:23,441 ‫دیدتون از ماجرا تو شب مورد بحث... 444 00:16:23,442 --> 00:16:24,776 ‫چقدر واضح بود؟ 445 00:16:24,777 --> 00:16:27,654 ‫یارو اون مَرده رو اونجا کشت. 446 00:16:27,655 --> 00:16:28,739 ‫ها؟ 447 00:16:33,744 --> 00:16:34,911 ‫ساعت 8 شب بوده. داشته شب میشده. 448 00:16:34,912 --> 00:16:37,705 ‫- هوا تاریک بوده ‫نه تو محله ی من. 449 00:16:37,706 --> 00:16:41,042 ‫اگه اون چراغ های خیابونی فقط ‫چشمک بزنن، به اداره برق زنگ میزنم. 450 00:16:41,043 --> 00:16:43,336 ‫می دونی چرا، آقای اورز؟ 451 00:16:43,337 --> 00:16:46,297 ‫چون هر کاری واسه حفاظت ‫از محله ام ‫از دست مجرما 452 00:16:46,298 --> 00:16:47,675 لازم باشه انجام میدم 453 00:16:48,634 --> 00:16:51,261 ‫و وکیل هاشون. 454 00:16:51,262 --> 00:16:53,263 ‫می دونم چرا اومدی اینجا. 455 00:16:53,264 --> 00:16:55,431 ‫می خوای با ترس فراریم بدی. 456 00:16:55,432 --> 00:16:58,309 ‫خب، برو به رئیست بگو... 457 00:16:58,310 --> 00:16:59,853 ‫من به این سادگی ها نمی ترسم. 458 00:17:01,563 --> 00:17:03,147 ‫نمی خوام بترسونمتون. 459 00:17:03,148 --> 00:17:04,733 من فقط، امم... 460 00:17:09,738 --> 00:17:11,073 ‫می دونم چی میگی. 461 00:17:15,202 --> 00:17:17,412 ‫میشه قبل از رفتن، برم دستشویی؟ 462 00:17:17,413 --> 00:17:18,622 ‫حتما. 463 00:17:20,207 --> 00:17:21,417 ‫ممنون. 464 00:18:05,836 --> 00:18:07,838 اپراتور: ‫911 ‫مورد اضطراریتون چیه؟ 465 00:18:09,089 --> 00:18:11,174 ‫همسایه ام یه سلاح غیر قانونی زیر تختش داره. 466 00:18:11,175 --> 00:18:12,925 ‫ترس جونم رو دارم ‫پلیس بفرستین. 467 00:18:12,926 --> 00:18:14,428 ‫پلاک 70 خیابون اوک پلیس. 468 00:18:20,559 --> 00:18:22,101 کن: ‫قیافه اش یادم نیست. 469 00:18:22,102 --> 00:18:25,188 ‫همه ش سعی می کنم، ولی ‫هر بار می خوام تمرکز کنم، 470 00:18:25,189 --> 00:18:28,149 اه، ‫تصویرش مثل یه ماهی از چنگم فرار می کنه. 471 00:18:28,150 --> 00:18:31,110 ‫خب، ذهنتون اینجوری ازتون محافظت می کنه. 472 00:18:31,111 --> 00:18:32,236 ‫عادیه. 473 00:18:32,237 --> 00:18:34,489 ‫ولی یادمه وقتی با ماشینش بهم زد... 474 00:18:34,490 --> 00:18:36,949 ‫جوری رفتار می کرد انگار خیلی ترسیده. 475 00:18:36,950 --> 00:18:40,120 ‫اصرار داشت من رو ‫برسونه بیمارستان، واسه همین 476 00:18:41,497 --> 00:18:43,581 ‫گذاشتم من رو بشونه صندلی عقب. 477 00:18:43,582 --> 00:18:45,249 ‫باهاش همکاری کردم. 478 00:18:45,250 --> 00:18:46,834 ‫یه غریبه گفت می خواد کمکم کنه، 479 00:18:46,835 --> 00:18:48,211 ‫منم بهش اعتماد کردم. 480 00:18:48,212 --> 00:18:49,962 ‫معلومه که کردی. 481 00:18:49,963 --> 00:18:52,965 ‫هر کسی دیگه جای ‫شما بود، همین کار رو می کرد 482 00:18:52,966 --> 00:18:54,676 ‫تو ماشین حرفی نزد؟ 483 00:18:54,677 --> 00:18:55,927 ‫یادم نیست. 484 00:18:55,928 --> 00:18:59,138 ‫به محض اینکه نشستم ‫تو ماشین، از هوش رفتم 485 00:18:59,139 --> 00:19:01,015 ‫خب، تو بدنتون «روهیپنول» پیدا کردن ‫(نوعی داروی خواب آور) 486 00:19:01,016 --> 00:19:02,850 ‫دلیل بی هوشیتون به خاطر همینه. 487 00:19:02,851 --> 00:19:04,394 ‫چیزی از داخل... 488 00:19:04,395 --> 00:19:06,646 ‫ساختمون متروکی که شما رو برد اونجا... 489 00:19:06,647 --> 00:19:07,772 ‫یادتون نیست؟ 490 00:19:07,773 --> 00:19:11,485 ‫متاسفانه، وقتی به هوش اومدم... 491 00:19:12,861 --> 00:19:14,821 ‫از درد داشتم می مردم، 492 00:19:14,822 --> 00:19:19,075 ‫یادمه دعا می کردم که از هوش برم. 493 00:19:19,076 --> 00:19:22,203 ‫بعدش اون با پاش رو پاهای شکسته م فشار داد. 494 00:19:22,204 --> 00:19:24,372 ‫چیز دیگه ای یادتون نمیاد؟ 495 00:19:24,373 --> 00:19:25,873 ‫کوچکترین چیز هم می تونه کمک کنه. 496 00:19:25,874 --> 00:19:27,834 اه، ‫کمرش. 497 00:19:27,835 --> 00:19:30,670 ‫تو یه مقطع، خم شد ‫،و پیراهنش رفت بالا، 498 00:19:30,671 --> 00:19:32,130 ‫و یه چیزی رو کمرش بود. 499 00:19:32,131 --> 00:19:34,841 ‫خالکوبی بود؟ جای زخم؟ 500 00:19:34,842 --> 00:19:36,134 اه، شا..، ‫شاید یه جای سوختگی؟ 501 00:19:36,135 --> 00:19:37,927 ‫فکر نکنم خالکوبی بود. 502 00:19:37,928 --> 00:19:39,679 ‫شاید جای سوختگی یا زخم بود. 503 00:19:39,680 --> 00:19:41,180 ‫این کمک می کنه؟ 504 00:19:41,181 --> 00:19:42,348 ‫صد در صد. 505 00:19:42,349 --> 00:19:44,308 ‫اگه چیز دیگه ای... 506 00:19:44,309 --> 00:19:46,185 ‫به ذهنتون رسید، به ما زنگ بزنین، 507 00:19:46,186 --> 00:19:48,730 ‫و منم شما رو ‫در جریان روند پرونده قرار میدم. 508 00:19:48,731 --> 00:19:49,772 ‫باشه؟ 509 00:19:49,773 --> 00:19:51,066 ‫- ممنون ‫خواهش می کنم. 510 00:19:51,900 --> 00:19:53,693 ‫ببین، این یارو یه شکارچیه 511 00:19:53,694 --> 00:19:56,405 ‫می دونسته دقیقا چطور تو رو ناکار کنه. 512 00:19:57,740 --> 00:19:59,533 ‫اتفاقی که افتاد، تقصیر تو نبود. 513 00:20:08,917 --> 00:20:10,835 ‫- حواست بود تعقیبت نکنن؟ ‫آره. 514 00:20:10,836 --> 00:20:13,297 ‫حدود نیم ساعت دور خودم چرخیدم. 515 00:20:17,509 --> 00:20:19,218 ‫خب، این کار چطوریه؟ 516 00:20:19,219 --> 00:20:21,012 ‫خب، به تو بستگی داره. 517 00:20:21,013 --> 00:20:23,556 ‫تو آگهیت گفته بودی با شوهرت مشکل داری؟ 518 00:20:23,557 --> 00:20:24,640 آره 519 00:20:24,641 --> 00:20:26,476 ‫می خوام دیگه زنده نباشه. 520 00:20:26,477 --> 00:20:27,685 امم، ‫این کافی نیست. 521 00:20:27,686 --> 00:20:29,562 ‫- باید قشنگ به زبون بیاره ‫باشه. 522 00:20:29,563 --> 00:20:31,355 ‫می خوای به نظر بیاد به دلیل طبیعی مرده؟ 523 00:20:31,356 --> 00:20:32,982 ‫خودکشی؟ قتل؟ 524 00:20:32,983 --> 00:20:35,276 ‫باید خیلی آدم تنهایی باشی... 525 00:20:35,277 --> 00:20:36,736 وقتی که یه قاتلی 526 00:20:36,737 --> 00:20:38,362 ‫ممکنه. 527 00:20:38,363 --> 00:20:39,864 ‫خب، نامزد نداری؟ 528 00:20:39,865 --> 00:20:41,949 ‫خدای من داره مختو میزنه 529 00:20:41,950 --> 00:20:43,785 نه، ‫در حال حاضر نه. 530 00:20:43,786 --> 00:20:44,952 مم، میدونی، موضوع اینه که 531 00:20:44,953 --> 00:20:47,789 ‫هزینه ها بر حسب شیوه ی قتل، فرق می کنه. 532 00:20:47,790 --> 00:20:50,666 پس ازت میخوام که بهم بگی دقیقا چی میخوای؟ 533 00:20:50,667 --> 00:20:52,668 اوه 534 00:20:52,669 --> 00:20:56,589 چیزی که من میخوام یه ذره تغییر کرد وقتی سوار ماشین شدی 535 00:20:56,590 --> 00:20:58,508 صبر کن داره بهت دست میزنه؟ داره بهت دست میزنه مگه نه؟ 536 00:20:58,509 --> 00:20:59,509 هی ، میدونی چیه؟ 537 00:20:59,510 --> 00:21:00,676 اگه بهت پیشنهاد داد که در ازای پول باهاش بخوابی 538 00:21:00,677 --> 00:21:02,136 من شرطو بردم 539 00:21:02,137 --> 00:21:06,474 ببین من هرچی که بخوای پایه ام، همم 540 00:21:06,475 --> 00:21:09,155 اره هستی، ولی من اول میخوام این کارو از سر راه بردارم 541 00:21:10,103 --> 00:21:12,563 پس میشه 20 هزار دلار برای قتل یه مرد 542 00:21:12,564 --> 00:21:15,150 اگر میخوای یه خودکشی باشه میشه 25 هزار دلار 543 00:21:16,318 --> 00:21:17,485 جذابه لعنتی 544 00:21:17,486 --> 00:21:20,531 من بهت دوبرابر اونو میدم که اون حرومزاده رو بکشی 545 00:21:22,449 --> 00:21:23,825 و اون حرومزاده کی باشن؟ 546 00:21:23,826 --> 00:21:26,077 معلومه شوهرم دیگه 547 00:21:26,078 --> 00:21:27,203 اره گرفتمش 548 00:21:27,204 --> 00:21:29,163 میدونی وقتی که اون بمیره 549 00:21:29,164 --> 00:21:31,916 من یه زنه ثروتمند میشم 550 00:21:31,917 --> 00:21:33,543 امم 551 00:21:33,544 --> 00:21:35,127 شما بازداشتید 552 00:21:35,128 --> 00:21:37,088 خیلی خوب، من از کمکی که کردید ار شما متشکرم 553 00:21:37,089 --> 00:21:39,006 ‫ممنون. خداحافظ. 554 00:21:39,007 --> 00:21:40,633 ‫خبری نشد؟ 555 00:21:40,634 --> 00:21:42,552 ‫باغبون فرد رو زیر فشار گذاشتیم. 556 00:21:42,553 --> 00:21:44,095 ‫اون به خونه فرد دسترسی داره، 557 00:21:44,096 --> 00:21:46,305 ‫ولی تقریبا واسه همه قتل ها، عذر موجه داره. 558 00:21:46,306 --> 00:21:47,640 ‫اون صد در صد کسی نیست که دنبالشیم. 559 00:21:47,641 --> 00:21:50,184 ‫پستچی هم عذر موجه داره. 560 00:21:50,185 --> 00:21:51,686 ‫پس، فقط می مونه... 561 00:21:51,687 --> 00:21:52,729 ‫خدمتکار ساختمون. 562 00:21:54,439 --> 00:21:56,524 ‫اسمش ریکاردو فوئنتز ـه، 563 00:21:56,525 --> 00:21:58,568 ‫و یکی دوتا اتهام ضرب و شتم ‫مال چند سال قبل تو پرونده ش داره 564 00:21:58,569 --> 00:22:00,903 ‫- باهاش حرف زدی؟ ‫آره، ولی هیچ فایده ای نداشت. 565 00:22:00,904 --> 00:22:03,281 ‫وقتی ازش پرسیدم موقع قتل ها کجا بوده، 566 00:22:03,282 --> 00:22:04,740 از جواب دادن طفره رفت 567 00:22:04,741 --> 00:22:05,950 ‫این کار اون رو مظنون نمی کنه. 568 00:22:05,951 --> 00:22:08,369 ‫یعنی ، شاید به پلیس اعتماد نداره. 569 00:22:08,370 --> 00:22:10,538 ‫درسته، ولی وقتی ازش پرسیدم، 570 00:22:10,539 --> 00:22:12,456 ‫چرا دیروز صبح رفته خونه فرد، 571 00:22:12,457 --> 00:22:14,125 ‫یه جواب عجیب داد. 572 00:22:14,126 --> 00:22:15,918 ‫گفت بهش زنگ زدن بره خونه ی فرد، 573 00:22:15,919 --> 00:22:17,378 ‫تا آبگرمن رو ببنده، 574 00:22:17,379 --> 00:22:18,671 ‫و بهش گفتن اگه کسی خونه نبود، 575 00:22:18,672 --> 00:22:19,964 ‫وارد خونه بشه. 576 00:22:19,965 --> 00:22:21,132 ‫قسمت عجیبش کجاست؟ 577 00:22:21,133 --> 00:22:22,466 ‫اینکه ادعا می کنه چطور بهش پول دادن. 578 00:22:22,467 --> 00:22:24,677 ‫نقدی، تو یه پاکت که ‫با چسب به آبگرمن چسبونده بودن 579 00:22:24,678 --> 00:22:26,178 ‫ولی البته ‫اون پاکت رو دور انداخته، 580 00:22:26,179 --> 00:22:27,722 ‫پس شاید داره راستش رو میگه، 581 00:22:27,723 --> 00:22:29,932 ‫و اینم خودشه که ‫داره میره آبگرمن رو ببنده 582 00:22:29,933 --> 00:22:32,018 ‫یا داره بمبی که ‫فردو کشت نصب می کنه 583 00:22:32,019 --> 00:22:33,686 ‫باشه، خیلی راحت میشه این رو تایید کرد. 584 00:22:33,687 --> 00:22:36,063 ‫می تونم سر راه رفتن ‫به خونه، یه سر برم منزل فرد 585 00:22:36,064 --> 00:22:37,273 ‫ببینم ریکاردو کارش رو انجام داده یا نه. 586 00:22:37,274 --> 00:22:38,774 ‫ممنون. هر چی پیدا کردی بهمون اطلاع بده. 587 00:22:38,775 --> 00:22:40,152 ‫به روی چشم. 588 00:22:45,782 --> 00:22:47,659 ‫سلام، غذا کو؟ 589 00:22:49,578 --> 00:22:51,370 ‫یادم رفت. 590 00:22:51,371 --> 00:22:53,039 ‫ببخشید. روز سختی داشتم. 591 00:22:53,040 --> 00:22:54,749 ‫به همین خاطر گفتم پیک غذا رو بیاره، 592 00:22:54,750 --> 00:22:55,917 ‫ولی تو اصرار کردی... 593 00:22:55,918 --> 00:22:57,209 ‫خودت با ماشین میری رستوران، 594 00:22:57,210 --> 00:22:58,170 ‫و یه چیزی می گیری. 595 00:22:58,171 --> 00:22:59,295 ‫باشه، یادم رفت. 596 00:22:59,296 --> 00:23:01,589 ‫- خب؟ بهم سخت نگیر ‫سخت نگیرم؟ 597 00:23:01,590 --> 00:23:04,425 منم به اندازه تو ‫کار می کنم ولی باز میام خونه، 598 00:23:04,426 --> 00:23:06,802 خونه رو مرتب می کنم ‫به جک غذا میدم و می خوابونمش 599 00:23:06,803 --> 00:23:08,054 ‫خب، به خاطر اینه که تو حرف نداری. 600 00:23:08,055 --> 00:23:09,180 ‫بقیه مون فقط آدم های معمولی هستیم. 601 00:23:09,181 --> 00:23:10,514 ‫این حرفت دیگه از کجا اومد؟ 602 00:23:10,515 --> 00:23:11,849 ‫کجا میری؟ 603 00:23:11,850 --> 00:23:13,936 برم ‫غذا بگیرم. 604 00:23:28,825 --> 00:23:30,368 سلام 605 00:23:30,369 --> 00:23:31,410 بیلی: ‫کی میای خونه؟ 606 00:23:31,411 --> 00:23:33,621 ‫- خوبی؟ ‫آره، فقط خسته ام. 607 00:23:33,622 --> 00:23:35,289 این مسکن ها شوخی ندارن 608 00:23:35,290 --> 00:23:36,499 ‫منتظر من نمون. 609 00:23:36,500 --> 00:23:38,167 ‫- بگیر بخواب ‫اوضاع چطوره؟ 610 00:23:38,168 --> 00:23:40,002 ‫یارو رو می گیریم. بهت قول میدم. 611 00:23:40,003 --> 00:23:41,796 ‫این کار رو نکن. 612 00:23:41,797 --> 00:23:43,422 ‫وعده های پوچ نمی خوام. 613 00:23:43,423 --> 00:23:45,174 ‫واسه روابط خیلی بده. 614 00:23:45,175 --> 00:23:46,425 بهم اعتماد کن باشه 615 00:23:46,426 --> 00:23:48,552 ‫خب، یه مظنون داشتیم ‫ولی عذرش موجه هست، 616 00:23:48,553 --> 00:23:50,096 ‫و حالا هیچی نداریم. 617 00:23:50,097 --> 00:23:52,723 ‫خب، وقتی رسیدی خونه، 618 00:23:52,724 --> 00:23:54,433 ‫سه مدل کیک، انتظارت رو می کشه. 619 00:23:54,434 --> 00:23:56,602 ‫تو نباید از جات بلند شی، 620 00:23:56,603 --> 00:23:58,270 ‫و چه نوع کیکی؟ 621 00:23:58,271 --> 00:24:00,231 ‫گیلاس، سیب و خامه شکلاتی. 622 00:24:00,232 --> 00:24:02,650 تو ایده آل منی این خوبه چون تو مال منی 623 00:24:02,651 --> 00:24:04,318 ‫زود بیا خونه، خب؟ 624 00:24:04,319 --> 00:24:05,570 به روی چشم خانم 625 00:24:09,157 --> 00:24:11,158 ‫- سلام، مارکوس ‫نولان. 626 00:24:11,159 --> 00:24:12,910 ‫بازم بابت اون تصاویر دوربین جلوی در ممنونم. 627 00:24:12,911 --> 00:24:14,870 ‫- بهمون کمک کرد ‫اه، خوبه، خوبه. 628 00:24:14,871 --> 00:24:16,497 ام، ‫سرنخی ندارین؟ 629 00:24:16,498 --> 00:24:18,500 اه، ‫داریم از همه زوایا بررسی می کنیم. 630 00:24:28,385 --> 00:24:30,136 ‫خب... 631 00:24:30,137 --> 00:24:31,387 ‫شب خوبی داشته باشی. 632 00:24:31,388 --> 00:24:32,556 ‫تو هم همینطور. 633 00:24:47,279 --> 00:24:48,613 ‫آخ! 634 00:25:26,151 --> 00:25:28,069 سلام 635 00:25:28,070 --> 00:25:30,196 ‫خیلی وقت بیهوش بودی. 636 00:25:30,197 --> 00:25:32,948 ‫می دونی، ترکیب روهیپنول و ضربه به سر، (روهیپنول یه خواب آوره و به داروی تجاوز معروفه) 637 00:25:32,949 --> 00:25:34,658 ‫یه کم... 638 00:25:34,659 --> 00:25:36,160 ‫خطرناکه. 639 00:25:36,161 --> 00:25:38,412 نولان: ‫کجام...؟ 640 00:25:38,413 --> 00:25:41,582 ‫باحال ترین جا تو لس آنجلس. 641 00:25:41,583 --> 00:25:42,833 ‫اینجا رو وقتی داشتم دنبال... 642 00:25:42,834 --> 00:25:44,001 ‫یه قتلگاه جدید می گشتم، پیدا کردم. 643 00:25:44,002 --> 00:25:45,336 ‫یه جور کارخونه رها شده ست. 644 00:25:45,337 --> 00:25:47,630 ‫نمی دونم اینجا چه کوفتی ‫می ساختن، ولی خیلی بزرگه، 645 00:25:47,631 --> 00:25:49,548 ‫و تا دلت بخواد، متروکه است، 646 00:25:49,549 --> 00:25:52,677 ‫و باعث شد تو مقیاس ‫خیلی بزرگتری فکر کنم 647 00:25:54,387 --> 00:25:56,263 ‫هی، جان؟ 648 00:25:56,264 --> 00:25:57,474 ‫جان. 649 00:26:03,480 --> 00:26:04,856 اینم از تو 650 00:26:05,941 --> 00:26:07,650 هی 651 00:26:07,651 --> 00:26:11,487 ‫می دونی ماهیچه ‫نزدیک کننده دراز چیه، جان؟ 652 00:26:11,488 --> 00:26:12,613 اوه، ‫احتمالا نمی دونی. 653 00:26:12,614 --> 00:26:16,325 ‫کاملا مطمئنم مال تو ریز ریز شده. 654 00:26:16,326 --> 00:26:18,744 ‫می دونی، وقتی ماشین با آدم برخورد می کنه، 655 00:26:18,745 --> 00:26:20,329 ‫آدم ها همیشه می بازن. 656 00:26:20,330 --> 00:26:21,747 ‫ولی من کیم که اینو بهت بگم؟ 657 00:26:21,748 --> 00:26:23,958 منظورم اینه که، ناحالا روی چندتا پرونده تصادف و ماشین خرابه 658 00:26:23,959 --> 00:26:25,668 کار کردی؟ 659 00:26:25,669 --> 00:26:26,961 اونا تو رو میگیرن 660 00:26:26,962 --> 00:26:28,587 شاید 661 00:26:28,588 --> 00:26:30,089 ‫یعنی، تو... 662 00:26:30,090 --> 00:26:32,091 ‫تو بدجور بهم نزدیک شدی... 663 00:26:32,092 --> 00:26:35,010 ‫نزدیک تر از هر کس دیگه ای. 664 00:26:35,011 --> 00:26:36,387 ‫همه اش تقصیر خودمه. 665 00:26:36,388 --> 00:26:37,972 ‫نه، تنبل شدم. 666 00:26:37,973 --> 00:26:42,143 10 ساله که یه لحظه برگشت ناپذیر دارم 667 00:26:42,144 --> 00:26:43,769 ‫سفر واسه شکار. 668 00:26:43,770 --> 00:26:46,939 ‫ولی با خودم گفتم، می دونی ‫لس آنجلس شهر خیلی بزرگیه، 669 00:26:46,940 --> 00:26:48,190 ‫گفتم اگه به اندازه ی کافی، 670 00:26:48,191 --> 00:26:50,192 ‫از محل زندگیم دور بمونم، 671 00:26:50,193 --> 00:26:53,028 ‫برام یه جور تعطیلات همراه با قتل میشه. 672 00:26:53,029 --> 00:26:57,408 ‫ولی بعد تو با اون آتش نشان جذاب نامزد کردی، 673 00:26:57,409 --> 00:26:58,951 ‫و سر من بی کلاه موند. 674 00:26:58,952 --> 00:27:03,330 ‫پس، وقتشه مارکوس رو بذارم کنار، 675 00:27:03,331 --> 00:27:06,792 ‫گم و گور بشم و فرار کنم، 676 00:27:06,793 --> 00:27:09,546 ‫ولی، می دونی، گفتم ‫اولش یه کم حال کنم 677 00:27:12,841 --> 00:27:14,383 ‫میشه اینقدر سعی نکنی خودت رو آزاد کنی؟ 678 00:27:14,384 --> 00:27:16,969 ‫یه دقیقه دیگه ولت می کنم. 679 00:27:16,970 --> 00:27:19,346 ‫- چرت میگی ‫نه، جدی میگم. 680 00:27:19,347 --> 00:27:21,599 ‫می دونی، در مورد معتادها، 681 00:27:21,600 --> 00:27:23,851 ‫اونا یکسره می خوان اولین باری ‫که نشئه شدن رو تجربه کنن 682 00:27:23,852 --> 00:27:25,269 ‫می دونی، وقتی تاثیر مواد از همیشه قویتر بود. 683 00:27:25,270 --> 00:27:27,646 ‫بار دوم، هرگز به خوبی بار اول نیست. 684 00:27:27,647 --> 00:27:30,232 ‫به همین خاطر ‫معتادهای سابق رو هدف قرار میدی؟ 685 00:27:30,233 --> 00:27:32,277 ‫سعی داری یه نسخه از خودت رو مجازات کنی؟ 686 00:27:33,403 --> 00:27:35,029 ‫وای خدا، نه! 687 00:27:35,030 --> 00:27:37,865 ‫بابت کارم اصلا خجالت نمی کشم. 688 00:27:37,866 --> 00:27:39,783 ‫بابت نیازهایی که احساس می کنم. 689 00:27:39,784 --> 00:27:43,203 ‫نه، اگه می تونستم هر روز یکی رو بکشم، 690 00:27:43,204 --> 00:27:46,624 ‫خوشبخت ترین مرد روی زمین بودم. 691 00:27:46,625 --> 00:27:48,542 ‫نمی دونم ‫شاید دیگه جذابیتش برام از بین بره... 692 00:27:48,543 --> 00:27:50,628 ‫می دونی، مثل وقتی که زیادی چیپس می خوری. 693 00:27:50,629 --> 00:27:52,504 ‫تا حالا کسی بهت گفته دیوونه ای؟ 694 00:27:52,505 --> 00:27:54,173 ‫آره. 695 00:27:54,174 --> 00:27:55,842 ‫ولی بعد اونا رو تو آتیش خاکستر کردم. 696 00:28:00,513 --> 00:28:01,806 اه 697 00:28:08,438 --> 00:28:10,064 اوه، ‫نزدیک بودا. 698 00:28:10,065 --> 00:28:12,107 اوه، ‫باید انتظار این رو می کشیدم. 699 00:28:12,108 --> 00:28:15,736 ‫باشه، گام اول خوبی نبود. 700 00:28:15,737 --> 00:28:17,738 ‫اسمش رو میذاریم یه شکست مفید. 701 00:28:17,739 --> 00:28:20,158 ‫یه لحظه آموزشی. 702 00:28:24,162 --> 00:28:25,829 ‫حالا... 703 00:28:25,830 --> 00:28:27,123 ‫ماجرا از این قراره. 704 00:28:28,625 --> 00:28:30,376 ‫من بازت می کنم. 705 00:28:30,377 --> 00:28:32,795 ‫یه دقیقه بهت ارفاق میدم، 706 00:28:32,796 --> 00:28:34,713 ‫بعدش میام می کشمت. 707 00:28:34,714 --> 00:28:36,382 ‫بهم اسلحه هم میدی؟ 708 00:28:36,383 --> 00:28:38,634 ‫گفتم یه چالش می خوام، 709 00:28:38,635 --> 00:28:40,552 ‫ولی احمق که نیستم. 710 00:28:40,553 --> 00:28:42,554 ‫اگه فرار نکنم چی؟ 711 00:28:42,555 --> 00:28:44,390 ‫اگه بیام اونجا و چاقو رو ازت بگیرم، 712 00:28:44,391 --> 00:28:46,226 ‫و جایی که خوشت نمیاد، فرو کنم چی؟ 713 00:28:47,435 --> 00:28:48,728 اهه 714 00:28:55,485 --> 00:28:56,902 ‫خب، فکر کنم حاضریم. 715 00:28:56,903 --> 00:28:58,696 ها؟ 716 00:28:58,697 --> 00:29:00,781 ‫این خیلی هیجان انگیزه. 717 00:29:00,782 --> 00:29:02,783 ‫راستش... یه کم نگرانم. 718 00:29:02,784 --> 00:29:04,743 ‫تو نیستی؟ 719 00:29:04,744 --> 00:29:07,956 ‫خب، آماده، سر جات... 720 00:29:09,040 --> 00:29:11,291 اوپس 721 00:29:11,292 --> 00:29:14,129 ‫تو که فکر نمی کردی منصفانه بازی کنم، نه؟ 722 00:29:15,505 --> 00:29:18,508 ‫خیلی خب ‫.یه می سی سی پی. 723 00:29:19,592 --> 00:29:22,469 ‫دو می سی سی پی. 724 00:29:22,470 --> 00:29:24,514 ‫سه می سی سی پی. 725 00:30:51,893 --> 00:30:53,186 مارکوس:‫جان؟ 726 00:30:59,943 --> 00:31:01,735 ‫خب... 727 00:31:01,736 --> 00:31:04,905 ‫خیلی خوش می گذره، مگه نه؟ 728 00:31:04,906 --> 00:31:06,990 ‫گوش کن چی میگم، این سکوت؟ 729 00:31:06,991 --> 00:31:08,408 ‫یه جورایی لذتبخشه. 730 00:31:08,409 --> 00:31:11,578 ‫معمولا با کلی التماس و ناله همراهه. 731 00:31:11,579 --> 00:31:13,413 ‫خیلی هم گریه می کنن. 732 00:31:13,414 --> 00:31:16,416 ‫یعنی، با خودت میگی ‫این کارها من رو به وجد میاره 733 00:31:16,417 --> 00:31:19,504 ‫ولی می دونی ‫فقط بیشتر میره رو اعصابم، 734 00:32:00,628 --> 00:32:02,421 ‫هو هو هو! 735 00:32:02,422 --> 00:32:03,715 ‫جان. 736 00:32:06,593 --> 00:32:09,136 ‫می دونی، مسئله اینه که، 737 00:32:09,137 --> 00:32:10,804 ‫شرایط به ضرر توئه. 738 00:32:10,805 --> 00:32:13,725 ‫می دونی، من چند هفته ‫وقت داشتم تا اینجا رو آماده کنم 739 00:32:14,809 --> 00:32:16,811 ‫هی، برو که بریم. 740 00:32:28,531 --> 00:32:29,731 ‫چی شده، جان؟ گیر کردی؟ 741 00:32:36,831 --> 00:32:38,666 ‫فرار کن، خرگوشه! فرار کن! 742 00:32:41,127 --> 00:32:42,462 آخ! 743 00:32:52,222 --> 00:32:54,349 ووهوو ‫جان! 744 00:33:50,071 --> 00:33:51,572 ‫هی، جان. 745 00:33:59,539 --> 00:34:01,373 ‫جان، اون تویی؟ 746 00:34:01,374 --> 00:34:02,874 ‫می خوای یه راز کوچیک رو بدونی؟ 747 00:34:02,875 --> 00:34:04,626 ‫از فیلم های ترسناک متنفرم. 748 00:34:04,627 --> 00:34:06,336 ‫آخه، با خودت میگی ‫من عاشق اون فیلم هام، چون... 749 00:34:06,337 --> 00:34:07,671 ‫خب، معلومه. 750 00:34:07,672 --> 00:34:10,716 ‫ولی نه، راستش اصلا ‫خوشم نمیاد یهو از جام بپرم. 751 00:34:10,717 --> 00:34:14,095 ‫می دونی، اون جوری که ‫.همه چی خیلی ساکته 752 00:34:15,555 --> 00:34:18,890 ‫و بعد رو صندلیت میخکوب میشی. 753 00:34:18,891 --> 00:34:19,933 ‫می دونی. 754 00:34:19,934 --> 00:34:21,185 ‫و بعدش... بوم! 755 00:34:28,359 --> 00:34:30,737 ‫آخ! 756 00:34:40,747 --> 00:34:42,290 ‫آخ! 757 00:34:55,303 --> 00:34:57,096 ‫آخ! 758 00:34:59,724 --> 00:35:02,059 ‫تموم شد، مارکوس! 759 00:35:02,060 --> 00:35:03,352 ‫بی خیال شو! 760 00:35:03,353 --> 00:35:05,354 ‫هنوز می تونیم برات آمبولانس خبر کنیم! 761 00:35:05,355 --> 00:35:06,772 ‫تو زخمیم کردی. 762 00:35:06,773 --> 00:35:08,899 ‫با چی بهم زدی؟ 763 00:35:08,900 --> 00:35:10,317 ‫قیچی. 764 00:35:10,318 --> 00:35:11,985 ‫قیچیش هم زنگ زده بود. 765 00:35:11,986 --> 00:35:14,196 ‫حالا تسلیم شو. 766 00:35:14,197 --> 00:35:16,657 ‫اگه این قضیه رو ‫به مبارزه رو تا پای جون تبدیل کنی، 767 00:35:16,658 --> 00:35:18,367 ‫به خدا قسم، 768 00:35:18,368 --> 00:35:20,453 ‫این تویی که رو دوششون از اینجا می برن بیرون! 769 00:35:22,538 --> 00:35:24,666 اه، ‫بی خیال. 770 00:35:25,667 --> 00:35:27,752 اه، ‫ضامن، ضامن، ضامن. 771 00:35:55,196 --> 00:35:56,614 ‫آره. 772 00:36:04,038 --> 00:36:05,707 آه 773 00:36:10,294 --> 00:36:11,963 ‫یالا، یالا یالا، یالا. 774 00:36:17,927 --> 00:36:20,138 اوه 775 00:36:32,442 --> 00:36:34,234 اپراتور: ‫911 ‫مورد اضطراریتون چیه؟ 776 00:36:34,235 --> 00:36:37,821 ‫سرکار جان نولان هستم ‫به شماره نشان 25253، 777 00:36:37,822 --> 00:36:40,574 ‫من زخمی شدم و ‫زیر حمله مارکوس لیندزی هستم 778 00:36:40,575 --> 00:36:42,993 ‫یه مظنون قتل زنجیره ای ‫که مسلح به سلاح جنگیه 779 00:36:42,994 --> 00:36:44,162 ‫کمک بفرستین! 780 00:37:19,989 --> 00:37:21,199 ‫من بردم. 781 00:37:22,283 --> 00:37:23,785 ‫تو هم بازداشتی. 782 00:37:39,926 --> 00:37:43,011 اه 783 00:37:43,012 --> 00:37:44,262 مورنو: هووو 784 00:37:44,263 --> 00:37:45,639 ‫باید بیشتر حواست... 785 00:37:45,640 --> 00:37:46,932 ‫به اطرافت باشه، پسر. 786 00:37:46,933 --> 00:37:47,933 ‫چی بهش میگن؟ 787 00:37:47,934 --> 00:37:49,100 اه... 788 00:37:49,101 --> 00:37:50,560 آگاهی از موقعیت 789 00:37:50,561 --> 00:37:52,562 ‫الایژا از این بابت خوشحال نمیشه. 790 00:37:52,563 --> 00:37:54,523 ‫الایژا چوب خودش رو آورده. 791 00:37:54,524 --> 00:37:55,899 ‫وایسا، وایسا، وایسا ‫چرا این کار رو می کنی؟! 792 00:37:55,900 --> 00:37:57,193 ‫وایسا، وایسا! 793 00:38:00,071 --> 00:38:01,905 ‫امروز بعد اینکه تو از خونه ی شاهد رفتی، 794 00:38:01,906 --> 00:38:04,033 ‫اتفاق خیلی عجیبی افتاد. 795 00:38:05,910 --> 00:38:07,744 ‫پلیس ها وارد شدن و بازداشتش کردن. 796 00:38:07,745 --> 00:38:09,704 ‫انگار یکی می خواسته نذاره... 797 00:38:09,705 --> 00:38:11,832 ‫بلایی سرش بیاد. 798 00:38:11,833 --> 00:38:13,626 ‫انگار تو علیه من اقدام کردی. 799 00:38:14,919 --> 00:38:16,462 ‫یعنی واقعا اینقدر احمقی؟ 800 00:38:22,510 --> 00:38:24,135 ‫تو گفتی شاهد رو غیب کنم. 801 00:38:24,136 --> 00:38:26,764 ‫منم همین کار رو کردم ‫از جایگاه شهود کشیدمش پایین! 802 00:38:27,890 --> 00:38:30,225 ‫دادم به خاطر جرم حمل ‫سلاح غیر قانونی بازداشتش کنن 803 00:38:30,226 --> 00:38:32,102 ‫الان دیگه به هیچ وجه نمی تونه شهادت بده. 804 00:38:32,103 --> 00:38:33,812 ‫اعتبارش از بین رفت. 805 00:38:33,813 --> 00:38:34,896 ‫و به عنوان یه پاداش اضافه، 806 00:38:34,897 --> 00:38:37,108 ‫تو مجبور نبودی یه جرم دیگه مرتکب بشی. 807 00:38:40,945 --> 00:38:42,863 اوه 808 00:38:42,864 --> 00:38:44,615 ‫خب، این اوضاع رو عوض می کنه. 809 00:38:50,705 --> 00:38:53,290 ‫باید رو مهارت های ارتباطیت کار کنی، 810 00:38:53,291 --> 00:38:56,586 ‫چون این کتکی که خوردی ‫به خاطر عدم شفافیتت بود 811 00:39:01,883 --> 00:39:03,925 ‫همه چی بینمون روبراهه؟ 812 00:39:03,926 --> 00:39:05,719 آره 813 00:39:05,720 --> 00:39:06,762 ‫فعلا. 814 00:39:08,556 --> 00:39:09,724 ‫کارت عالی بود. 815 00:39:20,401 --> 00:39:22,569 سلام 816 00:39:22,570 --> 00:39:23,571 سلام 817 00:39:24,739 --> 00:39:27,616 ‫به سرزمین زنده ها خوش اومدی. 818 00:39:27,617 --> 00:39:29,159 ‫دکتر گفت بدجور صدمه دیدی، 819 00:39:29,160 --> 00:39:31,661 ‫ولی از شانس خوبت ‫هیچکدوم از استخونات نشکسته... 820 00:39:31,662 --> 00:39:33,121 ‫جدی؟ 821 00:39:33,122 --> 00:39:34,706 ‫حس می کنم همه جام شکسته. 822 00:39:34,707 --> 00:39:36,459 ‫واسه همچین چیزی قرص دارن. 823 00:39:38,336 --> 00:39:39,836 ‫کارت اونجا عالی بود. 824 00:39:39,837 --> 00:39:41,004 ‫گرفتیمش. 825 00:39:41,005 --> 00:39:42,130 ‫نه، تو گرفتیش. 826 00:39:42,131 --> 00:39:44,717 ‫آره، بعد اینکه اون من رو گرفت. 827 00:39:47,762 --> 00:39:49,429 تو هم که انجایی 828 00:39:49,430 --> 00:39:50,890 سلام 829 00:39:54,602 --> 00:39:56,270 بیا اینجا بینم 830 00:39:57,229 --> 00:39:58,897 اوه اه ببحشید 831 00:39:58,898 --> 00:40:00,106 نه، نه مشکلی نیست مشکلی نیست 832 00:40:00,107 --> 00:40:01,816 این یه درده خوبه میتونم تحملش کنم 833 00:40:01,817 --> 00:40:03,068 میتونم تحملش کنم 834 00:40:03,069 --> 00:40:04,277 نمیتونم تحملش کنم 835 00:40:04,278 --> 00:40:06,446 امم 836 00:40:06,447 --> 00:40:08,782 خیالم خیلی راحت شد که تو خوبی 837 00:40:08,783 --> 00:40:09,908 اوه این که چیزی نیست 838 00:40:09,909 --> 00:40:11,368 فقط چندتا زخم جنگیه دیگه 839 00:40:11,369 --> 00:40:13,286 میتونم توی تخت خودنمایی کنم. 840 00:40:13,287 --> 00:40:14,955 صحبتش شد، اینجا چه میکنی؟ 841 00:40:14,956 --> 00:40:16,247 مگه نباید توی تخت باشی؟ 842 00:40:16,248 --> 00:40:18,416 امم، آره 843 00:40:18,417 --> 00:40:19,668 برو اونور 844 00:40:19,669 --> 00:40:21,252 انجام شد 845 00:40:21,253 --> 00:40:23,047 اها 846 00:40:24,799 --> 00:40:25,925 باشه 847 00:40:33,224 --> 00:40:35,100 تو گرفتیش 848 00:40:35,101 --> 00:40:36,559 گفتم که میگیرم 849 00:40:36,560 --> 00:40:38,103 اوه، نه 850 00:40:38,104 --> 00:40:40,105 من بهت گفتم این خیلی بد تر از 851 00:40:40,106 --> 00:40:41,189 بهت قول میدمه 852 00:40:41,190 --> 00:40:43,566 واقعا؟ یه قاتل رابطه 853 00:40:43,567 --> 00:40:45,235 صد در صد 854 00:40:45,236 --> 00:40:47,613 من فکر می کنم یه نوعی برگه تقلب نیاز دارم. 855 00:40:52,076 --> 00:40:53,118 ‫بی شوخی، باورم نمیشه... 856 00:40:53,119 --> 00:40:54,619 ‫کل مغازه کادو فروشی رو خریدی. 857 00:40:54,620 --> 00:40:56,496 ‫چیه؟ خودت قبلا تو بیمارستان بستری بودی. 858 00:40:56,497 --> 00:40:58,331 ‫می دونی چقدر حوصله آدم سر میره. 859 00:40:58,332 --> 00:41:00,375 ‫- تو چی براش گرفتی؟ ‫هیچی. 860 00:41:00,376 --> 00:41:02,460 ‫اسمم رو روی کادوی تو می نویسم. 861 00:41:02,461 --> 00:41:03,962 ‫باورم نمیشه. 862 00:41:03,963 --> 00:41:05,130 ‫راستی، بعد از اینکه رفتیم ملاقات نولان، 863 00:41:05,131 --> 00:41:07,007 ‫برمی گردیم سر گشتمون، درسته؟ 864 00:41:07,008 --> 00:41:08,133 لوسی 865 00:41:08,134 --> 00:41:09,968 اممم چیه؟ 866 00:41:09,969 --> 00:41:11,386 ‫می دونی، باید یه شرط رو ببرم. 867 00:41:11,387 --> 00:41:12,637 ‫باشه، میشه لغوش کنیم؟ 868 00:41:12,638 --> 00:41:14,514 ‫کار پلیسی مهم تر از اونه ‫که بخواد تبدیل به یه بازی بشه. 869 00:41:14,515 --> 00:41:16,307 ‫تو فقط می ترسی نکنه یه وقت ببازی. 870 00:41:16,308 --> 00:41:18,393 ‫باشه. اگه می خوای این ‫رو بشنوی، پس همین رو می گیم. 871 00:41:18,394 --> 00:41:19,644 ‫صبر کن، وایسا. 872 00:41:19,645 --> 00:41:22,689 ‫از کی تا حالا تو آدم نجیبه شدی؟ 873 00:41:22,690 --> 00:41:25,025 ‫این یعنی تو شرطمون مساوی شدیم؟ 874 00:41:25,026 --> 00:41:26,109 ‫باشه. 875 00:41:26,110 --> 00:41:27,318 ‫کسی برنده نشد. 876 00:41:27,319 --> 00:41:29,488 ‫ولی این سبد فقط از طرف منه. 877 00:41:36,162 --> 00:41:37,203 ‫کجا بودی؟ 878 00:41:37,204 --> 00:41:39,123 ‫فکر کردم وقت خواب میای خونه. 879 00:41:41,625 --> 00:41:43,669 ‫ببخشید، به خاطر یه تماس گیر افتادم. 880 00:41:53,554 --> 00:41:55,264 ‫آنجلا. 881 00:42:04,231 --> 00:42:06,691 ‫چی شده؟ 882 00:42:06,692 --> 00:42:08,360 ‫من گند زدم. 883 00:42:09,904 --> 00:42:11,322 ‫کمک لازم دارم. 884 00:42:15,000 --> 00:42:18,400 ترجمه و زیرنویس توسط سعید saeed.masoodi@yahoo.com