1 00:00:01,055 --> 00:00:03,174 آنچه در "پایگاه مرزی"گذشت... 2 00:00:03,282 --> 00:00:05,113 من میدونم که تو اونجا هستی ، یاوالا. 3 00:00:05,303 --> 00:00:06,756 برو به جهنم! 4 00:00:06,922 --> 00:00:09,791 - ملکه مرده . - انجامش بده ، حالا! 5 00:00:10,593 --> 00:00:11,700 تالون 6 00:00:11,785 --> 00:00:12,983 اگر کینج سفید رو 7 00:00:13,067 --> 00:00:14,696 از فضای خاکستر نمیاوردی 8 00:00:14,781 --> 00:00:15,875 به من نیاز نداشتی. 9 00:00:15,959 --> 00:00:18,086 ما اون رو از فضای خاکستر نیاوردیم. 10 00:00:18,226 --> 00:00:19,637 من تو رو از جاده به یاد دارم. 11 00:00:19,722 --> 00:00:21,407 فقط به من بگو گوش نوک تیز بدرد نخور. 12 00:00:25,139 --> 00:00:27,310 کینجت روی من کار نمیکنه. 13 00:00:28,996 --> 00:00:31,019 این همیشه پایگاه ما خواهد بود! 14 00:00:40,570 --> 00:00:41,764 ما از این لذت میبریم درحالی که تو 15 00:00:41,849 --> 00:00:43,333 مشروب رو تموم میکنی تا آبجو درست بشه. 16 00:00:43,418 --> 00:00:46,030 ممنون جانزو . همه ما به مقداری از آن(مشروب) نیاز داریم. 17 00:00:47,036 --> 00:00:50,993 - به خونه خوش اومدی. - و ممنونم از تو تالون و تو ، گرت ، 18 00:00:51,334 --> 00:00:54,011 برای نجات من و توبین و بیرون آوردن اون چیزها از ذهنمون. 19 00:00:54,095 --> 00:00:56,312 اگر من رو ببخشید ، من باید دوباره به دنبال راهی 20 00:00:56,397 --> 00:00:58,391 برای بیرون آوردن اون چیزها از ذهن دیگران برم. 21 00:00:58,475 --> 00:01:00,351 خیلی خوب نمیتونیم همه افراد رو در قلمرو بکشیم و سپس انتظار 22 00:01:00,435 --> 00:01:03,468 داشته باشیم که دو بتونه اون ها رو به زندگی برگردونه ، میتونیم؟ 23 00:01:04,098 --> 00:01:05,313 میتونیم؟ 24 00:01:06,652 --> 00:01:09,766 خب هر اونچه اتفاق افتاد در حالی که من و توبین رفته بودیم رو به من بگید. 25 00:01:10,556 --> 00:01:12,833 فالیستا . آقای توبین. 26 00:01:14,291 --> 00:01:16,813 قبل از رفتن شما چه اتفاقی افتاد؟ اهم ، توبین. 27 00:01:17,539 --> 00:01:20,421 خیلی خوشحالم که تو دوباره صدمه ای ندیدی ، توبین. 28 00:01:24,995 --> 00:01:26,722 ببخشید شما کی هستید؟ 29 00:01:26,807 --> 00:01:28,096 اعلیحضرت. 30 00:01:28,375 --> 00:01:30,668 خیلی عالیه که بالاخره باهات آشنا شدم 31 00:01:30,753 --> 00:01:33,047 من بنده فروتنت هستم ، فالیستا از رلمن. 32 00:01:33,132 --> 00:01:35,564 یا ، خب ، در حال حاظر از آگسزفورد. 33 00:01:35,723 --> 00:01:39,592 من در موردت از لرد توبین چیزهای زیادی شنیدم. 34 00:01:41,910 --> 00:01:43,579 شوهرم. 35 00:01:50,503 --> 00:01:53,423 ترجمه از kuzuri 36 00:01:53,626 --> 00:01:55,626 37 00:01:55,710 --> 00:01:57,710 38 00:02:11,788 --> 00:02:13,539 اونا هنوز اونجا دارند جشن میگیرند؟ 39 00:02:13,623 --> 00:02:15,584 اونا فقط یک نوشیدنی میخورند ، رن. اونا لیاقت بیشتر از این رو دارند. 40 00:02:15,668 --> 00:02:17,086 مطمئن نیستم که اونا حتی چی رو باید جشن بگیرند. 41 00:02:17,170 --> 00:02:18,557 اینطور نیست که کسی چیزی رو حل کرده باشه. 42 00:02:18,641 --> 00:02:21,143 - اونا ملکه رو پس گرفتند. - هوم - هوم . فعلا. 43 00:02:21,228 --> 00:02:23,939 بسیار خب ، پس ، پیشرفتی داشتیم؟ 44 00:02:24,110 --> 00:02:28,405 نه. فریب دادن کینج ، بریدنش ، سوزوندنش ، مسموم کردنش. 45 00:02:28,490 --> 00:02:30,290 دیشب داشتم با خودم زمزمه میکردم 46 00:02:30,375 --> 00:02:31,625 ، فکر کردم کینج رو درخشان دیدم ، 47 00:02:31,710 --> 00:02:33,937 پس من حتی سعی کردم اون رو آواز بخونم. 48 00:02:35,198 --> 00:02:38,202 چقدر بیرحمانه .تو با آواز خود موش رو کشتی؟ 49 00:02:38,618 --> 00:02:39,911 خنده دار نیست. 50 00:02:42,088 --> 00:02:44,257 رن ، به خاطر چیزی از من عصبانی هستی؟ 51 00:02:44,342 --> 00:02:47,013 - نه ، چرا؟ - فقط انگار تو عصبانی هستی. 52 00:02:47,098 --> 00:02:49,216 نه ، من فقط روی کار متمرکز شدم ، همین. 53 00:02:49,421 --> 00:02:50,527 منظورت اینه که من روی کارم متمرکز نیستم؟ 54 00:02:50,611 --> 00:02:51,821 من کسی نیستم که اونجا جشن میگیره. 55 00:02:51,905 --> 00:02:52,686 رن ، اونا دوستان من هستند. 56 00:02:52,774 --> 00:02:55,320 جانزو ، فقط اینه که اگر ما به زودی راهی برای متوقف کردن این 57 00:02:55,404 --> 00:02:57,987 چیز پیدا نکنیم ، دوستانت قصد دارند دوباره مادرم رو بکشند. 58 00:02:58,240 --> 00:03:00,678 - پس... - اونا این رو گفتند؟ 59 00:03:01,092 --> 00:03:05,718 نه ، مگه اینکه ما اول جلوی اونا رو بگیریم ، چه گزینه دیگه ای دارند؟ 60 00:03:06,083 --> 00:03:07,830 خب ، پس بیایید به اون برسیم ، برسیش کنیم؟ 61 00:03:07,914 --> 00:03:09,934 هر معما جوابی داره ، مگه نه؟ 62 00:03:12,574 --> 00:03:15,040 این جعبه ذوب شده ، ما با یک جستوی ساده دندانه از اون عبور کردیم ، بله؟ 63 00:03:15,124 --> 00:03:16,732 هوم - هوم هر نقطه. این هیچ کمکی نیست. 64 00:03:16,817 --> 00:03:19,216 این یعنی که ما هر سمی را امتحان کردیم 65 00:03:19,300 --> 00:03:22,416 ، هر چیز مضر یا ... یا برای ما کشنده. 66 00:03:22,734 --> 00:03:25,047 اگر در جای اشتباهی جستجو کرده باشیم چی؟ 67 00:03:26,325 --> 00:03:28,091 - منظورت چیه؟ - شاید دیگه سموم رو نگاه نکنیم 68 00:03:28,175 --> 00:03:31,101 و فقط عناصری رو امتحان کنیم که برای مردم بی ضرر باشه. 69 00:03:31,187 --> 00:03:34,058 - منظورت همه چیزه؟ - به جز سموم. 70 00:03:34,143 --> 00:03:36,617 من حتی نمیدونم از کجا شروع کنم. 71 00:03:36,702 --> 00:03:37,888 آزمایش و خطا. 72 00:03:37,972 --> 00:03:40,970 ما میتونیم از این نمودار به عنوان راهی برای مشخص کردن این که تا کجا پیشرفتیم استفاده کنیم. 73 00:03:42,731 --> 00:03:45,439 رن ، نگران نباش. 74 00:03:46,100 --> 00:03:47,571 ما این رو شکست خواهیم کرد. 75 00:03:49,177 --> 00:03:51,442 چرا به من نگفتی توبین؟ احساس احمق بودن میکنم. 76 00:03:51,527 --> 00:03:53,732 سعی می کردم تو رو نجات بدم. مثل اینکه تو من رو فرستادی ، یادته؟ 77 00:03:53,816 --> 00:03:56,114 نه ، من تو رو فرستادم که یک ارتش بیاری ، نه یک همسر. 78 00:03:56,199 --> 00:03:58,326 بدون همسر نمیتونستم ارتش رو بدست بیارم. 79 00:03:58,410 --> 00:04:01,300 - روزموند ، من این کار رو برای تو انجام دادم. - آه ، خب ، خدایان رو ستایش کن ، توبین. 80 00:04:01,385 --> 00:04:04,524 من عوضی خیلی ممنونم که تو بخاطر من با شخص دیگری ازدواج کردی. 81 00:04:04,953 --> 00:04:09,169 - این ارتش کجاست؟ - یاوالا مثل هرچیز دیگه ای اون رو دزدید. 82 00:04:09,402 --> 00:04:11,857 چند صد مرد هنوز اینجا هستند. 83 00:04:12,195 --> 00:04:14,877 این بیشتر از تقریبا مقدار ارتش تو بود قبل از این که من برم. 84 00:04:14,962 --> 00:04:19,013 چند صد مرد؟ این ارزش از دست دادنت رو نداره. 85 00:04:19,211 --> 00:04:20,461 - روزموند ، من او رو دوست ندارم. - نه 86 00:04:20,545 --> 00:04:22,945 - من اون دختره رو دوست ندارم. - پیش همسرت برگرد ، لرد توبین. 87 00:04:23,560 --> 00:04:24,894 روزموند 88 00:04:25,526 --> 00:04:27,755 به عنوان ملکت ، از فداکاریت ممنونم. 89 00:04:27,840 --> 00:04:28,843 رزموند ، لطفا این کار رو نکن. 90 00:04:28,927 --> 00:04:31,264 اما به عنوان زنی که تو رو دوست داشت ، قلبم رو شکستی. 91 00:04:32,360 --> 00:04:34,759 - این کار رو نکن. - لطفا برو. 92 00:04:35,070 --> 00:04:36,046 روزموند؟ 93 00:04:36,131 --> 00:04:38,056 من باید با نگهبانان باقی مانده دستور باستانی برخورد کنم. 94 00:04:38,555 --> 00:04:40,527 - روزموند؟ - لطفآ من رو تنها بزار. 95 00:04:42,288 --> 00:04:43,634 فقط برو بیرون. 96 00:05:19,199 --> 00:05:21,112 شما چی دارید تا بگید در دفاع از خودتون؟ 97 00:05:23,977 --> 00:05:26,734 اعلیحضرت،ما فقط از دستورات پیروی میکردیم. 98 00:05:27,427 --> 00:05:28,666 "پیروی از دستورات. 99 00:05:28,751 --> 00:05:29,960 اونا سیاه خون ها رو به زندان انداختند 100 00:05:30,045 --> 00:05:31,661 و اونا رو وادار کردند که یکدیگر رو به خاطر ورزش بکشند. 101 00:05:32,080 --> 00:05:33,790 آنها بقیه ما ، از جمله زنان و 102 00:05:33,875 --> 00:05:35,538 کودکان رو گرسنه میگذاشتند. 103 00:05:39,026 --> 00:05:40,527 کسی هست که میخوام با او ملاقات کنی. 104 00:05:57,051 --> 00:05:58,493 تو میدونی این کیه؟ 105 00:06:00,406 --> 00:06:01,788 - نه - او زنیه 106 00:06:01,873 --> 00:06:03,710 که قبلاً بهش دو میگفتی. 107 00:06:04,273 --> 00:06:07,890 بهش نگاه کن. بهش نگاه کن. 108 00:06:08,366 --> 00:06:11,694 او ضعیف و اسیره ، فقط یک زن معمولیه. 109 00:06:11,779 --> 00:06:14,782 - او خدا نیست. - من حرفت رو باور نمیکنم. 110 00:06:16,452 --> 00:06:18,202 این سه نفر دیگه نیستند. 111 00:06:18,822 --> 00:06:21,682 یک توسط خود تالون خودمان در مقابل چشمانتون کشته شد. 112 00:06:21,900 --> 00:06:24,860 و سه فرار کرد تا مثل ترسویی که هست پنهان بشه. 113 00:06:26,108 --> 00:06:29,301 به اصطلاح خدایانی که پرستش میکردید تمام شد. 114 00:06:29,404 --> 00:06:32,994 فقط من باقی موندم ، حاکم حقیقی این قلمرو. 115 00:06:46,242 --> 00:06:47,593 پس من با شما چه کار کنم؟ 116 00:06:47,678 --> 00:06:50,022 این افراد باید اعدام بشند ، اعلیحضرت. 117 00:07:01,935 --> 00:07:04,354 سرهاتون رو پایین بیارید و به وفاداریتون 118 00:07:04,439 --> 00:07:06,439 به من قسم بخورید و عفو خواهید شد. 119 00:07:07,892 --> 00:07:10,522 این یک اشتباهه ، اعلیحضرت. این افراد سزاوار مرگ هستند. 120 00:07:10,607 --> 00:07:12,919 - اعتراض رو گفتی. - اونا قاتل هستند. 121 00:07:13,462 --> 00:07:15,445 آنها با سیاه خون ها مانند سگ ها رفتار کردند. 122 00:07:15,530 --> 00:07:17,367 سیاه خون ها همین کار رو با مردم من کردند. 123 00:07:17,748 --> 00:07:20,141 اسیر کردنشان ، گرسنگی کشیدن ، کتک زدنشان. 124 00:07:23,602 --> 00:07:24,853 گرت؟ 125 00:07:27,093 --> 00:07:28,365 من فکر میکردم تو باید زد و افرادش رو 126 00:07:28,449 --> 00:07:29,930 بعد از کاری که با ما کردند میکشتید. 127 00:07:30,105 --> 00:07:32,948 اما اعلیحضرت او(زد) را عفو کرد و او در اینجا ایستاده. 128 00:07:33,262 --> 00:07:34,785 اما اگر او(زد) نبود ، 129 00:07:34,869 --> 00:07:37,095 اعلیحضرت هنوز برده یاوالا بود. 130 00:07:37,180 --> 00:07:39,618 حتی ممکنه مرده بود. پس ، من چی فکر می کنم؟ 131 00:07:40,117 --> 00:07:41,756 فکر می کنم اعلیحضرت 132 00:07:42,037 --> 00:07:44,591 در این تصمیمات بسیار عاقلانه تر از من هست. 133 00:07:53,484 --> 00:07:55,984 بیرون از اینجا یک دشمن مشترک وجود داره. 134 00:07:56,386 --> 00:07:58,990 اگر یاد نگیریم چگونه کنار هم بایستیم ، یاوالا همه ما 135 00:07:59,075 --> 00:08:02,007 رو به بردگی خواهد گرفت و ما رو به یک قبر پیش از انتظار میفرسته. 136 00:08:02,499 --> 00:08:06,464 من به هر مرد تنومند و بدون آلودگی که میتونیم پیدا کنیم نیاز دارم. 137 00:08:07,724 --> 00:08:09,244 پس من دوباره از شما می پرسم ، 138 00:08:09,960 --> 00:08:12,788 آیا به عنوان ملکتون به من سوگند وفاداری میدید؟ 139 00:08:17,862 --> 00:08:20,114 ما وفاداریمون رو بهت قول میدهیم. 140 00:08:20,296 --> 00:08:24,284 ما در کنارت خواهیم جنگید تا جهان رو از شر دشمن مشترک اطرافت پاک کنیم. 141 00:08:28,293 --> 00:08:32,477 من به اعلیحضرت سوگند میخورم. من عهد می بندم که بهت خدمت کنم. 142 00:08:32,572 --> 00:08:35,571 - عهد می بندم که بهت خدمت کنم. - من عهد می کنم که بهت خدمت کنم،اعلیحضرت. 143 00:08:35,656 --> 00:08:36,982 این معامله ما نبود. 144 00:08:37,066 --> 00:08:39,626 تو به من درامان ماندن در پایگاه رو قول دادی. 145 00:08:39,724 --> 00:08:43,629 به همین دلیل ایمن ترین و امن ترین اتاق شهر رو بهت دادیم. 146 00:08:46,659 --> 00:08:48,035 خواهش میکنم. 147 00:08:56,483 --> 00:08:58,797 - بیا دیگه. - من نیاز دارم یک دقیقه با او تنها باشم. 148 00:09:06,515 --> 00:09:11,517 وقتی نتونستیم تو رو بکشیم ، ، همه دنیا رو نابود کردیم،سیاه خون. 149 00:09:12,141 --> 00:09:17,461 بهم بگو ، آیا این یک مسئولیت سنگینه که بدونی همه مشکلات دنیا تقصیرت هست؟ 150 00:09:17,834 --> 00:09:20,231 یاوالا مسئول این خرابکاریه. 151 00:09:20,315 --> 00:09:22,983 و تو مسئول یاوالا هستی. 152 00:09:23,067 --> 00:09:26,320 آیا این تو نبودی که او رو به اینجا آوردی؟ 153 00:09:26,939 --> 00:09:28,631 در جاده تو چیزی در مورد 154 00:09:28,716 --> 00:09:30,843 این که فکر میکنی کینج دیگه رو چه جوری آوردیم گفتی. 155 00:09:32,537 --> 00:09:34,493 مربوط به کینج سفید یاوالا. 156 00:09:34,662 --> 00:09:36,782 اما ما ان رو از طریق فضای خاکستر نیاوردیم. 157 00:09:37,560 --> 00:09:40,229 اینجا در پاسگاه بود که در یک اتاق مخفی پنهان شده بود. 158 00:09:40,554 --> 00:09:42,161 بنابراین تو گفتی. 159 00:09:43,474 --> 00:09:46,673 تو احتمال دادی که ما اون رو از طریق پورتال آوردیم 160 00:09:46,758 --> 00:09:48,406 چون در فضای خاکستر هفت کینج وجود داره ، نه؟ 161 00:09:53,689 --> 00:09:55,941 چرا فکر میکنی هفت کینج وجود داره؟ 162 00:09:56,026 --> 00:09:59,102 وقتی کینج زد رو پیدا کردیم ، یک میز بود با هفت بخش. 163 00:09:59,187 --> 00:10:01,999 ما فقط شش کینج رو می شناسیم. 164 00:10:02,298 --> 00:10:05,702 قرمز ، که تو احمقانه بوسیله یک اون رو کشتی ،مال من و 165 00:10:05,869 --> 00:10:08,468 و سه که او رو کشتی . 166 00:10:08,553 --> 00:10:10,765 به اضافه مال من و یاوالا و زد میشه شیش تا. 167 00:10:10,850 --> 00:10:12,958 پس چرا هفت بخش خالی در معبد بود؟ 168 00:10:13,062 --> 00:10:15,181 شاید اشتباه حساب کردی. 169 00:10:16,264 --> 00:10:17,558 میتونم بشمارم. 170 00:10:19,227 --> 00:10:21,199 هفتمین کینج چیکار میکنه؟ 171 00:10:21,292 --> 00:10:24,734 من هیچ کینج هفتمی نمیشناسم. 172 00:10:25,162 --> 00:10:26,806 منو رها کن. 173 00:10:27,446 --> 00:10:29,506 نه تا وقتی که به من بگی اون چه کاری انجام میده. 174 00:10:32,735 --> 00:10:34,368 من میتونم این کار رو تمام روز انجام بدم. 175 00:10:36,403 --> 00:10:39,754 کینج هفتم وجود داره ، یا حداقل یک بار وجود داشته ، 176 00:10:40,074 --> 00:10:41,837 یک کینج سیاه. 177 00:10:42,322 --> 00:10:45,269 کینج سیاه؟ و این چه کاری انجام میده؟ 178 00:10:49,079 --> 00:10:50,807 این فقط یک هدف داره... 179 00:10:50,892 --> 00:10:53,652 تا بکشه هرکسی که با اون برخورد میکنه. 180 00:10:53,875 --> 00:10:55,501 آیا این باعث کشته شدن یاوالا میشه؟ 181 00:10:55,752 --> 00:10:58,750 هر کسی که حامل اون رو لمس کنه میکشه. 182 00:11:00,721 --> 00:11:02,556 و در فضای خاکستری هست؟ 183 00:11:02,687 --> 00:11:04,105 نمیدونم. 184 00:11:08,778 --> 00:11:10,629 قسم می خورم، 185 00:11:10,910 --> 00:11:13,007 ما قرنها بدون موفقیت به 186 00:11:13,091 --> 00:11:15,238 دنبال کینج سیاه گشتیم. 187 00:11:15,827 --> 00:11:20,473 حتی هنگام جستجوی اون ، ما از ترس یافتنش زندگی میکردیم. 188 00:11:22,237 --> 00:11:25,940 به دنبال اون کینج ، نرو،سیاه خون. 189 00:11:26,212 --> 00:11:29,173 بعضی چیزها بهتره پیدا نشند. 190 00:11:32,536 --> 00:11:34,227 سیاه خون... 191 00:11:35,351 --> 00:11:39,176 کینج مرگ ممکنه راهی برای از بین بردن دشمنت باشه ، 192 00:11:39,915 --> 00:11:42,600 اما به احتمال زیاد تو و هرکسی که نزدیکت هست رو 193 00:11:42,924 --> 00:11:45,390 نابود خواهد کرد. 194 00:12:09,784 --> 00:12:12,620 این مرد مست و بی نظم بود. 195 00:12:40,023 --> 00:12:43,404 خدایان برای همیشه نسل های آیندتون رو برکت می دهند. 196 00:12:43,902 --> 00:12:46,320 من برای خدمت کردن زندگی میکنم ،مقدس بزرگ . 197 00:12:46,613 --> 00:12:50,171 شما نقشه ای برای فرار از این مکان حقیرانه دارید؟ 198 00:12:50,408 --> 00:12:52,827 مقدس بزرگ ، دیگران در حال پاک کردن یک خروجی هستند. 199 00:13:20,825 --> 00:13:23,556 هرگز به قدرت سه مقدس شک نکنید. 200 00:13:25,121 --> 00:13:26,623 بلند شید. 201 00:13:43,545 --> 00:13:44,834 مشغولی؟ 202 00:13:45,463 --> 00:13:47,506 موجودی کالا طی هفته ها زیاد نشده 203 00:13:47,590 --> 00:13:49,550 ، ارتش ما از هم پاشیده ، 204 00:13:49,634 --> 00:13:51,548 و یاوالا هر روز قویتر میشه. 205 00:13:54,347 --> 00:13:55,941 و در مورد خودت چطور؟ 206 00:13:58,298 --> 00:14:02,693 از سر کنجکاوی ، تالون ، چقدر از کل نقشه کشتن من مطمئن بودی؟ 207 00:14:04,170 --> 00:14:06,213 - و چقدرش رو یادته؟ - همه اش. 208 00:14:06,298 --> 00:14:09,541 - آه ، خدایان. - الان میتونم هنوز چهرت رو ببینم. 209 00:14:10,321 --> 00:14:12,615 - من اینطور به نظر نمیرسیدم. - بله،این طوری بنظر میرسیدی. 210 00:14:12,699 --> 00:14:16,604 من اون رو به وضوح یادم هست. میدونستی این نقشه جواب میده؟ 211 00:14:16,913 --> 00:14:18,742 منظورم اینه که ما احتمال میدادیم این نقشه جواب بده. 212 00:14:18,869 --> 00:14:21,127 - پس،همتون ریسک کردید؟ - فرو کردن کامل چاقو در تاریکی. 213 00:14:21,212 --> 00:14:24,065 اوه خوبه. خوبه بدونی که همتون خیلی نگرانید. 214 00:14:24,635 --> 00:14:27,259 منظورم اینه که من پیشنهاد کردم اول روی توبین این رو امتحان کنیم. 215 00:14:27,513 --> 00:14:28,824 اوه. 216 00:14:29,090 --> 00:14:30,452 توبین. 217 00:14:30,537 --> 00:14:32,605 حتی نباید دردسر میکشیدید که یک زندش کنه. 218 00:14:33,704 --> 00:14:37,548 بله ، من... از این بابت متاسفم ، گوین. 219 00:14:38,574 --> 00:14:40,638 شاید من بدون او موفق تر باشم. 220 00:14:41,760 --> 00:14:43,625 او این کار رو برای خدمت کردن به تو انجام داد. 221 00:14:44,856 --> 00:14:48,145 بله ، اما او این کار رو برای خدمت به ملکه روزموند انجام داد. 222 00:14:48,238 --> 00:14:50,362 او کسی بود که داشتم برای خودم نگهش میداشتم. 223 00:14:50,798 --> 00:14:52,842 برای گوین ، نه برای قلمرو. 224 00:14:55,159 --> 00:14:59,269 اما من وقت ندارم که از همچین چیزهای کم اهمیتی ناراحت بشم. 225 00:14:59,889 --> 00:15:01,902 اگر جانزو و رن به زودی درمانی پیدا نکردند ، 226 00:15:01,987 --> 00:15:03,678 پس چگونه ما میتونیم جلوی یاوالا رو بگیریم؟ 227 00:15:03,885 --> 00:15:05,417 خب ، اگر اونا به زودی چیزی پیدا نکنند ، 228 00:15:05,501 --> 00:15:07,169 من و زد دوباره سعی میکنیم او رو بکشیم. 229 00:15:07,547 --> 00:15:10,235 - فکر کردم کشته نمیشه - نه با ضربه شمشیر. 230 00:15:10,320 --> 00:15:12,411 اما ما امیدواریم که روش های شدیدتر کارساز باشه. 231 00:15:12,587 --> 00:15:14,505 خب ، شما باید اول او رو پیدا کنید ، درسته؟ 232 00:15:15,809 --> 00:15:16,946 آره. 233 00:15:19,057 --> 00:15:22,226 و تاالان نمیدونیم او(یاوالا) کجاست. 234 00:15:52,099 --> 00:15:53,723 اعلیحضرت،اونا نگهبانان دروازه رو کشتند 235 00:15:53,807 --> 00:15:55,629 و در شب فرار کردند. 236 00:16:00,160 --> 00:16:02,343 من بهت هشدار دادم که نگهبانان قرمز رو عفو نکنی. 237 00:16:03,312 --> 00:16:04,989 و حالا اونا همراه با دو فرار کردند. 238 00:16:05,362 --> 00:16:07,858 من ریسک کردم و به اونا فرصت دوم دادم. 239 00:16:08,147 --> 00:16:10,527 - آیا از اینکه یک فرصت بهت دادم پشیمان خواهم شد؟ - نه ، اعلیحضرت 240 00:16:10,612 --> 00:16:12,904 من افراد سیاه خونم رو دنبال آنها خواهم برد.لو_کیری هامون میتونند اونا رو شکار کند. 241 00:16:12,988 --> 00:16:16,702 - نه ، من چنین اجازه ای نمیدم. - چرا؟نمیتونید فقط بذاری دو دور بشند. 242 00:16:16,787 --> 00:16:18,546 این نبردی نیست که ما الان باهاش درحال جنگیم ، زد. 243 00:16:18,630 --> 00:16:20,072 این اشتباهت بود که او(یک) رو آزاد کرد. 244 00:16:20,156 --> 00:16:21,535 من به خوبی میدونم که اشتباه کردم. 245 00:16:21,619 --> 00:16:23,318 نیازی نیست که تو به اون اشاره کنی. 246 00:16:24,414 --> 00:16:25,915 فقط تلاش میکنم تا برای رفع این مشکل بهت کمک کنم ،همش بخاطر همین. 247 00:16:25,999 --> 00:16:27,736 گوش کن ، من بهت میگم که این کار رو نکن. 248 00:16:28,020 --> 00:16:31,041 من در اینجا به تو ، سیاه خون ها و لو-کیریتون نیاز دارم. 249 00:16:31,469 --> 00:16:34,194 ما به سختی تعداد افراد کافی در این پایگاه داریم. 250 00:16:36,592 --> 00:16:38,302 بله ، اعلیحضرت. 251 00:16:39,246 --> 00:16:40,678 ممنونم، زد. 252 00:17:01,117 --> 00:17:02,677 چیه؟ 253 00:17:04,117 --> 00:17:06,046 آخرین باری که خوابیدی کی بود؟ 254 00:17:07,665 --> 00:17:09,534 چرا همه مدام از من چنین سوای میپرسند؟ 255 00:17:09,865 --> 00:17:13,004 وقتی درمان رو پیدا کنم زمان زیادی برای خوابیدن وجود داره. 256 00:17:23,487 --> 00:17:26,782 تو نیومدی پایین تا از من در مورد خوابیدن من سواب بپرسی ، زد. چی میخوای؟ 257 00:17:27,605 --> 00:17:29,523 امیدوار بودم که با چیزی بتونی به من کمک کنی. 258 00:17:29,729 --> 00:17:31,422 هوم-هوم ، چی؟ 259 00:17:32,148 --> 00:17:34,131 تو یاوالا رو بهتر از هرکسی میشناسی. 260 00:17:35,050 --> 00:17:37,030 ایده ای داری که کجا ممکنه رفته باشه؟ 261 00:17:38,488 --> 00:17:39,859 داری با من شوخی میکنی. 262 00:17:43,474 --> 00:17:45,145 آیا میبینی که من در اینجا در تلاش هستم چه کاری انجام بدم؟ 263 00:17:45,630 --> 00:17:47,339 تو در حال تلاش برای یافتن درمانی برای کینج های یاوالا هستی. 264 00:17:47,423 --> 00:17:48,252 اوهوم. 265 00:17:48,337 --> 00:17:50,566 و چرا من هر ساعت از هر روز رو به یافتن اون درمان 266 00:17:50,651 --> 00:17:52,835 بدون هیچ گونه خوابی اختصاص دادم؟ 267 00:17:52,919 --> 00:17:54,545 خب ، هرچه زودتر یک درمانی پیدا کنی ، افراد کمتری آلوده میشند. 268 00:17:54,629 --> 00:18:00,494 جوابت اشتباهه.پس میتونم یک درمانی پیدا کنم قبل از اینکه مادرم رو بکشی. 269 00:18:02,095 --> 00:18:04,643 - آه - با این حال تو با پررویی 270 00:18:04,728 --> 00:18:06,974 اومدی اینجا و از من میپرسی کجا میتونی او رو پیدا کنی. 271 00:18:07,058 --> 00:18:09,576 چیه؟ تا تو بتونی بری و او رو بکشی قبل از اینکه من درمانی پیدا کنم؟ 272 00:18:09,661 --> 00:18:11,812 نه لزوماً ، رن. فقط در صورت پیدا نکردن یک درمان مجبورم بکشمش. 273 00:18:11,896 --> 00:18:14,382 - اوه ، من تمام فکرم پیدا کردن یک درمان هست. - و اگر درمانی پیدا نکردی؟ 274 00:18:14,466 --> 00:18:16,358 اگر این کار رو نکنم ، مطمئنم که عالم مردگان بهت کمک نمیکنه 275 00:18:16,442 --> 00:18:18,306 تا او رو پیدا کنی فقط برای این که بری و او رو بکشی. 276 00:18:22,172 --> 00:18:25,450 آیا واقعاً میگی که وفاداریت بیشتر به یاوالا 277 00:18:25,535 --> 00:18:27,661 و تلاش او برای آلوده کردن تمام جهان بستگی داره 278 00:18:27,745 --> 00:18:29,637 تا با ما که در تلاشیم تا جلوی او رو بگیریم؟ 279 00:18:29,721 --> 00:18:32,900 - این اون چیزی نیست که من میگم. - پس بگو کجا میتونم او رو پیدا کنم! 280 00:18:34,647 --> 00:18:37,557 من ایده ای ندارم که یاوالا در این دنیا کجا خواهد رفت. 281 00:18:37,642 --> 00:18:39,465 من ممکنه در فضای خاکستر این رو بدونم 282 00:18:39,549 --> 00:18:42,822 ، اما در مورد این دنیا ،ایده ای ندارم. 283 00:18:46,468 --> 00:18:48,178 پس چرا در وهله اول این رو نگفتی 284 00:18:48,262 --> 00:18:49,892 بجای تلاش برای ایجاد احساسی مانند یک احمق برای پرسیدن این سوال؟ 285 00:18:49,976 --> 00:18:51,958 چون بخاطر پرسیدن این سوال باید احساس احمق بودن کنی. 286 00:18:52,043 --> 00:18:53,919 الان هم از این جا برو بیرون. 287 00:19:45,454 --> 00:19:46,716 نگهبانان! 288 00:19:49,035 --> 00:19:51,412 فکر می کنم ممکنه راهی برای پیدا کردن یاوالا داشته باشم. 289 00:19:57,577 --> 00:19:59,300 گوین ،چه مشکلی پیش اومده؟ 290 00:19:59,538 --> 00:20:02,037 - چه چیزی فوری پیش اومده؟ - فکر میکنم میدونم چه جوری یاوالا رو پیدا کنم. 291 00:20:02,122 --> 00:20:04,215 - فوق العادست. چطور؟ - روزموند؟ 292 00:20:04,300 --> 00:20:05,595 او(توبین)اینجا چیکار میکنه؟ 293 00:20:05,706 --> 00:20:07,970 من گرت رو دیدم که یواشکی بیرون از خوابگاه رفت. 294 00:20:08,054 --> 00:20:11,014 - موضوع چیه که همتون اینجا جمع شدید؟ - ببینید ، من رویاهایی رو میدیدم. 295 00:20:11,098 --> 00:20:14,059 من هم. بیشتر شبیه خاطرات هستند. 296 00:20:14,150 --> 00:20:16,274 آیا اونا مانند لحظاتی هستند که اتفاق افتادند ، اما برای تو اتفاق نیوفتاده؟ 297 00:20:16,359 --> 00:20:19,202 آره. مثل اینه که دارم جهانی را از طریق... 298 00:20:19,812 --> 00:20:21,379 چشم های دیگران میبینم. 299 00:20:22,604 --> 00:20:25,799 فکر می کنم اونا تکه هایی از خاطرات مربوط به زمان اتصال ما به یاوالا هستند. 300 00:20:25,884 --> 00:20:26,967 حالت خوبه؟ 301 00:20:27,078 --> 00:20:29,381 بله ، گرت من دیوانه نیستم اگر این همون چیزی باشه که تو میپرسی. 302 00:20:29,466 --> 00:20:30,518 و من هم دیوانه نیستم. 303 00:20:30,603 --> 00:20:32,786 جانزو ، اگر من و توبین این رویاها رو داریم ، این یعنی 304 00:20:32,870 --> 00:20:35,412 که این برای افرادی که در یکپارچگی هستند یک چیز عادیه ، درسته؟ 305 00:20:35,497 --> 00:20:37,374 آه،مطمئنا. کاملا عادیه. 306 00:20:37,458 --> 00:20:39,001 اینکه بخشی از یک ذهن کندو باشی ، کشته بشی ، 307 00:20:39,085 --> 00:20:41,003 دوباره زنده بشی و سپس خاطرات مشترک داشته باشی؟ 308 00:20:41,087 --> 00:20:42,004 - عادیه. -بسیار خب. 309 00:20:42,088 --> 00:20:43,380 نکته مردم هست ، اونا 310 00:20:43,464 --> 00:20:44,590 به جایی کشیده میشوند. 311 00:20:44,674 --> 00:20:46,429 به کوه ها ، درسته؟ 312 00:20:46,514 --> 00:20:47,931 مثل اینکه در یک سفر معنوی هستند. 313 00:20:50,830 --> 00:20:52,683 اونا برای دیدن یاوالا در سفر هستند. 314 00:20:52,943 --> 00:20:54,580 کدوم کوه ها رو دیدی؟ 315 00:20:56,227 --> 00:20:57,911 نمیدونم. 316 00:20:59,085 --> 00:21:00,326 تو میدونی؟ 317 00:21:01,445 --> 00:21:02,509 نه. 318 00:21:04,762 --> 00:21:06,612 بسیار خب. به محض این که راهی برای کشتن او پیدا کردیم ، 319 00:21:06,696 --> 00:21:08,759 باید بیرون بریم و گروهی از زائران آلوده رو پیدا کنیم 320 00:21:08,843 --> 00:21:10,704 - که به دنبال یاوالا هستند. - من هم میام. 321 00:21:10,789 --> 00:21:12,369 توبین ، تو نمیتونی بیای. 322 00:21:14,037 --> 00:21:15,737 تو هم نمیتونی بیای، گرت. 323 00:21:15,840 --> 00:21:17,545 درباره چی صحبت میکنید؟ البته که ما میایم. 324 00:21:17,629 --> 00:21:20,625 شما هر دو گیرنده آلودگی هستید. چند بار تقریباً نزدیک بود که تو آلوده بشی؟ 325 00:21:20,710 --> 00:21:23,465 ببین ، من خطرات رو می دانم و میتونم از خودم مراقبت کنم. 326 00:21:23,550 --> 00:21:24,268 پس من هم میتونم از خودم محافظت کنم. 327 00:21:24,353 --> 00:21:25,839 نمیتونیم حواس دیگران رو پرت کنیم تا شما رو پوشش بدیم. 328 00:21:25,923 --> 00:21:28,217 شما در مورد رفتن به مرکز کندو صحبت میکنید. 329 00:21:28,395 --> 00:21:31,067 یاوالا توسط هزاران نفر از افراد آلوده محاصره خواهد شد. 330 00:21:31,152 --> 00:21:35,388 بله ، اما اگر آلوده بشیم ، به محض کشته شدن او ، ما آزاد میشیم ، درسته؟ 331 00:21:35,473 --> 00:21:37,434 درسته. اما اگر هر یک از شما آلوده بشید ، 332 00:21:37,518 --> 00:21:39,899 ناگهان یاوالا به ذهنتون دسترسی پیدا میکنه. 333 00:21:39,984 --> 00:21:41,902 او همه چیزهایی رو که شما میدونید رو خواهد فهمید. 334 00:21:42,148 --> 00:21:44,476 فرض کنیم که در هر دو مورد اطلاعات زیاد نیست. 335 00:21:45,114 --> 00:21:48,717 با این وجود ، او از هر نقشه ای که ما ارائه بدیم مطلع خواهد شد. 336 00:21:50,006 --> 00:21:51,360 شما هر دو در اینجا خواهید ماند 337 00:21:51,532 --> 00:21:53,119 ، به دفاع از این پایگاه کمک کنید. 338 00:22:36,061 --> 00:22:39,469 چیه؟داری چیکار می کنی؟ 339 00:22:41,791 --> 00:22:43,395 چرا اجازه میدی من بخوابم؟ 340 00:22:44,667 --> 00:22:48,153 هوم ، من فکر کردم تو میتونی با استراحت کار کنید 341 00:22:48,551 --> 00:22:51,420 - بیا اینجا. - من وقت استراحت ندارم ، جانزو. 342 00:22:51,507 --> 00:22:53,294 خب ، در واقع ، این تجربه من بوده 343 00:22:53,386 --> 00:22:55,630 که حتی فقط یک ساعت بستن چشم 344 00:22:55,715 --> 00:22:57,622 میتونه بهره وری رو ده برابر بهبود ببخشه. 345 00:22:57,707 --> 00:22:59,420 بسیار خب. من منظورت رو متوجه شدم. 346 00:22:59,683 --> 00:23:01,727 امیدوارم که یکی از اینها قبل از اینکه زد و 347 00:23:01,811 --> 00:23:03,481 گروهش بفهمند چگونه مادرم رو بکشند کار کنه. 348 00:23:03,685 --> 00:23:06,812 اگرچه اونا احتمالاً هرگز بدون کمک ما متوجه این موضوع نخواهند شد. 349 00:23:07,127 --> 00:23:08,504 درسته؟ 350 00:23:09,770 --> 00:23:12,655 - درسته. -بسیار خب. 351 00:23:14,483 --> 00:23:16,527 من مجبور شدم این وسیله رو بدون دونستن واکنش رن طراحی کنم 352 00:23:16,683 --> 00:23:18,809 تا مادرش و همه اون ها رو بکشه. 353 00:23:18,894 --> 00:23:20,522 سعی کنید این بار این رو هدر ندهید. 354 00:23:21,192 --> 00:23:22,465 چگونه اون رو روشن کنیم؟ 355 00:23:22,550 --> 00:23:25,066 نیاز به روشن کردن نیست. فقط اون رو به سمت یاوالا پرتاب کنید. 356 00:23:25,174 --> 00:23:27,534 پوسته های داخلی شکسته خواهد شد ، و سپس اجزای 357 00:23:27,628 --> 00:23:29,152 داخل مخلوط میشند و با یکدیگر واکنش نشان میدند 358 00:23:29,237 --> 00:23:32,052 که این واکنش باعث شعله ور شدن او میشه. این شعله انقدر گرم هست 359 00:23:32,137 --> 00:23:34,057 که گوشت او رو سریعتر از دوباره بوجود اومدن میخوره. از نظر تئوری. 360 00:23:34,142 --> 00:23:36,477 - خب ، این فکر خوشحال کننده ای هست. -نه، این خوشحال کننده نیست. 361 00:23:36,720 --> 00:23:38,472 در حالی که شما در این هستید ، سر او(یاوالا) رو خرد کنید. 362 00:23:38,556 --> 00:23:41,058 این ممکنه باعث بشه کینج نتونه اعضای بدنش رو بازسازی کنه . 363 00:23:41,142 --> 00:23:43,185 شما فقط یک شانس دارید. 364 00:23:43,269 --> 00:23:45,175 و چیز دیگه ای هست که بخوای بگی؟ 365 00:23:45,696 --> 00:23:47,822 سعی کن نمیری ، تالون. 366 00:23:48,065 --> 00:23:49,942 مردن یکی از بهترین خصوصیات من نیست. 367 00:24:00,661 --> 00:24:01,662 زودباش، لطفا. 368 00:24:06,542 --> 00:24:08,144 رن ، تو باید کمی استراحت کنی. 369 00:24:08,461 --> 00:24:10,005 میدونی که حق انتخابی وجود نداره ، جانزو. 370 00:24:10,090 --> 00:24:11,893 من باید این سم کینج کش رو پیدا کنم 371 00:24:11,978 --> 00:24:14,268 قبل از اینکه دوستان بی رحمت برند و مادرم رو بکشند. 372 00:24:14,353 --> 00:24:16,025 اونا فقط در تلاشند تا مانند ما جهان رو نجات بدند. 373 00:24:16,109 --> 00:24:17,803 مادر من هم یک قربانیه ،این رو میدونی؟ 374 00:24:17,887 --> 00:24:20,138 او درست مثل بقیه به بردگی کینج دراومده. 375 00:24:20,222 --> 00:24:23,016 قبل از اینکه او کینج رو بگیره ، او شخص خوبی بود. 376 00:24:23,100 --> 00:24:25,110 - او خوب بود؟ - آره. او مادری دوست داشتنی بود. 377 00:24:25,195 --> 00:24:27,896 - واقعاً؟ - نه، نه واقعا. 378 00:24:27,980 --> 00:24:31,317 اما او هنوز مادرمه. من باید قبل از رفتن اونا این مشکل رو حل کنم. 379 00:24:33,486 --> 00:24:37,239 هوم... رن؟ 380 00:24:38,699 --> 00:24:40,409 رن؟ 381 00:24:41,577 --> 00:24:43,537 متاسفم. اونا به تازگی رفتند. 382 00:24:47,917 --> 00:24:52,254 نمیدونم باید امیدوارم باشم که اونا موفق بشند یا اونا شکست بخورند. 383 00:24:52,338 --> 00:24:54,172 برای اونچه ارزشش رو داره 384 00:24:54,256 --> 00:24:56,300 ، احتمال شکست زیاده. 385 00:25:01,847 --> 00:25:03,848 رزموند ، صبر کن. 386 00:25:04,085 --> 00:25:05,709 الان نه ، توبین. من کاملا سرم شلوغه. 387 00:25:05,794 --> 00:25:07,269 لطفا منو اینجوری رد نکن. 388 00:25:07,353 --> 00:25:10,856 یک شانس دیگه به من بده. 389 00:25:10,940 --> 00:25:12,274 شانس دیگه ای وجود نداره. تو ازدواج کردی. 390 00:25:12,358 --> 00:25:14,484 حالا لطفا منو تنها بذار. 391 00:25:14,568 --> 00:25:16,570 پیامی از گروهبان،اعلیحضرت. 392 00:25:16,654 --> 00:25:17,540 این پیام چیه؟ 393 00:25:17,624 --> 00:25:20,365 "متاسفم که بهت اطلاع میدم که انبارهات 394 00:25:20,449 --> 00:25:22,280 تا پایان هفته کاملا خالی خواهند شد." 395 00:25:22,365 --> 00:25:24,850 چی؟ اون پیام رو به من بده. 396 00:25:25,579 --> 00:25:28,068 - روزموند... - توبین ، من وقت برای تو ندارم. 397 00:25:36,799 --> 00:25:39,092 398 00:25:39,176 --> 00:25:41,678 399 00:25:41,762 --> 00:25:44,515 400 00:25:51,981 --> 00:25:53,294 آه! 401 00:25:59,405 --> 00:26:01,907 - خدایان آسمان ، زن! - تو "خدایان آُسمان، زن" من نیستی. 402 00:26:02,145 --> 00:26:04,672 - تو گفتی که دیگه مشروب نمیخوری. - تنهام بزار. 403 00:26:04,757 --> 00:26:07,496 نه!پس تو عاشق یک زن دیگه هستی. 404 00:26:07,580 --> 00:26:09,246 معامله بزرگ. وقت بزرگ شدنه ، توبین. 405 00:26:09,349 --> 00:26:11,450 تصور نمی کردم اینجوری زندگیم رقم بخوره. 406 00:26:11,535 --> 00:26:13,995 اوه ، و تو فکر میکنی که در پایان معاملم همه چیز امیدبخشه؟ 407 00:26:14,079 --> 00:26:17,429 من با فرد مستی که پادشاهی خواهد کرد ازدواج کردم. 408 00:26:17,514 --> 00:26:19,948 و به جای زندگی راحت در آگزسفورد ، 409 00:26:20,033 --> 00:26:22,014 جایی که میتونی یاد بگیری عاشق من باشی... 410 00:26:22,099 --> 00:26:25,306 ... من اینجا گیر کردم جایی که هر روز میبینم 411 00:26:25,391 --> 00:26:27,678 زنی که شوهر مست من در خواب میبینه جای منه. 412 00:26:27,763 --> 00:26:30,437 بله ، خب ،خوش اومدی. چون این همون چیزیه که تو میخواستی ، نه؟ 413 00:26:30,521 --> 00:26:33,500 - تبریک میگم. - تو قولی دادی تا ارتشم رو بگیری. 414 00:26:33,585 --> 00:26:38,173 اما ارتش من چه فایده ای داره که برای فرماندهیش بیش از حد مست باشی؟ 415 00:26:38,904 --> 00:26:41,057 - ارتش رفته ، فالیستا. - نه همش. 416 00:26:41,142 --> 00:26:43,912 - هنوز چند صد مرد وجود داره. - خیلی خوبه. 417 00:26:43,997 --> 00:26:47,330 ژنرال رولشاد در جنگ کلنی تنها با 100 نفر پیروز شد! 418 00:26:48,804 --> 00:26:51,640 - به من نگاه کن! - آه! 419 00:26:52,151 --> 00:26:54,382 خدایان! تو چیکار کردی؟ 420 00:26:54,467 --> 00:26:55,929 - چی؟ - تو به سر من آسیب زدی. 421 00:26:56,014 --> 00:26:57,057 نه من آُسیب نزدم. 422 00:27:03,814 --> 00:27:06,525 تو لازم نیست که من رو دوست داشته باشی. 423 00:27:06,808 --> 00:27:08,726 اما تو باید خودت رو جمع کنید و به 424 00:27:08,810 --> 00:27:11,321 روشی در خور مقامت زندگی کنی. 425 00:27:12,980 --> 00:27:15,608 تو هنوز افراد کافی داری که بتونی یک مرز درست کنی. 426 00:27:18,408 --> 00:27:20,369 پس بیا بریم اون مرز رو درستش کنیم. 427 00:27:24,625 --> 00:27:28,878 تو میدونی ، اگر از رازی محافظت میکنی که ممکنه جهان رو به خوبی نابود کنه 428 00:27:29,009 --> 00:27:31,995 ،کار معقولانه اینه که یادداشت های تحقیقت رو یادداشت کنی. 429 00:27:32,229 --> 00:27:33,672 این روش خوبیه ، نه؟ 430 00:27:33,756 --> 00:27:35,575 بله. این روش خوبیه. 431 00:27:35,897 --> 00:27:38,643 یک صفحه راهنمای کوچک خوب که داخل جعبه جمع شده. 432 00:27:38,756 --> 00:27:40,716 "چگونه جلوی یک فاجعه کینج رو بگیریم." 433 00:27:40,800 --> 00:27:43,385 "مرحله یک ، جعبه رو باز نکنید." 434 00:27:43,469 --> 00:27:46,223 "مرحله دو ، نه ، شما جعبه رو باز کردید!" 435 00:27:54,979 --> 00:27:57,939 آه! آه! مثل آتش میسوزونه. 436 00:27:58,024 --> 00:28:02,028 - چیکار می کنه؟ - این مهر . جز این که فکر نمی کنم موم باشه. 437 00:28:02,113 --> 00:28:04,448 این... طعمس بیشتر شبیه سوختگی شدیده. 438 00:28:04,532 --> 00:28:06,909 این طعم و مزه مانند اینه که یک سوراخ از طریق داخل میسوزونه. 439 00:28:06,993 --> 00:28:09,203 از چه مومی صحبت میکنی؟ 440 00:28:11,289 --> 00:28:14,124 از روی نقشه یک مهر و موم در گوشه ای بود 441 00:28:14,208 --> 00:28:15,209 ، جز این که چیزی رو مهر و موم نمیکنه. 442 00:28:15,293 --> 00:28:16,668 این طعم و مزه بیشتر شبیه ، ام ، 443 00:28:16,752 --> 00:28:20,255 و خردل شدید با یک حرارت ، ام ، آه ، 444 00:28:20,339 --> 00:28:22,633 آتشفشان یا همچین چیزی. 445 00:28:22,717 --> 00:28:25,219 یک پادزهر. 446 00:28:25,303 --> 00:28:27,138 بایگانی ها رو بررسی خواهم کرد. 447 00:28:29,765 --> 00:28:31,434 بسیار خب. 448 00:28:33,561 --> 00:28:34,478 فکر نمیکنی اونا خواهند داشت... 449 00:28:34,562 --> 00:28:36,606 من خواهم داشت. 450 00:28:46,320 --> 00:28:47,320 شاید این باشه. 451 00:28:48,103 --> 00:28:49,729 رن؟ 452 00:28:50,130 --> 00:28:52,039 نگاه کن . شیره فیکتر. 453 00:28:52,261 --> 00:28:54,823 طعم و مزه مانند خردل ، رنگ قرمز. 454 00:28:54,916 --> 00:28:57,292 - آهان. - غلظت مومی ، سوختگی شدید. 455 00:28:57,376 --> 00:28:59,837 - من چیزی که گفتی رو فهمیدم - خدایان ، اگر این واقعاً 456 00:28:59,921 --> 00:29:01,755 شیره فیکتر هست، این شگفت انگیزه. 457 00:29:01,839 --> 00:29:04,675 حدود 200 ساله که ما شیره فیکتر رو ندیدیم. 458 00:29:04,759 --> 00:29:06,927 - این بوته فیکتر منقرض شده. - اما ما اولین کسی بودیم که این جعبه رو 459 00:29:07,011 --> 00:29:08,720 احتمالاً در طی دویست سال باز کردیم. 460 00:29:08,804 --> 00:29:11,473 مقداری از اون شیره رو تراشیده و با مقداری روغن گرم مخلوط کن. 461 00:29:11,557 --> 00:29:14,184 باید این رو امتحان بکنیم. ببینید آیا این کار باعث کشتن کینج خواهد شد؟ 462 00:29:14,268 --> 00:29:17,062 بسیار خب. عجله کن، جانزو. 463 00:29:17,146 --> 00:29:19,898 ما باید به دنبال دوستانت بریم و اونا رو متوقف کنیم قبل از اینکه خیلی دیر بشه. 464 00:29:19,982 --> 00:29:23,235 ها؟اوم. 465 00:29:26,948 --> 00:29:28,699 آه ، خدایان ، میسوزه. 466 00:29:28,783 --> 00:29:30,576 آیا من هرگز اغراق میکنم؟ 467 00:29:35,373 --> 00:29:38,709 - رن؟ یک موش برای من بیار - نه ،نه، نه. 468 00:29:38,793 --> 00:29:40,711 ما نمیتونیم اون رو برای یک موش تلف کنیم. ما فقط دو ، شاید سه دوز داریم. 469 00:29:40,795 --> 00:29:42,713 باید بدونیم که این تاثیر داره یا نه. 470 00:29:42,797 --> 00:29:45,799 شاید اونا به طور اتفاقی شیره فیکتر رو روی اون قطعه 471 00:29:45,883 --> 00:29:47,801 کاغذ گذاشتند و هیچ ارتباطی با هیچ کاری نداره. 472 00:29:47,885 --> 00:29:50,440 پس ما اون رو بر روی یک انسان آزمایش خواهیم کرد. و اگر تاثیر داشته باشه ، ما یک زندگی رو نجات دادیم. 473 00:29:50,524 --> 00:29:51,695 و اگر اون رو بکشه؟ 474 00:29:51,780 --> 00:29:53,894 پس متاسفم که اونا زودتر از موئد مردند 475 00:29:53,978 --> 00:29:55,767 ، اما حداقل او در تلاش برای نجات قلمرو بود؟ 476 00:29:55,851 --> 00:29:58,920 درسته. موضوع آزمایش انسانی اینه. 477 00:29:59,254 --> 00:30:01,607 خدایان ، امیدوارم که این جواب بده. 478 00:30:02,585 --> 00:30:05,987 امروز موش ها این یکی رو تشخیص دادند. 479 00:30:09,877 --> 00:30:12,338 چرا به این پاسگاه اومدی؟ 480 00:30:12,548 --> 00:30:14,948 میتونی سعی کنی ما رو بیرون نگه داری 481 00:30:15,033 --> 00:30:17,510 ، اما نمیتونی ما رو متوقف کنی. 482 00:30:17,594 --> 00:30:23,058 یکی یکی همه به یکپارچگی میپیوندند. 483 00:30:23,142 --> 00:30:25,269 - به اندازه کافی برای من خوبه. - اوم.بسیار خب. 484 00:30:50,987 --> 00:30:53,546 - آیا او مرده؟ - خدایان ، امیدوارم که نمرده باشه. 485 00:31:02,389 --> 00:31:05,000 چرا همتون اینطور به من نگاه میکنید؟ 486 00:31:05,392 --> 00:31:09,036 فقط برای اطمینان ، چرا به پاسگاه اومدی؟ 487 00:31:09,346 --> 00:31:13,525 نصف شهر من آلوده شده. من برای پناهندگی به اینجا اومدم. 488 00:31:13,609 --> 00:31:16,904 الان در مورد دنیا چه احساسی داری؟ خوشحال و در صلح؟ 489 00:31:17,988 --> 00:31:21,241 بیشتر شبیه درد و گرسنگیه. 490 00:31:24,483 --> 00:31:26,736 رن ، ما پادزهر رو پیدا کردیم. 491 00:31:27,428 --> 00:31:29,000 ما پادزهر رو پیدا کردیم! 492 00:31:29,986 --> 00:31:32,696 جانزو ، جانزو! ما باید بریم مادرم رو نجات بدیم. 493 00:31:32,995 --> 00:31:34,913 - چی؟ نه ، رن ، نه ، صبر کن. - بیا دیگه! 494 00:31:35,005 --> 00:31:37,646 رن؟ نه. ما میتونیم در این مورد صحبت کنیم. رن؟ 495 00:31:40,761 --> 00:31:43,722 من مطمئن نیستم که چقدر مناسبه تو و منه که در سراسر قلمرو 496 00:31:43,806 --> 00:31:45,557 در یک ماموریت برای نجات دنیا سفر کنیم. 497 00:31:45,641 --> 00:31:48,017 خب ، من قرار نیست کنارت بمونم و به دوستانت اجازه بدم 498 00:31:48,101 --> 00:31:50,145 - مادرم رو بکشند وقتی که ما درمانی داریم. - شاید درمانی داشته باشیم. 499 00:31:50,229 --> 00:31:51,008 این درمان تاثیر داشت. 500 00:31:51,092 --> 00:31:53,512 شاید فقط روی نسل های کینج کار کنه. 501 00:31:53,607 --> 00:31:56,943 منظورم اینه که چرا اونا به اندازه سه دوز به ما شیره فیکتر میدند؟ 502 00:31:57,027 --> 00:32:00,029 اگر فقط هدف از بین بردن یک کینجه ، چرا فقط یکی به ما میدید؟ 503 00:32:00,113 --> 00:32:02,615 خب ، شاید اونا اضافی باشند در صورتی که یکی رو هدر بدیم. نمیدونم. 504 00:32:02,699 --> 00:32:05,577 خب... خب ، چطور ما حتی میتونیم اونقدر به مادرت نزدیک بشیم که به او آمپول بزنیم؟ 505 00:32:05,661 --> 00:32:08,455 جانزو ، تو میتونی به من کمک کنی یا دنبال من نیای 506 00:32:08,539 --> 00:32:10,652 زیرا من با تو یا بدون تو میرم. 507 00:32:10,737 --> 00:32:13,293 بسیار خب. اگر من نمیتونم در مورد این با تو صحبت کنم 508 00:32:13,377 --> 00:32:15,462 ، مطمئناً من نمیخوام تو رو تنها بذارم. 509 00:32:15,546 --> 00:32:17,422 من هم همراهت میام و مانت رو مجبور میکنم که با ما بیاد. 510 00:32:31,061 --> 00:32:33,772 خب ، دنبال کردنشون نباید خیلی سخت باشه. 511 00:32:33,856 --> 00:32:35,982 - اونا چیکار می کنند؟ - فکر می کنم عبادت میکنند. 512 00:32:36,066 --> 00:32:39,277 در قدیم سیاه خون خورشید رو پرستش ،اونا چیزی مشابه این رو انجام میدند. 513 00:32:39,361 --> 00:32:42,363 حدس میزنم حالا یاوالا همشون رو وادار به دعا کردن کرده. 514 00:32:54,879 --> 00:32:56,797 بله ، خب ،این وحشتناکه. 515 00:32:58,672 --> 00:33:01,007 میدونی ، من نمیتونم کمک کنم اما تعجب میکنم که 516 00:33:01,091 --> 00:33:02,291 کینج باعث بدی یاوالا شده یا او همیشه همینطور بوده. 517 00:33:04,303 --> 00:33:06,805 چه فرقی میکنه؟ 518 00:33:06,889 --> 00:33:08,973 - او اکنون بد هست. - خب ، برای من فرق میکنه. 519 00:33:09,057 --> 00:33:11,469 من تمام زندگیم رو با عبادت او(یاوالا) دنبال کردم. 520 00:33:12,519 --> 00:33:14,312 شاید من فقط ناآگاه بودم. 521 00:33:14,396 --> 00:33:16,496 چه کسی میدونه چی در مورد او حقیقت داره و چی در مورد او دروغه؟ 522 00:33:19,860 --> 00:33:22,237 - من میدونم که او در مورد پدر من دروغ گفته. - این طور فکر میکنی؟ 523 00:33:22,321 --> 00:33:26,658 من درباره این مطمئنم .تنها سوال اینه که آیا او(پدر تالون) در تمام مدت به او(یاوالا)کمک میکرده؟ 524 00:33:29,661 --> 00:33:31,982 منظورم اینه که چرا او(پدر تالون) اون جعبه رو به او(یاوالا) میده؟ 525 00:33:34,053 --> 00:33:35,834 کاش می تونستم بهت بگم، تالون. 526 00:33:36,036 --> 00:33:38,580 من هم مثل بقیه فریب خوردم. 527 00:33:41,548 --> 00:33:46,678 پس ،تو میخوای کسی باشی که او رو آتش میزنه یا کسی باشی که سر او رو خرد میکنه ؟ 528 00:33:48,764 --> 00:33:50,349 کسی باشم که سر او رو خرد میکنه. 529 00:33:51,916 --> 00:33:54,780 معامله کردیم. 530 00:33:57,022 --> 00:33:58,941 بیا بریم. 531 00:34:08,116 --> 00:34:10,869 سیلوهای ذخیره حداکثر برای چند روز دیگر دوام میارند 532 00:34:10,953 --> 00:34:13,997 ،پس ما باید مردها رو به روستا بفرستیم 533 00:34:14,081 --> 00:34:15,874 برای جمع آوری هر اونچه که از محصول برداشت میشه. 534 00:34:15,958 --> 00:34:17,458 خب ، ترفندت در جنگل چطوریه؟ 535 00:34:17,542 --> 00:34:20,211 توسط لو-کیری و یاوالا تمیز انتخاب شده. 536 00:34:20,295 --> 00:34:22,088 اگر به زودی گوشت دریافت نکنیم ، آن لو-کیری 537 00:34:22,172 --> 00:34:24,507 قراره خودشان خیلی خوشمزه به نظر برسند. 538 00:34:24,591 --> 00:34:27,051 -تو تغییر کردی. - من تغییر کردم؟ 539 00:34:27,135 --> 00:34:29,512 تو چطور؟ تو از کامل بودن دور هستی ، 540 00:34:29,596 --> 00:34:32,015 همیشه کار درستی رو انجام میدی که من با اون بزرگ شدم. 541 00:34:32,099 --> 00:34:34,309 خب ، اینجا یک جای جهنمی برای بزرگ شدنه. 542 00:34:35,176 --> 00:34:37,033 مکان جهنمی الان. 543 00:34:38,397 --> 00:34:40,102 وقتی به اون دختر کوچک که از بالای این 544 00:34:40,221 --> 00:34:42,317 دیوارهای قدیمی بالا می رود فکر می کنی ، 545 00:34:42,532 --> 00:34:45,092 آیا میتونستی تصور کنی که زندگیت به این ترتیب پیش میره؟ 546 00:34:46,011 --> 00:34:47,301 نه. 547 00:34:47,386 --> 00:34:49,657 منظورم اینه که ، برای یکی مثل من ، من مطمئن بودم که تو و من ازدواج خواهیم کرد. 548 00:34:49,741 --> 00:34:51,254 اوه. 549 00:34:51,955 --> 00:34:53,665 این رویا بود ، نه؟ 550 00:34:56,164 --> 00:34:57,611 من همیشه میدونستم... 551 00:34:58,253 --> 00:35:00,751 که تو برای من مناسب نبودی ، گوئین. 552 00:35:06,416 --> 00:35:08,911 چه زوج بدبدختی هستیم. 553 00:35:09,030 --> 00:35:10,475 آره. 554 00:35:10,878 --> 00:35:13,029 تالون با معشوق سابقش تنها هست. 555 00:35:13,114 --> 00:35:14,726 نامزدت همسر جدیدی داره. 556 00:35:14,850 --> 00:35:17,666 و در اینجا ما هنوز در پاسگاه گیر کردیم و تمام تلاش خودمون رو میکنیم 557 00:35:17,841 --> 00:35:20,564 تا مطابق اونچه از ما انتظار میره عمل کنیم. 558 00:35:24,609 --> 00:35:29,948 اعلیحضرت ، لرد توبین فقط پایگاه رو ترک کرد. 559 00:35:30,032 --> 00:35:30,803 منظورت چیه؟ 560 00:35:31,037 --> 00:35:33,773 نمیدونم اعلیحضرت. همشون رفتند. 561 00:35:33,858 --> 00:35:37,497 - چه کسانی؟ - لرد توبین ، همسر جدیدش ، 562 00:35:37,582 --> 00:35:40,248 و اونچه از ارتش آگزسفورد باقی مانده بود. 563 00:35:40,333 --> 00:35:43,378 و درست وقتی که هیچ چیز بدتر نمیشه ، نامزد 564 00:35:43,462 --> 00:35:46,839 نامزدم ارتش کمی رو که مونده بودم مخفیانه برده. 565 00:35:46,923 --> 00:35:48,800 اعلیحضرت ،تو همچنین باید 566 00:35:48,884 --> 00:35:51,844 بدونی که استاد جانزو ، مونت ، و رن ، 567 00:35:51,928 --> 00:35:55,139 اونا همچنین آماده رفتن هستند. 568 00:35:55,223 --> 00:35:56,223 چی؟ 569 00:35:57,267 --> 00:35:59,185 متوجه شدی؟ خیلی هم سنگین نیست؟ 570 00:35:59,269 --> 00:36:02,188 - خیلی سنگینه. - بسیار خب ، تو خوب خواهید شد. 571 00:36:02,272 --> 00:36:04,399 - اوه اوه - کجا میرید؟ 572 00:36:04,483 --> 00:36:06,109 ما سمی رو پیدا کردیم که کینج ها رو میکشه. 573 00:36:06,193 --> 00:36:07,527 - خب ، این عالیه. - نه دقیقا. 574 00:36:07,611 --> 00:36:09,320 ما ، هوم ، فقط دو دوز برامون باقی مونده. 575 00:36:09,404 --> 00:36:11,030 ما قصد داریم یکی از اون ها رو به مادرم بدیم. 576 00:36:11,114 --> 00:36:12,824 ببینید ، ما فهمیدیم که اگر بتونیم ملکه کینج رو بکشیم 577 00:36:12,908 --> 00:36:14,826 ، پس میتونیم جلوی همه این ها رو بگیریم. 578 00:36:14,910 --> 00:36:16,744 خب ، من یک نیروی دفاعی برای محافظت از شما در جاده جمع خواهم کرد. 579 00:36:16,828 --> 00:36:19,122 نه، ممنون . اگر ما با ارتشی همراه بشیم ، او ما رو به نزدیكی خود راه نمیده. 580 00:36:19,206 --> 00:36:21,207 خب ، پس من سه نفر از افرادم رو که لباس دهقان رو پوشیدند ، میفرستم. 581 00:36:21,291 --> 00:36:23,209 - شما راه بهتری خواهید داشت... - با احترام ، اعلیحضرت ، 582 00:36:23,293 --> 00:36:25,670 من بیشترین شانس نزدیک شدن به مادرم رو دارم. 583 00:36:25,754 --> 00:36:27,630 و یاوالا از قبل من رو میشناسه ، پس اگر با رن بیام عجیب نخواهد بود. 584 00:36:27,714 --> 00:36:29,215 ما در حال اتلاف وقت هستیم. اونا یک فرصت برتری دارند. 585 00:36:29,299 --> 00:36:31,050 اگر قراره این کار رو انجام بدیم ، الان باید اینجا رو ترک کنیم. 586 00:36:31,134 --> 00:36:32,343 - چی... من... - ببخشید. 587 00:36:32,427 --> 00:36:35,221 - مراقب باشید. - مونت! 588 00:36:35,305 --> 00:36:37,432 باید بریم. تو باید هوامون رو داشته باشی. 589 00:36:37,516 --> 00:36:40,018 جانزو ، رن ، از راه میرسند. مراقب اونا باشید! 590 00:36:40,102 --> 00:36:41,936 - برای کل ماموریت ، مونت. 591 00:36:42,020 --> 00:36:44,230 - اوه ، این... امروزه؟ - همین الان. 592 00:36:44,314 --> 00:36:46,649 الان. ممنون. لطفاً این کیف رو بردار. 593 00:36:46,733 --> 00:36:50,987 - یک میان وعده سریع برای جاده بگیرید. بسیار خب. - حالا مونت! حالا ، مونت! 594 00:36:51,071 --> 00:36:53,865 فکر میکنی آیا شانسی وجود داره که اونا واقعاً موفق بشند؟ 595 00:36:56,201 --> 00:36:58,036 باشد که خدایان با اونا باشند. 596 00:37:15,470 --> 00:37:17,138 آنجا دوباره می روند. 597 00:37:17,222 --> 00:37:19,432 به طور جدی ، این احمق ها هر چند وقت یک بار به عبادت نیاز دارند؟ 598 00:37:19,516 --> 00:37:23,061 با این سرعت ، جهان قبل از رسیدن ما به یاوالا به پایان خواهد رسید. 599 00:37:23,145 --> 00:37:24,813 شاید این نقشه او(یاوالا) باشه. 600 00:37:26,565 --> 00:37:28,691 چی ، این که ما رو به تاخیر بندازه؟ 601 00:37:28,775 --> 00:37:30,902 او حتی نمیدونه ما اینجا هستیم. 602 00:37:30,986 --> 00:37:32,779 خیلی مطمئن نباش. 603 00:37:35,991 --> 00:37:37,701 او همه جا چشم داره. 604 00:37:46,001 --> 00:37:48,086 اجازه نده او بهت برسه ، زد. 605 00:38:06,813 --> 00:38:08,315 من رن هستم. 606 00:38:10,525 --> 00:38:12,110 دختر یاوالا. 607 00:38:14,863 --> 00:38:16,364 میتونید صدای منو بشنوید؟ 608 00:38:29,044 --> 00:38:32,713 سلام ، رن . من منتظرت بودم. 609 00:38:32,797 --> 00:38:36,968 - بیا نزدیکتر. - نه ،ممنون. 610 00:38:37,052 --> 00:38:39,303 فاصلم رو حفظ خواهم کرد. 611 00:38:39,387 --> 00:38:42,974 من ترجیح میدم در یک شخص حقیقی با تو واقعی صحبت کنم. 612 00:38:43,058 --> 00:38:46,352 -الان کجا هستی؟ - خائنان سیاه خون ، زد و تالون ، 613 00:38:46,436 --> 00:38:49,564 میتونم ببینم که اونا دارن میان تا من رو بکشند. 614 00:38:49,648 --> 00:38:53,568 - آیا تو هم بخشی از اون خائنان هستی؟ - نه ،نه، قول میدم. 615 00:38:53,652 --> 00:38:56,154 اما تو درست میگی ،اونا قصد کشتنت رو دارند. 616 00:38:56,238 --> 00:38:58,865 من باید قبل از رسیدن اونا به تو برسم ،مادر. 617 00:38:58,949 --> 00:39:00,784 من خودم با اونا برخورد خواهم کرد. 618 00:39:02,869 --> 00:39:05,830 اگر ممکنه من مداخله کنم ، هوم ، ما راهی برای نجاتت داریم. 619 00:39:05,914 --> 00:39:09,667 ما فقط باید قبل از اونا بهت برسیم. 620 00:39:09,751 --> 00:39:11,794 دنبال این مرد برو. او تو و همراهانت رو 621 00:39:11,878 --> 00:39:15,006 با کوتاهترین مسیر به سمت من هدایت میکنه. 622 00:39:15,090 --> 00:39:19,010 خوبه که دوباره تو با من باشی ، رن. 623 00:39:25,600 --> 00:39:27,602 بیا دیگه. 624 00:39:27,686 --> 00:39:31,189 - جانزو ، این دیوونه. - البته که دیوونه هست ، مونت. 625 00:39:31,273 --> 00:39:33,232 اما ما باید به نوعی دنیا رو نجات بدیم ، نه؟ 626 00:39:33,316 --> 00:39:36,402 نمیدونم. مادر به من گفت در مواردی که نمیفهمم دخالت نکنم. 627 00:39:36,486 --> 00:39:38,196 این تقریباً همه چیز رو شامل میشه ، اینطور نیست؟ 628 00:39:38,280 --> 00:39:40,031 - آره - بیا دیگه. رن؟ 629 00:39:40,115 --> 00:39:43,285 منظورت چیه؟ جانزو منظورت چیه؟ 630 00:39:46,454 --> 00:39:48,206 باید عجله کنیم. خورشید تقریباً غروب کرده. 631 00:39:48,290 --> 00:39:49,916 این رو به اون زائران بگو. 632 00:39:50,000 --> 00:39:51,000 مواظب باش! 633 00:39:56,339 --> 00:39:58,007 از کجا فهمید ما اینجا هستیم؟ 634 00:39:58,091 --> 00:40:00,843 اون شاهین عوضی. یاوالا داره ما رو نگاه میکنه. 635 00:40:00,927 --> 00:40:02,845 پس او میتونه مرگ نوکرهاش رو تماشا کنه. 636 00:40:25,035 --> 00:40:26,118 چی باعث شد مبارزت انقدر طول بکشه؟ 637 00:40:26,202 --> 00:40:27,662 من قبلاً مبارزم تموم شده بودم. 638 00:40:27,746 --> 00:40:29,247 تو با افراد آسون جنگیدی. 639 00:40:35,420 --> 00:40:37,338 ما باید دور از اون شاهین تحت پوشش قرار بگیریم. 640 00:40:37,422 --> 00:40:40,133 یاوالا فقط به فرستادن افراد بیشتر ادامه خواهد داد. 641 00:40:52,520 --> 00:40:54,064 ما اینجا هستیم. 642 00:40:58,109 --> 00:40:59,902 کمتر از یک روز پیاده روی با پاسگاه فاصله داره. 643 00:40:59,986 --> 00:41:01,279 این نگران کننده است. 644 00:41:08,536 --> 00:41:10,871 لعنتی. 645 00:41:10,955 --> 00:41:14,709 این معبد باستانی سیاه خون هست. 646 00:41:16,172 --> 00:41:18,048 تعداد اونا بسیار زیاده. 647 00:41:18,298 --> 00:41:20,330 بیا از اینجا بریم جانزو . بیا دیگه. 648 00:41:31,052 --> 00:41:32,545 اوه... 649 00:41:33,686 --> 00:41:37,389 سلام ، رن ، دختر یاوالا. 650 00:41:37,764 --> 00:41:41,527 سلام ، رن ، دختر یاوالا. 651 00:41:41,611 --> 00:41:45,151 سلام ، رن ، دختر یاوالا.