1 00:00:02,070 --> 00:00:03,655 آنچه در "پایگاه مرزی" گذشت... 2 00:00:03,679 --> 00:00:05,978 این معبد باستان سیاه خون است. او(یاوالا) آنجاست. 3 00:00:05,980 --> 00:00:08,381 - بدو ، جانزو! - مونت! 4 00:00:10,619 --> 00:00:13,019 - آه! اون چی بود؟ - حال خوبه؟ 5 00:00:13,021 --> 00:00:15,968 - اسلحه های شما روی من بی تأثیره. - خواهیم دید. 6 00:00:17,926 --> 00:00:19,600 - آیا این کار کرده؟ - من اینطور فکر میکنم. 7 00:00:19,625 --> 00:00:22,038 شما نمیتونید یک خدا رو بکشید. 8 00:00:22,063 --> 00:00:25,069 - یک کینج سیاه وجود داره. - آیا این باعث کشته شدن یاوالا میشه؟ 9 00:00:25,094 --> 00:00:27,399 هر کسی که حامل اون رو لمس کنه میکشه. 10 00:00:27,401 --> 00:00:31,927 پایگاه گالوود الان بزرگترین تهدید برای صلح در جهان ما هست. 11 00:00:31,952 --> 00:00:37,097 ما باید آماده بشیم تا قدرت یکپارچگی رو به اون ها نشون بدیم! 12 00:00:44,675 --> 00:00:46,074 و نیزه رو فرو کن! 13 00:00:59,100 --> 00:01:02,594 کارتون خوبه. شما بقیه روزتون رو 14 00:01:02,619 --> 00:01:06,472 با چند سرباز باتجربه تعلیم میبینید. 15 00:01:06,474 --> 00:01:08,840 توبین بهترینه. 16 00:01:08,842 --> 00:01:10,627 گروهبان ، افرادت رو بردار و 17 00:01:10,652 --> 00:01:12,498 با نیروهای جدید ملکه جفت بشید. 18 00:01:12,522 --> 00:01:13,821 تمرینات رو اجرا کنید. 19 00:01:29,750 --> 00:01:31,405 ممنون ، گروهبان. 20 00:01:31,430 --> 00:01:33,858 هیچ خطری از جانب فرمانده اسپیرز ندارم. 21 00:01:33,883 --> 00:01:35,711 او میتونه به من نزدیک بشه. 22 00:01:36,501 --> 00:01:38,201 و طبق دستور او(اسپیرز) عمل کنید. 23 00:01:43,477 --> 00:01:45,510 اون چی بود؟ 24 00:01:45,512 --> 00:01:49,113 افرادم طبق خواسته تو خدمت نمی کنند ، فرمانده اسپیرز. 25 00:01:49,115 --> 00:01:51,537 من و لرد توبین فرماندهان اونا هستیم. 26 00:01:51,562 --> 00:01:55,853 شما به ملکه خدمت می کنید ، که به من اختیار داده به نام او عمل کنم. 27 00:01:55,855 --> 00:01:57,285 به همین دلیل من دستورت رو تأیید کردم. 28 00:01:57,310 --> 00:01:58,956 من به تأییدت احتیاج ندارم. 29 00:01:58,958 --> 00:02:00,466 واقعاً؟ 30 00:02:01,695 --> 00:02:03,227 ظاهرا به تایید من نیاز داری. 31 00:02:17,410 --> 00:02:18,810 تو میخواستی من رو ببینی؟ 32 00:02:20,747 --> 00:02:23,431 بارونس ، این پایگاه در آخرین 33 00:02:23,456 --> 00:02:25,415 جای امن در برابر آلودگی یاوالا است. 34 00:02:25,440 --> 00:02:28,687 نفوذناپذیری ما ممکنه 35 00:02:28,712 --> 00:02:30,391 در بقای نوع ما ضروری باشه. 36 00:02:31,204 --> 00:02:32,356 اطلاع دارم. 37 00:02:32,358 --> 00:02:34,870 در این صورت شاید بتونی به جای این که مانع تلاشمون بشی 38 00:02:34,895 --> 00:02:36,394 ، از تلاش های ما حمایت کنی. 39 00:02:39,865 --> 00:02:41,319 خیلی بوسیله من تهدید شدی که 40 00:02:41,344 --> 00:02:43,166 دویدی تا به ملکه بگی. 41 00:02:43,168 --> 00:02:47,371 به من اعتماد کن بارونس ، من کمترین تهدیدی از جانب تو ندارم. 42 00:02:47,373 --> 00:02:49,537 ملکه فرماندهی ارتشش رو به من داد. 43 00:02:49,562 --> 00:02:52,515 او تو رو بین من و افردام قرار نداد. 44 00:02:54,179 --> 00:02:58,248 کنترل کامل ارتشت رو تحویل بده یا بیرون برو. 45 00:02:58,250 --> 00:03:00,584 من دیگر این سوال رو ازت نمی پرسم. 46 00:03:00,586 --> 00:03:03,186 این لرد توبینه که شما باید با او صحبت کنید. 47 00:03:03,188 --> 00:03:04,326 این ارتش اوست. 48 00:03:04,351 --> 00:03:07,521 لورد توبین مشکل نیست. تو مشکل هستید. 49 00:03:07,997 --> 00:03:12,333 من به شوهرم وفادارم ، و او به تو وفادار است. 50 00:03:13,522 --> 00:03:17,077 تا آنجا که من دیدم ، بارونس ، تو فقط به خودت وفادار هستید. 51 00:03:17,366 --> 00:03:20,389 تو بخاطر عشق ازدواج نکردی ، بلکه برای بدست آوردن قدرت با توبین ازدواج کردی. 52 00:03:21,406 --> 00:03:23,147 این حقیقت نداره. 53 00:03:23,172 --> 00:03:25,765 پس با من به عنوان ملکه ات سوگند وفاداری بخور. 54 00:03:26,221 --> 00:03:27,920 از راه من دور باش. 55 00:03:40,066 --> 00:03:43,989 تا زمانی که لرد توبین به تو خدمت میکنه ، اعلیحضرت ، 56 00:03:44,443 --> 00:03:45,661 من به تو خدمت خواهم کرد. 57 00:03:51,436 --> 00:03:53,240 او(توبین) هرگز مثل روزموند تو رو دوست نخواهد داشت. 58 00:03:53,421 --> 00:03:54,552 گرت. 59 00:03:58,049 --> 00:04:00,427 تو از عشق چی میدونی؟ 60 00:04:00,545 --> 00:04:02,510 کینج قرمز! آه ! آه! 61 00:04:16,116 --> 00:04:18,192 آه ! دست نگه دار! 62 00:04:25,580 --> 00:04:27,079 حالت خوبه؟ 63 00:04:32,041 --> 00:04:36,543 اگردوباره این کار رو انجام بدی ، من تو رو در همون جایی که ایستادی میکشم. 64 00:04:52,695 --> 00:04:55,310 من نمی فهمم که این چگونه میتونه کسی رو از ما دور نگه داره. 65 00:04:55,335 --> 00:04:57,501 نه کسی ، تالون ، هر حشره ای رو میتونه از ما دور نگه داره. 66 00:04:57,526 --> 00:05:01,160 دفع حشرات با علفهای هرز بافلر و ریشه رافلو انجام میشه. 67 00:05:02,638 --> 00:05:05,739 بله ، خب ، ما باید در مورد حشرات بیشتر نگران باشیم ، جانزو. 68 00:05:05,774 --> 00:05:08,642 حشرات میتونند مانند هر حیوان دیگری آلودگی رو حمل کنند. 69 00:05:08,677 --> 00:05:12,449 اوه ، بله ، من مطمئن هستم که یاوالا به ویژه در یکپارچگی با حشرات متمرکز شده. 70 00:05:19,202 --> 00:05:20,557 حال تو خوبه؟ 71 00:05:21,723 --> 00:05:24,850 تو و زد فقط سعی كردید مادرم رو بسوزونید و کینج رو از مادرم جدا كنید. 72 00:05:25,927 --> 00:05:28,327 - متاسفم ، رن. - اما او نمرد. 73 00:05:30,165 --> 00:05:32,365 مادرم واقعاً نمیتونه بمیره. 74 00:05:34,536 --> 00:05:36,536 ما باید راهه دیگه ای برای کشتن او پیدا کنیم. 75 00:05:38,039 --> 00:05:40,072 تو با این کار مشکلی نداری؟ 76 00:05:40,107 --> 00:05:43,004 مجبورم که مشکلی نداشته باشم. من کسی هستم که او رو توانمند کردم. 77 00:05:43,029 --> 00:05:45,277 من قفل جعبه مخلوط رو باز کردم. من نقشه رو حل کردم. 78 00:05:45,312 --> 00:05:47,024 من هر کاری که لازم داشت انجام دادم. این اشتباه من هست. 79 00:05:47,048 --> 00:05:49,348 بله ، اما همه این کارها رو کردی چون تو دخترشی. 80 00:05:49,383 --> 00:05:50,568 تو راهی نداشتی که بفهمی او دنبال چه چیزیه... 81 00:05:50,592 --> 00:05:51,934 نه ، اما من باید میدونستن او(یاوالا) دنبال چیه. 82 00:05:51,959 --> 00:05:53,519 من میدونستم که چیزی درست نیست. 83 00:05:53,544 --> 00:05:55,077 از لحظه بازگشت او با آن جعبه مخلوطی 84 00:05:55,101 --> 00:05:56,544 که از پدرت گرفت ، من این رو فهمیدم. 85 00:05:56,568 --> 00:05:57,887 او جعبه رو برداشت؟ 86 00:05:57,912 --> 00:06:00,326 او گفت پدرم وقتی او داشت میمرد اون رو به او داد. 87 00:06:00,724 --> 00:06:03,728 نه. او(یاوالا) او جعبه رو برداشت. 88 00:06:03,764 --> 00:06:05,730 - به زور. - خب ، تو از کجا این رو میدونی؟ 89 00:06:05,766 --> 00:06:07,621 چون یاوالا با هشت مرد رفت 90 00:06:07,646 --> 00:06:09,623 و فقط سه نفر تونستند اون رو برگردونند. 91 00:06:10,071 --> 00:06:11,370 این به من میگه پدرت 92 00:06:11,405 --> 00:06:12,702 بدون مبارزه تسلیم نشد. 93 00:06:12,726 --> 00:06:14,865 خب ، آیا این احتمال وجود داره که او هنوز زنده باشه؟ 94 00:06:15,342 --> 00:06:18,700 من اونجا نبودم ، اما از آنچه فهمیدم ، او به احتمال زیاد مرده. 95 00:06:18,725 --> 00:06:20,311 اما آیا احتمالش وجود داره؟ 96 00:06:21,810 --> 00:06:23,590 من دارم میرم فضای خاکستر. 97 00:06:23,615 --> 00:06:26,246 - او فقط گفت که او احتمالاً مرده ، تالون. - بله احتمالا. 98 00:06:26,271 --> 00:06:27,566 نه قطعاً. 99 00:06:27,591 --> 00:06:29,807 تالون ، من میدونم که تو واقعاً میخوای با پدرت ملاقات کنی ، 100 00:06:29,832 --> 00:06:32,424 - اما آیا اکنون واقعاً زمان مناسبیه؟ - الان دقیقاً وقتش هست. 101 00:06:32,449 --> 00:06:33,770 اگر او میدونسته که کینج سفید کجاست ، 102 00:06:33,794 --> 00:06:35,272 میتونسته هم بدونه کینج سیاه کجاست. 103 00:06:35,296 --> 00:06:36,706 و ما به اون کینج(کینج سیاه) نیاز داریم. 104 00:06:36,731 --> 00:06:37,929 شاید این تنها امید ما باشه. 105 00:06:37,965 --> 00:06:40,698 تالون ، متاسفم . من واقعاً متاسفم. 106 00:06:40,723 --> 00:06:43,068 اما او در واقع قطعاً مرده. 107 00:06:43,103 --> 00:06:44,769 تو این رو نمیدونی. 108 00:06:44,805 --> 00:06:47,572 منظورم اینه که ، همه چیزی که میدونیم ، اینه که او میتونه کینج سیاه رو داشته باشه. 109 00:06:47,608 --> 00:06:50,575 منظورم اینه که چه جوری غیر از این او پنج نفر از مردان یاوالا رو به تنهایی میکشه؟ 110 00:06:50,611 --> 00:06:52,577 خب ، او همه اونها رو نکشت ، تالون. 111 00:06:52,613 --> 00:06:55,113 و او مانع یاوالا از گرفتن جعبه نشد ، 112 00:06:55,448 --> 00:06:57,251 به این معنی که اونها احتمالاً او رو کشتند. 113 00:06:57,276 --> 00:06:58,487 باید این رو بفهمم. 114 00:06:58,512 --> 00:07:00,129 پس باید ابتدا به پاسگاه بریم. 115 00:07:00,153 --> 00:07:01,363 ما وقت نداریم که به پاسگاه برگردیم. 116 00:07:01,387 --> 00:07:03,588 تالون ، تو متوجه نیستی. 117 00:07:03,624 --> 00:07:06,862 حتی اگر سایوک زنده مونده باشه ، هرگز نخواهید توانست او رو پیدا کنید. 118 00:07:06,887 --> 00:07:09,276 مجراهای گدازه یک پیچ و خم بی پایانه و اگر الان 119 00:07:09,301 --> 00:07:11,162 راهت رو الان بشناسی می توانید هفته ها در اون گم بشی. 120 00:07:11,197 --> 00:07:13,191 - به او بگو ، زد. - او درست میگه. 121 00:07:13,216 --> 00:07:16,045 بدون راهنما و نقشه میتونی یک عمر رو در اون لوله ها بگذرونی. 122 00:07:16,272 --> 00:07:19,097 مادرم نقشه ای از سیستم تونل داشت که در اون پدرت رو پیدا کرد. 123 00:07:19,227 --> 00:07:22,395 من نقشه رو دیدم. امیدوارم هنوز در پاسگاه باشه. 124 00:07:29,057 --> 00:07:31,291 برو. تو پاک هستی. 125 00:07:35,855 --> 00:07:38,105 - استروم؟ - آنا؟ 126 00:07:38,130 --> 00:07:39,657 این تو هستی. تو موفق شدی. 127 00:07:39,659 --> 00:07:42,141 من کاری رو که باید انجام دادم تا مرد خودم رو بدست بیارم. 128 00:07:42,166 --> 00:07:43,933 من رو رها کن. او همسرمه. 129 00:07:46,270 --> 00:07:49,271 - او آلوده است. - نه. لطفا این کار رو نکن. 130 00:07:49,296 --> 00:07:52,046 الان باید بری. اگر صد قدم بیای جلو ، 131 00:07:52,071 --> 00:07:53,471 - اونا تو رو می کشند. - دیگر نمیتونم تو رو ترک کنم. 132 00:07:53,473 --> 00:07:55,442 - لطفا برو! - با من بیا. 133 00:07:55,467 --> 00:07:58,568 به یکپارچگی بپیوند. خواهی دید. این شگفت انگیزه. 134 00:08:02,682 --> 00:08:06,650 - نمیتونم - من منتظر تو خواهم بود ، شوهر. 135 00:08:17,446 --> 00:08:20,343 -اسپیرز - توبین ، من به دنبال تو بودم. 136 00:08:20,368 --> 00:08:23,617 - این در مورد فالیستا است. حالت خوبه؟ - آره ، همین الان شنیدم. 137 00:08:23,619 --> 00:08:25,119 تو او رو به زندان انداختی چون افرادش بیشتر از 138 00:08:25,144 --> 00:08:28,039 تو به او احترام میذارند ، درسته؟ 139 00:08:28,064 --> 00:08:30,323 - آیا تو مشروب خوردی؟ - آره. چطور مگه؟ 140 00:08:30,325 --> 00:08:32,709 فالیستا کینج قرمز داره ،بسیار خب؟ او بسیار خطرناکه. 141 00:08:32,734 --> 00:08:34,267 - او خطرناکه؟ - آره. 142 00:08:34,292 --> 00:08:36,095 فالیستا خطرناکه؟ این خنده داره. 143 00:08:36,120 --> 00:08:38,478 فالیستای کوچک و زیبا خطرناکه؟ 144 00:08:38,503 --> 00:08:40,034 بله ، باور کردنش سخته. 145 00:08:40,036 --> 00:08:42,239 - او همسر منه. -بسیار خب. 146 00:08:42,264 --> 00:08:44,898 فکر می کنم همچنین چیزی رو میدونستم ، اسپیرز؟ 147 00:08:47,060 --> 00:08:49,037 آیا میخواهی بدونی چی باورپذیرتره؟ 148 00:08:49,309 --> 00:08:50,810 اون چیه؟ 149 00:08:51,489 --> 00:08:56,546 تو و روزموند توسط فالیستا تهدید میشید. 150 00:08:56,571 --> 00:08:59,306 - بسیار خب. - پس شما او رو به زندان انداختید تا او رو کنترل کنید. 151 00:08:59,331 --> 00:09:01,054 من... 152 00:09:01,306 --> 00:09:02,745 - الان ، من حقیقت رو بها می گویم. - نه ،تو حقیقت رو نمیگی. 153 00:09:02,769 --> 00:09:04,416 نه ، هی! 154 00:09:04,441 --> 00:09:06,893 الان ، الان ، بسیار خب.هی.هی. 155 00:09:09,737 --> 00:09:12,065 تو من رو مجبور به این کار کردی. 156 00:09:12,373 --> 00:09:14,813 اما هیچ دلیلی وجود نداره که این امر باید بیش از این پیش ادامه پیدا کنه... نه! 157 00:09:21,022 --> 00:09:23,285 توبین! 158 00:09:23,903 --> 00:09:25,690 دست نگه دار! دست از این کار بردار! 159 00:09:25,715 --> 00:09:29,380 آه!هی! 160 00:09:29,382 --> 00:09:31,382 نه ،نه، نه ،نه ،نه. 161 00:09:31,384 --> 00:09:33,151 نه، نه، نه! 162 00:09:35,555 --> 00:09:37,899 - چه مشکلی دارید؟ - چرا این کار رو می کنی ، ها؟ 163 00:09:37,924 --> 00:09:41,159 - برای محافظت از خوش نامی او(فالیستا)؟ - بندازش! 164 00:09:42,896 --> 00:09:46,474 - چیکار می کنی؟ - او تو رو مجبور به ازدواج با خودش کرد. 165 00:09:46,499 --> 00:09:48,435 - آیا این آُسیب دیده؟ - آره! 166 00:09:48,460 --> 00:09:50,902 - خوبه. - زودباش. نه! بندازش! 167 00:09:50,904 --> 00:09:53,826 بندازش. دست نگه دار! نه ، صندلی رو نشکن! 168 00:09:55,494 --> 00:09:58,561 - صندلی رو شکستی. - توبین ، من... 169 00:10:00,342 --> 00:10:01,641 تمی خوام به تو آسیب بزنم. 170 00:10:04,035 --> 00:10:06,069 تو باید هزینه اون رو بپردازی! 171 00:10:14,918 --> 00:10:19,187 توبین ، کافیه. 172 00:10:31,746 --> 00:10:34,913 توبین ، تو باید به من گوش کنی. 173 00:10:34,938 --> 00:10:37,704 میدونم که از این که شغل مورد نظرت رو گرفتم عصبانی هستی. 174 00:10:37,729 --> 00:10:39,428 من این رو گرفتم. من اینکار رو کردم. 175 00:10:39,814 --> 00:10:43,409 و شاید تو فکر میکنی که من به نوعی مسئول هستم 176 00:10:43,481 --> 00:10:45,515 - بخاطر این که تو روزموند رو از دست دادی. - آره. 177 00:10:46,783 --> 00:10:48,713 بله برای کدوم قسمتشه؟ 178 00:10:48,738 --> 00:10:50,504 بله برای هر دو هست. 179 00:10:50,529 --> 00:10:52,796 خب ،تو باید دوستی گذشتمون رو ببینی. 180 00:10:53,161 --> 00:10:57,163 تو باید به همه چیزهایی که با هم پشت سر گذاشتیم ، نگاه کنی. 181 00:10:57,165 --> 00:11:00,057 بسیار خب؟ من... به تو دروغ نخواهم گفت. 182 00:11:01,206 --> 00:11:02,434 بسیار خب؟ 183 00:11:05,842 --> 00:11:07,489 درست شنیدم؟ 184 00:11:07,514 --> 00:11:09,384 که همسرم یک کینج داره؟ 185 00:11:09,409 --> 00:11:10,708 آره. 186 00:11:11,450 --> 00:11:13,578 کینج قرمز که قبلاً در یک بود. 187 00:11:13,580 --> 00:11:15,895 - چی؟ - او از اون روی روزموند استفاده کرد. 188 00:11:15,920 --> 00:11:18,620 - او چیکار کرد؟ - و روی من هم استفاده کرد. 189 00:11:18,718 --> 00:11:21,786 چند ثانیه دیگه ادامه پیدا میکرد و هر دو ما مرده بودیم. 190 00:11:22,125 --> 00:11:25,740 من خودم باور نمی کردم اگر اون رو با چشم خود نمیدیدم. 191 00:11:26,458 --> 00:11:30,028 - من میخوام با او(فالیستا) صحبت کنم. - فقط مراقب باش. 192 00:11:30,170 --> 00:11:32,370 اون کینج قرمز میتونه تو رو بکشه. 193 00:11:35,335 --> 00:11:37,402 تو با این که مستی به خوبی مبارزه میکنی. 194 00:11:43,269 --> 00:11:46,637 - من میرم نقشه رو پیدا کنم. - وقتی نقشه رو پیدا کردی به من اطلاع بده. 195 00:11:49,153 --> 00:11:52,210 - مونت کجاست؟ - متاسفم ، وارلیتا ، من نتوانستم او رو نجات بدم. 196 00:11:52,235 --> 00:11:54,935 - اون مرده؟ - نه. او فقط آلوده هست. 197 00:11:54,989 --> 00:11:57,189 - دروازه را ببند و مواظب باش. - برای چی؟ 198 00:11:57,214 --> 00:12:00,416 آلودگی. اونا میتونند به تنهایی یا با صدها نفر بیایند. 199 00:12:00,528 --> 00:12:02,027 این مکان رو محکم ببندید. 200 00:12:05,270 --> 00:12:08,472 توبین ، عقب بمان. 201 00:12:08,497 --> 00:12:11,064 فکر می کنم سعی کردم ملکه رو بکشم. 202 00:12:11,966 --> 00:12:13,371 فکر می کنی؟ 203 00:12:13,653 --> 00:12:17,091 اونا گفتند آن چیزی که در سر جاریس بود ، 204 00:12:17,116 --> 00:12:19,543 همون چیزی که قبلا به مردم آسیب میرسوند... 205 00:12:20,454 --> 00:12:22,160 و حالا اون در ذهن منه. 206 00:12:22,599 --> 00:12:24,334 نمی فهمم. 207 00:12:24,978 --> 00:12:28,102 اما وقتی این اتفاق افتاد ، من اینجا چیزی احساس کردم. 208 00:12:29,005 --> 00:12:30,937 و هیچ کس دیگه ای در اونجا نبود ، فقط من 209 00:12:30,962 --> 00:12:34,227 و آن دو به طرز وحشتناکی رنج می بردیم. 210 00:12:35,060 --> 00:12:38,148 -پس تو قصد آسیب رسوندن به کسی رو نداشتی. - نه 211 00:12:38,318 --> 00:12:41,419 نه ،من اینطور فکر نمیکنم. 212 00:12:42,972 --> 00:12:46,006 سپس دوستت گرت چیزی در مورد اون گفت 213 00:12:46,320 --> 00:12:47,981 تو عاشق روزموند هستید نه من. 214 00:12:48,006 --> 00:12:51,015 - او این رو گفت؟ - پس من خیلی عصبانی شدم. 215 00:12:51,510 --> 00:12:55,034 شاید می خواستم به او آسیب بزنم. من... 216 00:12:55,059 --> 00:12:56,737 تقصیر تو نیست. 217 00:12:56,762 --> 00:12:58,442 واضحه که تو نمیدونی چگونه اون رو کنترل کنی. 218 00:13:03,950 --> 00:13:05,215 تو صدمه دیدی. 219 00:13:07,046 --> 00:13:08,111 من خوبم. 220 00:13:10,691 --> 00:13:13,625 آیا حرف او(گرت)حقیقت داره؟ 221 00:13:15,830 --> 00:13:17,396 من میخوام از پروندت دربرابر رزموند دفاع کنم . 222 00:13:20,826 --> 00:13:22,559 من قصد دارم تو رو از اینجا بیرون بیارم. 223 00:13:32,051 --> 00:13:36,425 پس ، یاوالا رو نمیشه کشت و هیچ درمانی برای یاوالا وجود نداره. 224 00:13:37,257 --> 00:13:39,257 ما همچنین ممکنه به صفوف او بپیوندیم. 225 00:13:39,259 --> 00:13:41,425 یک گزینه دیگه هم وجود داره. 226 00:13:41,671 --> 00:13:45,029 - یک کینج سیاه وجود داره. - اوه ، یک کینج دیگه. 227 00:13:45,031 --> 00:13:47,567 نه ، کینج ها همیشه مشکلند ، 228 00:13:47,592 --> 00:13:50,033 - هرگز چیزی رو حل نمیکنند. - نه لزوما. 229 00:13:50,035 --> 00:13:52,514 کینج سبز تو و توبین رو از مرگ برگردوند. 230 00:13:52,539 --> 00:13:54,871 بله ، با کشتن دو نفر. 231 00:13:54,873 --> 00:13:56,559 نمی بینی تالون؟ همیشه یک هزینه ای وجود داره. 232 00:13:56,583 --> 00:13:58,808 هر قیمتی ارزش متوقف کردن یاوالا رو داره. 233 00:13:59,309 --> 00:14:01,442 کینج سیاه چیکار میکنه؟ 234 00:14:03,344 --> 00:14:06,231 این یک کینج مرگه ، هر کسی رو که لمس کنه میکشه. 235 00:14:06,536 --> 00:14:07,888 پس اسلحه هست؟ 236 00:14:08,270 --> 00:14:10,348 شاید تنها سلاحی باشه که یاوالا رو بکشه. 237 00:14:10,935 --> 00:14:12,489 کجاست؟ 238 00:14:12,491 --> 00:14:15,459 فکر نمیکنی جایی در زیر پاسگاه مخفی شده. 239 00:14:16,761 --> 00:14:18,134 شخصی در فضای خاکستر وجود داره 240 00:14:18,158 --> 00:14:19,391 که ممکنه بدونه این کجاست. 241 00:14:19,978 --> 00:14:21,224 چه کسی؟ 242 00:14:22,301 --> 00:14:25,535 - پدرم. - اوه 243 00:14:27,252 --> 00:14:29,275 من رو ببخش ، تالون ، اما... 244 00:14:30,108 --> 00:14:32,008 فکر کردم به من گفتی پدرت مرده. 245 00:14:34,345 --> 00:14:38,022 شاید. اما این احتمال وجود داره که او هنوز زنده باشه. 246 00:14:38,280 --> 00:14:39,849 در هر صورت ، او تنها راهنمای ما است. 247 00:14:39,851 --> 00:14:42,123 بخاطر خدایان فضای خاکستر رو رها کن. 248 00:14:43,321 --> 00:14:44,849 تالون ، مطمئنی که فقط نمیری 249 00:14:44,873 --> 00:14:46,030 چون میخوای پدرت رو ببینی؟ 250 00:14:46,054 --> 00:14:47,794 البته که من میخوام او رو ببینم. 251 00:14:48,169 --> 00:14:50,269 برای دیدن دوباره پدرت چه کاری نمی کنی؟ 252 00:14:50,294 --> 00:14:51,732 من میفهمم. 253 00:14:52,530 --> 00:14:54,513 اما ممکنه بتونی صبر کنی؟ 254 00:14:54,538 --> 00:14:56,935 من واقعاً در این بحران به تو در اینجا نیاز دارم. 255 00:14:57,279 --> 00:15:00,469 او ممکنه تنها راه حل بحران باشه. 256 00:15:01,187 --> 00:15:02,496 ببین ، من میدونم که این احتمالش کمه ، اما 257 00:15:02,521 --> 00:15:05,289 من راه دیگه ای برای متوقف کردن یااولا نمیبینم ،تو راه دیگه ای بلدی؟ 258 00:15:06,543 --> 00:15:07,543 نه. 259 00:15:10,347 --> 00:15:12,982 شاید همه ما فقط باید به فضای خاکستر فرار کنیم. 260 00:15:14,151 --> 00:15:16,852 شما در اونجا پنج دقیقه هم دوام نمیارید.اونجا مکانی کشنده هست. 261 00:15:19,156 --> 00:15:21,636 چرا این احساس وجود داره که تو همیشه میخوای یک جایی بمیری؟ 262 00:15:24,251 --> 00:15:25,251 چون من این طوری هستم. 263 00:15:29,667 --> 00:15:31,512 اما من هنوز نمردم ، مگه نه؟ 264 00:15:40,759 --> 00:15:42,780 تو به دنبال من فرستادی؟ 265 00:15:43,179 --> 00:15:46,247 پس مهمترین چیز در زندگی چیه؟ 266 00:15:46,491 --> 00:15:47,723 سلامتی! 267 00:15:49,828 --> 00:15:52,762 این زن آلوده است. 268 00:15:55,892 --> 00:15:57,491 ببینید! 269 00:15:57,662 --> 00:16:00,527 270 00:16:00,834 --> 00:16:04,176 مردم عزیز هیچ ترسی نداشته باشید. 271 00:16:04,201 --> 00:16:06,293 من ، هیگلی ماگس ، با یک 272 00:16:06,318 --> 00:16:09,551 درمان معجزه آسا اومدم. 273 00:16:09,576 --> 00:16:10,888 نگاه کنید. 274 00:16:41,035 --> 00:16:42,327 چی شده؟ 275 00:16:44,893 --> 00:16:46,449 چطور به اینجا اومدم؟ 276 00:16:51,890 --> 00:16:54,023 دروازه رو باز کن! 277 00:17:00,127 --> 00:17:02,822 اون رو دیدی؟ درمانی وجود داره؟ 278 00:17:02,824 --> 00:17:05,518 خوب ، واضحه که نه، گرت. اینقدر احمق نباش. 279 00:17:05,827 --> 00:17:09,382 او کلاهبرداره. یک کلاهبردار. 280 00:17:09,904 --> 00:17:12,808 فقط هفت سکه طلا برای یک دوز دارو. 281 00:17:12,833 --> 00:17:16,234 ده سکه طلا بخاطر دو دوز دارو. من تقریباً همه رو فروختم! 282 00:17:16,236 --> 00:17:18,623 الان اون رو بنوش و ایمنی داری. 283 00:17:18,648 --> 00:17:20,104 از همه عذر میخوام. ممنون،ممنون. 284 00:17:20,106 --> 00:17:22,507 ممنون. بسیار خب. چی میفروشی؟ 285 00:17:22,509 --> 00:17:26,302 آه ، فقط درمان بیماری مسری ، 286 00:17:26,327 --> 00:17:29,866 درمان بیماری ، مصونیت از جامعه است. 287 00:17:29,891 --> 00:17:32,049 تا زمانی که حاوی شیره فیکتر نباشد ،تو چیزی بیش از 288 00:17:32,051 --> 00:17:34,552 یک داروی تقلبی ، خطرناک و غیرمسئولانه نمیفروشی. 289 00:17:34,554 --> 00:17:36,285 آقا چطور جرات کردی! 290 00:17:36,310 --> 00:17:39,316 ده ها مورد رو درمان کردم و از ابتلا به هزاران نفر جلوگیری کردم. 291 00:17:39,341 --> 00:17:40,504 این رو به من بده!این رو به من بده! 292 00:17:40,529 --> 00:17:42,294 من اون رو برای اهداف آزمایش میخوام. 293 00:17:42,561 --> 00:17:46,675 - اوهوم - هفت سکه طلا. 294 00:18:06,318 --> 00:18:08,516 - تو اینجایی. - سلام ، غریبه. 295 00:18:16,914 --> 00:18:19,681 این چیه؟ چیکار می کنی؟ 296 00:18:20,606 --> 00:18:23,741 کتاب طرح قدیمیم رو مطالعه میکنم. 297 00:18:30,060 --> 00:18:32,608 - این همه کشیدی؟ - هوم - هوم 298 00:18:33,256 --> 00:18:37,458 وای. این استعدادیه که من نمیدونستم تو داری. 299 00:18:37,490 --> 00:18:40,407 - تو واقعا کارت خوبه. - قبلاً کارم خوب بود. 300 00:18:41,219 --> 00:18:43,009 من دیگه خیلی نمیکشم. 301 00:18:44,099 --> 00:18:47,095 - این چی کسیه؟ - این مادرمه ، 302 00:18:48,360 --> 00:18:49,696 برادرم. 303 00:18:50,562 --> 00:18:52,028 و آیا اون پدرت هست؟ 304 00:18:54,414 --> 00:18:55,513 آره. 305 00:18:57,936 --> 00:19:00,440 میدونی ، حتی در اون زمان من به سختی چهره او رو به یاد میاردم. 306 00:19:00,869 --> 00:19:03,205 تو هنوز فکر میکنی او زنده هست؟ 307 00:19:07,622 --> 00:19:09,221 با گوین صحبت کردی؟ 308 00:19:09,380 --> 00:19:11,414 او میخواد من قبل از اینکه بخوای او رو پیدا کنی باهات صحبت کنم. 309 00:19:11,439 --> 00:19:12,617 بله ، خوب ، من باید برم. 310 00:19:12,642 --> 00:19:14,798 تالون ، یاوالا در راه اومدن به پاسگاه هست. 311 00:19:14,823 --> 00:19:17,624 - ما اینجا بهت نیاز داریم. - به همین دلیله که باید برم. 312 00:19:19,000 --> 00:19:20,453 یاوالا جعبه مخلوطی رو که منجر به 313 00:19:20,478 --> 00:19:22,492 کینج سفید شد از پدرم ،گرفته. 314 00:19:22,649 --> 00:19:24,795 اگر او هنوز زنده هست ، ممکنه بدونه که کینج سیاه هم کجاست. 315 00:19:24,819 --> 00:19:28,147 تالون ، من... پدرت... 316 00:19:29,498 --> 00:19:31,631 او احتمالاً مرده . 317 00:19:34,023 --> 00:19:35,781 تمام تلاشت همین بود ، نه؟ 318 00:19:35,806 --> 00:19:37,913 نه ، من... من واقع بین هستم 319 00:19:38,105 --> 00:19:39,534 ، و آرزو می کنم تو هم واقع بین باشی. 320 00:19:41,584 --> 00:19:42,909 خب ، من میرم. 321 00:19:43,940 --> 00:19:46,181 گوین نمیتونست من رو قانع کنه و تو هم نمیتونی. 322 00:19:46,956 --> 00:19:48,722 پس من باهات میام. 323 00:19:48,747 --> 00:19:50,690 نه ،تو با من نمیای. گوین به تو نیاز داره. 324 00:19:51,234 --> 00:19:54,601 تالون ، اگر تو در فضای خاکستر بمیری... 325 00:19:54,626 --> 00:19:57,577 - خب ، من نخواهم مرد. - اما اگر تو بمیری ، من... 326 00:19:58,029 --> 00:20:00,496 - تو با گوین خواهید بود. - دست نگه دار. 327 00:20:00,498 --> 00:20:03,421 حالا دیگه من بیش از این به گوین علاقه ندارم. 328 00:20:04,154 --> 00:20:07,458 تو تنها کسی هستید در این دوره زمانی به او علاقه دارم. 329 00:20:08,608 --> 00:20:10,041 پایان داستان. 330 00:20:15,378 --> 00:20:17,345 لطفا پیش من برگرد. 331 00:20:19,594 --> 00:20:21,196 - من برخواهم گشت. - تو بهتری. 332 00:20:22,994 --> 00:20:24,461 اما اگر من برنگشتم ، پس... 333 00:20:39,055 --> 00:20:40,202 صبور باش ، تالون. 334 00:20:42,338 --> 00:20:44,658 اگر رن زود پیداش نشه، من بدون اون نقشه میرم. 335 00:20:46,151 --> 00:20:48,875 این زمانیه که تو پیدات شد. پیداش کردی؟ 336 00:20:48,877 --> 00:20:51,385 نه. اتاق او کاملا تمیز شده بود. دیگه چیزی باقی نمونده. 337 00:20:52,573 --> 00:20:55,148 نقشه بعدا پیدا میشه. من بدون نقشه میرم. 338 00:20:55,150 --> 00:20:56,963 تالون ، او رو بدون اون نقشه پیدا نمی کنی. 339 00:20:56,988 --> 00:20:58,907 - خب ، حداقل باید امتحان کنم. - کمی بیشتر به من فرصت بده ، تالون. 340 00:20:58,931 --> 00:21:00,126 هنوز هم ممکنه نقشه رو پیداش کنم. 341 00:21:00,151 --> 00:21:01,354 آزادار کسیه که اونجا رو تمیز کرد. 342 00:21:01,356 --> 00:21:02,462 خوب ، پس او اون رو داره؟ 343 00:21:02,487 --> 00:21:03,697 نه ، او در گودال جنگ فوت کرد. 344 00:21:03,721 --> 00:21:06,274 اما من شرط میبندم که ورسیوس چیزهای آزادار رو داره 345 00:21:06,299 --> 00:21:07,846 - چون اونا برادر ناتنی هستند. -خب ، برو از او بپرس. 346 00:21:07,870 --> 00:21:10,439 بله ، ممنون ، زد. من به دنبال او بودم. 347 00:21:10,464 --> 00:21:12,628 او رو پیداش نمیکنم . کمی بیشتر به من فرصت بدید. 348 00:21:12,683 --> 00:21:15,902 - او پیدا خواهد شد. - سریع او رو پیدا کن 349 00:21:15,990 --> 00:21:17,659 یا من بدون نقشه میرم. 350 00:21:18,566 --> 00:21:20,466 - الان. - اوه. 351 00:21:34,916 --> 00:21:37,116 آنا؟ آنا؟ 352 00:21:38,968 --> 00:21:42,302 استروم؟ لطفا اجازه بده من وارد بشم. 353 00:21:44,426 --> 00:21:47,402 - تو اول باید این رو بنوشی. - چیه؟ 354 00:21:47,783 --> 00:21:49,910 این یک درمانه. اون رو بنوش. 355 00:21:59,202 --> 00:22:03,395 آره. این کار کرد . حالا اجازه بده بیام داخل. 356 00:22:04,176 --> 00:22:06,150 - مطمئنی؟ - البته. 357 00:22:06,152 --> 00:22:08,853 - واقعاً تو هستی؟ - به چشمانم نگاه کن. 358 00:22:46,794 --> 00:22:50,194 او هرگز قصد آسیب رسوندن به کسی رو نداشت. او حتی نمیتونه اون رو کنترل کنه. 359 00:22:50,219 --> 00:22:53,052 اگر یک مقدار دیگه این ادامه داشت او ملکه رو میکشت، 360 00:22:53,077 --> 00:22:55,167 - و شاید من رو هم میکشت. - اما او شما رو نکشت ، گرت. 361 00:22:55,169 --> 00:22:56,655 او قبل از اینکه خیلی دیر بشه دست نگه داشت. 362 00:22:56,680 --> 00:22:58,803 تو فقط گفتی که او نمیتونه اون رو کنترل کنه. این کدومه؟ 363 00:22:58,828 --> 00:23:02,303 او قبل از اینکه صدمه جدی به هر یک از شما وارد کنه ، تونست جلوی اون رو بگیره. 364 00:23:02,874 --> 00:23:05,307 او این رو خواهد فهمید. کرد. علاوه بر این ، 365 00:23:05,332 --> 00:23:07,784 روزموند ، او از اون چیز درون خودش وحشت داره. 366 00:23:09,275 --> 00:23:11,431 قدرت میتونه یک چیز ترسناک باشه. 367 00:23:11,526 --> 00:23:14,018 اما وقتی ترس از بین رفت ، او با اون کینج چیکار خواهد کرد؟ 368 00:23:14,448 --> 00:23:16,096 فالیستا خواهان قدرته. 369 00:23:16,823 --> 00:23:18,963 - چرا اینو میگی؟ - خب ، او با تو ازدواج کرد. 370 00:23:19,056 --> 00:23:21,404 ازدواج با من بیش از اونچه که قبلا داشت به او قدرت نمیداد. 371 00:23:21,428 --> 00:23:23,025 او با من ازدواج کرد چون او من رو دوست داره ، روزموند. 372 00:23:23,049 --> 00:23:25,918 - اوه ،این حقیقت نهاییه. - گفتم او من رو دوست داره. 373 00:23:25,943 --> 00:23:27,065 نه برعکسش. 374 00:23:27,090 --> 00:23:29,267 عشق من هنوز برای تو هست و خواهد بود ، روزموند. 375 00:23:29,269 --> 00:23:31,870 آیا میتونیم به موضوع مورد نظر برگردیم؟ 376 00:23:32,402 --> 00:23:34,535 فالیستا کینج قرمز رو داره. 377 00:23:38,779 --> 00:23:41,846 تو و گرت ، شما دوستان کودکی هستید. 378 00:23:41,848 --> 00:23:43,905 شما همیشه اون پیوند خاص رو خواهید داشت ، 379 00:23:44,679 --> 00:23:47,220 صرف نظر از رابطه دیگه، درسته؟ 380 00:23:47,446 --> 00:23:48,367 آره. 381 00:23:48,392 --> 00:23:50,288 پس فالیستا عزیزترین دوستم در دوران بزرگ شدن بود. 382 00:23:50,290 --> 00:23:52,790 - و بعدش معشوقت شد. - درست مثل شما دو نفر. 383 00:23:54,704 --> 00:23:57,366 روزموند ، من او رو میشناسم. 384 00:23:57,391 --> 00:23:59,924 او فرد خوبیه. میتونید بهش اعتماد کنید. 385 00:24:01,234 --> 00:24:03,649 براساس اون چیزی که دیدم ، فکر نمی کنم بتونم بهش اعتماد کنم. 386 00:24:03,869 --> 00:24:05,903 - متاسفم ، توبین. - پس به من اعتماد کن. 387 00:24:05,905 --> 00:24:07,238 میتونم مراقب او باشم. 388 00:24:07,240 --> 00:24:08,672 من میتونم او رو از استفاده از کینج بازدارم. 389 00:24:08,674 --> 00:24:10,629 - اما چطور؟ - فقط نذار حسادتت 390 00:24:10,654 --> 00:24:13,347 - بر تصمیمت تأثیر بذاره. - چطور جرات کردی؟ 391 00:24:13,372 --> 00:24:15,380 تصمیمم در مورد سرنوشت همسرت 392 00:24:15,405 --> 00:24:17,975 فقط بر اساس امنیت مردمم هست. 393 00:24:18,406 --> 00:24:20,233 لطفا برو ، بارون. 394 00:24:43,008 --> 00:24:44,942 توبین از من خواست که بیایم ببینم میتونم به تو کمک کنم. 395 00:24:46,278 --> 00:24:47,611 چیکار میتونی انجام بدی؟ 396 00:24:48,786 --> 00:24:50,514 جاهای خالی رو پر کن. 397 00:24:50,516 --> 00:24:52,048 بهت کمک میکنم بفهمی که 398 00:24:52,050 --> 00:24:54,543 درون اون سر کوچیکت چیه. 399 00:24:54,568 --> 00:24:57,588 - و تو از من نمی ترسی؟ -قطعا میترسم. 400 00:24:57,922 --> 00:25:00,456 اما این روزها به نظر میرسه این حالت دائمی وجود منه. 401 00:25:03,862 --> 00:25:04,862 بشین. 402 00:25:07,732 --> 00:25:09,408 قبل از شروع ، میخوام توضیح بدم که 403 00:25:09,432 --> 00:25:11,104 من این کار رو به درخواست توبین انجام میدم 404 00:25:11,128 --> 00:25:13,035 و نه از روی مهربانی قلبم. 405 00:25:13,807 --> 00:25:16,305 این مقدار خوبی کافیه. بیایید با اون کنار بیاییم ، نه؟ 406 00:25:16,307 --> 00:25:19,274 چیزی که درون سرته ،بهش کینج میگن. 407 00:25:19,276 --> 00:25:23,746 اونا موجوداتی زنده هستند که در زندگی مشترک با بدن میزبان زندگی می کنند. 408 00:25:23,748 --> 00:25:27,074 - یک موجود انگلیه؟ - نه دقیقا. 409 00:25:27,434 --> 00:25:30,824 یک انگل میتونه برای میزبان مضر باشه، در حالی که 410 00:25:30,849 --> 00:25:33,159 یک کینج ، میتونه مزایای قابل توجهی داشته باشه. 411 00:25:33,184 --> 00:25:35,490 اما من نمیخوام او در من زندگی کنه. 412 00:25:35,492 --> 00:25:37,903 من میخوام اون از بدنم بیرون بره. میتونی اون رو بیرون بیاری؟ 413 00:25:38,896 --> 00:25:42,652 تا اونجا که تحقیقات من پیش میره ، تنها دو راه برای جدا شدن از یک کینج وجود داره. 414 00:25:42,677 --> 00:25:45,600 یکی اینه که... اون رو به 415 00:25:45,602 --> 00:25:47,445 شخص دیگه ای منتقل کنی و دیگری اینکه بمیری. 416 00:25:47,971 --> 00:25:52,551 الان ، با توجه به اینکه پس از کشته شدن جاریس این به نوعی به 417 00:25:52,742 --> 00:25:54,609 شما راه پیدا کرده ، حتی مرگ هم ممکنه باعث از بین رفتنش نشه. 418 00:25:55,579 --> 00:25:59,435 اما... اما من میتونم اون رو به کسی منتقل کنم. 419 00:25:59,522 --> 00:26:00,725 آره. 420 00:26:01,617 --> 00:26:03,705 نه ،نه. قطعا نه. 421 00:26:03,730 --> 00:26:04,816 خب ،یک شخص دیگه. 422 00:26:04,862 --> 00:26:07,565 خب ، من امیدوارم که به هرکسی منتقلش نکنی ، فالیستا. 423 00:26:07,590 --> 00:26:09,790 کینج قرمز در دستان اشتباه بسیار خطرناکه. 424 00:26:09,792 --> 00:26:13,784 پس من قراره بقیه روزهام رو به صورت تنها و در سلول زندان بگذرونم؟ 425 00:26:15,621 --> 00:26:17,321 این به ملکه بستگی داره. 426 00:26:33,683 --> 00:26:35,616 هرگز فکر نمیکردم خودت بیای. 427 00:26:36,429 --> 00:26:38,702 چی؟ آیا باید از تو بترسم ، فالیستا؟ 428 00:26:39,198 --> 00:26:41,796 خب ، تو اومدی تا بخاطر خودت در موردم قضاوت کنی. 429 00:26:43,024 --> 00:26:44,148 در هر صورت باید بذاری بیام بیرون 430 00:26:44,172 --> 00:26:47,406 یا بذاری تا من بمیرم. 431 00:26:48,830 --> 00:26:50,830 این سخت ترین قسمت ملکه بودنه. 432 00:26:50,832 --> 00:26:52,532 خب ، بذارید این کار رو برات راحت کنم. 433 00:26:54,275 --> 00:26:55,765 اجازه نده بیام بیرون. 434 00:26:57,195 --> 00:27:00,112 - من خطرناک هستم. - تو واقعاً آماده ای 435 00:27:00,137 --> 00:27:02,642 تا بقیه روزهات رو در تنهایی بگذرونی؟ 436 00:27:02,644 --> 00:27:06,082 نه ، اما به نظر میرسه که من باید برای این اتفاق آماده باشم. 437 00:27:10,251 --> 00:27:12,384 میدونی ، من اون چیزی که او در تو میبینه رو میبینم. 438 00:27:14,388 --> 00:27:17,334 - ببخشید؟ - بالاخره میبینم اون چیزی که 439 00:27:17,359 --> 00:27:18,692 توبین درباره تو دوست داره. 440 00:27:20,061 --> 00:27:21,655 منظورم اینه که وقتی نگاهت میکنم 441 00:27:22,664 --> 00:27:25,098 خردمند ، متفکر ، 442 00:27:25,218 --> 00:27:27,194 و همیشه بسیار لعنتی با وقار میبینم. 443 00:27:27,219 --> 00:27:29,880 چاپلوسی کردن تصمیم من رو تغییر نمیده. 444 00:27:29,905 --> 00:27:31,014 نه. 445 00:27:32,440 --> 00:27:34,340 اما این به من کمک کرد تا مال خودم رو بسازم. 446 00:27:35,419 --> 00:27:36,918 چیکار می کنی؟ 447 00:27:36,943 --> 00:27:39,155 جانزو میگه من میتونم کینج رو به شخص دیگه ای منتقل کنم. 448 00:27:39,180 --> 00:27:41,158 واضحه که اون شخص باید تو باشی. 449 00:27:41,683 --> 00:27:43,048 تو میخوای کینجت رو به من بدهی؟ 450 00:27:43,050 --> 00:27:44,571 شما بیشترین از این استفاده خواهی کرد. 451 00:27:44,596 --> 00:27:46,685 مطمئناً یاد میگیری که ازش عاقلانه استفاده کنی. 452 00:27:46,687 --> 00:27:49,888 - نه ، مطمئن نیستم که من باید اون شخص باشم. -براساس چیزی که جانزو به من گفت ، 453 00:27:49,890 --> 00:27:52,457 این ازت در برابر کینج یاوالا محافظت میکنه. 454 00:27:52,459 --> 00:27:56,312 و من میدونم که تو یاد میگیری که ازش برای کار خوب استفاده کنی. 455 00:27:56,421 --> 00:27:57,896 من اینکار رو خواهم کرد ، بله. 456 00:27:57,898 --> 00:28:03,201 پس اون رو بگیر. این به تو تعلق داره ، نه به من. 457 00:28:18,352 --> 00:28:19,352 نمیتونم. 458 00:28:27,593 --> 00:28:30,761 اگر من اون کینج رو می گرفتم ، پس من از اون سه نفر بهتر نخواهم بود. 459 00:28:31,528 --> 00:28:33,616 من نمی خواهم با ترسوندن حکومت کنم. 460 00:28:36,307 --> 00:28:38,045 خب ، پس من را اینجا بذار. 461 00:28:39,939 --> 00:28:41,529 من نمیتونم اون رو کنترل کنم. 462 00:28:43,642 --> 00:28:45,279 من خطرناک هستم. 463 00:28:49,114 --> 00:28:50,521 میدونی ، برای آنچه ارزش داره ، 464 00:28:50,974 --> 00:28:52,916 من هم میبینم توبین در تو چه میبینه. 465 00:28:54,953 --> 00:28:57,521 ظاهرا توبین چیزهای کمی در من میبینه. 466 00:28:57,523 --> 00:29:01,745 برعکس ، او عملاً برای دفاع از آزادی تو پیش من اومد. 467 00:29:01,770 --> 00:29:05,768 او رفتار میکرد مثله... ، مثل یک مرد عاشق برای همسرش رفتار میکرد. 468 00:29:06,965 --> 00:29:10,180 من فکر میکنم که این احتمالاً ارتباط بیشتری با بزرگ شدن ما در کنار هم داشته باشه. 469 00:29:11,534 --> 00:29:12,922 نگهبانان. 470 00:29:19,667 --> 00:29:21,273 اسلحه هاتون رو پایین بیارید. 471 00:29:22,981 --> 00:29:24,647 بارونس آزاده. او آزاده که بره. 472 00:29:24,649 --> 00:29:26,182 چرا؟ 473 00:29:31,489 --> 00:29:33,556 من معتقدم تو رو اشتباه قضاوت کردم. 474 00:29:33,558 --> 00:29:35,298 تو حاضر بودی به من قدرت بدی و کسی که این کار 475 00:29:35,323 --> 00:29:37,806 رو انجام بده احتمالاً خودش گرسنه قدرت نخواهد بود. 476 00:29:39,524 --> 00:29:41,752 اما من نمیتونم اون رو کنترل کنم. 477 00:29:42,567 --> 00:29:46,402 - اگر به شخصی آسیب بزنم چی؟ - برو زد و تالون رو ببین. 478 00:29:46,404 --> 00:29:49,237 اونا میتونند بهت یاد بدند. به اونا بگو من تو رو فرستادم. 479 00:29:52,310 --> 00:29:53,670 من مطمئنم که تو کار درست رو انجام خواهی داد. 480 00:30:28,186 --> 00:30:29,885 ورسویوس اون رو داشت! 481 00:30:29,910 --> 00:30:34,389 - او اون رو داشته. - این شبیه نقشه نیست. 482 00:30:34,415 --> 00:30:36,749 وقتی جریان های گدازه خشک میشند ، شبکه ای از معابر رو پشت سر میذارند... 483 00:30:36,773 --> 00:30:38,550 بالا ، پایین ، از کناره ها. 484 00:30:38,826 --> 00:30:41,386 بهترین راه برای نقشه برداری از اونا سه بعدیه. 485 00:30:41,388 --> 00:30:43,722 سایوک در عمق این شبکه تونل ها در اینجا زندگی میکرد. 486 00:30:43,724 --> 00:30:46,125 - مطمئنی؟ - اوه ، بله. 487 00:30:46,601 --> 00:30:48,393 - پس حالا باید بریم زد. - اوه ، نه ، نه ، نه. 488 00:30:48,395 --> 00:30:50,397 نه خیلی سریع. مشکلی پیش اومده. 489 00:30:50,422 --> 00:30:52,701 در هیچ یک از یادداشت ها ذکر نشده که این کدام سیستم تونله. 490 00:30:52,726 --> 00:30:54,265 بسیار خب؟ صدها تونل وجود داره ، 491 00:30:54,267 --> 00:30:55,700 مگه اینکه بدونیم ورودی مناسب کجاست ، 492 00:30:55,702 --> 00:30:57,289 ما نمیدونیم از کجا شروع کنیم 493 00:30:57,314 --> 00:31:00,289 کورون هنوز با یاوالا کار می کرد ، 494 00:31:00,314 --> 00:31:03,611 - مگه نه؟ - آره. خب؟ 495 00:31:04,275 --> 00:31:05,710 این مهر او در پایین اونجا هست. 496 00:31:05,712 --> 00:31:07,070 من اون رو تشخیص میدم. 497 00:31:07,095 --> 00:31:08,715 یعنی اینکه او این نقشه رو ساخته. 498 00:31:09,551 --> 00:31:11,682 کورون خواهد فهمید که این سیستم کدوم تونله. 499 00:31:11,684 --> 00:31:13,059 کورون کیست؟ 500 00:31:13,620 --> 00:31:15,176 برادر کوچکترم. 501 00:31:16,021 --> 00:31:17,888 برادر؟ حتی هرگز نمیدونستم که یک برادر داری. 502 00:31:17,890 --> 00:31:19,189 تو هرگز از او نامی نبردی. 503 00:31:19,191 --> 00:31:20,791 خب ، اگر متوجه نشدید ، تالون ، 504 00:31:20,793 --> 00:31:22,724 من زیاد در مورد زندگی خصوصیم صحبت نمی کنم. 505 00:31:22,748 --> 00:31:24,762 یا فقط به این دلیله که او رو در فضای خاکستر جا گذاشتی؟ 506 00:31:24,764 --> 00:31:26,096 من نمیخواستم او رو ترک کنم. 507 00:31:26,098 --> 00:31:27,512 یاوالا او رو پیش خودش میخواست ، پس... 508 00:31:27,537 --> 00:31:29,004 اوه ، پس او ماندن رو انتخاب کرد؟ 509 00:31:29,655 --> 00:31:31,268 او افتخار میکرد که به پیشگو خدمت میکرد. 510 00:31:31,638 --> 00:31:34,949 هوم - هوم .پس تو فکر میکنی که او میتونه ما رو به سمت تونل های مناسب هدایت کنه؟ 511 00:31:34,974 --> 00:31:36,708 اوهوم ، من مطمئنم که او میتونه این کار رو بکنه. 512 00:31:37,108 --> 00:31:39,643 خدایان ، من نمیتونم صبر کنم تا او رو ببینم. 513 00:31:39,645 --> 00:31:41,344 - واقعاً؟ - خب ، او برادرمه. 514 00:31:43,815 --> 00:31:46,777 - پس من با شما میام. - چی؟ چرا؟ 515 00:31:46,802 --> 00:31:48,497 رن ، ما نمیدونیم که در طرف دیگه پورتال چیه. 516 00:31:48,521 --> 00:31:51,488 ممکنه طوفان های آتش نشانی ،بلک فیست های عصبانی ، کرم های آتشین وجود داشته باشه. 517 00:31:51,513 --> 00:31:53,222 بله ،بله. فکر می کنی من این رو نمیدونم ، تالون؟ 518 00:31:53,224 --> 00:31:54,769 باور کنید ، فضای خاکستر آخرین 519 00:31:54,794 --> 00:31:56,612 مکانیه که میخوام به اونجا برگردم. 520 00:31:56,637 --> 00:31:59,262 تو برای کمک به کورون به من نیاز داری. 521 00:32:00,701 --> 00:32:04,167 ببین ، من میدونم که کورون یک چیز کوچیک برای تو داشت ، 522 00:32:04,465 --> 00:32:06,776 اما او برادر منه ، و ما بسیار نزدیک هستیم. 523 00:32:06,801 --> 00:32:08,605 من مطمئنم که او میخواد بدون اینکه تو در اونجا باشی به ما کمک کنه. 524 00:32:08,607 --> 00:32:09,904 اوهم ، شایدم نه. 525 00:32:11,333 --> 00:32:13,029 رن ، به من چی رو نمیگی؟ 526 00:32:13,404 --> 00:32:15,176 داستانش طولانیه. 527 00:32:15,201 --> 00:32:17,668 آیا میتونی در راه بگی؟ الان باید بریم. 528 00:32:17,693 --> 00:32:20,473 الان؟ آیا میتونم حداقل نیم ساعت وقت داشته باشم؟ 529 00:32:20,498 --> 00:32:21,818 فقط برای اینکه جانزو بدونه ما داریم میریم. 530 00:32:21,820 --> 00:32:23,954 یک دقیقه صبر کن. به من بگو در مورد برادرم چی شده. 531 00:32:23,978 --> 00:32:25,643 نیم ساعت دیگه میبینمتون. 532 00:32:26,097 --> 00:32:28,197 - در برج. - هوم - هوم. 533 00:32:31,863 --> 00:32:33,303 از چه جهنمی صحبت میکرد؟ 534 00:32:34,098 --> 00:32:35,198 هیچ نظری ندارم. 535 00:32:42,307 --> 00:32:44,505 فکر نمیکنی که رن قصد پیدا کردن اون نقشه رو داشته باشه. 536 00:32:44,507 --> 00:32:46,507 و هرگز فکر نمیکردم که دوباره به فضای خاکستر برگردم. 537 00:32:46,509 --> 00:32:48,643 - تالون؟ - چطور فرار کردی؟ 538 00:32:48,645 --> 00:32:49,945 به من نگو ​​کسی رو کشتی. 539 00:32:49,947 --> 00:32:51,713 آروم باش. روزموند من رو آزاد کرد. 540 00:32:51,715 --> 00:32:54,716 - او آزادت کرد؟ چرا؟ - مجبور خواهید شد که از او این سوال رو بپرسید. 541 00:32:54,999 --> 00:32:56,885 - پس،تو چی میخوای؟ - روزموند من رو فرستاد. 542 00:32:56,887 --> 00:32:59,520 او میخواد شما به من یاد بدید که چگونه این رو کنترل کنم... 543 00:32:59,522 --> 00:33:02,184 - این چیزی که در سر من هست. - کینجت؟ 544 00:33:03,026 --> 00:33:04,726 ما وقت اون رو نداریم. در راه خروج هستیم. 545 00:33:04,728 --> 00:33:06,527 و حتی اگر وقت کافی داشته باشیم ، نمیتونیم بهت یاد بدیم. 546 00:33:06,529 --> 00:33:08,130 باید خودتان اون رو بفهمی. 547 00:33:08,373 --> 00:33:10,738 خب ، آیا نمیتونید به برخی سوالات جواب بدید؟ 548 00:33:10,763 --> 00:33:12,667 مثلا ، آیا همیشه بدون اینکه من 549 00:33:12,669 --> 00:33:14,068 بهش بگم ، به مردم آسیب میزنه؟ 550 00:33:14,070 --> 00:33:15,903 بدون اینکه من قادر به جلوگیری ازش باشم؟ 551 00:33:15,905 --> 00:33:17,671 مال من هرگز به تنهایی عمل نکرده . 552 00:33:17,673 --> 00:33:20,341 مال من این طور عمل کرده. یکی دو بار برای محافظت از من. 553 00:33:20,343 --> 00:33:22,209 آیا کینج تغییر میده تو رو وقتی گرفتیش؟ 554 00:33:22,211 --> 00:33:26,216 نه. قدرتی که یکی به تو میده مطمئناً میتونه تو رو فاسد کنه. 555 00:33:26,749 --> 00:33:28,548 آره ، فقط زد رو نگاه کن. 556 00:33:28,550 --> 00:33:30,417 وقتی کینج رو گرفتم اصلا تغییر نکردم. 557 00:33:30,419 --> 00:33:33,754 نه. تو قبلاً یک عوضی بودی. 558 00:33:33,756 --> 00:33:35,171 او نمیتونه بقدر کافی از من دل بکنه. 559 00:33:37,927 --> 00:33:39,760 یک توصیه. 560 00:33:39,984 --> 00:33:41,771 مراقب اون کینج قرمز باش. 561 00:33:41,796 --> 00:33:43,931 همه کسانی که اون رو گرفتند یک عوضی شیطانی بودند 562 00:33:44,206 --> 00:33:45,238 یا یک عوضی شیطانی شدند. 563 00:33:47,446 --> 00:33:49,312 و سعی کن خصلت رفتاریت رو از دست ندی. 564 00:34:04,426 --> 00:34:05,925 توبین؟ 565 00:34:07,289 --> 00:34:08,289 فالیستا؟ 566 00:34:10,091 --> 00:34:11,204 تو آزادی؟ 567 00:34:12,631 --> 00:34:15,405 صبر کن ، آیا تو... 568 00:34:15,430 --> 00:34:17,574 نه. همه خوبند. 569 00:34:17,599 --> 00:34:19,193 روزموند من رو آزاد کرد. 570 00:34:19,837 --> 00:34:21,069 دست نگه دار. 571 00:34:23,304 --> 00:34:25,003 میترسم بهت آسیب بزنم. 572 00:34:28,810 --> 00:34:30,375 من نمیترسم. 573 00:34:41,489 --> 00:34:43,155 من چیزی برای گفتن بهت دارم. 574 00:34:44,425 --> 00:34:46,236 چه مشکلی وجود داره؟ حالت خوبه؟ 575 00:34:48,062 --> 00:34:49,703 میدونم که از طرف من از من دفاع کردی 576 00:34:49,728 --> 00:34:51,524 تا ملکه من رو آزاد کنه. 577 00:34:51,999 --> 00:34:54,433 خیلی ممنونم ازت برای انجام این کار 578 00:34:54,631 --> 00:34:57,298 این برای من بسیار مهمه که تو از من دفاع کردی. 579 00:34:58,157 --> 00:34:59,403 البته. 580 00:35:00,781 --> 00:35:02,000 اما حالا من... 581 00:35:03,444 --> 00:35:05,210 حالا فهمیدم که چطور... 582 00:35:06,036 --> 00:35:09,945 ملکه ما شریف و عاقله. 583 00:35:11,452 --> 00:35:14,045 من اشتباه کردم که بین شما دو نفر قرار گرفتم. 584 00:35:15,553 --> 00:35:18,208 منظورم اینه که ، اگر من یک مرد بودم ، خودم عاشق او میشدم. 585 00:35:18,233 --> 00:35:20,394 - فالیستا. - پس من تصمیم گرفتم 586 00:35:21,862 --> 00:35:24,729 تا بدین وسیله تو رو از شروط ازدواجمون رها سازم. 587 00:35:26,398 --> 00:35:28,456 تو الان آزادی که با رزموند ازدواج کنی ، 588 00:35:29,418 --> 00:35:32,105 و ارتش من طبق قولت به تو وفادار خواهد ماند. 589 00:35:39,937 --> 00:35:41,970 نمیدونم چی بگم. 590 00:36:07,667 --> 00:36:08,923 من به اون احمق نشان خواهم داد. 591 00:36:08,948 --> 00:36:10,385 آه جانزو ، 592 00:36:10,410 --> 00:36:11,620 من... من باید در مورد چیزی باهات صحبت کنم. 593 00:36:11,644 --> 00:36:13,727 یک لحظه. این رو نگاه کن. ممکنه ازش لذت ببری. 594 00:36:13,752 --> 00:36:15,815 ده سکه برای دو دوز دارو! عجله کنید. 595 00:36:15,840 --> 00:36:20,048 احم! گوش بدید ، دهقانان ساده لوح! 596 00:36:20,073 --> 00:36:24,024 حالا اجازه بدید اکسیر جادویی خودم رو برای همه شما به نمایش بگذارم. 597 00:36:24,049 --> 00:36:28,704 الان نشان خواهم داد که یکی از شما آلوده است. اوه. 598 00:36:28,762 --> 00:36:32,373 معرفی... انگشت جادویی من. 599 00:36:32,398 --> 00:36:34,464 این انگشت جادویی ما رو به بزرگترین 600 00:36:34,466 --> 00:36:36,278 تهدید غیرقابل انکار راهنمایی خواهد کرد 601 00:36:36,303 --> 00:36:37,872 به امنیت این پایگاه. 602 00:36:38,153 --> 00:36:40,287 لطفا مشاهده کنید! آه! 603 00:36:41,638 --> 00:36:43,139 محض رضای خدایان. 604 00:36:43,141 --> 00:36:45,981 آه .نه. 605 00:36:46,522 --> 00:36:49,688 هوم ، آه . آه! 606 00:36:49,869 --> 00:36:52,485 تو خودت رو احمق جلوه میدی ،مرد کوچیک. 607 00:36:52,510 --> 00:36:54,125 من واقعاً این کار رو میکنم؟ 608 00:36:54,588 --> 00:36:58,423 آه ! هوم. 609 00:36:58,589 --> 00:37:01,352 - اوه 610 00:37:01,377 --> 00:37:03,311 دقیقا. "اوه" 611 00:37:03,336 --> 00:37:05,235 همرزمان دهقان من نترسید. 612 00:37:05,260 --> 00:37:10,742 این هیولای شل و ول یک کلاهبرداره 613 00:37:10,767 --> 00:37:12,400 در واقع آلوده نیست. 614 00:37:13,223 --> 00:37:16,868 این یک سوسک چسب عادیه. 615 00:37:16,893 --> 00:37:20,152 هنگامی که به صورت زنده بر پیشانی کسی 616 00:37:20,177 --> 00:37:22,442 برخورد کنه ، یک فسفر براق برجای میذاره 617 00:37:22,467 --> 00:37:23,716 فقط به اندازه کافی طولانیه که 618 00:37:23,741 --> 00:37:25,583 همه شما رو راضی به خرید ... 619 00:37:27,708 --> 00:37:29,536 آب توت فرنگیش کنه. 620 00:37:29,724 --> 00:37:31,285 آیا این درست نیست؟ 621 00:37:31,287 --> 00:37:33,054 این آب توت فرنگیه 622 00:37:33,056 --> 00:37:34,622 این درمان 623 00:37:34,624 --> 00:37:36,825 بیشتر از آب انسان معمولی تاثیر نداره. 624 00:37:38,628 --> 00:37:41,853 این مرد همه این پایگاه رو در برابر 625 00:37:41,878 --> 00:37:45,025 آلودگی به خطر انداخته. 626 00:37:45,274 --> 00:37:47,241 و او برای این کارش به قانون پاسخ خواهد داد. 627 00:37:53,043 --> 00:37:55,844 برو کنار! برو کنار! این مرد دستگیر شده. 628 00:37:56,581 --> 00:37:58,946 - بسیار خب. جانزو... - دیدی من اونجا چیکار کردم؟ 629 00:37:58,948 --> 00:38:00,948 - آره. - من اون کلاهبردار رو سرجاش قرار دادم 630 00:38:00,950 --> 00:38:02,979 و من عوضی باهوشی بودم. 631 00:38:03,220 --> 00:38:05,669 من با تالون و زد به فضای خاکستر میرم. 632 00:38:05,755 --> 00:38:07,365 نه نه ،تو نمیری. ما به شخص دیگه ای اجازه خواهیم داد این کار رو انجام بده. 633 00:38:07,389 --> 00:38:09,267 اوه ، باور کن ، کاش میتونستم. 634 00:38:09,292 --> 00:38:11,492 باید من باشم . اونا بدون کمک من موفق نخواهند شد. 635 00:38:11,494 --> 00:38:13,894 خب ، چرا تو؟ منظورم اینه که تو چی برای همراهی با اونا داری؟ 636 00:38:13,896 --> 00:38:16,258 منظورم اینه که تو دقیقاً یک جنگجو نیستی، درسته؟ 637 00:38:16,283 --> 00:38:18,141 اونا به کمک سیاه خونه دیگه ای نیاز دارند ، 638 00:38:18,166 --> 00:38:20,111 کسی که احتمالاً فقط مایله به من کمک کنه. 639 00:38:20,136 --> 00:38:21,344 چرا فقط تو؟ 640 00:38:21,671 --> 00:38:24,949 چون او به نوعی دیوانه وار عاشق منه. 641 00:38:24,974 --> 00:38:28,575 - یک دوست پسر قدیمی؟ - بیشتر یک بیمار قدیمیه. 642 00:38:28,577 --> 00:38:30,414 وقتی گفتم که او دیوانه وار عاشق منه 643 00:38:30,439 --> 00:38:32,112 ، کلمه عملی اونجا دیوانه بود. 644 00:38:32,114 --> 00:38:33,179 متوجه نمیشم. 645 00:38:33,181 --> 00:38:34,876 این یک داستان طولانیه. 646 00:38:34,936 --> 00:38:38,171 بسیار خب ، اوه ، من زندگی او رو نجات دادم... جزئیاتش هرگز مهم نیست. 647 00:38:38,353 --> 00:38:42,406 او دیوانه هست ، همانطور که سعی میکنه هر کسی رو که به او نزدیک بشه بجز من بکشه. 648 00:38:42,431 --> 00:38:43,970 رن ، این مرد بسیار خطرناک بنظر میرسه. 649 00:38:43,995 --> 00:38:46,936 او تنها کسیه که میتونه لوله های گدازه ای رو پیدا کنه که تالون باید اونا رو پیدا کنه. 650 00:38:46,961 --> 00:38:49,562 و او به احتمال زیاد فقط این کار رو برای من انجام خواهد داد 651 00:38:49,587 --> 00:38:51,287 ، با این فرض که هنوز هم من رو دوست داره ، 652 00:38:51,312 --> 00:38:53,249 با توجه به اینکه او رو در تمام فضای خاکستر رها کردم. 653 00:38:53,273 --> 00:38:55,460 این بسیار بسیار خطرناکه. من واقعاً ترجیح میدم تو رو از دست ندم. 654 00:38:55,484 --> 00:38:57,350 خب ، من قبل از اینکه تو اون رو بفهمی برمی گردم. 655 00:38:57,455 --> 00:38:59,199 گرفته شده به معنای واقعی کلمه ، "قبل از اینکه اون رو بفهمی" 656 00:38:59,224 --> 00:39:01,068 این یعنی که هنگامی که تو در نهایت 657 00:39:01,093 --> 00:39:03,452 برگشتی ، پس من تا بعدا نمیفهمم و سپس... 658 00:39:04,160 --> 00:39:06,493 -اوم - خفه شو. 659 00:39:10,136 --> 00:39:11,369 بیا دیگه. 660 00:39:12,799 --> 00:39:14,264 رن ، تو باید بری؟ 661 00:39:20,708 --> 00:39:23,074 شما اینجا هستید. ما تقریبا بدون تو رفتیم. 662 00:39:23,099 --> 00:39:25,942 تقریباً همچین چیزی رو آرزو میکردم. حتماً باید رن بره؟ 663 00:39:25,967 --> 00:39:28,568 - خب ، این به خودش بستگی داره. - اونا به من نیاز دارند ، جانزو. 664 00:39:28,570 --> 00:39:31,437 باور کن ، اگر اونا به من نیاز نداشتند ، من هرگز به اونجا برنمیگشتم. 665 00:39:33,413 --> 00:39:37,314 داشتم فکر می کردم ، از کجا بفهمیم در فضای خاکستر کجا بیرون میام؟ 666 00:39:37,339 --> 00:39:39,596 بهترین چیزی که میتونم بگم ، اگر پورتال نام احضار شونده رو هدف 667 00:39:39,620 --> 00:39:40,765 قرار نده ، به جایی میره که آخرین بار از اونجا باز شده. 668 00:39:40,789 --> 00:39:42,488 هرجایی که یاوالا از اونجا رفت. 669 00:39:44,516 --> 00:39:47,291 آه ، امیدوارم کسی با عقل سلیم باشه. 670 00:39:47,316 --> 00:39:51,051 شاید ملکه بتونه درباره این ماموریت انتحاری با همه شما صحبت کنه. 671 00:39:51,076 --> 00:39:52,955 جانزو ، تو هم مثل من می دونی که نمیتونی 672 00:39:52,980 --> 00:39:54,613 درباره هر چیزی با تالون صحبت کنی. 673 00:39:57,436 --> 00:39:59,436 خیلی دیر نیست ،هست؟ 674 00:40:04,789 --> 00:40:06,785 من بهت مشاوره میدم ، اما مطمئن نیستم که گوش میدید. 675 00:40:06,809 --> 00:40:08,984 احتمالا نه. 676 00:40:09,306 --> 00:40:11,542 زنده برگرد ،بسیار خب؟ 677 00:40:11,871 --> 00:40:13,670 همیشه زنده برمیگردم. 678 00:41:44,222 --> 00:41:46,279 پیروان من وارد بشید. 679 00:41:46,304 --> 00:41:51,073 ما این پاسگاه رو یکی یکی فتح خواهیم کرد. 680 00:41:57,479 --> 00:42:02,479 ترجمه از kuzuri