1 00:00:16,182 --> 00:00:18,351 ‫بیست سال پیش تایتانیک رو منتشر کردیم 2 00:00:18,435 --> 00:00:19,936 ‫انگار یه عمر گذشته 3 00:00:20,562 --> 00:00:22,856 ‫اما همه چیزو یادم میاد، انگار همین دیروز بود... 4 00:00:23,231 --> 00:00:25,066 ‫از اولین شیرجه به سمت لاشه... 5 00:00:25,150 --> 00:00:26,776 ‫تا آخرین روز تولیدمون 6 00:00:26,860 --> 00:00:28,695 ‫داشتیم یه تاریخ زنده رو می‌ساختیم... 7 00:00:28,778 --> 00:00:30,155 ‫پس به تمام جزییات نیاز داشتم... 8 00:00:30,238 --> 00:00:32,115 ‫که تا حد امکان دقیق بسازیمش 9 00:00:32,991 --> 00:00:34,909 ‫حقیقت رو به صدها نفری که... 10 00:00:34,993 --> 00:00:37,037 ‫در شب 1912 از دست رفتن، مدیون بودیم 11 00:00:37,495 --> 00:00:39,164 ‫حتی الانم نسبت به زنده‌ها و مرده‌ها... 12 00:00:39,247 --> 00:00:40,957 ‫احساس مسئولیت می‌کنم 13 00:00:41,041 --> 00:00:42,500 ‫درست انجامش دادیم؟ 14 00:00:44,002 --> 00:00:47,130 ‫بعد از دهه‌ها کاوش ‫و تحلیل علمی... 15 00:00:47,213 --> 00:00:49,841 ‫از وقتی که فیلم رو ‫ساختیم، چیزای خیلی بیشتری میدونیم 16 00:00:50,467 --> 00:00:52,218 ‫پس یه تیم از متخصصان رو جمع کردم... 17 00:00:52,302 --> 00:00:55,388 ‫پارکز استیفنسون، ‫کن مارشال، و دان لینچ... 18 00:00:55,472 --> 00:00:58,224 ‫تا پرونده تایتانیک رو دوباره باز کنیم... 19 00:00:58,308 --> 00:01:00,143 ‫و ببینیم در بیش از 20 سال گذشته... 20 00:01:00,226 --> 00:01:01,644 ‫چی کشف کردیم 21 00:01:02,062 --> 00:01:04,022 ‫در این مورد تحقیق می‌کنیم ‫که آیا قایق‌های نجات بیشتری... 22 00:01:04,105 --> 00:01:05,648 ‫در کشتی بود تا جون افراد بیشتری نجات پیدا کنه 23 00:01:05,732 --> 00:01:06,858 ‫فکر کنم اگه زندگیم بهش بند بود... 24 00:01:06,941 --> 00:01:08,443 ‫سریعتر می‌بریدمش 25 00:01:10,028 --> 00:01:10,945 ‫داستان شگفت‌انگیز... 26 00:01:11,029 --> 00:01:13,031 ‫یه کشتی که بعد از مدتها پیدا شده رو بشنوین 27 00:01:13,114 --> 00:01:14,657 ‫- وحشت کردی؟ ‫- وحشتناک بود 28 00:01:14,741 --> 00:01:16,826 ‫و متوجه شدم فیلم چه تاثیری روی خونواده‌های... 29 00:01:16,910 --> 00:01:19,454 ‫مسافران معروف تایتانیک داشت 30 00:01:19,537 --> 00:01:21,331 ‫مالی براون صداش شبیه تپانچه‌س 31 00:01:21,414 --> 00:01:22,457 ‫خیلی دوست داشتم باهاش آشنا بشم 32 00:01:22,540 --> 00:01:24,167 ‫آدم خیلی بزرگی بود 33 00:01:24,250 --> 00:01:25,752 ‫در زمان به عقب برمیگردیم... 34 00:01:25,835 --> 00:01:27,337 ‫تا ببینیم چطور دکور ما... 35 00:01:27,420 --> 00:01:29,255 ‫با چیزی که در لاشه پیدا کردیم جور درمیاد 36 00:01:29,339 --> 00:01:31,633 ‫و آزمایش‌هایی رو انجام میدیم ‫که شاید جواب سوالات بسیاری... 37 00:01:31,716 --> 00:01:33,760 ‫در مورد غرق شدن کشتی رو بده که... 38 00:01:33,843 --> 00:01:35,178 ‫تقریبا دو دهه‌س ذهنمو مشغول کرده 39 00:01:35,261 --> 00:01:36,721 ‫آره! 40 00:01:36,805 --> 00:01:39,891 ‫خواهیم دید که کجا حق با ما بوده ‫و کجا اشتباه کردیم 41 00:01:49,734 --> 00:01:51,361 ‫پس‌زمینه و حرکت 42 00:01:56,324 --> 00:01:58,159 ‫وقتی تایتانیک رو ساختیم... 43 00:01:58,243 --> 00:02:01,579 ‫سعی کردیم فیلمی رو بسازیم که... 44 00:02:01,663 --> 00:02:04,124 ‫انگار با ماشین زمان به اون شب برگشته بودیم 45 00:02:04,207 --> 00:02:07,460 ‫سعی کردیم تا جایی ‫که برای انسان امکان داره، دقیق باشیم 46 00:02:07,544 --> 00:02:11,131 ‫میتونستی از کابین رز بیای بیرون... 47 00:02:11,214 --> 00:02:13,591 ‫تو راهرو، پایین پلکان اصلی... 48 00:02:13,675 --> 00:02:15,927 ‫از اتاق پذیرش و ‫اتاق غذاخوری رد بشی 49 00:02:16,010 --> 00:02:17,929 ‫در هر عکسی که دیده بودم، وجود داشت 50 00:02:18,012 --> 00:02:19,013 ‫بی‌نقص بود 51 00:02:19,097 --> 00:02:20,014 ‫و حرکت 52 00:02:20,932 --> 00:02:24,060 ‫احساسی که داشتی، ‫این بود که تایتانیک... 53 00:02:24,144 --> 00:02:25,854 ‫دیگه یه داستان ‫تو یه کتاب یا عکس نبود 54 00:02:25,937 --> 00:02:27,272 ‫خودت اونجا بودی 55 00:02:29,899 --> 00:02:33,444 ‫جیمز نه تنها این فیلم رو ساخت، ‫بلکه با موضوع درهم‌آمیخته شد 56 00:02:33,820 --> 00:02:36,447 ‫و موفقیت فیلم... 57 00:02:36,531 --> 00:02:40,451 ‫باعث توسعه فناوری‌های جدید... 58 00:02:40,535 --> 00:02:42,120 ‫برای کاوش لاشه... 59 00:02:42,203 --> 00:02:43,997 ‫به روش‌هایی شد ‫که تا حالا سابقه نداشت 60 00:02:44,080 --> 00:02:45,915 ‫کی فکرشو میکرد ‫که این چیزا هنوز وجود داشته باشه؟ 61 00:02:45,999 --> 00:02:47,959 ‫رویایی که برای من به حقیقت پیوسته 62 00:02:48,376 --> 00:02:50,712 ‫برای من، در ‫رو به رازهای بسیاری باز کرد... 63 00:02:50,795 --> 00:02:52,088 ‫و سوالات بی‌پاسخی رو مطرح کرد... 64 00:02:52,172 --> 00:02:55,842 ‫و در نهایت به یک علاقه‌ی واقعی و عمیق... 65 00:02:55,925 --> 00:02:57,135 ‫برای بررسی دقیق... 66 00:02:57,218 --> 00:03:00,471 ‫تاریخچه دریایی لاشه کشتی تبدیل شد 67 00:03:00,555 --> 00:03:03,183 ‫و علاقه‌ای طولانی به تاریخچه تایتانیک... 68 00:03:03,266 --> 00:03:05,518 ‫و تاثیری که روی جامعه داشت 69 00:03:05,602 --> 00:03:09,189 ‫لاشه هنوزم آخرین بازمونده و شاهد... 70 00:03:09,272 --> 00:03:10,648 ‫این فاجعه‌س 71 00:03:11,024 --> 00:03:13,151 ‫هنوز داستان‌هایی برای گفتن... 72 00:03:13,234 --> 00:03:15,904 ‫به کسانی داره که میخوان توجه کنن... 73 00:03:15,987 --> 00:03:18,615 ‫به حرفایی که لاشه میخواد بزنه گوش کنن 74 00:03:21,868 --> 00:03:23,828 ‫حاضرین به تایتانیک برگردین؟ 75 00:03:26,497 --> 00:03:30,210 ‫در چهاردهم آوریل، 1912، ساعت 11:40 شب... 76 00:03:30,293 --> 00:03:33,588 ‫کشتی تایتانیک ‫در اولین سفرش از ساوتهامپتون انگلیس... 77 00:03:33,671 --> 00:03:36,174 ‫به نیویورک سیتی، به کوه یخ برخورد کرد 78 00:03:36,925 --> 00:03:38,593 ‫دو ساعت و چهل دقیقه بعد... 79 00:03:38,676 --> 00:03:40,887 ‫غرق شد و به بستر اقیانوس اطلس رفت 80 00:03:41,763 --> 00:03:45,266 ‫از بیش از 2200 مسافر و خدمه روی کشتی... 81 00:03:45,350 --> 00:03:47,685 ‫فقط بیش از هفتصد نفر در اون شب زنده موندن 82 00:03:48,019 --> 00:03:50,897 ‫لاشه تا 1985 در دریا گم شده بود... 83 00:03:50,980 --> 00:03:53,316 ‫تا وقتی اقیانوس‌شناس، رابرت بالارد... 84 00:03:53,399 --> 00:03:55,401 ‫در یک ماموریت مخفی از ‫طرف نیروی دریایی آمریکا کشفش کرد 85 00:03:56,152 --> 00:03:58,905 ‫روش اکتشافی او ‫مسیر کاوش اعماق اقیانوس رو تغییر داد... 86 00:03:58,988 --> 00:04:00,198 ‫و زندگی منم عوض کرد 87 00:04:00,281 --> 00:04:03,826 ‫باب و من به تازگی در کتابخونه‌ی ریاست‌جمهوری ‫رونالد ریگان همدیگه رو دیدیم... 88 00:04:03,910 --> 00:04:05,954 ‫تا نگاهی بندازیم به ‫نمایشگاه تایتانیکشون 89 00:04:06,037 --> 00:04:07,705 ‫این داستان رو هرگز نمیتونم تعریف کنم 90 00:04:09,624 --> 00:04:11,960 ‫باب بالارد یکی از ‫برجسته‌ترین اقیانوس‌شناسانه 91 00:04:12,043 --> 00:04:13,461 ‫اما البته بیشتر از همه به خاطر... 92 00:04:13,544 --> 00:04:15,713 ‫کشف تایتانیک معروف شده 93 00:04:15,797 --> 00:04:17,298 ‫و اینم داستان شگفت‌انگیزی داره... 94 00:04:17,382 --> 00:04:19,550 ‫چون اینطور که معلومه یه داستان پوششی... 95 00:04:19,634 --> 00:04:22,637 ‫برای یه ماموریته که در اون موقع ‫برای نیروی دریایی آمریکا انجام میداده 96 00:04:23,263 --> 00:04:26,599 ‫در دهه 1960، نیروی دریایی ‫آمریکا دو زیردریایی هسته‌ای... 97 00:04:26,683 --> 00:04:28,810 ‫ترشر و اسکورپیون... 98 00:04:28,893 --> 00:04:30,687 ‫رو در شرایطی بسیار مرموز از دست داد 99 00:04:31,813 --> 00:04:34,148 ‫در دهه 1980، دکتر رابرت بالارد... 100 00:04:34,232 --> 00:04:36,401 ‫به کار گرفته شد ‫تا لاشه‌ها رو بررسی کنه... 101 00:04:37,026 --> 00:04:38,736 ‫و ببینه که شوروی... 102 00:04:38,820 --> 00:04:40,363 ‫اول به اونجا رسیده یا نه 103 00:04:42,949 --> 00:04:44,242 ‫ماموریتم این بود که به محل... 104 00:04:44,325 --> 00:04:46,202 ‫ترشر و اسکورپیون برم... 105 00:04:46,286 --> 00:04:49,664 ‫و به طور کامل از لاشه مدرک جمع کنم 106 00:04:52,959 --> 00:04:55,461 ‫اینطور که معلومه؛ ‫بالارد زیردریایی‌های گمشده رو پیدا کرد... 107 00:04:55,545 --> 00:04:57,463 ‫و خیلی زود ماموریتش رو کامل کرد... 108 00:04:57,547 --> 00:05:01,009 ‫که هنوز 12 روز برای ‫جستجوی تایتانیک وقت داشت 109 00:05:01,467 --> 00:05:03,511 ‫در واقع نقشه‌برداری از لاشه بود... 110 00:05:03,594 --> 00:05:05,263 ‫که بهم گفت چطوری تایتانیک رو پیدا کنم 111 00:05:05,972 --> 00:05:08,516 ‫وقتی ترشر و ‫اسکورپیون منفجر شدن... 112 00:05:08,599 --> 00:05:11,269 ‫تمام قطعاتشون... 113 00:05:11,352 --> 00:05:12,353 ‫در بستر اقیانوس پخش شدن 114 00:05:12,437 --> 00:05:13,938 ‫پس در حالی که سقوط میکردن... 115 00:05:14,022 --> 00:05:17,066 ‫جریان‌ آب اونا رو ‫تا یک مایل با خودش برد 116 00:05:17,150 --> 00:05:19,027 ‫مجموعه‌ای از قطعات ریز وجود داشت 117 00:05:19,110 --> 00:05:20,987 ‫پس به جای اینکه دنبال تایتانیک بگردم... 118 00:05:21,070 --> 00:05:22,905 ‫دنبال قطعاتش گشتم 119 00:05:23,781 --> 00:05:26,409 ‫وقتی کارپاتیا پیام اضطراری رو دریافت کرد... 120 00:05:26,492 --> 00:05:27,952 ‫- همون پایین بود ‫- آره 121 00:05:28,036 --> 00:05:29,829 ‫به سمت موقعیت گزارش شده رفتم 122 00:05:29,912 --> 00:05:31,664 ‫- زود بهشون رسیدم. آره ‫- زودتر از موعد 123 00:05:31,748 --> 00:05:32,915 ‫گفتم... 124 00:05:32,999 --> 00:05:35,835 ‫اون موقع میزان خطای جهت‌یابی چقدر بوده؟ ‫پنج مایل 125 00:05:35,918 --> 00:05:37,295 ‫گفتم پس پنج مایل دیگه بریم 126 00:05:37,378 --> 00:05:38,713 ‫باید در شمال باشه 127 00:05:38,796 --> 00:05:40,673 ‫آره، درسته، بعدش ‫یه راست به طرف شمال رفتی؟ 128 00:05:40,757 --> 00:05:43,343 ‫خب از خطوط شرقی-غربی رد شدم... 129 00:05:43,426 --> 00:05:45,053 ‫- از تقاطع... ‫- ازش رد شدم... 130 00:05:45,136 --> 00:05:47,972 ‫اما 0.9 مایل بینشون فاصله بود 131 00:05:48,389 --> 00:05:50,516 ‫و اگه چیزی پیدا نمیکردم ‫فاصله رو نصف میکردم 132 00:05:50,600 --> 00:05:52,185 ‫اما همون موقع میدونستی که در اون عمق... 133 00:05:52,268 --> 00:05:53,561 ‫قطعات باید در محدوده یک مایلی پراکنده باشن 134 00:05:53,644 --> 00:05:54,604 ‫- تقریبا یه مایل ‫- آره 135 00:05:54,687 --> 00:05:57,065 ‫یکم تقلب کردم و گفتم 0.9 مایل 136 00:05:57,148 --> 00:05:58,107 ‫خیلی هوشمندانه‌س 137 00:05:58,191 --> 00:06:00,485 ‫و بعدش اگه پیدا نمیکردم، کمترش میکردم 138 00:06:00,568 --> 00:06:01,402 ‫آره، درسته 139 00:06:01,486 --> 00:06:03,529 ‫پس خطوط رفت و برگشتی رو شروع کردیم... 140 00:06:03,613 --> 00:06:06,824 ‫و در خط نهم، به قطعات برخوردیم 141 00:06:06,908 --> 00:06:07,742 ‫- خب... ‫- میدونستی... 142 00:06:07,825 --> 00:06:09,702 ‫نمیدونستی تایتانیکه تا وقتی ‫موتورخونه رو دیدی 143 00:06:09,786 --> 00:06:11,287 ‫نه. نمیدونستیم. درسته 144 00:06:11,371 --> 00:06:12,205 ‫لاشه 145 00:06:12,288 --> 00:06:14,040 ‫زدیم به هدف! آره! 146 00:06:14,123 --> 00:06:15,875 ‫یکی باید بره باب رو بیاره... 147 00:06:15,958 --> 00:06:18,669 ‫بنا به دلایلی اون شب نخوابیدم 148 00:06:18,753 --> 00:06:20,046 ‫و صدای در اومد... 149 00:06:20,129 --> 00:06:22,840 ‫ساعت 2 صبح شده بود... 150 00:06:22,924 --> 00:06:24,217 ‫و آشپز سرشو گرفت و اومد تو... 151 00:06:24,300 --> 00:06:27,220 ‫و گفت: بچه‌ها میگن شاید بخوای... 152 00:06:27,303 --> 00:06:30,765 ‫حتی جمله‌ش تموم نشده بود ‫که از کنارش رد شدم 153 00:06:31,974 --> 00:06:34,185 ‫و به اتاق فرمان رفتم... 154 00:06:34,268 --> 00:06:36,896 ‫و همین که وارد شدم... 155 00:06:37,438 --> 00:06:38,439 ‫از روی موتورخونه رد شدن 156 00:06:38,523 --> 00:06:40,858 ‫هشدار موتور خونه! ‫موتورخونه رو پیدا کردم! 157 00:06:40,942 --> 00:06:41,859 ‫بله، بله 158 00:06:43,694 --> 00:06:47,448 ‫میدونستیم یه لاشه عادی نیست، ‫لاشه‌ی تایتانیکه 159 00:06:47,532 --> 00:06:51,327 ‫و انگار که در لحظه‌ی آخر گل زده باشی 160 00:06:51,994 --> 00:06:54,705 ‫بیش از اندازه خوشحال شدیم... 161 00:06:55,289 --> 00:06:58,167 ‫بالا و پایین پریدیم و جشن گرفتیم 162 00:07:00,211 --> 00:07:04,215 ‫و بعدش یکی گفت ‫در 20 دقیقه غرق میشه 163 00:07:04,966 --> 00:07:07,593 ‫و همون نظر ساده... 164 00:07:08,469 --> 00:07:09,470 ‫ویران‌کننده بود... 165 00:07:09,554 --> 00:07:13,474 ‫چون کاری که میکردیم جشن گرفتن داشت؟ 166 00:07:13,558 --> 00:07:14,725 ‫شرمنده شدیم که... 167 00:07:15,143 --> 00:07:17,520 ‫روی گور یه نفر می‌رقصیدیم 168 00:07:17,603 --> 00:07:21,023 ‫منم گفتم، کشتی رو نگه‌دار، میرم بیرون 169 00:07:21,107 --> 00:07:24,694 ‫به طرف دماغه رفتیم ‫و مراسم یادبود برگزار کردیم 170 00:07:25,528 --> 00:07:26,821 ‫و همین بود 171 00:07:27,864 --> 00:07:29,115 ‫هر کسی که به دیدن تایتانیک میره... 172 00:07:29,198 --> 00:07:31,242 ‫داستان خودشو برای ‫اولین بار تجربه میکنه 173 00:07:31,325 --> 00:07:34,328 ‫و احتمالا بیشترین سوالی که... 174 00:07:34,412 --> 00:07:35,913 ‫از من پرسیده میشه اینه... 175 00:07:35,997 --> 00:07:38,249 ‫اولین باری که لاشه رو دیدی چطوری بود؟ 176 00:07:38,332 --> 00:07:39,542 ‫ازم میپرسن، هی، چطوری بود؟ 177 00:07:39,625 --> 00:07:41,544 ‫و منم همیشه میخوام داستانی رو بگم... 178 00:07:41,627 --> 00:07:43,504 ‫که دوست دارن بشنون، که... 179 00:07:43,588 --> 00:07:45,339 ‫کشتی اینجا بوده... 180 00:07:45,423 --> 00:07:49,510 ‫این کشتی زیبا و ویران ‫از میان تاریکی اومده بیرون 181 00:07:49,594 --> 00:07:51,012 ‫- اینطوری نبود ‫- نه 182 00:07:51,095 --> 00:07:52,388 ‫شبیه یه صخره‌س ‫- یادمه وقتی... 183 00:07:52,472 --> 00:07:55,224 ‫اینجاست که ما وارد شدیم، اومدیم اینجا و... 184 00:07:55,308 --> 00:07:56,225 ‫صخره‌س 185 00:07:56,309 --> 00:07:57,810 ‫میدونی، دیوار چین... 186 00:07:57,894 --> 00:07:58,853 ‫فقط یه دیواره 187 00:07:58,936 --> 00:08:01,564 ‫و اولین چیزی که متوجهش شدم... 188 00:08:02,106 --> 00:08:03,774 ‫رنگ ضد زنگ بود 189 00:08:03,858 --> 00:08:05,276 ‫- آره، همون رنگ قرمز، درسته؟ ‫- صورتی بود 190 00:08:05,359 --> 00:08:06,152 ‫هنوز صورتی بود 191 00:08:06,235 --> 00:08:07,737 ‫و گفتم، چه بد که کلی کشتی رو... 192 00:08:07,820 --> 00:08:08,696 ‫با همین رنگ نزدن 193 00:08:08,779 --> 00:08:10,406 ‫- و شکم کشتی روی تپه شنی قرار داشت ‫- دقیقا 194 00:08:10,490 --> 00:08:12,283 ‫- اون پشت ‫- درست همونجا بود 195 00:08:12,366 --> 00:08:13,951 ‫و بعدش، هدایتگر گفت باید بریم 196 00:08:14,035 --> 00:08:14,869 ‫آره 197 00:08:14,952 --> 00:08:18,289 ‫بعدش وزنه‌ها رو انداخت ‫و شروع کردیم به بالا رفتن 198 00:08:18,372 --> 00:08:19,665 ‫اما بعد چشم‌ها... 199 00:08:19,749 --> 00:08:21,417 ‫آره، موقعی ‫که نور برمیگرده 200 00:08:21,501 --> 00:08:23,794 ‫نورهای زیردریایی، تمام چشمان تایتانیک... 201 00:08:23,878 --> 00:08:25,922 ‫انگار آدمای اونجا داشتن نگاه‌مون میکردن 202 00:08:26,005 --> 00:08:27,632 ‫- وحشت کردی؟ ‫- وحشتناک بود، آره 203 00:08:27,715 --> 00:08:29,467 ‫- چون داشتیم میرفتیم بالا ‫- آره 204 00:08:29,550 --> 00:08:32,011 ‫نمیشد جلوشو گرفت، ‫تمام وزنه‌ها رو انداخته بودی... 205 00:08:32,094 --> 00:08:34,722 ‫و کلی چشم وجود داشت، ‫تا وقتی ازش دور شدیم 206 00:08:34,805 --> 00:08:36,098 ‫معرکه بود 207 00:08:36,807 --> 00:08:38,809 ‫برای بار اول منم همین تجربه رو داشتم... 208 00:08:38,893 --> 00:08:41,521 ‫فقط یه جایی اون پایین بودیم 209 00:08:41,604 --> 00:08:44,065 ‫و از همینجا بهش نزدیک شدیم 210 00:08:44,148 --> 00:08:46,734 ‫- آره ‫- و از وسط گل و لای رد شدیم 211 00:08:46,817 --> 00:08:47,693 ‫آره، آره 212 00:08:47,777 --> 00:08:50,655 ‫- اومد بالا و اینجا تروتمیز شدیم ‫- آره، درسته 213 00:08:50,738 --> 00:08:52,240 ‫- و بعد آخرش همینجا نشستیم ‫- آره 214 00:08:52,323 --> 00:08:53,741 ‫اما بازم هیچی باحالتر از این نبود... 215 00:08:53,824 --> 00:08:55,743 ‫که بهش نزدیک بشی... 216 00:08:55,826 --> 00:08:57,662 ‫- آره، بار دوم بود... ‫- برداشت طلایی بود 217 00:08:57,745 --> 00:08:58,996 ‫و دنبال همین برداشت بودیم 218 00:08:59,080 --> 00:09:01,832 ‫به خاطر فیلم این کار رو کردیم... 219 00:09:01,916 --> 00:09:06,045 ‫و با همین برداشت به 1912 میریم 220 00:09:06,420 --> 00:09:09,340 ‫پس از چهره‌ی رز پیر گذشتیم 221 00:09:09,423 --> 00:09:12,468 ‫به صحنه‌ای از بدنه و ‫دماغه عمودی کشتی رسیدیم... 222 00:09:12,552 --> 00:09:15,012 ‫و بعد به 1912 رفتیم... 223 00:09:15,096 --> 00:09:17,348 ‫جایی که از بالا داریم ‫تمام کشتی رو می‌بینیم 224 00:09:20,059 --> 00:09:21,727 ‫زود باش، یه طناب بیار 225 00:09:30,152 --> 00:09:31,946 ‫تو تایتانیک جسدی پیدا نمیکنی 226 00:09:32,029 --> 00:09:33,447 ‫خبری از اسکلت نیست... 227 00:09:33,531 --> 00:09:35,658 ‫استخوون‌ها در اون عمق... 228 00:09:35,741 --> 00:09:37,326 ‫خیلی زود حل میشن 229 00:09:37,410 --> 00:09:39,537 ‫هر کسی که لاشه رو جستجو کنه... 230 00:09:39,620 --> 00:09:40,955 ‫چند جفت کفش پیدا میکنه 231 00:09:44,667 --> 00:09:47,712 ‫سالها زمان میبره تا ‫اسکلت از بین بره... 232 00:09:47,795 --> 00:09:51,132 ‫اما کفش، که با جوهر مازو ساخته شدن... 233 00:09:52,008 --> 00:09:53,134 ‫اونا رو نمیخورن 234 00:09:53,217 --> 00:09:56,095 ‫پس تمام تایتانیک پر شده از کفش 235 00:10:03,060 --> 00:10:04,937 ‫صحنه‌ای هست ‫که داشتیم فیلم میگرفتیم... 236 00:10:05,646 --> 00:10:09,025 ‫و به یه جفت کفش زنونه برخورد میکنیم 237 00:10:09,108 --> 00:10:10,067 ‫آره 238 00:10:10,151 --> 00:10:12,528 ‫کنار کفش‌های دخترونه، چند نفر بودن 239 00:10:12,612 --> 00:10:13,738 ‫آدمایی بودن که کفش‌هاشون... 240 00:10:13,821 --> 00:10:15,948 ‫- با پای بقیه رفته بودن پایین ‫- اونا جفت، جفت... 241 00:10:16,032 --> 00:10:17,617 ‫- تو کابین‌شون بودن... ‫- آره 242 00:10:17,700 --> 00:10:19,827 ‫چون در کابین بودن... 243 00:10:19,910 --> 00:10:20,911 ‫رو سرشون خراب شده 244 00:10:20,995 --> 00:10:22,705 ‫و یه آینه دستی بود... 245 00:10:22,788 --> 00:10:24,165 ‫- آره، آره ‫- کنارشون 246 00:10:24,248 --> 00:10:27,126 ‫و یه شونه و ‫یه گیره مو هم بود 247 00:10:27,209 --> 00:10:30,546 ‫پس تصور میکنم ‫که خانم آینه رو گرفته... 248 00:10:30,630 --> 00:10:32,340 ‫در حالی که مادرش موهاشو شونه میکنه... 249 00:10:32,423 --> 00:10:34,008 ‫- و بعدش گیره میزنه... ‫- یه داستان کامل... 250 00:10:34,091 --> 00:10:35,843 ‫حول همین تصویر بوجود میاد ‫عنصر انسانی همینه 251 00:10:35,926 --> 00:10:38,304 ‫این چیزیه که مردم لمسش کردن، ‫باهاش زندگی کردن 252 00:10:38,387 --> 00:10:39,221 ‫معرکه‌س 253 00:10:46,312 --> 00:10:47,730 ‫وقتی می‌بیینیش خیلی سحر‌آمیزه... 254 00:10:47,813 --> 00:10:48,814 ‫اون همه اسم یهو میاد جلوی چشمت 255 00:10:48,898 --> 00:10:50,858 ‫- دقیقا ‫- چند نفر؟ 256 00:10:50,941 --> 00:10:53,277 ‫در این؟ 1496 نفر 257 00:10:54,153 --> 00:10:56,697 ‫میدونی، این همه آدم ‫رو تصور کن که در اقیانوسن 258 00:10:56,781 --> 00:10:59,659 ‫این جمعیت روی دریا شناور بوده 259 00:11:02,828 --> 00:11:06,040 ‫آره، باید مدارکش رو بررسی کنی 260 00:11:06,123 --> 00:11:07,750 ‫- آره، درسته ‫- میدونی... 261 00:11:07,833 --> 00:11:09,251 ‫لاشه رو مطالعه کنی و... 262 00:11:09,335 --> 00:11:11,337 ‫لاشه رو تجزیه کنی و ‫هر چی که توشه رو بررسی کنی... 263 00:11:11,420 --> 00:11:15,299 ‫گاهی به چشم تراژدی انسانی بهش نگاه نمیکنی 264 00:11:15,383 --> 00:11:17,426 ‫میدونم، میدونم ‫که برای من لحظه‌ی باشکوهی بود... 265 00:11:17,510 --> 00:11:19,303 ‫وقتی که برای اولین بار لاشه رو دیدم... 266 00:11:20,262 --> 00:11:21,722 ‫میدونی، خیلی روم تاثیر گذاشت 267 00:11:22,306 --> 00:11:23,891 ‫و ماه‌هاست دارم روش مطالعه میکنم... 268 00:11:23,974 --> 00:11:25,351 ‫میدونی، اما... 269 00:11:25,434 --> 00:11:27,937 ‫دیگه دور از دسترس نبود، ‫دیگه اسطوره نبود 270 00:11:28,020 --> 00:11:29,063 ‫اینا آدمای واقعی بودن 271 00:11:29,146 --> 00:11:30,022 ‫آره، آره 272 00:11:30,106 --> 00:11:31,691 ‫هر کسی یه جایی خونواده داشت... 273 00:11:31,774 --> 00:11:33,359 ‫که احتمالا از ‫چنین روزی تاثیر پذیرفته بود 274 00:11:36,737 --> 00:11:37,822 ‫- سلام، پاول ‫- پاول... 275 00:11:37,905 --> 00:11:40,074 ‫از نوادگان ایزیدور و آیدا اشتراسه 276 00:11:40,157 --> 00:11:41,075 ‫داستان‌شونو خوب بلدم 277 00:11:43,494 --> 00:11:44,620 ‫میخواستم با خونواده‌های قربانیان.. 278 00:11:44,704 --> 00:11:47,039 ‫و بازماندگان تایتانیک آشنا بشم... 279 00:11:47,123 --> 00:11:50,042 ‫تا داستانشونو بشنوم ‫و ببینم چه حسی داشتن... 280 00:11:50,126 --> 00:11:52,461 ‫که من اجدادشونو به تصویر کشیدم 281 00:11:52,837 --> 00:11:54,338 ‫با پاول کرزمان شروع کردم 282 00:11:54,880 --> 00:11:57,216 ‫از نوادگان ایزیدور اشتراس... 283 00:11:57,299 --> 00:11:58,676 ‫یه میلیونر خود ساخته... 284 00:11:58,759 --> 00:12:00,302 ‫و یه نماینده سابق 285 00:12:00,386 --> 00:12:04,473 ‫اون و همسرش، آیدا، ‫تصمیم گرفتن در تایتانیک با هم بمیرن 286 00:12:04,557 --> 00:12:06,350 ‫داستان همونطور که خوب میدونین... 287 00:12:06,851 --> 00:12:08,978 ‫اینطوریه که تونسته سوار قایق نجات بشه 288 00:12:09,061 --> 00:12:10,521 ‫زن‌ها و بچه‌ها سوار شدن... 289 00:12:10,604 --> 00:12:13,149 ‫و منتظر بوده شوهرش، ایزیدور، دنبالش بره 290 00:12:13,232 --> 00:12:14,108 ‫بره دنبالش، آره 291 00:12:14,191 --> 00:12:17,111 ‫و گفته، سوار قایق نجات نمیشم... 292 00:12:17,194 --> 00:12:20,531 ‫تا وقتی تمام زنها و بچه‌ها سوار بشن... 293 00:12:20,614 --> 00:12:21,782 ‫و تو قایق نجات باشن 294 00:12:21,866 --> 00:12:22,742 ‫و زنه هم گفت... 295 00:12:22,825 --> 00:12:23,826 ‫نه! 296 00:12:24,702 --> 00:12:27,037 ‫چهل ساله که با هم بودیم 297 00:12:27,121 --> 00:12:29,498 ‫و هر جا تو بری، منم میام 298 00:12:29,582 --> 00:12:31,625 ‫باهام بحث نکن، ایزیدور 299 00:12:32,501 --> 00:12:34,044 ‫میدونی که فایده نداره 300 00:12:34,128 --> 00:12:37,548 ‫در کشتی با هم بودیم ‫و موقع غرق شدن هم با همیم 301 00:12:38,048 --> 00:12:41,927 ‫همونطور که با هم زندگی کردیم، ‫با هم میمیریم 302 00:12:43,345 --> 00:12:45,389 ‫وقتی جسد ایزیدور رو پیدا کردن... 303 00:12:45,473 --> 00:12:49,727 ‫یه گردنبند پیدا کردن ‫که حروف اول اسم ایزیدور اشتراس روش بوده 304 00:12:50,853 --> 00:12:54,982 ‫اینم یه عکس از بزرگترین پسرشون، جسی 305 00:12:55,065 --> 00:12:58,652 ‫و اینم عکس بزرگترین دخترشون، ساراست 306 00:12:58,736 --> 00:13:00,154 ‫- مادربزرگت ‫- مادربزرگم 307 00:13:00,237 --> 00:13:01,322 ‫مادربزرگت 308 00:13:02,156 --> 00:13:03,491 ‫خب، همین... 309 00:13:03,574 --> 00:13:05,785 ‫همینو نزدیک قلبش نگه میداشته 310 00:13:05,868 --> 00:13:10,164 ‫و این باارزشترین چیز در تمام زندگیمه 311 00:13:10,247 --> 00:13:12,416 ‫درسته، تکان‌دهنده‌س 312 00:13:13,292 --> 00:13:15,002 ‫وقتی آخر فیلم رو دیدم... 313 00:13:15,085 --> 00:13:16,378 ‫نمیخواستم تکون بخورم 314 00:13:16,462 --> 00:13:17,880 ‫نمیخواستم از سینما برم بیرون 315 00:13:17,963 --> 00:13:19,924 ‫- خب، ممنون ‫- مبهوت شده بودم 316 00:13:20,007 --> 00:13:22,092 ‫واقعا به خاطر دقت... 317 00:13:22,176 --> 00:13:24,720 ‫کاری که به عنوان کارگردان کردی تا... 318 00:13:24,804 --> 00:13:26,680 ‫از اصل بودن فیلم مطمئن بشی 319 00:13:26,764 --> 00:13:27,807 ‫البته، فقط کار من نبود 320 00:13:27,890 --> 00:13:30,351 ‫فقط من نبودم، چون وقتی سراغ لاشه رفتیم... 321 00:13:30,434 --> 00:13:31,769 ‫هر کسی که سوار کشتی شد... 322 00:13:31,852 --> 00:13:34,230 ‫طراح تولید، طراح لباس... 323 00:13:34,313 --> 00:13:37,441 ‫همه حس میکردن ‫که باید بالاترین معیار رو داشته باشیم 324 00:13:39,235 --> 00:13:40,194 ‫بیست سال قبل... 325 00:13:40,277 --> 00:13:43,489 ‫سعی کردیم تایتانیک ‫رو بدون کم‌وکاست به زندگی برگردونیم 326 00:13:44,031 --> 00:13:46,784 ‫با اطلاعاتی که داشتیم ‫تمام تلاشمونو کردیم 327 00:13:47,117 --> 00:13:50,496 ‫اما از اون موقع به بعد، 33 بار ‫به محل لاشه غواصی کردم... 328 00:13:50,579 --> 00:13:53,582 ‫و چیزای تعجب‌آور و جدیدی ‫در مورد کشتی کشف کردم... 329 00:13:53,666 --> 00:13:56,836 ‫و رازهایی رو حل کردم ‫که کاوشگران رو ده‌ها سال گیج کرده بود 330 00:14:02,883 --> 00:14:04,218 ‫برای فیلم تایتانیک... 331 00:14:04,301 --> 00:14:06,053 ‫هر عکس مشهوری رو بیرون کشیدیم... 332 00:14:06,136 --> 00:14:08,347 ‫از طرح‌های سازه‌ای استفاده کردیم... 333 00:14:08,764 --> 00:14:10,474 ‫و کشتی‌مونو پرچ به پرچ ساختیم... 334 00:14:11,016 --> 00:14:13,435 ‫مطمئن شدیم ‫که همه چیز در جای درست خودشه... 335 00:14:13,811 --> 00:14:16,355 ‫همونطوری که در 1996 بوده 336 00:14:17,106 --> 00:14:19,567 ‫امروز در نمایشگاه کتابخونه‌ی ریگان... 337 00:14:19,650 --> 00:14:21,402 ‫به برخی از دکورهای فیلم خودمون نگاه میکنیم... 338 00:14:21,485 --> 00:14:24,655 ‫که با فیلمهایی از 33 بار ‫غواصی و بازدیدم از لاشه همراه شدن... 339 00:14:24,738 --> 00:14:25,948 ‫تا ببینیم کجا درست کار کردیم... 340 00:14:26,031 --> 00:14:26,991 ‫و کجا اشتباه 341 00:14:28,882 --> 00:14:32,760 ‫پس واقعا دکور رو از نو ساختن 342 00:14:38,544 --> 00:14:40,462 ‫میدونی، از وقتی فیلم رو ساختیم ‫این اتاق رو ندیده بودم... 343 00:14:40,546 --> 00:14:41,630 ‫- از 20 سال پیش ‫- معرکه نیست؟ 344 00:14:41,714 --> 00:14:42,965 ‫چرا، عالیه 345 00:14:43,048 --> 00:14:45,676 ‫شبیه اولین روزای فیلمبرداری میمونه 346 00:14:45,759 --> 00:14:47,052 ‫و یکی از اولین چیزایی که... 347 00:14:47,136 --> 00:14:50,055 ‫کیت وینسلت و لئوناردو ‫باید انجام میدادن این بود که.. 348 00:14:50,723 --> 00:14:51,640 ‫برهنه بشن 349 00:14:52,683 --> 00:14:56,979 ‫از طرح سلطنتی الهام گرفتیم... 350 00:14:57,062 --> 00:14:58,564 ‫که در کشتی المپیک معروف بود... 351 00:14:58,647 --> 00:15:01,775 ‫و میدونستیم در اتاق‌های ‫دیگه تایتانیک هم وجود داره... 352 00:15:01,859 --> 00:15:03,527 ‫و گذاشتیمش طرف... 353 00:15:03,611 --> 00:15:05,321 ‫اتاق‌های میلیونر سمت چپ 354 00:15:05,404 --> 00:15:06,655 ‫- بخش سه اتاقی ‫- بله، بله 355 00:15:06,739 --> 00:15:07,907 ‫چون هیچکس نمیدونست اونجا چی بوده 356 00:15:07,990 --> 00:15:09,074 ‫اون موقع نمیدونستیم 357 00:15:09,158 --> 00:15:11,243 ‫روی چیزی که ‫ناشناخته بود کار میکردم 358 00:15:11,327 --> 00:15:13,454 ‫چیزی که خیلی عجیبش میکنه... 359 00:15:14,246 --> 00:15:15,956 ‫اینه که فیلم رو در سال 96 ساختیم... 360 00:15:16,040 --> 00:15:21,587 ‫و در 2005 تونستیم ‫به اتاق اشتراس در عرشه بی برسیم... 361 00:15:21,670 --> 00:15:23,589 ‫و درست شبیه دکور ‫الکی بود که ساختیم 362 00:15:23,672 --> 00:15:25,299 ‫اینقدر هیجانزده ندیده بودمت 363 00:15:25,382 --> 00:15:27,885 ‫وای، پسر داشتم جیغ میزدم 364 00:15:27,968 --> 00:15:29,803 ‫میگه، ساعت نیست 365 00:15:29,887 --> 00:15:31,388 ‫به نظر من که شبیه ساعته 366 00:15:31,472 --> 00:15:33,223 ‫میگه، ساعت روی طاقچه نیست 367 00:15:33,307 --> 00:15:34,308 ‫خدای من! 368 00:15:34,391 --> 00:15:35,601 ‫منبت‌کاری رو تماشا کن 369 00:15:35,684 --> 00:15:36,644 ‫بی‌نظیره 370 00:15:36,727 --> 00:15:37,811 ‫همونجا قرار داشت 371 00:15:37,895 --> 00:15:39,813 ‫واقعا باورنکردنی بود 372 00:15:39,897 --> 00:15:43,776 ‫انگار یه جور حباب محافظتی کامل دورش بود 373 00:15:43,859 --> 00:15:44,860 ‫باورنکردنیه 374 00:15:44,944 --> 00:15:46,528 ‫اگه با اون یه نمایشنامه مینوشتی... 375 00:15:46,612 --> 00:15:48,447 ‫تقریبا همینو نشون میدادی 376 00:15:48,530 --> 00:15:49,698 ‫آره، حتما، ساعت هنوزم... 377 00:15:49,782 --> 00:15:50,824 ‫باید روی طاقچه باشه 378 00:15:50,908 --> 00:15:52,242 ‫- بود ‫- البته به خاطر دریای طوفانی... 379 00:15:52,326 --> 00:15:54,870 ‫در اطلس شمالی بهش ‫وصل بود، اما اینطوری... 380 00:15:54,954 --> 00:15:56,997 ‫یعنی هیچی بهش نخورده، ‫وسایل در سرتاسر اتاق... 381 00:15:57,081 --> 00:15:58,082 ‫- پیچ‌وتاب نخوردن ‫- که بندازنش 382 00:15:58,165 --> 00:15:59,458 ‫- یا شیشه رو بشکنن ‫- آره. دقیقا 383 00:15:59,541 --> 00:16:02,211 ‫و اون ساعت یه مدرک خیلی مهم به شمار میاد 384 00:16:02,294 --> 00:16:05,214 ‫ساعت زمانی که کابین ‫پر از آب شده رو نشون میده 385 00:16:05,297 --> 00:16:06,131 ‫درسته 386 00:16:06,215 --> 00:16:07,508 ‫و میدونیم که ساعت... 387 00:16:07,591 --> 00:16:09,802 ‫اتاق فرمان کشتی روی چند بوده 388 00:16:09,885 --> 00:16:12,221 ‫پس اگه بتونیم زمان رو ‫از روی اون ساعت بخونیم... 389 00:16:12,304 --> 00:16:14,682 ‫و با زمان‌سنج ‫اتاق فرمان تطابقش بدیم... 390 00:16:14,765 --> 00:16:16,767 ‫سرعت غرق شدن تایتانیک رو بدست میاریم 391 00:16:17,226 --> 00:16:18,852 ‫یعنی میگی باید برگردم اون پایین؟ 392 00:16:18,936 --> 00:16:21,188 ‫خب، روی ساعت کلی گل و لای نشسته 393 00:16:21,271 --> 00:16:23,357 ‫- باید تمیزش کنیم و ببینیم ساعت چنده ‫- آره 394 00:16:28,070 --> 00:16:30,739 ‫سی‌کیودی؟ قربان؟ 395 00:16:32,866 --> 00:16:33,867 ‫درسته، سی‌کیودی 396 00:16:33,951 --> 00:16:35,077 ‫پیام اضطراری 397 00:16:35,661 --> 00:16:36,495 ‫موقعیت ماست 398 00:16:41,625 --> 00:16:43,752 ‫وقتی در سال 96 فیلمبرداری میکردیم... 399 00:16:43,836 --> 00:16:45,921 ‫براساس اطلاعاتی بود که داشتیم 400 00:16:46,005 --> 00:16:46,797 ‫درسته 401 00:16:46,880 --> 00:16:48,674 ‫یه جور عکس سیاه‌وسفید... 402 00:16:48,757 --> 00:16:50,801 ‫جالب وجود داشت 403 00:16:50,884 --> 00:16:51,885 ‫- از تایتانیک ‫- آره 404 00:16:51,969 --> 00:16:54,430 ‫و تا جایی که یادمه این قسمت رو نشون میداد 405 00:16:54,513 --> 00:16:56,181 ‫- و این در عکس نیست ‫- اینا رو نمیشه دید 406 00:16:56,265 --> 00:16:58,308 ‫اینا رو ندیدی ‫فرض کردیم اونجا بودن... 407 00:16:58,392 --> 00:16:59,977 ‫به خاطر عکسی که از المپیک داشتیم 408 00:17:00,060 --> 00:17:01,228 ‫آره، پس در واقع... 409 00:17:01,311 --> 00:17:04,106 ‫یه بازتولید خیلی خوب از المپیک بود... 410 00:17:04,523 --> 00:17:06,859 ‫و مشخص شد ‫که تایتانیک اصلا اینطوری نبوده... 411 00:17:06,942 --> 00:17:09,278 ‫وقتی که با کاوشگر واردش شدیم 412 00:17:09,361 --> 00:17:10,946 ‫پس این قسمت رو درست حدس زدیم... 413 00:17:11,030 --> 00:17:12,406 ‫و این قسمت رو کاملا اشتباه... 414 00:17:12,489 --> 00:17:14,491 ‫چون اینا در واقع ‫یه اتاق جداگانه بودن 415 00:17:14,575 --> 00:17:15,826 ‫اتاق سکوت، درسته؟ 416 00:17:16,326 --> 00:17:18,037 ‫نکته‌ش اینه که این آدما قهرمان بودن 417 00:17:18,662 --> 00:17:20,372 ‫وقت نداشتم تو فیلم واردش کنم... 418 00:17:20,456 --> 00:17:21,665 ‫اما اپراتورهای تلگراف... 419 00:17:21,749 --> 00:17:23,375 ‫مثل هکرهای روزگارشون بودن 420 00:17:24,043 --> 00:17:26,754 ‫کارایی که اپراتورها، براید و فیلیپس انجام دادن... 421 00:17:26,837 --> 00:17:28,547 ‫جون صدها نفر رو نجات داد 422 00:17:28,630 --> 00:17:30,215 ‫یه روز قبل از فاجعه... 423 00:17:30,299 --> 00:17:31,633 ‫برق دستگاه رفته بود 424 00:17:31,717 --> 00:17:33,469 ‫راهنمای مارکونی دستگاه میگه... 425 00:17:33,552 --> 00:17:35,888 ‫در این وضعیت، باید ولش کنی... 426 00:17:35,971 --> 00:17:39,016 ‫- صبر کنی تا یه مهندس مارکونی از ساحل بیاد درستش کنه ‫- آره، آره 427 00:17:39,099 --> 00:17:42,269 ‫و باید با این سیم‌پیچ اضطراری کار کنی 428 00:17:42,352 --> 00:17:43,145 ‫آره 429 00:17:43,228 --> 00:17:46,106 ‫که با باتری کار میکنه، ‫بردش هم صفره 430 00:17:46,190 --> 00:17:48,567 ‫حدود 60،70 مایل برد نظری داره 431 00:17:48,650 --> 00:17:49,443 ‫آره 432 00:17:49,526 --> 00:17:53,322 ‫که کارپاتیا یکم ‫دورتر از این برد بوده... 433 00:17:53,405 --> 00:17:55,908 ‫که یهو پیام کمک تایتانیک رو میشنوه 434 00:17:55,991 --> 00:17:56,992 ‫و داشته خلاف جهت حرکت میکرده 435 00:17:57,076 --> 00:17:59,912 ‫پس اگه دستگاه رو راه ننداخته بودن... 436 00:17:59,995 --> 00:18:02,372 ‫نمیتونستن با کارپاتیا حرف بزنن 437 00:18:02,456 --> 00:18:03,415 ‫احتمالا نه 438 00:18:03,499 --> 00:18:05,626 ‫کارپاتیا بیش از 700 نفر رو نجات داد 439 00:18:06,085 --> 00:18:07,836 ‫اگه این آدما از قانون سرپیچی نمیکردن... 440 00:18:08,170 --> 00:18:10,547 ‫این همه نجات پیدا نمیکردن 441 00:18:21,642 --> 00:18:23,185 ‫میخوای بری یه مهمونی واقعی؟ 442 00:18:24,686 --> 00:18:26,396 ‫خب این پلکان بزرگه... 443 00:18:26,480 --> 00:18:28,941 ‫که از روی نقشه‌ها ساختیمش... 444 00:18:29,024 --> 00:18:30,943 ‫همونطوری که پلکان رو ساختن 445 00:18:31,026 --> 00:18:32,611 ‫پلکان پایه فولادی داره 446 00:18:32,694 --> 00:18:35,114 ‫وقتی کشتی رو غرق کردیم، اومد بالا 447 00:18:35,197 --> 00:18:36,198 ‫چوب شناور میشه 448 00:18:36,281 --> 00:18:39,451 ‫پایه رو از جا کند ‫و شناور شد 449 00:18:39,535 --> 00:18:42,412 ‫و راستش دو بدلکار رو گیر انداخت 450 00:18:42,496 --> 00:18:43,914 ‫خوشبختانه، آسیبی ندیدن... 451 00:18:43,997 --> 00:18:45,916 ‫اما لحظه‌ی ترسناکی بود 452 00:18:46,291 --> 00:18:49,128 ‫وقتی لاشه رو پیدا کردیم، از پلکان خبری نبود 453 00:18:49,545 --> 00:18:50,629 ‫و فرض کردیم که... 454 00:18:50,712 --> 00:18:52,422 ‫یه جور موجود دریایی چوب‌خوار... 455 00:18:52,506 --> 00:18:53,632 ‫تمامش رو خورده 456 00:18:54,007 --> 00:18:55,008 ‫اما بعدش نتونستیم متوجه بشیم... 457 00:18:55,092 --> 00:18:57,845 ‫چرا این همه ستون ‫و پنل‌های دیواری سالم موندن... 458 00:18:57,928 --> 00:18:59,429 ‫و همه چی در عرشه دی... 459 00:18:59,513 --> 00:19:00,806 ‫و بنابراین هنوز مشخص نبود 460 00:19:00,889 --> 00:19:02,391 ‫- و اهمیت زیادی داره ‫- جور درنمیاد 461 00:19:02,474 --> 00:19:03,809 ‫خب، این بلوط خالصه 462 00:19:03,892 --> 00:19:06,854 ‫بلوط یکی از قوی‌ترین ‫و محکم‌ترین چوب‌هاست 463 00:19:06,937 --> 00:19:08,522 ‫- آره ‫- و حتی اگه چوب ناپدیده شده بود... 464 00:19:08,605 --> 00:19:10,399 ‫این همه نرده آهنی کجا رفته؟ 465 00:19:10,482 --> 00:19:11,400 ‫آره، دقیقا 466 00:19:11,483 --> 00:19:12,943 ‫پس رفتیم پایین و اطرافو... 467 00:19:13,026 --> 00:19:14,027 ‫با کاوشگر گشتیم... 468 00:19:14,111 --> 00:19:15,737 ‫- هیچ بقایایی پیدا نکردیم ‫- نه 469 00:19:15,821 --> 00:19:17,698 ‫نتونستیم بقایای نرده رو پیدا کنیم 470 00:19:17,781 --> 00:19:20,409 ‫نتونستیم بقایای پلکان ‫و بقیه چیزا رو پیدا کنیم 471 00:19:20,492 --> 00:19:23,787 ‫پس با خودمون گفتیم، حتما شناور شده 472 00:19:24,621 --> 00:19:25,914 ‫جالب بود، میدونی... 473 00:19:25,998 --> 00:19:29,001 ‫- انگار واقعیت از تخیل پیروی کرده باشه... ‫- آره 474 00:19:29,084 --> 00:19:30,961 ‫- دقیقا ‫- اگه فیلم رو نساخته بودیم... 475 00:19:31,044 --> 00:19:33,088 ‫فکر نکنم به این جواب میرسیدیم 476 00:19:42,764 --> 00:19:44,683 ‫با گشت زدن در نمایشگاه تایتانیک... 477 00:19:44,766 --> 00:19:47,853 ‫سخت میشه مجذوب ‫یادگارهای گذشته نشد... 478 00:19:48,312 --> 00:19:51,523 ‫صندلی عرشه، ساعت جیبی طلا.. 479 00:19:51,607 --> 00:19:53,150 ‫پالتو 480 00:19:53,233 --> 00:19:56,111 ‫حس میکنی تمام آدمایی ‫که مردن کنارت وایستادن 481 00:19:56,195 --> 00:19:58,405 ‫و با ساختن فیلم هم همین حس رو داشتم 482 00:19:59,239 --> 00:20:00,616 ‫- ایشون جیمز کامرونه ‫- از دیدنت خوشحالم 483 00:20:00,699 --> 00:20:01,742 ‫- ایشون هم جکی درکسله ‫- از آشناییتون خوشحالم 484 00:20:01,825 --> 00:20:03,160 ‫پدرومادربزرگش جان جیکوب استور... 485 00:20:03,243 --> 00:20:04,536 ‫- و مادلین استور بودن ‫- حتما، بله، آره 486 00:20:04,620 --> 00:20:06,830 ‫در مورد جان جیکوب استور و مادلین... 487 00:20:06,914 --> 00:20:08,916 ‫پولدارترین شخص در تایتانیک بود... 488 00:20:08,999 --> 00:20:10,000 ‫با تازه عروسش... 489 00:20:10,083 --> 00:20:11,960 ‫و تازه زندگیشو شروع کرده بود 490 00:20:12,586 --> 00:20:14,254 ‫جکی شخصیت قدرتمندی داشت 491 00:20:14,338 --> 00:20:16,006 ‫و تونستم... 492 00:20:16,089 --> 00:20:19,343 ‫در تصوری که از زندگی ‫جی.جی استور داشتم، اینو ببینم 493 00:20:19,426 --> 00:20:20,677 ‫ممنون که پیش ما اومدی 494 00:20:20,761 --> 00:20:23,305 ‫پدرت، فکر کنم... 495 00:20:23,388 --> 00:20:24,223 ‫بله، پنج ماه 496 00:20:24,306 --> 00:20:26,017 ‫اون موقع در شکم مادلین استور بوده ‫پنج ماهه حامله بوده 497 00:20:26,314 --> 00:20:28,233 ‫به نظر آدم خیلی جالبی می‌اومده 498 00:20:34,816 --> 00:20:36,526 ‫مرد بسیار جذابی بوده 499 00:20:36,610 --> 00:20:40,405 ‫بیشتر به خاطر اینکه ‫به عنوان قهرمان مرده ستایش شده... 500 00:20:40,489 --> 00:20:42,157 ‫به جای اینکه ‫از زندگیش تعریف بشه... 501 00:20:42,241 --> 00:20:43,367 ‫که خیلی شگفت‌انگیز بوده 502 00:20:44,152 --> 00:20:45,070 ‫ذهن کنجکاوی داشته 503 00:20:45,494 --> 00:20:47,746 ‫چندین صحنه حول ‫داستان اونا فیلمبرداری کردیم... 504 00:20:47,829 --> 00:20:49,456 ‫که از فیلم حذف شد 505 00:20:49,539 --> 00:20:51,500 ‫خیلی خوشم اومد ‫وقتی داشت جلیقه‌ی نجات رو باز میکرد... 506 00:20:51,583 --> 00:20:53,502 ‫تا چوب‌پنبه رو ببینه... 507 00:20:53,585 --> 00:20:55,128 ‫و بفهمه چطوری کار میکنه 508 00:20:56,088 --> 00:20:58,006 ‫- اما مادلین بوده که اونو پوشیده ‫- در جوانی مرد 509 00:20:58,090 --> 00:20:59,091 ‫خیلی کوچیکه 510 00:20:59,174 --> 00:21:01,718 ‫آره، خب، این جلیقه‌ی نجات... 511 00:21:01,802 --> 00:21:04,096 ‫گرم و شاید زنده نگهش داشته 512 00:21:04,179 --> 00:21:06,473 ‫پدرم به هالیفکس رفت ‫و اینو بهش پیشنهاد دادن 513 00:21:06,556 --> 00:21:09,017 ‫و گفت، حتی نمیتونسته در موردش حرف بزنه 514 00:21:09,101 --> 00:21:10,352 ‫حتی فکرشم نمیکرده 515 00:21:10,435 --> 00:21:11,353 ‫خاطره بدی داشته 516 00:21:11,436 --> 00:21:12,729 ‫زندگی‌شو عوض کرد... 517 00:21:12,813 --> 00:21:14,898 ‫و فکر کنم مادرشم هم خیلی اذیت شده بود 518 00:21:14,982 --> 00:21:16,233 ‫آره 519 00:21:16,316 --> 00:21:19,278 ‫احتمال داره بدونی پدربزرگم چطوری مرده... 520 00:21:19,361 --> 00:21:21,613 ‫و آیا جلیقه‌ی نجات شماره‌ی چهار... 521 00:21:21,697 --> 00:21:24,741 ‫که دور مادربزرگم بوده، اینقدر نزدیک بوده تا... 522 00:21:24,825 --> 00:21:26,576 ‫دیده باشدش؟ ‫فکر نکنم دیده باشن 523 00:21:26,660 --> 00:21:29,079 ‫چون وقتی ‫قایق برگشته، مرده 524 00:21:29,162 --> 00:21:31,581 ‫به خاطر کبودی ‫جسد این تصور وجود داره 525 00:21:33,709 --> 00:21:35,877 ‫تصویر تو از چهره‌ها در آب... 526 00:21:35,961 --> 00:21:39,631 ‫حس شگفت‌انگیز ‫و سردی به آدم داد 527 00:21:39,715 --> 00:21:41,174 ‫فکر کنم یکی از برداشت‌هام... 528 00:21:41,258 --> 00:21:43,176 ‫بعد از انتشار فیلم، این بود که... 529 00:21:43,927 --> 00:21:45,429 ‫میدونی، این تاریخ باستان نیست 530 00:21:45,512 --> 00:21:46,638 ‫200سال قبل نیست 531 00:21:47,139 --> 00:21:49,349 ‫سعی میکردم نشون بدم... 532 00:21:49,433 --> 00:21:53,103 ‫که برای بازمونده‌ها تا چه حد دردناک بوده... 533 00:21:53,186 --> 00:21:55,564 ‫از جمله برگشتن به جایی ‫که پر از جسده... 534 00:21:55,647 --> 00:21:57,899 ‫تا ببینن کسی زنده مونده یا نه... 535 00:21:58,483 --> 00:21:59,985 ‫میدونی، احتمالا اینقدر حساس نبودم... 536 00:22:00,068 --> 00:22:01,403 ‫که با خودم بگم ممکنه... 537 00:22:01,486 --> 00:22:04,281 ‫خونواده‌هایی که از این ‫موضوع رنج کشیدن، چه حسی داشته باشن 538 00:22:04,364 --> 00:22:06,116 ‫- قبلا بهش فکر نکرده بودم ‫- آره 539 00:22:06,199 --> 00:22:08,285 ‫و بعد که دیدمش، ‫یهو به ذهنم خطور کرد 540 00:22:12,581 --> 00:22:13,498 ‫فیلم تایتانیک... 541 00:22:13,582 --> 00:22:15,876 ‫چیزی رو به تصویر کشید ‫که به باور ما نمای دقیقی... 542 00:22:15,959 --> 00:22:17,669 ‫از آخرین ساعت‌های کشتی بود 543 00:22:17,753 --> 00:22:19,296 ‫نشون دادیم اول دماغه غرق شده... 544 00:22:19,379 --> 00:22:21,423 ‫و عقب کشتی در هوا معلق شده... 545 00:22:21,506 --> 00:22:24,092 ‫قبل از اینکه وزن بسیار زیادش ‫کشتی رو از وسط نصف کنه 546 00:22:25,344 --> 00:22:27,304 ‫در بیست سال گذشته، ‫سعی میکردم بفهمم... 547 00:22:27,387 --> 00:22:28,513 ‫درست حدس زدیم یا نه 548 00:22:28,972 --> 00:22:30,849 ‫چندین بار سراغ لاشه رفتم... 549 00:22:30,932 --> 00:22:32,392 ‫و مهندسان دریایی رو اوردم... 550 00:22:32,476 --> 00:22:35,270 ‫تا تمام متغیرهای ‫پیچیده رو بررسی کنن 551 00:22:36,104 --> 00:22:38,273 ‫خب، میخوام یه گام فراتر بذارم 552 00:22:38,648 --> 00:22:41,068 ‫یه آزمایش واقعی از غرق شدن انجام بدم... 553 00:22:41,151 --> 00:22:42,778 ‫که با اطلاعات جدیدی که جمع کردیم... 554 00:22:42,861 --> 00:22:44,529 ‫جور دربیاد 555 00:22:45,113 --> 00:22:46,865 ‫اونطور که نشون دادیم غرق میشه؟ 556 00:22:46,948 --> 00:22:47,991 ‫نمیدونم 557 00:22:48,075 --> 00:22:50,702 ‫ماموریتمون بررسی سازوکار فیزیکی کار... 558 00:22:50,786 --> 00:22:53,038 ‫در بهترین شکل بود و ببینیم چی میشه 559 00:22:53,121 --> 00:22:54,998 ‫میلیاردها نظریه در موردش وجود داره... 560 00:22:55,082 --> 00:22:56,041 ‫همیشه هم بوده 561 00:22:56,124 --> 00:22:58,293 ‫میخواستیم به یه نظریه معتبر برسیم 562 00:22:58,377 --> 00:22:59,961 ‫تمام هدف این تحقیقات... 563 00:23:00,045 --> 00:23:03,048 ‫اینه که بفهمیم این ‫طاقت میاره یا از بین میره؟ 564 00:23:03,131 --> 00:23:04,633 ‫دارم از تاب خوردن دماغه حرف میزنم... 565 00:23:04,716 --> 00:23:05,675 ‫و بیست سال بحث و جدل... 566 00:23:05,759 --> 00:23:06,760 ‫اما هیچوقت مدرکی نداشتم 567 00:23:06,843 --> 00:23:09,721 ‫در این لحظه خارج از حیطه‌ی علمه 568 00:23:10,055 --> 00:23:12,557 ‫و با خودم گفتم ‫یه مدل بسازیم و بشکنیمش 569 00:23:12,641 --> 00:23:14,518 ‫اصلا نمیگم... 570 00:23:14,601 --> 00:23:15,811 ‫که حتما اینطوری میشه... 571 00:23:15,894 --> 00:23:18,605 ‫اما دوست دارم ‫به عنوان یه احتمال مطرحش کنم 572 00:23:18,688 --> 00:23:20,941 ‫چون مجبور نیستم ‫فیلم رو از نو بسازم 573 00:23:21,024 --> 00:23:23,693 ‫با استفاده از ‫تکنیک‌های آتش‌بازی انجامش میدیم... 574 00:23:24,194 --> 00:23:25,487 ‫و در یه محفظه غرقش میکنیم 575 00:23:25,570 --> 00:23:26,822 ‫بلافاصله یاد جین وارن افتادم 576 00:23:27,406 --> 00:23:28,240 ‫مدتهاست میشناسمش... 577 00:23:28,323 --> 00:23:30,617 ‫در طول این سالها ‫چندین پروژه با هم انجام دادیم 578 00:23:30,700 --> 00:23:33,787 ‫بیا در مورد ‫بهترین روش... 579 00:23:33,870 --> 00:23:36,206 ‫برای بالا نگه داشتنش ‫تا وقتی بشکنه، فکر کنیم 580 00:23:36,289 --> 00:23:39,584 ‫میخواست فاجعه رو بررسی کنیم... 581 00:23:39,668 --> 00:23:43,380 ‫و ببینیم وقتی ‫تایتانیک غرق شده، واقعا چی شده 582 00:23:43,463 --> 00:23:44,548 ‫چون آب که همونه 583 00:23:44,631 --> 00:23:47,384 ‫آب دینامیکش رو عوض نمیکنه 584 00:23:47,467 --> 00:23:48,468 ‫ببینیم دماغه چه کار میکنه 585 00:23:48,552 --> 00:23:49,845 ‫ببینیم عقب کشتی چه کار میکنه... 586 00:23:49,928 --> 00:23:52,264 ‫و اتفاقی که شاید ‫افتاده باشه رو تکرار کنیم 587 00:23:52,347 --> 00:23:54,724 ‫خیلی وقته که میخوام ‫این آزمایش مدل رو انجام بدم 588 00:23:54,808 --> 00:23:56,810 ‫میدونستم که ‫تلاش برای درنظر گرفتن... 589 00:23:56,893 --> 00:23:58,019 ‫تمام اطلاعاتی که از غرق شدن یاد گرفتیم... 590 00:23:58,103 --> 00:24:00,063 ‫و وارد کردنش به یک ‫آزمایش واحد، آسون نیست 591 00:24:00,147 --> 00:24:01,440 ‫خب، فکر نکنم اینطوری شده باشه 592 00:24:01,523 --> 00:24:03,942 ‫اما تازه داشتم می‌فهمیدم که چقدر سخته 593 00:24:04,025 --> 00:24:05,360 ‫متوجه چیزی که میگم نمیشی 594 00:24:07,612 --> 00:24:09,114 ‫کوه یخ جلومونه! 595 00:24:11,700 --> 00:24:13,160 ‫بیش از 20 ساله با خودم میگم... 596 00:24:13,243 --> 00:24:15,412 ‫چرا تایتانیک اونطوری غرق شده 597 00:24:17,330 --> 00:24:18,540 ‫در فیلم، میشکنه... 598 00:24:18,623 --> 00:24:21,084 ‫و بعد عقب کشتی می‌افته و ‫موج بزرگی تولید میکنه... 599 00:24:21,168 --> 00:24:22,919 ‫و بعد دماغه میکشدش پایین... 600 00:24:23,003 --> 00:24:24,754 ‫و عقب کشتی حالت عمودی میگیره 601 00:24:24,838 --> 00:24:27,007 ‫و بعد دماغه جدا میشه و ‫یه راست میره پایین... 602 00:24:27,090 --> 00:24:29,217 ‫و عقب کشتی خیلی آروم میره پایین 603 00:24:29,634 --> 00:24:31,136 ‫تصویر مهیجی ـه... 604 00:24:31,219 --> 00:24:33,472 ‫و تا حد امکان برای زمان خودش دقیق 605 00:24:34,389 --> 00:24:35,640 ‫اما هرگز دست از این برنداشتم تا بفهمم... 606 00:24:35,724 --> 00:24:36,892 ‫دقیقا چه اتفاقی افتاده 607 00:24:37,601 --> 00:24:40,145 ‫در طول سالها، تیم تحلیل کوچیک ما... 608 00:24:40,228 --> 00:24:43,023 ‫از انواع مختلف مواد استفاده کردن... 609 00:24:43,106 --> 00:24:45,984 ‫تا سعی کنن قطعات ‫پازل رو کنار هم قرار بدن... 610 00:24:46,067 --> 00:24:48,236 ‫پازل همون غرق شدن تایتانیکه 611 00:24:48,320 --> 00:24:50,989 ‫از لاشه میدونیم ‫که فولاد از کجا شکسته 612 00:24:51,072 --> 00:24:51,865 ‫حتی پرچش رو هم میدونیم 613 00:24:51,948 --> 00:24:54,951 ‫کاوش جیم در قسمت دماغه... 614 00:24:55,035 --> 00:24:57,496 ‫درک ما رو بسیار بهتر کرد... 615 00:24:57,579 --> 00:24:59,456 ‫که در زمان غرق شدن ‫چه اتفاقی افتاده... 616 00:24:59,539 --> 00:25:01,416 ‫و بعد در طول سقوط به بستر اقیانوس چی شده 617 00:25:01,500 --> 00:25:03,627 ‫دکلی داریم که ‫به عقب کشتی افتاده... 618 00:25:03,710 --> 00:25:06,755 ‫تمام پنجره‌های رو به جلوی عرشه بی... 619 00:25:07,589 --> 00:25:09,132 ‫شکسته، شکسته، شکسته 620 00:25:09,216 --> 00:25:11,426 ‫برای من، اینم یه دلیل دیگه میشه... 621 00:25:11,510 --> 00:25:14,596 ‫برای یک نیروی بسیار قوی در طول کشتی 622 00:25:14,679 --> 00:25:16,681 ‫یه الگوی سازگار می‌بینیم... 623 00:25:16,765 --> 00:25:20,769 ‫که اثرات جریان ‫بسیار شدید آب رو نشون میده... 624 00:25:20,852 --> 00:25:23,271 ‫که از جلوی کشتی ‫به سمت عقب کشتی می‌رفته 625 00:25:23,730 --> 00:25:24,773 ‫تنها با غرق شدن عمودی کشتی... 626 00:25:24,856 --> 00:25:27,192 ‫میشه این وضعیت رو توضیح داد 627 00:25:27,275 --> 00:25:29,277 ‫یه قطعه بسیار بزرگ بدنه به طول 70 فوت... 628 00:25:29,361 --> 00:25:32,113 ‫دو ورق بسیار بزرگ از ته کشتی... 629 00:25:32,197 --> 00:25:34,032 ‫در فاصله دوری از ‫قطعات دیگه پیدا شدن 630 00:25:34,115 --> 00:25:35,909 ‫از کشتی جدا شدن. اما توسط چی؟ 631 00:25:35,992 --> 00:25:38,119 ‫خب، با جدا شدن دماغه از کشتی جدا شدن 632 00:25:38,203 --> 00:25:41,665 ‫یواش‌یواش، با ‫کنار هم گذاشتن تمام این اطلاعات... 633 00:25:41,748 --> 00:25:45,460 ‫واقعا تونستیم عوامل اصلی در غرق شدن کشتی رو... 634 00:25:45,544 --> 00:25:48,380 ‫مهندسی معکوس کنیم 635 00:25:48,463 --> 00:25:49,881 ‫نیروی دریایی آمریکا رو هم درگیر کردیم... 636 00:25:49,965 --> 00:25:53,969 ‫تا دو تا مدل شبیه‌سازی ‫کامپیوتری از تایتانیک بسازه 637 00:25:54,678 --> 00:25:56,680 ‫یکی بهمون نشون داد چطوری آب... 638 00:25:56,763 --> 00:25:57,889 ‫در زمان غرق شدن در کشتی جریان داشته 639 00:25:57,973 --> 00:26:00,183 ‫اون یکی دیگه فشار وارده به بدنه رو می‌سنجه 640 00:26:00,267 --> 00:26:01,601 ‫و بهمون گفت... 641 00:26:01,685 --> 00:26:05,605 ‫تایتانیک نیازی نداشته ‫تا نود درجه از آب بیرون بزنه 642 00:26:05,689 --> 00:26:08,817 ‫مدل تقریبا 23 درجه رو محاسبه کرد... 643 00:26:08,900 --> 00:26:11,236 ‫تا اینکه فشار به حداکثر خودش برسه... 644 00:26:11,319 --> 00:26:12,779 ‫و کشتی رو بشکنه 645 00:26:12,862 --> 00:26:15,615 ‫اما برای غرق شدن ‫کشتی به اندازه‌ی تایتانیک... 646 00:26:16,032 --> 00:26:18,952 ‫متغیرهای نامحدودی وجود دارن... 647 00:26:19,035 --> 00:26:20,203 ‫که در غرق شدن نقش ایفا میکنن 648 00:26:20,287 --> 00:26:23,164 ‫شبیه‌سازی کامپیوتری ‫برخی از عوامل رو کنار میزنه... 649 00:26:23,248 --> 00:26:24,708 ‫اما تعداد متغیرها اینقدر زیاده... 650 00:26:24,791 --> 00:26:25,875 ‫که نمیشه دقیقا گفت چی شده... 651 00:26:25,959 --> 00:26:27,752 ‫پس مجبوریم از ‫یه بُعد دیگه امتحان کنیم... 652 00:26:27,836 --> 00:26:29,629 ‫و اینجاست که پای مدل‌های فیزیکی وسط میاد 653 00:26:29,713 --> 00:26:32,132 ‫از نظر هیدرودینامیک باید خیلی نزدیک... 654 00:26:32,215 --> 00:26:33,800 ‫به چیزی که کشتی بوده باشه 655 00:26:33,883 --> 00:26:35,343 ‫یه مدل بی‌نظیره 656 00:26:35,427 --> 00:26:37,679 ‫صددرصد در ‫برخی از جزییات ریز دقیق نیست... 657 00:26:37,762 --> 00:26:39,681 ‫اما از نظر شکل کلی دقیق بود... 658 00:26:39,764 --> 00:26:42,058 ‫که برای یه تحقیق ‫هیدرودینامیک همینو میخواستیم 659 00:26:42,142 --> 00:26:43,768 ‫بزرگترین قسمت... 660 00:26:43,852 --> 00:26:46,563 ‫این بود که مدل رو شناور و بعد غرق کنیم... 661 00:26:46,646 --> 00:26:49,524 ‫مثل چیزی که از ‫تحقیقاتمون بدست اوردیم 662 00:26:49,608 --> 00:26:51,359 ‫- میدونیم که طول هفتاد فوته؟ ‫- بله 663 00:26:51,443 --> 00:26:53,236 ‫هفتاد فوت از عقب کشتی 664 00:26:53,320 --> 00:26:54,654 ‫از نقطه‌ی شکست 665 00:26:54,738 --> 00:26:56,197 ‫میدونستیم که مدل باید بشکنه... 666 00:26:56,281 --> 00:26:57,949 ‫پس مجبور شدیم ‫مکانیزمی رو قرار بدیم... 667 00:26:58,033 --> 00:27:00,493 ‫که اجازه بده در یه نقطه که... 668 00:27:00,577 --> 00:27:03,747 ‫شبیه‌سازی‌های کامپیوتری نشون دادن بشکنه 669 00:27:03,830 --> 00:27:05,665 ‫پس اینجا لولا قرار گرفته؟ 670 00:27:05,749 --> 00:27:07,208 ‫لولا همینجاست 671 00:27:07,292 --> 00:27:09,794 ‫نه، به نظر من که نباید لولا اینطوری باشه 672 00:27:09,878 --> 00:27:10,712 ‫لولا اینجا نیست 673 00:27:10,795 --> 00:27:11,921 ‫لولا اینجاست 674 00:27:12,005 --> 00:27:14,090 ‫جیم، بهمون دستوراتی داده بود 675 00:27:14,174 --> 00:27:16,343 ‫تقریبا نصفش رو درست انجام دادیم... 676 00:27:16,426 --> 00:27:18,345 ‫اما میخوام لولا یه جای دیگه باشه 677 00:27:18,428 --> 00:27:20,180 ‫به خاطر همین بهش میگم نظریه موز... 678 00:27:20,263 --> 00:27:22,015 ‫که با شکستن کشتی... 679 00:27:22,098 --> 00:27:25,060 ‫ته کشتی که قوی‌ترین قسمته کشتیه، دوام میاره 680 00:27:25,143 --> 00:27:26,519 ‫این برگشته و هنوز وصله... 681 00:27:26,603 --> 00:27:27,854 ‫و بعدش جدا میشه 682 00:27:27,937 --> 00:27:29,439 ‫اینم از لولای ما 683 00:27:29,522 --> 00:27:30,815 ‫و با جدا شدن... 684 00:27:30,899 --> 00:27:32,984 ‫تقریبا شکل ‫قطعه سوم رو به خودش میگیره 685 00:27:33,068 --> 00:27:35,862 ‫ته کشتی، اینطوری جدا میشه 686 00:27:35,945 --> 00:27:38,281 ‫نه، لازم نیست هنوز جداش کنی 687 00:27:38,365 --> 00:27:40,742 ‫میخوایم همینو بفهمیم 688 00:27:40,825 --> 00:27:42,952 ‫یه جور اثبات نظریه‌س 689 00:27:43,036 --> 00:27:45,747 ‫هرگز نمیتونیم ‫اتفاقی که افتاده رو ثابت کنیم 690 00:27:46,122 --> 00:27:48,541 ‫فقط میتونیم اتفاقی ‫که شاید افتاده رو ثابت کنیم 691 00:27:48,625 --> 00:27:51,252 ‫نیروهای هیدوردینامیک روی این... 692 00:27:51,336 --> 00:27:53,880 ‫اینقدر بودن که دکل رو بندازن... 693 00:27:53,963 --> 00:27:55,632 ‫اتاق فرمان رو مچاله کنه 694 00:27:55,715 --> 00:27:57,133 ‫جیم اومد و نگاهی بهش انداخت... 695 00:27:57,217 --> 00:27:59,052 ‫و چیزی که ندید... 696 00:27:59,135 --> 00:28:01,680 ‫جریان آبی بود که... 697 00:28:01,763 --> 00:28:04,015 ‫مسئول خرابیه بسیاریه ‫که به لاشه وارد کرده 698 00:28:04,099 --> 00:28:05,892 ‫پس تغییراتی رو انجام داد... 699 00:28:05,975 --> 00:28:08,311 ‫تا بتونیم واقعا... 700 00:28:08,395 --> 00:28:11,022 ‫هر شناور نهفته‌ای ‫که در دماغه مونده رو برطرف کنیم 701 00:28:11,106 --> 00:28:13,566 ‫تمام دیوارهای داخلی ‫و وسایل رو نداشتیم... 702 00:28:13,650 --> 00:28:15,985 ‫که سرعت نفوذ آب رو کند میکرد 703 00:28:16,069 --> 00:28:20,240 ‫پس، از ترکیبی از ‫اسفنج و فوم استفاده کردیم... 704 00:28:20,323 --> 00:28:22,200 ‫تا حالت شناور شدن رو ایجاد کنیم 705 00:28:22,283 --> 00:28:24,994 ‫اسفنج برای اینکه ‫زمان بیشتری طول بکشه... 706 00:28:25,078 --> 00:28:27,664 ‫تا یه بخش پر از آب بشه 707 00:28:27,747 --> 00:28:29,833 ‫اینجا فاجعه اصلی اتفاق می‌افته... 708 00:28:29,916 --> 00:28:32,627 ‫و خیلی سریع، که معادل اینه... 709 00:28:32,711 --> 00:28:34,963 ‫آب با سرعت تموم وارد بشه 710 00:28:35,046 --> 00:28:38,007 ‫هر آزمایش پشت‌سر هم در اصل... 711 00:28:38,091 --> 00:28:39,592 ‫یه مدل به دقت طراحی شده بود... 712 00:28:39,676 --> 00:28:42,345 ‫تا ببینیم طبق انتظارمون... 713 00:28:42,429 --> 00:28:44,431 اتفاق می‌افته یا نه 714 00:28:44,514 --> 00:28:45,807 ‫هنوز این کشتی لعنتی رو غرق نکردی؟ 715 00:28:45,890 --> 00:28:47,559 ‫باور بکنی یا نه، دقیقا همین کار رو میکنیم... 716 00:28:47,642 --> 00:28:48,768 ‫داریم موز رو پوست میکنیم 717 00:28:48,852 --> 00:28:50,437 ‫باشه. بذار ببینم چی داریم 718 00:28:54,441 --> 00:28:55,984 ‫اون چیز شناور شده، ‫که خوب نیست 719 00:28:56,067 --> 00:28:57,444 ‫باید منفی باشه 720 00:28:58,027 --> 00:28:59,362 ‫بعدش به یه مشکل دیگه برخوردیم... 721 00:28:59,446 --> 00:29:02,991 ‫وقتی کشتی می‌شکنه، ‫شناور بودن خودشو از دست میده 722 00:29:03,074 --> 00:29:04,909 ‫شناور بودن ما از فوم بود 723 00:29:05,368 --> 00:29:08,204 ‫نمیتونستیم وقتی ‫میشکنه یهو برش داریم 724 00:29:08,288 --> 00:29:10,331 ‫پس مجبور شدیم روشی پیدا کنیم... 725 00:29:10,665 --> 00:29:14,210 ‫تا فوم یه جوری ‫از بدنه بیاد بیرون... 726 00:29:14,294 --> 00:29:17,464 ‫تا از دست دادن شناوری بعد ‫از شکستن شبیه‌سازی بشه 727 00:29:17,547 --> 00:29:20,091 ‫اگه سعی کردن ‫شناور بودن رو درست کنن... 728 00:29:20,175 --> 00:29:23,636 ‫تا شکست همونجایی ‫اتفاق بیافته که در فیلم نشون داده شد... 729 00:29:24,387 --> 00:29:25,597 ‫ارتفاعش از آب خیلی زیاده 730 00:29:25,680 --> 00:29:27,766 ‫آره، آره، آره ‫اونجا رو که اشتباه کردیم 731 00:29:27,849 --> 00:29:30,560 ‫در اون لحظه، تبدیل شد به یه کار تیمی 732 00:29:30,643 --> 00:29:32,771 ‫این ناحیه رو سوراخ میکنم، باشه؟ 733 00:29:32,854 --> 00:29:35,106 ‫اینجا هم باید با اسفنج پر بشه 734 00:29:35,190 --> 00:29:36,357 ‫یه جوری اومد پیش ما... 735 00:29:36,441 --> 00:29:39,736 ‫انگار در روزای راجر کورمن بودیم، ‫انگار دوباره بیست ساله شده بود 736 00:29:39,819 --> 00:29:41,696 ‫خب، احتمالا مجبوریم ‫اینا رو قطع کنیم، درسته؟ 737 00:29:41,780 --> 00:29:43,990 ‫اونجا داشتیم چیزا رو بهم وصل میکردیم... 738 00:29:44,073 --> 00:29:45,450 ‫و چسب میزدیم و لحیم میکردیم... 739 00:29:45,533 --> 00:29:46,743 ‫و از اینجور کارا 740 00:29:46,826 --> 00:29:48,369 ‫این ماشین منو به بیست سال قبل... 741 00:29:48,453 --> 00:29:50,079 ‫روی تایتانیک نبرد 742 00:29:50,163 --> 00:29:53,124 ‫منو به اوایل دهه هشتاد برگردوند 743 00:29:53,208 --> 00:29:54,667 ‫قبلا این کار رو کردی 744 00:29:54,751 --> 00:29:55,960 ‫چند باری 745 00:29:56,878 --> 00:29:58,671 ‫به اندازه کافی خودم گند زدم 746 00:29:58,755 --> 00:30:01,132 ‫تازه متوجه شدیم ‫که چطوری انجامش بدیم... 747 00:30:01,216 --> 00:30:05,345 ‫با عوض کردن زمانبندی ‫شکست رو بهینه کنیم 748 00:30:05,428 --> 00:30:08,348 ‫میتونستیم عقب کشتی ‫رو بیشتر عقب بکشیم یا کمتر... 749 00:30:08,431 --> 00:30:10,308 ‫دماغه رو بیشتر تاب بدیم یا کمتر 750 00:30:11,726 --> 00:30:13,353 ‫وقتی شبیه‌سازی کامپیوتری رو انجام دادیم... 751 00:30:13,436 --> 00:30:15,897 ‫لحظه‌ای پیش اومد ‫که فشار روی کشتی... 752 00:30:15,980 --> 00:30:18,650 ‫از قدرت تحمل مواد بیشتر شد 753 00:30:19,317 --> 00:30:21,027 ‫و همون موقع بوده که شکسته 754 00:30:21,611 --> 00:30:24,489 ‫و وقتی کشتی 23 درجه منحرف شده، این اتفاق افتاده 755 00:30:25,114 --> 00:30:27,534 ‫پس وقتی کشتی رو در 23 درجه غرق کردیم... 756 00:30:27,992 --> 00:30:29,953 ‫به نظر همون چیزی بود که مشاهده کردیم 757 00:30:30,036 --> 00:30:31,871 ‫گفتیم در 23 درجه میشکنه 758 00:30:31,955 --> 00:30:35,083 ‫در اصل در 25 یا 26 درجه شکستیمش... 759 00:30:35,166 --> 00:30:36,334 ‫اینو آزمایش خام میگه 760 00:30:36,417 --> 00:30:38,419 ‫اما فکر کنم ‫یه پیامی برامون داره 761 00:30:38,503 --> 00:30:39,796 ‫داریم به یه جایی میرسیم 762 00:30:39,879 --> 00:30:42,507 ‫و در واقع، وقتی شکسته بیشتر هم شده... 763 00:30:42,590 --> 00:30:44,801 ‫و عقب کشتی یکم پریده بالا... 764 00:30:44,884 --> 00:30:46,219 ‫و میتونستین شکست رو ببینین 765 00:30:46,302 --> 00:30:47,887 ‫و دماغه به طرف پایین رفته... 766 00:30:47,971 --> 00:30:49,722 ‫و جدا شده و عمودی سقوط کرد 767 00:30:49,806 --> 00:30:52,517 ‫پس با اطمینان خاطر میتونیم بگیم که... 768 00:30:53,017 --> 00:30:56,354 ‫بین 20 تا 30 درجه موقع شکستن انحراف داشته 769 00:30:56,437 --> 00:30:57,397 ‫باشه، بزن بریم 770 00:30:57,480 --> 00:30:58,731 ‫راه بیافتین، زود باشین 771 00:31:01,901 --> 00:31:03,862 ‫باشه، پروانه‌ها که مشکلی ندارن 772 00:31:06,197 --> 00:31:08,741 ‫و درست در سطح آب میشکنه 773 00:31:08,825 --> 00:31:10,618 ‫- یکم بالاست ‫- چه قشنگ 774 00:31:13,788 --> 00:31:16,374 ‫میره پایین، ‫یکم عقب کشتی عمودی میشه 775 00:31:16,457 --> 00:31:18,877 ‫همون مدل پوست موزه ‫اینو داشته باش 776 00:31:18,960 --> 00:31:21,170 ‫موفقیت! 777 00:31:21,713 --> 00:31:23,631 ‫دیدیم که چند سناریو اتفاق افتاد... 778 00:31:23,715 --> 00:31:25,466 ‫تقریبا شبیه چیزی بود ‫که تو فیلم اتفاق افتاد 779 00:31:26,527 --> 00:31:28,404 ‫عقب کشتی به طور عمودی میره پایین... 780 00:31:28,428 --> 00:31:30,430 ‫به جک و رز چند لحظه وقت میده... 781 00:31:30,513 --> 00:31:31,639 ‫تا در دنباله‌ی کشتی بمونن 782 00:31:32,056 --> 00:31:34,267 ‫وقتی عقب کشتی اومد بالا و عمودی رفت پایین... 783 00:31:34,350 --> 00:31:36,769 ‫همیشه تقریبا 90 درجه چرخید 784 00:31:37,145 --> 00:31:38,813 ‫و مردم هم دقیقا همینو دیدن 785 00:31:39,188 --> 00:31:41,065 ‫همه میگن اینطوری صاف بوده... 786 00:31:41,149 --> 00:31:43,735 ‫مثل یه برج یا انگشتی ‫که به آسمون اشاره کرده باشه... 787 00:31:44,068 --> 00:31:45,445 ‫و دقیقا همینو دیدیم 788 00:31:45,528 --> 00:31:48,156 ‫آره! عمودی شد! 789 00:31:48,239 --> 00:31:49,866 ‫آره! 790 00:31:49,949 --> 00:31:52,118 ‫اینطوری نیست ‫که صدها بار امتحان کرده باشیم... 791 00:31:52,201 --> 00:31:53,536 ‫اونم با یه مدل خیلی دقیق 792 00:31:53,620 --> 00:31:56,956 ‫اما فکر کنم نشون میده ‫ممکنه این اتفاق افتاده باشه 793 00:31:57,040 --> 00:31:59,334 ‫فکر کنم چیزی که می‌بینیم، محدوده‌ای داره، درسته؟ 794 00:31:59,417 --> 00:32:01,794 ‫میتونی تا جایی پیش ببریش ‫که عقب کشتی بیافته پایین... 795 00:32:02,462 --> 00:32:05,965 ‫اما وقتی میره زیر آب دیگه عمودی نیست 796 00:32:06,049 --> 00:32:08,134 ‫وقتی متوجه شدیم ‫که میشه عقب کشتی رو عمودی غرق کنین... 797 00:32:08,217 --> 00:32:11,930 ‫و میشه عقب کشتی رو ‫با ضربه بزرگی برگردونی توی آب... 798 00:32:12,013 --> 00:32:13,264 ‫اما نمیشه هر دوشو داشته باشی 799 00:32:13,348 --> 00:32:16,434 ‫پس فیلم بالاخره در ‫یکی از این دو مورد اشتباه کرده 800 00:32:16,517 --> 00:32:20,146 ‫دوست دارم فکر کنم ‫اشتباهه که عقب کشتی بیافته پایین... 801 00:32:20,521 --> 00:32:23,650 ‫به خاطر چیزی ‫که در دماغه لاشه دیدیم 802 00:32:25,777 --> 00:32:28,446 ‫پنج یا شش مورد هستن... 803 00:32:28,529 --> 00:32:30,573 ‫که اثرات هیدرودینامیکی رو نشون میدن... 804 00:32:30,657 --> 00:32:32,325 ‫و فقط یه راه برای ‫اتفاق افتادنش وجود داره 805 00:32:32,408 --> 00:32:35,662 ‫به پایین تاب بخوره ‫و مثل یه بمب رها بشه... 806 00:32:35,745 --> 00:32:36,955 ‫و مستقیم بره پایین 807 00:32:37,038 --> 00:32:39,707 ‫پس فکر کنم میشه این احتمال رو درنظر گرفت... 808 00:32:40,124 --> 00:32:41,501 ‫که عقب کشتی عمودی غرق میشه... 809 00:32:41,584 --> 00:32:43,461 ‫و فکر کنم میشه این احتمال رو رد کرد... 810 00:32:43,544 --> 00:32:46,172 ‫که هم برگرده تو آب ‫و هم عمودی غرق بشه 811 00:32:46,255 --> 00:32:48,341 ‫پس در فیلم نصفش رو درست گفتیم 812 00:32:48,424 --> 00:32:50,009 ‫با هر چیزی که امتحان میکنیم... 813 00:32:50,093 --> 00:32:51,511 ‫هر قدمی که برمیداریم... 814 00:32:51,594 --> 00:32:53,346 ‫فکر کنم به اتفاقی که واقعا اون شب افتاده... 815 00:32:53,429 --> 00:32:55,056 ‫نزدیک و نزدیکتر میشیم 816 00:32:55,139 --> 00:32:56,224 ‫باشه، دوباره انجامش میدیم 817 00:32:56,307 --> 00:32:57,684 ‫معرکه بود ‫دوباره انجامش میدیم 818 00:32:59,227 --> 00:33:02,063 ‫این مهندسی منو سر ذوق میاره... 819 00:33:02,146 --> 00:33:03,773 ‫ابزار و مدارک... 820 00:33:03,856 --> 00:33:05,101 ‫و به خاطر همین ‫ایده‌ها خیلی هیجانزده میشم 821 00:33:07,235 --> 00:33:09,864 ‫همیشه باید تا جایی که میشه... ‫به خودت سخت بگیری و به خودت یادآوری کنی... 822 00:33:10,047 --> 00:33:11,882 ‫اتفاقی که اونجا افتاده یه تراژدی واقعی... 823 00:33:12,341 --> 00:33:13,467 ‫برای آدمای واقعی بوده... 824 00:33:13,551 --> 00:33:15,803 ‫و هنوز اثر بسیار قدرتمندی از خودش... 825 00:33:16,055 --> 00:33:18,308 ‫گاهی در یه لحظه این حقیقت رو فراموش میکنی... 826 00:33:19,455 --> 00:33:21,749 ‫اما مدتهاست ‫که سعی میکنم اینو فراموش نکنم 827 00:33:21,832 --> 00:33:24,251 ‫مدل کوچیک ما ‫فقط چند ثانیه طول کشید تا غرق بشه 828 00:33:24,335 --> 00:33:26,504 ‫در حالت واقعی، مسافران و خدمه... 829 00:33:26,587 --> 00:33:28,839 ‫تقریبا یک ساعت و نیم ‫برای فرار وقت داشتن 830 00:33:29,382 --> 00:33:31,384 ‫بیش از دوسومشون زنده نموندن 831 00:33:32,051 --> 00:33:33,803 ‫که یه موضوع بحث‌برانگیز دیگه رو پیش میاره... 832 00:33:34,136 --> 00:33:35,930 ‫میشد آدمای بیشتری رو نجات داد؟ 833 00:33:56,367 --> 00:33:57,702 ‫تایتانیک 20 تا قایق نجات داشته... 834 00:33:59,385 --> 00:34:01,012 ‫اما فقط تونستن 18 تا رو در یک ساعت و نیم... 835 00:34:01,095 --> 00:34:02,388 ‫به آب بندازن 836 00:34:02,472 --> 00:34:03,389 ‫به همه‌ی ما گفته شده... 837 00:34:03,473 --> 00:34:04,932 ‫که اگه کشتی ‫قایق‌های بیشتری داشت... 838 00:34:05,016 --> 00:34:06,517 ‫آدمای بیشتری نجات پیدا میکردن 839 00:34:06,601 --> 00:34:08,561 ‫اما واقعا تفاوتی ایجاد میکرد؟ 840 00:34:10,662 --> 00:34:13,790 ‫خدمه در زمانی که داشتن میتونستن ‫قایق‌های بیشتری رو به آب بندازن؟ 841 00:34:17,221 --> 00:34:20,433 ‫پس کاری که کردیم ‫این بوده که یه نمونه قایق نجات برداشتیم... 842 00:34:20,516 --> 00:34:22,060 ‫که از فیلم باقی مونده... 843 00:34:22,143 --> 00:34:25,188 ‫با یه جفت بالابر ‫که قایق روش سوار شده... 844 00:34:25,271 --> 00:34:26,856 ‫که اینقدر بلند بوده تا... 845 00:34:26,939 --> 00:34:28,900 ‫به عرشه باز کشتی برسه... 846 00:34:28,983 --> 00:34:30,359 ‫سطح قایق بالاتر بوده 847 00:34:30,443 --> 00:34:34,113 ‫یه خدمه باید قایق نجات ‫رو آماده و می‌اورده پایین... 848 00:34:34,197 --> 00:34:36,616 ‫باید ببینیم چقدر طول میکشیده 849 00:34:37,658 --> 00:34:39,327 ‫متوجه شدیم ‫که حدود دو دقیقه طول میکشه... 850 00:34:39,410 --> 00:34:41,454 ‫تا برزنت رو از ‫روی این قایق‌ها بردارن 851 00:34:41,537 --> 00:34:43,539 ‫پوشش رو بردارین! ‫پوشش رو بردارین! 852 00:34:43,623 --> 00:34:45,583 ‫پس ساعت‌هامونو روی دو دقیقه تنظیم کردیم 853 00:34:48,961 --> 00:34:50,922 ‫باشه، طناب‌ها جای خودشون هستن... 854 00:34:51,005 --> 00:34:52,590 ‫و شماها میدونین باید چه کار کنین... 855 00:34:52,673 --> 00:34:54,217 ‫- باید بیارینش روی عرشه ‫- بله 856 00:34:54,300 --> 00:34:56,385 ‫باید اونجا و اونطرف قرارش بدین... 857 00:34:56,469 --> 00:34:57,553 ‫پس باید ازش فاصله بگیریم 858 00:34:57,637 --> 00:34:58,763 ‫میتونیم بذاریمش اونجا 859 00:34:58,846 --> 00:35:00,223 ‫خب، جایی بذارینش که اگه... 860 00:35:00,306 --> 00:35:02,016 ‫- تو کشتی واقعی بودین میذاشتینش ‫- باشه 861 00:35:02,100 --> 00:35:03,559 و اگه سر راهتونیم، بندازینمون اونطرف 862 00:35:03,643 --> 00:35:05,520 ‫چون مسافران کنجکاوی هستیم... 863 00:35:06,145 --> 00:35:07,814 ‫و مجبورین سرمون داد بزنین تا از سر راه بریم کنار 864 00:35:07,897 --> 00:35:10,066 ‫البته مودبانه، چونکه ما... 865 00:35:10,149 --> 00:35:14,237 ‫مسافران پولدار در ‫بخش درجه یک تایتانیک هستیم 866 00:35:14,320 --> 00:35:17,031 ‫خب، وقتی میگیم شروع کنین... 867 00:35:17,532 --> 00:35:20,243 ‫قایق رو آماده کنین ‫و وقتی آماده شد بهمون بگین، باشه؟ 868 00:35:20,326 --> 00:35:21,619 ‫طنابها رو بیارین رو عرشه 869 00:35:22,662 --> 00:35:23,955 ‫ساعت به کار افتاد 870 00:35:38,361 --> 00:35:39,279 ‫چهارچوب رو بردارین 871 00:35:42,449 --> 00:35:44,033 ‫قایق رو به بیرون تاب بدین 872 00:35:47,370 --> 00:35:49,205 ‫آره، می‌تونین ببینین چطور... 873 00:35:49,289 --> 00:35:50,248 ‫به اون پیچ اصلی متصل شده 874 00:35:50,331 --> 00:35:52,751 ‫باید کلی بچرخه تا بالابر چند سانت... 875 00:35:53,168 --> 00:35:54,461 ‫تکون بخوره 876 00:35:55,129 --> 00:35:56,797 ‫مورد دیگه که متوجه میشی... 877 00:35:56,881 --> 00:35:58,674 ‫فرمان‌های صوتی افسر بود... 878 00:35:58,758 --> 00:36:00,092 ‫که دو طرف رو هماهنگ میکرده 879 00:36:00,176 --> 00:36:02,136 ‫و اولش که دودکش‌های بخار کار میکردن... 880 00:36:03,137 --> 00:36:04,472 ‫سخت میتونستن صدا رو بشنون 881 00:36:04,555 --> 00:36:05,598 ‫یکی باید مدام داد میزده... 882 00:36:05,681 --> 00:36:07,224 ‫یا یا باید کار بقیه رو میدیده... 883 00:36:07,558 --> 00:36:10,352 ‫و ازش تقلید میکرده... 884 00:36:11,636 --> 00:36:12,762 ‫چون هیچی نمیتونستن بشنون 885 00:36:20,353 --> 00:36:21,479 ‫باشه، خوبه 886 00:36:24,691 --> 00:36:25,817 ‫قایق رو تا عرشه سوار شدن بیارین پایین 887 00:36:26,651 --> 00:36:28,444 ‫پس، کی شروع میکردن به مسافرگیری؟ 888 00:36:28,528 --> 00:36:29,862 ‫خب دارن قایق رو میارن پایین... 889 00:36:29,946 --> 00:36:31,072 ‫تا بشه سوار شد 890 00:36:31,155 --> 00:36:32,532 ‫چون راحت میتونی بری توش 891 00:36:32,615 --> 00:36:33,825 ‫- درسته ‫- میخوای راحت سوار شی 892 00:36:33,908 --> 00:36:35,952 ‫تا جایی که بشه ‫میخوای نپری داخلش 893 00:36:36,035 --> 00:36:38,538 ‫نگه دارین! قایق رو محکم کنین 894 00:36:38,621 --> 00:36:39,497 ‫باشه 895 00:36:39,998 --> 00:36:41,165 ‫ساعت رو نگه دار 896 00:36:41,499 --> 00:36:42,750 ‫هشت دقیقه و سی ثانیه 897 00:36:42,834 --> 00:36:44,377 ‫هشت دقیقه و سی ثانیه 898 00:36:44,794 --> 00:36:46,337 ‫حالا فقط باید تخمین بزنیم... 899 00:36:46,421 --> 00:36:47,213 ‫زمان کلی چقدره 900 00:36:47,296 --> 00:36:48,214 ‫عامل مهم اینجا اینه که... 901 00:36:48,297 --> 00:36:50,133 ‫نمیدونی چقدر زمان داری... 902 00:36:50,216 --> 00:36:51,551 ‫هیچوقت تمرین نکردی 903 00:36:51,634 --> 00:36:53,553 ‫اما برای اینکه دستمون بیاد، ‫یه سری محاسبات انجام بدیم... 904 00:36:53,636 --> 00:36:56,055 ‫- که هر قسمت کار چقدر طول میکشیده ‫- آره، دقیقا 905 00:36:56,139 --> 00:37:00,977 ‫پس به نظرم احتمالا باید زمانش رو متغیر درنظر بگیریم 906 00:37:01,060 --> 00:37:02,895 ‫اولش احتمالا یکم کند بوده... 907 00:37:02,979 --> 00:37:04,522 ‫چون همه محتاط بودن... 908 00:37:04,605 --> 00:37:06,274 ‫و بعد که یکم ناآرومتر شدن... 909 00:37:06,357 --> 00:37:07,191 ‫احتمالا سرعتش بیشتر شده 910 00:37:07,275 --> 00:37:08,234 ‫- فرض کنیم ده دقیقه ‫- باشه 911 00:37:08,317 --> 00:37:09,277 ‫- بگیم ده دقیقه ‫- آره 912 00:37:09,360 --> 00:37:12,196 ‫باشه. که ما رو به هجده دقیقه و نیم میرسونه 913 00:37:12,280 --> 00:37:13,364 ‫بیاین ببینیم چقدر طول میکشه... 914 00:37:13,448 --> 00:37:14,615 ‫تا به عرشه یک برسونیمش 915 00:37:14,699 --> 00:37:15,992 ‫و شروع شد 916 00:37:16,075 --> 00:37:18,619 ‫حاضر، باشه، بیارین پایین 917 00:37:21,289 --> 00:37:23,416 ‫باشه، ببین چقدر آروم میره پایین... 918 00:37:23,499 --> 00:37:25,460 ‫با اینکه پر نیست، خیلی آروم میره پایین 919 00:37:26,377 --> 00:37:28,963 ‫وقتی کاملا پر بوده ‫سه برابر آرومتر میرفته 920 00:37:29,047 --> 00:37:30,256 ‫که باعث میشده خیلی سخت‌تر بیاد پایین 921 00:37:37,805 --> 00:37:39,974 ‫- باشه، نگهش دارین ‫- باشه 922 00:37:40,058 --> 00:37:41,267 ‫ساعت رو نگه دار 923 00:37:42,393 --> 00:37:43,978 ‫- چقدر شد؟ ‫- کمتر از دو دقیقه 924 00:37:44,062 --> 00:37:44,896 ‫کمتر از دو دقیقه 925 00:37:44,979 --> 00:37:46,856 ‫پس در دو دقیقه میشه ده فوت رفت 926 00:37:46,956 --> 00:37:48,458 ‫تا آب هم 50 فوت فاصله‌س... 927 00:37:48,541 --> 00:37:50,460 ‫پس باید ده دقیقه دیگه بهش اضافه کنیم 928 00:37:50,543 --> 00:37:53,046 ‫که میشه 30 دقیقه و 30 ثانیه 929 00:37:53,129 --> 00:37:54,506 ‫و همزمان داشتن کار میکردن 930 00:37:54,589 --> 00:37:57,384 ‫مسافرا رو سوار میکردن... 931 00:37:57,467 --> 00:37:59,177 ‫در حالی که قایق بعدی رو راه می‌نداختن 932 00:38:02,863 --> 00:38:04,824 ‫وقتی حساب‌کتاب کنی... 933 00:38:04,907 --> 00:38:06,575 ‫باید تقریبا دو ساعتی طول میکشیده 934 00:38:06,659 --> 00:38:09,161 ‫از وقتی دستور ‫انداختن قایق‌های نجات صادر شده... 935 00:38:09,245 --> 00:38:10,746 ‫حدود یه ساعت و نیم وقت داشتیم 936 00:38:12,630 --> 00:38:14,090 ‫هر طوری که از پسش براومدن... 937 00:38:14,173 --> 00:38:17,301 ‫فقط وقت کافی داشتن ‫تا همین قایق‌ها رو بندازن 938 00:38:17,384 --> 00:38:18,886 ‫- وقت کافی هم نداشتن ‫- آره، نداشتن 939 00:38:18,969 --> 00:38:20,554 ‫حقیقت اینه که دو قایق آخری... 940 00:38:20,638 --> 00:38:23,182 ‫دو تای آخر ‫از کشتی دور میشدن 941 00:38:23,265 --> 00:38:24,391 ‫وقت کافی نداشتن 942 00:38:25,559 --> 00:38:27,603 ‫راستش همینطوری هم ‫خیلی معرکه‌س که تونستن... 943 00:38:27,686 --> 00:38:29,396 ‫این همه قایق نجات به آب بندازن 944 00:38:29,897 --> 00:38:31,398 ‫و چیزی که حتی چالش‌برانگیزترش میکنه... 945 00:38:31,482 --> 00:38:34,318 ‫این بوده که در آخرین ‫مراحل غرق شدن تایتانیک... 946 00:38:34,401 --> 00:38:35,611 ‫قایق‌های نجات روی همدیگه... 947 00:38:35,694 --> 00:38:37,029 ‫انداخته میشدن 948 00:38:37,738 --> 00:38:39,198 ‫برای اینکه بهم نخورن... 949 00:38:39,281 --> 00:38:41,408 ‫افرادی طناب‌هایی ‫که قایق رو به بالابر وصل میکرده با... 950 00:38:41,492 --> 00:38:42,952 ‫چاقوی جیبی بریدن 951 00:38:43,035 --> 00:38:45,371 ‫خب، خودم میخوام ببینم چقدر سخت بوده 952 00:38:44,780 --> 00:38:46,198 ‫خب، بیا یه طرف قایق رو بلند کنیم... 953 00:38:46,282 --> 00:38:47,074 ‫با یه چیزی 954 00:38:47,158 --> 00:38:49,410 ‫یه اینچ از پایه بیارش بالا 955 00:38:49,493 --> 00:38:51,245 ‫- و بعدش میخوام یکی از طنابها رو ببرن ‫- باشه 956 00:38:51,329 --> 00:38:52,496 ‫نه، تقریبا یه فوت بیارش بالا 957 00:38:52,580 --> 00:38:53,622 ‫- یه صحنه هیجانی بسازیم ‫- یه فوت؟ 958 00:38:56,208 --> 00:38:57,877 ‫یه فوت ببرینش بالا، بچه‌ها 959 00:38:59,378 --> 00:39:01,213 ‫باشه، افتخارش نصیب کی میشه؟ 960 00:39:01,297 --> 00:39:03,966 ‫- یکی باید بره تو قایق؟ ‫- من میرم. من میرم 961 00:39:04,633 --> 00:39:06,469 ‫هر اتفاقی بیافته جیم، ازش فیلم میگیریم 962 00:39:07,094 --> 00:39:07,928 ‫دقیقا 963 00:39:08,512 --> 00:39:09,972 ‫- شروع کنیم ‫- ساعت به کار افتاد 964 00:39:10,056 --> 00:39:11,307 ‫باشه 965 00:39:11,390 --> 00:39:14,101 ‫خدایا، واقعا چاقو ـه؟ 966 00:39:14,185 --> 00:39:16,562 ‫- باید چاقوی خیلی تیزی باشه ‫- و تیزه 967 00:39:16,645 --> 00:39:18,481 ‫میدونیم از این نوع چاقو استفاده شده 968 00:39:18,564 --> 00:39:20,483 ‫باشه،از تخصص تو استفاده میکنم 969 00:39:21,025 --> 00:39:22,401 ‫فکر کنم سریعتر می‌بریدم... 970 00:39:22,485 --> 00:39:23,819 ‫اگه زندگیم بهش وابسته بود 971 00:39:25,696 --> 00:39:27,239 ‫- خوب پیش میره ‫- داریم نزدیک میشیم 972 00:39:28,616 --> 00:39:29,700 ‫خدایا 973 00:39:29,784 --> 00:39:31,869 ‫تصور کن 50 نفر دارن داد میزنن 974 00:39:31,952 --> 00:39:33,662 ‫- آره ‫- آب داره میاد 975 00:39:33,746 --> 00:39:35,373 ‫و یه قایق هم از ‫بالای سرت داره میاد، یادت نره 976 00:39:35,456 --> 00:39:36,499 ‫آره، اونم هست 977 00:39:36,582 --> 00:39:38,250 ‫بیا یه ثانیه حسابی هیجانیش کنیم 978 00:39:38,334 --> 00:39:39,502 ‫صداشو میشنوم 979 00:39:40,461 --> 00:39:41,754 ‫باشه، خوب پیش میره 980 00:39:48,344 --> 00:39:50,471 ‫عالیه. و آزاد شدیم 981 00:39:50,554 --> 00:39:51,430 ‫آره 982 00:39:52,556 --> 00:39:54,558 ‫- خب، چقدر طول کشید؟ ‫- یک و چهل 983 00:39:54,642 --> 00:39:56,185 ‫اگه جونم بهش بسته بود... 984 00:39:56,268 --> 00:39:57,895 ‫احتمالا سی ثانیه زودتر تمومش میکردم 985 00:39:58,854 --> 00:40:00,106 ‫و میتونی بری سواری 986 00:40:03,818 --> 00:40:05,611 ‫به نظرم اگه قایق بیشتری در اون کشتی بود... 987 00:40:05,694 --> 00:40:07,196 ‫ممکن بود سر راه باشن... 988 00:40:07,279 --> 00:40:09,156 ‫به قیمت جون صدها نفر تموم میشد 989 00:40:14,328 --> 00:40:17,081 ‫در شربور، زنی به اسم... 990 00:40:17,164 --> 00:40:18,666 ‫مارگارت براون سوار شد... 991 00:40:18,999 --> 00:40:20,584 ‫اما همه مالی صداش میزدیم 992 00:40:21,043 --> 00:40:24,547 ‫تاریخ بهش میگه ‫مالی براون غرق‌نشدنی 993 00:40:24,630 --> 00:40:26,674 ‫خب، من که قرار نیست ‫تمام روز منتظرت بمونم، پسرجون 994 00:40:26,757 --> 00:40:28,342 ‫- بله ‫- بیا، به نظرت از پسش برمیای 995 00:40:28,426 --> 00:40:29,343 ‫بله، خانم 996 00:40:29,427 --> 00:40:30,761 ‫مارگارت بروان یکی از... 997 00:40:30,845 --> 00:40:32,847 ‫مشهورترین بازمونده‌های تایتانیک بود 998 00:40:33,305 --> 00:40:35,766 ‫گرما و قدرتش بعد از فاجعه... 999 00:40:35,850 --> 00:40:37,393 ‫تبدیل به بخشی از افسانه شد 1000 00:40:37,476 --> 00:40:40,479 ‫مارگارت براون، که دنیا به ‫اسم مالی براون میشناستش... 1001 00:40:41,188 --> 00:40:43,149 ‫واقعا یه شخصیت برجسته بوده 1002 00:40:43,816 --> 00:40:45,025 ‫صدای یه تپانچه واقعی رو میداده... 1003 00:40:45,109 --> 00:40:46,152 ‫خیلی دوست داشتم باهاش آشنا بشم 1004 00:40:46,235 --> 00:40:48,237 ‫به نظر میاد یکم به اون رفته باشی... 1005 00:40:48,571 --> 00:40:51,031 ‫سرزندگی‌شو داشته باشی 1006 00:40:51,115 --> 00:40:52,825 ‫خیلی لطف داری که اینو میگی 1007 00:40:52,908 --> 00:40:54,285 ‫باهوش بود 1008 00:40:54,368 --> 00:40:56,579 ‫هوش احساسی برای... 1009 00:40:56,662 --> 00:40:57,621 ‫- بررسی وضعیت داشت ‫- آره 1010 00:40:57,705 --> 00:40:59,540 ‫و از همین خیلی خوشم میاد 1011 00:40:59,623 --> 00:41:01,917 ‫این واقعیت که در قایق شش بود... 1012 00:41:02,001 --> 00:41:03,502 ‫همراه با کسی که وقتی به کوه یخ خوردن... 1013 00:41:03,586 --> 00:41:04,837 ‫پشت سکان بود... 1014 00:41:04,920 --> 00:41:06,338 ‫با کسی که در دیده‌بانی بود... 1015 00:41:06,422 --> 00:41:07,715 ‫که باید یکم زودتر کوه یخ رو... 1016 00:41:07,798 --> 00:41:09,175 ‫تشخیص میداد 1017 00:41:09,258 --> 00:41:11,010 ‫و بعدش سکان‌دار هیچینز... 1018 00:41:11,093 --> 00:41:12,344 ‫که قبول نکرده برگرده... 1019 00:41:12,428 --> 00:41:14,013 ‫و با اون حسابی درافتاد 1020 00:41:14,096 --> 00:41:16,056 ‫هنوز کلی جا هست! 1021 00:41:16,140 --> 00:41:17,725 ‫و جای یه نفر دیگه هم خالی میشه... 1022 00:41:17,808 --> 00:41:20,978 ‫اگه دهن گندتو نبندی! 1023 00:41:22,771 --> 00:41:26,525 ‫دوست دارم بگم ‫که داستان مادر مادربزرگم... 1024 00:41:26,942 --> 00:41:29,111 ‫از جایی که فیلم تو تموم میشه، شروع میشه 1025 00:41:29,195 --> 00:41:31,572 ‫- خب... ‫- چون در ادامه‌ی اون شب... 1026 00:41:31,655 --> 00:41:35,826 ‫در واقع قایق رو بدست گرفته 1027 00:41:35,910 --> 00:41:36,994 ‫درسته 1028 00:41:37,077 --> 00:41:39,246 ‫راستش از همون تهدید... 1029 00:41:39,330 --> 00:41:41,081 ‫که هیچینز ازش استفاده کرده بود، استفاده میکنه... 1030 00:41:41,165 --> 00:41:42,583 ‫که اگه دخالت کنی... 1031 00:41:42,666 --> 00:41:46,045 ‫نذاری کاری ‫که فکر میکنیم درسته رو انجام بدیم... 1032 00:41:46,462 --> 00:41:47,963 ‫تو رو از قایق پرت میکنم بیرون 1033 00:41:48,047 --> 00:41:49,757 ‫متوجه نیستی 1034 00:41:50,508 --> 00:41:52,760 ‫اگه برگردیم، قایق رو چپ میکنن! 1035 00:41:52,843 --> 00:41:54,470 ‫ما رو غرق میکنن، چرا حالیت نیست! 1036 00:41:54,553 --> 00:41:56,847 ‫بس کن. منو میترسونی 1037 00:41:56,931 --> 00:42:01,310 ‫و بهم گفتن ‫که در تمام طول عمرش میگفته... 1038 00:42:02,186 --> 00:42:06,190 ‫خانم براون میتونست ‫اون شب سوار هر قایقی بشه... 1039 00:42:06,273 --> 00:42:08,651 ‫- چرا سوار قایق من شد؟ ‫- چرا سوار قایق من شد؟ 1040 00:42:09,860 --> 00:42:11,987 ‫خب، خیلی محکم باهاش مخالفت کرده بود 1041 00:42:12,071 --> 00:42:14,114 ‫وقتی کشتی ‫به کوه یخ خورد پشت سکان بود 1042 00:42:26,460 --> 00:42:27,554 ‫خب، حالا که یکم بیشتر در مورد... 1043 00:42:27,837 --> 00:42:28,880 ‫مادر مادربزرگم فهمیدم... 1044 00:42:28,964 --> 00:42:31,299 ‫اما چیزی وجود داره... 1045 00:42:31,383 --> 00:42:33,260 ‫که بخوای الان عوض کنی... 1046 00:42:33,343 --> 00:42:35,428 ‫حالا که این همه وقت گذشته... 1047 00:42:35,512 --> 00:42:37,764 ‫یا واکنشی که از فیلم گرفتی یا... 1048 00:42:39,047 --> 00:42:40,340 ‫خب، میدونی، جالبه... 1049 00:42:40,424 --> 00:42:43,552 ‫به نظرم آشنا شدن ‫با آدمایی مثل خودت... 1050 00:42:43,635 --> 00:42:44,595 ‫که ارتباط داشتن... 1051 00:42:44,678 --> 00:42:46,472 ‫خونواده‌هاشون ‫به این رویداد ربط دارن... 1052 00:42:46,555 --> 00:42:48,682 ‫باعث شد ‫قدردان چیزی باشم که فکر نمیکنم... 1053 00:42:48,766 --> 00:42:50,934 ‫موقع ساخت فیلم متوجهش بودم 1054 00:42:51,018 --> 00:42:51,502 ‫بله، میدونستم بخشی از تاریخه... 1055 00:42:51,786 --> 00:42:53,913 ‫اما نسبت به خونواده‌ها حساس نبودم... 1056 00:42:53,996 --> 00:42:55,748 ‫به فکر نوادگان نبودم... 1057 00:42:55,831 --> 00:42:58,834 ‫و اینکه این داستان ‫چقدر براشون معنا داشته... 1058 00:42:59,168 --> 00:43:02,689 ‫و در مورد افسر ارشد ، ویلیام مک‌مستر مرداک... 1059 00:43:02,872 --> 00:43:06,167 ‫به خودم اجازه دادم ‫تا نشون بدم... 1060 00:43:06,251 --> 00:43:08,562 ‫به یکی شلیک کرده ‫و بعدش خودشو میزنه 1061 00:43:08,842 --> 00:43:11,511 ‫یه شخصیت واقعیه، یه افسر الکی نبوده... 1062 00:43:14,995 --> 00:43:16,705 ‫نمیدونیم که چنین کاری کرده یا نه... 1063 00:43:16,788 --> 00:43:18,873 ‫اما داستان‌سرای درونم بهم میگه... 1064 00:43:18,957 --> 00:43:20,834 ‫نقاط رو بهم وصل کن 1065 00:43:20,917 --> 00:43:24,504 ‫سر شیفت بوده، این همه بار روی دوشش بوده 1066 00:43:24,587 --> 00:43:25,964 ‫باعث شد یه شخصیت جالب بشه.. 1067 00:43:27,447 --> 00:43:28,657 ‫اما من فیلمنامه‌نویس بودم... 1068 00:43:28,740 --> 00:43:31,284 ‫به این فکر نبودم که تاریخدان باشم 1069 00:43:31,368 --> 00:43:32,994 ‫و فکر کنم اینقدر حساس نبودم که... 1070 00:43:33,078 --> 00:43:35,414 ‫خونواده‌ش براش مهمه... 1071 00:43:35,497 --> 00:43:39,084 ‫که بازماندگان شاید از ‫این صحنه ناراحت بشن... 1072 00:43:39,167 --> 00:43:40,127 ‫و ناراحت شدن 1073 00:43:40,210 --> 00:43:42,003 ‫و... 1074 00:43:42,087 --> 00:43:43,672 ‫میدونی، حس میکنم... 1075 00:43:43,755 --> 00:43:47,300 ‫باید بیشتر یه شخصیت ‫غیرواقعی ازش می‌ساختم... 1076 00:43:47,384 --> 00:43:48,844 ‫و اونوقت اینطوری ممکن بود... 1077 00:43:48,927 --> 00:43:50,429 ‫هر کسی در این بین باشه... 1078 00:43:50,512 --> 00:43:52,347 ‫که در اون لحظه اونجا بوده 1079 00:43:53,831 --> 00:43:55,040 ‫چی بود، آقای مرداک؟ 1080 00:43:56,542 --> 00:43:57,709 ‫کوه‌یخ، قربان 1081 00:44:00,504 --> 00:44:02,381 ‫وقتی به سفر اکتشافی میریم... 1082 00:44:02,464 --> 00:44:04,842 ‫تا 11:40 شب صبر میکنیم... 1083 00:44:04,925 --> 00:44:07,219 ‫وقتی که کشتی به کوه‌یخ خورده... 1084 00:44:07,553 --> 00:44:09,137 ‫درست در همون نقطه... 1085 00:44:09,805 --> 00:44:11,282 ‫ میریم روی دماغه‌ی کشتی تحقیقاتی... 1086 00:44:11,516 --> 00:44:14,811 ‫و به افتخار مسافران... 1087 00:44:14,894 --> 00:44:17,230 ‫و خدمه کشتی تایتانیک می‌نوشیم 1088 00:44:18,022 --> 00:44:21,192 ‫و بنابراین دوست دارم ‫پیشنهاد بدم به افتخار شما بنوشیم... 1089 00:44:21,776 --> 00:44:24,981 ‫نوادگان و نمایندگان اون واقعه تاریخی 1090 00:44:25,265 --> 00:44:27,976 ‫و ممنون که داستانتونو با ما سهیم شدین 1091 00:44:30,318 --> 00:44:32,403 ‫پس، به یاد نیاکان شما 1092 00:44:34,004 --> 00:44:36,340 ‫اینا آدمایی هستن ‫که با تایتانیک در خونواده‌شون... 1093 00:44:36,423 --> 00:44:37,549 ‫بزرگ شدن 1094 00:44:37,633 --> 00:44:40,302 ‫و یه جورایی همیشه روشون سایه انداخته... 1095 00:44:40,386 --> 00:44:40,896 ‫و براشون معنای خاصی داره 1096 00:44:40,979 --> 00:44:43,148 ‫و یه جورایی تعریفشون میکنه... 1097 00:44:43,231 --> 00:44:47,178 ‫در برابر جامعه جهانی... ‫مشتاقان تایتانیک ‫و تاریخدانها... 1098 00:44:47,262 --> 00:44:50,181 ‫این آدما میراث‌دار... 1099 00:44:53,065 --> 00:44:54,483 ‫دانش خونواده‌شون هستن 1100 00:45:00,698 --> 00:45:01,990 ‫تایتانیک جیمز کامرون... 1101 00:45:02,074 --> 00:45:04,368 ‫فراتر از انتظارات همه بود 1102 00:45:04,451 --> 00:45:06,078 ‫وقتی روش کار میکردیم میدونستیم... 1103 00:45:06,161 --> 00:45:07,496 ‫قراره حماسی باشه 1104 00:45:07,579 --> 00:45:09,456 ‫چه پس‌زمینه خوبی ‫برای یه داستان عشقی... 1105 00:45:09,540 --> 00:45:12,793 ‫این لاشه شگفت‌انگیز ‫که دهه‌هاست همه رو... 1106 00:45:12,876 --> 00:45:14,086 ‫مجذوب خودش میکنه... 1107 00:45:14,169 --> 00:45:16,922 ‫خیلی شفاف و دقیق نشون داده شد 1108 00:45:17,005 --> 00:45:19,508 ‫برگشتن به اونجا ‫یعنی خطر کنین که بقیه... 1109 00:45:19,591 --> 00:45:21,677 ‫شما رو بندازن تو آب یخ 1110 00:45:21,760 --> 00:45:23,429 ‫پس باید انتخاب کنین... 1111 00:45:23,804 --> 00:45:26,014 ‫یا جون شما یا جون اونا 1112 00:45:26,473 --> 00:45:29,017 ‫جیمز کامرون تایتانیک رو به زندگی برگردوند... 1113 00:45:29,101 --> 00:45:30,269 ‫همونطور که من... 1114 00:45:30,352 --> 00:45:32,229 ‫در تمام زندگیم با نقاشی‌هام ‫این کار رو کردم 1115 00:45:32,312 --> 00:45:34,356 ‫و نمیشه روش هیچ ارزشی گذاشت 1116 00:45:34,440 --> 00:45:36,692 ‫اون پیرزنی که تو قبرش خوابیده رو میشناختم... 1117 00:45:36,775 --> 00:45:38,569 ‫تایتانیکی که می‌شناختم همون بود 1118 00:45:38,652 --> 00:45:41,321 ‫جیم یه زن زیبا و جوان بهم نشون داد... 1119 00:45:41,405 --> 00:45:43,574 ‫وقتی به دریا میریم ‫کشتی‌ها رو خانم تصور میکنیم 1120 00:45:43,657 --> 00:45:45,534 ‫اون کشتی زیبا رو نشونم داد 1121 00:45:45,617 --> 00:45:46,618 ‫منم عاشقش شدم 1122 00:45:47,361 --> 00:45:50,030 ‫اون فیلم از تایتانیک به عنوان صحنه‌ای... 1123 00:45:50,113 --> 00:45:51,823 ‫برای گفتن یه داستان عاشقانه‌ استفاده کرد 1124 00:45:51,907 --> 00:45:54,201 ‫قرار نبود یه روایت تاریخی باشه... 1125 00:45:54,284 --> 00:45:57,829 ‫اما عشقی رو در ‫جیم بوجود اورد... 1126 00:45:57,713 --> 00:46:00,466 ‫تا بعد از فیلم ‫سراغ اکتشافات واقعی... 1127 00:46:00,549 --> 00:46:01,592 ‫و لاشه واقعی بره... 1128 00:46:01,675 --> 00:46:04,553 ‫و به خاطر اینکه ‫اشتیاق ادامه پیدا کرد... 1129 00:46:04,636 --> 00:46:07,723 ‫خیلی بیشتر از یه فیلم برای ‫سرگرمی میشه... 1130 00:46:07,806 --> 00:46:10,334 ‫کشفیاتی داشتیم ‫و چیزایی فهمیدیم... 1131 00:46:15,731 --> 00:46:18,836 ‫واقعا مجذوب تایتانیک شده بودم... ‫هم داستانش، هم تاریخش... 1132 00:46:21,320 --> 00:46:22,480 ‫و فقط میخواستم بیشتر بدونم 1133 00:46:23,322 --> 00:46:24,656 ‫چه اتفاقی اون شب افتاد... 1134 00:46:24,740 --> 00:46:27,242 ‫در آخرین لحظات ‫کشتی و شکستنش... 1135 00:46:27,326 --> 00:46:28,577 ‫طوری که غرق میشه 1136 00:46:28,660 --> 00:46:30,704 ‫دقیقا نمیدونیم چه اتفاقی افتاده... 1137 00:46:31,163 --> 00:46:33,832 ‫اما میتونیم ‫بگیم احتمالا چه اتفاقی افتاده 1138 00:46:34,666 --> 00:46:37,002 ‫تایتانیک فقط یه داستان نبود 1139 00:46:37,085 --> 00:46:38,170 ‫یه چیز واقعی بود 1140 00:46:38,253 --> 00:46:40,172 ‫برای آدمای واقعی اتفاق افتاد 1141 00:46:47,346 --> 00:46:49,056 ‫و باید یاد کسایی ‫که مردن و خونواده‌شونو گرامی بداریم 1142 00:46:44,551 --> 00:46:47,262 ‫فکر کنم برای فیلم‌سازان مهمه که... 1143 00:46:47,346 --> 00:46:49,056 ‫این مسئولیت رو درک کنن... 1144 00:46:49,139 --> 00:46:50,182 ‫و درست انجامش بدن 1145 00:46:49,665 --> 00:46:52,666 ‫مترجم: داوود آجرلو