1 00:00:06,541 --> 00:00:08,833 برج؟ - .می‌خوام تا بهار به فرجام برسه - 2 00:00:09,250 --> 00:00:13,559 به همکارانی بیرون از محدوده‌ی نژادِ خودمان فکر کرده‌ای؟ 3 00:00:13,583 --> 00:00:17,500 از پیشنهادِ پادشاهت بگو تا ببینم می‌توانم .تصمیم بگیرم که با پدرم در میان بذارم 4 00:00:17,625 --> 00:00:19,726 .اگر چیزی رو پنهان می‌کرد، بو می‌بردم 5 00:00:19,750 --> 00:00:23,083 شاید هم اون بو برده که تو داری .چیزی رو پنهان می‌کنی 6 00:00:23,750 --> 00:00:24,950 این‌جا کجاست؟ 7 00:00:25,000 --> 00:00:28,583 .آبخوست پادشاهی نومِه‌نور 8 00:00:29,583 --> 00:00:31,143 .فکر کردم شاید بهتره به تاخیرش بندازم 9 00:00:31,208 --> 00:00:33,625 زمانی که آزمون دریا آغاز بشه ،و اون کِشتی به آب بیفته 10 00:00:33,666 --> 00:00:34,791 .سوارش می‌شی 11 00:00:35,041 --> 00:00:36,541 .من دنبال دردسر نیستم 12 00:00:41,333 --> 00:00:44,041 .نقشه‌ی سرزمین‌های جنوبیه 13 00:00:44,125 --> 00:00:46,375 ،نه تنها از یک مکان .بلکه از یک نقشه سخن میگه 14 00:00:46,458 --> 00:00:48,125 .تا قلمروی خودشان رو بسازه 15 00:00:48,208 --> 00:00:50,166 .پس سرزمین‌های جنوبی در خطر بزرگی‌اند 16 00:00:50,250 --> 00:00:52,416 ،اگر به‌راستی سائورون برگشته 17 00:00:52,500 --> 00:00:54,250 .سرزمین‌های جنوبی تنها آغاز کاره 18 00:00:55,083 --> 00:00:57,351 ،اگر این‌جا کسی هست که بخواد زنده بمانه 19 00:00:58,500 --> 00:01:01,291 .با نخستین سپیده، به سمتِ برج اِلف‌ها می‌ریم 20 00:01:05,125 --> 00:01:06,833 .بیاریدش پیش اَدار 21 00:01:07,000 --> 00:01:07,875 !اَدار 22 00:01:07,958 --> 00:01:10,541 گفته شده در روزگاران کهن .سائورون نام‌های بسیاری داشته 23 00:01:10,625 --> 00:01:12,333 .شاید این یکی از اون نام‌ها باشه 24 00:01:13,125 --> 00:01:17,291 .مردمت شاهی ندارن، چون تو شاهی 25 00:01:17,375 --> 00:01:19,041 .باهام به سرزمین میانه بیا 26 00:01:19,125 --> 00:01:20,541 .و هنوز هم سپاهی نداری 27 00:01:20,625 --> 00:01:23,208 .قراره همه‌چیز دگرگون بشه 28 00:01:25,005 --> 00:01:31,208 زیرنویس از میثم ططری 29 00:02:37,906 --> 00:02:45,200 « ارباب حلقه‌ها: حلقه‌های قدرت » « بخش چهارم: خیزآبه‌ی بزرگ » 30 00:03:00,000 --> 00:03:01,333 ،در این دربار 31 00:03:01,416 --> 00:03:05,083 هر روز گرد هم میایم تا .آینده‌ی آبخوست‌مون رو شکل بدیم 32 00:03:05,666 --> 00:03:08,416 ،اما در مراسم فرخندگیِ فرزندان 33 00:03:09,208 --> 00:03:13,291 گرد میایم تا اون‌هایی رو خوش‌آمد بگیم .که در همان آینده زندگی خواهند کرد 34 00:03:16,750 --> 00:03:20,541 آینده‌ای که مانند دمیدنِ خورشید .بر روی دریای پُرخیزآب، مرزی نداره 35 00:03:26,083 --> 00:03:28,333 چه نامی براش برگزیده‌ای؟ 36 00:03:28,916 --> 00:03:30,125 .آلینِل 37 00:03:31,375 --> 00:03:32,583 .آلینِل 38 00:03:33,250 --> 00:03:37,041 .بادا که نیرویِ نومِه‌نور در درونت پدید بیاد 39 00:03:38,458 --> 00:03:41,083 ...خِرَدش راهنمای گام‌هات باشه 40 00:03:46,833 --> 00:03:49,500 .گاهی آبخوست‌مون به کِش و قوس نیاز داره 41 00:03:50,583 --> 00:03:51,833 .درست مانند تو 42 00:04:34,208 --> 00:04:37,458 .روز عالی‌ایه، شهبانوی شاه‌یار 43 00:04:39,625 --> 00:04:41,958 روز رو با چه کاری آغاز می‌کنی؟ 44 00:04:44,666 --> 00:04:46,500 .اِلف رو به دربار فراخواند 45 00:04:46,875 --> 00:04:48,625 .بامدادِ همین امروز 46 00:04:49,208 --> 00:04:52,000 ،دوستِ اِلف به چهار عضو انجمن می‌تازه 47 00:04:52,058 --> 00:04:53,750 وانگهی میریِل زنه رو برای چای‌خوری به دربار خوانده؟ 48 00:04:53,833 --> 00:04:56,059 .احتمالاً اِلف رو برای مجازاتش فرا خوانده 49 00:04:56,083 --> 00:04:58,364 .یا ازش دستور بخواد 50 00:04:59,583 --> 00:05:03,416 و در حالی‌که اون اِلف در گوشِ شهبانومون ،سخنان زهرآلودی پچ‌پچ می‌کنه 51 00:05:03,500 --> 00:05:06,833 کی از سمتِ ما سخن میگه؟ 52 00:05:12,125 --> 00:05:14,250 !سَروزیر! سَروزیر 53 00:05:14,333 --> 00:05:17,375 درودِ من رو به ایشان برسان، خب؟ .صدات رو پایین بیار 54 00:05:17,458 --> 00:05:19,833 یکی می‌خوای، آقا؟ .بیا، آقا 55 00:05:19,916 --> 00:05:22,625 .نمی‌دانستم مشغول کار مهمی هستی 56 00:05:22,708 --> 00:05:23,583 !سَروزیر 57 00:05:23,666 --> 00:05:27,500 ،کشورداری، هنرِ رسیدگی به کارهای کوچکه 58 00:05:27,583 --> 00:05:29,541 .با جدیّتِ کارهای بزرگ 59 00:05:30,166 --> 00:05:32,458 خوش دارم بیندیشم که تا اکنون .این رو یاد گرفته باشی 60 00:05:32,541 --> 00:05:34,291 .فقط می‌کوشم که باهوش باشم 61 00:05:34,375 --> 00:05:38,125 .باهوشی برای مردانی با بلندپروازی اندکه 62 00:05:38,875 --> 00:05:41,916 .خوش‌تر می‌داشتم که خردمند بودی، پسرم 63 00:05:43,750 --> 00:05:46,083 خب، مشکل چیه، هوومم؟ 64 00:05:46,583 --> 00:05:49,416 .برامون غوغایی به پا شده 65 00:05:49,500 --> 00:05:51,583 کِشتی‌های اِلف به کرانه‌ی ما بیان؟ 66 00:05:52,208 --> 00:05:55,375 کارگرهای اِلف کار و کاسبی‌تون رو بگیرند؟ 67 00:05:56,958 --> 00:05:58,958 ،کارگرهایی که نمی‌خوابند 68 00:06:00,125 --> 00:06:03,125 .خسته نمی‌شن، پیر نمی‌شن 69 00:06:03,208 --> 00:06:04,833 !نه 70 00:06:06,416 --> 00:06:10,166 ...من میگم: شهبانو یا کور شده 71 00:06:10,250 --> 00:06:12,083 .یا اِلف‌دوسته 72 00:06:12,166 --> 00:06:14,375 .درست مانند پدرش 73 00:06:14,458 --> 00:06:16,833 !اِلف‌دوست - !اِلف‌دوست - 74 00:06:16,916 --> 00:06:18,708 !اِلف‌دوست 75 00:06:18,791 --> 00:06:20,583 !اِلف‌دوست! اِلف‌دوست - !اِلف‌دوست! اِلف‌دوست - 76 00:06:20,666 --> 00:06:24,041 ،اگر اون اِلف اکنون این‌جا بود چی می‌دید؟ 77 00:06:24,708 --> 00:06:26,333 ...مردانِ نومِه‌نور رو 78 00:06:27,625 --> 00:06:29,875 یا یک گله بچه‌ی نالان رو؟... 79 00:06:31,458 --> 00:06:34,208 .ما پسران و دخترانِ اِداین هستیم 80 00:06:35,291 --> 00:06:39,375 فرزندانِ اِلروس تار-مینیاتور، که سپاهش .بر خودِ مورگوت پیروز شد 81 00:06:40,583 --> 00:06:44,208 اما اکنون یک اِلف دورافتاده می‌توانه ما رو تهدید کنه؟ 82 00:06:45,250 --> 00:06:48,333 هر کدام‌تون به نشان‌های انجمن که .به همراه دارید، نگاه کنید 83 00:06:48,416 --> 00:06:50,708 .مُرده‌ریگِ دستانی توانا 84 00:06:52,083 --> 00:06:54,458 مُرده‌ریگِ مردانی که "دیوار دریا" رو .بنیاد گذاشتن 85 00:06:55,841 --> 00:06:58,083 ،کسانی که آرمِنِه‌لوس رو برپا ساختن (پایتختِ نومِه‌نور =) 86 00:06:58,166 --> 00:07:00,875 .نمونه‌ی کامیابیِ تمدنِ ما 87 00:07:01,375 --> 00:07:05,000 اما اکنون، یک اِلف می‌توانه ما رو تهدید کنه؟ 88 00:07:17,833 --> 00:07:18,916 ،دوستانِ من 89 00:07:21,166 --> 00:07:22,250 .بهم اعتماد کنید 90 00:07:23,916 --> 00:07:26,458 ...چرا که به پینه‌هایِ دست‌هام 91 00:07:26,541 --> 00:07:30,833 سوگند می‌خورم که دستِ اِلف‌ها... .هرگز به رهبریِ نومِه‌نور نمی‌رسه 92 00:07:32,750 --> 00:07:37,083 نومِه‌نور مانند همیشه گستره‌ی .پادشاهیِ انسان‌ها خواهد ماند 93 00:07:44,416 --> 00:07:45,625 !نوشیدنی‌ها رو دور تا دور بچرخانید 94 00:07:59,083 --> 00:08:01,125 !فارازون! فارازون 95 00:08:15,458 --> 00:08:18,208 ،کسی در این شهر نیست که نامش رو ندانه 96 00:08:18,291 --> 00:08:21,000 ،جمعیتی که نتوانه روی‌گردان کنه ...نیکی‌ای که در حقِ کسی نکرده باشه 97 00:08:22,458 --> 00:08:23,708 .تحسین‌برانگیزه 98 00:08:24,541 --> 00:08:26,541 ."می‌خواستم بگم "اعصاب‌خُردکنه 99 00:08:29,375 --> 00:08:31,583 .از تاکستان‌های نزدیکِ کوه مِنِل‌تارما 100 00:08:31,666 --> 00:08:33,416 کاری می‌کنه که گرفتاری‌هاتون رو .فراموش کنی 101 00:08:33,500 --> 00:08:34,875 .یا این‌گونه میگن 102 00:08:35,875 --> 00:08:37,666 .گرفتاری‌های من بسیار به‌سختی به دست اومدن 103 00:08:40,875 --> 00:08:42,458 .تو باید همان شاگرد جدید باشی 104 00:08:43,125 --> 00:08:45,416 ...کِمِن هستم. و نامِ شما 105 00:08:45,500 --> 00:08:48,083 .هی، اِئاریِن. نقشه‌ها، اکنون 106 00:08:48,166 --> 00:08:49,166 .اوه 107 00:09:01,083 --> 00:09:02,750 .من رو می‌رنجانی، اِلف 108 00:09:03,458 --> 00:09:05,291 ،من همچون مهمان خوش‌آمدت میگم 109 00:09:05,375 --> 00:09:09,125 و تو چهارنعل به بیرون از شهرمون می‌تازی ،تا بلندنامه‌های کهن‌مون رو بدزدی 110 00:09:09,208 --> 00:09:12,583 در همین زمان هم همراه جنوبی‌ات .به شهروندان‌مون یورش می‌بره 111 00:09:12,666 --> 00:09:16,083 .زودرنجیِ اون قابل درکه .مردمش دارن می‌میرن 112 00:09:16,166 --> 00:09:17,708 مردمش"؟" 113 00:09:17,791 --> 00:09:21,375 باور دارم مردی که در سیاه‌چال‌هاتون ،نگه داشتید، رعیت عربده‌کش نیست 114 00:09:21,458 --> 00:09:25,458 بلکه ریگمند گمشده و رانده‌شده‌ی .تاج و تختِ سرزمین‌های جنوبه 115 00:09:25,958 --> 00:09:28,875 و به گمانِ من هم اِلِندیل که این‌جاست .از شاهنشاه‌های رونی باشه 116 00:09:30,041 --> 00:09:31,875 .راستش، یک لُرد خُرده‌پا 117 00:09:33,666 --> 00:09:36,458 .مردمش پراکنده شدن .بی‌رهبر شدن 118 00:09:37,458 --> 00:09:41,541 اما با پشتیبانیِ شما، شاید .پشتِ پرچمش یکپارچه بشن. و بجنگند 119 00:09:41,625 --> 00:09:43,208 منظورت از "پشتیبانی" چیه؟ 120 00:09:43,291 --> 00:09:48,333 ،روزگاری سائورون دشمنِ مردمِ شما بود .همان اندازه که دشمنِ مردمِ من بود 121 00:09:49,291 --> 00:09:52,041 .ازت می‌خوام کار نافرجام رو به فرجام برسانی 122 00:09:52,125 --> 00:09:55,125 که یکپارچی میان نومِه‌نور و اِلف‌ها رو ...پدید بیاری 123 00:09:56,083 --> 00:09:59,458 ،و به همراه من بجنگید... ،جانِ مردمِ سرزمین‌های جنوبی رو نجات بدید 124 00:09:59,541 --> 00:10:02,208 پیش از این‌که سائورون زمین‌هاشون رو .برای خودش به چنگ بیاره 125 00:10:07,583 --> 00:10:10,083 .ما در این دربار پیشنهادات زیادی می‌شنویم 126 00:10:10,166 --> 00:10:12,291 گمان می‌کنم پیشنهادِ تو ...شگفت‌انگیزترین و بلندپروازانه‌ترین 127 00:10:12,292 --> 00:10:14,416 پیشنهادی بوده که در... .این چند هفته شنیده‌ام 128 00:10:16,750 --> 00:10:20,333 .به هر روی، نومِه‌نور راه دیگری رو برگزیده 129 00:10:22,625 --> 00:10:24,125 .نه همه‌ی نومِه‌نور 130 00:10:24,666 --> 00:10:28,291 ،اون جنوبی شاه باشه یا نجار .قضاوت خواهد شد 131 00:10:28,375 --> 00:10:29,833 .این دیدار به پایان رسید 132 00:10:44,458 --> 00:10:47,541 پس چاره‌ای ندارم، جز این‌که .دیدار دیگری رو درخواست کنم 133 00:10:47,625 --> 00:10:50,041 .دیداری با شاه راستین نومِه‌نور 134 00:10:50,125 --> 00:10:51,958 .پدرت، شاه 135 00:10:53,375 --> 00:10:55,875 نباید از مسائلی سخن بگی ،که درک‌شون نمی‌کنی 136 00:10:55,958 --> 00:10:57,333 .گالادریِل، دخترِ فینارفین 137 00:10:57,416 --> 00:10:58,791 ...و شما هم کنار بایستید 138 00:10:58,875 --> 00:11:02,166 تا پیشنهادم رو به کسی ارائه بدم که .اختیارِ پاسخش رو داره 139 00:11:02,250 --> 00:11:03,642 .بانو گالادریِل، دیگر بسه 140 00:11:03,666 --> 00:11:06,666 و تو با چه اختیاری سخن میگی، اِلف؟ 141 00:11:06,750 --> 00:11:08,250 اختیارِ مردمت؟ 142 00:11:08,791 --> 00:11:12,291 یا کشتی‌شکسته‌ای در میانِ توفان هستی که می‌خواد به دستگیره‌ای چنگ بندازه؟ 143 00:11:12,375 --> 00:11:14,375 .درونِ من توفانه 144 00:11:15,250 --> 00:11:18,250 .من رو به دلیلی به این آبخوست آورد 145 00:11:18,333 --> 00:11:21,666 .و این توفان رو تو فرو نمی‌نشانی، شاه‌یار 146 00:11:29,458 --> 00:11:30,458 .بهم نگو 147 00:11:32,041 --> 00:11:33,291 عربده‌کشی در مِی‌خانه؟ 148 00:11:34,125 --> 00:11:35,291 .آشوب‌گری 149 00:11:44,833 --> 00:11:46,541 ،دیگر دارید کامیاب می‌شید 150 00:11:47,250 --> 00:11:48,666 ،تا چند روز دیگر 151 00:11:48,750 --> 00:11:53,000 این شادمانی از آنِ من می‌شه که .همه‌تون رو هم‌کشتی بخوانم 152 00:11:53,083 --> 00:11:57,541 !اکنون بِکِشید، کارآموزها! بِکِشید 153 00:12:02,833 --> 00:12:05,625 ...ایسیلدور 154 00:12:18,458 --> 00:12:20,958 !اکنون بِکِشید، کارآموزها 155 00:12:22,333 --> 00:12:23,333 !بِکِشید 156 00:12:30,875 --> 00:12:31,875 !رَسَن 157 00:12:36,916 --> 00:12:39,166 .علتِ کارتون رو بگید 158 00:12:39,250 --> 00:12:40,934 .قربان، نه، باید اشتباهی پیش اومده باشه 159 00:12:40,958 --> 00:12:42,833 .لغزش از من بود، دریاسالار 160 00:12:43,666 --> 00:12:44,666 .من گذاشتم لیز بخوره 161 00:12:45,875 --> 00:12:48,916 من 100 بار دیده‌ام که اون ریسمانِ بادبان رو .به‌درستی رها کردی 162 00:12:49,875 --> 00:12:51,291 .عمدی بود 163 00:12:53,208 --> 00:12:54,791 !از نگهبانی دریا اخراجی 164 00:12:55,833 --> 00:12:57,000 !هر سه‌تون 165 00:13:00,666 --> 00:13:04,208 باختر"؟" نومِه‌نور راستین"؟" 166 00:13:04,625 --> 00:13:07,125 !باز هم همان چرندیاتی که برادرت می‌گفت 167 00:13:09,375 --> 00:13:11,500 .فکر کردم کشتی‌بان فقط من رو اخراج می‌کنه 168 00:13:13,250 --> 00:13:14,416 .متاسفم 169 00:13:14,916 --> 00:13:16,250 متاسفی؟ 170 00:13:16,833 --> 00:13:20,083 متاسفی؟ !همین الان همه‌ی زندگی‌مون رو آتش زدی 171 00:13:20,958 --> 00:13:23,583 اون شاش‌دان کجاست؟ .فکر کنم الانه که بالا بیارم 172 00:13:23,666 --> 00:13:24,916 .با پدرم حرف می‌زنم 173 00:13:25,000 --> 00:13:26,880 قانعش می‌کنم ببینه هر دوتون .دوباره به کارگیری می‌شید 174 00:13:26,958 --> 00:13:29,125 نه. به تویی بسپاریمش که ...با اُردنگی از کاری بیرونت انداختن 175 00:13:29,208 --> 00:13:30,958 .که از همان اول هم خودت بهش نرسیدی... 176 00:13:31,041 --> 00:13:32,521 ...والاندیل - .نه - 177 00:13:33,666 --> 00:13:37,125 از زمانی که اون‌قدر بزرگ شدم که پارو دست .بگیرم، دلم می‌خواست روی اون کِشتی باشم 178 00:13:38,333 --> 00:13:41,875 من برای به دست آوردنش، هر کاری که نیاز بود، انجام دادم. تو چی‌کار کردی؟ 179 00:13:43,041 --> 00:13:46,541 تو چی‌کار کرده‌ای، جز این‌که درباره‌ی مادر مُرده‌ات خودخوری و پُرگویی کنی؟ 180 00:13:46,625 --> 00:13:48,500 !دست بردارید! بس کنید! بسه 181 00:13:51,875 --> 00:13:53,875 .آره، همان ایسیل همیشگی می‌ذاره می‌ره 182 00:13:53,958 --> 00:13:56,166 ایسیل! کجا می‌ری؟ 183 00:13:56,250 --> 00:13:58,916 بره، بمانه، چه اهمیتی داره؟ 184 00:13:59,000 --> 00:14:02,833 .مشکل اصلی خودشه .و این هم به جایی نمی‌رسه 185 00:14:23,666 --> 00:14:25,041 !مَگروت 186 00:14:27,541 --> 00:14:28,791 ...اَدار 187 00:15:20,458 --> 00:15:22,291 ...اَدار 188 00:16:15,500 --> 00:16:17,875 .نامپاک اوگلورشا 189 00:16:27,708 --> 00:16:30,666 .نامپاک اوگلورشا 190 00:16:42,458 --> 00:16:45,541 ،کجا زاده شدی (به زبان اِلفی =) 191 00:16:48,125 --> 00:16:49,375 سرباز؟ 192 00:16:52,875 --> 00:16:54,291 .بِلِریاند 193 00:16:56,250 --> 00:16:58,083 کنار دهانه‌ی رودخانه؟ 194 00:17:01,500 --> 00:17:02,875 تو کی هستی؟ 195 00:17:08,000 --> 00:17:10,041 ،یک بار به اون رودخانه رفتم 196 00:17:12,250 --> 00:17:13,750 .زمانی که نوجوان بودم 197 00:17:17,916 --> 00:17:19,333 ...یادمه 198 00:17:21,458 --> 00:17:23,958 .کرانه‌هاش پوشیده از شکوفه‌های مریم‌گُلی بود 199 00:17:28,000 --> 00:17:29,458 .کیلومترها شکوفه‌ی مریم‌گُلی 200 00:17:32,125 --> 00:17:34,333 چرا اورک‌ها بهت پدر* میگن؟ (اَدار =) 201 00:17:51,166 --> 00:17:53,916 .دروغ‌های زیادی بهت گفته شده 202 00:17:56,000 --> 00:17:57,916 ...برخی‌هاشون چنان جدی هستن 203 00:17:59,083 --> 00:18:03,666 که حتی تخته‌سنگ‌ها و ریشه‌ها هم... .اکنون باورشون کردن 204 00:18:04,375 --> 00:18:06,208 ،برای حل این همه دروغ 205 00:18:08,541 --> 00:18:11,791 .تنها به آفرینش جهانی نو نیازه 206 00:18:14,875 --> 00:18:17,583 .اما این کاریه که تنها از توانِ خدایان برمیاد 207 00:18:17,666 --> 00:18:21,500 ...و من خدا نیستم. دستِ‌کم 208 00:18:26,250 --> 00:18:27,250 .هنوز نیستم 209 00:18:31,208 --> 00:18:32,833 چی هستی؟ 210 00:18:36,333 --> 00:18:39,875 به نزدِ انسان‌ها برو که به درون .برج نگهبانی قدیمی پناه برده‌اند 211 00:18:42,541 --> 00:18:44,083 .بهشان پیامی برسان 212 00:18:50,666 --> 00:18:51,750 چه پیامی؟ 213 00:19:14,750 --> 00:19:18,583 .پادگان‌ها همین الانش هم پُره .سعی کنید هر جا که می‌توانید چادر بزنید 214 00:19:20,083 --> 00:19:22,458 این مردم اهل کجان؟ - .ایورباد - 215 00:19:23,208 --> 00:19:25,958 این یعنی همه‌ی روستاهای این‌جا .تا کوه اورودروین 216 00:19:33,791 --> 00:19:34,875 بقیه‌اش کجاست؟ 217 00:19:35,875 --> 00:19:37,375 .بقیه‌اش همینه 218 00:19:37,875 --> 00:19:39,500 .باید دوباره جیره‌ها رو کم کنیم 219 00:19:39,583 --> 00:19:41,125 .جیره‌ی من رو کم نمی‌کنی 220 00:19:41,208 --> 00:19:43,666 کی به تو حق تصمیم‌گیری داده؟ 221 00:19:43,750 --> 00:19:46,583 هر کی که تصمیم گرفته به این برج .بیاد، والدرِگ. از جمله خودت 222 00:19:46,666 --> 00:19:47,750 چی بخوریم؟ 223 00:19:48,541 --> 00:19:50,083 .راهی پیدا می‌کنیم - چگونه؟ - 224 00:19:50,166 --> 00:19:52,791 .نمی‌دانم - .روشن و آشکاره - 225 00:19:53,625 --> 00:19:55,916 انبار زیرزمینیِ والدرِگ چطوره؟ 226 00:19:56,750 --> 00:19:58,708 .گروه کوچکی به شهر می‌فرستیم 227 00:19:58,791 --> 00:20:02,916 ،در روز، زمانی که شمار اورک‌ها کم‌تره .هرچی می‌توانیم برمی‌داریم، سریع و بی‌سروصدا 228 00:20:03,000 --> 00:20:05,083 .هرگز نمی‌فهمند که اون‌جا بودیم 229 00:20:05,166 --> 00:20:07,083 کدام مادرمُرده‌ی بدبختی رو به این کار راضی می‌کنی؟ 230 00:20:07,916 --> 00:20:10,208 ،من راضی می‌کنم .اگر کس دیگری نکرد 231 00:20:10,291 --> 00:20:11,958 .تو اون‌جا نمی‌ری 232 00:20:12,750 --> 00:20:16,166 .اول، دوباره تپه‌ها رو می‌گردیم .شکارچی‌ها رو گرد بیار 233 00:20:16,958 --> 00:20:19,375 اون‌وقت چی شکار کنند؟ چند تا خرگوش؟ 234 00:20:19,458 --> 00:20:20,625 .این یک روز شکم‌مون رو سیر می‌کنه 235 00:20:20,708 --> 00:20:23,458 .پس این هم یک روزه .و بذار شکرگزارش باشیم 236 00:20:23,541 --> 00:20:27,833 از این‌که ببینم همه‌چیز نابود می‌شه و کاری .نمی‌شه کرد، خسته و زده شدم 237 00:20:27,916 --> 00:20:30,250 .داریم هرکاری که ازمون ساخته‌ست،انجام میدیم - .خب، من که کاری نمی‌کنم - 238 00:20:30,333 --> 00:20:31,750 !تِئو. تِئو 239 00:20:32,250 --> 00:20:34,750 یا می‌توانی کمکم کنی یا .وضع رو برام سخت‌تر کنی 240 00:20:55,416 --> 00:20:57,791 .هیچ‌وقت نباید می‌ذاشتم زیر پای من بنشینی 241 00:21:00,375 --> 00:21:01,625 .من برمی‌گردم 242 00:21:03,375 --> 00:21:05,333 .این‌قدر بزدل نباش 243 00:21:06,333 --> 00:21:07,416 .زودباش 244 00:21:29,500 --> 00:21:31,416 .رُون، مِی‌کده 245 00:21:31,500 --> 00:21:32,958 .من اون‌جا نمیرم 246 00:21:33,333 --> 00:21:34,833 .شاید خوراک بیش‌تری باشه 247 00:21:34,916 --> 00:21:36,875 .زودباش، این‌جا متروکه‌ست 248 00:21:40,208 --> 00:21:41,625 .بسیار خب. من میرم 249 00:22:37,666 --> 00:22:38,750 رُون؟ 250 00:23:15,583 --> 00:23:16,708 .خون جوان 251 00:23:22,500 --> 00:23:23,583 این رو از کجا آوردی؟ 252 00:23:34,083 --> 00:23:35,250 .بده بیاد 253 00:23:46,208 --> 00:23:48,000 !آهای! پیداش کردم 254 00:23:48,083 --> 00:23:51,958 !پیداش کردم! پسره! قبضه دست اونه 255 00:23:52,041 --> 00:23:53,708 پسر؟ کجاست؟ 256 00:23:53,791 --> 00:23:56,250 .یک‌جایی همین‌جا پنهان شده 257 00:23:56,333 --> 00:23:58,666 .تو! به پدرسالار پیام بفرست 258 00:23:59,833 --> 00:24:01,708 .بقیه‌تون، پخش بشید 259 00:24:03,125 --> 00:24:05,583 .تا پیدا نشده، کسی نمی‌خوابه 260 00:24:29,500 --> 00:24:30,583 !گرفتمت 261 00:24:51,208 --> 00:24:54,500 .اِلف‌ها و دورف‌ها باهم‌دیگر کار می‌کنند .چشمگیره 262 00:24:56,041 --> 00:24:58,291 .همه چیز همان شد که گفتی 263 00:25:03,708 --> 00:25:04,708 چیه؟ 264 00:25:05,000 --> 00:25:06,250 ...هیچی. فقط 265 00:25:06,333 --> 00:25:09,666 ،یک آن که اون‌جا ایستاده بودی .سان و سیمای پدرت رو داشتی 266 00:25:12,083 --> 00:25:13,875 .در جریان نبودم که با ایشان دیدار داشتی 267 00:25:13,958 --> 00:25:15,666 .البته، بارها و بارها 268 00:25:15,750 --> 00:25:19,000 .به گونه‌ای آینده رو می‌دید 269 00:25:20,166 --> 00:25:22,333 :می‌دانی، یک بار یادمه بهم گفت 270 00:25:24,541 --> 00:25:29,750 ،روزی آینده‌ام در دستانِ پسرش می‌افته 271 00:25:32,416 --> 00:25:35,791 ،خیلی سرسری گفت .گویی کسی از بارانِ فردا سخن بگه 272 00:25:36,791 --> 00:25:38,333 ...و من... من 273 00:25:38,416 --> 00:25:42,250 .تا این... تا این دَم فراموش کرده بودم 274 00:25:44,416 --> 00:25:46,625 شگرف نیست؟ 275 00:25:48,375 --> 00:25:50,958 .امروز پریشان می‌نمایی، سرورم 276 00:25:51,041 --> 00:25:53,083 چی آشفته‌تون می‌کنه؟ 277 00:25:54,250 --> 00:25:57,250 .نه، به خودم قول دادم که ازش سخنی نگم .اون دوستِ توئه 278 00:25:57,333 --> 00:25:59,083 .دورین 279 00:26:00,500 --> 00:26:05,000 یا از من دوری می‌کنه یا چـ... چیزی رو .ازم پنهان می‌کنه 280 00:26:16,375 --> 00:26:18,416 کوشیدی که از کارگروه‌هاش بپرسی؟ 281 00:26:18,500 --> 00:26:22,375 .همه‌ی نوزده نفرشون .پیوسته من رو سر می‌اندازند 282 00:26:22,458 --> 00:26:24,666 .آدم کمابیش می‌اندیشه که قضیه مشکوکه 283 00:26:26,041 --> 00:26:28,791 داری میگی که دورین دوست‌دختر کوچکی برای خودش گرفته؟ 284 00:26:28,875 --> 00:26:31,083 .جز شما کسی نیست، بانوی من - .می‌دانم - 285 00:26:31,208 --> 00:26:33,250 کی دورین رو می‌گیره؟ 286 00:26:35,375 --> 00:26:38,375 عجوزه‌ی پول‌دار، سنگ رو بوسه بزن زر و گوهرهات رو برق بنداز 287 00:26:38,458 --> 00:26:39,916 !آخ! بس کن 288 00:26:40,041 --> 00:26:41,750 !گِردا، برادرت رو نزن 289 00:26:41,833 --> 00:26:43,500 .داریم تق‌تق بازی می‌کنیم 290 00:26:43,583 --> 00:26:45,208 .خب، تمامش کنید 291 00:26:46,541 --> 00:26:49,250 پلکان زرین" رو امتحان کردید؟" 292 00:26:49,333 --> 00:26:51,083 یا "نگهبانی سه دَر"؟ 293 00:26:55,291 --> 00:26:56,583 .فراموش کردم 294 00:26:56,666 --> 00:26:59,916 .این فسقلی‌ها ذهنم رو آشفته کردن 295 00:27:00,000 --> 00:27:02,875 .امروز به معدن شکاف کوارتز رفت 296 00:27:04,916 --> 00:27:08,833 می‌دانی، دیسا، هیچ رازی نیست که ارزش .داشته باشه با فریب‌کاری پنهان بشه 297 00:27:10,375 --> 00:27:13,333 به یک دورف تو خانه‌ی خودش میگی فریب‌کار؟ 298 00:27:14,083 --> 00:27:16,083 این سخنت منجر به یک وجب روغن .می‌شه هااا 299 00:27:18,500 --> 00:27:20,083 ،اگر دورین داره کوارتز بیرون می‌کشه 300 00:27:20,166 --> 00:27:22,916 چرا بخواد بدونِ بردن تبر اسکنه‌کاریش بره؟ 301 00:27:23,000 --> 00:27:25,333 ،و چرا خوراک مورد پسندش رو آماده کنی 302 00:27:25,416 --> 00:27:28,583 اگر به شکافی رفته که دو روز آزگار زمان می‌بره تا ازش پایین بره؟ 303 00:27:28,666 --> 00:27:31,708 عجوزه‌ی پول‌دار، سنگ رو بوسه بزن زر و گوهرهات رو برق بنداز 304 00:27:31,791 --> 00:27:33,291 !گِردا، دارم بهت هشدار میدم 305 00:27:39,125 --> 00:27:40,916 ،دورین تبرش رو نبرد 306 00:27:41,666 --> 00:27:45,333 چون کوارتزی که داره بیرون می‌کشه .اسکنه‌ای نیست. دیلمیه 307 00:27:46,166 --> 00:27:47,708 ،دارم آبگوشت موش کور درست می‌کنم 308 00:27:47,791 --> 00:27:50,875 چون تا پیش از اومدنش به خانه .یک کمی طول می‌کشه آماده بشه 309 00:27:51,625 --> 00:27:55,625 و در حالی که شاید برای بیگانه‌ای مانند تو ،چند روز طول بکشه 310 00:27:55,708 --> 00:27:57,666 ...دورف‌های کوه‌نوردی مانند شوهرِ من 311 00:27:57,750 --> 00:28:01,083 می‌توانند فقط در چند ساعت... .از شکاف کوارتز پایین برن 312 00:28:02,458 --> 00:28:05,250 چیز دیگری بود که بخوای درباره‌ش بپرسی، عزیزم؟ 313 00:28:07,375 --> 00:28:08,541 .نه 314 00:28:09,708 --> 00:28:10,875 .سپاس‌گزارم 315 00:28:20,041 --> 00:28:23,666 .شکاف کوارتز. بد نیست. بد نیست 316 00:28:23,750 --> 00:28:27,250 .فقط امیدوارم سخنم رو باور کرده باشه .اون اِلف به راحتی چیزی رو باور نمی‌کنه 317 00:28:27,333 --> 00:28:28,750 .البته که نمی‌کنه 318 00:28:29,791 --> 00:28:34,041 خوش‌بختانه شهبانوی آینده‌ام می‌توانه .موش آبی رو قانع کنه که پوستِ مینک بپوشه 319 00:28:34,125 --> 00:28:39,500 یک دلیل دیگر که شکرِ موهبت‌هام رو به‌جای .بیارم که با تو ازدواج کردم، نه مارگید راست‌بُرین 320 00:28:39,583 --> 00:28:41,416 و بقیه دلیل‌ها چی‌اند؟ 321 00:28:42,000 --> 00:28:43,541 .بعداً بهت میگم 322 00:28:43,625 --> 00:28:46,541 .حالا ساکت باش .بهتره صدامون رو پایین بیاریم 323 00:28:46,625 --> 00:28:47,750 .اوهوم 324 00:28:49,083 --> 00:28:51,583 .پیشرفت خوبی در معدن قدیمی داریم 325 00:28:52,250 --> 00:28:54,875 ...مطمئن شدم اِلروند به بیرون بدرقه شد 326 00:29:04,666 --> 00:29:08,083 .معدن قدیمی زیر دریاچه‌ی میرورمیر 327 00:29:10,000 --> 00:29:11,416 گم شدی، اِلف؟ 328 00:29:12,166 --> 00:29:13,166 هوومم؟ 329 00:29:14,083 --> 00:29:16,750 .نه. دقیقاً می‌دانم دارم کجا میرم 330 00:29:19,083 --> 00:29:20,283 .روز خوش 331 00:30:15,958 --> 00:30:17,642 عجوزه‌ی پول‌دار، سنگ رو بوسه بزن 332 00:30:17,666 --> 00:30:19,291 زر و گوهرهات رو برق بنداز 333 00:31:02,083 --> 00:31:03,625 !می‌دانستم 334 00:31:04,125 --> 00:31:05,166 دورین؟ 335 00:31:05,250 --> 00:31:07,541 اومدی جاسوسیم رو بکنی، اِلف؟ - .اصلاً - 336 00:31:07,625 --> 00:31:09,125 این‌جا کجاست؟ 337 00:31:09,208 --> 00:31:12,125 واقعاً چشم‌داشت داری که باور کنم نمی‌دانی؟ 338 00:31:12,208 --> 00:31:16,041 این‌که از همان اولش این دلیل اصلی‌ای نبود که تو رو به این‌جا فرستاد؟ 339 00:31:17,208 --> 00:31:19,083 .برای خودتان می‌خوایدش 340 00:31:19,166 --> 00:31:20,750 دورین، چی رو بخوایم؟ 341 00:31:22,416 --> 00:31:25,666 هر چیزی که در اون تالاره .برای من هیچ اهمیتی نداره 342 00:31:25,750 --> 00:31:29,208 ،من به تو اهمیت میدم .برای این دوستی 343 00:31:30,416 --> 00:31:32,125 .و رازها درخورِ این دوستی نیستن 344 00:31:35,125 --> 00:31:37,458 این کارها چه معنی‌ای میده؟ هوومم؟ 345 00:31:41,333 --> 00:31:43,000 .می‌خوام سوگند بخوری 346 00:31:50,500 --> 00:31:52,083 ،روی کوه دست بذار 347 00:31:52,166 --> 00:31:58,291 هرگز از چیزی که قراره بهت بگم .به هیچ‌کس دیگری لام تا کام سخنی نمی‌گی 348 00:31:59,541 --> 00:32:02,125 .خشم دورف‌ها حتی از حافظه‌ی اِلف‌ها پایدارتره 349 00:32:02,208 --> 00:32:03,791 ،سوگندت رو بِشکنی 350 00:32:04,708 --> 00:32:08,458 قدرتِ این سنگ، تو و خویشاوندانت رو ،به اندوه دچار می‌کنه 351 00:32:08,541 --> 00:32:11,333 .تا واپسین روزتان بر روی سرزمین میانه 352 00:32:13,041 --> 00:32:14,833 سوگند می‌خوری، اِلروند؟ 353 00:32:27,583 --> 00:32:31,333 به یادِ پدرم، اِئارِندیل دریانورد .سوگند می‌خورم 354 00:32:36,166 --> 00:32:39,125 هر چیزی که در این‌جا بهم بگی .تنها به گوش‌های من ختم می‌شه 355 00:32:45,625 --> 00:32:49,416 دیسا حین درزبندی روزمره طلا .شناساییش کرد 356 00:32:52,750 --> 00:32:54,500 .یک کان‌سنگ جدید 357 00:32:57,291 --> 00:33:00,500 ،سبک‌تر از ابریشم، سخت‌تر از آهن 358 00:33:00,583 --> 00:33:03,750 ،به‌عنوان جنگ‌ابزار .از شکوهمندترین شمشیرهامون هم جلو می‌زنه 359 00:33:04,666 --> 00:33:09,666 .به عنوان سکه، شاید گرانمایه‌تر از زر باشه 360 00:33:10,708 --> 00:33:13,125 .شِگَرفه که چگونه روشنایی رو بازتاب می‌ده 361 00:33:13,958 --> 00:33:15,708 .انگار کمابیش از درون روشنه 362 00:33:15,791 --> 00:33:20,208 بهت میگم، این می‌توانه آغازِ دوره‌ی تازه‌ای .برای مردم‌مون باشه 363 00:33:21,000 --> 00:33:22,666 ...نیرو، کامرانی 364 00:33:22,750 --> 00:33:25,541 پس چرا این همه پنهان‌کاری؟ 365 00:33:26,125 --> 00:33:27,541 چرا این یافته رو جشن نمی‌گیرید؟ 366 00:33:30,333 --> 00:33:32,541 .استخراجش خطرناکه 367 00:33:33,583 --> 00:33:39,875 پدرم به نام احتیاط، هر گونه کوششی‌ از .سوی ما رو محدود کرد 368 00:33:42,541 --> 00:33:43,625 اجازه هست؟ 369 00:33:51,333 --> 00:33:53,916 این کان‌سنگ شگفت‌انگیز رو چی صدا می‌زنید؟ 370 00:33:55,291 --> 00:33:57,291 ."به زبانِ ما: "درخشش خاکستری 371 00:33:57,375 --> 00:33:59,916 .به زبانِ شما، چیزی تو مایه‌های میت-رَئود 372 00:34:01,583 --> 00:34:03,333 ...نه، نه. می‌شه 373 00:34:05,416 --> 00:34:06,541 .میتریل 374 00:34:08,541 --> 00:34:12,500 پس به‌راستی این همه راه رو فقط برای اِرِگیون اومدی؟ 375 00:34:13,250 --> 00:34:16,125 اومدم، چون بیست سال .زمان بسیار زیادی برای دور ماندنه 376 00:34:19,000 --> 00:34:20,291 .حتی برای یک اِلف 377 00:34:24,458 --> 00:34:25,458 .اوه 378 00:34:27,666 --> 00:34:28,958 .نگهش دار 379 00:34:31,541 --> 00:34:33,166 .یادگارِ دوستی‌مون 380 00:34:37,250 --> 00:34:38,250 .بسیار خب 381 00:34:47,458 --> 00:34:48,333 !نه 382 00:34:48,458 --> 00:34:51,500 !دورین! دورین! دورین، نه 383 00:34:51,958 --> 00:34:53,875 !چهار تا دورف اون پایینه 384 00:34:55,666 --> 00:34:56,750 !دورین 385 00:35:14,333 --> 00:35:16,833 .اِئاریِن، کف زمین و جام‌ها 386 00:35:19,791 --> 00:35:21,041 !اوه - !وای - 387 00:35:21,666 --> 00:35:22,791 .خیلی متاسفم 388 00:35:22,875 --> 00:35:26,375 .اشکالی نداره. چیزی نیست .راستش رو میگم، چـ... چـ... چیزی نیست 389 00:35:26,875 --> 00:35:29,333 و من می‌پنداشتم که سررشته‌های شما .به نقشه‌کشی ختم می‌شه 390 00:35:29,833 --> 00:35:32,083 .سابیدن برای چیره‌دستی خوبه 391 00:35:32,708 --> 00:35:34,375 .یا استاد انجمن چنین میگه 392 00:35:35,750 --> 00:35:38,708 خب، این چطوره؟ .من کف زمین رو می‌سابم، تو جام‌ها رو 393 00:35:38,791 --> 00:35:40,666 و هر کسی که آخر تمام کرد .هزینه‌ی شام رو حساب می‌کنه 394 00:35:40,750 --> 00:35:42,809 .عادت ندارم با جوان‌های غریبه بیرون برم 395 00:35:42,833 --> 00:35:45,750 ،بسیار خردمندانه‌ست. اگر غریبه‌ای دیدم .خودت نخستین کسی هستی که بهت میگم 396 00:35:48,133 --> 00:35:51,150 زیـرنـویـس از مـیـثـم طـطـری 397 00:36:12,250 --> 00:36:15,916 هراندازه هم که این عادتِ تاختنت به هر موانعی ،که بر سر راهته رو آفرین‌باد میگم 398 00:36:16,000 --> 00:36:18,291 ،مانند کُره‌اسبی که چهارنعل می‌تازه 399 00:36:19,583 --> 00:36:23,833 اما تاکنون به ذهنت رسیده که با ،ترول‌ها و اورک‌ها نمی‌جنگی 400 00:36:23,916 --> 00:36:24,916 بلکه با انسان‌ها می‌جنگی؟ 401 00:36:25,375 --> 00:36:28,041 راستی می‌خوای درباره‌ی هنرِ جنگ پند و اندرزم بدی؟ 402 00:36:28,125 --> 00:36:30,541 ...نه. نه، من 403 00:36:30,666 --> 00:36:33,875 ...شهامتش رو ندارم. اما این هم هست 404 00:36:34,791 --> 00:36:39,416 دربارِ شهبانو دقیقاً رزم‌گاه همیشگیِ تو نیست، هست؟ 405 00:36:42,083 --> 00:36:43,250 .ادامه بده 406 00:36:44,666 --> 00:36:47,666 ...در موردی مانند این، از دیدِ من که 407 00:36:47,750 --> 00:36:52,166 بهتره تشخیص بدی که رقیبت .بیش‌تر از چی می‌ترسه 408 00:36:52,750 --> 00:36:54,541 و ازش بهره‌برداری کنم؟ - .نه - 409 00:36:56,083 --> 00:36:58,666 .روشِ چیره شدن بر اون رو نشان‌شون بدی 410 00:36:59,791 --> 00:37:02,375 .این‌جوری می‌توانی بر اون‌ها چیره بشی 411 00:37:02,458 --> 00:37:04,583 ،پس برپایه‌ی معیارهای تو من در این زندانم؛ 412 00:37:04,666 --> 00:37:07,125 چون هنوز تشخیص نداده‌ام که شهبانو بیش‌تر از چی می‌ترسه؟ 413 00:37:07,208 --> 00:37:08,875 .برپایه‌ی پایین‌ترین سطح معیارهام .بله 414 00:37:08,958 --> 00:37:11,666 و گمان کنم که تو در همان چند لحظه‌ای که دیدیش، تشخیص دادی؟ 415 00:37:11,750 --> 00:37:14,100 ،در زمانی که درخواستِ کشتی کردی 416 00:37:14,210 --> 00:37:16,500 ،به مردمش توهین کردی ،از دستوراتش سرپیچی کردی 417 00:37:16,583 --> 00:37:18,291 .هیچ‌کدام اون رو به هیجان نیاورد 418 00:37:19,333 --> 00:37:22,166 .خب، ناگهان تو رو توی زندان می‌اندازه 419 00:37:24,125 --> 00:37:25,125 چرا؟ 420 00:37:25,333 --> 00:37:27,541 .ازش خواستم برای مردمت بجنگه 421 00:37:27,625 --> 00:37:30,791 اما این چیزی نبود که خشمش رو برانگیخت، بود؟ 422 00:37:33,333 --> 00:37:35,500 .درخواست کردم با پدرش سخن بگم 423 00:37:37,000 --> 00:37:41,000 ،شاهی که درون برجه .کسی که سال‌هاست هیچ‌کی ندیدتش 424 00:37:43,875 --> 00:37:48,458 ببین وقتی که دیگر چهارنعل نمی‌تازی و به خودت دَمی زمانِ اندیشیدن میدی، چی می‌شه؟ 425 00:37:48,541 --> 00:37:50,166 .کم من رو با اسب مقایسه کن 426 00:37:50,250 --> 00:37:53,125 دیگر سعی نکن که قانعم کنی این آبخوست رو .ترک کنم تا باهم هم‌داستان بشیم 427 00:37:53,208 --> 00:37:54,625 .درود، اِلف 428 00:37:54,708 --> 00:37:57,416 .شهبانوی شاه‌یار تصمیمش رو گرفت 429 00:37:58,375 --> 00:38:02,791 قراره با همراهان مسلح به نزدِ اِلف‌ها .برگردانده بشی. امشب 430 00:38:16,583 --> 00:38:18,000 .پیش بیا 431 00:38:32,916 --> 00:38:35,276 .من این کار رو پیشنهاد نمی‌کنم - .نمی‌توانم بذارم بره - 432 00:38:35,333 --> 00:38:37,000 .می‌توانی 433 00:38:37,083 --> 00:38:38,875 .اگر می‌دانستی که دقیقاً کجا می‌ره 434 00:39:00,833 --> 00:39:02,500 این‌جا چی‌کار می‌کنی؟ 435 00:39:03,583 --> 00:39:05,000 .قرارِ شام داشتم 436 00:39:08,750 --> 00:39:10,000 کیه؟ 437 00:39:10,458 --> 00:39:12,291 اونیفُرمت کجاست؟ 438 00:39:15,291 --> 00:39:17,500 از کارآموزی کناره‌گیری کردی، درسته؟ 439 00:39:18,333 --> 00:39:19,750 .نه، بدتر از این 440 00:39:19,833 --> 00:39:21,333 اخراج شدی؟ 441 00:39:22,416 --> 00:39:23,750 .همه‌مون اخراج شدیم 442 00:39:23,833 --> 00:39:25,083 ...ایسیل 443 00:39:28,791 --> 00:39:32,458 خب، تو بُردی. اکنون می‌توانی .به باختر بری 444 00:39:35,416 --> 00:39:37,375 ،تازه زندگیِ دوست‌هام رو نابود کردم 445 00:39:38,916 --> 00:39:40,500 .نامِ خانواده‌مون رو رسوا کردم 446 00:39:42,291 --> 00:39:43,958 .سزاوارش نیستم که به باختر برم 447 00:39:47,666 --> 00:39:50,250 .تازه، پدر نمی‌ذاره بِرِک رو ببرم 448 00:39:55,666 --> 00:39:57,750 .اِلفه‌ست! گریخته 449 00:39:58,250 --> 00:39:59,541 .تک‌تک کوچه‌های رو بگردید 450 00:40:19,333 --> 00:40:22,500 ،پوزش می‌خوام که مزاحم شدم، والاجناب ...اما من 451 00:40:22,583 --> 00:40:24,291 .دیگر به این پاسخ نمی‌ده 452 00:40:32,041 --> 00:40:33,875 از کجا می‌دانستی به این‌جا میام؟ 453 00:40:33,958 --> 00:40:37,625 یک پادگان سرباز بیرون چشم‌به‌راهند .که تو رو تا کِشتی‌ات همراهی کنند 454 00:40:38,833 --> 00:40:40,916 .اگر خردمند باشی، مشتاقانه می‌ری 455 00:40:41,791 --> 00:40:43,500 .میریِل 456 00:40:50,000 --> 00:40:51,208 .میریِل 457 00:41:00,750 --> 00:41:01,750 ...من... من 458 00:41:01,833 --> 00:41:04,416 .چیزی نیست، پدر. من این‌جام 459 00:41:08,083 --> 00:41:09,333 .من رو ببخشید 460 00:41:11,041 --> 00:41:12,375 .نمی‌دانستم 461 00:41:13,458 --> 00:41:15,875 .اندک‌شماری از میزان کاملِ تحلیل رفتنش آگاهند 462 00:41:18,125 --> 00:41:20,125 .می‌خوام این موضوع همین‌گونه بمانه 463 00:41:20,791 --> 00:41:23,208 .پس زمان حقیقتِ میان ما رسیده 464 00:41:26,000 --> 00:41:28,666 .پدرت به راه و رسم اِلفی وفادار بود 465 00:41:29,625 --> 00:41:31,041 تو چرا نیستی؟ 466 00:41:32,208 --> 00:41:33,541 .بهم بگو 467 00:41:35,875 --> 00:41:37,125 .خواهش می‌کنم 468 00:41:39,458 --> 00:41:42,166 .پدرم همیشه در باورهاش خویشتن‌دار بود 469 00:41:43,250 --> 00:41:46,125 ،اما پس از تاج‌گذاریش .چیزی دگرگون شد 470 00:41:48,250 --> 00:41:50,375 ،سرسخت شد 471 00:41:50,458 --> 00:41:54,125 ،اعلام می‌کرد که خشمِ والار رو برانگیختیم 472 00:41:54,208 --> 00:41:57,875 ،و باید توبه کنیم .و به راه و رسم پیشین برگردیم 473 00:41:59,500 --> 00:42:01,125 .ناخشنودی به وجود اومد 474 00:42:02,166 --> 00:42:05,875 و زمانی‌که برنامه‌ها رو برای از سرگیری ،روابط با اِلف‌ها رو به‌آگاهی رساند 475 00:42:05,958 --> 00:42:07,375 .مردم شورش کردن 476 00:42:10,125 --> 00:42:11,583 .چیزهای زیادی از دست رفت 477 00:42:14,708 --> 00:42:17,041 ،برگزیده شدم تا به جاش فرمانروایی کنم 478 00:42:18,208 --> 00:42:20,250 .با این پیمان که توفان رو فروبنشانم 479 00:42:21,708 --> 00:42:25,833 ،اما همان شب نخست ،هنگامی که همه‌ی نومِه‌نور در خواب بود 480 00:42:25,916 --> 00:42:27,583 .من رو به این‌جا آورد 481 00:42:32,958 --> 00:42:34,208 .پالانتیر 482 00:42:35,208 --> 00:42:37,666 .یک زمانی هفت سنگ بینا بود 483 00:42:38,333 --> 00:42:40,916 .اون شش تای دیگر یا گم شدن یا پنهان 484 00:42:41,916 --> 00:42:43,958 .این یکی به پدرم رسید 485 00:42:44,791 --> 00:42:46,666 .و به همراهش، رازی هم گفته شد 486 00:42:49,583 --> 00:42:51,208 .دستِت رو بذار روش 487 00:42:54,583 --> 00:42:57,666 ...باید بهت هشدار بدم - .پیش‌تر به پالانتیری دست زده‌ام - 488 00:42:57,750 --> 00:42:59,750 .اما به این یکی دست نزدی 489 00:43:28,875 --> 00:43:30,708 .این آینده‌ی نومِه‌نوره که دیدی 490 00:43:34,833 --> 00:43:36,833 .پالانتیری رویاهای زیادی نشان می‌ده 491 00:43:37,750 --> 00:43:39,750 .برخی‌هاشون هرگز رخ نمیدن 492 00:43:39,833 --> 00:43:41,625 .این از الانش داره رخ می‌ده 493 00:43:42,500 --> 00:43:44,666 .رویا با رسیدنِ تو آغاز می‌شه 494 00:43:45,333 --> 00:43:48,333 و باور داری که من مایه‌ی سرنگونیِ نومِه‌نور می‌شم؟ 495 00:43:48,416 --> 00:43:51,000 .تنها نومِه‌نور می‌توانه مایه‌ی سرنگونی‌اش بشه 496 00:43:52,250 --> 00:43:55,083 والار این جزیره رو در روزِ پرهیزگاری .به ما ارمغان کردن 497 00:43:55,166 --> 00:43:58,791 اگر به راه‌های تاریک بازگردیم .می‌توانند از ما بگیرنش 498 00:43:58,875 --> 00:44:02,833 پرهیزگاریی که ازش سخن میگی .وفاداریِ نیاکانت به اِلف‌ها بود 499 00:44:02,916 --> 00:44:04,916 .پدرم به این باور داشت 500 00:44:05,916 --> 00:44:07,916 .راهش تقریباً نابودمون کرد 501 00:44:09,500 --> 00:44:13,000 .برای همین، فردا به‌آگاهی می‌رسانم که تو رفتی 502 00:44:13,791 --> 00:44:15,208 .و این بحران پایان می‌یابه 503 00:44:18,208 --> 00:44:21,166 اگر پلیدی رو به رشدِ سرزمین میانه ،مهارنشده گذاشته بشه 504 00:44:21,250 --> 00:44:23,916 .پخش می‌شه و همه‌ی ما رو دربرمی‌گیره 505 00:44:24,416 --> 00:44:27,708 چه بسا پرهیز از این جنگ همان چیزی باشه .که مایه‌ی سرنگونی‌تون می‌شه 506 00:44:27,791 --> 00:44:31,083 .من از خدایان خُرده‌گیری نمی‌کنم .تصمیم‌ام نهاییه 507 00:44:31,166 --> 00:44:32,958 .تصمیمت برپایه‌ی ترسه 508 00:44:34,791 --> 00:44:38,333 ،من می‌دانم که تنها بودن چه‌جوریه 509 00:44:40,375 --> 00:44:42,208 ،تنها کسی که می‌بینه 510 00:44:42,958 --> 00:44:44,791 .تنها کسی که می‌دانه 511 00:44:46,041 --> 00:44:49,791 شاید دیگر هیچ‌کدام‌مون ناچار نباشیم .این بار سنگین رو تنها به دوش بکشیم 512 00:44:50,250 --> 00:44:54,583 ،التماست می‌کنم، میریِل ،راه ترس رو برنگزین 513 00:44:54,666 --> 00:44:56,250 .بلکه راه ایمان برگزین 514 00:44:56,875 --> 00:44:58,375 .در کنارم بایست 515 00:44:59,125 --> 00:45:02,083 بگذار یک بار دیگر نومِه‌نور .در کنار اِلف‌ها بجنگه 516 00:45:11,958 --> 00:45:15,375 ،شاید ایمان یک دل رو پای‌بند کنه، گالادریِل 517 00:45:16,166 --> 00:45:19,500 اما برای نگاه‌داشت پادشاهی .این بند زیادی باریکه 518 00:45:22,250 --> 00:45:23,458 .شرمنده‌ام 519 00:45:30,166 --> 00:45:34,083 .بیشه‌ها تهی شده‌اند .جانورها همگی گریخته‌اند 520 00:45:34,166 --> 00:45:36,916 گویا پسرت منطقی‌تر از اون چیزیه که .در نظر داشتیم 521 00:45:38,833 --> 00:45:40,642 !یکی کنار دروازه‌ست 522 00:45:45,500 --> 00:45:46,750 .عقب بایستید 523 00:45:46,833 --> 00:45:49,500 !از سر راه برید کنار. عقب بایستید - !بذارید پسره رد بشه - 524 00:45:51,375 --> 00:45:53,125 !زیاد هست. آرام 525 00:45:53,208 --> 00:45:55,583 رُون! تِئو کجاست؟ 526 00:45:57,083 --> 00:45:58,833 .گفت پشتِ سرم میاد 527 00:45:58,916 --> 00:46:00,517 .خیلی گرسنه‌مه - !هُل نده - 528 00:46:00,541 --> 00:46:01,750 !اون من رو هُل داد 529 00:46:04,375 --> 00:46:06,875 .همه جا رو زیر و رو کردیم 530 00:46:07,000 --> 00:46:08,250 .این‌جا برنمی‌گرده 531 00:46:08,333 --> 00:46:10,708 .زودباشید 532 00:46:14,708 --> 00:46:15,791 کجاست؟ 533 00:46:18,458 --> 00:46:19,750 !این‌جا نیست 534 00:46:23,541 --> 00:46:24,541 .بریم 535 00:46:27,291 --> 00:46:29,541 .همه‌جا رو زیر و زبر کنید 536 00:46:32,708 --> 00:46:35,291 اگر پیداش نکنیم، رئیس پوست‌مون رو .زنده‌زنده می‌کنه 537 00:46:35,375 --> 00:46:38,166 .اونی که از همان اول گُمش کرد، رئیسه 538 00:46:38,250 --> 00:46:40,708 ...ایزمومبوق (زبان سیاه =) 539 00:46:43,458 --> 00:46:44,750 !زودباش 540 00:46:48,375 --> 00:46:51,166 .کیشدی‌باتوت! کیشدی‌باتوت 541 00:47:04,291 --> 00:47:05,750 .کیشدی‌باتوت 542 00:47:11,333 --> 00:47:12,416 !پیداش کنید 543 00:47:22,958 --> 00:47:24,250 .این‌جا هیچی نیست 544 00:47:35,916 --> 00:47:38,083 !اون‌جا رو! نگاه کنید 545 00:48:00,166 --> 00:48:02,125 جایی می‌ری، خون جوان، آره؟ 546 00:48:03,166 --> 00:48:04,250 کجاست؟ 547 00:48:04,333 --> 00:48:05,333 !نه 548 00:48:05,416 --> 00:48:07,750 کجا گذاشتیش؟ 549 00:48:08,666 --> 00:48:12,375 شاید از دست دادن بازوت .لب‌هات رو باز کنه 550 00:48:24,041 --> 00:48:26,208 .زودباش، پسر - !اون‌جا! بگیریدش - 551 00:48:27,000 --> 00:48:28,333 .دارن میان 552 00:48:53,333 --> 00:48:54,333 .ادامه بده 553 00:49:20,791 --> 00:49:21,791 !بدو 554 00:49:36,291 --> 00:49:37,458 مادر؟ 555 00:49:38,958 --> 00:49:40,125 .برون‌وین 556 00:49:43,833 --> 00:49:45,708 !بدویید !خودتان رو به زمین بی‌درخت برسانید 557 00:52:12,125 --> 00:52:14,333 این چی بود؟ 558 00:52:14,875 --> 00:52:17,500 ...درخواستی از تخته‌سنگ‌ها بود 559 00:52:17,583 --> 00:52:21,500 تا بدنِ معدن‌چیانی که هنوز... .نفس می‌کشن رو رها کنه 560 00:52:23,000 --> 00:52:25,958 نمی‌توانم به این فکر نکنم که ،اگر به اون پایین نمی‌رفتی 561 00:52:27,125 --> 00:52:29,791 ...شاید دورین در اون گودال می‌بود، وقتی که 562 00:52:31,375 --> 00:52:32,458 .متاسفم 563 00:52:33,166 --> 00:52:34,666 .متاسفم که بهت دروغ گفتم 564 00:52:34,750 --> 00:52:36,208 .به دوستم وفادار بودی 565 00:52:36,291 --> 00:52:38,531 .تنها نیازه که همین رو به یاد داشته باشیم 566 00:52:40,541 --> 00:52:42,583 .همین الان آخری رو بیرون کِشیدن 567 00:52:44,416 --> 00:52:47,375 .زنده. همه‌شون زنده‌اند 568 00:52:48,333 --> 00:52:50,250 .پدرت باید خیلی آسوده‌دل شده باشه 569 00:52:50,333 --> 00:52:51,750 .بستش 570 00:52:53,208 --> 00:52:56,125 .همه‌ی رگه مهر و موم شد 571 00:52:56,208 --> 00:52:58,125 همه‌ی رگه؟ - .همه‌اش - 572 00:52:59,041 --> 00:53:00,500 .بهش زمان بده 573 00:53:01,500 --> 00:53:04,000 .حتی داغ‌ترین زغال‌ها سرانجام سرد می‌شن 574 00:53:04,083 --> 00:53:06,500 آره، اما گاهی آرزو دارم کاش .سرد نمی‌شدن 575 00:53:07,750 --> 00:53:11,375 گاهی آرزو دارم کاش می‌توانستم بهش بگم ،که دقیقاً درباره‌ش چه فکری می‌کنم 576 00:53:12,375 --> 00:53:16,958 !و دیگر هرگز با اون بُز پیر هم‌سخن نشم 577 00:53:41,250 --> 00:53:44,041 ،پدرم یک‌تنه به والینور رفت 578 00:53:45,250 --> 00:53:49,875 و والار رو قانع کرد تا به جنگ بپیوندن .و مورگوت رو شکست بدن 579 00:53:51,166 --> 00:53:53,208 ...کردارهاش چنان بزرگ بود 580 00:53:53,291 --> 00:53:56,375 که والار ایشان رو به فراسوی... ...محدوده‌ی این جهان بالا بردن 581 00:53:57,625 --> 00:54:00,333 تا برای همیشه "ستاره‌ی شامگاهی" رو .در آسمان حمل کنه 582 00:54:03,666 --> 00:54:06,416 بسی ساله که در پایانِ روز ،بهش نگاه می‌کنم 583 00:54:08,166 --> 00:54:13,208 برام جای پرسشه که اگر من رو می‌دید .چه فکری می‌کرد 584 00:54:15,125 --> 00:54:18,125 ،از دستاوردهایی که با مُرده‌ریگش داشته‌ام سربلند می‌شد؟ 585 00:54:20,708 --> 00:54:26,291 یا از راه‌های بی‌شماری که نتوانسته‌ام چشم‌داشتش رو برآورد کنم، ناامید می‌شد؟ 586 00:54:31,250 --> 00:54:34,041 ،اما این هم هست ...یک شب به اندیشه‌ام رسید 587 00:54:34,125 --> 00:54:37,083 بسیار دل‌شاد می‌شم که... ،هر گونه داوری‌ای بشنوم 588 00:54:37,166 --> 00:54:39,416 ...به شرطی که این بخت بهم داده بشه 589 00:54:39,500 --> 00:54:41,958 .تنها یک بار دیگر با پدرم گپ‌وگفت کنم... 590 00:54:43,833 --> 00:54:47,833 .زمانِ باقی‌مانده رو که با پدرت داری، هدر نده 591 00:54:57,666 --> 00:55:01,875 اِلروند، امیدوار بودم که شاید بتوانی .یک چیزی رو حل کنی 592 00:55:02,666 --> 00:55:05,166 تو و شوهرم چگونه با هم‌دیگر آشنا شدید؟ 593 00:55:05,250 --> 00:55:07,833 گفتم که، از دست یک ترول تپه‌نشین .نجاتش دادم 594 00:55:07,916 --> 00:55:10,250 .دو تا بودن - .دو تاشون. بله، می‌دانم - 595 00:55:10,333 --> 00:55:11,333 .اوهوم 596 00:55:11,791 --> 00:55:13,333 .از اِلروند پرسیدم 597 00:55:13,750 --> 00:55:15,291 ...پس بدبختانه چاره‌ای ندارم 598 00:55:15,375 --> 00:55:17,750 .جز این‌که گزارشِ شوهرت رو ویرایش کنم 599 00:55:17,833 --> 00:55:20,125 .سه تا ترول بود .و این من بودم که نجاتش داد 600 00:55:20,208 --> 00:55:24,083 اگر توی آینه نگاه می‌کردی .چهره‌ی خودت رو به یاد نمی‌آوردی 601 00:55:24,166 --> 00:55:25,916 زمانی که توی جنگل ،بالا سرش اومدم 602 00:55:26,000 --> 00:55:28,250 داشت از کوبه‌های چکش چوبی‌شون .جاخالی می‌زد 603 00:55:28,333 --> 00:55:31,250 .با جیغ و فریاد و از این کارها - .فریاد جنگی بود - 604 00:55:31,333 --> 00:55:34,125 .جیغ‌ها چنان زیر بود که پنداشتم بچه‌ست 605 00:55:34,208 --> 00:55:35,041 ...بنابراین، کمانم رو برداشتم 606 00:55:35,125 --> 00:55:36,684 .آ... شمشیر بود - .کمان بود - 607 00:55:36,708 --> 00:55:38,188 !نه! شمشیر بود - ...با این وجود - 608 00:55:45,500 --> 00:55:46,750 .ببخشید، پدر 609 00:55:47,541 --> 00:55:52,083 مغرور و یک‌دنده بودم .و اشتباه می‌کردم 610 00:55:57,666 --> 00:55:59,458 حتی نمی‌توانی بهم نگاه کنی؟ 611 00:56:11,208 --> 00:56:13,208 ...مردم‌مون باور دارند 612 00:56:14,708 --> 00:56:17,416 هنگامی که یک دورف-شاه جدید ،تاج به سر نهاده 613 00:56:18,666 --> 00:56:22,041 آوایِ همه‌ی نیاکانش در درونِ اون ،جریان پیدا می‌کنه 614 00:56:24,416 --> 00:56:26,666 ...اندرز و خِرَدشون رو با اون 615 00:56:27,583 --> 00:56:29,000 .در میان می‌گذارن... 616 00:56:30,750 --> 00:56:33,208 .حتی اشتباهات‌شون رو 617 00:56:39,083 --> 00:56:40,500 ،اما تو 618 00:56:42,583 --> 00:56:45,833 تو نیازی نیست تا اون روز صبر کنی .که آوایِ من رو بشنوی 619 00:56:50,583 --> 00:56:55,166 .چرا که همواره همراهتم، پسرم 620 00:56:58,833 --> 00:57:00,083 .حتی در خشم 621 00:57:01,875 --> 00:57:03,958 .گاهی، بیش‌تر از هر چیزی، در خشم همراهتم 622 00:57:08,458 --> 00:57:10,458 .اشتباهی نشده که بخشیده بشه 623 00:57:26,500 --> 00:57:31,250 اِلروند دعوتم کرده که فردا .باهاش به لیندون برم 624 00:57:36,291 --> 00:57:37,625 بپذیرم؟ 625 00:57:39,541 --> 00:57:42,375 ...اطمینان‌های اِلروند بسیار قانع‌کننده بوده که 626 00:57:42,458 --> 00:57:45,791 گیل‌گالاد نیت بدی نداشته که اون رو .به این‌جا فرستاده 627 00:57:45,875 --> 00:57:49,166 .بله. همین‌گونه‌ست 628 00:57:50,291 --> 00:57:52,541 .اما حسِ ششم، عامل نیروبخش توانمندیه 629 00:57:54,041 --> 00:57:55,541 حسِ ششمت بهت چی میگه؟ 630 00:57:56,791 --> 00:57:58,833 .چیز دیگری در کاره 631 00:57:58,916 --> 00:58:00,000 .خوبه، پسرم 632 00:58:01,041 --> 00:58:02,208 .خوبه 633 00:58:04,041 --> 00:58:05,375 .به لیندون برو 634 00:58:06,791 --> 00:58:08,125 .پی ببر چیه 635 00:58:24,916 --> 00:58:26,083 .سپاس‌گزارم 636 00:58:34,000 --> 00:58:36,416 موضوع چیه؟ چی شده؟ 637 00:58:38,958 --> 00:58:43,291 .پیامی دارم .از کسی که دشمن‌مون رو فرمان‌دهی می‌کنه 638 00:58:46,083 --> 00:58:50,083 این‌که اگر مردمت از مالکیتِ این زمین‌ها ...دست بکشند و باهاش پیمانِ دوستی ببندن 639 00:58:51,666 --> 00:58:53,583 .زنده می‌مانند... 640 00:58:55,500 --> 00:58:56,916 اگر رد کنیم؟ 641 00:58:58,416 --> 00:58:59,916 .به سراغ اُستیریت میاد 642 00:59:14,841 --> 00:59:15,983 .زودباشید 643 00:59:39,041 --> 00:59:41,083 .زودباش 644 00:59:45,875 --> 00:59:48,875 اگر از من بپرسی، میگم پس از کاری که .کردی، سزاوار یک لقمه پوره‌ی سیب‌زمینی‌ای 645 00:59:50,500 --> 00:59:52,000 .بیا، بردارش 646 00:59:52,583 --> 00:59:56,666 درست همان‌گونه که اون .قبضه رو از انبارم برداشتی 647 00:59:57,000 --> 00:59:58,458 ...آ... نمی‌دانم از چی 648 00:59:58,541 --> 01:00:00,041 .چرت نگو، بچه 649 01:00:00,750 --> 01:00:02,583 .می‌دانی از چی سخن میگم 650 01:00:14,083 --> 01:00:17,541 .می‌دانی اون چیه؟ شمشیر نیست 651 01:00:18,166 --> 01:00:19,416 .قدرته 652 01:00:20,291 --> 01:00:24,791 با دستِ خودِ اربابش .برای نیاکان‌مون ساخته شده 653 01:00:25,291 --> 01:00:27,833 .یک پیشکارِ زیبا 654 01:00:27,916 --> 01:00:31,500 ،اون که شکست خورده بود .اما بازمی‌گرده 655 01:00:33,041 --> 01:00:34,791 درباره‌ش شنیدی، بچه؟ 656 01:00:35,750 --> 01:00:37,250 نام سائورون به گوشِ‌ت خورده؟ 657 01:00:41,916 --> 01:00:43,750 .باید در آسمان دیده باشیش 658 01:00:44,875 --> 01:00:46,458 .چند هفته پیش 659 01:00:47,541 --> 01:00:48,791 .همان شهاب 660 01:00:48,875 --> 01:00:50,708 .به این معناست که زمانش نزدیکه 661 01:00:51,833 --> 01:00:55,666 .بر من و توئه که آماده باشیم، پسر 662 01:00:55,750 --> 01:00:57,125 آماده‌ی چی؟ 663 01:00:57,208 --> 01:00:59,500 .حالا ساکت باش، پسر 664 01:01:00,416 --> 01:01:02,250 .نیروت رو نگه دار 665 01:01:03,583 --> 01:01:05,000 .نیازت می‌شه 666 01:01:06,625 --> 01:01:08,041 .برای چیزی که در راهه 667 01:01:22,833 --> 01:01:24,416 ،پدرسالار 668 01:01:26,125 --> 01:01:27,625 .پیداش کردیم 669 01:01:29,375 --> 01:01:31,208 .درونِ برجه 670 01:01:56,458 --> 01:01:58,250 .برو به سلامت 671 01:02:41,791 --> 01:02:43,708 .مردمت آسوده‌دل می‌شن 672 01:02:44,541 --> 01:02:48,708 به‌زودی در دربار و میدان گرد هم میان .تا آگاهی‌رسانیِ شما رو بشنون 673 01:02:52,041 --> 01:02:54,041 .پس نباید چشم‌به‌راه‌شون بذاریم 674 01:04:05,791 --> 01:04:09,166 مومنان باور دارن زمانی که ،گل‌برگ‌های درخت سپید فرو بیفته 675 01:04:09,250 --> 01:04:11,000 ،رخداد بی‌هوده‌ای نیست 676 01:04:11,083 --> 01:04:13,958 .بلکه همانا اشک‌های خودِ والار هستند 677 01:04:14,375 --> 01:04:19,250 یادآوری زنده‌ای که چشم‌ها و .داوری‌شون بر سر مااست 678 01:04:20,458 --> 01:04:23,875 در سرنوشتِ انسان‌ها .زمانِ سرنوشت‌سازی هست 679 01:04:24,541 --> 01:04:25,791 ...زمانِ داوری 680 01:04:27,000 --> 01:04:31,166 ،که هر کدام از ما، همه... 681 01:04:32,000 --> 01:04:35,250 .باید تصمیم بگیریم که کی باشیم 682 01:04:36,208 --> 01:04:40,500 دل‌هامون همچون تندیس‌هایی می‌شه که پیرامونِ آبخوست‌مون رو گرفته‌اند؟ 683 01:04:40,958 --> 01:04:44,833 یا هنوز با خونِ قهرمانانی که اون‌ها رو کَنده‌کاری کرده‌اند، می‌تپند؟ 684 01:04:48,166 --> 01:04:51,375 یا دلیریِ ما محدود به مزارهای پدرانِ خفته‌ی ماست؟ 685 01:04:53,500 --> 01:04:54,875 ،یا این‌جاست 686 01:04:56,791 --> 01:04:58,583 ،حتی اکنون در میانِ مااست 687 01:05:06,000 --> 01:05:08,416 چشم‌به‌راهه که همچون خورشیدِ در حال دمیدن پدیدار بشه؟ 688 01:05:11,458 --> 01:05:16,750 شما رو به هر گونه خطری که خودم با اون .روبه‌رو نمی‌شم، نه فرمان میدم و نه دعوت می‌کنم 689 01:05:17,541 --> 01:05:22,166 بنابراین، بر آن شده‌ام که شخصاً .اِلف رو تا سرزمین میانه همراهی کنم 690 01:05:29,625 --> 01:05:34,458 برای یاریِ برادران فانی‌مون که اکنون .در سرزمین‌های جنوبی محاصره شده‌اند 691 01:05:35,166 --> 01:05:37,208 .شهبانویِ شما نیتش رو آشکار کرد 692 01:05:37,291 --> 01:05:39,500 .کِشتی‌هامون تا ده روز دیگر رهسپار می‌شن 693 01:05:40,708 --> 01:05:45,250 از سرتاسر نومِه‌نور زیبا، نیروی خارق‌العاده‌ای ...از پسران و دختران دلیر 694 01:05:45,333 --> 01:05:47,541 .تشکیل خواهد بود.... 695 01:05:48,375 --> 01:05:52,875 چه کسی می‌خواد خودش رو به پاسداری از شهبانوی شاه‌یار پایبند کنه؟ 696 01:05:58,833 --> 01:06:01,666 .پیش بیا و خودت رو بشناسان 697 01:06:04,166 --> 01:06:05,458 .من خدمت می‌کنم 698 01:06:09,916 --> 01:06:11,208 .من خدمت می‌کنم 699 01:06:14,125 --> 01:06:15,541 .من خدمت می‌کنم 700 01:06:22,666 --> 01:06:23,666 !من خدمت می‌کنم 701 01:06:25,916 --> 01:06:26,916 !من خدمت می‌کنم 702 01:06:40,116 --> 01:06:45,316 زیرنویس از میثم ططری 703 01:06:46,016 --> 01:06:49,316 :کانال تلگرام @meisam_t72 704 01:06:50,016 --> 01:06:54,316 meisamt72.blogspot.com 705 01:07:10,116 --> 01:07:14,316 دوشنبه - 1401/06/28