1 00:00:00,500 --> 00:00:04,000 ‫ترجمه و زیرنویس از ‫ایمان صاحبی و محمدحسین شکوهی ‫Arda.ir 2 00:00:04,000 --> 00:00:07,000 ‫Sermovie ‫دانلود رایگان و بدون سانسور فیلم و سریال 3 00:00:07,166 --> 00:00:08,875 ‫[آنچه گذشت] ‫خنجر کی بود، گالادریل؟ 4 00:00:08,958 --> 00:00:12,291 ‫برادرم. ‫اون به دست خادمان سائورون کشته شد. 5 00:00:13,333 --> 00:00:17,500 ‫بعد از شکست مورگوت، ‫کسی که بهش میگی سائورون 6 00:00:17,625 --> 00:00:22,666 ‫به دنبال ساخت قدرتی نه از ‫جسم بلکه غالب بر جسم رفت. 7 00:00:22,750 --> 00:00:25,416 ‫من سائورون رو کشتم. 8 00:00:25,500 --> 00:00:26,541 ‫حرفت رو باور نمی‌کنم. 9 00:00:26,625 --> 00:00:28,333 ‫آ کوئیتا! ‫[تازه شو!] 10 00:00:29,583 --> 00:00:31,208 ‫دیلی، بیا عقب! 11 00:00:32,166 --> 00:00:33,646 ‫ 12 00:00:35,375 --> 00:00:39,500 ‫ولی با وجود تمام تلاش‌هامون، ‫زوال ما فقط سریع‌تر شده. 13 00:00:39,583 --> 00:00:42,125 ‫این میتریل... ‫این تنها راه نجات ماست. 14 00:00:42,208 --> 00:00:44,625 ‫هیچ چیزی نورش رو تقلیل نمیده. 15 00:00:45,041 --> 00:00:46,541 ‫- شاه دورین... ‫- کافیه! 16 00:00:47,541 --> 00:00:51,791 ‫من جون دورف‌ها رو به خطر نمی‌اندازم ‫تا به الف‌ها کمک کنم مرگ رو دور بزنن. 17 00:00:52,916 --> 00:00:54,556 ‫من به سرزمین میانه میرم. 18 00:00:54,625 --> 00:00:58,250 ‫تنها چیزی که اونجا منتظرته، تاریکیه. 19 00:00:59,333 --> 00:01:00,333 ‫پناه بگیرید! 20 00:01:05,125 --> 00:01:06,500 ‫پسرم کجاست؟ 21 00:01:06,583 --> 00:01:08,625 ‫آدار! آدار! 22 00:01:08,708 --> 00:01:11,375 ‫بیاید این سرزمین رو ‫پشت بادبان‌هامون بذاریم.. 23 00:01:11,708 --> 00:01:15,458 ‫- وقتی کنارت جنگیدم، حس کردم... ‫- منم حسش کردم. 24 00:01:17,375 --> 00:01:19,135 ‫این زخم به مرهم الفی نیاز داره. 25 00:01:19,208 --> 00:01:20,791 ‫قوت شاه زیاد باد! 26 00:01:25,375 --> 00:01:26,476 ‫کجا میری؟ 27 00:01:26,500 --> 00:01:28,125 ‫- بهش هشدار بدم که چی دنبالشه. ‫- تنها؟ 28 00:01:28,208 --> 00:01:29,875 ‫تنها نخواهد بود. 29 00:01:48,000 --> 00:01:52,000 ‫ارین گالن ‫سبزبیشه ‫[سرزمینی که بعدها به سبزبیشه یا میرک‌وود تبدیل شد.] 30 00:02:20,916 --> 00:02:22,541 ‫تو مخاطره نیستی. 31 00:02:25,291 --> 00:02:26,625 ‫تو خوبی. 32 00:03:07,083 --> 00:03:08,083 ‫نوری؟ 33 00:03:46,500 --> 00:03:48,916 ‫اومدیم به شما خدمت کنیم ‫[به زبان الفی کوئنیا] 34 00:03:49,833 --> 00:03:52,125 ‫ارباب سائورون. 35 00:05:18,490 --> 00:05:25,490 ‫ارباب حلقه‌ها: حلقه‌های قدرت ‫قسمت هشتم: هم‌آمیخته 36 00:05:55,750 --> 00:05:57,708 ‫گیل-گالاد فردا می‌رسه، 37 00:05:57,791 --> 00:06:01,125 ‫انتظار داره راهی رو برای ‫نجات همه الف‌ها بهش ارائه کنیم. 38 00:06:02,083 --> 00:06:03,333 ‫و هیچ راهی نداریم. 39 00:06:04,625 --> 00:06:06,750 ‫ای کاش راهی بود 40 00:06:08,583 --> 00:06:12,583 ‫که با حداقل‌ها بتونیم کار بزرگی بکنیم. 41 00:06:13,708 --> 00:06:18,708 ‫خود خورشید که اولش چیزی ‫بزرگ‌تر از کف دست من نبود. ‫[خورشید در واقع از آخرین میوه درخت زرین والینوربه وجود ‫آمد و توسط مایایی به نام آری‌ین در آسمان حمل می‌شود.] 42 00:06:18,791 --> 00:06:22,625 ‫و چطور ممکنه با قدرت‌هایی هم‌رده ‫بشیم که خورشید رو به وجود آوردن؟ 43 00:06:24,416 --> 00:06:26,541 ‫دیگه زمانی برامون نمونده، کله‌بریمبور. 44 00:06:30,166 --> 00:06:32,666 ‫باید شکستمون رو به شاه برین اعلام کنیم. 45 00:06:34,125 --> 00:06:39,125 ‫بعد الف‌ها باید آماده ترک این سواحل بشن. ‫برای همیشه. 46 00:06:54,500 --> 00:06:55,583 ‫گالادریل؟ 47 00:06:56,791 --> 00:06:57,875 ‫الروند. 48 00:06:58,416 --> 00:06:59,976 ‫چی شده؟ 49 00:07:00,750 --> 00:07:04,000 ‫ضربت دشمن. شش روز پیش 50 00:07:04,791 --> 00:07:06,041 ‫بدون استراحت اومدیم. 51 00:07:08,041 --> 00:07:09,458 ‫می‌تونی کمکش کنی؟ 52 00:07:10,958 --> 00:07:14,416 ‫آ توله کوئی‌ویه‌نا... ‫[به سمت زندگی بیا] 53 00:07:14,500 --> 00:07:16,750 ‫شاه سرزمین‌های جنوبی؟ 54 00:07:16,833 --> 00:07:19,125 ‫چطور مسیرت به مسیر اون خورد؟ 55 00:07:19,875 --> 00:07:21,458 ‫تو چطور اینجایی؟ 56 00:07:22,583 --> 00:07:24,083 ‫تو چطور اینجایی؟ 57 00:07:28,791 --> 00:07:31,208 ‫بیا. باید راجع به خیلی چیزها حرف بزنیم. 58 00:07:38,333 --> 00:07:40,750 ‫هرگز نباید تو رو سوار اون کشتی می‌کردم. 59 00:07:41,416 --> 00:07:45,416 ‫باید بهت اعتماد می‌کردم. ‫اشتباهی بود که دیگه تکرار نمی‌کنم. 60 00:07:51,958 --> 00:07:53,791 ‫من از اون کشتی پریدم... 61 00:07:56,166 --> 00:07:59,041 ‫چون تو دلم باور داشتم ‫که هنوز لیاقتش رو ندارم. 62 00:08:00,083 --> 00:08:04,083 ‫به نحوی می‌دونستم که هنوز ‫وظیفه‌ام رو اینجا کامل نکردم. 63 00:08:05,750 --> 00:08:08,958 ‫و وقتی به سطح آب رسیدم، تنها کاری ‫که می‌تونستم انجام بدم شنا کردن بود. 64 00:08:09,833 --> 00:08:12,041 ‫و خوشحالم که تصمیم عاقلانه‌ای گرفتم. 65 00:08:16,125 --> 00:08:18,333 ‫من از اون دریای گزنده عبور نکردم... 66 00:08:19,708 --> 00:08:21,291 ‫تا حالا اینجا غرق بشم. 67 00:08:24,000 --> 00:08:25,583 ‫و به تو هم اجازه نمیدم. 68 00:08:33,041 --> 00:08:34,875 ‫دلم برات تنگ شده بود. 69 00:08:38,333 --> 00:08:39,750 ‫باید چی کار کنیم؟ 70 00:08:42,750 --> 00:08:44,333 ‫تنها کاری که می‌تونیم انجام بدیم. 71 00:08:46,000 --> 00:08:47,416 ‫شنا می‌کنیم. 72 00:08:56,958 --> 00:08:58,125 ‫کی اونجاست؟ 73 00:09:04,208 --> 00:09:06,208 ‫کی اونجاست؟ خودت رو نشون بده. 74 00:09:07,208 --> 00:09:08,875 ‫گالادریل اینجاست؟ 75 00:09:15,625 --> 00:09:16,833 ‫نه. 76 00:09:18,666 --> 00:09:21,166 ‫تو نباید در حال استراحت باشی؟ 77 00:09:21,708 --> 00:09:23,208 ‫اینجا کجاست؟ 78 00:09:24,416 --> 00:09:28,291 ‫اینجا کارگاه کله‌بریمبور بود. 79 00:09:28,916 --> 00:09:30,083 ‫کله‌بریمبور معروف؟ 80 00:09:31,666 --> 00:09:33,666 ‫خودش اینجا نیست، نه؟ 81 00:09:33,750 --> 00:09:37,541 ‫خب، در واقع چرا هست. 82 00:09:50,583 --> 00:09:52,000 ‫کله‌بریمبور... 83 00:09:53,166 --> 00:09:54,583 ‫استادی که پیشش شاگردی کردم 84 00:09:54,666 --> 00:09:57,166 ‫همیشه از شگفتی ساخته‌های شما می‌گفت. 85 00:09:58,125 --> 00:10:01,750 ‫هیچ وقت تصور نمی‌کردم شانس ‫این رو پیدا کنم که خودم ببینمشون. 86 00:10:01,833 --> 00:10:03,041 ‫تو آهنگری؟ 87 00:10:03,750 --> 00:10:07,083 ‫خب... کار من در برابر هنر شما چیزی نیست. 88 00:10:09,458 --> 00:10:13,458 ‫این گوهرها، هرگز چیزی مثل اینا ندیدم. 89 00:10:14,291 --> 00:10:17,458 ‫می‌خواین ازشون برای چی استفاده کنین؟ 90 00:10:17,541 --> 00:10:23,541 ‫گوهرهای فئانور تونستن ‫جوهره‌ی والینور رو ذخیره کنن. 91 00:10:24,208 --> 00:10:26,250 ‫امیدوار بودم که همین کار رو ‫برای سرزمین میانه انجام بدم. 92 00:10:26,333 --> 00:10:28,291 ‫این چه سنگ عجیبیه. 93 00:10:29,583 --> 00:10:30,875 ‫چیه؟ 94 00:10:33,750 --> 00:10:34,833 ‫کافی نیست. 95 00:10:34,916 --> 00:10:36,125 ‫کافی برای چی؟ 96 00:10:40,375 --> 00:10:41,375 ‫لطفا. 97 00:10:41,458 --> 00:10:45,541 ‫سعی کردید با سنگ‌های دیگه ‫ترکیبش کنید؟ تا گسترشش بدید؟ 98 00:10:45,625 --> 00:10:47,958 ‫چنین کاری برای این سنگ مناسب نیست. 99 00:10:48,041 --> 00:10:50,166 ‫- چرا نه؟ ‫- چون برای مقداری که ما لازم داریم 100 00:10:50,250 --> 00:10:53,125 ‫بیش از حد ویژگی‌های خاصش رو کمرنگ می‌کنه. 101 00:10:53,708 --> 00:10:56,708 ‫من رو ببخشید، اما با پذیرش ‫ریسک احمق خطاب شدن میگم 102 00:10:56,791 --> 00:10:59,958 ‫یه آلیاژ مناسب نمی‌تونه ‫این ویژگی‌ها رو تقویت کنه؟ 103 00:11:01,708 --> 00:11:03,791 ‫تقویت کنه؟ 104 00:11:03,875 --> 00:11:07,208 ‫جایی که من ازش اومدم، فلزات ‫ارزشمند مثل دندون مرغ کمیاب بودن. 105 00:11:07,291 --> 00:11:09,291 ‫برای همین یاد گرفتیم که ترکیبشون کنیم 106 00:11:09,375 --> 00:11:11,875 ‫تا به قدرتشون دست پیدا کنیم ‫و نقایصشون رو بپوشونیم. 107 00:11:11,958 --> 00:11:17,291 ‫من دیدم که اضافه کردن نیکل به آهنچطوری ‫می‌تونه یه شمشیر رو سبک‌تر و قوی‌تر کنه. 108 00:11:17,375 --> 00:11:22,375 ‫آلیاژی نیست که بتونه ‫ویژگی‌های سنگ شما را تقویت کنه؟ 109 00:11:29,791 --> 00:11:31,541 ‫خب، این... 110 00:11:33,666 --> 00:11:35,750 ‫پیشنهاد جالبیه. 111 00:11:37,833 --> 00:11:39,250 ‫یه جور... 112 00:11:40,791 --> 00:11:42,250 ‫هبه در نظر بگیرینش. 113 00:11:49,000 --> 00:11:51,166 ‫به‌زودی ایشان مسیری رو طی خواهند کرد 114 00:11:51,250 --> 00:11:54,458 ‫که پایان هر انسانی رو رقم ‫می‌زنه که داخلش قرار می‌گیره. 115 00:11:55,291 --> 00:11:58,041 ‫بیرق‌های سیاه بندر ما رو پر می‌کنن. 116 00:11:59,458 --> 00:12:02,625 ‫وظیفه‌ی ماست که براشون مقبره‌ای بسازیم 117 00:12:04,791 --> 00:12:07,416 ‫ابدیت رو در قالب سنگ بهشون عطا کنیم 118 00:12:09,500 --> 00:12:10,875 ‫ابدیتی که هیچ انسانی 119 00:12:12,916 --> 00:12:16,333 ‫نه حتی پادشاهان، نمی‌تونن در ‫زندگی بهش دست پیدا کنن. 120 00:12:17,708 --> 00:12:23,083 ‫طراحانی از سراسر نومه‌نور فراخونده ‫شدن تا سیمای ایشون رو ثبت کنن 121 00:12:23,166 --> 00:12:25,166 ‫تا بتونن طرحی رو پیشنهاد کنن. 122 00:12:26,041 --> 00:12:27,875 ‫از بین همه‌ی شاگردها، 123 00:12:29,041 --> 00:12:31,875 ‫شما هم انتخاب شدین تا ‫پیشنهاد خودتون رو ارائه کنین. 124 00:12:34,916 --> 00:12:36,041 ‫در روزهای آینده، 125 00:12:36,125 --> 00:12:39,291 ‫به هر کدومتون یک ساعت زمان ‫داده میشه تا همراه شاه باشین 126 00:12:41,333 --> 00:12:42,541 ‫ازش به خوبی استفاده کنین. 127 00:13:07,208 --> 00:13:09,791 ‫می‌دونم توی تاریکی شب داشتی چی کار می‌کردی 128 00:13:09,875 --> 00:13:12,666 ‫- وقتی فکر می‌کردی تمام چشم‌ها به خواب رفتن. ‫- ببخشید. 129 00:13:12,750 --> 00:13:16,083 ‫خدمتکارتون چند لحظه‌ی ‫دیگه برمی‌گرده، شاه من. 130 00:13:16,166 --> 00:13:18,208 ‫پس هنوز وقت هست. 131 00:13:23,875 --> 00:13:24,958 ‫وقت برای چی؟ 132 00:13:25,041 --> 00:13:27,541 ‫تا بهت هشدار بدم، میریل جوان. 133 00:13:27,625 --> 00:13:30,416 ‫- اشتباه گرفتید. من... ‫- هنوز ملکه نشدی؟ نه. 134 00:13:30,500 --> 00:13:32,916 ‫ولی میشی. پس این رو بدون، 135 00:13:33,000 --> 00:13:36,166 ‫اگه راه و رسم قدیمی ‫مردمانمون خیلی زود احیا نشه، 136 00:13:36,250 --> 00:13:37,958 ‫جزیره‌مون سقوط می‌کنه. 137 00:13:43,166 --> 00:13:44,375 ‫کمک! 138 00:13:44,958 --> 00:13:47,375 ‫پادشاهه! کمک! 139 00:13:58,583 --> 00:14:00,041 ‫بیا. باید بری بالا. 140 00:14:00,125 --> 00:14:03,916 ‫ولی مثل من نباش. ‫من بیش از حد نگاه کردم. 141 00:14:04,000 --> 00:14:07,500 ‫و حالا نمی‌تونم اون چیزی که ‫الان هست رو از چیزی که بوده 142 00:14:07,583 --> 00:14:09,708 ‫و چیزی که بوده رو از چیزی ‫که خواهد بود، متمایز کنم. 143 00:14:46,333 --> 00:14:50,833 ‫یک شیء. برای تمام سرزمین میانه. 144 00:14:50,916 --> 00:14:52,750 ‫می‌دونم عجیب به نظر میاد، شاه برین. 145 00:14:52,833 --> 00:14:56,000 ‫ولی بدون شک باید تمام ‫راهکارهای ممکن رو امتحان کنیم. 146 00:14:56,500 --> 00:14:58,875 ‫این شیء در چه قالبی خواهد بود؟ 147 00:14:58,958 --> 00:15:01,916 ‫کوچک‌تر از چیزی میشه ‫که قبلا تصور می‌کردیم. 148 00:15:02,000 --> 00:15:03,750 ‫چیزی که قابل حمل باشه... 149 00:15:03,833 --> 00:15:04,976 ‫- شاید یه چوگان. ‫- یه شمشیر؟ 150 00:15:05,000 --> 00:15:07,708 ‫یا شاید...یه تاج. 151 00:15:10,125 --> 00:15:11,125 ‫چرا تاج؟ 152 00:15:11,208 --> 00:15:13,750 ‫شکل مدور ایده‌آل خواهد بود. 153 00:15:13,833 --> 00:15:17,666 ‫اجازه میده نور در یک دایره‌ی بدون ‫شکست به سمت خودش برگرده 154 00:15:17,750 --> 00:15:21,791 ‫قدرتی رو بسازه که نامحدود خواهد بود. 155 00:15:22,791 --> 00:15:26,791 ‫و تمام این قدرت رو روی ‫پیشانی یک نفر قرار بدیم؟ 156 00:15:26,875 --> 00:15:29,875 ‫نه هر کسی، شاه برین. شما. 157 00:15:33,500 --> 00:15:35,583 ‫این زمزمه‌ها مخاطره‌آمیزن... 158 00:15:35,666 --> 00:15:38,000 ‫گاهی اوقات راه مخاطره‌آمیز تنها راهه. 159 00:15:38,083 --> 00:15:40,041 ‫وگرنه من الان اینجا نبودم. 160 00:15:40,125 --> 00:15:42,208 ‫تو اصلا نباید اینجا باشی. 161 00:15:43,333 --> 00:15:45,458 ‫شاه برین، ما فقط خواستار زمان لازم 162 00:15:45,541 --> 00:15:48,375 ‫برای گردآوری آهنگران الف و ‫آزمایش نظریه کله‌بریمبوریم... 163 00:15:48,458 --> 00:15:49,791 ‫زمان ما کوتاهه. 164 00:15:49,875 --> 00:15:52,083 ‫- بله، به همین خاطر... ‫- کوتاه‌تر از اون چیزی که فکرش رو می‌کنید. 165 00:15:53,625 --> 00:15:58,125 ‫از زمان فوران کوه آتش، برگ‌های ‫درخت بزرگ مدام دارن می‌ریزن. 166 00:15:58,625 --> 00:16:00,833 ‫خیلی زود آخرین برگ سقوط می‌کنه. 167 00:16:00,916 --> 00:16:05,333 ‫و اگه مردم ما این سواحل رو ترک نکنن، ‫ما هم سقوط می‌کنیم. 168 00:16:08,125 --> 00:16:12,125 ‫هیچ الفی توی سرزمین میانه نیست ‫که بیشتر از من دنبال یه راهکار باشه. 169 00:16:13,083 --> 00:16:18,750 ‫ولی اگه قرار بود این راه نجات ما باشه ‫متاسفانه باید زودتر پیداش می‌کردیم. 170 00:16:18,833 --> 00:16:20,916 ‫ولی من تقریبا زودتر در نظر داشتمش. 171 00:16:21,375 --> 00:16:23,916 ‫صرفا حرف زدن با اون جنوبی ‫باعث شد متوجه بشم... 172 00:16:24,000 --> 00:16:26,416 ‫اون مرد کهتر؟ این ایده‌ی اونه؟ 173 00:16:26,500 --> 00:16:30,000 ‫پیشنهادهای اون صرفا کلیدی ‫بود که درهای سد رو باز کرد. 174 00:16:30,083 --> 00:16:34,750 ‫ما در آستانه‌ی خلق یک نوع قدرت جدیدیم. 175 00:16:34,833 --> 00:16:37,875 ‫نه از جنس زورمندی، بلکه از روح. 176 00:16:37,958 --> 00:16:40,458 ‫نه از جسم، بلکه غالب بر جسم. 177 00:16:42,166 --> 00:16:43,916 ‫این... 178 00:16:44,000 --> 00:16:47,541 ‫این قدرتی از جهان نادیدنیه. 179 00:16:49,250 --> 00:16:52,500 ‫متاسفم، ارباب کله‌بریمبور. 180 00:16:53,250 --> 00:16:56,625 ‫بدین وسیله به شما فرمان داده ‫میشه که این شهر رو ترک کنین 181 00:16:56,708 --> 00:16:59,708 ‫و فوراً به لیندون برگردین. 182 00:17:00,458 --> 00:17:01,875 ‫همتون. 183 00:17:16,083 --> 00:17:19,833 ‫اون کلمات، ‫«قدرتی غالب بر جسم» 184 00:17:20,791 --> 00:17:22,208 ‫از کجا شنیدینشون؟ 185 00:17:23,791 --> 00:17:25,083 ‫اِ... 186 00:17:26,041 --> 00:17:29,750 ‫داشتم با آهنگرهام ‫رایزنی می‌کردم. فکر کنم... 187 00:17:31,500 --> 00:17:34,666 ‫- فکر کنم کلمات خودم بودن. ‫- هالبرند پیش شما بوده؟ 188 00:17:36,666 --> 00:17:39,833 ‫چه اهمیتی داره؟ دیگه تموم شد. 189 00:17:43,625 --> 00:17:45,125 ‫شاه برین، صبر کنین! 190 00:17:45,916 --> 00:17:47,916 ‫- متاسفم... ‫- بهم سه ماه زمان بدین. 191 00:17:48,458 --> 00:17:50,458 ‫این قدر حق دارم. 192 00:17:50,541 --> 00:17:53,666 ‫تو هیچ حقی نداری. 193 00:17:54,416 --> 00:17:56,416 ‫پس این کار رو از بابت ‫جبران کردن انجام ندین. 194 00:17:58,291 --> 00:17:59,875 ‫انجامش بدین، چون من ازتون می‌خوام. 195 00:18:01,291 --> 00:18:04,458 ‫این یه امید ابلهانه‌ست، الروند. 196 00:18:04,541 --> 00:18:06,583 ‫فقط همین. نه چیزی بیشتر. 197 00:18:06,666 --> 00:18:12,083 ‫«امید هیچ‌وقت محض نیست، ‫نه حتی وقتی نابسنده‌ست.» 198 00:18:13,041 --> 00:18:15,375 ‫یا توصیه‌ی خودتون رو فراموش کردید؟ 199 00:19:09,166 --> 00:19:13,750 ‫به دودمان‌ها و اصل و نسب‌های سلطنتی نیاز دارم. ‫هر چیزی که بتونی درباره سرزمین‌های جنوبی پیدا کنی. 200 00:19:13,833 --> 00:19:16,833 ‫اسناد ما درباره قلمروهای فانی محدودن. 201 00:19:16,916 --> 00:19:19,666 ‫برای چنین اطلاعاتی باید ‫سردابه‌ها رو زیر و رو کنم. 202 00:19:19,750 --> 00:19:21,791 ‫- بیا. ‫- سه هفته... 203 00:19:21,875 --> 00:19:25,125 ‫سه هفته برای کاری که ‫می‌تونست سه قرن طول بکشه. 204 00:19:25,208 --> 00:19:28,208 ‫محدودیت می‌تونه عامل نوآوری باشه. 205 00:19:29,375 --> 00:19:32,041 ‫برو. از این مسئله به هیچ‌کس چیزی نگو. 206 00:19:36,250 --> 00:19:37,916 ‫نترس. 207 00:19:38,000 --> 00:19:41,083 ‫کله‌بریمبور راهی پیدا می‌کنه. مطمئنم. 208 00:19:41,583 --> 00:19:44,583 ‫به یکباره، شما دو تا به نظر ‫خیلی صمیمی شدین. 209 00:19:44,666 --> 00:19:47,333 ‫من فقط هر کمک ناچیزی که ‫ازم بربیاد رو ارائه می‌کنم. 210 00:19:49,791 --> 00:19:52,875 ‫راستش رو بگم، هنوز باورم نمیشه. 211 00:19:53,791 --> 00:19:56,750 ‫کسی مثل من، اینجا، 212 00:19:58,041 --> 00:20:00,625 ‫با آهنگران الف اره‌گیون کار بکنه. 213 00:20:04,833 --> 00:20:06,250 ‫ممنونم، گالادریل. 214 00:20:07,541 --> 00:20:08,958 ‫برای این که به اینجا آوردمت؟ 215 00:20:09,916 --> 00:20:11,333 ‫برای نجات دادن زندگیم. 216 00:20:11,416 --> 00:20:15,500 ‫تو هم زندگی من رو نجات دادی. ‫حالا حسابمون تسویه شده. 217 00:20:15,583 --> 00:20:16,916 ‫نه. 218 00:20:17,000 --> 00:20:19,583 ‫نه، تو خیلی بیشتر به من کمک کردی. 219 00:20:20,875 --> 00:20:22,625 ‫من تسلیم شده بودم. 220 00:20:22,708 --> 00:20:26,000 ‫ولی تو به من باور داشتی. 221 00:20:26,083 --> 00:20:27,958 ‫درونم توان دیدی. 222 00:20:28,041 --> 00:20:31,125 ‫من رو به جایی رسوندی که ‫هیچ‌کس دیگه‌ای نمی‌تونست. 223 00:20:32,916 --> 00:20:34,500 ‫هرگز فراموشش نمی‌کنم. 224 00:20:38,583 --> 00:20:41,500 ‫و مطمئن میشم که ‫بقیه هم فراموشش نکنن. 225 00:21:01,583 --> 00:21:03,916 ‫نگران نباشید، ارباب. 226 00:21:04,458 --> 00:21:10,208 ‫هر چی قدرت‌هاتون بیشتر بیدار بشن، ‫پرده ضعیف‌تر میشه. 227 00:21:10,958 --> 00:21:12,041 ‫پرده؟ 228 00:21:12,125 --> 00:21:17,041 ‫همون چیزی که وقتی به زمین فرستادنتون ‫روی ذهنتون قرارش دادن. 229 00:21:17,125 --> 00:21:21,583 ‫ولی ما اینجا اومدیم تا به شما خوش‌آمد بگیم. 230 00:21:22,250 --> 00:21:25,083 ‫تا شما رو به سرزمینمون ببریم. 231 00:21:26,000 --> 00:21:27,083 ‫سرزمینتون؟ 232 00:21:27,166 --> 00:21:28,791 ‫شما از قبل می‌شناسیدش. 233 00:21:35,375 --> 00:21:37,083 ‫همون ستاره‌ها. 234 00:21:37,166 --> 00:21:40,333 ‫بهش میگن کلاه هرمیت. 235 00:21:41,583 --> 00:21:44,625 ‫الگویی که فقط در یک جا دیده میشه. 236 00:21:45,708 --> 00:21:50,541 ‫در دوردست شرق، ‫جایی که ستاره‌ها حالت غریبی دارن. 237 00:21:51,375 --> 00:21:54,833 ‫سرزمین رون. ‫[از سرزمین رون اطلاعات زیادی در دسترس ‫نیست ولی اولین انسان‌ها در شرق دور بیدار شدند.] 238 00:21:55,958 --> 00:21:57,708 ‫- رون... ‫- بله. 239 00:21:58,791 --> 00:22:04,541 ‫جایی که بالاخره با ماهیت ‫واقعیتون شناخته می‌شین. 240 00:22:04,625 --> 00:22:09,291 ‫شما از ستاره‌ها افتادین ‫اما از اونا بزرگ‌تر هستین. 241 00:22:09,375 --> 00:22:12,125 ‫چرا که آتش تابع شماست. 242 00:22:12,208 --> 00:22:17,041 ‫شما به زیر خاک افتادین، ‫اما خاک ازتون هراسانه. 243 00:22:17,125 --> 00:22:19,541 ‫چرا که وقتی خشمگین می‌شین، به لرزه درمیاد. 244 00:22:19,625 --> 00:22:24,291 ‫بادها و آب‌ها، گرما و سرما. 245 00:22:24,375 --> 00:22:28,083 ‫در رون، یاد می‌گیرین که ‫چطور بهشون فرمان بدین. 246 00:22:28,166 --> 00:22:34,166 ‫و هر موجودی که راه میره یا ‫می‌خزه، برده‌ی شما خواهد شد. 247 00:22:35,125 --> 00:22:38,541 ‫چرا که شما ارباب سائورون هستین. 248 00:22:58,000 --> 00:22:59,166 ‫کافیه! 249 00:23:08,666 --> 00:23:11,625 ‫به موقعش یاد می‌گیره ‫قدرت‌هاش رو کنترل کنه. 250 00:23:13,000 --> 00:23:14,833 ‫فعلا ببندش. 251 00:23:22,125 --> 00:23:23,541 ‫چیه؟ 252 00:23:37,083 --> 00:23:39,791 ‫خب، از دید عرفی ایده‌های بد، 253 00:23:39,916 --> 00:23:41,583 ‫این احتمالا بدترین ایده‌ی ممکن در تاریخه. 254 00:23:41,666 --> 00:23:43,458 ‫خب تو فکر بهتری داری؟ 255 00:23:49,791 --> 00:23:50,958 ‫نفر سوم نیست. 256 00:23:51,083 --> 00:23:53,500 ‫نفر سوم کجا رفت؟ 257 00:23:53,583 --> 00:23:56,416 ‫دو تا بهتر از سه‌تاست. شانسمون همین الانه. 258 00:24:52,916 --> 00:24:54,583 ‫هی! 259 00:24:55,125 --> 00:24:57,250 ‫برندی‌فوت! فرار کن! 260 00:25:05,583 --> 00:25:06,791 ‫سادوک! 261 00:25:56,833 --> 00:25:59,666 ‫ارباب، آروم باشین. 262 00:26:01,708 --> 00:26:04,250 ‫نوری. نوری، بیا بریم! 263 00:26:56,083 --> 00:26:57,500 ‫یالا! 264 00:27:21,166 --> 00:27:22,291 ‫کاری کن ببینه. 265 00:28:33,500 --> 00:28:34,958 ‫بگیرش. 266 00:28:35,708 --> 00:28:37,541 ‫بهت نیاز داریم. خواهش می‌کنم فقط بگیرش. 267 00:28:38,583 --> 00:28:41,875 ‫ازم دور شو. وگرنه بهت... 268 00:28:43,958 --> 00:28:46,666 ‫بهت صدمه می‌زنم. دوباره. 269 00:28:46,750 --> 00:28:49,833 ‫چی؟ چی کار باهات کردن؟ 270 00:28:49,916 --> 00:28:53,333 ‫بهم نشون دادن که چی هستم. 271 00:28:55,916 --> 00:28:57,916 ‫فقط خود تویی که می‌تونی ‫نشون بدی چی هستی. 272 00:28:59,083 --> 00:29:02,000 ‫با کاری که انجام میدی این رو انتخاب می‌کنی. 273 00:29:16,208 --> 00:29:17,625 ‫تو اینجایی که کمک کنی. 274 00:29:19,666 --> 00:29:20,833 ‫اینو می‌دونم. 275 00:29:38,916 --> 00:29:40,291 ‫چشماتون رو ببندین.. 276 00:29:40,375 --> 00:29:43,000 ‫دردش فقط یه لحظه‌ست. 277 00:29:44,416 --> 00:29:45,291 ‫نه! 278 00:30:11,958 --> 00:30:14,291 ‫از سایه اومدین. 279 00:30:15,833 --> 00:30:18,041 ‫امر می‌کنم که به سایه برگردین! 280 00:30:18,125 --> 00:30:22,625 ‫- اون سائورون نیست. ‫- اون یکیه. ایستار. اون... 281 00:30:22,708 --> 00:30:24,333 ‫من خوبم. 282 00:31:06,041 --> 00:31:06,916 ‫نوری! 283 00:31:18,291 --> 00:31:19,458 ‫سادوک؟ 284 00:31:28,666 --> 00:31:32,166 ‫تکون نخور. یه راهی پیدا ‫می‌کنیم که برت گردونیم. 285 00:31:32,791 --> 00:31:34,208 ‫متاسفم، بانوی خوب. 286 00:31:34,625 --> 00:31:38,375 ‫متاسفانه دارم از مسیر خارج میشم. 287 00:31:40,708 --> 00:31:42,083 ‫آقای باروز... 288 00:31:42,166 --> 00:31:44,833 ‫چیزی نیست، پرودفوت. 289 00:31:46,291 --> 00:31:47,916 ‫همسرم منتظرمه. 290 00:31:49,625 --> 00:31:54,458 ‫حالا اگه اشکالی نداره، ‫فقط می‌خوام یه کم بشینم، 291 00:31:55,791 --> 00:31:57,208 ‫طلوع خورشید رو تماشا کنم. 292 00:33:12,458 --> 00:33:16,083 ‫یک، دو، سه، 293 00:33:16,166 --> 00:33:20,208 ‫چهار، پنج، شش، 294 00:33:20,291 --> 00:33:22,666 ‫هفت، هشت... 295 00:33:25,166 --> 00:33:26,250 ‫نه‌تاست... 296 00:33:27,708 --> 00:33:29,208 ‫تعداد پله‌ها به جایگاه اصلی. 297 00:33:38,000 --> 00:33:39,250 ‫کارتون خوبه. 298 00:33:39,333 --> 00:33:42,750 ‫یه بار دیگه برام دلسوزی کن، ناخدا ‫تا کشتیت رو ازت بگیرم. 299 00:33:44,875 --> 00:33:46,291 ‫پس بیاید. 300 00:33:48,541 --> 00:33:49,541 ‫هواتون رو دارم. 301 00:33:55,625 --> 00:33:57,291 ‫و کی هوای شما رو داره؟ 302 00:34:02,333 --> 00:34:03,833 ‫با توجه به فقدانی که داشتید، 303 00:34:04,791 --> 00:34:09,541 ‫درک می‌کنم اگه وقتی برگشتیم، ‫بخواین ترک وظیفه کنین. 304 00:34:13,916 --> 00:34:18,875 ‫یه بار ازم پرسیدین که چرا ‫گالادریل رو از دریا بیرون کشیدم. 305 00:34:20,250 --> 00:34:22,375 ‫مدعی شدم که چاره‌ای نداشتم. 306 00:34:23,875 --> 00:34:26,541 ‫ولی حقیقت اینه که ‫می‌تونستم همون‌جا ولش کنم. 307 00:34:27,166 --> 00:34:29,916 ‫می‌تونستم از این که دنبالش ‫به سرزمین میانه برم، خودداری کنم. 308 00:34:31,583 --> 00:34:33,583 ‫یا جلوی تصمیم پسرم رو بگیرم. 309 00:34:35,750 --> 00:34:38,916 ‫ولی در هر موقعیت، ‫این انتخاب‌ها رو کردم چون... 310 00:34:40,375 --> 00:34:41,791 ‫چرا، الندیل؟ 311 00:34:44,458 --> 00:34:48,416 ‫چون «الندیل» فقط به معنای ‫«کسی که عاشق ستاره‌هاست» نیست 312 00:34:49,750 --> 00:34:52,166 ‫صرفا هیچ وقت تصور ‫نمی‌کردم که به این‌جا برسه. 313 00:35:04,083 --> 00:35:06,250 ‫پدرم یه بار بهم گفت 314 00:35:06,333 --> 00:35:09,083 ‫راه و سرم مومنان 315 00:35:09,166 --> 00:35:11,166 ‫پذیرفتن ادای هزینه‌هاست... 316 00:35:12,916 --> 00:35:15,333 ‫حتی اگه این هزینه‌ها ناشناخته باشن. 317 00:35:17,583 --> 00:35:20,583 ‫و اطمینان داشتن به این ‫که در پایان ارزشش رو داره. 318 00:35:25,791 --> 00:35:28,791 ‫گاهی اوقات این هزینه خیلی گزافه. 319 00:35:33,000 --> 00:35:34,250 ‫آره هست. 320 00:35:36,750 --> 00:35:39,500 ‫واسه همین راهی نداریم جز ‫این که به خدمت ادامه بدیم. 321 00:35:42,250 --> 00:35:47,000 ‫و من به شخصه مطمئن میشم به پایانی ‫برسیم که ارزش این هزینه رو داشته باشه. 322 00:35:48,791 --> 00:35:50,208 ‫هرچه پیش آید؟ 323 00:35:51,416 --> 00:35:52,833 ‫هرچه پیش آید. 324 00:36:03,500 --> 00:36:06,666 ‫ناخدا. نومه‌نور در معرض دید قرار گرفت. 325 00:36:12,791 --> 00:36:14,208 ‫ملکه‌ی من. 326 00:36:42,041 --> 00:36:45,333 ‫الندیل، چی شده؟ مشکل چیه؟ 327 00:36:50,958 --> 00:36:52,208 ‫چی شده؟ 328 00:36:53,708 --> 00:36:54,958 ‫چی می‌بینی؟ 329 00:37:46,291 --> 00:37:47,809 ‫چه اتفاقی افتاده؟ 330 00:37:49,583 --> 00:37:51,833 ‫میتریل مغروره. 331 00:37:53,750 --> 00:37:57,750 ‫مانع از هر تلاشی برای پیوند ‫زدنش با سنگ‌های کهتر میشه. 332 00:37:57,833 --> 00:38:00,500 ‫قدم گذاشتن در مسیر ‫قدرت‌های جهان دیدنی و نادیدنی 333 00:38:00,583 --> 00:38:03,166 ‫ظاهرا باعث کمرنگ شدن ‫مرزهای بین این دو جهان میشه. 334 00:38:03,250 --> 00:38:04,930 ‫اصلا به عقل جور درنمیاد. 335 00:38:05,000 --> 00:38:07,375 ‫فشاری که ما آوردیم برای یکی ‫کردن آسمان‌ها و زمین هم کافیه. 336 00:38:07,458 --> 00:38:10,708 ‫- این بار باید نگهش می‌داشت! ‫- صبر داشته باشین. این یه سفره. 337 00:38:10,791 --> 00:38:13,666 ‫تمام قدم‌هایی که برمی‌داریم به ‫سمت جلو نیست. ممکنه زمان ببره. 338 00:38:13,750 --> 00:38:15,670 ‫- زمان؟ نداریم...زمان نداریم. ‫- زمان... 339 00:38:15,708 --> 00:38:18,000 ‫شاید برای امروز کافیه. 340 00:38:18,083 --> 00:38:21,041 ‫شاید داریم زیادی به خودمون فشار میاریم. 341 00:38:21,125 --> 00:38:23,291 ‫«زیادی به خودمون فشار میاریم.» 342 00:38:28,291 --> 00:38:30,041 ‫شاید مشکل همینه. 343 00:38:31,541 --> 00:38:34,291 ‫شاید داریم بیش از حد نیرو به کار می‌بریم؟ 344 00:38:34,375 --> 00:38:36,416 ‫یعنی چی؟ 345 00:38:36,500 --> 00:38:39,666 ‫یعنی فلزها نباید به زور با هم ترکیب بشن... 346 00:38:39,750 --> 00:38:43,250 ‫بلکه به هم کشیده و ترغیب بشن. 347 00:38:43,333 --> 00:38:44,833 ‫حالا اگه این درست باشه، ما داشتیم... 348 00:38:44,916 --> 00:38:47,666 ‫ما داشتیم به کلی وارونه عمل می‌کردیم. 349 00:38:50,041 --> 00:38:53,166 ‫عجله کنین. این رو بردارین. ‫دوباره شروع می‌کنیم. 350 00:38:59,000 --> 00:39:00,208 ‫بانوی من. 351 00:39:27,625 --> 00:39:28,833 ‫گالادریل! 352 00:39:30,958 --> 00:39:32,041 ‫پیداش کردیم. 353 00:39:32,708 --> 00:39:34,916 ‫نمی‌دونم قبلا چطور متوجه نشده بودیم. 354 00:39:35,416 --> 00:39:37,500 ‫قدرتش برای یک شیء بیش از حد زیاده. 355 00:39:38,291 --> 00:39:39,625 ‫به دو تا نیاز داریم. 356 00:39:40,666 --> 00:39:41,875 ‫دو تا شیء می‌سازیم. 357 00:39:41,958 --> 00:39:44,250 ‫- دو تاج؟ ‫- نه دقیقا. 358 00:39:44,625 --> 00:39:46,625 ‫لازمه که چیز... 359 00:39:47,666 --> 00:39:48,875 ‫کوچک‌تری باشه. 360 00:39:49,541 --> 00:39:51,208 ‫بیا خودت ببین. 361 00:39:51,750 --> 00:39:53,833 ‫نه تا زمانی که بهم بگی کی هستی. 362 00:39:55,875 --> 00:39:57,458 ‫تو که می‌دونی من کی‌ام. 363 00:39:57,541 --> 00:39:59,458 ‫واقعا کی هستی 364 00:40:00,541 --> 00:40:02,708 ‫گالادریل، متاسفانه نمی‌ف... 365 00:40:04,875 --> 00:40:07,291 ‫شاهی برای سرزمین‌های جنوبی وجود نداره. 366 00:40:08,000 --> 00:40:09,583 ‫دودمانشون شکسته شده. 367 00:40:10,500 --> 00:40:14,166 ‫آخرین کسی که نشان تو رو حمل ‫می‌کرد بیش از هزار سال پیش مُرد. 368 00:40:15,291 --> 00:40:16,875 ‫اون هیچ وارثی نداشت. 369 00:40:32,000 --> 00:40:34,583 ‫بهت گفته بودم که روی ‫یه جنازه پیداش کردم. 370 00:40:34,666 --> 00:40:35,916 ‫نه. 371 00:40:36,583 --> 00:40:38,583 ‫نه، روی اون کلک، تو نجاتم دادی... 372 00:40:38,666 --> 00:40:40,416 ‫روی کلک، تو نجاتم دادی. 373 00:40:40,500 --> 00:40:43,333 ‫تو میریل رو متقاعد کردی تا ‫انسان‌های سرزمین میانه رو نجات بده. 374 00:40:43,416 --> 00:40:46,458 ‫تو متقاعدش کردی. ‫من می‌خواستم نومه‌نور بمونم. 375 00:40:46,541 --> 00:40:48,666 ‫تو کنار من جنگیدی. 376 00:40:48,750 --> 00:40:51,916 ‫علیه دشمنانت. و دشمنانم. 377 00:40:56,708 --> 00:40:58,125 ‫اسمت رو بهم بگو. 378 00:41:00,875 --> 00:41:04,708 ‫من از پیش از شکسته شدن ‫نخستین سکونت بیدار بودم. 379 00:41:05,583 --> 00:41:09,083 ‫در اون زمان...اسامی زیادی داشتم. 380 00:41:34,333 --> 00:41:36,333 ‫دوباره زمین خوردی، خواهر؟ 381 00:41:40,791 --> 00:41:42,958 ‫فقط یه لغزش کوچولو بود. 382 00:41:57,000 --> 00:41:58,083 ‫حالا بلند شو. 383 00:41:58,166 --> 00:42:01,583 ‫از ذهنم برو بیرون. 384 00:42:02,166 --> 00:42:03,833 ‫خواهش می‌کنم، خواهر. 385 00:42:06,416 --> 00:42:07,791 ‫بهم نگاه کن. 386 00:42:09,208 --> 00:42:10,250 ‫گالادریل. 387 00:42:22,416 --> 00:42:24,041 ‫خنجر قدیمیم. 388 00:42:25,625 --> 00:42:27,791 ‫تمام این مدت در امان نگهش داشتی. 389 00:42:30,833 --> 00:42:32,833 ‫خیلی شجاع بودی. 390 00:42:35,416 --> 00:42:39,416 ‫برای سالیان طولانی سخت جنگیدی. 391 00:42:40,708 --> 00:42:42,958 ‫تا ماموریتی رو تموم کنی که من نتونستم. 392 00:42:45,375 --> 00:42:47,541 ‫ماموریت تو شکار سائورون بود. 393 00:42:49,208 --> 00:42:52,625 ‫ماموریت من اطمینان پیدا کردن از صلح بود. 394 00:42:54,916 --> 00:42:59,333 ‫ولی فهمیدم که ماموریت سائورونم همین بود. 395 00:43:00,166 --> 00:43:01,375 ‫نه. 396 00:43:03,875 --> 00:43:05,291 ‫نه، تو مُردی. 397 00:43:06,166 --> 00:43:08,750 ‫همراه بی‌شمار افراد دیگه، ‫به خاطر اون. 398 00:43:08,833 --> 00:43:10,958 ‫نه، گالادریل. 399 00:43:12,750 --> 00:43:17,583 ‫اون دنبال قدرتی بود، ‫نه برای نابود کردن سرزمین میانه 400 00:43:19,000 --> 00:43:20,166 ‫بلکه برای ترمیمش. 401 00:43:23,500 --> 00:43:27,625 ‫همون‌طور که دوست‌های الفت ‫الان دارن این کار رو می‌کنن. 402 00:43:29,416 --> 00:43:30,916 ‫لازم نیست بهشون دروغ بگی. 403 00:43:33,375 --> 00:43:35,375 ‫فقط بذار کار جلو بره. 404 00:43:40,666 --> 00:43:45,291 ‫یادت میاد زیر همین درخت ‫چی توی گوشت زمزمه کردم؟ 405 00:43:51,875 --> 00:43:53,875 ‫یه بار دیگه تاریکی رو لمس کن. 406 00:44:08,500 --> 00:44:12,500 ‫برادر من مُرده. ‫به خاطر تو. 407 00:44:12,583 --> 00:44:16,416 ‫گالادریل. چرا اینو میگی؟ 408 00:44:17,208 --> 00:44:19,208 ‫چرا همچین چیزی میگی؟ 409 00:44:20,250 --> 00:44:21,500 ‫گالادریل. 410 00:44:23,291 --> 00:44:25,750 ‫گالادریل. برگرد پیشم. 411 00:44:25,833 --> 00:44:27,125 ‫گالادریل. 412 00:44:27,833 --> 00:44:29,208 ‫من رو نگاه کن! 413 00:44:33,166 --> 00:44:35,000 ‫گالادریل. من رو نگاه کن. 414 00:44:39,875 --> 00:44:41,291 ‫تو میدونی من کی‌ام. 415 00:44:43,625 --> 00:44:44,708 ‫من دوستتم. 416 00:44:44,791 --> 00:44:47,208 ‫تو دوست مورگوتی. 417 00:44:52,500 --> 00:44:54,333 ‫وقتی مورگوت شکست خورد، 418 00:44:56,625 --> 00:45:01,375 ‫مثل این بود که یه مشت بزرگ و محکم 419 00:45:02,791 --> 00:45:05,041 ‫از دور گردنم رها شد. 420 00:45:06,041 --> 00:45:08,833 ‫و در سکون اون نخستین طلوع، 421 00:45:09,750 --> 00:45:14,166 ‫سرانجام دوباره نور [پروردگار] یکتا رو احساس کردم. 422 00:45:16,625 --> 00:45:20,833 ‫و می‌دونستم که اگه قرار باشه بخشیده بشم... 423 00:45:22,208 --> 00:45:25,708 ‫باید هر چیزی رو که در ‫نابودیش نقش داشتم، ترمیم کنم. ‫[پس از سقوط مورگوت سائورون برای مدتی به نیکی گرایید و خودش ‫رو وقف شفای سرزمین میانه کرد، اما در نهایت دوباره به پلیدی گرایید ‫تا سرانجام به نماینده اصلی شر در دوران‌های بعد بدل شد. (نامه ۱۵۳ تالکین)] 424 00:45:25,791 --> 00:45:28,458 ‫هیچ کفاره‌ای هرگز نمی‌تونه ‫اعمال پلید تو رو پاک کنه. 425 00:45:28,541 --> 00:45:31,750 ‫- تو به همچین چیزی باور نداری. ‫- به من نگو به چی باور دارم. 426 00:45:31,833 --> 00:45:33,416 ‫نه. خودت بهم گفتی. 427 00:45:33,500 --> 00:45:38,375 ‫بعد از پیروزیمون، گفتی حالا می‌تونم ‫از هر کاری که قبلا کردم رها بشم. 428 00:45:38,458 --> 00:45:40,833 ‫- تو من رو فریب دادی. ‫- من حقیقت رو بهت گفتم. 429 00:45:40,916 --> 00:45:44,500 ‫بهت گفتم که اعمال پلیدی ‫انجام دادم و تو برات مهم نبود. 430 00:45:44,583 --> 00:45:47,958 ‫چون می‌دونستی که گذشته‌مون اهمیتی نداره 431 00:45:48,041 --> 00:45:49,708 ‫در مقابل آینده. 432 00:45:50,625 --> 00:45:52,625 ‫چنین آینده‌ای وجود نداره. 433 00:45:53,916 --> 00:45:55,083 ‫وجود نداره؟ 434 00:46:17,291 --> 00:46:19,291 ‫بقیه همه با تردید بهت نگاه می‌کنن. 435 00:46:21,875 --> 00:46:23,875 ‫فقط منم که می‌تونم بزرگیت رو ببینم. 436 00:46:28,458 --> 00:46:32,041 ‫فقط منم که نورت رو می‌بینم. 437 00:46:33,500 --> 00:46:35,916 ‫تو من رو به یه ستمگر تبدیل می‌کنی. 438 00:46:36,000 --> 00:46:37,625 ‫من به یه ملکه تبدیلت می‌کنم. 439 00:46:39,041 --> 00:46:41,041 ‫زیبا مثل دریا و خورشید. 440 00:46:41,875 --> 00:46:44,458 ‫قوی‌تر از شالوده‌های زمین. 441 00:46:45,250 --> 00:46:47,833 ‫و تو. شاه من. 442 00:46:49,708 --> 00:46:50,791 ‫ارباب تاریکی. 443 00:46:50,875 --> 00:46:53,875 ‫نه. تاریک نه. 444 00:46:54,958 --> 00:46:56,666 ‫نه تا زمانی که تو در کنارم باشی. 445 00:46:57,958 --> 00:47:01,958 ‫یه بار بهم گفتی که ما با یه ‫هدفی کنار هم قرار گرفتیم. 446 00:47:04,291 --> 00:47:05,625 ‫این همون هدفه. 447 00:47:06,541 --> 00:47:10,375 ‫تو من رو به نور پیوند میدی. ‫من تو رو به قدرت پیوند میدم. 448 00:47:12,625 --> 00:47:16,208 ‫با هم می‌تونیم این سرزمین میانه رو نجات بدیم. 449 00:47:18,208 --> 00:47:19,291 ‫نجات بدیم؟ 450 00:47:21,041 --> 00:47:22,541 ‫یا فرمانروایی کنیم؟ 451 00:47:24,666 --> 00:47:26,333 ‫من تفاوتی نمی‌بینم. 452 00:47:29,458 --> 00:47:34,791 ‫و به خاطر همینه که من ‫هرگز کنار تو نخواهم بود. 453 00:47:39,583 --> 00:47:40,750 ‫چاره‌ای نداری. 454 00:47:41,208 --> 00:47:43,291 ‫بدون من، مردمت زوال پیدا می‌کنن. 455 00:47:43,375 --> 00:47:46,583 ‫و سایه گسترش خواهد یافت ‫و تاریکی سرتاسر دنیا را خواهد پوشاند. 456 00:47:46,666 --> 00:47:49,250 ‫- تو به من احتیاج داری. ‫- باید توی دریا ولت می‌کردم. 457 00:47:49,333 --> 00:47:51,791 ‫توی دریا بودی به خاطر اینکه ‫الف‌ها طردت کرده بودن. 458 00:47:51,875 --> 00:47:56,291 ‫به خاطر التماس برای چندتا ‫سرباز کوچیک اونها طردت کردن. 459 00:47:56,375 --> 00:47:59,875 ‫اگه بهشون بگی که تو متحد ‫من بودی چیکار می‌کنن؟ 460 00:47:59,958 --> 00:48:01,041 ‫وقتی بهشون بگی 461 00:48:01,125 --> 00:48:04,541 ‫که تو دلیل زنده بودن سائورون هستی؟ 462 00:48:04,625 --> 00:48:06,375 ‫و تو به خاطر من خواهی مرد. 463 00:48:42,666 --> 00:48:44,166 ‫گالادریل! 464 00:48:51,166 --> 00:48:52,166 ‫فریب‌کار! ‫[از القاب سائورون در سیلماریلیون] 465 00:48:53,041 --> 00:48:55,375 ‫گالادریل، بس کن! الروند. من الروندم. 466 00:48:55,458 --> 00:48:56,500 ‫ثابت کن. 467 00:48:58,750 --> 00:49:00,166 ‫اولین بار کجا همو دیدیم؟ 468 00:49:01,708 --> 00:49:03,791 ‫کنار دریا. وقتی تازه یتیم شده بودم. 469 00:49:04,791 --> 00:49:08,541 ‫تنها بودم. یه پسربچه کم‌سن‌وسال نیم‌الف، ‫بدون دوست یا هم‌نژاد. 470 00:49:11,625 --> 00:49:13,125 ‫تو بهم آب دادی. 471 00:49:17,666 --> 00:49:18,916 ‫الروند. 472 00:49:22,750 --> 00:49:25,166 ‫آ کوییت ته‌سه، گالادریل ‫[جانی تازه بگیر بانو گالادریل] 473 00:49:26,291 --> 00:49:29,208 ‫کله‌بریمبور. اون کجاست؟ 474 00:49:29,291 --> 00:49:32,666 ‫کارگاه. تقریباً کارش باید تموم شده باشه. 475 00:49:32,750 --> 00:49:34,000 ‫نه! 476 00:49:34,083 --> 00:49:37,250 ‫گالادریل! گالادریل! ‫چی شده؟ 477 00:49:42,541 --> 00:49:43,625 ‫گالادریل! 478 00:49:49,083 --> 00:49:50,708 ‫تموم شده؟ 479 00:49:50,791 --> 00:49:53,416 ‫گالادریل. مثل سنگ رودخونه خیسی. 480 00:49:53,500 --> 00:49:54,583 ‫چرا؟ 481 00:49:54,666 --> 00:49:57,583 ‫چون از آب‌های گلاندوین بیرون کشیدمش. ‫[رودخانه‌ای در اریادور که نقطه آغاز آن ‫در هیتایگلیر در جنوب خزد-دوم قرار دارد.] 482 00:49:57,666 --> 00:49:59,625 ‫گلاندوین؟ چی شده؟ 483 00:49:59,708 --> 00:50:00,958 ‫گالادریل؟ 484 00:50:04,250 --> 00:50:05,750 ‫هالبرند کجاست؟ 485 00:50:08,208 --> 00:50:11,625 ‫رفته. و فکر نمی‌کنم که برگرده. 486 00:50:13,041 --> 00:50:16,083 ‫و اگه یه وقتی برگشت، هیچ کدوم از ما ‫نباید باهاش رابطه‌ای داشته باشیم. 487 00:50:17,333 --> 00:50:19,416 ‫کنار اون جویبار چی شده؟ 488 00:50:19,500 --> 00:50:21,500 ‫تو یه بار در مورد یه اشتباه صحبت کردی. 489 00:50:22,791 --> 00:50:24,750 ‫اشتباهی که دیگه تکرارش نخواهی کرد. 490 00:50:26,125 --> 00:50:28,750 ‫نگه داشتن اون قول رو ‫داری خیلی سخت می‌کنی. 491 00:50:28,833 --> 00:50:31,916 ‫اگه آسون بود، نیازی به اعتماد نبود. 492 00:50:39,375 --> 00:50:41,291 ‫خب، به کارمون ادامه می‌دیم؟ 493 00:50:41,375 --> 00:50:42,375 ‫نه. 494 00:50:44,958 --> 00:50:46,958 ‫باید سه‌تا درست کنیم. 495 00:50:47,041 --> 00:50:48,875 ‫سه‌تا؟ چرا سه‌تا؟ 496 00:50:50,791 --> 00:50:54,625 ‫یکی همیشه فاسد می‌کنه. دوتا نفاق به وجود میاره. 497 00:50:54,750 --> 00:50:57,583 ‫اما با سه‌تا، تعادل به وجود میاد. 498 00:51:03,375 --> 00:51:08,375 ‫قدرت‌هایی که امروز می‌سازیم ‫باید تنها برای الف‌ها باشه. 499 00:51:09,416 --> 00:51:11,416 ‫و هیچ دست دیگه‌ای بهش نخورده باشه. 500 00:51:12,666 --> 00:51:16,541 ‫گالادریل، من به این نتیجه رسیدم که خلوص 501 00:51:16,625 --> 00:51:19,708 ‫کانه‌های کم‌ارزش‌تر در این آلیاژ بسیار مهمه. 502 00:51:22,250 --> 00:51:25,666 ‫من به طلا و نقره با والاترین کیفیت نیاز دارم. 503 00:51:27,791 --> 00:51:29,958 ‫من به طلا و نقره از والینور احتیاج دارم. 504 00:51:34,458 --> 00:51:38,875 ‫خلقت واقعی نیازمند... فداکاریه. 505 00:51:47,083 --> 00:51:49,166 ‫چیز بیشتر یادت اومده؟ 506 00:51:50,291 --> 00:51:53,708 ‫تیکه‌هایی. قیافه‌هایی. 507 00:51:55,333 --> 00:52:00,000 ‫بیشتر یادم اومد. اما باید بقیه رو کشف کنم، ‫می‌دونم که باید برم به رون. ‫[رون واژه‌ای الفی به معنای “شرق” است، و رون ‫شامل سرزمین‌هایی وسیع شرقی در شرق موردور می‌شود.] 508 00:52:02,625 --> 00:52:04,791 ‫اونا در مورد اسمت اشتباه می‌کردن. 509 00:52:04,875 --> 00:52:08,375 ‫از کجا معلوم در مورد اون اشتباه نکرده باشن؟ ‫یا دروغ گفته باشن، یا... 510 00:52:08,458 --> 00:52:11,583 ‫اون چیزی که گفتن، ‫احساس می‌کنم درسته به خاطر یه... 511 00:52:11,666 --> 00:52:13,958 ‫یه یقینی که نمی‌تونم توضیحش بدم. 512 00:52:17,291 --> 00:52:18,500 ‫اونا، اومم... 513 00:52:19,333 --> 00:52:22,083 ‫گفتن یه چیز دیگه هستی. ‫«ایستار.» 514 00:52:23,083 --> 00:52:24,500 ‫این نژاد توئه؟ 515 00:52:26,541 --> 00:52:27,791 ‫«ایستار؟» 516 00:52:31,083 --> 00:52:33,333 ‫در زبان شما این به معنی «خردمند» هست. 517 00:52:34,416 --> 00:52:35,416 ‫یا... 518 00:52:38,458 --> 00:52:39,791 ‫«ساحر.» ‫[ایستاری (=حالت جمع ایستار) پنج مایا بودند که ‫شامل گندالف، سارومان، راداگاست و دو جادوگر آبی می‌شدند.] 519 00:52:49,500 --> 00:52:50,625 ‫اومم... 520 00:52:51,416 --> 00:52:53,833 ‫واقعاً قرار نیست باهامون بیای، نه؟ 521 00:52:59,625 --> 00:53:04,083 ‫مسیرمون زودهنگام توسط قدرت‌هایی ‫بزرگ‌تر از ما در پیش رویمان قرار داده شده 522 00:53:04,750 --> 00:53:07,625 ‫در این لحظات، این وظیفه ماست که ‫پاهامون رو مجبور به رفتن کنیم 523 00:53:07,708 --> 00:53:10,958 ‫به جایی که دل‌هامون میل به قدم گذاشتن نداره 524 00:53:11,041 --> 00:53:13,291 ‫بدون توجه به مخاطراتی که در راه منتظرمونه. 525 00:53:16,875 --> 00:53:19,500 ‫- یکم مثل یه ماجراجویی می‌مونه. ‫- اوه. 526 00:53:19,583 --> 00:53:21,250 ‫تنها، این فقط یه سفره. 527 00:53:22,583 --> 00:53:26,000 ‫اما ماجراجویی‌ها، باید شراکتی باشه. 528 00:53:32,708 --> 00:53:36,916 ‫فکر می‌کنم بیشتر از انتظار ‫هر هارفوتی ماجراجویی کردم 529 00:53:50,208 --> 00:53:53,083 ‫اینجا نوشته اگه بریم سمت شمال، 530 00:53:53,166 --> 00:53:56,666 ‫برای سی روز مسیر مسیر همواری خواهیم داشت. 531 00:53:56,791 --> 00:53:58,875 ‫پر از سبزه‌های تازه و بی هیچ ترولی. 532 00:53:58,958 --> 00:54:00,833 ‫هی، هی، هی! 533 00:54:00,916 --> 00:54:04,000 ‫- به نظر می‌رسه همش هم سراشیبیه... ‫- برعکس گرفتیش. 534 00:54:04,083 --> 00:54:05,083 ‫اِ؟ 535 00:54:07,250 --> 00:54:09,416 ‫ببخشید ملوا. ‫اما همش شیب‌های تنده 536 00:54:09,500 --> 00:54:11,540 ‫و جاده سنگلاخی و پر خاربن برای هفته‌ها. 537 00:54:11,583 --> 00:54:15,000 ‫خب، اگه اینقدر فرز و خردمندی، ‫چرا مسیریابی رو انجام نمی‌دی؟ 538 00:54:19,083 --> 00:54:22,166 ‫حواستون به کودکان و کسایی که عقب افتادن باشه. 539 00:54:22,250 --> 00:54:24,833 ‫هیچ کسی از مسیر خارج نمیشه! 540 00:54:24,916 --> 00:54:27,750 ‫و هیچکسی تنها قدم نمی‌زنه! 541 00:54:27,833 --> 00:54:30,250 ‫وقتی سادوک می‌گفت بهتر به نظر می‌رسیدا. 542 00:54:34,125 --> 00:54:36,625 ‫کاش بز پیر هنوز باهامون بود. 543 00:54:36,708 --> 00:54:37,916 ‫هستش. 544 00:54:50,416 --> 00:54:51,416 ‫راه بیوفت. 545 00:54:55,625 --> 00:54:58,083 ‫تو الان به چیزی بزرگ‌تر تعلق داری. 546 00:55:00,208 --> 00:55:01,375 ‫اون بهت احتیاج داره. 547 00:55:02,583 --> 00:55:04,750 ‫و تو به اون بیرون تعلق داری. 548 00:55:19,416 --> 00:55:20,750 ‫بدرود، نوری! 549 00:55:20,875 --> 00:55:22,351 ‫- بدرود... ‫- مراقب خودت باش! 550 00:55:26,625 --> 00:55:27,750 ‫به سلامت برو. 551 00:55:37,958 --> 00:55:40,208 ‫- فانوست رو جمع کردی؟ ‫- البته. 552 00:55:40,291 --> 00:55:41,375 ‫خوبه. 553 00:55:42,416 --> 00:55:43,583 ‫خب... 554 00:55:44,916 --> 00:55:46,250 ‫بدرود. 555 00:55:49,250 --> 00:55:50,708 ‫نوری... 556 00:55:53,458 --> 00:55:55,791 ‫خب. این حلزون برای یارو بزرگه. 557 00:55:55,875 --> 00:55:57,795 ‫می‌دونی که چقدر گشنه میشه. 558 00:55:57,833 --> 00:56:01,333 ‫و یه پتوی اضافه در صورتی که سردت شد. باشه. 559 00:56:02,750 --> 00:56:03,916 ‫بذار ببینمت. 560 00:56:11,166 --> 00:56:12,333 ‫هیهات. 561 00:56:13,458 --> 00:56:17,125 ‫تو الان داری به یه جای دور میری ‫و من هنوز هیچی بهت یاد ندادم. 562 00:56:17,208 --> 00:56:20,458 ‫اوه. هی. مطمئناً چیزی یاد دادی. 563 00:56:23,250 --> 00:56:26,375 ‫همیشه آتیشت رو با آب و خاک خاموش کن. 564 00:56:26,458 --> 00:56:29,458 ‫هیچوقت کنار رودخونه قضای حاجت نکن. ‫هیچوقت نمی‌دونی کِی پایین‌تر به آب نیاز پیدا می‌کنی. 565 00:56:29,583 --> 00:56:30,583 ‫و... 566 00:56:30,625 --> 00:56:35,833 ‫و یه هارفوت بدون ادب همونقدر ‫توی زندگی جلو میره که یه چرخ مربعی. 567 00:56:35,916 --> 00:56:37,083 ‫چرخ مربعی... 568 00:56:40,041 --> 00:56:42,541 ‫من به همشون گوش می‌دادم پدر. 569 00:56:59,250 --> 00:57:03,750 ‫جایی که رودخونه جاریه رو پیدا کن. ‫جایی که گنجشک‌ها آوازهاشون رو یاد گرفتن. 570 00:57:07,500 --> 00:57:08,875 ‫همینکارو می‌کنم مادر. 571 00:57:09,625 --> 00:57:10,833 ‫و مراقب خواهم بود. 572 00:57:15,625 --> 00:57:16,791 ‫نه. 573 00:57:22,250 --> 00:57:24,250 ‫بی‌باک خواهی بود. 574 00:57:47,916 --> 00:57:50,416 ‫اوه، راه بیوفت. راه بیوفت. 575 00:57:50,500 --> 00:57:53,000 ‫راه بیوفت. قبل از اینکه جرئتت رو از دست بدی. 576 00:57:55,250 --> 00:57:56,875 ‫یا ما از دستش بدیم. 577 00:58:08,250 --> 00:58:11,333 ‫صبر کن! نوری! 578 00:58:11,416 --> 00:58:12,583 ‫پاپی! 579 00:58:24,458 --> 00:58:28,125 ‫چرا همه کسانی که بیشتر از همه ‫دوستشون دارم، همیشه باید ازم دور بشن؟ 580 00:58:29,916 --> 00:58:33,958 ‫چون فکر می‌کنم اگه هیچوقت اینطوری نمی‌شد، ‫اون وقت هیچ چیز جدیدی یاد نمی‌گرفتیم. 581 00:58:40,250 --> 00:58:42,833 ‫برمی‌گردی نه؟ قول؟ 582 00:58:44,000 --> 00:58:47,500 ‫- قول میدی که مراقب همه باشی؟ ‫- معلومه که آره، کله‌قوزکی. 583 00:58:50,291 --> 00:58:54,166 ‫تو بهترین دوست من ‫در تمام این دنیای بزرگ و وحشی هستی. 584 00:58:54,958 --> 00:58:56,375 ‫من برات هرکاری می‌کنم. 585 00:58:58,375 --> 00:59:01,583 ‫دنیا اونقدر بزرگ نیست پاپی. ‫قضیه اینه که ما زیادی کوچیکیم. 586 00:59:08,458 --> 00:59:10,458 ‫نزدیک اون یاروی دراز بون. 587 00:59:11,000 --> 00:59:13,000 ‫وقت گرفتاری دوست خوبیه. 588 00:59:13,083 --> 00:59:14,500 ‫نه به خوبی تو. 589 00:59:45,958 --> 00:59:48,208 ‫- مطمئنی؟ ‫- بیشتر از همیشه. 590 00:59:49,000 --> 00:59:51,000 ‫خب، دارن برات دست تکون می‌دن. 591 00:59:52,791 --> 00:59:56,041 ‫اگه سرم رو برگردونم، ‫هیچوقت نمی‌تونم ترکشون کنم. 592 00:59:57,416 --> 01:00:01,416 ‫خب، پس شاید بهتره که تو جلو بیوفتی. 593 01:00:03,125 --> 01:00:04,333 ‫ا... 594 01:00:05,500 --> 01:00:09,208 ‫ا، حالا که صحبتش شد، حس می‌کنم ‫پاهام به اندازه آهن سنگینه 595 01:00:11,541 --> 01:00:14,833 ‫چه برسه به اینکه هیچ نظری ‫ندارم که کدوم سمت باید بریم. 596 01:00:16,375 --> 01:00:17,375 ‫آه. 597 01:00:19,375 --> 01:00:20,833 ‫- هممم. ‫- هممم. 598 01:00:27,000 --> 01:00:28,416 ‫ایناهاش. 599 01:00:29,916 --> 01:00:31,541 ‫مطمئنی؟ 600 01:00:32,208 --> 01:00:33,625 ‫نه کاملاً. 601 01:00:34,541 --> 01:00:37,041 ‫یه بوی خوشی از هوای این سمت میاد. 602 01:00:40,083 --> 01:00:43,208 ‫به هنگام تردید، الانور برندی‌فوت... 603 01:00:45,625 --> 01:00:47,333 ‫همیشه دنبال مشامت برو. ‫[دیالوگ گندالف در موریا وقتی یاران حلقه ‫بر سر دوراهی مونده بودن رو به یاد بیارین] 604 01:01:00,000 --> 01:01:20,000 ‫ترجمه و زیرنویس از ‫ایمان صاحبی و محمدحسین شکوهی ‫Arda.ir 605 01:01:30,000 --> 01:01:50,000 ‫آردا: نخستین مجمع اینترنتی هواداران جی.آر.آر. تالکین در ایران از ۱۳۸۳ تا به امروز ‫Arda.ir 606 01:02:00,000 --> 01:02:20,000 ‫Instagram: @ardadotir ‫Twitter: @ArdaDotIR ‫Telegram: @ArdaOfficial 607 01:02:30,000 --> 01:02:50,000 ‫Sermovie ‫دانلود رایگان و بدون سانسور فیلم و سریال 608 01:07:21,100 --> 01:07:23,100 ‫ترجمه شعر حلقه برگرفته از ترجمه رضا علیزاده: 609 01:07:23,125 --> 01:07:27,500 ‫حلقه‌ای سه برای پادشاهان الف 610 01:07:27,583 --> 01:07:31,916 ‫در زیر گنبد نیلی 611 01:07:32,000 --> 01:07:35,291 ‫حلقه‌ای هفت برای فرمانروایان دورف 612 01:07:35,375 --> 01:07:40,583 ‫در تالارهای سنگی 613 01:07:40,666 --> 01:07:45,125 ‫حلقه‌ای نُه برای آدمیان که 614 01:07:45,208 --> 01:07:49,458 ‫محکوم به مرگ‌اند و فانی 615 01:07:49,541 --> 01:07:52,791 ‫و یکی از برای فرمانروای تاریکی 616 01:07:52,875 --> 01:07:57,083 ‫بر سریر تاریکش 617 01:07:57,166 --> 01:08:03,041 ‫در سرزمین موردور 618 01:08:03,916 --> 01:08:09,916 ‫و سایه‌های آرمیده‌اش 619 01:08:12,541 --> 01:08:18,500 ‫و سایه‌های آرمیده‌اش 620 01:08:27,333 --> 01:08:32,000 ‫حلقه‌ای است از برای حکم‌راندن 621 01:08:32,083 --> 01:08:37,000 ‫حلقه‌ای است برای یافتن 622 01:08:37,083 --> 01:08:42,166 ‫حلقه‌ای است از برای آوردن 623 01:08:42,250 --> 01:08:47,916 ‫و در تاریکی 624 01:08:48,000 --> 01:08:51,166 ‫به هم پیوستن 625 01:08:52,250 --> 01:08:58,250 ‫در سرزمین موردور 626 01:09:01,416 --> 01:09:07,416 ‫و سایه‌های آرمیده‌اش... 627 01:09:09,875 --> 01:09:15,875 ‫و سایه‌های آرمیده‌اش... 628 01:09:20,990 --> 01:09:26,990 ‫| پایان فصل اول | ‫#زن_زندگی_آزادی