1
00:00:00,500 --> 00:00:02,600
ترجمه و زیرنویس از ایمان صاحبی، محمدحسین شکوهی، آرش شامرادلو
Arda.ir
2
00:00:02,700 --> 00:00:04,500
Sermovie
دانلود رایگان و بدون سانسور فیلم و سریال
3
00:00:05,000 --> 00:00:07,299
[غالب جزئیات شرح داده شده در اینجا، برگرفته از «ارباب حلقهها» هستند، مقدمۀ آن «دربارۀ هابیتها» نام دارد و ضمایم آن شامل ضمایم الف تا ج میشوند، جایی که مسافر دلیر ممکن است دست به سفر بزند تا چهبسا حتی افقهای دورتری را کشف کند.]
4
00:00:07,458 --> 00:00:08,750
مُرده! یالا!
5
00:00:11,916 --> 00:00:12,958
چی...
6
00:00:13,208 --> 00:00:15,041
میره بالا...
7
00:00:15,125 --> 00:00:16,875
حالا اهل کجا هستی؟
8
00:00:23,291 --> 00:00:25,916
ازمون میخواد براش اون ستارهها رو پیدا کنیم
9
00:00:28,207 --> 00:00:29,457
نوری؟
10
00:00:33,000 --> 00:00:35,000
وظیفه موجب شد به سرزمین میانه برگردم
11
00:00:35,039 --> 00:00:38,625
الفها نبودن که از موطنم من رو دنبال کردن.
اورکها بودن.
12
00:00:38,707 --> 00:00:40,832
این نشان شاه مردمت بود؟
13
00:00:40,914 --> 00:00:41,957
مردم من شاهی ندارن.
14
00:00:51,914 --> 00:00:54,457
همه برجهای نگهانی دوردست دارن تخلیه میشن
15
00:00:54,539 --> 00:00:56,000
آخرین نگاه رو میاندازی؟
16
00:00:56,082 --> 00:00:57,789
خیلی تغییر کرده، سرنگهبان
17
00:00:57,875 --> 00:00:59,625
ولی مردمی که اینجا زندگی میکنن، نه
18
00:00:59,707 --> 00:01:03,832
خون کسانی که با مورگوت همراه شدن،
هنوز رگهاشون رو تاریک میکنه
19
00:01:03,914 --> 00:01:07,500
- یه نفر این مسیر رو کنده
- یه چیزی، انسانها همچین کاری نکردن
20
00:03:27,039 --> 00:03:28,125
به کارت برس
21
00:03:33,456 --> 00:03:36,081
تویی که اونجایی! زنجیرش کن.
22
00:03:36,664 --> 00:03:38,289
بندازش پیش بقیه
23
00:03:38,375 --> 00:03:41,956
خودت بندازش پیش بقیه.
من دیروز زیر آفتاب کار کردم.
24
00:03:42,039 --> 00:03:45,664
اون قدر زیر آفتاب میمونی
که مثل زغال سیاه بشی
25
00:03:45,750 --> 00:03:46,914
اگر تصمیم آدار این باشه
26
00:03:47,000 --> 00:03:50,039
پس به خاطر آدار، نه به خاطر تو
27
00:03:56,500 --> 00:03:58,914
به خاطر آدار
28
00:04:04,000 --> 00:04:06,000
[روزگاری خود بردگان قدرتِ تاریک، اورکها برای به اسارت گرفتن حتی هم نژادان خودشان شناخته میشدهاند، و اغلبْ دشمنانی که بر ایشان پیروز گشته بودند را مجبور به کارهای سخت طاقتفرسا در زیر دستهای خودشان میکردند. (بازگشت شاه)]
29
00:04:09,456 --> 00:04:11,331
استراحت تموم شد، تنبلها
30
00:04:11,414 --> 00:04:13,539
حالا بکَنید
31
00:05:04,583 --> 00:05:05,625
پس زندهست
32
00:05:15,833 --> 00:05:19,540
میزبانمون. ناجیه یا اسیرگیر؟
33
00:05:20,165 --> 00:05:22,665
سمی نیست. اگر نگران اینی
34
00:05:25,750 --> 00:05:27,165
حداقل نه برای انسانها
35
00:06:23,415 --> 00:06:26,833
یکی از الدار. سوار بر کشتی من؟
[نامی برای الفها به معنای مردمان ستاره]
36
00:06:30,000 --> 00:06:31,540
مطمئنا موجهای غریبیان
37
00:06:31,625 --> 00:06:32,958
این کشتی مال کجاست؟
38
00:06:33,040 --> 00:06:36,540
آروم باش. من مسئولم که تو
رو در ایمنی پیش بزرگانم ببرم
39
00:06:36,625 --> 00:06:38,958
اونا جواب سوالت رو میدن، نه من
40
00:06:39,040 --> 00:06:40,665
به کدوم بندر بادبان میکشیم؟
41
00:06:41,540 --> 00:06:44,375
خودت ببین. تقریبا رسیدیم
42
00:06:45,125 --> 00:06:46,290
تقریبا کجا رسیدیم؟
43
00:06:51,125 --> 00:06:52,208
خونه.
44
00:07:46,040 --> 00:07:47,458
اینجا کجاست؟
45
00:07:48,915 --> 00:07:51,165
فقط یه جا میتونه باشه
46
00:07:51,250 --> 00:07:52,915
سرزمین ستاره
[شکل این جزیره شبیه یک ستاره است]
47
00:07:54,000 --> 00:07:56,458
غربیترین سرزمین در قلمروهای فانی
48
00:07:58,125 --> 00:08:02,290
پادشاهی جزیرهای نومهنور
49
00:08:03,750 --> 00:08:05,000
با سرعتِ بندرگاه!
50
00:08:13,000 --> 00:08:18,000
[بارانداز مرکزی پایتخت نومهنور، مزین شده به مجسمهای از ائارندیل، نیم-الفِ نجاتدهندۀ سرزمین میانه در روزگار پیشین و جد خط سلطنتیِ این شهر انسانی بسیار مهم است. (ضمیمه الف)]
51
00:08:57,916 --> 00:09:00,041
- اون یه الفه؟
- مگه نمیبینی...
52
00:09:01,831 --> 00:09:05,041
از کِی تا حالا انسانهایی مثل
من چنین پادشاهیهایی میسازن؟
53
00:09:07,125 --> 00:09:08,956
این انسانها مثل تو نیستن
54
00:09:11,081 --> 00:09:14,791
در جنگ بزرگ،
اجداد تو کنار مورگوت ایستادن
55
00:09:15,750 --> 00:09:17,625
این انسانها کنار الفها ایستادن
56
00:09:18,166 --> 00:09:21,041
به عنوان پاداش،
والار بهشون این جزیره رو دادن
[موجوداتی خداگونه که در والینور حضور دارند و نایب آفریدگار داستاناند.]
57
00:09:21,125 --> 00:09:23,125
که از اون زمان تا حالا خیلی تغییر کرده
58
00:09:23,206 --> 00:09:25,500
آیا متوجه حسادتت شدم؟
59
00:09:26,416 --> 00:09:27,831
حسادت نیست
60
00:09:28,416 --> 00:09:29,541
اندوهه
61
00:09:30,456 --> 00:09:33,456
زمانی الفها آزادانه به
این سواحل میومدن و میرفتن
62
00:09:33,541 --> 00:09:35,291
مردم ما مثل خویشان اونا بودن
63
00:09:36,081 --> 00:09:39,000
هدایا و دانش خودشون
رو به اشتراک میذاشتن
64
00:09:39,081 --> 00:09:40,706
پس چه اتفاقی افتاد؟
65
00:09:40,791 --> 00:09:42,750
نومهنور شروع کرد به پس فرستادن کشتیهای ما
66
00:09:42,831 --> 00:09:44,875
یه جایی دیگه همهی ارتباطها رو قطع کردن
67
00:09:44,956 --> 00:09:46,041
چرا؟
68
00:09:47,666 --> 00:09:49,375
شاید بتونیم بفهمیم
69
00:09:49,456 --> 00:09:50,625
به حرکت ادامه بدید
70
00:09:52,625 --> 00:09:55,331
دلتون نمیخواد اینجا بدون همراه گم بشید
71
00:09:57,500 --> 00:09:59,041
بذارش پیش بقیه
72
00:09:59,666 --> 00:10:00,666
خیلی داغه
73
00:10:32,291 --> 00:10:34,375
تأمل کنید. تأمل کنید.
74
00:10:34,916 --> 00:10:36,916
ما مردان و زنان نومهنور هستیم.
75
00:10:37,000 --> 00:10:41,500
پیشنهاد میکنم فعلا گذشته رو کنار بذاریم
و کمی خودداری نشون بدیم
76
00:10:42,291 --> 00:10:45,000
بیا این آدمها دشمن خودمون نکنیم
77
00:10:45,081 --> 00:10:47,416
ناخدا. ملکه نایبالسلطنه مشغوله
78
00:10:47,500 --> 00:10:50,041
مشاور فارازون هم همینطور.
پیشنهاد میکنم شما...
79
00:11:08,000 --> 00:11:11,500
[فارازون پسر عموی ملکه میریل در فرماندهی در خشکی و دریا مشهور بود.]
80
00:11:12,000 --> 00:11:16,000
[اجداد نومهنوریها، اداین نامیده میشدند - مردان و زنانی که نخست به غرب سرزمین میانه رفتند. آنها یاوران الفها در دوران اول علیه مورگوت بودند. (ضمیمه الف)]
81
00:11:19,416 --> 00:11:20,416
زانو بزن.
82
00:11:20,791 --> 00:11:22,291
هیچکس در نومهنور زانو نمیزنه.
83
00:11:25,166 --> 00:11:26,166
ببخشید.
84
00:11:28,706 --> 00:11:30,081
حرف بزن، الف.
85
00:11:31,831 --> 00:11:33,000
نام خودت رو بگو
86
00:11:37,706 --> 00:11:39,831
گالادریل از نولدور
[چیرهدستترین گروه از دستههای سهگانه الفها که به والینور رفتند]
87
00:11:40,831 --> 00:11:44,375
دختر خاندان زرین فینارفین
[یکی از پسران فینوه که در سفر بازگشت به سرزمین میانه
با بقیهی الفها همراه نشد و در والینور باقی موند]
88
00:11:44,456 --> 00:11:48,500
فرمانده سپاهیانِ شمالِ شاهِ برین گیل-گالاد
89
00:11:53,625 --> 00:11:54,831
هالبرند
90
00:11:55,666 --> 00:11:57,541
از سرزمینهای جنوبی
91
00:11:58,125 --> 00:12:00,416
یک انسان و یک الف، همراه هم؟
92
00:12:01,000 --> 00:12:02,206
شرایطی باعث شد که...
93
00:12:02,291 --> 00:12:05,416
ما بهطور اتفاقی همراه هم شدیم
در دریای آزاد با هم آشنا شدیم
94
00:12:06,250 --> 00:12:09,250
ناخدای شما ما رو از مرگ حتمی نجات داد
95
00:12:10,125 --> 00:12:14,166
تنها خواستهی ما اینه که
نومهنور به مرحمتش ادامه بده
96
00:12:14,250 --> 00:12:16,791
و بذاره با کشتی به سرزمین میانه بریم
97
00:12:20,206 --> 00:12:22,416
از زمانی که یک کشتی نومهنوری اجازه پیدا کرد
98
00:12:22,500 --> 00:12:25,375
که به خاطر یه الف چنین
سفری رو انجام بده، نسلها گذشته.
99
00:12:25,456 --> 00:12:27,875
به خاطر همون الفهاست
که شما این جزیره رو دارید
100
00:12:27,956 --> 00:12:29,017
چی؟
101
00:12:29,041 --> 00:12:31,706
حتما میتونید از خیر چندتا
تخته و یک سکان بگذرید
102
00:12:35,125 --> 00:12:37,956
به اجداد ما هیچ چیزی هبه نشد
103
00:12:39,666 --> 00:12:43,125
اونا با خون خویشانشون
هزینهی این جزیره رو پرداختند
104
00:12:43,206 --> 00:12:44,456
منظور الف اینه که...
105
00:12:44,541 --> 00:12:47,000
پس اگه خون هزینهی این
سفره، من میپردازمش.
106
00:12:48,541 --> 00:12:50,500
اما به هر نحوی که شده، اینجا رو ترک میکنم
107
00:12:51,416 --> 00:12:52,916
از تلاش کردنت استقبال میکنم
108
00:12:53,456 --> 00:12:55,291
نیازی به استقبال شما ندارم
109
00:12:56,081 --> 00:12:58,791
پس خیلی زود از دستش میدید
110
00:12:58,875 --> 00:13:00,541
- نگهبانها!
- دوستان من.
111
00:13:02,081 --> 00:13:06,206
به نظرم میاد که ترک این سرزمین
توسط ما پیچیدگیهایی به همراه داره
112
00:13:07,000 --> 00:13:09,331
شاید بهتر باشه که بمونیم...
113
00:13:09,416 --> 00:13:13,125
- بمونیم؟
- اون قدری که، ملکهی نیک
114
00:13:13,206 --> 00:13:17,500
تا شما و مشاورانتون فرصت کافی
برای بررسی درخواست ما رو داشته باشید
115
00:13:19,456 --> 00:13:21,125
چند روزی، شاید؟
116
00:13:26,000 --> 00:13:30,000
سه روز. و آزادی الف به
زمینهای کاخ محدود میشه.
117
00:13:30,081 --> 00:13:31,625
من زندانی شدن رو نمیپذیرم.
118
00:13:31,706 --> 00:13:33,416
زودتر میرم یه نریان رو فلج کنم
119
00:13:33,500 --> 00:13:36,666
تا این که بخوام فرمانده قدرتمند
سپاهیان شمال رو زندانی کنم
120
00:13:38,956 --> 00:13:41,375
پس شما مهمان نومهنور خواهید بود.
121
00:13:48,666 --> 00:13:49,916
ناخدا...
122
00:13:52,375 --> 00:13:53,375
از شما سپاسگزارم
123
00:14:02,416 --> 00:14:03,791
«ملکه نیک؟»
124
00:14:04,831 --> 00:14:07,331
سرزمینهای جنوبی تا سه
روز دیگه سر جاشون خواهند بود
125
00:14:07,416 --> 00:14:08,642
ولی مردمش چی؟
126
00:14:08,666 --> 00:14:10,706
اطرافت رو ببین. اینجا یه بهشته.
127
00:14:10,791 --> 00:14:12,206
پر از فرصتهای مختلف
128
00:14:13,000 --> 00:14:15,500
واقعا ازم انتظار داری دوباره
باهات به اون کوره برگردم؟
129
00:14:15,581 --> 00:14:17,831
تو پریدی داخل دریا تا
جون یه نفر رو نجات بدی
130
00:14:17,916 --> 00:14:19,206
من میخوام جون خیلیها رو نجات بدم.
131
00:14:19,291 --> 00:14:22,250
من بیشتر از اونی که تو بدونی داشتم
دنبال صلح و آرامش خودم میگشتم
132
00:14:23,166 --> 00:14:26,581
خواهش میکنم، به خاطر
جفتمون، بذار حفظش کنم
133
00:14:31,581 --> 00:14:33,831
شاید کمی صلح و آرامش
به درد تو هم بخوره
134
00:14:45,331 --> 00:14:46,831
ولی دست کم...
135
00:14:48,456 --> 00:14:50,666
سعی نکن دشمن جدیدی درست کنی
136
00:15:01,041 --> 00:15:03,416
خردمندانه است که زودتر
این مسئله رو حل کنیم
137
00:15:03,500 --> 00:15:04,666
اون چیزی جز یک الف نیست.
138
00:15:04,750 --> 00:15:07,000
یه بهمن میتونه با
یه دونه سنگ شروع بشه
139
00:15:07,750 --> 00:15:10,831
نباید بذاریم مشکلات پدرتون دوباره پیش بیاد
140
00:15:12,956 --> 00:15:14,541
راجع به این ناخدا بهم بگو
141
00:15:14,625 --> 00:15:16,581
اسمش الندیله
142
00:15:17,125 --> 00:15:21,166
در اصل از یک خط خونی نجیب،
اما حالا با پسرش یه نگهبان دریاییه
143
00:15:21,250 --> 00:15:24,625
البته اگه حافظهام درست کار کنه.
پسرشم میخواد مثل خودش وارد خدمت بشه
144
00:15:26,081 --> 00:15:27,206
بکشید!
145
00:15:28,166 --> 00:15:30,625
حالا با هم!
146
00:15:40,500 --> 00:15:41,875
بکشید!
147
00:15:43,581 --> 00:15:47,416
اگر میخواین به جمع نگهبانهای من بیاین
باید بتونین سریعتر بادبان بکشین
148
00:15:48,791 --> 00:15:51,456
بجنبید، کارآموزها!
149
00:15:52,206 --> 00:15:54,166
حالا با هم!
150
00:16:02,875 --> 00:16:05,000
ایسیلدور...
151
00:16:05,081 --> 00:16:06,250
ایسیلدور!
152
00:16:07,000 --> 00:16:08,081
ایسیلدور!
153
00:16:08,750 --> 00:16:13,416
هر کارآموزی که جایگاهش رو
توی نگهبانی دریا به دست بیاره
154
00:16:13,500 --> 00:16:17,000
به چیزی فراتر از حافظ نومهنور تبدیل میشه
155
00:16:17,081 --> 00:16:18,166
اون یکی نه!
156
00:16:21,331 --> 00:16:22,750
ایمراهیل!
157
00:16:22,831 --> 00:16:26,206
سمت چپ! به سمت چپ بکشید!
158
00:16:27,125 --> 00:16:29,206
والاندیل! اونتامو!
159
00:16:32,125 --> 00:16:33,125
کمک! بکشید!
160
00:16:33,149 --> 00:16:36,149
[نومهنوریها دریانوردانی با آوازۀ بلند هستند، و اربابان بسیاری از کشتیها در سرزمین خودشان، سرزمینی که همچنین النا هم نامیده میشود. اما آنها تحت غدقن والار هستند تا آنقدر دور به غرب بادبان نکشند تا دیگر نتوانند سواحل خود را ببینند، و این تمهیدی بود تا مانع از جستجوی ایشان برای سرزمین نامیرایان شود. (ضمیمه ج؛ ضمیمه الف)]
161
00:16:36,875 --> 00:16:39,875
هماهنگی، کارآموزها!
برگردید سر کارتون!
162
00:16:50,166 --> 00:16:53,706
هیچ اربابی خشنتر از دریا نیست
163
00:17:33,083 --> 00:17:35,500
همیشه حق با دریاست!
164
00:17:36,125 --> 00:17:38,125
همیشه حق با دریاست!
165
00:17:42,333 --> 00:17:43,664
ایمراهیل بیچاره
166
00:17:44,414 --> 00:17:47,414
پدرش احتمالا اون رو بیرون میندازه
167
00:17:48,125 --> 00:17:49,958
خوش شانسی بود که
ایسیل بهش ملحق نمیشه
168
00:17:51,000 --> 00:17:51,833
من؟
169
00:17:51,914 --> 00:17:55,164
فکرت تمام روز یه جای دیگه
سیر میکرد. چی شده؟
170
00:17:55,250 --> 00:17:57,458
فقط میخوام برم اون بیرون. همین.
171
00:17:58,833 --> 00:18:00,833
۹ روز دیگه. ۹ روز دیگه!
172
00:18:00,914 --> 00:18:03,914
آزمونهای دریا رو پشت سر بذاریم،
تا چهار سال دیگه، سرکرده میشیم.
173
00:18:04,000 --> 00:18:05,833
۱۰ سال بعدش گردان خودمون رو خواهیم داشت
174
00:18:05,958 --> 00:18:07,958
- واسه من هشت سال دیگه
- شایدم هجده سال
175
00:18:08,039 --> 00:18:10,164
ایسیلدور! خواهرت اینجاست.
176
00:18:15,708 --> 00:18:16,875
اومدی پس
177
00:18:17,833 --> 00:18:19,500
دِرِک، پسرم!
178
00:18:19,583 --> 00:18:21,750
ببین کی بالاخره دفتر
طراحیش رو کنار گذاشته
179
00:18:21,833 --> 00:18:24,500
لازم نبود این همه راه تا
اینجا بیای تا من رو ببینی
180
00:18:24,583 --> 00:18:26,958
- ایسیل، میخونه میای؟
- نه، شما برین
181
00:18:27,039 --> 00:18:29,539
بعدا بیا ما رو پیدا کن.
مثل برادرت نباش.
182
00:18:29,625 --> 00:18:31,583
کل عمرت وقتی داری یه پیرزن باشی
183
00:18:31,664 --> 00:18:32,664
یا جوان
184
00:18:33,833 --> 00:18:36,914
اینجا چی کار میکنی؟ پدر کجاست؟
185
00:18:43,539 --> 00:18:47,625
مؤمنان باور دارن که وقتی
گلبرگهای درخت سپید میفتن
[آن دسته از نومهنوریها که بیشتر از بقیه به الفها و والار احترام میگذاشتند]
186
00:18:47,708 --> 00:18:49,375
این اتفاق عادی نیست
[اشاره به پیشگویی تار پلانتیر، بیست و چهارمین
شاه نومهنور و پیوند بخت و اقبال خاندان الروس به درخت سپید]
187
00:18:51,083 --> 00:18:54,000
اونا اشکهای خود والارن
188
00:18:55,664 --> 00:18:59,333
یه یادبود زنده که چشمها
189
00:19:00,833 --> 00:19:04,708
و داوریشون همیشه متوجه ماست
190
00:19:10,500 --> 00:19:12,414
به این باور داری؟
191
00:19:12,500 --> 00:19:15,039
به تجربهی من،
عاقلانه نیست که یه نفر زندگیش رو
192
00:19:15,125 --> 00:19:17,914
بر اساس حدس و گمان
نشانهها و علامتها بذاره
193
00:19:21,750 --> 00:19:25,164
«الندیل»
اسم نامتداولیه
194
00:19:26,875 --> 00:19:28,914
از سواحل غربی ما. این طور نیست؟
195
00:19:29,250 --> 00:19:31,414
منشأش به اونجا میرسه.
196
00:19:31,500 --> 00:19:33,208
بهم بگو ببینم معنیش چیه؟
197
00:19:34,539 --> 00:19:36,125
کسی که عاشق ستارههاست.
198
00:19:37,208 --> 00:19:39,625
این تنها ترجمهاش نیست، درسته؟
199
00:19:43,039 --> 00:19:45,250
در زبان باستانی الدار
200
00:19:45,958 --> 00:19:47,789
به «دوست الفها» هم معنی بشه
201
00:19:47,875 --> 00:19:51,125
و آیا تو هستی؟ دوست الفها؟
202
00:19:54,664 --> 00:19:57,083
من خادم وفادار نومهنورم.
203
00:19:57,164 --> 00:20:00,875
و بازم با وجود این که الفها
از زمان پادشاهی پدر جد پدربزرگم
204
00:20:00,958 --> 00:20:03,914
در سواحل ما پذیرفته نمیشن
[بین الدار و نومهنوریها از زمان سیزدهمین
شاه نومهنور، تار کیریاتان تفرقه افتاد]
205
00:20:04,000 --> 00:20:07,333
تو تصمیم گرفتی که این رویه رو بشکنی. چرا؟
206
00:20:08,164 --> 00:20:10,500
دریا اون رو توی مسیر من قرار داد
207
00:20:12,333 --> 00:20:14,000
و همیشه حق با دریاست
208
00:20:15,039 --> 00:20:16,914
دریا نمیتونه مرتکب خیانت بشه
209
00:20:22,833 --> 00:20:24,208
ضمن احترام، ملکهی نایبالسلطنه
210
00:20:24,875 --> 00:20:28,539
با توجه به شرایط، من فقط کاری رو
انجام دادم که معتقد بودم معقولانهترین کاره
211
00:20:29,000 --> 00:20:33,289
پس اگر این واقعا خواست توئه، الندیل
212
00:20:35,539 --> 00:20:39,250
باید ازت بخوام خدمتی رو انجام بدی
213
00:20:58,000 --> 00:21:00,000
نومهنور
214
00:21:08,000 --> 00:21:11,000
سرزمینهای جنوبی
215
00:21:33,000 --> 00:21:37,000
[اینکه آنها نمیتوانند خورشید را تاب بیاورند، از خصیصههای موجودات پلید است که در دوران تاریکی بزرگ به وجود آمدند. بعضی از اورکها میتوانند نور آن را بهتر بقیه تحمل کنند، اما جملگی ایشان از آن تنفر دارند و به ندرت وقتی که خورشید در آسمان میدرخشد دست به سفر میزنند. (دو برج)]
216
00:21:42,164 --> 00:21:44,750
این مسیرها به هوردرن میرسن
217
00:21:46,333 --> 00:21:47,500
و احتمالا فراتر از اون
218
00:21:48,583 --> 00:21:51,083
باید همین جوری از دید ما فرار کرده باشن
219
00:21:51,164 --> 00:21:53,583
و همین جوری از خودشون
در برابر آفتاب محافظت کرده باشن
220
00:21:57,500 --> 00:21:59,414
دارن دنبال یه چیزی میگردن
221
00:22:00,789 --> 00:22:02,625
شاید یه جور سلاح؟
222
00:22:02,708 --> 00:22:04,000
نمیدونم
223
00:22:04,708 --> 00:22:07,039
ولی روستاها رو یکی بعد
از دیگری غارت کردن
224
00:22:07,750 --> 00:22:10,375
و شبانه برای رهبرشون دنبالش گشتن
225
00:22:10,750 --> 00:22:13,500
کسی که اورکها تقریبا میپرستنش
226
00:22:13,583 --> 00:22:17,039
و بهش احترام میذارن
البته اگه اورکها قادر به چنین کاری باشن
227
00:22:17,539 --> 00:22:20,039
به نظر میاد که مورگوت یه جانشین داره
228
00:22:20,875 --> 00:22:21,875
«آدار»
229
00:22:24,333 --> 00:22:27,539
چرا اورکها به رهبرشون با
یه کلمهی الفی اشاره میکنن؟
230
00:22:27,625 --> 00:22:30,583
گفته میشه که سائورون در
روزگاران کهن اسمهای زیادی داشته
231
00:22:30,664 --> 00:22:32,333
شاید این یکی از همون اسمها باشه
232
00:22:32,414 --> 00:22:35,039
ماجرا فراتر از اون چیزیه
که ما فعلا میتونیم ببینیم.
233
00:22:36,083 --> 00:22:38,164
اولین فرصتی که هر کدوم از شما پیدا کرد
234
00:22:38,250 --> 00:22:40,500
تا نگاهی به بالای این خندق بندازه
ازش استفاده کنید
235
00:22:40,833 --> 00:22:42,458
نزدیکترین خط درختها رو پیدا کنید
236
00:22:42,539 --> 00:22:45,458
و وقتی خورشید به قویترین
وضعیت تابش رسید، فرار میکنیم
237
00:22:45,539 --> 00:22:47,625
حتی اگه یه دونه از ما به خونه رسید
238
00:22:47,708 --> 00:22:49,458
میتونیم با نیروهای بیشتری برگردیم
239
00:22:49,539 --> 00:22:51,375
و دشمن رو از این زمینها پاک کنیم
240
00:22:51,458 --> 00:22:53,101
مثل نمک از روی میز
241
00:22:53,125 --> 00:22:57,789
لبهات رو بدوز و بکَن، الف!
242
00:22:58,375 --> 00:23:01,000
- این ریشه مسیر ما رو بستن
- پس از جا درشون بیار
243
00:23:01,750 --> 00:23:05,833
کل درخت بوگندو رو از جا در بیارین!
244
00:23:05,914 --> 00:23:09,664
از جا درآوردن یه درخت سرعتمون رو کم میکنه
باید دورش بزنیم
245
00:23:09,750 --> 00:23:13,333
امتحانش کن، الف
تا از بدنت یه نقشه بسازم
246
00:23:17,164 --> 00:23:20,833
مدتها قبل از این که تو داخل اون محیط
کثیفی که توش بزرگ شدی و شروع به خزیدن کردی
247
00:23:20,914 --> 00:23:22,914
این درخت از زمین بیرون اومده
248
00:23:23,000 --> 00:23:25,289
اون جاش رو توی این زمینها به دست آورده
249
00:23:31,750 --> 00:23:32,914
خوبه، الف
250
00:23:33,750 --> 00:23:34,958
خیلی خوبه
251
00:23:39,583 --> 00:23:41,458
تو قدرتت رو نشون دادی
252
00:23:42,375 --> 00:23:46,750
و برای همراهانت جیره آب به دست آوردی
253
00:23:49,914 --> 00:23:51,083
نترس
254
00:23:52,289 --> 00:23:53,664
مطمئنا تشنهای
255
00:24:26,250 --> 00:24:27,458
همینه...
256
00:25:29,250 --> 00:25:30,914
درخت.
257
00:25:31,039 --> 00:25:33,875
هونا هراوان! هونا هراوان!
[هیولای نفرینشده!]
258
00:25:35,250 --> 00:25:36,608
من قطعش میکنم
259
00:25:38,039 --> 00:25:39,375
من قطعش میکنم
260
00:25:40,000 --> 00:25:44,000
[الفهای سیلوان عشقی عظیم نسبت به درختان داشتند، و از زندگی خودشان در جنگلها و در میان آنها لذت میبردند، اغلب رشد آنان از میوه تا نابودیشان از کهنسالی را به تماشا مینشستند. اگر زمان کافی به ایشان بدهی، آنها حتی میگویند که صدای درختان را میشنوند و زبان آنها را متوجه میشوند. (دو برج)]
261
00:26:14,625 --> 00:26:16,750
آنین آپسنه...
[من رو ببخش!]
262
00:26:33,375 --> 00:26:35,625
تو به فارازون میگی که اون زنه فرار کرده
263
00:26:35,708 --> 00:26:36,958
من دفعه قبل بهش گفتم
264
00:26:37,039 --> 00:26:38,289
اون دفعه یه سگ بود
265
00:27:00,708 --> 00:27:02,789
عاقلانهتره که یه نیم-بادبان رو بدزدی
266
00:27:04,375 --> 00:27:06,875
اون قایق نمیتونه حتی
تا بیرون بندر تو رو ببره
267
00:27:06,958 --> 00:27:09,958
بهت اطمینان میدم وضعش
بهتر از چیزیه که قبلا روش بودم
268
00:27:10,039 --> 00:27:12,500
بازم نمیتونم بذارم ببریش
269
00:27:12,625 --> 00:27:14,625
متاسفانه ملکه من رو موظف کرده
270
00:27:14,708 --> 00:27:18,208
که مطمئن بشم دردسر دیگهای درست نمیکنی
271
00:27:18,289 --> 00:27:20,164
معتقدم این رو به عنوان یه تنبیه برام در نظر گرفته
272
00:27:20,250 --> 00:27:23,083
پس من و اون بالاخره یه چیز مشترک پیدا کردیم
273
00:27:23,164 --> 00:27:25,333
جفتمون آرزو میکنیم که ای کاش
هیچ وقت من رو اینجا نمیآوردی
274
00:27:26,833 --> 00:27:29,000
شانسم رو با همون قایق امتحان میکنم
275
00:27:29,539 --> 00:27:33,333
در اون صورت چارهای ندارم
جز این که محافظهات رو خبر کنم
276
00:27:34,125 --> 00:27:37,083
فکر میکنی کلمات
میتونن از گلوت خارج بشن؟
277
00:27:38,789 --> 00:27:40,875
فرض کن شدن
278
00:27:40,958 --> 00:27:44,914
اون وقت با زنجیره به کاخ برمیگردی
و از مقصدت دورتر میشی
279
00:27:45,000 --> 00:27:50,664
این فانی کیه که یه جور باهام
حرف میزنه انگار میدونه من کیم؟
280
00:27:52,414 --> 00:27:57,125
من یه دختر دارم که سریع میدوئه
و یه پسر که کورکورانه میدوئه
281
00:27:58,958 --> 00:28:01,625
چشمهای تو شباهت عجیبی به جفتشون داره
282
00:28:01,708 --> 00:28:05,083
این که کجا و چطوری راه برم
به تو ربطی نداره
283
00:28:05,164 --> 00:28:08,914
هر جایی بهتر از اینجاست که
هر کی من رو میبینه، ازم متنفره
284
00:28:10,083 --> 00:28:13,375
پس یا محافظهات رو صدا کن
یا از سر راهم برو کنار
285
00:28:14,414 --> 00:28:18,539
شما به چشم همه منفور نیستید، بانوی من
[به زبان الفی]
286
00:28:20,289 --> 00:28:22,875
الفی حرف میزنی؟
[به زبان الفی]
287
00:28:22,958 --> 00:28:25,039
جایی که بزرگ شدم
خیلیها الفی حرف میزدن
288
00:28:26,039 --> 00:28:28,375
هنوز در تالار معرفت ما آموزشش میدن
289
00:28:28,458 --> 00:28:31,958
هنوز روی تندیسهای سراسر شهر حکاکی شده
اگه دقیق نگاه کنی
290
00:28:32,039 --> 00:28:34,333
تالار معرفت. چقدر با اینجا فاصله داره؟
291
00:28:34,414 --> 00:28:35,958
سواره به اندازه یک چهارم روز
292
00:28:37,083 --> 00:28:38,333
دنبال چی هستی؟
293
00:28:40,039 --> 00:28:41,289
گفتی سواره؟
294
00:29:50,789 --> 00:29:54,875
هیچ مرد دیگهای توی این جزیره نیست
که این صنعتگری رو بهتر از من بلد باشه
295
00:29:54,958 --> 00:29:58,664
اگه لازم باشه، زغال توی آتیش میریزم
چوب میشکنم
296
00:29:58,750 --> 00:30:01,250
لنگر دریایی برات شکل میدم
بهصورت رایگان
297
00:30:01,333 --> 00:30:04,083
و محکمتر از هرچیزی که تا حالا دیدی
چطوره؟
298
00:30:06,833 --> 00:30:08,500
اومدم اینجا که شروع تازهای داشته باشم
299
00:30:10,289 --> 00:30:12,458
بهم این فرصت رو بده. خواهش میکنم.
300
00:30:14,039 --> 00:30:15,458
و منم فراموشش نمیکنم
301
00:30:16,208 --> 00:30:17,833
دل قوی بنیهای داری، پسر
302
00:30:19,164 --> 00:30:23,539
اما تا زمانی که نشان رستهات رو به دست نیاری
نمیتونی توی نومهنور فولاد آب بدی
303
00:30:29,875 --> 00:30:31,125
خودشه، نه؟
304
00:30:32,164 --> 00:30:34,414
همونی که با الفه اومد؟
305
00:30:35,789 --> 00:30:37,039
خودتی، مگه نه؟
306
00:30:37,664 --> 00:30:39,625
حتما این طور به نظر میرسه
307
00:30:40,164 --> 00:30:42,375
- گفتی اسمت چی بود؟
- بستگی داره
308
00:30:43,914 --> 00:30:45,164
به چی بستگی داره؟
309
00:30:46,539 --> 00:30:47,958
این که چقدر نزدیک باشیم
310
00:30:56,083 --> 00:30:58,664
و تو و اون الف زن چقدر به هم نزدیکید؟
311
00:30:58,689 --> 00:31:00,689
[در مقابل «آدمیان کهتر» یا «آدمیان دونپایه» که در سرزمین میانه باقی ماندند، به نومهنوریها هدیهای برای طول عمر بسیار طولانیتر نسبت به خویشانشان که در پس پشت مانده بودند داده شد - بیش از سه برابر عمر یک انسان معمولی در روزگار پیشین. (ضمیمه الف)]
312
00:31:02,289 --> 00:31:04,289
رو دور خوششانسی افتادی، مرد کوچک
313
00:31:04,958 --> 00:31:07,750
سفر آزادانه به جزیره ما
خوردن غذای ما
314
00:31:07,833 --> 00:31:09,375
نوشیدن آبجوی ما...
315
00:31:10,289 --> 00:31:11,958
دیگه چی میخوای؟
316
00:31:12,583 --> 00:31:14,958
زمینهامون؟ تجارتمون؟
317
00:31:15,039 --> 00:31:16,664
زنهاتون رو یادت نره
318
00:31:19,664 --> 00:31:21,375
ببین چه زبون درازه
319
00:31:24,414 --> 00:31:27,833
شاید اون و زن الف اون
قدرم به هم نزدیک نیستن
320
00:31:29,250 --> 00:31:33,664
شرط میبندم اون یه نفر دیگه
با نسب بهتر رو ترجیح میده
321
00:31:37,375 --> 00:31:39,958
درست میگین، درست میگین
322
00:31:41,333 --> 00:31:42,789
من اینجام
323
00:31:42,875 --> 00:31:44,539
من تو جزیرهی شما مهمانم
324
00:31:44,625 --> 00:31:47,750
و هنوز کمترین قدردانی رو ازتون نکردم
325
00:31:48,708 --> 00:31:50,250
این چطوره؟
326
00:31:51,500 --> 00:31:53,289
چندتا دور بعدی مهمون من!
327
00:32:01,039 --> 00:32:03,039
اونقدرها هم بد نیستی، مرد کوچک
328
00:32:04,539 --> 00:32:06,625
خب پس بهتره دیگه برگردم
329
00:32:06,708 --> 00:32:09,539
تا هنوز نظرت راجع بهم مثبته
330
00:32:09,625 --> 00:32:13,208
آقایون، خانمها، تا بعد!
331
00:32:34,125 --> 00:32:35,289
هی، مرد کوچک!
332
00:32:40,583 --> 00:32:42,664
واقعا فکر کردی نمیفهمم؟
333
00:32:45,333 --> 00:32:47,958
خب فکر کردم ارزش امتحان کردن رو داشت
334
00:32:48,625 --> 00:32:50,789
بگیرش
335
00:32:51,958 --> 00:32:53,208
دنبال دردسر نیستم
336
00:32:55,414 --> 00:32:57,164
یه کم دیره دیگه، نه؟
337
00:32:57,789 --> 00:32:59,208
فکر کنم آره
338
00:33:12,789 --> 00:33:13,789
339
00:33:17,000 --> 00:33:20,000
لطفا این کار رو نکن
340
00:33:23,039 --> 00:33:25,583
چرا نکنم؟ مرد کوچک
341
00:33:45,375 --> 00:33:46,375
برو
342
00:33:51,539 --> 00:33:53,789
بهم بگو هالبرند
343
00:33:57,708 --> 00:33:58,914
این طرف
344
00:34:21,666 --> 00:34:24,583
دنبال هر اطلاعاتی میگردیم که
ممکنه درباره این داشته باشین
345
00:34:24,666 --> 00:34:26,333
یه نگاه میندازم
346
00:34:41,625 --> 00:34:45,458
نگفته بودی تالار معرفت توسط خود الروس ساخته شده
[الروس، نخستین شاه نومهنور که با نام تار-مینیاتور حکم راند، یک نیمالف مثل برادرش الروند بود. اما وقتی که انتخاب توسط والار به عهده ایشان محول گشت، اون فانی بودن و زندگی انسانی را انتخاب کرد. (ضمیمه الف)]
347
00:34:47,666 --> 00:34:48,875
تحسینبرانگیزه
348
00:34:49,750 --> 00:34:50,916
البته...
349
00:34:53,375 --> 00:34:54,625
تو الروس رو میشناختی
350
00:34:54,708 --> 00:34:56,250
یه جور روح غیرعادی داشت
351
00:34:56,791 --> 00:34:59,208
ولی همیشه به برادرش نزدیکتر بودم
352
00:35:02,000 --> 00:35:03,250
تحسینبرانگیزه
353
00:35:04,000 --> 00:35:05,833
ممنونم که من رو به اینجا آوردی
354
00:35:06,750 --> 00:35:08,083
از آخرین شاهمون تشکر کن
355
00:35:09,041 --> 00:35:12,916
به خاطر اون بود که اینجا نابود نشد
356
00:35:13,875 --> 00:35:15,541
اون به الفها وفادار بود؟
357
00:35:18,708 --> 00:35:20,250
وفادار هست
358
00:35:20,333 --> 00:35:22,583
به همین خاطر از تخت پادشاهی بلندش کردیم
359
00:35:23,416 --> 00:35:26,041
میگن حالا روزها رو از توی برجش سپری میکنه
360
00:35:26,916 --> 00:35:28,833
تبعیدی در داخل پادشاهی خودش
361
00:35:36,000 --> 00:35:37,000
اینجاست
362
00:35:42,125 --> 00:35:43,541
این چیه؟
363
00:35:44,166 --> 00:35:48,750
گزارش اون انسان جاسوس
از یه سیاهچال دشمن پیدا شده.
364
00:35:50,500 --> 00:35:53,375
اینو کشیده بوده.
برای ثبت موقعیت برج.
365
00:35:57,208 --> 00:35:59,875
یه لحظه صبر کن.
چشمام درست نمیبینه.
366
00:36:01,750 --> 00:36:02,833
هیچ نشانی نیست.
367
00:36:10,791 --> 00:36:12,958
این نقشه سرزمینهای جنوبیه.
368
00:36:14,291 --> 00:36:15,916
این همون چیزیه که هالبرند گفت.
369
00:36:16,000 --> 00:36:17,291
و نوشتهها؟
370
00:36:19,083 --> 00:36:20,541
به زبان سیاه هست.
371
00:36:23,916 --> 00:36:27,125
این فقط از یک مکان صحبت نمیکنه،
بلکه از یه نقشه میگه.
372
00:36:28,250 --> 00:36:32,416
نقشهای برای ساخت سرزمینی که
متعلق به خودش باشه،
373
00:36:33,500 --> 00:36:38,333
جایی که نه تنها پلیدی باقی بمونه،
بلکه پیشرفت کنه.
374
00:36:39,250 --> 00:36:42,500
نقشهای که در صورت شکست مورگوت
قرار بود اجرایی بشه...
375
00:36:46,000 --> 00:36:47,166
توسط جانشینش.
376
00:36:47,666 --> 00:36:48,791
گالادریل.
377
00:36:48,875 --> 00:36:50,875
اوضاع بدتر از اون چیزیه که فکرش رو میکردم.
378
00:36:57,708 --> 00:37:00,375
سرزمینهای جنوبی در خطر بزرگیاند.
379
00:37:00,458 --> 00:37:03,250
اگر سائورون بیشک بازگشته باشه،
380
00:37:04,666 --> 00:37:08,583
سرزمینهای جنوبی فقط آغاز کاره.
381
00:38:00,000 --> 00:38:04,000
[هافلینگها از میهمانی لذت میبرند، جشن خوشه سنتی در میان ایشان است بدین جهت که به هارفوتها کمک کند تا آمادۀ کوچ سخت و دشوار خود شوند.]
382
00:38:06,666 --> 00:38:08,333
هیچکس از مسیر خارج نمیشه.
383
00:38:08,416 --> 00:38:09,958
و هیچکس تنها قدم نمیزنه.
384
00:38:10,041 --> 00:38:11,041
درسته.
385
00:38:11,125 --> 00:38:12,625
هیچکس از مسیر خارج نمیشه.
386
00:38:12,958 --> 00:38:14,958
و هیچکس تنها قدم نمیزنه.
387
00:38:15,500 --> 00:38:16,958
هیچکس از مسیر خارج نمیشه.
388
00:38:17,041 --> 00:38:19,833
- بیا.
- و هیچکس تنها قدم نمیزنه.
389
00:38:19,916 --> 00:38:21,833
هیچکس از مسیر خارج نمیشه.
390
00:38:21,916 --> 00:38:23,791
و هیچکس تنها قدم نمیزنه.
391
00:38:24,375 --> 00:38:25,958
هیچکس از مسیر خارج نمیشه.
392
00:38:26,041 --> 00:38:28,083
و هیچکس تنها قدم نمیزنه.
393
00:38:28,750 --> 00:38:30,708
هیچکس از مسیر خارج نمیشه.
394
00:38:30,791 --> 00:38:32,250
و هیچکس تنها قدم نمیزنه.
395
00:38:33,250 --> 00:38:34,625
هیچکس از مسیر خارج نمیشه.
396
00:38:34,708 --> 00:38:37,458
- پس بهتر نشده.
- و هیچکس تنها قدم نمیزنه.
397
00:38:37,541 --> 00:38:39,625
هیچکس از مسیر خارج نمیشه.
398
00:38:39,708 --> 00:38:41,375
و هیچکس تنها قدم نمیزنه.
399
00:38:41,458 --> 00:38:42,708
هیچکس از مسیر خارج نمیشه.
400
00:38:43,125 --> 00:38:45,750
ما نمیتونیم گاری رو بدون تو حرکت بدیم.
401
00:38:47,791 --> 00:38:50,000
قراره جا بمونیم.
402
00:38:50,083 --> 00:38:52,833
هیچ برندیفوتی تاحالا جا گذاشته نشده.
403
00:39:01,958 --> 00:39:03,875
میدونی، بعد از اینکه رز رو از دست دادم،
404
00:39:06,166 --> 00:39:11,000
حس کردم که چرخهام در زیرم شکستن.
405
00:39:14,666 --> 00:39:17,625
و اون وقت تو رو در بین چمنها دیدم.
406
00:39:18,458 --> 00:39:19,875
درست در اون ناحیه بدون درخت.
407
00:39:22,041 --> 00:39:24,666
اون روز خیلی زیبا شده بودی.
408
00:39:26,083 --> 00:39:27,833
و در یک لحظه،
409
00:39:28,375 --> 00:39:32,875
میدونستم که قراره به پای هم پیر بشیم، ماریگولد.
410
00:39:40,083 --> 00:39:41,791
ما میتونیم به بیشه برسیم.
411
00:39:43,458 --> 00:39:44,708
هممون؟
412
00:39:46,125 --> 00:39:47,416
هممون.
413
00:39:47,500 --> 00:39:48,791
چطور؟
414
00:39:50,250 --> 00:39:52,666
من جلوی کاروان میمونم.
415
00:39:54,000 --> 00:39:55,666
و ما نوری رو داریم.
416
00:39:55,750 --> 00:39:59,958
نه! ببین، وقتی اون دختر فکرش رو معطوف چیزی کنه،
417
00:40:01,958 --> 00:40:03,375
هیچی نمیتونه جلوشو بگیره.
418
00:40:18,958 --> 00:40:20,958
به اون کتاب دست بزن،
419
00:40:21,041 --> 00:40:23,708
و سادوک پیر از پوستت برای ساختن
صفحات بعدی کتابش استفاده میکنه.
420
00:40:23,791 --> 00:40:26,375
فکر بهتری داری؟
فردا وقع کوچ هست.
421
00:40:26,458 --> 00:40:28,166
اگه میخوای بهش کمک کنی
اون ستارهها رو پیدا کنه،
422
00:40:28,250 --> 00:40:30,166
بهترین امید ما توی اون کتابه.
423
00:40:30,250 --> 00:40:31,875
من نمیخوام به اون کمک کنم.
424
00:40:33,583 --> 00:40:36,750
اون یه غول ترشخو هست، که گاهی
کرمهای شبتاب رو میکُشه.
425
00:40:36,833 --> 00:40:38,250
اون یه اتفاق بود.
426
00:40:38,329 --> 00:40:41,000
حالا، من میگم کار عاقلانه اینه که
غذاش رو آماده کنی،
427
00:40:41,079 --> 00:40:44,250
به نزدیکترین روستای انسانها راهنماییش کنی
و :«خدانگهدار، غریبه»
428
00:40:44,329 --> 00:40:46,619
- اون به اونجا تعلق نداره.
- و به کجا تعلق داره؟
429
00:40:46,699 --> 00:40:50,329
- این چیزیه که دارم تلاش میکنم تا بفهمم.
- چرا این مشکل تو محسوب میشه؟
430
00:40:51,699 --> 00:40:54,909
چه احساسی هست که خودت رو بخاطرش توی خطر و دردسر
میاندازی، بیشتر از چیزی که همین الان هم در معرضش هستی؟
431
00:40:55,000 --> 00:40:56,929
یک حس عقلی هست، پاپی، و یک حس قلبی.
432
00:40:56,949 --> 00:40:58,789
ما منطق داریم و چرت و پرت
433
00:40:58,869 --> 00:41:01,750
و اگه عقل تو ته کشیده، میتونی
یکم از مال من قرض بگیری.
434
00:41:01,829 --> 00:41:04,329
بیشتر ترجیح میدم یکسری جدول
ستارگان از اون کتاب قرض بگیرم به جاش.
435
00:41:04,409 --> 00:41:07,619
و تو هم قراره بهم کمک کنی.
یا ترجیح میدی که برم و به مالوا بگم
436
00:41:07,699 --> 00:41:09,949
این تو بودی که بید علفی آذرین رو توی کِرِم پاش گذاشتی؟
[علفی که باعث خارش میشود]
437
00:41:11,369 --> 00:41:13,289
- هومم؟
- میرم نگهبانی بدم.
438
00:41:15,000 --> 00:41:16,329
برو.
439
00:41:18,000 --> 00:41:22,000
[هارفوتها از یک «ساختار نوشتاری» بر پایه تصویر استفاده میکنند و با کمک نمادهایی که میکشند مفاهیم را انتقال میدهند، و این کار به ایشان یادداشت کردن وقایع مهم طبیعی و رسم جداول کمک میکند و هارفوتها با کمک آنها برای رویارویی با مشکلات آینده آماده میشوند.]
440
00:41:35,250 --> 00:41:38,079
مگه قرار نیست شما الان سخنرانیتون
رو انجام بدید آقای باروز؟
441
00:41:38,159 --> 00:41:40,219
همینطوره.
فقط باید برم و از گاریم برش دارم بیارم.
442
00:41:40,250 --> 00:41:42,909
عالیه! همین کار رو بکن.
برو و از گاریت برش دار بیار!
443
00:41:54,039 --> 00:41:56,750
«پاهای آسوده و گاریهای پر؟»
444
00:41:57,329 --> 00:41:58,909
نه...
445
00:42:00,289 --> 00:42:02,750
اومم. نه، نه، نه.
446
00:42:12,750 --> 00:42:13,750
آها!
447
00:42:15,619 --> 00:42:18,500
«گاریهای پر و شکمهای پر تر.»
448
00:42:29,119 --> 00:42:30,329
آقای باروز!
449
00:42:30,409 --> 00:42:31,579
دیگه چی شده؟
450
00:42:31,659 --> 00:42:34,659
آه چیزی نشده، فقط همه منتظرتون هستند.
451
00:42:35,909 --> 00:42:37,500
هم چیز سر جاش هست؟
452
00:42:38,289 --> 00:42:40,289
بله، بله، تقریباً کارمون تمومه..
453
00:42:41,539 --> 00:42:43,329
چقدر دیگه مونده؟
454
00:42:44,699 --> 00:42:45,699
فقط یه ذره مونده؟
455
00:42:46,250 --> 00:42:48,329
فقط برو بهشون بگو من تقریباً آماده هستم.
456
00:42:48,409 --> 00:42:51,449
درسته. نه! منظورم اینه
هنوز مونده. بله. نه، من...
457
00:42:51,539 --> 00:42:53,789
همین الان بهشون میگم، حالا راهتو بکش برو.
458
00:42:56,159 --> 00:42:58,949
آروم باش.
برو یکم پای شاه بلوط بخور
459
00:43:00,500 --> 00:43:03,000
دختر عجیبیه اون یکی.
460
00:43:21,119 --> 00:43:25,750
خوشخلقترین و شریفترینِ هارفوتها.
461
00:43:31,659 --> 00:43:34,000
یک فصل دیگه توی این بیشهزار گذشته
462
00:43:34,789 --> 00:43:38,000
و به ما گاریهای پر و شکمهای پرتر ارزانی داشته
463
00:43:38,579 --> 00:43:40,699
اگر بخواهیم صادق باشیم، بعضیها
بیش از همه چاق و چله شدن
464
00:43:43,039 --> 00:43:44,659
آه، دیگه چی...
465
00:43:44,750 --> 00:43:46,250
ماه کاملاً کامل هست؛
466
00:43:46,329 --> 00:43:49,289
پس مواظب باشید کجا شیطنت میکنید
467
00:43:49,369 --> 00:43:51,789
در طول تمام اردو، در جلوهی کامل خواهد بود.
468
00:43:51,869 --> 00:43:53,329
و هیچکس از این خوشش نمیاد.
469
00:43:55,039 --> 00:43:56,659
دارم سر به سرتون میذارم.
470
00:43:56,750 --> 00:44:00,329
و حالا، قبل از اینکه ما
سفر بعدیمون رو شروع کنیم،
471
00:44:01,659 --> 00:44:04,829
ما یاد افرادِ کوچهای قبلی رو زنده نگه میداریم
472
00:44:06,789 --> 00:44:08,750
- اونهایی که در پشت سر جا موندند.
- گوش بدید، گوش بدید.
473
00:44:08,829 --> 00:44:12,579
هر کس که، هر هارفوتی که توی این
کوچ شکست بخوره
474
00:44:13,289 --> 00:44:16,079
آنها نیز با ما همراه خواهند بود
475
00:44:16,159 --> 00:44:19,000
در قلبهایمان و در خاطراتمان.
476
00:44:24,579 --> 00:44:27,659
در زندگی، ما نمیتوانستیم برای آنها صبر کنیم.
477
00:44:29,619 --> 00:44:34,619
اما اینجا، حالا، ما یادشون رو گرامی میداریم
478
00:44:43,539 --> 00:44:45,000
مایلز برایتاپل
479
00:44:48,079 --> 00:44:50,579
در برفهای گذرگاه کوهستان گیر افتاد.
480
00:44:50,659 --> 00:44:52,159
ما منتظرت میشیم.
481
00:44:56,750 --> 00:44:58,159
چنس پرودفلو.
482
00:45:00,750 --> 00:45:02,289
یاررو پرودفلو.
483
00:45:04,159 --> 00:45:07,449
استرپ، دویس،
484
00:45:09,329 --> 00:45:11,039
لینسید پرودفلو
485
00:45:12,869 --> 00:45:15,539
جانباخته در اثر زمینلغزه در یک روز بارانی زمستان.
486
00:45:16,125 --> 00:45:17,791
ما منتظرتون میشیم.
487
00:45:24,000 --> 00:45:28,000
[جهان بزرگ همیشه در اطراف هارفوتهاست. آنها آسیبپذیر هستند و توانایی دوری و فرار از تمام خطراتی که در جهان بیرون برای موجوداتی در اندازۀ آنان وجود دارد را ندارند.]
488
00:45:28,166 --> 00:45:29,708
دافودیل باروز.
489
00:45:31,750 --> 00:45:32,833
گرگها.
490
00:45:32,916 --> 00:45:35,333
ما منتظرت میشیم.
491
00:45:38,041 --> 00:45:41,708
درودا بامبلی.
492
00:45:41,791 --> 00:45:42,875
ما منتظرت میشیم.
493
00:46:10,708 --> 00:46:12,291
بولوو بولجرباک.
494
00:46:13,000 --> 00:46:14,083
زنبورها.
495
00:46:17,250 --> 00:46:19,583
همه ما دوستش داشتیم، اما گاگول بود.
496
00:46:20,583 --> 00:46:21,958
ما منتظرت میشیم.
497
00:46:24,791 --> 00:46:28,500
ما هامبلی.
در حال مجسمهسازی بود...
498
00:46:41,708 --> 00:46:43,291
ما منتظرت میشیم.
499
00:47:31,958 --> 00:47:33,166
نوری؟
500
00:47:54,625 --> 00:47:57,208
تو دروغ گفتی، دزدی کردی،
501
00:47:57,291 --> 00:47:59,916
یه بیگانه خطرناک رو بین ما آوردی.
502
00:48:00,000 --> 00:48:01,125
و دروغ گفته.
503
00:48:01,208 --> 00:48:03,375
- خب همین رو گفته بود.
- خب دروغ گفته بود.
504
00:48:03,458 --> 00:48:06,083
اما، نه، اون گم شده بود. زخمی بود.
505
00:48:06,166 --> 00:48:08,750
باید چیکار میکردم؟ ولش میکردم همونجا؟
506
00:48:08,833 --> 00:48:12,166
باید قبول کنی سادوک،
واقعاً خارقالعاده است.
507
00:48:12,250 --> 00:48:16,125
تاحالا درباره کسی که از ستارهها افتاده باشه شنیدین؟
508
00:48:16,916 --> 00:48:19,791
من از کسایی شنیدم که به ستاره تبدیل شدن.
509
00:48:19,875 --> 00:48:21,458
برعکس اون هیچوقت.
510
00:48:22,500 --> 00:48:23,708
خیلی مسئلهسازه.
511
00:48:23,791 --> 00:48:25,666
اما درباره ستارههای روی اون صفحه چی؟
512
00:48:25,750 --> 00:48:27,125
میگه که به چه معنی هستن؟
513
00:48:27,250 --> 00:48:31,333
هیچی. صفحات به کلی سوختن.
چرا زحمت خوندنشون رو به خودت ندادی؟
514
00:48:31,416 --> 00:48:33,125
فکر میکردم بعداً فرصتش رو داریم.
515
00:48:33,208 --> 00:48:34,541
منظورت از «ما» چیه؟
516
00:48:36,833 --> 00:48:40,083
هیشکی. فقط منم. اون دوستمه.
517
00:48:40,166 --> 00:48:42,041
ما به دوست احتیاج نداریم دختر.
518
00:48:42,833 --> 00:48:44,166
ما باید زنده بمونیم.
519
00:48:44,250 --> 00:48:47,041
بدون دوست، برای چی زنده بمونیم؟
520
00:48:47,125 --> 00:48:50,416
«هارفوتهای کوچولوی خوب،
بچسبید به مسیر، بگریزید از هر خطر،»
521
00:48:50,500 --> 00:48:53,000
خدا نکنه لااقل یه بار دنبال کاوش جدیدی باشیم!
522
00:48:53,083 --> 00:48:54,791
الانور کلامارک برندیفوت!
523
00:48:55,833 --> 00:48:58,333
راه و روشمون برای هزار سال
زنده نگهمون داشته.
524
00:48:59,625 --> 00:49:01,708
قوانینمون واضحن.
525
00:49:01,791 --> 00:49:07,541
هر هارفوتی که ازشون تخطی کنه
از کاروان طرد میشه.
526
00:49:07,565 --> 00:49:11,565
[سادوک باروز، راهنما و پیشروی سفر هارفوتهاست و جمعیت را رهبری میکند. او از کتاب منحصر به فرد کتاب-ستاره که از طریق نسلهای گذشته به او منتقل گشته است استفاده میکند تا هارفوتها را از فصلی به فصل دیگر به مکان درست راهنمایی کند.]
527
00:49:12,375 --> 00:49:16,750
درسته، قوانینمون واضحن. اما...
528
00:49:22,458 --> 00:49:24,083
دوشیزه برندیفوت جوانه.
529
00:49:24,708 --> 00:49:28,416
هنوز کلی مو بین انگشتای پاش
و عقل بین گوشاش باید رشد کنه
530
00:49:29,333 --> 00:49:31,583
طبق قرار فردا راه میوفتیم.
531
00:49:34,500 --> 00:49:36,708
و گاری برندیفوت همراهمون خواهد بود.
532
00:49:39,166 --> 00:49:40,891
در پشت کاروان.
533
00:49:40,916 --> 00:49:42,708
- پشت کاروان؟
- پشت کاروان.
534
00:49:42,791 --> 00:49:45,291
صبر، صبر، صبر کن ببینم سادوک.
535
00:49:45,416 --> 00:49:47,291
باید در مورد این قضیه حرف بزنیم.
536
00:49:47,375 --> 00:49:51,583
منظورت پشتِ پشته، یا منظورت وسطِ پشته؟
537
00:49:51,666 --> 00:49:53,416
منظورم پشتِ پشته.
538
00:49:55,375 --> 00:49:58,208
مثل این میمونه که اسممون رو
توی کتاب رهاشدهها نوشته باشی.
539
00:50:02,416 --> 00:50:04,333
دلیلی داره که اون پیش ما اومده.
540
00:50:05,291 --> 00:50:06,541
صادقانه بگم نوری.
541
00:50:08,083 --> 00:50:09,875
تو توی این سرنوشتی میبینی؟
542
00:50:12,000 --> 00:50:15,625
فکر میکنی ستارهها دستشون رو
به پایین دراز کردن و لمست کردن، همینه؟
543
00:50:15,708 --> 00:50:18,625
فکر میکنی منحصربهفردی؟
تو فقط یه بچهای.
544
00:50:20,458 --> 00:50:22,791
میدونم منحصربهفرد نیستم.
545
00:50:23,750 --> 00:50:27,625
میدونم من فقط یه هارفوت کوچیکم
در دنیای بزرگ و پهناور.
546
00:50:28,208 --> 00:50:29,875
اما اون منحصربهفرده.
547
00:50:31,625 --> 00:50:33,125
میتونم احساسش کنم.
548
00:50:36,041 --> 00:50:37,625
دختر عزیزم.
549
00:50:39,333 --> 00:50:41,875
قلبت همیشه مثل پدرت بوده.
550
00:50:43,041 --> 00:50:46,250
اما بلندترین استبرق هم میشکنه.
[علف شیر - یک سردۀ گیاه]
551
00:50:48,125 --> 00:50:49,541
وقتشه بارمون رو ببندیم.
552
00:51:05,958 --> 00:51:06,958
اوه، نه!
553
00:51:07,000 --> 00:51:08,291
اوه!
554
00:51:08,375 --> 00:51:10,175
- تو خواهی مرد ملکه.
- اوه، نه!
555
00:51:10,250 --> 00:51:13,000
- اوه، نه! گالادریل!
- تو را در هم خواهم کوفت!
556
00:51:13,083 --> 00:51:15,041
اوه، نه!
557
00:51:15,125 --> 00:51:16,333
بگیر که اومد!
558
00:51:16,416 --> 00:51:17,625
گالادریل؟
559
00:51:18,250 --> 00:51:20,333
گالادریل؟ آفت جان اورکها؟
560
00:51:20,416 --> 00:51:23,625
مهم نیست آفت چیه. برای چی توی نومهنوره؟
561
00:51:25,416 --> 00:51:27,583
منتظر یه کشتی به سرزمین میانه.
562
00:51:28,791 --> 00:51:33,125
ملکۀ نایبالسلطنه من رو به ناخدای نگهبان
ترفیع کرده تا فعلاً مراقب گالادریل باشم.
563
00:51:33,208 --> 00:51:35,500
تو یه الف آوردی اینجا،
بعد ملکه بهت ترفیع داده؟
564
00:51:35,583 --> 00:51:37,458
کی قراره بدرقهاش کنه؟
565
00:51:37,541 --> 00:51:39,541
دنبال ترفیعی کارآموز؟
566
00:51:40,500 --> 00:51:42,041
9 روز تا سنجش دریا.
567
00:51:42,125 --> 00:51:43,485
- بهش بگو.
- آمادهای؟
568
00:51:43,916 --> 00:51:46,833
متاسفانه اقوام شمالی ما خودسرانه
569
00:51:46,916 --> 00:51:49,833
خودشون رو به جشنی دعوت کردن
که بدرقه کردنت رو ببینن.
570
00:51:49,916 --> 00:51:53,125
- به نظرم همه چی روبراهه؟
- داشتم فکر میکردم که یه کم عقبش بندازم
571
00:51:55,458 --> 00:51:57,916
- عقبش بندازی؟
- برای یه فصل، یحتمل.
572
00:52:00,375 --> 00:52:01,958
در این باره میدونستی؟
573
00:52:02,041 --> 00:52:06,083
خب، من گاهی به حرفاش گوش میدم، پس،
آره، من سوءظنهای خودمو داشتم.
574
00:52:06,166 --> 00:52:07,851
و زحمت نکشیدی درباره اونها بهم بگی؟
575
00:52:07,875 --> 00:52:10,375
- تازه دارم بهش فکر میکنم.
- من با مورد ائارین صحبت میکردم.
576
00:52:10,458 --> 00:52:12,958
این اواخر بار زیادی بر دوشم بوده پدر.
577
00:52:13,041 --> 00:52:15,916
واقعاً اینقدر مصیبتباره؟ آناریون بهم
گفت که دو مرتبه به تأخیر انداختی...
578
00:52:16,000 --> 00:52:18,250
آناریون؟ این چه ربطی به برادرت داره؟
579
00:52:18,333 --> 00:52:20,750
- هیچی.
- خب، یه ذره بیشتر از هیچی.
580
00:52:21,916 --> 00:52:23,166
ممنون.
581
00:52:26,458 --> 00:52:27,708
آه، جلل الخالق.
582
00:52:31,666 --> 00:52:33,166
بهت میگم اون چیزیو که بهش گفتم
583
00:52:34,791 --> 00:52:37,625
هیچ چیزی در سواحل غربیمون برای ما وجود نداره.
[منظور از غرب والینور است]
584
00:52:38,833 --> 00:52:40,666
گذشته مُرده.
585
00:52:41,500 --> 00:52:44,083
پا پیشروی میکنیم یا باهاش میمیریم.
586
00:52:47,708 --> 00:52:50,916
و فکر میکنی راضی کردن ارباب کشتی که تو
برای این وظیفه آمادهای کار سادهای بوده؟
587
00:52:51,000 --> 00:52:52,166
من هرگز ازت نخواستم که اینکارو بکنی.
588
00:52:52,250 --> 00:52:54,750
چرا، خواستی، همون وقتی که
با محافظان ملکه درگیر شدی.
589
00:52:54,833 --> 00:52:57,226
- اونا شروع کردن!
- یا از کلاس اسبسواری اخراج شدی.
590
00:52:57,250 --> 00:52:58,458
تقصیر من نبود!
591
00:52:58,541 --> 00:53:00,059
راستش ایسیل درست میگه، اون یکی...
592
00:53:00,083 --> 00:53:02,083
با تو صحبت نمیکردم!
593
00:53:04,625 --> 00:53:06,583
- عذر میخوام ناخدا.
- چیه؟
594
00:53:07,000 --> 00:53:09,166
پیغامی برای دخترتون ائارین اومده.
595
00:53:21,916 --> 00:53:23,541
من از شکهات آگاهم پسرم.
596
00:53:26,291 --> 00:53:30,541
اما... اما نمیتونی اعتماد کنی که من
همیشه بهترین مصلحت رو از صمیم قلب برات خواستم؟
597
00:53:32,625 --> 00:53:37,333
بخشهای دریایی این جهان به نوعی
توانایی شفای عمیقترینِ زخمها را دارند.
598
00:53:38,458 --> 00:53:40,041
همونطور که [زخمهای] تو رو شفا داد؟
599
00:53:46,166 --> 00:53:50,250
۹ روز دیگه، وقتی سنجش دریا شروع
بشه و اون کشتی به آب انداخته بشه،
600
00:53:50,333 --> 00:53:51,833
تو سوار بر اون خواهی بود.
601
00:53:52,833 --> 00:53:54,875
- پدر.
- چیه؟
602
00:53:56,166 --> 00:53:57,375
من به شاگردی پذیرفته شدم.
603
00:53:57,958 --> 00:54:00,458
من در انجمن معماران قبول شدم.
604
00:54:00,541 --> 00:54:03,666
چطور؟ فکر میکردم انجمن
هیچوقت تجدیدنظر نمیکنه.
605
00:54:03,750 --> 00:54:05,916
ایسیلدور متقاعدم کرد تا دوباره درخواست بدم.
606
00:54:07,791 --> 00:54:09,416
ایسیلدور متقاعدت کرد؟
607
00:54:20,000 --> 00:54:24,000
[علاقه نومهنوریها به دریا، در جای جای فرهنگ ایشان راه پیدا کرده است. مجسمۀ حاضر در مرکز این تالار تجسمی از خود دریاست – چنانکه این، در اصل، یک دخمه نبود، بلکه یک نفر در گذشته آن را تبدیل به آن کرد.]
608
00:54:25,750 --> 00:54:27,875
ماموریت صلح به کجا رسیده؟
609
00:54:29,125 --> 00:54:30,916
بهتر از انتظار.
610
00:54:31,000 --> 00:54:32,291
چی شده؟
611
00:54:33,375 --> 00:54:34,833
مشاجره سر یه زن.
612
00:54:35,458 --> 00:54:36,750
هالبرند.
613
00:54:36,833 --> 00:54:38,041
شروع نکن.
614
00:54:38,166 --> 00:54:40,166
تو به این جزیره تعلق نداری.
615
00:54:40,250 --> 00:54:44,083
اگه یه نفر باشه که به اینجا
تعلق نداشته باشه، اون تویی الف.
616
00:54:44,208 --> 00:54:46,166
من دیگه از این مطمئن نیستم.
617
00:54:46,833 --> 00:54:48,833
اما الان از یک چیزی مطمئنم.
618
00:54:50,583 --> 00:54:52,666
تو بیشتر از اون چیزی هستی که ادعا میکنی.
619
00:54:52,750 --> 00:54:54,833
من این رو در تالار معرفت پیدا کردم.
620
00:55:09,416 --> 00:55:12,958
خندهداره. من اینو از یه مرد مرده برداشتم.
621
00:55:13,666 --> 00:55:15,500
فکر کردم طرحش بهم میاد.
622
00:55:18,500 --> 00:55:19,875
سالیان سال پیش،
623
00:55:20,791 --> 00:55:22,958
مردی که این نشان رو همراه داشت
624
00:55:23,041 --> 00:55:26,750
قبایل پراکنده سرزمینهای جنوبی
رو زیر یک پرچم گرد هم آورد.
625
00:55:28,041 --> 00:55:30,958
همون پرچمی که شاید دوباره اونها رو متحد کنه.
626
00:55:31,041 --> 00:55:34,458
در برابر این پلیدی که الان
به دنبال تسخیر سرزمینهاشونه
627
00:55:37,125 --> 00:55:38,541
سرزمینهای تو، هالبرند.
628
00:55:40,666 --> 00:55:45,166
مردم تو شاهی ندارن، چرا که تو اون شاهی.
629
00:55:48,625 --> 00:55:51,333
گفتن این چیز به یه مرد توی قفس چیز عجیبیه.
630
00:55:51,416 --> 00:55:55,666
توی یه قفس قرار گرفتی برای اینکه زیر
لباسهای مندرس مردم عادی خودت رو پنهان کردی.
631
00:55:56,333 --> 00:55:59,708
و زرهی که میبایست بر شانههای تو قرار بگیره
632
00:55:59,791 --> 00:56:01,208
بر روی روحت سنگینی میکنه.
633
00:56:16,708 --> 00:56:17,958
مراقب باش، الف.
634
00:56:19,541 --> 00:56:22,875
وارث این نشان وارث چیزی فراتر از نجیبزادگیه.
635
00:56:26,291 --> 00:56:29,875
زیرا اجداد اون بودن که اون سوگند
خونی رو به مورگوت خوردن.
636
00:56:31,958 --> 00:56:33,875
من اون قهرمانی که دنبالشی نیستم.
637
00:56:36,583 --> 00:56:40,250
چرا که این خانواده من بود که جنگ رو باخت.
638
00:56:40,333 --> 00:56:42,208
و این خانواده من بود که اون رو آغاز کرد.
639
00:56:43,166 --> 00:56:44,791
دیدارمون از روی تصادف نبوده.
640
00:56:45,333 --> 00:56:47,333
نه تقدیر، نه سرنوشت،
641
00:56:48,083 --> 00:56:50,416
نه هیچ کلماتی که آدمیان برای
صحبت کردن درباره قدرتها استفاده میکنن
642
00:56:50,500 --> 00:56:52,500
اونها رو نمیشه در چارچوب اسامی قرار داد.
643
00:56:53,458 --> 00:56:55,791
دیدار ما کار چیزی بزرگتر بود.
644
00:56:57,083 --> 00:56:58,333
باید ببینیش.
645
00:56:58,416 --> 00:57:01,166
تنها چیزی که میبینم یه الفه که
نمیتونه شمشیرش رو زمین بگذاره.
646
00:57:01,625 --> 00:57:03,458
با من به سرزمین میانه بیا.
647
00:57:04,583 --> 00:57:07,416
و در کنار هم نسلهای خودمون رو
از [از گناهان گذشته] رها میکنیم.
648
00:57:08,291 --> 00:57:09,375
چطور؟
649
00:57:10,458 --> 00:57:12,125
تو توی این جزیره گیر افتادی.
650
00:57:13,333 --> 00:57:15,000
و هنوز یه ارتش کم داری.
651
00:57:16,750 --> 00:57:18,625
همه اینها قراره عوض بشه.
652
00:57:56,250 --> 00:57:57,583
وقتش فرا رسیده، پدر.
653
00:58:00,041 --> 00:58:01,625
لحظهای که ازش هراس داشتیم.
654
00:58:04,541 --> 00:58:06,125
اون الف اومده.
655
00:58:14,000 --> 00:58:16,000
[هر چیزی که هارفوتها دارند، آنها را یا میسازند یا پیدا میکنند و سپس به وسیله گاریها آن را حمل میکنند - ارزشمندترین داراییهایشان.]
656
00:58:16,458 --> 00:58:18,916
بزن بریم! هل بده!
657
00:58:44,125 --> 00:58:46,125
بیا پاپی، عقب میمونیا.
658
00:58:47,208 --> 00:58:50,041
فقط چند لحظه بهم فرصت بده که نفسم بالا بیاد.
659
00:58:54,208 --> 00:58:55,625
برگرد!
660
00:58:56,750 --> 00:58:58,416
ا... هی، هی...
661
00:59:14,791 --> 00:59:16,208
هی...
662
00:59:20,833 --> 00:59:22,000
دوست.
663
00:59:30,750 --> 00:59:31,875
خودشه.
664
00:59:33,166 --> 00:59:36,083
اینطوری از بقیه عقب نمیافتیم، هممون.
665
00:59:37,750 --> 00:59:40,500
اون به ما کمک میکنه، و ما هم به اون.
666
00:59:42,333 --> 00:59:45,125
میتونیم مامان؟ میتونیم بیاریمش؟
667
01:01:30,083 --> 01:01:32,333
وارگ رو رها کنید!
668
01:02:03,000 --> 01:02:11,000
[وارگها از همنژادان گرگان هستند، و به طور نزدیک همراستا با اورکها و تاریکی که بدان خدمت میکنند هستند. (کتاب دوم، فصل چهارم)]
669
01:02:30,833 --> 01:02:31,873
خودت رو آزاد کن!
670
01:02:40,833 --> 01:02:41,916
آروندیر!
671
01:03:33,583 --> 01:03:35,166
برادر!
672
01:03:35,250 --> 01:03:36,333
نه!
673
01:03:47,916 --> 01:03:49,000
صبر کن!
674
01:03:50,708 --> 01:03:53,208
بیاریدش پیش آدار.
675
01:04:03,625 --> 01:04:08,833
آدار! آدار! آدار!
676
01:04:09,875 --> 01:04:14,916
آدار! آدار! آدار!
677
01:04:16,250 --> 01:04:21,333
آدار! آدار! آدار!
678
01:04:22,333 --> 01:04:25,375
آدار! آدار!
679
01:04:26,000 --> 01:04:31,000
ترجمه و زیرنویس از
ایمان صاحبی، محمدحسین شکوهی، آرش شامرادلو
680
01:04:31,000 --> 01:04:36,000
Arda.ir
اخبار سریال ارباب حلقهها را با ما دنبال کنید
681
01:04:36,500 --> 01:04:41,500
Sermovie
دانلود رایگان و بدون سانسور فیلم و سریال