1 00:00:06,005 --> 00:00:07,208 ‫[آنچه گذشت] 2 00:00:07,209 --> 00:00:08,918 ‫خنجر کی بود گالادریل؟ 3 00:00:09,001 --> 00:00:12,334 ‫خنجر برادرم بود. ‫خادمین سائورون کشته بودنش. 4 00:00:13,376 --> 00:00:17,543 ‫شخصی که سائورون خطابش می‌کنین، ‫بعد از شکست سائورون، 5 00:00:17,668 --> 00:00:22,709 ‫خواست قدرتی ایجاد کنه که در حد بقیه نباشه ‫و همه مقابلش تسلیم بشن. 6 00:00:22,793 --> 00:00:25,459 ‫من سائورون رو کشتم. 7 00:00:25,543 --> 00:00:26,584 ‫حرفت رو باور نمی‌کنم. 8 00:00:26,668 --> 00:00:28,376 ‫باطراوت شو! 9 00:00:29,626 --> 00:00:31,251 ‫دیلی، بیا عقب! 10 00:00:32,209 --> 00:00:33,668 ‫خیلی... 11 00:00:35,418 --> 00:00:39,543 ‫ولی علی‌رغم تلاش روز افزونمون، ‫زوالمون تسریع یافته. 12 00:00:39,626 --> 00:00:42,168 ‫تنها راه رستگاریمون همین میتریله. 13 00:00:42,251 --> 00:00:44,668 ‫هیچی از نورش نمی‌کاهه. 14 00:00:45,084 --> 00:00:46,584 ‫- پادشاه دورین... ‫- بسه! 15 00:00:47,584 --> 00:00:51,834 ‫من جون دورف‌ها رو به خطر نمی‌اندازم ‫که به الف‌ها کمک کنم از مرگ سرباز بزنن. 16 00:00:52,959 --> 00:00:54,584 ‫می‌رم «سرزمین میانه». 17 00:00:54,668 --> 00:00:58,293 ‫اونجا چیزی جز تاریکی انتظارت رو نمی‌کشه. 18 00:00:59,376 --> 00:01:00,209 ‫پناه بگیرین! 19 00:01:05,168 --> 00:01:06,543 ‫پسرم کجاست؟ 20 00:01:06,626 --> 00:01:08,668 ‫آدار! آدار! 21 00:01:08,751 --> 00:01:11,418 ‫بیا این سرزمین رو ‫با کشتی پشت سر بذاریم. 22 00:01:11,751 --> 00:01:15,501 ‫- وقتی در رکابت مبارزه کردم، حس کردم... ‫- من هم حس کرده بودم. 23 00:01:17,418 --> 00:01:19,168 ‫زخمت با داروی الف‌ها خوب می‌شه. 24 00:01:19,251 --> 00:01:20,834 ‫پادشاه توانا باد! 25 00:01:25,418 --> 00:01:26,459 ‫کجا می‌ری؟ 26 00:01:26,543 --> 00:01:28,168 ‫- می‌رم بهش هشدار بدم چه خبره. ‫- تنهایی می‌ری؟ 27 00:01:28,251 --> 00:01:29,918 ‫تنها نمی‌ره. 28 00:01:31,000 --> 00:01:38,000 ‫ارائه شده توسط وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::. 29 00:01:38,200 --> 00:01:45,200 ‫جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت ‫دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید: DigiMoviez@ 30 00:01:48,000 --> 00:01:53,800 ‫[ارین گالن ‫جنگل سرسبز] 31 00:02:03,000 --> 00:02:18,000 ‫مترجمان: «کیارش نعمت گرگانی و آیدا نادری» ‫در تلگرام: realKiarashNg@ و AydaNaderiSubT@ 32 00:02:20,959 --> 00:02:22,584 ‫تو مهلکه محسوب نمی‌شی. 33 00:02:25,334 --> 00:02:26,668 ‫تو آدم خوبی هستی. 34 00:03:07,126 --> 00:03:08,126 ‫نوری؟ 35 00:03:46,543 --> 00:03:48,959 ‫اومدیم بهتون خدمت کنیم... 36 00:03:49,876 --> 00:03:52,168 ‫لرد سائورون. 37 00:05:18,100 --> 00:05:25,300 ‫«ارباب حلقه‌ها: حلقه‌های قدرت» ‫«فصل یکم، قسمت هشتم» 38 00:05:55,793 --> 00:05:57,751 ‫گیل‌کالاد فردا از راه می‌رسه... 39 00:05:57,834 --> 00:06:01,168 ‫و انتظار داره ابزار نجات ‫کل قلمرو الف‌ها رو فراهم کرده باشیم. 40 00:06:02,126 --> 00:06:03,376 ‫ولی ما چیزی فراهم نکردیم. 41 00:06:04,668 --> 00:06:06,793 ‫کاش می‌شد به طریقی... 42 00:06:08,626 --> 00:06:12,626 ‫با حداقل ابزار، ‫حداکثر بهره رو برد. 43 00:06:13,751 --> 00:06:18,751 ‫خود خورشید هم اولش اندازه کف دست من بود. 44 00:06:18,834 --> 00:06:22,668 ‫خب، چطوری می‌خوایم قدرتی در حد ‫ایجاد خورشید داشته باشیم؟ 45 00:06:24,459 --> 00:06:26,584 ‫فرصت نداریم کلبریمبور. 46 00:06:30,209 --> 00:06:32,709 ‫باید به پادشاه اعظم بگیم شکست خوردیم. 47 00:06:34,168 --> 00:06:39,168 ‫بعدش هم الف‌ها باید آماده بشن ‫که کلا این سواحل رو ترک کنن. 48 00:06:54,543 --> 00:06:55,626 ‫گالادریل؟ 49 00:06:56,834 --> 00:06:57,918 ‫سلام الروند. 50 00:06:58,459 --> 00:06:59,834 ‫چی شده؟ 51 00:07:00,793 --> 00:07:04,043 ‫دشمن شش روز پیش حمله کرد. 52 00:07:04,834 --> 00:07:06,084 ‫بی‌وقفه سواری کردیم. 53 00:07:08,084 --> 00:07:09,501 ‫می‌تونین کمکش کنین؟ 54 00:07:11,001 --> 00:07:14,459 ‫آ توله کووینا... 55 00:07:14,543 --> 00:07:16,793 ‫پادشاه «سرزمین‌های جنوبی»ـه؟ 56 00:07:16,876 --> 00:07:19,168 ‫چی شد که باهاش هم‌مسیر شدی؟ 57 00:07:19,918 --> 00:07:21,501 ‫چی شد که اومدی اینجا؟ 58 00:07:22,626 --> 00:07:24,126 ‫چی شد که خودت اومدی اینجا؟ 59 00:07:28,834 --> 00:07:31,251 ‫بیا. باید کلی حرف بزنیم. 60 00:07:38,376 --> 00:07:40,793 ‫اصلا نباید سوار اون کشتی می‌کردمت. 61 00:07:41,459 --> 00:07:45,459 ‫باید بهت اعتماد می‌کردم. ‫دیگه مرتکب چنین اشتباهی نمی‌شم. 62 00:07:52,001 --> 00:07:53,834 ‫من از اون کشتی پریدم بیرون... 63 00:07:56,209 --> 00:07:59,084 ‫آخه قلبا باور داشتم ‫هنوز لایقش نیستم. 64 00:08:00,126 --> 00:08:04,126 ‫به طریقی می‌دونستم هنوز ‫وظیفه‌ام رو اینجا تکمیل نکردم. 65 00:08:05,793 --> 00:08:09,001 ‫وقتی هم اومدم رو سطح آب، ‫فقط می‌تونستم شنا کنم... 66 00:08:09,876 --> 00:08:12,084 ‫و دعا کنم تصمیم عاقلانه‌ای گرفته باشم. 67 00:08:16,168 --> 00:08:18,376 ‫من از اون اقیانوس تند و تیز عبور نکردم... 68 00:08:19,751 --> 00:08:21,334 ‫که الان بخوام غرق بشم. 69 00:08:24,043 --> 00:08:25,626 ‫نمی‌ذارم تو هم غرق بشی. 70 00:08:33,084 --> 00:08:34,918 ‫دلم برات تنگ شده بود. 71 00:08:38,376 --> 00:08:39,793 ‫می‌خوایم چیکار کنیم؟ 72 00:08:42,793 --> 00:08:44,376 ‫یه کار بیشتر از دستمون برنمیاد. 73 00:08:46,043 --> 00:08:47,459 ‫شنا می‌کنیم. 74 00:08:57,001 --> 00:08:58,168 ‫کی اونجاست؟ 75 00:09:04,251 --> 00:09:06,251 ‫کی اونجاست؟ خودت رو نشون بده. 76 00:09:07,251 --> 00:09:08,918 ‫گالادریل اینجاست؟ 77 00:09:15,668 --> 00:09:16,876 ‫نه. 78 00:09:18,709 --> 00:09:21,209 ‫بهتر نبود الان مشغول استراحت باشی؟ 79 00:09:21,751 --> 00:09:23,251 ‫اینجا کجاست؟ 80 00:09:24,459 --> 00:09:28,334 ‫اینجا کارگاه کلبریمبور بود. 81 00:09:28,959 --> 00:09:30,126 ‫کلبریمبور مشهور؟ 82 00:09:31,709 --> 00:09:33,709 ‫خودش که اینجا نیست، مگه نه؟ 83 00:09:33,793 --> 00:09:37,584 ‫خب... راستش رو بخوای، هست. 84 00:09:50,626 --> 00:09:52,043 ‫کلبریمبور... 85 00:09:53,209 --> 00:09:54,626 ‫استادی که شاگردش بودم... 86 00:09:54,709 --> 00:09:57,209 ‫خیلی از هنرت تعریف می‌کرد. 87 00:09:58,168 --> 00:10:01,793 ‫به خوابم هم نمی‌دیدم که فرصت کنم ‫سازه‌هات رو از نزدیک ببینم. 88 00:10:01,876 --> 00:10:03,084 ‫خودت آهنگری؟ 89 00:10:03,793 --> 00:10:07,126 ‫خب... اصلا در حد تو هنرمند نیستم. 90 00:10:09,501 --> 00:10:13,501 ‫به عمرم نظیر این جواهرات رو ندیدم. 91 00:10:14,334 --> 00:10:17,501 ‫قصد داری چیکارشون کنی؟ 92 00:10:17,584 --> 00:10:23,584 ‫جواهرسازان فینور تونسته بودن ‫گوهر والینور رو شکل بدن. 93 00:10:24,251 --> 00:10:26,293 ‫من هم امیدوار بودم همین کار رو ‫در حق «سرزمین میانه» انجام بدم. 94 00:10:26,376 --> 00:10:28,334 ‫این یکی خیلی جالبه. 95 00:10:29,626 --> 00:10:30,918 ‫چی هست؟ 96 00:10:33,793 --> 00:10:34,876 ‫کافی نیست. 97 00:10:34,959 --> 00:10:36,168 ‫واسه چی کافی نیست؟ 98 00:10:40,418 --> 00:10:41,418 ‫لطفا بدش به من. 99 00:10:41,501 --> 00:10:45,584 ‫سعی کردی با سنگ‌های معدنی دیگه ترکیبش کنی ‫که گسترش پیدا کنه؟ 100 00:10:45,668 --> 00:10:48,001 ‫چنین کاری واسه این سنگ معدنی مناسب نیست. 101 00:10:48,084 --> 00:10:50,209 ‫- چرا نیست؟ ‫- آخه اگه بخوایم طبق حجم مورد نیازمون... 102 00:10:50,293 --> 00:10:53,168 ‫ترکیبش کنیم، کلی از خواص ‫منحصر به فردش کاسته می‌شه. 103 00:10:53,751 --> 00:10:56,751 ‫عذر می‌خوام، اِم، ممکنه احمق جلوه کنم، 104 00:10:56,834 --> 00:11:00,001 ‫ولی احتمالش نیست که آلیاژ مناسبی ‫موجب تشدید خواصش بشه؟ 105 00:11:01,751 --> 00:11:03,834 ‫اِم... تشدید؟ 106 00:11:03,918 --> 00:11:07,251 ‫تو سرزمین ما فلزات ارزشمند ‫عین دندون مرغ کم‌یاب بودن. 107 00:11:07,334 --> 00:11:09,334 ‫واسه همین یاد گرفتیم ‫ترکیبشون کنیم... 108 00:11:09,418 --> 00:11:11,918 ‫تا نقاط قوتشون رو حفظ کرده ‫و نقاط ضعفشون رو پنهان کنیم. 109 00:11:12,001 --> 00:11:17,334 ‫خودم شاهد ترکیب اندکی نیکل با آهن بودم ‫که موجب سبک‌تر و مستحکم‌تر شدن شمشیر می‌شد. 110 00:11:17,418 --> 00:11:22,418 ‫احتمالش نیست که آلیاژی بتونه ‫خواص سنگ معدنی شما رو تشدید کنه؟ 111 00:11:29,834 --> 00:11:31,584 ‫خب، واقعا... 112 00:11:33,709 --> 00:11:35,793 ‫پیشنهاد جالبی دادی. 113 00:11:37,876 --> 00:11:39,293 ‫فرض کنین... 114 00:11:40,834 --> 00:11:42,293 ‫هدیه من به شماست. 115 00:11:49,043 --> 00:11:51,209 ‫به زودی عازم مسیری می‌شه... 116 00:11:51,293 --> 00:11:54,501 ‫که به کار هر کسی خاتمه می‌بخشه. 117 00:11:55,334 --> 00:11:58,084 ‫بندرگاهمون با پرچم‌های سیاه پوشیده می‌شه. 118 00:11:59,501 --> 00:12:02,668 ‫ما موظفیم براش ‫آرامگاهی بسازیم... 119 00:12:04,834 --> 00:12:07,459 ‫تا لای سنگ‌ها به ابدیتی دست پیدا کنه... 120 00:12:09,543 --> 00:12:10,918 ‫که هیچ انسانی، 121 00:12:12,959 --> 00:12:16,376 ‫حتی هیچ پادشاهی ‫نمی‌تونه در دوران حیاتش بهش برسه. 122 00:12:17,751 --> 00:12:23,126 ‫طراحانی رو از سراسر نومنور احضار کردیم ‫که رخسار ایشون رو بکشن... 123 00:12:23,209 --> 00:12:25,209 ‫تا طرحی ارائه بدن. 124 00:12:26,084 --> 00:12:27,918 ‫از بین کل شاگردان، 125 00:12:29,084 --> 00:12:31,918 ‫تو رو هم انتخاب کردیم ‫که طرحی ارائه بدی. 126 00:12:34,959 --> 00:12:36,084 ‫طی روزهای آتی، 127 00:12:36,168 --> 00:12:39,334 ‫هر کدومتون می‌تونین ‫یه ساعت نزد پادشاه باشین. 128 00:12:41,376 --> 00:12:42,584 ‫نهایت بهره رو ببر. 129 00:13:07,251 --> 00:13:09,834 ‫خودم می‌دونم تو تاریکی شب ‫که خیال می‌کنی... 130 00:13:09,918 --> 00:13:12,709 ‫- همه خوابن، چه کارهایی می‌کنی. ‫- شرمنده‌ام. 131 00:13:12,793 --> 00:13:16,126 ‫ندیمه‌تون الان برمی‌گرده جناب پادشاه. 132 00:13:16,209 --> 00:13:18,251 ‫پس هنوز فرصت دارم. 133 00:13:23,918 --> 00:13:25,001 ‫فرصت دارین که چیکار کنین؟ 134 00:13:25,084 --> 00:13:27,584 ‫که بهت هشدار بدم می‌ریل جوان. 135 00:13:27,668 --> 00:13:30,459 ‫- اشتباه می‌کنین. من هنوز... ‫- ملکه نیستی؟ نه‌خیر. 136 00:13:30,543 --> 00:13:32,959 ‫ولی می‌شی. پس بدون... 137 00:13:33,043 --> 00:13:36,209 ‫اگه به زودی سنت قدیمی ‫مردممون از نو برقرار نشه، 138 00:13:36,293 --> 00:13:38,001 ‫جزیره‌مون از هم می‌پاشه. 139 00:13:43,209 --> 00:13:44,418 ‫کمک کنین! 140 00:13:45,001 --> 00:13:47,418 ‫بیاین سراغ پادشاه! کمک کنین! 141 00:13:58,626 --> 00:14:00,084 ‫بیا. باید بری بالا. 142 00:14:00,168 --> 00:14:03,959 ‫ولی عین من عمل نکن. ‫من بیش از حد نگاه کردم. 143 00:14:04,043 --> 00:14:07,543 ‫الان هم نمی‌تونم زمان حال رو ‫از گذشته و زمان گذشته رو... 144 00:14:07,626 --> 00:14:09,751 ‫از آینده تمییز بدم. 145 00:14:46,376 --> 00:14:50,876 ‫یه شیء واسه کل «سرزمین میانه». 146 00:14:50,959 --> 00:14:52,793 ‫خودم می‌دونم عجیب جلوه می‌کنه پادشاه اعظم. 147 00:14:52,876 --> 00:14:56,043 ‫ولی مسلما باید کل ‫راه‌حل‌های احتمالی رو بررسی کنیم. 148 00:14:56,543 --> 00:14:58,918 ‫دقیقا چه نوع شی‌ای می‌شه؟ 149 00:14:59,001 --> 00:15:01,959 ‫کوچک‌تر از تصورات پیشینمون درمیاد. 150 00:15:02,043 --> 00:15:03,793 ‫می‌شه حملش کرد... 151 00:15:03,876 --> 00:15:04,959 ‫- مثلا می‌تونه عصای سلطنتی باشه. ‫- شمشیر چی؟ 152 00:15:05,043 --> 00:15:07,751 ‫یا می‌تونه... تاج باشه. 153 00:15:10,168 --> 00:15:11,168 ‫واسه چی تاج باشه؟ 154 00:15:11,251 --> 00:15:13,793 ‫اگه شکلی مدور داشته باشه، خیلی خوب می‌شه. 155 00:15:13,876 --> 00:15:17,709 ‫این‌طوری نور می‌تونه تو حلقه‌ای ثابت ‫به سمت خودش منعکس بشه... 156 00:15:17,793 --> 00:15:21,834 ‫و قدرتی بی‌کران ایجاد کنه. 157 00:15:22,834 --> 00:15:26,834 ‫اون‌وقت حاضرین اون همه قدرت رو ‫بر جبین یه شخص قرار بدین؟ 158 00:15:26,918 --> 00:15:29,918 ‫بر جبین هر کسی که قرار نمی‌دیم ‫پادشاه اعظم. بر جبین شما قرار می‌دیم. 159 00:15:33,543 --> 00:15:35,626 ‫حرف‌هاتون خطرناکه... 160 00:15:35,709 --> 00:15:38,043 ‫گاهی اوقات چاره‌ای جز کار خطرناک نداریم. 161 00:15:38,126 --> 00:15:40,084 ‫در غیر این صورت خودم الان اینجا نبودم. 162 00:15:40,168 --> 00:15:42,251 ‫تو که اصلا نمی‌بایست اینجا می‌بودی. 163 00:15:43,376 --> 00:15:45,501 ‫پادشاه اعظم، صرفا خواستاریم فرصت بدین... 164 00:15:45,584 --> 00:15:48,418 ‫الف‌های آهنگر رو جمع کرده ‫و فرضیه کلبریمبور رو آزمایش کنیم... 165 00:15:48,501 --> 00:15:49,834 ‫فرصتمون خیلی کمه. 166 00:15:49,918 --> 00:15:52,126 ‫- درسته، واسه همین... ‫- کمتر از اطلاعات شماست. 167 00:15:53,668 --> 00:15:58,168 ‫برگان درخت کبیر بعد از فوران کوهستان آتشین ‫دائم در حال ریزشن. 168 00:15:58,668 --> 00:16:00,876 ‫به زودی آخرین برگش هم می‌ریزه. 169 00:16:00,959 --> 00:16:05,376 ‫تنها راهش اینه که همنوعانمون، ‫از جمله خودمون، از این سواحل بریم. 170 00:16:08,168 --> 00:16:12,168 ‫هیچ الفی تو «سرزمین میانه» ‫به اندازه من خواهان راه‌حل نبود. 171 00:16:13,126 --> 00:16:18,793 ‫ولی اگه قرار بود این شکلی رستگار بشیم، ‫متأسفانه باید زودتر بهش می‌رسیدیم. 172 00:16:18,876 --> 00:16:20,959 ‫ولی چیزی نمونده بود ‫زودتر بهش برسم. 173 00:16:21,418 --> 00:16:23,959 ‫تازه بعد از صحبت با جنوبیه متوجه شدم... 174 00:16:24,043 --> 00:16:26,459 ‫همون انسان حقیر رو می‌گی؟ ‫پیشنهاد اون بوده؟ 175 00:16:26,543 --> 00:16:30,043 ‫پیشنهادش حکم کلید ‫رسیدن به راه‌حل رو داشت. 176 00:16:30,126 --> 00:16:34,793 ‫چیزی نمونده قدرت جدیدی ابداع کنیم. 177 00:16:34,876 --> 00:16:37,918 ‫قدرت جسمانی نیست، ‫قدرت روحانیه. 178 00:16:38,001 --> 00:16:40,501 ‫قدرتیه که در حد بقیه نیست ‫و همه مقابلش تسلیم می‌شن. 179 00:16:42,209 --> 00:16:43,959 ‫پای... 180 00:16:44,043 --> 00:16:47,584 ‫پای قدرت دنیای نادیده وسطه. 181 00:16:49,293 --> 00:16:52,543 ‫واقعا شرمنده‌ام لرد کلبریمبور. 182 00:16:53,293 --> 00:16:56,668 ‫بدین ترتیب بهتون دستور می‌دم ‫از این شهر برین... 183 00:16:56,751 --> 00:16:59,751 ‫و سریعا برگردین لیندون. 184 00:17:00,501 --> 00:17:01,918 ‫با همه‌تونم. 185 00:17:16,126 --> 00:17:19,876 ‫عبارت «همه مقابلش تسلیم می‌شن»... 186 00:17:20,834 --> 00:17:22,251 ‫رو کجا شنیده بودی؟ 187 00:17:23,834 --> 00:17:25,126 ‫اِم... 188 00:17:26,084 --> 00:17:29,793 ‫داشتم با آهنگرانم بحث می‌کردم. ‫گمون کنم... 189 00:17:31,543 --> 00:17:34,709 ‫- گمون کنم خودم گفته بودم. ‫- هل‌برند هم همراهت بود؟ 190 00:17:36,709 --> 00:17:39,876 ‫چه اهمیتی داره؟ تموم شد رفت. 191 00:17:43,668 --> 00:17:45,168 ‫پادشاه اعظم، وایستین! 192 00:17:45,959 --> 00:17:47,959 ‫- واقعا شرمنده‌ام... ‫- سه ماه بهم فرصت بدین. 193 00:17:48,501 --> 00:17:50,501 ‫در این حد بهم مدیونین. 194 00:17:50,584 --> 00:17:53,709 ‫من اصلا بهت مدیون نیستم. 195 00:17:54,459 --> 00:17:56,459 ‫پس واسه جبران کاری قبول نکنین. 196 00:17:58,334 --> 00:17:59,918 ‫چون خودم ازتون خواستم، قبول کنین. 197 00:18:01,334 --> 00:18:04,501 ‫امیدت احمقانه است الروند. 198 00:18:04,584 --> 00:18:06,626 ‫همینه و بس. به جایی نمی‌رسه. 199 00:18:06,709 --> 00:18:12,126 ‫«امید، حتی اگه ناچیز باشه، ‫همیشه به جایی می‌رسه.» 200 00:18:13,084 --> 00:18:15,418 ‫یا نکنه نصیحت خودتون رو از یاد بردین؟ 201 00:19:09,209 --> 00:19:10,883 ‫اطلاعات مربوط ‫به دودمان سلطنتی... 202 00:19:10,907 --> 00:19:13,793 ‫و هر چی از «سرزمین‌های جنوبی» ‫دستگیرت شد رو لازم دارم. 203 00:19:13,876 --> 00:19:16,876 ‫اسنادمون راجع به قلمرو موجودات فانی محدوده. 204 00:19:16,959 --> 00:19:19,709 ‫باید تو گوردخمه‌ها ‫دنبال چنین اطلاعاتی بگردم. 205 00:19:19,793 --> 00:19:21,834 ‫- بیا. ‫- سه هفته... 206 00:19:21,918 --> 00:19:25,168 ‫سه هفته فرصت داریم کاری رو که ممکنه ‫سه قرن طول بکشه، عملی کنیم. 207 00:19:25,251 --> 00:19:28,251 ‫محدودیت گاهی عامل اصلی اختراعاته. 208 00:19:29,418 --> 00:19:32,084 ‫برو. به کسی چیزی نگو. 209 00:19:36,293 --> 00:19:37,959 ‫نترس. 210 00:19:38,043 --> 00:19:41,126 ‫کلبریمبور راه‌حلی پیدا می‌کنه. ‫از این بابت مطمئنم. 211 00:19:41,626 --> 00:19:44,626 ‫ظاهرا یهو خیلی با هم آشنا شدین. 212 00:19:44,709 --> 00:19:47,376 ‫من متواضعانه هر کمکی ‫از دستم بربیاد، دریغ نمی‌کنم. 213 00:19:49,834 --> 00:19:52,918 ‫راستش رو بخوای، ‫هنوز هم درست و حسابی باورم نمی‌شه. 214 00:19:53,834 --> 00:19:56,793 ‫کسی چون من اومده اینجا... 215 00:19:58,084 --> 00:20:00,668 ‫و با الف‌های آهنگر ارگیون همکاری می‌کنه. 216 00:20:04,876 --> 00:20:06,293 ‫ممنون گالادریل. 217 00:20:07,584 --> 00:20:09,001 ‫که آوردمت اینجا؟ 218 00:20:09,959 --> 00:20:11,376 ‫که جونم رو نجات دادی. 219 00:20:11,459 --> 00:20:15,543 ‫تو هم جون من رو نجات دادی. ‫حسابمون با هم صافه. 220 00:20:15,626 --> 00:20:16,959 ‫نه. 221 00:20:17,043 --> 00:20:19,626 ‫نه، تو خیلی بیشتر از این حرف‌ها ‫در حقم لطف کردی. 222 00:20:20,918 --> 00:20:22,668 ‫من کلا تسلیم شده بودم. 223 00:20:22,751 --> 00:20:26,043 ‫ولی تو بهم باور داشتی. 224 00:20:26,126 --> 00:20:28,001 ‫تو قدرت درونم رو دیدی. 225 00:20:28,084 --> 00:20:31,168 ‫کاری کردی به مراتبی دست پیدا کنم ‫که از دست کس دیگه‌ای برنمی‌اومد. 226 00:20:32,959 --> 00:20:34,543 ‫اصلا فراموش نمی‌کنم. 227 00:20:38,626 --> 00:20:41,543 ‫کاری می‌کنم بقیه هم فراموش نکنن. 228 00:21:01,626 --> 00:21:03,959 ‫نترسین ارباب. 229 00:21:04,501 --> 00:21:10,251 ‫پرده‌تون با افزایش قدرتتون ‫بیش از پیش کنار می‌ره. 230 00:21:11,001 --> 00:21:12,084 ‫پرده‌ام؟ 231 00:21:12,168 --> 00:21:17,084 ‫پرده‌ای رو که اون‌هایی که سرنگونتون کردن ‫رو ذهنتون کشیدن، می‌گم. 232 00:21:17,168 --> 00:21:21,626 ‫ولی ما اومدیم اینجا ‫بهتون خوش‌آمد بگیم. 233 00:21:22,293 --> 00:21:25,126 ‫اومدیم به سرزمینمون ببریمتون. 234 00:21:26,043 --> 00:21:27,126 ‫به سرزمینتون؟ 235 00:21:27,209 --> 00:21:28,834 ‫خودتون سرزمینمون رو بلدین. 236 00:21:35,418 --> 00:21:37,126 ‫ستاره‌ها. 237 00:21:37,209 --> 00:21:40,376 ‫اسمش کلاه زاهدانه. 238 00:21:41,626 --> 00:21:44,668 ‫چنین شکلی فقط از یه جا معلومه. 239 00:21:45,751 --> 00:21:50,584 ‫از شرقی‌ترین نقاط ‫که ستارگان غیرعادی می‌شن معلومه. 240 00:21:51,418 --> 00:21:54,876 ‫از سرزمین رون معلومه. 241 00:21:56,001 --> 00:21:57,751 ‫- رون... ‫- درسته. 242 00:21:58,834 --> 00:22:04,584 ‫اونجا بالاخره با هویت حقیقیتون ‫شناخته می‌شین. 243 00:22:04,668 --> 00:22:09,334 ‫شما از بین ستارگان به زمین افتادین، ‫ولی عظمتتون از ستارگان بیشتره. 244 00:22:09,418 --> 00:22:12,168 ‫چرا که آتش گوش به فرمان شماست. 245 00:22:12,251 --> 00:22:17,084 ‫شما به خاک افتادین، ‫ولی خاک ازتون می‌ترسه. 246 00:22:17,168 --> 00:22:19,584 ‫چرا که وقتی خشمگین می‌شین، ‫به لرزه درمیاد. 247 00:22:19,668 --> 00:22:24,334 ‫از باد و آب گرفته ‫تا گرما و سرما... 248 00:22:24,418 --> 00:22:28,126 ‫فرمان دادن به همه‌شون رو ‫تو رون یاد می‌گیرین. 249 00:22:28,209 --> 00:22:34,209 ‫تک‌تک موجوداتی که راه می‌رن ‫یا می‌خزن هم برده‌تون می‌شن. 250 00:22:35,168 --> 00:22:38,584 ‫چرا که شما لرد سائورون هستین. 251 00:22:58,043 --> 00:22:59,209 ‫بسه! 252 00:23:08,709 --> 00:23:11,668 ‫به مرور زمان کنترل قدرتش رو یاد می‌گیره. 253 00:23:13,043 --> 00:23:14,876 ‫فعلا ببندش. 254 00:23:22,168 --> 00:23:23,584 ‫چی شده؟ 255 00:23:37,126 --> 00:23:39,834 ‫خب، با این که همیشه ‫افکار بدی به ذهنت خطور می‌کنه، 256 00:23:39,959 --> 00:23:41,626 ‫این یکی از همه‌شون بدتره. 257 00:23:41,709 --> 00:23:43,501 ‫خب، تو فکر بهتری داری؟ 258 00:23:49,834 --> 00:23:51,001 ‫سومیشون نیست. 259 00:23:51,126 --> 00:23:53,543 ‫سومیه کجا رفت؟ 260 00:23:53,626 --> 00:23:56,459 ‫دوتا از سه‌تا بهتره. ‫الان فرصت مناسبیه. 261 00:24:52,959 --> 00:24:54,626 ‫آهای! 262 00:24:55,168 --> 00:24:57,293 ‫برندی‌فوت! فرار کن! 263 00:25:05,626 --> 00:25:06,834 ‫سدوک! 264 00:25:56,876 --> 00:25:59,709 ‫ارباب، خونسرد باشین. 265 00:26:01,751 --> 00:26:04,293 ‫نوری، نوری، بیا بریم! 266 00:26:56,126 --> 00:26:57,543 ‫بیا دیگه! 267 00:27:21,209 --> 00:27:22,334 ‫چشمش رو باز کن. 268 00:28:33,543 --> 00:28:35,001 ‫بگیرش. 269 00:28:35,751 --> 00:28:37,584 ‫بهت نیاز داریم. خواهش می‌کنم بگیرش. 270 00:28:38,626 --> 00:28:41,918 ‫از من دور شو. وگرنه بـ... 271 00:28:44,001 --> 00:28:46,709 ‫باز هم بلایی سرت میارم. 272 00:28:46,793 --> 00:28:49,876 ‫چی؟ چی به سرت آوردن؟ 273 00:28:49,959 --> 00:28:53,376 ‫هویت حقیقیم رو نشونم دادن. 274 00:28:55,959 --> 00:28:57,959 ‫کسی جز خودت نمی‌تونه ‫هویت حقیقیت رو نشون بده. 275 00:28:59,126 --> 00:29:02,043 ‫خودت با اعمالت تصمیم می‌گیری. 276 00:29:16,251 --> 00:29:17,668 ‫تو اومدی کمکمون کنی. 277 00:29:19,709 --> 00:29:20,876 ‫من مطمئنم. 278 00:29:38,959 --> 00:29:40,334 ‫چشمتون رو ببندین. 279 00:29:40,418 --> 00:29:43,043 ‫یه لحظه بیشتر دردتون نمیاد. 280 00:29:44,459 --> 00:29:45,334 ‫نه! 281 00:30:12,001 --> 00:30:14,334 ‫شما از سایه‌ها اومدین. 282 00:30:15,876 --> 00:30:18,084 ‫من هم به سایه‌ها برمی‌گردونمتون! 283 00:30:18,168 --> 00:30:22,668 ‫- این که سائورون نیست. ‫- اون یکیه است. همون ایستاره است. طرف... 284 00:30:22,751 --> 00:30:24,376 ‫من آدم خوبی‌ام. 285 00:31:06,084 --> 00:31:06,959 ‫نوری! 286 00:31:18,334 --> 00:31:19,501 ‫سدوک؟ 287 00:31:28,709 --> 00:31:32,209 ‫تکون نخور. ‫یه‌جوری برمی‌گردونیمت. 288 00:31:32,834 --> 00:31:34,251 ‫شرمنده خانم عزیز. 289 00:31:34,668 --> 00:31:38,418 ‫متأسفانه باید مسیرم رو ازتون جدا کنم. 290 00:31:40,751 --> 00:31:42,126 ‫آقای باروز... 291 00:31:42,209 --> 00:31:44,876 ‫اشکالی نداره پراودفلو. 292 00:31:46,334 --> 00:31:47,959 ‫خانمم منتظرمه. 293 00:31:49,668 --> 00:31:54,501 ‫خب، اگه اشکالی نداشته باشه، ‫ترجیح می‌دم کمی اینجا بشینم... 294 00:31:55,834 --> 00:31:57,251 ‫و طلوع آفتاب رو تماشا کنم. 295 00:33:12,501 --> 00:33:16,126 ‫یک، دو، سه، 296 00:33:16,209 --> 00:33:20,251 ‫چهار، پنج، شش، 297 00:33:20,334 --> 00:33:22,709 ‫هفت، هشت... 298 00:33:25,209 --> 00:33:26,293 ‫نه‌تاست... 299 00:33:27,751 --> 00:33:29,251 ‫پاشنه کشتی نه پله داره. 300 00:33:38,043 --> 00:33:39,293 ‫خوب پیش می‌رین. 301 00:33:39,376 --> 00:33:41,595 ‫ناخدا، اگه باز هم این شکلی ‫آقامنشانه رفتار کنین، 302 00:33:41,619 --> 00:33:42,793 ‫کشتیتون رو تصاحب می‌کنم. 303 00:33:44,918 --> 00:33:46,334 ‫پس بیاین. 304 00:33:48,584 --> 00:33:49,418 ‫در خدمتتون هستم. 305 00:33:55,668 --> 00:33:57,334 ‫اون‌وقت کی در خدمت خودتونه؟ 306 00:34:02,376 --> 00:34:03,876 ‫با توجه به فقدانتون، 307 00:34:04,834 --> 00:34:09,584 ‫اگه بخواین موقع برگشتمون ‫مرخصی بگیرین، درک می‌کنم. 308 00:34:13,959 --> 00:34:18,918 ‫یه بار ازم پرسیده بودین ‫واسه چی گالادریل رو از دریا نجات دادم. 309 00:34:20,293 --> 00:34:22,418 ‫من ادعا کرده بودم ‫چاره‌ای نداشتم. 310 00:34:23,918 --> 00:34:26,584 ‫ولی حقیقت از این قراره ‫که می‌تونستم همون‌جا ولش کنم. 311 00:34:27,209 --> 00:34:29,959 ‫می‌تونستم قبول نکنم ‫دنبالش بیام «سرزمین میانه». 312 00:34:31,626 --> 00:34:33,626 ‫یا جلوی پسرم رو می‌گرفتم ‫که دنبالش نره. 313 00:34:35,793 --> 00:34:38,959 ‫با این حال، ‫هر بار چنین تصمیماتی گرفتم، آخه... 314 00:34:40,418 --> 00:34:41,834 ‫واسه چی الندیل؟ 315 00:34:44,501 --> 00:34:48,459 ‫چون «الندیل» صرفا به معنای ‫«عاشق ستارگان» نیست. 316 00:34:49,793 --> 00:34:52,209 ‫ولی اصلا تصور نمی‌کردم ‫کارمون به اینجا بکشه. 317 00:35:04,126 --> 00:35:06,293 ‫پدرم یه بار بهم گفته بود... 318 00:35:06,333 --> 00:35:09,083 ‫که راه افرادِ با ایمان... 319 00:35:09,166 --> 00:35:11,166 با بها پرداختن هموار می شه. 320 00:35:12,916 --> 00:35:15,333 ‫حتی اگه معلوم نباشه بَهای چه‌چیزی و چه‌کاری! 321 00:35:17,583 --> 00:35:20,583 ‫و با اعتماد کردن به اینکه در آخر ارزشش رو داره. 322 00:35:25,791 --> 00:35:28,791 ‫گاهی‌اوقات بَهایی که باید بپردازی خیلی سنگینه! 323 00:35:33,000 --> 00:35:34,250 ‫همینطوره. 324 00:35:36,750 --> 00:35:39,500 ‫هیچ‌چاره‌ای جز تسلیم کردن خودمون ‫در برابرش نداریم. 325 00:35:42,250 --> 00:35:47,000 ‫اما من..می‌دونم، کاری می‌کنیم بهایی که قراره بپردازیم ‫ارزشش رو داشته باشه! 326 00:35:48,791 --> 00:35:50,208 ‫در برابر هر اتفاقی که بیوفته! 327 00:35:51,416 --> 00:35:52,833 ‫در برابر هر اتفاقی که بیوفته. 328 00:36:03,500 --> 00:36:06,666 ‫ناخدا، نومنور در دیدرَس‌ـه. 329 00:36:12,791 --> 00:36:14,208 ‫ملکه‌ مـن. 330 00:36:42,041 --> 00:36:45,333 ‫الندی، چیه؟ چی شده؟ 331 00:36:50,958 --> 00:36:52,208 ‫چی شده؟ 332 00:36:53,708 --> 00:36:54,958 ‫چی می‌بینی؟ 333 00:37:46,291 --> 00:37:47,809 ‫چه اتفاقی افتاده؟ 334 00:37:49,583 --> 00:37:51,833 ‫می‌تریل به شدت مغروره! 335 00:37:53,750 --> 00:37:57,750 ‫با هیچ سنگ معدنی کم‌ارزش‌تر از خودش پیوند نمی‌خوره. 336 00:37:57,833 --> 00:38:00,500 ‫ ظاهراً در ارتباط بودن با قدرت‌های جهانِ غیب و آشکار، 337 00:38:00,583 --> 00:38:03,166 ‫مرزی پیوستگی دو دنیا رو تـار کرده. 338 00:38:03,250 --> 00:38:04,930 ‫اصلاً منطقی نیست. 339 00:38:05,000 --> 00:38:07,375 ‫با فشاری که برای در آمیختن‌ش صرف کردیم، ‫می‌شه آسمان و زمین رو بهم گره زد. 340 00:38:07,458 --> 00:38:10,708 ‫- این‌بار دیگه باید جـواب بده. ‫- صبر داشته باش! مثل یه سفر طولانی می‌مونه 341 00:38:10,791 --> 00:38:13,666 ‫قرار نیست هر قدمی که برمی‌داری، ‫روبه‌جلو باشه. زمان می‌بره. 342 00:38:13,750 --> 00:38:15,670 ‫- زمان؟ دیگه زمانی برامون نمونده. ‫- اره زمان! 343 00:38:15,708 --> 00:38:18,000 ‫فکرکنم برای امروز دیگه کافیه. 344 00:38:18,083 --> 00:38:21,041 ‫خیلی به خودمون فشار آوردیم. 345 00:38:21,125 --> 00:38:23,291 ‫«خیلی به خودمون فشار آوردیم» 346 00:38:28,291 --> 00:38:30,041 ‫گمون کنم اصلاً مشکل همینه. 347 00:38:31,541 --> 00:38:34,291 ‫شاید ما داشتیم الکی زور خودمون رو می‌زدیم. 348 00:38:34,375 --> 00:38:36,416 ‫یعنی چی؟ 349 00:38:36,500 --> 00:38:39,666 ‫یعنی نباید می‌تریل‌ رو مجبور به ‫در آمیخته‌شدن کرد... 350 00:38:39,750 --> 00:38:43,550 ‫بَلکه باید کاری کنیم تا خودش ‫تحریک و جذب به در آمیخته شدن داشته باشه. 351 00:38:43,633 --> 00:38:44,833 ‫اگه این حرفم درست باشه، 352 00:38:44,916 --> 00:38:47,666 ‫ این همه مدت روش ‫اشتباهی رو در پیش گرفته بودیم. 353 00:38:50,041 --> 00:38:53,166 ‫زودباش اینجا رو جمع و جور کن، ‫باید از نو شروع کنیم. 354 00:38:59,000 --> 00:39:00,208 ‫بانوی من. 355 00:39:27,625 --> 00:39:28,833 ‫گالادریل. 356 00:39:30,958 --> 00:39:32,041 ‫موفق شدیم. 357 00:39:32,708 --> 00:39:34,916 ‫نمی‌دونم چرا تا الان به فکرمون نرسیده بود، 358 00:39:35,416 --> 00:39:37,500 ‫یدونه‌شون نمی‌تونه تمامِ ‫قدرت رو متحمل بشه، 359 00:39:38,291 --> 00:39:39,625 ‫به دوتا ازش نیاز داریم، 360 00:39:40,666 --> 00:39:41,875 ‫و داریم دوتا می‌سازیم. 361 00:39:41,958 --> 00:39:44,250 ‫- دوتا تاج؟ ‫- نه دقیقاً. 362 00:39:44,625 --> 00:39:46,625 ‫یه‌چیزی حدوداً... 363 00:39:47,666 --> 00:39:48,875 ‫کوچیک‌تر از تاج. 364 00:39:49,541 --> 00:39:51,208 ‫بیا خودت ببین. 365 00:39:51,750 --> 00:39:53,833 ‫نه تا وقتی که بهم نگی کی هستی! 366 00:39:55,875 --> 00:39:57,458 ‫می‌دونی که من کی‌ام. 367 00:39:57,541 --> 00:39:59,458 ‫کسی که واقعاً هستی. 368 00:40:00,541 --> 00:40:02,708 ‫گالادریل، می‌ترسم آخر... 369 00:40:04,875 --> 00:40:07,291 ‫سرزمین‌های جنوبی ‫هیچ پادشاهی ندارن. 370 00:40:08,000 --> 00:40:09,583 ‫نسل‌شون منقرض شده. 371 00:40:10,500 --> 00:40:14,166 ‫آخرین مردی که باید تاج تو رو ‫بر سرمی می‌داشت، سال‌هاست که مُرده. 372 00:40:15,291 --> 00:40:16,875 ‫هیچ وارثی نداشته. 373 00:40:32,000 --> 00:40:34,583 ‫بهت که گفتم اون نشان رو از ‫روی جنازه یکی پیدا کردم. 374 00:40:34,666 --> 00:40:35,916 ‫نه! 375 00:40:36,583 --> 00:40:38,583 ‫نه، روی قایق...تو من رو نجات دادی. 376 00:40:38,666 --> 00:40:40,416 ‫تو من رو نجات دادی. 377 00:40:40,500 --> 00:40:43,333 ‫میریل رو متقاعد کردی تا برای نجاتِ ‫مردمان سرزمین میانه دست به کار بشه. 378 00:40:43,416 --> 00:40:46,458 ‫تو متقاعدش کردی! من می‌خواستم ‫توی نومنور بمونم. 379 00:40:46,541 --> 00:40:48,666 ‫در کنار من جنگیدی! 380 00:40:48,750 --> 00:40:51,916 ‫در مقابل دشمنت! دشمنِ من. 381 00:40:56,708 --> 00:40:58,125 ‫اسم واقعی‌ات چیه؟ 382 00:41:00,875 --> 00:41:04,708 ‫من از زمانِ به زبان آوردن ‫ اولین کلام خلقت زنده بودم. 383 00:41:05,583 --> 00:41:09,083 ‫اون زمان...اسم‌های زیادی داشتم. 384 00:41:34,333 --> 00:41:36,333 ‫دوباره کنترلت رو از دست دادی گالادریل؟ 385 00:41:40,791 --> 00:41:42,958 ‫چیزخاصی نیست، خوردی زمین. 386 00:41:57,000 --> 00:41:58,083 ‫بلند شو. 387 00:41:58,166 --> 00:42:01,583 ‫از ذهنم برو بیرون! 388 00:42:02,166 --> 00:42:03,833 ‫خواهر بلندشو! 389 00:42:06,416 --> 00:42:07,791 ‫به من نگاه کن. 390 00:42:09,208 --> 00:42:10,250 ‫گالادریل. 391 00:42:22,416 --> 00:42:24,041 ‫خنجرم! 392 00:42:25,625 --> 00:42:27,791 ‫خوب حواست بهش بوده. 393 00:42:30,833 --> 00:42:32,833 ‫شنیدم حسابی ‫از خودت شجاعت نشون دادی. 394 00:42:35,416 --> 00:42:39,416 ‫به سختی مبارزه کردی، سال‌ها. 395 00:42:40,708 --> 00:42:42,958 ‫تا وظیفه نیمه‌تمام من رو به اتمام برسونی. 396 00:42:45,375 --> 00:42:47,541 ‫وطیفه تو از بین بردن سائورون بود. 397 00:42:49,208 --> 00:42:52,625 ‫وظیفه من برقرار کردن آرامش بود. 398 00:42:54,916 --> 00:42:59,333 ‫اما من فهمیدم که وظیفه سائورون هم دقیقاً همینه. 399 00:43:00,166 --> 00:43:01,375 ‫نه. 400 00:43:03,875 --> 00:43:05,291 ‫نه، تو مُردی. 401 00:43:06,166 --> 00:43:08,750 ‫درکنار بی‌شمار موجود دیگه. به‌خاطر سائورون. 402 00:43:08,833 --> 00:43:10,958 ‫نه، گالادریل. 403 00:43:12,750 --> 00:43:17,583 ‫اون نمی‌خواد با قدرتی که دنبالشه، ‫سرزمین میانه رو نابود کنه، 404 00:43:19,000 --> 00:43:20,866 ‫ می‌خواد جانی تازه بهش بده. 405 00:43:23,500 --> 00:43:27,625 ‫دقیقاً مثل شرایط فعلی الف‌ها، که برای ‫ادامه حیات، به همچین قدرتی نیاز دارند. 406 00:43:29,416 --> 00:43:30,916 ‫لازم نیست بهشون دروغ بگی. 407 00:43:33,375 --> 00:43:35,375 ‫بذار کارشون رو تموم کنن. 408 00:43:40,666 --> 00:43:45,291 ‫یادت میاد دقیقاً زیر همین درخت ‫در گوش‌ت چی گفتم؟ 409 00:43:51,875 --> 00:43:53,875 ‫«یه‌بار دیگه تاریکی رو لمس کن» 410 00:44:08,500 --> 00:44:12,500 ‫برادر من مُرده. ‫به خاطر تو سائورون. 411 00:44:12,583 --> 00:44:16,416 ‫گالادریل، چرا همچین حرفی می‌زنی؟ 412 00:44:17,208 --> 00:44:19,208 ‫چرا همچین حرفی می‌زنی آخه؟ 413 00:44:20,250 --> 00:44:21,500 ‫گالادریل. 414 00:44:23,291 --> 00:44:25,750 ‫گالادریل برگرد! 415 00:44:25,833 --> 00:44:27,125 ‫گالادریل. 416 00:44:27,833 --> 00:44:29,208 ‫به من نگاه کن. 417 00:44:33,166 --> 00:44:35,000 ‫گالادریل، به من نگاه کن. 418 00:44:39,875 --> 00:44:41,291 ‫من رو که می‌شناسی! 419 00:44:43,625 --> 00:44:44,708 ‫من دوستتم. 420 00:44:44,791 --> 00:44:47,208 ‫تو دوستِ مورگوثی، نه من. 421 00:44:52,500 --> 00:44:54,333 ‫وقتی که مورگوث شکست خورد، 422 00:44:56,625 --> 00:45:01,375 ‫انگار که بختک دستان شوم‌بخش‌ش رو 423 00:45:02,791 --> 00:45:05,041 ‫از روی گردنم برداشته بود. 424 00:45:06,041 --> 00:45:08,833 ‫و در سکوتِ اولین طلوع خورشید هستی، 425 00:45:09,750 --> 00:45:14,166 ‫پس از مدت‌ها شاهدِ نورِ واحد بودم. 426 00:45:16,625 --> 00:45:20,833 ‫و می‌دونستم اگه روزی قراره باشه بخشیده بشم، 427 00:45:22,208 --> 00:45:25,708 ‫باید تمام چیزهایی که نابود کردم رو ‫از نو بسازم و التیام ببخشم. 428 00:45:25,791 --> 00:45:28,458 ‫با هیچ توبه‌ای از شَر گناهانی ‫که مرتکب شدی، خلاص نمی‌شی. 429 00:45:28,541 --> 00:45:31,750 ‫- مطمئنم اینطور فکر نمی‌کنی! ‫- تو دیگه به من نگو من چی فکر می‌کنم. 430 00:45:31,833 --> 00:45:33,416 ‫نه! خودت بهم گفتی. 431 00:45:33,500 --> 00:45:38,375 ‫بعد از پیروزی‌مون، گفتی تمام کارهایی ‫که در گذشته کردم رو فراموش کنم. 432 00:45:38,458 --> 00:45:40,833 ‫- من رو فریب دادی! ‫- حقیقت رو بهت گفتم. 433 00:45:40,916 --> 00:45:44,500 ‫بهت گفتم کارهای شیطانی‌ای کردم، ‫و تو اهمیت ندادی. 434 00:45:44,583 --> 00:45:47,958 ‫چون قبول داشتی گذشته‌ها گذشته. 435 00:45:48,041 --> 00:45:49,708 ‫و باید به فکر آینده باشیم. 436 00:45:50,625 --> 00:45:52,625 ‫آینده‌ای که ازش حرف می‌زنی وجود نداره. 437 00:45:53,916 --> 00:45:55,083 ‫واقعاً؟ 438 00:46:17,291 --> 00:46:19,291 ‫هیچ‌کس خالصاً به تو اعتماد نداره. 439 00:46:21,875 --> 00:46:23,875 ‫فقط منم که عظمت و شکوه‌ت رو می‌بینم. 440 00:46:28,458 --> 00:46:32,041 ‫فقط منم که نور درونت رو می‌بینم. 441 00:46:33,500 --> 00:46:35,916 ‫می‌خوای من رو به یه موجود ‫شرور و ظالم تبدیل کنی. 442 00:46:36,000 --> 00:46:37,625 ‫می‌خوام ملکه‌ات کنم! 443 00:46:39,041 --> 00:46:41,041 ‫منصف و پاک مثل دریا و خورشید. 444 00:46:41,875 --> 00:46:44,458 ‫قوی‌تر از مبانیِ جهان هستی. 445 00:46:45,250 --> 00:46:47,833 ‫و تو...پادشاه من! 446 00:46:49,708 --> 00:46:50,791 ‫اربابِ تاریکی. 447 00:46:50,875 --> 00:46:53,875 ‫نه! تاریکی نه... 448 00:46:54,958 --> 00:46:56,666 ‫با وجود تو، تاریکی دیگه معنایی نداره. 449 00:46:57,958 --> 00:47:01,958 ‫یادته گفتی ما به یه دلیلی ‫سر راه هم قرار گرفتیم؟ 450 00:47:04,291 --> 00:47:05,625 ‫الان وقتشه. 451 00:47:06,541 --> 00:47:10,375 ‫تو من رو به نـور پیوند خواهی داد ‫و من هم تو رو به قدرت بی‌همتا. 452 00:47:12,625 --> 00:47:16,208 ‫و با هم...سرزمین میانه رو نجات می‌دیم. 453 00:47:18,208 --> 00:47:19,291 ‫نجات می‌دیم؟ 454 00:47:21,041 --> 00:47:22,541 ‫یا حکومت می‌کنیم؟ 455 00:47:24,666 --> 00:47:26,333 ‫فرقی نمی‌‌کنه. 456 00:47:29,458 --> 00:47:34,791 ‫و دقیقاً برای همین...هرگز در کنار ‫تو نخواهم ایستاد. 457 00:47:39,583 --> 00:47:40,750 ‫هیچ ‌چاره ای نداری. 458 00:47:41,208 --> 00:47:43,291 ‫بدون من مردمانت از صفحه روزگار محو می‌شن. 459 00:47:43,375 --> 00:47:46,583 ‫و سایه تاریکی سرتاسر جهان رو فرا می‌گیره. 460 00:47:46,666 --> 00:47:49,250 ‫- به من نیاز داری! ‫- باید همونجا توی دریا قیدت رو می‌زدم. 461 00:47:49,333 --> 00:47:51,791 ‫توی همون دریایی که الف‌ها تو رو ‫به درونش انداخته بودند؟ 462 00:47:51,875 --> 00:47:56,291 ‫به‌خاطر اینکه چهارتا سرباز ازشون خواستی، ‫تو رو از قلمروشون بیرون کردن! 463 00:47:56,375 --> 00:47:59,875 ‫به‌نظرت وقتی بهشون بگی هم‌پیمان من بودی، ‫چیکار می‌کنن؟ 464 00:47:59,958 --> 00:48:01,041 ‫وقتی بهشون بگی... 465 00:48:01,125 --> 00:48:04,541 ‫سائورون به خاطر تو زنده‌ست؟ 466 00:48:04,625 --> 00:48:06,375 ‫و به دست من هم کُشته می‌شی! 467 00:48:42,666 --> 00:48:44,166 ‫گالادریل. 468 00:48:51,166 --> 00:48:52,166 ‫دروغ‌گو! 469 00:48:53,041 --> 00:48:55,375 ‫گالادریل بس‌کن! منم الروند! الروندم. 470 00:48:55,458 --> 00:48:56,500 ‫ثابت کن. 471 00:48:58,750 --> 00:49:00,166 ‫اولین بار کجا هم رو ملاقات کردیم؟ 472 00:49:01,708 --> 00:49:03,791 ‫لبِ ساحل! تازه مادر و پدرم ‫ رو از دست داده بودم. 473 00:49:04,791 --> 00:49:08,541 ‫تنها بودم، یه پسر جوان و نیمه‌الف ‫بدون هیچ آشنا و دوستی. 474 00:49:11,625 --> 00:49:13,125 ‫تو بهم آب دادی. 475 00:49:17,666 --> 00:49:18,916 ‫الروند. 476 00:49:22,750 --> 00:49:25,166 ‫«آروم باش گالادریل» 477 00:49:26,291 --> 00:49:29,208 ‫کلبریمبور کجاست؟ 478 00:49:29,291 --> 00:49:32,666 ‫توی کارگاه. حتماً تا الان کارش تموم شده. 479 00:49:32,750 --> 00:49:34,000 ‫نه! 480 00:49:34,083 --> 00:49:37,250 ‫گالادریل! گالادریل! ‫چی شده؟ 481 00:49:42,541 --> 00:49:43,625 ‫گالادریل! 482 00:49:49,083 --> 00:49:50,708 ‫تموم شد؟ 483 00:49:50,791 --> 00:49:53,416 ‫گالادریل، چرا مثل موش آب‌کشیده شدی؟ 484 00:49:53,500 --> 00:49:54,583 ‫چی شده؟ 485 00:49:54,666 --> 00:49:57,583 ‫چون از درون آب‌های گلاندوین بیرون کشیدمش. 486 00:49:57,666 --> 00:49:59,625 ‫گلاندوین؟ چی شده؟ 487 00:49:59,708 --> 00:50:00,958 ‫گالادریل. 488 00:50:04,250 --> 00:50:05,750 ‫هل‌برند کجاست؟ 489 00:50:08,208 --> 00:50:11,625 ‫رفته و بعید می‌دونم برگرده. 490 00:50:13,041 --> 00:50:16,083 ‫اگر هم برگرده، فقط باید ازش دوری کنیم. 491 00:50:17,333 --> 00:50:19,416 ‫کنار اون رودخونه چه اتفاقی افتاد؟ 492 00:50:19,500 --> 00:50:21,500 ‫قبلاً بهم درمورد اشتباهِ اعتماد کردن ‫ به آدم‌ها گفته بودی. 493 00:50:22,791 --> 00:50:24,750 ‫گفتی که دیگه هرگز تکرارش نمی‌کنی. 494 00:50:26,125 --> 00:50:28,750 ‫داری وفای به این عهد رو خیلی سخت می‌کنی! 495 00:50:28,833 --> 00:50:31,916 ‫اگه آسون بود که نیازمند اعتماد نبود. 496 00:50:39,375 --> 00:50:41,291 ‫خب، ادامه بدیم؟ 497 00:50:41,375 --> 00:50:42,375 ‫نه. 498 00:50:44,958 --> 00:50:46,958 ‫باید سه‌ تا بسازیم. 499 00:50:47,041 --> 00:50:48,875 ‫سه‌ تا؟ چرا؟ 500 00:50:50,791 --> 00:50:54,625 ‫اولین حلقه مخدوش‌کننده‌ست، ‫دومین حلقه مدرج‌کننده‌ست، 501 00:50:54,750 --> 00:50:57,583 ‫اما با سومی، تعادل برقرار می‌شه. 502 00:51:03,375 --> 00:51:08,375 ‫قدرتی که امروز خلق می‌کنیم، ‫ باید فقط در اختیار الف‌ها باشه. 503 00:51:09,416 --> 00:51:11,416 ‫دور از دسترس بقیه موجودات بمونه. 504 00:51:12,666 --> 00:51:16,541 ‫گالادریل، خلوصِ سنگ‌های کم‌ارزش 505 00:51:16,625 --> 00:51:19,708 ‫در معین کردن آلیاژ اون‌ها تاثیر به‌سزایی داره. 506 00:51:22,250 --> 00:51:25,666 ‫من نفیس‌ترین طلا و نقره‌های ‫موجود رو می‌خوام. 507 00:51:27,791 --> 00:51:29,958 ‫طلا و نقره‌های والینور! 508 00:51:34,458 --> 00:51:38,875 ‫خلقتِ حقیقی...مستلزم فداکاریه! 509 00:51:47,083 --> 00:51:49,166 ‫چیز دیگه‌ای یادت نمیاد؟ 510 00:51:50,291 --> 00:51:53,708 ‫نه دقیقاً، یه‌سری برداشت های بی پایه. 511 00:51:55,333 --> 00:52:00,000 ‫مطمئنم بیشتر از ایناست، برای اینکه بیشتر بدونم ‫باید برم جایی به نام «روون» 512 00:52:02,625 --> 00:52:04,791 ‫اونا اسمت رو اشتباه می‌گفتن. 513 00:52:04,875 --> 00:52:08,375 ‫اگه در این باره هم اشتباه کرده باشن چی؟ یا دروغ گفته... 514 00:52:08,458 --> 00:52:11,583 ‫حرفایی که زدن چیزی ‫جز حقیقت نبودند و قاطیعتی 515 00:52:11,666 --> 00:52:13,958 ‫نسبت بهش دارم که قابل‌وصف نیست. 516 00:52:17,291 --> 00:52:18,500 ‫اونا... 517 00:52:19,333 --> 00:52:22,083 ‫تو رو به یه اسمی صدا زدن، «ایــستـار؟» 518 00:52:23,083 --> 00:52:24,500 ‫اسم نژادته؟ 519 00:52:26,541 --> 00:52:27,791 ‫«ایستار» 520 00:52:31,083 --> 00:52:33,333 ‫به زبان شما می‌شه «جادویی» 521 00:52:34,416 --> 00:52:35,416 ‫یا.... 522 00:52:38,458 --> 00:52:39,791 ‫«جادوگر» 523 00:52:51,416 --> 00:52:53,833 ‫مطمئنی نمی‌خوای باهامون بیای؟ 524 00:52:59,625 --> 00:53:04,083 ‫گاهی‌اوقات، راهی‌ که پیش روی ماست ‫توسط قدرت‌هایی فراتر از توان ما، واقع شدند. 525 00:53:04,750 --> 00:53:07,625 ‫اینطور مواقع، وظیفه ما اینه که بدون توجه ‫به خواسته قلبی‌مون، 526 00:53:07,708 --> 00:53:10,958 ‫قدم برداریم و بریم. 527 00:53:11,041 --> 00:53:13,291 ‫بدون توجه به خطراتی که توی راه ‫منتظر ما نشسته‌اند. 528 00:53:16,875 --> 00:53:19,500 ‫مثل یه ماجراجویی پر پیچ و خم می‌مونه. 529 00:53:19,583 --> 00:53:21,250 ‫وقتی تنهایی، یه سفر عادیه. 530 00:53:22,583 --> 00:53:26,000 ‫ماجراجویی‌ها باید برای بقیه بازگو بشن. 531 00:53:32,708 --> 00:53:36,916 ‫فکرکنم من بیشتر از هر هارفوت‌ دیگه‌ای ‫تو زندگیم ماجراجویی داشتم. 532 00:53:50,208 --> 00:53:53,083 ‫با توجه به این، اگه از سمت شمال بریم 533 00:53:53,166 --> 00:53:56,666 ‫سی‌روزِ روز طول می‌کشه ‫و مسیر کاملاً امنه. 534 00:53:56,791 --> 00:53:58,875 ‫پر از دشت‌های سرسبز ‫و خالی از ترول‌ها. 535 00:54:00,916 --> 00:54:04,000 ‫- همه‌ش سرپایینی‌ هست... ‫- نقشه رو برعکس گرفتی! 536 00:54:07,250 --> 00:54:09,416 ‫متاسفم مالوا اما تا هفته‌ها هیچی جز... 537 00:54:09,500 --> 00:54:11,540 ‫سراشیبی و بوته‌های خاردار سر راه‌مون نیست. 538 00:54:11,583 --> 00:54:15,000 ‫خب اگه اینقدر باهوش و زرنگی چرا خودت ‫راهنمای راه نمی‌شی؟ 539 00:54:19,083 --> 00:54:22,166 ‫حواستون به توله‌هاتون و کسایی ‫که جا میمونن باشه. 540 00:54:22,250 --> 00:54:24,833 ‫از مسیر خارج نشید. 541 00:54:24,916 --> 00:54:27,750 ‫و اصلاً تنهایی جایی نرید. 542 00:54:27,833 --> 00:54:30,250 ‫سدوک چقدر دل‌نشین می‌گفت، 543 00:54:34,125 --> 00:54:36,625 ‫ای کاش اون پیرمرد خرفت هنوز باهامون بود. 544 00:54:36,708 --> 00:54:37,916 ‫هست. 545 00:54:50,416 --> 00:54:51,416 ‫برو. 546 00:54:55,625 --> 00:54:58,083 ‫الان دیگه تو اتفاق مهم‌تری نقش داری. 547 00:55:00,208 --> 00:55:01,375 ‫دوستت بهت نیاز داره. 548 00:55:02,583 --> 00:55:04,750 ‫تو به دنیای اون بیرون تعلق داری. 549 00:55:19,416 --> 00:55:20,750 ‫خدانگهدار نوری! 550 00:55:20,875 --> 00:55:22,351 ‫- خدانگهدار ‫- مراقب باش. 551 00:55:26,625 --> 00:55:27,750 ‫مراقب خودت باش. 552 00:55:37,958 --> 00:55:40,208 ‫- فانوس‌ت رو برداشتی؟ ‫- اره. 553 00:55:40,291 --> 00:55:41,375 ‫خوبه. 554 00:55:42,416 --> 00:55:43,583 ‫خب... 555 00:55:44,916 --> 00:55:46,250 ‫خداحافظ. 556 00:55:49,250 --> 00:55:50,708 ‫نوری. 557 00:55:53,458 --> 00:55:55,791 ‫خب، اینم چندتا حلزون برای دختر شکموـمون! 558 00:55:55,875 --> 00:55:57,795 ‫خودت که می‌دونی یهو چقدر گشنه‌ت می‌شه. 559 00:55:57,833 --> 00:56:01,333 ‫اینم یه پتوی اضافی برای وقتی که ‫سردت شد. 560 00:56:02,750 --> 00:56:03,916 ‫بذار ببینمت... 561 00:56:11,166 --> 00:56:12,333 ‫من چه پدری بودم... 562 00:56:13,458 --> 00:56:17,125 ‫داری پا به این دنیای بزرگ می‌ذاری ‫و من هیچ‌چیزی برای زندگی درش بهت یاد ندادم. 563 00:56:17,208 --> 00:56:20,458 ‫چرا معلومه که یاد دادی! 564 00:56:23,250 --> 00:56:26,375 ‫همیشه آتیش رو با آب و خاک خاموش کن. 565 00:56:26,458 --> 00:56:29,458 ‫هیچوقت کنار رودخونه دستشویی نکن، شاید بعدا ‫ تشنه‌ات شد و خواستی از آبش بخوری. 566 00:56:29,583 --> 00:56:30,583 ‫و... 567 00:56:30,625 --> 00:56:35,833 ‫هارفوتی که توی زندگیش اخلاق نداشته باشه ‫به هیچ جایی نمی‌رسه. 568 00:56:35,916 --> 00:56:37,083 ‫به هیچ‌جایی نمی‌رسه... 569 00:56:40,041 --> 00:56:42,541 ‫حواسم به تمام حرف‌هات بود، بابا. 570 00:56:59,250 --> 00:57:03,750 ‫از مسیر جریانِ آب حرکت کن. ‫همون سمتی که پرنده‌ها آواز می‌خوانن. 571 00:57:07,500 --> 00:57:08,875 ‫باشه مامان. 572 00:57:09,625 --> 00:57:10,833 ‫مراقبِ خودم هستم. 573 00:57:15,625 --> 00:57:16,791 ‫نه. 574 00:57:22,250 --> 00:57:24,250 ‫می‌دونم که چقدر بی‌باکی! 575 00:57:47,916 --> 00:57:50,416 ‫برو دیگه، برو... 576 00:57:50,500 --> 00:57:53,000 ‫برو. تا نظرت عوض نشده 577 00:57:55,250 --> 00:57:56,875 ‫یا نظر ما... 578 00:58:08,250 --> 00:58:11,333 ‫نوری صبرکن! 579 00:58:11,416 --> 00:58:12,583 ‫پاپی. 580 00:58:24,458 --> 00:58:28,125 ‫چرا همه کسایی که خیلی دوست‌شون دارم ‫از پیشم می‌رن؟ 581 00:58:29,916 --> 00:58:33,958 ‫چون اگه نریم، هیچ‌چیز جدیدی یاد نمی‌گیریم. 582 00:58:40,250 --> 00:58:42,833 ‫برمی‌گردی دیگه؟ قـول؟ 583 00:58:44,000 --> 00:58:47,500 ‫- تو قول میدی حواست به بقیه باشه؟ ‫- اره بابا اُسکل. 584 00:58:50,291 --> 00:58:54,166 ‫توی این دنیای وحشی و بزرگ، بهترین دوستم تویی! 585 00:58:54,958 --> 00:58:56,375 ‫به‌خاطرت هرکاری می‌کنم. 586 00:58:58,375 --> 00:59:01,583 ‫دنیا اونقدرها هم بزرگ نیست، پاپی ‫ماییم خیلی کوچیک‌ایم. 587 00:59:08,458 --> 00:59:10,458 ‫از کنار دوست قدبلندمون جـم نخور! 588 00:59:11,000 --> 00:59:13,000 ‫تو سختی‌ها دوست خیلی خوبیه. 589 00:59:13,083 --> 00:59:14,500 ‫نه به اندازه تو. 590 00:59:45,958 --> 00:59:48,208 ‫- مطمئنی؟ ‫- هیچوقت اینقدر مطمئن نبودم. 591 00:59:49,000 --> 00:59:51,000 ‫دارن برات دست تکون می‌دن. 592 00:59:52,791 --> 00:59:56,041 ‫اگه برگردم نگاهشون کنم، از ‫رفتن پشیمون می‌شم. 593 00:59:57,416 --> 01:00:01,416 ‫خب، پس شاید بهتره تو جلو بیوفتی. 594 01:00:05,500 --> 01:00:09,208 ‫حالا که واقعاً داریم می‌ریم، ‫پاهام به سنگینی آهن شده! 595 01:00:11,541 --> 01:00:14,833 ‫و راستش من اصلاً نمی‌دونم باید از کدوم سمت برم. 596 01:00:27,000 --> 01:00:28,416 ‫از این سمت. 597 01:00:29,916 --> 01:00:31,541 ‫مطمئنی؟ 598 01:00:32,208 --> 01:00:33,625 ‫نه کاملاً. 599 01:00:34,541 --> 01:00:37,041 ‫اما بوی دلنشینی از این سمت به مشام می‌رسه. 600 01:00:40,083 --> 01:00:43,208 ‫النور برندی‌فوت، هرموقع دوبه‌شک شدی... 601 01:00:45,625 --> 01:00:47,333 ‫همیشه از مشامت کمک بگیر. 602 01:00:48,585 --> 01:00:55,849 ارائه‌ای از وبسایت دیجی موویز .:: DigiMoviez.Com ::. 603 01:01:05,126 --> 01:01:12,502 ‫مترجمان: «کیارش نعمت گرگانی و آیدا نادری» ‫در تلگرام: realKiarashNg@ و AydaNaderiSubT@ 604 01:07:12,001 --> 01:07:22,121 «پـایـان فـصـل اول» 605 01:07:23,125 --> 01:07:27,500 ♪ سه‌حلقه برای پادشاهان الف ♪ 606 01:07:27,583 --> 01:07:31,916 ♪ در این سرزمین... ♪ 607 01:07:32,000 --> 01:07:35,291 ♪ هفت حلقه برای لُردهای دورف ♪ 608 01:07:35,375 --> 01:07:40,583 ♪ در تالار سنگ‌هایشان. ♪ 609 01:07:40,666 --> 01:07:45,125 ♪ نُه حلقه‌ برای انسان‌های انسان‌های فـانی ♪ 610 01:07:45,208 --> 01:07:49,458 ♪ محکـوم به مرگ، ♪ 611 01:07:49,541 --> 01:07:52,791 ♪ یک حلقه برای ارباب تاریکی. ♪ 612 01:07:52,875 --> 01:07:57,083 ♪ بر روی تخت سیاه‌واره‌اش، ♪ 613 01:07:57,166 --> 01:08:03,041 ♪ در سرزمین موردور... ♪ 614 01:08:03,916 --> 01:08:09,916 ♪ جایی که سایه‌ها خود نهانیده‌اند... ♪ 615 01:08:12,541 --> 01:08:18,500 ♪ جایی که سایه‌ها خود نهانیده‌اند... ♪ 616 01:08:27,333 --> 01:08:32,000 ♪ یک حلقه برای حکم‌رانی به تمام‌شان، ♪ 617 01:08:32,083 --> 01:08:37,000 ♪ یک حلقه برای آشکار کردنشان، ♪ 618 01:08:37,083 --> 01:08:42,166 ♪ یک حلقه‌ برای نمایان کردنشان، ♪ 619 01:08:42,250 --> 01:08:47,916 ♪ و در آمیختن آن‌ها... ♪ 620 01:08:48,000 --> 01:08:51,166 ♪ با تاریکی! ♪ 621 01:08:52,250 --> 01:08:58,250 ♪ در سرزمین موردور... ♪ 622 01:09:01,416 --> 01:09:07,416 ♪ جایی که سایه‌ها خود نهانیده‌اند... ♪ 623 01:09:09,875 --> 01:09:15,875 ♪ جایی که سایه‌ها خود نهانیده‌اند... ♪