1 00:00:01,000 --> 00:00:08,390 ‫« بیاتوموویز؛ مرجع دانلود فیلم و سریال بدون سانسور با دوبله و زیرنویس فارسی » ‫ :.: Bia2Movies.bid :.: 2 00:00:14,390 --> 00:00:15,683 ‫یکی دیگه. 3 00:00:16,976 --> 00:00:18,227 ‫خیلی‌خب، چطوره قربان؟ 4 00:00:18,311 --> 00:00:21,439 ‫- راحت، مثل کفشای سیندرلا. ‫- خیلی‌خب، خوبه. صبر کنید، صبر کنید. 5 00:00:21,522 --> 00:00:23,024 ‫بذارید بلندتون کنم. 6 00:00:24,025 --> 00:00:26,194 ‫خیلی‌خب، ردیفه. 7 00:00:32,825 --> 00:00:34,076 ‫فکر کنم باید بشاشم. 8 00:00:34,160 --> 00:00:36,370 ‫می‌خوای برگردی بالا؟ ‫نمی‌خوای که دوباره.. 9 00:00:36,454 --> 00:00:38,748 ‫نه، نه، نه ‫بریم تو کارش. 10 00:00:38,831 --> 00:00:39,874 ‫خودم می‌تونم. 11 00:00:42,052 --> 00:00:49,576 ‫« دانلود اپلیکیشن با قابلیت پخش آنلاین » ‫:.: WwW.Bia2Movies.App :.: 12 00:00:57,266 --> 00:00:58,559 ‫یک-دو. ‫یک-دو. 13 00:01:03,071 --> 00:01:05,266 ‫[سهامداران خوش آمدید] 14 00:01:11,677 --> 00:01:14,240 ‫[جلسهٔ سالیانه سهامداران] 15 00:01:14,459 --> 00:01:17,146 ‫[ابهامات در مورد صلاحیت و ‫توانایی رئیس‌جمهور در حال افزایشه] 16 00:01:17,365 --> 00:01:19,834 ‫سوف؟ چی شده عروسکم؟ 17 00:01:19,997 --> 00:01:21,207 ‫سلام،‌ چیزه.... 18 00:01:21,290 --> 00:01:23,793 ‫بیانکا نمی‌ذاره که به مگاتامپ ‫از دونات‌ـم بدم. 19 00:01:23,876 --> 00:01:26,504 ‫- خب... ‫- باشه، گوشی رو...بده بیانکا. 20 00:01:28,130 --> 00:01:29,298 ‫- باشه ‫- سلام. 21 00:01:29,882 --> 00:01:31,050 ‫خب؟ 22 00:01:31,133 --> 00:01:34,095 ‫تو اینترنت گشتم و دیدم خرگوش‌ها ‫نباید دونات بخورن. 23 00:01:34,846 --> 00:01:36,472 ‫خیلی‌خب بیانکا. 24 00:01:36,556 --> 00:01:38,015 ‫بذار خرگوشه یه‌کم دونات بخوره. 25 00:01:38,099 --> 00:01:40,351 ‫اونا واسه احمقایی‌ـه که میرن «تمپا» 26 00:01:40,434 --> 00:01:41,602 ‫و خرگوشه رو با یه لیوان بزرگ نوشابه 27 00:01:41,686 --> 00:01:43,104 ‫و کلی نون‌کشمشی ول می‌کنن. 28 00:01:43,187 --> 00:01:44,814 ‫یه‌ذره که بلایی سرش نمیاره، خب؟ 29 00:01:44,897 --> 00:01:46,941 ‫تیتر اول اخبار امروزمون البته که 30 00:01:47,024 --> 00:01:48,192 ‫خیلی‌خب،‌ مرسی، خداحافظ سوف! 31 00:01:48,276 --> 00:01:50,695 ‫در مورد اینه که سرنوشت غول رسانه‌ ‫ویستار رویکو 32 00:01:50,778 --> 00:01:51,821 ‫به اما و اگر کشیده شده. 33 00:01:51,904 --> 00:01:53,531 ‫چه خبرای خوبی استیو. 34 00:01:53,614 --> 00:01:55,366 ‫پنجاهمین سالروز تأسیس این غول رسانه ‫ثابت کرده که... 35 00:01:55,449 --> 00:01:56,450 ‫خیلی‌خب، مغز متفکرای خودم! 36 00:01:56,534 --> 00:01:57,994 ‫ستادِ مقاومت! 37 00:01:58,077 --> 00:01:59,161 ‫چه‌خبر؟ اوضاع چه‌طوره؟ 38 00:01:59,245 --> 00:02:00,705 ‫- سخت مشغول کاریم عزیزم! ‫- دس‌خوش بابا! 39 00:02:00,788 --> 00:02:02,874 ‫نبرد نیابت میان مؤسس و رئیس ‫لوگان روی... 40 00:02:02,957 --> 00:02:04,667 ‫- کی میاد حدوداً؟ ‫- بابت تو راهه. 41 00:02:04,750 --> 00:02:08,629 ‫... وضعیت و تصمیم فعلی هنوز مشخص نیست 42 00:02:08,712 --> 00:02:11,591 ‫طرفین حدود ۱۰۰ میلیون دلار رو 43 00:02:11,674 --> 00:02:14,010 ‫در نبرد برای به‌دست ‫آوردن دل، ذهن و رأیِ 44 00:02:14,093 --> 00:02:16,596 ‫سرمایه‌گذاران شرکتی، ‫و خرده‌سهام‌داران کرده‌ند 45 00:02:16,679 --> 00:02:18,431 ‫- همه‌چی روی میزه. ‫- جایگاه‌هاشون ثابت شده. 46 00:02:18,514 --> 00:02:21,142 ‫پس الان دیگه بستگی به ‫تصمیم سهامداران داره. 47 00:02:21,225 --> 00:02:23,519 ‫- و ما نتایج و... ‫- خیلی‌خب، خفه شو دیگه استو کاکس 48 00:02:23,603 --> 00:02:25,438 ‫و واکنش‌ها رو به‌محض دردسترس بودن ‫با شما در میون می‌ذاریم 49 00:02:28,983 --> 00:02:30,902 ‫هی، هی! ‫داری بهم فشار میاری پیرمرد 50 00:02:30,985 --> 00:02:31,986 ‫قرارمون جور شد یا نه؟ 51 00:02:32,069 --> 00:02:34,739 ‫کن، بین خودمون باشه ‫ولی باید بهت بگم که 52 00:02:34,822 --> 00:02:36,240 ‫به‌طرز مشخصی وضعیت نگران‌کننده‌ست. 53 00:02:36,324 --> 00:02:38,868 ‫نگاش کن! استاد دلهره ‫داره ترس به دل همه می‌ندازه. 54 00:02:38,951 --> 00:02:41,370 ‫خب...امروز چه مزخرفاتی ‫می‌خوای تحویلم بدی فرانک؟ 55 00:02:41,454 --> 00:02:42,705 ‫پیشرفتی حاصل نکردیم 56 00:02:42,788 --> 00:02:45,750 ‫و لوگان قطعاً می‌خواد ‫نتیجه رو بسپره به رأی‌گیری. 57 00:02:46,584 --> 00:02:48,544 ‫گند که نمی‌زنه به قضیه؟ می‌زنه؟ 58 00:02:48,628 --> 00:02:50,379 ‫فقط تو این فکرم که اگه لازم باشه 59 00:02:50,463 --> 00:02:52,256 ‫راه‌دررویی داریم این وسط؟ 60 00:02:52,340 --> 00:02:53,966 ‫بد نمیشه اگه بذاریم مسکو بدونه 61 00:02:54,050 --> 00:02:56,552 ‫وضعیت امروز واشنگتن چطوره. 62 00:02:56,636 --> 00:02:58,721 ‫که دیگه همه‌مون با ‫کله سقوط‌آزاد نکنیم. 63 00:02:58,804 --> 00:03:00,973 ‫آره، به‌نظرم راه‌دررو رو درنظر داشته باشیم. 64 00:03:01,057 --> 00:03:02,183 ‫«آشیانه عقاب»، خداحافظ! 65 00:03:05,448 --> 00:03:11,315 ‫کانال اطلاع‌رسانی و دانلود زیرنویس‌ها ‫ @Night_sub 66 00:04:37,890 --> 00:04:47,242 ‫مــترجم: وحــید فرحناکی ‫≡ @Night_Walker77 ≡ 67 00:04:49,331 --> 00:04:52,001 ‫میشه امروز جلو باشی کری؟ ‫می‌خوام بدونم 68 00:04:52,084 --> 00:04:54,211 ‫مزهٔ دهن این حیف‌نون‌ها چیه. 69 00:04:54,295 --> 00:04:57,381 ‫حتماً. پس این‌جوری باید ‫اینارو بهت بدم. 70 00:04:57,465 --> 00:04:58,674 ‫- آها، آره. نه. ‫- یادت می‌مونه؟ 71 00:04:58,758 --> 00:05:00,801 ‫- نمی‌خوای که خودم...؟ ‫- نه،‌ خودم دارمش. 72 00:05:01,343 --> 00:05:02,386 ‫لامصب! 73 00:05:02,887 --> 00:05:04,346 ‫کجان؟ 74 00:05:04,430 --> 00:05:05,723 ‫خیلی‌خب، بالاخره اومدن. 75 00:05:05,806 --> 00:05:08,517 ‫خب، سندی و استووی در چه حالن؟ 76 00:05:08,601 --> 00:05:10,061 ‫در چه حالی‌ـم؟ 77 00:05:10,144 --> 00:05:11,270 ‫چطور گند زدی بهش؟ 78 00:05:11,353 --> 00:05:14,231 ‫کاملاً داغون‌ـیم. ‫هم خدا رو می‌خوان، هم خرما. 79 00:05:14,315 --> 00:05:16,400 ‫دو شب پشت سر هم تا صبح مذاکره کردیم. 80 00:05:16,484 --> 00:05:17,735 ‫اگه کنترل اوضاع از دست‌ـمون خارج شد.. 81 00:05:17,818 --> 00:05:20,571 ‫فقط بیدارم کنید و بهم بگید ‫که زندگی کاری‌ـم تموم شده، خب؟ 82 00:05:20,654 --> 00:05:22,031 ‫ای بابا سگ توش! 83 00:05:22,782 --> 00:05:24,200 ‫توافقی هم حاصل شد؟ 84 00:05:25,284 --> 00:05:26,911 ‫نمی‌دونم. 85 00:05:26,994 --> 00:05:28,037 ‫هیچ امتیازی نداریم. 86 00:05:28,120 --> 00:05:29,497 ‫آخه چهار نفر از هیئت مدیره؟ 87 00:05:29,580 --> 00:05:31,415 ‫مسخره‌ست. ‫یعنی... 88 00:05:31,499 --> 00:05:35,669 ‫انگار اونا چلوکباب می‌خورن، ‫و ما باید فلافل بخوریم. 89 00:05:35,753 --> 00:05:38,130 ‫به‌نظرم نهایتاً... ‫واسه این‌که توافق کنیم 90 00:05:38,214 --> 00:05:39,840 ‫شرطی که سندی بدجوری می‌خواد 91 00:05:39,924 --> 00:05:44,011 ‫اینه که از این به بعد لوگان روی ‫هیچ قدرتی نداشته باشه. 92 00:05:44,095 --> 00:05:45,513 ‫- آره. ‫- پذیرفتن‌ش سخته. 93 00:05:45,596 --> 00:05:47,348 ‫خیلی‌خب، پس دیگه همه‌چی ‫بسته به رأی‌گیری‌ها داره. 94 00:05:47,431 --> 00:05:48,641 ‫دست به‌دامان آراء می‌شیم. 95 00:05:48,724 --> 00:05:51,185 ‫عالی. رأی‌گیری. ‫بیاید همین‌جوری بسپریم‌ش 96 00:05:51,268 --> 00:05:53,771 ‫به دست یه مشت سرایدار ‫بازنشسته اهل آیداهو. 97 00:05:53,854 --> 00:05:55,815 ‫مایا! کجای قضیه‌ایم؟ 98 00:05:55,898 --> 00:05:57,441 ‫هنوز مشخص نیست. 99 00:05:57,525 --> 00:06:00,069 ‫یه‌سری از سهامداران تا قبل ‫از رسیدن خبر از پدرت رأی نمی‌دن، پس.. 100 00:06:00,152 --> 00:06:02,696 ‫خب این بی‌تخم‌ها که وقتی رئیس ‫صبحت کنه قرار نیست جا بزنن. 101 00:06:02,780 --> 00:06:05,157 ‫شرکت از دست‌ـمون میره. 102 00:06:05,241 --> 00:06:06,784 ‫امروز شرکت لامصب از دست‌مون میره. 103 00:06:06,867 --> 00:06:08,702 ‫- نه، نه. ‫- اگه جاش آرنسون علیه ما باشه 104 00:06:08,786 --> 00:06:10,830 ‫سخت می‌شه فهمید چطور این رقابت رو 105 00:06:10,913 --> 00:06:11,997 ‫با اختلاف برنده بشید. 106 00:06:12,081 --> 00:06:14,125 ‫واسه این‌چیزا به تیم حقوقی ‫رأی‌گیری پول می‌دیم؟ 107 00:06:14,208 --> 00:06:16,085 ‫می‌دونی، اگه به گرگ هم ۵ میلیون می‌دادم 108 00:06:16,168 --> 00:06:18,420 ‫اونم می‌گفت: «وای، اوضاع بده!» ‫می‌دونی؟ 109 00:06:18,504 --> 00:06:21,048 ‫- سلام! اومدم بالاخره. ‫- شوالیه هم اومد. 110 00:06:21,132 --> 00:06:22,675 ‫عالی، خیلی بودن‌ـت اینجا ‫گره از کار باز می‌کنه. 111 00:06:22,758 --> 00:06:25,010 ‫- مرسی. ‫- خب، خبر اینه که 112 00:06:25,094 --> 00:06:27,471 ‫فردا همه‌مون باید توی یه شعبهٔ 113 00:06:27,555 --> 00:06:29,056 ‫«تارگت» دنبال کار باشیم. 114 00:06:29,723 --> 00:06:31,225 ‫- خنده‌داره. ‫- آره. 115 00:06:31,308 --> 00:06:32,685 ‫- خوبه. ‫- مرسی. 116 00:06:32,768 --> 00:06:34,520 ‫بابا کجاست؟ می‌خوام دو کلوم باهاش حرف بزنم. 117 00:06:34,603 --> 00:06:36,522 ‫آره، امروز شاید نه کان. 118 00:06:36,605 --> 00:06:38,649 ‫خیلی روز مناسبی واسه حرف زدن نیست. ‫وقت تنگه. 119 00:06:39,400 --> 00:06:40,526 ‫ای بابا. 120 00:06:40,609 --> 00:06:43,279 ‫فکر کنم باید وقت جور کنی خانومِ وزیر. 121 00:06:43,362 --> 00:06:45,072 ‫مگه این‌که بخوای برم مصاحبه کنم 122 00:06:45,156 --> 00:06:48,868 ‫و برم به همه نشون بدم نامهٔ اعمال ‫خونواده‌مون تا چه حد پر از جرم و ننگه، 123 00:06:48,951 --> 00:06:51,162 ‫شاید اون‌وقت وقت واسه من پیدا کنه، ‫نه؟ 124 00:06:51,245 --> 00:06:52,705 ‫- خیلی‌خب. ‫- گرسنمه. 125 00:06:53,581 --> 00:06:56,000 ‫به به! غول بزرگ اومد. 126 00:06:56,083 --> 00:06:58,669 ‫آمادهٔ پاره کردن رقبا، ‫با پای کون پاره‌کنِ بزرگ‌ش! 127 00:06:58,752 --> 00:07:00,588 ‫خب، شنیدی که وضعیت چطوره؟ 128 00:07:03,757 --> 00:07:04,758 ‫اوهوم. 129 00:07:06,010 --> 00:07:07,428 ‫کارل؟ جری؟ 130 00:07:07,845 --> 00:07:08,846 ‫خب... 131 00:07:09,930 --> 00:07:11,432 ‫به‌نظرم رأی‌گیری رو به تعویق بندازیم. 132 00:07:11,515 --> 00:07:13,225 ‫وقت سخنرانی سندی و استووی رو کم کنیم 133 00:07:13,309 --> 00:07:15,352 ‫و سخنرانی‌های طولانی‌تری رو پخش می‌کنیم. 134 00:07:15,436 --> 00:07:17,563 ‫یه لیست از سهامدران مشخص رو 135 00:07:17,646 --> 00:07:19,273 ‫واسه ترغیب لحظهٔ آخری ایمیل کردم. 136 00:07:20,149 --> 00:07:21,400 ‫همم. 137 00:07:21,483 --> 00:07:22,776 ‫خوبه. خوبه. 138 00:07:22,860 --> 00:07:23,903 ‫خیلی‌خب. باشه. 139 00:07:24,361 --> 00:07:25,487 ‫همین؟ 140 00:07:25,571 --> 00:07:28,032 ‫هیچ کار دیگه‌ای نیست که بتونیم بکنیم؟ 141 00:07:28,115 --> 00:07:29,491 ‫رئیس‌جمهور چی؟ 142 00:07:29,575 --> 00:07:31,785 ‫خب، کاخ‌سفید که بدجوری از اینکه 143 00:07:31,869 --> 00:07:32,828 ‫لحن‌مون در موردش ‫تغییر کرده عصبانی شده. 144 00:07:32,912 --> 00:07:34,580 ‫«پی‌جی‌ان» داره روی مبحث ‫«درگاه حافظه» مانور میده 145 00:07:34,663 --> 00:07:36,498 ‫و دارن زنگ می‌زنن که ‫رئیس جمهور نتایج آزمایشات رو علنی کنه. 146 00:07:36,582 --> 00:07:39,710 ‫کلی تماس داره میاد ولی ‫داریم انتظارات رو پایین میاریم. 147 00:07:39,793 --> 00:07:42,129 ‫خوبه، خوبه، ‫یه خبری چیزی پخش کنید. 148 00:07:42,213 --> 00:07:44,506 ‫یه بیانیه. ‫شایعهٔ یه بیانیه. 149 00:07:44,590 --> 00:07:46,884 ‫هر چیزی پیش پای رأی‌گیری ‫که ما رو برنده نشون بده 150 00:07:46,967 --> 00:07:49,720 ‫و باعث بشه وزارت دادگستری آروم بگیره. 151 00:07:49,803 --> 00:07:54,266 ‫عالی، دیره، ‫خیلی دیره. 152 00:07:54,350 --> 00:07:56,769 ‫ولی خب احتمالاً به‌درد می‌خوره. 153 00:07:58,812 --> 00:07:59,939 ‫- خوبه. ‫- خوبه. 154 00:08:00,814 --> 00:08:02,316 ‫به به! ‫بیا داخل. 155 00:08:02,399 --> 00:08:04,401 ‫- کارت آویزت رو بذار دم در. ‫- ها ها. 156 00:08:04,485 --> 00:08:05,986 ‫به جلسهٔ واقعی سالیانه خوش اومدی. 157 00:08:06,070 --> 00:08:07,738 ‫- حالت چطوره مرد؟ ‫- چطوری؟ 158 00:08:07,821 --> 00:08:10,407 ‫الان مگه نباید واسه حمایت از قربانی‌ها ‫توی تلویزیون می‌رفتی 159 00:08:10,491 --> 00:08:11,784 ‫و داد می‌زدی که «وقت تموم شده»؟ 160 00:08:11,867 --> 00:08:13,994 ‫آره، خب بدون قدرتِ کنترل خونواده 161 00:08:14,078 --> 00:08:15,246 ‫نمی‌تونم چیزی رو عوض کنم. 162 00:08:15,329 --> 00:08:17,122 ‫و در واقع همینه که دنبال‌‌ـش هستم. ‫تغییر. 163 00:08:17,206 --> 00:08:19,750 ‫خب باید این حرفا رو بذاری واسه ‫مجلهٔ «ونتی‌فیر». من که مشکلی ندارم. 164 00:08:21,335 --> 00:08:22,753 ‫هرچی حالا. ‫ببین. 165 00:08:22,836 --> 00:08:24,630 ‫تنها برنامهٔ امروزم... 166 00:08:24,713 --> 00:08:27,341 ‫در حال حاضر، اینه که توافقی حاصل بشه ‫که واسه جفت‌ـمون کارساز باشه. 167 00:08:27,424 --> 00:08:29,218 ‫حله. باشه. ‫مزخرفه. 168 00:08:29,301 --> 00:08:30,970 ‫من قدرتمند‌ترین متحدت توی شرکت‌ـم. 169 00:08:31,053 --> 00:08:32,137 ‫می‌دونم... 170 00:08:32,221 --> 00:08:34,097 ‫می‌دونم که وضعیت مالی‌ت ‫داره متزلزل میشه. 171 00:08:34,181 --> 00:08:35,307 ‫تو هم نمی‌خوای همه‌چی رو 172 00:08:35,390 --> 00:08:37,101 ‫بسپری به احتمال رأی‌گیری، ‫درست مثل ما. 173 00:08:37,183 --> 00:08:38,601 ‫خب، ما ببازیم می‌ریم پی کارمون. 174 00:08:38,686 --> 00:08:39,852 ‫صرفاً وارد شرکت بعدی می‌شیم. 175 00:08:39,937 --> 00:08:41,522 ‫آره؟ با یه حفرهٔ ۵۰ میلیونی تو حسابت؟ 176 00:08:41,605 --> 00:08:44,233 ‫تو می‌خوای یه چیزی از این قضیه گیرت بیاد. ‫سندی می‌خواد از بابام زهر چشم بگیره. 177 00:08:45,234 --> 00:08:46,694 ‫- پس بیا عملی‌ش کنیم. ‫- همم. 178 00:08:46,777 --> 00:08:49,822 ‫الان نسبت به بابام دست بالاتر رو دارم من. 179 00:08:49,905 --> 00:08:52,199 ‫کاملاً حاضره که قضیه رو ‫بسپره به نتایج رأی‌گیری. 180 00:08:52,283 --> 00:08:53,367 ‫لامصب... 181 00:08:53,450 --> 00:08:55,035 ‫- حرکت خیلی احمقانه‌ای میشه کن. ‫- استووی، می‌دونم 182 00:08:55,119 --> 00:08:56,495 ‫دنبال یه توافق بهتر بودین 183 00:08:56,578 --> 00:08:58,330 ‫و فکر نمی‌کنید مشکلی باشه ‫که قضیه رو به مرز نابودی بکشونید 184 00:08:58,414 --> 00:08:59,957 ‫ولی مطمئنم که توافقی گیرتون نمیاد. 185 00:09:00,040 --> 00:09:01,709 ‫اون یه روانی خودشیفته‌س. 186 00:09:01,792 --> 00:09:03,294 ‫فکر می‌کنه می‌تونی یه مصاحبه کنه 187 00:09:03,377 --> 00:09:05,296 ‫و نظر اونایی که تصمیم نگرفتن بهش رأی بدن رو 188 00:09:05,379 --> 00:09:07,256 ‫با جادوی لوگانی خودش برگردونه، ‫و کاملاً برندهٔ رأی‌گیری بشه. 189 00:09:07,339 --> 00:09:10,050 ‫و می‌دونی...چی بگم! ‫از کجا معلوم موفق نشه؟ 190 00:09:11,844 --> 00:09:13,679 ‫پس، می‌دونی رفیق... 191 00:09:13,762 --> 00:09:16,724 ‫برگرد پای میز مذاکره، ‫بیا توافق کنیم، همه‌چی آماده‌ست. 192 00:09:17,558 --> 00:09:18,684 ‫و... 193 00:09:18,767 --> 00:09:19,810 ‫می‌دونی... 194 00:09:19,893 --> 00:09:22,062 ‫تو این لحظه فقط ‫قضیه سر کنترل کردن غرورمون‌ـه. 195 00:09:22,146 --> 00:09:23,147 ‫هوم. 196 00:09:26,066 --> 00:09:27,109 ‫ببین لوگان. 197 00:09:28,152 --> 00:09:29,445 ‫استووی حسینی‌ـه. 198 00:09:29,987 --> 00:09:30,988 ‫جواب بدم؟ 199 00:09:33,699 --> 00:09:35,200 ‫سلام استووی، چه‌خبر؟ 200 00:09:36,368 --> 00:09:37,369 ‫آها. 201 00:09:38,912 --> 00:09:40,122 ‫خیلی‌خب، ‌صبر کن. 202 00:09:41,415 --> 00:09:42,541 ‫می‌خوان جلسه بذارن. 203 00:09:43,083 --> 00:09:44,335 ‫یه ایده‌های دارن. 204 00:09:50,632 --> 00:09:52,259 ‫خیلی‌خب، باشه. ‫ما حاضریم. 205 00:09:53,677 --> 00:09:55,387 ‫«یه ایده‌هایی دارن؟» ‫چه ایده‌هایی؟ 206 00:09:55,471 --> 00:09:57,639 ‫یه ایده‌هایی در مورد امکان توافق کردن دارن. 207 00:09:57,723 --> 00:09:58,974 ‫- پس ایولا! ‫- آره. 208 00:09:59,058 --> 00:10:00,601 ‫- پس بریم تو کارش. ‫- باشه. 209 00:10:00,684 --> 00:10:03,103 ‫چرا یه‌هویی تصمیم گرفتن باهامون راه بیان؟ 210 00:10:04,313 --> 00:10:06,815 ‫خب، چون می‌دونن این هوشمندانه‌ترین حرکته؟ 211 00:10:06,899 --> 00:10:08,692 ‫یا خبرای بدی گیرشون اومده. 212 00:10:10,069 --> 00:10:12,279 ‫اونا چی می‌دونن که ما ازش خبر نداریم؟ 213 00:10:12,363 --> 00:10:13,906 ‫خب، پس... 214 00:10:13,989 --> 00:10:15,866 ‫- بریم ببینیم چه‌خبره دیگه؟ ‫- نه. 215 00:10:16,742 --> 00:10:18,869 ‫به سازشون نمی‌رقصم. 216 00:10:18,952 --> 00:10:22,831 ‫شیو، کارل، جری، رومیولوس ‫برید و گزارش بدید. 217 00:10:22,915 --> 00:10:23,916 ‫به‌نظرم هوشمندانه‌ست. 218 00:10:23,999 --> 00:10:25,876 ‫ولی جری باید سکان‌دار اینجا باشه 219 00:10:25,959 --> 00:10:27,044 ‫من باید برم؟ 220 00:10:27,127 --> 00:10:29,088 ‫کل سخنرانی‌ رو باید خودت ‫انجام بدی فرانک، خیلی‌خب؟ 221 00:10:29,113 --> 00:10:30,114 ‫خیلی‌خب. 222 00:10:30,964 --> 00:10:33,425 ‫آره، بذاریم... 223 00:10:33,509 --> 00:10:35,594 ‫بذاریم سندی به ساز ما برقصه. 224 00:10:35,677 --> 00:10:37,054 ‫به چه کنم چه کنم افتاده. 225 00:10:37,137 --> 00:10:39,348 ‫بهشون رو دست می‌زنیم. 226 00:10:41,266 --> 00:10:43,894 ‫- خیلی‌خب. باشه. ‫- حله. ردیفه بابا. 227 00:10:48,857 --> 00:10:50,442 ‫آبجی، سلام ‫گوش کن. 228 00:10:50,526 --> 00:10:51,902 ‫می‌خوام یه لطفی در حق‌ت بکنم 229 00:10:51,985 --> 00:10:53,487 ‫چون نمی‌خوام اولین جلسهٔ ‫سهامدرایی که توش بودی 230 00:10:53,570 --> 00:10:55,572 ‫به جلسه‌ای بشه که شرکت‌مون ‫رو از دست داده باشی 231 00:10:55,656 --> 00:10:58,409 ‫خب هر پیشنهادی که بخواید بهشون بدین 232 00:10:58,492 --> 00:11:00,494 ‫سندی هیچ رقمه راضی نمی‌شه. 233 00:11:00,577 --> 00:11:01,703 ‫ولی آروم باشید. 234 00:11:01,787 --> 00:11:03,747 ‫سندیِ دختر کارش درسته. ‫می‌تونه راضی‌ش کنه راه بیاد. 235 00:11:03,831 --> 00:11:05,582 ‫ظاهراً رگ خواب باباش دستشه. 236 00:11:05,666 --> 00:11:07,418 ‫- آها. ‫- عروسک‌گردان حرفاش تموم شد! 237 00:11:07,501 --> 00:11:10,462 ‫آره، مرسی. ‫دیگه نمی‌خوام از این تماسا داشته باشم. 238 00:11:13,716 --> 00:11:15,050 ‫سندی واقعاً آبله داره؟ 239 00:11:15,134 --> 00:11:16,969 ‫اگه همه‌جاش زخم شده باشه چی؟ 240 00:11:17,052 --> 00:11:18,429 ‫اگه کشالهٔ ران‌ش خورده شده باشه 241 00:11:18,512 --> 00:11:20,264 ‫و دم و دستگاه‌ش بیفته رو زمین چی؟ 242 00:11:21,223 --> 00:11:22,474 ‫آبله؟ 243 00:11:22,558 --> 00:11:25,269 ‫- فکر کنم خودمون این شایعه رو راه انداختیم. ‫- چی بگم 244 00:11:25,352 --> 00:11:28,147 ‫آخرین مرحلهٔ علائم فکر کنم زوال عقل باشه. 245 00:11:28,856 --> 00:11:30,107 ‫آره، انگار رفتی تحقیقات 246 00:11:30,190 --> 00:11:32,443 ‫دقیقهٔ نودیت رو انجام دادی کارل. 247 00:11:36,738 --> 00:11:38,657 ‫سلام. مرسی که اومدین. 248 00:11:39,825 --> 00:11:40,826 ‫سندی. 249 00:11:41,702 --> 00:11:42,703 ‫سندی. 250 00:11:43,829 --> 00:11:46,081 ‫پدرم از دیدن همه‌تون خیلی هیجان زده‌ست. 251 00:11:47,207 --> 00:11:49,001 ‫خب، ببینید. 252 00:11:49,084 --> 00:11:51,795 ‫بعد از کلی مشورت 253 00:11:51,879 --> 00:11:54,506 ‫اگه بتونیم یه توافقی انجام بدیم 254 00:11:54,590 --> 00:11:56,967 ‫مایل‌ـیم که قبول کنیم کاری نکنیم. 255 00:11:57,634 --> 00:11:58,844 ‫پس دیگه روی کار اومدنی در کار نیست. 256 00:12:01,096 --> 00:12:02,473 ‫و اگه شرایطی که 257 00:12:02,556 --> 00:12:04,683 ‫توی این توافق در ادامه اعلام می‌کنیم ‫موافقت کنید 258 00:12:04,766 --> 00:12:06,518 ‫قبول می‌کنیم که جایگاهِ 259 00:12:06,602 --> 00:12:08,812 ‫ریاست و مدیرعاملیِ ترکیبی ادامه پیدا کنه. 260 00:12:08,896 --> 00:12:10,147 ‫پس اونا...همه‌ش مال شماست. 261 00:12:11,064 --> 00:12:14,318 ‫- به‌نظرم که منطقی میاد. ‫- اوهوم. 262 00:12:14,401 --> 00:12:18,572 ‫- و سه جایگاه هیئت مدیره؟ ‫- شامل خودت؟ 263 00:12:18,655 --> 00:12:20,157 ‫همین الان می‌تونیم انجام‌ش بدیم. 264 00:12:20,240 --> 00:12:21,950 ‫اجازهٔ بابام رو دارم برای این موضوع. 265 00:12:22,034 --> 00:12:23,368 ‫می‌تونیم امضاء کنیم؟ 266 00:12:24,495 --> 00:12:25,496 ‫بابا؟ 267 00:12:35,797 --> 00:12:38,342 ‫و می‌خواد هزینه‌هامون جبران بشه. 268 00:12:38,425 --> 00:12:41,220 ‫- اوهوم. ‫- و حق وتو 269 00:12:41,303 --> 00:12:45,474 ‫در برابر هر کدوم از اعضای خونوادهٔ روی ‫که برای مدیرعاملی اقدام کنه. 270 00:12:46,850 --> 00:12:48,602 ‫استووی؟ 271 00:12:50,020 --> 00:12:52,064 ‫این چیزیه که آقا میگه. 272 00:12:52,147 --> 00:12:55,609 ‫یه ضمانت خیلی مهمه واسه‌مون. 273 00:12:55,692 --> 00:12:59,488 ‫فکر کنم باید بی‌مقدمه بگمش. 274 00:12:59,571 --> 00:13:02,658 ‫از اون‌جایی که بحث ۸۵ میلیارد دلار پوله. 275 00:13:02,741 --> 00:13:04,993 ‫از کجا بدونیم که اون... 276 00:13:05,077 --> 00:13:06,828 ‫عروسک خیمه‌شب‌بازی‌تون نیست؟ 277 00:13:06,912 --> 00:13:11,458 ‫من فقط کاری رو می‌کنم که بابام میگه، ‫مثل خودتون. 278 00:13:11,542 --> 00:13:14,253 ‫- میشه یه کم بهمون وقت بدین؟ ‫- حتما. 279 00:13:14,336 --> 00:13:17,965 ‫آره، کلی وقت دارین، ‫کلی ثانیه و چند دقیقه. 280 00:13:19,758 --> 00:13:21,760 ‫فقط دارم میگم کلی وقت دارن. 281 00:13:21,843 --> 00:13:23,345 ‫- استووی ‫- چیه خب؟ 282 00:13:23,428 --> 00:13:25,889 ‫خب، یعنی به‌جز پیشنهاد جدید 283 00:13:25,973 --> 00:13:29,351 ‫چشم‌انداز خیلی خیلی جذابی‌ـه. 284 00:13:29,434 --> 00:13:31,436 ‫ببخشیدا، اصلاً جای بحث نیست. 285 00:13:31,520 --> 00:13:33,605 ‫ما رو بیچاره می‌کنه، ‫و قصدشون حقارت باباست. 286 00:13:33,689 --> 00:13:35,315 ‫درسته، اساساً... 287 00:13:35,399 --> 00:13:36,733 ‫فقط واسه ظاهرسازیه. ‫یعنی... 288 00:13:36,817 --> 00:13:38,193 ‫مطمئن نیستم حتی شرایط‌ش پیش بیاد. 289 00:13:38,277 --> 00:13:41,905 ‫احتمالاً می‌تونید دورش بزنید ‫اگه یه وقت کار به اونجا کشید دیگه؟ 290 00:13:41,989 --> 00:13:43,991 ‫با کمال احترام جری. 291 00:13:44,074 --> 00:13:45,075 ‫بیا برو تو کوچه! 292 00:13:45,158 --> 00:13:46,952 ‫ببین، باشه درسته ‫تحقیرآمیزه. 293 00:13:47,035 --> 00:13:49,705 ‫و من ۹۹ درصد مطمئنم که بابات موافقت می‌کنه. 294 00:13:49,788 --> 00:13:52,374 ‫ولی با توجه به وضعیت موجود، ‫باید باهاش صحبت کنم. 295 00:13:52,457 --> 00:13:53,500 ‫ببخشید. 296 00:13:54,960 --> 00:13:56,295 ‫می‌خواد درمون بذاره؟ 297 00:13:56,753 --> 00:13:57,796 ‫چی؟ 298 00:13:57,879 --> 00:13:58,922 ‫نه. نمی‌دونم. 299 00:13:59,006 --> 00:14:00,799 ‫چرا از من می‌پرسی آخه؟ ‫من چه بدونم. 300 00:14:02,301 --> 00:14:04,261 ‫آره. این چیزیه که می‌خوان. ‫باشه. 301 00:14:11,018 --> 00:14:13,353 ‫هزینه‌هاتون رو جبران می‌کنیم. ‫ولی خبری از حق وتو نیست. 302 00:14:19,151 --> 00:14:20,110 ‫وتو رو لازم داریم. 303 00:14:20,193 --> 00:14:21,862 ‫هیچ راه جایگزینی در کار نیست؟ 304 00:14:21,945 --> 00:14:22,946 ‫خیلی نزدیک به توافق‌ـیم. 305 00:14:23,030 --> 00:14:26,033 ‫یالا سندی، همه‌مون می‌خوایم ‫قضیه فیصله پیدا کنه. 306 00:14:27,326 --> 00:14:28,619 ‫دوباره بگو. 307 00:14:32,581 --> 00:14:34,416 ‫باشه. 308 00:14:34,499 --> 00:14:35,667 ‫موافقم، موافقم. 309 00:14:36,460 --> 00:14:37,502 ‫چیزی نیست. 310 00:14:41,715 --> 00:14:44,384 ‫باید بهش فکر کنیم. ‫ولی...ولی... 311 00:14:44,468 --> 00:14:47,179 ‫موافقیم که حیف می‌شه اگه 312 00:14:47,262 --> 00:14:49,723 ‫این همه‌ زحمت رو سر ‫یه‌سری جزئیات نابود کنید. 313 00:14:49,806 --> 00:14:51,141 ‫- آره، درسته. ‫- درسته؟ 314 00:14:51,224 --> 00:14:53,018 ‫به وکلا بسپاریم کار رو شروع کنن. 315 00:14:53,101 --> 00:14:55,520 ‫- به‌نظر میاد به توافق برسیم. ‫- حالا شد. 316 00:14:55,604 --> 00:14:57,731 ‫- صندلی تخمی. ‫- خدمت شما قربان. 317 00:14:57,814 --> 00:14:59,149 ‫خب این بهتره. 318 00:14:59,232 --> 00:15:00,609 ‫آب می‌خواید؟ 319 00:15:00,692 --> 00:15:02,235 ‫کری میگه باید مرتب آب بنوشید. 320 00:15:02,319 --> 00:15:04,071 ‫حتما؟ 321 00:15:08,825 --> 00:15:09,826 ‫سلام بابا. 322 00:15:11,995 --> 00:15:13,038 ‫وقت داری؟ 323 00:15:13,580 --> 00:15:15,165 ‫وقت تنگه پسرم. 324 00:15:15,540 --> 00:15:16,583 ‫بذار واسه بعد. 325 00:15:17,209 --> 00:15:18,335 ‫ببین بابا. 326 00:15:18,418 --> 00:15:21,546 ‫شنیدم میونه‌ت با کاخ سفید داره شکرآب میشه. 327 00:15:21,630 --> 00:15:23,882 ‫ولی دوباره برنده میشه. 328 00:15:23,965 --> 00:15:25,258 ‫اینو شنیدی؟ 329 00:15:26,551 --> 00:15:30,138 ‫می‌خواستم مستقیم ازت درخواست کنم 330 00:15:30,222 --> 00:15:33,558 ‫یه موقعیت خیلی مهم داخل شرکت بهم بدی 331 00:15:34,476 --> 00:15:36,395 ‫که به شهرتم جلا بده 332 00:15:36,478 --> 00:15:37,521 ‫واسه آینده‌م. 333 00:15:37,604 --> 00:15:39,189 ‫تو که اصلاً خوشت نمیومد. 334 00:15:39,272 --> 00:15:42,651 ‫خب، شاید هیچ وقت تشویق نشده‌م. 335 00:15:43,568 --> 00:15:45,821 ‫من تو کار تاریخ و اینا نیستم. 336 00:15:45,904 --> 00:15:48,907 ‫منم نمی‌خوام برم تو کار تاریخ. 337 00:15:48,990 --> 00:15:50,409 ‫پس.. 338 00:15:50,867 --> 00:15:51,868 ‫می‌تونیم.. 339 00:15:52,536 --> 00:15:53,704 ‫به یه توافق برسیم؟ 340 00:15:53,787 --> 00:15:56,415 ‫فکر نکنم سابقهٔ کافی رو داشته باشی. 341 00:15:56,498 --> 00:15:57,999 ‫رومن که کله‌ش بو قرمه‌سبزی میده. 342 00:15:58,458 --> 00:15:59,668 ‫شیو هم یه دو دره بازه. 343 00:16:00,544 --> 00:16:02,129 ‫کنی هم که آب روغن قاطی داره. 344 00:16:02,212 --> 00:16:04,381 ‫- چرا من یه کاری نکنم؟ ‫- مثل چی؟ 345 00:16:04,464 --> 00:16:06,508 ‫اروپا. چیز حساسی هم نباشه. 346 00:16:07,050 --> 00:16:08,051 ‫مثل... 347 00:16:08,510 --> 00:16:09,594 ‫یه شبکه. 348 00:16:11,680 --> 00:16:13,682 ‫- دست‌شویی کجاس؟ ‫- خب... 349 00:16:13,765 --> 00:16:15,600 ‫متأسفانه نزدیک‌ترین‌ش در دسترس نیست 350 00:16:15,684 --> 00:16:18,603 ‫باید برید انتهای راهرو، ‫از پله‌ها بالا که برید سمت راسته. 351 00:16:18,687 --> 00:16:21,273 ‫پس چه شانسی آوردم که کتونی‌هام رو پام کردم ‫ها؟ 352 00:16:21,356 --> 00:16:22,899 ‫خوب بود. 353 00:16:28,447 --> 00:16:29,865 ‫بله؟ 354 00:16:29,948 --> 00:16:31,575 ‫- ببخشید در مورد.. ‫- در مورد چی؟ 355 00:16:31,658 --> 00:16:34,286 ‫که می‌خواستی درم بذاری ‫تا جا پای خودت رو محکم کنی؟ 356 00:16:34,995 --> 00:16:36,037 ‫نه. 357 00:16:37,122 --> 00:16:39,583 ‫فقط از لحاظ کاری منطقی بود. 358 00:16:39,666 --> 00:16:41,418 ‫که منو قربانی کنی این وسط؟ 359 00:16:42,669 --> 00:16:44,087 ‫تو که انتخاب اصلی‌ت رو کرده بودی جری. 360 00:16:44,171 --> 00:16:46,256 ‫- دیگه الان خراب‌ش نکن. ‫- کلی باید استرس بکشن ولی خب.. 361 00:16:46,339 --> 00:16:49,050 ‫آره، فکر کنم من...یعنی ما موفق شدیم. 362 00:16:49,134 --> 00:16:51,636 ‫آره دیگه، گوش شیطون کر. 363 00:16:51,720 --> 00:16:53,054 ‫خیلی‌خب. می‌بینمت. 364 00:16:54,890 --> 00:16:57,684 ‫مشکلی نداری که خبر رو بگم دیگه؟ ‫داری؟ 365 00:16:58,226 --> 00:16:59,227 ‫نه،‌ ابداً. 366 00:16:59,936 --> 00:17:01,605 ‫بابامه به‌ هرحال. پس... 367 00:17:02,647 --> 00:17:03,857 ‫آره. 368 00:17:03,940 --> 00:17:07,902 ‫استووی! حس‌ش می‌کنم. ‫حس و حال خوب‌ش رو حس می‌کنم. 369 00:17:07,986 --> 00:17:09,946 ‫بهم بگو برنامه‌ت چیه،‌ خب؟ 370 00:17:10,030 --> 00:17:11,698 ‫بیا تموم‌ش کنیم و جشن بگیریم. 371 00:17:11,782 --> 00:17:13,074 ‫- سلام! ‫- سلام. 372 00:17:13,158 --> 00:17:16,285 ‫عه،‌ آره! ‫مونده بودم که میای اینجا یا نه. 373 00:17:16,369 --> 00:17:18,121 ‫آره، اینجام. 374 00:17:18,205 --> 00:17:19,539 ‫- دارم کارم رو می‌کنم. ‫- ببین کی اینجاست! 375 00:17:19,622 --> 00:17:20,998 ‫مک‌گرگور. 376 00:17:21,082 --> 00:17:22,583 ‫روز بزرگیه گل پسر. 377 00:17:23,502 --> 00:17:25,712 ‫آره. خب ببین، من... 378 00:17:26,588 --> 00:17:28,757 ‫فقط می‌خواستم بگم که... 379 00:17:28,840 --> 00:17:31,092 ‫من احتمالاً... 380 00:17:31,176 --> 00:17:33,428 ‫مطمئنم که احتمالاً خیلی ناراحت هستی 381 00:17:33,512 --> 00:17:35,680 ‫که می‌خوام برم ویستار و... 382 00:17:35,764 --> 00:17:37,974 ‫- به دفاع مشترک‌شون پیوستم. ‫- نه،‌ مشکلی نیست. 383 00:17:38,058 --> 00:17:39,476 ‫من...چاره‌ای نداشتم، واقعاً‌ میگم. 384 00:17:39,559 --> 00:17:41,645 ‫- از لحاظ... ‫- آره،‌ آره. متوجه‌م. 385 00:17:44,231 --> 00:17:45,398 ‫خیلی‌خب. 386 00:17:45,482 --> 00:17:49,277 ‫وای، خیلی خیالم راحت شد. ‫چون... 387 00:17:50,278 --> 00:17:52,113 ‫بهم گفتن که امروز پدربزرگ‌م رو ببینم 388 00:17:52,197 --> 00:17:53,323 ‫و حس می‌کنم که 389 00:17:53,406 --> 00:17:55,075 ‫نمی‌خوام از دو طرف درگیر ماجرا باشم چون.. 390 00:17:55,158 --> 00:17:56,993 ‫ولی ببین، ممکنه مجبور بشم ‫قربانی‌ت کنم این وسط. 391 00:17:57,577 --> 00:17:59,162 ‫تو...ببخشید چی؟ 392 00:17:59,746 --> 00:18:01,790 ‫آره. 393 00:18:02,374 --> 00:18:03,542 ‫همینه که هست دیگه. 394 00:18:03,625 --> 00:18:05,502 ‫می‌خواستم بیای این‌جا و ‫به‌عنوان یه دوست 395 00:18:05,585 --> 00:18:06,628 ‫از قبل بهت بگم. 396 00:18:07,295 --> 00:18:08,296 ‫مشکلی نداره؟ 397 00:18:09,422 --> 00:18:11,174 ‫چی؟ این‌که قربانی بشم؟ 398 00:18:11,258 --> 00:18:12,467 ‫آره، قربانی شدنت. 399 00:18:13,009 --> 00:18:14,177 ‫داری میگی مشکلی نیست اگه... 400 00:18:15,345 --> 00:18:17,097 ‫خوب که به‌نظر نمیاد. 401 00:18:17,806 --> 00:18:19,516 ‫آره، پس... 402 00:18:19,599 --> 00:18:22,227 ‫مسئله اینه. ‫بابام امروز یه توافقی حاصل کرده. 403 00:18:22,310 --> 00:18:24,145 ‫موقعیت‌ش رو محکم‌تر کرده. 404 00:18:24,229 --> 00:18:27,107 ‫لیسا میگه که وزارت دادگستری ‫در مورد پرونده بی‌تفاوت رفتار می‌کنه. 405 00:18:27,190 --> 00:18:29,150 ‫پس، باید یه سر نخی بهشون بدم. 406 00:18:29,234 --> 00:18:30,402 ‫نظرم رو اینه که تو رو لو بدم. 407 00:18:30,485 --> 00:18:31,778 ‫سر نخ بزرگی نیست، ولی خب ‫اشتهاشون رو باز می‌کنه. 408 00:18:31,862 --> 00:18:34,239 ‫تازه احتمالاً تام رو هم گیر بندازن، ‫شاید هم بیل 409 00:18:34,322 --> 00:18:36,408 ‫می‌دونی... ‫فشار رو به وجود میاره 410 00:18:36,491 --> 00:18:38,368 ‫و شاید بالاخره یکی بابا رو لو بده. 411 00:18:39,536 --> 00:18:40,537 ‫می‌بینی؟ 412 00:18:42,747 --> 00:18:44,541 ‫رفیق. 413 00:18:44,624 --> 00:18:46,376 ‫ترجیح‌ـم این نیست. 414 00:18:46,459 --> 00:18:48,920 ‫منم! فکر کردم که... 415 00:18:49,004 --> 00:18:50,046 ‫گفتی که هیچ وقت منو طعمه نمی‌کنی. 416 00:18:50,130 --> 00:18:51,715 ‫گفتم سعی می‌کنم این‌کارو نکنم. 417 00:18:51,798 --> 00:18:53,258 ‫خب، نه،‌ گفتی که... 418 00:18:53,341 --> 00:18:54,676 ‫- توی هواپیما، خودت گفتی... ‫- ببین! ببین! 419 00:18:54,759 --> 00:18:55,927 ‫این‌قدر گفتی و گفت راه ننداز! 420 00:18:56,011 --> 00:18:57,137 ‫خیلی حرفا زده شده. 421 00:18:58,805 --> 00:18:59,848 ‫ببین. 422 00:18:59,931 --> 00:19:02,058 ‫هنوزم نمیگم حتماً قربانی‌ت می‌کنم. 423 00:19:02,142 --> 00:19:04,311 ‫فقط دارم میگم ممکنه این‌کارو کنم. 424 00:19:04,394 --> 00:19:05,562 ‫یه احتماله که موقع ضرورت اتفاق میفته. 425 00:19:05,645 --> 00:19:08,523 ‫و تا چه حد قراره پایین کشیده بشم؟ 426 00:19:08,607 --> 00:19:11,234 ‫یعنی، با اینکه پرسیدم هم، ‫مشخصه که قرار نیست... 427 00:19:15,572 --> 00:19:16,990 ‫احتمالاً چیزی‌ـت نمی‌شه. 428 00:19:18,366 --> 00:19:20,076 ‫نمی‌خوان آدمای پایین ‫زنجیره رو به زندان بفرستن. 429 00:19:20,160 --> 00:19:21,912 ‫احتمالاً فقط تو رو بگیرن و اذیت کنن 430 00:19:21,995 --> 00:19:23,330 ‫که بتونن به اصل کاری برسن. 431 00:19:23,413 --> 00:19:25,206 ‫آها. عالیه. 432 00:19:26,082 --> 00:19:28,209 ‫یا تو از دفاع مشترک کنار می‌کشی. 433 00:19:32,380 --> 00:19:33,423 ‫سلام کن. 434 00:19:35,842 --> 00:19:37,010 ‫باید جلسه رو نظارت کنم 435 00:19:37,093 --> 00:19:38,553 ‫ولی می‌خواستم بهت خبر بدم. 436 00:19:39,137 --> 00:19:40,305 ‫ازت خوشم میاد گرگ. 437 00:19:41,014 --> 00:19:42,349 ‫واقعا میاد. 438 00:19:49,064 --> 00:19:50,941 ‫- گوه تو این وضعیت. ‫- خب... 439 00:19:51,024 --> 00:19:53,318 ‫- اون بالاست. ‫- این لامصب رو زیاد کن. 440 00:19:53,652 --> 00:19:54,653 ‫می‌بینمت. 441 00:19:59,407 --> 00:20:00,825 ‫سلام! سلام، سلام! 442 00:20:00,909 --> 00:20:02,244 ‫سلام پدربزرگ! 443 00:20:02,327 --> 00:20:03,536 ‫حالت چطوره؟ 444 00:20:05,580 --> 00:20:08,625 ‫یه‌کم دیرکردم، ‫ولی یه روز جالب پیش رو داریم 445 00:20:08,708 --> 00:20:10,627 ‫جلو من شیرین‌زبونی نکن پسر جون. 446 00:20:10,710 --> 00:20:14,047 ‫باشه. فقط...گفتم یه‌کم خوش و بش کنم 447 00:20:14,923 --> 00:20:15,966 ‫ولی خب... 448 00:20:16,883 --> 00:20:19,177 ‫سلام، آقای پیو. ‫حالتون چطوره؟ 449 00:20:19,260 --> 00:20:22,555 ‫من آدم ساده‌ای نیستم گرگ، ‫می‌دونم اینو. 450 00:20:23,890 --> 00:20:26,351 ‫به‌هرحال تا جایی که تونستم سعی کردم 451 00:20:26,434 --> 00:20:28,186 ‫که بهت عشق و محبت نشون بدم. 452 00:20:28,269 --> 00:20:29,521 ‫آره. آره بابا. شوخی می‌کنی؟ 453 00:20:29,604 --> 00:20:32,065 ‫تو بهترین پدربزرگ دنیایی. 454 00:20:32,148 --> 00:20:34,901 ‫و...واسه همین می‌خواستم ازت بخوام که... 455 00:20:34,985 --> 00:20:36,319 ‫ازم تقاضای کمک کردی. 456 00:20:36,403 --> 00:20:38,697 ‫و اون درخواست رو جدی گرفتم. 457 00:20:40,448 --> 00:20:44,160 ‫و حالا شنیدم که دیگه خدمات راجر رو نمی‌خوای 458 00:20:44,244 --> 00:20:47,497 ‫احتمالاً واسه اینکه رفتی سمت برادرم 459 00:20:47,580 --> 00:20:50,458 ‫و گروه زیردستای شیادش. 460 00:20:50,542 --> 00:20:52,752 ‫بدون این‌که حتی زنگ بزنی؟ 461 00:20:53,253 --> 00:20:54,421 ‫درسته. 462 00:20:54,504 --> 00:20:55,714 ‫در واقع واسه‌م سوال بود 463 00:20:55,797 --> 00:20:58,675 ‫که شاید بهتره یه شروع دوباره 464 00:20:58,758 --> 00:20:59,718 ‫با آقای پیو داشته... 465 00:20:59,801 --> 00:21:02,846 ‫من راجر پیو رو بیش از ۵۵ ساله می‌شناسم. 466 00:21:02,929 --> 00:21:06,224 ‫هیچ رقمه نباید سرش شیره بمالی. 467 00:21:07,308 --> 00:21:08,601 ‫اون دوستمه لامصب. 468 00:21:08,685 --> 00:21:09,978 ‫خب...یعنی... 469 00:21:13,606 --> 00:21:16,026 ‫خیلی‌خب، فکر کنم که اون‌یکی مسیر 470 00:21:16,109 --> 00:21:19,487 ‫اینه که ببینیم راهی هست که... 471 00:21:20,905 --> 00:21:22,449 ‫شاید مشکلی سر راهت نباشه که 472 00:21:22,532 --> 00:21:25,785 ‫بتونی منو یه‌کم حمایت ‫مالی بکنی تا کمک‌م کنی 473 00:21:25,869 --> 00:21:28,121 ‫- همچنان بی‌طرفی خودم رو حفظ کنم.... ‫- راجر؟ 474 00:21:28,204 --> 00:21:31,166 ‫من دارم به پدربزرگ‌ـت کمک می‌کنم که 475 00:21:31,249 --> 00:21:33,334 ‫کل دارایی‌ش رو به 476 00:21:34,127 --> 00:21:36,254 ‫تبدیل به امور خیریه کنه. 477 00:21:36,337 --> 00:21:38,089 ‫چی؟‌...چی؟ 478 00:21:38,173 --> 00:21:40,341 ‫دارم همهٔ پول‌ـم رو به ‫سازمان «صلح سبز» میدم گرگ. 479 00:21:40,925 --> 00:21:42,302 ‫خب... 480 00:21:42,385 --> 00:21:44,387 ‫چی...حتی سهم من رو؟ 481 00:21:44,471 --> 00:21:45,680 ‫اولین بخش رو از سهم تو دادم. 482 00:21:46,973 --> 00:21:48,641 ‫چرا؟ چرا؟ 483 00:21:48,725 --> 00:21:52,020 ‫چرا باید اولین بخش ‫باشه؟ یعنی، چطور.... 484 00:21:52,103 --> 00:21:53,521 ‫از کجا می‌دونی من باید اول باشم؟ 485 00:21:53,605 --> 00:21:54,689 ‫آخه... 486 00:21:55,648 --> 00:21:57,525 ‫- چرا؟ ‫- چون گرگ... 487 00:21:59,152 --> 00:22:01,362 ‫زندگی‌ت رو از سر راه نیاوردی. 488 00:22:02,322 --> 00:22:03,573 ‫چون داری خودت رو 489 00:22:03,656 --> 00:22:06,034 ‫می‌ندازی تو دامن یه مشت ‫گرگ و بهشون خدمت می‌کنی. 490 00:22:07,118 --> 00:22:08,119 ‫چون... 491 00:22:14,042 --> 00:22:17,545 ‫چون باید خودت احترام بذاری بچه‌جون. 492 00:22:21,883 --> 00:22:23,009 ‫حالا دیگه باید بریم. 493 00:22:25,887 --> 00:22:27,472 ‫خیلی‌خب، فقط سرسری ازش رد شو. 494 00:22:27,555 --> 00:22:29,265 ‫هر صدای مخالفی به حداقل برسه. 495 00:22:29,349 --> 00:22:31,601 ‫به‌محض این‌که توافق حاصل شد ‫بهت خبر میدیم 496 00:22:31,684 --> 00:22:34,229 ‫و بعد می‌تونی اعلام کنی ‫که رأی گیری لغو شده. 497 00:22:34,312 --> 00:22:35,480 ‫راستی... 498 00:22:35,563 --> 00:22:37,565 ‫جری حرف‌های آغازین رو فرستاده، ‫هوات رو داریم،‌ خب؟ 499 00:22:37,649 --> 00:22:39,567 ‫- آره. ‫- خوبه. برو بریم. 500 00:22:45,740 --> 00:22:47,408 ‫سلام... 501 00:22:47,492 --> 00:22:49,619 ‫من فرانک ورنون هستم، نایب‌رئیس. 502 00:22:49,702 --> 00:22:55,125 ‫به ۴۶ـمین جلسهٔ سالیانهٔ ‫سهامداران ویستار رویکو خوش اومدین. 503 00:22:55,208 --> 00:22:57,836 ‫درود بر قهرمانان فاتح! 504 00:22:57,919 --> 00:23:00,171 ‫سلام! 505 00:23:00,255 --> 00:23:02,006 ‫خب هنوز... 506 00:23:02,090 --> 00:23:04,592 ‫هنوز که علنی نشده کان، می‌دونی. 507 00:23:05,593 --> 00:23:06,803 ‫ولی چیزی نمونده. 508 00:23:06,886 --> 00:23:09,347 ‫فکر کنم وکلا دیگه بقیه‌ش ‫رو حل و فصل کنن دیگه؟ 509 00:23:09,430 --> 00:23:10,390 ‫آره. 510 00:23:10,473 --> 00:23:12,600 ‫بابا، اگه بودی خیلی کیف می‌کردی. 511 00:23:12,684 --> 00:23:13,852 ‫سندی به زور زنده‌ست. 512 00:23:13,935 --> 00:23:16,354 ‫می‌تونستی بهش بگی بره پوشک‌ش رو بخوره 513 00:23:16,437 --> 00:23:17,522 ‫و تنها جوابش این‌جوری می‌شد 514 00:23:18,982 --> 00:23:19,941 ‫که... 515 00:23:20,024 --> 00:23:22,026 ‫وایسا ببینم، موفق شدین؟ ‫توافق کردین؟ توافق کردیم؟ 516 00:23:22,110 --> 00:23:25,238 ‫- خب شاید.. ‫- آره، دیگه راهی واسه‌شون باقی نمونده، پس. 517 00:23:25,321 --> 00:23:27,699 ‫خب، می‌تونستن توی یونان قبول کنن. 518 00:23:27,782 --> 00:23:30,535 ‫- آره. ‫- این همه دلهره به جون‌ـمون نمی‌افتاد. 519 00:23:30,618 --> 00:23:32,829 ‫بازم خب، لوگان این خبر خوبیه. 520 00:23:32,912 --> 00:23:33,997 ‫آره. 521 00:23:34,080 --> 00:23:37,792 ‫خوب واسه اونا، ‫واسه ما بده. 522 00:23:37,876 --> 00:23:40,378 ‫بابا، چطور می‌تونی واسه ما بد باشه؟ 523 00:23:40,461 --> 00:23:42,005 ‫از اول‌شم می‌خواستن راه بیان. 524 00:23:43,631 --> 00:23:45,884 ‫یه کاسه‌ای زیر نیم‌کاسه‌ست ‫اونم بدجور. 525 00:23:45,967 --> 00:23:48,011 ‫مزه کار خودشون رو بهشون بچشونیم؟ 526 00:23:49,679 --> 00:23:50,722 ‫بذاریم همه بدونن که 527 00:23:50,805 --> 00:23:52,599 ‫- جلوم زانو زدن؟ ‫- خب... 528 00:23:53,600 --> 00:23:55,894 ‫یعنی دوباره مذاکرات رو باز کنیم بابا؟ 529 00:23:55,977 --> 00:23:58,563 ‫یا باید الان با هم کنار بیایم، ‫یا باید رأی‌گیری کنیم و ببازیم. 530 00:23:58,646 --> 00:24:02,317 ‫بهش بگو که نمی‌تونه پاش ‫رو بذاره توی ساختمون! 531 00:24:02,400 --> 00:24:05,820 ‫ببین لوگان، می‌دونم چقدر دردناکه ‫ولی بهش نیاز داریم. 532 00:24:05,904 --> 00:24:07,071 ‫خدایا، بابا ‫خودت مگه نگفتی 533 00:24:07,155 --> 00:24:08,740 ‫خیلی با چیزی که خودمون ‫پیشنهاد دادیم تفاوت نداره. 534 00:24:09,824 --> 00:24:11,826 ‫این توافق رو خراب کنیم 535 00:24:11,910 --> 00:24:13,703 ‫دیگه خبری از هیچ قراری نیست. 536 00:24:20,710 --> 00:24:22,086 ‫آهان؟ باشه. 537 00:24:24,505 --> 00:24:26,090 ‫عالیه. 538 00:24:26,174 --> 00:24:28,760 ‫خیلی‌خب مرسی بابا. ‫هوشمندانه‌ست 539 00:24:29,552 --> 00:24:30,553 ‫هست. 540 00:24:32,347 --> 00:24:33,473 ‫- باریکلا. ‫- باریکلا. 541 00:24:33,556 --> 00:24:35,058 ‫- مرسی. ‫- باریکلا. 542 00:24:35,141 --> 00:24:36,184 ‫قرصا رو بیار. 543 00:24:37,310 --> 00:24:38,686 ‫ببخشید قربان، ایبوبروفون؟ 544 00:24:38,770 --> 00:24:40,063 ‫نظرت چیه؟ 545 00:24:41,064 --> 00:24:42,023 ‫قربان؟ 546 00:24:42,982 --> 00:24:43,983 ‫در مورد قرارداد. 547 00:24:45,985 --> 00:24:46,986 ‫می‌تونه خوب باشه؟ 548 00:24:49,739 --> 00:24:50,740 ‫ایبوبروفون بیارم؟ 549 00:24:51,741 --> 00:24:52,992 ‫الان میارم. 550 00:24:53,076 --> 00:24:55,453 ‫همچنین می‌خوام ریچارد رو به صحنه... 551 00:24:55,536 --> 00:24:56,746 ‫فرانک لعنتی. 552 00:24:57,914 --> 00:24:59,123 ‫تحقیر آمیزه. 553 00:25:00,917 --> 00:25:02,085 ‫این همه سال زحمت کشیده 554 00:25:02,168 --> 00:25:04,212 ‫و بازم باید بیاد خودش رو به خریت بزنه ‫و نقش بازی کنه. 555 00:25:08,091 --> 00:25:09,634 ‫چیه؟ ‫الان کار دارم. 556 00:25:09,717 --> 00:25:13,388 ‫آقای روی، ببخشید مزاحم شدم ‫ولی خرگوشه مریضه. 557 00:25:14,347 --> 00:25:15,473 ‫منظورت چیه؟ 558 00:25:15,556 --> 00:25:17,308 ‫خرگوشه مریضه؟ 559 00:25:17,392 --> 00:25:19,519 ‫چی...چه‌جور مریضی‌ای؟ 560 00:25:19,602 --> 00:25:22,146 ‫به دامپزشک زنگ زدی؟ 561 00:25:22,230 --> 00:25:24,857 ‫مگه...چقدر دونات بهش دادی؟ 562 00:25:24,941 --> 00:25:26,901 ‫نه خیلی، ‫ولی خب گفتم که... 563 00:25:26,985 --> 00:25:29,112 ‫خرگوشا نباید دونات بخورن. 564 00:25:29,195 --> 00:25:32,073 ‫خیلی‌خب، می‌دونی چیه ‫یه کاریش کن خودت. خب؟ 565 00:25:32,156 --> 00:25:33,616 ‫به دکترمون زنگ بزن. 566 00:25:33,700 --> 00:25:36,411 ‫ولی دکتر که ....آدما رو درمان می‌کنه 567 00:25:36,494 --> 00:25:38,371 ‫آره، اگه می‌تونه آدما رو درمان کنه ‫می‌تونه خرگوشم درمان کنه. 568 00:25:40,081 --> 00:25:41,416 ‫- جری! ‫- نه! 569 00:25:42,041 --> 00:25:43,167 ‫سلام راستی. 570 00:25:43,251 --> 00:25:44,961 ‫قضیه کاریه یا رفاقتی؟ 571 00:25:45,044 --> 00:25:46,671 ‫- ببخشید، فقط می‌خواستم.. ‫- سلام کارولینا. 572 00:25:46,754 --> 00:25:48,506 ‫حالت چطوره؟ ‫بیانیه در چه حاله؟ 573 00:25:48,589 --> 00:25:49,674 ‫وایسا، چیزی نمونده. 574 00:25:49,757 --> 00:25:51,217 ‫و کی قراره... اعلام کنه؟ 575 00:25:51,301 --> 00:25:52,719 ‫- من انجام‌ش میدم. ‫- می‌تونم برم. 576 00:25:52,802 --> 00:25:54,012 ‫آها، خب... 577 00:25:55,096 --> 00:25:56,347 ‫سندیه. 578 00:25:56,431 --> 00:25:57,724 ‫- چی؟ ‫- کدومشون؟ 579 00:25:58,599 --> 00:26:00,226 ‫اونی که می‌تونه حرف بزنه! 580 00:26:00,310 --> 00:26:02,395 ‫جواب بدم؟ 581 00:26:03,479 --> 00:26:04,522 ‫سلام سندی. 582 00:26:05,898 --> 00:26:06,983 ‫خب... 583 00:26:07,066 --> 00:26:08,318 ‫مطمئنی؟ 584 00:26:09,068 --> 00:26:10,069 ‫خب، ادامه بده. 585 00:26:10,820 --> 00:26:11,863 ‫خیلی‌خب، ولی... 586 00:26:12,739 --> 00:26:13,740 ‫جدا؟ 587 00:26:15,199 --> 00:26:16,200 ‫خیلی‌خب. 588 00:26:17,410 --> 00:26:19,162 ‫خب، یه شرط دیگه دارن. 589 00:26:19,245 --> 00:26:21,539 ‫می‌خوان جت‌های شخصی رو بردارن. 590 00:26:21,622 --> 00:26:23,082 ‫جت‌ها؟ نه. 591 00:26:23,166 --> 00:26:24,417 ‫میگن که «تبعیض‌گرایانه و دور از دسترسه» 592 00:26:24,500 --> 00:26:25,585 ‫غیب گفتی! ‫ولی نه. 593 00:26:25,621 --> 00:26:27,248 ‫فقط می‌خوان که... ‫تحقیرش کنن. 594 00:26:27,378 --> 00:26:30,715 ‫خب، واقعی بود یا فقط می‌خواستن ‫طعمه رو چرب و چیلی‌تر کنن؟ 595 00:26:30,798 --> 00:26:32,425 ‫بیا قبول‌ش کنیم فعلاً بابا. 596 00:26:32,508 --> 00:26:33,885 ‫بعداً می‌تونی بهشون بگی کور خوندن. 597 00:26:33,968 --> 00:26:38,556 ‫آره، می‌تونیم بهشون پیشنهاد کم کردن ‫سهم شخصی یا سهمیهٔ سفر رو بدیم. 598 00:26:38,639 --> 00:26:42,685 ‫چرت و پرته! نه! اول بیان سراغ ‫جت‌های شخصی و هیچی بهشون نگیم. 599 00:26:42,769 --> 00:26:45,563 ‫بعدش میان واسه دریافت غرامت‌های سنگین ‫می‌دونی؟ 600 00:26:45,646 --> 00:26:47,357 ‫این..نه، مسخره‌ست. ‫عقب می‌کشن. 601 00:26:47,440 --> 00:26:49,025 ‫سر این مورد نمی‌زنن همه چی رو خراب کنن. 602 00:26:49,400 --> 00:26:50,401 ‫درسته؟ 603 00:26:50,735 --> 00:26:51,736 ‫بابا؟ 604 00:26:52,695 --> 00:26:53,780 ‫همم. 605 00:26:53,863 --> 00:26:55,865 ‫- باید بشاشم. ‫- عه. 606 00:26:55,948 --> 00:26:59,035 ‫- شیو. ‫- حتماً. می‌خوای که... 607 00:26:59,118 --> 00:27:01,579 ‫کمک‌ـت کنم یا...می‌تونم به یکی بگم... 608 00:27:02,330 --> 00:27:03,331 ‫تو 609 00:27:03,873 --> 00:27:04,874 ‫بیا بریم. 610 00:27:04,957 --> 00:27:05,917 ‫بمون. 611 00:27:06,000 --> 00:27:08,419 ‫می‌خوای....الان تصمیم بگیری؟ 612 00:27:08,503 --> 00:27:09,504 ‫قبلش یا...؟ 613 00:27:13,716 --> 00:27:15,426 ‫بابا؟ 614 00:27:17,804 --> 00:27:18,805 ‫بابا؟ 615 00:27:18,888 --> 00:27:20,223 ‫- کارل! ‫- چیه؟ 616 00:27:20,306 --> 00:27:21,682 ‫فرانک الانه که اسمت رو بخونه. 617 00:27:21,766 --> 00:27:24,185 ‫من...چی بگم؟ ‫رئیس؟ 618 00:27:24,852 --> 00:27:26,104 ‫چی...چی... 619 00:27:26,187 --> 00:27:28,356 ‫خیلی‌خب. ‫الان... 620 00:27:28,439 --> 00:27:30,149 ‫- خب، استووی جواب نمیده. ‫- ای بابا... 621 00:27:30,650 --> 00:27:32,068 ‫کارل، برو یه چیزی سر هم کن! 622 00:27:32,151 --> 00:27:35,446 ‫- عالی، کارل داستان سر هم می‌کنه. ‫- از پسش بر میای مرد! 623 00:27:43,121 --> 00:27:44,914 ‫خب، بدون هیچ معطلی 624 00:27:44,997 --> 00:27:47,708 ‫و فکر کنم خبرای جالبی هم در راه باشه، 625 00:27:47,792 --> 00:27:51,087 ‫لطفاً به مدیر ارشد مالی‌مون 626 00:27:51,170 --> 00:27:52,296 ‫کارل میولر خوشامد بگین. 627 00:27:57,593 --> 00:28:00,430 ‫قضیه رو جمع کن. ‫توافق ممکنه به‌هم خورده باشه. 628 00:28:01,472 --> 00:28:04,559 ‫من...باید برم جای دیگه. 629 00:28:04,642 --> 00:28:05,852 ‫پس... 630 00:28:05,935 --> 00:28:06,978 ‫یه‌چیزی از خودت سر هم کن! 631 00:28:07,061 --> 00:28:08,396 ‫موفق باشی فرانکو! 632 00:28:09,397 --> 00:28:10,481 ‫عالی! 633 00:28:11,190 --> 00:28:12,191 ‫خبرای عالی. 634 00:28:13,151 --> 00:28:15,528 ‫خب، در واقع خبرا رو از 635 00:28:15,611 --> 00:28:19,407 ‫مدیر ارشد مالی‌مون یه‌کم دیگه می‌شنویم ‫و قبل از این 636 00:28:19,490 --> 00:28:22,660 ‫یه‌کم وقفه باید داشته باشیم. 637 00:28:22,743 --> 00:28:24,620 ‫در واقع، خیلی وقفه. 638 00:28:24,704 --> 00:28:28,249 ‫کلی وقفه در مورد...یه چیزی. 639 00:28:31,377 --> 00:28:32,503 ‫لوگان! 640 00:28:33,754 --> 00:28:35,590 ‫لوگان، بیشتر از این نمی‌تونیم صبر کنیم. 641 00:28:35,673 --> 00:28:37,425 ‫- چی بگیم؟ ‫- آره، تصمیم چیه؟ 642 00:28:37,508 --> 00:28:39,677 ‫- جواب لازم داریم. ‫- آها، آها. 643 00:28:39,760 --> 00:28:41,471 ‫نظرت چیه لوگان؟ ‫آره یا نه؟ 644 00:28:46,559 --> 00:28:47,560 ‫نقره‌داغ‌شون کنید. 645 00:28:49,979 --> 00:28:50,980 ‫خب... 646 00:28:51,772 --> 00:28:52,732 ‫من... 647 00:28:53,316 --> 00:28:54,484 ‫نقره‌داغ‌شون کنید! 648 00:28:54,567 --> 00:28:57,445 ‫مطمئنی بابا؟ این... 649 00:28:57,528 --> 00:28:58,905 ‫مطمئنی می‌خوای این‌کارو کنی؟ 650 00:29:02,158 --> 00:29:03,993 ‫من... 651 00:29:04,076 --> 00:29:07,497 ‫خوبی بابا؟ ‫چیزی می‌دونی یا ... 652 00:29:07,580 --> 00:29:10,541 ‫یعنی این... ‫تصمیم بزرگیه. 653 00:29:10,625 --> 00:29:11,709 ‫الان خوش‌حالیم؟ 654 00:29:11,792 --> 00:29:13,085 ‫قرص‌هام. 655 00:29:13,169 --> 00:29:17,173 ‫همین الان دادم بهتون قربان. ‫چیز دیگه‌ای لازم دارین؟ 656 00:29:17,256 --> 00:29:18,674 ‫استامینوفن؟ 657 00:29:18,758 --> 00:29:21,052 ‫حال‌ش خوبه؟ یعنی حرفاش منطقیه؟ ‫حال‌ش...خوبه؟ 658 00:29:21,135 --> 00:29:22,637 ‫آره، منطقیه. ‫حال‌ش خوبه بابا. 659 00:29:22,720 --> 00:29:24,847 ‫ببین، داره رو شرکت قمار می‌کنه، ‫چون خیلی خفنه. 660 00:29:24,931 --> 00:29:26,641 ‫- می‌دونه داره چکار می‌کنه. ‫- اون یه... 661 00:29:26,724 --> 00:29:29,101 ‫یه جواب منفی مشخص بود دیگه؟ 662 00:29:29,185 --> 00:29:31,729 ‫مشخصاً گفت نه. ‫توافق بی‌توافق. 663 00:29:31,812 --> 00:29:34,690 ‫- گفت؟ ‫- کاملاً یه جواب منفی بود. 664 00:29:34,774 --> 00:29:36,692 ‫آره، یعنی.. ‫اگه ببریم 665 00:29:36,776 --> 00:29:38,319 ‫بدون توافق دیگه همه‌ش برده. 666 00:29:38,402 --> 00:29:40,530 ‫واقعاً داریم رو همه چی قمار می‌کنیم؟ 667 00:29:40,613 --> 00:29:41,822 ‫بابام همیشه اینجوریه دیگه. 668 00:29:41,906 --> 00:29:44,408 ‫ولی خب اگه موفق بشیم، ‫یه موفقیت تاریخی محسوب میشه. 669 00:29:44,492 --> 00:29:45,952 ‫یعنی، واقعاً خیلی هیجان‌انگیز و جذاب‌ـه. 670 00:29:46,035 --> 00:29:48,454 ‫یه ریسک خیلی بزرگه لامصب! ‫آخه واسه چی؟ 671 00:29:48,538 --> 00:29:50,831 ‫قبلاً هم به غریزه‌ش اعتماد کرده. ‫همیشه جواب داده. 672 00:29:50,915 --> 00:29:53,084 ‫وای خدا، ‫کاش می‌دونستم چی تو سرشه. 673 00:29:53,167 --> 00:29:55,920 ‫ولی خب آره، ‫قبلاً هم توی همچین موقعیتی بوده، پس... 674 00:29:56,003 --> 00:29:58,464 ‫البته یه..تماس داشت ‫وقتی داشت می‌رفت دستشویی. 675 00:29:58,548 --> 00:30:00,007 ‫می‌تونستی زودتر بنالی خب! 676 00:30:00,091 --> 00:30:01,300 ‫خیلی‌خب، پس شاید از یه چیزی خبر داره. 677 00:30:01,384 --> 00:30:03,761 ‫خب، همیشه از یه چیزی خبر داره. ‫باباست دیگه لامصب. 678 00:30:03,844 --> 00:30:04,845 ‫همیشه ۶ قدم جلوتره. 679 00:30:04,929 --> 00:30:06,305 ‫خیلی‌خب، پس... 680 00:30:06,389 --> 00:30:07,932 ‫پس واقعاً داریم این‌کارو می‌کنیم؟ 681 00:30:08,015 --> 00:30:09,433 ‫نقره‌داغ‌شون کنیم. 682 00:30:09,517 --> 00:30:11,269 ‫باشه، خیلی‌خب. ‫نقره‌داغ‌شون کنیم. 683 00:30:11,352 --> 00:30:13,062 ‫- نقره‌داغ‌شون کن. ‫- من الان... 684 00:30:13,145 --> 00:30:16,107 ‫زنگ می‌زنم بهشون. 685 00:30:24,657 --> 00:30:26,534 ‫- شیوان؟ ‫- سلام،‌ خب.... 686 00:30:26,617 --> 00:30:28,286 ‫نه. یا بی‌خیال جت‌ها می‌شید 687 00:30:28,369 --> 00:30:29,787 ‫یا شانس‌ـمون رو با رأی‌گیری امتحان می‌کنیم. 688 00:30:29,870 --> 00:30:32,039 ‫نوچ. بی‌خیال جت‌ها نمی‌شه. 689 00:30:32,123 --> 00:30:34,250 ‫پس...میریم سراغ رأی‌گیری. 690 00:30:34,333 --> 00:30:35,501 ‫جدی؟ چرا؟ 691 00:30:35,585 --> 00:30:36,752 ‫نمی‌دونم. 692 00:30:36,836 --> 00:30:38,796 ‫فقط کاری که بابام میگه رو می‌کنم! 693 00:30:47,805 --> 00:30:49,599 ‫گرگ! 694 00:30:49,682 --> 00:30:51,183 ‫گفتی... ‫گفتی گرگ؟ 695 00:30:51,267 --> 00:30:52,310 ‫اینو بده به فرانک. 696 00:30:53,894 --> 00:30:56,105 ‫حالا. روی صحنه‌ست. ‫همین الان برو بده‌ش به فرانک. 697 00:30:56,188 --> 00:30:58,024 ‫باوشه. 698 00:30:58,107 --> 00:31:01,193 ‫و بعد از بازنگری بزرگ در سیاست‌های شرکت 699 00:31:01,277 --> 00:31:06,782 ‫به تلاش خودمون برای تبدیل کشتی‌ها ‫به جایی امن و خاص 700 00:31:06,866 --> 00:31:10,953 ‫که برای همهٔ مشتری‌هامون خاطرات خاصی ‫به ارمغان میاره ادامه می‌دیم. 701 00:31:13,998 --> 00:31:17,168 ‫که باعث آیندهٔ درخشانی برای همه میشه. 702 00:31:21,380 --> 00:31:23,591 ‫خب، دیگه... 703 00:31:23,674 --> 00:31:25,843 ‫دیگه تموم شد. 704 00:31:25,926 --> 00:31:29,180 ‫خوبه، قاطعانه‌ست. ‫یعنی خب اگه تموم شده‌ست که... 705 00:31:29,263 --> 00:31:30,306 ‫اگه ببریم، خیلی خوبه. 706 00:31:30,389 --> 00:31:33,351 ‫این چیز.... 707 00:31:34,727 --> 00:31:35,728 ‫رئیس‌ چشه؟ 708 00:31:38,314 --> 00:31:41,484 ‫ببخشید، با رئیس‌جمهور؟ 709 00:31:41,567 --> 00:31:42,943 ‫می‌تونیم «ریون‌هد» رو بیاریم؟ 710 00:31:43,027 --> 00:31:44,737 ‫یعنی الان؟ ‫ریون‌هد... 711 00:31:44,820 --> 00:31:46,656 ‫- الان وقت برنامه روزانه‌ست. ‫- به میشل‌‌ان زنگ بزن. 712 00:31:46,739 --> 00:31:50,951 ‫بگو به کمیسون بورس و اوراق خزانه بگه که ‫این جلسه رو لغو کنه. 713 00:31:53,204 --> 00:31:55,915 ‫باشه، خب... ‫پیگیرش هستیم. 714 00:31:58,125 --> 00:31:59,251 ‫باید بشاشم. 715 00:32:01,462 --> 00:32:04,006 ‫- کجاست؟ ‫- کی، من؟ دوباره؟ آره. 716 00:32:04,757 --> 00:32:05,758 ‫حتما. باشه. 717 00:32:09,428 --> 00:32:10,805 ‫خیلی‌خب. 718 00:32:10,888 --> 00:32:12,723 ‫- شماها میرید دست‌شویی؟ ‫- اوهوم. 719 00:32:12,807 --> 00:32:14,100 ‫- خیلی‌خب. ‫- از این‌طرف. 720 00:32:14,183 --> 00:32:16,394 ‫گوه‌خوریِ چی‌ـ‌ش به تو اومده؟ 721 00:32:16,477 --> 00:32:17,895 ‫نه، نه، فقط... 722 00:32:17,978 --> 00:32:20,564 ‫فقط گفتم....فکر کنم ‫هنوز از این‌طرفه. 723 00:32:20,648 --> 00:32:22,900 ‫- حله، می‌دونم. ‫- باشه، باشه، خودش می‌دونه. 724 00:32:22,983 --> 00:32:24,151 ‫بله. 725 00:32:24,235 --> 00:32:25,528 ‫می‌خوایم الان چند لحظه‌ای رو 726 00:32:25,611 --> 00:32:28,030 ‫دربارهٔ تصمیمات حیطهٔ فیلم و تلویزیون 727 00:32:28,114 --> 00:32:30,032 ‫و بلندپروازی‌هامون واسه تولید محتوا ‫رو باهاتون در میون بذاریم 728 00:32:30,116 --> 00:32:31,951 ‫ببین، نمی‌دونم چی تو سرشونه، خب؟ 729 00:32:32,034 --> 00:32:33,703 ‫دیگه...همه‌چی قر و قاطی‌ـه. 730 00:32:33,786 --> 00:32:35,913 ‫عالیه. قرار بود تو مخبر من بین اونا باشی. 731 00:32:35,996 --> 00:32:38,791 ‫آها، خب این.. مزخرفات جت شخصی رو ‫از کجاتون در آوردین؟ 732 00:32:39,458 --> 00:32:40,710 ‫چون چیز بیهوده‌ای‌ـه. 733 00:32:40,793 --> 00:32:43,504 ‫ما پیچیده‌ترین ائتلاف ممکن‌ـیم. 734 00:32:43,587 --> 00:32:46,090 ‫و سندی عصبانی‌ترین فرد بین ماست. 735 00:32:46,173 --> 00:32:48,342 ‫خیلی‌خب گوش کن. ‫می‌تونم حل‌ش کنم. 736 00:32:48,426 --> 00:32:50,553 ‫- دارم میرم باهاشون صحبت کنم. ‫- بخت باهات یار باشه! 737 00:32:50,636 --> 00:32:53,180 ‫چون این فلجِ بی‌اعصابی که من می‌بینم 738 00:32:53,264 --> 00:32:55,808 ‫می‌خواد کلاً قال مذاکرات رو ‫بکنه بره پی کارش. 739 00:32:55,891 --> 00:32:58,477 ‫باشه، فقط...یه‌کم دندن رو جیگر بذار رفیق. 740 00:32:58,561 --> 00:33:01,063 ‫عروسک‌گردان میره تو کارش. 741 00:33:04,191 --> 00:33:05,568 ‫لوگان،‌ خوبی؟ 742 00:33:05,651 --> 00:33:07,486 ‫کمک لازم داری؟ 743 00:33:07,570 --> 00:33:10,489 ‫خوبی پیرمرد؟ 744 00:33:10,573 --> 00:33:12,908 ‫خوبی؟ گیر کرد.... ‫گیر کرد لای زیپ؟ 745 00:33:15,745 --> 00:33:17,371 ‫نه. یه کمکی بکن. 746 00:33:17,455 --> 00:33:19,498 ‫باشه. آره. ‫البته که...منظورت... 747 00:33:19,582 --> 00:33:22,543 ‫نمی‌خوای که عصا رو بگیرم، درسته؟ 748 00:33:23,419 --> 00:33:24,628 ‫خیلی‌خب. 749 00:33:24,712 --> 00:33:26,547 ‫خیلی‌خب، عجله نکن. 750 00:33:26,630 --> 00:33:27,923 ‫آروم باش. عجله‌ای نیست. 751 00:33:28,007 --> 00:33:29,467 ‫ببینم خوبی؟ ‫بدجور داری می‌لرزی. 752 00:33:29,550 --> 00:33:31,385 ‫فکر کنم باید ببریمت پیش یه دکتر. 753 00:33:31,469 --> 00:33:33,053 ‫فکر کنم... 754 00:33:34,764 --> 00:33:36,348 ‫ممنون، پسرم. 755 00:33:36,974 --> 00:33:38,017 ‫خواهش می‌کنم. 756 00:33:38,768 --> 00:33:39,810 ‫باب... 757 00:33:40,561 --> 00:33:41,562 ‫بابا. 758 00:33:42,646 --> 00:33:44,356 ‫وای خدا. 759 00:33:48,360 --> 00:33:51,947 ‫سلام، عه. 760 00:33:52,031 --> 00:33:53,741 ‫صبر کن، میشل‌‌ان زنگ زده. 761 00:33:53,824 --> 00:33:56,118 ‫می‌خواد با بابات حرف بزنه. ‫میگه جواب نمیده. 762 00:33:56,202 --> 00:33:57,787 ‫دوباره در مورد خبر داره ناله می‌کنه؟ 763 00:33:57,870 --> 00:33:59,997 ‫میگه فوری‌ـه، ‫یعنی... 764 00:34:00,080 --> 00:34:01,457 ‫خب، بهش بگو بهش زنگ می‌زنیم. 765 00:34:01,540 --> 00:34:03,083 ‫آره. بگو وقت واسه حرف زدن داشت 766 00:34:03,167 --> 00:34:05,169 ‫اگه درگیر سر و کله زدن با ‫وزارت دادگستری رو نداشت. 767 00:34:05,252 --> 00:34:06,504 ‫سلام میشل‌ان. 768 00:34:06,587 --> 00:34:09,507 ‫- آهای! ‫- خیلی‌خب، بذار پیداش کنیم. 769 00:34:09,590 --> 00:34:11,925 ‫- و بهش میگیم باهات تماس بگیره. ‫- ببین شیو.. 770 00:34:12,009 --> 00:34:13,928 ‫شیو، بابات خیلی وضع‌ش بده. 771 00:34:14,010 --> 00:34:15,054 ‫چی؟ 772 00:34:15,137 --> 00:34:16,555 ‫- ببینم بابا، حالت خوبه؟ ‫- شیو اینجاست. 773 00:34:16,639 --> 00:34:18,224 ‫- نه، نه، بلند نشو قربان. ‫- نه، نه. 774 00:34:18,307 --> 00:34:19,599 ‫مارشا، مارشا.. 775 00:34:19,682 --> 00:34:20,809 ‫چی؟ 776 00:34:20,893 --> 00:34:23,019 ‫الان نه، الان نه. 777 00:34:23,103 --> 00:34:25,981 ‫باید مجدداً به سخنرانی‌م فکر کنم. 778 00:34:26,065 --> 00:34:27,817 ‫و وقت می‌گیره ازم. 779 00:34:27,900 --> 00:34:30,152 ‫پس، وقت لازم دارم. ‫ممنون مارشا. 780 00:34:30,236 --> 00:34:32,613 ‫- چیزی نیست. ‫- خب...گه توش 781 00:34:32,695 --> 00:34:34,114 ‫- آره، همه‌چی... ‫- چی؟ 782 00:34:34,782 --> 00:34:36,075 ‫خلی‌خب. 783 00:34:36,157 --> 00:34:37,910 ‫ببینید همگی... 784 00:34:37,992 --> 00:34:41,038 ‫فقط بگم که لوگان الان خیلی ‫تو حال خودش نیست. 785 00:34:43,123 --> 00:34:44,999 ‫- سلام. ‫- سلام، کری. 786 00:34:45,084 --> 00:34:46,669 ‫بابا دارویی چیزی مصرف می‌کنه؟ 787 00:34:46,751 --> 00:34:50,338 ‫عفونت مجاری ادراری داره. ‫چرا؟ حال‌ش خوبه؟ 788 00:34:50,422 --> 00:34:53,425 ‫ممکنه داروهاش باعث گیجی بشه؟ 789 00:34:53,509 --> 00:34:56,846 ‫نباید. اگه مصرف‌شون نکنه ‫این اتفاق میفته. 790 00:34:56,929 --> 00:34:59,098 ‫خیلی‌خب، همراهشه؟ ‫کجان؟ 791 00:34:59,181 --> 00:35:02,560 ‫آخه من...دادم‌شون به خودش ‫ولی خب... 792 00:35:02,643 --> 00:35:03,727 ‫الان میام. 793 00:35:03,811 --> 00:35:05,896 ‫سرنگ همراهم دارم. ‫و به دکترش زنگ می‌زنم. 794 00:35:05,980 --> 00:35:07,231 ‫باشه. 795 00:35:08,983 --> 00:35:10,901 ‫عفونت مجاری ادراری داره. 796 00:35:10,985 --> 00:35:13,779 ‫چی؟‌ جدی؟ خب این... ‫نه. 797 00:35:13,863 --> 00:35:15,531 ‫به اون جدیت نیست که؟ 798 00:35:15,614 --> 00:35:17,992 ‫چی؟ تو سن اون؟ ‫عقل از سرت می‌پرونه. 799 00:35:18,075 --> 00:35:19,994 ‫ریگان وقتی کم مونده بود ‫بمب اتم سر بلژیک آوار کنه بهش مبتلا بود. 800 00:35:20,077 --> 00:35:21,203 ‫لعنتی، چی؟ 801 00:35:21,287 --> 00:35:23,205 ‫چند وقته که.. ‫چند وقته که این‌جوری بوده؟ 802 00:35:23,289 --> 00:35:24,874 ‫وقتی گفت نه این‌جوری بود؟ 803 00:35:24,957 --> 00:35:26,375 ‫وقتی کل شرکت رو به‌خطر انداخت؟ 804 00:35:26,458 --> 00:35:28,127 ‫کسی چیزی ازش نشنوه. 805 00:35:28,210 --> 00:35:29,920 ‫برو حواست بهش باشه. 806 00:35:30,004 --> 00:35:31,046 ‫تام..تام! 807 00:35:31,130 --> 00:35:32,756 ‫- برو، برو. ‫- آره، آره. 808 00:35:32,840 --> 00:35:34,258 ‫چکار کنیم؟ عفونت مجاری ادراری داره. 809 00:35:34,341 --> 00:35:36,719 ‫- عفونت مجاری؟ ‫- یکی باید زنگ بزنه دکتر بیاد 810 00:35:36,802 --> 00:35:38,053 ‫نمی‌شه فقط بهش آب زغال‌اخته بهش بدیم 811 00:35:38,137 --> 00:35:39,221 ‫و دوباره ازش در مورد قرارداد بپرسیم؟ 812 00:35:39,305 --> 00:35:40,723 ‫الان سراغ کارولین رو می‌گرفت. 813 00:35:40,806 --> 00:35:42,224 ‫لامصب این دیگه شاش‌ روغن قاطی کرده. 814 00:35:42,308 --> 00:35:44,810 ‫نه، ولی خب می‌دونید ‫خیلی حال‌ش خوب بود 815 00:35:44,894 --> 00:35:46,604 ‫وقتی که بهم پیشنهاد شبکهٔ اروپایی رو داد. 816 00:35:46,687 --> 00:35:48,814 ‫کی گفت؟ چون مسلماً وقتی گفته ‫کنترل‌ش دست خودش نبوده. 817 00:35:48,898 --> 00:35:50,733 ‫نه، تو اون لحظه کاملاً سر عقل... 818 00:35:50,816 --> 00:35:52,151 ‫می‌تونم بهت قول بدم که این‌جوری نبوده. 819 00:35:52,234 --> 00:35:53,611 ‫به‌نظر میاد مدتی‌ـه که تو حال خودش نبوده. 820 00:35:53,694 --> 00:35:55,321 ‫خیلی‌خب، نه دیگه ‫اینو دیگه نمی‌دونیم. 821 00:35:55,404 --> 00:35:56,739 ‫تماسی که باهاش گرفتن چی؟ 822 00:35:56,822 --> 00:35:58,198 ‫شاید تصمیمی که گرفته ‫تصمیم درستی باشه. 823 00:35:58,282 --> 00:35:59,867 ‫واقعاً نمی‌دونیم کی شاش-روغن قاطی کرده. 824 00:35:59,950 --> 00:36:01,410 ‫نه، ممکنه هر چیزی بوده باشه. 825 00:36:01,493 --> 00:36:03,537 ‫- ممکنه یه تماس خودکار یا اورولوژیست‌ش بوده باشه. ‫- آره. 826 00:36:03,621 --> 00:36:05,831 ‫نه، نه، من فکر می‌کنم مدتی هست که کلا ‫شاش‌-روغن قاطی کرده. 827 00:36:05,915 --> 00:36:09,585 ‫نه بابا؟ ‫الان واسه ما شدی کارآگاه پوآروِ شاش اینجا؟ 828 00:36:09,668 --> 00:36:11,003 ‫شیو تو... ‫لازمه که تصمیم‌ش رو رد کنی؟ 829 00:36:11,086 --> 00:36:13,130 ‫بری پیش سندی و استووی ‫و بگی که نظرش عوض شده؟ 830 00:36:13,213 --> 00:36:14,548 ‫آره، فکر کنم باید حتماً این‌کارو بکنی. 831 00:36:14,632 --> 00:36:16,050 ‫بابا عاشق این‌چیزاست. ‫آره برو برو، تصمیم‌ش رو رد کن. 832 00:36:16,133 --> 00:36:17,384 ‫خب نه. ‫نمی‌تونی این‌کارو کنی. نمی‌تونی. 833 00:36:17,468 --> 00:36:20,971 ‫بچه‌ها، میگه که هنوزم باید ‫سخنرانی‌ش رو انجام بده. 834 00:36:21,055 --> 00:36:23,432 ‫- چی فکر می‌کنید؟ ‫- می‌تونه سخنرانی کنه؟ 835 00:36:23,515 --> 00:36:24,934 ‫- می‌تونه...که.. ‫می‌تونه سخنرانی کنه؟ 836 00:36:25,017 --> 00:36:27,102 ‫منظورت شاه روانیِ شاش‌-روغن قاطی کرده‌ست؟ 837 00:36:27,186 --> 00:36:29,855 ‫ممکنه هر چیزی بگه. یهو دیدی ‫به همه گفت «باربارا استرایسند»ـه. نه. 838 00:36:29,939 --> 00:36:31,523 ‫فکر کنم باید لغوش کنیم، درسته؟ 839 00:36:31,607 --> 00:36:33,359 ‫ولی حداقل‌ش اینه که باید روی سن باشه. 840 00:36:33,442 --> 00:36:35,235 ‫عالی میشه که حداقل به‌ظاهر اونجا باشه. 841 00:36:35,319 --> 00:36:37,029 ‫خیلی‌خب، تا جایی که میشه ‫به تعویق‌ش می‌ندازیم 842 00:36:37,112 --> 00:36:39,573 ‫و اگه فقط بیاریمـش روی سن کافی باشه؟ 843 00:36:39,657 --> 00:36:41,951 ‫آره شاید بهتره از یه در مخفی بفرستی‌ش 844 00:36:42,034 --> 00:36:43,244 ‫که با یخ خشک احاطه شده. 845 00:36:43,327 --> 00:36:44,954 ‫این دکتره کجاست اصلاً؟ 846 00:36:45,037 --> 00:36:49,833 ‫اون...اون می‌ترسه که نکنه ‫یه گربهٔ مرده زیر صندلی‌ش باشه. 847 00:36:49,917 --> 00:36:52,127 ‫- گل بود به سبزه نیز آراسته شد! ‫- چیزی زیر صندلی‌ش هست حالا؟ 848 00:36:52,211 --> 00:36:53,337 ‫- نه. ‫- گرگ... 849 00:36:53,420 --> 00:36:55,047 ‫- خیلی‌خب، عالیه. ‫- اینو بده به فرانک. 850 00:36:55,130 --> 00:36:57,174 ‫به‌نظر اصرار داره که... 851 00:36:57,257 --> 00:37:00,219 ‫میگه که نمی‌خواد «رز» اینو ببینه. 852 00:37:00,302 --> 00:37:02,346 ‫و می‌خواد کالین ببردش بیرون. 853 00:37:02,429 --> 00:37:04,723 ‫باشه، بگو کالین ببرتش بیرون. 854 00:37:04,807 --> 00:37:06,976 ‫- خیلی‌خب. ‫- خوبه! مرسی هیوگو، ممنون. 855 00:37:07,726 --> 00:37:08,852 ‫- سلام! ‫- چه عجب! 856 00:37:08,936 --> 00:37:10,062 ‫دکتر تو راهه. 857 00:37:10,145 --> 00:37:11,939 ‫چرا قبلاً هیچی نگفتی آخه لامصب؟ 858 00:37:12,022 --> 00:37:13,607 ‫خودش نمی‌خواست کسی بدونه. 859 00:37:13,691 --> 00:37:15,693 ‫خیلی‌خب دیدی که چه خوب شد آخرش دیگه؟ 860 00:37:17,069 --> 00:37:18,404 ‫وای تف تو این وضعیت! 861 00:37:18,487 --> 00:37:20,990 ‫هر دم از باغ بری می‌رسد! ‫کی تو رو دعوت کرده؟ 862 00:37:21,073 --> 00:37:22,825 ‫چه خبر شده الان؟ 863 00:37:22,908 --> 00:37:24,827 ‫- چیزی نیست. همه‌چی تحت کنترله. ‫- زد زیر قرار و مدار؟ 864 00:37:24,910 --> 00:37:27,287 ‫- بسپر به خودمون. ‫- باید همین الان شرایط رو عوض کنید! 865 00:37:27,371 --> 00:37:28,956 ‫- آره. آره. ‫- همه‌چی تحت کنترل‌ـه، خب؟ 866 00:37:29,039 --> 00:37:30,291 ‫داریم حل‌ش می‌کنیم. 867 00:37:30,374 --> 00:37:32,501 ‫- ممنون بابت نگرانی‌ت. ‫- خیلی‌خب، از اینجا ببرش! 868 00:37:33,585 --> 00:37:36,964 ‫الان...چه‌خبره؟ 869 00:37:37,047 --> 00:37:39,008 ‫- دکتره داره میاد. ‫- این چه مسخره بازی‌ایه دیگه؟ 870 00:37:39,091 --> 00:37:40,175 ‫چیزی نیست. هیچی نیست. 871 00:37:40,259 --> 00:37:41,593 ‫- اون دیگه چیه؟ ‫- می‌تونی بری لطفاً؟ 872 00:37:41,677 --> 00:37:44,221 ‫اون یه گربهٔ تخلیه. ‫حالا میشه گورتو گم کنی بی‌زحمت؟ 873 00:37:45,180 --> 00:37:46,432 ‫خوب بهم گوش کنید. 874 00:37:46,515 --> 00:37:47,516 ‫- خیلی‌خب. ‫- باشه. 875 00:37:47,599 --> 00:37:50,352 ‫این شماهایید که همه‌چی رو ‫دارید نابود می‌کنید. 876 00:37:50,436 --> 00:37:52,604 ‫فکر کردین خالی می‌بندن؟ ‫کاملاً کور خوندین. 877 00:37:52,688 --> 00:37:54,648 ‫و دارید تمام چیزایی که واسه‌ش ‫دهن‌ـم سرویس شده و پاش جنگیدم رو 878 00:37:54,732 --> 00:37:56,984 ‫به مرز نابودی می‌کشونید. ‫و من نمی‌ذارم این اتفاق بیفته. 879 00:37:57,067 --> 00:37:58,152 ‫- متوجه حرفام هستین؟ ‫- آره. 880 00:37:58,235 --> 00:37:59,820 ‫- جایی اینجا نداری. ‫- جمع‌ش کن! 881 00:37:59,903 --> 00:38:01,530 ‫جمع‌ش کن دیگه! 882 00:38:01,613 --> 00:38:03,532 ‫- بهتره بری دیگه، مرخصی. ‫- اینجا جایی نداری. هیچ حقی نداری اینجا باشی. 883 00:38:03,615 --> 00:38:06,118 ‫- لطفاً برو. ‫- خیلی ممنون بابت نگرانی‌ت. برو دیگه. 884 00:38:06,201 --> 00:38:07,161 ‫برو، متوهم. 885 00:38:07,244 --> 00:38:08,495 ‫مرتیکهٔ متوهم، ‫گورت رو گم کن دیگه. 886 00:38:08,579 --> 00:38:10,331 ‫یه دکتری بیارین و گرنه ‫زنگ می‌زنم دکتر خودم بیاد. 887 00:38:10,414 --> 00:38:12,708 ‫- گم‌شو دیگه. ‫- خیلی مرسی بابت نگرانی‌ت 888 00:38:12,791 --> 00:38:13,876 ‫حالا انگار خیلی به تخمت‌ـه! 889 00:38:13,959 --> 00:38:16,295 ‫احتمالاً یه‌چیزی به‌خوردش دادی جناب پوتین! ‫گه‌توش. 890 00:38:17,671 --> 00:38:18,589 ‫بابا. 891 00:38:21,300 --> 00:38:24,595 ‫- به‌ فرانک بگو ادامه بده. ‫- چرا فرانک این‌قدر عصبانی‌ـه؟ 892 00:38:24,678 --> 00:38:28,140 ‫- اون کندال بود. ‫- فرانک ناراحته؟ 893 00:38:28,223 --> 00:38:30,142 ‫نه، یه‌سری به فرانک حرف بد زدن. 894 00:38:30,225 --> 00:38:31,935 ‫- الان مشکلی نیست. ‫- خیلی عصبی بود. مردم سرش داد زدن. 895 00:38:32,019 --> 00:38:33,771 ‫- کی باهاش بد حرف زده؟ ‫- نه، نه، شما بشین. 896 00:38:33,854 --> 00:38:35,898 ‫- نگران نباش، حال‌ش خوبه. ‫- کسی نباید... 897 00:38:35,981 --> 00:38:38,358 ‫فقط من باید باهاش بد حرف بزنم. 898 00:38:38,442 --> 00:38:41,070 ‫نه، یه مشت ابله بودن ‫و الان دیگه رفتن. 899 00:38:41,987 --> 00:38:43,363 ‫لعنتی. 900 00:38:46,366 --> 00:38:48,619 ‫و همه به عنوان یه تیم همکاری می‌کنیم 901 00:38:48,702 --> 00:38:51,538 ‫که شرکت رو به سمت آینده‌ای روشن‌تر همراهی کنیم. 902 00:38:59,713 --> 00:39:04,927 ‫و حالا صبحت رو می‌سپارم به ‫جری کلمن مدیرعامل موقت‌ـمون. 903 00:39:10,015 --> 00:39:11,350 ‫عوضیِ بزدل! 904 00:39:15,813 --> 00:39:17,064 ‫ممنون فرانک. 905 00:39:20,692 --> 00:39:22,861 ‫می‌خوام با به‌اشتراک گذاشتن 906 00:39:22,945 --> 00:39:25,364 ‫برخی از خیلِ تغییراتی که 907 00:39:25,447 --> 00:39:29,660 ‫در این ۳۰ سال حضورم ‫در ویستار دیده‌م شروع کنم. 908 00:39:31,495 --> 00:39:32,955 ‫سلام! 909 00:39:33,038 --> 00:39:35,958 ‫کلی مایعات و آب مصرف کرده. 910 00:39:36,041 --> 00:39:37,292 ‫پس خیلی زود باید خوب بشه. 911 00:39:37,376 --> 00:39:38,752 ‫قطعاً خوب میشه دیگه؟ 912 00:39:38,836 --> 00:39:40,003 ‫ولی، چه‌قدر زود؟ 913 00:39:40,087 --> 00:39:42,798 ‫خب، نودلِ آماده که نیست 914 00:39:42,881 --> 00:39:44,174 ‫حتماً، ولی خب نمیشه بهش سرعت ببخشیم؟ 915 00:39:44,258 --> 00:39:46,927 ‫مثلا یه کیسهٔ خون یا تزریق آدرنالین؟ 916 00:39:47,010 --> 00:39:48,178 ‫خدایا. ‫آروم بگیر خب. 917 00:39:48,262 --> 00:39:50,180 ‫می‌خوای شیاف فلفل‌تند واسه‌ش بذاریم؟ 918 00:39:50,264 --> 00:39:51,515 ‫گم‌شو بابا! ‫چیزی که خودشم بود می‌خواست. 919 00:39:51,598 --> 00:39:53,475 ‫تو گم‌شو. مهم‌ترین چیز اینه که ‫مراقب‌ش باشیم، خب؟ 920 00:39:53,559 --> 00:39:55,102 ‫آره، خب مسلماً موافق‌م رومن. 921 00:39:55,185 --> 00:39:56,311 ‫نه بابا؟‌واقعا؟ 922 00:39:56,395 --> 00:39:57,855 ‫چون‌ انگار می‌خوای ‫پدرمون رو به‌زور راه بندازی 923 00:39:57,938 --> 00:39:59,815 ‫انگار ماشینی چیزی باشه. 924 00:40:01,191 --> 00:40:04,403 ‫وای لامصب. ‫میشه وقتی که کم‌تر ترسناک بود 925 00:40:04,903 --> 00:40:05,904 ‫بهم زنگ بزنی؟ 926 00:40:06,864 --> 00:40:08,031 ‫...در مسیری مثبت قرار داره. 927 00:40:08,115 --> 00:40:10,993 ‫ما راه‌های جایگزین رو برای ‫بخش‌های کشتی‌رانی‌مون بررسی می‌کنیم 928 00:40:11,076 --> 00:40:13,495 ‫از جمله از کارانداختنِ احتمالی. 929 00:40:13,579 --> 00:40:16,748 ‫و برنامهٔ پرداخت بدهی‌ها رو 930 00:40:16,832 --> 00:40:19,168 ‫به همراه یه سود ویژه شروع می‌کنیم. ‫و قراره که یه... 931 00:40:19,251 --> 00:40:21,420 ‫دکتر میگه که حالش خوب میشه، ‫ولی مطمئن نیستم. 932 00:40:21,503 --> 00:40:23,547 ‫چیزی نیست. خوابه. 933 00:40:23,630 --> 00:40:27,259 ‫که به رهبری مدیر عملیاتیِ با بصیرتمون ‫رومن روی انجام میشه. 934 00:40:28,739 --> 00:40:29,985 ‫سلام، آره، آره. 935 00:40:30,053 --> 00:40:33,932 ‫فقط می‌خواستم...ببینم که به‌نظرت 936 00:40:34,016 --> 00:40:37,519 ‫به‌نظرت امکانش هست ‫که از یکی شکایت کرد 937 00:40:37,603 --> 00:40:39,730 ‫مثلا پدربزرگ 938 00:40:39,813 --> 00:40:41,940 ‫به‌طریقی که یه‌جوری باشه که... 939 00:40:43,066 --> 00:40:44,735 ‫زیاد خصمانه به‌نظر نرسه؟ 940 00:40:45,402 --> 00:40:47,029 ‫که مثلاً این‌جوری به‌نظر برسه که 941 00:40:47,112 --> 00:40:49,573 ‫«دوست دارم، و خوش‌حالم که ‫جزوی از ندگی‌م هستی 942 00:40:49,656 --> 00:40:51,992 ‫ولی دارم یه اقدام قانونی ‫علیه‌ت می‌کنم؟» 943 00:40:52,075 --> 00:40:53,994 ‫- ما داریم... ‫- این که... 944 00:40:54,077 --> 00:40:56,538 ‫این‌که هیچ رأی‌ای رو به سمت ما نمیاره. 945 00:40:56,622 --> 00:40:58,790 ‫بگیم که احتمال بمب‌گذاری وجود داره؟ 946 00:41:00,000 --> 00:41:01,335 ‫- سلام! ‫- خیلی‌خب. 947 00:41:01,418 --> 00:41:03,921 ‫خب ناله‌هاش داره بلندتر میشه. 948 00:41:04,004 --> 00:41:06,089 ‫خیلی‌خب. ولی می‌تونه ‫روی سن این کارو کنه؟ 949 00:41:06,173 --> 00:41:08,014 ‫فقط باید روی ویلچر بذاریم‌ش ‫که واسه‌شون دست تکون بده؟ 950 00:41:08,039 --> 00:41:12,095 ‫لعنتی، نمیشه که پیرمرد بیچاره رو به‌زور ‫ببریم اونجا و جلوی ملت نمایش‌ش بدیم. 951 00:41:12,179 --> 00:41:13,639 ‫باید مراقب‌ش باشیم، خب؟ 952 00:41:13,722 --> 00:41:15,557 ‫پس قرار نیست سخن‌رانی کنه؟ 953 00:41:15,641 --> 00:41:17,517 ‫خب... ‫حرف می‌زنه؟ 954 00:41:17,601 --> 00:41:20,604 ‫قضیه از این قراره؟ ‫همین‌جوری...سقوط کنیم؟ 955 00:41:20,687 --> 00:41:22,231 ‫و تسلیم بشیم؟ 956 00:41:22,314 --> 00:41:23,565 ‫- نه. ‫- نه. 957 00:41:24,358 --> 00:41:25,567 ‫مایا! 958 00:41:25,651 --> 00:41:26,944 ‫بگو ببینم. 959 00:41:27,027 --> 00:41:29,071 ‫- خب... ‫- دِ بگو دیگه! 960 00:41:29,154 --> 00:41:32,574 ‫توصیه‌م اینه که هر جوری شده ‫یه‌کاری کنید توافق حاصل بشه. 961 00:41:32,658 --> 00:41:34,743 ‫باشه، فکر کنم باید برگردیم سر وقت ‫سندی و استووی 962 00:41:34,826 --> 00:41:36,328 ‫- و سعی کنیم توافق رو حفظ کنیم. ‫- بله. 963 00:41:36,411 --> 00:41:38,247 ‫نه. نه، نمی‌تونی. ‫چون بابا گفت توافق بی توافق. 964 00:41:38,330 --> 00:41:39,957 ‫- نه، بابا هیچ زری نزده روم. ‫- بابا گفت توافق نباشه 965 00:41:40,040 --> 00:41:42,960 ‫نه نگفت، مجرای ادرارش کنترل ‫مغزش رو به دست گرفته بود! 966 00:41:44,169 --> 00:41:46,088 ‫حداقل باهاشون صحبت می‌کنم، خب؟ 967 00:41:46,171 --> 00:41:47,923 ‫- آره. ‫- آره. 968 00:41:48,006 --> 00:41:50,008 ‫چون اگه کار به رأی‌گیری بکشه، ‫احتمالاً... 969 00:41:50,092 --> 00:41:51,301 ‫می‌بازیم. ‫کارل؟ 970 00:41:52,511 --> 00:41:54,096 ‫خب... 971 00:41:55,847 --> 00:41:56,807 ‫- فرانک؟ ‫- آره. 972 00:41:56,890 --> 00:41:57,975 ‫- تام؟ آره؟ ‫- آره، آره. 973 00:41:58,058 --> 00:42:00,060 ‫- به‌نظرم که آره. ‫- خیلی‌خب روم، حمایت می‌کنی؟ 974 00:42:01,353 --> 00:42:02,354 ‫خب.. 975 00:42:05,065 --> 00:42:07,567 ‫باشه دیگه. باشه. ‫برو گند بزن توش، احمق‌خان. 976 00:42:11,405 --> 00:42:12,447 ‫سلام! 977 00:42:12,531 --> 00:42:14,157 ‫می‌خواستم بدونم میشه ‫یه صحبت دیگه‌ای داشته باشیم؟ 978 00:42:14,241 --> 00:42:16,118 ‫فقط دوتامون، قبل از پایان رأی‌گیری‌ها؟ 979 00:42:17,035 --> 00:42:18,912 ‫ممنون بابت حمایت‌هاتون. 980 00:42:19,705 --> 00:42:23,208 ‫این قدرتِ ویستاره. 981 00:42:23,292 --> 00:42:27,462 ‫یه شروع درخشان جدید، ‫در حالی که هدف و مسیر کلی هم‌چنان پابرجاست. 982 00:42:33,051 --> 00:42:34,720 ‫ما در ویستار رویکو... 983 00:42:34,803 --> 00:42:37,180 ‫دیگه حرفاش ته کشید. ‫از پسش بر نمی‌اومد. 984 00:42:37,264 --> 00:42:40,350 ‫ویدئو رو پخش کرد، ‫ولی باید این رأی‌گیری رو جمع کنیم. 985 00:42:40,434 --> 00:42:41,810 ‫دیگه راهی نیست. 986 00:42:41,893 --> 00:42:44,354 ‫کاخ سفید پشت خطه. 987 00:42:44,438 --> 00:42:46,773 ‫آره، بعد از تغییر رویکرد «ای‌تی‌ان» 988 00:42:46,857 --> 00:42:47,899 ‫همه‌جانبه دارن فشار میارن. 989 00:42:47,983 --> 00:42:50,319 ‫میشل‌ان نیست. ‫رئیس‌جمهوره. 990 00:42:50,402 --> 00:42:52,988 ‫درخواست یه مکالمهٔ فوری رو داره 991 00:42:53,071 --> 00:42:55,240 ‫- وای. ‫- با...همون گوشی، و الان؟ 992 00:42:55,324 --> 00:42:58,577 ‫اوهوم. آره، الان که صدا قطعه. ‫ولی الان مرکز تماس پشت خطه. 993 00:42:59,244 --> 00:43:00,329 ‫می‌خواد با لوگان صحبت کنه. 994 00:43:00,412 --> 00:43:02,748 ‫صحیح، فکر خوبی نیست. 995 00:43:02,831 --> 00:43:05,334 ‫یعنی، نمیشه بگیم نه؟ 996 00:43:05,417 --> 00:43:06,835 ‫خب، الان چه وضعیتی پیش میاد 997 00:43:06,918 --> 00:43:08,962 ‫اگه به رئیس‌جمهور نه بگیم؟ 998 00:43:09,046 --> 00:43:11,214 ‫والا من که از خدامه ‫جلو روی رئیس‌جمهور وایسم. 999 00:43:11,298 --> 00:43:13,008 ‫آخه، اون که نمی‌تونه با بابا صحبت کنه. 1000 00:43:13,091 --> 00:43:14,968 ‫نمیشه بهش بگیم درشو بذاره فعلاً؟ 1001 00:43:15,052 --> 00:43:16,887 ‫یعنی هر جوری حساب کنیم ‫تا فردا دیگه چیزی یادش نمی‌مونه. 1002 00:43:16,970 --> 00:43:19,264 ‫آره، پیش خودم گفتم شاید مربوط به 1003 00:43:19,348 --> 00:43:21,683 ‫وزارت دادگستری و این ‌جریانات باشه. 1004 00:43:22,642 --> 00:43:25,812 ‫آخه، خیلی دیره. ‫ولی خب... 1005 00:43:25,896 --> 00:43:30,567 ‫اگه فشار کم بشه و ‫بتونیم به گوش بقیه برسونیم 1006 00:43:30,650 --> 00:43:32,611 ‫و بعد جری رو دوباره بفرستیم پشت تریبون 1007 00:43:32,694 --> 00:43:34,321 ‫- و بعد بهش بگیم صحبت کنه... ‫- من می‌تونم. 1008 00:43:34,404 --> 00:43:35,614 ‫فکر کنم...نه. 1009 00:43:35,697 --> 00:43:38,033 ‫به‌نظرم شاید شیو مناسب باشه. ‫می‌تونیم شیو رو برگردونیم فرانک؟ 1010 00:43:38,450 --> 00:43:39,368 ‫جری 1011 00:43:39,451 --> 00:43:40,660 ‫جری، ببین جری... ‫یکی رو می‌خوایم... 1012 00:43:40,744 --> 00:43:43,038 ‫جری، یه آدم منطقی و عاقل ‫می‌خوایم که با... 1013 00:43:43,121 --> 00:43:44,498 ‫- الان با رئیس‌جمهور صحبت کنه... ‫- من می‌تونم صحبت کنم. 1014 00:43:44,581 --> 00:43:46,166 ‫فوراً که در مورد یه موضوع ‫اضطراری باهاش صبحت کنه؟ 1015 00:43:46,249 --> 00:43:48,710 ‫- رومن،‌ تو باهاش صحبت کردی درسته؟ ‫- خب، اگه ... 1016 00:43:48,794 --> 00:43:51,505 ‫ببخشید، اگه قراره بین رومن و جری باشه، ‫من قطعاً... 1017 00:43:51,588 --> 00:43:53,090 ‫من با اون عوضی حرف می‌زنم دیگه. 1018 00:43:53,173 --> 00:43:55,884 ‫میشه عجله کنید؟ ‫چون فکر کنم یه‌جورایی فوریه. 1019 00:43:55,967 --> 00:43:58,011 ‫یعنی، می‌تونم صحبت کنم ولی خب... 1020 00:43:58,095 --> 00:44:00,847 ‫رومن، تو قبلاً باهاشون صبحت داشتی دیگه؟ 1021 00:44:00,931 --> 00:44:03,809 ‫یعنی،‌ اگه کسی بین ما ‫لنگهٔ لوگان باشه 1022 00:44:04,309 --> 00:44:05,352 ‫اون رومن‌ـه... 1023 00:44:07,354 --> 00:44:08,605 ‫باشه، بدش من. 1024 00:44:08,688 --> 00:44:10,857 ‫فقط با احترام توضیح‌ش بده ‫و بعد می‌تونی پیام رو... 1025 00:44:10,941 --> 00:44:12,984 ‫آره، آره. رواله. ‫رئیس‌جمهوره دیگه. چیزی نیست. 1026 00:44:13,068 --> 00:44:15,570 ‫آخه این؟ این یه پا «تونی تورت»ـه ‫مسخره کردین؟ مطمئنید؟ 1027 00:44:15,654 --> 00:44:17,114 ‫- بهش فحش ندی! ‫- عه واقعا؟ 1028 00:44:17,197 --> 00:44:19,658 ‫خوب نیست که به رئیس‌جمهور بگم ‫بیا بخورش؟ 1029 00:44:19,741 --> 00:44:22,536 ‫سلام آقای رئیس‌جمهور. ‫من...عذر می‌خوام.. 1030 00:44:23,078 --> 00:44:24,454 ‫آره، نه... 1031 00:44:24,538 --> 00:44:25,747 ‫حرفامون قاطی شد، شما اول بگید. 1032 00:44:26,998 --> 00:44:30,043 ‫آره، نه در واقع‌ من پسرشم، ‫رومن. 1033 00:44:30,919 --> 00:44:32,295 ‫آره، همون. 1034 00:44:32,379 --> 00:44:34,798 ‫ببینید، الان نمی‌تونه صحبت کنه، ‫ولی خب... 1035 00:44:35,590 --> 00:44:36,633 ‫حال‌ش چطوره؟ 1036 00:44:38,510 --> 00:44:42,055 ‫آره، مسلماً بهش میگم که دلخور هستید. 1037 00:44:42,139 --> 00:44:44,683 ‫ببین، نمی‌تونم بابام رو تنها بذارم، ‫پس زود بگو جریان چیه؟ 1038 00:44:44,766 --> 00:44:45,976 ‫خب، ببین. 1039 00:44:46,059 --> 00:44:47,310 ‫بعد از فکر و مشورت دوباره 1040 00:44:47,394 --> 00:44:49,521 ‫تصمیم گرفتیم که شرایط‌تون رو قبول کنیم 1041 00:44:50,564 --> 00:44:52,983 ‫- می‌تونیم بی‌خیال جت‌ها بشیم. ‫- خیلی‌خب... 1042 00:44:53,066 --> 00:44:54,901 ‫- توضیح دیگه‌ای نمی‌خوای بدی؟ ‫- نه. 1043 00:44:54,985 --> 00:44:56,153 ‫نه، فقط دوباره بررسی‌ش کردیم 1044 00:44:56,236 --> 00:44:57,946 ‫و به‌نظرمون این بهترین راه موجود بود. 1045 00:44:58,029 --> 00:45:00,449 ‫و این...چیزیه که بابات می‌خواد؟ 1046 00:45:00,532 --> 00:45:02,909 ‫آره، چیزیه که بابام می‌خواد. 1047 00:45:02,993 --> 00:45:04,619 ‫خب...خب، خوبه. ‫اتفاق خوبیه. 1048 00:45:04,703 --> 00:45:06,163 ‫عالی، پس...مشکلی نداریم؟ 1049 00:45:06,246 --> 00:45:08,582 ‫خب...می‌دونی دیگه مشکلی پیش نمیاد؟ 1050 00:45:09,374 --> 00:45:11,626 ‫حتما، خب... 1051 00:45:11,710 --> 00:45:15,005 ‫خب، راستش رو بخوای، ‫با توجه به شناختی که از پدرم دارم 1052 00:45:15,088 --> 00:45:17,674 ‫نگرانم نکنه یه‌چیز دیگه‌ای هم باشه. 1053 00:45:17,757 --> 00:45:19,259 ‫پس، گوش به زنگ باش. 1054 00:45:19,342 --> 00:45:20,427 ‫خیلی‌خب دیگه بی‌خیال. ‫ببین. 1055 00:45:20,510 --> 00:45:23,096 ‫چیزی هست که بتونیم خودمون حل‌ش کنیم؟ 1056 00:45:23,180 --> 00:45:24,431 ‫می‌دونی، ‫دیگه فرصت‌ش پیش نمیاد. 1057 00:45:24,514 --> 00:45:26,016 ‫خب..من...نمی‌دونم. 1058 00:45:27,601 --> 00:45:29,269 ‫سندی، ببین من... 1059 00:45:31,313 --> 00:45:32,230 ‫فکر نکنم درست باشه 1060 00:45:32,314 --> 00:45:34,483 ‫که بابات توی این قضایا ‫این‌قدر تو رو نادیده می‌گیره. 1061 00:45:35,817 --> 00:45:38,528 ‫و شاید حرکت مناسبی باشه که 1062 00:45:38,612 --> 00:45:41,281 ‫یکی رو با ذهنیت مشابه ‫همراه خودم داشته باشم. 1063 00:45:43,992 --> 00:45:45,035 ‫پس چطوره که... 1064 00:45:46,912 --> 00:45:47,954 ‫یه صندلی چهارم... 1065 00:45:49,080 --> 00:45:50,123 ‫توی هیئت مدیره. 1066 00:45:50,624 --> 00:45:51,625 ‫واسه تو. 1067 00:45:53,376 --> 00:45:56,171 ‫می‌تونی بهش بگی که ‫خودت از با حیله چنگ‌مون درش آوردی 1068 00:45:56,254 --> 00:45:59,758 ‫و بابام زده بود به سیم آخر ‫و تقریباً از پا درش آورد. 1069 00:45:59,841 --> 00:46:01,009 ‫- چهار صندلی؟ این... ‫- آره. 1070 00:46:01,092 --> 00:46:02,802 ‫جایگاه‌های زیادیه. ‫خوش‌ـش میاد. 1071 00:46:02,886 --> 00:46:04,429 ‫- آره. ‫- آره. 1072 00:46:04,513 --> 00:46:07,098 ‫خب، به‌حساب من یکی بیشتر از سه میشه. 1073 00:46:07,182 --> 00:46:09,976 ‫پس ویستار واسه ایجاد تعادل ‫به یکی دیگه نیاز داره. 1074 00:46:11,645 --> 00:46:12,646 ‫که اونم واسه منه. 1075 00:46:12,979 --> 00:46:13,980 ‫متوجه‌م. 1076 00:46:14,898 --> 00:46:16,399 ‫آره، از این قضیه خوش‌ش نمیاد. 1077 00:46:16,483 --> 00:46:18,944 ‫خیلی‌خب، ببین ‫فقط بهش بگو که... 1078 00:46:19,027 --> 00:46:20,654 ‫بازارهای سرمایه اجازه نمیدن که... 1079 00:46:20,737 --> 00:46:22,072 ‫من و برادرام مدیرعامل باشن. 1080 00:46:22,155 --> 00:46:23,823 ‫بی‌خیال دیگه. ‫باورت میشه خودت؟ 1081 00:46:26,576 --> 00:46:28,495 ‫فقط واسه‌م مهمه بابات باورش بشه. 1082 00:46:31,498 --> 00:46:32,499 ‫آها. 1083 00:46:33,792 --> 00:46:35,502 ‫ببین، باید برم. 1084 00:46:35,585 --> 00:46:36,586 ‫ببینم می‌تونم قانع‌ش کنم. 1085 00:46:36,670 --> 00:46:38,797 ‫ولی لوگان با این...قضیه مشکلی نداره؟ 1086 00:46:38,880 --> 00:46:39,965 ‫می‌تونم قانع‌ش کنم. 1087 00:46:40,674 --> 00:46:41,800 ‫تو می‌تونی؟ 1088 00:46:51,017 --> 00:46:53,353 ‫خب، به‌اطلاع‌ـش می‌رسونم. 1089 00:46:53,436 --> 00:46:56,648 ‫دیگه نامزد انتخابات نمی‌شید، ‫و امیدواره که که مشکلی نداشته باشیم. 1090 00:46:57,315 --> 00:46:59,317 ‫- نه! ‫- مجوز و دسترسی رو لازم داریم. 1091 00:46:59,401 --> 00:47:01,361 ‫و خب، تصمیم‌ـش گرفته شده دیگه؟ 1092 00:47:01,444 --> 00:47:02,946 ‫چون‌که، می‌دونید...به‌نظرم 1093 00:47:03,029 --> 00:47:06,032 ‫اختلاف‌نظرهای کوچیک‌مون هرچند هم باشه 1094 00:47:06,116 --> 00:47:08,994 ‫تقاضامون اینه که ‫کنار نکشید. 1095 00:47:10,912 --> 00:47:12,163 ‫آهان. 1096 00:47:12,247 --> 00:47:15,000 ‫آره، ولی خب نه ‫با کمال میل صرفاً پیام‌رسون میشم این وسط. 1097 00:47:15,083 --> 00:47:16,418 ‫فقط به‌نظرم...آره. 1098 00:47:16,501 --> 00:47:19,796 ‫فقط به‌نظرم که موقعیت ما... ‫که البته این صحبت از جانب پدرمه که اینجاست 1099 00:47:19,879 --> 00:47:22,257 ‫می‌دونید، دوستای خوب ممکنه ‫نسبت به انتقادهای... 1100 00:47:22,340 --> 00:47:25,051 ‫سازنده به هم خوب واکنش ندن، ‫ولی خب.. 1101 00:47:25,135 --> 00:47:26,219 ‫می‌تونیم بگیم که ... 1102 00:47:26,303 --> 00:47:27,637 ‫و نظر خودمم همینه که شما 1103 00:47:27,721 --> 00:47:30,974 ‫یه شخصیت و نماد تاریخی خیلی مهم هستید 1104 00:47:31,057 --> 00:47:32,475 ‫که خیلی پتانسیل‌های بیشتری داره. 1105 00:47:32,559 --> 00:47:35,103 ‫آره، خب کل خونوادهٔ ای‌تی‌ان ‫می‌تونه حمایت کنه. 1106 00:47:35,186 --> 00:47:38,607 ‫خیلی حیف میشه قربان که ‫شما همراه‌مون نباشید، پس... 1107 00:47:38,690 --> 00:47:39,649 ‫قطعاً. 1108 00:47:41,693 --> 00:47:42,694 ‫اوهوم. 1109 00:47:46,906 --> 00:47:50,243 ‫خب، پس با این توصیف ‫جناب رئیس‌جمهور 1110 00:47:50,327 --> 00:47:52,829 ‫مفتخر شدم که همچین فرصتی رو داشتم، آره. 1111 00:47:54,205 --> 00:47:56,791 ‫با آرزوی موفقیت واسه‌تون... ‫و خیلی‌خب! 1112 00:47:56,875 --> 00:47:58,209 ‫خیلی‌خب، پس... 1113 00:47:58,293 --> 00:47:59,711 ‫آره دیگه، فقط می‌خواست که 1114 00:47:59,794 --> 00:48:01,212 ‫بهمون خبر بده که قرار نیست ‫نامزد دور بعدی باشه. 1115 00:48:01,296 --> 00:48:02,672 ‫- داره کنار می‌کشه. ‫- عجب وضعیتی! 1116 00:48:02,756 --> 00:48:05,091 ‫آره. مشکل جزئی عصبی‌ش 1117 00:48:05,175 --> 00:48:07,969 ‫که می‌دونید رسانه‌ها بهش پرداختن، ‫و خودمون اولین نفر بودیم، 1118 00:48:08,053 --> 00:48:09,471 ‫بیشتر از اون‌چیزی که انتظار می‌رفته ‫براش بد تموم شده 1119 00:48:09,554 --> 00:48:12,682 ‫و نمی‌خواد که زن و بچه‌ها و خونواده‌ش رو 1120 00:48:12,766 --> 00:48:14,225 ‫درگیر این چرت و پرتا کنه. 1121 00:48:14,309 --> 00:48:15,935 ‫و گور بابا پدر، و خودم 1122 00:48:16,019 --> 00:48:18,188 ‫و گور بابای ای‌تی‌ان و «ریون‌هد» 1123 00:48:18,271 --> 00:48:20,565 ‫و توی گرفتن همچین دسترسی‌ای ‫که بهمون داده، از هر کی که 1124 00:48:20,649 --> 00:48:22,150 ‫قراره رئیس‌جمهور بعدی باشه موفق باشیم. 1125 00:48:22,233 --> 00:48:24,778 ‫که اگه دست اون باشه، ‫ممکنه یه ترسوی بی‌عرضه باشه. 1126 00:48:24,861 --> 00:48:26,404 ‫- گه‌توش! ‫- آره. 1127 00:48:26,488 --> 00:48:27,614 ‫لامصب. 1128 00:48:27,697 --> 00:48:29,991 ‫- آخ جونمی جون! ‫- آره بابا کانر خوشحالی کن 1129 00:48:30,075 --> 00:48:31,910 ‫فکر کنم الان قوی‌ترین متحدمون رو ‫از خودمون روندیم. 1130 00:48:31,993 --> 00:48:34,496 ‫یعنی، یه‌جورایی خوبه که می‌دونیم میشه 1131 00:48:34,579 --> 00:48:37,832 ‫خودمون می‌تونیم کنترل همهٔ امور آمریکا رو ‫به عهده بگیریم و اینا، ولی.. 1132 00:48:37,916 --> 00:48:39,250 ‫عه، شیو! 1133 00:48:40,001 --> 00:48:41,044 ‫شیو! 1134 00:48:43,963 --> 00:48:44,964 ‫چهار صندلی. 1135 00:48:45,799 --> 00:48:47,050 ‫- چی؟ ‫- بی‌خیال جت‌ها می‌شیم. 1136 00:48:47,801 --> 00:48:50,136 ‫ما هم یه صندلی داریم. 1137 00:48:50,220 --> 00:48:52,472 ‫آره، جلب رضایت‌شون خیلی سخت بوده، ‫ولی... 1138 00:48:52,555 --> 00:48:54,891 ‫سندی و سندی قطعا... 1139 00:48:55,475 --> 00:48:56,685 ‫همراه‌‌مون هستن، پس... 1140 00:48:56,768 --> 00:48:58,978 ‫- جری، مشکلی نداریم؟ ‫- چهار صندلی؟ 1141 00:48:59,062 --> 00:49:00,021 ‫وای لامصب! 1142 00:49:00,105 --> 00:49:02,232 ‫خیلی دوست‌داشتم موافق باشم. 1143 00:49:02,315 --> 00:49:03,692 ‫فقط...من... 1144 00:49:03,775 --> 00:49:05,318 ‫فکر کنم باید موافقت کنیم جری! 1145 00:49:05,402 --> 00:49:06,528 ‫فقط یه‌ چیزی...یه‌وقتی بالأخره 1146 00:49:06,611 --> 00:49:08,780 ‫بابا قراره از اونجا بیاد بیرون پس... 1147 00:49:08,863 --> 00:49:10,073 ‫ردیفه؟ 1148 00:49:10,156 --> 00:49:11,241 ‫من...ما... 1149 00:49:12,826 --> 00:49:13,868 ‫مشکلی نداریم؟ 1150 00:49:15,495 --> 00:49:16,830 ‫چهار صندلی، بدون جت شخصی. 1151 00:49:19,624 --> 00:49:22,377 ‫مشکلی نیست، ردیفه. ‫آره، رأی بی‌ رأی. رأی‌گیری رو متوقف کنید. 1152 00:49:23,670 --> 00:49:24,838 ‫- خیلی‌خب، مشکلی نیست. ‫- ایول! 1153 00:49:24,921 --> 00:49:26,673 ‫مشکلی ندارن. ‫از طرف ما که مشکلی نیست، پس.. 1154 00:49:26,756 --> 00:49:28,425 ‫- خیلی‌خب. ‫- مشکلی نیست. 1155 00:49:28,508 --> 00:49:30,719 ‫خیلی‌خب، اگه ما مشکلی نداشته باشیم ‫اونا هم مشکلی ندارن، تموم! 1156 00:49:30,802 --> 00:49:32,262 ‫- عالی، عالی. ‫- خیلی‌خب، چیزه... 1157 00:49:32,345 --> 00:49:34,556 ‫- بوم! ‫- خب، باید با وکلا صحبت کنیم 1158 00:49:34,639 --> 00:49:36,599 ‫باید جزئیات جدید رو ‫وارد کنن و امضاء بگیرن 1159 00:49:36,683 --> 00:49:38,393 ‫و بعد می‌تونیم با سهامدران صحبت کنیم. 1160 00:49:38,476 --> 00:49:40,937 ‫صحیح، خب فرانک ‫تا الانش هم خیلی زحمت کشیدی 1161 00:49:41,020 --> 00:49:42,939 ‫- با کمال میل.. ‫- متوجه‌م. 1162 00:49:43,022 --> 00:49:46,276 ‫خیلی‌خب، یه کنفرانس ‫خبری برگزار می‌کنیم که کارل... 1163 00:49:46,359 --> 00:49:48,820 ‫که کارل..اعلام‌ـش می‌کنه. درسته. 1164 00:49:48,903 --> 00:49:50,280 ‫قهرمان خودم! 1165 00:49:52,031 --> 00:49:53,575 ‫هیچ‌کی سر از پا نمی‌شناسه! 1166 00:49:53,658 --> 00:49:55,869 ‫ممنون! مرسی عزیزم. 1167 00:49:55,952 --> 00:49:57,495 ‫می‌خوای امشب یه اتاق توی هتل بگیریم؟ 1168 00:49:57,579 --> 00:49:59,289 ‫- هتل؟ فکر کنم کلی... ‫- آره. 1169 00:49:59,372 --> 00:50:03,293 ‫اتاق توی آپارتمان هست ‫که هنوز نرفتیم اونجا. 1170 00:50:03,376 --> 00:50:06,129 ‫فکر کنم این موقعِ ماه که می‌شه ‫کلا بویی که میدی 1171 00:50:06,212 --> 00:50:08,840 ‫و جوری که بدنت به‌نظر میاد یه‌جور خاصی‌ـه... 1172 00:50:08,923 --> 00:50:11,468 ‫- می‌دونی، مثل یه سگ بو می‌کشم. ‫- چه موقع؟ 1173 00:50:11,551 --> 00:50:12,927 ‫- وقتِ؟ ‫- فکر کنم. فکر کنم... 1174 00:50:13,011 --> 00:50:15,305 ‫فکر کنم هر وقت تو توی ‫اوج تخمک‌گذاری‌ـت هستی، منم حشری‌ترین‌ـم. 1175 00:50:15,388 --> 00:50:16,473 ‫همینجوریه دیگه، درسته؟ 1176 00:50:16,556 --> 00:50:17,682 ‫واسه همین... 1177 00:50:17,766 --> 00:50:19,934 ‫تام، واسه همین می‌پرسیدی ‫که پریودم کیه؟ 1178 00:50:20,018 --> 00:50:21,478 ‫- نه! ‫- داری روزامو حساب می‌کنی؟ 1179 00:50:21,561 --> 00:50:24,189 ‫نه، ما مثل یه انجمن خواهری می‌مونیم ‫با هم هماهنگ‌ـیم. 1180 00:50:24,272 --> 00:50:26,649 ‫من فقط دارم با دورهٔ ‫جذابیت‌ـت هماهنگ می‌شم. 1181 00:50:26,733 --> 00:50:28,067 ‫خب... 1182 00:50:28,151 --> 00:50:30,403 ‫تام، دفتر ثبت‌ـت رو نگه داشتی هنوز؟ 1183 00:50:30,487 --> 00:50:31,738 ‫حواست به چرخه‌های ماهانه هست 1184 00:50:31,821 --> 00:50:33,448 ‫که ببینی من بارورتر از همیشه‌م؟ 1185 00:50:33,531 --> 00:50:36,075 ‫نه، فقط روزها رو توی ‫تقویم گوشی‌ـم حساب کردم. 1186 00:50:36,159 --> 00:50:37,285 ‫- چندش نیست. ‫- وای خدا! 1187 00:50:37,368 --> 00:50:39,287 ‫چندش... ‫نه، نیست، بی‌خیال. 1188 00:50:39,370 --> 00:50:40,497 ‫من الان... 1189 00:50:40,580 --> 00:50:43,291 ‫۶ تا سکس دیگه توی دورهٔ تخمک‌گذاری دارم ‫تا قبل از اینکه دیگه سکس‌ها مال دوران زندان باشه. 1190 00:50:43,374 --> 00:50:44,667 ‫گفتم از زمان‌بندی‌ش خوشم نیومد. 1191 00:50:44,751 --> 00:50:46,503 ‫خب، به‌نظرم که زمان‌ش خوبه. ‫یعنی ۹ تا ۱۲ ماه تقریباً 1192 00:50:46,586 --> 00:50:48,171 ‫همون‌قدریه که انتظار میره حبس بکشم. 1193 00:50:48,254 --> 00:50:49,881 ‫فکر کنم فاصله خوبیه. 1194 00:50:49,964 --> 00:50:51,466 ‫چی؟‌ یکی رو بندازی تو شکمم ‫واسه وقتی که بیرون بیای؟ 1195 00:50:51,549 --> 00:50:54,135 ‫نه، نه! این‌جوری تو دیگه... 1196 00:50:54,219 --> 00:50:56,679 ‫- چی؟ ‫- شاید از تنهایی درت نیاره البته، ولی خب.. 1197 00:50:56,763 --> 00:50:58,723 ‫شاید یه چیزی لازم داشته باشم شیو 1198 00:50:58,807 --> 00:51:00,475 ‫خب؟‌ وگرنه اصلاً فایده این کارا چیه؟ 1199 00:51:00,558 --> 00:51:01,684 ‫کجا داریم میریم؟ 1200 00:51:01,768 --> 00:51:03,645 ‫تام، نمی‌خوام دستگاه جوجه‌کشی‌ت باشم 1201 00:51:03,728 --> 00:51:04,938 ‫اونم وقتی که توی زندون داری 1202 00:51:05,021 --> 00:51:07,482 ‫بارفیکس میری و داری «ناوسگارد» می‌خونی. 1203 00:51:07,565 --> 00:51:08,900 ‫یه‌جوری میگی که افتضاح به‌نظر بیاد. 1204 00:51:08,983 --> 00:51:10,735 ‫و افتضاح نیست. ‫چیز خوبیه. 1205 00:51:10,819 --> 00:51:12,529 ‫- وای خدا. ‫- هدفش اینه که خوب باشه. 1206 00:51:13,071 --> 00:51:14,072 ‫لعنتی. 1207 00:51:17,367 --> 00:51:19,911 ‫آره، نباید اینجا باشم. ‫می‌دونی، اینجا مخفی شدم. 1208 00:51:19,994 --> 00:51:21,621 ‫منو این‌جوری جلوه میده که دارم می‌بازم 1209 00:51:21,704 --> 00:51:22,997 ‫وقتی که در واقع دارم برنده می‌شم. 1210 00:51:23,081 --> 00:51:24,582 ‫- حضور نداشتن‌تون... ‫- تازه استووی میگه که... 1211 00:51:24,666 --> 00:51:26,668 ‫توافق رو اجرا کردیم، پس مشکلی نیست. 1212 00:51:26,751 --> 00:51:29,671 ‫حضور نداشتن‌تون قدرت خاصی داره. 1213 00:51:29,754 --> 00:51:32,423 ‫آها. فکر کنم حضور نداشتن‌ـم ‫منو یه بزدل جلوه میده. 1214 00:51:32,507 --> 00:51:34,467 ‫باورمون اینه که این برنامهٔ عمل پویا 1215 00:51:34,551 --> 00:51:37,387 ‫اعتماد کامل رو به برند ویستار 1216 00:51:37,470 --> 00:51:41,182 ‫هم واسه مشتریان، ‫و هم واسه کارکنان برمی‌گردونه. 1217 00:51:41,266 --> 00:51:44,894 ‫ما مشکلات سیستمی‌ای رو ذکر کردیم ‫که روی سابقهٔ شرکت‌ـمون تأثیر گذاشته. 1218 00:51:44,978 --> 00:51:47,939 ‫و متعهدیم که در ادامه ‫عملکرد بهتری داشته باشیم. 1219 00:51:48,022 --> 00:51:52,527 ‫چون در ویستار، ‫همیشه به زنان... 1220 00:51:52,610 --> 00:51:57,073 ‫خیلی‌خب، با اجازه فقط یه‌لحظه ‫پخش رو قطع کنم. 1221 00:51:57,156 --> 00:52:00,702 ‫ما خیلی خیلی خوشحالیم اعلام کنیم 1222 00:52:00,785 --> 00:52:03,454 ‫که توافقی بین «مرکز میزبری» 1223 00:52:03,538 --> 00:52:07,041 ‫و «گروه رسانه‌ای فرنس» حاصل شده 1224 00:52:07,125 --> 00:52:08,209 ‫که قراره... 1225 00:52:08,293 --> 00:52:12,046 ‫ممنونم. ‫همگی خرسندیم. 1226 00:52:12,130 --> 00:52:16,843 ‫و لوگان، لوگان روی خیلی می‌خواست اینجا باشه 1227 00:52:16,926 --> 00:52:20,930 ‫که خودش همچین لحظهٔ مهمی رو ‫به سهامدرانش اعلام کنه. 1228 00:52:21,014 --> 00:52:22,932 ‫دوستان، اون خیلی فرد دقیقی‌ـه 1229 00:52:23,016 --> 00:52:25,310 ‫و خیلی سخت روی این قضیه کار کرده. 1230 00:52:25,393 --> 00:52:29,188 ‫و ایشون با سهامدارانش در ارتباط خواهد بود... 1231 00:52:29,272 --> 00:52:30,940 ‫- وای گوه توش! ‫- وای خدا. 1232 00:52:31,024 --> 00:52:33,192 ‫یکی جلوش رو بگیره! ‫تخماش رو بگیرید ببریدش بیرون! 1233 00:52:33,276 --> 00:52:34,652 ‫کسی رو نداریم یعنی؟ 1234 00:52:34,736 --> 00:52:35,862 ‫- آره، آره. ‫- حراست داریم؟ 1235 00:52:35,945 --> 00:52:37,906 ‫ببخشید، اجازه هست؟ 1236 00:52:37,989 --> 00:52:39,657 ‫چی؟‌ داری چکار می‌کنی؟ 1237 00:52:39,741 --> 00:52:42,535 ‫- از این‌جا به بعد من صحبت می‌کنم. ‫- نه، نه،‌ نه. 1238 00:52:42,619 --> 00:52:44,454 ‫- بکش کنار لطفاً. ‫- کن، این‌کارو نکن. 1239 00:52:44,537 --> 00:52:46,748 ‫همگی کارل میولر رو تشویق کنید. 1240 00:52:46,831 --> 00:52:48,708 ‫نمی‌تونیم...هیچ کاری در این مورد کنیم. 1241 00:52:48,791 --> 00:52:50,543 ‫- کالین کجاست؟ ‫- نمی‌تونیم به زور بکشونیم‌ش اینور. 1242 00:52:50,627 --> 00:52:52,211 ‫- کالین با... ‫- نمی‌تونیم؟ 1243 00:52:52,295 --> 00:52:54,297 ‫- کالین پیش باباست. ‫- اون پیش لوگان‌ـه 1244 00:52:54,380 --> 00:52:56,674 ‫می‌دونید، من در واقع... 1245 00:52:56,758 --> 00:52:58,843 ‫قرار نبود امروز صحبت کنم. 1246 00:53:00,261 --> 00:53:01,638 ‫ولی می‌خوام این رو بهتون بگم 1247 00:53:02,764 --> 00:53:04,599 ‫می‌خوام از همه‌تون درخواست کنم 1248 00:53:04,682 --> 00:53:06,392 ‫که لطفاً همراه من 1249 00:53:07,143 --> 00:53:08,811 ‫لحظه‌ای سکوت کنیم... 1250 00:53:08,895 --> 00:53:11,981 ‫به‌احترام تمام جرم‌هایی که ‫تحت‌نظارت ما صورت گرفته‌ن. 1251 00:53:17,403 --> 00:53:18,363 ‫کیرا میسون. 1252 00:53:18,446 --> 00:53:20,281 ‫- وای خدا! ‫- وای خدا! 1253 00:53:20,365 --> 00:53:22,492 ‫- میکروفون‌ش رو قطع کنید. حتماً قطع‌ش کنید. ‫- خیلی رو مخه. 1254 00:53:22,575 --> 00:53:24,160 ‫- نمی‌تونی دهن‌ت رو ببندی. ‫- خودشیفتگی 1255 00:53:24,243 --> 00:53:26,454 ‫- این مرد تخمی رو نگاه! ‫- می‌دونید چیه؟ به‌نظر دیوونه میاد... 1256 00:53:26,537 --> 00:53:29,374 ‫- آره. فوراً. ‫- ...و فکر کنم این می‌تونه واسه‌مون خوب باشه. 1257 00:53:29,457 --> 00:53:31,000 ‫آیریس ورسپوچی. 1258 00:53:33,753 --> 00:53:36,130 ‫کلی رابـ... 1259 00:53:37,924 --> 00:53:39,050 ‫کلی... 1260 00:53:39,926 --> 00:53:42,178 ‫کلی رابینسون کلیس. 1261 00:53:42,261 --> 00:53:43,846 ‫میکروفون‌ش رو.... ‫آره، خب خوبه. 1262 00:53:43,930 --> 00:53:46,849 ‫- آره، ولی هنوز صداش میاد. ‫- چون مثل چی صداش بلنده. 1263 00:53:46,933 --> 00:53:49,519 ‫می‌تونیم هنوز صداش رو بشنویم. ‫همهٔ میکروفون‌ها رو قطع کن لطفاً. 1264 00:53:49,602 --> 00:53:51,104 ‫حتی کراوات هم نزده. 1265 00:53:53,106 --> 00:53:57,318 ‫مایلم اعلام کنم که در ‫حال راه‌اندازی یه مؤسسه 1266 00:53:57,402 --> 00:54:00,989 ‫جهت حمایت از قربانیانی ‫که از تعرض جنسی به دستِ 1267 00:54:01,072 --> 00:54:03,282 ‫شرکت خونواده‌م رنج برده‌ن هستم. 1268 00:54:04,075 --> 00:54:05,284 ‫ممنونم! 1269 00:54:31,019 --> 00:54:33,187 ‫باید کارش رو یه‌سره می‌کردیم. 1270 00:54:34,355 --> 00:54:35,898 ‫آره،‌ خب... 1271 00:54:35,982 --> 00:54:38,026 ‫فکر کنم مشکوک به‌نظر میومد. 1272 00:54:38,109 --> 00:54:40,319 ‫یه‌جورایی مثل از بین بردن ‫سند و مدرک انسانی میشه 1273 00:54:40,403 --> 00:54:41,696 ‫چهار صندلی. 1274 00:54:41,779 --> 00:54:42,947 ‫و رئیس‌جمهور هم که نیست. 1275 00:54:44,032 --> 00:54:46,451 ‫اگه یه وزیر دادگستری ‫تندروتری گیرمون بیاد چی؟ 1276 00:54:47,577 --> 00:54:48,745 ‫حالت بهتر شده؟ 1277 00:54:48,828 --> 00:54:51,706 ‫آره دیگه،‌ داشتم در مورد ‫شبکهٔ اروپایی فکر می‌کردم 1278 00:54:51,789 --> 00:54:54,292 ‫و بعد بوم! یهو به دستش آوردم. 1279 00:54:54,375 --> 00:54:55,460 ‫باورت میشه؟ 1280 00:54:55,543 --> 00:54:57,712 ‫- باورش سخته. ‫ - آره. 1281 00:54:57,795 --> 00:54:59,422 ‫- روز خوبی داشته باشی. ‫- ممنون. 1282 00:54:59,505 --> 00:55:02,216 ‫آره، خب من یه‌ پیشرفت‌هایی داشتم. 1283 00:55:02,300 --> 00:55:07,055 ‫انگار نمی‌تونم قاعدتاً از ‫یوان وقتی زنده‌ست شکایت کنم 1284 00:55:07,138 --> 00:55:09,932 ‫ولی می‌تونم از «صلح‌ سبز» شکایت کنم. 1285 00:55:10,016 --> 00:55:11,893 ‫می‌خوای از صلح سبز شکایت کنی؟ 1286 00:55:13,644 --> 00:55:15,521 ‫از روش کارت خوشم میاد گرگ. 1287 00:55:15,605 --> 00:55:17,231 ‫به‌نظرت نفر بعدی کیه؟ 1288 00:55:17,315 --> 00:55:18,316 ‫سازمان حمایت از کودکان؟ 1289 00:55:18,399 --> 00:55:21,277 ‫ببخشید، همگی. 1290 00:55:21,819 --> 00:55:23,571 ‫خب... 1291 00:55:23,654 --> 00:55:27,241 ‫فکر کنم هر کسی که امروز 1292 00:55:27,325 --> 00:55:28,951 ‫توی جلسهٔ سهامدارا بود موافقه که 1293 00:55:29,035 --> 00:55:31,788 ‫بیشتر از چیزی لازم باشه ‫امروز از من شنیدید. 1294 00:55:31,871 --> 00:55:35,666 ‫ولی فقط می‌خوام بگم که دست همگی درد نکنه. 1295 00:55:35,750 --> 00:55:38,211 ‫باریکلا به لوگان، باریکلا به شیو 1296 00:55:38,294 --> 00:55:41,130 ‫به‌خاطر حرکت بزرگی که امروز زد. 1297 00:55:41,214 --> 00:55:43,132 ‫به سلامتی همه‌مون! 1298 00:55:45,259 --> 00:55:48,554 ‫خب، تبریک میگم، موفق شدی. 1299 00:55:48,638 --> 00:55:50,431 ‫باید همهٔ جزئیات رو ببینم. 1300 00:55:50,515 --> 00:55:52,016 ‫بابا، جزئيات مشکلی نداره. 1301 00:55:52,100 --> 00:55:53,351 ‫دادن جایگاه هیئت مدیره تنها راه بود. 1302 00:55:53,434 --> 00:55:56,646 ‫همهٔ اونایی که قراردادهایی ‫داغون می‌بنندن همیشه همینو میگن. 1303 00:55:56,729 --> 00:55:57,814 ‫چهار صندلی آخه! 1304 00:55:57,897 --> 00:56:00,566 ‫ولی خب به صراحت گفتم که ‫ما هم یه جایگاه می‌خوایم. 1305 00:56:00,650 --> 00:56:03,236 ‫و خب در موردش صحبت کرده بودیم دیگه 1306 00:56:03,319 --> 00:56:05,154 ‫که یکی دیگه به هیئت مدیره اضافه کنیم، ‫مثل من؟ 1307 00:56:05,238 --> 00:56:08,157 ‫یا کانر، ‫یا هرکی دیگه. 1308 00:56:09,450 --> 00:56:11,452 ‫نمی‌تونستیم که واسه رأی‌گیری ریسک کنیم. 1309 00:56:12,495 --> 00:56:13,496 ‫خودت که... 1310 00:56:14,956 --> 00:56:16,290 ‫بابا خودت کلاً تو این عالم نبودی. 1311 00:56:18,000 --> 00:56:20,169 ‫اگه...خودت بودی چکار می‌کردی؟ 1312 00:56:21,129 --> 00:56:22,421 ‫اون کارو نمی‌کردم حداقل. 1313 00:56:22,505 --> 00:56:23,965 ‫خیلی‌خب، ولی چکار می‌کردی؟ 1314 00:56:24,048 --> 00:56:25,341 ‫مشکل رو حل می‌کردم. 1315 00:56:29,720 --> 00:56:32,431 ‫وقتشه درمورد حرکات بعدی‌مون فکر کنیم. 1316 00:56:32,515 --> 00:56:36,185 ‫نمی‌خوای که حداقل این لحظه رو ‫یه‌کم جشن بگیری؟ 1317 00:56:36,269 --> 00:56:38,855 ‫که می‌دونی، از این ‫قضیه جون سالم به‌در بردیم؟ 1318 00:56:38,938 --> 00:56:41,607 ‫بوی خون رو شنفتن و منتظر حمله‌ن. ‫یه مشت کوسه دنبال‌مون هستن. 1319 00:56:42,567 --> 00:56:44,152 ‫باید تولیدات رو سرعت ببخشیم. 1320 00:56:44,235 --> 00:56:45,653 ‫یه‌کم بخور از این،‌ خب؟ 1321 00:56:46,028 --> 00:56:47,780 ‫وای خدا! 1322 00:56:47,864 --> 00:56:52,785 ‫شیو، می‌خوام با جری در ‫مورد یه چیز مهم صحبت کنم. 1323 00:56:53,744 --> 00:56:57,456 ‫این‌قدر توی این گوش وامونده‌م وز وز نکن! 1324 00:56:59,083 --> 00:57:01,294 ‫خب، یکی انگار حال‌ش بهتره. 1325 00:57:03,880 --> 00:57:05,298 ‫به سلامتی خودمون. 1326 00:57:06,883 --> 00:57:08,551 ‫- واسه خودمون. ‫- آها. 1327 00:57:12,305 --> 00:57:13,848 ‫ببین، ببین. 1328 00:57:14,473 --> 00:57:16,184 ‫بیا اینجا. 1329 00:57:16,267 --> 00:57:18,269 ‫بی‌خیال، نمی‌خوام که باهات سکس کنم. 1330 00:57:18,352 --> 00:57:20,438 ‫فقط بیا بغلم. ‫یه بغل ساده‌ست. 1331 00:57:21,105 --> 00:57:22,064 ‫بیا. 1332 00:57:23,149 --> 00:57:24,192 ‫آره. 1333 00:57:24,275 --> 00:57:26,402 ‫خوبی بابا؟ 1334 00:57:27,403 --> 00:57:29,030 ‫شیو بازم سلیطه بازی درآورده؟ 1335 00:57:36,495 --> 00:57:38,873 ‫واکنش‌ها در واقع یه‌جورایی مثبته.. 1336 00:57:38,956 --> 00:57:40,583 ‫خوب بود که اسم مؤسسه رو بردی. 1337 00:57:40,666 --> 00:57:42,543 ‫- کل قضیه رو شخصی کردی. ‫- آره، واکنش مردم چطوره؟ 1338 00:57:42,627 --> 00:57:46,339 ‫یکی اسمش رو گذاشته ‫«موعظه در ماریوت» 1339 00:57:46,422 --> 00:57:48,132 ‫- کن؟ ‫- موعظه در ماریوت؟ 1340 00:57:48,216 --> 00:57:49,592 ‫- اون..اون... ‫- کن! 1341 00:57:49,675 --> 00:57:50,927 ‫- آره، فکر کنم معروف بشه. ‫- آره، عالیه! 1342 00:57:51,010 --> 00:57:52,929 ‫- سلام. ببخشید. ‫- به شکل مثبتی دیگه؟ 1343 00:57:53,012 --> 00:57:54,013 ‫- سلام. ‫- چیه چی شده؟ 1344 00:57:54,096 --> 00:57:55,431 ‫مشکلی نیست یه‌کم بیشتر بمونی؟ 1345 00:57:55,514 --> 00:57:56,891 ‫چون فکر کنم بابات می‌خواد ‫یه‌کم باهات حرف بزنه. 1346 00:57:56,974 --> 00:57:58,100 ‫چی آورده؟ 1347 00:57:58,184 --> 00:58:00,770 ‫پنجه بوکس یا شلاق؟ 1348 00:58:00,853 --> 00:58:01,854 ‫یه اتاق آماده کردم. 1349 00:58:01,938 --> 00:58:03,564 ‫تنبیه‌م می‌کنه کری؟ 1350 00:58:03,648 --> 00:58:05,775 ‫- یه اتاق آماده‌ست... خیلی‌خب. ‫- باشه بریم. 1351 00:58:07,109 --> 00:58:08,110 ‫بریم. 1352 00:58:26,879 --> 00:58:28,464 ‫بله؟ 1353 00:58:28,547 --> 00:58:30,299 ‫سلام کن. 1354 00:58:30,383 --> 00:58:31,467 ‫بله؟ 1355 00:58:31,550 --> 00:58:34,470 ‫فقط می‌خواستم بگم که بابات 1356 00:58:34,553 --> 00:58:37,640 ‫- در واقع از قبل رفته، پس.. ‫- عه،‌ رفته؟ 1357 00:58:38,683 --> 00:58:39,684 ‫خیلی‌خب. 1358 00:58:40,559 --> 00:58:42,561 ‫خیلی‌خب، میگم ماشین بیاد. 1359 00:59:11,507 --> 00:59:12,967 ‫این شماره رو مسدود کن. 1360 00:59:15,219 --> 00:59:17,430 ‫- مطمئنی؟ ‫- واسه همیشه مسدودش کن. 1361 00:59:20,598 --> 00:59:30,129 ‫مــترجم: وحــید فرحناکی ‫≡ @Night_Walker77 ≡ 1362 00:59:30,263 --> 00:59:37,692 ‫کانال اطلاع‌رسانی و دانلود زیرنویس‌ها ‫ @Night_sub 1363 00:59:41,424 --> 00:59:48,276 ‫« ارائه‌ای از وب‌سایت بیاتوموویز » ‫:.: Bia2Movies.bid :.: