1 00:00:06,800 --> 00:00:09,354 ...می‌گم، الآن داشتم فکر می‌کردم 2 00:00:09,354 --> 00:00:13,151 .«رسانه را مطلع می‌کنم» دادلی مور. فیلم «آرتور». ۱۹۸۱ 3 00:00:13,151 --> 00:00:15,533 خفه‌خون بگیر، کالین رابینسون - تشکر، دلبندم - 4 00:00:15,533 --> 00:00:18,743 الآن داشتم فکر می‌کردم، حالا ،که گیزمو دیگه پیش‌مون نیست 5 00:00:18,743 --> 00:00:22,298 شاید بتونیم فضای زیرپله‌ای که قبلاً توش زندگی می‌کرد رو تغییرکاربری بدیم 6 00:00:22,298 --> 00:00:23,817 !چه بدجنس - چیه؟ - 7 00:00:23,817 --> 00:00:28,235 می‌دونی که نندور وقتی دربارۀ رفیق‌کوچولوی جهنده‌ش می‌شنوه، اوقات‌ش تلخ می‌شه 8 00:00:28,235 --> 00:00:30,409 من اصلاً نمی‌دونم دربارۀ چی حرف می‌زنید 9 00:00:30,409 --> 00:00:32,481 گی‌یرمو - کی؟ - 10 00:00:32,481 --> 00:00:36,105 پسرکِ خدمتکاری که قبلاً توی سوراخ‌موشِ زیر پله‌ها زندگی می‌کرد 11 00:00:36,105 --> 00:00:41,248 یادمه بهترین جا برای من بود که جلدهای گران‌بهام رو توش انبار کنم 12 00:00:41,248 --> 00:00:45,355 فکر کنم پی می‌بری، لَزلو، که قبل از ،این‌که گی‌یرمو این‌جا زندگی کنه 13 00:00:45,355 --> 00:00:48,324 من از اون فضا برای «نرمش‌ابزارها»م استفاده می‌کردم 14 00:00:48,324 --> 00:00:52,190 نه، فکر کنم تو پی می‌بری که به‌محض این‌که نقل‌مکان کردیم به این خونه، من اون فضا رو قاپیدم 15 00:00:52,190 --> 00:00:54,710 می‌دونید کی یادش میاد؟ - کی؟ - 16 00:00:54,710 --> 00:00:57,126 جری - بله - 17 00:00:57,126 --> 00:00:58,955 جری. آره - جری - 18 00:00:58,955 --> 00:01:00,336 بله - جریِ نازنین - 19 00:01:00,336 --> 00:01:02,372 جری همه‌چیز رو یادش می‌مونه - بله - 20 00:01:02,372 --> 00:01:03,972 ببخشید. جری کیه؟ 21 00:01:06,722 --> 00:01:10,277 جری اون قدیم‌ندیم‌ها، پنجمین هم‌خونه‌ای‌مون بود 22 00:01:10,277 --> 00:01:13,377 « نندور و کالین رابینسون » - آره، جری مرد خوبیه. خون‌آشام قابل‌اطمینانیه - 23 00:01:13,378 --> 00:01:14,833 جری یک رهبر واقعی بود 24 00:01:14,833 --> 00:01:16,533 مردی بابرنامه - آهان - 25 00:01:16,534 --> 00:01:20,114 « ناجا و لَزلو » - یا به‌عبارتی، خون‌آشامی بابرنامه - 26 00:01:20,114 --> 00:01:23,152 منظورم اینه، طرف خون‌آشامِ کامله، بدونِ جفنگیات 27 00:01:23,152 --> 00:01:25,500 «حتی اسم‌ش: «جریِ خون‌آشام 28 00:01:25,501 --> 00:01:29,054 .بدونِ هیچ اضافه‌کاری یا مسخره‌بازی‌ای «بدونِ «فلان، بیسار، بی‌رحم 29 00:01:29,054 --> 00:01:31,054 «یا «ولادِ فلانی 30 00:01:31,055 --> 00:01:35,578 .«جریِ خون‌آشام» بم! ممنون، آقا [ اصطلاحی برای نزدیکیِ جنسیِ فوری و بدونِ اضافه‌کاری ] 31 00:01:35,578 --> 00:01:39,478 من و جری قبلاً این صحبت‌های ،خیلی طولانی رو داشتیم 32 00:01:39,479 --> 00:01:41,239 و واقعاً به من گوش می‌داد 33 00:01:41,239 --> 00:01:45,001 ممکنه او تنها کسی توی این خونه بوده باشه که واقعاً از من خوش‌ش میومد 34 00:01:45,001 --> 00:01:46,485 حقیقت داره 35 00:01:46,485 --> 00:01:48,729 جریِ خون‌آشام». قدرـت رو ندونستیم» - جری - 36 00:01:48,729 --> 00:01:50,999 اصلاً جری چی شد؟ 37 00:01:54,426 --> 00:01:56,426 اوه، تُف - اِی وایِ من - گندش بزنن - 38 00:01:56,426 --> 00:01:58,394 تُف. تُف. گُه بگیرن - چیه؟ - 39 00:01:58,394 --> 00:01:59,568 امیدوارم حال جری خوب باشه 40 00:01:59,568 --> 00:02:01,431 !این یه گندکاری درست‌حسابیه 41 00:02:01,431 --> 00:02:06,020 گاهی اوقات یک خون‌آشام تصمیم می‌گیره که وارد یک «اَبَرخُسب» بشه 42 00:02:06,021 --> 00:02:09,888 که برای چندین دهه درش خواب می‌مونه 43 00:02:09,888 --> 00:02:13,512 ...تنها زمانی بیدار می‌شه که هم‍ - همتایان خون‌آشامی‌ش بیدارش کنن - 44 00:02:13,512 --> 00:02:19,277 ما، آم... فراموش کردیم جری رو از «اَبَرخُسب»ش بیدار کنیم. اِی‌وای 45 00:02:20,692 --> 00:02:23,212 که چیزیه که فراموش‌کردن‌ش خیلی راحته 46 00:02:23,212 --> 00:02:25,912 چون خیلی مشغله داشتیم 47 00:02:25,913 --> 00:02:27,941 اوه، آره. خیلی زیاد 48 00:02:27,941 --> 00:02:33,222 و همچنین، چون جری درخواست کرده بود که شبِ سال نو بیدار بشه 49 00:02:33,222 --> 00:02:35,742 شبِ سال نو، ۱۹۹۶ 50 00:02:35,742 --> 00:02:37,088 درسته 51 00:02:37,778 --> 00:02:39,262 این‌یکی تقصیر ماست 52 00:03:16,299 --> 00:03:18,999 کسی یادشه تابوتِ «اَبَرخُسب» جری کجاست؟ 53 00:03:19,000 --> 00:03:20,096 جری؟ 54 00:03:20,096 --> 00:03:22,305 هیس. اسم‌ش رو اون‌طوری داد نزن 55 00:03:22,305 --> 00:03:25,136 باید تابوت‌ش رو پیدا کنیم و باملایمت بیدارش کنیم 56 00:03:25,136 --> 00:03:28,104 جری؟ - بچه‌ها، بچه‌ها، بچه‌ها - 57 00:03:28,104 --> 00:03:30,904 ایناهاش. جری‌ـه - اِی وایِ من - 58 00:03:32,488 --> 00:03:35,318 جری؟ اوه، جری؟ 59 00:03:38,701 --> 00:03:40,703 اوه! اوه، ارباب تاریکیِ من - نه، نه، نه - 60 00:03:40,703 --> 00:03:42,981 چی‌کار کردیم؟ 61 00:03:42,981 --> 00:03:47,330 به نظر می‌رسه جری هفت یا هشت تکه‌ای شده که بوی گوشتِ کهنه می‌ده 62 00:03:47,330 --> 00:03:49,470 صبر کن. این که جری نیست - چی؟ - 63 00:03:49,470 --> 00:03:53,970 این‌ها بقایای اعضای بدن از یک آزمایش علمیه که من چندین دهه پیش ازش دست کشیدم 64 00:03:54,890 --> 00:03:56,961 کون‌م گشاد بود، بنابراین کلاً بی‌خیال شدم 65 00:03:56,961 --> 00:04:00,060 ...خلقِ حیات. استفاده از خودِ علم 66 00:04:00,061 --> 00:04:03,726 ...گالوانیزمِ شیمیایی، الکتروبیولوژی، و غیره 67 00:04:03,726 --> 00:04:06,867 احیای بافتِ مُرده 68 00:04:06,867 --> 00:04:09,130 ،حالا، هر کسی که پرده از اون معما برداره 69 00:04:09,131 --> 00:04:12,562 بشر نیست، بلکه خداست 70 00:04:12,562 --> 00:04:14,062 «مثل «فرانکشتاین 71 00:04:15,911 --> 00:04:18,948 کی؟ - «مثل دکتر «ویکتور فرانکشتاین - 72 00:04:18,948 --> 00:04:20,548 اسم‌ش به گوش‌م نخورده 73 00:04:20,881 --> 00:04:22,434 درسته 74 00:04:22,434 --> 00:04:29,994 شاید تو سری باشی که موجودی رو کنترل می‌کنه که جهان به‌عنوان بشرِ جدیدِ «کرِیوِنزوُرث» به‌ش درود خواهد فرستاد 75 00:04:29,994 --> 00:04:33,583 لَزلو، خفه‌خون بگیر و بیا کمک کن درِ این تابوت رو بلند کنیم 76 00:04:33,583 --> 00:04:34,619 ببخشید، دلبندم 77 00:04:45,080 --> 00:04:48,480 « جری، خوابیده از سال ۱۹۷۶ » 78 00:04:48,481 --> 00:04:49,772 سلام - هی، بچه‌ها - 79 00:04:49,772 --> 00:04:56,572 .وای، از اون طولانی‌هاش بود ها راستی سال نو مبارک. ۱۹۹۶. بله 80 00:04:56,572 --> 00:04:59,540 بالأخره - چه باحال. همه‌تون خوب به نظر می‌رسید - 81 00:04:59,540 --> 00:05:00,940 نندور، سالارِ خودم 82 00:05:00,941 --> 00:05:02,921 سلام، جری - سلام - 83 00:05:02,922 --> 00:05:05,167 ناجا، زیبا مثل همیشه 84 00:05:05,167 --> 00:05:07,583 جری، هنوز هم مثل قدیم‌ندیم‌ها هندونه می‌دی زیر بغل‌م 85 00:05:07,583 --> 00:05:10,828 بله. دکتر کرِیوِنزوُرث، فرض می‌کنم 86 00:05:10,828 --> 00:05:13,244 فرض شما درسته. از دیدن‌ت خوش‌حال‌ام - از دیدن‌ت خوش‌حال‌ام - 87 00:05:13,244 --> 00:05:14,348 هی، جِربِر 88 00:05:15,971 --> 00:05:17,767 این‌جائی که - هی - 89 00:05:17,768 --> 00:05:19,568 رفیق شفیق 90 00:05:19,802 --> 00:05:21,770 از دیدنِ تو هم خوش‌حال‌ام 91 00:05:21,770 --> 00:05:23,944 خب، چطور پیش رفت؟ 92 00:05:23,944 --> 00:05:27,085 آ... چی چطور پیش رفت؟ 93 00:05:27,085 --> 00:05:28,811 «فتح‌کردن «جهان نو 94 00:05:28,811 --> 00:05:30,951 حاضر بودم از هر چیزی دست بکشم ،تا براش حضور داشته باشم 95 00:05:30,951 --> 00:05:34,230 ولی واقعاً به اون «اَبَرخُسب» احتیاج داشتم - شکی توش نیست - 96 00:05:34,230 --> 00:05:37,026 ،خب، آخرسر فقط «ایالات متحده» رو فتح کردید 97 00:05:37,026 --> 00:05:41,526 «یا آخرسر به این نتیجه رسیدید که «جهان نو به‌معنای «کانادا» و «مکزیک» هم هست؟ 98 00:05:42,317 --> 00:05:45,567 پس گذاشتید من جای ۲۰ سال، ۵۰ سال بخوابم 99 00:05:45,567 --> 00:05:49,798 که طی اون مدت، خیابونِ خودتون رو فتح کردید؟ 100 00:05:49,798 --> 00:05:51,592 بله - ...و بخشی از - 101 00:05:51,592 --> 00:05:53,767 بخشی از «خیابان اشلی» رو - درسته - 102 00:05:53,767 --> 00:05:56,805 ...درواقع، بیش‌ترِ «خیابان اشلی» رو. پس - بله - 103 00:05:56,805 --> 00:05:58,323 این رو نگاه کن - آره - 104 00:05:58,323 --> 00:06:01,913 باز هم، هر چی که این هست رو به‌م نشون دادی که باهاش می‌تونی توی جیب‌ت تلویزیون داشته باشی 105 00:06:01,913 --> 00:06:05,192 نه، می‌دونم. ولی پرسیدی طی ۵۰ سال گذشته چی رو از دست دادی 106 00:06:05,192 --> 00:06:07,436 پس، گفتم بهتره این رو ببینی 107 00:06:07,436 --> 00:06:09,231 این مثلاً چیه؟ 108 00:06:09,231 --> 00:06:12,130 خب، این یه‌خرده مغز رو قلقلک می‌ده 109 00:06:12,130 --> 00:06:15,651 لباسه از نظرت سفید و طلایی میاد، یا مشکی و آبی؟ 110 00:06:15,651 --> 00:06:19,172 خیلی‌خب. بسه. اما این حقیقت که خون‌آشام‌ها وجود دارن؛ 111 00:06:19,172 --> 00:06:22,658 اون که هنوز یه رازه، درسته؟ انسان‌ها که از اون خبر ندارن 112 00:06:22,658 --> 00:06:25,523 بله، کاملاً. روح‌شون هم خبر نداره 113 00:06:25,523 --> 00:06:32,012 بله، ما در تاریکی کمین می‌کنیم، شکوهِ شوم خودمون رو از چشمان فضولِ انسانی پنهان می‌کنیم 114 00:06:32,012 --> 00:06:33,703 و اون‌هایی که بیش‌ازحد کنجکاو باشن؛ 115 00:06:33,703 --> 00:06:38,881 خب، اون‌ها لحظات آخر عمرشون رو به پشیمانی از سرک‌کشیدن در کاری سپری می‌کنن که به‌شون مربوط نمی‌شد 116 00:06:38,881 --> 00:06:40,745 همونی که اون گفت - درسته - 117 00:06:40,745 --> 00:06:45,245 ولی... پس، چرا یک گروه فیلم‌برداری داره این‌جا همه‌چی رو فیلم‌برداری می‌کنه؟ 118 00:06:48,373 --> 00:06:53,800 اوه، اون‌ها. اوه، نه. نیازی نیست نگران اون‌ها ...باشی؛ چون، جری، اون‌ها روال‌ان. پس 119 00:06:53,801 --> 00:06:55,001 بله، خیلی روال 120 00:06:55,001 --> 00:06:57,900 اصلاً می‌دونید همۀ این‌ها رو قراره به کی نشون بدن؟ 121 00:06:57,900 --> 00:06:59,400 ...آم - ...آم - 122 00:06:59,401 --> 00:07:00,834 باید این رو بشنوی ♪ Billy Joel - We Didn’t Start the Fire ♪ 123 00:07:00,834 --> 00:07:02,905 چی؟ این چیه؟ 124 00:07:02,905 --> 00:07:06,529 لیستی تقریباً جامع از چیزهاییه که از دست دادی 125 00:07:06,529 --> 00:07:09,049 آهان. شاید بعداً بتونم به این گوش بدم، کارل 126 00:07:09,049 --> 00:07:11,017 کالین - مگه من همین رو نگفتم؟ - 127 00:07:11,017 --> 00:07:13,053 نه، تو گفتی کارل 128 00:07:13,053 --> 00:07:15,400 آرام جنوبی»، والتر وینچل، جو دی‌ماجیو» [ فیلمی موزیکال به کارگردانی جاشوا لوگن، محصول ۱۹۵۸ ] [ والتر وینچل: روزنامه‌نگار و مجری تلویزیونی آمریکایی ] [ دی‌ماجیو: بهترین بازیکن بیس‌بال تمام ادوار به‌عقیدۀ برخی ] 129 00:07:15,400 --> 00:07:18,058 .من برای تمام این‌ها حضور داشتم شاید بتونیم بزنیم جلو؟ 130 00:07:18,058 --> 00:07:22,373 ،خب، سال ۱۹۸۸ متوقف می‌شه «حوالی «جنگ‌های کولای راک‌اَندرولی رقابت طولانی‌مدت میان شرکت «کوکاکولا» و «پپسی‌کو» که با ] [ استفاده از موسیقی «راک‌اَندرول» سعی در جذبِ جوانان داشتند 131 00:07:22,373 --> 00:07:25,514 چی‌چی؟ - !«جنگ‌های کولای راک‌اَندرولی» - 132 00:07:25,514 --> 00:07:29,104 .خیلی‌خب. الآن نه، یارو می‌شه یه نفر لطفاً به من بگه 133 00:07:29,104 --> 00:07:31,554 ،هدفِ تاریکِ کنونی‌مون چیه 134 00:07:31,554 --> 00:07:34,592 و چرا می‌ذاریم این انسان‌ها ازش باخبر بشن؟ 135 00:07:34,592 --> 00:07:35,904 ...آم 136 00:07:36,939 --> 00:07:38,527 بله؟ - بشین - 137 00:07:38,527 --> 00:07:39,942 بی‌خیال 138 00:07:39,942 --> 00:07:42,582 جری اخیراً سؤالات زیادی می‌کنه 139 00:07:42,583 --> 00:07:47,363 دربارۀ چیزهایی که من مدت زیادیه به‌شون فکر نکرده‌ام 140 00:07:47,363 --> 00:07:50,763 « عروسکی که روح ناجای انسان مرحوم در آن سکنی گزیده » - چیزهایی که باعث می‌شه بگی «هوم...»؛ به‌اصطلاح - 141 00:07:50,764 --> 00:07:52,964 ...بله. هوم 142 00:07:56,821 --> 00:07:59,375 یالّا. این‌جا - خاطرجمع؟ آهان - 143 00:07:59,375 --> 00:08:03,379 خیلی‌خب. ببخشید، فقط باید ...یه لحظه با نندور خلوت کنم. پس 144 00:08:03,379 --> 00:08:05,933 چیه؟ - !یه لحظه صبر داشته باش - 145 00:08:06,969 --> 00:08:12,526 خیلی‌خب. ما چرا به یه گروه فیلم‌برداری اجازه می‌دیم که هر حرکت‌مون رو مستند کنه؟ 146 00:08:12,526 --> 00:08:16,530 ولی کی دل‌ش نمی‌خواد زندگیِ سه خون‌آشامِ والامقام رو مستند کنه؟ 147 00:08:16,530 --> 00:08:17,842 همچنین زندگیِ کالین رابینسون رو 148 00:08:17,842 --> 00:08:20,942 اون که معلومه. ولی، ما چرا اجازه می‌دیم؟ 149 00:08:20,943 --> 00:08:22,295 ...هوم 150 00:08:22,295 --> 00:08:24,573 درسته؟ - می‌دونی کی یادش میاد؟ - 151 00:08:24,573 --> 00:08:26,402 گی‌یرمو یادش میاد 152 00:08:26,402 --> 00:08:28,784 پس باید بریم با گی‌یرمو صحبت کنیم - نه، نمی‌تونیم اون کار رو بکنیم - 153 00:08:28,784 --> 00:08:30,441 نه، نه، نه، اون الآن دیگه زندگیِ جدیدی داره 154 00:08:30,441 --> 00:08:32,741 خونۀ جدیدی داره. شغلِ جدیدی داره 155 00:08:32,742 --> 00:08:34,442 من رو ببر پیش گی‌یرمو، نندور 156 00:08:34,963 --> 00:08:38,000 باشه 157 00:08:38,000 --> 00:08:42,625 اوه، سلام. داریم می‌ریم به دیدنِ گی‌یرمو توی خونۀ جدیدش 158 00:08:42,625 --> 00:08:46,802 از این‌طرف. ممکنه از جایی که الآن زندگی می‌کنه، خوش‌ت نیاد 159 00:08:46,802 --> 00:08:49,184 من از جای زندگی‌کردن هیچ انسانی خوش‌م نمیاد 160 00:08:49,184 --> 00:08:54,258 همیشه یه روشویی هست و یه کاناپه و یه کشو پُر از قاشق 161 00:08:54,258 --> 00:08:57,640 خب، می‌دونی، راست‌ش من به گی‌یرمو کمک کردم خونۀ جدیدش رو پیدا کنه 162 00:08:57,640 --> 00:08:59,539 ،خب، چون دنبالِ استقلال‌ش بود 163 00:08:59,539 --> 00:09:01,748 و یه‌جورایی احساس کردم زیر دِین‌ش‌ام 164 00:09:01,748 --> 00:09:04,613 اشکال نداره اقرار کنی که یه‌خرده دل‌ت براش تنگ شده 165 00:09:04,613 --> 00:09:07,340 .خواهش می‌کنم، ناجا مستخدم‌ها میان وْ می‌رن 166 00:09:07,340 --> 00:09:09,652 می‌دونی، نمی‌شه زیاد وابسته شد 167 00:09:09,652 --> 00:09:11,965 به‌هرحال بیش‌ترشون در حین انجام‌وظیفه کُشته می‌شن 168 00:09:11,965 --> 00:09:14,864 اون چرخۀ زندگیه. و رسیدیم 169 00:09:16,142 --> 00:09:19,007 چی؟ فکر کردم آپارتمانِ خودش رو داره 170 00:09:19,007 --> 00:09:22,907 ،خب، داره، توی اتاقک کشتِ قدیمی لَزلو جایی که قبلاً توش کف‌دستی می‌زد 171 00:09:24,936 --> 00:09:27,636 .بیا ببینیم خونه‌ست یا نه تق‌وْتق‌وْتق 172 00:09:27,636 --> 00:09:28,844 کیه؟ 173 00:09:28,844 --> 00:09:31,640 سلام، بچه‌ها 174 00:09:31,640 --> 00:09:34,640 پس، آره، من اسباب‌کِشی کردم توی اتاقک کشتِ لَزلو 175 00:09:35,299 --> 00:09:38,799 « گی‌یرمو، مستخدمِ سابق » - یه بویی می‌ده. سفیدک؟ به‌نظرم - [ نوعی بیماری قارچی در گیاهان ] 176 00:09:38,799 --> 00:09:41,857 و چندتا لکۀ خیلی بزرگ هم بود که نتونستم تشخیص بدم چیه 177 00:09:41,857 --> 00:09:44,032 ،می‌خواستم سرانجام واسه خودم خونه بگیرم 178 00:09:44,032 --> 00:09:48,070 ولی مدتی گشتم و متوجه شدم که وسع‌م به چیزی نمی‌رسه 179 00:09:48,070 --> 00:09:51,970 پس، وقتی نندور پیشنهاد کرد که می‌تونم به‌قیمتِ هفته‌ای ۳۵۰ دلار این‌جا بمونم، قبول کردم 180 00:09:52,071 --> 00:09:53,371 من داوطلب‌ام 181 00:09:53,372 --> 00:09:56,389 خب، گی‌یرمو، چند وقته این‌جا زندگی می‌کنی؟ 182 00:09:56,389 --> 00:09:58,218 چند ماهه - چند ماه؟ - 183 00:09:58,218 --> 00:10:00,462 آره - واقعاً اون‌قدر گذشته؟ - 184 00:10:00,462 --> 00:10:01,980 آره - راست‌ش این اولین‌باریه که - 185 00:10:01,980 --> 00:10:05,880 ...گی‌یرمو رو از وقتی رفت، می‌بینم. پس - زر مفته - 186 00:10:05,881 --> 00:10:08,090 راست‌ش، نه، داره حقیقت رو می‌گه 187 00:10:08,090 --> 00:10:13,371 ما حدوْحدود واقعاً خوبی رو نسبت به ندیدنِ همدیگه تا زمانی که من به زندگی‌م سروْسامون بدم، رعایت کرده‌ایم 188 00:10:13,371 --> 00:10:15,571 هوم - و کجا توالت می‌کنی؟ - 189 00:10:16,443 --> 00:10:20,930 هوم؟ آ... من همیشه سر کارم، پس، فقط نگه‌ش می‌دارم تا زمانی که برسم سر کار 190 00:10:20,930 --> 00:10:24,865 کار. و... حرفۀ جدیدت چطور پیش می‌ره؟ 191 00:10:24,865 --> 00:10:26,315 توی یه رستوران کار می‌کنم 192 00:10:26,315 --> 00:10:27,815 پانِرا برِد»؟» 193 00:10:28,697 --> 00:10:31,424 آره. چطوری حدس زدی؟ - ...فقط - 194 00:10:31,424 --> 00:10:33,943 حتی وقتی پی‌پی داری؟ - عذر می‌خوام؟ - 195 00:10:33,943 --> 00:10:36,943 حتی پی‌پی‌ت رو هم نگه می‌داری واسه زمانی که بری سر کار؟ 196 00:10:37,740 --> 00:10:41,158 و ارباب جدیدت در «پانِرا» چطوره؟ 197 00:10:41,158 --> 00:10:43,367 ...رئیس‌م؟ راست‌ش، خوبه. اون 198 00:10:43,367 --> 00:10:45,334 گی‌یرمو، این سطل چیه؟ 199 00:10:45,334 --> 00:10:48,165 ،می‌دونی چیه؟ داره دیروقت می‌شه و صبح زود باید بلند شم 200 00:10:48,165 --> 00:10:53,515 ...پس، به‌نظرم بهتره که - گی‌یرمو، این سطل بوی پی‌پی می‌ده - 201 00:10:53,515 --> 00:10:56,621 برام سؤال بود اون بوی چی بود چند ماه پیش که تازه اومده بودم این‌جا 202 00:10:56,621 --> 00:10:58,278 پس اون بود - ،نکته اینه که - 203 00:10:58,278 --> 00:11:04,388 جری پرسش کرده که چرا اجازه می‌دیم گروه مستندسازی از ما فیلم‌برداری کنه 204 00:11:04,388 --> 00:11:06,804 وایسا. جری کیه؟ - بی‌خیال. مهم نیست جری کیه - 205 00:11:06,804 --> 00:11:08,530 یه‌خرده جا بمونی، یه‌عالمه جا موندی 206 00:11:08,530 --> 00:11:11,930 بریم؟ - بله. و این سطل رو هم با خودم می‌برم - 207 00:11:11,931 --> 00:11:13,362 نه، وایسا. چرا؟ 208 00:11:13,362 --> 00:11:15,362 چرا نه؟ 209 00:11:16,469 --> 00:11:18,367 یکی‌دو ماه دیگه می‌بینم‌ت، گی‌یرمو 210 00:11:18,367 --> 00:11:19,817 !پسر، شکل انسانی - !خب، ببین کیه - 211 00:11:19,817 --> 00:11:21,163 سلام، دلبندم - سلام - 212 00:11:21,163 --> 00:11:22,544 بله. اون عشقِ منه 213 00:11:22,544 --> 00:11:23,786 من و جری الآن تغذیه کردیم 214 00:11:23,786 --> 00:11:27,963 باید نسبت به جاده‌های امروزی با اسب‌های آهنین با پاهای لاستیکی به‌ش هشدار می‌دادم 215 00:11:27,963 --> 00:11:31,963 باز هم می‌گم، من می‌دونم خودرو چه کوفتیه. اون‌قدر طولانی هم خواب نبودم 216 00:11:32,588 --> 00:11:35,288 لَزلو، اِی مارموز - ...چی - 217 00:11:35,289 --> 00:11:36,316 تو 218 00:11:36,316 --> 00:11:38,215 تبریک می‌گم، دوستِ من 219 00:11:38,215 --> 00:11:40,596 فکر کردم گفتی تکمیل‌ش نکردی - چی رو تکمیل نکردم؟ - 220 00:11:40,596 --> 00:11:43,841 هیولات رو؛ ساخته‌شده از اعضای لاشه و احیاشده برای حیات‌بخشیدن به‌ش 221 00:11:43,841 --> 00:11:45,946 جری، اون گی‌یرموئه 222 00:11:45,946 --> 00:11:48,190 اوه، دیدی؟ وقتی اسم‌ش رو گفتی، نگاه کرد 223 00:11:48,190 --> 00:11:50,296 نه، آ... اون انسانه 224 00:11:50,296 --> 00:11:51,780 یک انسان در زمرۀ ماست؟ 225 00:11:51,780 --> 00:11:53,091 بله - من به این رسیدگی می‌کنم - 226 00:11:53,091 --> 00:11:54,369 نه. آ... جری. نه 227 00:11:54,369 --> 00:11:56,405 جری، نه، نه. این گی‌یرموئه 228 00:11:56,405 --> 00:11:58,994 مشکلی نداره. مستخدم‌مونه 229 00:11:58,994 --> 00:12:02,653 اه. باشه. معذرت می‌خوام 230 00:12:02,653 --> 00:12:04,862 مستخدم، برو تابوتِ من رو از زیرزمین بیار 231 00:12:04,862 --> 00:12:09,625 ،آ... مسئله این‌جاست، جری اون دیگه مستخدم‌مون نیست 232 00:12:09,625 --> 00:12:11,627 باشه. چرا هنوز این‌جا زندگی می‌کنه؟ 233 00:12:11,627 --> 00:12:14,216 سؤال خوبیه - داستان‌ش مفصله - 234 00:12:14,216 --> 00:12:15,838 آره. این رو نگاه کن - نکن - 235 00:12:15,838 --> 00:12:23,329 باشه، ولی اگه کسی ازت پرسید مایکل دوکاکیس چرا داشت تانک‌سواری می‌کرد، نمی‌دونی چی بگی. خنگ به نظر می‌رسی، جری وی که به‌خاطر عدم‌توجه به سیاست‌های دفاعی موردانتقاد ] قرار گرفته بود، به پادگانی نظامی رفت تا با یک تانک عکس [ بگیرد، اما این کار به ضرر کارزار تبلیغاتی‌اش تمام شد 236 00:12:23,329 --> 00:12:25,262 خیلی خوبه 237 00:12:25,262 --> 00:12:29,197 پس موفق نشده‌ای گوشتِ مُرده احیا کنی تا حیاتی نو خلق کنی؟ 238 00:12:29,197 --> 00:12:31,268 نه هنوز، نه - ولی کُل کار تو که همون بود - 239 00:12:31,268 --> 00:12:33,477 ،اگه روی اون کار نکرده‌ای پس چی‌کار داشتی می‌کردی؟ 240 00:12:33,477 --> 00:12:36,777 رسیدگی به باغِ فَرْجی‌م - به‌راستی - 241 00:12:38,413 --> 00:12:41,036 آ... نندور، می‌شه یه لحظه داخل ببینم‌ت؟ 242 00:12:41,036 --> 00:12:43,418 مسلماً، جری. از این‌طرف 243 00:12:43,418 --> 00:12:45,627 خوش‌اخلاق به نظر می‌رسه 244 00:12:45,720 --> 00:12:48,664 ،بعدش گی‌یرمو رو دوباره انسان کردم ...که دردسر بود، اما به‌صلاح 245 00:12:48,665 --> 00:12:49,665 آره. آره. یه لحظه صبر کن 246 00:12:49,665 --> 00:12:51,771 بله؟ - حال‌ت خوبه، پسر؟ - 247 00:12:51,771 --> 00:12:54,394 من، جری؟ عالی‌ام. چرا می‌پرسی؟ 248 00:12:54,394 --> 00:12:58,018 آخه... نندورِ قدیمی، نندوری که قبل از به‌خواب‌رفتن‌م می‌شناختم؟ 249 00:12:58,018 --> 00:13:00,366 من‌ام - ولی واقعاً هستی؟ - 250 00:13:00,366 --> 00:13:03,852 ،تو «نندورِ بی‌رحم» وامونده بودی 251 00:13:03,852 --> 00:13:07,580 قاتلِ انسان‌ها، فاتحِ قاره‌ها 252 00:13:07,580 --> 00:13:09,858 بله - اون یارو کدوم گوریه؟ - 253 00:13:09,858 --> 00:13:11,858 سؤالاتِ خیلی خوبیه، جری 254 00:13:12,723 --> 00:13:14,723 این‌جا چه اتفاقی افتاد؟ 255 00:13:21,145 --> 00:13:24,182 خب، من می‌رم قبل از این‌که آفتاب بزنه، بخوابم 256 00:13:24,182 --> 00:13:26,254 برگردم به برنامۀ زمانیِ عادی - شب به‌خیر، جری - 257 00:13:26,254 --> 00:13:27,427 اون چه پُخیه؟ 258 00:13:27,427 --> 00:13:28,842 اون عروسکِ منه 259 00:13:28,842 --> 00:13:33,916 حاملِ شبحِ شکلِ انسانیِ مُردۀ من قبل از زمانیه که خون‌آشام شدم، می‌دونی 260 00:13:33,916 --> 00:13:36,298 درسته. رواله 261 00:13:36,298 --> 00:13:37,679 ...بگذریم - شب به‌خیر، جری - 262 00:13:37,679 --> 00:13:39,279 شب به‌خیر، کایل - کالین - 263 00:13:39,922 --> 00:13:42,922 ...نذاشتی حرف‌م تموم بشه. آ 264 00:13:43,374 --> 00:13:45,583 شب به‌خیر، کایل‌ـین 265 00:13:45,583 --> 00:13:47,689 خوبه که برگشتی پیش‌مون، رفیق شفیق - خوبه که برگشتم - 266 00:13:47,689 --> 00:13:49,691 و خوش‌حال‌ام می‌بینم شما دو تا دوباره با هم سر سازگاری دارید 267 00:13:49,691 --> 00:13:51,106 از چی حرف می‌زنه، دلبندم؟ 268 00:13:51,106 --> 00:13:53,626 زمانی که از هوش رفتم، شما دو تا اصلاً با هم حرف نمی‌زدید 269 00:13:53,626 --> 00:13:55,662 پنج‌شش سال بود که با هم حرف نزده بودید 270 00:13:55,662 --> 00:13:57,285 واقعاً؟ فکر کنم همچین چیزی رو یادم می‌موند 271 00:13:57,285 --> 00:13:58,734 آم... من هم 272 00:13:58,734 --> 00:14:00,943 شاید یه لَزلو و ناجای دیگه بود 273 00:14:00,943 --> 00:14:03,152 خیلی گذشته، به‌گمون‌م 274 00:14:03,152 --> 00:14:06,328 ،به‌معنای واقعی کلمه ۵۰ سال، که باز هم می‌گم، برنامه‌مون اون نبود 275 00:14:06,328 --> 00:14:09,435 کالین رابینسون، تو زمانی رو به یاد داری که من و لَزلو 276 00:14:09,435 --> 00:14:12,369 اون‌قدر شدید بحث‌مون شد که حدود پنج سال با هم حرف نزدیم؟ 277 00:14:12,369 --> 00:14:14,769 آره - خب، دربارۀ چی بود؟ - 278 00:14:14,770 --> 00:14:17,305 .نمی‌تونسته اون‌قدرها هم بد بوده باشه مطمئن‌ام دیگه گذشته‌ها گذشته 279 00:14:17,305 --> 00:14:19,514 تو می‌خواستی بری بیرون یه کار واقعی گیر بیاری 280 00:14:19,514 --> 00:14:22,827 به‌خاطر شیفتگیِ بیمارگونه‌ت به مردمان عادی 281 00:14:22,827 --> 00:14:26,175 درسته - و لَزلو قدغن‌ش کرد - 282 00:14:26,175 --> 00:14:28,799 ...گفت خیلی «خطرناک»ـه - آره - 283 00:14:28,799 --> 00:14:32,975 که تنها بدونِ محافظتِ اون... یا یه شِروْوِری، اون بیرون باشی 284 00:14:32,975 --> 00:14:35,978 !اِی رگۀ شاشِ بریتانیاییِ درازسر 285 00:14:35,978 --> 00:14:37,635 تو کی باشی که من به محافظت‌ت احتیاج داشته باشم؟ 286 00:14:37,635 --> 00:14:39,982 اگه من بخوام برم بیرون، میانِ انسان‌ها ،نشست‌وْبرخاست داشته باشم 287 00:14:39,982 --> 00:14:42,985 کاملاً تواناییِ این رو دارم که گلیمِ خودم رو از آب بیرون بکِشم 288 00:14:42,985 --> 00:14:46,334 قدغن‌ش می‌کنم - خب، می‌دونی چیه؟ تو می‌تونی بری کون‌ت رو بدی - 289 00:14:46,334 --> 00:14:49,337 چطور جرئت می‌کنی با اون زبانِ تندوْتیزت با من اون‌جوری حرف بزنی؟ 290 00:14:49,337 --> 00:14:51,442 تو چرا بحث‌ش رو کشیدی وسط؟ - من چی؟ - 291 00:14:51,442 --> 00:14:55,032 نمی‌تونی ببینی من این‌جا دارم با مشکلات خودم دست‌وْپنجه نرم می‌کنم؟ 292 00:14:55,032 --> 00:14:59,332 جری یکی از تنها دوست‌های واقعی‌ای بود که من توی عمرم داشتم 293 00:14:59,333 --> 00:15:01,625 اقلاً فکر می‌کردم بود 294 00:15:01,625 --> 00:15:06,388 اما کاملاً مشخصه که یارو من رو یادش نمیاد 295 00:15:06,388 --> 00:15:08,238 البته حق با جری‌ـه 296 00:15:08,239 --> 00:15:09,539 من چه به سرـم اومده؟ 297 00:15:09,540 --> 00:15:12,498 مستخدمِ خودم تحقیرم می‌کنه و من چی‌کار می‌کنم؟ 298 00:15:12,498 --> 00:15:17,192 به قتل می‌رسونم‌ش؟ نه، صاحب‌خونه‌ش می‌شم 299 00:15:17,192 --> 00:15:20,229 من کِی راه خودم رو گم کردم؟ 300 00:15:20,229 --> 00:15:21,579 البته حق با جری‌ـه 301 00:15:21,580 --> 00:15:25,027 من کُل آوازه‌م رو به خطر انداختم که مردِ علم باشم 302 00:15:25,027 --> 00:15:28,527 مردی که از بافتِ مُرده، حیات به وجود میاره 303 00:15:28,528 --> 00:15:29,878 و چی‌کار کردم؟ 304 00:15:29,879 --> 00:15:32,414 گذاشتم چندتا بدبیاری اعتمادبه‌نفس‌م رو متزلزل کنه 305 00:15:32,414 --> 00:15:35,414 و ۵۰ سال اخیر رو صرفِ خوداِرضایی کرده‌ام 306 00:15:35,797 --> 00:15:39,076 لَزلو خرِ کیه که چیزی رو قدغن کنه؟ 307 00:15:39,076 --> 00:15:41,216 فکرش رو بکن من چی می‌تونستم بشم 308 00:15:41,216 --> 00:15:44,184 اگه ۵۰ سال پیش راه‌وْرسم انسان‌ها رو یاد گرفته بودم 309 00:15:44,184 --> 00:15:46,684 درسته، دختر. نذار این مادرقحبه‌ها جلودارت بشن 310 00:15:46,685 --> 00:15:48,035 بله. دقیقاً 311 00:15:48,036 --> 00:15:49,224 حق 312 00:15:49,224 --> 00:15:51,574 ،درحال‌حاضر احساساتِ بدِ زیادی توی خونه هست 313 00:15:51,575 --> 00:15:55,506 که در حالت عادی بزمی برای یک خون‌آشام انرژیه 314 00:15:55,506 --> 00:16:00,511 ولی دیگه زیادش هم خوب نیست و کم‌کم داره خودش رو نشون می‌ده 315 00:16:00,511 --> 00:16:03,480 من حتی سعی ندارم با این‌همه ،انرژی منفی دلی از عزا دربیارم 316 00:16:03,480 --> 00:16:05,792 ولی همین‌طور هی جذب می‌شه 317 00:16:05,792 --> 00:16:09,037 و لعنت به‌م اگه صاف نره توی کپل‌هام 318 00:16:09,080 --> 00:16:13,380 ،گی‌یرمو، به‌نظرت اگه کُشته بودم‌ت ممکن بود احترام بیش‌تری برام قائل باشی؟ 319 00:16:13,386 --> 00:16:15,250 چی؟ نه 320 00:16:15,250 --> 00:16:16,976 به‌نظرم اون کارِ خیلی خوبی بود که انجام دادی 321 00:16:16,976 --> 00:16:19,875 نکُشتن‌م - بله. بله. بله - 322 00:16:19,875 --> 00:16:22,430 ،پیش‌تر با نام «نندورِ بی‌رحم» شناخته می‌شدم 323 00:16:22,430 --> 00:16:26,226 حالا با نام «نندورِ بگی‌نگی پسرِ خوب» شناخته می‌شم 324 00:16:26,226 --> 00:16:30,127 گیزمو، می‌خوام که ابزارهای علمیِ من رو داشته باشی 325 00:16:30,127 --> 00:16:34,131 دیگه لازم‌م نمی‌شه. و لیاقت‌شون رو ندارم 326 00:16:34,131 --> 00:16:37,479 .ارّۀ استخوان‌بُرم، مال تو گوشی پزشکی، می‌تونی داشته باشی‌ش 327 00:16:37,479 --> 00:16:39,481 هرچی که دوست داشته باشی - اگه الآن بکُشم‌ت چی؟ - 328 00:16:39,481 --> 00:16:42,415 به‌نظرت اون تفاوتی ایجاد می‌کنه؟ لحظه‌ش گذشته 329 00:16:42,415 --> 00:16:44,244 مطمئن‌ای می‌خوای از شرّ این خلاص شی؟ خیلی گرون‌قیمت به نظر می‌رسه 330 00:16:44,244 --> 00:16:46,695 خب، اون اسپکولومِ مقعدی‌مه 331 00:16:46,695 --> 00:16:50,665 .از سال‌های سال استفاده‌م لکه‌دار شده سردوْگرم‌چشیده‌ست، ولی هیچ قابل‌ت رو نداره 332 00:16:50,665 --> 00:16:57,119 گی‌یرمو، باید یه لطفی در حق‌م بکنی و لطفاً به ،قزل‌آلای پرطمطراق با مدل‌موی زنانه، ملقب به لَزلو 333 00:16:57,119 --> 00:17:01,261 بگی که باید تابوت‌ش رو از اتاق‌خواب‌مون جابه‌جا کنه به کاناپۀ توی کتابخانه 334 00:17:01,261 --> 00:17:04,092 ولی اون که همین‌جاست - گیزمو، لطف می‌کنی به همسرم بگی که - 335 00:17:04,092 --> 00:17:07,267 اگه می‌خواد زمین‌خورده رو لگد بزنه، این کار رو مکتوب انجام بده؟ 336 00:17:07,267 --> 00:17:09,580 شما دو تا چه‌تون شده؟ 337 00:17:09,580 --> 00:17:12,652 اوه، هی - گی‌یرمو. کالین رابینسون - 338 00:17:12,652 --> 00:17:15,483 بله - من قبلاً توی اون خونه پیش تو زندگی می‌کردم - 339 00:17:15,483 --> 00:17:16,691 کالین، می‌دونم تو کی هستی 340 00:17:16,691 --> 00:17:18,071 اقلاً یه نفر می‌دونه 341 00:17:18,071 --> 00:17:22,179 خیلی‌خب، من کاره‌ای نیستم، وظیفۀ من هم نیست، ولی مشخصه که یه مشکلی هست 342 00:17:22,179 --> 00:17:23,905 و فکر می‌کنم همه می‌تونیم موافقت کنیم که مشکل چیه 343 00:17:23,905 --> 00:17:26,321 اینه که من بی‌خایه شده‌ام؟ 344 00:17:26,321 --> 00:17:29,635 که من یک بی‌عرضۀ محض‌ام؟ - که لَزلو یک بی‌عرضۀ محضه؟ - 345 00:17:29,635 --> 00:17:32,016 که شلوارم دیگه اندازه‌م نیست؟ - نه - 346 00:17:32,016 --> 00:17:35,019 می‌خواستم بگم، جری‌ـه 347 00:17:35,019 --> 00:17:38,540 !چی؟ جری. اون که خیلی بی‌شیله‌پیله‌ست - مرد نازنینیه - 348 00:17:38,540 --> 00:17:41,810 ...می‌دونم، مطمئن‌ام جری مردِ عالیِ فوق‌العاده‌ایه - هست - 349 00:17:41,819 --> 00:17:45,305 ولی، می‌دونی، وقتی یه نفر جدید رو به گروه دوستان اضافه کنی، یه اتفاقی میوفته 350 00:17:45,305 --> 00:17:46,479 پویایی رو به هم می‌زنه 351 00:17:46,479 --> 00:17:48,516 ولی نفر جدید که تو بودی 352 00:17:48,516 --> 00:17:51,380 صبر کن. اون هیچ‌وقت یک دوست نبود - ،باشه، اون تند بود - 353 00:17:51,380 --> 00:17:56,144 ولی من کار رو درآوردم، چون هر کاری که برای خوش‌حال‌کردن همۀ شما لازم بود رو انجام می‌دادم 354 00:17:56,144 --> 00:17:59,527 منظورم اینه، من مدام گُه شما رو خوردم 355 00:17:59,527 --> 00:18:01,736 منظورم اینه، تا زمانی که اساساً خودم دیگه زندگی نداشتم 356 00:18:01,736 --> 00:18:04,532 خیلی‌خب، این روشِ موذیانۀ چندش‌آورت 357 00:18:04,532 --> 00:18:08,225 برای مطلع‌کردن‌مون از اینه که دل‌ت می‌خواد برگردی توی خونه پیش ما زندگی کنی و دوباره برامون کار کنی؟ 358 00:18:08,226 --> 00:18:09,226 می‌پذیریم 359 00:18:09,226 --> 00:18:12,954 نه. نه، به‌هیچ‌وجه - ،فقط داشتم شوخی می‌کردم، می‌دونی - 360 00:18:12,954 --> 00:18:15,335 چون بدونِ تو هیچ مشکلی نداریم 361 00:18:15,335 --> 00:18:18,787 عالی. نکته‌ش اینه که، مطمئن‌ام جری دوستِ فوق‌العاده‌ایه، درسته؟ 362 00:18:18,787 --> 00:18:20,548 خیلی مرد نازنینیه - ،خیلی باهاش خوش گذروندید - 363 00:18:20,548 --> 00:18:22,204 ولی آخه دیگه جواب نمی‌ده 364 00:18:22,204 --> 00:18:25,380 و همه‌تون باید هم با خودتون و هم با اون روراست باشید 365 00:18:25,380 --> 00:18:27,000 حق با اونه - ممنون - 366 00:18:27,001 --> 00:18:32,076 گی‌یرمو، لطف می‌کنی به مردی که الآن گفت حق با اونه» بگی که من با اکراه باهاش موافق‌ام؟» 367 00:18:32,076 --> 00:18:35,528 خیلی‌خب، حق با گی‌یرموئه. درست می‌کنیم 368 00:18:35,528 --> 00:18:37,219 عالی - عالی - 369 00:18:37,219 --> 00:18:38,911 تا دم در همراهی‌تون می‌کنم. ممنون که تشریف آوردید - گی‌یرمو؟ - 370 00:18:38,911 --> 00:18:40,602 بله؟ آها؟ - یک چیز دیگه - 371 00:18:40,602 --> 00:18:42,535 کمک‌مون می‌کنی این رو درست کنیم؟ 372 00:18:42,535 --> 00:18:45,365 کدوم بخشِ «من دیگه برای شما کار نمی‌کنم» رو متوجه نمی‌شید؟ 373 00:18:45,365 --> 00:18:51,924 خیلی‌خب، باشه. نه به‌عنوان مستخدمِ سابق ،«یا به‌عنوان گُه‌خورِ ممتازِ سابقِ «استَتِن اِیلند 374 00:18:51,925 --> 00:18:53,753 بلکه به‌عنوان یک دوستِ سابق - آره - 375 00:18:58,896 --> 00:19:01,623 ببینید، همه‌مون می‌دونیم این قراره گفت‌وْگوی دشواری باشه، درسته؟ 376 00:19:01,623 --> 00:19:04,039 بله - خیلی‌خب. پس کی قراره صحبت رو انجام بده؟ - 377 00:19:04,039 --> 00:19:06,386 ...خب، به‌عنوان رهبرِ این گروه - تو رهبرِ گروه نیستی - 378 00:19:06,386 --> 00:19:08,630 من انجام‌ش خواهم داد ... - خب، با اون مخالفتی ندارم - 379 00:19:08,630 --> 00:19:14,878 گی‌یرمو، لطف می‌کنی به لَزلو بگی که هیچ‌وقت این حق رو نداره که بگه کسی چی‌کار می‌تونه و نمی‌تونه انجام بده؟ 380 00:19:14,878 --> 00:19:17,605 بچه‌ها، می‌شه یه‌خرده برید عقب؟ من سعی دارم سرته کنم 381 00:19:17,605 --> 00:19:19,399 خیلی‌خب، پس چی می‌خوای بگی؟ - :می‌گم - 382 00:19:19,399 --> 00:19:24,612 جری، دوستِ قدیمی، دوست‌ت داریم و برات عشق» «داریم، اما این رابطه واقعاً دیگه جواب نمی‌ده 383 00:19:24,612 --> 00:19:26,061 تا این‌جاش عالیه. خیلی‌خب، و بعدش چی؟ 384 00:19:26,061 --> 00:19:29,099 بعدش این دو تا نگه‌ش می‌دارن، و من این میخ چوبی رو فرو می‌کنم توی قلب‌ش 385 00:19:29,099 --> 00:19:30,307 چی؟ نه 386 00:19:30,307 --> 00:19:31,895 یا من می‌تونم فقط سرش رو قطع کنم 387 00:19:31,895 --> 00:19:33,793 نه - با این آبِ مقدس شتک‌ش کنم - 388 00:19:33,793 --> 00:19:36,485 نه - اگه سعی کرد در بره، من این پسر بد رو دارم - 389 00:19:36,485 --> 00:19:38,315 چی باعث شده فکر کنید باید بکُشیدش؟ 390 00:19:38,315 --> 00:19:39,696 ایدۀ تو بود - نه، نبود - 391 00:19:39,696 --> 00:19:42,422 راه‌های دیگه‌ای برای پایان‌دادن به یه رابطه جز کُشتنِ طرف مقابل هست 392 00:19:42,422 --> 00:19:44,562 یکی‌ش رو نام ببر 393 00:19:44,562 --> 00:19:47,662 تُف - هی، بچه‌ها. چه خبر؟ - 394 00:19:49,000 --> 00:19:51,293 چیه؟ گذاشتید یه ۵۰ سال دیگه هم بخوابم؟ 395 00:19:51,293 --> 00:19:52,393 الآن چه سالیه؟ 396 00:19:53,675 --> 00:19:55,919 شوخی می‌کنم، شوخی می‌کنم - جری، دوستِ قدیمی - 397 00:19:55,919 --> 00:19:58,093 نندور - جری، جری، جری - 398 00:19:58,093 --> 00:20:01,476 دوست‌ت داریم و برات عشق داریم 399 00:20:01,476 --> 00:20:03,581 ...اما این رابطه واقعاً دیگه 400 00:20:03,581 --> 00:20:07,482 مسئله این‌جاست که، تو خیلی برای ما ارزش داری. تو خیلی... نه 401 00:20:07,482 --> 00:20:11,831 ببخشید، جری. فراموش کردیم به‌ت بگیم که تو جزء مهمی از این خانواده هستی 402 00:20:11,831 --> 00:20:16,831 و زمانی که تو به‌مدت ۵۰ سال خوابیده بودی اون‌ها به یه چیزی پی بردن و یادشون رفت به‌ت بگن 403 00:20:17,699 --> 00:20:19,321 نه - بگید - 404 00:20:19,321 --> 00:20:21,634 خب، نه، من یادم رفت، وظیفۀ من بود و دسته‌گُل آب دادم 405 00:20:21,634 --> 00:20:24,292 من یادم رفت به‌ت بگم - بله. به‌گایی‌های همیشگیِ گی‌یرمو - 406 00:20:24,292 --> 00:20:26,950 فقط این‌که... می‌دونی، جری... ببخشید 407 00:20:26,950 --> 00:20:31,333 شنیده‌ام که تو مغزمتفکرِ کُل نقشۀ تصاحبِ «آمریکا» بودی 408 00:20:31,333 --> 00:20:32,714 آره. گناهکارم، عالی‌جناب 409 00:20:32,714 --> 00:20:34,543 از چیزی که برای نشون‌دادن به‌ش داریم، خوش‌ش میاد 410 00:20:34,543 --> 00:20:37,685 ...پس چرا نمیای بیرون، و ما نشون‌ت می‌دیم 411 00:20:37,685 --> 00:20:39,479 !داره فرار می‌کنه - نه، نمی‌کنه، کالین - 412 00:20:39,479 --> 00:20:44,312 وای، خدا! از کفش طبی‌م رد شد صاف رفت توی پام 413 00:20:44,312 --> 00:20:46,612 کمان صلیبی داشتی - اوه، چه دردی می‌کنه - 414 00:20:46,613 --> 00:20:48,876 « ادارۀ کُل شورای خون‌آشامی » - پس، چی فکر می‌کنی؟ - 415 00:20:48,877 --> 00:20:52,527 ...باید به‌ش بدم، یا می‌دونی، برنامه چیه؟ 416 00:20:52,527 --> 00:20:55,150 ،منظورم اینه، اگه بخوای که می‌تونی ولی نه، به‌خاطر این نیاوردم‌ش این‌جا 417 00:20:55,150 --> 00:20:57,118 خب، چرا آوردی‌ش این‌جا؟ 418 00:20:57,118 --> 00:21:01,329 ،پی‌نوشت: احتمالاً به‌ش بدم ولی بیش‌تر از روی ملالت تا چیزِ دیگه 419 00:21:01,329 --> 00:21:03,987 این هم از گرفتاری‌های «راهنما»بودنه دیگه 420 00:21:03,987 --> 00:21:09,268 خیلی‌خب. نه، به‌خاطر این آوردم‌ش این‌جا، چون اون تمام اون چیزیه که تو کُل عمرت منتظرش بودی 421 00:21:09,268 --> 00:21:11,268 می‌خواد «جهان نو» رو تصاحب کنه 422 00:21:12,029 --> 00:21:13,582 نمی‌تونه حقیقت داشته باشه - داره - 423 00:21:13,582 --> 00:21:15,792 ممکنه اون برگزیده باشه 424 00:21:15,792 --> 00:21:18,592 کسی که سرانجام به فتح‌مون واقعیت می‌بخشه؟ 425 00:21:18,795 --> 00:21:20,095 آهان 426 00:21:20,096 --> 00:21:22,384 می‌دونی، یه زمانی فکر می‌کردم نندور برگزیده بود - هوم - 427 00:21:22,384 --> 00:21:26,388 یا ناجا، و بعد لَزلو، و هیچ‌وقت کالین - هیچ‌وقت - 428 00:21:26,388 --> 00:21:30,013 الآن گفتم که اون افراد یه‌جورایی خودجوش نیستن 429 00:21:30,013 --> 00:21:31,842 درسته - آ... ستوان - 430 00:21:31,842 --> 00:21:34,603 اوه، می‌تونی همون «راهنما» صدام کنی 431 00:21:34,603 --> 00:21:36,709 تو به «ستوان» پاسخ خواهی داد و خوش‌ت هم خواهد اومد 432 00:21:36,709 --> 00:21:39,919 پی خواهی برد که من برای سلسله‌مراتب فرماندهی کمی سخت‌گیرم 433 00:21:39,919 --> 00:21:42,266 اوه، خیلی ازش خوش‌م میاد - به‌ت که گفتم - 434 00:21:42,266 --> 00:21:45,062 بله، قربان. ستوان در خدمتِ شما، قربان 435 00:21:45,062 --> 00:21:48,562 حالا، این کنونی‌ترین نقشۀ ایالات متحدۀ قاره‌ایه؟ 436 00:21:49,480 --> 00:21:51,482 نه - نه، نیست، قربان - 437 00:21:51,482 --> 00:21:54,589 همچنین، می‌بینم که رخنه‌کردن یک خون‌آشام 438 00:21:54,589 --> 00:21:57,903 به بالاترین درجاتِ دولت ایالات متحده، که اندازۀ یک رگِ گردن با ریاست جمهوری فاصله داره رو از دست دادم 439 00:21:57,903 --> 00:21:59,870 «بله، قربان. «الکساندرِ هِیگ [ وزیر امورخارجۀ آمریکا در دوران زمامداری ریگان ] 440 00:21:59,870 --> 00:22:01,458 هرچی که دربارۀ این یارو داری رو برام بیار 441 00:22:01,458 --> 00:22:06,187 از زمان «مک‌نامارا» در سال ۱۹۶۱، خون‌آشامی که این‌قدر به تاج‌وْتختِ قدرت انسانی نزدیک باشه، نداشته‌ایم [ وزیر دفاع آمریکا بین سال‌های ۱۹۶۱ تا ۱۹۶۸ ] 442 00:22:06,187 --> 00:22:07,567 الآن مدارک رو درمیارم، قربان 443 00:22:09,086 --> 00:22:10,836 بنابراین هم‌نظریم 444 00:22:10,886 --> 00:22:15,058 ازاین‌رو، باید کمِ‌کم شبی سه ساعت این‌جا ...همدیگه رو ملاقات کنیم و نقشه‌ای بکشیم 445 00:22:15,058 --> 00:22:19,890 برای چیرگیِ کامل و محضِ خون‌آشام‌ها بر تمامی انسان‌ها 446 00:22:19,890 --> 00:22:22,237 !گُل گفتی - مسلماً. بریم تو کارش - 447 00:22:22,237 --> 00:22:23,411 بله 448 00:22:23,411 --> 00:22:25,411 می‌شه یه بیپ‌بیپ داشته باشم؟ 449 00:22:26,414 --> 00:22:29,831 فتحِ «جهان نو» به‌راستی کارِ شمارۀ یک هست 450 00:22:29,831 --> 00:22:32,454 نهایتِ اهمیت رو داره 451 00:22:32,454 --> 00:22:35,872 اما اهمیت‌ش به‌اندازۀ خلقِ حیات هست؟ 452 00:22:35,872 --> 00:22:39,979 من هنوز یه‌خرده از دستِ لَزلو به‌خاطر ،این‌که یه اوبیِ تخم‌نداره، شاکی‌ام 453 00:22:39,979 --> 00:22:43,224 که چون من می‌خواستم راه‌وْرسمِ انسان‌ها رو یاد بگیرم، احساس تهدیدشدگی کرده و ترسیده 454 00:22:43,224 --> 00:22:46,468 ولی حالا، همه‌ش دربارۀ منه که می‌رم اون بیرون 455 00:22:46,468 --> 00:22:50,058 و یه‌خرده می‌گیرم و بعد یه‌خردۀ دیگه می‌گیرم [ همچنین اصطلاحی برای برقراری رابطۀ جنسی ] 456 00:22:50,058 --> 00:22:53,268 هوم؟ - فتحِ «جهان نو» چی؟ - 457 00:22:53,268 --> 00:22:56,168 می‌دونی، بله، فتحِ «جهان نو» یا هیچی 458 00:22:56,168 --> 00:22:58,998 خیلی برام مهمه. خیلی زود به‌ش رسیدگی می‌کنم 459 00:22:58,998 --> 00:23:02,933 اکنون بگذارید فتحِ «جهان نو» آغاز شود 460 00:23:02,933 --> 00:23:06,433 جلسۀ خونگی. جلسۀ خونگی 461 00:23:08,100 --> 00:23:10,700 آهای؟ بچه‌ها؟ 462 00:23:10,750 --> 00:23:13,499 « پس از تیتراژ ادامه دارد » 463 00:23:13,500 --> 00:23:18,500 ‫کاری از هومن صمدی @RaylanGivensSubs 464 00:23:18,501 --> 00:23:20,088 هرچی که داری رو برام بیار 465 00:23:20,088 --> 00:23:21,193 ...دربارۀ بدهی خارجی - بسیارخب - 466 00:23:21,193 --> 00:23:23,022 ...کهنه‌سربازهای بی‌خانمان - بله - 467 00:23:23,022 --> 00:23:24,610 ...اِیدز، کرَک - آها - 468 00:23:24,610 --> 00:23:27,268 بله، قربان. باشه - و برنی گتز - وی در سال ۱۹۸۴ در ایستگاه مترویی در «منهتن» به چهار ] [ نوجوان سیاه‌پوستی که قصدِ دزدی از او را داشتند، شلیک کرد 469 00:23:27,268 --> 00:23:32,342 همچنین، هر مدارک مرتبطی دربارۀ «جنگ‌های کولای راک‌اَندرولی» 470 00:23:32,342 --> 00:23:38,141 «بله، این هم از طومارِ «جنگ‌های کولای راک‌اَندرولی - اه، عالی - 471 00:23:38,275 --> 00:23:42,275 ♪ Billy Joel - We Didn’t Start the Fire