1 00:00:36,203 --> 00:00:38,706 ...یعنی چـ 2 00:00:41,476 --> 00:00:45,012 کی به‌ت اجازه داد که با جلدهای گران‌بهای من ور بری؟ 3 00:00:45,045 --> 00:00:46,448 روح‌ـمم خبر نداره از چی حرف می‌زنی 4 00:00:46,481 --> 00:00:47,749 باز چی کرده؟ 5 00:00:47,782 --> 00:00:49,950 با جلدهای گران‌بهای من ور رفته 6 00:00:49,983 --> 00:00:52,953 نه، من باهاشون ور... من به کتاب‌هات دست نزدم - اوه، واقعاً؟ - 7 00:00:52,986 --> 00:00:55,423 خب، این رو توجیه کن 8 00:00:55,457 --> 00:00:57,124 تُف، پا رو فراتر گذاشته 9 00:00:57,157 --> 00:00:58,460 از قبل هم بدتره 10 00:00:58,493 --> 00:01:00,595 گی‌یرمو، چرا باید چنین کاری بکنی؟ 11 00:01:00,628 --> 00:01:02,597 کار من نیست. من، من حتی توی این اتاق هم نبودم 12 00:01:02,630 --> 00:01:03,832 من اصلاً این‌جا نبودم 13 00:01:03,865 --> 00:01:04,998 خب، الآن که توـش‌ای 14 00:01:05,032 --> 00:01:08,536 چه خبر شده؟ - گیزموئه. توی خونه ویرانی به بار آورده - 15 00:01:08,570 --> 00:01:10,971 اوه 16 00:01:11,004 --> 00:01:12,740 ببینید. ببینید 17 00:01:16,411 --> 00:01:19,346 لازلو ریده»، وارونه» [ ایهام: لازلو ساک می‌زنه ] 18 00:01:19,379 --> 00:01:21,048 لازلو ساک نمی‌زنه 19 00:01:21,081 --> 00:01:23,183 اگرـم می‌زد، مسلماً وارونه این کار رو نمی‌کرد 20 00:01:23,217 --> 00:01:24,184 من که ننوشتم‌ـش 21 00:01:24,218 --> 00:01:26,353 هوم 22 00:01:26,386 --> 00:01:27,889 شبح داریم 23 00:01:27,922 --> 00:01:29,323 زر مفت‌ـه - اه - 24 00:01:32,100 --> 00:01:36,100 ♪ Norma Tanega - You're Dead ♪ 25 00:02:06,461 --> 00:02:08,930 ،روح به جان کسی می‌گن که مُرده 26 00:02:08,963 --> 00:02:12,099 ولی هنوز در این صفحۀ فانی 27 00:02:12,132 --> 00:02:13,166 کار ناتموم داره 28 00:02:13,200 --> 00:02:14,502 چیزی به نام شبح وجود نداره 29 00:02:14,536 --> 00:02:16,004 خیلی‌خب، باز شروع شد 30 00:02:16,036 --> 00:02:19,741 همسر من اهل از اون شهر‌هاست که به این‌نوع خزعبلات خرافی باور دارن 31 00:02:19,774 --> 00:02:21,843 فکر می‌کنه گابلین‌ها هم واقعی‌ان 32 00:02:21,876 --> 00:02:24,278 شخصاً، من مرد علم‌ام 33 00:02:24,311 --> 00:02:28,850 بسیارخب، پس، دکتر بی‌شعور(سوراخ‌کون)، علم‌ـت چیزی که الآن دیدیم رو چجوری توجیه می‌کنه؟ 34 00:02:28,851 --> 00:02:31,250 خیلی‌خب، می‌دونی، می‌تونه ،یکی از دو چیز باشه. یک 35 00:02:31,251 --> 00:02:32,352 باد صبای ناپایدار 36 00:02:32,386 --> 00:02:36,024 دو، خرتوخری از گازهاست، احتمالاً از یک لجنزار 37 00:02:36,056 --> 00:02:41,094 حالا، اگه این‌ها رو بگیری و با استفاده از زرداب ...یک قربانی طاعون به هم اضافه‌شون کنی 38 00:02:41,128 --> 00:02:43,431 چیزی داری که شبیه یک شبح‌ـه 39 00:02:43,464 --> 00:02:45,433 ولی علم‌ـه - !اوه - 40 00:02:45,466 --> 00:02:47,250 اشباح 41 00:02:47,251 --> 00:02:49,102 مال قصه‌هان 42 00:02:49,136 --> 00:02:54,141 داستان‌هایی که برای بچه‌ها تعریف می‌کنیم تا با ترسوندن‌شون، شیطونی‌شون رو از بین ببریم تا این‌که شاید 43 00:02:54,174 --> 00:02:56,444 با آرامش بیش‌تری بخسبن - هاه - 44 00:02:58,613 --> 00:03:00,748 چیزی گفتی؟ 45 00:03:00,782 --> 00:03:03,250 ببخشید، خون‌آشام‌ها واقعی‌ان، ولی اشباح نه؟ 46 00:03:03,283 --> 00:03:07,488 داستان‌های جن‌وپریِ بیش‌ازحدی از ناجا شنیده 47 00:03:07,522 --> 00:03:09,724 نه، راست‌ـش فقط می‌خوام خاطرجمع بشم که اتفاق نظر داریم 48 00:03:09,757 --> 00:03:14,161 می‌دونید، بعد از سال‌ها کارکردن برای شما، برای یه خون‌آشام شناخته‌شده، من 49 00:03:14,194 --> 00:03:17,966 ،گرگینه، ساحر... یه زامبی و چندین بابادوک دیدم 50 00:03:17,999 --> 00:03:20,500 ولی... شبح، اون چیزـیه که دورـش خط می‌کشیم 51 00:03:20,501 --> 00:03:22,670 چندین؟ تو یه‌دونه بابادوک دیدی 52 00:03:22,704 --> 00:03:25,105 ...چندین با - اغراق نکن دیگه - 53 00:03:26,507 --> 00:03:28,409 من به اشباح اعتقاد دارم؟ آ... نه 54 00:03:28,443 --> 00:03:30,011 من رو شکاک در نظر بگیرید 55 00:03:30,044 --> 00:03:38,352 آم... گرچه، شاید اشباح‌ان که همیشه اون یه لنگه جوراب رو از خشک‌کُن کش می‌رن 56 00:03:38,385 --> 00:03:44,592 من مدتی‌ـه که دارم شوخ‌طبعی رو برای خالی‌کردن انرژی امتحان می‌کنم 57 00:03:44,626 --> 00:03:49,097 که یادم می‌ندازه، این‌جا کسی آپ‌داگ داره؟ اشاره به جوک‌هایی که با قراردادن واژه‌ای بی‌معنی در آن‌ها ] [ باعث می‌شود شنونده بپرسد آن واژۀ بی‌معنی چیست 58 00:03:49,129 --> 00:03:51,599 آپ‌داگ؟ 59 00:03:51,633 --> 00:03:56,471 من اگه نمی‌دونستم آپ‌داگ چیه، اقلاً از، از من می‌پرسیدم 60 00:03:58,338 --> 00:04:03,210 هی، همگی، توپ‌های کریستالی عظیم من رو ببینید [ ایهام: تخم‌های کریستالی عظیم من رو ببینید ] 61 00:04:03,243 --> 00:04:07,147 شاید این اشباح یه آپ‌داگ با خودشون بیارن 62 00:04:07,180 --> 00:04:11,719 گی‌یرمو، جوک‌ـم دربارۀ تخم‌های گنده‌م رو گرفتی؟ 63 00:04:11,753 --> 00:04:14,154 بله، ارباب - !سکوت - 64 00:04:14,187 --> 00:04:15,322 زمان‌ـش فرا رسیده است 65 00:04:15,355 --> 00:04:17,224 همه دست به دست هم بدن 66 00:04:17,257 --> 00:04:19,060 ببخشید اگه دست‌هام یه‌خرده چرب‌ان 67 00:04:19,093 --> 00:04:21,729 مال کرم خار‌ش‌ـمه 68 00:04:21,763 --> 00:04:24,732 ارواح پُرتشویش، شما را جلب می‌نمایم 69 00:04:24,766 --> 00:04:30,538 خود را در این صفحۀ خاکی هویدا کرده و شمایل‌تان را برای‌مان آشکار کنید 70 00:04:30,571 --> 00:04:34,142 ،با استفاده از واژه‌های باستانی از شما استدعا می‌کنم 71 00:04:45,920 --> 00:04:47,422 ...هوم 72 00:04:54,194 --> 00:04:56,764 گی‌یرمو، تو گوزیدی؟ - نه - 73 00:04:56,798 --> 00:05:00,034 فکر کنم یه نفر بوریتوی صبحانه رو احضار کرد - !سکوت - 74 00:05:00,068 --> 00:05:02,170 یک روح در تقلا برای شنیده‌شدن هست 75 00:05:02,202 --> 00:05:06,007 احتمال‌ـش هست یه روح باشه که با «آی‌بی‌اِس» در تقلاست؟ [ سندروم رودۀ تحریک‌پذیر :IBS ] 76 00:05:08,076 --> 00:05:12,947 انرژی جلسۀ احضار روح رو با شوخ‌طبعی !پی‌پی‌دهنی لگنچۀ توالتی‌تون نابود کردید 77 00:05:12,980 --> 00:05:16,184 !و تقاصی پس خواهد داده شد. نادان‌ها 78 00:05:16,216 --> 00:05:20,722 ناجا، ما فقط داشتیم شوخی می‌کردیم 79 00:05:20,755 --> 00:05:22,023 احمق‌ها 80 00:05:32,265 --> 00:05:36,137 اوه، بله. جف... جفسک 81 00:05:36,170 --> 00:05:37,905 پس الآن دیگه یه شبح‌ای، آره؟ 82 00:05:37,939 --> 00:05:40,575 ناجای من 83 00:05:40,608 --> 00:05:45,146 برای یک عمر، در آرزوی شنیدن این بوده‌ام که صدای شیرینِ فرشته‌مانندت اسم مرا دوباره به زبان آورد 84 00:05:45,179 --> 00:05:50,383 ،خب، یه چند ماه بیش‌تر از مُردن‌ـت نمی‌گذره ولی اون... ممنون، خیلی بامعرفت‌ای 85 00:05:50,418 --> 00:05:52,220 خیلی دل‌ـم برایت تنگ شده بود 86 00:05:52,252 --> 00:05:53,654 ببخشید، می‌شه حرف‌ـت رو قطع کنم؟ 87 00:05:53,688 --> 00:05:55,790 وقتی اون‌پایین‌ای خیلی عجیب‌غریب‌ـه 88 00:05:55,823 --> 00:05:58,993 اگه بتونی... ببخشید، کلّه‌ت - اوه، آره، آره، آره، آره، آره، آره، آره، آره - 89 00:05:59,026 --> 00:06:00,561 ...برـش گردون روی گردن. ببخشید، آخه - درسته، درسته، درسته، درسته - 90 00:06:00,595 --> 00:06:02,964 معلومه که. اَه‌اَه - اَه - 91 00:06:02,997 --> 00:06:03,998 این‌جوری به‌تره، هان؟ 92 00:06:04,031 --> 00:06:05,099 خیلی به‌تره 93 00:06:05,133 --> 00:06:08,150 ممنون - ...خب، جسک، چی می‌تونم - 94 00:06:08,151 --> 00:06:11,005 آم... ببخشید که جدی‌ـت نگرفتیم، عزیزـم 95 00:06:11,038 --> 00:06:13,641 و حالا چی درباره‌ش فکر می‌کنی؟ 96 00:06:13,674 --> 00:06:15,176 دربارۀ چی، چی فکر می‌کنم؟ 97 00:06:15,209 --> 00:06:16,650 جسک، یه چیزی بگو 98 00:06:16,651 --> 00:06:18,613 هی، ممنون که سرـم رو از بدن‌ـم جدا کردی 99 00:06:18,646 --> 00:06:21,249 دوباره. عوضی - اومدی و نسازی - 100 00:06:21,281 --> 00:06:23,283 اون فقط داشت وظایف شوهرانه‌ش رو انجام می‌داد 101 00:06:23,316 --> 00:06:25,086 با کی حرف می‌زنی، عزیزـم؟ 102 00:06:25,119 --> 00:06:26,254 نمی‌تونی ببینی‌ـش؟ 103 00:06:26,286 --> 00:06:29,257 کسی اون‌جا نیست که، عزیزـم. روبه‌راه‌ای؟ - ...ولی - 104 00:06:29,289 --> 00:06:31,291 همون‌جا نشسته - کسی اون‌جا نیست - 105 00:06:31,324 --> 00:06:33,094 ...ولی اون - ...من، آ - 106 00:06:33,127 --> 00:06:36,964 فقط برمی‌گردم داخل و تنهات می‌ذارم که... با هوا حرف بزنی 107 00:06:38,566 --> 00:06:41,202 تُف 108 00:06:41,235 --> 00:06:42,937 !نندور 109 00:06:42,970 --> 00:06:45,139 یه شبح بی‌صحاب روی چمن جلوئیه - چی؟ - 110 00:06:45,173 --> 00:06:47,141 تو هم؟ - خودم هم باورـم نمی‌شد - 111 00:06:47,175 --> 00:06:50,044 ولی چیزی که با چشم‌های خودم دیدم رو نمی‌تونم نادیده بگیرم 112 00:06:50,077 --> 00:06:53,114 وانمود کردم که نمی‌تونم ببینم‌ـش، که عامل غافل‌گیری رو در اختیارـمون می‌ذاره 113 00:06:53,147 --> 00:06:56,117 خیلی‌خب. خیلی‌خب - باید به‌سرعت اقدام کنیم - 114 00:06:56,150 --> 00:06:57,350 گنده‌ـه رو بردار 115 00:06:57,384 --> 00:06:59,038 بله، فکر خوب‌ـیه 116 00:06:59,039 --> 00:07:00,822 آره، به‌تر شد 117 00:07:00,855 --> 00:07:02,723 !صحیح، این شبح بی‌صحاب کو؟ 118 00:07:05,526 --> 00:07:06,627 کارهای شبحانه... 119 00:07:06,661 --> 00:07:10,363 اه! آماده شو تا شمشیرـم !رو در بطن خودت جا بدی 120 00:07:10,397 --> 00:07:12,433 ولی... یعنی چی؟ 121 00:07:17,406 --> 00:07:20,141 وای، تُف 122 00:07:20,174 --> 00:07:22,176 اون دیوانه‌واره - !ممنون - [ ایهام: اون وحشیانه/احمقانه بود ] 123 00:07:22,210 --> 00:07:24,512 ...پس، این - باید صدات رو بیاری پایین، وگرنه - 124 00:07:24,545 --> 00:07:26,547 اون موجود صدامون رو می‌شنوه - من می‌تونم صداتون رو بشنوم - 125 00:07:26,581 --> 00:07:27,882 حالا ببین چی کردی 126 00:07:27,915 --> 00:07:29,917 این پُخ چسبناک چیه؟ - هاه - 127 00:07:29,951 --> 00:07:33,721 به «اکتوپلاسم» می‌خوره. درسته؟ - به گمونم - ماده یا انرژی روحی‌ای که واسطه‌های :Ectoplasm ] [ روحی با ترشح آن باعث ظهور ارواح می‌شوند 128 00:07:33,754 --> 00:07:37,258 لای موهام هم رفته؟ - آره، آره. اوه، آره - 129 00:07:37,291 --> 00:07:38,358 گی‌یرمو، دستمال کاغذی، لطفاً 130 00:07:38,391 --> 00:07:40,428 یه عالمه - مردکه - 131 00:07:40,461 --> 00:07:41,596 اون موجود باید از بین بره 132 00:07:41,629 --> 00:07:42,864 به‌مون صدمه‌ای نمی‌زنه 133 00:07:42,897 --> 00:07:45,433 به‌شون که صدمه نمی‌زنی، درسته؟ - نه - 134 00:07:45,466 --> 00:07:46,868 به‌تون صدمه نمی‌زنم 135 00:07:46,901 --> 00:07:48,368 من فقط این‌جام که بترسونم‌تون - زر مفت می‌زنی - 136 00:07:48,402 --> 00:07:49,871 خب، ما که نمی‌ترسیم - تو باید از ما بترسی - 137 00:07:49,904 --> 00:07:51,706 آروم باشید - واقعاً؟ - 138 00:07:51,739 --> 00:07:53,407 الآن چطور؟ 139 00:07:53,441 --> 00:07:55,276 توی اون موقعیت بوده‌ام - الآن چطور؟ - 140 00:07:59,780 --> 00:08:01,249 !تموم‌ـش کن 141 00:08:01,282 --> 00:08:03,551 !بس می‌کنی؟ 142 00:08:03,584 --> 00:08:05,953 عذر می‌خوام، شبح 143 00:08:05,987 --> 00:08:07,622 تا بعد، پسر. خوش‌وقت شدم 144 00:08:08,655 --> 00:08:10,424 پس قضیه از این قراره 145 00:08:10,458 --> 00:08:16,797 هر دفعه که معشوق سابق انسانی من حلول می‌کنه، جسم‌مون همدیگه رو احضار می‌کنه 146 00:08:16,831 --> 00:08:20,635 ولی بدون جسم، اون فقط جسک‌ـه، نه گرگور 147 00:08:20,668 --> 00:08:22,036 و افتضاح‌ـه 148 00:08:22,069 --> 00:08:25,139 کارهای ناتموم‌ـم، چطور عذاب‌ـم می‌دن 149 00:08:25,172 --> 00:08:29,143 خواهش می‌کنم، کمک‌ـم کن تکمیل‌ـش کنم - تا شاید این صفحه رو ترک کنم - البته 150 00:08:29,176 --> 00:08:31,445 ولی، دقیقاً ازـم می‌خوای چی‌کار کنم؟ 151 00:08:31,479 --> 00:08:34,115 ...فقط، مثلاً، قسم بخور که به‌م کمک می‌کنی 152 00:08:34,148 --> 00:08:36,083 که چی‌کار کنی؟! نه. من برای این کارها وقت ندارم 153 00:08:36,117 --> 00:08:38,052 شوهرـم پایین جاده داره می‌رینه به خودش 154 00:08:38,085 --> 00:08:40,021 .خیلی‌خب، خیلی‌خب دوست‌ـت دارم 155 00:08:41,755 --> 00:08:43,591 و یه‌خرده به چپ 156 00:08:43,624 --> 00:08:46,394 یه‌جورایی شبیه آپ‌داگ‌ـه 157 00:08:46,427 --> 00:08:49,163 این اشباح، چی هستن؟ 158 00:08:49,196 --> 00:08:50,631 انسان‌ها جسم دارن 159 00:08:50,665 --> 00:08:52,833 و داخل جسم، روح ساکن‌ـه 160 00:08:52,867 --> 00:08:56,003 وقتی انسان‌ها می‌میرن، روح رها می‌شه 161 00:08:56,037 --> 00:08:58,472 !و اون روح یه شبح‌ـه 162 00:08:58,506 --> 00:09:01,175 ما عملاً همه‌مون مُرده‌ایم 163 00:09:01,208 --> 00:09:02,610 تو، من و لزلو 164 00:09:02,643 --> 00:09:05,146 هر کدوم‌مون زمانی که خون‌آشام شدیم، مُردیم 165 00:09:05,179 --> 00:09:06,981 نسبت به کالین رابینسون زیاد مطمئن نیستم 166 00:09:07,014 --> 00:09:08,449 ولی هر سه تای ما 167 00:09:08,482 --> 00:09:11,420 ،آره، من هم مطمئن نیستم قضیه‌م چیه 168 00:09:11,485 --> 00:09:13,988 پس یه‌جورایی غم دنیا رو نمی‌خورم 169 00:09:14,021 --> 00:09:15,690 ولی نکته‌ش چیه؟ 170 00:09:15,723 --> 00:09:17,925 ،اگه همون‌طور که اون می‌گه، ما عملاً مُردیم 171 00:09:17,959 --> 00:09:19,960 ممکنه شبح‌مون وجود داشته باشه؟ 172 00:09:19,961 --> 00:09:21,996 ...نه، ولی 173 00:09:22,029 --> 00:09:23,331 هاه 174 00:09:23,364 --> 00:09:26,701 هوم - هوم - 175 00:09:26,734 --> 00:09:27,835 ...هاه 176 00:09:27,868 --> 00:09:30,705 الآن نه - خفه - 177 00:09:41,048 --> 00:09:43,351 اوه، چی‌چی شد؟ 178 00:09:43,384 --> 00:09:46,120 من کجام؟ - بخشکی شانس - 179 00:09:48,389 --> 00:09:50,491 اون شبیه من‌ـه - چی‌کار کردی؟ - 180 00:09:50,524 --> 00:09:52,059 ول‌ـم کن 181 00:09:54,996 --> 00:09:56,397 ساکت 182 00:09:59,033 --> 00:10:01,569 لازلو، اون لباس خواب قدیمی تو رو پوشیده 183 00:10:01,602 --> 00:10:04,505 آره. ظاهراً چیزی هم زیرـش نپوشیده 184 00:10:06,240 --> 00:10:08,676 عین نگاه‌کردن توی آینه‌ست 185 00:10:08,709 --> 00:10:11,045 خیلی خوش‌تیپ‌ـه 186 00:10:11,078 --> 00:10:12,546 موقعی که مُردم 187 00:10:12,580 --> 00:10:15,349 اصلاً نمی‌دونستم کار ناتمومی دارم 188 00:10:15,383 --> 00:10:17,850 ولی، همون‌طور که می‌تونید ،ببینید، من یه شبح دارم 189 00:10:17,851 --> 00:10:19,851 پس باید یه کاری باشه 190 00:10:21,355 --> 00:10:24,149 گی‌یرمو، می‌تونی با اون کمک‌ـش کنی، لطفاً؟ 191 00:10:25,793 --> 00:10:29,263 خیلی آشفته و بی‌قرار به نظر می‌رسه 192 00:10:29,296 --> 00:10:33,734 و همچنین، به نظر نمی‌رسه انگلیسی حرف بزنه 193 00:10:33,768 --> 00:10:34,935 عذر می‌خوام 194 00:10:39,408 --> 00:10:43,177 باورـم نمی‌شه کاملاً یادم رفته که چطور «ال‌کولنداریس» حرف بزنم 195 00:10:43,210 --> 00:10:46,047 زبان خودم. خیلی خجالت‌آوره 196 00:10:46,080 --> 00:10:48,015 گی‌یرمو، چی می‌گه؟ 197 00:10:48,049 --> 00:10:50,051 من، من از کجا بدونم؟ 198 00:10:50,084 --> 00:10:53,220 «ولی یادمه چطور بگم «صبح به‌خیر 199 00:11:04,632 --> 00:11:06,200 آره، نه، فقط همون رو یادمه 200 00:11:10,439 --> 00:11:11,906 ،می‌تونستی «بوزوکی»زدن یاد بگیری [ سازی رایج در یونان :Bouzouki ] 201 00:11:11,939 --> 00:11:13,607 ،می‌تونستی «زیتر»زدن یاد بگیری [ سازی شبیه به سنتور :Zither ] 202 00:11:13,641 --> 00:11:16,277 می‌تونستی شش میلیون لواش روی زغال‌های داغ گرم کنی 203 00:11:16,310 --> 00:11:20,114 می‌تونستی یک‌هزار کار رو یک‌هزار بار انجام بدی، ولی چی‌کار کردی؟ 204 00:11:20,147 --> 00:11:22,551 خب، چندتا کار دارم که برنامه ریخته‌ام که انجام‌شون بدم 205 00:11:22,583 --> 00:11:27,556 شر نگو! تنها کاری که می‌کنی اینه که با این دو مرد خنگ می‌شینی دور این خونه 206 00:11:27,588 --> 00:11:29,558 که فقط دربارۀ دودول‌ها و سوراخ‌کون‌هاشون حرف می‌زنن 207 00:11:29,590 --> 00:11:32,093 من باشم به‌شون نمی‌گم خنگ 208 00:11:32,126 --> 00:11:33,562 و گوزهاشون - حالا هرچی - 209 00:11:33,594 --> 00:11:35,229 از من بسه. تو چی؟ 210 00:11:35,262 --> 00:11:37,331 چطور می‌تونم کمک‌ـت کنم کارهای ناتموم‌ـت رو تموم کنی؟ 211 00:11:37,364 --> 00:11:39,266 ...اوه 212 00:11:39,300 --> 00:11:41,038 کار ناتموم من توئی 213 00:11:41,039 --> 00:11:44,473 تا وقتی تو یه کاری با زندگی ازلی‌ـت نکردی من چطور می‌تونم به آرامش برسم؟ 214 00:11:44,506 --> 00:11:47,074 به جای این‌که مثل برآمدگیِ روی کون یه کنده بشینی این‌جا اصطلاح اصلی: «مثل برآمدگیِ روی یه کنده» که اشاره به ] [ شخصی تنبل دارد که از جایش تکان نمی‌خورد و تحرکی ندارد 215 00:11:47,108 --> 00:11:49,444 چی؟ مثل، یادگرفتن بوزوکی‌زدن؟ 216 00:11:49,478 --> 00:11:51,483 !اون رو می‌شه یه شروع در نظر گرفت 217 00:11:51,484 --> 00:11:53,148 اه... تو مطلقاً تحمل‌ناپذیرـی - اوه... تو مطلقاً تحمل‌ناپذیرـی - 218 00:11:53,149 --> 00:11:55,450 ...من - ...من - 219 00:11:57,618 --> 00:11:58,953 ...ما دقیقاً یه حرف 220 00:11:58,986 --> 00:12:00,921 کلمات‌مون مثل هم بود 221 00:12:00,955 --> 00:12:03,483 اوه، بی‌خیال 222 00:12:03,484 --> 00:12:08,095 هی. من... الآن داشتم اطلاعات جدیدی از کار ناتموم‌ـم به‌ت می‌دادم 223 00:12:08,129 --> 00:12:09,697 ناتموم باقی مونده 224 00:12:09,730 --> 00:12:12,534 ...پس، اگه - خیلی‌خب، الآن نه، جسک - 225 00:12:12,567 --> 00:12:14,835 آره، خیلی‌خب 226 00:12:14,869 --> 00:12:17,304 اون تکه کوچولوی «حموس»ِ رنگ‌پریده کی بود؟ [ خوراکی خاورمیانه‌ای :Hummus ] 227 00:12:17,338 --> 00:12:21,041 ،دارم به‌ت می‌گم، پا توی اون مسیر نذار دختر. چیزی جز درد و عذاب نیست 228 00:12:21,075 --> 00:12:24,645 به نظر می‌رسه یه نفر اون مسیر رو رفته و بعد ازـش برگشته 229 00:12:24,678 --> 00:12:26,280 خب، چه می‌شه گفت؟ 230 00:12:26,313 --> 00:12:27,948 من هیولا کوچولوی پُرولعی‌ام 231 00:12:27,982 --> 00:12:30,718 جفت‌مون هستیم. ما خیلی خیلی حشری‌ایم 232 00:12:33,187 --> 00:12:36,223 من این جوانک رو در یک اقامت موقتِ نیمه‌شبی در «لِیک دیستریکت» شکار کردم یک رشته‌کوه در بریتانیا :Lake District ] [ که مقصد مهم گردش‌گری در تعطیلات است 233 00:12:36,257 --> 00:12:38,692 کزیک؟ - راست‌ـش گرسمی‌یر - [ «مناطقی در «لِیک دیستریکت ] 234 00:12:38,726 --> 00:12:41,162 گرسمی‌یر، آره، من قدیم‌ها برای دیدن یه دوشس می‌رفتم گرسمی‌یر 235 00:12:41,195 --> 00:12:44,231 آره، یادمه - آره، البته که یادته - 236 00:12:44,265 --> 00:12:51,473 حالا، به‌م قبولونده شده که حضورـت در این‌جا حاکی از یه‌نوع کار ناتموم بر روی این صفحۀ خاکی‌ـه 237 00:12:51,506 --> 00:12:53,874 مسلماً همین‌طوره - شرمنده از اون بابت، رفیق قدیمی - 238 00:12:53,908 --> 00:12:57,412 کمکی از دست من ساخته‌ست؟ - خب، راست‌ـش، آره. فکر کنم ساخته‌ست - 239 00:12:57,445 --> 00:12:59,548 گمون می‌کنم شبی که رسماً مُردی رو یادته؟ 240 00:12:59,581 --> 00:13:01,248 اوه، خوب یادمه 241 00:13:01,282 --> 00:13:04,018 ناجای دوست‌داشتنی من از ،پنجره اومد تو، جون‌ـم رو گرفت 242 00:13:04,051 --> 00:13:06,820 در نتیجه من رو تبدیل به خون‌آشامی کرد که الآن در مقابل‌ـت می‌بینی 243 00:13:06,854 --> 00:13:08,523 از این گذشته می‌تونم بگم یه خون‌آشام خفن خوش‌تیپ 244 00:13:08,557 --> 00:13:10,824 خیلی لطف داری 245 00:13:10,858 --> 00:13:13,894 حالا، لحظۀ دقیقی که ناجا ،جون‌مون رو گرفت رو به خاطر بیار 246 00:13:13,928 --> 00:13:16,598 من در شُرف یک انزال جنسی بودم 247 00:13:16,631 --> 00:13:19,601 ،خب، نکته‌ش اینه. من در شُرف تحقق‌ـش بودم 248 00:13:19,634 --> 00:13:22,336 با این حال نتونستم درست به‌ش برسم 249 00:13:22,369 --> 00:13:24,171 اه. که این‌طور 250 00:13:24,205 --> 00:13:27,509 می‌خوای آخرین ارگاسم انسانی‌ـت رو به پایان برسونی؟ 251 00:13:27,542 --> 00:13:31,378 بله. من سعی کرده‌ام که با این دست‌ها خودم رو به انزال برسونم، ولی اونا دست‌های شبحی‌ان 252 00:13:31,413 --> 00:13:33,247 محرک‌های لازم رو ندارن - هوم - 253 00:13:33,280 --> 00:13:34,848 چه آزاردهنده 254 00:13:34,882 --> 00:13:37,384 آره، در حالی که دست‌های ،گوشتی تو، متقاعد شدم 255 00:13:37,419 --> 00:13:41,590 به‌م کشش رو برای تخلیۀ کامل جنسی می‌ده 256 00:13:51,850 --> 00:13:54,402 اوضاع خیلی عالی پیش نمی‌ره 257 00:13:54,436 --> 00:13:57,238 مانع زبانی فائق‌ناپذیزه 258 00:14:09,249 --> 00:14:11,919 می‌خوای نقاشی یاد بگیری؟ 259 00:14:17,357 --> 00:14:19,559 بله. اسب‌ـم، جان 260 00:14:20,795 --> 00:14:22,729 بله 261 00:14:22,763 --> 00:14:24,397 حالا می‌فهمم 262 00:14:29,837 --> 00:14:33,306 «اسبم یعنی «اسب من 263 00:14:34,976 --> 00:14:37,310 جان نزدیک‌ترین مونس من بود 264 00:14:37,344 --> 00:14:40,081 نزدیک‌تر از حتی اعضای خانوادۀ خودم 265 00:14:40,113 --> 00:14:43,516 ،از غلام‌ها، هم‌خوابه‌ها 266 00:14:43,550 --> 00:14:45,853 ‏‏37 همسر 267 00:14:45,886 --> 00:14:50,156 بعضی وقت‌ها از دهن خودم آجیل و توت به خوردش می‌دادم 268 00:14:50,190 --> 00:14:52,158 همه‌جا همراهی‌ـم می‌کرد 269 00:14:52,192 --> 00:14:53,961 ،در میدان جنگ 270 00:14:53,995 --> 00:14:57,098 در حالی که بی‌رحمانه هزاران دشمن رو سلاخی می‌کردم 271 00:14:57,130 --> 00:15:00,868 و زمانی که یه‌خرده غمگین بودم هم کنارـم بود 272 00:15:02,135 --> 00:15:04,371 جان 273 00:15:06,841 --> 00:15:11,177 به این نتیجه رسیدیم که شبح‌ـم مدتی رو می‌مونه 274 00:15:11,211 --> 00:15:13,146 چون خیلی داره به‌مون خوش می‌گذره 275 00:15:14,714 --> 00:15:15,983 یه وضعیت کلاهی خیلی خنده‌دار 276 00:15:16,017 --> 00:15:18,151 دو تا. یکی و دو تا 277 00:15:18,184 --> 00:15:23,556 می‌دونی، خیلی خوبه که برای تنوع یه نفر باهوش رو داشته باشی که باهاش حرف بزنی 278 00:15:23,590 --> 00:15:26,393 ...من لازلو رو دوست دارم، واقعاً، ولی همیشه 279 00:15:26,426 --> 00:15:30,463 البته - اه، عزیزـم، به نظر می‌رسه دوباره خشتک‌ـم رو» - 280 00:15:30,497 --> 00:15:33,834 «توی دهن آکنده‌سازی روباه گیر انداختم. ای‌وای - خیلی مستأصلانه‌ست - 281 00:15:33,868 --> 00:15:37,738 :می‌دونی؟ و نندور می‌گه «اوه، فلان نبرد و بهمان نبرد» 282 00:15:37,772 --> 00:15:40,041 کُلی مردانگی سمّی در امپراطوری عثمانی وجود داره 283 00:15:40,074 --> 00:15:42,409 بی‌شوخی. یه مشکل واقعی‌ـه - من همه‌ش - 284 00:15:42,442 --> 00:15:47,414 ساکت می‌شینم اون‌جا، مؤدبانه سر تکون می‌دم و لبخند می‌زنم و زیاد خبری از صحبت پوست‌کنده نیست 285 00:15:47,447 --> 00:15:50,383 تا این‌که این‌یکی از راه رسید 286 00:15:50,417 --> 00:15:53,386 اوه. صبر کن 287 00:15:53,420 --> 00:15:55,089 اوه 288 00:15:55,122 --> 00:15:57,590 می‌دونی، اون می‌تونه بی‌نقص باشه - خوش‌ـت میاد؟ - 289 00:15:57,624 --> 00:16:04,065 عاشق‌ـش‌ام - خیلی‌خب، پس باید - ...رویۀ علم‌غیبی‌ای انجام بدیم یا مراسمی یا 290 00:16:04,098 --> 00:16:06,100 اه. اون‌قدر آسون بود 291 00:16:06,133 --> 00:16:09,103 اوه، بله. بله، این به‌خوبی کار رو راه می‌ندازه 292 00:16:09,136 --> 00:16:11,005 اوه، هیس. هیس، هیس 293 00:16:11,038 --> 00:16:14,775 دیگه حرف بی‌حرف. نمی‌خوام پسرها بفهمن که شکل جدیدی به خودت گرفتی 294 00:16:14,809 --> 00:16:16,077 فکر نکنم درک کنن 295 00:16:16,110 --> 00:16:18,278 هی، ناجا؟ 296 00:16:18,311 --> 00:16:21,182 کار ناتموم‌ـم، لطفاً؟ 297 00:16:21,214 --> 00:16:24,417 گرگور، خواهش می‌کنم. لطفاً این‌دفعه جدی‌جدی گوربه‌گور شو 298 00:16:24,451 --> 00:16:27,387 گوش کن، اقلاً حکایت‌های اندوهبارـم رو می‌شنوی؟ 299 00:16:27,420 --> 00:16:30,223 ،می‌خوام برات تعریف‌شون کنم احتیاج دارم برات تعریف‌شون کنم 300 00:16:30,256 --> 00:16:33,727 ،جفسک، تو خیلی مهربون‌ای 301 00:16:33,761 --> 00:16:35,863 ولی دیگه مسئولیت‌ـت با من نیست 302 00:16:35,896 --> 00:16:38,631 جسک، فکر کنم این رو باید بشنوی 303 00:16:38,665 --> 00:16:43,369 تو فقط یه مرد دوست‌داشتنی هستی که من ،یه چندصدهزار بار باهاش سکس خیلی قوی داشتم 304 00:16:43,403 --> 00:16:46,207 و بعد شوهرـم سرـت رو از !بدن‌ـت جدا کرد. بی‌خیال شو 305 00:16:46,239 --> 00:16:48,776 پس 700 سال گذشته رو مشغول بودی 306 00:16:50,477 --> 00:16:52,079 پس می‌خوای من برم؟ 307 00:16:52,113 --> 00:16:54,915 !برو - خیلی‌خب، خیلی‌خب - 308 00:16:54,949 --> 00:16:56,884 اوه، اون خیلی رقت‌انگیزه 309 00:16:56,917 --> 00:16:58,485 عاشق‌ـش‌ام 310 00:16:59,519 --> 00:17:01,588 بی‌شوخی. باهام تماس بگیر 311 00:17:01,621 --> 00:17:02,990 !جسک 312 00:17:04,191 --> 00:17:06,961 اوهوم - به‌زودی دوباره می‌بینم‌ـت، کاسۀ عسل گوارا - 313 00:17:19,472 --> 00:17:21,407 اَه 314 00:17:39,525 --> 00:17:42,129 جان 315 00:17:42,163 --> 00:17:43,496 جان؟ 316 00:17:43,530 --> 00:17:45,532 خیلی دل‌ـم برات تنگ شده بود 317 00:17:45,565 --> 00:17:48,936 هرگز فکر نمی‌کردم دوباره ببینم‌ـت 318 00:17:48,969 --> 00:17:51,772 ...من و جان جدانشدنی بودیم، ولی، آ 319 00:17:51,806 --> 00:17:55,375 سرانجام، مجبور شدم بخورم‌ـش 320 00:17:55,408 --> 00:17:59,947 من و ارتش‌ـم، خودمون رو درراه‌مانده بدون غذا یافتیم 321 00:17:59,980 --> 00:18:02,283 من جان رو خوردم 322 00:18:02,315 --> 00:18:05,252 ...از اول تا آخر خوراک رو گریستم 323 00:18:06,586 --> 00:18:10,024 با این‌که لذیذ بود... 324 00:18:11,491 --> 00:18:13,560 پسر خوبی بودی، آره؟ 325 00:18:16,864 --> 00:18:20,500 جان؟ چه اتفاقی داره میوفته؟ 326 00:18:20,533 --> 00:18:25,638 کجا دارن می‌رن؟ - فکر کنم کار ناتموم شبح‌ـت اینه که - 327 00:18:25,672 --> 00:18:29,877 می‌خواست دوباره با اسب‌تون متحد بشه 328 00:18:29,910 --> 00:18:31,011 جان 329 00:18:31,045 --> 00:18:34,315 ،صحیح. و حالا که دوباره متحدشون کردی 330 00:18:34,347 --> 00:18:37,952 می‌تونن از این دنیا دل بکّنن و برن آخرت 331 00:18:39,119 --> 00:18:41,255 خدا نگه‌دار، جان 332 00:18:41,288 --> 00:18:47,360 شاید دوباره در آخرت با هم متحد بشیم 333 00:18:48,963 --> 00:18:52,967 بله. صبح شما هم به‌خیر، دوست من 334 00:18:54,534 --> 00:18:56,937 صبح جفت‌تون به‌خیر 335 00:18:56,971 --> 00:18:59,106 ...هوم 336 00:19:02,977 --> 00:19:04,745 عیب نداره 337 00:19:04,778 --> 00:19:06,247 بغل؟ 338 00:19:09,049 --> 00:19:12,619 فکر کنم فقط به یه آپ‌داگ کوچولو احتیاج داری 339 00:19:12,652 --> 00:19:14,705 می‌شه الآن بریم یه‌دونه بگیریم؟ 340 00:19:19,550 --> 00:19:21,550 انتخاب جالبی برای دیوارهاست 341 00:19:21,551 --> 00:19:22,651 انتخاب من این نمی‌بود 342 00:19:22,663 --> 00:19:24,197 سلام، عزیزـم - سلام، عزیز من - 343 00:19:24,231 --> 00:19:26,199 چی داری اون‌جا؟ - ...اوه - 344 00:19:26,234 --> 00:19:29,948 هیچی، راست‌ـش، فقط یه عروسک کوچولو که گفتم شاید خونه رو خوشگل کنه 345 00:19:30,249 --> 00:19:31,504 چه افزونۀ جذابی 346 00:19:31,539 --> 00:19:32,707 خب، شبح‌ـت کو؟ 347 00:19:32,740 --> 00:19:36,911 اوه، اون... گذر کرده، رفته به دنیای بعدی 348 00:19:36,944 --> 00:19:39,212 به‌ش کمک کردی کار ناتموم‌ـش رو تموم کنه؟ [ یا تمام‌کردن به معنای رسیدن به انزال هم هست Finish ] 349 00:19:40,246 --> 00:19:42,415 بله - خوبه - 350 00:19:42,449 --> 00:19:44,685 من دوروبَر رو نشون‌ـش می‌دم 351 00:19:44,719 --> 00:19:48,221 اه، این چیزهای چسبناک چیه؟ 352 00:19:48,254 --> 00:19:50,472 اوه، همه‌جاست 353 00:19:50,473 --> 00:19:52,059 اکتوپلاسمِ شبح‌ـه؟ 354 00:19:52,093 --> 00:19:54,527 بله، عزیزـم. دقیقاً همونه 355 00:19:54,562 --> 00:19:57,363 اکتوپلاسمِ شبح‌ 356 00:20:13,114 --> 00:20:15,248 کالین - سلام، مامان‌بزرگ - 357 00:20:15,281 --> 00:20:18,719 چه پسر بزرگی شدی 358 00:20:18,753 --> 00:20:21,055 و حتی خوش‌قیافه‌تر 359 00:20:21,088 --> 00:20:24,457 احتمالاً به‌خاطر اینه که کُلی آپ‌داگ دارم 360 00:20:24,491 --> 00:20:26,227 آپ‌داگ چیه؟ [ (ایهام: چه خبر، مشتی؟ (واتس‌آپ‌داگ؟ ] 361 00:20:26,259 --> 00:20:28,428 خبر زیادی نیست، مشتی، از تو چه خبر؟ 362 00:20:30,030 --> 00:20:32,600 اوه، کالین 363 00:20:32,633 --> 00:20:34,835 چقدر شوخ‌وشنگ‌ای 364 00:20:34,869 --> 00:20:38,471 خیلی‌خب دیگه - خب به‌م بگو، زندگی‌ـت چطوره؟ - 365 00:20:38,505 --> 00:20:40,507 از خیلی چیزها جا موندم 366 00:20:40,541 --> 00:20:45,579 آ... مامان‌بزرگ، روراست می‌گم، در حال حاضر خیلی سرـم شلوغ‌ـه، پس شاید یه وقت دیگه بتونیم از احوال هم باخبر بشیم 367 00:20:45,613 --> 00:20:47,615 ولی خیلی چیزها هست که می‌خوام درباره‌شون ازـت بپرسم 368 00:20:47,648 --> 00:20:50,117 خیلی‌خب، باید برم - ...اوه - 369 00:20:50,151 --> 00:20:52,153 تا بعد 370 00:20:54,000 --> 00:20:58,950 کاری از هومن صمدی Raylan Givens 371 00:20:58,951 --> 00:21:02,951 @RaylanGivensSubs 372 00:21:02,952 --> 00:21:06,952 ♪ The Morrie Morrison Orchestra - Darling, I Miss You So ♪