1
00:00:24,441 --> 00:00:25,859
خیلی درد داری؟
2
00:00:27,069 --> 00:00:28,487
فقط یذره.
3
00:00:34,993 --> 00:00:36,578
وقتشه
4
00:00:40,020 --> 00:00:45,020
«تـقـدیـم بـه تـمـام ایرانـیـان عـزیـز»
5
00:00:50,440 --> 00:01:00,440
مـتـرجـمین: رویـــــا و صـــــاحـب
SAHEB , Roya_T_K
6
00:01:34,428 --> 00:01:35,512
هیچی
7
00:01:36,722 --> 00:01:39,558
- هیچی!
- پدر، پدر!
8
00:01:39,641 --> 00:01:41,935
- نمیتونم ببینم
- چیزی نیست. آروم باش
9
00:01:42,019 --> 00:01:44,521
- اولومن، جواب نداد
- پدر، خواهش میکنم
10
00:01:44,605 --> 00:01:48,817
دوباره امتحانش میکنیم.
دستورالعمل رو دوباره انجام بده. دوباره امتحان کن.
11
00:01:48,901 --> 00:01:51,236
متاسفم.
دیگه کاری از دستم بر نمیاد.
12
00:01:51,320 --> 00:01:53,864
اشتباه میکنی! باید یه راهی باشه
13
00:01:54,531 --> 00:01:55,616
- اولومن
- پدر
14
00:01:55,699 --> 00:01:58,535
باید به خوندن ادامه بدی.
تمام کتابهای پزشکی، همهچیز.
15
00:01:58,619 --> 00:01:59,828
راه حل پیدا میشه.
16
00:01:59,912 --> 00:02:02,206
پدر، من تمام کتابها رو خوندم.
17
00:02:02,289 --> 00:02:05,667
و همشون دارن میگن
قرنیههات درمان ناپذیره.
18
00:02:06,376 --> 00:02:08,336
به اندازه کافی دقت نکردی!
19
00:02:09,963 --> 00:02:12,007
من کور نمیمونم.
20
00:02:13,509 --> 00:02:14,760
میشنوی؟
21
00:02:16,094 --> 00:02:17,804
من کور نمیمونم!
22
00:03:32,091 --> 00:03:35,870
« دیــــدن »
23
00:04:20,886 --> 00:04:21,887
چیه؟
24
00:04:28,310 --> 00:04:29,311
چیه؟
25
00:04:47,955 --> 00:04:49,206
فکر فرار به سرت نزنه.
26
00:05:12,521 --> 00:05:14,147
دریابان ورن.
27
00:05:14,231 --> 00:05:15,524
بله، ستوان.
28
00:05:16,233 --> 00:05:17,651
دروازه رو باز کنید!
29
00:05:17,734 --> 00:05:18,902
بله، قربان!
30
00:06:06,867 --> 00:06:08,785
و حالا...
31
00:06:09,369 --> 00:06:14,875
تریوانتین بزرگ، تولیور،
زخمی شده اما زندهست
32
00:06:17,044 --> 00:06:22,216
با پاهای خستهش خودش رو کشید
و سوار اسبش شد
33
00:06:25,135 --> 00:06:27,971
اگرچه آذرخش و باران،
34
00:06:28,055 --> 00:06:30,098
حواسش رو کاهش داده بود...
35
00:06:30,182 --> 00:06:34,937
افراد خسته خودش رو از میان علفهای بلند «بلادی پلین»
36
00:06:36,480 --> 00:06:38,065
به سنگر «گنایت» هدایت کرد.
37
00:06:38,941 --> 00:06:43,153
تحت فرمانش، 20 سرباز تریوانتین
38
00:06:43,695 --> 00:06:46,240
گنایتیها رو دور زدن...
39
00:06:47,324 --> 00:06:48,450
تماماً در شب...
40
00:06:48,909 --> 00:06:53,830
تا زمانی که صبح بعد
گردانها برای کمک رسیدن.
41
00:07:11,932 --> 00:07:13,475
داری منو کجا میبری؟
42
00:07:14,184 --> 00:07:15,227
خودت میفهمی.
43
00:08:56,870 --> 00:08:59,289
تا حالا انقدر بالا نیومده بودم
44
00:08:59,373 --> 00:09:00,374
جدی؟
45
00:09:01,917 --> 00:09:04,586
وقتی بچه تر بودم،
همش از این برجها بالا میرفتم.
46
00:09:07,297 --> 00:09:09,758
تنها جایی بود که بخاطر بینا بودن
احساس خطر نمیکردم.
47
00:09:10,926 --> 00:09:13,804
فکر کنم عاشق رفتن به جایی بودم
که هیچکس دیگه ای نمیتونست بیاد.
48
00:09:14,555 --> 00:09:16,139
و اینطور شد که اینجا رو پیدا کردم.
49
00:09:18,725 --> 00:09:20,686
از اون موقع مراقب اینجا بودم.
50
00:09:29,945 --> 00:09:32,155
مردم قبلا بیناییشون رو جشن میگرفتن.
51
00:09:32,948 --> 00:09:37,870
ما هنر رو خلق میکنیم تا
شنیده بشیم و احساس بشیم.
52
00:09:40,038 --> 00:09:42,332
ولی توی دنیای اونا
همهچیز باید دیده میشد.
53
00:09:45,794 --> 00:09:48,172
- مردم هم همینطور
- چی؟
54
00:09:50,549 --> 00:09:52,509
ما هم باید دیده میشدیم.
55
00:10:25,584 --> 00:10:27,377
اینو از همه بیشتر دوست داشتم.
56
00:10:31,423 --> 00:10:34,551
همیشه راجع به دختری که عکسش اینجاست
داستانبافی میکردم.
57
00:10:39,014 --> 00:10:40,557
اسمشو گذاشتم گواندولین.
58
00:10:44,353 --> 00:10:45,812
اسم اون آلیسـه.
59
00:10:49,066 --> 00:10:50,275
تو خوندن بلدی!
60
00:11:02,412 --> 00:11:04,790
اسم کتاب «آلیس در سرزمین عجایب» ـه.
61
00:11:10,921 --> 00:11:15,384
«آلیس کم کم داشت از نشستن
کنار خواهرش توی ساحل...
62
00:11:15,936 --> 00:11:17,845
و بیکار بودن خسته میشد»
63
00:11:18,470 --> 00:11:21,723
«یکی دوبار به کتابی که
خواهرش میخوند نگاه کرد
64
00:11:21,807 --> 00:11:24,882
ولی هیچ عکس یا نوشتهای داخل کتاب نبود»
65
00:11:24,907 --> 00:11:25,686
نه!
66
00:11:26,541 --> 00:11:29,606
«آلیس با خودش گفت:
«پس فایده کتاب چیه؟
67
00:11:30,732 --> 00:11:33,277
بدون هیچ عکس یا نوشتهای؟»»
68
00:11:34,820 --> 00:11:36,071
کافیه.
69
00:11:42,911 --> 00:11:48,000
برادر بزرگ، خوب طاقت آوردی.
70
00:11:59,386 --> 00:12:02,764
اینا در برابر زخمهایی که
پشت من به جا گذاشتی هیچی نیست.
71
00:12:08,937 --> 00:12:10,772
با هانیوا چیکار کردی؟
72
00:12:11,732 --> 00:12:12,941
هانیوا؟
73
00:12:15,027 --> 00:12:17,070
نگران دخترت هستی
74
00:12:24,870 --> 00:12:27,135
ترس و نگرانی از درد بدتره، مگه نه؟
75
00:12:31,293 --> 00:12:33,337
واسه من که زمان بچگی اینطور بود.
76
00:12:36,048 --> 00:12:38,217
دردی که به من وارد کردی
77
00:12:39,343 --> 00:12:44,389
تقریبا به اندازه ترسی بود که داشتم
78
00:12:45,474 --> 00:12:47,392
ترس از اینکه تو بیای.
79
00:12:49,309 --> 00:12:51,474
و بهت قول میدم...
80
00:12:51,499 --> 00:12:56,568
هانیوا همون ترس رو تجربه میکنه.
هر شب، درست مثل من.
81
00:13:01,992 --> 00:13:04,701
ایدو، لطفا اونو ولش کن.
82
00:13:05,786 --> 00:13:07,621
تو برادر من بودی.
83
00:13:07,704 --> 00:13:10,207
هنوز برادرت هستم. متاسفم.
84
00:13:10,290 --> 00:13:12,376
باید ازت محافظت میکردم
ولی مجبورم کرده بودن که...
85
00:13:12,459 --> 00:13:17,130
تو نمیدونی تاسف چیه. هنوز نمیدونی.
86
00:13:17,965 --> 00:13:19,550
ولی میفهمی.
87
00:13:20,342 --> 00:13:22,302
چون تو رو اینجا نگه میدارم...
88
00:13:23,512 --> 00:13:26,557
و به اندازه هر شبی که به من شلاق زدی
بهت شلاق میزنم.
89
00:13:27,349 --> 00:13:28,684
و سالها بعد،
90
00:13:29,601 --> 00:13:31,687
وقتی بالاخره تصمیم گرفتم بکشمت
91
00:13:33,814 --> 00:13:36,108
با قدرشناسی گریه میکنی.
92
00:13:37,734 --> 00:13:39,236
به شکنجه ادامه بده
93
00:13:39,319 --> 00:13:41,363
- ایدو
- میخوام کامل احساسش کنه
94
00:13:41,446 --> 00:13:44,283
نه، ایدو، بذار دخترم بره
95
00:13:45,200 --> 00:13:48,120
ایدو، ایدو!
96
00:13:49,705 --> 00:13:50,706
ایدو!
97
00:13:52,624 --> 00:13:55,294
ایدو، نه! بذار بره!
98
00:13:55,961 --> 00:13:57,421
ایدو!
99
00:14:19,985 --> 00:14:20,986
تاک
100
00:14:22,988 --> 00:14:25,532
وایمیستیم تا یه دستشویی بریم
و غذا پیدا کنیم.
101
00:14:25,616 --> 00:14:26,617
بله، قربان.
102
00:14:30,913 --> 00:14:32,497
میخوام یه آبی به دست صورتم بزنم
103
00:14:33,665 --> 00:14:35,334
نمیخوام به افرادم نزدیک بشی
104
00:14:35,918 --> 00:14:37,628
گرسنه و خستهن
105
00:14:38,295 --> 00:14:41,673
از جادوگرها هم خوششون نمیاد.
106
00:14:41,757 --> 00:14:42,758
بیا.
107
00:14:48,972 --> 00:14:51,391
تا الان با چندتا جادوگر حرف زدی؟
108
00:14:52,059 --> 00:14:53,519
قبل تو با هیچ جادوگری حرف نزدم.
109
00:14:54,686 --> 00:14:58,273
اگه من اولی هستم، از کجا میدونی
باید از جادوگرها ترسید؟
110
00:14:58,357 --> 00:15:02,986
شماها با ماشینها و سمومتون
دنیای قبلی رو نابود کردین.
111
00:15:03,070 --> 00:15:05,239
شما مسئول مرگ میلیونها نفر هستین.
112
00:15:05,322 --> 00:15:07,699
و شما هم مسئول مرگ هزاراننفر.
113
00:15:09,368 --> 00:15:11,328
شما قبلیه من آلکنی رو...
114
00:15:12,828 --> 00:15:15,541
از روی کره زمین پاک کردین.
115
00:15:15,624 --> 00:15:18,544
خودشون جزای پناه دادن به جادوگرها رو میدونستن.
این قانون امپراتوری بود.
116
00:15:18,627 --> 00:15:21,588
شما بچهها و نوزادها رو کشتین.
117
00:15:22,548 --> 00:15:23,757
من اونجا نبودم.
118
00:15:23,841 --> 00:15:25,843
اگه بودی چیکار میکردی؟
119
00:15:28,929 --> 00:15:30,681
من جادوگرم.
120
00:15:30,764 --> 00:15:33,433
کی آدمهای بیشتری کشته؟ من یا تو؟
121
00:15:46,280 --> 00:15:47,573
ملکهی من،
122
00:15:47,656 --> 00:15:51,952
بزرگترین ریشسفیدان پنسا رو
خدمت شما معرفی میکنم. شورای ایالت.
123
00:15:53,120 --> 00:15:54,705
شورای چی؟
124
00:15:55,873 --> 00:15:58,625
شورای ایالت، ملکهی من.
125
00:15:58,709 --> 00:16:02,129
اونها در اجرای دستورات
به شما مشاوره میدن.
126
00:16:02,212 --> 00:16:07,509
برای تشکیل شورای ایالت اینجا نیستیم
بلکه برای تشکیل شورای جنگ اینجاییم.
127
00:16:08,635 --> 00:16:13,015
اعلیحضرت، قوانین ایجاب میکنه که شورای جنگ
128
00:16:13,098 --> 00:16:15,392
بعد از اعلام رسمی جنگ تشکیل بشه.
129
00:16:15,475 --> 00:16:18,604
داره قوانین رو به من یاد میده.
130
00:16:18,687 --> 00:16:21,315
جنگ از قبل به ما اعلام شده.
131
00:16:21,857 --> 00:16:26,653
فرمانده گاست، نگرانم متوجه وخامت اوضاع نشده باشین
132
00:16:26,737 --> 00:16:28,989
مطمئن باشین متوجهم اعلیحضرت.
133
00:16:29,781 --> 00:16:33,493
و هر حرفی که اینجا میزنم
با کمال احترام
134
00:16:33,577 --> 00:16:35,454
و مطابق میل شما خواهد بود.
135
00:16:36,163 --> 00:16:38,582
اگه بخوایم دربرابر قدرت ارتش
تریوانتین دووم بیاریم
136
00:16:38,665 --> 00:16:41,793
باید نیروهایی دفاعی خودمون رو
در سرار امپراتوری پخش کنیم.
137
00:16:41,877 --> 00:16:43,837
- فرمانده گاست...
- نیروهای دفاعی؟
138
00:16:44,379 --> 00:16:49,801
ما از طرف خدا موظف شدیم
تا تریوانتینیها رو شکست بدیم
139
00:16:49,885 --> 00:16:52,262
باید برای حمله آماده بشیم، نه دفاع.
140
00:16:52,346 --> 00:16:53,931
- سبیث...
- چی گفتی؟
141
00:16:56,350 --> 00:16:59,228
منو ببخشید، اعلیحضرت.
142
00:17:00,646 --> 00:17:04,983
شاهدخت ماگرا،
اگه چیزی میخوای بگی، بگو.
143
00:17:07,528 --> 00:17:09,945
پایا با از دست دادن کانزوا ضعیف،
144
00:17:10,030 --> 00:17:12,866
و در اثر شایعه مرگ شما
دچار هرج و مرج شده.
145
00:17:12,950 --> 00:17:15,410
ما تازه یه پایتخت جدید انتخاب کردیم.
146
00:17:16,537 --> 00:17:19,748
شاید بهتره مدتی رو صرف
استحکام سازی امپراتوری
147
00:17:19,829 --> 00:17:21,834
و سازماندهی و تقویت ارتش کنیم
148
00:17:21,915 --> 00:17:26,171
و البته در همین حال
مراقب حملهی تریوانتین باشیم.
149
00:17:31,009 --> 00:17:33,887
همگی... بیرون.
150
00:17:37,640 --> 00:17:39,142
بیرون!
151
00:17:57,452 --> 00:17:58,620
سبیث...
152
00:18:00,622 --> 00:18:02,583
دیدی الان چی شد؟
153
00:18:05,127 --> 00:18:06,128
چی؟
154
00:18:07,421 --> 00:18:11,550
در حضور این همه آدم
همگی اقتدار منو زیر سوال میبرن
155
00:18:11,633 --> 00:18:15,387
حتی براشون سوال شده
باید از من اطاعات کنن یا نه.
156
00:18:17,389 --> 00:18:19,683
فرماندهای که با من بحث میکنه.
157
00:18:21,310 --> 00:18:24,271
سیاستمدارها افکار خیانتکارانه ای تو سرشونه
158
00:18:24,354 --> 00:18:29,067
که همه این افکارها باعث میشه سلاخی بشن
159
00:18:29,151 --> 00:18:31,987
اینجوری نسل سلطنت ما
برای همیشه از بین میره.
160
00:18:33,238 --> 00:18:36,158
با وجود این همه خیانتبازی،
161
00:18:36,992 --> 00:18:39,703
خواهر خودم هم با من مخالفت میکنه.
162
00:18:41,997 --> 00:18:43,373
این جنگ یعنی خودکشی.
163
00:18:45,834 --> 00:18:49,296
میخوای چند نفر رو بخاطر دروغی که گفتی
قربانی کنی؟
164
00:18:50,881 --> 00:18:54,092
کسایی که میمیرن با شکوه میمیرن...
165
00:18:55,469 --> 00:18:57,721
برای پایا...
166
00:18:58,722 --> 00:19:02,726
برای دنیای جدیدی
که فرزندان ما اون رو میسازن.
167
00:19:02,809 --> 00:19:05,019
فرزندانی که با ما میمیرن
168
00:19:05,044 --> 00:19:08,398
درحالی که تریوانتینیها
دارن پایا رو به آتیش میکشن.
169
00:19:08,423 --> 00:19:11,161
نمیتونی باور کنی
که ما واقعا میتونیم شکستشون بدیم.
170
00:19:12,005 --> 00:19:14,821
اگه دلیلش این نیست
پس من برای چی نجات پیدا کردم؟
171
00:19:16,031 --> 00:19:18,784
خداوند کودک بینایی رو درون شکم من قرار داده
172
00:19:18,867 --> 00:19:21,495
کودکی که هم نام با پدر ما خواهد بود
173
00:19:21,578 --> 00:19:27,376
تا حافظ دنیایی باشه که
دوباره پذیرای افراد بیناست.
174
00:19:27,459 --> 00:19:28,585
سرنوشت من اینه.
175
00:19:28,669 --> 00:19:32,506
خدایا به دادمون برس.
جدی جدی به هرچی میگی باور داری!
176
00:19:34,633 --> 00:19:36,593
ما تریوانتین رو فتح میکنیم
177
00:19:36,677 --> 00:19:38,637
ارتش اونها رو جذب میکنیم
178
00:19:38,720 --> 00:19:42,766
و تبدیل میشیم به تنها
امپراتوری حقیقی این سرزمین.
179
00:19:43,892 --> 00:19:44,893
سبیث
180
00:19:49,731 --> 00:19:50,774
سبیث
181
00:19:53,110 --> 00:19:55,404
باید راه دیگهای هم باشه.
182
00:20:01,618 --> 00:20:03,161
وقتی توماکتی جون...
183
00:20:04,288 --> 00:20:09,459
با رضایت تو برای کشتن من شمشیر کشید
خودت کنار وایستاده بودی.
184
00:20:09,543 --> 00:20:11,420
خداوند نذاشت این اتفاق بیفته
185
00:20:11,837 --> 00:20:14,339
بهتره اون لحظه رو یادت باشه، خواهر.
186
00:20:14,423 --> 00:20:19,469
درضمن، خوب یادت باشه
که من اون روز تو رو نجات دادم
187
00:20:19,553 --> 00:20:21,346
نه چیز دیگهای.
188
00:21:08,644 --> 00:21:09,645
هانیوا
189
00:21:24,159 --> 00:21:27,663
اگه این تخت من بود،
نمیتونستم دلیلی پیدا کنم که ازش بیام بیرون
190
00:21:30,249 --> 00:21:31,667
خب، یه دلیل برات دارم
191
00:21:42,135 --> 00:21:43,387
گوهر.
192
00:21:48,725 --> 00:21:51,186
این یکی مثل یه تیکه از آسمونه.
193
00:21:54,940 --> 00:21:55,941
اینجا چی نوشته؟
194
00:22:03,031 --> 00:22:04,032
«تا ابد»
195
00:22:06,785 --> 00:22:08,036
چه زیبا.
196
00:22:10,289 --> 00:22:11,707
مگر اینکه نباشه.
197
00:22:12,541 --> 00:22:13,542
زیبا؟
198
00:22:14,877 --> 00:22:15,919
تا ابد.
199
00:22:18,964 --> 00:22:20,299
خب، شاید احساسش تا ابد بمونه.
200
00:22:40,736 --> 00:22:41,904
ببخشید.
201
00:22:43,363 --> 00:22:44,573
نه
202
00:22:44,656 --> 00:22:46,200
نه
203
00:22:57,252 --> 00:23:01,089
ملکهی «پایان» اعلام کرده
که یک فرزنده بینا رو بارداره.
204
00:23:01,840 --> 00:23:04,218
ملکه کین همچنین ادعا کرده که ارتش ما
205
00:23:04,301 --> 00:23:06,220
به کانزوا حمله کرده بوده.
206
00:23:06,303 --> 00:23:08,305
یعنی ملکه به مردمش دروغ گفته.
207
00:23:08,388 --> 00:23:11,517
پس چه دلیلی وجود داره که
در مورد اون فرزند بینا
208
00:23:11,600 --> 00:23:13,727
حقیقت رو گفته باشه؟
209
00:23:14,186 --> 00:23:15,646
از کجا این موضوع رو میدونه؟
210
00:23:15,729 --> 00:23:19,525
اگه پدرش بینا بوده باشه،
ممکنه درست باشه.
211
00:23:19,608 --> 00:23:21,693
بذار همینجا باهات مخالفت کنم، فرمانده کل.
212
00:23:21,777 --> 00:23:23,904
چون همین الانش هم میدونم
این قضیه به کجا ختم میشه.
213
00:23:23,987 --> 00:23:28,116
گزارشهای زیادی بوده که
حداقل یک مرد بینا در پایا وجود داره.
214
00:23:28,200 --> 00:23:30,244
داری از جرلامارل حرف میزنی
215
00:23:30,327 --> 00:23:33,288
جرلامارل یه مرد نیست.
فقط یه افسانه ست.
216
00:23:33,372 --> 00:23:35,791
ولی ما که مطمئن نیستیم.
217
00:23:35,874 --> 00:23:41,505
ژنرال واس، گانایت ها دائما
به مرزهای غربی ما حمله میکنن
218
00:23:41,588 --> 00:23:44,406
حالا فقط میخوای بر اساس چندتا شایعه و شنیده
219
00:23:44,431 --> 00:23:45,968
در شرق جنگ به پا کنی.
220
00:23:46,051 --> 00:23:48,470
بینایی برمیگرده.
221
00:23:49,096 --> 00:23:51,139
و اولین کشوری که از این قدرت بهره ببره
222
00:23:51,223 --> 00:23:52,933
کشوری خواهد بود که بر جهان مسلط میشه.
223
00:23:53,016 --> 00:23:56,436
شورا دیگه از بحثها خسته شده
224
00:23:57,563 --> 00:24:01,191
هر ملتی که پای بیناها رو در کشورش باز کنه
225
00:24:01,275 --> 00:24:03,652
فقط بذر نابودی خودش رو کاشته.
226
00:24:03,735 --> 00:24:07,489
حتی اگه بر فرض محال
افراد بینایی متولد بشن
227
00:24:07,573 --> 00:24:11,410
چون تهدیدی برای جامعه محسوب میشن، اعدامشون میکنن.
228
00:24:11,493 --> 00:24:14,371
ممکنه کشورهای دیگه چنین کاری رو نکنن.
229
00:24:15,747 --> 00:24:18,166
ما 200 ساله که در هیچ جنگی شکست نخوردیم
230
00:24:18,250 --> 00:24:21,128
هیچ دلیلی وجود نداره که
حالا بخوایم شکست بخوریم.
231
00:24:22,671 --> 00:24:27,384
اهمیتت به بینایی به عنوان یک
ابزار راهبردی جالب بود
232
00:24:27,467 --> 00:24:29,761
ولی حالا دیگه داره باعث گمراهی میشه.
233
00:24:29,845 --> 00:24:33,056
باید تمرکز خودمون رو روی غرب بذاریم
234
00:24:33,140 --> 00:24:36,602
درحالی که گانایتها دارن با
تعداد بیشتر و بیشتر حمله میکنن.
235
00:24:36,685 --> 00:24:38,770
مردم با ارتش موافقان.
236
00:24:38,854 --> 00:24:40,397
بانک با مردم موافقه.
237
00:24:44,526 --> 00:24:45,611
حکم تصویب شد.
238
00:24:46,485 --> 00:24:49,323
بابت خدمات شما ممنونیم،
فرمانده کل.
239
00:25:04,213 --> 00:25:05,214
صبح بخیر.
240
00:25:07,549 --> 00:25:08,800
خوابم برد.
241
00:25:12,429 --> 00:25:14,306
دلم نیومد بیدارت کنم.
242
00:25:16,016 --> 00:25:17,726
به چی فکر میکنی؟
243
00:25:22,439 --> 00:25:23,607
دارم فکر میکنم...
244
00:25:25,359 --> 00:25:27,611
اگه تو رو آزاد میکردم چی میشد.
245
00:25:35,285 --> 00:25:37,120
میتونستی خودت هم با من بیای.
246
00:25:38,664 --> 00:25:44,211
یه اینجا زندگی دارم،
خانواده، شغل.
247
00:25:44,878 --> 00:25:48,715
چرا میخوای توی جایی بمونی که
فقط برای اینکه خودت هستی اعدام میشی؟
248
00:25:51,385 --> 00:25:54,555
فکر میکنی من تنها چیزی که دارم بیناییه.
249
00:25:57,015 --> 00:25:58,725
من سرباز تریوانتین هستم.
250
00:26:00,435 --> 00:26:03,438
من دختر و نوه و نتیجه افرادی هستم
251
00:26:03,522 --> 00:26:06,191
که تریوانتین رو ساختن
252
00:26:06,275 --> 00:26:08,193
افرادی که براش جنگیدن و کشته شدن.
253
00:26:08,861 --> 00:26:11,405
اگه رازت برملا بشه
هیچکدوم از اینا نجاتت نمیده.
254
00:26:13,407 --> 00:26:14,950
میتونیم بریم به شرق.
255
00:26:15,784 --> 00:26:17,411
با برادرم آشنا میشی
256
00:26:19,705 --> 00:26:22,666
شاید بتونیم افراد دیگهای رو پیدا کنیم
که مثل ما هستن.
257
00:26:23,542 --> 00:26:25,085
میتونیم دنیا رو تغییر بدیم.
258
00:26:29,798 --> 00:26:31,550
فکر میکنی ما خاص هستیم
259
00:26:32,926 --> 00:26:34,011
ولی نیستیم.
260
00:26:35,888 --> 00:26:39,266
ما فقط... متفاوت هستیم.
261
00:26:40,976 --> 00:26:43,437
بنظرم ما به این دلیل خاص هستیم
که متفاوتیم.
262
00:26:47,232 --> 00:26:49,359
اگه قرار باشه بینایی برگرده،
برمیگرده.
263
00:26:51,904 --> 00:26:54,281
وظیفه ما نیست که دنیا رو تغییر بدیم.
264
00:26:56,074 --> 00:26:57,910
وظیفه ما اینه که...
265
00:26:59,620 --> 00:27:03,457
از بینایی خودمون استفاده کنیم
تا شرایط رو در جایی که هستیم بهتر کنیم.
266
00:27:06,835 --> 00:27:08,212
و چطور باید این کارو انجام بدیم؟
267
00:27:12,090 --> 00:27:13,133
خب...
268
00:27:16,220 --> 00:27:18,138
میتونی با کتاب خوندن واسه من شروع کنی.
269
00:27:25,479 --> 00:27:26,897
خیلی دوست دارم.
270
00:27:36,198 --> 00:27:40,016
«آلیس با کمرویی گفت:
«میتونم ماجراجوییهام رو برات تعریف کنم
271
00:27:40,041 --> 00:27:42,412
از امروز صبح شروع میشه.
272
00:27:43,247 --> 00:27:46,750
ولی برگشتن به دیروز فایدهای نداره،
273
00:27:47,334 --> 00:27:49,169
چون اون موقع آدم متفاوتی بودم»»
274
00:28:05,352 --> 00:28:08,814
پس جنگجوی بزرگ اینه... بابا واس.
275
00:28:12,943 --> 00:28:14,903
دیگه جنگجو نیستی، مگه نه؟
276
00:28:22,077 --> 00:28:23,161
برو عقب!
277
00:28:25,706 --> 00:28:26,707
بلند نشو!
278
00:28:27,332 --> 00:28:29,835
- بلند نشو!
- دماغم رو شکستی!
279
00:28:32,754 --> 00:28:33,881
قربان.
280
00:28:43,932 --> 00:28:45,142
بابا واس.
281
00:28:46,602 --> 00:28:48,645
چهار روز تحت شکنجه.
282
00:28:50,772 --> 00:28:52,274
باید ازت تشکر کنم.
283
00:29:00,699 --> 00:29:04,203
شرمنده. چیزی بهتر از آب ندارم
واسهی درد بهت بدم.
284
00:29:06,622 --> 00:29:09,750
بیا... اینجا.
285
00:29:24,139 --> 00:29:26,183
صدات رو میشناسم، جادوگریاب.
286
00:29:28,602 --> 00:29:30,062
توی کابوسهام صدات رو میشنوم.
287
00:29:33,440 --> 00:29:35,150
توماکتی جون.
288
00:29:37,236 --> 00:29:38,445
تو زنم رو کشتی.
289
00:29:40,822 --> 00:29:42,908
بخاطر قصد به کشتنم تو رو سرزنش نمیکنم
290
00:29:42,991 --> 00:29:45,786
من جرمهای زیادی علیه تو و مردمت انجام دادم
291
00:29:45,869 --> 00:29:47,746
ولی کشتن همسرت جزءشون نبود.
292
00:29:47,829 --> 00:29:50,582
یه جوری از این میلهها میام اونور
293
00:29:50,666 --> 00:29:53,252
و اون وقت،
بدجور حالت رو جا میارم
294
00:29:53,335 --> 00:29:56,839
گوش کن.
من اونی بودم که داشتم میمردم، نه ماگرا.
295
00:29:56,922 --> 00:29:59,591
اسمشو به زبون نیار!
اسمشو به زبون نیار!
296
00:29:59,675 --> 00:30:02,678
ممکن نیست بهش آسیب بزنم.
اون شاهدخت منه.
297
00:30:02,761 --> 00:30:04,596
شاهدخت؟ از چی حرف میزنی؟
298
00:30:04,680 --> 00:30:06,139
با عقل جور در نمیاد، جادوگریاب.
299
00:30:06,223 --> 00:30:09,685
زنت از نسل شاه «ولف کین»ـه
300
00:30:09,768 --> 00:30:13,480
و من قسم خوردم که از اون به عنوان
وارث حقیقی سلطنت «پایان» محافظت کنم
301
00:30:13,564 --> 00:30:15,691
دروغ میگی. دروغ گو.
302
00:30:15,774 --> 00:30:21,780
خودت فکر کن، چه دلیلی دارم که
در این شرایط بهت دروغ بگم
303
00:30:21,864 --> 00:30:26,869
یعنی داری میگی همسر من،
که بچههاش رو از روز تولد شکار میکردی
304
00:30:28,161 --> 00:30:29,830
یه شاهدختـه؟
305
00:30:29,913 --> 00:30:31,999
.دقیقا همین رو گفتم
306
00:30:32,374 --> 00:30:35,335
...در ضمن، اینم بهت بگم که
307
00:30:35,419 --> 00:30:40,507
،وقتی شاه دخت و ملکه از پیشم رفتن
.حال شاه دخت خیلی خوب بود
308
00:30:53,979 --> 00:30:55,397
- بیا
- یه بار چپ یه بار راست پدر
309
00:30:56,148 --> 00:30:58,233
.هربار میچرخونیش با عصا بزن زمین
310
00:30:59,943 --> 00:31:01,320
.اگه میتونی دائم بکشش زمین
311
00:31:04,198 --> 00:31:05,699
.چوب رو دورتر از خودت نگه دار
312
00:31:05,782 --> 00:31:08,827
داری خوب پیش میری. خوبه
.آسون تر هم میشه پدر
313
00:31:08,911 --> 00:31:10,370
.یجور بامن حرف نزن انگار بچم
314
00:31:15,334 --> 00:31:17,503
!ولم کن
315
00:31:17,586 --> 00:31:21,048
.خودم بدون کمک راهم رو پیدا میکنم
فهمیدین؟
316
00:31:33,101 --> 00:31:34,394
چیکارکنیم؟
317
00:31:34,478 --> 00:31:36,563
.عادت میکنه
.فقط باید بهش زمان بدیم
318
00:31:37,105 --> 00:31:38,315
!خداوندگار آتش
319
00:31:39,900 --> 00:31:44,154
تو از من دربرابر دشمنان
.شناخته و ناشناخته محافظت کرده ای
320
00:31:46,532 --> 00:31:52,246
.به خدمتکار وفادار خودت پند بده
.اراده ام را قوی تر ساز تا متزلزل نشوم
321
00:31:55,874 --> 00:32:00,796
...به خواسته تو خدمتگزاری خواهم کرد
.تا با رضایت از من مراقبت کنی
322
00:32:00,879 --> 00:32:02,798
سرورم؟
323
00:32:05,300 --> 00:32:06,301
اعلیحضرت؟
324
00:32:06,385 --> 00:32:08,178
عذرمیخوام سرورم
325
00:32:08,262 --> 00:32:10,848
.لرد هارلن میخوان چند لحظه وقتتون رو بگیرن
326
00:32:10,931 --> 00:32:12,808
.بهش اجازه ورود بره بعدم برو
327
00:32:12,891 --> 00:32:14,101
بله سرورم
328
00:32:20,649 --> 00:32:21,817
آره
329
00:32:22,818 --> 00:32:25,779
.عاشق بوی شیره اسطوخودوس ام
330
00:32:27,364 --> 00:32:28,991
،لرد هارلن
331
00:32:29,074 --> 00:32:31,702
.این تمایلتون به غیررسمی حرف زدن خیلی خطرناکه
332
00:32:31,785 --> 00:32:34,621
بعضیا ممکنه به اشتباه
.اسمش رو بذارن بی احترامی
333
00:32:34,705 --> 00:32:35,956
...برعکس
334
00:32:37,165 --> 00:32:40,127
.از یادآوری زمانی که باهم بودیم، لذت میبرم
335
00:32:40,210 --> 00:32:42,504
.دوران کودکیم در دربار پدرتون
336
00:32:44,298 --> 00:32:49,553
به نظرم این خاطرات باعث میشه رابطه ما عمیق تر از
.یه رابطه ساده ملکه و فرمانبردار باشه
337
00:32:50,179 --> 00:32:51,305
شما اینطور فکرنمیکنین؟
338
00:32:52,848 --> 00:32:54,933
.اصلا بخاطر همین اومدم دیدنتون
339
00:32:59,062 --> 00:33:01,773
.دارم از انتظار کشیدن خسته میشم
340
00:33:03,400 --> 00:33:08,864
با یه حرکت جسورانه، خیلی زودتر از
.انتصاب پایتخت جدید، جنگ رو شروع میکنیم
341
00:33:11,408 --> 00:33:14,870
...- اگه جراتش رو نداری
.- من جرات شکست خوردن ندارم
342
00:33:14,953 --> 00:33:18,665
.پس خوش به حالت که تو جبهه برنده ای
343
00:33:21,210 --> 00:33:22,211
.با من ازدواج کن
344
00:33:27,049 --> 00:33:31,261
.این جوابی که انتظارش رو داشتم نبود
345
00:33:31,345 --> 00:33:33,680
،وقتی گستاخیت حتی من رو متعجب میکنه
346
00:33:33,764 --> 00:33:36,350
شاید بهتر باشه که دیدت رو
.نسبت به جهان عوض کنی
347
00:33:36,433 --> 00:33:40,771
.تو به من نیاز داری
به ارتشم، به مردمم
348
00:33:40,854 --> 00:33:42,648
منظورت ارتش و مردم خودمه؟
349
00:33:44,441 --> 00:33:48,070
،تو داری با بزرگترین نیروی نظامی جهان
.اعلان جنگ میکنی
350
00:33:48,153 --> 00:33:50,030
،حتی با امیدِ موفقیت
351
00:33:50,113 --> 00:33:53,200
به بیعت کامل تمام زن ها و
.مردهای اینجا نیاز داری
352
00:33:53,909 --> 00:33:57,538
،الان پنسا رو داری
.و به زودی تمام شهرهای پایا رو هم بدست میاری
353
00:33:58,914 --> 00:34:00,916
.فکرکنم قبلا این کار رو کردم
354
00:34:02,793 --> 00:34:04,211
بله
355
00:34:05,295 --> 00:34:09,466
ممکنه فرمانبردارهات برای محافظت از
...فرمانروای قانونیشون جونشون رو از دست بدن اما
356
00:34:10,759 --> 00:34:12,844
شرط میبندم وقتی پای محافظت از
،بچه ای میاد وسط که از نظرشون جادوگره
357
00:34:12,928 --> 00:34:15,639
.سخاوت کمتری به خرج میدن
358
00:34:19,768 --> 00:34:21,812
اگه باهات ازدواج کنم چی میشه؟
359
00:34:23,313 --> 00:34:25,858
.من برای این مردم حاکمیت قانونم
360
00:34:27,568 --> 00:34:32,155
،به عنوان پدرخونده ی این بچه ی بینا
.میتونم اذهانی که نیاز به تغییردارن، تغییربدم
361
00:34:34,241 --> 00:34:38,203
راه بهتری برای مستحکم کردن
.موقعیتتون به ذهنم نمیاد
362
00:34:40,998 --> 00:34:42,791
و موقعیت خودت
363
00:34:44,668 --> 00:34:46,043
البته، و خودم
364
00:34:48,255 --> 00:34:50,047
دیگه برای چی این کار رو کنم؟
365
00:34:55,137 --> 00:34:56,429
.میتونی خواهرم رو داشته باشی
366
00:34:57,639 --> 00:35:00,434
.پدرخونده بچه های بینای اون باش
367
00:35:00,517 --> 00:35:01,935
.دوتا بچه بینا داره
368
00:35:09,067 --> 00:35:11,278
مگه ماگرا متاهل نیست؟
369
00:35:13,655 --> 00:35:15,240
.باباواس مُرده
370
00:35:15,324 --> 00:35:17,492
،به هرحال طبق قوانین پایا
371
00:35:17,576 --> 00:35:19,828
رابطه ای که آلکنی ها تو چادر
.باهم برقرار میکنن، ازدواج محسوب نمیشه
372
00:35:23,373 --> 00:35:26,210
.فکرنکنم ماگرا هم همین نظر رو داشته باشه
373
00:35:28,212 --> 00:35:32,508
،لرد هارلن
جذابیت خودت رو دست کم میگیری؟
374
00:35:38,263 --> 00:35:39,640
باهاش حرف میزنی؟
375
00:35:41,308 --> 00:35:42,309
بله
376
00:35:44,603 --> 00:35:48,315
.حالا بیا اینجا و مقابل ملکت زانو بزن
377
00:35:51,276 --> 00:35:52,402
!دروازه رو باز کنین
378
00:35:57,324 --> 00:35:58,867
!دوچهارم به سمت بالا
379
00:36:01,912 --> 00:36:04,248
.به سمت راست
380
00:36:07,251 --> 00:36:08,752
بجنب. نمیتونیم اینجا بمونیم
381
00:36:09,628 --> 00:36:11,171
.صبرکن. صبرکن
382
00:36:13,966 --> 00:36:15,175
مستقیم
383
00:36:19,888 --> 00:36:21,473
دوقدم به چپ
384
00:36:21,557 --> 00:36:22,891
.اون پسره میتونه ببینه
385
00:36:22,975 --> 00:36:24,560
!گفتم به چپ
386
00:36:24,643 --> 00:36:26,228
.گفتی تو تنها کسی هستی که میتونه ببینه
387
00:36:26,311 --> 00:36:28,981
.این برنامه مخفیانه ایدوئه
.پسره یکی از بچه های جرلامارله
388
00:36:29,064 --> 00:36:31,066
به عنوان بخشی از قراردادی که با
.ژنرال داشته، اون رو به اینجا فرستاده
389
00:36:31,149 --> 00:36:33,360
جرلامارل؟
390
00:36:33,443 --> 00:36:35,529
...یعنی، فقط
391
00:36:35,612 --> 00:36:37,573
راحت پسرش رو داد بره؟
392
00:36:38,699 --> 00:36:40,492
!رن، اون یه بچه ست
393
00:36:47,875 --> 00:36:51,503
من رو هم به ژنرال داده. میفهمی؟
394
00:36:52,171 --> 00:36:53,463
.من رو فرستاده تا بمیرم
395
00:36:54,089 --> 00:36:57,342
.- قرارنیست بمیری
.- جفتمون میدونیم ایدو هیچوقت نمیذاره من برم
396
00:37:00,596 --> 00:37:01,722
هانیوا
397
00:37:03,390 --> 00:37:04,725
هانیوا
398
00:37:04,808 --> 00:37:09,146
هرکاری از دستم بربیاد انجام میدم
.تا تو سالم بمونی. قول میدم
399
00:37:09,855 --> 00:37:11,356
.باید بهم اعتماد کنی
400
00:37:23,368 --> 00:37:24,369
میکنم
401
00:37:33,921 --> 00:37:34,922
برو
402
00:37:40,761 --> 00:37:42,012
ژنرال
403
00:37:42,095 --> 00:37:46,058
.سروان. زندانی رو بردار و بیارش تو خیابون
404
00:37:46,683 --> 00:37:48,143
چرا؟ چی شده؟
405
00:37:50,646 --> 00:37:53,649
دختره رو بیار پایین. فورا
406
00:38:39,653 --> 00:38:40,988
بابا؟
407
00:38:42,072 --> 00:38:43,407
!بابا
408
00:38:46,952 --> 00:38:49,371
.واقعا شرمندم. همش تقصیر من بود
409
00:38:49,454 --> 00:38:53,542
میخوام بهت این فرصت رو بدم
برای آخرین بار، قبل از اینکه
410
00:38:54,877 --> 00:38:57,379
،دخترت رو بفرستم بره به جامعه خدمت کنه
.صدای گریه هاش رو بشنوی
411
00:39:02,009 --> 00:39:03,719
،مردم تراوانتیز
412
00:39:04,636 --> 00:39:07,848
!معرفی میکنم بزدل اعظم، باباواس
413
00:39:07,931 --> 00:39:09,516
!قاتل
414
00:39:10,809 --> 00:39:16,148
.25سال از زمانی که «تئو واس» رو کشته میگذره
415
00:39:17,024 --> 00:39:18,066
،پدرم رو کشت
416
00:39:18,817 --> 00:39:20,110
.و از شهر فرارکرد
417
00:39:20,944 --> 00:39:26,033
اما عدالت تراوانتیز حتی اگر
...هزار سال هم بگذره
418
00:39:26,116 --> 00:39:28,410
.نه فراموش میکنه و نه میبخشه
419
00:39:29,536 --> 00:39:31,330
!ببرین
420
00:39:31,413 --> 00:39:32,497
دور شهر بچرخونینش
421
00:39:33,081 --> 00:39:35,000
نه، نه، نه، بابا
422
00:39:35,083 --> 00:39:39,838
- نه، نه، نه، نه
!- قاتل
423
00:39:42,508 --> 00:39:43,550
!بزدل
424
00:39:45,886 --> 00:39:49,848
!- هانیوا
- نه، نه، نه، نه
425
00:39:49,932 --> 00:39:52,809
نه، خواهش میکنم
!نه، تورو خدا، تورو خدا
426
00:39:55,646 --> 00:39:58,273
ژنرال، چرا نمیخواین یه مدت دیگه
زیر دست من باشه؟
427
00:39:58,690 --> 00:40:00,484
.دختر خیلی باهوشیه
428
00:40:00,567 --> 00:40:04,279
.نه. به اندازه کافی سربار تو بوده رن
429
00:40:04,363 --> 00:40:09,368
تازه، اون چیزی داره
.که از باهوش بودنشم باارزش تره
430
00:40:10,827 --> 00:40:12,913
زندانی رو ببر به خونه من. فورا
431
00:40:12,996 --> 00:40:13,997
!قربان
432
00:40:14,081 --> 00:40:15,082
!ببرش
433
00:40:17,334 --> 00:40:19,878
!حرکت کن! برو. زود باش
434
00:40:19,962 --> 00:40:21,046
...خواهش میکنم
435
00:40:26,844 --> 00:40:29,638
والاحضرت، ملکه کین
436
00:40:30,681 --> 00:40:34,268
اعلیحضرت، شاه دخت ماگرا
437
00:40:39,022 --> 00:40:42,818
قدم زدن بین مردم؟
.این کارها به تو نمیاد
438
00:40:43,610 --> 00:40:46,905
.مردمِ پنسا خیلی از فرمانرواشون دور بودن
439
00:40:46,989 --> 00:40:50,450
باید هرکاری میتونیم انجام بدیم
.تا فکر و قلب مردم رو تسخیرکنیم
440
00:40:51,243 --> 00:40:54,413
.پس کاری که باید بکنیم اینه
.فکر و قلب مردم رو تسخیر کنیم
441
00:40:54,496 --> 00:40:58,542
،آره. ولی اگه میخوای واقعا به دردبخور باشی
442
00:40:59,168 --> 00:41:02,588
اقدامات بزرگتر و استراتژیک تری هم
.برای انجام دادن هست
443
00:41:02,671 --> 00:41:05,841
- اقدامات استراتژیک؟
.- به هارلن گفتم باهاش ازدواج میکنی
444
00:41:06,508 --> 00:41:07,509
چــــی؟
445
00:41:09,428 --> 00:41:11,763
.- چی؟ داری شوخی میکنی
- نه
446
00:41:11,847 --> 00:41:13,473
...والاحضرت، ملکه کین
447
00:41:13,557 --> 00:41:15,559
.پس از اونی که فکرش رو میکردم دیوونه تری
448
00:41:15,642 --> 00:41:18,645
.داری زیادی شلوغش میکنی
.یه قرارداد کاریه
449
00:41:18,729 --> 00:41:20,230
میدونی چیه؟
450
00:41:24,151 --> 00:41:25,986
یه جور استخوان خدایانه که
.به طرز غیرماهرانه ای ساخته شده
451
00:41:26,069 --> 00:41:30,157
،این یه دستبند ازدواجه
.که شوهرم، باباواس، واسم ساخته
452
00:41:30,866 --> 00:41:33,202
.پیوند های آلکنی طبق قوانین پایان، قابل قبول نیستن
453
00:41:33,285 --> 00:41:37,998
،پس حتی اگه باباواس زنده باشه
.تو خیانتی بهش نمیکنی
454
00:41:39,666 --> 00:41:41,919
.تو یه هرزه بی احساسی
455
00:41:43,212 --> 00:41:44,796
،میتونی هرجور دوست داری صدام کنی
456
00:41:46,048 --> 00:41:50,427
اما من قول دادم پایا رو به یه جای امن
.برای بچه هات تبدیل کنم که همین کارم کردم
457
00:41:51,136 --> 00:41:55,224
فکرکنم تو درک نمیکنی چقدر به
.لبه پرتگاه نزدیکیم
458
00:41:56,016 --> 00:41:58,352
.معلومه هارلی به جریان کنزوا مشکوکه
459
00:41:58,852 --> 00:42:02,147
.شهرش رو ازش گرفتیم
،اگه از نظرش ارزشش رو نداشته باشیم
460
00:42:02,231 --> 00:42:04,775
.آخرش تنها چیزی که نصیبمون میشه، قیام مردمه
461
00:42:06,068 --> 00:42:11,823
همونطور که خودت گفتی، ما به
...هارلن و ارتشی که تو دستشه
462
00:42:11,907 --> 00:42:12,908
.تا وقتی پیروز شیم، نیاز داریم
463
00:42:12,991 --> 00:42:15,202
.- پس خودت باهاش ازدواج کن
- تا بشه پادشاه؟
464
00:42:18,455 --> 00:42:20,415
.آروم که شدی دوباره درموردش حرف میزنیم
465
00:42:20,499 --> 00:42:21,500
.نه، نمیزنیم
466
00:42:21,583 --> 00:42:25,045
.مرتد! ملکه مرتده
467
00:42:25,671 --> 00:42:29,049
!دوستدار جادوگرها شده
.چه عمل نفرت انگیزی
468
00:42:29,132 --> 00:42:30,384
!این جادوگر رو بسوزونین
469
00:42:30,467 --> 00:42:34,179
!خودش و کل اعضای خانوادش رو بسوزونین
470
00:42:34,263 --> 00:42:35,472
- پیداشون کن
- اطاعت
471
00:42:35,556 --> 00:42:38,559
!- ملکه رو بسوزونین! بسوزونینش
!- بسوزونینش
472
00:42:40,394 --> 00:42:41,395
!جادوگر
473
00:42:41,478 --> 00:42:44,523
،بهت که گفتم، از اونی که تو فکرش رو میکنی
.به پرتگاه نزدیک تریم
474
00:42:44,606 --> 00:42:46,191
!بسوزونینش
475
00:43:03,750 --> 00:43:04,751
نه
476
00:43:12,176 --> 00:43:13,427
.سه تا رد کن بیاد
477
00:43:13,510 --> 00:43:16,013
.- داری بلوف میزنی
- آماده ای دستمون رو بذاریم زمین و ببینیم چی به چیه؟
478
00:43:46,585 --> 00:43:47,586
باباواس؟
479
00:43:49,922 --> 00:43:50,923
باباواس؟
480
00:43:53,175 --> 00:43:54,176
تو کی هستی؟
481
00:43:54,259 --> 00:43:56,303
،کسی که اگه درحال کمک به تو بگیرنش
..کارش رو یه سره میکن
482
00:43:56,386 --> 00:43:59,264
پس لطفا تا وقتی از اینجا
.نرفتیم بیرون، سوال نپرس
483
00:43:59,348 --> 00:44:02,017
- کجا میریم؟
- میبرمت پیش هانیوا
484
00:44:03,435 --> 00:44:05,938
- میدونی کجاست؟
.- آره، ولی باید عجله کنیم
485
00:44:06,021 --> 00:44:09,066
دخل نگهبان ها رو آوردم اما باید
.تا قبل از اومدن شیفت بعدی بریم
486
00:44:09,149 --> 00:44:10,442
باباواس
487
00:44:11,109 --> 00:44:13,654
،اگه میخوای از اینجا بری بیرون
.باید دست هرکی که میتونی رو بگیری
488
00:44:13,737 --> 00:44:15,113
.فقط فقط بخاطر تو اومدم اینجا
489
00:44:15,197 --> 00:44:17,491
.تو میخوای بری سراغ ماگرا، مثل من
490
00:44:17,574 --> 00:44:20,160
،به زودی خواهرش باهاش درگیرمیشه
491
00:44:20,244 --> 00:44:21,578
.البته اگه تا الان نشده باشه
492
00:44:21,662 --> 00:44:23,497
انتظار داری بهت اعتماد کنم جادوگریاب؟
493
00:44:23,580 --> 00:44:26,041
.من میدونم ملکه چه فکری میکنه
494
00:44:26,667 --> 00:44:28,544
.تو حتی نمیدونی چجوری دنبالش بگردی
495
00:44:28,627 --> 00:44:33,882
حتی اگرم میدونستی، حتما تا وقتی برسی
!جادوگریاب ها دورش رو گرفتن. جادوگریاب های من
496
00:44:33,966 --> 00:44:35,843
.من توماکتی جون رو آزاد نمیکنم
497
00:44:37,928 --> 00:44:38,929
.اونم میاد
498
00:44:40,138 --> 00:44:42,307
.با آزادکردن تو به اندازه کافی خیانت کردم
499
00:44:42,391 --> 00:44:45,310
،با آزادکردنِ جادوگریابِ ژنرال
.جرمم رو سنگین تر نمیکنم
500
00:44:46,103 --> 00:44:47,855
.فقط یه بار میتونن اعدامت کنن
501
00:44:47,938 --> 00:44:49,690
.یا الان میریم، یا همینجا میمیریم
502
00:44:52,442 --> 00:44:53,443
.جلو برو
503
00:45:02,411 --> 00:45:03,745
.از این طرف
504
00:45:12,671 --> 00:45:14,298
!این هیچی رو تغییرنمیده
505
00:45:14,882 --> 00:45:17,384
،وقتی دیگه به دردم نخوری
506
00:45:17,467 --> 00:45:20,220
.دل و رودت رو درمیارم و به خوردت میدم
507
00:45:20,804 --> 00:45:22,097
.بایدم این کار رو کنی
508
00:45:33,942 --> 00:45:35,611
.اسلحه های نگهبان ها رو بردارین
509
00:45:40,115 --> 00:45:43,410
.خیلی تند راه میری
.کارکن هاتون سخت میتونن راه برن
510
00:45:44,661 --> 00:45:46,663
تو میتونی ببینی، مگه نه؟
511
00:45:46,747 --> 00:45:49,416
.باورت بشه یا نه، قبلا خیلی خوب مخفیش میکردم
512
00:45:53,712 --> 00:45:54,922
بریم
513
00:46:15,067 --> 00:46:16,068
هانیوا
514
00:46:23,534 --> 00:46:27,579
.نگران نباش
.عمو ایدو این کار رو نمیکنه
515
00:46:34,503 --> 00:46:38,090
.اگه مقاومت کنی... فقط طولانی تر میشه
516
00:46:58,026 --> 00:46:59,820
- وضعیت؟
!- خبری نیست
517
00:47:00,612 --> 00:47:01,989
!خبری نیست
518
00:47:34,813 --> 00:47:38,066
.آره. این رو واسه هانیوا نگه دار
519
00:47:38,150 --> 00:47:40,402
.ایدو باید یه جایی طبقه بالا نگهش داشته باشه
520
00:47:40,485 --> 00:47:42,237
.تقسیم میشیم تا پیداش کنیم
521
00:47:42,863 --> 00:47:45,282
توماکتی این پایین میمونه و جلوی هرکی
.که خواست بیاد بالا رو میگیره
522
00:47:45,365 --> 00:47:47,242
.واسه این کار بیشتر از یه نفر لازم داریم
523
00:47:47,326 --> 00:47:48,869
.تا وقتی توماکتی باشه، به کس دگیه ای نیاز نیست
524
00:47:49,453 --> 00:47:50,454
پله
525
00:47:55,042 --> 00:47:56,043
نترس
526
00:47:58,086 --> 00:47:59,588
.میتونم آروم انجامش بدم
527
00:48:06,094 --> 00:48:09,640
!نه . نه
528
00:48:09,723 --> 00:48:10,766
!نه
529
00:48:15,229 --> 00:48:19,900
[ [با علامت دست حرف میزنن
.مستقیم برو. من اونطرف رو میگردم و میام پیشت
530
00:49:29,386 --> 00:49:31,013
.چیزی نیست. چیزی نیست
531
00:49:34,349 --> 00:49:36,935
.واقعا متاسفم
532
00:49:42,566 --> 00:49:44,902
.- میدونستم میای
.- واقعا متاسفم
533
00:49:50,741 --> 00:49:52,367
.تنها نیستم
534
00:49:54,453 --> 00:49:58,248
.باباواس گفت این رو بدم بهت
بریم
535
00:50:24,274 --> 00:50:26,693
،وقتی تو رفتی من هنوزم داداش کوچیکه بودم
536
00:50:26,777 --> 00:50:28,654
.همون ضعیف تره
537
00:50:29,238 --> 00:50:32,491
.نشونت میدم الان دیگه اینطور نیست
538
00:50:48,507 --> 00:50:52,135
راستش، امیدوار بودم یکم بیشتر
.جربزه جنگیدن داشته باشی
539
00:51:25,752 --> 00:51:27,504
…چه به جا و به موقع
540
00:51:28,589 --> 00:51:31,633
.با شمشیر پدرمون میکشمت
541
00:51:33,260 --> 00:51:36,805
ایدو، متاسفم
542
00:51:39,224 --> 00:51:43,478
.ولی بذار با مرگ من همه چیز تموم شه
543
00:51:45,731 --> 00:51:49,735
.بذار هانیوا از اینجا بره، خواهش میکنم
544
00:51:58,118 --> 00:52:00,871
قبل از اینکه بمیری
.یه چیزی رو بدون برادر
545
00:52:03,957 --> 00:52:09,588
هانیوا بقیه عمرش رو
،تو سیاه چاله های من میگذرونه
546
00:52:11,340 --> 00:52:12,966
…مثل یه حیوون ماده
547
00:52:14,259 --> 00:52:19,097
،تا وقتی رحمش توان داشته باشه
548
00:52:19,181 --> 00:52:23,143
.برای سربازهای ارتشم، بچه های بینا به دنیا میاره
549
00:52:25,062 --> 00:52:28,148
…وقتی دیگه نتونه بچه به دنیا بیاره
550
00:52:30,526 --> 00:52:32,611
...گلوش رو میبرم
551
00:52:33,237 --> 00:52:36,990
،و بدنش رو تو همون سیاه چالی میندازم
552
00:52:37,616 --> 00:52:41,537
.که قراره جسد تو رو بندازم
553
00:52:41,620 --> 00:52:42,621
ولش کن
554
00:52:45,874 --> 00:52:46,875
!ولش کن
555
00:52:55,843 --> 00:52:57,427
- هانیوا
- بابا
556
00:52:59,596 --> 00:53:00,973
حالت خوبه؟
557
00:53:06,478 --> 00:53:07,604
باید بریم. بیا
558
00:53:07,688 --> 00:53:08,981
.من رو ببر پیشش
559
00:53:21,076 --> 00:53:24,705
،اگه یه بار دیگه نزدیک بچه هام بشی
560
00:53:25,831 --> 00:53:29,543
کل این شهر رو میسوزونم و به
…خاکستر تبدیل میکنم
561
00:53:30,502 --> 00:53:32,754
ولی تو رو زنده میذارم
562
00:53:32,838 --> 00:53:36,592
.تا بتونی بوی جزغاله شدن صورتت رو حس کنی
563
00:53:38,760 --> 00:53:39,970
.حالا شد
564
00:53:40,679 --> 00:53:43,348
!این اون باباواسیه که من میشناسم
565
00:53:46,226 --> 00:53:47,227
.باید بریم
566
00:54:13,462 --> 00:54:15,005
توماکتی جون
567
00:54:15,088 --> 00:54:16,590
هانیوا! نه، نه، نه
568
00:54:17,841 --> 00:54:20,969
هاینوا، نه، اون با ماست
569
00:54:21,678 --> 00:54:23,013
.اون مامان رو کشته
570
00:54:24,348 --> 00:54:27,476
.گوش کن. مادرت نمُرده
571
00:54:28,268 --> 00:54:29,895
چی؟
572
00:54:29,978 --> 00:54:31,230
چی داری میگی؟
573
00:54:31,313 --> 00:54:32,773
.بعدا برات توضیح میدم
574
00:54:32,856 --> 00:54:34,650
.گوش کن، باید فورا بریم
575
00:54:35,317 --> 00:54:36,568
جاش امنه؟
576
00:54:37,152 --> 00:54:39,863
.نمیدونیم
.برای همین باید بهش اعتماد کنیم
577
00:54:42,950 --> 00:54:49,581
.هانیوا، خواهش میکنم
.من رو ببین. باید بریم
578
00:54:49,665 --> 00:54:50,958
.خواهش میکنم
579
00:54:53,210 --> 00:54:55,087
.سمت چپ. از دروازه شرقی برین
580
00:55:42,384 --> 00:55:43,385
.با ما بیا
581
00:55:43,468 --> 00:55:44,678
نمیتونم
582
00:55:44,761 --> 00:55:46,305
خواهش میکنم
583
00:55:53,729 --> 00:55:54,771
!تا ابد
584
00:55:57,232 --> 00:55:58,442
!هانیوا
585
00:55:58,525 --> 00:55:59,526
برو
586
00:56:16,793 --> 00:56:17,961
هانیوا
587
00:56:33,435 --> 00:56:34,436
!کورا
588
00:56:39,066 --> 00:56:40,108
کورا؟
589
00:56:46,156 --> 00:56:48,033
.گفت بچم افتاده
590
00:56:49,826 --> 00:56:52,204
.بچم لای خونیه که رو ملافه ریخته
591
00:56:53,539 --> 00:56:54,623
.ماما رو کشتی
592
00:56:59,336 --> 00:57:00,796
...اون گفت
593
00:57:00,879 --> 00:57:06,134
"بعضی وقت ها جنینی که شکل گرفته
".نمیتونه تکمیل بشه. خیلی ضعیفه
594
00:57:07,386 --> 00:57:08,470
ملکه
595
00:57:23,610 --> 00:57:25,153
چی تو رحمم کاشتی؟
596
00:57:26,405 --> 00:57:28,407
.من کاری رو کردم که خودتون خواستین
597
00:57:30,117 --> 00:57:33,912
.من این رو نخواستم
598
00:57:36,290 --> 00:57:37,875
.نباید ماما رو میکشتین
599
00:57:37,958 --> 00:57:40,169
.البته که باید میکشتم
600
00:57:41,712 --> 00:57:43,213
.هیچکس نمیتونه درک کنه
601
00:57:44,882 --> 00:57:47,676
.خبر بچه دار شدنم رو به همه دادم
یه بچه بینا
602
00:57:48,760 --> 00:57:50,554
.حالا فکرمیکنن دیوونه شدم
603
00:57:52,347 --> 00:57:55,142
.دوباره باهاتون میخوابم
604
00:57:55,225 --> 00:57:58,478
.به بچه قوی تر بهتون میدم
605
00:58:00,020 --> 00:58:07,020
مـتـرجـمین: رویـــــا و صـــــاحـب
SAHEB , Roya_T_K
606
00:58:22,920 --> 00:58:25,881
!پسر بیچاره
607
00:58:31,428 --> 00:58:37,059
!پسر احمق و بیچاره