1 00:00:00,000 --> 00:00:07,000 ارائه‌ای از وبسایت دیجی موویز .:: DigiMoviez.Com ::. 2 00:00:08,300 --> 00:00:10,010 می‌خوام افرادی توی کلیسا و تک تک خونه‌هاشون 3 00:00:10,093 --> 00:00:12,262 مستقر بشن، واسه زمانی که برگشتن 4 00:00:12,346 --> 00:00:15,641 فکر نمی‌کنم جادوگریابان به این زودی برگردن خونه 5 00:00:15,724 --> 00:00:17,518 باورهاشون رو غیرقانونی اعلام کردی 6 00:00:17,601 --> 00:00:20,979 .خب، باورهاشون توی کل پایا غیرقانونیه کجا میرن؟ 7 00:00:22,397 --> 00:00:23,398 به‌هرحال قلمروی بزرگیه 8 00:00:24,691 --> 00:00:29,404 ،حدس من اینه که توی شهرهای دورافتاده‌ترن ،لبنین، آلتونا 9 00:00:29,488 --> 00:00:31,615 یه پناهگاه مهربون‌تر پیدا می‌کنن 10 00:00:32,198 --> 00:00:35,035 لُرد دیگو و تورانس پیغامی نفرستادن؟ می‌خوام پیداشون کنین 11 00:00:35,118 --> 00:00:36,703 پیداشون کردیم 12 00:00:36,787 --> 00:00:40,332 .شاید خبر جدید بهمون برسه .شورا همین الآن هم دور هم جمع شدن 13 00:00:40,415 --> 00:00:42,292 خبری از خانواده‌ام نشد؟ 14 00:00:42,376 --> 00:00:45,379 حتی اگه توی خانۀ روشنگری ،همه‌چیز عالی پیش می‌رفت 15 00:00:45,462 --> 00:00:46,797 بازم تا الآن برنمی‌گشتن 16 00:00:47,881 --> 00:00:49,550 از کی تا حالا چیزی عالی پیش میره؟ 17 00:00:56,515 --> 00:00:58,642 گفتی همین الآنش هم شورا تشکیل شده؟ 18 00:00:59,142 --> 00:01:00,143 بله 19 00:01:02,104 --> 00:01:03,397 پس چرا صداشون رو نمی‌شنوم؟ 20 00:01:11,488 --> 00:01:12,739 بوی خون حس می‌کنم 21 00:01:40,350 --> 00:01:41,351 همه‌شون مُردن؟ 22 00:01:43,020 --> 00:01:44,188 به گمونم 23 00:01:56,074 --> 00:01:57,576 لُرد دیگو 24 00:02:06,710 --> 00:02:07,920 جادوگریابان 25 00:02:08,503 --> 00:02:11,507 .خون‌شون هنوز گرمه .بیاید بریم یه جای امن 26 00:03:35,534 --> 00:03:39,534 «دیـــدن» 27 00:03:39,558 --> 00:03:43,558 «فصل سوم» «قسمت ششم: سرزمین‌های پست» 28 00:03:43,582 --> 00:03:47,582 ‫مترجمین: «علی محمدخانی» و «محمدعلی sm» @mml_Subs & @AliMK_Sub 29 00:03:47,606 --> 00:03:51,040 جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت دیجی موویز را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید @DigiMoviez 30 00:03:51,064 --> 00:03:54,735 خیلی‌خب، جواب نمیده - منظورت چیه؟ - 31 00:03:55,527 --> 00:03:57,613 نباید فقط قبل از تورمادا به پنسا برسیم 32 00:03:57,696 --> 00:04:00,157 باید اینقدر زود بریم اونجا ،تا وقت برای تشکیل یه ارتش داشته باشیم 33 00:04:00,240 --> 00:04:02,701 ،استحکامات دفاعی رو تقویت کنیم و یه نقشه بکشیم 34 00:04:02,784 --> 00:04:04,161 راه سریع‌تری بلدی؟ 35 00:04:04,244 --> 00:04:06,246 خب، راستش، آره 36 00:04:08,332 --> 00:04:10,959 یه مسیر دیگه هست که قاچاقچی‌ها بعضی‌وقتا ازش استفاده می‌کنن 37 00:04:11,752 --> 00:04:13,754 چرا الآن داری میگی؟ 38 00:04:15,005 --> 00:04:16,507 چون خطرناکه، باشه؟ 39 00:04:17,798 --> 00:04:20,344 .ولی یه روز جلو میفتیم .شایدم دو روز 40 00:04:20,427 --> 00:04:25,015 می‌خوای از سرزمین‌های پست ببری‌شون؟ .آره، دیوونه شدی 41 00:04:25,516 --> 00:04:26,808 این سرزمین‌های پست دیگه چی‌ان؟ 42 00:04:26,892 --> 00:04:32,773 .روی هیچ نقشه‌ای نیستن .و این زمین‌ها مکارن 43 00:04:32,856 --> 00:04:35,192 منظورت چیه میگی «مکار»؟ - بعضی از افرادمون رو اونجا از دست دادیم - 44 00:04:35,692 --> 00:04:37,194 از دست دادین؟ چطوری؟ - نمی‌دونیم - 45 00:04:37,277 --> 00:04:39,071 پر از ارواحه - اون نه - 46 00:04:39,571 --> 00:04:42,950 ،خیلی‌خب، همچین راه ایده‌آلی نیست ولی سریع‌ترین راهه 47 00:04:43,033 --> 00:04:45,327 .و ما هفت نفریم .سه تامون قدرت بینایی داریم 48 00:04:45,410 --> 00:04:48,167 من دفعات زیادی با خیلی کمتر از اینا از اونجا جون سالم به در بردم 49 00:04:49,456 --> 00:04:50,624 چندبار؟ 50 00:04:55,879 --> 00:04:56,880 دوبار 51 00:04:59,675 --> 00:05:01,134 تو جلو برو 52 00:05:01,718 --> 00:05:06,056 آره، باشه. اونی که نقشه کشید رو مجازات کن 53 00:05:22,364 --> 00:05:25,033 چطور گذاشتیم این جادوگریابان از موانع دفاعی‌مون رد بشن؟ 54 00:05:25,117 --> 00:05:28,829 .زیاد نبودن .سه یا چهار نفر هم کافی بودن 55 00:05:29,413 --> 00:05:31,498 اونا اکثراً شهروندای بی‌دفاع بودن 56 00:05:32,082 --> 00:05:33,333 تقصیر منه 57 00:05:33,707 --> 00:05:34,715 ماگرا 58 00:05:34,740 --> 00:05:37,171 ،تو مشتم بودن چند لحظه تا مرگ فاصله داشتن 59 00:05:37,254 --> 00:05:39,339 و گذاشتم برن 60 00:05:39,423 --> 00:05:40,566 بهشون رحم کردی 61 00:05:40,591 --> 00:05:43,385 رحمِ من باعث شد کل شورامون کشته بشه 62 00:05:51,143 --> 00:05:52,477 خواهرم درست می‌گفت 63 00:05:55,522 --> 00:05:59,401 جواب خشونت رو باید با خشونت داد 64 00:06:02,196 --> 00:06:04,615 این جادوگریابان رو پیدا می‌کنم 65 00:06:05,490 --> 00:06:08,327 اونا قاتلن، و بهاشو میدن 66 00:06:09,578 --> 00:06:14,374 .فقط میگم اینو بسپار به من .دستات باید پاک بمونن 67 00:06:14,458 --> 00:06:15,876 دیگه واسه این چیزا دیر شده 68 00:06:56,708 --> 00:06:59,086 هی، هی! هی 69 00:07:00,879 --> 00:07:05,384 .خوش اومدین، جناب مشاور به طور ویژه وقت گذاشتین اومدین 70 00:07:06,885 --> 00:07:10,722 بهم خبر دادن که تو کُل یک گردان رو در مقابل یه مرد از دست دادی 71 00:07:11,390 --> 00:07:12,891 مردی که گفتی کشتیش 72 00:07:13,767 --> 00:07:17,229 بله، بله، بله. بابا واس 73 00:07:17,312 --> 00:07:19,456 تقصیر من بود، درسم رو گرفتم و غیره 74 00:07:19,481 --> 00:07:22,317 ولی چرا در مورد اشتباهات گذشته صحبت کنیم 75 00:07:22,342 --> 00:07:24,727 وقتی می‌تونیم در مورد این صحبت کنیم که چندتا سرباز برام آوردی؟ 76 00:07:24,752 --> 00:07:28,156 .به طرز رقت‌انگیری کم باید حواسم رو جمع می‌کردم 77 00:07:28,699 --> 00:07:30,742 ،تا وقتی وفاداریِ ژنرال‌ها رو به دست نیارم 78 00:07:30,826 --> 00:07:32,661 نمی‌تونم نقشم رو توی این مسائل فاش کنم 79 00:07:33,412 --> 00:07:34,663 برآورد منطقی‌ایه 80 00:07:34,746 --> 00:07:38,166 شاید. ولی یه هنگ کمتر شدیم 81 00:07:38,834 --> 00:07:40,544 هنوزم می‌تونیم پنسا رو بگیریم؟ 82 00:07:41,628 --> 00:07:45,174 هنوزم قدرت بمب‌هام رو دست‌کم می‌گیری 83 00:07:47,384 --> 00:07:50,512 نگرانم سرباز کافی برای جایگذاری‌شون داشته باشیم یا نه 84 00:07:50,596 --> 00:07:52,389 دیگه احتیاجی به سرباز نیست 85 00:07:52,890 --> 00:07:56,643 دستگاهی ساختیم که می‌تونه این بمب‌ها رو از فاصلۀ خیلی زیاد فعال کنه 86 00:07:57,811 --> 00:08:01,481 این دستگاه رو تست هم کردی؟ - بهم بر خورد - 87 00:08:03,567 --> 00:08:05,319 بچه‌های بینا چی؟ 88 00:08:05,402 --> 00:08:07,446 چطور بدون اونا می‌تونی به فعالیتت ادامه بدی؟ 89 00:08:07,529 --> 00:08:10,574 .پیداشون می‌کنیم به‌غیر اونا افراد بینای دیگه‌ای هم هستن 90 00:08:10,657 --> 00:08:13,243 در همین حین، اونقدر مهمات داریم که می‌تونیم 91 00:08:13,327 --> 00:08:16,079 کل قلمروی پایان رو با خاک یکسان کنیم 92 00:08:17,623 --> 00:08:21,668 خب پس، به گمونم بهتره برای پنسا رهسپار بشی 93 00:08:22,794 --> 00:08:23,837 نیروهای من مال تو 94 00:08:24,338 --> 00:08:26,757 به‌خاطرشون ممنونم - فرمانده - 95 00:08:27,508 --> 00:08:28,884 !بهشون ملحق شین 96 00:08:28,967 --> 00:08:30,302 برمی‌گردین خونه؟ 97 00:08:30,385 --> 00:08:34,097 آره. یه امپراطوری دارم که توی بحرانه و باید مدیریتش کنم 98 00:08:34,597 --> 00:08:36,308 و تو هم یه قلمرو داری که فتحش کنی 99 00:08:40,395 --> 00:08:41,563 سفر بخیر 100 00:09:14,638 --> 00:09:20,602 ،هارلن، بین تمام ایده‌های بد این از همه بدتره 101 00:09:21,311 --> 00:09:24,731 آره. الآن دیگه نمیشه برگشت 102 00:09:27,276 --> 00:09:29,278 باید با خواهرت صحبت کنی 103 00:09:29,903 --> 00:09:31,280 اون بهم شلیک کرد 104 00:09:33,115 --> 00:09:38,453 کوفون، می‌دونی چرا مادرت نسبت به سیبیث ملکۀ خیلی بهتریه؟ 105 00:09:39,872 --> 00:09:42,040 نه. چون دیوونه نیست؟ 106 00:09:44,042 --> 00:09:45,210 چون رحم و دلسوزی داره 107 00:09:46,420 --> 00:09:47,713 من هیچ‌وقت نمی‌تونم شاه باشم 108 00:09:47,796 --> 00:09:51,633 چون رحم و دلسوزیِ من از غرایضم برای جنگیدن ضعیف‌ترن 109 00:09:52,676 --> 00:09:55,304 .شاید این باعث میشه جنگجوی خوبی باشم .نمی‌دونم 110 00:09:55,387 --> 00:09:58,473 ولی چیزی که می‌دونم اینه که تو پسرِ مادرتی 111 00:09:59,308 --> 00:10:02,728 از همون بچگی دلسوزی و خِرَد اون رو با خودت داشتی 112 00:10:03,812 --> 00:10:07,399 ،می‌دونم فکر می‌کنی با این ضعیف‌تر میشی ولی قوی‌ترت می‌کنه 113 00:10:09,151 --> 00:10:12,029 .مثل مادرت .تو شاه عالی‌ای میشی 114 00:10:15,240 --> 00:10:16,450 چی؟ 115 00:10:16,533 --> 00:10:18,869 راجع‌به چی حرف می‌زنی؟ من قرار نیست شاه بشم 116 00:10:19,536 --> 00:10:20,913 مثل یه شاهزادۀ واقعی حرف می‌زنی 117 00:10:22,372 --> 00:10:24,791 خواهش می‌کنم، برو با خواهرت صحبت کن 118 00:10:27,461 --> 00:10:29,004 فایده‌ای نداره 119 00:10:29,087 --> 00:10:30,339 به این میگن روحیه، پسر 120 00:10:35,302 --> 00:10:36,303 هی 121 00:10:38,263 --> 00:10:40,265 شما دوتا رو تنها می‌ذارم - ورن - 122 00:10:41,433 --> 00:10:44,144 بالأخره که باید صحبت کنیم - مجبوریم؟ - 123 00:10:45,896 --> 00:10:49,358 .فقط من نبودم، می‌دونی مامان و بابا هم می‌خواستن از بین بره 124 00:10:50,984 --> 00:10:53,987 دانشی که اونجا ذخیره شده بود می‌تونست دنیا رو عوض کنه 125 00:10:54,071 --> 00:10:57,616 فکر می‌کنی خودم نمی‌دونم؟ هانیوا، داشتن بمب می‌ساختن 126 00:10:57,699 --> 00:11:00,702 اونا دارن بمب می‌سازن. نه ما 127 00:11:02,120 --> 00:11:03,288 ما متفاوت عمل می‌کردیم 128 00:11:04,831 --> 00:11:06,667 واسه برداشتن اون تفنگ که درنگ نکردی 129 00:11:09,086 --> 00:11:11,505 ببخشید. اشتباه کردم 130 00:11:11,588 --> 00:11:13,173 آره، اشتباه بزرگی بود 131 00:11:13,257 --> 00:11:16,552 .بیخیال، انگار خودت اشتباه نکردی سیبیث رو میگم 132 00:11:21,557 --> 00:11:23,892 بابا، چی شده؟ 133 00:11:24,935 --> 00:11:26,103 ما تنها نیستیم 134 00:11:26,728 --> 00:11:28,397 این جای کوفتی 135 00:11:41,326 --> 00:11:42,411 یکی رو دیدم 136 00:11:44,121 --> 00:11:45,330 یکی دیگه‌ام هست 137 00:11:47,958 --> 00:11:49,042 بیشترن 138 00:11:50,878 --> 00:11:52,087 حداقل ۶ نفرن 139 00:11:56,675 --> 00:11:59,344 از پس ۶ نفر بر میایم. نه؟ 140 00:12:02,264 --> 00:12:03,265 !سلام 141 00:12:04,057 --> 00:12:06,018 .فقط داریم رد میشیم .قصد صدمه زدن بهتون رو نداریم 142 00:12:08,228 --> 00:12:11,481 ولی... شدیداً مسلحیم 143 00:12:16,278 --> 00:12:17,362 اونا سگ دارن 144 00:12:19,364 --> 00:12:20,699 اونا سگ نیستن 145 00:12:23,952 --> 00:12:26,121 وای! لعنتی 146 00:12:35,971 --> 00:12:37,003 !گانتر 147 00:13:24,805 --> 00:13:26,139 !گوه توش! لعنتی! نه 148 00:13:33,063 --> 00:13:35,065 !لعنتی! لعنتی! کیر توش 149 00:13:36,859 --> 00:13:37,860 لعنتی 150 00:14:06,889 --> 00:14:09,433 کوفون. صدمه دیدی؟ - نه - 151 00:14:10,976 --> 00:14:12,144 هانیوا کجاست؟ 152 00:14:18,734 --> 00:14:20,694 !ولم کن لعنتی 153 00:14:20,777 --> 00:14:22,613 !هانیوا 154 00:14:48,847 --> 00:14:49,932 هانیوا 155 00:15:00,108 --> 00:15:01,485 !بابا 156 00:15:01,568 --> 00:15:03,737 اون کجاست؟ - بردنش - 157 00:15:03,820 --> 00:15:04,821 بردنش 158 00:15:36,353 --> 00:15:37,563 هوی 159 00:15:39,523 --> 00:15:40,524 هوی 160 00:15:44,736 --> 00:15:46,864 چی شده؟ چرا وایستادیم؟ 161 00:15:47,823 --> 00:15:49,867 یکی توی جاده‌ست، قربان 162 00:15:53,245 --> 00:15:54,079 صدای چی بود؟ 163 00:16:02,880 --> 00:16:04,298 دست نگه‌دارین 164 00:16:05,966 --> 00:16:07,176 !دست نگه‌دارین 165 00:16:10,888 --> 00:16:13,015 تو کی هستی؟ چی می‌خوای؟ 166 00:16:14,516 --> 00:16:16,101 دنبال تورمادا می‌گردم 167 00:16:17,895 --> 00:16:19,146 من تورمادا هستم 168 00:16:22,107 --> 00:16:23,317 من انجامش میدم 169 00:16:24,067 --> 00:16:25,235 ولم کن 170 00:16:36,580 --> 00:16:37,623 و شما کی باشین؟ 171 00:16:39,374 --> 00:16:41,585 تورمادا، من سیبیث کین هستم 172 00:16:52,513 --> 00:16:56,934 علیاحضرت. باعث افتخاره 173 00:17:05,943 --> 00:17:07,528 شنیده بودم باهوشی 174 00:17:08,694 --> 00:17:13,367 خب، اون سلاح‌های شگفت‌انگیز که اینقدر در موردشون شنیدم کجان؟ 175 00:17:18,163 --> 00:17:19,414 اون استخون انسانه؟ 176 00:17:21,375 --> 00:17:22,501 اینا چی‌ان؟ 177 00:17:23,252 --> 00:17:25,212 وقتی بچه بودم داستان‌هایی در مورد این شنیدم 178 00:17:25,796 --> 00:17:29,633 .یه قبیله‌ان که مثل حیوون‌ها زندگی می‌کنن .هم‌نوعان خودشون رو شکار می‌کنن و می‌خورن 179 00:17:30,259 --> 00:17:33,637 .منم اون داستان‌ها رو شنیدم گوشت‌خوارهای لعنتی 180 00:17:34,388 --> 00:17:36,974 آدم‌خوار. در موردشون خوندیم 181 00:17:38,058 --> 00:17:40,510 خیلی‌خب، حالا چیکار می‌کنیم؟ باید پیداشون کنیم 182 00:17:40,535 --> 00:17:42,813 .باید پخش بشیم کل منطقه رو بگردیم 183 00:17:42,896 --> 00:17:45,524 .نه، خیلی طول می‌کشه دیر میشه 184 00:17:46,108 --> 00:17:48,861 شایدم نشه. برای یه دلیلی زنده گرفتن‌شون 185 00:17:49,444 --> 00:17:50,696 سعی داری چی بگی؟ 186 00:17:53,240 --> 00:17:56,159 زنده نگه‌شون میدارن تا فاسد نشن 187 00:17:58,871 --> 00:18:02,958 ،کوفون، می‌خوام برگردی پنسا به مادرت بگی تورمادا داره میاد 188 00:18:03,041 --> 00:18:05,586 .نه. نه، نمیرم. هانیوا بهم نیاز داره 189 00:18:06,795 --> 00:18:08,463 همینطور مادر و پسرت 190 00:18:08,547 --> 00:18:10,716 همین الآن سوار اسب شو و برو پنسا و بهش هشدار بده 191 00:18:10,799 --> 00:18:11,800 ورن، با من بیا 192 00:18:13,969 --> 00:18:15,137 برش می‌گردونیم 193 00:18:41,622 --> 00:18:44,124 رمند اسکلت - کی هستی؟ - 194 00:18:46,585 --> 00:18:47,836 تاماکتی جون 195 00:18:49,963 --> 00:18:51,173 تاماکتی جون 196 00:18:51,924 --> 00:18:54,259 ،شنیدم دوباره از مرگ برخواستی 197 00:18:56,136 --> 00:19:00,557 و به محض اینکه برگشتی اون ارتشی که بهش خدمت می‌کردی رو منحل کردی 198 00:19:01,058 --> 00:19:02,893 من به ملکه خدمت می‌کنم 199 00:19:03,936 --> 00:19:07,147 و تو هم با کسایی هم‌دست شدی 200 00:19:07,898 --> 00:19:12,986 که به سلطنتش آسیب می‌زنن 201 00:19:15,447 --> 00:19:18,951 .من یه آهنگر ساده‌ام با کسی هم‌دست نشدم 202 00:19:21,119 --> 00:19:22,120 ...خب، پس 203 00:19:23,997 --> 00:19:25,582 الآن باید بشی 204 00:19:26,124 --> 00:19:27,292 ملکۀ من 205 00:19:32,172 --> 00:19:35,509 سلام. اسمت رمند بود؟ 206 00:19:35,592 --> 00:19:36,844 علیاحضرت 207 00:19:37,928 --> 00:19:39,680 دنبال یه سری از جادوگریابان می‌گردم 208 00:19:40,305 --> 00:19:43,392 جادوگریابان منحل شدن، ملکۀ من 209 00:19:45,686 --> 00:19:47,646 مطمئنی می‌خوای همین مسیر رو پیش بری؟ 210 00:19:49,022 --> 00:19:50,399 تاماکتی جون 211 00:20:04,329 --> 00:20:07,708 اونا کجان؟ - !نمی‌دونم! نمی‌دونم - 212 00:20:14,423 --> 00:20:15,799 دستش رو بذار روی میز 213 00:20:17,926 --> 00:20:21,889 این یه شمشیر سوت‌زنـه 214 00:20:22,931 --> 00:20:24,516 شک دارم تا حالا از اینا ساخته باشی 215 00:20:25,434 --> 00:20:28,270 لازمه‌اش هنریـه که هر کسی نداره 216 00:20:29,453 --> 00:20:33,066 تیغه‌اش به قدری تلخیص شده که از میزان دقت انسان‌ها فراتره 217 00:20:33,650 --> 00:20:38,822 این جادوگریابایی که دنبال‌شون هستیم دوازده‌تا پایایی بی‌گناه رو سلاخی کردن 218 00:20:40,032 --> 00:20:42,826 ،اگه پیدا نشن به کُشتن ادامه میدن 219 00:20:44,494 --> 00:20:47,873 پس، لطفاً میشه بگی کجان؟ 220 00:20:50,250 --> 00:20:51,251 نه 221 00:20:53,170 --> 00:20:54,338 متوجهم 222 00:20:59,009 --> 00:21:01,345 احتمالاً بدون اون انگشت ،بازم بتونی شمشیر بسازی 223 00:21:01,428 --> 00:21:03,472 ولی اگه شستت رو قطع کنم چی؟ 224 00:21:04,056 --> 00:21:05,599 !نه، لعنتی 225 00:21:05,682 --> 00:21:07,726 نه! توی محوطۀ میسون هستن 226 00:21:07,809 --> 00:21:09,645 .یه خونه اونجاست همه اونجان 227 00:21:13,440 --> 00:21:14,441 ممنون 228 00:21:19,363 --> 00:21:23,659 !ای مرتد عوضی امیدوارم گلوت رو پاره کنن 229 00:21:23,742 --> 00:21:26,286 !تو و اون بچه‌های جادوگرِ حروم‌زاده‌ات 230 00:21:26,370 --> 00:21:27,871 کل دستش رو قطع کنین 231 00:21:48,016 --> 00:21:49,184 آره، از این طرف 232 00:21:52,479 --> 00:21:54,022 ایدو اینجوری ردیابی می‌کرد 233 00:21:57,192 --> 00:21:59,862 پدرم، تاجر برده بود 234 00:22:01,321 --> 00:22:02,906 اون بهمون یاد داد اینجوری ردیابی کنیم 235 00:22:06,910 --> 00:22:10,080 ‫کسایی که ترسیده‌ن، از خودشون یه نشونه به جا می‌ذارن 236 00:22:10,490 --> 00:22:12,220 ‫اشتباه می‌کنن 237 00:22:14,620 --> 00:22:19,210 ‫اما اینا،‌ این موجودات... 238 00:22:24,090 --> 00:22:25,860 ‫ترسی ندارن 239 00:22:27,180 --> 00:22:28,740 ‫گمش کردی؟ 240 00:22:29,760 --> 00:22:30,600 ‫چیزی پیدا نشد؟ 241 00:22:32,680 --> 00:22:34,700 ‫از خودشون ردی به جا نمی‌ذارن 242 00:22:41,270 --> 00:22:42,270 ‫شکارچی‌ان 243 00:22:44,780 --> 00:22:46,070 ‫می‌ذاریم شکارمون کنن 244 00:22:49,740 --> 00:22:50,740 ‫بیا 245 00:23:04,710 --> 00:23:08,800 ‫تاماکتی جونم. می‌دونیم که اینجایی 246 00:23:11,090 --> 00:23:12,550 ‫جادوگریاب ارشد 247 00:23:14,260 --> 00:23:16,350 ‫به جمع‌مون برگشتی؟ 248 00:23:17,270 --> 00:23:20,810 ‫شایلو. حدس زده بودم 249 00:23:23,020 --> 00:23:24,900 ‫اینجا خبری از مذاکره نیستش‌ها 250 00:23:24,980 --> 00:23:27,150 ‫خودم هم قصد مذاکره نداشتم 251 00:23:29,450 --> 00:23:30,610 ‫روی پشت‌بومن 252 00:23:34,080 --> 00:23:35,160 ‫برگرد! 253 00:23:44,960 --> 00:23:47,630 ‫ماگرا کین. کجایی؟ 254 00:23:47,710 --> 00:23:48,800 ‫همینجام 255 00:24:27,050 --> 00:24:28,170 ‫ماگرا! 256 00:24:35,350 --> 00:24:36,680 ‫بقیه کجان؟ 257 00:24:37,220 --> 00:24:38,520 ‫چی تو سرتونه؟ 258 00:24:40,430 --> 00:24:44,860 ‫فکر کردی به‌خاطر یه فاسدی مثل تو، ‫سوگندم به خدا رو زیر پام می‌ذارم؟ 259 00:24:47,690 --> 00:24:49,570 ‫اختیار اونا دست تو نیست 260 00:24:50,530 --> 00:24:52,910 ‫الآن به یه ملکۀ دیگه‌ای خدمت می‌کنن 261 00:24:53,950 --> 00:24:56,870 ‫کدوم ملکه؟ چی داری میگی؟ 262 00:25:01,080 --> 00:25:02,710 ‫نمی‌دونی؟ 263 00:25:07,170 --> 00:25:12,090 ‫سیبث و جادوگریابان خدای رعد و برق رو 264 00:25:12,170 --> 00:25:14,680 ‫روی سر تو و بچه‌های پلیدت می‌ریزن 265 00:25:21,480 --> 00:25:26,150 ‫واسه حکومتی می‌جنگی که دیگه از بین رفته 266 00:25:32,400 --> 00:25:36,570 ‫بهتره من رو بکشی، ماگرا کین. ‫وگرنه تا آخر عمرت افسوس می‌خوری 267 00:25:36,660 --> 00:25:38,700 ‫تو دیگه یه جادوگریابی که نمی‌تونه راه بره 268 00:25:38,700 --> 00:25:39,950 فرقی با مُرده‌ها نداری 269 00:25:41,160 --> 00:25:43,120 ‫من رو بکش سلیطه! 270 00:25:50,590 --> 00:25:51,760 ‫شایلو 271 00:25:53,970 --> 00:25:55,630 ‫تاماکتی جون 272 00:25:58,260 --> 00:26:02,680 ‫بذار با عزت بمیرم. کارم رو تموم کن 273 00:26:06,810 --> 00:26:09,740 ‫مرگ بی‌خود عاید کسی نمیشه، شایلو 274 00:26:11,070 --> 00:26:13,040 ‫مطمئن باش، من خبر دارم 275 00:26:15,400 --> 00:26:16,570 ‫من رو بکش! 276 00:26:22,830 --> 00:26:24,580 ‫من رو بکش! 277 00:26:31,090 --> 00:26:32,560 ‫به هوش اومدی 278 00:26:35,090 --> 00:26:36,960 ‫اینجا کجاس؟ 279 00:26:38,010 --> 00:26:41,960 ‫خب، اگه بخوام طبق بو بگم، تو خونه‌ایم 280 00:26:44,020 --> 00:26:45,230 ‫بوی... 281 00:26:51,020 --> 00:26:52,270 ‫وای،‌ نه 282 00:26:52,360 --> 00:26:53,900 ‫چیه؟ چیه؟ 283 00:26:55,940 --> 00:26:57,610 ‫دارن آدم‌ها رو می‌خورن 284 00:26:58,610 --> 00:27:00,140 ‫خدایا 285 00:27:00,910 --> 00:27:02,400 ‫گانتر؟ 286 00:27:04,450 --> 00:27:06,220 ‫لعنتی 287 00:27:07,750 --> 00:27:09,540 ‫باید از اینجا بریم 288 00:27:10,420 --> 00:27:11,710 ‫آره 289 00:27:13,460 --> 00:27:16,060 ‫اون موقع که خواب بودی، داشتم تلاش می‌کردم 290 00:27:16,420 --> 00:27:20,480 ‫شاید حیوون باشن، ولی گره‌هاشون رو می‌شناسن 291 00:27:21,890 --> 00:27:24,100 ‫خب، میان دنبال‌مون 292 00:27:25,520 --> 00:27:30,160 ‫هانیوا، اگه تونسته بودن ردمون رو بزنن، الآن اینجا بودن 293 00:27:31,020 --> 00:27:34,700 ‫تازه فکر پنسا هم باید بکنن 294 00:27:35,280 --> 00:27:37,360 ‫- چه فکری؟ ‫- هنوز هم اولویت اصلی‌شونه 295 00:27:37,440 --> 00:27:40,300 ‫باید برن خونه. به ماگرا هشدار بدن 296 00:27:42,660 --> 00:27:44,800 ‫پدرم من رو تنها نمی‌ذاره 297 00:27:46,370 --> 00:27:49,420 ‫حتی به‌خاطر یه حکومت؟ 298 00:27:50,710 --> 00:27:53,440 ‫آره. حتی به خاطر یه حکومت 299 00:27:56,460 --> 00:27:57,670 ‫خب... 300 00:27:59,420 --> 00:28:02,510 ‫فکر کنم یه کوچولو خیال‌مون راحت بشه که بدونیم 301 00:28:02,590 --> 00:28:05,560 ‫در هر صورت دخل‌مون اومده 302 00:28:17,730 --> 00:28:19,070 ‫هی، هی، هی 303 00:28:22,200 --> 00:28:23,410 ‫- هانیوا؟ ‫- بله؟ 304 00:28:24,370 --> 00:28:27,880 ‫راستش ما هیچوقت با همدیگه ‫اونقدرا حرف نزده بودیم 305 00:28:29,040 --> 00:28:30,440 ‫حالا رو برای این کار انتخاب کردی؟ 306 00:28:30,440 --> 00:28:32,880 ‫وای ببخشید، جایی کار داشتی؟ 307 00:28:41,970 --> 00:28:44,930 ‫خیلی‌خب. خیلی‌خب 308 00:28:49,640 --> 00:28:53,770 ‫خیلی‌خب. پشتت یه شیشه شکسته هست، ‫تقریباً به‌اندازۀ یه دسته 309 00:28:53,850 --> 00:28:55,730 ‫ولی باید تکون بخوری 310 00:28:56,650 --> 00:28:58,070 ‫- آره ‫- کدوم وَری؟ کدوم وَری؟ 311 00:28:58,150 --> 00:28:59,440 ‫عقب‌تره. آره 312 00:29:00,360 --> 00:29:04,540 ‫حالا که می‌بینم اندازه نصف یه دسته. یکم اونورتر 313 00:29:05,990 --> 00:29:08,260 ‫- نصف یه دست؟ ‫- آره 314 00:29:09,160 --> 00:29:10,560 ‫خیلی نزدیک شدی. داری می‌رسی 315 00:29:10,560 --> 00:29:12,370 ‫- یکم اونورتر. اونورتر ‫- باشه 316 00:29:12,460 --> 00:29:14,920 ‫دیگه نمی‌تونم عقب‌تر برم. گندش بزنن 317 00:29:14,920 --> 00:29:17,340 ‫آره. آره، نزدیک شدی 318 00:29:17,420 --> 00:29:19,420 ‫- آره،‌ نزدیکی ‫- باشه 319 00:29:20,260 --> 00:29:21,760 ‫داره میاد. داره میاد 320 00:29:21,840 --> 00:29:24,590 ‫- کجاس؟ کجاس؟ ‫-ساکت باش 321 00:29:24,680 --> 00:29:26,600 ‫به من نگو ساکت باشم. گفتم کجاس؟ 322 00:29:26,680 --> 00:29:29,220 ‫داره میاد. داره میاد 323 00:29:31,230 --> 00:29:32,430 ‫نه، گرفتمش 324 00:29:32,520 --> 00:29:34,480 ‫ای لعنت بهش 325 00:29:34,560 --> 00:29:37,610 ‫- نه! نه! ‫- لعنتی 326 00:29:46,450 --> 00:29:48,410 ‫لوشن، خودتی؟ 327 00:29:48,490 --> 00:29:49,580 ‫بله بانوی من 328 00:29:50,580 --> 00:29:52,860 ‫دانشمند تریوانتی‌ رو پیدا کردیم 329 00:29:53,460 --> 00:29:54,840 ‫بیارش اینجا 330 00:30:04,880 --> 00:30:07,220 ‫صدای زنجیر میاد. چرا تو غل و زنجیره؟ 331 00:30:07,850 --> 00:30:10,040 ‫به‌خاطر امنیت‌ خودتون، اعلیحضرت 332 00:30:10,600 --> 00:30:13,360 ‫با یه دوست و متحد که اینطوری برخورد نمی‌کنن 333 00:30:13,560 --> 00:30:15,060 ‫بازش کنین 334 00:30:15,600 --> 00:30:17,840 ‫- بانوی من ‫- همین حالا 335 00:30:22,110 --> 00:30:24,280 ‫واقعاً معذرت می‌خوام، تورمادا 336 00:30:24,820 --> 00:30:28,030 ‫به گمونم این دوتا ملت ‫خیلی وقته که کلاه‌شون تو همدیگه‌س، 337 00:30:28,030 --> 00:30:30,080 ‫اونقدرا نمی‌تونی لوشن رو مقصر بدونی 338 00:30:30,530 --> 00:30:34,450 ‫اگه جای شما بودم و یکی مثل خودم رو ‫دستگیر می‌کردم، همین کار رو انجام می‌دادم 339 00:30:34,450 --> 00:30:40,640 ‫خب، تریوانتیز و پایا فقط چند قدم ‫تا صلح با همدیگه فاصله دارن، 340 00:30:41,130 --> 00:30:43,240 ‫و تو هم برنامه‌ریزی یه حمله رو کردی 341 00:30:43,760 --> 00:30:47,880 ‫پیمان با خواهرتون هم در این حد ‫باعث برقراری صلح نمیشد 342 00:30:49,220 --> 00:30:52,740 ‫و فقط با چندتا دونه سرباز می‌خوای وارد جنگ بشی 343 00:30:53,770 --> 00:30:55,430 ‫من اینطوریم دیگه 344 00:30:55,430 --> 00:30:59,000 ‫بله، شنیدم که چه آدمی هستی 345 00:30:59,900 --> 00:31:01,900 ‫سلاح‌های جدید فوق‌العادت، 346 00:31:02,520 --> 00:31:06,240 ‫مثل رعد و برقی که از آسمون میاد، زمین رو نابود می‌کنه 347 00:31:06,450 --> 00:31:08,410 ‫میشه گفت که برتری توقف‌ناپذیریه 348 00:31:08,410 --> 00:31:13,440 ‫با این حال، از طرف همه تریوانتی‌ها حرف نمی‌زنی، درسته؟ 349 00:31:13,990 --> 00:31:17,860 ‫فکر کنم مثل خودتون که از طرف ‫همۀ مردم پایا حرف نمی‌زنین 350 00:31:19,080 --> 00:31:21,920 ‫تورمادا، به‌نظر من 351 00:31:21,920 --> 00:31:26,970 ‫من و تو دوستای خیلی خوبی میشیم 352 00:31:26,970 --> 00:31:29,720 ‫و چرا این افتخار نصیبم شده؟ 353 00:31:30,260 --> 00:31:33,260 ‫دشمن دشمن، دوست ماست 354 00:31:33,760 --> 00:31:35,520 ‫شاید هم رقیب‌تونه 355 00:31:35,810 --> 00:31:39,790 ‫موندم آخر این داستان چی میشه 356 00:31:41,400 --> 00:31:44,660 ‫اگه حواست جمع باشه، شاید سرت رو از دست ندی 357 00:31:44,940 --> 00:31:47,180 ‫مطمئنم که از دست نمیدم 358 00:31:47,400 --> 00:31:52,240 ‫چون بدون سرم، بمب‌هام فقط یه مشت «گادبون» هستن ‫(گادبون یا استخوان الهی: ماده‌ای که برای ساخت اسلحه ازشون استفاده میشه) 359 00:31:52,240 --> 00:31:54,950 ‫و به هیچ دردی نمی‌‌خورن 360 00:31:54,950 --> 00:32:00,020 ‫و بدون بمب‌های من، هیچوقت نمی‌تونین حکومت‌تون رو پس بگیرین 361 00:32:00,580 --> 00:32:02,500 ‫و بدون ارتش من، 362 00:32:02,500 --> 00:32:08,600 ‫تو هم در برابر پنسا و تریوانتز به یه اندازه آسیب‌پذیری 363 00:32:09,510 --> 00:32:13,640 ‫مبنای ایده‌آلی برای یه معامله‌اس 364 00:32:17,140 --> 00:32:23,060 ‫تعریف کنین بانوی من، دنبال چی هستین؟ 365 00:32:24,860 --> 00:32:27,070 ‫دنبال اینم که حکومت پدرم رو پس بگیرم 366 00:32:27,360 --> 00:32:29,220 ‫پس چرا وایسادین؟ 367 00:32:29,610 --> 00:32:36,040 ‫پشت پایا اصلاً یه دنیای دیگه‌ای هست. من دنبال اینم 368 00:32:36,200 --> 00:32:41,520 ‫می‌تونی ازش به‌عنوان یه پایگاه ‫برای ساخت سلاح‌های جدید 369 00:32:41,790 --> 00:32:45,020 ‫و گسترش امپراتوریت تا هر اندازه‌ای ‫که دلت می‌خواد، استفاده کنی 370 00:32:45,340 --> 00:32:48,620 ‫شبیه اون آدم‌هایی نیستین که ‫ دلشون می‌خواد شراکت داشته باشن 371 00:32:49,170 --> 00:32:51,780 ‫با هر کسی که نه 372 00:32:53,220 --> 00:32:55,200 ‫ولی با یه شوهر چرا 373 00:32:57,680 --> 00:32:59,700 ‫با یه پادشاه 374 00:33:00,390 --> 00:33:02,560 ‫- این رو خواستگاری درنظر بگیرم اعلی‌حضرت؟ ‫- بانوی من 375 00:33:02,560 --> 00:33:04,770 ‫- اگه هست، جوابم مثبته ‫- وایسین 376 00:33:04,770 --> 00:33:07,860 ‫ساکت باش، لوشن. مگه ‫ نمی‌شنوی داریم به نتیجه می‌رسیم؟ 377 00:33:07,860 --> 00:33:11,530 ‫متحد شدن با یه تریوانتی شوخی‌بردار نیست 378 00:33:11,530 --> 00:33:13,800 ‫نمیشه به این مرد اعتماد کرد 379 00:33:14,820 --> 00:33:16,520 ‫شاید حق با تو باشه 380 00:33:18,700 --> 00:33:21,000 ‫شمشیرت رو بده به من 381 00:33:21,710 --> 00:33:23,920 ‫اعلی‌حضرت؟ 382 00:33:45,810 --> 00:33:50,040 ‫نظر تو چی تورمادا؟ می‌تونم بهت اعتماد کنم؟ 383 00:33:50,940 --> 00:33:56,520 ‫خب، راستش رو بخواین این کار یه قماره 384 00:33:57,410 --> 00:33:59,990 ‫ولی به‌نظر من شما کسی هستین که سال‌ها وقت 385 00:33:59,990 --> 00:34:03,000 برای شناختن مردم صرف کرده 386 00:34:05,620 --> 00:34:07,600 ‫البته که کردم 387 00:34:34,530 --> 00:34:37,340 ‫بابت خدماتت مچکرم 388 00:34:53,460 --> 00:34:55,380 ‫تو تموم عمرم به تنهایی حکومت کردم 389 00:34:58,970 --> 00:35:00,140 ‫خسته‌کنندس 390 00:35:03,020 --> 00:35:04,220 ‫غریبانه‌س 391 00:35:07,190 --> 00:35:09,810 ‫تا حالا با کسی نبودم که جرات این کار رو داشته باشه 392 00:35:12,690 --> 00:35:15,360 ‫ولی انگار تو آمادۀ این مأموریتی 393 00:35:17,030 --> 00:35:22,120 ‫بله بانوی من، هستم 394 00:38:17,960 --> 00:38:19,170 ‫هارلن 395 00:38:21,670 --> 00:38:22,670 ‫هارلن 396 00:38:32,270 --> 00:38:33,890 ‫شاید این تنها فرصتت باشه 397 00:38:42,530 --> 00:38:43,690 ‫تونستی 398 00:38:56,870 --> 00:38:58,040 ‫هانیوا 399 00:38:59,880 --> 00:39:00,880 ‫من اینجام 400 00:39:03,880 --> 00:39:04,970 ‫هارلن 401 00:39:13,600 --> 00:39:14,890 ‫هارلن! 402 00:41:59,720 --> 00:42:01,020 ‫هانیوا 403 00:42:02,100 --> 00:42:03,270 ‫من اینجام 404 00:42:05,850 --> 00:42:07,480 ‫خیلی‌خب، خیلی‌خب 405 00:42:12,280 --> 00:42:13,280 ‫برگشتی 406 00:42:14,030 --> 00:42:15,410 ‫اصلاً نرفته بودم 407 00:42:16,530 --> 00:42:19,660 ‫فقط دنبال یه چیز سنگین بودم ‫ که این حرومزاده رو باهاش بزنم 408 00:42:31,260 --> 00:42:34,260 ‫خب دیگه. خیلی‌خب. باید بریم 409 00:42:36,890 --> 00:42:38,930 ‫- پاپا ‫- هانیوا 410 00:42:41,770 --> 00:42:43,600 ‫- صدمه دیدی؟ ‫- نه 411 00:42:43,680 --> 00:42:45,480 ‫- هانیوا ‫- هارلن کوش؟ 412 00:42:46,100 --> 00:42:47,900 ‫از صدات معلومه که نگرانم بودی، بو-بو 413 00:42:47,900 --> 00:42:49,520 ‫- هارلن ‫- وای نه 414 00:42:49,610 --> 00:42:52,070 ‫- لعنتی، خدایا ‫- کمک 415 00:42:52,860 --> 00:42:55,060 ‫اونقدری که فکر می‌کردم سریع نبودم، مگه نه؟ 416 00:42:56,740 --> 00:42:58,030 ‫زخمش عمیقه 417 00:42:59,580 --> 00:43:04,480 ‫چیزی نیست. می‌تونیم تا وقتی که می‌بریمش ‫پیش یه درمانگر،‌ جلوی خونریزیش رو بگیریم 418 00:43:05,120 --> 00:43:06,500 ‫هانیوا... 419 00:43:09,000 --> 00:43:11,420 ‫هنوز هم هم‌نوعانشون زنده‌ان،‌ مگه نه؟ 420 00:43:12,000 --> 00:43:13,590 ‫بیشترن و برمی‌گردن 421 00:43:13,670 --> 00:43:17,180 ‫برای همین همه‌تون باید زودی از اینجا برین 422 00:43:17,260 --> 00:43:19,050 ‫تنهات نمی‌ذاریم، هارلن 423 00:43:20,300 --> 00:43:22,930 ‫فکر نکنم چاره‌ای داشته باشی 424 00:43:23,020 --> 00:43:24,100 ‫نه 425 00:43:27,850 --> 00:43:30,860 ‫چیزی نیست. چیزی نیست 426 00:43:32,190 --> 00:43:33,230 ‫اشکالی نداره، جدی میگم 427 00:43:35,360 --> 00:43:39,950 ‫گوش کن، خیلی وقت بود که ‫فقط هوای خودم رو داشتم 428 00:43:41,200 --> 00:43:43,160 این که هوای یکی دیگه‌ رو هم داشته باشی خیلی خوبه 429 00:43:45,870 --> 00:43:47,750 ‫- ممنون ‫- نه، من از تو ممنونم 430 00:43:47,830 --> 00:43:50,420 ‫دیدی؟ خیلی خوبه. خیلی خوبه 431 00:43:53,380 --> 00:43:55,960 ‫خب دیگه، گوش کن ببین چی میگم 432 00:43:57,590 --> 00:43:59,900 ‫وقتی خواستی داستانش رو تعریف کنی 433 00:44:00,590 --> 00:44:02,840 ‫باید بهم قول بدی 434 00:44:03,260 --> 00:44:06,520 ‫که شدیداً شجاعتم موقع مواجهه با مرگ رو بزرگ می‌کنی 435 00:44:07,640 --> 00:44:08,850 ‫باشه؟ 436 00:44:08,940 --> 00:44:11,190 ‫باشه هارلن، خیلی شجاع بودی 437 00:44:11,270 --> 00:44:13,860 ‫خوبه. خوب گفتی. دقیقاً همینطوری بگو 438 00:44:17,490 --> 00:44:18,570 ‫وایسا، وایسا... 439 00:44:25,580 --> 00:44:27,750 ‫این رو بده ماگرا، باشه؟ 440 00:44:29,370 --> 00:44:30,580 ‫و بهش بگو که... 441 00:44:34,250 --> 00:44:35,380 ‫آره، بهش بگو... 442 00:44:36,920 --> 00:44:37,920 ‫خودش... 443 00:44:45,140 --> 00:44:47,850 ‫چیزی نیست. خودش می‌دونه 444 00:44:50,850 --> 00:44:52,560 ‫خب دیگه، راه بیفتین 445 00:44:52,650 --> 00:44:54,610 ‫اگه منتظر مرگم بمونین خیلی تلخ میشه 446 00:44:54,690 --> 00:44:57,360 ‫- هارلن ‫- اشکالی نداره، هانیوا 447 00:44:59,070 --> 00:45:00,900 ‫راه بیفت. باید برین 448 00:45:01,700 --> 00:45:02,700 ‫لعنتی 449 00:45:05,080 --> 00:45:06,080 ‫لعنتی 450 00:45:07,870 --> 00:45:09,040 ‫گندش بزنن 451 00:45:16,590 --> 00:45:17,670 ‫بابا واس 452 00:45:20,670 --> 00:45:21,680 ‫بله،‌ هارلن 453 00:45:28,180 --> 00:45:30,060 ‫لطفاً نذار شهرم رو تصرف کنن 454 00:45:59,670 --> 00:46:00,670 ‫هی 455 00:46:40,960 --> 00:46:44,340 ‫هیچوقت مجبور نشده بودم که برای تاج خودم بجنگم 456 00:46:44,680 --> 00:46:48,600 ‫تو یه خونواده سلطنتی به دنیا اومدم ‫ و به دستور خدا یه ملکه شدم 457 00:46:50,560 --> 00:46:55,600 ‫تاج رو گذاشتم سرم ولی همیشه حس می‌کردم که برام کوچیکه 458 00:46:58,020 --> 00:47:05,020 ‫اما حالا، حالا که تاج توی شعله‌های ‫ سوزان جنگ ساخته میشه 459 00:47:05,570 --> 00:47:10,740 ‫به‌وسیلۀ خونی که از دشمنانم ریخته شده، ‫ تبدیل به ملکۀ تازه متولد شده میشم 460 00:47:12,200 --> 00:47:14,410 ‫بانوی من، شما روحیۀ شاعرانه‌ای دارین 461 00:47:15,790 --> 00:47:16,870 ‫حاضریم؟ 462 00:47:17,370 --> 00:47:18,380 ‫بله 463 00:47:18,920 --> 00:47:21,460 ‫خوبه. شروع می‌کنیم 464 00:47:22,000 --> 00:47:29,000 ‫مترجمین: «علی محمدخانی» و «محمدعلی sm» @mml_Subs & @AliMK_Sub 465 00:47:29,084 --> 00:47:36,084 ارائه‌ای از وبسایت دیجی موویز .:: DigiMoviez.Com ::. 466 00:47:36,168 --> 00:47:43,168 جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید @DigiMoviez