1 00:00:09,083 --> 00:00:12,375 ‫با دیدن یک آتش گرفته، ‫بعد از این همه مدت خاطرات برات زنده شدن 2 00:00:12,458 --> 00:00:13,708 ‫خاطرات زیادی زنده شدن 3 00:00:13,791 --> 00:00:15,583 ‫قتل عام جنگل‌های تاریک 4 00:00:15,666 --> 00:00:17,791 ‫سفرمون به آبشار "ماراوت" 5 00:00:17,875 --> 00:00:19,458 ‫انگار یه عمر گذشته 6 00:00:20,166 --> 00:00:22,958 ‫- نشمردی چند نفرو کشتی؟ ‫- من به شخصه 13 نفر 7 00:00:24,083 --> 00:00:26,083 ‫چیه؟ در حدی که شمشیر توی شکمشون بوده 8 00:00:26,166 --> 00:00:27,208 ‫البته کمک هم داشتم 9 00:00:27,291 --> 00:00:29,131 ‫هیچ وقت نمی‌تونم تنهایی یکی رو زمین بزنم 10 00:00:29,166 --> 00:00:30,875 ‫ولی مشخصاً تو می‌تونی 11 00:00:30,958 --> 00:00:33,916 ‫شانس آوردم. متوجه اومدنم نشد 12 00:00:34,000 --> 00:00:36,625 ‫- بهش چقدر زنبق دادی؟ ‫- به اندازه کافی دادم 13 00:00:37,375 --> 00:00:38,625 ‫نباید به هوش باشه 14 00:01:00,166 --> 00:01:03,083 ‫وقتی توی ذهنش هستی، ‫می‌خوای چی بفهمی؟ 15 00:01:03,166 --> 00:01:06,208 ‫جواب سوال‌هام رو بگیرم. اگه بفهمم خودش ‫تنهاست، راحت‌تر می‌تونم بخوابم 16 00:01:06,291 --> 00:01:07,291 ‫و اگه نبود چی؟ 17 00:01:08,166 --> 00:01:09,250 ‫اگه بازم بودن چی؟ 18 00:01:33,666 --> 00:01:35,291 ‫فقط مراقب باش فارا 19 00:01:45,000 --> 00:01:55,000 « بیاتوموویز؛ مرجع دانلود فیلم و سریال بدون سانسور با دوبله و زیرنویس فارسی » :.: Bia2Movies.bid :.: 19 00:01:55,100 --> 00:02:03,000 »» ترجمه از: کیارش «« :.:.: Ki@RaSh :.:.: 19 00:02:05,125 --> 00:02:08,208 ‫- کِی بیدار شدی؟ ‫- چند ساعت پیش 20 00:02:08,791 --> 00:02:10,625 ‫رفتم شنا کردم. یه چیزی خوردم 21 00:02:10,708 --> 00:02:13,041 ‫خوب خوابیدی؟ 22 00:02:13,125 --> 00:02:15,165 ‫خوابیدن توی تخت جدید همیشه اولش سخته 23 00:02:15,208 --> 00:02:18,458 ‫فکر نکنم این کابوس‌ها به خاطر تخت باشه 24 00:02:20,458 --> 00:02:24,250 ‫چه حسی به این قضیه... ‫پری تعویضی بودن داری؟ 25 00:02:24,333 --> 00:02:26,833 ‫می‌تونم به عنوان جواب بگم، ‫سعی می‌کنم چیزی حس نکنم؟ 26 00:02:27,333 --> 00:02:30,458 ‫نظر منو می‌خوای؟ ‫یه قهوه بخور و از تخت بیا بیرون 27 00:02:30,541 --> 00:02:31,750 ‫هیجان داشته باش 28 00:02:31,833 --> 00:02:33,958 ‫امروز قراره یاد بگیری از جادوت استفاده کنی 29 00:02:49,333 --> 00:02:51,791 ‫اون عکسی که برات فرستادم رو دیدی؟ اون منم 30 00:02:51,875 --> 00:02:53,291 ‫دقیقاً 31 00:02:53,375 --> 00:02:54,375 ‫ 32 00:02:54,750 --> 00:02:56,083 ‫راستش، ببخشید 33 00:02:56,166 --> 00:02:59,000 ‫با جادوت می‌تونی بفهمی ‫کی داره دروغ می‌گه؟ 34 00:02:59,083 --> 00:03:02,375 ‫نه اینکه دروغ گفته باشم. ‫اون بیشتر یک جور جواب اجتماعی مناسب بود 35 00:03:02,458 --> 00:03:04,708 ‫دروغ مصلحتی. دروغ واقعی نبود 36 00:03:04,791 --> 00:03:06,791 ‫دروغ سنج نیستم. ‫فقط احساسات رو می‌فهمم 37 00:03:07,375 --> 00:03:08,625 ‫خوبه، خوبه 38 00:03:08,708 --> 00:03:09,708 ‫ 39 00:03:10,541 --> 00:03:11,958 ‫من نمی‌دونم... 40 00:03:12,958 --> 00:03:16,583 ‫داشتم وسایلم رو برای امروز برمی‌داشتم... 41 00:03:16,666 --> 00:03:17,958 ‫آره فهمیدم 42 00:03:19,125 --> 00:03:21,642 ‫می‌خوای نگاه نکنم تا راحت عوض کنی؟ قضیه اینه؟ 43 00:03:21,666 --> 00:03:23,875 ‫نه، نه! من... 44 00:03:23,958 --> 00:03:25,666 ‫مشکلی ندارم 45 00:03:27,083 --> 00:03:27,958 ‫می‌رم... 46 00:03:28,041 --> 00:03:29,041 ‫باشه 47 00:03:33,333 --> 00:03:34,458 ‫چه خبر خواب‌آلود؟ 48 00:03:34,541 --> 00:03:37,875 ‫خبری نیست، می‌دونی، ‫روز اوله که بیدار می‌شم و... 49 00:03:38,666 --> 00:03:42,166 ‫و تو داری جلوم دستشویی می‌کنی، ‫که خب چیز جدیدیه 50 00:03:43,041 --> 00:03:44,958 ‫- خیلی خب. ‫- این عجیبه؟ 51 00:03:45,041 --> 00:03:46,250 ‫زیاد اهمیت نمی‌دم 52 00:03:46,333 --> 00:03:48,791 ‫به خاطر تیم شنا و این چیزهاست. ‫می‌خواستی دوش بگیری؟ 53 00:03:48,875 --> 00:03:51,000 ‫نه، من فقط می‌خواستم لباس عوض کنم 54 00:03:51,083 --> 00:03:54,041 ‫ولی نمی‌تونم چون لباس زیرم رو نیاوردم 55 00:03:54,583 --> 00:03:56,583 ‫اونو می‌گی؟ 56 00:03:57,208 --> 00:03:59,333 ‫نه، این کوچیکه 57 00:03:59,416 --> 00:04:00,666 ‫باید بزرگ تر باشه، می‌دونی؟ 58 00:04:02,250 --> 00:04:07,583 ‫تو استلا رو دیدی؟ ‫چون فکر کنم دیشب نیومد 59 00:04:16,583 --> 00:04:19,833 ‫اون لباس خیلی شبیه ‫به لباس دیروزه. یه نفر طراحی کرده؟ 60 00:04:19,916 --> 00:04:22,416 ‫می‌دونی چه حسی به این شوخی دارم یا خودم بگم؟ 61 00:04:23,708 --> 00:04:25,000 ‫بلوم کجاست؟ 62 00:04:25,083 --> 00:04:26,958 ‫شب سختی رو گذروند. با تشکر از شما 63 00:04:27,625 --> 00:04:31,541 ‫فکر نکنم اون چیزها واقعی بوده باشن، ‫ولی ما همگی دیدیم. خیلی افتضاح بود 64 00:04:31,625 --> 00:04:34,386 ‫- انگار می‌خواست اونو بکشه. ‫- حلقه من چی شد؟ 65 00:04:35,083 --> 00:04:37,166 ‫اون موجود... 66 00:04:38,250 --> 00:04:39,666 ‫آتش گرفته بُردش 67 00:04:39,750 --> 00:04:41,625 ‫- چی؟ ‫- آروم باش شاهزاده خانم 68 00:04:41,708 --> 00:04:45,333 ‫به من نگو آروم باش ‫و از لقبم به عنوان فحش استفاده نکن 69 00:04:45,416 --> 00:04:47,458 ‫تو واقعاً شاهزاده هستی؟ 70 00:04:47,541 --> 00:04:49,041 ‫آره درسته 71 00:04:50,333 --> 00:04:54,666 ‫مادرم ملکه‌ست، و اون حلقه‌ای ‫که گم کردی جزو جواهرات سلطنتی سولاریا بود 72 00:04:54,750 --> 00:04:56,541 ‫شاید برای یه جهان اولی چیز مهمی نباشه 73 00:04:56,625 --> 00:04:59,125 ‫از رفیق شفیقت بپرس که چه گندی بالا اومده 74 00:04:59,208 --> 00:05:01,458 ‫به همون اندازه که دادنش به اون گند بزرگی بود 75 00:05:01,541 --> 00:05:02,958 ‫داولینگ اون موجود رو زندانی کرده 76 00:05:03,041 --> 00:05:06,208 ‫که اگه دیشب با ما بودی متوجه می‌شدی ‫چون داشت بهمون توضیح می‌داد 77 00:05:06,291 --> 00:05:09,583 ‫اگه مردم بفهمن که یه آتش گرفته ‫به طور موقت توی جهان اول بوده، 78 00:05:09,666 --> 00:05:10,916 ‫فاجعه می‌شه 79 00:05:11,000 --> 00:05:14,625 ‫من بهش نگفتم که حلقه رو گم کردیم ‫و مطمئنم اگه هم بگم... 80 00:05:14,708 --> 00:05:15,875 ‫ما اینکارو نمی‌کنیم 81 00:05:16,541 --> 00:05:18,375 ‫بعد از کلاس یه فکری می‌کنیم 82 00:05:18,458 --> 00:05:21,000 ‫تا اون موقع به کسی چیزی نگید 83 00:05:22,708 --> 00:05:25,500 ‫و یکی مطمئن شه که تِرا هم می‌دونه 84 00:05:25,583 --> 00:05:27,458 ‫هیچ وقت نمی‌تونه دهنش رو ببنده 85 00:05:29,833 --> 00:05:30,833 ‫فهمیدم 86 00:05:40,916 --> 00:05:43,708 ‫و لطفا به پروفسور هاروی بگو ‫من به یک دوز سنگین‌تر نیاز دارم 87 00:05:46,875 --> 00:05:49,333 ‫- خانم داولینگ. ‫- بله، بیتریکس؟ 88 00:05:50,458 --> 00:05:52,291 ‫به نظر خوب استراحت کردی 89 00:05:53,166 --> 00:05:54,250 ‫ممنون 90 00:05:55,666 --> 00:05:58,666 ‫دلیلی داره که اینجایی و مثل بقیه سال اولی‌ها 91 00:05:58,750 --> 00:06:00,125 ‫توی تجمع دایره سنگی نیستی؟ 92 00:06:01,125 --> 00:06:03,750 ‫می‌خواستم ببینم همراهی می‌خواید یا نه 93 00:06:03,833 --> 00:06:07,208 ‫- شاید یکی که کاسه جادو رو بیاره. ‫- دستیار دارم 94 00:06:07,791 --> 00:06:09,041 ‫یکی دیگه لازم ندارم 95 00:06:14,833 --> 00:06:18,541 ‫من اینجوری حس می‌کنم ‫یا کلاً چاپلوس‌ها یهو ظاهر می‌شن؟ 96 00:06:19,958 --> 00:06:23,458 ‫ 97 00:06:23,541 --> 00:06:27,000 ‫جادو توی ذات طبیعت هست 98 00:06:27,791 --> 00:06:30,666 ‫و اینجا توی این دایره سنگی، چند برابر شده 99 00:06:31,375 --> 00:06:35,041 ‫این کاسه جادو توانایی شما رو ‫بررسی می‌کنه و اون رو به جادو می‌رسونه 100 00:06:36,958 --> 00:06:39,333 ‫بعداً یاد می‌گیرید که جادوتون ‫رو با سایر المان‌ها هم کنترل کنید 101 00:06:39,416 --> 00:06:43,125 ‫ولی توی سال اول باید با المانی ‫کار کنیم که باهاش به دنیا اومدید 102 00:06:43,666 --> 00:06:44,666 ‫زمین 103 00:06:45,041 --> 00:06:47,791 ‫ 104 00:06:51,333 --> 00:06:55,333 ‫خاک، ماسه، سنگ و تمام گیاهان 105 00:06:56,375 --> 00:06:59,583 ‫آب. دریاچه‌ها و اقیانوس‌های جهان، 106 00:07:00,083 --> 00:07:03,291 ‫یا تمام مولکول‌هایی که اطراف ما هستند 107 00:07:04,416 --> 00:07:05,416 ‫ذهن 108 00:07:05,875 --> 00:07:08,458 ‫افکار، خاطرات، آرزوها 109 00:07:12,291 --> 00:07:13,291 ‫هوا 110 00:07:13,333 --> 00:07:16,000 ‫سرعت، دما، صدا 111 00:07:16,083 --> 00:07:19,166 ‫خصوصیات قدرتی و الکتریسیته 112 00:07:19,916 --> 00:07:20,958 ‫مهم نیست المان شما چی باشه، 113 00:07:21,041 --> 00:07:24,250 ‫احساساتی که پشتش هست ‫برای تمام پریون یکسانه 114 00:07:25,291 --> 00:07:27,625 ‫ 115 00:07:46,958 --> 00:07:49,541 ‫جادوی دنیای اطرافت رو با آغوش باز بپذیر 116 00:07:59,000 --> 00:08:00,666 ‫شک و تردید رو کنار بذار 117 00:08:20,875 --> 00:08:23,458 ‫روی احساسات صاف و مثبت تمرکز کن 118 00:08:24,416 --> 00:08:26,000 ‫چرا انقدر طول می‌کشه؟ 119 00:08:28,416 --> 00:08:30,208 ‫خانواده‌ات چی؟ 120 00:08:30,291 --> 00:08:32,041 ‫به این فکر کن که چقدر دوستشون داری 121 00:08:38,958 --> 00:08:40,208 ‫جواب نمی‌ده 122 00:08:40,291 --> 00:08:42,208 ‫انقدر فکر نکن. جادو باید از... 123 00:08:42,291 --> 00:08:45,166 ‫احساسات بیاد. گوش کردم. ‫می‌دونم باید چیکار کنم 124 00:08:46,250 --> 00:08:47,875 ‫فاجعه‌ست 125 00:08:48,500 --> 00:08:50,750 ‫اتفاق نمیوفته. ‫می‌شه لطفاً ادامه بدید؟ 126 00:09:01,125 --> 00:09:02,541 ‫تازه روز اوله 127 00:09:03,500 --> 00:09:06,500 ‫من یا همه رو می‌کشم، ‫یا نمی‌تونم حتی یه کبریت روشن کنم 128 00:09:06,583 --> 00:09:07,916 ‫باید ذهنت رو خالی کنی 129 00:09:08,500 --> 00:09:10,666 ‫حواس پرتی باعث می‌شه جادو بی نظم عمل کنه 130 00:09:12,416 --> 00:09:13,416 ‫من یه پری تعویضی هستم؟ 131 00:09:15,583 --> 00:09:16,875 ‫اینو از کجا شنیدی؟ 132 00:09:17,625 --> 00:09:19,750 ‫هم اتاقی‌ام دیده که تو جنگل کنترلم رو از دست دادم 133 00:09:19,833 --> 00:09:22,916 ‫نمی‌تونستم قبول کنم که ‫رگ و ریشه‌ی پری اصیل دارم 134 00:09:23,000 --> 00:09:23,833 ‫بلوم... 135 00:09:23,916 --> 00:09:26,750 ‫انقدر سخت بود که بهم بگید ‫خانواده‌ من، پدر و مادر واقعی‌ام نیستن؟ 136 00:09:28,541 --> 00:09:30,833 ‫نمی‌خواستم انقدر سریع بار زیادی روی دوشت بذارم 137 00:09:30,916 --> 00:09:33,708 ‫پس به جاش اجازه دادید که از بچه‌ها بشنوم 138 00:09:33,791 --> 00:09:36,625 ‫قابل اعتماد‌ترین منبع اطلاعات 139 00:09:36,708 --> 00:09:38,541 ‫- قبول دارم زیاد مناسب نبود. ‫- مطمئنید؟ 140 00:09:38,625 --> 00:09:39,625 ‫مراقب لحنت باش 141 00:09:42,166 --> 00:09:43,666 ‫می‌دونید کی هستن؟ 142 00:09:45,291 --> 00:09:46,333 ‫خانواده واقعی‌ام؟ 143 00:09:47,041 --> 00:09:48,041 ‫نمی‌دونم 144 00:09:49,083 --> 00:09:51,166 ‫اینم یه دلیل دیگه که نمی‌خواستم بهت بگم 145 00:09:51,250 --> 00:09:53,291 ‫خب من باید چیکار کنم؟ 146 00:09:54,791 --> 00:09:56,333 ‫هر روز میای کلاس 147 00:09:56,833 --> 00:09:59,125 ‫تمرکز می‌کنی، ‫یاد می‌گیری و رشد می‌کنی 148 00:09:59,916 --> 00:10:01,791 ‫بالاخره به جواب‌هات می‌رسی 149 00:10:06,375 --> 00:10:10,250 ‫مرموز و نامفهوم، ‫درست مثل تمامی چیزهایی که اینجا هستن 150 00:10:22,000 --> 00:10:23,041 ‫پاتو جا به جا کن 151 00:10:26,708 --> 00:10:29,041 ‫می‌تونی 50 درصد کمتر عوضی باشی؟ 152 00:10:29,125 --> 00:10:31,041 ‫اینجوری 50 درصد کمتر بهمون خوش می‌گذره 153 00:10:31,125 --> 00:10:33,583 ‫یادت میاد سال پیش چقدر سردرگم بودی؟ 154 00:10:33,666 --> 00:10:35,500 ‫روز اول فقط 2 تا چشم سیاه ‫بودی و یه زانوی آسیب دیده 155 00:10:35,583 --> 00:10:37,958 ‫چی می‌خوای؟ می‌خوای منو زیر پر و بالت بگیری؟ 156 00:10:38,041 --> 00:10:39,791 ‫فکر کنم دوستی من خودش کافی باشه 157 00:10:43,083 --> 00:10:44,250 ‫همینطوره 158 00:10:52,833 --> 00:10:53,958 ‫گوشی رو بذار کنار 159 00:10:54,833 --> 00:10:56,375 ‫و چرا باید بهت گوش بدم؟ 160 00:10:56,458 --> 00:10:57,458 ‫چون... 161 00:11:00,083 --> 00:11:04,250 ‫دیشب داشتی اینستا منو ‫چک می‌کردی و من به کسی نگفتم 162 00:11:06,416 --> 00:11:08,833 ‫فقط نسبت به سال دومی‌ها کنجکاو بودم 163 00:11:08,916 --> 00:11:11,125 ‫- دستم خورد. ‫- که دستت خورد؟ 164 00:11:11,208 --> 00:11:14,583 ‫قراره اینجوری برخورد کنیم؟ 165 00:11:14,666 --> 00:11:15,666 ‫ببین... 166 00:11:16,041 --> 00:11:17,708 ‫الان آدم مهربونی‌ام 167 00:11:18,250 --> 00:11:20,416 ‫شاید زیاد مهربون نمونم 168 00:11:22,375 --> 00:11:27,208 ‫اولین نصیحت، ‫امسال دوست‌هات رو با دقت انتخاب کن 169 00:11:28,750 --> 00:11:29,750 ‫دومین نصیحت، 170 00:11:30,583 --> 00:11:32,041 ‫تمرکز کن 171 00:11:32,125 --> 00:11:33,666 ‫با ذهنت کار کن مرد 172 00:11:34,666 --> 00:11:37,125 ‫با بدنت با کَت جنگیدی و شکست خوردی 173 00:11:37,208 --> 00:11:39,101 ‫یه متخصص خوب فقط نباید بزرگ باشه 174 00:11:39,125 --> 00:11:40,625 ‫مهم نیست چقدر قوی هستی... 175 00:11:40,708 --> 00:11:41,958 ‫باید استراتژی داشته باشی 176 00:11:43,541 --> 00:11:44,541 ‫هی مایکی 177 00:11:46,000 --> 00:11:47,250 ‫بیا ببینم 178 00:12:05,000 --> 00:12:06,666 ‫دیدی؟ 179 00:12:08,125 --> 00:12:09,875 ‫فکر می‌کنی کجا زندانی‌اش کردن؟ 180 00:12:10,708 --> 00:12:13,625 ‫فقط چند تا جا می‌تونه باشه. ‫می‌تونم نقشه متخصصین رو بیارم 181 00:12:14,708 --> 00:12:16,958 ‫می‌دونی که اگه به خانم داولینگ ‫بگیم خیلی کارمون آسون‌تر می‌شه 182 00:12:17,041 --> 00:12:18,041 ‫نه 183 00:12:18,708 --> 00:12:20,916 ‫نه، اون به ملکه سولاریا سوگند خورده 184 00:12:21,000 --> 00:12:23,041 ‫تو هر شرایطی از نظر وفاداری داولینگ، 185 00:12:23,125 --> 00:12:26,625 ‫من دومین بانوی درجه‌دار هستم، بعد از مادرم 186 00:12:28,083 --> 00:12:31,291 ‫می‌دونی مادرم اگه بفهمه حلقه گم شده، چیکار می‌کنه؟ 187 00:12:31,791 --> 00:12:32,791 ‫می‌دونم 188 00:12:33,375 --> 00:12:34,375 ‫متوجهم 189 00:12:34,708 --> 00:12:35,708 ‫ممنون اسکای 190 00:12:37,541 --> 00:12:40,416 ‫و ممنون که اجازه دادی شب بمونم 191 00:12:45,708 --> 00:12:46,708 ‫خواهش می‌کنم 192 00:12:49,333 --> 00:12:53,291 ‫پس وقتی فهمیدی کوییز کِیه بهم خبر بده 193 00:12:53,375 --> 00:12:54,375 ‫ممنون اسکای 194 00:12:55,208 --> 00:12:56,208 ‫سلام آقای سیلوا 195 00:13:00,875 --> 00:13:04,333 ‫لازم نیست نصیحتم کنی. ‫خودم توی ذهنم دارم اینکارو می‌کنم 196 00:13:04,416 --> 00:13:07,041 ‫فکر کنم نصیحت‌های خودت رو هم جدی نمی‌گیری 197 00:13:08,125 --> 00:13:09,916 ‫اونقدرها که تو فکر می‌کنی بد نیست 198 00:13:10,583 --> 00:13:12,625 ‫دختر آشناییه. حداقل این نکته مثبت رو داره 199 00:13:13,208 --> 00:13:15,916 ‫ولی نکته منفی جاییه که به دروغ ختم می‌شه 200 00:13:17,500 --> 00:13:18,625 ‫به نظر شبیه نصیحت بود 201 00:13:18,708 --> 00:13:21,958 ‫خب من به پدرت قول دادم که ازت مراقبت کنم و... 202 00:13:22,041 --> 00:13:24,458 ‫- اگه اونم بود همینو می‌گفت. ‫- نه دقیقاً 203 00:13:24,541 --> 00:13:26,500 ‫یکم بیشتر فحش می‌داد 204 00:13:29,375 --> 00:13:30,541 ‫کلاس داریم 205 00:13:30,625 --> 00:13:34,250 ‫- منظورم اینه که چی می‌خوای بگم؟ ‫- نمی‌دونم. بیشتر از این؟ 206 00:13:34,333 --> 00:13:38,083 ‫فکر کنم اینجا مدرسه رفتن، ‫سخت‌تر از چیزیه که فکرش رو می‌کردم 207 00:13:38,166 --> 00:13:40,250 ‫خوبه. چالش برات خوبه 208 00:13:41,791 --> 00:13:42,833 ‫هم اتاقی‌ات چطوره؟ 209 00:13:42,916 --> 00:13:44,750 ‫عالیه 210 00:13:45,333 --> 00:13:46,583 ‫ورزشکار پیگیر 211 00:13:47,375 --> 00:13:48,208 ‫صبح زود بیدار می‌شه 212 00:13:48,291 --> 00:13:51,000 ‫باید باهاش زمان زیادی بگذرونی؟ 213 00:13:51,083 --> 00:13:53,833 ‫صدای خنده‌ات رو می‌شنوم 214 00:13:53,916 --> 00:13:55,041 ‫خنده‌ی عصبیه 215 00:13:55,791 --> 00:13:57,708 ‫برخورد آدم مهمه بلوم 216 00:13:57,791 --> 00:14:00,583 ‫و توی این زمینه به کمک نیاز داری 217 00:14:00,666 --> 00:14:03,500 ‫و خیلی هم سریع پیشنهاد کمک می‌ده، کاملاً ناخواسته 218 00:14:04,541 --> 00:14:05,583 ‫درست مثل تو 219 00:14:05,666 --> 00:14:07,916 ‫شنیدم که چشم‌هات رو چرخوندی 220 00:14:13,916 --> 00:14:17,791 ‫ساعت سوییس می‌گه که باید بری بخوابی 221 00:14:18,416 --> 00:14:20,791 ‫شب بخیر، دختر خوشگل، باهوش 222 00:14:21,541 --> 00:14:23,541 ‫و یکم آدم گریز من 223 00:14:23,625 --> 00:14:25,125 ‫شب بخیر... 224 00:14:29,333 --> 00:14:30,333 ‫مامان 225 00:14:39,083 --> 00:14:41,000 ‫پسر معتاد دست کج، درسته؟ 226 00:14:41,750 --> 00:14:42,750 ‫یا ریون 227 00:14:42,833 --> 00:14:44,250 ‫اسمت ریون‌ـه؟ 228 00:14:44,791 --> 00:14:45,791 ‫واقعاً؟ 229 00:14:46,666 --> 00:14:47,666 ‫می‌تونم کمکت کنم؟ 230 00:14:48,500 --> 00:14:49,500 ‫می‌تونی 231 00:14:50,208 --> 00:14:53,208 ‫- به نظر حسابی خلافکاری. ‫- بستگی داره کی بپرسه 232 00:14:53,291 --> 00:14:55,833 ‫کسی که می‌خواد وارد دفتر داولینگ بشه 233 00:14:55,916 --> 00:14:57,250 ‫گفتم شاید بخوای کمک کنی 234 00:14:57,958 --> 00:14:59,375 ‫و چرا باید اینکارو بکنم؟ 235 00:15:00,458 --> 00:15:02,333 ‫چون تو پسری و من جذابم 236 00:15:03,833 --> 00:15:06,666 ‫یا شاید گرایش‌ات رو اشتباه برداشت کردم؟ 237 00:15:07,791 --> 00:15:08,791 ‫و... 238 00:15:10,958 --> 00:15:12,083 ‫چی گیر من میاد؟ 239 00:15:13,208 --> 00:15:14,583 ‫خواهیم دید، مگه نه؟ 240 00:15:15,625 --> 00:15:16,791 ‫هستی؟ 241 00:15:17,416 --> 00:15:18,833 ‫خب باید یکم با خانم آشپز دوریس... 242 00:15:19,500 --> 00:15:20,666 ‫بپرم 243 00:15:25,083 --> 00:15:28,958 ‫منظورم اینه که اون کاسه جادو ‫تا بهش دست زدی آتیش گرفت 244 00:15:29,041 --> 00:15:33,416 ‫جادوی من تقریباً همیشه فعاله. ‫جاهای شلوغ رو تبدیل به یه کابوس می‌کنه 245 00:15:37,291 --> 00:15:38,625 ‫دوریس درد داره 246 00:15:42,625 --> 00:15:43,625 ‫اون بچه؟ 247 00:15:44,291 --> 00:15:47,458 ‫مثل یه خرگوش که عقاب‌ها بالا سرش ‫در حال چرخیدن باشن، ترسیده و استرس داره 248 00:15:50,000 --> 00:15:51,333 ‫نگران و سردرگم 249 00:15:52,166 --> 00:15:55,125 ‫ولی شاید فقط ترش کرده باشه. ‫تشخیص دادن خیلی از این‌ها سخته 250 00:16:08,000 --> 00:16:09,333 ‫چی شد؟ 251 00:16:11,125 --> 00:16:12,791 ‫مطمئن نیستم 252 00:16:14,250 --> 00:16:15,250 ‫- Untranslated Line - 253 00:16:20,041 --> 00:16:21,833 ‫خب باید اینکارو بکنیم 254 00:16:21,916 --> 00:16:23,916 ‫شاید بتونیم یه لیست از احساسات درست کنیم که... 255 00:16:24,000 --> 00:16:28,125 ‫آیشا، ممنون بابت کمک ولی من خودم از پسش برمیام 256 00:16:28,208 --> 00:16:30,791 ‫مطمئنم می‌تونی. ‫فقط فکر کنم زیادی فکر می‌کنی 257 00:16:30,875 --> 00:16:33,125 ‫به این موضوع‌های پری تعویضی بودن و این چیزها 258 00:16:34,333 --> 00:16:35,958 ‫پس همه می‌دونن 259 00:16:36,041 --> 00:16:38,791 ‫برای همین جلوی کاسه جادو هول شدی؟ ‫الان بیشتر با عقل جور درمیاد 260 00:16:38,875 --> 00:16:41,835 ‫اون آسون‌ترین کار ما خواهد بود ‫و من دارم برای خودم سختش می‌کنم 261 00:16:44,500 --> 00:16:47,333 ‫ما یه نقشه برای پس گرفتن حلقه داریم 262 00:16:47,416 --> 00:16:49,291 ‫- این چیه؟ ‫- نقشه آلفیا ـه 263 00:16:49,375 --> 00:16:53,458 ‫این خط حصاره و این هم تخته سنگ نهره 264 00:16:53,541 --> 00:16:55,083 ‫چمنزار باد 265 00:16:55,166 --> 00:16:57,500 ‫- وقتی بچه بودم، اکثر اوقات رو... ‫- داستان خوبیه تِر 266 00:16:57,583 --> 00:16:59,343 ‫نه. واقعاً خوبه. گوش کن 267 00:16:59,416 --> 00:17:01,291 ‫من قبلا می‌رفتم اونجا و جادوم رو تمرین می‌کردم 268 00:17:01,375 --> 00:17:04,458 ‫و سعی می‌کردم با برگ‌ها یک جور گردباد درست کنم 269 00:17:04,541 --> 00:17:07,333 ‫استلا بهم گفت دیشب چه اتفاقی افتاده 270 00:17:07,416 --> 00:17:09,416 ‫- تو خوبی؟ ‫- نظر خودت چیه؟ 271 00:17:09,500 --> 00:17:12,666 ‫فکر می‌کنم ترسیدی و داری عادی جلوه می‌کنی 272 00:17:12,750 --> 00:17:14,000 ‫انقدر واضحه؟ 273 00:17:14,583 --> 00:17:15,791 ‫- Untranslated Line - 274 00:17:15,875 --> 00:17:19,958 ‫و اون پرنده اونجا نبود، روی صورت‌ام بود. ‫خیلی خنده دار بود، مگه نه؟ 275 00:17:20,041 --> 00:17:21,458 ‫بامزه بود. اسکای؟ 276 00:17:22,333 --> 00:17:24,166 ‫دوباره بگو فکر می‌کنی کجا نگهش داشتن؟ 277 00:17:25,083 --> 00:17:26,083 ‫- Untranslated Line - 278 00:17:27,750 --> 00:17:30,458 ‫فقط چند تا ساختمان بیرون حصار هست 279 00:17:30,541 --> 00:17:32,416 ‫که می‌تونن همچین موجودی رو نگه دارن 280 00:17:32,916 --> 00:17:35,833 ‫- مزرعه و آسیاب هست. ‫- شرط می‌بندم توی مزرعه‌ست 281 00:17:35,916 --> 00:17:39,250 ‫پدرم تیرها رو مقاوم کرده ‫چون داشت اسب‌های آسیب دیده رو می‌بست 282 00:17:39,333 --> 00:17:42,666 ‫پس باید بریم اونجا و حلقه رو برداریم 283 00:17:43,291 --> 00:17:45,625 ‫خیلی عجیبه که همینجوری جمع می‌بندی 284 00:17:45,708 --> 00:17:47,583 ‫آره بیشتر باید مفرد استفاده کنی 285 00:17:47,666 --> 00:17:50,208 ‫- ولی من گُمش نکردم. ‫- کِی می‌ریم؟ 286 00:17:56,333 --> 00:18:00,416 ‫باید رُک بگم. متاسفم بلوم. ‫تو کنترلی روی قدرتت نداری 287 00:18:00,500 --> 00:18:03,125 ‫تازه اگه بتونی فعالش کنی. ‫اصلاً ایده‌ی خوبی نیست 288 00:18:03,208 --> 00:18:06,541 ‫-من حلقه رو گم کردم. خودم برش می‌گردونم. ‫- بچه‌ها، شاید بهتر باشه یه لحظه... 289 00:18:06,625 --> 00:18:09,875 ‫فکر کنم همه دارن این موضوع رو الکی گنده می‌کنن 290 00:18:10,875 --> 00:18:13,500 ‫- آتش گرفته بسته شده، درسته؟ ‫- و رام شده 291 00:18:13,583 --> 00:18:17,083 ‫مطمئنم که پدرم بهش یه روغنی زده که رام بشه 292 00:18:17,166 --> 00:18:18,958 ‫بهش می‌گن زنبق 293 00:18:19,041 --> 00:18:23,166 ‫- می‌تونم بیشتر هم ازش درست کنم. ‫- ممنون تِرا که انقدر کمک می‌کنی 294 00:18:24,000 --> 00:18:26,083 ‫و ممنون بلوم که مسئولیت قبول می‌کنی 295 00:18:26,750 --> 00:18:29,208 ‫و ممنون از همگی 296 00:18:30,750 --> 00:18:32,791 ‫برای هیچی به گمونم 297 00:18:32,875 --> 00:18:34,166 ‫ممنون برای هیچی 298 00:18:37,791 --> 00:18:39,111 ‫بهم بگید کِی می‌خواید انجامش بدید 299 00:18:49,500 --> 00:18:50,500 ‫بلوم 300 00:18:53,416 --> 00:18:54,416 ‫هی 301 00:18:55,125 --> 00:18:56,125 ‫هی 302 00:18:56,958 --> 00:18:59,158 ‫نباید هر چیزی که استلا می‌گه رو قبول کنی 303 00:19:00,208 --> 00:19:01,541 ‫راه‌های دیگه‌ای هم هست 304 00:19:02,250 --> 00:19:04,250 ‫فقط به خاطر اینکه شخصیت قوی‌ای داره، 305 00:19:05,166 --> 00:19:06,208 ‫اینکارو نکن 306 00:19:06,291 --> 00:19:08,666 ‫من حلقه رو گم کردم، خودم هم پس می‌گیرمش 307 00:19:08,750 --> 00:19:10,583 ‫کار درست همینه. نقطه سر خط 308 00:19:11,166 --> 00:19:13,208 ‫2 تا شخصیت قوی. متوجه شدم 309 00:19:13,291 --> 00:19:14,500 ‫مطمئناً شخصیت خاصی داری 310 00:19:19,625 --> 00:19:21,166 ‫پس... 311 00:19:22,000 --> 00:19:23,416 ‫دیروز وقتی داشتم... 312 00:19:23,916 --> 00:19:25,458 ‫وقتی داشتیم حرف می‌زدیم 313 00:19:26,041 --> 00:19:27,875 ‫من ماه‌ها بود با استلا حرف نزده بودم 314 00:19:28,500 --> 00:19:32,708 ‫منظورم اینه که سال پیش با هم بودیم ‫ولی... یه جورایی خیلی بد از هم جدا شدیم 315 00:19:32,791 --> 00:19:34,000 ‫و من... 316 00:19:34,958 --> 00:19:36,500 ‫و تو چی؟ 317 00:19:39,625 --> 00:19:42,500 ‫و نمی‌خوام فکر کنی که من از اینجور آدم‌ها هستم 318 00:19:42,958 --> 00:19:46,083 ‫اسکای، ما تازه دیروز همدیگه رو دیدیم. ‫من راجع به تو چیز خاصی فکر نمی‌کنم 319 00:19:47,833 --> 00:19:50,041 ‫خیلی خب... منصفانه بود 320 00:19:53,625 --> 00:19:54,625 ‫- Untranslated Line - 321 00:19:57,000 --> 00:19:59,958 ‫وضعیت تو و استلا به نظر پیچیده میاد 322 00:20:00,041 --> 00:20:03,875 ‫و الان من تو زندگی‌ام، ‫نیازی به یه پیچیدگی جدید ندارم 323 00:20:12,833 --> 00:20:15,916 ‫خانم داولینگ 30 دقیقه ناهار می‌خوره 324 00:20:16,000 --> 00:20:20,583 ‫- دستیارش کالوم، 15 دقیقه. ‫- پس یکی قبلاً اینکارو کرده 325 00:20:20,666 --> 00:20:23,333 ‫برای همین اومدی پیش من، درسته؟ ‫یه خلافکار درست حسابی 326 00:20:25,833 --> 00:20:28,208 ‫اگه جایی وِیپ دیدی بردار، 327 00:20:28,291 --> 00:20:29,875 ‫داولینگ سال پیش اونو ازم گرفت 328 00:20:29,958 --> 00:20:30,958 ‫وِیپ؟ 329 00:20:31,291 --> 00:20:34,166 ‫هر وقت می‌خواد ازت خوشم بیاد، خرابش می‌کنی 330 00:20:34,250 --> 00:20:36,958 ‫- وید توش داره. ‫- خب پس چرا نمی‌پیچی و بکشی؟ 331 00:20:37,666 --> 00:20:40,041 ‫حالا دنبال چی هستی؟ جواب امتحان؟ 332 00:20:40,125 --> 00:20:41,250 ‫بیخیال 333 00:20:41,833 --> 00:20:45,125 ‫امتحانی که می‌گیرن که روی تخته نوشته شده 334 00:20:46,000 --> 00:20:49,291 ‫من دنبال چیزهایی هستم که درس نمی‌دن. اسرار 335 00:20:52,375 --> 00:20:54,458 ‫تاریخچه اینجا سیاه‌تر از اونیه که 336 00:20:54,541 --> 00:20:57,375 ‫داولینگ و سایر افراد مدرسه بخوان ما بدونیم 337 00:21:03,375 --> 00:21:04,416 ‫من حقیقت رو می‌خوام 338 00:21:05,083 --> 00:21:06,083 ‫تو نمی‌خوای؟ 339 00:21:06,166 --> 00:21:07,791 ‫صبر کن، تو یه جور... 340 00:21:08,833 --> 00:21:10,083 ‫خرخون درب و داغون 341 00:21:10,166 --> 00:21:11,458 ‫و سکسی تاریخی؟ 342 00:21:11,541 --> 00:21:12,375 ‫چطور؟ 343 00:21:12,458 --> 00:21:14,833 ‫با این تیپ شخصیتی مشکلی داری؟ 344 00:21:18,958 --> 00:21:20,041 ‫نه اصلاً 345 00:22:45,500 --> 00:22:47,000 ‫شنیدم که زخم‌های زیادی داری 346 00:22:48,333 --> 00:22:50,500 ‫بیشتر از یکی 347 00:22:51,208 --> 00:22:54,708 ‫- شرمنده هیچ رازی توی مجموعه وجود نداره. ‫- من هنوز هم بهت کمک می‌کنم 348 00:22:54,791 --> 00:22:55,916 ‫و من هم خیلی هیجان زده‌ام 349 00:22:56,625 --> 00:22:59,291 ‫ولی ترجیح می‌دم صبر کنم تا موقعی که کامل بلااستفاده نباشی 350 00:23:00,791 --> 00:23:02,083 ‫مشکل چیه؟ 351 00:23:03,208 --> 00:23:06,833 ‫نمی‌دونم. ‫هر چی بیشتر تلاش می‌کنم، سخت‌تر می‌شه 352 00:23:07,541 --> 00:23:09,375 ‫مشکل تو اینه 353 00:23:10,041 --> 00:23:11,916 ‫نباید برای جادو با فکر بری جلو 354 00:23:12,625 --> 00:23:15,583 ‫می‌دونم. باید احساس صاف و مثبت داشته باشم 355 00:23:15,666 --> 00:23:17,583 ‫یه صفحه کامل از این دارم 356 00:23:17,666 --> 00:23:18,916 ‫صبر کن. تو لیست تهیه کردی؟ 357 00:23:19,833 --> 00:23:22,291 ‫توش چیه؟ ‫مزه بستی مورد علاقه‌ات؟ 358 00:23:22,375 --> 00:23:24,291 ‫2 تا سمور دریایی که دست هم رو گرفتن؟ 359 00:23:24,375 --> 00:23:25,833 ‫- Untranslated Line - 360 00:23:26,791 --> 00:23:30,125 ‫شاید اون موقع مادرت خوشحال بوده ‫که جایزه‌ی خانم کوچولوی... 361 00:23:30,625 --> 00:23:31,791 ‫شهر آشغالی رو گرفتی؟ 362 00:23:31,875 --> 00:23:34,208 ‫خیلی بامزه بود 363 00:23:34,291 --> 00:23:37,750 ‫صبر کن. احتمالاً دیگه او نیست، درسته؟ 364 00:23:38,458 --> 00:23:41,291 ‫- چون اون که مادرت نیست. ‫- ببخشید؟ 365 00:23:41,875 --> 00:23:43,083 ‫اشتباه می‌گم؟ 366 00:23:43,916 --> 00:23:47,875 ‫هنوز برات مهمه که نامادری‌ات چی می‌گه... 367 00:23:48,958 --> 00:23:50,958 ‫با اینکه یه پری تعویضی هستی 368 00:23:51,916 --> 00:23:53,083 ‫و حتی سعی کردی بکشیش؟ 369 00:23:53,166 --> 00:23:54,166 ‫اگه یه کلمه دیگه حرف بزنی... 370 00:23:54,208 --> 00:23:56,041 ‫- دست‌هات رو بذار روی کاسه جادو. ‫- چی؟ 371 00:23:56,125 --> 00:23:58,583 ‫قوی‌ترین جادوها از بدترین احساسات نشأت می‌گیرن 372 00:23:58,666 --> 00:24:00,041 ‫خشم و عصبانیت 373 00:24:00,125 --> 00:24:04,541 ‫پس اون دست‌های بی ارزش‌ات رو بذار روی کاسه و حس‌اش کن 374 00:24:16,583 --> 00:24:17,833 ‫چی؟ 375 00:24:18,791 --> 00:24:19,916 ‫فکر می‌کنی تموم شد؟ 376 00:24:27,916 --> 00:24:30,000 ‫با رابط‌هام توی سرزمین‌های دیگه حرف زدم 377 00:24:30,083 --> 00:24:31,875 ‫اثری از آتش گرفته دیگه‌ای نیست 378 00:24:31,958 --> 00:24:33,958 ‫پس فقط همین یکی جا مونده بوده؟ 379 00:24:34,041 --> 00:24:36,041 ‫شاید ولی بازم جا مونده‌ی خطرناکیه 380 00:24:38,041 --> 00:24:40,416 ‫زندان پایتخت از زندان ما امن‌تره 381 00:24:40,500 --> 00:24:43,375 ‫و اگه بخوای ملکه خاطرات‌اش رو بررسی می‌کنه 382 00:24:43,458 --> 00:24:44,708 ‫این مدرسه‌ی منه ساول 383 00:24:44,791 --> 00:24:46,916 ‫آره این یه مدرسه‌ست و همین الان کلی شایعه داره 384 00:24:47,000 --> 00:24:48,375 ‫و زیاد زمان نمی‌بره 385 00:24:48,458 --> 00:24:50,916 ‫که بچه‌ها از حصار رد بشن و متوجه بشن 386 00:24:51,000 --> 00:24:52,625 ‫لطفاً بزار این کارو از راه درستش انجام بدیم 387 00:24:53,708 --> 00:24:57,583 ‫بزار با گارد ملکه هماهنگ کنم تا بدون مشکل منتقل‌اش کنیم 388 00:25:13,416 --> 00:25:14,666 ‫از اون سمت 389 00:25:17,333 --> 00:25:20,833 ‫در اسرع وقت برای انتقال آماده‌اش می‌کنیم 390 00:25:22,375 --> 00:25:23,375 ‫وایسا 391 00:26:21,666 --> 00:26:23,125 ‫تا کِی بیرون بودن؟ 392 00:26:23,208 --> 00:26:25,500 ‫من خواب بودم، خیلی دیر 393 00:26:26,291 --> 00:26:28,291 ‫از چیزی که استلا بهش یاد می‌ده خوشم نمیاد 394 00:26:28,833 --> 00:26:32,458 ‫حسودی می‌کنی؟ ‫چرا دوستی با بلوم انقدر برات مهمه؟ 395 00:26:32,541 --> 00:26:34,541 ‫هم اتاقی‌ها نباید دوست باشن؟ 396 00:26:34,625 --> 00:26:36,666 ‫من نباید راجع بهش نظر بدم 397 00:26:37,375 --> 00:26:39,416 ‫شکار آقای ژاکت سبز چی شد؟ 398 00:26:40,083 --> 00:26:42,458 ‫خیلی عجیبه. ‫حس می‌کنم مثلاً اینجاست 399 00:26:42,541 --> 00:26:44,375 ‫ولی وقتی برمی‌گردم دیگه نیست 400 00:26:45,791 --> 00:26:46,916 ‫بازم اومد، پشت منه 401 00:26:47,583 --> 00:26:48,833 ‫هیچ کس پشتت نیست 402 00:26:50,333 --> 00:26:51,500 ‫مشکل حل شد 403 00:26:52,083 --> 00:26:53,166 ‫یه پری زمینی 404 00:26:53,666 --> 00:26:55,041 ‫ظاهرپسند نیستم 405 00:26:55,125 --> 00:26:57,083 ‫ولی قیافه خوبی داره؟ 406 00:26:57,166 --> 00:27:00,291 ‫- هی اسمت چیه؟ ‫- آیشا، چیکار داری می‌کنی؟ نکن... 407 00:27:00,375 --> 00:27:03,166 ‫من سَم هستم. چه خبر؟ 408 00:27:03,250 --> 00:27:06,041 ‫من آیشا هستم و این میوزاـه 409 00:27:06,541 --> 00:27:09,625 ‫ازت متنفرم. ‫از بچه‌ات متنفرم. از بچه‌ی بچه‌ات متنفرم 410 00:27:09,708 --> 00:27:11,250 ‫میوزا دنبالت می‌گشت 411 00:27:11,333 --> 00:27:12,333 ‫خودت رو مُرده بدون 412 00:27:16,333 --> 00:27:17,458 ‫چقدر من خوش شانسم! 413 00:27:19,041 --> 00:27:20,791 ‫- سلام میوزا. ‫- خداحافظ میوزا 414 00:27:28,125 --> 00:27:30,458 ‫خب صبر کن من دارم این چیز پلاستیکی دراز 415 00:27:30,541 --> 00:27:32,500 ‫رو می‌گذارم توی این چیز کتری شکل؟ 416 00:27:32,583 --> 00:27:34,500 ‫توی پیپت، آره 417 00:27:34,583 --> 00:27:36,750 ‫ببخشید. یادم رفته بود که عاشق کلمات شیمی هستی 418 00:27:36,833 --> 00:27:39,208 ‫من 5 بار اسمش رو بهت گفتم 419 00:27:39,291 --> 00:27:41,958 ‫شاید دوست دارم وقتی قاطی می‌کنی بگی "پیپت" 420 00:27:42,041 --> 00:27:44,541 ‫آره خب یه بار دیگه بگو و کل این گلدون میاد سمتت 421 00:27:48,125 --> 00:27:50,083 ‫- می‌خوای یه چیز باحال ببینی؟ ‫- حتماً. 422 00:28:01,250 --> 00:28:02,666 ‫لعنتی! 423 00:28:03,958 --> 00:28:05,000 ‫می‌دونم 424 00:28:14,250 --> 00:28:16,333 ‫این یه پروژه نمره اضافه‌ست؟ 425 00:28:16,416 --> 00:28:18,666 ‫یه کاری که هنوز راجع بهش بهم نگفتی؟ صبر کن 426 00:28:18,750 --> 00:28:20,083 ‫داروـه؟ 427 00:28:20,166 --> 00:28:21,458 ‫داریم شیشه درست می‌کنیم؟ 428 00:28:21,541 --> 00:28:23,500 ‫نه یه جور روغنه 429 00:28:23,583 --> 00:28:28,750 ‫خب، یه جور خمیره ولی خیلی نازکه 430 00:28:28,833 --> 00:28:30,500 ‫پس یه جور خمیره 431 00:28:32,041 --> 00:28:33,041 ‫برای حفاظت‌ـه 432 00:28:33,708 --> 00:28:35,416 ‫در برابر آتش گرفته. شنیدی؟ 433 00:28:36,083 --> 00:28:37,208 ‫آره شنیدم 434 00:28:37,875 --> 00:28:40,250 ‫- خیلی عجیبه که برگشتن. ‫- می‌دونم 435 00:28:42,125 --> 00:28:43,250 ‫خیلی خب 436 00:28:43,333 --> 00:28:44,750 ‫فقط ازت می‌خوام که... 437 00:28:46,208 --> 00:28:48,458 ‫شکوفه‌ها رو جدا کنی بعد از اینکه من رشدشون دادم 438 00:28:48,541 --> 00:28:49,541 ‫- Untranslated Line - 439 00:28:58,125 --> 00:28:59,125 ‫دِین؟ 440 00:29:00,708 --> 00:29:03,750 ‫ببخشید، من باید برم. ‫توی کلاس می‌بینمت؟ 441 00:29:03,833 --> 00:29:04,833 ‫اهم 442 00:29:20,625 --> 00:29:23,000 ‫اذیت کردن همجنسگرا با گیف 443 00:29:23,083 --> 00:29:25,083 ‫واقعاً به اوج هوش رسیدی 444 00:29:25,166 --> 00:29:27,125 ‫ببین، فکر نکنم کامل همجنسگرا باشه 445 00:29:27,208 --> 00:29:30,125 ‫احتمالاً باشه ولی در هر حال برام مهم نیست 446 00:29:30,625 --> 00:29:32,833 ‫اگه همجنسگرا هم باشه نباید انقدر لوس باشه 447 00:29:32,916 --> 00:29:35,750 ‫پس می‌خوای با تحقیر کردنش، بهش کمک کنی 448 00:29:35,833 --> 00:29:37,916 ‫اذیت کردن با نیت خوب 449 00:29:38,500 --> 00:29:39,500 ‫نقشه همینه 450 00:29:40,000 --> 00:29:42,166 ‫چطور؟ ‫با این تیپ شخصیتی مشکلی داری؟ 451 00:29:48,000 --> 00:29:49,000 ‫سلام 452 00:29:50,791 --> 00:29:51,958 ‫اوه، ببخشید 453 00:29:52,041 --> 00:29:53,333 ‫نه، ممنون 454 00:29:54,416 --> 00:29:56,416 ‫روز روشن؟ حرکت خوبی نیست، ریو 455 00:29:57,000 --> 00:29:59,166 ‫- اگه سیلوا اون رو ببینه... ‫- بیتریکس 456 00:29:59,708 --> 00:30:00,791 ‫اون نه 457 00:30:01,333 --> 00:30:02,458 ‫بیتریکس 458 00:30:02,541 --> 00:30:04,125 ‫و سیلوا رفته 459 00:30:04,208 --> 00:30:06,041 ‫دزدکی دیدم که مطمئن بشم 460 00:30:06,125 --> 00:30:09,125 ‫قرار بود با یه گروه نظامی ‫از سولاریا ملاقات کنه 461 00:30:09,208 --> 00:30:10,416 ‫از دوست دخترت بپرس 462 00:30:11,291 --> 00:30:13,125 ‫تو با شاهزاده هستی؟ 463 00:30:13,625 --> 00:30:15,041 ‫لعنتی! 464 00:30:15,625 --> 00:30:19,500 ‫عجیبه با کسی سکس کنی که مثل خودته 465 00:30:19,583 --> 00:30:21,041 ‫یا واسه همین رفتی سراغش؟ 466 00:30:24,083 --> 00:30:27,208 ‫- اگه سولارین‌ها دارن میان... ‫- پس باید شایعه‌ها حقیقت داشته باشن 467 00:30:27,291 --> 00:30:28,833 ‫اون‌ها یک آتش گرفته رو گرفتن 468 00:30:29,375 --> 00:30:30,875 ‫زندان سولاریا شوخی نداره 469 00:30:30,958 --> 00:30:33,958 ‫فکر کنم می‌خوان منتقلش کنن. ‫نتیجه این می‌شه که جایی 470 00:30:34,041 --> 00:30:36,625 ‫برا رفتن نداریم 471 00:30:36,708 --> 00:30:39,958 ‫به جای من حرف نزن. ‫من می‌رم کتابخونه 472 00:30:46,208 --> 00:30:48,958 ‫وقت ندارم توضیح بدم که چرا این فکر بدیه 473 00:30:49,041 --> 00:30:50,666 ‫آره، آره 474 00:31:09,416 --> 00:31:10,750 ‫باید یه چیزی بگم 475 00:31:11,375 --> 00:31:12,375 ‫اهم؟ 476 00:31:12,458 --> 00:31:14,750 ‫نباید از استلا جادو یاد بگیری 477 00:31:14,833 --> 00:31:16,625 ‫روش‌های اون قابل اطمینان نیستن 478 00:31:19,708 --> 00:31:21,125 ‫از کجا روش اونو می‌دونی؟ 479 00:31:21,208 --> 00:31:22,916 ‫امروز صبح دفترت رو دیدم 480 00:31:23,625 --> 00:31:26,333 ‫- وسایل منو می‌گردی؟ ‫- روی میز باز بود 481 00:31:26,416 --> 00:31:28,333 ‫خب پس چرا سر میز من بودی؟ 482 00:31:28,416 --> 00:31:30,458 ‫- داشتم حاضر می‌شدم. ‫- بالای میز من؟ 483 00:31:30,541 --> 00:31:31,625 ‫می‌خوام کمکت کنم 484 00:31:32,291 --> 00:31:34,541 ‫یه لطفی بهم بکن 485 00:31:34,625 --> 00:31:36,083 ‫سعی نکن کمک کنی 486 00:31:36,666 --> 00:31:37,708 ‫اسکای زنگ زد 487 00:31:37,791 --> 00:31:40,311 ‫دارن آتش گرفته رو به پایتخت منتقل می‌کنن. ‫باید الان انجامش بدیم 488 00:31:40,375 --> 00:31:43,458 ‫ببخشید ولی هنوز از حماقت ماجرا چیزی کم نشده 489 00:31:47,583 --> 00:31:49,103 ‫یک سرود در مورد فرشته‌هاست، مگه نه؟ 490 00:31:49,166 --> 00:31:50,708 ‫سرود مربوط به فرشته‌ها نیست 491 00:31:51,541 --> 00:31:53,875 ‫آهنگ ضعیف؟ ‫تبلیغ شامپو اسلوموشن؟ 492 00:31:53,958 --> 00:31:57,083 ‫- من تازه تو رو دیدم. چرا باید بهت بگم؟ ‫- نمی‌دونم 493 00:31:57,166 --> 00:32:00,958 ‫منظورم اینه که خیلی خوشحالم ‫که دیدمت ولی اشتباه بزرگی بود 494 00:32:02,083 --> 00:32:03,083 ‫انیا ـه؟ 495 00:32:03,625 --> 00:32:05,625 ‫صدام مثل انیا ست؟ 496 00:32:06,500 --> 00:32:08,041 ‫حتی نمی‌دونم کی هست 497 00:32:08,750 --> 00:32:10,791 ‫وانمود می‌کنم چیزی نشنیدم 498 00:32:13,500 --> 00:32:15,750 ‫تو حس... 499 00:32:16,708 --> 00:32:18,791 ‫نبود هرج و مرج بهم می‌دی 500 00:32:23,666 --> 00:32:25,250 ‫ممکنه هنوز انیا باشه 501 00:32:25,333 --> 00:32:27,375 ‫می‌شه راجع به قدرتت یکم حرف بزنیم؟ 502 00:32:27,458 --> 00:32:28,458 ‫عبور کردن 503 00:32:29,208 --> 00:32:31,375 ‫من می‌تونم از وسط سنگ و خاک رد بشم 504 00:32:31,458 --> 00:32:34,125 ‫هر چیزی که طبیعی باشه. ‫نباید تو مدرسه اینکارو بکنم 505 00:32:34,208 --> 00:32:36,875 ‫ولی 3 دقیقه زمان رفت و آمد بین کلاس‌ها رو ذخیره می‌کنه 506 00:32:36,958 --> 00:32:40,583 ‫3 دقیقه؟ ‫با این همه وقت اضافه می‌خوای چیکار کنی حالا؟ 507 00:32:40,666 --> 00:32:43,708 ‫گشت بزنم و دلسوزها رو وادار کنم 508 00:32:44,583 --> 00:32:45,583 ‫که صلح رو درک کنن؟ 509 00:32:55,166 --> 00:32:57,375 ‫- من باید برم. مشکل هم اتاقی. ‫- چیزی نیست 510 00:32:57,458 --> 00:32:59,666 ‫منو بعداً حس می‌کنی 511 00:33:03,083 --> 00:33:05,416 ‫خب نقشه چیه؟ 512 00:33:05,500 --> 00:33:06,750 ‫ارتش باربی‌ها؟ 513 00:33:08,250 --> 00:33:09,875 ‫بلوم، من کنجکاوم 514 00:33:09,958 --> 00:33:11,625 ‫تو به آیشا گفتی بیاد؟ 515 00:33:12,166 --> 00:33:13,291 ‫فکر نکنم گفته باشی 516 00:33:13,375 --> 00:33:17,625 ‫پس اگه تو به آیشا نگفتی بیاد ‫و منم به آیشا نگفتم بیاد، 517 00:33:18,125 --> 00:33:20,958 ‫تموم شد و رفت. ‫کسی از آیشا نخواسته که بیاد 518 00:33:29,833 --> 00:33:31,583 ‫تو نباید اینجا باشی آیشا 519 00:33:31,666 --> 00:33:33,666 ‫این احمقانه‌ست. شما به من نیاز دارید 520 00:33:33,750 --> 00:33:37,041 ‫چیکار می‌خوای بکنی؟ ‫وقتی بلوم نمی‌تونه آتیش روشن کنه، چراغ روشن کنی؟ 521 00:33:37,125 --> 00:33:38,166 ‫من الان هستم‌ها! 522 00:33:38,250 --> 00:33:40,625 ‫- من قدرتش رو درست کردم. ‫- احساسات منفی قابل اطمینان نیستن 523 00:33:40,708 --> 00:33:43,416 ‫اون‌ها حدی دارن. ‫روش تو توی بلند مدت کمکی بهش نمی‌کنه 524 00:33:43,500 --> 00:33:46,958 ‫الان هیچ کدومتون بهم ‫کمکی نمی‌کنید. می‌شه رو کارمون تمرکز کنیم؟ 525 00:33:47,041 --> 00:33:49,916 ‫- خوبه، همه آروم هستن و دور هم جمع شدن. ‫- بالاخره 526 00:33:50,000 --> 00:33:52,541 ‫ببخشید. برای تهیه زنبق ‫کمک می‌خواستم ولی الان همه چیز مرتبه 527 00:33:53,250 --> 00:33:55,958 ‫- می‌دونیم مزرعه کجاست؟ ‫- آره سمت شمال 528 00:33:56,041 --> 00:33:58,583 ‫یه تنه درخت قدیمی هست که مثل... 529 00:33:58,666 --> 00:34:00,083 ‫نشونم بده. چیزی نگو 530 00:34:00,708 --> 00:34:02,416 ‫- Untranslated Line - 531 00:34:23,250 --> 00:34:24,250 ‫میوزا؟ 532 00:34:26,625 --> 00:34:27,625 ‫آماده‌؟ 533 00:34:35,208 --> 00:34:36,541 ‫اینجا نیست 534 00:34:37,125 --> 00:34:39,458 ‫بُردنش. ببین 535 00:34:40,541 --> 00:34:41,541 ‫نه! 536 00:34:42,041 --> 00:34:43,708 ‫نه! 537 00:34:46,083 --> 00:34:47,750 ‫مادرم منو می‌کشه 538 00:34:47,833 --> 00:34:49,166 ‫میوزا، خوبی؟ 539 00:34:49,250 --> 00:34:51,083 ‫نمی‌دونم. یه چیزی حس می‌کنم 540 00:34:53,583 --> 00:34:54,583 ‫چیه؟ 541 00:34:56,333 --> 00:34:58,166 ‫درد داره 542 00:35:05,000 --> 00:35:06,000 ‫بچه‌ها؟ 543 00:35:06,541 --> 00:35:07,958 ‫ما یه مشکل داریم 544 00:35:23,458 --> 00:35:24,625 ‫آتش گرفته 545 00:35:25,541 --> 00:35:27,041 ‫هنوز اینجاست 546 00:35:43,416 --> 00:35:45,666 ‫اون آقای سیلوا ست 547 00:35:46,333 --> 00:35:47,333 ‫صبر کن 548 00:35:47,666 --> 00:35:48,666 ‫بلوم کجاست؟ 549 00:35:49,541 --> 00:35:50,541 ‫بلوم! 550 00:35:53,125 --> 00:35:57,000 ‫خیلی خب. ما مراقب آقای سیلوا ‫هستیم و تو و آیشا برید بلوم رو پیدا کنید 551 00:35:59,166 --> 00:36:00,375 ‫بلوم! 552 00:36:00,458 --> 00:36:01,958 ‫بلوم! 553 00:36:02,625 --> 00:36:05,083 ‫بلوم! 554 00:36:23,541 --> 00:36:25,125 ‫بلوم! 555 00:36:27,166 --> 00:36:28,208 ‫بلوم! 556 00:36:35,666 --> 00:36:38,208 ‫ماییم آقای سیلوا. ‫تِرا هاروی و میوزا 557 00:36:38,291 --> 00:36:39,625 ‫می‌دونم کی هستید 558 00:36:40,833 --> 00:36:42,041 ‫لطفاً برید عقب 559 00:36:42,125 --> 00:36:44,765 ‫آتش گرفته شما رو زخمی و مسموم کرده ‫ولی ما بهتون کمک می‌کنیم 560 00:36:52,541 --> 00:36:54,250 ‫خیلی خب. من براتون زنبق آوردم 561 00:36:54,333 --> 00:36:57,125 ‫مسمومیت رو آروم می‌کنه و می‌تونیم برگردیم مدرسه 562 00:36:57,791 --> 00:37:01,416 ‫می‌تونم سرش رو نگه دارم ‫ولی باید اینو بریزی توی دهنش. میوزا؟ 563 00:37:02,083 --> 00:37:03,791 ‫اون ترسیده. من نترسیدم. روی من تمرکز کن 564 00:37:15,416 --> 00:37:16,666 ‫عجله کن استلا 565 00:37:16,750 --> 00:37:18,041 ‫داره تاریک می‌شه 566 00:37:18,125 --> 00:37:20,041 ‫پس جادوت بالاخره به درد خورد 567 00:37:20,125 --> 00:37:21,500 ‫یالا. روشنش کن 568 00:37:24,916 --> 00:37:27,166 ‫- جداً؟ ‫- یه لحظه صبر کن 569 00:37:27,250 --> 00:37:30,416 ‫من وقت برای این کارها ندارم. ‫برو مدرسه و کمک بیار 570 00:37:37,500 --> 00:37:38,666 ‫اوه بیخیال 571 00:38:07,083 --> 00:38:08,625 ‫بلوم! 572 00:38:09,416 --> 00:38:10,416 ‫بلوم! 573 00:38:50,625 --> 00:38:52,750 ‫خوبی؟ 574 00:38:56,375 --> 00:38:57,375 ‫آره 575 00:39:03,333 --> 00:39:05,434 ‫- اون.. ‫- فکر کنم. خیلی بد زدیش 576 00:39:05,458 --> 00:39:08,250 ‫و اعتراف می‌کنم، بیشتر از ‫چیزی که فکر می‌کردم روی قدرتت کنترل داری 577 00:39:08,333 --> 00:39:10,958 ‫این تعریف بود؟ ‫الان ازم تعریف می‌کنی؟ 578 00:39:11,041 --> 00:39:12,500 ‫بیا حلقه استلا رو برداریم 579 00:39:13,166 --> 00:39:14,500 ‫کجاست؟ 580 00:39:16,000 --> 00:39:17,583 ‫فکر کنم اونجاست. فکر کنم... 581 00:39:18,208 --> 00:39:20,500 ‫توی بدنش گذاشته. این دیگه... 582 00:39:24,250 --> 00:39:26,458 ‫- خب تو می‌خوای... ‫- من؟ نه 583 00:39:26,541 --> 00:39:28,541 ‫من کارم رو کردم. ‫یادت رفته؟ ضربه با آب؟ 584 00:39:28,625 --> 00:39:31,541 ‫نه. گفتم شاید چون خیلی خوب بوده، ‫بخوای خودت هم کارو تموم کنی 585 00:39:31,625 --> 00:39:35,083 ‫یادت رفته... تقصیر کی بود؟ ‫کی حلقه استلا رو گم کرد؟ من یادم نیست 586 00:39:40,250 --> 00:39:41,250 ‫خیلی خب 587 00:39:42,166 --> 00:39:43,166 ‫- Untranslated Line - 588 00:39:47,375 --> 00:39:48,708 ‫ 589 00:39:51,250 --> 00:39:52,250 ‫بریم 590 00:39:54,708 --> 00:39:55,916 ‫کجا بودید؟ 591 00:39:56,000 --> 00:39:58,416 ‫سعی کردم حلقه‌ام رو بگیرم ولی اون موجود آزاد شد 592 00:39:58,500 --> 00:39:59,500 ‫چی؟ چطور... 593 00:40:01,250 --> 00:40:02,708 ‫حالت چطوره؟ 594 00:40:03,458 --> 00:40:05,041 ‫من گم شدم 595 00:40:06,208 --> 00:40:07,666 ‫بعدش دیگه قدرتم کار نمی‌کرد 596 00:40:07,750 --> 00:40:08,791 ‫هی، هی 597 00:40:10,375 --> 00:40:11,541 ‫متاسفم 598 00:40:13,000 --> 00:40:15,458 ‫برگشتی. بگو چی شد 599 00:40:17,916 --> 00:40:18,916 ‫اون سیلوا ـه؟ 600 00:40:21,791 --> 00:40:24,958 ‫- یه کیت پزشکی از باستیون می‌خوام. ‫- می‌رم به خانم رئیس بگم 601 00:40:25,041 --> 00:40:27,333 ‫دِین، کمک کن ببریمش گلخونه 602 00:40:29,125 --> 00:40:31,666 ‫رسیدیم آقای سیلوا. ‫سَم، برو و پدرم رو هم بیار 603 00:40:32,166 --> 00:40:34,208 ‫- پدر؟ ‫- اون برادرمه 604 00:40:40,333 --> 00:40:43,041 ‫رئیس سیلوا مصدوم شده. ‫نمی‌دونم چه اتفاقی افتاده 605 00:40:43,125 --> 00:40:44,833 ‫شاید کار اون هیولا باشه؟ 606 00:40:44,916 --> 00:40:45,916 ‫لعنتی! 607 00:41:15,916 --> 00:41:18,125 ‫تو جونش رو نجات دادی. بهت افتخار می‌کنم 608 00:41:18,208 --> 00:41:19,208 ‫ممنون پدر 609 00:41:23,458 --> 00:41:25,375 ‫چطوره؟ می‌تونی بهش کمک کنی؟ 610 00:41:25,458 --> 00:41:28,291 ‫اسکای، من خوبم. ‫بزار پروفسور هاروی کارش رو بکنه 611 00:41:29,583 --> 00:41:31,750 ‫باید سریعاً منتقلش می‌کردم، سربازهای بیشتری داشتم 612 00:41:31,833 --> 00:41:36,375 ‫بچه‌ها، می‌شه ما رو تنها بگذارید لطفاً؟ ‫بهتون خبر می‌دیم. زود باشید 613 00:41:42,000 --> 00:41:44,166 ‫فقط ماییم ساول 614 00:41:44,750 --> 00:41:47,125 ‫قبل از اینکه برسیم اونجا آتش گرفته آزاد شده بود 615 00:41:47,875 --> 00:41:50,750 ‫یکی رو توی جاده دیدم 616 00:41:51,916 --> 00:41:53,833 ‫یکی از قصد آزادش کرده بوده؟ 617 00:42:00,083 --> 00:42:01,833 ‫چیکار داری می‌کنی؟ 618 00:42:02,833 --> 00:42:05,708 ‫داولینگ یک جور افسون تله رو در گذاشته 619 00:42:06,458 --> 00:42:07,500 ‫حرومزاده 620 00:42:07,583 --> 00:42:09,208 ‫حرکت هوشمندانه‌ای بود 621 00:42:10,083 --> 00:42:11,750 ‫که آتش گرفته رو آزاد کردی 622 00:42:12,833 --> 00:42:15,166 ‫- حواس پرتی خوبی بود. ‫- خیلی خوب بود 623 00:42:15,750 --> 00:42:18,958 ‫اگه تو می‌دونستی چطوری می‌شه 624 00:42:19,041 --> 00:42:20,750 ‫از تله داولینگ عبور کرد 625 00:42:20,833 --> 00:42:21,958 ‫من پری نیستم 626 00:42:22,958 --> 00:42:25,375 ‫برای همین فکر کنم تو رو فرستاده 627 00:42:25,458 --> 00:42:26,375 ‫آره 628 00:42:26,458 --> 00:42:30,208 ‫احساس ضعف باید بکنی ‫که یه دختر نوجوان جاتو گرفته 629 00:42:30,291 --> 00:42:31,375 ‫- Untranslated Line - 630 00:42:32,083 --> 00:42:34,250 ‫ولی می‌دونی چقدر صبرش کمه 631 00:42:34,333 --> 00:42:36,000 ‫باید بریم پایین 632 00:42:36,083 --> 00:42:39,333 ‫داولینگ، سیلوا و هاروی ‫کارهای کثیف‌شون رو 633 00:42:39,416 --> 00:42:41,833 ‫16 ساله که زیر مدرسه مخفی کردن 634 00:42:43,291 --> 00:42:45,333 ‫وقتش رسیده که ما ازشون با خبر بشیم 635 00:42:53,708 --> 00:42:55,934 ‫تِرا پیام داد 636 00:42:55,958 --> 00:42:57,500 ‫اون و میوزا برگشتن 637 00:42:57,583 --> 00:42:59,750 ‫سیلوا درمان شده و خوب می‌شه 638 00:42:59,833 --> 00:43:02,416 ‫و ما باید برای یه سخنرانی دیگه توسط رئیس آماده بشیم 639 00:43:02,500 --> 00:43:03,958 ‫مسواک از نظر صنعتی قوی‌ایه؟ 640 00:43:04,750 --> 00:43:05,750 ‫چطور؟ 641 00:43:06,666 --> 00:43:11,250 ‫وقتی مسواک می‌زنم اذیت می‌شی؟ 642 00:43:12,208 --> 00:43:13,208 ‫قسم می‌خورم... 643 00:43:14,208 --> 00:43:15,583 ‫هی، اینجایی 644 00:43:16,333 --> 00:43:17,541 ‫چی شد؟ 645 00:43:19,041 --> 00:43:22,625 ‫حس کرده بودم خانم داولینگ ‫مشکوک بشه که نیستیم. رفتم اوضاع رو درست کنم 646 00:43:22,708 --> 00:43:25,875 ‫باید ازم تشکر کنی وگرنه الان تو دردسر بودیم 647 00:43:26,833 --> 00:43:27,916 ‫حلقه منو پیدا کردی؟ 648 00:43:28,000 --> 00:43:31,416 ‫نمی‌دونی مجبور به چه کارهایی شدم تا اینو بگیرم ولی... 649 00:43:31,500 --> 00:43:33,750 ‫آره، چطوره دیگه راجع به امروز حرف نزنیم؟ 650 00:43:43,333 --> 00:43:44,333 ‫اسکای 651 00:44:06,750 --> 00:44:09,083 ‫چون ریسک تنفرت ازم هست باید بگم... 652 00:44:09,166 --> 00:44:10,500 ‫من ازت متنفر نبودم 653 00:44:11,541 --> 00:44:14,625 ‫همه چیز توی زندگی من از کنترل خارجه و من فقط... 654 00:44:15,166 --> 00:44:16,833 ‫باید به روش خودت کنترلش می‌کردی؟ 655 00:44:16,916 --> 00:44:18,625 ‫فکر می‌کنی من چرا شنا می‌کنم؟ 656 00:44:18,708 --> 00:44:20,708 ‫علامت‌های خطوط شنا نمی‌گن من چیکار کنم 657 00:44:20,791 --> 00:44:22,500 ‫اون‌ها بهترین دوست‌های یه دخترن 658 00:44:23,625 --> 00:44:25,416 ‫آره تو فقط می‌خواستی کمک کنی 659 00:44:26,083 --> 00:44:28,166 ‫یه قسمتش کمک به تو بود 660 00:44:29,708 --> 00:44:31,208 ‫اینجا، این قضیه 661 00:44:31,916 --> 00:44:33,333 ‫برای من جدیده 662 00:44:33,416 --> 00:44:34,625 ‫می‌خوام خوب پیش بره 663 00:44:34,708 --> 00:44:35,708 ‫منم همینطور 664 00:44:37,083 --> 00:44:40,458 ‫خیلی خب، چرا یهو توی مزرعه گم شدی؟ 665 00:44:42,208 --> 00:44:43,583 ‫راستش نمی‌دونم 666 00:44:44,416 --> 00:44:45,833 ‫که عجیبه. من... 667 00:44:45,916 --> 00:44:47,291 ‫من یه چیزی حس کردم، مثل... 668 00:44:48,916 --> 00:44:50,875 ‫یک جور ارتباط؟ 669 00:44:52,333 --> 00:44:53,333 ‫عجیبه 670 00:44:53,958 --> 00:44:55,375 ‫آره 671 00:44:56,333 --> 00:45:00,000 ‫دارم فکر می‌کنم کلاً باید با ‫زندگی عجیب کنار بیام. کلاً قرار نیست درکش کنم 672 00:45:00,500 --> 00:45:04,333 ‫ذهن من محدودیت‌هایی داره ولی از نظر احساسی... 673 00:45:05,125 --> 00:45:06,125 ‫می‌تونم حسش کنم 674 00:45:06,208 --> 00:45:07,833 ‫دور من پر از قدرت‌های مختلفه 675 00:45:08,708 --> 00:45:09,708 ‫که... 676 00:45:10,583 --> 00:45:12,583 ‫خیلی جدید و ترسناکه ولی... 677 00:45:14,291 --> 00:45:15,291 ‫ولی چی؟ 678 00:45:17,166 --> 00:45:18,166 ‫بلوم! 679 00:45:22,333 --> 00:45:23,333 ‫بلوم! 679 00:45:23,500 --> 00:45:28,333 »» ترجمه از: کیارش «« :.:.: Ki@RaSh :.:.: 679 00:45:28,500 --> 00:45:33,333 « ارائه‌ای از وب‌سایت بیاتوموویز » :.: Bia2Movies.bid :.: