1 00:00:18,770 --> 00:00:20,370 ‫آنچه در هیولای باتلاق گذشت... 2 00:00:20,410 --> 00:00:23,340 ‫سلام ابی. خدا رو شکر ‫که حالت خوبه 3 00:00:23,380 --> 00:00:25,110 ‫- بسه ‫- ابی، اگه بخاطر 4 00:00:25,150 --> 00:00:26,380 ‫این که ماریا بهت پریده ناراحتی... 5 00:00:26,380 --> 00:00:27,680 ‫باید مرده باشی! 6 00:00:27,680 --> 00:00:29,050 ‫واقعاً نمیدونم چی رفته تو جلدش 7 00:00:29,050 --> 00:00:30,350 ‫- ولی عذر میخوام که اونجا نبودم ‫- بسه 8 00:00:30,350 --> 00:00:34,350 ‫جون یه آدم رو گرفت که ‫از تو محافظت کنم 9 00:00:34,390 --> 00:00:36,190 ‫دوبا دیده بودت 10 00:00:36,220 --> 00:00:37,730 ‫قایق هالند رو منفجر کردی 11 00:00:37,760 --> 00:00:39,460 ‫چی داری میگی؟ ‫منو که میشناسی! 12 00:00:39,490 --> 00:00:41,090 ‫ایوری ساندرلند رو هم میشناسم 13 00:00:41,130 --> 00:00:42,460 ‫حتماً هالند سر راهش بوده 14 00:00:42,460 --> 00:00:44,100 ‫که یعنی میخواسته کارشو بسازه 15 00:00:44,130 --> 00:00:45,870 ‫واسه همینم کسی رو پیدا ‫کرده که بهش اعتماد داره 16 00:00:45,900 --> 00:00:48,700 ‫کسی که مطمئنه دهنش رو بسته نگه میداره 17 00:00:48,740 --> 00:00:50,600 ‫دنیل کسیدی به هوش اومده 18 00:00:50,640 --> 00:00:54,380 ‫و این اتفاق افتاده چون تو ‫یه معجون جادویی 19 00:00:54,410 --> 00:00:57,340 ‫از نمونه‌ای که ابی از باتلاق آورده ‫براش درست کردی 20 00:00:57,380 --> 00:01:00,880 ‫دارم کشفی رو بهت ارائه میدم ‫که میتونه دنیا رو تغییر بده 21 00:01:00,920 --> 00:01:02,950 ‫یه غریبه تو باتلاق اومد پیشم 22 00:01:02,980 --> 00:01:07,290 ‫میخواد عمیق‌تر به گیاهان ‫اطرافم نگاه کنم 23 00:01:07,320 --> 00:01:11,790 ‫- اون چیه؟ ‫- نمیدونم 24 00:01:11,820 --> 00:01:12,860 ‫آلک 25 00:01:12,890 --> 00:01:14,690 ‫ابی؟ 26 00:01:17,260 --> 00:01:19,770 ‫سلام 27 00:01:19,800 --> 00:01:22,100 ‫سلام 28 00:01:34,350 --> 00:01:37,480 ‫آخه...نمیفهمم 29 00:01:37,520 --> 00:01:41,150 ‫این اتفاقات چطور ممکنن؟ 30 00:01:41,190 --> 00:01:42,460 ‫فکر کنم هاگی که تنفس کردی 31 00:01:42,490 --> 00:01:46,630 ‫یه جور خاصیت توهم‌زایی چیزی داشته 32 00:01:46,660 --> 00:01:51,660 ‫- یعنی واقعاً این شکلی... ‫- نه نه، هنوزم... 33 00:01:54,670 --> 00:01:57,270 ‫شرمنده. یه جوریه که دوباره 34 00:01:57,300 --> 00:02:00,040 ‫نگاه کنم تو چشمای... 35 00:02:00,070 --> 00:02:03,480 ‫مرد جذابی که قبلاً بودم 36 00:02:03,510 --> 00:02:05,210 ‫آره 37 00:02:05,240 --> 00:02:09,320 ‫و این توهم تا کی ادامه پیدا میکنه؟ 38 00:02:09,350 --> 00:02:11,650 ‫یه دقیقه، یه سال. ‫اصلاً نمیدونم 39 00:02:11,690 --> 00:02:14,290 ‫آخه این کارو عمداً نکردم 40 00:02:14,290 --> 00:02:16,120 ‫انگار کار این دنیای جدیده. ‫گیاهان اطرافمون 41 00:02:16,120 --> 00:02:21,120 ‫انگار نسبت به افکار و احساساتم ‫واکنش نشون میده 42 00:02:22,830 --> 00:02:27,830 ‫فکر کنم حس کرده که چقدر دلم ‫میخواد دوباره خود منو ببینی 43 00:02:28,700 --> 00:02:33,700 ‫میدونی، اینکه چقدر دلم ‫این ارتباط رو میخواد 44 00:02:41,210 --> 00:02:45,220 ‫خب، عه... 45 00:02:45,250 --> 00:02:49,460 ‫میخوای چیزی برات بیارم؟ 46 00:02:49,460 --> 00:02:50,760 ‫میدونی، الان که گفتی... 47 00:02:50,760 --> 00:02:52,330 ‫راستش هیچی نخوردم 48 00:02:52,360 --> 00:02:53,730 ‫از دیروز صبح، واسه همین... 49 00:02:53,760 --> 00:02:56,230 ‫نه نه نه. اون به درد نمیخوره 50 00:02:56,260 --> 00:02:57,670 ‫ 51 00:02:57,700 --> 00:03:02,700 ‫شاید بیسکوییتی چیزی اینجا باشه 52 00:03:05,100 --> 00:03:06,910 ‫- آلک؟ ‫- هوم؟ 53 00:03:22,360 --> 00:03:23,460 ‫خیلی‌‌خب 54 00:03:23,490 --> 00:03:27,560 ‫خب، انگار چند تا گواوا و آلو 55 00:03:27,600 --> 00:03:30,830 ‫- انبه هم هست اگه بخوای ‫- عه، آلو 56 00:03:30,860 --> 00:03:31,860 ‫آلو 57 00:03:49,550 --> 00:03:51,120 ‫نظرت چیه؟ 58 00:03:51,150 --> 00:03:52,990 ‫خیلی خوشمزه‌ست! 59 00:03:53,020 --> 00:03:55,320 ‫پس میتونی همینجوری ‫اراده کنی و این اتفاقا بیفته؟ 60 00:03:55,360 --> 00:03:58,420 ‫فقط نگران گرسنه بودن تو بودم ‫و گیاهان هم... 61 00:03:58,460 --> 00:04:00,790 ‫خب، از گیاهان خیلی تشکر کن 62 00:04:00,830 --> 00:04:02,960 ‫خیلی... خیلی خوشمزه‌ست 63 00:04:06,070 --> 00:04:08,870 ‫میشنوی؟ 64 00:04:08,900 --> 00:04:11,870 ‫همه‌چی داره کم کم بیدار میشه 65 00:04:11,910 --> 00:04:16,040 ‫خزه، نی‌اره، گل فلوکس 66 00:04:16,080 --> 00:04:19,580 ‫و اون همه کودزو، ‫بی پدرا خیلی سر و صدا دارن 67 00:04:19,610 --> 00:04:22,450 ‫صدای بیدار شدن گیاهان رو میشنوی؟ 68 00:04:22,480 --> 00:04:24,480 ‫گیاهان خیلی حساس‌تر از حیواناتن 69 00:04:24,480 --> 00:04:27,290 ‫فقط صداشون یه کوچولو کمتره 70 00:04:27,320 --> 00:04:28,320 ‫ 71 00:04:30,860 --> 00:04:35,460 ‫و میخوان یه چیزی بهم بگن 72 00:04:35,500 --> 00:04:38,650 ‫درباره اون "تاریکی"؟ 73 00:04:49,040 --> 00:04:54,040 ‫خدایا، اون بیرون کلی زیبایی غیرقابل‌تصور ‫وجود داره، ابی 74 00:04:54,910 --> 00:04:57,350 ‫و کلی مرگ 75 00:04:57,390 --> 00:05:02,720 ‫چیزهایی دیدم، جاهایی دیدم ‫که پوسیدگی و فساد بهشون چیره شده 76 00:05:02,720 --> 00:05:06,290 ‫و هر گونه حیات رو نابود کرده ‫و همه‌چی رو سر راهش از پا درآورده 77 00:05:06,330 --> 00:05:09,730 ‫نشونم بده 78 00:05:09,760 --> 00:05:12,770 ‫هر چی که باعث تغییرت شده ‫از باتلاق نشأت گرفته 79 00:05:12,800 --> 00:05:14,500 ‫باید این تاریکی رو درک کنم 80 00:05:14,540 --> 00:05:17,970 ‫این فساد رو، ‫تا بتونم درمانت کنم 81 00:05:18,000 --> 00:05:20,640 ‫نه، ابی! 82 00:05:20,670 --> 00:05:23,540 ‫ابی! ابی وایسا بیام 83 00:05:23,580 --> 00:05:27,180 ‫لعنتی! بابا وایسا یه دقیقه. ‫وایسا. گوش کن 84 00:05:27,220 --> 00:05:30,020 ‫ورود به محدوده‌ای که دچار فساد شده ‫خیلی خطرناکه 85 00:05:30,050 --> 00:05:32,990 ‫باشه، و گیاهان خطرناک بعضی وقتا 86 00:05:33,020 --> 00:05:34,990 ‫- موثرترین داروها رو میسازن ‫- متوجهم 87 00:05:35,020 --> 00:05:37,460 ‫و باور کن، هیچکس بیشتر از ‫من اون دارو رو نمیخواد 88 00:05:37,460 --> 00:05:38,860 ‫ولی نه به قیمت در خطر انداختن جونت 89 00:05:38,860 --> 00:05:42,060 ‫من دکتر مرکز کنترل بیماری‌ام. ‫کارم اینه 90 00:05:42,100 --> 00:05:43,510 ‫باید بریم 91 00:05:44,191 --> 00:05:52,511 ‫رسانه‌ی بزرگ نایت‌مووی تقدیم می‌کند ‫NightMovie.Co 92 00:06:46,569 --> 00:06:55,569 ‫ترجمه از حـسـیـن ‫ H o s s e i n T L ‫HosseinTLsub@yahoo.com 93 00:06:58,570 --> 00:07:02,540 ‫قهوه‌ی کلانتری تموم شده؟ 94 00:07:02,580 --> 00:07:06,350 ‫فقط گفتم بیام اینجا یه تنوعی بشه 95 00:07:06,380 --> 00:07:08,020 ‫درخواست انتقالی 96 00:07:08,050 --> 00:07:12,050 ‫از فاصله بار تا اتاقکت بیشتره 97 00:07:12,090 --> 00:07:13,590 ‫شکر تموم کردی 98 00:07:13,620 --> 00:07:16,460 ‫باشه. به من ربطی نداره 99 00:07:23,260 --> 00:07:25,800 ‫دیشب بی‌سیم پلیس ‫تو و دو سه تا کاراگاه دیگه 100 00:07:25,830 --> 00:07:27,270 ‫رو فرستاد به اعماق باتلاق 101 00:07:27,300 --> 00:07:30,570 ‫برای پیدا کردن اون پسر بدی ‫که به شکارچی‌ها حمله کرده 102 00:07:30,600 --> 00:07:32,240 ‫توفیقی حاصل شد؟ 103 00:07:32,270 --> 00:07:33,940 ‫شاید بهتره از ابی بپرسی 104 00:07:33,970 --> 00:07:37,140 ‫دلم میخواد ولی امروز صبح ندیدمش 105 00:07:37,180 --> 00:07:39,480 ‫احیاناً تو خبر نداری کجاست؟ 106 00:07:39,480 --> 00:07:40,710 ‫لازم نیست مخفی‌کاری کنی لیز 107 00:07:40,710 --> 00:07:42,420 ‫مطمئنم ابی خودش بهت گفته 108 00:07:42,450 --> 00:07:45,950 ‫اونوقت چی رو؟ 109 00:07:45,990 --> 00:07:49,560 ‫- قضیه آلک هالند رو ‫- قضیه‌ش چیه؟ 110 00:07:49,590 --> 00:07:51,690 ‫ببین، من دیدمش لیز. ‫همه‌‌چی رو میدونم 111 00:07:51,730 --> 00:07:53,760 ‫دیدیش؟ ابی هم دیدی؟ 112 00:07:53,790 --> 00:07:55,130 ‫حالشون خوبه؟ 113 00:07:55,160 --> 00:07:57,770 ‫نگران نباش. ‫آخرین باری که دیدمشون خوب بودن 114 00:07:57,800 --> 00:08:01,040 ‫ولی ابی هواشو داره. ‫هنوز فکر میکنه میتونه... 115 00:08:01,070 --> 00:08:04,670 ‫چه میدونم، برش گردونه 116 00:08:04,710 --> 00:08:07,640 ‫مت، من چند وقته می‌شناسمت؟ 117 00:08:07,670 --> 00:08:09,380 ‫از کلاس سوم، ‫کلاس آقای "پرکین" 118 00:08:09,410 --> 00:08:13,610 ‫اونقدری بوده که بدونم ‫این افسرده بودنت طبیعی نیست 119 00:08:13,650 --> 00:08:17,680 ‫چی رو داری ازم پنهون میکنی؟ 120 00:08:17,720 --> 00:08:19,250 ‫میترسم 121 00:08:19,290 --> 00:08:21,550 ‫ابی همش میگه یه ‫تاریکی‌ای تو ماری هست 122 00:08:21,590 --> 00:08:23,390 ‫میگه یه زهری داره 123 00:08:23,420 --> 00:08:24,890 ‫از باتلاق منتشر میشه، میدونی؟ 124 00:08:24,920 --> 00:08:28,460 ‫تو هم میگی حرفاش مسخره‌ست 125 00:08:28,460 --> 00:08:30,360 ‫بدتر 126 00:08:30,400 --> 00:08:33,830 ‫میگم نکنه حرفاش درست باشه 127 00:08:38,040 --> 00:08:41,210 ‫متوجه نمیشم. خوبه به وودرو گفتم ‫زیاد رو اعداد و ارقام قفل نکنه 128 00:08:41,240 --> 00:08:44,710 ‫خب دکتر وودرو رو استخدام کردی چون بهترینه 129 00:08:44,750 --> 00:08:48,280 ‫دلیل نمیشه درکش راحت باشه 130 00:08:48,320 --> 00:08:50,350 ‫آره. نه عزیزم، لازم نبود این کارا رو بکنی 131 00:08:50,380 --> 00:08:52,750 ‫بهتر بود یه سورسات‌چی میاوردم 132 00:08:52,790 --> 00:08:56,090 ‫مردی مثل آقای الری ‫به غذاهای آماده عادت داره 133 00:08:56,120 --> 00:08:59,130 ‫چیزی که احتمالاً زیاد ‫تجربه نکرده غذای خونگیه 134 00:08:59,160 --> 00:09:01,930 ‫خب اینم میشه 135 00:09:01,960 --> 00:09:03,960 ‫اون دارویی که تجویز کرده 136 00:09:04,000 --> 00:09:06,900 ‫گویا واقعاً سرحالت کرده 137 00:09:06,930 --> 00:09:11,670 ‫درسته. خیلی احساس آرامش میکنم 138 00:09:11,700 --> 00:09:13,070 ‫ 139 00:09:13,110 --> 00:09:15,810 ‫خب حالا چی میدونی از این ‫آقای نیتن الری؟ 140 00:09:15,840 --> 00:09:18,580 ‫خیلی کم، که گویا خودش اینجوری دوست داره 141 00:09:18,610 --> 00:09:21,580 ‫فقط میدونم که مشاور ارشد ‫گروه محرمانه‌ست 142 00:09:21,620 --> 00:09:23,180 ‫گروه محرمانه 143 00:09:23,220 --> 00:09:25,320 ‫شبیه کلمات تو رمان‌های جاسوسیه 144 00:09:26,450 --> 00:09:29,420 ‫تنها چیزی که میدونم اینه که ‫صدها میلیون 145 00:09:29,460 --> 00:09:33,790 ‫پول دادن به همه‌جور استارت‌آپ، ‫مراکز بهداشت، داروسازی 146 00:09:33,830 --> 00:09:37,100 ‫توسعه و ساخت اسلحه، ‫اقدامات فضایی 147 00:09:37,130 --> 00:09:40,530 ‫خب، از نیدین خواستم یه پارچ ‫ویسکی آماده کنه 148 00:09:40,570 --> 00:09:42,670 ‫که با شیرینی‌ها خیلی خوب میشه 149 00:09:42,700 --> 00:09:45,670 ‫و بعد میریم سراغ قزل‌آلای بادوم‌دار 150 00:09:45,710 --> 00:09:48,340 ‫فاروی ماهیتابه‌ای و سبزی خردل 151 00:09:48,380 --> 00:09:51,840 ‫نگاش کن! 152 00:09:51,880 --> 00:09:54,210 ‫مثل دخترای خوشگل جنوبی شده 153 00:09:57,320 --> 00:10:00,820 ‫حتماً فلوید، ارکیده‌ها رو آورده 154 00:10:00,850 --> 00:10:04,060 ‫آقای ساندرلند، کلانتر میخوان باهاتون حرف بزنن 155 00:10:04,090 --> 00:10:07,030 ‫خانم ساندرلند 156 00:10:07,060 --> 00:10:09,630 ‫کلانتر کیبل. از این طرفا 157 00:10:09,660 --> 00:10:11,830 ‫شرمنده که مزاحمتون شده 158 00:10:11,870 --> 00:10:14,800 ‫ولی یه لحظه باهات کار دارم ایوری 159 00:10:14,830 --> 00:10:17,670 ‫کارای پلیسی 160 00:10:17,700 --> 00:10:22,640 ‫تو برو. من یه سری کار ‫دارم که باید حلشون کنم 161 00:10:22,680 --> 00:10:24,930 ‫خب... 162 00:10:31,790 --> 00:10:33,250 ‫صد بار بهت گفتم 163 00:10:33,290 --> 00:10:35,590 ‫هر وقت خواستی بیای اینجا اول زنگ بزن 164 00:10:35,620 --> 00:10:37,220 ‫ای مرتیکه حرومی! 165 00:10:37,260 --> 00:10:39,090 ‫میخواستی بکشیش ولی دل و جرئت نداشتی ‫خودت دست به کار بشی 166 00:10:39,130 --> 00:10:42,200 ‫بعد رفتی مت رو تهدید کردی؟ ‫پای پسرم رو کشیدی وسط یه قتل 167 00:10:42,230 --> 00:10:47,230 ‫باید میدونستم اون بچه ننه ‫نمیتونه دهنشو بسته نگه داره 168 00:10:47,400 --> 00:10:50,400 ‫همیشه میدونستم یه بخش ‫از وجودت یه مار خوش خط و خاله، ایوری 169 00:10:50,400 --> 00:10:53,370 ‫هیچوقت فکر نمیکردم اون مار ‫بیاد خِر خودمو بگیره 170 00:10:53,410 --> 00:10:56,640 ‫ولی حقیقت اینه که به هر چیزی ‫دست میزنی خاکستر میشه 171 00:10:56,680 --> 00:10:59,880 ‫این شهر، من، مت 172 00:10:59,910 --> 00:11:01,780 ‫و بدترین جاش اینه که من 30 سال 173 00:11:01,780 --> 00:11:03,250 ‫فقط وایسادم کنار و گذاشتم ‫هر کار میخوای بکنی 174 00:11:03,250 --> 00:11:05,020 ‫آره، یادم نمیاد وقتی کارای کثیف من 175 00:11:05,020 --> 00:11:07,750 ‫داشت جیبت رو پر میکرد ‫گله‌ای کرده باشی 176 00:11:07,790 --> 00:11:11,630 ‫کون لقت ایوری 177 00:11:11,660 --> 00:11:14,730 ‫نظرت چیه وقتی از خر شیطون پیاده شدی 178 00:11:14,730 --> 00:11:15,960 ‫بیای اینجا و 179 00:11:15,960 --> 00:11:17,300 ‫یه مشروب بزنی و تشریفت رو ببری بیرون 180 00:11:17,300 --> 00:11:18,700 ‫من باید واسه یه جلسه آماده شم 181 00:11:18,730 --> 00:11:21,570 ‫خوابشو ببینی. کارمون تموم نشده 182 00:11:22,770 --> 00:11:23,940 ‫چی میگی تو؟ 183 00:11:23,970 --> 00:11:26,540 ‫آلک هالند زنده‌ست 184 00:11:26,570 --> 00:11:28,910 ‫چرت میگی! 185 00:11:28,940 --> 00:11:30,410 ‫امکان نداره زنده مونده باشه 186 00:11:30,440 --> 00:11:31,780 ‫مت دیدتش 187 00:11:31,810 --> 00:11:34,380 ‫میگه بخاطر اون مریضی گیاهی ‫از شکل و ریخت افتاده 188 00:11:34,420 --> 00:11:35,950 ‫ولی خود هالند ـه ‫و گفته باشم 189 00:11:35,950 --> 00:11:37,580 ‫اگه بیاد تو شهر و دهن باز کنه 190 00:11:37,620 --> 00:11:41,890 ‫هر سه تامون به جرم قتل ‫و توطئه کارمون ساخته‌ست 191 00:11:41,920 --> 00:11:43,360 ‫حل و فصلش میکنم 192 00:11:43,360 --> 00:11:47,060 ‫نه. دیگه این به این یکی کار گند نمیزنی 193 00:11:47,090 --> 00:11:48,500 ‫ 194 00:11:48,530 --> 00:11:52,500 ‫من و تو همین الان میریم حلش میکنیم 195 00:11:52,530 --> 00:11:56,670 ‫- دیوونه شدی تو ‫- نه، دارم از پسرم محافظت میکنم 196 00:11:56,700 --> 00:11:58,970 ‫و جای بحث هم نداره 197 00:11:59,010 --> 00:12:04,010 ‫فقط دارم بهت میگم برنامه چیه 198 00:12:05,910 --> 00:12:10,350 ‫هالند زنده‌ست... 199 00:12:10,380 --> 00:12:11,380 ‫تو روحت! 200 00:12:15,720 --> 00:12:17,960 ‫- همه‌چی روبراهه؟ ‫- آره عذر میخوام 201 00:12:17,990 --> 00:12:20,530 ‫یه کاری پیش اومده، ‫منم باید برم بیرون 202 00:12:20,560 --> 00:12:23,960 ‫لوسیلیا میخواد اختلافات ‫رو با یه قاضی حل و فصل کنم 203 00:12:24,000 --> 00:12:26,030 ‫مهمونامون که تا ساعت 7 نمیان 204 00:12:26,070 --> 00:12:28,040 ‫میرم و به موقع برمیگردم 205 00:12:28,070 --> 00:12:31,610 ‫باشه. من و نیدین حواسمون ‫رو جمع میکنیم که همه‌چی حاضر باشه 206 00:12:31,640 --> 00:12:33,110 ‫باشه 207 00:12:33,140 --> 00:12:35,280 ‫به محض اینکه بتونم ‫میارمش خونه، خانم ساندرلند 208 00:12:35,310 --> 00:12:37,710 ‫باشه 209 00:12:37,740 --> 00:12:38,740 ‫خیلی‌خب 210 00:12:46,790 --> 00:12:50,490 ‫من کل کودکیم رو تو ماری گذروندم 211 00:12:50,520 --> 00:12:51,590 ‫ساعت‌ها تو باتلاق بودم 212 00:12:51,630 --> 00:12:55,860 ‫ولی فکر نکنم تا حالا انقدر ‫شاداب دیده باشمش 213 00:12:55,900 --> 00:13:00,100 ‫آلو ظاهر میشن، ‫گل شکوفه میکنه 214 00:13:01,030 --> 00:13:02,400 ‫این اتفاقات چطور ممکنن؟ 215 00:13:02,440 --> 00:13:06,110 ‫توضیحش یکم سخته 216 00:13:06,140 --> 00:13:08,840 ‫فقط بدون که ربطی به دنیایی 217 00:13:08,880 --> 00:13:10,540 ‫که مربوط به منطقه نداره 218 00:13:10,580 --> 00:13:12,280 ‫یا علم 219 00:13:12,310 --> 00:13:16,780 ‫خب، علم واقعیه، عمیقه 220 00:13:16,820 --> 00:13:20,950 ‫ولی الان میدونم که ‫بخش‌های دیگه‌ای از این دنیا هستن 221 00:13:20,990 --> 00:13:22,690 ‫که به همون اندازه عمیق و طبیعی‌ان 222 00:13:22,690 --> 00:13:24,460 ‫مثل گیاهان 223 00:13:24,490 --> 00:13:26,960 ‫بیشتر از این حرفاست. ‫یه سری نیروهای ناشناخته 224 00:13:26,990 --> 00:13:29,460 ‫هستن که دور و برمون وجود دارن 225 00:13:29,500 --> 00:13:31,670 ‫نیروی زندگی و مرگ 226 00:13:31,700 --> 00:13:36,500 ‫تو بهترین مواقع، علیه همدیگه ‫کار میکنن، اونم با یه هارمونی خاصی 227 00:13:36,540 --> 00:13:38,910 ‫تعادل رو حفظ میکنن 228 00:13:38,940 --> 00:13:40,570 ‫و یه مواقع و جاهایی هم هست 229 00:13:40,610 --> 00:13:45,810 ‫که عناصر تاریک‌تر، مرگ و فساد... 230 00:13:47,850 --> 00:13:51,080 ‫چیره میشن و گیاهان ‫رو غرق خودشون میکنن 231 00:13:54,520 --> 00:13:57,460 ‫اون چی بود؟ 232 00:13:57,490 --> 00:13:59,890 ‫درخت‌هان 233 00:13:59,930 --> 00:14:04,060 ‫دارن درد میکشن 234 00:14:08,800 --> 00:14:13,640 ‫خدای من 235 00:14:13,670 --> 00:14:18,670 ‫اره‌برقی‌ها، مواد سمی، ‫کاتالیزوری که یکی تو باتلاق مینداخته 236 00:14:19,880 --> 00:14:23,850 ‫داره خشمشون رو برانگیخته میکنه 237 00:14:23,880 --> 00:14:25,220 ‫چیکار میکنی؟ 238 00:14:25,250 --> 00:14:27,220 ‫- باید یه نمونه بگیرم و ببرم آزمایشگاه ‫- نه 239 00:14:27,260 --> 00:14:30,320 ‫اگه اینجا منبع ناهنجاری‌های ‫بیولوژیکی ماری ـه 240 00:14:30,360 --> 00:14:32,660 ‫- پس باید ازش سر دربیاریم ‫- نمیگیری چی میگم 241 00:14:32,690 --> 00:14:34,530 ‫از اینجا یه قدم جلوتر نمیریم. ‫خیلی خطرناکه 242 00:14:34,530 --> 00:14:36,130 ‫- ممکنه کلی دانش از اینجا دستگیرمون بشه... ‫- ابی 243 00:14:36,130 --> 00:14:37,600 ‫که میتونه برسونتمون به یه دارو 244 00:14:37,600 --> 00:14:39,700 ‫بدون نمونه برنمیگردم 245 00:14:39,730 --> 00:14:41,730 ‫ابی 246 00:14:47,910 --> 00:14:50,040 ‫- خانم ساندرلند ‫- جناب دکتر 247 00:14:50,080 --> 00:14:51,980 ‫باید حرف بزنیم 248 00:14:52,010 --> 00:14:55,150 ‫خب، اگه نگران لباس پوشیدن ‫امشبم هستین... 249 00:14:55,180 --> 00:14:57,920 ‫کرولاین گفت حتماً ‫با سر و وضع مناسبی منو آماده میکنه 250 00:14:57,950 --> 00:15:01,420 ‫راستش اومدم که درباره کارتون حرف بزنیم 251 00:15:01,450 --> 00:15:04,420 ‫گزارش‌هات رو مرور کردم 252 00:15:04,460 --> 00:15:08,830 ‫و دلم میخواد گفتگوی سر ‫میز شام قطع نشه 253 00:15:08,860 --> 00:15:10,030 ‫فقط تو درک نتایجتون 254 00:15:10,030 --> 00:15:11,630 ‫یه مقدار به مشکل خوردم 255 00:15:11,670 --> 00:15:16,340 ‫من برای مخاطبان عام نمی‌نویسم خانم ساندرلند 256 00:15:16,370 --> 00:15:18,740 ‫اگه شوهرتون میخواد ‫مسائل پیچیده بیوشیمی 257 00:15:18,770 --> 00:15:21,240 ‫تبدیل به چیز قابل‌فهم‌تری بشن 258 00:15:21,280 --> 00:15:23,010 ‫- پس شاید بتونم... ‫- ببخشید 259 00:15:23,040 --> 00:15:25,410 ‫باید واضح‌تر منظورم رو میرسوندم 260 00:15:25,450 --> 00:15:28,580 ‫مسائل علمی منو گیج نکرده 261 00:15:28,620 --> 00:15:32,020 ‫اونجاش رو میگم که آزمایشتون 262 00:15:32,050 --> 00:15:34,950 ‫رو یک موفقیت محض دونستین 263 00:15:34,990 --> 00:15:37,360 ‫مردی که از کما در آوردین 264 00:15:37,390 --> 00:15:40,930 ‫اینجا سر از تخت اورژانس درآورد ‫و از درد به خودش می‌پیچید 265 00:15:40,960 --> 00:15:45,830 ‫عوارض جانبی همیشه بخشی ‫از پروسه هستن خانم ساندرلند 266 00:15:45,870 --> 00:15:49,370 ‫شاید اگه تعداد بیمار بیشتری ‫بودن که از بینشون انتخاب کنم 267 00:15:49,400 --> 00:15:51,240 ‫دیگه کار به این صحبتا نمی‌کشید 268 00:15:51,270 --> 00:15:53,870 ‫لازم نیست جلوی من حالت تدافعی بگیرین دکتر 269 00:15:53,910 --> 00:15:55,910 ‫فقط میخوام بدونم 270 00:15:55,940 --> 00:15:58,480 ‫اگر مشکل زمان و پول وجود نداشت 271 00:15:58,510 --> 00:16:02,080 ‫اطمینان دارین که میتونین ‫به چیزی که وعده میدین دست پیدا کنین؟ 272 00:16:02,120 --> 00:16:06,520 ‫اصلاً چرا داریم در این مورد صحبت میکنیم؟ 273 00:16:06,520 --> 00:16:07,920 ‫ایوری کجاست؟ 274 00:16:07,950 --> 00:16:11,420 ‫ایوری در حال حاضر اینجا نیست 275 00:16:11,460 --> 00:16:14,060 ‫تا وقتی برگرده باید ‫به من جواب بدین 276 00:16:14,090 --> 00:16:15,900 ‫آره یا نه؟ 277 00:16:15,930 --> 00:16:20,930 ‫اطمینان دارین که میتونین ‫به چیزی که وعده میدین برسین؟ 278 00:16:24,240 --> 00:16:29,010 ‫هیچ شکی ندارم 279 00:16:29,040 --> 00:16:31,210 ‫شام ساعت هفته 280 00:16:31,250 --> 00:16:33,340 ‫دیر نکنین 281 00:16:48,230 --> 00:16:52,830 ‫واسه کشتن یه دانشمند ‫مهمات زیادیه 282 00:16:52,870 --> 00:16:56,070 ‫هالند دفعه پیش از شاتگان ‫و دینامیت جون سالم به در برد 283 00:16:56,100 --> 00:17:00,100 ‫دیگه خطر نمیکنم 284 00:17:01,570 --> 00:17:04,980 ‫ای خدا، ایوری چرا خواستی بکشیش؟ 285 00:17:05,010 --> 00:17:07,210 ‫اون حرومزاده یه اشتباه کرد 286 00:17:07,250 --> 00:17:10,220 ‫چه اشتباهی؟ 287 00:17:10,250 --> 00:17:13,420 ‫هالند میدونست داره چیکار میکنه 288 00:17:13,450 --> 00:17:15,960 ‫اگه فقط میچسبید به کارش 289 00:17:15,990 --> 00:17:18,320 ‫آزمایش‌هاشو میکرد ‫و گزارش میداد چیزی نمیشد 290 00:17:18,360 --> 00:17:20,530 ‫ولی پاشو از گلیمش دراز کرد 291 00:17:20,560 --> 00:17:22,730 ‫جایی فضولی کرد که نباید 292 00:17:22,760 --> 00:17:24,030 ‫خب، تصور کن چی میشد 293 00:17:24,030 --> 00:17:27,300 ‫اگه خبر داشت از اینکه این همه سال ‫کارت دفن مواد و قطع کردن بی‌رویه درخت 294 00:17:27,330 --> 00:17:32,310 ‫و درست کردن مجراهای جدید بوده. ‫تصور کن 295 00:17:32,340 --> 00:17:36,010 ‫باتلاق هنوز بابت پدرم ‫خیلی بهم بدهکاره 296 00:17:36,040 --> 00:17:40,510 ‫خودت میدونی 297 00:17:40,550 --> 00:17:43,180 ‫هالند نزدیک بود دستاوردی که 298 00:17:43,220 --> 00:17:44,720 ‫کل عمرم دنبالش بودم رو نابود کنه 299 00:17:44,750 --> 00:17:47,650 ‫تمام رونقی که خودمو جر دادم 300 00:17:47,690 --> 00:17:50,320 ‫که به این شهر بیارم، به ماری 301 00:17:50,360 --> 00:17:54,290 ‫منظورت اون رونقیه که گذاشتی تو جیبت؟ 302 00:17:54,330 --> 00:17:55,860 ‫اون همه پول بی زبونی 303 00:17:55,860 --> 00:17:58,630 ‫که دادی به کسایی که ‫میگفتن هیچی نیستی 304 00:17:58,630 --> 00:18:00,370 ‫از دست تو ایوری، ‫قبلاً این سخنرانی رو شنیدم 305 00:18:00,370 --> 00:18:03,800 ‫چهار تا حرف جدید پیدا کن 306 00:18:03,840 --> 00:18:08,840 ‫حرفم اینه که چاره‌ی دیگه‌ای برام نذاشته بود 307 00:18:09,010 --> 00:18:12,710 ‫پس تو خودتم قربانی‌ای 308 00:18:12,750 --> 00:18:15,250 ‫خب اگه انقدر عذاب وجدان داری 309 00:18:15,280 --> 00:18:19,390 ‫بهتره بذاری من کار پسره رو بسازم 310 00:18:19,420 --> 00:18:20,790 ‫هنوز سلاح خدمتت رو داری 311 00:18:20,790 --> 00:18:22,320 ‫اونم خوب واسه آدم کشتن به درد میخوره 312 00:18:22,320 --> 00:18:26,930 ‫از اتفاقی که برای رمی دوبا افتاد مشخصه 313 00:18:26,960 --> 00:18:29,060 ‫باشه حالا که اصرار داری 314 00:18:32,030 --> 00:18:33,430 ‫جلو برو 315 00:18:33,470 --> 00:18:35,570 ‫داره بدترم میشه 316 00:18:35,600 --> 00:18:38,910 ‫پوسیدگی داره سریعتر گسترش پیدا میکنه 317 00:18:38,940 --> 00:18:40,710 ‫هر چیزی که لمسش میکنه اینجوری میشه؟ 318 00:18:40,740 --> 00:18:43,010 ‫تمام موجودات زنده 319 00:18:43,040 --> 00:18:45,190 ‫نتیجه‌ای که از خودش به جا میذاره اینه 320 00:18:55,220 --> 00:18:57,490 ‫همه‌چی مُرده 321 00:18:57,520 --> 00:19:00,190 ‫نمیتونیم اینجا بمونیم 322 00:19:00,230 --> 00:19:04,230 ‫فقط باید یه نمونه بردارم 323 00:19:24,950 --> 00:19:28,020 ‫ابی... 324 00:19:28,050 --> 00:19:31,160 ‫باید بریم، همین الان 325 00:19:31,190 --> 00:19:34,730 ‫تاریکی فهمیده ما اینجاییم 326 00:19:42,170 --> 00:19:46,820 ‫- بذار ببینم. ببینم... ‫- بیا 327 00:19:47,940 --> 00:19:49,590 ‫برو برو برو 328 00:19:54,380 --> 00:19:56,030 ‫برو برو برو! 329 00:20:06,160 --> 00:20:09,310 ‫بیا. بذار من درستش کنم 330 00:20:17,500 --> 00:20:19,540 ‫میدونی که، ساندرلند ‫باید این نمایش 331 00:20:19,570 --> 00:20:22,610 ‫جلب سرمایه‌گذار رو اداره کنه، نه تو 332 00:20:22,640 --> 00:20:24,810 ‫ای کاش تجدید نظر میکردی 333 00:20:24,840 --> 00:20:27,340 ‫و با من برمیگشتی بریم دانشگاه 334 00:20:31,420 --> 00:20:37,040 ‫درمان آلزایمر تو، توی اون سلول‌‌هایی ‫که زیر میکروسکوپ دیدم پنهانه 335 00:20:38,260 --> 00:20:40,960 ‫اینو میدونم 336 00:20:40,990 --> 00:20:43,000 ‫حالا مسیر زیادی رو باید طی کنی 337 00:20:43,000 --> 00:20:44,830 ‫تا کشفت بتونه بیماری‌ای 338 00:20:44,830 --> 00:20:47,930 ‫- مثل بیماری من رو درمان کنه ‫- نه 339 00:20:47,930 --> 00:20:51,770 ‫وقت داریم 340 00:20:51,810 --> 00:20:54,310 ‫هیچ چیز دیگه‌ای رو قبول نمیکنم 341 00:21:13,590 --> 00:21:14,960 ‫داره دیروقت میشه. باید برگردم 342 00:21:14,960 --> 00:21:16,630 ‫نه نه نه. ‫یه دو دقیقه دیگه هم بگردیم 343 00:21:16,630 --> 00:21:18,800 ‫مت تو همین محدوده دیدتش 344 00:21:18,830 --> 00:21:22,830 ‫فکر نکنم حاضر باشه زیاد دور بشه 345 00:21:22,870 --> 00:21:25,370 ‫باید تمومش کنیم ایوری 346 00:21:25,370 --> 00:21:27,810 ‫اگه واقعاً هالند اینجا باشه 347 00:21:27,840 --> 00:21:29,280 ‫میتونیم فردا صبح برگردیم 348 00:21:29,310 --> 00:21:33,950 ‫وایسا 349 00:21:33,980 --> 00:21:35,880 ‫اونو دیدی؟ 350 00:21:35,920 --> 00:21:40,920 ‫ببین، اونجا یه چیزی داره تکون میخوره 351 00:21:41,050 --> 00:21:43,020 ‫- ایوری ‫- فکر کردی من خرم؟ 352 00:21:43,060 --> 00:21:45,490 ‫نزن! 353 00:21:45,530 --> 00:21:46,760 ‫منتظر چی هستی؟ 354 00:21:46,790 --> 00:21:48,130 ‫منتظر چی هستی لوس؟ 355 00:21:48,130 --> 00:21:49,800 ‫منتظر اومدن همکارتی؟ 356 00:21:49,800 --> 00:21:51,930 ‫یا شایدم فقط دنبال یه جای خوب ‫برای دفن کردن جسد منی 357 00:21:51,970 --> 00:21:54,470 ‫نه. تفنگ رو بذار زمین 358 00:21:54,500 --> 00:21:57,370 ‫واقعاً فکر کردی شر و ورات رو درباره ‫زنده بودن هالند باور میکنم؟ 359 00:21:57,400 --> 00:21:58,810 ‫- حقیقت داره ‫- اگه راست بود هم 360 00:21:58,840 --> 00:22:00,570 ‫هیچ فرقی نداشت 361 00:22:00,610 --> 00:22:03,840 ‫چون من تو رو میشناسم 362 00:22:03,880 --> 00:22:06,510 ‫هیچی رو فراموش نمیکنی 363 00:22:06,550 --> 00:22:07,550 ‫هیچی رو نمی‌بخشی 364 00:22:07,550 --> 00:22:09,110 ‫پس همین؟ میخوای راحت... 365 00:22:10,320 --> 00:22:11,620 ‫میخوای راحت منو بزنی بره؟ 366 00:22:11,650 --> 00:22:15,590 ‫یه دلیل موجه بگو که چرا نباید بزنم؟ 367 00:22:15,620 --> 00:22:20,620 ‫چون من تنها کسی‌ام تو دنیا ‫که تو رو میشناسه 368 00:22:21,000 --> 00:22:26,000 ‫چون من تنها کسی‌ام تو دنیا ‫که خود واقعیت رو می‌بینه 369 00:22:27,030 --> 00:22:32,030 ‫بعد از تمام مصیبتایی که با هم ‫پشت سر گذاشتیم 370 00:22:32,840 --> 00:22:36,480 ‫- فکر میکردم... ‫- چی فکر میکردی؟ 371 00:22:36,510 --> 00:22:38,780 ‫فکر میکردم منو دوست داری 372 00:22:38,810 --> 00:22:40,910 ‫دوستت هم دارم 373 00:22:40,950 --> 00:22:43,180 ‫خواهش میکنم ایوری 374 00:22:53,230 --> 00:22:56,130 ‫یه لحظه فکر کردم نظرت عوض شده 375 00:22:56,160 --> 00:22:58,730 ‫جی‌پی‌اس خراب شد 376 00:22:58,770 --> 00:23:00,970 ‫- بیا تمومش کنیم ‫- نه نه نه. اینجا نه 377 00:23:01,000 --> 00:23:02,700 ‫باید بریم رو آب 378 00:23:02,740 --> 00:23:04,000 ‫نمیخوام ریسک کنم 379 00:23:04,040 --> 00:23:06,010 ‫و رد و مدرکی از خون به جا بذارم 380 00:23:06,040 --> 00:23:08,280 ‫یا اینکه کسی جسدش رو پیدا کنه، خب؟ 381 00:23:08,310 --> 00:23:11,460 ‫خب اینو بده به من 382 00:23:55,120 --> 00:23:59,060 ‫آقای الری، ماریا ساندرلند هستم. ‫خیلی خوشوقتم 383 00:23:59,090 --> 00:24:02,030 ‫بفرمایید 384 00:24:02,060 --> 00:24:04,160 ‫بنده و شوهرم ایوری ‫باعث افتخارمونه 385 00:24:04,200 --> 00:24:07,370 ‫که شما این همه راه اومدین ‫اینجا که ما رو ببینید 386 00:24:07,370 --> 00:24:09,270 ‫- سفرتون چطور بود؟ ‫- طولانی 387 00:24:09,300 --> 00:24:12,810 ‫این شهر کوچیکتون خیلی ‫از مسیرهای پررفت‌وآمد دوره 388 00:24:12,840 --> 00:24:15,840 ‫البته عجیب و جالبه، ‫اگر کسی از اینطور جاها خوشش بیاد 389 00:24:15,880 --> 00:24:19,250 ‫خب، بکرترین جای لوییزیاناست 390 00:24:19,280 --> 00:24:20,880 ‫ایوری یه کار فوری براش پیش اومد 391 00:24:20,910 --> 00:24:24,150 ‫اما مطمئنم خیلی مشتاقه ‫که نتایج کارش رو باهاتون در میون بذاره 392 00:24:24,150 --> 00:24:27,520 ‫شام هنوز آماده نشده اما ‫افتخار بدید و بیاین 393 00:24:27,550 --> 00:24:30,160 ‫با هم یه کوکتل و سالاد خرچنگی میل کنیم 394 00:24:32,290 --> 00:24:35,060 ‫ودکا مارتینی. ‫خنک به همراه یه تیکه لیمو 395 00:24:35,090 --> 00:24:36,090 ‫ 396 00:24:43,240 --> 00:24:45,140 ‫چیزی نیست. ‫بیا بریم اونجا 397 00:24:45,170 --> 00:24:48,440 ‫آلک؟ 398 00:24:48,480 --> 00:24:51,140 ‫بذار ببینمش 399 00:24:51,180 --> 00:24:53,910 ‫درش بیار. یالا 400 00:24:53,950 --> 00:24:56,980 ‫همینجا بمون. ‫فقط آروم باش، خب؟ 401 00:24:57,020 --> 00:24:58,920 ‫چی بود اونی که نیشم زد؟ 402 00:24:58,950 --> 00:25:01,020 ‫یه جور پیچک پوسیده 403 00:25:01,050 --> 00:25:02,390 ‫چی؟ 404 00:25:02,420 --> 00:25:06,390 ‫زخمه. خیلی... 405 00:25:06,430 --> 00:25:07,960 ‫یه نکروزان غلاف ـه 406 00:25:08,000 --> 00:25:09,730 ‫یه جور باکتری گوشتخواره 407 00:25:09,760 --> 00:25:12,400 ‫همچین چیزیه، آره 408 00:25:14,530 --> 00:25:16,540 ‫تاریکی 409 00:25:17,840 --> 00:25:19,870 ‫ابی. ابی، باید همین الان بریم بیمارستان 410 00:25:19,910 --> 00:25:24,710 ‫تا بیمارستان زنده نمیمونم 411 00:25:27,410 --> 00:25:31,220 ‫یه نوع گیاه هست، ‫عروسک پشت پرده، ‫ضدعفونی‌کننده قدرتمندیه 412 00:25:31,250 --> 00:25:32,990 ‫این طرفا از اونا نیست. ‫گوش کن چی میگم 413 00:25:33,020 --> 00:25:36,120 ‫ولی بالاخره یه جا هستن. ‫یه جا هستن 414 00:25:36,160 --> 00:25:40,630 ‫میتونی بیاریشون 415 00:25:59,150 --> 00:26:04,100 ‫همینجا بمون. ‫همینجا بمون 416 00:26:08,090 --> 00:26:11,090 ‫اینا رو قورت بده. ‫قورت بده. قورت بده 417 00:26:11,120 --> 00:26:15,560 ‫منو ببین. منو ببین. ‫خوبه؟ چی شد؟ 418 00:26:18,900 --> 00:26:20,430 ‫جواب نمیده. جواب نمیده 419 00:26:20,470 --> 00:26:23,970 ‫گندیدگی داره مقاومت میکنه 420 00:26:24,000 --> 00:26:26,410 ‫گندیدگی داره مقاومت میکنه 421 00:26:43,490 --> 00:26:45,790 ‫داره تکون میخوره 422 00:26:54,270 --> 00:26:58,200 ‫خب، فکر نمیکردم جرئتش رو داشته باشی پسر 423 00:26:58,240 --> 00:26:59,610 ‫خفه شو 424 00:26:59,640 --> 00:27:00,940 ‫اینجا بهترین جائه 425 00:27:00,980 --> 00:27:02,510 ‫اینجا چه خبره؟ 426 00:27:02,540 --> 00:27:04,180 ‫دودل شدی؟ 427 00:27:04,210 --> 00:27:06,180 ‫نه بابا. ‫کارت تمومه خیالت راحت 428 00:27:06,210 --> 00:27:10,680 ‫متی من رو قاتل کردی. ‫خط قرمز رو رد کردی ایوری 429 00:27:13,290 --> 00:27:15,590 ‫مطمئنی بعداً وجدانت آروم میگیره پسر؟ 430 00:27:15,620 --> 00:27:16,820 ‫واسه چی نگیره؟ 431 00:27:16,860 --> 00:27:18,190 ‫دارم از هیولایی مثل تو خلاص میشم 432 00:27:18,190 --> 00:27:20,030 ‫قبل از اینکه منم مثل بقیه‌ی ‫این شهر بدبخت کنی 433 00:27:20,030 --> 00:27:21,730 ‫نه، فقط تو این فکر بودم 434 00:27:21,760 --> 00:27:26,760 ‫که میتونی عذاب وجدان ‫کشتن پدرت رو تحمل کنی یا نه 435 00:27:28,040 --> 00:27:29,770 ‫- چی زر میزنه این؟ ‫- درسته 436 00:27:29,800 --> 00:27:32,210 ‫فکر میکردی به حرف تو بسنده میکنم؟ 437 00:27:32,240 --> 00:27:34,010 ‫فکر کردی باور میکنم ‫بچه‌ی یکی دیگه‌ست؟ 438 00:27:34,040 --> 00:27:36,210 ‫همون لحظه که دیدمش ‫حسم بهم گفت 439 00:27:36,240 --> 00:27:40,080 ‫سبیل چند تا دکتر رو چرب کردم. ‫از مت نمونه گرفتن 440 00:27:40,110 --> 00:27:41,550 ‫- راست میگه؟ ‫- مرتیکه حرومزاده 441 00:27:41,580 --> 00:27:43,550 ‫این پسر منم هست! 442 00:27:43,580 --> 00:27:45,850 ‫- این همه سال تو میدونستی؟ ‫- شاتگان رو بده من 443 00:27:45,890 --> 00:27:47,890 ‫نه، توی لامصب خبر داشتی؟ ‫میخوام حقیقت رو بدونم 444 00:27:47,890 --> 00:27:49,420 ‫- شاتگان رو بده من! ‫- میخوام حقیقت رو بدونم! 445 00:27:49,420 --> 00:27:51,820 ‫الان بکش بیرون از این تفنگ لامصب! 446 00:27:57,030 --> 00:28:00,330 ‫خدا لعنتت کنه! 447 00:28:14,850 --> 00:28:18,290 ‫مُرد؟ مرد؟! 448 00:28:18,320 --> 00:28:23,320 ‫روش فشار بده، خب؟ ‫میریم سراغ کمک 449 00:28:33,800 --> 00:28:35,100 ‫ابی. میدونم، میدونم 450 00:28:35,130 --> 00:28:39,240 ‫- من چم داره میشه؟ ‫- چیزی نیست. آروم باش 451 00:28:40,610 --> 00:28:41,910 ‫داخل بدنت جنگ درست شده 452 00:28:41,910 --> 00:28:42,880 ‫بین طبیعت و پوسیدگی 453 00:28:45,910 --> 00:28:49,880 ‫صبر کن. صبر کن. داخل بدنت ‫200 گونه گیاه وجود داره 454 00:28:49,920 --> 00:28:54,920 ‫اگه بتونم کاری کنم رشد کنن ‫و بدنت رو خوب کنن... 455 00:29:32,260 --> 00:29:33,730 ‫ابی 456 00:29:33,760 --> 00:29:34,760 ‫ابی 457 00:29:38,930 --> 00:29:41,940 ‫بازم معذرت‌خواهی میکنم ‫که ایوری دیر کرده 458 00:29:41,970 --> 00:29:44,770 ‫اما تا برسه، بفرمایین یه برش از ‫کیک گردویی بنده رو بچشین 459 00:29:44,810 --> 00:29:48,540 ‫مغزها از درخت‌های همین باغ تهیه شدن 460 00:29:48,580 --> 00:29:52,680 ‫راستش رو بخواین، ‫من برای غذا خوردن نیومدم اینجا 461 00:29:52,680 --> 00:29:53,880 ‫به من قول ارائه اطلاعاتی 462 00:29:53,880 --> 00:29:55,920 ‫در خصوص یه کشف بزرگ رو دادن 463 00:29:55,950 --> 00:30:00,290 ‫شوهرتون تمام اعتبارش رو ‫خرج بدست آوردن این جلسه کرد 464 00:30:00,290 --> 00:30:05,120 ‫ولی حالا نمیتونه زحمت بکشه ‫و تشریف بیاره؟ 465 00:30:05,160 --> 00:30:08,400 ‫واقعاً بابت زمانی که به ما دادین ‫ازتون متشکرم 466 00:30:08,430 --> 00:30:11,300 ‫بخصوص بعد از مرور کار گروه محرمانه 467 00:30:11,330 --> 00:30:13,800 ‫و به خصوص نقش شما 468 00:30:13,800 --> 00:30:17,300 ‫در پروژه‌ی "مد چهار" 469 00:30:17,340 --> 00:30:19,370 ‫شما چجوری از "مد چهار" خبر دارین؟ 470 00:30:19,410 --> 00:30:21,440 ‫خب، درسته یه دختر ‫اهل یه شهر کوچیکم 471 00:30:21,480 --> 00:30:26,480 ‫ولی بازم دوستانی بین مقامات بالا دارم 472 00:30:26,750 --> 00:30:28,520 ‫ممنون 473 00:30:29,550 --> 00:30:34,260 ‫از اونجایی که ایوری دچار کسالته، ‫نیدین... 474 00:30:34,290 --> 00:30:38,820 ‫شاید دکتر وودرو بتونن ‫بروشور رو برامون شرح بدن 475 00:30:38,860 --> 00:30:40,890 ‫بله 476 00:30:40,930 --> 00:30:43,560 ‫البته 477 00:30:43,600 --> 00:30:45,400 ‫ 478 00:30:45,430 --> 00:30:48,970 ‫اگه برید به صفحه سه، ‫می‌بینید که 479 00:30:49,000 --> 00:30:52,410 ‫با یک ترکیب طبیعی و بیوارگانیک 480 00:30:52,440 --> 00:30:55,210 ‫که مقدار زیادی لینگین و کلروفیل ‫داره شروع کردیم 481 00:30:55,240 --> 00:30:58,710 ‫بیماری که اولین مورد آزمایشمون بود 482 00:30:58,750 --> 00:31:01,050 ‫دچار آسیب مغزی شدیدی شده بود 483 00:31:01,080 --> 00:31:04,120 ‫و تشخیص داده شده بود که ‫دچار اغمای سطح 7 شده 484 00:31:04,120 --> 00:31:08,820 ‫اما کمتر از 12 ساعت بعد ‫از تزریق ترکیب دکتر وودرو 485 00:31:08,820 --> 00:31:12,060 ‫هوشیاری کامل به دست آورد 486 00:31:12,090 --> 00:31:15,030 ‫اونم دو روز بعد از جراحتش 487 00:31:15,060 --> 00:31:16,360 ‫جالبه 488 00:31:16,400 --> 00:31:19,600 ‫ماده‌ای که روش کار میکنیم ‫یه بافت زنده‌ست 489 00:31:19,600 --> 00:31:22,440 ‫که همینجا تو آزمایشگاهمون ‫پرورش داده شده 490 00:31:22,470 --> 00:31:25,570 ‫و توانایی جهشش هزاران برابر ‫بیشتر از هر چیزیه 491 00:31:25,570 --> 00:31:30,570 ‫که انسان یا طبیعت به خودش دیده 492 00:31:32,010 --> 00:31:35,150 ‫ 493 00:31:35,180 --> 00:31:37,050 ‫خودتون این رو درست کردین؟ 494 00:31:37,080 --> 00:31:41,880 ‫گردوی محلی. رازش همینه 495 00:31:48,630 --> 00:31:53,630 ‫حالا لطف کنین و برید صفحه هفت 496 00:32:19,890 --> 00:32:22,860 ‫ابی 497 00:32:22,900 --> 00:32:26,270 ‫سلام 498 00:32:26,300 --> 00:32:29,750 ‫- بهتر شدی؟ ‫- آره 499 00:32:45,990 --> 00:32:50,820 ‫ممنونم 500 00:32:50,860 --> 00:32:52,360 ‫خواهش میکنم 501 00:32:58,830 --> 00:33:01,870 ‫چیه؟ چی شده؟ 502 00:33:01,900 --> 00:33:03,570 ‫هیچی 503 00:33:03,600 --> 00:33:06,710 ‫فقط اثر هاگ‌ها... 504 00:33:06,740 --> 00:33:10,480 ‫داره از بین میره 505 00:33:10,510 --> 00:33:11,680 ‫آره 506 00:33:11,710 --> 00:33:16,710 ‫خب... یه روز آلک بودن بهم چسبید 507 00:33:20,520 --> 00:33:25,060 ‫بیا اینجا 508 00:33:25,090 --> 00:33:27,490 ‫نمیدونیم چه اتفاقی میفته 509 00:33:31,430 --> 00:33:35,930 ‫فقط همین جا و همین لحظه رو داریم 510 00:33:38,170 --> 00:33:42,480 ‫تو الان جون منو نجات دادی 511 00:33:42,510 --> 00:33:43,510 ‫آره 512 00:34:05,730 --> 00:34:09,480 ‫باید یکم استراحت کنی 513 00:34:24,350 --> 00:34:28,090 ‫خب، موفق شدیم 514 00:34:28,120 --> 00:34:30,320 ‫بودجه‌ی کامل 515 00:34:30,360 --> 00:34:33,230 ‫تجهیزات آزمایشگاهی کامل، ‫گروه کمکی 516 00:34:35,160 --> 00:34:38,200 ‫بالاخره داریم بهش میرسیم 517 00:34:38,230 --> 00:34:40,730 ‫اولین نفری هم که سود میبره تویی 518 00:34:46,740 --> 00:34:49,880 ‫از شام لذت بردی؟ 519 00:34:49,910 --> 00:34:52,460 ‫خوشمزه بود 520 00:34:54,980 --> 00:34:58,120 ‫میپرسم چون... 521 00:34:58,150 --> 00:35:00,320 ‫انگار خیلی ساکت بودی 522 00:35:00,350 --> 00:35:02,790 ‫خیلی داشت بهم خوش میگذشت 523 00:35:02,820 --> 00:35:07,820 ‫ولی اون زوج دیگه‌ی سر میز کی بودن؟ 524 00:35:08,560 --> 00:35:13,500 ‫اون مرد اسمش نیتن الری بود 525 00:35:13,530 --> 00:35:16,240 ‫ 526 00:35:16,270 --> 00:35:19,370 ‫زنش چی؟ 527 00:35:19,410 --> 00:35:23,310 ‫ماریا. اسمش ماریا بود 528 00:35:24,840 --> 00:35:27,840 ‫خیلی زوج خوبی بنظر میرسن 529 00:35:33,920 --> 00:35:36,820 ‫خیلی خسته‌ام 530 00:35:36,860 --> 00:35:41,460 ‫البته 531 00:35:41,490 --> 00:35:44,790 ‫شب بخیر عزیز دلم 532 00:35:52,770 --> 00:35:54,810 ‫طاقت بیار متی 533 00:35:54,840 --> 00:35:58,110 ‫از دست تو مامان. ‫این همه سال بهم دروغ گفتی 534 00:35:58,140 --> 00:35:59,610 ‫اشتباه کردم متی 535 00:35:59,650 --> 00:36:03,080 ‫- چرا بهم نگفتی؟ ‫- باعث خجالتم بود 536 00:36:03,080 --> 00:36:05,220 ‫نمیتونستم تحمل کنم ایوری تو زندگیت باشه 537 00:36:05,220 --> 00:36:07,420 ‫و تو به اون مرد عوضی بعنوان ‫پدرت نگاه کنی 538 00:36:07,450 --> 00:36:12,450 ‫پس همش بخاطر من بوده، آره؟ 539 00:36:12,890 --> 00:36:14,390 ‫اینجاییم 540 00:36:40,490 --> 00:36:42,420 ‫- یعنی چی؟ ‫- باید بیایم تو 541 00:36:42,460 --> 00:36:44,120 ‫ای خدا، نمیتونین اینجا باشین 542 00:36:44,160 --> 00:36:45,830 ‫ماریا، مت داره خون ازش میره 543 00:36:45,860 --> 00:36:47,600 ‫- بذار بیایم تو ‫- این چه خریه؟ 544 00:36:47,630 --> 00:36:49,430 ‫- این دکتر فرِد ـه ‫- از قایق بهش زنگ زدم 545 00:36:49,460 --> 00:36:51,060 ‫ببین، فکر کردی از خدامه اینجا باشم؟ 546 00:36:51,060 --> 00:36:53,770 ‫نمیتونم مت رو با زخم چاقو ببرم بیمارستان 547 00:36:53,800 --> 00:36:55,470 ‫خواهش میکنم 548 00:36:55,500 --> 00:36:57,440 ‫خیلی‌خب، بیارش تو آشپزخونه 549 00:36:57,470 --> 00:37:01,670 ‫چیزی نیست 550 00:37:13,150 --> 00:37:15,550 ‫بخورش متی 551 00:37:18,760 --> 00:37:23,260 ‫این جزو برنامه نبود 552 00:37:25,130 --> 00:37:26,800 ‫شرمنده مزاحم شدیم 553 00:37:26,830 --> 00:37:31,830 ‫ولی انتظار نداشتم حرومزاده ‫با چاقو پسرم رو بزنه 554 00:37:33,710 --> 00:37:35,870 ‫تونستی ازشون امضا بگیری؟ 555 00:37:35,910 --> 00:37:39,910 ‫آره 556 00:37:39,950 --> 00:37:44,950 ‫وودرو کارشو انجام داد، ‫کیک گردویی هم معامله رو جوش داد 557 00:37:46,820 --> 00:37:47,820 ‫ایوری چی شد؟ 558 00:37:53,030 --> 00:37:54,530 ‫مُرده 559 00:38:09,510 --> 00:38:11,950 ‫تو خودت نرو قندعسل. ‫نقشه جواب داد 560 00:38:11,980 --> 00:38:14,580 ‫شرکت مال خودته 561 00:38:14,620 --> 00:38:19,220 ‫ببخشید که از مرگ شوهرم خوشحال نیستم 562 00:38:19,250 --> 00:38:21,590 ‫اون همه دروغ و سوءاستفاده 563 00:38:31,430 --> 00:38:32,770 ‫خیلی وقت بود 564 00:38:32,800 --> 00:38:34,740 ‫یادت باشه یه سر بیای اداره 565 00:38:34,740 --> 00:38:37,500 ‫و گزارش مفقودیش رو بدی 566 00:38:37,540 --> 00:38:40,170 ‫باید یکی رو بفرستم 567 00:38:40,210 --> 00:38:42,280 ‫دیگه نمیخوام ببینمت 568 00:38:42,310 --> 00:38:43,910 ‫یه هدف مشترک داشتیم لوسیلیا 569 00:38:43,940 --> 00:38:47,080 ‫و حالا که بهش رسیدیم ‫میخوام از زندگیم بری بیرون 570 00:38:47,110 --> 00:38:52,110 ‫همیشه خودتو از من بالاتر میدیدی 571 00:38:53,190 --> 00:38:56,920 ‫حواست باشه این خون ‫رو قبل از رفتن پاک کنی 572 00:38:56,960 --> 00:39:01,960 ‫نمیخوام فردا آشپزخونه‌ام لکه داشته باشه 573 00:39:24,980 --> 00:39:28,220 ‫باید بری 574 00:39:28,260 --> 00:39:29,760 ‫فردا برمیگردم 575 00:39:29,790 --> 00:39:34,740 ‫گمون نکنم فکر خوبی باشه 576 00:39:35,630 --> 00:39:37,970 ‫تو این فکر بودم که شاید یه دلیلی داره 577 00:39:38,000 --> 00:39:41,370 ‫که من به این موجود تبدیل شدم، میدونی؟ 578 00:39:41,400 --> 00:39:46,400 ‫شاید بخشی از یه برنامه‌ی بزرگترم 579 00:39:48,910 --> 00:39:51,110 ‫منظورت... 580 00:39:51,140 --> 00:39:53,150 ‫منظورت چجور برنامه‌ایه؟ 581 00:39:53,180 --> 00:39:55,150 ‫نمیدونم ولی... 582 00:39:55,180 --> 00:39:59,620 ‫از من و تو بزرگتره 583 00:39:59,650 --> 00:40:04,060 ‫اون جنگی که تو دستت شاهد بودیم 584 00:40:04,090 --> 00:40:06,490 ‫اطرافمون پُره 585 00:40:06,530 --> 00:40:10,300 ‫اینجا تو باتلاق 586 00:40:10,330 --> 00:40:14,600 ‫و تا حد مرگ هم ادامه داره 587 00:40:14,640 --> 00:40:18,910 ‫شاید به این هیولا تبدیل شدم 588 00:40:18,910 --> 00:40:22,710 ‫که تو این جنگ بجنگم 589 00:40:22,740 --> 00:40:27,010 ‫باشه، ولی تکلیف آلک هالند چی میشه؟ 590 00:40:27,050 --> 00:40:29,480 ‫آلک نمیتونست جونت رو نجات بده 591 00:40:29,480 --> 00:40:30,680 ‫فقط این هیولایی که بهش تبدیل شدم 592 00:40:30,680 --> 00:40:32,780 ‫میتونست این کارو بکنه 593 00:40:36,490 --> 00:40:41,060 ‫هر کاری از دستت بر میاد انجام دادی 594 00:40:41,090 --> 00:40:42,660 ‫ممنونم 595 00:40:42,700 --> 00:40:44,830 ‫ولی این سرنوشت تو نیست، ‫سرنوشت منه 596 00:40:44,870 --> 00:40:48,700 ‫تو یه زندگی پیش روت داری ‫و باید بری بهش برسی 597 00:40:48,740 --> 00:40:51,910 ‫اگه جنگی وجود داره ‫میخوام کنارت توش بجنگم 598 00:40:51,940 --> 00:40:53,470 ‫نه 599 00:40:53,510 --> 00:40:54,870 ‫آلک 600 00:40:54,910 --> 00:40:58,680 ‫اینجا بودن واسه تو خیلی خطرناکه 601 00:40:58,710 --> 00:41:02,680 ‫اینجا جای منه 602 00:41:02,720 --> 00:41:07,720 ‫میخوام بری و دیگه هیچوقت ‫برنگردی اینجا 603 00:42:14,660 --> 00:42:17,660 ‫ابی، کجا بودی؟ 604 00:42:17,690 --> 00:42:20,290 ‫داشتم با یه دوست خداحافظی میکردم 605 00:42:20,330 --> 00:42:23,900 ‫منظورت آلک ـه؟ 606 00:42:23,930 --> 00:42:25,930 ‫آره 607 00:42:25,970 --> 00:42:29,140 ‫داره امیدش رو از دست میده، لیز 608 00:42:29,170 --> 00:42:30,510 ‫من... 609 00:42:30,540 --> 00:42:32,740 ‫از باتلاق یه نمونه برداشتم ‫که ممکنه کمک کنه 610 00:42:32,770 --> 00:42:36,510 ‫ولی برای مطالعه‌ش به تمام ‫منابع مرکز نیاز دارم 611 00:42:36,540 --> 00:42:38,610 ‫منظور؟ 612 00:42:38,640 --> 00:42:40,950 ‫برمیگردم آتلانتا 613 00:42:40,980 --> 00:42:44,280 ‫- امشب ‫- آتلانتا؟ 614 00:42:44,320 --> 00:42:46,020 ‫مطمئنی؟ 615 00:42:46,050 --> 00:42:50,560 ‫خب، دیگه از هیچی اطمینان ندارم 616 00:42:50,590 --> 00:42:53,590 ‫ولی باید کمکش کنم 617 00:42:53,630 --> 00:42:58,430 ‫میدونم. ‫باید یه راهی پیدا کنم 618 00:43:50,591 --> 00:43:58,431 ‫ترجمه از حـسـیـن ‫ H o s s e i n T L ‫HosseinTLsub@yahoo.com 619 00:43:59,432 --> 00:44:11,432 ‫مرجع دانلود فیلم و سریال با لینک مستقیم ‫NightMovie.Co