1 00:00:13,062 --> 00:00:19,062 ‫ارائه شده توسط وبسایت فیلمکیو ‫.:: FilmKio.Com ::. 2 00:00:20,063 --> 00:00:21,689 ‫آنچه گذشت... 3 00:00:21,773 --> 00:00:23,566 ‫تو و آنجلینا صمیمی شدین 4 00:00:23,649 --> 00:00:25,943 ‫خب، نمی‌بینم قابلیت دریافت ندایی ‫داشته باشی 5 00:00:26,027 --> 00:00:29,405 ‫خدا منو انتخاب کرده تا اونایی که ‫ارزشش رو دارن از آزمون پایانی عبور بدم 6 00:00:29,489 --> 00:00:31,115 ‫همه‌مون با مرگ کلویی کلنجار رفتیم 7 00:00:31,199 --> 00:00:32,950 ‫فکر می‌کنم دقیقا باید همین کار رو می‌کردم 8 00:00:33,034 --> 00:00:34,452 ‫و با این وجود حالم بهتر نشده 9 00:00:34,535 --> 00:00:36,287 ‫- بسپرش به من ‫- ایوی! 10 00:00:36,370 --> 00:00:38,372 ‫- ایوی رو از کجا می‌شناسی؟ ‫- بهترین دوستم بود 11 00:00:38,456 --> 00:00:40,374 ‫نزدیک بود به خاطر ‫نارسایی احتقانی قلب بمیرم 12 00:00:40,458 --> 00:00:43,377 ‫- به پیوند قلب نیاز داشتم. قلب اون رو گرفتم ‫- منتقل شدی 13 00:00:43,461 --> 00:00:44,796 ‫- بن! ‫- سانوی! 14 00:00:44,879 --> 00:00:46,923 ‫از ما جلوترن. سانوی تنها ‫دانشمندی نیست 15 00:00:47,006 --> 00:00:48,883 ‫که متوجه وجود یه آتش‌فشان ‫زیر نیویورک شده 16 00:00:48,966 --> 00:00:51,886 ‫وقتی نگهبان‌ها پاکسازی رو انجام دادن ‫مسافرین به خواسته‌شون میرسن 17 00:00:51,969 --> 00:00:53,888 ‫نمی‌تونیم همینجا رهاشون کنیم ‫ناسلامتی انسانن 18 00:00:53,971 --> 00:00:55,473 ‫تصمیمش گرفته شده 19 00:00:55,556 --> 00:00:58,267 ‫نکته‌ی اصلی رابطه‌ی بدون تعهد ‫اینه که هیچوقت ناخوشایند از آب درنمیاد 20 00:00:58,351 --> 00:01:00,686 ‫این... مدتی میشه که جدی نشده 21 00:01:00,770 --> 00:01:02,563 ‫این کلید رسیدن به بیماران ‫مرکز اِی‌ال‌ان‌آی هستش 22 00:01:02,647 --> 00:01:05,108 ‫زیر دستگاه تنفس مصنوعی بودن ‫به مراقبت ویژه نیاز دارن 23 00:01:05,191 --> 00:01:08,986 ‫- نه یک ندا بلکه همه‌شون رو دریافت کردم! ‫- هنوزم می‌تونیم رمزگشایی‌شون کنیم 24 00:01:09,070 --> 00:01:11,447 ‫بهت فرصتی میدم تا از ‫تاریخ‌ مرگ جون سالم به در ببری 25 00:01:11,531 --> 00:01:15,701 ‫- رودخونه قرمز به آتش‌فشان منتهی میشه ‫- دنیا به آخر میرسه و می‌دونیم چطوری 26 00:01:21,332 --> 00:01:24,252 ‫اتفاقی که در نیویورک در حال رخ دادنه، ‫با هر چی که از طرف همکاران اطلاعاتیت ‫[31 می 2024] 27 00:01:24,335 --> 00:01:26,671 ‫در سرتاسر دنیا می‌شنوی، ‫مطابقت داره 28 00:01:28,464 --> 00:01:31,467 ‫مفهومه، خانم وزیر ‫شخصا ازش مطمئن میشم 29 00:01:32,051 --> 00:01:34,178 ‫اگه قرار نیست من برم خونه، ‫مهره‌‌مم جایی نمیره 30 00:01:34,179 --> 00:01:36,179 ‫[دو روز قبل از تاریخ مرگ] 31 00:01:36,180 --> 00:01:42,180 ‫دانلود فیلم‌وسریال بدون سانسور، با زیرنویس چسبیده و پخش آنلاین ‫.:: FilmKio.Com ::. 32 00:01:42,562 --> 00:01:44,772 ‫چرا اینجا نیست؟ بیارش تو 33 00:01:46,190 --> 00:01:47,525 ‫هیچ تغییری در تصاویر مادون قرمز ‫ایجاد نشده؟ 34 00:01:50,361 --> 00:01:53,156 ‫مهم نیست چیکار کنیم ‫داره همچنان گسترش پیدا می‌کنه 35 00:01:53,739 --> 00:01:55,992 ‫معلومه. بهتون که گفته بودم 36 00:01:57,577 --> 00:01:58,995 ‫سانوی، به اندازه‌ کافی سخت کار نمی‌کنی 37 00:01:59,078 --> 00:02:01,455 ‫وزیر دفاع تنها به یک دلیل ‫این آزمایشگاه رو درست کرده 38 00:02:01,539 --> 00:02:02,874 ‫آره، دقیقا. ‫برای زندانی کردن من 39 00:02:03,457 --> 00:02:07,420 ‫تو زندانی نیستی ‫یه مهره‌ای با دیدگاهی ارزشمند 40 00:02:07,503 --> 00:02:10,590 ‫مهره‌ای که نمی‌تونه جایی بره ‫نمی‌تونم با کسی تماس بگیرم 41 00:02:10,673 --> 00:02:12,884 ‫نمی‌تونم هیچ کاری کنم بدون اینکه دوربین‌ها ‫تمام حرکاتم رو دنبال کنن 42 00:02:12,967 --> 00:02:15,428 ‫ما با یه رویداد منجر به انقراض طرفیم 43 00:02:15,511 --> 00:02:19,182 ‫عموم هیچ اطلاعی ندارن ‫که یه فعالیت لرزه‌ای حاکی از چیه 44 00:02:19,265 --> 00:02:22,059 ‫اگه می‌خوایم از هراس جمعی اجتناب‌ کنیم ‫نباید چیزی بدونن 45 00:02:22,143 --> 00:02:25,771 ‫می‌دونی چیه؟ اگه مسافرها از ‫قضاوت نهایی جون سالم به در نبرن 46 00:02:25,855 --> 00:02:27,899 ‫زندگی بشریت تا دو روز دیگه ‫به پایان میرسه 47 00:02:27,982 --> 00:02:31,819 ‫ببین، ما می‌دونیم چرا ‫و چطوری این آتش‌فشان به وجود اومده 48 00:02:31,903 --> 00:02:34,447 ‫داره به علائمی از فرکانس خداوند ‫واکنش نشون میده 49 00:02:35,072 --> 00:02:37,200 ‫ببخشید، فرکانس فرا پایین 50 00:02:37,283 --> 00:02:39,785 ‫پس می‌تونه استدلالی باشه بر اینکه ‫اگه بتونیم فرکانس فراپایین رو مسدود کنیم 51 00:02:39,869 --> 00:02:42,163 ‫ممکنه بتونیم جلوی انفجار نهایی ‫آتش‌فشان رو بگیریم 52 00:02:42,246 --> 00:02:43,831 ‫چطوری می‌خوای فرکانس فراپایین ‫رو مسدود کنی؟ 53 00:02:43,915 --> 00:02:46,042 ‫با استفاده از پالس الکترومغناطیسی 54 00:02:46,125 --> 00:02:47,418 ‫جالبه 55 00:02:48,669 --> 00:02:50,087 ‫بریم دنبال اثبات معنایی ‫که شدنیه یا نه 56 00:02:52,173 --> 00:02:53,758 ‫جعبه سیاه فرکانس فراپایین ‫ساطع می‌کنه، نه؟ 57 00:02:53,841 --> 00:02:56,427 ‫ببینید یه انفجار الکترومغناطیسی ‫روش اثر می‌کنه یا نه 58 00:02:56,510 --> 00:02:59,180 ‫تروی، اینطوری همه داده‌هامون رو ‫پاک می‌کنی 59 00:02:59,263 --> 00:03:02,350 ‫اگه این آتش‌فشان در سرتاسر دنیا ‫منفجر بشه، اطلاعات به چه دردی می‌خورن؟ 60 00:03:02,433 --> 00:03:04,060 ‫این می‌تونه تنها امیدمون باشه 61 00:04:03,911 --> 00:04:07,039 ‫هر زندگی ارزش زیست... ‫هر زندگی ارزش زیست... 62 00:04:17,341 --> 00:04:19,260 ‫هی، هی، آروم باش. آروم باش 63 00:04:19,343 --> 00:04:20,886 ‫یه مقدار آب می‌خوای؟ آسپرین چطور؟ 64 00:04:20,970 --> 00:04:21,846 ‫نه، خوبم 65 00:04:21,929 --> 00:04:24,682 ‫خوب؟ کل، خیلی خسته به نظر میای ‫حداقل یه کاری برای کنترل دردت کن 66 00:04:24,765 --> 00:04:28,853 ‫نه، وقتش رو ندارم. چند تا ندا ‫دریافت کردم. نمی‌خوام فراموش‌‌شون کنم. بریم 67 00:04:28,936 --> 00:04:29,812 ‫کل 68 00:04:35,609 --> 00:04:38,988 ‫خیلی خب همگی. جمع شید ‫یه عالمه کار داریم 69 00:04:40,823 --> 00:04:42,241 ‫آلیو و ایدن کجان؟ 70 00:04:42,325 --> 00:04:44,702 ‫سفر میدانی. امروز نقش ‫زندگی عادی رو بازی می‌کنن 71 00:04:47,121 --> 00:04:48,956 ‫خیلی خب، کل. منتظریم. ‫چه خبره؟ 72 00:04:49,040 --> 00:04:50,875 ‫کاپیتان آموتا 73 00:04:52,293 --> 00:04:57,214 ‫نشستم رو صندلیت و یه مسابقه دیدم ‫شبیه به ترکیب باچی و بیسبال 74 00:04:57,298 --> 00:04:59,842 ‫کریکت. جوونیام تو جاماییکا ‫بازی می‌کردم 75 00:05:00,551 --> 00:05:04,597 ‫چند تا زمین کریکت داخل پارک پراسپکته ‫مامانم همیشه می‌بردم اونجا 76 00:05:04,680 --> 00:05:07,141 ‫خیلی خب، عالیه ‫از اونجایی که با منطقه آشنایی 77 00:05:07,224 --> 00:05:09,727 ‫چرا آموتا رو امروز به گروه تو ‫محول نکنیم؟ 78 00:05:09,810 --> 00:05:11,896 ‫موقع خروج از تونل مراقب باش 79 00:05:11,979 --> 00:05:15,358 ‫و یادتون باشه، اگه کسی شناسایی‌تون کرد ‫و متوجه شد که مسافرید... 80 00:05:15,441 --> 00:05:17,777 ‫جدا می‌شیم و به سه روش متفاوت ‫حمل و نقل عمومی برمی‌گردیم 81 00:05:18,736 --> 00:05:20,946 ‫میک، از طرف تو هم دریافت کردم 82 00:05:21,739 --> 00:05:25,368 ‫"هر زندگی ارزش نجات داره" ‫یا حداقل فکر می‌کنم این چیزی بود که شنیدم 83 00:05:25,451 --> 00:05:27,286 ‫ایرادی نداره. خودم پیداش می‌کنم 84 00:05:29,121 --> 00:05:31,624 ‫یه چیزیم در مورد صندلی ۱۲اف ‫پیدا کردم. کیه؟ 85 00:05:31,707 --> 00:05:33,918 ‫- آره، منم ‫- هی، خیلی خب. دیدم... 86 00:05:34,001 --> 00:05:36,337 ‫"هر زندگی ارزش نجات داره" ‫یادم... 87 00:05:36,420 --> 00:05:39,090 ‫شبیه پوسترهای مراکز جذب نیروئه 88 00:05:39,673 --> 00:05:42,176 ‫"جرئت رویاپردازی داشته باش" ‫"بهترین خودت باش" 89 00:05:47,515 --> 00:05:51,602 ‫همسرم برای ناهارم گرلاندو آورده ‫محل کارم. این افتخار رو مدیون چی هستم؟ 90 00:05:51,685 --> 00:05:54,188 ‫برای اینکه بدونم امروز چه روزیه ‫نیاز به همدلی نبود 91 00:05:54,271 --> 00:05:56,982 ‫و پیش خودم گفتم ‫بدت نمیاد یکی بیاد دنبالت 92 00:05:57,066 --> 00:05:59,276 ‫لطفت رو میرسونه اما... 93 00:05:59,360 --> 00:06:01,612 ‫اما هیچی. زیک، روزهای تولد ‫سخت می‌گذرن 94 00:06:03,030 --> 00:06:04,365 ‫خودم می‌دونم 95 00:06:06,742 --> 00:06:09,995 ‫تولد کلویی مثل جشنواره ‫ماردی گرا بود 96 00:06:11,414 --> 00:06:12,790 ‫خاص بود 97 00:06:13,791 --> 00:06:16,794 ‫به هر حال، تولد خواهرم ‫نصف دلیلشه 98 00:06:17,503 --> 00:06:22,508 ‫مسئول این کارآموز تازه‌وارد شدم ‫بچه‌ی دردسرسازیه، به یه مرشد نیاز داره 99 00:06:22,591 --> 00:06:24,218 ‫ظاهرا در و تخته جور شدن 100 00:06:24,301 --> 00:06:27,054 ‫آره، بایدم اینطوری باشه ‫به جز اینکه تمام روز فکرم مشغول بود 101 00:06:27,138 --> 00:06:29,223 ‫و.. گند زدم 102 00:06:29,306 --> 00:06:31,934 ‫بچه داشت تازه شروع به یادگیری می‌کرد ‫که الکی بهش پریدم 103 00:06:37,940 --> 00:06:39,316 ‫یه ایده‌ای دارم 104 00:06:39,400 --> 00:06:40,818 ‫اوه، چی مثلا؟ 105 00:06:40,819 --> 00:06:41,819 ‫[هر زندگی ارزش زیستن داره] 106 00:06:43,487 --> 00:06:44,447 ‫یه قلم بردار. یالا 107 00:06:47,450 --> 00:06:49,869 ‫فکر می‌کنم کال اشتباه شنیده ‫فکر نمی‌کنم منظورش نجات دادن باشه، زیستنه 108 00:06:49,952 --> 00:06:51,495 ‫"هر زندگی ارزش زیستن داره" 109 00:06:52,705 --> 00:06:55,666 ‫- می‌دونم باید برم کجا ‫- خیلی خب. می‌خوای منم بیام؟ 110 00:06:56,292 --> 00:06:59,044 ‫- یه جورایی باید تنهایی انجامش بدم ‫- این یکی خیلی شفاف بود 111 00:06:59,128 --> 00:07:02,214 ‫یه صدای اره بود 112 00:07:02,298 --> 00:07:04,925 ‫و یه طوفان با بارون و صاعقه 113 00:07:06,594 --> 00:07:08,429 ‫متاسفم، برای پیگیری چیز زیادی نیست اما... 114 00:07:08,512 --> 00:07:10,014 ‫انشالله که کافیه 115 00:07:10,097 --> 00:07:11,599 ‫گروه من می‌تونه همراهت بیاد 116 00:07:11,682 --> 00:07:13,934 ‫تا وقتی که یه نفر بتونه ‫هنری رو داخل آزمایشگاه پوشش بده 117 00:07:14,018 --> 00:07:16,896 ‫منم ندایی دریافت نکردم ‫خوشحال میشم کمک کنم 118 00:07:16,979 --> 00:07:19,440 ‫عالیه. هنری. به من و آسترید ‫ملحق شو 119 00:07:21,358 --> 00:07:22,943 ‫آسترید اینجا نیست 120 00:07:23,694 --> 00:07:25,696 ‫خب، دارم میرم دریا رو ببینم ‫یه سرم به آسترید میزنم 121 00:07:25,779 --> 00:07:26,697 ‫لطفا 122 00:07:27,990 --> 00:07:29,200 ‫شما هم بهتره زود بزنید بیرون 123 00:07:29,783 --> 00:07:32,870 ‫خیلی خب. ممنون همگی. ‫همین بود 124 00:07:35,039 --> 00:07:36,582 ‫هی کل، باریکلا 125 00:07:37,374 --> 00:07:38,792 ‫چیز دیگه‌ای نیست؟ 126 00:07:38,876 --> 00:07:41,420 ‫راستش، یکی هم در مورد تو دیدم 127 00:07:42,046 --> 00:07:42,880 ‫یه صدای وز وز 128 00:07:42,963 --> 00:07:45,841 ‫با یه مشت عدد که نتونستم ‫ازشون سردربیارم 129 00:07:45,925 --> 00:07:49,345 ‫با یک یک دو یک شروع میشد 130 00:07:52,973 --> 00:07:55,267 ‫یک، یک، دو، یک؟ ‫یک به اضافه کد پستی منطقه 131 00:07:55,768 --> 00:07:58,187 ‫هیچ ایالتی با کد منطقه‌ای ۱۲۱ نداریم 132 00:07:58,270 --> 00:08:00,356 ‫شاید یه تاریخه. ‫۲۱ نوامبر 133 00:08:00,439 --> 00:08:02,066 ‫می‌تونه سال ۱۱۲۱ باشه 134 00:08:02,149 --> 00:08:04,527 ‫شاید با یه چیزی از تابلوی افسانه شناسی ‫مطابقت داشته باشه 135 00:08:15,371 --> 00:08:16,705 ‫یک، یک، دو، یک 136 00:08:17,248 --> 00:08:19,917 ‫اول کدپستی نیویورکه 137 00:08:20,000 --> 00:08:21,794 ‫ونس، به کمکت در این مورد ‫نیاز دارم 138 00:08:23,087 --> 00:08:23,921 ‫عه 139 00:08:27,716 --> 00:08:31,595 ‫مجبور نبودی همراهم بیای ‫امیدوار بودم استراحت کنی 140 00:08:31,679 --> 00:08:32,596 ‫استراحت کنم؟ 141 00:08:32,680 --> 00:08:35,933 ‫خب نه با این بچه‌ی عزیزی که ‫تمام شب لگد میزنه 142 00:08:36,767 --> 00:08:39,562 ‫- انقدر بده؟ ‫- نه خیلی خوب، نه خیلی بد 143 00:08:39,645 --> 00:08:41,689 ‫گمونم برای اتفاقی که پیش روئه ‫آماده‌م می‌کنه 144 00:08:41,772 --> 00:08:42,856 ‫جفتمون رو آماده می‌کنه 145 00:08:44,275 --> 00:08:47,403 ‫با فرض بر اینکه مسافرین کارشون رو ‫انجام بدن تا بتونیم بفهمیم چی در راهه 146 00:08:48,612 --> 00:08:50,155 ‫جی، بیخیال. دوباره این موضوع؟ 147 00:08:50,239 --> 00:08:52,241 ‫همه ماه‌هاست ندایی دریافت نکردم 148 00:08:52,324 --> 00:08:53,826 ‫همه که نداهاشون رو رمزگشایی نمی‌کنن 149 00:08:53,909 --> 00:08:56,328 ‫و هر چقدر کل ضعیف‌تر بشه ‫نداها ضعیف‌تر میشه 150 00:08:56,412 --> 00:08:58,205 ‫داستان چیه؟ این حرف‌ها از کجا میاد؟ 151 00:08:58,289 --> 00:09:00,165 ‫دریا، دو روز بیشتر وقت نداریم ‫همین 152 00:09:00,249 --> 00:09:02,628 ‫دو روز وقت داریم تا شرایط رو تغییر بدیم 153 00:09:02,629 --> 00:09:04,629 ‫وگرنه ممکنه هیچوقت فرصت ‫ملاقات با بچه‌مون رو پیدا نکنیم 154 00:09:11,051 --> 00:09:12,094 ‫آسترید! 155 00:09:12,177 --> 00:09:13,971 ‫دریا! دریا! 156 00:09:18,892 --> 00:09:22,479 ‫به پهلو بخوابونش. ظاهرا اوردوز کرده ‫نمی‌خوام خفه بشه 157 00:09:22,563 --> 00:09:24,189 ‫فکر می‌کردم چندتا قرص بیشتر ‫براش باقی نمونده 158 00:09:24,273 --> 00:09:27,443 ‫دو تا قرصم روی زمینه. با چند تا ‫قرص ضد اضطراب نمیشه اوردوز کرد 159 00:09:27,526 --> 00:09:29,153 ‫بعید می‌دونم نارکان جواب بده 160 00:09:29,236 --> 00:09:31,822 ‫بهتره یه راه دیگه پیدا کنیم ‫چون نفس نمی‌کشه. کمکم کن 161 00:09:36,243 --> 00:09:37,995 ‫یالا، آسترید. یالا 162 00:09:41,996 --> 00:09:46,996 ‫[خدمه پرواز] 163 00:09:47,997 --> 00:09:54,997 ‫« مترجم: نیما نعیمی » ‫.:: LightWorker ::. 164 00:09:55,998 --> 00:10:00,998 ‫جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت ‫فیلمکیو را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید ‫@FilmKio 165 00:10:03,145 --> 00:10:04,897 ‫می‌دونم قرار نیست همه‌مون ‫زنده بمونیم 166 00:10:04,980 --> 00:10:07,316 ‫اما این احمق‌ها نباید یه کم بیشتر تلاش کنن 167 00:10:07,399 --> 00:10:09,276 ‫تا مسیرشون به سمت بهشت ‫رو هموار کنن؟ 168 00:10:09,360 --> 00:10:12,112 ‫اگه جای تو بودم، روی رستگاری خودم ‫تمرکز می‌کردم 169 00:10:13,238 --> 00:10:16,825 ‫رستگاری خودم؟ ‫من مثل ددی‌ وارباکسم 170 00:10:16,909 --> 00:10:18,827 ‫جای من در راس گروه ایمنه 171 00:10:18,911 --> 00:10:22,665 ‫تو جهان رو مادی می‌بینی ‫اما ما بهش ایمان داریم 172 00:10:22,748 --> 00:10:24,833 ‫به آنجلینا و تصمیماتش ایمان ‫داشته باش 173 00:10:26,085 --> 00:10:28,128 ‫یا شایدم به برگزیده‌مون باور نداری؟ 174 00:10:28,629 --> 00:10:32,466 ‫من مثل سائول یا پائول يا ‫هرکدوم از بچه‌هاییم که باور داره 175 00:10:33,050 --> 00:10:36,053 ‫فقط برام سواله، ‫چرا یه نفر باید بذاره بره؟ 176 00:10:36,804 --> 00:10:38,847 ‫مخصوصا دختر نگرانی مثل آسترید 177 00:10:41,642 --> 00:10:44,937 ‫هر دلیلی که برای رفتن داشته، ‫با من درمیونش نگذاشته 178 00:10:45,521 --> 00:10:46,480 ‫واقعا این‌کارو کرده؟ 179 00:10:47,106 --> 00:10:47,940 ‫رفته؟ 180 00:10:49,233 --> 00:10:52,736 ‫طرف یه مورد تحقیقاتی خوب برای فرویده ‫از نظر روانی درب و داغون بود 181 00:10:52,820 --> 00:10:55,614 ‫تنها چیزی که می‌تونست آرومش کنه ‫قرص‌هاش بود 182 00:10:58,075 --> 00:11:00,411 ‫اتفاقی یکیش رو روی زمین ‫پیدا کردم 183 00:11:04,289 --> 00:11:05,207 ‫این چیزیه که می‌دونم 184 00:11:05,999 --> 00:11:09,670 ‫دنیا تا دو روز دیگه به پایان میرسه ‫و فقط هشت نفر می‌تونن نجات پیدا کنن 185 00:11:10,254 --> 00:11:13,632 ‫به جای اینکه نگران دیگران باشم ‫ترجیح میدم دعا کنم 186 00:11:14,842 --> 00:11:16,468 ‫پیشنهاد می‌کنم تو هم این کارو کنی 187 00:11:27,896 --> 00:11:29,565 ‫آسترید! آسترید! ‫صدام رو می‌شنوی؟ 188 00:11:32,276 --> 00:11:33,777 ‫آسترید! 189 00:11:35,821 --> 00:11:38,157 ‫خدا رو شکر که روز آموزش احیا ‫حواست رو جمع کرده بودی 190 00:11:38,240 --> 00:11:41,452 ‫آره، هنوز خیالمون راحت نشده ‫باید ببریمش بخش درمان 191 00:11:41,535 --> 00:11:44,371 ‫خیلی خب، چند لحظه استراحت کن ‫بفهم همین الآن چیکار کردی 192 00:11:46,206 --> 00:11:47,791 ‫تو هم بی‌دست و پا نبودی 193 00:11:51,420 --> 00:11:56,925 ‫خب، خبر خوب اینه که فقط ‫ده تا منطقه‌ی پستی در بروکلین داریم 194 00:11:57,009 --> 00:11:58,844 ‫که با کدپستی ۱۱۲۱ شروع میشه 195 00:12:00,637 --> 00:12:01,805 ‫پس خبر بد چیه؟ 196 00:12:01,889 --> 00:12:06,226 ‫خبر بد اینه که اون ۱۰ منطقه ‫شامل هشتاد بلوک میشه 197 00:12:06,310 --> 00:12:09,563 ‫پس رمزگشایی نداهای من ‫مثل پیدا کردن سوزن تو انبار کاهه 198 00:12:09,646 --> 00:12:10,898 ‫می‌تونم برگردم تو هواپیما 199 00:12:10,981 --> 00:12:13,442 ‫- نه، کل... ‫- چه گزینه‌های دیگه‌ای داریم؟ 200 00:12:13,525 --> 00:12:15,819 ‫ممکنه گزینه‌ی دیگه‌ای لازم نداشته باشیم ‫فکر کنم سوزن رو پیدا کردم 201 00:12:16,487 --> 00:12:17,865 ‫حکم تخریب تمام این بلوک سال‌ها پیش 202 00:12:17,866 --> 00:12:19,886 ‫به عنوان املاک برجسته صادر شده 203 00:12:19,948 --> 00:12:23,285 ‫به عنوان مکان انباشت‌های سمی ‫یا همچین چیزی اعلام شده، اما اینجا رو ببین 204 00:12:23,368 --> 00:12:26,413 ‫- اون‌ها چین؟ شبیه به... ‫- صفحات خورشیدین. به نظر نو میان 205 00:12:26,497 --> 00:12:28,457 ‫ببین، طبق این فرم درخواست 206 00:12:28,540 --> 00:12:30,959 ‫ظاهرا شرکت کان‌اد ماه‌‌ها پیش ‫این صفحات رو نصب کرده 207 00:12:31,794 --> 00:12:33,629 ‫صدای وز وزی که درون ندات بود 208 00:12:33,712 --> 00:12:35,631 ‫انگار کنار یه چیزی بود که ‫جریان انرژی قدرتمندی داشت 209 00:12:35,714 --> 00:12:37,090 ‫درسته، جریان قدرتمند 210 00:12:37,174 --> 00:12:40,135 ‫این صفحات می‌تونن برق کافی برای ‫یه کلوپ لختی در وگاس رو فراهم کنن 211 00:12:40,219 --> 00:12:43,180 ‫بیشتر از برقی که یه ساختمون ‫می‌تونه لازم داشته باشه 212 00:12:43,263 --> 00:12:44,681 ‫مخصوصا یه ساختمون متروکه 213 00:12:44,765 --> 00:12:46,850 ‫آره، یه حسی دارم که ندام ‫ازم می‌خواد برم اینجا 214 00:12:46,934 --> 00:12:48,769 ‫- الآن راه میفتم ‫- آره، منم همینطور 215 00:12:48,852 --> 00:12:51,772 ‫منم همینطور. اگه چیزی باشه که فکر می‌کنم ‫به حضورم کنارتون نیاز پیدا می‌کنید 216 00:13:05,828 --> 00:13:08,789 ‫خیلی خب، زیک ‫نمی‌دونم اینجا چه چیزی برام چیدی 217 00:13:08,872 --> 00:13:10,791 ‫اما تو این فضا رو بهتر از هرکس ‫دیگه‌ای می‌شناسی 218 00:13:10,874 --> 00:13:15,546 ‫پس اگه صدام رو می‌شنوی، ‫یه نشونه برام بفرست که واقعا لازمش دارم 219 00:13:18,340 --> 00:13:19,508 ‫نه؟ باشه 220 00:13:26,777 --> 00:13:31,888 ‫[هر زندگی ارزش زیستن داره] 221 00:13:32,563 --> 00:13:36,650 ‫خیلی خب، می‌دونم ممکنه احمقانه ‫به نظر بیاد اما جواب میده. بهم اعتماد کن 222 00:13:37,150 --> 00:13:38,777 ‫طبق گفته‌ی کی؟ 223 00:13:38,861 --> 00:13:39,736 ‫ایوی 224 00:13:39,820 --> 00:13:40,904 ‫اوهم 225 00:13:40,988 --> 00:13:43,949 ‫تمام مشکلاتش رو یادداشت کرد 226 00:13:44,032 --> 00:13:47,119 ‫از مشکلاتش با دوست‌پسرای ‫دوران دبیرستانش تا مادرش 227 00:13:47,995 --> 00:13:51,999 ‫از روی همه‌ش بلند خوند و یادداشت ‫رو بستش به یه بادکنک 228 00:13:52,082 --> 00:13:53,208 ‫و رهاش کرد 229 00:13:54,334 --> 00:13:55,794 ‫و این بار رو از روی دوشش ‫سبک کرد 230 00:13:56,503 --> 00:13:59,631 ‫اینکه یه معضل دبیرستانی نیست ‫کلوئیه 231 00:13:59,715 --> 00:14:01,091 ‫زیک، اگه ذهنت رو آزاد نکنی 232 00:14:01,174 --> 00:14:05,137 ‫نمی‌تونی به مریض‌هات، کارآموزهات ‫یا هرکس دیگه‌ای کمک کنی 233 00:14:06,471 --> 00:14:07,431 ‫فقط باید امتحانش کنی 234 00:14:08,015 --> 00:14:10,559 ‫فکر می‌کنم اگه همراهم انجامش می‌دادی ‫تمایل بیشتری نسبت بهش پیدا می‌کردم 235 00:14:11,268 --> 00:14:14,354 ‫شاید یه روز دیگه ‫اما امروز، روز توئه 236 00:14:16,148 --> 00:14:17,107 ‫یالا 237 00:14:18,400 --> 00:14:19,234 ‫از روی یادداشت بخون 238 00:14:20,027 --> 00:14:20,861 ‫تو بخونش 239 00:14:25,407 --> 00:14:29,286 ‫"کلو، می‌دونم اونطوری که باید ‫همیشه همراهت نبودم" 240 00:14:30,203 --> 00:14:33,040 ‫اما به نحوی هیچوقت بابتش ‫ازم به دل نگرفتی" 241 00:14:35,208 --> 00:14:37,836 ‫زیک، یالا. خواهش می‌کنم 242 00:14:40,339 --> 00:14:45,135 ‫"تو روشن‌ترین نور، مهربون‌ترین قلب ‫و لطیف‌ترین روح رو داشتی" 243 00:14:45,218 --> 00:14:47,888 ‫"هیچوقت جز عشق ‫چیزی نشونم ندادی" 244 00:14:48,388 --> 00:14:50,766 ‫"عشقی که وظیفه‌ت می‌دونستم تا اینکه..." 245 00:14:52,059 --> 00:14:53,143 ‫نمی‌تونم 246 00:14:55,270 --> 00:14:57,064 ‫"تا از اون عشق محروم شدم" 247 00:14:58,607 --> 00:14:59,566 ‫هی 248 00:15:04,488 --> 00:15:05,405 ‫خیلی خب 249 00:15:29,763 --> 00:15:31,932 ‫ببخشید. می‌تونم کمکتون کنم؟ 250 00:15:32,015 --> 00:15:34,685 ‫- نه، فقط داشتم... ‫- اوه خدای من 251 00:15:35,268 --> 00:15:36,937 ‫تو همسر زیک لاندنی 252 00:15:38,230 --> 00:15:40,440 ‫چرا داخل بازداشتگاه نیستی؟ 253 00:15:40,524 --> 00:15:43,694 ‫نه، نه، نه. خواهش می‌کنم ‫زنگ نزن به پلیس. التماست می‌کنم 254 00:15:50,367 --> 00:15:51,785 ‫خیلی خب. چیه؟ 255 00:15:52,869 --> 00:15:54,913 ‫یه چیزی حالت رو گرفته 256 00:15:55,539 --> 00:15:57,791 ‫خیلی چیزا حالم رو گرفته، تروی 257 00:15:59,710 --> 00:16:02,087 ‫این یه موضوع دیگه‌ست ‫یه موضوع مشخص 258 00:16:02,170 --> 00:16:04,381 ‫مربوط به همین الآنه. ‫می‌دونی که می‌شناسمت 259 00:16:09,052 --> 00:16:12,014 ‫می‌دونی چیه؟ انگار سوالی نپرسیدم ‫کمکم می‌کنی کابل ورودی رو وصل کنم؟ 260 00:16:14,391 --> 00:16:16,268 ‫می‌دونی چیه؟ این احمقانه‌ست 261 00:16:16,351 --> 00:16:19,104 ‫- آهان!‌ می‌دونستم! ‫- جدی میگم. باید از اینجا بریم بیرون 262 00:16:19,187 --> 00:16:21,982 ‫می‌دونم تلاش برای متوقف کردن ‫یه آتشفشان یه مقدار دیوونگیه 263 00:16:22,065 --> 00:16:24,609 ‫نه، متوقف کردن آتش‌فشان ‫هیچ فایده‌ای نداره 264 00:16:24,693 --> 00:16:27,446 ‫اگه حکمت الهی نخواد ‫جلوشون گرفته بشه 265 00:16:27,529 --> 00:16:29,990 ‫باید بفهمیم چطوری مسافرین ‫می‌تونن از قضاوتشون جون سالم به در ببرن 266 00:16:30,073 --> 00:16:32,784 ‫و برای این کار فقط دو روز ‫فرصت داریم! دو روز! 267 00:16:32,868 --> 00:16:37,914 ‫اما این به معنای خروج از راهروییه ‫که توسط کارت‌‌های کلیدی قابل دسترسیه 268 00:16:37,998 --> 00:16:39,249 ‫کارت‌هایی که نداریم 269 00:16:39,750 --> 00:16:42,211 ‫دوست ندارم بگم، اما اگه می‌خوای بری بیرون 270 00:16:42,212 --> 00:16:43,212 ‫باید جلوی آتش‌فشان رو بگیریم 271 00:16:43,712 --> 00:16:45,589 ‫یعنی آزمایش کردن اون پالس 272 00:16:48,258 --> 00:16:51,678 ‫اون پالس می‌تونه تمام علائم ‫الکتریکی رو پاک کنه، درسته؟ 273 00:16:51,762 --> 00:16:53,805 ‫- سانوی؟ نه ‫- آره 274 00:16:53,889 --> 00:16:56,975 ‫اگه جریانش رو قوی‌تر کنیم ‫می‌تونیم تمام دوربین‌ها و قفل‌ها رو غیرفعال کنیم 275 00:16:57,059 --> 00:16:58,143 ‫می‌تونیم از اینجا بریم بیرون 276 00:16:58,226 --> 00:16:59,478 ‫ممکنه دستگیر بشیم 277 00:16:59,561 --> 00:17:03,023 ‫می‌خوای باقی عمرت رو در ترس ‫زندگی کنی یا مثل یه قهرمان بری بیرون؟ 278 00:17:04,983 --> 00:17:06,026 ‫انجامش میدیم 279 00:17:19,539 --> 00:17:20,916 ‫یه دقیقه فرصت داری؟ 280 00:17:22,918 --> 00:17:25,754 ‫برای یکی از افراد مورد اعتماد گروهم؟ ‫همیشه 281 00:17:26,505 --> 00:17:30,884 ‫می‌تونیم بریم یه جای خصوصی‌تر؟ ‫در مورد یکی از اعضای گروهه 282 00:18:00,163 --> 00:18:02,290 ‫"نیمه‌ی دیگر قلبت" 283 00:18:03,125 --> 00:18:03,959 ‫اوق 284 00:18:11,758 --> 00:18:15,178 ‫اگه نمی‌خوای زنگ بزنم پلیس ‫باید بهم بگی چرا اینجایی 285 00:18:15,262 --> 00:18:18,598 ‫می‌دونم به نظر عجیب میاد ‫اما باید چند لحظه نگاهی به این اطراف بندازم 286 00:18:18,682 --> 00:18:21,434 ‫باید بری ‫اسکار! به کمکت نیاز دارم 287 00:18:22,269 --> 00:18:24,062 ‫شنیدی که چی گفت! ‫گفت برو 288 00:18:24,563 --> 00:18:28,191 ‫ببین، اگه چند لحظه حرفام رو ‫گوش کنید، لطفا 289 00:18:28,275 --> 00:18:29,526 ‫- وقتت تمومه ‫- نه 290 00:18:38,285 --> 00:18:39,619 ‫بکش عقب، اسکار! 291 00:18:53,508 --> 00:18:56,595 ‫- مقر عملیاتی؟ یه مقر عملیاتی دولتی؟ ‫- یکی از دوستام یه مقدار جستجو کرد 292 00:18:56,678 --> 00:18:58,430 ‫و گفتش انرژی که این ساختمون ‫جذب می‌کنه 293 00:18:58,513 --> 00:19:00,849 ‫طی ماه‌های اخیر بسیاری ‫از برق شهری رو جذب کرده 294 00:19:00,932 --> 00:19:02,392 ‫وسط بروکلین؟ 295 00:19:02,475 --> 00:19:05,937 ‫پنهان شدن در فضای باز ‫برای تو که جواب داد، مگه نه گابریل؟ 296 00:19:16,406 --> 00:19:17,240 ‫خب نقشه چیه؟ 297 00:19:18,033 --> 00:19:20,243 ‫قبل اینکه آدم بدها گیرمون بیارن ‫می‌فهمیم دنبال چی می‌گردیم 298 00:19:20,327 --> 00:19:21,870 ‫زیاد شبیه نقشه‌ها نیست 299 00:19:21,953 --> 00:19:24,539 ‫شما دو نفر نگران نداهاتون باشید ‫من حواسم بهتون هست 300 00:19:42,349 --> 00:19:43,767 ‫هی، چیزی پیدا کردی؟ 301 00:19:43,850 --> 00:19:46,394 ‫فقط همینکه در مورد آسترید ‫حق با ما بود 302 00:19:46,478 --> 00:19:48,063 ‫حتما یه جریان دیگه‌ای هستش 303 00:19:48,688 --> 00:19:50,523 ‫هی، حالا که حرفش شد 304 00:19:51,483 --> 00:19:53,944 ‫از خودم متنفرم اگه شرایط رو ‫ناجورتر کرده باشم 305 00:19:54,569 --> 00:19:55,487 ‫ناجور؟ 306 00:19:55,570 --> 00:19:56,655 ‫بین تو و میک؟ 307 00:19:57,572 --> 00:20:01,034 ‫این جریان، قرار بود بدون ‫هیچ قید و بندی باشه 308 00:20:01,117 --> 00:20:03,370 ‫همینطور بود تا وقتی دیدم ‫خودت چه بندی داره [بند ناف] 309 00:20:03,453 --> 00:20:05,413 ‫آره، اما تو تنها کسی نبودی ‫که دیدش 310 00:20:05,914 --> 00:20:08,500 ‫نمیشه بگی پذیرش اتفاقات ماه اخیر ‫برای میک آسون بوده 311 00:20:08,583 --> 00:20:11,670 ‫کی می‌تونه سرزنشش کنه؟ ‫شرایطمون دیوونه‌کننده‌ست 312 00:20:11,753 --> 00:20:14,673 ‫دریا، نمی‌دونم که تا دو روز دیگه ‫زنده‌ایم یا نه 313 00:20:14,756 --> 00:20:16,341 ‫هیچ شکی در ذهنم ندارم 314 00:20:16,424 --> 00:20:19,094 ‫که با همدیگه می‌تونیم ‫از این شرایط عبور کنیم 315 00:20:19,970 --> 00:20:21,638 ‫ایکاش همینقدر آسون بود 316 00:20:22,138 --> 00:20:26,851 ‫هی، من متعهدم پدر این بچه‌ باشم ‫همونطور که کنار تو باید یه والد باشم 317 00:20:27,644 --> 00:20:29,396 ‫و یه شریک برای میک، خب؟ 318 00:20:30,146 --> 00:20:31,189 ‫قول میدم 319 00:20:32,482 --> 00:20:33,692 ‫خیلی خب، ممنون 320 00:20:34,901 --> 00:20:37,028 ‫امیدوارم حق با تو باشه ‫چون آماده‌ باشی یا نباشی 321 00:20:37,946 --> 00:20:39,656 ‫این بچه به زودی به دنیا میاد 322 00:20:56,506 --> 00:21:00,593 ‫صدای مخابره نظامی بود ‫اینجا یه مکان دولتیه. حواستون جمع باشه 323 00:21:13,773 --> 00:21:15,442 ‫باور نمیشه با چنین کاری ‫موافقت کردم 324 00:21:15,525 --> 00:21:17,569 ‫برای ساختن محفظه‌ی فارادی دیره؟ 325 00:21:17,652 --> 00:21:19,195 ‫قراره همه جا رو خاموش کنه تا... 326 00:21:20,238 --> 00:21:21,114 ‫سه 327 00:21:21,990 --> 00:21:24,117 ‫دو، یک 328 00:21:27,662 --> 00:21:29,539 ‫حضورمون نباید زنگ خطر رو ‫فعال کرده باشه 329 00:21:29,622 --> 00:21:31,291 ‫از کجا می‌دونی؟ 330 00:21:31,374 --> 00:21:32,292 ‫شنیدی؟ 331 00:21:32,917 --> 00:21:35,003 ‫- چیزی نمی‌شنوم؟ ‫- دقیقا 332 00:21:35,086 --> 00:21:37,756 ‫نه آژیری. نه چراغی 333 00:21:38,506 --> 00:21:40,759 ‫تنها مانع بین ما ‫و هر چی که اون داخله.... 334 00:21:40,842 --> 00:21:42,594 ‫یه در فولادی ساده‌ست 335 00:21:47,390 --> 00:21:49,434 ‫این باید تمام اطلاعات ‫مورد نیازمون باشه 336 00:22:04,199 --> 00:22:07,077 ‫- بابا، باید بریم ‫- نه، برنمی‌گردم. الآن نه 337 00:22:07,160 --> 00:22:08,244 ‫ندای درونم ما رو به اینجا ‫سوق داده 338 00:22:08,328 --> 00:22:10,455 ‫بابا، ندات فقط چهار تا عدد بود ‫من حتی... 339 00:22:10,538 --> 00:22:12,374 ‫چهار تا عدد ‫یک یک دو یک 340 00:22:15,085 --> 00:22:17,128 ‫- درست نیست ‫- می‌دونم 341 00:22:38,066 --> 00:22:41,111 ‫کارلوس، باورم نمیشه تویی 342 00:22:42,445 --> 00:22:43,363 ‫خودمم 343 00:22:43,863 --> 00:22:45,073 ‫هنوز سرپام 344 00:22:58,670 --> 00:23:01,172 ‫روزم رو نجات دادی 345 00:23:01,673 --> 00:23:02,924 ‫حسابمون صاف شد 346 00:23:03,716 --> 00:23:06,970 ‫هنوز زمان زیادی نگذشته از ‫اینکه نشونم دادی زندگیم ارزش زیستن داره 347 00:23:08,513 --> 00:23:09,681 ‫چیه؟ 348 00:23:09,764 --> 00:23:13,351 ‫هیچی، امروز نمی‌تونم این جمله ‫رو از سرم بیرون کنم 349 00:23:13,435 --> 00:23:15,186 ‫اینجا بیشتر از یه جمله‌ی عادیه 350 00:23:15,270 --> 00:23:17,647 ‫- آره ‫- برای همین به سمت اینجا کشیده شدم 351 00:23:18,440 --> 00:23:20,442 ‫تا کمک کنم آدم‌ها شفا بگیرن ‫و اتصال برقرار کنن 352 00:23:20,525 --> 00:23:23,069 ‫- شبیه شوهرم حرف میزنی ‫- امیدوارم اینطور باشه 353 00:23:23,153 --> 00:23:24,571 ‫همه چی رو اون بهم یاد داد 354 00:23:27,115 --> 00:23:28,074 ‫تو کارآموز زیک بودی 355 00:23:28,950 --> 00:23:30,910 ‫یه عالمه در موردت حرف میزد 356 00:23:30,994 --> 00:23:32,036 ‫در مورد تو هم 357 00:23:32,120 --> 00:23:35,208 ‫زیک همیشه می‌گفت که تو ‫تکیه‌گاهشی. 358 00:23:35,209 --> 00:23:37,209 ‫ستاره‌ی شمالش و برج جوزاش هستی 359 00:23:38,293 --> 00:23:41,546 ‫کاری تو دنیا مهم‌تر از کمک به آدم‌ها ‫و ارتباط برقرار کردنشون وجود نداره 360 00:23:45,175 --> 00:23:47,677 ‫وقتی من و همسرم با هم آشنا شدیم ‫به این سنگ‌نوشت برخورد کردیم 361 00:23:47,760 --> 00:23:49,929 ‫و انگار باهامون حرف میزد 362 00:23:51,014 --> 00:23:52,182 ‫از اون لحظه به بعد 363 00:23:52,265 --> 00:23:55,143 ‫از هم حمایت کردیم ‫و همدیگه رو سرپا نگه داشتیم 364 00:23:56,394 --> 00:23:58,062 ‫بدون همسرم، بدون برج جوزام 365 00:23:59,189 --> 00:24:00,482 ‫امروز اینجا نبودم 366 00:24:02,025 --> 00:24:04,861 ‫چون لحظاتی بود که حس می‌کردم ‫زندگی ارزشش رو نداره 367 00:24:05,403 --> 00:24:08,740 ‫و اون فراتر از فضا و زمان ‫خودش رو رسوند تا کمکم کنه درک کنم 368 00:24:08,823 --> 00:24:12,118 ‫نه تنها زندگی من، بلکه هر زندگی ‫ارزش زیستن داره 369 00:24:13,286 --> 00:24:14,245 ‫"هر زندگی ارزش زیستن داره" 370 00:24:15,205 --> 00:24:16,706 ‫باید یه چیزی نشونت بدم 371 00:24:31,596 --> 00:24:35,600 ‫خواهران و برادران، خیلی وقته ‫منتظرش بودیم 372 00:24:35,683 --> 00:24:38,228 ‫پایان برحق دنیای بدسرشتمون 373 00:24:39,020 --> 00:24:43,399 ‫خیلیاتون ایمان حقیقی‌تون رو ‫نشونم دادید و با این حال در اقلیتیم 374 00:24:44,776 --> 00:24:46,486 ‫پس باید بپرسم 375 00:24:48,696 --> 00:24:51,866 ‫به این حقیقت مومنی، برادر پائول؟ ‫بهش باور داری؟ 376 00:24:59,499 --> 00:25:00,959 ‫و تو، برادر ایگن؟ 377 00:25:13,346 --> 00:25:15,515 ‫برای رستگاری دعا می‌کنی؟ 378 00:25:16,975 --> 00:25:18,643 ‫دعا می‌کنیم جوابت مثبت باشه 379 00:25:21,729 --> 00:25:24,774 ‫وقتی دنیا داره نابود میشه ‫و تو اونجا ایستادی... 380 00:25:25,817 --> 00:25:27,777 ‫تنهایی نظاره‌گرش نیستی 381 00:25:28,486 --> 00:25:31,531 ‫و حقیقتا، منم نمی‌خوام ‫تنهایی شاهدش باشم 382 00:25:31,614 --> 00:25:33,366 ‫جفتمون روح‌های زخمی هستیم 383 00:25:34,617 --> 00:25:35,618 ‫اما شاید... 384 00:25:36,828 --> 00:25:38,288 ‫هرچقدرم دیوونگی به نظر بیاد 385 00:25:39,497 --> 00:25:40,707 ‫با پیوندمون بتونیم... 386 00:25:41,583 --> 00:25:42,709 ‫مایه دلگرمی همدیگه باشیم 387 00:25:43,418 --> 00:25:44,627 ‫پس دارم ازت درخواست می‌کنم 388 00:25:46,004 --> 00:25:48,506 ‫از یه قلب شکسته به دیگری 389 00:25:50,508 --> 00:25:52,302 ‫نیمه‌ی دیگر قلبم میشی؟ 390 00:26:05,481 --> 00:26:07,525 ‫- آره، آره ‫- آره؟ 391 00:26:26,377 --> 00:26:27,503 ‫اوه خدای من! 392 00:26:28,004 --> 00:26:31,841 ‫اوه خدای من!‌باورم نمیشه اینجایی ‫فکر نمی‌کردم دوباره بتونم ببینمت 393 00:26:31,924 --> 00:26:33,426 ‫نمی‌دونستم کجا بردنت 394 00:26:33,509 --> 00:26:35,511 ‫۹ ماه آزگار اینجا حبست کرده بودن؟ 395 00:26:35,595 --> 00:26:36,679 ‫داستانش طولانیه 396 00:26:37,555 --> 00:26:40,808 ‫- از کجا فهمیدی اینجا بودیم؟ ‫- نفهمیدم. ندام گفت 397 00:26:41,934 --> 00:26:44,270 ‫نه، ما نداهامون رو از دست ‫داده بودیم 398 00:26:44,354 --> 00:26:47,023 ‫نه، نه. فقط قابلیت دریافتشون ‫رو از دست داده بودیم 399 00:26:47,607 --> 00:26:49,942 ‫اما کَل اینطور نبود. می‌تونه ‫به همه نداها دسترسی داشته باشه 400 00:26:50,026 --> 00:26:52,820 ‫طی ماه اخیر، خیلیامون پنهانی ‫از بازداشتگاه اومدیم بیرون 401 00:26:52,904 --> 00:26:54,072 ‫و دونه دونه رمزگشایی‌شون کردیم 402 00:26:54,155 --> 00:26:56,699 ‫اگه می‌خوای بازم رمزگشایی کنی، ‫باید از اینجا بریم بیرون 403 00:26:56,783 --> 00:26:59,243 ‫مسئله زمانه قبل از اینکه... 404 00:26:59,327 --> 00:27:00,495 ‫نگهبان‌ها 405 00:27:00,578 --> 00:27:02,121 ‫از این طرف. زود باشید! 406 00:27:03,414 --> 00:27:04,415 ‫برو، برو، برو! 407 00:27:12,840 --> 00:27:14,717 ‫اوه خدای من. این... 408 00:27:14,801 --> 00:27:17,637 ‫بعد از رفتن زیک، داخل میزش ‫پیداش کردم 409 00:27:17,720 --> 00:27:21,391 ‫می‌دونم چرا زیک فراتر از فضا و زمان ‫باهات ارتباط برقرار می‌کنه 410 00:27:21,474 --> 00:27:22,934 ‫واقعا؟ چی می‌خواد بگه؟ 411 00:27:24,185 --> 00:27:26,938 ‫- ببخشید، منظوری نداشتم ‫- نه، نه، ایرادی نداره 412 00:27:27,021 --> 00:27:29,148 ‫فقط... مشکل منه 413 00:27:29,232 --> 00:27:31,776 ‫امروز هر جا که میرم ‫مدام این جمله رو می‌شنوم 414 00:27:31,859 --> 00:27:33,736 ‫"هر زندگی ارزش زیستن داره" 415 00:27:33,820 --> 00:27:37,281 ‫اما دارم سعی می‌کنم کی رو متقاعد کنم ‫که زندگیش ارزش زیستن داره؟ 416 00:27:37,782 --> 00:27:39,075 ‫زندگی خودت چی؟ 417 00:27:41,703 --> 00:27:43,663 ‫فکر نمی‌کنی وقت بخشش باشه 418 00:27:44,163 --> 00:27:45,623 ‫بعد از مرگ ایوی 419 00:27:46,541 --> 00:27:47,375 ‫من... 420 00:27:49,210 --> 00:27:51,337 ‫التماسش کردم تا من رو ببخشه 421 00:27:54,215 --> 00:27:58,177 ‫هر کاری از دستم برمیومد انجام دادم ‫اما توانایی بخشیدنم رو نداره، پس... 422 00:27:58,261 --> 00:28:00,888 ‫در مورد بخشیده شدن حرف نمیزنم 423 00:28:00,972 --> 00:28:02,557 ‫در موردن بخشیدن حرف میزنم 424 00:28:02,640 --> 00:28:04,434 ‫بخشیدن خودت 425 00:28:10,606 --> 00:28:14,902 ‫ممکنه عجیب به نظر بیاد ‫اما می‌تونم یکی از اون بادکنک‌ها داشته باشم؟ 426 00:28:20,074 --> 00:28:22,577 ‫برید! برید! برید! ‫یالا! یالا! یالا! 427 00:28:24,245 --> 00:28:27,582 ‫- تروی. بریم! ‫- تنها راه خروج منحرف کردنشونه 428 00:28:27,665 --> 00:28:29,542 ‫به گمونم نارنجک دودزا نیاوردید 429 00:28:29,625 --> 00:28:31,419 ‫تروی، چی میگی؟ منظورت چیه؟ 430 00:28:31,502 --> 00:28:34,172 ‫میگم که همه‌تون برام ‫خیلی مهمید 431 00:28:35,047 --> 00:28:38,050 ‫مخصوصا تو. تو این فرصت ‫رو داری تا دنیا رو نجات بدی 432 00:28:38,760 --> 00:28:39,802 ‫آزادی من در قبال آزادی تو 433 00:28:40,970 --> 00:28:42,889 ‫آسون‌ترین تصمیم عمرمه 434 00:28:48,269 --> 00:28:50,021 ‫هرچند با نارنجک دودزا ‫باحال‌ترم میشد 435 00:28:50,104 --> 00:28:51,647 ‫نه، تروی! 436 00:28:53,566 --> 00:28:54,984 ‫- دست‌ها بالا ‫- هی 437 00:28:55,067 --> 00:28:56,152 ‫پرنده رو گرفتیم 438 00:29:00,156 --> 00:29:01,657 ‫خیلی خب، ایوی 439 00:29:03,159 --> 00:29:04,327 ‫گمونم بالاخره فهمیدم 440 00:29:04,410 --> 00:29:08,581 ‫و راستش، یه جورایی از فهمیدنش ‫فرار می‌کردم. چون حقیقته. مگه نه؟ 441 00:29:09,165 --> 00:29:12,376 ‫گاهی اوقات احساس گناه بهترین مکان ‫برای مخفی شدنه 442 00:29:13,753 --> 00:29:16,047 ‫آخه چندبار برای بخشیده شدن ‫التماست کردم؟ 443 00:29:16,130 --> 00:29:18,925 ‫و تو هیچ کینه‌ای به دل نمی‌گرفتی ‫و همیشه میگفتی... 444 00:29:19,884 --> 00:29:23,179 ‫بیخیال، میک. ای احمق ‫به زندگیت برس 445 00:29:25,139 --> 00:29:26,057 ‫و من حالیم نمی‌شد 446 00:29:27,600 --> 00:29:28,559 ‫خیلی خب 447 00:29:29,977 --> 00:29:31,604 ‫گیرم انداختی. طعمه رو می‌گیرم 448 00:29:36,984 --> 00:29:39,153 ‫می‌بخشمت، میکیلا استون 449 00:29:42,240 --> 00:29:43,282 ‫می‌بخشمت 450 00:30:02,593 --> 00:30:05,137 ‫- چطور پیش رفت ‫- یه مقدار سخت شد، اما از پسش براومدیم 451 00:30:05,638 --> 00:30:07,390 ‫بقیه چیکار کردن؟ 452 00:30:07,473 --> 00:30:08,558 ‫7همه رقم داریم 453 00:30:08,641 --> 00:30:10,685 ‫هر ندایی که رمزگشایی میشه ‫تفاوت ایجاد می‌کنه 454 00:30:10,768 --> 00:30:12,770 ‫فقط باید باور کنم که داریم ‫پیشرفت می‌کنیم 455 00:30:13,521 --> 00:30:14,564 ‫میرم دست و صورتم رو بشورم 456 00:30:19,068 --> 00:30:22,113 ‫هر چقدر اطلاعاتی که ‫از کل می‌گیریم ناقص و ناقص‌تر میشه 457 00:30:22,196 --> 00:30:24,615 ‫رمزگشایی این نداها برامون ‫بیشتر مثل معجزه میشه 458 00:30:28,160 --> 00:30:31,664 ‫همگی داریم نهایت تلاشمون رو می‌کنیم، ‫خب؟ بیا متمرکز باقی بمونیم 459 00:30:36,127 --> 00:30:39,380 ‫ظاهرا ندای تو ثمره‌بخش بوده ‫خوش برگشتی 460 00:30:39,463 --> 00:30:40,756 ‫ممنون 461 00:30:40,840 --> 00:30:42,884 ‫میرم نتیجه نداها رو با بتی ‫بررسی کنم 462 00:30:42,967 --> 00:30:44,385 ‫در این حین اینجا رو به سانوی نشون بده 463 00:30:44,468 --> 00:30:46,888 ‫گمونم متوجه بشی اینجا یه سری ‫تغییرات مثبت داشته 464 00:30:46,971 --> 00:30:48,681 ‫به لطف این مرد 465 00:30:48,764 --> 00:30:51,183 ‫فقط کار من نبوده. همه درش دخیل بودن 466 00:30:51,267 --> 00:30:52,143 ‫خب... 467 00:30:53,102 --> 00:30:54,186 ‫به نظر فوق‌العاده میاد 468 00:30:54,687 --> 00:30:55,521 ‫آره 469 00:30:57,023 --> 00:30:57,857 ‫همینطوره 470 00:30:59,859 --> 00:31:02,653 ‫خیلی خب، اینجا همه نداها رو ‫پیگیری می‌کنیم 471 00:31:02,737 --> 00:31:04,488 ‫هر روز، کل میره... 472 00:31:06,115 --> 00:31:08,451 ‫هی، ردیفی رفیق؟ 473 00:31:08,534 --> 00:31:11,287 ‫آره فقط بررسی می‌کنم ببینم ‫کدومش رمزگشایی شده 474 00:31:11,370 --> 00:31:15,041 ‫قبل اینکه برگردم داخل هواپیما ‫باید به همه ندای بعدی‌شون رو بدم 475 00:31:18,044 --> 00:31:19,253 ‫بار زیادی رو به دوش می‌کشه 476 00:31:19,337 --> 00:31:20,338 ‫آره، خیلی زیاد 477 00:31:20,838 --> 00:31:23,424 ‫تقریبا در تلاش برای اینکه تمام نداها رو بشنویم، داره خودش رو به کشتن میده 478 00:31:23,507 --> 00:31:26,469 ‫روی همه صندلی‌ها نشسته ‫حتی روی صندلی مسافرینی که مُردن 479 00:31:26,552 --> 00:31:29,055 ‫مارکو و بقیه چطور؟ 480 00:31:29,138 --> 00:31:31,515 ‫در حالت دریافت ندا ‫از بسامد فرا پایین قفل شده بودن 481 00:31:31,599 --> 00:31:33,309 ‫- چطور ممکنه... ‫- بارها و بارها امتحان کرد 482 00:31:33,392 --> 00:31:35,645 ‫یه دریافت‌هایی دارن ‫اما بهشون دسترسی نداره 483 00:31:35,728 --> 00:31:39,023 ‫فقط... زیر این فشار داره ‫خودش رو داغون می‌کنه 484 00:31:39,690 --> 00:31:41,943 ‫بار تمام دنیا روی دوشش سنگینی می‌کنه 485 00:31:42,443 --> 00:31:45,529 ‫- چه کمکی از دستم برمیاد؟ ‫- خدا رو شکر که برگشتی. بهت نیاز داشتیم 486 00:31:47,615 --> 00:31:48,616 ‫من بهت نیاز داشتم 487 00:31:49,200 --> 00:31:51,202 ‫سانوی. ‫سلام، برگشتی 488 00:31:51,869 --> 00:31:54,330 ‫یه مریض تو بخش درمانی داریم ‫به کمکت نیاز داریم 489 00:31:55,164 --> 00:31:56,165 ‫ادامه دارد 490 00:32:02,838 --> 00:32:04,465 ‫پیش‌بینیت چیه؟ 491 00:32:04,548 --> 00:32:06,884 ‫قرار نیست یه شبه خوب شه ‫اما فکر می‌کنم بهبود پیدا می‌کنه 492 00:32:07,718 --> 00:32:08,594 ‫کارتون عالی بود 493 00:32:09,720 --> 00:32:10,554 ‫مشکل چیه؟ 494 00:32:11,347 --> 00:32:14,058 ‫به ضرس قاطع، این داروی ضد اضطراب نیست 495 00:32:14,141 --> 00:32:16,602 ‫میدونم چون خودمم از این دارو ‫استفاده می‌کردم 496 00:32:17,520 --> 00:32:20,606 ‫هر چی که هست، بعد از رفتن آنجلینا... 497 00:32:20,690 --> 00:32:22,358 ‫روزی یه دونه می‌خورده 498 00:32:22,441 --> 00:32:24,026 ‫یه پودر سفید بدون بو هستش 499 00:32:24,819 --> 00:32:26,821 ‫داخل آب مثل نمک غیرقابل حله 500 00:32:26,904 --> 00:32:31,909 ‫طبق این شواهد و علائمی که داره ‫فکر می‌کنم برودی‌فاکیومه. یه نوع سمه 501 00:32:31,993 --> 00:32:35,454 ‫احتمالا باید باهاش صحبت کنیم ‫باید بدونه کی این کارو کرده و چرا 502 00:32:35,955 --> 00:32:37,665 ‫آره، برید سراغش کارآگاه‌ها 503 00:32:42,795 --> 00:32:43,754 ‫حالشون چطوره؟ 504 00:32:43,838 --> 00:32:46,590 ‫مثل همیشه؟ ‫زل زدن به روبرو 505 00:32:47,174 --> 00:32:48,968 ‫روی فرکانس خدا قفل شدن 506 00:32:49,635 --> 00:32:50,761 ‫ببخشید، روی بسامد فراپایین 507 00:32:53,681 --> 00:32:55,099 ‫بسامد فراپایین 508 00:32:56,726 --> 00:32:57,810 ‫اوه خدای من! 509 00:32:58,853 --> 00:33:00,021 ‫نظریه‌ی تروی! 510 00:33:54,033 --> 00:33:55,993 ‫من اینجام. همینجا 511 00:33:57,203 --> 00:33:58,037 ‫کجایی؟ 512 00:33:59,538 --> 00:34:02,249 ‫دارم گوش میدم ‫باید با یه نفر صحبت کنی 513 00:34:03,167 --> 00:34:05,377 ‫خواهش می‌کنم. زود باش ‫برامون ندا بفرست! 514 00:34:07,671 --> 00:34:08,923 ‫به کمک نیاز داریم! 515 00:34:24,396 --> 00:34:25,314 ‫- سلام ‫- سلام 516 00:34:25,856 --> 00:34:27,566 ‫باورت نمیشه ندای درونم من رو ‫به سمت چه کسی برد 517 00:34:27,650 --> 00:34:29,026 ‫سانوی 518 00:34:29,110 --> 00:34:31,028 ‫- داخل آزمایشگاهه ‫- جای دیگه‌ایم مگه می‌تونه باشه 519 00:34:31,612 --> 00:34:34,698 ‫تو چطور؟ فهمیدی باید ‫کی رو نجات بدی؟ 520 00:34:34,782 --> 00:34:35,699 ‫فهمیدم 521 00:34:36,575 --> 00:34:38,077 ‫سخت‌ترین ندای عمرم بود 522 00:34:45,376 --> 00:34:46,293 ‫بغل لازم بودم 523 00:34:47,378 --> 00:34:48,379 ‫آماده ندای بعدی هستی؟ 524 00:34:49,505 --> 00:34:51,298 ‫با تمام وجودم 525 00:34:52,550 --> 00:34:53,843 ‫خیلی خب، گوش کنید بچه‌ها 526 00:34:53,926 --> 00:34:55,052 ‫می‌دونم خسته‌ایم 527 00:34:55,136 --> 00:35:00,015 ‫یه ماه بسیار طولانی رو بر روی ‫نداهای درونی‌مون کار کردیم، اما این آخر خطه 528 00:35:00,891 --> 00:35:01,851 ‫زور آخر 529 00:35:02,726 --> 00:35:06,188 ‫بقای ما و ظاهرا بقای تمام دنیا 530 00:35:06,272 --> 00:35:09,692 ‫به این بستگی داره که تک‌تکمون ‫متعهد به انجام بهترین کار ممکن باشیم 531 00:35:20,911 --> 00:35:21,912 ‫چی شده؟ 532 00:35:23,706 --> 00:35:25,499 ‫- چی دیدی؟ ‫- هیچی 533 00:35:26,917 --> 00:35:29,128 ‫نه چیزی شنیدم. نه چیزی حس کردم 534 00:35:30,296 --> 00:35:31,422 ‫غیب شدن، بابا 535 00:35:32,840 --> 00:35:34,383 ‫نداهام غیب شدن 536 00:35:36,552 --> 00:35:39,388 ‫خیلی خیلی متاسفم 537 00:35:39,471 --> 00:35:40,723 ‫شاید اگه قوی‌تر بودم 538 00:35:40,806 --> 00:35:42,892 ‫شاید اگه وقتی هنوز بودن ‫بیشتر دریافتشون می‌کنم... 539 00:35:42,975 --> 00:35:46,187 ‫کل. کل. کل. ما معنی ‫هیچکدوم از این اتفاقات رو نمی‌دونیم 540 00:35:46,270 --> 00:35:48,355 ‫شاید یه توضیحی برای غیب شدنشون ‫وجود داشته باشه 541 00:35:48,439 --> 00:35:50,691 ‫شاید... شاید همه‌شون رو ‫رمزگشایی کرده باشیم 542 00:36:06,332 --> 00:36:07,791 ‫همگی 543 00:36:13,756 --> 00:36:15,591 ‫فقط می‌خواستم ازتون تشکر کنم 544 00:36:18,469 --> 00:36:22,473 ‫تک تکتون بی‌وقفه تلاش کردید ‫بدون اینکه اعتبار... 545 00:36:22,556 --> 00:36:24,225 ‫تشکر یا منفعتی براتون داشته باشه 546 00:36:25,100 --> 00:36:28,020 ‫نمی‌دونم چرا نداها غیب شدن ‫اما این رو می‌دونم 547 00:36:30,648 --> 00:36:32,566 ‫بهمون یه فرصت داده شد 548 00:36:34,401 --> 00:36:35,527 ‫یه یادآوری 549 00:36:36,904 --> 00:36:39,365 ‫یه یادآوری از اینکه چی ‫از همه مهم‌تره 550 00:36:44,578 --> 00:36:46,622 ‫وقتشه کنار آدم‌هایی باشید ‫که دوستشون دارید 551 00:36:47,998 --> 00:36:50,251 ‫محکم بغلشون کنید و کنارشون باشید 552 00:36:50,334 --> 00:36:53,420 ‫چون فردا... ‫چون ممکنه فردا تنها چیزی باشه که داریم 553 00:37:08,769 --> 00:37:10,646 ‫خیلی خب، شروع می‌کنیم 554 00:37:12,106 --> 00:37:15,067 ‫تاثیرات پالس الکترومغناطیسی ‫بر روی قشر جزیره‌ای 555 00:37:15,150 --> 00:37:16,735 ‫دستگاه‌ تنفس مصنوعی رو ‫نمی‌سوزونه؟ 556 00:37:16,819 --> 00:37:20,114 ‫نه، فقط یه پالس کوچولو می‌خوام ‫تا در بسامد فرا پایین اختلال ایجاد کنم 557 00:37:20,197 --> 00:37:22,241 ‫اونقدری که از حالت دریافت ندا ‫خارج بشن 558 00:37:23,200 --> 00:37:26,453 ‫اگه واقعا خدا پشت تمام این اتفاقات باشه 559 00:37:26,537 --> 00:37:29,456 ‫حتما به یه دلیلی این افراد رو تمام ‫این مدت در حال دریاف ندا نگه داشته 560 00:37:30,207 --> 00:37:31,667 ‫آماده‌م تا دلیلش رو پیدا کنم 561 00:37:35,546 --> 00:37:36,922 ‫بیا بیدارشون کنیم 562 00:37:50,894 --> 00:37:54,231 ‫متوجه نمیشم. این درست نیست ‫هیچ تغییری در عملکردشون به وجود نیومد 563 00:37:54,315 --> 00:37:57,609 ‫چطور ممکنه علائم حیاتی‌شون ‫بعد از یه شوک تغییری نکنه؟ 564 00:37:57,693 --> 00:37:59,611 ‫نمی‌دونم، شاید بتونیم یه راه دیگه‌ای رو ‫امتحان کنیم 565 00:37:59,695 --> 00:38:01,113 ‫چی رو امتحان کنیم؟ 566 00:38:02,323 --> 00:38:04,283 ‫تمومه. زمان بیشتری نداریم 567 00:38:14,960 --> 00:38:18,130 ‫رها کردنتون در این شرایط ‫اصلا احساس خوبی نداره 568 00:38:18,213 --> 00:38:21,133 ‫اما از خدا ممنونم که هیچوقت ‫دست از امید دادن بهمون برنداشتی 569 00:38:22,343 --> 00:38:23,177 ‫بیا بغلم 570 00:38:25,304 --> 00:38:26,221 ‫اوهم 571 00:38:33,896 --> 00:38:34,730 ‫ممنون 572 00:38:39,401 --> 00:38:42,780 ‫تنها خانواده‌ی من مادرم بود، پس... 573 00:38:44,281 --> 00:38:45,157 ‫خب... 574 00:38:46,867 --> 00:38:47,826 ‫الآن منم هستم 575 00:38:50,454 --> 00:38:52,623 ‫- می‌مونی؟ ‫- معلومه که می‌مونم 576 00:40:26,508 --> 00:40:29,511 ‫یه اسباب‌بازی فروشی در ‫خیابان کانال بود 577 00:40:29,595 --> 00:40:32,306 ‫مردم از سرتاسر دنیا 578 00:40:33,098 --> 00:40:38,353 ‫به امید خرید یکی از این ‫تندیسه‌های چوبی نفیس میومدن 579 00:40:38,437 --> 00:40:41,273 ‫خیلی وقت بود که نرفته بودم اونجا 580 00:40:41,356 --> 00:40:46,195 ‫تا اینکه... ندای درونی‌مون امروز ‫من رو به سمت اونجا سوق داد 581 00:40:46,945 --> 00:40:50,282 ‫و وقتی رفتم داخل مغازه، این رو پیدا کردم 582 00:40:54,286 --> 00:40:56,830 ‫اسم این اژدها شن‌لونگه 583 00:40:56,914 --> 00:40:58,916 ‫پادشاه طوفان‌هاست 584 00:40:59,791 --> 00:41:02,628 ‫وقتی دیدمش، یاد تو افتادم 585 00:41:04,004 --> 00:41:05,797 ‫باور دارم یه نشونه‌ست 586 00:41:06,924 --> 00:41:08,550 ‫و برای تو معنای خاصی داره 587 00:41:08,634 --> 00:41:10,010 ‫ایکاش معناش رو می‌دونستم 588 00:41:10,093 --> 00:41:12,262 ‫تو هیچوقت دست از جستجو ‫برای معنا برنداشتی 589 00:41:13,514 --> 00:41:14,848 ‫چرا الآن دست برداری؟ 590 00:41:31,448 --> 00:41:32,366 ‫سانوی؟ 591 00:41:32,908 --> 00:41:33,867 ‫هی 592 00:41:36,620 --> 00:41:38,997 ‫مطمئن بودم که یه جوابی دارن 593 00:41:39,081 --> 00:41:41,458 ‫فکر می‌کردم اگه با شوک از ‫حالت دریافت درشون بیارم 594 00:41:41,542 --> 00:41:43,877 ‫- بن، جواب نداد ‫- هی 595 00:41:43,961 --> 00:41:47,214 ‫- هنوز در اون حالت گیرن ‫- هر کاری می‌تونستی کردی، خب؟ 596 00:41:47,297 --> 00:41:48,131 ‫همه‌مون کردیم 597 00:41:48,799 --> 00:41:50,384 ‫اگه جوابی نباشه چی؟ 598 00:41:51,927 --> 00:41:53,303 ‫اگه این پایان باشه چی؟ 599 00:41:53,387 --> 00:41:54,846 ‫پس در حال جنگیدن سقوط کردیم 600 00:42:37,556 --> 00:42:38,390 ‫اوهم 601 00:42:40,809 --> 00:42:43,604 ‫اگه خیالاتی به سرت زده، ‫فکرشم نکن 602 00:42:44,354 --> 00:42:47,858 ‫اول باید گروه رو تا آخر‌الزمان ‫رهبری کنیم 603 00:42:47,941 --> 00:42:52,571 ‫و بعدش می‌تونیم روی ماموریت الهی ‫افزایش جمعیت تمرکز کنیم 604 00:42:57,034 --> 00:43:01,371 ‫در واقع داشتم یه جورایی به ‫کاهش جمعیت فکر می‌کردم 605 00:43:02,456 --> 00:43:03,540 ‫اولش ده نفر بودن 606 00:43:04,666 --> 00:43:07,544 ‫حالا نه نفرن ‫و به زودی میشن هشت نفر 607 00:43:08,879 --> 00:43:12,549 ‫فقط برام سواله که چه اتفاقی ‫برای آسترید افتاد 608 00:43:14,926 --> 00:43:16,345 ‫شرایط لازم رو به دست نیاورد 609 00:43:16,887 --> 00:43:19,640 ‫پس در زمان الهیش با قضاوت خداوند ‫روبرو شد 610 00:43:21,600 --> 00:43:24,853 ‫اما خوشحالم که تونستی لیاقتت رو ثابت کنی ‫نزدیک بود نتونی 611 00:43:45,207 --> 00:43:47,292 ‫اینجا چیکار می‌کنی؟ ‫بهت گفته بودم که نیای 612 00:43:47,376 --> 00:43:50,212 ‫بیشتر از این نمیشه معطلش کرد 613 00:44:14,213 --> 00:44:21,213 ‫« مترجم: نیما نعیمی » ‫.:: LightWorker ::. 614 00:44:21,214 --> 00:44:28,214 ‫دانلود فیلم‌وسریال بدون سانسور، با زیرنویس چسبیده و پخش آنلاین ‫.:: FilmKio.Com ::. 615 00:44:28,215 --> 00:44:33,215 ‫جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت ‫فیلمکیو را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید ‫@FilmKio 616 00:44:33,216 --> 00:44:38,226 ‫:کانال زیرنویس‌های فیلمکیو ‫@SubKio