1 00:00:00,000 --> 00:00:05,000 ‫وبسایت جهان زیرنویس تقدیم میکند ‫worldsubtitle.me 2 00:00:05,000 --> 00:00:10,000 ‫مترجم: ‫Amir_AMM78 3 00:00:10,000 --> 00:00:15,000 ‫تقدیم به تمام عزیزان ایرانی ‫#مهسا_امینی 4 00:00:15,000 --> 00:00:18,215 ‫به امید اینکه وبسایت نایت مووی دزدی نکنه از ما و با لاشخوری کردن، زیرنویس قسمت های باقیمونده رو نزنه 5 00:00:18,268 --> 00:00:19,936 ‫آنچه در مانیفست گذشت 6 00:00:20,020 --> 00:00:21,479 ‫نمونه سوم فقط 7 00:00:22,772 --> 00:00:24,566 ‫گروگانا؟ چطور تونستی؟ 8 00:00:24,649 --> 00:00:25,649 ‫چطور تونستی؟! 9 00:00:25,692 --> 00:00:29,029 ‫نکته اش چیه که یه قدرت ماورایی داشته باشی 10 00:00:29,112 --> 00:00:32,991 ‫و نتونی ازش استفاده کنی ‫و تبدیل به سلاحش کنی؟ 11 00:00:33,074 --> 00:00:35,577 ‫- تو یه پدری؟ درسته؟ ‫- یه پسر و یه دختر. 12 00:00:35,660 --> 00:00:39,164 ‫می تونی تصور کنی که ‫قادر نباشی بچتو نجات بدی؟ 13 00:00:39,247 --> 00:00:41,124 ‫من سعیمو می کنم از بچم محافظت کنم، لعنتی! 14 00:00:41,207 --> 00:00:43,126 ‫منم بچتم بابا 15 00:00:45,920 --> 00:00:49,340 ‫این مثل اینه که انسانا همیشه ‫میتونستن با جهان الهی در ارتباط باشن 16 00:00:49,841 --> 00:00:51,384 ‫همنیطورم بود به لطف اون یاقوت کبود 17 00:00:51,468 --> 00:00:53,136 ‫یکی هست که دارم کمکش می کنم 18 00:00:53,219 --> 00:00:55,555 ‫و نمی دونم باید بهش کمک کنم یا نه. 19 00:00:55,638 --> 00:00:57,265 ‫دارم دنبال آنجلینا میگردم 20 00:00:57,348 --> 00:01:01,519 ‫باشد که این حکم مقدس روح ‫را پاک کرده و به نام او ارزانی بخشد. 21 00:01:02,103 --> 00:01:02,937 ‫آمین 22 00:01:06,024 --> 00:01:08,693 ‫حدود دو دقیقه فرصت ‫داریم تا سرو کله ریجستری پیدا شه 23 00:01:08,777 --> 00:01:11,422 ‫سخته، اما باید بفهمم ‫وایولت دیشب بهت چی گفت. 24 00:01:11,446 --> 00:01:14,282 ‫هر چی که می تونست به ما کمک کنه بفهمیم ‫چرا مادر آنجلینا، اونو هدف قرار داده. 25 00:01:14,866 --> 00:01:17,619 ‫ببین کال، اگه نوئل رو بگیریم اسمت پاک میشه 26 00:01:17,702 --> 00:01:22,874 ‫آنجلینا، آه... وایولت گفت که داشته توی ‫این مسائل بچه داری کمکش میکرده به گمونم 27 00:01:22,957 --> 00:01:24,757 ‫نوئل هر کسیو که به آنجلینا ‫کمک کرده رو هدف قرار داده 28 00:01:24,793 --> 00:01:27,253 ‫- به محض اینکه پیامتو گرفتم رفتم دنبالش. ‫- چه خبره؟ 29 00:01:27,337 --> 00:01:29,005 ‫کال! ما باید بریم. برو تو ماشین. 30 00:01:29,089 --> 00:01:31,249 ‫- وایستا باید راجع بهش حرف بزنیم ‫- وقت نداریم. 31 00:01:31,299 --> 00:01:34,844 ‫شواهد الان توی بهترین حالت و شرایطشونن. ‫اما به شرطی که اون بره داخل و به سوالا جواب بده... 32 00:01:34,928 --> 00:01:37,430 ‫چی؟ و بزارم که ازش نمونه بگیرن؟ ‫ با دی ان ای ردشو بزنن؟ 33 00:01:37,514 --> 00:01:40,141 ‫- آره. ‫- الان چند ساله که از هویتش دارم مراقبت میکنم میک 34 00:01:40,225 --> 00:01:43,603 ‫- فرار کردن اونو گناهکار جلوه میده ‫- موندنشم اونو تبدیل ب موش آزمایشگاهی میکنه 35 00:01:43,686 --> 00:01:47,398 ‫وقتی اونا متوجه بشن که گابریل همون کاله که پنج ‫و نیم سال بزرگتر شده، دیگه اصلا ولش نمیکنن. 36 00:01:47,899 --> 00:01:49,818 ‫شاید بهتر باشه درباره اون ‫علامتات با بابات حرف بزنی 37 00:01:49,901 --> 00:01:50,735 ‫من خوبم. 38 00:01:50,819 --> 00:01:52,237 ‫اما من یه چی بیشتر حس میکنم 39 00:01:52,320 --> 00:01:54,197 ‫تو داری حس میکنی که من ‫متوجه شدم وایولت کشته شده 40 00:01:54,280 --> 00:01:56,116 ‫و من نمیخوام برای این موضوع گیر بیوفتم 41 00:01:56,199 --> 00:01:57,199 ‫یه دیقه. 42 00:01:57,242 --> 00:01:58,326 ‫کال! 43 00:01:58,910 --> 00:01:59,744 ‫برو تو ماشین، حالا 44 00:01:59,828 --> 00:02:01,680 ‫- چی؟ تو این عکسو گرفتی؟ ‫- چه عکسی؟ 45 00:02:01,704 --> 00:02:03,414 ‫بهت گفتم یه عکس از کنار تختم میخوام... 46 00:02:03,498 --> 00:02:05,208 ‫ریجستری 828! بازکنید! 47 00:02:05,291 --> 00:02:06,459 ‫- برو! برو! برو! ‫- باز کن! 48 00:02:06,543 --> 00:02:07,877 ‫- فرار کن! ‫- پلیس! 49 00:02:07,961 --> 00:02:09,841 ‫- ولش کن بره! ازش دور شو! ‫- نه، بن! 50 00:02:09,921 --> 00:02:12,549 ‫هی! اون بازداشته، عقب وایستا 51 00:02:13,049 --> 00:02:14,175 ‫گفتم عقب واستا! 52 00:02:14,259 --> 00:02:15,969 ‫بیا 53 00:02:16,052 --> 00:02:19,097 ‫چیزی نگو، باشه؟ ‫من درست پشت سر شمام 54 00:02:20,223 --> 00:02:21,558 ‫من درست پشت سر شما میام 55 00:02:28,606 --> 00:02:30,984 ‫اگه نوئل افرادی رو که آنجلینا رو ‫بهش پناه میدن رو هدف قرار میده 56 00:02:31,067 --> 00:02:32,735 ‫باید بدونیم کی توی لیست نفر بعدیه 57 00:02:32,819 --> 00:02:35,947 ‫من به درآ گفتم که سرنخ هایی از اونایی ‫که توی اون مجتمع بودن رو نگاه کنه 58 00:02:36,030 --> 00:02:37,710 ‫ما باید مطمئن شیم ‫که همه اینجا جاشون امنه. 59 00:02:37,782 --> 00:02:39,342 ‫ما قبل از هر کس ‫دیگه ای آنجلینا رو پذیرفتیم. 60 00:02:39,367 --> 00:02:42,263 ‫اونا قراره ریز کاری های حفاظتی مارو از بین ببرن ‫اونم الان که فکر میکنن قاتل رو پیدا کردن 61 00:02:42,287 --> 00:02:45,498 ‫من همینطوری میمونم تا اینکه یکی از رفیقام ‫از ایستگاه 129 بیاد و خونه رو زیرنظر بگیره 62 00:02:45,582 --> 00:02:47,625 ‫بعد من خونه نوئل رو چک میکنم ‫و مطمئن می شم که اونجاست. 63 00:02:48,459 --> 00:02:51,588 ‫درآ یه سرنخ از کارت اعتباری آدرین پیدا کرد ‫متل مترو، سانی ساید 64 00:02:51,671 --> 00:02:54,841 ‫- آدرین آنجلینا رو توی مجتمعش نگه داشت ‫- آره دقیقا 65 00:02:54,924 --> 00:02:57,427 ‫اگه کسی هست که نوئل بعد از این ‫بره دنبالش، اون آدم آدریانه 66 00:02:57,510 --> 00:02:59,596 ‫باشه من میرم هتل رو چک کنم 67 00:03:00,972 --> 00:03:02,557 ‫چیه؟ فکر کردی تنها میری؟ 68 00:03:09,147 --> 00:03:12,817 ‫ببخشید! ببخشید! ‫اون مرد جوون هیچ اشتباهی نکرده 69 00:03:14,777 --> 00:03:15,778 ‫آقای استون 70 00:03:18,323 --> 00:03:21,117 ‫کاپیتان فیهی. اونا منو از دی سی آوردن ‫تا فرماندهی رجیستری رو به عهده بگیرم 71 00:03:21,201 --> 00:03:23,241 ‫چرا اصلا یه بچه رو دستگیر ‫کردید؟ چون او مقتولو می شناخت؟ 72 00:03:23,286 --> 00:03:24,996 ‫گابریل آخرین کسی بود ‫که آخرین بار با وایولت دیده شد 73 00:03:25,079 --> 00:03:28,166 ‫بعد از اونم ظاهرا یه مباده و داد ‫و ستد پر سر و صدایی داشتن 74 00:03:28,249 --> 00:03:31,502 ‫آقای استون لطفا. ‫ما قراره دی ان ای و نمونه هاشو بررسی کنیم 75 00:03:31,586 --> 00:03:32,754 ‫قراره ازش سوال کنیم 76 00:03:32,837 --> 00:03:35,131 ‫اگر که کار اشتباهی انجام نداده ‫پس چیزی هم برای مخفی کردن نداره 77 00:03:35,215 --> 00:03:36,507 ‫خیله خوب. خیله خوب. 78 00:04:20,718 --> 00:04:21,970 ‫کمک! 79 00:04:22,751 --> 00:04:24,056 ‫نجاتم بدین 80 00:04:24,555 --> 00:04:29,060 ‫آدرین! 81 00:04:40,446 --> 00:04:41,446 ‫اوه... 82 00:04:48,830 --> 00:04:51,124 ‫یه حسی بهم میگه که ‫اون فقط دنبال یخ نبوده. 83 00:04:59,632 --> 00:05:00,967 ‫روی این کلروفرم هست. 84 00:05:03,469 --> 00:05:05,722 ‫نوئل توی صحنه های قتلش ‫به همه قربانیاش چاقو زده 85 00:05:05,805 --> 00:05:07,724 ‫اون باید چیز خاصی برای ‫آدرین در نظر داشته باشه 86 00:05:09,684 --> 00:05:11,060 ‫اینجا چیکار میکنید؟ 87 00:05:11,561 --> 00:05:12,895 ‫من دوتا خونه پایین تر زندگی میکنم 88 00:05:12,979 --> 00:05:14,772 ‫مزرعش ترکید. من حالم گرفته شد 89 00:05:14,856 --> 00:05:16,696 ‫اونم بدون اینکه یسال بشه، اما این کمترین ‫کاری هست که میتونم انجام بدم براش 90 00:05:16,774 --> 00:05:18,443 ‫این اتاق با کارت اون ثبت شده 91 00:05:18,526 --> 00:05:21,766 ‫من پرداختارو شب به شب انجام میدم، کارا با اونه. ‫همونطور که گفتم، این کمترین کاریه که میتونم انجام بدم 92 00:05:24,157 --> 00:05:25,825 ‫اون الان داره راست میگه ‫میتونی بهش بگی همه چیو 93 00:05:27,827 --> 00:05:29,829 ‫ما فکر می کنیم آدرین توسط ‫مادر آنجلینا دزدیده شده 94 00:05:29,912 --> 00:05:31,456 ‫اون کسیه که مسافرا رو می کشه 95 00:05:31,539 --> 00:05:33,875 ‫شماها فکر میکنید که اون ‫قاتل سریالی 828 هستش؟ 96 00:05:33,958 --> 00:05:36,711 ‫آره ما فکر می کنیم اون هر کسیو که به ‫آنجلینا کمک کرده رو هدف قرار میده. 97 00:05:36,794 --> 00:05:39,756 ‫منم به آنجلینا کمک کردم. ای بابا 98 00:05:39,839 --> 00:05:43,634 ‫و من توی خونه اون عزیز دردونه مامانی ‫(آنجلینا) بودم، اون چهرمو میشناسه، اسممو میدونه 99 00:05:44,344 --> 00:05:47,513 ‫- خوب، درارو قفل کن و جلب توجه نکن ‫- احتمالا نوئل برای من برمیگره. 100 00:05:47,597 --> 00:05:49,932 ‫- من باید با شماها برم. ‫- شرمنده ها. ولی این چیزی نیست... 101 00:05:50,016 --> 00:05:53,728 ‫کل هدف شماها اینه که به مسافرا کمک کنید ‫شرایط من الان بیشتر از این مسافر-ی تر نیستا 102 00:05:53,811 --> 00:05:55,521 ‫تو قرار نیست توی خونه ما بمونی، خب؟ 103 00:05:55,605 --> 00:06:00,735 ‫همین چند دقیقه پیش یه الهام داشتم ‫صدای آدریانو میشنیدم که میگفت "نجاتم بدین" 104 00:06:00,818 --> 00:06:04,197 ‫واسه همین اومدم اینجا که بهش سر بزنم ‫میتونم کمکتون کنم که پیداش کنید 105 00:06:05,823 --> 00:06:07,325 ‫هنوزم داره راست میگه 106 00:06:09,202 --> 00:06:12,622 ‫- همیشه یه کاناپه طبقه پایین هست. ‫- خب، اون مطمئنا توی لیست کساییه که میخوام بکشم. 107 00:06:14,665 --> 00:06:16,376 ‫انتظار اینکه بالشتت بوی نعنا بده رو نداشته باش ‫(انتظار اینکه خودتو راحت جا بدی تو خونمونو نداشته باش) 108 00:06:19,295 --> 00:06:22,256 ‫شماها درباره یه مبل واقعی حرف زدین؟ ‫یا اینکه مبلتون تختخواب شو هست؟ 109 00:06:25,009 --> 00:06:26,719 ‫توی اتاق استراحتمون یکم به شکر حمله ببریم 110 00:06:27,887 --> 00:06:31,432 ‫لعنتی میکامی فکر ‫می کردم دوستیم. 111 00:06:31,516 --> 00:06:35,228 ‫دوستا به خاطر یک رژیم احمقانه اجازه ‫نمیدن که رفیقشون از زندگی و خوشیشاش جا بمونه 112 00:07:02,463 --> 00:07:03,463 ‫سلام. 113 00:07:03,840 --> 00:07:06,467 ‫من کل خونه نوئل رو گشتم ‫پلاکارو گشتم، کارتای اعتباریشو 114 00:07:06,551 --> 00:07:08,469 ‫خونوادش تو کار حمل زباله ان 115 00:07:08,553 --> 00:07:11,113 ‫اونا با کارگاه های ساخت و ساز ‫در سراسر بخش ها قرارداد دارن. 116 00:07:11,139 --> 00:07:15,351 ‫ممکنه هر جایی قایم شده باشه ‫این... این آدرس ستاده. 117 00:07:15,435 --> 00:07:16,435 ‫همونه؟ 118 00:07:17,562 --> 00:07:18,604 ‫- آره ‫- باشه. 119 00:07:20,690 --> 00:07:22,859 ‫آقا ببخشید، جرد واسکوئز از بخش 129 120 00:07:22,942 --> 00:07:24,068 ‫من میدونم تو کی هستی. 121 00:07:24,152 --> 00:07:27,780 ‫آقا با تمام احترامی که براتون قائلم شما یه ‫بچه بیگناهو اونجا تو اتاق بازجویی نگه داشتید 122 00:07:27,864 --> 00:07:30,241 ‫شما بایستی یه نگاه به پرونده نوئل ‫مایر بندازین، اون زن یه سابقه داره... 123 00:07:30,324 --> 00:07:33,286 ‫واسکوئز حد خودتو رعایت کن ‫ما خودمون یه مظنون داریم 124 00:07:33,369 --> 00:07:35,089 ‫بیخیالش شو، وگرنه باید ‫به کاپیتانت زنگ بزنم، 125 00:07:35,121 --> 00:07:37,165 ‫و بهش بگم که داری با ‫افراد 828 ای همکاری میکنی، خب؟ 126 00:07:44,547 --> 00:07:45,587 ‫چرا همش منو این ور و اونور میکنی؟ 127 00:07:45,631 --> 00:07:47,258 ‫ما باید تورو در امان نگه داریم فرشته من 128 00:07:47,341 --> 00:07:49,302 ‫گفتی آخرین جا امن بود 129 00:07:59,520 --> 00:08:01,564 ‫- مامان چیکار.... ‫- اون تورو به بیراهه کشوند. 130 00:08:02,148 --> 00:08:04,400 ‫بزودی میبینی که اون قراره از دنیا پاک بشه 131 00:08:04,484 --> 00:08:07,236 ‫همونطور بقیه که تورو از راه خدات دور کردن 132 00:08:07,320 --> 00:08:08,320 ‫چ.... 133 00:08:13,201 --> 00:08:14,785 ‫تو منو قایم نمیکنی 134 00:08:14,869 --> 00:08:16,996 ‫تو از من محافظت نمیکنی ‫من زندانی تو ام 135 00:08:17,079 --> 00:08:18,079 ‫نه! 136 00:08:18,456 --> 00:08:19,790 ‫ش، ش، ش، ش! 137 00:08:20,291 --> 00:08:21,626 ‫اشکالی نداره عزیزم 138 00:08:32,803 --> 00:08:34,990 ‫- چه اتفاقی داره میوفته؟ اون کجاست؟ ‫- هنوز داره سوال میکنه 139 00:08:35,014 --> 00:08:36,557 ‫از شر پرونده اثر انگشت خلاص شدم. 140 00:08:36,641 --> 00:08:38,476 ‫- عالیه. ‫- چند ساعتی برامون زمان خرید. 141 00:08:38,559 --> 00:08:41,103 ‫وقتی که متوجه گم شدن پرونده ‫بشن، دوباره چاپش میکنن 142 00:08:41,187 --> 00:08:43,356 ‫چیزی که من بیشتر ازش ‫نگرانم نمونه دی ان ای اونه 143 00:08:43,439 --> 00:08:45,667 ‫دکترای آزمایشگاه به زودی برای ‫گرفتن خون به اینجا میان. 144 00:08:45,691 --> 00:08:47,860 ‫- نمیشه اون نمونه رو هم از شرش خلاص شد؟ ‫- نه 145 00:08:47,944 --> 00:08:51,697 ‫نمونه دی ان ای یه زنجیره متفاوتی داره کاراش ‫مستقیم از تکنسین میره به آزمایشگاه 146 00:08:52,198 --> 00:08:54,479 ‫قبل از اینکه تکنسین بیاد ‫باید از اونجا بکشیمش بیرون 147 00:08:55,117 --> 00:08:56,911 ‫- شرمندم نمیتونم از این بیشتر انجام بدم ‫- همینم مرسی 148 00:09:05,461 --> 00:09:06,921 ‫از مکیلا خبر گرفتم 149 00:09:07,004 --> 00:09:09,298 ‫اونا فکر می کنند ‫قاتل مادر آنجلیناست. 150 00:09:11,801 --> 00:09:13,135 ‫کاری هست که بتونیم انجام بدیم؟ 151 00:09:13,219 --> 00:09:15,346 ‫تا وقتی که وقت هست، باید روی ‫کاری که اینجا داریم تمرکز کنیم 152 00:09:15,429 --> 00:09:17,431 ‫که من فکر میکنم کارمون دراومده 153 00:09:17,515 --> 00:09:18,891 ‫یه ملاقاتی داری 154 00:09:23,104 --> 00:09:25,606 ‫دکتر گوپتا، ممنون که اومدی 155 00:09:26,983 --> 00:09:31,028 ‫من امضای شمارو توی سوابق بازداشتی ها دیدم 156 00:09:32,655 --> 00:09:34,532 ‫اصلا ایده ای ندارم که چرا بهشون اهمیت میدی 157 00:09:34,615 --> 00:09:38,494 ‫من برای اتفاقی که برای اون آدمای ‫بیچاره افتاده احساس ناراحتی میکنم 158 00:09:38,995 --> 00:09:40,580 ‫یک شکست و یک تراژدی. 159 00:09:41,539 --> 00:09:43,249 ‫شاید یه شکست کامل نباشه 160 00:09:43,791 --> 00:09:47,503 ‫فکر میکنم که اون آدما توی یه ‫الهام دائمی باهم گیر افتادن 161 00:09:47,587 --> 00:09:51,591 ‫و من امیدوارم که شما بتونی بهم کمک کنی که ‫بتونیم پروتکل های سرگرد رو باهم از نو بازسازی کنیم 162 00:09:51,674 --> 00:09:54,635 ‫اون مسافرا ممکنه هیچوقت خوب ‫نشن، مطمئنی میخوای اجراش کنی؟ 163 00:09:54,719 --> 00:09:56,554 ‫میخوام بدونم که اون چطور ‫کاری رو انجام داد که انجام داد 164 00:09:56,637 --> 00:09:59,807 ‫میخوام از اشتباهاتش پرهیز ‫کنم نه اینکه تکرارشون کنم 165 00:10:04,895 --> 00:10:08,107 ‫قبل اینکه از یوریکا بیرون ‫بیوفتیم فایلاشو کپی کردم 166 00:10:28,836 --> 00:10:30,880 ‫به خودت زحمت نده، مامانت با کسی شوخی نداره 167 00:10:34,467 --> 00:10:36,427 ‫اون کسیه که مسافرارو میکشه 168 00:10:36,510 --> 00:10:38,804 ‫آره، نه اهمیتی نمیدم ‫اما سوال اینه چرا؟ 169 00:10:40,890 --> 00:10:43,184 ‫آنا، سم 170 00:10:44,518 --> 00:10:47,605 ‫آه، من به مامانم اعتراف کردم ‫که چطور اونا بهم کمک کردن 171 00:10:48,230 --> 00:10:51,442 ‫اون حتما هر مسافری که ‫فکر میکنه منو گمراه کرده رو.... 172 00:10:53,486 --> 00:10:55,154 ‫و تو از همه بیشتر بهم کمک کردی 173 00:10:56,447 --> 00:10:57,948 ‫پس چرا تا حالا منو نکشته؟ 174 00:10:58,032 --> 00:11:01,994 ‫اون میخواد گناهکارا رو ‫از زندگی من بیرون کنه 175 00:11:03,996 --> 00:11:05,665 ‫میخواد من مردنت رو ببینم 176 00:11:09,919 --> 00:11:13,464 ‫مگه اینکه بخوای مرگمو ببینی.. ‫باید یه راهی قبل اینکه برگرده پیدا کنیم 177 00:11:15,591 --> 00:11:18,886 ‫- شماها بنظر نمیاد که بخواین برین ‫- اوه، نه، ما اینجاییم تا نوئل مایر رو ببینیم؟ 178 00:11:19,970 --> 00:11:23,808 ‫شما اونو اینجا پیدا نمیکنید ‫نوئل همه پروژه های مارو فروخت 179 00:11:23,891 --> 00:11:25,601 ‫کارگرارو بدون اطلاع قبلی اخراج کرد 180 00:11:26,477 --> 00:11:30,564 ‫من برای پدرش برای 30 ساله که کار میکنم ‫اون قراره که شرکت رو ارث ببره، و تقسیم به پنجش کنه 181 00:11:31,190 --> 00:11:34,193 ‫ببین، ما یه دلیلی داریم که فکر میکنیم ‫که نوئل داره یکی از اون بخش های کاری رو 182 00:11:34,276 --> 00:11:35,486 ‫برای فعالیت های مجرمانه استفاده میکنه 183 00:11:36,821 --> 00:11:38,614 ‫میشه اگه ممکنه به فایلای پروژه نگاه کنیم؟ 184 00:11:39,907 --> 00:11:41,033 ‫حکم دارین؟ 185 00:11:42,618 --> 00:11:43,618 ‫نه، نداریم، اما... 186 00:11:44,245 --> 00:11:48,708 ‫خب، پس این اتفاق هیچوقت نیوفتاده ‫بیاین تو، هرچی که میخواین رو ببینین 187 00:11:53,337 --> 00:11:56,590 ‫اوه وای. باشه. اوه... 188 00:11:57,717 --> 00:11:59,844 ‫چیزی نیست فقط 10 هزار تا فایل پروژه هست 189 00:12:00,678 --> 00:12:03,055 ‫الان خیلی خوبه اگه بهت الهام بشه 190 00:12:03,556 --> 00:12:04,556 ‫آره 191 00:12:11,480 --> 00:12:13,607 ‫- این یکی. اسکنای مارکو ‫- هوم 192 00:12:15,025 --> 00:12:16,318 ‫به نظر می رسه که... 193 00:12:18,738 --> 00:12:21,240 ‫من توی اف ام آر آی یکی ‫از الهامای مسافرارو ضبط کردم 194 00:12:21,323 --> 00:12:24,243 ‫بله. ممکنه، این اولین الهامی بود که 195 00:12:24,326 --> 00:12:26,203 ‫قبل از شروع آزمایش‌ها ضبط شد. 196 00:12:32,668 --> 00:12:34,211 ‫شما همیشه در مورد یاقوت کبود خبر داشتید؟ 197 00:12:34,295 --> 00:12:36,630 ‫همش کار سرگرد بود، من فقط یه ‫کارگر بودم تو آزمایشگاهش 198 00:12:37,381 --> 00:12:39,842 ‫اون از یاقوت کبود برای ایجاد ‫الهامات استفاده کرد 199 00:12:40,342 --> 00:12:41,719 ‫صبر کن. این یادداشتا به چه معنی ان؟ 200 00:12:41,802 --> 00:12:44,847 ‫"در تهیه درجه مورد نظر شکست خورد. ‫از یاقوت کبود بازاری استفاده شده است." ‫(یعنی از جواهرات یاقوت استفاده کردن و به اون نتیجه نرسیدن) 201 00:12:44,930 --> 00:12:46,974 ‫مگه انواع دیگه ای از ‫یاقوت کبود هم وجود داره؟ 202 00:12:47,057 --> 00:12:49,560 ‫سرگرد توی دستور دادن ‫بهتر بود تا توضیحات. 203 00:12:49,643 --> 00:12:52,313 ‫اما از هر یاقوت کبودی که ‫استفاده می کرد، نتیجه می گرفت. 204 00:12:54,023 --> 00:12:56,901 ‫این یه طراحیه که مارکو از الهاماتش ‫و چیزایی که میدید کشیده 205 00:12:56,984 --> 00:12:59,278 ‫سرگرد خیلی نا امیدانه میخواست معنیشو بفهمه 206 00:12:59,361 --> 00:13:03,532 ‫اون به طور مکرر هی الهام درست میکرد ‫و هر بار شدتشو افزایش میداد. 207 00:13:08,078 --> 00:13:12,833 ‫اون عمدا جریان برق رو بالا میبرد ‫که باعث میشد.... دردش زیاد بشه 208 00:13:12,917 --> 00:13:14,835 ‫هرچی درد بیشتر، الهامات واضح تر 209 00:13:14,919 --> 00:13:18,130 ‫خب، چی میشه اگه یه راهی باشه ‫که مسافرارو به اون مرحله برسونیم 210 00:13:18,214 --> 00:13:19,840 ‫بدون اینکه درد شدیدی وجود داشته باشه؟ 211 00:13:19,924 --> 00:13:21,509 ‫یه پیشرفته اما.... 212 00:13:21,592 --> 00:13:23,803 ‫سرگرد نمیدونست که کی باید بس کنه 213 00:13:23,886 --> 00:13:26,597 ‫چون اون فکر میکرد مسافرا موش آزمایشگاهین 214 00:13:28,015 --> 00:13:29,391 ‫اما من هم یه مسافرم 215 00:13:30,184 --> 00:13:31,644 ‫و نمیزارم این اتفاق پیش بیاد 216 00:13:36,774 --> 00:13:38,818 ‫اون هش براون ها که خودشون خورده نمیشن ‫(هش براون: غذایی آمریکایی که برای صبحانه سرو میشه و شامل نیمرو و سیب زمینی سرخ شده تا جایی که قهوه ای بشه هست) 217 00:13:38,901 --> 00:13:39,985 ‫همش برا تو 218 00:13:42,238 --> 00:13:45,324 ‫چطوری خوابیدی؟ اون الهام دیشبت تکرار نشد؟ 219 00:13:45,407 --> 00:13:47,368 ‫الهاما بخاطر اینکه ما میخوایم نمیان 220 00:13:47,451 --> 00:13:49,662 ‫جدا از اون، باسنم بیشتر درگیر 221 00:13:49,745 --> 00:13:52,289 ‫فنرای مبل بود که هی تکون میخوردن ‫تا اینکه بیشتر روی چیزی تمرکز کنم 222 00:13:55,918 --> 00:13:57,962 ‫سلام. ‫در مورد یاقوت کبود حق با ما بود. 223 00:13:58,045 --> 00:14:02,508 ‫من فقط... فقط نمیدونستم که چطور ازش استفاده کنم ‫اما سرگرد تونست، و برامون یه راهکار گذاشت 224 00:14:02,591 --> 00:14:04,844 ‫برای چی؟ درست کردن الهاما؟ 225 00:14:04,927 --> 00:14:07,972 ‫به نظر میاد اون دنبال یه ‫نوع یاقوت کبود خاص بوده 226 00:14:08,055 --> 00:14:09,098 ‫اطلاعاتشو برات میفرستم 227 00:14:09,188 --> 00:14:11,975 ‫خدایا، تصور کن چقدر راحت ‫میشه قایق نجات رو نجات داد 228 00:14:11,975 --> 00:14:14,408 ‫اونم وقتی که میتونیم با خیال ‫راحت و امن الهاما رو صدا کنیم 229 00:14:14,728 --> 00:14:19,859 ‫خنده داره، ایگان همین الان داشت ‫میگفت که نمیشه الهاما رو فراخوانی کنی 230 00:14:19,942 --> 00:14:22,236 ‫وایستا ببینم. شما با ایگان هستین؟ 231 00:14:23,445 --> 00:14:28,033 ‫آره اون دیشب یه الهام درباره این ‫داشت که آدریان تو خطره پس.... 232 00:14:28,951 --> 00:14:31,871 ‫اگه کسی این اخیرا یه الهام درباره قاتل ‫یا باقی قربانیا داشته باشه 233 00:14:31,912 --> 00:14:37,293 ‫من میتونم اون الهام رو بازسازی کنم ‫یا اینکه ممکنه تقویتشم کنم 234 00:14:37,376 --> 00:14:38,377 ‫پس 235 00:14:39,253 --> 00:14:41,797 ‫میخوای به ایگان الهام بدی؟ 236 00:14:41,881 --> 00:14:44,693 ‫اگه الهاما از خاطرات بیان، ‫چه کسی بهتر از کسی که 237 00:14:44,717 --> 00:14:46,051 ‫که حافظه تصویری داره میتونه بازسازیش کنه؟ 238 00:14:46,135 --> 00:14:48,554 ‫ممکنه جون آدریان رو هم نجات بده 239 00:14:48,637 --> 00:14:49,847 ‫و کال 240 00:14:49,930 --> 00:14:51,599 ‫قطعا ارزش ریسکو داره 241 00:14:52,808 --> 00:14:56,145 ‫هرآزمایش علمی که منو توش ثبت ‫نام کردین، کاملا ردش میکنم 242 00:14:56,228 --> 00:14:57,771 ‫آه، خب، باید تو باشی 243 00:14:57,855 --> 00:14:59,815 ‫تو یه دلیلی داشته که اون ‫الهام درباره آدریان رو گرفتی 244 00:15:00,399 --> 00:15:02,943 ‫مردم دارن میمیرن هیچوقت ‫برای انجام کار درست دیر نیست 245 00:15:03,444 --> 00:15:04,862 ‫من همیشه کار درست رو انجام میدم. 246 00:15:05,863 --> 00:15:07,031 ‫کارایی که برای من درسته 247 00:15:14,371 --> 00:15:16,248 ‫این قطب نمای جدم بود 248 00:15:16,332 --> 00:15:18,792 ‫همون قطب نمایی که توی جنگ نرماندی ‫جلوی اصابت گلوله به پدربزرگتو گرفت 249 00:15:18,876 --> 00:15:21,128 ‫و و و و ‫همه اینا رو هم قبلا گفته بودی 250 00:15:21,211 --> 00:15:23,005 ‫نزدیک بود منو تو اون بانک بکشن 251 00:15:23,088 --> 00:15:25,299 ‫فکر میکردم اینکه انتقالم بدن ‫توی یه زندان با یه مسافر باشم 252 00:15:25,382 --> 00:15:27,551 ‫بهتر از سماق مکیدنه هرروزه است 253 00:15:27,635 --> 00:15:31,764 ‫ولی معلوم شد، بیشتر عذاب آوره ‫داستانا یه پایان دارن، میدونی 254 00:15:32,681 --> 00:15:34,099 ‫پس اولین الهام منو داشته باش 255 00:15:34,183 --> 00:15:36,101 ‫شنیدم "کمکش کن". 256 00:15:39,188 --> 00:15:42,524 ‫نمیدونستم اون لعنتی که ‫قرار بود بهش کمک کنم کیه 257 00:15:42,608 --> 00:15:46,820 ‫اما دیدم که یه داوطلب یه عالمه ‫پول کشید بیرون از کیفش 258 00:15:46,904 --> 00:15:47,738 ‫سلام. 259 00:15:47,821 --> 00:15:51,575 ‫پس، من به خودم کمک کردم. پایان 260 00:15:52,618 --> 00:15:55,663 ‫کل چیزی که الهاما ازت میخوان ‫اینه که به یکی کمک کنی 261 00:15:56,163 --> 00:15:58,832 ‫چرا فقط نمیخوای بفهمی که ‫کی باید کار درست رو انجام بده؟ 262 00:16:00,334 --> 00:16:01,585 ‫دقیقا یه ماه بعد از یازده سپتامبر 263 00:16:01,669 --> 00:16:04,421 ‫یه بچه مهاجر دیگه بود که ‫توی مدرسه بهش زور میگفتن 264 00:16:05,714 --> 00:16:07,758 ‫من هم که همون موقعش سهمم رو از ‫سواستفاده شدن ها گرفته بودم 265 00:16:07,841 --> 00:16:09,635 ‫و نتیجه گرفتم چرا بیشتر توی آتیش نپرم 266 00:16:10,135 --> 00:16:11,303 ‫برای همین، برای اون جنگیدم 267 00:16:11,387 --> 00:16:13,973 ‫جدی؟ حتما حس خوبی داشته 268 00:16:14,056 --> 00:16:15,057 ‫حس خوبی داشت 269 00:16:15,766 --> 00:16:17,267 ‫برای حدود دو ثانیه 270 00:16:18,102 --> 00:16:20,562 ‫بعدش تبدیل شد به مشت و ‫مشت زنی با اون بچه باحاله مدرسه 271 00:16:20,646 --> 00:16:23,899 ‫اون پسرطلا یه هفته از ‫مدرسه محروم شد اما من؟ 272 00:16:23,983 --> 00:16:26,193 ‫یه لب باد کرده گیرم اومد و اخراج کامل شدم 273 00:16:26,276 --> 00:16:29,363 ‫دوران طلایی من با آینده ام ‫توی دانشگاه دود شد رفت هوا 274 00:16:30,280 --> 00:16:31,281 ‫ومن درسمو یاد گرفتم 275 00:16:31,782 --> 00:16:34,702 ‫اینکه بهترین کار اینه به خودم تکیه کنم 276 00:16:35,536 --> 00:16:36,745 ‫خودم... 277 00:16:41,375 --> 00:16:42,209 ‫و من. 278 00:17:01,270 --> 00:17:04,898 ‫شماها ساعت هاست که دارین ‫همین سوالا رو ازم میپرسین 279 00:17:04,982 --> 00:17:07,026 ‫حالم خوش نیست. خواهش میکنم میتونم برم خونه؟ 280 00:17:07,109 --> 00:17:10,821 ‫ببین، اگه این یه اشتباهه، منو روشن کن 281 00:17:10,904 --> 00:17:12,489 ‫بعد هردومون بریم خونه 282 00:17:13,282 --> 00:17:16,368 ‫پس چی، شما زاکتتونو از وایولت پس گرفتین ‫و رفتین که 283 00:17:16,452 --> 00:17:17,828 ‫شب کارائوکه داشته باشید ‫(برین خوشگذرونی و کارائوکه بخونید) 284 00:17:17,911 --> 00:17:18,746 ‫خب پس بعدش چی؟ 285 00:17:18,829 --> 00:17:20,956 ‫شب بخیر؟ ممنون از خاطراتی که ساختیم؟ 286 00:17:22,166 --> 00:17:23,167 ‫آره 287 00:17:24,626 --> 00:17:25,626 ‫نه، اوه... 288 00:17:27,755 --> 00:17:28,755 ‫ما همو بوس کردیم 289 00:17:30,090 --> 00:17:31,090 ‫اوه بله؟ 290 00:17:31,842 --> 00:17:32,842 ‫چطور بود؟ 291 00:17:36,972 --> 00:17:38,223 ‫این... خیلی.... 292 00:17:42,394 --> 00:17:44,605 ‫بزرگترین احساسی که تا الان داشتم 293 00:17:54,156 --> 00:17:56,784 ‫این حس دوساعت تمام طول کشید 294 00:17:58,077 --> 00:17:59,495 ‫و بعد اون مرده بود 295 00:18:03,874 --> 00:18:06,001 ‫فقط ای کاش اونو میبردم خونه 296 00:18:06,710 --> 00:18:09,880 ‫شاید میتونستم یه کاری... ‫یه کاری انجام بدم 297 00:19:08,397 --> 00:19:10,190 ‫رَد، به کمکت نیاز دارم 298 00:19:17,447 --> 00:19:19,032 ‫پس، تو این آهنگو شنیدی 299 00:19:19,533 --> 00:19:20,784 ‫- تو هم همینطور؟ ‫- مم 300 00:19:20,868 --> 00:19:23,579 ‫میدونستم که فقط من نیستم ‫باید بهم مربوط باشه راد 301 00:19:23,662 --> 00:19:25,080 ‫خوشحالم که اومدی 302 00:19:25,873 --> 00:19:28,625 ‫آخرین بار الهاممون به پسرت کمک کرد ‫امیدوار بودم که بتونه به پسر من کمک کنه 303 00:19:28,709 --> 00:19:32,212 ‫اون توسط اداره ریجستری بازداشت شده ‫اونا فکر میکنن که پسر من مسافرارو کشته 304 00:19:32,296 --> 00:19:33,881 ‫کال؟ فکر کردم که اون رفته 305 00:19:33,964 --> 00:19:38,302 ‫نه اون برگشته، و اون... بزرگتر شده ‫سخته که بتونم توضیحش بدم 306 00:19:38,385 --> 00:19:40,470 ‫من دیگه به چیزایی که توضیحی ‫براشون نیست عادت کردم 307 00:19:40,554 --> 00:19:43,140 ‫کال با یه هویت جعلی زندگی میکنه 308 00:19:43,223 --> 00:19:46,103 ‫باید قبل اینکه بفهمن کیه بیارمش بیرون 309 00:19:46,185 --> 00:19:47,519 ‫از زمانی که آدیو رو بیرون آوردم 310 00:19:47,603 --> 00:19:49,980 ‫با خانواده هایی که برای محکومیت اشتباه 311 00:19:50,063 --> 00:19:51,398 ‫گرفتار شدن کار کردم که آزادشون کنم 312 00:19:51,481 --> 00:19:53,241 ‫باید به همین دلیل باشه که ‫الهامامون مارو آورد پیش هم 313 00:19:53,317 --> 00:19:54,610 ‫میتونی کمک کنی کال رو آزاد کنم؟ 314 00:19:54,693 --> 00:19:57,321 ‫کاش میتونستم، کار خیلی کمی تا بعد ‫از صدور حکم میتونم انجام بدم 315 00:19:57,905 --> 00:19:59,573 ‫پس ما داریم چیو جا میندازیم؟ 316 00:20:00,282 --> 00:20:02,886 ‫منظورم اینه که ممکنه الهاما مارو بنا ‫به دلایل دیگه ای پیش هم آورده باشه 317 00:20:02,910 --> 00:20:05,537 ‫اما هردومون یه ملودی ‫از الهام قبلیمون شنیدیم 318 00:20:06,205 --> 00:20:09,124 ‫نه، نه یه ملودی کاملا یکسان نبود 319 00:20:10,250 --> 00:20:14,296 ‫سالها قبل، من موسیقی ای که الهامم بهم داد رو 320 00:20:14,379 --> 00:20:16,173 ‫گذاشتم و برای پسرم تبدیلش کردم به یه آهنگ 321 00:20:16,798 --> 00:20:21,178 ‫شاید، شاید چیزی داخلش باشه ‫که بتونه به پسرت کمک کنه 322 00:20:30,854 --> 00:20:32,314 ‫این چیزیه که شنیدی؟ 323 00:20:32,397 --> 00:20:35,025 ‫اون قسمت جدیده ‫اما اینو شنیدی؟ 324 00:20:39,529 --> 00:20:41,490 ‫این اول آهنگه 325 00:20:41,573 --> 00:20:43,867 ‫درد اونه، که پشت میله های زندانه 326 00:20:44,534 --> 00:20:48,163 ‫میدونم، منتهی.... ‫بنظر نمیاد که اونا مثل هم باشن 327 00:20:48,872 --> 00:20:50,916 ‫به این خاطره که ما یه چیزی که ‫این وسط بوده رو از دست دادیم 328 00:20:52,125 --> 00:20:56,129 ‫اون قسمتی که برای تو نوشتم ‫تو همون ارتباطی بودی که بهش نیاز داشتیم 329 00:20:57,506 --> 00:20:58,757 ‫پل. 330 00:20:58,840 --> 00:21:01,551 ‫پل، این چیزیه که من باید پیدا کنم، اما... 331 00:21:03,095 --> 00:21:03,929 ‫چرا؟ 332 00:21:10,227 --> 00:21:12,145 ‫باشه پس باید اینو یه نگاهی بندازی 333 00:21:12,980 --> 00:21:15,565 ‫من از سانوی خواستم که بعضی از ‫پرونده های سرگرد رو برام بفرسته 334 00:21:15,649 --> 00:21:19,861 ‫که میگفت باید از یاقوت کبودی که ‫در بازار یافت میشه استفاده کنی 335 00:21:20,487 --> 00:21:22,322 ‫- دیگه چیز دیگه ای هم هست؟ ‫- دقیقا. 336 00:21:22,406 --> 00:21:23,699 ‫اگر به آپوکریفا اعتقاد دارید، ‫(اَسفار مشکوک یا اَپوکریفا در اصطلاح به کتاب‌هایی باستانی با محتوای یهودی و مسیحی گفته می‌شود که برخی از گروه‌های یهودیت، کاتولیک، ارتدکس و پروتستان، آن‌ها را نیمه‌شرعی نامیده‌اند) 337 00:21:23,782 --> 00:21:26,159 ‫همه چیز از سنگ اوراکل دلفی 338 00:21:26,243 --> 00:21:27,953 ‫طبق ده فرمان می آید، گفته می ‫شود که همه آنها از یاقوت کبود 339 00:21:28,036 --> 00:21:31,957 ‫استخراج شده از همان ‫معدن باستانی ساخته شده اند. 340 00:21:32,040 --> 00:21:36,086 ‫دانشمندا از اونا بعنوان ‫یاقوت کبود امگا یاد میکنن 341 00:21:36,169 --> 00:21:38,463 ‫پس چرا فکر میکنید که سرگرد ‫یه یاقوت کبود امگا میخواست؟ 342 00:21:38,547 --> 00:21:42,217 ‫خب، تصور میشد که این ‫یاقوت‌های کبود اَبَر شارژ میشن. 343 00:21:42,301 --> 00:21:43,427 ‫شاید سرگرد فکر ‫می کرد 344 00:21:43,510 --> 00:21:45,929 ‫که میتونه از تمام قدرت ‫الهاما استفاده کنه. 345 00:21:46,430 --> 00:21:48,870 ‫واقعا فکر میکنی که ممکنه ‫یکی از اونا اون بیرون باشه؟ 346 00:21:49,516 --> 00:21:50,516 ‫نمیدونم 347 00:21:50,934 --> 00:21:54,271 ‫اما اگه هست، باید پیداش کنیم 348 00:21:55,147 --> 00:21:57,733 ‫باید اعتراف کنم که انتظار یه ‫عملیات حرفه ای تر رو داشتم 349 00:21:57,816 --> 00:22:01,361 ‫اینجا بهم این حسو میده که با دستمال توالت ‫پرتم کنن توی فضا (دستمال توالت لباس فضانوردیش باشه) 350 00:22:01,445 --> 00:22:05,115 ‫هرچیزیکه بخوایمو داریم ‫اما چیزی که نداریم زمانه، ‫پس بگیر بشین 351 00:22:08,285 --> 00:22:10,704 ‫تنها دلیلی که من موافقت کردم ‫که تو بیایی توی ساختمونم 352 00:22:10,787 --> 00:22:14,708 ‫اینه که سانوی بهم این اطمینان رو ‫داد که یه عملیات خیلی دردناکیه 353 00:22:15,208 --> 00:22:17,489 ‫شما گذاشتید بیام داخل چون ‫زندگی یه مسافر دیگه تو خطره 354 00:22:17,544 --> 00:22:19,171 ‫و من تنها کسی ام که میتونه کمک کنه 355 00:22:19,254 --> 00:22:21,173 ‫پس بیایین که عملیات توپ-شکن رو شروع کنیم ‫(فکر کنم مسخره شون کرد استعاره ای حرف زد) 356 00:22:21,256 --> 00:22:23,925 ‫بعد از اینکه این روتین سامری ‫خوبی که داری رو کنار گذاشتی انجام میدیم 357 00:22:24,009 --> 00:22:26,887 ‫جفتمون میدونیم که به هیچکس ‫جز خودت اهمیت نمیدی 358 00:22:27,721 --> 00:22:29,014 ‫فکر کردی که حرفمو جدی گفتم؟ 359 00:22:29,890 --> 00:22:33,643 ‫آدریان تا الان جسدشم پوسیده ‫من اون مسافریم که میخوام نجاتش بدم 360 00:22:43,320 --> 00:22:44,613 ‫دراز بکش لطفا 361 00:22:50,077 --> 00:22:53,080 ‫گفتید که بیشتر از 40 درصد جریان الکتریکی بهم نمیدین، درسته؟ 362 00:22:53,163 --> 00:22:56,833 ‫سرگرد واضحا گفت که نتایجی که به دست آورده ‫برای اینه که به سوژه هاش 50 درجه ولتاژ میده 363 00:22:56,917 --> 00:22:58,835 ‫اما اینجاست که ریسک خیلی میره بالا 364 00:22:58,919 --> 00:23:03,173 ‫پس امیدوارم که با تو، بعنوان نمونه مون، ‫بتونیم به شفافیت بیشتری در ازای برق کمتر برسیم 365 00:23:04,633 --> 00:23:05,633 ‫ایگان؟ 366 00:23:06,468 --> 00:23:08,387 ‫هی، ایگان، گوشت با منه؟ 367 00:23:08,470 --> 00:23:10,931 ‫بله، بله، وضوح، برق، گرفتم 368 00:23:25,112 --> 00:23:26,822 ‫یه چیزی رو جا انداختیم 369 00:23:31,322 --> 00:23:34,745 ‫(درآ میکامی) ‫نمونه خون برای گرفتن دی ان ای ‫دستور داده شده براش، وقتمون داره میره 370 00:23:36,832 --> 00:23:40,877 ‫باشه، میتونی دوباره پل رو اجرا ‫کنی؟ اما اینبار آروم تر و فقط ملودیشو 371 00:23:40,961 --> 00:23:42,087 ‫آره. آره. 372 00:23:54,808 --> 00:23:57,352 ‫خب، ده تا نت شمردم 373 00:23:59,604 --> 00:24:02,357 ‫و نت های موسیقی با عددا یکی ان درسته؟ 374 00:24:03,942 --> 00:24:05,193 ‫درسته 375 00:24:05,277 --> 00:24:07,696 ‫این آهنگ با کلید ‫ای مینور نوشته شده 376 00:24:07,779 --> 00:24:11,324 ‫پس E عدد یک هست و تا بعد.... 377 00:24:12,200 --> 00:24:13,493 ‫دو یک. 378 00:24:14,411 --> 00:24:15,662 ‫پنج... 379 00:24:32,429 --> 00:24:34,347 ‫شماره ها، اونا 380 00:24:35,307 --> 00:24:36,433 ‫میدرخشن 381 00:24:36,516 --> 00:24:39,436 ‫این ده رقم هستن که با 212 شروع میشن 382 00:24:40,729 --> 00:24:42,731 ‫این یه، این یه شماره تلفن نیویورکه 383 00:24:46,776 --> 00:24:48,862 ‫نفس عمیق بکش 384 00:24:51,573 --> 00:24:52,574 ‫ذهنتو آروم کن 385 00:24:55,327 --> 00:24:57,412 ‫روی الهامی که دیشب داشتی تمرکز کن 386 00:24:59,456 --> 00:25:00,707 ‫یه شیر آب رو تصور کن 387 00:25:02,542 --> 00:25:04,419 ‫اون زمینه سیاه رو تصور کن 388 00:25:05,462 --> 00:25:07,255 ‫پیدا کن ببین مسیر این راهرو کجا میره 389 00:25:08,048 --> 00:25:09,799 ‫ببین کجا آدرین نگه داری میشه 390 00:25:12,093 --> 00:25:13,970 ‫چطور میفهمیم که کار میکنه؟ 391 00:25:14,054 --> 00:25:16,431 ‫اگه الهامی بگیره به رنگ سفید روشن در میاد 392 00:25:16,515 --> 00:25:18,099 ‫و محل حافظش روشن میشه 393 00:25:32,864 --> 00:25:34,074 ‫35 درصد 394 00:25:34,783 --> 00:25:38,119 ‫ضربان قلب به سرعت میره بالا ‫152 177 395 00:25:41,581 --> 00:25:42,499 ‫40 درصد 396 00:25:44,584 --> 00:25:47,879 ‫اون درخشش رو دیدم، یه نور ‫ضعیفی از مرکز حافظش میاد 397 00:25:51,883 --> 00:25:54,010 ‫نه، باید دست نگه داریم ‫ایگان؟ 398 00:25:54,094 --> 00:25:56,429 ‫ایگان؟ ایگان؟ هی ایگان 399 00:25:56,513 --> 00:25:57,764 ‫هی، خوبی؟ 400 00:25:58,723 --> 00:25:59,723 ‫تو خوبی؟ 401 00:26:00,725 --> 00:26:02,978 ‫این، آم، کار کرد؟ 402 00:26:04,813 --> 00:26:07,774 ‫اگه میخوای میگرن گرفتن رو به ‫سلاح تبدیل کنید، خب اره کار کرد 403 00:26:07,857 --> 00:26:10,110 ‫اسکن مغزت که نور زد، مطمئنی چیزی ندیدی؟ 404 00:26:10,193 --> 00:26:12,779 ‫یه چند ثانیه نور روشن بود ‫چیزی نبود که دربارش بنویسی 405 00:26:13,738 --> 00:26:14,739 ‫مطمئنی؟ 406 00:26:16,074 --> 00:26:19,911 ‫چرا دروغ بگم؟ من بیشتر از تو نمیخوام به ‫دست یه قاتل سریالی کشته بشم 407 00:26:19,995 --> 00:26:23,164 ‫دقیقا جایی که سرگرد داشت نتیجه ‫کاراشو میگرفت چاره ای نداشتی 408 00:26:23,248 --> 00:26:24,833 ‫حتی اگه معنیش این باشه ‫که قاتل رو پیدا کنیم؟ 409 00:26:24,916 --> 00:26:26,251 ‫نه نه. 410 00:26:27,127 --> 00:26:29,129 ‫من برای نجات یکی دیگه، ‫یکی دیگه رو قربانی نمیکنم 411 00:26:29,212 --> 00:26:31,923 ‫حتی اگه خدایی ته این امواج باشه 412 00:26:32,007 --> 00:26:34,301 ‫این مدلی با ما ارتباط نمیگیره 413 00:26:44,269 --> 00:26:45,812 ‫انکولوژی، دکتر بیتس. 414 00:26:47,981 --> 00:26:49,107 ‫انکولوژی 415 00:26:50,108 --> 00:26:52,986 ‫دکتر الکس بیتس؟ 416 00:26:53,737 --> 00:26:55,488 ‫آره. میتونم کمکتون کنم؟ 417 00:26:58,658 --> 00:27:00,619 ‫من بن استونم. ببینم پسر.... 418 00:27:02,120 --> 00:27:05,457 ‫ببینم گابریل استون بیمار شماست؟ 419 00:27:07,083 --> 00:27:09,628 ‫دکتر بیتس من همه چیز رو درباره قانون ‫قابلیت انتقال و مسئولیت بیمه سلامت میدونم 420 00:27:10,170 --> 00:27:11,730 ‫ولی الان، من به یه دلیلی ‫به سمت شما هدایت شدم 421 00:27:11,796 --> 00:27:13,965 ‫میدونم که سانوی بیشتر از هر کسی ‫تو این دنیا به شما اعتماد داشت 422 00:27:14,049 --> 00:27:15,967 ‫و من به سانوی اعتماد دارم، پس لطفا 423 00:27:17,344 --> 00:27:18,511 ‫پسر من... اون... 424 00:27:22,223 --> 00:27:23,516 ‫اون دوباره مریضه؟ 425 00:27:27,187 --> 00:27:28,021 ‫اوه... 426 00:27:28,104 --> 00:27:29,731 ‫خیلی متاسفم. 427 00:27:30,315 --> 00:27:32,901 ‫اینطوری همه نباید این اخبار رو بشنون 428 00:27:34,361 --> 00:27:35,487 ‫بن، اگه مریض باشه 429 00:27:35,570 --> 00:27:38,657 ‫من میتونم در رابطه ریجستری مذاکره کنم که ‫اونا منابع کافی برای مراقبت ازش رو ندارن 430 00:27:38,740 --> 00:27:41,493 ‫بعد ریجستری باید اونو ببره پیش دکترش 431 00:27:41,576 --> 00:27:43,703 ‫امیدوارم قبل اینکه ازش دی ان ای بگیرن بشه 432 00:27:46,581 --> 00:27:49,376 ‫اقای استون، منو توی دفتر ریجستری ببین 433 00:27:49,959 --> 00:27:51,628 ‫من هرکاری برای کمک ‫از دستم بر بیاد انجام میدم 434 00:27:53,171 --> 00:27:54,506 ‫مرسی ‫ممنونم 435 00:27:59,010 --> 00:28:01,489 ‫وقتمون تموم داره میشه، باید ‫چند تا مکان رو خودمون انتخاب کنیم 436 00:28:01,513 --> 00:28:04,599 ‫و تا آخر لیست ادامه بدیم ‫و امیدوارم شانس بیاریم 437 00:28:06,226 --> 00:28:08,561 ‫صبر کن صبر کن، یچی مشکوکه 438 00:28:09,187 --> 00:28:10,814 ‫این مکان تو خیابون 165 ام 439 00:28:11,731 --> 00:28:14,275 ‫جعبه اینجاست، اما توی ‫لیست مشاغل فعال نیست. 440 00:28:16,403 --> 00:28:19,698 ‫این محل باید توسط شهرداری بسته میشد ‫اما همچنان توی لیست باید باشش 441 00:28:19,781 --> 00:28:22,784 ‫نیست، یکی باید میخواسته که ‫خارج از کتابا بعد از انتقال بمونه 442 00:28:22,867 --> 00:28:24,119 ‫اصلا چرا سایت بسته شد؟ 443 00:28:24,202 --> 00:28:27,747 ‫ترکیدن شیر اصلی آب ‫همه جارو کپک سیاه گرفت، چیزای حال بهم زن 444 00:28:29,582 --> 00:28:30,582 ‫کپک سیاه 445 00:28:31,292 --> 00:28:32,752 ‫مثل الهام ایگان 446 00:28:33,253 --> 00:28:34,087 ‫ونس اینجا 447 00:28:34,170 --> 00:28:36,548 ‫هی، جرد میخواد برات یه آدرس بفرسته ‫مارو اونجا ببین، باشه؟ 448 00:28:46,057 --> 00:28:48,935 ‫باشه، من رد همه یاقوت های کبود اومگارو زدم 449 00:28:49,018 --> 00:28:51,730 ‫اونایی که میتونستم پیدا کنم ‫و اوراکل دلفی هم یدونه داشت 450 00:28:51,813 --> 00:28:53,093 ‫اما از روی زمین ناپدید شد... 451 00:28:54,399 --> 00:28:56,818 ‫مرکز کنترل زمین به سرگرد تام 452 00:28:58,862 --> 00:29:00,071 ‫چت شده؟ 453 00:29:00,572 --> 00:29:02,407 ‫من خوبم. فقط کمی خستم 454 00:29:02,490 --> 00:29:03,490 ‫اوه 455 00:29:05,702 --> 00:29:09,456 ‫باشه. خب اول اوم... 456 00:29:11,124 --> 00:29:16,546 ‫تو توی دروغ گفتن و همدردی کردن ‫خیلی بدی، که خب طعنه آمیزه 457 00:29:17,130 --> 00:29:22,677 ‫آم، دوم اینکه، برای چند روزه که مرخصی گرفتی 458 00:29:23,970 --> 00:29:24,971 ‫بریز بیرون 459 00:29:27,348 --> 00:29:28,391 ‫گند زدم 460 00:29:30,477 --> 00:29:32,771 ‫حدود دوروز پیش لغزش داشتم (برای اعتیادش) 461 00:29:34,189 --> 00:29:35,315 ‫دوباره به عادتای قدیمیم برگشتم 462 00:29:35,940 --> 00:29:37,108 ‫رفتم به یه جلسه 463 00:29:38,818 --> 00:29:40,737 ‫اما هنوزم باید به میک بگم 464 00:29:44,657 --> 00:29:48,828 ‫خب، وقتی من توی یه موقعیت خیلی بدی بودم 465 00:29:48,912 --> 00:29:53,041 ‫و از درون فکر میکردم که گیر افتادم 466 00:29:55,084 --> 00:29:56,419 ‫تو منو آزاد کردی 467 00:29:59,339 --> 00:30:01,883 ‫و میدونم که نمیتونم همین کار رو برات انجام بدم 468 00:30:01,966 --> 00:30:04,636 ‫اما به تو ایمان دارم. 469 00:30:06,596 --> 00:30:07,972 ‫وهمینطور میک 470 00:30:09,933 --> 00:30:10,975 ‫اون عاشقته 471 00:30:15,396 --> 00:30:16,396 ‫مرسی 472 00:30:17,398 --> 00:30:18,398 ‫بهش نیاز داشتم 473 00:30:35,291 --> 00:30:36,417 ‫چی کار می کنی؟ 474 00:30:38,253 --> 00:30:42,048 ‫تو خانواده استون هارو به سمت من کشوندی ‫تا بزاری اونا فرشته نگهبان منو بدزدن 475 00:30:42,131 --> 00:30:45,885 ‫نمیدونم مادرم قصد داره که چه بلایی سرت ‫بیاره، اما هرچی که هست تو سزاوارشی 476 00:30:45,969 --> 00:30:47,053 ‫آنجلینا! 477 00:30:47,136 --> 00:30:50,390 ‫نذار اینجا بمیرم! ‫هنوزم میتونی همه چیزو درست کنی 478 00:30:55,061 --> 00:30:56,062 ‫آنجلینا! 479 00:31:01,901 --> 00:31:04,028 ‫آنجلینا! 480 00:31:06,489 --> 00:31:09,826 ‫لطفا بهم بگو که یه چیز کمک کننده ‫توی تحقیقات سرگرد پیدا کردی 481 00:31:09,909 --> 00:31:13,246 ‫من واقعا اینو توی ردیت ‫پیداش کردم الان آماده ای؟ 482 00:31:13,329 --> 00:31:15,915 ‫خوبف به نظر میاد که هفت تا سنگ قدرتمند 483 00:31:15,999 --> 00:31:17,500 ‫به نام یاقوت کبود اومگا هست 484 00:31:17,584 --> 00:31:19,210 ‫خیلی از اونا توی تاریخ گم شدن 485 00:31:19,294 --> 00:31:23,506 ‫اما بصورت تصادفی به آخرین دونش رسیدم 486 00:31:24,507 --> 00:31:25,550 ‫عالیه 487 00:31:26,301 --> 00:31:27,302 ‫کجاست؟ 488 00:31:27,385 --> 00:31:31,848 ‫توی مکانی به اسم آگری داگی توی سال 2013 489 00:31:33,391 --> 00:31:36,102 ‫آگری داگی همونیه که ترک ها ‫اسمشو به کوه آرارات تغییر نام دادن 490 00:31:36,185 --> 00:31:40,315 ‫اونجا بود که اونا یه تیکه از چوب کشتی نوع 491 00:31:40,398 --> 00:31:41,524 ‫رو آوردن به یوریکا 492 00:31:41,608 --> 00:31:43,067 ‫اون با یاقوت کبود پوشیده شده بود 493 00:31:44,402 --> 00:31:46,446 ‫و من انداختمش توی اون شکاف 494 00:31:48,281 --> 00:31:52,577 ‫به معنای واقعی کلمه تنها فرصتمونو ‫برای ایجاد الهامات از دست دادم 495 00:31:52,660 --> 00:31:53,828 ‫من باید برم. 496 00:31:57,373 --> 00:31:58,249 ‫میدونستید 497 00:31:58,333 --> 00:32:02,128 ‫حتی اگه این حس رو نداری اما ‫کار درست رو انجام دادی 498 00:32:02,211 --> 00:32:03,546 ‫اما این هیچ با عقل جور در نمیاد 499 00:32:03,630 --> 00:32:06,674 ‫اگه کاری که انجام دادم درست بوده، ‫پس این کاری که داریم انجام میدیم اشتباهه 500 00:32:06,758 --> 00:32:08,635 ‫خدا میتونه نقش خطرناکی رو بازی کنه 501 00:32:08,718 --> 00:32:11,512 ‫اما مادربزرگت ‫اون صور فلکی اژدها 502 00:32:11,596 --> 00:32:13,348 ‫منظورم اینه که خودت گفتی 503 00:32:13,431 --> 00:32:15,808 ‫"درهر صورت ایمان داشتن یه جایی ‫توی این (تحقیقاتمون) داره بحر حال" 504 00:32:16,643 --> 00:32:19,228 ‫و شاید یه روزی بفهمیم که چطور 505 00:32:30,323 --> 00:32:31,866 ‫من درباره تو نمیدونم 506 00:32:32,450 --> 00:32:36,204 ‫اما شکست خوردن توی پیدا کردن یه قاتل ‫سریالی اونم از طریق آزمایشات علمی 507 00:32:36,704 --> 00:32:38,164 ‫همیشه منو تشنه 508 00:32:39,666 --> 00:32:40,666 ‫میکنه 509 00:32:43,127 --> 00:32:45,505 ‫موضوع فقط درباره رو در رو ‫شدن با نوئل نیست، هست؟ 510 00:32:47,423 --> 00:32:52,345 ‫من امیدوار بودم که این ‫شروع گفتگو با خدا باشه. 511 00:32:53,721 --> 00:32:55,390 ‫اما من فکر می کنم که در ‫حال حاضر غیر ممکن باشه 512 00:32:55,473 --> 00:32:58,309 ‫من فکر کنم که شما دانشمندا به ‫غیر ممکن باور نداشته باشین 513 00:32:58,393 --> 00:32:59,686 ‫خب، الان دارم 514 00:33:01,270 --> 00:33:05,358 ‫معلوم شد من به یه نوع یاقوت ‫کبود مخصوص به نام اومگا نیاز دارم 515 00:33:05,441 --> 00:33:08,528 ‫و حالا این برای همیشه از بین رفته 516 00:33:22,375 --> 00:33:24,085 ‫هیچوقت نمیدونی سانوی. 517 00:33:25,336 --> 00:33:29,048 ‫بعضی وقتا شکست های توی زندگی تورو ‫به جایی که دقیقا نیاز داری میرسونه سانوی 518 00:33:34,512 --> 00:33:37,807 ‫من سریع یه ذره از خون ات ‫برای آزمایش دی ان ای میگیرم 519 00:33:41,185 --> 00:33:44,397 ‫گابریل استون تو مرحله حساسی ‫از درمان سرطان خون قرار داره 520 00:33:44,480 --> 00:33:47,150 ‫اون باید تحت درمان سیستمیک قرار بگیره ‫در حالی که ما داریم حرف میزنیم 521 00:33:47,233 --> 00:33:48,985 ‫مگه اینکه شما امکانات مناسبی رو اینجا داشته باشین 522 00:33:49,068 --> 00:33:51,696 ‫شما باید گابریل رو تحت نظر دکترش آزاد کنید 523 00:33:51,779 --> 00:33:53,573 ‫بیا، اینم از دکترش، دکتر الکس بیتس 524 00:34:05,501 --> 00:34:06,586 ‫هی صبر کن 525 00:34:25,480 --> 00:34:28,357 ‫آنجلینا باید اینجا ‫می بود تا تقاص پس دادنتو ببینه 526 00:34:28,441 --> 00:34:29,817 ‫اما خدا برنامه دیگه داشت 527 00:34:31,069 --> 00:34:33,654 ‫تا از ما موقع درگیریمون مراقبت کنه 528 00:34:33,738 --> 00:34:37,325 ‫محافظ ما در برابر ‫شرارت و دام شیطان باشه. 529 00:34:37,408 --> 00:34:38,868 ‫نه، تو... تو داری فراموش میکنی 530 00:34:39,535 --> 00:34:44,999 ‫"به نوعی، ایمان، امید و عشق باقی ماند" 531 00:34:46,000 --> 00:34:47,210 ‫"این سه." 532 00:34:47,293 --> 00:34:49,420 ‫"اما بزرگترین آنها عشق است." 533 00:34:50,421 --> 00:34:52,507 ‫نقل قول کردن از کورینتیانس ‫تورو به قدیس تبدیل نمیکنه 534 00:34:52,590 --> 00:34:53,966 ‫"خدا شما را قضاوت خواهد کرد." 535 00:34:55,009 --> 00:34:59,889 ‫"زیرا داوری برای کسی که مورد ‫رحمت قرار نمی دهد، از خود رحمی نشان نمیدهد" 536 00:35:01,808 --> 00:35:04,143 ‫ش، ش، ش، ش، ش، ش. 537 00:35:19,826 --> 00:35:20,826 ‫لطفا! 538 00:35:21,744 --> 00:35:22,578 ‫این همون آدریانه 539 00:35:22,662 --> 00:35:23,913 ‫نجاتم بده 540 00:35:27,959 --> 00:35:29,418 ‫ش. 541 00:35:32,547 --> 00:35:33,840 ‫کمک! 542 00:35:34,757 --> 00:35:35,842 ‫کمک! 543 00:35:38,511 --> 00:35:40,805 ‫این نقش من نبود که بازی ‫کنم، اما وقتی ازم خواسته شد، 544 00:35:40,888 --> 00:35:42,598 ‫من اراده خودمو نشون دادم 545 00:35:42,682 --> 00:35:45,268 ‫تا گمراه کننده های دخترمو ‫از سر راهش حذف کنم 546 00:35:45,351 --> 00:35:48,146 ‫پس، اون میتونه به رستگاریش برگرده 547 00:35:52,066 --> 00:35:53,860 ‫- بس کن! ‫- نوئل، بس کن! 548 00:35:53,943 --> 00:35:55,486 ‫چاقو رو بنداز، حالا 549 00:35:58,865 --> 00:36:01,492 ‫آدریان، صدامو میشنوی؟ ‫صدامو میشنوی؟ 550 00:36:04,871 --> 00:36:06,205 ‫911 جواب نمیده 551 00:36:06,289 --> 00:36:07,289 ‫گرفتم 552 00:36:16,549 --> 00:36:18,551 ‫هی، ما نوئل رو گرفتیم 553 00:36:19,051 --> 00:36:20,052 ‫آدریان زنده است 554 00:36:20,887 --> 00:36:23,181 ‫خوبه، اما به نظر نمیاد که اون قاتل باشه 555 00:36:23,890 --> 00:36:25,766 ‫ما فقط نزاشتیم که آدریان رو خفه کنه 556 00:36:25,850 --> 00:36:28,650 ‫خب، من همین الان توی دوربینم نوئل ‫رو دارم میبینم که داره از عوارضی 557 00:36:28,686 --> 00:36:31,063 ‫اونم زمان قتل وایولت از پل GW رد میشه 558 00:36:31,147 --> 00:36:33,707 ‫اون ممکنه که با قاتل کار کنه ‫اما اون وایولت رو نکشته 559 00:36:52,126 --> 00:36:53,544 ‫چرا به من نگفتی؟ 560 00:36:54,212 --> 00:36:56,297 ‫تو به اندازه کافی نگرانی دربارش 561 00:36:58,966 --> 00:37:00,259 ‫تو پسرمی 562 00:37:01,510 --> 00:37:02,803 ‫و همیشه پسرم میمونی 563 00:37:02,887 --> 00:37:05,306 ‫حتی وقتی که من پدری نیستم که باید باشم برات 564 00:37:05,389 --> 00:37:07,391 ‫- اشکالی نداره بابا. ‫- نه اشکال داره 565 00:37:08,392 --> 00:37:10,895 ‫من هیچوقت نمیتونم رفتارمو باهات جبران کنم 566 00:37:10,978 --> 00:37:12,230 ‫مجبور نیستی. 567 00:37:13,356 --> 00:37:16,359 ‫هر اتفاقی پیش بیاد ‫باهم از پسش بر میاییم 568 00:37:19,445 --> 00:37:20,279 ‫کال. 569 00:37:30,498 --> 00:37:34,210 ‫وقتی برف شروع به ‫باریدن کرد و آب ها یخ زدند، 570 00:37:35,670 --> 00:37:38,464 ‫خرس قهوه ای به غار برگشت. 571 00:38:04,782 --> 00:38:06,284 ‫اولیو! 572 00:38:07,076 --> 00:38:09,096 ‫زیک قاتل هنوز اون بیرونه ‫و من نگرانم که اونا... 573 00:38:09,120 --> 00:38:10,162 ‫اونا همین الانم اینجان 574 00:38:13,249 --> 00:38:14,583 ‫اولیو، در ها رو چک کن 575 00:38:14,667 --> 00:38:17,962 ‫فکر میکنم یه نفر داره تلاش میکنه که بیاد تو ‫چک کن ببین پلیس همچنان اون بیرونه یا نه! 576 00:38:18,045 --> 00:38:19,839 ‫عمو زیک، من میترسم 577 00:38:29,181 --> 00:38:32,143 ‫همه چی خوبه ‫ ما باید برای یه مدت کوتاهی ساکت باشیم 578 00:38:32,226 --> 00:38:35,354 ‫میتونی کمک ام کنی این کارو کنیم؟ ‫خیلی خوب عزیزم، دراز بکش 579 00:38:35,438 --> 00:38:36,564 ‫ش. باشه. 580 00:38:44,405 --> 00:38:45,406 ‫چیزی نیست خانم 581 00:38:51,787 --> 00:38:54,915 ‫شرمنده ترسوندمت خانم، همه چی اینجا خوبه؟ 582 00:38:54,999 --> 00:38:58,419 ‫نه، فکر کنم... ‫فکر کنم که یه نفوذی اینجا باشه 583 00:38:59,003 --> 00:39:00,046 ‫پشت من بمون 584 00:39:18,022 --> 00:39:19,690 ‫نه، اون زیکه! اون زیکه 585 00:39:20,566 --> 00:39:21,567 ‫اون اینجا زندگی میکنه 586 00:39:26,113 --> 00:39:27,239 ‫نوئل 587 00:39:30,159 --> 00:39:33,412 ‫این یه پلیس نیست اولیو، پدر آنجلیناست 588 00:39:33,496 --> 00:39:36,207 ‫افسر چالدری فقط داره یه چرت کوچیک 589 00:39:36,290 --> 00:39:38,876 ‫توی صندوق عقب ماشینش میزنه ‫درحالی که من اومدم برای چیزی که دنبالشم 590 00:39:40,586 --> 00:39:42,421 ‫من حست رو درک میکنم کنث 591 00:39:43,130 --> 00:39:45,800 ‫عصبانی هستی، فقط میخوای به آنجلینا کمک کنی 592 00:39:46,550 --> 00:39:49,970 ‫اون باید با جفت چشماش ‫ببینه اون بچه یه فرشته نیست 593 00:39:50,054 --> 00:39:52,098 ‫بچه از مراقبت خدا برخوردار نیست 594 00:39:53,224 --> 00:39:54,224 ‫میتونم کمکت کنم 595 00:39:55,559 --> 00:39:56,560 ‫اولیو فرار کن 596 00:40:13,285 --> 00:40:15,371 ‫هیچ کی نیاز نیست صدمه ببینه 597 00:40:15,454 --> 00:40:17,915 ‫من فقط اون بچه شیطانی رو میخوام 598 00:40:44,650 --> 00:40:45,818 ‫برو به جهنم! 599 00:41:04,128 --> 00:41:05,463 ‫اوه خدای من، این چ... 600 00:41:05,546 --> 00:41:08,299 ‫هی، عیبی نداره، بابای ‫انجلینا برای ایدن اومده بود 601 00:41:08,382 --> 00:41:10,342 ‫- کنث ‫- اولیو اونو از پنجره پرت کرد بیرون 602 00:41:11,760 --> 00:41:12,803 ‫لعنتی 603 00:41:13,971 --> 00:41:16,223 ‫خوب به نظر نمیاد ‫مطمئنی که خوبی؟ 604 00:41:16,307 --> 00:41:18,559 ‫گلوله خیلی شیک و تمیز رد شد خیلی سریع بود ‫(کلا خراش برداشته) 605 00:41:18,642 --> 00:41:20,186 ‫من میتونم امشب یکم دیرتر بیام 606 00:41:21,979 --> 00:41:24,064 ‫- تو بیمارستان میبینمت باشه؟ ‫- باشه 607 00:41:32,781 --> 00:41:33,991 ‫کار درستی انجام دادی 608 00:41:37,077 --> 00:41:38,077 ‫میدونم 609 00:41:54,053 --> 00:41:56,305 ‫همین الان رفیقتو از بازداشت در آوردی 610 00:41:56,972 --> 00:41:59,975 ‫و همه اتهامارو تبرئه کنی ‫چطوری پرونده رو بردی؟ 611 00:42:00,059 --> 00:42:02,728 ‫یکی از دوستای خاصت ‫یکی از اون احساسات خاصش رو داشت؟ 612 00:42:02,811 --> 00:42:04,980 ‫نه، فقط یه کار پلیسی به سبک قدیم بود 613 00:42:05,731 --> 00:42:07,858 ‫میدونی، مسافرا، همون آدمای عادی ان 614 00:42:07,942 --> 00:42:10,736 ‫که به همین دنیای خیلی غیر عادی برگشتن 615 00:42:11,237 --> 00:42:13,531 ‫فقط باید دنیای اونارو ‫درک کنی تا بتونی کنترلش کنی 616 00:42:15,991 --> 00:42:18,202 ‫- گمونم هنوزم به رئیسم زنگ بزنی ‫- کاملا درسته 617 00:42:19,745 --> 00:42:22,164 ‫زنگ میزنم که درخواست ‫بدم بیارنت توی (تحقیقات) 828 618 00:42:22,665 --> 00:42:24,250 ‫استعداد هات بعنوان یه پلیس ‫گشت داره حروم میشه 619 00:42:24,917 --> 00:42:27,878 ‫و ریجستری میتونه از یه ‫کاراگاه خوب دیگه استفاده کنه 620 00:42:47,940 --> 00:42:51,944 ‫♪ ذهنمو بگیر و دردمو بگیر ♪ ‫آسم اهنگ: heal ‫اسم خواننده: Tom Odell 621 00:42:55,573 --> 00:42:59,702 ‫♪ مثل یه بطری خالی که از داخلش بارون میباره ♪ 622 00:43:03,163 --> 00:43:05,249 ‫♪ و شفا میده ♪ 623 00:43:05,332 --> 00:43:08,210 ‫♪ و شفا میده ♪ 624 00:43:08,877 --> 00:43:10,879 ‫♪ شفا میده، شفا ♪ 625 00:43:14,508 --> 00:43:19,388 ‫♪ و گذشته ام و گناهامو بگیر ♪ 626 00:43:22,141 --> 00:43:26,478 ‫♪ مثل یه بادبان خالی که باد با خودش میبرش ♪ 627 00:43:30,065 --> 00:43:32,151 ‫♪ و شفا میده ♪ 628 00:43:32,234 --> 00:43:34,903 ‫♪ شفا میده ♪ 629 00:43:35,738 --> 00:43:37,615 ‫♪ شفا میده، شفا ♪ 630 00:43:41,201 --> 00:43:42,369 ‫♪ و به من بگو ♪ 631 00:43:42,453 --> 00:43:48,542 ‫♪ بعضی چیزا موندگار هستند ♪ 632 00:43:50,836 --> 00:43:51,670 ‫♪ و به من بگو ♪ 633 00:43:51,754 --> 00:43:56,300 ‫♪ برخی چیزها ماندگار هستند... ♪ 634 00:43:59,678 --> 00:44:01,930 ‫سلام، تی جی ام، لطفا پیام بزارین 635 00:44:02,014 --> 00:44:04,183 ‫کجایی؟ 636 00:44:05,684 --> 00:44:06,684 ‫من... 637 00:44:07,186 --> 00:44:10,064 ‫من پیام میدادم و .... 638 00:44:12,816 --> 00:44:15,486 ‫امروز واقعا روز بدی بود 639 00:44:15,569 --> 00:44:18,072 ‫♪ و قلبمو بگیر و دستمو بگیر... ♪ 640 00:44:18,155 --> 00:44:20,824 ‫و خوبه که صداتو بشنوم 641 00:44:21,992 --> 00:44:26,080 ‫♪ مثل اقیانوسی که شن های کثیفو می گیرد ♪ ‫تی جی: بیا بیرون 642 00:44:29,792 --> 00:44:31,210 ‫♪ و شفا میده ♪ 643 00:44:31,293 --> 00:44:34,713 ‫♪ شفا میده ♪ 644 00:44:34,797 --> 00:44:37,257 ‫♪ و شفا میده ♪ 645 00:44:38,217 --> 00:44:39,217 ‫تی جی؟ 646 00:44:39,718 --> 00:44:40,719 ‫♪ و خیالمو بگیر ♪ 647 00:44:40,803 --> 00:44:41,637 ‫تی جی! 648 00:44:41,720 --> 00:44:43,889 ‫♪ و دردمو بگیر... ♪ 649 00:44:44,556 --> 00:44:47,393 ‫اینجا چیکار میکنی؟ ‫من... من باورم نمیشه اینجایی 650 00:44:47,476 --> 00:44:49,520 ‫همین الان از پرواز پیاده شدم و پیامتو گرفتم 651 00:44:49,603 --> 00:44:51,897 ‫توی مصر دنبال همین چیز بودم 652 00:44:52,690 --> 00:44:54,024 ‫یاقوت کبود امگا؟ 653 00:44:54,108 --> 00:44:56,443 ‫اما فکر میکنم که همینجا توی نیویورکه 654 00:44:56,527 --> 00:44:57,527 ‫وای. 655 00:44:58,487 --> 00:44:59,863 ‫انگار همه چیز واقعا بهم متصله 656 00:45:00,656 --> 00:45:02,157 ‫من فقط دوتا سوال ازتون داشتم 657 00:45:03,117 --> 00:45:04,952 ‫میخوای با من بیایین دنبال پیدا کردن یاقوت؟ 658 00:45:06,912 --> 00:45:08,122 ‫و میتونم ببوسمت؟ 659 00:45:12,459 --> 00:45:17,005 ‫♪ و چند چیز به من بگو ♪ 660 00:45:17,089 --> 00:45:19,133 ‫♪ آخرین ♪ 661 00:45:20,884 --> 00:45:22,761 ‫میخوام داوطلب بشم 662 00:45:23,762 --> 00:45:25,139 ‫قبلا اینجا بودی، درسته؟ 663 00:45:25,931 --> 00:45:26,931 ‫مدتی میشه 664 00:45:27,516 --> 00:45:29,893 ‫فکر میکنم که وقتشه کارمای خودمو متعادل کنم 665 00:45:37,067 --> 00:45:40,612 ‫آماده باشی یا نه، ‫یاقوت کبود امگا، دارم میام 666 00:46:01,588 --> 00:46:03,360 ‫این قسمت بصورت ایمن در دوران پروتکل های کرونا فیلم برداری شده بود 667 00:46:03,360 --> 00:46:09,113 ‫دوستان گرامی درصورت تمایل، میتونین از ما حمایت کنید 668 00:46:09,506 --> 00:46:15,523 6219-8619-1998-8559 ‫ ‫نزد بلوبانک، امیرمهدی موسی خانی 669 00:46:16,167 --> 00:46:21,770 ‫مترجم: ‫Amir_AMM78 670 00:46:22,233 --> 00:46:32,471 ‫امیدوارم که رسانه نایت مووی این سریال رو از چنگ ما در نیاره چون چند سال با این سریال زندگی کردیم ‫و واقعا ظلمه که نتیجه زحمت ما این بشه که بهمون توهین کنن و مجبور شدیم بخاطر کاری که به ضرر ما انجام میدن یک دفعه ای از قسمت یک بپرم قسمت هشت