1 00:00:00,000 --> 00:00:02,700 درجه‌ سنی: TV-14 (مناسب سن ۱۴ سال به بالا) [استفاده از الکل و دخانیات/ محتوای جنسی خفیف] 2 00:00:02,700 --> 00:00:03,976 ‫دخترا، شما خانم هیوود ‫رو ملاقات کرده بودین. 3 00:00:04,000 --> 00:00:05,442 ‫اون معلم سرخونه‌ی جدید شماست. 4 00:00:07,266 --> 00:00:09,276 ‫گفتی کلبورن؟ 5 00:00:09,300 --> 00:00:11,409 ‫- بله. اونو می‌شناسی؟ ‫- فقط از حرف‌های بقیه. 6 00:00:11,433 --> 00:00:12,509 ‫با این حال افتخار رقصیدن رو به من میدی؟ 7 00:00:12,533 --> 00:00:14,042 ‫با کمال میل، آقا. 8 00:00:14,066 --> 00:00:15,876 ‫نمی‌خوای که نظر خودت رو داشته باشی، 9 00:00:15,900 --> 00:00:18,076 ‫- خانم لمب؟ ‫- همین الانش هم دارم. 10 00:00:18,100 --> 00:00:20,042 ‫ببخشید، آقا. اما خانم ‫کلبورن از فقدان یه مادر... 11 00:00:20,066 --> 00:00:22,276 ‫و همچنین یه پدر رنج می‌بره. 12 00:00:22,300 --> 00:00:24,176 ‫- کلارا؟ ‫ - من حامله‌ام. 13 00:00:24,200 --> 00:00:26,709 ‫اون بچه‌ی ادوارده! 14 00:00:26,733 --> 00:00:32,733 ‫سی نما تقدیم می‌کند ‫30nama.com 15 00:00:32,733 --> 00:00:36,733 ‫ما را در تلگرام و اینستاگرام دنبال کنید ‫officialcinama@ 16 00:00:36,733 --> 00:00:41,733 ‫کانال رسمی تیم ترجمه‌ی ۳۰نما @CinamaSub 17 00:00:41,757 --> 00:00:46,757 مترجم: میثم موسویان MeysaM.UnicorN t.Me/unicorn025 18 00:01:26,033 --> 00:01:28,242 ‫آماده! 19 00:01:28,266 --> 00:01:29,276 ‫آتش! 20 00:01:37,633 --> 00:01:39,942 ‫پنج قدم پیشروی کنید! 21 00:01:39,966 --> 00:01:41,176 ‫آماده... 22 00:01:41,200 --> 00:01:42,177 ‫آتش! 23 00:01:47,566 --> 00:01:48,866 ‫آماده! 24 00:01:50,500 --> 00:01:52,800 ‫آتش! 25 00:01:54,566 --> 00:01:56,609 ‫صبح بخیر! 26 00:01:56,633 --> 00:01:58,976 ‫من کل شبو بیدار بودم. 27 00:01:59,000 --> 00:02:00,809 ‫بعد از رقص با کاپیتان کارتر... 28 00:02:00,833 --> 00:02:03,576 ‫اون‌قدر درگیرشم که ‫خواب و خوراک ندارم. 29 00:02:03,600 --> 00:02:05,376 ‫حتما رقاص خیلی خوبی بوده... 30 00:02:05,400 --> 00:02:08,476 ‫چون فقط ۵ کلمه با هم حرف زدین. 31 00:02:08,500 --> 00:02:10,442 ‫شاید امروز سراغ منو بگیره! 32 00:02:10,466 --> 00:02:12,776 ‫چی بپوشم؟ 33 00:02:12,800 --> 00:02:14,509 ‫چه اهمیتی داره؟ 34 00:02:14,533 --> 00:02:16,342 ‫اگه اون تو رو به خاطر کسی ‫که هستی دوست نداشته باشه، 35 00:02:16,366 --> 00:02:18,376 ‫ارزشش رو نداره. 36 00:02:18,400 --> 00:02:20,776 ‫تو در مورد کی خیال‌پردازی می‌کنی؟ 37 00:02:20,800 --> 00:02:22,766 ‫کارفرمای عجیب و غریبت؟ 38 00:02:24,200 --> 00:02:25,842 ‫چرا باید در مورد اون خیالبافی کنم؟ 39 00:02:25,866 --> 00:02:27,676 ‫یا شاید یه سرهنگ؟ 40 00:02:27,700 --> 00:02:28,643 ‫آلیسون! 41 00:02:30,933 --> 00:02:34,542 ‫به سیدنی فکر نمی‌کنی. 42 00:02:34,566 --> 00:02:36,376 ‫هنوزم؟ 43 00:02:39,833 --> 00:02:41,342 ‫نشونه‌گیریت افتضاح بود. 44 00:02:41,366 --> 00:02:43,609 ‫نگران بیناییت شدم. 45 00:02:43,633 --> 00:02:46,309 ‫چشم‌های من دچار مشکل نشده، فریزر. 46 00:02:46,333 --> 00:02:48,342 ‫تو در مورد چیز دیگه‌ای حرف نمیزنی. 47 00:02:48,366 --> 00:02:50,876 ‫باید امروز سراغش رو بگیرم. 48 00:02:50,900 --> 00:02:52,409 ‫تو موافقت کردی که کمک می‌کنی. 49 00:02:52,433 --> 00:02:53,509 ‫با چی؟ 50 00:02:53,533 --> 00:02:56,376 ‫من جلوی اون مثل یه دلقک لال میشم. 51 00:02:56,400 --> 00:02:57,909 ‫به من بگو چی بگم. 52 00:02:57,933 --> 00:03:01,342 ‫نمی‌تونم حرف توی دهنت بذارم. 53 00:03:01,366 --> 00:03:02,609 ‫در مورد چیزی که می‌دونی حرف بزن. 54 00:03:02,633 --> 00:03:03,809 ‫صادق باش. 55 00:03:03,833 --> 00:03:06,176 ‫این‌طوری امکان نداره شکست بخوری. 56 00:03:19,166 --> 00:03:20,676 ‫نه! 57 00:03:20,700 --> 00:03:22,042 ‫قطعا نه! 58 00:03:22,066 --> 00:03:23,142 ‫من اجازه‌ی چنین چیزی رو نمیدم! 59 00:03:23,166 --> 00:03:24,143 ‫اینو شنیدی، خدا؟ 60 00:03:24,167 --> 00:03:25,642 ‫تام پارکر حرفشو زد! 61 00:03:29,266 --> 00:03:30,809 ‫امروز روز مورد علاقه‌ی تابستونی منه، 62 00:03:30,833 --> 00:03:32,709 ‫شاید روز مورد علاقه‌ام توی ‫کل سال... تا وقتی که بارون نباره. 63 00:03:32,733 --> 00:03:35,142 ‫بارون نمی‌باره،‌ عزیزم. ‫من در این مورد مطمئنم. 64 00:03:35,166 --> 00:03:37,176 ‫تو هر سال این نگرانی‌ها رو داری... 65 00:03:37,200 --> 00:03:39,476 ‫و تا حالا هیچ وقت توی ‫جشنواره‌ی تابستانه بارون نباریده. 66 00:03:39,500 --> 00:03:42,942 ‫فردا بزرگترین غافلگیری ‫جشنواره قراره بیاد: 67 00:03:42,966 --> 00:03:44,842 ‫جشن برادران پارکر! 68 00:03:44,866 --> 00:03:46,509 ‫اسبچه‌سواری می‌کنیم! 69 00:03:46,533 --> 00:03:47,742 ‫و مسابقه‌ی تاج گل! 70 00:03:47,766 --> 00:03:49,909 ‫و یه گل سرسبد. 71 00:03:49,933 --> 00:03:52,176 ‫وای. 72 00:03:52,200 --> 00:03:53,742 ‫فیل چیه؟ 73 00:03:53,766 --> 00:03:55,409 ‫این یه موجودیه که از یه خونه هم بزرگتره. 74 00:03:55,433 --> 00:03:57,342 ‫ببین، شارلوت. 75 00:03:57,366 --> 00:03:59,242 ‫چیه که داری این‌قدر با دقت... 76 00:03:59,266 --> 00:04:00,709 ‫مطالعه‌اش می‌کنی، عزیزم؟ 77 00:04:00,733 --> 00:04:03,076 ‫من باید به دخترا فرانسوی یاد بدم... 78 00:04:03,100 --> 00:04:04,742 ‫اما در مورد قابلیتم اغراق کردم. 79 00:04:04,766 --> 00:04:05,909 ‫شاید بهتره که از شغلت... 80 00:04:05,933 --> 00:04:08,042 ‫توی خانواده‌ی کلبورن استعفا بدی. 81 00:04:08,066 --> 00:04:10,009 ‫راستش به سختی میشه ‫به اونا گفت خانواده. 82 00:04:10,033 --> 00:04:11,809 ‫این خانواده‌ست. 83 00:04:11,833 --> 00:04:14,009 ‫اونا تقریبا با همدیگه غریبه هستن. 84 00:04:14,033 --> 00:04:16,809 ‫اما من قرار نیست بیخیال ‫چیزی بشم که تازه شروعش کردم. 85 00:04:20,066 --> 00:04:22,509 ‫خداحافظ همگی ‫[به زبان فرانسوی] 86 00:04:24,400 --> 00:04:27,076 ‫ممنون آرتور... 87 00:04:30,900 --> 00:04:34,109 ‫خیلی امیدوار بودم که ‫شارلوت این تابستون... 88 00:04:34,133 --> 00:04:35,942 ‫دوست و محرم اسرار جورجیانا بشه. 89 00:04:35,966 --> 00:04:40,309 ‫فکر می‌کنم الان بیش از هر ‫وقتی به تاثیر اون نیاز داره. 90 00:04:40,333 --> 00:04:41,542 ‫نگران نباش. 91 00:04:41,566 --> 00:04:43,942 ‫من مراقب جورجیانا هستم. 92 00:04:46,533 --> 00:04:51,609 ‫فکر می‌کنی میشه سوار این ‫موجود شد یا فقط میشه تحسینش کرد؟ 93 00:04:51,633 --> 00:04:53,809 ‫قطعا گزینه‌ی دوم. 94 00:04:53,833 --> 00:04:57,009 ‫فکر نمی‌کنم زینی به این ‫بزرگی وجود داشته باشه. 95 00:04:57,033 --> 00:05:00,242 ‫و چطور ممکنه یه نفر موقعیت مناسبی رو... 96 00:05:00,266 --> 00:05:01,709 ‫برای سوار گرفتن از چنین هیولایی پیدا کنه؟ 97 00:05:01,733 --> 00:05:03,442 ‫- خانم لمب، صبح بخیر. ‫- صبح بخیر. 98 00:05:03,466 --> 00:05:04,476 ‫ما داشتیم در مورد... 99 00:05:04,500 --> 00:05:05,909 ‫فیل‌ها حرف میزدیم. 100 00:05:05,933 --> 00:05:09,476 ‫فکر می‌کنم این موجودات ‫توی آنتیگوا به وفور یافت میشن. 101 00:05:09,500 --> 00:05:11,009 ‫کاملا همین‌طوره. 102 00:05:11,033 --> 00:05:13,209 ‫من ۵ تاشون رو به ‫عنوان حیوون خونگی داشتم. 103 00:05:13,233 --> 00:05:15,509 ‫عجب! 104 00:05:15,533 --> 00:05:16,909 ‫نامه‌ای برای من نیومده؟ 105 00:05:16,933 --> 00:05:18,609 ‫من منتظر یه نامه از طرف وکیل پدرم هستم. 106 00:05:18,633 --> 00:05:21,076 ‫این نامه امروز صبح زود اومد. 107 00:05:21,100 --> 00:05:22,876 ‫از زیر در فرستادنش داخل. 108 00:05:24,300 --> 00:05:27,233 ‫مراقب هدیه از طرف دشمنا باش. 109 00:05:45,233 --> 00:05:46,909 ‫شاید منظور منو درست متوجه نشد. 110 00:05:48,200 --> 00:05:49,642 ‫خانم هیوود! 111 00:05:49,666 --> 00:05:51,009 ‫سرهنگ لنکس! 112 00:05:51,033 --> 00:05:54,442 ‫چه‌قدر جالب که اتفاقی ‫این‌جا به شما برخوردم. 113 00:05:54,466 --> 00:05:56,042 ‫می‌تونم برای مدتی باهات راه برم؟ 114 00:05:56,066 --> 00:05:58,576 ‫البته. 115 00:05:58,600 --> 00:05:59,809 ‫فکر کنم در حال رفتن ‫به سر کارت هستی. 116 00:05:59,833 --> 00:06:01,076 ‫بله. 117 00:06:01,100 --> 00:06:02,809 ‫خب، امروز دانش‌آموزای خودت رو... 118 00:06:02,833 --> 00:06:04,776 ‫با چه دانشی بهره‌مند می‌کنی؟ 119 00:06:04,800 --> 00:06:06,876 ‫زبان فرانسوی. 120 00:06:06,900 --> 00:06:10,576 ‫اه، پس متاسفانه نمی‌تونم کمکی بکنم. 121 00:06:10,600 --> 00:06:12,776 ‫من در زمان بچگی ‫دانش‌آموز افتضاحی بودم. 122 00:06:12,800 --> 00:06:14,709 ‫مگر این‌که بخوای به محصلین خودت... 123 00:06:14,733 --> 00:06:16,709 ‫چندین راه مختلف برای گفتن ‫عبارت "تسلیم میشم" رو یاد بدی. 124 00:06:16,733 --> 00:06:19,076 ‫متاسفانه احتمال کمی داره که اونا... 125 00:06:19,100 --> 00:06:20,209 ‫به این زودیا تسلیم من بشن، 126 00:06:20,233 --> 00:06:22,442 ‫علیرغم توصیه‌ی تو در مورد استراتژی. 127 00:06:22,466 --> 00:06:24,876 ‫هیچ خجالتی در عقب‌نشینی ‫نیست، خانم هیوود، 128 00:06:24,900 --> 00:06:27,709 ‫اگه این شغل مناسب تو نیست. 129 00:06:27,733 --> 00:06:29,109 ‫تو به قابلیت‌های من شک داری؟ 130 00:06:29,133 --> 00:06:30,642 ‫اوه، اصلا. 131 00:06:30,666 --> 00:06:32,709 ‫تو لایق شغلی هستی که در اون... 132 00:06:32,733 --> 00:06:33,942 ‫با احترامی که شایسته‌اش ‫هستی باهات برخورد بشه. 133 00:06:33,966 --> 00:06:36,976 ‫اگه این‌طور نباشه تقصیر کارفرمات هست. 134 00:06:37,000 --> 00:06:38,576 ‫راستش من به ندرت ‫کارفرمای خودم رو می‌بینم. 135 00:06:38,600 --> 00:06:40,309 ‫اون بیشتر اوقات رو ‫به تنهایی سپری می‌کنه. 136 00:06:40,333 --> 00:06:41,609 ‫اما با چیزایی که دیدم، 137 00:06:41,633 --> 00:06:44,042 ‫مصمم هستم که فاصله‌ی ‫خودم رو با اون حفظ کنم. 138 00:06:44,066 --> 00:06:46,609 ‫این به نظر خردمندانه میاد، خانم هیوود. 139 00:06:53,000 --> 00:06:54,542 ‫به نظرت اتفاقیه که... 140 00:06:54,566 --> 00:06:57,309 ‫اون دختر فقط چند روز بعد ‫از اومدن ادوارد به این‌جا اومده؟ 141 00:06:57,333 --> 00:06:58,876 ‫کاملا معلومه یه کاسه‌ای ‫زیر نیم‌کاسه‌ی اونا هست! 142 00:06:58,900 --> 00:07:01,442 ‫اما اگه ادوارد و کلارا همدست هم باشن... 143 00:07:01,466 --> 00:07:03,842 ‫اون دختر توی ۹ ماه گذشته کجا بوده؟ 144 00:07:03,866 --> 00:07:05,509 ‫با گروهانش سفر می‌کرده... 145 00:07:05,533 --> 00:07:08,266 ‫در حالی که اونا این نقشه رو سرهم کردن؟ 146 00:07:10,866 --> 00:07:12,709 ‫استر، چی شده؟ 147 00:07:12,733 --> 00:07:15,333 ‫شاید بهتر باشه ما دکتر خبر کنیم. 148 00:07:16,433 --> 00:07:20,033 ‫چه حلال‌زاده‌ست. 149 00:07:24,866 --> 00:07:25,843 ‫خیلی لطف داری عمه... 150 00:07:25,867 --> 00:07:27,509 ‫که این‌قدر به خوبی با من رفتار می‌کنی. 151 00:07:27,533 --> 00:07:28,942 ‫زیادی جا خوش نکن. 152 00:07:28,966 --> 00:07:30,076 ‫تو این‌جا نمی‌مونی. 153 00:07:30,100 --> 00:07:32,442 ‫مشکوک بودنت نسبت ‫به خودم رو درک می‌کنم. 154 00:07:32,466 --> 00:07:34,542 ‫اگه منم جای تو بودم همین حس رو داشتم. 155 00:07:34,566 --> 00:07:36,342 ‫چرا این‌جایی، کلارا؟ 156 00:07:36,366 --> 00:07:37,609 ‫من به این‌جا پناه آوردم. 157 00:07:37,633 --> 00:07:39,576 ‫فقط همین. 158 00:07:39,600 --> 00:07:41,309 ‫تو خویش و قوم‌های دیگه هم داری. 159 00:07:41,333 --> 00:07:42,809 ‫هیچ کدوم‌شون مفت نمی‌ارزن. 160 00:07:42,833 --> 00:07:44,709 ‫دایی من وقتی که شنید... 161 00:07:44,733 --> 00:07:46,242 ‫من بدون ازدواج حامله هستم طردم کرد. 162 00:07:46,266 --> 00:07:47,542 ‫و تو گفتی که... 163 00:07:47,566 --> 00:07:49,400 ‫- ادوارد پدرشه؟ ‫- می‌دونی که هست. 164 00:07:50,833 --> 00:07:52,366 ‫تو اون شبی که... 165 00:07:54,200 --> 00:07:56,742 ‫اون شبی که از من ‫سوءاستفاده کرد اون‌جا بودی. 166 00:07:56,766 --> 00:07:59,476 ‫حتی با این‌که تو شدیدا مریض بودی، عمه. 167 00:07:59,500 --> 00:08:02,176 ‫هر روز از این‌که... 168 00:08:02,200 --> 00:08:04,276 ‫به دام جذابیتش گرفتار شدم پشیمونم. 169 00:08:04,300 --> 00:08:07,642 ‫البته استر می‌دونه که اون ‫چه‌قدر می‌تونه فریبکار باشه. 170 00:08:07,666 --> 00:08:09,042 ‫پس چرا برای سرپناه پیدا ‫کردن سراغ اون نرفتی؟ 171 00:08:09,066 --> 00:08:10,542 ‫فکر می‌کنی نرفتم؟ 172 00:08:10,566 --> 00:08:12,242 ‫من دائما برای اون نامه نوشتم. 173 00:08:12,266 --> 00:08:14,476 ‫بهش التماس می‌کردم که حمایتم کنه. 174 00:08:14,500 --> 00:08:16,609 ‫اما همه‌ی اون نامه‌ها بی‌جواب گذاشته شدن. 175 00:08:16,633 --> 00:08:20,009 ‫خب، پس من باید بگم ‫که امروز صبح بیاد این‌جا. 176 00:08:20,033 --> 00:08:22,676 ‫ببینیم که در دفاع از خودش چی داره که بگه. 177 00:08:22,700 --> 00:08:24,576 ‫ادوارد این‌جاست؟ 178 00:08:24,600 --> 00:08:26,033 ‫توی سندیتون؟ 179 00:08:35,500 --> 00:08:37,742 ‫چه طور جرات کردی؟ 180 00:08:37,766 --> 00:08:39,476 ‫حتی شبیه هم نیست! 181 00:08:39,500 --> 00:08:41,809 ‫منو ببخش. از روی حافظه‌ام اونو کشیدم. 182 00:08:41,833 --> 00:08:43,242 ‫این کارت... 183 00:08:43,266 --> 00:08:46,142 ‫بدون اجازه‌ی من یه گستاخی چندش‌آور بود. 184 00:08:46,166 --> 00:08:49,542 ‫من برای تحسین تو به ‫اجازه نیاز دارم، خانم لمب؟ 185 00:08:49,566 --> 00:08:52,176 ‫و اگه این‌قدر شدید بهت برخورده... 186 00:08:52,200 --> 00:08:54,866 ‫پس چرا این‌جایی؟ 187 00:08:56,533 --> 00:08:57,776 ‫تو از من چی می‌خوای؟ 188 00:08:57,800 --> 00:09:00,009 ‫معلوم نیست؟ 189 00:09:00,033 --> 00:09:03,233 ‫می‌خوام تو رو بهتر بشناسم. 190 00:09:19,133 --> 00:09:21,400 ‫من تو رو این‌جوری می‌بینم. 191 00:09:23,433 --> 00:09:25,342 ‫بدون شک این با دیدی که ‫نسبت به خودت داری فرق می‌کنه. 192 00:09:25,366 --> 00:09:30,642 ‫اما شاید بتونی به من بگی که ‫چطور دوست داری دیده بشی. 193 00:09:32,566 --> 00:09:34,442 ‫خانم لمب! 194 00:09:34,466 --> 00:09:36,109 ‫این‌جایی! 195 00:09:40,200 --> 00:09:42,100 ‫صبح بخیر، خانم مارکام. 196 00:09:43,166 --> 00:09:44,300 ‫لئو کجاست؟ 197 00:09:45,533 --> 00:09:47,209 ‫پیداش نیست. ‫[به زبان فرانسوی] 198 00:09:47,233 --> 00:09:48,476 ‫منظورت چیه که پیداش نیست؟ 199 00:09:48,500 --> 00:09:52,176 ‫ما امروز حال درس خوندن نداریم. ‫[فرانسوی] 200 00:09:52,200 --> 00:09:57,509 ‫در هر صورت شوهر خاله‌ی تو ‫منو استخدام کرده تا به شما درس بدم. 201 00:09:57,533 --> 00:09:59,909 ‫شوهرخاله‌ی من تو رو استخدام کرده ‫که کاری کنی از دست ما راحت شه. 202 00:09:59,933 --> 00:10:02,442 ‫اون منو به عنوان یه سربار می‌بینه. ‫[فرانسوی] 203 00:10:02,466 --> 00:10:04,133 ‫"سربار"؟ ‫[فرانسوی] 204 00:10:05,366 --> 00:10:07,109 ‫این یعنی سربار کسی شدن. 205 00:10:07,133 --> 00:10:09,176 ‫تو مثلا قراره به من درس بدی. 206 00:10:09,200 --> 00:10:10,976 ‫می‌دونی اون ممکنه کجا باشه؟ 207 00:10:12,866 --> 00:10:15,600 ‫معلم سرخونه‌ی سر به ‫هوا یه بچه رو از دست داد. 208 00:10:18,300 --> 00:10:20,476 ‫لئو؟ 209 00:10:20,500 --> 00:10:22,900 ‫معلم سرخونه‌ی سر ‫به هوا باید مجازات بشه. 210 00:10:24,000 --> 00:10:26,166 ‫لئو؟ 211 00:10:27,033 --> 00:10:28,200 ‫لئو؟ 212 00:10:30,200 --> 00:10:31,709 ‫اون بیرونه، 213 00:10:31,733 --> 00:10:33,142 ‫خانم هیوود. 214 00:10:33,166 --> 00:10:36,576 ‫خب، پس پیدا کردنش خیلی طول نمیکشه. 215 00:10:36,600 --> 00:10:38,742 ‫فقط هزار هکتار زمینه. 216 00:10:47,766 --> 00:10:50,242 ‫لئونورا! 217 00:10:53,466 --> 00:10:56,300 ‫لئو؟ 218 00:10:59,233 --> 00:11:02,876 ‫لئو! 219 00:11:02,900 --> 00:11:04,809 ‫آروم باش. 220 00:11:04,833 --> 00:11:05,909 ‫هی! 221 00:11:08,066 --> 00:11:09,966 ‫هی! 222 00:11:10,833 --> 00:11:12,009 ‫هی، هی... 223 00:11:19,366 --> 00:11:20,676 ‫مراقب باش. 224 00:11:20,700 --> 00:11:22,066 ‫فاصله‌ات رو حفظ کن. 225 00:11:36,733 --> 00:11:37,742 ‫اسمش چیه؟ 226 00:11:37,766 --> 00:11:40,176 ‫هانیبال. 227 00:11:40,200 --> 00:11:41,809 ‫امروز به‌خاطر صدای شلیک ترسید. 228 00:11:41,833 --> 00:11:44,476 ‫انگار نمی‌تونم آرومش کنم. 229 00:11:48,500 --> 00:11:49,477 ‫خانم هیوود... 230 00:11:49,501 --> 00:11:51,276 ‫خانم هیوود! 231 00:11:55,900 --> 00:11:57,642 ‫هیس... 232 00:11:57,666 --> 00:11:59,142 ‫هیس، هانیبال. 233 00:12:26,533 --> 00:12:28,576 ‫بیا. 234 00:12:46,766 --> 00:12:47,743 ‫ما فیل رو از دست دادیم! 235 00:12:50,033 --> 00:12:52,809 ‫اگه پیشنهادمون رو بالاتر ببریم چی؟ 236 00:12:52,833 --> 00:12:56,542 ‫برینشور ۳۰ پوند بیشتر ‫از ما پیشنهاد داده،‌ آرتور! 237 00:12:56,566 --> 00:12:59,642 ‫ما چنین پولی نداریم. 238 00:12:59,666 --> 00:13:02,176 ‫اونم وقتی که باید حساب هر قرونی ‫که خرج می‌کنیم رو داشته باشیم... 239 00:13:02,200 --> 00:13:05,176 ‫و به‌خاطرش به بانو دنهم... 240 00:13:05,200 --> 00:13:07,276 ‫و زن داداش‌مون جواب پس بدیم. 241 00:13:07,300 --> 00:13:08,942 ‫شاید بتونیم یه حیوون ‫دیگه رو پیدا کنیم. 242 00:13:08,966 --> 00:13:11,342 ‫اونم وقتی فقط یه روز تا جشنواره مونده؟ 243 00:13:11,366 --> 00:13:13,876 ‫- من سوژه‌ی خنده‌ی مردم میشم. ‫- نه، نمیشی! 244 00:13:13,900 --> 00:13:17,342 ‫و به عنوان دست راستت این اجازه رو نمیدم! 245 00:13:17,366 --> 00:13:19,642 ‫میگن توی مادیفورد یه گاو هست که... 246 00:13:19,666 --> 00:13:23,142 ‫می‌تونه با ما کردنش بگه ‫"خدا پادشاه رو حفظ کنه" 247 00:13:23,166 --> 00:13:25,609 ‫من باید برم سریعا در موردش تحقیق کنم! 248 00:13:26,800 --> 00:13:28,966 ‫خانم هیوود! 249 00:13:30,100 --> 00:13:31,742 ‫ممنونم. 250 00:13:31,766 --> 00:13:33,242 ‫کارت شجاعانه بود. 251 00:13:33,266 --> 00:13:35,876 ‫من کنار اسب‌ها بزرگ شدم. 252 00:13:35,900 --> 00:13:37,076 ‫شاید بتونی از این مهارت‌ها... 253 00:13:37,100 --> 00:13:41,109 ‫توی رام کردن دختر خواهر زنم و ‫دخترم که خیره سر هستن استفاده کنی. 254 00:13:41,133 --> 00:13:43,042 ‫مهارت‌های لازم برای این ‫کارها خیلی متفاوت نیستن. 255 00:13:43,066 --> 00:13:45,676 ‫نصف سختی کار جلب اعتماد اونا هست. 256 00:13:45,700 --> 00:13:47,876 ‫درسته. 257 00:13:47,900 --> 00:13:49,309 ‫الان اونا کجا هستن؟ 258 00:13:52,200 --> 00:13:53,709 ‫به چه چیزهایی علاقه داری،‌ خانم هیوود؟ 259 00:13:53,733 --> 00:13:55,209 ‫البته به غیر از شعر. 260 00:13:55,233 --> 00:13:58,709 ‫کوپر و... و شعرای بزرگ دیگه. 261 00:13:58,733 --> 00:14:01,676 ‫من از آواز خوندن و رقصیدن خوشم میاد. 262 00:14:01,700 --> 00:14:03,209 ‫ما توی خونه یه پیانو داریم. 263 00:14:03,233 --> 00:14:06,942 ‫همیشه دوست داشتم سفر کنم. 264 00:14:06,966 --> 00:14:09,976 ‫فرانسه، ایتالیا... هند. 265 00:14:14,733 --> 00:14:17,876 ‫تو تا حالا سفر کردی، کاپیتان؟ 266 00:14:17,900 --> 00:14:20,142 ‫خب... 267 00:14:20,166 --> 00:14:21,409 ‫البته که سفر کردی، تو به جنگ رفتی. 268 00:14:21,433 --> 00:14:23,266 ‫حتما شجاعت زیادی از خودت نشون دادی. 269 00:14:24,266 --> 00:14:26,009 ‫من چنین ادعایی نمی‌کنم. 270 00:14:26,033 --> 00:14:28,309 ‫تو خیلی متواضع هستی. 271 00:14:28,333 --> 00:14:30,900 ‫یا شاید صحبت در مورد اون اذیتت می‌کنه. 272 00:14:35,800 --> 00:14:38,709 ‫من توی یه نبرد حضور داشتم. 273 00:14:38,733 --> 00:14:40,442 ‫ما برای عبور از رود ‫بیداسوا یه پل ساختیم. 274 00:14:40,466 --> 00:14:44,276 ‫اما اون به اندازه‌ی کافی قوی نبود. 275 00:14:44,300 --> 00:14:47,809 ‫من مجبور شدم با شنا کردن ‫همرزم‌های خودم رو نجات بدم. 276 00:14:47,833 --> 00:14:50,066 ‫سعی کردم هر چند نفری ‫که می‌تونم رو نجات بدم. 277 00:14:51,266 --> 00:14:53,033 ‫حتما خیلی وحشتناک بوده. 278 00:14:55,700 --> 00:14:57,109 ‫چندین آقای دیگه... 279 00:14:57,133 --> 00:14:59,076 ‫کتبا درخواست ملاقات ‫با تو رو داشتن،‌ جورجیانا. 280 00:14:59,100 --> 00:15:01,276 ‫مطمئنم که ترجیح میدی من ‫درخواست اونا رو رد کنم، اما... 281 00:15:01,300 --> 00:15:03,176 ‫اگه زحمتی نیست اونا رو رد کن. 282 00:15:03,200 --> 00:15:06,409 ‫مگر این‌که بخوای من با شیوه‌ی ‫خودم از دستشون خلاص شم؟ 283 00:15:06,433 --> 00:15:07,410 ‫آقای لاکهارت... 284 00:15:07,434 --> 00:15:09,576 ‫هم وارد معرکه شده، 285 00:15:09,600 --> 00:15:11,509 ‫اگه نقاشی اون رو بتونیم ‫ابراز علاقه حساب کنیم. 286 00:15:11,533 --> 00:15:13,609 ‫آقای لاکهارت تو رو کشیده؟ 287 00:15:13,633 --> 00:15:15,476 ‫کی برای اون مدل شدی؟ 288 00:15:15,500 --> 00:15:18,176 ‫اون از روی حافظه‌اش منو کشیده. 289 00:15:18,200 --> 00:15:21,009 ‫ما نمی‌تونیم اون رو یه خواستگار ‫بالقوه در نظر بگیریم، خانم هنکینز. 290 00:15:21,033 --> 00:15:25,176 ‫یه هنرمند نمی‌تونه امنیت و ‫موقعیتی که جورجیانا نیاز داره رو... 291 00:15:25,200 --> 00:15:27,042 ‫فراهم کنه. 292 00:15:27,066 --> 00:15:30,742 ‫و همه‌ی ما شاهد رفتارش ‫توی ضیافت شام بودیم. 293 00:15:30,766 --> 00:15:33,042 ‫صحبت ضیافت شام شد، 294 00:15:33,066 --> 00:15:35,776 ‫نمی‌خوام غیبت کنم، اما ‫ندیمه‌ی من بهم گفته... 295 00:15:35,800 --> 00:15:37,742 ‫که هنوز هیچ کسی ‫بابتش دستمزدی نگرفته. 296 00:15:37,766 --> 00:15:41,576 ‫خانم ویلکنسون میگه که ‫ارتشی‌ها بدهی زیادی... 297 00:15:41,600 --> 00:15:42,742 ‫بالا آوردن. 298 00:15:42,766 --> 00:15:44,509 ‫مغازه‌دارا از دستشون شاکی شدن. 299 00:16:00,166 --> 00:16:02,076 ‫خاله، استر. 300 00:16:02,100 --> 00:16:03,409 ‫نمی‌تونم بیان کنم که ‫چه‌قدر خشنود شدم... 301 00:16:03,433 --> 00:16:04,609 ‫وقتی شنیدم دوباره می‌خواید منو ببینید. 302 00:16:04,633 --> 00:16:05,610 ‫توهم برت نداره. 303 00:16:05,634 --> 00:16:06,976 ‫تو به این دلیل که ما... 304 00:16:07,000 --> 00:16:08,442 ‫از همنشینی با تو لذت می‌بریم احضار نشدی. 305 00:16:08,466 --> 00:16:10,576 ‫تو این‌جا هستی که یه ‫توضیح غیرقابل باور برای... 306 00:16:10,600 --> 00:16:12,276 ‫این حقه‌ی افتضاحی که تو... 307 00:16:12,300 --> 00:16:13,942 ‫و کلارا نقشه‌اش رو کشیدین بدی. 308 00:16:13,966 --> 00:16:15,576 ‫کلارا؟ 309 00:16:15,600 --> 00:16:18,300 ‫ادوارد. 310 00:16:20,533 --> 00:16:22,476 ‫کلارا به ما میگه که اون چندین بار... 311 00:16:22,500 --> 00:16:26,742 ‫برات نامه نوشته، و از تو ‫خواسته که به عنوان پدر بچه... 312 00:16:26,766 --> 00:16:28,476 ‫مسئولیت خودتو برعهده بگیری. 313 00:16:28,500 --> 00:16:29,842 ‫پدر؟ 314 00:16:29,866 --> 00:16:31,309 ‫اما تمناهای اون نادیده گرفته شده. 315 00:16:31,333 --> 00:16:33,609 ‫چطور از خودت دفاع می‌کنی؟ 316 00:16:33,633 --> 00:16:35,376 ‫تو نمی‌تونی فکر کنی که من مسئول ‫وضعیت کنونی خانم بررتون هستم. 317 00:16:35,400 --> 00:16:36,542 ‫دقیقا نه ماه... 318 00:16:36,566 --> 00:16:38,509 ‫از زمانی که ما وصیت‌نامه ‫رو سوزوندیم میگذره. 319 00:16:38,533 --> 00:16:39,809 ‫و کسی چه می‌دونه که تو از اون موقع... 320 00:16:39,833 --> 00:16:40,909 ‫با چند نفر مرد رابطه داشتی؟ 321 00:16:40,933 --> 00:16:42,309 ‫ادوارد! 322 00:16:42,333 --> 00:16:44,709 ‫چرا جواب نامه‌های منو ندادی؟ 323 00:16:44,733 --> 00:16:45,776 ‫چون من هیچ وقت نامه‌ای دریافت نکردم! 324 00:16:45,800 --> 00:16:46,777 ‫خاله‌ی عزیزم، 325 00:16:46,801 --> 00:16:48,842 ‫تو باید حقیقت این قضیه رو ببینی: 326 00:16:48,866 --> 00:16:51,542 ‫این فقط یه تلاش برای ‫اخاذی پول از خانواده‌ی ماست. 327 00:16:51,566 --> 00:16:54,542 ‫خانم بررتون خودش رو به خطر انداخته... 328 00:16:54,566 --> 00:16:56,209 ‫و حالا منو به چشم یه راه فرار می‌بینه. 329 00:16:56,233 --> 00:16:59,142 ‫برای یه لحظه نزدیک ‫بود منو قانع کنی... 330 00:16:59,166 --> 00:17:01,209 ‫که تو مرد شرافتمندی شدی. 331 00:17:01,233 --> 00:17:03,509 ‫اما حالا به نظر میرسه ‫که برای یه بارم که شده... 332 00:17:03,533 --> 00:17:05,776 ‫کلارا داره حقیقت رو میگه. 333 00:17:05,800 --> 00:17:08,700 ‫- خاله... ‫- از جلوی چشمام دور شو! 334 00:17:15,401 --> 00:17:17,409 ‫و در مورد تو، کلارا، 335 00:17:17,433 --> 00:17:19,709 ‫دکتر فیوکس به زودی به این‌جا میاد. 336 00:17:19,733 --> 00:17:21,409 ‫و ما نمی‌تونیم این ریسک رو ‫بکنیم که هیچ کس، حتی اون... 337 00:17:21,433 --> 00:17:24,909 ‫در مورد شرمندگی خانوادگی ما بدونه. 338 00:17:24,933 --> 00:17:28,176 ‫برو خودت رو توی باغ مخفی ‫کن تا یه نفر رو بفرستم سراغت. 339 00:18:34,633 --> 00:18:36,342 ‫یکمی برای سرباز بازی... 340 00:18:36,366 --> 00:18:37,442 ‫پیر نیستی؟ 341 00:18:37,466 --> 00:18:38,842 ‫هر نقشه‌ای که ریختی... 342 00:18:38,866 --> 00:18:40,876 ‫موفق نمیشه. 343 00:18:40,900 --> 00:18:42,576 ‫من نقشه‌ای ندارم، ادوارد، 344 00:18:42,600 --> 00:18:45,676 ‫فقط می‌خوام به آینده‌ی ‫فرزند ما رسیدگی بشه. 345 00:18:45,700 --> 00:18:46,909 ‫فرزند "ما"؟ 346 00:18:46,933 --> 00:18:48,676 ‫تو به خاله‌ی من میگی ‫که اون بچه مال من نیست. 347 00:18:48,700 --> 00:18:51,509 ‫من خیلی زحمت کشیدم ‫که قانعش کنم تغییر کردم. 348 00:18:51,533 --> 00:18:54,009 ‫به‌ خدا پنج ماه رو توی ‫یه چادر بدبو خوابیدم! 349 00:18:54,033 --> 00:18:56,809 ‫اجازه نمیدم که تو آبروی منو نابود کنی. 350 00:18:56,833 --> 00:18:58,942 ‫من برای نابود کردن تو این‌جا نیستم. 351 00:18:58,966 --> 00:19:01,709 ‫من انتظار نداشتم که ‫تو رو این‌جا پیدا کنم. 352 00:19:01,733 --> 00:19:04,276 ‫بودن تو در این‌جا یه پیچیدگی ‫ایجاد می‌کنه که بهش نیازی ندارم. 353 00:19:04,300 --> 00:19:05,876 ‫از من چی می‌خوای؟ 354 00:19:05,900 --> 00:19:07,009 ‫ادوارد عزیزم، 355 00:19:07,033 --> 00:19:09,676 ‫من همین الانش هم هر ‫چیزی می‌خواستم ازت گرفتم. 356 00:19:09,700 --> 00:19:11,676 ‫دیگه چی برای عرضه کردن داری؟ 357 00:19:11,700 --> 00:19:12,709 ‫هیچی. 358 00:19:12,733 --> 00:19:15,376 ‫تو از ارث محروم شدی. 359 00:19:15,400 --> 00:19:17,542 ‫این جالب نیست؟ 360 00:19:17,566 --> 00:19:22,266 ‫این‌که فرزند متولد نشده‌ی ‫تو احتمالا از تو ثروتمندتره. 361 00:19:31,433 --> 00:19:33,600 ‫منو ببخشید. 362 00:19:37,166 --> 00:19:38,609 ‫آقای پارکر. 363 00:19:38,633 --> 00:19:40,442 ‫حالت خوبه؟ 364 00:19:40,466 --> 00:19:41,609 ‫راستش نه. 365 00:19:41,633 --> 00:19:43,642 ‫من یه فیل رو از دست دادم. 366 00:19:43,666 --> 00:19:45,276 ‫حالا من شبیه مردی شدم... 367 00:19:45,300 --> 00:19:47,442 ‫که نمی‌تونه به حرفش عمل کنه. 368 00:19:47,466 --> 00:19:49,876 ‫واقعا وضعیت تاسف‌باری هست، آقا. 369 00:19:49,900 --> 00:19:51,109 ‫اما طبق چیزایی که من دیدم... 370 00:19:51,133 --> 00:19:52,110 ‫خیلی چیزهای دیگه برای ارائه دادن هست. 371 00:19:52,134 --> 00:19:54,809 ‫هیچی با یه فیل برابری نمی‌کنه. 372 00:19:54,833 --> 00:19:57,642 ‫پوسترهاش توی همه‌جای منطقه پخش شده. 373 00:19:57,666 --> 00:19:59,509 ‫و بدتر از اون به نظر ‫میاد که ممکنه بارون بباره. 374 00:19:59,533 --> 00:20:00,576 ‫آقای پارکر، 375 00:20:00,600 --> 00:20:02,976 ‫من نمی‌تونم یه فیل ‫برات فراهم کنم، اما من... 376 00:20:03,000 --> 00:20:06,309 ‫یه چیز غیرمعولی در اختیار ‫دارم که می‌تونه هیجان برانگیز باشه. 377 00:20:06,333 --> 00:20:07,676 ‫من... 378 00:20:07,700 --> 00:20:09,409 ‫خبرای خوبی دارم، تام! 379 00:20:09,433 --> 00:20:11,176 ‫نجات پیدا کردیم! 380 00:20:11,200 --> 00:20:14,209 ‫نپرس که چطور تونستم، اما برای خودمون... 381 00:20:14,233 --> 00:20:16,842 ‫دنور، اسب غول پیکر رو 382 00:20:16,866 --> 00:20:17,976 ‫برای جشنواره‌ی فردامون جور کردم. 383 00:20:18,000 --> 00:20:19,676 ‫۲ متر ارتفاع داره! 384 00:20:19,700 --> 00:20:22,042 ‫فکر نکنم به اندازه‌ی یه فیل باشه، 385 00:20:22,066 --> 00:20:25,709 ‫اما بعد از اون بهترین گزینه هست. 386 00:20:25,733 --> 00:20:27,976 ‫ممنونم، آرتور. 387 00:20:28,000 --> 00:20:30,476 ‫خیلی ممنونم، اما... 388 00:20:30,500 --> 00:20:33,442 ‫سرهنگ لنکس قبل تو ما رو نجات داد. 389 00:20:33,466 --> 00:20:34,576 ‫اه. 390 00:20:34,600 --> 00:20:35,676 ‫مگه نه، سرهنگ؟ 391 00:20:35,700 --> 00:20:38,400 ‫کاملا درسته. 392 00:20:39,533 --> 00:20:41,300 ‫اوه. 393 00:20:44,166 --> 00:20:45,409 ‫اون کل صبح رو از درد... 394 00:20:45,433 --> 00:20:46,542 ‫به خودش می‌لرزید. 395 00:20:46,566 --> 00:20:47,576 ‫و برخلاف توصیه‌ی من... 396 00:20:47,600 --> 00:20:49,576 ‫اصرار داشت که ما تو رو خبر کنیم. 397 00:20:49,600 --> 00:20:53,742 ‫فکر می‌کنم دچار التهاب شدید روده شدی... 398 00:20:53,766 --> 00:20:54,776 ‫بانو بابینگتون. 399 00:20:54,800 --> 00:20:56,442 ‫چرت نگو! 400 00:20:56,466 --> 00:20:58,542 ‫همش به‌خاطر اون گیاه‌های مسخره هست! 401 00:20:58,566 --> 00:21:00,409 ‫گفتی گیاه، بانوی من؟ 402 00:21:00,433 --> 00:21:03,576 ‫یه عجوزه‌ی کلاهبردار ‫توی ملمید بهش اونا رو داده. 403 00:21:03,600 --> 00:21:05,976 ‫اون اونا رو توی چای خودش خورده. 404 00:21:06,000 --> 00:21:08,166 ‫می‌تونم ببینمشون؟ 405 00:21:12,601 --> 00:21:13,976 ‫آره. 406 00:21:14,000 --> 00:21:15,009 ‫قطعا همین... 407 00:21:15,033 --> 00:21:17,309 ‫باعث ناخوشی تو شده. 408 00:21:17,333 --> 00:21:20,009 ‫پیشنهاد می‌کنم که سریعا ‫مصرف این رو متوقف کنی... 409 00:21:20,033 --> 00:21:21,642 ‫- این فقط اوضاع رو بدتر می‌کنه. ‫- نمی‌تونم این کارو بکنم. 410 00:21:21,666 --> 00:21:23,642 ‫- اونا تنها امیدی هستن که من دارم. ‫- نه. 411 00:21:23,666 --> 00:21:25,342 ‫نه! 412 00:21:25,366 --> 00:21:27,066 ‫این تنها امید نیست. 413 00:21:28,366 --> 00:21:31,042 ‫شاید من بتونم یه تنتور آماده کنم. ‫[مخلوطی از آب و الکل یا آب و سرکه با گیاه] 414 00:21:31,066 --> 00:21:32,742 ‫چیزی رو تضمین نمی‌کنم... 415 00:21:32,766 --> 00:21:34,942 ‫اما نسبت به گیاه‌هات این برتری رو داره... 416 00:21:34,966 --> 00:21:36,909 ‫که تو رو نمی‌کشه. 417 00:21:36,933 --> 00:21:38,842 ‫به حرفات اعتباری نیست. 418 00:21:38,866 --> 00:21:40,009 ‫من امتحانش می‌کنم. 419 00:21:40,033 --> 00:21:41,742 ‫من هر چیزی رو امتحان می‌کنم. 420 00:21:43,733 --> 00:21:46,909 ‫مطمئنم که آقای لاکهارت از ‫این کار قصد بی‌احترامی نداشته. 421 00:21:46,933 --> 00:21:48,976 ‫تو نمی‌دونی که چه حسی داره، آرتور. 422 00:21:49,000 --> 00:21:54,042 ‫توی کل عمرم به من زل زدن. 423 00:21:54,066 --> 00:21:56,542 ‫وقتی بچه بودم به عنوان ‫یه موجود جالب دیده میشدم. 424 00:21:56,566 --> 00:21:57,642 ‫هیچ وقت اجازه نداشتم فراموش کنم... 425 00:21:57,666 --> 00:22:00,576 ‫که من هیچ طرفی نیستم. 426 00:22:00,600 --> 00:22:05,942 ‫و بعد من به انگلیس اومدم، کشور پدرم... 427 00:22:05,966 --> 00:22:08,276 ‫تا تفاوتم رو توی بازتاب نگاه... 428 00:22:08,300 --> 00:22:11,309 ‫هر شخصی که باهاش ملاقات کردم ببینم. 429 00:22:11,333 --> 00:22:17,076 ‫برای همین به این زل ‫زدن‌های محسوس عادت کردم. 430 00:22:17,100 --> 00:22:18,976 ‫وای، خانم لمب عزیز. 431 00:22:19,000 --> 00:22:23,009 ‫من نمی‌تونم در مورد تجربیات تو حرفی بزنم. 432 00:22:23,033 --> 00:22:28,476 ‫من کل زندگیم... نادیده گرفته شدم. 433 00:22:28,500 --> 00:22:31,376 ‫حتی توسط کسایی که از ‫همه به من نزدیک‌تر بودن. 434 00:22:31,400 --> 00:22:37,400 ‫اما با این حال، وقتی ‫نقاشی اون از خودم رو دیدم... 435 00:22:37,533 --> 00:22:41,242 ‫حس کردم... 436 00:22:41,266 --> 00:22:45,342 ‫حس کردم به‌خاطر شخصی که هستم... 437 00:22:45,366 --> 00:22:47,709 ‫یا شاید کسی که دوست دارم باشم دیده شدم. 438 00:22:47,733 --> 00:22:52,342 ‫اون از من پرسید که ‫دوست دارم چطور دیده بشم. 439 00:22:52,366 --> 00:22:54,876 ‫نمی‌دونستم چطور جوابش رو بدم. 440 00:22:54,900 --> 00:22:57,209 ‫طبق تجربه‌ی من، مردم دنیا رو... 441 00:22:57,233 --> 00:23:01,976 ‫از طریق دیدگاه‌های خاص... 442 00:23:02,000 --> 00:23:04,776 ‫و تعصبات می‌بینن. 443 00:23:04,800 --> 00:23:06,542 ‫اما آقای لاکهارت این‌طور نیست. 444 00:23:06,566 --> 00:23:10,342 ‫اون با وضوح نادری همه چیز رو می‌بینه. 445 00:23:10,366 --> 00:23:15,209 ‫شاید هنرمند بودن یعنی همین. 446 00:23:15,233 --> 00:23:19,042 ‫مری فکر می‌کنه که ‫نباید به اون اعتماد کرد. 447 00:23:19,066 --> 00:23:21,276 ‫خب... 448 00:23:21,300 --> 00:23:24,742 ‫شاید مری تو یا آقای لاکهارت رو... 449 00:23:24,766 --> 00:23:27,366 ‫مثل من نمی‌شناسه. 450 00:23:32,533 --> 00:23:33,942 ‫جدی میگم، آقای کلبورن، 451 00:23:33,966 --> 00:23:35,476 ‫من می‌تونم تنها به ‫دنبال لئونورا بگردم. 452 00:23:35,500 --> 00:23:37,042 ‫نمی‌خوام به شما زحمت بدم. 453 00:23:37,066 --> 00:23:39,409 ‫دیگه برای چنین چیزی دیر شده. 454 00:23:39,433 --> 00:23:43,409 ‫به علاوه، من توی این زمین بزرگ شدم. 455 00:23:43,433 --> 00:23:45,676 ‫من بهترین جاها برای مخفی شدن رو می‌شناسم. 456 00:23:45,700 --> 00:23:47,876 ‫تو به تنهایی نمی‌تونی اونو پیدا کنی. 457 00:23:50,933 --> 00:23:52,442 ‫خانم هیوود! 458 00:23:52,466 --> 00:23:53,842 ‫کاپیتان فریزر. 459 00:23:53,866 --> 00:23:56,876 ‫انگار از دست تو نمیشه فرار کرد 460 00:23:56,900 --> 00:23:59,242 ‫چی باعث شده به این‌جا بیای؟ 461 00:23:59,266 --> 00:24:03,176 ‫من دارم گل جمع می‌کنم تا ‫برای جشنواره یه تاج درست کنم. 462 00:24:03,200 --> 00:24:04,976 ‫اه، عجب اتفاقی. 463 00:24:05,000 --> 00:24:06,542 ‫تو مردی به نظر نمیای... 464 00:24:06,566 --> 00:24:08,209 ‫که به گل‌ها علاقه‌ای داشته باشه. 465 00:24:08,233 --> 00:24:11,809 ‫به نظرت من چه جور مردی هستم؟ 466 00:24:11,833 --> 00:24:13,342 ‫یه سرباز معمولی. 467 00:24:13,366 --> 00:24:16,009 ‫دلیر. زمخت. خشن. 468 00:24:16,033 --> 00:24:17,010 ‫کیه که کنار تو... 469 00:24:17,034 --> 00:24:19,076 ‫زمخت به نظر نیاد، خانم هیوود؟ 470 00:24:19,100 --> 00:24:21,976 ‫خوشحالم که جایگاهت رو می‌شناسی، کاپیتان. 471 00:24:22,000 --> 00:24:25,509 ‫برای همیشه خدمتکار ‫بی‌ادعای تو هستم، خانم هیوود. 472 00:24:29,833 --> 00:24:33,709 ‫از این طرف، خانم هیوود. 473 00:24:38,333 --> 00:24:40,376 ‫پیشنهاد می‌کنم که برگردی ‫به خونه، خانم هیوود. 474 00:24:40,400 --> 00:24:41,642 ‫نیازی نیست که این‌جا بمونی. 475 00:24:41,666 --> 00:24:43,142 ‫این فقط یکم بارونه! 476 00:24:43,166 --> 00:24:45,742 ‫حیف میشه که مورد اصابت صاعقه قرار بگیری. 477 00:24:45,766 --> 00:24:48,933 ‫همون‌طوری که ما می‌دونیم ‫معلم‌های سرخونه آسون پیدا نمیشن. 478 00:24:54,233 --> 00:24:55,400 ‫آقای کلبورن؟ 479 00:25:00,633 --> 00:25:02,342 ‫می‌تونم یه نظری داشته باشم؟ 480 00:25:02,366 --> 00:25:03,709 ‫تو همین الانش هم نظرت رو داری. 481 00:25:03,733 --> 00:25:05,433 ‫می‌تونی اونو با من به اشتراک بذاری. 482 00:25:06,600 --> 00:25:08,742 ‫برام عجیبه مردی مثل ‫تو که این‌قدر از اسبش... 483 00:25:08,766 --> 00:25:12,409 ‫به دقت مراقبت می‌کنه ‫از بچه‌هاش اجتناب می‌کنه. 484 00:25:12,433 --> 00:25:14,109 ‫آگوستا بچه‌ی من نیست. 485 00:25:14,133 --> 00:25:15,642 ‫اون به خوبی اینو می‌دونه. 486 00:25:15,666 --> 00:25:17,342 ‫اون فکر می‌کنه که تو ‫حضورش در این‌جا رو... 487 00:25:17,366 --> 00:25:18,809 ‫یه سربار غیرقابل تحمل می‌دونی. 488 00:25:18,833 --> 00:25:21,442 ‫دقیقا از همین کلمات استفاده کرد؟ 489 00:25:21,466 --> 00:25:25,233 ‫خب، اون فرانسوی صحبت کرد، اما آره. 490 00:25:26,733 --> 00:25:27,976 ‫هیچ مرد زنده‌ای نیست که اونو... 491 00:25:28,000 --> 00:25:29,209 ‫به اندازه‌ی پدرم تحسینش کنم. 492 00:25:29,233 --> 00:25:31,533 ‫و با این حال دخترا ‫آشنایی کمی با تو دارن. 493 00:25:32,933 --> 00:25:35,733 ‫شاید به موقعش بفهمی ‫که این‌طوری به صلاحه. 494 00:25:39,666 --> 00:25:41,642 ‫لئونورا. 495 00:25:41,666 --> 00:25:44,609 ‫تو پیدا شدی. 496 00:25:44,633 --> 00:25:46,609 ‫من اونو به تو می‌سپارم. 497 00:25:46,633 --> 00:25:47,610 ‫سعی کن دوباره گمش نکنی. 498 00:26:03,233 --> 00:26:05,209 ‫ما خیس خالی شدیم. 499 00:26:05,233 --> 00:26:07,509 ‫چشم بسته غیب گفتی، خانم هیوود. 500 00:26:07,533 --> 00:26:09,209 ‫این استعداد نادریه. 501 00:26:09,233 --> 00:26:12,709 ‫کاش میشد تو جنگ‌ها هم فقط با نیش ‫و کنایه پیروز بشی، کاپیتان فریزر. 502 00:26:14,833 --> 00:26:16,842 ‫میشه بپرسم که برای کی داری گل جمع می‌کنی؟ 503 00:26:16,866 --> 00:26:17,810 ‫اگه می‌خوای بدونی، 504 00:26:17,834 --> 00:26:19,742 ‫اونا برای سرهنگ لنکس هستن. 505 00:26:19,766 --> 00:26:22,609 ‫مطمئنم که اون کاملا دلباخته‌ی اینا میشه. 506 00:26:22,633 --> 00:26:25,542 ‫به کاپیتان کارتر شجاعم ‫بگو که براش نامه می‌نویسم. 507 00:26:25,566 --> 00:26:27,109 ‫چشم. 508 00:26:27,133 --> 00:26:29,309 ‫اون از شنیدن این خبر خوشحال میشه. 509 00:26:34,966 --> 00:26:36,409 ‫و هنوز هیچ خبری از این‌که... 510 00:26:36,433 --> 00:26:38,109 ‫سیدنی توی آنتیگوا چه ‫کاری می‌کرده نیست؟ 511 00:26:38,133 --> 00:26:39,909 ‫من و تام تحقیق کردیم. 512 00:26:39,933 --> 00:26:41,842 ‫اما هیچ کسی نمی‌تونه ‫چیزی رو پیدا کنه... 513 00:26:41,866 --> 00:26:43,876 ‫جز این که کارش مربوط به من بوده. 514 00:26:43,900 --> 00:26:46,176 ‫من نمی‌تونم اینو درک کنم. 515 00:26:46,200 --> 00:26:48,909 ‫مزرعه بعد فوت پدرم فروخته شد، 516 00:26:48,933 --> 00:26:52,442 ‫و من به جز میراثم صاحب هیچ چیزی نیستم. 517 00:26:52,466 --> 00:26:54,109 ‫خانواده‌ات چی؟ 518 00:26:54,133 --> 00:26:56,400 ‫پدرم تنها خانواده‌ای بود که من داشتم. 519 00:26:59,200 --> 00:27:02,333 ‫مادرت چی، جورجیانا؟ 520 00:27:04,966 --> 00:27:08,076 ‫اون حین به دنیا آوردن من مرد. 521 00:27:11,300 --> 00:27:14,342 ‫تنها چیزی که از اون می‌دونم ‫بر اساس گفته‌های پدرمه. 522 00:27:14,366 --> 00:27:17,009 ‫اون زن زیبا و مهربونی بود... 523 00:27:17,033 --> 00:27:20,509 ‫و پدرم عاشقش بود. 524 00:27:20,533 --> 00:27:22,900 ‫این تنها چیزیه که از اون می‌دونم. 525 00:27:27,134 --> 00:27:29,142 ‫نمی‌دونم چی بنویسم. 526 00:27:29,166 --> 00:27:33,109 ‫هر چیزی که می‌نویسم ‫عمق احساساتم رو بروز نمیده. 527 00:27:33,133 --> 00:27:34,476 ‫ببین چی اومده. 528 00:27:34,500 --> 00:27:36,276 ‫اونا باید از طرف اون باشن. 529 00:27:36,300 --> 00:27:38,533 ‫راستش اونا برای شارلوت هستن. 530 00:27:45,666 --> 00:27:47,042 ‫اونا از طرف سرهنگ لنکس هستن. 531 00:27:47,066 --> 00:27:50,342 ‫اون درخواست کرده که فردا ‫توی جشنواره اونو همراهی کنم. 532 00:27:50,366 --> 00:27:51,709 ‫خب، معلومه که تلاش‌هات ‫برای منصرف کردن اون... 533 00:27:51,733 --> 00:27:55,076 ‫با شکست چشمگیری مواجه شده. 534 00:28:50,600 --> 00:28:52,042 ‫چی شده، پسر؟ 535 00:28:52,066 --> 00:28:53,609 ‫بازم نمی‌تونی بخوابی؟ 536 00:28:53,633 --> 00:28:57,666 ‫الیسون هیوود با سخنوری ‫بسیار سنگین یه نامه نوشته. 537 00:28:59,366 --> 00:29:02,009 ‫بدتر از اون این‌که ‫درونش یه شعر قرار داده. 538 00:29:02,033 --> 00:29:04,076 ‫خب؟ 539 00:29:04,100 --> 00:29:06,209 ‫اون انتظار داره که من جبران کنم. 540 00:29:06,233 --> 00:29:08,976 ‫تنها شعری که بلدم از هندل هست. 541 00:29:09,000 --> 00:29:12,076 ‫هندل یه آهنگسازه. 542 00:29:12,100 --> 00:29:15,676 ‫نمی‌تونم اجازه بدم که ‫فکر کنه من احمقم، فریزر. 543 00:29:15,700 --> 00:29:19,109 ‫فقط می‌خوام ثابت کنم که لیاقت اون رو دارم. 544 00:29:21,433 --> 00:29:23,866 ‫بیا. 545 00:29:24,900 --> 00:29:27,309 ‫اینا شعرای مورد علاقه‌ی من ‫هستن... من اونا رو 546 00:29:27,333 --> 00:29:30,976 ‫توی میدون نبرد ‫همراه خودم نگه میدارم. 547 00:29:31,000 --> 00:29:34,300 ‫چطور ممکنه این توی ‫میدون نبرد کمکت کنه؟ 548 00:29:36,600 --> 00:29:39,576 ‫از تو بعید بود که به شایعات ‫بی‌اساس توجه کنی، مری. 549 00:29:39,600 --> 00:29:41,476 ‫من فقط چیزی که اون گفت رو دارم میگم. 550 00:29:41,500 --> 00:29:43,176 ‫اون با قاطعیت اینو گفت. 551 00:29:43,200 --> 00:29:46,009 ‫هیچ دودی نیست که حداقل خاکستر ‫گرمی از حقیقت منشا اون نباشه، تام. 552 00:29:46,033 --> 00:29:49,442 ‫اگه ارتش بدهی بالا آورده ‫حتما به‌خاطر عدم نظارت بوده. 553 00:29:49,466 --> 00:29:51,909 ‫حضور گروهان اونا فقط ‫باعث غنی شدن سندیتون میشه. 554 00:29:51,933 --> 00:29:54,809 ‫همچنین یه پادگان دائمی به معنای... 555 00:29:54,833 --> 00:29:57,176 ‫خرج مستمری سالانه‌ پنج و ‫نیم هزار پوند در این‌جا هست. 556 00:29:58,966 --> 00:30:00,376 ‫چند تا بدهی در کنار اینا چه اهمیتی داره؟ 557 00:30:00,400 --> 00:30:01,776 ‫فکر نمی‌کنی بهتره ما این موضوع پادگان... 558 00:30:01,800 --> 00:30:03,476 ‫رو متوقف کنیم تا وقتی که بهتر بفهمیم... 559 00:30:03,500 --> 00:30:06,109 ‫- که با کی سر و کار داریم؟ ‫- این حرفا چیه، آرتور. 560 00:30:06,133 --> 00:30:08,642 ‫واقعا نمی‌دونم چه مشکلی با سرهنگ داری. 561 00:30:08,666 --> 00:30:11,142 ‫اون یکی از شریف‌ترین آدمایی ‫هست که تا حالا باهاش ملاقات داشتم. 562 00:30:11,166 --> 00:30:13,866 ‫منو ببخش، برادر، مطمئنم که حق با توئه. 563 00:30:20,400 --> 00:30:22,909 ‫به اینا چی میگیم؟ 564 00:30:22,933 --> 00:30:25,409 ‫بذار ببینم. 565 00:30:25,433 --> 00:30:28,309 ‫- اونا... ‫- اگروستما گتاگو. 566 00:30:28,333 --> 00:30:30,409 ‫علف چنگ. 567 00:30:30,433 --> 00:30:32,209 ‫این یه علف معمولی هست. 568 00:30:32,233 --> 00:30:33,800 ‫این یکی چی؟ 569 00:30:34,866 --> 00:30:36,309 ‫اکولیجا ولگاریس. 570 00:30:36,333 --> 00:30:37,742 ‫گل تاج ملوک. 571 00:30:37,766 --> 00:30:39,476 ‫خانم هیوود، همون‌طور که می‌بینی... 572 00:30:39,500 --> 00:30:41,709 ‫چیز زیادی نیست که ‫بتونی به من یاد بدی. 573 00:30:41,733 --> 00:30:44,266 ‫اینا رو از کی یاد گرفتی؟ 574 00:30:45,833 --> 00:30:47,476 ‫مادرم. 575 00:30:47,500 --> 00:30:49,933 ‫اون چه طور آدمی بود؟ 576 00:30:50,800 --> 00:30:53,242 ‫خوشگل. 577 00:30:53,266 --> 00:30:54,733 ‫مهربون. 578 00:30:57,033 --> 00:31:00,200 ‫ناراحت. 579 00:31:01,933 --> 00:31:03,666 ‫چرا ناراحت؟ 580 00:31:05,133 --> 00:31:08,376 ‫اون یه خواهر دو قلو داشت. 581 00:31:08,400 --> 00:31:09,866 ‫مادر لئونورا. 582 00:31:11,000 --> 00:31:14,133 ‫اما بعد از مرگ خاله لوسی... 583 00:31:17,100 --> 00:31:20,333 ‫انگار مادرم نصف خودش رو از دست داد. 584 00:31:22,900 --> 00:31:25,933 ‫مخصوصا با توجه به شرایط. 585 00:31:28,000 --> 00:31:30,142 ‫چه اتفاقی افتاد؟ 586 00:31:30,166 --> 00:31:32,709 ‫انگار هیچ کسی در مورد اون حرفی نمیزنه. 587 00:31:32,733 --> 00:31:36,142 ‫دلیلش اینه که شوهرخاله‌ی ‫من تحمل شنیدن اسمش رو نداره. 588 00:31:36,166 --> 00:31:37,676 ‫پدر! 589 00:31:37,700 --> 00:31:39,600 ‫ببینید، پدر اومده! 590 00:31:41,566 --> 00:31:43,109 ‫آقای کلبورن. 591 00:31:43,133 --> 00:31:45,542 ‫من مزاحمتون نمیشم. 592 00:31:45,566 --> 00:31:48,109 ‫- حال هانیبال چطوره، آقا؟ ‫- داره بهتر میشه. 593 00:31:48,133 --> 00:31:50,409 ‫ممنونم. 594 00:31:50,433 --> 00:31:52,742 ‫اون سلام میرسونه. 595 00:31:52,766 --> 00:31:56,509 ‫سلام من هم بهش برسون. 596 00:31:56,533 --> 00:31:58,409 ‫ما یه پیک نیک داریم، پدر. 597 00:31:58,433 --> 00:32:00,309 ‫ما داریم در مورد ‫گل‌های وحشی یاد میگیریم. 598 00:32:00,333 --> 00:32:02,076 ‫بگو که میای پیش ما. 599 00:32:02,100 --> 00:32:03,442 ‫خواهش؟ 600 00:32:03,466 --> 00:32:04,709 ‫نیازی نیست بیای،‌ شوهرخاله. 601 00:32:04,733 --> 00:32:06,209 ‫مطمئنم که تو ترجیح میدی... 602 00:32:06,233 --> 00:32:09,666 ‫هر کار دیگه‌ای رو بکنی. 603 00:32:12,633 --> 00:32:14,733 ‫می‌تونم چند لحظه با شما باشم. 604 00:32:28,000 --> 00:32:31,309 ‫استر،‌ وقت رفتنه. 605 00:32:31,333 --> 00:32:33,209 ‫فکر می‌کنم بهتره که من این‌جا بمونم. 606 00:32:33,233 --> 00:32:35,442 ‫اوه، من تعلل تو رو درک می‌کنم. 607 00:32:35,466 --> 00:32:37,009 ‫یه جشنواره ذاتا... 608 00:32:37,033 --> 00:32:39,376 ‫حواس‌پرتی برای طبقه‌های پایین‌تر مردمه. 609 00:32:39,400 --> 00:32:41,109 ‫برخلاف چیزی که عقلم حکم می‌کرد... 610 00:32:41,133 --> 00:32:43,076 ‫من به همه‌ی خدمتکارا ‫برای عصر مرخصی دادم. 611 00:32:43,100 --> 00:32:44,209 ‫قضیه این نیست، خاله. 612 00:32:44,233 --> 00:32:46,609 ‫من فکر نمی‌کنم عاقلانه ‫باشه که کلارا رو تنها بذاریم. 613 00:32:46,633 --> 00:32:48,909 ‫اوه، هر جور مایلی. 614 00:32:52,866 --> 00:32:55,742 ‫استر عزیز، تو نگران وضعیت منی؟ 615 00:32:55,766 --> 00:32:56,809 ‫ابدا. 616 00:32:56,833 --> 00:32:58,609 ‫من نگران نقره‌های خاله‌ام هستم. 617 00:33:06,566 --> 00:33:08,409 ‫خب، خانم هیوود از امروز صبح چه چیزی... 618 00:33:08,433 --> 00:33:10,609 ‫به تو یاد میداده، آگوستا؟ 619 00:33:10,633 --> 00:33:12,142 ‫چیز زیادی یاد نداده. 620 00:33:12,166 --> 00:33:14,833 ‫قبل این‌که بیای داشت در ‫مورد خاله لوسی سوال می‌پرسید. 621 00:33:16,633 --> 00:33:18,109 ‫دوشیزه مارکام داشت می‌گفت که مادرش... 622 00:33:18,133 --> 00:33:19,676 ‫و همسر شادروان شما به هم نزدیک بودن. 623 00:33:19,700 --> 00:33:21,842 ‫آره، از هم جدا نمیشدن. 624 00:33:21,866 --> 00:33:24,176 ‫خاله لوسی خیلی وقتا با ما می‌موند. 625 00:33:24,200 --> 00:33:27,209 ‫نمی‌دونم چرا ولی همیشه حس ‫می‌کردم توی لندن خوشحال‌تره... 626 00:33:27,233 --> 00:33:28,409 ‫تو اون موقع یه بچه بودی، آگوستا. 627 00:33:28,433 --> 00:33:30,276 ‫نمیشه روی خاطراتت حساب باز کرد. 628 00:33:30,300 --> 00:33:31,642 ‫شاید اون حسی که من دارم رو داشت. 629 00:33:31,666 --> 00:33:33,376 ‫- گیر افتاده. ‫- ما در این مورد حرف زدیم. 630 00:33:33,400 --> 00:33:35,742 ‫وقتی آماده شدی توی ‫مجامع عمومی حاضر میشی. 631 00:33:35,766 --> 00:33:38,042 ‫کی زمانش می‌رسه، شوهرخاله؟ 632 00:33:38,066 --> 00:33:40,776 ‫چون به نظر میاد تو خیلی مصمم هستی که... 633 00:33:40,800 --> 00:33:42,942 ‫از افرادی که اطرافت هستن اجتناب کنی؟ 634 00:33:42,966 --> 00:33:44,176 ‫وقتی من ۳۰ سالم بشه؟ 635 00:33:44,200 --> 00:33:45,276 ‫خانم مارکام، 636 00:33:45,300 --> 00:33:46,243 ‫من مطمئنم که شوهرخاله‌ات... 637 00:33:46,267 --> 00:33:48,109 ‫صلاح تو رو می‌خواد. 638 00:33:48,133 --> 00:33:49,842 ‫ببین، بابا. 639 00:33:49,866 --> 00:33:52,276 ‫من قنطوریون پیدا کردم و... 640 00:33:52,300 --> 00:33:53,642 ‫گل گندم. 641 00:33:53,666 --> 00:33:56,076 ‫- سانتوره. ‫- سانتوره؟ 642 00:33:56,100 --> 00:33:57,809 ‫این اسم عجیبیه. 643 00:33:57,833 --> 00:34:00,842 ‫اسم اونا از کیرون قنطورس گرفته شده. ‫[موجود افسانه‌ای در یونان باستان] 644 00:34:00,866 --> 00:34:02,509 ‫توی افسانه‌ها، اون از این گل برای مرهم... 645 00:34:02,533 --> 00:34:05,276 ‫زخم‌هاش که از تیرهای سمی به ‫وجود اومده بودن استفاده می‌کرد. 646 00:34:05,300 --> 00:34:06,442 ‫واقعا فکر می‌کنی... 647 00:34:06,466 --> 00:34:08,509 ‫- که این جواب میده؟ ‫- نمی‌دونم. 648 00:34:08,533 --> 00:34:10,676 ‫به نظرت باید چند تا تیر سمی پیدا کنیم ‫که بشه باهاش این فرضیه رو آزمایش کرد؟ 649 00:34:10,700 --> 00:34:13,276 ‫من ترجیح میدم که این کارو نکنیم. 650 00:34:13,300 --> 00:34:15,909 ‫گل گندم گل مورد علاقه‌ی منه. 651 00:34:15,933 --> 00:34:20,033 ‫پس باید اونا رو داشته باشی، خانم هیوود. 652 00:34:21,900 --> 00:34:24,542 ‫ممنون، آقا. 653 00:34:37,333 --> 00:34:39,576 ‫اعتراف می‌کنم که نمی‌فهمم... 654 00:34:39,600 --> 00:34:42,709 ‫چرا تو منو به عنوان ‫یه تهدید می‌بینی، استر؟ 655 00:34:42,733 --> 00:34:45,776 ‫تو یه شوهر لایق داری که عاشقته. 656 00:34:48,166 --> 00:34:50,109 ‫تو یه ملک بزرگ داری. 657 00:34:50,133 --> 00:34:53,342 ‫و تو هر چیزی که یه زن ممکنه بخواد رو داری. 658 00:34:53,366 --> 00:34:56,176 ‫در حالی که من... 659 00:34:56,200 --> 00:34:58,809 ‫بی‌پول و تنها هستم... 660 00:34:58,833 --> 00:35:02,576 ‫و فرزند مردی رو حمل ‫می‌کنم که از من متنفره. 661 00:35:02,600 --> 00:35:05,776 ‫بس کن، داری اشکم رو در میاری. 662 00:35:05,800 --> 00:35:07,076 ‫دارم حقیقت رو میگم. 663 00:35:07,100 --> 00:35:08,842 ‫تو اصلا نمی‌دونی حقیقت یعنی چی. 664 00:35:08,866 --> 00:35:11,676 ‫تو تا مغز استخونت ‫یه آدم فریبکاری، همیشه این‌طور بودی. 665 00:35:11,700 --> 00:35:15,176 ‫تو قابلیت همدردی کردن ‫یا عشق ورزیدن رو نداری. 666 00:35:15,200 --> 00:35:16,842 ‫هیچ چیزی نیست تا منو ‫قانع کنه که این‌طور نیستی. 667 00:35:16,866 --> 00:35:18,776 ‫من چهار چشمی حواسم بهت هست. 668 00:35:18,800 --> 00:35:20,276 ‫و به محض این‌که این بچه به دنیا بیاد، 669 00:35:20,300 --> 00:35:22,309 ‫کاری می‌کنم که از این خونه بندازنت بیرون. 670 00:35:22,333 --> 00:35:24,576 ‫متاسفم که در مورد من این‌جوری... 671 00:35:30,700 --> 00:35:33,642 ‫من آماده نیستم! 672 00:35:33,666 --> 00:35:35,309 ‫نه! 673 00:35:35,333 --> 00:35:37,776 ‫نه، من آماده نیستم! 674 00:35:49,600 --> 00:35:51,476 ‫- ممنون بابت نامه‌ات. ‫- ممنون بابت نامه‌ات. 675 00:35:52,467 --> 00:35:55,009 ‫- اون... ‫- خیلی تکان‌دهنده بود. 676 00:35:55,033 --> 00:35:56,010 ‫بله. 677 00:35:56,034 --> 00:35:58,500 ‫این همون کلمه‌ای هست که ‫می‌خواستم اونو به کار ببرم. 678 00:35:59,566 --> 00:36:01,576 ‫"من هیچ گاه تا قبل آن ‫ساعت به این ناگهانی... 679 00:36:01,600 --> 00:36:04,709 ‫و شیرینی توسط عشق مورد حمله قرار نگرفتم." 680 00:36:04,733 --> 00:36:06,842 ‫تو بیتی که فرستادی رو کامل نمی‌کنی؟ 681 00:36:06,866 --> 00:36:11,209 ‫نمی‌تونم مثل تو حقش ‫رو ادا کنم، خانم هیوود. 682 00:36:11,233 --> 00:36:13,876 ‫یا اگه راحت باشی... 683 00:36:13,900 --> 00:36:14,909 ‫آلیسون صدات کنم. 684 00:36:14,933 --> 00:36:16,609 ‫ویلیام. 685 00:36:16,633 --> 00:36:17,842 ‫خانم هیوود. 686 00:36:17,866 --> 00:36:19,309 ‫خواهرت نتونست به تو ملحق بشه؟ 687 00:36:19,333 --> 00:36:21,966 ‫متاسفانه کارفرماش اونو نگه داشته. 688 00:36:22,800 --> 00:36:24,842 ‫شاید مجبور بشیم صعود رو به تعویق بندازیم. 689 00:36:24,866 --> 00:36:27,066 ‫کاپیتان کارتر، بیا دنبالم. 690 00:36:28,700 --> 00:36:31,309 ‫- کاپیتان فریزر. ‫- خانم هیوود. 691 00:36:31,333 --> 00:36:33,576 ‫انگار از نامه‌ی... 692 00:36:33,600 --> 00:36:35,642 ‫کاپیتان کارتر راضی هستی، آره؟ 693 00:36:35,666 --> 00:36:39,042 ‫انگار اون می‌تونه روح منو ببینه. 694 00:36:39,066 --> 00:36:41,009 ‫اون هم یه قهرمانه و هم یه شاعر. 695 00:36:41,033 --> 00:36:43,176 ‫یه قهرمان؟ 696 00:36:43,200 --> 00:36:47,042 ‫اون اقدامات شجاعانه‌اش توی رود ‫بیداسوا رو برای من تعریف کرد. 697 00:36:47,066 --> 00:36:49,300 ‫که این‌طور؟ 698 00:36:59,666 --> 00:37:01,176 ‫اه، آقای پارکر! 699 00:37:01,200 --> 00:37:03,976 ‫- شکر رو تحریم می‌کنی؟ ‫- نه، ممنون، کشیش. 700 00:37:04,000 --> 00:37:06,266 ‫خواهران و برادران خودمون رو... 701 00:37:07,500 --> 00:37:10,576 ‫خب، آقای پارکر، این فیل افسانه‌ای کجاست؟ 702 00:37:10,600 --> 00:37:11,909 ‫اعتراف می‌کنم که... 703 00:37:11,933 --> 00:37:13,842 ‫یه تغییر کوچیکی توی ‫برنامه ایجاد شده، بانو دنهم. 704 00:37:13,866 --> 00:37:15,342 ‫داری میگی که ما رو به بهونه‌های دروغین... 705 00:37:15,366 --> 00:37:16,776 ‫به این‌جا کشوندی؟ 706 00:37:16,800 --> 00:37:18,976 ‫بهت اطمینان میدم، بانوی من، تو قراره... 707 00:37:19,000 --> 00:37:20,909 ‫هشتمین مورد از عجایب دنیا رو ببینی. 708 00:37:20,933 --> 00:37:23,442 ‫اجازه میدی که من همراهیت کنم؟ 709 00:37:23,466 --> 00:37:24,576 ‫یه لحظه صبر کن. 710 00:37:24,600 --> 00:37:26,533 ‫خانم لمب. 711 00:37:28,800 --> 00:37:30,142 ‫میبینم که هنوز روی... 712 00:37:30,166 --> 00:37:32,376 ‫تحریم اشتباه شکرت اصرار داری. 713 00:37:32,400 --> 00:37:34,042 ‫اصلا اشتباه نیست. 714 00:37:34,066 --> 00:37:35,542 ‫این جنبش داره سراسر کشور... 715 00:37:35,566 --> 00:37:37,109 ‫قوت می‌گیره، بانو دنهم. 716 00:37:37,133 --> 00:37:39,709 ‫این هیچ چیزی رو تغییر نمیده. 717 00:37:39,733 --> 00:37:41,842 ‫چنین تصمیماتی توی ‫مجلس شورا گرفته میشه. 718 00:37:41,866 --> 00:37:44,242 ‫نه توسط زنای ساده‌ی جوون. 719 00:37:44,266 --> 00:37:46,676 ‫در مورد این موضوع مجلس ‫نتونسته درست عمل کنه. 720 00:37:46,700 --> 00:37:49,309 ‫برای همینه که ما خودمون دست به کار شدیم. 721 00:37:49,333 --> 00:37:51,642 ‫فکر کنم با توجه به خواستگاه خودت... 722 00:37:51,666 --> 00:37:54,342 ‫- از این هدف حمایت می‌کنی. ‫- و با این حال من... 723 00:37:54,366 --> 00:37:56,442 ‫ثروتمندترین زن سندیتون هستم. 724 00:37:56,466 --> 00:37:58,666 ‫و این ثروت از چه راهی به دست اومده؟ 725 00:38:00,366 --> 00:38:02,900 ‫فکر نمی‌کنی داری دستی که ‫بهت غذا میده رو گاز میگیری؟ 726 00:38:09,833 --> 00:38:13,309 ‫این بهترین عصری بود ‫که می‌تونم اونو به یاد بیارم! 727 00:38:13,333 --> 00:38:16,542 ‫پس چه زندگی غم‌انگیز و ‫حوصله‌سربری داشتی، بچه. 728 00:38:16,566 --> 00:38:18,642 ‫تو هم از این لذت بردی. 729 00:38:18,666 --> 00:38:20,909 ‫یه لحظه دیدم که تقریبا لبخند زدی. 730 00:38:20,933 --> 00:38:23,909 ‫این غیرممکنه... آگوستا ‫قادر به لبخند زدن نیست. 731 00:38:25,433 --> 00:38:26,876 ‫اوه، من باید برم. 732 00:38:26,900 --> 00:38:28,576 ‫از من خواسته شده که توی جشنواره باشم. 733 00:38:28,600 --> 00:38:31,276 ‫کاش ما می‌تونستیم به جشنواره بریم. 734 00:38:31,300 --> 00:38:32,976 ‫ما زیادی تو رو نگه داشتیم. 735 00:38:33,000 --> 00:38:34,966 ‫اصلا این‌طور نیست. 736 00:38:36,566 --> 00:38:37,477 ‫خداحافظ. 737 00:38:37,501 --> 00:38:39,342 ‫- خداحافظ. ‫- خداحافظ. 738 00:38:39,366 --> 00:38:41,276 ‫فردا می‌بینیمت. 739 00:38:41,300 --> 00:38:44,042 ‫پس تا فردا خداحافظ. 740 00:38:49,200 --> 00:38:51,709 ‫این‌قدر شلوغش نکن... تو ‫منظور خودت رو رسوندی. 741 00:38:51,733 --> 00:38:53,509 ‫بیا! 742 00:38:53,533 --> 00:38:55,209 ‫تو فقط از لج من داری این کارو... 743 00:38:55,233 --> 00:38:57,409 ‫وقتی که خدمه‌ی خونه نیستن انجام میدی! 744 00:38:57,433 --> 00:38:59,309 ‫من دیگه نمی‌تونم ادامه بدم. 745 00:38:59,333 --> 00:39:01,709 ‫نمی‌تونی بچه رو روی پله‌ها به دنیا بیاری. 746 00:39:01,733 --> 00:39:03,642 ‫چون اگه اون روی زمین به دنیا بیاد، 747 00:39:03,666 --> 00:39:05,376 ‫شروع خوش یمنی به حساب نمیاد. 748 00:39:05,400 --> 00:39:08,176 ‫میشه دستم رو ول کنی؟ 749 00:39:08,200 --> 00:39:10,209 ‫وای خدا، ازت متنفرم. 750 00:39:10,233 --> 00:39:12,509 ‫تو یه پتیاره‌ی سرکش بی‌احساسی. 751 00:39:12,533 --> 00:39:14,409 ‫و تو هم یه زنیکه‌ی شرور فریبکاری. 752 00:39:14,433 --> 00:39:15,842 ‫داری به دستم صدمه میزنی. 753 00:39:15,866 --> 00:39:18,142 ‫تو معنای درد رو نمی‌فهمی! 754 00:39:18,166 --> 00:39:20,209 ‫میشه حرکت کنی؟ 755 00:39:20,233 --> 00:39:22,209 ‫باشه، اگه نمی‌خوای تکون بخوری، 756 00:39:22,233 --> 00:39:24,176 ‫ولت می‌کنم. 757 00:39:25,966 --> 00:39:27,276 ‫نه، استر! 758 00:39:27,300 --> 00:39:28,476 ‫بمون! 759 00:39:28,500 --> 00:39:30,242 ‫من نمی‌تونم تنهایی از پس این بر بیام. 760 00:39:30,266 --> 00:39:33,509 ‫تو نمی‌دونی که داری چی از من می‌خوای. 761 00:39:33,533 --> 00:39:36,142 ‫استر، خواهش می‌کنم. 762 00:39:49,433 --> 00:39:50,809 ‫خانم‌ها و آقایان! 763 00:39:50,833 --> 00:39:53,042 ‫من به همه‌ی شما... 764 00:39:53,066 --> 00:39:54,642 ‫به گرمی خوش‌آمد میگم... 765 00:39:54,666 --> 00:39:56,542 ‫که به جشنواره‌ی تابستانه‌ی ما اومدین! 766 00:39:59,333 --> 00:40:01,642 ‫هر سال ما رسم داریم... 767 00:40:01,666 --> 00:40:03,242 ‫که یه رویداد ویژه رو داشته باشیم. 768 00:40:03,266 --> 00:40:05,676 ‫اما چیزی که امروز عصر می‌بینید... 769 00:40:05,700 --> 00:40:08,042 ‫از هر چیزی در تاریخ طولانی ما بالاتره. 770 00:40:08,066 --> 00:40:10,709 ‫اون چیه؟ 771 00:40:10,733 --> 00:40:13,309 ‫خانم هیوود، اون یه بالن رصد ارتشه، 772 00:40:13,333 --> 00:40:16,076 ‫فکر می‌کنم برای شناسایی... 773 00:40:16,100 --> 00:40:17,742 ‫موقعیت دشمن از آسمان به کار میره. 774 00:40:17,766 --> 00:40:19,476 ‫آقای پارکر سعی می‌کنه همه رو قانع کنه... 775 00:40:19,500 --> 00:40:21,876 ‫که این یه جاذبه‌ی دیدنیه. 776 00:40:21,900 --> 00:40:25,009 ‫این جاه‌طلبی‌های ایکاروس رو به یاد میاره. ‫[شخصی در اساطیر یونان] 777 00:40:25,033 --> 00:40:26,576 ‫وای. 778 00:40:26,600 --> 00:40:27,842 ‫استاد! 779 00:40:42,500 --> 00:40:45,376 ‫این مستقیما از میدان‌های ‫نبرد اروپا به این‌جا اومده، 780 00:40:45,400 --> 00:40:48,876 ‫یه نمونه‌ی هوشمندانه از ‫مهارت و نبوغ بریتانیایی... 781 00:40:48,900 --> 00:40:50,742 ‫که توسط سخاوتمندی... 782 00:40:50,766 --> 00:40:53,009 ‫سرهنگ لنکس و سربازان ‫شجاعش به این‌جا آورده شده، 783 00:40:53,033 --> 00:40:54,976 ‫الان فرصت دارید که... 784 00:40:55,000 --> 00:40:59,409 ‫که سندیتون رو از نمای خداوند ببینید. 785 00:40:59,433 --> 00:41:01,842 ‫این یه فرصتی هست که ‫یک بار در زندگی اتفاق میفته. 786 00:41:01,866 --> 00:41:04,909 ‫کی می‌خواد اولین سفر رو انجام بده؟ 787 00:41:04,933 --> 00:41:08,442 ‫من توی یه سبد که با ‫طناب بسته شده نمی‌ایستم. 788 00:41:08,466 --> 00:41:09,542 ‫منم باهات موافقم. 789 00:41:09,566 --> 00:41:11,276 ‫منم از سبد پرنده صرف نظر می‌کنم. 790 00:41:11,300 --> 00:41:14,776 ‫شارلوت، بالاخره اومدی. 791 00:41:14,800 --> 00:41:16,509 ‫اوه، این شگفت‌انگیزه. 792 00:41:16,533 --> 00:41:17,676 ‫تام بیچاره. 793 00:41:17,700 --> 00:41:19,709 ‫سرهنگ به اون این بالون رصد رو قرض داده، 794 00:41:19,733 --> 00:41:23,009 ‫اما هیچ کسی به اندازه‌ی ‫کافی شجاع نیست که بره داخلش. 795 00:41:23,033 --> 00:41:24,109 ‫تو چی، آقا؟ 796 00:41:24,133 --> 00:41:25,509 ‫می‌تونم قانعت کنم تا اولین شخصی باشی که... 797 00:41:25,533 --> 00:41:26,942 ‫صعود می‌کنه؟ 798 00:41:28,733 --> 00:41:30,366 ‫تو چی، آقا؟ 799 00:41:31,900 --> 00:41:34,442 ‫تو چطور، آقا؟ 800 00:41:34,466 --> 00:41:35,742 ‫من حاضرم صعود کنم! 801 00:41:35,766 --> 00:41:37,342 ‫عزیزم، امکان نداره که بری. 802 00:41:37,366 --> 00:41:38,343 ‫این خیلی خطرناکه. 803 00:41:38,367 --> 00:41:39,842 ‫نگران نباش، مری. 804 00:41:39,866 --> 00:41:41,500 ‫بذار اون خانم جوان بیاد. 805 00:41:42,533 --> 00:41:43,876 ‫خانم هیوود. 806 00:41:43,900 --> 00:41:45,742 ‫خوش اومدی. 807 00:41:45,766 --> 00:41:47,476 ‫سرهنگ، من اجازه دارم که برم بالا؟ 808 00:41:47,500 --> 00:41:49,342 ‫بهت اطمینان میدم که برای من خیلی لذت بخشه. 809 00:41:49,366 --> 00:41:51,842 ‫خب، این حقیقت داره، 810 00:41:51,866 --> 00:41:54,109 ‫قبل از تو یک زن سوار این شده. 811 00:41:54,133 --> 00:41:55,576 ‫راستش طبق چیزی که ‫می‌دونم ۲ تا زن این کارو کردن. 812 00:41:55,600 --> 00:41:57,576 ‫پس بذار من سومین نفر باشم. 813 00:41:57,600 --> 00:42:00,376 ‫دختر عزیزم، من نمی‌تونم اجازه‌ی اینو بدم. 814 00:42:00,400 --> 00:42:02,009 ‫- قطعا نه. ‫- اگه خانم هیوود اولین نفر باشه، 815 00:42:02,033 --> 00:42:04,376 ‫قطعا بقیه‌ هم راضی میشن. 816 00:42:04,400 --> 00:42:06,442 ‫سرباز مارکلند، من اونو همراهی می‌کنم. 817 00:42:06,466 --> 00:42:07,709 ‫اون پیش من جاش امنه. 818 00:42:16,033 --> 00:42:19,676 ‫تو وسوسه نشدی که بری، خانم لمب؟ 819 00:42:19,700 --> 00:42:21,576 ‫من ترجیح میدم که پاهام روی زمین باشن. 820 00:42:21,600 --> 00:42:22,876 ‫من به چنین چیزی باور ندارم. 821 00:42:22,900 --> 00:42:25,809 ‫فکر می‌کنم که تو به ‫سوی بهشت صعود می‌کنی. 822 00:42:25,833 --> 00:42:29,076 ‫این زندان‌بان‌های تو هستن ‫که تو رو غل و زنجیر کردن. 823 00:42:29,100 --> 00:42:32,376 ‫مری زندان‌بان من نیست، اون دوستمه. 824 00:42:32,400 --> 00:42:34,376 ‫واقعا؟ 825 00:42:34,400 --> 00:42:37,276 ‫از نظر من که تو از هر جهتی محدود شدی. 826 00:42:37,300 --> 00:42:40,466 ‫نمی‌تونم چطور می‌تونی این وضع رو تحمل کنی. 827 00:43:09,233 --> 00:43:12,009 ‫این مثل یه رویاست. 828 00:43:12,033 --> 00:43:14,842 ‫انگار دارم پرواز می‌کنم. 829 00:43:14,866 --> 00:43:17,342 ‫برای اشاره به این مسئله دیر شده که بگم... 830 00:43:17,366 --> 00:43:19,109 ‫شیفته‌ی ارتفاع نیستم؟ 831 00:43:19,133 --> 00:43:22,200 ‫باید بر ترس‌ها غلبه کرد. 832 00:43:24,366 --> 00:43:27,409 ‫تو با هر زنی که تا حالا ملاقاتش ‫کردم فرق داری، خانم هیوود. 833 00:44:09,666 --> 00:44:10,866 ‫آقای پارکر؟ 834 00:44:15,366 --> 00:44:16,376 ‫اوه! 835 00:44:27,300 --> 00:44:29,342 ‫آرتور! 836 00:44:29,366 --> 00:44:30,310 ‫آرتور! 837 00:44:35,700 --> 00:44:38,709 ‫اون آرتوره! 838 00:44:39,800 --> 00:44:40,942 ‫کارت خوب بود، آرتور! 839 00:44:40,966 --> 00:44:42,709 ‫خدا رو شکر که به دادمون رسیدی! 840 00:44:47,900 --> 00:44:49,342 ‫تو یه قهرمانی، آرتور! 841 00:44:49,366 --> 00:44:51,909 ‫کارت خیلی شجاعانه بود! 842 00:44:55,266 --> 00:44:57,509 ‫باید اینو بهت بگم. 843 00:44:57,533 --> 00:45:00,342 ‫فکر می‌کنم من با محصلینم ‫به یه توافق آتش‌بس رسیدم. 844 00:45:00,366 --> 00:45:03,509 ‫و شاید حتی با پدرشون. 845 00:45:03,533 --> 00:45:05,442 ‫پدرشون؟ 846 00:45:05,466 --> 00:45:07,076 ‫به نظر میاد که آقای کلبورن... 847 00:45:07,100 --> 00:45:09,942 ‫از چیزی که فکر می‌کردم مرد بهتریه. 848 00:45:09,966 --> 00:45:12,842 ‫فکر می‌کنم فقط داره به‌خاطر ‫همسر مرحومش سوگواری می‌کنه. 849 00:45:32,566 --> 00:45:33,543 ‫آفرین. 850 00:45:43,566 --> 00:45:44,842 ‫خانم هیوود! 851 00:45:44,866 --> 00:45:46,409 ‫آقایون... 852 00:45:46,433 --> 00:45:47,609 ‫و حتی خانم‌ها! 853 00:45:47,633 --> 00:45:49,909 ‫کی دوست داره بر فراز آسمان‌ها بره؟ 854 00:45:49,933 --> 00:45:52,342 ‫بیاید! 855 00:45:52,366 --> 00:45:56,076 ‫اوه، صبر کنید، یکی ‫یکی بیاید. خواهش می کنم. 856 00:45:56,100 --> 00:45:58,109 ‫از لحظه‌ای که ما آشنا شدیم، 857 00:45:58,133 --> 00:46:00,576 ‫تو با صراحت با من صحبت کردی. 858 00:46:00,600 --> 00:46:03,742 ‫متاسفانه من این‌طور نبودم. 859 00:46:03,766 --> 00:46:07,476 ‫این برخلاف ذات منه که از ‫شخصیت یه مرد دیگه‌ای انتقاد کنم، 860 00:46:07,500 --> 00:46:09,342 ‫اما باید بهت هشدار بدم... 861 00:46:09,366 --> 00:46:13,476 ‫که در مورد آقای کلبورن مراقب باشی. 862 00:46:13,500 --> 00:46:14,509 ‫چرا؟ 863 00:46:14,533 --> 00:46:17,309 ‫خواهش می‌کنم، حرفم رو قبول کن. 864 00:46:17,333 --> 00:46:20,976 ‫با عرض احترام، تو نمی‌تونی بدون مدرک... 865 00:46:21,000 --> 00:46:24,466 ‫در مورد چنین چیزی به من هشدار بدی. 866 00:46:26,333 --> 00:46:28,576 ‫سال‌ها پیش... 867 00:46:28,600 --> 00:46:31,676 ‫یه بانوی جوانی بود... 868 00:46:31,700 --> 00:46:34,976 ‫که برای من خیلی ارزش داشت. 869 00:46:35,000 --> 00:46:40,009 ‫اون مثل تو شجاع و باهوش بود. 870 00:46:40,033 --> 00:46:43,476 ‫اسمش لوسی بود. 871 00:46:43,500 --> 00:46:45,200 ‫همسرش. 872 00:46:46,766 --> 00:46:50,442 ‫کلبورن اونو از من دزدید، خانم هیوود. 873 00:46:50,466 --> 00:46:53,909 ‫و به دلایلی که من درکش نکردم... 874 00:46:53,933 --> 00:46:56,433 ‫اون زن رو نابود کرد. 875 00:47:12,333 --> 00:47:13,676 ‫فکر می‌کنم اون به مادرش احتیاج داره. 876 00:47:13,700 --> 00:47:15,009 ‫میگیریش؟ 877 00:47:15,033 --> 00:47:17,600 ‫شاید بعدا. 878 00:47:50,700 --> 00:47:52,866 ‫آره! 879 00:48:22,033 --> 00:48:24,476 ‫تو طبق شرایط خودم پرتره‌ی منو می‌کشی. 880 00:48:24,500 --> 00:48:28,209 ‫اگه راضی بودم می‌تونی ‫هزینه‌اش رو بگی. 881 00:48:28,233 --> 00:48:31,733 ‫تا وقتی که هر دوی ما راضی ‫بشیم آروم نمیشینم، خانم لمب. 882 00:48:33,400 --> 00:48:34,966 ‫تنهایی؟ 883 00:48:35,833 --> 00:48:37,666 ‫بله. 884 00:48:40,566 --> 00:48:43,033 ‫دوست داری بیای داخل؟ 885 00:48:44,566 --> 00:48:47,800 ‫عصر بخیر، آقای لاکهارت. 886 00:48:52,766 --> 00:48:54,542 ‫می‌تونم بگم این بهترین ‫جشنواره‌ی تابستونی ما بود. 887 00:48:54,566 --> 00:48:57,642 ‫و تو قهرمان این جشنواره بودی، آرتور 888 00:48:57,666 --> 00:48:59,542 ‫خوشحالم که تونستم ‫کمکی کرده باشم، تام. 889 00:48:59,566 --> 00:49:01,876 ‫اگه تو نبودی الان وسط راه فرانسه بودم! 890 00:49:01,900 --> 00:49:05,066 ‫درسته، البته باید بگم که ‫سرهنگ لنکس به داد ما رسید. 891 00:49:07,066 --> 00:49:08,542 ‫مغازه‌دارا این‌جا چه کار می‌کنن؟ 892 00:49:08,566 --> 00:49:09,976 ‫اوناهاش! ببینید! 893 00:49:10,000 --> 00:49:12,309 ‫آره! 894 00:49:14,300 --> 00:49:16,076 ‫آقایون، خانم، 895 00:49:16,100 --> 00:49:18,609 ‫من به این وضعیت رسیدگی می‌کنم... بله. 896 00:49:18,633 --> 00:49:20,909 ‫آقای پارکر در اولین فرصت... 897 00:49:20,933 --> 00:49:23,009 ‫از طرف شما با سرهنگ صحبت می‌کنه. 898 00:49:23,033 --> 00:49:25,442 ‫همه‌ی مسائل حل میشه. بله... 899 00:49:25,466 --> 00:49:28,476 ‫خواهش می‌کنم... امروز برای سندیتون... 900 00:49:28,500 --> 00:49:29,676 ‫روز بزرگی بوده. 901 00:49:29,700 --> 00:49:31,876 ‫و من به شما اطمینان میدم ‫که تمامی مشکلات شما... 902 00:49:31,900 --> 00:49:34,009 ‫وقتی یه واقعیت ساده رو درک کنید حل میشه، 903 00:49:34,033 --> 00:49:36,809 ‫و من به شما قول میدم... 904 00:49:36,833 --> 00:49:40,242 ‫که فردا با جزئیات کامل براتون توضیح میدم. 905 00:49:50,066 --> 00:49:52,942 ‫آقای تام پارکر! 906 00:49:52,966 --> 00:49:54,442 ‫چه جشن موفقیت آمیزی بود! 907 00:49:54,466 --> 00:49:56,009 ‫ادوارد. 908 00:49:56,033 --> 00:49:58,309 ‫می‌تونیم برای چند لحظه تنها صحبت کنیم؟ 909 00:49:58,333 --> 00:49:59,842 ‫البته. 910 00:49:59,866 --> 00:50:01,942 ‫اما قبلش می‌تونم تو رو متقاعد کنم... 911 00:50:01,966 --> 00:50:03,509 ‫که یه بار دیگه‌ طاس بازی انجام بدی؟ 912 00:50:03,533 --> 00:50:05,509 ‫باید به من فرصت بدی ‫که باخت‌هام رو جبران کنم. 913 00:50:05,533 --> 00:50:06,909 ‫این پیشنهاد وسوسه‌انگیزی هست... 914 00:50:06,933 --> 00:50:10,142 ‫بیا موفقیت امروز رو جشن بگیریم، پارکر. 915 00:50:10,166 --> 00:50:13,742 ‫ما تیم خوبی میشیم، مگه نه؟ 916 00:50:38,233 --> 00:50:39,809 ‫چی شده، دنهم؟ 917 00:50:39,833 --> 00:50:41,609 ‫تو انگار خودت نیستی. 918 00:50:41,633 --> 00:50:43,842 ‫انگار من دارم پدر میشم. 919 00:50:43,866 --> 00:50:46,100 ‫این قطعا دلیل خوبی برای جشن گرفتنه! 920 00:50:47,700 --> 00:50:50,276 ‫می‌تونه همین‌طور باشه. 921 00:50:59,433 --> 00:51:04,676 ‫به من گفته شده که تو شجاعت زیادی ‫رو توی رود بیداسوا از خودت نشون دادی. 922 00:51:04,700 --> 00:51:06,842 ‫با توجه به این‌که در اون زمان... 923 00:51:06,866 --> 00:51:08,466 ‫باید خیلی جوون بوده ‫باشی خیلی فوق‌العاده هست. 924 00:51:11,300 --> 00:51:13,342 ‫- فریزر... ‫- اون لیاقتش بیشتر از توئه. 925 00:51:13,366 --> 00:51:15,576 ‫باهاش روراست باش. 926 00:51:19,566 --> 00:51:23,642 ‫واقعا فکر می‌کردم تو برنده میشی، پارکر. 927 00:51:23,666 --> 00:51:26,176 ‫من صد پوند ندارم که بدم، سرهنگ. 928 00:51:26,200 --> 00:51:28,342 ‫نگران نباش، می‌دونم که ‫می‌تونی بعدا اونو پرداخت کنی. 929 00:51:28,366 --> 00:51:31,909 ‫خب، در مورد چی می‌خواستی صحبت کنی؟ 930 00:51:40,700 --> 00:51:43,676 ‫یه هدیه‌ی شخصی از طرف شخص سرهنگ. 931 00:51:43,700 --> 00:51:46,809 ‫فکر کنم هنوز برنگشتی روی زمین. 932 00:51:46,833 --> 00:51:50,400 ‫هنوز دارم سعی می‌کنم اینو هضم کنم. 933 00:51:52,600 --> 00:51:54,176 ‫گل گندم؟ 934 00:51:54,200 --> 00:51:56,333 ‫کجا اینا رو پیدا کردی؟ 935 00:51:58,166 --> 00:51:59,942 ‫ملک آقای کلبورن. 936 00:51:59,966 --> 00:52:04,966 ‫مترجم: ‫میثم موسویان MeysaM.UnicorN ‫t.Me/unicorn025 937 00:52:04,990 --> 00:52:09,990 ‫بزرگترین مرجع دانلود فیلم و سریال ‫30nama.com 938 00:52:18,700 --> 00:52:19,742 ‫من خانم هیوود رو یه ‫دوست فرض می‌کنم. 939 00:52:19,766 --> 00:52:21,509 ‫واقعا این‌طوره؟ 940 00:52:21,533 --> 00:52:23,576 ‫فکر می‌کنم که شخص مناسب ‫برای همه‌ی ما وجود داره. 941 00:52:23,600 --> 00:52:25,609 ‫خوشبختانه من فرد مناسبم رو پیدا کردم. 942 00:52:25,633 --> 00:52:26,909 ‫اون فرزند منه؟ 943 00:52:26,933 --> 00:52:29,109 ‫از طرف وکیلم به من خبر رسیده. 944 00:52:29,133 --> 00:52:31,542 ‫اون فهمیده که سیدنی ‫توی آنتیگوا چه کار می‌کرده.