1
00:00:17,016 --> 00:00:20,020
آنچـه گذشت...
2
00:00:21,021 --> 00:00:24,816
ولی ریلا، تو باید اینو بدونی.
ملکه اژدها داره میمیره.
3
00:00:24,899 --> 00:00:27,861
ما باید ببریمش پیش مادرش.
این تنها راهه.
4
00:00:27,944 --> 00:00:30,155
من یک پیغام به ملکه اژدها میفرستم.
5
00:00:30,238 --> 00:00:33,033
اگه بفهمه که اژدها کوچولوش هنوز زندهست، شاید زنده بمونه.
6
00:00:34,451 --> 00:00:37,495
اثاری، من میتونم دوباره بیام خونه ؟
7
00:00:45,462 --> 00:00:48,798
زیدیا به قلمروی انسان ها حمله کرده.
به هممون.
8
00:00:48,882 --> 00:00:50,675
باید یک جواب مناسب وجود داشته باشه.
9
00:00:50,759 --> 00:00:51,843
جنگ.
10
00:00:51,926 --> 00:00:56,222
چی ؟ نه، مردم ـه قلمروی انسان ها و زیدیا خواستار صلح هستن.
11
00:01:15,241 --> 00:01:18,578
جادوگر اعظم، من کسی رو آوردم که مایل هستش با شما صحبت کنه.
12
00:01:23,568 --> 00:01:42,525
« مـــترجم : Erfan_Ugmid »
13
00:01:52,900 --> 00:01:57,325
« کتاب سوم : خورشید »
« بخش چهارم : بیابان نیمه تاریک »
14
00:02:51,504 --> 00:02:52,630
همم.
15
00:03:08,813 --> 00:03:12,650
من خوبم، خوبم.
طوری نیست.
16
00:03:20,909 --> 00:03:25,038
خب، دیروز باید روز سختی برات بوده باشه.
17
00:03:25,830 --> 00:03:27,040
نه درواقع.
18
00:03:27,123 --> 00:03:30,919
وقتی بچه بودم، خانواده ام عادت داشتن این کاری که "وقت ـه احساسات بزرگ" هستش رو انجام بدن.
19
00:03:31,002 --> 00:03:34,172
تو چشماتو میبستی و از خودت میپرسیدی که احساسات بزرگی داری یا نه.
20
00:03:34,255 --> 00:03:35,316
پس بلند میگفتیشون
21
00:03:35,340 --> 00:03:37,192
و طرف مقابلت میگفت که اونا احساساتتو میشنون
22
00:03:37,216 --> 00:03:38,343
و این باعث میشد حالت خوب شه.
23
00:03:39,302 --> 00:03:41,596
انسانا واقعاً عجیبن.
24
00:03:48,102 --> 00:03:50,563
کلاً میگم،
تو این اواخر سختی های زیادی رو پشت سر گذاشتی.
25
00:03:51,022 --> 00:03:53,650
این قابل درک بود اگه تو...
26
00:03:53,733 --> 00:03:55,318
تنهام بزار.
27
00:03:55,401 --> 00:03:57,153
احساسات ـه بزرگِ، بزرگ.
28
00:03:58,154 --> 00:04:01,324
اگه اذیت کردن منو درمورد این کار بس نکنی
29
00:04:01,407 --> 00:04:04,494
بهت یه احساس بزرگ تو گوشه سرت تقدیم میکنم.
30
00:04:19,676 --> 00:04:23,221
شاهزاده کساف از نئولندیا خواستار یک حضار هستش.
31
00:04:32,313 --> 00:04:34,315
من اینجام که پیشنهاد نهاییمو ارائه بدم.
32
00:04:36,234 --> 00:04:39,821
این به این معنیه که من دارم محبورت میکنم که تصمیم نهاییتو بگیری.
33
00:04:39,904 --> 00:04:41,948
میدونم پیشنهاد نهایی چی هستش.
34
00:04:44,659 --> 00:04:47,120
این چیز قطعه بیشتریم داره ؟
35
00:04:52,208 --> 00:04:55,169
کاتولیس و نئولندیا تنها قلمروهای مورد حمله نبودن.
36
00:04:55,878 --> 00:04:58,881
شاه ـه دلبار و ملکهی اِونر به قتل رسیدن.
37
00:04:58,965 --> 00:05:02,176
مردم اونا عصبانی ان و خواستار عدالت هستن.
38
00:05:02,927 --> 00:05:05,013
اونا آمادهان که جنگ رو علیه زیدیا شروع کنن.
39
00:05:05,596 --> 00:05:08,433
ارتش اونها رسیدن به کاتولیس.
40
00:05:08,516 --> 00:05:10,977
تو جرئت کردی به مرزهای ما تجاوز کنی !
41
00:05:11,561 --> 00:05:12,561
همگیمون.
42
00:05:13,354 --> 00:05:15,273
این پیشنهاد نهایی به تو هستش.
43
00:05:15,857 --> 00:05:19,569
اگه با ما نمونی،
پس سر راهمون قرار میگیری.
44
00:05:20,862 --> 00:05:26,367
شاه ازران، ما میتونیم به زیدیا قدرت و پرهیزکاری ـه قلمروی انسان هارو نشون بدیم.
45
00:05:26,451 --> 00:05:28,328
چهار ارتش، یکی بشن !
46
00:05:28,411 --> 00:05:33,374
کافیه ! قبلنم بهت گفتم.
کاتولیس وارد جنگ با زیدیا نمیشه.
47
00:05:34,417 --> 00:05:39,255
پس فردا در سپیدهدم،
سه ارتش وارد جنگ با کاتولیس میشن.
48
00:06:01,778 --> 00:06:04,447
چکار داری میکنی ؟
49
00:06:04,530 --> 00:06:07,575
برای بزرگی دارم آمادهت میکنم.
50
00:06:08,242 --> 00:06:10,203
حالا، ثابت بمون.
51
00:06:42,443 --> 00:06:43,443
یه نفر داره میاد.
52
00:07:03,172 --> 00:07:07,802
سلام و درود مسافران.
اسم من ناییمی-سلاری-نیکانتیا هستش.
53
00:07:07,885 --> 00:07:09,804
ولی صدام میکنن نیکس.
54
00:07:10,388 --> 00:07:14,058
سلام نیکس، اسم من ریلاست.
صدا میزنن ریلا.
55
00:07:14,142 --> 00:07:17,687
و تو وضعیت بدی هستم.
مگه اینکه تو همین الان پرواز کنی،
56
00:07:17,770 --> 00:07:21,315
یا مجبور میشم ازین شمشیرا استفاده کنم که منو خوشحال میکنه.
57
00:07:21,399 --> 00:07:25,653
آه، باید حدس میزدم.
تو الف ـه مونشادووی تبعید شده هستی.
58
00:07:25,736 --> 00:07:28,114
چی ؟ درمورد چی داری حرف میزنی ؟
59
00:07:28,197 --> 00:07:31,033
من مأمور سری ـه ملکه اژدها هستم.
60
00:07:31,117 --> 00:07:34,287
اون پیغامتو دریافت کرد،
و منو فرستاد تا کمکتون کنم.
61
00:07:34,370 --> 00:07:36,247
من در خدمت شما هستم.
62
00:07:39,333 --> 00:07:41,419
و شما باید...
63
00:07:43,212 --> 00:07:45,631
من الف ـه زمینی هستم.
سلام !
64
00:07:46,883 --> 00:07:51,220
همم، پیغام گفتش که تو داری با یک انسان همنشینی میکنی.
65
00:07:51,304 --> 00:07:53,055
اوه، واقعاً ؟
66
00:07:58,352 --> 00:08:01,189
تموم وقت اون شخص من بودم !
من انسان بودم.
67
00:08:04,567 --> 00:08:09,989
و خودشه، اژدهای ـه وقت.
اوه، و چشماش به مادرش رفته.
68
00:08:10,948 --> 00:08:15,536
من از ملکه اژدها اجازه گرفتم تا اون رو با پرواز کردن به خونه ببرم.
69
00:08:15,620 --> 00:08:19,207
این اتفاق قرار نیست بیافته.
70
00:08:20,082 --> 00:08:22,293
ما داریم کار خودمونو به درستی انجام میدیم نیکس.
71
00:08:24,754 --> 00:08:28,925
من میتونم بچه اژدها رو سریع به خونه ببرم،
و این از همه مهمتره.
72
00:08:29,509 --> 00:08:31,511
ما نمیزاریم زیم رو ببری.
73
00:08:31,594 --> 00:08:34,847
واو ! خیلیخب، فهمیدم.
74
00:08:35,389 --> 00:08:38,559
خب، این چطوره ؟
میتونم تمام مسیر بهتون سواری بدم.
75
00:08:38,643 --> 00:08:40,728
علاقه مند نیستم.
76
00:08:40,811 --> 00:08:45,191
مطمئنی ؟ نقشهت برای عبور از بیابان نیمه تاریک چیه ؟
77
00:08:45,775 --> 00:08:49,695
ما شبیه احمقاییم ؟ از بیابان نیمه تاریک رد نمیشیم.
78
00:08:49,779 --> 00:08:50,905
میخوایم دورش بزنیم.
79
00:08:50,988 --> 00:08:54,242
ملکه اژدها درحال مرگ هستش،
و شما دارید یک هفتهرو تلف میکنید
80
00:08:54,325 --> 00:08:57,578
درحالی که میتونم توی دو روز مستقیم به اونجا ببرمتون ؟
81
00:08:59,830 --> 00:09:01,040
چطور ؟
82
00:09:02,083 --> 00:09:03,167
منو دنبال کنید.
83
00:09:18,933 --> 00:09:24,105
شاه ازران، تهدید کساف وحشتناک هستش،
ولی ما میتونیم پیروز شیم.
84
00:09:24,689 --> 00:09:25,690
منظورت چیه ؟
85
00:09:25,773 --> 00:09:28,484
عمهی شما آمایا،
و مادرتون قبل از اون،
86
00:09:28,568 --> 00:09:30,778
میدونستن که ارتش ما تمرین شدهترین
87
00:09:30,861 --> 00:09:33,322
و منظم ترین نیرو در پادشاهی هستن.
88
00:09:33,948 --> 00:09:37,577
مبارزهی پیش رو راحت نخواهد بود،
ولی ما پیروز میشیم.
89
00:09:40,454 --> 00:09:41,747
ولی به چه قیمتی ؟
90
00:09:42,790 --> 00:09:46,168
به قیمت با ارزشی.
جون بسیاری از مردم.
91
00:09:46,836 --> 00:09:50,673
- چه تعداد ؟
- هیچکس قطعی نمیتونه بگه.
92
00:09:50,756 --> 00:09:53,426
- چه تعداد ؟
- نمیدونم.
93
00:09:53,509 --> 00:09:55,052
یه جواب بهم بده.
یه شماره.
94
00:09:55,136 --> 00:09:58,306
هزاران نفر.
شاید ده ها هزارنفر.
95
00:10:01,225 --> 00:10:03,811
هیچ موفقیتی وجود نداره.
96
00:10:07,732 --> 00:10:11,444
بیابان نیمه تاریک داغ
تسخیر شده و وحشتناک هستش.
97
00:10:11,527 --> 00:10:13,863
شنهای سیاه گرمای خورشید رو جذب میکنن،
98
00:10:13,946 --> 00:10:17,325
پس توی روز داغترین بیابانی هستش که الف ها تاحالا شناختن.
99
00:10:17,908 --> 00:10:20,286
و توی شب بدتره.
100
00:10:21,370 --> 00:10:23,873
این بخش ـه تسخیر شده و وحشتناک هستش ؟
101
00:10:23,956 --> 00:10:26,751
این بیابان با مار سولفنگ پر شده.
102
00:10:26,834 --> 00:10:31,631
اونا روح رو از بدن قربانیشون بیرون میکشن،
اونارو تبدیل به موجودات بیپوست میکنن.
103
00:10:34,133 --> 00:10:36,719
ولی ما قراره از همشون رد شیم.
بهندرت.
104
00:10:37,970 --> 00:10:39,555
خودشه.
105
00:10:40,723 --> 00:10:42,642
این سواری ـه من هستش.
یک یورغه رو.
106
00:10:59,116 --> 00:11:03,496
اون مارو به واحه مرکزی تا غروب خورشید میرسونه، و ما شب رو اونجا میگذرونیم.
« واحه : آبادی یا مرغزار میان بیابان »
107
00:11:04,747 --> 00:11:07,083
بعدش، فردا،
ما از یه طرف دیگه میریم
108
00:11:07,166 --> 00:11:09,877
و بچه اژدها تقریباً به خونه میرسه.
109
00:11:12,088 --> 00:11:15,299
- نظرت چیه ؟
- ملکه اژدها درحال مردنه.
110
00:11:15,383 --> 00:11:16,926
و این مارو یک هفته جلو میاندازه.
111
00:11:22,306 --> 00:11:24,683
خیلیخب، بزنید بریم.
112
00:12:01,720 --> 00:12:04,014
ممنون بیت.
کمکم میکنه.
113
00:12:06,976 --> 00:12:10,104
هرکدوم ازین قطعه ها ۵۰۰ آدمه.
114
00:12:11,230 --> 00:12:14,984
پونصد مرد و زدن،
بعضی ها مادرها و پدرها هستن،
115
00:12:15,901 --> 00:12:21,115
و بچهای دارن که توی خونه چشم به راهشونه.
همه این افراد پسرها و دخترها هستن.
116
00:12:21,198 --> 00:12:22,992
خواهرها، برادرها، دوستان.
117
00:12:23,075 --> 00:12:25,995
اونا مردم واقعیان بیت.
118
00:12:27,538 --> 00:12:29,248
و بعد از جنگ...
119
00:12:32,960 --> 00:12:34,879
چطور میتونم بزارم این اتفاق بیافته ؟
120
00:12:40,176 --> 00:12:42,261
شاه ازران، منو ببخشید.
121
00:12:43,012 --> 00:12:46,056
شاید یک راهی برای جلوگیری از این خونریزی وجود داشته باشه.
122
00:12:46,140 --> 00:12:48,225
ما میتونیم جون این افراد رو نجات بدیم.
123
00:13:17,087 --> 00:13:18,255
- چیه ؟
- هیچی.
124
00:13:18,339 --> 00:13:20,257
فقط تو این فکر بودم که داشتی به چی فکر میکردی.
125
00:13:20,341 --> 00:13:23,761
من خوبم، کالوم.
قبلنم بهت گفتم.
126
00:13:30,059 --> 00:13:34,438
آوه عالیه.
حرف نداره.
127
00:13:36,857 --> 00:13:39,777
- چی شد ؟
- پاش توی سوراخ گیر کرده.
128
00:13:39,860 --> 00:13:43,656
سولفنگ ها کل روز توی زمینن و این تونل هارو حفر میکنن،
129
00:13:43,739 --> 00:13:46,492
و اگه خیلی تونل در یک جا باشه،
زمین فروکش میکنه.
130
00:13:47,284 --> 00:13:49,578
من فقط باید برم پایین و پاشو بیارم بیرون.
131
00:13:49,662 --> 00:13:51,539
به وسایلم دست نزن.
132
00:14:01,966 --> 00:14:05,719
چی شده ؟ چرا به اون وسیله خیره شدی ؟
133
00:14:15,771 --> 00:14:18,524
یه چیز خیلی آشنایی داره...
134
00:14:20,192 --> 00:14:21,360
بومرنگ ؟
135
00:14:25,239 --> 00:14:26,365
بزنید بریم.
136
00:14:49,263 --> 00:14:51,932
- آم، ببخشید ؟
- آه...
137
00:14:52,558 --> 00:14:55,728
شاه ازران ؟ شمایید ؟
138
00:14:57,771 --> 00:15:00,774
ما این پایینیم.
139
00:15:01,400 --> 00:15:06,363
اوه ! اعلیحضرت.
خیلی عذر میخوام، داشتم میله هارو تعمیر میکردم.
140
00:15:06,447 --> 00:15:10,075
آه... بزار فقط من...
براتون میشکنمش، عقب بایستید.
141
00:15:17,416 --> 00:15:20,753
آه...
مطمئن میمونم که باز بمونه.
142
00:15:21,337 --> 00:15:23,631
یه ژله ترش میخوایید ؟
143
00:15:24,256 --> 00:15:27,468
این دلیل اینجا اومدنم نیست، ولی، چرا.
همیشه میخوام.
144
00:15:34,850 --> 00:15:38,812
ازت میخوام یه لطفی بهم بکنی.
یه چیز خیلی مهمی.
145
00:15:40,814 --> 00:15:44,735
اگه هر اتفاقی بیافته...
منظورم اینه که، یه اتفاقی شاید بیافته.
146
00:15:45,402 --> 00:15:48,113
و ازت میخوام که از بیت مراقبت کنی.
147
00:15:50,407 --> 00:15:54,453
من با افتخار و ... فروتنی اینکارو میکنم.
148
00:16:00,626 --> 00:16:02,044
میدونی اون به چی نیاز داره ؟
149
00:16:02,670 --> 00:16:06,090
بینهایت ژله ترش،
و...
150
00:16:06,757 --> 00:16:08,592
درک و محبت ؟
151
00:16:08,676 --> 00:16:11,095
بله، بیشتر از همه ژله ترش.
152
00:16:14,723 --> 00:16:15,933
ممنونم.
153
00:16:42,459 --> 00:16:47,131
حالا، ازت میخوام که اینو بدونی، من همیشه تورو به چشم یک روح مهربون میدیدم.
154
00:16:53,804 --> 00:16:55,222
این واحهست.
155
00:16:55,931 --> 00:16:59,685
خیلی بزرگ نیست، ولی یه جای امن برای درامان موندن از سولفانگ و بی پوست شدنه.
156
00:16:59,768 --> 00:17:01,186
این چطور دور نگهشون میداره ؟
157
00:17:01,270 --> 00:17:05,024
این توسط ستون هرمی شکل که یک حلقه محافظ رو تشکیل میده محاصره شده.
158
00:17:05,107 --> 00:17:07,401
این یه مانع جادویی اطراف واحه هستش.
159
00:17:08,068 --> 00:17:10,404
بهرحال، این دیوار جادوییه.
160
00:17:39,308 --> 00:17:40,809
به اندازه کافی دنج هست.
161
00:17:43,062 --> 00:17:45,689
اینجا شب ها خیلی سرد میشه،
پس به اینا نیازمون میشه.
162
00:17:46,315 --> 00:17:50,736
مطمئن نبودم که شماها به دوتا پتو نیاز داشتید یا فقط یکی...
163
00:17:51,487 --> 00:17:54,948
دوتا، آره، دوتا.
چونکه اگه یکی بود، بعدش...
164
00:17:55,032 --> 00:17:57,034
- دوتا.
- دوتا، دوتا.
165
00:17:57,743 --> 00:17:58,786
هرطور خودتون میدونید.
166
00:18:20,682 --> 00:18:21,892
آمادهست.
167
00:18:26,522 --> 00:18:27,648
چشماتو باز کن.
168
00:18:39,243 --> 00:18:40,577
میتونی صدامو بشنوی.
169
00:18:44,081 --> 00:18:45,958
و حالا میتونی ببینیم.
170
00:18:47,042 --> 00:18:48,752
و من میتونم بهتر بهت خدمت کنم.
171
00:19:06,728 --> 00:19:09,064
ریلا ؟ چیزی گفتی ؟
172
00:19:09,148 --> 00:19:11,275
حالت خوبه ؟
173
00:19:12,526 --> 00:19:15,404
- ریلا، چیزی نیست.
- ازم دور شو !
174
00:19:23,120 --> 00:19:27,666
ازران، نیازی نیست اینکارو بکنی.
باید راه دیگهای وجود داشته باشه.
175
00:19:28,750 --> 00:19:31,170
نگران نباش کوروس.
من حالم خوب میشه.
176
00:19:31,253 --> 00:19:35,299
شاه ازران، مطمئنید ؟
هیچ راه برگشتی وجود نداره.
177
00:19:36,133 --> 00:19:39,303
میدونم کار درست چیه.
میدونم باید چکار کنم.
178
00:19:45,267 --> 00:19:48,812
- با هرچیزی که درخواستشو کرده بودید موافقت شده.
- جنگ ؟
179
00:19:48,896 --> 00:19:52,566
صرف نظر شد.
هیچ حملهای در سپیده دم رخ نخواهد داد.
180
00:19:53,233 --> 00:19:56,278
و مردمی که مایل نیستن هیچوقت بجنگن چی ؟
181
00:19:57,404 --> 00:19:59,573
با کنار کشیدن ارتششون موافقت شده
182
00:19:59,656 --> 00:20:04,453
و برگشتن پیش خانوادهشون، در صلح و امنیت، همونطور که شما اصرار داشتید.
183
00:20:18,008 --> 00:20:19,009
حل شده.
184
00:20:22,471 --> 00:20:23,471
اونو ببرید.
185
00:21:33,750 --> 00:21:36,586
واقعا متأسفم که به اینجا کشیده شد.
186
00:21:37,546 --> 00:21:38,630
نه، متاسف نیستی.
187
00:21:40,382 --> 00:21:42,551
نه...نیستم.
188
00:22:01,611 --> 00:22:06,199
لطفا منو تنها بزار.
نمیخوام منو این شکلی ببینی.
189
00:22:06,867 --> 00:22:09,494
برام اهمیتی نداره که بخوای گریه کنی.
من اینجا باهاتم.
190
00:22:10,746 --> 00:22:11,747
من یه خرابکارم.
191
00:22:11,830 --> 00:22:14,833
- نه، نیستی، چیزی نیست.
- من همه چیزمو از دست دادم.
192
00:22:14,916 --> 00:22:19,796
خانوادهام، مردمی که بهم اهمیت میدادن،
خونهم.
193
00:22:19,880 --> 00:22:21,631
حالا به هیچ کجا تعلق ندارم.
194
00:22:21,715 --> 00:22:23,300
این حقیقت نداره ریلا.
195
00:22:23,383 --> 00:22:25,177
تو فقط داری اوقات سختی و پشت سر میزاری،
همین.
196
00:22:25,260 --> 00:22:29,431
همش همین نیست !
این منم، و همش تقصیر منه.
197
00:22:29,514 --> 00:22:32,476
من همهی اونارو نا امید کردم.
198
00:22:33,560 --> 00:22:35,687
اونا حق دارن که منو پس بزنن.
199
00:22:38,148 --> 00:22:41,318
- من به قدر کافی خوب نیستم، و هیچوقت نخواهم بود.
- خفهشو.
200
00:22:42,027 --> 00:22:42,903
وایسا، چی ؟
201
00:22:42,986 --> 00:22:46,615
فقط دهنتو ببند، داری مثل دیوونه ها حرف میزنی.
بهم گوش بده.
202
00:22:46,698 --> 00:22:49,618
تو خیلی خوبی که حس به این بدی درمورد خودت داشته باشی.
203
00:22:49,701 --> 00:22:52,329
اینو میدونم، و توعم باید اینو بدونی.
204
00:22:52,913 --> 00:22:55,540
تو شجاعت واقعی و یک قلب بزرگ داری.
205
00:22:56,249 --> 00:22:58,585
من تورو خیلی دیدم که زمین خوردی
206
00:22:58,668 --> 00:23:01,296
و هردفعه، بازم بلند شدی.
207
00:23:02,089 --> 00:23:03,799
این قدرت واقعیه.
208
00:23:03,882 --> 00:23:07,761
و... تو ده برابر بامزهتر از هر انسانی که میشناسم هستی.
209
00:23:07,844 --> 00:23:09,054
دیدی ؟
210
00:23:09,137 --> 00:23:14,476
ببین، تو میدونی که حرف نداری.
تو باهوشی، چابکی، و زیبا هستی.
211
00:23:16,561 --> 00:23:18,772
ریلا، تو شگفتانگیزترین شخصی هستی که تاحالا دیدم.
212
00:23:27,781 --> 00:23:30,158
این چیزی نبود که انتظار داشتم.
213
00:23:30,242 --> 00:23:34,246
تو همهی این حرفارو زدی،
پس من فکر میکردم...
214
00:23:34,329 --> 00:23:37,916
نه، منظورم اینه که، من اون حرفارو نزدم تا تو...
215
00:23:41,586 --> 00:23:45,882
ما دیگه هیچوقت دراین مورد حرف نمیزنیم.
متوجهای ؟
216
00:23:45,966 --> 00:23:47,527
البته، البته، آره.
البته که همینطوره.
217
00:23:47,551 --> 00:23:52,806
نه، منظورم اینه که هیچوقت.
اگه یه بار دیگه حتی به این اشاره کنی به خودم قول میدم که بکشمت...
218
00:23:52,889 --> 00:23:55,267
چرا اینکارو بکنم ؟
219
00:23:55,350 --> 00:23:56,810
نه.
220
00:23:56,893 --> 00:24:00,981
- ما راه رفتیم، و این اتفاق هیچوقت نیافتاد.
- عالیه.
221
00:24:06,736 --> 00:24:09,197
اوه، نه !
222
00:24:13,326 --> 00:24:14,452
زیم کجاست ؟
223
00:24:15,528 --> 00:24:25,328
« مـــترجم : Erfan_Ugmid »