1 00:00:17,016 --> 00:00:19,394 آنچه در شاهزاده اژدها گذشت... 2 00:00:20,562 --> 00:00:25,483 هراتفاقی که بیافته، هرتصادفی، یا تراژدی‌ای که ممکنه رخ بده... 3 00:00:26,067 --> 00:00:29,404 بالاتر از همه‌چیز، باید با تخم برگردی ! 4 00:00:29,487 --> 00:00:30,487 متوجه‌ام. 5 00:00:31,573 --> 00:00:33,742 انسان‌ها با جادو بدنیا نمیان ! 6 00:00:34,284 --> 00:00:35,785 ما با هیچی بدنیا میایم. 7 00:00:35,869 --> 00:00:38,621 ولی هنوزم یه راهی پیدا کردیم که کارای شگفت انگیزی انجام بدیم. 8 00:00:38,705 --> 00:00:41,332 این واقعاً چیزیه که جادوی سیاه درموردش هست. 9 00:00:44,085 --> 00:00:46,004 معذرت میخوام. فقط برای من نیست‌. 10 00:00:56,473 --> 00:00:58,224 چرا باید بهت اعتماد کنم ؟ 11 00:01:03,980 --> 00:01:05,982 هِی، اون چی بود ؟ یک سایه ؟ 12 00:01:07,567 --> 00:01:08,943 یه‌چیزی اون بالاست. 13 00:01:12,758 --> 00:01:22,365 « زیرنـــویس از Erfan_Ugmid » 14 00:01:42,235 --> 00:01:46,235 « کتاب دوم : آسمان » « بخش هفتم : آتش و خشم » 15 00:02:08,545 --> 00:02:10,145 فکر میکنی این چیزه چی هستش بهرحال ؟ 16 00:02:12,006 --> 00:02:15,260 اون گفتش یک کلید بود، ولی یه کلید برای چی ؟ 17 00:02:15,343 --> 00:02:19,389 داری تمرین جادو میکنی یا داری بیت‌رو تو یه مسابقه‌ی مکعبی شکست میدی ؟ 18 00:02:20,723 --> 00:02:21,724 جادو. 19 00:02:21,808 --> 00:02:23,268 فکرمیکنم دارم نزدیک میشم بهش. 20 00:02:23,852 --> 00:02:26,146 یه عالمه چیز دور سرم هست، 21 00:02:26,229 --> 00:02:28,356 ولی من به راهی نیاز دارم که همه‌شو کنارهم جمع کنم. 22 00:02:28,439 --> 00:02:31,359 - مثل یجور پیشرفت غیرمنتظره ؟ - آره. 23 00:02:33,903 --> 00:02:36,906 تو چی ؟ تا با آرکانوم ماه بدنیا اومدی. 24 00:02:36,990 --> 00:02:39,242 آه، بگمونم ؟ 25 00:02:39,325 --> 00:02:43,538 پس وقتی قدرت‌های ماه کامل رو انجام میدی، با ماه ارتباط برقرار میکنی، درسته ؟ 26 00:02:43,621 --> 00:02:44,664 چه حسی داره ؟ 27 00:02:45,248 --> 00:02:47,584 آه، واقعاً درموردش فکر نکردم. 28 00:02:47,667 --> 00:02:50,295 فقط در نورکامل ماه وایمیستم، 29 00:02:50,378 --> 00:02:51,738 و بعدش یه حسی شبیه... 30 00:02:54,048 --> 00:02:55,800 و بعدش یه نوع از ... وجود داره ! 31 00:02:55,884 --> 00:02:58,303 و بعدش... قدرت‌های مون‌شادویی ! 32 00:03:00,221 --> 00:03:01,222 کمکی کرد ؟ 33 00:03:01,848 --> 00:03:04,100 نه، اصلا. ولی ازش لذت بردم. 34 00:03:08,104 --> 00:03:10,523 وقتی به شهر برسیم، میتونیم کوروس‌رو تو زندان بندازیم یا چیزی 35 00:03:10,607 --> 00:03:11,691 و کارمون باهاش تمومه. 36 00:03:12,525 --> 00:03:15,778 ما الان از رد کالوم و اِزران خیلی فاصله داریم. 37 00:03:15,862 --> 00:03:17,422 فکر میکنی میتونیم باهاشون روبه‌رو شیم ؟ 38 00:03:17,488 --> 00:03:19,908 البته که میتونیم ! ما به بابا قول دادیم. 39 00:03:20,783 --> 00:03:23,661 میدونی، میتونم کمکت کنم ردّشونو بزنی، اگه بازم کنی‌. 40 00:03:25,705 --> 00:03:28,374 نه، نه، نه، نه. 41 00:03:28,458 --> 00:03:31,586 اگه بازت کنم، فقط تلاش میکنی که فرار کنی. 42 00:03:31,669 --> 00:03:32,921 دوباره. 43 00:03:33,004 --> 00:03:34,839 نه، ایندفعه نه. 44 00:03:34,923 --> 00:03:37,508 این دفعه متفاوت خواهد بود. قول میدم. 45 00:03:38,801 --> 00:03:41,387 - هاه. - نه ! 46 00:03:42,180 --> 00:03:43,264 هِی، هِی ! 47 00:03:45,016 --> 00:03:46,517 یه‌بار خرم کردی، خاک بر سرت. 48 00:03:47,060 --> 00:03:49,103 دوبار خرم کنی، خاک بر سر من. 49 00:03:50,104 --> 00:03:52,690 سه‌بار خرم کنی، برمیگرده به خودت دوباره. 50 00:03:53,733 --> 00:03:55,026 این طوری نمیشه. 51 00:03:56,611 --> 00:03:58,363 خاک بر سرت پس. 52 00:04:06,412 --> 00:04:08,498 باید دوباره یک جادوگر بشم. 53 00:04:08,581 --> 00:04:11,251 ما دیروز‌ یه اژدها تو ابرا دیدیم. 54 00:04:11,334 --> 00:04:13,795 مسائل فقط سختتر میشن وقتی به زیدیا برسیم. 55 00:04:13,878 --> 00:04:17,048 و عبور کردن از مرز ؟ اون قراره به‌شدت خطرناک باشه. 56 00:04:17,674 --> 00:04:19,550 اِه، خب... 57 00:04:20,343 --> 00:04:21,719 شایدم نه. 58 00:04:21,803 --> 00:04:24,055 یه رودخونه از گدازه وجود داره ! 59 00:04:24,764 --> 00:04:26,808 یکی به‌آسونی به زیدیا راه پیدا نمیکنه. 60 00:04:27,934 --> 00:04:31,479 درواقع، یکی به‌آسونی به زیدیا راه پیدا میکنه. 61 00:04:31,562 --> 00:04:35,024 یه راه مخفی وجود داره، راه سنگ‌ماه. 62 00:04:35,108 --> 00:04:39,237 امن و آسون هستش، حتی برای تو، با جادو یا بدون جادو. 63 00:04:40,280 --> 00:04:41,656 بیا یکم استراحت کن. 64 00:04:41,739 --> 00:04:44,867 حق باتوعه. برگردیم بخوابیم. 65 00:05:07,223 --> 00:05:09,392 معذرت میخوام. معذرت میخوام. 66 00:05:09,475 --> 00:05:11,019 ما دنبال یک زندان شهر هستیم ؟ 67 00:05:11,102 --> 00:05:13,104 ما یه خائن وحشتناک داریم که 68 00:05:13,187 --> 00:05:16,858 زندانیش کنیم، آه، با کلمات و اعمال‌های خائنانه. موارد خائنانه استاندار‌دم هست. 69 00:05:21,404 --> 00:05:24,115 معذرت‌ میخوام ؟ گارد شاه اینجاست. 70 00:05:24,198 --> 00:05:26,659 اوه، یه چیزی عجیبه. 71 00:05:26,743 --> 00:05:28,745 میدونم ! هیچکس به حرفم گوش نمیده. 72 00:05:29,996 --> 00:05:30,997 چی ؟ 73 00:05:32,874 --> 00:05:34,167 اونجا ! برگشته‌‌‌. 74 00:05:38,838 --> 00:05:41,132 - اون... - یه اژدهاست ؟ 75 00:05:57,273 --> 00:05:59,984 آره، اون شب سومه که یک ردیف بالای سرمون پرواز میکنه. 76 00:06:00,068 --> 00:06:02,070 و شما هنوز بهش شلیک نکردید ؟ 77 00:06:02,612 --> 00:06:04,072 اون بالیستاسا برای چین ؟ 78 00:06:04,906 --> 00:06:06,365 خب، اون بهمون حمله نکرد. 79 00:06:07,033 --> 00:06:10,787 خب ؟ اون دشمنه.‌ من اینجا فرمان میدم. 80 00:06:10,870 --> 00:06:12,663 گاردشاه، شاید بهش اشاره کرده باشم. 81 00:06:19,837 --> 00:06:22,465 صبرکن ! اژدها حمله نمیکنه. 82 00:06:22,548 --> 00:06:24,383 فقط داره تلاش میکنه که مارو بترسونه. 83 00:06:24,467 --> 00:06:26,052 خب، پس، 84 00:06:26,135 --> 00:06:29,138 من فقط باید نشونش بدم که انسان‌ها ترسونده نمیشن. 85 00:06:42,401 --> 00:06:45,321 سورِن، لطفاً. یه جنگی که نمیتونی تمومش کنی رو شروع نکن. 86 00:06:58,334 --> 00:07:00,711 ها ! دیدی ؟ ترسوندش. 87 00:07:00,795 --> 00:07:02,505 مشکل اژدها حل شد. 88 00:07:10,096 --> 00:07:12,306 اوه، نه‌. من اون صدارو میشناسم. 89 00:07:12,974 --> 00:07:14,976 صدای خوبی نیست. 90 00:07:23,484 --> 00:07:26,195 صبرکن، ما نمیدونیم که اونجا امنه یا نه. 91 00:07:26,279 --> 00:07:27,905 بِیت، با زیم بمون. 92 00:07:44,964 --> 00:07:45,964 سرتو بدزد ! 93 00:07:53,347 --> 00:07:54,974 اینجا چکار میکنه ؟ 94 00:07:55,057 --> 00:07:56,976 چرا به اون شهر حمله میکنه ؟ 95 00:07:57,059 --> 00:07:59,270 آه، نمیدونم. 96 00:08:04,233 --> 00:08:06,527 همینجوری اونجا واینستید ! اون بالیستاسارو بیارید ! 97 00:08:08,112 --> 00:08:10,948 داره برمیگرده. آماده‌ی شلیک شید. 98 00:08:17,538 --> 00:08:18,538 شلیک ! 99 00:08:41,312 --> 00:08:42,230 سورِن ! 100 00:08:42,313 --> 00:08:43,313 داری چکار... 101 00:08:47,985 --> 00:08:49,237 متوجه نمیشم. 102 00:08:49,946 --> 00:08:53,115 این مردم به کمک احتیاج دارن. تا اندازه‌ای که میتونی مردم رو به جای امن ببر. 103 00:08:57,995 --> 00:08:59,413 خودتو به کشتن نده. 104 00:09:07,838 --> 00:09:09,924 فکرمیکنم ایندفعه واقعاً گند زدم، کلاودس. 105 00:09:10,550 --> 00:09:12,718 من... نمیدونم چطور متوقفش کنم. 106 00:09:12,802 --> 00:09:15,179 اونو به زبون نیار هنوز. یه ایده دارم. 107 00:09:15,263 --> 00:09:17,431 این چشم یک شیر داله. 108 00:09:17,515 --> 00:09:22,603 با این، میتونم یک توپ بالیستارو جادو کنم تا هیچوقت هدفشو از دست نده، اهمیتّی نداره چی باشه. 109 00:09:23,187 --> 00:09:24,187 آه ! 110 00:09:24,689 --> 00:09:27,567 پس تو همینجوری تخم چشم یه شیردال رو همه‌جا با خودت میبری ؟ 111 00:09:27,650 --> 00:09:28,484 کی اینکارو میکنه ؟ 112 00:09:28,568 --> 00:09:32,071 اوه، این چطوره، ممنونم که یه چشم شیردال رو با خودت حمل میکنی، کلادیا. 113 00:09:32,154 --> 00:09:34,865 تو خیلی ملاحظه‌کاری. تو بهترینی. 114 00:09:38,744 --> 00:09:39,996 ممنونم کلادیا. 115 00:09:42,039 --> 00:09:43,833 تو بهترینی ! 116 00:10:31,297 --> 00:10:32,297 اونا زدنش ! 117 00:10:38,220 --> 00:10:39,430 بخوابید ! 118 00:10:49,273 --> 00:10:50,273 اِزران ؟ 119 00:10:59,617 --> 00:11:00,743 مرده ؟ 120 00:11:47,373 --> 00:11:48,666 چطور جرئت میکنی ؟ 121 00:11:50,876 --> 00:11:54,046 تو از مهر شاه هاروو استفاده کردی که مستغلات‌رو فرا بخونی 122 00:11:54,130 --> 00:11:56,006 و بعدش بهشون دروغ گفتی. 123 00:11:56,090 --> 00:11:58,801 تو خودتو نائب‌السلطنه‌ی کاتولیس صدا میزنی. 124 00:11:58,884 --> 00:12:01,887 تو مرتکب خیانت شدی، وایرن، و به چه دلیل ؟ 125 00:12:02,972 --> 00:12:05,641 بخاطر هیچی. 126 00:12:07,143 --> 00:12:09,562 بخاطر این تو از شورا کنار زده میشی، 127 00:12:09,645 --> 00:12:11,772 و اگه همه‌ش این باشه خوش شانس خواهی بود. 128 00:12:16,527 --> 00:12:17,736 تو زجر میکشی. 129 00:12:17,820 --> 00:12:19,947 نگران نباش، ما کمکت میکنیم. 130 00:12:27,663 --> 00:12:29,081 اونجا ! زیر بالهاش. 131 00:12:33,169 --> 00:12:35,004 زودباش. کمکم کن. 132 00:12:52,938 --> 00:12:53,939 چکار داری میکنی ؟ 133 00:12:54,023 --> 00:12:56,901 انسان ها دارن می‌آن. باید ازش مواظبت کنیم. 134 00:12:56,984 --> 00:12:58,402 ما نمیتونیم باهاشون بجنگیم رایلا. 135 00:12:58,486 --> 00:12:59,904 من نمیتونم همینجوری ولش کنم. 136 00:12:59,987 --> 00:13:02,656 حق با کالومه. و ما باید برگردیم پیش زیم. 137 00:13:02,740 --> 00:13:04,366 کاری که میتونستیم رو انجام دادیم. 138 00:13:06,285 --> 00:13:07,369 زودباش. 139 00:13:22,927 --> 00:13:27,056 من همیشه فکر میکردم این تو هستی که یک اژدهارو زمین میزنی، نه من. 140 00:13:27,139 --> 00:13:27,973 هاه ؟ 141 00:13:28,057 --> 00:13:30,893 منظورم اینه‌که، این یکی از اهداف زندگیت نبود ؟ 142 00:13:30,976 --> 00:13:32,811 کشتن یک اژدها ؟ 143 00:13:32,895 --> 00:13:34,021 بله. 144 00:13:34,104 --> 00:13:37,775 هاه، جالبه، چون من واقعا بهش اهمیتی نمیدم. 145 00:13:37,858 --> 00:13:40,027 ولی... 146 00:13:41,153 --> 00:13:45,199 گمون کنم مرده، ولی نمیتونیم خیلی مطمئن باشیم. 147 00:13:47,368 --> 00:13:48,368 اژدهارو امن کنید! 148 00:13:54,041 --> 00:13:55,793 زیم ! زیم ! حالت خوبه ؟ 149 00:14:05,803 --> 00:14:07,346 باید یه کاری میکردم. 150 00:14:07,846 --> 00:14:09,265 رایلا، تو همیشه کسی هستی که 151 00:14:09,348 --> 00:14:13,394 یادمون میندازی تنها چیزی که اهمیّت داره برگردوندن زیم به زیدیاست. 152 00:14:13,894 --> 00:14:15,104 چرا الان تردید میکنی ؟ 153 00:14:15,187 --> 00:14:18,482 تردید نمیکنم. این فرق داره. 154 00:14:18,566 --> 00:14:22,069 هر بافتی که تو بدنم هست بهم میگه این اشتباهه. 155 00:14:22,152 --> 00:14:25,906 اون اژدها بی دفاع هستش و من همینجوری اونجا ولش کردم. 156 00:14:36,750 --> 00:14:39,336 خوش اومدید ! امیدوارم که سفر دلپذیری داشتید. 157 00:14:39,920 --> 00:14:45,426 چطوری تو میتونی تو این شرایط وخیم انقدر خوشحال بمونی ؟ 158 00:14:46,135 --> 00:14:48,178 خب، من اینطوری بهش فکر میکنم 159 00:14:48,262 --> 00:14:53,767 چرا خودمو بعنوان یک زنجیرکشیده شده ببینم، وقتی که میتونم زنجیرنشده باشم ؟ 160 00:14:56,186 --> 00:14:57,646 سرسختیت رو تحسین میکنم. 161 00:15:14,538 --> 00:15:16,290 من چیزی ندارم که از دست بدم. 162 00:15:24,340 --> 00:15:26,926 یه عالمه کار هست که میتونیم با یه اژدها انجام بدیم. 163 00:15:27,009 --> 00:15:30,930 حتی یک فصل طلسم درمورد استفاده از آب بینی اژدها وجود داره. 164 00:15:31,013 --> 00:15:33,057 ماده چسبناک قدرتمندیه. 165 00:15:34,808 --> 00:15:36,226 ما شاهزاده اژدهارو نداریم 166 00:15:36,310 --> 00:15:39,855 ولی فکرکردی اگه این اژدهارو به خونه میبردیم، پدر چکار... 167 00:15:39,939 --> 00:15:41,190 واقعا چیزیه، ولی... 168 00:15:41,273 --> 00:15:44,944 سنگین بنظر میرسه،‌ نمیدونم، نزدیک یک میلیون تن هستش ؟ 169 00:15:45,027 --> 00:15:46,445 چطور تکونش بدیم ؟ 170 00:15:47,613 --> 00:15:48,614 با تیکه تیکه کردنش. 171 00:15:51,283 --> 00:15:52,510 متوجه نمیشم رایلا. 172 00:15:52,534 --> 00:15:55,996 چرا انقدر نگران یه اژدها هستی که به سمت یک شهر آتیش پرت کرد ؟ 173 00:15:57,831 --> 00:16:00,542 داشتم به چیزی که کسی یبار بهم گفته بود فکر میکردم. 174 00:16:00,626 --> 00:16:04,838 درمورد اینکه چطور وقتی یه نفر به بقیه صدمه میزنه، بعدش اون شخص صدمه میبینه 175 00:16:04,922 --> 00:16:07,383 این تبدیل به یه زنجیره میشه که هیچوقت پایان نداره‌. 176 00:16:07,967 --> 00:16:08,968 کی اینو بهت گفت ؟ 177 00:16:09,510 --> 00:16:11,720 - تو گفتی. - اوه. 178 00:16:11,804 --> 00:16:13,472 ولی، کالوم، برای شکستن اون چرخه 179 00:16:13,555 --> 00:16:16,016 یک نفر باید موضع بگیره وقتی که هیچکس دیگه‌ای اینکارو نمیکنه. 180 00:16:17,768 --> 00:16:20,104 حق باتوعه. اگه واقعا میخوام که چیزارو تغییر بدیم 181 00:16:20,187 --> 00:16:23,190 نمیتونیم همینجوری تماشا کنیم درحالی که انسان‌ها و زیدیا به همدیگه صدمه میزنن. 182 00:16:24,400 --> 00:16:25,859 ولی من چطوری یه موضع بگیرم ؟ 183 00:16:26,402 --> 00:16:28,195 باورکن، من میخوام باهات به اون پایین برم، 184 00:16:28,278 --> 00:16:31,281 و قهرمانی بشم که تمام مبارزات رو متوقف میکنه و زمونه‌رو نجات میده. 185 00:16:31,365 --> 00:16:32,533 ولی نمیتونم اینکارو بکنم. 186 00:16:32,616 --> 00:16:34,118 هیچکاری نمیتونم بکنم ! 187 00:16:35,119 --> 00:16:38,247 چیزی نیست، کالوم. ازت نمیخوام که باهام بیای. 188 00:16:38,330 --> 00:16:41,333 محافظت از اون اژدها فقط حس یه کار درستی‌و نمیده 189 00:16:41,417 --> 00:16:43,460 اون برای من احساس انجام یه کار درست‌رو میده. 190 00:16:43,544 --> 00:16:45,421 این جاییه که من باید باشم. 191 00:16:47,923 --> 00:16:49,633 برمیگردم اون پایین. 192 00:16:50,676 --> 00:16:54,346 اگه برنگشتم، تو و ازران میتونید میتونید زیم‌رو به زیدیا ببرید. 193 00:16:54,430 --> 00:16:55,639 من باورت دارم. 194 00:16:56,181 --> 00:16:57,474 صبرکن، رایلا ! 195 00:17:12,448 --> 00:17:14,700 اهمیّتی نداره که چه اتفاقی برای من می‌افته. 196 00:17:14,783 --> 00:17:17,786 زنده یا مرده، این اژدها به خونه میره. 197 00:17:44,688 --> 00:17:47,566 اوه، این یارو دوباره. البته. 198 00:17:48,108 --> 00:17:50,986 یه اژدهای مرده و یه الف مرده همگی تو یه روز. 199 00:17:51,070 --> 00:17:53,197 همه‌چیز آماده‌ست سورن. 200 00:18:17,179 --> 00:18:18,180 داری چکار میکنی ؟ 201 00:18:18,764 --> 00:18:20,307 نقاشی میکشم، ازران. 202 00:18:20,390 --> 00:18:21,390 ناراحت بنظر میرسی. 203 00:18:21,809 --> 00:18:23,310 آره، وقتی ناراحتم نقاشی میکشم. 204 00:18:39,910 --> 00:18:41,829 شاید یه کاری باشه که بتونم انجام بدم. 205 00:18:42,663 --> 00:18:46,333 ازران، تو باید اینجا بمونی. از بیت و زیم مواظبت کن. 206 00:18:48,043 --> 00:18:49,253 هِی ! 207 00:18:50,712 --> 00:18:52,756 نگران نباش، زیم. 208 00:18:52,840 --> 00:18:54,800 ما تا وقتی که اونا رفتن خوش میگذرونیم. 209 00:18:54,883 --> 00:18:57,594 چرا یه بازی نکنیم ؟ 210 00:19:11,233 --> 00:19:13,819 اوه، آره. اون چیز درمورد زنحیرها ؟ 211 00:19:13,902 --> 00:19:15,988 اونا از فلز ساخته شدن. سخته که ببریشون. 212 00:19:20,868 --> 00:19:22,411 من فرار نمیکنم ! 213 00:19:23,996 --> 00:19:25,873 تلاش نکن که بکشیش، سورن. 214 00:19:25,956 --> 00:19:27,833 اون میتونه مارو به سمت کالوم و ازران راهنمایی کنه. 215 00:19:27,916 --> 00:19:29,126 اون مجبور نیست. 216 00:19:31,420 --> 00:19:32,421 من دقیقا اینجام. 217 00:19:33,046 --> 00:19:35,674 کالوم ! تو درامانی. 218 00:19:40,888 --> 00:19:42,097 داری چکار میکنی ؟ 219 00:19:43,473 --> 00:19:44,725 نوع جادوی تو. 220 00:19:45,809 --> 00:19:47,644 تو نمیخوای اینکارو بکنی، کالوم. 221 00:19:47,728 --> 00:19:50,272 واقعا خطرناکه مگه اینکه کسی بهت نشون داه باشه چجوری. 222 00:19:50,939 --> 00:19:51,940 تو قبلاً اینکارو کردی. 223 00:20:19,843 --> 00:20:22,054 بلندشو. تو آزادی. 224 00:20:23,305 --> 00:20:24,890 تبریک میگم ! 225 00:20:25,515 --> 00:20:27,684 چشمگیر بود. واقعاً. 226 00:20:27,768 --> 00:20:30,771 تو هرکاری که میتونستی انجام دادی تا هیولایی رو نجات بدی 227 00:20:30,854 --> 00:20:33,273 که یک شهر از مردم بیگناه رو آزار داد. 228 00:20:33,357 --> 00:20:37,152 ولی این حتی اهمیتم نداشت. تو یه اژدهای مرده‌رو آزاد کردی. 229 00:21:08,016 --> 00:21:09,393 هنوز تو اینکار خوب نیستی رفیق. 230 00:21:11,979 --> 00:21:13,063 حالا، زیم کجاست ؟ 231 00:21:16,650 --> 00:21:18,819 اوه، نه. من خیلی احمقم. 232 00:21:18,902 --> 00:21:21,029 مخفی شدن و جستجو کردن ایده‌ی بدی بود. 233 00:21:27,828 --> 00:21:30,080 باید از اینجا بریم ! 234 00:22:02,279 --> 00:22:03,464 زیم ! 235 00:22:26,136 --> 00:22:28,597 اژدها کوچولو با من میاد. 236 00:22:33,351 --> 00:22:34,351 کلادیا ! 237 00:22:38,940 --> 00:22:40,317 کمکم کن. 238 00:22:43,862 --> 00:22:44,863 سورن ! 239 00:22:45,989 --> 00:22:46,989 من اینجام. 240 00:22:50,243 --> 00:22:52,662 زودباش، بلندشو. باید بهت کمک برسونیم. 241 00:22:53,246 --> 00:22:55,373 نمیتونم حرکت کنم کلادیا. 242 00:22:55,957 --> 00:22:57,125 نمیتونم حرکت کنم ! 243 00:23:10,889 --> 00:23:11,973 من حاظرم. 244 00:24:08,738 --> 00:24:09,781 حرف بزن. 245 00:24:15,203 --> 00:24:19,666 - من... - حرفی بزن که من بتونم بشنوم. 246 00:24:24,254 --> 00:24:26,673 تو... تو کی هستی ؟ 247 00:24:27,299 --> 00:24:28,633 آه... 248 00:24:29,926 --> 00:24:34,973 چه قدر منتظر بودم که یه صدای دیگه‌رو بشنوم. 249 00:24:37,809 --> 00:24:40,061 چطور میتونم بهتون خدمت کنم ؟ 250 00:24:41,325 --> 00:24:55,325 Sub By : Erfan_Ugmid