1 00:00:06,409 --> 00:00:08,269 ‫آنچه در " شهروند بیگانه" گذشت ... 2 00:00:08,354 --> 00:00:10,394 ‫فکر میکنم این بیگانه ‫اینجاست که همه رو بکشه 3 00:00:10,487 --> 00:00:13,762 ‫تو به من کمک میکنی ‫تا دستگاهم رو پیدا کنم 4 00:00:13,847 --> 00:00:15,779 ‫اون رویِ یخچال طبیعیه ، ‫نمیتونی اونجا بری 5 00:00:15,863 --> 00:00:18,145 ‫"هری" ، نرو ، خیلی خطرناکه 6 00:00:18,230 --> 00:00:20,410 ‫- برای من نه ‫- "هری" 7 00:00:20,495 --> 00:00:21,526 ‫شما بچه دارید ؟ 8 00:00:21,611 --> 00:00:22,876 ‫ما یه پسر کوچولو به نام "مکس" داریم 9 00:00:22,961 --> 00:00:23,961 ‫"مکس" 10 00:00:24,018 --> 00:00:25,675 ‫باید شماره‌ی منو داشته باشی ، ‫هر زمانی خواستی تماس بگیر 11 00:00:25,760 --> 00:00:28,803 ‫وقتی دستگاهم رو پیدا کنم ، ‫بلاخره میتونم همه‌ی اونهارو بکشم 12 00:00:28,888 --> 00:00:31,630 ‫- "هری" ‫- تکون نخور 13 00:00:34,358 --> 00:00:37,321 ‫من چیزیَم که مردم شما بهش فرازمینی میگن 14 00:00:37,406 --> 00:00:38,497 ‫اوه 15 00:00:38,581 --> 00:00:40,746 ‫- یه بیگانه ‫- اوه ، احساس تهوع میکنم 16 00:00:40,831 --> 00:00:43,043 ‫آدم با رفتار و اقداماتِش ‫احترام به دست میاره معاون 17 00:00:43,128 --> 00:00:44,488 ‫تو تابلویِ قتلِ جداگانه‌ی ‫خودت رو درست کردی ؟ 18 00:00:44,550 --> 00:00:46,481 ‫نتایج سم شناسی ، "سم" مسموم شده 19 00:00:46,566 --> 00:00:48,615 ‫تو به من احترام نمیذاری ‫و هیچوقت هم نذاشتی 20 00:00:48,699 --> 00:00:50,222 ‫من استعفا میدم 21 00:00:50,405 --> 00:00:53,008 ‫من جا نمیزنم ، ‫من ؛ مارو از اینجا میبرم بیرون 22 00:00:54,617 --> 00:00:56,318 ‫- بهم بگو چجوری کمکت کنم ‫- پام 23 00:00:56,402 --> 00:00:59,713 ‫اگر قطعِش نکنی میمیرم 24 00:00:59,797 --> 00:01:02,237 ‫خب ، به من نگاه کن ، ‫نمیذارم بمیری 25 00:01:03,583 --> 00:01:05,196 ‫آاااه 26 00:01:06,804 --> 00:01:08,504 ‫پاهام شبیه هندوانه شدن ؟ 27 00:01:08,588 --> 00:01:09,897 ‫چون مثل هندوانه احساس سنگینی دارن 28 00:01:09,981 --> 00:01:13,030 ‫سکسی‌ترین هندوانه‌هایی که تا حالا دیدم ‫« سی سال پیش ، نیویورک » 29 00:01:13,114 --> 00:01:16,773 ‫هنوز کارهای زیادی قبل از به دنیا ‫اومدنِ "جک" یا "جوانی" داریم 30 00:01:16,857 --> 00:01:19,733 ‫ما به ملافه‌‌ی مخصوص گهواره ‫و پارچه‌ی آروغِ بچه نیاز داریم 31 00:01:19,817 --> 00:01:21,648 ‫ماساژِ مخصوصِ زوجها 32 00:01:21,732 --> 00:01:26,783 ‫پس در مورد غذای بچه ‫به چه نتیجه‌ای رسیدیم ؟ 33 00:01:26,867 --> 00:01:29,873 ‫قوطی‌ای یا خونگی ؟ 34 00:01:29,957 --> 00:01:33,944 ‫نمیدونم ، یه جایی خوندم خونگی موندگاریِ ‫کمتری داره و یه کم بیش از حد گوله گوله‌ست 35 00:01:33,961 --> 00:01:35,966 ‫به غیر از اون ، من سُسِ سیب بچه رو قبلاً خوردم ... ‫[تقریباً همان پوره است] 36 00:01:36,050 --> 00:01:38,099 ‫و خیلی خفن خوشمزه‌ست 37 00:01:41,926 --> 00:01:43,931 ‫چه اتفاقی داره میافته ؟ 38 00:01:48,802 --> 00:01:50,978 ‫نمیدونم 39 00:01:57,463 --> 00:01:59,857 ‫اوه خدای من 40 00:02:04,644 --> 00:02:07,125 ‫عزیزم 41 00:02:11,825 --> 00:02:15,829 ‫اوه عزیزم ، بچه 42 00:02:23,184 --> 00:02:24,446 ‫باشه 43 00:02:39,336 --> 00:02:41,382 ‫تو هم اونو دیدی ، درسته ؟ 44 00:02:45,540 --> 00:02:55,501 ‫تمامي حقوق مادي و معنوي اين زيرنويس متعلق به رسانه ميکس مي‌باشد ‫استفاده از اين زيرنويس توسط رسانه‌هاي داخلي پيگرد قانوني دارد 45 00:02:55,555 --> 00:03:03,289 ‫« رسانه اينترنتي ميکس Miks.ir » ‫« ترجمه شده توسط : Bahador.Kazemian » ‫« Bahador_1470@Yahoo.Com » 46 00:03:03,690 --> 00:03:05,129 ‫من مرده‌ام 47 00:03:05,312 --> 00:03:08,810 ‫اما اگر مرده‌ام ، چرا انقدر ‫احساس گرم و نرم بودن ... 48 00:03:08,895 --> 00:03:10,769 ‫انگار که یه اَبر بغلم کرده ، دارم ؟ 49 00:03:10,884 --> 00:03:12,193 ‫وای نه 50 00:03:12,277 --> 00:03:14,151 ‫این باید زندگی پس از مرگ باشه 51 00:03:14,235 --> 00:03:16,937 ‫من در بهشت ​​انسان هستم 52 00:03:17,021 --> 00:03:18,972 ‫این باعث میشه که بخوام خودم رو بکشم 53 00:03:19,057 --> 00:03:21,889 ‫میبینم که "مورفین" هنوز کار میکنه 54 00:03:21,974 --> 00:03:23,848 ‫تو اینجا چی کار میکنی ؟ 55 00:03:23,933 --> 00:03:29,247 ‫چرا زندگی پس از مرگ شبیهِ ‫یه کلبه‌ی آشغالی به نظر میرسه ؟ 56 00:03:29,332 --> 00:03:30,641 ‫تو هم مُردی ؟ 57 00:03:31,140 --> 00:03:35,081 ‫بعد از اتفاقاتی که پشت سر ‫گذاشتی نمیخواستم تنهات بذارم 58 00:03:35,166 --> 00:03:37,784 ‫بیا ، باید یه چیزی بخوری تا ‫قُوات رو دوباره به دست بیاری 59 00:03:45,754 --> 00:03:49,497 ‫حالا میدونم چرا 65 لیتر ‫شیر در یخچالِت داری 60 00:03:51,265 --> 00:03:53,658 ‫خب ، باید پانسمانِت رو عوض کنم 61 00:03:54,725 --> 00:03:58,194 ‫آم ، من فکر میکنم ما باید... میدونی ... 62 00:03:58,279 --> 00:03:59,675 ‫سعی کنیم از شَک کردنِ کَسی بهمون ، دوری کنیم 63 00:03:59,759 --> 00:04:02,113 ‫بنابراین شروع کردم به گشتن برای ‫پیدا کردنِ پایِ مصنوعی برات 64 00:04:02,198 --> 00:04:05,724 ‫میدونم... اون دیگه چه کـوفـتیه ؟ 65 00:04:05,808 --> 00:04:07,944 ‫این پای منِه 66 00:04:08,028 --> 00:04:09,900 ‫در حال بازسازیه 67 00:04:10,944 --> 00:04:11,992 ‫اصلاً این چطوری ممکنه ؟ 68 00:04:12,076 --> 00:04:16,213 ‫مردمِ من از نوادِگانِ هشت‌پاها هستن 69 00:04:16,297 --> 00:04:18,259 ‫به زودی درازتَر میشه ... 70 00:04:18,343 --> 00:04:22,002 ‫و بعد من مولکولهاش رو ‫به شکل انسان درمیارم 71 00:04:22,086 --> 00:04:26,624 ‫پس داری به من میگی در نهایت ‫اون چیز ، شبیهِ اون یکی میشه ؟ 72 00:04:26,627 --> 00:04:28,269 ‫آره 73 00:04:28,353 --> 00:04:31,359 ‫به جز اون خال و پوست آویزونِ اون ناخن 74 00:04:31,443 --> 00:04:36,058 ‫من ناخن پام رو خیلی زیادی جَویدم ‫(یعنی اونها که ناخن‌گیر استفاده نمیکنن ، ‫ناخن‌هاشون رو با جویدن کوتاه میکنن) 75 00:04:36,839 --> 00:04:38,929 ‫حالا دیگه میتونی بری 76 00:04:40,060 --> 00:04:42,019 ‫ببخشید ؟ 77 00:04:43,194 --> 00:04:45,373 ‫من تمامِ شب بیدار موندم 78 00:04:45,457 --> 00:04:47,288 ‫لوازم تهیه کردم ، زخمهات رو پانسمان کردم 79 00:04:47,372 --> 00:04:49,089 ‫تمیزت کردم ، و اینجوری ازم تشکر میکنی ؟ 80 00:04:49,113 --> 00:04:50,857 ‫من که ازت نخواستم بمونی 81 00:04:50,941 --> 00:04:52,989 ‫خب ، موندم ... 82 00:04:53,073 --> 00:04:55,078 ‫چون این کاریه که انسانها انجام میدن 83 00:04:55,162 --> 00:04:57,211 ‫از همدیگه مراقبت میکنن 84 00:04:57,295 --> 00:04:59,561 ‫میدونی ، وقتی یه نفر... متاسفم ... 85 00:04:59,645 --> 00:05:01,188 ‫با اون چیز نمیتونم جِدّیت بگیرم 86 00:05:01,212 --> 00:05:03,388 ‫مگه چِشِه ؟ ‫کاملاً طبیعیه 87 00:05:03,815 --> 00:05:05,341 ‫خدایا ، میشه فقط ... 88 00:05:05,526 --> 00:05:07,705 ‫یه جوراب بکشی روش ؟ 89 00:05:07,790 --> 00:05:09,352 ‫هوای تازه رو دوست داره 90 00:05:09,437 --> 00:05:12,095 ‫همچنین ، این یه "چیز" نیست ، یه پاست 91 00:05:12,179 --> 00:05:14,878 ‫داری به خاطرِ پام منو شرم‌زده میکنی 92 00:05:17,843 --> 00:05:19,671 ‫مراقب اون باش 93 00:05:20,144 --> 00:05:22,236 ‫نه ، لطفاً مراقب باش 94 00:05:22,320 --> 00:05:24,934 ‫دکمه‌ی سیاه رو فشار نده 95 00:05:25,018 --> 00:05:28,503 ‫من هنوز برای ارتباط با نژادَم آماده نیستم 96 00:05:28,587 --> 00:05:30,418 ‫این دکمه‌ی سیاه ؟ 97 00:05:30,502 --> 00:05:33,200 ‫"آستا" 98 00:05:34,341 --> 00:05:36,274 ‫- بگو ممنونم ‫- ممنونم 99 00:05:39,206 --> 00:05:42,993 ‫اوووه... ممنونم 100 00:05:50,130 --> 00:05:51,610 ‫خواهش میکنم 101 00:05:54,178 --> 00:05:56,009 ‫لطفاً تکون نخور 102 00:05:56,093 --> 00:05:58,098 ‫من میرم سر کار و بعداً برمیگردم 103 00:05:58,182 --> 00:06:02,972 ‫اگر همه چیز طبق برنامه پیش بره ، ‫دیگه "بعداً" وجود نخواهد داشت 104 00:06:03,056 --> 00:06:06,149 ‫آره... بعداً 105 00:06:21,375 --> 00:06:22,626 ‫لعنت 106 00:06:31,563 --> 00:06:33,089 ‫میدونستم 107 00:06:33,368 --> 00:06:35,240 ‫چرا تماسهای منو نادیده میگیری ؟ 108 00:06:36,394 --> 00:06:38,921 ‫آم... ببخشید 109 00:06:39,005 --> 00:06:41,837 ‫فقط سرم خیلی شلوغ بوده 110 00:06:41,921 --> 00:06:44,666 ‫چون دیشب ، تو برای ‫کمک منو فرستادی داخل ... 111 00:06:44,750 --> 00:06:47,060 ‫و وقتی برگشتم ، تو و ‫"هری" رفته بودین ، پس ... 112 00:06:47,144 --> 00:06:49,062 ‫آره ، اوه ، ببخشید ، ‫هری وضعِ بدی داشت ... 113 00:06:49,146 --> 00:06:51,064 ‫و یادم افتاد که ما دستگاهِ "MRI" نداریم 114 00:06:51,148 --> 00:06:53,106 ‫بنابراین اونو به بیمارستان "براداک" بردم 115 00:06:54,673 --> 00:06:56,109 ‫چیه ؟ 116 00:06:57,676 --> 00:07:00,856 ‫من تورو خیلی خوب میشناسم ، ‫داری دروغ میگی 117 00:07:00,940 --> 00:07:03,467 ‫دروغ نمیگم 118 00:07:03,551 --> 00:07:06,035 ‫چرا داری میگی ، یه "نشونه" داری ‫(که نشون میده داره دروغ میگی) 119 00:07:06,119 --> 00:07:07,515 ‫اوه واقعاً ؟ "نشونه"ی من چیه ؟ 120 00:07:07,599 --> 00:07:09,399 ‫خب ، نمیتونم بهم بگم چون اونوقت میفهمی ... 121 00:07:09,470 --> 00:07:11,231 ‫"نشونه"ات چیه و میتونی ‫از من مخفیش کنی ... 122 00:07:11,255 --> 00:07:13,173 ‫و اونجوری نمیتونم بفهمم ‫که دروغ میگی ، مثل اینه که ... 123 00:07:13,257 --> 00:07:14,843 ‫واو ، تا حالا به این فکر کردی ‫که بری برای "CIA" کار کنی ؟ ‫[سازمان اطلاعات برون مرزی غیرنظامی دولت آمریکا] 124 00:07:14,867 --> 00:07:16,872 ‫آره ، راستش فرم استخدامِ‌شون رو ‫پُر کردم ، منتظرم خبر بدن 125 00:07:16,956 --> 00:07:18,874 ‫هی "آستا" 126 00:07:18,958 --> 00:07:21,877 ‫دکتر بهم گفت که برای پیگیری "MRI" ‫"هری" با "براداک" تماس بگیرم 127 00:07:21,961 --> 00:07:24,097 ‫اما اونجا هیچ سابقه‌ای ازش ثبت نشده 128 00:07:25,443 --> 00:07:27,709 ‫این حتماً یه اشتباهه ، بنابراین ‫من خودم بهش رسیدگی میکنم 129 00:07:27,793 --> 00:07:29,189 ‫ممنونم 130 00:07:31,231 --> 00:07:32,885 ‫چرا اینطوری به تو خیره شده ؟ 131 00:07:34,843 --> 00:07:35,978 ‫چی کار کردی ؟ 132 00:07:36,062 --> 00:07:37,518 ‫کارهای بهتری برای ‫انجام دادن نداری "اِلِن" ؟ 133 00:07:37,542 --> 00:07:40,330 ‫شاید باز کردن بسته‌ی محموله‌ی ‫"سوند"هایی که امروز صبح اومد ؟ 134 00:07:40,414 --> 00:07:42,373 ‫اوه درسته ، کارهای باحال 135 00:07:47,029 --> 00:07:48,901 ‫حواسم بهت هست "توئِلوتیریز" 136 00:08:00,434 --> 00:08:02,178 ‫منبع تغذیه آسیب دیده 137 00:08:02,262 --> 00:08:04,789 ‫ساخته شده که برای 5000 ‫سال انرژی تأمین کنه ... 138 00:08:04,873 --> 00:08:08,964 ‫اما ظاهراً برای مقاومت در برابر یه سقوطِ ‫بدون محافظت در یه شکاف ساخته نشده 139 00:08:09,617 --> 00:08:14,582 ‫بعضی از نژادهای بیگانه‌ها فرستنده‌های ریزی رو در ‫انسانها میکارَن تا فعالیت اونهارو تحت نظر بگیرن ... 140 00:08:14,666 --> 00:08:19,716 ‫اگر بتونم یکی از اونهارو پیدا کنم ، میتونم مهندسی ‫معکوسِش کنم تا دستگاهم رو مجدداً راه اندازی کنم 141 00:08:31,030 --> 00:08:32,121 ‫آره 142 00:08:34,207 --> 00:08:36,169 ‫شنیدم که از یه شکاف افتادی 143 00:08:36,253 --> 00:08:38,127 ‫بیسیمت رو پیدا کردی ؟ 144 00:08:38,211 --> 00:08:41,087 ‫بیسیمم خراب شده 145 00:08:41,171 --> 00:08:42,262 ‫سعی دارم درستش کنم 146 00:08:42,346 --> 00:08:44,351 ‫خب ، شاید من بتونم کمک کنم 147 00:08:44,435 --> 00:08:46,962 ‫اینه ؟ 148 00:08:47,046 --> 00:08:49,269 ‫به اون دست نزن 149 00:08:49,353 --> 00:08:52,098 ‫تو باید ... 150 00:08:52,182 --> 00:08:53,925 ‫بری 151 00:08:54,009 --> 00:08:56,360 ‫حداقل حالت خوبه 152 00:08:57,926 --> 00:08:59,844 ‫اگر "آستا" اونجا نبود ... 153 00:08:59,928 --> 00:09:01,498 ‫من مرده بودم 154 00:09:01,582 --> 00:09:04,240 ‫به جز اینکه حالا حقیقت رو ‫راجع به من میدونه 155 00:09:04,324 --> 00:09:05,763 ‫بهش گفتی ؟ 156 00:09:05,847 --> 00:09:08,505 ‫فکر میکردم کل این داستان ‫بیگانه بودن فقط راز بین ماست 157 00:09:08,589 --> 00:09:15,469 ‫وقتی که به دوست کوچیکِ خودت که سرَپوش سَرِشه ‫و الان اونجاست گفتی دیگه از راز بودن خارج شد 158 00:09:15,553 --> 00:09:17,297 ‫حتماً تعقیبم کرده ، نگران نباش 159 00:09:17,381 --> 00:09:19,995 ‫اون به کسی چیزی نمیگه 160 00:09:20,079 --> 00:09:22,171 ‫او به "الله" قسم خورد 161 00:09:22,255 --> 00:09:23,999 ‫"الله" میدونه ؟! 162 00:09:24,083 --> 00:09:25,911 ‫به چند نفر گفتی ؟ 163 00:09:30,176 --> 00:09:32,007 ‫قصد داری که منو از داستان بیرون نگه داری ؟ 164 00:09:32,091 --> 00:09:34,314 ‫چون اگر من نبودم ، ‫تو الان در "جورجیا" بودی 165 00:09:34,398 --> 00:09:37,186 ‫من باعثِ این آتش بس شدم ، ‫میخوام جزئی از ماجرا باشم 166 00:09:37,270 --> 00:09:38,535 ‫تو خیلی زورگویی ‫(تحمیل کننده‌ای) 167 00:09:38,619 --> 00:09:43,842 ‫اوه ، به نظر میرسه بیگانه‌ها هم از وجودِ ‫زنانِ قدرتمند احساسِ تهدید میکن ‫(دُچارِ اضطراب میشن) 168 00:09:44,625 --> 00:09:47,019 ‫بهش عادت کن ، ما هیچ جا نمیریم 169 00:09:49,587 --> 00:09:50,939 ‫چه چیزی رو اون زیر مخفی میکنی ؟ 170 00:09:51,023 --> 00:09:52,984 ‫به یه دلیلی پوشوندمِش 171 00:09:53,068 --> 00:09:55,291 ‫بیسیمِشِه که بتونه با مردمش تماس بگیره ... 172 00:09:55,375 --> 00:09:57,163 ‫اما خراب شده ، پس داره ‫سعی میکنه درستش کنه 173 00:09:58,596 --> 00:10:00,722 ‫چرا نمیتونی با سفینه‌ی فضاییت به خونه‌ات برگردی ؟ 174 00:10:04,297 --> 00:10:06,259 ‫اونها بُردَنِش ، مگه نه ؟ 175 00:10:06,343 --> 00:10:08,043 ‫اینو از کجا میدونی ؟ 176 00:10:08,127 --> 00:10:11,177 ‫باید کارِ دولت باشه ، این ‫یعنی اینکه دنبالت هستن 177 00:10:11,261 --> 00:10:13,091 ‫میتونه کارِ هر سازمانی باشه 178 00:10:13,175 --> 00:10:15,529 ‫اما احتمالاً کارِ "مردان سیاه پوش"ـه 179 00:10:15,613 --> 00:10:20,403 ‫یه سازمانِ فوق سِریِه که فعالیت ‫بیگانه‌هارو در زمین بررسی میکنه 180 00:10:20,487 --> 00:10:24,499 ‫اما همیشه مشکی نمیپوشن ‫و فقط هم مرد نیستن 181 00:10:25,449 --> 00:10:28,672 ‫پس چرا بهشون میگن "مردان سیاه پوش" ؟ 182 00:10:28,756 --> 00:10:32,328 ‫چون جالب‌تر از اینه که اونهارو ‫"افرادی در لباس" خطاب کنن 183 00:10:32,412 --> 00:10:34,896 ‫کاملاً واضحه 184 00:10:34,980 --> 00:10:37,072 ‫من نگران نیستم 185 00:10:37,156 --> 00:10:43,557 ‫وقتی بیسیمم رو درست کنم ، ‫اونها مشکلی نخواهند بود 186 00:10:43,641 --> 00:10:44,819 ‫فقط یه قَطعِه کم دارم 187 00:10:44,903 --> 00:10:46,386 ‫به ابزار فروشی سر زدی ؟ 188 00:10:46,470 --> 00:10:47,822 ‫اونها همه چی دارن 189 00:10:47,906 --> 00:10:50,691 ‫بابام حتی یه پیژامه از اونجا خریده 190 00:10:51,562 --> 00:10:55,629 ‫مگه اینکه کسی رو بشناسید که با بیگانه‌های ‫دیگه در ارتباط بوده باشه ، اونوقت من ... 191 00:10:55,653 --> 00:10:58,572 ‫اصطلاحِش چیه ؟ 192 00:10:58,656 --> 00:11:01,923 ‫"به شانسم تِر زده شده" ‫(دیگه هیچ شانسی ندارم) 193 00:11:02,007 --> 00:11:04,404 ‫اگر در اطراف ما دست از ‫این نوع حرف زدن برنداری ... 194 00:11:04,488 --> 00:11:06,448 ‫مجبور میشیم دَهَنِت رو با صابون بشوریم 195 00:11:06,490 --> 00:11:07,711 ‫بفرما ، من صابون دوست دارم 196 00:11:07,795 --> 00:11:09,539 ‫همیشه صابون میخورم 197 00:11:09,623 --> 00:11:12,281 ‫گه ، باسن ، شاش ، آلت 198 00:11:12,365 --> 00:11:14,454 ‫صابون کجاست ؟ ‫من خیلی گرسنه‌ام 199 00:11:16,717 --> 00:11:21,025 ‫صبر کن ، من میدونم که برای پیدا کردن ‫چیزهایِ بیگانه‌ها کجا میتونی بری 200 00:11:31,645 --> 00:11:33,476 ‫هی ، کجا میری ؟ 201 00:11:33,560 --> 00:11:38,046 ‫باید برم یه قطعه‌ی گمشده ‫برای بیسیمم رو پیدا کنم 202 00:11:38,130 --> 00:11:39,308 ‫نه 203 00:11:39,392 --> 00:11:42,355 ‫تو با یه پا رانندگی نمیکنی 204 00:11:42,439 --> 00:11:44,400 ‫واااو 205 00:11:44,484 --> 00:11:46,141 ‫پات رُشد کرد 206 00:11:46,225 --> 00:11:48,096 ‫دقیقاً همونطور که گفته بودم میکنه 207 00:11:49,533 --> 00:11:52,756 ‫حالا باید برم 208 00:11:52,840 --> 00:11:53,931 ‫باشه 209 00:11:54,015 --> 00:11:56,412 ‫حتی به عنوان یه پزشک ‫اَلَکی هم باید بدونی که ... 210 00:11:56,496 --> 00:11:58,336 ‫که دارو هنوز در سیستم بدنت باقی مونده 211 00:11:58,411 --> 00:12:01,371 ‫همین الان دوباره دارو ‫خوردم ، چیزیم نمیشه 212 00:12:06,071 --> 00:12:08,163 ‫کدوم یکی وانتِ منه ؟ 213 00:12:08,247 --> 00:12:09,860 ‫خیلی خب 214 00:12:09,944 --> 00:12:12,036 ‫اینهارو بده من 215 00:12:12,120 --> 00:12:14,169 ‫من میبرمت 216 00:12:14,253 --> 00:12:16,386 ‫کجا میریم ؟ 217 00:12:16,821 --> 00:12:18,739 ‫ما واقعاً قراره این کارو بکنیم 218 00:12:24,263 --> 00:12:25,786 ‫مثلاً قراره اونها من باشن ؟ 219 00:12:27,440 --> 00:12:29,790 ‫مردمِ من که یه لباس نیستن 220 00:12:30,791 --> 00:12:34,375 ‫به زندگی من خوش اومدی ‫(تو که خودت از بدن انسان ‫به عنوان لباس استفاده میکنی) 221 00:12:36,057 --> 00:12:38,843 ‫اوه ، این سرگرم کننده خواهد بود 222 00:12:47,460 --> 00:12:50,612 ‫یه جورایی باحاله که با یه ‫بیگانه‌ی واقعی اینجا هستم 223 00:12:50,697 --> 00:12:51,962 ‫احساس خاص بودن میکنم 224 00:12:52,047 --> 00:12:54,879 ‫تو خاص نیستی ، تو معمولی هستی 225 00:12:55,294 --> 00:12:58,474 ‫حالا که میدونم از فضا هستی ، ‫به طرزِ عجیبی کمتر توهین آمیزه 226 00:12:59,907 --> 00:13:01,347 ‫بفرمایید 227 00:13:01,431 --> 00:13:02,565 ‫ممنونم 228 00:13:02,649 --> 00:13:06,961 ‫خیلی خب ، حالا چی ؟ 229 00:13:10,788 --> 00:13:12,967 ‫اجداد ما معلّمینی داشتن 230 00:13:13,051 --> 00:13:17,232 ‫اصلِ دانش مهندسی از ‫موجودات فرازمینی اومده 231 00:13:17,316 --> 00:13:19,016 ‫بلاخره ، یه کم اعتبار 232 00:13:19,100 --> 00:13:21,105 ‫من از این آقایِ مو دِراز خوشم میاد 233 00:13:29,110 --> 00:13:31,289 ‫فرود رویِ ماه ساختگی بود 234 00:13:31,373 --> 00:13:34,205 ‫همه‌ی اون در یه "صحنه‌ی صدا" توسط "استنلی ‫کوبریک" (کارگردانِ آمریکایی) فیلمبرداری شده ‫[بخشی از استودیویِ فیلمبرداری با ویژگی صوتی مناسبِ ضبط صدا] 235 00:13:34,289 --> 00:13:36,860 ‫فضانوردان روی ماه فرود اومدن 236 00:13:36,944 --> 00:13:38,340 ‫خوبه 237 00:13:38,424 --> 00:13:41,299 ‫و بدنهاشون قبل از برگشت تصاحب شد ‫(آدم فضایی‌ها با بدنهایِ اونها به زمین برگشتن) 238 00:13:41,383 --> 00:13:42,823 ‫چی ؟ 239 00:13:42,907 --> 00:13:45,391 ‫و ما شواهدی از این موضوع رو ‫در سراسر جهان پیدا میکنیم 240 00:13:45,475 --> 00:13:48,394 ‫"مایا"ها ، همه در مورد تقویم اونها صحبت میکنن ... ‫[مردم مایا ، گروهی از مردمان سرخ‌پوست ‫هستند که در آمریکای میانه زندگی میکنند] 241 00:13:48,478 --> 00:13:51,353 ‫اما هیچوقت برای برنامه‌ریزِ روزانه‌شون تحسین نشدن ‫[دفترچه ، برنامه‌ی کامپیوتری و یا هر چیزی که میشه ‫با اون بخشهای مختلف روز خود رو برنامه‌ریزی کرد] 242 00:13:51,437 --> 00:13:54,269 ‫- ما "خاکستری"ها رو داریم ‫- عوضی‌های موذی 243 00:13:54,353 --> 00:13:57,492 ‫- "آرکتورین"ها ‫- عوضی ، خیلی بی کلاسَن ‫[مردمِ ستاره‌ی آرکتوروس ؛ درخشان ترین ستاره در منظومه بوتس] 244 00:13:57,574 --> 00:13:58,926 ‫مردان سبز کوچک 245 00:13:59,010 --> 00:14:02,233 ‫اونها بانمک هستن ، امّا بیشتر ‫از حد میدونن که بانمک هستن 246 00:14:02,317 --> 00:14:04,497 ‫- "آخوندک" ‫- یکی از اونها بهم پول بدهکاره ‫[یک حشره و یک شخصیت خیالیِ ابرقهرمان در کتاب‌های کامیک] 247 00:14:04,581 --> 00:14:08,718 ‫و پرندگان آبی 248 00:14:08,802 --> 00:14:10,747 ‫اونها در واقع خیلی مهربون هستن 249 00:14:22,773 --> 00:14:24,865 ‫خب ، شما دو تا چقدر گرم و راحتید 250 00:14:24,949 --> 00:14:27,955 ‫سلام... کلانتر 251 00:14:28,039 --> 00:14:30,389 ‫چیزی داری که میخوای به من بگی ؟ 252 00:14:31,825 --> 00:14:33,264 ‫خب ، نمیدونم 253 00:14:33,348 --> 00:14:35,046 ‫تو چیزی داری که بخوای به من بگی ؟ 254 00:14:36,613 --> 00:14:39,096 ‫در این صورت بله 255 00:14:39,180 --> 00:14:40,660 ‫روز خوبی داشته باشی 256 00:14:41,356 --> 00:14:42,956 ‫خداحافظ "لوئیس" ، پنجشنبه میبینمت 257 00:14:47,580 --> 00:14:49,411 ‫پنجشنبه 258 00:14:49,495 --> 00:14:50,934 ‫پنجشنبه چه خبره ؟ 259 00:14:51,018 --> 00:14:52,545 ‫ناهار میخوریم 260 00:14:52,629 --> 00:14:54,677 ‫اون اینجا نشسته و احتمالاً داشته ‫پشتِ سرِ من بدگویی میکرده ... 261 00:14:54,761 --> 00:14:58,289 ‫و تو ناهار مهمونش میکنی ؟ ‫میبینم که داستان چیه 262 00:14:58,373 --> 00:14:59,769 ‫اون هیچی نگفت 263 00:14:59,853 --> 00:15:04,388 ‫در واقع اون بیشتر گوش داد ، ‫تو هم گوش کردن به دردت میخوره 264 00:15:04,684 --> 00:15:06,254 ‫اونوقت این یعنی چی ؟ 265 00:15:06,338 --> 00:15:11,722 ‫رابطه‌ی تو با "لیو" ، منو یاد رابطه‌ی من و مادرت ‫قبل از اینکه بلند بشه بره و منو ترک کنه ، میندازه 266 00:15:11,952 --> 00:15:13,130 ‫منظورت وقتیه که مُرد ؟ 267 00:15:13,214 --> 00:15:15,219 ‫هیچوقت به خاطرِ اون نمیبخشمِش 268 00:15:15,303 --> 00:15:18,484 ‫مادرت باهوش بود ، ‫همیشه منو به چالش میکشید 269 00:15:18,568 --> 00:15:19,963 ‫وقتی خرابکاری میکردم ... 270 00:15:20,047 --> 00:15:23,485 ‫تا وقتی که برای درست کردَنِش ‫قدم برنمیداشتم وِلَم نمیکرد 271 00:15:24,574 --> 00:15:27,141 ‫شاید تو هم بخوای به این موضوع فکر کنی 272 00:15:28,099 --> 00:15:29,756 ‫برام یه همبرگر سفارش بده ، الآن برمیگردم 273 00:15:29,840 --> 00:15:30,974 ‫اوه 274 00:15:31,058 --> 00:15:33,107 ‫هی ، هی ، هی ، بابا ، بابا 275 00:15:33,191 --> 00:15:35,979 ‫هی ، هی ، کمک خواستن اشکالی نداره 276 00:15:36,063 --> 00:15:37,677 ‫ببین کی داره این حرف رو میزنه 277 00:16:11,142 --> 00:16:13,016 ‫نتایج سم شناسی "سم" اومده 278 00:16:13,100 --> 00:16:15,889 ‫سطح سم "بوتولینوم" خیلی بالاست 279 00:16:15,973 --> 00:16:18,282 ‫"سم" مسموم شده 280 00:16:18,366 --> 00:16:20,981 ‫شاید با استفاده از "اَنسولین" ‫به عنوان رَوِشِ رسوندنِ سَم ... 281 00:16:21,065 --> 00:16:27,335 ‫تنها کاری که اون زن یا مرد باید میکرده ‫تزریق سَم در یه شیشه‌یِ "انسولین" بوده ... 282 00:16:27,419 --> 00:16:30,422 ‫و اینکه منتظر بشه تا "سم" ازش استفاده کنه 283 00:16:36,341 --> 00:16:39,608 ‫حـرومـزاده 284 00:16:52,444 --> 00:16:54,231 ‫سلام کلانتر ، بشین 285 00:16:54,315 --> 00:16:56,582 ‫حدود ده دقیقه دیگه با شما خواهم بود 286 00:16:56,666 --> 00:16:58,466 ‫آره خب ، من برای کوتاه کردن مو نیومدم 287 00:16:58,537 --> 00:17:01,108 ‫من برای کار رسمیِ کلانتری اینجام 288 00:17:01,192 --> 00:17:02,675 ‫میبینم که شما تزریق "بوتاکس" انجام میدید 289 00:17:02,759 --> 00:17:04,415 ‫آره 290 00:17:04,499 --> 00:17:07,462 ‫شما برای اون پیشونیِ پُر از ‫خَط حدودِ 20 واحد نیاز داری ‫(همچنین به معنی شخم زدن و شیار) 291 00:17:07,546 --> 00:17:08,724 ‫خب ، برات خبرهایی دارم 292 00:17:08,808 --> 00:17:11,553 ‫من از شُخم زدن خوشم میاد ، ‫و خطوط رو هم دوست دارم 293 00:17:11,637 --> 00:17:15,209 ‫"ابیگیل هاجز" ، شما به خاطر قتل ‫"سم هاجز" تحت بازداشت هستید 294 00:17:15,293 --> 00:17:16,689 ‫چی ؟! در مورد چی صحبت میکنی ؟ 295 00:17:16,773 --> 00:17:18,054 ‫بهت میگم در مورد چی صحبت میکنم 296 00:17:18,078 --> 00:17:19,779 ‫میبینی ، من سوابق تلفن ‫شمارو بررسی کردم ... 297 00:17:19,863 --> 00:17:21,612 ‫و تماسهای متعددی به یه شماره پیدا کردم ... 298 00:17:21,613 --> 00:17:23,217 ‫و منظورم از متعدد خیلی خیلی زیاده 299 00:17:23,301 --> 00:17:26,173 ‫میدونی شماره‌ی کی بود ؟ ‫"تامِس هافمِن" 300 00:17:27,261 --> 00:17:28,396 ‫باشه ، خب 301 00:17:28,480 --> 00:17:29,876 ‫ما به طور عادی(غیر رسمی) با هم رابطه داریم 302 00:17:29,960 --> 00:17:31,807 ‫امّا میخوای منو به خاطر داشتن ‫زندگی اجتماعی دستگیر کنی ؟ 303 00:17:31,831 --> 00:17:32,879 ‫یه خانمِ بیوه نمیتونه به زندگیش ادامه بده ؟ 304 00:17:32,963 --> 00:17:34,375 ‫خب ، البته که یه خانمِ بیوه ‫میتونه به زندگیش ادامه بده 305 00:17:34,399 --> 00:17:36,404 ‫تنها مشکل اینه که اون تماسها ... 306 00:17:36,488 --> 00:17:39,407 ‫اونها خیلی قبل‌تر از مرگ "سم" شروع شدن 307 00:17:39,491 --> 00:17:41,251 ‫میبینی ، فکر میکنم میخواستی ‫از شَرِ "سم" خلاص بشی ... 308 00:17:41,275 --> 00:17:42,296 ‫چون یه رابطه‌ی نامشروع داشتی 309 00:17:42,320 --> 00:17:43,411 ‫این انگیزه‌ست 310 00:17:43,495 --> 00:17:45,195 ‫آه ، یه لحظه صبر کن ... 311 00:17:45,279 --> 00:17:46,779 ‫تنها چیزی که نیاز داشتی ‫مقادیرِ زیادی از "بوتولیسم" بود ... 312 00:17:46,803 --> 00:17:48,634 ‫که واضحه بهش دسترسی داشتی 313 00:17:48,718 --> 00:17:50,505 ‫بعد اون سم رو برداشتی و تزریقِش کردی ... 314 00:17:50,589 --> 00:17:51,958 ‫داخلِ بطریِ انسولینِ "سم" ‫و از اونجا به بعدش ... 315 00:17:51,982 --> 00:17:53,568 ‫دیگه یه بمب ساعتی بود که ‫فقط منتظر منفجر شدن بود 316 00:17:53,592 --> 00:17:54,952 ‫- نه ، فقط ... ‫- و بالاخره هم شد 317 00:17:55,028 --> 00:17:56,397 ‫برگرد و دستهات رو پشتِت قرار بده 318 00:17:56,421 --> 00:17:57,468 ‫- کلانتر ‫- بچرخ 319 00:17:57,552 --> 00:17:58,992 ‫شما حق دارید سکوت کنید 320 00:17:59,076 --> 00:18:01,756 ‫هر چیزی که بگید میتونه در دادگاه ‫علیه شما استفاده بشه و خواهد شد 321 00:18:01,818 --> 00:18:03,474 ‫شما حق داشتن وکیل دارید 322 00:18:03,558 --> 00:18:04,954 ‫اگر توانایی پرداخت دستمزد ‫وکیل رو نداشته باشی ... 323 00:18:05,038 --> 00:18:07,304 ‫تعجب میکنم چون این سالن خیلی خفنه 324 00:18:15,135 --> 00:18:18,751 ‫در جمع کسایی که تجاربِ مربوط ‫به بیگانه‌ها داشتن دنبال چی هستی ؟ 325 00:18:18,835 --> 00:18:20,666 ‫وقتی ببینمِش میفهمم 326 00:18:29,889 --> 00:18:33,722 ‫متشکرم ، سلام ، من "پیتر باک" هستم 327 00:18:33,806 --> 00:18:35,637 ‫بیشتر شما منو از "پادکست"ـم میشناسید ... ‫[صدا یا ویدیویی ضبط شده که معمولاَ ‫از طریق اینترنت در دسترس است] 328 00:18:35,721 --> 00:18:37,770 ‫به عنوان "ردیاب بیگانه" 329 00:18:37,854 --> 00:18:39,815 ‫من 15 سال رو صرف کار کردن در ... 330 00:18:39,899 --> 00:18:43,123 ‫مرکز "کارل ساگان" در موردِ "جستجوی هوش فرازمینی" کردم ‫[سازمانی که مأموریت آن کشف ، درک و توضیح ‫منشأ و ماهیت زندگی در جهان است] 331 00:18:43,207 --> 00:18:44,907 ‫من یه مشاور دولت هم بوده‌ام 332 00:18:44,991 --> 00:18:47,475 ‫و اگر کتابهای منو خونده باشید ، ‫میدونید که من مجموعه ای از ... 333 00:18:47,559 --> 00:18:50,347 ‫مهارت‌هایِ ویژه دارم که باعث ‫میشه بیگانه‌ها ازم بترسن 334 00:18:50,431 --> 00:18:53,524 ‫و البته... من رویاروییِ خودم رو هم داشتم ... 335 00:18:53,608 --> 00:18:56,527 ‫که... خب ... 336 00:18:56,611 --> 00:18:58,965 ‫حداقلِش رو بخوایم بگیم وحشتناک بود 337 00:18:59,049 --> 00:19:03,709 ‫بنابراین این اعتقاد صادقانه منه که ‫بیگانه‌ها در بین ما زندگی میکنن 338 00:19:03,793 --> 00:19:06,494 ‫و ماموریت من پیدا کردنِ بیگانه‌ها شده ... 339 00:19:06,578 --> 00:19:08,539 ‫به دام انداختنِ اونها ... 340 00:19:08,623 --> 00:19:10,843 ‫و خب ... 341 00:19:13,411 --> 00:19:17,810 ‫یه تماس با این ... 342 00:19:17,894 --> 00:19:21,071 ‫10000 ولت ، میتونم یه فیل رو هم بیهوش کنم 343 00:19:23,116 --> 00:19:24,338 ‫تو خوبی ؟ 344 00:19:24,422 --> 00:19:26,383 ‫آره 345 00:19:26,467 --> 00:19:28,081 ‫من فیل نیستم 346 00:19:28,165 --> 00:19:33,826 ‫من همچنین فهمیدم که صحبت در مورد رویاروییم ‫بهم کمک میکنه تا احساس کنترل داشته باشم 347 00:19:33,910 --> 00:19:38,656 ‫و دوست دارم شما هم به این ، به عنوان یه انجمنِ ‫امن فکر کنید که میتونید در اون همین کارو بکنید 348 00:19:38,740 --> 00:19:44,532 ‫پس لطفاً بیاید بالا و بدون تحتِ قضاوت ‫قرار گرفتن با جمع به اشتراک بذارید ... 349 00:19:44,616 --> 00:19:46,531 ‫تا همه‌ی ما بتونیم در موردِ تجربیات شما بشنویم 350 00:19:48,925 --> 00:19:54,760 ‫من یه شب دیر وقت داشتم به سمت خونه ‫رانندگی میکردم که یه نورِ آبی رنگ ... 351 00:19:54,844 --> 00:19:57,023 ‫از سقف ماشینم به داخل تابیده شد 352 00:19:57,107 --> 00:19:59,329 ‫من با یه بُرِشهایِ مثلثی شکل بیدار شدم ... 353 00:19:59,413 --> 00:20:00,722 ‫فلج شده بودم 354 00:20:00,806 --> 00:20:03,377 ‫و جراحاتی روی شکمَم و سراسرِ پشت سرم 355 00:20:03,461 --> 00:20:05,074 ‫وحشتناک بود 356 00:20:05,158 --> 00:20:06,162 ‫آم ... 357 00:20:06,246 --> 00:20:08,295 ‫برای همیشه روی مغز من حک شده 358 00:20:08,379 --> 00:20:14,040 ‫اونها منو به یه سطح سرد و سخت فلزی بستن 359 00:20:14,124 --> 00:20:15,693 ‫- اونها هیولا هستن ‫- و ... 360 00:20:15,777 --> 00:20:17,043 ‫و اونها اینجان تا مارو بکشن 361 00:20:17,127 --> 00:20:20,829 ‫یه میله‌ی لوله‌ای بلند رو برداشتَن ... 362 00:20:20,913 --> 00:20:24,528 ‫و فُرو کردنِش در ... 363 00:20:24,612 --> 00:20:26,879 ‫در ... 364 00:20:30,140 --> 00:20:32,841 ‫میخواست بگه در باسَنِش 365 00:20:32,925 --> 00:20:34,930 ‫یه شب ، چند ماه پیش ... 366 00:20:35,014 --> 00:20:38,325 ‫شوهر سابقم و من دعوا میکردیم ... 367 00:20:38,409 --> 00:20:41,154 ‫که یه جورایی برای ما یه چیز عادیه 368 00:20:41,238 --> 00:20:43,069 ‫آم ... 369 00:20:43,153 --> 00:20:45,288 ‫من بلاخره تصمیم گرفتم که ‫به اندازه کافی زجر کشیدم ... 370 00:20:45,372 --> 00:20:46,899 ‫پس فرار کردم ... 371 00:20:46,983 --> 00:20:51,335 ‫اما مطمئن نبودم که دارم ‫کار درست رو انجام میدم 372 00:20:52,858 --> 00:20:54,994 ‫و بعد اون رو دیدم 373 00:20:55,078 --> 00:20:59,128 ‫یه آتیش در آسمان بود ... 374 00:20:59,212 --> 00:21:01,043 ‫مثل یه نورِ راهنما ... 375 00:21:02,999 --> 00:21:05,918 ‫به من قدرت داد ... 376 00:21:06,002 --> 00:21:08,499 ‫قدرت برای ادامه دادن و ‫اینکه هرگز به پشت سر نگاه نکنم ... 377 00:21:10,136 --> 00:21:12,011 ‫ماه‌ها بعد ، با کسی که حالا ... 378 00:21:12,095 --> 00:21:15,405 ‫میدونم سرنشینِ اون ‫بشقاب پرنده بوده ، آشنا شدم 379 00:21:16,795 --> 00:21:21,455 ‫چیزی در مورد اون باعث ‫شد که احساس امنیت کنم ... 380 00:21:21,539 --> 00:21:23,976 ‫و احساس تنهایی نکنم 381 00:21:24,846 --> 00:21:27,765 ‫و من میدونم که این چیزی نیست ‫که همه‌ی شما تجربه کردین 382 00:21:27,849 --> 00:21:29,942 ‫اما بهم اعتماد کنین ... 383 00:21:30,026 --> 00:21:32,814 ‫بر اساس برخورد من ... 384 00:21:32,898 --> 00:21:34,944 ‫فکر نمیکنم اونها هیولا باشن 385 00:21:37,033 --> 00:21:39,557 ‫فکر میکنم بعضی از اونها ‫اینجان تا خوبی کنن 386 00:21:45,606 --> 00:21:47,391 ‫نــه 387 00:21:48,348 --> 00:21:50,484 ‫واو 388 00:21:50,568 --> 00:21:51,920 ‫"ابیگیل هاجز" 389 00:21:52,004 --> 00:21:53,922 ‫کی فکرش رو میکرد ؟ 390 00:21:54,006 --> 00:21:56,794 ‫خب ، حل پرونده رو تبریک میگم 391 00:21:56,878 --> 00:21:57,970 ‫باید خوشحال باشی 392 00:21:58,054 --> 00:21:59,797 ‫بله ، خب ، میدونی... یه مردی مرده 393 00:21:59,881 --> 00:22:01,772 ‫پس در واقع چیز زیادی ‫برای خوشحالی وجود نداره 394 00:22:01,796 --> 00:22:04,933 ‫البته ، فقط منظورم ... 395 00:22:05,017 --> 00:22:08,719 ‫خب ، شما با گشتنِ دریاچه ‫منابع زیادی استفاده کردین 396 00:22:08,803 --> 00:22:10,504 ‫یعنی... در واقع منابعِ خیلی زیادی ... 397 00:22:10,588 --> 00:22:13,376 ‫که من هنوز سعی دارم ‫در شورای شهر توجیه کنم 398 00:22:13,460 --> 00:22:17,380 ‫احتمالاً توانایی مالیِ برگزاریِ روز خانواده‌ی ‫"پیشنس" در شهر سبز رو نخواهیم داشت 399 00:22:17,464 --> 00:22:19,861 ‫اما... شما تَهِ داستان رو درآوردید 400 00:22:19,945 --> 00:22:22,211 ‫- آها ‫- این چیزیه که مهمه 401 00:22:22,295 --> 00:22:23,707 ‫آره درسته ، این چیزیه که مهمه 402 00:22:23,731 --> 00:22:26,694 ‫ممنون 403 00:22:26,778 --> 00:22:29,128 ‫- باشه ‫- آره 404 00:22:38,703 --> 00:22:42,318 ‫سلام به تو "جی" ، ‫چی میتونم برات بیارم ؟ 405 00:22:42,402 --> 00:22:45,499 ‫ما یه بازه‌ی زمانی مخصوص تخفیفِ ‫آبجوهای با قدمتِ هندی داریم ‫(همچنین مارکِ آبجوهایی کمرنگ‌تر و دارایِ رازَک) 406 00:22:45,536 --> 00:22:49,108 ‫داری به من نوشیدنی پیشنهاد میکنی ؟ ‫من هنوز حتّی 18 سالم هم نشده ‫(سنِ قانونیِ مصرف الکل 21 سال میباشد) 407 00:22:49,192 --> 00:22:54,896 ‫قصد داشتم بهت یه آب میوه در ‫یه لیوانِ غیرِشفاف پیشنهاد کنم ‫(چون آبجو در لیوان شفاف سرو میشود) 408 00:22:54,980 --> 00:22:58,595 ‫خب راستش ، من فقط برای این اومدم که بپرسم ‫میتونم برای مقاله‌ی مدرسه باهات مصاحبه کنم 409 00:22:58,679 --> 00:23:01,611 ‫همه‌ی در شهر در مورد نجات صحبت میکنن 410 00:23:03,467 --> 00:23:06,255 ‫ازینکه مردم داستان رو ‫انقدر بزرگ میکنن خسته شدم 411 00:23:06,339 --> 00:23:08,431 ‫لازم نیست منو انقدر تحسین کنید 412 00:23:08,515 --> 00:23:09,998 ‫زیاد طول نمیکشه ... 413 00:23:10,082 --> 00:23:11,712 ‫و من فقط برای "اعتبار اضافه"‌ دارم انجامِش میدم ‫(اعتباری که علاوه بر نمرات درسی برای راهیابی ‫به دانشگاه‌های خوب در نظر گرفته میشود) 414 00:23:11,736 --> 00:23:14,611 ‫اوه ، خب ، اگر اینجوریه باشه 415 00:23:16,654 --> 00:23:17,919 ‫ممنون 416 00:23:18,003 --> 00:23:20,704 ‫فقط چند تا سواله 417 00:23:20,788 --> 00:23:21,879 ‫بپرس 418 00:23:21,963 --> 00:23:24,099 ‫خیلی خب 419 00:23:24,183 --> 00:23:27,186 ‫خب تو یه اسکی بازِ "اُلمپیک" بودی ... 420 00:23:28,318 --> 00:23:32,803 ‫اینکه در مقابل دیدِگان کل دنیا ‫سقوط کنی و ببازی ، چجوری بود ؟ 421 00:23:35,586 --> 00:23:36,807 ‫عالی نبود 422 00:23:36,891 --> 00:23:40,420 ‫خودت رو یه قهرمان سقوط کرده میدونی ؟ ‫(شکست خورده) 423 00:23:40,504 --> 00:23:42,596 ‫چون یه قهرمان بودی و بعد سقوط کردی ؟ 424 00:23:46,162 --> 00:23:53,128 ‫نمیدونم ، فکر کردم این مصاحبه ‫قراره در مورد موضوعِ نجات باشه 425 00:23:53,212 --> 00:23:55,174 ‫- دارم پیش زمینه ایجاد میکنم ‫- خوبه 426 00:23:55,258 --> 00:23:57,089 ‫خب دستِت چی شده ؟ 427 00:23:57,173 --> 00:23:58,264 ‫شکسته 428 00:23:58,348 --> 00:24:01,180 ‫اولین بار که از شکاف افتادم شکست 429 00:24:01,264 --> 00:24:02,529 ‫شما تو یه شکاف افتادین ؟ 430 00:24:02,613 --> 00:24:05,967 ‫آره... پس فکر کردی چه اتفاقی افتاده ؟ 431 00:24:06,051 --> 00:24:07,403 ‫نمیدونم 432 00:24:07,487 --> 00:24:09,753 ‫فکر کردم بالای کوه گیر کرده بودین 433 00:24:09,837 --> 00:24:11,799 ‫با همین شرایطِ دستِت از ‫شکاف به بالا صُعود کردی ؟ 434 00:24:11,883 --> 00:24:14,236 ‫خب آره ، یه جورایی مجبور بودم 435 00:24:14,320 --> 00:24:16,151 ‫10 متر سقوط کرده بودم 436 00:24:16,235 --> 00:24:17,935 ‫"آستا" و "هری" حتی پایین‌تر از من بودن 437 00:24:18,019 --> 00:24:20,938 ‫میدونستم که برای تلاش کردن به ‫نجات ما باید تا رد شدن طوفان صبر کنن ... 438 00:24:21,022 --> 00:24:23,985 ‫که تا اون زمان دیگه خیلی دیر میشد ... 439 00:24:24,069 --> 00:24:29,034 ‫چون ما همه دچار سرمازدگی میشدیم و میمردیم 440 00:24:29,118 --> 00:24:30,467 ‫"آستا" ممکن بود بمیره ؟ 441 00:24:32,904 --> 00:24:35,083 ‫آره ، ممکن بود بمیره 442 00:24:35,167 --> 00:24:38,869 ‫منظورم اینه که همه‌مون ممکن بود بمیریم 443 00:24:38,953 --> 00:24:40,132 ‫ما خیلی خوش شانسیم 444 00:24:42,870 --> 00:24:45,180 ‫میدونی چیه ، من... ام ... 445 00:24:45,264 --> 00:24:48,499 ‫فکر میکنم الان اون آب میوه ‫در لیوانِ غیر شفاف رو میخورم 446 00:24:50,313 --> 00:24:52,840 ‫اِی هرزه ، تقریباً از دستِت دادم 447 00:24:56,580 --> 00:24:59,365 ‫اوه ، من خوبم 448 00:25:00,627 --> 00:25:01,979 ‫فقط احساس میکنم ... 449 00:25:02,063 --> 00:25:04,373 ‫تو احتمالاً باید مثلاً یه ‫نوشیدنی‌ای چیزی مهمونم کنی ... 450 00:25:04,457 --> 00:25:08,244 ‫چون من الان... رشته‌هایِ عصبیم ‫مثلِ تخم مرغِ نیمرو شده‌ست 451 00:25:09,245 --> 00:25:10,858 ‫ما دو تا نوشابه میخوایم 452 00:25:10,942 --> 00:25:12,860 ‫یکیش "وُدکا" داشته باشه 453 00:25:12,944 --> 00:25:16,690 ‫وقتی بیدار شدم ، اصلاً نمیدونستم کجام 454 00:25:16,774 --> 00:25:19,345 ‫منظورم اینه که یه لحظه ‫من در تختخواب بودم ... 455 00:25:19,429 --> 00:25:23,871 ‫و لحظه‌ی بعد ، در یه گودال ‫کنار جاده دراز کشیده بودم 456 00:25:23,955 --> 00:25:26,091 ‫و اونها یه چیزی در من قرار دادن 457 00:25:26,175 --> 00:25:28,267 ‫نگاه کنین ... 458 00:25:28,351 --> 00:25:31,792 ‫نمیدونم چرا ، اما اونها منو دنبال میکنن 459 00:25:31,876 --> 00:25:33,968 ‫گوش میکنن 460 00:25:34,052 --> 00:25:35,796 ‫نگاه کنین ، میتونین اونو ببینین 461 00:25:39,623 --> 00:25:42,716 ‫فناوری بیگانه ، خودشه 462 00:25:50,416 --> 00:25:52,810 ‫- سلام عزیزم ‫- عزیزم 463 00:25:54,420 --> 00:25:56,512 ‫چرا بوی ماهی حس میکنم ؟ 464 00:25:56,596 --> 00:25:59,277 ‫چون من "برانزینو" درست کردم ‫[نوعی ماهی سفید] 465 00:26:03,081 --> 00:26:04,996 ‫امشب قراره شب "تاکو" باشه 466 00:26:05,562 --> 00:26:07,322 ‫این یعنی که "تاکو" ‫میشه برای فردا شب ؟ 467 00:26:07,346 --> 00:26:08,916 ‫چون اون... فردا شبِ "اسپاگتی"ـه 468 00:26:09,000 --> 00:26:11,527 ‫آروم باش ، فقط سعی کن از حاشیه‌ی ‫اَمن و راحتتِ بیای بیرون ، باشه ؟ 469 00:26:11,611 --> 00:26:12,615 ‫آره امّا ... 470 00:26:12,699 --> 00:26:14,226 ‫"مکس" با "سحر" رفته سینما 471 00:26:14,310 --> 00:26:16,750 ‫بنابراین من یه دوست رو ‫با شوهرش دعوت کردم 472 00:26:18,270 --> 00:26:20,623 ‫میخوام باهاشون آشنا بشی ، ‫عاشقِ‌شون میشی 473 00:26:20,707 --> 00:26:21,885 ‫آره 474 00:26:21,969 --> 00:26:23,623 ‫شاید بتونیم "تاکو"ـیِ ماهی بخوریم 475 00:26:26,409 --> 00:26:28,065 ‫ایشون شوهر منِه ؛ "بن" 476 00:26:28,149 --> 00:26:30,198 ‫"بن" ؛ این دوستان ؛ "سارا ‫و "ریچارد هیوستِن" هستن 477 00:26:30,282 --> 00:26:31,939 ‫اوه بیخیال ، همه‌ با هم دوستیم 478 00:26:32,023 --> 00:26:34,322 ‫میتونین "دیک" صداش کنین ‫[کوتاه شده برای ریچارد و به معنی آلت تناسلی مردانه] 479 00:26:34,330 --> 00:26:35,986 ‫خب ، ما ماهی داریم 480 00:26:39,509 --> 00:26:42,254 ‫میخوام از همه‌تون برای اومدن ‫و اشتراک گذاری تشکر کنم 481 00:26:42,338 --> 00:26:43,429 ‫بیاید و به من سر بزنید 482 00:26:43,513 --> 00:26:45,344 ‫ما در سالنِ گردهمایی یه غرفه داریم 483 00:26:45,428 --> 00:26:48,129 ‫کلی کالاهای باحال داریم ، متشکرم 484 00:26:51,999 --> 00:26:53,656 ‫ببخشید 485 00:26:53,740 --> 00:26:55,484 ‫صبر کن ، "هری" ، کجا میری ؟ 486 00:26:59,355 --> 00:27:00,924 ‫ردیاب بیگانه ، صبر کن 487 00:27:01,008 --> 00:27:02,404 ‫ردیاب بیگانه 488 00:27:02,488 --> 00:27:04,014 ‫میتونم یه امضا بگیرم ؟ 489 00:27:06,231 --> 00:27:07,322 ‫ببخشید ، عذر میخوام 490 00:27:07,406 --> 00:27:09,408 ‫متاسفم ، ببخشید 491 00:27:14,065 --> 00:27:16,201 ‫آره ، خواهش میکنم 492 00:27:34,694 --> 00:27:36,043 ‫متاسفم ، نوبت منه 493 00:27:38,785 --> 00:27:40,312 ‫میشه بری بیرون ؟ 494 00:27:40,396 --> 00:27:44,359 ‫من میخوام اون فناوری بیگانه رو ‫از بازوت بیارم بیرون و بعد میرم 495 00:27:46,402 --> 00:27:50,147 ‫- چه خبره ؟ ‫- ساکت 496 00:27:50,231 --> 00:27:52,193 ‫بیگانه نیست ، یه ساچمه‌ست 497 00:27:52,277 --> 00:27:53,455 ‫چی ؟ 498 00:27:53,539 --> 00:27:54,864 ‫وقتی بچه بودم یه ساچمه رفت تو بازوم 499 00:27:54,888 --> 00:27:56,980 ‫- باشه ؟ دروغ گفتم ‫- تو چه مرگته ؟ 500 00:27:57,064 --> 00:27:58,678 ‫توئی که چاقو دستِته ... 501 00:27:58,762 --> 00:28:00,810 ‫دیوونه‌ی روانی 502 00:28:05,986 --> 00:28:07,556 ‫چه کوفتی در جریانه ؟ 503 00:28:07,640 --> 00:28:09,210 ‫دنبال چی میگردی ؟ 504 00:28:09,294 --> 00:28:10,603 ‫و دروغ نگو 505 00:28:10,687 --> 00:28:12,341 ‫فکر میکنم حداقل لیاقت اینو دارم 506 00:28:15,822 --> 00:28:18,524 ‫وقتی "خاکستری"ها یه انسان رو میدزدن ... 507 00:28:18,608 --> 00:28:21,872 ‫یه فناوری بیگانه تویِ بدن اونها میکارن 508 00:28:22,873 --> 00:28:24,704 ‫یه فرستنده‌ست 509 00:28:24,788 --> 00:28:27,359 ‫این راه ردیابیِ قربانی توسطِ اونهاست 510 00:28:27,443 --> 00:28:29,488 ‫باید یکی از اونها پیدا کنم 511 00:28:30,489 --> 00:28:32,364 ‫به همین دلیل اینجاییم ؟ 512 00:28:32,448 --> 00:28:35,671 ‫که تو بتونی یه کاشت رو از بازویِ ‫یه آدم بیچاره بکشی بیرون ؟ 513 00:28:35,755 --> 00:28:37,151 ‫برای بیسیمم میخوام 514 00:28:37,235 --> 00:28:40,850 ‫کاشت از یه فلز بیگانه ساخته شده 515 00:28:40,934 --> 00:28:42,371 ‫بهش نیاز دارم 516 00:28:53,947 --> 00:28:56,431 ‫ردیاب بیگانه دنبال منه 517 00:28:56,515 --> 00:28:59,521 ‫- اونم مثل "مکس" میتونه منو ببینه ‫- متوجه نمیشم 518 00:28:59,605 --> 00:29:01,131 ‫خودش بقیه‌اش رو توضیح میده 519 00:29:01,215 --> 00:29:04,047 ‫اِسمِش "ردیاب بیگانه"ست 520 00:29:04,131 --> 00:29:07,529 ‫- پس شاید باید بریم ‫- آره 521 00:29:08,788 --> 00:29:10,053 ‫یعنی ... 522 00:29:10,137 --> 00:29:11,506 ‫منظورم اینه که اون همه ‫چیز رو خودش طراحی کرده ... 523 00:29:11,530 --> 00:29:13,579 ‫همه‌اَش رو ، کُلِش رو خودش ساخت 524 00:29:13,663 --> 00:29:15,058 ‫اوه ، خیلی ناراحتم 525 00:29:15,142 --> 00:29:16,468 ‫فکر کردم "مکس" امشب اینجا خواهد بود 526 00:29:16,492 --> 00:29:18,453 ‫ما خیلی مشتاقِ دیدنِ اون هستیم 527 00:29:18,537 --> 00:29:20,063 ‫درسته عزیزم ؟ 528 00:29:20,147 --> 00:29:22,414 ‫اوه آره ، بله ، من عاشقِ بچه‌هام 529 00:29:22,498 --> 00:29:26,722 ‫ما خودمون بچه میخوایم ، اما دکتر گفت که ‫سارا احتمالاً برای بچه‎دار شدن خیلی پیرِه 530 00:29:26,806 --> 00:29:28,071 ‫متاسفم 531 00:29:28,155 --> 00:29:30,639 ‫مطمئنم که این برای شما دو تا اتفاق میافته 532 00:29:32,116 --> 00:29:34,382 ‫تا اون زمان ، از آزادی لذت ببرید ‫چون بچه‌ها خیلی زحمت دارن 533 00:29:36,033 --> 00:29:37,445 ‫به همین دلیله که داشتن یه کم زمانِ ‫مخصوصِ بزرگسالان خیلی خوبه 534 00:29:37,469 --> 00:29:38,778 ‫درسته عزیزم ؟ 535 00:29:38,862 --> 00:29:42,499 ‫یه واقعیت جالب ، سالیانه نسبت ‫به بیماری قلبی تعداد بیشتری ... 536 00:29:42,501 --> 00:29:45,289 ‫انسان جونِ خودشون رو به خاطر خفگی ‫با استخوان‌هایِ "برانزینو" از دست میدن 537 00:29:45,521 --> 00:29:47,827 ‫عزیزم ، میتونی در سروِ دسر کمکم کنی ؟ 538 00:29:51,265 --> 00:29:53,529 ‫عزیزم ، تو کُلِ شب ‫دو کلمه هم حرف نزدی 539 00:29:55,008 --> 00:29:56,883 ‫من تنهایی تمام بار رو دارم به دوش میکشم 540 00:29:56,967 --> 00:29:58,450 ‫خب ، متاسفم 541 00:29:58,534 --> 00:30:00,854 ‫فکر میکنم نخوردن "تاکو" یه ‫جورایی کلاً حواسم رو پرت کرده 542 00:30:00,927 --> 00:30:02,323 ‫ببین ، دارم سعیم رو میکنم 543 00:30:02,407 --> 00:30:05,544 ‫نیم ساعت گذشته رو صرفِ بازیِ معاینه‌ی ‫پزشکیِ استخوان‌هایِ ماهیت کردی 544 00:30:05,628 --> 00:30:06,909 ‫خب ، اگر باعث میشه ‫احساس بهتری داشته باشی ... 545 00:30:06,933 --> 00:30:08,677 ‫بیشترشون رو قورت دادم 546 00:30:08,761 --> 00:30:10,157 ‫اه ، باعث نمیشه احساس بهتری داشته باشم 547 00:30:10,241 --> 00:30:11,845 ‫باشه ، احساس خیلی بدی دارم 548 00:30:13,679 --> 00:30:15,510 ‫من واقعاً از "سارا" و "دیک" خوشم میاد 549 00:30:15,594 --> 00:30:20,124 ‫و خوبه که دوست‌هایِ زوج داشته باشیم که ‫بتونیم برای شام دعوتِ‌شون کنیم خونه‌مون 550 00:30:20,125 --> 00:30:21,207 ‫میتونی سعی کنی ؟ 551 00:30:21,208 --> 00:30:24,301 ‫باشه ، ببین ، خوش مشرب‌تر میشم 552 00:30:24,385 --> 00:30:27,392 ‫در مورد ساخت شمع با "دیک" صحبت میکنم 553 00:30:27,476 --> 00:30:29,785 ‫آره... حتماً 554 00:30:29,869 --> 00:30:33,006 ‫یا یه چیز دیگه 555 00:30:33,090 --> 00:30:36,096 ‫چی ، تو... چی... تو از ‫شمع‌های من خوشت نمیاد ؟ 556 00:30:36,180 --> 00:30:37,924 ‫نه ، منظورم اینه که البته 557 00:30:38,008 --> 00:30:41,493 ‫من... عاشقِ اونهام 558 00:30:41,577 --> 00:30:43,320 ‫فقط ... 559 00:30:43,404 --> 00:30:46,059 ‫راستش یه مکالمه هیجان انگیز برای شام نیست 560 00:30:47,974 --> 00:30:51,459 ‫مطمئن نیستم که بخوام در ‫همچین دنیایی زندگی کنم اما باشه 561 00:30:51,543 --> 00:30:53,548 ‫فقط صحبت‌هایِ در موردِ ‫بچه رو بسپار به من ، خب ؟ 562 00:30:53,632 --> 00:30:54,854 ‫من مادر آینده هستم 563 00:30:54,938 --> 00:30:56,219 ‫خب ، این چیزی نیست که دکتر گفت 564 00:30:56,243 --> 00:30:58,423 ‫هی ، گوش کن ، عوضی ، ‫فقط کارت رو انجام بده 565 00:30:58,507 --> 00:31:01,398 ‫سرشون رو گرم کن تا من بتونم به ‫یه مأموریت کوچیک شناسایی برم 566 00:31:01,422 --> 00:31:03,602 ‫من یه جستجویِ عمیق تو اینترنت ‫کردم و تصاویری از "بن" پیدا کردم ... 567 00:31:03,686 --> 00:31:06,431 ‫که داره یه سری شمع مزخرف میسازه ، ‫در مورد شمع‌ها ازش سوال کن 568 00:31:06,515 --> 00:31:07,883 ‫امیدوارم همه حال و هوایِ "پای" داشته باشن 569 00:31:07,907 --> 00:31:09,912 ‫نمیتونم صبر کنم 570 00:31:09,996 --> 00:31:11,610 ‫قبلش میتونم از سرویس استفاده کنم ؟ 571 00:31:11,694 --> 00:31:13,434 ‫البته 572 00:31:15,393 --> 00:31:18,834 ‫باید بگم که اینها شمع‌های واقعاً خوبی هستن 573 00:31:18,918 --> 00:31:21,010 ‫از چه چیزی درست شدن ؟ مومِ سویا ؟ 574 00:31:21,094 --> 00:31:22,534 ‫خب ، راستش ، چندین... آره ... 575 00:31:22,618 --> 00:31:25,537 ‫چندین نوع مختلف شمع... ام ... 576 00:31:25,621 --> 00:31:27,013 ‫مطمئن نیستم 577 00:31:27,797 --> 00:31:29,889 ‫نمیدونم 578 00:31:29,973 --> 00:31:32,453 ‫فقط یه شمع معمولیِه خریده شده از مغازه‌ست 579 00:31:46,772 --> 00:31:48,473 ‫خیلی خب... به حرکت ادامه بده 580 00:31:48,557 --> 00:31:51,124 ‫من درستش میکنم 581 00:31:51,690 --> 00:31:54,609 ‫اوه خدای من ، شما ردیاب بیگانه هستید 582 00:31:54,693 --> 00:31:58,308 ‫من به تمامِ قسمت‌هایِ ‫پادکست شما گوش داده‌ام 583 00:31:58,392 --> 00:32:01,311 ‫تو فکر این بودم که میتونم ‫با شما یه "سِلفی" بگیرم ؟ 584 00:32:01,395 --> 00:32:06,790 ‫و یه آدمِ دیوونه وارد شد و سعی کرد ‫با چاقوی جراحی منو سوراخ کنه 585 00:32:06,792 --> 00:32:09,885 ‫چرا فقط بهم خیره شدی ؟ ‫نمیخوای کمکم کنی ؟ 586 00:32:09,969 --> 00:32:11,318 ‫میشه بریم دنبالش بگردیم ؟ 587 00:32:13,669 --> 00:32:15,282 ‫من دیوونه نیستم 588 00:32:18,000 --> 00:32:19,373 ‫هی ، میتونم کمکت کنم ؟ 589 00:32:19,457 --> 00:32:21,810 ‫باید مخفی بشم ، میشه بری ؟ 590 00:32:21,894 --> 00:32:23,504 ‫از چی مخفی میشی ؟ 591 00:32:25,158 --> 00:32:27,378 ‫ردیاب بیگانه ، داره منو تعقیب میکنه 592 00:32:31,077 --> 00:32:34,257 ‫فکر میکنه من یه بیگانه هستم 593 00:32:34,341 --> 00:32:38,000 ‫آم... اون یه مردِ دیوونه‌ست 594 00:32:38,084 --> 00:32:41,348 ‫خب ، من هیچ مشکلی برای ‫مخفی کردن بیگانه‌ها ندارم 595 00:32:42,480 --> 00:32:44,093 ‫یه لحظه صبر کن 596 00:32:44,177 --> 00:32:46,748 ‫تو اون مردِ مویی هستی ... 597 00:32:46,832 --> 00:32:49,055 ‫همونی که همه چیز رو در ‫مورد بناهای باستانی میدونه 598 00:32:49,139 --> 00:32:52,011 ‫آره ، خودمم ، یه نسخه‌ی ‫امضا شده از کتابم میخوای ؟ 599 00:32:54,057 --> 00:32:58,191 ‫ترجیح میدم میوه‌های گُل-شِکل رو داشته باشم 600 00:33:55,074 --> 00:33:57,993 ‫هی ، این بالا چی کار میکنی ؟ 601 00:33:58,077 --> 00:34:00,082 ‫میدونم ، من خیلی فضولَم ، نه ؟ 602 00:34:00,166 --> 00:34:01,867 ‫فقط عاشقِ سبکِ دکوراسیونِت هستم 603 00:34:01,951 --> 00:34:04,043 ‫باید میدیدم بقیه‌ی خونه چه شکلیه 604 00:34:04,127 --> 00:34:06,654 ‫میتونستی بخوای همه جارو نشونت بدیم 605 00:34:11,743 --> 00:34:15,141 ‫باهات صادق میشم 606 00:34:15,225 --> 00:34:17,491 ‫کُلِ این ... 607 00:34:17,575 --> 00:34:20,320 ‫"قادر به بچه دار شدن نبودن" ... 608 00:34:20,404 --> 00:34:22,975 ‫واقعاً سخته 609 00:34:23,059 --> 00:34:25,281 ‫و من فقط میخواستم ‫اتاق پسرت رو ببینم 610 00:34:25,365 --> 00:34:27,501 ‫اوه 611 00:34:27,585 --> 00:34:29,198 ‫متاسفم 612 00:34:29,282 --> 00:34:30,722 ‫آره 613 00:34:30,806 --> 00:34:32,811 ‫فقط تسلیم نشو 614 00:34:32,895 --> 00:34:34,639 ‫زن‌ها الان در سن‌هایِ بالا ‫و بالاتر دارن بچه‌دار میشن 615 00:34:34,723 --> 00:34:35,727 ‫هیچوقت نمیشه مطمئن بود 616 00:34:35,811 --> 00:34:38,381 ‫در واقع مشکل من نیستم 617 00:34:38,465 --> 00:34:41,297 ‫"دیک" فقط اینو گفت چون ‫خیلی خجالت میکشه 618 00:34:41,381 --> 00:34:44,649 ‫اما اِسپِرمِش تحرّکِ خیلی کمی داره 619 00:34:44,733 --> 00:34:46,607 ‫ببین ، اگر میخوای طعمِ بچه‌داری رو بِچِشی ... 620 00:34:46,691 --> 00:34:48,435 ‫هر زمان که بخوای میتونی ‫از "مکس" نگهداری کنی 621 00:34:48,519 --> 00:34:50,782 ‫آه ، عاشق این کارم 622 00:34:52,001 --> 00:34:53,916 ‫خیلی خوب ازش مراقبت خواهم کرد 623 00:34:56,745 --> 00:35:01,970 ‫جالب اینجاست که سبک سنگ تراشی "دلفی" ، "کوزکو" ... ‫[بنایی تاریخی در یونان] ‫[منطقه‌ای در کشورِ پِرو] 624 00:35:02,054 --> 00:35:05,670 ‫یا "ساکسِی هوامان" ، عملاً یکسان هستن ... ‫[قلعه‌ای تاریخی در حومه‌ی شمالیِ کوزکو] 625 00:35:05,754 --> 00:35:08,455 ‫و اونها "مراکزِ جهان" در نظر گرفته میشن ... 626 00:35:08,539 --> 00:35:10,849 ‫جایی که خدایان از آسمان فرود میان ... 627 00:35:10,933 --> 00:35:14,156 ‫و مردم محلی رو از دانش بهره‌مند میکنن 628 00:35:14,240 --> 00:35:18,247 ‫پس این مکانها در دو انتهای ‫مخالفِ کره‌یِ زمین قرار دارن ... 629 00:35:18,331 --> 00:35:20,554 ‫و داستانهای یکسانی دارن 630 00:35:20,638 --> 00:35:26,299 ‫بنابراین شما باید به این فکر کنید که یه نوع ‫موجود هر جفتِ این انسانها رو ملاقات کردن ؟ 631 00:35:26,383 --> 00:35:29,781 ‫و اگر اینطوره ، اونوقت باید ‫این سوال رو بپرسید که ... 632 00:35:29,865 --> 00:35:32,781 ‫" اونها چه کسانی بودن ؟ ‫و از کجا اومده بودن ؟ " 633 00:35:33,956 --> 00:35:37,397 ‫- تو باید بری تو تلویزیون ‫- باشه 634 00:35:37,481 --> 00:35:40,705 ‫- باید برم ‫- امیدوارم حوصله‌ات رو سر نبرده باشم 635 00:35:40,789 --> 00:35:42,402 ‫نه 636 00:35:42,486 --> 00:35:44,491 ‫دیگه میوه‌هایِ گل-شکلِ‌تون تموم شد 637 00:35:44,575 --> 00:35:46,232 ‫من خربزه عسلی رو برات گذاشتم بمونه 638 00:35:46,316 --> 00:35:48,713 ‫اونها مزه‌ی عطرِ زنهای پیر رو میدن 639 00:36:02,941 --> 00:36:06,078 ‫"کیت" کلاً از این موضوعِ شمع خوشش نمیاد ؟ 640 00:36:06,162 --> 00:36:08,254 ‫من یه بار تصادفی یه کم ‫موم روی سرش ریختم 641 00:36:08,338 --> 00:36:09,255 ‫یه مقداری از موهاش رو از دست داد 642 00:36:09,339 --> 00:36:10,577 ‫- آره ‫- خب چه میشه کرد ؟ 643 00:36:10,601 --> 00:36:12,127 ‫آره ، میفهمم ، میدونی ... 644 00:36:12,211 --> 00:36:15,304 ‫"سارا" هم گاهی در مورد کارهایی که ‫من انجام میدم خیلی سختگیر میشه 645 00:36:15,388 --> 00:36:16,610 ‫پس آره 646 00:36:16,694 --> 00:36:18,351 ‫خیلی پُرشور ، خانم‌های خیلی پرشوری هستن 647 00:36:18,435 --> 00:36:19,961 ‫اوه ، این... از این کلمه هم میشه استفاده کرد 648 00:36:24,006 --> 00:36:26,751 ‫میخوای آتیش رو راه بندازیم ؟ ‫نشونت بدم چجوری انجام میشه 649 00:36:26,835 --> 00:36:28,927 ‫- آره ، آره ‫- مطمئنی ؟ 650 00:36:29,011 --> 00:36:30,493 ‫لطفاً ، بله ، بله 651 00:36:31,883 --> 00:36:33,583 ‫باشه 652 00:36:39,804 --> 00:36:42,288 ‫برام خیلی آرامش بخشه 653 00:36:42,372 --> 00:36:43,680 ‫آره 654 00:36:43,764 --> 00:36:47,946 ‫بهم کمک میکنه تا با فشارهای ‫شهردار بودن کنار بیام ... 655 00:36:48,030 --> 00:36:50,728 ‫به خصوص بعد ازینکه دکتر شهر به قتل رسید 656 00:36:52,904 --> 00:36:54,474 ‫این وحشتناکه 657 00:36:54,558 --> 00:36:56,606 ‫آره ، آره 658 00:36:56,690 --> 00:36:58,130 ‫هر چند ما تازگی یکی رو دستگیر کردیم 659 00:36:58,214 --> 00:37:03,352 ‫و این اولین قتل در "پیشنس" ‫از حدود سال 1800 بود 660 00:37:03,436 --> 00:37:06,791 ‫همیشه میخواستم بگم... میدونی ... 661 00:37:06,875 --> 00:37:09,619 ‫"تا زمانی که من هستم نه رفیق" ‫(نمیذارم از این اتفاقات بیافته) 662 00:37:09,703 --> 00:37:12,448 ‫امّا... آره ، این ... 663 00:37:12,532 --> 00:37:13,885 ‫تو زمان من اتفاق افتاد 664 00:37:17,059 --> 00:37:20,800 ‫فکر میکنم ممکنه وقتی این اتفاق ‫افتاده ، اون طرفِ خیابان بودم 665 00:37:22,542 --> 00:37:24,240 ‫اه ... 666 00:37:25,763 --> 00:37:27,681 ‫ادویه‌ی کدو تنبل دوست داری ؟ 667 00:37:32,596 --> 00:37:35,297 ‫نزدیک بود 668 00:37:35,381 --> 00:37:38,692 ‫انگار همه جوری در مورد من صحبت ‫میکنن که من یه قهرمان بزرگ هستم ... 669 00:37:41,126 --> 00:37:43,653 ‫به جز دو نفری که در واقع ‫جونِ‌شون رو نجات دادم ... 670 00:37:43,737 --> 00:37:47,219 ‫که اتفاقاً هر دو منو کاملاً نادیده میگیرن 671 00:37:50,744 --> 00:37:52,940 ‫میدونی ، من الان باید ‫با دوستم وقت میگذروندم 672 00:37:52,964 --> 00:37:54,708 ‫هرزه ، من دوستِت هستم 673 00:37:54,792 --> 00:37:57,450 ‫من و تو ، از تو و "آستا" نزدیکتریم 674 00:37:57,534 --> 00:37:59,582 ‫ما در دبیرستان یه دوست پسر رو شریک شدیم 675 00:37:59,666 --> 00:38:02,194 ‫منظورت اون پسره‌ست که ‫پشت سر من باهاش خوابیدی ؟ 676 00:38:02,278 --> 00:38:04,152 ‫من آلَتِش رو گرفتم و اونم دوست داشت ... 677 00:38:04,236 --> 00:38:06,111 ‫خب پس من چی کار باید میکردم ، میگفتم نه ؟ 678 00:38:06,195 --> 00:38:07,503 ‫اوه آره ، نکته‌ی منصفانه‌ایه 679 00:38:09,024 --> 00:38:11,986 ‫فقط انگار... آزارم میده که نمیتونم پیداشون کنم 680 00:38:12,070 --> 00:38:13,814 ‫تمام روز داشتم اس ام اس میزدم 681 00:38:13,898 --> 00:38:16,034 ‫نمیدونم ، شاید اتفاقی براش افتاده 682 00:38:16,118 --> 00:38:17,774 ‫شاید حالِ‌شون خوب نیست 683 00:38:17,858 --> 00:38:19,532 ‫نمیدونم ، یه جورایی داره ‫وحشت زده‌ام میکنه 684 00:38:19,556 --> 00:38:22,170 ‫آره ، احتمالاً اتفاق بدی برای "آستا" افتاده 685 00:38:22,254 --> 00:38:24,042 ‫نمیدونم ، احتمالاً دزدیده شده ... 686 00:38:24,126 --> 00:38:25,712 ‫یا همچین چیزی یا مثلاً افرادی دنبالِش هستن ... 687 00:38:25,736 --> 00:38:28,785 ‫و مثلاً اون در عقب یه ماشین ، ‫مثلاً در یه صندوق عقب ... 688 00:38:28,869 --> 00:38:31,049 ‫جیغ میزنه و مشت میکوبه ... 689 00:38:31,133 --> 00:38:33,225 ‫و مثلاً... یا میتونه مرده باشه 690 00:38:33,309 --> 00:38:36,532 ‫ممکنه یه جایی تو گودالی مرده ‫باشه... مثلاً سراسر خونی باشه ... 691 00:38:36,616 --> 00:38:39,971 ‫و مثلاً دل و روده‌اش زده بیرون ... 692 00:38:40,055 --> 00:38:41,615 ‫این قراره به من کمک کنه ‫تا احساس بهتری داشته باشم ؟ 693 00:38:41,665 --> 00:38:42,974 ‫باشه 694 00:38:43,058 --> 00:38:44,731 ‫خب ما میخوایم بریم تو کارِ "کارائوکه" 695 00:38:44,755 --> 00:38:48,283 ‫نفرِ اوّل ، ما "لیو بیکر" خودمون رو ‫داریم که برای ما آهنگ میخونه 696 00:38:48,367 --> 00:38:51,983 ‫تشویق کنید 697 00:38:57,637 --> 00:39:02,863 ‫♪ اوه ، اووووه ... ♪ 698 00:39:02,947 --> 00:39:07,908 ‫♪ در سایه‌ی من بودن باید سرد بوده باشه ... ♪ 699 00:39:10,781 --> 00:39:16,352 ‫♪ اینکه هیچوقت نور آفتاب روی صورتِت نیافته ... ♪ 700 00:39:18,963 --> 00:39:23,579 ‫♪ تو راضی بودی که بذاری من بدرخشم ... ♪ 701 00:39:23,663 --> 00:39:26,843 ‫♪ این روشِ توئه ... ♪ 702 00:39:26,927 --> 00:39:31,193 ‫♪ تو همیشه یه قدم به پشتِ من میرفتی ... ♪ 703 00:39:34,109 --> 00:39:38,289 ‫♪ بنابراین من کسی بودم که ♪ ‫♪ تمامِ نور و شکوه نصیبم میشد ... ♪ 704 00:39:38,678 --> 00:39:40,857 ‫چه کوفتی داره اتفاق میافته ؟ 705 00:39:40,941 --> 00:39:47,078 ‫♪ در حالی که تو کسی بودی ♪ ‫♪ که تمام قدرت رو داشت ... ♪ 706 00:39:49,602 --> 00:39:56,087 ‫♪ چهره‌ای زیبا بدون نام ، برای مدت طولانی ... ♪ 707 00:39:57,393 --> 00:40:01,049 ‫♪ لبخندی زیبا که درد رو پنهان میکنه ♪ 708 00:40:04,182 --> 00:40:10,579 ‫♪ تا حالا میدونستی که تو قهرمان من ... ♪ 709 00:40:12,277 --> 00:40:17,325 ‫♪ و تمام چیزی هستی که دوست دارم باشم ؟ ♪ 710 00:40:19,893 --> 00:40:27,161 ‫♪ من میتونم بالاتر از یه عقاب پرواز کنم ... ♪ 711 00:40:27,771 --> 00:40:32,688 ‫♪ تو بادِ زیر بالهای من هستی ♪ 712 00:40:37,085 --> 00:40:38,611 ‫خیلی خب 713 00:40:44,788 --> 00:40:47,489 ‫گمون کنم که دوباره معاون هستم 714 00:40:58,454 --> 00:41:00,064 ‫اوه لعنت 715 00:41:02,501 --> 00:41:04,724 ‫من ابتدا مفهوم یکی بخر دو تا ببر رو ... ‫(همچنین با یه تیر دو نشون زدن) 716 00:41:04,808 --> 00:41:09,028 ‫وقتی فهمیدم که نون باگت‌های ‫یه روز مونده در بازار فروخته میشد 717 00:41:13,947 --> 00:41:16,344 ‫اما گرفتن این "ردیاب بیگانه" در چنگم ... 718 00:41:16,428 --> 00:41:18,738 ‫و فهمیدنِ اینکه همون ‫تراشه‌ای که من لازم دارم ... 719 00:41:18,822 --> 00:41:21,393 ‫درونِش کاشته شده حتّی هیجان انگیزتَر از ... 720 00:41:21,477 --> 00:41:24,944 ‫گرفتن یه نونِ "کروتان" اضافیِ 60 سانتی بود 721 00:41:25,437 --> 00:41:26,702 ‫حرکت نکن 722 00:41:26,786 --> 00:41:30,010 ‫من اون فناوریِ بیگانه رو ‫از گردنت بیرون میارم 723 00:41:30,094 --> 00:41:34,406 ‫نه ، صبر کن... بچه‌ی من کجاست ؟ 724 00:41:34,490 --> 00:41:35,494 ‫کدوم بچه ؟ 725 00:41:35,578 --> 00:41:39,150 ‫اونی که 30 سال پیش از ‫همسرم در اتوبوس بیرون آوردین 726 00:41:39,234 --> 00:41:41,761 ‫ما این کارو نمیکنیم ، ‫اون کارِ "خاکستری"هاست 727 00:41:41,845 --> 00:41:43,154 ‫تو خاکستری‌ای 728 00:41:43,238 --> 00:41:46,244 ‫- چطور جرات میکنی به من بگی خاکستری ‫- لطفاً ازم بیرون نیارِش 729 00:41:46,328 --> 00:41:49,160 ‫این تنها راهیه که اگر ‫برگردن میتونن پیدام کنن 730 00:41:49,244 --> 00:41:51,550 ‫این تنها راهیه که ممکنه ‫پسرم رو ملاقات کنم 731 00:41:53,335 --> 00:41:55,119 ‫اونها برای شما برنخواهند گشت 732 00:41:56,120 --> 00:41:58,427 ‫اونها قبلاً چیزی که میخواستن رو به دست آوردن 733 00:42:07,349 --> 00:42:08,744 ‫من تورو میشناسم 734 00:42:08,828 --> 00:42:10,833 ‫شما در اون جمعِ تجربه کرده‌ها بودی 735 00:42:10,917 --> 00:42:12,052 ‫اوم آره 736 00:42:12,136 --> 00:42:13,793 ‫چیزی که اونجا گفتی رو شنیدم 737 00:42:13,877 --> 00:42:16,923 ‫تاثیرگذار بود اما باید مراقب باشی 738 00:42:18,534 --> 00:42:20,234 ‫- منظورت چیه ؟ ‫- تا جایی که تو میدونی ... 739 00:42:20,318 --> 00:42:25,542 ‫بیگانه‌ی شما یه "کریستف کلمب" آسمونِه ‫(یعنی اینکه ممکنه اون هم مثل کریستف ‫کلمب قصدِ دیگه‌ای از سفر داشته) 740 00:42:47,226 --> 00:42:50,543 ‫«میخواید این فایل رو ببینید ؟» 741 00:43:13,893 --> 00:43:16,682 ‫بیا بریم ، چیزی که لازم ‫داشتم رو به دست آوردم 742 00:43:16,766 --> 00:43:18,553 ‫خب ، این باعث اضطرابَم میشه 743 00:43:18,637 --> 00:43:20,552 ‫نگران نباش ، بهش صدمه‌ای نزدم 744 00:43:21,684 --> 00:43:24,037 ‫زانو زده بود ازم تشکر میکرد 745 00:43:24,121 --> 00:43:27,864 ‫- تو یه هیولایی ‫- قابل نداشت 746 00:43:30,693 --> 00:43:32,564 ‫هیچ هیولایی وجود نداره 747 00:43:33,304 --> 00:43:37,264 ‫فقط موجوداتی که کاری رو که برای ‫زنده موندن باید انجام بدن ، انجام میدن 748 00:43:50,582 --> 00:43:51,934 ‫"آستا" 749 00:43:56,762 --> 00:43:59,203 ‫تو اونجایی ؟! 750 00:44:17,043 --> 00:44:19,132 ‫اوه لعنت 751 00:45:05,584 --> 00:45:15,172 ‫« رسانه اينترنتي ميکس Miks.ir » ‫« ترجمه شده توسط : Bahador.Kazemian » ‫« Bahador_1470@Yahoo.Com » 752 00:45:15,501 --> 00:45:19,173 ‫Instagram : Bahador.Kazemian ‫Telegram : Bahador_Kazemian