1 00:00:00,953 --> 00:00:03,674 ‫آنچه در «شهروند بیگانه» گذشت... 2 00:00:03,675 --> 00:00:05,681 ‫باید برگردم سیاره‌م. 3 00:00:06,251 --> 00:00:08,351 ‫منو می‌بری خونه‌مون، مگه نه؟ 4 00:00:11,330 --> 00:00:12,702 ‫هری، نمی‌تونی درستش کنی. 5 00:00:12,734 --> 00:00:14,581 ‫مجبورم درستش کنم. ‫اگه نکنم، اینجا گیر می‌افتم. 6 00:00:14,605 --> 00:00:15,784 ‫اگه کسی اینو ببینه... 7 00:00:15,808 --> 00:00:17,168 ‫اونوقت اوضاع برات خراب‌تر می‌شه. 8 00:00:18,746 --> 00:00:21,361 ‫- اون چیه؟ ‫- جعبۀ بقا. 9 00:00:21,385 --> 00:00:22,932 ‫بوتولینوم تزریقی‌ـه. 10 00:00:22,956 --> 00:00:26,371 ‫شاید تنها کاری که لازم بوده ‫انجام بده تزریق سم... 11 00:00:26,395 --> 00:00:28,042 ‫داخل یه ویال انسولین بوده. 12 00:00:28,066 --> 00:00:31,415 ‫چکمه و پا هر دو ‫تو یه منطقه پیدا شدن. 13 00:00:31,439 --> 00:00:32,852 ‫شاید درگیری داخل اتفاق افتاده باشه... 14 00:00:32,876 --> 00:00:35,389 ‫و بعد هری، یارویی که مرده رو... 15 00:00:35,413 --> 00:00:36,458 ‫از در پرت کرده باشه بیرون. 16 00:00:36,482 --> 00:00:38,062 ‫و پرتت می‌کنم توی دریاچه. 17 00:00:38,086 --> 00:00:39,932 ‫مثل اینکه ممکنه یه مظنون اصلی ‫جدید داشته باشیم. 18 00:00:39,956 --> 00:00:41,803 ‫تو مأموریتت رو کامل نکردی. 19 00:00:41,827 --> 00:00:43,739 ‫یه نفر دیگه رو می‌فرستن که به‌جات بقیه رو بکشه. 20 00:00:43,763 --> 00:00:45,610 ‫همه؟ یعنی آستا رو هم؟ 21 00:00:45,634 --> 00:00:47,380 ‫اونم انسانه، پس بله. 22 00:00:47,404 --> 00:00:48,974 ‫نباید این اتفاق بیفته. 23 00:01:00,030 --> 00:01:01,010 ‫آهای؟ 24 00:01:02,034 --> 00:01:03,116 ‫آستا؟ 25 00:01:05,452 --> 00:01:06,256 ‫آهای؟ 26 00:01:12,442 --> 00:01:13,474 ‫آستا؟ 27 00:01:16,462 --> 00:01:17,865 ‫آدما کجان؟ 28 00:01:19,768 --> 00:01:21,007 ‫آستا؟ 29 00:01:25,999 --> 00:01:27,253 ‫دارسی؟ 30 00:01:37,037 --> 00:01:38,785 ‫وااای! 31 00:01:39,809 --> 00:01:42,559 ‫دارسی... چه بلایی سرت اومده؟ 32 00:01:43,583 --> 00:01:45,754 ‫تو... 33 00:01:47,892 --> 00:01:49,537 ‫ببخشید... گذاشتی بمیرم. 34 00:01:49,561 --> 00:01:52,186 ‫تو گذاشتی همه‌مون بمیریم، چه ضدحالی. 35 00:01:52,434 --> 00:01:53,298 ‫آستا. 36 00:01:53,536 --> 00:01:54,748 ‫واسه اون دیگه خیلی دیر شده. 37 00:01:54,772 --> 00:01:56,451 ‫نه، آستا نه. 38 00:01:56,475 --> 00:02:00,528 ‫اون... به‌خاطر تو مرده. 39 00:02:01,085 --> 00:02:02,664 ‫باید کمکش کنم. 40 00:02:02,688 --> 00:02:05,636 ‫چه کمکی کنی؟ ‫براش محل دفن بهتری پیدا کنی؟ 41 00:02:05,660 --> 00:02:07,540 ‫بیخیال، منظورم اینه که جسدش بالای تپه‌ست. 42 00:02:07,564 --> 00:02:08,742 ‫محل دفن از اونجا بهتر پیدا نمی‌شه. 43 00:02:08,766 --> 00:02:11,816 ‫من کنار برکه و غازها دفن شدم. 44 00:02:11,840 --> 00:02:13,185 ‫تا همین جاش رو بگم کافیه. 45 00:02:13,209 --> 00:02:16,491 ‫پس هنوز عذاب وجدان نگرفتی؟ 46 00:02:16,515 --> 00:02:17,727 ‫چون باید داشته باشی. 47 00:02:17,751 --> 00:02:20,657 ‫باید نجاتش بدم. ‫آستا! 48 00:02:25,100 --> 00:02:28,482 ‫آستا، آستا! 49 00:02:28,506 --> 00:02:30,210 ‫آستا! 50 00:02:41,867 --> 00:02:43,004 ‫ترسناک بود. 51 00:02:43,005 --> 00:02:48,797 ‫ارائه شده توسط وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::. 52 00:02:48,798 --> 00:02:55,823 ‫«کاری از بهادر و صاحب» ‫«Bahador_Sub & @SAHEB2485@» 53 00:02:55,828 --> 00:02:57,340 ‫‌یه‌کم تحقیق کردم. 54 00:02:57,364 --> 00:03:00,581 ‫در سال‌های 2015 و 2016، ‫دکتر وندراسپیگل در بیمارستان سنت هلن... 55 00:03:00,605 --> 00:03:02,283 ‫در نیویورک کار ‌می‌کرده. 56 00:03:02,307 --> 00:03:04,354 ‫پیغام گذاشتم که سابقه‌ش رو برامون بفرستن. 57 00:03:04,378 --> 00:03:05,858 ‫صبر کن. ‫این چیه من دارم می‌بینم؟ 58 00:03:05,882 --> 00:03:07,460 ‫اومد بیرون؟ 59 00:03:07,484 --> 00:03:08,997 ‫نه، انگار یه‌جور شاهین روی یه درخت... 60 00:03:09,021 --> 00:03:11,636 ‫داره یه موش یا یه بدبختی رو پاره‌پوره می‌کنه. 61 00:03:11,660 --> 00:03:13,038 ‫خیلی ناجوره. 62 00:03:13,062 --> 00:03:15,076 ‫طبیعت با کسی شوخی نداره، معاون. 63 00:03:15,100 --> 00:03:16,846 ‫- می‌شه نگاه کنم؟ ‫- جواب منفیه. 64 00:03:16,870 --> 00:03:19,284 ‫اگه تو این فاصله که دوربین رو می‌دم بهت، ‫دکتر بیاد بیرون و یکی رو بکشه چی؟ 65 00:03:19,308 --> 00:03:20,978 ‫پاستیل رد کن بیاد. 66 00:03:23,082 --> 00:03:25,831 ‫باشه، خیلی خب. 67 00:03:25,855 --> 00:03:28,526 ‫دکترِ نه چندان خوب‌ِ ما اومد. 68 00:03:29,863 --> 00:03:32,298 ‫با این همه سطل خاک چی کار داره؟ 69 00:03:32,768 --> 00:03:34,583 ‫خیلی خاکه. 70 00:03:35,607 --> 00:03:37,720 ‫شاید داره چیزی زیر سرداب دفن می‌کنه... 71 00:03:37,744 --> 00:03:39,054 ‫شایدم کسی رو. 72 00:03:41,752 --> 00:03:43,732 ‫مرد، این خاک به اندازۀ ‫جسد پنج تا آدم بالغ‌ـه... 73 00:03:43,756 --> 00:03:46,138 ‫شایدم جسد سه تا آدم بالغ و پنج تا بچه... 74 00:03:46,162 --> 00:03:48,075 ‫و شاید دو تا سوارکار. ‫(اسب‌سوارها معمولاً جثۀ کوچکی دارند) 75 00:03:48,076 --> 00:03:48,998 ‫حالا که حرف سوارکارها شد... 76 00:03:49,001 --> 00:03:51,014 ‫آخرین باری کی تاد کمبل رو دیدی؟ 77 00:03:51,038 --> 00:03:53,152 ‫- دندونپزشکم؟ ‫- اوهوم. 78 00:03:53,176 --> 00:03:55,122 ‫یعنی داری می‌گی که اون سوارکاره؟ 79 00:03:55,146 --> 00:03:56,525 ‫خب، یاور قد‌کوتاه‌ـه، ‫پاهاش پرانتزی‌ـه... 80 00:03:56,549 --> 00:03:57,560 ‫و لباس‌های راه‌راه می‌پوشه. 81 00:03:57,584 --> 00:03:58,729 ‫سوارکارها همین شکلی‌ان دیگه. 82 00:03:58,753 --> 00:04:00,898 ‫من که هیچ‌وقت نمی‌فهمم ‫چرا می‌ذاری همچین آدمی... 83 00:04:00,899 --> 00:04:01,993 ‫دندون‌هات رو سوراخ کنه. 84 00:04:07,371 --> 00:04:10,319 ‫تابستون. ‫مردم من عاشق سرما هستن. 85 00:04:10,343 --> 00:04:12,925 ‫ولی این بدن مطمئناً این ‫روزهای گرم رو ترجیح می‌ده. 86 00:04:12,949 --> 00:04:14,629 ‫بوی گل‌ها... 87 00:04:14,653 --> 00:04:16,766 ‫صدای حشرات که برای فصل جفت‌گیری... 88 00:04:16,790 --> 00:04:18,603 ‫پاهاشون رو به هم می‌مالن. 89 00:04:18,627 --> 00:04:20,006 ‫آرامش بیشتری داره. 90 00:04:20,030 --> 00:04:21,578 ‫آره. 91 00:04:26,476 --> 00:04:27,955 ‫همینه، عزیزم. 92 00:04:27,979 --> 00:04:30,326 ‫از اینجا متنفرم. 93 00:04:30,450 --> 00:04:32,733 ‫امسال تابستون می‌خواین جای بهترین برین؟ 94 00:04:33,757 --> 00:04:35,436 ‫سلام، من شهردار میچ هستم. 95 00:04:35,460 --> 00:04:36,873 ‫تابستون نزدیکه... 96 00:04:36,897 --> 00:04:39,845 ‫و لحظه‌شماری می‌کنم تا شما رو در ‫جسپ، کلرادو ببینم و بهتون خوشامد بگم... 97 00:04:39,869 --> 00:04:41,583 ‫امن‌ترین شهر این اطراف. 98 00:04:41,607 --> 00:04:44,646 ‫بیاین آب چشمۀ کوهستانی ‫بسیار معروف ما رو بچشین. 99 00:04:46,617 --> 00:04:48,663 ‫ما بِکرترین دریاچه‌ها رو در کلرادو داریم... 100 00:04:48,687 --> 00:04:51,001 ‫بسیار مناسب برای قایق‌سواری و شنا... 101 00:04:51,025 --> 00:04:52,638 ‫و اگه عاشق ماهی‌گیری هستین... 102 00:04:52,662 --> 00:04:55,611 ‫پنج نوع قزل‌آلا داریم... 103 00:04:55,635 --> 00:04:57,648 ‫و صفر نوع پای جسد انسان. 104 00:04:57,672 --> 00:04:59,719 ‫اگه قرار باشه کسی در جسپ ناپدید بشه... 105 00:04:59,743 --> 00:05:01,589 ‫فقط در هزارتویِ بسیار معروف ذرت ما گم می‌شه. 106 00:05:01,613 --> 00:05:03,459 ‫پس اگه صبرتون تموم شده... ‫(از پیشنس سیر شدین) 107 00:05:03,483 --> 00:05:05,898 ‫و می‌خواین خوش بگذرونین، بیاین به ما سر بزنین. 108 00:05:05,922 --> 00:05:09,471 ‫چون اینجا در جسپ تنها ‫قتلی که می‌بینین روی صحنه... 109 00:05:09,495 --> 00:05:12,510 ‫در جشنوارۀ تابستونی شکسپیر ماست. 110 00:05:12,534 --> 00:05:13,914 ‫حله. 111 00:05:13,938 --> 00:05:17,812 ‫یه مقدار سیانور تو قهوه‌م می‌ریزم ‫و کار رو تموم می‌کنم. 112 00:05:21,463 --> 00:05:22,609 ‫واقعاً خجالت داره. 113 00:05:22,633 --> 00:05:24,112 ‫یه هفته‌ست که داری حفاری می‌کنی. 114 00:05:24,136 --> 00:05:25,749 ‫اگه همونطور که قرار بود برگشته بودی خونه... 115 00:05:25,773 --> 00:05:28,387 ‫مجبور نبودی هیچ کدوم از این کار‌ها رو بکنی. 116 00:05:28,411 --> 00:05:31,026 ‫نمی‌شد با اون بچه برم خونه. 117 00:05:31,050 --> 00:05:33,497 ‫امکان نداشت بتونم از عوارضی ردش کنم. 118 00:05:33,521 --> 00:05:35,134 ‫بله، واسه همین سفینه دکمۀ پرتاب به بیرون داره. 119 00:05:35,158 --> 00:05:36,520 ‫بدن اون بچه باید... 120 00:05:36,521 --> 00:05:38,440 ‫یه ستارۀ دنباله‌دار تو آسمون تگزاس می‌شد. 121 00:05:38,464 --> 00:05:41,146 ‫تو هیچی درمورد فضا نمی‌دونی. 122 00:05:41,170 --> 00:05:43,585 ‫تو یه هشت‌پایِ کلرادویی هستی. 123 00:05:43,609 --> 00:05:45,589 ‫ما توی کلرادو‌ایم؟ لعنت. 124 00:05:45,613 --> 00:05:48,828 ‫فکر کردم اینجا هنده. ‫اون یه فرش هندیه. 125 00:05:48,852 --> 00:05:50,497 ‫داری فرهنگ اون‌ها رو تصاحب می‌کنی. ‫(تصاحب فرهنگی) 126 00:05:50,521 --> 00:05:51,734 ‫حرکت قشنگی نیست، مرد. 127 00:05:51,758 --> 00:05:54,505 ‫تو یه حراجی دیدم قیمتش 5 دلاره. 128 00:05:54,529 --> 00:05:56,109 ‫باید می‌خریدمش. 129 00:05:56,133 --> 00:05:59,817 ‫غیر از اون... به‌نظرم دکور خونه رو کامل‌تر می‌کنه. 130 00:05:59,841 --> 00:06:01,119 ‫گوش کن چی می‌گی. 131 00:06:01,143 --> 00:06:03,490 ‫راستی به قیمت خیلی خوبی خریدیش. 132 00:06:03,514 --> 00:06:06,797 ‫داری یکی از اون‌ها می‌شی. ‫ببین چقدر انسانی. 133 00:06:06,821 --> 00:06:08,835 ‫حتی در برابر حملۀ مردم خودت هم آسیب‌پذیری. 134 00:06:08,859 --> 00:06:14,479 ‫نیستم چونکه در بدن هشت‌پاییِ ‫تو یه سوراخ درست می‌کنم... 135 00:06:14,503 --> 00:06:17,151 ‫و وقتی اومدن که بشریت رو از بین ببرن... 136 00:06:17,175 --> 00:06:19,723 ‫تو رو به عنوان یه لباس هشت‌پایی محافظ تنم می‌کنم. 137 00:06:19,747 --> 00:06:22,696 ‫وای... با مهمون‌هات اینجوری رفتار می‌کنی؟ 138 00:06:22,720 --> 00:06:25,224 ‫پس حالا خوشحالم که ‫برای خونه‌ت کادو نگرفتم. 139 00:06:30,836 --> 00:06:32,640 ‫کی به این دست زده؟ 140 00:06:36,113 --> 00:06:38,551 ‫اون کثافت کوچولوی عوضی. 141 00:06:39,988 --> 00:06:44,076 ‫باشه احمق کوچولو. ‫با تکنولوژی فضایی من بازی کن. 142 00:06:44,529 --> 00:06:47,102 ‫بلایی که قراره سرت بیاد حقته. 143 00:07:23,362 --> 00:07:25,911 ‫اوه، وای. ‫وای، وای. 144 00:07:25,935 --> 00:07:28,039 ‫وای، وای. 145 00:07:59,980 --> 00:08:02,594 ‫حالا که مردمم برای کشتن همه به زمین میان... 146 00:08:02,618 --> 00:08:05,186 ‫برای زنده موندن یه پناهگاه لازم دارم. 147 00:08:05,691 --> 00:08:07,404 ‫درستش می‌کنم و به عنوان... 148 00:08:07,428 --> 00:08:09,441 ‫خونۀ جدیدش، به آستا ارائه‌ش می‌کنم. 149 00:08:09,465 --> 00:08:11,078 ‫ما زنده می‌مونیم... 150 00:08:11,102 --> 00:08:14,031 ‫و همۀ عوضی‌های آبجوخور نیست و نابود می‌شن. 151 00:08:18,300 --> 00:08:20,301 ‫روز خوبی داشته باشین. ‫ممنون. 152 00:08:20,409 --> 00:08:22,048 ‫- بن. ‫- بله؟ 153 00:08:22,071 --> 00:08:24,251 ‫واقعاً؟ ‫اون نمی‌تونه دکتر جدید باشه. 154 00:08:25,009 --> 00:08:28,458 ‫دکتر اسمال‌وود پزشک فوق‌العاده‌ایه. 155 00:08:28,482 --> 00:08:30,228 ‫می‌دونی، اون جزو اولین زن‌هایی بوده... 156 00:08:30,252 --> 00:08:32,834 ‫که از دانشکده پزشکی هاروارد فارغ التحصیل شده. 157 00:08:32,858 --> 00:08:34,771 ‫آره، در دهۀ 1940. 158 00:08:34,795 --> 00:08:37,009 ‫سال‌ها تجربه داره. 159 00:08:37,033 --> 00:08:39,781 ‫تو همون دختر کوچولویی که دستش شکسته؟ 160 00:08:39,805 --> 00:08:41,517 ‫نه، هنوزم پرستارم. 161 00:08:41,541 --> 00:08:42,987 ‫بیمارتون انتهای راهروئه. 162 00:08:43,011 --> 00:08:44,390 ‫ممنون، عزیزم. 163 00:08:44,414 --> 00:08:47,897 ‫سلام، دکتر اسمال‌وود. ‫خوشحالم دوباره می‌بینم‌تون. 164 00:08:47,921 --> 00:08:52,472 ‫سلام، وقتی یه هاثورن رو ‌ببینم می‌شناسمش. 165 00:08:52,496 --> 00:08:55,813 ‫مثل همیشه سرحال و تیزبینه. 166 00:08:55,837 --> 00:08:59,019 ‫سلام من رو به برادر دوقلوت، شهردار، برسون. 167 00:08:59,043 --> 00:09:02,459 ‫بهش بگو که به‌نظر من تو کارش حرف نداره. 168 00:09:02,740 --> 00:09:04,382 ‫حتماً. 169 00:09:05,589 --> 00:09:08,504 ‫می‌شه لطفاً به دکتر ایثن بگی برگرده؟ 170 00:09:08,528 --> 00:09:09,706 ‫بهم پیام داد. 171 00:09:09,730 --> 00:09:11,310 ‫یه مشکل خانوادگی داشته. ‫نمی‌تونه برگرده. 172 00:09:11,334 --> 00:09:13,314 ‫من باید چی کار کنم؟ ‫من اینجا تنهای تنهام. 173 00:09:13,338 --> 00:09:15,318 ‫- اون خیلی با تجربه‌ست. ‫- آستا، آستا، بیا. 174 00:09:15,342 --> 00:09:16,453 ‫بیا بریم. ‫زمانِ وقت‌تلف‌کردنه. 175 00:09:16,477 --> 00:09:18,457 ‫ببخشید، دارس. ‫نمی‌تونم بیام. 176 00:09:18,481 --> 00:09:20,628 ‫دکتر اسمال‌وود تازه کارش رو شروع کرده، ‫و اوضاع خیلی به‌هم ریخته‌ست. 177 00:09:20,652 --> 00:09:22,866 ‫دکتر اسمال‌وود؟ ‫چی می‌گی؟ 178 00:09:22,890 --> 00:09:25,338 ‫سی سالی می‌شه که مرده. 179 00:09:25,362 --> 00:09:27,175 ‫سلام. 180 00:09:27,199 --> 00:09:31,283 ‫- وای خدا، روح. ‫- الان برادرت رو دیدم. 181 00:09:31,307 --> 00:09:33,621 ‫ببین، مشکلی پیش نمیاد. ‫الن اینجاست. 182 00:09:33,645 --> 00:09:35,525 ‫لطفاً برو از روز تعطیلاتت لذت ببر، باشه؟ 183 00:09:35,549 --> 00:09:36,794 ‫دستور شهرداره. 184 00:09:36,818 --> 00:09:39,199 ‫آره، بیا قبل از اینکه شروع کنه ‫به چهاردست‌وپا خزیدن... 185 00:09:39,223 --> 00:09:40,735 ‫روی سقف، از اینجا بزنیم بیرون. 186 00:09:40,759 --> 00:09:43,307 ‫- بیا بریم ‫- باشه، باشه. 187 00:09:43,331 --> 00:09:45,335 ‫برم وسایلم رو بیارم. 188 00:09:54,253 --> 00:09:57,268 ‫شنیدی... هنوزم قراره فردا بارون بیاد؟ 189 00:09:57,292 --> 00:09:59,439 ‫چرا انقدر عجیب رفتار می‌کنی؟ 190 00:09:59,463 --> 00:10:01,710 ‫- چی؟ ‫- وای خدای من. 191 00:10:01,734 --> 00:10:03,681 ‫واسه اینکه اون هفته منو بوسیدی معذبی؟ 192 00:10:03,705 --> 00:10:06,487 ‫وای، همینجوری در ملاءعام داد می‌زنی همه بشنون. 193 00:10:06,511 --> 00:10:07,889 ‫خیلی هم عالی. 194 00:10:07,913 --> 00:10:09,826 ‫درواقع تو منو بوسیدی. 195 00:10:09,850 --> 00:10:12,699 ‫اوه، نخیرم آقا، نه. ‫اینطوری نبود. 196 00:10:12,723 --> 00:10:14,736 ‫- دقیقاً همینطوری بود. ‫- میخوای صحنه‌ش رو بازسازی کنم؟ 197 00:10:14,760 --> 00:10:18,177 ‫ببین، من می‌شم تو، تو من باش، ‫و من تو رو می‌بوسم. 198 00:10:18,201 --> 00:10:19,379 ‫باسن خودت رو بگیر، ‫و به خودت نشون بده که چه‌جوری این کار رو کردی. 199 00:10:19,403 --> 00:10:20,448 ‫زود باش. ‫بیا اینجا. 200 00:10:20,472 --> 00:10:21,917 ‫- نه، نه. ‫- من نشون می‌دم چه‌جوری بود. 201 00:10:21,941 --> 00:10:23,320 ‫- خیلی خنده‌داره. ‫- تو اینطوری بودی. 202 00:10:23,344 --> 00:10:24,556 ‫- نه، نمی‌کنم. ‫- اینجوری بودی... 203 00:10:24,580 --> 00:10:25,725 ‫- نه. ‫- دستِت خوب کار می‌کرد. 204 00:10:25,749 --> 00:10:27,362 ‫داری به باسنم دست می‌زنی. ‫داری به باسنم دست می‌زنی. 205 00:10:27,386 --> 00:10:28,631 ‫- نخیر. ‫- داری به باسنم دست میزنی. 206 00:10:28,655 --> 00:10:30,668 ‫من بهش دست... نزدم. 207 00:10:30,692 --> 00:10:33,006 ‫راستی عاشق تابلوی جدیدم. 208 00:10:38,241 --> 00:10:40,622 ‫می‌خوام مسئول این کار دستگیر بشه‌. 209 00:10:41,012 --> 00:10:42,291 ‫اصلاً می‌دونی کار کیه؟ 210 00:10:42,315 --> 00:10:44,027 ‫کاملاً معلومه، شهردارِ جسپ. 211 00:10:44,051 --> 00:10:46,332 ‫تبلیغ ضد-پیشنس اون رو ندیدی؟ 212 00:10:46,356 --> 00:10:48,370 ‫آره، خیلی بده. 213 00:10:48,394 --> 00:10:50,507 ‫ولی برای رفتن به اون هزارتوی ذرت لحظه‌شماری می‌کنم. 214 00:10:50,531 --> 00:10:52,745 ‫من هم همینطور، یه شایعه شنیدم، ‫در دهۀ 1970، یه بچه... 215 00:10:52,769 --> 00:10:55,849 ‫دو هفته اون داخل گم شده بوده ‫و مجبور شده دوستش رو بخوره. 216 00:10:55,874 --> 00:10:57,788 ‫به این می‌گن یه هزارتوی درست‌حسابی. 217 00:10:57,812 --> 00:10:59,592 ‫چه جالب، تو جسپ بچه‌ها، ‫بچه‌‎های دیگه رو بخورن اشکال نداره. 218 00:10:59,616 --> 00:11:01,028 ‫ولی تا ما یه پا تو دریاچه‌مون پیدا می‌کنیم... 219 00:11:01,052 --> 00:11:03,533 ‫یهو مردم فکر می‌کنن شهر ما امن نیست. 220 00:11:03,557 --> 00:11:05,337 ‫قتل بی‌رحمانۀ دکتر شهر هم اوضاع رو بدتر کرد. 221 00:11:05,361 --> 00:11:06,473 ‫- آره. ‫- آره. 222 00:11:06,497 --> 00:11:07,875 ‫خب دکتر بعدی هم که ناپدید شد. 223 00:11:07,899 --> 00:11:09,010 ‫می‌خوام بگم آدم‌ها که یهو غیب نمی‌شن. 224 00:11:09,034 --> 00:11:10,681 ‫آدم‌ربا هنوز دستگیر نشده. 225 00:11:10,705 --> 00:11:12,375 ‫اصلاً تابلو رو بر‌می‌داریم. 226 00:11:14,990 --> 00:11:17,026 ‫خیلی زود همۀ این‌ ماجراها تموم می‌شه. 227 00:11:17,050 --> 00:11:20,334 ‫مصرف بی‌پایان و پرخوری ‫انسان‌ها به پایان می‌رسه... 228 00:11:20,358 --> 00:11:23,072 ‫و جای من و آستا در پناهگاه امنه. 229 00:11:23,096 --> 00:11:24,675 ‫ولی اگه همه از بین برن... 230 00:11:24,699 --> 00:11:27,381 ‫کی پناهگاه رو تمیز نگه ‌داره؟ 231 00:11:27,405 --> 00:11:28,683 ‫من از تمیزکاری متنفرم... 232 00:11:28,707 --> 00:11:30,387 ‫و از ماشین آستا هم اینجور برمیاد که... 233 00:11:30,411 --> 00:11:31,890 ‫خیلی شلخته‌ست. 234 00:11:31,914 --> 00:11:33,727 ‫- قهوه؟ ‫- بله. 235 00:11:33,751 --> 00:11:35,764 ‫شاید بد نباشه پدر گندۀ آستا... 236 00:11:35,788 --> 00:11:37,033 ‫تو پناهگاه با ما باشه. 237 00:11:37,057 --> 00:11:38,703 ‫می‌تونه آشپزی و تمیزکاری کنه... 238 00:11:38,727 --> 00:11:41,509 ‫و افترشیوش هم بوی روغن غذاهای سرخ‌شده می‌ده. 239 00:11:41,533 --> 00:11:45,450 ‫نه، نمی‌شه. ‫اون‌ها پدر و دختر هستن. 240 00:11:45,474 --> 00:11:48,423 ‫ممکنه ضد من بشن و منو خدمتکار خودشون کنن. 241 00:11:48,447 --> 00:11:50,427 ‫- به‌نظر خسته میای. ‫- هستم. 242 00:11:50,451 --> 00:11:53,967 ‫رؤیاهام شیطانی شده‌ن. 243 00:11:53,991 --> 00:11:55,671 ‫مثل اینکه کابوس می‌بینی... 244 00:11:55,695 --> 00:11:59,046 ‫راهکارِ ذهن برای مقابله با ترس یا گناهه. 245 00:12:00,070 --> 00:12:02,651 ‫خب چه خبرا، هری؟ 246 00:12:02,675 --> 00:12:04,822 ‫دارم یه پناهگاه می‌سازم که آستا رو... 247 00:12:04,846 --> 00:12:07,394 ‫از انقراضی که در راهه نجات بدم، ‫و شما رو هم راه نمی‌دم... 248 00:12:07,418 --> 00:12:09,799 ‫و بعدش خاکسترتون رو ‫با خاک‌انداز جارو می‌کنم. 249 00:12:09,823 --> 00:12:10,874 ‫هیچی. 250 00:12:22,111 --> 00:12:23,824 ‫می‌دونی، واقعاً اینو لازم داریم. 251 00:12:23,848 --> 00:12:25,724 ‫ما خیلی زیاد کار می‌کنیم. 252 00:12:26,587 --> 00:12:28,534 ‫درواقع امروز قراره سر کار باشی، دارس. 253 00:12:28,558 --> 00:12:31,740 ‫خب متالیکا هم قرار بود با ‫آلبوم «لود» به اوج برگرده... 254 00:12:31,764 --> 00:12:33,644 ‫ولی زندگی رو نمی‌شه پیش‌بینی کرد. 255 00:12:33,668 --> 00:12:35,481 ‫لااقل می‌شه این ساندویچ‌ها رو... 256 00:12:35,505 --> 00:12:37,451 ‫به گروه مهمون‌های ویژه توی «شیپ میدو» برسونین؟ 257 00:12:37,475 --> 00:12:40,391 ‫و لطفاً باسنت رو به گرو‌ه‌های گردشگری نشون نده. 258 00:12:40,415 --> 00:12:42,828 ‫اولی حتماً، دومی رو ببینم چی می‌شه. 259 00:12:42,852 --> 00:12:44,990 ‫آمادۀ حرکت. 260 00:12:48,130 --> 00:12:55,452 ‫♪ آهنگ Simplicity ♪ ‫♪ از Nahko And Medicine For The People ♪ 261 00:12:56,146 --> 00:12:57,462 ‫آره عزیزم! 262 00:12:59,486 --> 00:13:01,602 ‫- مستقیم به جلو! ‫- مستقیم به جلو! 263 00:13:13,714 --> 00:13:15,861 ‫تکون نخور. ‫می‌بُره‎ها. 264 00:13:15,885 --> 00:13:18,533 ‫همیشه می‌دونستم از سنم بالغ‌ترم. 265 00:13:18,557 --> 00:13:20,938 ‫نمی‌خوام چاخان کنم، ‫ولی یه ساله بوی بدنم مثل آدم بزرگ‌ها شده. 266 00:13:20,962 --> 00:13:22,608 ‫هنوز بالغ نشدی. 267 00:13:22,632 --> 00:13:25,079 ‫طنز اسکاتولوژیک هنوز واسه‌ت خنده‌داره. 268 00:13:25,103 --> 00:13:26,549 ‫چی هست؟ 269 00:13:26,573 --> 00:13:28,492 ‫جوک‌‌هایی که توشون گُه دارن. 270 00:13:28,778 --> 00:13:30,891 ‫- گه. ‫- به خودت بیا. 271 00:13:30,915 --> 00:13:33,029 ‫چون رفتی فضا اینجوری شدی. 272 00:13:33,053 --> 00:13:34,899 ‫فکر نمی‌کنم فضا اینطوری باشه. 273 00:13:34,923 --> 00:13:37,171 ‫خب، قطعاً بلوغ که اینطوری نیست... 274 00:13:37,195 --> 00:13:38,764 ‫پس دیگه چی می‌تونه باشه؟ 275 00:13:40,295 --> 00:13:42,299 ‫هیچی به ذهنم نمی‌رسه. 276 00:13:47,794 --> 00:13:49,207 ‫سلام، بچه‌‌ها. 277 00:13:49,231 --> 00:13:51,043 ‫براتون اشترودل و آبمیوه آوردم. 278 00:13:51,067 --> 00:13:52,113 ‫نمی‌خوایم، مامان. ‫گرسنه‌مون نیست. 279 00:13:52,137 --> 00:13:53,782 ‫نه، ممنون. 280 00:13:53,806 --> 00:13:55,519 ‫مامانم گفته اگه خواستین ‫خوراکی ناسالم بهم بدین... 281 00:13:55,543 --> 00:13:58,625 ‫نباید قبول کنم چون آروم‌آروم منو به کشتن می‌ده. 282 00:13:58,816 --> 00:14:00,095 ‫باشه. 283 00:14:00,119 --> 00:14:03,003 ‫ناسالم نیست، خوراکی خوشمزه‌ست. 284 00:14:04,027 --> 00:14:05,625 ‫چی می‌گه؟ 285 00:14:12,277 --> 00:14:16,662 ‫♪ آهنگ Boots of Spanish Leather ♪ ‫♪ از ​The Lumineers ♪ 286 00:14:16,686 --> 00:14:18,565 ‫و حالا جَو رو با آخرین آهنگ... 287 00:14:18,589 --> 00:14:21,138 ‫از گلچین آهنگ‌های سال اول دبیرستانِ... 288 00:14:21,162 --> 00:14:24,544 ‫آستا یه‌کم آروم‌تر می‌کنیم. 289 00:14:24,568 --> 00:14:26,214 ‫با پارتی شروع کن، ‫و با حال خوب تموم کن. 290 00:14:26,238 --> 00:14:31,558 ‫همیشه این توصیه‌ رو از من، ‫و از رادیوهاتون می‌شنوین. 291 00:14:31,582 --> 00:14:33,629 ‫یه‌جورایی کل اون سال رو توصیف می‌کنه. 292 00:14:33,653 --> 00:14:34,722 ‫چرا؟ 293 00:14:39,198 --> 00:14:41,978 ‫آهان، عذر می‌خوام. ‫نباید این آهنگ رو می‌... 294 00:14:42,002 --> 00:14:44,184 ‫نه، نه، خوبه. 295 00:14:44,208 --> 00:14:46,588 ‫وقتی جی رو بادار بودم این... 296 00:14:46,612 --> 00:14:48,926 ‫آهنگ رو میلیون‌ها دفعه گوش کردم. 297 00:14:48,950 --> 00:14:51,598 ‫فکر کنم اونم خوشش میومد. ‫همیشه لگد می‌زد. 298 00:14:51,622 --> 00:14:53,936 ‫اون زمان باید کنارت بودم. 299 00:14:53,960 --> 00:14:55,840 ‫من، نه یه لیست آهنگ احمقانه. 300 00:14:55,864 --> 00:14:58,669 ‫منظورت چیه؟ ‫تو که اصلاً خبر نداشتی. 301 00:15:00,807 --> 00:15:02,587 ‫ولی باید می‌دونستم. 302 00:15:02,611 --> 00:15:04,724 ‫کاش بهم می‌گفتی. 303 00:15:04,748 --> 00:15:05,895 ‫با سر میومدم. 304 00:15:07,223 --> 00:15:09,238 ‫از راز خوشم نمیاد. 305 00:15:09,958 --> 00:15:11,271 ‫امیدوارم بدونی اگه چیزی رو... 306 00:15:11,295 --> 00:15:13,242 ‫از تو مخفی کنم، تنها دلیلش اینه که... 307 00:15:13,266 --> 00:15:15,846 ‫نمی‌خوام مشکلاتم رو بریزم سر تو. 308 00:15:15,870 --> 00:15:17,015 ‫داری چی رو ازم مخفی می‌کنی؟ 309 00:15:17,039 --> 00:15:18,652 ‫چی؟ 310 00:15:18,676 --> 00:15:20,647 ‫هیچی. 311 00:15:23,074 --> 00:15:24,730 ‫جی رو می‌گم. 312 00:15:26,091 --> 00:15:28,272 ‫می‌دونی، تو اروپا بودی، داشتی تمرین می‌کردی. 313 00:15:28,296 --> 00:15:30,743 ‫می‌دونستم اگه بهت بگم ول می‌کنی میای. 314 00:15:30,767 --> 00:15:33,582 ‫نمی‌خواستم تو هم زندگیت رو خراب کنی. 315 00:15:33,606 --> 00:15:37,623 ‫ببخشید، چی رو خراب کنم؟ ‫زندگی من حرف نداره، آستا. 316 00:15:37,647 --> 00:15:39,160 ‫الان شاشیدن بهترین دوستم رو ‫تماشا کردم که از... 317 00:15:39,184 --> 00:15:40,329 ‫قایقم ‌شاشید تو دریاچه. 318 00:15:40,353 --> 00:15:43,659 ‫زندگی‌ام محشره. 319 00:15:59,481 --> 00:16:02,335 ‫- سلام. ‫- امروز سرکار نرفتی؟ 320 00:16:02,359 --> 00:16:05,275 ‫نه، دارسی از کلینیک نجاتم داد... 321 00:16:05,299 --> 00:16:06,478 ‫بعدش رفتیم دریاچه. 322 00:16:06,502 --> 00:16:07,914 ‫واقعاً؟ 323 00:16:07,938 --> 00:16:11,110 ‫امیدوارم جلیقۀ نجات پوشیده بوده باشی، ‫دوتا می‌پوشیدی بهترم بود. 324 00:16:12,246 --> 00:16:13,625 ‫چی؟ چرا؟ 325 00:16:13,649 --> 00:16:18,367 ‫تو تنها دلیلی هستی که جلوی اون ‫فصایی رو گرفته که همه‌مون رو از بین نبره. 326 00:16:18,391 --> 00:16:21,240 ‫اگه اتفاقی برات بیفته، ‫همۀ مردم زمین می‌میرن. 327 00:16:21,264 --> 00:16:24,313 ‫به‌نظرت این آبی خیلی تیره‌ست؟ 328 00:16:24,337 --> 00:16:27,587 ‫دست من نیست که تنها دوست هری منم. 329 00:16:27,611 --> 00:16:29,691 ‫شاید باید دوست‌های بیشتری داشته باشه. 330 00:16:29,715 --> 00:16:31,461 ‫ما شهر محشری داریم. 331 00:16:31,485 --> 00:16:34,366 ‫اگه نمی‌تونه ارزش انسان‌های اینجا رو ببینه... 332 00:16:34,390 --> 00:16:37,339 ‫شاید بهتر باشه منقرض بشیم. 333 00:16:52,159 --> 00:16:56,210 ‫- داره چی می‌خوره؟ ‫- مطمئن نیستم. 334 00:16:56,234 --> 00:16:58,314 ‫سوپ دریایی؟ 335 00:16:58,338 --> 00:17:01,120 ‫هر چی که هست، ‫کیکش رو توش خیس کرد. 336 00:17:01,144 --> 00:17:02,690 ‫کیک و سوپ دریایی؟ 337 00:17:02,714 --> 00:17:04,193 ‫این غذای یه قاتل زنجیره‌ایه. 338 00:17:04,217 --> 00:17:05,228 ‫ببین چی کار می‌کنم. 339 00:17:05,252 --> 00:17:06,965 ‫اگه ‌بخوای یه قاتل رو درک کنی... 340 00:17:06,989 --> 00:17:09,136 ‫باید وارد ذهن غذایی‌اش بشی. 341 00:17:09,160 --> 00:17:10,271 ‫جی. 342 00:17:10,295 --> 00:17:11,106 ‫بله؟ 343 00:17:12,032 --> 00:17:13,512 ‫غذایی که دکتر وی داره می‌خوره رو می‌خوام... 344 00:17:13,536 --> 00:17:15,048 ‫دقیقاً به همون ترتیب. 345 00:17:15,072 --> 00:17:17,252 ‫- مطمئنی؟ ‫- دقیقاً عین همون. 346 00:17:17,276 --> 00:17:19,289 ‫اگه تو غذاش مگس بود، ‫می‌خوام تو غذای منم مگس باشه... 347 00:17:19,313 --> 00:17:20,960 ‫ولی مگس رو کنار غذا بذار... 348 00:17:20,984 --> 00:17:21,962 ‫چون من مگس نمی‌خورم. 349 00:17:21,986 --> 00:17:23,465 ‫مگس‌ها روی گُه پیاده‌روی می‌کنن. 350 00:17:23,489 --> 00:17:25,018 ‫باشه. 351 00:17:27,196 --> 00:17:30,044 ‫حالا مکس هاثورن و دوست‌دخترش... 352 00:17:30,068 --> 00:17:34,319 ‫وارد شدن و نشستن رو‌به‌روش. 353 00:17:34,343 --> 00:17:35,623 ‫واقعاً؟ 354 00:17:35,647 --> 00:17:38,595 ‫دارن چی کار میکنن؟ ‫می‌تونی بفهمی چی می‌گن؟ 355 00:17:38,619 --> 00:17:41,568 ‫فکر می‌کنم دکتر وی الان گفت: 356 00:17:41,592 --> 00:17:44,173 ‫«من با راهزن‌های فضایی غذا نمی‌خورم.» 357 00:17:44,197 --> 00:17:45,299 ‫چی؟ 358 00:17:46,669 --> 00:17:48,582 ‫از صورتت خوشم اومد. 359 00:17:48,606 --> 00:17:52,213 ‫می‌بینم پریدی روی ترامپولین و رفتی تو پنکه سقفی. 360 00:17:54,083 --> 00:17:56,197 ‫می‌دونی که به‌خاطر پنکه سقفی نیست. 361 00:17:56,221 --> 00:17:58,468 ‫ریشش کامل در اومده بود. 362 00:17:58,492 --> 00:17:59,771 ‫واضحه که سفینۀ فضایی تو... 363 00:17:59,795 --> 00:18:02,608 ‫باعث «اتساع زمان گرانشی» شده. ‫(تفاوت زمان واقعی سپری شده در دو مکان مختلف) 364 00:18:02,632 --> 00:18:03,745 ‫خیلی واضحه. 365 00:18:03,769 --> 00:18:06,250 ‫واضحه که مغز اندازۀ نخود شما... 366 00:18:06,274 --> 00:18:09,796 ‫تو اون جمجمه‌های توخالی‌تون خیلی تنهاست. 367 00:18:12,186 --> 00:18:14,634 ‫این احمق‌ها روح‌شون هم خبر نداره ‫دلیل بی‌نظمی ‌هورمونی مکس... 368 00:18:14,658 --> 00:18:17,138 ‫تکنولوژی فضایی‌ایه که دزدیده. 369 00:18:17,162 --> 00:18:18,709 ‫بی‌ادبیِ محضه. 370 00:18:18,733 --> 00:18:21,414 ‫ببخشید. ‫گوش نمی‌کردم چی می‌گین. 371 00:18:21,438 --> 00:18:23,752 ‫داشتم تو ذهنم بهتون می‌گفتم احمق. 372 00:18:23,776 --> 00:18:26,223 ‫یه سؤال دارم. 373 00:18:27,784 --> 00:18:30,365 ‫«آستا دوست داره در یه پناهگاه... 374 00:18:30,389 --> 00:18:32,470 ‫تو چه مدل توالتی برینه؟» 375 00:18:32,494 --> 00:18:34,774 ‫- اینکه نمی‌تونه درست باشه. ‫- ای بابا، معاون. 376 00:18:34,798 --> 00:18:36,343 ‫فکر می‌کردم کارگاه آموزشی لب‌خونی رفتی. 377 00:18:36,367 --> 00:18:39,182 ‫فقط پول سه جلسۀ اول رو داشتم... 378 00:18:39,206 --> 00:18:42,490 ‫ولی تو جمع‌های خانوادگی خیلی تمرین می‌کنم. 379 00:18:42,514 --> 00:18:46,254 ‫مادربزرگم پشت سرم خیلی حرف‌های بدی می‌زنه. 380 00:18:48,058 --> 00:18:50,573 ‫تا وقتی بهش کمک نکنی به هیچ کدوم از... 381 00:18:50,597 --> 00:18:52,040 ‫سؤال‌هات جواب نمی‌دیم. 382 00:18:53,255 --> 00:18:55,739 ‫باشه، کمکش می‌کنم. 383 00:18:57,209 --> 00:19:02,597 ‫به‌شرط اینکه بری روی صندلی وایستی ‫و داد بزنی: «من الان گوزیدم.» 384 00:19:02,621 --> 00:19:04,366 ‫من عروسک خیمه‌شب‌بازی تو که نیستم. 385 00:19:04,390 --> 00:19:05,703 ‫من انجامش میدم. ‫من عروسکت می‌شم. 386 00:19:05,727 --> 00:19:07,440 ‫نه، تو نه. 387 00:19:07,464 --> 00:19:09,983 تو از خدات هم هست این کارو بکنی.‏ 388 00:19:11,340 --> 00:19:13,277 ‫واسه همین باید اون این کار رو بکنه. 389 00:19:14,778 --> 00:19:17,793 ‫کیک سیب و شوربایِ جو دوسر ساده. 390 00:19:17,817 --> 00:19:20,499 ‫با شیر خیلی خیلی خیلی بیشتر. ‫بدون مگس. 391 00:19:20,523 --> 00:19:22,259 ‫لذت ببرین. 392 00:19:22,861 --> 00:19:24,407 ‫یارو واقعاً روان پریشه. 393 00:19:24,431 --> 00:19:25,476 ‫من گوزیدم! 394 00:19:25,500 --> 00:19:27,513 ‫- مکس گفت: «من... ‫- شنیدم. 395 00:19:27,537 --> 00:19:29,149 ‫اون قسمتش رو شنیدم. 396 00:19:29,173 --> 00:19:31,721 ‫- حالا بچه‌‌ها دارن می‌رن. ‫- صبر کن. 397 00:19:31,745 --> 00:19:33,018 ‫آستا اومد. 398 00:19:33,716 --> 00:19:35,252 ‫شبیه صندلی‌بازی شده. 399 00:19:37,189 --> 00:19:40,171 ‫دیر کردی. ‫بدون تو خوردنم تموم شد. 400 00:19:40,195 --> 00:19:42,108 ‫فکر کنم مشکلی برات پیش نیاد. 401 00:19:42,132 --> 00:19:45,114 ‫ترجیح می‌دم با تو غذا بخورم. ‫تو غذا زیاد سفارش می‌دی. 402 00:19:45,138 --> 00:19:47,918 ‫دوست دارم از بشقاب غذای تو غارت کنم. 403 00:19:48,178 --> 00:19:51,393 ‫خب، شاید باید سعی کنی از بشقاب غذای... 404 00:19:51,417 --> 00:19:53,918 ‫یکی دیگه غذا غارت کنی، هان؟ 405 00:19:54,458 --> 00:19:56,018 ‫من تنها دوستت‌ام. 406 00:19:56,895 --> 00:19:58,718 ‫من فقط یه دوست لازم دارم. 407 00:19:58,899 --> 00:20:02,483 ‫و یه پیشخدمت برای پناهگاه، ‫ولی دارم روی اون موضوع کار می‌کنم. 408 00:20:02,944 --> 00:20:04,625 ‫شاید اون بد نباشه. 409 00:20:05,212 --> 00:20:07,727 ‫نه، به نظر می‌رسه از این‌هاست که موهایی... 410 00:20:07,751 --> 00:20:09,855 ‫روی دیوار حموم می‌چسبه رو تمیز نمی‌کنه. 411 00:20:11,478 --> 00:20:12,925 ‫به‌نظرم باید با یه سری از... 412 00:20:12,949 --> 00:20:14,550 ‫آدم‌های شهر بیشتر وقت بگذرونی. 413 00:20:16,355 --> 00:20:18,468 ‫همۀ افراد شهر رو دیدم. 414 00:20:18,492 --> 00:20:20,774 ‫همه‌شون یه مشت مردۀ متحرکِ رومُخی‌ان. 415 00:20:20,798 --> 00:20:23,011 ‫خیلی خب، بیا. ‫همینه. 416 00:20:23,035 --> 00:20:24,650 ‫بریم. 417 00:20:25,674 --> 00:20:27,453 ‫- سلام، لیو. ‫- سلام. 418 00:20:27,477 --> 00:20:30,092 ‫کلانتر، هری دوست داره ‫بیاد با شما پوکر بازی کنه. 419 00:20:30,116 --> 00:20:31,655 ‫واقعاً؟ 420 00:20:35,722 --> 00:20:39,773 ‫آستا گفت دوست دارم، پس دوست دارم. 421 00:20:39,797 --> 00:20:41,109 ‫می‌دونی چیه، دکتر وندراسپیگل؟ 422 00:20:41,133 --> 00:20:42,678 ‫خیلی هم خوب می‌شه. 423 00:20:42,702 --> 00:20:43,814 ‫فرصتی می‌شه که همدیگه رو بشناسیم. 424 00:20:43,838 --> 00:20:45,910 ‫- باشه. ‫- اینو دیگه نمی‌خوری؟ 425 00:20:48,381 --> 00:20:50,752 ‫- نه، بفرما. ‫- ممنون. 426 00:20:52,222 --> 00:20:53,834 ‫دیدی؟ 427 00:20:53,858 --> 00:20:55,371 ‫من هیچ آدم عادی‌ای رو ‫ندیدم که انقدر کیک بخوره. 428 00:20:55,395 --> 00:20:56,840 ‫حالا هر چقدر هم که کیک خوبی باشه. 429 00:20:56,864 --> 00:20:59,770 ‫اینم نمی‌خوری؟ ‫می‌خواستم بگم مرسی. 430 00:21:04,768 --> 00:21:07,494 ‫خیلی خب، بازیکن‌ها. ‫بازی «تگزاس هولدم»ـه. 431 00:21:07,518 --> 00:21:11,101 ‫سبک مسابقات، شروع 20 دلار. ‫نفر اول از چپ 25 دلار اجبار. 432 00:21:11,125 --> 00:21:13,406 ‫نفر دوم از چپ 50 دلار اجبار. ‫فقط سه تا قانون داره. 433 00:21:13,430 --> 00:21:16,613 ‫تف، گریه و شیطونی ممنوعه. 434 00:21:16,637 --> 00:21:18,037 ‫این می‌دونه که منظورم چیه. 435 00:21:18,393 --> 00:21:20,186 ‫خوشحالم که اینجام. 436 00:21:20,210 --> 00:21:21,556 ‫این بازی فرصت خوبیه که... 437 00:21:21,580 --> 00:21:24,762 ‫کسایی ممکنه بتونن خدمتکار پناهگاه ‫بشن رو مورد بررسی قرار بدم. 438 00:21:24,786 --> 00:21:27,425 ‫کسی اینجا هست که ارزش ‫نجات داده شدن داشته باشه؟ 439 00:21:27,492 --> 00:21:30,189 ‫خیلی خب،‏ ‫بیاین بازی رو شروع کنیم.‏ 440 00:21:31,310 --> 00:21:33,190 ‫همه به هری خوش‌آمد بگین...‏ 441 00:21:33,215 --> 00:21:36,295 ‫که می‌گه این بازی رو بلده.‏ 442 00:21:36,320 --> 00:21:38,228 ‫از نظر من چرت می‌گه،‏ ‫ولی اون یه دکتر پول‌داره،‏ 443 00:21:38,253 --> 00:21:39,775 ‫پس می‌خوام هر چی پول داره رو ببرم و... 444 00:21:39,800 --> 00:21:41,601 ‫برام خودم یه جفت اسکیت جدید بخرم.‏ 445 00:21:41,626 --> 00:21:43,010 ‫بازی رو بلدم.‏ 446 00:21:43,034 --> 00:21:46,150 ‫برای یاد گرفتن این بازی مسخره 15 دقیقه ‫مشغول تماشای ویدئو توی یوتویوب بودم. 447 00:21:46,174 --> 00:21:50,178 ‫و بیشترش هم مشغول تماشای ‫یه سگ به اسم تونا بودم.‏ 448 00:21:50,203 --> 00:21:52,629 ‫اوه، مراقب باش.‏ 449 00:21:52,653 --> 00:21:56,203 ‫این میز بازی، درواقع ‫میراث خانواده هاثورن‌ـه.‏ 450 00:21:56,227 --> 00:21:57,555 ‫کاش این میز یه داستان پشتش بود.‏ 451 00:21:57,580 --> 00:21:59,679 ‫‏- شوخیت گرفته؟ ‫‏- جان.‏ 452 00:21:59,704 --> 00:22:02,047 ‫‏‏راست می‌گه. یه زمانی متعلق بوده به...‏ 453 00:22:02,071 --> 00:22:04,895 ‫پدربزرگ سه نسل قبل من،‏ ‫دیکی هاثورن.‏ 454 00:22:04,920 --> 00:22:06,757 ‫اون اولین رستوران ‫پیشنس رو ساخت.‏ 455 00:22:06,773 --> 00:22:09,063 ‫رستوران توی دهه 91 ‫توسط آتش‌سوزی نابود شد.‏ 456 00:22:09,088 --> 00:22:10,899 ‫ولی دیکیِ پیر ‫زندگیش رو به خطر انداخت...‏ 457 00:22:10,924 --> 00:22:14,057 ‫تا این میزی که امشب ‫داریم روش بازی می‌کنیم رو نجات بده.‏ 458 00:22:14,082 --> 00:22:15,877 ‫سه نفر توی اون آتیش‌سوزی نمرده بودن؟ 459 00:22:15,902 --> 00:22:16,766 ‫چهار.‏ 460 00:22:16,791 --> 00:22:18,156 ‫به‌نظرم الان باید بیشتر...‏ 461 00:22:18,181 --> 00:22:19,914 ‫روی میز توجه داشته باشین.‏ 462 00:22:19,939 --> 00:22:21,779 ‫راستش الان باید توی موزۀ شهر باشه... 463 00:22:21,803 --> 00:22:24,158 ‫اما یه نفر نمی‌ذاره تو موزه بمونه.‏ 464 00:22:24,183 --> 00:22:26,416 ‫احتمالاً بهتر همو ببوسیم و آشتی کنیم.‏ 465 00:22:26,441 --> 00:22:28,447 ‫شوخی می‌کنه.‏ ما...‏ ‫من متأهلم. 466 00:22:28,472 --> 00:22:30,205 ‫البته زیاد همو می‌بوسیم،‏ واسه همین عجیبه.‏ 467 00:22:30,230 --> 00:22:31,766 ‫دوران دبیرستان یه مدت کوتاه رابطه داشتیم.‏ 468 00:22:31,790 --> 00:22:33,680 ‫و تازگیا، دوباره همدیگه رو بوسیدیم. 469 00:22:34,838 --> 00:22:36,418 ‫شوخی می‌کنه.‏ 470 00:22:46,019 --> 00:22:47,358 ‫این یکی چی؟ 471 00:22:47,383 --> 00:22:50,225 ‫شاید توی پناهگاه واسه من مفید باشه.‏ 472 00:22:50,250 --> 00:22:53,766 ‫‏- آشپزی بلدی؟ ‫‏- معلومه. هر شب آشپزی می‌کنم.‏ 473 00:22:53,791 --> 00:22:55,420 ‫‏- کیک؟ ‫‏- سبزیجات.‏ 474 00:22:55,445 --> 00:22:57,184 ‫اگه بتونم خام می‌خورم.‏ ‫به‌خاطر مواد مغذی.‏ 475 00:22:57,208 --> 00:23:00,125 ‫‏- امـم...‏ ‫‏- دوست‌ دارم غذاهای مفید بخورم.‏ 476 00:23:00,150 --> 00:23:01,259 ‫بگذریم.‏ 477 00:23:01,283 --> 00:23:05,052 ‫ترجیح می‌دم پناهگاه رو با یونجه پر کنم.‏ 478 00:23:05,077 --> 00:23:08,707 ‫وقتشه که پسرها رو از مرد‌ها،‏ ‫و مردها رو از دخترها جدا کنیم.‏ 479 00:23:10,227 --> 00:23:13,121 ‫چه ریسک پذیر.‏ ‫جالبه.‏ 480 00:23:13,146 --> 00:23:17,190 ‫اضافه می‌کنم.‏ ‫‏بهتره مراقب باشی.‏ 481 00:23:17,215 --> 00:23:19,512 ‫نمی‌خوام دوباره ورشکسته بشی.‏ 482 00:23:19,537 --> 00:23:22,167 ‫ورشکسته؟ ‫منظورت چیه؟ 483 00:23:22,740 --> 00:23:26,481 ‫شایعات می‌گن که دکتر ما 6 سال پیش ‫تمام پولش رو از دست داده.‏ 484 00:23:26,506 --> 00:23:29,353 ‫می‌خواست کلبه‌ش رو به عموی من بفروشه.‏ 485 00:23:29,378 --> 00:23:31,472 ‫من کلبه‌م رو نفروختم.‏ 486 00:23:31,511 --> 00:23:33,342 ‫آره،‏ از معامله پشیمون شدی...‏ 487 00:23:33,367 --> 00:23:35,913 ‫که به همین دلیل امشب ‫از گرفتن تمام پولت لذت می‌برم.‏ 488 00:23:35,938 --> 00:23:37,504 ‫هیچ‌کس نتونسته بفهمه...‏ 489 00:23:37,529 --> 00:23:40,037 ‫چه‌جوری تونستی کلبه رو نگه داری.‏ 490 00:23:40,061 --> 00:23:42,473 ‫‏- داری همه رو ثبت می‌کنی؟ ‫‏- آره، همه‌ش رو. 491 00:23:42,498 --> 00:23:43,653 ‫کسی آدامس نداره؟ 492 00:23:43,678 --> 00:23:44,567 ‫نه، نه، نه، نه. 493 00:23:44,592 --> 00:23:46,338 ‫اگه یه آدامس بدین خیلی ممنون می‌شم.‏ 494 00:23:46,363 --> 00:23:47,963 ‫یه ساندویچ پیاز خوردم.‏ 495 00:23:47,988 --> 00:23:49,689 ‫به نفع همه‌ست یه آدامس بخورم.‏ 496 00:23:50,175 --> 00:23:51,486 ‫به من توجه نکنین.‏ 497 00:23:51,511 --> 00:23:54,439 ‫می‌خوام همۀ اینا رو بردارم واسه خودم.‏ 498 00:23:54,464 --> 00:23:57,804 ‫خبر خوب اینه که،‏ ‫وقتی همۀ این پول‌ها رو بردم...‏ 499 00:23:57,829 --> 00:24:01,225 ‫صرف ساختن یه آگهی بازرگانیِ ‫گردشگری برای پیشنس می‌شه.‏ 500 00:24:02,235 --> 00:24:04,006 ‫اینو می‌بینی، ها؟ 501 00:24:05,935 --> 00:24:08,066 ‫‏- یا خدا...‏ ‫‏- ایناهاش.‏ 502 00:24:08,091 --> 00:24:11,332 ‫شهردار می‌تونه در ماده تغییر ایجاد کنه.‏ 503 00:24:11,357 --> 00:24:14,171 ‫احتمالاً یه نژادش آنوناکی باشه.‏ 504 00:24:14,195 --> 00:24:17,044 ‫شاید شهردار سفیدبرفی‌مون زنده بمونه. 505 00:24:17,068 --> 00:24:19,876 ‫اگه به یه جونده ولگرد برخوریم ‫و یا توآلت‌مون بگیره...‏ 506 00:24:19,901 --> 00:24:22,124 ‫مهارتش می‌تونه مفید باشه.‏ 507 00:24:25,807 --> 00:24:27,328 ‫یه سؤالی دارم.‏ 508 00:24:27,353 --> 00:24:30,093 ‫از نظر دیدگاه پزشکی شما،‏ ‫تا جایی که آسیبی به فرد نرسه...‏ 509 00:24:30,118 --> 00:24:33,853 ‫حین سکس چه مدت می‌شه ‫یک نفر رو خفه کرد؟ 510 00:24:36,265 --> 00:24:37,382 ‫بگذریم.‏ 511 00:24:38,143 --> 00:24:39,638 ‫سه‌شنبه باهم حرف می‌زنیم.‏ 512 00:24:43,787 --> 00:24:45,777 ‫خیلی خب،‏ معاون.‏ ‫من اومدم توی دستشویی، کسی نیست.‏ 513 00:24:45,802 --> 00:24:47,223 ‫واسه اینکه بفهمم صدامو می‌شنوی... 514 00:24:47,248 --> 00:24:48,974 ‫دوتا بوق بزن.‏ 515 00:24:49,612 --> 00:24:51,094 ‫خب، گوش کن.‏ 516 00:24:51,119 --> 00:24:53,037 ‫باید بیشتر راجع‌به این ‫کلبه اطلاعات جمع کنیم.‏ 517 00:24:53,062 --> 00:24:54,412 ‫همینطور مشکلات مالی هری.‏ 518 00:24:54,437 --> 00:24:56,709 ‫ازت می‌خوام مشاور املاکی که ‫معاملۀ اونا رو انجام می‌داد پیدا کنی.‏ 519 00:24:56,734 --> 00:24:58,669 ‫بعدش باید بریم به یه ‫ماموریت شناسایی مخفی.‏ 520 00:24:58,694 --> 00:24:59,771 ‫می‌شنوی؟ 521 00:25:00,566 --> 00:25:01,674 ‫خب، خوبه.‏ 522 00:25:01,699 --> 00:25:05,408 ‫معاون، یه ذره کارهای غیررسمی کلانتری دارم...‏ 523 00:25:05,433 --> 00:25:08,191 ‫پس شاید بخوای ‫واسه چند دقیقه...‏ 524 00:25:08,216 --> 00:25:09,899 ‫گوشی رو خاموش کنی.‏ 525 00:25:15,974 --> 00:25:20,762 ‫وسایل شمع.‏ 526 00:25:20,787 --> 00:25:24,621 ‫این حساب نیست.‏ ‫شمع‌هات آشغال‌ان.‏ 527 00:25:24,646 --> 00:25:26,384 ‫توی سایت «اتسیم» که 5 ستاره هستن، الن.‏ 528 00:25:26,409 --> 00:25:28,198 ‫گمونم اذهان عمومی باهات مخالفن.‏‎ 529 00:25:28,223 --> 00:25:30,986 ‫آره، من یکش رو دارم.‏ ‫رایحۀ حولۀ گندیده داره.‏ 530 00:25:31,011 --> 00:25:32,422 ‫اون هل‌ـه.‏ 531 00:25:32,447 --> 00:25:34,578 ‫همیشه زیر یک‌چهارم شرط نمی‌بستی؟ 532 00:25:34,603 --> 00:25:37,591 ‫درسته، جان.‏ ‫باید اون تبلیغ رو بسازم...‏ 533 00:25:37,616 --> 00:25:40,992 ‫و با این کارت‌هایی که دارم،‏ ‫ممکن نیست ببازم.‏ 534 00:25:41,382 --> 00:25:42,700 ‫می‌بازی.‏ 535 00:25:43,147 --> 00:25:44,731 ‫تو هم همینطور.‏ 536 00:25:44,934 --> 00:25:46,500 ‫بابت پول‌هاتون ممنون.‏ 537 00:25:46,525 --> 00:25:48,952 ‫شمع مزخرفت واسه خودت.‏ 538 00:25:50,280 --> 00:25:52,357 ‫چطور این اتفاق افتاد؟ 539 00:25:52,382 --> 00:25:54,747 ‫نه، قرار بود من ببرم.‏ 540 00:25:55,349 --> 00:25:56,823 ‫یا خدا!‏ 541 00:25:58,530 --> 00:26:00,585 ‫باید می‌ذاشتی تو موزه بمونه، داداش.‏ 542 00:26:00,610 --> 00:26:03,621 ‫میز پدربزرگت آشغاله.‏ 543 00:26:11,033 --> 00:26:13,715 ‫ماموریت مخفیانه ‫همش مربوطه به پیش‌زمینه‌ست، خب؟ 544 00:26:13,740 --> 00:26:16,324 ‫یه دقیقه وایستا تا روشنت کنم، باشه؟ 545 00:26:16,349 --> 00:26:18,196 ‫اسم من، «جاستین پریچر»ـه.‏ 546 00:26:18,221 --> 00:26:20,540 ‫تو زنمی.‏ ‫خانم جاستین پریچر.‏ 547 00:26:20,565 --> 00:26:22,798 ‫من بازیکن اصلی آتلانتا بریوز بودم... 548 00:26:22,823 --> 00:26:25,040 ‫تا این که سال 2007 رباط دادم.‏‏ 549 00:26:25,065 --> 00:26:27,246 ‫ولی طی یک اتفاق غیر منتظره...‏ 550 00:26:27,271 --> 00:26:29,595 ‫رفتم سمت شغل ‫گزارشگری خبر ورزشی.‏ 551 00:26:29,620 --> 00:26:32,651 ‫و واسه این هم نقل مکان کردیم اینجا،‏ ‫چون من یه قرارداد نون و آب‌دار...‏ 552 00:26:32,676 --> 00:26:34,939 ‫با یه ایستگاه رادیویی ماهواره‌ای ‫این اطراف به پستم خورده.‏ 553 00:26:34,964 --> 00:26:37,521 ‫درضمن گواهینامۀ خلبانی دارم،‏ ‫و پرورش دهنده اسب هم هستم.‏ 554 00:26:37,546 --> 00:26:40,912 ‫باشه. عجب زندگی‌ای داشتی.‏ 555 00:26:40,937 --> 00:26:43,006 ‫‏- من چی؟ ‫‏- تو؟ 556 00:26:43,031 --> 00:26:44,787 ‫تو مهم‌ترین شغل دنیا رو داری.‏ 557 00:26:44,812 --> 00:26:46,097 ‫توی خونه می‌مونی...‏ 558 00:26:46,122 --> 00:26:48,316 ‫تا از سه‌تا بچه‌مون،‏ الوین،‏ ‫سیمون و تئودور مراقبت کنی.‏ 559 00:26:48,341 --> 00:26:49,863 ‫راستش، می‌دونی چیه؟ ‫اونو فراموش کن.‏ 560 00:26:49,888 --> 00:26:51,073 ‫قرار نبود چیزی بگم... 561 00:26:51,098 --> 00:26:52,415 ‫ولی یه ذره خسته بنظر میای...‏ 562 00:26:52,440 --> 00:26:54,479 ‫پس احتمالاً 5 تا بچه دارم.‏ 563 00:26:54,877 --> 00:26:57,209 ‫چه خونۀ خوشگلی.‏ 564 00:26:57,234 --> 00:27:00,904 ‫خب، سلام عرض شد.‏ ‫من بانی شاو هستم.‏ 565 00:27:00,929 --> 00:27:02,529 ‫‏- خونه رو بهتون نشون می‌دم.‏ ‫‏- سلام.‏ 566 00:27:02,554 --> 00:27:04,792 ‫جاستین پریچر هستم.‏ ‫حال‌تون چطوره؟ 567 00:27:04,817 --> 00:27:07,332 ‫من یه گویندۀ ورزشی مشهور هستم.‏ 568 00:27:07,357 --> 00:27:10,074 ‫ایشون هم شوهر کوچولوی گوگولی‌م،‏ ‫آقای پریچر هستن.‏ 569 00:27:10,099 --> 00:27:12,020 ‫توی خونه از 5 تا بچه‌مون مراقبت می‌کنه.‏ 570 00:27:12,045 --> 00:27:14,285 ‫واسه همین هم هست انقدر خسته بنظر میاد.‏ 571 00:27:14,310 --> 00:27:17,414 ‫وای، اول بریم یه نگاهی ‫به آشپزخونه بندازیم...‏ 572 00:27:17,439 --> 00:27:19,203 ‫آقای بچه‌دار.‏ 573 00:27:19,719 --> 00:27:22,343 ‫این شوهر آرزوی هر زنی‌ـه.‏ ‫بیاین.‏ 574 00:27:22,368 --> 00:27:24,564 ‫درضمن گواهینامۀ هلیکوپتر هم دارم... 575 00:27:24,589 --> 00:27:26,798 ‫و باهاش آتیش‌سوزی جنگلی خاموش می‌کنم.‏ 576 00:27:26,823 --> 00:27:29,863 ‫خب، حتماً خیلی سرت شلوغه.‏ 577 00:27:31,504 --> 00:27:33,977 ‫چه خونۀ خوشگلی.‏ 578 00:27:34,002 --> 00:27:37,945 ‫ولی ما دنبال یه خونۀ روستایی‌تر هستیم.‏ 579 00:27:37,970 --> 00:27:42,100 ‫چیزی راجع‌به اون کلبۀ قرمز ‫کنار جاده «کوو» توی پیشنس می‌دونی؟ 580 00:27:42,125 --> 00:27:45,010 ‫ساحل خصوصی داره.‏ ‫توی اینترنت دیدیمش.‏ 581 00:27:45,035 --> 00:27:47,839 ‫چه جالب که پرسیدی.‏ ‫اون کلبۀ وندراسپیگل‌ـه.‏ 582 00:27:47,864 --> 00:27:49,831 ‫چند سال پیش خودم ‫به املاک اضافه‌ش کردم.‏ 583 00:27:49,856 --> 00:27:51,821 ‫الان واسه فروش نیست...‏ 584 00:27:51,846 --> 00:27:54,977 ‫ولی گاهی اوقات ‫می‌شه مالک‌ها رو متقاعد کرد.‏ 585 00:27:55,002 --> 00:27:57,677 ‫راستش،‏ دکتری که مالک اونجاست...‏ 586 00:27:57,702 --> 00:27:59,068 ‫متقاعد کردنش کار می‌بره.‏ 587 00:27:59,093 --> 00:28:00,203 ‫خیلی مرموزه.‏ 588 00:28:00,227 --> 00:28:01,554 ‫یعنی می‌شناسیش؟ 589 00:28:01,818 --> 00:28:02,941 ‫عزیزم...‏ 590 00:28:02,966 --> 00:28:05,959 ‫دونستن همه‌چیز راجع‌به ‫مشتر‌ی‌ها بخشی از کار منه.‏ 591 00:28:06,499 --> 00:28:07,668 ‫خوشم اومد.‏ 592 00:28:15,292 --> 00:28:16,771 ‫‏- سلام.‏ ‫‏- سلام.‏ 593 00:28:16,796 --> 00:28:18,075 ‫حالت چطوره؟ 594 00:28:18,100 --> 00:28:20,318 ‫مشکلی نیست.‏ ‫منتظر مادرم هستم.‏ 595 00:28:20,343 --> 00:28:24,120 ‫داره... حوله می‌خره.‏ 596 00:28:24,145 --> 00:28:28,018 ‫اوه، خوبه.‏ ‫خب، چه‌خبرا؟ 597 00:28:28,043 --> 00:28:30,828 ‫‏- گواهینامه گرفتم.‏ ‫‏- وای.‏ 598 00:28:30,853 --> 00:28:33,153 ‫پارک دوبل بلد نیستم ولی...‏ 599 00:28:33,178 --> 00:28:34,653 ‫‏- منم همینطور.‏ ‫‏- جی.‏ 600 00:28:34,678 --> 00:28:38,239 ‫عزیزم،‏ چطوره بری ماشین رو روشن کنی؟ 601 00:28:38,264 --> 00:28:40,383 ‫‏- می‌تونی تا خونه رانندگی کن.‏ ‫‏- چه خوب.‏ 602 00:28:40,930 --> 00:28:42,767 ‫‏- تا بعد.‏ ‫‏- تا بعد.‏ 603 00:28:44,794 --> 00:28:48,621 ‫همیشه به این فکر می‌کردم ‫می‌شه مادر تنیِ جی رو ببینم یا نه.‏ 604 00:28:48,646 --> 00:28:53,579 ‫واقعاً می‌خواستم یه روزی ببینمش،‏ ‫ولی دیدار مجدد یه بچه...‏ 605 00:28:53,604 --> 00:28:56,454 ‫با پدر مادر تنی‌ش،‏ ‫بسته به تصمیم خودشه.‏ 606 00:28:56,479 --> 00:28:58,386 ‫اینو که می‌دونی، درسته؟ 607 00:28:59,182 --> 00:29:00,791 ‫امــم...‏ 608 00:29:01,338 --> 00:29:04,102 ‫ببخشید.‏ ‫کارم اشتباه بود.‏ 609 00:29:04,127 --> 00:29:08,017 ‫ولی وقتی اونجا بود...‏ ‫می‌دونی...‏ 610 00:29:08,042 --> 00:29:11,594 ‫توی درمانگاه دنبال آموزش کار بود، و...‏ 611 00:29:11,619 --> 00:29:13,250 ‫خب...‏ 612 00:29:13,275 --> 00:29:15,857 ‫اشتباه کردم ولی واقعاً ‫قصدم کمک کردن بود.‏ 613 00:29:15,882 --> 00:29:18,433 ‫هرگز نخواستم جلوی جی رو بگیرم ‫تا وارد زندگی تو نشه...‏ 614 00:29:18,458 --> 00:29:21,268 ‫ولی اون کسیه که ‫باید پا پیش بذاره...‏ 615 00:29:21,293 --> 00:29:22,628 ‫نه تو.‏ 616 00:29:24,466 --> 00:29:25,904 ‫می‌دونم.‏ 617 00:29:28,462 --> 00:29:29,932 ‫خیلی خب.‏ 618 00:29:37,770 --> 00:29:40,184 ‫پس 6 سال پیش،‏ ‫کلبه‌ش رو گذاشته واسه فروش...‏ 619 00:29:40,209 --> 00:29:41,695 ‫‏- چون پول لازم داشته.‏ ‫‏- اوهوم.‏ 620 00:29:41,720 --> 00:29:45,563 ‫ولی تو یه یه هفته منصرف می‌شه و ‫کل بدهی‌اش رو نقداً پرداخت می‌کنه؟ 621 00:29:45,588 --> 00:29:47,531 ‫نیم میلیون دلار پول نقد.‏ 622 00:29:47,556 --> 00:29:49,874 ‫این یکی دیگه واقعاً مشکوکه.‏ 623 00:29:49,899 --> 00:29:52,294 ‫به‌نظرت از این قاتل قراردادی‌هاست؟ 624 00:29:52,673 --> 00:29:54,265 ‫حدس خوبی زدی.‏ 625 00:29:54,290 --> 00:29:55,485 ‫هیچ مرد درستکاری... 626 00:29:55,510 --> 00:29:57,125 ‫این همه پول نقد رو ‫با خودش نگه نمی‌داره.‏ 627 00:29:57,150 --> 00:29:58,804 ‫خود من فقط 90 هزارتا توی بانک دارم... 628 00:29:58,829 --> 00:30:00,320 ‫اونم واسه روز مباداست.‏ 629 00:30:00,345 --> 00:30:01,758 ‫90 هزارتا؟ 630 00:30:02,235 --> 00:30:03,884 ‫به‌نظر...‏ 631 00:30:04,642 --> 00:30:05,869 ‫پول زیادیه.‏ 632 00:30:05,926 --> 00:30:07,062 ‫نچ.‏ 633 00:30:08,702 --> 00:30:10,348 ‫مشکلی هست، معاون؟ 634 00:30:10,373 --> 00:30:13,057 ‫استارت ماشین باید عوض بشه.‏ 635 00:30:13,082 --> 00:30:15,182 ‫مکانیکم می‌تونه قطعه‌ش رو عوض کنه... 636 00:30:15,207 --> 00:30:17,517 ‫ولی من...‏ 637 00:30:17,542 --> 00:30:19,636 ‫‏65 دلار ندارم.‏ 638 00:30:19,661 --> 00:30:20,848 ‫اوه.‏ 639 00:30:22,399 --> 00:30:26,050 ‫خب، می‌دونی، احتمالاً فقط داشتم ‫پولی که دارم رو گرد می‌کردم. 640 00:30:26,075 --> 00:30:28,831 ‫احتمالاً حدود 85 تا 87 هزارتا بیشتر نباشه.‏ 641 00:30:28,856 --> 00:30:30,481 ‫واسه روز مبادا کافیه.‏ 642 00:30:30,779 --> 00:30:31,811 ‫اوهوم.‏ 643 00:30:32,210 --> 00:30:35,084 ‫خیلی خب، می‌رم ماشین رو هل بدم.‏ 644 00:30:44,889 --> 00:30:48,012 ‫به‌نظرم خوبه که می‌خوای ‫یه تبلیغ واسه پیشنس بسازی.‏ 645 00:30:48,037 --> 00:30:49,746 ‫آره، شاید بتونم...‏ 646 00:30:49,771 --> 00:30:53,430 ‫چندتا عکس خوشگل از شهرمون ‫به کسایی که می‌خوان بیان نشون بدم.‏ 647 00:30:53,455 --> 00:30:54,820 ‫‏- همینجوریش هم دارن میان.‏ ‫‏- ها؟ 648 00:30:54,845 --> 00:30:57,045 ‫دوستم اسکات می‌گه که ‫همۀ فامیل‌هاشون توی کالیفرنیا...‏ 649 00:30:57,070 --> 00:30:59,202 ‫می‌خوان این تابستون بیان ‫اینجا تا جنازه ببینن.‏ 650 00:30:59,227 --> 00:31:01,506 ‫‏- چی؟ ‫‏- یا یه قتل.‏ 651 00:31:01,531 --> 00:31:03,653 ‫شاید منم بتونم توی تبلیغت ‫نقش آدم مرده رو بازی کنم.‏ 652 00:31:03,678 --> 00:31:05,863 ‫نه، آدم مرده نداریم، مکس.‏ 653 00:31:05,888 --> 00:31:09,505 ‫پیشنس، یه شهر خوشگل و بسیار امنه.‏ 654 00:31:09,530 --> 00:31:11,478 ‫اینجا جنازه نداریم.‏ 655 00:31:12,050 --> 00:31:14,627 ‫و اینجا جاییه که دکتر شهرمون...‏ 656 00:31:14,652 --> 00:31:17,337 ‫به طرز بی‌رحمانه‌ای ‫توسط همسرش به قتل رسید.‏ 657 00:31:17,362 --> 00:31:20,563 ‫دکتری که جایگزنش شد،‏ ناپدید شد.‏ 658 00:31:20,588 --> 00:31:23,341 ‫ولی هر لحظه امکانش هست ‫که جنازه‌‌ش این اطراف پیدا بشه.‏ 659 00:31:23,366 --> 00:31:25,839 ‫یادتون نره توی قرعه کشی جنازه شرکت کنین.‏ 660 00:31:25,864 --> 00:31:29,481 ‫‏- این دیگه چه کوفتیه؟ ‫‏- همگی نگاه کنین...‏ 661 00:31:29,506 --> 00:31:32,351 ‫شهردارمون،‏ بن هاثورن.‏ 662 00:31:32,376 --> 00:31:35,273 ‫نتیجۀ دیکی هاثورن.‏ 663 00:31:35,298 --> 00:31:38,795 ‫دیکی روزی که معدن فروریخت، مُرد.‏ 664 00:31:38,820 --> 00:31:41,424 ‫ولی اون روز اصلاً توی معدن نبود.‏ 665 00:31:41,449 --> 00:31:44,486 ‫نه، دیکی اون روز گفته بود مریضه.‏ 666 00:31:44,511 --> 00:31:46,923 ‫ولی زنش متوجه شد ‫رفته بود فاحشه‌خونه...‏ 667 00:31:46,947 --> 00:31:48,805 ‫و رفت با یه تیر خلاصش کرد.‏ 668 00:31:49,297 --> 00:31:52,079 ‫‏- من فامیلشم.‏ ‫‏- نه، فقط یه شایعۀ قدیمیه، رفیق‏.‏ 669 00:31:52,104 --> 00:31:53,601 ‫شایعه‌ست، حقیقت نداره.‏ 670 00:31:53,626 --> 00:31:55,750 ‫ادامه می‌دیم.‏ ‫بیاین.‏ 671 00:31:56,028 --> 00:31:58,272 ‫اگه دوست داشتین عکس بگیرین.‏ 672 00:32:01,459 --> 00:32:03,228 ‫زودباش.‏ ‫باید راه بیفتیم، معاون.‏ 673 00:32:03,253 --> 00:32:06,127 ‫قربان، باورتون نمیشه کی الان بهم زنگ زد.‏ 674 00:32:06,572 --> 00:32:10,536 ‫از بیمارستان سنت ‌هلن گفتن که ‫دکتر وندراسپیگل بعد از رفتن به...‏ 675 00:32:10,560 --> 00:32:13,290 ‫آزمایشگاهی که اجازۀ ورود ‫بهش رو نداشته بازخواست شده.‏ 676 00:32:13,315 --> 00:32:14,946 ‫و می‌دونی توی اون آزمایشگاه چی بوده؟ 677 00:32:14,970 --> 00:32:16,482 ‫‏- چی؟ ‫‏- سم بوتولینوم.‏ 678 00:32:16,506 --> 00:32:18,743 ‫داری دستم میندازی؟ 679 00:32:18,768 --> 00:32:21,860 ‫ممکنه آدم اشتباهی رو ‫انداخته باشیم پشت میله‌ها.‏ 680 00:32:21,884 --> 00:32:24,361 ‫انگار باید با دکتر وندراسپیگل ‫یه صحبتی داشته باشیم.‏ 681 00:32:24,386 --> 00:32:25,222 ‫آره.‏ 682 00:32:25,247 --> 00:32:27,025 ‫ولی قبلش باید اینو ببرم خشک‌شویی.‏ 683 00:32:27,050 --> 00:32:29,620 ‫چی؟ عدالت معطل یه لباس نمی‌شه.‏ 684 00:32:29,645 --> 00:32:31,658 ‫سه‌شنبه‌ها 50 درصد تخفیف داره.‏ 685 00:32:31,683 --> 00:32:32,939 ‫عجب گیری کردیما.‏ 686 00:32:32,964 --> 00:32:35,141 ‫همه کنار هم بمونین.‏ ‫هنوز خیلی جاها مونده.‏ 687 00:32:35,166 --> 00:32:36,166 ‫وای، خدا.‏ 688 00:32:36,191 --> 00:32:39,561 ‫اوه، یه مورد خاص دیگه.‏ 689 00:32:39,585 --> 00:32:42,567 ‫این شما و این کلانتر پیشنس.‏ 690 00:32:42,591 --> 00:32:48,126 ‫کسی که به تنهایی ‫زن سام هاجز رو انداخت زندان.‏ 691 00:32:48,151 --> 00:32:51,250 ‫شایعه شده چیزی به مرگش توی زندان نمونده... 692 00:32:51,275 --> 00:32:56,248 ‫و موش‌ها منتظرن ‫تا جنازه‌ش رو یه لقمۀ چرب کنن.‏ 693 00:32:56,266 --> 00:32:58,838 ‫ادامه می‌دیم.‏ ‫خداحافظ، خوشگله.‏ 694 00:33:06,251 --> 00:33:07,602 ‫‏[پیام جدید از دارسی]‏ 695 00:33:07,666 --> 00:33:09,508 ‫‏[رادیو رو بذار روی موج 102.6]‏ 696 00:33:12,726 --> 00:33:14,646 ‫دارین به موج 102.6 گوش می‌دین...‏ 697 00:33:14,670 --> 00:33:16,670 ‫و یه درخواست ویژه از ‫شنونده‌هامون اینجا داریم.‏ 698 00:33:16,695 --> 00:33:18,322 ‫می‌خوای چه آهنگی پخش کنیم؟ 699 00:33:18,347 --> 00:33:20,457 ‫سلام، می‌خوام که آهنگ ‫‏«بیخیالت» از بریدرز رو...‏ 700 00:33:20,482 --> 00:33:22,400 ‫برای بهترین دوستم آستا پخش کنین.‏ 701 00:33:22,425 --> 00:33:24,749 ‫و بهش بگین، اگه بهم احتیاج داشت ‫همیشه با سَر میام.‏ 702 00:33:24,774 --> 00:33:29,375 ‫وایستا، این صدا رو می‌شناسم.‏ ‫‏دارسی؟ 703 00:33:29,399 --> 00:33:30,477 ‫دارسی؟ 704 00:33:30,501 --> 00:33:33,283 ‫نه، ساشا هستم.‏ ‫بله، بفرما.‏ 705 00:33:33,308 --> 00:33:35,852 ‫آره، دارسی.‏ ‫ما واسه 5 ماه باهم قرار می‌ذاشتیم.‏ 706 00:33:35,877 --> 00:33:38,628 ‫گمونم صدات رو می‌شناسم.‏ ‫بعدش هم که بهم زدیم...‏ 707 00:33:38,652 --> 00:33:40,556 ‫‏شش تا بطری شراب ازم دزدیدی.‏ 708 00:33:40,581 --> 00:33:42,869 ‫من شراب دزدیده شده ندارم.‏ 709 00:33:42,893 --> 00:33:45,775 ‫فقط ودکا دارم.‏ ‫پس آهنگ رو واسه بهترین دوستم پخش کن. 710 00:33:45,799 --> 00:33:47,008 ‫‏- و ولم کن.‏ ‫‏- خدایا.‏ 711 00:33:47,033 --> 00:33:49,740 ‫باشه.‏ ‫آهنگ بریدرز تقدیم شما.‏ 712 00:33:56,629 --> 00:33:59,629 ‫♪ آهنگ Off You ♪ ‫♪ از The Breeders ♪ 713 00:34:29,687 --> 00:34:31,657 ‫هری؟ 714 00:34:36,754 --> 00:34:38,473 ‫آهای؟ 715 00:34:39,251 --> 00:34:41,098 ‫سوپرایز بزرگت چیه؟ 716 00:34:55,293 --> 00:34:56,465 ‫هری؟ 717 00:35:03,538 --> 00:35:04,973 ‫هری؟ 718 00:35:07,595 --> 00:35:09,353 ‫هری؟ 719 00:35:20,643 --> 00:35:22,355 ‫اینجا دیگه کجاست؟ 720 00:35:22,380 --> 00:35:27,836 ‫پناهگاه نجات من ‫و خونۀ جدید تو.‏ 721 00:35:29,751 --> 00:35:31,788 ‫فرش‌ها رو خودت انتخاب کن.‏ 722 00:35:36,257 --> 00:35:40,160 ‫چرا زیر خونه‌ت یه پناهگاه داری؟ 723 00:35:40,185 --> 00:35:44,632 ‫واسه خودمون ساختمش،‏ ‫تا وقتی که...‏ 724 00:35:44,657 --> 00:35:48,210 ‫مردمم میان همه رو بکشن ‫اینجا در امان باشیم.‏ 725 00:35:48,234 --> 00:35:49,680 ‫چی؟ 726 00:35:49,704 --> 00:35:51,751 ‫اوه، یادم رفت بهت بگم.‏ 727 00:35:51,775 --> 00:35:54,686 ‫مردمم دارن میان همه رو بکشن.‏ 728 00:35:54,711 --> 00:35:56,062 ‫کی؟ 729 00:35:56,087 --> 00:35:59,873 ‫هشت‌پا می‌گه احتمالاً ‫چند هفته دیگه.‏ 730 00:35:59,898 --> 00:36:01,311 ‫آخ. 731 00:36:01,336 --> 00:36:03,013 ‫دوباره سلام، انسان احمق.‏ 732 00:36:03,038 --> 00:36:05,051 ‫خدایا، یهویی حرف می‌زنی زهرترک می‌شم. 733 00:36:05,402 --> 00:36:08,618 ‫دستشویی قراره اینجا باشه.‏ 734 00:36:08,642 --> 00:36:13,461 ‫اگه قبل از این که ‫یه توآلت گیر بیارم، بیان...‏ 735 00:36:13,485 --> 00:36:15,631 ‫می‌تونیم از این سطل استفاده کنیم.‏ 736 00:36:16,202 --> 00:36:18,077 ‫هم زنونه‌ست هم مردونه.‏ 737 00:36:18,102 --> 00:36:20,970 ‫اوه، درضمن یه گاو هم دارم میارم اینجا.‏ 738 00:36:20,995 --> 00:36:24,650 ‫اگه بتونم یه جوری ‫از این ورودی بیارمش داخل.‏ 739 00:36:24,674 --> 00:36:27,522 ‫‏- داری شوخی می‌کنی، درسته؟ ‫‏- حق با توئه.‏‏ 740 00:36:27,546 --> 00:36:29,651 ‫ورودیش خیلی کوچیکه.‏ 741 00:36:30,653 --> 00:36:32,972 ‫شاید یه گوساله آوردم ‫همینجا بزرگش کردم.‏ 742 00:36:32,997 --> 00:36:35,805 ‫هری، این کارها درست نیست. 743 00:36:35,829 --> 00:36:37,543 ‫قرار بود همۀ این قضایا تموم بشه.‏ 744 00:36:37,567 --> 00:36:39,380 ‫چرا مردمت دارن میان؟ 745 00:36:39,404 --> 00:36:43,073 ‫اونا... گفتی چرا دارن میان؟ 746 00:36:43,098 --> 00:36:46,634 ‫گفتم:‏ «دوست دارن بیان ‫همۀ شما خوک‌های زمینی رو جزغاله کنن.‏»‏ 747 00:36:47,987 --> 00:36:49,439 ‫همین که این گفت.‏ 748 00:36:49,791 --> 00:36:52,271 ‫نمی‌تونم این کارو بکنم.‏ ‫نه، نه، نه.‏ 749 00:36:52,295 --> 00:36:55,545 ‫ازم انتظار دارین واسه چند هفته ‫با شما زیر زمین زندگی کنم؟ 750 00:36:55,569 --> 00:36:59,217 ‫نه.‏ ‫حداقل یه سال می‌شه.‏ 751 00:36:59,242 --> 00:37:03,226 ‫می‌دونم دوست داری بیرون باشی.‏ 752 00:37:03,250 --> 00:37:05,164 ‫برات یه پنجره کشیدم.‏ 753 00:37:05,188 --> 00:37:08,767 ‫می‌تونی از منظرۀ زیبای کلرادو لذت ببری.‏ 754 00:37:12,151 --> 00:37:14,514 ‫چه نسیم دل‌انگیزی داره میاد.‏ 755 00:37:15,606 --> 00:37:17,685 ‫اونا جنازه‌ان.‏ 756 00:37:17,710 --> 00:37:19,760 ‫این اون پسر بچۀ احمقه.‏ 757 00:37:19,784 --> 00:37:24,336 ‫اخمش مشخص نیست ‫چون قلمم زیادی ضخیم بود.‏ 758 00:37:25,328 --> 00:37:27,542 ‫نه، همچین اتفاقی نمی‌افته.‏ ‫من اینجا نمی‌مونم.‏ 759 00:37:27,566 --> 00:37:29,535 ‫توی یه سوراخ زیرزمینی ‫با تو و اون...‏ 760 00:37:29,560 --> 00:37:31,149 ‫هشت‌پا زندگی نمی‌کنم.‏ 761 00:37:31,173 --> 00:37:32,119 ‫وایستا.‏ 762 00:37:32,143 --> 00:37:33,320 ‫من که مشکلی ندارم.‏ 763 00:37:33,344 --> 00:37:36,192 ‫فکر کردی می‌خوام واسه یه سال ‫ریدنت توی سطل رو ببینم؟ 764 00:37:36,216 --> 00:37:37,496 ‫هیس!‏ 765 00:37:39,857 --> 00:37:42,639 ‫نرو.‏ ‫خوش‌ می‌گذره.‏‏ 766 00:37:42,663 --> 00:37:46,179 ‫هشت‌پا کلی جوک زیرِ دریایی بلده.‏ 767 00:37:46,203 --> 00:37:47,760 ‫خیلی باحاله.‏ 768 00:37:47,785 --> 00:37:49,807 ‫حرف منو جدی نگرفتی.‏ 769 00:37:49,832 --> 00:37:51,414 ‫پیتزا.‏ 770 00:37:52,113 --> 00:37:54,869 ‫باید یه چاره‌ای پیدا کنی...‏ 771 00:37:54,894 --> 00:37:58,142 ‫یه سال مخفی شدن زیرزمین،‏ چاره نیست.‏ 772 00:37:58,167 --> 00:38:00,542 ‫تو فضایی هستی.‏ ‫زنگ بزن خونه‌تون.‏ 773 00:38:00,566 --> 00:38:02,213 ‫بهشون بگو نیان اینجا.‏ 774 00:38:03,237 --> 00:38:06,554 ‫بهت گفتم که قراره باهم ‫تمام 20 فصل...‏ 775 00:38:06,578 --> 00:38:08,871 ‫‏«نظم و قانون» رو تماشا کنیم؟ 776 00:38:08,896 --> 00:38:10,428 ‫وای خدا.‏ 777 00:38:10,452 --> 00:38:13,868 ‫ترجیح می‌دم بمیرم تا اینکه ‫تنها با تو روی این سیاره باشم.‏ 778 00:38:13,892 --> 00:38:16,807 ‫‏- چه بی‌ادب.‏ ‫‏- متوجه نیستی.‏ 779 00:38:16,831 --> 00:38:19,346 ‫یعنی باید بعد آخرزمان ‫از زیرزمین بیام بیرون... 780 00:38:19,370 --> 00:38:21,075 ‫و هرکی که می‌شناسم مرده باشه؟ 781 00:38:21,100 --> 00:38:22,977 ‫تنها اینجا بمونم؟ 782 00:38:23,875 --> 00:38:25,457 ‫بازم بی‌ادب.‏ 783 00:38:25,482 --> 00:38:30,267 ‫دارم راجع‌به خانواده‌م حرف می‌زنم.‏ ‫بابام و دارسی چی می‌شن؟ 784 00:38:30,291 --> 00:38:32,071 ‫جی چی میشه؟ 785 00:38:32,096 --> 00:38:34,203 ‫خدایا، نه.‏ ‫متوجه نمی‌شی؟ 786 00:38:34,228 --> 00:38:36,920 ‫اگه قرار باشه هیچ‌کدوم از اونا نباشن ‫نمی‌تونم اینجا زندگی کنم.‏ 787 00:38:36,945 --> 00:38:38,881 ‫پس، برو بهشون زنگ بزن... 788 00:38:38,906 --> 00:38:41,256 ‫و بگو که نیان ‫وگرنه من می‌میرم.‏ 789 00:38:41,281 --> 00:38:43,671 ‫می‌دونم قضیه چیه.‏ 790 00:38:44,554 --> 00:38:47,864 ‫داری بلوف می‌زنی... مثل توی پوکر.‏ 791 00:38:50,264 --> 00:38:52,446 ‫نه خیر!‏ 792 00:38:52,470 --> 00:38:55,062 ‫ترجیح می‌دم زیر اون ‫اشعۀ مرگ مسخره‌تون وایستم... 793 00:38:55,087 --> 00:38:56,531 ‫و به میلیون‌ها تیکه تقسیم بشم... 794 00:38:56,556 --> 00:38:59,393 ‫تا اینکه یه ثانیه با تو ‫توی اون سوراخ زندگی کنم.‏ 795 00:38:59,417 --> 00:39:01,023 ‫بلوف زدنش حرف نداره.‏ 796 00:39:01,048 --> 00:39:03,180 ‫احتمالاً بتونم با مردمم تماس برقرار کنم...‏ 797 00:39:03,205 --> 00:39:06,055 ‫ولی دلم می‌خواد همۀ این کثافت‌ها رو بکشم. 798 00:39:06,080 --> 00:39:08,431 ‫حالا نوبت بلوف زدن منه.‏ 799 00:39:10,104 --> 00:39:13,854 ‫ممکن نیست.‏ ‫نمی‌تونم بهشون زنگ بزنم.‏ 800 00:39:13,879 --> 00:39:15,257 ‫حالا خودت داری بلوف می‌زنی.‏ 801 00:39:15,281 --> 00:39:17,014 ‫بلوف زدنم ریده.‏ 802 00:39:17,039 --> 00:39:21,394 ‫خیلی خب... خیلی خب.‏ ‫می‌دونم چی کارت کنم.‏ 803 00:39:23,832 --> 00:39:27,609 ‫اگه برات مهم نیست من بمیرم...‏ خوبه.‏ 804 00:39:27,634 --> 00:39:31,435 ‫‏- چی کار می‌کنی؟ ‫‏- گمونم برم یه دوش بگیرم.‏ 805 00:39:33,885 --> 00:39:38,595 ‫جدی جدی که نمی‌خوای ‫به خودت برق وصل کنی.‏ 806 00:39:42,963 --> 00:39:46,252 ‫توستر رو زدم به برق.‏ 807 00:39:46,276 --> 00:39:49,123 ‫گرم و خوب.‏ ‫بهترین راه واسه مُردن.‏ 808 00:39:49,148 --> 00:39:50,327 ‫زنگ بزن بگو نیان، هری.‏ 809 00:39:50,351 --> 00:39:52,733 ‫گفتم که نمی‌تونم.‏ 810 00:39:52,757 --> 00:39:56,474 ‫از این بازی خوشم نمیاد.‏ ‫بیش‌ از حد خطرناکه.‏ 811 00:39:56,498 --> 00:39:59,413 ‫واقعاً توی وان حموم نیستی.‏ 812 00:39:59,437 --> 00:40:02,452 ‫توستر هم واسه این زدی به برق ‫تا نون توست درست کنی.‏ 813 00:40:02,476 --> 00:40:03,745 ‫آستا.‏ 814 00:40:05,644 --> 00:40:08,082 ‫نون رو با خودت نبردی.‏ 815 00:40:11,456 --> 00:40:13,708 ‫این کار خیلی خطرناکه.‏ 816 00:40:13,732 --> 00:40:16,312 ‫پس قبول کن که زنگ بزنی به مردمت.‏ 817 00:40:16,336 --> 00:40:17,764 ‫باشه.‏ 818 00:40:25,333 --> 00:40:27,640 ‫مستقیم رفت روی پیغام‌گیر.‏ 819 00:40:29,329 --> 00:40:30,937 ‫خداحافظ، هری.‏ 820 00:40:38,239 --> 00:40:39,277 ‫دیدی؟ 821 00:40:39,302 --> 00:40:40,757 ‫می‌دونستم نمی‌خوای بمیرم.‏ 822 00:40:40,782 --> 00:40:42,632 ‫ولی زیادی طولش دادی که نشون بدی. 823 00:40:42,657 --> 00:40:44,961 ‫معلومه که نمی‌خوام بمیری.‏ 824 00:40:46,109 --> 00:40:49,583 ‫سعی می‌کنم یه رادیو بسازم ‫تا با مردمم تماس برقرار کنم.‏ 825 00:40:51,216 --> 00:40:53,754 ‫داری از وان میای بیرون ‫مراقب باش.‏ 826 00:40:53,778 --> 00:40:55,525 ‫لیز نخوری.‏ 827 00:40:55,868 --> 00:40:58,852 ‫چون اینجور حرف‌ها از تو بعیده باید بگم قشنگ بود. 828 00:41:00,047 --> 00:41:02,786 ‫حالا می‌خوام برم پیتزا بخورم.‏ 829 00:41:15,791 --> 00:41:17,699 ‫همینطور به در زدن ادامه می‌دم.‏ 830 00:41:17,724 --> 00:41:19,835 ‫با این دست‌ها می‌تونم تا صبح در بزنم.‏ 831 00:41:21,523 --> 00:41:23,240 ‫دکتر، در رو باز کن.‏ 832 00:41:23,397 --> 00:41:25,483 ‫می‌دونیم خونه‌ای.‏ ‫باید باهات حرف بزنیم.‏ 833 00:41:25,508 --> 00:41:27,761 ‫مجبورمون نکن دفعۀ بعد ‫با مجوز بازرسی برگردیم.‏ 834 00:41:30,174 --> 00:41:31,720 ‫سلام، آستا.‏ 835 00:41:31,745 --> 00:41:34,266 ‫باید راجع‌به اون پای قطع شده ‫با دکتر وندراسپیگل حرف بزنیم.‏ 836 00:41:34,291 --> 00:41:35,618 ‫اون خونه نیست.‏ 837 00:41:35,643 --> 00:41:37,555 ‫ببین، به من دروغ نگو.‏ 838 00:41:37,580 --> 00:41:40,537 ‫وقتی داشتیم می‌اومدیم ‫از پنجره دیدیمش که پیتزا می‌خورد.‏ 839 00:41:40,562 --> 00:41:42,419 ‫دروغ نمی‌گم.‏ 840 00:41:42,444 --> 00:41:44,310 ‫آستا، به عنوان یه دوست اینو بهت می‌گم.‏ 841 00:41:44,335 --> 00:41:45,982 ‫هری اونی که فکر می‌کنی نیست.‏ 842 00:41:46,007 --> 00:41:48,306 ‫ممکنه خطرناک باشه.‏ ‫لطفاً ازش مراقبت نکن.‏ 843 00:41:48,690 --> 00:41:49,885 ‫امـم...‏ 844 00:41:51,203 --> 00:41:53,316 ‫شاید بهتر باشه بعداً بیاین؟ 845 00:41:53,341 --> 00:41:54,891 ‫ببین، اگه قرار باشه به‌خاطر...‏ 846 00:41:54,916 --> 00:41:56,665 ‫سد راه عدالت شدن دستگیرت کنم،‏ می‌کنم.‏‏ 847 00:41:56,690 --> 00:41:58,424 ‫گوشم از این حرفا پره.‏ 848 00:41:59,064 --> 00:42:02,346 ‫لعنتی!‏ ‫این دیگه چه کوفیته؟ 849 00:42:03,548 --> 00:42:05,352 ‫وایستا.‏ 850 00:42:14,774 --> 00:42:18,145 ‫خدای من.‏ ‫خود خودشه.‏ 851 00:42:18,170 --> 00:42:21,864 ‫معاون، اینجا چی نوشته؟ 852 00:42:22,164 --> 00:42:24,712 ‫سم بوتولینوم.‏ ‫سلاح قتل.‏ 853 00:42:24,737 --> 00:42:26,165 ‫وای، نه.‏ 854 00:42:26,190 --> 00:42:28,425 ‫خیلی خب،‏ یه بار دیگه ازت می‌پرسم.‏ 855 00:42:28,620 --> 00:42:32,396 ‫اون کجاست، آستا؟ ‫کجاست، آستا؟ 856 00:42:34,330 --> 00:42:36,501 ‫توی زیرزمین قایم شده.‏ 857 00:42:38,053 --> 00:42:39,475 ‫تو همینجا وایستا.‏ 858 00:42:40,943 --> 00:42:42,806 ‫دکتر، وی؟ 859 00:42:43,256 --> 00:42:45,559 ‫از کلانتری اومدیم. ‫داریم میایم توی زیرزمین.‏ 860 00:42:45,584 --> 00:42:47,176 ‫می‌خوام دست‌هات رو بذاری روی سرت.‏ 861 00:42:47,201 --> 00:42:50,002 ‫صدامو شنیدی؟ ‫داریم میایم.‏ 862 00:42:51,046 --> 00:42:54,529 ‫دکتر وندراسپیگل،‏ کجایی؟ 863 00:42:54,553 --> 00:42:56,658 ‫وای.‏ ‫این تفنگ‌ها اینجا چی کار می‌کنن؟ 864 00:42:59,318 --> 00:43:00,964 ‫آستا؟ 865 00:43:01,183 --> 00:43:03,554 ‫الان چه‌جوری اینجوری شد؟ 866 00:43:08,210 --> 00:43:15,642 ‫ارائه شده توسط وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::. 867 00:43:16,853 --> 00:43:24,556 ‫«کاری از بهادر و صاحب» ‫«Bahador_Sub & @SAHEB2485@ 868 00:43:26,557 --> 00:43:34,741 ‫جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت ‫دیجی موویز را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید ‫DigiMoviez@