1 00:00:02,024 --> 00:00:08,024 ‫سی نما تقدیم می‌کند ‫30nama.com 2 00:00:08,024 --> 00:00:12,024 ‫ما را در تلگرام و اینستاگرام دنبال کنید ‫officialcinama@ 3 00:00:12,048 --> 00:00:17,048 ‫کانال رسمی تیم ترجمه‌ی ۳۰نما ‫@CinamaSub 4 00:00:17,400 --> 00:00:22,400 ‫مترجم: ‫میثم موسویان و نگار MeysaM.UnicorN & Negar FD ‫t.Me/unicorn025 5 00:00:25,859 --> 00:00:28,862 ‫چرچ میشن هاوس در سال ۱۸۹۰ ساخته شد. 6 00:00:28,945 --> 00:00:31,531 ‫مساحتش ۴۱۸۰ متر مربعه و شش طبقه داره. 7 00:00:31,614 --> 00:00:33,616 ‫اون ساختمون رو بهتر از من می‌شناسه. 8 00:00:33,700 --> 00:00:35,785 ‫- شاید اون باید دلال ملک بشه. ‫- نه. 9 00:00:36,536 --> 00:00:37,536 ‫بریم داخل؟ 10 00:00:38,747 --> 00:00:42,292 ‫♪ You ain't got no reason ‫To walk away ♪ 11 00:00:43,209 --> 00:00:45,378 ‫♪ I'm healing ‫Operate... ♪ 12 00:00:45,462 --> 00:00:48,882 ‫موسسه‌ی آنا دلوی یه باشگاه خصوصیه، 13 00:00:48,965 --> 00:00:51,885 ‫اما در عین حال یه مرکز ‫هنرهای بصری پویا هم هست. 14 00:00:51,968 --> 00:00:57,140 ‫من می‌خوام این جایی برای آدمای باسلیقه‌ ‫باشه،‌ یک قدم فراتر از اتاق وی‌آی‌پی. 15 00:00:57,223 --> 00:01:01,061 ‫وقتی داخلی می‌دونی که تو خاص و ویژه هستی. 16 00:01:02,145 --> 00:01:04,230 ‫این‌جا فقط یه فضای بزرگ نیست. 17 00:01:04,314 --> 00:01:09,611 ‫من می‌خوام این‌جا چند تا سالن ‫کوچیک و دنج با خدمتکار شخصی باشه. 18 00:01:10,153 --> 00:01:11,905 ‫باشگاه‌هایی درون یک باشگاه. 19 00:01:11,988 --> 00:01:14,949 ‫دقیقا. این چیزیه که تصور می‌کردم. 20 00:01:19,287 --> 00:01:23,792 ‫شاید یه آرایه‌ی گردشی از ‫خرده‌فروشی‌های موقت، نمایشگاه‌ها... 21 00:01:23,875 --> 00:01:26,586 ‫و چیدمان توی این محوطه خوب باشه؟ 22 00:01:26,669 --> 00:01:29,714 ‫اما فقط کار جالب‌ترین ‫هنرمندا رو نمایش میدیم. 23 00:01:29,798 --> 00:01:32,258 ‫فکر می‌کنم چنین چیزی تازه و نوآورانه باشه. 24 00:01:32,342 --> 00:01:36,304 ‫این‌جا می‌تونی یه فضای خالی ‫بذاری که با مجسمه‌ها پر بشه. 25 00:01:36,387 --> 00:01:40,308 ‫قطعه‌های هنری بزرگ. ‫مثل کارای دوریس سالسدو. 26 00:01:42,644 --> 00:01:44,270 ‫من در مورد اتاق‌های هتل فکر کردم. 27 00:01:44,354 --> 00:01:45,897 ‫۲ طبقه باید کافی باشه. 28 00:01:45,980 --> 00:01:48,817 ‫اما مجلل و گزینش شده. 29 00:01:48,900 --> 00:01:51,903 ‫می‌خوام مهمونا این‌جا یه ‫خونه‌ی دوم داشته باشند. 30 00:01:52,487 --> 00:01:54,781 ‫ریچی، این‌جا من روی نبوغ تو امیدوار بودم. 31 00:01:54,864 --> 00:01:57,075 ‫من سه تا رستوران می‌خوام ‫که کاملا متفاوت باشند. 32 00:01:57,158 --> 00:02:00,578 ‫یکی از اونا لازم نیست یه رستوران نوبوی ‫دیگه باشه، اما اگه باشه هم مشکلی ندارم. ‫[رستوران زنجیره‌ای مجلل] 33 00:02:00,662 --> 00:02:02,539 ‫و من به یه بار آبمیوه احتیاج دارم. اوه! 34 00:02:02,622 --> 00:02:05,375 ‫و یه شیرینی‌پزی آلمانی. ما باید ‫یه شیرینی‌پزی آلمانی داشته باشیم. 35 00:02:05,458 --> 00:02:06,876 ‫والدین من هیچ وقت نمیان، 36 00:02:06,960 --> 00:02:09,754 ‫اما اگه اشترودل ‫سرو نکنم منو می‌کشند. 37 00:02:09,838 --> 00:02:13,466 ‫♪ 'Cause I knew you ‫When you came along... ♪ 38 00:02:14,134 --> 00:02:16,261 ‫- خب؟ ‫- این پروژه‌ی بزرگیه. 39 00:02:16,344 --> 00:02:19,347 ‫افتتاحیه بزرگی هم خواهد داشت. ‫کریستو قول داده که روی ساختمون پرده بکشه. 40 00:02:19,430 --> 00:02:21,516 ‫خود ساختمون میشه یه کار هنری. 41 00:02:21,599 --> 00:02:23,351 ‫این میشه نقل محافل نیویورک. 42 00:02:23,434 --> 00:02:25,061 ‫درسته. قراره خیلی باشکوه باشه. 43 00:02:25,145 --> 00:02:25,979 ‫آفرین، آنا. 44 00:02:26,062 --> 00:02:29,065 ‫تو اولین نفری بودی که این‌جا رو ‫دیدی، اما ما علاقمندای دیگه‌ای هم داریم. 45 00:02:30,567 --> 00:02:31,943 ‫هیچ کس دیگه‌ای این‌جا رو نمی‌گیره. 46 00:02:32,026 --> 00:02:33,361 ‫من برش می‌دارم. 47 00:02:33,444 --> 00:02:34,612 ‫بازه‌ی زمانیش چطوره؟ 48 00:02:34,696 --> 00:02:37,574 ‫حداقل سالی ۴ میلیون دلار. و ‫شما نوسازی رو تضمین می‌کنید؟ 49 00:02:37,657 --> 00:02:38,741 ‫بودجه چه‌قدره؟ 50 00:02:38,825 --> 00:02:41,911 ‫بودجه‌ی بازسازی ما ۲۰ میلیون بود، ‫اما به نظر میاد ۲۵ میلیون مناسب‌تر باشه. 51 00:02:41,995 --> 00:02:43,580 ‫این شامل رستوران‌ها نمیشه. 52 00:02:43,663 --> 00:02:46,624 ‫خب بیاید گردش کنیم، بگیم ‫اون ۴۰ میلیون احتیاج داره. 53 00:02:47,834 --> 00:02:48,834 ‫به نظر درست میاد؟ 54 00:02:50,503 --> 00:02:52,839 ‫اون یه برنامه‌ی تجاری ساخته. 55 00:02:52,922 --> 00:02:56,885 ‫اون یه گروه مشاورین ‫درجه یک رو جمع ‌آوری کرده. 56 00:02:56,968 --> 00:02:59,345 ‫معمارش گابریل کالاتراوا هست. 57 00:02:59,429 --> 00:03:02,473 ‫اون از یه خانواده‌ی معمار اومده، ‫پدرش معمار مرکز تجارت جهانی بود. 58 00:03:02,557 --> 00:03:06,728 ‫اون آندره بالاز رو آورده که روی ‫اضافه کردن اتاق‌های هتل نظارت کنه. 59 00:03:06,811 --> 00:03:10,481 ‫ریچی نوتار از نوبو ‫اومده که یه رستوران بزنه. 60 00:03:10,565 --> 00:03:12,025 ‫پشمام. 61 00:03:12,108 --> 00:03:14,402 ‫می‌بینی چی میگم؟ اون یه تیم رویایی داره. 62 00:03:14,944 --> 00:03:18,114 ‫و حالا اون یه ساختمون عالی رو دیده. 63 00:03:18,198 --> 00:03:20,408 ‫پلاک ۲۸۱ خیابان پارک. 64 00:03:22,994 --> 00:03:24,370 ‫حالت خوبه؟ 65 00:03:24,454 --> 00:03:26,289 ‫آره. من خیلی خوش و سرحالم. 66 00:03:26,998 --> 00:03:27,874 ‫چی داشتم می‌گفتم؟ 67 00:03:27,957 --> 00:03:29,459 ‫داشتی به قسمت خوبش می‌رسیدی. 68 00:03:29,542 --> 00:03:33,880 ‫اوه. آنا به پلاک ۲۸۱ پارک ‫نگاه می‌کنه، میگه که اینو میگیره. 69 00:03:33,963 --> 00:03:35,131 ‫مطمئنی که حالت خوبه؟ 70 00:03:35,215 --> 00:03:38,426 ‫من خوبم. از من بپرسید کی ‫صاحب پلاک ۲۸۱ خیابون پارکه. 71 00:03:38,509 --> 00:03:39,636 ‫تو خوب به نظر نمیای. 72 00:03:39,719 --> 00:03:40,845 ‫تو توی رحم منی؟ نه. 73 00:03:40,929 --> 00:03:43,932 ‫از من بپرسید کی صاحب ‫پلاک ۲۸۱ خیابون پارکه. 74 00:03:44,015 --> 00:03:45,475 ‫کی صاحب ۲۸۱ خیابون پارکه؟ 75 00:03:46,392 --> 00:03:47,852 ‫ایبی روزن. 76 00:03:47,936 --> 00:03:49,562 ‫ایبی روزن؟ 77 00:03:52,565 --> 00:03:55,944 ‫آنا می‌تونست هر ساختمونی که بخواد رو ‫بگیره، اما اون ساختمونی رو انتخاب می‌کنه... 78 00:03:56,027 --> 00:03:59,030 ‫که صاحبش بزرگ‌ترین و ‫پولدارترین دلال ملک منهتنه. 79 00:03:59,113 --> 00:04:01,199 ‫اونی که بیشترین ‫آشنا و وکیل رو داره، 80 00:04:01,282 --> 00:04:03,243 ‫کیرکلفت‌ترین آدم ممکن. 81 00:04:03,326 --> 00:04:04,953 ‫کم کم داره از این بچه خوشم میاد. 82 00:04:05,036 --> 00:04:06,412 ‫وی‌آی‌پی بهتره. 83 00:04:06,996 --> 00:04:07,830 ‫دقیقا. 84 00:04:07,914 --> 00:04:11,084 ‫اون یه تیم رویایی رو توی جیبش ‫داره، ایبی روزن رو راضی کرده. 85 00:04:11,167 --> 00:04:13,419 ‫توی ذهن خودش الان خیلی کله‌گنده شده. 86 00:04:13,503 --> 00:04:16,172 ‫اون می‌تونه از پسش بر ‫بیاد. می‌تونه اینو حس کنه. 87 00:04:16,839 --> 00:04:19,259 ‫تنها کاری که لازمه بکنه تامین بودجه هست. 88 00:04:19,342 --> 00:04:21,261 ‫اون فقط ۴۰ میلیون لازم داره. 89 00:04:21,344 --> 00:04:24,097 ‫اما هیچ کسی به آنا ۴۰ میلیون دلار نمیده. 90 00:04:27,725 --> 00:04:29,060 ‫ببخشید. 91 00:04:29,686 --> 00:04:33,523 ‫داری به من میگی که اون به طور جدی ‫برای تامین بودجه داره در نظر گرفته میشه؟ 92 00:04:33,606 --> 00:04:36,651 ‫من نمی‌تونم با یه تامین‌کننده‌ی بودجه ‫هم حرف بزنم. اما اینا کاغذبازیه. 93 00:04:37,402 --> 00:04:39,946 ‫بی‌اف‌ای، سیتی‌بنک، فورترس. 94 00:04:40,571 --> 00:04:43,825 ‫آنا یه بچه‌ی ۲۵ ساله ‫با یه لباس عروسکی بود... 95 00:04:43,908 --> 00:04:45,493 ‫که یه قرون هم به اسمش نبود. 96 00:04:45,576 --> 00:04:46,744 ‫چطور این‌جوری شد؟ 97 00:04:46,828 --> 00:04:50,790 ‫کی فکرشو می‌کرد که بشه برای ۴۰ ‫میلیون دلار روی آنا دلوی حساب کرد؟ 98 00:05:17,066 --> 00:05:18,109 ‫این شگفت انگیزه. 99 00:05:20,028 --> 00:05:21,154 ‫یکی از نقاشی‌های مورد علاقه‌ی منه. 100 00:05:21,738 --> 00:05:23,906 ‫هر باری که نگاهش می‌کنم ‫یه چیز جدید توش می‌بینم. 101 00:05:23,990 --> 00:05:24,991 ‫هوم. 102 00:05:26,993 --> 00:05:30,413 ‫آلن، فکر می‌کنم این‌جا جای خوبیه ‫که ما در مورد آنا دلوی حرف بزنیم. 103 00:05:30,496 --> 00:05:31,414 ‫تو کدوم خری هستی؟ 104 00:05:31,497 --> 00:05:33,458 ‫ویوین کنت، مجله‌ی منهتن. 105 00:05:33,541 --> 00:05:34,625 ‫این... 106 00:05:34,709 --> 00:05:37,587 ‫تو منو تا این‌جا دنبال کردی؟‌ ‫این آزار به حساب میاد. 107 00:05:37,670 --> 00:05:38,671 ‫این احترامه. 108 00:05:38,755 --> 00:05:41,257 ‫من می‌تونستم با دربان خونه‌ات حرف بزنم. 109 00:05:41,341 --> 00:05:42,467 ‫من دارم به همسرت احترام میذارم. 110 00:05:42,550 --> 00:05:44,552 ‫من می‌تونستم با شریک تجاریت حرف بزنم. 111 00:05:44,635 --> 00:05:46,262 ‫من دارم به محیط کاریت احترام میذارم. 112 00:05:46,346 --> 00:05:50,933 ‫این‌جا ما فقط ۲ تا غریبه هستیم که یه نقاشی ‫رو تحسین می‌کنند و در مورد هنر حرف می‌زنند. 113 00:05:51,017 --> 00:05:52,769 ‫تو خجالت‌زده نمیشی. 114 00:05:52,852 --> 00:05:55,021 ‫آبروی تو سرجاشه. 115 00:05:55,772 --> 00:05:57,648 ‫هیچ کسی لازم نیست بدونه که ما حرف زدیم. 116 00:05:57,732 --> 00:05:59,901 ‫من فقط می‌خوام قضیه ‫رو از دیدگاه تو بشنوم. 117 00:06:01,027 --> 00:06:02,403 ‫چطور با اون آشنا شدی؟ 118 00:06:02,487 --> 00:06:03,821 ‫چرا بهش کمک کردی؟ 119 00:06:09,911 --> 00:06:10,745 ‫نه. 120 00:06:34,894 --> 00:06:36,574 ‫- صبح بخیر، آقای رید. ‫- صبح بخیر. 121 00:06:40,775 --> 00:06:41,943 ‫صبح بخیر، آقای رید. 122 00:06:42,652 --> 00:06:44,570 ‫- زمین ۱ برای شما آماده هست. ‫- ممنون. 123 00:06:44,654 --> 00:06:46,906 ‫ما زمین ۱ رو برای ‫وی‌آی‌پی‌ها نگه می‌داریم. 124 00:06:46,989 --> 00:06:49,367 ‫آلن رید همیشه به زمین ۱ میره. 125 00:06:58,668 --> 00:06:59,919 ‫آره! 126 00:07:00,670 --> 00:07:02,046 ‫خیلی خوشحال نشو. 127 00:07:02,130 --> 00:07:03,589 ‫جنبه‌ی باخت داشته باش. 128 00:07:03,673 --> 00:07:06,300 ‫فکر می‌کردم توی مشاوره‌ی ‫ازدواج داری روش کار می‌کنی. 129 00:07:06,384 --> 00:07:07,218 ‫ولش کردم. 130 00:07:07,301 --> 00:07:09,303 ‫وکیل طلاق از روانشناس ارزون‌تره. 131 00:07:10,304 --> 00:07:12,974 ‫یه نفر هست که می‌خوام تو رو باهاش ‫آشنا کنم. یه وارث خاندان سلطنتی اروپایی. 132 00:07:13,057 --> 00:07:14,225 ‫اون داره یه باشگاه رو باز می‌کنه. 133 00:07:14,308 --> 00:07:15,935 ‫مثل سوهو هاوس اما اختصاصی‌تر. 134 00:07:16,519 --> 00:07:17,812 ‫اون به مشاوره احتیاج داره. 135 00:07:17,895 --> 00:07:19,021 ‫می‌تونم تو رو بهش معرفی کنم؟ 136 00:07:19,105 --> 00:07:20,148 ‫بذار حدس بزنم. 137 00:07:20,231 --> 00:07:22,316 ‫می‌خوای توی اعتبار راه‌اندازی شریک شی؟ 138 00:07:22,400 --> 00:07:24,861 ‫البته، به علاوه‌ی مقداری ‫پول اگه چیزی توش بود. 139 00:07:24,944 --> 00:07:26,112 ‫می‌بینیم. 140 00:07:26,821 --> 00:07:29,198 ‫- اسمش چیه؟ ‫- آنا دلوی. 141 00:07:44,255 --> 00:07:47,884 ‫بله، بله، بله. 142 00:07:49,552 --> 00:07:54,432 ‫آره، من دارم در مورد جت اسکی، ‫شاخ‌های مجازی و مدل‌ها حرف میزنم. 143 00:07:54,515 --> 00:07:57,643 ‫هر چیزی که بتونی بهش فکر بکنی... 144 00:07:57,727 --> 00:07:58,936 ‫و توی باهاماس باشه. 145 00:07:59,020 --> 00:08:03,441 ‫و اینو داشته باش، جا رول ‫توی این قضیه با من شریک میشه. 146 00:08:03,524 --> 00:08:06,736 ‫آره، جدی میگم. همون جا رول مشهور. 147 00:08:07,403 --> 00:08:09,947 ‫آره، عالی میشه. 148 00:08:10,031 --> 00:08:10,907 ‫دقیقا. 149 00:08:10,990 --> 00:08:14,410 ‫اون میگه همیشه سر وقت کاراشو ‫انجام میده. پس الان وقت مناسبیه. 150 00:08:17,663 --> 00:08:20,625 ‫آها،‌ آها. 151 00:08:22,293 --> 00:08:23,669 ‫سرمایه‌گذارا خیلی رو مخن. 152 00:08:23,753 --> 00:08:25,463 ‫آوردن سرمایه‌گذارها حرکت تخمی‌ای بود. 153 00:08:25,546 --> 00:08:28,049 ‫من دوست دارم خودم سهم رو داشته باشم. 154 00:08:28,132 --> 00:08:30,051 ‫مالکیت و کنترل کامل. 155 00:08:30,134 --> 00:08:32,637 ‫وای دختر، با اون سرمایه نونت تو روغنه. 156 00:08:34,222 --> 00:08:35,681 ‫راستش می‌خواستم باهات حرف بزنم. 157 00:08:35,765 --> 00:08:37,517 ‫باید توی این قضیه سرمایه وارد کنی. 158 00:08:37,600 --> 00:08:40,353 ‫سرمایه‌گذارای من درجه یک هستن. 159 00:08:40,436 --> 00:08:43,022 ‫روی مهمونی برای کسایی که ‫اهل این‌جا نیستن سرمایه‌گذاری کنم؟ 160 00:08:43,105 --> 00:08:45,024 ‫خیلی مرموزه. قراره مثل توپ صدا کنه. 161 00:08:45,650 --> 00:08:48,277 ‫ممنون، اما نه. مقیاسش ‫برای من خیلی کوچیکه. 162 00:08:49,654 --> 00:08:53,783 ‫راستی بیلی، صحنه‌ی دیشب ‫زیادی خارج از کنترل بود. 163 00:08:53,866 --> 00:08:56,327 ‫اون یه مهمونی بود. تو ‫اصلا نباید این‌جا زندگی کنی. 164 00:09:00,790 --> 00:09:01,624 ‫بی ظرفیت. 165 00:09:46,544 --> 00:09:49,463 ‫صبح بخیر، آقای رید. من ‫همون همیشگی‌تون رو آوردم. 166 00:09:49,547 --> 00:09:50,547 ‫ممنون، کمیل. 167 00:10:10,109 --> 00:10:12,612 ‫- روز خوبی داشته باشی. ‫- تو هم همین‌طور. 168 00:10:21,871 --> 00:10:22,747 ‫سلام، جولز. 169 00:10:22,830 --> 00:10:24,081 ‫سلام، بابا. 170 00:10:24,165 --> 00:10:26,208 ‫چه کراوات خوشگلی! چشماتو خوب نشون میده. 171 00:10:26,292 --> 00:10:27,585 ‫کارآموزیت چطور پیش میره؟ 172 00:10:27,668 --> 00:10:30,838 ‫مامانت و من مشتاقیم که ‫سوپ بویابیس رو امتحان کنیم. 173 00:10:30,921 --> 00:10:32,256 ‫چی شده؟ 174 00:10:32,340 --> 00:10:34,508 ‫می‌دونی چه‌قدر توی این آشپزخونه‌ها ‫تبعیض جنسیتی بیداد می‌کنه؟ 175 00:10:34,592 --> 00:10:37,011 ‫بودن توی اون محیط سمی روحم رو آزار می‌داد. 176 00:10:37,094 --> 00:10:39,055 ‫نمی‌تونی با مربی یا رئیست حرف بزنی؟ 177 00:10:39,138 --> 00:10:40,973 ‫البته که نه. این چیزا ‫از همون بالا مشکل داره. 178 00:10:41,057 --> 00:10:42,725 ‫تو درک نمی‌کنی، بابا. 179 00:10:43,517 --> 00:10:46,854 ‫یه استراحتگاه فوق‌العاده این‌جا ‫بود و من باید میزدم بیرون. 180 00:10:46,937 --> 00:10:48,856 ‫محدوده‌ مجاز برداشت از کارتم پر شده. 181 00:10:48,939 --> 00:10:52,526 ‫خواهش می‌کنم، بابایی. من ‫فقط به یه استراحت احتیاج دارم. 182 00:10:52,610 --> 00:10:55,529 ‫خیلی خب، اما باید در مورد کاری ‫که قراره بعدش بکنی حرف بزنیم. 183 00:10:55,613 --> 00:10:57,490 ‫شاید بتونیم یه دوره‌ی ‫آشپزی دیگه پیدا کنیم؟ 184 00:10:57,573 --> 00:10:59,283 ‫بابا، من قرار نیست یه آشپز بشم. 185 00:10:59,367 --> 00:11:00,951 ‫- اما جولیا... ‫- من باید برم. 186 00:11:01,035 --> 00:11:02,953 ‫ممنون بابت پول. به مامان سلام برسون. 187 00:11:03,037 --> 00:11:04,121 ‫- دوستت دارم. ‫- صبر کن، جولیا... 188 00:11:38,823 --> 00:11:41,033 ‫اونا در بازه‌ی مقرر اعتبارآزمایی شدند 189 00:11:41,117 --> 00:11:42,284 ‫تا تعهد وثیقه‌دار بدهی ثابت بشه. 190 00:11:42,368 --> 00:11:44,745 ‫اطمینان حاصل شده که ‫اونا از پس این وام بر میان. 191 00:11:44,829 --> 00:11:46,997 ‫و اگه حادثه‌ی غیرمنتظره‌ای ‫پیش نیاد، حداقل ۱۲ درصد... 192 00:11:47,081 --> 00:11:49,041 ‫تو باید توی این سرمایه‌گذاری ‫باشی، به من اعتماد کن. 193 00:11:51,961 --> 00:11:53,587 ‫اونا دارن هیئت مدیره‌ی جدید مشخص می‌کنند. 194 00:11:53,671 --> 00:11:56,006 ‫اما می‌دونی، پایه و اساسش هنوز رو هواست. 195 00:11:56,090 --> 00:11:58,926 ‫من بهشون گفتم که اونا باید از ‫سایر دارایی‌هاشون به عنوان اهرمی... 196 00:11:59,009 --> 00:12:00,219 ‫برای قطعی کردن خرید استفاده کنند. 197 00:12:00,302 --> 00:12:02,142 ‫- اونا چطور جواب دادند؟ ‫- اونا دارن تقلا می‌کنند... 198 00:12:19,280 --> 00:12:20,531 ‫از نقاشی خوشت نمیاد؟ 199 00:12:21,532 --> 00:12:23,284 ‫البته. جالبه. 200 00:12:23,367 --> 00:12:24,869 ‫آقای رید، سلام. 201 00:12:24,952 --> 00:12:26,537 ‫ممنون که با من ملاقات کردی. 202 00:12:26,620 --> 00:12:27,663 ‫لطفا بشین. 203 00:12:28,914 --> 00:12:32,543 ‫خب، در مورد موسسه‌ات به من بگو. 204 00:12:32,626 --> 00:12:38,424 ‫ماد، یعنی موسسه‌ی آنا دلوی، با ‫همه‌ی باشگاه‌های اجتماعی فرق می‌کنه. 205 00:12:38,507 --> 00:12:40,259 ‫ما خودمون رو از طریق... 206 00:12:40,342 --> 00:12:44,680 ‫گزینش مشتریان اختصاصی ‫از دنیای هنر متمایز می‌کنیم. 207 00:12:44,764 --> 00:12:47,850 ‫این چه فرقی با سوهو‌هاوس، ‫نوی‌هاوس و د وینگ داره؟ 208 00:12:47,933 --> 00:12:49,185 ‫کاملا فرق داره. 209 00:12:49,268 --> 00:12:51,103 ‫ماد خیلی بهتر از اون‌جاها هست. 210 00:12:51,187 --> 00:12:52,187 ‫چطور؟ 211 00:12:53,814 --> 00:12:55,649 ‫این برنامه‌ی کسب و کار منه. 212 00:12:56,275 --> 00:12:59,195 ‫ما همه‌ی امکانات رفاهی ‫مجلل مورد انتظار رو داریم، 213 00:12:59,278 --> 00:13:02,281 ‫اما من می‌خوام به اعضای خودم ‫چیزی فراتر از انتظارشون بدم. 214 00:13:02,865 --> 00:13:04,617 ‫می‌خوام نیازهای اونا رو پیش بینی کنم. 215 00:13:04,700 --> 00:13:07,995 ‫و تو قبلا تو دنیای میزبانی و هنر کار کردی؟ 216 00:13:09,205 --> 00:13:10,205 ‫ام... 217 00:13:10,247 --> 00:13:12,249 ‫نه، من متوجه‌ام... 218 00:13:12,333 --> 00:13:15,586 ‫- این کار بزرگیه، متوجهی؟ ‫- اوهوم. 219 00:13:15,669 --> 00:13:18,088 ‫معیارهات کجا هستن؟ شاخص‌های کلیدی عملکردت؟ 220 00:13:18,172 --> 00:13:19,632 ‫حاشیه‌ی سود عملیاتیت چه‌قدره؟ 221 00:13:20,299 --> 00:13:21,801 ‫تحقیقات بازار رو انجام دادی؟ 222 00:13:21,884 --> 00:13:26,096 ‫چطور محصول پیشنهادی تو در برابر ‫چیزی که توی بازار هست قرار می‌گیره؟ 223 00:13:26,931 --> 00:13:28,599 ‫من در دنیای هنر به دنیا اومدم. 224 00:13:28,682 --> 00:13:30,476 ‫من کسب و کار رو درک می‌کنم. 225 00:13:30,559 --> 00:13:34,438 ‫من شاید جوون باشم، اما من ‫تجربه و آشناهای خانواده‌ام رو دارم. 226 00:13:34,522 --> 00:13:37,233 ‫البته. منم خلاف این رو نگفتم. 227 00:13:37,316 --> 00:13:40,820 ‫اما راه‌اندازی یه کسب و کار ‫توی نیویورک کار هر کسی نیست. 228 00:13:41,403 --> 00:13:43,989 ‫من در این مورد آگاهم. ‫اما می‌خوام موفق بشم. 229 00:13:44,782 --> 00:13:49,203 ‫شاید آسون‌تر می‌بود که توی ‫اروپا ماد رو شروع می‌کردم، 230 00:13:49,286 --> 00:13:51,789 ‫اما نیویورک جایی هست که من بهش تعلق دارم. 231 00:13:52,289 --> 00:13:55,918 ‫چالش حال حاضرم اینه ‫که سرمایه‌ی من توی آلمانه... 232 00:13:56,001 --> 00:13:58,462 ‫و من این‌جا توی آمریکا برای ‫راه‌اندازی کار به سرمایه احتیاج دارم. 233 00:13:58,546 --> 00:13:59,797 ‫این مشکل خیلی بزرگیه. 234 00:13:59,880 --> 00:14:01,340 ‫برای همین اومدم سراغ تو. 235 00:14:01,423 --> 00:14:04,927 ‫تو تجربه‌ی حرفه‌ای قابل ‫سنجشی توی این کار... 236 00:14:05,010 --> 00:14:06,512 ‫یا هر کسب و کار دیگه‌ای نداری. 237 00:14:06,595 --> 00:14:08,556 ‫به علاوه تو توی آمریکا ‫هیچ سرمایه‌ای نداری. 238 00:14:08,639 --> 00:14:12,393 ‫برات سخته که حمایت یه بانک آمریکایی رو... 239 00:14:12,476 --> 00:14:13,769 ‫بدون سابقه بگیری. 240 00:14:14,520 --> 00:14:15,520 ‫من نمی‌تونم بهت کمک کنم. 241 00:14:18,232 --> 00:14:19,441 ‫من می‌تونم این کارو بکنم. 242 00:14:20,025 --> 00:14:22,236 ‫ماد همه چیز رو تغییر میده. 243 00:14:22,319 --> 00:14:25,781 ‫خانم دلوی، ببخشید، اما من قانع نشدم. 244 00:14:32,830 --> 00:14:35,541 ‫- اگه به من یه فرصت دیگه بدی، من... ‫- من نمی‌تونم کمکت کنم. 245 00:14:35,624 --> 00:14:37,167 ‫ممنون که اومدی. 246 00:14:40,546 --> 00:14:44,049 ‫الان توی قرن ۲۱ هستیم، اما ‫این کسب و کار محیط مردونه داره. 247 00:14:44,550 --> 00:14:46,594 ‫فکر می‌کنی برای اینه که من ‫توی جذب سرمایه مشکل دارم؟ 248 00:14:46,677 --> 00:14:51,223 ‫فکر می‌کنم من ۲۵ سالمه و مونث هستم. 249 00:14:51,807 --> 00:14:57,187 ‫و اونا با یه نگاه به قیافه ‫و کونم قضاوت می‌کنند. 250 00:14:57,730 --> 00:14:58,856 ‫اما تو ادامه میدی؟ 251 00:14:59,398 --> 00:15:00,649 ‫تو واقعا پول رو می‌خواستی. 252 00:15:01,901 --> 00:15:04,028 ‫تو باید درک کنی که... 253 00:15:04,111 --> 00:15:06,906 ‫منبع بی‌نهایتی از پول اون بیرونه. 254 00:15:06,989 --> 00:15:09,283 ‫نیویورک غرق در پوله. 255 00:15:09,366 --> 00:15:11,952 ‫اما استعداد سخت به دست میاد. 256 00:15:12,494 --> 00:15:15,539 ‫کسی با بینش من رو ‫همیشه نمی‌تونی پیدا کنی. 257 00:15:16,165 --> 00:15:17,333 ‫نبوغ نادره. 258 00:15:18,334 --> 00:15:19,919 ‫به علاوه، من نمی‌بازم. 259 00:15:25,549 --> 00:15:27,384 ‫- خانم دلوی. ‫- من دفعه قبل عجله‌ای حرف زدم. 260 00:15:27,468 --> 00:15:30,512 ‫اما اگه حرفم رو بشنوی، متوجه ‫میشی که ماد کسب و کار پایداریه. 261 00:15:30,596 --> 00:15:34,141 ‫من جواب همه سوالات رو دارم. ‫شاخص‌های کلیدی عملکرد، معیارها، همه چی. 262 00:15:34,224 --> 00:15:37,102 ‫وقتی هزینه‌ی اجاره‌ی ساختمون ‫رو با سالی ۴ میلیون جور کردم، 263 00:15:37,186 --> 00:15:39,480 ‫من بودجه‌ی نوسازی در حدود ‫۴۰ میلیون رو دریافت می‌کنم. 264 00:15:39,563 --> 00:15:40,898 ‫تیم مشاورین من شامل... 265 00:15:40,981 --> 00:15:44,234 ‫موفق‌ترین نام‌ها در زمینه‌ی ‫املاک و میزبانی نیویورک هستند. 266 00:15:44,318 --> 00:15:46,403 ‫در مورد نبودن سرمایه‌ی من توی آمریکا، 267 00:15:46,487 --> 00:15:48,989 ‫من در حدود ۶۰ میلیون دلار ‫سرمایه دارم. من می‌تونم... 268 00:15:49,073 --> 00:15:51,158 ‫خانم دلوی. جواب من هنوز خیره. 269 00:15:51,241 --> 00:15:53,243 ‫این‌جوری نمیشه کار کرد... 270 00:15:53,327 --> 00:15:56,455 ‫و این واقعیت که اینو متوجه ‫نیستی هم یه مشکل دیگه هست. 271 00:15:56,997 --> 00:16:00,125 ‫- آقای رید... من... ‫- جوابم منفیه. خداحافظ، خانم دلوی. 272 00:16:19,436 --> 00:16:21,897 ‫آنا دلوی برای یه وام ۴۰ ‫میلیون دلاری اومد سراغت؟ 273 00:16:21,981 --> 00:16:22,856 ‫آره. 274 00:16:22,940 --> 00:16:24,400 ‫ما سابقه‌ی فوق‌العاده‌ای داریم... 275 00:16:24,483 --> 00:16:26,694 ‫و خیلی از اشخاصی که ارزش ‫خالص بالایی دارند اول سراغ ما میان. 276 00:16:26,777 --> 00:16:30,155 ‫اگه آنا اون‌طوری که ادعا می‌کرد ‫توی حسابش ۶۰ میلیون دلار داشت، 277 00:16:30,239 --> 00:16:31,699 ‫چرا اصلا به یه وام نیاز داشت؟ 278 00:16:31,782 --> 00:16:32,950 ‫این برات عجیب نبود؟ 279 00:16:34,284 --> 00:16:36,370 ‫آدمای پولدار روی پول ‫خودشون ریسک نمی‌کنند. 280 00:16:36,453 --> 00:16:39,873 ‫این جایی هست که بانک‌ها وارد کار میشن. ما ریسک ‫رو تخمین میزنیم و از سرمایه محافظت می‌کنیم. 281 00:16:39,957 --> 00:16:42,543 ‫اگه همه چیز خوب پیش بره، ‫هم بانک‌ها پول در میارن هم اونا. 282 00:16:42,626 --> 00:16:44,753 ‫در هر صورت دارایی‌های آنا توی آلمان بود... 283 00:16:44,837 --> 00:16:48,215 ‫و اون برای شروع کار ماد این‌جا ‫توی آمریکا به پول احتیاج داشت. 284 00:16:48,298 --> 00:16:50,134 ‫اما شما درخواست وام اونو رد کردید؟ 285 00:16:50,217 --> 00:16:51,927 ‫بیشتر کسایی که این‌جا ‫بودن درخواستش رو رد کردند. 286 00:16:52,469 --> 00:16:55,180 ‫- این‌جا وال استریته. ‫- یعنی چی؟ 287 00:16:55,764 --> 00:16:58,267 ‫این دختر می‌خواست ۴۰ ‫میلیون دلار قرض بگیره، 288 00:16:58,350 --> 00:17:01,645 ‫اما با لباس‌های عروسکی و بیرون ‫انداختن ممه‌هاش ولگردی می‌کرد. 289 00:17:01,729 --> 00:17:03,981 ‫- هیچ کسی اونو جدی نگرفت. ‫- برای پول قرض دادن؟ نه. 290 00:17:04,064 --> 00:17:07,776 ‫بعضی از این عوضی‌ها حاضر بودند اونو بکنن، ‫اما اون قیافه‌اش به این حرفا نمی‌خورد. 291 00:17:07,860 --> 00:17:09,486 ‫این‌جا سوهو یا ایست ویلج لندن نیست. 292 00:17:09,570 --> 00:17:11,947 ‫اون نمی‌خواست توی یه ‫رستوران جدید یه میز گیر بیاره. 293 00:17:12,031 --> 00:17:14,408 ‫آنا می‌خواست کلی پول قرض بگیره... 294 00:17:14,491 --> 00:17:17,786 ‫اونم از محافظه‌کارترین موسسات کشور. 295 00:17:18,412 --> 00:17:21,206 ‫اون یه راه ورود می‌خواست. ‫اون می‌خواست تضمین بشه. 296 00:17:21,290 --> 00:17:22,624 ‫چطور این‌کارو کرد؟ 297 00:17:22,708 --> 00:17:24,001 ‫خب، اون دختر باهوشیه. 298 00:17:24,084 --> 00:17:27,880 ‫مثلا لباس پوشیدنش رو درست ‫کرد. اما قضیه خیلی بیشتر از این بود. 299 00:17:29,089 --> 00:17:31,967 ‫می‌دونی بین پولدارا پول ‫چطور به گردش در میاد؟ 300 00:17:32,801 --> 00:17:35,179 ‫ارتباطات و معرفی. 301 00:17:35,804 --> 00:17:37,514 ‫آنا یه حامی می‌خواست. 302 00:18:05,918 --> 00:18:07,628 ‫خانم دلوی، این‌جا چه کار می‌کنی؟ 303 00:18:08,170 --> 00:18:10,631 ‫دستیارت داره یه ناهار ‫خیلی طولانی می‌خوره... 304 00:18:10,714 --> 00:18:12,591 ‫و منم حوصله‌ام از صبر کردن ‫توی بخش پذیرش سر رفت. 305 00:18:13,550 --> 00:18:14,676 ‫دخترت خیلی خوشگله. 306 00:18:16,970 --> 00:18:18,347 ‫من باید حراست رو خبر کنم. 307 00:18:19,681 --> 00:18:22,601 ‫می‌دونی چه قدر اوضاع برای ‫یه زن جوون توی بازار سخته؟ 308 00:18:22,684 --> 00:18:24,061 ‫چه ربطی داره؟ 309 00:18:24,561 --> 00:18:25,896 ‫من یه بینشی دارم. 310 00:18:25,979 --> 00:18:28,023 ‫من سرمایه‌ی هنگفتی دارم. 311 00:18:28,107 --> 00:18:31,360 ‫من یه تیم مشاور فوق‌العاده دارم... 312 00:18:31,443 --> 00:18:35,531 ‫و با این حال هیچ کسی به خاطر ظاهرم ‫پیشنهاد کاری منو در نظر نمی‌گیره. 313 00:18:35,614 --> 00:18:37,491 ‫یکم به این فکر کن. 314 00:18:37,574 --> 00:18:41,995 ‫اگه من یه مرد با لهجه و لباس مناسب... 315 00:18:42,079 --> 00:18:44,414 ‫از یه دانشگاه معتبر ‫عضو آیوی لیگ بودم... 316 00:18:44,498 --> 00:18:46,458 ‫باز هم لنگ می‌موندم؟ 317 00:18:47,000 --> 00:18:50,254 ‫به این فکر کن که وقتی دخترت وارد ‫دنیا میشه با چه چیزایی مواجه میشه. 318 00:18:54,716 --> 00:18:55,716 ‫خیلی خب. 319 00:18:56,677 --> 00:18:57,677 ‫من گوش می‌کنم. 320 00:19:00,180 --> 00:19:04,977 ‫این برنامه‌ی کاری منه، که ‫شامل چارچوب‌های زمانی نوسازی، 321 00:19:05,060 --> 00:19:10,607 ‫سود عملیاتی، شاخص کلیدی عملکرد ‫و سایر معیارهای کلیدی هست. 322 00:19:11,358 --> 00:19:12,401 ‫هوم. 323 00:19:14,278 --> 00:19:15,278 ‫ادامه بده. 324 00:19:15,779 --> 00:19:18,157 ‫من به کمکت به منظور جذب ‫سرمایه برای ماد احتیاج دارم. 325 00:19:18,866 --> 00:19:21,618 ‫وقتی سرمایه‌ات خارج از ‫کشوره، چنین کاری خیلی سخته. 326 00:19:21,702 --> 00:19:23,662 ‫اما اگه کسی بتونه از پسش بر بیاد تویی. 327 00:19:23,745 --> 00:19:24,745 ‫هوم. 328 00:19:25,122 --> 00:19:27,749 ‫کسب و کار خانواده‌ی من توسط ‫شخصی به نام پیتر هنکی اداره میشه. 329 00:19:27,833 --> 00:19:31,879 ‫اون توی آلمانه، اما هر اطلاعاتی که ‫نیاز داشته باشی رو در اختیارت میذاره. 330 00:19:31,962 --> 00:19:34,131 ‫من بلافاصله دستمزدت رو می‌فرستم. 331 00:19:34,214 --> 00:19:35,299 ‫چی نیاز داری؟ 332 00:19:36,091 --> 00:19:40,179 ‫خب، من باید جزئیات ‫سرمایه‌ی تو رو تایید کنم. 333 00:19:40,262 --> 00:19:44,183 ‫من با پیتر حرف میزنم و بهش ‫میگم امروز باهات تماس بگیره. 334 00:19:44,725 --> 00:19:46,351 ‫بیا این فرایند رو شروع کنیم. 335 00:19:46,935 --> 00:19:48,812 ‫خیلی دوندگی داره. 336 00:19:48,896 --> 00:19:50,105 ‫من باید مطمئن بشم. 337 00:19:54,902 --> 00:19:56,737 ‫من امشب یه مهمونی دارم. 338 00:19:56,820 --> 00:19:59,364 ‫خیلی از مشاورین من اون‌جا میان. 339 00:20:02,576 --> 00:20:04,161 ‫لطفا بیا. 340 00:20:04,244 --> 00:20:05,871 ‫به مهمونی من بیا و ببین ‫که چه کاری می‌تونم بکنم. 341 00:20:06,413 --> 00:20:07,456 ‫نمی‌تونم. 342 00:20:09,124 --> 00:20:11,877 ‫می‌خوای بدونی ماد چه‌قدر پایداره؟ 343 00:20:12,544 --> 00:20:13,544 ‫پس بیا. 344 00:20:28,060 --> 00:20:30,896 ‫می‌تونیم اینو عوض کنیم؟ هیچ ‫کسی از نقره‌ی سیاه شده خوشش نمیاد. 345 00:20:33,315 --> 00:20:34,358 ‫الن! سلام. 346 00:20:34,441 --> 00:20:35,859 ‫من اولین کسی هستم که اومده؟ 347 00:20:35,943 --> 00:20:37,361 ‫این‌جا به نظر خیلی خوب میاد. 348 00:20:37,444 --> 00:20:39,196 ‫البته که خوبه. من انتخابش کردم. 349 00:20:40,239 --> 00:20:41,281 ‫حالت خوبه؟ 350 00:20:41,365 --> 00:20:43,116 ‫البته. چرا نباشم؟ 351 00:20:43,867 --> 00:20:45,202 ‫ماد همه چیز منه. 352 00:20:45,285 --> 00:20:47,496 ‫خانواده‌ات باید خیلی به ‫کاری که می‌کنی افتخار کنند. 353 00:20:47,579 --> 00:20:48,956 ‫اونا براشون مهم نیست. 354 00:20:49,039 --> 00:20:52,084 ‫بابای من همیشه نسبت به من بی‌توجه بود. 355 00:20:52,626 --> 00:20:54,461 ‫شاید اگه پسر بودم به من افتخار می‌کرد. 356 00:20:55,796 --> 00:20:57,965 ‫رجی! سلام. 357 00:20:59,174 --> 00:21:00,217 ‫تو رجی والش رو می‌شناسی؟ 358 00:21:00,300 --> 00:21:02,386 ‫آلن. آره، ما توی لابی ‫الیس رید همو ملاقات کردیم. 359 00:21:02,469 --> 00:21:04,554 ‫آره، من با آدمای بزرگ زیادی صحبت کردم. 360 00:21:04,638 --> 00:21:05,931 ‫شماها بهترین مشتری‌ها رو دارید. 361 00:21:06,014 --> 00:21:08,809 ‫- خب، اون مشتری ما... ‫- آلن، بیا و با مایکل آشنا شو. 362 00:21:12,229 --> 00:21:14,189 ‫من اصلا از کارای کونز خوشم نمیاد. ‫[جف کونز - هنرمند آمریکایی] 363 00:21:14,273 --> 00:21:16,400 ‫کارای امروزی خیلی تقلیدی شده. 364 00:21:16,483 --> 00:21:18,235 ‫چشم اندازه پروژه شگفت‌انگیزه. 365 00:21:18,318 --> 00:21:21,071 ‫آنا رویای هر معماریه. اون فوق‌العاده هست. 366 00:21:21,154 --> 00:21:24,324 ‫اونا برای یه برنامه‌ی شبیه "آمریکن‌ ‫آیدل" در مورد هنرمندا اومدن سراغ ما. 367 00:21:24,408 --> 00:21:27,744 ‫به همراه بازوی خیریه‌ی خودم، ‫من یه تیم متخصص فناوری دارم... 368 00:21:27,828 --> 00:21:31,915 ‫چون من در مورد این‌که چطور هنر و ‫فناوری می‌تونن همگرا بشن هیجان دارم. 369 00:21:31,999 --> 00:21:33,709 ‫این تلاقی چی میسازه؟ 370 00:21:33,792 --> 00:21:35,085 ‫این عالی به نظر میاد. 371 00:21:35,168 --> 00:21:38,297 ‫ما برای چند سال چیدمان مستقل... 372 00:21:38,380 --> 00:21:41,049 ‫و چند تا چیز مفهومی دیگه رو آزمایش کردیم. 373 00:21:41,133 --> 00:21:42,592 ‫ما به ریشه‌های خودمون برمی‌گردیم. 374 00:21:43,135 --> 00:21:47,264 ‫این یکی از قبیله‌های اومو توی ‫جنوب اتیوپی الهام گرفته شده. 375 00:21:47,347 --> 00:21:50,684 ‫بدن‌های ما هم مثل پارچه یه ‫نوع بوم نقاشی به حساب میاد. 376 00:21:50,767 --> 00:21:53,270 ‫ما یه بار برای تفریح رفتیم کنیا. 377 00:21:53,353 --> 00:21:54,855 ‫جای فوق‌العاده‌ایه. 378 00:21:55,564 --> 00:21:57,941 ‫زرافه‌ها از چیزی که انتظار ‫داری خیلی بزرگ‌تر هستند. 379 00:21:59,651 --> 00:22:03,238 ‫توی فورترس، من تضمین می‌کنم که ‫تو خدمات شخصی کنشی دریافت می‌کنی. 380 00:22:03,322 --> 00:22:06,074 ‫ما توی بانک سیتی نشنال ‫بر اساس روابط کار می‌کنیم. 381 00:22:06,158 --> 00:22:09,244 ‫ما شما رو معطل یا مجبور به ‫استفاده از برنامه‌های گوشی نمی‌کنیم. 382 00:22:09,328 --> 00:22:11,538 ‫شماها اصلا هنوز یه ‫برنامه گوشی ندارید، مگه نه؟ 383 00:22:11,621 --> 00:22:13,582 ‫- خب... ‫- بعضی وقتا استفاده از یه برنامه راحت‌تره. 384 00:22:13,665 --> 00:22:14,750 ‫من عاشق برنامه‌ی اوبرم هستم. 385 00:22:16,001 --> 00:22:17,127 ‫تو از هنر خوشت میاد، آلن؟ 386 00:22:17,210 --> 00:22:20,047 ‫بیشتر تحسینش می‌کنم تا ‫این‌که ازش سر در بیارم. 387 00:22:20,130 --> 00:22:24,593 ‫من یه تابستون توی اروپا نزدیک بود نقاشی ‫مرد ویترویوسی اثر میکل آنجلو رو تتو کنم، ‫[مرد ویترویوسی اثر داوینچیه] 388 00:22:24,676 --> 00:22:27,262 ‫اما یه چیزی جلوم رو گرفت. 389 00:22:28,388 --> 00:22:29,473 ‫من دوست دارم تو رو نقاشی کنم. 390 00:22:29,556 --> 00:22:30,682 ‫نه. مطمئنم که نمی‌خوای... 391 00:22:30,766 --> 00:22:32,017 ‫تو کاری که ما می‌کنیم رو ندیدی. 392 00:22:32,100 --> 00:22:33,226 ‫چه کار می‌کنید؟ 393 00:22:33,310 --> 00:22:35,437 ‫روحت با کار ما می‌درخشه، آلن. 394 00:22:35,520 --> 00:22:37,022 ‫دارید وکیل آنا رو می‌ترسونید؟ 395 00:22:37,105 --> 00:22:38,857 ‫می‌خوایم برای مدل شدن راضیش کنیم. 396 00:22:38,940 --> 00:22:40,400 ‫اونا از هر کسی اینو نمیخوان. 397 00:22:40,484 --> 00:22:42,194 ‫بهش فکر کن. 398 00:22:42,778 --> 00:22:44,738 ‫- آنا، باید اینا رو ببینی. ‫- باشه. 399 00:22:44,780 --> 00:22:46,990 ‫رفیقم یاکوب توی سیتی‌بنک. 400 00:22:47,074 --> 00:22:48,992 ‫- سلام. ‫- سلام. از دیدنت خوشحال شدم. 401 00:22:49,076 --> 00:22:51,953 ‫و این هم ران ویتون هست. ‫مدیر یه سرویس جت شخصی. 402 00:22:52,037 --> 00:22:53,037 ‫- سلام. ‫- بله. 403 00:22:53,080 --> 00:22:55,165 ‫اون توی فورترس با ما ‫برای راه اندازی بلید کار کرد. 404 00:22:55,248 --> 00:22:56,666 ‫- بلید. ‫- اوه. 405 00:22:56,750 --> 00:22:59,336 ‫و این آدمی که این‌جاست، کوین ‫رفیقمه که با مارتین شرلی کار کرده. 406 00:22:59,419 --> 00:23:01,088 ‫- حالتون چطوره؟ ‫- سلام. از دیدنتون خوشحالم. 407 00:23:01,171 --> 00:23:02,798 ‫ایشون آنا دلوی هست، البته اونو می‌شناسید. 408 00:23:02,881 --> 00:23:05,008 ‫ممنون که اومدید. این ‫خیلی برای من ارزش داره. 409 00:23:10,639 --> 00:23:16,269 ‫ممنون که همه‌‌ی شما برای حمایت ‫از موسسه‌ی آنا دلوی به این‌جا اومدید. 410 00:23:16,353 --> 00:23:22,275 ‫وقتی این ایده به ذهنم رسید، می‌دونستم تنها ‫جایی که این ایده توش اجرا میشه نیویورکه. 411 00:23:22,359 --> 00:23:25,570 ‫و امشب، شما ثابت کردید ‫که من انتخاب درستی کردم. 412 00:23:26,655 --> 00:23:27,906 ‫به سلامتی. 413 00:23:27,989 --> 00:23:29,366 ‫به سلامتی! 414 00:23:29,991 --> 00:23:30,991 ‫ممنون. 415 00:23:32,494 --> 00:23:34,538 ‫این می‌تونه معامله‌ی خوبی برای ما باشه. 416 00:23:35,122 --> 00:23:37,457 ‫اون خیلی خاصه. 417 00:23:38,250 --> 00:23:39,251 ‫واقعا هست. 418 00:23:43,880 --> 00:23:46,550 ‫آقای هنکی، ممنونم که این‌قدر دیر ‫وقت با من حاضر به صحبت شدی... 419 00:23:46,633 --> 00:23:48,176 ‫مخصوصا با وجود اختلاف زمانی. 420 00:23:48,260 --> 00:23:50,011 ‫مشکلی نیست. باعث افتخار منه. 421 00:23:50,095 --> 00:23:52,931 ‫آنا به من میگه تو کسی هستی که ‫برای گرفتن اون ساختمون کمکش می‌کنی. 422 00:23:53,014 --> 00:23:57,602 ‫خب، من می‌خوام امتحان کنم، اما قبلش به ‫اطلاعاتی در مورد سرمایه‌ی آنا نیاز دارم. 423 00:23:58,270 --> 00:24:00,522 ‫برای درخواست‌های وامش... 424 00:24:00,605 --> 00:24:03,150 ‫و برای اعتبارآزمایی خودمون ‫توی این‌جا در الیس رید. 425 00:24:03,233 --> 00:24:04,526 ‫مشکلی نیست. 426 00:24:04,609 --> 00:24:08,697 ‫در پایان بازار امروز، دارایی‌های ‫اون ۶۰ میلیون یورو هست، 427 00:24:08,780 --> 00:24:11,408 ‫یعنی حدود ۶۵ میلیون دلار. 428 00:24:11,491 --> 00:24:14,161 ‫اما من یه کپی از سند سرمایه و ذینفعان، 429 00:24:14,244 --> 00:24:18,415 ‫اظهاریه دارایی‌ها و اندوخته‌ها، مدرک ‫منابع مالی و لیست متولیان رو می‌فرستم. 430 00:24:19,040 --> 00:24:20,959 ‫دقیقا همینا رو لازم دارم. ممنون. 431 00:24:21,042 --> 00:24:23,545 ‫تا فردا بهت میرسه. شب بخیر، آقای رید. 432 00:24:23,628 --> 00:24:24,628 ‫شب بخیر. 433 00:24:45,025 --> 00:24:46,526 ‫- چیه؟ ‫- شوخیت گرفته. 434 00:24:46,610 --> 00:24:49,029 ‫- چه خبره؟ ‫- خیلی خب. 435 00:24:49,613 --> 00:24:53,325 ‫برای هر مشتری جدیدی ‫توی چنین جایی یه فرم پر میشه. 436 00:24:53,408 --> 00:24:55,660 ‫یه جور فرم تایید. 437 00:24:55,744 --> 00:24:58,246 ‫و همیشه یه گزینه برای تیک زدن هست. 438 00:24:58,330 --> 00:25:02,334 ‫آیا مشتری منابع و دارایی لازم ‫برای هزینه‌ی سرویس‌ها رو داره؟ 439 00:25:02,417 --> 00:25:05,795 ‫در اصل داره میگه آیا این شخص به ‫اندازه‌ای پولدار هست که مشتری ما باشه؟ 440 00:25:05,879 --> 00:25:09,007 ‫وکیل یه گزینه رو تیک میزنه، آره یا نه. 441 00:25:09,090 --> 00:25:10,842 ‫آلن رید گزینه‌ی بله رو تیک زده. 442 00:25:10,926 --> 00:25:12,135 ‫چی؟ 443 00:25:14,429 --> 00:25:15,429 ‫چی؟ 444 00:25:16,515 --> 00:25:19,184 ‫اما آنا منبع یا دارایی نداشته. 445 00:25:20,185 --> 00:25:23,897 ‫اون روی مبل بیلی مک‌فارلند ‫می‌خوابید. اون مفلس بود. 446 00:25:23,980 --> 00:25:26,107 ‫آلن رید جور دیگه‌ای فکر می‌کرد. 447 00:25:26,191 --> 00:25:28,610 ‫اما اون یه وکیل ارشد سهام‌دار بوده. 448 00:25:28,693 --> 00:25:30,487 ‫طرف توی دهه‌ی ۸۰ زندگی کرده. 449 00:25:30,570 --> 00:25:34,908 ‫اون همه چی رو دیده. ‫بلفورت، ترامپ، لیمن‌ها،‌ میدوف، 450 00:25:34,991 --> 00:25:37,577 ‫و با این حال گول آنا رو خورده؟ 451 00:25:38,119 --> 00:25:40,205 ‫چطور چنین چیزی ممکنه؟ 452 00:25:41,039 --> 00:25:42,082 ‫آنا چی داشته؟ 453 00:26:20,954 --> 00:26:24,624 ‫شری، اون پیرهنی که خواهرت ‫کریسمس قبل به من داد کجاست؟ 454 00:26:24,708 --> 00:26:26,001 ‫من اونو به خیریه دادم. 455 00:26:26,084 --> 00:26:30,422 ‫تو گفتی فقط اروپایی‌ها یا تازه‌ به دوران ‫رسیده‌ها لباس ابریشمی با اون رنگ می‌پوشن. 456 00:26:33,258 --> 00:26:35,427 ‫وقتی که تازه اومده بودیم شهر رو یادته؟ 457 00:26:35,969 --> 00:26:40,807 ‫توی اون خونه‌ی بدون آسانسور بودیم که ‫طبقه‌ی پایینش فروشگاه حیوانات خونگی بود؟ 458 00:26:40,890 --> 00:26:41,891 ‫چطور می‌تونم فراموش کنم؟ 459 00:26:42,475 --> 00:26:44,436 ‫دلت برای اون انرژی‌ای که داشتیم تنگ نشده؟ 460 00:26:45,353 --> 00:26:49,107 ‫هیجانی که در مورد آینده داشتیم، ‫این‌که از والدین‌مون دور بودیم. 461 00:26:49,190 --> 00:26:51,943 ‫همه چیز برامون روشن ‫و برنامه‌ریزی شده نبود. 462 00:26:52,736 --> 00:26:54,779 ‫یادمه که چه‌قدر از این بدت میومد. 463 00:26:55,739 --> 00:26:58,742 ‫تو هر شب غر میزدی. 464 00:27:10,086 --> 00:27:12,297 ‫شاید اگه تو دراز بکشی... 465 00:27:12,380 --> 00:27:15,675 ‫وقتی دراز بکشم اون از ‫اعضای بدنم میره بالا... 466 00:27:15,759 --> 00:27:18,637 ‫و یه قمه‌ای که ظاهرا برای ‫اون تولید کردم رو بر میداره... 467 00:27:18,720 --> 00:27:20,930 ‫و انگیزه‌ام برای زنده ‫موندن رو تیکه پاره می‌کنه. 468 00:27:21,014 --> 00:27:23,308 ‫منظورت اینه که اون لگد میزنه؟ 469 00:27:23,391 --> 00:27:24,893 ‫تو و اسپرمت رو گاییدم. 470 00:27:27,854 --> 00:27:29,773 ‫نه. لازم نیست پاشی. 471 00:27:29,856 --> 00:27:32,233 ‫برگرد بخواب. ببخشید، من... 472 00:27:32,317 --> 00:27:35,987 ‫نه، من نمی‌خوام وقتی تو ‫حالت خوب نیست استراحت کنم. 473 00:27:36,071 --> 00:27:38,490 ‫علاوه بر اون می‌ترسم اگه بخوابم... 474 00:27:38,573 --> 00:27:41,201 ‫سعی کنی منو بکشی که ‫این آخرین بچه‌مون باشه. 475 00:27:41,785 --> 00:27:43,578 ‫چهار دست و پا شو. 476 00:27:53,421 --> 00:27:54,923 ‫فکر می‌کنی اونا همو می‌گاییدن؟ 477 00:27:56,257 --> 00:27:57,550 ‫آلن و آنا؟ 478 00:27:57,634 --> 00:28:00,053 ‫آلن به آنا کلید قلمروی پادشاهی رو داد. 479 00:28:01,012 --> 00:28:02,764 ‫یه بلیط همه‌ کاره. 480 00:28:03,848 --> 00:28:05,350 ‫چرا؟ اون فکر می‌کرد ‫آنا توانایی لازم رو داره؟ 481 00:28:05,433 --> 00:28:06,893 ‫اونا به توانایی اهمیت نمیدن. 482 00:28:06,976 --> 00:28:09,145 ‫اونا به پول اهمیت ‫میدن. اما آنا پولی نداشت. 483 00:28:09,229 --> 00:28:10,313 ‫ممکنه همو گاییده باشن. 484 00:28:10,397 --> 00:28:12,649 ‫- یه مرد مسن، یه دختر جوون. ‫- بحران میانسالی. 485 00:28:12,732 --> 00:28:14,901 ‫اگه همو می‌گاییدن همه ‫چیز منطقی‌تر می‌بود. 486 00:28:14,984 --> 00:28:16,236 ‫زیاد پیش میاد. 487 00:28:16,319 --> 00:28:17,779 ‫اما اونا این‌کارو نمی‌کردند. 488 00:28:17,862 --> 00:28:19,280 ‫اگه این‌جوری بود یه رسید ‫به عنوان مدرک باقی می‌موند. 489 00:28:19,364 --> 00:28:23,910 ‫رسید کارت، هتل، یه خونه‌ی ‫شخصی، هدیه... یه چیزی می‌بود. 490 00:28:23,993 --> 00:28:26,037 ‫من گشتم. هیچی نبود. 491 00:28:26,121 --> 00:28:27,789 ‫آنا بعد چیس با کسی دوست نشد. 492 00:28:27,872 --> 00:28:30,166 ‫آنا مریم باکره‌ی وال‌استریته. 493 00:28:30,250 --> 00:28:31,668 ‫این کمکی نمی‌کنه. 494 00:28:32,752 --> 00:28:34,504 ‫می‌خوای یه چیز دیگه‌ رو امتحان کنی؟ 495 00:28:34,587 --> 00:28:37,173 ‫می‌تونیم بچه رو بکنیم توی کون تو؟ 496 00:28:37,257 --> 00:28:38,299 ‫و شبت بخیر. 497 00:28:47,976 --> 00:28:50,019 ‫ساعت ۳ صبح به کی زنگ میزنی؟ 498 00:28:50,103 --> 00:28:53,273 ‫پیتر هنکی. الان توی دوسلدورف صبحه. 499 00:28:53,356 --> 00:28:54,190 ‫عزیزم. 500 00:28:54,274 --> 00:28:56,401 ‫آنا گفته هنکی کسب و کار ‫خانوادگی اونو می‌گردونه. 501 00:28:56,484 --> 00:28:57,902 ‫اون مدیر مالی شخصی خانواده هست. 502 00:29:01,740 --> 00:29:03,992 ‫همیشه میره رو پیامگیر. 503 00:29:10,081 --> 00:29:11,750 ‫مطمئنی که اونا همو نمی‌گاییدن؟ 504 00:29:16,254 --> 00:29:18,923 ‫آلن؟ خیانت کنه؟ 505 00:29:20,425 --> 00:29:21,259 ‫اوه. 506 00:29:21,342 --> 00:29:24,512 ‫ببخشید. اما نه، باید آلن رو بشناسی. 507 00:29:25,054 --> 00:29:27,682 ‫اون هیچ وقت دست از پا خطا نمی‌کنه. 508 00:29:27,766 --> 00:29:30,059 ‫اگر رابطه‌ی نامناسبی نبود 509 00:29:30,143 --> 00:29:32,228 ‫فکر می‌کنی آنا چطور آلن رو گول زد؟ 510 00:29:33,104 --> 00:29:36,316 ‫برای وکلا، فقط اعتبار اولیه ‫و مزد ساعات کاری مهمه 511 00:29:36,414 --> 00:29:39,167 ‫اعتبار اولیه به شریکی میرسه ‫که موکل رو به شرکت آورده 512 00:29:39,235 --> 00:29:42,989 ‫برای یک شریک در سهام ‫مثل آلن، این پول حتمیه 513 00:29:43,072 --> 00:29:45,200 ‫حتی اگر موکل به اندازه ‫چندین دهه کار لازم داشته باشه. 514 00:29:45,283 --> 00:29:47,202 ‫آیا بررسی باید دقیق‌تر انجام بگیره؟ البته! 515 00:29:47,285 --> 00:29:49,370 ‫اما گاهی، وقتی یه ماهی بزرگ رد میشه 516 00:29:49,454 --> 00:29:52,248 ‫فکر نمی‌کنی ماهی کپوره یا ‫سنگ مارن تا وقتت تلف بشه 517 00:29:52,332 --> 00:29:54,000 ‫فقط تورت رو میندازی و می‌کشیش بالا. 518 00:29:54,083 --> 00:29:57,504 ‫فکر می‌کنم آلن با خودش فکر کرد، "اگر ‫این دختر خانه‌ سوهو بعدی رو راه بندازه 519 00:29:57,587 --> 00:30:00,340 ‫یعنی سود میلیونی در آینده، 520 00:30:00,423 --> 00:30:02,509 ‫و شاید ده‌ها میلیون درآمد داشته باشه." 521 00:30:02,592 --> 00:30:04,928 ‫و این کار رو به عنوان صدقه ‫انجام نداد یا براش سخت نبود 522 00:30:05,011 --> 00:30:09,682 ‫هر کاری که براش کرد، هر معرفی، هر مکالمه 523 00:30:09,766 --> 00:30:12,101 ‫هر ایمیل، هر فکر گذرایی ‫که راجع به "ای‌دی‌اف" کرد 524 00:30:12,185 --> 00:30:13,978 ‫برای تمام این ساعات مزدش رو می‌گرفت 525 00:30:14,062 --> 00:30:15,897 ‫انگار داشت کلی پول در می‌آورد. 526 00:30:15,980 --> 00:30:19,692 ‫وکیلی در رده‌ اون، ‫یعنی احتمالا ساعتی 2 هزار دلار 527 00:30:19,776 --> 00:30:23,822 ‫تازه بدون احتساب وکلای رده پایین‌تر یا مشاورین ‫حقوقی‌‍‌ای که روی پرونده‌ش کار می‌کردن. 528 00:30:24,405 --> 00:30:25,990 ‫پس همه‌ش بخاطر پول بود؟ 529 00:30:26,574 --> 00:30:28,159 ‫برای آلن؟ آره بابا! 530 00:30:28,243 --> 00:30:29,577 ‫ولی هیچوقت بهشون پول نداد! 531 00:30:29,661 --> 00:30:31,621 ‫خب، معمای اصلی همینه 532 00:30:31,719 --> 00:30:36,099 ‫چطور ممکنه یک وکیل بدون دریافت ‫هزینه اولیه، بیش از 200 ساعت کار کنه؟ 533 00:30:37,377 --> 00:30:40,046 ‫شاید مهارت قبلش رو از دست داد، پیش میاد. 534 00:30:45,051 --> 00:30:46,051 ‫اوه، خدای من 535 00:30:48,680 --> 00:30:51,975 ‫راستش لازم نیست اینجا باشم ولی ‫نمی‌تونم حتی یک دقیقه بیشتر راه برم 536 00:30:52,058 --> 00:30:53,685 ‫و نیاز دارم برم دستشوئی، پس... 537 00:30:57,522 --> 00:31:00,608 ‫کل روز راجع به مزد ساعتی صحبت کردم 538 00:31:00,692 --> 00:31:03,069 ‫وکلا فقط به مزد ساعتی اهمیت میدن 539 00:31:03,611 --> 00:31:07,282 ‫ولی تا جایی که من می‌دونم، ‫آنا یه قرون هم به آلن نداده. 540 00:31:07,365 --> 00:31:09,033 ‫-داده؟ ‫-نظری ندارم. 541 00:31:09,117 --> 00:31:11,202 ‫بدون دریافت هیچ هزینه‌ای کمکش کرده. 542 00:31:11,286 --> 00:31:13,329 ‫مگه این زن چی داره؟ 543 00:31:13,413 --> 00:31:15,623 ‫مذهبی هستی؟ یه جور... یه جور محبته؟ 544 00:31:15,707 --> 00:31:17,208 ‫سوگند خاصی هست؟ 545 00:31:18,293 --> 00:31:19,419 ‫خوبی؟ 546 00:31:19,502 --> 00:31:21,504 ‫آره، راجع به من حرف نمی‌زنیم. 547 00:31:23,089 --> 00:31:24,465 ‫چرا باید کمکش کنه؟ 548 00:31:25,508 --> 00:31:29,637 ‫باشه، شاید بحث احتماله... 549 00:31:29,721 --> 00:31:31,222 ‫هیجان برای شکار... 550 00:31:31,314 --> 00:31:35,276 ‫فرصت اینکه اولین نفر از خط پایان ‫عبور کنی، اون چشم‌انداز... برنده بودن! 551 00:31:35,351 --> 00:31:38,229 ‫اون احترام، غرور و شکوه! 552 00:31:39,022 --> 00:31:40,148 ‫می‌دونی؟ 553 00:31:41,190 --> 00:31:42,775 ‫پس به تو هم پول نداده؟ 554 00:31:43,860 --> 00:31:44,903 ‫نظری ندارم. 555 00:31:50,408 --> 00:31:52,243 ‫الاناست که پیشنهاد‌ها شروع بشه... 556 00:31:52,327 --> 00:31:56,122 ‫نمی‌تونم صبر کنم، خیلی ‫برای شروع هیجان‌زده‌ام. 557 00:31:56,205 --> 00:31:58,541 ‫تمام چیزایی که براشون ‫کار کردم الان اینجاست... 558 00:31:58,625 --> 00:32:00,084 ‫می‌تونم لمسشون کنم. 559 00:32:00,168 --> 00:32:02,211 ‫اتفاق میوفته، باور دارم. 560 00:32:04,130 --> 00:32:05,673 ‫دخترت خیلی خوش‌شانسه که تو رو داره. 561 00:32:06,215 --> 00:32:07,967 ‫فکر نکنم باهات موافقت کنه. 562 00:32:08,051 --> 00:32:09,302 ‫زیاد می‌بینیش؟ 563 00:32:09,385 --> 00:32:10,720 ‫همیشه سرش شلوغه. 564 00:32:10,803 --> 00:32:11,803 ‫تو مدرسه؟ 565 00:32:11,846 --> 00:32:14,098 ‫نه، با دانشگاه زیاد حال نکرد 566 00:32:14,182 --> 00:32:16,726 ‫واقعا کاری نمی‌کنه 567 00:32:17,810 --> 00:32:21,272 ‫وقتی ازش می‌پرسیم می‌خواد تو ‫زندگیش چی کار کنه ناراحت میشه. 568 00:32:22,273 --> 00:32:24,275 ‫خیلی سخت کار می‌کنیم تا ‫همه‌چیز در اختیارش بذاریم 569 00:32:25,401 --> 00:32:27,528 ‫تا هر دری رو براش باز کنیم 570 00:32:31,324 --> 00:32:32,867 ‫یه بار بابام حمایت مالیش رو قطع کرد. 571 00:32:34,077 --> 00:32:36,037 ‫-بهت گفته بودم؟ ‫-نه. 572 00:32:37,789 --> 00:32:39,582 ‫خیلی از دستش عصبانی بودم 573 00:32:39,666 --> 00:32:42,877 ‫ولی بعد از اینکه این کار ‫رو باهام کرد، چاره‌ای نداشتم 574 00:32:42,961 --> 00:32:44,671 ‫باید رو پای خودم می‌ایستادم. 575 00:32:45,797 --> 00:32:49,092 ‫بعد از اون، فهمیدم که ‫می‌تونم از خودم مراقبت کنم 576 00:32:49,759 --> 00:32:51,386 ‫تحت هر شرایطی، چیزیم نمیشه. 577 00:32:54,389 --> 00:32:56,099 ‫این یکی، می‌بینی؟ 578 00:32:58,142 --> 00:33:00,687 ‫می‌بینم. 579 00:33:00,770 --> 00:33:01,980 ‫♪ Yeah ♪ 580 00:33:03,564 --> 00:33:04,816 ‫♪ All right, here we go ♪ 581 00:33:04,899 --> 00:33:05,899 ‫♪ Yeah, yeah... ♪ 582 00:33:05,942 --> 00:33:06,942 ‫عالی 583 00:33:12,573 --> 00:33:15,827 ‫♪ Sippin' on D'usse, sike ‫Came a long way from G'burg ♪ 584 00:33:15,910 --> 00:33:17,328 ‫♪ Puttin' in work like Ferg ♪ 585 00:33:17,412 --> 00:33:19,205 ‫♪ New York to LA, Hawaii and Japan ♪ 586 00:33:19,288 --> 00:33:21,207 ‫♪ I'm the man ‫'Least I'm feelin' like I am ♪ 587 00:33:21,290 --> 00:33:23,292 ‫♪ Got the whole wide world ‫In the palm of my hand ♪ 588 00:33:23,376 --> 00:33:24,419 ‫♪ But don't give... ♪ 589 00:33:27,588 --> 00:33:28,673 ‫چی شده؟ 590 00:33:28,756 --> 00:33:31,092 ‫هیچی، فقط اومدم صبح بخیر بگم 591 00:33:31,592 --> 00:33:33,594 ‫♪ I have arrived ‫All you rappers are in timeout ♪ 592 00:33:33,678 --> 00:33:35,722 ‫- ♪ RattPack where you? ♪ ‫- ♪ Everywhere worldwide ♪ 593 00:33:35,805 --> 00:33:37,849 ‫♪ I know you waitin' for ‫This world to collide ♪ 594 00:33:37,932 --> 00:33:39,726 ‫♪ BO double BY ‫H-A-L-L and Folarin ♪ 595 00:33:39,809 --> 00:33:42,395 ‫♪ 'Bout to take it back like ‫Doc and Marty inside the DeLorean ♪ 596 00:33:43,396 --> 00:33:46,441 پیتر هنکی پشت تلفنه، می‌خواد در مورد آنا دلوی صحبت کنه. 597 00:33:46,524 --> 00:33:47,525 ‫وصلش کنین 598 00:33:48,192 --> 00:33:49,819 ‫خوبه که دوباره صحبت می‌کنیم آقای هنکی 599 00:33:49,902 --> 00:33:52,864 ‫آنا بهم گفت که دارین تو ‫نیویورک پیشرفت می‌کنین. 600 00:33:52,947 --> 00:33:57,035 ‫در حال حاضر دوتا بانک داریم که به درخواستش ‫خیلی علاقه دارن و می‌خوان بهش وام بدن. 601 00:33:57,118 --> 00:33:58,286 ‫خبر محشریه 602 00:33:58,376 --> 00:34:01,880 ‫فکر می‌کنم به اسنادی برای جلب اعتماد ‫و گواهی وجود سرمایه نیاز دارین... 603 00:34:01,956 --> 00:34:06,169 ‫دقیقا، اسناد جلب اعتماد ‫و اصلشون، بیانیه بانک 604 00:34:06,252 --> 00:34:09,297 ‫دستیارم یه چک لیست از ‫مدارکی که نیاز داریم می‌فرسته 605 00:34:09,380 --> 00:34:11,382 ‫این خیلی کمک می‌کنه، ممنونم آقای رید. 606 00:34:11,466 --> 00:34:12,925 ‫لطفا آلن صدام کنید. 607 00:34:13,009 --> 00:34:15,803 ‫پروژه‌ی محشریه، تمام اعتبارش برای آناست. 608 00:34:15,887 --> 00:34:17,597 ‫همیشه دختر با استعدادی بوده... 609 00:34:17,680 --> 00:34:18,680 ‫مطمئنم 610 00:34:18,723 --> 00:34:22,477 ‫همچنین به دستیارم میگم دوباره ‫فاکتور هزینه‌ی اولیه رو براتون بفرسته. 611 00:34:22,560 --> 00:34:24,187 ‫البته، عذر می‌خوام 612 00:34:24,270 --> 00:34:26,397 ‫فورا وجه رو انتقال میدم 613 00:34:26,481 --> 00:34:28,649 ‫ممکنه دو یا سه روز طول ‫بکشه تا به دستتون برسه. 614 00:34:28,733 --> 00:34:31,152 ‫متوجه‌ام، انتقال وجه بین‌المللی ممکنه... 615 00:34:31,235 --> 00:34:33,654 ‫خیلی آزاردهنده بشه، ‫ولی فورا ارسال می‌کنم. 616 00:34:33,738 --> 00:34:36,074 ‫تمام حواسم پیش شماست، ‫هر چیزی که لازم داشتید بگید. 617 00:34:36,157 --> 00:34:37,157 ‫ممنونم پیتر 618 00:34:37,992 --> 00:34:40,078 ‫- ♪ Say hell yeah ♪ ‫- ♪ Hell yeah ♪ 619 00:34:40,161 --> 00:34:42,121 ‫- ♪ Say hell yeah ♪ ‫- ♪ Hell yeah ♪ 620 00:34:42,205 --> 00:34:43,956 ‫- ♪ Say hell yeah ♪ ‫- ♪ Hell yeah ♪ 621 00:34:44,040 --> 00:34:45,291 ‫♪ Say hell yeah ♪ 622 00:34:51,214 --> 00:34:54,217 ‫مطمئنی اینجاست؟ احساس امنیت نمی‌کنم. 623 00:34:54,300 --> 00:34:56,344 ‫دیگه تو نیویورک جیب بری نمی‌کنن 624 00:34:56,928 --> 00:34:57,970 ‫بیخیال 625 00:34:58,054 --> 00:35:01,641 ‫این سرآشپز بخاطر ‫ماشین‌های غذاش خیلی معروفه 626 00:35:01,724 --> 00:35:03,726 ‫ماشین غذا؟ باورم نمیشه! 627 00:35:03,810 --> 00:35:06,854 ‫تو "نیویورک تایمز" راجع ‫بهش نوشتن. آنا میگه خیلی خوبه. 628 00:35:06,938 --> 00:35:09,023 ‫آنا میگه... من نمیرم اون تو. 629 00:35:09,107 --> 00:35:11,317 ‫زود باش... روندش همینه! 630 00:35:30,711 --> 00:35:31,879 ‫عجب 631 00:35:34,173 --> 00:35:35,424 ‫مامان! بابا! 632 00:35:36,551 --> 00:35:38,636 ‫استراحتگاه خیلی باید عالی باشه 633 00:35:38,719 --> 00:35:40,096 ‫کایلی هفته پیش اونجا بود 634 00:35:42,598 --> 00:35:43,808 ‫عینک جدید زدی بابا؟ 635 00:35:43,891 --> 00:35:46,686 ‫عینک مترقیه، فریمش ‫بیشتر به درد جوونا می‌خوره. 636 00:35:46,769 --> 00:35:49,438 ‫اجازه دادی یه جوون تو ‫انتخاب عینک کمکت کنه؟ 637 00:35:49,522 --> 00:35:51,232 ‫دوسشون دارم! 638 00:35:51,315 --> 00:35:52,525 ‫بهت میان. 639 00:35:52,608 --> 00:35:54,485 ‫خب من و مادرت داشتیم صحبت می‌کردیم... 640 00:35:54,569 --> 00:35:57,572 ‫چون دوره‌ آشپزی فرانسوی جواب نداد... 641 00:35:57,655 --> 00:35:58,781 ‫تقصیر من نبود! 642 00:35:58,865 --> 00:36:00,950 ‫هیچکس نگفت تقصیر ‫توئه، ولی قدم بعدیت چیه؟ 643 00:36:01,659 --> 00:36:04,287 ‫ویراستار "کنده نست" دختر رابرت تیلوره 644 00:36:04,370 --> 00:36:05,746 ‫و گفت می‌تونی بهش زنگ بزنی. 645 00:36:05,830 --> 00:36:08,166 ‫خدایا! نه! روزنامه‌نگاری ‫یه حرفه‌ی مرده‌ست! 646 00:36:08,249 --> 00:36:09,249 ‫این کارو نمی‌کنم. 647 00:36:10,084 --> 00:36:11,460 ‫پس می‌خوای چی کار کنی؟ 648 00:36:11,544 --> 00:36:13,629 ‫خیلی دارین بهم فشار میارین! 649 00:36:13,713 --> 00:36:15,464 ‫من و پدرت نگرانیم. 650 00:36:15,548 --> 00:36:18,217 ‫به جای یک سال، دو سال و ‫نیمه که در حال استراحتی. 651 00:36:18,301 --> 00:36:19,927 ‫تمام دوستات سال دیگه فارغ التحصیل میشن 652 00:36:20,011 --> 00:36:21,846 ‫من راه خودم رو میرم 653 00:36:21,929 --> 00:36:23,389 ‫و راه خودت به چه سمتیه؟ 654 00:36:24,599 --> 00:36:26,809 ‫متاسفم جولیا، نمی‌خواستم ناراحتت کنم 655 00:36:26,893 --> 00:36:27,810 ‫فقط نگرانیم. 656 00:36:27,894 --> 00:36:29,437 ‫دارم تمام تلاشم رو می‌کنم 657 00:36:30,479 --> 00:36:33,232 ‫می‌دونیم که تلاشت رو می‌کنی ‫ولی باید سخت‌تر تلاش کنی. 658 00:36:33,816 --> 00:36:34,650 ‫مامان! 659 00:36:34,734 --> 00:36:37,778 ‫وقتشه که مسئولیت کارهات رو قبول کنی. 660 00:36:37,862 --> 00:36:38,946 ‫این یعنی چی؟ 661 00:36:39,030 --> 00:36:43,492 ‫این یعنی اگر نمی‌تونی یک شغل رو ‫ادامه بدی یا تو دانشگاه درس بخونی 662 00:36:43,576 --> 00:36:45,077 ‫پس ما نمی‌تونیم به ‫حمایت مالی‌مون ادامه بدیم. 663 00:36:45,161 --> 00:36:47,580 ‫دارم سعی می‌کنم علایقم رو کشف کنم! 664 00:36:48,581 --> 00:36:50,875 ‫همه که نمی‌تونن یه شغل ‫ثابت کسل کننده داشته باشن. 665 00:36:50,958 --> 00:36:55,463 ‫درسته، اما شغل ثابت کسل کننده‌ی من ‫دیگه نمی‌تونه از توی بیکار حمایت کنه. 666 00:36:56,756 --> 00:36:58,758 ‫مردم با علایقشون کار می‌کنن جولیا! 667 00:36:58,841 --> 00:37:00,426 ‫وقتشه یه کاری بکنی. 668 00:37:01,177 --> 00:37:02,720 ‫داری از پول محرومم می‌کنی؟ 669 00:37:23,491 --> 00:37:26,035 ‫اوه خدای من، اوه آلن... 670 00:37:26,118 --> 00:37:27,995 ‫آلن... 671 00:37:38,256 --> 00:37:39,840 ‫عالی بود... 672 00:37:39,924 --> 00:37:40,841 ‫واقعا عالی بود، نبود؟ 673 00:37:49,225 --> 00:37:50,393 ‫قرارداد رو بستی؟ 674 00:37:51,018 --> 00:37:51,894 ‫تقریبا... 675 00:37:51,978 --> 00:37:53,437 ‫ایول! 676 00:37:53,529 --> 00:37:56,657 ‫خودت رو ببین مثل یه ‫رئیس واقعی رفتار می‌کنی! 677 00:37:57,817 --> 00:37:59,860 ‫-مهمونیت چطور پیش میره؟ ‫-اه... 678 00:37:59,944 --> 00:38:02,196 ‫مثل این می‌مونه به "شام آخر" بگی "شام". 679 00:38:02,280 --> 00:38:06,033 ‫برنامه‌ای که من دارم می‌ریزم یه تجربه‌ی ‫کاملا متفاوته. مثل فرود روی ماه می‌مونه. 680 00:38:06,117 --> 00:38:07,994 ‫پس فرود روی ماهت چطور پیش میره؟ 681 00:38:08,077 --> 00:38:09,328 ‫داریم می‌ترکونیم. 682 00:38:09,412 --> 00:38:12,832 ‫نباید به کسی بگی، ولی ‫این رو داشته باش... 683 00:38:13,416 --> 00:38:15,876 ‫قراره اسمش رو بذاریم "فستیوال آطش" 684 00:38:16,419 --> 00:38:17,837 ‫آطش... با "ط" 685 00:38:18,838 --> 00:38:20,172 ‫فستیوال آطش؟ 686 00:38:20,756 --> 00:38:23,968 ‫آتش با ط؟ اسم برنامه‌ت اینه؟ 687 00:38:24,051 --> 00:38:27,013 ‫حرف "ط" در عددشناسی خیلی نادر و مهمه! 688 00:38:27,680 --> 00:38:29,348 ‫جدی هستی؟ 689 00:38:42,611 --> 00:38:43,863 ‫ویو؟ 690 00:38:43,946 --> 00:38:45,489 ‫اون تویی؟ 691 00:38:45,573 --> 00:38:46,574 ‫نه 692 00:38:46,657 --> 00:38:48,075 ‫یه جت کوفتی دزدیده! 693 00:38:49,118 --> 00:38:49,952 ‫چی؟ 694 00:38:50,036 --> 00:38:53,331 ‫آنا یه جت کوفتی دزدیده! 695 00:38:53,414 --> 00:38:54,457 ‫توضیح بده. 696 00:38:56,542 --> 00:38:58,461 ‫چی... 697 00:38:58,544 --> 00:39:01,005 ‫می‌دونی اینجا دستشوئی زنونه‌ست، نه؟ 698 00:39:01,088 --> 00:39:02,381 ‫من اونجا دستشوئی کردم... 699 00:39:02,465 --> 00:39:05,259 ‫جنسیت یک مفهوم قدیمیه، ادرار کردن جهانیه 700 00:39:05,343 --> 00:39:06,635 ‫آنا یه جت کوفتی دزدیده! 701 00:39:06,719 --> 00:39:07,970 ‫می‌دونه، می‌دونه... 702 00:39:10,389 --> 00:39:11,949 ‫-بهش گفتی؟ ‫-دارم سعی می‌کنم بگم... 703 00:39:12,016 --> 00:39:14,226 ‫ما اظهارات بلید رو به عنوان شاهد داریم! 704 00:39:14,310 --> 00:39:18,939 ‫آنا یه هواپیمای 35 هزار ‫دلاری اجاره کرد تا به اوماها بره. 705 00:39:19,023 --> 00:39:20,316 ‫پولش رو از کجا آورد؟ 706 00:39:20,399 --> 00:39:21,901 ‫-بهش نگفتی؟ ‫-نه... 707 00:39:21,984 --> 00:39:23,903 ‫آنا یه جت کوفتی دزدیده! 708 00:39:23,986 --> 00:39:26,489 ‫گوش کن، آنا هیچ‌وقت پول نداد، نه ‫با کارت، نه با انتقال وجه... هیچی! 709 00:39:27,031 --> 00:39:29,408 ‫واقعا یه هواپیما دزدیده؟ 710 00:39:29,492 --> 00:39:31,911 ‫بلید داره شکایت می‌کنه و ‫با دادستان همکاری می‌کنه 711 00:39:31,994 --> 00:39:33,204 ‫میگن سرشون کلاه گذاشته. 712 00:39:33,287 --> 00:39:34,663 ‫چطور می‌تونی یه هواپیمای کوفتی رو بدزدی؟ 713 00:39:34,747 --> 00:39:36,916 ‫من نمی‌تونم با کلاهبرداری یه صندلی ‫با جای پا اضافه از شرکت دلتا بگیرم 714 00:39:36,999 --> 00:39:40,836 ‫ولی این بچه با کلاهبرداری یه جت ‫شخصی به اوماها رو می‌دزده؟ احسنت. 715 00:39:40,920 --> 00:39:42,421 ‫تو اوماها چه خبره؟ 716 00:39:43,714 --> 00:39:44,714 ‫ممنونم. 717 00:39:45,341 --> 00:39:47,593 ‫درخواستت برای وام مرحله‌ی اول رو رد کرده 718 00:39:47,676 --> 00:39:50,763 ‫فقط مونده مرحله‌ی ارزیابی بایسته ‫رو رد کنیم تا پرونده بسته بشه. 719 00:39:51,889 --> 00:39:54,600 ‫به سلامتی "ای‌دی‌اف" و "فورترس" 720 00:39:54,683 --> 00:39:56,227 ‫به سلامتی خلق یه چیز خاص... 721 00:39:56,811 --> 00:39:58,604 ‫حس خوبی راجع به این دارم... 722 00:39:59,438 --> 00:40:01,690 ‫دغدغه‌ی اصلی من اینه که بهت کمک ‫کنم به هرچیزی که می‌خوای برسی. 723 00:40:01,774 --> 00:40:04,026 ‫خب، خوشم اومد. 724 00:40:04,110 --> 00:40:07,988 ‫آخر هفته‌ی آینده چی کار می‌کنی؟ ‫بلیت "برکشیر هاتاوی" می‌خوای؟ 725 00:40:09,698 --> 00:40:10,950 ‫همون چیز وارن بافت؟ 726 00:40:11,784 --> 00:40:15,204 ‫وارن بافت. برای کنفرانس ‫"برکشیر هاتاوی" وارن بافت رفت. 727 00:40:15,287 --> 00:40:16,872 ‫به خدا قسم، تو یادداشت‌هام هست... 728 00:40:16,956 --> 00:40:18,707 ‫واقعا ازش خوشم میاد... 729 00:40:19,792 --> 00:40:23,629 ‫چیزی که می‌خوام بدونم اینه که، ‫چطور یه هواپیمای کوفتی رو می‌دزدی؟ 730 00:40:28,092 --> 00:40:30,136 ‫-حالتون چطوره؟ ‫-و ایشون ران ویتون هستن... 731 00:40:30,219 --> 00:40:31,720 ‫مدیر عامل یک شرکت هواپیمای شخصی. 732 00:40:32,305 --> 00:40:36,195 ‫"سلام ران، آنا هستم. دیوید معرفیمون کرد." 733 00:40:36,220 --> 00:40:40,344 ‫"قراره به کنفرانس بافت تو اوماها برم. به ‫یه هواپیما نیاز دارم. می‌تونی کمکم کنی؟" 734 00:40:40,369 --> 00:40:44,484 ‫"به زودی با هم نوشیدنی می‌گیریم. -ای‌دی" 735 00:40:47,361 --> 00:40:49,947 ‫-رفیق این آیفون جدیده؟ ‫-تست بتاشه مرد. 736 00:40:50,948 --> 00:40:52,950 ‫♪ Caramel cream and chocolate brown ♪ 737 00:40:54,321 --> 00:40:58,085 ‫"در رابطه با هواپیمای ‫درخواستی به خانم دلوی کمک کنید." 738 00:40:58,664 --> 00:41:00,791 ‫♪ Cook it up, you a good cook, good cook ♪ 739 00:41:00,875 --> 00:41:03,627 ‫♪ Pull it out the oven ‫Too hot, drop that... ♪ 740 00:41:03,711 --> 00:41:05,963 ‫هواپیما رسیده، ولی کارت ‫اعتباریش رو ثبت نکرده 741 00:41:06,046 --> 00:41:08,048 ‫و هنوز هیج پولی به ما نرسیده 742 00:41:08,132 --> 00:41:10,551 ‫می‌دونی که نمی‌تونیم بذاریم کسی ‫بدون پرداخت هزینه سوار بشه. 743 00:41:10,634 --> 00:41:11,969 ‫ایمیل ران رو خوندی؟ 744 00:41:12,052 --> 00:41:15,556 ‫همینجا نوشته "در رابطه با هواپیمای ‫درخواستی به خانم دلوی کمک کنید." 745 00:41:16,182 --> 00:41:17,975 ‫قانون، قانونه! 746 00:41:18,058 --> 00:41:20,436 ‫با مدیر عامل رفیقه! بهمون گفت "کمکش کنیم". 747 00:41:20,519 --> 00:41:22,563 ‫می‌خوای به دوست رئیس ‫بگی نمی‌تونه سوار هواپیما بشه؟ 748 00:41:22,646 --> 00:41:23,731 ‫اوه، لعنتی 749 00:41:25,107 --> 00:41:26,525 ‫چه هواپیمای خفنی آنا 750 00:41:26,609 --> 00:41:27,735 ‫مرسی که ما رو آوردی 751 00:41:27,818 --> 00:41:31,155 ‫خب، کاری نکردم. شما هم می‌خواستین ‫همونجا برین... هر چه تعداد بیشتر بهتر! 752 00:41:31,697 --> 00:41:33,699 ‫خانم دلوی؟ خانم دلوی! 753 00:41:34,283 --> 00:41:35,868 ‫-خانم دلوی! ‫-چیه؟ 754 00:41:36,577 --> 00:41:39,163 ‫متاسفم آم... وجهی که انتقال ‫دادید هنوز به ما نرسیده. 755 00:41:39,246 --> 00:41:41,248 ‫سیستم‌تون رو چک کنید! ‫انتقال وجه انجام شده. 756 00:41:41,332 --> 00:41:44,251 ‫-ولی... ‫-من جلسه دارم. با ران صحبت کنید. 757 00:41:45,878 --> 00:41:47,922 ‫-تو به ران زنگ بزن. ‫-تو به ران زنگ بزن! 758 00:41:52,468 --> 00:41:55,513 ‫پس فقط یه هواپیما گرفت؟ بدون هیچ پولی؟ 759 00:41:55,596 --> 00:41:58,557 ‫داشت می‌رفت خونه‌ی وارن بافت. ‫فکر کردیم حتما پولش رو داره دیگه. 760 00:41:59,141 --> 00:42:01,435 ‫بهشون گفتم بذارن بره، پول بعدا میرسه. 761 00:42:02,436 --> 00:42:05,523 ‫آدمای درستی رو می‌شناخت، ‫جاهای درستی رفته بود. 762 00:42:05,606 --> 00:42:08,859 ‫آدم‌های پولدار نسبت به پول بی‌تفاوتن. ‫با خودم گفتم دست و پا چلفتیه اما پولدار. 763 00:42:08,943 --> 00:42:13,614 ‫پس تو الان اجازه میدی ‫من سوار هر هواپیمایی بشم؟ 764 00:42:13,697 --> 00:42:14,697 ‫عمرا! 765 00:42:14,740 --> 00:42:17,868 ‫یعنی، جسارت نمی‌کنم، ولی ‫واضحه که تو یه آدم عادی هستی. 766 00:42:18,869 --> 00:42:19,869 ‫عالیه. 767 00:42:28,003 --> 00:42:29,713 ‫اه! 768 00:42:31,173 --> 00:42:32,800 ‫امروز واقعا جنب و جوش داری 769 00:42:33,509 --> 00:42:34,677 ‫حس خیلی خوبی دارم 770 00:42:35,261 --> 00:42:38,722 ‫راستی، ممنونم بابت پیشنهاد دادنت... 771 00:42:38,806 --> 00:42:40,140 ‫آنا یک ستاره‌ست. 772 00:42:40,683 --> 00:42:41,600 ‫کی؟ 773 00:42:41,684 --> 00:42:44,603 ‫آنا دلوی... وارث آلمانیت! 774 00:42:44,687 --> 00:42:46,146 ‫همونی که داره باشگاه اعضا باز می‌کنه. 775 00:42:46,230 --> 00:42:47,314 ‫اوه، موفق شد؟ 776 00:42:48,107 --> 00:42:49,733 ‫فکر کردم خانوادش رو می‌شناسی. 777 00:42:49,817 --> 00:42:52,069 ‫نه، یه بار تو یه مهمونی دیدمش 778 00:42:52,125 --> 00:42:53,404 ‫حتما کارتم رو بهش دادم... 779 00:42:53,487 --> 00:42:54,738 ‫آها 780 00:42:54,822 --> 00:42:58,909 ‫خب، ما فورترس رو برای ‫یه وام 40 میلیونی داریم. 781 00:42:58,993 --> 00:43:03,581 ‫و تا 200 میلیون دلار ‫انتظار درآمد سالانه داریم. 782 00:43:04,748 --> 00:43:08,544 ‫و این قبل از گسترش ‫باشگاه‌ها در سطح جهانیه. 783 00:43:08,627 --> 00:43:11,505 ‫عالیه! تا آخر عمرت از ‫این قضیه پول در میاری! 784 00:43:12,798 --> 00:43:14,049 ‫حرفت درسته 785 00:43:14,133 --> 00:43:15,217 ‫سهم من یادت نره 786 00:43:15,301 --> 00:43:16,301 ‫سهم؟ 787 00:43:17,052 --> 00:43:18,262 ‫کدوم سهم؟ 788 00:43:19,888 --> 00:43:22,141 ‫می‌تونم به این عادت کنم 789 00:43:23,517 --> 00:43:25,019 ‫وقتی به اندازه من سفر کنی 790 00:43:25,102 --> 00:43:27,271 ‫این خیلی راحت‌تر از پرواز تجاریه. 791 00:43:28,397 --> 00:43:30,649 ‫هم اکنون در حال فرود در اوماها هستیم. 792 00:43:30,733 --> 00:43:32,109 ‫لطفا کمربندهای خود را ببندید. 793 00:43:36,363 --> 00:43:39,074 ‫-باید فقط کنفرانس رو بیخیال شیم، نه؟ ‫-آره... 794 00:43:39,700 --> 00:43:41,493 ‫آدم‌های متشخص واقعی ‫برای کنفرانس اینجا نیومدن. 795 00:43:41,577 --> 00:43:43,829 ‫-برای مهمونی اومدیم. ‫-یه مهمونی... 796 00:43:43,912 --> 00:43:46,123 ‫هر سال وارن بافت یه مهمونی مخفی می‌گیره 797 00:43:46,206 --> 00:43:49,168 ‫فقط آدم‌های واقعا مهم ‫دعوت میشن، مثل بیل گیتس... 798 00:43:49,251 --> 00:43:50,336 ‫امسال تو باغ وحش برگزار میشه. 799 00:43:51,503 --> 00:43:52,338 ‫یه باغ وحش؟ 800 00:43:53,380 --> 00:43:54,381 ‫من مهمونی دوست دارم... 801 00:43:55,966 --> 00:43:59,178 ‫پس داری یه سری اهداف ‫مجرمانه به این سفر ربط میدی... 802 00:43:59,261 --> 00:44:00,387 ‫اون یه تاجره! 803 00:44:00,471 --> 00:44:04,308 ‫درخواست وامش دست ‫"فورترس" و بانک "سیتی نشنال" بود! 804 00:44:04,391 --> 00:44:06,352 ‫فقط منتظر رسیدن پول بود. 805 00:44:06,435 --> 00:44:08,687 ‫پس رفتنش به "برکشیر هاتاوی" ‫فقط برای جشن گرفتن بود؟ 806 00:44:08,771 --> 00:44:11,940 ‫آره! کی تو اوماها جشن می‌گیره...؟ 807 00:44:12,024 --> 00:44:14,610 ‫می‌دونی، وقتی من 25 ساله بودم تصورم ‫از خوش گذروندن وگاس بود... میامی... 808 00:44:14,693 --> 00:44:15,611 ‫ولی تو آنا نیستی. 809 00:44:15,710 --> 00:44:19,214 ‫این جشنواره‌ی پول برای آدم‌های ‫پولدار برای بانکدار‌ها مثل بهشت می‌مونه! 810 00:44:19,281 --> 00:44:23,786 ‫پیچیده، جامع و منحصر به فرد... این ‫فستیوال سالانه کوچلا مخصوص وارن بافته! 811 00:44:23,869 --> 00:44:27,790 ‫یه هواپیما میدزده تا با پولدارترین ‫آدم‌های دنیا معاشرت کنه 812 00:44:27,873 --> 00:44:30,417 ‫این فقط یه ادعاست... شاید پولش رو داشته! 813 00:44:30,501 --> 00:44:32,303 ‫آلن باور داره که داشته. ‫برای همینه که آشنا‌هاش 814 00:44:32,327 --> 00:44:34,129 ‫رو ترغیب می‌کرد تا با ‫"ای‌دی‌اف" همکاری کنن. 815 00:44:34,213 --> 00:44:36,215 ‫فورترس آماده برای شروع به همکاری بود. 816 00:44:36,298 --> 00:44:38,550 ‫"کالاتراوا" در حال آماده‌سازی ‫نقشه‌های معماریش بود. 817 00:44:38,634 --> 00:44:40,302 ‫ادامه بده، فقط اونور رو نگاه کن... 818 00:44:40,386 --> 00:44:44,807 ‫فقط یک قدم آخر مونده ‫بود تا معامله جوش بخوره. 819 00:44:44,890 --> 00:44:46,642 ‫خدایا... 820 00:44:46,725 --> 00:44:48,644 ‫باشه، تکون نخور... 821 00:44:48,727 --> 00:44:51,146 ‫قبلا این کار رو کردم، فقط تکون نخور 822 00:44:51,230 --> 00:44:52,981 ‫چی کار می‌کنی؟ 823 00:44:56,860 --> 00:44:57,903 ‫خدایا! 824 00:44:59,863 --> 00:45:01,240 ‫بهتری؟ 825 00:45:02,783 --> 00:45:04,952 ‫دردش رفت... واقعا رفته! 826 00:45:05,661 --> 00:45:06,495 ‫عاشقتم! 827 00:45:06,578 --> 00:45:08,414 ‫نه ساله متاهلم، با دوتا بچه... 828 00:45:23,262 --> 00:45:24,262 ‫بلیت... 829 00:45:29,143 --> 00:45:30,227 ‫ممنونم 830 00:45:33,772 --> 00:45:35,566 ‫شما اجازه ورود به این مراسم رو ندارین. 831 00:45:35,649 --> 00:45:36,859 ‫ولی بلیت دارم 832 00:45:36,942 --> 00:45:38,902 ‫اون بلیت فقط مخصوص کنفرانسه. 833 00:45:38,986 --> 00:45:41,488 ‫شما اعتبار لازم برای ورود ‫به این مراسم رو ندارین. 834 00:45:41,572 --> 00:45:42,865 ‫ولی اسمم تو لیست هست 835 00:45:42,948 --> 00:45:44,366 ‫لیستی نیست، فقط بلیت درست رو باید بدی. 836 00:45:44,450 --> 00:45:45,927 ‫بعدا حل شد میای پیشمون؟ 837 00:45:45,951 --> 00:45:47,995 ‫البته، بذارین اینو حل ‫کنم، بعدا داخل می‌بینمتون. 838 00:45:48,078 --> 00:45:49,288 ‫دوباره اسکن کن 839 00:45:51,165 --> 00:45:52,416 ‫می‌دونی من کیم؟ 840 00:45:52,499 --> 00:45:54,042 ‫خانم، میشه برید کنار؟ 841 00:45:56,253 --> 00:45:57,337 ‫سلام. آم... 842 00:45:57,421 --> 00:45:58,714 ‫آه... 843 00:45:58,797 --> 00:45:59,797 ‫یک لحظه... 844 00:46:01,633 --> 00:46:02,760 ‫بله؟ 845 00:46:02,843 --> 00:46:04,094 ‫آنا، در چه حالی؟ 846 00:46:05,554 --> 00:46:06,889 ‫دیوید، چی شده؟ 847 00:46:06,972 --> 00:46:09,641 ‫خبر خوب دارم، درخواستت برای ‫وام رسیده به بخش ضمانت اوراق 848 00:46:09,725 --> 00:46:11,143 ‫داریم مرحله‌ی بعد رو شروع می‌کنیم 849 00:46:11,226 --> 00:46:13,645 ‫برای اثبات حسن نیت درخواست ‫100 هزار دلار ودیعه کردن 850 00:46:13,729 --> 00:46:15,814 ‫فقط برای اینکه درخواستت رو ‫به مرحله‌ی ارزیابی بایسته انتقال بدن. 851 00:46:15,898 --> 00:46:17,357 ‫مشکلی که نیست؟ 852 00:46:18,025 --> 00:46:19,860 ‫نه، البته که نه! 853 00:46:19,943 --> 00:46:22,321 ‫به پیتر می‌گم فورا وجه رو واریز کنه. 854 00:46:27,159 --> 00:46:30,454 ‫-آنا، نیازی نیست بترسی. ‫-قراره ۲۸۱ پارک رو از دست بدم! 855 00:46:30,537 --> 00:46:32,915 ‫از همین الان صبرشون داره تموم میشه 856 00:46:32,998 --> 00:46:36,293 ‫من الان تو آمریکا ۱۰۰ هزار دلار ندارم! 857 00:46:36,376 --> 00:46:37,961 ‫تمام پولم تو اروپاست! 858 00:46:38,045 --> 00:46:40,130 ‫-نمی‌تونم ساختمونم رو از دست بدم! ‫-آنا، آروم باش. 859 00:46:40,214 --> 00:46:42,049 ‫هنوز بانک "سیتی نشنال" رو داریم 860 00:46:42,591 --> 00:46:44,760 ‫بیا فعلا جوابی به فورترس ندیم 861 00:46:44,843 --> 00:46:46,929 ‫رجی تو "سی‌ان‌بی" ‫وام رو برات جور می‌کنه 862 00:46:47,012 --> 00:46:48,972 ‫و می‌تونی قراردادت رو ببندی. 863 00:46:50,307 --> 00:46:53,602 ‫می‌خوام باهام کار کنی. ما تیم خوبی هستیم. 864 00:46:54,186 --> 00:46:56,021 ‫تو می‌تونی عضو هیئت مدیره‌ی ‫من باشی... تو "ای‌دی‌اف" 865 00:46:57,147 --> 00:46:59,066 ‫ممنونم آنا، خیلی برام باارزشه. 866 00:46:59,149 --> 00:47:00,692 ‫نه، از من تشکر نکن 867 00:47:00,776 --> 00:47:02,986 ‫فقط بله رو بده و کمکم کن این رو درست کنم. 868 00:47:03,070 --> 00:47:04,070 ‫بسپرش به من 869 00:47:19,211 --> 00:47:20,879 ‫خانم دلوی می‌خواستم بهتون زنگ بزنم 870 00:47:20,963 --> 00:47:22,548 ‫چی باعث شده اینقدر طول ‫بکشه؟ چند هفته گذشته! 871 00:47:22,631 --> 00:47:24,174 ‫ما سعی کردیم ارزیابی ‫بایسته‌مون رو تموم کنیم 872 00:47:24,258 --> 00:47:26,593 ‫ما با "یو‌بی‌اس" در مونیخ ‫تماس گرفتیم و پیتر هنکی... 873 00:47:26,677 --> 00:47:29,096 ‫همه‌چیز رو براتون فرستاد. ‫من از اون ایمیل‌ها خبر دارم. 874 00:47:29,179 --> 00:47:31,890 ‫بله، اما بعضی از اون ‫مدارک کمی مبهم بودن... 875 00:47:31,974 --> 00:47:32,850 ‫آه... 876 00:47:32,933 --> 00:47:36,353 ‫متاسفم، پذیره‌نویس‌های من ‫قانع نشدن. مدام رد می‌کردن. 877 00:47:36,436 --> 00:47:40,148 ‫اونا حاضر به ادامه بررسی ‫درخواست وام شما نیستن. 878 00:47:40,983 --> 00:47:44,361 ‫گفتی که موافقت می‌کنن آلن! ‫گفتی که رجی بهم کمک می‌کنه! 879 00:47:44,444 --> 00:47:46,488 ‫-راه‌های دیگه‌ای هم هست... ‫-نه، نیست! 880 00:47:46,572 --> 00:47:47,948 ‫من اون ساختمون رو می‌خوام! 881 00:47:48,031 --> 00:47:51,869 ‫بهت گفتم، من پلاک ۲۸۱ خیابون پارک ‫رو می‌خوام! فقط پلاک ۲۸۱ خیابون پارک... 882 00:47:51,952 --> 00:47:53,662 ‫آنا، باید آروم باشی... 883 00:47:53,745 --> 00:47:56,123 ‫نه، قراره ساختمونم رو بدن به یکی دیگه... 884 00:47:56,206 --> 00:47:57,541 ‫دارن سعی می‌کنن باعث شکستم بشن. 885 00:47:57,624 --> 00:47:59,543 ‫هیچکس نمی‌خواد تو شکست بخوری 886 00:47:59,626 --> 00:48:01,837 ‫فکر کردم تو طرف منی آلن... 887 00:48:01,920 --> 00:48:02,920 ‫هستم. 888 00:48:12,264 --> 00:48:13,724 ‫ما با هم حلش می‌کنیم. 889 00:48:14,850 --> 00:48:16,852 ‫چی کار کنم؟ 890 00:48:18,312 --> 00:48:19,938 ‫چی کار کنم آلن؟ 891 00:48:20,606 --> 00:48:23,650 ‫پدرم... پدرم فکر می‌کنه من بی‌مصرفم. 892 00:48:26,361 --> 00:48:29,740 ‫اگر قراره عضو هیئت مدیره‌ت ‫باشم، باید بهم اعتماد کنی. 893 00:48:31,283 --> 00:48:33,285 ‫با رجی صحبت می‌کنم. 894 00:48:34,328 --> 00:48:35,329 ‫برو خونه 895 00:48:35,412 --> 00:48:37,205 ‫خودم درستش می‌کنم 896 00:48:40,876 --> 00:48:42,461 ‫باشه 897 00:48:53,180 --> 00:48:54,973 ‫تو تنها کسی هستی که ‫می‌تونم بهش اعتماد کنم. 898 00:48:57,726 --> 00:49:01,313 ‫پیتر، می‌تونی تضمین ‫کنی که اون پول تو راهه؟ 899 00:49:01,396 --> 00:49:03,732 ‫اینکه انتقال وجه آنا ‫با موفقیت انجام میشه؟ 900 00:49:03,815 --> 00:49:06,443 ‫البته، منظورت چیه؟ 901 00:49:06,526 --> 00:49:08,862 ‫انتقال قبلا انجام شده... 902 00:49:08,946 --> 00:49:10,197 ‫چی شده، آلن؟ 903 00:49:11,114 --> 00:49:12,366 ‫چاره‌ای نداشتم 904 00:49:12,449 --> 00:49:14,159 ‫پذیره‌نویس‌ها کاملا مخالف بودن 905 00:49:14,242 --> 00:49:17,204 ‫نمی‌تونستیم با رضایت خاطر ‫منشا ثروتش رو تایید کنیم. 906 00:49:17,287 --> 00:49:18,664 ‫این دختر کیه؟ 907 00:49:18,747 --> 00:49:19,915 ‫راجع بهش مطمئنی؟ 908 00:49:23,001 --> 00:49:24,628 ‫رجی، این ناامید کننده‌ست 909 00:49:25,170 --> 00:49:27,214 ‫می‌تونم بهت اطمینان بدم ‫که ثروت زیادی در کاره. 910 00:49:27,297 --> 00:49:29,049 ‫وگرنه چرا باید قبول کنم ‫که عضو هیئت مدیره‌ش بشم؟ 911 00:49:29,633 --> 00:49:30,633 ‫کار زیادی از دستم بر نمیاد 912 00:49:33,553 --> 00:49:34,930 ‫من نباید این رو بهت بگم 913 00:49:35,013 --> 00:49:39,643 ‫ولی دیوید تو فورترس ارزیابی ‫بایسته رو شروع کرده و قبول می‌کنه. 914 00:49:39,726 --> 00:49:42,729 ‫ای‌دی‌اف همین الان اسم‌های بزرگی ‫از جمله "آندره بالاز" رو جذب کرده. 915 00:49:42,813 --> 00:49:45,440 ‫اون پشتوانه‌‌‌ای داره که ظرف ‫پنج سال آینده می‌برتش بالا. 916 00:49:46,483 --> 00:49:48,235 ‫برای جبران چه کاری ازم بر میاد؟ 917 00:49:51,697 --> 00:49:53,281 ‫به نشانه حسن نیت 918 00:49:53,365 --> 00:49:56,118 ‫می‌خوام براتون تو بانک "سیتی ‫نشنال" یک حساب باز کنم. 919 00:49:56,827 --> 00:49:58,912 ‫با توجه به فعالیت‌های شما در آمریکا 920 00:49:59,454 --> 00:50:03,333 ‫می‌خوایم ۲۰۰ هزار دلار بیش‌برداشت ‫در حساب جاری‌ به شما تقدیم کنیم. 921 00:50:03,417 --> 00:50:05,794 ‫می‌تونید بلافاصله مبلغ روبرداشت کنید. 922 00:50:10,007 --> 00:50:12,509 ‫من می‌خوام... درک کنید که ما ‫به کسب و کار شما اهمیت میدیم 923 00:50:12,592 --> 00:50:15,345 ‫و من به شخصه اطمینان حاصل ‫می‌کنم که تمام نیازهای شما برطرف بشه. 924 00:50:16,186 --> 00:50:18,313 ‫قصد دارم رابطه‌مون رو اصلاح کنم. 925 00:50:19,808 --> 00:50:21,351 ‫خوشحالم که این رو می‌شنوم. 926 00:50:23,812 --> 00:50:28,775 ‫اگر اینجا رو امضا کنین، فورا ۲۰۰ ‫هزار دلار رو به حساب شما واریز می‌کنیم. 927 00:50:32,070 --> 00:50:33,070 ‫بچه‌ها! 928 00:50:33,822 --> 00:50:34,865 ‫بیاین اینجا! 929 00:50:42,706 --> 00:50:44,249 ‫دارم قبض‌های کارت ‫اعتباریش رو بررسی می‌کنم... 930 00:50:44,332 --> 00:50:47,335 ‫دوستمون بارها از خدمات ‫"تلفونیکا" استفاده کرده 931 00:50:47,419 --> 00:50:48,419 ‫اون چیه؟ 932 00:50:48,879 --> 00:50:50,255 ‫یه شرکت مخابراتی تو اروپا 933 00:50:50,338 --> 00:50:53,842 ‫آنا ۱۰۰ دلار برای یه سیم ‫کارت مجازی هزینه کرده 934 00:50:53,925 --> 00:50:56,845 ‫سیم کارت همون چیپ کوچیکیه 935 00:50:56,928 --> 00:50:58,930 ‫که تو گوشیت اطلاعاتت رو... 936 00:50:59,014 --> 00:51:00,891 ‫-می‌دونم سیم کارت چیه! ‫-خوبه. 937 00:51:00,974 --> 00:51:03,894 ‫خب، الان سیم کارت مجازی داریم! 938 00:51:03,977 --> 00:51:07,064 ‫پس الان می‌تونی تو گوشیت یه ‫برنامه‌ برای سیم کارت داشته باشی 939 00:51:07,147 --> 00:51:09,483 ‫که بهت اجازه میده از شماره‌های ‫مخصوص کشورهای دیگه استفاده کنی. 940 00:51:09,566 --> 00:51:11,485 ‫-آنا از اینا داشت؟ ‫-آره. 941 00:51:11,568 --> 00:51:13,028 ‫از چه شماره‌ای استفاده می‌کرد؟ 942 00:51:13,111 --> 00:51:15,363 ‫حالا به بخش‌های خوبش می‌رسیم... 943 00:51:25,665 --> 00:51:26,875 ‫آقای رید! 944 00:51:28,085 --> 00:51:30,504 ‫خانم کنت، این کارتون با ‫آزار و اذیت هم مرزه... 945 00:51:30,587 --> 00:51:33,006 ‫از پیتر هنکی خبر داشتی؟ می‌دونستی؟ 946 00:51:34,758 --> 00:51:36,551 ‫خوبه که دوباره صحبت می‌کنیم آقای هنکی. 947 00:51:36,635 --> 00:51:39,221 ‫آنا بهم گفت که دارین تو ‫نیویورک پیشرفت می‌کنین. 948 00:51:39,304 --> 00:51:43,767 ‫در حال حاضر دوتا بانک داریم که به درخواستش ‫خیلی علاقه دارن و می‌خوان بهش وام بدن. 949 00:51:43,850 --> 00:51:45,268 ‫خبر محشریه 950 00:51:45,352 --> 00:51:49,397 ‫فکر می‌کنم به اسنادی برای جلب اعتماد ‫و گواهی وجود سرمایه نیاز دارین... 951 00:51:50,857 --> 00:51:54,236 ‫من با هنکی مکالمه‌های زیادی ‫داشتم.... با اون مرد صحبت کردم! 952 00:51:54,820 --> 00:51:59,699 ‫اون یک سیم کارت مجازی آلمانی خرید ‫و از برنامه ویرایشگر صدا استفاده کرد 953 00:52:00,283 --> 00:52:02,035 ‫قیمتش تو آیتونز 5 دلاره 954 00:52:02,119 --> 00:52:03,954 ‫پیتر هنکی هرگز وجود نداشته. 955 00:52:06,748 --> 00:52:08,917 ‫-اسمش چیه؟ ‫-آنا دلوی. 956 00:52:09,626 --> 00:52:11,753 ‫این دختر کیه؟ راجع بهش مطمئنی؟ 957 00:52:11,837 --> 00:52:13,588 ‫این می‌تونه معامله‌ی ‫خیلی خوبی برامون باشه. 958 00:52:13,672 --> 00:52:15,715 ‫می‌تونم بهت اطمینان بدم ‫که ثروت زیادی در کاره. 959 00:52:15,799 --> 00:52:17,759 ‫وگرنه چرا باید قبول کنم ‫که عضو هیئت مدیره‌ش بشم؟ 960 00:52:17,843 --> 00:52:19,344 ‫من نباید این رو بهت بگم 961 00:52:19,427 --> 00:52:24,057 ‫ولی دیوید تو فورترس ارزیابی ‫بایسته رو شروع کرده و قبول می‌کنه. 962 00:52:24,141 --> 00:52:26,768 ‫واقعا خیلی خاصه... 963 00:52:27,477 --> 00:52:28,477 ‫واقعا همینطوره. 964 00:52:36,403 --> 00:52:37,821 ‫آلن 965 00:52:37,904 --> 00:52:39,823 ‫چطور کارت رو توجیه می‌کنی؟ 966 00:52:39,906 --> 00:52:42,701 ‫هنکی... دروغ گفتن به آلن... 967 00:52:42,784 --> 00:52:44,286 ‫تو و گزارش‌هات... 968 00:52:44,828 --> 00:52:46,163 ‫داری میگی من اشتباه می‌کنم؟ 969 00:52:49,374 --> 00:52:53,170 ‫فکر می‌کنم پدرم فقط پسر می‌خواست. 970 00:52:54,504 --> 00:52:56,506 ‫برادرم یک نابغه‌ست 971 00:52:57,382 --> 00:53:01,178 ‫فکر می‌کنم پدرم همیشه ‫انتظار داشت که شکست بخورم. 972 00:53:03,263 --> 00:53:05,682 ‫تمام مردها زن‌ها رو دست کم می‌گیرن. 973 00:53:06,391 --> 00:53:08,476 ‫حتی اونایی که قراره عاشقمون باشن. 974 00:53:08,560 --> 00:53:10,395 ‫آلن تو رو دست کم گرفت؟ 975 00:53:11,146 --> 00:53:12,564 ‫برای همین تحقیرش کردی؟ 976 00:53:12,647 --> 00:53:14,900 ‫خیلی نگران آلنی 977 00:53:14,983 --> 00:53:18,945 ‫واقعا فکر می‌کنی که ممکنه ‫اون چیزی از دست بده؟ 978 00:53:19,487 --> 00:53:22,616 ‫من اونی هستم که بخاطر جرایمی ‫که مرتکب نشده افتاده زندان! 979 00:53:22,699 --> 00:53:24,242 ‫من اونی هستم که وثیقه‌ش رد شده! 980 00:53:24,326 --> 00:53:28,413 ‫هر روز مردها کارهای خیلی بدتری ‫نسبت به اتهامات وارده بر من انجام میدن! 981 00:53:28,496 --> 00:53:30,916 ‫و چه اتفاقی برای اونا میوفته؟ هیچی! 982 00:53:30,999 --> 00:53:34,377 ‫بدون عواقبی، بدون پیامدی ‫و قطعا بدون هیچ زندانی. 983 00:53:34,461 --> 00:53:36,922 ‫الن چیزیش نمیشه، احتمالا بهش ترفیع میدن. 984 00:53:37,005 --> 00:53:39,341 ‫مردها همیشه از شکست‌هاشون سود می‌برند. 985 00:53:41,927 --> 00:53:44,012 ‫خودشه همونجا خوبه! 986 00:53:49,309 --> 00:53:51,394 ‫"یک معجزه اقتصادی در حال وقوع است..." 987 00:53:51,478 --> 00:53:53,188 ‫اوه، عالیه! 988 00:53:53,271 --> 00:53:55,523 ‫تو که من رو ول نمی‌کنی ‫بری با تاد... درسته؟ 989 00:53:56,650 --> 00:53:59,319 ‫"جهان چیزی که ما همیشه ‫می‌دونستیم رو دیده..." 990 00:53:59,402 --> 00:54:01,029 ‫-خواهیم دید. ‫-"اینکه هیچ انسانی روی زمین" 991 00:54:01,112 --> 00:54:05,784 ‫"به اندازه‌ آمریکایی‌ها ‫مصمم، جسور و نترس نیست." 992 00:54:09,579 --> 00:54:10,830 ‫چه طویله‌ایه... 993 00:54:11,873 --> 00:54:15,460 ‫پس قراره الیس رید ازت شکایت کنه؟ ‫چون ما پول نداریم وثیقه بذاریم برات. 994 00:54:17,462 --> 00:54:19,130 ‫باهاش صحبت کردم 995 00:54:21,007 --> 00:54:24,219 ‫آلن رید فقط یه مترسک ‫بود... آنا ازش استفاده کرد. 996 00:54:24,302 --> 00:54:25,178 ‫احمق بیچاره... 997 00:54:25,262 --> 00:54:28,056 ‫الن هر چیزی باشه، بیچاره نیست. 998 00:54:28,723 --> 00:54:30,100 ‫اساسا بهش ترفیع دادن! 999 00:54:30,642 --> 00:54:33,144 ‫به عنوان رئیس بین المللی بخش ‫املاک و مستغلات منصوبش کردن. 1000 00:54:33,228 --> 00:54:36,022 ‫دو میلیون دلار در سال، بدون ‫حساب کردن پاداش و مالکیت سهام. 1001 00:54:36,106 --> 00:54:40,110 ‫اجازه داد از شرکتش ‫کلاه‌برداری کنن و بهش ترفیع دادن. 1002 00:54:41,611 --> 00:54:43,905 ‫"چون مردم ما قوی هستند." 1003 00:54:45,448 --> 00:54:47,450 ‫هیچ عواقبی برای این مردها وجود نداره. 1004 00:54:58,211 --> 00:54:59,754 ‫صبح بخیر آقای رید 1005 00:55:00,922 --> 00:55:03,550 ‫زمین شماره 12 رو به شما اختصاص دادم. 1006 00:55:03,574 --> 00:55:08,574 ‫مترجم: ‫میثم موسویان و نگار MeysaM.UnicorN & Negar FD ‫t.Me/unicorn025 1007 00:55:08,598 --> 00:55:13,598 ‫بزرگترین مرجع دانلود فیلم و سریال ‫30nama.com