1
00:14:38,000 --> 00:14:42,880
آیا ایدهی «مرگ» بیشتر از همه شما رو در
مورد این داستان کوتاه وسوسه کرد؟
2
00:00:50,560 --> 00:00:58,200
یه روز «پله» خواب بود
واقعا تاریک بود
3
00:14:44,600 --> 00:14:53,200
نه فقط مرگ، بلکه این نوع مرگ که «مرگ روشنفکرانه» هست
اون ستارهی روشنفکر است که به درون زیبایی سقوط میکنه
4
00:00:58,760 --> 00:01:05,280
اما پدر اونجا نبود
پس رفت سمت تخت مادر
5
00:14:54,200 --> 00:15:08,520
به زیبایی مطلق در دنیا که وقتی در یک پسر جوان در هتل پیدا میکنه
و میدونه که وقتی خیره به زیبایی بشی، خیره به مرگ شدی
6
00:01:08,800 --> 00:01:15,440
اما مادر هم اونجا نبود
پدر و مادر کجان؟
7
00:01:28,600 --> 00:01:33,320
- مامی
- بیا اینجا
8
00:01:43,960 --> 00:01:47,960
اینطور میتونی متقاعد کنی یورن، اینطوری
9
00:01:49,960 --> 00:01:54,320
میتونی بگی مامی؟ بگو مامی
10
00:01:56,120 --> 00:01:58,600
نه داری گل رو خراب میکنی
11
00:02:11,400 --> 00:02:14,280
نه نه قرار نیست باهاش بازی کنی
12
00:02:25,720 --> 00:02:28,120
خداحافظ، برو بخواب الان
13
00:02:39,840 --> 00:02:43,640
شانزده نوابر 1962 است
14
00:02:43,680 --> 00:02:46,280
- الو؟
- سلام یورن
15
00:02:46,520 --> 00:02:48,640
چطوری عزیزم؟
16
00:02:48,680 --> 00:02:53,280
- خیلی خوب نیستم
- نه؟
17
00:02:54,400 --> 00:02:57,400
- مامان خونهست؟
- نه
18
00:03:27,680 --> 00:03:31,960
یه روز تلخ و افسرده در فوریهی 1970 است
19
00:03:33,240 --> 00:03:36,840
لوکینو ویسکونتی کارگردان
در مسیرش به استاکهلم بود
20
00:03:37,120 --> 00:03:40,120
یکی از بزرگترین اشخاص سینمایی
21
00:03:40,400 --> 00:03:43,680
او هم به خاطر هنرش و هم
خاندانش شناخته شده است
22
00:03:44,000 --> 00:03:49,680
او از خانواده سلطنتی شمال ایتالیاست
او کومونیسته اما با این حال پیشخدمت دارد
23
00:03:49,720 --> 00:03:52,680
و به طور علنی همجنسگراست
24
00:03:53,120 --> 00:03:57,680
ویسکونتی آن بیرون در جستجوی زیبایی ناب است
25
00:03:58,960 --> 00:04:05,240
زیبایی بینقص در پسری که نقش
اصلی فیلم جدیدش رو بازی کند
26
00:04:08,240 --> 00:04:12,640
نمیتونم چشمانش رو ببینم
چه رنگیاند؟
27
00:04:12,680 --> 00:04:14,920
اینجا رو نگاه کن
28
00:04:14,960 --> 00:04:16,600
سبز
29
00:04:16,640 --> 00:04:20,120
دوست داشتنیه، یه چهرهی زیبا
30
00:04:21,360 --> 00:04:23,720
بهش بگو چندتا عکس بگیره
31
00:04:24,360 --> 00:04:30,360
چندین ساله او به مجارستان، لهستان، فنلاند
و روسیه برای جستجو رفت
32
00:04:36,160 --> 00:04:39,680
در آپارتمان بزرگی کنار گرند هتل استاکهلم
33
00:04:39,720 --> 00:04:43,200
گروهی از پسران با حسی سرشار
از انتظار جمع شده بودند
34
00:04:43,240 --> 00:04:46,920
- او یه بازیگر خردساله
- یه بازیگر خردساله؟
35
00:04:50,400 --> 00:04:53,680
کسی رو دیدی که فکر کنی ممکنه جواب باشه؟
36
00:04:53,720 --> 00:05:00,000
نه هنوز، بعضیاشون خیلی دوستداشتنیاند
اما هنوز کسی رو ندیدم که تک خال باشه
37
00:05:00,040 --> 00:05:02,920
در قراره باز بشه
38
00:05:02,960 --> 00:05:07,360
پسری پشت در ایستاده و هنوز نمیدونه
39
00:05:07,400 --> 00:05:11,560
تمام زندگیش قراره عوض بشه
40
00:05:11,600 --> 00:05:17,480
اینکه چهرهاش قراره در تمام دنیا
بدل به یه سمبل بشه
41
00:05:42,280 --> 00:05:45,880
چند سالشه؟ بزرگتره؟
42
00:05:45,920 --> 00:05:52,240
- آره یکم، 15 سالشه
- بزرگه، 15؟ خیلی زیباست، گردنت رو بچرخون
43
00:05:52,280 --> 00:05:53,920
به نیمرخ
44
00:05:54,920 --> 00:05:59,760
- در این نما خیلی زیباست
- عکسی آوردی؟
45
00:05:59,800 --> 00:06:01,520
نه
46
00:06:01,560 --> 00:06:04,480
میتونی تو اتاق یه دایره بزنی؟
47
00:06:07,120 --> 00:06:10,400
خیلی قدش بلنده
48
00:06:11,920 --> 00:06:15,880
- زیباست، ازش بخواه لباسش رو دربیاره
- میتونی بالا تنه لخت بشی؟
49
00:06:15,920 --> 00:06:18,120
- چی؟
- میتونی بالا تنه لخت بشی؟
50
00:06:18,160 --> 00:06:21,360
- تا نیمه برهنه بشی
- نیمه برهنه؟
51
00:06:21,400 --> 00:06:25,880
- به دوربین هم نگاه کن
- به دوربین نگاه کن و لبخندی بزن
52
00:06:25,920 --> 00:06:29,600
- بسیار زیبا
- یه کم قدم بزن
53
00:06:32,040 --> 00:06:36,880
بهش بگو وایسته
یه کلوزآپ خیلی بسته ازش بگیر
54
00:06:36,920 --> 00:06:38,760
به دوربین برگرد
55
00:06:38,800 --> 00:06:42,840
خیلی خیلی نزدیک یه شات
سهربع - نی شات - ازش بگیر، فول فیس نباشه
56
00:06:46,680 --> 00:06:50,600
- به دوربین بخند
- به دوربین نگاه کن و لبخند بزن
57
00:06:51,800 --> 00:06:56,560
- لبخند دوست داشتنی داری
- ممنون، باید عکس بگیریم
58
00:06:56,600 --> 00:07:01,760
ماریو، بیا کلوزآپ هم بگیریم
59
00:07:01,800 --> 00:07:06,600
نیمرخ راست و چپ، چهرهاش
و کامل، با بالاتنه لخت
60
00:07:08,800 --> 00:07:11,840
چهرهی زیبایی داره
61
00:08:04,400 --> 00:08:09,120
به انجمن مستاجرین خوش اومدید
بهتون سه گزینه میدن
62
00:08:09,160 --> 00:08:11,920
اونی که بیش از همه به
کارتون میاد رو انتخاب کنید
63
00:08:11,960 --> 00:08:16,240
نیاز به مشاوره حقوقی دارم
64
00:08:16,280 --> 00:08:19,800
چیکار کنم؟
هیچی در این مورد نمیدونم
65
00:08:19,840 --> 00:08:24,120
هرچی اتفاق افتاد رو توضیح بده
و اینکه به چه کمکی نیاز داری
66
00:08:24,160 --> 00:08:27,320
بعد میبینم چه کمکی میتونیم بکنیم
67
00:08:27,360 --> 00:08:31,720
میشه گفت که در تهدید اخراج و خالی کردن هستم
68
00:08:33,160 --> 00:08:36,880
- با فسخ قرارداد
- درسته
69
00:08:39,800 --> 00:08:42,120
توی نامهی صاحبخونه، یورن
70
00:08:42,160 --> 00:08:46,840
میگه که برای دیگر مستاجرین خطرناکی، از موقعی
که گاز اجاق رو باز گذاشته بودی
71
00:08:46,880 --> 00:08:50,600
- چرنده
- ...آره، اما اینجا رو ببین
72
00:08:50,640 --> 00:08:56,120
- من سر به هوا نیستم، همیشه چک میکنم
- اما اما این بخشی از کلیت مسئلهست
73
00:08:56,160 --> 00:08:59,360
بخاطر اینکه یه اجاق آشپزخانهی کثیف
74
00:08:59,400 --> 00:09:04,280
- و آغشته به روغن میتونه به راحتی آتش به پا کنه
- متوجهام
75
00:09:04,520 --> 00:09:08,520
برای همین خطرناکی، باید تمیز نگهش داری
76
00:09:09,280 --> 00:09:13,240
حالا مسئله توضیح چرایی این هست
که چرا روی تخت دراز کشیده بودی
77
00:09:13,280 --> 00:09:15,840
اونم وقتی گاز روشن بوده
چون این رو میدونه
78
00:09:15,880 --> 00:09:21,240
و چرا روشنه وقتی که تو خونه نیستی
79
00:09:21,280 --> 00:09:25,040
لحافات...من بلندش کردم
80
00:09:25,080 --> 00:09:29,520
و وقتی نگهش داشتم، متلاشی شد
81
00:09:29,560 --> 00:09:34,840
با کلی تکههای لاستیکی تکه تکه شد و افتاد
82
00:09:34,880 --> 00:09:39,080
تکههای کپک زده و چندش، نمیدونم چی بودن
83
00:09:39,880 --> 00:09:43,520
صبر کن اینجا یه بالشت دیگه دارم، ببین
84
00:09:43,560 --> 00:09:45,680
زیر اینجا، ببین
85
00:09:46,800 --> 00:09:52,640
حشرات ازش تغذیه کردن
خیلی منقلبکننده و وحشتناکه
86
00:09:52,680 --> 00:09:55,880
و زیرش لایهای به این حجم
87
00:09:57,080 --> 00:09:59,880
که نمیدونم چیه، کثافت خالص
88
00:10:00,920 --> 00:10:03,280
شبیه گهه
89
00:10:04,920 --> 00:10:08,200
از سوسک فرش تا حشرههای نفرتانگیز
90
00:10:10,200 --> 00:10:11,800
خیلی چندشه
91
00:10:17,560 --> 00:10:21,640
- خونهی من یه محیط خطرناکه
- درسته
92
00:10:21,680 --> 00:10:23,680
درسته
93
00:10:55,440 --> 00:10:59,040
چه منظوری از عنوان «گردباد» داشتم؟
94
00:10:59,800 --> 00:11:01,520
95
00:11:14,400 --> 00:11:19,400
از مدرسهی شبانهروزی مخوفی
در دانمارک فرار کرده بودم
96
00:11:19,440 --> 00:11:23,640
و به استاکهلم رفتم، پیش مادربزرگ
و پدربزرگ مادریم رفتم
97
00:11:26,160 --> 00:11:29,520
من در واقع هیچ والدینی ندارم
98
00:11:29,560 --> 00:11:33,680
این مادربزرگ بود که من رو در این چیزها دید
99
00:11:34,680 --> 00:11:38,400
اون اسمم رو برای همه نوع کاری نوشت
100
00:11:38,440 --> 00:11:41,560
نمیدونم فکر کنم من هم صرفا
با همه چیز اوکی بودم
101
00:11:45,400 --> 00:11:49,520
اون میخواست که نوهاش یه سلبریتی بشه
102
00:11:52,680 --> 00:11:56,560
و من تنها چیزی که ازش مطمئن بودم این
بود که میخواستم موسیقی بزنم
103
00:12:02,160 --> 00:12:07,640
من هیچ ایدهای از اینکه همهی این
مسائل چقدر بزرگ خواهند بود نداشتم
104
00:12:09,920 --> 00:12:13,760
مشخصا خارج رفتن عالی بود
105
00:12:13,800 --> 00:12:15,960
رفتن به کشوری که تا حالا نبودم
106
00:12:16,000 --> 00:12:20,000
اینکه یه سری کارای خفن و اضافه
بر مدرسه در دوران تعطیلی بکنی
107
00:12:20,640 --> 00:12:23,160
...اکو یه کم بیشتر
108
00:12:23,200 --> 00:12:24,880
سکوت لطفا
109
00:12:33,760 --> 00:12:37,000
تازیو
- اون مجسمهی زیبای یه پسر
110
00:12:37,040 --> 00:12:40,680
توسط یورن اندرسن بازی شده
یه پسر سوئدی 15 ساله
111
00:12:41,760 --> 00:12:45,760
وقتی داشتی جستجو میکردی
میدونستی دقیقا دنبال چی هستی؟
112
00:12:45,800 --> 00:12:48,600
آره دقیقا اون، درست مثل اون
113
00:12:48,640 --> 00:12:53,520
- طوری که انگار یه عکس داشته باشی؟
- آره، اون ششمین پسری بود که من امتحان کردم
114
00:12:53,560 --> 00:12:55,880
سریعا فهمیدم
115
00:12:55,920 --> 00:13:01,880
اون بلونده، با چشمای بینقص خاکستری
میتونی چشمای خاکستریش رو ببینی؟
116
00:13:01,920 --> 00:13:06,440
اونطور که آقای توماس مان نوشته «چشمانی
به رنگ آب» درست مانند رنگ این چشمها
117
00:13:08,160 --> 00:13:12,760
اون باید همچون یه مجسمه سرد بشه
نقش رو فهمیده، اون بینقصه
118
00:13:12,800 --> 00:13:18,160
خطری برای منحرف شدن به سکشوالیته نیست
اون اشتباه جدیای میشد
119
00:13:19,400 --> 00:13:25,280
وقتی که این پسر بلوند اومد
من کنار ویسکونتی وایستاده بودم
120
00:13:26,160 --> 00:13:28,360
من قرار بود ببینم
121
00:13:28,400 --> 00:13:33,920
که تمام بدنهی کار ویسکونتی جان گرفته بود
122
00:13:37,040 --> 00:13:42,920
پسر به طرز بینظیری زیبا بود
با یه چهرهی به واقع فوتوژنیک
123
00:13:44,040 --> 00:13:47,400
یه کشف واقعی بود
124
00:13:47,440 --> 00:13:51,880
پسری با یه کاریزمای خیلی خاص بود
125
00:13:53,400 --> 00:13:55,280
به نظر شکننده میومد
126
00:13:57,040 --> 00:14:00,160
و این در یه فیلم بسیار زیباست
127
00:14:05,160 --> 00:14:09,040
باید وقتی با چنین بچههایی سروکار
داری بسیار مراقب باشی
128
00:14:11,680 --> 00:14:18,040
مرگ در ونیز در هتلی ساحلی در
جزیرهای خارج از ونیز میگذرد
129
00:14:18,080 --> 00:14:20,400
گرند هتل بینس
130
00:14:20,440 --> 00:14:25,880
داستان که توسط توماس مان نوشته شده، چندین سال
بود که توجه ویسکونتی رو به خودش جلب کرده بود
131
00:14:26,280 --> 00:14:31,160
با هتل قدیمی،او صحنهای
از قرن دیگر رو خلق میکنه
132
00:14:32,000 --> 00:14:37,800
برای ویسکونتی این فیلم
روایتی عمیقا شخصی است
133
00:15:18,880 --> 00:15:22,000
مادربزرگ باهام به ونیز آمد
134
00:15:22,040 --> 00:15:26,280
با خودش یه دوربین سوپر هشت آورد
و البته که از همه چیز فیلم گرفت
135
00:15:27,280 --> 00:15:30,800
ویسکونتی به مادربزرگ یه نقش کوچک
داد، نقشی که خیلی راضیش کرد
136
00:15:33,680 --> 00:15:36,920
من یه معلم خصوصی هم داشتم، میریام
137
00:15:38,920 --> 00:15:41,920
قرار بود که بهم در کارای مدرسه کمک کنه
138
00:15:45,200 --> 00:15:47,400
مثل یه برادر کوچکتر بودی
139
00:15:47,440 --> 00:15:52,520
کسی که قرار بود من ازش در برابر این جهان
جدید محافظت کنم، جهانی که برای من هم جدید بود
140
00:15:52,560 --> 00:15:55,960
این کار من بود همینطور که در قراردادم بود
141
00:15:56,000 --> 00:15:58,880
برام خیلی سخت بود که برم
142
00:16:06,880 --> 00:16:10,960
یکی اشاره کرده بود که ویسکونتی
دستوری داده بوده
143
00:16:11,000 --> 00:16:15,280
به یاد بیارید که تمام گروه ساخت
فیلم همجنسگرا بودن
144
00:16:15,520 --> 00:16:20,880
دستوری که میگفت هیچکس حق نداره
زیاد به تازیوی کوچک نگاه کنه
145
00:16:22,400 --> 00:16:29,080
بدون اینکه ازش آگاه باشم، به نحوی
توسط خود ویسکونتی مراقبت میشدم
146
00:16:35,680 --> 00:16:38,360
این یه داستان عاشقانهست، از
آن عشقهای خالص
147
00:16:38,400 --> 00:16:41,160
نه سکشوال هست نه اروتیک
148
00:16:41,200 --> 00:16:44,800
شکل والاتری از عشق است
149
00:16:45,440 --> 00:16:49,880
- بذارید بگیم که کمال درون عشق است
- ...تصور میکنم که پیدا کردن تهیهکننده
150
00:16:49,920 --> 00:16:54,640
برای ساخت داستان عشق بین یه
آهنگساز سالخورده و یه پسر در بلوغ
151
00:16:54,680 --> 00:16:58,240
- میتونه مشکلات مشخصی رو ایجاد بکنه
- ایجاد کرد
152
00:16:58,280 --> 00:17:03,760
یه تهیه کننده مثلا میخواست که
به جای تازیو یه دختر رو انتحاب کنه
153
00:17:03,800 --> 00:17:05,960
گفتم نه
154
00:17:06,000 --> 00:17:10,440
من یه دختر نمیارم، این با پیام
کارگردان هماهنگ نیست، درسته؟
155
00:17:12,040 --> 00:17:19,960
تو قرار بود برای تصویرسازی داستانی استفاده
بشی که هیچ جوره داستان تو نیست
156
00:17:20,000 --> 00:17:25,600
...آدما یه کمی از ویسکونتی ترسیده بودند، اون خیلی
157
00:17:26,120 --> 00:17:29,240
اون شخصیت قدرتمندی داشت
158
00:17:29,280 --> 00:17:35,200
با نگاهی جدی و با تون صدایی
ترشرو وقتی صحبت میکرد
159
00:17:35,240 --> 00:17:37,440
و اینکه سنگدل بود
160
00:17:43,840 --> 00:17:49,600
کارگردانی ویسکونتی تا جایی که
به من اصلا فرمولی میداد
161
00:17:49,640 --> 00:17:56,960
میشد در چهار کارگردانی خلاصه کرد
برو، وایستا، برگرد و لبخند بزن
162
00:18:10,240 --> 00:18:14,680
توماس مان تازیو رو با موهای
عسلی توصیف میکنه
163
00:18:14,720 --> 00:18:17,600
مانند خدایی در اساطیر یونانی
164
00:18:20,640 --> 00:18:27,280
و پسر آنچنان انسان نیست، بیشتر
فرشتهی مرگ است
165
00:18:42,480 --> 00:18:48,760
یک مارس 1971، مرگ در ونیز پخش
جهانی خودش رو در لندن داشت
166
00:18:48,800 --> 00:18:52,760
در حضور ملکه و پرنسس ان
167
00:18:55,040 --> 00:18:58,480
اینجا بود که ویسکونتی برای اولینبار
168
00:18:58,520 --> 00:19:03,640
اعلام میکنه که یورن زیباترین پسر دنیاست
169
00:19:04,280 --> 00:19:07,000
این توصیف هنوز با یورن مانده
170
00:19:07,040 --> 00:19:09,760
تا آخر عمرش
171
00:19:11,240 --> 00:19:14,160
او زیباترین پسر دنیاست
172
00:19:14,200 --> 00:19:19,240
اما دو ماه بعد مرگ در ونیز در
جشنواره کن نمایش داده شد
173
00:19:19,280 --> 00:19:22,040
و همه چیز شروع شد
174
00:19:25,640 --> 00:19:29,960
کن 1971
مراسمی که 25 ساله شده بود
175
00:19:30,000 --> 00:19:34,800
کراوات مشکی، لبخندهای مناسب
خوشآمدگویی عکاسان به ستارگان
176
00:19:34,840 --> 00:19:39,600
داوران 25مین دوره
جشنواره، همراه با ویسکونتی
177
00:19:39,640 --> 00:19:43,000
جمعیتی عظیم در تالار فستیوال است
178
00:19:43,040 --> 00:19:46,080
امشب شب افتتاحیه فیلم است
179
00:19:51,760 --> 00:19:56,440
میشه گفت یه طوفان واقعی
180
00:19:56,480 --> 00:20:00,520
ریتم جشنواره کن رو بالا برد
181
00:20:00,560 --> 00:20:03,080
این موقع بود که سیرک واقعی شروع شد
182
00:20:07,440 --> 00:20:11,680
ویسکونتی مثل همیشه یکی از محبوبهاست
183
00:20:11,720 --> 00:20:14,200
.و این بار با مرگ در ونیزش
184
00:20:17,960 --> 00:20:22,160
سمت چشمام یه لامپ هست، نمیتونم
ببینم، حالا بهتره مرسی
185
00:20:22,200 --> 00:20:25,000
نور بک لایت بهتره...سوال؟
186
00:20:25,040 --> 00:20:30,320
- میتونم ازتون سوالی بپرسم آقای ویسکونتی؟
- حتما
187
00:20:30,360 --> 00:20:34,480
سخته که کسی به درک بوگارد
فوقالعاده اشاره نکنه
188
00:20:34,520 --> 00:20:39,440
- اما یورن اندرسن برای ما ناشناخته بود
- ...براتون داستان یورن اندرسن رو میگم
189
00:20:39,480 --> 00:20:43,720
با جازهی خودش البته. اون خیلی فرانسویاش
:خوب نیست، اما تمام این رو میدونه
190
00:20:43,760 --> 00:20:45,960
من استاکهلم رفتم
191
00:20:46,000 --> 00:20:50,680
و همان روز اولی که از پسرای
سوئدی تست تصویر میگرفتم
192
00:20:50,720 --> 00:20:56,760
پنجمین پسری که وارد شد
آقای یورن اندرسن بود
193
00:20:56,800 --> 00:21:01,000
من کاملا مطمئن بودم که برای نقش مناسبه
هیچ شکی نداشتم
194
00:21:01,040 --> 00:21:06,760
من از هر اینچش عکس گرفتم، از
بالا تا شصت پا...یادت میاد
195
00:21:07,120 --> 00:21:08,920
تازیو رو یافته بودیم
196
00:21:08,960 --> 00:21:12,880
اون موقع حتی زیباتر هم
بود، الان سنش بالاتر رفته
197
00:21:13,560 --> 00:21:18,200
الان خیلی قدش بلند شده، موهاش خیلی بلند شده
اون موقع پسر زیباتری بود
198
00:21:18,240 --> 00:21:21,960
نکه بهش آگاه باشه اما داره تغییر میکنه
ممکنه مرد خوشتیپی بشه
199
00:21:22,000 --> 00:21:24,720
...اما برای لحظهای، خب
200
00:21:25,280 --> 00:21:27,760
در سن ناجوریه
201
00:21:27,800 --> 00:21:30,200
الان 15 سالشه
202
00:21:30,240 --> 00:21:33,480
.نه، 16، الان خیلی بزرگ شده
203
00:21:34,280 --> 00:21:36,040
!ادامه بده
204
00:21:40,880 --> 00:21:43,880
من خیلی ترسیده بودم
205
00:21:45,360 --> 00:21:53,480
احساس میکنم تقریبا همیشه
دستهای خفاش دورم هستن
206
00:21:57,200 --> 00:21:59,960
یه کابوس واقعی بود
207
00:22:04,360 --> 00:22:08,640
ناگهان احساس کردم آدما دارن بهم نگاه میکنن
208
00:22:11,040 --> 00:22:13,400
و متوجه حضورم میشن
209
00:22:13,440 --> 00:22:15,840
و حتی جلوم تظاهر میکنن
210
00:22:17,960 --> 00:22:22,560
این چه مزخرفیه؟ چطوره که یهو
همه ازم خوششون میاد؟
211
00:22:23,040 --> 00:22:28,520
این بیس خوبی برای اعتماد بهنفس قوی نیست
212
00:22:28,560 --> 00:22:34,000
از اون جایی که میدونی نمیتونی به کسی
که بهت علاقه زیادی داری اعتماد کنی
213
00:22:34,040 --> 00:22:39,840
مضاف براینکه ویسکونتی اعلام کرده بود
214
00:22:39,880 --> 00:22:44,880
من زیباترین پسر دنیا هستم
215
00:22:54,840 --> 00:22:58,960
من تصمیم گرفته بودم آرایش خیلی خوبی
داشته باشم اما حالا همه چیز به نظر چرند میاد
216
00:23:00,040 --> 00:23:05,000
لعنت، خیلی خب، هیچکس متوجه نخواهد شد
217
00:23:05,040 --> 00:23:07,240
اوناها
218
00:23:07,280 --> 00:23:09,760
درسته، خیلی خب
219
00:23:09,800 --> 00:23:13,440
- خوب به نظر میام؟
- عالی
220
00:23:13,480 --> 00:23:16,760
باید جورابای مشکی میپوشیدی
نمیتونی اونا رو بپوشی
221
00:23:16,800 --> 00:23:19,040
میتونم پوتینهام رو پام کنم
222
00:23:19,080 --> 00:23:22,800
- نه نمیتونی اینجوری بپوشی
- نه خیلی خب
223
00:23:24,440 --> 00:23:26,560
- یورن
- خیلی خب بازش میکنم
224
00:23:29,560 --> 00:23:30,960
- سلام
- سلام
225
00:23:31,000 --> 00:23:33,080
- خوب به نظر میای
- آره؟
226
00:23:33,120 --> 00:23:36,440
- سلام
- سلام من جسیکام
227
00:23:36,480 --> 00:23:38,320
- منم اوا هستم
- سلام اوا
228
00:23:38,360 --> 00:23:41,520
در آخرین ملاقاتم این شکلی نبود
اجاق گاز روشن بود
229
00:23:41,560 --> 00:23:44,680
- آره متوجهام
- و کاملا...میدونی
230
00:23:44,720 --> 00:23:46,760
بله
231
00:23:46,800 --> 00:23:53,720
من همیشه عادت داشتم که اجاق گاز روشن باشه
232
00:23:54,560 --> 00:23:56,680
در ماههای فصل زمستان
233
00:23:56,720 --> 00:24:00,040
- وقتی در آشپزخونه میشینی
- البته
234
00:24:00,080 --> 00:24:05,560
اما غیر از اون هم آره
وقتی بیرون خیلی سرده
235
00:24:05,600 --> 00:24:08,440
اما این خیلی عادی نیست
236
00:24:08,480 --> 00:24:11,800
میبینی که اینجا به طور منطقی گرمایش داره
237
00:24:11,840 --> 00:24:14,800
- شیر میخوای اوا؟
- نه ممنون
238
00:24:14,840 --> 00:24:16,600
- شکر؟
- نه همینجوری
239
00:24:16,640 --> 00:24:19,200
- خوبه؟
- بله ممنون
240
00:24:20,000 --> 00:24:23,240
- راستی شما کی هستی؟
- من جسیکا دوستدختر یورن هستم
241
00:24:23,280 --> 00:24:27,560
آها خیلی خب، پس شما بودی
که دیروز باهام تماس گرفتی
242
00:24:29,840 --> 00:24:33,240
...خب مهمتر از همه...دوشنبهی پیش
243
00:24:35,280 --> 00:24:39,000
نمیدونم دقیقا چطور توضیح بدم که چی شد
244
00:24:39,040 --> 00:24:42,800
نمیتونی توضیح بدی طوری که
هیچوقت اتفاق نیفتاده، همین
245
00:24:42,840 --> 00:24:49,320
دقیقا همینه، من در قدرت قضاوت مشکلی ندارم
246
00:24:49,360 --> 00:24:54,240
البته، گاز رو موقعی که از آپارتمان خارج
بشم یا برم بخوابم خاموش میکنم
247
00:24:54,280 --> 00:24:58,600
...یا این حال وضعیت آپارتمان
مرز مشخصی وجود داره
248
00:24:58,640 --> 00:25:04,240
داشتن آپارتمان مدلی که میخواید
و تعهداتتون به عنوان یه مستاجر
249
00:25:04,280 --> 00:25:06,800
این ممکته آرومتون کنه
:به عنوان یه صاحب خونه
250
00:25:06,840 --> 00:25:11,160
هیچ حیوونی نیست که در این
آپارتمان باشه، این چطوره یورن
251
00:25:11,200 --> 00:25:15,440
هیچ حشره و جونوری
252
00:25:15,480 --> 00:25:19,240
- ...عالی، توجه کن
- خوشحال میشم که بهش توجه کنم
253
00:25:19,280 --> 00:25:23,920
- من تا حد مرگ بهشون دود دادم
- اما الان در بالکن سیگار میکشیم
254
00:25:23,960 --> 00:25:27,200
یورن واقعا یه شخص منظم هستش
255
00:25:27,240 --> 00:25:30,600
شخص مطمئنی هست، همه چیز خوب پیش میره
256
00:25:30,640 --> 00:25:33,960
اون هیچ همسایهای رو این سالها اذیت نکرده
257
00:25:34,000 --> 00:25:38,560
تو از این لحاظ رفتار مناسبی داری
258
00:25:38,600 --> 00:25:41,080
خوب پیش میره
259
00:25:41,120 --> 00:25:44,200
باید این در رو هم تمیز کنیم
260
00:25:50,960 --> 00:25:52,800
261
00:25:52,840 --> 00:25:55,240
باورت میشه
262
00:25:55,280 --> 00:25:59,560
اوه یورن، خدای من، راحت شدیم
263
00:26:03,520 --> 00:26:06,480
- آره، مست کنیم
- آره مست
264
00:26:06,520 --> 00:26:08,480
مستی لعنتی
265
00:26:10,000 --> 00:26:15,000
- با ده روز شستوشو تونستیم موفق بشیم
- یه سیگار میخوام
266
00:26:15,040 --> 00:26:17,120
آره
267
00:26:18,120 --> 00:26:21,200
واقعا نیاز به یه تخت جدید داری
268
00:26:21,840 --> 00:26:27,000
هیچکس نباید اونطوری که تو مجبوری بخوابه
269
00:26:27,040 --> 00:26:29,240
- نه
- عزیزدلم
270
00:26:29,280 --> 00:26:32,920
وقتی احساس انسان نبودن بکنی همین میشه
271
00:26:32,960 --> 00:26:34,720
عزیزم
272
00:26:44,520 --> 00:26:47,440
حالا دوباره احساس انسان بودن میکنم
273
00:26:47,480 --> 00:26:49,560
274
00:26:53,200 --> 00:26:56,800
- این اشکها چه طعمی دارن؟
- نمیدونم
275
00:27:15,760 --> 00:27:18,440
شام شب نمایش
276
00:27:19,480 --> 00:27:22,760
تو برای هدفت تلاش کردی»، همونطور که بود»
277
00:27:23,960 --> 00:27:29,440
حالا فیلممون رو داریم، پس میتونی کاری
که میخوای رو با این پسر بکنی
278
00:27:32,360 --> 00:27:35,080
مادربزرگ رفته بخوابه
279
00:27:35,120 --> 00:27:38,880
اون من رو بهشون سپرده بود تا حرف بزنم
280
00:27:43,280 --> 00:27:46,000
نمیدونم آخرش به کجا رسیدیم
281
00:27:46,040 --> 00:27:52,160
من تا حالا به نایتکلابی نرفتم
و قطعا گی کلابی نبودم
282
00:27:52,200 --> 00:27:54,440
بااین حال لوکینو اونجا بود
283
00:27:56,560 --> 00:27:59,520
...چیزی که یادم میاد اینه که
284
00:27:59,560 --> 00:28:03,560
لعنتی...دیوارهای قرمز مخملی، رنگ مشکی براق
285
00:28:05,840 --> 00:28:09,240
هیچوقت چنین چیزی رو تجربه نکرده بودم
286
00:28:09,280 --> 00:28:13,080
نگاههای حریصانه
287
00:28:13,120 --> 00:28:18,440
لبهای خیس و زبونهایی که میچرخید
288
00:28:21,080 --> 00:28:25,040
این احساس رو داشتم که انگار دارن
تو ذهنشون برام ساک میزنن
289
00:28:27,760 --> 00:28:32,520
پس من مست کردم و هی خوردم و خوردم
290
00:28:32,560 --> 00:28:36,960
دست به دامن هرچیزی میشدم
تا حواسم رو پرت کنم
291
00:28:41,040 --> 00:28:43,640
یادم نمیاد چطور رسیدم خونه
292
00:28:55,240 --> 00:29:01,840
بازیش در نقش تازیو یه شبه معروفش
کرد، کل دنیا اون رو میخواست
293
00:29:05,280 --> 00:29:08,920
اما قرارداد ویسکونتی با یورن
294
00:29:08,960 --> 00:29:12,840
اون رو به «زیباترین پسر دنیا» محدود کرد
295
00:29:12,880 --> 00:29:18,600
برای سه سال، ویسکونتی «صاحب» چهره
و شهرت یورن بود
296
00:29:23,520 --> 00:29:28,520
من از روزنامههای مختلف، مقالههای
در مورد یورن رو قیچی کردم
297
00:29:28,760 --> 00:29:31,760
در بعضی عکسها، به نظر خیلی ناخوش میاد
298
00:29:31,800 --> 00:29:35,200
آره من خیلی تنها بودم
299
00:29:35,240 --> 00:29:40,720
دستههایی از ژورنالیستها بودن
باید بعد از نمایش بوده باشه
300
00:29:40,760 --> 00:29:42,960
بیرون از در اتاقت
301
00:29:43,000 --> 00:29:47,040
کیسههایی از نامه رسیده بود
302
00:29:47,080 --> 00:29:49,440
- از ژاپن
- بیشتر ژاپن
303
00:29:49,480 --> 00:29:52,840
نامههایی از مردهایی هم
که بود جذبت شده بودن
304
00:29:53,640 --> 00:29:56,440
چیزی که از این روزها به یاد میارم
305
00:29:56,480 --> 00:30:02,360
تفاوت هیجان زیاد مادربزرگ در مورد کل کار
306
00:30:02,840 --> 00:30:06,760
- بله؟
- و کمبود هیجان در تو بود
307
00:30:06,800 --> 00:30:09,400
اون تبدیل شده بود به مادربزرگ یورن اندرسن
308
00:30:09,440 --> 00:30:11,640
بله کاملا درسته
309
00:30:15,120 --> 00:30:18,000
تو عادت داشتی که از خونه مادربزرگ فرار کنی
310
00:30:18,040 --> 00:30:21,240
جدلهای زیادی در خانه بود
311
00:30:22,640 --> 00:30:26,800
طوری که انگار فیلم مرکزیت شده بود
312
00:30:26,840 --> 00:30:32,560
طوری که انگار وارد یه طوفانی شده بودی
که نمیتونستی از خودت دفاع کنی
313
00:30:32,600 --> 00:30:34,720
دقیقا
314
00:30:34,760 --> 00:30:40,160
بعد به ژاپن رفتی و من دقیق
نمیدونم اونجا چی شد
315
00:30:40,200 --> 00:30:45,080
و بعد از اون ما هیچوقت همدیگه رو ندیدیم
316
00:30:55,760 --> 00:31:02,280
بعد از دیدن فیلم ویسکونتی، مرگ در ونیز
317
00:31:02,520 --> 00:31:08,520
همهی آدمای اطراف من هوادار یورن شدن
318
00:31:08,560 --> 00:31:14,520
«همه شروع کردن به گفتن از «یورن، یورن
319
00:31:15,880 --> 00:31:20,520
اون تقریبا برای 50 سال پیشه، نیم قرن پیش
320
00:31:20,560 --> 00:31:25,000
شاید برای اینکه غربیها
هنوز اینجا غیرمعمول بودن
321
00:31:25,040 --> 00:31:28,240
اما مردم دیوونه شدن
322
00:31:31,560 --> 00:31:36,840
اون به عنوان اولین آیدل از غرب
به ژاپن وارد میشه
323
00:31:38,000 --> 00:31:42,720
همه چیز آماده شده
لباسهای استایل مرگ در ونیز پوشیده شده
324
00:31:42,760 --> 00:31:46,040
تهیهکننده اصلی سونی از قبل
گروه ضبط رو آماده کرده بود
325
00:31:46,080 --> 00:31:50,320
برای آهنگهای پاپی که یورن بخونه و
یه گروه فیلمبرداری که وایستاده بودن
326
00:31:50,360 --> 00:31:54,800
منتظرن تا از چهرهاش برای
یه تبلیغ استفاده کنند
327
00:31:58,200 --> 00:32:01,000
با خودم فکر میکردم ممکن نیست همچین چیزی
328
00:32:01,040 --> 00:32:05,280
مثل یه میانپردهی سوررئال میمونه
329
00:32:05,520 --> 00:32:08,800
که تو رو از باقی دنیا جدا میکنه؟
330
00:32:12,040 --> 00:32:17,960
اونا با نورافکنها و پوسترها روی سقف
«بودن و میگفتن «خوشاومدی یورن
331
00:32:18,000 --> 00:32:21,600
قیچی داشتن و
موهام رو آماده میکردن
332
00:32:23,840 --> 00:32:26,480
مثل یه رویای سورئال بود
333
00:32:51,800 --> 00:32:54,600
من کاملا مطمئنم که این آسانسور بود
334
00:32:54,640 --> 00:32:57,080
من دکمههای فشار رو یادم میاد
335
00:32:57,120 --> 00:33:01,920
در 1971، دکمههای لمسی خیلی
در استفاده معمول نبودن
336
00:33:01,960 --> 00:33:05,480
قطعا همین آسانسور بوده
337
00:33:08,280 --> 00:33:10,800
شماره اتاق 716 بود؟
338
00:33:27,480 --> 00:33:31,480
- صبح بخیر
- صبح بخیر
339
00:35:03,560 --> 00:35:10,760
قبل از فیلمبرداری هیچ اطلاعی
نداده بود که شروع شده
340
00:35:13,040 --> 00:35:17,600
انتخابی نداشت مگر کاری که باید رو میکرد
341
00:35:18,440 --> 00:35:22,600
احساس میکنم براش سخت بوده
342
00:35:22,640 --> 00:35:29,160
اما فضا بهمون اجازه نداد که
احساسش رو متوجه بشیم
343
00:36:04,720 --> 00:36:08,840
بهم دو یا سه قرص قرمز دادن
344
00:36:10,440 --> 00:36:13,160
که قرار بود حالم رو بهتر بکنه
345
00:36:19,920 --> 00:36:26,200
تو این شرایط رو دوست نداشتی
که در این موقعیت قرار بگیری
346
00:36:28,720 --> 00:36:35,880
در مرگ در ونیز، یورن
کانسپت «زیبایی جوانی» رو تجسم بخشید
347
00:36:38,120 --> 00:36:44,000
وجهی از همجنسگرایی در آن وجود دارد
348
00:36:55,080 --> 00:36:58,680
- بعدش کنسرت اومد
- چندتا انجام دادی؟
349
00:36:58,720 --> 00:37:01,880
نمیدونم، قرصهای قرمز مصرف میکردم
350
00:37:04,120 --> 00:37:08,160
- شوکهام
- اوه آره این مال 1971 هست
351
00:37:08,200 --> 00:37:11,120
برام مهم نیست، این سواستفاده از کودکانه
352
00:37:11,160 --> 00:37:13,960
«در گیجیام فقط گفتم «باشه
353
00:37:14,000 --> 00:37:17,080
- چی بود؟ آمفتامین؟
- نه گیچکننده بود
354
00:37:17,120 --> 00:37:19,240
- دیزپام؟
- ایدهای ندارم
355
00:37:20,080 --> 00:37:24,920
خب بگذریم، تو اون بالا روی استیجی
..و دارن بهت میگن
356
00:37:24,960 --> 00:37:28,800
صبر کن اول باید این رو هضم کنم، صبر کن
357
00:37:28,840 --> 00:37:31,840
- دارم خیلی سریع میگم؟
- ...نه خیلی ناراحتکنندهست، صبر کن
358
00:37:32,560 --> 00:37:37,000
- هی این مال 50 سال پیشه
- اما من رو ناراحت میکنه
359
00:37:40,880 --> 00:37:44,600
- لازم نیست احساس بدی داشته باشی
- اما دارم من رو ناراحت میکنه
360
00:37:44,640 --> 00:37:48,000
فکر میکنم خیلی وحشتناکه
361
00:37:56,560 --> 00:38:02,800
اولینباری که ملاقات کردیم من مبهوت شدم
نمیتونستم باور کنم چنین شخصی وجود داره
362
00:38:02,840 --> 00:38:07,400
چیزی مرموز در بیانش وجود داشت
363
00:38:07,440 --> 00:38:10,360
در خودش روشنیای داشت
364
00:38:10,400 --> 00:38:14,880
بااینکه فقط یه نوجوان بود، اما میتونستم
بعد تاریکی رو در او حس کنم
365
00:38:15,600 --> 00:38:20,520
بهش یه جذابیت سه بعدی داد
یادم میاد چطور برام جذاب شد
366
00:38:20,560 --> 00:38:24,520
اون آیدلی اورجینال بود
اون به کلی فرهنگ آیدل رو شروع کرد
367
00:38:27,440 --> 00:38:34,480
بااینکه توسط ویسکونتی تشخیص داده شده بود
بعد تاریکی نیز داشت
368
00:38:34,520 --> 00:38:37,920
برای یورن یه مزیت بود و در عینحال
یه باری که به دوش بکشه
369
00:38:38,520 --> 00:38:42,800
بازیگرانی اینچنینی در ژاپن هستند
کسانی که کوروساوا تشخیص داد
370
00:38:42,840 --> 00:38:46,640
و به خاطرش، حرفهی اونها دچار رنجیدن شد
371
00:38:47,880 --> 00:38:54,720
ممکنه اغراقآمیز باشه
اما ممکنه بهش سرنوشت بگیم
372
00:38:56,440 --> 00:39:01,440
پس بهش گفتیم خیلی خوشحال میشیم
که یه آهنگ باهاش داشته باشیم
373
00:39:03,200 --> 00:39:10,360
من برای عشق متولد شدم
374
00:39:10,400 --> 00:39:15,200
تا آن روز
اینجام
375
00:39:15,240 --> 00:39:18,480
زبان ژاپنی ساده نیست
376
00:39:18,520 --> 00:39:23,520
بازم اون یه گوش عالی داشت و یاد
گرفت خیلی راحت ژاپنی بخونه
377
00:39:26,520 --> 00:39:31,200
چرا گلهای جهان شکوفا
میشون، وقتی که باهمیم؟
378
00:39:31,680 --> 00:39:37,560
سونی میخواست که یکی از آهنگها رو
برای یه تبلیغ ژاپنی استفاده کنه
379
00:39:40,080 --> 00:39:45,080
...برای تو که گریستی
380
00:39:50,400 --> 00:39:52,920
ضربان قلب
381
00:39:52,960 --> 00:39:55,880
عشق بیدار میشود
382
00:39:56,840 --> 00:40:00,240
شکلات مجی، برتری
383
00:40:06,840 --> 00:40:11,840
شوری در قلبم
384
00:40:13,080 --> 00:40:19,440
به من احساس این عشق رو داد
385
00:40:19,480 --> 00:40:25,000
بااین حال خالص بود
386
00:40:26,000 --> 00:40:31,000
برای تویی که اشکهای شیرینات رو گریستی
387
00:40:53,200 --> 00:40:55,400
جسیکا
388
00:41:02,000 --> 00:41:03,680
- جسیکا؟
- بله؟
389
00:41:04,680 --> 00:41:06,520
ساعت چنده؟
390
00:41:07,320 --> 00:41:11,200
- باید بیدار بشی
- جس
391
00:41:12,560 --> 00:41:14,520
جسیکا
392
00:41:16,880 --> 00:41:18,680
جسیکا
393
00:41:18,720 --> 00:41:23,880
- یازده بود یا دوازده؟
- یازده
394
00:41:25,480 --> 00:41:27,640
یازده و ربع
395
00:41:44,480 --> 00:41:49,520
وقتی بحث به شایجو مانگا
میرسه، کامیکهای برای دختران
396
00:41:49,560 --> 00:41:53,960
یه چهرهی زیبا مهمترین چیزه
397
00:41:54,000 --> 00:41:58,160
وقتی فیلم پخش شد
398
00:41:58,400 --> 00:42:04,080
برام عجیب بود که بدونم چنین شخصی وجود داره
399
00:42:04,120 --> 00:42:09,960
نمیتونستم باور کنم که کسی
میتونه اینجور زیبا باشه
400
00:42:10,200 --> 00:42:15,080
یه انسان متولد میشه، بزرگ میشه و
لحظهای که در زندگیش هست
401
00:42:15,120 --> 00:42:17,920
وقتی که زیباییاش در شکوفایی کامله
402
00:42:17,960 --> 00:42:22,880
فیلم تونست این زیبایی رو جذب کنه
403
00:42:22,920 --> 00:42:27,640
در لحظهی دقیقی که در زیباترین حالتاش بود
404
00:42:34,640 --> 00:42:37,560
بعدازظهر بخیر، از دیدنتون خوشوقتم
405
00:42:40,720 --> 00:42:46,160
چهرهی یورن قرار بود نسلی از
کارتونهای مانگا رو الهام ببخشه
406
00:42:46,200 --> 00:42:51,040
در 1971، ریوکو ایکدا، یه فمنیست رادیکال و جوان بود
407
00:42:51,080 --> 00:42:55,320
اون تبدیل به یکی از بزرگترین هنرمندای مانگا شد
408
00:42:58,320 --> 00:43:02,480
فکر میکنم تمام هنرمندای مانگا در
سطح عمیقی تحتتاثیرش قرار گرفتن
409
00:43:02,520 --> 00:43:07,080
هرکدوم از ما، به روش متفاوتی
410
00:43:07,760 --> 00:43:12,160
لیدی اسکار در مانگای من
"The Rose of Versailles"
411
00:43:12,400 --> 00:43:16,520
دختریست که لباسهای پسرونه میپوشه
412
00:43:16,560 --> 00:43:23,520
شخصیت کاملا براساس یورن هست، اون مدل بود
413
00:43:23,560 --> 00:43:30,200
من 40-45 ساله که نقاشی میکشم
414
00:43:30,240 --> 00:43:34,080
اینکارو بکن آندره
نمیخوام اتفاقی برات بیفته
415
00:43:35,360 --> 00:43:37,840
من دارم میرم اسکار
416
00:43:38,400 --> 00:43:43,720
اگر عاشق بودن یعنی رنجیدن
بذار رنج بکشم
417
00:43:43,760 --> 00:43:49,360
تا روزی که بفهمی
418
00:43:49,400 --> 00:43:54,040
و درک کنی چه احساسی دارم
419
00:43:55,320 --> 00:44:00,120
تو نوری و من سایه
420
00:44:00,160 --> 00:44:06,480
نوعی غم در چهرهاش هست
421
00:44:06,520 --> 00:44:11,480
تمام چیزی که دیدیم، ظاهر یورن اندرسن بود
422
00:44:11,520 --> 00:44:16,960
پس من همیشه برام سواله اگر برداشت ما از او
423
00:44:17,000 --> 00:44:22,000
در واقع اذیتش کرده باشه
424
00:44:22,040 --> 00:44:27,840
اما الان احساس میکنم که
ما همچنین درونش رو دیدیم
425
00:47:44,640 --> 00:47:48,280
من هیچوقت خودم رو به عنوان یه بازیگر ندیدم
426
00:47:48,320 --> 00:47:52,160
مسائل صرفا تغییر کرده بودن
427
00:48:00,720 --> 00:48:04,600
من به مدرسه دراماتیک رفتم
وقتی که از اونجا رفتم، کلی کستینگ داشتم
428
00:48:04,640 --> 00:48:07,560
نقش خوب سینمایی، کار تلویزیونی، کار تئاتر
429
00:48:09,360 --> 00:48:16,560
بر اساس حرفهام همه چیز خوب
پیش رفت اما به من کمکی نکرد
430
00:48:17,480 --> 00:48:20,200
کمکی به احساسات تاریک درونم نکرد
431
00:49:14,600 --> 00:49:18,040
فکر نمیکنم کسی این رو تا حالا دیده باشه
432
00:49:30,360 --> 00:49:33,080
آخرین باری که دیدمش رو یادم میاد
433
00:49:37,760 --> 00:49:40,760
حتما با واگن شماره 10 رفته بود
434
00:49:43,320 --> 00:49:47,200
یه روز تو راه مدرسه بودیم و اونجا
وایستاد، دست تکون میداد
435
00:49:47,440 --> 00:49:50,960
ما دست تکون دادیم و اون دست تکون داد
436
00:49:51,000 --> 00:49:54,560
و ما جواب دادیم
حتی در اون لحظه فکر کردم
437
00:49:54,600 --> 00:49:57,920
این آخرینباری خواهد بود که میبینمش
438
00:50:02,560 --> 00:50:05,680
مردم براشون سوال بود که باربرو کجا رفته بود
439
00:50:05,720 --> 00:50:09,200
یکی گفت که راهبه شده
440
00:50:09,240 --> 00:50:14,760
یا اینکه رفته یه کشور دیگه، همچین چیزایی
441
00:50:17,720 --> 00:50:21,040
هرچیزی به جز حقیقت
442
00:50:29,920 --> 00:50:33,720
اینجا مادر ناپدید شده، هنوز پیدا نشده
443
00:50:35,240 --> 00:50:42,840
معلممون، لیزبث اکسلسون بود، در مدرسه
:موسیقی آدولف فردریک که نوشت
444
00:50:44,120 --> 00:50:50,040
یورن اندرسن خیلی در تمرکز
مشکل داره و بسیار حرافه
445
00:50:50,080 --> 00:50:54,440
در ابعادی، در مورد آنیکه هم صدق میکنه،
ممنون برای کمک
446
00:50:55,720 --> 00:50:57,920
فکر میکنم برای این بود که
447
00:50:59,080 --> 00:51:04,320
ما مشخصا عمیقا متاثر بودیم
448
00:51:05,520 --> 00:51:10,560
از ناپدید شدن مادر
و نمیدونستیم چی شده
449
00:51:18,480 --> 00:51:23,000
هر دومون در 1955 متولد شدیم
450
00:51:23,040 --> 00:51:26,520
تو در ژانویه و من در دسامبر
451
00:51:26,560 --> 00:51:29,960
مادرمون یکی بود اما از پدرای متفاوت
452
00:51:30,000 --> 00:51:33,720
در دانمارک بهش «دوقلوهای نصف شده» میگن
453
00:51:33,760 --> 00:51:39,040
دوران کودکی من و تو بهم نزدیکتر بودیم
454
00:51:39,080 --> 00:51:43,400
نزدیکتر از هر دوست به من و همینطور برای تو
455
00:51:43,440 --> 00:51:45,920
ما خیلی نزدیک بودیم
456
00:51:45,960 --> 00:51:50,000
یادم نمیاد بدون تو بوده باشم
همیشه فقط من و تو بودیم
457
00:52:05,680 --> 00:52:10,040
یادمه یه بار زنگ خونه
مامانبزرگ و بابابزرگ زده شد
458
00:52:10,080 --> 00:52:15,320
رفتم بیرون، فکر میکنم تو هم اونجا بودی
دو پلیس وایستاده بودن
459
00:52:15,360 --> 00:52:17,600
...و بهمون گفتن
460
00:52:18,600 --> 00:52:21,520
مامان رو مرده در جنگل پیدا کردن
461
00:52:29,040 --> 00:52:34,600
و از اون موقع، از اون روز و ساعت
462
00:52:34,640 --> 00:52:40,040
هیچکس دیگه به مادر اشاره نکرد
هیچ کلمهای در موردش گفته نشد
463
00:52:40,960 --> 00:52:46,920
هیچکس با من حرف نزد و تا جایی که یادم
میاد کسی در مورد مامان با ما حرف نزد
464
00:52:46,960 --> 00:52:51,480
در مورد اینکه مرده، اینکه اصلا زمانی
زنده بوده یا ما چه احساسی داریم
465
00:52:51,520 --> 00:52:54,960
هیچوقت هیچ حرفی زده نشد
466
00:53:07,920 --> 00:53:10,320
اون یه جستجوگر بود
467
00:53:12,240 --> 00:53:15,560
یه کولی
«اونطور که میگن، «یه روح هنری
468
00:53:16,200 --> 00:53:22,640
یه عکاس بود، شعر نوشت، نقاشی
کرد، یه روزنامهنگار بود
469
00:53:22,680 --> 00:53:25,880
یه گالری هنر داشت
470
00:53:25,920 --> 00:53:30,240
و مضاف بر همه اینها، برای
دیور» هم مدلینگ کرد»
471
00:53:32,720 --> 00:53:38,480
اون من و خواهرم رو برای
یه سفر یه ساله به اروپا برد
472
00:53:38,520 --> 00:53:41,640
قبل از اینکه اصلا بریم مدرسه
473
00:53:41,680 --> 00:53:45,560
و دوست زناش وارد شد، سیلوا
474
00:53:51,400 --> 00:53:57,280
بزرگترین راز مادر این بود که پدر یورن کیه
475
00:53:57,320 --> 00:54:00,720
چیزی بود که به عنوان راز نگه داشت
476
00:54:05,080 --> 00:54:09,880
...مادر هیچوقت اشارهای کرد
477
00:54:09,920 --> 00:54:14,640
چه کسی میتونه پدر من باشه؟
چون من هنوز نمیدونم
478
00:54:14,680 --> 00:54:18,640
- هنوز نمیدونی؟ اوه عزیزم
- اوه عزیزم؟
479
00:54:18,680 --> 00:54:21,680
- فراموشش کن
- ...متوجهم
480
00:54:21,720 --> 00:54:25,000
- قراره فقط فراموشش کنم؟
- آره اینطور فکر میکنم
481
00:54:25,040 --> 00:54:29,000
- اما موضوع جالبیه
- درسته
482
00:54:29,040 --> 00:54:35,360
- بازم بهت هیچ چیز در موردش نگفت؟
- نه متاسفانه در مورد اینکه کیه چیزی نگفت
483
00:54:36,760 --> 00:54:38,000
متوجهم
484
00:54:40,960 --> 00:54:42,920
...درسته
485
00:54:51,920 --> 00:54:54,320
- سلام یورن
- سلام
486
00:54:54,360 --> 00:54:57,040
صبر کن، الان قهوهام رو میذارم مایکرویو
487
00:54:57,760 --> 00:55:03,440
- دیشب چطور پیش رفت؟
- خوب، خودم بودم
488
00:55:03,480 --> 00:55:06,680
و پیتر چی؟
489
00:55:07,560 --> 00:55:09,840
- جان؟
- پیتر چی؟
490
00:55:09,880 --> 00:55:14,960
- پیتر کیه؟
- در مورد کسی به اسم پیتر نوشتی
491
00:55:16,640 --> 00:55:18,800
- پیتر؟
- آره
492
00:55:18,840 --> 00:55:21,840
کسی که از همراهیات خرسنده
493
00:55:22,600 --> 00:55:25,600
- اوه منظورت پیتر دیکسونه
- خیلی خب
494
00:55:25,640 --> 00:55:30,080
در رستوران کارمن بودیم چند روز
پیش، حداقل از حضورم قدردانه
495
00:55:30,120 --> 00:55:34,480
تو نمیخوای با من وقت بگذرونی پس
به جاش میرم پیش دوستام
496
00:55:34,520 --> 00:55:37,160
نباید برم؟
497
00:55:38,560 --> 00:55:42,240
مطمئن نیستم، نوشتی که مرد جدیدی در زندگیته
498
00:55:42,480 --> 00:55:49,000
درسته، نمیدونم باید جدیش بگیرم یا نه، یا
شایدم ما باید این کار رو بکنیم؟
499
00:55:49,040 --> 00:55:52,200
کس دیگهای هست و در مورد من جدیه
500
00:55:52,440 --> 00:55:58,240
پس باید بذارم اون موقعیت پیش بره و
تو هم به رفتار پارانوئیدت ادامه بدی؟
501
00:55:58,480 --> 00:56:04,200
تو کد ورود رو سپر کردی تا من نتونم
وقتی که بخش دور سیارهایم ببینمش
502
00:56:04,440 --> 00:56:09,280
و در یه وان حمام میکنیم، ناخنت رو سوهان
میکشم و باهم روی تخت میخوابیم
503
00:56:09,320 --> 00:56:13,320
بدن همدیگه رو لمس میکنیم، اما هنوز
کد ورود رو یه راز نگه داشتی
504
00:56:13,360 --> 00:56:16,040
پس برام سواله که تو مرد
درستی برام هستی یا نه
505
00:56:16,080 --> 00:56:20,200
اونم وقتی یه مرد دیگهای
هست که من رو واقعا میخواد
506
00:56:20,440 --> 00:56:23,720
پس باید برات وقت بذارم؟ سوال بزرگم اینه
507
00:56:23,760 --> 00:56:26,880
اونم وقتی که مثل یه خوک لعنتی رفتار میکنی
508
00:56:26,920 --> 00:56:32,040
- چجوری من مثل یه خوک رفتار کردم؟
- چطور؟ تو یه خوکی یورن
509
00:56:32,080 --> 00:56:37,440
تو ژاپن یه خوک بودی، همیشه از تلفنم بدون
اینکه پولش رو بدی استفاده کردی
510
00:56:37,480 --> 00:56:41,400
من رو برای دو روز تو اتاق هتل
حبس خانگی کردی
511
00:56:41,440 --> 00:56:46,440
- ...صبر کن هیچکدوم اینا
- بعد حتی به من کد ورودت رو نمیدی
512
00:56:46,480 --> 00:56:52,320
من برات خیلی کارها کردم
حرومزادهی نمکنشناس
513
00:56:53,080 --> 00:56:55,240
...خیلی خب
514
00:57:08,240 --> 00:57:11,000
خیلی خب چطور باید این رو بفهمم چیکار کنم
515
00:57:40,560 --> 00:57:45,920
تمام بچههایی که از وصلتهای
بعد از 1917 به دنیا اومدن
516
00:57:45,960 --> 00:57:50,920
مامور امنیت کودکان براشون اختصاص داده شد
که معمولا هم زن بودن
517
00:57:50,960 --> 00:57:55,240
این مامورها قرار بود از
مادرای مطلقه حمایت کنن
518
00:57:55,480 --> 00:58:00,000
و کمک کنن مشخص بشه پدر کیه
519
00:58:00,040 --> 00:58:03,200
این فایل توست
520
00:58:03,240 --> 00:58:08,200
از گزارشهای پلیس اون موقع
یه فایل دیگه هم داریم
521
00:58:08,440 --> 00:58:13,200
در مورد ناپدید شدن مادرته
522
00:58:13,240 --> 00:58:16,080
- خیلی خب
- آره
523
00:58:17,200 --> 00:58:21,120
طبیعتا خوندنش میتونه سخت باشه
524
00:58:21,160 --> 00:58:25,200
پس به خودت بستگی داره که الان بخوای بخونیش
525
00:58:25,240 --> 00:58:29,280
یا اینکه ازش کپی داشته باشی و در
آرامش و سکوت خونهات بخونی
526
00:58:29,320 --> 00:58:33,200
گزارشهای پیگردی این چنینی در اداره پلیس
527
00:58:33,440 --> 00:58:36,880
معمولا عکسن
528
00:58:36,920 --> 00:58:40,240
مثلا اینجا، عکسهایی از صحنهای
که مادرت پیدا شده بود
529
00:58:40,480 --> 00:58:43,520
من حذفشون کردم
530
00:58:43,560 --> 00:58:47,040
از اونجایی که نمیخوام یهو باهات مواجه بشن
531
00:58:47,080 --> 00:58:50,320
ممنون از درکت
532
00:58:50,360 --> 00:58:53,280
وجود دارن، اما جدا نگهشون داشتم
533
00:58:53,320 --> 00:58:56,160
پس این متن توصیفی هست
534
00:59:14,040 --> 00:59:16,600
«بعد از واقعه»
535
00:59:19,560 --> 00:59:22,240
«شناسهی مرگ»
536
01:00:05,080 --> 01:00:09,800
من همه اینها رو از همون روز تو ذهنم دیدهام
537
01:00:09,840 --> 01:00:12,520
اما این خیلی شفاف و پرجزئیاته
538
01:00:36,200 --> 01:00:40,520
- میتونی بیرون رو بهم نشون بدی؟
- البته
539
01:01:19,520 --> 01:01:25,920
در دوشنبه، 2 مه 1966، ساعت 19:30 گزارش شده
540
01:01:25,960 --> 01:01:32,680
که بدن یک زن در جنگلهای
نزدیک مزرعه استن پیدا شده
541
01:01:35,760 --> 01:01:38,640
بدنش توسط درخت سرده پنهان شده بوده
542
01:01:38,680 --> 01:01:42,680
روی قسمت راستش دراز کشیده و
سرش روی یه پایه درخت بوده
543
01:01:43,560 --> 01:01:45,240
سرش لخت بوده
544
01:01:45,480 --> 01:01:50,920
بااینحال برای محافظت، کتش
رو کشیده بوده روی سرش
545
01:01:50,960 --> 01:01:55,200
مدارک در کیف، زن رو شناسایی کردن
546
01:01:55,240 --> 01:01:59,280
خانم باربرو الیزابت اندرسن
547
01:01:59,320 --> 01:02:03,080
که از اکتبر سال قبل گم شده گزارش شده بود
548
01:02:03,960 --> 01:02:06,800
17 October, 1962.
549
01:02:06,840 --> 01:02:08,720
«راز»
550
01:02:08,760 --> 01:02:11,040
- عمه اینجاست
- بله؟
551
01:02:11,080 --> 01:02:14,400
آنیکه شنبه میاد من رو ببینه؟
552
01:02:19,680 --> 01:02:23,160
فکر نمیکنی باید بیان؟
553
01:02:24,080 --> 01:02:27,200
زنگ زدی و پرسیدی چطوری؟
554
01:02:27,240 --> 01:02:31,200
و اینکه آیا بچهها خوابن یا شاید بیرونن؟
555
01:02:31,240 --> 01:02:34,120
- «و «میتونم باهاشون حرف بزنم؟
- بله؟
556
01:02:35,240 --> 01:02:39,880
میتونستی با من هم حرف بزنی درسته؟
557
01:02:39,920 --> 01:02:44,040
در مورد همه چیز زیاد فکر میکنی
همه چیز رو پیچیده نکن
558
01:02:44,080 --> 01:02:48,640
- حرف مسخرهایه
- چی؟
559
01:02:48,680 --> 01:02:53,520
اینطوری عمل نمیکنه
من فقط میتونم مدل خودم باشم
560
01:02:53,560 --> 01:02:57,200
و وقتی آدما نمیذارن خودم باشم
561
01:02:57,240 --> 01:03:02,720
- من رو «عجیب» یا «اشتباه» میکنه
- کی نمیذاره؟
562
01:03:02,760 --> 01:03:05,520
خودت مثلا
نمیذاری خودم باشم
563
01:03:05,560 --> 01:03:10,920
- میخوای به شکل مشخصی باشم
- اصلا نمیفهمم منظورت چیه
564
01:03:12,920 --> 01:03:17,520
امروز اصلا درکت نمیکنم
565
01:03:22,160 --> 01:03:25,000
- پس قطع کنیم؟
- احتمالا
566
01:03:25,040 --> 01:03:27,440
خیلی خب خداحافظ
567
01:03:48,640 --> 01:03:53,040
ثابت بمون، حرف تندی نزن
568
01:03:53,080 --> 01:03:57,480
خیلی چیزی ازم نمونده
برام گریه نکن
569
01:03:57,520 --> 01:04:02,960
دیگه آتشی برای روشن کردن نمونده
بهم نگاه نکن
570
01:04:03,000 --> 01:04:07,880
قراره فروبریزم
هر لحظه تکهتکه میشم
571
01:04:07,920 --> 01:04:11,240
نمیخوام فروریختنم رو ببینی
572
01:04:11,760 --> 01:04:17,240
برام گریه نکن آتشی برای روشن کردن نمانده
573
01:04:18,160 --> 01:04:22,040
تمام چیزی که داشتم رو دادم
574
01:04:22,080 --> 01:04:25,000
چیزی رو برای زندگی نگه نداشتم
575
01:04:25,040 --> 01:04:29,640
برای همین دارم محوتر میشم
576
01:04:29,680 --> 01:04:36,040
اما قرار نیست بمیرم
آنچه میماند: یه در
577
01:04:36,080 --> 01:04:41,280
چه کار میتونم بکنم جز اینکه
از اتاق درونم بیام بیرون
578
01:04:41,320 --> 01:04:45,600
من نمیمیرم فقط ناپدید میشم
579
01:04:45,640 --> 01:04:51,880
شاید، نگرانیام، به قطعیت و
شک دوباره بیدار میشم
580
01:04:51,920 --> 01:04:56,000
بعد بازمیگردم تا دنبالت بگردم
581
01:05:07,480 --> 01:05:14,040
این احتمالا نامه خداحافظیاش بوده
582
01:05:53,880 --> 01:05:55,880
در اتاقش نشسته
583
01:05:55,920 --> 01:06:00,840
با یه بطری شراب ارزون و یه پاکت
سیگار چسترفیلد جلوش
584
01:06:00,880 --> 01:06:03,000
اون خیلی سیگار میکشید
585
01:06:03,040 --> 01:06:07,560
اون فقط مینشست در سکوت، به پنجره
نگاه میکرد، به شب
586
01:06:10,040 --> 01:06:14,560
میتونم یادم بیارم که پشتش میایستادم
587
01:06:14,600 --> 01:06:17,880
یادم میاد که فکر میکردم
588
01:06:17,920 --> 01:06:20,600
وقتی بزرگ بشم مامان رو نجات میدم
589
01:06:37,520 --> 01:06:41,080
...ما همدیگه رو نمیبینیم وقتی اون
590
01:06:42,920 --> 01:06:44,960
در حالت روحی بدیه
591
01:06:46,960 --> 01:06:49,520
وقتی بچه بودم
592
01:06:49,560 --> 01:06:54,160
زمانهای طولانی بود که تلفن رو جواب نمیداد
593
01:06:54,200 --> 01:06:59,040
بااینحال الان که بزرگتر شدم، ممکنه برداره
594
01:06:59,080 --> 01:07:02,680
اما قراره بگه الان وقت مناسبی
برای حرف زدن نیست
595
01:07:03,880 --> 01:07:09,200
جزئیاتی از زندگی یه پدر هست
که یه بچه نباید بدونه
596
01:07:09,440 --> 01:07:14,640
و وقتی 14 سالم اینا بود
597
01:07:14,680 --> 01:07:21,960
پدر شروع کرد به یکم باز کردن
این در و بهم چیزهایی رو میگفت
598
01:07:22,000 --> 01:07:25,520
فکر میکنم این موقعها بود
599
01:07:25,560 --> 01:07:29,000
که بیشتر در مورد مرگ در ونیز فهمیدم
600
01:07:29,440 --> 01:07:36,360
فکر میکنم بیشترش با مرگ مادرش ارتباط داره
601
01:07:39,360 --> 01:07:44,000
برات سوال میشه که اگه مادرش
زنده بود و به طور نرمال فعال بود
602
01:07:44,040 --> 01:07:45,720
چطور میشد؟
603
01:07:46,720 --> 01:07:52,320
کل تجربهی مرگ در ونیز احتمالا
به این سختی اذیتش نمیکرد
604
01:07:52,360 --> 01:07:58,760
اگه پدر و مادری که بتونه
بهش اعتماد کنه اونجا میبود
605
01:08:00,000 --> 01:08:07,000
در تئوری اون یه پدر عالیه، اما در عمل جواب نمیده
606
01:08:07,040 --> 01:08:10,160
من میخواستم اونجا باشه
607
01:08:10,200 --> 01:08:15,480
من رو دوست داشته باشه
و همیشه باهام بازی کنه
608
01:08:15,520 --> 01:08:19,240
مثل هر دختری که میخواد پدرش اینطوری باشه
609
01:08:22,600 --> 01:08:27,560
راستش، در برههای تو به نظر
رسید که ناپدید شدی
610
01:08:27,600 --> 01:08:30,600
تو حتی فکر کردی که ممکنه روزی پدر بشی
611
01:08:34,240 --> 01:08:38,360
امروز، ما بسیار خرسند هستیم که
به یورن اندرسن خوشآمد بگیم
612
01:08:38,400 --> 01:08:41,720
خوشآمد برای مصاحبهای اختصاصی
برای مخاطبین فرانسویمان
613
01:08:41,760 --> 01:08:47,680
ممکنه اون رو به عنوان کسی که به
تازیو تجسم بخشید به یاد بیارید
614
01:08:47,720 --> 01:08:51,200
در فیلم معروف لوکینو ویسکونتی، مرگ در ونیز
615
01:08:51,240 --> 01:08:55,240
برای ما اون تقریبا یه شخصیت اسطورهای بود
616
01:08:55,280 --> 01:09:00,560
در حافظهمان، تصویر این پسر نوجوان
شگفتانگیز رو یاد میاریم
617
01:09:01,320 --> 01:09:08,640
و در اون نقطه، به رابطهای متفاوت
با مردان ختم شد؟
618
01:09:09,680 --> 01:09:12,480
- از دید من؟
- بله
619
01:09:12,520 --> 01:09:17,240
مثلا احساس میکنی، جامعهی
همجنسگرا بهت علاقه داشتن؟
620
01:09:17,280 --> 01:09:20,520
- ...اینکه بهت طور خاصی نگاه
- اوه بله
621
01:09:20,560 --> 01:09:26,400
اینکه تو تبدیل به این اسطوره
و نماد زیبایی مردانه شدی
622
01:09:26,440 --> 01:09:29,200
...خب بذار شروع کنم
623
01:09:30,800 --> 01:09:34,720
سوال چیه؟
قبل یا بعد تغییری بود؟
624
01:09:34,760 --> 01:09:37,600
...چون اجتماع همجنسگرا
625
01:09:37,960 --> 01:09:41,880
از اونجا شروع میشه
...منظورم اینه من
626
01:09:44,720 --> 01:09:50,360
من 1976 اومدم اینجا تا یه فیلم بازی کنم
627
01:09:50,400 --> 01:09:53,320
به جایی نرسید اما من یه سالی موندم
628
01:09:53,360 --> 01:09:58,600
یه آقای شکیبا که
برای همه چیز پول پرداخت کرد
629
01:09:59,640 --> 01:10:04,240
برام یه آپارتمان پیدا کرد
در رود سن، همه چیز آماده شد
630
01:10:04,280 --> 01:10:06,560
پول همه چیز رو داد
631
01:10:07,240 --> 01:10:09,560
باید خیلی سادهلوحانه بوده باشه
632
01:10:09,600 --> 01:10:13,720
«چون همه چیز طوری بود که «واو همه چه خوبن
633
01:10:20,960 --> 01:10:27,240
من شعرهای خیلی خیلی طولانی دریافت کردم
634
01:10:27,280 --> 01:10:29,960
«مثل «یورن عاشقتم
635
01:10:31,480 --> 01:10:35,560
ناهارهای گران
شامهای گران و هدایا
636
01:10:35,600 --> 01:10:38,760
همشون کیفپولشون پر بود
637
01:10:40,840 --> 01:10:45,920
فکر نمیکنم از سر خوش قلبی و
مهربونی باهام رفتار کرده باشن
638
01:10:45,960 --> 01:10:48,480
بیشتر یه حسی داشت که
639
01:10:50,000 --> 01:10:54,320
احساس یه جام سرگردان رو داشتم
640
01:10:55,800 --> 01:11:00,840
داشتم فکر میکردم که اگه برای یه مدت
...طولانی پاریس هستی و دارن حمایتت میکنن
641
01:11:00,880 --> 01:11:06,400
پولی هم میگرفتی؟
چندبار هم رو میدیدید؟
642
01:11:06,440 --> 01:11:10,960
- پول؟ من پول هفتگی میگرفتم
- !نه داری شوخی میکنی
643
01:11:11,000 --> 01:11:14,240
- 500 فرانک.
- !نه
644
01:11:14,280 --> 01:11:17,680
هفتهای 500 فرانک در 1976؟
645
01:11:18,240 --> 01:11:22,320
- همین حدودا آره
- متوجهی چقدر پول بوده؟
646
01:11:23,200 --> 01:11:27,280
شاید تو شگونآور بودی، یه شخص
باحال که باهاش دیده بشی
647
01:11:27,320 --> 01:11:29,720
در رستوران ماکسیم و لیدو
648
01:11:29,760 --> 01:11:34,080
- زیباترین پسر دنیا
- بله، پسر کوچولوی مرگ در ونیز
649
01:11:34,120 --> 01:11:38,960
من یه ابژه جنسی بودم
یا هر نوع ابژهای
650
01:11:39,880 --> 01:11:43,080
برای همنشینیات پول میدادن، همونطور که بود
651
01:11:43,120 --> 01:11:46,800
محض رضای خدا، من هیچوقت پولی
از خودم همراهم نداشتم
652
01:11:46,840 --> 01:11:50,320
حداقل وقتی که داشتم دور دنیا سفر میکردم
653
01:11:51,320 --> 01:11:54,200
خیلی غرق خودم بودم
654
01:11:54,240 --> 01:11:59,560
اگر چیزی رو که الان میدونم رو اونموقع
میدونستم به پاریس نه میگفتم
655
01:12:09,160 --> 01:12:13,000
اما نکتهی مهمیه یورن
656
01:12:15,120 --> 01:12:19,920
در راستای اینکه امروز کی هستی
و خودت رو چطور میبینی
657
01:12:19,960 --> 01:12:22,800
و از اون رویاهای شکسته
658
01:12:22,840 --> 01:12:26,920
و چیزایی که شد و نشد تو ساخته شدی
659
01:12:28,000 --> 01:12:31,480
تو شخص سادهای نیستی یورن
660
01:12:34,880 --> 01:12:38,080
تو خیلی پیچیدهای
661
01:12:45,320 --> 01:12:47,680
یورن دوستداشتنی
662
01:12:51,160 --> 01:12:55,920
- عشق زندگیم
- لایقش هستم؟
663
01:12:56,360 --> 01:12:58,520
آره
664
01:14:00,080 --> 01:14:02,840
- سلام
- سلام عزیزم
665
01:14:04,760 --> 01:14:07,840
- اوضاع چطوره؟
- مثل همیشه
666
01:14:07,880 --> 01:14:11,200
مثل همیشه؟ خوب یا بد؟
667
01:14:11,240 --> 01:14:15,320
نیاز دارم جیش کنم، از قطارها
میترسم، کمبود قدرت
668
01:14:15,360 --> 01:14:18,040
- ...یه کم
- به نظر آشنا میاد
669
01:14:18,080 --> 01:14:22,840
میدونی که این دسامبر یازده سالی
میشه از آخرینباری که اینجا بودم؟
670
01:14:22,880 --> 01:14:25,360
نگو
671
01:14:26,800 --> 01:14:31,840
واقعا انقدر طول کشیده؟
...منظورم اینه اینجا به نظر
672
01:14:31,880 --> 01:14:34,920
کسی رو نداشتم سر بزنه
673
01:14:34,960 --> 01:14:37,920
نه تا یه سال پیش
674
01:14:37,960 --> 01:14:42,320
وقتی جسیکا کمکم کرد اینجا رو تمیز کنم
675
01:14:48,960 --> 01:14:51,480
همه چیز قاطی شد
676
01:14:55,120 --> 01:15:00,200
- درسته، زشتترین بچهی دنیا
- همش اینجاست با عنوان تولد؟
677
01:15:02,520 --> 01:15:04,560
- ایناهاش
- آره
678
01:15:05,560 --> 01:15:09,360
زشتترین بچهی دنیا، دختر فوقالعادهمون
679
01:15:10,600 --> 01:15:12,120
ممنون
680
01:15:14,880 --> 01:15:17,280
محتویات اونجاست
681
01:15:20,680 --> 01:15:26,480
پدر شدن ترسناکترین چیز
بود، پدرها باید چیکار کنن؟
682
01:15:27,960 --> 01:15:34,680
چند ماه قبلش به مدرسه دراماتیک رفتم
683
01:15:38,360 --> 01:15:41,520
احساس کردم باید بهترین کار ممکن رو بکنم
684
01:15:41,560 --> 01:15:44,840
و بزرگترین خواستهام این بود که
685
01:15:44,880 --> 01:15:51,240
تو اون چیزی که تو بچگی تجربه کردم رو نکنی
686
01:15:52,680 --> 01:15:57,120
برای اینکه یه خانواده جواب
بده، باید دو نفر باشی
687
01:15:57,640 --> 01:16:02,040
اینجا بود که از هم پاشید
...الکل زیاد و
688
01:16:02,080 --> 01:16:06,840
اما فکر میکنم به خاطر جدا زندگی کردن
689
01:16:06,880 --> 01:16:10,320
بزرگسال سالمتری هستم
تا اینکه قرار بود باهم زندگی کنید
690
01:16:15,200 --> 01:16:18,120
- الوین اینجا وارد شد
- آره
691
01:16:18,160 --> 01:16:21,040
اینجا بود که ما «خانوادهی خوب» شدیم
692
01:16:21,080 --> 01:16:23,560
- ما «خانوادهی خوب» شدیم؟
- آره
693
01:16:25,960 --> 01:16:32,240
وقتی من بچه بودم، حتی در دوران
:نوجوانیم، تو خیلی وقتا میگفتی
694
01:16:32,280 --> 01:16:37,640
اگر چیزی هست که میخوای بدونی، فقط ازم بپرس
695
01:16:37,680 --> 01:16:41,280
...حتی وقتی مست بودی
خیلی مرموز بود
696
01:16:41,320 --> 01:16:44,760
هیچوقت نفهمیدم منظورت چه سوالی بود
697
01:16:45,240 --> 01:16:49,760
اینکه میخواستی من بدونم چه اتفاقی افتاده؟
698
01:16:50,680 --> 01:16:53,560
نمیخواستم تنها باشی
699
01:16:54,800 --> 01:16:58,920
...همینطور، هرچیزی که میخواستی بدونی
700
01:17:01,120 --> 01:17:08,560
بهت میگفتم، حتی اگرم واقعیت
نمیبود، نگاه من به داستان بود
701
01:17:10,720 --> 01:17:13,320
تو خیلی زیبایی
702
01:17:18,920 --> 01:17:21,400
ببخشید، پسرای گنده گریه نمیکنن
703
01:17:21,440 --> 01:17:26,520
تو تقریبا هر بار میبینمت گریه میکنی
چیزی همیشه متاثرت میکنه
704
01:17:26,560 --> 01:17:31,000
- آره من یه مردک رومخم
- آره همین باش
705
01:17:34,440 --> 01:17:36,880
- چی گفتم؟
- چی گفتم؟
706
01:17:38,560 --> 01:17:41,200
یه چیز رو میدونی مامی؟
707
01:17:41,920 --> 01:17:47,880
الوین مرد، اون در گلهاست، در آسمان
708
01:17:47,920 --> 01:17:50,520
در تصویر
709
01:17:50,560 --> 01:17:53,920
در نشانه
710
01:17:56,080 --> 01:17:58,560
و همهاش یه جا اتفاق افتاد
711
01:18:00,920 --> 01:18:03,920
- برات سخت بود؟
- همم
712
01:18:05,000 --> 01:18:08,960
- چاقوت رو گرفتم
- آره
713
01:18:11,080 --> 01:18:13,880
«و همهاش یه جا اتفاق افتاد»
714
01:18:16,680 --> 01:18:23,320
روز 11 آگست 1987 بود، روز سه سالگی رابین
715
01:18:24,200 --> 01:18:27,240
تقریبا سه ماه بعد از مرگ الوین
716
01:18:37,360 --> 01:18:40,680
من بیرون بودم
717
01:18:40,720 --> 01:18:43,080
هفده مه بود
718
01:18:45,080 --> 01:18:50,520
شب بیرون بودم دیروقت
اومدم خونه و خوابیدم
719
01:18:53,600 --> 01:18:59,400
داره رابین رو میبره مهدکودک
720
01:18:59,440 --> 01:19:03,440
و میذارتش کنار من روی تخت
721
01:19:04,920 --> 01:19:10,040
من خوابهای خیلی خیلی کمی داشتهام
722
01:19:10,080 --> 01:19:13,160
و مثل سگ مستم
723
01:19:21,920 --> 01:19:26,480
کنار من دراز میکشه و من خوابم میبره
724
01:19:28,920 --> 01:19:31,520
از هوش میرم
725
01:19:32,720 --> 01:19:38,240
با یه جیغ بیدار میشم و صدای اونه
726
01:19:47,360 --> 01:19:51,160
میتونم ببینم که اونجا دراز کشیده
لباش آبی شده
727
01:19:53,560 --> 01:19:59,000
بعد ما ناامیدانه و در تلاشی بیهوده
728
01:20:03,360 --> 01:20:05,200
سعی کردیم زندهاش کنیم
729
01:20:13,640 --> 01:20:18,960
تشخیصشون سندروم مرگ ناگهانی کودک بود
730
01:20:20,000 --> 01:20:23,320
اما تشخیص من کمبود عشقه
731
01:20:28,360 --> 01:20:32,320
من به اندازه کافی قدرت نداشتم و
اون باید کلی مسئولیت میپذیرفت
732
01:20:32,360 --> 01:20:38,560
روی شونههای کوچکش، اون کل
بار خوشبختی خانواده رو حمل کرد
733
01:20:41,880 --> 01:20:44,520
اما برای اون مسائل بهم ریخت
734
01:21:00,280 --> 01:21:07,120
رابین نه تنها برادر کوچکش رو از دست
داد بلکه پدرش رو هم از دست داد
735
01:21:08,200 --> 01:21:12,800
من درگیر افسردگی و الکل شدم
736
01:21:14,520 --> 01:21:16,240
خودتخریبی
737
01:21:17,560 --> 01:21:20,440
هر طور که بتونی بهش فکر کنی
738
01:21:20,480 --> 01:21:25,680
سفری به درون خود بود
من بیچاره، من، من، خود، مال من
739
01:21:28,640 --> 01:21:31,480
و بعد به یه کودک بودن برمیگردی
740
01:21:36,560 --> 01:21:38,800
بچهای که نمیتونه از یه بچه نگهداری کنه
741
01:21:44,760 --> 01:21:48,360
هشت ماه رو باهم بودیم
742
01:22:01,680 --> 01:22:04,480
میشد...چند سالش؟
743
01:22:04,520 --> 01:22:07,480
امروز میشد 32 سالش
744
01:22:11,200 --> 01:22:13,560
برام سواله که چطور به نظر میرسید
745
01:22:16,560 --> 01:22:19,880
چه نوعی صدایی رو میداشت
746
01:22:24,080 --> 01:22:26,520
بیانش چطور؟
747
01:22:30,720 --> 01:22:36,000
و همهاش به این بستگی داشت که
به عنوان یه پدر چطور رفتار میکردم
748
01:22:39,600 --> 01:22:42,520
برای اینکه پسر من بود
749
01:22:48,600 --> 01:22:51,480
اما واقعیت اینه که من اونجا نبودم
750
01:22:51,520 --> 01:22:57,520
اگه نمیرفتم و به جاش مثل
به آدم بالغ رفتار میکردم الان زنده بود
751
01:22:57,560 --> 01:23:02,880
اگر مسئولیتم رو جدی میگرفتم، امروز زنده میبود
752
01:23:06,480 --> 01:23:09,840
اما همه چیز از همون شروعش اشتباه بود
753
01:23:09,880 --> 01:23:13,720
زندگی من، زندگی اون
754
01:23:15,920 --> 01:23:18,800
چیزی که دیوانهواره اینه که بهش عادت میکنی
755
01:23:20,560 --> 01:23:23,280
...انتظار زیادی
756
01:23:24,480 --> 01:23:27,280
از زندگی نداری
757
01:23:28,200 --> 01:23:32,560
نمیدونم چطور عنوانش کنم، وقتی
خیلی چیزا رو از دست میدی
758
01:23:32,600 --> 01:23:39,360
یجورایی به روش خاص خودش کاری
میکنه زندگی کردن سادهتر بشه
759
01:23:42,680 --> 01:23:46,560
خیلی خب، این رو از دست دادم، اون رو باختم، باشه
760
01:23:47,960 --> 01:23:49,920
من خیلی چیزای دیگه هم از دست دادم
761
01:24:12,920 --> 01:24:17,520
الوین: سه ماه
رابین: دو سال، چهار ماه
762
01:24:17,560 --> 01:24:22,720
سانا: 24 سال و 9 ماه
یورن: 31 سال و 11 ماه
763
01:24:44,920 --> 01:24:47,240
تا حالا شدی روی چمن دراز بکشی
764
01:24:47,280 --> 01:24:51,440
و تصور کنی به فضا نیست که نگاه میکنی
765
01:24:51,480 --> 01:24:55,880
بلکه داری کشف میکنی که اون پایین چیه؟
766
01:25:00,960 --> 01:25:04,080
احساس خیلی اعجابانگیزیه
767
01:25:04,120 --> 01:25:09,680
منظورم اینه وقتی به ستارهها نگاه میکنیم
به چه مسیری داریم نگاه میکنیم؟
768
01:25:09,720 --> 01:25:16,120
به بیرون، درون، بالا یا پایین نگاه میکنیم؟
769
01:25:26,880 --> 01:25:30,560
منظورم اینه من هنوز هستم، اینجا نشستم
770
01:25:30,600 --> 01:25:36,160
و همه چیز به طور جهانی بسیار بیثباته
771
01:25:36,200 --> 01:25:38,640
مگر اینکه کسی ایمانی داشته باشه
772
01:25:52,360 --> 01:25:57,880
وقتی به صفحه نگاه میکنم
773
01:25:57,920 --> 01:26:01,080
تصویر تست بازیگریاش برای مرگ در ونیز
774
01:26:01,600 --> 01:26:04,320
برام دردناکه
775
01:26:04,360 --> 01:26:10,280
میتونم با تمام نتایجی که داشت کنار بیام
و کسی که امروز بهش تبدیل شده
776
01:26:10,320 --> 01:26:18,320
اما اینکه فیلمش رو داشته باشی و شاهد
اون تغییر مسیر اساسی باشی
777
01:26:18,360 --> 01:26:23,320
اینکه میبینم در حالت بیخیالی
چه احساس بدی داشته نمیتونم کنار بیام
778
01:26:23,360 --> 01:26:27,120
و دونستن چیزهایی که کسایی
که این رو میبینن نمیدونن
779
01:26:27,160 --> 01:26:29,600
در مورد اینکه چه شخصیه نمیدونن
780
01:26:29,640 --> 01:26:34,040
داریم در مورد یه پسر خیلی
حساس و خجالتی حرف میزنیم
781
01:26:34,080 --> 01:26:36,720
کسی که حتی نمیخواد اونجا باشه
782
01:26:36,760 --> 01:26:41,840
بعد باید یهویی بدون بلوز براشون ژست بگیره
783
01:26:41,880 --> 01:26:44,480
...برهنگی برای اون
784
01:26:46,600 --> 01:26:49,880
نمیخواد که برهنه باشه
نمیخواد لباسهاش رو دربیاره
785
01:26:49,920 --> 01:26:52,640
دیدنش دردناک بود
786
01:26:52,680 --> 01:26:57,800
اینجاست که به عقب برمیگردم و از
مادربزرگش میخوام که بدونه چیکار میکنه
787
01:26:57,840 --> 01:27:01,080
تمومش کن، پسره رو راحت بذار
788
01:27:02,640 --> 01:27:05,880
این اشتباهه، تو این کار رو با بچه نمیکنی
789
01:27:33,080 --> 01:27:35,760
تازیو؟ تازیو
790
01:28:09,600 --> 01:28:13,680
تکون نخور، حرفای تند نزن
791
01:28:14,840 --> 01:28:17,640
زیاد چیزی ازم نمونده
792
01:28:21,000 --> 01:28:24,200
برام گریه نکن
793
01:28:24,240 --> 01:28:27,720
دیگه آتشی برای روشن کردن نمونده
794
01:28:29,560 --> 01:28:35,280
دیگه درکی از چیزی که هستم و نیستم ندارم
795
01:28:38,600 --> 01:28:43,200
نگاه میکنم و میگم این منم؟
796
01:28:44,120 --> 01:28:45,640
یا اینکه...؟
797
01:28:45,680 --> 01:28:47,440
تازیو
798
01:28:53,960 --> 01:28:57,640
دارم محوتر میشم
799
01:28:57,680 --> 01:29:00,520
هرچی داشتم رو دادم رفت
800
01:29:03,360 --> 01:29:05,560
اما قرار نیست بمیرم
801
01:29:08,440 --> 01:29:11,240
آنچه میماند: یه در
802
01:29:12,720 --> 01:29:16,680
نمیمیرم، فقط ناپدید میشم
803
01:29:17,960 --> 01:29:26,000
شاید دوباره بیدار بشم
بعد برمیگردم و دنبالت میگردم
804
01:29:57,200 --> 01:30:21,360
مترجم دانیال زینالعابدینی
تقدیم به نسیم