1 00:00:01,068 --> 00:00:09,067 ارائه‌ای از تیم ترجمه‌ی دیباموویز 2 00:00:09,291 --> 00:00:17,291 دانلود فیلم و سریال با لینک مستقیم www.DibaMoviez.Com 3 00:00:17,515 --> 00:00:25,515 ترجمه از ناصر اسماعیلی 4 00:00:39,739 --> 00:00:41,739 یک ماه بعد 5 00:02:32,068 --> 00:02:33,486 ‫لایق یه روز مرخصی هستی 6 00:02:34,654 --> 00:02:35,654 ‫مرخصی؟ 7 00:02:36,739 --> 00:02:39,325 ‫نمیدونستم از این حرفا هم میزنی 8 00:02:39,909 --> 00:02:42,287 ‫چند هفته‌ست داری تمام وقت ‫روی آزمایشات داروییت کار میکنی. 9 00:02:42,370 --> 00:02:45,874 ‫الان فقط باید منتظر نتایجش بمونی. ‫فقط امروز رو مرخصی بگیر. 10 00:02:47,333 --> 00:02:49,586 ‫- میتونم چند تا از اون کارتن‌ها رو باز کنم ‫- نه! 11 00:02:51,838 --> 00:02:52,838 ‫باز نکن 12 00:02:54,007 --> 00:02:55,049 ‫آروم باش 13 00:03:10,064 --> 00:03:12,025 ‫الان برمی‌گردم. جایی نرو 14 00:03:15,195 --> 00:03:16,279 ‫دارم میام 15 00:03:21,951 --> 00:03:25,413 ‫و این‌مواقع باید بگم، ‫"امیدوارم مزاحمتون نشده باشم." 16 00:03:25,788 --> 00:03:28,124 ‫و منم میگم. "به هیچ وجه". 17 00:03:28,208 --> 00:03:29,459 ‫بیا تو دیگه 18 00:03:31,377 --> 00:03:32,712 ‫معرکه‌ست 19 00:03:33,713 --> 00:03:35,924 ‫وای، عاشق اساسیه‌م 20 00:03:36,007 --> 00:03:37,505 ‫میخوایم با کارتن اینجا رو تزئین کنیم 21 00:03:37,508 --> 00:03:38,508 ‫همم 22 00:03:38,635 --> 00:03:41,304 ‫شاید شلوارت تو یکی از اینا باشه. ممکنه 23 00:03:42,597 --> 00:03:44,807 ‫لطفاً بهم بگو اینجا نیومدی ‫تا لیسا رو ببری به امیجن. 24 00:03:45,892 --> 00:03:47,560 ‫اینجایی تا لیسا رو ببری به امیجن 25 00:03:47,644 --> 00:03:50,524 ‫اگه گوشیش رو جواب نمیداد مجبور نبودم 26 00:03:50,813 --> 00:03:53,983 ‫یا کاملاً دلسردم یا شدیداً مشتاق، 27 00:03:54,067 --> 00:03:57,028 ‫تا بگم که چیزی که میخوام نشونش بدم ‫رو نمیشه به تاخیر انداخت. 28 00:03:59,948 --> 00:04:00,949 ‫نتایج اومدن؟ 29 00:04:10,250 --> 00:04:12,043 ‫همونطور که میدونیدِ، فاز دو آزمایشات، 30 00:04:12,126 --> 00:04:14,671 ‫امیدوار بودیم که نمونه‌های آزمایشی گروه بی... 31 00:04:14,754 --> 00:04:17,924 ‫بیماران سطح چهار با ضدایمنی‌های مقاوم... 32 00:04:18,007 --> 00:04:22,053 ‫به شکل معناداری به الگوهای دارویی ‫تغییرداده شده‌ی امیجن واکنش خوبی نشون دادن. 33 00:04:22,136 --> 00:04:23,513 ‫ولی چیزی که نتایج نشون میدن... 34 00:04:23,596 --> 00:04:26,808 ‫اینه که درمان‌های ابداعی امیجن، 35 00:04:26,891 --> 00:04:28,601 ‫تاثیراتی ناگهانی، 36 00:04:29,310 --> 00:04:31,312 ‫در تمامی، 37 00:04:31,396 --> 00:04:34,357 ‫بیماران واقعی گروه بی داشت. 38 00:04:34,440 --> 00:04:37,402 ‫پس بجای اینکه فقط عده‌ای رو درمان کنیم، 39 00:04:37,485 --> 00:04:39,362 ‫کشف لیسا پتانسیل اینو داره که... 40 00:04:39,445 --> 00:04:41,447 ‫به همه‌ی مبتلایان کمک کنه. 41 00:04:41,531 --> 00:04:43,908 ‫با روش درست، امیجن میتونه به تنهایی، 42 00:04:43,992 --> 00:04:45,785 ‫صنعت درمان رو متحول کنه. 43 00:04:45,868 --> 00:04:48,246 ‫سرمایه‌گذاری بسیار هوشمندانه‌ای ‫کردین خانم مونتگومری، 44 00:04:48,705 --> 00:04:52,041 ‫تبریک میگم لیسا. دستاورد بسیار بزرگیه. 45 00:04:53,418 --> 00:04:54,544 ‫همینطور تو اوری. 46 00:04:55,670 --> 00:04:57,797 ‫تو زودتر از همه در اینجا پتانسیل دیدی. 47 00:04:59,757 --> 00:05:01,551 ‫دستاوردی به این بزرگی، 48 00:05:02,176 --> 00:05:04,178 ‫باید جشن گرفته بشه، 49 00:05:05,054 --> 00:05:06,806 ‫و پُزش رو بدیم. 50 00:05:09,142 --> 00:05:10,268 ‫برای همین... 51 00:05:13,354 --> 00:05:16,858 ‫میخوام که جفت‌تون امشب به مراسم سالانه‌م بیاید. 52 00:05:17,275 --> 00:05:18,526 ‫مراسم معروف؟ 53 00:05:19,277 --> 00:05:20,528 ‫یا خدا 54 00:05:21,571 --> 00:05:22,864 ‫از چی بی‌خبرم؟ 55 00:05:22,947 --> 00:05:27,327 ‫هر سال، ان میزبان یه مراسم رسمی ‫از بهترین رقبای هر حرفه هست، 56 00:05:27,535 --> 00:05:30,330 ‫سیاست، اقتصاد، فناوری. 57 00:05:30,413 --> 00:05:32,457 ‫همشون یه نبرد کُهنه با هم دارن 58 00:05:33,666 --> 00:05:35,668 ‫به گمونم انقلاب فرانسه باشه 59 00:05:36,127 --> 00:05:37,045 ‫آفرین 60 00:05:37,128 --> 00:05:40,131 ‫هم تکه هم افسانه‌ای 61 00:05:46,971 --> 00:05:48,222 ‫لیسا؟ 62 00:05:49,140 --> 00:05:50,808 ‫بله، میام 63 00:05:52,018 --> 00:05:53,269 ‫باعث افتخاره 64 00:05:54,979 --> 00:05:55,980 ‫بفرما 65 00:05:58,149 --> 00:05:59,067 ‫هی 66 00:05:59,150 --> 00:06:00,443 ‫صبح بخیر جیگر 67 00:06:00,526 --> 00:06:03,488 ‫اگه الان بیش از حد میخوابی، وقتی ‫بچه‌ت دنیا بیاد میخوای چطوری باشی؟ 68 00:06:03,571 --> 00:06:05,573 ‫دادا، من بیش از حد نمیخوابم 69 00:06:05,656 --> 00:06:07,033 ‫بیش از حد سکس دارم. 70 00:06:07,116 --> 00:06:09,827 ‫یادم رفته این بارداری چه چیز سکسی‌ایه. 71 00:06:09,911 --> 00:06:12,038 ‫ماه پیش، انگ حاضر نبود ریخت منو ببینه. 72 00:06:12,121 --> 00:06:13,956 ‫حالا، زنم وحشت کرده. 73 00:06:14,040 --> 00:06:16,400 ‫گفتم پوزخند همیشگیت از اغلب اوقات لاغرتره. 74 00:06:16,459 --> 00:06:18,961 ‫آره، خودت رو مسخره کن خوش‌خنده. ‫چیزی میخوای بگی؟ 75 00:06:19,420 --> 00:06:22,256 ‫بذار فقط بگم بالاخره زندگیم رو رواله. 76 00:06:22,340 --> 00:06:25,176 ‫خب، زمان بهتری از هفته‌ی دیگه ‫برا تجدید دیدار ده‌ساله‌مون نبود. 77 00:06:25,259 --> 00:06:27,011 ‫هنوز گروه دوستان رو میزبانی میکنی؟ 78 00:06:27,095 --> 00:06:29,013 ‫راستش، الان که توی یه کاخ زندگی میکنی، 79 00:06:29,097 --> 00:06:31,891 ‫و اتاق خواب دوممون رو رسماً کردیم اتاق بچه، 80 00:06:31,974 --> 00:06:34,852 ‫امیدوار بودم تو خونه‌ی تو برگزار کنیمش. 81 00:06:34,936 --> 00:06:36,736 ‫مگه اینکه مدی بخواد مشکل داشته باشه. 82 00:06:36,771 --> 00:06:37,855 ‫دلیلی نداره 83 00:06:37,939 --> 00:06:40,316 ‫از وقتی اون چک رو نقد کرده ازش خبر ندارم 84 00:06:40,400 --> 00:06:42,320 ‫شاید اونم بالاخره یکم شادی پیدا کرده 85 00:06:42,360 --> 00:06:44,362 ‫هی، رئیس دالتون اومد 86 00:06:47,031 --> 00:06:48,157 ‫بشینین داوطلب‌ها 87 00:06:52,495 --> 00:06:56,457 ‫ستوان هال رو جای دیگه خواستن و ازم خواست ‫تا ارزیابی‌های میان‌ترمتون رو بهتون بدم. 88 00:06:57,041 --> 00:06:59,252 ‫شروع میکنم، این حرف از خودشه، 89 00:06:59,919 --> 00:07:01,337 ‫"اینت شیت شان" 90 00:07:01,421 --> 00:07:03,089 ‫اینت شیت شان، بیا این بالا 91 00:07:04,090 --> 00:07:05,925 ‫- زندگی خوب بود ‫- آره 92 00:07:09,929 --> 00:07:14,267 ‫عملکردت در امتحانات کتبی و عملی هفته‌ی پیش... 93 00:07:14,350 --> 00:07:17,437 ‫باعث شد تا ستوان هال ‫یه اسم مستعار جدید برات بسازه. 94 00:07:20,481 --> 00:07:24,652 ‫لطفاً بدونید که اینت شیت شان ‫از این به بعد شناخته میشه با اسم... 95 00:07:25,319 --> 00:07:26,571 ‫هات شیت شان. 96 00:07:27,572 --> 00:07:29,508 ‫شاگرد اول کلاسی داناوان 97 00:07:29,532 --> 00:07:30,533 ‫چی؟ 98 00:07:31,659 --> 00:07:34,245 ‫یه کف مرتب برا داداشم! چی!؟ 99 00:07:34,328 --> 00:07:35,329 ‫آره! 100 00:07:35,413 --> 00:07:38,791 ‫این یعنی اوضاع برا باقی شما خیلی سخت‌تر شد 101 00:07:39,500 --> 00:07:40,918 ‫رتبه‌ها رو توی راهرو رو دیوار میزنیم 102 00:07:41,002 --> 00:07:42,503 ‫حالا کونتون رو تکون بدید 103 00:07:42,587 --> 00:07:44,714 ‫میریم بیرون برا تمرین 104 00:07:46,507 --> 00:07:48,926 ‫هی. هات شیت شان 105 00:07:49,010 --> 00:07:50,219 ‫بله قربان 106 00:07:51,137 --> 00:07:52,263 ‫آره 107 00:07:57,602 --> 00:07:59,937 ‫آقای جاناتان دنت؟ 108 00:08:00,521 --> 00:08:04,192 ‫تو این همه دوستی‌مون، ‫یه بار نشد تو زودتر از من برسی. 109 00:08:04,275 --> 00:08:07,904 ‫دیدار مجدد بلوندها، استادیوم آر‌اف‌کِی، 1997. 110 00:08:07,987 --> 00:08:09,238 ‫اوف! اشتباهم رو درست کردی 111 00:08:09,322 --> 00:08:10,656 ‫الان واقعاً به یه اشتباه اعتراف کردی؟ 112 00:08:10,740 --> 00:08:11,949 ‫فکر کنم جفتمون تغییر کردیم 113 00:08:15,161 --> 00:08:16,871 ‫پشمام! 114 00:08:16,954 --> 00:08:20,208 ‫اینجا خیلی معرکه‌تر از استودیوی شوگر هیل ما ‫توی خیابون 147اُم وست می‌مونه. 115 00:08:20,291 --> 00:08:22,710 ‫آره. اون نقل‌قول از جان آپدایک چی بود؟ 116 00:08:22,793 --> 00:08:24,754 ‫"یه نیویورکی واقعی در خفا باور داره، 117 00:08:24,837 --> 00:08:26,589 ‫که مردمی که هر جای دیگه‌ای زندگی میکنن، 118 00:08:26,672 --> 00:08:29,133 ‫باید، یطوری، شوخی‌شون گرفته باشه." 119 00:08:29,217 --> 00:08:30,843 ‫خب ظاهراً به خود آپدایک باید خندید 120 00:08:30,927 --> 00:08:32,011 ‫آره 121 00:08:34,514 --> 00:08:36,724 ‫یا پیغمبر! این باید مارکوس باشه 122 00:08:36,807 --> 00:08:38,643 ‫صبح بخیر. به سان‌فرانسیسکو خوش اومدین 123 00:08:38,726 --> 00:08:40,645 ‫از عکس‌هات هم خواستنی‌تری 124 00:08:40,728 --> 00:08:41,955 ‫از الان ازش بدم اومده 125 00:08:41,979 --> 00:08:44,190 ‫جی‌دی، مارکوس ‫مارکوس، 126 00:08:44,273 --> 00:08:46,150 ‫دایموند جانی دنت بدنام. 127 00:08:46,234 --> 00:08:47,527 ‫خوشحالم که بالاخره می‌بینمتون 128 00:08:47,610 --> 00:08:50,571 ‫محض اطلاعت، هیچکس تا حالا منو دایموند جانی صدا نزده، 129 00:08:50,655 --> 00:08:52,323 ‫از موقع اجرا تو کلاب تا حالا. 130 00:08:52,406 --> 00:08:54,566 ‫از اونجایی که داریم رو هم اسم میذاریم، ‫باید اینو بدونی، 131 00:08:54,617 --> 00:08:56,827 ‫قبلاً وقتی شوهرت شوهر من بود، ‫اونم یه اسم مستعار داشت. 132 00:08:57,161 --> 00:08:58,371 ‫"لاینل قطار چرخون" 133 00:08:58,454 --> 00:08:59,894 ‫چون همیشه سوار قطار ساعت شش بودم 134 00:08:59,956 --> 00:09:02,500 ‫شش، هشت، نُه و نیم 135 00:09:02,583 --> 00:09:04,418 ‫همه‌ی زندگیم رو نریز رو دایره جی‌دی 136 00:09:04,502 --> 00:09:06,754 ‫مارکوس هنوز مثل یه بره تو جنگل میمونه 137 00:09:07,797 --> 00:09:10,283 ‫ما حتماً داریم روی رام کردن ‫چند تا از اون گرگ‌ها کار میکنیم. 138 00:09:10,307 --> 00:09:12,802 ‫دانش‌آموز شد استاد. 139 00:09:16,681 --> 00:09:19,921 ‫کت شلوار پوشیدی رفیق؟ امیدوار بودم ‫بیای باهامون تو شهر چرخ بزنی. 140 00:09:19,976 --> 00:09:23,688 ‫قاضی قبول کرد که یه جلسه‌ی استماع .درباره‌ی پرونده‌ی ‫مندوزا تو دفترش ثبت کنه 141 00:09:24,105 --> 00:09:25,690 ‫شانس زیادی هست که آزاد بشه 142 00:09:26,274 --> 00:09:30,236 ‫برای تو و آقای مندوزا خیلی خوشحالم. ‫میدونم که این پرونده خیلی برات ارزشمنده. 143 00:09:30,319 --> 00:09:31,879 ‫- وقتی کارت تموم شد بهمون زنگ میزنی؟ ‫- البته 144 00:09:33,239 --> 00:09:35,992 ‫خیلی‌خب پس، تو برو و دنیا ‫رو برای دموکراسی امن کن. 145 00:09:36,075 --> 00:09:38,578 ‫وقتی که من و ترین میریم بیرون ‫تا رکوردهاش رو جابجا کنیم. 146 00:09:38,661 --> 00:09:41,998 ‫- نه! نه! ‫- بله 147 00:09:42,081 --> 00:09:44,166 ‫- میخوای بدونی درباره‌ی چی فکر میکنم؟ ‫- همیشه 148 00:09:44,250 --> 00:09:48,462 ‫یه جراح عالی باید قلبی مثل شیر ‫و دستی مثل یه زن داشته باشه. 149 00:09:49,589 --> 00:09:52,258 ‫اخیراً واقعاً کار شما توجهم رو جلب کرد دکتر هریس. 150 00:09:52,883 --> 00:09:53,926 ‫ممنونم دکتر 151 00:09:54,010 --> 00:09:55,630 میشه باهاتون صحبت کنم؟ 152 00:09:56,846 --> 00:09:59,974 ‫- میخوام برم سر شیفتم ‫- فقط یه دقیقه طول میکشه 153 00:10:01,225 --> 00:10:02,852 ‫الان برمیگردم دکتر هریس 154 00:10:04,270 --> 00:10:06,856 ‫میخوام که منو برگردونین به لیست جراحی 155 00:10:08,399 --> 00:10:09,984 ‫- توش نیستی؟ ‫- میدونی که نیستم 156 00:10:10,067 --> 00:10:12,194 ‫الان بیشتر از یه ماهه که تو برنامه نیستم 157 00:10:12,987 --> 00:10:13,987 ‫همم 158 00:10:14,488 --> 00:10:17,342 ‫- احتمالاً حواسم نبوده پس ‫- ببین ایان. میدونم که به اعتبارت لطمه زدم 159 00:10:17,366 --> 00:10:18,784 ‫ولی جفتمون آدمای بالغی هستیم 160 00:10:19,493 --> 00:10:21,078 ‫یه انتخابی کردم و اون تو نبودی 161 00:10:22,038 --> 00:10:22,913 ‫به همین سادگی 162 00:10:22,997 --> 00:10:25,708 ‫- بله. میشه منطقی باشیم؟ ‫- من منطقی‌ام. 163 00:10:25,958 --> 00:10:28,502 ‫دلیلی که توی لیست نیستی شخصی نیست. 164 00:10:28,961 --> 00:10:29,962 ‫حرفه‌ایه 165 00:10:30,755 --> 00:10:32,256 ‫تو فقط اون طور که ازت انتظار می‌رفته نبودی 166 00:10:32,340 --> 00:10:34,550 ‫هیچکس تو اون گروه بیشتر از من کار نمیکنه 167 00:10:34,634 --> 00:10:37,637 ‫مطمئن میشم تو ارزیابی نهاییم در کنار کم‌کاری، 168 00:10:37,720 --> 00:10:39,639 ‫نافرمانی رو هم اضافه کنم. 169 00:10:43,934 --> 00:10:44,934 ‫بریم 170 00:10:44,977 --> 00:10:45,977 ‫لعنتی 171 00:10:46,979 --> 00:10:48,522 ‫کاملاً توشون غرق شدم 172 00:10:48,606 --> 00:10:51,067 ‫تمام مطالب که درباره‌ش منتظر شده رو خوندم، 173 00:10:51,150 --> 00:10:53,319 ‫یا هر نسخه‌ی دیجیتالی یا چاپی رو، 174 00:10:53,778 --> 00:10:56,155 ‫همه‌ی اطلاعات درباره‌ی ان مونتگومری، 175 00:10:56,238 --> 00:10:59,075 ‫برمیگرده به یه منبع: ان مونتگومری. 176 00:10:59,575 --> 00:11:03,496 ‫هوشمندانه‌ترین پنهان‌سازی روابط عمومی هست ‫که تا حالا دیدم. 177 00:11:03,579 --> 00:11:06,999 ‫روایت‌های متناقض زیادی ‫درباره‌ی اینکه کی هست، کجا بوده، 178 00:11:07,083 --> 00:11:08,459 ‫و همکارهاش کی بوده هست، 179 00:11:08,542 --> 00:11:10,252 ‫که هیچکدوم از داستان‌ها بنظر جور در نمیان. 180 00:11:10,336 --> 00:11:13,923 ‫و اینو ببین، نمیتونم حتی یه نفر رو پیدا کنم، 181 00:11:14,006 --> 00:11:17,551 ‫که بخواد یا بتونه تا هر کدوم از داستان‌هاش رو، 182 00:11:17,635 --> 00:11:20,137 ‫قبل اینکه گروه سرمایه‌داریش رو ‫در سال ۱۹۹۸ راه بندازه تایید کنه. 183 00:11:20,221 --> 00:11:23,224 ‫اون چیزی که همیشه درباره‌ی ‫علم و مدارک میگی چیه؟ 184 00:11:23,599 --> 00:11:27,603 ‫"نبود مدارک با مدرک نابودسازی فرق داره." 185 00:11:28,020 --> 00:11:29,814 ‫- کارل سگان ‫- دقیقاً 186 00:11:30,272 --> 00:11:33,109 ‫تو یه دقیقه ان مونتگومری وجود نداره 187 00:11:33,734 --> 00:11:36,278 ‫بعدش یهو، مثل یه ستاره‌ی دنباله‌دار ‫سر از سیلیکون ولی در میاره، 188 00:11:36,362 --> 00:11:39,031 ‫این بازیکن بزرگ که هیچوقت به رده‌های بالا نرسیده. 189 00:11:39,490 --> 00:11:42,493 ‫اساساً، داری میگی بعد از ‫یه ماه تحقیقات خسته‌کننده، 190 00:11:42,576 --> 00:11:44,662 ‫تنها چیزی که تونستی کشف کنی سوالات بیشتره؟ 191 00:11:45,204 --> 00:11:46,038 ‫آره 192 00:11:46,122 --> 00:11:49,166 ‫دو تا مهمترینش هستن: ان مونتگومری قبل اینکه، 193 00:11:49,250 --> 00:11:52,712 ‫بشه ان مونتگومری کی بود، ‫و این همه پول از کجا میاد؟ 194 00:11:52,962 --> 00:11:56,465 ‫بهت تضمین میدم این جواب‌ها بهمون چیزی ‫که نیاز داریم تا بکشیمش پایین رو میدن. 195 00:11:59,343 --> 00:12:00,553 ‫دارم حوصله‌ت رو سر میبرم؟ 196 00:12:00,636 --> 00:12:01,636 ‫نه 197 00:12:02,972 --> 00:12:03,972 ‫این چیه؟ 198 00:12:05,057 --> 00:12:06,976 ‫تجزیه تحلیل آزمایش دارویی 199 00:12:15,192 --> 00:12:17,403 ‫یا خدا. جواب داد 200 00:12:17,695 --> 00:12:18,946 ‫بهتر از جواب 201 00:12:20,156 --> 00:12:21,449 ‫غیر قابل مناقشه‌ست 202 00:12:21,532 --> 00:12:24,172 ‫پس اینکه بفهمیم چطوری ان رو ‫از بازی خارج کنیم، از همیشه مهمتره. 203 00:12:25,077 --> 00:12:27,163 ‫ان زنی هست که این اتفاقات رو ممکن کرد. 204 00:12:28,247 --> 00:12:29,749 ‫نه لیسا 205 00:12:29,832 --> 00:12:33,252 ‫ما زنانی هستیم که اینو ممکن کردیم 206 00:12:33,836 --> 00:12:34,920 ‫پنج سال پیش 207 00:12:35,504 --> 00:12:36,504 ‫سر این میز 208 00:12:36,547 --> 00:12:38,174 ‫میدونی. ولی... 209 00:12:40,426 --> 00:12:43,220 ‫امیجن بدون سرمایه‌گذاری ان کارش تموم بود. 210 00:12:43,304 --> 00:12:47,433 ‫اون برام پاپوش دوخت لیسا، نابودم کرد. 211 00:12:47,516 --> 00:12:49,316 ‫و بهم قول دادی اینو درست میکنیم. 212 00:12:49,393 --> 00:12:51,020 ‫خب، از ما بزرگ‌تره 213 00:12:51,103 --> 00:12:52,146 ‫اون اطلاعات رو ببین 214 00:12:53,439 --> 00:12:54,607 ‫تو الان کی هستی؟ 215 00:12:59,403 --> 00:13:01,238 ‫میخوام که دیگه دنبالش نباشی 216 00:13:01,655 --> 00:13:03,199 ‫فکر میکنی چه رقمی عادلانه‌ست؟ 217 00:13:05,993 --> 00:13:08,496 ‫برای اینکه جلوی تلاشم برای نجات شغلم رو بگیرم؟ 218 00:13:08,913 --> 00:13:10,915 ‫و حالا، ظاهراً روح تو؟ 219 00:13:11,624 --> 00:13:13,292 ‫صفر لیسا، رقمی لازم نیست. 220 00:13:14,251 --> 00:13:15,669 ‫خدایا، داری عین اون میشی. 221 00:13:15,753 --> 00:13:17,880 ‫من فقط به فکر امیجن هستم. 222 00:13:18,130 --> 00:13:21,425 ‫آره. و میدونی من به چی فکر میکنم؟ ‫برو درت رو بذار. 223 00:13:21,509 --> 00:13:23,803 ‫کسیدی؟ کس؟ 224 00:13:57,294 --> 00:13:58,963 ‫فکر کردم از پسم بر اومدی 225 00:14:07,596 --> 00:14:09,139 ‫کی گفته جوانمردی مُرده؟ 226 00:14:09,223 --> 00:14:13,394 ‫تو گفتی، فکر کنم بعدش هم گفتی "الان وقتشه". 227 00:14:13,477 --> 00:14:17,656 ‫خب، فکر کنم هر سگی بالاخره ‫روز خوشش میرسه. 228 00:14:17,857 --> 00:14:20,651 ‫این سگ فکرش مشغول سر شب هست. 229 00:14:21,527 --> 00:14:24,196 ‫فکر کنم گفتی دلال شرط‌بندی به مراسمت دعوته. 230 00:14:24,280 --> 00:14:25,948 ‫به همه‌ی شرط‌هام احترام میذارم. 231 00:14:27,283 --> 00:14:28,284 ‫فاستر؟ 232 00:14:42,089 --> 00:14:44,508 ‫بعد از یه دهه تحقیر... 233 00:14:45,634 --> 00:14:48,804 ‫خیلی کنجکاوم ببینم این همه شلوغی برا چیه. 234 00:14:48,888 --> 00:14:52,266 ‫خب، بیا امیدوار باشیم مهمونی کوچیکم ‫انتظاراتت رو برآورده کنه. 235 00:14:53,851 --> 00:14:56,145 ‫همیشه فراتر از انتظارات عمل میکنی. 236 00:15:02,443 --> 00:15:04,153 ‫شاید بعداً بیام سراغت لورچ 237 00:15:13,704 --> 00:15:14,830 ‫گذاشتی ببره 238 00:15:15,706 --> 00:15:16,957 ‫چی میگن؟ 239 00:15:17,791 --> 00:15:18,959 ‫نبرد رو بباز... 240 00:15:19,793 --> 00:15:20,961 ‫جنگ رو ببر. 241 00:15:22,546 --> 00:15:27,259 ‫همینطور میگن: قدرتمندترین جنگجویان ‫صبر و زمان هستن. 242 00:15:27,843 --> 00:15:29,553 ‫فکر کنم منظورت زمان‌بندی هست. 243 00:15:31,680 --> 00:15:34,850 ‫خودداری خصلتی هست که ‫دیگه نمیخوام داشته باشمش. 244 00:15:40,481 --> 00:15:42,900 ‫نگران نباشین دکتر. ‫اینو گزارش میکنیم. 245 00:15:42,983 --> 00:15:44,068 ‫اومد 246 00:15:47,992 --> 00:15:49,492 [فاحشه] 247 00:15:51,075 --> 00:15:52,534 ‫چی!؟ فکر میکنین کار من بوده؟ 248 00:16:02,753 --> 00:16:04,463 ‫- سلام ‫- سلام 249 00:16:04,546 --> 00:16:06,173 ‫چی درباره‌ی ان مونتگومری میدونی؟ 250 00:16:06,882 --> 00:16:09,176 ‫ان خیلی باهوشه، 251 00:16:09,843 --> 00:16:10,928 ‫نترسه، 252 00:16:11,011 --> 00:16:14,348 ‫درباره‌ی ارزش ذاتی انسان‌ها غرایز غیرطبیعی داره 253 00:16:14,431 --> 00:16:15,265 ‫مشخصاً... 254 00:16:15,349 --> 00:16:18,686 ‫میدونم چطوریه، دارم میگم که ‫کسی واقعاً میدونه اون کیه. 255 00:16:18,769 --> 00:16:21,438 ‫اطلاعات موثق درباره‌ی گذشته‌ش، ‫از کجا شروع کرده. 256 00:16:21,689 --> 00:16:22,606 ‫چرا اهمیت داره؟ 257 00:16:22,690 --> 00:16:23,941 ‫چون... 258 00:16:24,024 --> 00:16:26,777 ‫اگه امیجن توسط، نمیدونم پول مردم تاسیس شده، 259 00:16:26,860 --> 00:16:28,862 ‫یا طالبان، دوست دارم بدونم. 260 00:16:29,196 --> 00:16:31,407 ‫بیشتر چیزی که درباره‌ی گذشته‌ی ان شنیدم... 261 00:16:32,199 --> 00:16:35,035 ‫خیلی زیاد مبهم و خیلی کم بدن. 262 00:16:35,452 --> 00:16:37,079 ‫بیشتر افسانه‌های اینترنتی هستن 263 00:16:37,162 --> 00:16:40,624 ‫ظاهراً، بیشتر شایعات اینترنتی ‫توسط ربات‌های خودش پخش شدن. 264 00:16:40,708 --> 00:16:41,708 ‫نه این یکی 265 00:16:42,042 --> 00:16:45,129 ‫سال‌ها پیش، «گیج» با مدیر در حال ‫بازنشست شدن بانک لندن قرار میذاشت. 266 00:16:45,629 --> 00:16:49,174 ‫یه تابستون منشی اون بود، ‫و اونم یه سِمَت دائمی بهش پیشنهاد داد. 267 00:16:49,508 --> 00:16:50,676 ‫ولی اون شغل رو قبول نکرد؟ 268 00:16:50,759 --> 00:16:55,014 ‫ظاهراً، یه سرمایه‌گذار چند ملیتی خصوصی ‫زودتر اومد سراغش. 269 00:16:55,889 --> 00:16:56,889 ‫کی؟ 270 00:16:57,141 --> 00:16:58,684 ‫بیشتر از این دیگه گفته نشده 271 00:16:58,767 --> 00:17:02,521 ‫تو بنظر انرژیت رو روی چیزی گذاشتی ‫که راستش، بی‌ربطه. 272 00:17:02,604 --> 00:17:04,398 ‫ممنون بابت نصیحتت اوری 273 00:17:04,481 --> 00:17:06,984 ‫انرژیم رو هر جایی که بدونم صلاحه متمرکز میکنم 274 00:17:07,067 --> 00:17:08,318 ‫تو کجا رو صلاح میدونی؟ 275 00:17:09,236 --> 00:17:11,196 ‫یا کسیدی کجا صلاح میدونه؟ 276 00:17:11,530 --> 00:17:14,575 ‫لیسا، چرا با کسی در ارتباطی که ازت دزدی کرد؟ 277 00:17:14,658 --> 00:17:16,076 ‫چون از من دزدی نکرد 278 00:17:16,660 --> 00:17:20,330 ‫لیسا، پیش خودم اعتراف کرد، ‫حتی پول رو هم پس داد. 279 00:17:20,414 --> 00:17:22,249 ‫من پول رو پس دادم. 280 00:17:22,332 --> 00:17:25,044 ‫- چرا؟ ‫- چون ان از روز اول میخواست کسیدی بره 281 00:17:25,127 --> 00:17:26,128 ‫و فکر کنم میدونم چرا 282 00:17:26,211 --> 00:17:30,299 ‫به درستی پیش‌بینی کرد که کسیدی ‫همیشه به من وفادار می‌مونه، نه اون. 283 00:17:30,382 --> 00:17:31,633 ‫که همینطور برا همین... 284 00:17:32,092 --> 00:17:34,094 ‫سریع باهام موافقت کرد که تو رو استخدام کنم. 285 00:17:34,178 --> 00:17:35,596 ‫وقتی بهش فشار میاد، 286 00:17:35,679 --> 00:17:38,057 ‫سعی میکنه تا تو رو علیه من با خودش متحد کنه. 287 00:17:38,140 --> 00:17:39,808 ‫اگه وفاداری من پیش ان بود... 288 00:17:40,517 --> 00:17:44,063 ‫خیلی راحت می‌تونستم بهش بگم که ‫دیدم امروز صبح کسیدی بهت زنگ زد. 289 00:17:45,606 --> 00:17:47,024 ‫به جاش به تو گفتم. 290 00:17:48,901 --> 00:17:51,278 ‫دنی؟ یه لحظه وایسا دنی 291 00:17:51,945 --> 00:17:53,072 ‫چی میخوای روئیز؟ 292 00:17:53,530 --> 00:17:56,176 ‫الان شنیدم که از قاضی خواستی ‫که جلسه‌ی استماع هکتور مندوزا رو عقب بندازه. 293 00:17:56,200 --> 00:17:59,411 ‫شرمنده، دولت یه پرونده‌ی کُلفت کرده تو پاچه‌م. 294 00:17:59,495 --> 00:18:00,615 ‫این سومین زندان هکتور میشه 295 00:18:00,662 --> 00:18:02,873 ‫ندیدی که زن و بجه‌هاش تو اون دادگاه نشسته بودن، 296 00:18:02,956 --> 00:18:05,167 ‫وحشت کرده بودن که تنها ‫نون‌آور خونه‌شون قراره دیپورت بشه؟ 297 00:18:05,250 --> 00:18:06,335 ‫شاید اونا هم؟ 298 00:18:06,418 --> 00:18:09,338 ‫همش نُه روزه. نگران نباش، ‫موکلت یه استماع خوب گیرش میاد. 299 00:18:09,421 --> 00:18:12,800 ‫نُه روز دیگه تو زندان باشه، خانواده‌ی هکتور ‫رو از آپارتمانشون بیرون میکنن. 300 00:18:12,883 --> 00:18:14,885 ‫شاید تو مکزیک خونه‌ی ارزون پیدا کنن. 301 00:18:16,220 --> 00:18:17,888 ‫عجب لاشی سنگ‌دلی هستی دنی 302 00:18:18,347 --> 00:18:21,100 ‫بهتره سنگ‌دل باشی تا بی‌اثر. ‫بزرگ شو مارکوس کوچولو. 303 00:18:39,040 --> 00:18:41,040 الان داریم از فاگ هاربور به سمت بیکر بیچ میریم میای لباس پنگوئنیت رو با یه لباس تولد عوض کنی؟ 304 00:18:51,421 --> 00:18:53,132 ‫شرمنده بابتش. سگ خیلی مهربونیه 305 00:18:53,215 --> 00:18:54,215 ‫چیزی نیست 306 00:18:54,258 --> 00:18:55,926 ‫- شان داناوان؟ ‫- بله 307 00:18:56,009 --> 00:18:58,720 ‫من کارآگاه چان هستم، ‫پلیس سان‌فرانسیسکو. میتونم بیام تو؟ 308 00:18:58,804 --> 00:19:01,348 ‫حتماً. شرمنده بابت شلوغی 309 00:19:01,431 --> 00:19:03,308 ‫هنوز اسباب‌کشی‌مون تموم نشده. برو کاسترو! 310 00:19:05,227 --> 00:19:08,355 ‫یه زن به اسم مدلین کارتر رو چقدر می‌شناختین؟ 311 00:19:09,106 --> 00:19:10,357 ‫مدی؟... 312 00:19:11,567 --> 00:19:13,277 ‫من دوست‌پسر دبیرستانش بودم. 313 00:19:13,944 --> 00:19:15,696 ‫تا چند سال با هم بودیم. 314 00:19:15,779 --> 00:19:17,823 ‫صبر کنین، شما گفتین چقدر می‌شناختمش. 315 00:19:17,906 --> 00:19:20,868 ‫شرمنده که باید بهتون بگم، ‫مدلین ماه پیش فوت شد. 316 00:19:21,702 --> 00:19:22,702 ‫چی؟ 317 00:19:26,206 --> 00:19:28,375 ‫- چطور؟ ‫- اووردوز هروئین 318 00:19:28,458 --> 00:19:31,770 ‫چند هفته طول کشید که جواب آزمایشات و ‫اثر انگشتاش بیاد، خویشاوندانش رو مشخص کنیم. 319 00:19:32,379 --> 00:19:35,632 ‫خب، مدی رو مادربزرگش در استاکتون بزرگ کرد. 320 00:19:35,716 --> 00:19:36,967 ‫ایشون هم فوت شدن. 321 00:19:37,050 --> 00:19:39,553 ‫بالاخره یه پسرخاله‌ش رو تو فلگ‌استف پیدا کردیم. 322 00:19:39,636 --> 00:19:41,930 ‫دارن کارهای قانونیش رو میکنن ‫تا متعلقاتش رو بگیرن. 323 00:19:45,726 --> 00:19:46,768 ‫چه کمکی ازم برمیاد؟ 324 00:19:47,186 --> 00:19:50,480 ‫فقط داریم قبل اینکه پرونده رو ببندیم ‫سوالات بی‌پاسخ رو جواب میدیم. 325 00:19:51,273 --> 00:19:56,195 ‫طبق سوابق تلفنی، شما آخرین شخصی بودید ‫که ایشون شب فوتشون باهاش تماس گرفتن. 326 00:19:56,278 --> 00:19:58,572 ‫- جدی؟ ‫- یادتون نمیاد؟ 327 00:19:59,031 --> 00:20:00,031 ‫من... 328 00:20:00,449 --> 00:20:02,951 ‫با زنم حرف زد، من تلفنش رو جواب ندادم. 329 00:20:03,827 --> 00:20:05,329 ‫پیامی نذاشت؟ 330 00:20:06,455 --> 00:20:07,455 ‫نه 331 00:20:08,874 --> 00:20:10,167 ‫خودت رو ناراحت نکن 332 00:20:10,250 --> 00:20:14,129 ‫بیشتر اوقات، نمیشه فهمید همچین دخترایی ‫کِی و چطور براشون اتفاقی میفته. 333 00:20:15,464 --> 00:20:16,757 ‫درستش کردنش هم دو برابر سخته 334 00:20:19,676 --> 00:20:21,887 ‫اگه خواستین باهام تماس بگیرین 335 00:20:29,269 --> 00:20:31,063 ‫شان، برگشتی؟ 336 00:20:31,980 --> 00:20:34,107 ‫هی. زود اومدی خونه 337 00:20:35,943 --> 00:20:38,820 ‫لطفاً بهم بگو بخاطر رد شدنت تو آزمون کتبی نیست 338 00:20:39,279 --> 00:20:40,447 ‫نیست 339 00:20:40,530 --> 00:20:41,531 ‫قبول شدی؟ 340 00:20:42,074 --> 00:20:43,200 ‫عالیه 341 00:20:46,078 --> 00:20:49,289 ‫- ان چطوری به خبرت واکنش نشون داد؟ ‫- یکم زیادی خوب 342 00:20:49,373 --> 00:20:52,542 ‫ازم خواست تا به شام ارتش نفرین‌شده‌های شلوغش برم، 343 00:20:52,626 --> 00:20:56,213 ‫که توش، امشب آینده‌ی بشریت رو طرح‌ریزی میکنن. 344 00:20:56,296 --> 00:20:57,756 ‫نترس، تو لازم نیست بیای 345 00:21:01,510 --> 00:21:02,678 ‫نه، منو با خودت ببر 346 00:21:03,345 --> 00:21:04,345 ‫واقعاً؟ 347 00:21:05,055 --> 00:21:06,056 ‫باشه 348 00:21:25,033 --> 00:21:26,952 ‫فکر کنم این یعنی ماه‌عسل تمومه 349 00:21:27,828 --> 00:21:28,912 ‫ماه‌عسل؟ 350 00:21:28,996 --> 00:21:31,248 ‫فکر کردم من و تو یه آینده‌ای پیش رومون داریم 351 00:21:31,957 --> 00:21:33,917 ‫دو تا بولداگ فرانسوی، 352 00:21:34,001 --> 00:21:36,962 ‫چند تا بچه به فرزندی بگیریم، ‫یه خونه هم تو پام دیزرت داشته باشیم. 353 00:21:39,089 --> 00:21:41,466 ‫آخرین بار که دیدمت، تظاهر میکردم زنت هستم. 354 00:21:41,550 --> 00:21:44,678 ‫تا مردی که فرض میکنم یه روزی باهاش ازدواج کنی، ‫بتونه خونه و اینا رو بفروشه. 355 00:21:44,761 --> 00:21:46,388 ‫- ببخشید، من... ‫- یکم مستی 356 00:21:46,471 --> 00:21:47,806 ‫مشخصه 357 00:21:48,640 --> 00:21:49,891 ‫از کِی اینجایی؟ 358 00:21:50,767 --> 00:21:52,352 ‫خیلی وقته 359 00:21:52,436 --> 00:21:53,478 ‫شوهرت کو؟ 360 00:21:54,229 --> 00:21:55,230 ‫با شوهر خودشه 361 00:21:55,772 --> 00:21:57,566 ‫شوهر سابقش، هر چی 362 00:21:58,400 --> 00:22:01,028 ‫آخرین چیزی که شنیدم، این بود که ‫داشتن می‌رفتن به یه ساحل لختی. 363 00:22:01,361 --> 00:22:02,362 ‫بامزه‌ست 364 00:22:02,446 --> 00:22:03,780 ‫شاید برا مردایی مثل تو 365 00:22:04,114 --> 00:22:05,574 ‫یعنی چی؟ 366 00:22:05,866 --> 00:22:09,494 ‫یعنی همه دنیا رو مثل یه ‫پارتی سکسی باکلاس نمی‌بینن. 367 00:22:09,578 --> 00:22:12,706 ‫بعضیامون سعی داریم تا ‫کار معناداری با زندگی‌هامون بکنیم. 368 00:22:15,834 --> 00:22:17,502 ‫شرمنده که اینطور لاشی بازی درآوردم. 369 00:22:18,170 --> 00:22:19,338 ‫لاشی نیستی 370 00:22:20,589 --> 00:22:21,631 ‫مستی 371 00:22:21,715 --> 00:22:22,715 ‫دست بردار 372 00:22:23,342 --> 00:22:24,634 ‫- بذار یه تاکسی برات بگیرم ‫- نه 373 00:22:25,719 --> 00:22:27,137 ‫آخرین چیزی که لاینل میخواد ببینه، 374 00:22:27,220 --> 00:22:31,266 ‫اینه که با چه بدبختی داره زندگی میکنه. 375 00:22:31,975 --> 00:22:34,686 ‫مخصوصاً با یه روز سکسی با دوست‌پسر سابقش. 376 00:22:35,187 --> 00:22:36,271 ‫مشخصاً 377 00:22:38,357 --> 00:22:39,691 ‫اونا خیلی بهتر به هم میان 378 00:22:52,537 --> 00:22:54,164 ‫سلام. کوین هستم 379 00:22:55,582 --> 00:22:57,209 ‫آنجلا، لطفاً بیا تو 380 00:22:58,710 --> 00:23:03,256 ‫فکر کنم بخاطر دیوارنویسی رختکن ‫خواستین بیام اینجا. 381 00:23:03,882 --> 00:23:05,509 ‫هر چیزی که بهتون گفتن، 382 00:23:05,592 --> 00:23:06,843 ‫من دخلی بهش نداشتم. 383 00:23:06,927 --> 00:23:08,804 ‫و منم خیلی میخوام اینو باور کنم. 384 00:23:09,596 --> 00:23:10,596 ‫ولی... 385 00:23:11,431 --> 00:23:14,101 ‫علاوه بر شکایت‌ها از همکاران رزیدنتت، 386 00:23:14,184 --> 00:23:17,813 ‫رئیس تیم جراحی هم ‫اتهامات جدی‌ای علیهت مطرح کرده. 387 00:23:18,855 --> 00:23:20,524 ‫چجور اتهاماتی؟ 388 00:23:20,607 --> 00:23:25,695 ‫برای شروع، اینکه علی‌رغم ممانعت‌های اون ‫مدام خواستار یه رابطه‌ی عاشقانه با اون بودی. 389 00:23:25,779 --> 00:23:27,447 ‫مدام خواستار بودم؟ 390 00:23:29,950 --> 00:23:32,494 ‫یه رابطه‌ی با رضایت دو طرف داشتیم 391 00:23:33,036 --> 00:23:34,913 ‫یه ماه پیش تمومش کردم 392 00:23:34,996 --> 00:23:38,834 ‫دکتر ایوانز همینطور معتقده که شما از ‫افسردگی روانی مادرزادی رنج می‌برید، 393 00:23:38,917 --> 00:23:42,420 ‫و میگن که شما ادعاهای غلط درباره‌ی پدر بچه‌تون ‫مطرح می‌کردید تا سعی کنید تو دام بندازینشون. 394 00:23:42,462 --> 00:23:43,672 ‫وای خدای من 395 00:23:44,506 --> 00:23:47,467 ‫این بچه‌ای که حامله‌ام از شوهرم هست. 396 00:23:48,385 --> 00:23:50,011 ‫هیچوقت ادعای دیگه‌ای نکردم 397 00:23:50,512 --> 00:23:51,596 ‫داره دروغ میگه 398 00:23:52,347 --> 00:23:53,682 ‫ایمیلی داری؟ 399 00:23:54,015 --> 00:23:55,851 ‫پیام، پیغام صوتی، تا از حرفات حمایت کنه؟ 400 00:23:55,934 --> 00:23:58,937 ‫نه، وقتی رابطه‌مون رو تموم کردم ‫همشون رو پاک کردم. 401 00:23:59,020 --> 00:24:02,232 ‫شاهد یا نوشته‌های مربوط به اون زمان چی؟ 402 00:24:04,109 --> 00:24:08,697 ‫بدون اطلاعات قابل استناد، متاسفانه این تبدیل میشه ‫به یه نزاع این گفت و اون گفت. 403 00:24:08,780 --> 00:24:10,365 ‫خب چی پیشنهاد میکنین؟ 404 00:24:10,449 --> 00:24:13,994 ‫دکتر ایوانز مردانگی به خرج دادن و قبول کردن ‫تا فردا صبح ادعاشون رو ثبت نکنن. 405 00:24:14,077 --> 00:24:15,078 ‫پس... 406 00:24:15,787 --> 00:24:19,708 ‫اگه تصمیم بگیری تا امروز از ‫رزیدنتی تیم جراحی استعفا بدی، 407 00:24:19,791 --> 00:24:23,920 ‫هیچ سابقه‌ای از شرایطی که ‫باید ازش در می‌رفتی نمی‌مونه. 408 00:24:23,962 --> 00:24:25,755 ‫آزاد میشی که فرصت‌های دیگه‌ت رو دنبال کنی 409 00:24:25,839 --> 00:24:27,257 ‫فرصت‌های دیگه؟ 410 00:24:28,550 --> 00:24:31,678 ‫میدونین چه از خود گذشتگی‌هایی کردم، 411 00:24:31,761 --> 00:24:34,055 ‫تا این فرصت رو بدست بیارم؟ 412 00:24:35,640 --> 00:24:36,975 ‫میدونین از کجا اومدم؟ 413 00:24:37,976 --> 00:24:41,480 ‫چقدر سخت کار کردم تا به اینجا برسم؟ 414 00:24:43,231 --> 00:24:45,400 ‫ببینین، من یه اشتباه کردم، 415 00:24:45,484 --> 00:24:47,402 ‫و عمیقاً ازش پشیمونم. 416 00:24:48,153 --> 00:24:50,989 ‫ولی حقم نیست همه چیز رو از دست بدم، 417 00:24:51,072 --> 00:24:54,159 ‫چون دروغ‌های این مرد از حقیقت من سنگین‌تره. 418 00:24:54,826 --> 00:24:56,536 ‫درکت میکنم آنجلا 419 00:24:57,621 --> 00:24:58,705 ‫واقعاً 420 00:24:59,956 --> 00:25:02,626 ‫ولی متاسفانه حقیقت فقط زمانی مهمه که... 421 00:25:04,169 --> 00:25:05,879 ‫بشه ثابتش کرد. 422 00:25:10,550 --> 00:25:11,551 ‫خب... 423 00:25:12,552 --> 00:25:13,762 ‫ثابتش میکنم. 424 00:25:21,061 --> 00:25:22,312 ‫وای نه، ممنون 425 00:25:22,395 --> 00:25:23,730 ‫خب، اگه میشه ما رو ببخشید 426 00:25:25,815 --> 00:25:26,983 ‫تو جدیدی 427 00:25:27,359 --> 00:25:28,485 ‫خوشتیپ هم هستی 428 00:25:29,361 --> 00:25:30,445 ‫دینارا سوکولوف 429 00:25:30,529 --> 00:25:35,867 ‫شما رئیس تیمی بودین که اولین باقی‌مونده‌های ‫انسان دورگه رو در کوه‌های آلتای پیدا کردین. 430 00:25:36,117 --> 00:25:38,036 ‫باید دوست در نظر بگیرمتون یا دشمن؟ 431 00:25:38,453 --> 00:25:40,121 ‫منو حقیرتون در نظر بگیرین 432 00:25:40,413 --> 00:25:42,582 ‫یه بار از یه کوهستان بالا رفتم 433 00:25:43,083 --> 00:25:45,043 ‫کشف قابل ملاحظه‌ای نکردم، 434 00:25:45,126 --> 00:25:47,170 ‫مگه اینکه روشن‌بینی شخصی رو حساب کنید. 435 00:25:47,254 --> 00:25:48,254 ‫میکنم 436 00:25:48,547 --> 00:25:49,547 ‫مراسم‌تون مبارک 437 00:25:50,298 --> 00:25:52,801 ‫دینارا سوکولوف، لیسا روییز داناوان 438 00:25:52,884 --> 00:25:54,344 ‫ایشون هم یه دانشمند ژنتیک هستن 439 00:25:54,970 --> 00:25:56,304 ‫پس باید رقیب من باشین 440 00:25:56,388 --> 00:25:57,931 ‫امشب همه با هم برابریم، درسته؟ 441 00:25:58,765 --> 00:26:00,809 ‫- ایشون شوهرم شان هستن ‫- سلام 442 00:26:01,893 --> 00:26:03,478 ‫اسمت رو بهم نگفتی 443 00:26:03,562 --> 00:26:05,522 ‫اوری واتکینز. مجرده 444 00:26:06,356 --> 00:26:07,857 ‫بله. کاملاً 445 00:26:08,984 --> 00:26:10,068 ‫پیدات میکنم 446 00:26:11,528 --> 00:26:13,196 ‫شان، برامون نوشیدنی میاری؟ 447 00:26:13,738 --> 00:26:16,157 ‫اگه شراب‌دار رقیبم باشه چی؟ 448 00:26:16,741 --> 00:26:18,535 ‫قلدور باش، بگو برات بریزه 449 00:26:20,870 --> 00:26:23,540 ‫اوری، بابت یکم قبل معذرت میخوام 450 00:26:24,457 --> 00:26:27,586 ‫ان دوباره فکرم رو مشغول کرده 451 00:26:27,669 --> 00:26:30,880 ‫معتقدم که نگرانی‌هات در امیجن پاک هستن. 452 00:26:32,215 --> 00:26:34,509 ‫و من معتقدم که شاید برا کسیدی ‫پاپوش درست کرده باشن. 453 00:26:34,593 --> 00:26:37,262 ‫به مشاور بانکی‌ای که چک جعلی دستش بود زنگ زدم. 454 00:26:37,345 --> 00:26:38,847 ‫شماره‌ش قطع شده بود. 455 00:26:38,930 --> 00:26:40,098 ‫سابقه‌ای ازش نیست. 456 00:26:45,103 --> 00:26:47,272 ‫می‌بینم که هنوزم دنبال شرط‌بندی هستی 457 00:26:47,689 --> 00:26:50,275 ‫گیج اسکات اینجاست. این خوب نیست 458 00:26:50,358 --> 00:26:53,361 ‫این یه مراسمه، اونا رقیبن. 459 00:26:53,445 --> 00:26:55,113 ‫گیج و ان رقیب نیستن. 460 00:26:55,488 --> 00:26:56,906 ‫دشمن‌های قسم‌خورده هستن. 461 00:26:58,116 --> 00:27:00,285 ‫اگه الان توافق کنن فقط ‫یه معنی میتونه داشته باشه: 462 00:27:00,744 --> 00:27:02,912 ‫گیج چیزی که ان میخواد رو نداره، 463 00:27:03,705 --> 00:27:05,415 ‫چیزی داره که لازم داره. 464 00:27:07,042 --> 00:27:08,043 ‫منو ببخش 465 00:27:12,088 --> 00:27:13,173 ‫بفرما عزیزم 466 00:27:18,345 --> 00:27:21,222 ‫قبلاً همش نق میزدی که چرا تو لیست نیستی. 467 00:27:21,806 --> 00:27:23,933 ‫الان که هستی، وانمود میکنی ‫انگار چیز مهمی نیست. 468 00:27:24,726 --> 00:27:27,479 ‫میدونم روحت رو عذاب میده، 469 00:27:27,562 --> 00:27:30,690 ‫که ان داره شرکتی رو میگیره که تو دادیش رفت، 470 00:27:30,774 --> 00:27:33,777 ‫و به جایی میرسونه که تو انقدر مغرور بودی ‫که تصورش رو هم نمی‌کردی. 471 00:27:34,611 --> 00:27:35,862 ‫و برای ان... 472 00:27:36,655 --> 00:27:39,741 ‫تنها دلیلی که احتمالاً میخواسته ‫تو اینجا باشی این بوده که... 473 00:27:39,824 --> 00:27:40,992 ‫با حسرت بهش نگاه کنی. 474 00:27:42,786 --> 00:27:46,581 ‫میدونی چی روح منو عذاب میده؟ 475 00:27:47,457 --> 00:27:49,125 ‫غرور جوانی 476 00:27:49,459 --> 00:27:50,459 ‫همم 477 00:28:04,808 --> 00:28:06,367 ‫به همین زودی وسایلات رو جمع کردی، ها؟ 478 00:28:08,603 --> 00:28:09,771 ‫بنظر ناراحتی 479 00:28:10,480 --> 00:28:12,107 ‫تو اداره روز سختی رو داشتی؟ 480 00:28:13,858 --> 00:28:16,653 ‫وقتی اوضاع اونطور که میخوایم ‫نمیشن آسون نیست، درسته؟ 481 00:28:18,238 --> 00:28:21,032 ‫باعث تسلی خاطرت نمیشه ‫که دکتر هریس جوون... 482 00:28:22,075 --> 00:28:25,412 ‫نزدیک چالش دوطرفه‌ای نیست ‫که تو بودی، ولی... 483 00:28:25,912 --> 00:28:28,665 ‫فکر کنم الان همشون نمیتونن ‫شاگرد اولای کلاس باشن، میتونن؟ 484 00:28:28,748 --> 00:28:31,292 ‫همیشه بزرگ‌ترین مایه‌ی یاس من می‌مونی آنجلا 485 00:28:32,127 --> 00:28:33,837 ‫فکر کنم جفتمون باید با این زندگی کنیم 486 00:28:35,213 --> 00:28:36,213 ‫ایان؟ 487 00:28:38,842 --> 00:28:42,971 ‫کاری نمیتونم بکنم تا نظرت ‫درباره‌ی اون گزارش عوض بشه؟ 488 00:28:43,054 --> 00:28:46,516 ‫فکر میکنی چیزی که لازمه تا نظر منو تغییر بده داری؟ 489 00:28:47,183 --> 00:28:48,351 ‫همین الان و همین جا؟ 490 00:28:49,853 --> 00:28:51,938 ‫خب، شاید نه درست همین‌جا، شاید... 491 00:28:53,148 --> 00:28:55,358 ‫روی پشت‌بوم بخاطر قدیما، جایی که... 492 00:28:56,401 --> 00:28:58,194 ‫می‌تونیم تو راه‌پله عشق‌بازی کنیم، 493 00:28:59,154 --> 00:29:01,239 ‫درست مثل دفعه‌ی اول که منو بُردی اونجا. 494 00:29:02,782 --> 00:29:06,202 ‫یه شانس دوم برای موندن تو این بیمارستان میخوای؟ 495 00:29:07,829 --> 00:29:10,573 ‫خیلی بیشتر از یه سکس از روی ترّحم لازم داره. 496 00:29:11,040 --> 00:29:13,334 ‫- چی لازم داره ایان؟ ‫- طلاق بگیر 497 00:29:13,668 --> 00:29:15,837 ‫اعتراف کن که اشتباه بزرگی کردی، 498 00:29:15,920 --> 00:29:18,840 ‫که اون مرد چرک رو به من ترجیح دادی. 499 00:29:19,424 --> 00:29:23,261 ‫یا واقعاً اونقدری ارزش داره ‫که مسیر شغلیت رو نابود کنه؟ 500 00:29:26,347 --> 00:29:29,267 ‫تاد خیلی بیشتر از این ارزش داره کثافت 501 00:29:30,185 --> 00:29:31,185 ‫کون لقت! 502 00:29:35,064 --> 00:29:36,149 ‫حیف شد 503 00:29:55,168 --> 00:29:56,252 ‫رقابت... 504 00:29:57,170 --> 00:29:59,547 ‫قدرتمندترین نیرو... 505 00:29:59,631 --> 00:30:01,174 ‫در تاریخ بشریت. 506 00:30:01,257 --> 00:30:05,220 ‫۲۵۰۰ سال پیش، شهرهای آتن و اسپارتا، 507 00:30:05,303 --> 00:30:07,931 ‫برای حکم‌رانی بر یونان باستان ‫با هم جنگیدند، و نتیجه... 508 00:30:08,598 --> 00:30:11,518 ‫بزرگ‌ترین جهش رو به جلو در تمدن بود... 509 00:30:12,185 --> 00:30:14,479 ‫که دنیا تا به حال به خودش دیده. 510 00:30:15,355 --> 00:30:21,194 ‫چند تا از شما یادتونه که نبرد بزرگ باعث تشکیل ‫اولین مراسم من در دَه سال پیش شد. 511 00:30:21,986 --> 00:30:25,490 ‫و گرچه لیست مهمانان پیوسته در حال گسترشه، 512 00:30:26,074 --> 00:30:27,867 ‫یک حقیقت باقی می‌مونه: 513 00:30:28,409 --> 00:30:31,037 ‫پیشرفت بزرگ همیشه توسط، 514 00:30:31,120 --> 00:30:33,456 ‫رقبای جدی حاصل شده. 515 00:30:33,873 --> 00:30:36,709 ‫هیچکدوم از ما بدون رقبای خودمون، 516 00:30:36,793 --> 00:30:38,795 ‫به موقعیت‌های فعلی‌مون نمی‌رسیدیم. 517 00:30:39,504 --> 00:30:41,172 ‫ولی سالی یه بار مهمه، 518 00:30:41,714 --> 00:30:43,716 ‫تا نبردهامون رو کنار بذاریم، 519 00:30:43,800 --> 00:30:46,344 ‫و از تلاش‌های همدیگه لذت ببریم. 520 00:30:46,427 --> 00:30:49,305 ‫حتی اگه اون تلاش‌ها برای نابود کردن همدیگه باشن. 521 00:30:52,559 --> 00:30:54,060 ‫پس جام‌هاتون رو بلند کنین... 522 00:30:54,978 --> 00:30:56,187 ‫به افتخار رقابت. 523 00:30:56,271 --> 00:30:57,856 ‫به افتخار رقابت. 524 00:31:03,570 --> 00:31:06,364 ‫- یه ضربه‌ی دیگه ‫- آخریشه، بعدش قطعت میکنم 525 00:31:07,156 --> 00:31:09,325 ‫اسم قطع کردن اومد، ‫لاینل دیگه بهم زنگ نمیزنه. 526 00:31:09,409 --> 00:31:11,202 ‫انتظار دیگه‌ای داشتی؟ جواب تلفنت رو نمی‌دادی 527 00:31:11,703 --> 00:31:13,872 ‫جواب نمی‌دادم چون با جان هست. 528 00:31:13,955 --> 00:31:15,498 ‫وایسا، شرمنده 529 00:31:15,915 --> 00:31:17,250 ‫جانی دایموند 530 00:31:17,667 --> 00:31:20,378 ‫باید می‌دیدیشون... جمله‌های ‫همدیگه رو تموم می‌کردن، 531 00:31:20,461 --> 00:31:21,880 ‫گذشتشون رو با هم مرور می‌کردن. 532 00:31:22,338 --> 00:31:23,965 ‫حسودی میکنی 533 00:31:24,048 --> 00:31:25,091 ‫طبیعیه 534 00:31:25,174 --> 00:31:26,050 ‫حسودی نمیکنم 535 00:31:26,134 --> 00:31:29,012 ‫ولی آخه، کی با معشوق ‫قبلی خودش دوست می‌مونه؟ 536 00:31:29,095 --> 00:31:30,680 ‫- من ‫- من نمی‌مونم 537 00:31:31,139 --> 00:31:32,765 ‫من وقتی با یه مرد بهم بزنم... 538 00:31:33,892 --> 00:31:34,893 ‫تمومه. 539 00:31:34,976 --> 00:31:36,644 ‫با خیلی از مردها بهم زدی؟ 540 00:31:37,061 --> 00:31:40,690 ‫با هیچکس بهم نزدم. اگه میزدم، مثل ‫یه تومور از زندگیم مینداختمشون دور. 541 00:31:41,232 --> 00:31:42,609 ‫وای. این... 542 00:31:43,693 --> 00:31:44,986 ‫واقعاً چرکه. 543 00:31:45,945 --> 00:31:47,739 ‫تویی 544 00:31:49,949 --> 00:31:52,493 ‫مارکوس، من یه قانونی تو زندگیم دارم ‫که میخوام حفظش کنم: 545 00:31:52,952 --> 00:31:54,454 ‫هیچوقت با وکلای مسیت بحث نکنم. 546 00:31:54,537 --> 00:31:56,623 ‫این اصل محکمی هست کوین 547 00:31:56,915 --> 00:31:58,458 نجاتم دادی 548 00:31:58,541 --> 00:32:00,126 ‫مارکوس، امروز چه مرگت شده؟ 549 00:32:00,209 --> 00:32:03,212 ‫هیچی. فقط زندگی‌های یه خانواده‌ی ‫بی‌گناه دیگه رو هم تباه کردم. 550 00:32:03,296 --> 00:32:04,589 ‫تخصص منه 551 00:32:05,256 --> 00:32:07,342 ‫وای. پرونده‌ی مندوزا رو باختی. 552 00:32:07,425 --> 00:32:09,570 ‫حتی یه جلسه‌ی استماع گیرشون نیومد، ‫که بهت می‌خواستم بگم، 553 00:32:09,594 --> 00:32:12,180 ‫اگه با دوست‌پسر معرکه‌ی سابقت... 554 00:32:12,847 --> 00:32:14,349 ‫نمی‌رفتی آفتاب بگیری. 555 00:32:14,682 --> 00:32:15,934 ‫تو باید جانی دایموند باشی. 556 00:32:16,017 --> 00:32:17,769 ‫تو باید کوین باشی 557 00:32:17,852 --> 00:32:20,229 ‫من چیزای خیلی خوبی ازت شنیدم 558 00:32:20,521 --> 00:32:21,689 ‫از دیدنت خوشحالم 559 00:32:23,107 --> 00:32:24,275 ‫از دیدن همتون خوشحالم 560 00:32:25,902 --> 00:32:28,321 ‫خیلی‌خب، من میبرمش خونه 561 00:32:28,404 --> 00:32:29,405 ‫خوبه 562 00:32:30,031 --> 00:32:32,951 ‫فکر کنم من می‌مونم، با این ‫مرد خوشتیپ وقت می‌گذرونم. 563 00:32:33,034 --> 00:32:34,369 ‫اینم خوبه 564 00:32:35,328 --> 00:32:37,622 ‫صبح بهم پیام بده، بهم بگو همه چیز مرتبه. 565 00:32:37,705 --> 00:32:41,292 ‫حله. و ممنون که گوشی عشقم ‫رو جواب دادی. یکی طلبت. 566 00:32:42,669 --> 00:32:43,753 ‫عشق معرکه نیست؟ 567 00:32:48,341 --> 00:32:50,134 ‫در همین حین که منتظر آخرین پذیرایی هستیم، 568 00:32:50,218 --> 00:32:53,304 ‫میخوام که شمعی به افتخار شخص بسیار خاصی ‫که سر این میز هست روشن کنیم. 569 00:32:53,388 --> 00:32:55,473 ‫امیدوارکننده‌ترین کشف من، 570 00:32:55,848 --> 00:32:59,143 ‫در امسال، یا راستش، هر سالی، 571 00:32:59,602 --> 00:33:01,980 ‫و زنی که قطعاً جایگاه ‫به حقش در این مجلس رو، 572 00:33:02,063 --> 00:33:05,525 ‫تا سالیان دراز خواهد گرفت. 573 00:33:06,484 --> 00:33:08,653 ‫خانم لیسا روییز داناوان 574 00:33:08,736 --> 00:33:12,865 ‫مدیرعامل و موسس توالی‌گذاری مولکولی امیجن. ‫لطفاً بایست لیسا. 575 00:33:16,452 --> 00:33:18,663 ‫نه. ممنونم ان... خاتم مونتگومری 576 00:33:18,746 --> 00:33:21,082 ‫این بسیار مهربانانه و غیرمنتظره بود. 577 00:33:21,165 --> 00:33:24,752 ‫خب اگه میشه به مهمانانمان درباره‌ی کار مهمت بگو 578 00:33:27,672 --> 00:33:29,924 ‫بابام یه دانشمند نبود، ولی... 579 00:33:30,883 --> 00:33:32,677 ‫از پازل حل کردن خوشش میومد. 580 00:33:32,760 --> 00:33:37,223 ‫و مورد علاقه‌ش جدول روزنامه‌ی محلی بود. 581 00:33:37,974 --> 00:33:40,727 ‫و وقتی بابام تو حلش گیر میکرد، ‫سراغ کمک گرفتن از من میومد. 582 00:33:41,310 --> 00:33:44,439 ‫بهم آموخت حل کردن چیزها چه لذتی داره. 583 00:33:44,522 --> 00:33:46,065 ‫لذت‌های من بود... 584 00:33:46,733 --> 00:33:48,651 ‫به همراه تواناییم... 585 00:33:59,370 --> 00:34:01,122 ‫فرصت این رو داریم... 586 00:34:01,581 --> 00:34:04,167 ‫تا درمان‌ها رو برای همه‌ی سیستم‌های ایمنی ‫طراحی کنیم. 587 00:34:05,001 --> 00:34:06,294 ‫ممنون لیسا 588 00:34:08,838 --> 00:34:13,176 ‫خواهش میکنم مهمانان، تا قبل از ‫رسیدن آخرین پذیرایی کمی راحت باشید. 589 00:34:14,302 --> 00:34:15,303 ‫همین‌جا بمون 590 00:34:30,026 --> 00:34:31,194 ‫سلام لیام 591 00:34:31,903 --> 00:34:33,905 ‫نگفتی، "غافلگیرم کردی". 592 00:34:34,572 --> 00:34:36,908 ‫وقتی از اومدنم خوشحال نمیشی می‌فهمم. 593 00:34:36,991 --> 00:34:38,201 ‫چرت نگو 594 00:34:38,284 --> 00:34:41,662 ‫فکر می‌کردم برنامه‌ت اینه که ‫این فصل رو توی آفریقای جنوبی بمونی. 595 00:34:41,746 --> 00:34:44,457 ‫برنامه‌ها ممکنه تغییر کنن، ‫نیاز نیست بهت بگم که. 596 00:34:44,791 --> 00:34:49,629 ‫اگه می‌دونستم برگشتی، این مهمونی ‫مسخره رو مینداختم برا یه شب دیگه. 597 00:34:50,213 --> 00:34:55,134 ‫بهم بگو، تو این ماجراجویی بیوتکنولوژی ‫واقعاً هدفت جیه؟ 598 00:34:55,218 --> 00:34:56,552 ‫گفتی برا خوشی بود. 599 00:34:56,636 --> 00:35:01,641 ‫حالا داری شاگرد کوچیکت رو همه جا نمایان میکنی، ‫انگار که افتتاحیه‌ی جشنواره‌ی موسیقی برادوی هست. 600 00:35:01,724 --> 00:35:03,810 ‫دارم دست‌آموزش میکنم، همین. 601 00:35:03,893 --> 00:35:05,978 ‫همونطور که تو دست‌آموز منی. 602 00:35:07,063 --> 00:35:09,899 ‫یا نکنه فراموش کردی کی تو رو شکل داد؟ 603 00:35:12,527 --> 00:35:14,695 ‫سهم خودم از معامله رو درست انجام ندادم؟ 604 00:35:14,987 --> 00:35:18,574 ‫تو از هر کسی که سر اون میزه ‫پول و قدرت بیشتری داری. 605 00:35:18,866 --> 00:35:20,952 ‫و باوری داری تو اینارو بهم دادی؟ 606 00:35:21,786 --> 00:35:23,663 ‫من گم‌نامی بهت دادم 607 00:35:24,122 --> 00:35:25,581 ‫این هیچ بهایی نداری 608 00:35:26,165 --> 00:35:29,710 ‫زندگی کردن بین سایه‌ها اونطوری ‫که بنظر میرسه معرکه نیست. 609 00:35:30,837 --> 00:35:31,879 ‫نمیدونستم 610 00:35:32,463 --> 00:35:35,675 ‫وانمود نکن از این جشن ‫بالماسکه‌ی خودت لذت نمی‌بری. 611 00:35:36,467 --> 00:35:38,344 ‫وقتی اومدی سراغم رو یادم میاد، 612 00:35:38,719 --> 00:35:41,556 ‫شخصی پر جنب و جوش و دارای آرزو‌های بزرگ ‫و جوش و خروش. 613 00:35:42,306 --> 00:35:45,101 ‫من بودم که یادت دادم اون انرژی رو کنترل کنی، 614 00:35:45,560 --> 00:35:47,645 ‫بهت ابزار و پول دادم، 615 00:35:48,062 --> 00:35:50,690 ‫و ارتباطات تا کسی بشی که هستی. 616 00:35:50,982 --> 00:35:52,942 ‫و تا ابد قدردانت هستم. 617 00:35:53,943 --> 00:35:54,943 ‫هستی؟ 618 00:35:57,363 --> 00:35:58,489 ‫شک داری؟ 619 00:35:58,990 --> 00:36:02,660 ‫اگه داشتم، این گفت‌وگو اینقدر خوشایند نبود 620 00:36:03,202 --> 00:36:08,249 ‫خیالت رو جمع کنم، اگه یه روزی ‫بفهمم خواستی برام زیر آبی بری، 621 00:36:08,624 --> 00:36:13,004 ‫خاطرجمع میشم تیکه تیکه ‫به جایی که میخوای برسی. 622 00:36:19,218 --> 00:36:21,053 ‫خدافظ عزیز دلم 623 00:36:51,792 --> 00:36:53,461 ‫منو ببخش. خیلی متاسفم 624 00:36:53,544 --> 00:36:55,129 ‫نه، مقصر من بودم 625 00:36:55,630 --> 00:36:58,216 ‫دنبال ان می‌گشتم 626 00:36:59,008 --> 00:37:02,428 ‫توی اتاق مطالعه‌ش هست. ‫همیشه کار میکنه، درست میگم؟ 627 00:37:03,512 --> 00:37:05,723 ‫همیشه. من لیسا داناوان هستم 628 00:37:05,806 --> 00:37:07,266 ‫یکی از رقبای امشب هستین؟ 629 00:37:07,350 --> 00:37:09,018 ‫نه، من جزء قشر مرفه نیستم 630 00:37:09,268 --> 00:37:11,562 ‫من عمو دیو اون از شرق کشور هستم. 631 00:37:12,230 --> 00:37:15,691 ‫از وقتی که تو زمستون پیش اخراج شدم ‫تو مخارجم کمک میکنه. 632 00:37:16,150 --> 00:37:17,777 ‫ان خیلی دست و دل بازه. 633 00:37:17,860 --> 00:37:19,737 ‫میگه منو بیشتر از همه دوست داره 634 00:37:19,820 --> 00:37:21,572 ‫شاید اینو فقط به من میگه 635 00:37:21,656 --> 00:37:23,532 ‫میدونین، هیچوقت اشاره نکرد خانواده‌ای داره 636 00:37:24,450 --> 00:37:27,036 ‫همیشه فکر می‌کردم ان خانواده‌ای نداره. 637 00:37:27,370 --> 00:37:28,913 ‫قطعاً همینطوره 638 00:37:32,583 --> 00:37:33,583 ‫دیو؟ 639 00:37:34,543 --> 00:37:36,587 ‫اگه باهات تماس بگیرم... 640 00:37:37,505 --> 00:37:38,506 ‫اشکالی نداره؟ 641 00:37:39,298 --> 00:37:43,678 ‫برای ماه دیگه که تو مراسم «زنان تاثیرگذار» ‫ازش تقدیر میشه، داستان جمع میکنم. 642 00:37:43,761 --> 00:37:46,305 ‫عالی میشه اگه یه چیزی درباره‌ی ‫خانواده‌‌ش هم داشته باشم. 643 00:37:46,389 --> 00:37:47,807 ‫یه جایزه‌ی دیگه، ها؟ 644 00:37:48,432 --> 00:37:50,476 ‫یه الماس واقعیه، مگه نه؟ 645 00:37:52,770 --> 00:37:54,981 ‫و بیا اینو فقط بین خودمون نگه داریم 646 00:37:55,064 --> 00:37:56,482 ‫میخوام غافلگیرش کنم 647 00:37:56,565 --> 00:37:57,566 ‫حتماً 648 00:38:16,502 --> 00:38:17,712 ‫عمو دیو شما رو دیدم 649 00:38:17,795 --> 00:38:18,921 ‫مرد خوبی هستن 650 00:38:20,339 --> 00:38:21,757 ‫دوست قدیمی پدرم هست 651 00:38:21,841 --> 00:38:24,593 ‫خیلی قبل فوتش. خونی نیست 652 00:38:24,677 --> 00:38:28,180 ‫برام راحت‌تره که براش چک بنویسم ‫تا زمین خوردنش رو ببینم. 653 00:38:29,098 --> 00:38:30,558 ‫اینجا چیکار میکنی؟ 654 00:38:30,933 --> 00:38:32,852 ‫این سوالیه که اومدم از شما بپرسم 655 00:38:36,772 --> 00:38:38,357 ‫من تو این مهمونی چیکار میکنم؟ 656 00:38:38,816 --> 00:38:40,401 ‫چیزی که دقیقاً بهت گفتم 657 00:38:40,818 --> 00:38:42,945 ‫داریم پُز موفقیتت رو میدیم 658 00:38:43,946 --> 00:38:45,323 ‫به چه هدفی؟ 659 00:38:45,406 --> 00:38:47,366 ‫امیجن پیروزی خوبی داشت، 660 00:38:47,450 --> 00:38:50,536 ‫ولی راستش تصاحب بازار برای ما ‫اصلاً تضمین شده نیست. 661 00:38:50,953 --> 00:38:55,124 ‫چطوره تئوریت رو بهم بگی، ‫چرا که مشخصه یکی داری. 662 00:38:55,207 --> 00:38:58,961 ‫تئوریم اینه که نیاز به یه سرمایه‌ی اضافی دارین ‫تا از منافعتون حمایت کنه. 663 00:38:59,045 --> 00:39:03,132 ‫و اینکه این مهمونی وسیله‌ی شماست ‫برای بدست آوردن پول. 664 00:39:03,215 --> 00:39:06,969 ‫شاید عمو دیو یه دوست قدیمی خانوادگی باشه. 665 00:39:07,053 --> 00:39:09,930 ‫شاید یه سرمایه‌گذار گوشه‌گیر باشه. 666 00:39:10,348 --> 00:39:13,142 ‫شاید گیج اسکات هم برا همین اینجاست 667 00:39:13,559 --> 00:39:18,647 ‫شاید فقط لذت می‌برم ‫که شرکت گیج اسکات رسید به تو. 668 00:39:18,731 --> 00:39:20,191 ‫بنظر چیز جزئی‌ای میاد 669 00:39:21,233 --> 00:39:22,233 ‫به استایل تو نمیخوره 670 00:39:22,276 --> 00:39:24,737 ‫توجه به جزئیات جزء بهترین لذت‌های منه 671 00:39:24,820 --> 00:39:27,490 ‫نه. چیزی که من می‌بینم ترس هست 672 00:39:29,241 --> 00:39:31,160 ‫یه چیزی خارج از بازیت داره تهدیدت میکنه 673 00:39:35,790 --> 00:39:37,917 ‫مراقب حرفات باش لیسا 674 00:39:43,506 --> 00:39:48,386 ‫فقط به یه دلیل این نمایش ایمانم به تو، 675 00:39:48,469 --> 00:39:50,471 ‫و شرکتت رو راه انداختم. 676 00:39:54,934 --> 00:39:56,394 ‫چون بهت اعتماد دارم 677 00:39:57,228 --> 00:39:58,604 ‫تا الان برات روشن نشده؟ 678 00:41:04,879 --> 00:41:06,255 ‫باید باهات صحبت کنم 679 00:41:07,715 --> 00:41:10,176 ‫همه‌ی حرفایی که لازم بوده رو نزدیم؟ 680 00:41:20,853 --> 00:41:22,062 ‫مدی کارتر مُرده 681 00:41:27,443 --> 00:41:28,443 ‫و؟ 682 00:41:31,739 --> 00:41:33,482 ‫داری منو به چیزی متهم میکنی؟ 683 00:41:33,616 --> 00:41:34,867 ‫نه نه، ولی... 684 00:41:34,950 --> 00:41:37,119 ‫مدی یه معتاد بود. با اووردوز مواد مُرد 685 00:41:37,411 --> 00:41:39,246 ‫خب از من چی میخوای؟ 686 00:41:39,330 --> 00:41:41,624 ‫میخوام بدونم "به هر قیمتی" از نظرت یعنی چی 687 00:41:44,543 --> 00:41:47,443 ‫تا قبل اینکه به هدف برسی ‫چند نفر دیگه باید بمیرن؟ 688 00:41:47,546 --> 00:41:48,839 ‫تو بهم بگو شان 689 00:41:49,340 --> 00:41:50,591 ‫من نمیرم لیسا 690 00:41:52,218 --> 00:41:54,845 ‫هیچوقت، و قرارداد رو هم نقض نمیکنم 691 00:41:55,262 --> 00:41:56,388 ‫پس همونطور که گفتم، 692 00:41:56,889 --> 00:41:58,933 ‫چیز دیگه‌ای برا صحبت کردن نداریم. 693 00:41:59,016 --> 00:42:00,434 ‫ولی مصلحت‌گرایی چی؟ 694 00:42:01,435 --> 00:42:03,020 ‫خب، این باید خوب باشه 695 00:42:05,814 --> 00:42:07,107 ‫خودت گفتی، 696 00:42:07,191 --> 00:42:10,236 ‫به همه‌ی این آدما گفتی ‫لیسا مهمترین کشف امسالت هست. 697 00:42:11,195 --> 00:42:13,875 ‫تمام کارهایی که کرده تا متقاعدت کنه ‫که ارزش سرمایه‌گذاریت رو داره، 698 00:42:13,948 --> 00:42:15,574 ‫وقتی زن من بوده کرده. 699 00:42:16,534 --> 00:42:18,035 ‫زیر بدترین استرسی که تصور کنی. 700 00:42:18,702 --> 00:42:21,139 ‫بهم فهموندی قدرت اینو داری ‫که منو جلوی گرگ‌ها بندازی، 701 00:42:21,163 --> 00:42:24,032 ‫ولی وقتی اوضاع داره اینطور وفق مرادت ‫پیش میره، چرا اینکارها رو میکنی؟ 702 00:42:28,170 --> 00:42:31,215 ‫زندگی من و لیسا ضرری برای اون نداره، 703 00:42:31,840 --> 00:42:32,925 ‫یا برای امیجن. 704 00:42:33,551 --> 00:42:34,969 ‫ان، برعکس اینه. 705 00:42:35,719 --> 00:42:38,180 ‫اگه موفقیت واقعاً هدف آخر تو هست، پس... 706 00:42:39,181 --> 00:42:40,975 ‫چرا بهم کمک نمیکنی بهش برسی؟ 707 00:42:46,522 --> 00:42:48,774 ‫باعث شدی به خیلی چیزا فکر کنم شان 708 00:42:50,985 --> 00:42:52,736 ‫متقاعدم کردی 709 00:42:53,237 --> 00:42:54,530 ‫بهش فکر میکنم 710 00:42:55,906 --> 00:42:56,949 ‫ممنون 711 00:43:25,894 --> 00:43:26,979 ‫روی هم رفته... 712 00:43:28,022 --> 00:43:30,649 ‫شب بسیار سرگرم‌کننده‌ای بود، 713 00:43:30,733 --> 00:43:35,112 ‫که امیجن بی‌روح برگزار کرد. 714 00:43:36,864 --> 00:43:39,617 ‫میدونم چرا خواستی امشب اینجا باشم ان 715 00:43:39,700 --> 00:43:40,868 ‫شرط رو باختم؟ 716 00:43:41,493 --> 00:43:44,246 ‫جفت دستات بسته هم باشن بازم ‫می‌تونی منو تو شمشیربازی ببری. 717 00:43:44,997 --> 00:43:46,957 ‫از رقابت ما بعنوان پیش‌نوازش استفاده کردی. 718 00:43:48,125 --> 00:43:49,668 ‫پیش‌نوازش برای چی؟ 719 00:43:50,377 --> 00:43:52,504 ‫خب، تجارت دیگه 720 00:43:53,672 --> 00:43:54,506 ‫همم 721 00:43:54,590 --> 00:43:56,634 ‫چرا فقط شرایطت رو نمیگی؟ 722 00:43:57,843 --> 00:43:58,844 ‫چقدر؟ 723 00:43:59,553 --> 00:44:01,764 ‫پشت این بازی کوچیکت چقدر میخوای؟ 724 00:44:01,847 --> 00:44:03,474 ‫من پول تو رو نمیخوام 725 00:44:06,727 --> 00:44:08,103 ‫میخوام ازم شکایت کنی 726 00:44:23,160 --> 00:44:24,161 ‫چیزی میخوای؟ 727 00:44:25,329 --> 00:44:27,373 ‫آب؟ آسپیرین؟ 728 00:44:28,165 --> 00:44:29,165 ‫سطل؟ 729 00:44:29,750 --> 00:44:30,918 ‫برمیگردی بیرون؟ 730 00:44:31,543 --> 00:44:33,504 ‫نه، برنمیگردم بیرون 731 00:44:36,507 --> 00:44:37,507 ‫جان چی؟ 732 00:44:38,509 --> 00:44:40,094 ‫جان میتونه مواظب خودش باشه 733 00:44:42,680 --> 00:44:44,348 ‫هنوز دوستش داری، مگه نه؟ 734 00:44:47,267 --> 00:44:48,267 ‫آره 735 00:44:49,645 --> 00:44:51,355 ‫و همیشه خواهم داشت. جان... 736 00:44:53,273 --> 00:44:54,650 ‫جان جونم رو نجات داده. 737 00:44:56,819 --> 00:44:57,820 ‫چی؟ 738 00:45:01,573 --> 00:45:04,076 ‫بعد اینکه از دبیرستان اخراج شدم... 739 00:45:05,244 --> 00:45:07,037 ‫خانواده‌م منو پرت کردن تو خیابون. 740 00:45:08,455 --> 00:45:10,999 ‫یه اتوبوس از لافیت ایندیانا گرفتم... 741 00:45:11,875 --> 00:45:13,210 ‫به وست ویلیج. 742 00:45:13,836 --> 00:45:14,920 ‫کسی رو می‌شناختی؟ 743 00:45:15,003 --> 00:45:17,214 ‫کسی رو نمی‌شناختم، هیچی. 744 00:45:18,173 --> 00:45:19,675 ‫تا اینکه رسیدم به یه تئاتر... 745 00:45:20,884 --> 00:45:22,136 ‫که جان توش... 746 00:45:22,928 --> 00:45:25,339 ‫داشت تابلوی سر در تئاتر رو نصب میکرد، ‫طراح نور اونجا بود. 747 00:45:25,514 --> 00:45:29,268 ‫بهم پیشنهاد داد تا توی پشت صحنه ‫کمک کنم، لباس‌ها رو بشورم... 748 00:45:30,060 --> 00:45:31,520 ‫صحنه رو آماده کنم. 749 00:45:32,312 --> 00:45:34,231 ‫جان کاری کرد حس کنم دیده میشم. 750 00:45:36,275 --> 00:45:37,651 ‫این هدیه‌ی مخصوص اونه. 751 00:45:38,944 --> 00:45:41,064 ‫روی آدمایی نور می‌تابونه که ‫بیشتر از همه لازمش دارن. 752 00:45:42,281 --> 00:45:43,741 ‫و برای یه... 753 00:45:44,491 --> 00:45:45,491 ‫پسر سیاه‌پوست... 754 00:45:45,993 --> 00:45:46,993 ‫جوون... 755 00:45:47,995 --> 00:45:49,246 ‫غیرعادی و دهاتی... 756 00:45:51,331 --> 00:45:52,458 ‫این همه چیز بود. 757 00:45:53,041 --> 00:45:54,793 ‫چرا بین‌تون خوب پیش نرفت؟ 758 00:45:55,377 --> 00:45:56,962 ‫کی گفته خوب پیش نرفت؟ 759 00:45:57,254 --> 00:45:58,922 ‫من و جان قرار بود با هم دوست باشیم 760 00:46:00,090 --> 00:46:01,133 ‫من و تو... 761 00:46:02,050 --> 00:46:03,418 ‫قراره تا ابد برا هم باشیم. 762 00:46:06,680 --> 00:46:08,015 ‫بهت نیاز دارم لاینل 763 00:46:10,309 --> 00:46:12,302 ‫اونقدری دوستت دارم که منو می‌ترسونه 764 00:46:13,937 --> 00:46:16,982 ‫نیازی نیست از چیزی بترسی 765 00:46:19,485 --> 00:46:20,819 ‫تو مرد منی 766 00:46:21,904 --> 00:46:24,156 ‫و این افتخاریه که کوچیک نمی‌شمارمش 767 00:46:28,535 --> 00:46:29,870 ‫خوشحالم که جان تو رو دید 768 00:46:32,956 --> 00:46:34,208 ‫بخاطر جفت‌مون 769 00:46:35,334 --> 00:46:36,627 ‫خوشحالم که دیده شدی 770 00:46:41,465 --> 00:46:43,133 ‫منم تو رو می‌بینم، می‌دونی؟ 771 00:47:01,902 --> 00:47:05,906 ‫بنظرم تونستی مهمان ناخونده‌مون رو آروم کنی 772 00:47:08,617 --> 00:47:10,160 ‫شان داناوان... 773 00:47:10,619 --> 00:47:14,248 ‫بدون دعوت هی پیداش میشه. 774 00:47:14,331 --> 00:47:15,916 ‫درباره‌ی شان صحبت نمی‌کردم 775 00:47:16,542 --> 00:47:18,418 ‫- میدونم نکردی ‫- خب... 776 00:47:20,796 --> 00:47:21,796 ‫قدم بعدی چیه؟ 777 00:47:22,214 --> 00:47:24,466 ‫به سرعت دادن در استخراج کردنم ادامه میدم 778 00:47:26,635 --> 00:47:27,803 به این هدف؟ 779 00:47:34,184 --> 00:47:36,395 ‫اوضاع ممکنه خیلی سریع خطرناک بشه 780 00:47:36,770 --> 00:47:39,314 ‫نه، اوضاع همیشه خطرناک بوده 781 00:47:41,942 --> 00:47:45,487 ‫تا زمانی که به بازی کردن نقش خودش ‫ادامه بده، هیچ آسیبی بهش نمی‌رسه. 782 00:47:45,571 --> 00:47:46,613 ‫تو چی؟ 783 00:47:48,448 --> 00:47:50,450 ‫من برای اتفاقات پیش رو آماده‌ام... 784 00:47:51,201 --> 00:47:52,369 ‫در هر حالتی. 785 00:47:52,452 --> 00:47:53,453 ‫و پسره؟ 786 00:47:54,037 --> 00:47:55,455 ‫منو متقاعد کرد 787 00:47:56,081 --> 00:47:57,124 ‫هیچوقت ترکش نمیکنه 788 00:48:01,879 --> 00:48:03,255 ‫شب بخیر فاستر 789 00:48:31,825 --> 00:48:33,035 ‫پلیس استاکتون 790 00:48:33,785 --> 00:48:34,828 ‫سلام 791 00:48:37,497 --> 00:48:40,751 ‫میخوام تا اطلاعاتی درباره‌ی ‫یک قتل که در یک کوچه، 792 00:48:40,834 --> 00:48:43,754 ‫بیرون میخونه‌ی بترز باکس ‫در سال ۲۰۱۲ رُخ داد بهتون بدم... 793 00:48:45,297 --> 00:48:46,590 ‫و ارتباطش... 794 00:48:47,674 --> 00:48:51,094 ‫با مرگ اخیر یک دختر جوون از اووردوز هروئین. 795 00:48:52,638 --> 00:48:54,881 ‫لطفاً تا زمانی که به بخش جنایی ‫وصل‌تون میکنم صبر کنید. 796 00:48:54,973 --> 00:48:56,141 ‫البته 797 00:49:21,165 --> 00:49:29,165 ترجمه از ناصر اسماعیلی 798 00:49:29,389 --> 00:49:37,389 دانلود فیلم و سریال با لینک مستقیم www.DibaMoviez.Com 799 00:49:37,413 --> 00:49:39,413 کانال تلگرام تیم ترجمه‌ی دیباموویز @Dibasub