1 00:00:00,555 --> 00:00:06,055 ارائه‌ای از تیم ترجمه‌ی دیباموویز 2 00:00:10,555 --> 00:00:19,055 دانلود فیلم و سریال با لینک مستقیم www.DibaMoviez.Com 3 00:00:19,555 --> 00:00:28,055 « زیرنویس از علی اکبر دوست دار و آریـن » « Ali99 & Cardinal » 4 00:01:23,166 --> 00:01:24,166 ‫می‌تونم کمک‌تون کنم؟ 5 00:01:24,584 --> 00:01:27,087 ‫باید درمورد یه قتل ‫با داگ هم صحبت کنم 6 00:01:27,587 --> 00:01:29,427 ‫کاراگاه هم تا چند ساعت دیگه نمیان 7 00:01:30,090 --> 00:01:31,591 ‫اطلاعاتی راجع به پرونده دارین؟ 8 00:01:32,342 --> 00:01:33,676 ‫شما از خانواده‌ی مقتول هستین؟ 9 00:01:36,471 --> 00:01:37,764 ‫من قاتلم 10 00:01:37,847 --> 00:01:39,140 ‫بخواب روی زمین! 11 00:01:39,224 --> 00:01:40,350 ‫دستاتو باز کن! سریع! 12 00:02:09,462 --> 00:02:10,755 ‫آکادمی آتش‌نشانیه 13 00:02:12,674 --> 00:02:13,675 ‫من نمیرم 14 00:02:18,221 --> 00:02:20,932 ‫یه تماس بی‌پاسخ از طرف شان گرفته شده، ‫منتها پیامی نذاشته 15 00:02:21,141 --> 00:02:22,684 ‫نمی‌خوام اونو درگیر این قضیه کنم 16 00:02:26,688 --> 00:02:27,897 ‫می‌خوای چیکار کنی؟ 17 00:02:29,941 --> 00:02:32,941 ‫خدای بزرگ، چه دروغ‌هایی که واسه ‫مخفی نگه داشتن این مسئله مجبور نشدی بگی 18 00:02:33,069 --> 00:02:35,947 ‫اگه می‌تونستم همه چیزو به ‫حالت اولش برگردونم، این کارو می‌کردم 19 00:02:37,365 --> 00:02:39,742 ‫- اگه ایان پدر اون بچه باشه چی؟ ‫- نیست 20 00:02:39,826 --> 00:02:41,536 ‫کاملاً مطمئنم 21 00:02:43,621 --> 00:02:44,831 ‫سؤال من این نبود 22 00:02:46,541 --> 00:02:48,334 ‫می‌دونی چیه؟ ‫ببین می‌تونی به این جواب بدی 23 00:02:49,085 --> 00:02:50,253 ‫تو عاشقش بودی؟ 24 00:02:50,837 --> 00:02:53,590 ‫عزیزم، تو تنها مردی هستی ‫که تو زندگیم عاشقش بودم 25 00:02:54,632 --> 00:02:56,092 ‫و هنوزم هستم 26 00:02:57,177 --> 00:03:00,013 ‫بیشتر از اونی که حتی می‌تونستم فکرشو بکنم 27 00:03:00,096 --> 00:03:01,306 ‫پس این کارِت چی بود؟ 28 00:03:02,432 --> 00:03:04,350 ‫گمونم حماقت 29 00:03:04,434 --> 00:03:07,687 ‫ایان خیلی قدرتمند و مقتدره 30 00:03:07,770 --> 00:03:10,190 ‫- اونوقت من چیم، اَنج؟ ‫- تو مهربونی 31 00:03:10,273 --> 00:03:11,316 ‫وفاداری 32 00:03:11,858 --> 00:03:13,902 ‫دست‌ و دل‌ باز و بامحبتی 33 00:03:15,695 --> 00:03:18,239 ‫نگاه، به نظرم از اینجا به بعدشو ‫باید بسپاریم دست پلیس 34 00:03:18,323 --> 00:03:19,824 ‫به نظرت پلیس چیکار می‌کنه؟ 35 00:03:20,491 --> 00:03:23,036 ‫تو یه رابطه‌ی توافقی با ‫یه عوضی مقتدر داشتی 36 00:03:23,119 --> 00:03:24,412 ‫که برامون قلب خوک فرستاده 37 00:03:25,622 --> 00:03:28,416 ‫میگن به‌خاطر جدایی بد و ‫یه آتش‌نشان مبتدی بی‌دست‌وپا بوده 38 00:03:28,499 --> 00:03:30,299 ‫و هر هر توی مرکز از این ماجرا می‌خندن 39 00:03:30,376 --> 00:03:32,688 ‫وقتی که داشتن ایان رو به خارج از ‫بیمارستان اسکورت می‌کردن، 40 00:03:32,712 --> 00:03:35,048 ‫اونقدر به من زل زد تا از رو برم، این رفتارش... 41 00:03:35,757 --> 00:03:37,842 ‫به هیچ عنوان باحال نبود 42 00:03:37,926 --> 00:03:40,345 ‫یارو بزدل و گردن‌کلفته 43 00:03:41,012 --> 00:03:43,157 ‫اگه از بزرگ شدن به‌عنوان پسرِ پدرم ‫یه درس گرفته باشم، 44 00:03:43,181 --> 00:03:45,301 ‫اینه که باید هر چه سریع‌تر ‫جلوی همچین آدمی دراومد 45 00:03:48,895 --> 00:03:49,895 ‫آدرسش چیه؟ 46 00:03:49,938 --> 00:03:52,106 ‫الان روبرو شدن با ایان فکر بدیه 47 00:03:52,190 --> 00:03:54,859 ‫مشخصاً وضعیت اون ثبات نداره، ‫تو هم... تو هم از کوره در رفتی 48 00:03:54,943 --> 00:03:57,278 ‫آره، انج، من حسابی از کوره در رفتم 49 00:03:57,946 --> 00:04:00,281 ‫من یه بچه تو راه دارم، ‫بحث مراقبت کردن از خانواده‌مه 50 00:04:00,365 --> 00:04:01,574 ‫تو ایان رو نمی‌شناسی 51 00:04:01,658 --> 00:04:03,243 ‫نیاز نیست بشناسمش 52 00:04:03,326 --> 00:04:05,286 ‫فقط می‌خوام دور و بر ما نپلکه 53 00:04:05,912 --> 00:04:06,912 ‫خیلی خب 54 00:04:08,081 --> 00:04:09,249 ‫محل زندگیشو بهت نشون میدم 55 00:04:09,332 --> 00:04:10,541 ‫ ولی همراهت میام 56 00:04:19,509 --> 00:04:22,676 ‫ سلام، شان هستم. پیامتون رو بذارین، ‫ منم در اسرع وقت باهاتون تماس می‌گیرم 57 00:04:27,767 --> 00:04:28,810 ‫مشکلی پیش اومده؟ 58 00:04:29,602 --> 00:04:31,813 ‫از کنتاکی دیگه خبری از شان ندارم 59 00:04:32,313 --> 00:04:33,564 ‫این چیزها از اون بعیده 60 00:04:35,066 --> 00:04:36,776 ‫حتماً توی گردهمايى‌ گوشیش رو گُم کرده 61 00:04:41,531 --> 00:04:44,200 ‫مطمئناً یه کم دوری از شوهرت ‫باعث متزلزل شدنت 62 00:04:44,284 --> 00:04:46,160 ‫جلوی هئیت سازمان غذا و دارو نشد 63 00:04:47,704 --> 00:04:50,707 ‫ارائه‌ت محشر بود 64 00:04:51,040 --> 00:04:54,377 ‫داده‌های آزمايشى‌‌مون محشر بودن. ‫من فقط حکم پیام‌رسان رو داشتم 65 00:04:54,460 --> 00:04:56,963 ‫هنر زیبای خودنماییِ غیرمستقیم 66 00:04:59,924 --> 00:05:02,927 ‫نگرانی‌هایی که روز اول ملاقات‌مون داشتم رو پس می‌گیرم 67 00:05:03,886 --> 00:05:06,889 ‫راستش تو استعدادهای خیلی زیادی داری 68 00:05:07,890 --> 00:05:10,200 ‫و به‌زودی تمام دنیا تلاشت رو ‫برای شکوفا کردنشون می‌بینن 69 00:05:10,202 --> 00:05:12,244 ‫گِیج اسکات: ‫« تقاضای بررسی سریع اِمیجن تأیید شد» 70 00:05:13,187 --> 00:05:14,187 ‫اونها تأییدمون کردن؟ 71 00:05:15,273 --> 00:05:16,607 ‫تبریک میگم 72 00:05:24,240 --> 00:05:25,241 ‫ممنون 73 00:05:46,429 --> 00:05:48,139 ‫شان، خونه‌ای؟ 74 00:05:48,931 --> 00:05:52,018 ‫خبرهای خوشی دارم برات 75 00:05:54,812 --> 00:05:55,938 ‫سلام 76 00:05:57,315 --> 00:05:58,315 ‫سلام 77 00:06:00,193 --> 00:06:01,694 ‫خوشحالم می‌بینمت 78 00:06:01,778 --> 00:06:02,820 ‫سلام، لیسا 79 00:06:03,905 --> 00:06:06,491 ‫سلام، مارکوس. اینجا چیکار می‌کنی؟ 80 00:06:06,908 --> 00:06:09,669 ‫شان امروز صبح زود زنگ زد، ‫ازم خواست وقتی میای خونه اینجا باشم 81 00:06:10,161 --> 00:06:11,329 ‫چرا؟ خودش کجاست؟ 82 00:06:12,789 --> 00:06:15,291 ‫یه نامه برات گذاشته. ‫توی اتاق خوابته 83 00:06:15,375 --> 00:06:16,417 ‫یه نامه؟ 84 00:06:18,461 --> 00:06:19,545 ‫لیسا، من متأسفم 85 00:06:30,765 --> 00:06:33,476 ‫ممنونم که دیشب پا در میونی کردی، فاستر 86 00:06:34,185 --> 00:06:37,021 ‫درک می‌کنم که به‌خاطر انجام ‫بعضی از کارهای اضافه‌‌ی اخیر 87 00:06:37,105 --> 00:06:39,357 ‫معذب شدی 88 00:06:39,440 --> 00:06:43,319 ‫شان داره بهای اشتباهی رو میده ‫که باید سال‌ها پیش درستش می‌کرد 89 00:06:43,403 --> 00:06:47,657 ‫ولی دختره هیچ اشتباهی نکرده که حقش ‫این تباهی‌ای باشه که داره قاطیش میشه 90 00:06:51,369 --> 00:06:54,705 ‫دختره به مرد اشتباهی اعتماد کرد 91 00:06:58,000 --> 00:07:00,211 ‫فکر نکنم دوباره اینکارو بکنه 92 00:07:26,737 --> 00:07:30,867 ‫ لیسا، می‌خوام با این شروع کنم که ‫ تو محشرترین اتفاق زندگی منی 93 00:07:31,409 --> 00:07:34,662 ‫ یه زمانی گذشته به سراغت میاد 94 00:07:35,079 --> 00:07:39,125 ‫ انتظار ندارم منو بیشتر از خودم، ‫ بابت کاری که باهات کردم، ببخشی 95 00:07:41,627 --> 00:07:42,712 ‫ دنبال من نگرد 96 00:07:43,087 --> 00:07:44,172 ‫ اینطوری بهتره 97 00:07:44,964 --> 00:07:46,007 ‫ مـتـأسـفـم 98 00:07:50,303 --> 00:07:51,429 ‫اون چیکار کرده؟ 99 00:07:55,224 --> 00:07:56,224 ‫می‌دونی؟ 100 00:07:58,186 --> 00:07:59,687 ‫- می‌دونی ‫- نمی‌دونم 101 00:08:00,688 --> 00:08:01,981 ‫می‌دونی کجاست؟ 102 00:08:04,108 --> 00:08:05,568 ‫مارکوس، اگه لاینل 103 00:08:05,651 --> 00:08:08,526 ‫واسه‌ت یه نامه‌ى قطع‌ رابطه‌ می‌نوشت، ‫همین الانش سوار ماشین شده بودی 104 00:08:09,739 --> 00:08:11,365 ‫- اون... ‫- اون چی؟ 105 00:08:13,743 --> 00:08:15,119 ‫نمی‌خواد تو ببینیش 106 00:08:15,536 --> 00:08:18,414 ‫خواسته‌ی اون برام مهم نیست! ‫اون فکرش درست کار نمی‌کنه! 107 00:08:19,332 --> 00:08:21,876 ‫منو ببر شوهر لعنتیمو ببینم ‫واِلّا خودم پیداش می‌کنم! 108 00:08:25,213 --> 00:08:26,213 ‫باشه 109 00:08:27,798 --> 00:08:29,008 ‫خیلی خب، خودم می‌رونم 110 00:08:33,721 --> 00:08:36,432 ‫مادرجنده‌ی دیوونه، درو باز کن، ‫وگرنه به‌زور میام تو! 111 00:08:37,767 --> 00:08:38,935 ‫هی! 112 00:08:39,644 --> 00:08:40,686 ‫بیا ببینم! 113 00:08:41,437 --> 00:08:43,523 ‫ایان قانوناً می‌تونه ‫به هردومون شلیک کنه، 114 00:08:43,606 --> 00:08:45,024 ‫و از مجازاتش هم قسر در بره! 115 00:08:45,107 --> 00:08:46,192 ‫خواهشاً میشه بریم؟ 116 00:08:46,275 --> 00:08:48,504 ‫یه نگاه به اینجا بنداز، ‫مشخصه که وضعش چقدر داغونه 117 00:08:48,528 --> 00:08:49,779 ‫چطور متوجه نمیشی؟ 118 00:08:53,824 --> 00:08:54,867 ‫داری چیکار می‌کنی؟ 119 00:08:55,326 --> 00:08:56,536 ‫مقتدر میشم! 120 00:08:59,914 --> 00:09:01,082 ‫این کسکش کجاست؟ 121 00:09:02,041 --> 00:09:03,918 ‫داری زیاده‌روی می‌کنی 122 00:09:13,928 --> 00:09:16,138 ‫چی...؟ این دیگه چـ... 123 00:09:17,974 --> 00:09:19,350 ‫پشمام 124 00:09:21,060 --> 00:09:22,350 ‫این یارو کدوم خریه؟ 125 00:09:37,204 --> 00:09:39,704 ‫[سوابق آزمایشگاهی بیمار] 126 00:09:43,165 --> 00:09:44,584 ‫اون پرونده‌ها چین؟ 127 00:09:44,667 --> 00:09:45,793 ‫سوابق پزشکی 128 00:09:47,753 --> 00:09:48,754 ‫سوابق تمام زن‌ها 129 00:09:51,424 --> 00:09:53,092 ‫- حروم‌زاده ‫- تاد، بجنب 130 00:09:58,097 --> 00:09:59,181 ‫بریزشون این تو 131 00:10:04,186 --> 00:10:05,187 ‫ بوربن‌؟ 132 00:10:05,271 --> 00:10:08,774 ‫به قول مامانم ویسکی واسه خوردنه دیگه 133 00:10:10,109 --> 00:10:11,986 ‫دیگه میلی به بوربن ندارم 134 00:10:13,237 --> 00:10:15,531 ‫از هیل خبر می‌رسه که عروسک کوچولوت 135 00:10:15,615 --> 00:10:17,533 ‫امروز صبح سحرآميز بوده 136 00:10:18,451 --> 00:10:21,162 ‫نمی‌دونم با چه‌جور جادویی ‫اون موش ناآروم کوچولو رو 137 00:10:21,245 --> 00:10:25,041 ‫که من سرسری ردش کردم، تبدیل کردی 138 00:10:25,583 --> 00:10:27,960 ‫به یه ساختارشکن میلیارد دلاری 139 00:10:28,419 --> 00:10:31,672 ‫من فقط موانع سر راه موفقیتش رو برداشتم 140 00:10:32,423 --> 00:10:35,551 ‫بقیه‌ش کلاً مهارت ذاتی لیسا بود 141 00:10:39,472 --> 00:10:41,015 ‫خب... 142 00:10:42,600 --> 00:10:46,228 ‫متأسفانه سر و کله‌ی موانع اصلی 143 00:10:46,312 --> 00:10:47,647 ‫تازه داره پیدا میشه 144 00:10:47,980 --> 00:10:51,942 ‫من شماره‌ی رؤسای تمام شركت‌هاى دارويى‌ بزرگ رو دارم 145 00:10:52,443 --> 00:10:54,654 ‫که مسلماً حاضرن حق‌الوکاله‌های خودشون رو 146 00:10:54,737 --> 00:10:58,574 ‫برای طرح یه شکایتِ جمعی ‫بزرگ و جنجالی پرداخت کنن تا به قولی 147 00:10:58,658 --> 00:11:01,952 ‫به هر قیمتی که شده 148 00:11:02,036 --> 00:11:03,245 ‫جلوی پروژه‌ی اِمیجن رو بگیرن 149 00:11:04,455 --> 00:11:05,873 ‫و ما هم اینجا... 150 00:11:06,374 --> 00:11:08,501 ‫اوقات خوشی رو با تماشای... 151 00:11:08,959 --> 00:11:10,711 ‫مشروب خوردن تو سپری می‌کردیم 152 00:11:15,591 --> 00:11:17,009 ‫چقدر می‌خوای؟ 153 00:11:19,136 --> 00:11:20,179 ‫یک سوم 154 00:11:22,932 --> 00:11:23,932 ‫دیوانه‌ای 155 00:11:23,974 --> 00:11:24,974 ‫همم 156 00:11:26,018 --> 00:11:28,145 ‫بیشترین پیشنهادم... 157 00:11:30,856 --> 00:11:32,983 ‫10% درآمد حاصله‌ست 158 00:11:34,276 --> 00:11:37,279 ‫امیجن فعلاً فاصله‌ی زیادی با سودآوری داره 159 00:11:37,363 --> 00:11:40,282 ‫بدون پارتی‌ها و منابع کلان مالی من، 160 00:11:40,366 --> 00:11:43,202 ‫خطرش هست که کل پروژه‌ت رو توی ‫پیکارهای حقوقی طولانی از دست بدی 161 00:11:43,285 --> 00:11:44,805 ‫به نظرت درافتادن با شرکت‌های بزرگ داروسازی دنیا 162 00:11:44,829 --> 00:11:47,915 ‫مثل فایزر و گلاکسو و امثالهم چقدر خرج برمی‌داره؟ 163 00:11:48,290 --> 00:11:49,417 ‫صد میلیون دلار؟ 164 00:11:49,792 --> 00:11:51,085 ‫بیشتر؟ 165 00:11:55,423 --> 00:12:00,052 ‫واقعاً امکانش هست که آخرِ بازی رو از دست بدی؟ 166 00:12:01,762 --> 00:12:03,639 ‫من نگفتم سود 167 00:12:03,723 --> 00:12:05,599 ‫گفتم درآمد 168 00:12:06,600 --> 00:12:10,146 ‫سؤال این نیست که یه دعوای حقوقی ‫چقدر واسه‌مون آب می‌خوره، 169 00:12:11,355 --> 00:12:14,400 ‫سؤال اینه که چقدر پای اونها تموم میشه؟ 170 00:12:24,869 --> 00:12:25,995 ‫کسیدی؟ 171 00:12:29,790 --> 00:12:30,790 ‫کسی نیست؟ 172 00:12:31,417 --> 00:12:32,417 ‫کسیدی؟ 173 00:12:33,127 --> 00:12:34,879 ‫اوری واتکینزم 174 00:12:37,840 --> 00:12:38,840 ‫کسیدی؟ 175 00:12:46,390 --> 00:12:48,017 ‫راسو* کوچولوی ان مونتگومری اومده اینجا (ایهام: شیّاد بودن) 176 00:12:48,392 --> 00:12:49,852 ‫برای چی مصدع اوقاتم شدی؟ 177 00:12:50,644 --> 00:12:51,729 ‫میشه در رو باز کنی؟ 178 00:12:52,021 --> 00:12:53,021 ‫نچ 179 00:12:53,522 --> 00:12:57,193 ‫باشه، میشه حداقل یه خرده بیشتر بازش کنی ‫تا بتونم توی چشم‌هات نگاه کنم؟ 180 00:13:03,449 --> 00:13:05,284 ‫دنبال لیسا می‌گردم 181 00:13:05,367 --> 00:13:06,243 ‫اینجا نیست 182 00:13:06,327 --> 00:13:09,088 ‫قرار بود ۲ ساعت پیش منو ‫توی اداره ببینه، ولی پیداش نشد 183 00:13:09,163 --> 00:13:11,916 ‫گوشیشو جواب نمیده و هیچ‌کس هم خونه‌ش نیست 184 00:13:11,999 --> 00:13:14,585 ‫نمی‌دونستم پاییدن هم ‫جزو شرح وظایفت بوده 185 00:13:14,668 --> 00:13:17,213 ‫سازمان غذا و دارو روند تولید امیجن رو سریع کرد 186 00:13:17,296 --> 00:13:19,882 ‫عمو جون، دیگه پشت کوه که زندگی نمی‌کنم 187 00:13:19,965 --> 00:13:22,005 ‫همچین توی ناز و نعمت هم زندگی نمی‌کردی 188 00:13:22,426 --> 00:13:23,426 ‫خداحافظ، راسو جون 189 00:13:23,469 --> 00:13:24,303 ‫وایسا. وایسا 190 00:13:24,386 --> 00:13:26,680 ‫تمام چیزهایی که لیسا کل عمرش ‫واسه‌شون زحمت می‌کِشیده 191 00:13:26,764 --> 00:13:29,600 ‫به ثمر رسیده، حالا خودش ‫بدون یک کلمه غیبش می‌زنه 192 00:13:30,100 --> 00:13:31,477 ‫به نظرت عجیب نمیاد؟ 193 00:13:31,560 --> 00:13:34,355 ‫نه، اینکه تو جلو در خونه‌ی من ‫سبز شدی خیلی عجیب به نظر میاد 194 00:13:35,272 --> 00:13:36,690 ‫لیسا یه لاک‌پشت به تمام معناست 195 00:13:37,191 --> 00:13:38,359 ‫لاک‌پشت؟ 196 00:13:40,152 --> 00:13:41,946 ‫آره، وقتی یه قضیه‌ی گنده پیش بیاد، 197 00:13:42,029 --> 00:13:44,448 ‫میره تو لاکش تا تصمیم بگیره ‫چطور باهاش تا کنه 198 00:13:46,659 --> 00:13:47,660 ‫سلام، دُخی جون، منم 199 00:13:47,743 --> 00:13:50,204 ‫میشه بهم زنگ بزنی تا بفهمم روبراهی؟ 200 00:13:50,538 --> 00:13:53,499 ‫راسوی ان مونتگومری اومده اینجا، ‫حس می‌کنه بهش بی‌توجهی می‌کنی 201 00:13:54,792 --> 00:13:56,669 ‫خیلی خب، دیگه کاری نداریم، راسو جون؟ 202 00:13:56,752 --> 00:13:59,338 ‫فقط یه چیز دیگه. ‫اون دیگه چه کوفتیه؟ 203 00:14:03,050 --> 00:14:03,968 ‫عالی شد 204 00:14:04,051 --> 00:14:06,011 ‫می‌خوای برگردی پیش ارباب خبیثت 205 00:14:06,095 --> 00:14:08,137 ‫و بهش بگی که رعیت‌ها دارن ‫برنامه‌ی شورش می‌ریزن؟ 206 00:14:08,180 --> 00:14:11,475 ‫کسیدی، هفته‌هاست شک کردم که ‫تو و لیسا دارین زاغ سیاه ان رو چوب می‌زنین 207 00:14:11,892 --> 00:14:13,644 ‫اگه گزارششو بهش می‌دادم، 208 00:14:13,727 --> 00:14:14,936 ‫جفت‌تون تا الان فهمیده بودین 209 00:14:15,354 --> 00:14:18,399 ‫پس من یهو باید باور کنم ‫که تو جزو آدم خوب‌هایی؟ 210 00:14:18,482 --> 00:14:19,733 ‫نه، یهویی نه 211 00:14:19,817 --> 00:14:21,026 ‫به‌طور موافق‌ 212 00:14:21,902 --> 00:14:23,529 ‫چی لازمه تا بهم اعتماد کنی؟ 213 00:14:23,612 --> 00:14:25,446 ‫شاید لازمه مخم معیوب شه (تا بهت اعتماد کنم) 214 00:14:26,532 --> 00:14:29,285 ‫ولی لزومی نداره ‫به کلمه‌ی ترسناک «اعتماد» اتکا کنیم 215 00:14:29,368 --> 00:14:31,012 ‫برای استفاده کردن از تو نیازی ‫به اعتماد کردن بهت ندارم 216 00:14:31,036 --> 00:14:31,871 ‫منظورت چیه؟ 217 00:14:31,954 --> 00:14:34,454 ‫حالا که با بررسی سریع امیجن ‫موافقت شد، وقتمون برای درآوردنِ 218 00:14:34,498 --> 00:14:36,792 ‫ته و توی رازِ ان مونتگومری داره تموم میشه 219 00:14:37,877 --> 00:14:39,086 ‫پس... 220 00:14:39,169 --> 00:14:40,588 ‫من اطلاعاتمو بهت نشون میدم 221 00:14:41,046 --> 00:14:42,798 ‫تو هم اطلاعاتت رو هم نشون بده 222 00:14:52,016 --> 00:14:54,351 ‫شان داناوان کجاست؟ 223 00:14:54,435 --> 00:14:55,519 ‫لیسا، آروم باش 224 00:14:55,603 --> 00:14:57,605 ‫- می‌خوام با شوهرم صحبت کنم ‫- خانم داناوان؟ 225 00:14:57,688 --> 00:14:59,064 ‫کاراگاه داگ هم هستم 226 00:14:59,273 --> 00:15:01,193 ‫مأمور تحقیق اصلی پرونده‌ی همسرتون 227 00:15:01,233 --> 00:15:02,985 ‫چه پرونده‌ای؟ ‫درمورد چی حرف می‌زنی؟ 228 00:15:03,569 --> 00:15:04,820 ‫همراهم میاین؟ 229 00:15:13,579 --> 00:15:14,705 ‫پس... 230 00:15:15,122 --> 00:15:18,727 ‫شان امروز صبح به جرم قتل یه استوکتونی ‫در سال ۲۰۱۲ به دادگاه احضار شد ‫(شهری واقع در کالیفرنیا) 231 00:15:18,751 --> 00:15:20,669 ‫نه، اشتباه شده 232 00:15:20,753 --> 00:15:21,879 ‫اون کاملاً اعتراف کرد 233 00:15:22,212 --> 00:15:23,631 ‫حتی آلت قتاله رو هم نشون داد 234 00:15:25,674 --> 00:15:27,301 ‫این با عقل جور در نمیاد 235 00:15:28,802 --> 00:15:30,012 ‫اصلاً با عقل جور در نمیاد 236 00:15:31,138 --> 00:15:32,138 ‫منو ببرید پیشش 237 00:15:32,598 --> 00:15:33,933 ‫شرمنده، امکان ملاقات نیست 238 00:15:34,016 --> 00:15:36,393 ‫- این خواسته‌ی خودشه ‫- من ملاقات‌کننده نیستم. من زنشم 239 00:15:36,894 --> 00:15:39,229 ‫متأسفم. نمی‌تونم ببرمتون اونجا 240 00:15:39,730 --> 00:15:40,856 ‫وکیلش چطور؟ 241 00:15:46,612 --> 00:15:48,852 ‫شما از کسی اعتراف می‌خواین که به‌وضوح 242 00:15:48,906 --> 00:15:49,990 ‫به نفع‌ خودش عمل نمی‌کنه 243 00:15:50,074 --> 00:15:52,242 ‫محروم کردنش از وکیل ‫کمکی به پرونده‌تون نمی‌کنه 244 00:15:52,326 --> 00:15:54,036 ‫حالا چه خودش بخواد چه نخواد 245 00:15:55,663 --> 00:15:56,830 ‫میلر؟ 246 00:15:57,539 --> 00:15:59,833 ‫میشه آقای رویز رو به ملاقات آقای داناوان ببرین؟ 247 00:15:59,917 --> 00:16:00,960 ‫بله، قربان 248 00:16:09,635 --> 00:16:11,178 ‫امکانش هست... 249 00:16:11,971 --> 00:16:16,976 ‫گیج اسکات آخرسر با درد و عذاب بیشتری نسبت به اولش 250 00:16:17,059 --> 00:16:18,519 ‫دست و پنجه نرم می‌کرد 251 00:16:19,478 --> 00:16:22,106 ‫امیدوارم همونجایی باشه که بهش نیاز داری 252 00:16:22,189 --> 00:16:23,357 ‫تسوگتسوانگ 253 00:16:24,358 --> 00:16:25,401 ‫ببخشید؟ 254 00:16:25,484 --> 00:16:26,777 ‫یه اصطلاح توی شطرنجه... 255 00:16:27,653 --> 00:16:29,697 ‫که میگه شطرنج‌باز مجبور هست حرکت کنه 256 00:16:29,780 --> 00:16:33,784 ‫علیرغم اینکه هر حرکتی ‫جایگاهشو تضعیف می‌کنه 257 00:16:35,035 --> 00:16:37,204 ‫در کل، نشون‌دهنده‌ی اینه که 258 00:16:37,287 --> 00:16:39,999 ‫بازی به آخرش رسیده 259 00:16:42,042 --> 00:16:44,336 ‫شرایطی که شان داناوان 260 00:16:44,420 --> 00:16:45,921 ‫به خوبی می‌شناستش 261 00:16:47,631 --> 00:16:51,010 ‫این سالها با تحمل ضرر تسوگتسوانگ ‫بازی‌های شطرنج زیادی رو 262 00:16:51,552 --> 00:16:54,596 ‫بهت باختم 263 00:16:56,181 --> 00:16:57,266 ‫همین‌طوره 264 00:16:57,850 --> 00:16:59,226 ‫منظور؟ 265 00:16:59,309 --> 00:17:03,981 ‫همیشه متوجه‌ی لحظه‌ای میشدم که ‫می‌فهمیدی حریفت به‌زودی شکست می‌خوره 266 00:17:04,773 --> 00:17:06,275 ‫اون موقع چشمت برق می‌زنه 267 00:17:07,151 --> 00:17:09,319 ‫معمولاً ازش لذت می‌بری 268 00:17:09,611 --> 00:17:11,530 ‫ولی بهت نمی‌خوره از این لذت ببری 269 00:17:11,613 --> 00:17:14,074 ‫جداً؟ بهم می‌خوره چطور باشم؟ 270 00:17:16,326 --> 00:17:19,621 ‫خب، اگه نمی‌دونستم، می‌گفتم شاید اصلاً 271 00:17:19,705 --> 00:17:22,249 ‫از شروع کردن این بازی پشیمونی 272 00:17:22,332 --> 00:17:23,834 ‫اتفاقاً برعکس 273 00:17:25,294 --> 00:17:28,714 ‫هنوز میشه کلی حرکت خفن 274 00:17:29,214 --> 00:17:30,799 ‫توی این بازی زد، فاستر 275 00:17:30,883 --> 00:17:35,304 ‫و من عاقل‌تر از اینم که قبل از ‫آخرین حرکت جشن بگیرم 276 00:17:37,639 --> 00:17:39,600 ‫ولی ممنون که یادم آوردی 277 00:17:39,683 --> 00:17:42,394 ‫وقتی پیروز شدم، ازش لذت ببرم 278 00:18:18,180 --> 00:18:20,265 ‫ - اد پیرسن ‫- قاضی پیرسن، حالتون چطوره؟ 279 00:18:20,349 --> 00:18:21,725 ‫ان مونتگومری هستم 280 00:18:21,809 --> 00:18:23,102 ‫پارسال دوست، امسال آشنا، ان 281 00:18:23,602 --> 00:18:24,853 ‫بله، همین‌طوره 282 00:18:24,937 --> 00:18:28,023 ‫شرمنده که به زحمت میندازمتون، ‫ولی می‌خوام یه لطفی برام بکنین 283 00:18:28,857 --> 00:18:30,526 ‫متأسفانه نسبتاً فوریه 284 00:18:35,322 --> 00:18:37,407 ‫اگه شان رو می‌شناختی، می‌فهمیدی که امکان نداره 285 00:18:37,491 --> 00:18:39,284 ‫بدون دلیل به کسی صدمه بزنه 286 00:18:39,618 --> 00:18:40,828 ‫خب، اتفاقاً می‌شناسمش 287 00:18:41,411 --> 00:18:42,621 ‫یعنی می‌شناختمش 288 00:18:43,580 --> 00:18:45,332 ‫خونه‌هامون ۳ تا بلاک از هم فاصله داشت 289 00:18:46,041 --> 00:18:48,585 ‫برادرش اریک با خواهر بزرگترم قرار می‌ذاشت 290 00:18:49,545 --> 00:18:50,754 ‫عجب آدمی بود 291 00:18:55,509 --> 00:18:58,053 ‫شان هیچوقت راجع به برادرش باهام صحبت نمی‌کرد 292 00:18:59,263 --> 00:19:01,098 ‫من فقط می‌دونم که... 293 00:19:01,849 --> 00:19:05,060 ‫به‌خاطر اینکه نتونست نجاتش بده ‫خودش رو مقصر می‌دونه 294 00:19:08,147 --> 00:19:09,439 ‫اریک... 295 00:19:10,315 --> 00:19:11,525 ‫در حالی که سعی داشت... 296 00:19:12,067 --> 00:19:13,569 ‫دعوای دو نفر رو تموم کنه، کُشته شد 297 00:19:13,652 --> 00:19:16,363 ‫این اتفاق بعد از یه بازی بیس‌بال ‫توی ساکرامنتو استیت افتاد 298 00:19:16,446 --> 00:19:18,407 ‫شان واسه دید و بازدید ‫آخر هفته رفته بود اونجا 299 00:19:18,490 --> 00:19:19,783 ‫اریک توی بغلش مُرد 300 00:19:20,993 --> 00:19:22,202 ‫ضارب هیچ‌وقت دستگیر نشد 301 00:19:22,286 --> 00:19:23,495 ‫خب، این قضیه شان رو عوض کرد 302 00:19:23,579 --> 00:19:24,997 ‫همچین اتفاقی تو رو عوض نمی‌کرد؟ 303 00:19:26,373 --> 00:19:27,373 ‫صد البته 304 00:19:27,666 --> 00:19:29,459 ‫ولی این قضیه به من یا... 305 00:19:30,127 --> 00:19:31,795 ‫هیچ‌کس دیگه اجازه‌ی قتل نمیده 306 00:19:31,879 --> 00:19:33,713 ‫حالا علیرغم اینکه به خیال خودش ‫چقدر حق داره 307 00:19:33,755 --> 00:19:34,840 ‫از چه لحاظ حق داره؟ 308 00:19:34,923 --> 00:19:36,550 ‫کسی که شان اعتراف به قتلش کرده، 309 00:19:36,633 --> 00:19:38,594 ‫خب، سابقه‌ی تعرض به زنها رو داره 310 00:19:39,386 --> 00:19:41,471 ‫طبق گفته‌های شاهدان عینی توی بار 311 00:19:41,555 --> 00:19:43,974 ‫طرف اون شب تو نخِ دوست دختر قبلی شان بوده 312 00:19:44,391 --> 00:19:45,434 ‫مدی؟ 313 00:19:46,226 --> 00:19:47,895 ‫آره. می‌شناختیش؟ 314 00:19:48,979 --> 00:19:51,064 ‫نه. نه چندان 315 00:19:51,148 --> 00:19:54,169 ‫پس به‌وضوح، تو اونی نبودی که ‫زنگ زد و خبر داد که مرگ مدی 316 00:19:54,193 --> 00:19:56,028 ‫و این پرونده‌ی حل‌نشده بهم مرتبطن 317 00:20:02,326 --> 00:20:03,535 ‫باید جوابشو بدم 318 00:20:04,912 --> 00:20:07,372 ‫ببین... می‌دونم هول کردی 319 00:20:08,290 --> 00:20:11,418 ‫ولی تنها نکته‌ی خوب این ماجرا اینه که ‫شان داوطلبانه پیشقدم شده 320 00:20:11,501 --> 00:20:13,141 ‫و مسئولیت کارهاش رو گردن گرفته 321 00:20:13,170 --> 00:20:16,131 ‫این قضیه برای قاضی‌ای که می‌خواد براش ‫حکم صادر کنه، خیلی حائز اهمیته 322 00:20:17,424 --> 00:20:18,550 ‫عذر می‌خوام 323 00:20:19,259 --> 00:20:20,344 ‫کاراگاه هَم 324 00:20:42,074 --> 00:20:43,367 ‫ الو؟ 325 00:20:43,450 --> 00:20:45,535 ‫ سلام، کری بلیک؟ 326 00:20:45,619 --> 00:20:46,912 ‫ شما؟ 327 00:20:46,995 --> 00:20:50,123 ‫من دکتر انجل آرچرم. ‫کارآموز پزشکی بیمارستان استنتون. 328 00:20:50,666 --> 00:20:52,251 ‫ من دیگه تو کار پزشکی نیستم 329 00:20:52,751 --> 00:20:56,463 ‫ راستش درمورد یه جراح که هردومون ‫ باهاش کار کردیم، تماس گرفتم... 330 00:20:57,422 --> 00:20:59,007 ‫- دکتر ایان اونز ‫ - نه 331 00:21:00,008 --> 00:21:02,803 ‫ نه. گوشی رو قطع می‌کنم. ‫ نمی‌تونم قاطی این قضیه بشم 332 00:21:02,886 --> 00:21:05,180 ‫میشه فقط بهم بگین با چی طرفم؟ 333 00:21:05,264 --> 00:21:07,557 ‫ - با مارگارت صحبت کن ‫- مارگارت کیه؟ 334 00:21:08,058 --> 00:21:10,060 ‫ - مادرش ‫- مادرش مُرده 335 00:21:11,228 --> 00:21:12,312 ‫ آرزوش همینه 336 00:21:21,280 --> 00:21:22,531 ‫مارگارت دنیسون 337 00:21:26,201 --> 00:21:27,911 ‫یه نشونی توی سانتا کروز داره 338 00:22:06,158 --> 00:22:07,492 ‫چی گفت؟ 339 00:22:07,826 --> 00:22:11,288 ‫اعترافش حقیقت داره، و می‌دونه ‫باید با اتفاقات پیش‌رو طرف بشه 340 00:22:11,371 --> 00:22:13,665 ‫میگه قبل از آشنایی با تو ‫این فکر تو سرش بوده، 341 00:22:13,749 --> 00:22:16,309 ‫و الان احساس گناه مثل خوره افتاده به جونش 342 00:22:17,169 --> 00:22:18,503 ‫آخه چرا الان؟ 343 00:22:19,171 --> 00:22:21,771 ‫شان می‌دونه که خیلی زود نتایج زحمت‌هاتو می‌بینی 344 00:22:22,507 --> 00:22:24,861 ‫می‌خواد تنهایی اینکارو بکنه ‫تا تو همراهش ضربه نخوری 345 00:22:24,885 --> 00:22:27,071 ‫خب که چی؟ پس «کنار هم بودن توی ‫خوشی‌ها و سختی‌ها» به درک؟ 346 00:22:27,095 --> 00:22:28,762 ‫فکر می‌کنه رفتارش در قبال تو منصفانه‌ست 347 00:22:29,806 --> 00:22:32,768 ‫همچین دروغی می‌تونه روزگار آدمو ‫سیاه کنه، بهم اعتماد کن، می‌دونم 348 00:22:32,851 --> 00:22:37,022 ‫دروغ گفتن درباره‌ی همجنس باز بودن ‫زمین تا آسمون با این فرق می‌کنه، مارکوس 349 00:22:37,773 --> 00:22:42,110 ‫همسر من اعتراف کرده که ‫یکی رو در کمال خونسردی 350 00:22:42,194 --> 00:22:44,154 ‫به قتل رسونده 351 00:22:44,237 --> 00:22:46,031 ‫تو تا حالا آزارت به یه مورچه هم نرسیده! 352 00:22:51,203 --> 00:22:52,245 ‫شرمنده، فقط... 353 00:22:52,329 --> 00:22:53,330 ‫عیبی نداره 354 00:22:54,456 --> 00:22:55,624 ‫جلسه‌ی دادگاهش کِی هست؟ 355 00:22:55,707 --> 00:22:56,708 ‫فردا عصر 356 00:22:56,792 --> 00:23:00,379 ‫بیا بریم خونه و یه راهی پیدا کنیم ‫تا واسه‌ش وثیقه بذاریم 357 00:23:00,462 --> 00:23:01,922 ‫گقت وثیقه رو قبول نمی‌کنه 358 00:23:03,006 --> 00:23:04,206 ‫می‌خواد همینجا ولش کنیم 359 00:23:06,593 --> 00:23:07,803 ‫نمي‌تونم... من هیچ‌کدوم... 360 00:23:08,261 --> 00:23:10,180 ‫از اینها رو درک نمی‌کنم 361 00:23:12,724 --> 00:23:14,808 ‫ ولی من کمکت می‌کنم تا بهش غلبه کنی ‫(به فرانسوی) 362 00:23:27,072 --> 00:23:28,198 ‫حق با توئه 363 00:23:28,281 --> 00:23:31,451 ‫انگار ان خاطره‌ی انجام ‫چند تا معامله‌ی نامعلوم با اسم 364 00:23:31,535 --> 00:23:33,578 ‫ال.اس رو زنده نگه داشته 365 00:23:34,329 --> 00:23:36,081 ‫نفهمیدین اون کیه؟ 366 00:23:36,581 --> 00:23:38,768 ‫ان تونسته کاری کنه که ردهای الکترونیکی ‫رفیق شفیق مخفیش 367 00:23:38,792 --> 00:23:41,336 ‫به سوابق عمومی راه پیدا نکنه 368 00:23:41,420 --> 00:23:43,088 ‫آنالوگ وسیله‌ی دیجیتالی جدیده 369 00:23:43,171 --> 00:23:44,381 ‫آره 370 00:23:47,092 --> 00:23:49,052 ‫معما حل شد 371 00:23:50,387 --> 00:23:52,097 ‫نه اون یکی، ابله جون 372 00:23:52,180 --> 00:23:54,266 ‫لیسا باید به چند تا مشکل خانوادگی رسیدگی می‌کرده 373 00:23:54,349 --> 00:23:57,227 ‫زخم مهلکی نخورده. میگه فردا بهمون زنگ مي‌زنه 374 00:23:57,769 --> 00:23:59,521 ‫دوباره منطق پیروز شد 375 00:24:01,231 --> 00:24:02,732 ‫عمو دیو؟ 376 00:24:03,984 --> 00:24:06,361 ‫از کِی تا حالا ان مونتگومری خانواده‌دار شده؟ 377 00:24:06,778 --> 00:24:10,031 ‫آره، خیال می‌کردم با همون شکل و شمایل ‫از کله‌ی شیطان پرت شده بیرون، 378 00:24:10,115 --> 00:24:13,136 ‫ولی از قرار معلوم لیسا توی یه مهمونی که ان هفته‌ی پیش ‫توی پنت‌هاوسش گرفته بوده، با دیو ملاقات می‌کنه 379 00:24:13,160 --> 00:24:15,280 ‫حتی اگه این یاور قوم و خویش ان مونتگومری باشه، 380 00:24:15,328 --> 00:24:16,872 ‫که خودش در اما و اگره، 381 00:24:17,164 --> 00:24:20,041 ‫بازم هیچ‌وقت اعضای خونواده‌شو ‫همین‌جوری به اون مهمونی دعوت نمی‌کرد 382 00:24:20,792 --> 00:24:21,792 ‫با شماره‌ش تماس گرفتی؟ 383 00:24:21,835 --> 00:24:23,771 ‫نمی‌خواست به کسی هشدار بدم ‫که داریم چیکار می‌کنیم 384 00:24:23,795 --> 00:24:25,672 ‫پس مستقیماً با کسی تماس نگرفتم 385 00:24:30,260 --> 00:24:31,260 اصلاً به درک 386 00:24:38,101 --> 00:24:40,604 ‫سلام، عمو دیو، یا هر کی که هستی، 387 00:24:40,687 --> 00:24:42,189 ‫دو تا کلمه می‌خوام بهت بگم: 388 00:24:42,272 --> 00:24:43,482 ‫ان مونتگومری 389 00:24:43,565 --> 00:24:45,567 ‫اگه می‌خوای بیشتر بدونی بهم زنگ بزن 390 00:24:45,650 --> 00:24:47,486 ‫به نظر من که به نفعته 391 00:24:50,405 --> 00:24:53,867 ‫- حرکتت... ‫- موثر بود؟ هوشمندانه بود؟ خایه‌دار بود؟ 392 00:24:53,950 --> 00:24:56,244 ‫- نسنجيده بود ‫- خب، چه می‌دونم، انتظارت چیه؟ 393 00:24:56,328 --> 00:24:57,579 ‫اینجا دارم دیوونه میشم 394 00:24:57,662 --> 00:24:58,830 ‫آره، درک می‌کنم 395 00:24:59,164 --> 00:25:02,834 ‫آخرین باری که غذات رو توی پلاستیک ‫تحویلت ندادن کِی بود؟ 396 00:25:02,918 --> 00:25:05,128 ‫خب، بعضی از غذاهام هم توی جعبه بودن 397 00:25:06,755 --> 00:25:09,007 ‫- حالمو بهم زد ‫- به به 398 00:25:09,382 --> 00:25:11,259 ‫واسه‌ت شام درست می‌کنم 399 00:25:12,719 --> 00:25:14,386 ‫چیه، فکر نمی‌کنی بلد باشم غذا درست کنم؟ 400 00:25:18,099 --> 00:25:20,936 ‫- حالا قضیه‌ی غذا سفارش دادن‌هات رو می‌فهمم ‫- آره 401 00:25:23,063 --> 00:25:26,399 ‫میرم دفترم به چند تا از وکلای پرونده‌های جنایی زنگ می‌زنم 402 00:25:26,858 --> 00:25:28,400 ‫سعی می‌کنم بفهمم قدم‌های بعدیمون چیه 403 00:25:29,152 --> 00:25:30,403 ‫روبراهی؟ 404 00:25:32,739 --> 00:25:34,115 ‫نمی‌تونم به سؤالت جواب بدم 405 00:25:36,701 --> 00:25:38,119 ‫چرا یه خرده استراحت نمی‌کنی؟ 406 00:25:38,703 --> 00:25:40,455 ‫برمی‌گردم تا واسه شام خونوادگی ببرمت 407 00:25:40,539 --> 00:25:42,082 ‫نه، مارکوس 408 00:25:43,083 --> 00:25:44,084 ‫نمی‌تونم برم 409 00:25:44,459 --> 00:25:46,187 ‫قرار نیست که به هر کس و ناکسی بگم چی شده؟ 410 00:25:46,211 --> 00:25:47,897 ‫ما هر کس و ناکسی نیستیم. ‫ خانواد‌ت هستیم 411 00:25:47,921 --> 00:25:50,715 ‫- نمی‌خواد از چیزی خجالت بکِشی ‫- بحث خجالت نیست 412 00:25:50,799 --> 00:25:52,634 ‫اگه به مامان و بابا بگم ‫قضیه جدی میشه، 413 00:25:52,717 --> 00:25:54,177 ‫ولی قضیه جدی نیست 414 00:25:57,055 --> 00:25:59,683 ‫ممنون. مرسی که برادرم هستی 415 00:26:02,102 --> 00:26:03,144 ‫خیلی دوستت دارم 416 00:26:06,773 --> 00:26:08,441 ‫یه ساعت دیگه برمی‌گردم. خب؟ 417 00:26:23,999 --> 00:26:25,208 ‫خیلی خب، شان... 418 00:26:25,917 --> 00:26:27,002 ‫تو کی هستی؟ 419 00:26:40,350 --> 00:26:43,309 ‫[یک مشتری بار پس از حمله‌ی ضاربی ناشناس، ‫با مرگ دست و پنجه نرم می‌کند] 420 00:26:44,227 --> 00:26:45,270 ‫ پس فقط بگو 421 00:26:46,438 --> 00:26:48,189 ‫اگه حقیقت رو بهت بگم، 422 00:26:48,273 --> 00:26:49,983 ‫دیگه راه برگشتی نداریم 423 00:26:55,447 --> 00:26:57,115 ‫ایان آدم مهربونی بود 424 00:26:58,700 --> 00:26:59,868 ‫و کنجکاو 425 00:27:01,620 --> 00:27:04,456 ‫و آلیس از صمیم قلب دوستش داشت 426 00:27:05,415 --> 00:27:06,541 ‫خواهر بزرگترش 427 00:27:06,625 --> 00:27:10,086 ایان هیچ‌وقت نگفت خواهر داره - هیچ‌وقت نمی‌گفت - 428 00:27:10,545 --> 00:27:11,671 ‫ماجرا به قبل از اینکه... 429 00:27:12,005 --> 00:27:13,256 ‫از دستش بدیم برمی‌گرده 430 00:27:13,798 --> 00:27:15,884 ‫منظورتون چیه که از دستش دادین؟ 431 00:27:16,092 --> 00:27:17,802 ‫حول و حوش تولد ۳ سالگیش بود 432 00:27:18,053 --> 00:27:21,222 ‫شوهرم کارل تازه بیکار شده بود 433 00:27:21,306 --> 00:27:24,184 ‫کل روز رو توی آلونک می‌گذروند 434 00:27:24,517 --> 00:27:26,353 ‫منو هیچ‌وقت اونجا راه نمیداد 435 00:27:27,145 --> 00:27:28,937 ‫کم‌کم ایان رو همراه خودش می‌برد داخل آلونک 436 00:27:30,732 --> 00:27:34,152 ‫بهش نحوه‌ی کَندن پوست خرگوش ‫و درآوردن دل و روده‌ی... 437 00:27:35,612 --> 00:27:37,656 ‫حیوون‌های بزرگ‌تر رو یاد می‌داد 438 00:27:38,406 --> 00:27:40,492 ‫کارل همیشه از خود راضی بود 439 00:27:40,575 --> 00:27:42,160 ‫غرورش به حدی رسید که... 440 00:27:42,535 --> 00:27:45,664 ‫به من اجازه نمی‌داد ‫مستقیماً با خودش یا ایان... 441 00:27:46,623 --> 00:27:47,832 ‫صحبت کنم 442 00:27:48,166 --> 00:27:52,545 ‫بعدش یه شب، به گوشش خورد که دارم ‫با خواهرم راجع به طلاق و بُردن بچه‌ها... 443 00:27:52,879 --> 00:27:54,172 ‫حرف می‌زنم 444 00:27:55,924 --> 00:27:58,301 ‫صبح روز بعدش دیگه ‫خبری از خودش و ایان نبود 445 00:27:59,010 --> 00:28:00,470 ‫پس ایان رو دزدید؟ 446 00:28:00,553 --> 00:28:03,014 ‫پلیس ماه‌ها در حال جستجو بود 447 00:28:03,098 --> 00:28:04,891 ‫بعدشم اف‌بی‌آی... 448 00:28:05,975 --> 00:28:08,186 ‫انگار آب شده بودن رفته بودن تو زمین 449 00:28:11,356 --> 00:28:12,399 ‫بعدش... 450 00:28:13,525 --> 00:28:14,901 ‫۷ سال بعد... 451 00:28:15,485 --> 00:28:18,363 ‫ایان از جنگل ملی سیرا اومد بیرون 452 00:28:19,072 --> 00:28:22,075 ‫تمام اون مدت چراغ خاموش اونجا زندگی می‌کردن 453 00:28:22,951 --> 00:28:24,703 ‫و پدرش توی یکی از... 454 00:28:25,453 --> 00:28:28,081 ‫تله‌های خرسی که خودش ‫کار گذاشته بوده، گیر افتاده بود 455 00:28:28,164 --> 00:28:29,499 ‫درست جلوی ایان 456 00:28:29,958 --> 00:28:30,958 ‫پس... 457 00:28:32,043 --> 00:28:33,878 ‫ایان رو برگردوندن پیش شما؟ 458 00:28:34,295 --> 00:28:36,715 ‫خب، یه چیزیو برگردوندن پیش من 459 00:28:39,259 --> 00:28:40,427 ‫ولی ایان نبود 460 00:28:40,510 --> 00:28:42,011 پسری نبود که می‌شناختمش 461 00:28:42,387 --> 00:28:44,848 ‫ایان پرخاشگر و 462 00:28:44,931 --> 00:28:46,015 ‫سنگدل‌ شده بود 463 00:28:46,099 --> 00:28:47,892 ‫وجودش سرشار از نفرت شده بود 464 00:28:48,268 --> 00:28:50,145 ‫پدرش مغرش رو شست و شو داده بود تا باور کنه 465 00:28:50,228 --> 00:28:53,523 ‫که مادرش اونو نمی‌خواسته 466 00:28:53,815 --> 00:28:55,650 ‫البته که پدرش مظهر تمام خوبی‌ها بود، 467 00:28:56,276 --> 00:28:58,862 ‫و زنها مظهر پلیدی 468 00:29:00,238 --> 00:29:01,740 ‫وقتی جسد دخترم رو... 469 00:29:03,408 --> 00:29:06,119 ‫توی وان پیدا کردم، ‫۸ ماهی میشد که ایان خونه بود 470 00:29:10,957 --> 00:29:12,625 ‫دادگاه حکم داد که اتفاقی بوده 471 00:29:13,585 --> 00:29:16,171 ‫می‌دونین، که یه جوری ‫سرش ضربه خورده و... 472 00:29:17,630 --> 00:29:19,424 ‫سُر خورده رفته زیر آب، منتها... 473 00:29:20,133 --> 00:29:21,133 ‫من می‌دونستم 474 00:29:21,718 --> 00:29:24,471 ‫وقتی داشتن ایان رو می‌بُردن 475 00:29:24,554 --> 00:29:27,056 ‫نگاهِ توی چشم‌هاشو دیدم 476 00:29:27,766 --> 00:29:28,766 ‫کاملاً سرد بود 477 00:29:29,601 --> 00:29:30,769 ‫اون خواهرشو کُشته بود 478 00:29:31,102 --> 00:29:32,437 ‫البته کسی حرف منو باور نمی‌کرد 479 00:29:33,396 --> 00:29:37,859 ‫حکم دادن که باید ۲۸ ماه توی جلسات درمانی مرکز مراقب‌های روانی شرکت کنم 480 00:29:39,194 --> 00:29:40,528 ‫چی سر ایان اومد؟ 481 00:29:42,363 --> 00:29:44,282 ‫دادگاه قیومیتش رو بعهده گرفت 482 00:29:44,991 --> 00:29:46,367 ‫کاش من... 483 00:29:47,285 --> 00:29:48,828 ‫اونقدر قوی بودم... 484 00:29:50,038 --> 00:29:51,498 ‫تا همون روزی که آلیس کُشته شد 485 00:29:51,581 --> 00:29:53,082 ‫کار لازم رو انجام بدم... 486 00:29:53,666 --> 00:29:55,460 ‫پس بهمون بگو چطور باهاش خوب تا کنیم 487 00:29:56,044 --> 00:29:57,128 ‫نمی‌تونم 488 00:29:57,420 --> 00:29:59,047 ‫خودتون دیدین که چقدر باهوشه 489 00:29:59,380 --> 00:30:00,632 ‫تنها دلیلی که من... 490 00:30:01,633 --> 00:30:03,301 ‫هنوز اینجام که این داستانو تعریف کنم 491 00:30:03,384 --> 00:30:05,845 ‫اینه که ایان به این نتیجه رسید... 492 00:30:07,180 --> 00:30:08,556 ‫که من مُردم 493 00:30:08,932 --> 00:30:11,142 ‫از خیلی جهات واقعاً هم مُردم 494 00:30:11,935 --> 00:30:14,312 ‫خب پس شاید اگه فکر کنه ،‫که روزگار شما رو هم سیاه کرده 495 00:30:14,395 --> 00:30:15,939 ‫شاید دست از سرتون برداره 496 00:30:18,483 --> 00:30:19,859 ‫وگرنه خدا به دادتون برسه 497 00:30:29,410 --> 00:30:30,995 ‫میگوی خلیج وراکروز 498 00:30:31,538 --> 00:30:32,622 ‫میگوی مورد علاقه‌ت 499 00:30:32,914 --> 00:30:35,667 ‫نمی‌تونم بخورم. ‫حتی نباید اینجا باشم 500 00:30:35,750 --> 00:30:37,001 ‫نه تا وقتی که شان تو زندانه 501 00:30:37,794 --> 00:30:38,794 ‫باشه 502 00:30:39,128 --> 00:30:41,795 ‫نه می‌تونم وادارت کنم غذا بخوری، ‫نه مجبورت کنم درموردش حرف بزنی 503 00:30:42,382 --> 00:30:44,384 ‫ولی الان تنهات نمی‌ذارم 504 00:30:46,135 --> 00:30:47,470 بفرمایید 505 00:30:47,554 --> 00:30:48,972 ببینید چه غذایی داریم 506 00:30:53,518 --> 00:30:54,936 چی شده، عزیزم؟ - هیچی - 507 00:30:55,019 --> 00:30:56,019 من خوبم 508 00:30:57,021 --> 00:30:59,190 امشب مثل قدیما فقط ما چهارتاییم 509 00:30:59,774 --> 00:31:00,859 آره 510 00:31:00,942 --> 00:31:04,737 گاهی ناپدید شدن شوهرا خوبه 511 00:31:05,530 --> 00:31:06,406 نه؟ 512 00:31:10,159 --> 00:31:12,120 باید یکم هوا بخورم 513 00:31:25,800 --> 00:31:26,843 ...نمی‌تونم 514 00:31:28,136 --> 00:31:30,138 اونجا بشینم و بهشون دروغ بگم 515 00:31:30,221 --> 00:31:31,222 ...ولی 516 00:31:32,348 --> 00:31:33,725 نمی‌تونم هم بهشون بگم 517 00:31:33,808 --> 00:31:36,620 ،منم جای تو بودم و بهت قول میدم ،هر چی که به مامان و بابا بگی 518 00:31:36,644 --> 00:31:38,396 بازم به همون اندازه دوستت دارن 519 00:31:38,855 --> 00:31:41,316 .بالاخره متوجه میشن ترجیح نمیدی از زبون خودت بشنون؟ 520 00:31:41,399 --> 00:31:43,484 مامان، بابا، اگه گفتید چی شده؟» دامادتون یه قاتلـه که 521 00:31:43,568 --> 00:31:45,820 ،ترجیح میده توی زندانِ استوکتون قایم بشه «تا اینکه باهام روبرو بشه 522 00:31:45,904 --> 00:31:46,738 یه همچین چیزی؟ 523 00:31:46,821 --> 00:31:47,906 شان قایم نشده 524 00:31:47,989 --> 00:31:51,534 فقط نمی‌خواد به چشم بدترین کاری که تا حالا کرده، بهش نگاه کنی 525 00:31:52,452 --> 00:31:55,079 خب، فرصت‌های زیادی داشته تا جلوی این رو بگیره 526 00:31:55,163 --> 00:31:56,998 ...من کامپیوترش رو گشتم و 527 00:31:58,499 --> 00:32:01,252 از وقتی می‌شناختمش داشته مقاله‌هایی درباره‌ی 528 00:32:01,711 --> 00:32:03,129 مرگ اون مرد رو می‌گشته 529 00:32:03,212 --> 00:32:04,492 من از کاری که شان کرده دفاع نمی‌کنم 530 00:32:04,547 --> 00:32:07,175 فقط میگم می‌فهمم چرا نمی‌تونسته بهت بگه 531 00:32:07,258 --> 00:32:08,885 آره، منم می‌فهمم چرا. چون دروغگوئه 532 00:32:09,469 --> 00:32:10,595 ...یه دروغگوئه 533 00:32:12,180 --> 00:32:13,181 ...و 534 00:32:14,682 --> 00:32:15,725 یه بزدل 535 00:32:17,727 --> 00:32:18,728 پس منم هستم 536 00:32:19,187 --> 00:32:20,355 درباره‌ی چی حرف میزنی؟ 537 00:32:23,149 --> 00:32:24,275 مارکوس، موضوع چیه؟ 538 00:32:28,780 --> 00:32:29,781 ...نه، الان 539 00:32:30,907 --> 00:32:31,783 وقت خوبی نیست 540 00:32:31,866 --> 00:32:34,786 به خدا قسم تحملِ راز دیگه‌ای رو ندارم 541 00:32:35,161 --> 00:32:36,329 ...پس هر چی که هست 542 00:32:37,580 --> 00:32:38,665 ...اگه دوستم داری 543 00:32:40,166 --> 00:32:41,542 پس باید بهم بگی 544 00:32:44,337 --> 00:32:46,172 !مارکوس - من آتیش رو راه انداختم - 545 00:32:49,092 --> 00:32:51,260 کدوم آتیش؟ - همون آتیش - 546 00:32:56,265 --> 00:32:57,850 اونی که پدر و مادرت رو کُشت 547 00:32:58,434 --> 00:33:01,104 داشتم توی اتاقت با ذره‌بین بازی می‌کردم 548 00:33:01,562 --> 00:33:04,482 ،نور خورشید رو روی یه نقطه‌ی کوچیک روی رو تختی متمرکز کرده بودم 549 00:33:04,565 --> 00:33:06,627 تو منو از آتیش نجات دادی - توی خونه خیلی گرم بود - 550 00:33:06,651 --> 00:33:08,253 آتیش خیلی سریع راه افتاد - !ساکت شو - 551 00:33:08,277 --> 00:33:10,530 ...لیسا - !نه! دیگه حرف نزن! خواهش می‌کنم - 552 00:33:19,205 --> 00:33:21,165 !این زیادیـه 553 00:33:25,503 --> 00:33:26,503 !نه 554 00:33:30,633 --> 00:33:32,301 مامان و بابا می‌دونن؟ 555 00:33:32,802 --> 00:33:34,470 واسه همین منو به فرزندی قبول کردن؟ 556 00:33:34,554 --> 00:33:35,888 ...هیچوقت به کسی نگفته بودم 557 00:33:36,889 --> 00:33:37,974 تا الان 558 00:33:40,893 --> 00:33:41,978 متأسفم 559 00:33:44,939 --> 00:33:46,274 خیلی متأسفم 560 00:33:50,820 --> 00:33:52,697 بین شما دوتا چه خبره؟ 561 00:33:56,617 --> 00:33:58,327 جفتتون برگردید سر میز 562 00:33:59,162 --> 00:34:00,872 هر چی که باشه، ترتیبش رو میدیم 563 00:34:01,080 --> 00:34:03,666 مثل یه خانواده. شنیدید؟ 564 00:34:05,710 --> 00:34:07,795 اصلاً نمی‌دونم از کجا شروع کنم، مامان 565 00:34:07,879 --> 00:34:09,714 خب، از اول، عزیزم 566 00:34:16,971 --> 00:34:18,890 اصلاً نمی‌دونم اول ماجرا کجاست 567 00:34:22,310 --> 00:34:23,311 من می‌دونم 568 00:34:25,480 --> 00:34:26,606 من شروع می‌کنم 569 00:34:35,198 --> 00:34:36,198 چیه؟ 570 00:34:37,450 --> 00:34:40,661 فقط تا حالا در وضعیت عادی ندیده بودمت 571 00:34:41,162 --> 00:34:42,747 چیِ من عادی نیست؟ 572 00:34:43,414 --> 00:34:46,542 اینکه یه مانکنی که به طور جادویی زنده شدی 573 00:34:47,293 --> 00:34:49,087 ضمناً یه مانکنِ جذابی 574 00:34:50,088 --> 00:34:51,214 به نظرت جذابم؟ 575 00:34:51,631 --> 00:34:53,299 همم، یه کوچولو 576 00:34:53,925 --> 00:34:55,593 در حد یه راسویِ بد اخلاق 577 00:34:56,844 --> 00:34:59,263 پس برخلاف میلم اعتراف می‌کنم که تو هم خیلی بد نیستی 578 00:34:59,347 --> 00:35:03,309 در حد یه دیوونه‌ی خیلی بدگمان که زیادی سفره‌ی دلش رو باز می‌کنه 579 00:35:04,685 --> 00:35:06,395 عادت اختلاس رو یادت رفت بگی 580 00:35:11,818 --> 00:35:14,445 کسیدی، من باور دارم که اون چک رو جعل نکردی 581 00:35:15,446 --> 00:35:18,533 انقدر باهوشی که چنین کار ناشی گرانه‌ای از تو بعیده 582 00:35:20,243 --> 00:35:21,452 به نظرت باهوشم؟ 583 00:35:22,203 --> 00:35:23,788 باید زودتر یه چیزی می‌گفتم 584 00:35:24,330 --> 00:35:26,040 باید عذرخواهی می‌کردم 585 00:35:26,582 --> 00:35:27,792 آره، غیب گفتی 586 00:35:28,292 --> 00:35:29,292 ...ولی 587 00:35:33,089 --> 00:35:34,340 می‌بخشمت، راسو 588 00:35:35,716 --> 00:35:38,427 اگه فکر می‌کردی از لیسا دزدی کردم، نمیومدی اینجا 589 00:35:39,220 --> 00:35:40,930 مشخصـه می‌خوای ازش حفاظت کنی 590 00:35:41,848 --> 00:35:42,849 جدی؟ 591 00:35:43,432 --> 00:35:45,601 ،خب، اگه این رو نمی‌فهمیدم الان اینجا نمی‌بودی 592 00:35:45,893 --> 00:35:47,645 ...پس داری میگی که 593 00:35:47,728 --> 00:35:49,564 درباره‌ی من اشتباه می‌کردی 594 00:35:49,856 --> 00:35:50,856 ...همم 595 00:35:51,190 --> 00:35:53,651 عمراً چنین چیزی رو به زبون نمیارم 596 00:35:54,193 --> 00:35:55,194 ...ولی 597 00:35:55,736 --> 00:35:57,989 ولی اعتراف می‌کنم که 598 00:35:58,072 --> 00:36:00,408 شاید بتونی توی زورآزمایی حماسی بینِ 599 00:36:00,491 --> 00:36:02,577 خوبی و پلیدی مطلق، یعنی مأموریتِ 600 00:36:02,660 --> 00:36:05,788 بی‌وقفه‌ام برای شلیک یه موشکِ 601 00:36:05,872 --> 00:36:07,707 بالستیک توی صورتِ ان مونتگومری 602 00:36:07,790 --> 00:36:10,293 ،که در نهایت درش پیروز میشم 603 00:36:10,376 --> 00:36:11,627 یه ذره مفید باشی 604 00:36:17,258 --> 00:36:18,926 عجیب بود 605 00:36:19,010 --> 00:36:20,595 ...ببخشید. نمی‌دونم چی 606 00:36:28,936 --> 00:36:30,021 یه لحظه وایسا 607 00:36:30,104 --> 00:36:31,230 بله؟ 608 00:36:32,231 --> 00:36:34,400 به نظرت چرا وقتی همه توی شهر دست رد به سینه‌ی 609 00:36:34,483 --> 00:36:36,527 امیجن می‌زدن، ان فکر کرد که خیلی باارزشـه؟ 610 00:36:37,570 --> 00:36:38,613 611 00:36:40,281 --> 00:36:41,961 الان داشتی به این فکر می‌کردی؟ 612 00:36:41,991 --> 00:36:43,659 نه، تا حدودی 613 00:36:46,370 --> 00:36:47,413 ...یعنی 614 00:36:48,080 --> 00:36:51,375 نه که خودم بار‌ها و بارها این سؤال ...برام پیش نیومده باشه 615 00:36:51,459 --> 00:36:53,961 که شرکت امیجن به نظر خیلی با بقیه‌ی 616 00:36:54,045 --> 00:36:56,088 سرمایه‌گذاری‌های مونتگومری فرق داره 617 00:36:56,172 --> 00:36:58,007 ،آره، و به چشم افراد ناوارد 618 00:36:58,591 --> 00:37:00,092 چیز بی‌اهمیتی میاد 619 00:37:00,509 --> 00:37:01,509 ...خب 620 00:37:02,303 --> 00:37:04,263 شرکت‌های داروسازی بزرگ ناوارد نیستن 621 00:37:04,347 --> 00:37:06,974 اونا از لحاظ قانونی دربرابر امیجن هر کاری می‌کنن 622 00:37:07,058 --> 00:37:08,184 چاره‌ای ندارن 623 00:37:08,809 --> 00:37:09,977 ...کشف لیسا 624 00:37:10,436 --> 00:37:13,439 می‌تونه میلیاردها دلار به ضررشون تموم بشه 625 00:37:14,190 --> 00:37:16,525 ،مسلماً هر کاری که بتونن می‌کنن تا جلوش رو بگیرن 626 00:37:18,361 --> 00:37:19,820 میلیاردها - میلیاردها - 627 00:37:23,199 --> 00:37:25,243 ان قراره از شرکت‌های دارویی بخواد که امیجن رو بخرن 628 00:37:25,326 --> 00:37:27,495 نه اینطور نیست. از این خبرا نیست - چرا؟ - 629 00:37:28,788 --> 00:37:29,914 ...چون لیسا 630 00:37:30,414 --> 00:37:31,666 مالک نصف شرکتـه 631 00:37:32,416 --> 00:37:33,626 ...و این اتفاق هیچوقت 632 00:37:34,418 --> 00:37:35,670 ...هیچوقتِ هیچوقت 633 00:37:35,753 --> 00:37:36,754 هیچوقت نمیفته 634 00:37:36,837 --> 00:37:38,089 آره، همین کافیـه 635 00:37:42,385 --> 00:37:43,928 داناوان، ملاقاتی داری 636 00:37:44,011 --> 00:37:45,513 گفتم ملاقاتی نمی‌خوام 637 00:37:45,888 --> 00:37:46,888 638 00:37:47,598 --> 00:37:51,811 به نظر دیگه در وضعیتی نیستی که بگی چی می‌خوای، چی نمی‌خوای 639 00:37:53,562 --> 00:37:56,065 گفتن وثیقه قبول نمی‌کنی 640 00:37:56,941 --> 00:37:58,234 میشه بپرسم چرا؟ 641 00:37:58,818 --> 00:38:01,445 خیلی برای تأمینش زحمت کشیدم 642 00:38:01,737 --> 00:38:02,737 چرا برات مهمـه؟ 643 00:38:02,780 --> 00:38:04,615 اوه، از روی کنجکاوی 644 00:38:05,199 --> 00:38:06,409 بهم بگو 645 00:38:08,119 --> 00:38:09,120 حق با تو بود، باشه؟ 646 00:38:10,162 --> 00:38:11,330 لیسا بدون من اوضاعش بهتره 647 00:38:11,414 --> 00:38:13,833 ،اگه من اینجا زندانی باشم راحت‌تر می‌تونه فکر کنه 648 00:38:13,916 --> 00:38:14,916 اوه، واقعاً؟ 649 00:38:15,960 --> 00:38:18,212 فکر می‌کردم همسرت رو بهتر از اینا می‌شناسی 650 00:38:18,754 --> 00:38:20,006 منظورت چیه؟ 651 00:38:20,089 --> 00:38:22,925 ،خب، لیسایی که من می‌شناسم اجازه نمیده چندتا دیوار از بلوک سیمانی و 652 00:38:23,009 --> 00:38:25,678 ،این بوی وحشتناکی که میاد 653 00:38:26,095 --> 00:38:28,264 اون رو از خواسته‌ی قلبش دور کنه 654 00:38:28,597 --> 00:38:32,143 متأسفانه قلبش هنوز تو رو می‌خواد 655 00:38:32,226 --> 00:38:33,978 یه نامه براش گذاشتم. می‌دونه تموم شده 656 00:38:34,061 --> 00:38:35,187 بذار حدس بزنم 657 00:38:36,230 --> 00:38:38,316 .من تو رو بیشتر از جونم دوست دارم» 658 00:38:38,399 --> 00:38:39,734 خیلی متأسفم 659 00:38:39,817 --> 00:38:42,111 فقط چیزی رو می‌خوام که به صلاحتـه 660 00:38:42,778 --> 00:38:44,322 «سعی کن فراموشم کنی 661 00:38:45,364 --> 00:38:46,490 662 00:38:47,325 --> 00:38:51,120 هنوز سعی داری وانمود کنی که اون مردی هستی که فکر می‌کنه 663 00:38:51,203 --> 00:38:54,582 شریف، فدایی، لایق 664 00:38:54,957 --> 00:38:57,543 ،تا وقتی اجازه میدی اینطور فکر کنه 665 00:38:57,626 --> 00:39:01,172 اونم امیدواره که این حقیقت داشته باشه 666 00:39:01,255 --> 00:39:02,882 من به قتل اعتراف کردم 667 00:39:03,966 --> 00:39:06,403 .میفتم زندان .نمی‌دونم دیگه می‌خوای چیکار کنم 668 00:39:06,427 --> 00:39:10,264 فکر می‌کنی با اعتراف به پلیسا این مسئله رو حل کردی؟ 669 00:39:10,639 --> 00:39:11,639 نه 670 00:39:11,932 --> 00:39:14,101 ،اگه واقعاً می‌خوای لیسا رو آزاد کنی 671 00:39:14,185 --> 00:39:16,187 باید واسه اون اعتراف کنی 672 00:39:18,314 --> 00:39:21,859 این تظاهر به شرافت رو بذار کنار و 673 00:39:22,693 --> 00:39:25,529 بذار ببینه واقعاً کی هستی 674 00:39:27,073 --> 00:39:28,366 ...خشونتت 675 00:39:29,158 --> 00:39:30,576 ...پلیدیِ وجودت 676 00:39:32,828 --> 00:39:34,038 همون آدم دروغگو 677 00:39:49,720 --> 00:39:51,097 من خیلی خیلی متأسفم 678 00:39:52,223 --> 00:39:53,265 می‌دونم که هستی 679 00:39:53,933 --> 00:39:55,493 به نظرت می‌تونیم این رو پشت سر بذاریم؟ 680 00:39:55,559 --> 00:39:58,270 .نمی‌تونم به این فکر کنم نه وقتی وسط ماجراییم 681 00:40:04,944 --> 00:40:08,989 تاد، می‌خوام بدونی اتفاقی که با ایان افتاد، ربطی به تو نداشت 682 00:40:11,158 --> 00:40:12,284 یا حتی به ما 683 00:40:12,368 --> 00:40:15,413 ببین، انج، الان باید روی حفاظت از خانوادم از دستِ 684 00:40:15,496 --> 00:40:17,415 این دیوونه‌ی روانی لعنتی تمرکز کنم 685 00:40:20,376 --> 00:40:23,295 بعد اینکه رفتم در اتاق خواب رو قفل کن و بازش نکن 686 00:40:23,379 --> 00:40:24,588 می‌خوای چیکار کنی؟ 687 00:40:24,672 --> 00:40:26,132 ببین، من نگهبانی میدم 688 00:40:26,215 --> 00:40:28,968 ،هر چیزی که شنیدی بیرون نیا، زنگ بزن پلیس 689 00:40:29,051 --> 00:40:31,595 .عزیزم، لطفاً مراقب باش .من دوستت دارم 690 00:41:49,423 --> 00:41:50,423 الو؟ 691 00:41:51,091 --> 00:41:52,218 خانم داناوان؟ 692 00:41:52,301 --> 00:41:53,427 کارآگاه هم هستم 693 00:41:54,094 --> 00:41:55,094 بله؟ 694 00:41:55,513 --> 00:41:59,141 از روی ادب تماس می‌گیرم چون فکر نمی‌کنم شوهرتون آدم بدی باشن و 695 00:41:59,225 --> 00:42:01,435 فکر نمی‌کنم شما هم آدم بدی باشید 696 00:42:02,311 --> 00:42:04,230 ولی تصاویر دوربین‌ها رو دیدم 697 00:42:04,813 --> 00:42:06,899 می‌دونم پرونده‌ی شان رو از روی میزم برداشتید 698 00:42:07,316 --> 00:42:08,400 متأسفم 699 00:42:09,276 --> 00:42:10,611 نمی‌دونم پیش خودم چه فکری می‌کردم 700 00:42:10,694 --> 00:42:12,446 دخالت در یه تحقیقات قتل 701 00:42:12,530 --> 00:42:14,031 جرم سنگینیـه 702 00:42:14,657 --> 00:42:17,159 ،اگه سعی دارید به شان کمک کنید این اصلاً راه خوبی نیست 703 00:42:17,243 --> 00:42:18,869 سعی نمی‌کردم توی چیزی دخالت کنم 704 00:42:18,953 --> 00:42:20,996 ...فقط می‌خواستم 705 00:42:22,206 --> 00:42:23,374 درک کنم 706 00:42:24,708 --> 00:42:25,708 خواهش می‌کنم 707 00:42:28,504 --> 00:42:30,172 شما شان رو قبل از تمام اینا می‌شناختید 708 00:42:32,758 --> 00:42:34,969 باید بدونید این ماجرا چقدر دیوونگی به نظر میاد 709 00:42:36,220 --> 00:42:38,389 من پرونده رو بهتون پس میدم 710 00:42:38,472 --> 00:42:40,849 ،اگه الان راه بیفتم 90دقیقه بعد می‌رسم اونجا 711 00:42:40,933 --> 00:42:43,352 نه، زحمت نکشید 712 00:42:43,435 --> 00:42:44,979 پرونده‌ای که بردید نسخه‌ی اصلی نبود 713 00:42:45,604 --> 00:42:48,399 به هر حال همشون توی پیشگردهای دادرسی در اختیار وکیلش قرار می‌گیرن 714 00:42:50,401 --> 00:42:51,485 ...توصیه‌ام اینه که 715 00:42:52,111 --> 00:42:53,821 فقط خونه بمونید 716 00:42:54,488 --> 00:42:57,324 باشه؟ سعی کنید شان رو آروم نگه دارید 717 00:42:57,408 --> 00:42:58,701 خوش شانسـه که شما رو داره 718 00:42:59,451 --> 00:43:00,578 منظورتون چیه؟ 719 00:43:01,370 --> 00:43:02,413 قاضی وثیقه رو قبول کرد 720 00:43:03,038 --> 00:43:05,833 یه خانمی به اسم ان مونتگومری آزادش کرد 721 00:43:09,503 --> 00:43:10,754 خدای من 722 00:44:10,272 --> 00:44:11,357 لعنتی، گوشیم 723 00:44:24,203 --> 00:44:25,371 اون کجاست؟ 724 00:44:25,913 --> 00:44:27,081 شوهرم کجاست؟ 725 00:44:27,164 --> 00:44:30,000 جالبه. ما داستان‌های زیادی با هم داشتیم و 726 00:44:30,084 --> 00:44:33,045 با این حال برگشتیم سر خونه‌ی اول 727 00:44:34,463 --> 00:44:36,674 اون اطلاعات ناشناس کار تو بود، مگه نه؟ 728 00:44:39,802 --> 00:44:42,846 ،باورم نمیشه به خودم اجازه دادم فکر کنم که واقعاً انسانی 729 00:44:45,516 --> 00:44:47,601 حتی برات تأسف خوردم 730 00:44:48,227 --> 00:44:50,979 آره، باور مورد دوم برای خودم هم سختـه 731 00:44:51,063 --> 00:44:53,816 یجوری گفتی با شوهرم سکس نداشتی که 732 00:44:53,899 --> 00:44:57,653 ،انگار لطف سخاوتمندانه‌ای بهم کردی 733 00:44:58,028 --> 00:45:00,906 انگار کاری که باهاش کردی بدتر نبود 734 00:45:01,490 --> 00:45:03,617 فکر می‌کردی که من 735 00:45:03,701 --> 00:45:05,953 باهاش چیکار کردم، لیسا؟ 736 00:45:06,036 --> 00:45:08,288 ،گذشته‌اش رو کوبیدی توی صورتش 737 00:45:08,372 --> 00:45:10,958 کاری کردی حس کنه یه گردن کلفتِ وحشی و قاتلی چیزیـه 738 00:45:11,041 --> 00:45:12,668 مگه اینطور نیست؟ 739 00:45:13,168 --> 00:45:16,588 مگه دقیقاً شان همین نیست؟ 740 00:45:16,672 --> 00:45:20,050 اون شب تو خشونتش رو تحریک کردی، مگه نه؟ 741 00:45:20,551 --> 00:45:23,053 قانعش کردی به قدر کافی برای من خوبی نیست؟ 742 00:45:24,847 --> 00:45:28,517 و گولش زدی تا به جرمی اعتراف کنه که !هیچی دربارش نمی‌دونی 743 00:45:29,810 --> 00:45:30,810 برای چی؟ 744 00:45:31,145 --> 00:45:33,355 تا امنیت یکی از سرمایه‌گذاری‌های لعنتیت رو تضمین کنی؟ 745 00:45:34,898 --> 00:45:36,650 چرا خودت ازش نمی‌پرسی؟ 746 00:45:53,459 --> 00:45:55,502 بگو اشتباه می‌کنم، شان 747 00:45:55,836 --> 00:45:58,672 ،بگو اون شب که با انگشتای خونی اومدی خونه 748 00:45:58,756 --> 00:46:01,676 به خاطر این نبود که تهدید کرده بود با چیزی که می‌دونه، رابطه‌مون رو خراب می‌کنه 749 00:46:01,759 --> 00:46:03,093 اون بهم حق انتخاب داد 750 00:46:04,386 --> 00:46:06,054 که همونجا ولت کنم و 751 00:46:06,138 --> 00:46:07,765 آزادت بذارم تا بتونی به چیزی 752 00:46:07,848 --> 00:46:09,725 ...تبدیل بشی که به هر حال می‌تونستی بشی 753 00:46:10,100 --> 00:46:11,268 یا قبول نکنم 754 00:46:12,478 --> 00:46:14,646 و بذارم ثابت کنه که در نهایت من فقط بهت صدمه میزنم و 755 00:46:14,730 --> 00:46:16,899 دروغ میگم و زحماتت رو هیچ و پوچ می‌کنم 756 00:46:17,524 --> 00:46:20,778 !که همیشه یه هیولا بودم و می‌مونم 757 00:46:22,446 --> 00:46:23,697 کارت خوب بود، شان 758 00:46:24,281 --> 00:46:25,365 خوب بود 759 00:46:27,576 --> 00:46:29,453 یه مرد باید هدف داشته باشه 760 00:46:31,205 --> 00:46:32,790 و تو الان به هدفت رسیدی 761 00:46:32,873 --> 00:46:33,873 نه 762 00:46:36,585 --> 00:46:37,669 763 00:46:38,253 --> 00:46:40,380 شان الان عیناً جزئیاتِ 764 00:46:40,464 --> 00:46:43,133 اتفاقاتی که اون شب اول بین‌مون افتاد رو گفت 765 00:46:43,675 --> 00:46:47,304 ،و طبق شرایطی که همگی باهاشون موافقت کردیم 766 00:46:47,930 --> 00:46:49,765 امیجن الان مال منـه 767 00:46:51,934 --> 00:46:53,101 کاملاً 768 00:46:53,811 --> 00:46:56,855 .فاستر، ممنون که شاهد این اتفاق بودی .امشب دیگه کاری باهات ندارم 769 00:47:09,493 --> 00:47:11,328 ...وقتی به یکی اعتماد می‌کنی» 770 00:47:12,538 --> 00:47:14,456 «قدرت نابود کردنت رو میدی دستش 771 00:47:19,253 --> 00:47:20,420 حق با تو بود 772 00:47:22,714 --> 00:47:24,007 من نابود شدم 773 00:47:24,031 --> 00:47:32,031 « زیرنویس از علی اکبر دوست دار و آریـن » « Ali99 & Cardinal » 774 00:47:32,055 --> 00:47:40,055 دانلود فیلم و سریال با لینک مستقیم www.DibaMoviez.Com 775 00:47:40,079 --> 00:47:48,079 کانال تلگرام تیم ترجمه‌ی دیباموویز https://t.me/DibaSub