1 00:00:00,133 --> 00:00:06,973 ‫ارائه‌ای از وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::. 2 00:00:07,007 --> 00:00:08,050 ‫خیلی مسخره‌ست... 3 00:00:08,050 --> 00:00:10,594 ‫چرا از قسمت قبلی هنوز توی ‫این صف مسخره‌ایم؟ 4 00:00:10,594 --> 00:00:12,930 ‫انگار تا ابد طول می‌کشه، ‫اصلا بخاطر همین خیلی خوبه. 5 00:00:12,930 --> 00:00:14,056 ‫اصلا این صف حرکت می‌کنه؟ 6 00:00:14,056 --> 00:00:16,266 ‫من که نه، چون من سعی می‌کنم ‫ حرکات روزانه‌م رو محدود کنم. 7 00:00:16,266 --> 00:00:18,602 ‫تا اگه تیم برتون رو دیدم ‫ انرژی داشته باشم... 8 00:00:18,602 --> 00:00:21,980 ‫بابت سرقت ادبی‌‌ای که از لحنم ‫ کرده مشت بزنم توی صورتش! 9 00:00:21,980 --> 00:00:23,982 ‫خوشبختانه نمی‌تونیم بیشتر ‫ از این توی صف باشیم. 10 00:00:23,982 --> 00:00:25,776 ‫باید برگردیم توی سفینه که اون ویدئو همیشگی، 11 00:00:25,776 --> 00:00:28,111 ‫که توش سیاره‌مون منفجر میشه ‫و این داستان ها رو ببینیم. 12 00:00:28,111 --> 00:00:29,863 ‫نه بابا، توی گوشیم دارمش. 13 00:00:29,863 --> 00:00:32,115 ‫سیاره شلورپ، سیاره‌ای آرمانی بود، 14 00:00:32,115 --> 00:00:33,617 ‫ولی بعدش سیارکه بهش برخورد کرد. 15 00:00:34,952 --> 00:00:37,746 ‫به صد فرد بالغ و کلون‌هاشون ‫یه شفیره دادن... 16 00:00:37,746 --> 00:00:39,873 ‫واقعا قراره یه قسمت دیگه ببینیمش؟ 17 00:00:39,873 --> 00:00:43,502 ‫مگه ما یه سریال محبوب مثل 24 هستیم؟ 18 00:00:43,502 --> 00:00:45,420 ‫ما رو زمین سقوط کردیم ‫که جمعیتش همین‌جوری هم خیلی زیاده. 19 00:00:45,420 --> 00:00:47,130 ‫درسته. از اولش خودم داشتم صحبت می‌کردم. 20 00:00:47,130 --> 00:00:48,882 ‫من همونی‌ام که شفیره دستشه. ‫اسمم کورووئه. 21 00:00:48,882 --> 00:00:50,403 ‫دارین سریال خودم رو تماشا می‌کنین. ‫همین الان شفیره‌مون رو انداختم. 22 00:00:50,427 --> 00:00:50,926 ‫من رو دیدین؟ 23 00:00:50,926 --> 00:00:52,010 ‫واقعا قراره دوباره ببینیمش؟ 24 00:00:52,010 --> 00:00:53,428 ‫هنوز توی صف هستیم! 25 00:00:53,428 --> 00:00:55,472 ‫ای بابا، این قسمت از اون بدردنخور‌ هاست. 26 00:00:55,472 --> 00:00:57,266 ‫خیلی احساسات متنوعی دارن... 27 00:00:57,266 --> 00:01:00,435 ‫اصلا خبر ندارن که می‌تونن حلقه خلق‌وخوشون ‫رو روی صلح‌آمیز تنظیم کنن، 28 00:01:00,435 --> 00:01:01,635 ‫و برن پی زندگیشون. 29 00:01:04,815 --> 00:01:06,400 ‫می‌دونستی همیشه یه چیز متفاوت میگی؟ 30 00:01:06,400 --> 00:01:07,317 ‫جدی؟ 31 00:01:09,152 --> 00:01:10,612 ‫ریدم توش تری، ‫خیلی مزخرفه. 32 00:01:10,612 --> 00:01:11,989 ‫کی میشه یه بار، یه کار جالب انجام بدیم؟ 33 00:01:11,989 --> 00:01:15,367 ‫وایستا، وایستا، صبر کن، ‫قراره یه کار خفن انجام بدیم! 34 00:01:18,412 --> 00:01:20,038 ‫الان این خفن نبود، داداش؟ 35 00:01:20,038 --> 00:01:22,291 ‫از نظر من جلو رفتن دستاورد بزرگی نیست. 36 00:01:22,291 --> 00:01:24,376 ‫متوجه نیستی، ‫این صف خیلی نادره. 37 00:01:24,376 --> 00:01:27,087 ‫ما حرفه‌ای ها بهش می‌گیم، ‫گونه پنجم. 38 00:01:27,087 --> 00:01:28,630 ‫مثل طوفان طبقه بندیشون می‌کنین؟ 39 00:01:28,630 --> 00:01:30,924 ‫آره، از نظر فنی، این یکی اسمش لینداست. 40 00:01:30,924 --> 00:01:32,134 ‫خیلی خانم خوش‌تیپیه. 41 00:01:32,134 --> 00:01:33,635 ‫ترکیبی از سه تا صف متفاوته، 42 00:01:33,635 --> 00:01:35,846 ‫صف آیفون جدید، ‫صف کفش ورزشی جدید، 43 00:01:35,846 --> 00:01:38,557 ‫و صف ساندویچ هاولین ریز ‫با طرح سوپریم. 44 00:01:38,557 --> 00:01:40,142 ‫هی داره مسخره تر میشه. 45 00:01:40,142 --> 00:01:41,476 ‫گونه پنجم رو نباید از دست داد. 46 00:01:41,476 --> 00:01:43,353 ‫برای همین همه منتظرهای معروف اینجان. 47 00:01:43,353 --> 00:01:46,440 ‫اون اندروئه، توی صف اولین ایکس‌باکس، ‫ سال 2001 اول صف بود. 48 00:01:46,440 --> 00:01:48,150 ‫سارا به جرم چاقوکشی برای گرفتن نوبت یکی، 49 00:01:48,150 --> 00:01:50,903 ‫حین جمعه سیاه توی فروشگاه ان تیلور لافت، ‫ سه تا پنج سال حبس خورده بود 50 00:01:50,903 --> 00:01:53,530 ‫و کایل وان تیتسنبرگ، همونی کلاه تیز داره. 51 00:01:53,530 --> 00:01:55,949 ‫یه بار شاشش رو به مدت ‫هفتاد‌ و دو ساعت نگه داشته بود. 52 00:01:55,949 --> 00:01:57,075 ‫تازه، ‫اسم خفنی هم داره. 53 00:01:57,075 --> 00:01:58,994 ‫چقدر مشاهیر بی‌حرکت! 54 00:01:58,994 --> 00:02:00,954 ‫انگار توی موزه مومی ایستادم. 55 00:02:00,954 --> 00:02:03,415 ‫از کفش و کلاه‌هایی که حرفه‌ای‌ها ‫پوشیدن خوشم میاد. 56 00:02:03,415 --> 00:02:05,667 ‫نمی‌تونم وقتی صدای آژیر پخش ‫ میشه جلوی خودم رو بگیرم. 57 00:02:05,667 --> 00:02:07,127 ‫کفش های نیوبالانس جدیدم رو پوشیدم، 58 00:02:07,127 --> 00:02:09,129 ‫با دستکش‌های اصطکاک بالای اسیکسم. 59 00:02:09,129 --> 00:02:10,881 ‫و کلا‌ه ورزشیم، تا خال هام آفتاب سوخته نشن. 60 00:02:10,881 --> 00:02:12,758 ‫باشه، باشه، ‫حالا یه فرصتی بهش میدم. 61 00:02:17,262 --> 00:02:20,182 ‫هوی، شفیره کجا میره؟ ‫ببینین، داره گنده میشه. 62 00:02:20,182 --> 00:02:21,475 ‫مطمئنم قراره یه کار خفن بکنه. 63 00:02:21,475 --> 00:02:23,143 ‫بیایین صف رو ول کنیم و بریم ببینیم. 64 00:02:23,143 --> 00:02:25,437 ‫شفیره عاشق پرسروصدا راه انداختنه. 65 00:02:25,437 --> 00:02:27,773 ‫بیایین بریم ببینیم چیکار می‌کنه، ‫شاید داستانمون همین باشه! 66 00:02:27,773 --> 00:02:29,566 ‫نمیشه صف رو ول کنیم که، ‫قول دادی. 67 00:02:29,566 --> 00:02:31,944 ‫فقط یه لحظه بریم که ببینیم ‫ چرا انقدر گنده شده. 68 00:02:31,944 --> 00:02:34,404 ‫لبخند شیطانی‌ای داشت! ‫می‌خواست یه کار شفیره‌ای بکنه. 69 00:02:34,404 --> 00:02:35,656 ‫نگو که نمی‌خوای بدونی. 70 00:02:35,656 --> 00:02:38,283 ‫نه! اگه صف رو ترک کنی جات رو می‌گیرن. 71 00:02:38,283 --> 00:02:40,077 ‫سرکوب وسوسه‌هات اینجا خیلی چیز مهمیه. 72 00:02:40,077 --> 00:02:42,246 ‫مثل وقتی که می‌خوای آبت نیاد، ‫ولی خب اینجا جلوی بقیه‌ست. 73 00:02:42,246 --> 00:02:44,915 ‫اون صف اونجا رو ببینین! ‫خیلی سریع تر حرکت می‌کنه! 74 00:02:44,915 --> 00:02:47,835 ‫اشتباه همه تازه‌کار ها همینه، ‫اگه یه صف به ظاهر حرکت می‌کنه، توهمه. 75 00:02:47,835 --> 00:02:49,711 ‫همونطور که کایل وان تیتسنبرگ همیشه میگه؛ 76 00:02:49,711 --> 00:02:52,130 ‫صف‌ای که ارزش صبر کردن داشته باشه، ‫حرکت نمی‌کنه. 77 00:02:52,130 --> 00:02:53,173 ‫مزخرفه. 78 00:02:53,173 --> 00:02:54,883 ‫گور بابات، ‫من میرم توی صف سریعه... 79 00:02:54,883 --> 00:02:57,010 ‫و کفش ورزشی‌هام رو زودتر می‌گیرم. 80 00:02:57,010 --> 00:02:58,971 ‫خداحافظ بدبخت، ‫تپه‌م رو بخور! 81 00:02:59,805 --> 00:03:02,349 ‫همیشه می‌دونستم تو باهوش تری، ‫همین‌جا بمون، باشه؟ 82 00:03:03,267 --> 00:03:04,518 ‫جسی؟ 83 00:03:04,518 --> 00:03:07,521 ‫هوی، باز داری اون روش ‫دختر نوجوان ساکت رو امتحان می‌کنی؟ 84 00:03:07,521 --> 00:03:09,189 ‫گفتم که می‌ترسم. ‫نکن! 85 00:03:09,189 --> 00:03:12,776 ‫پشت کله اون یارو رو ببینین. 86 00:03:12,776 --> 00:03:14,903 ‫اون؟ ‫شبیه یه تیکه کره آب شده‌ست. 87 00:03:14,903 --> 00:03:17,322 ‫موهاش تا پشت گردنشن. 88 00:03:17,322 --> 00:03:20,659 ‫هم فرق سر داره، هم زنجیر شلوار؟ ‫خوشم اومد. 89 00:03:20,659 --> 00:03:21,869 ‫باز شروع شد. 90 00:03:21,869 --> 00:03:24,913 ‫هروقت توی صف هستیم جسی ‫عاشق پشت کله یه نفر میشه. 91 00:03:24,913 --> 00:03:28,250 ‫نه، فقط می‌خواستم بدونم ‫پشت دستاش وقتی که... 92 00:03:28,250 --> 00:03:30,085 ‫لباسش رو درمیاره چه شکلیه. 93 00:03:30,085 --> 00:03:32,004 ‫با خودت حرف بزن جسی. 94 00:03:32,551 --> 00:03:44,751 ‫مترجم: تارخ علی‌خانی ‫تلگرام: aManOfWar@ 95 00:03:45,100 --> 00:03:47,269 ‫میشه انقدر با خودت ور نری؟ ‫دارم تمرکز می‌کنم، حواسم رو پرت می‌کنی. 96 00:03:47,269 --> 00:03:49,980 ‫برای تمرکز کردن باید کارداشیان‌ها ‫رو یکی یکی توی ذهنم بشمرم، 97 00:03:49,980 --> 00:03:52,065 ‫هربار که به اون برادر چاقشون می‌رسم ‫ حواسم رو پرت می‌کنی. 98 00:03:52,065 --> 00:03:54,193 ‫خیلی خب، بسه دیگه، اگه قرار باشه اینجا ‫ وایستیم من باید یه کاری بکنم. 99 00:03:54,193 --> 00:03:55,194 ‫جدی؟ ‫مثلا چی؟ 100 00:03:55,194 --> 00:03:57,029 ‫می‌خوام از اون اشعه‌ای که همه رو تبدیل ‫به سیگار می‌کنه استفاده کنم. 101 00:03:57,029 --> 00:03:58,405 ‫بعدش از روی همه رد می‌شیم. 102 00:03:58,405 --> 00:03:58,989 ‫نه! 103 00:04:01,033 --> 00:04:01,909 ‫پشمام! 104 00:04:01,909 --> 00:04:04,661 ‫مرکز! ‫ایستگاه فضایی تبدیل به سیگار شد! 105 00:04:04,661 --> 00:04:07,039 ‫توی فالم نوشته بود که اینطوری میشه! 106 00:04:08,540 --> 00:04:09,416 ‫بس کن کوروو! 107 00:04:09,416 --> 00:04:10,792 ‫تبدیل کردنشون بی‌مزه‌ش می‌کنه. 108 00:04:10,792 --> 00:04:13,003 ‫مزه‌ صف‌ها به اینه که توشون وایستی. 109 00:04:13,003 --> 00:04:13,565 ‫ولی اشعه... 110 00:04:13,589 --> 00:04:15,297 ‫اشعه‌ای در کار نباشه، ‫چیز‌های علمی تخیلی‌ای هم نباشه. 111 00:04:15,297 --> 00:04:16,715 ‫- فقط توی لحظه زندگی کن. ‫- حالا هرچی... 112 00:04:16,715 --> 00:04:18,175 ‫فقط می‌خواستم سرگرمی ای که ‫دوست داری رو انجام بدیم، 113 00:04:18,175 --> 00:04:19,968 ‫ولی تو فقط چرت‌وپرت‌های مزخرف دوست داری. 114 00:04:19,968 --> 00:04:21,136 ‫برای همین من میرم. 115 00:04:21,136 --> 00:04:23,514 ‫به هیچ‌جام نیست، ‫هرکسی که وجود توی صف ایستادن رو نداره. 116 00:04:23,514 --> 00:04:26,058 ‫تازه، چند تا ساندویچ هاولین ریز ‫توی سفینه مونده، 117 00:04:26,058 --> 00:04:28,435 ‫میرم یکم کربن به ساندویچ‌های مرغ ‫خوشمزه اضافه کنم. 118 00:04:28,435 --> 00:04:29,978 ‫لینوس، چه خبر رفیق؟ 119 00:04:29,978 --> 00:04:31,563 ‫امیدوار بودم که تو هم بیای. 120 00:04:31,563 --> 00:04:33,899 ‫تر-بر! ‫تری نابودگر! 121 00:04:33,899 --> 00:04:35,817 ‫تری و بچه‌ها! 122 00:04:37,069 --> 00:04:38,862 ‫این دیگه چه کوفتی بود؟ 123 00:04:38,862 --> 00:04:40,447 ‫از هم لب گرفتین؟ 124 00:04:40,447 --> 00:04:41,907 ‫جدیدا زدم توی کارش، ‫خیلی بهش فکر نکن. 125 00:04:41,907 --> 00:04:43,283 ‫مرسی که جام رو نگه‌داشتی مارو. 126 00:04:43,283 --> 00:04:45,160 ‫یه نفر رو استخدام کردم که برام جا بگیره، 127 00:04:45,160 --> 00:04:46,745 ‫که بتونم پیش تی-داگ وایستم. 128 00:04:46,745 --> 00:04:47,996 ‫یه جورایی مثل شوهر صف‌ایمه. 129 00:04:47,996 --> 00:04:50,123 ‫خب پس، مطمئنم راجع به من شنیدی دیگه... 130 00:04:50,123 --> 00:04:53,502 ‫کوروو ام، شوهر واقعی تری، ‫همچنین رهبر مجرد گروه. 131 00:04:53,502 --> 00:04:56,380 ‫کورو... کور... 132 00:04:56,380 --> 00:04:57,714 ‫نه، تا الان چیزی نگفته. 133 00:04:57,714 --> 00:04:59,007 ‫چرا بابا، یادت نیست؟ 134 00:04:59,007 --> 00:05:01,802 ‫گفته بودم وقتی عصبانی میشه چشم‌هاش ‫مثل کارتون‌ها می‌زنه بیرون و من بدم میاد. 135 00:05:01,802 --> 00:05:03,303 ‫- اینطور نیست! ‫- اومدن. 136 00:05:03,303 --> 00:05:04,471 ‫نه، اگه گفته بودی یادم می‌اومد. 137 00:05:04,471 --> 00:05:05,681 ‫من و تری خیلی وقته هم رو می‌شناسیم. 138 00:05:05,681 --> 00:05:07,390 ‫فکر کنم اولین بار وقتی می‌خواستیم مجموعه... 139 00:05:07,390 --> 00:05:10,060 ‫ اسفنج‌های جدید آقای شگفت‌انگیز ‫رو بگیریم هم صف شدیم. 140 00:05:10,060 --> 00:05:11,895 ‫عجب روزی بود! 141 00:05:13,105 --> 00:05:15,315 ‫وای! 142 00:05:15,315 --> 00:05:16,024 ‫با اون اسفنج‌ها... 143 00:05:16,024 --> 00:05:18,026 ‫راستش کوروو می‌خواست بره. 144 00:05:18,026 --> 00:05:19,152 ‫به صف عادت نداره. 145 00:05:19,152 --> 00:05:20,904 ‫نه، راستش قرار نبود برم. 146 00:05:20,904 --> 00:05:22,656 ‫- صف داره خوب میشه. ‫- جدا؟ 147 00:05:22,656 --> 00:05:24,449 ‫آره، مشتاقم که اینجا به همراه... 148 00:05:24,449 --> 00:05:26,535 ‫هم‌گروهی، هم‌چنین، شوهر خلاف‌کارم. 149 00:05:26,535 --> 00:05:29,079 ‫همچنین تری، ‫و این شخص به اسم لایمس باشم. 150 00:05:29,079 --> 00:05:30,622 ‫لینوس هستم، ‫با «ن». 151 00:05:30,622 --> 00:05:32,374 ‫ای‌بابا، مگه من چی گفتم؟ 152 00:05:33,125 --> 00:05:36,795 ‫خیلی‌خب، ‫خوش اومدی رفیق! 153 00:05:36,795 --> 00:05:39,464 ‫فقط دو تا بسته پفک دی‌کوئیل آوردم، 154 00:05:39,464 --> 00:05:40,549 ‫باید با هم دیگه بخورین. 155 00:05:40,549 --> 00:05:41,800 ‫تری خیلی دوست داره. 156 00:05:41,800 --> 00:05:44,428 ‫کوئیل اضافی هم داره؟ ‫بریم توی کارش. 157 00:05:44,428 --> 00:05:46,597 ‫مگه تری با طعم مای‌تای و ‫ ماهی‌ قرمز دوست نداشت؟ 158 00:05:46,597 --> 00:05:49,516 ‫اون مال سال 2019 بود بابا، ‫ولی خب کی یادش می‌‌مونه؟ 159 00:05:49,516 --> 00:05:52,436 ‫تری خیلی راجع به خوراکی حرف می‌زنه. 160 00:05:52,436 --> 00:05:54,938 ‫من رو می‌شناسی دیگه، خیلی بیوگلز ‫ و توییزلرز دوست دارم. 161 00:05:54,938 --> 00:05:57,691 ‫خیلی شکمو‌ ام! 162 00:05:57,691 --> 00:05:59,318 ‫خدایا... 163 00:06:00,652 --> 00:06:03,906 ‫می‌دونستم! ‫همیشه آدم باید بره توی صف سریع تر. 164 00:06:04,948 --> 00:06:07,451 ‫وای، خیلی‌خب، ‫حالا باید بدویم. 165 00:06:07,451 --> 00:06:09,036 ‫صف من خیلی خفن تره! 166 00:06:09,036 --> 00:06:11,413 ‫گور پدرت تری! 167 00:06:15,250 --> 00:06:17,628 ‫پسر، توی عجب صف‌هایی بودیم‌ها. 168 00:06:17,628 --> 00:06:19,796 ‫یادته یه بار گفتیم گواهینامه ‫ رانندگی‌مون رو گم کردیم، 169 00:06:19,796 --> 00:06:20,881 ‫که بتونیم بریم اداره ‫ وسایل نقلیه بنزینی؟ 170 00:06:20,881 --> 00:06:22,007 ‫خیلی طول کشید. 171 00:06:22,007 --> 00:06:23,717 ‫این روزها اصلا صف خوبی پیدا نمیشه. 172 00:06:23,717 --> 00:06:25,427 ‫کاش می‌تونستیم برگردیم به قبلا، 173 00:06:25,427 --> 00:06:27,304 ‫و با هم توی صف نون وایستیم. 174 00:06:27,304 --> 00:06:29,389 ‫من حاضرم برگردم به دوران رکود اقتصادی، 175 00:06:29,389 --> 00:06:32,017 ‫که فقیر باشم و همراهت توی صف وایستم. 176 00:06:32,017 --> 00:06:33,185 ‫من هم همیشه همین رو میگم! 177 00:06:33,185 --> 00:06:35,354 ‫من یه بار توی خواروبار فروشی ‫توی صف ایستادم. 178 00:06:35,354 --> 00:06:37,272 ‫زیاد خرید کرده بودم، ‫نمی‌تونستم برم باجه فوری. 179 00:06:37,272 --> 00:06:39,191 ‫برای همین مجبور شدم توی ‫ یه صف دیگه وایستم. 180 00:06:39,191 --> 00:06:40,317 ‫وای، عجب داستانی. 181 00:06:40,317 --> 00:06:42,069 ‫سخت نگیر، ‫بالاخره آدم باید از یه جایی شروع کنه. 182 00:06:42,069 --> 00:06:43,070 ‫ممنونم لینوس. 183 00:06:43,070 --> 00:06:45,280 ‫تو تنها کسی نیستی که در طول ‫ عمرش توی صف ایستاده تری. 184 00:06:45,280 --> 00:06:48,116 ‫یادته یه بار توی صف اقتباس تئاتر ‫ فیلم «انگاشته» ایستاده بودیم و... 185 00:06:48,116 --> 00:06:50,536 ‫یه یارو بی‌خانمان سمتت یه کیسه گوه پرت کرد؟ 186 00:06:50,536 --> 00:06:52,829 ‫یادته داشتیم نگاه می‌کردیم ‫که توی کیسه می‌رینه، 187 00:06:52,829 --> 00:06:54,081 ‫و می‌گفتیم یعنی گوه نصیب کی میشه؟ 188 00:06:54,081 --> 00:06:54,957 ‫و نصیب تو شد! 189 00:06:54,957 --> 00:06:57,459 ‫فکر کنم عکس‌هاش توی گوشیم هست. 190 00:06:57,960 --> 00:07:00,003 ‫هوی، نظرت راجع به این یارو لینوس چیه؟ 191 00:07:00,003 --> 00:07:01,213 ‫جسی؟ 192 00:07:01,213 --> 00:07:03,549 ‫هنوز توی کف گردن اون یارویی؟ 193 00:07:03,549 --> 00:07:04,800 ‫نمی‌تونم جلوش رو بگیرم. 194 00:07:04,800 --> 00:07:07,636 ‫دارم زندگیمون با هم رو تصور می‌کنم. 195 00:07:09,429 --> 00:07:12,891 ‫جدی این خرس گنده رو برای من آوردی؟ 196 00:07:12,891 --> 00:07:14,142 ‫مثل خودت بامزه‌ست! 197 00:07:14,142 --> 00:07:17,104 ‫میشه یکم پشمک بهم بدی؟ 198 00:07:17,104 --> 00:07:19,648 ‫تو همین الانش هم شیرین ترین دختر دنیایی. 199 00:07:19,648 --> 00:07:20,774 ‫ای‌وای. 200 00:07:22,276 --> 00:07:24,903 ‫بیا بریم سوار چرخ‌وفلک بشیم ‫و بالاش که رسیدیم انقدر با هم ور بریم، 201 00:07:24,903 --> 00:07:26,738 ‫که خراب بشه و مجبور بشن بیان نجاتمون بدن. 202 00:07:26,738 --> 00:07:27,948 ‫با کمال میل. 203 00:07:27,948 --> 00:07:30,784 ‫ولی یه چیزی هست که اول باید ازت بپرسم. 204 00:07:30,784 --> 00:07:32,286 ‫جسیکا مخالف، از وقتی که... 205 00:07:32,286 --> 00:07:34,580 ‫توی صف پشت کله‌م رو دیدی عاشقت شدم. 206 00:07:34,580 --> 00:07:36,164 ‫خیلی خوشگلی، ‫خیلی باهوشی. 207 00:07:36,164 --> 00:07:38,542 ‫بلدی چطوری بهم حال بدی. 208 00:07:38,542 --> 00:07:40,878 ‫بهم افتخار می‌دی باهام ازدواج کنی؟ 209 00:07:40,878 --> 00:07:43,338 ‫همون موقعی گفتی جسیکا مخالف جوابم مثبت بود. 210 00:07:49,136 --> 00:07:50,888 ‫نگاه کنین! ‫شفیره غول مانند شده. 211 00:07:50,888 --> 00:07:52,973 ‫کاش میشد بیشتر از کله‌ش رو دید. 212 00:07:53,807 --> 00:07:56,185 ‫یاخدا، گودزیلا هم اومده؟ 213 00:07:56,185 --> 00:07:57,978 ‫یعنی همون گودزیلاییه که پارسال حین، 214 00:07:57,978 --> 00:07:59,062 ‫نمایشگاه کتاب اومده بود؟ 215 00:08:00,022 --> 00:08:01,356 ‫یاخدا، شنیدین؟ 216 00:08:01,356 --> 00:08:03,567 ‫فکر کنم شفیره و گودزیلا ‫ وارد یه جنگ حماسی شدن. 217 00:08:03,567 --> 00:08:06,320 ‫مطمئنم دارن ماشین ها رو له می‌کنن ‫و برج‌ها رو خراب می‌کنن. 218 00:08:06,320 --> 00:08:07,112 ‫ما هم می‌تونیم بریم ببینیم! 219 00:08:07,112 --> 00:08:09,114 ‫تری، میشه یه لحظه بریم ببینیم چه خبره؟ 220 00:08:09,114 --> 00:08:10,908 ‫می‌تونی بری کوروو، ‫ولی جات رو از دست میدی. 221 00:08:10,908 --> 00:08:12,534 ‫خیلی بده که توی صف نباشی. 222 00:08:12,534 --> 00:08:14,077 ‫حاضرم به جاش کیرم رو قطع کنم. ‫خودت می‌دونی دیگه. 223 00:08:14,077 --> 00:08:15,787 ‫- آره بابا. ‫- به درک، می‌مونم. 224 00:08:15,787 --> 00:08:17,331 ‫عاشق کلاهت شدم تی-رکس. 225 00:08:17,331 --> 00:08:18,874 ‫بی‌خیال بابا، ‫جلوی کلاه تو لنگ می‌ندازه. 226 00:08:18,874 --> 00:08:20,709 ‫بیا بهت یه چیزی یاد بدم احمق. 227 00:08:20,709 --> 00:08:22,753 ‫باید یه کلاهی بگیری که گردنت رو بپوشونه. 228 00:08:22,753 --> 00:08:24,505 ‫تازه عرق گردنت رو هم خشک می‌کنه. 229 00:08:24,505 --> 00:08:25,756 ‫خفنه، مگه نه؟ 230 00:08:25,756 --> 00:08:26,882 ‫چه فکر خفنی. 231 00:08:26,882 --> 00:08:29,218 ‫کلاه من مثل اسکل‌ها فقط ‫بالای سرم رو می‌پوشونه 232 00:08:29,218 --> 00:08:31,970 ‫تو اسکل نیستی تری، ‫تو خفن ترین آدمی هستی که می‌شناسم. 233 00:08:31,970 --> 00:08:33,889 ‫آره، خفن ترین آدمی که ‫من می‌شناسم هم هستی. 234 00:08:33,889 --> 00:08:35,557 ‫همین دیروز بهم گفتی باید ‫ آتیش بگیرم و بمیرم. 235 00:08:35,557 --> 00:08:36,767 ‫داشتم شوخی می‌کردم. 236 00:08:36,767 --> 00:08:39,269 ‫اون همه سکه داغی که صبحونه خوردم ‫حالم رو بد کرده، 237 00:08:39,269 --> 00:08:41,355 ‫باید برم دستشویی. 238 00:08:41,355 --> 00:08:42,606 ‫برای چی بری دستشویی؟ ‫ما که سوراخ کون نداریم. 239 00:08:42,606 --> 00:08:44,525 ‫آره، فقط برم روی صندلی بشینم تا آروم بشم. 240 00:08:44,525 --> 00:08:45,692 ‫تازه، می‌تونم آدامسم رو بجوم. 241 00:08:45,692 --> 00:08:48,320 ‫روش جویدن آدامس من انقدر حال‌بهم‌زنه که ‫ نمی‌تونم جلوی مردم انجامش بدم. 242 00:08:48,320 --> 00:08:50,531 ‫باشه، وقتی نیستی من ‫برات جات رو نگه می‌دارم. 243 00:08:50,531 --> 00:08:52,658 ‫باز چرا می‌خندین؟ 244 00:08:52,658 --> 00:08:54,618 ‫باز تصادفی از یه ویدئو ‫ تیک‌تاک نقل‌قول کردم؟ 245 00:08:54,618 --> 00:08:58,080 ‫نه، ولی «جات رو نگه‌می‌دارم» حرفیه ‫که یه تازه کار صف می‌زنه. 246 00:08:58,080 --> 00:08:59,706 ‫تو بلد نیستی، ‫بذار برات توضیح بدم. 247 00:08:59,706 --> 00:09:02,417 ‫توی بازار حرفه‌ای صف‌ها، ‫چیزی که تری باید بگه، 248 00:09:02,417 --> 00:09:03,961 ‫اسمش حفظ صفه. 249 00:09:03,961 --> 00:09:05,504 ‫و اگه مثل من خفن باشی... 250 00:09:05,504 --> 00:09:06,839 ‫اینطوری مثل یه فوتبالیست اعلام می‌کنی؛ 251 00:09:06,839 --> 00:09:09,091 ‫حفظ صف، توجه! ‫شماره هشت به جایگاه! 252 00:09:09,091 --> 00:09:11,468 ‫ببین، من میگم حفظ صف، ‫و بقیه حرفه‌ای ها احترام می‌ذارن. 253 00:09:11,468 --> 00:09:13,428 ‫چون ما رسوم باستانی و ‫ شرافتمندانه رو قبول داریم 254 00:09:13,428 --> 00:09:15,764 ‫اگه حفظ صف نکنی، ‫جات رو می‌گیرن که هیچ، 255 00:09:15,764 --> 00:09:16,974 ‫بدتر از اون، ‫شرافتت هم از دست میدی. 256 00:09:16,974 --> 00:09:19,226 ‫حفظ کردن قوانینش خیلی سخته. 257 00:09:19,226 --> 00:09:20,602 ‫- خفنه، نه؟ ‫- حفظ صف! 258 00:09:20,602 --> 00:09:23,230 ‫خوش بگذرون تری-داکتیل. 259 00:09:24,189 --> 00:09:26,900 ‫ممنون که قضیه حفظ صف رو توضیح دادی. 260 00:09:26,900 --> 00:09:28,986 ‫گوش کن ببین چی می‌گم مرتیکه آبی جنده! 261 00:09:28,986 --> 00:09:30,946 ‫تری مال منه، ‫این صف هم مال منه، 262 00:09:30,946 --> 00:09:32,865 ‫تو یه موریانه‌خوار گوهی. 263 00:09:32,865 --> 00:09:35,284 ‫رفتارت خیلی تغییر کرد لینوس. 264 00:09:35,284 --> 00:09:36,827 ‫عنکبوتی، چیزی نیشت زده؟ 265 00:09:36,827 --> 00:09:38,871 ‫من همراه تری توی صدها صف ایستادم. 266 00:09:38,871 --> 00:09:40,706 ‫اجازه نمیدم بیای بینمون و... 267 00:09:40,706 --> 00:09:42,082 ‫رابطه‌مون رو خراب کنی. 268 00:09:42,082 --> 00:09:43,792 ‫پس بزن به چاک! 269 00:09:43,792 --> 00:09:45,961 ‫صبرکن، صبرکن، ‫تو داری دو رو بازی در میاری! 270 00:09:45,961 --> 00:09:48,297 ‫شنیده بودم که آدم‌ها اینجورین، ‫ولی تاحالا ندیده بودمش. 271 00:09:48,297 --> 00:09:49,006 ‫چقدر باحال. 272 00:09:49,006 --> 00:09:50,632 ‫یا همین الان میری، ‫یا بهاش رو می‌پردازی. 273 00:09:50,632 --> 00:09:53,093 ‫نگی که نگفتم مرتیکه کسخل! 274 00:09:53,093 --> 00:09:54,553 ‫ببینین کی برگشته! 275 00:09:54,553 --> 00:09:56,096 ‫خوش برگشتی تری-کلات. 276 00:09:56,096 --> 00:09:57,389 ‫حدس بزن چی شد تری! 277 00:09:57,389 --> 00:09:59,266 ‫وقتی رفتی لینوس رفتارش کاملا عوض شد. 278 00:09:59,266 --> 00:10:01,393 ‫خیلی بدجنس شد و کلی توهین کرد. 279 00:10:01,393 --> 00:10:02,811 ‫ولی قبل اینکه برم خیلی خوب بود که. 280 00:10:02,811 --> 00:10:04,813 ‫- می‌دونم! ‫- لینوس، اون روت رو به تری نشون بده. 281 00:10:04,813 --> 00:10:06,231 ‫دوباره همونطوری بدجنس و کثافت بشو. 282 00:10:06,231 --> 00:10:07,941 ‫متوجه حرفت نمیشم کوروو. 283 00:10:07,941 --> 00:10:09,943 ‫مگه از وقتی تری رفت ما حرفی زدیم؟ 284 00:10:09,943 --> 00:10:11,904 ‫همینطوری مثل یه... 285 00:10:11,904 --> 00:10:13,113 ‫لال به زمین زل زده بودی. 286 00:10:13,113 --> 00:10:14,740 ‫از خودت حرف درنیار کوروو. 287 00:10:14,740 --> 00:10:15,741 ‫چرا باید اینکار رو بکنم؟ 288 00:10:15,741 --> 00:10:18,243 ‫شاید به رابطه من با لینوس حسادت می‌کنی. 289 00:10:18,243 --> 00:10:21,163 ‫من یه ردا دارم که روش کریستال داره ‫و کاری می‌کنه معلق بشم. 290 00:10:22,122 --> 00:10:24,917 ‫هیچ‌وقت به آدم‌هایی که با صف خودارضایی ‫ می‌کنن حسودی نمی‌کنم. 291 00:10:24,917 --> 00:10:25,918 ‫داری آبروم رو می‌بری. 292 00:10:25,918 --> 00:10:27,544 ‫یادته اون سری توی اون ‫صف ایستاده بودیم که... 293 00:10:27,544 --> 00:10:30,839 ‫وارد اولین بوفه جیمی بافت ‫و مرکز مراقبت‌های فوری بشیم، 294 00:10:30,839 --> 00:10:33,759 ‫و من نزدیک بود بی‌خیال بشم، چون که از اون ‫میگو‌هایی که بهش حساسیت دارم خورده بودم؟ 295 00:10:33,759 --> 00:10:35,886 ‫وای، خیلی آدم های چاقی اومده بودن. 296 00:10:44,186 --> 00:10:46,897 ‫عجب صف محرکی! 297 00:10:46,897 --> 00:10:49,358 ‫پشمام، دریاچه؟ ‫باید وارد آب هم بشیم؟ 298 00:10:49,358 --> 00:10:50,609 ‫چه فکر بکری! 299 00:10:50,609 --> 00:10:53,487 ‫خیلی از اون احمق‌های توی ‫خیابون سریع تر پیش می‌ریم. 300 00:10:58,408 --> 00:11:00,702 ‫ایول! ‫بیایین دوچرخه‌ها رو بدزدیم، خفنه! 301 00:11:03,956 --> 00:11:05,916 ‫بیا دیگه کوروو ‫با ما اسکوات بزن. 302 00:11:05,916 --> 00:11:08,168 ‫باید کاری کنیم ماهیچه‌هامون خواب نره. 303 00:11:08,168 --> 00:11:10,212 ‫نمی‌فهمه بابا، ‫پاهای کوچولوش رو ببین. 304 00:11:10,212 --> 00:11:12,506 ‫مثل چوب کبریتن، ‫با این تفاوت که آتیش نمی‌گیرن. 305 00:11:12,506 --> 00:11:14,174 ‫ببین، دوباره دو رو بازی درآورد، ‫همین الان! 306 00:11:14,174 --> 00:11:16,134 ‫بهش میگن بازی با کلمات، ‫آقای حساس. 307 00:11:16,134 --> 00:11:17,511 ‫اوه، باید جواب بدم. 308 00:11:17,511 --> 00:11:19,805 ‫بهتریم دوستم جف زنگ زده، ‫عاشقش میشی تری. 309 00:11:19,805 --> 00:11:21,682 ‫توی صف پیشخدمت‌های عروسی آشنا شدیم. 310 00:11:22,266 --> 00:11:24,601 ‫خیلی‌خب، قضیه تو و این یارو لینوس چیه؟ 311 00:11:24,601 --> 00:11:26,478 ‫چیه کوروو؟ ‫اون شوهر صف‌ایمه. 312 00:11:26,478 --> 00:11:29,106 ‫مثل جرارد که توی باشگاه شوهرمه، 313 00:11:29,106 --> 00:11:31,525 ‫و بیلی جونیور که وقتی بعد‌ازظهر یکشنبه میریم ‫ فروشگاه کاسکو شوهرم میشه. 314 00:11:31,525 --> 00:11:32,568 ‫چرا انقدر گیر میدی؟ 315 00:11:32,568 --> 00:11:35,237 ‫گیر نمیدم، ‫ولی خیلی به کمرت دست می‌زنه. 316 00:11:35,237 --> 00:11:37,114 ‫اینطوری توی صف جلوی قوز کردن رو می‌گیریم. 317 00:11:37,114 --> 00:11:40,367 ‫دیدی اون فضاییه روی گودزیلا حرکات رزمی زد؟ 318 00:11:40,367 --> 00:11:42,786 ‫فکر کنم قراره با اون ربات گنده‌ای که... 319 00:11:42,786 --> 00:11:43,704 ‫تازه اومده توی شهر هم بجنگه. 320 00:11:43,704 --> 00:11:46,248 ‫چی؟ ‫شفیره با مارمولک گنده و ربات درگیر شده! 321 00:11:46,248 --> 00:11:48,709 ‫خیلی خفن به نظر میاد، ‫کاش دید بهتری داشتم. 322 00:11:48,709 --> 00:11:51,253 ‫لعنتی، خیلی بده، ‫اصلا نمی‌تونم ربات رو ببینم. 323 00:11:51,253 --> 00:11:53,672 ‫شرط می‌بندم مثل چَپی حرکات باحالی می‌زنه. 324 00:11:55,048 --> 00:11:56,508 ‫چطوری خسته نمی‌شی؟ 325 00:11:56,508 --> 00:11:57,926 ‫نمی‌دونم... ‫شاید چون باهوشم. 326 00:11:57,926 --> 00:11:59,970 ‫خیلی‌خب، خیلی‌خب، ‫خداحافظ. 327 00:11:59,970 --> 00:12:02,764 ‫جف می‌خواست بهش یاد بدم ‫ چطوری گوشت خوک رو دودی کنه. 328 00:12:02,764 --> 00:12:05,517 ‫من استاد کباب کردنم. 329 00:12:05,517 --> 00:12:06,685 ‫- خب، چه خبرها؟ ‫- صبر کن ببینم! 330 00:12:06,685 --> 00:12:07,936 ‫تو نمی‌تونی برگردی توی صف لینوس! 331 00:12:07,936 --> 00:12:09,646 ‫نمی‌تونم برگردم؟ 332 00:12:09,646 --> 00:12:11,857 ‫چی میگی بابا؟ ‫من پادشاه این صف‌ام. 333 00:12:11,857 --> 00:12:12,983 ‫- حفظ صف نگفتی. ‫- وای! 334 00:12:12,983 --> 00:12:14,860 ‫من که جایی نرفتم، ‫همین پنج قدم اون طرف تر بودم. 335 00:12:14,860 --> 00:12:16,486 ‫خب رفتن همینه دیگه. 336 00:12:16,486 --> 00:12:18,155 ‫بازی با کلماتم چطوره؟ 337 00:12:18,155 --> 00:12:20,782 ‫شرمنده لینوس، ‫ولی حق با اونه. 338 00:12:20,782 --> 00:12:22,451 ‫گفتن حفظ صف قانونه، 339 00:12:22,451 --> 00:12:24,912 ‫و بدون قانون، ‫صف فقط یه سری افرادن که پیش هم ایستادن. 340 00:12:24,912 --> 00:12:26,830 ‫می‌دونی این رو کی گفته؟ ‫گاندی. 341 00:12:26,830 --> 00:12:28,457 ‫شاید هم کایل وان تیتسنبرگ. 342 00:12:28,457 --> 00:12:30,375 ‫به‌هرحال، دیگه رفتنی‌ای لینوس. 343 00:12:30,375 --> 00:12:32,127 ‫شاید بهتر باشه بری یه صف آسون تر پیدا کنی. 344 00:12:32,127 --> 00:12:33,545 ‫مثلا صف تاب سواری بچه‌ها توی پارک. 345 00:12:33,545 --> 00:12:35,506 ‫دهن تخمی‌ت رو ببند! 346 00:12:35,506 --> 00:12:36,590 ‫تو اسکل صف‌هایی. 347 00:12:36,590 --> 00:12:39,134 ‫نباید بذارن کنار حرفه‌هایی مثل من وایستی. 348 00:12:39,134 --> 00:12:40,636 ‫ببین! ‫اون روش دوباره اومد! 349 00:12:40,636 --> 00:12:42,429 ‫واقعا دو رو داره. 350 00:12:42,429 --> 00:12:43,847 ‫- فکر کردم فقط توی فیلم‌هاست. ‫- دیدی گفتم؟ 351 00:12:43,847 --> 00:12:46,058 ‫امیدوارم جفتتون سوزاک بگیرین و برید جهنم! 352 00:12:46,058 --> 00:12:47,559 ‫و اونجا صف‌ای نیست که واردش بشین. 353 00:12:47,559 --> 00:12:49,019 ‫بی‌خیال لینوس، ‫عصبانی نشو. 354 00:12:49,019 --> 00:12:50,229 ‫حرمت صف‌هایی که با هم ایستادیم رو نگه‌دار. 355 00:12:50,229 --> 00:12:52,189 ‫اصلا می‌دونی چیه؟ ‫من یه صف بهتر درست می‌کنم. 356 00:12:52,189 --> 00:12:54,316 ‫نمیشه، خلاف قوانین باستانیه. 357 00:12:54,316 --> 00:12:56,902 ‫کیر توی قوانین، ‫به من میگن لینوس. 358 00:12:56,902 --> 00:12:58,654 ‫اسم صف رو از روی اسم من برداشتن! 359 00:12:58,654 --> 00:13:00,072 ‫- ای‌وای! ‫- سلام همگی! 360 00:13:00,072 --> 00:13:01,365 ‫- وای لینوسه؟ ‫- لینوس! 361 00:13:01,365 --> 00:13:03,408 ‫سه سال پشت هم مسابقه ‫ ایستادنی رو برنده شده. 362 00:13:03,408 --> 00:13:05,452 ‫امروز اینجا خیلی چهره آشنا می‌بینم. 363 00:13:05,452 --> 00:13:07,538 ‫و اگه شما حرفه‌ای هستید و اسکل نیستید، 364 00:13:07,538 --> 00:13:09,957 ‫و رنگ پوستتون آبی یا سبز نیست ‫ و سوراخ کون دارید، 365 00:13:09,957 --> 00:13:12,209 ‫همراهم بیایید تا یه جای بهتر وایستیم 366 00:13:12,209 --> 00:13:13,794 ‫دقیقا همین‌جا. 367 00:13:13,794 --> 00:13:15,754 ‫- بهتره بریم. ‫- لینوس کارش رو بلده. 368 00:13:15,754 --> 00:13:16,922 ‫کسی با لینوس درنمی‌افته. 369 00:13:16,922 --> 00:13:18,966 ‫ولی بچه‌ها، قوانین چی میشن؟ 370 00:13:22,302 --> 00:13:24,429 ‫کوروو، تو بهترین صف عمرم رو خراب کردی. 371 00:13:24,429 --> 00:13:25,806 ‫تقصیر من نبود. ‫ لینوس... 372 00:13:25,806 --> 00:13:27,432 ‫نمی‌خوام باهات حرف بزنم. 373 00:13:27,432 --> 00:13:28,851 ‫اومدی یکی از تفریحاتم رو تجربه کنی، 374 00:13:28,851 --> 00:13:30,602 ‫و کاری کردی که برام مثل کابوس بشه. 375 00:13:32,604 --> 00:13:34,940 ‫- ریدین! ‫- مادرجنده! 376 00:13:37,818 --> 00:13:40,153 ‫کار کردن خیلی سخته‌ها. 377 00:13:40,153 --> 00:13:42,406 ‫وای عزیزم، خیلی طلا شدی. 378 00:13:42,406 --> 00:13:44,074 ‫یعنی با یه زن شاغل بودن... 379 00:13:44,074 --> 00:13:45,117 ‫شبیه کسایی که خیلی پول‌درمیارن شدی. 380 00:13:45,117 --> 00:13:47,536 ‫همینطوره، ‫بازار امروز خیلی بهم ریخت. 381 00:13:47,536 --> 00:13:49,371 ‫فراز و نشیب داشت، ‫خودت می‌دونی دیگه. 382 00:13:49,371 --> 00:13:51,665 ‫سهام و ارز‌ها، ‫نمودارها. 383 00:13:51,665 --> 00:13:53,625 ‫خوراک گوساله بدون گوساله درست کردم. 384 00:13:53,625 --> 00:13:54,376 ‫همونطوری که دوست داری. 385 00:13:54,376 --> 00:13:56,753 ‫کفش‌هات رو دربیار و بیا ‫ یه غذای خوشمزه بخور. 386 00:13:56,753 --> 00:13:59,173 ‫عالی شده. 387 00:13:59,173 --> 00:14:01,758 ‫ولی شام امشب من... 388 00:14:01,758 --> 00:14:05,721 ‫دهن مویی تو و دهن معمولی منه جناب. 389 00:14:08,473 --> 00:14:10,767 ‫باورم نمی‌شه که بعد ده سال ازدواج... 390 00:14:10,767 --> 00:14:12,144 ‫هنوز هم این‌قدر عطش داریم. 391 00:14:12,144 --> 00:14:15,522 ‫حالا من رو مثل خوراک گوساله‌ی بدون گوساله ‫ برگردون. 392 00:14:15,522 --> 00:14:17,983 ‫مثل سیب‌زمینی‌هات انگشتم کن. 393 00:14:17,983 --> 00:14:18,942 ‫روم شیره بمال! 394 00:14:18,942 --> 00:14:21,570 ‫عاشق وقتیم که سکس و غذا رو قاطی می‌کنی. 395 00:14:21,570 --> 00:14:23,363 ‫دقیقا مثل قهرمانم، ‫آینا گارتن. 396 00:14:23,363 --> 00:14:24,615 ‫صبرکن ببینم، ‫حواست کجاست؟ 397 00:14:30,204 --> 00:14:32,623 ‫دختره هرزه! ‫به چه جرئتی شوهرم رو می‌دزدی؟ 398 00:14:33,415 --> 00:14:36,210 ‫چطور تونستی! ‫ما این همه سال زن و شوهر بودیم! 399 00:14:36,210 --> 00:14:39,129 ‫من این همه مدت کار کردم که ‫ پول قایقت رو بدم. 400 00:14:39,129 --> 00:14:42,049 ‫- عزیزم، اون فقط یه دوسته. ‫- باورم نمی‌شه. 401 00:14:42,049 --> 00:14:45,552 ‫تنها قولی که داشتیم این بود که ‫به‌هم خیانت نمی‌کنیم. 402 00:14:45,552 --> 00:14:46,929 ‫داری زیاده‌روی می‌کنی. 403 00:14:46,929 --> 00:14:49,848 ‫داره بازیت می‌ده جنده خانم، ‫وقتی نیستی انگشتش رو می‌کنه توم. 404 00:14:49,848 --> 00:14:51,767 ‫- می‌دونستم! ‫- داره دروغ میگه، باور نکن. 405 00:14:51,767 --> 00:14:53,560 ‫نمی‌تونم این زندگی رو تحمل کنم. 406 00:14:53,560 --> 00:14:55,646 ‫تمومه. ‫من طلاق می‌خوام. 407 00:14:57,940 --> 00:15:00,734 ‫- حرف بزن دیگه تری. ‫- تو یه صف گونه پنجم رو خراب کردی. 408 00:15:00,734 --> 00:15:02,986 ‫مثل اینه که جلوی راه یه طوفان ‫ خیلی قوی رو بگیری. 409 00:15:02,986 --> 00:15:05,280 ‫کدوم آدمی جلوی یه طوفان ‫ قوی و خفن رو می‌گیره؟ 410 00:15:05,280 --> 00:15:07,824 ‫احتمالا استورم از مردان ایکس، ‫چون می‌تونه آب‌وهوا رو کنترل کنه، 411 00:15:07,824 --> 00:15:09,284 ‫اینطوری جلوی خسارت رو می‌گیره. 412 00:15:09,284 --> 00:15:11,119 ‫حالا هم داری پز میدی که ازم باهوش تری؟ 413 00:15:11,119 --> 00:15:13,288 ‫- خیلی‌خب، ادامه بده. ‫- بابت لینوس معذرت می‌خوام. 414 00:15:13,288 --> 00:15:15,749 ‫فکر کردم به قوانین احترام می‌ذارین، ‫همون هایی بهم یاد دادین. 415 00:15:15,749 --> 00:15:18,669 ‫البته بخاطر رعایت قوانین بهت افتخار می‌کنم. 416 00:15:18,669 --> 00:15:19,795 ‫توی قوانین خوبم. 417 00:15:19,795 --> 00:15:22,339 ‫باورم نمیشه لینوس یه صف جدید درست کرده. 418 00:15:22,339 --> 00:15:23,882 ‫این بدترین کار ممکنه. 419 00:15:23,882 --> 00:15:25,509 ‫به نظرم باید بریم خونه. 420 00:15:25,509 --> 00:15:27,094 ‫چرا؟ ‫این همه مدت منتظر بودیم. 421 00:15:27,094 --> 00:15:29,721 ‫تازه داره از حس پیاده‌رو زیرپام خوشم میاد. 422 00:15:29,721 --> 00:15:30,889 ‫آره ولی دهنمون سرویس شده. 423 00:15:30,889 --> 00:15:32,891 ‫الان دو تا صف داریم. 424 00:15:32,891 --> 00:15:36,186 ‫و وقتی کارکنان شروع به کار می‌کنن، ‫نمی‌دونن صف اصلی کدومه. 425 00:15:36,186 --> 00:15:38,522 ‫و صف جدیده همه حرفه‌ای ها توشن. ‫ببین چطوری ایستادن. 426 00:15:38,522 --> 00:15:40,065 ‫خیلی عالی ایستادن. 427 00:15:40,065 --> 00:15:43,193 ‫خیلی خوب ژست گرفتن، ‫ما گیر یه مشت خنگ افتادیم. 428 00:15:43,193 --> 00:15:44,778 ‫مطمئنم فروشگاه اون صف رو انتخاب می‌کنه. 429 00:15:44,778 --> 00:15:45,487 ‫من رو ببین تری. 430 00:15:45,487 --> 00:15:47,906 ‫زدن این حرف خیلی برام سخته، ‫ می‌دونی که خوشم نمیاد از بقیه تعریف کنم. 431 00:15:47,906 --> 00:15:49,741 ‫- تو همیشه تنبل و اعصاب‌خردکنی. ‫- ادامه بده. 432 00:15:49,741 --> 00:15:51,785 ‫ولی تو منتظر صف‌ای هستی که دیدم. 433 00:15:51,785 --> 00:15:53,036 ‫کاری می‌کنی آسون به نظر بیاد. 434 00:15:53,036 --> 00:15:55,163 ‫می‌تونی ساعت‌ها اینجا وایستی ‫ و به جلو نگاه کنی. 435 00:15:55,163 --> 00:15:56,623 ‫و خیلی هم ازش لذت می‌بری. 436 00:15:56,623 --> 00:15:58,166 ‫بهش می‌گن تمرکز! 437 00:15:58,166 --> 00:16:00,210 ‫به یاد بیار که اولین بار چی باعث شد ‫ از صف خوشت بیاد. 438 00:16:00,210 --> 00:16:02,045 ‫قبل از اینکه دم‌ودستگاه‌ها، مجله‌ها، 439 00:16:02,045 --> 00:16:03,547 ‫و سبک‌ مختلف صف‌ها پیداشون بشه 440 00:16:03,547 --> 00:16:05,424 ‫آره، چقدر قبلا آرامش‌بخش بود. 441 00:16:05,424 --> 00:16:08,177 ‫دقیقا، تو لینوس یا بقیه ‫حرفه‌ای‌ها رو لازم نداری. 442 00:16:08,177 --> 00:16:10,596 ‫صف این بیرون نیست، ‫درون توئه. 443 00:16:10,596 --> 00:16:11,638 ‫همیشه درونت بوده. 444 00:16:11,638 --> 00:16:13,599 ‫البته که هست، ‫از پسش برمیام. 445 00:16:13,599 --> 00:16:15,225 ‫هوی لینوس دماغو. 446 00:16:15,225 --> 00:16:16,602 ‫بازی شروعه. 447 00:16:16,602 --> 00:16:18,520 ‫قراره مثل یه دلقکی که بهش شلیک شده.. 448 00:16:18,520 --> 00:16:19,688 ‫پخش زمین بشی! 449 00:16:28,113 --> 00:16:29,198 ‫چیکار... ‫چیکار می‌کنی؟ 450 00:16:29,198 --> 00:16:31,450 ‫این‌ها رو لازم ندارم، ‫برمی‌گردم به حالت ساده. 451 00:16:31,450 --> 00:16:33,911 ‫همون حالتی که اوایل باهاش وارد صف می‌شدم. 452 00:16:33,911 --> 00:16:36,455 ‫عجب اسکلی، ‫کی حاضره بیاد توی صف تو؟ 453 00:16:36,455 --> 00:16:38,040 ‫تری مخالف میاد. 454 00:16:38,040 --> 00:16:40,667 ‫و حالا وقت بزن و بکوبه. 455 00:16:41,543 --> 00:16:43,545 ‫استعاره بود، ‫اگه برقصیم جامون رو از دست می‌دیم. 456 00:16:43,545 --> 00:16:44,463 ‫بله! 457 00:16:47,174 --> 00:16:48,425 ‫ایول! 458 00:16:48,425 --> 00:16:50,552 ‫خزیدن توی گِل. ‫این صف خیلی خفنه. 459 00:16:51,762 --> 00:16:52,888 ‫آخ. ‫آخ. 460 00:16:52,888 --> 00:16:54,139 ‫پینت‌بال؟ 461 00:16:54,139 --> 00:16:55,724 ‫انگار که... 462 00:16:55,724 --> 00:16:57,976 ‫توی اون بازی‌های نظامی... 463 00:16:57,976 --> 00:17:00,354 ‫که توش آدم‌هایی دیگه رو زجر می‌دن هستم. 464 00:17:02,022 --> 00:17:03,357 ‫تبریک میگم. 465 00:17:03,357 --> 00:17:05,234 ‫شما یه مسابقه فدر سخت را انجام دادید. 466 00:17:05,234 --> 00:17:07,694 ‫که نسخه خشن تر و بروزشده ماراتن هست. 467 00:17:07,694 --> 00:17:08,695 ‫پس صف تموم شد؟ 468 00:17:08,695 --> 00:17:10,447 ‫بابت اتمام مسیر تبریک میگم پسرم. 469 00:17:10,447 --> 00:17:12,157 ‫خدای‌من. 470 00:17:12,157 --> 00:17:15,327 ‫این همه مدت فکر می‌کردم توی صف ایستادم، 471 00:17:15,327 --> 00:17:17,371 ‫ولی توی بهترین صف دنیا بودم! 472 00:17:18,372 --> 00:17:19,790 ‫صف نبود! 473 00:17:27,172 --> 00:17:28,841 ‫صبر کن ببینم. 474 00:17:28,841 --> 00:17:31,385 ‫داشت ازش می‌پرسید که ‫نواربهداشتی داره یا نه. 475 00:17:31,385 --> 00:17:33,971 ‫و اون هم نواربهداشتی داره چون ‫ دوست داره به همه کمک کنه. 476 00:17:33,971 --> 00:17:36,265 ‫عجب مرد خوبیه. 477 00:17:37,558 --> 00:17:39,810 ‫ببخشید، ‫نباید بهت شک می‌کردم. 478 00:17:39,810 --> 00:17:41,687 ‫دوستت دارم، ‫برای همیشه دوستت دارم. 479 00:17:41,687 --> 00:17:43,522 ‫من هیچ‌وقت بهت خیانت نمی‌کنم جسی. 480 00:17:43,522 --> 00:17:45,691 ‫فقط باید همیشه چندتا نواربهداشتی بزرگ، 481 00:17:45,691 --> 00:17:47,025 ‫محض شرایط اضطراری همراهم داشته باشم. 482 00:17:47,025 --> 00:17:49,278 ‫بیا بیست و هشت تا سگ نجات به فرزندی بگیریم. 483 00:17:49,278 --> 00:17:51,697 ‫و هم رو تا ابد «عزیزم» صدا کنیم. 484 00:17:53,282 --> 00:17:54,783 ‫آره. دوستت دارم. 485 00:17:54,783 --> 00:17:56,660 ‫نه، من بیشتر دوستت دارم. 486 00:17:56,660 --> 00:17:58,787 ‫باشه اصلا، ‫تو بیشتر دوستم داری. 487 00:17:58,787 --> 00:18:01,957 ‫خال‌کوبی مایکروسافت زون؟ 488 00:18:01,957 --> 00:18:03,959 ‫برای مسابقه‌ای زدیش؟ 489 00:18:03,959 --> 00:18:05,961 ‫اه، خداحافظ. 490 00:18:08,088 --> 00:18:10,591 ‫ببینین، شفیره و گودزیلا و ربات گنده. 491 00:18:10,591 --> 00:18:12,259 ‫ولی دیگه دعوا نمی‌کنن؟ 492 00:18:12,259 --> 00:18:13,468 ‫دارن هم رو می‌بوسن؟ 493 00:18:13,468 --> 00:18:14,887 ‫اونجا چه خبره؟ 494 00:18:14,887 --> 00:18:17,973 ‫رفیق، اون ربات گنده داشت اونجا به ‫ همه پلی‌استیشن پنج می‌داد. 495 00:18:17,973 --> 00:18:18,932 ‫من یه ده‌تایی گرفتم. 496 00:18:18,932 --> 00:18:20,809 ‫هوی، برگرد اینجا و بهم توضیح بده ببینم! 497 00:18:20,809 --> 00:18:22,102 ‫اونجا پیش شفیره چه خبره؟ 498 00:18:22,102 --> 00:18:24,188 ‫کاش من هم پلی‌استیشن پنج می‌گرفتم. 499 00:18:24,188 --> 00:18:25,189 ‫کی پلی‌استیشن پنج میده؟ 500 00:18:25,189 --> 00:18:26,481 ‫باید قوی باشیم و لینوس رو شکست بدیم. 501 00:18:26,481 --> 00:18:29,693 ‫بین این همه روزی که مجبور ‫ بودم یه جایی رو ترک نکنم... 502 00:18:29,693 --> 00:18:31,153 ‫دارن فروشگاه رو باز می‌کنن ‫شروع شد! 503 00:18:31,153 --> 00:18:32,237 ‫خیلی مضطربم! 504 00:18:32,237 --> 00:18:34,114 ‫به نظرت کدوم صف رو انتخاب می‌کنن؟ ‫قیافه‌م چطوره؟ 505 00:18:34,114 --> 00:18:35,532 ‫هسته‌م رو فعال می‌کنم و ‫ تمرین کگل انجام میدم. 506 00:18:35,532 --> 00:18:36,491 ‫خیلی خوب به نظر میای. 507 00:18:37,910 --> 00:18:39,578 ‫چرا لینوس انقدر مطمئن به نظر میاد؟ 508 00:18:40,162 --> 00:18:42,080 ‫صبر کن ببینم، ‫از چی مطمئنه؟ 509 00:18:42,623 --> 00:18:44,583 ‫اون همون یاروییه که بهش زنگ زده بود. 510 00:18:44,583 --> 00:18:47,336 ‫اون عامل نفوذی داره! ‫متقلب لاشی! 511 00:18:47,336 --> 00:18:48,754 ‫اگه اون قراره تقلب کنه، ما هم می‌‌کنیم. 512 00:18:48,754 --> 00:18:49,713 ‫می‌خوام از علمی-تخیلی استفاده کنم. 513 00:18:49,713 --> 00:18:51,673 ‫نه کوروو، ‫باید برگردیم سراغ اصول صف. 514 00:18:51,673 --> 00:18:53,509 ‫بدون دم‌ودستگاهی، بدون حقه‌ای، ‫بدون علمی-تخیلی. 515 00:18:53,509 --> 00:18:55,969 ‫اگه قرار باشه ببازم، ‫به روش رسمی می‌بازم. 516 00:18:55,969 --> 00:18:58,055 ‫تری، تو خیلی بالغانه رفتار می‌کنی. 517 00:18:58,055 --> 00:18:59,515 ‫من بابت انجام دادن کار درست ‫بهت افتخار می‌کنم. 518 00:18:59,515 --> 00:19:01,767 ‫وقتشه تمام زورمون رو بزنیم و تمرکز کنیم. 519 00:19:01,767 --> 00:19:02,935 ‫تا با خط صف یکی بشیم. 520 00:19:02,935 --> 00:19:06,230 ‫کارت درسته، فقط چشم‌هات رو ببند ‫و به برنده شدن فکر کن. 521 00:19:22,913 --> 00:19:24,998 ‫ صبرکن ببینم، ‫ دارن صف ما رو راه می‌دن. 522 00:19:24,998 --> 00:19:26,291 ‫بدون تقلب برنده شدم! 523 00:19:26,291 --> 00:19:28,544 ‫- با افتخار شکتش دادم! ‫- همین‌طوره. 524 00:19:28,544 --> 00:19:31,296 ‫موفق شدم! باورم نمیشه! ‫عاشق با افتخار بودنم. 525 00:19:31,296 --> 00:19:32,631 ‫تا ابد با صداقت رفتار می‌کنم. 526 00:19:32,631 --> 00:19:34,299 ‫این روی تری رو ندیده بودم. 527 00:19:35,092 --> 00:19:37,511 ‫یه روزی این کارتون رو ‫جبران می‌کنم لاشی‌ها! 528 00:19:37,511 --> 00:19:39,596 ‫و این‌که تری... 529 00:19:39,596 --> 00:19:41,139 ‫بین ما تموم شده. 530 00:19:41,139 --> 00:19:43,225 ‫برو برای خودت یه وکیل طلاق صف‌ای پیدا کن. 531 00:19:43,225 --> 00:19:46,895 ‫چون من وارد خط جدایی صف شدم. 532 00:19:46,895 --> 00:19:50,148 ‫و این حتما به طلاق صف‌ای منجر میشه. 533 00:19:52,317 --> 00:19:55,070 ‫واقعا طعم برند سوپریم خوبه. 534 00:19:55,070 --> 00:19:56,989 ‫طعمی که من به اندازه‌ش باحال نیستم. 535 00:19:56,989 --> 00:19:59,032 ‫عاشق آیفون‌های جدیدم. 536 00:19:59,032 --> 00:20:02,703 ‫این که هرسال یه آیفون جدید ‫بخوام باعث میشه... 537 00:20:02,703 --> 00:20:04,872 ‫پشمام، این کفش ورزشی‌های جدید... 538 00:20:04,872 --> 00:20:06,707 ‫آب پاهام داره میاد. 539 00:20:08,250 --> 00:20:10,002 ‫الان متوجه شدم تری. 540 00:20:10,002 --> 00:20:12,212 ‫صف‌ها استعاره‌ای از تجربیات انسانی هستن. 541 00:20:12,212 --> 00:20:14,298 ‫مقصد اهمیتی نداره، ‫این مسیره که مهمه. 542 00:20:14,298 --> 00:20:16,675 ‫چون باید واقعا به خودت و ‫ صف‌ات باور داشته باشی. 543 00:20:16,675 --> 00:20:18,594 ‫نه بابا، من فقط دوست دارم اولین نفری ‫ باشم که وسایل رو می‌خره. 544 00:20:18,594 --> 00:20:20,262 ‫ریدم دهنت تری، ‫خیلی احمقانه‌ست. 545 00:20:20,262 --> 00:20:21,680 ‫چرا انقدر علایق مزخرفی داری؟ 546 00:20:21,680 --> 00:20:23,015 ‫از صورتش متنفرم، 547 00:20:23,015 --> 00:20:26,935 ‫ولی عاشق دیدن دور شدن گردنشم. 548 00:20:26,935 --> 00:20:28,770 ‫من توی خفن ترین صف دنیا بودم. 549 00:20:28,770 --> 00:20:30,647 ‫یه تی‌شرت و یه مدال گرفتم که روش نوشته؛ 550 00:20:30,647 --> 00:20:32,441 ‫من بالاخره مسابقه فدر سخت را تکمیل کردم. 551 00:20:32,441 --> 00:20:34,860 ‫وایستا، وایستا، ‫من تی‌شرت دوست دارم، بده بیاد. 552 00:20:35,527 --> 00:20:38,280 ‫اگه بذاری یه تی‌شرت داشته باشم، ‫شاید من هم دوست داشته باشم. 553 00:20:38,280 --> 00:20:40,908 ‫سلام تری، این شوهر صف‌ای جدیدم، جیمزه. 554 00:20:40,908 --> 00:20:42,159 ‫قراره بریم توی صف انتشار نیمه شبانه... 555 00:20:42,159 --> 00:20:43,785 ‫رمان جدید دن براون وایستیم. 556 00:20:43,785 --> 00:20:46,830 ‫ داستان نوح که شب‌ها توی کشتی ‫ پرونده‌های قتل رو رمزگشایی می‌کرد. 557 00:20:46,830 --> 00:20:47,873 ‫یه تیر و دو نشون! 558 00:20:47,873 --> 00:20:49,249 ‫گوه بخور و بمیر لینوس. 559 00:20:49,249 --> 00:20:51,210 ‫شوهری که می‌خوام پیشم نشسته. 560 00:20:54,129 --> 00:20:55,797 ‫شفیره اومدی؟ ‫چی شده بود؟ 561 00:20:55,797 --> 00:20:57,424 ‫- عشق‌وحال! ‫- چی؟ 562 00:20:57,424 --> 00:20:59,051 ‫ای‌بابا، ‫زبان دریافتیش خیلی خوبه، 563 00:20:59,051 --> 00:21:00,594 ‫ولی باید یه فکری به حال زبان ابرازیش بکنیم. 564 00:21:00,594 --> 00:21:01,553 ‫خوشحالم که یه نفر بهش اشاره ای کرد. 565 00:21:01,553 --> 00:21:04,431 ‫امیدوارم اول قسمت بعدی دیگه اینجا نباشیم. 566 00:21:04,431 --> 00:21:06,058 ‫می‌خوام که کلا یه جای جدید باشیم. 567 00:21:06,058 --> 00:21:08,185 ‫- راستش به نظر من یکم... ‫- نه، خفه خون بگیر! 568 00:21:08,185 --> 00:21:10,854 ‫دیگه از قسمت های مربوط و ‫ این مزخرفات خبری نباشه. 569 00:21:10,854 --> 00:21:12,397 ‫اگه ادامه این جمله من توی قسمت بعدی باشه، 570 00:21:12,397 --> 00:21:13,482 ‫خیلی خیلی... 571 00:21:13,810 --> 00:21:23,810 ‫مترجم: تارخ علی‌خانی ‫تلگرام: aManOfWar@ 572 00:21:24,064 --> 00:21:31,064 ‫ارائه‌ای از وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::. 573 00:21:31,318 --> 00:21:38,318 ‫ ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید: ‫ @Digimoviez