1 00:00:00,801 --> 00:00:07,501 « زیرنویس از سینا صداقت » .: SinCities :. 2 00:00:07,591 --> 00:00:10,385 ‫تو دیگه آبراهام لینکلن، رئیس جمهور آمریکا نیستی 3 00:00:10,385 --> 00:00:13,430 ‫تو الان آبراهام لینکلن، ماشین جنگی هستی 4 00:00:13,430 --> 00:00:15,140 ‫ایول! باشه، بزن بریم 5 00:00:15,140 --> 00:00:16,308 ‫- تری! ‫- نمی‌تونم حرف بزنم، ورزش می‌کنم 6 00:00:16,308 --> 00:00:18,352 ‫این مهمه. پیوپا نارنجی شد 7 00:00:18,352 --> 00:00:20,979 ‫و؟ هی، هولو ویزوی من رو شکستی! 8 00:00:20,979 --> 00:00:24,024 ‫پیوپا نباید نارنجی باشه. ‫اون مدل پانتون 101-سی‌ـه. 9 00:00:24,024 --> 00:00:25,859 ‫- معنیش چیه؟ ‫- من از کجا باید بدونم؟ 10 00:00:25,859 --> 00:00:29,404 ‫چون کارته، تری. من سفینه رو تعمیر می‌کنم، ‫تو از پیوپا مراقبت می‌کنی 11 00:00:29,404 --> 00:00:32,407 ‫درسته، آره، این کارمه. منصفانه‌ست 12 00:00:32,407 --> 00:00:33,909 ‫وقتی این موجود به شکل نهایی خودش در بیاد، 13 00:00:33,909 --> 00:00:35,536 ‫هرچیزی که رو این سیّاره‌ست رو می‌بلعه 14 00:00:35,536 --> 00:00:37,454 ‫و جوّش رو تغییر میده تا تبدیل ‫به خونۀ جدیدمون بشه 15 00:00:37,454 --> 00:00:39,122 ‫که یعنی ما هم به همراه 16 00:00:39,122 --> 00:00:40,999 ‫همه چی خورده و عوض می‌شیم، فکر کنم 17 00:00:40,999 --> 00:00:43,502 ‫اگه نارنجی شدن اولین قدم به سمتِ ‫نابودی کامل باشه چی؟ 18 00:00:43,502 --> 00:00:45,838 ‫صبر کن، فکر کنم بدنش داغ شده. ‫این مهمه؟ 19 00:00:45,838 --> 00:00:48,006 ‫نه، اون همیشه داغه. خوشبختانه من نابغه‌ام 20 00:00:48,006 --> 00:00:49,967 ‫و حدس می‌زدم توانایی انجامش رو نداشته باشی 21 00:00:49,967 --> 00:00:52,511 ‫برای همین یه کارت کوچولو درست کردم ‫که اطلاعاتِ مهم پیوپا روش نوشته شده 22 00:00:52,511 --> 00:00:54,638 ‫گذاشتمش تو کیفم. فقط باید پیداش کنم 23 00:00:54,638 --> 00:00:55,639 ‫لعنتی، کجا گذاشتمش... 24 00:00:55,639 --> 00:00:58,267 ‫آخرین بار که پول اشلورپین برای پرداخت ‫هزینۀ چیزی لازم داشتم کی بود؟ 25 00:00:58,267 --> 00:01:00,018 ‫تو اون اغذیه فروشیِ ارمنی بود؟ 26 00:01:00,018 --> 00:01:01,562 ‫وای، تو اشلورپ بود! 27 00:01:01,562 --> 00:01:03,438 ‫ولی دنیای زادگاه‌مون تو تیتراژ اول منفجر شد 28 00:01:03,438 --> 00:01:06,608 ‫که چاره‌ای برامون نمی‌ذاره. باید از دستگاه ‫"رد خودت رو دنبال کن" استفاده کنم 29 00:01:06,608 --> 00:01:09,611 ‫تا تو زمان به عقب سفر کنم، ‫برگردم به دنیای زادگاه‌مون، 30 00:01:09,611 --> 00:01:11,029 ‫و کیفم رو پیدا کنم 31 00:01:11,029 --> 00:01:13,323 ‫من که نیستم. این به نظر خیلی کار داره 32 00:01:13,323 --> 00:01:16,034 ‫و پیوپا تا حالا هیچوقت تمام جمعیت ‫روی زمین رو نکشته، پس... 33 00:01:16,034 --> 00:01:18,078 ‫اوه، الان منفجر میشه! 34 00:01:19,037 --> 00:01:23,041 ‫سیّاره اشلورپ یه آرمان شهرِ بی‌نقص بود ‫تا این‌که سیّارک بهش برخورد کرد 35 00:01:24,251 --> 00:01:26,628 ‫به 100 بزرگسال و رپلیکانت‌هاشون یک پیوپا داده شد 36 00:01:26,628 --> 00:01:28,755 ‫و اونا به فضا فرار کردن، 37 00:01:28,755 --> 00:01:31,091 ‫در جستجوی خونه‌های جدیدی ‫در دنیاهای خالی از سکنه 38 00:01:31,842 --> 00:01:34,720 ‫ما رو زمین سقوط کردیم و روی یه سیّاره ‫بیش از حد پرجمعیت سرگردون شدیم 39 00:01:34,720 --> 00:01:36,388 ‫درسته، تمام این مدت من داشتم حرف می‌زدم 40 00:01:36,388 --> 00:01:38,182 ‫من اونی هستم که پیوپا رو بغل کردم. ‫اسمم کورووئه. 41 00:01:38,182 --> 00:01:40,017 ‫این سریالِ منه. الان پیوپا رو انداختم زمین 42 00:01:40,017 --> 00:01:41,977 ‫من رو می‌بینید؟ این، این احمقانه‌ست 43 00:01:41,977 --> 00:01:43,979 ‫من از زمین متنفرم. خونۀ خیلی بدیه 44 00:01:43,979 --> 00:01:46,815 ‫مردم احمقن. دایناسورها کدوم گوری هستن؟ 45 00:01:46,815 --> 00:01:48,525 ‫اونا با دایناسورها چیکار کردن؟ 46 00:01:56,491 --> 00:02:00,287 ‫خب این دستگاه رد خودت رو دمبال کن کجاست؟ 47 00:02:00,287 --> 00:02:02,247 ‫شبیه یه سفینه فضایی با یه ساعت بزرگ پشتشه؟ 48 00:02:02,247 --> 00:02:04,208 ‫دستگاه رد خودت رو دنبال کن. ‫یه جفت کفش پیشرفته‌ست 49 00:02:04,208 --> 00:02:07,586 ‫که به پوشنده اجازه میده در زمان به عقب سفر ‫کنه و به جاهایی بره که قبلاً توشون وایساده 50 00:02:07,586 --> 00:02:09,505 ‫هر کدوم از این کفش‌ها 11 میلیون دلار پولشه 51 00:02:09,505 --> 00:02:10,923 ‫- اونا روشن میشن؟ ‫- مالِ من میشه 52 00:02:10,923 --> 00:02:14,176 ‫- اوه، چرا کفش‌های باحال به تو می‌رسه؟ ‫- چون من رئیسم 53 00:02:14,176 --> 00:02:17,304 ‫دستگاه رد خودت رو دنبال کن یه سری ‫دستورالعمل خاص داره 54 00:02:17,304 --> 00:02:19,598 ‫پیروی نکردن ازشون می‌تونه منجر به ‫عواقبِ فاجعه‌باری برای 55 00:02:19,598 --> 00:02:21,683 ‫زنجیرۀ فضا-زمان بشه. می‌فهمی، تری؟ 56 00:02:21,683 --> 00:02:23,894 ‫- کفش‌هایی با قوانین. گرفتم ‫- قانون شماره یک 57 00:02:23,894 --> 00:02:25,854 ‫هنگام استفاده از کفش رد خودت رو دنبال کن، 58 00:02:25,854 --> 00:02:28,190 ‫هیچکس در گذشته نمی‌تونه ما رو ببینه ‫یا صدامون رو بشنوه 59 00:02:28,190 --> 00:02:31,944 ‫دو، فقط می‌تونیم 8 ساعت تو گذشته ‫بمونیم وگرنه تبدیل به لجن می‌شیم 60 00:02:31,944 --> 00:02:33,737 ‫سه، نمی‌تونیم چیز جدیدی یاد بگیریم... 61 00:02:33,737 --> 00:02:37,324 ‫یادآوری، شیرینی دانمارکی به عنوان ‫پیش‌غذا خیلی دست کم گرفته شده 62 00:02:37,324 --> 00:02:40,202 ‫یکی باید یه چیزی به هرکی که ‫اون منوها رو تهیه می‌کنه بگه 63 00:02:40,202 --> 00:02:42,496 ‫اون منوهای مزاحم. بعضی‌هاشون خیلی طولانین 64 00:02:42,496 --> 00:02:44,915 ‫اقلام زیادی دارن. ‫برای همینه که غذای چینی نمی‌خورم. 65 00:02:44,915 --> 00:02:46,124 ‫- دلیلِ دیگه‌ای نداره ‫- گوشِت با منه؟ 66 00:02:46,124 --> 00:02:47,376 ‫آره، آره، لجن، ادامه بده 67 00:02:49,127 --> 00:02:52,464 ‫جسی، اه، دوباره عرشۀ وانمودین رو باز گذاشتی 68 00:02:54,466 --> 00:02:56,677 ‫به عرشۀ وانمودین خوش برگشتی، یامیولک 69 00:02:56,677 --> 00:02:59,012 ‫سلام، عایشه، آخرین برنامه‌ای که ‫جسی اجرا می‌کرد رو پخش کن 70 00:02:59,012 --> 00:03:01,223 ‫خب، این تجاوز به حریم خصوصی ‫ماست، اینطور فکر نمی‌کنی؟ 71 00:03:01,223 --> 00:03:02,558 ‫آره، برای همینم محشر میشه 72 00:03:02,558 --> 00:03:03,934 ‫ابطالِ پروتکل 73 00:03:03,934 --> 00:03:06,436 ‫کلمۀ عبور: ‫P3N3RA BR3AD 74 00:03:06,436 --> 00:03:09,439 ‫ابطال پذیرفته شد. در حال ادامه ‫آخرین برنامه، مردکِ چندش 75 00:03:10,315 --> 00:03:12,359 ‫سلام جسی، من فانیولک هستم 76 00:03:12,359 --> 00:03:14,987 ‫می‌خوای بازی محشرِ تعویض ‫لباس‌مون رو ادامه بدیم 77 00:03:14,987 --> 00:03:16,780 ‫از یه لباس کابوی موندیم 78 00:03:16,780 --> 00:03:19,408 ‫این دیگه چه کوفتیه؟ تو دیگه چی هستی؟ 79 00:03:19,408 --> 00:03:21,410 ‫من فانیولک هستم. من دقیقاً مثل توئم، 80 00:03:21,410 --> 00:03:24,371 ‫ولی بامزه‌تر و مهربون‌ترم ‫و بلدم مو ببافم و نون بپزم 81 00:03:24,371 --> 00:03:27,040 ‫جسی اینجا یه نسخۀ مهربون‌تر از من داره؟ ‫این غیرممکنه 82 00:03:27,040 --> 00:03:29,960 ‫هر دفعه که وارد یه اتاق میشم، ‫یه نفر میگه: "اوه، عالی شد" 83 00:03:29,960 --> 00:03:32,004 ‫خب، جسی فکر می‌کنه تو عوضی هستی. ‫یه بار بهم گفت... 84 00:03:32,004 --> 00:03:35,007 ‫اون سعی کرد برای یه پی‌اس4 ‫من رو به یه ساحره بفروشه 85 00:03:35,007 --> 00:03:36,633 ‫آره، ولی اون معامله رو قبول نکرد 86 00:03:36,633 --> 00:03:39,595 ‫نمی‌تونی از این گِله کنی که نزدیک بود ‫به یه ساحره فروخته شی 87 00:03:39,595 --> 00:03:41,847 ‫اون راه رفتن و نفس کشیدنم رو مسخره می‌کنه 88 00:03:41,847 --> 00:03:43,056 ‫بیخیال 89 00:03:43,056 --> 00:03:46,810 ‫اصلاً تا حالا راه رفتنش رو نگاه کردی؟ ‫همش کلاپ، کلاپ، نفس، نفسه 90 00:03:46,810 --> 00:03:48,729 ‫.من از راه رفتنش خوشم میاد ‫.مهم نیست 91 00:03:48,729 --> 00:03:51,148 ‫- به نظرم برازنده‌ست ‫- پس چرا باهاش ازدواج نمی‌کنی؟ 92 00:03:51,148 --> 00:03:53,317 ‫- ای کاش می‌تونستم ‫- چندش‌آوره! 93 00:03:53,317 --> 00:03:55,777 ‫این خیلی داغونه. من خیلی مهربونم 94 00:03:55,777 --> 00:03:57,905 ‫گمونم باید جسی رو مجبور کنم ازم خوشش بیاد 95 00:03:57,905 --> 00:03:59,781 ‫با کرگ تی و نلسون 96 00:03:59,781 --> 00:04:02,659 ‫قانون 58، در گذشته عاشق کسی نشو 97 00:04:02,659 --> 00:04:04,578 ‫وگرنه تبدیل به لجن می‌شیم. خوابیدی؟ 98 00:04:04,578 --> 00:04:06,496 ‫به چیزی دست نزنیم وگرنه تبدیل به لجن می‌شیم 99 00:04:06,496 --> 00:04:08,749 ‫کاش می‌تونستم تو گذشته به وسایل دست بزنم، ‫ولی روالش اینجوری نیست. 100 00:04:08,749 --> 00:04:10,542 ‫- بیشتر مثل این می‌مونه که شبحیم ‫- خب پس، 101 00:04:10,542 --> 00:04:11,543 ‫چطوری کیفت رو میاریم؟ 102 00:04:11,543 --> 00:04:14,213 ‫باید از دستگاه "دوباره به وسایلت ‫دست بزن" استفاده کنیم 103 00:04:17,049 --> 00:04:18,926 ‫وای، این از دنیای زادگاه‌مون اومده؟ 104 00:04:18,926 --> 00:04:22,095 ‫آه، یه جورایی شبیه یه چوبه که ‫یه چنگال بهش بسته شده 105 00:04:22,095 --> 00:04:24,056 ‫می‌دونی، باید برای استفاده ‫از اینا مجوز بگیری، 106 00:04:24,056 --> 00:04:26,016 ‫ولی اون دفتر منفجر شد، پس ‫مشکلی برامون پیش نمیاد 107 00:04:26,016 --> 00:04:28,352 ‫و حالا، وقتشه رد خودمون رو دنبال کنیم 108 00:04:35,494 --> 00:04:39,129 ‫« سیّاره اشلورپ » ‫« دو سال قبل » 109 00:04:49,122 --> 00:04:50,415 ‫اشلورپِ زیبا 110 00:04:50,415 --> 00:04:53,669 ‫اوه، چقدر دلم برای این محل شگفت انگیز ‫با حکومتِ دیکتاتوری تنگ شده بود 111 00:04:53,669 --> 00:04:55,546 ‫خیلی کوچیک‌تر از اونه که یادم میاد 112 00:04:55,546 --> 00:04:58,131 ‫هیچوقت فکر نمی‌کردم دوباره ‫اتاقِ قبلیم رو ببینم 113 00:04:58,131 --> 00:05:00,050 ‫وای خدا، اینجا با معادلاتِ زیادی عشق بازی کردم 114 00:05:00,050 --> 00:05:01,677 ‫اوه، ریاضی رو گاییدی؟ چه خفن 115 00:05:01,677 --> 00:05:02,970 ‫این نسخۀ جوون‌ترِ توئه 116 00:05:02,970 --> 00:05:05,389 ‫وای پسر، تو خیلی لاغرتر بودی 117 00:05:05,389 --> 00:05:08,100 ‫اوه، جدی می‌گم، کنار خودت وایسا. ‫فرق رو ببین. 118 00:05:08,100 --> 00:05:10,310 ‫تو خیلی شُل کردی 119 00:05:10,310 --> 00:05:11,979 ‫نگاه کن، کیف رو گذاشتی رو میز 120 00:05:11,979 --> 00:05:16,233 ‫اوه، عالیه، تری. حالا با چوب کیف رو می‌زنم ‫می‌ندازم تو سفینه‌مون تو پایگاه فضایی 121 00:05:16,233 --> 00:05:19,027 ‫اینجوری وقتی به زمان حال برگردیم ‫کیف تو سفینه می‌مونه 122 00:05:20,487 --> 00:05:22,322 ‫عمداً خطا می‌زنی که خندم بگیره؟ 123 00:05:22,322 --> 00:05:23,532 ‫- من رو نگاه نکن ‫- داره جواب میده 124 00:05:23,532 --> 00:05:24,616 ‫وقتی این کارو می‌کنم نگاهم نکن 125 00:05:27,995 --> 00:05:29,788 ‫اوه، سلام کوچولو 126 00:05:29,788 --> 00:05:32,499 ‫یه بیسکوئیتِ مونده از یه ‫قوطی زنگ زده می‌خوای؟ 127 00:05:34,543 --> 00:05:36,295 ‫من کجام؟ ما مُردیم؟ 128 00:05:36,295 --> 00:05:37,671 ‫- عصر بخیر، لورین ‫- آه! 129 00:05:37,671 --> 00:05:41,049 ‫می‌دونم که تو در طول سال‌ها ‫چیزای زیادی رو از دست دادی 130 00:05:41,049 --> 00:05:43,886 ‫بچه‌هات از پیشت رفتن. شوهرت مُرده 131 00:05:43,886 --> 00:05:45,762 ‫حتی دوستات مُردن 132 00:05:45,762 --> 00:05:49,349 ‫تنها چیزی که برات مونده خاطراتت هستن 133 00:05:49,349 --> 00:05:51,059 ‫این فرصتِ توئه، لورین 134 00:05:51,059 --> 00:05:54,730 ‫می‌تونم به ذهنت دسترسی پیدا کنم و ‫هرچی تو عمرت دیدی رو بهت نشون بدم 135 00:05:54,730 --> 00:05:57,566 ‫چیزی هست که از دست دادی ‫و نمی‌تونی به یاد بیاری 136 00:05:57,566 --> 00:05:59,234 ‫که من می‌تونم بهت بدم؟ 137 00:05:59,234 --> 00:06:02,196 ‫قیافۀ مادرم یادم نمیاد 138 00:06:02,196 --> 00:06:05,574 ‫فقط آرزو دارم می‌تونستم برای آخرین بار ببینمش 139 00:06:11,580 --> 00:06:14,333 ‫همه خیلی آرومن با این که چیزی ‫به منفجر شدن‌شون نمونده 140 00:06:14,333 --> 00:06:17,503 ‫واقعاً نماد یه جامعۀ پیشرفته‌ست. ‫به جز نواحی دلهره. 141 00:06:17,503 --> 00:06:18,921 ‫من خودم رو تسلیم مرگ کردم، 142 00:06:18,921 --> 00:06:21,340 ‫گرچه وقتی بمیرم دلم برای ‫دوستام و خانوادم تنگ میشه 143 00:06:21,340 --> 00:06:22,966 ‫اوه، اون یارو داره خودش رو شرمنده می‌کنه. 144 00:06:22,966 --> 00:06:24,885 ‫هی، چیزی نمونده به پایگاه فضایی برسیم 145 00:06:24,885 --> 00:06:27,596 ‫فقط باید این پسر بد رو بزنیم بندازیم ‫تو دریچه و کارمون تموم میشه 146 00:06:27,596 --> 00:06:28,931 ‫تو می‌تونی پسر! 147 00:06:29,723 --> 00:06:30,724 ‫لعنتی! 148 00:06:31,517 --> 00:06:33,852 ‫هی، مأموریت موفقیت آمیز بود. ‫حالا بیا برگردیم. 149 00:06:33,852 --> 00:06:35,729 ‫باید یکم دیگه هولو ویزو ببینم 150 00:06:40,025 --> 00:06:42,611 ‫بالأخره، یه سری جواب در مورد پیوپا. ‫خیلی خب، 151 00:06:42,611 --> 00:06:45,614 ‫اگه پیوپاتون نارنجی شد، ‫به این معنیه که یه چیز نارنجی خورده 152 00:06:45,614 --> 00:06:48,200 ‫خب، من یه بسته پفکِ چیتوز به خوردش دادم 153 00:06:48,200 --> 00:06:51,078 ‫می‌دونی، همونایی که وقتی پارسال ‫خوردمشون من رو نارنجی کردن 154 00:06:51,078 --> 00:06:53,580 ‫خب خیالم راحت شد. ‫قرار نیست توسط پیوپا بلعیده شیم، 155 00:06:53,580 --> 00:06:55,958 ‫حداقل امروز نه و گذشته رو بدونِ ایجاد حتی 156 00:06:55,958 --> 00:06:59,169 ‫یک اثر پروانه‌ای ناخواسته تغییر دادیم. ‫پس واقعاً ترکوندیم. 157 00:06:59,169 --> 00:07:01,797 ‫- ما رو ببین، محشریم ‫- ما محشریم، یوهو 158 00:07:01,797 --> 00:07:04,258 ‫سلام کونکش‌ها! هاها! 159 00:07:04,258 --> 00:07:05,425 ‫آبجومون تموم شده 160 00:07:07,719 --> 00:07:10,556 ‫کسی نمی‌خواد بره بازم بخره؟ 161 00:07:10,556 --> 00:07:12,057 ‫صبر کن، چی؟ تو دیگه کی هستی؟ 162 00:07:12,057 --> 00:07:13,642 ‫خدای من، یه آدم فضایی تو خونه‌مون هست! 163 00:07:13,642 --> 00:07:15,644 ‫یللی تللی بسه. شما دوتا کلی کارِ دارید 164 00:07:15,644 --> 00:07:18,146 ‫کمکم کنید تمام جلیقه‌ها و دستکش‌های ‫بی‌انگشتم رو مرتب کنم 165 00:07:18,146 --> 00:07:21,024 ‫فکر می‌کردم گفتی همه منفجر شدن 166 00:07:21,024 --> 00:07:22,943 ‫تو کی هستی و تو خونۀ ما چیکار می‌کنی؟ 167 00:07:22,943 --> 00:07:24,820 ‫از چی حرف می‌زنی؟ من ونبو هستم 168 00:07:24,820 --> 00:07:26,697 ‫ما با هم از اشلورپ فرار کردیم، یادتون نیست؟ 169 00:07:26,697 --> 00:07:29,491 ‫ونبو؟ درست می‌گم؟ ونبو؟ 170 00:07:29,491 --> 00:07:31,201 ‫یواش، کوروو! 171 00:07:31,201 --> 00:07:33,412 ‫تو واقعاً وزن اضافه کردی، رفیق 172 00:07:33,412 --> 00:07:34,746 ‫شبیه یه شرِک آبی شدی 173 00:07:34,746 --> 00:07:37,416 ‫خرت کجاست شرِک آبی؟ 174 00:07:38,834 --> 00:07:41,753 ‫اوه تری، پی‌اس4‌ـت رو خراب کردم چون ‫سعی کردم یه پیتزای کوچیک توش بپزم 175 00:07:41,753 --> 00:07:44,256 ‫هی، تازه اون رو از یه ساحره گرفته بودم. ‫حروم زاده! 176 00:07:44,590 --> 00:07:47,426 ‫خیلی خب، اینجا چه خبره؟ 177 00:07:47,426 --> 00:07:49,261 ‫حتماً ندونسته یه چیزی رو ‫تو گذشته عوض کردیم، 178 00:07:49,261 --> 00:07:51,638 ‫که باعث شده تو یه جریانِ زمانی ‫تاریک و منحرف گیر بیوفتیم 179 00:07:51,638 --> 00:07:54,391 ‫یکی از نتایجش این شده که ظاهراً ‫ونبو تو مأموریت به ما ملحق شده 180 00:07:54,391 --> 00:07:56,185 ‫و تمام این مدت با ما زندگی می‌کرده 181 00:07:56,185 --> 00:07:58,687 ‫هی مرد، من نمی‌تونم با آدمی ‫به این پخمگی زندگی کنم 182 00:07:58,687 --> 00:08:01,982 ‫.مطمئنم اون یه پادکستِ واقعی خلاف داره ‫.انگار یه چیزی میزنه 183 00:08:01,982 --> 00:08:04,151 ‫.گوش کردن، خوبه ‫!جنس زدن، یوهو 184 00:08:04,151 --> 00:08:06,403 ‫باید برگردیم به گذشته و ‫تغییر کیف رو خنثی کنیم، 185 00:08:06,403 --> 00:08:08,322 ‫که باید ما رو به جریانِ زمانی درست برگردونه 186 00:08:08,322 --> 00:08:09,448 ‫و این از شرِ ونبو خلاص میشه؟ 187 00:08:09,448 --> 00:08:11,867 ‫تو جریانِ زمانی قبل ونبو ‫قطعاً تو اشلورپ مُرده 188 00:08:11,867 --> 00:08:15,370 ‫پس آره، ولی این به خاطر ونبو نیست. ‫این به خاطر درست کردن جریان زمانه. 189 00:08:15,370 --> 00:08:16,705 ‫آره، جریانِ زمان اولویتِ اوله، 190 00:08:16,705 --> 00:08:18,123 ‫ولی مطمئنی که ونبو می‌میره؟ 191 00:08:18,123 --> 00:08:20,417 ‫آره، بدنش توسط سیّارک تبخیر میشه 192 00:08:20,417 --> 00:08:22,169 ‫- ما قهرمانیم ‫- تری، برو تو آشپزخونه 193 00:08:22,169 --> 00:08:23,587 ‫و یه ساندویچ گوشتِ کم چرب درست کن! 194 00:08:23,587 --> 00:08:25,047 ‫سریع، یالا برو، بزن بریم 195 00:08:29,927 --> 00:08:31,136 ‫چوب‌مون اوناهاش 196 00:08:31,512 --> 00:08:33,555 ‫حالا فقط کافیه کیف رو بزنیم و بندازیم بیرون 197 00:08:34,681 --> 00:08:36,767 ‫این باید تغییراتِ جریان زمانی رو خنثی کنه 198 00:08:36,767 --> 00:08:38,393 ‫- ما قهرمانیم ‫- کاملاً قهرمانیم 199 00:08:41,980 --> 00:08:44,900 ‫خب جسی، از روزت برام میگی؟ 200 00:08:44,900 --> 00:08:46,443 ‫- واقعاً؟ ‫- آره 201 00:08:46,443 --> 00:08:48,570 ‫- خب، فهمیدم که لاورنس... ‫- مهم نیست! 202 00:08:48,570 --> 00:08:51,532 ‫خدای من لوئیز، پریودی چیزی شدی؟ 203 00:08:51,532 --> 00:08:53,283 ‫آره، ولی هیچ ربطی بهش نداره 204 00:08:53,283 --> 00:08:54,785 ‫فقط می‌خوام بدونِ تلاش کردن ازم خوشت بیاد 205 00:08:54,785 --> 00:08:56,161 ‫من دوست داشتن بی قید و شرط می‌خوام 206 00:08:56,161 --> 00:08:59,665 ‫صبر کن، تو برات مهمه ازت خوشم میاد یا نه؟ ‫این خیلی قشنگه. 207 00:08:59,665 --> 00:09:02,376 ‫نه، فقط، فقط نمی‌خوام نگران این باشم که 208 00:09:02,376 --> 00:09:05,420 ‫وقتی عصبانیت می‌کنم با یه تفنگِ لیزری ‫خفن از پشت بهم شلیک کنی 209 00:09:05,420 --> 00:09:06,630 ‫اصلاً از چی داری حرف می‌زنی؟ 210 00:09:06,630 --> 00:09:08,090 ‫اه، نمیدوم! کونِ لقت! 211 00:09:08,090 --> 00:09:10,425 ‫آقای نِق نقو پشت تلفن کارت دارن! 212 00:09:11,969 --> 00:09:14,721 ‫ونبو؟ کسی به اسم ونبو اینجا هست؟ 213 00:09:14,721 --> 00:09:16,682 ‫- دنبال یکی به اسم ونبو می‌گردم. ‫- چی؟ نه 214 00:09:16,682 --> 00:09:18,100 ‫- آره، آره، آره، خیلی خب ‫- آره! هورا! 215 00:09:18,100 --> 00:09:19,768 ‫اون برای یه کاری رفته بیرون 216 00:09:19,768 --> 00:09:22,563 ‫سلام، ونبو برگشته! 217 00:09:22,563 --> 00:09:27,234 ‫یه خبر عالی. من دستگاه طلاساز رو با ‫این موش‌های گرون‌قیمت معامله کردم 218 00:09:28,694 --> 00:09:30,404 ‫می‌بینید؟ به این زودی عاشقتون شدن 219 00:09:30,404 --> 00:09:31,989 ‫ببینید. یه بوس بهشون بدید 220 00:09:33,490 --> 00:09:35,659 ‫کونِ لقت 221 00:09:36,451 --> 00:09:40,372 ‫تا نفهمیم ونبو چطوری از نابودی سیّاره‌مون ‫نجات پیدا می‌کنه نمی‌تونیم برگردیم زمانِ حال 222 00:09:40,372 --> 00:09:42,165 ‫من حتی یادم نمیاد با یارو زندگی کرده باشم 223 00:09:42,165 --> 00:09:44,418 ‫پسر، کی فکر می‌کرد سفر در ‫زمان انقدر پیچیده باشه 224 00:09:44,418 --> 00:09:46,503 ‫سفر در زمان باید ساده و خطی باشه. ‫این تقصیرِ من نیست. 225 00:09:46,503 --> 00:09:47,963 ‫خب، تقصیرِ منم نیست 226 00:09:47,963 --> 00:09:50,716 ‫اوه ببین، اونا من و توی قبلی هستیم ‫که برای اولین بار باهم آشنا می‌شیم 227 00:09:50,716 --> 00:09:51,925 ‫آه، نگاهش کن 228 00:09:51,925 --> 00:09:53,844 ‫خوشحالم که با تو عازم این مأموریت میشم 229 00:09:53,844 --> 00:09:56,263 ‫گمونم دانش رو دوست داری و ‫در محرابِ منطق نیایش می‌کنی؟ 230 00:09:56,263 --> 00:09:57,931 ‫آره بابا. دانش خیلی خفنه 231 00:09:57,931 --> 00:10:02,102 ‫من عاشقِ این چیزام و متخصصِ پیوپام. ‫همه چی رو در مورد پیوپاها می‌دونم. 232 00:10:02,102 --> 00:10:04,354 ‫تری، تو منِ گذشته رو تعقیب کن، ‫منم توی گذشته رو تعقیب می‌کنم 233 00:10:04,354 --> 00:10:05,480 ‫نه، من می‌خوام منِ گذشته رو تعقیب کنم 234 00:10:05,480 --> 00:10:07,524 ‫تری، چون هیچکدوم یادمون ‫نمیاد ونبو رو دیده باشیم، 235 00:10:07,524 --> 00:10:09,776 ‫باید هر دو ناظر خارجی برای اونیکی باشیم 236 00:10:09,776 --> 00:10:12,279 ‫- تو پایگاه فضایی می‌بینمت ‫- باشه، فکرِ خوبیه 237 00:10:16,575 --> 00:10:18,577 ‫من دوباره جوون شدم 238 00:10:19,161 --> 00:10:22,497 ‫عزیزم، می‌تونی کمکم کنی این خریدها ‫رو که از پیگلی ویگلی کردم خالی کنم؟ 239 00:10:22,497 --> 00:10:24,499 ‫مامان، تو خیلی خوشگلی 240 00:10:24,499 --> 00:10:27,085 ‫این حرفِ خیلی قشنگی بود 241 00:10:27,085 --> 00:10:29,254 ‫خیلی دلم برات تنگ شده بود 242 00:10:30,589 --> 00:10:32,591 ‫بیا، با من بدو 243 00:10:53,153 --> 00:10:56,823 ‫اوه، مادرِ عزیزم. ‫حالا که قیافش رو یادم میاد، 244 00:10:56,823 --> 00:10:59,660 ‫می‌تونم وقتی رفتم بهشت پیداش کنم 245 00:10:59,660 --> 00:11:03,539 ‫حالا می‌تونم با دونستن این که ‫همه چی درست میشه بمیرم 246 00:11:03,539 --> 00:11:06,625 ‫اوه، ممنون. باید یه راهی باشه 247 00:11:06,625 --> 00:11:08,877 ‫که بتونم لطفت رو جبران کنم 248 00:11:08,877 --> 00:11:11,839 ‫تو آشپزخونۀ من یه کابینت با قفل کودک هست 249 00:11:11,839 --> 00:11:14,758 ‫داخلش دوتا باتری قلمی و ‫یه سوتِ هری پاتر هست 250 00:11:14,758 --> 00:11:16,134 ‫اونا رو برام بیار 251 00:11:16,260 --> 00:11:19,513 ‫- تو باتری می‌خوای؟ ‫- و یه سوتِ هری پاتر 252 00:11:21,849 --> 00:11:23,976 ‫وای پسر، تو راست می‌گفتی. ‫من مهربون نیستم. 253 00:11:23,976 --> 00:11:25,435 ‫این خیلی بده. من فکر می‌کردم عالیم 254 00:11:25,435 --> 00:11:28,438 ‫یامیولک، دوستِ من، پی بردن به بد بودنت 255 00:11:28,438 --> 00:11:30,482 ‫اولین قدم به سمت بهتر شدنه 256 00:11:30,482 --> 00:11:33,694 ‫باشه، کله کیری بهم بگو چطوری با جسی ‫مهربون باشم و سریع انجامش بده 257 00:11:33,694 --> 00:11:36,238 ‫خب، ما معمولاً تو محل موردعلاقه‌ش ‫وقت گذرونی می‌کنیم 258 00:11:36,864 --> 00:11:38,866 ‫خدای من، این خیلی احمقانه‌ست 259 00:11:38,866 --> 00:11:41,368 ‫به ماست فروشی پاستور پاستوریزه خوش اومدید، 260 00:11:41,368 --> 00:11:43,453 ‫اولین ماست فروشی به سبکِ لویی پاستور 261 00:11:43,453 --> 00:11:46,915 ‫چه خبر، تاد؟ با گرم کردن اون شیر برای ‫اطمینان از سالم بودنش حال می‌کنی؟ 262 00:11:46,915 --> 00:11:49,543 ‫پاستوریزه کردن دقیقاً همینه، رفیق 263 00:11:50,460 --> 00:11:52,754 ‫این خیلی خفنه. جسی خیلی بی‌عرضه‌ست 264 00:11:52,754 --> 00:11:54,047 ‫- دهنِ کوفتیت رو ببند! ‫- آها! 265 00:11:54,047 --> 00:11:56,008 ‫این حرفیه که من می‌زدم. ‫تو مثلِ منی. 266 00:11:56,008 --> 00:11:58,886 ‫نه نیستم. حالا بهت نشون میدم ‫چطوری مهربون باشی 267 00:11:58,886 --> 00:12:01,972 ‫عایشه، یه هولوگرامِ جسی برامون ظاهر کن 268 00:12:01,972 --> 00:12:03,390 ‫باشه 269 00:12:03,390 --> 00:12:06,226 ‫سلام جسی. امروز بوی خیلی خوبی میدی 270 00:12:06,226 --> 00:12:08,145 ‫چطوره امروز باهم چندتا طعم ‫مختلف مزمزه کنیم؟ 271 00:12:08,145 --> 00:12:09,479 ‫مرسی، بهترین رفیق 272 00:12:09,479 --> 00:12:11,648 ‫می‌خوام طعم مایه‌کوبی ضدسرخک ‫آناناسی رو امتحان کنم 273 00:12:11,648 --> 00:12:12,941 ‫بمیر! اول من! 274 00:12:12,941 --> 00:12:16,570 ‫توقف برنامه. یام، عزیزم، الان ‫رفتارت اصلاً مناسب نیست 275 00:12:16,570 --> 00:12:18,655 ‫واقعاً فکر می‌کنی این که بهش ‫گفتی بمیره حرفِ خوبی بود؟ 276 00:12:18,655 --> 00:12:20,032 ‫- آره ‫- نه، بدجنسی بود 277 00:12:20,032 --> 00:12:22,868 ‫- هی، تو گولم زدی! ‫- باشه، بیا برگردیم سراغ اصول اولیه 278 00:12:22,868 --> 00:12:24,578 ‫فقط سعی کن بهش لبخند بزنی 279 00:12:26,163 --> 00:12:27,706 ‫اوه، قراره شبِ درازی داشته باشیم 280 00:12:27,706 --> 00:12:29,625 ‫بهتره یه کتری قهوۀ هولوگرامی دم کنیم 281 00:12:29,625 --> 00:12:30,626 ‫اوهوم 282 00:12:32,336 --> 00:12:36,715 ‫اوه، خاک، رحمی که توش رشد می‌کنیم. ‫اسرارت همیشه خوشحالم می‌کنن. 283 00:12:36,715 --> 00:12:38,091 ‫اوف، چه پخمه‌ای 284 00:12:38,091 --> 00:12:40,385 ‫در حال آغاز دورۀ استراحتِ کاری 285 00:12:40,385 --> 00:12:43,096 ‫همکاران عزیز، الان متخصص ‫پیوپای خودم رو دیدم، 286 00:12:43,096 --> 00:12:45,057 ‫- و اون... ‫- خوش‌تیپ، الان میگه خوش‌تیپه 287 00:12:45,057 --> 00:12:46,892 ‫یه احمقه. فقط اون صورتِ احمقانه رو نگاه کنید 288 00:12:46,892 --> 00:12:50,938 ‫احتمالاً حتی فرق آرایۀ فلورواکس رو ‫با نوسانگر فاز گورترینو رو نمی‌دونه 289 00:12:50,938 --> 00:12:53,190 ‫باورنکردنیه 290 00:12:55,067 --> 00:12:58,612 ‫پیوپاتون رو داخل حوضچه‌ای به عمق ‫یک سانتی متر از رنگدانه بذارید 291 00:12:58,612 --> 00:13:00,781 ‫و بذارید به مدت سه ساعت خودش رو جوهری کنه 292 00:13:00,781 --> 00:13:02,616 ‫چه خبر، طری؟ دلم برات تنگ شده بود، عزیزم 293 00:13:02,616 --> 00:13:04,368 ‫دلم برات تنگ شده بود، بوبو کوچولو. ‫تو بوبو کوچولوی منی. 294 00:13:04,368 --> 00:13:06,995 ‫خدای من، اون دختر جذاب شریکِ زندگی تریه؟ 295 00:13:06,995 --> 00:13:09,915 ‫و اسمِ اونم طریه؟ چطور تا حالا ‫چیزی در موردش نگفته؟ 296 00:13:09,915 --> 00:13:12,417 ‫وای پسر، الان همکار تخلیه‌ام رو دیدم 297 00:13:12,417 --> 00:13:14,002 ‫یه عوضی تمام عیاره 298 00:13:14,002 --> 00:13:16,630 ‫حیف که نمی‌تونم تو رو به جای ‫اون خرفت با خودم ببرم 299 00:13:16,630 --> 00:13:20,259 ‫شماره 31827، ساکت باش! ‫همچنین، دکمۀ بالات رو ببند. 300 00:13:20,259 --> 00:13:21,885 ‫ولی اینجوری خیلی باحال‌تر میشم 301 00:13:21,885 --> 00:13:23,637 ‫همسانی باحاله! 302 00:13:23,637 --> 00:13:26,640 ‫همسانی باحاله، همسانی باحاله، 303 00:13:26,640 --> 00:13:28,141 ‫همسانی باحاله 304 00:13:28,517 --> 00:13:31,186 ‫آره جسی، انتخابِ وانیلت خوبه 305 00:13:31,186 --> 00:13:33,480 ‫و بچه‌گونه نیست 306 00:13:33,480 --> 00:13:36,733 ‫نه، نمی‌تونی... صبر کن، تو موفق شدی. ‫عایشه، بدجنسی رو آنالیز کن. 307 00:13:36,733 --> 00:13:38,193 ‫هیچ بدجنسی تشخیص داده نشد 308 00:13:38,193 --> 00:13:40,237 ‫- موفق شدم ‫- تبریک می‌گم، یامیولک 309 00:13:40,237 --> 00:13:42,155 ‫برای تمام سخت‌کوشی‌هات، ‫دوست دارم برچسبِ 310 00:13:42,155 --> 00:13:44,032 ‫انتقام‌جوی موردعلاقت رو بهت جایزه بدم 311 00:13:44,032 --> 00:13:45,868 ‫اوه، ایول! هاوک‌آی! 312 00:13:45,868 --> 00:13:47,578 ‫اون یه تیردان داره. اسمِ واقعیش کلینته 313 00:13:47,578 --> 00:13:51,456 ‫یوهو، قدرتِ ماورایی من هدف گیریه. ‫تو رو هدف می‌گیرم، تو رو هدف می‌گیرم. 314 00:13:51,456 --> 00:13:54,001 ‫- امشب خیلی تخت می‌خوابی ‫- تو رو هدف می‌گیرم... 315 00:13:54,376 --> 00:13:56,253 ‫اوه 316 00:13:56,712 --> 00:13:58,755 ‫آخرین باری که دیوار رو تمیز کردی کِی بود؟ 317 00:13:58,755 --> 00:14:02,384 ‫از وقتی که مذهب رو ابداع کردن ‫اون تو داره بدجوری چندش‌آور میشه 318 00:14:02,384 --> 00:14:04,469 ‫جسی، سلام. می‌خواستم حالت رو بپرسم 319 00:14:04,469 --> 00:14:06,972 ‫و بهت بگم که پاپیونت خوشگله 320 00:14:06,972 --> 00:14:08,432 ‫صبر کن، این یه تله‌ست؟ 321 00:14:08,432 --> 00:14:09,850 ‫چون اگه تله‌ست باید بهم بگی 322 00:14:09,850 --> 00:14:11,768 ‫- من اومدم اینجا که ازت تعریف کنم ‫- واقعاً؟ 323 00:14:11,768 --> 00:14:13,812 ‫آره و انجامش دادم. ‫باید قبل از این‌که خرابش کنم برم. 324 00:14:13,812 --> 00:14:15,439 ‫تو خیلی خوشگل شدی، خدافظ! 325 00:14:18,859 --> 00:14:20,986 ‫- ای مادر جنده ‫- واقعاً، خب حدس بزن چی؟ 326 00:14:20,986 --> 00:14:22,362 ‫- خیلی کُس کشی ‫- تو می‌خواستی زنِ 327 00:14:22,362 --> 00:14:24,239 ‫احمقت رو بیاری زمین، هان؟ 328 00:14:24,239 --> 00:14:25,949 ‫فکر می‌کنی طری با ط دسته دار از من بهتره؟ 329 00:14:25,949 --> 00:14:27,284 ‫تو فکر می‌کنی من قیافم احمقانه‌ست 330 00:14:27,284 --> 00:14:28,744 ‫و این که نمی‌دونم با پیوپا چیکار می‌کنم 331 00:14:28,744 --> 00:14:30,954 ‫نمی‌دونی! 332 00:14:34,958 --> 00:14:36,835 ‫خب، موفق شدم. با جسی خوب رفتار کردم 333 00:14:36,835 --> 00:14:38,712 ‫من مهربون‌ترین مادرجنده‌ایم که تو عمرت دیدی 334 00:14:38,712 --> 00:14:40,714 ‫- این معرکه‌ست ‫- خیلی خیلی ازت ممنونم 335 00:14:40,714 --> 00:14:43,050 ‫که اون همه وقت صرف تبدیل کردن ‫من به یه آدم فضایی بهتر کردی 336 00:14:43,050 --> 00:14:45,010 ‫و حالا که مهربونم، می‌تونم تو رو پاک کنم 337 00:14:45,010 --> 00:14:46,970 ‫- هی، پاک کردن یه نفر کارِ خوبی نیست ‫- آره، می‌دونم 338 00:14:46,970 --> 00:14:50,140 ‫ولی هرگز نمی‌خوام جسی بفهمه برای ‫این کارها یار تمرینی لازم داشتم 339 00:14:50,140 --> 00:14:51,266 ‫در نتیجه تو باید حذف شی 340 00:14:51,266 --> 00:14:53,101 ‫خب، از آموزش بهت لذت بردم 341 00:14:53,101 --> 00:14:55,479 ‫می‌دونی، راستش منم یه چیزی ازت یاد گرفتم 342 00:14:55,479 --> 00:14:56,939 ‫- اوه، واقعاً، چی بود؟ ‫- چطور عوضی باشم! 343 00:14:56,939 --> 00:14:58,315 ‫انگشتم رو بخور! 344 00:15:04,947 --> 00:15:06,698 ‫خدای من! چه خبرته؟ 345 00:15:06,698 --> 00:15:09,284 ‫جسی بالأخره برادری رو گیر میاره که لایقشه 346 00:15:09,826 --> 00:15:11,912 ‫خیلی خب، خیلی خب، خیلی خب، ‫خیلی خب، خیلی خب، خیلی خب 347 00:15:11,912 --> 00:15:13,539 ‫کافیه، دیگه کاری نداریم. شراکت تمومه 348 00:15:13,539 --> 00:15:14,748 ‫- موافقم ‫- وقتی برگردیم زمانِ خودمون، 349 00:15:14,748 --> 00:15:16,708 ‫من وسایلم رو جمع می‌کنم و میرم سن‌دیگو 350 00:15:16,708 --> 00:15:19,336 ‫یه آپارتمان تو محلۀ گسلمپ اجاره می‌کنم ‫و هر روز تاکوی ماهی می‌خورم 351 00:15:19,336 --> 00:15:20,796 ‫- و هیچوقت بهت فکر نمی‌کنم ‫- هرچه زودتر بهتر 352 00:15:20,796 --> 00:15:22,714 ‫تو و من هرگز هیچ کار خوبی باهم نکردیم 353 00:15:23,966 --> 00:15:26,134 ‫اوه وای، ببین رپلیکانت‌ها چقدر بامزّن 354 00:15:26,134 --> 00:15:27,678 ‫اوه واقعاً بامزّن. همگی بامزّه‌ایم 355 00:15:27,678 --> 00:15:30,305 ‫ما رو می‌بینی؟ دوتا آدم فضایی ‫معمولی با رپلیکانت‌هاشون 356 00:15:30,305 --> 00:15:32,349 ‫که فکر می‌کنن قراره برن تو فضا 357 00:15:32,349 --> 00:15:33,851 ‫و جوِّ یه ماه ناهنجاری چیزی رو تغییر بدن 358 00:15:33,851 --> 00:15:35,936 ‫روح‌مون هم خبر نداشت عازم چه مأموریتی هستیم 359 00:15:35,936 --> 00:15:39,189 ‫می‌دونی تری، ما به قدری روی زمین موندیم ‫و وانمود کردیم خانواده‌ایم، 360 00:15:39,189 --> 00:15:41,567 ‫حتی متوجه نشدم کِی واقعاً خانواده شدیم 361 00:15:41,567 --> 00:15:43,485 ‫آره، فکر کنم وقتی این قضیۀ رو قطعی کردیم 362 00:15:43,485 --> 00:15:46,071 ‫که همگی مأموریتِ غیرممکن 5 رو دیدیم 363 00:15:46,071 --> 00:15:47,406 ‫یادت میاد؟ تام کروز؟ تی‌سی؟ 364 00:15:47,406 --> 00:15:49,032 ‫تری، فکر کنم حق داری 365 00:15:49,032 --> 00:15:51,076 ‫همه باهم اون فیلم رو دوست داشتیم. باهم 366 00:15:51,076 --> 00:15:52,911 ‫هی، یادته یه فان‌باکتِ واقعی درست کردیم 367 00:15:52,911 --> 00:15:54,705 ‫و اون دیوونه شد و به شهر حمله کرد؟ 368 00:15:54,705 --> 00:15:56,206 ‫اوه، آره، آره، اون عالی بود 369 00:15:56,206 --> 00:15:57,833 ‫هی، وقتی که منکیو رو درست کردیم چی؟ 370 00:15:57,833 --> 00:15:59,918 ‫مجبور شدی ربات زن‌گریز رو ‫تو حیاط پشتی دفن کنی 371 00:15:59,918 --> 00:16:02,379 ‫اون عاشقش بود. یا اون روزی رو ‫یادته که همه چی موزیکال بود؟ 372 00:16:02,379 --> 00:16:04,381 ‫آره، یا وقتی که با سیمپسون‌ها برای یه بازی 373 00:16:04,381 --> 00:16:06,425 ‫در مقابل هیولاهای اسپیس گم تیم شدیم؟ 374 00:16:06,425 --> 00:16:08,677 ‫می‌دونی، ما شاید همدیگه رو ‫انتخاب نکرده باشیم، تری، 375 00:16:08,677 --> 00:16:10,345 ‫ولی زندگیِ خوبی ساختیم 376 00:16:10,345 --> 00:16:12,472 ‫- نمی‌خوام بندازمش دور ‫- منم همینطور کوروو 377 00:16:12,973 --> 00:16:14,349 ‫- یا قمر! ‫- هی 378 00:16:14,349 --> 00:16:16,476 ‫اون عکسی رو که از لای پام ‫واست فرستاده بودم دیدی؟ 379 00:16:16,476 --> 00:16:17,603 ‫خیلی خفن بود، مگه نه؟ 380 00:16:17,603 --> 00:16:18,770 ‫منظورت چیه حالت ازش بهم خورد؟ 381 00:16:18,770 --> 00:16:21,106 ‫تو عکسی از لای پای کوچولو و بی‌موم نمی‌خوای؟ 382 00:16:21,106 --> 00:16:22,274 ‫پوستش رو ندیدی؟ 383 00:16:23,775 --> 00:16:25,402 ‫ونبو اوناهاش! چیکار کنیم؟ 384 00:16:25,402 --> 00:16:27,487 ‫این فرصتِ ما برای درست کردنِ اوضاعه. ‫با چوبِ زمان بزنش! 385 00:16:27,487 --> 00:16:28,989 ‫- چی؟ ‫- دستگاه دوباره به وسایلت دست بزن 386 00:16:28,989 --> 00:16:30,365 ‫آهان، آره، باشه 387 00:16:30,866 --> 00:16:31,742 ‫هان؟ 388 00:16:34,870 --> 00:16:35,746 ‫بس کن! 389 00:17:11,990 --> 00:17:14,243 ‫صبر کن، می‌خوای من رو اینجا ببری؟ 390 00:17:14,243 --> 00:17:16,662 ‫فکر می‌کردم گفتی ماستِ منجمد ‫بستنیِ پخمه‌هاست 391 00:17:16,662 --> 00:17:19,706 ‫اوه همینطوره، ولی حالا باهات مهربونم، ‫که یعنی خوردن 392 00:17:19,706 --> 00:17:22,334 ‫لجنِ سرد چندش‌آور حتی اگه طعم خاک بده 393 00:17:22,876 --> 00:17:24,795 ‫حالت خوبه، یامیولک؟ 394 00:17:24,795 --> 00:17:26,296 ‫اوه آره، لطفاً تو صف جلوتر از من وایسا 395 00:17:26,296 --> 00:17:29,174 ‫خوشحال میشم وقتی چندتا طعم ‫رو میچشی کیفت رو نگه دارم 396 00:17:29,174 --> 00:17:31,510 ‫- داری پیشنهاد می‌کنی که کیفم رو نگه داری؟ ‫- درسته 397 00:17:31,510 --> 00:17:33,387 ‫- وقتی من اول میرم؟ ‫- البته 398 00:17:33,387 --> 00:17:36,056 ‫خب، باشه، این عالی به نظر میاد 399 00:17:36,056 --> 00:17:39,101 ‫بذار فقط، اینجا، اینجاست... 400 00:17:40,143 --> 00:17:42,396 ‫خدای من. تو چه مرگته؟ 401 00:17:42,396 --> 00:17:43,939 ‫نگران نباش، اون برادرم نیست 402 00:17:43,939 --> 00:17:46,817 ‫یه شبیه سازی عرشۀ وانمودینه که ضمیرش رو 403 00:17:46,817 --> 00:17:50,445 ‫به یه بدن پرینت شده سه بعدی منتقل کرده ‫و سعی داره جاش رو بگیره 404 00:17:50,445 --> 00:17:53,615 ‫جسی، چرا؟ من مهربون بودم 405 00:17:53,615 --> 00:17:55,284 ‫من به پلیس زنگ می‌زنم. تکون نخور 406 00:17:56,702 --> 00:17:58,871 ‫تو تبدیلش کردی به یه کارتریج گیم بوی 407 00:17:58,871 --> 00:18:01,373 ‫- فقط چیزی رو که اینجا دیدی فراموش کن، آقا ‫- نمی‌تونم! 408 00:18:01,373 --> 00:18:03,166 ‫این خیلی خاصه! 409 00:18:03,166 --> 00:18:07,171 ‫لطفاً بیدار شو. خیلی معذرت می‌خوام ‫که فانیولک رو درست کردم 410 00:18:07,171 --> 00:18:11,216 ‫ممکنه گاهی اوقات یه مقدار عوضی باشی ‫ولی تو برادرمی و دوسِت دارم 411 00:18:11,216 --> 00:18:12,593 ‫- بوس ‫- سلام جسی 412 00:18:12,593 --> 00:18:15,512 ‫دوست داری بحث‌مون در مورد این‌که کی ‫از بین پیتا و گیل جذاب‌تره ادامه بدیم؟ 413 00:18:15,512 --> 00:18:18,056 ‫یا می‌تونیم لِگوبازی کنیم و ‫حرکات رقص تمرین کنیم 414 00:18:18,056 --> 00:18:21,393 ‫تو یامیولک نیستی. تو فانیولکی! 415 00:18:21,393 --> 00:18:23,687 ‫ممنون بابتِ اون بوس‌های شیرین و دلچسب 416 00:18:23,687 --> 00:18:27,566 ‫توقف برنامه، توقف برنامه. ‫خدایا، نه، من یامیولک رو کشتم. 417 00:18:27,566 --> 00:18:31,069 ‫من یامیولک رو کشتم و جسدش رو ‫تبدیل به یه کارتریج گیم بوی کردم 418 00:18:31,069 --> 00:18:34,740 ‫درست همونطور که فالِ شیرینی گفته بود! 419 00:18:45,209 --> 00:18:46,960 ‫حالا کی شرِک آبیه، کُس‌کش؟ 420 00:18:46,960 --> 00:18:48,128 ‫باید از شرِ این جسد خلاص شیم، رفیق 421 00:18:48,128 --> 00:18:49,922 ‫چیزی که تبدیلشون می‌کنه به کارتریج گیم‌بوی پیشته؟ 422 00:18:49,922 --> 00:18:52,549 ‫نه، هیچوقت وقتی آخر سر بهش ‫نیاز پیدا می‌کنم نمیارمش 423 00:18:57,221 --> 00:18:58,931 ‫یادت باشه، تری، ما قهرمانیم 424 00:19:02,059 --> 00:19:04,353 ‫- موفق شدیم، ونبو رفته ‫- ما جریانِ زمانی رو درست کردیم 425 00:19:04,353 --> 00:19:06,021 ‫هی، آره! 426 00:19:06,021 --> 00:19:07,105 ‫این خیلی خوبه 427 00:19:10,234 --> 00:19:13,737 ‫ظاهراً یه ذره جریانِ زمان رو عوض کردیم 428 00:19:13,737 --> 00:19:15,614 ‫خب، خیلیم بد نیست 429 00:19:15,614 --> 00:19:17,658 ‫یعنی، تا وقتی ونبو نباشه ‫می‌تونم با این کنار بیام 430 00:19:20,661 --> 00:19:22,663 ‫سلام کونکش‌ها 431 00:19:22,663 --> 00:19:24,414 ‫ونبو؟ تو اینجا چیکار می‌کنی؟ 432 00:19:24,414 --> 00:19:26,124 ‫تو باید مُرده باشی! 433 00:19:26,124 --> 00:19:28,752 ‫باید مُرده باشم. ولی یه شخص خیلی خاص 434 00:19:28,752 --> 00:19:32,589 ‫نجاتم داد و ازم پرستاری کرد ‫تا سلامتیم رو به دست بیارم 435 00:19:33,173 --> 00:19:34,424 ‫سلام، تری 436 00:19:34,424 --> 00:19:36,760 ‫- طری با ط دسته دار؟ ‫- تو اینجا چه غلطی می‌کنی؟ 437 00:19:36,760 --> 00:19:38,762 ‫من حالا شریکِ علمی ونبو هستم 438 00:19:38,762 --> 00:19:41,723 ‫اسمم دیگه طری با ط دسته دار نیست 439 00:19:41,723 --> 00:19:44,810 ‫اسمم وَنبیه که با آی نوشته میشه 440 00:19:44,810 --> 00:19:45,853 ‫لعنتی، این خیلی باحاله 441 00:19:45,853 --> 00:19:47,896 ‫ما کل کهکشان رو دنبال شما دوتا می‌گشتیم 442 00:19:47,896 --> 00:19:51,441 ‫می‌دونم که شماها تو اشلورپ با ‫چوب زمان‌تون بهم حمله کردید 443 00:19:51,441 --> 00:19:53,485 ‫ما، ما نمی‌دونیم از چی حرف می‌زنی 444 00:19:53,485 --> 00:19:55,612 ‫من یه سری اخبار مهم براتون دارم 445 00:19:55,612 --> 00:19:57,698 ‫اشلورپ هیچوقت منفجر نشد! 446 00:19:57,698 --> 00:19:58,991 ‫چی؟ 447 00:19:58,991 --> 00:20:01,451 ‫و من اومدم شما دوتا رو برگردونم تا به جرم 448 00:20:01,451 --> 00:20:04,830 ‫استفاده بدون مجوز از یه دستگاه ‫دوباره به وسایلت دست بزن 449 00:20:04,830 --> 00:20:06,331 ‫محاکمه و اعدام بشید! 450 00:20:06,331 --> 00:20:08,166 ‫- چی؟ ‫- تری، کوروو 451 00:20:08,166 --> 00:20:10,919 ‫من یامیولک رو کشتم و جسدش رو به ‫یه کارتریج گیم‌بوی تبدیل کردم 452 00:20:10,919 --> 00:20:13,172 ‫- اون برای همیشه مُرده ‫- چی؟ 453 00:20:13,172 --> 00:20:15,215 ‫اوه و یه چیز دیگه. ‫بعد از این که همگی رفتیم، 454 00:20:15,215 --> 00:20:18,594 ‫من این سیّاره احمقانه و تُخمی ‫زمین رو منفجر می‌کنم 455 00:20:18,594 --> 00:20:21,513 ‫فقط چون این کاریه که ونبو می‌کنه 456 00:20:21,513 --> 00:20:24,141 ‫این اتفاق ممکن نیست! 457 00:20:24,141 --> 00:20:26,602 ‫چرا، چرا این اتفاق داره میوفته 458 00:20:26,602 --> 00:20:28,604 ‫- صبر کنید! ‫- حق با اونه 459 00:20:28,604 --> 00:20:30,731 ‫- این اتفاق غیرممکنه ‫- ولی اتفاق افتاده 460 00:20:30,856 --> 00:20:33,442 ‫به نظر نمیاد کلی اتفاق بزرگ ‫و احمقانه همزان داره میوفته؟ 461 00:20:33,442 --> 00:20:35,360 ‫یعنی، روالِ زندگی اینجوری نیست، مرد 462 00:20:35,360 --> 00:20:37,029 ‫نه، نه، نه. این واقعی به نظر نمیاد 463 00:20:37,029 --> 00:20:39,031 ‫اوه، این یارو دیوونه شده. ‫همه جمع شید. 464 00:20:39,031 --> 00:20:40,908 ‫- بیاید وقتی می‌رینه به شلوارش نگاهش کنیم ‫- نمی‌بینی؟ 465 00:20:40,908 --> 00:20:43,493 ‫سفر در زمان، مُردنِ یامیولک، ‫منفجر نشدنِ اشلورپ 466 00:20:43,493 --> 00:20:45,245 ‫آخه، بیخیال. اینا اتفاقاتِ خیلی زیادیه 467 00:20:45,245 --> 00:20:46,496 ‫بهش فکر کن. این خیلی زیادیه 468 00:20:46,496 --> 00:20:48,457 ‫اگه یه لیست داشتی، این خیلی زیاده 469 00:20:48,457 --> 00:20:50,167 ‫- این یه جورایی ساختگیه ‫- آره؟ 470 00:20:50,167 --> 00:20:53,670 ‫آخه، ما چطور مطمئنیم که ‫تو فیلم ماتریکس نیستیم؟ 471 00:20:53,670 --> 00:20:55,422 ‫یا یه نسخه بازسازی شده ماتریکس؟ 472 00:20:55,422 --> 00:20:57,799 ‫چون همه جا پر می‌شد از اعداد سبز ‫و عینک آفتابی چرمی 473 00:20:57,824 --> 00:20:58,800 ‫خب، باید یه چیزی باشه 474 00:20:58,800 --> 00:21:00,093 ‫باشه و من می‌تونم حلش کنم 475 00:21:00,093 --> 00:21:02,846 ‫ممکنه تو موقعیتی مثل فیلم اگزیستنز باشیم 476 00:21:02,846 --> 00:21:05,224 ‫بس کن! هفتۀ قبل فکر می‌کردی ما تو اگزیستنزیم 477 00:21:05,224 --> 00:21:07,518 ‫چون اغذیه فروشی یه سیب زمینی ‫سرخ کرده اضافه بهمون داد 478 00:21:07,518 --> 00:21:09,895 ‫نمی‌تونیم هر دفعه که تو خودت رو گم می‌کنی ‫تو اگزیستنز باشیم 479 00:21:09,895 --> 00:21:11,647 ‫اوه واقعاً، زرنگ خان؟ داری بهم میگی 480 00:21:11,647 --> 00:21:14,149 ‫ما کفش‌های سفر در زمانی داریم که ‫می‌تونیم هر وقت خواستیم استفاده کنیم 481 00:21:14,149 --> 00:21:15,734 ‫تو همیشه می‌خوای چیزهایی در مورد پیوپا بدونی 482 00:21:15,734 --> 00:21:17,528 ‫چرا از اون کفش‌ها استفاده نمی‌کردی، مرد؟ 483 00:21:17,528 --> 00:21:19,279 ‫چرا از کفش‌ها استفاده نمی‌کردی؟ 484 00:21:19,279 --> 00:21:21,281 ‫مطمئنم یه توضیح منطقی براش هست 485 00:21:21,281 --> 00:21:23,116 ‫نه، نیست، باشه؟ خفه خون بگیر 486 00:21:23,116 --> 00:21:26,411 ‫باید تو یه نسخۀ داغون از فیلم‌ روزهای عجیب، ‫احوال دگرگون‌شده، مرد چمن‌زن 487 00:21:26,411 --> 00:21:27,496 ‫هورتون صدایی می‌شنود باشیم 488 00:21:27,496 --> 00:21:29,122 ‫- شاید تو یه ترون باشیم ‫- تحریکش نکن 489 00:21:29,122 --> 00:21:31,208 ‫- این یه ترون نیست ‫- اوه، شاید تو یه رویا باشیم 490 00:21:31,208 --> 00:21:32,751 ‫بالأخره یه حرف درست زدی 491 00:21:32,751 --> 00:21:35,963 ‫یعنی، شرط می‌بندم همگی تو یه جور ‫فیلم با صحنه‌های تخیلی و رویایی مثل 492 00:21:35,963 --> 00:21:38,173 ‫تلقین، چه رویاهایی که می‌آیند، ‫جوزف و رویای شگفت‌انگیز 493 00:21:38,173 --> 00:21:39,633 ‫کُت رویایی رنگی هستیم 494 00:21:39,633 --> 00:21:41,885 ‫این غیرممکنه. هیچکس کوروو ‫رو تو یه رویا گیر نمی‌ندازه 495 00:21:41,885 --> 00:21:43,929 ‫ما تو رویای کی هستیم، ‫هان؟ بیدار شو، بیدار شو 496 00:21:43,929 --> 00:21:45,389 ‫بس کن، تمومش کن! 497 00:21:45,389 --> 00:21:46,890 ‫- باید بیدار شی ‫- به من دست نزن، ونبو 498 00:21:46,890 --> 00:21:47,808 ‫- بس کن ‫- بیدار شو 499 00:21:47,808 --> 00:21:49,393 ‫بیدار شو کوروو، یالا. تو می‌تونی 500 00:21:49,393 --> 00:21:50,936 ‫خوابیدن بسه، کوروو. بیدار شو! 501 00:21:50,936 --> 00:21:52,604 ‫- لعنتی، بیدار شو ‫- دارم سعی می‌کنم 502 00:21:52,604 --> 00:21:54,481 ‫- دارم سعی می‌کنم! ‫- بیدار شو! 503 00:21:54,481 --> 00:21:56,859 ‫اوه، شماها چندوقته که تو عرشۀ وانمودین بودید؟ 504 00:21:58,026 --> 00:21:59,987 ‫ها، می‌دونستم. هیچکدوم از اون اتفاقات نیوفتادن 505 00:22:01,029 --> 00:22:03,907 ‫یعنی چی؟ پیوپا چطور مدام اون ‫سوتِ هری‌پاتر رو برمی‌داره؟ 506 00:22:03,907 --> 00:22:05,951 ‫- فکر می‌کردم درِ کمدش رو قفل کردیم ‫- چطور همش اون سوت رو برمی‌داره؟ 507 00:22:05,951 --> 00:22:07,870 ‫- همه به من نگاه نکنید ‫- معلومه که تو دادیش به اون 508 00:22:07,870 --> 00:22:09,371 ‫- این‌کارو نکردم ‫- لعنت بر شیطون، تری 509 00:22:09,371 --> 00:22:11,707 ‫دیگه نباید در مورد پیوپا هشدار الکی بدی 510 00:22:11,707 --> 00:22:13,792 ‫داری مجبورم می‌کنی گوبلر بریزم. ‫دارم گوبلر می‌ریزم. 511 00:22:13,792 --> 00:22:15,669 ‫آه، باشه، خیلی خب 512 00:22:19,047 --> 00:22:22,009 ‫- عجیبه، تا حالا هیچوقت این کارو نکرده ‫- پیوپا، تمومش کن 513 00:22:22,009 --> 00:22:24,052 ‫فکر می‌کنی باید به تری و کوروو بگیم؟ 514 00:22:24,052 --> 00:22:25,512 ‫نه، اونا همین الانش هم عصبی هستن 515 00:22:25,512 --> 00:22:28,015 ‫ولی اگه تکامل پیدا کنه و ‫همه‌مون رو بکشه چی؟ 516 00:22:28,015 --> 00:22:30,017 ‫آره، درسته. به همین خیال باش! 517 00:22:32,695 --> 00:22:34,563 ‫فصل بعد می‌بینم‌تون بچه‌ها! 518 00:22:34,764 --> 00:22:40,264 « زیرنویس از سینا صداقت » .: SinCities :. 519 00:22:40,360 --> 00:22:41,945 ‫تری! 520 00:22:41,969 --> 00:22:47,969 دانلود زیرنویس از کانال تلگرام .: T.me/SubSin :. 521 00:22:54,833 --> 00:22:56,543 ‫تری! 522 00:23:18,815 --> 00:23:20,526 ‫تری! 523 00:23:27,241 --> 00:23:28,784 ‫تری! 524 00:23:42,256 --> 00:23:45,425 ‫هولو. هولو. هووولو