1 00:00:01,661 --> 00:00:03,977 ‫اومدم اینجا تا به جیمز کمک کنم 2 00:00:03,978 --> 00:00:05,835 ‫چون پسرته. 3 00:00:05,836 --> 00:00:08,100 ‫فلیپه گیلرمو اوستد، ‫پزشکی‌قانونی اوستد 4 00:00:08,101 --> 00:00:10,685 ‫قبل از صادر کردن گواهی‌های ‫فوت دو روز صبر کن 5 00:00:10,686 --> 00:00:12,504 ‫یا ممکنه بیوفتی زندان. 6 00:00:12,505 --> 00:00:14,622 ‫باید دستم به اون جسدها برسه 7 00:00:14,623 --> 00:00:16,915 ‫چون عین گوه سمین. 8 00:00:16,916 --> 00:00:19,198 ‫و بهتره که تا فردا اینطور بشه مرد. 9 00:00:19,199 --> 00:00:20,598 ‫نظرت چیه؟ 10 00:00:20,599 --> 00:00:23,775 ‫راجع به قضیه‌ی رد شدن ماشین ‫بزرگ از روی مادر و پدرت. 11 00:00:23,776 --> 00:00:25,459 ‫برای مراسم؟ 12 00:00:25,460 --> 00:00:28,376 ‫تو باعث خشونت شدی برگ تازه. 13 00:00:28,377 --> 00:00:30,785 ‫حالا، اسلحه رو بده به من. 14 00:00:30,786 --> 00:00:31,834 ‫ماهیگیری؟ 15 00:00:31,835 --> 00:00:34,017 ‫آره، با اورلی. 16 00:00:34,018 --> 00:00:35,475 ‫هرگز به این اشاره نکرد. 17 00:00:35,476 --> 00:00:36,844 ‫اکرثرش رو مست بود. 18 00:00:36,845 --> 00:00:38,344 ‫به کمکت نیاز داریم. 19 00:00:38,345 --> 00:00:40,539 ‫-دارم ازدواج میکنم ‫-با کی؟ 20 00:00:40,540 --> 00:00:41,950 ‫لانی شولز 21 00:00:41,951 --> 00:00:43,967 ‫لانی همجنسگراست. 22 00:00:43,968 --> 00:00:45,750 ‫"ماف‌درایور حرفه‌ای" 23 00:00:45,751 --> 00:00:48,234 ‫هر از چندگاهی میپوشیدش... 24 00:00:48,235 --> 00:00:49,601 ‫منونم دیو 25 00:00:49,602 --> 00:00:52,543 ‫بچه‌ای به اسم ترسا سینسیر ویلیامز. 26 00:00:52,544 --> 00:00:54,704 ‫اهل تگزاس و قربانی قتل. 27 00:00:54,705 --> 00:00:56,025 ‫عاشق جادو بود. 28 00:00:56,026 --> 00:00:59,376 ‫تنها کسی که تو زندگیم باهاش آشنا شدم ‫که به اندازه‌ی من عاشق جادو بود. 29 00:00:59,377 --> 00:01:01,835 ‫و یه اتفاق وحشتناک براش افتاد. 30 00:01:01,836 --> 00:01:03,985 ‫فکر کنم غرق شد مرد.... 31 00:01:03,986 --> 00:01:05,810 ‫فقط سعی داشت تو این ‫کار حرفه‌ای شه. 32 00:01:05,811 --> 00:01:08,519 ‫وزلی، وقت رفتنه. 33 00:01:08,520 --> 00:01:10,013 ‫یه روز دیگه بهت وقت میدم. 34 00:01:10,014 --> 00:01:11,432 ‫چرا برنمیگردی این پایین 35 00:01:11,433 --> 00:01:13,635 ‫الا ندیگه باید این ‫چیزو از پات در بیارم. 36 00:01:13,636 --> 00:01:17,345 ‫پیرمرد رو برگردون یا اینکه ‫مجبور میشم این عکس خفن رو 37 00:01:17,346 --> 00:01:19,203 ‫به زنت نشون بدم. 38 00:01:19,204 --> 00:01:20,611 ‫پسرم؟ 39 00:01:20,612 --> 00:01:22,987 ‫من بهش حمله کردم خانم، ‫قبل اینکه اون حمله کنه. 40 00:01:22,988 --> 00:01:26,047 ‫میتونی دستگیرش کنی و ‫عدالت رو برقرار کنی؟ 41 00:01:26,048 --> 00:01:28,048 ‫پیرمرد رو تو زمین ول کن. 42 00:01:44,737 --> 00:01:46,657 ‫امروز 43 00:01:46,658 --> 00:01:48,968 ‫امروز همون روزه 44 00:01:50,220 --> 00:01:51,580 ‫یه روز مربوط به آزادی 45 00:01:52,891 --> 00:01:54,307 ‫آزادی ما از زندان. 46 00:01:54,308 --> 00:01:56,459 ‫و آزادی ما برای تقسیم پول... 47 00:01:56,460 --> 00:01:59,870 ‫اونم نه به طورم مساوی، ‫یادتونه؟ 4 میلیون دلار... 48 00:02:03,467 --> 00:02:05,968 ‫اون تکاور خوشگل ‫داره زیادی میفهمه 49 00:02:05,969 --> 00:02:07,511 ‫امروز باید از شرش خلاص شیم. 50 00:02:07,512 --> 00:02:10,598 ‫امروز باید یه مراسم بسازیم ‫و توش حضور پیدا کنیم. 51 00:02:11,773 --> 00:02:13,850 ‫در غیر این صورت، مسئول دفن به 52 00:02:13,851 --> 00:02:15,519 ‫خدمات انسانی و سلامت و همچین ‫و چرت و پرتایی زنگ میزنه. 53 00:02:15,520 --> 00:02:16,730 ‫و مچ همه‌مون رو میگیرن. 54 00:02:18,407 --> 00:02:20,474 ‫هنوزم به جسد نیاز داریم، پس... 55 00:02:21,648 --> 00:02:23,156 ‫اولیویت اولمون همونه. 56 00:02:24,149 --> 00:02:25,540 ‫برای امروز. 57 00:02:26,704 --> 00:02:28,592 ‫حالا من فقط... 58 00:02:28,593 --> 00:02:30,534 ‫فقط یه نقشه‌ ریختم. 59 00:02:30,535 --> 00:02:33,003 ‫برای موفقیت، تو این انبار. 60 00:02:34,476 --> 00:02:36,066 ‫و میخوام دوباره بشنومش، 61 00:02:37,504 --> 00:02:40,127 ‫و میخوام از زبون گلن بشنومش 62 00:02:40,128 --> 00:02:42,578 ‫چون میخوام این نقشه ‫اینقدر براتون واضح باشه 63 00:02:42,579 --> 00:02:44,408 ‫که حتی....ببخشید، یه ‫نوجوون تحصیل‌نکرده‌ هم 64 00:02:44,409 --> 00:02:47,101 ‫که سرش ضربه خورده و ‫آسیب بزرگی دیده بفهمه. 65 00:02:47,102 --> 00:02:49,293 ‫گلن، نقشه چیه؟ 66 00:02:49,294 --> 00:02:51,638 ‫اوکی، اونیکی دختر خوشگله... 67 00:02:51,639 --> 00:02:54,015 ‫مرسی مرد 68 00:02:54,993 --> 00:02:57,561 ‫الان تو مکزیک با یه عکس کلانتره 69 00:02:57,562 --> 00:02:59,855 ‫درحالی که یه توپ سکسی تو دهنشه. ‫*میدونین چیو میگه که؟* 70 00:02:59,856 --> 00:03:01,524 ‫قراره ازش اذاخی کنه 71 00:03:01,525 --> 00:03:03,126 ‫چون میدونه اون ‫دوباره عاشق زنش شده. 72 00:03:03,127 --> 00:03:04,684 ‫اذاخی؟ 73 00:03:04,685 --> 00:03:05,717 ‫چی؟ 74 00:03:05,718 --> 00:03:07,083 ‫اخاذی 75 00:03:07,084 --> 00:03:10,034 ‫قراره ازش اخاذی ‫کنه، با توپ سکسی. 76 00:03:10,035 --> 00:03:11,243 ‫اوکی. 77 00:03:12,379 --> 00:03:14,879 ‫تا کشیش فراریمون رو بگیره. 78 00:03:14,880 --> 00:03:16,412 ‫و بعدش؟ 79 00:03:16,413 --> 00:03:20,439 ‫بعدش قراره فضانورد شکست ‫خورده‌ی مکزیکی رو پیدا کنه 80 00:03:20,440 --> 00:03:23,942 ‫و مجبورش کنه گواهی‌های فوت جعلی ‫درست کنه و برای مراسم بفرسته 81 00:03:25,098 --> 00:03:28,134 ‫تا اون مسئول دفن ‫روح‌مانند راضی بشه. 82 00:03:28,135 --> 00:03:29,552 ‫تکاور چی میشه؟ 83 00:03:29,553 --> 00:03:31,321 ‫قراره کاری کنیم اون ‫سر خوشگلش قاط بزنه 84 00:03:31,322 --> 00:03:33,930 ‫و اون عوضی وسایلشو ‫جمع کنه بره خونه. 85 00:03:33,931 --> 00:03:35,992 ‫قبل از اینکه، لعنتی ‫همه چیز رو بفهمه. 86 00:03:35,993 --> 00:03:39,010 ‫اوکی خب ببین، من ‫اونجوری نگفتمش ولی... 87 00:03:39,011 --> 00:03:40,478 ‫فقط داشتم واضح‌ترش میکردم. 88 00:03:41,056 --> 00:03:43,441 ‫اوکی، خب پدرت چی میشه؟ 89 00:03:43,442 --> 00:03:46,142 ‫اون یه نقش مقدماتی تو این نقشه داره 90 00:03:46,143 --> 00:03:47,420 ‫میدونی اون کلمه یعنی چی؟ 91 00:03:47,421 --> 00:03:48,746 ‫-نه ‫-اوکی 92 00:03:48,747 --> 00:03:50,271 ‫پدر منم نمیدونست. 93 00:03:50,272 --> 00:03:52,765 ‫مجبور بودی 4 بار ‫براش توضیح بدی پس... 94 00:03:53,427 --> 00:03:55,244 ‫راجع به این بخش از نقشه نگرانم. 95 00:03:55,245 --> 00:03:57,778 ‫"مقدماتی" یعنی میتونه ‫کل نقشه رو بگا بده 96 00:03:57,779 --> 00:03:59,996 ‫اگر درست انجامش نده. 97 00:04:00,966 --> 00:04:02,042 ‫اوکی 98 00:04:02,043 --> 00:04:03,227 ‫لعنت 99 00:04:04,680 --> 00:04:06,338 ‫همینطور"مقدماتی" یعنی دایی دیو 100 00:04:06,339 --> 00:04:08,716 ‫میتونه همه‌چیز رو بگا ‫بده اگر به مراسم بیاد. 101 00:04:08,717 --> 00:04:10,901 ‫نمیاد، کلانتری بهش اجازه نمیده. 102 00:04:12,489 --> 00:04:17,349 ‫پس امروز اون جسدهارو همراه 103 00:04:17,350 --> 00:04:19,703 ‫تمام سوالایی که این اطراف ‫پرسیده میشه دفن میکنیم. 104 00:04:19,704 --> 00:04:22,208 ‫به عنوان تنها فرزندپسر ‫من میزبان مراسمم 105 00:04:22,209 --> 00:04:23,680 ‫بعد تنها کاری که میکنیم صبر کردنه 106 00:04:25,583 --> 00:04:27,262 ‫تا اینکه سوالا میخوابه 107 00:04:27,263 --> 00:04:29,737 ‫بعد از اینکه پا رو دوباره گرفتن 108 00:04:29,738 --> 00:04:32,855 ‫وقتی که دیگه هیچکس توجه نمیکنه 109 00:04:32,856 --> 00:04:34,619 ‫به اینکه پول‌ها کجا میره. 110 00:04:36,012 --> 00:04:38,871 ‫و بعد 4 میلیون دلار رو تقسیم میکنیم. 111 00:04:38,872 --> 00:04:41,072 ‫نه به طور مساوی! 112 00:04:41,097 --> 00:04:46,410 ‫.::ارائه‌اي اختصاصي از وبسايتِ::. ‫ |-| Film2Movie.WS |-| 113 00:04:46,435 --> 00:04:51,415 ‫.:.:. با دنبال کردن اينستاگرامِ ما بروزترين باشيد .:.:.*|*|*|* @MyFilm2Movie *|*|*|* 114 00:04:51,440 --> 00:04:56,729 ‫«: مـتـرجـم: نگار :».:: Negar FD ::. 115 00:05:54,603 --> 00:05:57,626 ‫♪ Perpetual Grace,*فلو: زمانی که فرد در حال انجام یه عملیات، تمام تمرکز و قدرت خودش رو درگیر میکنه و ازش لذت میبره.* 192 00:12:06,663 --> 00:12:09,098 ‫و فلو قرار نیست تو رو ‫پیدا کنه، تو پیداش میکنی. 193 00:12:09,099 --> 00:12:11,316 ‫و برای من میانگین 27 دقیقه طول کشید. 194 00:12:11,317 --> 00:12:13,805 ‫آره، که این باعث شد ‫نتونم برم به میجرلیگ 195 00:12:13,806 --> 00:12:15,190 ‫چون عجیب بود. 196 00:12:15,191 --> 00:12:17,224 ‫وارد ریتم دنیا شدن سخته 197 00:12:17,225 --> 00:12:18,833 ‫و پیدا کردن راهی که ریتمت ‫رو با ریتمش هماهنگ کنی. 198 00:12:18,858 --> 00:12:21,531 ‫*21 سال پیش* 199 00:13:26,667 --> 00:13:30,010 ‫حالا این کصکش از فارمینگتون ‫دوست‌دخترم رو کرد 200 00:13:30,011 --> 00:13:32,020 ‫یه توپ بیسبال رو ‫سردش کردم تا یخ بزنه 201 00:13:32,021 --> 00:13:35,015 ‫تا باهاش 90 بار بزنم ‫تو صورت این عوضی. 202 00:13:35,016 --> 00:13:40,037 ‫و توی دادگاه درجا ویدیوی ‫ضربه زدنم رو پخش کردن. 203 00:13:40,038 --> 00:13:43,014 ‫چون اون توپ داشت آب میشد و ‫منم میخواستم حالش رو بگیرم. 204 00:13:45,374 --> 00:13:47,199 ‫آدمکش 205 00:13:47,200 --> 00:13:50,319 ‫پس بعدش رفتم پی کارم 206 00:13:51,590 --> 00:13:53,959 ‫ولی فلو هم رفت پی کارش 207 00:13:53,960 --> 00:13:55,410 ‫وقتی من رفتم. 208 00:13:55,411 --> 00:13:58,038 ‫و بیشتر از 27 دقیقه‌ست که رفته 209 00:13:58,039 --> 00:14:01,625 ‫فکر کنم دقیقا از زمانی ‫که به طرف آسیب زدم. 210 00:14:01,626 --> 00:14:04,419 ‫و نمیتونم برش گردونم. 211 00:14:04,420 --> 00:14:06,880 ‫همه‌ی روش‌های قبلیم شکست خوردن 212 00:14:06,881 --> 00:14:08,473 ‫به یه جدیدش نیاز دارم. 213 00:14:08,474 --> 00:14:10,775 ‫پدر و مادرم به عنوان ‫بارون دارن نگام میکنن. 214 00:14:16,891 --> 00:14:18,233 ‫هی 215 00:14:18,234 --> 00:14:22,305 ‫تصور کن؛ اگر میتونی، پدر و مادرت رو 216 00:14:23,606 --> 00:14:24,699 ‫به عنوان بارون، 217 00:14:26,598 --> 00:14:30,102 ‫که از شیشه‌های مغازه‌ی ‫شلوغ فرنچایز لنزکرفترزت پایین میریزن 218 00:14:31,405 --> 00:14:34,616 ‫و تو هم پشت پیشخوانی. 219 00:14:34,617 --> 00:14:39,372 ‫و بعد قطره‌ی بارون کوین، ‫به قطره‌ی بارون دنیس میگه: 220 00:14:41,049 --> 00:14:42,758 ‫"موفق شد عزیزم." 221 00:14:42,759 --> 00:14:46,336 ‫و قطره‌ی بارون دنیس جواب میده: 222 00:14:46,337 --> 00:14:48,618 ‫"میدونستم که میشه، کوین." 223 00:14:50,779 --> 00:14:52,806 ‫و روی گواهی‌نامه‌ت 224 00:14:53,636 --> 00:14:55,095 ‫ننوشته"آشغال فضایی." 225 00:14:55,096 --> 00:14:56,239 ‫چی؟ 226 00:14:57,640 --> 00:15:01,493 ‫نوشته...آقای موفقیت. 227 00:15:10,697 --> 00:15:14,215 ‫لعنت بهش، انجامش بده. 228 00:15:14,216 --> 00:15:16,700 ‫با یه ماشین لعنتی از ‫روی مادر و پدرم رد شو 229 00:15:16,701 --> 00:15:18,719 ‫تا بتونم یه مغازه‌ی ‫لنزکرفترز دیگه باز کنم 230 00:15:18,720 --> 00:15:22,723 ‫چون، لعنت، یه چیزی باید ‫دوباره فلوی من بشه. 231 00:15:22,724 --> 00:15:24,416 ‫میدونی؟ 232 00:15:26,711 --> 00:15:28,019 ‫خوبه 233 00:15:29,981 --> 00:15:31,508 ‫خوبه 234 00:16:16,427 --> 00:16:18,720 ‫خانم، پیاده شو. 235 00:17:07,579 --> 00:17:10,188 ‫جورابا سختترین بخشش بودن. 236 00:17:10,189 --> 00:17:13,659 ‫تراشیدن کله‌ی پدرمم خیلی گوه بود. 237 00:17:13,660 --> 00:17:16,069 ‫من فقط... 238 00:17:16,070 --> 00:17:18,279 ‫هی تو ذهنم به خودم میگم: 239 00:17:18,280 --> 00:17:19,614 ‫"هدف شرافتمندانه 240 00:17:19,615 --> 00:17:22,593 ‫فرنچایز جدید، هدف شرافتمندانه." 241 00:17:22,594 --> 00:17:25,762 ‫تو به هدف شرافتمندانه ‫برای پول داری؟ 242 00:17:28,174 --> 00:17:30,291 ‫خیرخواه ناشناس 243 00:17:30,292 --> 00:17:31,602 ‫خوبه 244 00:17:31,603 --> 00:17:33,294 ‫پاول؟ 245 00:17:33,295 --> 00:17:35,338 ‫گردباد کوچیک 246 00:17:35,339 --> 00:17:36,714 ‫اون چیه؟ 247 00:17:37,342 --> 00:17:38,886 ‫من آسیب زدم 248 00:17:39,760 --> 00:17:41,094 ‫بدون اینکه قصدش رو داشته باشم. 249 00:17:41,095 --> 00:17:43,038 ‫ولی درهرصورت انجامش دادم. 250 00:17:44,384 --> 00:17:45,644 ‫آدمکش 251 00:17:46,830 --> 00:17:47,914 ‫آره 252 00:17:49,105 --> 00:17:52,272 ‫پس میخوام 1 میلیون و ‫700 هزار دلار آمریکایی 253 00:17:52,273 --> 00:17:55,275 ‫به حساب ریچارد ویلیامز بریزم. 254 00:17:55,276 --> 00:17:57,151 ‫خیلی سریع. 255 00:17:57,152 --> 00:18:00,673 ‫و بعد 100 هزار دلار رو خودم نگه میدارم. 256 00:18:02,169 --> 00:18:03,328 ‫چون... 257 00:18:06,662 --> 00:18:08,137 ‫چرا؟ 258 00:18:10,656 --> 00:18:12,763 ‫چون قراره خودم رو تحویل بدم. 259 00:18:14,640 --> 00:18:15,992 ‫به تکاور. 260 00:18:18,125 --> 00:18:19,710 ‫قراره برم زندان. 261 00:18:20,005 --> 00:18:21,297 ‫نقشه‌م اینه. 262 00:18:22,920 --> 00:18:25,989 ‫خب میتونی مجانی بری زندان مرد 263 00:18:25,990 --> 00:18:27,432 ‫من سه بار انجامش دادم.من... 264 00:18:27,433 --> 00:18:29,660 ‫نه مرد، من... 265 00:18:29,661 --> 00:18:33,414 ‫من قراره خیلی راحت.... ‫قبل اینکه خودمو تحویل بدم، 266 00:18:33,415 --> 00:18:36,241 ‫قراره خیلی راحت دور دنیا سفر کنم 267 00:18:36,242 --> 00:18:40,086 ‫و 11 هنر رزمی اصلی رو یاد بگیرم. 268 00:18:42,114 --> 00:18:43,756 ‫بعدش خودم رو تحویل میدم. 269 00:18:46,166 --> 00:18:48,178 ‫من مرد ریزنقشی هستم، و والری نگرانه 270 00:18:48,179 --> 00:18:51,205 ‫هر روز مثل دیو تو ‫زندان کتک بخورم. 271 00:18:51,206 --> 00:18:52,832 ‫برام مهم نیست. 272 00:18:52,833 --> 00:18:54,509 ‫چون حقمه. 273 00:18:54,510 --> 00:18:56,362 ‫چون باعث آسیب شدم. 274 00:18:58,013 --> 00:19:02,216 ‫ولی آره، بعد از اینکه 11 ‫هنر رزمی اصلی رو یاد گرفتم 275 00:19:02,217 --> 00:19:04,093 ‫تا مثلا، دو سال آینده. 276 00:19:04,094 --> 00:19:05,637 ‫همن الانش کنگ فو بلدم 277 00:19:05,638 --> 00:19:06,863 ‫پس... 278 00:19:09,359 --> 00:19:11,384 ‫میتونم با این بیهوشت کنم. 279 00:19:12,454 --> 00:19:14,437 ‫بهش میگن لودهاک 280 00:19:14,438 --> 00:19:16,481 ‫میتونم بیهوشت کنم، ‫اگر تهدیدم کنی 281 00:19:16,482 --> 00:19:18,983 ‫میتونم یه شاهرگ رو با این ببندم. 282 00:19:18,984 --> 00:19:20,443 ‫کل بازی رو عوض میکنه. 283 00:19:26,471 --> 00:19:28,293 ‫چقدر بده؟ 284 00:19:28,294 --> 00:19:29,594 ‫زندان؟ 285 00:19:31,997 --> 00:19:33,832 ‫لودهاک به کارت میاد. 286 00:19:37,395 --> 00:19:38,788 ‫نصیحتی نداری؟ 287 00:19:43,077 --> 00:19:47,312 ‫وقتی گریه میکنی، حواست ‫باشه فقط توی سلولت باشی. 288 00:19:47,313 --> 00:19:49,640 ‫و آروم نگهش دار 289 00:19:51,141 --> 00:19:52,521 ‫تا جایی که میتونی. 290 00:19:54,304 --> 00:19:55,937 ‫ممنون. 291 00:19:55,938 --> 00:19:58,499 ‫فکر میکنی به هر 11 تا احتیاج پیدا کنم؟ 292 00:19:58,500 --> 00:19:59,825 ‫وزنت چقدره؟ 293 00:19:59,826 --> 00:20:01,435 ‫-64kg ‫-آره 294 00:20:02,736 --> 00:20:04,795 ‫آره برو و هر 11 تا رو یاد بگیر. 295 00:20:08,151 --> 00:20:09,709 ‫تو زندان، وقتی که تو زندانم 296 00:20:09,710 --> 00:20:12,495 ‫وقتی که...وقتی که اونجا ‫دارم تنبیه میشم، 297 00:20:12,496 --> 00:20:15,108 ‫قراره همه به اسم ‫گردباد کوچیک بشناسنم. 298 00:20:16,500 --> 00:20:21,596 ‫و چند نفر حتما میخوان حالم رو بگیرن. 299 00:20:21,597 --> 00:20:23,273 ‫میدونی؟ 300 00:20:23,274 --> 00:20:25,029 ‫به اون روش 301 00:20:26,260 --> 00:20:30,355 ‫و قراره یه مراسم 6 ساعته باشه 302 00:20:30,356 --> 00:20:32,857 ‫مثلا 5 ساعت و نیم مبارزه 303 00:20:32,858 --> 00:20:37,687 ‫و فقط نیم ساعتش 304 00:20:37,688 --> 00:20:39,540 ‫بتونن زمینم بزنن. 305 00:20:39,541 --> 00:20:40,922 ‫به اون روش. 306 00:20:42,118 --> 00:20:44,795 ‫و قراره یاد بگیرن که 307 00:20:44,796 --> 00:20:48,823 ‫من نازک‌نارنجی‌ترین ‫کسی نیستم که اونجاست. 308 00:20:48,824 --> 00:20:52,201 ‫و قراره دنبال کسه دیگه‌ای بگردن 309 00:20:52,202 --> 00:20:53,296 ‫یه نازک‌نارنجی‌تر. 310 00:20:55,497 --> 00:21:00,293 ‫و قراره هرچندوقت یه بار 311 00:21:00,294 --> 00:21:03,396 ‫به همون روش حالم رو بگیرن، 312 00:21:04,965 --> 00:21:06,841 ‫پس ممنونم... 313 00:21:06,842 --> 00:21:11,512 ‫که اجازه میدی هر 11 تا هنر ‫رزمی اصلی رو یاد بگیرم 314 00:21:11,513 --> 00:21:14,766 ‫و تبدیل به گردباد کوچیک بشم. 315 00:21:14,767 --> 00:21:18,227 ‫و برای اینمه به اندازه‌ی کافی در امان بمونم 316 00:21:18,228 --> 00:21:20,021 ‫و بعد از 11 سال بیام بیرون 317 00:21:20,022 --> 00:21:22,415 ‫و هنوزم بتونم عاشق والری باشم. 318 00:21:24,610 --> 00:21:26,669 ‫و شماها. 319 00:21:29,364 --> 00:21:33,093 ‫خب، ماجراجوییتون رو شروع کنیم؟ 320 00:21:33,094 --> 00:21:35,286 ‫و مادر و پدرم رو له کنیم؟ 321 00:21:35,287 --> 00:21:37,330 ‫-آره ‫-آره 322 00:21:37,331 --> 00:21:39,373 ‫هی، میشه اول یکم ‫کنگ فو نشونم بدی؟ 323 00:21:39,374 --> 00:21:41,125 ‫البته 324 00:21:42,002 --> 00:21:43,586 ‫64 کیلویی... 325 00:21:43,587 --> 00:21:47,273 ‫این وزن یه دختر با سایز مدیومه 326 00:22:53,749 --> 00:22:55,324 ‫هی مرد 327 00:22:55,325 --> 00:22:58,202 ‫وقتشه بریم مادر و پدرم ‫برگ تازه رو له کنیم. 328 00:23:42,548 --> 00:23:44,207 ‫دارم اینکارو میکنم؟ 329 00:23:44,208 --> 00:23:46,642 ‫با ذهن و بدنم؟ 330 00:23:48,921 --> 00:23:50,457 ‫هی 331 00:23:52,058 --> 00:23:54,383 ‫خیرخواه ناشناس 332 00:23:54,384 --> 00:23:58,137 ‫گردباد کوچیک 333 00:23:58,138 --> 00:24:01,474 ‫آقای موفقیت 334 00:25:40,866 --> 00:25:42,341 ‫فلیپه؟ 335 00:25:45,267 --> 00:25:47,422 ‫من فلیپه گیلرمو اوستد هستم. 336 00:25:47,423 --> 00:25:48,998 ‫سلام، من والری هستم. 337 00:25:48,999 --> 00:25:50,826 ‫با هکتور و جیمز دوستم. 338 00:25:52,127 --> 00:25:53,513 ‫لعنت 339 00:25:55,130 --> 00:25:57,590 ‫اونا منو به گا دادن. 340 00:25:57,591 --> 00:25:58,781 ‫خیلی بدجور. 341 00:26:00,093 --> 00:26:03,113 ‫آره، اینجا چیکار میکنی؟ 342 00:26:03,114 --> 00:26:04,364 ‫من این بچه‌هارو پیش خودم از دست 343 00:26:04,365 --> 00:26:06,917 ‫مادر‌های معتادشون دور نگه میدارم. 344 00:26:08,518 --> 00:26:10,163 ‫تا بتونن محبت رو حس کنن. 345 00:26:12,271 --> 00:26:15,066 ‫اگر مجبورم روی این سیاره زندگی کنم... 346 00:26:15,067 --> 00:26:17,945 ‫پس بهتره کارهایی که ‫میکنم، بزرگ باشن. 347 00:26:19,529 --> 00:26:21,630 ‫بزرگتر از یه زندگی ساده روی زمین. 348 00:26:24,034 --> 00:26:26,535 ‫این شیفت منه 349 00:26:26,536 --> 00:26:27,828 ‫خوبه 350 00:26:27,829 --> 00:26:29,388 ‫باید بری 351 00:26:31,837 --> 00:26:34,168 ‫چرا؟ 352 00:26:34,169 --> 00:26:35,628 ‫چون باید این گواهی‌های 353 00:26:35,629 --> 00:26:38,223 ‫فوت لامصب رو راست و ریس کنی. 354 00:26:38,224 --> 00:26:40,341 ‫همین الان 355 00:26:40,342 --> 00:26:44,136 ‫4 ساعت وقت داری تا ‫گوهی‌های فوت رو 356 00:26:44,137 --> 00:26:46,097 ‫برای بایرن و لیلیان ‫براون درست کنی. 357 00:26:46,098 --> 00:26:49,058 ‫به علاوه‌ی یه بسته‌بندی کامل گمرکی. 358 00:26:56,586 --> 00:26:58,744 ‫میشه یه مدت کوتاه بچه‌م رو بغل کنم؟ 359 00:26:59,995 --> 00:27:01,628 ‫مثلا 3 دقیقه؟ 360 00:27:05,200 --> 00:27:06,675 ‫نه 361 00:27:11,706 --> 00:27:13,223 ‫لعنتی 362 00:29:05,779 --> 00:29:07,380 ‫فکر میکنی یعنی چی؟ 363 00:29:07,381 --> 00:29:10,074 ‫-قراره بکشنش. ‫-چی 364 00:29:10,075 --> 00:29:12,243 ‫قراره اونو بکشن، نه ما رو. 365 00:29:12,244 --> 00:29:14,912 ‫اون یه راه حل برای تمام ‫مشکلات بزرگ لعنتیه 366 00:29:14,913 --> 00:29:16,539 ‫مرده. 367 00:29:16,540 --> 00:29:18,332 ‫اون..مرد 368 00:29:18,333 --> 00:29:19,792 ‫چی گفتی مرد؟ 369 00:29:19,793 --> 00:29:21,293 ‫نقشه این نبود مرد 370 00:29:21,294 --> 00:29:23,295 ‫کل این قضیه جزوی ‫از نقشه نبود مرد! 371 00:29:23,296 --> 00:29:24,555 ‫مرد 372 00:29:25,584 --> 00:29:27,258 ‫تمومه. 373 00:29:27,259 --> 00:29:29,218 ‫قرار نیست انجامش بدیم 374 00:29:29,219 --> 00:29:31,145 ‫چرا مرد، انجامش میدیم. 375 00:29:31,146 --> 00:29:33,322 ‫صدمه‌ی، غیرعمدی، مجازه. 376 00:29:33,323 --> 00:29:34,824 ‫لعنت مرد 377 00:29:37,602 --> 00:29:38,852 ‫نه 378 00:29:38,853 --> 00:29:40,729 ‫-برو بگیرش هکتور ‫-برم چی؟ 379 00:29:40,730 --> 00:29:42,273 ‫تو یه کلانتری، پس برو بگیرش. 380 00:29:42,274 --> 00:29:44,316 ‫بعد نگهش دار، و بعد ولش کن. 381 00:29:44,317 --> 00:29:46,360 ‫برو نقشه‌ی لعنتی رو پیاده کن هکتور! 382 00:29:46,361 --> 00:29:47,780 ‫هنوز دیر نشده! 383 00:29:49,281 --> 00:29:51,812 ‫من دیگه نمیخوام با خانمم باشم 384 00:29:51,813 --> 00:29:54,344 ‫میخوام با خانم واقعیم باشم. 385 00:29:54,345 --> 00:29:56,078 ‫به تو نیاز ندارم. 386 00:29:57,364 --> 00:30:00,425 ‫ولی اگر نری، بایرن بروان میمیره. 387 00:30:00,426 --> 00:30:02,084 ‫آره 388 00:30:02,085 --> 00:30:04,170 ‫و اون سناریویی گیرت میاد که میخوای 389 00:30:04,171 --> 00:30:07,022 ‫و منم عاشق اونیم که لیاقت ‫عشق ورزیدن رو داره. 390 00:30:09,843 --> 00:30:11,652 ‫و حتی تو رو نمیشناسم. 391 00:30:14,514 --> 00:30:16,091 ‫پس میمیره 392 00:30:17,392 --> 00:30:18,601 ‫آره میمیره. 393 00:30:18,602 --> 00:30:20,519 ‫ولی چی ازم میخوای مرد؟ 394 00:30:20,520 --> 00:30:22,396 ‫اون یه کارتله مرد 395 00:30:22,397 --> 00:30:24,273 ‫واقعیه مرد 396 00:30:24,274 --> 00:30:27,109 ‫من براشون کار انجام میدم 397 00:30:27,110 --> 00:30:29,570 ‫هرگز بر علیهشون کاری نمیکنم مرد 398 00:30:29,571 --> 00:30:30,880 ‫هرگز 399 00:30:30,881 --> 00:30:33,616 ‫خدا بهت برکت بده، ولی گور باباش 400 00:30:33,617 --> 00:30:35,159 ‫اون یه هیولا نیست. 401 00:30:35,160 --> 00:30:36,577 ‫چی؟ 402 00:30:36,578 --> 00:30:38,713 ‫پا.یه هیولا نیست، یه انسانه. 403 00:30:38,714 --> 00:30:40,623 ‫میدونم یه هیولای لعنتی نیست 404 00:30:40,624 --> 00:30:42,374 ‫جیمز، لعنت بهت. 405 00:30:42,375 --> 00:30:46,128 ‫من اونیم که مجبور بود اون ‫همه وقت باهاش بگذرونه. 406 00:30:46,129 --> 00:30:47,972 ‫برای کتابم کلی راهنماییم کرد 407 00:30:47,973 --> 00:30:51,675 ‫و کلی راهنمایی برای ‫عشق تو زندگیم ولی... 408 00:30:51,676 --> 00:30:53,260 ‫مرد، لعنت بهش. 409 00:30:53,261 --> 00:30:54,553 ‫اگر میخوای اون عکس ‫با توپ سکسی تو دهنت 410 00:30:54,554 --> 00:30:55,954 ‫به ایمیل زنت فرستاده بشه... 411 00:30:58,099 --> 00:31:01,661 ‫-هی واو! ‫-آره مرد، واو! 412 00:31:01,662 --> 00:31:03,163 ‫فکر کردم آدم نمیکشیم. 413 00:31:03,164 --> 00:31:05,415 ‫آره 414 00:31:05,416 --> 00:31:07,158 ‫لعنت 415 00:31:33,176 --> 00:31:34,635 ‫چی؟ 416 00:31:34,636 --> 00:31:36,196 ‫پا 417 00:31:36,197 --> 00:31:38,389 ‫مرد این... 418 00:31:38,390 --> 00:31:39,682 ‫اینکه اجازه بدیم اتفاق ‫بیوفته با انجام دادنش. 419 00:31:39,683 --> 00:31:41,684 ‫خیلی هم فرق نداره. 420 00:31:41,685 --> 00:31:43,203 ‫ولی فرق دارن. 421 00:31:43,204 --> 00:31:44,478 ‫یه سری فرق. 422 00:31:44,479 --> 00:31:46,809 ‫به اندازه‌ی کافی فرق ندارن 423 00:31:46,810 --> 00:31:48,151 ‫برو بگیرش. 424 00:31:48,152 --> 00:31:49,826 ‫من امروز به عنوان پاول ‫به این مراسم میرم 425 00:31:49,827 --> 00:31:50,960 ‫جسدهارو داریم. 426 00:31:50,961 --> 00:31:52,695 ‫نقشه‌مون برای اینکه تکاور رو ‫دور بزنیم داره جواب میده. 427 00:31:52,696 --> 00:31:54,739 ‫الان درحال انجامشم، خوبه. 428 00:31:56,134 --> 00:31:57,152 ‫برو بگیرش 429 00:31:58,159 --> 00:32:00,119 ‫برو بگیرش، ما اوکییم. 430 00:32:00,120 --> 00:32:03,247 ‫من قراره نقشم رو امروز اینجا انجام بدم 431 00:32:03,248 --> 00:32:05,499 ‫قراره کاری کنم که تکاور بیخیال شه 432 00:32:05,500 --> 00:32:08,627 ‫تو هم نقشت رو اونجا انجام ‫بده، پا رو گیر بیار. 433 00:32:08,628 --> 00:32:10,480 ‫و اوکی میشیم. 434 00:32:10,481 --> 00:32:12,144 ‫لعنت. 435 00:32:52,922 --> 00:32:55,758 ‫"دویدن" یک لفظه 436 00:32:55,759 --> 00:32:58,927 ‫لفظی که تو آکادمی یاد میگیرین 437 00:32:58,928 --> 00:33:00,530 ‫به معنای بیخیال شدنه 438 00:33:00,531 --> 00:33:03,032 ‫ول کردن شلنگ آبتون و فرار کردن ‫*یه اطصلاح انگلیسی* 439 00:33:03,033 --> 00:33:05,035 ‫اونجا یه فصل کامل راجع بهش درس میدن 440 00:33:06,156 --> 00:33:09,646 ‫بهش میگن ترمودینامیک دویدن 441 00:33:09,647 --> 00:33:12,733 ‫اگر مثلا...فرض کن تو یه ‫آپارتمان در حال سوختنی 442 00:33:12,734 --> 00:33:14,443 ‫مثلا... 443 00:33:14,444 --> 00:33:17,404 ‫یهویی نگران امنیتت میشی 444 00:33:17,405 --> 00:33:19,907 ‫و مثلا یه پرنده‌ی ‫کوچیک اونجاست... 445 00:33:19,908 --> 00:33:22,052 ‫خونگی، پرنده‌ی خونگی. 446 00:33:23,161 --> 00:33:25,345 ‫و سعی میکنی این ‫پرنده رو آزاد کنی 447 00:33:28,133 --> 00:33:30,334 ‫حتی با اینکه دستات ‫دارن آتیش میگیرن. 448 00:33:30,335 --> 00:33:32,044 ‫و انجامش میدی 449 00:33:32,045 --> 00:33:33,837 ‫بعد بیخیال میشی 450 00:33:33,838 --> 00:33:35,714 ‫بعد فرار میکنی. 451 00:33:36,772 --> 00:33:39,635 ‫چون فکر میکنی به یه چیزی رسیدی. 452 00:33:39,636 --> 00:33:44,301 ‫تو ذهنت میگی"من اون ‫پرنده رو نجات دادم" 453 00:33:44,302 --> 00:33:46,879 ‫بعد بیخیال میشی و فرار میکنی. 454 00:33:46,880 --> 00:33:48,789 ‫چون یه کاری کردی. 455 00:33:48,790 --> 00:33:51,608 ‫ترمودینامیک فرار کردن. 456 00:33:51,609 --> 00:33:54,563 ‫قراره کاری کنم که تکاور فرار کنه 457 00:33:56,565 --> 00:34:00,938 ‫«: مـتـرجـم: نگار :».:: Negar FD ::. 458 00:34:06,210 --> 00:34:07,718 ‫آره؟ 459 00:34:11,104 --> 00:34:12,789 ‫اونقدرا هم نمیدونی 460 00:34:15,049 --> 00:34:16,552 ‫تو با پدرش صحبت کردی 461 00:34:18,672 --> 00:34:20,106 ‫بارها 462 00:34:21,371 --> 00:34:22,907 ‫و دفتر خاطراتش رو خوندی 463 00:34:24,344 --> 00:34:25,736 ‫بارها 464 00:34:31,360 --> 00:34:32,859 ‫پدر مزخرفی داشت 465 00:34:33,812 --> 00:34:35,813 ‫ریچارد ویلیامز 466 00:34:35,814 --> 00:34:37,990 ‫آره 467 00:34:37,991 --> 00:34:40,418 ‫شماس ریچارد ویلیامز؟ 468 00:34:40,419 --> 00:34:42,153 ‫همون شماس تو کلیسای پدرت؟ 469 00:34:42,154 --> 00:34:44,247 ‫آره 470 00:34:44,248 --> 00:34:45,818 ‫خدا از جادو متنفره 471 00:34:47,117 --> 00:34:48,701 ‫اینو میدونستی؟ 472 00:34:48,702 --> 00:34:50,086 ‫من به خدا باور ندارم. 473 00:34:50,087 --> 00:34:53,455 ‫منم ندارم، تو انجیل گفته. 474 00:34:53,456 --> 00:34:54,621 ‫از جادو متنفره. 475 00:34:56,075 --> 00:34:58,099 ‫چیز عجیبی برای تنفره، ‫ولی اون تو گفته. 476 00:34:59,963 --> 00:35:01,714 ‫و اینو بهش گفته بود 477 00:35:01,715 --> 00:35:03,424 ‫دفتر خاطراتش رو خونده بود 478 00:35:03,425 --> 00:35:05,485 ‫افکاری که اون تو نوشته بود. 479 00:35:08,222 --> 00:35:10,448 ‫افکارش رو خوند 480 00:35:10,449 --> 00:35:12,683 ‫تا ببینه پر از گناه هستن یا نه. 481 00:35:12,684 --> 00:35:14,660 ‫و اونم عاشق جادو بود. 482 00:35:17,957 --> 00:35:20,349 ‫و تو نمیدونی که عاشق جادو بود 483 00:35:22,485 --> 00:35:23,986 ‫چون هرگز بهش نگفته بود. 484 00:35:23,987 --> 00:35:25,714 ‫و توی دفتر خاطراتش هم نگفت 485 00:35:25,715 --> 00:35:27,012 ‫چون میدونست اون میخونتش. 486 00:35:28,784 --> 00:35:34,180 ‫پس اون بچه‌ی فوق‌العاده ‫رو نمیشناخت. 487 00:35:35,683 --> 00:35:36,893 ‫واقعا 488 00:35:39,145 --> 00:35:41,020 ‫پس تو هم نمیشناسی. 489 00:35:44,216 --> 00:35:47,301 ‫وقتی سعی داشت یه ‫شعبده‌بازی انجام بده مرد. 490 00:35:58,998 --> 00:36:00,740 ‫پاول 491 00:36:00,741 --> 00:36:04,610 ‫اورلی پیردو داره راجع ‫با هم بودنتون دروغ میگه 492 00:36:04,611 --> 00:36:08,773 ‫راجع به باهم بودنتون تو ‫ این دو روز گذشته‌ی مشکوک 493 00:36:15,247 --> 00:36:17,957 ‫"لوک استیل در زمین‌های ‫کشنده رانندگی میکرد 494 00:36:17,958 --> 00:36:20,426 ‫با یک تفنگ آماده‌ی شلیک واقعی 495 00:36:20,427 --> 00:36:23,537 ‫و ذهنش با افکاری راجع به اینکه ‫تا حالا شلیک نکرده، پر شده بود. 496 00:36:23,538 --> 00:36:24,905 ‫هرگز کسی رو نکشته بود. 497 00:36:24,906 --> 00:36:27,432 ‫تنها دلیلی که کلانتر شد ‫این بود که شغلش بهتر از 498 00:36:27,433 --> 00:36:30,100 ‫کار کردن تو یه کارخونه‌ی تخمیه. 499 00:36:30,101 --> 00:36:31,400 ‫یا عضو یه کارتل بودن. 500 00:36:31,401 --> 00:36:33,126 ‫که لوک استیل میتونست عضوش باشه 501 00:36:33,127 --> 00:36:35,309 ‫ولی همیشه خیلی میترسوندنش. 502 00:36:35,310 --> 00:36:37,052 ‫اون پیرمرد دیوونه اون بیرون بود 503 00:36:37,053 --> 00:36:38,486 ‫تو زمین‌های کشتار. 504 00:36:38,487 --> 00:36:40,754 ‫و حتی نمیتونست این ‫عوضی‌هارو ناامید کنه 505 00:36:40,755 --> 00:36:43,021 ‫درضمن، تقریبا 70 سالشه 506 00:36:43,022 --> 00:36:44,573 ‫حتی با اینکه عین چی سرسخته 507 00:36:44,574 --> 00:36:47,667 ‫و واقعا همیشه یه کم لوک استیل رو اذیت میکرد 508 00:36:47,668 --> 00:36:50,892 ‫چون اون و زن پیرش فقط ‫زمانی به مکزیک میومدن 509 00:36:50,893 --> 00:36:53,731 ‫که به پسرشون کمک کنن،که خب، بیخیال! ‫خیلی خوبه. 510 00:36:53,732 --> 00:36:56,022 ‫و بعد لوک برای زنی دستگیرشون میکنه 511 00:36:56,023 --> 00:37:00,843 ‫که میخواد عکسای لوک با توپ سکسی ‫تو دهنش رو همه‌جای شهر پخش کنه. 512 00:37:00,844 --> 00:37:04,921 ‫لعنت مرد، چقدر لوک گیج و نگران بود. 513 00:37:04,922 --> 00:37:07,400 ‫شاید، لوک استیل تو ‫ذهنش فکر میکرد... 514 00:37:07,401 --> 00:37:09,602 ‫صبرکن، تو همیشه ‫تو ذهنت فکر میکنی 515 00:37:09,603 --> 00:37:12,229 ‫فقط چیزای مهم رو بنویس 516 00:37:12,230 --> 00:37:13,680 ‫شاید لوک استیل فکر کرد: 517 00:37:13,681 --> 00:37:15,656 ‫"تمام سعیم رو بکنم تا پیرمرد ‫دیوونه‌ی لعنتی رو پیدا کنم 518 00:37:15,657 --> 00:37:17,241 ‫و موفق به پیدا کردنش نشم. 519 00:37:17,242 --> 00:37:19,435 ‫اوه اون عالیه میشه." ‫لوک استیل با خودش گفت. 520 00:37:19,436 --> 00:37:21,444 ‫بعد، لعنت، لوک استیل 521 00:37:21,445 --> 00:37:24,370 ‫زن پیرمرد دیوونه‌ی لعنتی رو ‫اونجا در حال قدم زدن دید 522 00:37:24,371 --> 00:37:25,822 ‫و هیچی نمیدونست مرد. 523 00:37:25,823 --> 00:37:28,131 ‫حتما داشت به زمین‌های ‫کشتار نزدیک‌تر میشد 524 00:37:28,132 --> 00:37:30,658 ‫و احتمالا مجبور میشد ‫واقعا یه کاری بکنه. 525 00:37:30,659 --> 00:37:31,933 ‫برای اولین بار. 526 00:37:31,934 --> 00:37:36,179 ‫بر علیه قدرت کارتل واقعی لعنتی. 527 00:37:36,180 --> 00:37:37,646 ‫"لعنت 528 00:37:39,561 --> 00:37:40,910 ‫هکتور 529 00:37:40,911 --> 00:37:42,978 ‫زودباش 530 00:37:42,979 --> 00:37:44,621 ‫بیا بریم بگیریمش. 531 00:38:05,332 --> 00:38:06,367 ‫سلام 532 00:38:10,139 --> 00:38:11,564 ‫آره 533 00:38:17,513 --> 00:38:19,386 ‫با یکی از اعضای کلیسا میخوابیدم. 534 00:38:20,808 --> 00:38:22,976 ‫یکی از اعضای کلیسای پدرم. 535 00:38:24,579 --> 00:38:26,730 ‫یکی از اعضای مهم کلیسا. 536 00:38:26,731 --> 00:38:28,122 ‫و جامعه. 537 00:38:30,085 --> 00:38:32,736 ‫و نمیدونم این قضیه تو ‫گریتر آستین مهم هست یا نه 538 00:38:32,737 --> 00:38:34,913 ‫ولی اینجا خیلی مهمه. 539 00:38:34,914 --> 00:38:39,844 ‫پس سعی داشتم تا حریم ‫خصوصی‌مون رو حفظ کنم 540 00:38:39,845 --> 00:38:42,428 ‫در حین سوال پرسیدن ‫و بازجوییت از من. 541 00:38:44,332 --> 00:38:46,374 ‫و الان دیگه نمیتونم. 542 00:38:46,375 --> 00:38:47,767 ‫و اونم همینطور. 543 00:38:52,357 --> 00:38:55,942 ‫زمان غیبتت با یکی از ‫اعضای کلیسا بودی؟ 544 00:38:58,113 --> 00:38:59,323 ‫بله، همینطوره. 545 00:39:01,024 --> 00:39:02,415 ‫اسمش؟ 546 00:39:03,693 --> 00:39:05,169 ‫اسکاتی شولز. 547 00:39:08,623 --> 00:39:12,859 ‫پس فکر کنم الان همه‌چیز رو میدونی. 548 00:39:43,316 --> 00:39:44,701 ‫دروغ بود 549 00:39:45,911 --> 00:39:47,518 ‫ماهیگیری 550 00:39:47,519 --> 00:39:49,929 ‫آره، دروغ بود 551 00:39:52,167 --> 00:39:53,643 ‫چرا دروغ بود 552 00:39:54,944 --> 00:39:57,195 ‫چون اتفاق نیوفتاد. 553 00:39:57,196 --> 00:39:58,699 ‫پاول پیش من نبود. 554 00:40:00,116 --> 00:40:01,970 ‫پس چرا گفتی بود؟ 555 00:40:04,620 --> 00:40:06,371 ‫چون ازم خواست تا... 556 00:40:07,939 --> 00:40:09,874 ‫براش لاپوشونی کنم. 557 00:40:09,875 --> 00:40:11,026 ‫چون اون... 558 00:40:13,106 --> 00:40:15,090 ‫این یه جامعه‌ی کوچیکه 559 00:40:15,091 --> 00:40:17,220 ‫و ازم خواست اینو بگم 560 00:40:19,135 --> 00:40:20,989 ‫تا رازش مخفی بمونه. 561 00:40:22,430 --> 00:40:23,864 ‫کاری که اون و اسکاتی... 562 00:40:25,341 --> 00:40:27,872 ‫تا مخفی بمونه. 563 00:40:38,565 --> 00:40:40,488 ‫میدونی اینجا مال کی بود؟ 564 00:40:40,489 --> 00:40:42,541 ‫آرایشگاه؟ 565 00:40:42,542 --> 00:40:44,042 ‫آره 566 00:40:44,043 --> 00:40:46,369 ‫هیچوقت به ذهنم نرسید که بپرسم. 567 00:40:46,370 --> 00:40:47,781 ‫و آرایشگاه هم نیست. 568 00:40:48,998 --> 00:40:50,957 ‫خب، شبیهش که هست. 569 00:40:50,958 --> 00:40:52,642 ‫سالن موئه 570 00:40:55,880 --> 00:40:58,732 ‫اینجا دیزاین شده، خیلی با دقت 571 00:40:58,733 --> 00:41:00,116 ‫تا شبیه... 572 00:41:01,595 --> 00:41:03,171 ‫خیلی با دقت دیزاین شده 573 00:41:04,564 --> 00:41:06,239 ‫توسط زنم. 574 00:41:07,933 --> 00:41:11,259 ‫و کلیسا سهامش رو اینجا ‫سرمایه‌گذاری کرد 575 00:41:12,778 --> 00:41:13,995 ‫از دستش داد. 576 00:41:18,736 --> 00:41:20,378 ‫اینجا مال اون بود 577 00:41:22,184 --> 00:41:24,545 ‫یعنی، جایگاهش تو جامعه. 578 00:41:28,113 --> 00:41:29,602 ‫و شکستش. 579 00:41:31,117 --> 00:41:32,529 ‫بعد ترکم کرد. 580 00:41:37,296 --> 00:41:39,314 ‫و اون تقریبا ما رو شکست. 581 00:41:42,852 --> 00:41:45,178 ‫پس اگر ناراحت نمیشی، میخوام ‫گورمو از اینجا گم کنم. 582 00:41:45,179 --> 00:41:46,404 ‫اگر مشکلی نیست. 583 00:41:47,014 --> 00:41:48,232 ‫مشکلی نیست. 584 00:42:29,148 --> 00:42:31,641 ‫چرا یه فضانورد تو انباره؟ 585 00:42:31,642 --> 00:42:33,101 ‫اون پدر جیمزه 586 00:42:33,102 --> 00:42:35,520 ‫میخوام بیارمش به لحظه‌ی خاص جیمز 587 00:42:35,521 --> 00:42:37,289 ‫برای حمایت. 588 00:42:39,942 --> 00:42:42,986 ‫اون قضیه‌ی تکاور ‫خوشگل چطور پیش رفت؟ 589 00:42:42,987 --> 00:42:44,072 ‫نابود شد. 590 00:42:45,573 --> 00:42:47,841 ‫احتمالا در حالی که ‫پول این"ت" رو به دست میاریم 591 00:42:47,842 --> 00:42:50,344 ‫چیزای مختلف خفن رو ‫با هم تجربه میکنیم. 592 00:42:50,345 --> 00:42:52,120 ‫خوبه 593 00:42:52,121 --> 00:42:55,099 ‫این "ک،ک" رو برمیگردونیم ‫بخاطر "ک" بازی با پیردو ‌ها. 594 00:42:55,100 --> 00:42:56,291 ‫خوبه 595 00:42:56,292 --> 00:42:57,457 ‫آره واقعا خوبه 596 00:42:58,752 --> 00:43:00,196 ‫ک یعنی کصکش و کیری 597 00:43:01,431 --> 00:43:03,506 ‫آره 598 00:43:03,507 --> 00:43:04,968 ‫ت یعنی تخمی 599 00:43:06,361 --> 00:43:08,194 ‫آره همینطوره 600 00:43:10,764 --> 00:43:12,843 ‫این شبیه یکی از اون اپیزودای ‫عجیب سسمی استریت شده 601 00:43:14,619 --> 00:43:17,621 ‫که یه برنامه‌ی آموزشیه 602 00:43:17,622 --> 00:43:19,664 ‫برا همین هیچوقت نگاهش نکردیم. 603 00:43:33,078 --> 00:43:37,807 ‫تو 104 بار دستگیر شدی 604 00:43:39,278 --> 00:43:40,924 ‫این یه سواله؟ 605 00:43:42,379 --> 00:43:43,423 ‫نه 606 00:43:44,612 --> 00:43:45,944 ‫ چشمگیره 607 00:43:47,801 --> 00:43:51,405 ‫پس راجع بهش نظر دادم 608 00:43:54,233 --> 00:43:55,630 ‫خانم شولز؟ 609 00:43:57,501 --> 00:43:58,502 ‫بله 610 00:44:00,039 --> 00:44:03,992 ‫پاول آلن براون گفته که در 611 00:44:03,993 --> 00:44:06,426 ‫چندروز اخیر با شما بوده. 612 00:44:07,561 --> 00:44:11,074 ‫همینطور بهم گفت دلیل اینکه 613 00:44:11,075 --> 00:44:13,076 ‫راجع به مکانش دروغ گفته 614 00:44:13,077 --> 00:44:17,263 ‫اینه که شما و پاول براون با ‫هم رابطه‌ی نامشروع داشتین. 615 00:44:24,115 --> 00:44:25,315 ‫حقیقت داره؟ 616 00:44:30,135 --> 00:44:31,469 ‫بله 617 00:45:24,148 --> 00:45:28,291 ‫در رابطه‌تون،آقای شولز، آیا همسرتون 618 00:45:30,079 --> 00:45:34,464 ‫خانم شولز، به نظر میاد با کسی ‫رابطه‌ی نامشروع داشته باشه؟ 619 00:45:35,561 --> 00:45:36,734 ‫صداقتتون... 620 00:45:36,735 --> 00:45:38,119 ‫نه. 621 00:45:38,120 --> 00:45:40,264 ‫نه، نمیشه به اسکاتی مشکوک شد. 622 00:45:40,265 --> 00:45:43,082 ‫از نظر جنسی، اگر سوالتون همینه. 623 00:45:43,083 --> 00:45:47,463 ‫و میتونم بپرسم، دقیقا چه چیزی ‫باعث شد به اسکاتی جذب بشین؟ 624 00:45:49,557 --> 00:45:51,132 ‫به طور دقیق. 625 00:45:51,133 --> 00:45:54,510 ‫داری میپرسی چه چیزی رو ‫تو بدن همسرم دوست دارم؟ 626 00:45:54,511 --> 00:45:55,903 ‫بله 627 00:45:57,973 --> 00:46:01,860 ‫به طور دقیق واژنش رو خیلی دوست دارم. 628 00:46:01,861 --> 00:46:03,612 ‫البته 629 00:46:03,613 --> 00:46:05,113 ‫و سینه‌هاش 630 00:46:05,114 --> 00:46:06,481 ‫اوه آره 631 00:46:06,482 --> 00:46:08,500 ‫اوکی 632 00:46:08,501 --> 00:46:11,486 ‫خب خیلی خوبه، مشکلی نیست 633 00:46:11,487 --> 00:46:12,770 ‫این... 634 00:46:16,738 --> 00:46:18,123 ‫تو مرد زیبایی هستی. 635 00:46:19,345 --> 00:46:20,615 ‫نه اونجوری 636 00:46:21,441 --> 00:46:22,751 ‫فقط توی طبیعت... 637 00:46:23,972 --> 00:46:25,560 ‫میدونی، مثل یه اسب خوش‌سیما. 638 00:46:27,013 --> 00:46:28,121 ‫تو زیبایی. 639 00:46:29,809 --> 00:46:31,506 ‫ممنونم آقای شولز. 640 00:46:31,507 --> 00:46:32,840 ‫مشکلی نیست 641 00:46:32,841 --> 00:46:34,317 ‫شما هم همینطور. 642 00:46:35,411 --> 00:46:37,220 ‫یه مرد گی زیبا. 643 00:46:37,221 --> 00:46:38,971 ‫ممنونم. 644 00:46:38,972 --> 00:46:43,351 ‫لانی، من دارم راجع به 645 00:46:46,682 --> 00:46:48,856 ‫زندگی یکی از اعضای ‫کلیسا تخقیق میکنم. 646 00:46:48,857 --> 00:46:51,159 ‫مردی که ممکنه تنها گناهش 647 00:46:51,160 --> 00:46:55,738 ‫ذره‌ای صمیمیت و نزدیکی بیش از ‫حد تو جامعه‌ای کوچیک بوده باشه. 648 00:46:58,367 --> 00:47:00,301 ‫تو زمانی در حال عزاداری. 649 00:47:03,872 --> 00:47:07,425 ‫اگر تنها کارش همین بوده، خوشحال ‫میشم ولش کنم به حال خودش. 650 00:47:07,426 --> 00:47:09,504 ‫خوشحال میشم که برم. 651 00:47:10,605 --> 00:47:12,730 ‫اگر تنها کارش همینه. 652 00:47:17,302 --> 00:47:19,929 ‫اسکاتی بهت گفت این رابطه ‫واقعا اتفاق افتاد؟ 653 00:47:21,574 --> 00:47:23,032 ‫بله 654 00:47:25,644 --> 00:47:27,132 ‫پس اتفاق افتاده. 655 00:47:29,106 --> 00:47:30,835 ‫ولی بزار فقط اضافه کنم که... 656 00:47:32,221 --> 00:47:33,359 ‫بزار اضافه کنم که... 657 00:47:38,073 --> 00:47:40,074 ‫میفهمم چرا اسکاتی اینکارو کرده. 658 00:47:40,075 --> 00:47:41,726 ‫کارآگاه. 659 00:48:24,786 --> 00:48:27,856 ‫"لوک استیل تقریبا از تمام زمین‌های کشتار 660 00:48:27,857 --> 00:48:29,081 ‫تو هرموسیلو رد شد، 661 00:48:29,082 --> 00:48:31,876 ‫و با خودش گفت:عالیه، ‫واقعا تمام سعیم رو کردم 662 00:48:31,877 --> 00:48:34,139 ‫و نتونستم پیرمرد دیوونه رو پیدا کنم 663 00:48:34,140 --> 00:48:35,647 ‫حتی با اینکه یه جورایی ‫آرزو میکردم بتونم، 664 00:48:35,648 --> 00:48:37,743 ‫چون زنش با اون عشق قوی 665 00:48:37,744 --> 00:48:39,859 ‫پرنده‌ایش نسبت بهش ‫که اینجا تو جریانه 666 00:48:39,860 --> 00:48:41,444 ‫ناراحتم میکنه. 667 00:48:41,445 --> 00:48:44,278 ‫ولی لعنت، لوک استیل ‫چیکار میتونست بکنه؟ 668 00:48:44,279 --> 00:48:46,424 ‫فقط دوتا زمین کشتار برای 669 00:48:46,425 --> 00:48:48,091 ‫چک کردن مونده، میدونی؟ 670 00:48:57,327 --> 00:48:58,877 ‫وزلی، اینجا چیکار میکنی؟ 671 00:49:00,699 --> 00:49:02,228 ‫داشتم میرفتم بیرون 672 00:49:03,526 --> 00:49:06,025 ‫از اینجا رد میشدم 673 00:49:06,026 --> 00:49:08,236 ‫فکر کردم... 674 00:49:08,237 --> 00:49:09,838 ‫خب، فکر کردم... 675 00:49:09,839 --> 00:49:11,663 ‫یکمی اینجا بشینم. 676 00:49:13,680 --> 00:49:16,244 ‫اینجا داره یه اتفاقایی میوفته. 677 00:49:16,245 --> 00:49:20,173 ‫شاید هم اینطور نباشه، با ‫اینکه نسبت به قتل هم شک دارم 678 00:49:20,174 --> 00:49:22,319 ‫ولی مطمئنم یه اتفاقی داره میوفته. 679 00:49:23,856 --> 00:49:28,005 ‫و فکر کردم یه مدت اینجا بشینم 680 00:49:28,006 --> 00:49:30,232 ‫و فکر کنم اینجا چه خبره. 681 00:49:33,011 --> 00:49:35,498 ‫و الان تموم کردم، و ‫کوچیکترین نظری ندارم. 682 00:49:37,462 --> 00:49:40,075 ‫تو اینجا چیکار میکنی؟ خارج ‫از محدوده‌ی تعیین شده‌ت؟ 683 00:49:45,375 --> 00:49:48,651 ‫یه سری وسایل دارم 684 00:49:48,652 --> 00:49:50,528 ‫برای مراسم. 685 00:49:50,529 --> 00:49:52,031 ‫وسایل خانوادگی 686 00:49:53,132 --> 00:49:55,783 ‫از اونجایی که نمیتونم حضور پیدا کنم 687 00:49:55,784 --> 00:49:58,661 ‫میخواستم بدمشون به پاول 688 00:49:58,662 --> 00:50:00,329 ‫تا برسونتشون اونجا 689 00:50:00,330 --> 00:50:01,715 ‫به مراسم 690 00:50:02,916 --> 00:50:03,993 ‫امروز. 691 00:50:04,894 --> 00:50:06,852 ‫فعلا اینجا نیست. 692 00:50:08,380 --> 00:50:10,022 ‫اوکی 693 00:50:13,051 --> 00:50:15,344 ‫دیو، دارم میرم خونه. 694 00:50:15,993 --> 00:50:17,357 ‫و میخواستم بگم... 695 00:50:19,158 --> 00:50:21,058 ‫دیو، راجع به پاول 696 00:50:21,059 --> 00:50:23,928 ‫راجع به حسی که احتمالا ‫نسبت بهش داری، 697 00:50:26,857 --> 00:50:29,242 ‫دیو...نمیدونم. 698 00:50:30,795 --> 00:50:33,246 ‫یه اتفاق عجیب افتاد 699 00:50:33,247 --> 00:50:35,323 ‫بین اون دختره و پاول. 700 00:50:35,324 --> 00:50:38,976 ‫ولی فکر نمیکنم قتل باشه. 701 00:50:40,329 --> 00:50:42,138 ‫داشتم مدام تحقیق میکردم 702 00:50:43,206 --> 00:50:45,015 ‫نمیتونم ببینم که چی بوده 703 00:50:47,261 --> 00:50:49,012 ‫هیچ نشونه‌ای نیست ‫که بگه بهش صدمه زده 704 00:50:49,013 --> 00:50:51,672 ‫هیچ نشونه‌ای ازش نبود. 705 00:50:51,673 --> 00:50:56,194 ‫ولی نتونستم بفهمم ‫دقیقا چه شرایطی 706 00:50:56,195 --> 00:50:58,779 ‫اون رو به رودخونه‌ای 11 ‫مایل دور از خونه رسونده. 707 00:51:08,708 --> 00:51:10,066 ‫وزلی 708 00:51:10,067 --> 00:51:12,151 ‫بله، دیو 709 00:51:12,152 --> 00:51:15,714 ‫وزلی، وقتی با هم غذا خوردیم... 710 00:51:15,715 --> 00:51:19,918 ‫خب، وقتی با هم غذا خوردیم، 711 00:51:19,919 --> 00:51:22,861 ‫تو مناسبت‌هایی که ‫قبلا با هم دست دادیم، 712 00:51:24,906 --> 00:51:26,850 ‫میدونم میرفتی خودت ‫رو تمیز میکردی. 713 00:51:26,851 --> 00:51:32,305 ‫میدونم که سعی داری قبل از غذا 714 00:51:32,306 --> 00:51:33,981 ‫خودت رو از من پاک کنی. 715 00:51:38,053 --> 00:51:39,263 ‫و اشکالی نداره... 716 00:51:40,764 --> 00:51:42,490 ‫وزلی. 717 00:51:44,560 --> 00:51:46,285 ‫نمیدونی 718 00:51:51,274 --> 00:51:53,234 ‫دیو 719 00:51:53,235 --> 00:51:55,680 ‫میدونم، یه جورایی. 720 00:51:57,081 --> 00:51:58,355 ‫تو یه نوری داری 721 00:51:59,783 --> 00:52:01,675 ‫و من متاسفم پسر 722 00:52:14,047 --> 00:52:16,315 ‫-وزلی ‫-بله دیو؟ 723 00:52:17,990 --> 00:52:19,514 ‫میخوام بدونم وزلی 724 00:52:21,693 --> 00:52:23,728 ‫میتونی یه کاری برام بکنی؟ 725 00:52:24,283 --> 00:52:26,994 ‫اگر عجله نداری که به خونه بری 726 00:52:27,019 --> 00:52:28,324 ‫آره دیو 727 00:52:29,688 --> 00:52:32,865 ‫میتونی برای من به مراسم ‫تشییع جنازه‌ی خواهرم بری؟ 728 00:52:32,866 --> 00:52:36,044 ‫امروز، چون خودم نمیتونم. 729 00:52:36,045 --> 00:52:39,490 ‫منظورم اینه که میدونم ‫خواسته‌ی زیادیه 730 00:52:41,491 --> 00:52:43,802 ‫تا دو روز دیگه از اون خونه آزاد میشم، 731 00:52:43,803 --> 00:52:48,347 ‫و هنوزم فقط اجازه دارم که به ‫اتاقک عوارضی برم و برگردم. 732 00:52:49,870 --> 00:52:51,958 ‫مراسم امروز بعد از ظهره و 733 00:52:53,888 --> 00:52:55,796 ‫و موقع پرسیدن دقیقا همینو گفتم 734 00:52:55,797 --> 00:53:00,693 ‫و کلانتری هم گفت نه. 735 00:53:03,805 --> 00:53:05,280 ‫من... 736 00:53:08,101 --> 00:53:09,903 ‫یه برس و شونه‌ی خاص دارم... 737 00:53:09,904 --> 00:53:13,247 ‫که باید بهشون میرسوندم. 738 00:53:17,912 --> 00:53:20,045 ‫میدونی چیه؟ چرا تو انجامش نمیدی؟ 739 00:53:21,823 --> 00:53:24,778 ‫بیا بریم به اون کصکشای تو ‫کلانتری نشانم رو نشون بدیم. 740 00:54:13,625 --> 00:54:15,885 ‫پس آره، دارم میام خونه. 741 00:54:15,886 --> 00:54:19,104 ‫نیاز نیست فردا نامه‌هام رو بگیری عزیزم. 742 00:54:23,051 --> 00:54:25,177 ‫عزیزم باید برم، بعد بهت زنگ میزنم. 743 00:54:25,178 --> 00:54:26,612 ‫وقتی رسیدم خونه. 744 00:55:14,797 --> 00:55:16,320 ‫اینقدر نکن 745 00:55:16,321 --> 00:55:17,956 ‫میفهمی چی میگم؟ 746 00:55:17,957 --> 00:55:19,915 ‫دیگه نکن 747 00:55:50,513 --> 00:55:53,056 ‫استبان ‫ولش کن 748 00:55:53,057 --> 00:55:55,057 ‫خودش به حسابش میرسم 749 00:55:56,842 --> 00:55:58,266 ‫اسلحه رو بیار پایین 750 00:55:58,267 --> 00:56:00,457 ‫من دستورات خودم رو دارم 751 00:56:00,458 --> 00:56:02,481 ‫استبان، بیارش پایین 752 00:56:02,482 --> 00:56:04,482 ‫خودم به حسابش میرسم. 753 00:56:35,284 --> 00:56:37,069 ‫چرا به سینم شلیک کردی؟ 754 00:56:39,028 --> 00:56:41,062 ‫چون قلبت اونجاست. 755 00:57:44,211 --> 00:57:46,929 ‫لعنتی، قراره بمیرم. 756 00:57:46,930 --> 00:57:50,930 ‫عاشقتم، ماریسول 757 00:57:52,588 --> 00:57:54,588 ‫عاشقتم متیاس 758 00:57:55,599 --> 00:57:57,599 ‫عاشقتم انیل 759 00:57:59,742 --> 00:58:02,242 ‫لعنت بهش 760 00:58:04,100 --> 00:58:06,624 ‫لطفا نه 761 00:59:35,405 --> 00:59:38,157 ‫و این لیلیان و بایرن بروانی بود 762 00:59:38,158 --> 00:59:39,467 ‫که میشناختم و عاشقشون بودم. 763 00:59:40,222 --> 00:59:42,758 ‫و الان، شماستون، لانی شولز، 764 00:59:48,227 --> 00:59:50,127 ‫به عنوان شماس... 765 00:59:50,128 --> 00:59:53,481 ‫به عنوان یکی از اعضای ‫کلیسای زینت ابدی مریم مقدس 766 00:59:53,482 --> 00:59:56,175 ‫میخوام از همه‌ برای ‫حضورتون تشکر کنم. 767 00:59:56,176 --> 00:59:57,336 ‫ممنونم. 768 00:59:59,513 --> 01:00:02,565 ‫و دوست دارم از پسر بایرن و لیلیان براون ، 769 01:00:02,566 --> 01:00:05,601 ‫پاول آلن براون دعوت کنم، تا ادامه بده. 770 01:00:06,623 --> 01:00:09,229 ‫درحالی که ما بایرن و لیلیان براون رو 771 01:00:09,230 --> 01:00:10,689 ‫میخوابونیم. 772 01:00:11,229 --> 01:00:12,956 ‫پاول آلن براون. 773 01:01:26,015 --> 01:01:28,016 ‫سلام ‫:)))) 774 01:01:28,041 --> 01:01:32,006 ‫.::ارائه‌اي اختصاصي از وبسايتِ::. ‫ |-| Film2Movie.WS |-| 775 01:01:32,031 --> 01:01:36,264 ‫.:.:. با دنبال کردن اينستاگرامِ ما بروزترين باشيد .:.:.*|*|*|* @MyFilm2Movie *|*|*|* 776 01:01:36,289 --> 01:01:40,731 ‫«: مـتـرجـم: نگار :».:: Negar FD ::.