1 00:00:02,076 --> 00:00:05,076 ‫.::خدمتی دیگر از یونایتد فنز::. 2 00:00:06,077 --> 00:00:13,175 ‫www.Unitedfans.ir ‫Telegram:@Unitedfans _‫instagram:Unitedfansir 3 00:00:25,400 --> 00:00:27,840 ‫خب، لطفا برگردید 4 00:00:29,000 --> 00:00:32,040 ‫بله 5 00:00:32,080 --> 00:00:37,840 ‫می خوایم این بحث رو با یه آزمون شروع کنیم 6 00:00:37,880 --> 00:00:39,520 آزمون؟ بله، آزمون 7 00:00:39,560 --> 00:00:41,120 ‫برای تست حافظتون 8 00:00:41,160 --> 00:00:43,800 ‫تست... ‫حافظمو تست کن 9 00:00:43,840 --> 00:00:45,360 ‫حاضرین؟ بله 10 00:00:45,400 --> 00:00:46,440 ‫باشه 11 00:00:48,240 --> 00:00:51,760 ‫خونه ای که توش متولد شدین توی کدوم خیابون بود؟ 12 00:00:51,800 --> 00:00:53,440 ‫خیابون شیلدهال 13 00:00:53,480 --> 00:00:55,160 ‫درسته 14 00:00:55,200 --> 00:00:58,320 ‫تاریخ ازدواجتون کی هست؟ 15 00:00:58,360 --> 00:01:01,240 ‫دوازدهم مارس 1966 16 00:01:01,280 --> 00:01:04,840 ‫چه کسی اولین گل دوران سرمربی گریتون در منچستر یونایتد رو به ثمر رسوند؟ 17 00:01:04,880 --> 00:01:07,360 ‫جان سیوبک ‫درسته 18 00:01:07,400 --> 00:01:09,800 شما سه تا پسر دارین ‫بله 19 00:01:09,840 --> 00:01:11,560 ‫تاریخ تولدشون کی هست؟ 20 00:01:13,320 --> 00:01:15,720 ‫خب، تو و برادرت، جیسون و دارِن 21 00:01:15,760 --> 00:01:19,720 ‫متولد نهم فوریه 1972 هستید 22 00:01:19,760 --> 00:01:23,560 ‫مارک هم متولد هجده سپتامبر 86 هست 23 00:01:23,600 --> 00:01:25,840 ‫درسته ‫اسم آژانس مسافرتی ای که 24 00:01:25,880 --> 00:01:27,560 ‫تو ابردین استفاده کردید، چی بود؟ 25 00:01:28,320 --> 00:01:29,520 ‫هری هیندز 26 00:01:29,560 --> 00:01:33,000 ‫هری هیندزِ فاجعه بار! 27 00:01:33,040 --> 00:01:37,800 ‫از پنجم می 2018 چی به یاد دارید؟ 28 00:01:41,680 --> 00:01:42,960 ‫هیچی... 29 00:02:04,160 --> 00:02:07,280 ‫خدمات آمبولانس ‫بیمار نفس می‌کشه؟ 30 00:02:07,320 --> 00:02:09,720 بله بهم بگید دقیقا چه اتفاقی افتاد؟ 31 00:02:09,760 --> 00:02:13,400 ‫پدرم حالش خوب نیست ‫اون غش کرده 32 00:02:13,440 --> 00:02:15,080 ‫نمی‌تونه سر پا وایسه 33 00:02:15,120 --> 00:02:16,920 ‫به همین خاطر دکتر گفت که 34 00:02:16,960 --> 00:02:18,880 ‫سریعا آمبولانس خبر کنیم 35 00:02:18,920 --> 00:02:21,920 ‫در حال ترتیب دادن کمک براتون هستم 36 00:02:21,960 --> 00:02:23,840 ‫می‌تونید بهم بگید که دقیقا چه اتفاقی افتاد؟ 37 00:02:23,880 --> 00:02:25,600 ‫راستش نمی‌دونم ‫مادرم نتونسته ببینه که چی شده 38 00:02:25,640 --> 00:02:27,120 ‫اون حالش خوب نیست 39 00:02:27,160 --> 00:02:29,480 چند سالشه؟ هفتاد و شش 40 00:02:29,520 --> 00:02:30,840 ‫اسمتون چیه؟ 41 00:02:32,160 --> 00:02:33,920 ‫جیسون 42 00:02:33,960 --> 00:02:35,760 ‫جیسون؟ بله 43 00:02:35,800 --> 00:02:37,240 ‫اسم پدرتون چیه؟ 44 00:02:38,840 --> 00:02:40,360 ‫الکساندر فرگوسن... 45 00:02:50,360 --> 00:02:53,600 ‫شما توی یک تونل تاریک هستید 46 00:02:53,640 --> 00:02:57,240 ‫اما وقتی که بیرون میاید و به نور خورشید نگاه می‌کنید 47 00:02:57,280 --> 00:02:59,560 ‫شما 48 00:02:59,600 --> 00:03:01,160 ‫بیشتر از نصف زمین یونایتد رو می‌بینید 49 00:03:06,360 --> 00:03:07,360 ‫خاطرات... 50 00:03:11,320 --> 00:03:14,200 ‫من به اونا گفتم، پسری که اونجاست منو گاز میگیره 51 00:03:14,240 --> 00:03:16,520 ‫اون گفت: خب، دفعه‌ی بعد تو هم گازش بگیر 52 00:03:16,560 --> 00:03:18,120 ‫محکم تر از خودش گازش بگیر 53 00:03:19,800 --> 00:03:21,960 ‫همزمان به خودت بگو... 54 00:03:22,000 --> 00:03:23,520 ‫که دیگه چنین کاری از اون نخواهم دید 55 00:03:26,200 --> 00:03:28,440 ‫همین حالا؟ 56 00:03:28,480 --> 00:03:31,560 ‫♪ Pack up your troubles ‫In your old kit bag ♪ 57 00:03:33,640 --> 00:03:37,040 ‫همین بود همین آهنگه بود 58 00:03:37,080 --> 00:03:38,920 ‫بابی چارلتون به من دست تکون داد 59 00:03:41,360 --> 00:03:42,920 ‫خاطرات... 60 00:03:44,440 --> 00:03:46,040 ‫این یه بازی فوق العاده سخته 61 00:03:48,200 --> 00:03:49,240 ‫تونستم از پسش بر بیام 62 00:03:50,960 --> 00:03:51,960 ‫اون روز خیلی دلپذیر بود 63 00:03:53,840 --> 00:03:54,840 ‫بیدار شدم 64 00:04:00,280 --> 00:04:01,560 ‫و همه جا بارون می‌بارید 65 00:04:22,560 --> 00:04:23,960 ‫پر افتخار ترین سرمربی فوتبال 66 00:04:24,000 --> 00:04:26,120 ‫تاریخ بریتانیا، ‫الکس فرگوسن... 67 00:04:26,160 --> 00:04:27,640 ‫سرمربی سابق منچستر یونایتد 68 00:04:27,680 --> 00:04:29,680 ‫به دلیل خونریزی مغزی، تحت درمان است 69 00:04:29,720 --> 00:04:31,840 ‫یک مرد اهل رقابت در فوتبال، 70 00:04:31,880 --> 00:04:34,640 ‫و در عین حال، ‫چهره ای اختلاف برانگیز 71 00:04:34,680 --> 00:04:39,440 ‫او موفقیتی دست نیافتنی طی بیش از پنج دهه کسب کرده است 72 00:04:39,480 --> 00:04:41,760 ‫شاگردان معروفش، ‫کریستیانو رونالدو 73 00:04:41,800 --> 00:04:43,920 ‫و دیوید بکام، گفتند: ‫"به مبارزه ادامه بده رئیس" 74 00:04:43,960 --> 00:04:46,720 ‫و دعا و عشق خود را به کتی و تمامی خانواده‌اش ارسال کردند 75 00:04:56,160 --> 00:04:58,520 ‫ما تو اتاق کناری بودیم 76 00:04:58,560 --> 00:05:01,400 ‫دکتر گفت: ببینید آقای فرگوسن، متاسفانه باید بگم که 77 00:05:01,440 --> 00:05:03,280 ‫یک لخته‌ی خون در مغزتون وجود داره ‫و مجبوریم که در اسرغ وقت 78 00:05:03,320 --> 00:05:06,080 ‫شما رو به بیمارستان رویال سالفورد برسونیم 79 00:05:06,120 --> 00:05:08,200 ‫تا تحت عمل جراحی قرار بگیرید 80 00:05:09,320 --> 00:05:11,160 ‫و یهویی... 81 00:05:11,200 --> 00:05:13,840 ‫دستاشو گذاشت روی سرش و گفت: "آخ 82 00:05:13,880 --> 00:05:15,400 ‫امیدوارم مشکلی برای حافظم پیش نیومده باشه 83 00:05:15,440 --> 00:05:17,320 ‫بهتره که مشکلی برای حافظم پیش نیومده باشه" 84 00:05:18,240 --> 00:05:20,200 ‫و منم گفتم: "حالت خوبه؟" 85 00:05:20,240 --> 00:05:23,600 ‫بعد اون شروع کرد به گفتن داستانای تصادفی 86 00:05:23,640 --> 00:05:25,560 ‫تنها ارتباط اون داستان ها این بود که 87 00:05:25,600 --> 00:05:28,080 ‫همشون خیلی وقت پیش اتفاق افتاده بودن 88 00:05:30,160 --> 00:05:32,560 ‫پیش خودم فکر کردم که اون داره این داستانا رو میگه 89 00:05:32,600 --> 00:05:36,480 ‫تا خودش رو قانع کنه که 90 00:05:38,120 --> 00:05:39,240 ‫هنوز حافظشو داره 91 00:05:42,480 --> 00:05:43,520 ‫مادرم... 92 00:05:45,360 --> 00:05:47,280 ‫کالکسه‌ی بزرگ و منو برمی‌داشت 93 00:05:48,920 --> 00:05:52,240 ‫و تا پارک محلی گلاسگو می‌برد 94 00:05:54,200 --> 00:05:55,600 ‫و به یاد میارم... 95 00:05:57,800 --> 00:05:59,120 ‫درست روبروی ما 96 00:06:01,600 --> 00:06:02,600 ‫کارخونه‌ی کشتی سازی بود 97 00:06:11,240 --> 00:06:12,600 ‫و ما زیر سایه‌ی اون زندگی می‌کردیم 98 00:06:19,440 --> 00:06:20,640 ‫مردم بر روی کشتی ها کار می‌کردند 99 00:06:27,080 --> 00:06:29,320 ‫باد می وزید اون رودخونه‌ی کلاید لعنتی! 100 00:06:34,200 --> 00:06:35,920 وای خدایا... 101 00:06:39,000 --> 00:06:40,000 ‫شما هم اون باد رو احساس کردید؟ 102 00:06:46,240 --> 00:06:48,920 ‫پدرم بیش از چهل سال در آن جا کار کرد 103 00:06:57,440 --> 00:06:58,440 ‫پدرم... 104 00:07:01,160 --> 00:07:03,080 ‫حالا بهتون می‌گم که چه اتفاقی افتاد 105 00:07:04,600 --> 00:07:05,600 ‫گذشته... 106 00:07:09,200 --> 00:07:10,880 ‫با شما عجین میشه 107 00:07:14,400 --> 00:07:15,400 ‫راجبش فکر کنید 108 00:07:19,240 --> 00:07:20,400 ‫من به عنوان یک سرمربی 109 00:07:22,040 --> 00:07:25,960 ‫عادت داشتم دراز بکشم و به سبک های مختلف فکر کنم 110 00:07:26,000 --> 00:07:29,560 ‫به این که بازیکنان را کجا قرار دهم تا رویشان تاثیر داشته باشد 111 00:07:29,600 --> 00:07:33,600 ‫میدونید در مورد چه کسایی صحبت می‌کنم؟ ‫معدنچی ها 112 00:07:33,640 --> 00:07:38,120 ‫کشتی ساز ها ‫جوشکار ها و ماشین ساز ها 113 00:07:38,160 --> 00:07:41,560 ‫مردمی که از پیشینه‌ی ضعیفی می‌آمدند 114 00:07:42,720 --> 00:07:45,000 ‫و عادت داشتم از آن ها بپرسم که 115 00:07:45,040 --> 00:07:47,520 ‫پدربزرگتان چه کاره بوده؟ 116 00:07:47,560 --> 00:07:49,640 ‫پدرتان چه کاره بوده؟ 117 00:07:49,680 --> 00:07:52,760 باید این احساس را به آن ها منتقل می‌کردم 118 00:07:52,800 --> 00:07:54,960 ‫که آنچه که پدربزرگشان برایش کار کردند 119 00:07:55,000 --> 00:07:57,840 ‫و مادربزرگ هایشان نیز بخشی از آن بوده اند 120 00:07:57,880 --> 00:08:04,000 ‫باید نشان دهنده‌ی آن باشند 121 00:08:04,040 --> 00:08:08,840 ‫و جدا از تمامی جام هایی که بردم 122 00:08:10,520 --> 00:08:12,040 ‫و تمام بازیکنان فوق العاده ای که داشتم 123 00:08:13,720 --> 00:08:16,160 ‫فکر می‌کنم آن مسئله‌ی زندگی باشد 124 00:08:18,360 --> 00:08:22,080 ‫این واقعیت زندگیه ‫جایی که ازش می‌آییم مهمه 125 00:08:24,000 --> 00:08:26,760 ‫شما با یک هویت ظاهر می شوید 126 00:08:35,000 --> 00:08:36,120 ‫من از گاون آمده ام ‫(منطقه‌ی جنوب غربی گلاسگو) 127 00:08:37,440 --> 00:08:38,480 ‫از بچگی در گاون بودم 128 00:08:42,240 --> 00:08:46,280 ‫من عاشق آنجا بودم زیرا پرهیاهو و شلوغ بود 129 00:08:46,320 --> 00:08:48,920 ‫مردم روی چرخ دستی میوه می‌فروختن 130 00:08:48,960 --> 00:08:50,840 ‫همه چیز در آن‌جا بود 131 00:08:52,000 --> 00:08:53,400 ‫آن‌جا سر زنده بود 132 00:09:04,960 --> 00:09:07,760 ‫اما یک روی دیگر نیز وجود داشت... 133 00:09:09,840 --> 00:09:12,680 ‫گاهی اوقات با 134 00:09:12,720 --> 00:09:17,680 ‫پسرانی از مناطق متفاوت برخورد می‌کردی 135 00:09:19,280 --> 00:09:22,640 ‫مناطقی پرخشونت و سرسخت... 136 00:09:25,240 --> 00:09:28,320 ‫بعضی وقت ها باید از برادرم مارتین 137 00:09:30,560 --> 00:09:31,560 ‫دفاع می‌کردم 138 00:09:33,280 --> 00:09:35,880 ‫الِک همیشه رهبر بود ‫(سر الکس فرگوسن) 139 00:09:35,920 --> 00:09:38,680 ‫اون همیشه می خواست پیش‌رو باشه 140 00:09:38,720 --> 00:09:40,280 ‫الِک همیشه اولین نفر بود که وارد می‌شد 141 00:09:43,400 --> 00:09:46,120 ‫یه پسری بود که به مارتین قلدری می‌کرد 142 00:09:46,160 --> 00:09:48,880 ‫بنابراین من رفتم به خونه‌ی طرف 143 00:09:48,920 --> 00:09:51,200 ‫پدرش در رو باز کرد و پرسید: "چی میخوای پسر؟" 144 00:09:51,240 --> 00:09:55,200 ‫من گفتم: "می‌خوام پسرتون رو ببینم، اون به برادر من قلدری می‌کنه" 145 00:09:55,240 --> 00:09:58,120 ‫اون گفت: "به من ربطی نداره!" ‫و در رو بست 146 00:09:59,480 --> 00:10:02,160 ‫من توی زمین بازی مچ طرف رو گرفتم 147 00:10:02,200 --> 00:10:05,160 ‫اون یه پسر قوی هیکل بود... 148 00:10:05,200 --> 00:10:07,680 ‫به هر حال اون پسر دیگه هیچوقت برای مارتین قلدری نکرد 149 00:10:15,240 --> 00:10:17,360 ‫همه شخصیت خودشونو دارن 150 00:10:19,080 --> 00:10:20,520 ‫بعضی ها بیخیال می شن 151 00:10:20,560 --> 00:10:23,560 ‫بعضی ها می‌گن: "نه، من این کارو قبول نمی‌کنم!" 152 00:10:25,960 --> 00:10:29,320 ‫زمانی که در جایی مثل گاون بزرگ می‌شید می‌بینید که 153 00:10:29,360 --> 00:10:31,360 ‫اکثر مردم در حال تلاش برای خروج از آن‌جا هستند 154 00:10:35,040 --> 00:10:38,600 ‫این نگرش سرمایه داری به طبقه‌ی کارگر است 155 00:10:39,640 --> 00:10:40,640 ‫این که اونارو را اون پایین نگه دارن 156 00:10:46,960 --> 00:10:48,400 ‫شکی درش نیست 157 00:10:49,920 --> 00:10:51,200 ‫من خوش شانس بودم، چون 158 00:10:54,080 --> 00:10:55,400 ‫فوتبال ناجی من بود 159 00:10:57,640 --> 00:11:00,800 ‫توسط آن فرصت های زیادی کسب کردم 160 00:11:05,280 --> 00:11:06,280 ‫رشد کردم 161 00:11:09,440 --> 00:11:12,480 ‫پدرم نیز نقشی درش داشت 162 00:11:12,520 --> 00:11:15,160 ‫اون همه جا پشت ما بود 163 00:11:15,200 --> 00:11:16,760 ‫اون همیشه ما را تشویق می‌کرد 164 00:11:16,800 --> 00:11:19,840 ‫همیشه مطمئن می‌شد که شب قبل بازی زود بخوابیم 165 00:11:21,640 --> 00:11:26,640 ‫چند تا باشگاه با پدرم تماس گرفتن 166 00:11:26,680 --> 00:11:29,160 ‫اما باشگاهی که امیدوار بودم منو بخواد رنجرز بود 167 00:11:30,920 --> 00:11:34,680 ‫من شدیدا طرفدار رنجرز بودم و کنار استادیومشان زندگی می‌کردم 168 00:11:37,120 --> 00:11:40,680 ‫ولی به هر حال، پدرم اجازه نداد به طور تمام وقت برم اونجا 169 00:11:40,720 --> 00:11:43,800 ‫اول کارآموزی ‫بعد فوتبال تمام وقت 170 00:11:47,960 --> 00:11:52,560 ‫اون سعی داشت از من محافظت کنه ‫که اگر فوتبالیست نشدم، مشکلی نداشته باشم 171 00:11:52,600 --> 00:11:56,240 ‫اما فکر نمی‌کنم این قضیه آسیبی به من رسونده باشه 172 00:11:56,280 --> 00:11:59,360 ‫فکر می‌کنم کارآموزی به عنوان ماشین ساز 173 00:11:59,400 --> 00:12:02,320 ‫به من کمک کرد تا مردم رو درک کنم 174 00:12:03,400 --> 00:12:04,840 ‫اتحاد بینشانشون رو درک کنم 175 00:12:04,880 --> 00:12:07,480 ‫هیچ تشکیلاتی نمی تواند 176 00:12:07,520 --> 00:12:10,720 ‫خود را با امتیاز تعلق به طبقه‌ی کارگر اسکاتلند 177 00:12:10,760 --> 00:12:12,440 ‫مقایسه کند 178 00:12:12,480 --> 00:12:14,440 ‫مادرم 179 00:12:14,480 --> 00:12:16,560 ‫یک زن واقعا قوی بود 180 00:12:17,840 --> 00:12:19,640 ‫او یک جامعه گرای قوی بود 181 00:12:19,680 --> 00:12:24,600 ‫زمانی در یک مغازه ناظر کارآموزا بودم 182 00:12:27,800 --> 00:12:32,360 ‫اعتصاب کارآموزان لحظه‌ی بسیار مهمی برای من بود 183 00:12:32,400 --> 00:12:35,640 ‫بخشی از آن جنبش بودن عالی بود 184 00:12:38,360 --> 00:12:41,560 ‫این درباره‌ی یک فرد نبود ‫بلکه درباره‌ی یک جمع بود 185 00:12:43,360 --> 00:12:44,720 ‫درباره‌ی یک تیم بودن بود 186 00:12:46,880 --> 00:12:49,760 ‫هیچ چیز دیگری مهم تر از 187 00:12:49,800 --> 00:12:51,560 ‫کسی که به سختی گذران زندگی می‌کرد 188 00:12:51,600 --> 00:12:54,080 ‫اما هرگز تسلیم نمی‌شد، نبود 189 00:12:58,920 --> 00:13:02,000 ‫اما بعد، زمانی که دوران کارآموزی ام را می‌گذارندم 190 00:13:04,360 --> 00:13:08,520 ‫به صورت پاره وقت در باشگاه سینت جانستون فوتبال بازی می‌کردم 191 00:13:08,560 --> 00:13:10,400 ‫مجبور بودم سه روز در هفته 192 00:13:12,040 --> 00:13:13,760 ‫به آنجا سفر کنم 193 00:13:13,800 --> 00:13:15,200 ‫و این برایم یک کابوس بود 194 00:13:20,240 --> 00:13:22,440 ‫ساعت یک و نیم صبح به خانه می‌رسیدم 195 00:13:23,440 --> 00:13:24,520 ‫و ساعت شش از خواب بیدار می‌شدم 196 00:13:28,080 --> 00:13:33,240 ‫کم کم از لحاظ فوتبالی هم در حال دلسرد شدن بودم 197 00:13:33,280 --> 00:13:35,560 ‫چون همیشه به طور ثابت بازی نمی‌کردم 198 00:13:38,240 --> 00:13:39,800 ‫دوران بازی ام در حال بر باد رفتن بود 199 00:13:43,680 --> 00:13:46,120 ‫و شروع کردم به... 200 00:13:48,440 --> 00:13:49,480 ‫چطور بگم... 201 00:13:52,040 --> 00:13:53,560 ‫کمی از کنترل خارج شدم 202 00:13:55,200 --> 00:13:58,640 ‫[♪ "Let It Rock" ‫by Chuck Berry playing] 203 00:14:00,760 --> 00:14:02,600 ‫برای تفریح به شهر رفتم 204 00:14:05,440 --> 00:14:08,800 ‫♪ Well, in the evening ‫when the sun is sinking low ♪ 205 00:14:08,840 --> 00:14:11,440 ‫♪ All day I been waiting ‫for the whistle to blow ♪ 206 00:14:11,480 --> 00:14:13,960 ‫حتی شب های جمعه رو هم بیرون می‌رفتم 207 00:14:14,000 --> 00:14:16,160 ‫یعنی روز قبل بازی 208 00:14:16,200 --> 00:14:17,640 ‫♪ Until the foreman ‫comes back ♪ 209 00:14:17,680 --> 00:14:19,160 ‫♪ Pick up ‫your belongings boys ♪ 210 00:14:19,200 --> 00:14:20,520 ‫♪ And scatter about 211 00:14:22,720 --> 00:14:23,800 ‫پدرم گفت: 212 00:14:25,480 --> 00:14:28,160 ‫"کجا میری؟" 213 00:14:28,200 --> 00:14:30,400 ‫"میرم بیرون برای رقص" 214 00:14:30,440 --> 00:14:32,160 ‫"تو فردا بازی داری 215 00:14:32,200 --> 00:14:34,160 ‫وقتی فردا بازی داری، نباید بری رقص" 216 00:14:34,200 --> 00:14:36,640 ‫گفتم: "من بازیکن ذخیره ام 217 00:14:36,680 --> 00:14:38,880 ‫و خب چیز زیاد مهمی نیست" 218 00:14:38,920 --> 00:14:41,240 ‫اون گفت: "این همه چیزه!" 219 00:14:46,320 --> 00:14:47,680 ‫و آن موقع بود که مشاجره کردیم 220 00:14:50,320 --> 00:14:53,400 ‫کار به جایی رسید که اون گفت: 221 00:14:53,440 --> 00:14:57,240 ‫"راه خودت رو برو و خواهیم دید که چه اتفاقی خواهد افتاد" 222 00:14:59,160 --> 00:15:01,040 ‫بعد از اون اتفاق ما با هم صحبت نمی‌کردیم. 223 00:15:03,040 --> 00:15:08,080 ‫دو سال مابین 1961 و 1963 هیچ حرفی با هم نزدیم 224 00:15:11,000 --> 00:15:12,840 ‫تا اینکه یک شب بیرون رفتم 225 00:15:13,880 --> 00:15:16,000 ‫و مست شدم 226 00:15:16,040 --> 00:15:17,880 ‫و بعد یک زد و خورد، ‫سر از زندان دراوردم 227 00:15:22,160 --> 00:15:24,880 ‫به دادگاه رفتم و سه پوند جریمه شدم 228 00:15:27,320 --> 00:15:28,800 ‫به نوعی مایه‌ی ننگ خانواده ام شدم 229 00:15:38,960 --> 00:15:42,400 ‫آن دوره همیشه در ذهن من باقی ماند 230 00:15:42,440 --> 00:15:45,000 ‫و همیشه حسرتش رو می‌خوردم 231 00:15:47,280 --> 00:15:51,840 ‫این منم ‫با این پیشینه و این نوع تربیت و پرورش 232 00:15:52,840 --> 00:15:53,920 ‫تسلیم شدم 233 00:15:57,560 --> 00:15:59,200 ‫به خودم گفتم که دیگه کارم تمومه 234 00:16:00,760 --> 00:16:03,480 ‫با فوتبال به هیچ جا نمی‌رسم 235 00:16:10,840 --> 00:16:12,560 ‫میزان مهاجرت به روش جدید 236 00:16:12,600 --> 00:16:14,800 ‫رکورد دیگری زد 237 00:16:14,840 --> 00:16:18,320 ‫25 هزار نفر از هیفرو و پرسویک پرواز خواهند کرد 238 00:16:18,360 --> 00:16:19,760 ‫تا زندگی جدیدی را در دومینین آغاز کنند ‫(کشور های تحت سلطه‌ی بریتانیا) 239 00:16:19,800 --> 00:16:23,240 ‫من آماده شدم تا به کانادا مهاجرت کنم 240 00:16:23,280 --> 00:16:25,120 ‫فرم ها و بقیه چیز ها رو همراه خود داشتم 241 00:16:31,320 --> 00:16:35,240 ‫سپس اون اتفاق در زندگیم افتاد، ‫سرنوشت... 242 00:16:37,840 --> 00:16:39,920 ‫مهم ترین بازی عمرم... 243 00:16:52,320 --> 00:16:54,840 ‫قرار بود تو یه مسابقه ذخیره ها بازی کنه 244 00:16:54,880 --> 00:16:56,960 ‫اون با خودش گفت که: "من به پرث (شهر غربی استرالیا) نمی‌رم بهتره فراموشش کنم." 245 00:16:58,200 --> 00:17:00,640 ‫من به دوست دختر برادرم گفتم که 246 00:17:00,680 --> 00:17:03,240 ‫به سرمربی تلفن کنه و بگه که من آنفولانزا گرفتم 247 00:17:03,280 --> 00:17:06,520 ‫می‌خواست که اون نقش مادرمون رو بازی کنه 248 00:17:06,560 --> 00:17:08,520 ‫ساعت هفت به خونه رسیدم 249 00:17:08,560 --> 00:17:11,120 ‫و مادرم به دلیل اتفاقی که افتاده بود، شدیدا از دستم عصبانی بود 250 00:17:11,160 --> 00:17:13,680 ‫سرمربی برای مادرم 251 00:17:13,720 --> 00:17:16,640 ‫تلگرامی فرستاده بود که می‌گفت: "می‌دونم کسی که بهم تلفن کرد تو نبودی" 252 00:17:16,680 --> 00:17:19,800 ‫و مادرم گفت: "باید همین الان با اون مرد تماس بگیری" 253 00:17:19,840 --> 00:17:23,160 ‫"بهتره بهش زنگ بزنی و ازش معذرت خواهی کنی" 254 00:17:23,200 --> 00:17:26,000 ‫من با دستمال تلفنمو برداشتم 255 00:17:26,040 --> 00:17:28,600 ‫وانمود کردم که سرمای بدی خوردم 256 00:17:28,640 --> 00:17:33,440 ‫اون گفت: "بهتره این موردو فردا تو هتل خیابون بوکانان گزارش کنی، 257 00:17:33,480 --> 00:17:35,560 ‫فردا جلوی رنجرز بازی دارید" 258 00:17:39,400 --> 00:17:41,360 ‫خلاصه توی بازی شرکت کردم 259 00:17:43,200 --> 00:17:45,160 ‫و تو اون بازی هت تریک کردم 260 00:17:45,200 --> 00:17:48,080 ‫باورنکردنیه نه؟ 261 00:17:48,120 --> 00:17:50,920 ‫اون اولین فردی بود که تو ورزشگاه ایبروکس هت تریک میکرد 262 00:17:50,960 --> 00:17:52,360 ‫قبل از اون هیچ کسی این کارو نکرده بود 263 00:17:52,400 --> 00:17:54,440 ‫من این کارو کردم. میخواستم برم خونه بابامو ببینم 264 00:17:54,480 --> 00:17:56,240 ‫میدونی که چی میگم؟ 265 00:17:56,280 --> 00:17:59,280 ‫میخواستم برم خونه چون میدونستم اون از این کار خیلی خوشحال شده و 266 00:17:59,320 --> 00:18:03,320 ‫و مادرم همش هیجان زده بود و میگفت: 267 00:18:04,200 --> 00:18:05,240 ‫"برو جلو باهاش حرف بزن" 268 00:18:06,440 --> 00:18:08,600 ‫"پدر شما چی فکر میکنی؟" 269 00:18:08,640 --> 00:18:11,760 ‫"باشه. اره. خوب بود. آره." 270 00:18:11,800 --> 00:18:14,360 ‫و بعد شروع کرد ‫"آره این پسریه که من داشتم" 271 00:18:14,400 --> 00:18:18,640 ‫"این همون فرصت طلبیه" 272 00:18:18,680 --> 00:18:21,840 ‫"رفقا ما برگشتیم. ما دوباره برگشتیم" 273 00:18:26,080 --> 00:18:28,640 ‫این اتفاق زندگی منو تغییر داد 274 00:18:30,280 --> 00:18:33,080 ‫...واقعا اون ‫بزرگترین نقطه عطف زندگی من بود 275 00:18:33,120 --> 00:18:38,360 ‫و الان اغلب اینو به مردم میگم که "فرصت های بزرگ زندگیتونو از دست ندید" 276 00:18:38,400 --> 00:18:40,520 ‫شاید تو کل زندگی شما فقط یک بار همچین شانس هایی پیدا بشه 277 00:18:40,560 --> 00:18:42,040 ‫و اون تنها مورد در زندگی من بود 278 00:18:42,080 --> 00:18:44,080 ‫اون تنها چیزی بود که برام اهمیت داشت 279 00:18:47,840 --> 00:18:51,240 ‫و من اون لحظه به خودم قول دادم 280 00:18:51,280 --> 00:18:53,000 ‫که به گذشته نگاه نکنم 281 00:18:56,160 --> 00:18:58,600 ‫سخت روی اون کار کردم کلش همین بود، سخت کار و تلاش کردم 282 00:19:01,000 --> 00:19:02,400 ‫فقط و فقط فوتبال برام مهم بود 283 00:19:23,120 --> 00:19:25,400 ‫مغز همه چیزو کنترل میکنه 284 00:19:27,920 --> 00:19:32,480 ‫تجربه های شما توی مغز و حافظتون ثبت و ذخیره میشه 285 00:19:32,520 --> 00:19:36,320 ‫و با این کار به نظرم شما هویت خودتون رو به عنوان یک انسان می‌سازید 286 00:19:37,440 --> 00:19:41,320 ‫بچگی، نوجوانی 287 00:19:41,360 --> 00:19:46,360 ‫خاطرات و یادها الکس فرگوسن را به الکس فرگوسن تبدیل کردند 288 00:19:48,040 --> 00:19:51,000 ‫من زمین خوردنم را به یاد دارم همش همین 289 00:19:51,040 --> 00:19:53,160 ‫بعد از اون چیزیو به خاطر نمیارم 290 00:19:53,200 --> 00:19:55,880 ‫فقط یهو وایستادم 291 00:19:55,920 --> 00:20:00,160 ‫فقط وایستادم تو سرزمینی بودم که هیچ کس نبود 292 00:20:00,200 --> 00:20:01,680 ‫یادمه داشتم مرگشو تخمین میزدم 293 00:20:01,720 --> 00:20:04,160 ‫تو اون برهه زمانی 80% احتمال میدادم 294 00:20:04,200 --> 00:20:08,680 ‫منظورم اینه 80% احتمال داشت که جون سالم به در نبره 295 00:20:08,720 --> 00:20:10,040 ‫و بعد دکتر اومد و گفت 296 00:20:10,080 --> 00:20:12,360 ‫"ببین! احتمالا مجبور بشیم اونو محدود کنیم 297 00:20:12,400 --> 00:20:13,440 ‫برای عمل جراحی" 298 00:20:14,840 --> 00:20:16,720 ‫دو نفر میتونن برن داخل و اونو ببینن 299 00:20:16,760 --> 00:20:18,000 ‫قبل از اینکه عمل شروع بشه 300 00:20:20,040 --> 00:20:22,040 ‫من گفتم: "ببین! مادرمو میارم داخل" 301 00:20:24,560 --> 00:20:27,160 ‫و این براش مثل یه شوک بود و مادرم تعجب کرده بود 302 00:20:27,200 --> 00:20:30,640 ‫چون همه جا سیم کشی شده بود و از اینجور چیزا... 303 00:20:30,680 --> 00:20:35,320 ‫و بعد اون واقعا سخت بود و من سختیشو حس کردم 304 00:20:36,080 --> 00:20:38,080 ‫امم... ببخشید 305 00:20:42,480 --> 00:20:43,520 ‫خب 306 00:20:46,760 --> 00:20:50,920 ‫به محض اینکه سر رو باز کردیم، لخته بزرگی رو مشاهده کردیم 307 00:20:50,960 --> 00:20:52,800 ‫اما اگر شما عروق خونی رو قطع کنید 308 00:20:52,840 --> 00:20:55,320 ‫اون قسمت مغز میمیره 309 00:20:55,360 --> 00:20:58,840 ‫بنابراین گاهی اوقات شما فشار وارد می کنید و منتظر می مونید 310 00:20:58,880 --> 00:21:02,720 ‫و من یادمه که مدام منتظر بودیم 311 00:21:04,880 --> 00:21:07,720 ‫و پس از یه مدت زمانی، خونریزی بند آمد 312 00:21:07,760 --> 00:21:10,760 ‫سطح مغز مجددا درحال تشکیل شدن بود 313 00:21:10,800 --> 00:21:12,120 ‫که به عقیده من نشونه خوبی بود 314 00:21:14,480 --> 00:21:17,680 ‫فکر کنم اون روز پنج خونریزی مغری آن جا بود 315 00:21:17,720 --> 00:21:21,520 ‫اون روز من بودم... ‫و سه نفری که مردن 316 00:21:21,560 --> 00:21:23,680 ‫فقط دو نفر زنده موندن که منم جزوشون بودم 317 00:21:23,720 --> 00:21:26,200 ‫بنابراین میدونی، میدونی تو باید خیلی خوش شانس باشی 318 00:21:32,200 --> 00:21:34,440 ‫هوای خوب و قشنگی بود همیشه به خاطر دارمش 319 00:21:34,480 --> 00:21:35,920 ‫از پنجره به بیرون بیمارستان نگاه میکنی و 320 00:21:35,960 --> 00:21:38,960 ‫و به خودت میگی ‫چی میشد اگر دیگه هیچ وقت نمیتونستم اینا رو ببینم 321 00:21:39,000 --> 00:21:41,880 ‫چنتا روز آفتابی دیگه رو میتونم ببینم؟ 322 00:21:41,920 --> 00:21:44,600 ‫میدونی؟ ‫به نظرم وضع سختی بود 323 00:21:50,000 --> 00:21:53,520 ‫حتی وقتی که من وارد بیمارستان شدم هم ناراحت بود 324 00:21:53,560 --> 00:21:57,400 ‫و بهش میگفتم اگر آروم نشی مجبور میشم برم 325 00:21:57,440 --> 00:22:01,400 ‫چون حتی اگر من هم تو رو ناراحت میکنم، تو باید آرامشتو حفظ کنی 326 00:22:01,440 --> 00:22:03,640 ‫خودتم این موضوع رو میدونی. خصوصا طی 24 ساعت بعد 327 00:22:07,520 --> 00:22:09,680 ‫من 22 سالم بود 328 00:22:14,200 --> 00:22:17,360 ‫دوستی داشتم که بهم می گفت 329 00:22:17,400 --> 00:22:20,960 ‫"اون واقعا دختر خوبیه" 330 00:22:23,680 --> 00:22:26,640 ‫اونو درحال قدم زدن دیده بودم 331 00:22:26,680 --> 00:22:30,720 ‫توی فوتبال آسیب دیده بودم و روی صورتم چسب زخم بود 332 00:22:30,760 --> 00:22:34,160 ‫اون فکر کرده بود که من یه گنگستر یا بوکسورم 333 00:22:34,200 --> 00:22:37,840 ‫فکر کردم اون یه آدم کشه 334 00:22:37,880 --> 00:22:40,000 ‫بعدش فهمیدم که یه فوتبالیسته 335 00:22:40,040 --> 00:22:43,760 ‫ولی این مورد... ‫این مورد هیچ تفاوتی درباره نظرم نسبت به اون ایجاد نکرد 336 00:22:44,880 --> 00:22:46,680 ‫اونو با خودم به سینما بردم 337 00:22:46,720 --> 00:22:49,040 ‫یه جعبه شیرینی برام خرید 338 00:22:49,080 --> 00:22:51,600 ‫که همشو خودش خورد 339 00:22:51,640 --> 00:22:55,280 ‫و وقتی بیرون اومدیم یه روزنامه محلی هم خرید 340 00:22:56,440 --> 00:22:57,920 ‫این قرار عاشقانه من بود 341 00:23:02,640 --> 00:23:06,320 ‫خیلی بهم نزدیک شدیم و میدونی راستش خیلی عاشقش بودم 342 00:23:08,800 --> 00:23:12,240 ‫اما میدونین اون کاتولیک بود 343 00:23:12,280 --> 00:23:17,120 ‫مادر منم کاتولیک بود ولی پدرم پروتستان بود 344 00:23:17,160 --> 00:23:18,920 ‫اما ما هم با مذهب پروتستان بزرگ شدیم 345 00:23:18,960 --> 00:23:20,920 ‫خب ما مذهب های مختلفی داشتیم 346 00:23:22,440 --> 00:23:24,600 ‫این مسئله مشکلاتی رو ایجاد می کرد 347 00:23:24,640 --> 00:23:26,960 ‫اما اون زمان شرایط اینجور بود 348 00:23:28,920 --> 00:23:30,040 ‫گلاسگو... 349 00:23:32,080 --> 00:23:35,680 ‫شهریه که توش دو دستگی وجود داره 350 00:23:41,320 --> 00:23:42,640 ‫پروتستان و کاتولیک 351 00:23:45,240 --> 00:23:46,360 ‫رنجرز یا سلتیک 352 00:23:53,800 --> 00:23:55,720 ‫اوه تیم های قدیمی سلتیک و رنجرز 353 00:23:58,160 --> 00:24:00,040 ‫اونا الان 75 ساله که باهم رقابت دارن 354 00:24:03,160 --> 00:24:06,560 ‫جنگ بین یک تیم و تیم دیگه نیست 355 00:24:08,560 --> 00:24:12,560 ‫بین کاتولیک های رومی و پروتستان های آنگلو-ایرلندی هست 356 00:24:15,840 --> 00:24:17,640 ‫بین پروتستان و کاتولیکه 357 00:24:23,080 --> 00:24:26,000 ‫ بنابراین با خودمون گفتیم یه عروسی خودمونی می گیریم 358 00:24:28,280 --> 00:24:30,360 ‫ما در سال 1966 ازدواج کردیم 359 00:24:31,480 --> 00:24:32,920 ‫در دفتر ثبت ازدواج گلاسگو 360 00:24:34,240 --> 00:24:35,280 ‫این آغاز ماجرا بود 361 00:24:38,640 --> 00:24:41,920 ‫من سر کار خودم میرفتم و اونم به فوتبالش می رسید 362 00:24:41,960 --> 00:24:44,320 ‫و من واقعا خوب کار می کردم 363 00:24:44,360 --> 00:24:46,640 ‫بله این هم یک گل از فرگوسن 364 00:24:46,680 --> 00:24:49,200 ‫من سخت گیر و تهاجمی بودم 365 00:24:49,240 --> 00:24:52,120 ‫فرگوسن و گل! 366 00:24:52,160 --> 00:24:54,280 ‫میدونی میتونستم گل هم بزنم 367 00:24:55,760 --> 00:24:57,200 ‫فرگوسن! 368 00:25:05,840 --> 00:25:09,200 و اون زمان بود که متوجه شدم رنجرز قصد جذب منو داره 369 00:25:11,560 --> 00:25:14,440 ‫و البته که من به عنوان یه بچه پسر طرفدار رنجرز بودم 370 00:25:14,480 --> 00:25:18,000 ‫و محل زندگی ما با زمین اونا 200 یارد فاصله داشت 371 00:25:18,040 --> 00:25:20,040 ‫واقعا از شنیدنش هیجان زده بودم 372 00:25:23,000 --> 00:25:25,840 ‫بهترین کت شلوارمو پوشیدم و به سمت آیرباکس راه افتادم 373 00:25:29,000 --> 00:25:30,400 ‫باورنکردنی بود 374 00:25:37,600 --> 00:25:42,240 ‫سالن مرمری بزرگی داشت که واقعا تاثیرگذار بود 375 00:25:49,120 --> 00:25:51,000 ‫خیلی شگفت انگیز بود 376 00:25:51,040 --> 00:25:54,320 ‫[♪ "Wheel of Fortune" ‫by Kay Starr playing] 377 00:25:56,880 --> 00:25:59,480 ‫پسر اهل گاون درحال پیوستن به رنجرز بود 378 00:26:00,880 --> 00:26:03,080 ‫رکورد تاریخ نقل و انتقالات اسکاتلند 379 00:26:03,120 --> 00:26:08,200 ‫Wheel of Fortune ♫ 380 00:26:08,240 --> 00:26:11,280 ‫این رویای بچگیش بود که به واقعیت پیوسته بود 381 00:26:13,920 --> 00:26:16,320 ‫!فرگوسن اونجاست ‫گل توسط فرگوسن! 382 00:26:16,360 --> 00:26:20,200 ‫♪ Will the arrow ‫Point my way? ♪ 383 00:26:20,240 --> 00:26:21,880 ‫!فرگوسن گل میزنه 384 00:26:23,400 --> 00:26:25,760 ‫به سوی فرگوسن 385 00:26:25,800 --> 00:26:30,200 ‫یه گل خوب توسط فرگوسن! ‫الکس فرگوسن داره کاریو میکنه که براش سخت تلاش کرده بود 386 00:26:30,240 --> 00:26:35,520 ‫به هرحال فصل اول من تموم شد 387 00:26:35,560 --> 00:26:39,160 ‫و ما تو آخرین قدم لیگ رو به سلتیک واگذار کردیم 388 00:26:39,200 --> 00:26:42,360 ‫سلتیک دوباره قهرمان شد و خودشو به عنوان برترین تیم اسکاتلند معرفی کرد 389 00:26:42,400 --> 00:26:44,320 ‫اگر شما سلتیک رو شکست ندید فصل خوبی نداشتید 390 00:26:44,360 --> 00:26:47,320 ‫و برخی افراد انگشت اتهامو به سمت الکس گرفتن 391 00:26:47,360 --> 00:26:49,320 ‫برای دلایل مشخصی که خودتون میدونید 392 00:26:50,440 --> 00:26:51,760 ‫چون کتی کاتولیک بود 393 00:26:55,920 --> 00:26:57,960 ‫وقتی من به عضویت رنجرز دراومدم 394 00:26:58,000 --> 00:27:00,640 ‫یکی از مدیرا از من درباره کتی پرسید 395 00:27:02,040 --> 00:27:03,720 ‫بهم گفت 396 00:27:03,760 --> 00:27:08,000 ‫باید یه سوال درباره همسرت ازت بپرسم 397 00:27:08,040 --> 00:27:10,440 ‫اوه من فکر می کنم که اون کاتولیکه ‫منم گفتم بله 398 00:27:10,480 --> 00:27:14,080 ‫اون گفت شما توی یه کلیسای کوچیک عروسی کردید؟ 399 00:27:14,120 --> 00:27:17,160 ‫من گفتم نه در یک دفتر ثبت ازدواج این کارو انجام دادیم 400 00:27:17,200 --> 00:27:18,400 ‫اون گفت اوه باشه 401 00:27:20,440 --> 00:27:23,320 ‫البته باید بهش میگفتم زودتر گورشو گم کنه 402 00:27:23,360 --> 00:27:24,680 ‫میدونی واقعا باید بهش میگفتم 403 00:27:26,320 --> 00:27:29,160 ‫ولی به عنوان یک پسر بچه هوادار رنجرز 404 00:27:29,200 --> 00:27:31,720 ‫و داشتن این فرصت که برای رنجرز به میدان بری 405 00:27:31,760 --> 00:27:33,560 ‫آماده ای تا چرت و پرت بشنوی 406 00:27:35,240 --> 00:27:36,640 ‫میدونین منظورم چیه؟ 407 00:27:36,680 --> 00:27:38,880 ‫و من خودمو ناامید کردم 408 00:27:38,920 --> 00:27:42,000 ‫و زنمو هم ناامید کردم ‫در صورتی که اون مهم ترین چیز بود 409 00:27:42,040 --> 00:27:43,760 ‫چون اون یه آدم کاتولیک بود 410 00:27:47,920 --> 00:27:49,840 ‫نه من نمیکردم... ‫خاطراتم... 411 00:27:49,880 --> 00:27:54,440 ‫خاطرات خیلی خوشی با رنجرز نداشتیم 412 00:27:54,480 --> 00:27:56,120 ‫برهه زمانی بدی برای ما بود 413 00:27:59,080 --> 00:28:04,120 ‫و بعد ما فینال جام حذفی مقابل سلتیک رو داشتیم 414 00:28:20,440 --> 00:28:22,960 ‫همه داشتن جیغ میزدن 415 00:28:23,000 --> 00:28:25,240 ‫صد و سی و دو هزار نفر 416 00:28:26,880 --> 00:28:28,480 ‫و من اونجا بودم 417 00:28:28,520 --> 00:28:30,880 ‫و با شماره 9 برای رنجرز بازی می کردم 418 00:28:30,920 --> 00:28:33,960 ‫فرگوسن آمادست تا بازیو شروع کنه 419 00:28:34,000 --> 00:28:37,280 ‫این بازی فینال جام حذفی اسکاتلند در ورزشگاه همپدن پارکه 420 00:28:40,000 --> 00:28:45,280 ‫ولی اینطورکه مشخص شد موضوع فوتبال نبود 421 00:28:45,320 --> 00:28:46,600 ‫موضوع... 422 00:28:48,160 --> 00:28:49,960 ‫موضوع... 423 00:28:50,000 --> 00:28:51,520 ‫این بود که به هرحال باید بهایی پرداخت میکردم 424 00:28:55,800 --> 00:28:58,440 ‫به نظر میرسه اونجا یه کرنر به دست اومده 425 00:28:58,480 --> 00:29:00,920 ‫بیلی مک نیل اینجاست 426 00:29:00,960 --> 00:29:03,880 ‫مدافع وسط درشت هیکل سلتیک جلو میاد 427 00:29:07,880 --> 00:29:10,000 ‫مک نیل 428 00:29:10,040 --> 00:29:12,240 ‫کارشو میکنه و گل میزنه 429 00:29:12,280 --> 00:29:16,920 ‫مک نیل برای زدن اون ضربات سر معروفش اونجا حاضر بود 430 00:29:16,960 --> 00:29:18,920 ‫فرگوسن باید برای مهار این بازیکن آماده می بود 431 00:29:20,600 --> 00:29:22,920 ‫فرگوسن گذاشت ازش رد شه و بهاش رو هم پرداخت 432 00:29:25,720 --> 00:29:27,480 ‫اه خدای من! چه شروعی 433 00:29:29,600 --> 00:29:31,720 ‫اوه چه پاس به عقب بدی 434 00:29:31,760 --> 00:29:33,800 ‫یه پاس به عقب بد که لنوکس رو توی موقعیت خوبی قرار میده 435 00:29:33,840 --> 00:29:36,400 ‫میتونه همینجور مستقیم بره جلو ‫یادتون نره این لنوکسه و خیلی سریعه 436 00:29:36,440 --> 00:29:38,520 ‫یه موقعیت گلزنی و توی دروازه 437 00:29:38,560 --> 00:29:42,520 ‫سلتیک 2-0 از رنجرز جلو میفته 438 00:29:46,120 --> 00:29:49,040 ‫اشتباهی مهلک از جان گریگ 439 00:29:54,760 --> 00:29:56,200 ‫3-0 برای سلتیک 440 00:29:58,400 --> 00:29:59,560 ‫چالمرس در هم می‌شکنه 441 00:30:03,840 --> 00:30:06,160 ‫من بخشی از اون تیم بودم که سلاخی شد 442 00:30:06,200 --> 00:30:07,720 ‫هیچ کس از اون وضع لذت نمی برد 443 00:30:11,920 --> 00:30:14,880 ‫و البته الکس به خاطرش سرزنش شد 444 00:30:17,040 --> 00:30:22,560 ‫اونا به دنبال یک قربانی بودن و الکس قربانی اونا شد 445 00:30:22,600 --> 00:30:26,880 ‫میدونی بعدش مثل این بود که دنبال فردی که نظرات غلطی داره میگردن تا سرزنشش کنن 446 00:30:26,920 --> 00:30:30,080 ‫اون آخرین بازی من بود ‫دیگه هیچ وقت بازی نکردم 447 00:30:30,120 --> 00:30:34,360 ‫و همه چیز سر من خراب شد 448 00:30:34,400 --> 00:30:37,080 ‫تنهایی تمرین میکردم 449 00:30:37,120 --> 00:30:42,160 ‫فقط میتونم بگم همه اینا به خاطر کاتولیک بودن کتی بود 450 00:30:43,440 --> 00:30:44,440 ‫از این بابت مطمئنم 451 00:30:46,400 --> 00:30:49,080 ‫در نهایت من تیمو رها کردم 452 00:30:49,120 --> 00:30:52,760 ‫و من به تیم دسته پائینی فالکیرک رفتم 453 00:30:52,800 --> 00:30:56,520 ‫میدونی رفتن به اونجا یه جورایی تنزل بود 454 00:30:59,600 --> 00:31:03,880 ‫اوه من ‫میدونید اون واضحا ناراحت بود 455 00:31:03,920 --> 00:31:05,960 ‫و فکر میکنم که عصبی هم بود 456 00:31:09,720 --> 00:31:13,640 ‫ولی میدونید این کار اونو مصمم تر کرد 457 00:31:13,680 --> 00:31:17,920 ‫مصمم بود که بره و خودشو ثابت کنه 458 00:31:17,960 --> 00:31:20,520 ‫بیشترین نیروی محرکه من ترک کردن رنجرز بود 459 00:31:21,840 --> 00:31:24,000 ‫اون منو وادار کرد 460 00:31:24,040 --> 00:31:28,040 ‫شروع کرده بودم از سرمربیان سوال میپرسیدم 461 00:31:28,080 --> 00:31:31,120 ‫درباره سبک مربیگریشون 462 00:31:31,160 --> 00:31:33,440 ‫این اطلاعات به من چیزایی رو داد ‫چطور بگم... 463 00:31:33,480 --> 00:31:37,200 ‫توی من انگیزه ایجاد میکرد و میگفتم: ‫"من میتونم این کارو انجام بدم" 464 00:31:37,240 --> 00:31:38,640 ‫"میدونم که میتونم انجامش بدم" 465 00:31:40,640 --> 00:31:43,640 ‫میدونی چون این نحوه تربیت شدن منه 466 00:31:46,040 --> 00:31:47,080 ‫دست از تلاش برندار 467 00:32:04,040 --> 00:32:05,960 ‫در ابتدا اون خیلی خوب بهبود پیدا کرد 468 00:32:08,280 --> 00:32:11,600 ‫ولی هنوز وضعیتش خطرناکه 469 00:32:11,640 --> 00:32:14,680 ‫روزی بود که همه اومده بودن 470 00:32:14,720 --> 00:32:18,360 ‫حدود 14 نفر تو اتاقم حضور داشتن 471 00:32:18,400 --> 00:32:20,880 ‫میدونی خیلی زیاد بودن 472 00:32:20,920 --> 00:32:23,120 ‫ذهنش سعی میکرد همه رو به خاطر بیاره 473 00:32:23,160 --> 00:32:25,960 ‫و از مغزش داشت زیاد کار می کشید 474 00:32:26,000 --> 00:32:28,720 ‫و بعد اون یه اشتباه داشت ‫یه اشتباه بد 475 00:32:30,040 --> 00:32:31,760 ‫صدام قطع شد 476 00:32:31,800 --> 00:32:35,600 ‫تلاش میکردم تا... 477 00:32:35,640 --> 00:32:39,600 ‫میدونی ‫تلاش میکنی تا اونو از ذهنت بیرون کنی ‫ولی نمیتونی از شرش خلاص شی 478 00:32:41,960 --> 00:32:46,760 ‫وقتی دکترها اومدن داخل من داشتم گریه میکردم ‫چون... 479 00:32:46,800 --> 00:32:47,960 ‫احساس بیچارگی می کنید 480 00:32:48,000 --> 00:32:49,520 ‫اون واقعا از این موضوع ناراحت بود 481 00:32:49,560 --> 00:32:51,240 ‫چون فکر میکرد قراره صداشو از دست بده 482 00:32:51,280 --> 00:32:53,760 ‫حافظشو از دست بده 483 00:32:53,800 --> 00:32:56,640 ‫نفرت داشتم از اینکه قراره حافظمو از دست بدم 484 00:32:56,680 --> 00:33:01,240 ‫بار روانی وحشتناکی روی خانواده بود 485 00:33:01,280 --> 00:33:04,200 ‫من توی خونه میشینم ‫درحالیکه نمیدونم کی هستم 486 00:33:04,240 --> 00:33:07,320 ‫نمیدونم شما کی هستین ‫یا همسرم کیه 487 00:33:07,360 --> 00:33:10,520 ‫از بسیاری از جهات ‫این بدترین اتفاقی بود که میتونست بیفته 488 00:33:10,560 --> 00:33:12,840 ‫زنده میمونی ‫ولی حافظتو از دست میدی 489 00:33:12,880 --> 00:33:16,360 ‫دوتا از دکترا اومدن تو و گفتن بنویس 490 00:33:16,400 --> 00:33:19,680 ‫بهم یه خودکار دادن ‫اسامی رو بنویس ‫فامیلیتو بنویس 491 00:33:19,720 --> 00:33:22,640 ‫اسم دوستتو بنویس ‫اسامی تیمای فوتبالتو بنویس 492 00:33:22,680 --> 00:33:24,600 ‫اسم بازیکناتو بنویس 493 00:33:24,640 --> 00:33:26,880 ‫و من فقط می نوشتم، می نوشتم و می نوشتم 494 00:33:26,920 --> 00:33:30,760 ‫و من داشتم فکر میکردم مدت زمان طولانیه که همینجوری داره مینویسه 495 00:33:30,800 --> 00:33:32,360 ‫و من رفتم و گفتم که خب بیا یه نگاهی بندازیم بهشون 496 00:33:32,400 --> 00:33:34,680 ‫و من کتابو ازش گرفتم ‫اون اینجوری می کرد 497 00:33:34,720 --> 00:33:36,680 ‫اگر بخوام صادق باشم واقعا مثل یه بچه کوچیک شده بود 498 00:33:39,080 --> 00:33:40,200 ‫آری 499 00:33:44,840 --> 00:33:46,680 ‫خوندن اینا غیر ممکنه 500 00:33:46,720 --> 00:33:50,840 ‫اینو به یاد بیاره ‫اونو به یاد بیاره ‫که به یاد آورده بود... 501 00:33:50,880 --> 00:33:55,720 ‫این خاطره ‫اون خاطره ‫که به یاد آورده بود... 502 00:33:55,760 --> 00:33:59,600 ‫اینجا سه بار کلمه به یاد آوردنو تکرار کردم 503 00:34:01,360 --> 00:34:02,360 ‫بله 504 00:34:04,120 --> 00:34:05,120 ‫خدایا 505 00:34:15,280 --> 00:34:19,400 ‫درباره سلامتیم ‫در واقع من تحت کنترل خودم نیستم 506 00:34:20,960 --> 00:34:25,720 ‫در دنیای فوتبال و در منچستریونایتد 507 00:34:27,520 --> 00:34:29,000 ‫من شرایط را تحت کنترل دارم 508 00:34:31,040 --> 00:34:32,120 ‫حیاتیه 509 00:34:33,920 --> 00:34:37,960 ‫چون یه بازیکن نمیتونه خودش این کارارو انجام بده 510 00:34:38,000 --> 00:34:40,920 ‫یه بازیکن فقط بخشی از یه تیمه 511 00:34:40,960 --> 00:34:43,680 ‫و مربی کنترلشو به دست داره 512 00:34:43,720 --> 00:34:45,360 ‫اون تحت کنترل همه این فشارهاست 513 00:34:47,760 --> 00:34:49,600 ‫با مطبوعات سر و کله میزنه 514 00:34:51,640 --> 00:34:53,000 ‫با داورا 515 00:34:54,640 --> 00:34:57,080 ‫با رقبا 516 00:34:57,120 --> 00:35:01,080 ‫باید تصمیمایی میگرفتم که درست بودن 517 00:35:01,120 --> 00:35:03,520 ‫باید تصمیمات واقعا سختی بگیرید 518 00:35:06,680 --> 00:35:09,040 ‫من به شما میگم که هیچ وقت ازش نمی ترسیدم 519 00:35:10,160 --> 00:35:11,320 ‫هیچ وقت به عقب نگاه نکردم 520 00:35:13,480 --> 00:35:15,760 ‫هیچ وقت به عقب نگاه نکردم چون همیشه فردا در پیش بود 521 00:35:15,800 --> 00:35:18,800 ‫ربطی نداشت که می بریم یا میبازیم 522 00:35:18,840 --> 00:35:21,280 ‫همیشه فردا پیش رومون بود 523 00:35:21,320 --> 00:35:26,480 ‫ولی الان اگر به خاطر داشته باشید ‫ما درباره بازتاب صحبت کردیم 524 00:35:26,520 --> 00:35:30,760 ‫من این کارو رو چیزای مختلفی امتحان کردم و انجام دادم ‫چه اونایی که بهشون دست یافتم 525 00:35:30,800 --> 00:35:34,760 ‫و چه اونایی که بهشون دست نیافتم ‫و فکر میکنم که 526 00:35:34,800 --> 00:35:36,280 ‫واقعا یه چالش سخت بودن 527 00:35:36,320 --> 00:35:39,840 ‫چون شما دارین تو حافظتون دنبالش میگردین 528 00:35:41,400 --> 00:35:42,840 ‫و این چیزیه که من باید انجامش میدادم 529 00:35:54,320 --> 00:35:55,480 ‫آبردین 530 00:35:57,600 --> 00:35:58,880 ‫شهر گرانیت 531 00:36:00,760 --> 00:36:02,320 ‫شهر نقره ای کنار دریا 532 00:36:06,880 --> 00:36:08,520 ‫من اونجا مربی موقتی بودم 533 00:36:08,560 --> 00:36:11,240 ‫به مدت 3.5 سال در سنت میرن 534 00:36:11,280 --> 00:36:14,680 ‫به من سرمربیگری دائم در آبردین پیشنهاد شد 535 00:36:16,760 --> 00:36:18,000 ‫منم اونو قبول کردم 536 00:36:20,040 --> 00:36:24,560 ‫چون فلسفه خودمو درباره مربیگری داشتم 537 00:36:28,160 --> 00:36:30,000 ‫همونجا نگهش دار ‫زود باش مرد بزرگ 538 00:36:30,040 --> 00:36:31,840 ‫زانوتو برسون به سینت 539 00:36:33,800 --> 00:36:36,040 ‫نگه دارین ‫تکون نخورین 540 00:36:36,080 --> 00:36:37,440 ‫پشت پاهاتونو حس کنید 541 00:36:39,720 --> 00:36:41,480 ‫یکم نگهش دارین 542 00:36:41,520 --> 00:36:43,840 ‫مشخصا من ایده ها و استانداردهای خودمو داشتم 543 00:36:43,880 --> 00:36:47,360 ‫و با گذر زمان ‫این به بازیکنانم سرایت میکنه 544 00:36:48,640 --> 00:36:49,720 ‫انگشتاتون رو ضربدری کنید 545 00:36:53,600 --> 00:36:55,040 ‫وقتی اولین بار به اونجا اومد 546 00:36:56,880 --> 00:36:59,880 ‫خب ما در جایگاهی بودیم که آبردین سال ها در آن حضور داشت 547 00:36:59,920 --> 00:37:05,280 ‫که اگر هر 6 سال یه بار بتونی جامی ببری ‫هوادارا کاملا خوشحال و راضی میشن 548 00:37:05,320 --> 00:37:08,320 ‫و اون جام هم کافیه جام حذفی یا اتحادیه باشه 549 00:37:08,360 --> 00:37:09,960 ‫موفقیت این بود 550 00:37:11,160 --> 00:37:12,880 ‫ما گروهی بودیم که 551 00:37:12,920 --> 00:37:15,400 ‫برای گذروندن زندگی فوتبال بازی می کردیم 552 00:37:17,200 --> 00:37:19,240 ‫ولی مشکل اینجا بود که 553 00:37:19,280 --> 00:37:22,440 ‫خیلی از اون بازیکنا نمیتونستن بردن یه جام یا لیگو تصور کنن 554 00:37:24,080 --> 00:37:25,920 ‫و براشون خیلی شگفت آور به نظر می رسید 555 00:37:25,960 --> 00:37:29,280 ‫در ابردین ما زمین تمرین نداشتیم 556 00:37:29,320 --> 00:37:32,640 ‫امکانات؟ ‫نزدیک ما یه پارک بود 557 00:37:34,960 --> 00:37:36,560 ‫که اون قدرا هم عالی نبود چون شما باید 558 00:37:36,600 --> 00:37:38,320 ‫سگا رو ازش بیرون مینداختید 559 00:37:38,360 --> 00:37:39,760 ‫قبل از اینکه شروع به تمرین کردن بکنید 560 00:37:42,160 --> 00:37:46,840 ‫بله معمولا عصرها از این پارک استفاده می شد 561 00:37:46,880 --> 00:37:48,120 ‫عادت داشتیم به ساحل بریم 562 00:37:50,160 --> 00:37:53,160 ‫و فقط وقتی تمرینو متوقف میکردیم که جزر و مد به سمت دروازه های ما میومد 563 00:37:56,760 --> 00:38:01,080 ‫ولی تنها چیزی که اهمیت داشت فقط و فقط شکست دادن سلتیک و رنجرز بود 564 00:38:01,120 --> 00:38:03,720 ‫اگر رنجرز و سلتیکو شکست ندید نمیتونید لیگو ببرید 565 00:38:03,760 --> 00:38:05,120 ‫به همین راحتی 566 00:38:06,840 --> 00:38:09,760 ‫یادمه که اون خیلی مشتاق بود 567 00:38:09,800 --> 00:38:13,960 ‫منظورم مشتاق و مصمم در شکست دادن اون دو تیم بزرگ و قدرت های قدیمی 568 00:38:14,000 --> 00:38:17,760 ‫فکرکنم حتی بیشتر روی رنجرز متمرکز بود تا سلتیک 569 00:38:17,800 --> 00:38:20,600 ‫بنا به دلایلی که نمیدونم چرا اینجوری بود 570 00:38:20,640 --> 00:38:24,560 ‫ولی رنجرز هدف اول بود 571 00:38:29,480 --> 00:38:31,560 ‫اولین باری که در ورزشگاه رنجرز بازی کردیم 572 00:38:33,320 --> 00:38:37,240 ‫و در دقیقه آخر به یه مساوی دست یافتیم 573 00:38:37,280 --> 00:38:41,320 ‫بعد از بازی همه بازیکنا جشن گرفته بودن و بالا پائین میپریدن 574 00:38:42,880 --> 00:38:45,120 ‫من تعحب کرده بودم و میگفتم یه لحظه صبر کنید 575 00:38:45,160 --> 00:38:50,000 ‫می گفتم چرا دارید جشن میگیرید؟ ‫فقط مساوی کردین 576 00:38:50,040 --> 00:38:53,200 ‫ولی همه ما نوعی ‫سرزنش و عصبانیتو داشتیم 577 00:38:53,240 --> 00:38:55,320 ‫هرچی که میخوایید اسمشو بذارید ‫قبل از اون در باشگاهای مختلف 578 00:38:55,360 --> 00:38:57,160 ‫ولی این یه احساس و نیرو بود 579 00:38:57,200 --> 00:39:01,120 ‫فقط راجع به اون بازی یا چیزای دیگه نبود 580 00:39:01,160 --> 00:39:03,560 ‫همه چیز بود! 581 00:39:03,600 --> 00:39:06,040 ‫کجا میخوای بری ‫با زندگیت چیکار میخوای بکنی 582 00:39:06,080 --> 00:39:09,120 ‫همه کارایی که میخواستیم بکنیمو فراموش کردیم 583 00:39:09,160 --> 00:39:12,760 ‫با پاس دادن توپ و توانایی فنی ‫و غیره و ذلک 584 00:39:12,800 --> 00:39:15,840 ‫اگر برنده نباشن فقط وقتشونو هدر دادن 585 00:39:17,520 --> 00:39:19,400 ‫دارید تلاش میکنید تا اون شخصیتو به دست بیارید 586 00:39:19,440 --> 00:39:23,040 ‫و همچنان دارید باهاش سر و کله میزنید 587 00:39:23,080 --> 00:39:24,840 ‫وقتی اونا به زمین مسابقه میرن نمیتونن شخصیتشون رو 588 00:39:24,880 --> 00:39:26,800 ‫توی رختکن جا بذارن 589 00:39:26,840 --> 00:39:28,800 ‫وقتی به اینا نگاه کردم ‫متوجه شدم که 590 00:39:28,840 --> 00:39:30,560 ‫یه چیزی درونش هست 591 00:39:30,600 --> 00:39:32,320 ‫یه جورایی گفتم درون این آدم یه چیزی هست 592 00:39:34,160 --> 00:39:36,280 ‫این که داره عصبیش میکنه و تحریکش میکنه 593 00:39:36,320 --> 00:39:38,160 ‫وقتی الان که بهش فکر می‌کنم 594 00:39:38,200 --> 00:39:41,480 ‫به نظر میرسید که با یه جونور زخمی برخورد کردم 595 00:39:59,720 --> 00:40:02,920 ‫ببینید 596 00:40:02,960 --> 00:40:07,120 ‫چطور میتونین ذهنیت برنده رو به یه فرد ‫بدون حرف زدن القا کنید؟ 597 00:40:07,160 --> 00:40:10,520 ‫فکر میکنم باید پروژه ای رو ایجاد کنید که قابل اجرا باشه 598 00:40:12,680 --> 00:40:15,640 ‫تکنیک، ذهنیت، مسائل جسمی، همش باهم 599 00:40:15,680 --> 00:40:19,080 ‫اون افرادو تحت فشار زیادی میذاره 600 00:40:19,120 --> 00:40:21,040 ‫تا موفق باشن 601 00:40:21,080 --> 00:40:22,560 ‫باید شایستگیشو پیدا کنید 602 00:40:22,600 --> 00:40:24,080 ‫تا بازیکن آبردین باشید 603 00:40:24,120 --> 00:40:26,040 ‫این چیزی بود که من به دنبالش بودم 604 00:40:26,080 --> 00:40:27,960 ‫مربیگری ‫و سرعت بازی اونا 605 00:40:28,000 --> 00:40:29,720 ‫تمرکز... 606 00:40:31,480 --> 00:40:33,920 ‫اگر شما ‫این کارها رو درست انجام بدید 607 00:40:33,960 --> 00:40:38,520 ‫این موضوع مسلما ‫باعث رشد بهتر ذهن اونا میشه 608 00:40:38,560 --> 00:40:41,440 ‫تو اعماق وجود ما ‫مقدار زیادی ‫انرژی و شیطنت وجود داره 609 00:40:41,480 --> 00:40:43,360 ‫اوم، به هر دلیلی 610 00:40:43,400 --> 00:40:47,800 ‫اون شخص میتونه ‫این چیزا رو ‫توی بازی فوتبال پیاده کنه 611 00:40:51,640 --> 00:40:53,640 ‫مک مستر به هارپر 612 00:40:53,680 --> 00:40:55,160 ‫هارپر با ‫پای چپش میزنه 613 00:40:55,200 --> 00:40:56,480 ‫این توپ قراره گل بشه 614 00:40:56,520 --> 00:40:58,120 ‫بله، تمومه! توپ گل شد 615 00:40:59,840 --> 00:41:03,440 ‫و آبردین یک هیچ جلو میفته 616 00:41:05,600 --> 00:41:07,200 ‫این برای ما یه نقطه عطف بود 617 00:41:07,240 --> 00:41:08,760 ‫چون که بازیکنا الان با خودشون میگن 618 00:41:08,800 --> 00:41:10,320 ‫"خب، بیاید بریم سراغ سلتیک" 619 00:41:10,360 --> 00:41:12,680 ‫اون چیزی بود که ‫ما دنبالش بودیم 620 00:41:12,720 --> 00:41:14,480 ‫آرچیبالد و یک موقعیت ‫و توی دروازه 621 00:41:14,520 --> 00:41:16,600 ‫آرچیبالد گل میزنه 622 00:41:16,640 --> 00:41:18,840 ‫یه ارسال برای آرچیبالد 623 00:41:18,880 --> 00:41:20,840 ‫لچفورد توپ رو از دست میده ‫استراکن گلزنی میکنه 624 00:41:20,880 --> 00:41:22,640 ‫استراکن بازی رو سه یک میکنه 625 00:41:25,080 --> 00:41:27,760 آره اون شیطان درون منو بیدار کرد 626 00:41:32,360 --> 00:41:35,760 ‫با خودتون فکر می‌کنید، اوه ما توی چنین جایگاهی قرار داریم ‫سخت‌ترین قسمتش اینجا بود 627 00:41:35,800 --> 00:41:39,920 ‫چون ‫سر الکس قبلا هرگز قهرمان لیگ نشده بود 628 00:41:39,960 --> 00:41:43,360 ‫هیچ کدوم از ما قبل از این قهرمان نشده بودیم ‫بنابراین احساس تازه ای نسبت به این موضوع داشتیم 629 00:41:43,400 --> 00:41:45,160 ‫و اینکه چطوری با این موضوع مواجه شدیم 630 00:41:45,200 --> 00:41:48,680 ‫و در اون حین سرمربی ‫مهمترین شخص به حساب میومد 631 00:41:48,720 --> 00:41:54,240 ‫چون که ما ‫به دنبال راهنمایی‌های اون بودیم ‫اینکه چطور از پسش بربیایم 632 00:41:54,280 --> 00:41:57,360 ‫طی دو ماه اخیر دوبار سلتیک رو شکست دادید 633 00:41:57,400 --> 00:41:59,080 ‫آیا این به باور و اعتقادتون برمیگرده؟ 634 00:41:59,120 --> 00:42:00,920 ‫باور به خودتون، ‫که شما واقعا میتونید این کارو انجام بدید؟ 635 00:42:00,960 --> 00:42:03,480 ‫چون که من با تعداد بیشماری ‫از اهالی آبردین برخورد داشتم که میگفتن 636 00:42:03,520 --> 00:42:07,120 ‫"اوه، بله. اونا تیم خوبی هستن ولی نتونستن هیچ جامی ببرن" 637 00:42:07,160 --> 00:42:11,520 ‫اعتقاد و باور به موقعش ساخته میشه 638 00:42:11,560 --> 00:42:13,680 ‫اوه... 639 00:42:13,720 --> 00:42:18,600 ‫عمدتا با تاثیری که ‫خودم به شخصه ‫روی بازیکنا میذارم، میدونید 640 00:42:18,640 --> 00:42:21,960 ‫کار کردن روی شخصیت و ‫دیسیپلین اونا ‫و اینکه به خودشون باور داشته باشن 641 00:42:22,000 --> 00:42:25,080 ‫باور به اینکه ‫برن جاهایی مثل ‫سلتیک پارک یا آیبروکس 642 00:42:25,120 --> 00:42:26,400 ‫و باور به اینکه می‌تونن بازی رو ببرن 643 00:42:29,040 --> 00:42:31,000 ‫اوه، گللل 644 00:42:31,040 --> 00:42:32,560 ‫استیو آرچیبالد! 645 00:42:33,480 --> 00:42:35,800 ‫اسکانلن...بله 646 00:42:35,840 --> 00:42:39,360 ‫چه گل شگفت‌انگیزی ‫برای حسن ختام این بازی 647 00:42:39,400 --> 00:42:42,440 ‫همین! اونا برنده بازی شدن 648 00:42:42,480 --> 00:42:46,080 ‫الکس فرگوسن ‫تو محوطه جریمه اس 649 00:42:46,120 --> 00:42:49,120 ‫آبردین قهرمان شده 650 00:42:52,400 --> 00:42:55,440 ‫الکس فرگوسن ‫مگه میشه مردی رو که 651 00:42:55,480 --> 00:42:58,080 ‫موقتا تو حال خودش نیست سرزنش کنی؟ 652 00:43:09,400 --> 00:43:11,800 ‫آره! ‫خیلی خب 653 00:43:13,640 --> 00:43:18,920 ‫بنابراین، مدتی بود که ‫به دنبال یه دستیار میگشتم 654 00:43:18,960 --> 00:43:21,480 ‫برای من بهتر از این نمیشد ‫این کاری بود که میخواستم انجام بدم 655 00:43:21,520 --> 00:43:25,160 ‫اون کاری بود که از انجامش لذت میبرم ‫نه بیشترین لذت رو برام داره 656 00:43:25,200 --> 00:43:26,440 ‫پس برای من فوق‌العاده بود 657 00:43:28,160 --> 00:43:29,920 ‫اوه، اونا یه کابوس بودن ‫هر دوی اونا 658 00:43:29,960 --> 00:43:33,640 بیشتر سرمربیا 659 00:43:33,680 --> 00:43:36,400 ‫دو مدل دستیار دارن: سختگیر و منعطف 660 00:43:36,440 --> 00:43:40,680 ‫خب اون مربی سختگیره‌ی سرالکس بود 661 00:43:40,720 --> 00:43:43,240 ‫و آرچی هم بدتر و سختگیر تر از اون 662 00:43:44,520 --> 00:43:46,080 ‫بعد از چند هفته ‫بازیکنا 663 00:43:46,120 --> 00:43:47,880 ‫بازیکنا باید ‫با خودشون گفته باشن 664 00:43:47,920 --> 00:43:50,080 ‫"خدای من ‫دستیاراش دو نفر هستن" 665 00:43:57,200 --> 00:44:00,520 ‫تو عاشق فوتبال بودی ‫و در اون غرق شده بودی 666 00:44:00,560 --> 00:44:03,080 ‫من غرق فوتبال شده بودم 667 00:44:03,120 --> 00:44:05,040 ‫اون اصلا ‫وقتشو تو خونه نمیگذروند 668 00:44:05,080 --> 00:44:07,160 ‫اون خیلی بچه ها رو نمی‌دید 669 00:44:08,280 --> 00:44:10,120 ‫شغلش ایجاب می‌کرد 670 00:44:10,160 --> 00:44:13,040 ‫خب اون با کارش سر و کله می‌زد ‫منم با بچه‌ها 671 00:44:13,080 --> 00:44:17,240 ‫کتی بچه‌ها رو بزرگ کرد ‫و من... ‫من اصلا به این موضوع افتخار نمیکنم 672 00:44:17,280 --> 00:44:19,640 ‫ساعت سه و پنج دقیقه ‫بعد از ظهر روز جمعه ست 673 00:44:19,680 --> 00:44:22,880 ‫آبردین پیتودری رو ‫برای حرکت به سمت جنوب ترک میکنه 674 00:44:22,920 --> 00:44:25,200 ‫اون هیچوقت اونجا نبود، پس متوجه اید 675 00:44:25,240 --> 00:44:28,320 ‫شما با خودتون فکر میکنید که ‫اون همیشه سرکاره 676 00:44:28,360 --> 00:44:30,640 ‫اما، واقعا هم همیشه سر کار بود. ‫منظورم اینه که اون به کار کردن اعتیاد داره 677 00:44:30,680 --> 00:44:33,000 ‫از اینکه وقت بیشتری رو ‫باهاش نگذروندم پشیمونم 678 00:44:33,040 --> 00:44:36,440 ‫ولی اون ماهیت شغل من بود 679 00:44:36,480 --> 00:44:40,800 ‫این شغل به چیره شدن به شما جون میگیره 680 00:44:41,920 --> 00:44:44,200 ‫ولی پاداش این کارو گرفتیم 681 00:44:49,240 --> 00:44:50,600 ‫خب، پرچم رقابت‌های اروپایی 682 00:44:50,640 --> 00:44:52,800 ‫پرچم یوفا ‫در حال اهتراز بر فراز پیتودری! 683 00:44:52,840 --> 00:44:55,120 ‫بایرن‌مونیخ در مقابل آبردین 684 00:44:55,160 --> 00:44:57,480 ‫خب بیاید اینجوری بگیم، ‫درسته؟ 685 00:44:57,520 --> 00:44:59,120 ‫آبردین و بایرن‌ 686 00:44:59,160 --> 00:45:00,880 ‫بایرن تو ورزشگاهش ۷۰هزار نفر گنجایش داره 687 00:45:00,920 --> 00:45:02,600 ‫آبردین ۲۰هزار تا، درسته؟ 688 00:45:02,640 --> 00:45:05,400 ‫اوگنتالر ‫به دنبال فرصت شوت‌زنی 689 00:45:07,560 --> 00:45:10,080 ‫و این همون لحظه‌ای بود که ‫آبردین ازش وحشت داشت 690 00:45:10,120 --> 00:45:15,720 ‫الان که به عقب نگاه میکنم ‫تمریناتمون، فشاری که بهمون میاورد 691 00:45:15,760 --> 00:45:17,040 ‫اون داشت ما رو به چالش میکشید 692 00:45:17,080 --> 00:45:18,280 ‫ارسال خوبی بود 693 00:45:18,320 --> 00:45:19,800 ‫اریک بلک اونجاست! 694 00:45:19,840 --> 00:45:22,320 ‫بیرون از خطه. نه! ‫سیمپسون گلش کرده! 695 00:45:22,360 --> 00:45:23,960 ‫و آبردین بازی رو به تساوی میکشونه 696 00:45:24,000 --> 00:45:25,280 ‫اون شخصی رو که میدونست 697 00:45:25,320 --> 00:45:27,240 ‫میتونه باعث سرخوردگی تیم یا خودش بشه رو 698 00:45:27,280 --> 00:45:29,240 ‫کنار خودش نمیخواست. 699 00:45:31,240 --> 00:45:32,880 ‫اونم تو شرایط فوق العاده حساس 700 00:45:32,920 --> 00:45:35,360 ‫و اون گل ویژه‌ای بود 701 00:45:35,400 --> 00:45:38,720 ‫که می‌تونه پایان خوبی ‫برای چالش اروپایی آبردین باشه 702 00:45:38,760 --> 00:45:41,880 ‫با نتیجه دو بر یک ‫لحظه حساسی بود 703 00:45:41,920 --> 00:45:43,480 ‫به دو گل نیاز داشتیم 704 00:45:45,960 --> 00:45:48,480 ‫ضربه سر وارد دروازه میشه 705 00:45:51,200 --> 00:45:52,600 ‫میتونن از پسش بربیان؟ 706 00:45:52,640 --> 00:45:54,040 ‫اریک بلک 707 00:45:54,080 --> 00:45:55,920 ‫دروازه بان توپ رو دور میکنه 708 00:45:55,960 --> 00:45:57,960 ‫توپ توی دروازه قرار میگیره ‫و آبردین جلو میفته 709 00:46:00,320 --> 00:46:02,600 ‫پیتودری غرق در شادی و هیجان شده 710 00:46:06,760 --> 00:46:08,200 ‫خب، این نتیجه... 711 00:46:08,240 --> 00:46:11,000 ‫تقریبا باور این نتیجه غیر ممکنه 712 00:46:11,040 --> 00:46:17,000 ‫سوت پایان بازی زده میشه، ‫آبردین برنده این بازیه و شاید ‫این بزرگترین پیروزی تاریخ باشگاه باشه! 713 00:46:17,040 --> 00:46:21,640 ‫الکس فرگوسن داره نوعی رقص اسکاتلندی ‫انجام میده و خوشحالی می‌کنه ‫که جای تعجبی هم نداره 714 00:46:25,000 --> 00:46:26,840 ‫آن بازی به یاد ماندنی ای برای من بود. 715 00:46:29,800 --> 00:46:31,120 ‫اوه خدای بزرگ 716 00:46:38,200 --> 00:46:42,680 ‫رئال مادرید ‫تو فینال ‫یه رقابت اروپایی 717 00:46:48,120 --> 00:46:54,120 ‫رئال مادرید موفق‌ترین ‫باشگاه دنیا بود 718 00:46:54,160 --> 00:47:00,040 ‫این اتفاق روز اونها رو ساخت ‫برای یه باشگاه کوچیک ‫که از شهر کوچیکی میاد 719 00:47:00,080 --> 00:47:02,320 ‫هزاران هوادار آبردین ‫آماده ی رفتن به سفر میشن 720 00:47:02,360 --> 00:47:05,080 ‫که قهرمانای خودشونو ‫تو اولین فینال اروپاییشون حمایت کنن 721 00:47:05,120 --> 00:47:06,480 ‫نوشیدنی‌های سبک 722 00:47:06,520 --> 00:47:08,040 ‫توی بار سرو میشدن 723 00:47:08,080 --> 00:47:10,160 ‫و آنقدر این اتفاق محبوب بود 724 00:47:10,200 --> 00:47:12,640 ‫که مشروبات جدید با چرخ دستی وارد می‌شد 725 00:47:12,680 --> 00:47:14,080 ‫قراره بعد از بازی ‫چیکار کنید؟ 726 00:47:14,120 --> 00:47:15,840 ‫مست کنیم 727 00:47:15,880 --> 00:47:17,520 ‫جشن بگیریم 728 00:47:17,560 --> 00:47:18,840 ‫اگه ببازیم چی؟ ‫بازم مست میکنیم 729 00:47:20,800 --> 00:47:22,880 ‫♪ We're going to do it ♪ 730 00:47:22,920 --> 00:47:25,000 ‫♪ We're going to do it 731 00:47:25,040 --> 00:47:28,280 ‫♪ We're going to ‫do it for you ♪ 732 00:47:28,320 --> 00:47:32,280 ‫♪ We're the Dons ‫From Aberdeen ♪ 733 00:47:32,320 --> 00:47:34,840 ‫♪ And we're gonna ‫do it for you ♪ 734 00:47:36,400 --> 00:47:38,240 ‫این تموم چیزیه که گیرتون میاد 735 00:47:38,280 --> 00:47:40,600 ‫♪ And we're gonna ‫do it for you ♪ 736 00:47:42,600 --> 00:47:45,240 ‫♪ And we can play 737 00:47:45,280 --> 00:47:49,880 ‫♪ 'Cause Alex Ferguson ‫He knows the way ♪ 738 00:47:49,920 --> 00:47:52,560 ‫♪ And we're gonna do it 739 00:47:52,600 --> 00:47:54,640 ‫♪ We're gonna do it 740 00:47:54,680 --> 00:47:57,840 ‫♪ We're gonna do it for you 741 00:47:57,880 --> 00:48:00,320 ‫و ما عالی بودیم 742 00:48:00,360 --> 00:48:02,640 ‫مک لیش دیر به توپ میرسه 743 00:48:02,680 --> 00:48:04,520 ‫و گللل! 744 00:48:04,560 --> 00:48:06,160 ‫توسط بلک زده میشه 745 00:48:08,800 --> 00:48:12,840 ‫♪ All the way ‫Every night and day ♪ 746 00:48:12,880 --> 00:48:14,280 ‫یه فرار از مک گی 747 00:48:14,320 --> 00:48:15,720 ‫هویت اون وسط منتظره ارساله 748 00:48:18,520 --> 00:48:19,880 ‫هویت! 749 00:48:19,920 --> 00:48:21,720 ‫♪ Every night and day 750 00:48:21,760 --> 00:48:26,120 ‫♪ Singing a European Song 751 00:48:27,960 --> 00:48:30,840 ‫اوه، اونا از پسش براومدن! ‫آبردین پیروز میشه! 752 00:48:30,880 --> 00:48:35,240 ‫♪ Singing a European Song 753 00:48:35,280 --> 00:48:38,440 ‫♪ Oh, all the way 754 00:48:38,480 --> 00:48:40,360 ‫♪ Every night and day 755 00:48:40,400 --> 00:48:43,560 ‫♪ Singing a European 756 00:48:51,440 --> 00:48:53,160 ‫افتخار فوتبال اسکاتلند، 757 00:48:53,200 --> 00:48:55,000 ‫آبردین ‫استقبال چشمگیری از اونا میشه 758 00:48:55,040 --> 00:48:58,320 ‫اونا جام برندگان اروپا رو ‫با خودشون به خونه آوردن 759 00:48:58,360 --> 00:49:00,800 ‫شمالی‌ترین باشگاه حرفه‌ای ‫فوتبال بریتانیا 760 00:49:00,840 --> 00:49:03,120 ‫هرگز چنین چیزی ‫به چشم خود ندیده بود 761 00:49:03,160 --> 00:49:05,720 ‫رنگ خاکستری گرانیت سیتی ‫به رنگ جمعیت دراومده بود 762 00:49:23,280 --> 00:49:25,080 ‫واکنشهای شگفت‌انگیزی از سوی ‫سرمربیان 763 00:49:25,120 --> 00:49:27,680 ‫و مدیران در انگلستان صورت گرفته 764 00:49:27,720 --> 00:49:29,320 ‫در انگلستان؟ ‫بله 765 00:49:29,360 --> 00:49:32,360 ‫خب ما یکی از اونا رو اینجا داریم ‫از طرف باب پیزلی از لیورپول 766 00:49:32,400 --> 00:49:33,760 ‫که میدونی، فوق‌العاده اس 767 00:49:33,800 --> 00:49:35,760 ‫تبریک میگم ‫تو باعث افتخار مایی 768 00:49:35,800 --> 00:49:38,760 ‫چقدر سخته که ‫برای فینال یه جام دیگه هم آماده بشید؟ 769 00:49:38,800 --> 00:49:40,480 ‫خب تازه به ‫این مرحله رسیدیم 770 00:49:40,520 --> 00:49:42,640 ‫نمی‌خوایم ‫کسی رو ناامید کنیم 771 00:49:42,680 --> 00:49:44,320 ‫خب در حقیقت ‫آخرین بازی که برای رنجرز 772 00:49:44,360 --> 00:49:46,440 ‫انجام دادی تو فینال بود، ‫درسته؟ 773 00:50:04,880 --> 00:50:08,800 ‫آخرین بازی سال، ‫بازی فینال مقابل رنجرز 774 00:50:08,840 --> 00:50:13,600 ‫زمان مناسبیه که ‫که نشون بدیم ‫بهترین تیم اسکاتلند چه تیمیه 775 00:50:13,640 --> 00:50:16,920 ‫فرصت و موقعیت ‫خوبی برای مک گیینه 776 00:50:16,960 --> 00:50:18,840 ‫توپ می‌تونه وارد دروازه شه که میشه. 777 00:50:18,880 --> 00:50:21,360 ‫قهرمان این جام میشن 778 00:50:24,440 --> 00:50:25,960 ‫الکس فرگوسن رو مشاهده میکنید 779 00:50:31,360 --> 00:50:35,080 ‫خیلی خب. الکس فرگوسن ‫قهرمانی در جام اسکاتلند رو ‫خیلی خیلی تبریک میگم 780 00:50:35,120 --> 00:50:37,840 ‫برای دومین سال قهرمان شدین ‫ولی نتیجه نزدیکی بود 781 00:50:41,720 --> 00:50:43,440 ‫راستی، این موضوع باعث تعجبت شد؟ 782 00:51:00,000 --> 00:51:03,520 ‫دلیلی برای عملکرد ناامیدکننده تون دارید؟ 783 00:51:18,360 --> 00:51:20,160 ‫نمی‌دونم چرا این کارو کردم 784 00:51:22,720 --> 00:51:24,480 ‫تنها چیزی که میتونم بش فکر کنم این بود که... 785 00:51:26,600 --> 00:51:30,560 ‫میخواستم لحظه‌ ی خاصی باشه وقتی که ما 786 00:51:34,720 --> 00:51:38,200 ‫وقتی قراره ما خودمونو به عنوان بهترین تیمی ‫که تاریخ اسکاتلند به خودش دیده معرفی کنیم 787 00:51:40,480 --> 00:51:45,800 ‫صادقانه این قضیه ‫فقط بخاطر تبدیل شدن به بهترین تیم اسکاتلند بود؟ 788 00:51:45,840 --> 00:51:47,640 ‫یا بخاطر ‫در هم کوبیدن رنجرز؟ 789 00:51:52,560 --> 00:51:55,120 ‫فکر کنم بخاطر در هم شکستن رنجرز بود 790 00:51:57,600 --> 00:52:01,160 ‫وقت این بود که بگم ‫درسته، قراره بدستش بیاری 791 00:52:03,040 --> 00:52:05,680 ‫میخواستم بهشون فشار و انتقاد وارد کنم 792 00:52:09,400 --> 00:52:10,560 ‫فقط همین، واقعا 793 00:52:27,040 --> 00:52:31,640 ‫معتقدم پدرم 794 00:52:31,680 --> 00:52:34,800 ‫هدفهای کاملا متفاوتی ‫نسبت بقیه آدما داشت 795 00:52:42,960 --> 00:52:44,480 ‫فکر کنم اون از قبل با خودش فکر میکرد که 796 00:52:44,520 --> 00:52:48,120 ‫ببین، چشم‌اندازهای من ‫فراتر از آبردین، 797 00:52:50,040 --> 00:52:53,120 ‫رنجرز و اسکاتلند هستن 798 00:52:53,160 --> 00:52:56,440 ‫همه اونا را شکست دادم ‫الان آرزوهای کاملا متفاوتی دارم 799 00:52:58,560 --> 00:53:00,400 ‫پدرم آدم خوش‌بینی هست 800 00:53:00,440 --> 00:53:03,200 ‫اون کاملا فرد خوش‌بینی هست 801 00:53:03,240 --> 00:53:05,600 ‫و همچنین، میدونید ‫اون دوست داره رویاهای بزرگی داشته باشه 802 00:53:09,960 --> 00:53:12,320 ‫منچستر یونایتد امروز سرمربی خودش 803 00:53:12,360 --> 00:53:13,920 ‫رون اتکینسون رو اخراج کرد 804 00:53:13,960 --> 00:53:15,080 ‫و کسی که قراره جانشین اون بشه 805 00:53:15,120 --> 00:53:17,040 ‫سر الکس فرگوسن، سرمربی آبردینه 806 00:53:18,520 --> 00:53:20,440 ‫فصل ۱۹۸۶ بدترین فصل یونایتد 807 00:53:20,480 --> 00:53:22,640 ‫بعد از جنگ بوده 808 00:53:26,000 --> 00:53:27,920 ‫عکاسان و خبرنگاران جمع شدند 809 00:53:27,960 --> 00:53:30,240 ‫تا اولین حضور سرمربی جدید ‫رو ثبت کنند 810 00:53:30,280 --> 00:53:31,800 ‫منچستر یونایتد مشهورترین 811 00:53:31,840 --> 00:53:34,480 ‫تیم انگلیسیه ‫خبری از این مهمتر وجود نداره 812 00:53:34,520 --> 00:53:37,160 ‫آیا اون فرد ‫فردی هست که بتونه جایگزین شما بشه؟ 813 00:53:37,200 --> 00:53:39,120 ‫بله، اگه بخوام صادق باشم ‫اگه من رییس بودم 814 00:53:39,160 --> 00:53:40,920 ‫و می‌خواستم از شر کسی ‫مثل خودم خلاص بشم ‫اونو به خدمت میگرفتم 815 00:53:45,160 --> 00:53:49,280 ‫نقل مکان به اون طرف مرز ‫میدونید، خیلی جای دوری بود مثل رفتن به کره‌ی ماه میموند 816 00:53:49,320 --> 00:53:54,200 ‫و من راضی نبودم ‫چون نمی‌خواستم ‫آبردین رو ترک کنم 817 00:53:54,240 --> 00:53:57,440 ‫ولی می‌دونستم امکان نداره ‫که او، اون پیشنهاد شغلی رو رد کنه 818 00:54:02,040 --> 00:54:05,160 ‫امروز صبح الکس رو ‫از اسکاتلند آوردیم اینجا 819 00:54:05,200 --> 00:54:07,600 ‫میخوایم بلافاصله بریم ‫سراغ سوالات 820 00:54:07,640 --> 00:54:11,360 ‫شما به تیم نوزدهم جدول ‫ملحق شده‌اید 821 00:54:11,400 --> 00:54:14,880 ‫ما باید کاملا رو راست با حقایق برخورد کنیم 822 00:54:14,920 --> 00:54:19,120 ‫ما برای ۲۰ ساله که قهرمان ‫لیگ نشدیم، درسته؟ 823 00:54:19,160 --> 00:54:22,000 ‫این چالش بزرگی ‫برای بازیکنان منچستر یونایتده 824 00:54:22,040 --> 00:54:24,800 ‫و این چالش تا زمانی که موفق به کسب قهرمانی بشیم باقی خواهد ماند 825 00:54:24,840 --> 00:54:28,200 ‫و تنها راهی که بتونیم قهرمان ‫یه رقابت اروپایی بشیم ‫قهرمانی تو لیگه 826 00:54:28,240 --> 00:54:29,960 ‫چون خواسته و آرزوی بزرگ داشتن اینطوریه 827 00:54:32,440 --> 00:54:35,160 ‫و در اولین روزم در منچستر 828 00:54:36,680 --> 00:54:39,280 ‫به الدترافورد رفتم 829 00:54:42,200 --> 00:54:44,560 ‫اگرچه استادیوم خالی بود 830 00:54:44,600 --> 00:54:47,440 ‫اما میتونستید روح اون مکان رو حس کنید 831 00:54:49,840 --> 00:54:53,040 ‫مثل تئاتری است که ‫ارواح در آن قدم می زنند 832 00:54:54,064 --> 00:55:01,464 ‫یـــونـایـتـد فـــنـــز 833 00:55:03,560 --> 00:55:04,720 ‫خاطرات... 834 00:55:07,000 --> 00:55:10,200 ‫مت بازبی ‫استاد بزرگ منچستر یونایتد 835 00:55:10,240 --> 00:55:12,400 ‫اینجا جاییه که اونا 836 00:55:13,160 --> 00:55:15,240 ‫خدایان رو خلق کردند 837 00:55:15,280 --> 00:55:17,600 ‫سرمربی تیم، مت بازبی، ‫با سیاست‌هایی مبنی بر 838 00:55:17,640 --> 00:55:20,440 ‫بازی دادن به جوانان ‫تمام رویکردهای فوتبال مدرن ‫را متحول ساخت 839 00:55:22,800 --> 00:55:26,000 ‫من استعدادیابانی دارم که ‫هدف اصلی آنها 840 00:55:26,040 --> 00:55:28,520 ‫یافتن پسران جوان و آینده‌دار 841 00:55:28,560 --> 00:55:31,320 ‫و در واقع هر گونه بازیکن جوان است 842 00:55:31,360 --> 00:55:35,120 ‫منچستر یونایتد ‫قهرمان اروپا شده بود 843 00:55:35,160 --> 00:55:37,480 ‫مت بازبی کار خودشو میکرد 844 00:55:37,520 --> 00:55:41,040 ‫اینکه این همه بازیکن جوون رو ‫به تیم اصلی بیارید 845 00:55:41,080 --> 00:55:43,520 ‫این چیزیه که من بهش باور دارم ‫چیزیه که من توش ماهرم 846 00:55:43,560 --> 00:55:44,960 ‫این همون کاریه که من می خواستم انجام بدم 847 00:55:46,800 --> 00:55:50,360 ‫بنابراین وقتش بود از خودم بپرسم 848 00:55:53,600 --> 00:55:56,560 ‫برای احیای دوباره باشگاه واقعا به چی نیاز دارم؟ 849 00:55:59,520 --> 00:56:03,560 ‫یکی از اون راه‌ها ‫سیستم بازی دادن به جوونا بود 850 00:56:05,080 --> 00:56:06,760 ‫اون میتونه روحی به این مکان ببخشه 851 00:56:07,640 --> 00:56:10,440 ‫یه روح تازه 852 00:56:10,480 --> 00:56:14,960 ‫یه ملاقات با برایان وایتهوس که ‫مربی تیم رزرو بود داشتم 853 00:56:15,000 --> 00:56:16,520 ‫و یه ملاقات با اریک هریسن 854 00:56:16,560 --> 00:56:19,360 ‫و البته اونا دستیارهای رون اتکینسون بودن 855 00:56:19,400 --> 00:56:23,800 ‫اونا مربی گری تیم جوانان رو بر عهده داشتن ‫فکر میکنم هفته دوم یا سوم حضورم در اونجا بود 856 00:56:23,840 --> 00:56:28,120 ‫وضعیت اونا هولناک بود، جیسون ‫هولناک بود 857 00:56:28,160 --> 00:56:31,560 ‫رفتم داخل رختکن ‫و نتوستم اون اوضاع رو تحمل کنم 858 00:56:31,600 --> 00:56:33,200 ‫از دست اونا عصبی شده بودم 859 00:56:33,240 --> 00:56:37,280 ‫و می‌دونستم اریک از این قضیه راضی نیست. ‫اریک راضی نبود 860 00:56:37,320 --> 00:56:39,360 ‫و روز بعدش به دیدنم اومد 861 00:56:39,400 --> 00:56:42,200 ‫اون گفت: "ببین این وظیفه منه 862 00:56:42,240 --> 00:56:44,080 ‫هیچ وقت سرمربی ای رو ندیده بودم که ‫ خودشو درگیر این ماجرا کنه" 863 00:56:44,120 --> 00:56:47,840 ‫و من گفتم: "آره، اما تو هیچوقت ‫سرمربی ای مثل من ندیدی" 864 00:56:49,760 --> 00:56:53,800 ‫اولین کاری که اون کرد این بود که ‫ما همه استعدادیابا رو دور هم جمع کردیم 865 00:56:53,840 --> 00:56:55,920 ‫من فقط ‫دوتا استعدادیاب تو منچستر داشتم 866 00:56:55,960 --> 00:56:58,040 ‫و اون می‌گفت، "ما باید کاری در این باره انجام بدیم" 867 00:56:58,080 --> 00:56:59,480 ‫پس وظیفه من این بود که 868 00:57:01,120 --> 00:57:04,880 ‫منچستر رو پر از استعدادیاب کنم 869 00:57:04,920 --> 00:57:09,080 اون روش خودشو برای ‫ساختن یک باشگاه فوتبال داشت 870 00:57:09,120 --> 00:57:10,560 ‫ساختن تیم از پایه و رشد دادن اون 871 00:57:13,080 --> 00:57:16,320 ‫ما باید از خود منچستر شروع کنیم 872 00:57:23,120 --> 00:57:28,880 ‫فقط چند هفته از ‫اومدنم می‌گذشت ‫و یه مامور امنیتی ورزشگاه بود که 873 00:57:28,920 --> 00:57:31,960 ‫میگفت: ‫"رییس، یه پسر جوونی هست 874 00:57:32,000 --> 00:57:35,000 ‫که با من سیتی تمرین می‌کنه ‫ولی طرفدار یونایتده 875 00:57:35,040 --> 00:57:36,800 ‫اون کاملا ‫بازیکن خارق‌العاده ایه 876 00:57:38,240 --> 00:57:39,840 ‫و ما در این باره دست روی دست گذاشتیم و کاری نمیکنیم" 877 00:57:40,920 --> 00:57:42,120 ‫پس به دیدنش رفتم 878 00:57:46,920 --> 00:57:49,800 ‫موقعی که داشتم بازی میکردم ‫متوجه حضورش شدم 879 00:57:52,320 --> 00:57:55,640 ‫"سرمربی منچستر یونایتد اومده ‫اونجا چه خبر شده؟" 880 00:57:55,680 --> 00:57:57,920 ‫این امکان نداره ‫امکان نداره 881 00:57:59,720 --> 00:58:01,520 ‫می‌بینید که اون ‫وسط زمین داره هنرنمایی می‌کنه 882 00:58:01,560 --> 00:58:03,560 ‫می‌دونی 883 00:58:07,600 --> 00:58:09,160 ‫لذت بخشه 884 00:58:09,200 --> 00:58:12,880 ‫پاهای خیلی باریک، ‫تعادل، همه فوق العاده بودند 885 00:58:14,640 --> 00:58:15,760 ‫اونو به خدمت گرفتیم 886 00:58:17,440 --> 00:58:19,600 ‫اون واقعا تازه نفس بود 887 00:58:21,320 --> 00:58:23,840 اون آینده باشگاه بود 888 00:58:27,520 --> 00:58:30,200 ‫اما این به کنار 889 00:58:30,240 --> 00:58:31,880 ‫شما باید تو تیم اصلی نتیجه بگیرید 890 00:58:33,440 --> 00:58:35,600 ‫ولی من اینو میدونستم 891 00:58:35,640 --> 00:58:41,160 ‫وقتی به اون تیم نگاه کنید ‫یه گروه ناکارآمد میبینید 892 00:58:52,440 --> 00:58:55,120 ‫"پنجم مارچ ۱۹۸۸ 893 00:58:55,160 --> 00:58:59,160 ‫باخت یک هیچ در نوریچ ‫نمایش خوبی نبود" 894 00:58:59,200 --> 00:59:03,800 ‫منچستر یونایتد در جایگاهی که شایسته اونه ‫حضور نداره 895 00:59:03,840 --> 00:59:07,280 ‫"یکشنبه بازیکنان رو برای صحبت فرا خوند" 896 00:59:07,320 --> 00:59:09,120 ‫منچستر یونایتد از سال ۸۵ هیچ جامی نبرده 897 00:59:09,160 --> 00:59:10,560 ‫به اندازه کافی خوب نیست 898 00:59:10,600 --> 00:59:13,040 ‫"باخت یک هیچ به لیورپول 899 00:59:13,080 --> 00:59:14,880 ‫وحشتناک بود" 900 00:59:14,920 --> 00:59:18,160 ‫تیم الکس فرگوسن غرق مشکلات شده 901 00:59:20,120 --> 00:59:23,640 ‫باخت ۲-۱. ‫تیم کمبود اعتماد به نفس داشت 902 00:59:23,680 --> 00:59:25,680 ‫اصلا تاثیری روی اعتماد به نفس شما داشت؟ 903 00:59:25,720 --> 00:59:28,320 ‫عدم موفقیت ‫می‌تونه روی اعتماد به نفس هرکسی تاثیر بذاره 904 00:59:28,360 --> 00:59:30,400 ‫وقتی اسکاتلند رو ترک کردی می دونستی فشارها خیلی زیاد خواهند بود؟ 905 00:59:30,440 --> 00:59:31,960 ‫نه. نه ‫من متوجه این موضوع نبودم 906 00:59:35,680 --> 00:59:39,080 ‫شکست دو بر صفر مقابل ساوتهمپتون ‫ کاملاً منزجر کننده است 907 00:59:41,480 --> 00:59:43,240 ‫یه سرمربی که از هر طرف محاصره شده 908 00:59:46,280 --> 00:59:48,840 ‫یکشنبه ی نا امید کننده 909 00:59:54,960 --> 00:59:58,600 ‫شنبه 23 سپتامبر مقابل منچسترسیتی 910 01:00:02,200 --> 01:00:04,720 ‫یونایتدی ها جلوی دروازه هستن ‫مورلی! 911 01:00:09,160 --> 01:00:10,280 ‫5-1 شکست خوردیم 912 01:00:13,520 --> 01:00:18,400 ‫الکس فرگوسن با ابردین در اسکاتلند سه عنوان قهرمانی بدست آورده بود 913 01:00:18,440 --> 01:00:20,560 ‫اما اون یک کار خیلی سخت تر داره 914 01:00:20,600 --> 01:00:22,200 ‫تا اوضاع رو کنترل کنه 915 01:00:24,560 --> 01:00:26,120 ‫یادم میاد بعد از بازی 916 01:00:28,360 --> 01:00:29,360 ‫رفتم خونه 917 01:00:30,800 --> 01:00:33,760 ‫همینطور روی تختم دراز کشیده بودم ‫می دونی؟ 918 01:00:33,800 --> 01:00:35,280 ‫اونجا شاید بهترین جاییه که میتونی باشی 919 01:00:40,400 --> 01:00:43,400 ‫بیشتر از سه سال میشد که اونجا بودم 920 01:00:43,440 --> 01:00:45,800 ‫می دونی همون موقع است که اشک هات جاری میشن 921 01:00:47,560 --> 01:00:49,280 ‫وقتی فریاد میزنن فرگی اوت 922 01:00:49,320 --> 01:00:51,720 ‫فرگی اوت! فرگی اوت! 923 01:00:51,760 --> 01:00:56,000 ‫فرگی اوت! فرگی اوت! ‫فرگی اوت! 924 01:01:09,000 --> 01:01:13,720 ‫به تلفن خونمون زنگ می زدن ‫آره خوب یادمه 925 01:01:13,760 --> 01:01:17,360 ‫میگفتن "برگرد اسکاتلند لعنتی" از این چیز ها 926 01:01:17,400 --> 01:01:18,640 ‫"تو یه عوضی بی مصرفی" 927 01:01:20,480 --> 01:01:22,280 ‫منم فقط تلفن رو می ذاشتم 928 01:01:22,320 --> 01:01:23,840 ‫و کتی یکم ناراحت می شد 929 01:01:25,360 --> 01:01:27,600 ‫وقتی پشت تلفن بهت فحش می دن 930 01:01:27,640 --> 01:01:30,480 ‫واقعا برام سخت بود 931 01:01:30,520 --> 01:01:35,320 ‫مادرم فشار زیادی رو حس می کرد، دوران سختی رو داشت 932 01:01:35,360 --> 01:01:37,640 ‫این اتفاقات فقط ‫مثل یه ابزار برای شکنجه اش بود 933 01:01:37,680 --> 01:01:39,920 ‫من یه جورایی مبتلا به پارانوئید شده بودم 934 01:01:41,120 --> 01:01:43,680 ‫اونا منو دیوونه کرده بودن 935 01:01:43,720 --> 01:01:47,840 ‫یکی برای غم و دو تا برای شادی ‫وقتی که فقط یکی قبل بازی می‌دیدم 936 01:01:47,880 --> 01:01:51,760 ‫عادت داشتم دنبال اون یکی بگردم 937 01:01:51,800 --> 01:01:53,760 ‫من و برادرانم رفتیم پیش پدر 938 01:01:53,800 --> 01:01:55,440 ‫به پدرم گفتم: "بابا اوضاع خوب نیست" 939 01:01:55,480 --> 01:01:57,360 ‫قرار نیست اینجا موفق بشی 940 01:01:57,400 --> 01:01:59,080 ‫می دونی... این جریانات یه جورایی داره ما رو می کشه 941 01:01:59,120 --> 01:02:00,880 ‫و من فقط فکر نمی کنم ‫اینجا موفق بشی 942 01:02:00,920 --> 01:02:04,560 ‫و اینکه پسر بزرگش اساساً بهش بگه 943 01:02:04,600 --> 01:02:07,280 ‫"ما بهت اعتقاد نداریم ‫تو شکست خواهی خورد ‫ باید تسلیم بشی" 944 01:02:07,320 --> 01:02:10,040 ‫اینا دقیقا همون چیزهایی نیست که من گفتم ‫اما منظورم همین بود 945 01:02:10,080 --> 01:02:13,480 ‫و اون گفت: "واقعاً فکر می کنم می تونم اینجا موفق بشم ‫به نظرم ما به موفقیت نزدیکیم" 946 01:02:13,520 --> 01:02:17,200 ‫من با خودم فک کردم: ‫ "اوه اون توهم زده، با خودش چه فکری می کنه؟" 947 01:02:21,040 --> 01:02:26,000 ‫اول ژانویه، موفق باشی! ‫اف ای کاپ 948 01:02:26,040 --> 01:02:27,560 ‫بازی منچستریونایتد روز یکشنبه 949 01:02:27,600 --> 01:02:29,680 ‫برابر ناتینگهام فارست یه اتفاق نه چندان خوش آیند برای اوناست 950 01:02:29,720 --> 01:02:31,280 ‫یونایتد باید به مصاف فارست بره 951 01:02:31,320 --> 01:02:33,640 ‫که تو دسته اول رده پنجم رو در اختیار دارن 952 01:02:33,680 --> 01:02:36,920 ‫از این بازی به عنوان آخرین فرصت الکس فرگوسن یاد میشه 953 01:02:36,960 --> 01:02:38,480 ‫آوردگاه فرگوسن 954 01:02:38,520 --> 01:02:39,960 ‫روز قبلش 955 01:02:40,000 --> 01:02:41,480 ‫مارتین ادوارد، رئیس باشگاه 956 01:02:41,520 --> 01:02:43,600 ‫از دفتر کارش به من زنگ زد 957 01:02:43,640 --> 01:02:46,920 ‫گفت "مهم نیست یکشنبه چه اتفاقی میوفته 958 01:02:46,960 --> 01:02:49,720 ‫تو همچنان سرمربی تیم خواهی بود ‫از این بابت مطمئن باش" 959 01:02:49,760 --> 01:02:51,600 ‫و این کار از خوبی اون بود 960 01:02:51,640 --> 01:02:58,040 ‫اینجوری نبود که همه چیز همیشه همینطور باقی میمونه 961 01:02:58,080 --> 01:03:01,000 ‫چون اگر هوادارها نا امید میشدن 962 01:03:01,040 --> 01:03:06,400 ‫و آخر فصل انتهای جدول قرار می گرفتیم ‫کارم رو از دست می دادم 963 01:03:06,440 --> 01:03:09,920 ‫اگر باشگاه می گفت ‫"خب، ما به اندازه کافی پیش رفتیم" باهاشون نیمه موافق بودم 964 01:03:13,960 --> 01:03:17,440 ‫الکس فرگوسن که هفته پیش تولد 48 سالگی خودش رو جشن گرفت 965 01:03:17,480 --> 01:03:20,920 ‫و من شک دارم ‫هفت هفته باقی مونده، ‫بیشتر از این دووم بیاره 966 01:03:23,320 --> 01:03:27,600 ‫اوریگلسن، مارتین توپش رو میگیره 967 01:03:27,640 --> 01:03:29,040 ‫هیوز، فضای زیادی داره 968 01:03:30,520 --> 01:03:32,280 ‫فرصت برای رابینز 969 01:03:38,960 --> 01:03:40,960 ‫یونایتد به مرحله بعد صعود می کنه 970 01:03:41,000 --> 01:03:44,520 ‫حداقل الکس فرگوسن کمی شادی خواهد کرد 971 01:03:44,560 --> 01:03:47,320 ‫روی صورت سرمربی یونایتد ‫ لبخند نقش بسته 972 01:03:47,360 --> 01:03:52,360 ‫بعد از این همه مشکلات ‫حداقل، اونها تو این بازی پیروز شدند 973 01:03:52,400 --> 01:03:55,080 ‫اون یه بازی مهم و تعیین کننده بود 974 01:03:55,120 --> 01:03:57,960 ‫و البته ما تو لیگ به مشکل خورده بودیم 975 01:03:58,000 --> 01:04:01,040 ‫اما حالا اف ای کاپ ما رو زنده نگه داشته بود، می دونی؟ 976 01:04:01,080 --> 01:04:05,720 ‫بله! منچستریونایتد به ومبلی میره 977 01:04:08,960 --> 01:04:11,080 ‫ما به فینال جام حذفی رسیده بودیم 978 01:04:12,520 --> 01:04:17,640 ‫اما، تو ذهنم یه مشکل بزرگ داشتم 979 01:04:19,280 --> 01:04:20,280 ‫جیم لیتون 980 01:04:22,800 --> 01:04:24,840 ‫جیم روز های سختی رو سپری می کرد 981 01:04:24,880 --> 01:04:26,520 ‫یه ضربه از راه دور... 982 01:04:26,560 --> 01:04:29,360 ‫اوه! یه اشتباه از جیم لیتون 983 01:04:32,960 --> 01:04:34,960 ‫جیم... 984 01:04:35,000 --> 01:04:37,040 ‫من تو ابردین برای اولین بار بهش بازی دادم 985 01:04:38,240 --> 01:04:40,320 ‫خودم آوردمش یونایتد 986 01:04:40,360 --> 01:04:45,120 ‫الکس فرگوسن میگه اون بهترین سنگربان بریتانیاست 987 01:04:45,160 --> 01:04:47,800 ‫اون تو ابردین برای من عالی کار کرد 988 01:04:50,200 --> 01:04:54,560 ‫و یک سیو دیگه ‫لیتون قهرمان ابردینه 989 01:04:54,600 --> 01:04:58,960 ‫یه دروازه بان فوق العاده ‫جیم یه گلر بی نظیر بود 990 01:04:59,000 --> 01:05:01,440 ‫حقیقت اینه که من قراره بهترین دروازه بان اسکاتلند باشم 991 01:05:01,480 --> 01:05:04,320 ‫این باعث میشه احترام بیشتری کسب کنم ‫ به علاوه، من اعتماد به نفس بیشتری خواهم داشت 992 01:05:04,360 --> 01:05:06,040 ‫که این خیلی هم خوبه 993 01:05:06,080 --> 01:05:08,200 ‫اما الان 994 01:05:09,960 --> 01:05:13,320 ‫به نظر نمیومد همون اعتماد به نفس قبل رو داشته باشه 995 01:05:17,360 --> 01:05:19,640 ‫الکس فرگوسن رو میبینیم 996 01:05:27,720 --> 01:05:29,200 ‫ضربه آزاد برای کریستال پالاس 997 01:05:29,240 --> 01:05:31,040 ‫و گری پشت توپ ایستاده تا ضربه رو بزنه 998 01:05:33,480 --> 01:05:35,240 ‫ثرون، اورایلی اونجاست! 999 01:05:35,280 --> 01:05:36,600 ‫توپ از خط رد شده؟ 1000 01:05:36,640 --> 01:05:37,640 ‫بله گل برای پالاس 1001 01:05:40,720 --> 01:05:42,480 ‫اون مرتبا اشتباه می کرد 1002 01:05:44,560 --> 01:05:47,000 ‫رایت، گل میزنه 1003 01:05:49,880 --> 01:05:51,520 ‫داور سوت به صدا در میاره 1004 01:05:51,560 --> 01:05:55,880 ‫فینال اف ای کاپ 1999 مساوی تموم میشه 1005 01:05:55,920 --> 01:05:57,240 ‫و دو تیم باید روز پنجشنبه 1006 01:05:57,280 --> 01:05:58,760 ‫برگردند و بازی دوم رو برگزار کنند 1007 01:06:00,240 --> 01:06:02,240 ‫بعد از بازی ‫جیم اینجوری بود 1008 01:06:03,280 --> 01:06:05,520 ‫سرش کاملا پائین بود ‫کاملا پائین 1009 01:06:08,440 --> 01:06:11,320 ‫تو اون مرحله به خودت میگی: 1010 01:06:11,360 --> 01:06:15,280 ‫"من باید تیمی رو انتخاب کنم که می خواد جام ببره" 1011 01:06:15,320 --> 01:06:18,080 ‫فکر نمی کنم جیم جزئی از تفکراتم باشه 1012 01:06:18,120 --> 01:06:20,120 ‫بنابراین ما دراین مورد یکم بحث و جدل داشتیم 1013 01:06:20,160 --> 01:06:22,680 ‫آرچی دوباره اونو بازی نمی داد، این کار رو نمی کرد 1014 01:06:22,720 --> 01:06:26,080 ‫ولی اون می دونست ‫فقط داره وفاداری خودش به جیم رو ثابت می کنه 1015 01:06:26,120 --> 01:06:30,280 ‫من بهش گفتم "خب جیمی دیگه تمومه" 1016 01:06:33,000 --> 01:06:36,400 ‫وقتی شک داشته باشی، یعنی دیگه مطمئن نیستی 1017 01:06:36,440 --> 01:06:39,160 ‫و من تصمیم خودمو گرفتم 1018 01:06:43,080 --> 01:06:45,360 ‫بعدش رفتم به اتاق جیمی 1019 01:06:45,400 --> 01:06:48,720 ‫بهش گفتم ‫اون هم بغضش ترکید 1020 01:06:52,240 --> 01:06:55,520 ‫خب، خبر اصلی اینه که جیم لیتون کنار گذاشته شده 1021 01:06:55,560 --> 01:06:58,920 ‫الکس فرگوسن تصمیم خودشو گرفته و دروازه بان شو کنار گذاشته 1022 01:06:58,960 --> 01:07:01,560 ‫بازیکنی که دفعات زیادی در ترکیب اصلی بازی کرد 1023 01:07:01,600 --> 01:07:05,240 ‫و اشتباهات وحشتناک زیادی مرتکب شد 1024 01:07:05,280 --> 01:07:09,120 ‫حالا لس سیلی به ترکیب نخست فراخوانده شده 1025 01:07:09,160 --> 01:07:11,120 ‫سیلی یه دروازه بان خوب نبود 1026 01:07:12,400 --> 01:07:16,160 ‫اما فکر می کرد هست، میدونی؟ 1027 01:07:16,200 --> 01:07:18,680 ‫پاردو توپ رو برای مارک برایت می فرسته 1028 01:07:18,720 --> 01:07:20,840 ‫و این نخستین محک لی سیلی هست 1029 01:07:20,880 --> 01:07:22,560 ‫سیلی عالی توپ رو جمع می کنه 1030 01:07:25,680 --> 01:07:31,520 ‫فرصت برای گری ‫سیلی توپ رو با پا سیو می کنه ‫یه مهار خوب 1031 01:07:31,560 --> 01:07:34,360 ‫این سنگربان دوباره یه سیو خوب انجام میده 1032 01:07:34,400 --> 01:07:39,040 ‫لی مارتین ‫توپ رو داخل محوطه کنترل می کنه ‫یه فرصت خوب و... گل! 1033 01:07:42,040 --> 01:07:44,400 ‫منچستریونایتد قهرمان اف ای کاپ میشه 1034 01:07:44,440 --> 01:07:48,560 ‫نخستین قهرمانی الکس فرگوسن در اولدترافورد 1035 01:07:48,600 --> 01:07:50,720 ‫فقط به چهره این مرد نگاه کنید! 1036 01:07:50,760 --> 01:07:53,840 ‫به نظر می رسه سالهای بسیاری برای فرگوسن سپری شده 1037 01:07:53,880 --> 01:07:56,360 ‫بعد از یک فصل رنج و عذاب 1038 01:08:13,960 --> 01:08:16,800 ‫گرفتن تصمیمات بزرگ روی حرفه بازیکن ها تاثیر میذاره 1039 01:08:18,200 --> 01:08:19,200 ‫کار راحتی نیست 1040 01:08:21,680 --> 01:08:23,160 ‫شاید اون این اتفاق رو بی رحمانه بدونه. 1041 01:08:25,480 --> 01:08:27,880 ‫حس می کنی هنوز بازیکن منچستریونایتد هستی؟ 1042 01:08:32,320 --> 01:08:35,480 ‫نه اینطور فکر نمی کنم ‫اون روزا دیگه گذشتن 1043 01:08:35,520 --> 01:08:37,520 ‫-واقعا؟ ‫-آره، اینطور فکر می کنم 1044 01:08:37,560 --> 01:08:39,760 ‫فکر می کنم برای هردو طرف، دیگه اون روز ها گذشتن 1045 01:08:41,640 --> 01:08:42,760 ‫جیمی دیگه هیچ وقت با من حرف نزد 1046 01:08:44,640 --> 01:08:46,960 ‫آره... 1047 01:08:47,000 --> 01:08:49,040 ‫یه دوست 1048 01:08:49,080 --> 01:08:52,640 ‫یا یه کسی رو که اولین فرصت زندگی شو بهش دادی رو از دست میدی 1049 01:08:55,720 --> 01:08:59,120 ‫اما شک ندارم که تصمیم درستی بود 1050 01:09:26,135 --> 01:09:28,135 جولای 2018 10 هفته پس از عمل جراحی 1051 01:09:37,160 --> 01:09:39,360 ‫یکم آب می خوای؟ ‫نه خوبم 1052 01:09:39,400 --> 01:09:40,480 ‫باشه 1053 01:09:40,520 --> 01:09:42,680 ‫اومدم خونه 1054 01:09:42,720 --> 01:09:44,640 ‫انگار تمام چیز هایی که تو خودم ریخته بودم 1055 01:09:46,600 --> 01:09:50,760 ‫سر باز کرده بود 1056 01:09:50,800 --> 01:09:54,160 ‫می دونی انگار می خوای همشو بیرون بریزی 1057 01:09:54,200 --> 01:09:56,640 ‫می خوای شروع کنیم؟ 1058 01:09:56,680 --> 01:09:58,320 ‫فکر می کنم... 1059 01:10:01,920 --> 01:10:04,320 ‫این یه تجربه بود 1060 01:10:06,880 --> 01:10:10,320 ‫چیزی که میفهمی اینه که... 1061 01:10:10,360 --> 01:10:12,840 ‫وقتی میمیری چه اتفاقی میوفته 1062 01:10:13,960 --> 01:10:18,320 ‫اینکه مردم سرطان میگیرن 1063 01:10:18,360 --> 01:10:21,240 ‫و قبل از اینکه اون اتفاق بیوفته یه دوره طولانی وجود داره 1064 01:10:21,280 --> 01:10:24,920 ‫اما وقتی اتفاق میوفته اونا میگن این بهترین راه ممکنه 1065 01:10:24,960 --> 01:10:27,240 ‫اما هیچ چیز یادت نمیاد 1066 01:10:27,280 --> 01:10:30,840 ‫وقتی شنبه صبح از حال رفتم 1067 01:10:30,880 --> 01:10:35,360 ‫از اینکه تو اون لحظه چه اتفاقی افتاد ‫هیچ چیز یادم نمیاد 1068 01:10:35,400 --> 01:10:40,600 ‫همه میگن من نشسته بودم و تو بیمارستان ماکلسفیلد صحبت می کردم 1069 01:10:40,640 --> 01:10:43,360 ‫قبل از اینکه برم به رویال سالفورد 1070 01:10:43,400 --> 01:10:46,920 ‫اما خودم کوچک ترین چیزی یادم نمیاد 1071 01:10:46,960 --> 01:10:50,720 ‫مطمئن نیستم کی موقعش میرسه و میمیری 1072 01:10:52,080 --> 01:10:54,960 ‫یا آیا این بهترین راهشه یا نه 1073 01:10:58,080 --> 01:10:59,760 ‫تو اون لحظه ها که خودت تک و تنهایی 1074 01:10:59,800 --> 01:11:02,560 ‫یه ترس و تنهایی خاصی وجود داره 1075 01:11:02,600 --> 01:11:05,000 ‫که نفوذ میکنه به ذهنت و... 1076 01:11:07,400 --> 01:11:11,520 ‫نمی خوای بمیری و میدونی، ‫این همون حسیه که من داشتم 1077 01:11:11,560 --> 01:11:15,360 ‫من نمیخوام بمیرم ‫قرار نیست بمیرم ‫من نمیخوام بمیرم 1078 01:11:15,400 --> 01:11:19,000 ‫این چزا خیلی از ذهنم میگذرن 1079 01:11:22,040 --> 01:11:23,560 ‫اونها ازش خواستن 1080 01:11:23,600 --> 01:11:26,400 ‫که برای اولین بازی فصل به اولدترافورد بره 1081 01:11:26,440 --> 01:11:30,480 ‫اما دکتر جرج گفت نه ‫این براش بیش از حده 1082 01:11:30,520 --> 01:11:33,120 ‫ما به خودمون گفتیم این کار درستی نیست 1083 01:11:33,160 --> 01:11:37,120 ‫چون همه قراره باشن ‫دوربین ها و همه چیز 1084 01:11:37,160 --> 01:11:39,840 ‫من درمورد تماشای دوباره بازی یونایتد کمی نگرانی دارم 1085 01:11:39,880 --> 01:11:41,400 ‫برای اولین بار 1086 01:11:43,680 --> 01:11:46,600 ‫یک سوم زندگی من تو یونایتد بوده 1087 01:11:49,600 --> 01:11:51,720 ‫در حال ساخت یک نوع باشگاه فوتبال خاص 1088 01:11:54,760 --> 01:11:58,840 ‫اما هنوز در حال قدم زدن در ‫یک نوع شرایط ناشناخته 1089 01:12:00,800 --> 01:12:04,000 ‫برای خودتون هستید 1090 01:12:04,040 --> 01:12:07,240 ‫یه جایی درون خودتون نوعی شک وجود داره 1091 01:12:30,880 --> 01:12:34,040 ‫یه رویکرد بلند مدت همیشه مناسب من بوده 1092 01:12:34,080 --> 01:12:38,240 ‫برای رفتن به راهی طولانی ‫تا آینده ام رو رقم بزنم 1093 01:12:38,280 --> 01:12:41,840 ‫شماره 14 رایان گیگز 17 ساله است 1094 01:12:41,880 --> 01:12:44,680 ‫ما شاهد نخستین بازی اون برای منچستریونایتد هستیم 1095 01:12:44,720 --> 01:12:47,920 ‫شروع یک حرفه منحصر به فرد 1096 01:12:47,960 --> 01:12:49,440 ‫اگر فرصت کافی در اختیار جوون ها بذارید 1097 01:12:50,800 --> 01:12:55,280 ‫و ارزشهای مهمی که می خواید 1098 01:12:55,320 --> 01:12:58,160 ‫با اونها بدستشون بیارید رو خلق کنید 1099 01:12:58,200 --> 01:13:03,360 ‫اونها به همون شخصیت خاصی که دنبالش بودین تبدیل میشن 1100 01:13:03,400 --> 01:13:07,000 ‫باید متفاوت با ستاره های تیم باهاشون رفتار کرد؟ 1101 01:13:07,040 --> 01:13:09,560 ‫قطعاً، باید بهشون سخت گرفت 1102 01:13:09,600 --> 01:13:11,160 ‫چون برای اولین بار تو زندگیشون با این مواجه میشن 1103 01:13:11,200 --> 01:13:12,720 ‫خیلی سخت؟ ‫آره 1104 01:13:12,760 --> 01:13:14,560 ‫واقعاً؟ ‫بدون شک 1105 01:13:14,600 --> 01:13:18,120 ‫اونا دارن برای اولین بار تو زندگی شون با توجهات رسانه ها مواجه میشن 1106 01:13:18,160 --> 01:13:21,920 ‫و شما هیچ انتقادی از روزنامه نگار ها و خبرنگار ها دریافت نخواهید کرد 1107 01:13:21,960 --> 01:13:25,080 ‫اونها فقط ازشون تعریف و تمجید میکنن 1108 01:13:25,120 --> 01:13:27,440 ‫احساس زورگو بودن نمیکنی؟ 1109 01:13:27,480 --> 01:13:30,320 ‫نه نه نه ‫فکر میکنم اونها متوجه این موضوع هستن که برای صلاح خودشونه 1110 01:13:35,280 --> 01:13:37,360 ‫وقتی 14 سالم بود پدرم مارو ترک کرد 1111 01:13:38,560 --> 01:13:42,080 ‫من تو زندگیم دو تکیه گاه اصلی داشتم: 1112 01:13:42,120 --> 01:13:45,320 ‫پدر بزرگم و سرمربیم 1113 01:13:45,360 --> 01:13:48,960 ‫قطعاً رابطه پدر پسری بین مون وجود داشت 1114 01:13:49,000 --> 01:13:52,480 ‫بعضی اوقات خوب بود... 1115 01:13:52,520 --> 01:13:56,880 ‫بعضی اوقات هم بد بود ‫چون احساس می کرد می تونه هرچی می خواد بگه 1116 01:13:56,920 --> 01:14:00,040 ‫کنار اومدن باهاش سخت بود ‫خصوصا وقتی 18,19 سال بیشتر نداری 1117 01:14:03,000 --> 01:14:05,920 ‫صادقانه بگم ‫می‌دونی بعضی وقتها... 1118 01:14:05,960 --> 01:14:08,920 ‫اون با بازیکنا می‌جنگید ‫یا نزدیک بود اینکارو بکنه 1119 01:14:08,960 --> 01:14:12,960 ‫منم اینو می‌خواستم ‫چون مستقیم جلوی صورتت قرار می‌گرفت 1120 01:14:13,000 --> 01:14:14,080 ‫و سرت داد می‌زد 1121 01:14:22,960 --> 01:14:26,400 ‫پیش کسانی که خارج از فوتبال هستن 1122 01:14:28,320 --> 01:14:30,760 ‫تو یه کاراکتر ترسناک داری 1123 01:14:30,800 --> 01:14:32,200 ‫آره، مشخصاً 1124 01:14:33,160 --> 01:14:36,080 ‫اون کاراکتر ترسناک 1125 01:14:36,120 --> 01:14:38,960 ‫در طول زندگی حرفه ای من به تصویر کشیده شده 1126 01:14:39,000 --> 01:14:45,920 ‫منظورم اینه که... ‫این توشه ایه که باید با خودم حمل می کردم 1127 01:14:45,960 --> 01:14:47,320 ‫یه وقت هایی هم با خودت گفتی... 1128 01:14:47,360 --> 01:14:50,200 ‫"اوه، صبر کن ‫یکم زیاده روی کردم" 1129 01:14:50,240 --> 01:14:51,640 ‫آره چند باری این اتفاق افتاده 1130 01:14:54,040 --> 01:14:55,840 ‫ولی... 1131 01:14:55,880 --> 01:14:58,040 ‫فکر نمی کنم از دست دادن خونسردی مشکلی داشته باشه 1132 01:14:58,080 --> 01:15:00,600 ‫اگر دلیل درستی پشتش باشه ‫میدونی؟ 1133 01:15:00,640 --> 01:15:02,960 ‫وقتی که تو یه بازی به انتظارات خودت نرسیدی 1134 01:15:03,000 --> 01:15:06,000 ‫چون همه چیز بر اساس انتظارات ما ساخته شده 1135 01:15:06,040 --> 01:15:08,960 ‫از نظر استاندارد تمرینات‌مون 1136 01:15:09,000 --> 01:15:11,280 ‫و جاه طلبی های باشگاه 1137 01:15:13,160 --> 01:15:17,560 ‫چون تجربه من از آدم ها... 1138 01:15:17,600 --> 01:15:19,360 ‫اینه که اونا دوست دارن هرکاری رو از راحت ترین راهش انجام بدن 1139 01:15:21,200 --> 01:15:24,920 ‫هر لحظه که یه عملکرد بد از اونها قبول کنید 1140 01:15:24,960 --> 01:15:28,800 ‫یا یه جنبه فنی بد از تمرینات شون 1141 01:15:28,840 --> 01:15:29,880 ‫اونا دوباره همون کار رو انجام می‌دن 1142 01:15:31,680 --> 01:15:34,920 ‫یادم میاد بازی با یوونتوس 1143 01:15:34,960 --> 01:15:40,840 ‫من تمام نیمه اول رو صرف دریبل زدن کردم ‫آره این همون کاریه که من انجام دادم 1144 01:15:40,880 --> 01:15:43,920 ‫کونته توپ رو ازم گرفت و ‫اونا شروع کردن به حمله کردن 1145 01:15:43,960 --> 01:15:45,160 ‫من روز خوبی نداشتم 1146 01:15:45,200 --> 01:15:47,160 ‫بین دو نیمه 1147 01:15:47,200 --> 01:15:49,200 ‫سرمربی مستقیم اومد جلوم 1148 01:15:49,240 --> 01:15:53,280 ‫گفت: "دریبل زدن تو خط هافبک رو تموم کن" بحث و جدل شروع شد و 1149 01:15:53,320 --> 01:15:55,680 ‫یه نوشیدنی تو دستم داشتم 1150 01:15:55,720 --> 01:15:58,120 ‫که بین نیمه استفاده می‌کردم ‫اونو همینجوری پرتش کردم زمین 1151 01:15:58,160 --> 01:15:59,440 ‫درست زدمش جلوی پای سرمربی 1152 01:16:03,360 --> 01:16:04,520 ‫خب گیگز تعویض شده 1153 01:16:06,680 --> 01:16:09,000 ‫اون همیشه رو همه چیز کنترل داشت 1154 01:16:09,040 --> 01:16:12,880 ‫هیچ شکی مبنی بر اینکه رئیس کیه ‫وجود نداشت 1155 01:16:13,880 --> 01:16:15,160 ‫آره من می تونم 1156 01:16:15,200 --> 01:16:16,600 ‫تو انتقاد از بازیکن ها بعد از بازی 1157 01:16:16,640 --> 01:16:19,120 ‫ظالم باشم 1158 01:16:19,160 --> 01:16:20,960 ‫اما گاهی اوقات من حتی یه کلمه هم بهشون نمی‌گفتم 1159 01:16:21,000 --> 01:16:23,040 ‫گاهی اوقات اونا رو جمع و جور می کردم 1160 01:16:23,080 --> 01:16:26,960 ‫و من هرگز خودم رو قابل پیش بینی جلوه نکردم 1161 01:16:30,800 --> 01:16:33,000 ‫اما خارج از فوتبال 1162 01:16:33,040 --> 01:16:35,480 ‫اون گاهی اوقات متوجه می شد که مشکلی پیش اومده 1163 01:16:35,520 --> 01:16:39,200 ‫میومد بهت می‌گفت: ‫"اوضاع تو خونه خوبه؟ ‫میتونی باهام حرف بزنی" 1164 01:16:39,240 --> 01:16:41,480 ‫این برای من دلگرم کننده بود ‫واقعاً برام دلگرم کننده بود 1165 01:16:41,520 --> 01:16:43,120 ‫اینکه مهم نیست چقدر بحث کنیم 1166 01:16:43,160 --> 01:16:45,720 ‫اگر من خوب بازی نمی کردم، اگر اون منو کنار می‌ذاشت 1167 01:16:45,760 --> 01:16:47,720 ‫ من همیشه می تونم بیام و در مورد خیلی چیزها صحبت کنم 1168 01:16:47,760 --> 01:16:49,560 ‫چون اون وقت دیگه درمورد فوتبال نبود 1169 01:16:49,600 --> 01:16:51,600 ‫این در مورد انسانیت بود 1170 01:16:54,160 --> 01:16:58,520 ‫اینطوری نبود که انگار من بهترین دوست شونم 1171 01:16:58,560 --> 01:17:02,800 ‫اما همیشه می دونستن که من راهی برای کمک بهشون پیدا می‌کنم 1172 01:17:02,840 --> 01:17:06,200 ‫اگر می‌خوای یه مربی شایسته باشی 1173 01:17:06,240 --> 01:17:10,320 ‫و روی گروهی به اون بزرگی کنترل داشته باشی... 1174 01:17:12,640 --> 01:17:13,840 ‫باید همشون رو بشناسی 1175 01:17:16,040 --> 01:17:17,440 ‫تمام این آدم های متفاوت رو... 1176 01:17:20,240 --> 01:17:21,680 ‫با تمام داستان هایی که برای خودشون دارن 1177 01:17:26,435 --> 01:17:29,535 ‫اریک کانتونا به وصله‌ی ناجور فوتبال فرانسه تبدیل شده است. 1178 01:17:36,859 --> 01:17:39,359 ‫خشمش با استعدادش متناسب است ‫او میزان زیادی از هر دو دارد 1179 01:17:41,360 --> 01:17:45,200 ‫من خوشحال نبودم، بنابراین فقط واکنش نشون دادم 1180 01:17:47,880 --> 01:17:51,320 ‫در واقع این فوتبالی نبود که من آرزوشو داشتم 1181 01:17:51,429 --> 01:17:54,429 ‫اریک کانتونا پس از نادیده گرفته شدن توسط تیم ملی فرانسه 1182 01:17:55,068 --> 01:17:57,468 ‫علیه سرمربی این تیم اعلان جنگ کرده است 1183 01:17:57,792 --> 01:18:00,392 ‫من جمله ای از بازیگر مورد علاقه ام، ریکی رورک خوندم 1184 01:18:01,316 --> 01:18:04,316 ‫که گفته بود مردی که مسئول اسکار تو هالیووده 1185 01:18:05,540 --> 01:18:07,540 ‫یه تاپاله‌ی گوهه 1186 01:18:09,364 --> 01:18:10,964 ‫باید بگم که سرمربی فرانسه دست کمی از اون نداره! 1187 01:18:12,488 --> 01:18:15,488 ‫اریک کانتونا، شورشی فوتبال فرانسه، دیوانه شد 1188 01:18:18,800 --> 01:18:22,000 ‫فقط اون اشتیاق به بازی رو از دست داده بودم 1189 01:18:24,200 --> 01:18:28,240 ‫همیشه یادمه، ‫برای یه بازی رفته بودم پاریس 1190 01:18:28,280 --> 01:18:32,480 ‫و وسط میشل پلاتینی و جرارد هولیه نشسته بودم 1191 01:18:33,840 --> 01:18:36,400 ‫و کاملا غیر منتظره... 1192 01:18:36,440 --> 01:18:41,200 میشل گفت: "چرا کانتونا رو نمی‌خری؟" 1193 01:18:41,240 --> 01:18:45,360 ‫و منم گفتم "رفتار بدش تجربه نشده؟" 1194 01:18:45,400 --> 01:18:48,520 ‫پلاتینی گفت "ببین، اون یه بازیکن فوق‌العاده است 1195 01:18:48,560 --> 01:18:50,080 ‫فقط نیاز داره تا درکش کنن" 1196 01:18:53,080 --> 01:18:55,000 ‫منچستریونایتد، ملی پوش فرانسوی 1197 01:18:55,040 --> 01:18:57,240 ‫اریک کانتونا رو به خدمت گرفت 1198 01:19:03,440 --> 01:19:05,240 ‫با انجام این خرید همه رو شوکه کردی 1199 01:19:05,280 --> 01:19:07,520 ‫کانتونا خلق و خوی آتشین داره ‫اون یه فرانسوی تند خو هست 1200 01:19:07,560 --> 01:19:09,120 ‫و با احترام ‫شما هم یک اسکاتلندی تند خو هستین 1201 01:19:09,160 --> 01:19:11,440 ‫رابطه بین شما قراره چطوری باشه؟ 1202 01:19:11,480 --> 01:19:13,280 ‫امیدوارم تجربه کار با اونو داشته باشم 1203 01:19:13,320 --> 01:19:15,480 ‫شاید این یه چالش برای خود من هم باشه 1204 01:19:15,520 --> 01:19:18,320 ‫فکر می‌کنی این یه ریسک باشه؟ نه، اینطور فکر نمی‌کنم 1205 01:19:20,320 --> 01:19:22,840 ‫وقتی اریک رو دیدم 1206 01:19:22,880 --> 01:19:26,480 ‫با خودم گفتم خب من گذشته اونو فراموش می کنم 1207 01:19:26,520 --> 01:19:30,640 ‫قرار نیست به هیچ کدوم از رفتارهاش اشاره کنم ‫اصلاً مهم نیست 1208 01:19:30,680 --> 01:19:32,960 ‫اون چیزی که برای من مهم بود 1209 01:19:33,000 --> 01:19:36,720 ‫این بود که چطور اونو به جمع خودمون اضافه کنیم 1210 01:19:36,760 --> 01:19:41,360 ‫مثل یه بچه ی جدید ‫انگار اون یه کارآموز جدید یا نوزاده 1211 01:19:41,400 --> 01:19:46,440 ‫این بود که فرصتی بهش بدیم تا خودش باشه 1212 01:19:46,480 --> 01:19:50,080 ‫توی هر کاری که تو زندگی انجام میدم، ‫اگه آزاد نباشم 1213 01:19:52,120 --> 01:19:53,160 ‫دیوونه میشم 1214 01:19:56,000 --> 01:19:58,960 ‫اون دقیقا از لحاظ روانی میدونست که به چی نیاز دارم 1215 01:20:00,880 --> 01:20:02,680 ‫کسی که فرا تر از سرمربی باشه 1216 01:20:02,720 --> 01:20:08,720 ‫کسی که قدرت دست و پنجه نرم کردن ‫با شخصیت های متفاوت رو داشته باشه 1217 01:20:10,240 --> 01:20:12,040 ‫با اون متفاوت رفتار می‌شد 1218 01:20:13,080 --> 01:20:15,040 ‫مثل پوشیدن کت و شلوار رسمی 1219 01:20:15,080 --> 01:20:18,400 ‫وارد شدم، دکمه بالایی من باز بود ‫مربی مستقیم اومد سراغم 1220 01:20:18,440 --> 01:20:21,880 ‫"دکمتو ببند! تو نماینده ی منچستر یونایتد هستی!" 1221 01:20:21,920 --> 01:20:25,360 ‫دو دقیقه بعد، با اخم یه گوشه نشسته بودم 1222 01:20:25,400 --> 01:20:27,720 ‫"ای بابا، بازم مچمو گرفت" 1223 01:20:27,760 --> 01:20:30,880 ‫بعد اریک با یک کت و شلوار سفید کتان و 1224 01:20:30,920 --> 01:20:34,240 ‫کتونی سفید قرمز نایکی وارد شد 1225 01:20:34,280 --> 01:20:37,480 ‫خب منم با خودم می‌گفتم که: ‫"مربی قراره چی بهش بگه؟" 1226 01:20:37,520 --> 01:20:40,480 ‫اون رفت باهاش دست داد و رو به ما کرد و گفت: 1227 01:20:40,520 --> 01:20:42,240 ‫"بچه ها، به این میگن تیپ!" 1228 01:20:42,280 --> 01:20:44,800 ‫اما 1229 01:20:44,840 --> 01:20:51,040 ‫وقتی کسی مثل الکس فرگوسن ‫آزادی ای که برای نشون دادن خودتون 1230 01:20:53,040 --> 01:20:54,240 ‫می‌خواید رو بهتون میده 1231 01:20:55,280 --> 01:20:57,280 ‫باید استحقاقش رو داشته باشید 1232 01:20:57,320 --> 01:21:01,480 ‫و باید بدونید که چقدر خوش شانس هستید ‫ که این آزادی رو دارید 1233 01:21:01,520 --> 01:21:03,680 ‫به خاطر همین من سخت کار و تلاش کردم 1234 01:21:05,560 --> 01:21:09,800 ‫همه چی رو امتحان کردم 1235 01:21:09,840 --> 01:21:13,240 ‫همه چی ‫حتی می‌تونستم جونمو بهش بدم 1236 01:21:16,080 --> 01:21:18,400 ‫او یک روانشناس فوق العاده بود و هنوز هم هست 1237 01:21:20,200 --> 01:21:23,280 ‫روانشناسی حرف یکی دیگست 1238 01:21:24,560 --> 01:21:25,640 ‫من بهش می‌گم 1239 01:21:26,720 --> 01:21:27,760 ‫مدیریت! 1240 01:21:31,800 --> 01:21:34,200 ‫ضربه سر کانتونا ‫و گل! 1241 01:21:38,680 --> 01:21:40,960 ‫کانتونا ‫عجب پاسی! 1242 01:21:42,280 --> 01:21:43,640 ‫اوه، محشر بود! 1243 01:21:47,720 --> 01:21:49,680 ‫برام مثل یه رویا بود 1244 01:21:49,720 --> 01:21:51,600 ‫این فوتبالی بود که آرزوش رو داشتم 1245 01:21:51,640 --> 01:21:53,800 ‫این روحیه ی فوتبالی ای بود ‫که آرزوشو داشتم 1246 01:21:57,080 --> 01:22:01,600 ‫فکر می‌کنم اون موقع اولین باری توی زندگیم بود ‫که تو جایی بودم که احساس می‌کردم بهش تعلق دارم 1247 01:22:03,600 --> 01:22:05,120 ‫خونه‌ی من اونجاست 1248 01:22:05,160 --> 01:22:06,400 ‫حالا گیگز 1249 01:22:06,440 --> 01:22:08,800 ‫از بالای دروازه‌بان ‫کانتونا! 1250 01:22:12,920 --> 01:22:16,520 ‫اریک در زمان مناسبی برای پیشرفت یونایتد اومد 1251 01:22:16,560 --> 01:22:19,120 ‫آخرین باری که منچستر یونایتد قهرمان این رقابت شد 1252 01:22:19,160 --> 01:22:22,120 ‫اریک کانتونا یازده و نیم ماهه بوده 1253 01:22:22,160 --> 01:22:25,000 ‫ما قصد داریم این کار (کسب قهرمانی) را انجام دهیم ‫و انجام خواهد شد 1254 01:22:27,720 --> 01:22:32,240 ‫بروس، بله! ‫باورنکردنیه! 1255 01:22:32,280 --> 01:22:34,120 ‫هنوز یه خورده کار مونده 1256 01:22:34,160 --> 01:22:37,240 ‫اما الکس فرگوسن شادی قهرمانی لیگ رو شروع کرده 1257 01:22:41,400 --> 01:22:43,880 ‫به سمت راست میره و از مدافع حریف دور میشه 1258 01:22:43,920 --> 01:22:46,520 ‫اینس؟ بله و تمام! 1259 01:22:46,560 --> 01:22:48,120 ‫بیا اینجا بچه خوشگل! 1260 01:22:50,240 --> 01:22:51,600 ‫از ورزشگاه الدترافورد با شما صحبت می کنم عصر شما بخیر 1261 01:22:51,640 --> 01:22:52,960 ‫بیش از 25 ساله که 1262 01:22:53,000 --> 01:22:55,000 ‫اینجا همچین شبی رو تجربه نکرده 1263 01:22:55,040 --> 01:22:57,880 ‫ولی یه بار دیگه منچستریونایتد قهرمان میشه 1264 01:22:57,920 --> 01:22:59,640 ‫اون ها انتظار بسیار زیادی رو 1265 01:22:59,680 --> 01:23:02,840 ‫از زمان حضور بست، لاو و چارلتون کشیدند. 1266 01:23:06,720 --> 01:23:10,800 ‫باورنکردنی بود. ایمان و اعتقاد بچه ها بی نظیر بود 1267 01:23:10,840 --> 01:23:15,880 ‫ملموس بود. ناامیدی 26 ساله پایان یافته 1268 01:23:15,920 --> 01:23:20,280 ‫منچستریونایتد باشگاهیه که دوباره زنده و متولد شده 1269 01:23:20,320 --> 01:23:23,440 ‫قهرمانان انگلیس! 1270 01:23:23,480 --> 01:23:27,000 ‫سربلندی و غرور نهایی برای همه بازیکنانه 1271 01:23:45,560 --> 01:23:47,800 ‫میتونستید ‫میتونستید بوی رز ها رو حس کنید 1272 01:23:48,920 --> 01:23:50,440 ‫می تونستید بوی رز ها را حس کنید 1273 01:23:50,480 --> 01:23:51,960 ‫هیچ سوالی راجع به اون وجود نداره 1274 01:23:52,000 --> 01:23:55,080 ‫و بعد از اون دیگه توقف ناپذیر شدن 1275 01:23:57,760 --> 01:24:02,040 ‫ضربه سر الکینز به کانتونا میرسه عجب گل فوق العاده ای 1276 01:24:04,000 --> 01:24:06,760 ‫منچستریونایتد در بردن دبل میکنه 1277 01:24:09,680 --> 01:24:14,600 ‫و اکنون برنامه ای که ما داشتیم سرانجام به ثمر نشست 1278 01:24:16,920 --> 01:24:20,880 ‫اوه! دیوید بکهام یه گل زیبا میزنه 1279 01:24:20,920 --> 01:24:24,520 ‫و الکس فرگوسن از یکی از بازیکنا و پسرای جوونش راضی و خشنوده 1280 01:24:24,560 --> 01:24:27,920 ‫چون دوباره منچسترو پیش انداخته 1281 01:24:27,960 --> 01:24:32,200 ‫فرگوسن کاری کرد که قبلا هیچ وقت بهش دست نیافته بود 1282 01:24:32,240 --> 01:24:33,360 ‫دبل-دبل 1283 01:24:41,600 --> 01:24:47,480 ‫پیروزی همیشه بر مبنای نگرش یا غفلت من بوده 1284 01:24:49,440 --> 01:24:54,040 ‫شکست جزئی از پروسه پیشرفته و باید اونو برطرف کنید 1285 01:24:56,720 --> 01:25:01,600 ‫در طول عمر من شکست یا اشتباه 1286 01:25:01,640 --> 01:25:04,160 ‫چیزی رو درون من جرقه میزد 1287 01:25:04,200 --> 01:25:05,640 ‫و منم براش یه کاری می کنم 1288 01:25:08,960 --> 01:25:12,160 ‫به عنوان انسان شما باید درک کنید که 1289 01:25:12,200 --> 01:25:15,160 ‫بدبختی بخشی از زندگی شماست 1290 01:25:17,880 --> 01:25:19,080 و وقتی اتفاق بیفته 1291 01:25:22,760 --> 01:25:23,920 ‫باید خودتونو پیدا کنین 1292 01:25:32,000 --> 01:25:34,640 ‫واتفورد برد و الدترافورد 1293 01:25:34,680 --> 01:25:37,800 ‫جاییه که یان دنیس نظاره گر بازی بین منچستر یونایتد و وولوز خواهد بود 1294 01:25:37,840 --> 01:25:39,960 ‫و منچستریونایتد 4 تغییر اعمال کرده 1295 01:25:55,600 --> 01:25:59,760 ‫قرار بود باشگاه معارفه ای رو برای هواداران برگزار کنه 1296 01:25:59,800 --> 01:26:01,160 ‫میدونین چون من برگشته بودم 1297 01:26:03,840 --> 01:26:05,880 ‫و فکر می کنم 1298 01:26:05,920 --> 01:26:12,320 ‫اون شرایط سختی که من تو ذهنم داشتم الان جلوی 75 هزار هوادار بود 1299 01:26:12,360 --> 01:26:15,720 ‫یکم عصبی بودم البته عصبی که نه ولی میدونی 1300 01:26:19,320 --> 01:26:20,360 یه جور 1301 01:26:21,800 --> 01:26:22,840 ‫چجور باهاش کنار میومدی 1302 01:26:25,240 --> 01:26:28,120 ‫نمیدونم شاید 1303 01:26:33,320 --> 01:26:34,640 در قسمت ریکاوری 1304 01:26:36,960 --> 01:26:41,280 ‫شروع به این رویاپردازی ها و تکرار پیام ها می کردم 1305 01:26:41,320 --> 01:26:44,160 ‫مثل یک ضبط 1306 01:26:44,200 --> 01:26:46,480 ‫این آهنگ مدام توی ذهنم و سرم اجرا می شد 1307 01:26:51,000 --> 01:26:52,120 ‫همش این اتفاق می افتاد 1308 01:26:53,960 --> 01:26:55,240 ‫و بعد یکی دیگه 1309 01:26:56,880 --> 01:26:58,840 ‫بکهام سانتر میکنه و توپ گل میشه 1310 01:27:00,440 --> 01:27:03,080 ‫کل شب این تو سرم بود 1311 01:27:04,640 --> 01:27:06,200 ‫اصلا هم نمیدونم چرا اینجوری بودم 1312 01:27:07,960 --> 01:27:09,040 ‫نمیتونم وصفش کنم 1313 01:27:14,320 --> 01:27:16,560 ‫شاید بارسلونا 1314 01:27:34,680 --> 01:27:37,600 آواز خوندن منو دوست داری؟ 1315 01:27:40,200 --> 01:27:41,760 ‫این چیه؟ 1316 01:27:41,800 --> 01:27:44,400 ‫قرار بود مدت ها پیش اینو پر کنی 1317 01:27:44,440 --> 01:27:45,480 ‫بیانیه سلامتی؟ 1318 01:27:46,360 --> 01:27:47,480 ‫اسم کاملت؟ 1319 01:27:47,520 --> 01:27:49,720 ‫الکساندر چاپمن فرگوسن 1320 01:27:49,760 --> 01:27:52,840 ‫اسکاتلندیم و بهش افتخار می کنم 1321 01:27:52,880 --> 01:27:54,800 ‫بارداری؟ نه 1322 01:27:54,840 --> 01:27:57,160 ‫فشار خونت بالا، حمله قلبی و درد قفسه سینه، 1323 01:27:57,200 --> 01:27:58,960 ‫یا اختلال قلبی عروقی یا مشکل دیگه ای داری؟ 1324 01:27:59,000 --> 01:28:00,960 ‫نه ولی دارم بهش مبتلا می شم 1325 01:28:01,000 --> 01:28:02,880 ‫اون طوری که تیمم بازی می کنه 1326 01:28:03,840 --> 01:28:06,520 ‫تمومه؟ درسته 1327 01:28:10,920 --> 01:28:13,680 ‫1999 1328 01:28:13,720 --> 01:28:14,920 ‫دوباره قهرمان لیگ شدیم 1329 01:28:17,520 --> 01:28:18,920 ‫و دوباره قهرمان جام حذفی شدیم 1330 01:28:22,680 --> 01:28:23,800 ‫اما اگه بخوام صادق باشم 1331 01:28:25,520 --> 01:28:26,880 ‫اصل کاری قهرمانی اروپا بود 1332 01:28:29,240 --> 01:28:32,600 ‫کین! گل روی کین با طعم بازوبند کاپیتانی 1333 01:28:32,640 --> 01:28:34,480 ‫برای منچستریونایتد 1334 01:28:34,520 --> 01:28:37,800 ‫منچستریونایتد تو فینال کاپ اروپا حاضره 1335 01:28:37,840 --> 01:28:40,400 و با تمام سرعت به سمت بارسلونا حرکت می‌کنه 1336 01:28:42,360 --> 01:28:43,680 ‫در دوران من در یونایتد 1337 01:28:45,440 --> 01:28:47,520 ‫اولویت من کاپ و جام های اروپایی بود 1338 01:28:48,600 --> 01:28:49,760 ‫لیگ قهرمانان 1339 01:28:53,200 --> 01:28:55,320 ‫در من اضطرابی وجود داشت 1340 01:28:55,360 --> 01:28:58,960 ‫همه‌ی این جام ها، کاپ ها و لیگ هارو برده بودم 1341 01:28:59,000 --> 01:29:02,720 ‫ولی لیگ قهرمانان رو نه 1342 01:29:02,760 --> 01:29:07,320 ‫این مثل جایزه ای برای پایبند موندن به اعتقادتون میمونه 1343 01:29:14,520 --> 01:29:15,800 ‫این یه مورد بزرگ بود 1344 01:29:29,480 --> 01:29:30,600 ‫جو و محیط فوق العاده بود 1345 01:29:32,840 --> 01:29:34,480 ‫همه چیز سرجاش بود 1346 01:29:35,520 --> 01:29:36,880 ‫و بازی برقرار بود 1347 01:30:08,160 --> 01:30:09,880 ‫فراموش نکنید که 1348 01:30:09,920 --> 01:30:12,120 ‫همونقدر که منچستریونایتد میخواد دوباره این جامو ببره 1349 01:30:12,160 --> 01:30:14,760 ‫بایرن مونیخ هم میخواد اون جامو به دست بیاره 1350 01:30:14,800 --> 01:30:18,440 ‫هر دو تیم تاریخچه دارند و انتظاراتی هم دارند 1351 01:30:18,480 --> 01:30:20,800 ‫چون برای بردن این جام باید زمان زیادی صبر میکردن 1352 01:30:30,560 --> 01:30:33,160 ‫چیزی بود که دوست داشتم توی کارنامه کاریم داشته باشم 1353 01:30:33,200 --> 01:30:37,360 ‫میدونی اون... اون اضطراب و استرس همیشگی 1354 01:30:37,400 --> 01:30:39,480 ‫میخوایید بازی زودتر شروع بشه 1355 01:30:55,720 --> 01:30:57,240 ‫ضربه آزاد پشت خط محوطه جریمه 1356 01:31:00,360 --> 01:31:02,400 ‫لحظه حساسیه 1357 01:31:02,440 --> 01:31:05,920 ‫باسلر پشت توپه! 1358 01:31:05,960 --> 01:31:09,160 ‫اوه گل اول برای بایرن مونیخ! 1359 01:31:09,200 --> 01:31:13,040 ‫یه کم بیشتر از 5 دقیقه از زمان بازی گذشته و باسلر دروازه رو باز میکنه 1360 01:31:13,080 --> 01:31:16,480 ‫منچستریونایتد کارو برای خودش سخت کرد 1361 01:31:29,480 --> 01:31:31,760 ‫بایرن داره خیلی خوب بازی میکنه اینطور نیست؟ 1362 01:31:31,800 --> 01:31:33,720 ‫خیلی موثر بازی میکنن و مشخصه که برنامه دارن 1363 01:31:33,760 --> 01:31:35,000 ‫اونا دارن خوب بازی میکنن و سوار بازین 1364 01:31:36,520 --> 01:31:38,440 ‫یه خورده مضطرب به نظر می رسیدیم 1365 01:31:41,160 --> 01:31:44,640 ‫موقعیت هایی که تو حالت عادی خلق میکردیم رو ایجاد نمی کردیم 1366 01:31:44,680 --> 01:31:46,600 ‫اون راه و شیوه ی منچستریونایتد نبود 1367 01:31:48,120 --> 01:31:49,200 ‫بایرن تیم بهتری بود 1368 01:31:53,200 --> 01:31:55,720 ‫اسکول دنبال یانکر میگرده 1369 01:31:55,760 --> 01:31:59,320 ‫به نظر دنبال به جریان انداختن توپه. اوه استفان افنبرگ 1370 01:32:07,680 --> 01:32:09,200 ‫هنوز باسلر صاحب توپه 1371 01:32:11,480 --> 01:32:13,360 ‫اسکول حالا 1372 01:32:13,400 --> 01:32:16,240 ‫اوووووه عجب چیپ زیبایی تیر دروازه به لرزه درمیاد 1373 01:32:16,280 --> 01:32:18,640 ‫اون توپ همه جا میره فقط به تور دروازه نمیچسبه 1374 01:32:19,960 --> 01:32:21,040 ‫حالا خطرناک ترن 1375 01:32:25,400 --> 01:32:28,840 ‫اسکول ضربه سرو میزنه یانکرهم ضربه بعدی رو میزنه و باز تیر دروازه به لرزه درمیاد 1376 01:32:28,880 --> 01:32:31,360 ‫تیر دروازه دو بار منچستر یونایتدو نجات داده 1377 01:32:34,400 --> 01:32:36,240 ‫چهار دقیقه پایانی 1378 01:32:36,280 --> 01:32:37,720 ‫موقعیت های خوب و خطرناکی داشتن 1379 01:32:39,560 --> 01:32:41,720 ‫ولی شانس آوردیم و تو جریان بازی موندیم 1380 01:32:52,760 --> 01:32:57,480 ‫بکهام، گیگز، اسکولز، نویل، نیکی بات 1381 01:32:57,520 --> 01:32:59,880 ‫همشون ذهنیت برنده داشتن 1382 01:33:02,080 --> 01:33:03,160 ‫این به شما جلا میده 1383 01:33:06,720 --> 01:33:08,280 از اون جایی که من اومدم 1384 01:33:12,800 --> 01:33:14,000 برای خودشون می ایستادن 1385 01:33:15,120 --> 01:33:17,480 ‫دوست داشتیم حرکت نکنیم 1386 01:33:17,520 --> 01:33:18,760 ‫و به احترام تیم اونا بایستیم 1387 01:33:21,440 --> 01:33:22,520 ‫همیشه در من اینجور بوده 1388 01:33:24,720 --> 01:33:26,560 ‫و دوست دارم خودمو توی تیمم ببینم 1389 01:33:28,520 --> 01:33:29,520 تا ارتباط برقرار کنم 1390 01:33:30,680 --> 01:33:31,680 با اون سابقه 1391 01:33:32,920 --> 01:33:34,360 ‫از خودگذشتگی 1392 01:33:35,360 --> 01:33:37,800 ‫عزم و اراده 1393 01:33:37,840 --> 01:33:40,600 ‫اون طبقه‌ی کارگر به مردم احساس می داد 1394 01:33:46,280 --> 01:33:47,360 ‫باهم 1395 01:34:09,040 --> 01:34:10,280 ‫شما همه اونا رو نبردین 1396 01:34:11,480 --> 01:34:15,440 ‫ولی به احترام خودتون می ایستین 1397 01:34:26,000 --> 01:34:30,800 ‫ما در دقایق آخر بازی هستیم 1398 01:34:30,840 --> 01:34:32,360 ‫چیزی که منتظرش هستیم اعلام وقت اضافه از سوی داور چهارمه 1399 01:34:32,400 --> 01:34:34,360 ‫تا تابلو رو بالا ببره و عدد 20 روش باشه 1400 01:34:38,360 --> 01:34:39,560 ‫جام از ما دور شده بود 1401 01:34:42,400 --> 01:34:44,880 ‫به این فکر میکردم که باید به بازیکنان چی بگم 1402 01:34:47,280 --> 01:34:50,320 ‫ولی تنها چیزی که میتونستم بگم این بود که عالی بودید 1403 01:34:52,000 --> 01:34:53,680 ‫اونا فصل فوق العاده ای داشتن 1404 01:34:55,800 --> 01:34:57,400 ‫واقعا بهشون افتخار میکردم 1405 01:34:59,680 --> 01:35:01,880 ‫میدونین این بار فوتبال علیه ما بود 1406 01:35:12,520 --> 01:35:14,640 ‫و داور چهارم تابلو رو بالا برد 1407 01:35:15,880 --> 01:35:16,880 ‫سه دقیقه 1408 01:35:18,360 --> 01:35:19,600 ‫سه دقیقه وقت اضافه 1409 01:35:31,880 --> 01:35:34,320 ‫سانتر برگشت داده میشه کرنر برای منچستریونایتد 1410 01:35:35,960 --> 01:35:37,800 ‫منچستر میتونه گل بزنه؟ 1411 01:35:45,840 --> 01:35:49,240 ‫اشمایکل هم جلو اومده. دوایت یورک هم هست 1412 01:35:49,280 --> 01:35:51,440 ‫سانتر برگشت داده میشه گیگز شوت میزنه. شرینگهامممممم 1413 01:36:04,800 --> 01:36:09,000 ‫سی ثانیه از وقتای اضافی گذشته که 1414 01:36:09,040 --> 01:36:12,040 ‫تدی شرینگهام گل مساوی رو برای منچستریونایتد میزنه 1415 01:36:12,080 --> 01:36:14,160 ‫اونا هنوز تو جام اروپایی حاضرن 1416 01:36:16,640 --> 01:36:18,520 ‫غوغایی بود 1417 01:36:18,560 --> 01:36:19,800 ‫همینجور بود انگار دیوونه خونه بود 1418 01:36:27,400 --> 01:36:30,520 ‫و البته که بامزه و خنده دارم بود 1419 01:36:30,560 --> 01:36:32,840 ‫انگار شانس اومده بود سراغ و من و می گفت 1420 01:36:34,280 --> 01:36:35,400 ‫نوبت توئه الکس 1421 01:36:37,840 --> 01:36:41,280 ‫وضعیت فوق العاده ای در ورزشگاه نیوکمپ به وجود اومده 1422 01:36:52,400 --> 01:36:53,560 ‫فقط حفظش کن 1423 01:36:55,240 --> 01:36:56,240 ‫آروم 1424 01:36:57,760 --> 01:36:58,800 ‫خونسرد 1425 01:37:01,680 --> 01:37:03,640 ‫اونا رفتن 1426 01:37:03,680 --> 01:37:06,680 ‫♫ We shall not be moved 1427 01:37:11,320 --> 01:37:12,360 ‫یک کرنر دیگر 1428 01:37:19,680 --> 01:37:23,600 ‫بکهام به شرینگهام. و سولشاااااایر گل دوم رو به ثمر میرسونه 1429 01:37:40,720 --> 01:37:43,960 ‫منچستریونایتد به قله های افتخار و خوشبختی رسیده! 1430 01:37:47,760 --> 01:37:48,920 ‫باورم نمیشه 1431 01:37:56,440 --> 01:37:58,120 ‫نمیتونم باور کنم! 1432 01:38:21,520 --> 01:38:23,480 ‫وقتی به لحظات پایانی می رسیدیم... 1433 01:38:25,160 --> 01:38:27,080 ‫بازی رو نگاه نمی کردم و فقط چشمم به داور بود 1434 01:38:29,400 --> 01:38:31,320 ‫تا ببینم اون سوت لعنتی رو میذاره تو دهنش 1435 01:38:55,840 --> 01:38:57,560 ‫بازی تمومه 1436 01:38:57,600 --> 01:38:58,680 ‫بازی تموم شد 1437 01:39:00,880 --> 01:39:01,920 ‫خدایا ما کار غیر ممکنو انجام دادیم 1438 01:39:39,080 --> 01:39:43,360 ‫الکس فرگوسن اونا شما رو تو سختی و فشار گذاشتن و وارد وقت اضافه شدیم 1439 01:39:43,400 --> 01:39:46,800 ‫تقریبا باخته بودید ولی بازی رو بردید و حالا قهرمان جدید اروپا شما هستید 1440 01:39:46,840 --> 01:39:49,000 ‫رویای سه گانه برای شما محقق شد 1441 01:39:49,040 --> 01:39:52,600 ‫نمیتونم باور کنم ‫نمیتونم باور کنم ‫فوتبال لعنتی همینه 1442 01:39:52,640 --> 01:39:55,280 ‫ولی اونا هیچ وقت از تلاش دست برنداشتن و رمز موفقیتشونم همین بود 1443 01:40:07,080 --> 01:40:08,160 ‫شروع به فکر کردن میکنی 1444 01:40:09,080 --> 01:40:10,120 ‫کتی کجاست؟ 1445 01:40:11,080 --> 01:40:12,200 برام سواله که اون کجاست؟ 1446 01:40:15,960 --> 01:40:17,000 ‫کتی 1447 01:40:25,840 --> 01:40:28,160 ‫دوران بیمارستان 1448 01:40:28,200 --> 01:40:31,240 ‫بله! من نامه های زیادی نوشتم 1449 01:40:31,280 --> 01:40:35,040 ‫همه اون حرفایی که میخواستم به کتی بزنم رو نوشتم 1450 01:40:40,480 --> 01:40:41,520 ‫درسته 1451 01:40:46,800 --> 01:40:49,520 ‫کتی من به تو و عزم و ارادت افتخار می کنم 1452 01:40:50,240 --> 01:40:52,000 ‫تو طول این سال ها 1453 01:40:52,040 --> 01:40:54,280 ‫تو قدرت و استقادمت زیادی از خود نشون دادی 1454 01:40:54,320 --> 01:40:56,960 ‫ولی قلبم باید برای زندگی دعا کنه 1455 01:40:57,000 --> 01:40:59,680 ‫دست از تلاش بر نمیدارم 1456 01:40:59,720 --> 01:41:03,640 ‫من ضعیف و تنها بودم و دلم برات تنگ شده، برای روشناییت تنگ شده 1457 01:41:05,280 --> 01:41:08,520 ‫من به تو و پسرانم افتخار می کنم 1458 01:41:08,560 --> 01:41:12,280 ‫تو مسیر و شیوه ای که تو مدرسه یا آکادمی طی میشد رو تحت کنترل و نظارت درآوردی 1459 01:41:12,320 --> 01:41:15,800 ‫من نمیتونستم این کارو بکنم چون سخت مشغول بودم 1460 01:41:18,280 --> 01:41:20,400 ‫شگفت انگیز 1461 01:41:23,800 --> 01:41:25,840 ‫واقعا خلاصه زندگیمه 1462 01:41:27,720 --> 01:41:30,680 ‫شاید یه جور عذرخواهی برای اینکه همیشه اونجا نبودم 1463 01:41:32,240 --> 01:41:34,680 ‫و من فکر میکنم 1464 01:41:34,720 --> 01:41:38,040 ‫واقعا فکر می کنم این چیزیه که موضوع نامه ها راجع به اونه 1465 01:41:39,400 --> 01:41:40,920 ‫کتی زن فوق العاده ایه 1466 01:41:42,760 --> 01:41:47,680 ‫اون واقعا محرک و مشوق همه ماست 1467 01:41:47,720 --> 01:41:51,520 ‫اون برای حمایت صددرصدی از من قربانی شد 1468 01:41:55,520 --> 01:41:58,080 ‫میدونی ما 53 ساله که ازدواج کردیم 1469 01:41:58,120 --> 01:42:00,480 ‫این خودش خیلی چیزا به شما میگه 1470 01:42:00,520 --> 01:42:04,800 ‫میدونی تو این مسیر قربانی های زیادی پیدا میشن 1471 01:42:04,840 --> 01:42:10,400 ‫ولی یه جورایی میتونم بگم که کوه صبر با من ازدواج کرد 1472 01:42:22,000 --> 01:42:24,720 ‫1986 سالی بود که فرگوسن سکان هدایت تیمو به دست گرفت 1473 01:42:24,760 --> 01:42:27,760 ‫و اکنون یک سال برجسته‌ی دیگر 1474 01:42:31,040 --> 01:42:33,880 ‫قهرمانان اروپا! ‫قهرمانان انگلیس! 1475 01:42:33,920 --> 01:42:37,880 ‫فاتح جام حدفی! ‫همه چیزایی که اونا لیاقتشو داشتن 1476 01:42:46,480 --> 01:42:49,360 ‫آیا این بهترین لحظه بود؟ ‫قطعا 1477 01:42:49,400 --> 01:42:51,240 ‫بدون شک بهترین لحظه دوران مربیگری من بود 1478 01:42:52,800 --> 01:42:57,960 ‫اون دقیقا تمام تیمای منو مجسم کرد 1479 01:43:01,680 --> 01:43:02,960 ‫به عقب نگام میکنم و 1480 01:43:05,080 --> 01:43:09,560 ‫الان میگم اون ‫اون مثل زندگی بود 1481 01:43:09,600 --> 01:43:16,280 ‫یه روحیه یا یه زندگی بود که من اون لحظه توش قرار داشتم 1482 01:43:20,160 --> 01:43:21,200 ‫اون شب 1483 01:43:22,600 --> 01:43:23,640 ‫خودشو نشون داد 1484 01:43:29,360 --> 01:43:33,480 ‫همه کیفیتایی که داشت تا شما رو تو جایگاه اول قرار بده رو نشون داد 1485 01:43:33,520 --> 01:43:36,440 ‫اونا اون شب بیرون اومدن ‫هیچ وقت از تلاش درست برندار 1486 01:43:36,480 --> 01:43:38,920 ‫واقعا درخشان بود و بهترین لحظه ای بود که تا حالا در مربیگری داشتم 1487 01:43:51,720 --> 01:43:52,840 ‫نگرانیم اینه که 1488 01:43:54,360 --> 01:43:56,840 ‫همه‌ی این تاریخچه ها رو از یاد ببرم 1489 01:43:59,400 --> 01:44:00,720 ‫همه‌ی این خاطرات 1490 01:44:07,880 --> 01:44:08,920 ‫ولی اونا زنده ان 1491 01:44:11,720 --> 01:44:14,320 ‫و هرگز فراموش نمیشن 1492 01:44:14,360 --> 01:44:16,320 ‫الدترافورد 1493 01:44:16,360 --> 01:44:20,000 ‫امروز عصر ما شاد و مفتخریم تا پذیرای فردی باشیم 1494 01:44:20,040 --> 01:44:24,520 ‫که بخشی جدایی ناپذیر از تاریخ باشگاه است 1495 01:44:24,560 --> 01:44:28,960 ‫پنج جام حذفی ‫چهار جام اتحادیه 1496 01:44:29,000 --> 01:44:33,560 ‫ده جام خیریه ‫یک جام برندگان جام اروپا 1497 01:44:33,600 --> 01:44:38,040 ‫یک سوپرکاپ اروپا ‫دو لیگ قهرمانان 1498 01:44:38,080 --> 01:44:41,960 ‫جام بین قاره ای ‫یک جام جهانی باشگاه های فیفا 1499 01:44:42,000 --> 01:44:46,440 ‫و سیزده عنوان قهرمانی لیگ برتر را برده است 1500 01:44:48,440 --> 01:44:51,840 ‫رویای غیر ممکن ممکن شد 1501 01:44:51,880 --> 01:44:55,360 ‫توسط بهترین مربی بریتانیایی تاریخ 1502 01:44:55,400 --> 01:45:01,000 ‫صمیمی ترین خوشامدها و تجلیل ها از سوی یونایتد و الدترافورد را ‫نثار سر الکس فرگوسن بزرگ می‌کنیم 1503 01:45:25,024 --> 01:45:33,024 ‫Unitedfans.ir