1 00:00:17,590 --> 00:00:27,580 « بیاتوموویز؛ مرجع دانلود فیلم و سریال بدون سانسور با دوبله و زیرنویس فارسی » :.: Bia2Movies.bid :.: 2 00:00:27,590 --> 00:00:37,580 « دانلود اپلیکیشن با قابلیت پخش آنلاین » :.: WwW.Bia2Movies.App :.: 3 00:00:37,590 --> 00:00:47,217 « Stef@n | تــرجمه از تـورج پاکاری » Email: tooraj1111@gmail.com 4 00:00:48,590 --> 00:00:51,217 ‫مثل یه ستاره‌ی سینمای واقعی شدی 5 00:00:51,259 --> 00:00:53,261 ‫نمیدونم چطوری انتخاب شدم، آقای سامرز 6 00:00:53,303 --> 00:00:55,138 ‫اوه، تو انتخاب اول مایی، جنت 7 00:00:55,180 --> 00:00:56,389 ‫اون بیرون میبینمت 8 00:00:56,431 --> 00:00:58,725 ‫بیا، مامان. ‫ببخشید، جری 9 00:00:58,767 --> 00:00:59,851 ‫اینو کجا بذارم؟ 10 00:00:59,893 --> 00:01:02,645 ‫اوه، اتاق معاینه. ‫ممنون 11 00:01:02,687 --> 00:01:03,897 ‫حس بدی بهم دست میده ‫که اینو بخوام، 12 00:01:03,938 --> 00:01:05,778 ‫ولی به نظرت میتونم با دکتر دانچ حرف بزنم؟ 13 00:01:05,815 --> 00:01:08,151 ‫اوه، اون خیلی سرش شلوغه. ‫از دست من کاری برمیاد؟ 14 00:01:08,193 --> 00:01:09,694 ‫بیشتر یه مسئله بین دکتر و بیماره 15 00:01:09,736 --> 00:01:11,047 ‫پس اصلا دلت نمیخواد ‫من به این مسائل رسیدگی کنم 16 00:01:11,071 --> 00:01:12,447 ‫باهاش حرف میزنم 17 00:01:12,489 --> 00:01:14,115 ‫ممنون، جری 18 00:01:14,157 --> 00:01:15,593 ‫مطمئن میشی مامانت حرفایی که ‫باید بزنه رو حفظ کنه؟ 19 00:01:15,617 --> 00:01:16,534 ‫نمیخوام حواسش به... 20 00:01:16,576 --> 00:01:19,412 ‫نورها، دوربین، اکشن پرت بشه 21 00:01:19,454 --> 00:01:21,915 ‫دو دلیل داره که چرا بیمارها معمولا... 22 00:01:21,956 --> 00:01:24,876 ‫بخاطر درد مربوط به ستون فقرات ‫به دکترشون مراجعه میکنن 23 00:01:24,918 --> 00:01:28,088 ‫اولی به سیستم عصبی پیرامونی مربوط میشه 24 00:01:28,129 --> 00:01:29,923 ‫که بهش رادیکولوپاتی میگن 25 00:01:29,964 --> 00:01:31,841 ‫حالا، معمولا این نوع درد به... 26 00:01:31,883 --> 00:01:33,483 ‫- افسردگی یا... ‫- هی، کریس 27 00:01:33,510 --> 00:01:35,762 ‫تغییرات دژنراتیو در... ‫- کات 28 00:01:37,555 --> 00:01:41,518 ‫خیلی‏خب، بیاین یه استراحتی بکنیم 29 00:01:41,559 --> 00:01:42,977 ‫بخش بیمار رو مرور کنیم 30 00:01:43,019 --> 00:01:44,229 ‫برگردیم 31 00:01:44,270 --> 00:01:46,940 ‫فکر خوبیه 32 00:01:46,981 --> 00:01:49,317 ‫ریدم 33 00:01:49,359 --> 00:01:52,570 ‫خیلی معذرت میخوام 34 00:01:52,612 --> 00:01:56,324 ‫سر و وضعت خوبه. ‫حس خوبی هم داری؟ 35 00:01:59,411 --> 00:02:02,288 ‫فکر میکردم حرفه‌ای‌تر باشه 36 00:02:04,541 --> 00:02:06,418 ‫بگو چی باید درست بشه، کریسی ‫هرچی که باشه 37 00:02:06,459 --> 00:02:09,921 ‫کیم داره بهش رسیدگی میکنه 38 00:02:09,963 --> 00:02:14,009 ‫میدونم درگیر این کاری، ‫ولی سارا میخواد باهات حرف بزنه 39 00:02:14,050 --> 00:02:17,303 ‫دختر جنت. ‫بیمارمون 40 00:02:17,345 --> 00:02:20,348 ‫- اوه آره، ایرادی نداره 41 00:02:23,518 --> 00:02:25,145 ‫سلام. ‫دکتر، دانچ، چه کمکی از دستم برمیاد؟ 42 00:02:25,186 --> 00:02:27,188 ‫سلام، دکتر دانچ 43 00:02:27,230 --> 00:02:30,817 ‫تو زخم مادرم متوجه یه چیزی شدم 44 00:02:30,859 --> 00:02:34,904 ‫مثلا یه چیزه آبی معلومه، ‫مثل یه تیکه اسفنج 45 00:02:34,946 --> 00:02:38,783 ‫پس موچین برداشتم و... 46 00:02:39,993 --> 00:02:43,163 ‫اوه، عجب. ‫نباید اینکارو میکردی 47 00:02:43,204 --> 00:02:44,914 ‫اوه، خدای من. ‫چیکار کردم؟ 48 00:02:44,956 --> 00:02:46,499 ‫نه، فقط یه بخیه‏ست 49 00:02:46,541 --> 00:02:48,668 ‫عیبی نداره، ولی... ‫خیلی‏خب، قبل از اینکه دوباره... 50 00:02:48,710 --> 00:02:51,212 ‫دست همچین کاری بزنی ‫باید بهم زنگ بزنی، خب؟ 51 00:02:51,254 --> 00:02:53,798 ‫- چندبار زنگ زدم ‫- سر صحنه سکوت کنین 52 00:02:53,840 --> 00:02:55,592 ‫حاضری، جنی؟ 53 00:02:55,633 --> 00:02:59,804 ‫باید داستان خودم رو بگم؟ ‫چون این داستان من نیست 54 00:03:01,264 --> 00:03:04,726 ‫جنت، تو امروز فوق‏العاده شدی 55 00:03:04,768 --> 00:03:06,644 ‫بابت اینکار خیلی ممنون 56 00:03:11,858 --> 00:03:14,611 ‫کارت خوب بود 57 00:03:17,197 --> 00:03:19,240 ‫باشه 58 00:03:24,287 --> 00:03:27,582 ‫دوربین روشن. ‫و اکشن 59 00:03:29,334 --> 00:03:33,672 ‫دکتر دانچ مَرد فوق‌العاده‏ایه 60 00:03:33,713 --> 00:03:38,343 ‫به نظرم اون بهترین دکتریه ‫که میتونین بهش مراجعه کنین، 61 00:03:38,385 --> 00:03:41,721 ‫و اگه مشکلاتی که من داشتم ‫رو دارین، 62 00:03:41,763 --> 00:03:47,894 ‫میدونین، بهش زنگ بزنین ‫چون اون حالتون رو خوب میکنه 63 00:03:52,585 --> 00:03:55,895 ‫[دکتر مرگ] 64 00:03:56,152 --> 00:03:58,238 ‫امکان نداره ‫[فوریه سال 2017] 65 00:03:58,279 --> 00:03:59,864 ‫- آقای دانچ... ‫- دکتر 66 00:03:59,906 --> 00:04:01,384 ‫فکر نکنم قدر موقعیتی که درش ‫قرار دارین رو بدونین 67 00:04:01,408 --> 00:04:03,910 ‫- دکتر هستم ‫- دکتر دانچ، 68 00:04:03,952 --> 00:04:05,930 ‫فکر نکنم قدر موقعیتی که درش ‫قرار دارین رو بدونین 69 00:04:05,954 --> 00:04:07,664 ‫نه، نمیدونم 70 00:04:07,706 --> 00:04:11,376 ‫اصلا خوش ندارم به مدت یه سال و نیم ‫تو یه قفس... 71 00:04:11,418 --> 00:04:13,795 ‫مثل یه سگ زندونی بشم 72 00:04:13,837 --> 00:04:15,648 ‫و اصلا راضی نیستم که ‫دارین بهم میگین... 73 00:04:15,672 --> 00:04:17,716 ‫که در ادامه کار تنها کاری ‫که میتونم بکنم... 74 00:04:17,757 --> 00:04:20,343 ‫اینه که نه تنها باید شما رو اخراج کنم ‫و وکیل‏های واقعی استخدام کنم 75 00:04:20,385 --> 00:04:21,678 ‫بلکه درخواست "ادامه کار" هم بکنم 76 00:04:21,720 --> 00:04:24,639 ‫من باید یکی رو پیدا کنم ‫که واسه شما شهادت بده 77 00:04:24,681 --> 00:04:26,641 ‫منو بذار تو جایگاه 78 00:04:26,683 --> 00:04:28,476 ‫اگه کس دیگه‌ای سعی کنه ‫کار من... 79 00:04:28,518 --> 00:04:30,603 ‫یا طرز انجام دادنش رو توصیف کنه 80 00:04:30,645 --> 00:04:32,665 ‫آخر سر عین یه مشت ‫آدم احمق به نظر میان 81 00:04:32,689 --> 00:04:36,151 ‫ببین، بخاطر همینم نباید ‫بری تو جایگاه شهادت 82 00:04:36,192 --> 00:04:37,694 ‫تو با احساسات عمل میکنی 83 00:04:37,736 --> 00:04:40,822 ‫و وقتی احساساتی باشی، ‫نمیتونی کنترل کنی که چی بگی 84 00:04:53,335 --> 00:04:55,628 ‫امتحانم کن 85 00:05:04,471 --> 00:05:07,390 ‫تو یه جراح معتاد به مواد مخدر ‫و الکل هستی 86 00:05:07,432 --> 00:05:09,642 ‫که برای انجام دادن عمل جراحی ‫زیادی معیوب شده بود 87 00:05:09,684 --> 00:05:10,911 ‫اینطوری ادعا کردن. ‫هیچ کدوم از اینا... 88 00:05:10,935 --> 00:05:13,772 ‫مثل یه راننده مَست، که راستی... 89 00:05:13,813 --> 00:05:15,166 ‫تو پرونده‏ات هم داریش، آقای دانچ 90 00:05:15,190 --> 00:05:16,358 ‫دکتر 91 00:05:16,399 --> 00:05:18,151 ‫نه، تو دیگه دکتر نیستی 92 00:05:18,193 --> 00:05:19,527 ‫مجوزت ازت گرفته شد 93 00:05:19,569 --> 00:05:20,820 ‫موقتاً 94 00:05:20,862 --> 00:05:22,489 ‫ما که دستی تو اینکار نداشتیم 95 00:05:22,530 --> 00:05:24,657 ‫و اون ایمیل چی؟ ‫همونی که توش... 96 00:05:24,699 --> 00:05:26,910 ‫آماده بودی تا تبدیل به یه قاتل سنگ‏دل بشی 97 00:05:26,951 --> 00:05:28,346 ‫اصلا قصد نداشتم حرفم رو... 98 00:05:28,370 --> 00:05:30,121 ‫تو نوشتیش 99 00:05:30,163 --> 00:05:31,664 ‫پس فقط اتفاقی بود که... 100 00:05:31,706 --> 00:05:33,958 ‫تو اون ایمیل رو به معشوقه‏ات فرستادی 101 00:05:34,000 --> 00:05:35,960 ‫که همینطورم دستیارت هست 102 00:05:36,002 --> 00:05:38,254 ‫درست قبل از کشتن یا معلول کردن ‫بیش از 33 بیمار؟ 103 00:05:38,296 --> 00:05:39,547 ‫این تقصیر من نیست! 104 00:05:39,589 --> 00:05:41,257 ‫متخصص‌های بیهوشی ‫و پرستارها... 105 00:05:41,299 --> 00:05:44,135 ‫و اون بیمارهای چاقال... 106 00:05:51,935 --> 00:05:54,562 ‫اخراجم کن، 107 00:05:54,604 --> 00:05:56,731 ‫ولی بدون هرکی که رو این صندلی بشینه 108 00:05:56,773 --> 00:05:59,067 ‫یه ورژن از همین حرف رو بهت میزنه 109 00:05:59,109 --> 00:06:00,694 ‫دارم سعی میکنم تا نذارم... 110 00:06:00,735 --> 00:06:03,405 ‫شما بقیه عمرتون رو تو زندون بگذرونین 111 00:06:07,075 --> 00:06:08,827 ‫نمیخوام 112 00:06:08,868 --> 00:06:10,721 ‫شما شهادتم، و مدارکم رو دارین 113 00:06:10,745 --> 00:06:12,056 ‫دیگه چیزه دیگه‌ای ندارم که بدم 114 00:06:12,080 --> 00:06:14,040 ‫قاضی گفته که باید شهادت بدی جلوی... 115 00:06:14,082 --> 00:06:15,267 ‫چطور ممکنه ایمیل‌ها حقیقت نداشته باشن؟ 116 00:06:15,291 --> 00:06:16,376 ‫اون برام فرستادشون 117 00:06:16,418 --> 00:06:17,544 ‫مدافع حق داره... 118 00:06:17,585 --> 00:06:20,088 ‫که تو رو مورد استیضاح بازجویی قرار بده ‫و حرف‏هات رو تایید کنن 119 00:06:29,931 --> 00:06:31,283 ‫میدونی، فکر میکردم اون‏ور دنیا... 120 00:06:31,307 --> 00:06:34,060 ‫به اندازه کافی دور هست 121 00:06:38,773 --> 00:06:41,901 ‫اونا بخاطر ایمیل‌ها نمیخوان بیام اونجا 122 00:06:43,820 --> 00:06:47,615 ‫میخوان درمورد ما بدونن، ‫درمورد رابطه‏مون 123 00:06:52,037 --> 00:06:55,248 ‫چی میخوان بپرسن؟ 124 00:06:55,290 --> 00:06:57,208 ‫اگه من جات بودم، 125 00:06:57,250 --> 00:06:59,919 ‫تا جایی که میتونستم ‫بهشون یادآوری میکردم... 126 00:06:59,961 --> 00:07:01,880 ‫که شما دو نفر فقط بخاطر... 127 00:07:01,921 --> 00:07:03,548 ‫ایجاد یه تعارض منافع ‫باهم میخوابیدین 128 00:07:03,590 --> 00:07:06,134 ‫میخوای منو جنده‏ای خطاب کنی ‫که نمیشه بهش اعتماد کرد؟ 129 00:07:06,176 --> 00:07:09,012 ‫میدونم داری سعی میکنی تمام این جریانات ‫رو پشت سرت بذاری، خانوم مورگان 130 00:07:09,054 --> 00:07:11,598 ‫ولی واسه انجام این کار ‫فقط یه راه وجود داره 131 00:07:14,684 --> 00:07:16,895 ‫این خصومتیه. ‫داره خصومتی رفتار میکنه 132 00:07:16,936 --> 00:07:18,480 ‫بهش نیاز داری تا شهادت بده؟ 133 00:07:18,521 --> 00:07:21,149 ‫اگه میخوام اون ایمیل رو ارائه بدم ‫به شهادتش نیاز دارم 134 00:07:21,191 --> 00:07:23,234 ‫بدون ایمیل میتونی پرونده‌ات رو اثبات کنی؟ 135 00:07:23,276 --> 00:07:24,986 ‫مثال‏گذاری یعنی مثال‏گذاری 136 00:07:25,028 --> 00:07:27,655 ‫دکتر هندرسون، تا حالا کسی اینکارو نکرده 137 00:07:27,697 --> 00:07:29,491 ‫باید فرض کنیم هر جزئی کمک میکنه 138 00:07:29,532 --> 00:07:30,992 ‫اون به اندازه کافی سختی کشیده 139 00:07:31,034 --> 00:07:32,636 ‫چی داری میگی، باب؟ 140 00:07:32,660 --> 00:07:34,579 ‫اون تو اتاق عمل بوده. ‫مشاورش بوده 141 00:07:34,621 --> 00:07:36,122 ‫باید میدونسته جریان چیه 142 00:07:36,164 --> 00:07:37,999 ‫از من میپرسی، ‫به اندازه کافی سختی نکشیده 143 00:07:38,041 --> 00:07:40,960 ‫زیر سوال بردن تعلیماتش ‫و سرمایه‏گذاری‎ها چی؟ 144 00:07:41,002 --> 00:07:42,521 ‫و بیمارستان‏ها رو داریم ‫که اونو جابه‏جا کردن 145 00:07:42,545 --> 00:07:43,672 ‫چیه؟ چیه؟ 146 00:07:43,713 --> 00:07:45,465 ‫ما اتهامات آزار سالمندان رو بهش زدیم 147 00:07:45,507 --> 00:07:46,800 ‫تنها راه اثباتش... 148 00:07:46,841 --> 00:07:48,551 ‫اینه که ثابت کنیم که اون ‫خوب آموزش دیده 149 00:07:48,593 --> 00:07:49,904 ‫و اینکه میدونسته داره چیکار میکنه 150 00:07:49,928 --> 00:07:52,514 ‫تمام مدت، میدونسته که ‫قراره بهش صدمه بزنه 151 00:07:52,555 --> 00:07:53,616 ‫خب، موادها چی؟ 152 00:07:53,640 --> 00:07:54,974 ‫این کمک میکنه، ولی... 153 00:07:55,016 --> 00:07:57,102 ‫باشه، حرف نداره. ‫کایلا گیبسون رو بکشون بیاد اینجا 154 00:07:57,143 --> 00:07:59,813 ‫اگه خانوم گیبسون میدونسته ‫که اون نعشه بوده و سر عمل اون روز... 155 00:07:59,854 --> 00:08:02,232 ‫پیشش بوده، غیر قابل قبول واقع میشه 156 00:08:02,273 --> 00:08:04,234 ‫- این مسخره‏ست ‫- نه، نیست 157 00:08:04,275 --> 00:08:07,779 ‫شما اومدین پیش من که کمکتون کنم ‫تا جلوی دانچ رو بگیریم 158 00:08:07,821 --> 00:08:09,197 ‫باید انتخاب کنیم 159 00:08:09,239 --> 00:08:10,657 ‫اگه هدف ما اونه، 160 00:08:10,699 --> 00:08:13,618 ‫پس باید فقط و فقط ‫روی اون تمرکز کنیم 161 00:08:15,995 --> 00:08:18,081 ‫دادستان، اولین شاهدت رو احضار کن 162 00:08:18,123 --> 00:08:18,998 ‫درو سووینی 163 00:08:19,040 --> 00:08:20,500 ‫- جو پادووا ‫- هارولد برنن 164 00:08:20,542 --> 00:08:22,502 ‫- ارل بورک ‫- الین جانسون 165 00:08:22,544 --> 00:08:23,586 ‫هنری آلدریچ 166 00:08:23,628 --> 00:08:25,588 ‫- سیندی ترمبلی ‫- استن نواک 167 00:08:25,630 --> 00:08:27,590 ‫میشه یکم درمورد خودتون ‫بهمون بگین؟ 168 00:08:27,632 --> 00:08:29,426 ‫من 41 سالمه 169 00:08:29,467 --> 00:08:32,971 ‫من واسه دفتر معاینه پزشکی ‫شهرستان کالین کار میکنم 170 00:08:33,013 --> 00:08:34,472 ‫من واسه یه شرکت استخر کار میکنم 171 00:08:34,514 --> 00:08:37,976 ‫همسرم، شلی ‫معلم دوره ابتدایی بود 172 00:08:38,018 --> 00:08:40,520 ‫من و دورتی 46 سال ‫زن و شوهر بودیم 173 00:08:40,562 --> 00:08:43,481 ‫دوتا بچه داریم، نُه‌ها نوه 174 00:08:43,523 --> 00:08:45,859 ‫مدیر پروژه‏های ساخت و ساز تجاری 175 00:08:45,900 --> 00:08:47,652 ‫سال 1998 راننده کامیون شدم 176 00:08:47,694 --> 00:08:50,071 ‫دوتا بچه دارم... ‫هر دوتاشون بهتره الان تو مدرسه باشن 177 00:08:50,113 --> 00:08:51,948 ‫من پیمانکار کولرگازی هستم 178 00:08:51,990 --> 00:08:55,118 ‫علائم‏تون قبل از دیدن دکتر دانچ چی بود؟ 179 00:08:55,160 --> 00:08:57,454 ‫- کمردرد خفیف ‫- درد پایین کمر 180 00:08:57,495 --> 00:08:59,414 ‫داشتیم درخت کریسمس رو تزئین میکردیم 181 00:08:59,456 --> 00:09:00,623 ‫و شلی پاش رو یه پله نردبون نرفت 182 00:09:00,665 --> 00:09:02,000 ‫درد گردن 183 00:09:02,042 --> 00:09:04,711 ‫درد گردن و انگشت کوچیکم بی‌حس بود 184 00:09:04,753 --> 00:09:06,254 ‫بی‌حسی داشتم. ‫انگشتم هم مور مور میکرد 185 00:09:06,296 --> 00:09:07,839 ‫درد کمر 186 00:09:07,881 --> 00:09:09,525 ‫سخته مامان باشی ‫ولی نتونی چیزی بلند کنی 187 00:09:09,549 --> 00:09:12,719 ‫کمرم تو تصادف با موتور سیکلت شکست 188 00:09:12,761 --> 00:09:14,804 ‫چطور درمورد دکتر دانچ شنیدین؟ 189 00:09:14,846 --> 00:09:16,389 ‫- دکترم ‫- دکتر خانوادگیم 190 00:09:16,431 --> 00:09:18,016 ‫وبسایتی به اسم بهترین دکترها 191 00:09:18,058 --> 00:09:20,226 ‫وبسایت پزشکی بیلور مدیکال. ‫پنج ستاره بود 192 00:09:20,268 --> 00:09:22,562 ‫به نظر میومد میدونه چی داره میگه 193 00:09:22,604 --> 00:09:24,856 ‫بهمون گفت خوبش میکنه 194 00:09:24,898 --> 00:09:26,399 ‫ما هم همین برامون کافی بود 195 00:09:26,441 --> 00:09:28,193 ‫مغرور بود 196 00:09:28,234 --> 00:09:30,570 ‫بهم گفت اون تو متروپلکس بهترینه 197 00:09:30,612 --> 00:09:33,531 ‫پس، روز جراحی رسید 198 00:09:33,573 --> 00:09:35,450 ‫اون روز دو دل بودم 199 00:09:35,492 --> 00:09:37,744 ‫اونطور که بهم گفتن ‫قرار بود جراحیم... 200 00:09:37,786 --> 00:09:41,664 ‫دو ساعت طول بکشه. ‫چهار ساعت طول کشید 201 00:09:41,706 --> 00:09:43,917 ‫وقتی از جراحی به‏هوش اومدین، 202 00:09:43,958 --> 00:09:45,251 ‫چطوری بود؟ 203 00:09:45,293 --> 00:09:47,379 ‫یه کابوس بود 204 00:09:47,420 --> 00:09:52,008 ‫تو یه کابوس بیدار شدم، ‫از همه‏جام لوله زده بود بیرون 205 00:09:52,050 --> 00:09:54,552 ‫لوله تغذیه، لوله‌های تخلیه 206 00:09:54,594 --> 00:09:57,639 ‫نمیتونستم تکون بخورم، و درد... 207 00:09:57,681 --> 00:09:59,808 ‫کلی خون بهم تزریق میکردن، 208 00:09:59,849 --> 00:10:01,434 ‫و دلیلش رو نمیدونستم 209 00:10:01,476 --> 00:10:03,311 ‫حالم بد بود. ‫درد داشتم 210 00:10:03,353 --> 00:10:04,771 ‫بدتر شده بودم 211 00:10:04,813 --> 00:10:08,149 ‫نمیتونستم تکون بخورم، ‫و زنم گفت که اون یه تومور پیدا کرده 212 00:10:08,191 --> 00:10:10,443 ‫و مجبور شده جراحی رو متوقف کنه 213 00:10:10,485 --> 00:10:13,029 ‫معلوم شد یه تیکه از ماهیچه گردنم بوده 214 00:10:13,071 --> 00:10:16,616 ‫تمام استخوون‎‌هام درد میکردن. ‫داشتم گریه میکردم 215 00:10:16,658 --> 00:10:19,285 ‫من ترک کردم، ‫پس نمیتونستم دارو هم مصرف کنم 216 00:10:19,327 --> 00:10:20,954 ‫اون هیچوقت به‏‎هوش نیومد 217 00:10:20,995 --> 00:10:23,289 ‫رفتم خونه. ‫دراز کشیدم 218 00:10:23,331 --> 00:10:25,667 ‫نه غذایی میخوردم ‫و نه نوشیدنی‏ای 219 00:10:25,709 --> 00:10:27,127 ‫چون گلو درد داشتم 220 00:10:27,168 --> 00:10:28,878 ‫یادمه عین یه نوزاد بودم 221 00:10:28,920 --> 00:10:30,773 ‫میدونی، مثل یه نوزاد که ‫نمیتونه خودش رو ایستاده نگه داره 222 00:10:30,797 --> 00:10:34,300 ‫اولین چیزی که به ذهنم رسید این بود: ‫اون باهام چیکار کرده؟ 223 00:10:34,342 --> 00:10:37,512 ‫به بُرش نگاه کرد و گفت ‫همه‏‎چی روبراهه 224 00:10:37,554 --> 00:10:39,139 ‫همش حرفش رو تکرار میکرد 225 00:10:39,180 --> 00:10:40,491 ‫همش میگفت مشکل... 226 00:10:40,515 --> 00:10:42,017 ‫ربطی به جراحی نداشته 227 00:10:42,058 --> 00:10:43,978 ‫میدونستم این یارو یه مشکلی داره 228 00:10:44,019 --> 00:10:46,146 ‫شرمنده، مَرد. ‫بدجور نعشه بودی 229 00:10:46,187 --> 00:10:47,981 ‫- اعتراض دارم ‫- تایید میشه 230 00:10:48,023 --> 00:10:49,649 ‫این زندگی‏تون رو عوض کرده؟ 231 00:10:49,691 --> 00:10:51,609 ‫من لنگ میزنم 232 00:10:51,651 --> 00:10:53,862 ‫با بی‌اختیاری مشکل دارم، ‫[عدم کنترل بر دفع ادرار یا...] 233 00:10:53,903 --> 00:10:55,488 ‫اختلال در نعوظ دارم 234 00:10:55,530 --> 00:10:57,782 ‫نمیتونم آواز بخونم 235 00:10:59,868 --> 00:11:01,703 ‫نه اینکه خواننده خوبی بودم 236 00:11:01,745 --> 00:11:05,707 ‫ولی هر روز این بهم یادآوری میشه 237 00:11:05,749 --> 00:11:09,336 ‫اون عشق زندگیم بود 238 00:11:11,046 --> 00:11:13,214 ‫غلبه بر یه قلب شکسته سخته 239 00:11:13,256 --> 00:11:14,883 ‫فقط یه روز، یه روز زندگی میکنم 240 00:11:14,924 --> 00:11:16,426 ‫انگار دوره بهبودیه 241 00:11:16,468 --> 00:11:19,179 ‫مثل قبلاً نمیتونم با بچه‌هام بازی کنم 242 00:11:19,220 --> 00:11:22,307 ‫من راه‎هایی واسه کنترل کردن درد یاد گرفتم 243 00:11:22,349 --> 00:11:24,851 ‫بیشتر از طریق دعا و مدتیشن 244 00:11:24,893 --> 00:11:28,271 ‫رو یه صندلی مبل میشینم، ‫تلوزیون تماشا میکنم 245 00:11:28,313 --> 00:11:31,691 ‫کلی دارو میخورم، ‫داروهای ضد افسردگی 246 00:11:31,733 --> 00:11:34,402 ‫دلم براش تنگ شده 247 00:11:35,820 --> 00:11:37,906 ‫اون... 248 00:11:37,947 --> 00:11:41,659 ‫اون... 249 00:11:41,701 --> 00:11:44,579 ‫زن خیلی خوبی بود 250 00:11:44,621 --> 00:11:48,458 ‫و فقط همینو میتونم بگم 251 00:11:49,250 --> 00:11:51,836 ‫میشه بهمون بگی چند سالتونه؟ 252 00:11:51,878 --> 00:11:54,047 ‫70 253 00:11:54,089 --> 00:11:57,717 ‫و شغل‎تون چی بود؟ 254 00:11:57,759 --> 00:12:00,261 ‫من یه دستیار معلم بودم 255 00:12:00,303 --> 00:12:04,391 ‫و بعد یه مدت تو فیزیوتراپی کار میکردم 256 00:12:04,432 --> 00:12:06,768 ‫چه کنایه‌آمیز 257 00:12:08,144 --> 00:12:10,730 ‫چی شما رو پیش کریستوفر دانچ کشید؟ 258 00:12:10,772 --> 00:12:13,775 ‫من سال‏ها درد کمر داشتم، 259 00:12:13,817 --> 00:12:18,238 ‫و تا انتهای پایم رسیده بود 260 00:12:18,279 --> 00:12:21,491 ‫و تمام درمان‏ها رو امتحان کردم 261 00:12:21,533 --> 00:12:24,744 ‫آمپول‏های استروئید، ‫فیزیوتراپی 262 00:12:24,786 --> 00:12:26,371 ‫هیچی جواب نداد 263 00:12:26,413 --> 00:12:29,916 ‫قبل از اینکه با مدافع ملاقت کنین، ‫عمل جراحی داشتین؟ 264 00:12:29,958 --> 00:12:31,960 ‫اوهوم. سال 2008 265 00:12:32,002 --> 00:12:33,294 ‫یه عمل لامینکتومی 266 00:12:33,336 --> 00:12:37,549 ‫واسه چند سال کمک کرد 267 00:12:37,590 --> 00:12:42,470 ‫ولی دووم نیاورد و بعد ‫تیم مدیریت دردم... 268 00:12:42,512 --> 00:12:44,764 ‫منو به دکتر دانچ ارجاع دادن 269 00:12:44,806 --> 00:12:48,935 ‫وقتی واسه عمل میرفتین ‫چه حسی داشتین؟ 270 00:12:48,977 --> 00:12:53,148 ‫مشکلی نداشتم. ‫خوب بودم 271 00:12:53,189 --> 00:12:57,402 ‫با خوشحالی وارد بیمارستان شدم، 272 00:12:57,444 --> 00:13:02,032 ‫و با خودم فکر میکردم، ‫"این خوبم میکنه" 273 00:13:02,073 --> 00:13:05,994 ‫و وقتی به‏هوش اومدین ‫چه حسی داشتین؟ 274 00:13:07,829 --> 00:13:10,081 ‫درد داشتم 275 00:13:12,667 --> 00:13:15,628 ‫درد داشتم 276 00:13:15,670 --> 00:13:18,465 ‫و کسی هم نمیتونست بهم بگه چمه 277 00:13:18,506 --> 00:13:20,967 ‫تا اینکه دکتر هندرسون 278 00:13:21,009 --> 00:13:23,803 ‫گفت که به نظرش... 279 00:13:23,845 --> 00:13:27,307 ‫فیوژن به طور نامناسب قرار داده شده 280 00:13:27,349 --> 00:13:32,312 ‫و اینکه یه چیزی به یه عصب ‫فشار وارد میکرده 281 00:13:32,354 --> 00:13:34,314 ‫گفت که نمیخواد صبر کنه 282 00:13:34,356 --> 00:13:38,151 ‫تا روم عمل کنه، ‫پس با عجله منو بردن اتاق عمل 283 00:13:38,193 --> 00:13:41,654 ‫بعد از اینکه دکتر هندرسون روی شما عمل کرد ‫چه اتفاقی افتاد؟ 284 00:13:41,696 --> 00:13:44,949 ‫درد خیلی بهتر بود، ‫و میتونستم... 285 00:13:44,991 --> 00:13:48,370 ‫و میتونستم یکم پای راستم رو تکون بدم 286 00:13:48,411 --> 00:13:50,455 ‫ولی پای چپم رو نمیتونستم 287 00:13:50,497 --> 00:13:54,459 ‫پس قبل از عمل کریستوفر دانچ 288 00:13:54,501 --> 00:13:59,381 ‫درد داشتین، ولی بازم میتونستین ‫زندگی کنین 289 00:14:00,965 --> 00:14:03,551 ‫و الان؟ 290 00:14:05,387 --> 00:14:07,013 ‫کاش میتونستم به زمان قبل از... 291 00:14:07,055 --> 00:14:09,766 ‫آشناییم با کریستوفر دانچ برگردم 292 00:14:23,863 --> 00:14:25,174 ‫میشه لطفا خودتون رو به هیئت منصفه معرفی کنین؟ 293 00:14:25,198 --> 00:14:27,325 ‫رندال پارکر کربی 294 00:14:27,367 --> 00:14:30,537 ‫واسه تحصیلات دوره کارشناسی به دانشگاه رایس رفتم. ‫واسه دانشکده پزشکی به بیلور رفتم 295 00:14:30,578 --> 00:14:31,621 ‫واسه دوره پنج‌ساله... 296 00:14:31,663 --> 00:14:33,748 ‫دستاریِ جراحی عمومیم 297 00:14:33,790 --> 00:14:36,501 ‫و همینطورم دوره دو ساله ‫فلوشیپ جراحی عروقم تو بیلور موندم 298 00:14:36,543 --> 00:14:39,879 ‫تو تمام بیمارستان‏های بزرگ توی دالاس ‫امتیاز پزشکی دارم 299 00:14:39,921 --> 00:14:42,465 ‫از جمله بیلور، ‫کلینیک پزشکی دالاس، 300 00:14:42,507 --> 00:14:44,217 ‫مرکز پزشکی کودکان، 301 00:14:44,259 --> 00:14:47,512 ‫متدیست، مرکز پزشکی دالاس، ‫پرسبیتری 302 00:14:47,554 --> 00:14:50,432 ‫و حدوداً 40 بیمارستان کوچیک‏تر... 303 00:14:50,473 --> 00:14:53,518 ‫و مراکز جراحی سرپایی دیگه ‫اینجا در متروپلکس 304 00:14:53,560 --> 00:14:58,189 ‫حوزه تخصص من دسترسی ‫به ستون فقرات قدامی هست 305 00:14:58,231 --> 00:15:00,442 ‫من با بیشتر جراح‌های مغز و اعصاب... 306 00:15:00,483 --> 00:15:03,695 ‫و ستون فقرات ارتوپدی اینجا ‫در "دی‌اف‎و" کار میکنم 307 00:15:03,737 --> 00:15:07,782 ‫من قفسه سینه و شکم رو باز میکنم ‫تا اونا بتونن... 308 00:15:07,824 --> 00:15:10,827 ‫هر نقصی که در قسمت جلویی نیاز به اصلاح داره ‫رو اصلاح کنن 309 00:15:10,869 --> 00:15:16,332 ‫من در روز بین دو تا چهارتا ‫از این عمل‏ها رو انجام میدم 310 00:15:16,374 --> 00:15:18,752 ‫پنج یا شش روز در هفته 311 00:15:18,793 --> 00:15:22,714 ‫من عمل فتق، کیسه صفرا 312 00:15:22,756 --> 00:15:25,383 ‫انسداد شریان‏های پاها و گردن رو انجم میدم، ‫کسی نداره؟ 313 00:15:25,425 --> 00:15:30,055 ‫ولی حوزه تخصصی من ‫و فصول کتابی‏ای که منتشر کردم 314 00:15:30,096 --> 00:15:32,307 ‫همه‏‎شون در رابطه با دسترسی به ستون فقرات قدامی بوده 315 00:15:32,349 --> 00:15:33,933 ‫و در موردی مربوط به... 316 00:15:33,975 --> 00:15:36,061 ‫بیماری به اسم جو پادووا ‫شما فراخونده شدین؟ 317 00:15:36,102 --> 00:15:39,022 ‫آره، اون واسه شرکتی کار میکنه 318 00:15:39,064 --> 00:15:40,273 ‫که به استخرم رسیدگی میکنه 319 00:15:40,315 --> 00:15:42,942 ‫ازم خواستن بیام، ‫یه کمکی کنم 320 00:15:42,984 --> 00:15:44,444 ‫به نظر میومد کس دیگه‌ای دردسترس نبوده 321 00:15:44,486 --> 00:15:45,445 ‫دردسترس؟ 322 00:15:45,487 --> 00:15:46,780 ‫هیچکس نمیخواست باهاش کار کنه 323 00:15:46,821 --> 00:15:48,114 ‫اعتراض دارم 324 00:15:48,156 --> 00:15:49,300 ‫شاهد ممکن نیست اینو دونسته باشه 325 00:15:49,324 --> 00:15:50,742 ‫اوه، میدونستم 326 00:15:50,784 --> 00:15:52,827 ‫- قبول واقع میشه ‫- اِه 327 00:15:52,869 --> 00:15:56,206 ‫شما قبل از این عمل ‫دکتر دانچ رو میشناختین؟ 328 00:15:56,247 --> 00:15:58,833 ‫قبلش یه بار دیده بودمش ‫یه گفتگویی داشتیم 329 00:15:58,875 --> 00:16:03,088 ‫داشتم به یه عمل میپرداختم، ‫و اون سعی کرد قانعم کنه 330 00:16:03,129 --> 00:16:07,092 ‫که اون بهترین جراح ستون فقرات توی شهره 331 00:16:07,133 --> 00:16:09,761 ‫گفتگو برام معذب کننده بود 332 00:16:09,803 --> 00:16:12,555 ‫یعنی حتما، بیشتر جراح‏ها ‫پدر سوخته‏های برتری هستن 333 00:16:12,597 --> 00:16:14,265 ‫حتما بعضی‏ها ممکنه جنابعالی رو اینطوری بودنن 334 00:16:14,307 --> 00:16:16,851 ‫ولی این یارو تو دنیای دیگه‏ای بود 335 00:16:16,893 --> 00:16:17,977 ‫یعنی، سعی کرد بهم بگه... 336 00:16:18,019 --> 00:16:19,354 ‫که تمام جراحی‏های توی دالاس 337 00:16:19,396 --> 00:16:22,357 ‫نادرست انجام میشدن 338 00:16:22,399 --> 00:16:25,360 ‫و طی عمل‏تون باهاشون ‫چی مشاهده کردین؟ 339 00:16:25,402 --> 00:16:28,029 ‫یه فیوژن قدامی کمری ‫تو نقطه L5-S1 340 00:16:28,071 --> 00:16:31,616 ‫راحت‏ترین عملیه که ‫یه جراح ستون فقرات میتونه انجام بده 341 00:16:31,658 --> 00:16:33,535 ‫و اون جون میداد 342 00:16:33,576 --> 00:16:35,120 ‫یعنی، داشت مثل یه... 343 00:16:35,161 --> 00:16:37,831 ‫پزشکی که تو دوره اول یا دوم دستیاریه ‫عمل میکرد 344 00:16:37,872 --> 00:16:40,667 ‫به جای اینکه واسه در آوردن دیسک ‫از یه اسکالپل استفاده کنه 345 00:16:40,709 --> 00:16:44,295 ‫فقط با یه رانژور دو کاره ‫شروع به گرفتنش کرد 346 00:16:45,880 --> 00:16:48,842 ‫خیلی‌خب، تصور کنین به جای استفاده ‫از یه پیتزا اسلایسر 347 00:16:48,883 --> 00:16:51,845 ‫واسه جدا کردن و مغلوب کردن ‫پپرونیه خیلی بزرگ‏تون، 348 00:16:51,886 --> 00:16:55,306 ‫با یه انبر قفلی برین سروقتش 349 00:16:55,348 --> 00:16:57,809 ‫اشتها آور نیست، درست میگم؟ 350 00:16:57,851 --> 00:16:59,310 ‫به نظرتون... 351 00:16:59,352 --> 00:17:02,147 ‫از حد عادی خون بیشتری ‫از دست میرفت؟ 352 00:17:02,188 --> 00:17:03,857 ‫وقتی داشت دیسک رو خارج میکرد، 353 00:17:03,898 --> 00:17:05,483 ‫یه تیکه از استخوون رو... 354 00:17:05,525 --> 00:17:08,528 ‫از تهه نقطه L5ـه ستون مهره‌ها کَند 355 00:17:08,570 --> 00:17:12,157 ‫در اصطلاح جراحی، ‫اون صفحه انتهایی رو نقض کرد 356 00:17:12,198 --> 00:17:14,492 ‫تو استخوون سالم کار خیلی دشواریه 357 00:17:14,534 --> 00:17:16,327 ‫با استخوان خاجی هم همین‏کارو کرد 358 00:17:16,369 --> 00:17:18,163 ‫وقتی شروع به جویدن استخوان کنین، 359 00:17:18,204 --> 00:17:19,706 ‫کلی خون‌ریزی بوجود میاد 360 00:17:19,748 --> 00:17:23,710 ‫جلوی خون‏ریزی‏ای که از استخوون باشه ‫رو راحت نمیشه گرفت 361 00:17:23,752 --> 00:17:26,504 ‫واقعا نباید همچین کاری کنی 362 00:17:26,546 --> 00:17:28,715 ‫پس باید چیکار کرد؟ 363 00:17:28,757 --> 00:17:30,884 ‫با کورت غضروف رو برداری 364 00:17:30,925 --> 00:17:32,635 ‫یه کورت مثل یه کارتک میمونه 365 00:17:32,677 --> 00:17:34,471 ‫تمام غضروف رو میخراشی... 366 00:17:34,512 --> 00:17:37,932 ‫تا بتونی یه فیوژن مناسب بدست بیاری، ‫و بعد استخوون رو به استخوون التیام بدی 367 00:17:37,974 --> 00:17:39,851 ‫کِی جراحی رو ترک کردین؟ 368 00:17:39,893 --> 00:17:43,480 ‫وسط عمل، واسه یه عملی که ‫از قبل برنامه‏ریزی شده بود صدام کردن 369 00:17:43,521 --> 00:17:44,439 ‫ناخواسته رفتم 370 00:17:44,481 --> 00:17:47,108 ‫ناخواسته. چرا ناخواسته؟ 371 00:17:52,864 --> 00:17:56,242 ‫اون جراح مغز و اعصاب بود. ‫اون مسئول بود 372 00:17:56,284 --> 00:17:57,827 ‫من کارم رو انجام دادم 373 00:17:57,869 --> 00:18:03,333 ‫تمام تلاشم رو کردم تا راهنماییش کنم، ‫و بعد رفتم 374 00:18:04,250 --> 00:18:08,213 ‫گذشته‌نگارانه بگیم، به گمونم میتونستم ‫به زور از اونجا بکشونمش بیرون 375 00:18:08,254 --> 00:18:11,508 ‫اگه دفعه‏ بعدی‏ای پیش اومد، ‫همین کارو میکنم 376 00:18:15,470 --> 00:18:18,098 ‫- دادستان نوبت رو رد میکنه ‫- مدافع 377 00:18:26,773 --> 00:18:30,235 ‫شما گفتین که دکتر دانچ ‫داشت در حد... 378 00:18:30,276 --> 00:18:33,196 ‫یه دکتر سال اول یا دوم ‫دوره دستیاری عمل میکرد 379 00:18:33,238 --> 00:18:35,573 ‫معمولا یه جراح مغز و اعصاب دستیار... 380 00:18:35,615 --> 00:18:36,783 ‫چند سال باید تحصیل کنه؟ 381 00:18:36,825 --> 00:18:38,535 ‫6 سال 382 00:18:38,576 --> 00:18:40,662 ‫و این شامل آموزش‎‏هاش هم میشه؟ 383 00:18:40,704 --> 00:18:43,623 ‫یا نبود اونا 384 00:18:44,958 --> 00:18:48,336 ‫یا نبود اونا 385 00:18:50,213 --> 00:18:52,090 ‫خوب گفتین 386 00:18:52,132 --> 00:18:54,217 ‫مدافع شاهد رو رد میکنه 387 00:18:54,259 --> 00:18:57,095 ‫جلسه دادگاه رو به فردا ادامه میدیم 388 00:19:12,444 --> 00:19:15,613 ‫میتونیم تقصیر رو بندازیم ‫گردن آموزش‎هات 389 00:19:18,700 --> 00:19:21,161 ‫آموزش‏های من برخی از ‫بهترین‏های تو دنیا بودن 390 00:19:21,202 --> 00:19:24,497 ‫نه، برخی از بدترین‏ها بودن 391 00:19:25,665 --> 00:19:27,292 ‫چی داری میگی؟ 392 00:19:27,334 --> 00:19:29,502 ‫میگیم همینطوری از تحصیلاتت رد شدی 393 00:19:29,544 --> 00:19:30,855 ‫بهت گفتن که واسه فارغ‌التحصیل شدن ‫به اندازه کافی بلدی 394 00:19:30,879 --> 00:19:32,440 ‫ولی به اندازه کافی آموزش ندیده بودی 395 00:19:32,464 --> 00:19:35,008 ‫روابط مالی تو با اسکدن... 396 00:19:35,050 --> 00:19:37,260 ‫و بقیه سرمایه‏گذارها ‫اونا رو در خصوص نقص‏هات... 397 00:19:37,302 --> 00:19:38,470 ‫- کور کرده بود ‫- بس کن 398 00:19:38,511 --> 00:19:39,697 ‫کل جامعه پزشکی... 399 00:19:39,721 --> 00:19:41,222 ‫دالاس باید متوجهش میشدن 400 00:19:41,264 --> 00:19:44,309 ‫به جاش، فقط تو رو از یه بیمارستان ‫به یه بیمارستان دیگه جابه‏جا کردن 401 00:19:44,351 --> 00:19:48,521 ‫تو داری میراث منو پاک میکنی 402 00:19:49,773 --> 00:19:51,358 ‫میراث؟ 403 00:19:51,399 --> 00:19:54,736 ‫کریستوفر، کار تو تمومه 404 00:19:54,778 --> 00:19:55,904 ‫گمشو 405 00:19:55,945 --> 00:19:57,173 ‫دیگه هیچوقت نمیتونی کار پزشکی کنی 406 00:19:57,197 --> 00:19:58,823 ‫گور بابات 407 00:19:58,865 --> 00:20:00,343 ‫و چرا به شاهدهاشون فشار نمیاری؟ 408 00:20:00,367 --> 00:20:01,802 ‫دقیقا چطوری اینکارو بکنم، کریس؟ 409 00:20:01,826 --> 00:20:03,787 ‫نمیدونم. ‫این کار توئه، غیر از اینه؟ 410 00:20:03,828 --> 00:20:05,914 ‫اونا رو درهم میشکونی. ‫بهشون میگی که اشتباه میکنن 411 00:20:05,955 --> 00:20:08,541 ‫وادارشون میکنی تا قبول کنن... ‫قبول کنن که هرچی بوده که... 412 00:20:08,583 --> 00:20:10,102 ‫درموردش بهم دروغ گفتن ‫که جراحی‏شون رو خراب کرده 413 00:20:10,126 --> 00:20:11,294 ‫کریس... 414 00:20:11,336 --> 00:20:13,296 ‫یه کاری در دفاع ازم میکنی 415 00:20:13,338 --> 00:20:14,673 ‫تنها شاهد، 416 00:20:14,714 --> 00:20:16,466 ‫تنها دفاعی که الان دارم 417 00:20:16,508 --> 00:20:20,178 ‫قراره جلوی خودشیفتگیت در بیاد 418 00:20:20,220 --> 00:20:22,597 ‫تنها راهمون اینه که ثابت کنیم... 419 00:20:22,639 --> 00:20:24,325 ‫که تو هیچوقت نباید کار پزشکی میکردی 420 00:20:24,349 --> 00:20:27,102 ‫اینو بهم بده. ‫لطفا اینو بهم بده، 421 00:20:27,143 --> 00:20:29,312 ‫و ممکنه بتونیم نجاتت بدیم 422 00:21:21,781 --> 00:21:24,451 ‫ممنون که امروز اومدین اینجا، آقای سامرز 423 00:21:24,492 --> 00:21:27,996 ‫میتونین بهمون بگین ‫آقای دانچ رو چطوری میشناسین؟ 424 00:21:30,915 --> 00:21:35,170 ‫ما هم‌کلاسی بودیم. ‫باهم یه دبیرستان میرفتیم 425 00:21:35,211 --> 00:21:36,755 ‫ارتباط‏مون قطع شد 426 00:21:36,796 --> 00:21:40,050 ‫وقتی از دانشکده پزشکی توی ممفیس برگشت ‫دوباره همدیگه رو دیدیم 427 00:21:40,091 --> 00:21:43,636 ‫چی باعث شد که شما با آقای دانچ ‫جراحی داشته باشین؟ 428 00:21:43,678 --> 00:21:47,223 ‫یه درد تیز، مثل حالت چاقو ‫تو گردنم داشتم 429 00:21:47,265 --> 00:21:48,600 ‫بی‏حسی 430 00:21:48,641 --> 00:21:50,685 ‫اون خطراتش رو بهت توضیح داد؟ 431 00:21:50,727 --> 00:21:53,188 ‫توصیه کرد که خطرناکه 432 00:21:53,229 --> 00:21:55,899 ‫قول داد بهم رسیدگی میکنه 433 00:21:55,940 --> 00:21:59,527 ‫شب قبل از جراحی چیکار کردین؟ 434 00:22:08,828 --> 00:22:13,208 ‫یه بازی تماشا کردم. ‫بیس‏بال 435 00:22:13,249 --> 00:22:16,169 ‫بعد حول و حوش ساعت 10 شب ‫رفتم بخوابم 436 00:22:16,211 --> 00:22:19,964 ‫شایدم 11:30 بود 437 00:22:20,799 --> 00:22:24,678 ‫بعد از جراحی اولین چیزی که یادت میاد ‫چی هستش؟ 438 00:22:26,304 --> 00:22:29,599 ‫به سختی میتونستم تکون بخورم 439 00:22:29,641 --> 00:22:35,021 ‫یه جورایی کم کم هول کردم، ‫داد زدم 440 00:22:35,063 --> 00:22:36,481 ‫میخواستم بدونم جریان چیه 441 00:22:36,523 --> 00:22:39,734 ‫و کریس اومد و باهات حرف زد؟ 442 00:22:39,776 --> 00:22:44,030 ‫اولش نه، ولی بالاخره اومد 443 00:22:44,072 --> 00:22:47,117 ‫و منو واسه یه جراحی دوم بردن 444 00:22:47,158 --> 00:22:49,953 ‫و وقتی اومدم بیرون، ‫اصلا نمیتونستم تکون بخورم 445 00:22:49,994 --> 00:22:52,914 ‫یادتون میاد که تو آی‏سی‏یو بیان کردین 446 00:22:52,956 --> 00:22:55,458 ‫که شب قبل از عمل ‫شما و کریس... 447 00:22:55,500 --> 00:22:58,003 ‫کوکائین مصرف کردین؟ 448 00:23:05,093 --> 00:23:07,929 ‫میخواستم ببینمش 449 00:23:07,971 --> 00:23:13,184 ‫اون نمیومد، و عصبانی بودم 450 00:23:13,226 --> 00:23:15,311 ‫از خودم درش آوردم 451 00:23:15,353 --> 00:23:18,231 ‫اون دکترم بود 452 00:23:18,273 --> 00:23:20,525 ‫میخواستم بدونم چرا نمیتونستم تکون بخورم 453 00:23:20,567 --> 00:23:22,652 ‫اون مسئول بود 454 00:23:22,694 --> 00:23:26,156 ‫نمیومد دیدنم 455 00:23:26,197 --> 00:23:28,491 ‫و اون دوستت بود؟ 456 00:23:31,536 --> 00:23:34,497 ‫ثبت بشه که شاهد سرش رو تکون دادن 457 00:23:34,539 --> 00:23:36,750 ‫اون بهترین دوستت بود؟ 458 00:23:38,752 --> 00:23:41,046 ‫ثبت بشه که شاهد سرش رو تکون دادن 459 00:23:42,714 --> 00:23:45,342 ‫و تو رو ول کرد؟ 460 00:23:49,679 --> 00:23:52,682 ‫دادستان شاهد رو رد میکنه 461 00:23:59,064 --> 00:24:03,068 ‫من بابت اتفاقی که برات افتاده ‫خیلی متاسفم 462 00:24:05,779 --> 00:24:10,075 ‫تو و کریس باهم فوتبال بازی کردین، بله؟ 463 00:24:10,116 --> 00:24:11,284 ‫درسته 464 00:24:11,326 --> 00:24:14,245 ‫و پیروزی داشتین 465 00:24:14,287 --> 00:24:16,581 ‫و همینطورم بازی‎‏هایی که ‫خیلی خوب نبودن؟ 466 00:24:18,458 --> 00:24:19,626 ‫آره 467 00:24:19,668 --> 00:24:21,920 ‫و رفتار کریس با اون بازی‏ها چطور بود؟ 468 00:24:21,961 --> 00:24:26,091 ‫همیشه میرفت و تمام تلاشش رو میکرد؟ 469 00:24:27,425 --> 00:24:29,594 ‫آره 470 00:24:30,428 --> 00:24:33,515 ‫اطلاع داشتی که اون تو یه برنامه فلوشیپ... 471 00:24:33,556 --> 00:24:35,809 ‫زیر دست دکتر جفری اسکدن تحصیل میکرده؟ 472 00:24:35,850 --> 00:24:37,227 ‫بله 473 00:24:37,268 --> 00:24:39,813 ‫و تا جایی که اطلاع داری، ‫کاری که اون واسه... 474 00:24:39,854 --> 00:24:42,023 ‫دکتر اسکدن میکرد ‫خیلی مهم بود؟ 475 00:24:44,234 --> 00:24:45,360 ‫آره 476 00:24:45,402 --> 00:24:47,612 ‫و کارهایی مثل عمل کردن... 477 00:24:47,654 --> 00:24:51,241 ‫وقتی که تحت نظارت دکتر اسکدن بود 478 00:24:51,282 --> 00:24:54,536 ‫این واسه یه جراح موفق بودن ‫مهم بود؟ 479 00:24:54,577 --> 00:24:55,912 ‫آره 480 00:24:55,954 --> 00:24:59,082 ‫تا حالا دیدی که کریس از... 481 00:24:59,124 --> 00:25:00,834 ‫تعهداتی که تو مدرسه داشت ‫کناره‏گیری کنه؟ 482 00:25:02,293 --> 00:25:04,087 ‫بعضی وقت‏ها همچین حسی داشتم 483 00:25:04,129 --> 00:25:06,089 ‫میشه برامون مثالی بزنی؟ 484 00:25:06,131 --> 00:25:09,801 ‫مثلا، یه چیزی که دیده باشی ‫که باعث شد همچین فکری کنی؟ 485 00:25:09,843 --> 00:25:12,262 ‫فقط یادم میاد شاید به یه دکتر... 486 00:25:12,303 --> 00:25:13,722 ‫زنگ میزدم 487 00:25:13,763 --> 00:25:15,598 ‫شاید دکتر اسکدن، ‫یا یه دکتر دیگه 488 00:25:15,640 --> 00:25:19,310 ‫تا بگم که اون باید کارهایی واسه ‫دیسک‏جنیکس انجام میداد 489 00:25:19,352 --> 00:25:22,731 ‫و یادم میاد اونا... 490 00:25:22,772 --> 00:25:25,650 ‫گذاشتن بره ‫تا هرکاری که باید میکرد رو بکنه 491 00:25:25,692 --> 00:25:27,610 ‫وقتی فهمیدی که دکتر اسکدن... 492 00:25:27,652 --> 00:25:29,571 ‫و یا چندتا دکتر دیگه ‫همینطوری مرخصش کردن... 493 00:25:29,612 --> 00:25:32,991 ‫از کارهاش تو مدرسه ‫به جای موندن تو آزمایشگاه 494 00:25:33,033 --> 00:25:34,659 ‫یعنی، به نظرت این یه مشکل بود؟ 495 00:25:34,701 --> 00:25:36,786 ‫من هیچوقت نمیدونستم که، میدونی ‫جریان از چه قراره 496 00:25:36,828 --> 00:25:40,749 ‫و پس... نمیدونم چی از دست میداده 497 00:25:40,790 --> 00:25:43,376 ‫یا کجا میرفته. ‫پس... نمیدونم 498 00:25:43,418 --> 00:25:44,461 ‫باشه 499 00:25:44,502 --> 00:25:45,712 ‫خب، شده بود کسی... 500 00:25:45,754 --> 00:25:49,215 ‫از هم‏کلاسی‏هاش، ‫یا هرکی که... 501 00:25:49,257 --> 00:25:51,301 ‫تو دانشکده پزشکی تنسی درس میخونده ‫رو ببینی، 502 00:25:51,343 --> 00:25:52,886 ‫و درمورد سخت‏گیری... 503 00:25:52,927 --> 00:25:57,057 ‫تموم کردن دانشکده پزشکی ‫و تموم کردن دوره فلوشیپ باهاش حرف بزنی؟ 504 00:25:57,098 --> 00:25:58,725 ‫یادم نمیاد 505 00:25:58,767 --> 00:26:00,518 ‫یادت نمیاد کسی گفته باشه که... 506 00:26:00,560 --> 00:26:03,521 ‫اون فقط بخاطر اینکه اسکدن... 507 00:26:03,563 --> 00:26:05,273 ‫ازش خوشش میومد ‫دانشکده پزشکی رو گذرونده؟ 508 00:26:05,315 --> 00:26:07,192 ‫اینو بعدش شنیدم... ‫میدونی، 509 00:26:07,233 --> 00:26:09,319 ‫بعد از عمل‌ام یه همچین چیزی شنیدم 510 00:26:09,361 --> 00:26:12,530 ‫یادت میاد کی اینو بهت گفته ‫یا این... 511 00:26:12,572 --> 00:26:14,491 ‫از یه دوست شنیدم 512 00:26:14,532 --> 00:26:15,676 ‫که از یه دوست دیگه شنیده بود 513 00:26:15,700 --> 00:26:17,118 ‫و اون گفته بود 514 00:26:17,160 --> 00:26:21,664 ‫که کریس تونسته بود ‫برنامه رو دور بزنه 515 00:26:22,374 --> 00:26:25,418 ‫این دور زدن رو به دکتر اسکدن نسبت دادن... 516 00:26:25,460 --> 00:26:27,188 ‫- یا دکتر دیگه‏ای یا هردو؟ ‫- نمیدونم 517 00:26:27,212 --> 00:26:28,421 ‫نمیـ... نمیدونم 518 00:26:28,463 --> 00:26:29,923 ‫- باشه ‫- نمیدونم 519 00:26:29,964 --> 00:26:31,633 ‫باشه، تو گفتی که فهمیدی... 520 00:26:31,675 --> 00:26:32,985 ‫فکر کنم به این نسبتش دادن که... 521 00:26:33,009 --> 00:26:34,028 ‫اونا باهاش شرکت داشتن 522 00:26:34,052 --> 00:26:35,512 ‫خب، این مورد بعدی‏ای بود 523 00:26:35,553 --> 00:26:36,805 ‫که میخواستم درموردش ازت سوال کنم 524 00:26:36,846 --> 00:26:40,266 ‫تو گفتی که اونا باهاش شرکت داشتن 525 00:26:40,308 --> 00:26:43,353 ‫تمام بودجه‏ها رو به اون شرکت‌ها دادن 526 00:26:43,395 --> 00:26:44,646 ‫درسته 527 00:26:44,688 --> 00:26:46,981 ‫واسه اینکه اون تحقیقات ‫رو انجام بده، درسته 528 00:26:47,023 --> 00:26:48,149 ‫درسته 529 00:26:48,191 --> 00:26:50,443 ‫خیلی‏خب، و خیلی مهم بود 530 00:26:50,485 --> 00:26:53,530 ‫که اون تحقیقات واسه ‫اون شرکت‌ها موفقیت‏آمیز باشه 531 00:26:53,571 --> 00:26:55,573 ‫درسته؟ 532 00:26:56,950 --> 00:26:58,368 ‫آره 533 00:26:58,410 --> 00:27:00,370 ‫حالا، وقتی که کریس به اینجا اومد 534 00:27:00,412 --> 00:27:02,122 ‫اون کل کارهاش رو... 535 00:27:02,163 --> 00:27:05,250 ‫با دکتر اسکدن و دیسک‏جنیکس قطع کرد؟ 536 00:27:05,291 --> 00:27:06,459 ‫نه تا اونجایی که میدونم 537 00:27:06,501 --> 00:27:08,044 ‫پس کریس به دالاس اومد، 538 00:27:08,086 --> 00:27:10,672 ‫و تو کمترین موسسه ستون فقرات ‫کم‏تهاجمی کار کرد 539 00:27:10,714 --> 00:27:12,048 ‫درسته؟ 540 00:27:12,090 --> 00:27:13,049 ‫آره 541 00:27:13,091 --> 00:27:14,926 ‫و وقتی داشت اونجا کار میکرد، 542 00:27:14,968 --> 00:27:18,013 ‫امی پیل در بیلور پلانو به دنبال اون بود 543 00:27:18,054 --> 00:27:19,055 ‫درسته؟ 544 00:27:19,097 --> 00:27:20,724 ‫خب، اون میخواست... 545 00:27:20,765 --> 00:27:22,684 ‫اونجا یه کلینیک موفق داشته باشه 546 00:27:22,726 --> 00:27:26,312 ‫اوهوم. فقط برای خودش 547 00:27:26,354 --> 00:27:30,066 ‫چون اگه اون واسه میسی کار میکرد 548 00:27:30,108 --> 00:27:33,945 ‫اون تمام پول‌هایی که کریس بوجود میاورد ‫رو گیرش نمیومد 549 00:27:36,281 --> 00:27:37,782 ‫آره 550 00:27:37,824 --> 00:27:43,913 ‫پس هم مسئول فلوشیپش... 551 00:27:43,955 --> 00:27:45,832 ‫کسی که مسئول آموزش‏های اون بود 552 00:27:45,874 --> 00:27:48,168 ‫و یکی از بزرگ‏ترین بیمارستان‏های... 553 00:27:48,209 --> 00:27:52,130 ‫تو منطقه دالاس‌فورت ورث ‫دلایل مالی داشته 554 00:27:52,172 --> 00:27:56,718 ‫که مطمئن بشن که کریستوفر دانچ ‫موفق باشه 555 00:28:01,723 --> 00:28:03,892 ‫به نظرم همینطوره 556 00:28:06,853 --> 00:28:09,481 ‫مدافع شاهد رو رد میکنه 557 00:28:09,522 --> 00:28:11,775 ‫تغییر مسیر 558 00:28:13,151 --> 00:28:16,780 ‫کریستوفر بعد از جراحی به ملاقاتت اومد؟ 559 00:28:16,821 --> 00:28:19,949 ‫بعد از اینکه به خونه‏ات ‫تو ممفیس برگشتی؟ 560 00:28:21,493 --> 00:28:24,162 ‫یه بار. ‫اومد سر زد 561 00:28:25,663 --> 00:28:29,334 ‫درمورد چی حرف زدین؟ 562 00:28:29,376 --> 00:28:33,338 ‫بچه‌اش، حرفه‏اش 563 00:28:33,380 --> 00:28:35,006 ‫چیز خاصی نبود 564 00:28:35,048 --> 00:28:37,676 ‫درمورد تو سوال کرد؟ 565 00:28:38,718 --> 00:28:42,722 ‫درمورد اینکه اوضاع زندگی خودت چطور بود؟ 566 00:28:44,808 --> 00:28:47,394 ‫نه 567 00:28:47,435 --> 00:28:51,815 ‫خانوم مک‌کلانگ گفت که بابت... 568 00:28:51,856 --> 00:28:53,316 ‫اتفاقی که برات افتاد متاسفه 569 00:28:53,358 --> 00:28:56,319 ‫حتی با اینکه اون ارتباطی ‫با جراحیت نداشته 570 00:28:56,361 --> 00:29:01,491 ‫کریستوفر شد بهت بگه ‫که متاسفه؟ 571 00:29:07,622 --> 00:29:10,041 ‫نه 572 00:29:13,211 --> 00:29:17,173 ‫آخرین سوال، آقای سامرز 573 00:29:17,215 --> 00:29:19,300 ‫اون الان اینجاست 574 00:29:19,342 --> 00:29:22,012 ‫حرفی هست که میخوای بهش بزنی؟ 575 00:29:22,053 --> 00:29:24,764 ‫- اعتراض دارم ‫- موافقت میشه 576 00:29:29,436 --> 00:29:31,187 ‫دوستت دارم 577 00:29:31,229 --> 00:29:35,025 ‫هیئت منصفه آخرین بیان ‫رو نادیده میگیره 578 00:29:35,066 --> 00:29:38,111 ‫دادستان سوال دیگه‏ای نداره 579 00:29:49,622 --> 00:29:52,375 ‫میشه لطفا خودتون رو به ‫هیئت منصفه معرفی کنین؟ 580 00:29:52,417 --> 00:29:53,918 ‫سرگرد کیمبرلی مورگان 581 00:29:53,960 --> 00:29:55,420 ‫نیروی هوایی آمریکا 582 00:29:55,462 --> 00:29:57,797 ‫و درحال حاضر به خدمت اعزام شدین... 583 00:29:57,839 --> 00:29:59,883 ‫که نمیتونین بگین کجا هستین؟ 584 00:29:59,924 --> 00:30:01,676 ‫بله خانوم، به دلیل مسائل امنیتی 585 00:30:01,718 --> 00:30:03,553 ‫شما با شخصی... 586 00:30:03,595 --> 00:30:04,888 ‫به اسم کریستوفر دانچ آشنا هستین؟ 587 00:30:04,929 --> 00:30:06,222 ‫بله، خانوم 588 00:30:06,264 --> 00:30:07,682 ‫من دفتر تو کلینیک‏شون رو اداره میکردم... 589 00:30:07,724 --> 00:30:09,184 ‫و تو جراحی دستیار بودم 590 00:30:09,225 --> 00:30:11,519 ‫میتونین بهمون بگین ‫مدافع چطوری بود؟ 591 00:30:11,561 --> 00:30:12,812 ‫رفتارش؟ 592 00:30:12,854 --> 00:30:15,648 ‫دلسوز، مهربون 593 00:30:15,690 --> 00:30:17,776 ‫همیشه با بیمارها خیلی خوش برخورد بود 594 00:30:17,817 --> 00:30:19,277 ‫واسه گوش دادن به حرف‏هاشون ‫وقت میذاشت 595 00:30:19,319 --> 00:30:22,030 ‫و این طی زمانی که شما... 596 00:30:22,072 --> 00:30:24,366 ‫پیشش بودین تغییر کرد؟ 597 00:30:24,407 --> 00:30:26,910 ‫بله 598 00:30:26,951 --> 00:30:29,704 ‫پس از رویداد تو ماه فوریه ‫سال 2012 599 00:30:29,746 --> 00:30:33,041 ‫رویداد؟ 600 00:30:33,083 --> 00:30:34,668 ‫جراحی جری سامرز 601 00:30:38,380 --> 00:30:42,300 ‫آقای سامرز نمیتونست از اندامش استفاده کنه 602 00:30:42,342 --> 00:30:46,012 ‫تو نفس کشیدن مشکل داشت 603 00:30:46,054 --> 00:30:48,223 ‫و بعد درمورد این حرف زد که ‫اون و دکتر دانچ... 604 00:30:48,264 --> 00:30:51,059 ‫شب قبل از جراحی کوکائین مصرف میکردن 605 00:30:51,101 --> 00:30:53,728 ‫بهتون دستور داده شد که ‫آزمایش مواد بدین؟ 606 00:30:53,770 --> 00:30:57,315 ‫هم من و هم دکتر دانچ. ‫من فوراً همون روز آزمایش دادم 607 00:30:57,357 --> 00:30:58,566 ‫مدافع چی؟ 608 00:30:58,608 --> 00:30:59,984 ‫آخر سر انجام داد 609 00:31:00,026 --> 00:31:01,319 ‫جوابش منفی بود 610 00:31:01,361 --> 00:31:03,488 ‫و بیلور امتیازاتش رو برگردوند 611 00:31:03,530 --> 00:31:05,031 ‫شلی برنن میشه... 612 00:31:05,073 --> 00:31:07,492 ‫آخرین بیماری که در عملش دستیار بودین؟ 613 00:31:09,577 --> 00:31:10,870 ‫بله 614 00:31:10,912 --> 00:31:13,415 ‫از عمل ایشون چی یادت میاد؟ 615 00:31:24,217 --> 00:31:27,846 ‫یه عمل ساده‏ست 616 00:31:27,887 --> 00:31:31,141 ‫یه روزه انجام میشه، ‫روز بعدش میری خونه 617 00:31:32,517 --> 00:31:37,397 ‫این یه ایمیل از Duntsch@TNiclinic.net... 618 00:31:37,439 --> 00:31:39,566 ‫به کیمبرلی مورگان هستش 619 00:31:39,607 --> 00:31:41,651 ‫موضوع "تیغ اوکام" هست 620 00:31:41,693 --> 00:31:46,740 ‫"کیم، متاسفانه تو نمیفهمی... 621 00:31:46,781 --> 00:31:50,076 ‫که من واقعا دارم یه امپراتوری خلق میکنم، 622 00:31:50,118 --> 00:31:53,121 ‫و اونقدر از حد خارجم... 623 00:31:53,163 --> 00:31:57,208 ‫که زمین کوچیکه ‫و خورشید روشنه 624 00:31:57,250 --> 00:32:00,253 ‫هرکی که بهم نزدیکه فکر میکنه که... 625 00:32:00,295 --> 00:32:02,922 ‫که من یه چیزی بین خدا، انیشتین... 626 00:32:02,964 --> 00:32:05,091 ‫و ضدمسیح‌ام 627 00:32:05,133 --> 00:32:07,302 ‫چون چطور میتونم هرکاری که ‫میخوام بکنم... 628 00:32:07,344 --> 00:32:09,095 ‫از هر مرز انضباطی... 629 00:32:09,137 --> 00:32:12,182 ‫مثل آب خوردن رد بشم ‫و هرگز هم باخت ندم؟ 630 00:32:12,223 --> 00:32:14,351 ‫متاسفانه، با وجود اینکه... 631 00:32:14,392 --> 00:32:17,896 ‫دارم برنده میشم، ‫به اندازه کافی سریع پیش نمیره 632 00:32:17,937 --> 00:32:20,273 ‫مشکل چیه، کیم؟ 633 00:32:20,315 --> 00:32:23,568 ‫مشکل اینه که بقیه انسانن، 634 00:32:23,610 --> 00:32:26,154 ‫و کاری هم از دست من برنمیاد 635 00:32:26,196 --> 00:32:29,282 ‫پس من انسان‏هام رو انتخاب میکنم 636 00:32:29,324 --> 00:32:32,369 ‫و سعی میکنم بهشون کمک کنم 637 00:32:32,410 --> 00:32:36,206 ‫تو، فرزندم 638 00:32:36,247 --> 00:32:41,252 ‫تنها کسی هستی که بین ‫من و اون طرف قرار گرفتی 639 00:32:41,294 --> 00:32:46,591 ‫من آماده‌ام تا عشق و مهربونی ‫و خوبی... 640 00:32:46,633 --> 00:32:50,845 ‫و صبری که با هر چیز دیگه‌ای که هستم ‫ترکیب کردم رو رها کنم 641 00:32:50,887 --> 00:32:53,348 ‫و تبدیل به یه قاتل خونسرد بشم 642 00:32:53,390 --> 00:32:57,310 ‫واقعیت غم انگیز اینه که، ‫میتونم سریع‏هر پیش برم، بهتر عمل کنم 643 00:32:57,352 --> 00:32:59,521 ‫با ناکار کردن مغز همه... 644 00:32:59,562 --> 00:33:02,023 ‫بیشتر افتخار و احترام بدست بیارم 645 00:33:02,065 --> 00:33:03,858 ‫بصورت احساسی و روانی کنترل‌شون کنم 646 00:33:03,900 --> 00:33:06,111 ‫به نحوی که با سوء‌استفاده هم مرزه 647 00:33:06,152 --> 00:33:10,323 ‫زندانی‌ای نگیرم، ‫هرکی سر راهم هستش... 648 00:33:10,365 --> 00:33:13,493 ‫مخصوصا اونایی که باهام در میوفتن ‫رو به جهنم بفرستم 649 00:33:13,535 --> 00:33:17,163 ‫فقط بخاطر اینکه فکر کردن ‫تواناییش رو دارن 650 00:33:19,082 --> 00:33:23,003 ‫من همینم، 651 00:33:23,044 --> 00:33:26,047 ‫بی‌نظیر، 652 00:33:26,089 --> 00:33:30,927 ‫یه قاتل بی‌رحمِ حرومی 653 00:33:35,098 --> 00:33:38,643 ‫شاهدم رو رد میکنم، اعلیحضرت 654 00:33:38,685 --> 00:33:40,103 ‫فکر نکنم جایی که تو هستی ‫صبح باشه... 655 00:33:40,145 --> 00:33:43,398 ‫ولی صبح بخیر 656 00:33:43,440 --> 00:33:47,485 ‫حالا، دادستان داره این ایمیلی ‫که تازه خوندن رو... 657 00:33:47,527 --> 00:33:49,237 ‫بزرگ جلوه میکنن 658 00:33:49,279 --> 00:33:52,032 ‫تو میدونستی که کریستوفر از اشعار خوشش میومده؟ 659 00:33:52,073 --> 00:33:53,825 ‫بعداً فهمیدم 660 00:33:53,867 --> 00:33:57,620 ‫ولی از زبون پیچیده‏اش تعجب نکردی 661 00:33:57,662 --> 00:33:58,955 ‫یعنی، اون اغلب اوقات... 662 00:33:58,997 --> 00:34:00,391 ‫اینطوری ایمیل فرستاده، مگه نه؟ 663 00:34:00,415 --> 00:34:01,791 ‫بله 664 00:34:01,833 --> 00:34:04,627 ‫به نظرت دکتر دانچ یه قاتل خونسرد بود؟ 665 00:34:04,669 --> 00:34:06,212 ‫نه 666 00:34:06,254 --> 00:34:09,090 ‫حالا، بر هیچ کس پوشیده نیست که ‫تو و دکتر دانچ... 667 00:34:09,132 --> 00:34:11,926 ‫یه رابطه صمیمی باهم داشتین 668 00:34:11,968 --> 00:34:14,012 ‫میدونیم که شامل سکس هم بوده 669 00:34:14,054 --> 00:34:16,139 ‫ولی عنصر احساساتی هم تو رابطه بوده؟ 670 00:34:16,181 --> 00:34:17,307 ‫منظور؟ 671 00:34:17,349 --> 00:34:19,976 ‫خب، بین آدمای تو زندگیش 672 00:34:20,018 --> 00:34:22,270 ‫با توجه به تمام چیزهایی که تو دیدی 673 00:34:22,312 --> 00:34:24,898 ‫هر روز باهاش کار میکردی 674 00:34:24,939 --> 00:34:26,274 ‫باهاش میخوابیدی 675 00:34:26,316 --> 00:34:28,568 ‫فکر میکردی خیلی بهم نزدیک بودین؟ 676 00:34:28,610 --> 00:34:29,736 ‫اینطوری فکر میکردم 677 00:34:29,778 --> 00:34:31,404 ‫اونقدر بهم نزدیک بودین که شاید... 678 00:34:31,446 --> 00:34:35,200 ‫به خودت اجازه ندادی ‫حقیقت رو ببینی؟ 679 00:34:35,241 --> 00:34:37,035 ‫حقیقت؟ 680 00:34:37,077 --> 00:34:39,120 ‫درمورد توانایی‎‏هاش 681 00:34:39,162 --> 00:34:40,747 ‫نمیفهمم 682 00:34:40,789 --> 00:34:43,333 ‫اون جراح خوبی بود؟ 683 00:34:45,251 --> 00:34:47,212 ‫این خارج از زمینه تخصصی منه 684 00:34:47,253 --> 00:34:49,464 ‫تو تو دفترش بودی. ‫تو اتاق عمل بودی 685 00:34:49,506 --> 00:34:51,007 ‫نظر حرفه‌ای درموردش نداری؟ 686 00:34:51,049 --> 00:34:53,176 ‫نه 687 00:34:53,218 --> 00:34:55,220 ‫باشه خب، بعد از شلی برنن، 688 00:34:55,261 --> 00:34:57,430 ‫دوباره با دکتر دانچ کار کردی؟ 689 00:34:57,472 --> 00:34:58,932 ‫- نه ‫- چرا نه؟ 690 00:34:58,973 --> 00:35:03,228 ‫دیگه نمیخواستم تو اون محیط باشم 691 00:35:03,269 --> 00:35:05,605 ‫اون محیط؟ ‫کدوم محیط؟ 692 00:35:10,193 --> 00:35:14,239 ‫ناسالم بود، میدونی؟ 693 00:35:14,280 --> 00:35:16,282 ‫منظورت محیطی هستش که ‫بیمارها اونجا... 694 00:35:16,324 --> 00:35:17,534 ‫ناقص و کشته میشدن؟ 695 00:35:17,575 --> 00:35:19,703 ‫- اعتراض دارم ‫- قبول واقع میشه 696 00:35:19,744 --> 00:35:21,329 ‫فقط یه سوال دیگه 697 00:35:21,371 --> 00:35:23,832 ‫اگه معتقد بودی که دکتر دانچ... 698 00:35:23,873 --> 00:35:26,418 ‫میخواست به بیمارها آسیب بزنه 699 00:35:26,459 --> 00:35:28,670 ‫بدون شک میرفتی به یکی میگفتی 700 00:35:28,712 --> 00:35:31,423 ‫غیر از اینه؟ 701 00:35:35,802 --> 00:35:38,555 ‫بله، خانوم 702 00:35:39,848 --> 00:35:41,599 ‫شاهد رو رد میکنم 703 00:35:41,641 --> 00:35:45,979 ‫مراقب خودتون باشین، خانوم مورگان ‫هرجا که رفتین 704 00:36:02,370 --> 00:36:05,373 ‫حالت چطوره؟ 705 00:36:05,415 --> 00:36:08,543 ‫اگه درمورد آموزش‌های دکتر دانچ ‫ازم سوال کنن، 706 00:36:08,585 --> 00:36:11,755 ‫نمیتونم بهت قول بدم ‫چی قراره بگم 707 00:36:13,173 --> 00:36:15,175 ‫آره 708 00:36:17,510 --> 00:36:19,888 ‫اگه نتونیم کل پرونده‏مون رو ارائه بدیم، 709 00:36:19,929 --> 00:36:22,432 ‫خوب، بد، همه‌چی 710 00:36:22,474 --> 00:36:25,143 ‫اگه نتونیم همه‏چی رو مطرح کنیم ‫و بازم پیروز بشیم، 711 00:36:25,185 --> 00:36:27,020 ‫در اون صورت نباید هم پیروز بشیم 712 00:36:28,897 --> 00:36:30,190 ‫جواب تماست رو بده 713 00:36:30,231 --> 00:36:32,650 ‫سلام، مامان. ‫یه لحظه 714 00:36:32,692 --> 00:36:35,195 ‫دکتر هندرسون 715 00:36:35,236 --> 00:36:39,407 ‫اگه پرسیدن، هرطور میخوای جواب بده 716 00:36:41,242 --> 00:36:44,120 ‫ممنون 717 00:36:45,622 --> 00:36:48,500 ‫آره، میشنوم 718 00:37:12,440 --> 00:37:14,734 ‫ازتون خواستیم بیاین اینجا ‫تا نظرتون رو راجع‌به... 719 00:37:14,776 --> 00:37:17,904 ‫چهار شخص مختلفی که مدافع ‫روشون عمل کرده رو بگین 720 00:37:17,946 --> 00:37:21,574 ‫مدافع چه عملی برای جری سامرز توصیه کرد؟ 721 00:37:21,616 --> 00:37:26,746 ‫یه فیوژن سرویکس قدامی ‫در نقطه C3-4 و C4-5 722 00:37:26,788 --> 00:37:29,958 ‫نتیجه جراحی آقای سامرز چی بود؟ 723 00:37:30,000 --> 00:37:32,168 ‫ایشون از چهار ناحیه فلج شدن 724 00:37:34,129 --> 00:37:35,505 ‫میشه برامون توضیح بدین؟ 725 00:37:35,547 --> 00:37:37,215 ‫کلی خون‏ریزی بود 726 00:37:37,257 --> 00:37:40,802 ‫- مکش ‫- مکش 727 00:37:40,844 --> 00:37:43,555 ‫اسفنج. ‫بهم اسفنج بده 728 00:37:43,596 --> 00:37:46,307 ‫چند سی‌سی خون از دست رفت؟ 729 00:37:47,934 --> 00:37:52,147 ‫یه میزان از دست دادن خون معمولی ‫بین 25 تا 200 سی‌سی خون هست 730 00:37:52,188 --> 00:37:55,525 ‫آقای سامرز 1900 سی‌سی خون از دست داد 731 00:37:55,567 --> 00:37:58,903 ‫چی باعث میشه اینقدر خون از دست بره؟ 732 00:37:58,945 --> 00:38:00,947 ‫آسیب به یه ساختار بزرگ 733 00:38:00,989 --> 00:38:02,407 ‫پیتوتری 734 00:38:02,449 --> 00:38:05,577 ‫دیسک رو از C3-4 و C4-5 خارج کرد 735 00:38:05,618 --> 00:38:07,370 ‫همونطور که باید میکرد 736 00:38:07,412 --> 00:38:09,789 ‫و بعد کلی استخوون از... 737 00:38:09,831 --> 00:38:11,833 ‫سمت چپش خارج کرد 738 00:38:12,417 --> 00:38:15,086 ‫بیش از یک سوم ستوان مهره‌‍‌ها 739 00:38:15,128 --> 00:38:19,549 ‫و با اینکار، اون شریان مهره‌ای ‫رو مجروح کرد 740 00:38:23,219 --> 00:38:27,307 ‫مدافع تصمیم گرفت که برای عمل دوم ‫به اتاق عمل برگرده 741 00:38:27,349 --> 00:38:29,017 ‫چه عملی انجام داد؟ 742 00:38:29,059 --> 00:38:30,727 ‫دوکاره 743 00:38:30,769 --> 00:38:34,481 ‫یه عمل لامینکتومی تا فشار بر ستوان فقرات ‫رو کاهش بده 744 00:38:34,522 --> 00:38:36,566 ‫ولی با خارج کردن مقدار زیادی ‫از استخوان... 745 00:38:36,608 --> 00:38:38,693 ‫هم از ناحیه جلویی و عقبی، 746 00:38:38,735 --> 00:38:41,780 ‫داری کل ساختار رو به خطر میندازی 747 00:38:41,821 --> 00:38:44,616 ‫بصورت ساده چی میشه؟ 748 00:38:44,657 --> 00:38:48,328 ‫سرش به زور به ستون فقراتش متصل بود 749 00:38:51,706 --> 00:38:53,708 ‫بیاین بریم سروقت شلی برنن 750 00:38:53,750 --> 00:38:56,294 ‫عملی که دانچ توصیه کرد 751 00:38:56,336 --> 00:38:58,713 ‫جراحی‌ای بود که مشکلاتش ‫رو برطرف میکرد؟ 752 00:38:58,755 --> 00:39:00,090 ‫بله 753 00:39:00,131 --> 00:39:03,093 ‫نتیجه عمل خانوم برنن چی بود؟ 754 00:39:03,134 --> 00:39:04,844 ‫اون مُرد 755 00:39:04,886 --> 00:39:07,389 ‫واسه اینجور عمل عادیه؟ 756 00:39:07,430 --> 00:39:11,351 ‫مرگ و میر این عمل کمتر از ‫یک مورد از ده هزار مورده 757 00:39:11,393 --> 00:39:14,145 ‫پیتوتری رانژور از... 758 00:39:14,187 --> 00:39:17,357 ‫رباط ناحیه جلویی رد شد ‫و شریان‌های ایلیاکی که مستقیماً... 759 00:39:17,399 --> 00:39:19,567 ‫به پهلو خوابیده بودن رو پاره کرد 760 00:39:19,609 --> 00:39:22,070 ‫پس خانوم برنن خون‏ریزی داشتن؟ 761 00:39:22,112 --> 00:39:23,154 ‫بدجور 762 00:39:23,196 --> 00:39:24,364 ‫در محل عمل خون... 763 00:39:24,406 --> 00:39:26,700 ‫رویت میشه؟ 764 00:39:26,741 --> 00:39:28,076 ‫بعضی وقت‌‎ها، بله 765 00:39:28,118 --> 00:39:30,203 ‫اینجا به نظر نمیاد مسئله این باشه 766 00:39:30,245 --> 00:39:32,431 ‫ولی باید متوجه افتادن فشار خونش میشدن 767 00:39:32,455 --> 00:39:37,585 ‫آیا یه جراح مغز و اعصاب باید بدونه ‫که افتادن فشار خون... 768 00:39:37,627 --> 00:39:39,212 ‫یعنی اینکه جایی خون‏ریزی‌ای هست؟ 769 00:39:39,254 --> 00:39:44,050 ‫یه قاعده اساسیه، ‫ولی احتمال اینکه اونا... 770 00:39:44,092 --> 00:39:47,053 ‫بتونن به مشکل رسیدگی کنن کمه 771 00:39:47,095 --> 00:39:51,266 ‫یه جراح عروق خبر میکنن ‫تا کمکشون کنه 772 00:39:51,307 --> 00:39:53,935 ‫ولی اون اینکارو نکرد 773 00:39:55,937 --> 00:39:58,231 ‫نه 774 00:39:58,273 --> 00:39:59,733 ‫دورتی بورک 775 00:39:59,774 --> 00:40:02,986 ‫خانوم بورک از قبل یه عمل ‫فیوژن سرویکس قدامی... 776 00:40:03,028 --> 00:40:07,991 ‫در نقطه C5-6 و C6-7 داشتن که ‫تا مدتی علائم‌شون رو برطرف کرده بود 777 00:40:08,033 --> 00:40:10,577 ‫ولی بعد دچار درد گردن و شانه شدن 778 00:40:10,618 --> 00:40:13,371 ‫که هیچ ربطی به عمل قبلی ایشون نداشت 779 00:40:13,413 --> 00:40:17,042 ‫دکتر دانچ یه اضافه کردن دیسک ‫در نقطه C4-5... 780 00:40:17,083 --> 00:40:20,712 ‫و خارج کردن یه دیسک ‫رو در نقطه C7 T1 تشخیص داد 781 00:40:20,754 --> 00:40:25,216 ‫دوباره شریان مهره‌ای رو پاره کرد 782 00:40:31,264 --> 00:40:35,352 ‫ما خیلی درمورد شریان مهره‌ای صحبت کردیم 783 00:40:35,393 --> 00:40:37,937 ‫خیلی پیش میاد که در حین جراحی ‫بهش ضربه وارد بشه؟ 784 00:40:37,979 --> 00:40:39,397 ‫بسیار کم پیش میاد 785 00:40:39,439 --> 00:40:40,732 ‫شما چندبار بهش ضربه وارد کردین؟ 786 00:40:40,774 --> 00:40:42,150 ‫هیچوقت 787 00:40:42,192 --> 00:40:44,736 ‫و بعد از عمل چه اتفاقی برای خانوم بورک اومد؟ 788 00:40:44,778 --> 00:40:48,448 ‫ضربان قلبش بالا رفت. ‫نمیتونست چشم‏هاش رو باز کنه 789 00:40:48,490 --> 00:40:51,910 ‫هیچ پاسخ شفاهی به سوال‌ها ‫و امرها نمیداد 790 00:40:51,951 --> 00:40:56,498 ‫و این واسه هرکسی که تو این زمینه پزشکی تخصص داره ‫به چه معناست؟ 791 00:40:56,539 --> 00:40:58,708 ‫یه فاجعه‌ای قریب‌الوقوع 792 00:40:58,750 --> 00:41:01,086 ‫به محض اینکه ایشون از وضعیت خبردار شدن... 793 00:41:01,127 --> 00:41:03,880 ‫دکتر دانچ باید چیکار میکرد؟ 794 00:41:03,922 --> 00:41:06,466 ‫بیمار رو از نظر فیزیکی معاینه میکرد 795 00:41:06,508 --> 00:41:08,760 ‫بررسی‌های مناسب رو انجام میداد. ‫اسکنش میکرد 796 00:41:08,802 --> 00:41:11,221 ‫که دستور انجام اینا توسط پزشک آی‌سی‌یو داده شد 797 00:41:11,262 --> 00:41:13,348 ‫که نشون داد که ایشون مرگ مغزی شدن 798 00:41:18,687 --> 00:41:20,814 ‫دکتر دانچ کجا بود؟ 799 00:41:20,855 --> 00:41:22,732 ‫روی مدلین بِیر عمل میکرد 800 00:41:22,774 --> 00:41:25,819 ‫اگه مدافع به جای مدلین بِیر... 801 00:41:25,860 --> 00:41:29,239 ‫روی دورتی بورک تمرکز میکرد، ‫اون الان هنوزم زنده بود؟ 802 00:41:29,280 --> 00:41:30,657 ‫بر اساس چیزهایی که من... 803 00:41:30,699 --> 00:41:32,325 ‫درمورد طرز عمل دکتر دانچ میدونم 804 00:41:32,367 --> 00:41:35,203 ‫خانوم بورک همون لحظه‌ای که قول کرد ‫که اون روش عمل کنه، مُرده بود 805 00:41:35,245 --> 00:41:36,496 ‫اعتراض دارم 806 00:41:36,538 --> 00:41:38,581 ‫قبول واقع میشه 807 00:41:40,208 --> 00:41:42,544 ‫مدلین بِیر؟ 808 00:41:42,585 --> 00:41:46,715 ‫خانوم بِیر دلیل اینه که ‫امروز اینجا نشستم 809 00:41:46,756 --> 00:41:50,135 ‫سعی کردم معالجه‎اش کنم 810 00:41:50,176 --> 00:41:53,263 ‫یکی از پیچ‌ها به کانال نخاعی نفوذ کرده بود 811 00:41:53,304 --> 00:41:56,349 ‫به دورا و ریشه‌های عصبی آسیب میزد 812 00:41:56,391 --> 00:41:58,601 ‫چطور میدونی که به دورا ضربه زدی؟ 813 00:41:58,643 --> 00:42:01,062 ‫مایع مغزی نخاعی به بیرون نشت میکنه 814 00:42:01,104 --> 00:42:05,400 ‫من مدارکی از سه اقدام ‫برای قرار دادن پیچ... 815 00:42:05,442 --> 00:42:08,945 ‫در ناحیه چپ پیدا کردم ‫که هیچ پیچی نذاشته بود 816 00:42:10,155 --> 00:42:12,323 ‫ناراحت کننده‌ترین قسمت این بود که، 817 00:42:12,365 --> 00:42:15,618 ‫کل دلیل اینکه اون داشت عمل میکرد 818 00:42:15,660 --> 00:42:19,080 ‫واسه این بود که دیسک رو خارج کنه، ‫و بهش دستم نزد 819 00:42:19,122 --> 00:42:20,707 ‫پس چی خارج کرد؟ 820 00:42:20,749 --> 00:42:24,044 ‫یه تیکه بزرگ از ماهیچه پسواس 821 00:42:24,085 --> 00:42:26,629 ‫از داخل اون ماهیچه دریچه‌ای ایجاد کرد 822 00:42:26,671 --> 00:42:29,174 ‫و ایمپلنتی توش قرار داد 823 00:42:29,215 --> 00:42:30,717 ‫کیج 824 00:42:30,759 --> 00:42:32,344 ‫آیا یه جراح مغز و اعصاب... 825 00:42:32,385 --> 00:42:36,514 ‫فرق بین استخوان و ماهیچه رو میفهمه؟ 826 00:42:36,556 --> 00:42:38,141 ‫- بله ‫- کوبه 827 00:42:38,183 --> 00:42:40,060 ‫یه جراح مغز و اعصاب میدونه که... 828 00:42:40,101 --> 00:42:43,021 ‫با گذاشتن دستگاه بین‌بدنی ‫در نقطه اشتباه، 829 00:42:43,063 --> 00:42:45,523 ‫ایشون بطور معقول مطمئن بودن ‫که بهش صدمه میزنن؟ 830 00:42:45,565 --> 00:42:47,067 ‫بله 831 00:42:47,108 --> 00:42:49,277 ‫آیا یه جراح مغز و اعصاب ‫آموزش دیده میدونه... 832 00:42:49,319 --> 00:42:52,113 ‫که اگه پیچ‌های پدیکول رو ‫در جای اشتباه قرار بده، 833 00:42:52,155 --> 00:42:53,782 ‫بطور معقول مطمئن هست... 834 00:42:53,823 --> 00:42:55,867 ‫که صدمه جدی بدنی بهش وارد میکنه؟ 835 00:42:55,909 --> 00:42:57,243 ‫بله 836 00:42:57,285 --> 00:43:00,163 ‫آیا یه جراح مغز و اعصاب ‫آموزش دیده میدونه... 837 00:43:00,205 --> 00:43:02,499 ‫که اگه ریشه عصبی رو پاره کنه 838 00:43:02,540 --> 00:43:03,667 ‫بطور معقول مطمئن هست... 839 00:43:03,708 --> 00:43:06,086 ‫که صدمه جدی بدنی بهش وارد میکنه؟ 840 00:43:06,127 --> 00:43:07,295 ‫بله 841 00:43:07,337 --> 00:43:09,589 ‫نحوه‏‌ای که از ابزار جراحی... 842 00:43:09,631 --> 00:43:11,383 ‫در عمل مدلین بِیر استفاده شد 843 00:43:11,424 --> 00:43:13,426 ‫به نظرتون طوری ازشون استفاده شد 844 00:43:13,468 --> 00:43:17,639 ‫که ممکن بود باعث مرگ ‫یا صدمه جدی بدنی بشه؟ 845 00:43:21,434 --> 00:43:23,770 ‫بله 846 00:43:23,812 --> 00:43:26,815 ‫شاهد رو رد میکنیم 847 00:43:30,652 --> 00:43:33,571 ‫دکتر هندرسون، خانوم شوگرت... 848 00:43:33,613 --> 00:43:38,034 ‫به نکته خوبی اشاره کرد ‫که یه جراح مغز و اعصاب آموزش دیده 849 00:43:38,076 --> 00:43:40,912 ‫باید اینکارو میکرد ‫یا اونکارو میکرد 850 00:43:40,954 --> 00:43:44,457 ‫شما آگاهین که کریستوفر هم دکترای پزشکی ‫و دکترای علوم... 851 00:43:44,499 --> 00:43:46,459 ‫از دانشگاه تنسی گرفته 852 00:43:46,501 --> 00:43:47,877 ‫بله 853 00:43:47,919 --> 00:43:51,423 ‫دانشگاه تنسی یه دانشکده پزشکی ‫یه شبیه نیست 854 00:43:51,464 --> 00:43:52,799 ‫یکی از اون دانشگاه‏های... 855 00:43:52,841 --> 00:43:55,301 ‫تو گوادالاخارا یا گرانادا که نیست، مگه نه؟ 856 00:43:55,343 --> 00:43:57,595 ‫نه، تو ممفیسه 857 00:43:57,637 --> 00:44:00,640 ‫شما دکتر جفری اسکدن رو میشناسین؟ 858 00:44:00,682 --> 00:44:02,183 ‫ایشون آوازه‏ خوبی دارن؟ 859 00:44:02,225 --> 00:44:04,019 ‫میشناسم، و بله دارن 860 00:44:04,060 --> 00:44:05,812 ‫و ایشون در تعلیمات کریستوفر دانچ... 861 00:44:05,854 --> 00:44:07,897 ‫چه مسئولیتی داشتن؟ 862 00:44:07,939 --> 00:44:11,609 ‫بعد از اینکه دکتر دانچ دوره دستیاریش ‫رو در دانشگاه تنسی به اتمام رسوند 863 00:44:11,651 --> 00:44:14,487 ‫اون برای یه دوره تعلیمات فلوشیپ... 864 00:44:14,529 --> 00:44:15,822 ‫تحت سرپرستی دکتر اسکادن قرار گرفت 865 00:44:15,864 --> 00:44:18,158 ‫در خصوص جراحی غیر تهاجمی ستون فقرات 866 00:44:18,199 --> 00:44:20,618 ‫میدونستین که دکتر دانچ... 867 00:44:20,660 --> 00:44:23,371 ‫در کنار این دوره، تحقیقات پزشکی سرطان انجام میداد 868 00:44:23,413 --> 00:44:26,416 ‫و اینکه دکتر اسکدن تو این تحقیقات دخیل بودن؟ 869 00:44:26,458 --> 00:44:27,917 ‫اون موقع نمیدونستم، نه 870 00:44:27,959 --> 00:44:31,504 ‫آیا تحت هر شرایطی یه دکتر... 871 00:44:31,546 --> 00:44:36,051 ‫اجازه بده تحقیقات در ساعات آموزش جراحیش ‫تداخل ایجاد کنه؟ 872 00:44:36,092 --> 00:44:37,177 ‫به هیچ‌‎وجه 873 00:44:37,218 --> 00:44:40,430 ‫پس یه دکتر دستیار یا فلوی مغز و اعصاب... 874 00:44:40,472 --> 00:44:42,557 ‫نمیتونه این ساعات رو نگذرونه 875 00:44:42,599 --> 00:44:45,268 ‫سرپرست باید پایان دوره رو ثبت کنه، ‫بهونه‌ای هم قبول نمیشه 876 00:44:45,310 --> 00:44:46,811 ‫درسته 877 00:44:46,853 --> 00:44:49,314 ‫دکترهای مسئول برنامه ‫باید امضاء کنن... 878 00:44:49,356 --> 00:44:51,483 ‫که اونا برای جراحی کردن صلاحیت دارن؟ 879 00:44:51,524 --> 00:44:52,692 ‫بله 880 00:44:52,734 --> 00:44:54,486 ‫آیا دکتر اسکدن، برای دکتر دانچ... 881 00:44:54,527 --> 00:44:56,821 ‫توصیه‌نامه‌هایی نوشتن؟ 882 00:44:56,863 --> 00:44:58,365 ‫بله، ایشون قید کردن که ‫دکتر دانچ... 883 00:44:58,406 --> 00:45:02,369 ‫در دوره فلوشیپ ایشون ‫یه جراح رضایت‎‏بخش بودن 884 00:45:02,410 --> 00:45:05,372 ‫خب، دکتر اسکدن نشنیده بود که ‫تو تگزاس چه خبر بوده؟ 885 00:45:05,413 --> 00:45:07,123 ‫بله، چون وقتی تو فورست پارک... 886 00:45:07,165 --> 00:45:09,584 ‫داشت یه یه فرم اعتبار سنجی پر میکرد 887 00:45:09,626 --> 00:45:11,544 ‫به نتایج ضعیف در بیلور پلانو اشاره کرد 888 00:45:11,586 --> 00:45:14,673 ‫میدونین که چرا ایشون ‫به صراحت... 889 00:45:14,714 --> 00:45:17,384 ‫به این بیمارستان‏ها نگفت ‫که دکتر دانچ رو استخدام نکنن؟ 890 00:45:17,425 --> 00:45:20,178 ‫دکتر اسکدن گفت که ‫ایشون براساس چیزی که... 891 00:45:20,220 --> 00:45:23,056 ‫تو برنامه‏اش دیده بود ‫توصیه‌نامه نوشته 892 00:45:23,098 --> 00:45:25,934 ‫نمیتونسته چیزی راجع‌به ‫اتفاقات توی تگزاس بگه 893 00:45:25,975 --> 00:45:28,269 ‫بعد از اینکه باهم صحبت کردیم دیگه ‫توصیه‌نامه‌ای... 894 00:45:28,311 --> 00:45:29,854 ‫برای دکتر دانچ ننوشت 895 00:45:29,896 --> 00:45:32,482 ‫تا حالا شده که... 896 00:45:32,524 --> 00:45:37,112 ‫یه دکتر برای ننوشتن یه توصیه‎نامه ‫ازش شکایت بشه؟ 897 00:45:37,153 --> 00:45:39,364 ‫بله 898 00:45:39,406 --> 00:45:41,574 ‫خب، این وحشتناکه، اینطور نیست؟ 899 00:45:41,616 --> 00:45:43,576 ‫واسه من که هست 900 00:45:43,618 --> 00:45:46,079 ‫پس اسکدن باید مجوز پایان دوره ‫اونو امضاء میکرد، 901 00:45:46,121 --> 00:45:48,415 ‫وگرنه نمیتونست اعتبارنامه‌شون رو بگیره؟ 902 00:45:48,456 --> 00:45:49,624 ‫درسته 903 00:45:49,666 --> 00:45:50,810 ‫یعنی، بیلور که نمیذاشت... 904 00:45:50,834 --> 00:45:52,419 ‫یکی از تو خیابون پا بشه بیاد 905 00:45:52,460 --> 00:45:53,837 ‫و جراحی مغز و اعصاب انجام بده 906 00:45:53,878 --> 00:45:55,880 ‫همینطورم فرض میکردم که اونا... 907 00:45:55,922 --> 00:45:58,550 ‫نتایج عمل‏هاش رو به مقامات گزارش کنن 908 00:45:58,591 --> 00:46:00,093 ‫راستش رو بخواین، 909 00:46:00,135 --> 00:46:04,597 ‫اونا هیچ حرف منفی‏ای به کسی نزدن 910 00:46:04,639 --> 00:46:09,269 ‫جراحی مغز و اعصاب ‫خیلی پول‌سازه 911 00:46:09,310 --> 00:46:11,980 ‫به نظرتون سطح شرکتی بیمارستان... 912 00:46:12,022 --> 00:46:14,733 ‫بیشتر به پول در آوردن علاقه‌مند بود تا... 913 00:46:14,774 --> 00:46:16,985 ‫محافظت کردن از بیمارهاشون؟ 914 00:46:26,661 --> 00:46:29,039 ‫بله، اینطوری فکر میکنم 915 00:46:29,080 --> 00:46:32,500 ‫به نظرم همه بیشتر به پول در آوردن... 916 00:46:32,542 --> 00:46:34,252 ‫و محافظت از خودشون علاقه‌مند بودن 917 00:46:34,294 --> 00:46:37,797 ‫تا اینکه از بیمارهاشون محافظت کنن 918 00:46:41,718 --> 00:46:44,763 ‫بابت حقیقت ممنون، دکتر هندرسون 919 00:46:44,804 --> 00:46:47,098 ‫سوال دیگه‌ای ندارم 920 00:46:47,140 --> 00:46:50,310 ‫میخوام یه چیزی اضافه کنم 921 00:46:50,352 --> 00:46:52,437 ‫تغییر جهت 922 00:46:52,479 --> 00:46:55,982 ‫میخواین چیزی اضافه کنین؟ 923 00:46:56,024 --> 00:46:59,444 ‫همه اصول اولیه... 924 00:46:59,486 --> 00:47:02,989 ‫سوگندنامه بقراط رو میدونن، ‫"اول، صدمه نزن" 925 00:47:04,032 --> 00:47:06,951 ‫اما کسان دیگه‏ای هم هستن 926 00:47:06,993 --> 00:47:10,288 ‫"من به دستاوردهای علمی سخت پزشکانی که... 927 00:47:10,330 --> 00:47:14,542 ‫جا پایشان میگذارم، احترام میذارم" 928 00:47:14,584 --> 00:47:16,044 ‫اون اینکارو نکرد 929 00:47:16,086 --> 00:47:18,630 ‫"من برای منفعت بیمار درخواستم ‫رو ثبت میکنم 930 00:47:18,672 --> 00:47:20,757 ‫تمام رشته‌هایی که مورد نیاز هستن، 931 00:47:20,799 --> 00:47:24,552 ‫تا از درمان بیهوده... 932 00:47:24,594 --> 00:47:26,513 ‫و هیچ‌اِنگاری درمانی اجتناب شود" 933 00:47:26,554 --> 00:47:28,306 ‫اون اینکارو نکرد 934 00:47:28,348 --> 00:47:31,059 ‫"شرمسار نخواهم بود که بگویم ‫که نمیدانم، 935 00:47:31,101 --> 00:47:33,728 ‫و وقتی که مهارت‌های شخص دیگری نیاز باشد 936 00:47:33,770 --> 00:47:36,106 ‫از خبر کردن همکارانم ‫برای التیام بیمار... 937 00:47:36,147 --> 00:47:39,693 ‫اجتناب نخواهم کرد" 938 00:47:39,734 --> 00:47:42,862 ‫اون اینکارو نکرد 939 00:47:42,904 --> 00:47:47,742 ‫اگه من هر کدوم از اون 33 عملی که... 940 00:47:47,784 --> 00:47:49,619 ‫اون به این شکل انجام داد ‫رو انجام میدادم 941 00:47:49,661 --> 00:47:51,705 ‫دیگه هرگز به خودم اجازه نمیدادم 942 00:47:51,746 --> 00:47:56,167 ‫وارد اتاق عمل بشم 943 00:47:56,209 --> 00:47:59,963 ‫هر کدومشون 944 00:48:00,005 --> 00:48:03,258 ‫دیگه هرگز 945 00:48:17,981 --> 00:48:19,274 ‫دادستان... 946 00:48:19,315 --> 00:48:21,359 ‫هر بیمار ممکنی که بود ‫برات شرح دادن، 947 00:48:21,401 --> 00:48:25,113 ‫ولی عمل مدلین بِیر ‫عملی هستش که دادستان... 948 00:48:25,155 --> 00:48:28,199 ‫باهاش به دادگاه اومده، ‫پس بیا روی اون تمرکز کنیم 949 00:48:28,241 --> 00:48:31,244 ‫حالا، بر اساس گفته‏های دادستان، ‫دکتر دانچ... 950 00:48:31,286 --> 00:48:34,456 ‫با قصد التیام‌بخشی به مدلین بِیر ‫روش عملش نکرد 951 00:48:34,497 --> 00:48:36,332 ‫میخواست بهش صدمه بزنه 952 00:48:36,374 --> 00:48:38,960 ‫ولی مدارک اینو نشون نمیدن 953 00:48:39,002 --> 00:48:44,674 ‫مدارک نشون میدن که اون ‫جراحی بوده که صلاحیت نداشته 954 00:48:45,258 --> 00:48:47,510 ‫حالا، میخوایم بیمارستان‏ها ‫رو مقصر بدونیم؟ 955 00:48:47,552 --> 00:48:48,762 ‫نه 956 00:48:48,803 --> 00:48:50,305 ‫میخوایم دکتر اسکدن رو مقصر بدونیم؟ 957 00:48:50,347 --> 00:48:52,932 ‫نه، ولی دادستان بارها و بارها پرسید 958 00:48:52,974 --> 00:48:57,062 ‫یه جراح مغز و اعصاب خوب آموزش دیده چیکار میکنه؟ 959 00:48:57,103 --> 00:48:59,064 ‫یعنی، دکتر هندرسون چی بهتون گفت؟ 960 00:48:59,105 --> 00:49:01,900 ‫گوشی رو برداشت، با اسکدن تماس گرفت ‫و گفت، 961 00:49:01,941 --> 00:49:03,443 ‫"هی، ما یکی رو اینجا داریم 962 00:49:03,485 --> 00:49:06,404 ‫که میگه از دانشکده پزشکی تو فارغ‌التحصیل شده 963 00:49:06,446 --> 00:49:07,864 ‫به دوره فلوشیپ تو هم رفته 964 00:49:07,906 --> 00:49:10,408 ‫و ازت میخوام دیگه اونو توصیه نکنی" 965 00:49:10,450 --> 00:49:15,121 ‫و اسکدن جواب داد، ‫"بله، اون تو فلوشیپ من تعلیم دید 966 00:49:15,163 --> 00:49:18,041 ‫ولی نمیدونم چیکار کنم" 967 00:49:18,083 --> 00:49:20,335 ‫چون اسکدن فهمید که، 968 00:49:20,377 --> 00:49:23,588 ‫"گند زدم. من گذاشتم بره" 969 00:49:23,630 --> 00:49:25,215 ‫یعنی، جری سامرز بهتون گفت 970 00:49:25,256 --> 00:49:30,220 ‫اون بخاطر تحقیقات گذاشت ‫که اون سر عمل‏ها نباشه 971 00:49:30,261 --> 00:49:33,807 ‫حالا، نمیتونین دکتر اسکدن ‫رو مجازات کنین 972 00:49:33,848 --> 00:49:35,934 ‫نمیتونین بیلور رو مجازات کنین 973 00:49:35,975 --> 00:49:38,019 ‫نمیتونین مرکز پزشکی دالاس ‫رو مجازات کنین 974 00:49:38,061 --> 00:49:41,439 ‫ولی حق دارین بدونین که ‫اونا چیکار نکردن 975 00:49:41,481 --> 00:49:44,526 ‫اونا گزارشش رو ندادن 976 00:49:44,567 --> 00:49:46,277 ‫اونو به چالش نکشیدن 977 00:49:46,319 --> 00:49:48,446 ‫بهش نگفتن که اون جراحیه که ‫صلاحیت نداره... 978 00:49:48,488 --> 00:49:53,451 ‫که باید دنبال کار دیگه‌ای باشه 979 00:49:53,493 --> 00:49:56,454 ‫اگه شما معلم باشین ‫و بچه‌ها درس‏‍‌شون خوب نباشه 980 00:49:56,496 --> 00:50:00,417 ‫مدیر مدرسه بهتون میگه ‫که شما صلاحیت معلمی ندارین 981 00:50:00,458 --> 00:50:02,085 ‫اگه مکانیک باشین، 982 00:50:02,127 --> 00:50:04,379 ‫و ماشین‏هایی که دارین روشون کار میکنین ‫همش خراب بشن 983 00:50:04,421 --> 00:50:07,257 ‫بهتون میگن مکانیک خوبی نیستین 984 00:50:07,298 --> 00:50:11,553 ‫اگه خلبان باشین، و نتونین فرود بیاین 985 00:50:11,594 --> 00:50:15,140 ‫خب، بهتون میگن دیگه نمیتونین ‫اینکارو بکنین 986 00:50:15,181 --> 00:50:17,976 ‫خب، بیلور برعکسه 987 00:50:18,018 --> 00:50:21,062 ‫بهش اجازه دادن استعفاء بده 988 00:50:21,104 --> 00:50:22,897 ‫و بعد یه نامه واسه حفظ اعتبارش.... 989 00:50:22,939 --> 00:50:24,024 ‫به مرکز پزشکی دالاس میفرستن 990 00:50:24,065 --> 00:50:26,443 ‫که استخدامش میکنن و میبینن... 991 00:50:26,484 --> 00:50:29,571 ‫که طی چند روز سه جراحی ‫نتیجه بدی در پیش میگیره 992 00:50:29,612 --> 00:50:31,489 ‫و اونا چیکار میکنن؟ 993 00:50:31,531 --> 00:50:34,200 ‫هیچی 994 00:50:34,242 --> 00:50:35,910 ‫گزارش اونو به... 995 00:50:35,952 --> 00:50:38,621 ‫به بانک اطلاعات پزشکان ملی، 996 00:50:38,663 --> 00:50:40,373 ‫یا هئیت پزشکی تگزاس نمیدن 997 00:50:40,415 --> 00:50:46,921 ‫به این جراح کم‌آموزش دیده‌ای که ‫صلاحیت نداره اجازه میدن به کارش ادامه بده 998 00:50:49,174 --> 00:50:53,178 ‫سیستم از همون اول از کار افتاد 999 00:50:54,220 --> 00:50:57,057 ‫حالا، به شغل‌های شما حسادت نمیکنم 1000 00:50:57,098 --> 00:50:59,100 ‫هر دو طرف برداشت خودشون رو... 1001 00:50:59,142 --> 00:51:01,186 ‫از اتفاقی که افتاده دارن 1002 00:51:01,227 --> 00:51:05,023 ‫ولی فقط شما قاضی‌های حقایق هستین 1003 00:51:05,065 --> 00:51:07,859 ‫مطابق قانون حکم خودتون رو صادر کنین 1004 00:51:07,901 --> 00:51:09,444 ‫نه براساس احساسات... 1005 00:51:09,486 --> 00:51:12,280 ‫یا هم‌دردی یا فرستادن یه پیغایم 1006 00:51:12,322 --> 00:51:14,991 ‫مسئله اینه که آیا دادستان ‫بهتون ثابت کرده... 1007 00:51:15,033 --> 00:51:18,078 ‫که جرمی صورت گرفته یا نه 1008 00:51:18,119 --> 00:51:21,164 ‫آره، یه شکست بوده 1009 00:51:22,332 --> 00:51:25,710 ‫یه شکست انسانی بود 1010 00:51:25,752 --> 00:51:31,633 ‫یه شکست سیستمیک 1011 00:51:31,675 --> 00:51:34,344 ‫ولی جرم نبوده 1012 00:51:35,762 --> 00:51:38,807 ‫در روز 25ام جولای، سال 2012 1013 00:51:38,848 --> 00:51:42,560 ‫کرستوفر دانچ با مدلین بِیر ‫یه شخص مُسن... 1014 00:51:42,602 --> 00:51:44,062 ‫برای عمل رفت 1015 00:51:44,104 --> 00:51:46,648 ‫اونو فلج کرد 1016 00:51:46,690 --> 00:51:50,527 ‫پیچ‌های پدیکول، ‫حفره دریل کرد و دوباره دریل کرد 1017 00:51:50,568 --> 00:51:54,948 ‫اعصاب خرد شده. ‫نشت کیسه‌های دورال 1018 00:51:54,989 --> 00:51:57,575 ‫ماهیچه‏هاش چاک داده شدن 1019 00:51:57,617 --> 00:52:00,036 ‫اینا اتفاق افتادن 1020 00:52:00,078 --> 00:52:03,540 ‫ولی عمدی بود؟ 1021 00:52:03,581 --> 00:52:06,710 ‫از کجا میدونین قصدش چی بوده؟ 1022 00:52:06,751 --> 00:52:12,382 ‫به کاری که قبلش، طی عمل، و بعدش کرده ‫نگاه میکنین 1023 00:52:12,424 --> 00:52:15,969 ‫دروغ گفت، درمورد اینکه ‫"این درد عادیه" 1024 00:52:16,011 --> 00:52:18,096 ‫این یه چیزه جدیده 1025 00:52:18,138 --> 00:52:20,348 ‫من اینکارو باهات نکردم 1026 00:52:20,390 --> 00:52:22,726 ‫فقط ورمه، جری 1027 00:52:22,767 --> 00:52:25,228 ‫جراحی خوب پیش رفت، مدلین 1028 00:52:25,270 --> 00:52:27,480 ‫تقصیر تیم جراحیه 1029 00:52:27,522 --> 00:52:32,068 ‫زن‌هاتون مُردن، ارل، هارولد" 1030 00:52:34,821 --> 00:52:37,365 ‫بهشون نگاه کنین 1031 00:52:37,407 --> 00:52:42,370 ‫به چهره کسایی که زندگی‏شون ‫نابود شده نگاه کنین 1032 00:52:42,412 --> 00:52:45,248 ‫اونا رو نیاوردیم پیش‌تون ‫تا براساس هم‏دردی... 1033 00:52:45,290 --> 00:52:47,459 ‫اونو محکوم کنین 1034 00:52:47,500 --> 00:52:50,295 ‫اونا رو براتون آوردیم ‫تا هرچی که مدافع میدونست... 1035 00:52:50,337 --> 00:52:53,882 ‫رو بفهمین 1036 00:52:53,923 --> 00:52:56,301 ‫چندتا بیمار لازمه... 1037 00:52:56,343 --> 00:53:00,555 ‫تا بفهمی کاری که داری میکنی ‫صدمه به آدم‏هاست؟ 1038 00:53:01,806 --> 00:53:08,563 ‫یکی، دو تا، سه تا؟ 1039 00:53:09,064 --> 00:53:12,609 ‫رفیق صمیمیت رو از چهار ناحیه فلج میکنی؟ 1040 00:53:12,650 --> 00:53:17,655 ‫چهارتا رو میکشی؟ ‫پنج‏تا رو میکشی؟ 1041 00:53:17,697 --> 00:53:19,824 ‫باید هر 33تا رو بگم؟ 1042 00:53:19,866 --> 00:53:23,244 ‫میخوام اونا رو اتفاق ناگوار خطاب کنم، 1043 00:53:23,286 --> 00:53:27,832 ‫ولی این یعنی کسی نمیتونست انتظار داشته باشه ‫که اینطوری میشه 1044 00:53:27,874 --> 00:53:30,794 ‫اینا حمله بودن 1045 00:53:30,835 --> 00:53:34,673 ‫ما اینجاییم تا درمورد مدلین بِیر صحبت کنیم 1046 00:53:34,714 --> 00:53:38,468 ‫میدونم شکی ندارین که ‫وقتی کریستوفر دانچ... 1047 00:53:38,510 --> 00:53:40,387 ‫واسه جراحی مدلین بِیر رفت 1048 00:53:40,428 --> 00:53:45,141 ‫بطور معقول مطمئن بود که ‫قراره بهش صدمه بزنه 1049 00:53:45,183 --> 00:53:47,143 ‫این معیار دونستنه 1050 00:53:47,185 --> 00:53:50,438 ‫نه اینکه صددرصد بدونی، 1051 00:53:50,480 --> 00:53:53,608 ‫ولی اینکه بطور معقول مطمئن باشی 1052 00:53:53,650 --> 00:53:57,946 ‫مدافع میخواد بگه که ‫بخاطر آموزش‌هاش بوده 1053 00:53:57,987 --> 00:54:00,448 ‫اون قبل از اینکه روی خانوم بِیر عمل کنه 1054 00:54:00,490 --> 00:54:03,284 ‫17 سال آموزش دیده 1055 00:54:03,326 --> 00:54:05,412 ‫تو دانشگاه تنسی آموزش دید 1056 00:54:05,453 --> 00:54:07,747 ‫تو سمس‌مورفی آموزش دید 1057 00:54:07,789 --> 00:54:09,708 ‫موسسه‏هایی با دکترهایی که... 1058 00:54:09,749 --> 00:54:12,669 ‫آوازه‌‎شون رو واسه توصیه کردن... 1059 00:54:12,711 --> 00:54:16,798 ‫یه جراح کم‏آموزش دیده ‫به خطر نمیدازن 1060 00:54:19,718 --> 00:54:24,264 ‫آموزش‏هاش رو مقصر ندونین. ‫خودش رو مقصر بدونین 1061 00:54:24,305 --> 00:54:28,143 ‫سیستم رو مقصر ندونین. ‫خودش رو مقصر بدونین 1062 00:54:28,184 --> 00:54:32,522 ‫اون به تمام اون عمل‌ها رفت 1063 00:54:32,564 --> 00:54:36,609 ‫اون اسکالپل رو وارد کمر اون بیمارها کرد 1064 00:54:36,651 --> 00:54:40,613 ‫به کارش ادامه داد 1065 00:54:40,655 --> 00:54:44,117 ‫تمام این آدما 1066 00:54:44,159 --> 00:54:47,537 ‫اگه شما انسانی هستین که ‫زندگی رو باارزش میدونین، 1067 00:54:47,579 --> 00:54:51,124 ‫که زجر رو درک میکنین... 1068 00:54:51,166 --> 00:54:53,626 ‫شنیدین که دکتر هندرسون چی گفت 1069 00:54:53,668 --> 00:54:56,755 ‫یه جراحی خراب پیش میومد، ‫فقط یکی 1070 00:54:56,796 --> 00:55:01,634 ‫و اونوقت دیگه هرگز پاش ‫رو تو اتاق عمل نمیذاشت 1071 00:55:02,469 --> 00:55:05,597 ‫اگه شما جلوش رو نگیرین، 1072 00:55:05,638 --> 00:55:10,018 ‫کریستوفر دانچ از این دادگاه میره 1073 00:55:10,060 --> 00:55:13,438 ‫از این شهر میره، از این ایالت 1074 00:55:13,480 --> 00:55:16,775 ‫شایدم از این کشور بره 1075 00:55:16,816 --> 00:55:19,652 ‫و یه گوشه از دنیا پیدا میکنه 1076 00:55:19,694 --> 00:55:24,574 ‫تا بهش اجازه بدن که به صدمه زدن ‫به آدما ادامه بده 1077 00:55:27,118 --> 00:55:32,082 ‫فقط شما میتونین بهش بگین ‫که دیگه بسه 1078 00:55:39,297 --> 00:55:41,174 ‫اونا نمیفهمن 1079 00:55:42,842 --> 00:55:46,137 ‫من فقط میخوام برگردم ‫به تحقیقاتم برسم 1080 00:55:46,179 --> 00:55:47,847 ‫باید بهشون بگی، بابا 1081 00:55:47,889 --> 00:55:51,267 ‫دیگه هیچوقت جراحی نمیکنم 1082 00:55:51,309 --> 00:55:54,020 ‫اگه بهم اجازه بدن، ‫هنوزم میتونم کار خوب انجام بدم 1083 00:55:54,062 --> 00:55:55,271 ‫هنوزم میتونم کمک کنم 1084 00:55:55,313 --> 00:55:58,108 ‫فقط بس کن، باشه؟ 1085 00:55:58,149 --> 00:55:59,859 ‫وقتشه بس کنی 1086 00:56:07,450 --> 00:56:11,413 ‫وقتی تو بچه بودی ‫کف‌ خونه سخت‌چوب داشتیم 1087 00:56:13,039 --> 00:56:15,709 ‫فعال بودی، همیشه فعال بودی 1088 00:56:15,750 --> 00:56:18,336 ‫کلی انرژی داشتی 1089 00:56:18,378 --> 00:56:20,714 ‫خیلی قوی بودی 1090 00:56:20,755 --> 00:56:24,426 ‫سرتاسر کف خونه اثاثیه رو ‫با هل دادن جابه‏جا میکردی 1091 00:56:26,094 --> 00:56:29,389 ‫هیچوقت با اسباب‏بازی بازی نکردی. ‫همیشه با اثاثیه بازی میکردی 1092 00:56:30,598 --> 00:56:32,684 ‫و چند بار ازت خواستم... 1093 00:56:32,726 --> 00:56:36,479 ‫که دست به اثاثیه نزنی؟ 1094 00:56:36,521 --> 00:56:38,773 ‫ولی دست برنمیداشتی 1095 00:56:40,400 --> 00:56:42,902 ‫دست برنمیداشتی 1096 00:56:45,989 --> 00:56:50,869 ‫شاید زندان بهترین چیز برات باشه، پسرم 1097 00:56:57,792 --> 00:57:00,754 ‫اونقدر که فکر میکردم ‫حوصله‏سر بر نبودی 1098 00:57:03,089 --> 00:57:05,050 ‫خیلی لطف داری، رندی 1099 00:57:05,091 --> 00:57:09,346 ‫احتمالا کل پرونده رو خراب کردی، ‫ولی کارت خوب بود 1100 00:57:12,932 --> 00:57:17,687 ‫میتونستیم کار بیشتری کنیم. ‫باید کار بیشتری میکردیم 1101 00:57:17,729 --> 00:57:20,607 ‫این دوباره اتفاق میوفته، میدونی 1102 00:57:20,648 --> 00:57:23,401 ‫به گمونم بتونیم یه کاری بکنیم 1103 00:57:23,443 --> 00:57:26,488 ‫به گمونم بایدم انجام بدیم 1104 00:57:26,529 --> 00:57:28,490 ‫هیئت منصفه برگشته 1105 00:57:28,531 --> 00:57:31,159 ‫خیلی‌خب، پس واسه یکم خوراکی وقت داریم؟ 1106 00:57:31,201 --> 00:57:33,828 ‫کاش وقت داشتیم 1107 00:57:33,870 --> 00:57:37,582 ‫برنده میشیم؟ 1108 00:57:42,295 --> 00:57:45,465 ‫نمیدونم 1109 00:57:50,970 --> 00:57:54,808 ‫متاسفم 1110 00:57:54,849 --> 00:57:57,894 ‫تو کارت عالی بود 1111 00:57:58,410 --> 00:58:08,894 « Stef@n | تــرجمه از تـورج پاکاری » Email: tooraj1111@gmail.com 1112 00:58:08,899 --> 00:58:18,894 « ارائه‌ای از وب‌سایت بیاتوموویز » :.: Bia2Movies.bid :.: 1113 00:58:20,158 --> 00:58:24,589 ‫در روز 20ام فوریه سال 2017، کریستوفر دانچ به جرم صدمه به یک فرد مُسن گناهکار شناخته شد ‫و به حبس ابد محکوم شد 1114 00:58:24,590 --> 00:58:28,425 ‫او در 20ام جولای سال 2045 برای آزادی مشروط واجد شرایط خواهد بود. ‫او 74 ساله خواهد بود 1115 00:58:28,426 --> 00:58:32,880 ‫میشل شوگرت رئیس محاکمه برای دفتر دادستانی منطقه دالاس میباشد 1116 00:58:32,881 --> 00:58:38,120 ‫او به طور مداوم به متخصصان پزشکی توصیه میکند چطور پادمان‎‏ها رو بهتر کنند که از صدمات به بیمارها ‫همچون کسانی که به دست دانچ زجر کشیدند، جلوگیری شود 1117 00:58:39,456 --> 00:58:46,899 ‫دکتر رندال کربی به انجام جراحی کلی و عروقی در دالاس، تگزاس ادامه خواهد داد، ‫و مدافع فعال شدیدی از مراقبت از بیمار باقی میماند 1118 00:58:49,900 --> 00:58:53,900 ‫او همچنان برای بالا رفتن از کوه اورست تمرین میکند 1119 00:58:56,552 --> 00:59:03,901 ‫دکتر رابرت هندرسون به انجام جراحی مغز و اعصاب در دالاس، تگزاس ادامه میدهد. ‫او عضوی از یک گروه مشاوره ایمنی بیمار تشکیل شده از... 1120 00:59:03,902 --> 00:59:08,920 ‫پزشکان و وکلای مراقبت‌های پزشکی میباشد که تمرکزشان را ‫بروی بهبود بخشیدن ایمنی بیمار در بیمارستان‌ها قرار داده‌اند 1121 00:59:08,999 --> 00:59:16,799 ‫بانک اطلاعات ملی پزشکان برای حفاظت از بیماران با ثبت پرداخت‌های معالجه غلط و گزارش های خاص ‫از اقدامات نامطلوب مربوط به ارائه دهندگان خدمات درمانی تأسیس شد 1122 00:59:16,980 --> 00:59:23,410 ‫این اطلاعات فقط در دسترس هیئت‌های شنود دولتی‌، بیمارستان‌ها ‫و سایر نهادهای مراقبت‌های پزشکی قرار گرفت 1123 00:59:23,450 --> 00:59:30,888 ‫بر اساس پژوهش‌های شهروندی، در آخر سال 2019 حدوداً 8600 دکتر بوده‌اند که ‫پنج‌بار یا بیشتر با انجام معالجه غلط دستمزد دریافت کرده‌اند 1124 00:59:31,102 --> 00:59:37,688 ‫سه چهارم آنها هرگز به هیچ‌ نحوی مجازات نشدند 1125 00:59:37,899 --> 00:59:42,689 ‫از بین 10 بیمار یک بیمار تحت مراقبت‌های پزشکی صدمه میبیند. ‫نصف آن حادثه‌ها قابل پیشگیری میباشند 1126 00:59:42,889 --> 00:59:52,690 ‫بعد از سرطان و بیماری‏های قلبی، اشتباهات پزشکی یک علت مرگ در آمریکاست. ‫که تخمین شده است میزانش از ده‌ها هزار تا 440 هزار مرگ در هر سال میباشد 1127 00:59:53,889 --> 01:00:03,010 ‫در سال 2014، سازمان خدمات بهداشتی ایالت تگزاس مرکز پزشکی منطقه‌ای بیلور در پلانو ‫را بخاطر عدم گزارش صحیح جراحی‏های دانچ به هیئت پزشکی تگزاس 100 هزار دلار جریمه کرد 1128 01:00:03,040 --> 01:00:10,201 ‫یک سال بعد، سازمان جریمه در نظر گرفته را بدون توضیح باطل کرد. ‫ذکر کردند که محرمانه میباشد 1129 01:00:13,202 --> 01:00:16,788 ‫مرکز پزشکی بیلور میگوید که در خصوص دوران تصدی ‫کریستوفر دانچ از قانون پیروی کرده، 1130 01:00:16,789 --> 01:00:20,789 ‫و از آن موقع همین غربال‌گری و ارزیابی ‫دکترهای آنها را قوی‌تر کرده 1131 01:00:20,790 --> 01:00:23,790 ‫و خارج از گزارش و ارتباط با بیمارستان‌هاست 1132 01:00:28,102 --> 01:00:35,791 ‫این برای بیمارانی که توسط کریستوفر دانچ ‫معلول و کشته شدن دیگه دیر بود 1133 01:00:35,792 --> 01:00:42,792 ‫درحالی که او در مراکز آنها و جاهای دیگر دالاس عمل میکرد 1134 01:01:02,388 --> 01:01:12,050 ‫[اتفاقی که افتاد، دوباره هم میوفتد]