1 00:00:37,255 --> 00:00:40,718 ‫«آن که به خدای قادر مطلق پناه می‌برد، 2 00:00:40,753 --> 00:00:43,787 ‫زیر سایۀ او در امان خواهد بود، 3 00:00:43,822 --> 00:00:45,327 ‫او به خداوند خواهد گفت...» 4 00:00:49,234 --> 00:00:51,234 ‫اَنی. 5 00:00:52,402 --> 00:00:54,171 ‫اونجایی؟ 6 00:00:54,206 --> 00:00:56,536 ‫اَنی، عزیزم، میشه بیام تو؟ 7 00:00:59,607 --> 00:01:01,838 ‫دخترم؟ 8 00:01:01,873 --> 00:01:04,940 ‫اَنی، میشه در رو باز کنی؟ 9 00:01:04,975 --> 00:01:06,612 ‫اَنی، بذار بیام تو. 10 00:01:08,220 --> 00:01:10,451 ‫در رو باز کن، اَنی. 11 00:01:10,486 --> 00:01:11,782 ‫اَنی. 12 00:01:11,817 --> 00:01:13,586 ‫بذار بیام تو، اَنی! 13 00:01:13,621 --> 00:01:15,753 ‫اَنی! 14 00:01:15,788 --> 00:01:18,624 ‫بذار بیام تو! بذار بیام تو! 15 00:01:18,659 --> 00:01:20,395 ‫اَنی، بذار بیام تو، اَنی! 16 00:01:20,430 --> 00:01:22,694 ‫در رو باز کن! 17 00:01:26,700 --> 00:01:29,437 ‫مادرت به اسکیزوفرنی مبتلا بود؟ 18 00:01:32,541 --> 00:01:35,443 ‫این جلسات برای تمام کارکنان اجباریه، ‫خواهر اَن. 19 00:01:39,548 --> 00:01:41,779 ‫مادرم با افسردگی دست و پنجه نرم می‌کرد. 20 00:01:42,716 --> 00:01:45,222 ‫و بله، 21 00:01:45,257 --> 00:01:47,587 ‫در آخر تشخیص دادن اسکیزوفرنی داره. 22 00:01:47,622 --> 00:01:50,227 ‫ولی حتی وقتی کم‌سن بودم، می‌دونستم... 23 00:01:52,330 --> 00:01:53,329 ‫مشکلش بیشتر از اینه. 24 00:01:54,596 --> 00:01:55,595 ‫بیشتر؟ 25 00:01:57,929 --> 00:01:59,434 ‫اون موقع نمی‌دونستم بهش چی میگن. 26 00:02:01,339 --> 00:02:03,537 ‫هر شب، می‌اومد تو اتاقم... 27 00:02:06,410 --> 00:02:07,970 ‫یوقتایی مادرم بود. 28 00:02:09,512 --> 00:02:10,676 ‫زیبا. 29 00:02:11,844 --> 00:02:12,843 ‫بامحبت. 30 00:02:14,847 --> 00:02:16,484 ‫و گاهی خودش نبود. 31 00:02:19,423 --> 00:02:21,324 ‫موهام رو برس می‌کشید. 32 00:02:23,295 --> 00:02:25,295 ‫زیر لب یه شعر می‌خوند. 33 00:02:39,036 --> 00:02:40,376 ‫اذیتم می‌کرد. 34 00:02:41,709 --> 00:02:43,808 ‫و بعد منو در آغوش می‌گرفت ‫و گریه می‌کرد و می‌گفت 35 00:02:43,843 --> 00:02:46,283 ‫صدای تو سرش مجبورش کرد ‫این کار رو بکنه. 36 00:02:48,045 --> 00:02:50,452 ‫خیلی ناراحت شدم شنیدم، اَن. 37 00:02:50,487 --> 00:02:52,586 ‫به دست کسی که بهش اعتماد داری ‫مورد آزار و اذیت... 38 00:02:52,621 --> 00:02:55,325 ‫از مادرم بر نمی‌اومد بهم صدمه بزنه، 39 00:02:55,360 --> 00:02:56,524 ‫دوستم داشت. 40 00:02:59,595 --> 00:03:01,628 ‫کار اون موجود درونش بود. 41 00:03:02,928 --> 00:03:04,499 ‫مادرم تسخیر شده بود. 42 00:03:11,405 --> 00:03:15,405 ‫[1835 پس از میلاد] ‫واتیکان به منظور تعلیم کشیشان در مراسم جنگیری 43 00:03:15,406 --> 00:03:18,406 ‫مدرسه‌ای در رم تاسیس کرد. 44 00:03:20,066 --> 00:03:23,066 ‫[2018 پس از میلاد] ‫موارد‌ تسخیرشدگی توسط نیرو‌های شیطانی 45 00:03:23,067 --> 00:03:26,067 ‫با افزایش بی‌سابقه روبرو شد. ‫واتیکان در واکنش به این مشکل برای اولین بار 46 00:03:26,068 --> 00:03:28,068 ‫مدارس جنگیری را در خارج از رم بازگشایی کرد. 47 00:03:29,698 --> 00:03:32,698 ‫راهبه‌ها به عنوان پرستار خدمت می‌کنند. ‫برای مراقبت از بیمار آموزش می‌بینند 48 00:03:32,699 --> 00:03:36,999 ‫و آموزش جنگیری برایشان ممنوع است، ‫چون این آموزش صرفاً مختص کشیشان می‌باشد. 49 00:03:39,048 --> 00:03:43,048 ‫«کلیسای قدیس میکائیل، فرشتۀ مقرب» ‫«مدرسۀ جنگیری، بوستون. ماساچوست» 50 00:03:44,897 --> 00:03:48,897 ارائه‌ای از وبسایت دیجی موویز .:: DigiMoviez.Com ::. 51 00:03:48,898 --> 00:03:51,898 :ترجمه و تنظیم مریم 52 00:03:56,113 --> 00:03:58,553 ‫ببین کی اومده. 53 00:03:58,588 --> 00:04:01,556 ‫- صبح بخیر، استیو. [خواهر اَن کراجا] ‫- صبح بخیر. ممنون. 54 00:04:16,639 --> 00:04:18,441 ‫به نکتۀ خوبی اشاره کردید. 55 00:04:18,476 --> 00:04:21,939 ‫ولی نه، ما در مقایسه به گذشته ‫بیشتر معصیت می‌کنیم. 56 00:04:23,547 --> 00:04:24,975 ‫قلب انسان‌ها هرگز عوض نمیشه. 57 00:04:25,879 --> 00:04:26,977 ‫خواهر اَن. 58 00:04:29,883 --> 00:04:31,685 ‫چیزی که عوض شده 59 00:04:31,720 --> 00:04:33,951 ‫اینه که نسبت به هر برهه‌ای در تاریخ 60 00:04:33,986 --> 00:04:37,889 ‫موارد تسخیرشدگی افزایش پیدا کرده. 61 00:04:37,924 --> 00:04:42,399 ‫داریم تو جنگی شکست می‌خوریم ‫که چند قرنـه ادامه داشته. 62 00:04:42,434 --> 00:04:43,829 ‫باید با مقاومت ادامه بدیم، 63 00:04:43,864 --> 00:04:45,061 ‫برای نجات تک تک‌شون بجنگیم. 64 00:04:47,967 --> 00:04:50,000 ‫در طول تفتیش عقاید اسپانیایی، 65 00:04:50,035 --> 00:04:53,707 ‫کلیسای کاتولیک مسئول شکنجه و مرگ 66 00:04:53,742 --> 00:04:57,942 ‫هزاران نفر به اصطلاح کافر بود. 67 00:04:57,977 --> 00:05:00,450 ‫اکثر اونا مبتلا به 68 00:05:00,485 --> 00:05:05,048 ‫روان‌پریشی و اختلالات شخصیتی و روانی بودند. 69 00:05:05,083 --> 00:05:07,721 ‫این ساختمانی که الان توش نشستید، 70 00:05:07,756 --> 00:05:10,185 ‫در پاسخ به افزایش سحر و جادو 71 00:05:10,220 --> 00:05:13,463 ‫در اواخر قرن هجدهم ساخته شد. 72 00:05:13,498 --> 00:05:17,500 ‫روحانیون زنانی رو که گمان می‌رفت ‫جادوی سیاه انجام می‌دادن 73 00:05:17,535 --> 00:05:22,835 ‫تو چاه غسل تعمید اینجا مینداختن ‫تا از ارواح خبیث آزاد بشن. 74 00:05:22,870 --> 00:05:27,004 ‫تعداد بیشماری در آب مقدس غرق شدن 75 00:05:27,039 --> 00:05:28,907 ‫تا اینکه در نهایت جادوگری متوقف شد. 76 00:05:28,942 --> 00:05:31,041 ‫ببخشید، دکتر. 77 00:05:31,076 --> 00:05:36,211 ‫شما منکر این هستید ‫که موارد حقیقی تسخیرشدگی وجود داره؟ 78 00:05:36,246 --> 00:05:40,182 ‫به اندازه کافی اینجا بودم و چیزایی دیدم 79 00:05:40,217 --> 00:05:42,558 ‫که توجیهی براشون ندارم. 80 00:05:42,593 --> 00:05:46,188 ‫ولی اینو خوب می‌دونم ‫که ذهن آدم فوق‌العاده قدرتمنده. 81 00:05:46,223 --> 00:05:49,059 ‫و خیلی دوست داره فریبمون بده. 82 00:05:49,094 --> 00:05:52,832 ‫واقعیت‌ رو برامون آشفته کنه. 83 00:05:52,867 --> 00:05:57,738 ‫در حال حاضر، خوشبختانه رویه کلیسا ‫در طی چند قرن پیشرفت کرده. 84 00:05:57,773 --> 00:06:01,775 ‫و روانپزشکانی مثل من تو این مسئله ورود کردن. 85 00:06:01,810 --> 00:06:06,043 ‫دستورالعمل جدید واتیکان از این قراره ‫زمانی که گمان میره کسی تسخیرشده 86 00:06:06,078 --> 00:06:10,751 ‫قبل از تایید انجام مراسم جنگیری 87 00:06:10,786 --> 00:06:13,721 ‫بایستی تحت ارزیابی کامل ‫فیزیکی و روانشناسی قرار بگیره. 88 00:06:36,042 --> 00:06:37,943 ‫امروز چطوری، کلارک؟ 89 00:06:40,178 --> 00:06:41,617 ‫نمی‌خوای چیزی بیارم بخوری؟ 90 00:06:43,819 --> 00:06:45,687 ‫بهتره کمپوت سیب رو امتحان کنیم؟ 91 00:06:53,158 --> 00:06:54,157 ‫هی. 92 00:06:55,061 --> 00:06:56,566 ‫آفرین. 93 00:07:02,739 --> 00:07:05,201 ‫کمپوت سیب دوست داری. 94 00:07:05,236 --> 00:07:06,708 ‫باید یادم بمونه. 95 00:07:15,983 --> 00:07:17,246 ‫دستور دادم آزمایش کامل خون ازش بگیرن 96 00:07:17,281 --> 00:07:21,624 ‫همونطور برای همۀ بیماران جدید انجام میشه. 97 00:07:21,659 --> 00:07:24,891 ‫با بروز حملات صرع، اسپاسم عضلانی، 98 00:07:24,926 --> 00:07:28,730 ‫بی‌اختیاری ادرار و افزایش بزاق دهان ‫برای ارزیابی بستری شد. 99 00:07:28,765 --> 00:07:30,897 ‫مادر ناتالی معتقده 100 00:07:30,932 --> 00:07:33,130 ‫توسط یه موجود شیطانی تسخیر شده. 101 00:07:33,165 --> 00:07:36,573 ‫و من معتقدم نتایج آزمایشات خلافش رو ثابت می‌کنن. 102 00:07:36,608 --> 00:07:39,037 ‫فقط ظاهرش ترسناکه. 103 00:07:40,271 --> 00:07:41,974 ‫صداتو شنیدم. 104 00:07:44,616 --> 00:07:45,615 ‫آقایون، اجازه هست؟ 105 00:07:47,278 --> 00:07:49,080 ‫- ممنون. ‫- ممنون، خواهر. 106 00:07:51,315 --> 00:07:53,722 ‫هیچی که نخوردی. 107 00:07:56,826 --> 00:07:58,122 ‫از... 108 00:07:59,730 --> 00:08:00,762 ‫سگت خوشم میاد. 109 00:08:00,797 --> 00:08:02,291 ‫قطاره. 110 00:08:02,326 --> 00:08:03,633 ‫چرا دُم داره؟ 111 00:08:04,361 --> 00:08:06,328 ‫نقاشی انتزاعیه. 112 00:08:06,363 --> 00:08:08,968 ‫خب، 113 00:08:09,003 --> 00:08:11,905 ‫رسماً یه هنرمند گرسنه هستی. 114 00:08:13,843 --> 00:08:15,975 ‫نمی‌دونم چرا بهت دسر نمیدن. 115 00:08:18,210 --> 00:08:19,649 ‫ممنون. 116 00:08:20,817 --> 00:08:22,245 ‫چی هست؟ 117 00:08:22,280 --> 00:08:24,346 ‫شیرینی نوقا. 118 00:08:25,217 --> 00:08:26,755 ‫نوقا چیه؟ 119 00:08:28,660 --> 00:08:30,693 ‫نمی‌دونم. 120 00:08:30,728 --> 00:08:32,156 ‫خیلی خوشمزه‌س. 121 00:08:37,999 --> 00:08:39,900 ‫تو پرستار مورد علاقمی. 122 00:08:45,809 --> 00:08:46,808 ‫خب... 123 00:08:49,043 --> 00:08:51,945 ‫ما دخترا باید هوای همدیگه رو داشته باشیم. 124 00:08:58,415 --> 00:08:59,623 ‫آره. 125 00:11:23,901 --> 00:11:25,494 ‫اَنی. 126 00:11:45,252 --> 00:11:46,856 ‫اَنی، ولش کن. 127 00:11:58,067 --> 00:11:59,264 ‫هی، ناتالی. 128 00:12:00,872 --> 00:12:01,871 ‫سلام. 129 00:12:02,940 --> 00:12:04,236 ‫حالت خوبه؟ 130 00:12:05,910 --> 00:12:07,404 ‫از اتاقم خوشم نمیاد. 131 00:12:10,475 --> 00:12:12,244 ‫چطور اومدی بیرون؟ 132 00:12:13,984 --> 00:12:15,247 ‫دنبال تو می‌گشتم. 133 00:12:22,223 --> 00:12:24,256 ‫نوقا از خانوادۀ شیرینی‌های 134 00:12:24,291 --> 00:12:25,554 ‫درست شده از شکر و عسل، 135 00:12:25,589 --> 00:12:27,963 ‫و بادوم بوداده و سفیده تخم‌مرغه. 136 00:12:28,592 --> 00:12:29,591 ‫در موردش سرچ کردم. 137 00:12:32,167 --> 00:12:34,464 ‫می‌دونستی آبنبات‌ها هم خانواده دارن؟ 138 00:12:36,501 --> 00:12:37,500 ‫الان می‌دونم. 139 00:12:43,409 --> 00:12:44,980 ‫میشه برگردیم تو اتاقت؟ 140 00:12:46,511 --> 00:12:47,510 ‫باشه. 141 00:13:05,695 --> 00:13:07,002 ‫اَنی. 142 00:13:32,722 --> 00:13:34,260 ‫من اینجا پیشتم. 143 00:14:30,615 --> 00:14:34,023 ‫الینا وارد مرحلۀ پایانی تسخیرشدگی شده بود. 144 00:14:35,488 --> 00:14:37,455 ‫لباسای خودشو پاره می‌کرد. 145 00:14:37,490 --> 00:14:40,623 ‫ادرارش رو لیس می‌زد، ‫زغال می‌خورد. 146 00:14:40,658 --> 00:14:43,098 ‫در مرحلۀ پایانی، 147 00:14:43,133 --> 00:14:49,401 ‫فرد تسخیرشده به نهایت ‫تباهی فیزیکی و روحی می‌رسه. 148 00:14:49,436 --> 00:14:51,502 ‫هنوز امکان رهایی وجود داره ولی... 149 00:14:53,803 --> 00:14:55,011 ‫مرگ قریب‌الوقوعـه. 150 00:14:59,512 --> 00:15:01,116 ‫متاسفانه برای الینا، 151 00:15:02,152 --> 00:15:03,250 ‫مرگ اوّل سراغش اومد. 152 00:15:07,454 --> 00:15:10,455 ‫شیاطین سربازان پیاده ابلیس هستن. 153 00:15:10,490 --> 00:15:13,326 ‫خستگی، ترس، تردید سرشون نمیشه. 154 00:15:13,361 --> 00:15:16,758 ‫وقتی وارد اتاق فرد تسخیرشده می‌شید، 155 00:15:16,793 --> 00:15:19,497 ‫به میدان نبرد پا می‌ذارید. 156 00:15:19,532 --> 00:15:21,697 ‫شیطان سعی می‌کنه حواستون رو منحرف کنه. 157 00:15:21,732 --> 00:15:23,402 ‫بذر شک و تردید تو کلام خداوند می‌کاره. 158 00:15:24,306 --> 00:15:26,108 ‫همیشه یادتون باشه، 159 00:15:26,143 --> 00:15:28,077 ‫کلام خداوند 160 00:15:28,112 --> 00:15:30,409 ‫قدرتمندترین سلاح شماست. 161 00:15:33,315 --> 00:15:36,646 ‫ولی مراسم جنگیری ‫صرفاً خواندن یه سری دعا نیست. 162 00:15:38,782 --> 00:15:41,222 ‫یه نوع رقصیدنه. 163 00:15:41,257 --> 00:15:45,061 ‫باید ریتم نبرد رو حس کنیم. 164 00:15:45,096 --> 00:15:46,326 ‫با همکارمون هماهنگ باشیم. 165 00:15:47,692 --> 00:15:53,795 ‫متوجۀ نقاط ورودی صحیح برای حمله باشیم. 166 00:15:53,830 --> 00:15:59,537 ‫متاسفانه کشیشان تو مراسم جنگیری الینا ‫مرتکب اشتباهات مهلکی شدن. 167 00:15:59,572 --> 00:16:01,803 ‫اگه شما بودید چه کاری رو ‫متفاوت انجام می‌دادید؟ 168 00:16:37,943 --> 00:16:39,543 ‫[صدا] 169 00:16:40,250 --> 00:16:43,086 ‫مادرم می‌گفت یه صدایی می‌شنوه. 170 00:16:44,584 --> 00:16:46,749 ‫گفت صداهه واقعاً اونو نمی‌خواد. 171 00:16:48,819 --> 00:16:50,258 ‫دنبال منه. 172 00:16:51,690 --> 00:16:54,757 ‫چون من یکی از سربازان برگزیده خدا بودم. 173 00:17:19,487 --> 00:17:20,519 ‫خواهر. 174 00:17:20,554 --> 00:17:21,619 ‫سلام. 175 00:17:21,654 --> 00:17:23,489 ‫مشغول بررسی چند تا پرونده هستم 176 00:17:23,524 --> 00:17:26,690 ‫و به نظر میاد یه قسمتایی تو دفتر راهنما نیست. 177 00:17:26,725 --> 00:17:29,396 ‫اسناد مستقیماً وارد بایگانی اصلی شدن. 178 00:17:29,431 --> 00:17:31,761 ‫هیچی از قلم نیفتاده. 179 00:17:31,796 --> 00:17:34,401 ‫پرونده‌های مرگبار چی؟ 180 00:17:34,436 --> 00:17:35,897 ‫اونا محرمانه هستند. 181 00:17:42,774 --> 00:17:44,939 ‫با من کار داشتید، خواهر؟ 182 00:17:44,974 --> 00:17:48,481 ‫متوجه هستم که خواهر اَن خودسرانه 183 00:17:48,516 --> 00:17:51,385 ‫تو یکی از کلاسای شما حاضر شده. 184 00:17:51,420 --> 00:17:52,914 ‫من بودم نمی‌گفتم «حاضر شده». 185 00:17:52,949 --> 00:17:54,586 ‫بیشتر «بی‌اجازه شرکت کرده». 186 00:17:54,621 --> 00:17:56,654 ‫آزادانه همه جا میره. 187 00:17:56,689 --> 00:17:59,426 ‫قوانین کلیسا خیلی روشنه، پدر. 188 00:17:59,461 --> 00:18:02,627 ‫فقط روحانیون مرد می‌تونن آموزش جنگیری ببینن. 189 00:18:03,399 --> 00:18:04,959 ‫فعلاً. 190 00:18:04,994 --> 00:18:07,500 ‫باید شکرگزارم باشی، فرزندم. 191 00:18:07,535 --> 00:18:10,866 ‫قدیما حتی مراقبت از بیماران تو مدارس جنگیری 192 00:18:10,901 --> 00:18:12,538 ‫به عهدۀ کشیشان بود. 193 00:18:13,475 --> 00:18:15,640 ‫الانم اینجایی. 194 00:18:15,675 --> 00:18:19,314 ‫آخه چه اهمیتی داره ‫اگه هیچ‌وقت نتونم مراسم جنگیری انجام بدم؟ 195 00:18:19,349 --> 00:18:21,646 ‫چون یه پرستار نمی‌تونه جراحی کنه 196 00:18:21,681 --> 00:18:24,517 ‫یعنی سودش به بیماراش نمی‌رسه؟ 197 00:18:24,552 --> 00:18:27,487 ‫یه زمانی فکر نمی‌کردن زنا هم جراح بشن. 198 00:18:27,522 --> 00:18:28,884 ‫یه نفر باید پیشقدم بشه. 199 00:18:29,854 --> 00:18:32,525 ‫آره. خب، 200 00:18:32,560 --> 00:18:35,363 ‫شفا دادن جسم با شفا دادن روح 201 00:18:35,398 --> 00:18:37,926 ‫خیلی فرق می‌کنه. 202 00:18:37,961 --> 00:18:41,369 ‫به عنوان اعضای انجمن زنان کاتولیک، 203 00:18:41,404 --> 00:18:44,603 ‫در جایگاهی نیستیم ‫که روحشون رو از عذاب رهایی ببخشیم. 204 00:18:44,638 --> 00:18:46,704 ‫برای تسلی دادن، 205 00:18:46,739 --> 00:18:49,443 ‫دعا و دستگیری اینجاییم. 206 00:18:50,545 --> 00:18:51,544 ‫فقط همین. 207 00:18:53,779 --> 00:18:55,746 ‫الان می‌تونی برگردی سر وظایفت. 208 00:18:56,881 --> 00:18:57,880 ‫چشم، خواهر. 209 00:18:58,652 --> 00:18:59,651 ‫پدر. 210 00:19:06,660 --> 00:19:08,264 ‫می‌خواد یاد بگیره. 211 00:19:09,564 --> 00:19:10,926 ‫و من می‌خوام ازش محافظت کنم. 212 00:19:45,963 --> 00:19:47,699 ‫کلارک، از کجا این شعر رو بلدی؟ 213 00:19:54,444 --> 00:19:55,938 ‫منتظرت بودیم. 214 00:20:09,723 --> 00:20:12,724 ‫مادرت صدای قشنگی داره. 215 00:20:22,637 --> 00:20:24,505 ‫آهای، کسی صدامو می‌شنوه؟ 216 00:20:28,940 --> 00:20:32,546 ‫بذار واردت بشم. 217 00:20:40,050 --> 00:20:41,082 ‫نه! 218 00:20:48,828 --> 00:20:49,827 ‫نه! 219 00:20:58,904 --> 00:20:59,738 ‫به اندازه‌ کافی دیدم. 220 00:21:02,413 --> 00:21:06,415 ‫ظاهراً این شیطان بدون هیچ دلیلی ‫افتاده دنبال خواهر اَن. 221 00:21:06,450 --> 00:21:09,385 ‫صرفاً به‌خاطر حضورش تحریک شده. 222 00:21:09,420 --> 00:21:10,914 ‫برای امنیت خودش، 223 00:21:10,949 --> 00:21:13,147 ‫و مابقی اعضای کلیسای قدیس میکائیل، 224 00:21:13,182 --> 00:21:16,018 ‫باید بفرستیمش صومعه. 225 00:21:16,053 --> 00:21:19,758 ‫در و دیوار این موسسه ‫موجود شیطانی رو محدود نمی‌کنه. 226 00:21:19,793 --> 00:21:21,122 ‫اگه همینجا باشه خیالم راحت‌تره. 227 00:21:22,125 --> 00:21:23,597 ‫می‌تونم باهاش کار کنم. 228 00:21:23,632 --> 00:21:24,763 ‫حواسم بهش باشه. 229 00:21:24,798 --> 00:21:27,403 ‫کار کنید؟ از چه نظر؟ 230 00:21:28,769 --> 00:21:30,769 ‫می‌خوام بهش آموزش بدم، عالیجناب. 231 00:21:32,773 --> 00:21:35,510 ‫بر خلاف رسم، 232 00:21:35,545 --> 00:21:36,709 ‫و آموزه‌های موجوده. 233 00:21:36,744 --> 00:21:38,480 ‫به طور رسمی نه. 234 00:21:38,515 --> 00:21:40,075 ‫به حدی باشه که بتونه از خودش و دیگران 235 00:21:40,913 --> 00:21:41,912 ‫محافظت کنه. 236 00:21:44,785 --> 00:21:47,885 ‫مطمئن نیستم ماهیت این ارتباط چیه. 237 00:21:47,920 --> 00:21:49,788 ‫ولی رابطه‌شون باید... 238 00:21:51,660 --> 00:21:52,791 ‫شخصی باشه. 239 00:21:53,992 --> 00:21:55,596 ‫ولی پدر 240 00:21:55,631 --> 00:21:57,928 ‫همه‌مون با خدا رابطۀ شخصی داریم. 241 00:22:01,131 --> 00:22:02,834 ‫خدا رو نمیگم، خواهر. 242 00:22:07,874 --> 00:22:08,873 ‫منظورم شیطان ـه. 243 00:22:35,803 --> 00:22:38,540 ‫قلعه سقوط کرده. 244 00:22:38,575 --> 00:22:40,806 ‫دیوارها ویران شدند. 245 00:22:40,841 --> 00:22:42,940 ‫دود سیاهی به آسمان بلند شده. 246 00:22:44,273 --> 00:22:46,581 ‫چون همونطور که بعضیاتون می‌دونید، 247 00:22:46,616 --> 00:22:48,946 ‫یه دانشجوی دختر مستمع آزاد 248 00:22:49,784 --> 00:22:51,113 ‫تو کلاس داریم. 249 00:22:51,148 --> 00:22:53,181 ‫خواهر اَن تا پایان ترم 250 00:22:53,216 --> 00:22:55,183 ‫ما رو همراهی می‌کنه. 251 00:22:57,121 --> 00:22:59,792 ‫حالا خوب توجه کنید. 252 00:22:59,827 --> 00:23:04,698 ‫ریزه‌کاری کارمون آموزش عملی ‫برای فهم بیشتر رو می‌طلبه. 253 00:23:05,294 --> 00:23:07,668 ‫پس گروه یک، 254 00:23:07,703 --> 00:23:10,869 ‫وارد اعماق دهانه جهنم بشیم، باشه؟ 255 00:23:40,670 --> 00:23:43,638 ‫ذهنتون رو از همه چی جزء دعا خالی کنید. 256 00:23:44,418 --> 00:23:45,308 ‫[در یادبود برادران از دست‌رفته] 257 00:23:45,609 --> 00:23:46,872 ‫بایستی با وجود عوامل حواس‌پرتی 258 00:23:48,007 --> 00:23:49,611 ‫مصمم بمونید. 259 00:23:52,044 --> 00:23:54,913 ‫ممکنه برای هر دوی شما 260 00:23:54,948 --> 00:23:56,013 ‫و فرد تسخیره‌شده 261 00:23:57,654 --> 00:23:58,851 ‫پای مرگ و زندگی وسط باشه. 262 00:24:02,219 --> 00:24:04,791 ‫سوژه تازه پذیرش شده. 263 00:24:04,826 --> 00:24:09,026 ‫تشخیص اولیه دکتر پیترز صرع ناشناخته بود. 264 00:24:09,061 --> 00:24:11,930 ‫سوژه بعد از بروز رفتارهایی 265 00:24:11,965 --> 00:24:13,635 ‫که دکتر پیترز توضیحی براش نداشتن 266 00:24:13,670 --> 00:24:16,132 ‫به منظور مشاهده به اینجا منتقل شد. 267 00:24:18,037 --> 00:24:20,070 ‫ناتالی ده سالشه. 268 00:24:20,105 --> 00:24:23,612 ‫تا وضعش وخیم‌تر نشده ‫باید سریع اقدام کنیم. 269 00:24:24,307 --> 00:24:25,713 ‫دو تا داوطلب می‌خوام. 270 00:24:33,382 --> 00:24:34,590 ‫من میام، پدر. 271 00:24:36,286 --> 00:24:37,857 ‫بسیار خب. 272 00:24:37,892 --> 00:24:39,760 ‫تو امور رو به دست بگیر. 273 00:24:39,795 --> 00:24:41,190 ‫کی می‌خواد دستیار پدر دانتی باشه؟ 274 00:24:43,832 --> 00:24:44,897 ‫من. 275 00:24:47,363 --> 00:24:48,637 ‫پدر ریموند. 276 00:24:50,806 --> 00:24:53,004 ‫زرۀ خداوند. 277 00:24:53,039 --> 00:24:56,370 ‫تک تک شماها موقع غسل تعمید کودکان 278 00:24:56,405 --> 00:24:59,274 ‫یه مراسم ساده جنگیری انجام دادید. 279 00:24:59,309 --> 00:25:02,211 ‫تطهیر اونا از گناه نخستین. 280 00:25:02,246 --> 00:25:04,818 ‫غسل تعمید بواسطۀ آب مقدس بوده. 281 00:25:05,788 --> 00:25:10,219 ‫این غسل تعمید بواسطۀ آتش ـه. 282 00:25:10,254 --> 00:25:14,091 ‫یادتون باشه نام «لوسیفر» 283 00:25:14,126 --> 00:25:17,325 ‫از واژۀ لاتین «لوچم فره» گرفته شده. 284 00:25:18,229 --> 00:25:19,360 ‫«آورندۀ روشنایی.» 285 00:25:21,133 --> 00:25:23,936 ‫شیطان در اعماق تاریک‌ترین 286 00:25:23,971 --> 00:25:28,171 ‫دست‌نیافتنی‌ترین بخش ذهن شما می‌درخشه، 287 00:25:28,206 --> 00:25:30,943 ‫نهفته‌ترین اسرارتون رو هویدا می‌کنه. 288 00:25:31,880 --> 00:25:33,847 ‫عمیق‌ترین درد و رنج‌تون. 289 00:25:33,882 --> 00:25:37,653 ‫از این درد برای خرد کردن ‫روح‌تون استفاده می‌کنه. 290 00:25:55,970 --> 00:25:57,937 ‫شما باید ورای این دختر رو ببینید. 291 00:25:57,972 --> 00:26:00,335 ‫به همون اندازه که اهریمنیه ‫قربانی هم هست. 292 00:26:09,247 --> 00:26:13,084 ‫به نام پدر، پسر و روح‌القدوس. 293 00:26:13,119 --> 00:26:14,723 ‫- آمین. ‫- آمین. 294 00:26:23,492 --> 00:26:25,393 ‫مسیح، رحم کن. 295 00:26:25,428 --> 00:26:27,131 ‫خداوندا، 296 00:26:27,166 --> 00:26:29,936 ‫به جان این موجود وحشت بنداز ‫که این بچۀ معصوم را بی‌طهارت کرده. 297 00:26:29,971 --> 00:26:31,839 ‫دستان با صلابت خویش را دراز کن. 298 00:26:31,874 --> 00:26:36,239 ‫و این موجود شیطانی را از بدن بنده‌ات، ‫ناتالی هوپ بیرون بینداز. 299 00:26:36,274 --> 00:26:38,241 ‫ما بیرونت میندازیم. 300 00:26:38,276 --> 00:26:42,344 ‫♪ صداتونو نمی‌شنوم ♪ 301 00:26:43,446 --> 00:26:45,116 ‫نه! 302 00:26:56,195 --> 00:26:57,425 ‫از مخلوق خداوند دور بمون. 303 00:26:58,934 --> 00:27:00,197 ‫چرا که خداوند به تو فرمان می‌دهد. 304 00:27:00,232 --> 00:27:01,935 ‫اوست که تو را... 305 00:27:04,302 --> 00:27:06,709 ‫- نه. ‫- لعنتی. 306 00:27:08,240 --> 00:27:10,042 ‫پدر... 307 00:27:10,077 --> 00:27:11,472 ‫دعا بخونید. با هم دیگه دعا بخونید. 308 00:27:13,146 --> 00:27:14,948 ‫چرا که خداوند به تو فرمان می‌دهد. 309 00:27:14,983 --> 00:27:17,181 ‫اوست که تو را از بلندی‌های بهشت 310 00:27:17,216 --> 00:27:18,413 ‫به اعماق جهنم پرت می‌کند! 311 00:27:20,824 --> 00:27:22,417 ‫یه دختر. 312 00:27:39,909 --> 00:27:42,173 ‫ادامه بدید. ‫به کلام خداوند متوسل بشید. 313 00:27:46,080 --> 00:27:48,476 ‫چرا که خداوند به تو فرمان می‌دهد. 314 00:27:48,511 --> 00:27:51,149 ‫اوست که تو را از بلندی‌های بهشت 315 00:27:51,184 --> 00:27:52,315 ‫به اعماق جهنم پرت می‌کند! 316 00:27:54,121 --> 00:27:55,384 ‫به اعماق جهنم پرت می‌کند! 317 00:28:15,945 --> 00:28:17,175 ‫چرا که خداوند به تو فرمان... 318 00:28:33,094 --> 00:28:35,897 ‫بذار واردت بشم! 319 00:28:44,468 --> 00:28:47,007 ‫خداوندا، قدرت این شیطان را دفع فرما. 320 00:28:47,042 --> 00:28:49,240 ‫بواسطۀ تجسد، شور و اشتیاق، رستاخیز 321 00:28:49,275 --> 00:28:50,978 ‫و عروج سرور ما عیسی مسیح، 322 00:28:51,013 --> 00:28:54,311 ‫به تو فرمان می‌دهم ‫از جسم فرزند خداوند خارج شوی. 323 00:29:35,123 --> 00:29:36,122 ‫پدر. 324 00:29:44,132 --> 00:29:45,868 ‫یه چیزی بگید. ‫یه چیزی بگید، پدر. 325 00:29:58,113 --> 00:29:59,178 ‫ناتالی. 326 00:30:06,649 --> 00:30:08,121 ‫ناتالی، صدامو می‌شنوی؟ 327 00:30:12,556 --> 00:30:15,260 ‫خواهر اَن، از کتاب مقدس منحرف نشو. 328 00:30:16,032 --> 00:30:17,031 ‫ناتالی. 329 00:30:19,398 --> 00:30:20,529 ‫ناتالی، من اینجام. 330 00:30:23,138 --> 00:30:24,137 ‫اینجا پیشتم. 331 00:30:30,211 --> 00:30:31,573 ‫می‌ترسم. 332 00:30:32,609 --> 00:30:34,444 ‫ناتالی، من اینجام. 333 00:30:40,617 --> 00:30:41,616 ‫برید! 334 00:30:45,259 --> 00:30:46,258 ‫پدر. 335 00:30:47,558 --> 00:30:49,591 ‫ای جونور کریه، راه بده. 336 00:30:49,626 --> 00:30:50,724 ‫به مسیح راه بده. 337 00:30:53,003 --> 00:30:54,431 ‫خداوندا تو سپر من هستی، 338 00:30:54,466 --> 00:30:56,301 ‫مرا سربلند 339 00:30:56,336 --> 00:30:57,434 ‫و پیروز می‌سازی. 340 00:31:00,373 --> 00:31:02,208 ‫خواهر، همراهی کن. 341 00:31:02,243 --> 00:31:04,309 ‫تو را به تاریکی میندازیم 342 00:31:04,344 --> 00:31:06,740 ‫جایی که ویرانی ابدی در انتظارت می‌باشد. 343 00:31:10,482 --> 00:31:13,582 ‫به نام عیسی مسیح، تو را بیرون میندازم. 344 00:31:29,336 --> 00:31:30,401 ‫هی. 345 00:31:37,410 --> 00:31:39,146 ‫سلام، عزیزم. ‫چیزی نیست. 346 00:31:40,578 --> 00:31:41,610 ‫حالش خوبه. 347 00:31:54,790 --> 00:31:57,659 ‫دیگه باید سر کلاس پوشک بزرگسالان پام کنم. 348 00:31:57,694 --> 00:31:59,199 ‫منم همینطور. 349 00:32:01,764 --> 00:32:02,763 ‫به سلامتی تو. 350 00:32:05,603 --> 00:32:09,044 ‫میگم فقط خدا می‌دونه چی می‌شد ‫اگه تو پا پیش نمی‌ذاشتی. 351 00:32:09,079 --> 00:32:12,410 ‫گناه نیست جشن پیروزی بگیریم، درسته؟ 352 00:32:12,445 --> 00:32:14,379 ‫نه، فکر کردم صدام رو شنید. 353 00:32:14,414 --> 00:32:15,413 ‫واسه... 354 00:32:15,844 --> 00:32:17,415 ‫یه لحظه. 355 00:32:17,450 --> 00:32:19,054 ‫- ولی... ‫- هی، همینطورم شد. 356 00:32:19,089 --> 00:32:20,550 ‫و باعث تضعیف شدن موجود شیطانی شد 357 00:32:20,585 --> 00:32:23,025 ‫چون هنوز خودِ ناتالی یه جایی اونجاست. 358 00:32:24,391 --> 00:32:25,423 ‫چی بگم. 359 00:32:26,756 --> 00:32:28,756 ‫اگه پدر کویین دست به کار نمی‌شد... 360 00:32:30,529 --> 00:32:31,528 ‫خوبی؟ 361 00:32:33,664 --> 00:32:35,235 ‫آره. 362 00:32:42,211 --> 00:32:43,738 ‫فکر کنم اینو برای من کشیده. 363 00:32:45,742 --> 00:32:46,741 ‫چطور؟ 364 00:32:49,383 --> 00:32:51,350 ‫خواهر کوچیکم، امیلیا. 365 00:32:52,287 --> 00:32:53,286 ‫بهش... 366 00:32:54,454 --> 00:32:55,519 ‫بهش تجاوز کردن. 367 00:32:57,721 --> 00:32:58,720 ‫باردار شد. 368 00:33:01,197 --> 00:33:02,196 ‫خیلی متاسفم. 369 00:33:04,794 --> 00:33:07,663 ‫بچه رو از دست داد. 370 00:33:10,767 --> 00:33:12,404 ‫از اون موقع تسخیر شده. 371 00:36:05,942 --> 00:36:06,941 ‫سلام. 372 00:36:11,013 --> 00:36:12,551 ‫حالت چطوره؟ 373 00:36:13,653 --> 00:36:15,422 ‫خوابم میاد. 374 00:36:18,988 --> 00:36:20,559 ‫اینجا اتاقم نیست. 375 00:36:22,662 --> 00:36:23,661 ‫نه. 376 00:36:26,864 --> 00:36:28,699 ‫یه اتاق خاصه. 377 00:36:31,374 --> 00:36:32,868 ‫یه خواب بد دیدم. 378 00:36:34,872 --> 00:36:36,377 ‫متاسفم. 379 00:36:38,612 --> 00:36:40,876 ‫یادت میاد چی خواب دیدی؟ 380 00:36:43,815 --> 00:36:46,519 ‫تو یه اتاق بودم. 381 00:36:46,554 --> 00:36:48,653 ‫شبیه همین اتاق بود. 382 00:36:48,688 --> 00:36:49,687 ‫و... 383 00:36:50,657 --> 00:36:51,986 ‫چند نفر اونجا بودن. 384 00:36:52,021 --> 00:36:53,361 ‫همه داشتن فریاد می‌زدن. 385 00:36:55,398 --> 00:36:56,925 ‫سر تو فریاد می‌زدن؟ 386 00:36:58,731 --> 00:37:01,963 ‫نمی‌فهمیدم چی می‌گفتن. 387 00:37:01,998 --> 00:37:04,636 ‫فکر کنم با یکی دیگه حرف می‌زدن. 388 00:37:05,903 --> 00:37:06,968 ‫کی؟ 389 00:37:10,677 --> 00:37:11,841 ‫با اون صدا. 390 00:37:14,417 --> 00:37:15,548 ‫صدای کی؟ 391 00:37:17,519 --> 00:37:19,651 ‫یه چیزایی بهم میگه. 392 00:37:19,686 --> 00:37:21,851 ‫قول یه چیزایی رو بهم میده. 393 00:37:21,886 --> 00:37:23,083 ‫گاهی... 394 00:37:24,889 --> 00:37:26,592 ‫یه چیزایی نشونم میده. 395 00:37:27,991 --> 00:37:29,694 ‫خیلی بدن. 396 00:37:29,729 --> 00:37:31,762 ‫چیزی نیست. 397 00:37:31,797 --> 00:37:32,862 ‫می‌تونی بهم بگی. 398 00:37:35,768 --> 00:37:37,636 ‫تو اونجا بودی. 399 00:37:39,739 --> 00:37:40,738 ‫ولی... 400 00:37:42,841 --> 00:37:44,643 ‫داد نمی‌زدی. 401 00:37:48,616 --> 00:37:49,615 ‫ناتالی؟ 402 00:37:57,988 --> 00:37:59,658 ‫ناتالی تطهیر نشده، نه؟ 403 00:38:00,661 --> 00:38:02,826 ‫مطمئن نیستیم. 404 00:38:02,861 --> 00:38:04,927 ‫ممکنه شیطان موقتاً وارد جسمش شده. 405 00:38:06,535 --> 00:38:08,062 ‫بازم مراسم جنگیری انجام می‌دید؟ 406 00:38:09,637 --> 00:38:12,099 ‫دختره تحت مراقبت باقی می‌مونه. 407 00:38:12,134 --> 00:38:13,804 ‫اگه وضعیتش بدتر بشه، 408 00:38:13,839 --> 00:38:16,136 ‫شاید فراتر از توانایی‌مون باشه ‫که بتونیم کنترلش کنیم. 409 00:38:17,711 --> 00:38:19,139 ‫منتقل میشه واتیکان. 410 00:38:21,649 --> 00:38:23,583 ‫منظورتون اینه شاید یه مورد مرگبار باشه؟ 411 00:38:31,054 --> 00:38:33,120 ‫من می‌خوام پیشش بمونم، پدر. 412 00:38:33,155 --> 00:38:34,825 ‫باهاش ارتباط برقرار کردم. 413 00:38:34,860 --> 00:38:37,465 ‫مشکل دقیقاً همینه. 414 00:38:37,500 --> 00:38:40,963 ‫جنگیر میانجی و معترفه، 415 00:38:40,998 --> 00:38:41,997 ‫نه یه دوست. 416 00:38:43,572 --> 00:38:45,506 ‫اگه بتونم کمکش کنم چی؟ 417 00:38:45,541 --> 00:38:49,103 ‫موارد مرگبار خیلی پیچیده و حساسن. 418 00:38:49,138 --> 00:38:52,480 ‫فقط خبره‌ترین کشیشان می‌تونن از پسش بر بیان. 419 00:38:56,046 --> 00:38:57,617 ‫اگه می‌خوای کمکش کنی، 420 00:38:58,851 --> 00:39:01,214 ‫براش دعا کن. 421 00:39:01,249 --> 00:39:04,624 ‫نیروت درون روحته نه جسمت. 422 00:39:06,727 --> 00:39:08,661 ‫شایدم بهبودی کامل پیدا کنه. 423 00:39:25,238 --> 00:39:27,238 ‫[نهم مارس: ناتالی یادش اومد منو دیده...] 424 00:39:30,108 --> 00:39:32,108 ‫[یه مورد مرگبار، ناتالی؟] 425 00:39:37,698 --> 00:39:39,698 ‫قربانی رو باید نادیده گرفت؟ 426 00:39:39,699 --> 00:39:40,699 ‫«قربانی». 427 00:40:02,750 --> 00:40:05,685 ‫خواهر، کاردینال متیوز این کتابا رو می‌خوان. 428 00:40:29,020 --> 00:40:29,820 ‫[پروندۀ مرگبار] 429 00:40:40,060 --> 00:40:41,000 ‫[به واتیکان ارجاع داده شد] 430 00:40:44,000 --> 00:40:46,500 ‫[بیخوابی. شوک الکتریکی. خارج‌سازی طحال.] 431 00:40:49,329 --> 00:40:50,239 ‫[بیمار فوت کرد.] 432 00:40:55,032 --> 00:40:56,390 ‫[پرونده‌های مرگبار: بریدگی، خود معیوب‌سازی] 433 00:41:03,292 --> 00:41:04,592 ‫[بیمار فوت کرد.] 434 00:41:07,053 --> 00:41:08,053 ‫[به واتیکان ارجاع داده شد] 435 00:41:18,305 --> 00:41:18,905 ‫[بیمار فوت کرد.] 436 00:41:24,405 --> 00:41:25,405 ‫[بیمار مرخص شد.] 437 00:41:26,915 --> 00:41:27,895 ‫[مرخص شد] 438 00:41:29,865 --> 00:41:31,865 ‫[مصاحبه: نوار آی‌وی/جی‌3دی] 439 00:41:37,977 --> 00:41:40,043 ‫وقتی سربازها اومدن دم خونه‌تون 440 00:41:40,078 --> 00:41:42,012 ‫چه اتفاقی افتاد؟ 441 00:41:42,047 --> 00:41:45,378 ‫من و دو تا خواهر کوچیکم خونه بودیم. 442 00:41:45,413 --> 00:41:49,019 ‫گفتن یکی‌مون می‌تونه بره. ‫من فرار کردم. 443 00:41:49,054 --> 00:41:52,990 ‫منتظر هیچی نشدم. ‫فقط فرار کردم. 444 00:41:53,025 --> 00:41:54,222 ‫فرار کردی و... 445 00:41:54,257 --> 00:41:56,158 ‫و سربازها خواهرات رو با تیر زدن؟ 446 00:41:57,766 --> 00:41:59,799 ‫بله. 447 00:41:59,834 --> 00:42:02,032 ‫میلا، در مورد صدای تو سرت بگو. 448 00:42:03,398 --> 00:42:06,234 ‫هنوز صدای تیراندازی رو می‌شنوم. 449 00:42:06,269 --> 00:42:09,336 ‫شیطان لابه لای صدای تیراندازی باهام حرف زد. 450 00:42:09,371 --> 00:42:11,008 ‫کنترل رو به دست گرفت. 451 00:42:12,143 --> 00:42:14,209 ‫باشه. 452 00:42:14,244 --> 00:42:15,947 ‫ولی بعدش تطهیر شدی، درسته؟ ‫[کنترل] 453 00:42:15,982 --> 00:42:17,113 ‫مراسم جنگیری برات انجام دادن. 454 00:42:17,918 --> 00:42:19,885 ‫و التیام پیدا کردی. 455 00:42:19,920 --> 00:42:20,919 ‫«التیام»؟ 456 00:42:33,263 --> 00:42:35,296 ‫همچنان خودآزاری می‌کردم، 457 00:42:35,331 --> 00:42:37,331 ‫ولی جسمش هنوز اینجاست. 458 00:42:38,972 --> 00:42:41,104 ‫خودت این بلا رو سر خودت آوردی؟ 459 00:42:41,139 --> 00:42:43,172 ‫از خداوند طلب آمرزش ‌کردم. 460 00:42:43,207 --> 00:42:47,913 ‫همش دعا کردم ‫ولی تو دلم می‌دونستم. 461 00:42:47,948 --> 00:42:50,047 ‫لیاقت آمرزش رو نداشتم. 462 00:42:52,608 --> 00:42:54,808 ‫[احساس گناه، شرمساری] 463 00:42:59,729 --> 00:43:01,960 ‫مادرم بابت کاری که کرده بود ‫عذاب وجدان داشت. 464 00:43:04,426 --> 00:43:05,931 ‫تنها پیشش بودم. 465 00:43:05,966 --> 00:43:07,768 ‫اَنی؟ 466 00:43:07,803 --> 00:43:09,869 ‫کجایی؟ 467 00:43:14,040 --> 00:43:15,237 ‫اَنی؟ 468 00:43:21,377 --> 00:43:22,981 ‫اَنی! 469 00:43:53,948 --> 00:43:56,212 ‫چیزی که میگی خیلی وحشتناکه. 470 00:43:56,247 --> 00:43:57,345 ‫تجربه تکاندهنده‌اییه. 471 00:43:59,052 --> 00:44:01,987 ‫رویارویی با چنین خاطراتی خیلی سخته. 472 00:44:05,861 --> 00:44:08,191 ‫مادرت در نهایت... 473 00:44:10,228 --> 00:44:11,766 ‫خودکشی کرد. 474 00:44:15,035 --> 00:44:18,168 ‫و تو خودتو مسئول مرگش می‌دونستی. 475 00:44:18,203 --> 00:44:20,841 ‫یه واکنش رایج در قبال ضربۀ روحیـه، اَن. 476 00:44:20,876 --> 00:44:23,041 ‫که قربانی احساس شرمساری کنه. 477 00:44:24,506 --> 00:44:27,309 ‫و تنها راه برای خلاص شدن از این خاطرات 478 00:44:27,344 --> 00:44:29,113 ‫اینه که باهاشون روبرو بشی. 479 00:44:30,149 --> 00:44:31,951 ‫با ضربۀ روحیت روبرو شو. 480 00:44:48,838 --> 00:44:49,936 ‫این پایین چی کار داری؟ 481 00:44:49,971 --> 00:44:51,366 ‫ناتالی چی شده؟ 482 00:44:51,401 --> 00:44:53,203 ‫دسترسی رو محدود کردن. 483 00:44:53,238 --> 00:44:54,237 ‫چرا؟ 484 00:44:54,910 --> 00:44:56,338 ‫نمی‌دونم. 485 00:44:56,373 --> 00:44:57,779 ‫شاید می‌خوان منتقلش کنن. 486 00:45:16,327 --> 00:45:17,326 ‫پدر دانتی. 487 00:45:19,462 --> 00:45:20,461 ‫سلام. 488 00:45:22,597 --> 00:45:24,036 ‫خیلی‌خب. 489 00:45:24,071 --> 00:45:25,367 ‫پدر. 490 00:45:25,402 --> 00:45:27,534 ‫نباید اجازه بدید ناتالی رو منتقل کنن. 491 00:45:27,569 --> 00:45:29,371 ‫من اسناد رو دیدم. 492 00:45:29,406 --> 00:45:32,473 ‫میزان مرگ پرونده‌های مرگبار ‫بیشتر از 90 درصده. 493 00:45:32,508 --> 00:45:35,146 ‫ایمانمون به آمار و اعداد وابسته نیست. 494 00:45:35,181 --> 00:45:36,444 ‫نه. نه، نیست. 495 00:45:36,479 --> 00:45:38,248 ‫ولی فکر نمی‌کنم اکیداً 496 00:45:38,283 --> 00:45:39,480 ‫به مراسم جنگیری هم وابسته باشه. 497 00:45:40,989 --> 00:45:42,384 ‫نه؟ 498 00:45:42,419 --> 00:45:44,221 ‫این آیین هزاران ساله که 499 00:45:44,256 --> 00:45:46,355 ‫به عنوان کلام خداوند پابرجا مونده. 500 00:45:46,390 --> 00:45:48,863 ‫و تو ازش یادداشت برداشتی؟ 501 00:45:48,898 --> 00:45:51,360 ‫راستی اون اسناد رو از کجا خوندی؟ 502 00:45:51,395 --> 00:45:53,560 ‫می‌دونم، قانون رو زیرپا گذاشتم. 503 00:45:53,595 --> 00:45:58,268 ‫ولی پای یه دختر تنها و وحشت‌زده در میونه. 504 00:45:58,303 --> 00:45:59,401 ‫وقتی مبارزه رو شخصیش کنی 505 00:45:59,436 --> 00:46:01,205 ‫همه چی رو به خطر میندازی. 506 00:46:01,240 --> 00:46:03,636 ‫آخه شخصی هست، پدر. ‫نکته‌ش همینه. 507 00:46:03,671 --> 00:46:07,981 ‫خودتون گفتید جنگیری ظریف‌کاری داره. 508 00:46:08,016 --> 00:46:09,950 ‫و با اینحال، هرگز از دید قربانی 509 00:46:09,985 --> 00:46:11,248 ‫بهش نگاه نکردیم. 510 00:46:11,283 --> 00:46:12,645 ‫این موجود شیطانی چی می‌خواد؟ 511 00:46:12,680 --> 00:46:14,889 ‫می‌خواد انسانیت رو از فرد تسخیرشده بگیره 512 00:46:14,924 --> 00:46:17,485 ‫و کاری کنه حس کنه سزاوار عشق خداوند نیست. 513 00:46:17,520 --> 00:46:20,191 ‫هدفمون باید این باشه که با ‫فرد تسخیرشده ارتباط برقرار کنیم 514 00:46:20,226 --> 00:46:22,930 ‫و کمکش کنیم ‫برای حفظ انسانیتش بجنگه. 515 00:46:22,965 --> 00:46:27,198 ‫کاری کنیم خودِ فرد هم ما رو ببینه، ‫نه فقط نیروهای شیطانی. 516 00:46:27,233 --> 00:46:32,665 ‫امکانش نیست مواردی باشن، ‫موارد خاص 517 00:46:32,700 --> 00:46:34,502 ‫که مراسم جنگیری براشون جواب نده؟ 518 00:46:36,506 --> 00:46:39,441 ‫از چه لحاظ خاص باشن؟ 519 00:46:39,476 --> 00:46:43,544 ‫مواردی که حس گناه و شرمساری قربانی اینقدر زیاده 520 00:46:43,579 --> 00:46:45,381 ‫که پذیرای نیروی اهریمنی میشه. 521 00:46:45,416 --> 00:46:47,284 ‫و می‌خواد عذاب بکشه. 522 00:46:47,319 --> 00:46:48,516 ‫خودشو تسلیم شیطان می‌کنه. 523 00:46:52,588 --> 00:46:55,424 ‫شرمساری ناتالی از چی می‌تونه باشه؟ 524 00:46:55,459 --> 00:46:57,228 ‫یه کودک معصومه. 525 00:46:59,430 --> 00:47:01,298 ‫نمی‌دونم. 526 00:47:01,333 --> 00:47:05,434 ‫زمانی لوسیفر زیباترین ‫و قدرتمندترین فرشته در بهشت بود. 527 00:47:05,469 --> 00:47:07,469 ‫ولی به خودش غرّه شد ‫و خداوند بیرونش کرد. 528 00:47:07,504 --> 00:47:09,977 ‫- این... ‫- همینه، خواهر. 529 00:47:10,012 --> 00:47:12,540 ‫بیشتر از چیزی که تصور می‌کنی ‫بهت باور دارم. 530 00:47:12,575 --> 00:47:16,445 ‫ولی باید متوجۀ خطرات کار هم باشی. 531 00:47:16,480 --> 00:47:20,647 ‫اگه از کلیسا روی برگردونی ‫و دنبال خواسته‌ت بری، 532 00:47:20,682 --> 00:47:24,618 ‫اونوقت در تاریکی سرگردون میشی. 533 00:47:26,028 --> 00:47:27,027 ‫تنها. 534 00:47:30,362 --> 00:47:31,361 ‫پدر. 535 00:47:41,505 --> 00:47:43,241 ‫شنیدم چی گفتید. 536 00:47:43,276 --> 00:47:44,407 ‫نباید بذارن ناتالی منتقل بشه. 537 00:47:44,442 --> 00:47:45,672 ‫- دیگه بر نمی‌گرده. ‫- موافقم. 538 00:47:45,707 --> 00:47:47,014 ‫ما زیاد وقت نداریم. 539 00:47:47,742 --> 00:47:49,984 ‫منظورت چیه؟ 540 00:47:50,019 --> 00:47:53,119 ‫شاید یه راهی باشه که بتونی ‫بهشون ثابت کنی حق با توئه. 541 00:47:54,518 --> 00:47:55,990 ‫خواهرت. 542 00:47:56,025 --> 00:47:58,586 ‫تسخیرشده، اَن. می‌دونم تسخیر شده. 543 00:47:58,621 --> 00:48:01,457 ‫و حملاتی که بهش دست میده ‫بدتر و بدتر میشن. 544 00:48:01,492 --> 00:48:04,064 ‫سعی کردم اینجا بستریش کنم ولی... 545 00:48:05,265 --> 00:48:07,628 ‫برای کلیسا پیچیده‌س. 546 00:48:07,663 --> 00:48:09,333 ‫به‌خاطر بچه‌ش. 547 00:48:09,368 --> 00:48:11,104 ‫خواهر خیلی متدینـه. ‫اَن، در مورد حس گناه حرف می‌زنی. 548 00:48:11,139 --> 00:48:13,106 ‫مجبور شد یه تصمیم غیرممکن بگیره. 549 00:48:13,141 --> 00:48:14,635 ‫و الان مثل خوره به جونش افتاده. 550 00:48:16,177 --> 00:48:18,771 ‫خودش شیطان رو راه داده. 551 00:48:18,806 --> 00:48:23,149 ‫می‌خوای مراسم جنگیری غیرمجاز انجام بدی؟ 552 00:48:24,779 --> 00:48:25,987 ‫تنهایی نه. 553 00:48:27,650 --> 00:48:30,090 ‫خواهش می‌کنم، اَن. 554 00:48:30,125 --> 00:48:31,454 ‫خواهرم دیگه وقت نداره. 555 00:48:31,489 --> 00:48:33,489 ‫دیدم با ناتالی چی کار کردی. 556 00:48:33,524 --> 00:48:34,721 ‫تو یه موهبت داری. 557 00:48:34,756 --> 00:48:36,459 ‫با فردتسخیرشده ارتباط بر قرار می‌کنی. 558 00:48:36,494 --> 00:48:39,726 ‫از شیطان عبور می‌کنی ‫و خودِ فرد رو می‌بینی. 559 00:48:39,761 --> 00:48:41,299 ‫اگه واقعاً به حرفات اعتقاد داری... 560 00:48:41,334 --> 00:48:43,598 ‫ناتالی هنوز تسخیره شده‌س. 561 00:48:43,633 --> 00:48:45,006 ‫و هنوز زنده‌س. 562 00:49:11,100 --> 00:49:12,429 ‫سلام، مامان. 563 00:49:15,467 --> 00:49:16,499 ‫پسرم. 564 00:49:31,516 --> 00:49:33,714 ‫مادرم میگه سه روزه که خوابیده. 565 00:49:50,799 --> 00:49:51,831 ‫حاضری؟ 566 00:49:53,241 --> 00:49:54,240 ‫تو چی؟ 567 00:51:49,357 --> 00:51:51,951 ‫خواهر کوچولو... 568 00:51:51,986 --> 00:51:54,789 ‫اسمش اَن ـه. اومده کمکت کنه. باشه؟ 569 00:51:55,429 --> 00:51:56,428 ‫امیلیا. 570 00:51:57,926 --> 00:51:58,925 ‫صدامو می‌شنوی؟ 571 00:52:01,028 --> 00:52:02,797 ‫متوقف نمیشه. 572 00:52:04,471 --> 00:52:05,470 ‫صدا؟ 573 00:52:07,606 --> 00:52:10,904 ‫هیچ اختیار و قدرتی نداره ‫مگه اینکه خودت بهش بدی. 574 00:52:13,942 --> 00:52:14,941 ‫باشه. 575 00:52:18,518 --> 00:52:21,013 ‫«خوشا به حال کسانی که گناهانشان آمرزیده و 576 00:52:21,048 --> 00:52:22,949 ‫خطاهایشان بخشیده شده است. 577 00:52:22,984 --> 00:52:25,490 ‫خوشا به حال کسی که ‫خداوند او را مجرم نشمارد، 578 00:52:25,525 --> 00:52:27,624 ‫و کسی که در او مکر و حیله‌ای نیست.» 579 00:52:29,826 --> 00:52:34,994 ‫می‌دونی چه حسی داره ‫وقتی یه چیزی درونت رشد می‌کنه. 580 00:52:35,832 --> 00:52:37,502 ‫مگه نه، خواهر؟ 581 00:52:42,410 --> 00:52:43,409 ‫بله. 582 00:52:45,941 --> 00:52:47,710 ‫حداقل این زنیکه هرزه می‌دونست 583 00:52:47,745 --> 00:52:50,317 ‫پدر بچه کیه. 584 00:53:16,004 --> 00:53:17,872 ‫کمکم کن! 585 00:53:20,745 --> 00:53:22,547 ‫خواهش می‌کنم. خواهش می‌کنم. 586 00:53:41,568 --> 00:53:43,370 ‫امیلیا، گوش کن چی میگم. 587 00:53:43,405 --> 00:53:44,932 ‫رو صدای من تمرکز کن. 588 00:53:44,967 --> 00:53:47,605 ‫صدات رو نمی‌شنوه. 589 00:53:49,774 --> 00:53:52,940 ‫امیلیا، شیطان افراد متدین رو طعمه قرار میده 590 00:53:52,975 --> 00:53:55,679 ‫چون حس گناهمون خیلی عمیقه. 591 00:54:00,653 --> 00:54:01,784 ‫اَن... 592 00:54:08,529 --> 00:54:10,122 ‫چشمات رو باز کن. 593 00:54:10,157 --> 00:54:12,960 ‫این جسم... این جسم برای توئه. ‫واسه اون نیست. 594 00:54:12,995 --> 00:54:15,468 ‫مجبور نیستی دیگه ازش مخفی بشی. 595 00:54:15,503 --> 00:54:17,866 ‫می‌دونم بچه رو نمی‌خواستی. 596 00:54:19,100 --> 00:54:21,067 ‫می‌خواستی همه چی تموم بشه. 597 00:54:21,102 --> 00:54:22,409 ‫مثل تو؟ 598 00:54:26,415 --> 00:54:28,107 ‫آره. 599 00:54:28,142 --> 00:54:30,912 ‫- اَن... ‫- می‌دونم سرخوردگی چه حسی داره. 600 00:54:30,947 --> 00:54:33,486 ‫شرمساری چطور داغونت می‌کنه. 601 00:54:33,521 --> 00:54:35,389 ‫هیمشه این حس رو داری و رشد می‌کنه. 602 00:54:35,424 --> 00:54:36,423 ‫اَن. 603 00:54:38,691 --> 00:54:39,987 ‫مزامیر فصل 86، آیه 5 رو بخون. 604 00:54:43,091 --> 00:54:44,959 ‫«تو، خدای مهربان و بخشنده هستی، 605 00:54:44,994 --> 00:54:47,126 ‫و به کسانی که به تو روی می‌آورند، ‫بسیار رحیم...» 606 00:54:47,161 --> 00:54:49,128 ‫هرگز نمی‌تونه مانع عشق خداوند بهت بشه. 607 00:54:50,164 --> 00:54:51,966 ‫ازش مخفی نشو. 608 00:54:52,001 --> 00:54:53,506 ‫این همه درد و رنج. 609 00:54:55,004 --> 00:54:57,906 ‫با من درد و رنج رو حس کن. ‫با همدیگه می‌ریم. 610 00:54:57,941 --> 00:55:02,482 ‫«تو خدای مهربان و بخشنده هستی...» 611 00:55:02,517 --> 00:55:04,979 ‫به خودت اعتراف کن و بخشیده میشی. 612 00:55:23,505 --> 00:55:24,504 ‫چطور... 613 00:55:31,040 --> 00:55:32,039 ‫تموم شد. 614 00:55:33,647 --> 00:55:34,976 ‫امیلیا، آزاد شدی. 615 00:55:37,849 --> 00:55:39,145 ‫خودتو آزاد کردی. 616 00:55:47,595 --> 00:55:48,891 ‫تتوی بالای مچت... 617 00:55:49,828 --> 00:55:50,860 ‫واسه دار و دسته تبهکاریه؟ 618 00:55:52,897 --> 00:55:53,929 ‫آره، بود. 619 00:56:00,201 --> 00:56:02,069 ‫وقتی 15 سالم بود حامله شدم. 620 00:56:04,645 --> 00:56:07,140 ‫خیلی مست بودم و یادم نمی‌اومد پدرش کی بود. 621 00:56:09,111 --> 00:56:11,683 ‫از پرورشگاه انداختنم بیرون. 622 00:56:11,718 --> 00:56:14,719 ‫به لطف خدا، گذرم به یه صومعه افتاد 623 00:56:14,754 --> 00:56:16,721 ‫که توسط خواهران مریم مقدس اداره می‌شد. 624 00:56:18,021 --> 00:56:19,185 ‫و اونا قبولم کردن. 625 00:56:20,188 --> 00:56:21,187 ‫بهم محبت کردن. 626 00:56:22,894 --> 00:56:23,992 ‫بچه چی شد؟ 627 00:56:29,571 --> 00:56:31,670 ‫خواهرها ترتیب فرزندخوندیگش رو دادن. 628 00:56:36,743 --> 00:56:39,238 ‫فقط یه لحظه بغلش کردم. 629 00:56:39,273 --> 00:56:40,481 ‫ولی... 630 00:56:43,277 --> 00:56:44,914 ‫از اون موقع تا حالا همراهم بوده. 631 00:56:55,696 --> 00:56:57,058 ‫ولش کردم. 632 00:56:59,568 --> 00:57:00,732 ‫و دعا می‌کنم... 633 00:57:02,571 --> 00:57:03,933 ‫خدا منو ببخشه. 634 00:57:14,748 --> 00:57:16,550 ‫«تو خدای مهربان... 635 00:57:18,246 --> 00:57:19,245 ‫و بخشنده هستی.» 636 00:57:20,787 --> 00:57:22,149 ‫هی. 637 00:57:23,922 --> 00:57:24,987 ‫خدا بخشیدتت. 638 00:59:18,740 --> 00:59:20,674 ‫کاردینال متیوز کارت داره. 639 00:59:24,207 --> 00:59:25,844 ‫بله، خواهر. 640 00:59:50,200 --> 00:59:51,199 ‫عالیجناب. 641 00:59:52,873 --> 00:59:56,204 ‫متاسفانه خبر ناگواری دارم. 642 00:59:56,239 --> 00:59:59,779 ‫امیلیا، خواهر پدر دانتی ‫دیشب خودکشی کرد. 643 01:00:00,815 --> 01:00:02,012 ‫چی؟ 644 01:00:02,047 --> 01:00:04,080 ‫مادر امیلیا به کلیسای محل گزارش داده 645 01:00:04,115 --> 01:00:07,347 ‫که تو براش مراسم جنگیری انجام دادی. 646 01:00:08,856 --> 01:00:09,855 ‫حقیقت داره؟ 647 01:00:13,223 --> 01:00:14,959 ‫خیلی معذرت می‌خوام. 648 01:00:16,193 --> 01:00:17,863 ‫پس حقیقت داره. 649 01:00:17,898 --> 01:00:19,260 ‫بله، فکر کردم من... 650 01:00:19,295 --> 01:00:21,900 ‫فکر کردی از کلیسا که هزاران ساله قدمت داره 651 01:00:21,935 --> 01:00:24,298 ‫بیشتر چیز سرت میشه؟ 652 01:00:24,333 --> 01:00:25,431 ‫معلومه که نه. 653 01:00:25,466 --> 01:00:28,137 ‫کاردانیت رو دست‌بالا گرفتی 654 01:00:28,172 --> 01:00:31,206 ‫و تو دام شیطان افتادی. 655 01:00:31,241 --> 01:00:34,044 ‫خواهش می‌کنم. ‫تقصیر خواهر اَن نبود. 656 01:00:34,079 --> 01:00:36,882 ‫من درموند بودم. 657 01:00:36,917 --> 01:00:39,753 ‫اصلاً برای انجام مراسم جنگیری آمادگی نداشتید. 658 01:00:40,316 --> 01:00:42,349 ‫شیاطین برای اجتناب 659 01:00:42,384 --> 01:00:44,318 ‫از حملات بیشتر عقب‌نشینی می‌کنن. 660 01:00:45,860 --> 01:00:47,189 ‫شما رو فریب داد. 661 01:00:48,830 --> 01:00:49,961 ‫شکست نخورد. 662 01:00:51,899 --> 01:00:54,328 ‫هر دوتون به اعتماد کلیسا خیانت کردید. 663 01:00:54,363 --> 01:00:57,331 ‫و معتقدم اشتباه کردید. 664 01:01:00,534 --> 01:01:02,941 ‫به نظرم... 665 01:01:02,976 --> 01:01:06,175 ‫به نظرم به صلاحه برگردم پیش خواهران ‫صومعه مریم مقدس. 666 01:02:01,595 --> 01:02:02,803 ‫بیا تو. 667 01:02:06,468 --> 01:02:07,874 ‫ممنون قبول کردی منو ببینی. 668 01:02:13,013 --> 01:02:14,342 ‫خب، 669 01:02:15,345 --> 01:02:17,609 ‫چه دلگیره. 670 01:02:17,644 --> 01:02:21,283 ‫ظاهراً سرپرست صومعه، بندتا کارلینی 671 01:02:21,318 --> 01:02:25,958 ‫35 سال باقیمونده زندگیش رو ‫تو یه سوراخ کوچیک زیر زمین سپری کرد. 672 01:02:25,993 --> 01:02:30,259 ‫تو روز مرگش، ‫گفت یه لحظه پشیمون نیست. 673 01:02:30,294 --> 01:02:32,063 ‫نمی‌دونستم شما با تاریخ 674 01:02:32,098 --> 01:02:35,363 ‫عارفانه کاتولیک آشنایی داری. 675 01:02:35,398 --> 01:02:37,200 ‫تصحیلات دانشگاهی دارم. 676 01:02:37,235 --> 01:02:38,564 ‫دوست دارم داستان رو از هر دو طرف بشنوم. 677 01:02:41,173 --> 01:02:43,140 ‫شنیدم چه اتفاقی افتاد. 678 01:02:44,506 --> 01:02:46,077 ‫خواهر پدر دانتی. 679 01:02:47,608 --> 01:02:49,542 ‫واقعاً فکر کردم با خودش ارتباط برقرار کردم. 680 01:02:54,087 --> 01:02:55,152 ‫اومدم... 681 01:02:57,926 --> 01:02:58,958 ‫اینو بهت بدم. 682 01:03:04,658 --> 01:03:08,264 ‫«نقش مغز، ذهن و جسم در التیام 683 01:03:08,299 --> 01:03:10,530 ‫ضربۀ روحی.» 684 01:03:10,565 --> 01:03:12,268 ‫می‌دونم اهل مطالعه هستی، 685 01:03:12,303 --> 01:03:15,337 ‫فکر کردم تو دوران تبعیدت ازش خوشت بیاد. 686 01:03:18,507 --> 01:03:19,506 ‫اَن. 687 01:03:20,542 --> 01:03:23,180 ‫بیمارانی داشتم که... 688 01:03:23,215 --> 01:03:25,479 ‫مهم نیست چقدر تلاش کردم، 689 01:03:25,514 --> 01:03:26,986 ‫نتونستم نجات‌شون بدم. 690 01:03:33,192 --> 01:03:35,654 ‫شاید خیالت راحت بشه ‫اگه بگم ناتالی مرخص شده. 691 01:03:38,395 --> 01:03:40,032 ‫چی؟ 692 01:03:40,067 --> 01:03:41,660 ‫بعد از ارزیابی مشکلی نداشت، 693 01:03:41,695 --> 01:03:43,662 ‫و امروز صبح فرستادنش خونه پیش مادرش. 694 01:03:52,574 --> 01:03:55,014 ‫تو وارد مسیر جدیدی شدی. 695 01:03:55,049 --> 01:03:56,477 ‫طبیعیه احساس سردرگمی کنی. 696 01:03:58,283 --> 01:03:59,447 ‫ادامه بده. 697 01:04:32,119 --> 01:04:33,118 ‫پدر دانتی. 698 01:04:34,781 --> 01:04:35,989 ‫خواهر اَن. 699 01:04:38,752 --> 01:04:39,960 ‫اینجا چی کار داری؟ 700 01:04:42,558 --> 01:04:44,393 ‫یه اتفاقی تو مدرسه افتاد. 701 01:04:46,595 --> 01:04:47,594 ‫ناتالی. 702 01:04:50,467 --> 01:04:51,466 ‫بیا قدم بزنیم. 703 01:04:54,801 --> 01:04:56,735 ‫یهویی وضعیتش عود کرد 704 01:04:56,770 --> 01:04:58,374 ‫و برش گردوندن. 705 01:05:17,692 --> 01:05:20,231 ‫یه کشیش و دوتا بهیار کشته شدن. 706 01:05:22,103 --> 01:05:26,171 ‫برای روح‌‌شون و رستگاری ناتالی دعا می‌کنم. 707 01:05:26,206 --> 01:05:28,239 ‫یه مورد مرگبار ـه. ‫می‌فرستنش رم. 708 01:05:28,274 --> 01:05:30,340 ‫نه، واسه این کار وقت نداریم. 709 01:05:30,375 --> 01:05:33,640 ‫همش چند ساعت وقت داره نه چند روز. 710 01:05:33,675 --> 01:05:36,313 ‫بردنش تو سرداب زیر ساختمون اصلی. 711 01:05:36,348 --> 01:05:38,546 ‫هنوز اونجا سلول دارن. 712 01:05:38,581 --> 01:05:40,383 ‫سلول؟ 713 01:05:40,418 --> 01:05:41,747 ‫بخشی از ساختار اصلی ساختمان بوده. 714 01:05:43,685 --> 01:05:46,521 ‫کاملاً از بقیه مدرسه جداش کردن. 715 01:05:48,129 --> 01:05:50,195 ‫فکر نکنم جون افراد بیشتری رو به‌خطر بندازن 716 01:05:50,230 --> 01:05:52,164 ‫که یه مراسم جنگیری دیگه براش برگزار کنن. 717 01:05:52,199 --> 01:05:53,198 ‫چرا؟ 718 01:05:54,762 --> 01:05:56,333 ‫چرا اینا رو به من میگی؟ 719 01:05:58,271 --> 01:05:59,732 ‫چون ناتالی اینو بهم داد. 720 01:06:20,887 --> 01:06:23,789 ‫وقتی واسه اولین بار اومدم صومعه مریم مقدس ‫اینو بهم دادن. 721 01:06:26,497 --> 01:06:29,201 ‫تسبیح رو پیچیدم دور دست دختر کوچولوم 722 01:06:29,236 --> 01:06:30,697 ‫همون روزی که واگذارش کردم. 723 01:06:40,907 --> 01:06:42,115 ‫پدر. 724 01:06:43,811 --> 01:06:45,316 ‫ناتالی دخترمه. 725 01:06:48,156 --> 01:06:50,156 ‫شیطان داره ازش استفاده می‌کنه 726 01:06:51,456 --> 01:06:52,587 ‫تا دستش به من برسه. 727 01:06:55,295 --> 01:06:57,262 ‫نمی‌تونم بذارم به‌خاطر من عذاب بکشه. 728 01:06:58,892 --> 01:07:00,100 ‫نمی‌ذارم. 729 01:07:16,184 --> 01:07:20,417 ‫باشکوه‌ترین امیر ارتش بهشت، ‫میکائیل، فرشتۀ مقرب. 730 01:07:22,487 --> 01:07:26,390 ‫«در این نبرد از ما 731 01:07:26,425 --> 01:07:29,756 ‫علیه فرمانروایان و اولیای امور دفاع کن. 732 01:07:32,926 --> 01:07:35,498 ‫علیه نیروهای حاکم بر این جهان تاریک... 733 01:07:40,472 --> 01:07:42,571 ‫علیه ارواح شیطانی... 734 01:07:45,972 --> 01:07:47,444 ‫که در آسمان‌ها هستن. 735 01:07:50,317 --> 01:07:52,185 ‫خداوندا، به ما رحم و مرّوت فرما. 736 01:07:55,652 --> 01:07:56,651 ‫آمین.» 737 01:08:47,737 --> 01:08:49,737 ‫این آب مقدسه؟ 738 01:08:49,772 --> 01:08:51,244 ‫آره. 739 01:08:51,279 --> 01:08:52,410 ‫همون چاه غسل تعمیده. 740 01:09:22,035 --> 01:09:24,376 ‫ارواح، نیروهای اهریمنی، 741 01:09:24,411 --> 01:09:27,907 ‫نیروهای شیطانی، فرمانروایان، همراه با... 742 01:09:30,813 --> 01:09:33,418 ‫هوا، آب، آتش... 743 01:09:36,357 --> 01:09:37,356 ‫از اینجا برید. 744 01:09:38,458 --> 01:09:39,457 ‫همین حالا. 745 01:09:42,957 --> 01:09:43,989 ‫ریموند، برو. 746 01:09:44,959 --> 01:09:46,464 ‫دیوونه شدی؟ 747 01:09:46,499 --> 01:09:48,631 ‫- اون خواهرت رو کشت. ‫- نکشت. 748 01:09:49,337 --> 01:09:51,062 ‫برو کنار. 749 01:09:51,097 --> 01:09:53,405 ‫غریبی نکن. 750 01:09:58,071 --> 01:10:00,577 ‫دعوتنامه‌م به دستت رسید. 751 01:10:04,011 --> 01:10:05,043 ‫ناتالی. 752 01:10:06,112 --> 01:10:07,452 ‫بذار اونا برن. 753 01:10:11,590 --> 01:10:12,589 ‫ناتالی. 754 01:10:30,576 --> 01:10:31,839 ‫اَن. 755 01:10:36,780 --> 01:10:37,845 ‫ناتالی. 756 01:10:39,585 --> 01:10:40,584 ‫ناتالی. 757 01:10:41,884 --> 01:10:46,326 ‫♪ صداتو نمی‌شنوم. ♪ 758 01:11:02,575 --> 01:11:03,574 ‫ریموند. 759 01:11:12,420 --> 01:11:13,551 ‫ریموند! 760 01:11:21,495 --> 01:11:22,494 ‫ریموند. 761 01:11:35,443 --> 01:11:36,838 ‫نه. 762 01:12:24,591 --> 01:12:26,459 ‫چرا ولم کردی، مامان؟ 763 01:12:27,957 --> 01:12:30,595 ‫بدون تو خیلی تنها بودم و ‌ترسیدم. 764 01:12:32,258 --> 01:12:33,730 ‫تو ناتالی نیستی. 765 01:12:33,765 --> 01:12:35,633 ‫می‌دونم با کی حرف می‌زنم. 766 01:12:44,138 --> 01:12:45,940 ‫پس واسه یه بارم شده صادق باش. 767 01:12:47,240 --> 01:12:49,141 ‫چرا ولش کردی؟ 768 01:12:51,112 --> 01:12:53,079 ‫- 15 سالم بود. ‫- نه. 769 01:12:54,016 --> 01:12:55,114 ‫دلیلش این نیست. 770 01:12:57,217 --> 01:12:59,151 ‫چه بلایی سر مادرت اومد؟ 771 01:13:07,799 --> 01:13:11,471 ‫خودشو فدا کرد که تو رو نجات بده. 772 01:13:13,101 --> 01:13:16,773 ‫واسه همین نتونستی مادری کنی. 773 01:13:16,808 --> 01:13:19,875 ‫نتونستی مسئول جون یه نفر دیگه باشی. 774 01:13:23,045 --> 01:13:24,550 ‫ولی حالا می‌تونم. 775 01:13:29,216 --> 01:13:30,787 ‫اَن. اَن! 776 01:13:37,290 --> 01:13:38,498 ‫تو بُردی. 777 01:13:53,581 --> 01:13:55,680 ‫خیلی دوستت دارم، مامان. 778 01:14:07,353 --> 01:14:08,990 ‫ناتالی. 779 01:14:17,033 --> 01:14:18,296 ‫اَن! 780 01:14:26,009 --> 01:14:27,041 ‫فرار کنید. 781 01:15:06,181 --> 01:15:07,917 ‫چه اتفاقی داره می‌افته؟ 782 01:15:07,952 --> 01:15:10,051 ‫ناتالی. من پدر دانتی هستم. 783 01:15:10,086 --> 01:15:12,922 ‫قراره قایم موشک بازی کنیم. خب؟ ‫باید از اینجا بری. 784 01:15:12,957 --> 01:15:13,956 ‫زود باش. 785 01:15:18,666 --> 01:15:20,391 ‫باشه. ببین چی میگم. 786 01:15:20,426 --> 01:15:23,966 ‫می‌خوام یه جالی خیلی خوب قایم بشی. باشه؟ ‫برو. 787 01:15:24,001 --> 01:15:25,000 ‫برو. 788 01:15:50,764 --> 01:15:52,225 ‫زود باش. 789 01:15:53,459 --> 01:15:54,667 ‫زود باش. 790 01:16:02,974 --> 01:16:04,303 ‫اَن. 791 01:16:15,085 --> 01:16:17,019 ‫اَن، می‌دونم اونجایی، باشه؟ 792 01:16:17,054 --> 01:16:18,416 ‫باید به حرفم گوش بدی، خب؟ 793 01:16:18,451 --> 01:16:20,693 ‫فقط بذار ناتالی بره؟ 794 01:16:20,728 --> 01:16:22,123 ‫ولش کن بره. 795 01:17:04,266 --> 01:17:06,200 ‫نترس. 796 01:17:12,241 --> 01:17:13,471 ‫اَنی. 797 01:17:16,344 --> 01:17:17,816 ‫اَنی. 798 01:17:22,889 --> 01:17:24,416 ‫ولش کن، اَنی. 799 01:17:24,451 --> 01:17:26,418 ‫ولش کن، اَنی. 800 01:17:27,355 --> 01:17:29,157 ‫اَنی، ولش کن. 801 01:17:29,192 --> 01:17:30,829 ‫اَنی، ولش کن. 802 01:17:32,195 --> 01:17:35,163 ‫من اینجا پیشتم. 803 01:17:35,198 --> 01:17:38,298 ‫مادرم هرگز از جنگیدن با شیطان درونش دست نکشید. 804 01:17:39,268 --> 01:17:40,465 ‫تا نفس آخر ادامه داد. 805 01:17:54,954 --> 01:17:56,481 ‫ول کن. 806 01:18:07,296 --> 01:18:10,066 ‫من پیشتم. 807 01:18:26,854 --> 01:18:27,853 ‫اَن. 808 01:18:35,093 --> 01:18:37,027 ‫میکائیل، فرشتۀ مقرب! 809 01:18:45,631 --> 01:18:47,235 ‫در این لحظه از ما دفاع کن. 810 01:18:56,576 --> 01:18:57,949 ‫پناه ما باش. 811 01:19:00,547 --> 01:19:02,052 ‫شیطان را بفرست جهنم. 812 01:19:21,568 --> 01:19:24,074 ‫نیروت درون روحتـه. 813 01:19:24,109 --> 01:19:25,141 ‫نه جسمت. 814 01:19:28,311 --> 01:19:30,410 ‫وارد مسیر جدیدی شدی. 815 01:19:30,445 --> 01:19:31,543 ‫ادامه بده. 816 01:19:33,118 --> 01:19:35,316 ‫دیگه مجبور نیستی ازش مخفی بشی. 817 01:19:35,351 --> 01:19:36,889 ‫تمام این درد و رنج. 818 01:19:40,026 --> 01:19:41,553 ‫رهاش کن، اَنی. 819 01:20:07,152 --> 01:20:08,151 ‫اَن. 820 01:20:09,385 --> 01:20:10,384 ‫اَن. 821 01:20:13,994 --> 01:20:14,993 ‫اَن. 822 01:21:07,212 --> 01:21:09,245 ‫اگه دنبالم بیایید، ‫می‌تونیم کارای اداریش رو تموم کنیم. 823 01:21:09,280 --> 01:21:10,279 ‫البته. 824 01:21:16,650 --> 01:21:17,649 ‫سلام. 825 01:21:21,193 --> 01:21:24,161 ‫می‌دونم الان بعید به نظر میاد، 826 01:21:24,196 --> 01:21:26,064 ‫ولی وقتی رفتی خونه 827 01:21:26,099 --> 01:21:29,001 ‫پیش خانواده و دوستانت، 828 01:21:29,036 --> 01:21:30,596 ‫اتفاقات اینجا رو فراموش می‌کنی. 829 01:21:33,073 --> 01:21:35,337 ‫ولی نمی‌خوام تو رو فراموش کنم. 830 01:21:37,341 --> 01:21:39,143 ‫خب نکن. 831 01:21:58,197 --> 01:21:59,295 ‫قطارت. 832 01:22:01,761 --> 01:22:03,761 ‫این واسم خیلی باارزشه. 833 01:22:05,270 --> 01:22:06,335 ‫ممنون. 834 01:22:45,574 --> 01:22:50,181 ‫بدون وساطت شما، ‫دشمن در این نبرد پیروز می‌شد. 835 01:22:50,216 --> 01:22:55,384 ‫قطعاً نقشی مهمی تو کلیسا ایفاء می‌کنی، ‫خواهر اَن. 836 01:22:55,419 --> 01:22:58,453 ‫صحبت کردیم ببینیم ‫از استعدادت باید در کجا استفاده بشه. 837 01:22:58,488 --> 01:23:04,162 ‫بنابراین بورسیه دانشگاه واتیکان رو ‫بهت اهدا می‌کنیم. 838 01:23:06,826 --> 01:23:09,497 ‫بورسیه در زمینۀ جنگیری. 839 01:23:16,308 --> 01:23:18,143 ‫ممنون 840 01:23:19,278 --> 01:23:21,410 ‫افتخار خیلی بی‌نظیریه. 841 01:23:23,414 --> 01:23:25,777 ‫فکر می‌کنیم می‌تونی تاثیرگذار باشی، خواهر. 842 01:23:57,943 --> 01:24:00,548 ‫بابت همه چی ممنونم. 843 01:24:07,953 --> 01:24:09,392 ‫می‌دونی، از لحاظ فنی، 844 01:24:09,427 --> 01:24:11,493 ‫تو اولین جنگیر زن نیستی. 845 01:24:13,662 --> 01:24:16,267 ‫قدیس کاترین از سی‌ینا؟ 846 01:24:17,402 --> 01:24:18,731 ‫مسلماً. 847 01:24:18,766 --> 01:24:20,568 ‫سال 1380 فوت کرده. 848 01:24:21,571 --> 01:24:23,373 ‫درسته. 849 01:24:23,408 --> 01:24:26,178 ‫پس تو هفت قرن اخیر من اولی هستم. 850 01:24:28,710 --> 01:24:29,808 ‫قبول می‌کنم. 851 01:24:36,652 --> 01:24:39,587 ‫میشه یه نصیحتی بهت بکنم؟ 852 01:24:40,986 --> 01:24:42,458 ‫معلومه، پدر. 853 01:24:46,431 --> 01:24:47,562 ‫مواظب باش. 854 01:24:48,796 --> 01:24:50,433 ‫الان که ابلیس رو می‌شناسی، 855 01:24:52,404 --> 01:24:53,535 ‫ابلیس هم تو رو می‌شناسه. 856 01:25:51,661 --> 01:25:52,660 ‫اَنی. 857 01:26:01,473 --> 01:26:02,835 ‫اَنی. 858 01:26:28,760 --> 01:26:34,276 :ترجمه و تنظیم مریم 859 01:26:35,277 --> 01:26:41,277 ‫ جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید @DigiMoviez