1 00:00:55,800 --> 00:01:02,800 ‫ارائه شده توسط وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::. 2 00:01:03,000 --> 00:01:10,000 ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید: @Digimoviez 3 00:01:21,001 --> 00:01:25,209 ‫«روزی روزگاری، کودکان از شب وحشت داشتند،» 4 00:01:26,043 --> 00:01:29,293 ‫«چرا که در ساعات خوابشان، ‫خواب‌های ترسناکی می‌دیدند.» 5 00:01:30,043 --> 00:01:33,876 ‫«آن هیولاهای دریایی وحشتناک ‫در آن دوران شوم...» 6 00:01:33,959 --> 00:01:35,376 ‫«در کرانه‌هایمان تاخت و تاز کرده...» 7 00:01:35,459 --> 00:01:38,334 ‫«و هیچ کشتی‌ای در دریا ‫در امان نبود.» 8 00:01:40,126 --> 00:01:43,626 ‫«اما آن دوران به لطف شکارچیان ‫به اتمام رسیده است.» 9 00:01:43,709 --> 00:01:45,759 ‫«این جنگجویان دلیر، امروزه...» 10 00:01:45,783 --> 00:01:49,001 ‫«فراتر از خط افق ‫با این هیولاها مبارزه کرده...» 11 00:01:49,084 --> 00:01:52,093 ‫«و در راستای تهی کردن دریا ‫از این موجودات وحشتناک،» 12 00:01:52,117 --> 00:01:53,918 ‫«جان خود را کف دست می‌گیرند.» 13 00:01:54,001 --> 00:01:57,918 ‫«بهترین کشتی شکاری هم ‫ناگزیر نام دارد...» 14 00:01:58,001 --> 00:02:00,834 ‫«و بهترین شکارچی ناخدا کرو نام دارد!» 15 00:02:00,918 --> 00:02:02,293 ‫- غررر! ‫- ناخدا کرو! 16 00:02:03,293 --> 00:02:06,126 ‫من ناخدا کروئم. ‫ای هیولای پیر بوگندو! 17 00:02:06,209 --> 00:02:07,584 ‫آهای. 18 00:02:08,251 --> 00:02:09,626 ‫کی داره داستان می‌خونه؟ 19 00:02:09,709 --> 00:02:10,793 ‫وای خدا جون! 20 00:02:10,876 --> 00:02:11,709 ‫این چه وضعیه؟ 21 00:02:11,793 --> 00:02:15,209 ‫سیه ساعت پیش خاموشی بوده‌ها. ‫وای، آخرش من رو به کشتن می‌دین. 22 00:02:15,293 --> 00:02:16,876 ‫بجنبین. برین. برین ببینم. 23 00:02:17,418 --> 00:02:19,334 ‫ضمنا، خانم میزی، 24 00:02:19,918 --> 00:02:23,001 ‫پادشاه و ملکه از روی لطفشون ‫به شما فرزندان بتیم... 25 00:02:23,084 --> 00:02:24,543 ‫شکارچیان رسیدگی می‌کنن. 26 00:02:24,626 --> 00:02:28,834 ‫با سرپیچی از قوانین یتیم‌خونه‌مون، ‫به اون‌ها بی‌احترامی می‌کنین. 27 00:02:28,918 --> 00:02:33,876 ‫پس دیگه شاهد اقدامی نخواهیم بود، مگه نه؟ 28 00:02:35,043 --> 00:02:36,251 ‫به هیچ وجه. 29 00:02:38,043 --> 00:02:38,876 ‫هوم. 30 00:02:42,668 --> 00:02:43,668 ‫هوم. 31 00:02:58,793 --> 00:03:00,709 ‫سفر به خیر همرزمانم. 32 00:03:03,418 --> 00:03:04,376 ‫ضمنا، یادتون باشه، 33 00:03:04,459 --> 00:03:06,001 ‫زندگی شکوهمندی داشته باشین... 34 00:03:06,084 --> 00:03:08,168 ‫و شکوهمندانه بمیرین. 35 00:03:08,251 --> 00:03:10,501 ‫- خداحافظ میزی! ‫- دلمون برات تنگ می‌شه! 36 00:03:10,584 --> 00:03:11,834 ‫فردا می‌بینیمت! 37 00:03:26,050 --> 00:03:32,200 ‫«هیولای دریایی» 38 00:03:36,084 --> 00:03:37,918 ‫کل خدمه رو عرشه باشن! 39 00:03:40,626 --> 00:03:42,126 ‫همگی جمع بشین! 40 00:03:42,209 --> 00:03:43,793 ‫بادبان‌ها رو بکشین! 41 00:03:48,959 --> 00:03:51,168 ‫ساکت باشین! 42 00:03:54,459 --> 00:03:56,584 ‫- کجا دیده بودیش؟ ‫- همون جلو بود جیکوب. 43 00:03:57,168 --> 00:03:58,001 ‫عجب. 44 00:03:58,084 --> 00:03:59,126 ‫مطمئنی؟ 45 00:03:59,209 --> 00:04:02,041 ‫آره، دمش سرخ‌رنگ بود. ‫به عمرم چنین دم بزرگی ندیده بودم. 46 00:04:02,065 --> 00:04:03,001 ‫نزدیک سطح آب بود. 47 00:04:03,793 --> 00:04:04,959 ‫پس امروز، روز موعوده. 48 00:04:11,584 --> 00:04:12,918 ‫«مهبانگ سرخ»ـه. 49 00:04:13,626 --> 00:04:15,126 ‫یه حسی بهم می‌گه خودشه. 50 00:04:15,626 --> 00:04:16,501 ‫اونجا رو باش! 51 00:04:16,584 --> 00:04:18,668 ‫پرندگان دنبالش می‌رن. 52 00:04:19,251 --> 00:04:21,090 ‫این همه راه اومدیم ‫که درست و حسابی مبارزه کنیم. 53 00:04:21,114 --> 00:04:22,751 ‫درست و حسابی هم ‫مبارزه می‌کنیم پسرم. 54 00:04:22,834 --> 00:04:25,918 ‫سی سال از زمانی که تو تاریکی ‫بهم حمله کرده بود می‌گذره. 55 00:04:26,001 --> 00:04:27,334 ‫الان انتقامم رو می‌گیرم. 56 00:04:27,418 --> 00:04:28,376 ‫باشه. 57 00:04:28,876 --> 00:04:29,834 ‫خب، 58 00:04:30,459 --> 00:04:32,334 ‫از «جزیره بدشانسی» رد شدیم. 59 00:04:32,959 --> 00:04:35,293 ‫داره می‌ره سمت «دریای درگمور». 60 00:04:40,459 --> 00:04:41,668 ‫اگه می‌خوایم با بزرگ‌ترین... 61 00:04:41,751 --> 00:04:44,376 ‫و وحشتناک‌ترین موجود دریا مبارزه کنیم، 62 00:04:44,459 --> 00:04:46,126 ‫بهتره قبل از رسیدن ‫به اونجا شروع کنیم. 63 00:04:46,959 --> 00:04:48,584 ‫شاید بعدش اصلا زنده نمونیم. 64 00:04:52,251 --> 00:04:56,084 ‫همگی بادبان‌ها رو بکشین! ‫ای سگ‌ها، بکشین دیگه! 65 00:04:58,751 --> 00:04:59,793 ‫ناخدا! 66 00:04:59,876 --> 00:05:02,709 ‫به کشتی شکاری دیگه‌ای حمله کردن! 67 00:05:05,918 --> 00:05:08,293 ‫کشتی جیم نیکل‌بونزه. 68 00:05:08,376 --> 00:05:11,876 ‫- ظاهرا یه شکاف‌پشت پیدا کرده. ‫- به نظر من که شکاف‌پشته پیداشون کرده. 69 00:05:11,959 --> 00:05:13,043 ‫باید کمکش کنیم. 70 00:05:19,084 --> 00:05:20,668 ‫کدوم طرف بریم ناخدا؟ 71 00:05:23,584 --> 00:05:25,001 ‫- مستقیم پیش می‌ریم. ‫- چی؟ 72 00:05:25,084 --> 00:05:27,793 ‫اگه نصف روایات دریانوردی ‫جیم نیکل‌بونز حقیقت می‌داشت، 73 00:05:27,876 --> 00:05:29,543 ‫الان گرفتار چنین شرایطی نمی‌شد. 74 00:05:29,626 --> 00:05:31,626 ‫ناخدا، خودتون که قانونمون رو بلدین. 75 00:05:32,168 --> 00:05:36,834 ‫همین قانونه که پیوندمون رو ‫با شکارچیان پیشین و پسین حفظ می‌کنه. 76 00:05:39,751 --> 00:05:42,584 ‫حتی با جیم نیکل‌بونز که خودش رو ‫با رام خفه می‌کنه هم پیوند داریم. 77 00:05:42,668 --> 00:05:44,793 ‫خانم مرینو، تغییر جهت می‌دیم. 78 00:05:44,876 --> 00:05:46,209 ‫چشم ناخدا. 79 00:05:46,293 --> 00:05:48,001 ‫بادبان جانبی رو بکشین! 80 00:05:48,084 --> 00:05:49,793 ‫با بادبان اصلی هماهنگش کنین. 81 00:05:51,084 --> 00:05:52,793 ‫سی سال صبر کرده بودم. 82 00:06:01,001 --> 00:06:02,418 ‫سی سال! 83 00:06:02,501 --> 00:06:03,418 ‫با سرعت بریم! 84 00:06:05,001 --> 00:06:07,793 ‫از سکان به میانه کشتی. ‫داریم تغییر جهت می‌دیم! 85 00:06:07,876 --> 00:06:10,834 ‫نگران نباش. ‫سه‌سوته به «مهبانگ» می‌رسیم ناخدا. 86 00:06:10,918 --> 00:06:13,418 ‫بکشونش پایین آقای کریسپ! 87 00:06:21,084 --> 00:06:24,376 ‫نمی‌تونیم مقابله کنیم ناخدا! ‫داریم واژگون می‌شیم! 88 00:06:24,459 --> 00:06:25,918 ‫به آخر خط رسیدیم رفقا! 89 00:06:26,418 --> 00:06:28,668 ‫خدمت در کنار شما مایه افتخارم بود. 90 00:06:31,084 --> 00:06:32,459 ‫بادبان‌ها رو بکشین! 91 00:06:33,251 --> 00:06:35,376 ‫یا خدا، «ناگزیر» اومده! 92 00:06:35,959 --> 00:06:38,668 ‫نوش جونت زاغ سیاه خان! 93 00:06:40,251 --> 00:06:42,001 ‫بهش بفهمونین از راه رسیدیم! 94 00:06:48,000 --> 00:06:57,000 تـرجمه از «کیارش نعمت‌گرگانی، محیا مبین مقدم و آیــدا» ::. Kiarash.NG, MMobinM & Ayda.NDR .:: 95 00:07:05,626 --> 00:07:06,709 ‫بهشون ملحق شدیم. 96 00:07:06,793 --> 00:07:09,543 ‫برتری بادی با ماست. ‫خلاف جهت باد بکشونیمش؟ 97 00:07:09,626 --> 00:07:11,959 ‫آره، بعدش از کناره بهش حمله می‌کنیم. 98 00:07:12,043 --> 00:07:13,751 ‫بریم سمت چپ آقای کریسپ! 99 00:07:13,834 --> 00:07:16,793 ‫تا جایی که کشتی توان داشته باشه، ‫با باد همراهش می‌کنم خانم مرینو! 100 00:07:16,876 --> 00:07:21,459 ‫بادبان اصلی و جلویی رو ببندین ‫و بادبان‌های بالایی رو شل کنین همرزمانم. 101 00:07:21,543 --> 00:07:23,084 ‫بادبان اصلی رو بکشین! 102 00:07:25,834 --> 00:07:27,084 ‫بریم تو کارش! 103 00:07:27,168 --> 00:07:28,001 ‫حواستون رو جمع کنین. 104 00:07:28,626 --> 00:07:29,543 ‫پایین رو نشونه بگیرین. 105 00:07:34,834 --> 00:07:36,918 ‫خیلی‌خب ماهی‌کشان! 106 00:07:37,001 --> 00:07:39,834 ‫این همه راه اومدیم ‫که مبارزه‌ای درست و حسابی داشته باشیم. 107 00:07:39,918 --> 00:07:41,501 ‫الان هم خواهیم داشت! 108 00:07:53,918 --> 00:07:55,459 ‫چیزی نمونده. ناخدا. 109 00:07:55,543 --> 00:07:56,793 ‫درسته سارا. 110 00:08:02,834 --> 00:08:05,543 ‫خانم مرینو، حالا بپیچیم سمت چپ ‫و از کنار بهش حمله کنیم! 111 00:08:05,626 --> 00:08:07,376 ‫خودتون که شنیدین دست و پا چلفتی‌ها! 112 00:08:07,459 --> 00:08:09,751 ‫دکل عقبی رو بکشین! ‫برین سراغ بادبان اصلی و جلویی! 113 00:08:09,834 --> 00:08:11,918 ‫بترکون نی‌انبان نواز! 114 00:08:23,043 --> 00:08:24,459 ‫بریم تو کارش! 115 00:08:24,543 --> 00:08:25,501 ‫شلیک کنین! 116 00:08:39,959 --> 00:08:43,668 ‫شکارمون رو ناامید نکردیم. ‫متأسفانه تأثیر عکس داشته! 117 00:08:43,751 --> 00:08:45,168 ‫جای نگرانی نیست جیکوب. 118 00:08:45,251 --> 00:08:47,168 ‫بادبان‌ها رو بکشین خانم مرینو. 119 00:08:47,251 --> 00:08:49,376 ‫بادبان دکل اصلی و پشتی رو بکشین! 120 00:08:49,459 --> 00:08:50,834 ‫طناب بادبان‌های بالایی رو بکشین! 121 00:08:50,918 --> 00:08:52,834 ‫- بکشین! ‫- شلیک کنین! 122 00:09:03,251 --> 00:09:04,501 ‫داره شیرجه می‌زنه! 123 00:09:34,626 --> 00:09:37,709 ‫برو زیر پلکان کشتی ‫و تا کارمون تموم نشده، بیرون نیا. 124 00:09:39,918 --> 00:09:41,001 ‫چه ماهی زرنگی. 125 00:09:41,751 --> 00:09:42,876 ‫خلاف جهت باد شنا کرد. 126 00:09:43,418 --> 00:09:45,876 ‫آماده باشین. ‫آماده دستور باشین! 127 00:09:47,168 --> 00:09:50,126 ‫شنیدین که ناخدا چی گفت! ‫آماده باشین. 128 00:09:50,209 --> 00:09:51,793 ‫همگی آماده باشین! 129 00:09:52,334 --> 00:09:53,709 ‫پرنده‌ای در کار نیست. 130 00:09:54,209 --> 00:09:56,793 ‫زرنگ‌تر از حد انتظارمونه. ‫تغییر جهت داده. 131 00:10:02,084 --> 00:10:03,584 ‫زیرمونه. 132 00:10:06,126 --> 00:10:07,876 ‫وای! 133 00:10:37,959 --> 00:10:39,043 ‫جیکوب! 134 00:11:09,084 --> 00:11:09,959 ‫وای! 135 00:11:38,126 --> 00:11:39,459 ‫نگران نباش پسر. 136 00:11:39,543 --> 00:11:42,334 ‫- می‌خواستیم دقیقا همین‌جا گیرش بندازیم. ‫- جیکوب، مواظب باش! 137 00:11:47,084 --> 00:11:48,626 ‫جیکوب! 138 00:11:48,709 --> 00:11:50,834 ‫یکی افتاد تو دریا! بریم سمت چپ! 139 00:11:50,918 --> 00:11:53,959 ‫- طنابها رو ول نکنین همرزمانم! ‫- بریم سمت چپ! 140 00:12:50,126 --> 00:12:51,543 ‫وای! 141 00:12:53,793 --> 00:12:56,376 ‫دیگه اجلت سر رسیده موجود شیطانی! 142 00:14:12,751 --> 00:14:13,709 ‫ناخدا. 143 00:14:14,501 --> 00:14:16,251 ‫- ناخدا. ‫- داره به هوش میاد. 144 00:14:16,334 --> 00:14:17,626 ‫ناخدا! ناخدا! 145 00:14:56,668 --> 00:15:00,459 ‫ناخدا، دکل پشتیمون خرد شده ‫و از وضع بادبان اصلی خوشم نمیاد. 146 00:15:00,543 --> 00:15:01,876 ‫کشتیمون طاقت مبارزه نداره. 147 00:15:01,959 --> 00:15:04,293 ‫پس وقتی داشت، ‫برمی‌گردیم سراغ «مهبانگ». 148 00:15:04,376 --> 00:15:07,209 ‫- تعمیرش نباید زیاد طول بکـ... ‫- بریم سمت «سه پل». 149 00:15:08,459 --> 00:15:09,418 ‫می‌ریم خونه. 150 00:15:21,084 --> 00:15:22,834 ‫خیلی داغون شدی، مگه نه؟ 151 00:15:23,501 --> 00:15:24,751 ‫بیا خوبت کنم. 152 00:15:25,959 --> 00:15:28,334 ‫اگه صلاح خودت رو بلد باشی، 153 00:15:28,918 --> 00:15:30,584 ‫از ناخدا دوری می‌کنی. 154 00:15:30,668 --> 00:15:33,209 ‫چیزی نمونده بود بوی اون موجود ‫شیطانی سرخ به مشامش برسه. 155 00:15:33,293 --> 00:15:38,168 ‫ولی اگه نتونه پوست «مهبانگ» رو بکنه، ‫بدون شک پوست خودمون رو می‌کنه. 156 00:15:44,126 --> 00:15:46,876 ‫ای بابا، جو اینجا که عین سنگرهای ‫«هلگارد» غم‌انگیز شده. 157 00:15:46,959 --> 00:15:50,584 ‫ما طی سفر شکاریمون، ‫هیولاهای بزرگی رو شکار کردیم، 158 00:15:50,668 --> 00:15:53,084 ‫خاندان سلطنتی ‫هم دستمزد کارمون رو می‌دن. 159 00:15:53,168 --> 00:15:56,501 ‫بعدش هم برمی‌گردیم ‫و به خدمت اون موجود شیطانی سرخ می‌رسیم. 160 00:15:57,001 --> 00:16:00,668 ‫از پس شکست دادنش برمیایم جیکوب؟ ‫می‌گن «مهبانگ» خود دریا رو زیر و رو می‌کنه. 161 00:16:01,168 --> 00:16:04,876 ‫آره، می‌گن از چشمش هم ‫گلوله‌های آتشین شلیک می‌کنه. 162 00:16:04,959 --> 00:16:07,001 ‫آدم با شنیدنش سست می‌شه. 163 00:16:08,709 --> 00:16:12,459 ‫ولی من نمی‌ترسم، ‫آخه با شما سوار «ناگزیر» هستم. 164 00:16:13,334 --> 00:16:16,543 ‫این کشتی بیش از هر کشتی دیگه‌ای ‫هیولا شکار کرده... 165 00:16:16,626 --> 00:16:18,751 ‫و جای زخم نبردهاش ‫هم روش مونده. 166 00:16:18,834 --> 00:16:21,543 ‫رو خودمون هم مونده جیکوب! 167 00:16:22,126 --> 00:16:22,959 ‫درسته. 168 00:16:23,043 --> 00:16:25,876 ‫هر زخمی هم که رو بدن شکارچیان بمونه، ‫یعنی جون یه نفر رو نجات داده. 169 00:16:27,584 --> 00:16:29,793 ‫جون تاجری رو که عازم ‫اولین سفرش شده نجات دادیم. 170 00:16:32,251 --> 00:16:33,084 ‫جون مادری رو نجات دادیم. 171 00:16:35,584 --> 00:16:36,459 ‫جون پسری رو نجات دادیم. 172 00:16:37,793 --> 00:16:39,876 ‫دلیل مرگ کل شکارچیان یکسانه. 173 00:16:39,959 --> 00:16:43,501 ‫آره، دلیلش شکارچی بودنه. 174 00:16:43,584 --> 00:16:45,876 ‫درسته. دلیلش شکارچی بودنه. 175 00:16:46,834 --> 00:16:49,709 ‫ولی مرگ کل شکارچیان شکوهمنده. 176 00:16:51,376 --> 00:16:54,793 ‫چون زندگی کل شکارچیان شکوهمنده! 177 00:16:59,584 --> 00:17:00,959 ‫جیکوب! 178 00:17:01,543 --> 00:17:03,334 ‫ناخدا می‌خواد باهات صحبت کنه. 179 00:17:03,959 --> 00:17:06,584 ‫حالا که حرف از مرگ شکوهمند شد، برو. 180 00:17:06,668 --> 00:17:08,501 ‫روحت شاد جیکوب! 181 00:17:11,084 --> 00:17:16,668 ‫یاد و خاطراتت رو نزده نگه می‌داریم. 182 00:17:22,043 --> 00:17:23,709 ‫می‌خواستی من رو ببینی ناخدا؟ 183 00:17:24,751 --> 00:17:25,584 ‫بشین. 184 00:17:27,668 --> 00:17:29,543 ‫ناخدا، «مهبانگ» رو گیر می‌اندازیم. 185 00:17:29,626 --> 00:17:32,709 ‫الان که دیگه فهمیدیم کجاست، ‫تو هم انتقامت رو می‌گیری. 186 00:17:34,584 --> 00:17:37,459 ‫ولی... شرمنده‌ام که نتونستی امروز بگیری. 187 00:17:38,209 --> 00:17:42,709 ‫جیکوب، من با تمام وجودم ‫از اون موجود شیطانی متنفرم، 188 00:17:42,793 --> 00:17:45,584 ‫ولی نجات جیم نیکل‌بونز کار درستی بود. 189 00:17:47,043 --> 00:17:48,626 ‫امروز کاری کردی ‫تصمیم درستی بگیرم. 190 00:17:50,168 --> 00:17:52,751 ‫خب، از شنیدن دیدگاهت خوشحالم. 191 00:17:53,459 --> 00:17:57,834 ‫پس می‌ریم خونه، جایزه‌مون رو می‌گیریم ‫و کشتیمون رو تعمیر می‌کنیم. 192 00:17:58,626 --> 00:18:03,793 ‫بعدش برمی‌گردیم سراغ اون هیولا ‫و بدبختش می‌کنیم. 193 00:18:12,209 --> 00:18:13,043 ‫بعدش چیکار می‌کنیم؟ 194 00:18:15,376 --> 00:18:17,126 ‫من که کنار بکشم، 195 00:18:18,168 --> 00:18:19,251 ‫«ناگزیر» چی می‌شه؟ 196 00:18:24,126 --> 00:18:25,709 ‫از وقتی به دریا افتاده، 197 00:18:25,793 --> 00:18:29,418 ‫تک‌تک قطعات، تیرها و دکل‌هاش... 198 00:18:29,501 --> 00:18:31,209 ‫پس از نبردها عوض شدن. 199 00:18:33,876 --> 00:18:35,043 ‫با این حال دوام آورده. 200 00:18:37,543 --> 00:18:38,918 ‫کشتی‌ای ابدیه. 201 00:18:40,751 --> 00:18:41,709 ‫ولی من ابدی نیستم. 202 00:18:48,168 --> 00:18:49,001 ‫بیا. 203 00:18:50,800 --> 00:18:52,208 ‫[آگوستوس کرو سوم] 204 00:18:52,209 --> 00:18:53,918 ‫عظمت من اینجا ثبت شده. 205 00:18:54,876 --> 00:18:56,543 ‫عظمت پدرم... 206 00:18:57,543 --> 00:18:59,209 ‫و پدر خودش هم ثبت شده. 207 00:19:00,751 --> 00:19:02,584 ‫روزی که به خدمت «مهبانگ سرخ» برسیم، 208 00:19:04,084 --> 00:19:06,418 ‫آخرین صفحه رو در مقام ناخدا پر می‌کنم. 209 00:19:09,543 --> 00:19:11,043 ‫بعدش دوران تو از راه می‌رسه. 210 00:19:13,918 --> 00:19:16,584 ‫از همون روزی که از دریا ‫کشیدمت بیرون، می‌دونستم. 211 00:19:22,501 --> 00:19:24,168 ‫چندین روز همون‌جا بودی. 212 00:19:25,376 --> 00:19:27,334 ‫ولی خصوصیت خاصی داری جیکوب. 213 00:19:28,001 --> 00:19:30,084 ‫آتشی نامیرا در وجودته. 214 00:19:30,918 --> 00:19:32,209 ‫بعدش بغلت کردم... 215 00:19:33,334 --> 00:19:34,209 ‫و فهمیدم. 216 00:19:36,084 --> 00:19:37,918 ‫فهمیدم سرنوشت برام ‫پسری به ارمغان آورده بود. 217 00:19:38,834 --> 00:19:43,001 ‫فهمیدم قراره روزی ‫ناخدای «ناگزیر» باشی. 218 00:19:56,251 --> 00:19:57,459 ‫روزی که پیدام کردی، 219 00:19:57,959 --> 00:20:00,062 ‫سوگند خورده بودم ‫تمام تلاشم رو در راستای... 220 00:20:00,086 --> 00:20:02,793 ‫تأمین امنیت مردم مقابل ‫اون موجودات خبیث به کار بگیرم. 221 00:20:04,043 --> 00:20:07,459 ‫اگه این کشتی رو به من بسپاری، ‫قبول می‌کنم... 222 00:20:08,209 --> 00:20:10,168 ‫و مایه افتخارم می‌شه. 223 00:20:13,751 --> 00:20:14,668 ‫پسرم. 224 00:20:17,543 --> 00:20:19,084 ‫قراره کارهای بزرگی بکنی. 225 00:20:44,876 --> 00:20:47,001 ‫«ناگزیر» اومده! ‫«ناگزیر» برگشته! 226 00:20:47,084 --> 00:20:48,209 ‫- اونجا رو! ‫- چه قشنگه! 227 00:20:48,293 --> 00:20:50,418 ‫شرط می‌بندم کلی استخون بار کردن! 228 00:20:51,251 --> 00:20:52,376 ‫«ناگزیر» اومده! 229 00:21:02,168 --> 00:21:04,334 ‫خوشحالیم که بالاخره اومدیم خونه، 230 00:21:04,834 --> 00:21:07,251 ‫ولی متأسفانه قراره زود برگردیم. 231 00:21:07,334 --> 00:21:11,418 ‫ناخدا کرو سپیده‌دم به دیدار ‫پادشاه و ملکه می‌ره. 232 00:21:11,501 --> 00:21:13,251 ‫وقتی هم کشتیمون آماده بشه، 233 00:21:14,043 --> 00:21:17,126 ‫می‌ریم یه هیولا رو بکشیم! 234 00:21:17,209 --> 00:21:20,543 ‫می‌خوایم بریم سراغ «مهبانگ سرخ»! 235 00:21:20,626 --> 00:21:23,334 ‫در نتیجه، اگه قرار باشه ‫دیگه نیایم «سه پل»، 236 00:21:23,418 --> 00:21:27,334 ‫انتظار دارم درست و حسابی عیاشی کنیم! 237 00:21:30,334 --> 00:21:33,751 ‫برین کنار دیگه. ‫برین کنار تا شکارچیان رد بشن. 238 00:21:36,126 --> 00:21:38,043 ‫بریم رفقا! 239 00:21:40,418 --> 00:21:42,709 ‫خاندان سلطنتی پول خوبی ‫بابت این شاخ‌ها می‌دن. 240 00:21:42,793 --> 00:21:45,834 ‫پس مشروب رو مهمون خودمونین! 241 00:21:45,918 --> 00:21:48,084 ‫امشب کسی تشنه خونه نمی‌ره همرزمانم! 242 00:21:48,168 --> 00:21:49,584 ‫بیاین دیگه! 243 00:21:55,501 --> 00:21:59,001 ‫♪ ناخدا کرو قهرمان ماست، ‫امنیت اقیانوس‌ها رو تأمین می‌کنه. ♪ 244 00:21:59,084 --> 00:22:00,959 ‫♪ هیولاهایی رو که ازشون می‌ترسیم... ♪ 245 00:22:01,043 --> 00:22:02,959 ‫♪ با شمشیر و توپ می‌کشه ‫و پوستشون رو می‌کنه. ♪ 246 00:22:03,043 --> 00:22:05,043 ‫♪ با توپ و نیزه‌های مختلف... ♪ 247 00:22:05,126 --> 00:22:06,751 ‫♪ بهشون حمله و شلیک می‌کنه. ♪ 248 00:22:06,834 --> 00:22:08,126 ‫♪ شاخشون رو می‌بره... ♪ 249 00:22:08,209 --> 00:22:10,959 ‫♪ و کسی سوگوار هیولاهایی ‫که ازشون می‌ترسیم نمی‌شه. ♪ 250 00:22:11,043 --> 00:22:15,001 ‫♪ پس همه‌جا شکارچیان رو تکریم کنین، ♪ 251 00:22:15,501 --> 00:22:20,793 ‫♪ آخه زندگی و مرگ شکارچیان ‫شکوهمندانه است! ♪ 252 00:22:27,001 --> 00:22:27,834 ‫هوم. 253 00:22:30,751 --> 00:22:31,709 ‫سلام! 254 00:22:32,668 --> 00:22:33,543 ‫سلام. 255 00:22:33,626 --> 00:22:35,209 ‫میزی هستم. 256 00:22:35,293 --> 00:22:36,543 ‫میزی برامبل هستم. 257 00:22:36,626 --> 00:22:38,668 ‫خب، خوش‌وقتم. 258 00:22:38,751 --> 00:22:40,418 ‫شما هم جیکوب هالند هستین... 259 00:22:40,501 --> 00:22:43,584 ‫که یه بار طی دو روز، ‫چهار هیولا رو کشتین. 260 00:22:43,668 --> 00:22:45,293 ‫واقعا چنین کاری کردین؟ 261 00:22:45,376 --> 00:22:46,918 ‫طی دو روز چهار هیولا کشتین؟ 262 00:22:47,001 --> 00:22:51,084 ‫هر حرفی که می‌شنوی رو باور نکن دختر جون. ‫طی دو روز چهار هیولا بکشم؟ 263 00:22:51,584 --> 00:22:52,668 ‫پنج هیولا کشته بودم. 264 00:22:53,834 --> 00:22:54,751 ‫من شنیدم... 265 00:22:58,834 --> 00:23:02,668 ‫شنیدم اون هیولاها خیلی قدیم‌ها ‫تا دم کرانه می‌اومدن، 266 00:23:02,751 --> 00:23:05,126 ‫خانم‌ها رو از تو باغچه‌شون برمی‌داشتن... 267 00:23:05,209 --> 00:23:06,543 ‫و قورتشون می‌دادن! 268 00:23:06,626 --> 00:23:10,126 ‫ولی دیگه نمیان. ‫دلیلش هم حضور شکارچیانه. 269 00:23:10,209 --> 00:23:12,834 ‫به نظر من که کاری ‫شرافتمندانه‌تر از شکار نیست. 270 00:23:12,918 --> 00:23:15,501 ‫اجداد خودم همگی شکارچی بودن. 271 00:23:15,584 --> 00:23:16,543 ‫واقعا؟ 272 00:23:17,043 --> 00:23:21,293 ‫آره. والدینم نیزه‌دار بودن. ‫از خدمه «سلطنتی» بودن. 273 00:23:21,376 --> 00:23:22,626 ‫«سلطنتی.» 274 00:23:23,126 --> 00:23:25,709 ‫- یعنی... ‫- آره. 275 00:23:26,418 --> 00:23:28,626 ‫راه و روش شکارچیان همینه دیگه، مگه نه؟ 276 00:23:29,126 --> 00:23:32,168 ‫زندگی و مرگ شکوهمندانه‌ای دارن. 277 00:23:33,876 --> 00:23:35,834 ‫عجب. بیا ببینم. 278 00:23:39,459 --> 00:23:42,126 ‫خب، پس الان کی مراقبته؟ 279 00:23:42,209 --> 00:23:45,043 ‫کمی بالاتر، تو یتیم‌خونه‌ای ‫تو گیستون زندگی می‌کنم. 280 00:23:45,751 --> 00:23:47,793 ‫البته زندگی که نمی‌کنم. 281 00:23:48,376 --> 00:23:49,834 ‫آخه الان فرار کردم. 282 00:23:51,501 --> 00:23:52,834 ‫قرار هم نیست برگردم. 283 00:23:54,126 --> 00:23:56,043 ‫آخه به خدمه شما ملحق می‌شم. 284 00:23:57,043 --> 00:24:01,293 ‫نه‌خیر، نمی‌شی. ‫کشتی شکاری که جای بچه‌ها نیست. 285 00:24:01,376 --> 00:24:03,473 ‫خودتون که وقتی همسن من بودین، ‫بهشون ملحق شدین، 286 00:24:03,497 --> 00:24:04,751 ‫حالا ببینین به کجا رسیدین. 287 00:24:04,834 --> 00:24:07,376 ‫سلاح بشریت مقابل ‫شوم‌ترین موجودات طبیعت هستین. 288 00:24:07,959 --> 00:24:09,584 ‫تو صفحه نود و دوم نوشته. 289 00:24:11,793 --> 00:24:15,543 ‫ببین بچه جون، تو کار با نیزه مهارت دارم، ‫ولی بیش از یه بار شانس آوردم. 290 00:24:15,626 --> 00:24:18,334 ‫تضمینی نیست که خودت ‫به صفحه نود و دوم برسی. 291 00:24:18,418 --> 00:24:19,293 ‫از من بشنو. 292 00:24:21,251 --> 00:24:22,834 ‫دیگه بهتره بری. 293 00:24:24,209 --> 00:24:30,001 ‫باشه پس. با ناخدا کرو صحبت می‌کنم. ‫اختیارش دست ایشونه. 294 00:24:31,209 --> 00:24:33,376 ‫احیانا نمی‌دونین ناخدا کرو ‫کجا تشریف دارن؟ 295 00:24:33,459 --> 00:24:35,584 ‫آهای! من هم اختیاراتی دارم. 296 00:24:35,668 --> 00:24:37,918 ‫- خب؟ ‫- شما که ناخدا نیستین، هستین؟ 297 00:24:38,001 --> 00:24:41,501 ‫اِم، نه، ولی در حد ناخدا هستم. 298 00:24:41,584 --> 00:24:44,209 ‫«در حد ناخدا»؟ 299 00:24:46,251 --> 00:24:50,543 ‫- شرمنده. آخه بامزه است. ‫- یعنی ناخدا خواهم شد. 300 00:24:51,418 --> 00:24:54,501 ‫- یه روزی می‌شم. ‫- خب، من قصد دارم سوار کشتیتون بشم. 301 00:24:54,584 --> 00:24:56,543 ‫پس اگه ناراحت نمی‌شین، 302 00:24:56,626 --> 00:24:58,418 ‫می‌رم با ناخدای کنونی صحبت کنم، 303 00:24:58,918 --> 00:25:00,793 ‫نه کسی که قراره ‫روزی ناخدا بشه. 304 00:25:02,126 --> 00:25:04,334 ‫آهای! بذارم پایین! ولم کن! 305 00:25:04,418 --> 00:25:07,084 ‫شکارچیان هیولا که باید قهرمان باشن. 306 00:25:07,168 --> 00:25:09,001 ‫اره. من هم الان دارم نجاتت می‌دم. 307 00:25:09,084 --> 00:25:11,376 ‫سلام رزی. گیستون به مسیرت می‌خوره؟ 308 00:25:11,459 --> 00:25:12,334 ‫آره. 309 00:25:12,834 --> 00:25:14,709 ‫خیلی‌خب. همون‌جا پیاده‌اش کن، ‫نذار قبلش پیاده بشه. 310 00:25:15,334 --> 00:25:18,209 ‫- البته اگه زحمت خاصی نیست. ‫- باشه. 311 00:25:18,709 --> 00:25:20,251 ‫آهای! 312 00:25:20,334 --> 00:25:22,168 ‫چنین کاری آدم‌ربایی محسوب می‌شه! 313 00:25:22,251 --> 00:25:25,459 ‫نه‌خیر عزیز دلم. ‫کاملا برعکس آدم‌رباییه. 314 00:25:34,959 --> 00:25:37,126 ‫دوست جدید پیدا کردی جیکوب؟ 315 00:25:37,793 --> 00:25:39,459 ‫ای بابا، بچه بود. 316 00:25:39,543 --> 00:25:42,501 ‫آخ. بچه‌ها موجودات وحشتناکی هستن. 317 00:25:42,584 --> 00:25:44,168 ‫واقعا موافقم. 318 00:26:03,459 --> 00:26:06,084 ‫- ناخدا کرو اومده! ‫- پر از شکاف‌پشته! 319 00:26:13,834 --> 00:26:18,709 ‫خب، می‌بینم که ناخدا کرو ‫و رفقای وفادارش تشریف آوردن. 320 00:26:19,459 --> 00:26:24,584 ‫سلام اعلی‌حضرت، همون‌طور که می‌بینین ‫تو اقیانوس کلی هیولا شکار کردیم. 321 00:26:24,668 --> 00:26:27,876 ‫می‌بینم که شکاف‌پشت ‫بالغی رو شکار کردین. 322 00:26:28,376 --> 00:26:31,334 ‫جایزه چنین شکاری خیلی زیاده. 323 00:26:31,959 --> 00:26:35,126 ‫ولی چیزی رو نمی‌بینم. 324 00:26:35,209 --> 00:26:38,251 ‫شاخ «مهبانگ سرخ» رو نمی‌بینم. 325 00:26:38,334 --> 00:26:42,751 ‫دریابد هورناگلد شایعه‌ای رو ‫به گوشمون رسوندن... 326 00:26:42,834 --> 00:26:44,918 ‫دریابد هورناگلد؟ 327 00:26:45,543 --> 00:26:50,209 ‫که «مهبانگ سرخ» رو پیدا کرده بودین، ‫ولی به خاطر قانونتون... 328 00:26:50,293 --> 00:26:54,334 ‫بی‌خیال تعقیبش شدین. 329 00:26:54,418 --> 00:26:59,084 ‫خاندان سلطنتی جهت پیروی ‫از قانونتون بهتون پول نمی‌دن. 330 00:26:59,168 --> 00:27:02,876 ‫جهت کشتن هیولاها ‫بهتون پول می‌دن. 331 00:27:02,959 --> 00:27:09,001 ‫چون شما «مهبانگ» رو ول کردین، ‫چند کشتی دیگه از دست می‌ره؟ 332 00:27:11,501 --> 00:27:16,501 ‫اینجا زمانی قلمروی کوچک ‫با افکاری عظیم بود. 333 00:27:16,584 --> 00:27:20,293 ‫می‌خواستیم شکارچیان رو اعزام کنیم ‫تا هیولاها رو از کرانه‌هامون دور کنن... 334 00:27:20,376 --> 00:27:24,168 ‫و دوران صلح جدیدی رو رقم بزنیم. 335 00:27:24,251 --> 00:27:28,126 ‫الان چند صد سال ‫از دوران شوم می‌گذره، 336 00:27:28,209 --> 00:27:30,834 ‫ولی تا وقتی «مهبانگ» زنده باشه، 337 00:27:30,918 --> 00:27:34,334 ‫مردم هنوز هم با ترس ‫به دریا نگاه می‌کنن. 338 00:27:34,418 --> 00:27:38,793 ‫در نتیجه، امروز آغاز دوران جدیدیه. 339 00:27:38,876 --> 00:27:42,918 ‫خاندان سلطنتی دیگه ‫از شکارچیان حمایت نمی‌کنه. 340 00:27:43,001 --> 00:27:44,584 ‫خیلی قشنگه، مگه نه؟ 341 00:27:45,084 --> 00:27:48,209 ‫«امپراتور» مسلح‌ترین کشتی تاریخه. 342 00:27:48,709 --> 00:27:51,793 ‫نیروی دریایی سلطنتی ‫دل به اعماق دنیای ناشناخته می‌زنه... 343 00:27:51,876 --> 00:27:56,209 ‫و تک‌تک هیولاهایی رو که ببینیم، می‌کشیم. 344 00:27:56,709 --> 00:27:57,876 ‫با اون که نمی‌شه. 345 00:27:57,959 --> 00:27:59,293 ‫عمق زیر آبش خیلی زیاده. 346 00:27:59,876 --> 00:28:02,001 ‫توپ‌های ثابتش هم به درد نمی‌خورن. 347 00:28:02,709 --> 00:28:05,376 ‫ناخداش هم که خیلی بی‌شعوره. 348 00:28:05,459 --> 00:28:08,709 ‫دیگه وقتشه که تشریف ببرین ناخدا. 349 00:28:09,543 --> 00:28:10,709 ‫دوران شما به سر رسیده. 350 00:28:11,793 --> 00:28:17,043 ‫دریابد، تا حالا یکی از اون هیولاها رو ‫جایی به جز سقف کاخ مشاهده کردین؟ 351 00:28:18,209 --> 00:28:21,334 ‫سربازانتون رو با چنین کشتی‌ای ‫به مرگ حتمی اعزام نکنین. 352 00:28:22,084 --> 00:28:23,543 ‫اون کشتی به درد شکار نمی‌خوره، 353 00:28:24,501 --> 00:28:25,626 ‫شما هم به درد شکار نمی‌خورین. 354 00:28:25,709 --> 00:28:30,376 ‫بهتون اطمینان می‌دم ‫که من از اون هیولاها نمی‌ترسم. 355 00:28:30,459 --> 00:28:31,668 ‫پس احمق تشریف دارین! 356 00:28:31,751 --> 00:28:34,418 ‫ولی کلی دریانورد ماهر رو ‫با خودتون به کشتن می‌دین! 357 00:28:34,501 --> 00:28:37,876 ‫ارتشبد، شکارچیان رو بفرستین بیرون. ‫دیگه باهاشون کاری نداریم. 358 00:28:37,959 --> 00:28:42,376 ‫در حالی که شما پشت دیوارها قایم شدین ‫و واسه خودتون نقشه ترسیم کردین، 359 00:28:42,459 --> 00:28:44,584 ‫ما شکارچیان خون دادیم. 360 00:28:44,668 --> 00:28:46,376 ‫همگیتون بزدل تشریف دارین! 361 00:28:46,459 --> 00:28:50,501 ‫ارتشبد، ژنرال رو بازداشت کنین... 362 00:28:50,584 --> 00:28:53,584 ‫و «ناگزیر» رو از رده خارج کنین. 363 00:28:54,668 --> 00:28:56,001 ‫وایستین، وایستین! 364 00:28:58,459 --> 00:29:01,001 ‫اِم، اولیاحضرت. 365 00:29:01,543 --> 00:29:05,293 ‫اِم... همه می‌دونن ناخدای ما بی‌اعصابه، 366 00:29:05,376 --> 00:29:08,376 ‫ولی مهارت شکارش ‫خیلی به کارتون اومده. 367 00:29:08,876 --> 00:29:10,084 ‫ایشون مسیر دریایی رو باز کردن... 368 00:29:10,168 --> 00:29:13,418 ‫و کارش کردن کل دنیا ‫به قلمروتون حسودی کنن. 369 00:29:13,918 --> 00:29:18,293 ‫من معتقدم دنیا هنوز ‫هم به شکارچیان نیاز داره، 370 00:29:18,376 --> 00:29:19,459 ‫پس ثابت کنین اشتباه می‌کنم. 371 00:29:20,584 --> 00:29:23,168 ‫یه بار دیگه بهمون فرصت بدین ‫«مهبانگ» رو شکار کنیم. 372 00:29:23,625 --> 00:29:28,125 اگه گیرش بندازیم، شما پای قولتون هستین .و به همکاری با ما ادامه میدین 373 00:29:28,625 --> 00:29:30,250 ...اگه امپراتور تونست مهبانگ رو بگیره 374 00:29:30,750 --> 00:29:33,291 خب، اونوقت می‌تونین ...کشتیِ «ناگزیر» رو اوراق کنین 375 00:29:33,833 --> 00:29:35,916 .و دوران شکارچیان به پایان خواهد رسید 376 00:29:36,583 --> 00:29:37,666 ...در هر حالت 377 00:29:37,750 --> 00:29:38,750 .شما برنده میشید 378 00:29:39,166 --> 00:29:42,458 .من که از این فرصت استقبال میکنم 379 00:29:44,458 --> 00:29:46,750 .پس قراره مسابقه بدیم 380 00:29:49,583 --> 00:29:50,666 .برید آماده بشید 381 00:29:52,291 --> 00:29:53,458 .برید 382 00:29:53,541 --> 00:29:57,500 ما مهبانگ رو گیر میندازیم .و میاریمش دم درِ قصر شما 383 00:29:58,000 --> 00:30:00,333 .دوران شکارچیان هنوز تموم نشده 384 00:30:00,875 --> 00:30:02,083 .هنوز خیلی مونده تا تموم بشه 385 00:30:09,708 --> 00:30:12,416 ،وقتی به درگمور رسیدیم .درازگودال‌ها رو دنبال می‌کنیم 386 00:30:12,500 --> 00:30:16,916 با عرشه‌های تمیز، سنگ‌های تیز شده .و فشنگ‌های تازه، آماده نبرد خواهیم بود 387 00:30:17,000 --> 00:30:19,041 .پوسته‌ی مهبانگ خیلی ضخیمه 388 00:30:19,541 --> 00:30:22,208 .بهتره از نیزه‌های بلند استفاده کنیم 389 00:30:22,291 --> 00:30:27,250 ،اون کمان‌دارها به دردمون نمی‌خورن .ولی توپ‌های جنگی زیادی داریم 390 00:30:27,333 --> 00:30:30,541 ،اول بهش آتش شلیک می‌کنیم .بعدش خودمون رو دنبالش می‌کشیم 391 00:30:30,625 --> 00:30:32,625 همچین مشکلی رو باید .اینطوری حل کرد 392 00:30:33,333 --> 00:30:36,500 .ما آماده‌ایم، ناخدا .ما شیطان سرخ رو گیر میندازیم 393 00:30:36,583 --> 00:30:39,333 .چون که ما شکارچی هستیم 394 00:30:39,416 --> 00:30:41,708 ...و با تمام خشم و مهارت‌هامون 395 00:30:42,416 --> 00:30:46,125 .به این هیولا حمله خواهیم کرد 396 00:30:46,208 --> 00:30:48,875 !و اون‌وقته که عدالت برقرار میشه 397 00:30:51,875 --> 00:30:55,000 ولی این پایانِ کار .این کشتی بزرگ نخواهد بود 398 00:30:55,083 --> 00:30:58,583 چرا که هیچکس تابه‌حال .فراتر از دریای درگمور پارو نزده 399 00:30:58,666 --> 00:31:01,291 ...هیچکس نمیدونه در اون ناشناخته‌ی وحشتناک 400 00:31:01,375 --> 00:31:03,208 .چه خطرهایی در کمین هستند 401 00:31:04,250 --> 00:31:05,583 ...ولی این کشتی 402 00:31:06,625 --> 00:31:10,250 ، تحت نظارتِ جیکوب هالند .به تاریکی نفوذ خواهد کرد 403 00:31:13,000 --> 00:31:17,000 ،پس بیاید به سلامتی یک شکارِ موفق بنوشیم .به امید موفقیت‌های بیشتر 404 00:31:26,541 --> 00:31:28,458 !آخ - صدای چی بود؟ - 405 00:31:29,416 --> 00:31:32,041 .از توی بشکه بود - صدای چی بود؟ - 406 00:31:41,000 --> 00:31:42,583 تو قاچاقی اومدی؟ 407 00:31:42,666 --> 00:31:44,916 .من قاچاقی اومدم 408 00:31:45,000 --> 00:31:46,708 .قاچاقی اومدی 409 00:31:46,791 --> 00:31:47,791 ...عه، من 410 00:31:48,500 --> 00:31:49,625 آره 411 00:31:49,708 --> 00:31:52,000 .خب، توی نزدیک‌ترین بندر پیاده‌ت می‌کنیم 412 00:31:52,083 --> 00:31:53,708 .داریم میریم دنبال مهبانگ 413 00:31:53,791 --> 00:31:56,833 .نمیشه یه بچه همش اینجا خرابکاری کنه - قضیه چیه؟ - 414 00:31:58,916 --> 00:32:01,666 ...اسم من میزی برامبله 415 00:32:02,541 --> 00:32:05,166 .ولی تو به معرفی نیازی نداری 416 00:32:06,000 --> 00:32:07,833 ...یه حیوون تو رو درسته بلعیده 417 00:32:07,916 --> 00:32:11,125 ،به قلبت شلیک کردن .و تیکه‌تیکه کردنت 418 00:32:11,625 --> 00:32:15,666 ،ولی کرم‌ها تو رو نمی‌خورن !و جهنم هم تو رو راه نمیده، برای همین اینجایی 419 00:32:15,750 --> 00:32:19,083 فرمانده‌ی پرافتخار و راستینِ ...دومین بهترین کشتیِ تاریخ 420 00:32:19,166 --> 00:32:20,500 .که تا به‌حال وجود داشته 421 00:32:20,583 --> 00:32:22,083 دومین بهترین؟ 422 00:32:22,958 --> 00:32:25,583 میشه بپرسم بهترین کشتی کدومه؟ 423 00:32:25,666 --> 00:32:28,250 ...ته دلم حس میکنم کشتیِ سلطنتی بهترینه 424 00:32:28,333 --> 00:32:30,708 .چون پدرومادرم توی اون خدمت کردن 425 00:32:31,958 --> 00:32:32,958 .که اینطور 426 00:32:33,791 --> 00:32:36,000 پس قهرمانانه جونشون رو از دست دادن، درسته؟ 427 00:32:37,000 --> 00:32:38,000 .بله 428 00:32:39,000 --> 00:32:40,041 .از این بچه خوشم میاد 429 00:32:40,958 --> 00:32:43,291 .پر شر و شوره - ...ولی ناخدا - 430 00:32:43,375 --> 00:32:45,708 سارا، لطف کن اتاقش رو نشونش بده، باشه؟ 431 00:32:46,208 --> 00:32:47,500 .بله، ناخدا 432 00:32:49,083 --> 00:32:51,333 .تبریک میگم، ناخدای آینده 433 00:32:52,208 --> 00:32:53,041 ...عه 434 00:33:23,708 --> 00:33:24,916 .اونجا بخواب 435 00:33:26,916 --> 00:33:29,583 .تو... سارا شارپ هستی 436 00:33:33,083 --> 00:33:35,750 میگن هیچ فرمانده‌ی عرشه‌ای ...به وفاداریِ 437 00:33:35,833 --> 00:33:36,916 .دیگه کافیه 438 00:33:37,416 --> 00:33:39,333 .بلبل‌زبونی‌هات رو شنیدم، خانم 439 00:33:39,416 --> 00:33:42,250 به‌خاطر بلبل‌زبونی‌هام .توی این کشتی موندگار شدم 440 00:33:42,333 --> 00:33:46,291 تو توی این کشتی هستی .چون ناخدا کرو توقف نمیکنه تا پیاده بشی 441 00:33:47,916 --> 00:33:49,500 .شکار، مهم ترین چیزه 442 00:33:50,416 --> 00:33:53,416 .پس هرچی ناخدا میگه، اطاعت کن 443 00:33:56,833 --> 00:33:58,375 ...وگرنه خودت رو روی این خنجر بنداز 444 00:33:58,458 --> 00:34:01,250 ،چون اگه ازش اطاعت نکنی .بلایی بدتر از مرگ سرت میارم 445 00:34:02,125 --> 00:34:03,416 ...تو 446 00:34:04,333 --> 00:34:06,041 .معرکه‌ای 447 00:34:24,833 --> 00:34:26,958 .شبونه از جزیره‌ی رام پپر رد شدیم 448 00:34:27,583 --> 00:34:29,208 .به درگمور رسیدیم 449 00:34:29,291 --> 00:34:32,375 آره، و به زودی .اون موجود رو پیدا خواهیم کرد 450 00:34:37,541 --> 00:34:42,000 توی این فکرم که شاید .یه چیز بزرگ‌تر لازم داشته باشم 451 00:34:42,083 --> 00:34:44,166 هی، اون خنجر رو از کجا آوردی؟ 452 00:34:44,250 --> 00:34:47,625 ،سارا دادش بهم .چون من الان دیگه یه شکارچی‌ام 453 00:34:48,125 --> 00:34:51,708 .یه شکارچی که دیگه وقتشه بخوابه - .ولی اجیرتر از اونم که خوابم ببره - 454 00:34:51,791 --> 00:34:54,291 من با ناخدا کرو .سوار کشتیِ «ناگزیر» هستم 455 00:34:54,375 --> 00:34:56,833 ...عکس‌های کتاب‌هام به واقعیت تبدیل میشن 456 00:34:56,916 --> 00:34:59,750 !و میخوان یه انتقامِ سخت و خون‌آلود بگیرن 457 00:34:59,833 --> 00:35:02,041 .برو، برو استراحت کن 458 00:35:02,875 --> 00:35:05,083 .بله، ناخدا 459 00:35:05,166 --> 00:35:07,416 ما اون جونور رو می‌کشیم، نه؟ 460 00:35:07,500 --> 00:35:09,458 .اونوقت مجسمه‌هامون رو درست می‌کنن 461 00:35:09,541 --> 00:35:11,708 .آره بابا، می‌کشیمش !حالا هم برو 462 00:35:11,791 --> 00:35:13,166 .هوم 463 00:35:16,166 --> 00:35:17,875 .از پس هیولاها برمیام 464 00:35:17,958 --> 00:35:20,458 .ولی این دختره، من رو به کشتن میده 465 00:35:22,041 --> 00:35:25,750 یادت بیاد که قانون شکارچیان ...ما رو به تمام کسانی که قبل از ما بودن 466 00:35:25,833 --> 00:35:27,541 ،و بعد از ما خواهند بود .وصل میکنه 467 00:35:29,916 --> 00:35:31,708 .توی وجودش آتش می‌بینم 468 00:35:31,791 --> 00:35:33,791 .همون آتشی که درون تو هم دیدم 469 00:35:43,791 --> 00:35:44,875 !همه در موقعیت جنگی قرار بگیرن 470 00:35:45,625 --> 00:35:47,208 !بیاین کشتی رو آماده کنیم 471 00:35:47,708 --> 00:35:50,791 امروز روزیه که !همون کاری رو میکنیم که خوب بلدیم 472 00:35:55,208 --> 00:35:58,125 !قدرتتون رو برای مبارزه جمع کنین !بادبان‌ها رو به‌سرعت بالا ببرید 473 00:35:58,208 --> 00:36:02,333 !نیزه‌داران‌، نیزه‌ها رو بردارین !میخوایم دنبالش کشیده بشیم 474 00:36:04,416 --> 00:36:05,916 !بادبان‌ها رو بالا بکشید 475 00:36:15,875 --> 00:36:17,250 !سفت بچسبین 476 00:36:35,125 --> 00:36:38,916 ،اقیانوس بدترین روش رو به ما نشون داده !ما هم بدترین رومون رو نشونش میدیم 477 00:36:39,000 --> 00:36:41,250 !تیراندازها، لطفا توپ ها رو شلیک کنین 478 00:36:41,333 --> 00:36:42,958 .از کناره‌های کشتی محافظت کنین 479 00:36:44,708 --> 00:36:46,583 !خیلی خب، شما ماهی کُش‌ها 480 00:36:46,666 --> 00:36:49,500 این همه راه اومدیم ...تا یه مبارزه‌ی حسابی بکنیم و 481 00:36:49,583 --> 00:36:50,583 !جیکوب 482 00:36:51,375 --> 00:36:52,458 چه خبر شده؟ 483 00:36:52,958 --> 00:36:54,791 !میزی، برگرد به اتاقت 484 00:36:55,500 --> 00:36:56,958 .برو 485 00:37:05,416 --> 00:37:07,208 .به پنجره نزدیک نشو 486 00:37:13,791 --> 00:37:14,833 !بجنب، پسر 487 00:37:30,458 --> 00:37:31,458 !شلیک کنید 488 00:37:46,125 --> 00:37:48,250 !اینم فرصتی که میخواستیم !نیزه‌ها رو پرت کنین 489 00:38:05,583 --> 00:38:08,458 .گیرش انداختیم .حالا باید خسته‌ش کنیم 490 00:38:08,541 --> 00:38:10,375 !با تمام توان به پیش، خانم مرینو 491 00:38:10,458 --> 00:38:13,000 !بادبان‌ها رو باز کنید !گیره‌ها رو جدا کنین 492 00:38:13,083 --> 00:38:16,750 این موجود با باد مبارزه میکنه .تا وقتی که دیگه توان مبارزه نداشته باشه 493 00:38:21,625 --> 00:38:24,291 !فرار کن، شیطان و بعدش خواهیم دید چی میشه 494 00:38:43,833 --> 00:38:44,833 ناخدا؟ 495 00:38:47,791 --> 00:38:50,458 .دیگه گیرت انداختیم 496 00:39:26,500 --> 00:39:28,333 .کشتی نمیتونه تحمل کنه 497 00:39:28,416 --> 00:39:29,958 .باید طناب‌ها رو قطع کنیم 498 00:39:30,041 --> 00:39:33,041 ،من تابه‌حال از نبرد فرار نکردم .و الان هم شروع نمیکنم به فرار کردن 499 00:39:33,125 --> 00:39:34,166 !باید جداش کنیم 500 00:39:34,250 --> 00:39:36,666 ،حتی اگه بمیره !جنازه‌ش ما رو میکشه اون ته 501 00:39:54,833 --> 00:39:57,583 .زمان مرگت رسیده، شیطان 502 00:40:05,416 --> 00:40:09,541 ،میزی برامبل، اگه طناب‌ها رو ببری .به خاطر بزدل بودن، می‌کشمت 503 00:40:12,625 --> 00:40:14,083 !جیکوب، جلوش رو بگیر 504 00:40:36,666 --> 00:40:38,208 !جیکوب 505 00:41:22,916 --> 00:41:25,625 !دختره رو بیار پیش من 506 00:41:27,458 --> 00:41:30,250 بعدش چی کار میکنی؟ - !گفتم بیارش پیش من - 507 00:41:30,333 --> 00:41:32,791 .اون فقط یه بچه‌ست - .دارم بهت دستور میدم - 508 00:41:33,375 --> 00:41:34,625 .خواهش میکنم، ناخدا 509 00:41:34,708 --> 00:41:37,958 .دختره رو... بیار... پیش... من 510 00:41:44,166 --> 00:41:45,333 !جیکوب 511 00:42:17,916 --> 00:42:18,916 ...ما قراره 512 00:42:19,625 --> 00:42:21,625 این تو بمیریم؟ 513 00:42:29,625 --> 00:42:30,458 .نه 514 00:42:36,333 --> 00:42:37,333 ...خب 515 00:42:37,958 --> 00:42:38,958 .آره 516 00:42:41,833 --> 00:42:43,875 ...میخواد با دندوناش ما رو بجوه 517 00:42:44,375 --> 00:42:50,250 یا ذره ذره توی اسید معده حل میشیم؟ 518 00:42:50,333 --> 00:42:53,958 .نمیدونم، میزی .من با اینجور چیزها آشنایی ندارم 519 00:42:54,041 --> 00:42:56,750 مگه کل عمرت این موجودات رو شکار نمیکردی؟ 520 00:42:56,833 --> 00:42:59,166 .ما اونا رو می‌کشیم، دخترجان .روشون تحقیق که نمی‌کنیم 521 00:43:03,416 --> 00:43:04,958 .گمونم وقتشه شروع کنیم به تحقیق 522 00:43:17,125 --> 00:43:18,125 ...جیکوب 523 00:43:18,541 --> 00:43:20,000 اگه تو رو قورت بده، چی؟ 524 00:43:21,000 --> 00:43:22,041 .اونوقت طناب رو قطع کن 525 00:45:14,708 --> 00:45:17,041 میخوای چی کار کنی؟ - .بکشمش - 526 00:45:17,125 --> 00:45:18,708 بکشی؟ چطوری؟ 527 00:45:18,791 --> 00:45:21,791 .خب، نمیدونم .جوگیر میشم و الله‌بختکی میرم جلو 528 00:45:21,875 --> 00:45:24,833 نمیخوام زیادی بهش فکر کنم، باشه؟ .فقط میرم می‌کشمش 529 00:45:25,500 --> 00:45:27,541 .مطمئن نیستم نقشه‌ی خوبی باشه 530 00:45:27,625 --> 00:45:29,166 ...یادت نره، ناسلامتی من جیکوب هالند هستم 531 00:45:29,250 --> 00:45:31,708 ،کسی که توی دو روز .پنج‌تا هیولا کشت 532 00:45:31,791 --> 00:45:34,541 .واینم یکیه مثل بقیه‌ی هیولاها 533 00:45:37,208 --> 00:45:39,416 !حتما یه راه دیگه هم هست 534 00:45:39,500 --> 00:45:40,750 .متاسفانه نیست، دختر جون 535 00:45:40,833 --> 00:45:43,875 خب، میتونی از داخل بدنش، بکشیش؟ 536 00:45:44,875 --> 00:45:46,416 !واو 537 00:45:48,541 --> 00:45:50,791 !واو 538 00:46:25,333 --> 00:46:26,541 .صبر داشته باش، دختر جون 539 00:46:31,208 --> 00:46:32,125 ها؟ 540 00:46:36,833 --> 00:46:38,333 !جیکوب 541 00:47:26,666 --> 00:47:27,666 !نه، صبر کن 542 00:47:37,041 --> 00:47:40,083 !آخ 543 00:47:49,250 --> 00:47:51,083 !واستا، جیکوب !نه 544 00:47:51,166 --> 00:47:52,041 !صبر کن 545 00:48:02,791 --> 00:48:04,375 .ای بابا 546 00:48:04,458 --> 00:48:05,458 !واو 547 00:48:09,333 --> 00:48:11,541 !واو. واو 548 00:48:32,500 --> 00:48:34,458 !ممکن بود من رو به کشتن بدی 549 00:48:34,541 --> 00:48:36,375 چی...من داشتم تو رو به کشتن میدادم؟ 550 00:48:38,083 --> 00:48:39,625 .برعکس فهمیدی، دخترجون 551 00:48:39,708 --> 00:48:42,458 ،من تقریبا کشته بودمش .ولی تو خرابش کردی 552 00:48:42,541 --> 00:48:43,666 تقریبا کشته بودیش؟ 553 00:48:43,750 --> 00:48:45,916 پس حتما داشتم .یه مبارزه‌ی دیگه رو نگاه میکردم 554 00:48:46,000 --> 00:48:49,333 ،اگه تو طناب‌ها رو قطع نکرده بودی .اصلا کار به این مبارزه نمی‌کشید 555 00:48:49,416 --> 00:48:50,875 .ما طناب‌ها رو قطع کردیم 556 00:48:50,958 --> 00:48:53,291 .نه‌خیر، خودت قطعشون کردی 557 00:48:53,375 --> 00:48:55,041 تو هم جلوی من رو نگرفتی، گرفتی؟ 558 00:48:55,125 --> 00:48:57,000 .معنیش این نیست که کمکت کردم 559 00:48:57,083 --> 00:48:58,083 واقعا؟ 560 00:48:58,833 --> 00:49:00,750 .بله، واقعا 561 00:49:18,875 --> 00:49:21,250 .بهتره پناهگاه پیدا کنیم 562 00:49:46,708 --> 00:49:47,708 .تجدید قوا کن 563 00:49:48,333 --> 00:49:49,791 .صبح از اینجا میریم 564 00:50:04,833 --> 00:50:07,958 توی کتاب من نوشته که .قبلا هیولاها تا خودِ ساحل میومدن 565 00:50:08,958 --> 00:50:10,583 .نوشته بود که هیچ‌جا در امان نبوده 566 00:50:11,666 --> 00:50:12,666 این حقیقت داره؟ 567 00:50:13,916 --> 00:50:15,166 .معلومه که حقیقت داره 568 00:50:16,000 --> 00:50:17,000 خودت با چشم خودت دیدی؟ 569 00:50:17,583 --> 00:50:21,166 ،مالِ قبل از اینه که من به دنیا بیام .ولی همه میدونن حقیقت داره 570 00:50:22,125 --> 00:50:25,375 اگه اون موجودات انقدرها که میگن بد نباشن، چی؟ 571 00:50:25,958 --> 00:50:28,166 منظورم اینه که، ناسلامتی .دریا خونه‌ی اوناست 572 00:50:28,916 --> 00:50:31,000 ما رفتیم دنبال این دختر، نه؟ 573 00:50:32,000 --> 00:50:34,291 اگه کلا دست از سرشون برداریم چی؟ 574 00:50:34,375 --> 00:50:37,041 ما اونا رو می‌کشیم .چون اونا ما رو می‌کشن 575 00:50:37,125 --> 00:50:40,708 لازمه بهت یادآوری کنم که یکی از اونا، پدرومادرت رو کشت؟ 576 00:50:40,791 --> 00:50:42,833 یعنی کافی بود اونا مزاحمِ هیولائه نمیشدن؟ 577 00:50:43,875 --> 00:50:46,708 .من...نمیدونم 578 00:50:46,791 --> 00:50:48,875 .اوه، تو حسابی گیج شدی، دختر 579 00:50:48,958 --> 00:50:50,625 .والدین تو، قهرمانانه کشته شدن 580 00:50:52,625 --> 00:50:53,958 ...منم دوست دارم این رو باور کنم 581 00:50:55,041 --> 00:50:59,458 ولی شاید قهرمان بودن .به این معنا نباشه که حق با توئه 582 00:51:00,791 --> 00:51:04,333 ...حرفات 583 00:51:06,208 --> 00:51:09,125 .حرفات با عقل جور در نمیاد - چرا قرمزی ما رو قورت داد؟ - 584 00:51:09,208 --> 00:51:10,625 آها، پس حالا اسمش شد" قرمزی"، آره؟ 585 00:51:10,708 --> 00:51:12,083 .اون یه دختره، نه یه شیء 586 00:51:12,166 --> 00:51:15,458 به نظرم اون یه دختره و به نظرم .داشت از ما دربرابر ِ کرو، محافظت میکرد 587 00:51:15,541 --> 00:51:18,416 دیگه داری زیادی .از این هیولات تعریف می‌کنی 588 00:51:18,500 --> 00:51:22,750 ...اون یه اسلحه سمت تو گرفته بود و - .از درون من، تو رو نشونه رفته بود - 589 00:51:22,833 --> 00:51:24,750 .چون تو طناب‌ها رو قطع کردی 590 00:51:24,833 --> 00:51:26,666 نمیخوام درموردش بحث کنم، باشه؟ 591 00:51:26,750 --> 00:51:29,708 چون نمیخوام توجهِ یکی از ...صدها هیولایی رو جلب کنم 592 00:51:29,791 --> 00:51:30,833 ...که روی این جزیره زندگی میکنن 593 00:51:30,916 --> 00:51:34,041 جزیره‌ای که اگه طناب‌ها رو !قطع نمیکردی، الان توش نبودم 594 00:51:35,750 --> 00:51:37,125 پس قرار نیست بحث کنیم؟ 595 00:51:38,125 --> 00:51:39,250 پس قراره چی کار کنیم؟ 596 00:51:43,458 --> 00:51:46,666 .میرم آذوقه جمع کنم 597 00:51:46,750 --> 00:51:50,291 ،تو رو میرسونم گیستن ...و وقتی خودم به کشتی برگردم 598 00:51:51,333 --> 00:51:53,125 ،کاری که شروع کردیم .تموم می‌کنیم 599 00:51:55,666 --> 00:51:58,041 .مراقب باش اون بیرون کشته نشی 600 00:51:59,041 --> 00:52:00,750 .قول نمیدم 601 00:52:02,291 --> 00:52:03,291 .جیکوب 602 00:52:05,750 --> 00:52:06,750 .قول بده 603 00:52:08,250 --> 00:52:09,250 .باشه 604 00:52:10,041 --> 00:52:11,041 .قول میدم 605 00:52:39,000 --> 00:52:40,000 ...ناخدا 606 00:52:40,583 --> 00:52:41,833 .هیولا دیگه رفته 607 00:52:42,666 --> 00:52:44,500 .ما هم نمی‌تونیم اینجا بمونیم 608 00:52:45,708 --> 00:52:47,458 .اون موجود، جیکوب رو گرفت 609 00:52:47,541 --> 00:52:50,333 ...منم به اندازه‌ی شما میخوام اون بمیره 610 00:52:50,416 --> 00:52:53,125 ،ولی اگه به بندر نرسیم .غرق میشیم 611 00:52:55,500 --> 00:52:58,458 آبی که توی کشتی میاد .بیشتر از آبیه که بیرون می‌ریزیم 612 00:52:58,541 --> 00:53:00,958 ،و پارچه‌ای که روی سوراخ گذاشتیم .همش سر میخوره 613 00:53:01,041 --> 00:53:04,000 ،اگه همچنان اینجا بمونیم .غرق میشیم 614 00:53:08,875 --> 00:53:12,291 .مسیر رو به‌سمت جزیره‌ی موکش تنظیم کنید 615 00:53:14,458 --> 00:53:16,583 ...ولی نزدیک‌ترین بندر که - !موکش - 616 00:53:17,166 --> 00:53:20,083 خدا شاهده که یا میریم موکش .و یا میریم کفِ اقیانوس 617 00:53:22,041 --> 00:53:26,541 احیانا قصد دارین به دیدنِ گوئن بتربی برید؟ 618 00:53:28,500 --> 00:53:32,250 .ناخدا، اون کالاهاش رو به قیمت گزافی می‌فروشه 619 00:53:32,333 --> 00:53:36,458 ،پیمان بستن با امثال اون .برخلاف قانونِ شکارچیانه 620 00:53:36,541 --> 00:53:39,083 لعنت به هر قانونی که !نذاره من اتتقام بگیرم 621 00:53:39,666 --> 00:53:41,916 .هیچ فرمانی بالاتر از فرمان من وجود نداره 622 00:53:42,000 --> 00:53:45,750 .من از روش‌های بتربی استفاده میکنم .هرکاری که لازم باشه، انجام میدم 623 00:53:45,833 --> 00:53:47,916 ...اگه مجبور باشم، همین دریا رو می‌شکافم 624 00:53:48,000 --> 00:53:52,625 و هرچیزی که شنا میکنه، کشتی .سوراخ میکنه یا بالاپایین میره رو، نابود میکنم 625 00:53:53,208 --> 00:53:54,791 .ولی انتقامم رو خواهم گرفت 626 00:53:56,791 --> 00:53:59,708 .انتقامم رو خواهم گرفت 627 00:54:24,666 --> 00:54:28,916 !بادبان‌ها رو برای مسیر جدید آماده کنید !برخلاف جهت باد حرکت میکنیم 628 00:55:09,666 --> 00:55:12,333 .سلام، آقا کوچولو 629 00:55:36,416 --> 00:55:39,125 .این چیزها زیادم بد نیستن 630 00:55:43,333 --> 00:55:44,333 ...اوه 631 00:55:49,666 --> 00:55:51,000 چی کار داری میکنی؟ 632 00:55:51,541 --> 00:55:52,541 ...من، عه 633 00:55:53,333 --> 00:55:56,625 متاسفانه هرجوابی هم بدم .تو عصبانی میشی 634 00:55:56,708 --> 00:55:58,666 .احتمالا حق با توئه 635 00:55:58,750 --> 00:56:00,958 .فقط تکون نخور 636 00:56:04,000 --> 00:56:05,000 ...متاسفم 637 00:56:05,500 --> 00:56:07,416 ولی من همیشه می‌خواستم .حیوون خونگی داشته باشم 638 00:56:07,500 --> 00:56:09,416 .اون حیوون خونگی نیست 639 00:56:09,500 --> 00:56:12,458 ،یه هیولاست .و ما هم عمرا نگهش داریم 640 00:56:12,541 --> 00:56:14,375 .ولی آخه روش اسم گذاشتم 641 00:56:14,458 --> 00:56:15,458 .بذار حدس بزنم 642 00:56:15,791 --> 00:56:16,791 .آبی 643 00:56:18,666 --> 00:56:20,916 .اسم اون یکی رو گذاشتی قرمزی .این یکی رو گذاشتی آبی 644 00:56:21,000 --> 00:56:24,458 اگه یکم بیشتر بمونیم، یه رنگین‌کمون جونور .پیدا میشن که میخوان ما رو بخورن 645 00:56:24,541 --> 00:56:26,208 !ولی آخه خیلی نازه 646 00:56:26,291 --> 00:56:27,750 .صورتش رو نگاه کن 647 00:56:29,000 --> 00:56:32,166 .من و تو تعریفی متفاوتی از "ناز بودن" داریم 648 00:56:33,166 --> 00:56:34,166 !نه 649 00:56:36,000 --> 00:56:37,541 ...وقتی برسیم به گیستن 650 00:56:38,125 --> 00:56:41,833 ،برات یه گربه میخرم .تو هم اسمش رو بذار سفید یا خاکستری 651 00:56:42,333 --> 00:56:43,541 .یا اگه دوست داری، بذار زنجبیلی 652 00:56:43,625 --> 00:56:45,333 تو جوون‌تر از اینی که .انقدر بدجنس باشی 653 00:56:45,416 --> 00:56:49,000 و تو هم بزرگ‌تر از اینی که .گولِ وسوسه‌های بچگانه رو بخوری 654 00:56:49,083 --> 00:56:51,250 ،اینکه حیوون خونگی میخوام .بچگونه نیست 655 00:56:51,333 --> 00:56:52,916 .خیلی‌ها حیوون خونگی دارن 656 00:56:53,000 --> 00:56:55,166 ...حیوون‌های اونا توی دهنشون تخم نمیذارن 657 00:56:55,250 --> 00:56:57,916 که بعدم تخم توی قفسه‌ی سینه‌ت !منفجر بشه و جوجه بیاد بیرون 658 00:56:58,583 --> 00:57:01,958 .زیادی با جزئیات مثال زدی 659 00:57:02,041 --> 00:57:03,916 خب، علتش اینه که من یه چیزهایی دیدم، باشه؟ 660 00:57:04,500 --> 00:57:06,291 حرفم اینه که ما نمیدونیم .اون موجود چی کار میکنه 661 00:57:06,375 --> 00:57:08,125 ...هیچی هم درمورد این جزیره نمیدونیم 662 00:57:08,208 --> 00:57:10,125 جز اینکه باید !از اینجا بزنیم به چاک 663 00:57:22,250 --> 00:57:24,041 ...اوه 664 00:57:35,416 --> 00:57:36,416 .بهتره راه بیفتیم 665 00:57:47,125 --> 00:57:49,958 شاید مثل جوجه اردک‌ها .به ما وابسته شدن 666 00:57:50,041 --> 00:57:52,125 .من نگرانِ مامان اردکه‌ام 667 00:58:00,291 --> 00:58:02,250 .داره میاد .بجنب، دختر جون 668 00:58:30,625 --> 00:58:31,750 .هوم 669 00:58:34,333 --> 00:58:35,541 .سکان رو نگه دار 670 00:58:37,916 --> 00:58:41,916 ،اگه بتونیم برسیم به جزیره رام پپر .اونجا می‌تونیم پرچم کشتی رو ببریم بالا 671 00:58:42,000 --> 00:58:44,541 ،درگمور پر از هیولاست .ولی نگران نباش 672 00:58:45,041 --> 00:58:48,583 ،اگه یه هیولا توی شعاعِ هزار متریم باشه .من حسش میکنم 673 00:58:50,125 --> 00:58:51,791 .شایدم اینجا زیاد روی فرم نیستم 674 00:58:58,666 --> 00:58:59,916 !جیکوب 675 00:59:41,250 --> 00:59:42,583 !دووم بیار، میزی 676 01:01:37,833 --> 01:01:38,833 .میزی 677 01:01:41,625 --> 01:01:42,708 میزی؟ 678 01:01:43,333 --> 01:01:44,333 !میزی 679 01:01:45,291 --> 01:01:46,458 !میزی 680 01:01:53,583 --> 01:01:54,583 .پسر خوب 681 01:02:10,041 --> 01:02:11,208 .باید برگردیم 682 01:02:13,083 --> 01:02:16,041 !نمی‌تونیم تا اونجا برسیم - .بستگی داره با چه سرعتی آب رو خالی کنی - 683 01:02:25,666 --> 01:02:27,291 !شاید قرمزی بتونه ما رو ببره 684 01:02:27,375 --> 01:02:28,875 ما رو برگردونه جزیره؟ 685 01:02:28,958 --> 01:02:30,125 !نه، ما رو ببره خونه 686 01:02:30,208 --> 01:02:32,000 .پاک عقل از سرت پریده 687 01:02:32,083 --> 01:02:34,250 اون مارو از دست اون موجود نجات داد، مگه نه؟ 688 01:02:34,333 --> 01:02:35,583 ...صبر کن ببینم... اون 689 01:02:36,208 --> 01:02:37,041 ...تو واقعا 690 01:02:37,125 --> 01:02:39,416 فکر کنم من بودم که نجاتت دادم، نه؟ 691 01:02:39,500 --> 01:02:43,291 ...یعنی من بودم که پرت کردم !آب رو بریز بیرون! قایق داره پر میشه 692 01:02:46,333 --> 01:02:47,166 !هی 693 01:02:47,250 --> 01:02:48,250 !قرمزی 694 01:02:49,833 --> 01:02:52,166 این آقا کوچولو رو می‌بینی؟ 695 01:02:54,250 --> 01:02:55,791 .این تویی 696 01:02:57,083 --> 01:02:58,625 .داری وقتت رو تلف میکنی 697 01:02:58,708 --> 01:03:00,458 .و اینم منم 698 01:03:00,541 --> 01:03:02,375 .و اینم، اون آقاهه‌ست 699 01:03:04,208 --> 01:03:07,375 داری نمایش عروسکی اجرا میکنی؟ .داریم غرق میشیم ها 700 01:03:07,458 --> 01:03:10,000 .باید بریم اون دوردورها 701 01:03:10,083 --> 01:03:13,625 و توی این فکرم که میشه لطف کنی ما رو برسونی؟ 702 01:03:33,708 --> 01:03:37,541 ،خب، اگه هم منظورت رو فهمیده باشه .نمیخواد کمک کنه 703 01:03:37,625 --> 01:03:39,458 نیمه‌ی پر لیوان چیه؟ .تو رو نخورد 704 01:03:39,958 --> 01:03:41,750 .حالا، آب رو خالی کن 705 01:03:54,208 --> 01:03:55,708 !واو 706 01:04:08,458 --> 01:04:10,958 بهت که گفتم اون !چیزی بیشتر از یک هیولاست 707 01:04:22,041 --> 01:04:24,000 !ووهوووو 708 01:04:26,458 --> 01:04:28,666 .دنیا خیلی بزرگه، جیکوب 709 01:04:28,750 --> 01:04:30,708 .و تو همه‌چی رو نمیدونی 710 01:04:52,916 --> 01:04:55,916 ،اگه توی مسیر درست حرکت کنیم .سه روزه می‌رسیم 711 01:05:02,166 --> 01:05:05,916 .خیلی‌خب، هیولا .میخوام که بچرخی 712 01:05:06,500 --> 01:05:08,375 باشه؟ میتونی بچرخی؟ 713 01:05:09,000 --> 01:05:13,791 میتونی به طرف راست کشتی حرکت کنی، آره؟ 714 01:05:13,875 --> 01:05:15,000 .طرف راست 715 01:05:15,541 --> 01:05:17,583 .برو راست، هیولای خنگ .راست 716 01:05:17,666 --> 01:05:21,833 !میتونی بری راست؟ اون طرف - .کل روز هم داد بزنی فایده نداره - 717 01:05:21,916 --> 01:05:23,458 .اون منظورت رو نمی‌فهمه 718 01:05:23,541 --> 01:05:25,333 .چرا اتفاقا خیلی هم خوب می‌فهمه 719 01:05:26,416 --> 01:05:28,583 .فقط داره مثل هیولاها رفتار میکنه 720 01:05:32,291 --> 01:05:34,708 .ازت میخوام که بپیچی سمت راست 721 01:05:34,791 --> 01:05:38,000 .اونجا، همون جایی که داره بهش اشاره میکنم .راست کشتی اونجاست. سمت راست 722 01:05:38,083 --> 01:05:40,875 .بیشتر برو راست !دیدی؟ برو اونجا، سمت راست 723 01:05:41,625 --> 01:05:44,083 ،بچرخ سمت راست دیگه !هیولای دریایی لعنتی جهنمی 724 01:05:45,833 --> 01:05:48,333 براش سوال شده که .میتونی یه کوچولو بچرخی یا نه 725 01:05:48,833 --> 01:05:50,541 این شکلی، دیدی؟ 726 01:06:01,333 --> 01:06:02,458 !خودشه 727 01:06:03,250 --> 01:06:05,083 !ممنون، دختر 728 01:06:12,541 --> 01:06:13,625 .خیلی هم سخت نبود 729 01:06:13,708 --> 01:06:16,500 .اون حیوون خونگی نیست زیادی صمیمی نشو، باشه؟ 730 01:06:16,583 --> 01:06:19,916 .آروم بگیر، ناخدا .اون دوست ماست 731 01:06:20,000 --> 01:06:23,416 .آره حتما. واستا گرسنه‌ش بشه - ...ای بابا میشه بس - 732 01:06:54,416 --> 01:06:55,416 ‫هــوم... 733 01:07:21,210 --> 01:07:23,590 ‫«دریــای درگمور» 734 01:08:08,291 --> 01:08:11,291 ‫- اون کشتی «ناگزیر»‌ـه؟ ‫- اینجا چیکار می‌کنن؟ 735 01:08:16,875 --> 01:08:17,875 ‫ناخدا! 736 01:08:18,708 --> 01:08:21,916 ‫اینکار لازم نیست، ما خودمون شکارچی ایم. 737 01:08:22,458 --> 01:08:23,750 ‫نه اگه گیرش نیاریم! 738 01:08:53,708 --> 01:08:57,250 ‫می‌دونم دنبالِ چی هستی ناخدا. 739 01:08:57,791 --> 01:09:01,333 ‫همیشه به یک دلیل میای! 740 01:09:03,125 --> 01:09:06,541 ‫می‌تونم چیزی که دنبالشی رو بهت بدم، 741 01:09:07,333 --> 01:09:13,291 ‫یه سـم خیلی قوی‌ که بشه باهاش ‫بزرگ‌ترین هیولاها رو از پا در آورد. 742 01:09:13,375 --> 01:09:18,041 ‫ یه سلاح بسیار قدرت‌مند که بتونه به پوست‌ش نفوذ کنه 743 01:09:20,458 --> 01:09:24,041 ‫می‌دونی مردم درموردم چی می‌گن ناخدا؟ 744 01:09:24,666 --> 01:09:29,500 ‫هرکسی میاد پیش گوئن بتربی، دست خالی نمیره. 745 01:09:29,583 --> 01:09:33,083 ‫اما بعدش...یه روز خوش نمی‌بینه. 746 01:09:34,083 --> 01:09:36,500 ‫با این حال، اومدی سراغم. 747 01:09:36,583 --> 01:09:39,083 ‫من به خرافاتی که سرهم می‌کنن اعتقاد ندارم. 748 01:09:40,083 --> 01:09:43,125 ‫نه، من نمی‌گم اعتقاد داری. 749 01:09:45,583 --> 01:09:47,291 ‫اما بعداً اعتقاد پیدا می‌کنی. 750 01:09:51,375 --> 01:09:54,375 ‫این از وحشتناک‌ترین سلاح‌هاست. 751 01:09:55,000 --> 01:09:58,541 ‫بهش می‌گن دستِ خدا. 752 01:09:59,458 --> 01:10:00,708 ‫در ازاش چی می‌خوای؟ 753 01:10:01,208 --> 01:10:02,750 ‫همه‌چی، ناخدا. 754 01:10:03,500 --> 01:10:06,291 ‫هرچی که بخوام! 755 01:10:08,166 --> 01:10:11,458 ‫خب، قبوله؟ 756 01:10:34,208 --> 01:10:35,208 ‫ها؟ 757 01:11:05,958 --> 01:11:09,833 ‫خب راستش، می‌دونی، بزرگ‌تر از اینا هم دیدم! 758 01:11:43,791 --> 01:11:45,500 ‫وقت ناهاره! 759 01:13:03,500 --> 01:13:06,208 ‫اینجا نوشته در دوران شـوم، 760 01:13:06,291 --> 01:13:09,333 ‫هیولا شهری که در کنار ‫ساحل کارازئول بود رو نابود کرده، 761 01:13:09,416 --> 01:13:13,666 ‫اما ما اونجا بودیم و هیچ شهری ندیدیم. 762 01:13:13,750 --> 01:13:15,500 ‫که نابود شده باشه یا حالا هرچی... 763 01:13:16,583 --> 01:13:19,541 ‫و ما اینقدر داد و فریاد نمی‌کنیم 764 01:13:19,625 --> 01:13:21,958 ‫توی هر صفحه این کتاب‌، پر از داد و بی‌داده! 765 01:13:22,041 --> 01:13:24,250 ‫منظورم اینه که...همه‌اش چرت و پرته. 766 01:13:24,333 --> 01:13:25,583 ‫نظر توئه، 767 01:13:26,541 --> 01:13:28,333 ‫اما کتاب یه‌چیز دیگه می‌گه... 768 01:13:28,833 --> 01:13:31,625 ‫عمر ما بهش قد نمی‌ده. 769 01:13:31,708 --> 01:13:36,166 ‫مردم راحت باورشون می‌شه هیولاها شهرهایی که ‫وجود ندارن رو نابود می‌کردن، 770 01:13:36,875 --> 01:13:38,916 ‫و اینکه شکارچی‌ها عاشق داد و بی‌داد کردنن. 771 01:13:42,875 --> 01:13:44,166 ‫اما اگه اینا واقعیت ندارن، 772 01:13:45,916 --> 01:13:48,166 ‫از کجا بفهمیم که با چی سر و کار داریم؟ 773 01:13:48,250 --> 01:13:49,930 ‫و از کجا بدونیم که هیولاهای دریا... 774 01:13:49,958 --> 01:13:52,750 ‫اونایی بودن که زن‌ها رو می‌دزدیدن؟ 775 01:13:53,250 --> 01:13:56,083 ‫اصلاً دوران شومی وجود داشته؟ 776 01:13:57,333 --> 01:13:59,833 ‫شاید اصلاً هیولاها این جنگ رو شروع نکردن. 777 01:14:02,333 --> 01:14:03,333 ‫شاید، اما... 778 01:14:03,916 --> 01:14:05,983 ‫چرا آدم‌ها باید جنگ رو شروع کنن؟ 779 01:14:20,333 --> 01:14:22,791 ‫ظاهراً طوفان خیلی شدیده. 780 01:15:08,000 --> 01:15:09,666 ‫این پایین خیلی بهتره! 781 01:15:11,375 --> 01:15:12,375 ‫اره. 782 01:15:12,791 --> 01:15:13,916 ‫این پایین بهتره... 783 01:16:10,166 --> 01:16:12,791 ‫نمی‌‌دونم این جنگ چطوری شروع شده، 784 01:16:15,916 --> 01:16:19,333 ‫اما شاید مهم جوری‌ـه که جنگ تموم می‌شه. 785 01:16:43,583 --> 01:16:45,000 ‫ماه سرخ‌رنگ! 786 01:16:46,041 --> 01:16:47,291 ‫بتربی حواسش هست. 787 01:16:47,833 --> 01:16:50,750 ‫اعتبار شکارچی‌ها به شرفشونه، 788 01:16:50,833 --> 01:16:54,333 ‫اما سر و کله زدن با اون اصلا شرافت‌مندانه نیست. 789 01:16:54,416 --> 01:16:56,333 ‫اره، حتماً یه تقاصی داره. 790 01:16:56,416 --> 01:16:59,375 ‫و این کشتی و افرادش، همه‌شون تقاصش رو پس می‌دن. 791 01:17:00,208 --> 01:17:01,291 ‫سارا! 792 01:17:05,375 --> 01:17:06,375 ‫اونجا رو ببین. 793 01:17:12,750 --> 01:17:14,333 ‫سوراخ‌پشت ها... 794 01:17:14,416 --> 01:17:15,416 ‫اره. 795 01:17:15,875 --> 01:17:17,708 ‫اونا هیچوقت تا اینجاها نمیان، 796 01:17:18,750 --> 01:17:21,125 ‫مگه اینکه چیزی فراری‌شون داده باشه. 797 01:17:21,958 --> 01:17:25,416 ‫و فقط یه چیز وجود داره که ‫ سوراخ‌پشت ها ازش می‌ترسن... 798 01:17:25,500 --> 01:17:26,875 ‫«مهبانگ»! 799 01:17:37,708 --> 01:17:40,958 ‫خانم مارینو، تغییر جهت بدید ‫به سمت جنـوب با تمام قدرت! 800 01:17:41,041 --> 01:17:42,708 ‫خلاف جهت باید به سمت جزیره روم‌پـاپر! 801 01:17:42,791 --> 01:17:47,000 ‫به‌روی چشم ناخدا، شنیدید که چی گفت ‫دست به کار بشید. 802 01:17:47,583 --> 01:17:49,083 ‫همین الان تغییر مسیر بدید! 803 01:17:49,166 --> 01:17:50,791 ‫تغیـــیر مسیر! 804 01:17:52,458 --> 01:17:53,583 ‫پیدات می‌کنیم. 805 01:17:54,625 --> 01:17:56,500 ‫خیلی زود پیدات می‌کنیم. 806 01:18:12,333 --> 01:18:13,708 ‫چرا توی خودتی!؟ 807 01:18:14,625 --> 01:18:17,500 ‫تو اون جیکوب هالندی نیستی که توی دو روز 808 01:18:17,583 --> 01:18:19,166 ‫چهار تا هیولا رو کشت! 809 01:18:19,250 --> 01:18:20,125 ‫پنج ‌تا بود 810 01:18:20,208 --> 01:18:23,416 ‫تو اون جیکوبی هستی که یه هیولا رو دوست خودش کرد، 811 01:18:23,500 --> 01:18:24,750 ‫جون من رو نجات داد، 812 01:18:24,833 --> 01:18:28,416 ‫و ما رو صحیح و سالم به ‫جزیره بدشانسی رسوند. 813 01:18:30,833 --> 01:18:32,041 ‫ما موفق شدیم، 814 01:18:37,750 --> 01:18:39,500 ‫قرمزی نباید از این جلوتر بیاد، 815 01:18:40,250 --> 01:18:42,500 ‫دریای درگمور اصلاً جای امنی براش نیست، 816 01:18:42,583 --> 01:18:44,166 ‫خودمون با قایقی‌ چیزی می‌ریم. 817 01:18:45,708 --> 01:18:46,708 ‫بعدش چی؟ 818 01:18:48,208 --> 01:18:51,208 ‫بعدش...من می‌برمت گیستن ‫خوبه؟ 819 01:18:53,625 --> 01:18:56,125 ‫خودت چی پس؟ 820 01:19:06,583 --> 01:19:08,208 ‫گیستن یه شهره، 821 01:19:08,291 --> 01:19:09,875 ‫خانواده آدم که نیست. 822 01:19:10,666 --> 01:19:14,625 ‫من برنمی‌گردم اونجا، تو هم برنگرد به کشتی‌ات. 823 01:19:14,708 --> 01:19:17,166 ‫تو و من با هم، 824 01:19:18,541 --> 01:19:20,125 ‫من و تو با هم، 825 01:19:21,291 --> 01:19:22,958 ‫به‌نظر که بد نمیاد. 826 01:19:30,000 --> 01:19:32,166 ‫خب، نظرت چیه؟ 827 01:19:33,708 --> 01:19:34,875 ‫پایه‌ای؟ 828 01:19:36,666 --> 01:19:37,666 ‫منظورت... 829 01:19:38,583 --> 01:19:39,791 ‫اینکه یه خانواده بشیم؟ 830 01:19:40,666 --> 01:19:41,666 ‫اره دیگه. 831 01:19:42,416 --> 01:19:43,458 ‫نمی‌دونم. 832 01:19:44,583 --> 01:19:49,666 ‫شاید اگه یه‌مدت وانمود کنیم یه خانواده‌ایم، ‫در نهایت واقعی به‌نظر بیاد. 833 01:19:53,166 --> 01:19:55,416 ‫بیخیالش، فکر مسخره‌ایه. 834 01:19:56,458 --> 01:19:58,875 ‫یعنی الان داری ما رو مثل یه خانواده خوشبخت ‫توی مزرعه تصور می‌کنی؟ 835 01:19:58,958 --> 01:20:00,916 ‫گفتم بیخیالش، احمق‌خان. 836 01:20:01,666 --> 01:20:02,708 ‫پس بیخیالش شو. 837 01:20:03,958 --> 01:20:05,750 ‫من فقط، فکر نکنم... 838 01:20:05,833 --> 01:20:07,750 ‫تو گوشت پنبه ای چیزی گذاشتی؟ 839 01:20:07,833 --> 01:20:09,208 ‫باشه، باشه. 840 01:20:15,333 --> 01:20:18,708 ‫خب، بریم وسایل‌هامون رو جمع کنیم پس. 841 01:20:38,541 --> 01:20:42,041 ‫خب دخترجون، ماجراجویی باورنکردنی‌ای بود. 842 01:20:42,791 --> 01:20:45,291 ‫بابت تمام کارهایی که کردی دمت‌گرم. 843 01:20:46,625 --> 01:20:47,958 ‫وقتشه هرکسی بره خونه‌اش. 844 01:20:58,250 --> 01:21:02,416 ‫و قول می‌دم دیگه هیچوقت هیولا های دریایی رو شکار نکنم. 845 01:21:02,916 --> 01:21:05,916 ‫خداحافظ شکار هیولا! 846 01:21:16,125 --> 01:21:17,125 ‫یه لحظه... 847 01:21:18,333 --> 01:21:19,500 ‫خیلی‌خب... 848 01:21:20,208 --> 01:21:21,458 ‫خداحافظ! 849 01:21:25,458 --> 01:21:26,916 ‫خداحافظ! 850 01:21:28,625 --> 01:21:29,625 ‫آخ... 851 01:21:30,875 --> 01:21:35,125 ‫ببین، متوجه شدی دارم چی می‌گم دیگه، نه؟ 852 01:21:35,208 --> 01:21:36,833 ‫بهش می‌گن...حرکات نمادین! 853 01:21:40,041 --> 01:21:42,875 ‫فکرکنم فهمید منظورت چیه. 854 01:21:54,083 --> 01:21:55,208 ‫خیلی‌خب پس. 855 01:21:55,916 --> 01:21:56,958 ‫وقتشه رفتنه. 856 01:22:22,125 --> 01:22:24,291 ‫برو رفیق، برو خونه. 857 01:22:34,041 --> 01:22:35,041 ‫قرمزی؟ 858 01:22:37,875 --> 01:22:38,875 ‫قرمزی! 859 01:22:45,291 --> 01:22:47,083 ‫نه... 860 01:22:57,041 --> 01:22:58,416 ‫یکم کمک می‌خوام. 861 01:23:00,666 --> 01:23:02,500 ‫قرمزی، گوش‌کن. 862 01:23:02,583 --> 01:23:04,000 ‫فقط برو. 863 01:23:04,083 --> 01:23:05,750 ‫لازم نیست دعوا راه بندازیم. 864 01:23:12,291 --> 01:23:14,041 ‫نه قرمزی...برو! 865 01:23:14,125 --> 01:23:18,250 ‫- از اینجا برو، ول‌شون کن ‫- قرمزی، باید بریم. توروخدا 866 01:23:30,666 --> 01:23:32,416 ‫نه، قرمزی! نـــه. 867 01:23:35,083 --> 01:23:37,208 ‫قرمزی، برگرد. 868 01:23:37,291 --> 01:23:39,541 ‫همه سربازها، آماده! 869 01:23:39,625 --> 01:23:41,041 ‫شلیک. 870 01:23:48,541 --> 01:23:49,541 ‫میزی. 871 01:23:52,708 --> 01:23:54,000 ‫نه قرمزی، بس‌کن. 872 01:23:54,625 --> 01:23:55,916 ‫میزی! 873 01:24:07,958 --> 01:24:08,958 ‫میزی! 874 01:24:10,500 --> 01:24:11,791 ‫حالت خوبه دخترجون؟ 875 01:24:12,833 --> 01:24:14,541 ‫قرمزی خوبه؟ 876 01:24:17,625 --> 01:24:18,791 ‫تسلیم نشید. 877 01:25:15,291 --> 01:25:18,000 ‫جلو نیا هیولا، دست از سرش بردار. 878 01:25:35,083 --> 01:25:36,250 ‫«مهبانگ» سرخ! 879 01:25:36,916 --> 01:25:38,250 ‫هیولا آزاد شده. 880 01:25:48,625 --> 01:25:49,625 ‫نه، دخترجون. 881 01:25:50,875 --> 01:25:52,500 ‫کاری از دست ما برنمیاد. 882 01:25:53,333 --> 01:25:55,166 ‫نباید اینکارو کنه! 883 01:25:59,375 --> 01:26:01,583 ‫چرا، باید بکنه. 884 01:26:13,833 --> 01:26:15,375 ‫دست خدا رو حاضر کنید. 885 01:26:42,833 --> 01:26:44,416 ‫حالا وقت تسویه حسابه 886 01:26:46,916 --> 01:26:49,791 ‫به‌خاطر تمام کسایی که از دست رفتن، 887 01:26:49,875 --> 01:26:52,666 ‫نابودت می‌کنم، ای شیطان. 888 01:27:31,500 --> 01:27:32,500 ‫دست و پا نزن. 889 01:27:32,958 --> 01:27:35,083 ‫سم سریع‌تر اثر می‌کنه. 890 01:27:35,583 --> 01:27:38,708 ‫نمی‌خوام که بمیری، نه فعلاً. 891 01:27:38,791 --> 01:27:42,541 ‫نه تا وقتی که توی قـصـر سفیدسنگ حاضر نشدی. 892 01:27:49,833 --> 01:27:53,750 ‫ناخدا، بهتره بذاریم همین سـم کارش رو تموم کنه. 893 01:27:53,833 --> 01:27:54,833 ‫نه، سارا. 894 01:27:55,416 --> 01:27:57,541 ‫به شاه و ملکه قول دادم. 895 01:28:16,083 --> 01:28:17,166 ‫اما دیگه نگران نیستم، 896 01:28:17,708 --> 01:28:19,541 ‫دیگه از پا در اومده. 897 01:28:23,416 --> 01:28:24,958 ‫نه‌خیر، نیومده. 898 01:28:31,708 --> 01:28:33,791 ‫بادبان‌های کمکی رو بکشید. 899 01:28:33,875 --> 01:28:36,208 ‫اونجا رو ببینید ناخدا، یه قایق داره میاد! 900 01:28:36,875 --> 01:28:38,041 ‫وایسا ببینم. 901 01:28:44,208 --> 01:28:45,416 ‫جل الخالق! 902 01:28:46,000 --> 01:28:47,000 ‫جیکوبه! 903 01:29:24,083 --> 01:29:25,166 ‫می‌فهمم. 904 01:29:26,041 --> 01:29:27,666 ‫عجب داستان جالبی. 905 01:29:29,125 --> 01:29:32,166 ‫شکارچی‌ای که با هیولا دوست شد. 906 01:29:34,125 --> 01:29:36,250 ‫هیولایی که یه چشم من رو کور کرد. 907 01:29:37,416 --> 01:29:39,041 ‫چیکارت کنم جیکوب؟ 908 01:29:40,250 --> 01:29:42,708 ‫اون هیولا و من... 909 01:29:43,458 --> 01:29:44,583 ‫ما... 910 01:29:46,541 --> 01:29:47,708 ‫یه تفاهمی با هم داشتیم. 911 01:29:47,791 --> 01:29:49,458 ‫آتش‌بس نه؟ 912 01:29:50,458 --> 01:29:52,791 ‫اما بدون جنگ، هیچ آتش‌بسی درکار نیست. 913 01:29:53,291 --> 01:29:59,375 ‫هر اتفاقی که اون بیرون افتاد، در مقابل‌ها ‫صدها سال جنگ هیچه! 914 01:30:02,833 --> 01:30:04,541 ‫من همیشه می‌دونستم چه آدمی‌ام، جیکوب. 915 01:30:04,625 --> 01:30:07,541 ‫من پسر یه ناخدا ام، ناخدایی که ‫پسر یه ناخدا دیگه بود. 916 01:30:07,625 --> 01:30:12,083 ‫و اگه برای جنگیدن به‌دنیا اومدیم پس ‫باید بجنگیم! 917 01:30:12,166 --> 01:30:17,458 ‫تا مورد آزمایش قرار بگیریم و ‫عظمت خودمون رو کشف کنیم. 918 01:30:18,000 --> 01:30:21,000 ‫پس یه سوالی ازت می‌پرسم جیکوب، پسرم 919 01:30:21,833 --> 01:30:24,333 ‫تو دشمن منی؟ 920 01:30:30,375 --> 01:30:32,291 ‫میزی، بس‌کن. 921 01:30:35,083 --> 01:30:36,416 ‫قرمزی رو آزاد کن! 922 01:30:39,333 --> 01:30:41,083 ‫عجب دختر شجاعی. 923 01:30:45,583 --> 01:30:48,458 ‫آروم، آروم دخترجون ‫آفرین. 924 01:30:51,583 --> 01:30:53,791 ‫باید به قرمزی کمک کنی. 925 01:30:53,875 --> 01:30:55,666 ‫اون دوست ماست. 926 01:30:56,541 --> 01:30:57,791 ‫ببخشید. 927 01:31:00,041 --> 01:31:01,250 ‫باید استراحت کنه... 928 01:31:01,916 --> 01:31:03,416 ‫برت می‌گردونم به گیستن. 929 01:31:05,041 --> 01:31:06,041 ‫اونجا در امانی. 930 01:31:06,583 --> 01:31:09,125 ‫یه زندگی خوب و طولانی در انتظارته. 931 01:31:10,541 --> 01:31:13,208 ‫اما اول، باید یه سر بریم قصر سفیدسنگ. 932 01:31:13,916 --> 01:31:16,000 ‫با شاه و ملکه قرار ملاقات داریم. 933 01:31:17,875 --> 01:31:19,875 ‫جیکوب، بیا بریم یه گلویی تازه کن. 934 01:31:34,875 --> 01:31:36,333 ‫به خونه خوش اومدی، داداش. 935 01:31:37,000 --> 01:31:38,000 ‫خوشحالیم می‌بینمت. 936 01:31:38,791 --> 01:31:39,875 ‫خداروشکر که سالمی. 937 01:31:48,500 --> 01:31:49,958 ‫برگشتی به خونه‌ات، جیکوب. 938 01:31:50,041 --> 01:31:53,458 ‫می‌نوشیم به سلامتی ماجراجویی‌ هایی ‫که به عنوان... 939 01:31:53,541 --> 01:31:55,791 ‫ناخدای این کشتی، پیش رو داری. 940 01:32:19,458 --> 01:32:21,125 ‫کم کم داری مثل روز اول می‌شی. 941 01:32:22,208 --> 01:32:23,208 ‫دیگه خیلی دیره. 942 01:32:24,583 --> 01:32:25,583 ‫شاید... 943 01:32:27,583 --> 01:32:29,916 ‫کاری که دارن با قرمزی می‌کنن اشتباهه! 944 01:32:30,000 --> 01:32:31,458 ‫اون جون ما رو نجات داد. 945 01:32:31,541 --> 01:32:34,375 ‫باید حرفم رو باور کنی، لطفاً. 946 01:32:36,958 --> 01:32:37,958 ‫باورت می‌کنم. 947 01:32:38,500 --> 01:32:40,291 ‫پس کمکم کن جلوشون رو بگیریم. 948 01:32:41,666 --> 01:32:45,375 ‫تمام زندگیم درحال مبارزه با هیولا ها بودم، 949 01:32:45,458 --> 01:32:49,166 ‫چیزهایی دیدم که هرگز از یادم نمی‌رن. 950 01:32:50,208 --> 01:32:52,041 ‫این کشتی تنها دارایی منه. 951 01:32:54,375 --> 01:32:58,458 ‫هیچ ناخدایاری باوفاتـر از سارا شارپ وجود نداره. 952 01:33:17,500 --> 01:33:19,791 ‫کرو موفق شد، «مهبانگ» رو گرفت! 953 01:33:44,458 --> 01:33:47,250 ‫الان دیگه کُل دنیا ما رو می‌شناسن، پسرجان. 954 01:33:47,875 --> 01:33:51,416 ‫این کشتی، کشتی تو ‫تا ابد در یادها می‌مونه. 955 01:33:52,416 --> 01:33:54,000 ‫هیچی نمی‌تونه جلوی این رو بگیره. 956 01:34:14,958 --> 01:34:17,958 ‫آبی! 957 01:34:19,750 --> 01:34:21,583 ‫آفرین به تو. 958 01:34:21,666 --> 01:34:23,041 ‫دروازه رو باز کنید. 959 01:34:40,710 --> 01:34:42,390 ‫[تاریخچه هیولاهای دریایی] 960 01:34:45,351 --> 01:34:46,351 ‫[دوران شوم] 961 01:34:48,376 --> 01:34:49,376 ‫[چیـرگی بر هیولاها] 962 01:34:53,375 --> 01:34:54,791 ‫کار اونا بوده! 963 01:35:04,125 --> 01:35:05,125 ‫ای‌وای. 964 01:35:16,416 --> 01:35:19,000 ‫نگران نباش، قرمزی. ‫الان نجاتت می‌دم. 965 01:35:46,708 --> 01:35:47,958 ‫چه‌خبر شده؟ 966 01:35:48,041 --> 01:35:50,416 ‫چرا همه... 967 01:35:56,500 --> 01:35:59,291 ‫اون موفق شد! «مهبانگ» قرمز رو گرفت! 968 01:36:03,416 --> 01:36:06,041 ‫- توقف کنید، خانم مارینو ‫- شنیدید که ناخدا چی گفت. 969 01:36:06,125 --> 01:36:07,125 ‫لنگ‌ها رو بندازید. 970 01:36:21,666 --> 01:36:23,666 ‫ناخدا کرو. 971 01:36:23,750 --> 01:36:28,208 ‫خب، به نظر می‌رسه برندمون مشخص شده. 972 01:36:28,291 --> 01:36:30,750 ‫آخرین باری که اینجا بودم، 973 01:36:30,833 --> 01:36:35,791 ‫شما گفتید دوران شکارچی‌ها به پایان رسیده. 974 01:36:35,875 --> 01:36:39,666 ‫اما کشتی امپراتور در مقابل این هیولا دوام نیاورد، 975 01:36:50,375 --> 01:36:53,041 ‫تمام ثروت و قدرت شما، 976 01:36:53,125 --> 01:36:58,916 ‫در مقایسه با خشم یک شکارچی، هیچی نیست. 977 01:37:04,125 --> 01:37:07,291 ‫اما این کشتی «ناگزیر»ـه که... 978 01:37:08,333 --> 01:37:10,875 ‫در دل دریای درگمور سفر می‌کنه 979 01:37:13,041 --> 01:37:17,291 ‫تا وجود تک تک این هیولا ها رو 980 01:37:17,375 --> 01:37:19,500 ‫از سطح دریا پاک کنه. 981 01:37:22,333 --> 01:37:23,333 ‫ناخدا. 982 01:37:29,583 --> 01:37:30,583 ‫جیکوب، 983 01:37:31,500 --> 01:37:32,708 ‫برگرد داخل کشتی. 984 01:37:33,625 --> 01:37:34,833 ‫نمی‌تونم اجازه بدم اینکارو کنید. 985 01:37:36,833 --> 01:37:38,208 ‫آبروم رو نبر، پسرجون. 986 01:37:38,958 --> 01:37:41,916 ‫همونطور که قبلاً آبروی تمام ‫شکارچی‌ها رو بردی. 987 01:37:42,000 --> 01:37:44,625 ‫کسانی که قهرمانانه مُردند، 988 01:37:45,208 --> 01:37:47,333 ‫اره، اونا قهرمان بودن. 989 01:37:49,166 --> 01:37:50,416 ‫اما حتی قهرمان‌ها هم... 990 01:37:51,250 --> 01:37:52,291 ‫می‌تونن در اشتباه باشن. 991 01:37:56,166 --> 01:37:58,291 ‫اون نیزه رو رد کن بیاد. 992 01:37:59,791 --> 01:38:01,583 ‫مثل بچه‌ی خودم بزرگت کردم، 993 01:38:02,625 --> 01:38:05,416 ‫اما تو عوض شدی. 994 01:38:11,833 --> 01:38:13,125 ‫هرکاری می‌تونستم برات کردم. 995 01:38:14,583 --> 01:38:15,875 ‫بهت زندگی بخشیدم، 996 01:38:18,541 --> 01:38:20,625 ‫شمشیرت رو گرفتی دستت و... 997 01:38:20,708 --> 01:38:23,125 ‫فکرکردی می‌تونی شکستم بدی؟ 998 01:38:25,750 --> 01:38:28,416 ‫اما با این کار به همه دوستات پشت کردی. 999 01:38:38,541 --> 01:38:39,875 ‫- جیکوب! ‫- جیکوب! 1000 01:39:00,250 --> 01:39:02,416 ‫باید یه چاقو بزرگ‌تر بهت می‌دادم. 1001 01:39:48,416 --> 01:39:52,083 ‫شکارچی‌ها هیولا رو درست آوردن وسط قلمروئمون! 1002 01:39:52,166 --> 01:39:54,666 ‫به‌خاطر ملکه‌ و دفاع از وطن‌تون... 1003 01:39:54,750 --> 01:39:56,083 ‫نابودش کنید! 1004 01:39:56,166 --> 01:39:58,791 ‫توپ‌چی ها، مستقر بشید. 1005 01:40:18,833 --> 01:40:21,125 ‫آماده برای شلیک. 1006 01:40:42,083 --> 01:40:43,833 ‫برید کنار احمق‌ها. 1007 01:41:05,000 --> 01:41:06,083 ‫کافیه! 1008 01:41:32,375 --> 01:41:35,708 ‫اگه اینکارو کنی، جنگ هیچوقت تموم نمیشه. 1009 01:42:00,958 --> 01:42:04,750 ‫خداحافظ شکار هیولا! 1010 01:42:21,416 --> 01:42:22,583 ‫غیرممکنه. 1011 01:42:44,583 --> 01:42:45,958 ‫آفرین بچه‌جون. 1012 01:42:47,333 --> 01:42:48,333 ‫هنوز تموم نشده، 1013 01:43:03,833 --> 01:43:04,875 ‫کتاب‌های ما... 1014 01:43:06,208 --> 01:43:07,500 ‫تاریخ ما... 1015 01:43:08,458 --> 01:43:09,458 ‫همه‌شون دروغ‌ـن. 1016 01:43:12,541 --> 01:43:15,708 ‫هیولاها هیچوقت کاری به کار ما نداشتن. 1017 01:43:16,208 --> 01:43:17,958 ‫این فقط یه داستان بوده. 1018 01:43:18,916 --> 01:43:21,041 ‫داستانی که اونا سرهم کردن. 1019 01:43:21,125 --> 01:43:22,500 ‫چی؟ 1020 01:43:27,416 --> 01:43:31,958 ‫نسل‌ها، کاری کردن تا از هیولاها متنفر باشیم 1021 01:43:32,625 --> 01:43:35,750 ‫و شکارچی‌ها رو می‌فرستادن تا بُکشن‌شون. 1022 01:43:35,833 --> 01:43:39,958 ‫برای همین اونا هم از ما متنفر بودن و ‫می‌ترسیدن، 1023 01:43:40,041 --> 01:43:42,375 ‫و برای دفاع از خودشون مبارزه می‌کردن. 1024 01:43:42,458 --> 01:43:46,041 ‫تو کی هستی که با چنین دروغ‌هایی به ‫شاه و ملکه خودت بی‌احترامی می‌کنی؟ 1025 01:43:46,125 --> 01:43:47,958 ‫حق نداری یه کلمه دیگه حرف بزنی. 1026 01:43:48,041 --> 01:43:50,041 ‫چرا که دارم! 1027 01:43:52,500 --> 01:43:58,125 ‫من از طرف شکارچی‌هایی اومدم که به‌خاطر ‫شما جون خودشون رو از دست دادن 1028 01:43:59,083 --> 01:44:01,791 ‫پادشاهی‌تون با خون اونا ساخته شده، 1029 01:44:02,750 --> 01:44:03,833 ‫و خون هیولاها. 1030 01:44:03,916 --> 01:44:07,166 ‫کــافیه! ژنرال ‫دستور بدید بگیرنش! 1031 01:44:10,625 --> 01:44:14,916 ‫این جنگ رو پادشاهان و ملکه‌های گذشته شروع کردن 1032 01:44:15,416 --> 01:44:18,666 ‫و با هر دروغی که گفتن، امپراتوری‌شون بزرگ‌تر شد! 1033 01:44:19,625 --> 01:44:25,041 ‫و حالا هم این دونفری که اینجا وایستادن، ‫دارن همون دروغ‌ها رو تکرار می‌کنن. 1034 01:44:26,416 --> 01:44:27,708 ‫به‌خاطر منفعت خودشون. 1035 01:44:28,916 --> 01:44:29,916 ‫ژنرال؟ 1036 01:44:34,458 --> 01:44:35,958 ‫تمومش کنید! 1037 01:44:36,958 --> 01:44:38,750 ‫تمومش...کنید! 1038 01:44:41,958 --> 01:44:43,208 ‫راست می‌گه! 1039 01:44:44,916 --> 01:44:46,333 ‫هیولا رو آزاد کنید. 1040 01:44:57,500 --> 01:44:59,541 ‫اون بچه راست می‌گه. 1041 01:45:04,791 --> 01:45:05,833 ‫الان تموم شد! 1042 01:45:11,250 --> 01:45:12,250 ‫خیلی‌خب، قرمزی. 1043 01:45:12,958 --> 01:45:13,958 ‫بهتره بریم. 1044 01:45:19,166 --> 01:45:20,666 ‫چه غلطی می‌کنید؟ 1045 01:45:20,750 --> 01:45:21,625 ‫شلیک کنید. 1046 01:45:21,708 --> 01:45:23,750 ‫ملکه‌تون داره دستور می‌ده! 1047 01:45:26,541 --> 01:45:30,083 ‫ژنرال، نباید الان شلیک کنیم؟ 1048 01:45:34,500 --> 01:45:37,000 ‫برادر منم توی کشتی‌های سلطنتی بود. 1049 01:45:43,625 --> 01:45:46,291 ‫می‌خوام بدونم این جنگ چطوری شروع شده. 1050 01:45:55,208 --> 01:45:56,708 ‫درد داره نه؟ 1051 01:45:58,000 --> 01:45:59,750 ‫نمی‌دونی چقدر. 1052 01:46:25,375 --> 01:46:27,333 ‫امروز جون دو نفر نجات داده شد. 1053 01:46:28,166 --> 01:46:30,333 ‫جون یه مرد و یه هیولا... 1054 01:46:31,041 --> 01:46:33,916 ‫و با این حال، دنیا شروع به تغییر کرد. 1055 01:46:36,333 --> 01:46:38,833 ‫دیگه هیچ کشتی‌ای حق ورود به آب‌های درگمور رو نداره 1056 01:46:39,833 --> 01:46:42,875 ‫و اسرار فراتر از اون، دست‌نخورده باقی می‌مونه 1057 01:46:49,666 --> 01:46:51,833 ‫دیگه زیاد توی فکرش نمی‌رم 1058 01:46:52,416 --> 01:46:57,750 ‫قرمزی جاش امنه و من هرچیزی که می‌خوام رو دارم 1059 01:46:59,710 --> 01:47:07,598 ‫تـرجمه از «کیارش نعمت‌گرگانی، محیا مبین مقدم و آیــدا» ‫::. Kiarash.NG, MMobinM & Ayda.NDR .:: 1060 01:47:09,791 --> 01:47:12,875 ‫قراره یه زندگی خیلی عالی داشته باشم... 1061 01:47:13,876 --> 01:47:21,140 ارائه‌ای از وبسایت دیجی موویز .:: DigiMoviez.Com ::.