1 00:00:06,481 --> 00:00:13,745 ارائه‌ای از وبسایت دیجی موویز .:: DigiMoviez.Com ::. 2 00:01:09,670 --> 00:01:11,938 ‫مرداب مانند باتلاق نیست. 3 00:01:13,674 --> 00:01:16,009 ‫مرداب مکانی مملو از نور است... 4 00:01:18,712 --> 00:01:20,379 ‫که در آبش که تا آسمان... 5 00:01:21,848 --> 00:01:24,051 ‫جاری است گیاه می‌روید. 6 00:01:57,876 --> 00:02:01,876 «جـایی که خرچنگ‌ها آواز می‌خوانند» [بر اساس کتابی با همین نام از دلیا اونز] 7 00:02:08,128 --> 00:02:11,064 ‫سپس درون مرداب، ‫در نقاط پراکنده... 8 00:02:13,166 --> 00:02:14,601 ‫باتلاق حقیقی وجود دارد 9 00:02:23,660 --> 00:02:31,228 ترجمه از «محمدعلی، آیــــدا و مرتضی‌ لک‌زایی» :::. Mml.Moh & Ayda.NDR & Morteza_Lkz .::: 10 00:02:32,586 --> 00:02:38,218 ‫جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت ‫دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید: DigiMoviez@ 11 00:02:47,317 --> 00:02:49,797 « 30ام اکتبر سال 1969 » 12 00:02:54,641 --> 00:02:57,978 ‫باتلاق مرگ را به خوبی می‌شناسد... 13 00:02:58,011 --> 00:03:00,379 ‫و لزوما آن را حادثه‌ای غم‌بار... 14 00:03:01,480 --> 00:03:03,150 و یک گناه به شمار نمی‌آورد 15 00:03:05,551 --> 00:03:09,022 ‫فکر می‌کردم چیس اندروز عقلش بیشتر باشه. 16 00:03:09,055 --> 00:03:11,124 ‫بهترین بازیکن خط حمله این شهر بود 17 00:03:14,828 --> 00:03:17,631 ‫پسرا، ردپای شماست؟ 18 00:03:17,664 --> 00:03:19,232 ‫- بله، قربان ‫- بله، قربان 19 00:03:25,806 --> 00:03:27,741 ‫ردپای اون کجاست؟ 20 00:03:34,848 --> 00:03:38,118 ‫آره، یه مشت بچه ‫فکرهای احمقانه‌ای به سرشون میزنه 21 00:03:38,151 --> 00:03:41,453 ‫و مشروبـو سر می‌کِشن و فکر می‌کنن ‫خودِ خدا هم نمی‌تونه شکستشون بده 22 00:03:41,487 --> 00:03:44,191 ‫چیس اندروز بچه نبود 23 00:03:56,703 --> 00:03:59,172 ‫هی. اینو ببین 24 00:04:08,347 --> 00:04:10,016 ‫خودش حفاظ توری رو باز کرده؟ 25 00:04:10,050 --> 00:04:12,219 ‫در عینِ حال، امکان داره اتفاق هم باشه 26 00:04:12,252 --> 00:04:15,655 ‫زمان مرگ، ‫بینِ نیمه‌شب تا ۲ صبح 27 00:04:15,689 --> 00:04:20,160 ‫دلیل مرگ، سقوط ناگهانی ‫از فاصلهٔ ۱۹ متری 28 00:04:20,193 --> 00:04:24,331 ‫از اونجایی که خون و مو ‫روی تیرِ تکیه‌گاه پیدا کردین، 29 00:04:24,363 --> 00:04:28,335 ‫نتیجه‌گیری می‌کنم ‫دلیل صدمه ابتدایی بوده 30 00:04:28,367 --> 00:04:30,103 ‫به عبارت ساده، 31 00:04:30,136 --> 00:04:32,772 ‫وقتی میفتاده پشتِ سرش ضربه خورده 32 00:04:32,806 --> 00:04:34,674 ‫برای این‌که پشتِ سرش به تیر برخورد کنه، 33 00:04:34,708 --> 00:04:37,010 ‫باید برعکس میفتاد، درسته؟ 34 00:04:37,043 --> 00:04:40,080 ‫- بله ‫- ممکنه هلش داده باشن 35 00:04:40,113 --> 00:04:43,049 ‫روی نرده و حفاظ‌های توری اثر انگشت نبود 36 00:04:43,083 --> 00:04:46,286 ‫اثر انگشت بود؟ ‫حتی از خود چیس؟ 37 00:04:47,721 --> 00:04:49,923 ‫هیچ اثر انگشت و ردپایی نبود 38 00:04:49,956 --> 00:04:54,728 ‫توی ژاکتش پارچه قرمز پیدا کردیم 39 00:04:54,761 --> 00:04:58,098 ‫جواب آزمایشگاه از آتلانتا رسیده 40 00:04:58,131 --> 00:05:01,533 ‫از بقیه لباس‌هاش نبوده 41 00:05:01,567 --> 00:05:06,072 ‫پشمـه. ‫ممکنه از پلیور یا شال‌گردن باشه 42 00:05:06,106 --> 00:05:09,209 ‫لعنت بهش، ممکنه هر چیزی باشه. ‫و باید پیداش کنیم 43 00:05:09,242 --> 00:05:11,611 ‫یه زن زیبا و خانواده خوبی داشت 44 00:05:11,645 --> 00:05:13,421 ‫ذهنم جایی قد نمی‌ده ‫که کی می‌خواسته چیس رو بکشه 45 00:05:13,445 --> 00:05:15,215 ‫بی‌خیال. ‫خوبه می‌دونی چیس چه آدمی بود 46 00:05:15,248 --> 00:05:18,051 ‫هوس‌باز بود و چشمش دنبال این و اون بود 47 00:05:18,084 --> 00:05:19,585 ‫پشت سر مرده حرف نزن، فرانک 48 00:05:19,619 --> 00:05:20,987 ‫فقط میگم 49 00:05:21,021 --> 00:05:23,089 ‫ذهن من قد می‌ده ‫که چند نفر بخوان بکشنش 50 00:05:23,123 --> 00:05:25,058 ‫- آقای میلتون ‫- سلام، سندی 51 00:05:25,091 --> 00:05:27,093 ‫- همون همیشگی؟ آبگوشت برانزویک؟ ‫- چطوری حدس زدی؟ 52 00:05:28,527 --> 00:05:31,164 ‫برداشت تو از پروندهٔ چیس اندروز چیه، تام؟ 53 00:05:31,197 --> 00:05:34,100 ‫من بازنشسته شدم. ‫دیگه به من ربطی نداره 54 00:05:34,134 --> 00:05:35,402 ‫منصفانه‌ست 55 00:05:35,434 --> 00:05:36,937 ‫ممکنه کار اون زنـه توی مرداب باشه 56 00:05:36,970 --> 00:05:38,504 ‫اون‌قدری دیوونه‌ست ‫که گوشه تیمارستان باشه 57 00:05:38,537 --> 00:05:40,307 ‫شرط می‌بندم همچین کاری ازش برمیاد 58 00:05:40,340 --> 00:05:42,976 ‫داداشم همیشه می‌گفت که دختر مرداب ‫حلقه گمشده‌ست 59 00:05:43,009 --> 00:05:44,443 ‫می‌دونی که چیس اندروز طفلک 60 00:05:44,476 --> 00:05:46,022 ‫توی مرداب یه کارایی می‌کرد 61 00:05:46,046 --> 00:05:47,614 ‫چیس اندروز و دختر مرداب؟ 62 00:05:47,647 --> 00:05:49,683 ‫دنبال دردسر نیستم 63 00:05:52,185 --> 00:05:54,187 ‫واقعا فکر می‌کنی چه اتفاقی افتاده، فرانک؟ 64 00:05:54,220 --> 00:05:56,122 فکر می‌کنی که دختر مرداب ‫چیس رو کشته؟ 65 00:05:56,156 --> 00:05:58,658 ‫لعنت بهش، نمی‌دونم. ‫حقیقت مشخص میشه 66 00:06:22,548 --> 00:06:26,453 ‫پرها و چیزهای دیگه رو ببین 67 00:06:27,721 --> 00:06:29,222 ‫دانشمنده 68 00:06:29,255 --> 00:06:30,857 ‫یا جادوگر؟ 69 00:06:33,994 --> 00:06:35,662 ‫خانم کلارک؟ 70 00:06:39,199 --> 00:06:41,401 ‫- از کلانتری اومدیم ‫- کلانتر 71 00:06:43,069 --> 00:06:44,503 ‫نگاه کن 72 00:06:44,536 --> 00:06:46,706 ‫می‌تونیم حکم بازرسی بگیریم 73 00:06:46,740 --> 00:06:49,175 ‫جلوی چشمه. ‫دلیل مناسب داره، کلانتر 74 00:06:51,745 --> 00:06:53,980 ‫شرط می‌بندم در اصلا قفل نیست 75 00:07:44,397 --> 00:07:47,100 ‫اونجاست 76 00:07:47,133 --> 00:07:49,302 ‫کلانتری 77 00:07:49,335 --> 00:07:51,471 ‫موتور قایق رو خاموش کن 78 00:07:58,845 --> 00:08:01,648 ‫مستقیم برو، مستقیم برو. ‫دنبالش کن! 79 00:08:40,987 --> 00:08:42,965 ‫- تو گناهکاری! ‫- چیس اندروز رو کشتی! 80 00:08:42,989 --> 00:08:44,200 ‫تقاصشو میدی، دختر مرداب! 81 00:08:44,224 --> 00:08:45,224 ‫توی زندان می‌پوسی! 82 00:09:03,176 --> 00:09:04,944 ‫ساندی جاستیس 83 00:09:04,978 --> 00:09:06,346 ‫کجا رفتی، پیشی؟ 84 00:09:07,547 --> 00:09:09,149 ‫لطفا بمون 85 00:09:09,182 --> 00:09:10,683 ‫بیا پیشی کوچولو 86 00:09:27,700 --> 00:09:28,868 ‫خانم کلارک؟ 87 00:09:30,770 --> 00:09:32,705 ‫تام میلتون هستم 88 00:09:32,739 --> 00:09:35,375 ‫وکیل هستم. می‌تونم بیام داخل؟ 89 00:09:41,347 --> 00:09:42,882 ‫ممنون، آقای فریزر 90 00:09:42,916 --> 00:09:44,717 ‫احتمالا آگاه هستید 91 00:09:44,751 --> 00:09:48,188 ‫که به علت قتل چیس اندروز بازداشت شدید 92 00:09:48,221 --> 00:09:50,390 ‫و این اجازه رو به خودم دادم 93 00:09:50,423 --> 00:09:52,660 ‫پا پیش بذارم تا از شما دفاع کنم. 94 00:09:52,692 --> 00:09:55,094 ‫می‌دونم قبلا توی دردسر نیفتادید، 95 00:09:55,128 --> 00:09:58,431 ‫بنابراین می‌تونیم روند دادگاه و محاکمه 96 00:09:58,464 --> 00:10:00,433 ‫و این که کی به کیه و این قبیل مسائل ‫رو بهتون توضیح بدم 97 00:10:03,937 --> 00:10:07,707 ‫خانواده‌ای دارید ‫که ممکنه بخواید همراهتون بیان؟ 98 00:10:15,048 --> 00:10:19,819 ‫خانم کلارک، نمی‌دونم چجور بیان کنم، اما... 99 00:10:21,421 --> 00:10:23,723 ‫خب، من شما رو... 100 00:10:23,756 --> 00:10:25,858 ‫به اسم کاترین دنیل کلارک می‌شناسم، 101 00:10:25,892 --> 00:10:29,729 ‫ولی اینجا توی بارکلی کوو ‫شما رو به این اسم صدا نمی‌زنن 102 00:10:29,762 --> 00:10:32,432 ‫به شما میگن دختر مرداب 103 00:10:32,465 --> 00:10:35,401 ‫و وقتی در دادگاه حاضر بشید، 104 00:10:35,435 --> 00:10:38,137 ‫به دست هم‌نوعان خودتون از بارکلی کوو 105 00:10:38,171 --> 00:10:41,307 ‫قضاوت میشید، که شما ‫رو به همین نام می‌شناسن 106 00:10:41,341 --> 00:10:45,511 ‫قراره شما رو بسته به شناختن ‫یا نشناختنـون قضاوت کنن 107 00:10:47,313 --> 00:10:52,819 ‫اما اگه شما رو نشناسم ‫نمی‌تونم کمک کنم 108 00:10:52,852 --> 00:10:55,154 ‫حتی کمی 109 00:10:59,158 --> 00:11:00,760 ‫خب، بسیار خب. آم... 110 00:11:02,195 --> 00:11:04,097 ‫بعدا برمی‌گردم 111 00:11:04,130 --> 00:11:06,332 ‫تا وقت فکر کردن داشته باشید 112 00:11:08,368 --> 00:11:12,640 ‫و این رو هم براتون آوردم 113 00:11:20,113 --> 00:11:21,514 ‫آقای فریزر 114 00:11:25,885 --> 00:11:29,222 ‫مردم موجوداتی که در پوسته‌ها ‫زندگی می‌کنن رو فراموش می‌کنن 115 00:11:32,660 --> 00:11:34,193 ‫قبلا خانواده داشتم 116 00:11:36,562 --> 00:11:38,164 ‫منو کایا صدا میزدن 117 00:11:41,426 --> 00:11:43,526 « سال 1953 » 118 00:11:44,638 --> 00:11:45,972 ‫کایا! 119 00:11:46,005 --> 00:11:48,941 ‫کایا! خیلی دور نشو! 120 00:11:50,744 --> 00:11:52,145 ‫بگیرش، بگیرش! 121 00:12:08,762 --> 00:12:10,731 ‫این خوک کوچولو رفت بازار 122 00:12:10,764 --> 00:12:12,265 ‫تکون نخور 123 00:12:14,100 --> 00:12:16,704 ‫این یکی خوک کوچولو خونه موند 124 00:12:16,737 --> 00:12:19,707 ‫این خوک کوچولو رست‌بیف خورد 125 00:12:19,740 --> 00:12:22,175 ‫این خوک کوچولو هیچی نداشت 126 00:12:22,208 --> 00:12:25,011 ‫و این یکی خوک کوچولو 127 00:12:25,044 --> 00:12:28,214 ‫تا خونه رفت 128 00:12:32,185 --> 00:12:34,354 ‫دختر خاص خودمی 129 00:12:37,857 --> 00:12:39,793 ‫سلام، جودی! 130 00:12:41,628 --> 00:12:43,096 ‫سلام، تیت! 131 00:12:43,129 --> 00:12:45,131 ‫میای بریم ماهی‌گیری؟ 132 00:12:46,899 --> 00:12:49,869 ‫- زیاد وقت نَرَم ‫- نَرَم کلمه درستی نیست 133 00:12:51,904 --> 00:12:55,743 ‫هی، چند بار بهتون گفتم ‫با قایق خدازدهٔ من ور نرید؟ 134 00:12:57,745 --> 00:13:00,046 ‫برو تو خونه ببینم! ‫کودنی؟ 135 00:13:02,649 --> 00:13:06,620 ‫بیا ببینم! کار تو بوده 136 00:13:06,653 --> 00:13:08,588 ‫باید احترام یاد بگیری. شنیدی؟ 137 00:13:10,323 --> 00:13:13,126 ‫- ول کن! داری اذیتش می‌کنی! ‫- هی، به بابای من دست نزن! 138 00:13:13,159 --> 00:13:15,461 ‫یه بار دیگه پاتو توی زمین من بذار، ‫بهت شلیک می‌کنم! شنیدی چی گفتم؟ 139 00:13:15,495 --> 00:13:17,698 ‫- آروم باش ‫- خفه‌شو! 140 00:13:19,298 --> 00:13:20,801 ‫خفه‌شو! 141 00:13:24,470 --> 00:13:25,948 ‫- ولم کن! ‫- نشونت میدم! 142 00:13:25,972 --> 00:13:27,206 ‫تو رو خدا نزن! 143 00:14:06,179 --> 00:14:07,648 ‫مامان! 144 00:14:09,949 --> 00:14:11,150 ‫مامان؟ 145 00:14:21,027 --> 00:14:22,161 ‫مامان هیچ‌وقت برنگشت 146 00:14:24,464 --> 00:14:27,801 ‫و بقیه تا فرصت پیدا می‌کردن میرفتن 147 00:14:27,835 --> 00:14:29,803 ‫مورف اولین نفر بود که رفت 148 00:14:31,638 --> 00:14:34,808 ‫چند ماه بعد، مندی و میسی رفتن 149 00:14:37,811 --> 00:14:41,314 ‫بعد آخر سر، جودی رفت 150 00:14:41,347 --> 00:14:42,381 ‫کایا 151 00:14:43,983 --> 00:14:45,985 ‫کایا، گوش کن 152 00:14:46,018 --> 00:14:47,788 ‫من باید برم، کایا 153 00:14:47,821 --> 00:14:49,388 ‫دیگه نمی‌تونم اینجا زندگی کنم 154 00:14:52,225 --> 00:14:54,695 ‫کایا، مراقب باش، باشه؟ 155 00:14:54,728 --> 00:14:55,995 ‫اگه توی دردسر افتادی، 156 00:14:56,028 --> 00:14:57,831 ‫فرار کن و برو تو دل مرداب 157 00:14:57,865 --> 00:14:59,565 ‫جایی که خرچنگ‌ها آواز می‌خونن 158 00:15:01,234 --> 00:15:02,603 ‫مثل حرفی که مامان همیشه می‌زد 159 00:15:21,688 --> 00:15:22,756 ‫فرار کن! 160 00:15:24,190 --> 00:15:26,025 ‫جودی! 161 00:15:26,058 --> 00:15:28,862 ‫از اشتباه‌های بقیه یاد گرفتم 162 00:15:28,896 --> 00:15:29,930 ‫چطور با اون زندگی کنم 163 00:15:33,099 --> 00:15:34,367 ‫سد راهش نباشم 164 00:15:35,468 --> 00:15:37,671 ‫اجازه نده تو رو ببینه 165 00:15:37,704 --> 00:15:38,972 ‫از خودت محافظت کن 166 00:16:31,457 --> 00:16:34,327 ‫بارهای زیادی بود که با جودی به مرداب رفته بودم، 167 00:16:34,360 --> 00:16:35,829 ‫اما هیچ‌وقت تنها نرفته بودم 168 00:16:37,363 --> 00:16:39,565 ‫نمی‌دونستم کدوم مسیر، ‫مسیر خونه‎ست 169 00:16:39,599 --> 00:16:42,501 ‫لعنت بهت که منو اینجا ول کردی، جودی! 170 00:16:44,605 --> 00:16:45,839 ‫لعنت بهت 171 00:16:55,983 --> 00:16:57,651 ‫حالت خوبه؟ 172 00:17:00,186 --> 00:17:02,488 ‫تو خواهر جودی کلارکی 173 00:17:02,521 --> 00:17:04,725 ‫بودم. رفتش 174 00:17:07,861 --> 00:17:09,295 ‫راه خونه‌تون رو بلدی؟ 175 00:17:09,328 --> 00:17:10,563 ‫آره 176 00:17:17,470 --> 00:17:20,172 ‫ایرادی نداره. ‫منم همیشه گم میشم 177 00:17:29,883 --> 00:17:32,686 ‫اسم من تیتـه، ‫اگه یه‌وقت دوباره منو دیدی 178 00:17:32,719 --> 00:17:33,720 ‫تیت 179 00:17:35,254 --> 00:17:37,289 ‫یه چیزی دربارهٔ اون پسر وجود داشت 180 00:17:37,323 --> 00:17:39,693 ‫که بار روی سینه‌ام رو برمی‌داشت 181 00:17:39,726 --> 00:17:42,663 ‫اولین بار بود که از زمان رفتن مامان و جودی، 182 00:17:42,696 --> 00:17:44,665 ‫به جز درد چیزی دیگه‌ای حس کردم 183 00:17:47,266 --> 00:17:48,735 ‫احساس شجاعت داشتم 184 00:17:51,170 --> 00:17:52,371 ‫گرسنه‌ام 185 00:18:05,952 --> 00:18:09,056 ‫صبح بخیر، آقای کلارک. ‫حالتون چطوره؟ 186 00:18:09,089 --> 00:18:10,824 ‫خب، جامپین 187 00:18:10,857 --> 00:18:13,093 ‫نفسی میاد و میره 188 00:18:14,795 --> 00:18:18,531 ‫ایشون دختر منه، ‫دوشیزه کایا کلارک 189 00:18:18,564 --> 00:18:21,768 ‫خب، آشنایی با شما ‫باعث افتخاره، دوشیزه کایا 190 00:18:21,802 --> 00:18:25,105 ‫اونو ولش کن. بهش گفتم ‫از همه فاصله بگیره 191 00:18:25,138 --> 00:18:26,740 ‫دنیای خطرناکیه، نه؟ 192 00:18:26,773 --> 00:18:28,842 ‫آره. ‫ولی ماهی‌گیری خوبه 193 00:18:28,875 --> 00:18:31,011 ‫یه کیسه گریتز میدی؟ 194 00:18:31,044 --> 00:18:34,081 ‫و چند تا ویسکی؟ 195 00:18:34,114 --> 00:18:35,749 ‫و شاید بتونی باک قایق رو پر کنی؟ 196 00:18:35,782 --> 00:18:37,617 ‫باشه 197 00:18:37,651 --> 00:18:38,618 ‫میبل 198 00:18:38,652 --> 00:18:40,053 ‫اوهوم 199 00:18:43,123 --> 00:18:44,991 ‫وایسا بقیه پولو بگیر، باشه؟ 200 00:18:47,894 --> 00:18:50,931 ‫مامانت نیست به بابات کمک می‌کنی، ها؟ 201 00:18:50,964 --> 00:18:54,067 ‫چند وقتی میشه ندیدمت 202 00:18:54,101 --> 00:18:55,969 ‫کار خونه انجام میده 203 00:18:56,002 --> 00:18:57,470 ‫اوهوم 204 00:19:01,074 --> 00:19:02,609 ‫خیلی گریتز نمونده.... 205 00:19:05,612 --> 00:19:07,279 ‫خیلی‌خب. بذار ببینم 206 00:19:07,313 --> 00:19:09,883 ‫بابات دو دلار گذاشته 207 00:19:09,916 --> 00:19:15,789 ‫و حسابتون شده ۱/۵۰ دلار 208 00:19:15,822 --> 00:19:17,691 ‫چقدر واسه بنزین می‌مونه؟ 209 00:19:23,964 --> 00:19:25,232 ‫نگران نباش 210 00:19:25,264 --> 00:19:27,801 ‫یه سوال دیگه می‌پرسم 211 00:19:27,834 --> 00:19:29,535 ‫مدرسه میری، عزیزم؟ 212 00:19:31,772 --> 00:19:34,107 ‫می‌دونی که منوی ناهار مدرسه 213 00:19:34,141 --> 00:19:35,407 ‫روی توی روزنامه میزنن؟ 214 00:19:35,441 --> 00:19:36,877 ‫ناهار امروز... 215 00:19:38,277 --> 00:19:40,013 ‫استیک سالزبریه 216 00:19:40,046 --> 00:19:44,416 ‫می‌تونی یه غذای خوشمزه و داغ بخوری ‫و دوست پیدا کنی 217 00:19:44,450 --> 00:19:47,319 ‫خیلی از بچه‌ها بدون کفش میرن مدرسه 218 00:19:47,353 --> 00:19:50,257 ‫ولی دامن لازم داری 219 00:19:50,289 --> 00:19:52,591 ‫به مامان بگو بهت بده 220 00:19:52,626 --> 00:19:54,326 ‫بفرما 221 00:19:54,360 --> 00:19:57,631 ‫و باقی پول میشه پنجاه سنت 222 00:20:42,909 --> 00:20:44,577 ‫پسرا! چیس اندروز 223 00:20:44,611 --> 00:20:46,213 ‫چی داری بگی؟ 224 00:20:46,246 --> 00:20:47,848 ‫ببخشید، خانم پنزی 225 00:20:47,881 --> 00:20:50,784 ‫شما رو ندیدیم ‫چون اون دختره توی راه بود 226 00:20:52,551 --> 00:20:53,620 ‫سلام 227 00:20:54,855 --> 00:20:56,223 ‫فکر می‌کنم... 228 00:20:56,256 --> 00:20:58,357 ‫داری اشتباه میری، خانم جوان 229 00:20:58,390 --> 00:21:00,093 ‫مگه مدرسه اونطرف نیست؟ 230 00:21:00,126 --> 00:21:01,366 ‫- چقدر کثیفه ‫- چندش 231 00:21:03,063 --> 00:21:05,431 ‫تو هم حق داری بری مدرسه 232 00:21:05,464 --> 00:21:08,235 ‫راه بیفت. ایرادی نداره 233 00:21:13,206 --> 00:21:16,209 ‫دوشیزه کاترین دنیل کلارک، 234 00:21:16,243 --> 00:21:18,278 ‫خوندن و نوشتن رو یاد گرفتی؟ 235 00:21:20,747 --> 00:21:22,548 ‫می‌تونی سگ رو هجی کنی، عزیزم؟ ‫[ داگ ] 236 00:21:26,887 --> 00:21:28,622 ‫اون کیه؟ 237 00:21:28,655 --> 00:21:31,258 ‫گـ - ا - د. ‫[ خدا ] 238 00:21:34,593 --> 00:21:37,529 ‫خب، همهٔ ما تمرین به کارمون میاد، مگه نه؟ 239 00:21:37,563 --> 00:21:41,467 ‫برو بشین، دوشیزه کاترین دنیل کلارک 240 00:21:43,937 --> 00:21:45,537 ‫کجا بودی، مرغ مرداب؟ 241 00:21:45,571 --> 00:21:47,641 ‫کلاهت کجاست، موش فاضلاب؟ 242 00:21:47,674 --> 00:21:52,078 ‫پسرا و دخترا، آروم باشید. ‫یه ساعت تا ناهار مونده 243 00:21:52,112 --> 00:21:54,580 ‫لطفا سعی کنید به درس توجه کنید 244 00:21:54,614 --> 00:21:57,784 ‫کی می‌تونه یه کلمه بگه ‫که مصوت بلند داشته باشه؟ 245 00:21:57,817 --> 00:21:59,619 ‫احتمالا توی گل زندگی می‌کنه 246 00:21:59,653 --> 00:22:00,954 ‫یکی شپش داره 247 00:22:02,155 --> 00:22:03,790 ‫اتاق رو بو برداشته 248 00:22:04,824 --> 00:22:05,892 ‫ببخشید 249 00:22:08,261 --> 00:22:11,597 ‫تنها روزی بود که رفتم مدرسه 250 00:22:11,631 --> 00:22:13,934 ‫فهمیدم توی طبیعت بهتر یاد می‌گیرم 251 00:22:16,636 --> 00:22:19,773 ‫سلام، تیت! 252 00:22:34,788 --> 00:22:37,857 ‫باید این بیرون مراقب باشی. ‫فهمیدی؟ 253 00:22:37,891 --> 00:22:40,492 ‫- اوهوم ‫- نباید به هیچ‌کس اعتماد کنی 254 00:22:40,526 --> 00:22:42,395 ‫از خودت محافظت کن 255 00:22:58,178 --> 00:23:00,013 ‫احتمالا پرِ بوف شاخدار بزرگ باشه 256 00:23:02,015 --> 00:23:04,718 ‫تا یه مدت، بابا باهام مهربون بود 257 00:23:13,492 --> 00:23:15,561 ‫فکر کردم می‌تونی 258 00:23:15,594 --> 00:23:18,131 ‫از این برای پر و لونه پرنده‌ها استفاده کنی 259 00:23:18,164 --> 00:23:19,833 ‫بقیه چیزایی که جمع می‌کنی 260 00:23:22,736 --> 00:23:24,704 ‫- ممنون ‫- باشه 261 00:23:31,911 --> 00:23:33,913 ‫- کیف قدیمی... ‫- پستچی اومد! 262 00:23:35,382 --> 00:23:37,183 ‫کیف قدیمی ارتشم بود 263 00:23:45,191 --> 00:23:48,194 ‫از طرف مامانه! ‫از طرف مامانه! 264 00:23:48,228 --> 00:23:50,263 ‫دستخط مامانه! 265 00:23:50,296 --> 00:23:53,266 ‫- مامان زنده‌ست! ‫- بده من 266 00:23:53,299 --> 00:23:54,367 ‫بده ببینم 267 00:24:00,572 --> 00:24:03,209 ‫- کِی میاد خونه؟ ‫- صبر کن 268 00:24:03,243 --> 00:24:04,611 ‫چی نوشته؟ 269 00:24:08,615 --> 00:24:09,581 ‫نه! 270 00:24:09,616 --> 00:24:10,884 ‫ساکت باش 271 00:24:10,917 --> 00:24:13,386 ‫بابا! بابا، نکن! 272 00:24:13,420 --> 00:24:16,122 ‫نکن! نکن! 273 00:24:16,156 --> 00:24:17,957 ‫- نکن! ‫- ساکت باش. ساکت باش! 274 00:24:19,392 --> 00:24:20,493 ‫مامان 275 00:24:21,628 --> 00:24:23,530 ‫گوش کن ببین چی میگم 276 00:24:23,562 --> 00:24:26,066 ‫اون هیچ‌وقت برنمی‌گرده 277 00:24:26,099 --> 00:24:27,434 ‫شنیدی؟ 278 00:24:34,674 --> 00:24:36,276 ‫حقیقت نَره 279 00:24:39,479 --> 00:24:41,481 ‫نَره اصلا کلمه واقعی نیست! 280 00:24:52,459 --> 00:24:54,194 ‫هرزهٔ بی‌همه‌چیز! 281 00:24:57,931 --> 00:24:59,632 ‫بی‌مصرف 282 00:24:59,666 --> 00:25:03,269 بابا هر ردی از مامان بود رو سوزوند 283 00:25:03,303 --> 00:25:05,472 ‫آت و آشغالاتو از خونه من ببر 284 00:25:10,043 --> 00:25:11,311 ‫و بعد یه روز... 285 00:25:12,545 --> 00:25:14,047 ‫رفت 286 00:25:16,282 --> 00:25:18,184 ‫مثل درد رفتن مامان بود 287 00:25:18,218 --> 00:25:20,253 ‫اما تنهایِ تنهای شدن 288 00:25:20,286 --> 00:25:23,189 ‫احساس وسیعی داشت، ‫بازتاب داشت 289 00:25:43,710 --> 00:25:46,846 ‫و موضوع کوچیک بقا وجود داشت 290 00:25:50,183 --> 00:25:52,785 ‫نمی‌دونستم بدون گریتز ‫چطوری زندگی کنم 291 00:26:21,347 --> 00:26:22,916 ‫خب، سلام دوشیزه کایا 292 00:26:27,220 --> 00:26:29,189 ‫چیزی می‌خوای؟ 293 00:26:29,222 --> 00:26:30,456 ‫آقای جامپین... 294 00:26:31,925 --> 00:26:34,894 ‫شنیدم صدف سیاه می‌خرین 295 00:26:34,928 --> 00:26:36,429 ‫چند تا دارم 296 00:26:38,531 --> 00:26:41,201 ‫- تازه‌ان ‫- قبل از طلوع کّندم 297 00:26:41,234 --> 00:26:42,769 ‫همین الان 298 00:26:42,802 --> 00:26:45,205 ‫بابات گفته بیای؟ 299 00:26:50,410 --> 00:26:51,744 ‫ببین، بذار بهت بگم، 300 00:26:51,778 --> 00:26:54,047 ‫واسه یه کیسه پنجاه سنت بهت بدم 301 00:26:54,080 --> 00:26:56,049 ‫و واسه اون یکی باکتو پر می‌کنم 302 00:26:56,082 --> 00:26:58,218 ‫واسه یه هفته چند تا کیسه می‌خواید؟ 303 00:26:58,251 --> 00:26:59,919 ‫قرارداد معامله می‌بندیم؟ 304 00:27:02,488 --> 00:27:06,627 ‫هر دو سه روز ‫حدود ۱۸ کیلو ازت می‌خرم 305 00:27:06,660 --> 00:27:08,261 ‫جز تو، بقیه هم صدف میارن 306 00:27:08,294 --> 00:27:11,397 ‫پس اگه دیر بیاری ‫و بقیه آورده باشن، 307 00:27:11,431 --> 00:27:13,266 ‫از دور خارج میشی 308 00:27:13,299 --> 00:27:16,736 ‫هر کی زودتر بیاد، پول گیرش میاد. ‫راه دیگه‌ای نیست 309 00:27:16,769 --> 00:27:19,405 ‫خوبه. ممنون 310 00:27:21,609 --> 00:27:22,775 ‫می‌تونم... 311 00:27:23,910 --> 00:27:25,411 ‫آره 312 00:27:37,323 --> 00:27:40,493 ‫زود بزرگ میشی، ها؟ 313 00:27:40,526 --> 00:27:43,263 ‫هفته بعد بیا سایز پاتو اندازه بگیرم 314 00:27:43,296 --> 00:27:45,733 ‫چند تا کفش توی سبد اهدایی‌های کلیسا هست 315 00:27:45,765 --> 00:27:47,567 ‫که داره خاک می‌خوره 316 00:27:47,600 --> 00:27:49,603 ‫- ممنون، خانم ‫- خواهش می‌کنم 317 00:28:01,180 --> 00:28:03,483 ‫بچهٔ بیچاره 318 00:28:03,516 --> 00:28:04,917 ‫مامانش رفت، 319 00:28:04,951 --> 00:28:08,421 ‫و حالا مطمئنم باباش هم رفته 320 00:28:08,454 --> 00:28:09,589 ‫چیه؟ 321 00:28:09,623 --> 00:28:11,190 ‫باید مراقب باشیم، 322 00:28:11,224 --> 00:28:12,992 زندگی مردم به ما ربطی نداره. 323 00:28:13,026 --> 00:28:14,927 ‫توی انجیل همچین چیزی ننوشته 324 00:28:14,961 --> 00:28:16,996 ‫«مراقب باشید.» 325 00:28:17,030 --> 00:28:20,433 ‫«و خداوند بایست جواب دهد ‫و به سویشان بگوید، 326 00:28:20,466 --> 00:28:22,201 ‫آنگاه به ایشان خواهم گفت، 327 00:28:22,235 --> 00:28:24,672 ‫تا وقتی این خدمت‌ها را 328 00:28:24,705 --> 00:28:27,340 ‫به این برادران من می‌کردید، 329 00:28:27,373 --> 00:28:28,709 ‫در واقع به من می‌نمودید.» 330 00:28:28,742 --> 00:28:29,842 ‫خیلی‌خب، میبل 331 00:28:30,977 --> 00:28:32,445 ‫نگو مراقب باش 332 00:28:45,491 --> 00:28:46,959 ‫ببینم 333 00:28:51,397 --> 00:28:53,433 ‫یک، دو، سه. تموم شد 334 00:29:08,682 --> 00:29:10,784 ‫از طرف خانم میبل هستن 335 00:29:24,097 --> 00:29:28,267 ‫کاترین دنیل کلارک، ‫از شهرستان بارکلی ایالت کارولینای شمالی، 336 00:29:28,301 --> 00:29:31,104 ‫شما متهم به قتل درجه یک 337 00:29:31,137 --> 00:29:33,539 ‫چیس لاورنس اندروز هستید، 338 00:29:33,573 --> 00:29:36,008 ‫ساکن پیشین بارکلی کوو. 339 00:29:36,042 --> 00:29:38,044 ‫در چنین پرونده‌هایی، ایالت اجازهٔ 340 00:29:38,077 --> 00:29:39,747 ‫صادر کردن حکم اعدام رو میده 341 00:29:39,780 --> 00:29:42,248 ‫اگر متهم گناهکار شناخته شود 342 00:29:42,281 --> 00:29:45,251 ‫دادستان اعلام حکم اعدام می‌کند 343 00:29:45,284 --> 00:29:47,186 ‫- گناهکاره! ‫- همه می‌دونیم اون گناهکاره 344 00:29:47,220 --> 00:29:50,356 ‫اون گناهکاره 345 00:29:50,390 --> 00:29:52,458 ‫اکنون روند انتخاب ‫هیئت منصفه رو آغاز می‌کنیم 346 00:29:52,492 --> 00:29:54,728 ‫اعضای هیئت منصفهٔ آتی‌مون ‫در دو ردیف اول قرار دارند... 347 00:29:54,762 --> 00:30:00,099 ‫یه گزینه‌ست. ‫بهش میگن توافق نامه 348 00:30:00,133 --> 00:30:03,704 ‫و به این معنیه که اگه حاضر باشی بگی 349 00:30:03,737 --> 00:30:06,572 ‫که اون شب به برج رفتی 350 00:30:06,607 --> 00:30:09,375 ‫و چیس اندروز رو دیدی 351 00:30:09,409 --> 00:30:14,113 ‫و مشاجره کردید و توی یک اتفاق وحشتناک 352 00:30:14,147 --> 00:30:16,282 ‫از پشت به زمین افتاده، 353 00:30:16,315 --> 00:30:20,253 ‫ده سال حکم زندان می‌گیری، ‫ولی شش ساله بیرون میای 354 00:30:20,286 --> 00:30:22,088 ‫نه 355 00:30:22,121 --> 00:30:24,257 ‫اگه ببازیم، بدجور می‌بازیم 356 00:30:24,290 --> 00:30:27,761 ‫ابد میشه یا اعدام 357 00:30:27,795 --> 00:30:30,664 ‫آقای میلتون، من حرفی نمیزنم ‫که نشون بده گناهکارم 358 00:30:32,165 --> 00:30:33,966 ‫من زندان نمیرم 359 00:30:34,000 --> 00:30:35,334 ‫لطفا تام صدام کن 360 00:30:35,368 --> 00:30:37,738 ‫و قول بده که به این موضوع فکر می‌کنی 361 00:30:37,771 --> 00:30:39,172 ‫باید از اینجا برم 362 00:30:40,473 --> 00:30:42,308 ‫هر جور... 363 00:30:42,341 --> 00:30:43,677 ‫که شده 364 00:30:43,710 --> 00:30:45,945 ‫بین نیمه‌شب تا دو صبح 365 00:30:45,978 --> 00:30:48,414 ‫در تاریخ سی‌ام اکتبر... 366 00:30:48,448 --> 00:30:52,285 ‫متهم، چیس اندروز ‫رو گول زده به برج بیاد 367 00:30:52,318 --> 00:30:54,320 ‫و اون رو هل داده تا بمیره 368 00:30:54,353 --> 00:30:56,690 ‫سپس ردپا و اثر انگشتش رو پوشونده 369 00:30:56,723 --> 00:30:58,859 ‫الان می‌شنوید که اون زمان داشته، 370 00:30:58,892 --> 00:31:01,961 ‫انگیزه داشته، ‫و از همه مهم‌تر... 371 00:31:04,163 --> 00:31:06,265 ‫اون ضعف شخصیتی داشته 372 00:31:06,299 --> 00:31:08,367 ‫تا چیس اندروز رو به قتل برسونه 373 00:31:11,052 --> 00:31:12,732 « خونسردی‌ت رو حفظ کن » 374 00:31:14,006 --> 00:31:17,343 ‫خانم‌ها و آقایون، ‫ایالت قراره 375 00:31:17,376 --> 00:31:19,378 ‫حرف‌های زیادی 376 00:31:19,412 --> 00:31:22,381 ‫درباره دوشیزه کاترین دنیل کلارک ‫به شما بگه 377 00:31:23,917 --> 00:31:25,853 ‫ولی از شما درخواست می‌کنم 378 00:31:25,886 --> 00:31:28,655 ‫تا به مدارکی که ایالت برای تقویت 379 00:31:28,689 --> 00:31:31,357 ‫این صحبت‌ها آورده نگاه بندازید 380 00:31:31,390 --> 00:31:33,894 ‫هیچی پیدا نمی‌کنید 381 00:31:33,927 --> 00:31:37,129 ‫بعلاوه، قراره بشنوید ‫که احتمال بالایی وجود داره 382 00:31:37,163 --> 00:31:39,700 ‫هیچ‌کس چیس اندروز رو به قتل نرسونده 383 00:31:39,733 --> 00:31:44,170 ‫و متهم، دوشیزه کلارک، ‫خودش رو در اینجا می‌بینه 384 00:31:44,203 --> 00:31:48,040 ‫زیرا آسون‌تره تا تقصیر ‫رو گردن یه غریبه بندازید 385 00:31:48,074 --> 00:31:51,410 ‫تا این‌که بر حقایق تکیه کنید 386 00:31:51,444 --> 00:31:54,180 ‫و با وجود این‌که ایشون 387 00:31:54,213 --> 00:31:58,351 ‫در هشت کیلومتری این دادگاه ‫به دنیا اومدن و بزرگ شدن، 388 00:31:58,384 --> 00:32:00,353 ‫دوشیزه کلارک بومی محسوب نمی‌شوند 389 00:32:16,351 --> 00:32:18,551 « سال 1962 » 390 00:34:00,473 --> 00:34:01,808 ‫سلام 391 00:34:01,842 --> 00:34:04,011 ‫منم. تیت 392 00:34:26,733 --> 00:34:27,868 ‫قوی تندراست 393 00:34:29,402 --> 00:34:30,637 ‫از کجا پرنده‌ها رو می‌شناسی؟ 394 00:34:30,671 --> 00:34:32,739 ‫مامانم پرنده‌ها رو دوست داشت 395 00:34:36,843 --> 00:34:38,377 ‫نمی‌تونم نامه‌ات رو بخونم 396 00:34:42,949 --> 00:34:45,484 ‫نوشته بودم موقع ماهی‌گیری 397 00:34:45,518 --> 00:34:47,353 ‫چند باری دیدمت، 398 00:34:47,386 --> 00:34:50,157 ‫و منو به فکر فرو برد ‫که شاید بذر 399 00:34:50,189 --> 00:34:52,358 ‫و شمع به کارت بیاد. ‫اضافه دارم 400 00:34:52,391 --> 00:34:55,696 ‫فکر کردم دیگه نخواد بکوبی بری شهر 401 00:34:55,729 --> 00:34:59,465 ‫و نمی‌دونم، فکر کردم پر دوست داری 402 00:35:03,202 --> 00:35:04,570 ‫باشه 403 00:35:09,142 --> 00:35:10,276 ‫باشه 404 00:35:15,214 --> 00:35:17,583 ‫خب، بهتره برم، پس... 405 00:35:24,991 --> 00:35:26,459 ‫می‌تونم بهت خوندن یاد بدم 406 00:35:30,731 --> 00:35:33,365 ‫فکر کردم همزمان بهت نوشتن هم یاد بدم 407 00:35:33,399 --> 00:35:35,068 ‫باشه 408 00:35:35,102 --> 00:35:38,872 ‫خوبه. ‫خیلی‌خب، با الف شروع می‎کنیم 409 00:35:38,905 --> 00:35:41,407 ‫این شکلی که کشیدم رو بکش 410 00:35:52,418 --> 00:35:54,221 ‫بهم نگو 411 00:35:54,253 --> 00:35:55,454 ‫داری یاد می‌گیری 412 00:35:55,488 --> 00:35:58,557 ‫- کمک نکن ‫- باشه. کل روز رو وقت دارم 413 00:35:58,591 --> 00:36:03,496 ‫«عده‌ای هستند که می‌توانند 414 00:36:03,529 --> 00:36:08,267 ‫بدون چیزهای غیر عادی زندگی کنند، کاما، 415 00:36:08,300 --> 00:36:11,004 ‫و عده‌ای نمی‌توانند.» 416 00:36:13,874 --> 00:36:15,675 ‫همینو میگم، کایا 417 00:36:17,043 --> 00:36:18,779 ‫و دیگه پیش نمیاد 418 00:36:18,812 --> 00:36:20,113 ‫که بلد نباشی بخونی 419 00:36:20,147 --> 00:36:22,849 ‫نمی‌دونستم کلمه‌ها این‌قدر معنی دارن 420 00:36:22,883 --> 00:36:24,450 ‫همه کلمه‌ها معنی زیادی ندارن 421 00:36:29,555 --> 00:36:31,490 ‫می‌تونیم بعضی‌وقت‌ها ‫بریم خونهٔ من بخونیم 422 00:37:02,488 --> 00:37:04,825 ‫همه کتابخونه رو زیر و رو کردیم 423 00:37:04,858 --> 00:37:08,061 ‫سه روز در هفته میرفتیم، ‫از تابستان تا پاییز 424 00:37:10,764 --> 00:37:13,200 ‫می‌خوندیم چطور گیاه‌ها و حیوون‌ها ‫در طول زمان تغییر می‌کنند 425 00:37:13,233 --> 00:37:15,401 ‫تا خودشون ‫رو با زمین همیشه در حال تغییر وفق بدن 426 00:37:18,205 --> 00:37:20,006 ‫چطور پرنده‌ها اکثرا در طلوع خورشید ‫آواز می‌خونن 427 00:37:20,040 --> 00:37:22,242 ‫به‌خاطر هوای خنک و مرطوب صبح 428 00:37:22,275 --> 00:37:25,011 ‫آواز و مقصودشون رو بهتر منتقل می‌کنن 429 00:37:28,181 --> 00:37:30,217 ‫چطور بعضی سلول‌های بدن تقسیم میشن 430 00:37:30,250 --> 00:37:33,552 ‫و به شکل ریه یا قلب در میان 431 00:37:33,586 --> 00:37:36,388 ‫اما بعضی دیگه، به همون شکل باقی می‌مونن ‫تا در صورت نیاز به عنوان سلول بنیادین 432 00:37:36,422 --> 00:37:38,091 ‫مورد استفاده قرار بگیرن 433 00:37:39,759 --> 00:37:41,895 ‫در دنیای زیست شناسی 434 00:37:43,263 --> 00:37:44,865 ‫دنبال یه جواب بودم 435 00:37:44,898 --> 00:37:47,067 ‫که چرا یک مادر فرزند خودش رو رها می‌کنه 436 00:37:47,574 --> 00:37:48,574 [انجیل] 437 00:37:51,872 --> 00:37:54,341 ‫«آقای جکسون هنری کلارک 438 00:37:54,373 --> 00:38:01,214 ‫با دوشیزه جولین ماریا ژکس ‫در تاریخ ۱۲ ژوئن ۱۹۳۳ ازدواج کرده است» 439 00:38:01,248 --> 00:38:02,916 ‫این یعنی 440 00:38:02,949 --> 00:38:05,352 ‫بابا و مامان من هستم 441 00:38:05,384 --> 00:38:09,055 ‫«آقای جرمی اندرو کلارک، ‫تاریخ تولد دو ژانویه» 442 00:38:09,089 --> 00:38:11,024 ‫جودیه 443 00:38:11,057 --> 00:38:16,595 ‫آقای نپیر مورفی کلارک، ‫دوشیزه مری هلن کلارک، 444 00:38:16,630 --> 00:38:18,999 ‫دوشیزه کاترین دنیل کلارک» 445 00:38:27,140 --> 00:38:28,208 ‫دلم واسشون تنگ شد 446 00:38:31,344 --> 00:38:32,578 ‫من... 447 00:38:34,848 --> 00:38:36,582 ‫یادم رفته بود چقدر... 448 00:38:37,951 --> 00:38:39,753 ‫نبودشون رو حس می‌کنم 449 00:38:42,622 --> 00:38:43,823 ‫اما... 450 00:38:45,125 --> 00:38:47,493 ‫الان الان نبودنشون رو حس می‌کنم 451 00:38:47,526 --> 00:38:48,929 ‫آخه... 452 00:38:51,765 --> 00:38:53,967 ‫بعضی‌وقت‌ها حس می‌کنم نامریی‌ام... 453 00:38:55,534 --> 00:38:57,170 ‫برام سوال پیش میاد اصلا اینجا هستم یا نه 454 00:38:58,537 --> 00:38:59,806 ‫اینجایی 455 00:39:10,817 --> 00:39:12,819 ‫ببخشید دیر کردم 456 00:39:12,852 --> 00:39:15,121 ‫زود باش. کمک بده 457 00:39:15,155 --> 00:39:18,425 ‫پسرم، می‌دونی ‫که من به حرف‌های الکی گوش نمیدم 458 00:39:18,457 --> 00:39:21,361 ‫اما یه شایعه مسخره پیچیده 459 00:39:21,394 --> 00:39:23,363 ‫که با دختر مرداب سَر و سِری داری 460 00:39:25,198 --> 00:39:27,701 ‫می‌دونی که می‌تونی همه‌چی بهم بگی 461 00:39:27,734 --> 00:39:29,769 ‫- دوست دخترته؟ ‫- دوستمه 462 00:39:29,803 --> 00:39:32,005 ‫واسش کتاب می‌برم ‫چون مردم اون‌قدر باهاش بد رفتاری می‌کنن، 463 00:39:32,038 --> 00:39:33,873 ‫که نمی‌تونه بره مدرسه 464 00:39:33,907 --> 00:39:35,342 ‫خانواده نداره 465 00:39:37,177 --> 00:39:42,215 ‫هی. بی‌خیال. ‫حالا عصبانی نشو 466 00:39:42,248 --> 00:39:43,850 ‫وظیفهٔ منه تا حرف‌هایی رو بزنم 467 00:39:43,883 --> 00:39:45,318 ‫که دوست نداریم ‫در موردش صحبت کنیم، 468 00:39:45,352 --> 00:39:47,053 ‫و نمی‌تونم چیزهای زیادی 469 00:39:47,087 --> 00:39:48,888 ‫که بقیه باباها به پسرهاشون میدن ‫رو بهت بدن 470 00:39:48,922 --> 00:39:51,024 ‫پس ازت یه خواهشی دارم 471 00:39:51,057 --> 00:39:52,892 ‫مراقب باش 472 00:39:52,926 --> 00:39:54,861 ‫هر چیزی که براش سخت تلاش کردی، 473 00:39:54,894 --> 00:39:57,364 ‫آرزوهایی که واسه رفتن به چپل‌هیل داری... 474 00:39:57,397 --> 00:39:59,199 ‫زندگی می‌تونه در آنی تغییر کنه 475 00:40:01,600 --> 00:40:03,069 ‫متوجه هستی؟ 476 00:40:03,103 --> 00:40:04,471 ‫آره 477 00:40:04,503 --> 00:40:08,208 ‫حالا میشه صدای آهنگ رو بلند کنی؟ ‫زود باش 478 00:40:11,277 --> 00:40:13,413 ‫پوچینیـه، اگه واست سواله 479 00:40:33,400 --> 00:40:35,835 ‫یه دختر که با اون وضع ‫تک و تنها زندگی می‌کنه 480 00:40:35,869 --> 00:40:37,937 ‫غیر اخلاقیـه، اینطور فکر نمی‌کنید؟ 481 00:40:37,971 --> 00:40:40,940 ‫نه، جناب. ‫اینطور فکر نمی‌کنم 482 00:40:40,974 --> 00:40:43,575 ‫لااقل کافی نیست. ‫از همسرم بپرسید 483 00:40:45,645 --> 00:40:48,081 ‫خونه‌های گروهی مخصوصِ خوبی وجود داره 484 00:40:48,114 --> 00:40:50,784 ‫که کمک می‌کنه چنین زن‌های جوانی ‫از دردسر دور بمونن 485 00:40:52,619 --> 00:40:54,921 ‫میگن هر از گاهی میاد اینجا 486 00:40:54,954 --> 00:40:58,124 ‫هر از گاهی می‌بینمش 487 00:40:58,158 --> 00:41:00,627 ‫تنها نیست. ‫پدرش باهاش زندگی می‌کنه 488 00:41:00,660 --> 00:41:04,563 ‫خب، هر وقت که رفتم کسی رو ندیدم 489 00:41:04,596 --> 00:41:06,565 ‫معمولا کِی میاد؟ 490 00:41:06,598 --> 00:41:09,803 ‫نمی‌دونم، با قایقش میاد 491 00:41:09,836 --> 00:41:12,505 ‫دفعهٔ بعد که اومد ‫با من تماس بگیرید 492 00:41:14,074 --> 00:41:15,975 ‫اوهوم 493 00:41:16,009 --> 00:41:19,145 ‫شما که دلیلی برای دروغ گفتن ندارید، درسته؟ 494 00:41:19,179 --> 00:41:21,347 ‫نه، چرا باید داشته باشم؟ 495 00:41:37,797 --> 00:41:40,767 ‫- باید زود بریم یه‌جای دیگه. ‫- سلام کیا، منم از دیدنت خوشحالم. 496 00:41:40,800 --> 00:41:42,769 ‫خـدمات اجتماعی دوباره افتاده دنبالم! 497 00:41:42,802 --> 00:41:45,071 ‫اگه من رو بگیرن، ‫دوباره می‌اندازنم آسایشگاه خونگی. 498 00:41:45,105 --> 00:41:47,040 ‫بد نیست وقتی آدم‌ها رو می‌بینی ‫ به‌شون سلام کنی. 499 00:41:53,513 --> 00:41:57,617 ‫البته آسایشگاه خونگی ‫اونقدرها هم بد نیست. 500 00:41:57,650 --> 00:42:00,653 ‫چیه خب؟ بَده یکی غذای آماده و گـرم بیاره بذاره جلـوت؟ 501 00:42:00,687 --> 00:42:03,656 ‫- یه تخت واسه خودت! ‫- محض اطلاعت من تخت دارم. 502 00:42:03,690 --> 00:42:05,291 ‫‌علاوه، عمراً مرداب رو به‌خاطر... 503 00:42:05,325 --> 00:42:07,127 ‫زندگی با چندتا غریبه احمق، ول کنم. 504 00:42:07,160 --> 00:42:10,296 ‫به‌علاوه درسته، نه علاوه. 505 00:42:10,330 --> 00:42:12,332 ‫تا ابد که نمی‌تونی توی مـرداب زندگی کنی! 506 00:42:12,365 --> 00:42:13,500 ‫حالا می‌بینی! 507 00:42:14,734 --> 00:42:16,035 ‫خیلی‌خب... 508 00:42:31,885 --> 00:42:32,919 ‫تیت. 509 00:42:34,254 --> 00:42:35,388 ‫من... 510 00:42:37,891 --> 00:42:41,060 ‫واقعاً بابت اینکه خواندن یادم دادی 511 00:42:41,094 --> 00:42:43,830 ‫و تمام کارهایی که برام کردی ممنونم. 512 00:42:44,898 --> 00:42:47,000 ‫اما واسه چی؟ 513 00:42:47,033 --> 00:42:50,638 ‫مگه خودت دوست‌دختر نداری؟ 514 00:42:50,670 --> 00:42:52,672 ‫بعضی‌ وقت‌ها دارم. 515 00:42:52,705 --> 00:42:54,040 ‫بعضی وقت‌ها؟ 516 00:42:54,073 --> 00:42:57,611 ‫یعنی خب قبلاً یدونه داشتم. 517 00:42:59,212 --> 00:43:01,014 ‫اما الان نه... 518 00:43:01,047 --> 00:43:03,617 ‫الان ندارم؛ پس... 519 00:43:08,888 --> 00:43:10,023 ‫خیلی‌خب. 520 00:43:10,056 --> 00:43:11,090 ‫من... 521 00:43:12,626 --> 00:43:15,395 ‫اون روز تو و پدرت رو توی قایق دیدم. 522 00:43:17,363 --> 00:43:18,731 ‫مرد خوبی به‌نظر می‌رسه، بابات رو می‌گم. 523 00:43:18,765 --> 00:43:21,267 ‫اره دقیقاً همینطوره. 524 00:43:21,301 --> 00:43:23,870 ‫هیچوقت از مادرت حرفی نمی‌زنی. 525 00:43:25,738 --> 00:43:27,073 ‫چطور زنی‌ـه؟ 526 00:43:32,579 --> 00:43:34,047 ‫آه... 527 00:43:34,080 --> 00:43:36,216 ‫نیازی نیست درموردش حرف بزنی. 528 00:43:36,249 --> 00:43:39,018 ‫مامان و خواهرم توی راه اشویل بودن که ‫تصادف کردن... 529 00:43:39,052 --> 00:43:40,987 ‫و جون‌شون رو از دست دادن. 530 00:43:44,290 --> 00:43:46,627 ‫اسم خواهرم کاری‌آنه بود. 531 00:43:49,630 --> 00:43:51,130 ‫فکرکنم... 532 00:43:56,402 --> 00:43:57,503 ‫چی تیت؟ 533 00:43:59,072 --> 00:44:01,107 ‫می‌تونی باهام راحت باشی. 534 00:44:06,680 --> 00:44:09,683 ‫فکرکنم داشتن می‌رفتن اونجا تا برام کادو تولد بخرن. 535 00:44:11,584 --> 00:44:14,153 ‫دوچرخه‌ای که می‌خواستم ‫توی اشویل پیدا می‌شد 536 00:44:14,187 --> 00:44:16,789 ‫حتماً مغازه دوچرخه‌فروشی ‫نتونسته دوچرخه رو بیاره... 537 00:44:18,925 --> 00:44:20,426 ‫واسه همین فکرکنم خودشون رفته بودن 538 00:44:20,460 --> 00:44:21,928 ‫تا دوچرخه رو بیارن. 539 00:44:24,797 --> 00:44:27,200 ‫الان حتی ریخت و قیافه ‫اون دوچرخه رو هم یادم نمیاد. 540 00:44:31,605 --> 00:44:33,273 ‫تو مقصر نیستی. 541 00:44:44,685 --> 00:44:45,852 ‫وای! 542 00:44:48,488 --> 00:44:50,624 ‫وای، خدای من. 543 00:45:13,346 --> 00:45:14,881 ‫یعنی الان من دوست دخترت‌ام؟ 544 00:45:14,914 --> 00:45:16,182 ‫دوست داری باشی؟ 545 00:45:17,383 --> 00:45:18,686 ‫ من پرها رو می‌شناسم 546 00:45:20,253 --> 00:45:22,488 ‫مطمئنم دخترای دیگه پرها رو نمی‌شناسن 547 00:45:24,490 --> 00:45:25,525 ‫خیلی‌خب پس باشه. 548 00:45:26,893 --> 00:45:28,094 ‫خیلی‌خب پس باشه. 549 00:46:40,600 --> 00:46:42,268 ‫هیچ‌وقت تا حالا اینجا نیومدم. 550 00:46:42,301 --> 00:46:44,738 ‫ارزش این همه راهی که اومدیم رو داره، ‫خودت می‌بینی 551 00:46:46,172 --> 00:46:47,240 ‫تولدت مبارک، کایا. 552 00:46:50,476 --> 00:46:52,111 ‫از کجا می‌دونستی امروز تولدمه؟ 553 00:46:52,145 --> 00:46:53,680 ‫توی کتابِ انجیل‌ت نوشته بودی. 554 00:46:56,416 --> 00:46:58,184 ‫خودت می‌دونستی امروز تولدته؟ 555 00:46:59,452 --> 00:47:00,754 ‫تقویم که ندارم. 556 00:47:04,524 --> 00:47:06,559 ‫از روی اسمم نه. 557 00:47:06,592 --> 00:47:07,728 ‫از روس اسمم کیک رو نبر. 558 00:47:07,761 --> 00:47:09,028 ‫چشم خانم خانم‌ها. 559 00:47:20,707 --> 00:47:21,675 ‫هـوم. 560 00:47:21,708 --> 00:47:22,708 ‫خیلی خوشمزه‌ست نه؟ 561 00:47:25,211 --> 00:47:26,212 ‫چه‌خبر شده؟ 562 00:47:27,480 --> 00:47:28,981 ‫اومدن 563 00:47:38,057 --> 00:47:39,726 ‫وای... 564 00:47:41,060 --> 00:47:42,328 ‫غـازهای پـرسفید. 565 00:48:14,994 --> 00:48:16,095 ‫کایا... 566 00:48:17,230 --> 00:48:18,230 ‫کایا، به من نگاه کن 567 00:49:07,079 --> 00:49:08,080 ‫کایا... 568 00:49:09,282 --> 00:49:11,450 ‫کایا، ببخشید 569 00:49:11,484 --> 00:49:13,119 ‫ببخشید 570 00:49:14,721 --> 00:49:15,923 ‫جـیز. 571 00:49:18,457 --> 00:49:20,560 ‫نه، تیت! من مشکلی ندارم 572 00:49:21,995 --> 00:49:23,162 ‫چرا آخه؟ 573 00:49:24,397 --> 00:49:25,565 ‫چون من... 574 00:49:27,400 --> 00:49:29,002 ‫من بیش‌ از حـد دوستت دارم 575 00:49:30,403 --> 00:49:32,773 ‫ببین کایا، من بیشتر از هرچیزی ‫تو رو می‌خوام، 576 00:49:32,806 --> 00:49:35,909 ‫اما نمی‌تونم به این آسونی وابسته بشم 577 00:49:35,943 --> 00:49:38,679 ‫بیشتر به ضرر تو می‌شه، می‌فهمی؟ 578 00:49:51,858 --> 00:49:54,493 ‫پاییز گذشت و زمستان آمد... 579 00:49:54,527 --> 00:49:56,897 ‫زمستان گذشت و نهایتاً بهار... 580 00:49:56,930 --> 00:50:00,399 ‫تغییر، قانونِ همواره پایدار طبیعت‌ـه 581 00:50:00,433 --> 00:50:02,401 ‫بابا، اومدم. 582 00:50:24,290 --> 00:50:25,659 ‫چرا اینقدر ساکتی؟ 583 00:50:27,493 --> 00:50:30,097 ‫می‌دونی که یکم دیگه دارم می‌رم... 584 00:50:30,129 --> 00:50:31,230 ‫دانشگاه. 585 00:50:33,499 --> 00:50:34,901 ‫اره گفته بودی. 586 00:50:36,737 --> 00:50:37,804 ‫کِی؟ 587 00:50:38,972 --> 00:50:40,539 ‫حالا فردا که ‫قرار نیست بری 588 00:50:43,209 --> 00:50:44,243 ‫بزودی. 589 00:50:45,578 --> 00:50:47,814 ‫توی آزمایشگاه زیست‌شناسی ‫کار پیدا کردم 590 00:50:47,848 --> 00:50:50,017 ‫هفته آینده باید اونجا باشم، پس... 591 00:51:01,695 --> 00:51:03,630 ‫نـرو. 592 00:51:03,664 --> 00:51:04,831 ‫که چیکار کنم؟ 593 00:51:08,501 --> 00:51:10,871 ‫نه ببین، منظورم اینه که اینجا ‫کار و بار درست حسابی نیست 594 00:51:10,904 --> 00:51:14,340 ‫پس چیکار کنم؟ منم مثل بابام برم ماهی‌گیر بشم؟ 595 00:51:14,373 --> 00:51:16,409 ‫دارم می‌رم مدرک بگیرم و ‫به یه دردی‌ بخورم، کایا 596 00:51:16,442 --> 00:51:18,745 ‫- تو هم می‌تونی! ‫- به من چیکار داری؟ 597 00:51:20,113 --> 00:51:21,313 ‫منظورم این نبود 598 00:51:21,347 --> 00:51:22,849 ‫اگه بری دیگه هیچوقت برنمی‌گردی! 599 00:51:22,883 --> 00:51:25,986 ‫چرا میام، تو رو اینجا تنها ول نمی‌کنم، کایا 600 00:51:26,019 --> 00:51:27,821 ‫برمی‌گردم پیشت 601 00:51:27,854 --> 00:51:30,356 ‫کایا، کایا! ‫وایسا 602 00:51:32,224 --> 00:51:34,593 ‫نمی‌تونی هربار اینطوری فرار کنی و بری! 603 00:51:55,448 --> 00:51:56,883 ‫یه شب دیگه 604 00:51:56,917 --> 00:51:58,384 ‫یه شب دیگه 605 00:52:23,176 --> 00:52:24,310 ‫این چیه؟ 606 00:52:26,412 --> 00:52:29,448 ‫لیست اسامی چندتا ناشرِ معروف 607 00:52:29,482 --> 00:52:31,283 ‫واسه چاپ کردن نوشته و نقاشی‌هات 608 00:52:31,317 --> 00:52:33,920 ‫نوشته‌های تو خیلی خاص‌‌‌ان 609 00:52:33,954 --> 00:52:35,789 ‫اونقدری هم هستن که ‫بشه کتاب‌شون کرد 610 00:52:35,822 --> 00:52:37,157 ‫کُلی کتاب 611 00:52:38,925 --> 00:52:41,795 ‫اصلاً نیازی نیست از اینجا هم بری، 612 00:52:41,828 --> 00:52:44,931 ‫مستقیم نوشته‌هات رو به نشریه پُست می‌کنی 613 00:52:44,965 --> 00:52:46,532 ‫تازه یکم پول هم درمیاری... 614 00:52:48,034 --> 00:52:51,138 ‫البته خب اونقدر پول زیادی نمی‌شه... 615 00:52:51,171 --> 00:52:53,240 ‫اما حداقل دیگه نیازی نیست باقی عمرت رو 616 00:52:53,272 --> 00:52:54,440 ‫صرف صدف‌فروشی کنی 617 00:52:56,176 --> 00:52:57,309 ‫فقط یه امتحانی کن، کایا 618 00:52:59,679 --> 00:53:01,347 ‫کوتاه‌ بیا دیگه، ‫ضرری که نداره... 619 00:53:04,718 --> 00:53:06,620 ‫من رو فراموش می‌کنی 620 00:53:08,889 --> 00:53:11,590 ‫وقتی که سرت با دانشگاه ‫و درس‌هات گرم بشه! 621 00:53:11,625 --> 00:53:12,959 ‫با اون دخترهای خوشگل! 622 00:53:12,993 --> 00:53:15,629 ‫من هیچوقت فراموشت نمی‌کنم، کایا 623 00:53:15,662 --> 00:53:16,730 ‫هرگز 624 00:53:19,065 --> 00:53:20,934 ‫یه‌ماه دیگه یه سر میام، قول میدم 625 00:53:20,967 --> 00:53:23,036 ‫واسه جشن روز استقلال، باشه؟ ‫ یک جشن فدرال در آمریکا است که یادآور تصویب) ‫اعلامیهٔ استقلال ایالات متحدهٔ آمریکا در روز ۴ ژوئیه ۱۷۷۶(میلادی می باشد 626 00:53:24,805 --> 00:53:26,773 ‫چشم رو هم بذاری برگشتم! 627 00:53:26,807 --> 00:53:29,643 ‫می‌ریم لبِ رودخونه و از اونجا آتیش‌بازی رو ‫نگاه می‌کنیم 628 00:53:29,676 --> 00:53:32,344 ‫فقط به اون نشریه‌ها پیام بده، باشه؟ 629 00:53:53,834 --> 00:53:55,902 ‫خداحافظ، کایا 630 00:53:55,936 --> 00:53:57,436 ‫خداحافظ، تیت 631 00:54:25,397 --> 00:54:27,466 ‫مرغانِ دریایی امواج خروشان شرق 632 00:54:28,869 --> 00:54:30,637 ‫نوبت نقاشی توئه، قِرمزی! 633 00:54:47,050 --> 00:54:50,417 ‫« چهارم جولای، روز استقلال » 634 00:56:31,825 --> 00:56:33,026 ‫نه 635 00:56:37,330 --> 00:56:38,331 ‫نه 636 00:56:40,200 --> 00:56:41,533 ‫تیت، نه 637 00:56:45,071 --> 00:56:46,639 ‫نه، نه! 638 00:56:46,673 --> 00:56:47,741 ‫نه 639 00:56:49,909 --> 00:56:51,111 ‫نه 640 00:56:53,545 --> 00:56:55,415 ‫نه 641 00:56:55,448 --> 00:56:57,884 ‫نه، نه، نه 642 00:57:12,699 --> 00:57:15,935 ‫حالا عشق، زندگی و تیت برای من ‫یک چیز واحــد بودند؛ 643 00:57:17,303 --> 00:57:19,606 ‫همه با هم از بین رفتند، 644 00:57:22,142 --> 00:57:23,877 ‫و بعداً... 645 00:57:45,799 --> 00:57:49,669 ‫هربار که از خود بی‌خود می‌شدم، ‫این مرداب بود که مرا در آغوش می‌گرفت 646 00:57:57,277 --> 00:57:58,978 ‫تا بلاخره در لحظه‌ای پیش‌بینی نشده... 647 00:57:59,012 --> 00:58:01,548 ‫دردهایم مانند آبی که لابه‌لای ‫ماسه‌ها ناپدید می‌شود، 648 00:58:01,580 --> 00:58:03,582 ‫از میان رفت! ‫البته... 649 00:58:03,616 --> 00:58:05,652 ‫هنوز درد وجود داشت، اما درونی‌تر ‫شده بود 650 00:58:07,420 --> 00:58:09,756 ‫هیچ ردپـایی دور و اطراف جسد 651 00:58:09,789 --> 00:58:11,291 ‫یا دکل‌های نگهبانی وجود نداشته 652 00:58:11,324 --> 00:58:13,159 ‫همینطور هیچ اثر انگشتی! 653 00:58:13,193 --> 00:58:15,962 ‫روی حافظ‌های فلزی هم دقیقاً به همین شکل، 654 00:58:15,995 --> 00:58:18,665 ‫هـمه این‌ها به وضوح ثابت می‌کنه ‫که یکی تمامی شواهد رو از بین برده 655 00:58:18,698 --> 00:58:20,133 ‫سوال دیگه ای ندارم 656 00:58:21,367 --> 00:58:22,936 ‫نوبت شماست 657 00:58:29,509 --> 00:58:33,179 ‫کلانتر، این جدولِ رُخداد جزر و مدهای بازه زمانی... 658 00:58:33,213 --> 00:58:38,017 ‫شبِ 29 ام اکتبر و صبحِ روز 30 ام هست، 659 00:58:38,051 --> 00:58:43,423 ‫بر اساس این آمار، جزر حدوداً اطراف نیمه‌شب رخ داده 660 00:58:43,456 --> 00:58:47,927 ‫دقیقاً همون زمان «چیس اندروز» به دکل می‌رسه، 661 00:58:47,961 --> 00:58:49,295 ‫و پله‌ها رو قدم به قدم طِی می‌کنه 662 00:58:49,329 --> 00:58:51,931 ‫در این صورت، حتماً باید ردپاش ‫روی پله‌ها ایجاد شده باشه 663 00:58:51,965 --> 00:58:54,634 ‫اما با شروع مد و بالا اومدن سطح آب، 664 00:58:54,667 --> 00:58:57,137 ‫حتماً آب رد پاها رو پاک کرده ‫و از بین برده 665 00:58:57,170 --> 00:58:58,838 ‫آیا قبول می‌کنید که ‫همچین اتفاقی ممکنه؟ 666 00:58:58,872 --> 00:59:00,173 ‫بله خب... 667 00:59:00,206 --> 00:59:01,508 ‫پس حتماً این رو ‫هم قبول می‌کنید 668 00:59:01,541 --> 00:59:03,810 ‫که اگه دوستانش هم همراهش بودن، 669 00:59:03,843 --> 00:59:06,846 ‫آب ردپاهای اون‌ها رو هم پاک کرده 670 00:59:06,880 --> 00:59:09,215 ‫تحت این شرایط، 671 00:59:09,249 --> 00:59:11,451 ‫پس عدم وجود ردپاها... 672 00:59:11,484 --> 00:59:15,889 ‫به خودی خود جرمی رو ثابت نمی‌کنه 673 00:59:15,922 --> 00:59:17,323 ‫درست نمی‌گم... 674 00:59:19,926 --> 00:59:20,926 ‫کلانتر؟ 675 00:59:23,563 --> 00:59:26,132 ‫عدم وجود ردپا... 676 00:59:26,166 --> 00:59:28,468 ‫به خودی خود ثابت نمی‌کنه که ‫جرمی صورت گرفته 677 00:59:28,501 --> 00:59:31,571 ‫شما همچنین شهادت دادین که همینطور ‫هیچ اثرانگشتی... 678 00:59:31,605 --> 00:59:33,840 ‫هم اون دور و اطراف نبوده؛ 679 00:59:33,873 --> 00:59:36,509 ‫از جمله محدوده ‫حفاظ فلزی 680 00:59:36,543 --> 00:59:39,078 ‫بدان جهت؛ شما به این نتیجه رسیدید که... 681 00:59:39,112 --> 00:59:41,814 ‫حتماً یک‌نفر حفاظ رو از جا در آورده 682 00:59:41,848 --> 00:59:44,317 ‫و تمامی اثرات‌انگشت رو پاک کرده 683 00:59:44,350 --> 00:59:46,386 ‫درسته 684 00:59:46,419 --> 00:59:48,922 ‫خب حالا، قبول دارید که... 685 00:59:48,955 --> 00:59:51,090 ‫اون حفاظ‌های فلزی اغلب اوقات... 686 00:59:51,124 --> 00:59:53,893 ‫سرجاشون نبودن و اونقدر ‫خطرناک تلقی می‌شدند که... 687 00:59:53,927 --> 00:59:56,596 ‫دفتر شما در تاریخ 18 جولای سال پیش 688 00:59:56,630 --> 00:59:58,331 ‫درخواست نامه‌ای مبنی بر اصلاح شرایط حاکم 689 00:59:58,364 --> 01:00:04,137 ‫به سازمان رسیدگی و حفاظت از ‫جنگل‌‌های آمریکا ارسال می‌کنه 690 01:00:06,406 --> 01:00:10,009 ‫اینم یک کپی از درخواست‌نامه شما 691 01:00:10,043 --> 01:00:12,278 ‫کی این رو نوشته، کلانتر؟ 692 01:00:13,913 --> 01:00:15,014 ‫خودم نوشتم! 693 01:00:15,048 --> 01:00:16,516 ‫می‌شه لطفاً جمله آخر این سند رو که 694 01:00:16,549 --> 01:00:18,785 ‫به سازمان حفاظت از جنگل‌ها ارسال کردین 695 01:00:18,818 --> 01:00:21,521 ‫ در حضور دادگاه بلند بخوانید؟ 696 01:00:21,554 --> 01:00:23,856 ‫فقط جمله آخر رو... 697 01:00:23,890 --> 01:00:26,726 ‫" تاکید می‌کنم که این حفاظ‌ها بسیار خطرناک هستند، 698 01:00:26,759 --> 01:00:28,561 ‫و اگر اقدامی در این زمینه صورت نگیره 699 01:00:31,665 --> 01:00:34,033 ‫اگر اقدامی صورت نگیره، احتمال یک خسارت جدی 700 01:00:34,067 --> 01:00:35,368 ‫یا حتی مرگ، وجود داره " 701 01:00:37,605 --> 01:00:39,105 ‫ممنونم کلانتر. 702 01:00:53,258 --> 01:00:55,858 ‫« سال 1968 » 703 01:01:26,286 --> 01:01:28,756 ‫یکی داشت از خونه‌ام عکس می‌گرفت... 704 01:01:28,788 --> 01:01:31,324 ‫واسه چی؟ 705 01:01:31,357 --> 01:01:33,326 ‫مشاور املاکه! 706 01:01:33,359 --> 01:01:36,429 ‫اخیراً خیلی این دو و اطراف آفتابی می‌شن، 707 01:01:36,462 --> 01:01:39,332 ‫می‌خوان باتلاق رو تخلیه کنن و ‫به‌جاش اقامتگاه بسازن 708 01:01:39,365 --> 01:01:41,434 ‫اره، پارسال هم دیدم‌شون 709 01:01:41,467 --> 01:01:45,038 ‫مشغول قطع کردن درخت‌های شاه‌بلوط ‫و کندن کانال تخلیه آب بودن. 710 01:01:45,071 --> 01:01:46,105 ‫می‌خوان خونه‌‌ام رو خراب کنن؟ 711 01:01:46,139 --> 01:01:47,708 ‫نه شاید، 712 01:01:47,741 --> 01:01:49,942 ‫اما حتماً یه مبلغ کَلون برای تصرف زمین ‫دور خونه بهت پیشنهاد بدن، 713 01:01:49,976 --> 01:01:51,311 ‫- جامپین! ‫- بَده که یه پولی 714 01:01:51,344 --> 01:01:53,313 ‫بره توی جیب کایا؟ 715 01:01:56,082 --> 01:01:59,419 ‫مگه زمین مال خودت نیست؟ ‫مگه خونه به نام‌ت نیست؟ 716 01:02:02,255 --> 01:02:03,624 ‫بابا که می‌گفت هست 717 01:02:03,657 --> 01:02:06,159 ‫خب پس باید این رو ثابت کنی 718 01:02:06,192 --> 01:02:08,428 ‫با سَندی، چیزی 719 01:02:12,532 --> 01:02:13,566 ‫آهای! 720 01:02:13,599 --> 01:02:15,201 ‫ببخشید که غافل‌گیرتون کردم 721 01:02:15,234 --> 01:02:17,036 ‫اجازه بدید کمک‌تون کنم! 722 01:02:17,070 --> 01:02:20,006 ‫- خودم می‌تونم ‫- لطفاً، بدینش به من 723 01:02:21,507 --> 01:02:23,109 ‫وای، من «چیس اندروز» هستم 724 01:02:24,444 --> 01:02:26,012 ‫شما باید کایا باشید، درسته؟ 725 01:02:27,580 --> 01:02:29,817 ‫حدس می‌زدم، اسم خیلی قشنگیه ‫دوستش دارم 726 01:02:29,849 --> 01:02:31,584 ‫یکم متفاوته، اما با این حال ‫بـازم قشنگه! 727 01:02:34,187 --> 01:02:35,388 ‫این قایق شماست؟ 728 01:02:37,423 --> 01:02:38,524 ‫اینم از این. 729 01:02:41,361 --> 01:02:44,130 ‫دوست داری یکشنبه با قایق من بریم ‫یه دوری بزنیم؟ 730 01:02:50,103 --> 01:02:52,038 ‫- باشه ‫- نزدیک‌های عصر... 731 01:02:52,071 --> 01:02:53,973 ‫توی ساحلم منتظرتم، اوکیه؟ 732 01:02:55,274 --> 01:02:57,543 ‫- باشه ‫- خیلی‌خب پس، می‌بینمت کایا 733 01:03:08,655 --> 01:03:10,123 ‫آهان پیداش کردم... 734 01:03:10,156 --> 01:03:14,927 ‫به‌نظر می‌رسه سال 1897 ‫آقای نیپر کلارک این خونه رو خریداری کردن 735 01:03:14,961 --> 01:03:18,064 ‫اره، ایشون پدربزرگم بودن 736 01:03:18,097 --> 01:03:19,867 ‫بله خانم، 737 01:03:19,899 --> 01:03:22,535 ‫بعد اون هم فروخته نشده، پس 738 01:03:22,568 --> 01:03:25,471 ‫درسته، فکرکنم اون خونه واقعاً برای شماست 739 01:03:25,505 --> 01:03:27,875 ‫اما برای اینکه بتونید خونه رو نگه دارید، 740 01:03:27,907 --> 01:03:29,743 ‫باید مالیات‌های عقب‌ مونده‌اش رو ‫پرداخت کنید، خانم کلارک 741 01:03:29,777 --> 01:03:32,145 ‫درواقع خانم، بر اساس قانون... 742 01:03:32,178 --> 01:03:35,883 ‫هرکسی که مالیات‌های عقب‌مونده رو ‫پرداخت کنه، صاحب زمین می‌شه 743 01:03:35,915 --> 01:03:38,418 ‫حتی اگه سندخونه به نام‌شون نباشه 744 01:03:38,451 --> 01:03:39,753 ‫خب، چقدر می‌شه؟ 745 01:03:39,787 --> 01:03:41,521 ‫به‌نظر می‌رسه حدودِ 746 01:03:46,125 --> 01:03:47,927 ‫هشت‌صد دلار! 747 01:04:05,344 --> 01:04:06,814 ‫پــنج ســال 748 01:04:08,147 --> 01:04:09,650 ‫پـنج‌سال از زمانی که تیت... 749 01:04:09,683 --> 01:04:12,185 ‫درموردِ نشریه‌ها باهام حرف زده بود، می‌گذشت 750 01:04:12,218 --> 01:04:14,788 ‫آقا یا خانمِ عزیز... 751 01:04:14,822 --> 01:04:17,523 ‫متنی که برای بررسی اولیه ‫خدمت‌تون ارسال کردم... 752 01:04:17,557 --> 01:04:20,126 ‫بخشی هست از کتاب‌ام به نام... 753 01:04:20,159 --> 01:04:21,662 ‫صدف‌های مُرداب کارولینا 754 01:04:24,564 --> 01:04:27,935 ‫پنج سال طول کشید تا قلبم از ‫صدف خود بیرون بیاد 755 01:04:38,645 --> 01:04:41,481 ‫چه حسی داره که با یه استادِ موسیقی ‫دوست شدی؟ 756 01:04:48,588 --> 01:04:50,056 ‫این رو ببین! 757 01:04:52,358 --> 01:04:53,627 ‫وای! 758 01:04:53,660 --> 01:04:56,295 ‫گوش‌ماهی زَرین! 759 01:04:56,329 --> 01:04:57,631 ‫پِک‌تون اورانتوز ‫(نـوعی‌ بسیار کم‌یاب از گوش‌ماهی‌ها) 760 01:04:57,664 --> 01:04:58,765 ‫که‌اینطور... 761 01:05:00,199 --> 01:05:02,736 ‫خب، اینا خیلی کمیاب‌ن، برای همین... 762 01:05:02,769 --> 01:05:04,570 ‫- واقعاً؟ ‫- اره 763 01:05:04,605 --> 01:05:07,473 ‫این مدل از گوش‌ماهی‌ها، توی ساحل ‫جنوب زندگی‌ می‌کنن... 764 01:05:07,507 --> 01:05:10,176 ‫چون آبِ اونجا به پوست‌شون می‌سازه 765 01:05:12,512 --> 01:05:14,146 ‫چیه؟ 766 01:05:14,180 --> 01:05:15,883 ‫نه، چیزی نشد یعنی... 767 01:05:15,916 --> 01:05:18,919 ‫واقعاً تعجب کردم که دختر مردابی ‫اسم لاتین صدف‌ها و... 768 01:05:18,952 --> 01:05:21,554 ‫علت و محل زندگی‌شون رو بدون هیچ دلیلی بلده 769 01:05:23,122 --> 01:05:24,457 ‫بیا، تو نگه‌ش دار. 770 01:05:27,226 --> 01:05:28,427 ‫ممنون! 771 01:05:33,366 --> 01:05:35,301 ‫تو با بقیه آدم‌ها فرق داری! 772 01:05:59,225 --> 01:06:00,560 ‫می‌دونم تو ذهنت یه آدم بی‌دست و پـام 773 01:06:00,593 --> 01:06:01,962 ‫اما نمی‌تونی با یه پیک‌نیک ‫مُخم رو بزنی! 774 01:06:01,995 --> 01:06:03,362 ‫کایا! نـه! وایسا 775 01:06:03,396 --> 01:06:04,765 ‫ببخشید! منظوری نداشتم 776 01:06:04,798 --> 01:06:06,967 ‫من هیچوقت همچین فکری نکردم! 777 01:06:07,000 --> 01:06:08,802 ‫خواهش می‌کنم، ببخشید 778 01:06:08,835 --> 01:06:11,738 ‫می‌دونم می‌خوای بری خونه، ‫اما پیاده که نمی‌تونی! 779 01:06:11,772 --> 01:06:13,306 ‫خیلی دوره 780 01:06:13,339 --> 01:06:14,942 ‫بذار جـبران کنم؛ 781 01:06:17,343 --> 01:06:19,412 ‫لطفاً، یه فرصت دوباره بهم بده! 782 01:06:21,915 --> 01:06:24,283 ‫باورم نمی‌شه هیچوقت اینجا نیومدی 783 01:06:24,317 --> 01:06:27,420 ‫وقتی با مامان و بابام بحثم می‌شه میام اینجا 784 01:06:29,155 --> 01:06:31,591 ‫بهترین نما رو برای دیدنِ مرداب ‫از بالا، اینجا داره 785 01:06:37,096 --> 01:06:38,364 ‫از این سمت 786 01:07:03,522 --> 01:07:04,791 ‫چی شده؟ 787 01:07:06,359 --> 01:07:08,527 ‫راحت باش بگو، مسخره‌ات نمی‌کنم 788 01:07:09,997 --> 01:07:13,100 ‫انگار سال‌هاست با یکی به شدت صمیمی‌ای، 789 01:07:13,132 --> 01:07:14,968 ‫اما هیچوقت چهره کاملش رو ندیده بودی؛ 790 01:07:17,370 --> 01:07:18,370 ‫الان دارم چهره ‫مرداب رو می‌بینم 791 01:07:24,477 --> 01:07:26,579 ‫خونه‌‌ات اون سمته نه؟ 792 01:07:30,684 --> 01:07:32,284 ‫من رو ببر اونجا 793 01:07:32,318 --> 01:07:34,621 ‫آم... 794 01:07:34,655 --> 01:07:37,057 ‫- خیلی دوره ‫- من عاشقِ راه‌های دورـم 795 01:07:38,557 --> 01:07:39,960 ‫اصلاً برام مهم نیست چه شکلیه... 796 01:07:39,993 --> 01:07:41,862 ‫اگه نگرانِ اینی که پیش خودم ‫چی فکر می‌کنم 797 01:07:48,200 --> 01:07:49,535 ‫همینجاست؟ 798 01:07:52,606 --> 01:07:55,408 ‫چند ساله که اینجا زندگی می‌کنی؟ 799 01:07:55,441 --> 01:07:57,576 ‫حدود 10 سال. 800 01:07:57,611 --> 01:07:59,245 ‫خیلی خوبه... 801 01:07:59,278 --> 01:08:01,915 ‫اینکه واسه خودت زندگی کنی و ‫ننه بابات توی کارهات دخالت نکنن 802 01:08:04,550 --> 01:08:06,787 ‫ببین، داخل چیز خاصی نیست اصلاً 803 01:08:09,956 --> 01:08:12,558 ‫وای، اینا چیه توی ایوانت؟ 804 01:08:12,591 --> 01:08:14,593 ‫هیچی... 805 01:08:25,371 --> 01:08:26,707 ‫اینا چیه؟ 806 01:08:27,908 --> 01:08:28,909 ‫چیز خاصی نیستن 807 01:08:35,481 --> 01:08:37,984 ‫نکنه داری کتابی چیزی می‌نویسی؟ 808 01:08:39,452 --> 01:08:41,054 ‫یه‌جورایی! 809 01:08:41,088 --> 01:08:44,256 ‫چه جمله‌های قُلمبه‌سُلمبه‌ای! 810 01:08:47,259 --> 01:08:48,829 ‫مثل اینکه حسابی تو کارت ماهری، نه؟ 811 01:08:52,498 --> 01:08:54,201 ‫خدای من! 812 01:08:54,233 --> 01:08:55,936 ‫پُمپ‌آب هم که داری! 813 01:08:57,904 --> 01:08:59,371 ‫الان خونه خیلی به‌هم ریخته‌ست... 814 01:08:59,405 --> 01:09:00,774 ‫بیخیال بابا! 815 01:09:04,111 --> 01:09:05,478 ‫هیچکس رو نمی‌شناسم که بتونه 816 01:09:05,511 --> 01:09:07,981 ‫اینطوری تنهایی تو دل جنگل زندگی کنه! 817 01:09:08,014 --> 01:09:10,349 ‫یعنی، اکثراًشون از ‫ترس می‌شاشن به‌ خودشون 818 01:09:13,653 --> 01:09:14,821 ‫از جون من چی می‌خوای؟ 819 01:09:19,926 --> 01:09:23,395 ‫خیلی‌خب ببین، بابت اون حرکتم واقعاً ببخشید 820 01:09:23,429 --> 01:09:26,133 ‫می‌خوام بیشتر هم رو بشناسیم، باشه؟ 821 01:09:26,166 --> 01:09:27,634 ‫تو خیلی خوشگلی... 822 01:09:29,102 --> 01:09:31,905 ‫واقعاً می‌گم، مثل بـاد ‫رها و آزادی... 823 01:09:31,938 --> 01:09:33,106 ‫همچنین باهوش و زرنگ! 824 01:09:35,041 --> 01:09:37,276 ‫فقط می‌خوام با تو باشم 825 01:09:38,678 --> 01:09:40,013 ‫نظرت چیه؟ 826 01:09:43,016 --> 01:09:44,117 ‫بد نیست! 827 01:09:45,652 --> 01:09:46,853 ‫خیلی‌خب 828 01:09:58,165 --> 01:10:01,600 ‫درمورد حسی که به چیس داشتم گیج و گنگ بودم 829 01:10:01,635 --> 01:10:04,204 ‫اما دیگه تنها نبودم... 830 01:10:04,237 --> 01:10:05,504 ‫به‌نظر کافی بود! 831 01:10:07,741 --> 01:10:10,110 ‫واسه‌ کتاب‌ت می‌کشی؟ 832 01:10:10,143 --> 01:10:12,012 ‫اره 833 01:10:12,045 --> 01:10:15,015 ‫البته، اصلاً معلوم نیست کسی بخونتش یا نه 834 01:10:15,048 --> 01:10:16,048 ‫منکه می‌خونم! 835 01:10:17,316 --> 01:10:19,052 ‫مُرداب راز بین ما بود؛ 836 01:10:29,196 --> 01:10:30,462 ‫از دوست‌هات واسه‌ام بگو... 837 01:10:30,496 --> 01:10:32,999 ‫راستش من هیچ دوستی ندارم! 838 01:10:35,001 --> 01:10:36,903 ‫اما ظاهراً وقتایی که باهاشونی... 839 01:10:36,937 --> 01:10:39,438 ‫- حسابی بهت خوش می‌گذره! ‫- زاغ سیاه من رو چوب می‌زنی؟ 840 01:10:44,543 --> 01:10:46,179 ‫خیلی بامزه‌ست، بذار یه چیزی ‫از بابام برات بگم 841 01:10:46,213 --> 01:10:50,016 ‫همیشه مشروب می‌خورد و بعدش با ‫مامانم سر دعوا می‌گرفت، 842 01:10:51,417 --> 01:10:53,687 ‫یه‌روز بهم گفت: اگه دوستات واقعاً ‫تو رو می‌شناختن... 843 01:10:53,720 --> 01:10:55,288 ‫عمراً باهات دوست می‌شدن! 844 01:10:56,923 --> 01:10:58,825 ‫واسه همین فکرنکنم کسی ‫منِ واقعی‌ام رو بشناسه، 845 01:10:58,859 --> 01:11:02,394 ‫منظورم اینه یعنی... 846 01:11:06,933 --> 01:11:08,735 ‫به‌نظرت چرا رنگ آسمون آبی‌ـه؟ 847 01:11:10,737 --> 01:11:12,873 ‫به‌خاطر امـواج آبی و بنفشِ ‫اشعه نورِ خورشیده! 848 01:11:14,540 --> 01:11:17,944 ‫اون‌ها ذرات گـاز موجود در هـوا رو پاک‌سازی 849 01:11:17,978 --> 01:11:19,279 ‫و پراکنده می‌کنن 850 01:11:26,720 --> 01:11:28,154 ‫اشکالی نداره... 851 01:11:29,455 --> 01:11:30,891 ‫ببوسمت؟ 852 01:11:42,401 --> 01:11:44,603 ‫بریم سراغ موضوع الیاف‌های قرمز 853 01:11:44,638 --> 01:11:46,873 ‫ روی ژاکتِ جین «چیس اندروز» 854 01:11:46,907 --> 01:11:49,075 ‫همون شبی که فوت شدن 855 01:11:49,109 --> 01:11:52,379 ‫درسته که شما مطابقت الیاف‌های قرمز رو ‫با این کلاه تائید کردید؟ 856 01:11:52,411 --> 01:11:53,980 ‫- سومین مدرک موجود ‫- بله درسته 857 01:11:54,014 --> 01:11:57,483 ‫الیاف‌های قرمز کلاه دقیقاً با الیاف‌های ‫روی ژاکت مطابقت دارن! 858 01:11:57,516 --> 01:11:59,418 ‫دقیقاً کجا این کلاه رو پیدا کردید؟ 859 01:11:59,451 --> 01:12:01,888 ‫کلانتر توی خونه‌‌ی خانم کلارک پیداش کرده! 860 01:12:03,790 --> 01:12:05,926 ‫خب حالا، درمورد الیاف‌های قرمز سوالی دارم 861 01:12:05,959 --> 01:12:07,894 ‫آیا راهی هست که بشه تعیین کرد اون الیاف... 862 01:12:07,928 --> 01:12:10,297 ‫برای چه مدتی روی کاپشن بودن، آقای دکتر؟ 863 01:12:10,330 --> 01:12:14,000 ‫خیر، می‌تونیم تعیین کنیم از کجا اومدن، ‫اما مدت زمانش رو نه! 864 01:12:14,034 --> 01:12:16,236 ‫آیا اگر شخصی اغلب اوقات ‫از این کلاه استفاده کرده باشه، 865 01:12:16,269 --> 01:12:18,772 ‫ممکنه الیاف کلاه به لابه‌لای موهای شخص 866 01:12:18,805 --> 01:12:20,807 ‫- یا روی لباس‌هاش نفوذ کرده باشه؟ ‫- بله 867 01:12:20,840 --> 01:12:23,276 ‫از نظر من که ممکنه! 868 01:12:23,310 --> 01:12:26,980 ‫پس آیا قبول دارید که در طول سال‌هایی که... 869 01:12:27,013 --> 01:12:29,683 ‫متهم، خانم کلارک، با «چیس اندروز» ‫رفت و آمد داشتند... 870 01:12:29,716 --> 01:12:32,252 ‫این امکان وجود داشته که الیافت کلاه به روی 871 01:12:32,285 --> 01:12:33,420 ‫ژاکت «چیس» منتقل بشه؟ 872 01:12:33,452 --> 01:12:36,022 ‫با توجه به چیزهایی که دیدم، بله. 873 01:12:36,056 --> 01:12:40,093 ‫هربار که هم رو دیده باشن، ‫امکانش هست. 874 01:12:55,175 --> 01:12:59,813 ‫" خانم کلارک عزیز، نوشته‌های شما ‫واقعاً ما رو تحت‌تاثیر قرار داد 875 01:12:59,846 --> 01:13:03,549 ‫اگه همونطور که گفتین ‫تمامی نوشته‌هاتون آماده‌ان... 876 01:13:03,582 --> 01:13:06,753 ‫در سریع‌ترین زمان ممکن می‌تونیم اون‌ها رو ‫ویرایش و آماده انتشار بکنیم " 877 01:13:12,524 --> 01:13:16,363 ‫هی! رئیس جدید نمایشگاه ماشین وسترن ‫جلوی روت وایستاده ها! 878 01:13:18,031 --> 01:13:20,066 ‫چیس... 879 01:13:20,100 --> 01:13:21,301 ‫چه خبر خوبی! 880 01:13:21,334 --> 01:13:23,036 ‫بیا بریم جشن بگیریم 881 01:13:34,447 --> 01:13:38,318 ‫پس قراره بابت نقاشی‌هات بهت پول بدن نه؟ 882 01:13:38,351 --> 01:13:40,353 ‫اره 883 01:13:45,258 --> 01:13:47,394 ‫باشه بابا حالا اینقدر خودت رو نگیر! 884 01:13:48,628 --> 01:13:49,896 ‫نمی‌گیرم! 885 01:13:53,733 --> 01:13:56,036 ‫می‌دونم آدم‌ها خیلی اذیتت کردن 886 01:13:57,370 --> 01:13:58,872 ‫و بابتش واقعاً متاسفم 887 01:14:00,373 --> 01:14:02,409 ‫اینکه خانواده‌ات ولت کنن و برن، یعنی... 888 01:14:03,743 --> 01:14:05,412 ‫خانواده من واقعاً آدمای تو مُخی‌ان 889 01:14:05,445 --> 01:14:07,847 ‫اما فکرنکنم همچین کاری ‫باهام بکنن 890 01:14:07,881 --> 01:14:12,118 ‫اما می‌خوام این رو بدونی که ‫من همیشه هوات رو دارم 891 01:14:12,152 --> 01:14:13,686 ‫الان که رئیس اونجا شدم، 892 01:14:13,720 --> 01:14:15,587 ‫وقتی ازدواج کردیم قشنگ‌ترین خونه رو برات می‌خرم 893 01:14:15,622 --> 01:14:17,724 ‫- ازدواج؟ ‫- اره 894 01:14:17,757 --> 01:14:20,994 ‫یه خونه دو طبقه ‫که دور تا دورش ایوون داشته باشه! 895 01:14:22,262 --> 01:14:23,396 ‫وای! 896 01:14:26,766 --> 01:14:28,435 ‫پدر و مادرت چی؟ 897 01:14:28,468 --> 01:14:30,537 ‫درمورد من بهشون گفتی؟ 898 01:14:30,569 --> 01:14:32,539 ‫چیزی که باید درمورد خانواده من بدونی 899 01:14:32,571 --> 01:14:36,042 ‫اینه که اگه بگم تو انتخاب منی، ‫روی حرفم حرف نمی‌زنن 900 01:14:36,076 --> 01:14:38,812 ‫وقتی باهات آشنا شدن، ‫عاشقت می‌شن! 901 01:14:42,949 --> 01:14:44,250 ‫بیا اینجا ببینم... 902 01:14:50,290 --> 01:14:54,928 ‫راستی، چند روز دیگه دارم میرم اشویل 903 01:14:54,961 --> 01:14:56,996 ‫واسه فروشگاه بابام جنس بیارم 904 01:14:57,030 --> 01:14:59,632 ‫خیلی خوب می‌شه اگه تو هم بیای! 905 01:14:59,666 --> 01:15:01,334 ‫چاپ کتابت رو جشن بگیریم ‫و خوش بگذرونیم 906 01:15:02,836 --> 01:15:04,971 ‫- اونجا خیلی شلوغه... ‫- مهم نیست! 907 01:15:05,004 --> 01:15:07,574 ‫تو با منی، خیالت راحت باشه 908 01:15:07,607 --> 01:15:11,177 ‫اصلاً اگه دلت نخواست، می‌تونی ‫با هیچکس حتی حرفم نزنی! 909 01:15:11,211 --> 01:15:12,745 ‫بیا دیگه! اگه قراره با هم ازدواج کنیم... 910 01:15:12,779 --> 01:15:15,648 ‫باید یکم وارد اجتماع و دنیای بیرون بشی 911 01:15:15,682 --> 01:15:17,684 ‫بال‌های بلندت رو باز کنی! 912 01:15:20,153 --> 01:15:22,055 ‫لطفاً...خیلی خوش می‌گذره 913 01:15:29,996 --> 01:15:33,867 ‫کارم دو روز طول می‌کشه، ‫شب رو هم می‌مونیم 914 01:15:42,709 --> 01:15:44,244 ‫خیلی خوبه نه؟ 915 01:16:03,997 --> 01:16:06,432 ‫مثل یه ماجراجویی می‌مونه... ‫زودباش بریم 916 01:17:29,315 --> 01:17:33,920 ‫هرچی بیشتر انجامش بدی، بعداً ‫حس خیلی بهتری داری! 917 01:17:35,288 --> 01:17:36,522 ‫اوه! 918 01:17:42,528 --> 01:17:44,430 ‫هیچوقت نمی‌خوام از دستت بدم 919 01:17:48,268 --> 01:17:50,671 ‫- باشه؟ ‫- باشه... 920 01:17:50,704 --> 01:17:52,839 ‫شب و روز تو فکرتم 921 01:17:54,374 --> 01:17:56,843 ‫شب‌ها یواشکی میام ‫و از دور می‌بینمت! 922 01:17:58,679 --> 01:17:59,679 ‫دختر مُردابِ من 923 01:18:15,528 --> 01:18:18,097 ‫لازم نیست خودت رو به کسی ثابت کنی 924 01:18:18,131 --> 01:18:19,465 ‫می‌دونی؟ 925 01:18:20,867 --> 01:18:22,468 ‫من رو داری، ‫و منم عاشقتم! 926 01:18:26,339 --> 01:18:27,907 ‫یه‌چیزی برات درست کردم 927 01:18:38,318 --> 01:18:39,485 ‫عاو! 928 01:18:42,522 --> 01:18:45,558 ‫یه صدف که از داخلش یه بند چرمی رد شده بود 929 01:18:45,591 --> 01:18:48,061 ‫ بندهاش محکم به هم گره خورده بودن، ‫اون بین وسایل چیس نبود! 930 01:18:48,094 --> 01:18:50,296 ‫صرفاً جهت روشن‌سازی، یعنی ‫منظورتون اینه که 931 01:18:50,330 --> 01:18:52,498 ‫گردنبند صدفی‌ای که... 932 01:18:52,532 --> 01:18:56,569 ‫چیس همیشه اون رو به گردن داشته، بینِ 933 01:18:56,602 --> 01:18:59,005 ‫وسایلی که پلیس زمان کشف 934 01:18:59,038 --> 01:19:01,040 ‫جسد پیدا کرده بود، نبوده... 935 01:19:01,074 --> 01:19:02,375 ‫درسته؟ 936 01:19:02,408 --> 01:19:05,511 ‫بله، از نظرم این موضوع خیلی مُهمیه! 937 01:19:05,545 --> 01:19:08,716 ‫اون شب موقع شام گردبند گردنش بود، 938 01:19:10,083 --> 01:19:12,852 ‫اما وقتی برای شناسایی جسد رفتم، ‫خبری ازش نبود 939 01:19:14,287 --> 01:19:16,757 ‫چیس هیچوقت اون گردنبند رو در نمی‌آورد! 940 01:19:16,790 --> 01:19:18,891 ‫هرکسی که اون رو کشته، ‫گردنبند رو هم برداشته 941 01:19:18,925 --> 01:19:22,095 ‫اعتراض، جناب قاضی ‫این «حدس و گمان بی پایه‌ست» 942 01:19:22,128 --> 01:19:23,731 ‫اعتراض وارده 943 01:19:23,764 --> 01:19:25,365 ‫اعضای محترم هئیت منصفه، 944 01:19:25,398 --> 01:19:29,202 ‫لطفاً اظهارات مذکور خانم اندروز رو ‫برای قضاوت نهایی نادیده بگیرید 945 01:19:29,235 --> 01:19:33,741 ‫خانم اندروز، چیس اون گردنبند رو ‫چطوری به دست آورده بود؟ 946 01:19:33,774 --> 01:19:37,543 ‫دختر مردابی بهش داده بود، خانم کلارک 947 01:19:37,577 --> 01:19:40,980 ‫حتی اسم این دختر رو هم نمی‌دونستم، ‫اصلاً مطمئن نبودم اسمی داره یا نه 948 01:19:42,482 --> 01:19:44,450 ‫نمی‌فهمم چرا چیس.... 949 01:19:44,484 --> 01:19:47,086 ‫اما منظورم من اینه که 950 01:19:47,120 --> 01:19:49,757 ‫اون تنها کسی‌ هست که ‫می‌تونه انگیزه برداشتن... 951 01:19:49,790 --> 01:19:51,357 ‫اون گردنبند رو داشته باشه! 952 01:19:51,391 --> 01:19:53,059 ‫خانم اندروز... 953 01:19:55,161 --> 01:19:58,131 ‫آیا خانم کلارک و چیس درگیر یک ‫رابطه عاشقانه بودند؟ 954 01:19:58,164 --> 01:20:01,200 ‫بله، شب‌ها یواشکی از خونه می‌رفت بیرون 955 01:20:01,234 --> 01:20:03,637 ‫وقتی ازش پرسیدم یواشکی کجا می‌ذاری میری... 956 01:20:03,670 --> 01:20:06,105 ‫همه‌چی رو برام تعریف کرد 957 01:20:06,139 --> 01:20:09,909 ‫با خودم گفتم ‫«اگه مردم بفهمن آبرومون می‌ره» 958 01:20:09,942 --> 01:20:14,480 ‫من یه زن احمق بودم که همه‌اش ‫نگرانِ حرف در و همسایه بود 959 01:20:19,686 --> 01:20:24,123 ‫اما بعداً چیس بهم گفت که از هم جدا شدن، 960 01:20:24,157 --> 01:20:27,895 ‫برای همین وقتی فهمید که دیگه نمی‌تونه ‫با چیس باشه، اون رو کُشت! 961 01:20:27,960 --> 01:20:31,497 ‫- و اون گردنبند زشت رو هم با خودش برد ‫- اعتراض، جناب قاضی 962 01:20:33,533 --> 01:20:34,802 ‫اعتراض وارده 963 01:20:34,835 --> 01:20:36,602 ‫دیگه سوالی ندارم، جناب قاضی. 964 01:20:41,174 --> 01:20:44,444 ‫خانم اندروز، از صمیم قلب باهاتون هم‌دردی می‌کنم 965 01:20:44,477 --> 01:20:47,146 ‫با کمــال احترام؛ 966 01:20:47,180 --> 01:20:52,820 ‫حتماً می‌دونید خانه خانم کلارک، ‫به‌کُل جست‌وجو شده 967 01:20:52,853 --> 01:20:56,522 ‫و پلیس هیچ گردنبندی اونجا پیدا نکرده! 968 01:20:56,556 --> 01:20:59,025 ‫- واقعاً؟ ‫- اره 969 01:21:06,211 --> 01:21:08,211 ‫« سال 1969 » 970 01:21:23,182 --> 01:21:25,351 ‫باختی! 971 01:21:25,384 --> 01:21:28,120 ‫- شکستت دادم! ‫- پدرم رو در آوردی! 972 01:21:28,154 --> 01:21:30,056 ‫می‌خواستم خودنمایی کنم... 973 01:21:31,658 --> 01:21:33,727 ‫دختر مُرداب کارش توی تخت چطوره؟ 974 01:21:33,760 --> 01:21:35,729 ‫- حیوونی، چیزیه؟ ‫- سرکش مثل گُربه‌ وحشی 975 01:21:35,762 --> 01:21:37,731 ‫هرچی نباشه پول بنزین رو حلال می‌کنه! 976 01:21:37,764 --> 01:21:39,633 ‫چشم‌هاش بَرق هم می‌زنه؟ ‫(مثلِ چشمان گربه‌ وحشی) 977 01:21:39,666 --> 01:21:41,400 ‫فقط واسه‌ی من و وقتی که ‫می‌خوام بُکنمش! 978 01:21:41,434 --> 01:21:43,503 ‫هی، اینطوری درمورد کایا حرف نزن! 979 01:21:43,536 --> 01:21:44,805 ‫چی شده؟ 980 01:21:44,838 --> 01:21:46,874 ‫گفتم اینطوری درمورد کایا حرف نزن 981 01:21:46,907 --> 01:21:48,775 ‫بچه ‌درسخون محل! 982 01:21:50,844 --> 01:21:52,980 ‫اون به دختر مرداب سواد خواندن یاد داده! 983 01:21:53,012 --> 01:21:54,080 ‫وای! 984 01:21:54,113 --> 01:21:55,248 ‫تو فقط وقتش رو تلف می‌کنی 985 01:21:57,283 --> 01:21:59,519 ‫یالا، بچه‌دانشگاهی. چی‌کار می‌خوای بکنی؟ 986 01:21:59,552 --> 01:22:02,856 ‫یالا دیگه، گردن‌کلفتی، نه؟ یالا، یه کاری بکن 987 01:22:02,890 --> 01:22:06,225 ‫- می‌خوای منو بزنی؟ ‫- هی، آروم بگیرید 988 01:22:06,259 --> 01:22:07,460 ‫کافیه 989 01:22:09,362 --> 01:22:12,331 ‫آروم بگیرید تا کسی آسیب ندیده 990 01:22:12,365 --> 01:22:13,767 ‫راه‌های بهتری هم هست 991 01:22:34,120 --> 01:22:36,023 ‫سلام، کایا 992 01:22:38,157 --> 01:22:39,960 ‫هی، این چه کاریه آخه؟ 993 01:22:39,993 --> 01:22:42,128 ‫صبر کن! کایا، صبر کن! لطفاً 994 01:22:42,161 --> 01:22:43,429 ‫ببین، فقط می‌خوام صحبت کنم 995 01:22:43,462 --> 01:22:45,298 ‫از تالاب من برو بیرون، کثافت پست‌فطرت! 996 01:22:45,331 --> 01:22:47,199 ‫کایا، خواهش می‌کنم! فقط می‌خوام باهات صحبت کنم! 997 01:22:47,233 --> 01:22:49,535 ‫برام مهم نیست چی می‌خوای 998 01:22:49,569 --> 01:22:52,204 ‫دیگه هیچ‌وقت نمی‌خوام ببینمت. هرگز 999 01:22:52,238 --> 01:22:54,206 ‫کایا، باید درمورد چیس باهات صحبت کنم، باشه؟ 1000 01:22:54,240 --> 01:22:56,944 ‫- درمورد چیس؟ ‫- اون لیاقت تو رو نداره 1001 01:22:58,645 --> 01:23:01,581 ‫تو بودی که منو ول کردی 1002 01:23:03,282 --> 01:23:05,451 ‫بهم قول دادی ولی برنگشتی 1003 01:23:05,484 --> 01:23:08,055 ‫هیچ‌وقت برنگشتی 1004 01:23:08,087 --> 01:23:11,825 ‫حتی نامه ننوشتی که توضیح بدی 1005 01:23:11,858 --> 01:23:13,827 ‫یا حتی خبر بدی که زنده‌ای یا مُردی 1006 01:23:13,860 --> 01:23:15,127 ‫همین‌طوری غیبت زد فقط 1007 01:23:15,161 --> 01:23:17,330 ‫می‌دونم. و واقعاً معذرت می‌خوام، کایا، 1008 01:23:17,363 --> 01:23:18,564 ‫تو هیچ خبر نداری 1009 01:23:18,598 --> 01:23:21,969 ‫اون‌قدر مرد نبودی که باهام رودررو بشی 1010 01:23:23,269 --> 01:23:24,370 ‫حق با توئه، کایا 1011 01:23:25,672 --> 01:23:28,140 ‫هرچی بگی درسته 1012 01:23:28,174 --> 01:23:30,677 ‫اون‌طوری که ولت کردم رفتم ‫بدترین کاری بود که تاحالا انجام داده‌م، 1013 01:23:30,711 --> 01:23:33,080 ‫بدترین کاری که توی عمرم خواهم کرد 1014 01:23:33,112 --> 01:23:34,982 ‫می‌دونستم چقدر بهت صدمه می‌زنم، 1015 01:23:35,015 --> 01:23:37,350 ‫و همون‌طور که گفتی، نمی‌تونستم باهات رودررو بشم 1016 01:23:40,119 --> 01:23:43,023 ‫با خودم گفتم تو نمی‌تونی از مرداب دل بکنی 1017 01:23:43,056 --> 01:23:45,524 ‫و توی دنیای دیگه‌ای زندگی کنی 1018 01:23:45,558 --> 01:23:48,427 ‫می‌دونی، با خودم گفتم باید بین تو 1019 01:23:48,461 --> 01:23:49,663 ‫و بقیه چیزها یکی رو انتخاب کنم 1020 01:23:49,696 --> 01:23:50,931 ‫اما حقیقت اینه که، کایا، 1021 01:23:50,964 --> 01:23:52,441 ‫بقیه چیزهایی که فکر می‌کردم مهمن، 1022 01:23:52,465 --> 01:23:54,333 ‫کمک‌هزینه‌های تحصیلی، امتیازها، شغل‌ها، 1023 01:23:54,367 --> 01:23:56,335 ‫بدون تو معنایی ندارن 1024 01:23:58,237 --> 01:24:00,473 ‫خیلی اشتباه می‌کردم 1025 01:24:00,506 --> 01:24:02,174 ‫سال‌ها پشیمون بوده‌م 1026 01:24:04,678 --> 01:24:06,913 ‫و تا آخر عمرم هم پشیمون می‌مونم 1027 01:24:17,758 --> 01:24:18,758 ‫تو انگار... 1028 01:24:31,104 --> 01:24:32,773 ‫یه چیزی برات آوردم 1029 01:24:50,356 --> 01:24:53,592 ‫می‌دونی، توی آزمایشگاه جدید نزدیک شهر کار می‌کنم 1030 01:24:55,294 --> 01:24:56,763 ‫عاشقش می‌شی، کایا 1031 01:24:56,797 --> 01:24:59,565 ‫همهٔ این‌ها رو زیر میکروسکوپ بررسی می‌کنم 1032 01:25:02,035 --> 01:25:03,469 ‫خب حالا اینجام 1033 01:25:05,571 --> 01:25:07,040 ‫برای همیشه برگشتم 1034 01:25:16,750 --> 01:25:19,119 ‫کایا، حاضرم هر کاری بکنم تا... 1035 01:25:21,955 --> 01:25:24,457 ‫خیلی کارها رو تکرار نمی‌کردم 1036 01:25:32,833 --> 01:25:34,801 ‫الآن چی می‌خوای، تیت؟ 1037 01:25:34,835 --> 01:25:37,904 ‫هیچ راهی نداره که بتونی منو ببخشی، کایا؟ 1038 01:25:39,940 --> 01:25:41,108 ‫خواهش می‌کنم؟ 1039 01:25:44,010 --> 01:25:45,746 ‫نمی‌دونم چطوری 1040 01:26:08,668 --> 01:26:15,474 ‫کایا، امیدوارم اگه کس دیگه‌ای رو می‌شناسی که ‫دلیلی برای آسیب‌زدن به چیس اندروز داشته باشه، بهم بگی 1041 01:26:20,113 --> 01:26:22,581 ‫خب، باشه پس 1042 01:26:22,616 --> 01:26:24,117 ‫سعی کن کمی استراحت کنی 1043 01:26:26,410 --> 01:26:28,410 « پیگلی ویگلی » 1044 01:26:30,556 --> 01:26:32,324 ‫اوه. سلام 1045 01:26:32,358 --> 01:26:34,527 ‫سلام. توی شهر چی‌کار می‌کنی؟ 1046 01:26:34,560 --> 01:26:36,963 ‫یه‌سری خبرهای خوب از ناشرم رسیده، 1047 01:26:36,997 --> 01:26:38,965 ‫برای همین گفتم یه جشنی بگیریم 1048 01:26:38,999 --> 01:26:41,500 ‫- می‌خواستم یه... ‫- ایناهاش 1049 01:26:48,008 --> 01:26:50,811 ‫کایا؛ برایان، تینا و پرل رو می‌شناسی 1050 01:26:50,844 --> 01:26:54,047 ‫- شماها هم کایا رو می‌شناسید ‫- آره‌بابا، دختر مرداب 1051 01:26:54,080 --> 01:26:55,882 ‫از دیدنت خوش‌وقتم، کایا 1052 01:26:55,916 --> 01:26:58,652 ‫من نامزد چیس هستم 1053 01:27:00,586 --> 01:27:02,889 ‫خیلی‌خب. می‌بینمت، کایا 1054 01:27:43,697 --> 01:27:44,764 ‫کایا! 1055 01:27:45,966 --> 01:27:47,868 ‫هی، کایا. می‌تونم توضیح بدم 1056 01:27:50,770 --> 01:27:52,038 ‫اونجایی؟ 1057 01:27:53,940 --> 01:27:55,474 ‫هی، فقط می‌خوام صحبت کنم 1058 01:27:57,043 --> 01:27:58,444 ‫کایا! 1059 01:28:01,580 --> 01:28:02,916 ‫می‌دونم اینجایی، لعنتی! 1060 01:28:08,955 --> 01:28:10,422 ‫کایا! 1061 01:29:04,711 --> 01:29:06,713 ‫ باید تنها به زندگی ادامه می‌دادم 1062 01:29:08,682 --> 01:29:09,983 ‫ اما این رو می‌دونستم 1063 01:29:11,483 --> 01:29:13,452 ‫ خیلی وقته این رو می‌دونم 1064 01:29:15,322 --> 01:29:16,856 ‫ آدم‌ها موندنی نیستن 1065 01:29:27,644 --> 01:29:28,944 « صدف‌های مرداب کارولینا » 1066 01:29:28,969 --> 01:29:30,637 ‫ «دوشیزه کلارک عزیز، 1067 01:29:30,670 --> 01:29:34,174 ‫ در پیوست نسخهٔ نهایی از کتاب زیبای شماست، 1068 01:29:34,207 --> 01:29:36,609 ‫ به‌همراه چک اولیه برای تحویل، 1069 01:29:36,643 --> 01:29:39,779 ‫ مطمئنم حق امتیاز هم خواهد داشت 1070 01:29:39,813 --> 01:29:42,349 ‫ ماه آینده در کنفرانسی در گرینویل شرکت می‌کنم 1071 01:29:42,382 --> 01:29:44,017 ‫ و خوش‌حال می‌شوم به ما بپیوندید 1072 01:29:44,050 --> 01:29:46,319 ‫ و این دستاورد بزرگ را جشن بگیریم» 1073 01:29:54,260 --> 01:29:57,063 ‫ «یک سند مالکیت برای کاترین دنیل کلارک 1074 01:29:57,097 --> 01:30:02,969 ‫ به‌مساحت 125.5 هکتار تالاب، مرداب، جنگل‌های بلوط و ساحل 1075 01:30:03,003 --> 01:30:06,406 ‫ دستهٔ زمین‌های بایر: باتلاق تیره» 1076 01:30:27,593 --> 01:30:30,196 ‫- جودی؟ ‫- حالا اومدم اشویل، 1077 01:30:30,230 --> 01:30:32,665 ‫و کتابت رو توی یه مغازه می‌بینم: 1078 01:30:32,699 --> 01:30:34,267 ‫کاترین دنیل کلارک 1079 01:30:34,300 --> 01:30:39,072 ‫و هم‌زمان هم قلبم شکست هم توی پوست خودم نمی‌گنجیدم 1080 01:30:39,105 --> 01:30:41,608 ‫می‌دونستم باید پیدات کنم 1081 01:30:41,641 --> 01:30:43,542 ‫فقط فکرشو نمی‌کردم هنوز همین‌جا باشی 1082 01:30:44,644 --> 01:30:46,780 ‫بقیه چی؟ 1083 01:30:46,813 --> 01:30:49,349 ‫از مورف، مندی یا میسی هیچ خبری ندارم 1084 01:30:49,382 --> 01:30:52,385 ‫اگه توی خیابون هم از کنارشون رد می‌شدم، نمی‌شناختمشون 1085 01:30:52,419 --> 01:30:53,953 ‫و... 1086 01:30:55,955 --> 01:30:57,457 ‫مامان چی؟ 1087 01:31:00,160 --> 01:31:02,062 ‫مامان از دنیا رفت، کایا 1088 01:31:10,336 --> 01:31:12,739 ‫مامان یه خواهر داشت به‌اسم رزماری 1089 01:31:12,772 --> 01:31:15,708 ‫توی ارتش پیدام کرد و گفت چه اتفاقی افتاده 1090 01:31:15,742 --> 01:31:18,978 ‫با کفش‌های پوست‌تمساحی‌ش رفته خونهٔ رزماری 1091 01:31:19,012 --> 01:31:21,714 ‫رزماری گفت که چند ماه اصلاً حرف نمی‌زده 1092 01:31:21,748 --> 01:31:25,151 ‫و حدود یه سال بعدش، یادش میاد که بچه داشته 1093 01:31:25,185 --> 01:31:26,820 ‫رزماری به مامان کمک کرده که برای بابا نامه بنویسه، 1094 01:31:26,853 --> 01:31:29,622 ‫و ازش خواسته که بیاد ما رو با خودش ببره 1095 01:31:29,656 --> 01:31:32,492 ‫و بابا هم بهش گفته اگه دوباره با ما ارتباط برقرار کنه، 1096 01:31:32,525 --> 01:31:34,094 ‫هرکدوممون گیرش بیاد کتک می‌زنه 1097 01:31:35,662 --> 01:31:37,263 ‫آره، بابا همین‌طوری بود 1098 01:31:37,297 --> 01:31:39,766 ‫برای وکیل و این چیزها پس‌انداز کرده بوده، 1099 01:31:39,799 --> 01:31:42,001 ‫ولی بعدش مریض شده 1100 01:31:42,035 --> 01:31:43,937 ‫سرطان خون 1101 01:31:43,970 --> 01:31:45,004 ‫سعی کرد، ولی... 1102 01:31:45,038 --> 01:31:46,673 ‫هیچ‌وقت فرصت پیدا نکرد 1103 01:31:49,709 --> 01:31:51,744 ‫این‌همه سال... 1104 01:31:51,778 --> 01:31:54,280 ‫منتظر بودم که پاش رو بذاره اینجا 1105 01:31:56,015 --> 01:31:59,252 ‫تو کل عمرت خانواده‌ای نداشتی، 1106 01:31:59,285 --> 01:32:02,622 ‫و هیچ کاری از دستم برنمیاد که اونو بهت برگردونم 1107 01:32:02,655 --> 01:32:06,726 ‫ولی دوست دارم تا جایی که می‌تونم بیام اینجا ببینمت 1108 01:32:11,631 --> 01:32:13,166 ‫آره، خوش‌حال می‌شم 1109 01:32:41,400 --> 01:32:45,200 « تقدیم به پسر پَرجمع‌کن، ممنون. ازطرف دختر مرداب » 1110 01:32:50,403 --> 01:32:52,071 ‫میبل خیلی بهت افتخار می‌کنه 1111 01:32:52,105 --> 01:32:53,740 ‫فقط یه چیز دیگه 1112 01:32:56,176 --> 01:32:58,011 ‫خاطرجمع می‌شم به دستش برسه 1113 01:32:59,245 --> 01:33:00,580 ‫ممنون، جامپین 1114 01:33:05,418 --> 01:33:06,719 ‫حالتون چطوره؟ 1115 01:33:06,753 --> 01:33:09,657 ‫یه بسته از اون خوب‌هاش، لطفاً، آقا 1116 01:33:09,689 --> 01:33:11,224 ‫و کبریت هم بده 1117 01:33:11,257 --> 01:33:13,326 ‫- حتماً ‫- «حتماً» 1118 01:33:14,794 --> 01:33:16,529 ‫کایا کلارک 1119 01:33:16,563 --> 01:33:18,898 ‫دوشیزه کاترین دنیل کلارک 1120 01:33:18,932 --> 01:33:20,867 ‫یه کتاب نوشتی لعنتی. بیا اینجا 1121 01:33:20,900 --> 01:33:22,869 ‫وایسا، وایسا، وایسا. می‌خوام باهات حرف بزنم 1122 01:33:22,902 --> 01:33:25,673 ‫این‌طوری نکن. بی‌خیال 1123 01:33:25,705 --> 01:33:27,106 ‫دست از سرم بردار 1124 01:33:29,610 --> 01:33:32,579 ‫لعنتی، دختر مرداب فکر می‌کنه لیاقتش رو نداری 1125 01:33:32,613 --> 01:33:34,180 ‫خفه شو! 1126 01:33:34,214 --> 01:33:36,449 ‫بفرمایید، جناب. مهمون ما 1127 01:33:45,959 --> 01:33:47,594 ‫گفتم شاید اینجا پیدات کنم 1128 01:33:48,928 --> 01:33:50,363 ‫بهت گفتم دست از سرم برداری 1129 01:33:50,396 --> 01:33:51,864 ‫نه، می‌دونم، ولی فقط... 1130 01:33:51,898 --> 01:33:53,866 ‫گوش کن، می‌خواستم ازت عذرخواهی کنم 1131 01:33:53,900 --> 01:33:58,304 ‫جدی می‌گم. از اینکه اوضاع اون‌طور شد احساس خوبی ندارم 1132 01:33:58,338 --> 01:33:59,973 ‫«اوضاع اون‌طور شد»؟ 1133 01:34:01,441 --> 01:34:03,109 ‫چی، منظورت اینه که اون‌طور معلوم شد 1134 01:34:03,142 --> 01:34:06,479 ‫که وقتی با هم بودیم، همهٔ اون مدت نامزد کرده بودی؟ 1135 01:34:06,512 --> 01:34:10,149 ‫معلوم شد که به همه دروغ می‌گی؟ 1136 01:34:10,183 --> 01:34:12,752 ‫کایا، من باید کارهایی بکنم که دلم نمی‌خواد. خودت می‌دونی که 1137 01:34:12,785 --> 01:34:15,922 ‫نه، من مجبورم با یکی مثل پرل ازدواج کنم. مجبور بودم 1138 01:34:15,955 --> 01:34:17,857 ‫ولی اونی که واقعاً می‌خوام تویی 1139 01:34:22,095 --> 01:34:25,098 ‫می‌دونی هر مرد دیگه‌ای بود سعی می‌کرد عوضت کنه؟ 1140 01:34:25,131 --> 01:34:26,432 ‫سروسامونت بده؟ 1141 01:34:27,600 --> 01:34:29,035 ‫من هیچ‌وقت این کار رو نکردم 1142 01:34:30,303 --> 01:34:31,771 ‫نه، نه. لطفاً، لطفاً، وایسا 1143 01:34:31,804 --> 01:34:34,574 ‫بهت نیاز دارم. واقعاً بهت نیاز دارم 1144 01:34:34,608 --> 01:34:37,176 ‫منو اونجا تک‌وتنها نذار 1145 01:34:37,210 --> 01:34:38,811 ‫می‌دونی، هیچ‌کس دیگه‌ای منو نمی‌شناسه 1146 01:34:43,316 --> 01:34:45,351 ‫می‌دونی، برات متأسفم 1147 01:34:47,320 --> 01:34:49,455 ‫ولی نمی‌خوام خودمو قاتی هیچ‌کدومش بکنم 1148 01:35:03,704 --> 01:35:05,071 ‫وحشی‌تر از همیشه 1149 01:35:09,042 --> 01:35:10,611 ‫می‌دونم خودت هم دلت می‌خواد 1150 01:35:10,644 --> 01:35:12,845 ‫- بس کن! ‫- می‌دونم خودت هم دلت می‌خواد 1151 01:35:18,251 --> 01:35:20,286 ‫تو مال منی، کایا. متعلق به منی 1152 01:35:20,320 --> 01:35:22,088 ‫این‌دفعه دیگه نمی‌ذارم بری 1153 01:35:42,241 --> 01:35:44,410 ‫دست از سرم بردار، حروم‌زاده! 1154 01:35:45,779 --> 01:35:49,549 ‫یه بار دیگه مزاحمم بشی می‌کشمت! 1155 01:35:49,582 --> 01:35:51,752 ‫خیلی بلند فریاد زد، قربان 1156 01:35:51,785 --> 01:35:53,886 ‫شنیدم صدای دادوبیداد میاد، رفتم نزدیک‌تر، 1157 01:35:53,920 --> 01:35:57,090 ‫که ببینم کسی به مشکل خورده، و اون دختر اونجا بود 1158 01:35:57,123 --> 01:35:59,859 ‫و اون زن رو می‌تونید شناسایی کنید؟ 1159 01:35:59,892 --> 01:36:03,429 ‫امروز توی دادگاه حضور داره؟ 1160 01:36:03,463 --> 01:36:05,833 ‫بله، اونی که اونجاست. متهم 1161 01:36:05,865 --> 01:36:08,234 ‫همونی که مردم دختر مرداب صداش می‌کنن 1162 01:36:13,774 --> 01:36:16,576 ‫ بالاخره فهمیدم چرا مامان مجبور شد بره 1163 01:37:23,443 --> 01:37:25,746 ‫ یک چیزی که از بابا یاد گرفتم، 1164 01:37:25,779 --> 01:37:28,281 ‫ این مردها باید ضربهٔ آخر رو خودشون بزنن 1165 01:37:55,909 --> 01:37:58,812 ‫ تک‌افتادن یه مسئله بود 1166 01:37:58,846 --> 01:38:01,981 ‫ زندگی با ترس‌ولرز، یه چیز دیگه 1167 01:38:03,750 --> 01:38:06,854 ‫ من هیچ‌وقت به این شکل زندگی نمی‌کنم 1168 01:38:06,887 --> 01:38:10,858 ‫ زندگی با این فکر که ضربهٔ بعدی کِی فرود میاد 1169 01:38:32,779 --> 01:38:34,648 ‫تیت، تو نباید اینجا باشی 1170 01:38:34,681 --> 01:38:36,249 ‫فقط می‌خواستم بهت سر بزنم 1171 01:38:36,282 --> 01:38:37,594 ‫جامپین گفت تو رو از موقع... 1172 01:38:37,618 --> 01:38:38,685 ‫الآن نه 1173 01:38:40,386 --> 01:38:42,723 ‫کایا، صورتت چی شده؟ 1174 01:38:42,756 --> 01:38:45,324 ‫کار چیس بوده؟ بهم بگو، کایا. کار اون بوده؟ 1175 01:38:45,358 --> 01:38:47,026 ‫نباید خودتو وارد این ماجرا بکنی 1176 01:38:47,059 --> 01:38:49,161 ‫ای حروم‌زاده 1177 01:38:49,195 --> 01:38:51,999 ‫- ای حروم‌زاده ‫- تیت، ازت می‌خوام بری 1178 01:38:52,031 --> 01:38:53,232 ‫کایا 1179 01:38:59,873 --> 01:39:02,375 ‫می‌دونی، می‌خواستم هفتهٔ دیگه برم گرینویل 1180 01:39:05,211 --> 01:39:06,914 ‫بالاخره با ناشرهام ملاقات کنم 1181 01:39:09,048 --> 01:39:11,217 ‫درباره کتاب بعدی حرف بزنم 1182 01:39:11,250 --> 01:39:13,052 ‫جرئتش رو پیدا کرده بودم 1183 01:39:13,085 --> 01:39:14,755 ‫خب، هنوز هم می‌تونی بری 1184 01:39:14,788 --> 01:39:16,422 ‫با این سروشکل؟ 1185 01:39:16,455 --> 01:39:19,292 ‫نذار اون خرابش کنه 1186 01:39:19,325 --> 01:39:21,394 ‫برو گرینویل 1187 01:39:21,427 --> 01:39:23,095 ‫باشه؟ یه اتوبوس هست 1188 01:39:23,129 --> 01:39:25,766 ‫ساده‌ست. جامپین برنامه زمانی رو داره 1189 01:39:25,799 --> 01:39:28,234 ‫بذار یه هتل خوب برات بگیرن، 1190 01:39:28,267 --> 01:39:30,536 ‫غذای گرم رستورانی که خودت مجبور نبودی درست کنی بخور 1191 01:39:30,570 --> 01:39:33,406 ‫اگه تونستی، یه هفته بمون 1192 01:39:33,439 --> 01:39:37,310 ‫و وقتی برگشتی میام به دیدنت. باشه؟ 1193 01:39:37,343 --> 01:39:39,947 ‫ازت بشنوم که با ناشرها به کجا رسیدین 1194 01:39:39,980 --> 01:39:41,414 ‫خیلی‌خب 1195 01:39:48,655 --> 01:39:49,856 ‫هی، سردته؟ 1196 01:39:51,457 --> 01:39:54,427 ‫نمی‌خواد. لازم نیست مراقب من باشی 1197 01:39:54,460 --> 01:39:56,395 ‫می‌دونم، ولی فقط کلاهم رو بگیر 1198 01:39:56,429 --> 01:39:59,165 ‫- گفتم به کمکت نیاز ندارم ‫- بگیرش خب 1199 01:40:27,961 --> 01:40:30,463 نمی‌خوای بهم بگی چشمت چی شده؟ 1200 01:40:31,832 --> 01:40:33,967 ‫برنامه زمانی اتوبوس رو باید بنویسم 1201 01:40:34,001 --> 01:40:35,802 ‫یه رونوشت ازش دارید، نه؟ 1202 01:40:40,974 --> 01:40:43,710 ‫کار اون پسره چیس بوده، مگه نه؟ 1203 01:40:46,312 --> 01:40:47,681 ‫کایا، منو نگاه کن 1204 01:40:50,717 --> 01:40:52,585 ‫حالا بهم بگو چی‌کار کرده 1205 01:40:54,921 --> 01:40:56,188 ‫نمی‌تونم بگم 1206 01:40:57,824 --> 01:40:59,660 ‫دیگه تموم شده 1207 01:40:59,693 --> 01:41:01,527 ‫فقط می‌خوام توی زندگی‌م نباشه 1208 01:41:01,560 --> 01:41:04,698 ‫و از کجا معلوم که دوباره سراغت نیاد؟ 1209 01:41:04,731 --> 01:41:06,565 ‫تو اون بیرون تنها و بی‌کسی 1210 01:41:06,599 --> 01:41:07,934 ‫جامپین، خواهش می‌کنم 1211 01:41:09,102 --> 01:41:10,971 ‫نباید به کسی بگی 1212 01:41:11,004 --> 01:41:12,806 ‫خودت می‌دونی که چطوریه 1213 01:41:12,839 --> 01:41:15,508 ‫منو می‌کِشونن کلانتری 1214 01:41:15,541 --> 01:41:19,245 ‫و مجبورم می‌کنن قضیه رو برای یه‌مشت مرد توضیح بدم 1215 01:41:19,278 --> 01:41:21,213 ‫و بعد توی روزنامه ازم اسم می‌برن، 1216 01:41:21,247 --> 01:41:23,582 ‫و بهم تهمت فاحشگی می‌زنن 1217 01:41:23,617 --> 01:41:26,720 ‫یا اینکه سعی داشتم از والدینش یه پولی بگیرم 1218 01:41:26,753 --> 01:41:28,487 ‫باشه؟ اون‌ها هیچ کاری درباره‌ش نمی‌کنن 1219 01:41:28,521 --> 01:41:29,522 ‫حق با توئه، کایا 1220 01:41:32,125 --> 01:41:34,928 ‫و کاری نمی‌کنم که این قضیه رو بدترش کنم 1221 01:41:36,863 --> 01:41:40,167 ‫ولی بهم خبر بده کِی می‌ری و میای 1222 01:41:40,199 --> 01:41:42,035 ‫شنیدی؟ 1223 01:41:42,069 --> 01:41:44,104 ‫باید بدونم خارج از شهری یا نه 1224 01:41:47,373 --> 01:41:50,476 ‫چون اگه یه مدت نبینمت... 1225 01:41:55,816 --> 01:41:57,150 ‫ممنونم، جامپین 1226 01:41:58,317 --> 01:42:00,120 ‫تا چند روز دیگه می‌رم 1227 01:42:01,487 --> 01:42:03,289 ‫همین‌که برگشتم به دیدنت میام 1228 01:42:05,659 --> 01:42:07,761 ‫باشه، خوبه 1229 01:42:07,794 --> 01:42:09,129 ‫خوبه 1230 01:42:12,498 --> 01:42:14,201 ‫خانم پرایس، بهمون می‌گید 1231 01:42:14,233 --> 01:42:16,970 ‫صبح 29 اکتبر چی دیدید؟ 1232 01:42:17,003 --> 01:42:19,039 ‫دختر مرداب رو دیدم... 1233 01:42:19,072 --> 01:42:21,908 ‫یعنی دوشیزه کلارک. ببخشید. ‫...که سوار اتوبوس ساعت 9 شد 1234 01:42:21,942 --> 01:42:23,910 ‫خب، حافظهٔ خیلی خوبی دارید 1235 01:42:23,944 --> 01:42:25,045 ‫همه‌مون درباره‌ش حرف زدیم 1236 01:42:25,078 --> 01:42:27,580 ‫هیچ‌وقت ندیده بودیمش که اون‌طوری تروتمیز بوده باشه 1237 01:42:27,614 --> 01:42:29,750 ‫موهای شونه‌کرده، آرایش 1238 01:42:29,783 --> 01:42:34,154 ‫صرفاً جهت روشن‌سازی، صبح 29 اکتبر، 1239 01:42:34,187 --> 01:42:37,389 ‫شما و چند نفر دیگه دوشیزه کلارک رو دیدید 1240 01:42:37,423 --> 01:42:40,961 ‫که سوار اتوبوس ساعت 9 صبح بشه ‫و بارکلی کوو رو ترک کنه 1241 01:42:40,994 --> 01:42:42,996 ‫- بله، درسته ‫- ممنون، خانم پرایس 1242 01:42:43,029 --> 01:42:44,731 ‫سؤال دیگه‌ای نیست، عالی‌جناب 1243 01:42:44,765 --> 01:42:47,500 ‫خانم پرایس، مغازهٔ پیگلی ویگلی 1244 01:42:47,533 --> 01:42:49,301 ‫ساعت 1:30 صبح بازه؟ 1245 01:42:49,335 --> 01:42:51,004 ‫نه، قربان 1246 01:42:52,139 --> 01:42:54,306 ‫خب، دلیل اینکه پرسیدم اینه که، 1247 01:42:54,340 --> 01:42:58,011 ‫شما نه می‌تونستید ببینید ‫چه‌کسی از ،اتوبوس شبانه از گرینویل پیاده شده 1248 01:42:58,044 --> 01:43:00,814 ‫نه می‌تونستید ببینید چه‌کسی ‫سوار اتوبوس ساعت 2:30 صبح شده 1249 01:43:00,847 --> 01:43:04,450 ‫که از بارکلی کوو به گرینویل برمی‌گشته، می‌تونستید؟ 1250 01:43:04,483 --> 01:43:06,186 ‫خب، نه. البته که نه 1251 01:43:06,219 --> 01:43:08,789 ‫پس بعد اینکه دوشیزه کلارک رو دیدید 1252 01:43:08,822 --> 01:43:11,224 ‫که سوار اون اتوبوس صبحگاهی به گرینویل شده... 1253 01:43:12,859 --> 01:43:15,662 ‫اون شب می‌تونسته برگرده به بارکلی کوو 1254 01:43:15,695 --> 01:43:17,798 ‫و برای صبحانه برگشته باشه گرینویل، 1255 01:43:17,831 --> 01:43:20,366 ‫همه‌ش هم بدون اینکه متوجه شده باشید 1256 01:43:20,399 --> 01:43:22,102 ‫بنده رابرت فاستر هستم 1257 01:43:22,135 --> 01:43:25,272 ‫سردبیر ارشد شرکت انتشاراتی هریسون موریس 1258 01:43:25,304 --> 01:43:28,175 ‫- در بوستون، ماساچوست هستم ‫- آقای فاستر، شما ساعت 7 شب 1259 01:43:28,208 --> 01:43:30,811 ‫با دوشیزه کلارک نشستید شام بخورید 1260 01:43:30,844 --> 01:43:32,946 ‫در شب 29 اکتبر 1261 01:43:32,979 --> 01:43:34,313 ‫- درسته؟ ‫- بله 1262 01:43:34,346 --> 01:43:36,382 ‫برداشت اولیه‌تون از ایشون چی بود؟ 1263 01:43:37,818 --> 01:43:39,152 ‫برداشت اولیه‌م این بود 1264 01:43:39,186 --> 01:43:44,157 ‫که بسیار خجالتی، بسیار نجیب و بسیار باهوشه 1265 01:43:44,191 --> 01:43:46,293 ‫می‌دونستم به‌نوعی گوشه‌نشینه، 1266 01:43:46,325 --> 01:43:49,229 ‫اما این رو هم می‌دونستم که طبیعت‌شناس بااستعدادیه 1267 01:43:49,262 --> 01:43:50,864 ‫اون شام چقدر به طول انجامید؟ 1268 01:43:50,897 --> 01:43:52,299 ‫حداقل چند ساعت 1269 01:43:52,331 --> 01:43:54,067 ‫بعضی از حشرات ماده جفت خودشون رو می‌خورن 1270 01:43:54,100 --> 01:43:57,369 ‫درواقع، کرم‌های شب‌تاب دو سیگنال نوری مختلف دارن 1271 01:43:57,403 --> 01:43:58,571 ‫یکی برای جفت‌گیری، 1272 01:43:58,604 --> 01:44:01,675 ‫یکی هم برای جذب یک نَر ‫برای اینکه اون رو غذای بعدی خودش بکنه 1273 01:44:01,708 --> 01:44:03,409 ‫- پس نر رو می‌خوره؟ ‫- چقدر وحشتناک 1274 01:44:03,442 --> 01:44:04,577 ‫ای‌وای 1275 01:44:04,611 --> 01:44:06,378 ‫کمتر باید کنار حشرات باشم 1276 01:44:06,412 --> 01:44:08,682 ‫- کاملاً غیراخلاقیه ‫- غیراخلاقی، حقیقتاً 1277 01:44:08,715 --> 01:44:11,117 ‫فکر نمی‌کنم طبیعت وجههٔ ناخوشایندی داشته باشه 1278 01:44:12,786 --> 01:44:15,655 ‫فقط روش‌های بدیع برای بقاست 1279 01:44:15,689 --> 01:44:17,190 ‫علی‌رغم تمام موانع 1280 01:44:17,224 --> 01:44:19,259 ‫و وقتی صبح روز بعد، 30 اکتبر، 1281 01:44:19,292 --> 01:44:21,695 ‫دوشیزه کلارک رو دیدید، 1282 01:44:21,728 --> 01:44:25,732 ‫چیز غیرعادی‌ای در ظاهر یا رفتارش مشاهده نکردید؟ 1283 01:44:25,765 --> 01:44:27,533 ‫به‌هیچ‌وجه 1284 01:44:27,566 --> 01:44:29,336 ‫سؤال دیگه‌ای ندارم، عالی‌جناب 1285 01:44:29,368 --> 01:44:34,540 ‫آقای فاستر، آیا دوشیزه کلارک توی همون هتلِ ‫شما و همکارهاتون اقامت داشتن؟ 1286 01:44:34,573 --> 01:44:37,244 ‫نه. یک هتل کوچک‌تر رو ترجیح داد 1287 01:44:37,277 --> 01:44:39,880 ‫اسمش «مانتین» نمی‌دونم چی بود 1288 01:44:39,913 --> 01:44:43,216 ‫می‌شه لطفاً به این نقشهٔ گرینویل نگاه کنید؟ 1289 01:44:43,250 --> 01:44:45,952 ‫فکر کنم «پیدمانت» رو ببینید، 1290 01:44:45,986 --> 01:44:47,888 ‫جایی که شما و همکارهاتون اقامت داشتید، 1291 01:44:47,921 --> 01:44:51,958 ‫و هتل «تری مانتینز»، جایی که دوشیزه کلارک اقامت داشتن 1292 01:44:51,992 --> 01:44:55,461 ‫می‌شه بهم بگید کدومش به ایستگاه اتوبوس نزدیک‌تره؟ 1293 01:44:57,163 --> 01:44:59,633 ‫هتل «تری مانتینز» نزدیک‌تره 1294 01:44:59,666 --> 01:45:03,370 ‫درحقیقت، «تری مانتینز» نزدیک‌ترین هتل 1295 01:45:03,402 --> 01:45:06,773 ‫به ایستگاه اتوبوس گرینویله. درسته؟ 1296 01:45:06,806 --> 01:45:09,643 ‫- این‌طور به نظر میاد ‫- سؤال دیگه‌ای ندارم 1297 01:45:09,676 --> 01:45:12,411 ‫فکر نکنم هیچ وکیل خوبی 1298 01:45:12,444 --> 01:45:14,147 ‫موکلش رو توی جایگاه قرار بده، 1299 01:45:14,180 --> 01:45:16,448 ‫ولی ممکنه این کار بهت کمک کنه 1300 01:45:16,482 --> 01:45:20,687 ‫اینکه هیئت‌منصفه بتونه از دهن تو بشنوه، مستقیماً 1301 01:45:22,022 --> 01:45:25,025 ‫اینکه بتونن تو رو به‌عنوان... 1302 01:45:26,626 --> 01:45:29,095 ‫همون آدم مهربون و باملاحظه‌ای که حقاً هستی، ببینن 1303 01:45:29,129 --> 01:45:30,931 ‫اون‌ها هرگز من رو به این دید نمی‌بینن 1304 01:45:30,964 --> 01:45:33,300 ‫گوش کن. می‌دونم برای خودت انواع‌واقسام دلایل داری 1305 01:45:33,333 --> 01:45:35,835 ‫- که از این افراد متنفر باشی ‫- نه، من هیچ‌وقت ازشون متنفر نبودم 1306 01:45:35,869 --> 01:45:37,337 ‫اون‌ها از من متنفر بودن 1307 01:45:38,705 --> 01:45:42,441 ‫بهم خندیدن. رهام کردن 1308 01:45:42,474 --> 01:45:44,911 ‫آزارم دادن. بهم حمله کردن 1309 01:45:44,945 --> 01:45:48,415 ‫می‌خوای به‌خاطر جونم به پاشون بیفتم؟ 1310 01:45:48,447 --> 01:45:50,250 ‫من همچین قابلیتی ندارم 1311 01:45:50,283 --> 01:45:51,818 ‫این کار رو نمی‌کنم 1312 01:45:53,653 --> 01:45:56,289 ‫خودم رو عرضه نمی‌کنم 1313 01:45:56,323 --> 01:45:57,991 ‫خودشون می‌تونن تصمیمشون رو بگیرن 1314 01:46:00,327 --> 01:46:04,197 ‫ولی اصلاً درباره من تصمیم نمی‌گیرن 1315 01:46:05,966 --> 01:46:07,300 ‫بحث خودشونه 1316 01:46:08,902 --> 01:46:10,670 ‫خودشون رو قضاوت می‌کنن 1317 01:46:13,139 --> 01:46:14,407 ‫خیلی‌خب پس 1318 01:46:15,642 --> 01:46:16,810 ‫اوم 1319 01:46:21,648 --> 01:46:24,751 ‫آقای میلتون، شما همیشه با من مهربون بودید 1320 01:46:26,319 --> 01:46:27,687 ‫حتی وقتی بچه بودم 1321 01:46:29,356 --> 01:46:30,824 ‫هیچ‌وقت فراموش نکردم 1322 01:46:40,734 --> 01:46:44,503 ‫ عمر اون مرد توسط معشوقی که رها شده بود کوتاه شد 1323 01:46:44,536 --> 01:46:48,241 ‫ و نمی‌تونست بپذیره که اون مرد ‫ به گروه سابقش برگشته 1324 01:46:48,274 --> 01:46:52,812 ‫ یک شاهد دوشیزه کلارک و چیس رو توی مرداب دیده 1325 01:46:52,846 --> 01:46:56,149 ‫ که این کلمات رو از دهنش شنیده: «می‌کشمت» 1326 01:46:56,182 --> 01:46:57,549 ‫ و علاوه‌براین، 1327 01:46:57,583 --> 01:46:59,585 ‫ مدارک فیزیکی هم هست 1328 01:46:59,619 --> 01:47:01,921 ‫ از اون شب که به هم مربوطشون می‌کنه 1329 01:47:01,955 --> 01:47:05,925 ‫ الیاف کلاه پشمی قرمز دوشیزه کلارک 1330 01:47:05,959 --> 01:47:07,894 ‫ که روی ژاکت جینش مونده 1331 01:47:07,927 --> 01:47:09,763 ‫بابا، من می‌رم بهش رسیدگی کنم 1332 01:47:09,796 --> 01:47:12,799 ‫ چه کس دیگه‌ای انگیزه‌ش رو می‌تونست داشته باشه ‫ که اون گردن‌بند صدفی رو برداره؟ 1333 01:47:14,600 --> 01:47:17,170 ‫شما می‌تونید، و باید، 1334 01:47:17,203 --> 01:47:22,208 ‫متهم رو به‌اتهام قتل درجه‌یک گناهکار بشناسید 1335 01:47:31,583 --> 01:47:32,919 ‫آقای میلتون 1336 01:47:48,468 --> 01:47:53,773 ‫من تمام عمرم توی بارکلی کوو زندگی کرده‌م 1337 01:47:53,807 --> 01:47:57,911 ‫و مثل شما، داستان‌های مبالغه‌آمیز 1338 01:47:57,944 --> 01:48:00,380 ‫درمورد دختر مرداب رو شنیدم 1339 01:48:00,413 --> 01:48:02,749 ‫که بخشی از بدنش گرگه 1340 01:48:02,782 --> 01:48:06,920 ‫یک حلقهٔ مفقوده بین میمون و انسان 1341 01:48:06,953 --> 01:48:09,355 ‫که چشم‌هاش توی تاریکی می‌درخشه 1342 01:48:11,157 --> 01:48:13,927 ‫خب، اون اینجاست 1343 01:48:13,960 --> 01:48:18,731 ‫واقعیت اینه که اون رو توی بچگی رها کردن 1344 01:48:18,765 --> 01:48:23,303 ‫یه دختربچه که تک‌وتنها توی مرداب زنده موند، 1345 01:48:23,336 --> 01:48:25,872 ‫منفور و طردشده 1346 01:48:28,942 --> 01:48:32,412 ‫آقای جیمز مدیسون و همسرشون، میبل، 1347 01:48:32,445 --> 01:48:34,747 ‫امروز اینجا توی دادگاه نشسته‌ن 1348 01:48:34,781 --> 01:48:36,950 ‫اون‌ها تقریباً تنها افراد این شهر بودن 1349 01:48:36,983 --> 01:48:38,751 ‫که به این دختر محبت نشون دادن 1350 01:48:38,785 --> 01:48:40,320 ‫بقیه‌مون... 1351 01:48:42,622 --> 01:48:44,390 ‫خب، من شرمم میاد که بگم 1352 01:48:45,725 --> 01:48:48,194 ‫ما به اون برچسب زدیم و از خودمون روندیمش 1353 01:48:48,228 --> 01:48:51,931 ‫چون فکر می‌کردیم اون متفاوته 1354 01:48:51,965 --> 01:48:53,399 ‫و حالا... 1355 01:48:55,168 --> 01:48:58,972 ‫کارِ قضاوت‌کردن این زن جوانِ خجالتی و مطرود 1356 01:48:59,005 --> 01:49:01,641 ‫بارش به روی شونه‌های شما افتاده 1357 01:49:01,674 --> 01:49:03,977 ‫اما شما باید قضاوتتون رو بر اساسِ 1358 01:49:04,010 --> 01:49:07,147 ‫حقایقی که در این دادگاه ارائه شد، قرار بدید، 1359 01:49:07,180 --> 01:49:10,850 ‫و نه بر اساس شایعات و احساسات 1360 01:49:10,884 --> 01:49:13,319 ‫در این 25 سال گذشته 1361 01:49:13,353 --> 01:49:16,322 ‫دوشیزه کلارک مدرک غیبت هنگام وقوع جرمِ محکمی داره 1362 01:49:16,356 --> 01:49:19,726 ‫شبی که چیس اندروز مُرد، توی گرینویل بوده 1363 01:49:19,759 --> 01:49:24,831 ‫و دقیقاً چه حقایقی علیه ایشونه؟ 1364 01:49:26,432 --> 01:49:28,301 ‫دولت اثبات نکرده 1365 01:49:28,334 --> 01:49:31,471 ‫که این حادثه واقعاً یک قتل بوده، 1366 01:49:31,504 --> 01:49:35,475 ‫و نه فقط یک سانحهٔ فاجعه‌بار 1367 01:49:35,508 --> 01:49:37,710 ‫دولت می‌خواد شما باور کنید 1368 01:49:37,744 --> 01:49:39,345 ‫که ساعت 11:30 شب، 1369 01:49:39,379 --> 01:49:41,981 ‫بدون اینکه حتی یک شاهد اونو ببینه، 1370 01:49:42,015 --> 01:49:45,418 ‫آخرین اتوبوس از گرینویل به بارکلی کوو رو می‌گیره، 1371 01:49:45,451 --> 01:49:48,154 ‫و با لباس مبدل سوار اون اتوبوس می‌شه، 1372 01:49:48,188 --> 01:49:52,592 ‫ازاونجایی‌که در تمام مسیر برگشت به بارکلی کوو ،هیچ‌کدوم از راننده‌های اتوبوس اون شب 1373 01:49:52,626 --> 01:49:54,761 ‫نتونستن اونو به‌عنوان مسافر شناسایی کنن 1374 01:49:54,794 --> 01:49:58,632 ‫و بعد، در کمتر از یک ساعت... 1375 01:50:00,366 --> 01:50:03,169 ‫نصفه‌شب ردّ چیس اندروز رو می‌زنه، 1376 01:50:03,203 --> 01:50:05,738 ‫می‌کِشوندش به‌سمت برج، می‌کُشدش، 1377 01:50:05,772 --> 01:50:07,907 ‫تمام مدارک فیزیکی رو از بین می‌بره، 1378 01:50:07,941 --> 01:50:12,879 ‫و به‌نحوی سوار اتوبوس ساعت 2:30 صبح می‌شه ‫که به گرینویل برمی‌گشته 1379 01:50:12,912 --> 01:50:15,448 ‫دوباره، بدون اینکه حتی یک شاهد اونو ببینه 1380 01:50:15,481 --> 01:50:18,051 ‫و بعد از انجام تمام این کارها، 1381 01:50:19,752 --> 01:50:23,691 ‫صبح روز بعد، با آرامش تمام، با ناشرهاش ملاقات می‌کنه 1382 01:50:23,723 --> 01:50:26,025 ‫خب، این‌ها حقایق نیستن 1383 01:50:26,059 --> 01:50:28,928 ‫این‌ها فقط بیشتر از شایعات 1384 01:50:28,962 --> 01:50:35,134 ‫و داستان‌های مبالغه‌آمیزی‌ان که در تمام عمر دوشیزه کلارک ‫درباره‌ش پخش می‌کردیم 1385 01:50:35,168 --> 01:50:39,205 ‫من معتقدم که شما بر اساس حقایق ‫به یک قضاوت می‌رسید، 1386 01:50:39,239 --> 01:50:42,575 ‫و نه شایعه‌پراکنی‌هایی که سال‌ها به گوشتون خورده 1387 01:50:43,644 --> 01:50:46,980 ‫وقتشه که بالاخره، 1388 01:50:47,013 --> 01:50:51,251 ‫همه‌مون نسبت به دختر مرداب منصف باشیم 1389 01:50:53,319 --> 01:50:55,623 ‫شاید بهتر باشه بری خونه و اونجا منتظر بمونی 1390 01:50:55,656 --> 01:50:58,291 ‫تا الآن شیش ساعت شده. به‌نظرت چقدر طول می‌کشه؟ 1391 01:50:58,324 --> 01:51:00,760 ‫خب، بهتره دعا کنیم که خوب طولش بدن 1392 01:51:00,793 --> 01:51:04,632 ‫اگه چند نفر از هیئت‌منصفه شک داشته باشن، شانس داریم 1393 01:51:19,379 --> 01:51:23,249 ‫آقای فورمن، درسته که هیئت‌منصفه به حکم رسیده؟ 1394 01:51:23,283 --> 01:51:24,652 ‫بله، عالی‌جناب 1395 01:51:38,699 --> 01:51:42,869 ‫لطفاً متهم برای قرائت حکم قیام کند 1396 01:51:47,641 --> 01:51:48,841 ‫بلند شو 1397 01:51:58,686 --> 01:52:01,120 ‫ما، هیئت‌منصفه، متهم، 1398 01:52:01,154 --> 01:52:04,290 ‫کاترین دنیل کلارک را... 1399 01:52:04,324 --> 01:52:09,797 ‫در قتل درجه‌یک آقای چیس اندروز بی‌گناه می‌شناسیم 1400 01:52:16,002 --> 01:52:18,404 ‫دوشیزه کلارک، شما آزادید که برید 1401 01:52:18,438 --> 01:52:22,408 ‫و ازطرف دولت، بابت زمانی که در زندان سپری کردید ‫عذرخواهی می‌کنم 1402 01:52:22,442 --> 01:52:24,177 ‫دادگاه مختومه‌ست 1403 01:52:28,448 --> 01:52:29,750 ‫ممنونم 1404 01:52:35,622 --> 01:52:36,657 ‫بیا اینجا 1405 01:52:39,125 --> 01:52:42,495 ‫حالت خوبه. چیزی نیست 1406 01:52:42,528 --> 01:52:45,098 ‫این مزخرفات رو فراموش کن 1407 01:52:45,131 --> 01:52:47,266 ‫مشتاقانه منتظر کتاب بعدی هستیم 1408 01:53:02,115 --> 01:53:03,717 ‫می‌شه منو ببری خونه؟ 1409 01:53:50,307 --> 01:53:51,807 « برای مرغ‌های دریایی‌ت » « تیت - » 1410 01:53:51,832 --> 01:53:53,767 ‫ حالا بالاخره می‌تونم اقرار کنم 1411 01:53:54,934 --> 01:53:57,270 ‫ تمام اون ماه‌هایی که توی تنهایی، 1412 01:53:57,303 --> 01:53:59,939 ‫ دلم پر می‌زد که برگردم به مرداب، 1413 01:53:59,972 --> 01:54:03,744 ‫ دونستن اینکه چقدر برای کاوش‌کردن مونده، 1414 01:54:03,777 --> 01:54:06,279 ‫ چقدر زندگی برای کشف توی حیات‌وحش هست، 1415 01:54:06,312 --> 01:54:07,447 ‫ باعث شد به زندگی ادامه بدم 1416 01:54:09,716 --> 01:54:11,785 ‫ و امید، 1417 01:54:11,819 --> 01:54:13,286 ‫ همیشه اون امید... 1418 01:54:14,788 --> 01:54:16,824 ‫ که یک روز می‌تونم اون رو... 1419 01:54:19,125 --> 01:54:22,061 ‫ با تنها آدمی که واقعاً دوستش داشتم شریک بشم 1420 01:54:52,592 --> 01:54:53,827 ‫کایا! 1421 01:54:55,228 --> 01:54:56,362 ‫کایا 1422 01:55:12,044 --> 01:55:13,714 ‫هی 1423 01:55:13,747 --> 01:55:15,448 ‫می‌دونی که عاشقتم، نه؟ 1424 01:56:19,813 --> 01:56:21,480 ‫چی؟ 1425 01:56:21,514 --> 01:56:22,548 ‫باهام...؟ 1426 01:56:22,582 --> 01:56:24,417 ‫ببخشید. شرمنده 1427 01:56:27,153 --> 01:56:28,588 ‫باهام ازدواج می‌کنی؟ 1428 01:56:29,990 --> 01:56:31,658 ‫یعنی، دلت می‌خواد؟ 1429 01:56:34,962 --> 01:56:36,495 ‫خب، مگه همین‌حالاش زن‌وشوهر نیستیم؟ 1430 01:56:38,130 --> 01:56:39,432 ‫مثل غازها؟ 1431 01:56:42,268 --> 01:56:44,738 ‫گمونم بتونم باهاش کنار بیام 1432 01:56:46,606 --> 01:56:47,606 ‫بیا اینجا 1433 01:56:59,720 --> 01:57:01,788 ‫اوه، بیا ببینم 1434 01:57:01,822 --> 01:57:02,789 ‫سلام 1435 01:57:02,823 --> 01:57:04,825 ‫سلام. سلام 1436 01:57:10,897 --> 01:57:12,498 ‫بیا اینجا، دخترکم 1437 01:57:14,533 --> 01:57:16,737 ‫خیلی تو رو دوست داشت 1438 01:57:27,047 --> 01:57:29,016 ‫کایا. اونو ببین 1439 01:57:29,049 --> 01:57:31,685 ‫می‌بینیش اون بالا؟ روی آرنج اون شاخه؟ 1440 01:57:33,687 --> 01:57:36,857 ‫آخرین بار کِی از اون‌ها دیدیم؟ 1441 01:57:36,890 --> 01:57:38,324 ‫می‌دونم 1442 01:57:42,428 --> 01:57:43,730 ‫این کتاب خیلی خوبه 1443 01:57:43,764 --> 01:57:45,431 ‫این یارو هنوز داره درباره... 1444 01:57:46,826 --> 01:57:54,090 ارائه‌ای از وبسایت دیجی موویز .:: DigiMoviez.Com ::. 1445 01:57:59,512 --> 01:58:01,580 ‫ امیدوارم هرموقع وقتِ رفتنم برسه، 1446 01:58:01,615 --> 01:58:04,751 ‫ سریع و آروم برم، بدون اینکه زیاد سروصدا کنم 1447 01:58:25,739 --> 01:58:27,406 ‫مامان! 1448 01:58:27,440 --> 01:58:28,709 ‫مامان 1449 01:58:33,479 --> 01:58:34,614 ‫مامان 1450 01:58:36,382 --> 01:58:38,018 ‫ کایا؟ 1451 01:58:38,051 --> 01:58:39,251 ‫کایا! 1452 01:59:15,373 --> 01:59:16,600 « دانشگاه کارولینا شمالی - آزمایشگاه دانشکده هنر » 1453 01:59:17,124 --> 01:59:19,726 ‫ همیشه برام کافی بوده... 1454 01:59:19,760 --> 01:59:22,528 ‫ که بخشی از توالی طبیعی محیط باشم 1455 01:59:23,964 --> 01:59:26,066 مثل آب‌هایی که خودشون رو به جزرومد می‌سپارن 1456 01:59:26,099 --> 01:59:27,667 ‫ طبیعت راهنمای من 1457 01:59:32,205 --> 01:59:34,473 ‫ مرداب همه‌چیز رو درمورد مرگ می‌دونه... 1458 01:59:37,144 --> 01:59:40,279 ‫ و لزوماً اون رو به‌عنوان مصیبت توصیف نمی‌کنه 1459 01:59:40,312 --> 01:59:42,381 ‫ قطعاً یک گناه نمی‌دونه 1460 01:59:44,117 --> 01:59:46,119 ‫ متوجه شده که هر موجودی 1461 01:59:46,153 --> 01:59:48,354 ‫ کاری که لازمه رو برای بقا انجام می‌ده 1462 01:59:50,824 --> 01:59:55,128 ‫ و اینکه گاهی، برای زنده‌موندن شکار... 1463 01:59:55,162 --> 01:59:56,997 ‫ شکارچی‌ش باید بمیره 1464 02:00:25,158 --> 02:00:26,726 ‫ من حالا مرداب هستم 1465 02:00:28,662 --> 02:00:30,897 ‫ پَرِ یک مرغ ماهی‌خوار هستم 1466 02:00:30,931 --> 02:00:34,333 ‫ تک‌تک صدف‌های شسته‌شده در ساحل هستم 1467 02:00:37,838 --> 02:00:39,739 ‫ من کرم شب‌تاب هستم 1468 02:00:39,773 --> 02:00:41,540 ‫ صدها کرم شب‌تاب خواهید دید 1469 02:00:41,574 --> 02:00:44,678 ‫ که در تاریکی دوردست داخل مرداب فرامی‌خونن 1470 02:00:44,711 --> 02:00:48,014 ‫ و اونجاست که همیشه من رو پیدا خواهید کرد 1471 02:00:48,048 --> 02:00:50,016 ‫ کمی اون‌طرف‌تر 1472 02:00:50,050 --> 02:00:51,918 ‫ جایی که خرچنگ‌ها آواز می‌خونن 1473 02:00:52,303 --> 02:00:59,871 ترجمه از «محمدعلی، آیــــدا و مرتضی‌ لک‌زایی» :::. Mml.Moh & Ayda.NDR & Morteza_Lkz .:::