1 00:00:05,000 --> 00:00:12,000 ارائه‌ای از وبسایت دیجی موویز .:: DigiMoviez.Com ::. 2 00:00:12,024 --> 00:00:19,024 جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید @DigiMoviez 3 00:00:53,679 --> 00:00:54,721 ‫صبح به‌خیر 4 00:00:55,848 --> 00:00:57,266 ‫قهوه اونجا روی گازه 5 00:00:59,893 --> 00:01:00,936 ‫سحرخیزی، ها؟ 6 00:01:02,563 --> 00:01:04,272 ‫فقط از موقعی که دنیا جهنم شد 7 00:01:09,736 --> 00:01:11,238 ‫می‌خوای یه نگاهی به این بندازی؟ 8 00:01:11,989 --> 00:01:14,074 ‫مختصاتِ تمام افراد گم‌شده‌ست؟ 9 00:01:14,074 --> 00:01:16,618 ‫بُرده‌شده. مارتین گفت لیسا رو «بردن». نگاه 10 00:01:16,618 --> 00:01:18,954 ‫بیدار دراز کشیده بودم که به سرم زد 11 00:01:18,954 --> 00:01:23,876 ‫اگه اون بچه‌ت قبل از برده‌شدن فیلکس ‫مترسک خانوادۀ ویلیامز رو دیده باشه، 12 00:01:23,876 --> 00:01:26,378 باید از محل‌هایی که بقیه رو بردن، یه‌سری چیزها دیده باشه، نه؟ 13 00:01:26,378 --> 00:01:30,299 ‫این گوشه، جایی که ادنا رینولدز آخرین‌بار ‫دیده شده، یه شیر آتش‌نشانی هست 14 00:01:30,299 --> 00:01:33,844 ‫یه دلقک یه صورت روی شیر کشیده. ‫شاید اون صورت رو دیده 15 00:01:33,844 --> 00:01:36,722 ‫سالن زیبایی، جایی که دلورس کیم آخرین‌بار دیده شده 16 00:01:36,722 --> 00:01:40,475 ‫علامتش شبیه قیچیه. شاید اون همچین علامتی کشیده 17 00:01:40,475 --> 00:01:41,977 ‫یا شاید هم مختصات باشه 18 00:01:41,977 --> 00:01:43,437 ‫اعداد 19 00:01:43,437 --> 00:01:47,399 ‫شاید توی یکی از این نقاشی‌ها ‫باشن، مثل نشانِ کلانتر تایسن 20 00:01:47,983 --> 00:01:51,445 ‫هر تصویر، هر خط، هر کلمه و هر عدد رو بارها مرور کرده‌ام 21 00:01:52,529 --> 00:01:54,656 ‫- باید همین‌جا باشه ‫- شاید هم بهتره یه استراحتی بکنی 22 00:01:54,656 --> 00:01:56,366 ‫وقتی کارم تموم بشه، استراحت می‌کنم 23 00:02:05,042 --> 00:02:06,793 ‫- خیلی... ‫- برانگیخته؟ 24 00:02:06,793 --> 00:02:07,961 ‫من... 25 00:02:08,753 --> 00:02:12,216 ‫- می‌خواستم بگم «شبیه تو شدم» ‫- اوه 26 00:02:16,345 --> 00:02:18,639 ‫تو این فکر بودم که چه احساسی باید داشته باشی، 27 00:02:18,639 --> 00:02:21,141 ‫وقتی توی شهری قدم می‌زنی که همه گم شده‌ان 28 00:02:21,141 --> 00:02:25,812 ‫ولی تا دیشب که یکی‌شون برگشت، ‫خون‌سردی‌ت رو حفظ کرده بودی 29 00:02:27,981 --> 00:02:28,982 ‫و حالا... 30 00:02:35,948 --> 00:02:39,117 ‫تو دنبال همه نیستی، مگه نه؟ 31 00:02:41,203 --> 00:02:42,496 ‫دنبال یه آدم به‌خصوص هستی 32 00:02:46,083 --> 00:02:47,459 ‫دنبال بیلی‌ای؟ 33 00:02:49,670 --> 00:02:50,879 ‫چیه؟ 34 00:02:50,879 --> 00:02:51,964 ‫این عدد رو می‌شناسم 35 00:02:56,260 --> 00:02:59,721 ‫پلاکه. شماره‌پلاک. متعلق به بن شلتن بود 36 00:03:00,681 --> 00:03:06,270 ‫برادرزاده‌هاش، کَل و چت، یه روز وانتش رو برداشتن ‫و اینجا ناپدید شدن 37 00:03:06,270 --> 00:03:07,896 ‫اون‌ها اولین گم‌شده‌ها بودن 38 00:03:07,896 --> 00:03:10,649 ‫کلانتر تایسن وانت رو بدون پسرها پیدا کرد، 39 00:03:10,649 --> 00:03:12,943 ‫بعد خودش هم توی همین منطقه ناپدید شد 40 00:03:12,943 --> 00:03:14,945 ‫بعد شلتن و زنش هم ناپدید شدن 41 00:03:15,863 --> 00:03:16,864 ‫همین‌جا 42 00:03:25,372 --> 00:03:26,707 ‫مارپیچ‌های حلزونی 43 00:03:33,463 --> 00:03:34,673 ‫اگه... 44 00:03:35,799 --> 00:03:37,342 ‫به‌صورت حلزونی... 45 00:03:38,969 --> 00:03:40,137 ‫فکر کنن... 46 00:03:43,265 --> 00:03:44,308 ‫و حرکت کنن چی؟ 47 00:03:46,852 --> 00:03:48,187 ‫توی مرکز اینجا چیه؟ 48 00:03:50,022 --> 00:03:51,398 ‫اون مزرعۀ بن شلتنه 49 00:03:56,987 --> 00:04:02,117 ‫بعد از ناپدیدشدن بن، مزرعه خالی ‫موند تا اینکه به دست ارتش افتاد 50 00:04:02,117 --> 00:04:05,078 ‫به انبار آذوقه تبدیلش کردن تا غذا و این‌چیزها رو نگه دارن 51 00:04:09,917 --> 00:04:12,586 ‫فکر نکنم فقط همچین چیزهایی رو نگه‌داری بکنن 52 00:04:16,714 --> 00:04:17,716 ‫بیا 53 00:04:37,236 --> 00:04:40,322 ‫این‌همه نظامی، فرماندهی هوایی و پوشش تاکتیکی 54 00:04:40,322 --> 00:04:42,157 ‫بی‌خیال بابا. دارن از چی محافظت می‌کنن؟ 55 00:04:43,242 --> 00:04:45,244 ‫امکان نداره در حال محافظت از غذا باشن 56 00:04:50,040 --> 00:04:51,875 ‫قطعاً دارن چیزی رو مخفی می‌کنن 57 00:04:53,126 --> 00:04:54,378 ‫هی، بیا 58 00:05:13,981 --> 00:05:15,566 ‫باید یه جای بهتر پیدا کنیم 59 00:05:46,555 --> 00:05:48,557 ‫اون پایین چه کوفتیه؟ 60 00:05:53,896 --> 00:05:56,064 ‫- علامت نشون داد ‫- خیلی‌خب. فعاله 61 00:05:56,565 --> 00:05:57,941 ‫آماده بشید 62 00:06:06,700 --> 00:06:08,785 ‫واحد بازیابی، در موقعیت قرار بگیرید 63 00:06:19,171 --> 00:06:21,048 ‫یکی پیدا کردیم. بیاریدش بالا! 64 00:06:35,729 --> 00:06:36,897 ‫گروهبان، اونجا! 65 00:06:37,564 --> 00:06:39,775 ‫متجاوزین! موقعیت ساعت دوازده! 66 00:06:49,660 --> 00:06:52,746 ‫- تُف. راه بیفت! برو! واینستا. برو! ‫- وایسا! 67 00:06:52,746 --> 00:06:54,248 ‫تُف 68 00:06:55,374 --> 00:06:59,419 ‫تکون نخور! دست‌ها بالا. دست‌ها بالا 69 00:07:01,129 --> 00:07:02,130 ‫باشه، آروم 70 00:07:09,440 --> 00:07:15,440 ‫ترجمه از مرتضی لک‌زایی و امیر فرحناک ‫ :. Morteza_Lkz & Amir Farahnak .: 71 00:08:36,892 --> 00:08:39,186 ‫هی، کسپ. اینجا دیگه چه جای عجیبیه؟ 72 00:08:42,313 --> 00:08:44,024 ‫فکر کنم اینجا نگهم می‌داشتن 73 00:08:44,608 --> 00:08:45,692 ‫یعنی نمی‌دونی؟ 74 00:08:46,902 --> 00:08:49,363 ‫این‌ها شبیه گزارش‌هایی نیستن ‫که مامانم روشون کار می‌کرد 75 00:08:50,280 --> 00:08:52,574 ‫خب همه‌ش به فرانسویه. پس خدا می‌دونه 76 00:08:53,742 --> 00:08:56,870 ‫هر کاری که اینجا کردن، انگار نجاتشون نداده 77 00:08:57,955 --> 00:09:00,165 ‫به‌جز تو، رفیق. تو جون به در بردی 78 00:09:02,376 --> 00:09:03,961 ‫چه اتفاقی افتاد، کسپ؟ 79 00:09:04,545 --> 00:09:08,674 ‫دقیق نمی‌دونم. راستش حتی یادم نیست کِی به هوش اومدم 80 00:09:11,134 --> 00:09:12,344 ‫این مال من بود 81 00:09:16,974 --> 00:09:19,393 ‫شانس آوردی وقتی وارد اینجا شدن، تو اینجا نبودی، نه؟ 82 00:09:20,769 --> 00:09:23,063 ‫اون‌ها چی؟ اون‌ها اینجا بودن؟ 83 00:09:27,734 --> 00:09:28,735 ‫اون‌ها کی‌ان؟ 84 00:09:28,735 --> 00:09:30,571 ‫اوه، وایسا. تو این رو کشیدی، نه؟ 85 00:09:33,448 --> 00:09:34,825 ‫آره، حتماً 86 00:09:35,325 --> 00:09:36,535 ‫ولی یادم نیست 87 00:09:41,415 --> 00:09:42,708 ‫حتی مطمئن نیستم دیده باشمشون 88 00:09:42,708 --> 00:09:44,793 ‫اگه ندیدی‌شون، چطوری اون‌ها رو کشیدی؟ 89 00:09:44,793 --> 00:09:49,506 ‫ایوا، الکین، ناتوری. آشنا نیست؟ 90 00:09:49,506 --> 00:09:50,674 ‫اون‌ها... 91 00:09:50,674 --> 00:09:53,427 ‫بچه‌های استثنایی (به فرانسوی). همه‌شون اینجان 92 00:09:53,427 --> 00:09:54,887 ‫حتی تو، کسپر 93 00:09:56,013 --> 00:09:58,182 توی این بخشْ همراه تو بیمار بودن 94 00:09:58,849 --> 00:10:02,019 ‫بیشتر از بیمار به نظر می‌رسه. یعنی «بچه‌های استثنایی»؟ 95 00:10:02,019 --> 00:10:05,022 ‫- اینجا رو ببین. موش آزمایشگاهی بودن ‫- ولی برای چی خب؟ 96 00:10:05,022 --> 00:10:07,482 ‫- چه آزمایشی روشون می‌کردن؟ ‫- کی می‌دونه؟ 97 00:10:08,483 --> 00:10:09,693 ‫اون که نمی‌دونه 98 00:10:09,693 --> 00:10:11,862 ‫این‌ها همه‌ش بخشی از ائتلاف دفاع جهانیه 99 00:10:11,862 --> 00:10:15,115 ‫پس به ارتش ربط داره. پس هرکدوم از این بچه‌ها... 100 00:10:15,115 --> 00:10:16,200 ‫تو... 101 00:10:17,117 --> 00:10:18,118 ‫می‌تونید یه اسلحه باشید 102 00:10:18,118 --> 00:10:20,704 ‫- ما که مطمئن نیستیم ‫- ولی منطقیه، نیست؟ 103 00:10:20,704 --> 00:10:23,707 ‫خب حتماً خطرناک بودن که اینجا حبس شدن 104 00:10:23,707 --> 00:10:26,418 ‫راستش... سؤال خوبیه 105 00:10:27,836 --> 00:10:32,633 ‫کسپ، توی رؤیاهام گفتی قراره راهِ ‫شکست‌دادن بیگانه‌ها رو پیدا کنی 106 00:10:33,342 --> 00:10:34,551 ‫پیدا کردی؟ 107 00:10:36,595 --> 00:10:39,181 ‫بقیه. بچه‌ها، به‌نظرم کلیدش اون‌هان 108 00:10:39,181 --> 00:10:41,642 ‫- خدایی؟ ‫- مدتیه دارم احساسشون می‌کنم 109 00:10:43,268 --> 00:10:44,269 ‫صداشون رو می‌شنوم 110 00:10:50,150 --> 00:10:53,320 ‫حتی وقتی بیهوش بودم. منتها نمی‌دونستم اون‌هان 111 00:10:55,155 --> 00:10:56,990 ‫اولش فکر کردم توئی، جم 112 00:11:00,702 --> 00:11:04,289 ‫ولی به زبون‌های مختلفی حرف می‌زدن. ‫هنوز هم همین‌طوره 113 00:11:08,335 --> 00:11:09,878 ‫فقط الآن ساکت‌تر شده‌ان 114 00:11:10,963 --> 00:11:12,297 ‫انگار یه جای دورافتاده‌ان 115 00:11:15,217 --> 00:11:16,218 ‫دارن صدا می‌زنن 116 00:11:18,804 --> 00:11:20,472 ‫نمی‌دونم چرا ما این‌شکلی‌ایم 117 00:11:21,598 --> 00:11:22,599 ‫به هم متصلیم 118 00:11:24,268 --> 00:11:28,063 ‫ولی شاید... شاید بتونیم ازش برای ‫مقابله با اون‌ها استفاده کنیم 119 00:11:28,564 --> 00:11:29,731 ‫خب، بیاید پیداشون کنیم پس 120 00:11:29,731 --> 00:11:32,276 ‫آره، کسپ. کجان؟ توی پاریسی جایی‌ان؟ 121 00:11:32,276 --> 00:11:33,986 ‫- دورتر، به‌نظرم ‫- ببخشید 122 00:11:34,862 --> 00:11:38,323 ‫خیال می‌کردم کسپر کلید حلش باشه. ‫حالا می‌گیم کلیدش این بچه‌های دیگه‌ان 123 00:11:38,323 --> 00:11:40,492 ‫و حتی یادش نمیاد اون‌ها رو دیده باشه 124 00:11:40,492 --> 00:11:43,662 ‫اوه، نه. ولی، نه، نگران نباش، می‌دونی، ‫چون صداشون رو توی سرش می‌شنوه، 125 00:11:43,662 --> 00:11:46,248 ‫بااینکه جی‌پی‌اس‌ش خیلی پیشرفته نیست 126 00:11:47,207 --> 00:11:50,335 ‫هیچ‌کدوم از این قضایا به نظرتون دیوونگی نمیاد؟ 127 00:11:50,335 --> 00:11:52,129 ‫- بی‌خیال، مونتی. نمی‌خواد... ‫- نه، آلف 128 00:11:52,838 --> 00:11:53,839 ‫درک می‌کنم 129 00:11:54,548 --> 00:11:57,217 ‫یه‌خرده دیوونگیه، ولی کل این سفر دیوونگی بوده 130 00:11:57,926 --> 00:11:59,803 ‫و تمام این دیوونگی‌ها ما رو به اینجا کشونده 131 00:12:01,138 --> 00:12:02,139 ‫پیش کسپر 132 00:12:03,140 --> 00:12:06,351 ‫اگه می‌گه که این بچه‌ها می‌تونن کمک کنن ‫توی جنگ پیروز بشیم، بیاید پیداشون کنیم 133 00:12:08,478 --> 00:12:11,273 ‫- بی‌خیال، چیزی که برای ازدست‌دادن نداریم ‫- حتی نمی‌دونیم از کجا شروع کنیم 134 00:12:11,273 --> 00:12:12,858 ‫این چی؟ 135 00:12:12,858 --> 00:12:15,319 ‫یه آزمایشگاه نزدیک اورلئان هست 136 00:12:15,319 --> 00:12:17,988 ‫یا داشتن می‌ساختن. درسته، کسپ؟ 137 00:12:19,573 --> 00:12:20,908 ‫آره، آره. فکر کنم 138 00:12:22,201 --> 00:12:24,953 ‫اگه گوش بدم، اون‌وقت می‌تونیم دنبال صداهاشون بریم 139 00:12:25,579 --> 00:12:27,831 ‫- من که مشکلی ندارم. بریم ‫- من هم هستم 140 00:12:27,831 --> 00:12:29,333 ‫آره، حتماً. چرا که نه؟ 141 00:12:29,333 --> 00:12:32,669 ‫همون‌طور که گفتی، چیزی برای ازدست‌دادن نداریم، نه؟ ‫به‌جز جون‌های بی‌صاحابمون 142 00:12:38,383 --> 00:12:40,469 ‫اوناهاشش. کمپ پیرس 143 00:12:40,469 --> 00:12:41,887 ‫خب نظرت چیه؟ 144 00:12:50,103 --> 00:12:51,855 ‫دخترت رو پس می‌گیریم 145 00:12:55,817 --> 00:12:56,944 ‫یه راه ورود پیدا می‌کنیم 146 00:13:01,365 --> 00:13:03,408 ‫شیب تندی داره، این‌طور فکر نمی‌کنی، کلارک؟ 147 00:13:03,408 --> 00:13:05,661 ‫برفرض که از دروازه رد شدیم 148 00:13:05,661 --> 00:13:08,956 ‫باتوجه‌به سربازخونه‌ها، کمِ‌کم ۵۰ تا ‫نیروی مسلح اون پایین باید باشه 149 00:13:08,956 --> 00:13:12,751 ‫قبل از فرضیه‌سازی، یه روز وقت ‫بده که پایگاه رو زیرنظر بگیریم 150 00:13:13,585 --> 00:13:15,379 ‫هرچی اطلاعات می‌تونیم جمع کنیم 151 00:13:15,379 --> 00:13:17,631 ‫کلارک، ما یک‌ریز در حرکت بودیم 152 00:13:19,091 --> 00:13:20,092 ‫یه نگاه بنداز 153 00:13:21,009 --> 00:13:23,470 ‫با ۴۰ نفر شروع کردیم. الآن ۱۲ تاییم 154 00:13:24,596 --> 00:13:26,640 ‫- جک رو از دست دادیم، محض رضای خدا ‫- چهارده تا 155 00:13:28,892 --> 00:13:30,394 ‫با من و لوک می‌شیم ۱۴ تا 156 00:13:30,394 --> 00:13:32,688 ‫منظورم افرادیه که کاری از دستشون برمیاد 157 00:13:32,688 --> 00:13:34,147 ‫من دارم اسلحۀ تو رو تمیز می‌کنم، هنلی 158 00:13:34,147 --> 00:13:37,693 ‫خیلی‌خب دیگه. مردم حق دارن نگرانی‌هاشون رو بیان کنن 159 00:13:39,069 --> 00:13:40,070 ‫کس دیگه‌ای نبود؟ 160 00:13:40,070 --> 00:13:43,156 ‫جسارتاً چند نفر دیگه رو حاضریم از دست بدیم؟ 161 00:13:43,949 --> 00:13:44,950 ‫این‌همه برای برگردوندن یکی؟ 162 00:13:45,993 --> 00:13:46,994 ‫یکی؟ 163 00:13:47,578 --> 00:13:49,246 ‫اون «یکی» نیست، اون ساراست 164 00:13:49,246 --> 00:13:50,539 ‫خودت منظورم رو می‌دونی 165 00:13:51,290 --> 00:13:54,877 ‫اسم‌ها مهمن. بدون اون‌ها خیلی راحت ‫می‌شه آدم‌ها رو فراموش کرد 166 00:13:54,877 --> 00:13:56,879 ‫بذار بگم من چی رو فراموش نمی‌کنم 167 00:13:57,963 --> 00:14:00,174 ‫که اون کسی بود که یه‌راست کشوندشون سمت ما 168 00:14:00,174 --> 00:14:02,843 ‫- نه، معلوم نیست ‫- اون توی سرش صداشون رو می‌شنوه 169 00:14:02,843 --> 00:14:05,512 ‫- فکر نمی‌کنی این ارتباط دوطرفه‌ست؟ ‫- اون‌طوری‌ها نیست 170 00:14:05,512 --> 00:14:07,389 ‫توی اون مه جونمون رو نجات داد 171 00:14:07,389 --> 00:14:10,517 ‫- اون بیگانه رو سر جاش متوقف کرد ‫- خب بهش دستور داده 172 00:14:10,517 --> 00:14:12,394 ‫- دیگه چی داشته بهشون می‌گفته؟ ‫- بکش عقب 173 00:14:12,394 --> 00:14:14,688 ‫- چرا؟ می‌ترسی نکنه به حقیقت پی ببریم؟ ‫- گفتم بکش عقب! 174 00:14:14,688 --> 00:14:17,065 ‫همگی فقط... یه نفسی تازه کنید 175 00:14:17,566 --> 00:14:19,443 ‫تو داشتی پنهان‌کاری می‌کردی 176 00:14:21,028 --> 00:14:23,447 ‫اون شیء فضایی؟ 177 00:14:25,240 --> 00:14:26,241 ‫تو؟ 178 00:14:26,825 --> 00:14:29,203 ‫از بین همه. واقعاً؟ 179 00:14:31,079 --> 00:14:34,416 ‫خیلی‌خب، باشه. باشه. برید. از اینجا برید 180 00:14:35,417 --> 00:14:39,004 ‫به این چیزها نیازی ندارم. خودم می‌تونم 181 00:14:44,051 --> 00:14:47,221 ‫اشتباه می‌کنی، می‌دونی؟ خیلی هم بهشون نیاز داری 182 00:14:48,680 --> 00:14:50,390 ‫اون پایین لازمت می‌شن 183 00:14:51,683 --> 00:14:52,684 ‫بمون 184 00:14:55,062 --> 00:14:56,063 ‫باهاشون حرف بزن 185 00:14:56,730 --> 00:14:57,981 ‫سعی کردم حرف بزنم 186 00:14:58,524 --> 00:15:01,276 ‫نه. نه به‌عنوان سرباز. به‌عنوان انسان 187 00:15:02,528 --> 00:15:05,364 ‫آدم‌های ترسیده، که جونشون رو به خطر انداخته‌ان 188 00:15:06,406 --> 00:15:07,658 ‫خودت رو بهشون نشون بده 189 00:15:26,260 --> 00:15:31,181 ‫توی دانشکدۀ پزشکی، یه هفته رو به‌عنوان ‫دستیار یه پزشک در بخش سرطان گذروندم 190 00:15:33,267 --> 00:15:36,562 ‫مردمی که می‌فهمیدن مرگْ داخل ‫بدن‌هاشون خونه داره رو تماشا کردم... 191 00:15:36,562 --> 00:15:39,106 ‫- می‌خوای به چی برسی؟ ‫- جایی باید بری؟ 192 00:15:43,610 --> 00:15:45,028 ‫این موضوع رو فراموش کرده بودم 193 00:15:46,196 --> 00:15:48,991 ‫یا شاید هم سرکوبش کردم 194 00:15:48,991 --> 00:15:52,119 ‫مثل خیلی چیزهای دیگه پسش زدم 195 00:15:55,622 --> 00:15:59,751 ‫اون دکتر، آخر اون هفته یه چیزی بهم گفت 196 00:16:01,211 --> 00:16:05,424 ‫گفت: «اون‌هایی که بیشترین شانس رو برای بقا دارن 197 00:16:06,800 --> 00:16:10,554 ‫کسایی هستن که حاضرن برای ‫چیزی فراتر از خودشون بجنگن» 198 00:16:12,598 --> 00:16:17,269 ‫شاید خانواده یا عزیزانشون باشه، بالاخره یه چیزی هست 199 00:16:19,146 --> 00:16:20,814 ‫چیزی بزرگ‌تر از بقا 200 00:16:23,317 --> 00:16:24,818 ‫و من فراموش کرده بودم 201 00:16:26,987 --> 00:16:28,572 ‫تا اینکه با شماها آشنا شدم 202 00:16:29,781 --> 00:16:31,825 ‫تا اینکه جنگیدن شما رو دیدم 203 00:16:32,659 --> 00:16:33,744 ‫جونتون رو به خطر می‌انداختید 204 00:16:34,745 --> 00:16:35,954 ‫جونتون رو می‌دادید... 205 00:16:38,457 --> 00:16:40,000 ‫برای چیزی فراتر 206 00:16:42,669 --> 00:16:45,506 ‫متأسفم که عزیزانتون رو در راهِ ‫پیداکردن بچۀ من از دست دادید 207 00:16:48,008 --> 00:16:49,176 ‫همچین دردورنجی... 208 00:16:53,931 --> 00:16:58,852 ‫ولی اگه می‌خواید دست بکشید، ‫پسش بزنید، درک می‌کنم 209 00:16:59,561 --> 00:17:00,562 ‫باور کنید 210 00:17:02,439 --> 00:17:04,775 ‫من هم قبل از آشنایی با شما، همین کار رو می‌کردم 211 00:17:05,858 --> 00:17:06,859 ‫آشنایی با همه‌تون 212 00:17:34,805 --> 00:17:36,515 ‫- هی! ‫- منم 213 00:17:36,515 --> 00:17:38,016 ‫دارن شناسایی هوایی می‌کنن. بیا اینجا 214 00:17:39,977 --> 00:17:42,604 ‫این رو نگه دار. از اون گروهبان گرفتمش 215 00:17:42,604 --> 00:17:44,815 ‫خب، اگه تاحالا فراری نبودم... 216 00:17:47,234 --> 00:17:48,235 ‫اولین تجربه‌ت نیست؟ 217 00:17:48,944 --> 00:17:51,280 ‫کسایی که جدی‌جدی تجربه‌ش رو داشتن ‫همچین حرفی نمی‌زنن 218 00:17:52,030 --> 00:17:54,199 ‫- باید بریم! ‫- هنوز نه، هنوز نه. یالا 219 00:17:54,199 --> 00:17:55,409 ‫یه جایی همین‌جاهاست 220 00:17:55,409 --> 00:17:56,910 ‫اونجا چی بود که دیدیم؟ 221 00:17:56,910 --> 00:17:59,496 ‫اون حفره. اون نور آبی. تقریباً انگار زنده بود 222 00:17:59,496 --> 00:18:01,665 ‫چون یه چیزی اون پایین هست. ‫یه چیزی که اون‌ها فرستادن 223 00:18:01,665 --> 00:18:04,251 ‫و ارتش نمی‌خواد کسی بفهمه اون چیه 224 00:18:04,251 --> 00:18:06,628 ‫می‌دونستم دارن بهمون دروغ می‌گن، ‫وانمود می‌کردن دارن از ما محافظت می‌کنن 225 00:18:06,628 --> 00:18:08,922 ‫اون پسره، کسپر، به‌نظرت چیزی دیده؟ 226 00:18:08,922 --> 00:18:10,465 ‫اون همین‌طوری یه چیزی ندیده 227 00:18:13,969 --> 00:18:15,220 ‫اون رو دیده 228 00:18:18,599 --> 00:18:20,851 ‫توی مزرعۀ بن چه اتفاقی داره می‌افته؟ 229 00:18:21,602 --> 00:18:23,020 ‫نمی‌دونم 230 00:18:24,188 --> 00:18:26,398 ‫ولی باید بفهمیم. یالا، بیا بریم 231 00:18:26,398 --> 00:18:28,108 ‫یه جای امن می‌شناسم 232 00:18:45,125 --> 00:18:47,961 ‫حتماً یه محل تخلیه بوده 233 00:18:47,961 --> 00:18:49,546 ‫بازِ بازه 234 00:19:09,775 --> 00:19:11,276 ‫امنه. راه بیفتید 235 00:19:18,158 --> 00:19:19,409 ‫خیلی‌خب. بریز بیرون 236 00:19:20,410 --> 00:19:21,453 ‫چی؟ 237 00:19:21,453 --> 00:19:25,249 ‫قشنگ معلومه یه چیزی می‌خوای بگی. ‫پس تا مغزت داغ نکرده، بگو 238 00:19:28,377 --> 00:19:29,628 ‫فکر می‌کردم خوش‌حال بشی 239 00:19:30,712 --> 00:19:34,216 ‫مثل بقیه‌مون. یعنی بعد از این‌همه سختی‌ای که کشیدیم 240 00:19:35,092 --> 00:19:36,677 ‫حالا بالاخره کسپر رو پیدا کردیم 241 00:19:37,803 --> 00:19:38,804 ‫واقعاً؟ 242 00:19:39,930 --> 00:19:43,267 ‫آخه چطوری توی اون بیمارستان ‫فقط اون زنده مونده؟ 243 00:19:43,892 --> 00:19:46,228 ‫- تنها کسی که مونده ‫- یا جا مونده 244 00:19:46,812 --> 00:19:48,355 ‫آره، درهرصورت. چرا؟ 245 00:19:49,898 --> 00:19:54,111 ‫ببین، در همون نوع تخمی خودم، ‫مثل شماها می‌شناسمش 246 00:19:54,111 --> 00:19:56,738 ‫توی چشم‌هاش نگاه کردم. ‫ترسی که باعثش بودم رو دیدم 247 00:19:56,738 --> 00:19:57,823 ‫و اون درد 248 00:19:57,823 --> 00:20:01,076 ‫و آره، ازش لذت می‌بردم. ولی نکته اینه که اون رو می‌دیدم 249 00:20:01,827 --> 00:20:07,624 ‫حالا که بهش نگاه می‌کنم و... نمی‌دونم، ‫هیچی نمی‌بینم. انگار توخالیه 250 00:20:09,001 --> 00:20:10,586 ‫بگو که تو هم اون رو نمی‌بینی 251 00:20:11,795 --> 00:20:15,591 ‫گوش کن. رؤیاهای کسپر ما رو کشوند پیشش 252 00:20:16,508 --> 00:20:18,927 ‫پس هر جا که رؤیاهاش برن، بهشون اعتماد می‌کنم 253 00:20:21,638 --> 00:20:24,349 ‫تو می‌تونی؟ بهش اعتماد کنی؟ 254 00:20:26,977 --> 00:20:27,978 ‫به تو اعتماد دارم 255 00:20:29,146 --> 00:20:31,023 ‫رؤیاهای تو رو دنبال می‌کنم 256 00:20:33,150 --> 00:20:36,695 ‫...حملات بیگانگانِ جدیدتر و مرگ‌بارتر ‫کماکان در حال گسترش است 257 00:20:36,695 --> 00:20:39,948 ‫از شمال‌غربی آرام به‌سمت رشته‌کوه راکی 258 00:20:39,948 --> 00:20:41,408 ‫با مشاهدۀ درحال‌افزایش... 259 00:20:42,326 --> 00:20:44,411 ‫- چی شده، دختر؟ ‫- سطوح آمونیاک... 260 00:20:45,078 --> 00:20:46,246 ‫در این مناطق، 261 00:20:46,246 --> 00:20:49,833 ‫و افزایش تعداد حملات، جوامع را مجبور به تخلیه، 262 00:20:49,833 --> 00:20:52,044 ‫گاهی اوقات در نواحی ناامن کرده است 263 00:20:56,173 --> 00:20:59,468 ‫...کمک‌های نظامی و بشردوستانه در حال گسترش است تا... 264 00:20:59,468 --> 00:21:00,677 ‫شب به‌خیر، مارلین 265 00:21:00,677 --> 00:21:03,138 ‫...وضعیت جدی در حال رخ‌دادن است... 266 00:21:04,932 --> 00:21:05,933 ‫بفرمایید 267 00:21:06,892 --> 00:21:09,061 ‫حالا که بخش مهمون‌نوازی تموم شده 268 00:21:09,937 --> 00:21:12,189 ‫یه جفت فراری توی خونۀ من چی‌کار دارن؟ 269 00:21:12,189 --> 00:21:15,192 ‫و صداتون رو بلند نکنید. تازه دوقلوها رو خوابوندم 270 00:21:16,360 --> 00:21:17,653 ‫می‌دونم این... 271 00:21:19,112 --> 00:21:20,697 ‫آخه... می‌دونم 272 00:21:20,697 --> 00:21:23,116 ‫و باور کن، اگه جای دیگه برای رفتن داشتیم، می‌رفتیم... 273 00:21:23,116 --> 00:21:24,618 ‫تو خطرناکی؟ 274 00:21:25,202 --> 00:21:26,203 ‫اون چی؟ 275 00:21:26,203 --> 00:21:27,663 ‫نه. خدایا، نه 276 00:21:27,663 --> 00:21:29,498 ‫چون دارن می‌گن هستید 277 00:21:30,123 --> 00:21:31,667 ‫خانم، بهتون قول می‌دم، ما... 278 00:21:31,667 --> 00:21:34,253 ‫ببخشید، این گفت‌وگوی خانوادگیه 279 00:21:38,215 --> 00:21:39,675 ‫ما هنوز خانواده‌ایم؟ 280 00:21:41,426 --> 00:21:42,511 ‫یعنی از نظر قانونی؟ 281 00:21:48,433 --> 00:21:49,852 ‫خب، باز خودش یه چیزیه 282 00:21:50,561 --> 00:21:54,815 ‫مارلین، همین‌که داری باهامون ‫حرف می‌زنی، خودش ریسکه 283 00:21:54,815 --> 00:21:56,942 ‫نمی‌دونی چقدر برام ارزشمنده 284 00:21:56,942 --> 00:21:58,819 ‫ولی ارزشش رو داره 285 00:22:00,320 --> 00:22:01,892 ‫که بخوایم بیلی رو پیدا کنیم 286 00:22:07,619 --> 00:22:08,620 ‫تو... 287 00:22:10,180 --> 00:22:12,516 ‫می‌دونی چی سر بیلی اومد؟ می‌دونی کجاست؟ 288 00:22:12,541 --> 00:22:16,587 ‫ما یه سرنخ درست‌حسابی داریم. فقط به یه مقدار زمان نیاز داریم 289 00:22:18,054 --> 00:22:19,643 می‌شه بهمون وقت بدی؟ 290 00:22:20,726 --> 00:22:22,985 ‫جای دِنجی نیست، ولی ‫واسه امشب کارتون رو راه می‌ندازه 291 00:22:23,010 --> 00:22:25,304 ‫- ممنون ‫- تا طلوع خورشید می‌تونید بمونید 292 00:22:34,354 --> 00:22:35,355 ‫خدایا 293 00:22:38,150 --> 00:22:39,985 ‫می‌خوای درباره‌ش حرف بزنی؟ 294 00:22:43,197 --> 00:22:44,198 دربارۀ بیلی؟ 295 00:22:44,198 --> 00:22:47,826 ‫آره، کیه؟ شوهرشه؟ 296 00:22:49,620 --> 00:22:51,622 ‫نه، شوهر منه 297 00:22:56,168 --> 00:22:58,355 ‫می‌شه بشینیم؟ 298 00:23:12,017 --> 00:23:14,937 ‫بیلی آدم بدی نبود، نیست 299 00:23:16,146 --> 00:23:17,881 ‫نه دروغی گفت، نه خیانت کرد 300 00:23:18,941 --> 00:23:22,027 ‫ولی یه‌سری مشکلات سر راهمون ‫سبز شد و هیچ‌وقت هم حل نشد 301 00:23:24,613 --> 00:23:26,667 ‫جَرّوبحثمون شد دعوا و درگیری، و... 302 00:23:27,574 --> 00:23:29,159 ‫ما هم دیگه با هم صحبت نکردیم 303 00:23:30,702 --> 00:23:32,086 ‫واسه چند ماه 304 00:23:33,205 --> 00:23:38,043 ‫تا یه روز که به من گفت بچه می‌خواد 305 00:23:40,754 --> 00:23:45,717 ‫و منم گفتم: «چه بامزه، من طلاق می‌خوام» 306 00:23:49,263 --> 00:23:51,398 ‫به نظر خیلی هم بامزه نبود 307 00:23:57,187 --> 00:24:00,216 ‫اون اینجا اومد تا با خواهر بزرگ‌ترش، مارلین، زندگی کنه 308 00:24:02,943 --> 00:24:06,488 ‫دو روز بعدش کلانتر تایسن ناپدید شد و بیگانه‌ها پیداشون شد 309 00:24:07,865 --> 00:24:10,701 ‫بعدش هم بقیه ناپدید شدن و سروکلۀ ارتش پیدا شد 310 00:24:11,535 --> 00:24:12,786 بعدش هم بیلی ناپدید شد 311 00:24:15,163 --> 00:24:16,164 ‫و بعد تو اومدی 312 00:24:18,667 --> 00:24:20,043 ‫من دوست داشتم که بره، 313 00:24:22,462 --> 00:24:23,589 ‫ولی نه این‌شکلی 314 00:24:25,424 --> 00:24:28,844 ‫انگار که همه‌ش تقصیر منه 315 00:24:44,443 --> 00:24:45,903 ‫پسرم مریض بود 316 00:24:52,576 --> 00:24:54,832 ‫بدن کوچولوش درد می‌کرد، می‌دونی؟ 317 00:24:57,915 --> 00:24:58,916 ‫خیلی درد می‌کرد 318 00:25:04,630 --> 00:25:07,132 ‫و واسه یه لحظه می‌خواستم اون درد از بین بره 319 00:25:10,052 --> 00:25:14,348 ‫همۀ دردی که تو وجود همه‌مون هست، فقط... 320 00:25:17,059 --> 00:25:18,060 ‫تموم بشه 321 00:25:23,190 --> 00:25:24,191 ‫و بعدش... 322 00:25:27,152 --> 00:25:29,571 ‫دکتر اومد و خبرش رو به ما داد 323 00:25:35,994 --> 00:25:39,040 ‫ازدست‌دادن یکی، اون هم این‌جوری، داغونت می‌کنه 324 00:25:45,796 --> 00:25:47,214 ‫هیچ‌وقت تموم نمی‌شه؟ 325 00:25:51,844 --> 00:25:52,845 ‫اگه شد بهت می‌گم 326 00:25:55,180 --> 00:25:56,181 ‫اگه شد بهت می‌گم 327 00:26:27,296 --> 00:26:28,297 ‫بیاید 328 00:26:31,387 --> 00:26:33,972 ‫درست وقتی داریم از شهر می‌ریم ‫این بارون کوفتی شروع به باریدن کرد 329 00:26:34,428 --> 00:26:36,972 ‫- مثل خونه‌ست ‫- کجاش مثل خونه‌ست؟ 330 00:26:37,598 --> 00:26:39,154 ‫بریم جیره و آذوقه جمع کنیم، خب؟ 331 00:26:39,433 --> 00:26:40,809 ‫اینجا رو 332 00:26:44,521 --> 00:26:46,773 !‫ای‌ول! وقت انبارکردنه 333 00:26:51,612 --> 00:26:53,488 ‫بارون رو ولش کن، توی پلاستیک هم خیس می‌شم 334 00:26:53,488 --> 00:26:55,532 .‫تنها اندازه‌ای که مونده بود «خیلی بزرگ» بود ‫باید به همین بسنده کنیم 335 00:26:55,532 --> 00:26:57,826 ‫خبر حملۀ بیگانه‌ها به... 336 00:26:57,826 --> 00:26:59,244 ‫نظرت راجع به این چیه؟ 337 00:26:59,244 --> 00:27:01,872 ‫- اون آشغاله، پن. بندازش زمین ‫- چی؟ نه 338 00:27:01,872 --> 00:27:03,624 ‫نگاه، برچسب روشه. جدیده 339 00:27:03,624 --> 00:27:05,210 ‫اصلاً کار می‌کنه؟ 340 00:27:05,351 --> 00:27:06,877 ‫یه کاری می‌کنم بکنه 341 00:27:06,877 --> 00:27:10,214 ‫- خیلی‌خب، بده‌ش من، خب؟ ‫- نه، تو میندازیش آشغالی 342 00:27:10,214 --> 00:27:11,381 ‫- پن، بده‌ش من ‫- نه! 343 00:27:11,381 --> 00:27:13,211 ‫- پن، ولش کن ‫- نه! 344 00:27:16,887 --> 00:27:18,055 ‫چیزی نیست 345 00:27:18,055 --> 00:27:19,681 ‫- صدای خودشون بود؟ ‫- معلومه که خودشون بود 346 00:27:19,681 --> 00:27:22,976 ‫کسپ، حسشون می‌کنی؟ مثل قبل، ‫توی بیمارستانِ مامان. نزدیکن؟ 347 00:27:22,976 --> 00:27:25,437 ‫بی‌خیال، فکر می‌کردم بهشون وصلی یا هرچی 348 00:27:25,437 --> 00:27:26,563 ‫چیزی احساس نمی‌کنم 349 00:27:27,272 --> 00:27:30,067 ‫خوبه، مگه نه؟ ‫شاید رفته باشن 350 00:27:31,985 --> 00:27:33,779 ‫لعنتی، این‌یکی نزدیک بود 351 00:27:33,779 --> 00:27:35,864 ‫انگار می‌خوان وارد ساختمون بشن 352 00:27:35,864 --> 00:27:37,407 ‫نه، نه، نه، نه 353 00:27:37,407 --> 00:27:40,160 ‫هی، چیزی نیست. چیزی نیست، پن ‫دست منو بگیر 354 00:27:40,160 --> 00:27:41,578 ‫خیلی‌خب، پن. چیزی نیست 355 00:27:42,412 --> 00:27:44,927 ‫همین‌جا جمع شدن، نه؟ ‫ما هم حکم غذاشون رو داریم 356 00:27:45,121 --> 00:27:46,927 ‫وقتشه نشون بدی چه جِدای ‫بزرگی هستی، اسکای‌واکر 357 00:27:47,209 --> 00:27:50,045 ‫حق با مونتیه. نمی‌تونیم اینجا بمونیم. بیاین 358 00:27:55,217 --> 00:27:56,218 !گُه توش 359 00:27:57,682 --> 00:28:01,477 ‫کسپ؟ می‌تونی راهنمایی‌مون کنی؟ ‫بگو کدوم طرف بی‌خطره؟ 360 00:28:08,772 --> 00:28:10,065 ‫این‌طرف 361 00:28:10,858 --> 00:28:12,234 ‫خیلی‌خب، بریم 362 00:28:12,234 --> 00:28:13,318 ‫کسپر، تو جلو بیفت 363 00:28:35,215 --> 00:28:37,217 ‫برید! برید! 364 00:28:38,468 --> 00:28:39,469 ‫فرار کنید! 365 00:28:40,721 --> 00:28:42,973 ‫اوه، تف بهش! بن‌بسته، گُه توش! 366 00:28:43,479 --> 00:28:44,864 ‫بچه‌ها، چی‌کار کنیم؟ 367 00:28:45,559 --> 00:28:46,977 !‫بچه‌ها، از این‌طرف 368 00:28:49,215 --> 00:28:52,065 ‫- دارن میان ‫- بازش کن! برو، برو، برو 369 00:28:52,065 --> 00:28:53,150 ‫برو، برو، برو 370 00:28:58,280 --> 00:29:00,282 ‫- عجله کنید! ‫- برید، برید! 371 00:29:00,908 --> 00:29:02,117 گُه توش 372 00:29:04,244 --> 00:29:06,455 ‫- خدای من ‫- برو، برو، برو، پنی. بیا 373 00:29:07,669 --> 00:29:09,524 ‫پنج طبقه ارتفاع داره! 374 00:29:10,334 --> 00:29:13,045 ‫هی، چی‌کار کردی؟ ‫ما رو دودستی تقدیمشون کردی! 375 00:29:13,045 --> 00:29:15,047 ‫حالا چی‌کار کنیم؟ ‫حالا چی‌کار کنیم؟ 376 00:29:15,047 --> 00:29:16,340 ‫کسپ؟ 377 00:29:16,340 --> 00:29:19,510 ‫من دیگه یه کلمه هم به حرف‌هاش گوش نمی‌دم. به‌خاطر اونه که توی این هچل گیر افتادیم 378 00:29:19,510 --> 00:29:22,721 ‫باز شو، باز شو، باز شو! 379 00:29:22,721 --> 00:29:25,349 ‫باز شو، باز شو، باز شو! 380 00:29:25,349 --> 00:29:30,020 ‫- باز شو، باز شو، باز شو! ‫- پنی 381 00:29:30,020 --> 00:29:31,688 ‫باز شو، باز شو 382 00:29:33,690 --> 00:29:35,234 ‫صداشون میاد، دارن میان 383 00:29:35,234 --> 00:29:38,163 ‫- باز شو! ‫- ما بهت اعتماد کردیم، و حالا اینجا گیر افتادیم 384 00:29:39,071 --> 00:29:40,155 ‫خیلی‌خب 385 00:29:40,656 --> 00:29:43,033 ‫من و تو، چپ، راست، چپ. چیزی‌مون نیست 386 00:29:44,201 --> 00:29:45,617 ‫حالمون خوبه 387 00:29:45,911 --> 00:29:46,912 ‫نه، گیر نیفتادیم 388 00:30:15,566 --> 00:30:16,567 ‫بریم 389 00:30:39,006 --> 00:30:41,341 ‫هی، مرد. اسم «کمپ آلمن» به گوشت خورده؟ 390 00:30:41,842 --> 00:30:43,093 ‫- چی شده؟ ‫- نابود شد 391 00:30:45,012 --> 00:30:47,347 ‫کلِ گروهان یک‌شبه از روی زمین محو شد 392 00:30:48,223 --> 00:30:49,683 ‫- لعنتی ‫- آهای! 393 00:30:54,062 --> 00:30:56,565 ‫تو اینجا چی‌کار می‌کنی، بچه‌جون؟ گم شدی؟ 394 00:30:57,357 --> 00:30:58,358 ‫به کمکتون نیاز دارم 395 00:31:00,611 --> 00:31:02,446 ‫خانواده‌ت چی شدن؟ حالشون خوبه؟ 396 00:31:03,071 --> 00:31:05,699 ‫اون‌ها چیزی‌شون نیست، مشکل منم 397 00:31:08,160 --> 00:31:09,620 ‫من یه مشکلی دارم 398 00:31:12,789 --> 00:31:14,110 ‫می‌رم گزارش کنم 399 00:31:15,667 --> 00:31:17,188 ‫حالت بده؟ 400 00:31:18,962 --> 00:31:20,714 ‫خیلی بد به نظر نمیای 401 00:31:20,714 --> 00:31:22,799 ‫می‌خوای ببرمت درمانگاه؟ 402 00:31:22,799 --> 00:31:24,259 ‫به پزشک بگم معاینه‌ت کنه 403 00:31:24,259 --> 00:31:25,962 ‫مشکلی نداری؟ 404 00:31:26,576 --> 00:31:29,201 ‫باید بگی اول رفیقت رو معاینه کنن 405 00:31:38,273 --> 00:31:39,274 ‫پاک‌سازی شد 406 00:31:44,863 --> 00:31:47,115 .‫مادرت بهت افتخار می‌کنه ‫برو. دروازه رو باز کن 407 00:32:04,883 --> 00:32:07,803 .‫امیدوارم اشتباه نکرده باشی، کلارک ‫اون داره مستقیم داخل لونۀ زنبور می‌ره 408 00:32:11,765 --> 00:32:13,809 ‫- مراقب باش! ‫- اوه، لعنتی 409 00:32:17,896 --> 00:32:19,690 ‫- برید! ‫- این‌طرف! دنبالم بیاین! 410 00:32:22,901 --> 00:32:26,488 ‫پیاده شو! بخواب رو زمین! حالا! 411 00:32:28,740 --> 00:32:31,118 ‫گفتم همین الان پیاده شو! 412 00:32:31,118 --> 00:32:32,202 ‫آروم باشید 413 00:32:34,371 --> 00:32:35,747 ‫بگردش 414 00:32:40,210 --> 00:32:42,713 ‫لعنتی، همین که بیگانه‌ها با ما دشمن‌ان کافی نبود؟ 415 00:32:42,713 --> 00:32:45,007 ‫حالا باید نگران دشمن‌های انسان هم باشیم؟ 416 00:32:45,007 --> 00:32:46,675 ‫- چیزی همراهش نیست ‫- خیلی‌خب، می‌شه به من بگی... 417 00:32:46,675 --> 00:32:48,844 ‫فکر کردی چه غلطی داری می‌کنی؟ 418 00:32:50,470 --> 00:32:52,575 ‫همه‌تون رو یه‌جا جمع می‌کنم 419 00:32:52,600 --> 00:32:54,892 ‫محاصره شدید، اسلحه‌تون رو زمین بذارید! 420 00:32:54,892 --> 00:32:56,580 ‫همین الان، بذارید زمین!‍ 421 00:32:59,897 --> 00:33:01,899 ‫اسلحه‌تون رو زمین بذارید! بخوابید زمین! 422 00:33:01,899 --> 00:33:05,152 ‫- بخوابید! بخوابید! ‫- با تو هم هستم، سرجوخه! 423 00:33:05,652 --> 00:33:07,654 ‫بذار کسی امروز تیر نخوره 424 00:33:07,654 --> 00:33:08,906 ‫خیلی‌خب. آروم! آروم! 425 00:33:16,444 --> 00:33:17,445 ‫راه بیفت 426 00:33:20,834 --> 00:33:23,156 ‫- رانندگیِ خوبی بود ‫- شمارش خوبی بود 427 00:33:23,670 --> 00:33:26,147 ‫راست می‌گفتی، کمبود نیرو دارن 428 00:33:26,465 --> 00:33:28,800 ‫می‌خوای بدونی توی یه پایگاه نظامی چند نفر هست؟ 429 00:33:29,635 --> 00:33:31,470 ‫حواست به سالن غذاخوری باشه 430 00:33:34,223 --> 00:33:35,936 ‫بریم دخترم رو پیدا کنیم 431 00:33:48,320 --> 00:33:49,821 ‫این دیگه چه کوفتیه؟ 432 00:33:54,719 --> 00:33:56,954 ‫- اوه، باورم نمی‌شه جواب داد ‫- بهت که گفته بودم 433 00:33:56,954 --> 00:33:58,872 ‫همه باید شکم خودشون رو سیر کنن، حتی کلاغ‌ها 434 00:33:58,872 --> 00:34:00,415 ‫- قربان، راه بسته‌ست ‫- هی! 435 00:34:00,415 --> 00:34:02,065 ‫از طرف من از مارلین تشکر کن 436 00:34:03,669 --> 00:34:05,754 ‫بعید بدونم بخواد ما رو دوباره ببینه 437 00:34:05,754 --> 00:34:09,091 ‫بیلی و بقیه رو پیدا می‌کنیم 438 00:34:12,678 --> 00:34:13,846 ‫هی! بزن به چاک! 439 00:34:14,888 --> 00:34:16,889 ‫محض احتیاط این رو داشته باش، خب؟ 440 00:34:19,291 --> 00:34:20,629 ‫از پسش برمیای 441 00:34:21,728 --> 00:34:23,421 ‫می‌دونم که اولین تجربه‌ت نیست 442 00:34:38,453 --> 00:34:40,330 ‫بریم، بچه‌ها. بریم 443 00:35:25,876 --> 00:35:26,877 ‫جمیلا 444 00:35:28,587 --> 00:35:29,588 ‫مراقب باش، خب؟ 445 00:35:40,098 --> 00:35:41,266 ‫هی 446 00:35:44,144 --> 00:35:46,730 ‫کسپ. مراقب باش، داغه 447 00:35:50,526 --> 00:35:51,527 ‫سردته؟ 448 00:35:52,152 --> 00:35:53,570 ‫نه، من خوبم 449 00:35:59,243 --> 00:36:00,744 ‫اتفاق‌های عجیبی توی پاریس افتاد، نه؟ 450 00:36:01,575 --> 00:36:03,577 ‫شهر لعنتی، چیزی نمونده بود بمیریم 451 00:36:05,874 --> 00:36:07,989 ‫به‌خاطر من نزدیک بود بمیریم 452 00:36:09,336 --> 00:36:10,838 ‫تو سعی خودت رو کردی، کسپ 453 00:36:12,965 --> 00:36:15,716 ‫هنوز داری بهبود پیدا می‌کنی، نه؟ 454 00:36:17,177 --> 00:36:18,632 ‫سعی می‌کنی یادت بیاد 455 00:36:23,642 --> 00:36:28,438 ‫می‌تونم کمک کنم یادت بیاد، ‫ما رو یادت بیاد، نه؟ 456 00:36:37,364 --> 00:36:39,074 ‫نقاشی‌ای که کشیدی رو پیش خودم نگه داشتم 457 00:36:40,367 --> 00:36:41,577 ‫کلِ این مدت 458 00:36:42,953 --> 00:36:45,867 ‫قبلاً فکر می‌کردم برای اینکه ‫فراموشت نکنم نگهش داشتم، 459 00:36:46,832 --> 00:36:51,587 ‫ولی بعدش فهمیدم واسه این نگهش داشتم ‫تا خودم رو فراموش نکنم 460 00:36:53,213 --> 00:36:56,466 ‫جوری که تو به من نگاه می‌کردی، کسپ 461 00:36:58,969 --> 00:37:00,137 ‫باعث شدی باور کنم 462 00:37:02,733 --> 00:37:05,951 ‫اگه تو تونستی این کار رو واسه من بکنی، ‫من هم می‌تونم این کار رو واسه تو بکنم 463 00:37:06,727 --> 00:37:07,728 ‫خب؟ 464 00:37:11,815 --> 00:37:13,233 ‫مجهوله 465 00:37:14,526 --> 00:37:20,782 ‫مثل یه رؤیاست که نمی‌تونم حفظش کنم، ‫می‌دونی؟ همه‌چی از ذهنم می‌پره 466 00:37:57,986 --> 00:38:01,457 ‫اولین آهنگیه که با هم گوش دادیم، آثار قدیمی 467 00:38:24,888 --> 00:38:27,349 ‫سوار اتوبوس بودیم، درسته؟ 468 00:38:28,392 --> 00:38:29,393 ‫آره 469 00:38:34,481 --> 00:38:35,482 ‫و من یه دفتر داشتم؟ 470 00:38:36,859 --> 00:38:38,026 ‫دفترچه‌ت 471 00:38:38,610 --> 00:38:40,487 ‫آره. اتفاقی باز شد 472 00:38:43,532 --> 00:38:44,533 ‫آره 473 00:38:45,450 --> 00:38:46,451 ‫و بعدش تو... 474 00:38:51,790 --> 00:38:52,791 ‫یادمه 475 00:39:35,417 --> 00:39:37,336 ‫خیلی‌خب، سارا مالک 476 00:39:37,336 --> 00:39:39,505 ‫قدش این‌قدره. هشت سالشه 477 00:39:39,505 --> 00:39:42,204 ‫موهای بلند قهوه‌ای داره. کجاست؟ 478 00:39:47,596 --> 00:39:50,224 ‫می‌دونی برخلاف حرف‌هایی که ‫اون بیرون زدی، ما دشمنت نیستیم 479 00:39:50,224 --> 00:39:53,060 ‫باکمال‌احترام، خانم، حرفتون رو باور نمی‌کنم 480 00:39:54,520 --> 00:39:56,146 ‫شماها اعضای جنبش‌اید، درسته؟ 481 00:39:56,146 --> 00:39:58,857 .‫ما قصد نداریم به کسی آسیبی برسونیم ‫امیدوارم متوجه این موضوع باشی 482 00:39:58,857 --> 00:40:00,943 ‫ضربۀ بدی به اون دو نفری ‫که جلوی ورودی بودن زدید 483 00:40:00,943 --> 00:40:02,462 ‫ما فقط دنبال دخترم می‌گردیم 484 00:40:03,195 --> 00:40:06,031 ‫اون رو بده تا بریم. ما می‌دونیم اون اینجاست 485 00:40:10,854 --> 00:40:12,621 ‫ببین، اگه تو مسئول اینجا نیستی، 486 00:40:12,621 --> 00:40:14,540 ‫بگو کیه تا باهاش صحبت کنیم 487 00:40:14,540 --> 00:40:15,791 ‫اینجا کسی مسئول نیست 488 00:40:17,835 --> 00:40:20,064 ‫- افسر ارشد کیه؟ ‫- منم 489 00:40:21,338 --> 00:40:24,258 ‫ولی با رأی‌گیری سرجوخه شدم. رسمی نیست 490 00:40:25,133 --> 00:40:27,814 ‫مابقی اعضای گروهان واسه ‫تقویت موقعیت‌های دیگه منتقل شدن 491 00:40:27,839 --> 00:40:29,388 ‫پس یعنی هیچ‌کس اینجا رو اداره نمی‌کنه؟ 492 00:40:29,388 --> 00:40:32,683 ‫تا دستورات جدید از موقعیتمون دفاع می‌کنیم. ‫ما فقط داریم وظایفمون رو انجام می‌دیم 493 00:40:32,683 --> 00:40:35,519 ‫به‌همین‌خاطر درخواست شما ‫برای اطلاعات بیشتر رو رد می‌کنم 494 00:40:44,286 --> 00:40:46,113 ‫درخواستم رو رد می‌کنی؟ 495 00:40:46,113 --> 00:40:48,991 ‫تمامی وقایع مرتبط با ‫اقدامات ارتش در این پایگاه... 496 00:40:48,991 --> 00:40:52,411 ‫محرمانه بوده و اشتراکِ آن با ‫افراد غیرنظامی غیرقانونی می‌باشد 497 00:40:52,411 --> 00:40:53,495 ‫خیلی‌خب 498 00:40:56,039 --> 00:40:57,332 ‫اون دختر منه 499 00:40:58,292 --> 00:40:59,293 ‫بگو کجاست؟ 500 00:41:04,798 --> 00:41:06,341 ‫چی؟ اونجا؟ 501 00:41:12,389 --> 00:41:13,515 ‫اون رو اینجا... 502 00:41:20,184 --> 00:41:23,940 ‫« بادوم » 503 00:41:31,700 --> 00:41:32,784 ‫کمکم کن 504 00:41:35,329 --> 00:41:36,496 ‫متأسفم 505 00:41:43,378 --> 00:41:44,379 ‫آره 506 00:41:46,423 --> 00:41:47,466 ‫من هم همین‌طور 507 00:41:50,802 --> 00:41:52,638 ‫- آنیشا ‫- خدایا... 508 00:41:52,638 --> 00:41:53,722 ‫آنیشا! 509 00:41:53,722 --> 00:41:54,973 ‫نگهش دارید 510 00:41:54,973 --> 00:41:57,127 ‫- چی‌کار می‌کنی؟ ‫- نگهش دارید! 511 00:41:58,310 --> 00:42:00,994 ‫- اسلحه‌ت رو بگیر سمتش ‫- این راهش نیست 512 00:42:01,313 --> 00:42:03,941 ‫- آنیشا ‫- بفرما، پروپوفول 513 00:42:03,941 --> 00:42:05,150 ‫چی‌کار می‌کنی؟ 514 00:42:05,150 --> 00:42:08,362 ‫معمولاً ۴۰ میلی‌گرم تزریق می‌کنم 515 00:42:08,362 --> 00:42:11,031 ‫واسه تو ۶۰ میلی‌گرم باید خوب باشه 516 00:42:11,532 --> 00:42:13,617 ‫می‌شه توضیح بدی نقشه‌ت چیه؟ 517 00:42:13,617 --> 00:42:16,411 ‫اون اونجا بود، کلارک. توی اون اتاق 518 00:42:17,329 --> 00:42:21,208 ‫حالا بهش یه فرصت دیگه می‌دم که بگه کجاست 519 00:42:21,208 --> 00:42:24,169 ‫قبل از اینکه اون عضو بدنی که وقتی بیدار بشه ‫خیلی دلش براش تنگ می‌شه رو از جاش دربیارم 520 00:42:24,169 --> 00:42:26,421 ‫آنیشا، تو همچین آدمی نیستی 521 00:42:26,421 --> 00:42:29,341 ‫من دقیقاً همچین آدمی‌ام. من مادرشم! 522 00:42:29,341 --> 00:42:31,051 ‫ببین، من هم عزیزانم رو از دست دادم، خب؟ 523 00:42:31,051 --> 00:42:34,096 ‫من هم خانواده‌م رو از دست داده‌ام. ‫لعنتی، خواهش می‌کنم. تمومش کن 524 00:42:34,096 --> 00:42:35,389 ‫آنیشا 525 00:42:35,931 --> 00:42:37,015 ‫خانم، خواهش می‌کنم 526 00:42:37,015 --> 00:42:38,600 ‫یا الآن یا هیچ‌وقت 527 00:42:38,600 --> 00:42:41,019 ‫خواهش می‌کنم، گوش کن. خواهش می‌کنم ‫خواهش می‌کنم، فقط... 528 00:42:41,019 --> 00:42:42,229 ‫- زبون باز کن! ‫- لعنتی، خواهش می‌کنم... 529 00:42:42,229 --> 00:42:44,064 ‫- کجاست؟ ‫- اینجا نیست! 530 00:42:45,607 --> 00:42:46,817 ‫اینجا نیست 531 00:42:47,317 --> 00:42:49,361 ‫اتاق اداری رو گشتم این رو پیدا کردم 532 00:42:49,361 --> 00:42:50,696 ‫دیشب سارا رو بردن 533 00:42:51,822 --> 00:42:53,949 ‫- متأسفم، آنیشا ‫- اُکلاهما؟ 534 00:42:53,949 --> 00:42:56,493 ‫آره، پایگاه نظامی نیست « برگۀ انتقال » 535 00:42:57,369 --> 00:42:58,983 ‫پروژۀ آیدابل؟ 536 00:42:59,913 --> 00:43:01,123 ‫این چیه؟ 537 00:43:01,123 --> 00:43:02,666 ‫جای بعدی‌ای که قراره بریم 538 00:43:04,251 --> 00:43:05,711 ‫نگران نباش، پیداش می‌کنیم 539 00:43:06,211 --> 00:43:07,462 ‫نه، نمی‌کنید 540 00:43:08,005 --> 00:43:09,715 ‫هرگز دستتون بهش نمی‌رسه 541 00:43:12,009 --> 00:43:14,386 ‫- دستمون به تو که رسید ‫- متوجه نیستید 542 00:43:14,386 --> 00:43:15,470 ‫پروژۀ آیدابل... 543 00:43:16,196 --> 00:43:18,365 ‫مثل اینجا یه پاسگاه نیمه‌رها‌شده نیست 544 00:43:18,390 --> 00:43:19,808 ‫اونجا نقطه شروعه 545 00:43:19,808 --> 00:43:21,560 ‫همۀ این‌ها از اونجا شروع شده 546 00:43:22,644 --> 00:43:25,856 ‫گوش بده، اگه اون‌ها دخترت رو گرفتن، ‫دیگه بی‌خیالش شو 547 00:43:26,356 --> 00:43:27,941 ‫کاری از دستت برنمیاد 548 00:44:19,284 --> 00:44:20,786 ‫بیا بریم. دنبالم بیا 549 00:45:24,683 --> 00:45:25,767 ‫رُز عزیز، 550 00:45:26,727 --> 00:45:28,103 ‫این همون نامه‌ایه که... 551 00:45:28,103 --> 00:45:31,940 ‫وقتی کنار هم خوابیده بودیم ‫نتونستم بهت بگم 552 00:45:31,940 --> 00:45:34,109 ‫چون نمی‌دونستم دقیقاً چی باید بهت بگم 553 00:45:34,109 --> 00:45:35,402 ‫خب، هنوز هم نمی‌دونم. ولی... 554 00:45:37,529 --> 00:45:40,813 ‫شاید تمام چیزهایی که ما رو ‫به هم رسوند خیلی هم اتفاقی نبود 555 00:45:41,690 --> 00:45:43,594 ‫تصادفی نبود 556 00:45:44,453 --> 00:45:45,579 ‫من به یکی نیاز داشتم 557 00:45:47,349 --> 00:45:50,286 ،‫همه‌مون به یکی نیاز داریم ‫حتی اگه متوجهش نباشیم 558 00:45:58,842 --> 00:46:00,928 ‫نقاشی‌ها، رؤیاها... 559 00:46:00,928 --> 00:46:04,014 ‫شاید اونی که باعث تکمیل‌شدن... 560 00:46:04,014 --> 00:46:06,808 ‫تمام این تیکه‌های پازل و منتهی‌شدنشون ‫به یه مکان باشه، تو باشی 561 00:46:06,808 --> 00:46:07,976 ‫مثل یه نور 562 00:46:08,519 --> 00:46:09,895 ‫که مسیر رو به من نشون می‌دی 563 00:46:10,521 --> 00:46:11,647 ‫محوطه امنه 564 00:46:22,157 --> 00:46:25,498 ‫بهم نشون می‌دی که مرکز تمامی این اتفاقات چیه 565 00:46:32,209 --> 00:46:34,052 ‫تا خونه راهنمایی‌م می‌کنی 566 00:46:34,658 --> 00:46:40,658 ‫ترجمه از مرتضی لک‌زایی و امیر فرحناک ‫ :. Morteza_Lkz & Amir Farahnak .: 567 00:46:41,464 --> 00:46:48,464 ‫ارائه شده توسط وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::. 568 00:46:48,497 --> 00:46:55,497 ‫جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید @DigiMoviez