1 00:00:10,160 --> 00:00:14,050 ‫[ژنو، سوئیس] 2 00:02:05,160 --> 00:02:20,050 « Stef@n | تــرجمه از تـورج پاکاری » Email: tooraj1111@gmail.com 3 00:05:08,150 --> 00:05:11,040 ‫[30 سکه] 4 00:05:17,030 --> 00:05:19,150 ‫[پدرازا، استان سگوبیا، اسپانیا] 5 00:05:37,040 --> 00:05:39,030 ‫از این خوشم نمیاد 6 00:05:39,070 --> 00:05:41,020 ‫بهت گفتم که تو محل درستش قرار نگرفته 7 00:05:50,110 --> 00:05:51,230 ‫حالا... 8 00:06:59,180 --> 00:07:01,010 ‫اوه، خدای من 9 00:07:03,150 --> 00:07:06,070 ‫فناوری در فرآوری گوشت اعمال شده 10 00:07:06,110 --> 00:07:11,050 ‫همه‎‌چیز برای اداره بهداشت ما ‫بطور سختگیرانه کنترل میشه 11 00:07:11,090 --> 00:07:12,200 ‫الان نه 12 00:07:12,240 --> 00:07:16,040 ‫من فقط... ‫الان نه 13 00:07:16,080 --> 00:07:19,220 ‫فقط دو کلمه برای گفتن دارم: ‫بهداشت و احترام 14 00:07:20,010 --> 00:07:23,010 ‫- احترام؟ ‫- بله، احترام 15 00:07:32,140 --> 00:07:37,000 ‫احترام و درمان با مسئولیتانه ‫برای سلامت حیوون 16 00:07:37,040 --> 00:07:38,150 ‫- الان نه ‫- چی؟ 17 00:08:01,090 --> 00:08:04,050 ‫- باید برم، عزیزم ‫- الان؟ 18 00:08:04,090 --> 00:08:06,230 ‫وسط افتتاحیه؟ ‫زده به سرت؟ 19 00:08:07,020 --> 00:08:09,110 ‫- پاکو، تو شهرداری! ‫- دقیقاً بخاطر همین باید برم 20 00:08:09,150 --> 00:08:12,240 ‫یه اتفاقی تو ملک آلونسوس افتاده ‫و باید برم! 21 00:08:13,030 --> 00:08:15,160 ‫از اینم مهم‌تره؟ ‫پاکو، لطفا! 22 00:08:15,200 --> 00:08:19,160 ‫خودت ردیفش میکنی. ‫خیلی عذر میخوام، ولی باید از پیشتون برم 23 00:08:19,200 --> 00:08:24,020 ‫همسرم طی بازدید از بقیه تاسیسات ‫همراهی‌تون میکنه 24 00:08:24,060 --> 00:08:25,140 ‫متشکرم 25 00:08:27,140 --> 00:08:30,020 ‫دنبالم بیاین، لطفا. ‫از این طرف 26 00:08:44,110 --> 00:08:47,140 ‫- کجاست؟ ‫- اونجا، توی اصطبل. پیش النا 27 00:08:48,150 --> 00:08:50,150 ‫- پیش دامپزشک؟ ‫- پس به کی باید زنگ میزدم؟ 28 00:08:50,190 --> 00:08:52,220 ‫باید گوساله زاییده میشد 29 00:08:56,000 --> 00:08:57,180 ‫- کجا؟ ‫- اون طرف 30 00:08:59,130 --> 00:09:01,010 ‫پستی توی اینترنت منتشر نکنین 31 00:09:01,050 --> 00:09:02,230 ‫این ساحرگیه. ‫یا شیطان پرستی‌ای چیزی 32 00:09:03,020 --> 00:09:04,100 ‫یه معجزه‌ست 33 00:09:04,140 --> 00:09:06,210 ‫بیا یکم آروم باشیم. ‫اجازه هست؟ 34 00:09:16,060 --> 00:09:17,210 ‫حق با الناست. ‫گوشی‌هاتون رو بذارین کنار 35 00:09:18,000 --> 00:09:21,010 ‫تا نفهمیم چی به چیه ‫کسی اینو توی اینستاگرام پست نمیکنه 36 00:09:21,050 --> 00:09:23,140 ‫- و فیسبوک؟ ‫- محض رضای خدا! نه فیسبوک، نه هیچ جای دیگه! 37 00:09:23,180 --> 00:09:25,150 ‫میخواین اینجا پر از خارجی بشه 38 00:09:25,190 --> 00:09:28,020 ‫که بیان بهمون بخندن ‫و دهاتی خطابمون کنن؟ 39 00:09:28,060 --> 00:09:29,230 ‫اینجا درست این قضیه رو حل میکنیم 40 00:09:30,020 --> 00:09:32,200 ‫باید به پلیس زنگ بزنیم، بیمارستان استان ‫خدمات اجتماعی... 41 00:09:32,240 --> 00:09:34,160 ‫اگه با مقامات تماس بگیریم ‫قضیه پخش میشه 42 00:09:34,200 --> 00:09:37,190 ‫و پنج دقیقه بعدش کل دست اندر کارهای تلویزیونی ‫میریزن اینجا واسه فیلم گرفتن 43 00:09:37,230 --> 00:09:41,000 ‫از اتفاقی که اینجا افتاد مطمئنی؟ 44 00:09:41,040 --> 00:09:43,190 ‫- کورو فیلمش رو گرفته. بهش نشون بده، کورو! ‫- حتما. نگاه کن 45 00:09:43,230 --> 00:09:45,080 ‫تو گوشیته؟ 46 00:09:45,120 --> 00:09:48,000 ‫- حالا، حالا، آروم باش ‫- بعداً بهت پسش میدم 47 00:09:48,040 --> 00:09:49,220 ‫بچه چی؟ 48 00:09:51,060 --> 00:09:52,170 ‫ببینیم چی میشه 49 00:09:53,160 --> 00:09:58,000 ‫درست ماینه‌اش کردی؟ ‫همه‌چیش عادیه؟ 50 00:09:58,040 --> 00:10:01,130 ‫- بله، پاکو. به نظر روبراهه ‫- مطمئن نیستی که 51 00:10:01,170 --> 00:10:03,060 ‫- باید به کشیش زنگ بزنیم ‫- کشیش؟ 52 00:10:03,100 --> 00:10:05,050 ‫- آره ‫- زده به سرت؟ 53 00:10:05,090 --> 00:10:08,190 ‫فکر خوبیه. آقای مانوئل میدونه ‫تو این قضایا چیکار کنه 54 00:10:08,230 --> 00:10:10,060 ‫- یه کشیش؟ ‫- بله 55 00:10:10,100 --> 00:10:12,180 ‫- فکر نکنم این عادی باشه ‫- عادی؟ 56 00:10:12,220 --> 00:10:14,170 ‫من الان کلی روزنامه نگار رو ول کردم 57 00:10:14,210 --> 00:10:17,160 ‫تا بیام اینجا بچه‌ای رو ببینم ‫که از تو شکم گاو به دنیا اومده 58 00:10:17,200 --> 00:10:19,090 ‫به این میگن عادی نیست 59 00:10:40,000 --> 00:10:42,030 ‫- در بسته‌ست ‫- احتمالا تو خونه‌ست 60 00:10:42,070 --> 00:10:43,180 ‫یالا! 61 00:11:27,020 --> 00:11:28,100 ‫چه خبره، پاکو؟ 62 00:11:28,140 --> 00:11:32,210 ‫ببخشید این موقع مزاحمتون شدم، آقای مانوئل، ‫ولی به کمکتون نیاز داریم 63 00:11:33,000 --> 00:11:35,030 ‫این بچه کیه؟ 64 00:11:35,070 --> 00:11:36,200 ‫شیطان 65 00:11:45,080 --> 00:11:48,170 ‫ببینین. ‫اونجاست که جاشون رو باهم عوض کردن 66 00:11:48,210 --> 00:11:50,160 ‫کدوم جا عوض کردن؟ 67 00:11:53,110 --> 00:11:57,060 ‫اونجا! میبینی؟ ‫دوربین تو رو دنبال میکنه. تو هم نگاه نمیکردی 68 00:11:57,100 --> 00:11:58,240 ‫عین شعبده‌بازی میمونه. ‫توجهت رو پرت میکنن 69 00:11:59,030 --> 00:12:01,050 ‫و گوساله رو با بچه انسان عوض میکنن. ‫به همین راحتی 70 00:12:01,090 --> 00:12:04,030 ‫این غیرممکنه. ‫کی میخواد منو گول بزنه؟ که چی بشه؟ 71 00:12:04,070 --> 00:12:07,080 ‫سوال این نیست که چی بشه. ‫بلکه اینه که چرا راحت‌تره... 72 00:12:07,120 --> 00:12:11,090 ‫به جای اینکه فکر کنی یکی گولت زده ‫باور کنی یه بچه انسان از شکم گاو متولد شده 73 00:12:11,130 --> 00:12:13,060 ‫دیدی خوب کاری کردیم ‫با ایشون حرف زدیم؟ 74 00:12:14,220 --> 00:12:18,080 ‫حالا سوال اینه که ‫"کی میخواد از شر یه بچه خلاص بشه؟" 75 00:12:21,140 --> 00:12:26,190 ‫و این پاکو، ساحرگی نیست، ‫زندگیه، نه چیزه دیگه 76 00:12:26,230 --> 00:12:28,230 ‫بریم یه نوشیدنی بخوریم؟ 77 00:12:51,030 --> 00:12:53,230 ‫معقولانه‌ترین کار اینه که ‫با خدمات اجتماعی تماس بگیریم 78 00:12:54,020 --> 00:12:58,100 ‫باشه، باشه، ولی تا اون موقع ‫اونا میتونن ببرنش 79 00:12:58,140 --> 00:12:59,220 ‫باید یه جایی بخوابه خب 80 00:13:00,010 --> 00:13:02,010 ‫اون داوطلب شد ‫و یکی باید مراقب بچه باشه 81 00:13:02,050 --> 00:13:04,180 ‫- سلام، پدر، چی میخورین؟ ‫- اسپرسو 82 00:13:04,220 --> 00:13:08,060 ‫یه قهوه بدون کافئین ‫با شیر کم‌چرپ، ولرم 83 00:13:08,100 --> 00:13:12,070 ‫تو یه لیوان بزرگ، زیاد قوی نباشه ‫با ساخارین، لطفا 84 00:13:12,110 --> 00:13:13,240 ‫آب 85 00:13:14,030 --> 00:13:15,230 ‫پاکو! 86 00:13:16,020 --> 00:13:17,230 ‫یه لحظه منو ببخشین 87 00:13:18,240 --> 00:13:21,100 ‫قضیه چیه؟ ‫این چرت و پرت‌های راجع‌به یه بچه چیه؟ 88 00:13:21,140 --> 00:13:23,110 ‫نگران، تحت کنترله 89 00:13:23,150 --> 00:13:26,090 ‫آقای مانوئل، از همه‌مون عقلش بیشتره، ‫داره بهمون کمک میکنه 90 00:13:26,130 --> 00:13:28,150 ‫و اون چی میدونه آخه؟ ‫کلاً چند روزه اومده تو شهر 91 00:13:28,190 --> 00:13:30,150 ‫- تقریبا داره یه سال میشه ‫- از اون مَرد خوشم نمیاد 92 00:13:30,190 --> 00:13:32,190 ‫ولی چرا تو باید تو این قضایا شریک بشی؟ 93 00:13:32,230 --> 00:13:34,190 ‫چون مردم بهم اعتماد دارن ‫که مشکلاتشون رو حل کنم 94 00:13:34,230 --> 00:13:38,080 ‫منم مشکلات دارم. ‫دارم سعی میکنم یه شرکت رو بچرخونم و کمک لازم دارم 95 00:13:38,120 --> 00:13:40,070 ‫اصلا به حرفام گوش میدی؟ 96 00:13:40,110 --> 00:13:42,120 ‫بذار بهت یاد آوری کنم ‫خودت بودی که منو وارد سیاست کردی 97 00:13:42,160 --> 00:13:44,110 ‫کدوم سیاست؟ ‫شهردار بودن سیاسته؟ 98 00:13:44,150 --> 00:13:46,030 ‫کار تو امضای جوازهاست ‫همین و بس! 99 00:13:46,070 --> 00:13:47,150 ‫یکی باید نظم رو حفظ کنه 100 00:13:47,190 --> 00:13:50,000 ‫اگه جلوش رو نمیگرفتم، ‫الان تو کل اینترنت پخش شده بود 101 00:13:50,040 --> 00:13:51,150 ‫مراقب باش یکی راجع‌به تو ‫توی اینترنت نذاره 102 00:13:51,190 --> 00:13:53,200 ‫که خدا میدونه دنبال چی میگرده 103 00:13:53,240 --> 00:13:57,060 ‫دنبال مادر بچه بگردم. حق با توئه! ‫این به مردم اطمینان میده 104 00:13:57,100 --> 00:13:59,000 ‫فعلا 105 00:14:00,010 --> 00:14:03,010 ‫اگه کسی میخواست از شر یه بچه خلاص بشه ‫این نمایش رو ترتیب نمیداد 106 00:14:03,050 --> 00:14:04,140 ‫باید بیشتر از اینا باشه 107 00:14:04,180 --> 00:14:07,130 ‫همیشه بیشتر از ایناست: ‫حماقت آدما 108 00:14:07,170 --> 00:14:09,070 ‫به نظر تو همه احمقن؟ 109 00:14:09,110 --> 00:14:12,020 ‫میدونی بهترین راه واسه ‫پنهان کردن یه دروغ چیه؟ 110 00:14:13,240 --> 00:14:15,170 ‫یه دروغ بزرگتر گفتن 111 00:14:15,210 --> 00:14:18,010 ‫درسته. ‫تو دوره سیاست هم همینطوریه 112 00:14:18,050 --> 00:14:21,090 ‫در هر صورت، آقای مانوئل، ‫میتونین تو این ماجرا بهمون کمک کنی 113 00:14:21,130 --> 00:14:25,010 ‫- با پلیس تماس بگیر، گروهبان لاگونا ‫- ولی ببینین، شما... 114 00:14:25,050 --> 00:14:26,230 ‫شما اعترافات مردم رو میشنوین، مگه نه؟ 115 00:14:27,020 --> 00:14:29,060 ‫باید چیزهایی که بقیه نمیدونن رو بدونین. ‫خب، من همچین فکری میکنم 116 00:14:29,100 --> 00:14:31,150 ‫یعنی، کشیش‌ها از اطلاعات خاص خبر دارن 117 00:14:31,190 --> 00:14:34,090 ‫ببین، پاکو، میدونم تو شغلت ‫رو خیلی جدی میگیری، اینطور نیست؟ 118 00:14:34,130 --> 00:14:36,140 ‫- البته ‫- خب، منم همینطور 119 00:14:36,180 --> 00:14:39,190 ‫تا حالا راز نگهداری اعتراف به گوشت خورده؟ 120 00:14:39,230 --> 00:14:43,120 ‫ترینی یه هفته‌ست مدرسه نیومده 121 00:14:43,160 --> 00:14:45,210 ‫- کی؟ ‫- ترینی، کنار من میشینه 122 00:14:46,000 --> 00:14:48,090 ‫همیشه درمورد دوست پسرش حرف میزد 123 00:14:48,130 --> 00:14:50,230 ‫که چطور بعد از کلاس تو باشگاه باهم آشنا شدن، 124 00:14:51,020 --> 00:14:52,170 ‫و یه هفته پیش دیدم ‫داره تنهایی گریه میکنه 125 00:14:52,210 --> 00:14:54,140 ‫و از اون موقع دیگه خبری ازش نشنیدم 126 00:14:54,180 --> 00:14:57,050 ‫ما یه گروه واتساپ داریم ‫و اون اصلا جواب نمیده 127 00:15:21,200 --> 00:15:23,070 ‫عصر بخیر، خسوس 128 00:15:24,060 --> 00:15:25,180 ‫دخترت اینجاست؟ 129 00:15:26,140 --> 00:15:29,110 ‫میدونین اخیراً با کسی بیرون رفته؟ 130 00:15:32,130 --> 00:15:34,240 ‫بالاست داره تکالیفش رو انجام میده 131 00:15:35,030 --> 00:15:36,220 ‫با پسرها بیرون نمیره 132 00:15:37,010 --> 00:15:39,030 ‫خسوس، میدونی که نمیخوام مزاحمت بشم، ‫اونم تو خونه خودت 133 00:15:39,070 --> 00:15:42,130 ‫ولی بهمون گفتن دخترت ‫یه هفته‌ست مدرسه نرفته 134 00:15:42,170 --> 00:15:44,120 ‫- پس... ‫- مریض بوده 135 00:15:44,160 --> 00:15:47,080 ‫سردرد گرفته. ‫از مادرش سوال کنین 136 00:15:47,120 --> 00:15:51,130 ‫اگه بتونیم پنج دقیقه باهاش حرف بزنیم، ‫خیلی بهمون کمک میکنه 137 00:15:51,170 --> 00:15:55,080 ‫دخترم چند روز نمیره مدرسه ‫و شهردار میاد دنبالش؟ 138 00:15:55,120 --> 00:15:58,130 ‫- قضیه چیه؟ ‫- ناراحت نشو 139 00:15:58,170 --> 00:16:01,140 ‫- فقط پنج دقیقه‌ست ‫- آروم باش، خسوس 140 00:16:01,180 --> 00:16:03,130 ‫خفه شو و برو تو خونه! 141 00:16:03,170 --> 00:16:06,030 ‫دخترت یه هفته‌ست مدرسه نرفته ‫و تو اصلا نفهمیدی! 142 00:16:06,070 --> 00:16:09,030 ‫میخوایم بدونیم از دوست‌هاش ‫کسی راجع‌به اتفاقی که امروز صبح... 143 00:16:09,070 --> 00:16:10,230 ‫تو ملک آلونسوس افتاد ‫خبر داره 144 00:16:13,190 --> 00:16:15,040 ‫صداش کن 145 00:16:15,080 --> 00:16:18,010 ‫اگه تو اون قضیه دستی داشته، ‫میکُشمش 146 00:16:25,120 --> 00:16:27,100 ‫- سلام، ترینی ‫- سلام 147 00:16:27,140 --> 00:16:30,110 ‫- بشین ‫- نیازی نیست بترسی 148 00:16:31,180 --> 00:16:35,100 ‫میخوایم بدونیم تو یا ‫دوستِ دوست‌هات میدونین... 149 00:16:35,140 --> 00:16:40,220 ‫آره خب، میدونیم یه هفته‌ست مدرسه نرفتی. ‫یه هفته، درسته؟ 150 00:16:41,010 --> 00:16:43,040 ‫و اینکه با... 151 00:16:43,080 --> 00:16:46,190 ‫خب، بیشتر یه رابطه میمونه 152 00:16:46,230 --> 00:16:49,190 ‫با این پسر خوب، روبر 153 00:16:49,230 --> 00:16:52,070 ‫روبرتو؟ که تو سوپرمارکت کار میکنه؟ 154 00:16:52,110 --> 00:16:56,090 ‫محض رضای خدا. ‫کاری با اون کردی؟ 155 00:16:56,130 --> 00:16:59,170 ‫- نه بابا، قسم میخورم نکردم ‫- محض رضای... 156 00:16:59,210 --> 00:17:01,170 ‫عکس‌ها رو تو فیسبوک دیدیم 157 00:17:01,210 --> 00:17:03,140 ‫پروفایت عمومیه، ‫هرکسی میتونه ببینتشون 158 00:17:03,180 --> 00:17:06,200 ‫- هیچ ایرادی نداره ‫- نه 159 00:17:06,240 --> 00:17:09,000 ‫فقط میخوایم حقیقت رو بهمون بگی 160 00:17:09,040 --> 00:17:10,230 ‫من حامله نیستم 161 00:17:11,020 --> 00:17:14,040 ‫- خدای من... ‫- خیلی‌خب، بسه دیگه، برین بیرون 162 00:17:14,080 --> 00:17:16,130 ‫فوراً! برین بیرون! ‫و تو، برو تو اتاقت 163 00:17:16,170 --> 00:17:19,100 ‫برو بالا و باهم حرف میزنیم. ‫گم‌شین بیرون! 164 00:17:19,140 --> 00:17:21,240 ‫لطفا، آروم باش. ‫آروم باش 165 00:17:22,030 --> 00:17:23,180 ‫- آروم باشم؟ ‫- لطفا 166 00:17:23,220 --> 00:17:25,150 ‫خجالت‌زده نیستی که شهردار باید بیاد 167 00:17:25,190 --> 00:17:28,050 ‫و بهم بگه تو خونه خودم ‫چه خبره؟ 168 00:17:28,090 --> 00:17:30,040 ‫خسوس... 169 00:17:30,080 --> 00:17:32,100 ‫- آروم باش ‫- و تو... 170 00:17:32,240 --> 00:17:36,220 ‫اینقدر تو زندگی دیگران دخالت نکن ‫و نگران زندگی خودت باش 171 00:17:37,010 --> 00:17:38,170 ‫اگه میشه بپرسم، ‫باید نگران چی باشه؟ 172 00:17:38,210 --> 00:17:42,060 ‫از شوهرت بپرس، اگه بتونی پیداش کنی 173 00:17:43,190 --> 00:17:45,140 ‫- نمیدونی اون کجاست ‫- خیلی‌خب، بسه 174 00:17:45,180 --> 00:17:48,110 ‫- نمیدونی، مگه نه؟ ‫- بسه دیگه! 175 00:17:50,020 --> 00:17:51,140 ‫- لطفا، بس کنین! ‫- تو خونه خودم! 176 00:17:51,180 --> 00:17:53,050 ‫ولش کن! 177 00:17:53,090 --> 00:17:54,200 ‫گفتم ولش کن! 178 00:17:54,240 --> 00:17:58,030 ‫حرومزاده! ‫ولم کن! 179 00:17:58,070 --> 00:17:59,170 ‫مامان... 180 00:18:08,120 --> 00:18:10,010 ‫برو کنار 181 00:18:23,020 --> 00:18:26,070 ‫دوباره؟ ‫حتما باید اینقدر سر و صدا راه بندازی؟ 182 00:18:26,110 --> 00:18:28,100 ‫مرتیکه بی‌رحم 183 00:18:28,140 --> 00:18:30,060 ‫اون حامله‌ست، محض رضای خدا 184 00:18:30,100 --> 00:18:32,240 ‫خب، اون کسی نیست که دنبالشیم 185 00:18:34,000 --> 00:18:35,120 ‫هر فکری داشتی بگو 186 00:18:39,180 --> 00:18:41,060 ‫آنتونیو... 187 00:18:42,150 --> 00:18:45,010 ‫حواست بهش باشه 188 00:19:14,190 --> 00:19:17,230 ‫ببخشید. ‫دنبال پاکو میگردی؟ 189 00:19:18,240 --> 00:19:21,190 ‫آره. تو شهرداری بهم گفتن ‫که اون اینجاست 190 00:19:21,230 --> 00:19:24,000 ‫چند بار سعی کردم باهاش حرف بزنم، ‫ولی جواب نمیده 191 00:19:24,040 --> 00:19:27,030 ‫بله. دیدم. ‫سه بار تماس گرفتی 192 00:19:27,070 --> 00:19:29,230 ‫گوشیش تو دفتره، تو شارژه 193 00:19:30,020 --> 00:19:33,010 ‫ولی به من بگو، قضیه چیه؟ 194 00:19:34,080 --> 00:19:35,230 ‫یکم موضوع حساسه 195 00:19:36,020 --> 00:19:37,210 ‫اگه از نظرتون ایرادی نداره، ‫ترجیح میدم با خودش حرف بزنم 196 00:19:38,000 --> 00:19:40,110 ‫در هر صورت، ‫یه مدت اینجا نیست 197 00:19:40,150 --> 00:19:43,040 ‫داریم سعی میکنیم یه کسب و کار ‫رو بچرخونیم، میدونی 198 00:19:43,080 --> 00:19:46,240 ‫آره، حتما راحت نیست. ‫اینجا خیلی بزرگه 199 00:19:47,030 --> 00:19:49,100 ‫همه سر یه چیزی به پاکو نیاز دارن! 200 00:19:49,140 --> 00:19:53,160 ‫اون فقط یه شهردار نیست، ‫انگار اون اقرار کننده همه گناه‌هاست 201 00:19:53,200 --> 00:19:56,090 ‫- پاکو! ‫- النا 202 00:19:58,160 --> 00:20:00,180 ‫همسرم رو میشناسی؟ 203 00:20:00,220 --> 00:20:03,160 ‫آره، قبلا همدیگه رو دیدیم 204 00:20:03,200 --> 00:20:07,030 ‫شما رو تنها میذارم، من... 205 00:20:07,070 --> 00:20:09,000 ‫کلی کار دارم 206 00:20:09,040 --> 00:20:10,200 ‫زود بر میگردم 207 00:20:18,040 --> 00:20:22,120 ‫دیدین؟ کار اون بود. اون جاشون رو باهم عوض کرد. ‫واضح نمیشه دیدیش 208 00:20:22,160 --> 00:20:24,210 ‫از تصویر میره چون داره ‫گوساله‌ای که گاوه زاییده رو در میاره 209 00:20:25,000 --> 00:20:27,050 ‫اون آنتونیو هستش، درسته؟ 210 00:20:27,090 --> 00:20:30,020 ‫- آنتونیو؟ احمق شهر؟ ‫- اینطوری نگو 211 00:20:30,060 --> 00:20:32,180 ‫بخاطر اینکه عقب مونده‌ست اینطوری نمیگم، ‫بخاطر این میگم چون به من رأی نداد 212 00:20:32,220 --> 00:20:36,010 ‫- این نشون میده اونقدرهام احمق نیست ‫- اون فقط یه آدم معیوبه 213 00:20:36,050 --> 00:20:37,130 ‫همیشه تو مقدس‌خونه میگرده ‫[محل نگهداری وسایل کلیسا] 214 00:20:37,170 --> 00:20:39,210 ‫اون بی‌آزاره. ‫اون نمیتونه ترتیب این ماجرا رو داده باشه 215 00:20:40,000 --> 00:20:42,200 ‫ولی خوب میتونه کاری که بهش بگن رو انجام بده، ‫حتی اگه کار دیوونه‌واری باشه 216 00:20:58,210 --> 00:21:01,060 ‫- سلام ‫- سلام، پدر 217 00:21:01,100 --> 00:21:03,000 ‫اسم من آنتونیو هستش 218 00:21:03,040 --> 00:21:05,210 ‫از دیدنتون خوشحالم. ‫من با کشیش قبلی دوست بودم 219 00:21:06,000 --> 00:21:08,200 ‫مطمئنم ما هم باهم دوست میشیم 220 00:21:08,240 --> 00:21:13,010 ‫ولی اینکه دزدکی دست به وسایلم بزنی ‫شروع خوبی واسه دوستی ما نیست 221 00:21:15,090 --> 00:21:16,220 ‫الان چیکار کنیم؟ 222 00:21:17,010 --> 00:21:18,090 ‫باید مخفیش کنیم 223 00:21:25,170 --> 00:21:28,160 ‫نباید راجع‌به این به کسی چیزی بگی، پدر 224 00:21:28,200 --> 00:21:30,050 ‫هیچکس 225 00:21:40,120 --> 00:21:41,200 ‫قبل از جنگ اینو ساختن، 226 00:21:41,240 --> 00:21:43,190 ‫وقتی کشیش‌ها و راهبه‌ها ‫باهاشون بد رفتاری میشد 227 00:21:43,230 --> 00:21:47,150 ‫وقتی شبه‌نظامی میومد، ‫اونا اینجا قایم میشدن 228 00:21:47,190 --> 00:21:51,070 ‫کلی چیز داشتن. ژامبون، گوشت خوک ‫شراب. هرچیزی که فکرش رو بکنی 229 00:21:57,100 --> 00:22:00,020 ‫- آنتونیو... ‫- چیه، پدر؟ 230 00:22:01,170 --> 00:22:03,220 ‫این قراره راز ما باشه 231 00:22:04,010 --> 00:22:06,090 ‫میتونی راز نگه داری؟ 232 00:22:09,070 --> 00:22:11,090 ‫میتونستی قبل از این ‫بهم خبر بدی 233 00:22:11,130 --> 00:22:14,040 ‫امروز تولد زنمه. ‫قرار بود شام بریم بیرون 234 00:22:14,080 --> 00:22:16,180 ‫فقط یکم خرافاته، ولی مردم ترسیدن 235 00:22:16,220 --> 00:22:19,110 ‫یکم خرافات، ولی یه بچه رو دست‌مونه ‫و هیچکس نمیدونه از کجا اومده 236 00:22:19,150 --> 00:22:22,090 ‫- حداقل باید گزارشش میکردی ‫- تا با آنتونیو حرف میزنیم صبر کن 237 00:22:22,130 --> 00:22:24,060 ‫نمیخوام برم پیش خدمات اجتماعی... 238 00:22:24,100 --> 00:22:26,020 ‫و بگم یه گاوه بچه آدمیزاد به دنیا آورده 239 00:22:26,060 --> 00:22:27,140 ‫نمیدونستم اون اینجا زندگی میکنه 240 00:22:27,180 --> 00:22:30,080 ‫اینا واسه دوران جنگن. ‫کولی‌ها اینجا زندگی میکردن 241 00:22:30,120 --> 00:22:33,000 ‫حالا مهاجرهایی که واسه برداشت انگور میان ‫این طرفا زندگی میکنن 242 00:22:33,040 --> 00:22:34,120 ‫و البته آنتونیتو 243 00:22:34,160 --> 00:22:36,150 ‫یه برنامه واسه پاکسازی کل این اینجاها داریم 244 00:22:36,190 --> 00:22:38,200 ‫ولی بودجه واسه همه‌چیز کفاف نمیده 245 00:22:38,240 --> 00:22:40,180 ‫آنتونیو؟ 246 00:22:41,180 --> 00:22:43,010 ‫آنتونیتو؟ 247 00:22:44,050 --> 00:22:45,130 ‫آنتونیو؟ 248 00:22:46,140 --> 00:22:47,220 ‫مراقب زیر پاهاتون باشین 249 00:22:55,180 --> 00:22:58,220 ‫شرط میبندم اون خره ‫اینا رو از مقدس‌خونه برداشته آورده 250 00:23:16,080 --> 00:23:19,000 ‫- ولی اون خوندن بلده؟ ‫- خوندن بلد نیست 251 00:23:19,040 --> 00:23:21,210 ‫تا 15 سالگی پدر و مادرش ‫اونو تو زیرزمین خونه‌اش نگه داشتن 252 00:23:22,000 --> 00:23:25,020 ‫وقتی پدر و مادرش مُردن اون تنها شد ‫و اهالی اینجا ازش مراقبت کردن 253 00:23:25,060 --> 00:23:28,110 ‫بعضی‌ها بهش لباس میدن، ‫کسای دیگه بهش غذا میدادن، و بقیه هم خودش میدزده 254 00:23:28,150 --> 00:23:31,170 ‫هنوزم همونه. ‫هیچکس با خدمات اجتماعی تماس نمیگیره 255 00:23:31,210 --> 00:23:34,080 ‫نه. میدونین که شهری‌ها چطوریَن 256 00:23:37,000 --> 00:23:38,080 ‫چه خبره؟ 257 00:23:54,200 --> 00:23:56,150 ‫قضیه چیه؟ 258 00:23:57,210 --> 00:23:59,130 ‫- کیه؟ آنتونیو؟ ‫- اون بچه رو برده 259 00:23:59,170 --> 00:24:01,190 ‫- بچه‌ام رو برده! ‫- لعنتی! آنتونیو! 260 00:24:19,130 --> 00:24:20,210 ‫آنتونیو! 261 00:24:58,160 --> 00:25:00,050 ‫آنتونیو 262 00:25:01,040 --> 00:25:03,150 ‫آنتونیو، کار احمقانه‌ای نکن، ‫بچه رو بده من 263 00:25:05,150 --> 00:25:08,070 ‫این تنها راهشه. ‫هرچی زودتر انجامش بدیم بهتره 264 00:25:08,110 --> 00:25:10,130 ‫این همه اهریمن‌ها رو به سرمون میاره 265 00:25:11,030 --> 00:25:13,070 ‫آنتونیو! آروم باش 266 00:25:13,110 --> 00:25:15,050 ‫گوش کن چی میگم، آنتونیو 267 00:25:15,090 --> 00:25:17,240 ‫تو هیچوقت به کسی صدمه نزدی، ‫بدش به من. آنتونیو! 268 00:25:20,110 --> 00:25:22,070 ‫اون یه بچه عادیه 269 00:25:24,080 --> 00:25:25,160 ‫چیکار میکنی؟ 270 00:25:25,200 --> 00:25:28,130 ‫کاری که تو باید میکردی، ‫این کارو دارم میکنم! 271 00:25:28,170 --> 00:25:30,220 ‫- بچه رو بده من ‫- هیچکس اینو اینجا نمیخواد! 272 00:25:31,010 --> 00:25:32,230 ‫اذیتم نکن. ‫بچه رو همین الان بده بهم 273 00:25:33,020 --> 00:25:35,190 ‫نه! نه! 274 00:25:35,230 --> 00:25:39,060 ‫آنتونیو، میدونی که من همیشه ‫باهات خوب رفتار کردم، درسته؟ 275 00:25:40,170 --> 00:25:42,080 ‫که به حیوون‌هات رسیدگی کردم 276 00:25:42,120 --> 00:25:45,000 ‫اون آلاستیانی که با پای شکسته ‫پیدا کرده بودی رو یادته؟ ‫[نژاد سگ] 277 00:25:45,040 --> 00:25:46,130 ‫- سلطان... ‫- آره! 278 00:25:47,130 --> 00:25:49,180 ‫وقتی داشتم مداواش میکردم ‫یادته چطوری بهت نگاه میکرد؟ 279 00:25:49,220 --> 00:25:51,200 ‫حیوون بیچاره 280 00:25:52,190 --> 00:25:54,170 ‫بچه رو نگاه کن 281 00:25:54,210 --> 00:25:56,070 ‫تو چشم‌هاش نگاه کن 282 00:26:01,230 --> 00:26:04,000 ‫میخوای بهش صدمه بزنی؟ 283 00:26:04,040 --> 00:26:06,170 ‫- نه ‫- معلومه که نمیخوای 284 00:26:07,230 --> 00:26:09,220 ‫بدش من 285 00:26:10,010 --> 00:26:11,170 ‫خوبه. خیلی‌خب 286 00:26:15,040 --> 00:26:18,010 ‫منو ببین، پدر ‫این‌کارو بخاطر تو میکنم 287 00:26:18,050 --> 00:26:19,180 ‫تا خدا گناهانت رو ببخشه 288 00:26:21,030 --> 00:26:22,170 ‫آنتونیو! 289 00:26:27,100 --> 00:26:28,180 ‫لعنتی! 290 00:26:37,120 --> 00:26:39,060 ‫مراقب باش. مراقب باش 291 00:26:47,210 --> 00:26:50,120 ‫اون زنده‌ست. ‫باید ببریمش بیمارستان 292 00:26:53,000 --> 00:26:55,090 ‫یه آمبولانس به میدون شهر بفرستین 293 00:27:09,150 --> 00:27:12,110 ‫- اینجاست ‫- چی اینجاست؟ 294 00:27:12,150 --> 00:27:14,090 ‫حرفایی که میزد، اینجا نوشته 295 00:27:14,130 --> 00:27:17,130 ‫آیین کاتولیک واسه جن گیریه 296 00:27:17,170 --> 00:27:21,170 ‫- از کجا میتونه گیرش آورده باشه؟ ‫- از تو کلیسا، مثل بقیه چیزها 297 00:28:08,010 --> 00:28:09,200 ‫طاقت بیار، آنتونیو، لطفا! 298 00:28:15,160 --> 00:28:19,080 ‫مجبور شدیم بخاطر دردش کلی مورفین ‫بهش بزنیم، ولی هشیاره 299 00:28:19,120 --> 00:28:21,110 ‫- حالش چطوره؟ ‫- همش راجع‌‌به شما حرف میزنه 300 00:28:21,150 --> 00:28:24,230 ‫میگه زیر سوتان‌تون چاقو و اسلحه قایم میکنین ‫[لباس کشیش] 301 00:28:25,020 --> 00:28:26,170 ‫که شما شیطان رو میشناسین 302 00:28:26,210 --> 00:28:30,110 ‫- ستون فقراتش آسیب دیده؟ ‫- هنوز معلوم نیست 303 00:28:31,040 --> 00:28:32,120 ‫ممنون 304 00:28:38,140 --> 00:28:39,220 ‫آنتونیو 305 00:28:43,170 --> 00:28:45,080 ‫حالت چطوره؟ 306 00:28:46,220 --> 00:28:48,160 ‫میدونی من کی‌ام؟ 307 00:28:48,200 --> 00:28:52,130 ‫تو فرمانده ارتش خدایی، 308 00:28:52,170 --> 00:28:55,220 ‫و اومدی اینجا تا علیه ارتش شیطان بجنگی 309 00:28:56,010 --> 00:28:57,180 ‫خیلی‌خب، باشه ‫ولی به کسی نگو 310 00:28:57,220 --> 00:29:00,000 ‫این بین من و توئه، خب؟ 311 00:29:00,040 --> 00:29:02,090 ‫- باشه ‫- حالا، همراهم دعا کن 312 00:29:02,130 --> 00:29:05,150 ‫پدر ما، که در آسمانی... 313 00:29:05,190 --> 00:29:09,000 ‫این با دعا درست شدنی نیست، پدر ‫و خودتم میدونی 314 00:29:09,040 --> 00:29:11,210 ‫اونا پیدات کردن. ‫دارن میان سراغت 315 00:29:13,090 --> 00:29:17,040 ‫- باید از شر اون بچه خلاص بشیم ‫- چرت نگو 316 00:29:17,080 --> 00:29:22,050 ‫- کی درمورد من بهت گفته؟ ‫- چی شده؟ ایمانت رو از دست دادی؟ 317 00:29:22,190 --> 00:29:25,050 ‫دیگه به هیچی باور نداری، نه؟ 318 00:29:25,090 --> 00:29:27,220 ‫نه حتی به خودت 319 00:29:28,010 --> 00:29:30,160 ‫ولی این جلوی اونا رو نمیگیره 320 00:29:30,200 --> 00:29:33,240 ‫تا پیداش نکنن دست بر نمیدارن 321 00:29:34,030 --> 00:29:37,110 ‫چی رو پیدا کنن؟ ‫دنبال چی میگردن؟ 322 00:29:38,080 --> 00:29:42,170 ‫اونا با خوشی میان، پروردگارا 323 00:29:42,210 --> 00:29:47,030 ‫آواز خوان و خوش میان، پروردگارا 324 00:29:52,010 --> 00:29:56,030 ‫[کشیش اسپانیایی به قتل متهم شد] ‫[مانوئل ورگارا] 325 00:29:56,070 --> 00:30:00,020 ‫[مانوئل ورگارا، جن‌گیر یا مجرم؟] 326 00:30:00,060 --> 00:30:02,050 ‫[پدر مانوئل ورگارا - زندان...] 327 00:30:02,090 --> 00:30:04,190 ‫- یه جن‌گیر. یا خدا ‫- بهت گفته بودم 328 00:30:04,230 --> 00:30:07,050 ‫بهت گفتم از اون مَرد خوشم نمیاد ‫و ببین 329 00:30:07,090 --> 00:30:09,070 ‫حالا معلوم شد اون یه دیوونه خطرناکه 330 00:30:09,110 --> 00:30:11,090 ‫به نظر دیوونه نمیاد، ‫تازه برعکسش 331 00:30:11,130 --> 00:30:12,220 ‫اون اولین کسیه که این داستان‌ها ‫رو باور نمیکنه 332 00:30:13,010 --> 00:30:16,040 ‫مشخصه خب، ‫تا بهش شک نکنی 333 00:30:16,080 --> 00:30:18,000 ‫نمیبینی؟ ‫واضحه اصلا! 334 00:30:18,040 --> 00:30:20,020 ‫- اصلا دو هزاریت نمیوفته ‫- خیلی‌خب، چیه؟ 335 00:30:20,060 --> 00:30:24,080 ‫جن‌گیری اونطوری نیست که ‫تو فیلم‌ها نشون میدن. بیا 336 00:30:24,120 --> 00:30:26,120 ‫چیزی به اسم تسخیر وجود نداره 337 00:30:26,160 --> 00:30:29,110 ‫اونا یه بچه رو دیوونه کردن و کشتن، ‫تموم شد رفت 338 00:30:29,150 --> 00:30:32,040 ‫خدایا. از رم بیرونش کردن ‫و فرستادنش اینجا پیش ما 339 00:30:32,080 --> 00:30:34,080 ‫- دیوونگیه ‫- درسته 340 00:30:34,120 --> 00:30:36,010 ‫به تهه دنیا 341 00:30:36,050 --> 00:30:40,190 ‫ریدن به سابقه کاریش ‫مگه اینکه یه چیزی اینو تغییر بده 342 00:30:40,230 --> 00:30:42,140 ‫مثل حل کردن یه چیزه خیلی مهم 343 00:30:42,180 --> 00:30:46,030 ‫دقیقا. راحت‌ترین راه حل کردن یه مشکل ‫اینه که خودت مشکل رو بوجود بیاری 344 00:30:46,070 --> 00:30:47,150 ‫که اینطور... 345 00:30:47,190 --> 00:30:50,230 ‫- کتاب مال اون بود، این دیگه درسته ‫- و بچه گاو رو... 346 00:30:51,020 --> 00:30:53,170 ‫از هر زن بی‌نوایی که واسه کمک ‫رفته پیش اون گرفته 347 00:30:53,210 --> 00:30:55,060 ‫نمیدونم والا 348 00:30:55,100 --> 00:30:58,050 ‫باورش سخته... ‫اصلا چی گیرش میاد؟ 349 00:30:58,090 --> 00:31:01,080 ‫تبلیغات. وقتی اسم شهر ‫رو توی گوگل جستجو کنی 350 00:31:01,120 --> 00:31:04,020 ‫اولین چیزی که نشون میده ‫اینه که اینجا اتفاقات عجیب میوفته 351 00:31:04,060 --> 00:31:05,160 ‫و بعد اون با رئیس‌هاش تماس میگیره و میگه: 352 00:31:05,200 --> 00:31:08,100 ‫"ببینین چیکار کردم، ‫یه مشکل رو حل کردم" 353 00:31:08,140 --> 00:31:11,190 ‫اون بر میگرده به رم ‫و ما عین احمق‌ها میمونیم 354 00:31:11,230 --> 00:31:13,090 ‫نمیدونم والا 355 00:31:13,130 --> 00:31:16,240 ‫برام سخته باور کنم ‫اون همچین کار ناجوری بکنه 356 00:31:18,090 --> 00:31:21,240 ‫چون تو آدم خوبی هستی. ‫بیا اینجا 357 00:31:25,190 --> 00:31:29,130 ‫اون داره ازت سوءاستفاده میکنه، پاکو. ‫دارم بهت میگم 358 00:31:29,170 --> 00:31:32,080 ‫وارد ذهنت شده ‫درست همونطوری که ذهن اون بیچاره احمق رو دستش گرفت 359 00:31:32,120 --> 00:31:34,060 ‫فکر نکنم 360 00:31:35,140 --> 00:31:37,050 ‫حقیقت داره، عزیزم ‫حقیقته 361 00:31:54,160 --> 00:31:57,230 ‫از وقتی من اومدم اینجا، ‫هر روز یکی یه شمع روشن میکنه 362 00:31:58,020 --> 00:32:00,050 ‫هیچوقت فکر نمیکردم تو هم روشن کنی 363 00:32:04,230 --> 00:32:09,120 ‫همه ما یه چیزی داریم که نمیتونیم ‫فراموش کنیم، مگه نه پدر؟ 364 00:32:11,180 --> 00:32:13,190 ‫با اینترنت دیگه رازی در کار نیست 365 00:32:13,230 --> 00:32:16,050 ‫این دیگه واقعا اختراع شیطانه 366 00:32:16,090 --> 00:32:18,070 ‫- و حقیقت داره؟ ‫- چی؟ 367 00:32:18,110 --> 00:32:20,070 ‫که یه پسر رو با تحریک کردن ‫یه سکته قلبی کشتم؟ 368 00:32:20,110 --> 00:32:22,000 ‫آره، حقیقت داره 369 00:32:22,040 --> 00:32:24,140 ‫باور کردن این چیزا برام سخته 370 00:32:24,180 --> 00:32:26,240 ‫خیلی کُهن هستش، ‫انگار واسه یه زمان دیگه‌ست 371 00:32:27,030 --> 00:32:28,140 ‫اگه تو جوون بیچاره باشی که مشکلاتی داره 372 00:32:28,180 --> 00:32:31,030 ‫و مادرت بگه که تسخیر شدی، ‫بعد با یه کشیش تماس بگیره 373 00:32:31,070 --> 00:32:34,020 ‫اولش دلخور میشی، دادت در میاد ‫آزرده میشی 374 00:32:34,060 --> 00:32:40,130 ‫ولی بعد از یه ماه دعا، ‫اونم 12 ساعت در روز، عقلت رو از دست میدی 375 00:32:40,170 --> 00:32:44,130 ‫حشره میخوری، آهن گاز میزنی، ‫یه سکه 376 00:32:45,060 --> 00:32:47,190 ‫اگه لازم باشه مدفوع خودت رو هم میخوری 377 00:32:50,200 --> 00:32:52,130 ‫پس این مال توئه 378 00:33:04,180 --> 00:33:09,180 ‫این سکه... گیاکومو، ‫پسری که مُرد... 379 00:33:09,220 --> 00:33:11,190 ‫از زیر پوستش درش آورد 380 00:33:12,200 --> 00:33:16,040 ‫نمیدونم چطوری وارد اونجاش کرده بود، ‫ولی دیدم چطوری درش آورد 381 00:33:21,080 --> 00:33:24,100 ‫و بر خلاف اون، ‫هنوزم فکر میکنی تلقین هستش 382 00:33:24,140 --> 00:33:27,210 ‫من یه زن رو دیدم که فقط واسه اینکه ‫منو بترسونه یه در رو شکست 383 00:33:28,230 --> 00:33:30,210 ‫بخاطر اینکه سه‌تا از دنده‌هاش شکست ‫بردیم بستریش کردیم 384 00:33:31,000 --> 00:33:34,200 ‫و این... اگه میخوای میتونی نگهش داری. ‫فقط یه تیکه فلزه 385 00:33:34,240 --> 00:33:38,010 ‫حتی نمیدونم چرا نگهش داشتم. ‫ارزشی نداره 386 00:33:46,020 --> 00:33:47,180 ‫- صبح بخیر، پدر ‫- سلام 387 00:33:47,220 --> 00:33:50,220 ‫اگه مشکلی نیست، ‫میخوایم یه دقیقه باهاتون صحبت کنیم، پدر 388 00:33:51,010 --> 00:33:52,110 ‫قضیه چیه، پاکو؟ 389 00:33:57,030 --> 00:33:59,230 ‫- اولین زایمانش بود؟ ‫- دومی 390 00:34:00,020 --> 00:34:02,240 ‫بیرونش نبر، بهتره چند روز اینجا بمونه 391 00:34:03,030 --> 00:34:04,200 ‫فقط بخاطر اینکه یه وقت چیزی نخوره ‫که بهش نسازه 392 00:34:04,240 --> 00:34:08,020 ‫- ولی حالش خوبه؟ ‫- کاملا 393 00:34:08,060 --> 00:34:10,130 ‫همه‌چی کاملا عادیه 394 00:34:10,170 --> 00:34:14,110 ‫- بچه چطوره؟ ‫- همونطوره. همه‌چی روبراهه 395 00:34:14,150 --> 00:34:16,120 ‫خیلی میخوره 396 00:34:16,160 --> 00:34:19,080 ‫و شب‌ها فقط یه بار بیدار میشه، ‫پس از این بابت خوشحالیم 397 00:34:19,120 --> 00:34:20,230 ‫خوشحالم. ‫اگه شما نبودین 398 00:34:21,020 --> 00:34:23,150 ‫نمیدونم چی به سرش میومد 399 00:34:23,190 --> 00:34:26,110 ‫مسئولیت بزرگیه، ‫با اینکه فقط واسه چند روزه 400 00:34:26,150 --> 00:34:28,170 ‫واسه چند روزه؟ 401 00:34:28,210 --> 00:34:30,080 ‫البته، البته 402 00:34:30,120 --> 00:34:32,200 ‫- بابت همه‌چی ممنون ‫- خواهش 403 00:34:53,070 --> 00:34:55,200 ‫برو باهاش حرف بزن، پاکو. ‫نمیتونم بیشتر از این نگهش دارم 404 00:34:55,240 --> 00:34:57,240 ‫تنها اتفاقی که افتاده اینه که ‫یه بچه ظاهر شده 405 00:34:58,030 --> 00:35:01,010 ‫و نمیدونیم از کجا اومده، ‫و ورگارا اصلا اونجا نبوده 406 00:35:01,050 --> 00:35:03,030 ‫- و کتاب؟ ‫- چیزی رو ثابت نمیکنه 407 00:35:03,070 --> 00:35:05,160 ‫آنتونیو مثل بقیه چیزهایی که اونجا دیدیم ‫اونو هم از مقدس‌خونه برداشته 408 00:35:05,200 --> 00:35:07,200 ‫- داخله؟ ‫- آره، اینجاست 409 00:35:13,120 --> 00:35:15,190 ‫ملکوت تو بیاید. ‫اراده تو چنان‌که در آسمان است، بر زمین نیز کرده شود 410 00:35:15,230 --> 00:35:17,060 ‫سلام 411 00:35:19,150 --> 00:35:21,240 ‫باورم نمیشه این ایده توئه 412 00:35:22,030 --> 00:35:23,160 ‫نه 413 00:35:23,200 --> 00:35:26,090 ‫خب، آره. ‫آنتونیو اصلا خوندن بلد نیست 414 00:35:26,130 --> 00:35:29,020 ‫اون نمیتونسته کل این داستان رو سرهم کنه 415 00:35:29,060 --> 00:35:33,020 ‫همش دارم مرورش میکنم. ‫باید یکی پشت قضیه باشه 416 00:35:33,060 --> 00:35:36,050 ‫کلی چیزها هست که ‫راجع‌بهشون بهمون نگفتی 417 00:35:36,090 --> 00:35:40,180 ‫- زندان، پسره مُرده... ‫- واسه چی؟ همه‌‌جا پخشه که 418 00:35:40,220 --> 00:35:43,210 ‫مخفیش نمیکنم، ‫ولی بهش افتخارم نمیکنم 419 00:35:44,000 --> 00:35:46,160 ‫در هر صورت، این منو گناهکار نمیکنه ‫و خودتم میدونی 420 00:35:46,200 --> 00:35:50,180 ‫خب، گوش کن مانوئل، اینجا شهر آرومیه. ‫اینجا اتفاقی نمیوفته 421 00:35:50,220 --> 00:35:53,080 ‫یهو تو میای اینجا و جهنم به‌پا میشه 422 00:35:53,120 --> 00:35:55,100 ‫بازم ربطی نداره 423 00:35:55,140 --> 00:36:00,090 ‫خب... ‫تو یه جن‌گیری، خب؟ 424 00:36:00,130 --> 00:36:03,100 ‫حتی مجبور شدم تو ویکی‌پدیا ببینم ‫که هنوزم این چیزا وجود داره یا نه 425 00:36:03,140 --> 00:36:06,180 ‫و تازه یه جن‌گیر سابقه‌دار! ‫محض رضای خدا 426 00:36:06,220 --> 00:36:08,170 ‫به نظرت یکم مشکوک نمیزنه؟ 427 00:36:08,210 --> 00:36:10,170 ‫واقعا فکر میکنی من این کارها رو کردم؟ 428 00:36:10,210 --> 00:36:13,180 ‫طبق حرف‌های گروهبان، ‫آخرین حرف‌های آنتونیو این بود 429 00:36:13,220 --> 00:36:15,220 ‫"دارم این‌کارو بخاطر گناه‌های تو میکنم" 430 00:36:17,090 --> 00:36:19,080 ‫اینو گفت و بعد پرید 431 00:36:19,120 --> 00:36:21,000 ‫میتونی توضیحش بدی؟ 432 00:36:21,040 --> 00:36:23,040 ‫کل شب داشتم بهش فکر میکردم 433 00:36:23,080 --> 00:36:24,200 ‫تو و بقیه 434 00:36:24,240 --> 00:36:26,170 ‫تنها چیزی که واضحه اینه که، ‫معذرت میخوام 435 00:36:26,210 --> 00:36:29,170 ‫تو یه ربطی بهش داری ‫و صداش رو در نمیاری 436 00:36:29,210 --> 00:36:32,210 ‫من چیزی رو مخفی نمیکنم. ‫اگه چیزی میدونستم بهت میگفتم 437 00:36:33,000 --> 00:36:34,230 ‫خودت رو بذار جای من. ‫من باید حلش کنم 438 00:36:35,020 --> 00:36:36,130 ‫قبل از اینکه توی توییتر منو له کنن 439 00:36:36,170 --> 00:36:41,060 ‫- این بیشتر از تو به من آسیب وارد میکنه ‫- پس کمکم کن حلش کنم 440 00:36:43,030 --> 00:36:46,200 ‫- یکی راجع‌به من به اون گفته ‫- کی؟ 441 00:36:48,090 --> 00:36:50,210 ‫یکی که میخواد منو بترسونه 442 00:37:05,050 --> 00:37:08,110 ‫لطفا، نرو. ‫باید باهات حرف بزنم 443 00:37:11,100 --> 00:37:13,180 ‫پسرمون وقتی همش دو سالش بود ‫فوت شد 444 00:37:15,010 --> 00:37:19,230 ‫من داشتم یکی از اون برنامه‌های تلوزیونی ‫سوال و پرسش نگاه میکردم 445 00:37:20,190 --> 00:37:23,160 ‫یکی دو دقیقه حواس‌مون پرت شد، همین ‫قسم میخورم 446 00:37:24,230 --> 00:37:28,020 ‫دور و بر رو نگاه کردم ‫و دیدم بچه نیست 447 00:37:28,200 --> 00:37:30,210 ‫کارمن از دستشویی اومد بیرون 448 00:37:31,000 --> 00:37:35,080 ‫موهاش رو رنگ کرده بود و حوله سرش بود ‫گفت "بچه کجاست؟" 449 00:37:35,120 --> 00:37:37,110 ‫اون در باز بود 450 00:37:38,110 --> 00:37:40,080 ‫دویدیم بیرون 451 00:37:40,120 --> 00:37:43,140 ‫و اونجا پیداش کردیم ‫که رو به صورت شناور بود 452 00:37:44,190 --> 00:37:47,010 ‫افتاده بود توی استخر 453 00:37:48,100 --> 00:37:51,120 ‫بچه بیچاره اصلا نمیدونست ‫چطور از پله‌ها بیاد بالا 454 00:37:53,020 --> 00:37:55,190 ‫کارمن هیچوقت فراموشش نمیکنه 455 00:37:55,230 --> 00:37:58,170 ‫انگار قلبش ریز ریز شده 456 00:38:00,000 --> 00:38:03,030 ‫بی‌وقفه گریه میکرد ‫یا تا چند روز حرف نمیزد 457 00:38:04,190 --> 00:38:07,030 ‫ولی اتفاقی که توی اصطبل افتاد... 458 00:38:08,050 --> 00:38:09,210 ‫همه‌چی رو عوض کرد 459 00:38:10,000 --> 00:38:12,030 ‫البته، این اونو از افسردگی در آورده 460 00:38:12,070 --> 00:38:14,020 ‫مطمئنم الان حالش بهتره 461 00:38:14,060 --> 00:38:17,180 ‫نه... برعکس 462 00:38:18,130 --> 00:38:20,160 ‫حالا اون فرق کرده 463 00:38:35,070 --> 00:38:39,200 ‫- کارمن... ‫- اصلا به اتاق بچه دست نزدیم 464 00:38:41,240 --> 00:38:44,120 ‫انگار میدونستیم اون بر میگرده 465 00:38:45,200 --> 00:38:47,070 ‫نمیفهمی؟ 466 00:38:47,110 --> 00:38:51,010 ‫اتفاقی که افتاد، چیزی که ‫اون روز تو اصطبل دیدی... 467 00:38:51,050 --> 00:38:52,180 ‫یه معجزه‌ست 468 00:38:52,220 --> 00:38:55,150 ‫میفهمی چه اتفاقی افتاده؟ 469 00:38:55,190 --> 00:38:58,140 ‫خدا میدونست تقصیر ما نبوده 470 00:38:58,180 --> 00:39:00,230 ‫و یه فرصت دیگه بهمون داده! 471 00:39:01,200 --> 00:39:04,230 ‫کارمن، ما مطمئن نیستیم که ‫آخر سر این بچه مال تو میشه 472 00:39:09,060 --> 00:39:12,200 ‫خدا این بچه رو بهم داده 473 00:39:18,050 --> 00:39:19,130 ‫اون کجاست؟ 474 00:39:20,160 --> 00:39:23,160 ‫نگران نباش، داره راه میره 475 00:39:25,120 --> 00:39:27,020 ‫الان خیلی بزرگ شده 476 00:40:00,000 --> 00:40:02,010 ‫ الو، این پیغام‌گیره پاکوئه 477 00:40:02,050 --> 00:40:03,230 ‫پاکو، الان به شهرداری زنگ زدم ‫که باهات تماس بگیرن 478 00:40:04,020 --> 00:40:06,010 ‫ولی هیچ‌جا پیدات نمیکنم 479 00:40:06,050 --> 00:40:08,160 ‫رفتم خونه آلونسوس و... 480 00:40:08,200 --> 00:40:11,110 ‫بچه یه بچه نیست! ‫نمیدونم اون چیه! 481 00:40:11,150 --> 00:40:13,210 ‫میدونم حرفم با عقل جور در نمیاد، 482 00:40:14,000 --> 00:40:15,240 ‫ولی اون از مادرش بزرگ‌تره! 483 00:40:16,030 --> 00:40:17,210 ‫لطفا، به محض اینکه اینو شنیدی ‫بهم زنگ بزن! 484 00:40:18,000 --> 00:40:20,010 ‫بهم زنگ بزن، باید راجع‌بهش حرف بزنیم 485 00:40:27,170 --> 00:40:30,010 ‫اون باید دو روزش باشه! 486 00:40:30,050 --> 00:40:33,170 ‫اون بچه نیاز به مراقبت‌های پزشکی داره، ‫نمیدونم به خدا 487 00:40:33,210 --> 00:40:36,090 ‫ممکنه یه مرض دژنراتیو داشته باشه، درسته؟ 488 00:40:36,130 --> 00:40:38,230 ‫- رشد غیرعادی، آکرومگالی ‫- چی؟ 489 00:40:39,020 --> 00:40:41,060 ‫یه ناهنجاری تو هورمن رشد 490 00:40:41,100 --> 00:40:43,220 ‫استخوان‌ها رشد میکنن، ‫ولی اندام داخلی رشد نمیکنن 491 00:40:44,010 --> 00:40:48,020 ‫تا پاره شدن بدن به رشد کردن ادامه میدن 492 00:40:48,060 --> 00:40:50,030 ‫- نه، نه. صبر کن ‫- پس چیه؟ 493 00:40:50,070 --> 00:40:52,230 ‫گوش کن... ‫به خدمات اجتماعی زنگ میزنیم 494 00:40:53,020 --> 00:40:54,200 ‫اونا میتونن بهش رسیدگی کنن. ‫شاید خیلی هم جدی نباشه 495 00:40:54,240 --> 00:40:58,030 ‫خیلی جدی نیست؟ ‫اصلا گوش میدی چی میگم؟ 496 00:40:58,070 --> 00:41:01,130 ‫- آره ‫- میدونم چی دیدم. دیوونه که نیستم 497 00:41:01,170 --> 00:41:03,240 ‫باهام بیا و خودت ببین! 498 00:41:04,220 --> 00:41:07,130 ‫- داشت راه میرفت؟ ‫- داشت راه میرفت، پاکو 499 00:41:09,180 --> 00:41:11,010 ‫بیا بریم. یالا 500 00:41:13,230 --> 00:41:15,060 ‫صبر کن 501 00:41:24,190 --> 00:41:26,020 ‫بریم 502 00:41:31,170 --> 00:41:35,120 ‫نمیتونم دست از فکر کردن... ‫به اون چیزه بر دارم 503 00:41:36,180 --> 00:41:38,220 ‫- منظورت چیه اون چیزه؟ ‫- پاکو! 504 00:41:39,010 --> 00:41:41,210 ‫تو ندیدیش، ‫نمیفهمی چی میگم 505 00:41:42,000 --> 00:41:43,190 ‫- پرده‌ها کشیده شده بودن؟ ‫- چی؟ 506 00:41:43,230 --> 00:41:45,200 ‫پرده‌های تو اتاق. ‫کشیده شده بودن؟ 507 00:41:45,240 --> 00:41:47,100 ‫- چرا داری اینو میپرسی ‫- نمیدونم 508 00:41:47,140 --> 00:41:49,090 ‫شاید بخاطر تاریک بودن ‫درست ندیدیش 509 00:41:49,130 --> 00:41:52,130 ‫واضح دیدمش. ‫لطفا فکر نکن که زده به سرم! 510 00:41:52,170 --> 00:41:56,120 ‫فقط مسئله اینه که، ببخشیدا ‫تو یکم دیوونه هستی. ولی اشکال نداره 511 00:41:56,160 --> 00:42:00,160 ‫النا، داری زیادی شخصیش میکنی. ‫بیخیالش شو 512 00:42:00,200 --> 00:42:03,110 ‫صبر کن، خونه آلونسوس این ‌طرفی نیست. ‫چیکار میکنی؟ 513 00:42:03,150 --> 00:42:06,240 ‫- دارم میبرمت خونه ‫- چرا؟ 514 00:42:07,030 --> 00:42:09,120 ‫النا، این موقع قرار نیست ‫بریم در خونه کسی رو بزنیم 515 00:42:09,160 --> 00:42:11,060 ‫فردا به هرکی مجبور شدیم ‫زنگ میزنیم 516 00:42:11,100 --> 00:42:12,230 ‫حالا یه شب دیگه اون بچه تو اون خونه باشه 517 00:42:13,020 --> 00:42:14,160 ‫چیزیش نمیشه 518 00:42:14,200 --> 00:42:17,100 ‫گفتی خوب بهش میرسن، درسته؟ 519 00:42:33,000 --> 00:42:36,210 ‫النا! اینطوری نرو 520 00:42:37,000 --> 00:42:39,180 ‫- نمیدونم. قهوه چطوره؟ ‫- قهوه واسه چی؟ 521 00:42:39,220 --> 00:42:41,120 ‫تا بتونیم یکم حرف بزنیم ‫و تو بتونی آروم بشی 522 00:42:41,160 --> 00:42:44,130 ‫اگه میخوای میتونیم بریم داخل ‫و با خدمات اجتماعی تماس بگیریم 523 00:42:45,120 --> 00:42:47,120 ‫به نظرت یکم دیر وقت نیست ‫که به کسی زنگ بزنیم؟ 524 00:42:47,160 --> 00:42:50,090 ‫باشه، باشه. ‫الان زنگ میزنیم 525 00:42:55,220 --> 00:42:57,180 ‫خیلی اینجا رو دنج کردی 526 00:42:57,220 --> 00:42:59,050 ‫اینطوری فکر میکنی؟ 527 00:42:59,090 --> 00:43:00,180 ‫واقعا؟ 528 00:43:02,070 --> 00:43:05,000 ‫- میز آیکیا هستش ‫- واقعا؟ 529 00:43:05,040 --> 00:43:08,220 ‫ولی خودم مبلمان رو شخصی‌سازی کردم. ‫رنگش زدم، یه چیزهایی اضافه کردم 530 00:43:10,030 --> 00:43:11,220 ‫خیلی خوب شدن 531 00:43:19,080 --> 00:43:22,100 ‫- اون شوهرمه ‫- متاسفم 532 00:43:26,020 --> 00:43:27,110 ‫طوری نیست 533 00:43:36,030 --> 00:43:40,090 ‫حتما خیلی برات سخت بوده. ‫چه اتفاقی افتاد؟ 534 00:43:41,090 --> 00:43:42,200 ‫هیچی 535 00:43:42,240 --> 00:43:46,060 ‫معذرت میخوام، ما خیلی کم همدیگه رو میشناسیم ‫و من دارم سوال پیچت میکنم 536 00:43:46,100 --> 00:43:48,150 ‫هیچ اتفاقی نیوفتاد، ‫مشکل هم همینه 537 00:43:51,190 --> 00:43:53,150 ‫اون غیبش زد 538 00:43:53,190 --> 00:43:55,020 ‫یهویی، بوم! 539 00:43:57,050 --> 00:43:58,130 ‫دیگه نبود 540 00:43:59,230 --> 00:44:01,170 ‫همینطوری یهویی؟ 541 00:44:01,210 --> 00:44:04,000 ‫همینطوری یهویی 542 00:44:04,040 --> 00:44:05,210 ‫یادداشتی چیزی نذاشت؟ 543 00:44:06,000 --> 00:44:07,100 ‫شام روی میز بود، 544 00:44:07,140 --> 00:44:09,050 ‫با همین شراب 545 00:44:09,090 --> 00:44:12,130 ‫و ماهی‌تابه روی اجاق بود. ‫همه‌چی سرجاش بود به جزء اون 546 00:44:12,170 --> 00:44:14,140 ‫و پلیس چی گفت؟ 547 00:44:15,240 --> 00:44:17,070 ‫یادمه داشتن همدیگه رو نگاه میکردن 548 00:44:17,110 --> 00:44:20,120 ‫وقتی داشتن بیانه منو مینوشتن، ‫سعی میکردن نخندن 549 00:44:20,160 --> 00:44:22,130 ‫حرومزاده‌ها 550 00:44:22,170 --> 00:44:25,060 ‫بعضی‌ها میگن داشته با یکی دیگه ‫بهم خیانت میکرده 551 00:44:25,100 --> 00:44:27,110 ‫یه سری دیگه میگن، ‫من داشتم به اون خیانت میکردم 552 00:44:30,200 --> 00:44:32,100 ‫وقتی میرسم خونه 553 00:44:34,190 --> 00:44:37,190 ‫اینجا میشینم، ‫منتظرشم که از در بیاد تو 554 00:44:48,030 --> 00:44:50,210 ‫زنگ رو بزنیم؟ 555 00:44:51,000 --> 00:44:52,080 ‫ولش کن 556 00:44:53,230 --> 00:44:56,000 ‫فردا زنگ میزنیم 557 00:44:56,040 --> 00:44:57,180 ‫باشه 558 00:45:00,200 --> 00:45:02,120 ‫خب... 559 00:45:02,160 --> 00:45:04,110 ‫شب خوش 560 00:45:04,150 --> 00:45:08,010 ‫لعنتی! یه... ‫یه... یه... 561 00:45:08,050 --> 00:45:10,060 ‫- یکی بیرونه ‫- کی؟ 562 00:45:12,160 --> 00:45:15,070 ‫لعنت... رمیدیوز، که تو سوپرمارکت کار میکنه، ‫خواهرش... 563 00:45:15,110 --> 00:45:17,180 ‫و خوان کارلوس که تو مغازه لوازم عکاسی کار میکنه 564 00:45:17,220 --> 00:45:20,020 ‫- برا من مهم نیست ببیننت ‫- ولی برا من مهمه 565 00:45:20,060 --> 00:45:24,000 ‫انتخابات شهرداری به زودی برگذار میشه ‫و این ممکنه بدترش کنه 566 00:45:25,180 --> 00:45:27,100 ‫و چی میخوای؟ 567 00:45:28,150 --> 00:45:30,110 ‫که شب رو اینجا بگذرونی؟ 568 00:45:30,150 --> 00:45:32,040 ‫نه، اصلا. ‫فکر نکنم کل شب رو بیرون بمونن 569 00:45:32,080 --> 00:45:33,220 ‫فقط چند دقیقه میمونم 570 00:45:34,010 --> 00:45:37,060 ‫نه، میخوام همین الان بری 571 00:45:37,100 --> 00:45:41,020 ‫- النا، لطفا این کارو باهام نکن ‫- از تو باغچه برو 572 00:45:41,060 --> 00:45:44,100 ‫چی؟ و از دیوار بپرم؟ ‫اینطوری که بدتر گناه‌کار جلوه میکنم 573 00:45:44,140 --> 00:45:47,020 ‫- گناه‌کار چی؟ ‫- میدونی منظورم چیه 574 00:45:47,060 --> 00:45:50,170 ‫نه، منظورت رو متوجه نمیشم. ‫ببین، طوری نیست 575 00:45:51,230 --> 00:45:54,150 ‫من الان میرم، و تو هم هروقت ‫و هرطور که خواستی میتونی بری 576 00:45:54,190 --> 00:45:56,220 ‫چی؟ ‫لطفا، نرو 577 00:45:57,010 --> 00:45:59,240 ‫- برام مهم نیست ‫- لطفا، نرو. اینجا خونه توئه 578 00:46:00,030 --> 00:46:01,120 ‫النا! 579 00:46:21,100 --> 00:46:23,030 ‫گیاکومو! 580 00:46:30,050 --> 00:46:32,140 ‫گیاکومو، کجایی؟ 581 00:46:34,040 --> 00:46:38,000 ‫همین روزا میزنم میکشمت 582 00:46:39,020 --> 00:46:40,220 ‫میکشمت... 583 00:46:47,100 --> 00:46:48,210 ‫حرومزاده! 584 00:46:56,190 --> 00:46:58,090 ‫این چه کوفتیه؟ 585 00:47:03,050 --> 00:47:05,000 ‫حرومزاده! 586 00:47:06,130 --> 00:47:08,220 ‫گیاکومو! ‫داری باهاش چیکار میکنی؟ 587 00:47:10,040 --> 00:47:12,050 ‫ولم کن! 588 00:47:59,090 --> 00:48:01,010 ‫پدر روحانی احمق! 589 00:48:13,180 --> 00:48:15,210 ‫رفتم اداره پلیس اینو برات بیارم... 590 00:48:16,000 --> 00:48:18,030 ‫و گفتن ولت کردن 591 00:48:18,070 --> 00:48:20,180 ‫- چیه؟ ‫- لازانیا 592 00:48:20,220 --> 00:48:23,140 ‫- سَرده ‫- بیا تو 593 00:48:32,150 --> 00:48:35,170 ‫فردا به گروهبان زنگ میزنیم ‫و اون میتونه به قضیه رسیدگی کنه 594 00:48:36,230 --> 00:48:38,230 ‫باید از اول به این فکر میکردم 595 00:48:39,020 --> 00:48:40,170 ‫که بهشون چی بگیم؟ 596 00:48:40,210 --> 00:48:42,090 ‫کل این مدت اشتباه میکردیم 597 00:48:42,130 --> 00:48:44,220 ‫سوال این نیست که ‫"کی میخواد از شر بچه خلاص بشه؟" 598 00:48:45,010 --> 00:48:47,120 ‫سوال اینه که: ‫"کی بدجور دلش بچه میخواد؟" 599 00:48:47,160 --> 00:48:50,130 ‫- اینو بخون ‫- اون بچه نبود 600 00:49:01,090 --> 00:49:05,100 ‫کارمن... ‫اون چشه؟ 601 00:49:05,140 --> 00:49:08,210 ‫هیچی. ‫هیچش نیست 602 00:49:09,000 --> 00:49:11,100 ‫منظورت چیه هیچیش نیست؟ ‫ببینش! 603 00:49:11,140 --> 00:49:13,040 ‫طوری نیست که. ‫فقط داره بزرگ میشه 604 00:49:13,080 --> 00:49:15,120 ‫اون روبراه میشه. ‫حالا میبینی 605 00:49:15,160 --> 00:49:17,150 ‫تو چیکار میکردی؟ 606 00:49:17,190 --> 00:49:19,080 ‫داشتم غذای بچه رو آماده میکردم 607 00:49:19,120 --> 00:49:24,110 ‫کبده، نگران نباش، واسه پروتئین. ‫اون باید غذا بخوره 608 00:49:24,150 --> 00:49:27,120 ‫نمیفهم... ‫زنگ میزنم دکتر 609 00:49:27,160 --> 00:49:30,080 ‫میخوای ازمون بگیرنش؟ 610 00:49:30,120 --> 00:49:32,220 ‫بچه جایی نمیره! 611 00:49:33,010 --> 00:49:36,090 ‫تو حالت خوب نیست، کارمن. ‫تو حالت خوب نیست. واقعا میگم 612 00:49:39,060 --> 00:49:40,150 ‫- کجا میری؟ ‫- نمیدونم، بیرون 613 00:49:40,190 --> 00:49:43,080 ‫چرا؟ فکر میکنی اشتباهه؟ 614 00:49:43,120 --> 00:49:46,140 ‫همینو میخواستیم، مگه نه؟ ‫تو هم به اندازه من میخواستیش 615 00:49:47,020 --> 00:49:48,190 ‫لعنت، کارمن... 616 00:49:48,230 --> 00:49:52,000 ‫- این چیه؟ ‫- یه اسباب‌بازی واسه بچه‌ست. پسش بده 617 00:49:52,040 --> 00:49:54,020 ‫تو چیکار کردی؟ 618 00:49:54,240 --> 00:49:56,110 ‫پسش بده 619 00:49:57,100 --> 00:49:58,180 ‫بدش من 620 00:50:02,030 --> 00:50:03,190 ‫کارمن، تو چیکار کردی؟ 621 00:51:22,150 --> 00:51:25,090 ‫- چیکار میکنی؟ ‫- گوشیت خاموشه. بیا پایین 622 00:51:25,130 --> 00:51:27,210 ‫اگه کسی تو رو ببینه، ‫دهنم سرویسه! 623 00:51:28,000 --> 00:51:31,160 ‫- گفتم بیا پایین! یالا! ‫- دارم میام پایین 624 00:51:52,160 --> 00:51:55,070 ‫چند ساله سعی کردن بچه به سرپرستی بگیرن ‫و نتونستن 625 00:51:55,110 --> 00:51:58,160 ‫کارمن میگه خدا این بچه رو بهشون داده 626 00:51:58,200 --> 00:52:01,060 ‫خیلی‌خب، من با لاگونا حرف میزنم ‫و اون میتونه قضیه رو بررسی کنه 627 00:52:01,100 --> 00:52:03,160 ‫چرا همه‌‌تون میخواین بذارینش واسه فردا؟ ‫بیا الان بریم 628 00:52:03,200 --> 00:52:05,200 ‫النا، من نمیام. ‫میخوای بدونی چرا؟ 629 00:52:05,240 --> 00:52:08,190 ‫چون من زن دارم، شغل دارم ‫تو این شهر یه آدم مهمم 630 00:52:08,230 --> 00:52:10,210 ‫نمیتونم دم صبح عین احمق‌ها برم 631 00:52:11,000 --> 00:52:13,020 ‫تو خونه یکی خدا میدونه ‫دنبال چی بگردم 632 00:52:13,060 --> 00:52:16,090 ‫باشه. ‫پس خودم تنها میرم 633 00:52:28,080 --> 00:52:31,000 ‫من اینجا چیکار میکنم؟ ‫نقشه چیه؟ 634 00:52:31,040 --> 00:52:34,090 ‫میخوای بری داخل، بچه رو ازشون بگیری ‫و بدوئی بیرون؟ 635 00:52:34,130 --> 00:52:36,060 ‫نه، من نه، تو این کارو میکنی 636 00:52:37,000 --> 00:52:38,080 ‫نه... من نمیرم 637 00:52:38,120 --> 00:52:40,060 ‫- پاکو! ‫- نه. عمراً 638 00:52:40,100 --> 00:52:43,160 ‫بهشون بگو خدمات اجتماعی بچه رو میخوان ‫یا هر چی که میخوای بگو 639 00:52:43,200 --> 00:52:45,170 ‫که همین الان اونو میبریم بیمارستان 640 00:52:45,210 --> 00:52:48,080 ‫- ساعت سه صبح؟ ‫- پاکو، تو اون بچه رو ندیدی! 641 00:52:48,120 --> 00:52:49,230 ‫زنه دیوونه شده 642 00:52:50,020 --> 00:52:51,230 ‫یا اون فقط یه زن نجیبه ‫که داره از بچه مراقبت میکنه 643 00:52:52,020 --> 00:52:53,140 ‫چون آدم خوبیه و همین 644 00:52:53,180 --> 00:52:55,220 ‫نمیتونم برم تو خونه مردم 645 00:52:56,010 --> 00:52:59,100 ‫فقط بخاطر اینکه تو و یه کشیشی که ‫سابقه حبس داره تصمیم گرفتین 646 00:52:59,140 --> 00:53:01,030 ‫اونجا دوتا آدم‌ربا یا حالا هرچی ‫دارن زندگی میکنن 647 00:53:01,070 --> 00:53:04,200 ‫- نمیرم ‫- این بخاطر انتخاباته؟ 648 00:53:07,070 --> 00:53:09,060 ‫کمتر از یه سال تا انتخابات مونده ‫و الان دیگه نمیتونم خرابش کنم، النا 649 00:53:09,100 --> 00:53:11,010 ‫بخاطر یه داستانی که به من ربطی نداره 650 00:53:11,050 --> 00:53:15,130 ‫درک کن، لطفا. ‫بیا فقط بریم خونه، باشه؟ 651 00:54:27,190 --> 00:54:29,030 ‫از اینجا برو و به لاگونا زنگ بزن 652 00:54:29,070 --> 00:54:30,210 ‫- تو رو تنها ول نمیکنم ‫- کاری که بهت گفتم رو بکن! 653 00:54:31,000 --> 00:54:33,160 ‫- اگه من قراره برم، تو هم باید بیای ‫- اینجا چیکار میکنین؟ 654 00:54:33,200 --> 00:54:37,120 ‫- مگه در زدن بلد نیستین؟ ‫- کارمن... 655 00:54:37,160 --> 00:54:40,080 ‫- نمیدونم چه اتفاقی افتاده، ولی... ‫- اومدیم کمکت کنیم 656 00:54:40,120 --> 00:54:42,090 ‫کمکم کنین؟ ‫واسه چی؟ 657 00:54:42,130 --> 00:54:45,100 ‫من باید بچه رو ببینم، کارمن. ‫میخوام ببینم حالش خوبه یا نه 658 00:54:45,140 --> 00:54:47,210 ‫بچه حالش کاملا خوبه 659 00:54:48,000 --> 00:54:51,040 ‫- داره استراحت میکنه ‫- چی به سر شوهرت اومده؟ 660 00:54:51,080 --> 00:54:54,000 ‫اون بهت حمله کرد؟ ‫مجبور شدی از خودت دفاع کنی؟ 661 00:54:54,040 --> 00:54:56,230 ‫درسته. اون بهم حمله کرد 662 00:54:59,000 --> 00:55:02,170 ‫شما هم میخواین اونو ازم بگیرین؟ 663 00:55:02,210 --> 00:55:04,150 ‫این بچه مال منه 664 00:55:05,170 --> 00:55:08,050 ‫هیچکس نمیتونه اونو ازم بگیره 665 00:55:21,160 --> 00:55:23,050 ‫فرار کن! فرار کن! 666 00:56:20,190 --> 00:56:22,080 ‫لعنتی! 667 00:56:28,220 --> 00:56:31,080 ‫کارمن بود! ‫اون شوهرش رو کشت 668 00:56:31,120 --> 00:56:33,060 ‫- زده به سرش! ‫- آخه چی فکر میکردی؟ 669 00:56:33,100 --> 00:56:35,040 ‫پاکو رو گرفته! ‫- باید همین الان کمکش کنیم! 670 00:56:35,080 --> 00:56:38,200 ‫برو خونه. اگه اون شوهرش رو کشته، ‫خدا میدونه الان چی داره به سر پاکو میاره 671 00:56:38,240 --> 00:56:41,130 ‫دیوید، اون یکی ماشین رو بردار. ‫برو خونه آلونسوس 672 00:56:41,170 --> 00:56:43,110 ‫آره، الان، همین الان! 673 00:56:43,150 --> 00:56:45,230 ‫و هیچکس تا با من هماهنگ نکرده ‫کاری نمیکنه! 674 00:57:02,060 --> 00:57:03,140 ‫اون پشت سرمونه 675 00:57:04,170 --> 00:57:06,000 ‫لعنت 676 00:57:08,130 --> 00:57:10,060 ‫نمیدونی چقدر متاسفم 677 00:57:10,100 --> 00:57:13,130 ‫امیدوارم یه روزی منو ببخشی 678 00:57:13,170 --> 00:57:15,220 ‫بخاطر صداهاست، پاکو 679 00:57:16,010 --> 00:57:18,170 ‫آره، میدونم الان به نظر ‫یه زن دیوونه میام، ولی... 680 00:57:18,210 --> 00:57:21,020 ‫اگه بدونی چقدر خوشحالم 681 00:57:21,060 --> 00:57:23,200 ‫تو دنیا بیشتر از هر چیزی ‫دلم یه بچه میخواست 682 00:57:23,240 --> 00:57:26,040 ‫و اونا به قولشون وفا کردن 683 00:57:26,080 --> 00:57:28,090 ‫اون دوستم داره، میدونی 684 00:57:29,130 --> 00:57:32,100 ‫کاری که بهش میگم رو میکنه. ‫ببین 685 00:57:35,210 --> 00:57:37,100 ‫ببین 686 00:57:38,110 --> 00:57:39,200 ‫نگاه کن 687 00:57:44,060 --> 00:57:46,090 ‫دارم میام، عزیزم 688 00:57:46,130 --> 00:57:48,190 ‫اگه درست رفتار کنم... 689 00:57:48,230 --> 00:57:51,240 ‫اگه خواسته‌شون رو انجام بدم، ‫صداها میرن 690 00:57:52,030 --> 00:57:54,010 ‫و هیچوقت مزاحم‌مون نمیشن 691 00:57:57,030 --> 00:58:00,000 ‫باید برم. ‫نباید بذارم بچه رو بترسونن 692 00:58:00,040 --> 00:58:01,120 ‫اونا دارن میان 693 00:58:31,170 --> 00:58:33,030 ‫پدر... 694 00:58:33,070 --> 00:58:36,200 ‫متاسفم که دارین منو اینطوری میبینین، ‫تو این شرایط 695 00:58:36,240 --> 00:58:40,060 ‫- کارمن، همراهم بیا ‫- نه، نمیتونم. کاش میتونستم 696 00:58:40,100 --> 00:58:43,020 ‫واقعا میگم، ولی اونا بهم اجازه نمیدن 697 00:58:43,060 --> 00:58:47,050 ‫اونا؟ کس دیگه‌ای اینجا نیست، ‫فقط ما سه‌تاییم 698 00:58:54,130 --> 00:58:58,040 ‫خیلی وقته ندیدیمت، مانوئل عزیز 699 00:59:00,030 --> 00:59:03,200 ‫فکر کردی با مخفی شدن تو این شهر ‫میتونی از دستمون خلاص بشی؟ 700 00:59:04,220 --> 00:59:08,070 ‫- میخوام با کارمن حرف بزنم ‫- کارمن الان اینجا نیست 701 00:59:08,110 --> 00:59:11,060 ‫- با من حرف بزن ‫- حرفی واسه گفتن ندارم 702 00:59:11,100 --> 00:59:13,040 ‫نمیخوای کتاب داستان‌هات رو برام بخونی 703 00:59:13,080 --> 00:59:14,200 ‫تا خوابم ببره، مثل کار هر شبت؟ 704 00:59:14,240 --> 00:59:17,010 ‫بازی مسخره رو تمومش کن 705 00:59:17,050 --> 00:59:19,180 ‫تو تسخیر نشدی. ‫تو مریضی 706 00:59:19,220 --> 00:59:22,080 ‫اوه ببخشید، تو دیگه به هیچی باور نداری. ‫همینطوره، نه؟ 707 00:59:22,120 --> 00:59:25,190 ‫مثل یه بچه: ‫وقتی میبازی، دیگه بازی نمیکنی 708 00:59:25,230 --> 00:59:27,210 ‫ببین، کارمن ‫این کاریه که میکنیم 709 00:59:28,000 --> 00:59:31,120 ‫دست‌هات رو میگیرم ‫و دست‌هات رو میبرم پشت سرت 710 00:59:31,160 --> 00:59:33,190 ‫و بعد از اون در میبرمت بیرون 711 00:59:33,230 --> 00:59:36,060 ‫اگه جرئت داری بهش دست بزن 712 00:59:52,180 --> 00:59:55,110 ‫چیزی که مال ماست رو بهمون بده ‫و دیگه ما رو نمیبینی 713 00:59:55,150 --> 00:59:57,140 ‫- نمیدونم راجع‌به چی حرف میزنی ‫- خوبم میدونی 714 00:59:57,180 --> 00:59:59,040 ‫فکر میکنی ما احمقیم؟ 715 00:59:59,080 --> 01:00:02,090 ‫واسه همین فرار کردی. ‫فقط واسه خودت میخوایش 716 01:00:04,040 --> 01:00:06,110 ‫سرجات وایسا وگرنه شلیک میکنم! 717 01:00:16,040 --> 01:00:17,190 ‫تکون نخور! 718 01:00:23,190 --> 01:00:25,020 ‫نیا جلو، کارمن 719 01:00:27,090 --> 01:00:29,010 ‫دست نگه دار! 720 01:00:29,050 --> 01:00:31,040 ‫نزن! 721 01:00:35,160 --> 01:00:37,080 ‫لعنتی... 722 01:00:38,150 --> 01:00:40,060 ‫چیکار کردی؟ 723 01:01:00,230 --> 01:01:02,090 ‫متاسفم، مرچه 724 01:01:02,130 --> 01:01:05,010 ‫- باید توضیح میدادم... ‫- پاکو، پاکو، پاکو 725 01:01:05,050 --> 01:01:06,190 ‫الان وقتش نیست، پاکو ‫عزیزم 726 01:01:06,230 --> 01:01:09,080 ‫تو زنده‌ای و همین مهمه 727 01:01:10,030 --> 01:01:11,110 ‫مراقب باش، لطفا 728 01:01:13,130 --> 01:01:14,210 ‫همه اینا تقصیر منه 729 01:01:15,220 --> 01:01:17,180 ‫اون نمیخواست بیاد 730 01:01:17,220 --> 01:01:20,200 ‫و چیزی نمونده بود کشته بشه. ‫ممنون 731 01:01:20,240 --> 01:01:24,000 ‫- مرچه، نگو... ‫- راست میگه 732 01:01:24,040 --> 01:01:26,230 ‫دیوونگی بود. ‫کاملا حق داری ازم متنفر باشی 733 01:01:27,020 --> 01:01:30,120 ‫من ازت متنفر نیستم، النا. ‫یا باید باشم؟ 734 01:01:31,130 --> 01:01:34,000 ‫تو کاری که باید میکردی رو کردی، النا 735 01:01:34,040 --> 01:01:39,020 ‫به لطف تو قضیه فیصله پیدا کرد، نمیخوام تصور کنم ‫اگه نمیومدیم این ماجرا چطور تموم میشد 736 01:01:39,060 --> 01:01:41,240 ‫شوهرم باید استراحت کنه 737 01:01:42,030 --> 01:01:46,190 ‫میشه لطفا چند روزی ‫دست از سرمون برداری؟ 738 01:01:48,070 --> 01:01:49,210 ‫فقط چند روز 739 01:01:56,210 --> 01:01:58,080 ‫النا... 740 01:02:01,090 --> 01:02:02,170 ‫مرچه... 741 01:02:11,050 --> 01:02:13,160 ‫پاکو... عزیزم... 742 01:02:35,220 --> 01:02:37,140 ‫تو نباید اینجا باشی 743 01:02:40,010 --> 01:02:41,090 ‫چرا؟ 744 01:02:42,210 --> 01:02:46,120 ‫ذهن واقعیت میسازه، ‫نه برعکس 745 01:02:46,160 --> 01:02:49,000 ‫قضیه چیه، پدر؟ 746 01:02:52,060 --> 01:02:54,110 ‫هر اتفاقی بیوفته، 747 01:02:54,150 --> 01:02:57,090 ‫هرچی ببینی، انکارش کن 748 01:02:57,130 --> 01:02:59,000 ‫جلوی ذهنت رو بگیر 749 01:03:09,140 --> 01:03:11,000 ‫و این؟ 750 01:03:14,080 --> 01:03:16,000 ‫این چیه؟ 751 01:03:19,240 --> 01:03:21,070 ‫به نظرت چیه؟ 752 01:03:22,090 --> 01:03:25,220 ‫که اون تبدیل به یه هیولا شده ‫و از پنجره رفته بیرون؟ 753 01:03:44,000 --> 01:03:47,240 ‫اون باعث و بانیه کل این قضایا بود، ‫چون نمیتونست بچه‌دار بشه 754 01:03:52,120 --> 01:03:54,190 ‫پاکو، یکم استراحت کن. ‫الان به این فکر نکن 755 01:03:54,230 --> 01:03:58,090 ‫- اون ما رو تو رشته‌های طنابی پیچید ‫- چرت و پرت نگو 756 01:03:58,130 --> 01:04:01,170 ‫انگار ما حشره‌های تو تار عنکبوت بودیم 757 01:04:01,210 --> 01:04:03,110 ‫پاکو، بگیر بخواب 758 01:04:16,120 --> 01:04:19,170 ‫پاکو! پاکو! ‫بیدار شو! 759 01:04:19,210 --> 01:04:22,160 ‫پاکو، لطفا! پاکو! ‫پاکو، پاشو! 760 01:04:22,200 --> 01:04:24,110 ‫اوه، خدای من! 761 01:04:24,150 --> 01:04:27,150 ‫پاکو! پاکو! 762 01:04:27,190 --> 01:04:29,120 ‫خواهش میکنم! 763 01:04:39,220 --> 01:04:41,130 ‫لعنتی! 764 01:05:27,150 --> 01:05:31,120 ‫خداحافظ، پاکو. ‫پسرم اومده دنبالم 765 01:05:39,090 --> 01:05:40,170 ‫مرچه... 766 01:05:43,020 --> 01:05:45,210 ‫مرچه... ‫مرچه... 767 01:05:50,130 --> 01:05:52,050 ‫- این واسه کارمِنه؟ ‫- اون بر میگرده 768 01:05:52,090 --> 01:05:54,230 ‫شنیدی چی گفت. ‫اون معتقده من دشمنشم 769 01:05:55,020 --> 01:05:56,170 ‫ولی اونا با آمبولانس بردنش 770 01:05:56,210 --> 01:05:59,050 ‫وقتی منو فرستادن به سرزمین مقدس ‫خیلی چیزها دیدم 771 01:05:59,090 --> 01:06:02,040 ‫یه سرباز اسرائیلی ‫یه کیلومتر زیر آتیش دشمن پیش رفت 772 01:06:02,080 --> 01:06:03,190 ‫بیش از دوازده‌تا گلوله خورد 773 01:06:03,230 --> 01:06:05,100 ‫وقتی به پایگاه فلسطین رسید 774 01:06:05,140 --> 01:06:08,010 ‫تا قبل از اینکه متوقفش کنن ‫شیش نفر رو کشت 775 01:06:08,050 --> 01:06:11,140 ‫اون پر از آدرنالین بود. ‫اون زنده نگهش داشته بود 776 01:06:27,070 --> 01:06:28,240 ‫این چیه؟ 777 01:06:32,100 --> 01:06:35,150 ‫- کمکم کن ‫- میخوای چیکار کنی؟ 778 01:06:35,190 --> 01:06:37,040 ‫فکر نکنم اون تا صبح زنده بمونه 779 01:06:37,080 --> 01:06:39,180 ‫تا قبل از اون موقع، ممکنه چند نفر دیگه رو هم بکشه ‫و باید نذاریم این اتفاق بیوفته 780 01:06:39,220 --> 01:06:43,000 ‫و تو باید این کارو بکنی؟ ‫بهتر نیست با پلیس تماس بگیریم؟ 781 01:06:43,040 --> 01:06:45,060 ‫اونا مهمات درست رو ندارن 782 01:06:49,040 --> 01:06:51,070 ‫پنجره‌های مقدس‌خونه... 783 01:06:51,110 --> 01:06:52,230 ‫- اونه؟ ‫- اینجا قایم شو 784 01:07:19,150 --> 01:07:23,030 ‫آقای مانوئل... ‫دارم بهتون التماس میکنم 785 01:07:23,070 --> 01:07:25,050 ‫چیزی که میخوان رو بهشون بده! 786 01:07:25,090 --> 01:07:28,040 ‫اگه ندی مجبورم میکنن بکشمت، ‫میفهمی؟ 787 01:07:28,080 --> 01:07:30,180 ‫بهتون التماس میکنم، رحم داشته باشین 788 01:07:30,220 --> 01:07:32,090 ‫اونا چی میخوان، کارمن؟ 789 01:07:33,180 --> 01:07:36,050 ‫خیلی خوبم میدونی چی میخوام 790 01:07:47,180 --> 01:07:50,240 ‫- کجاست؟ ‫- نمیدونم راجع‌به چی حرف میزنی 791 01:07:55,180 --> 01:07:57,070 ‫پدر! 792 01:08:05,210 --> 01:08:07,040 ‫تو اینجا چیکار میکنی؟ 793 01:08:12,160 --> 01:08:15,030 ‫نمیبینی دارن منو وادار به چه کاری میکنن؟ 794 01:08:18,050 --> 01:08:21,180 ‫نگران نباش، بچه‌ام تو رو از اونجا میبره بیرون 795 01:08:38,040 --> 01:08:41,020 ‫بس کن. ‫دست بردار و دراز بکش 796 01:08:41,060 --> 01:08:43,040 ‫لطفا! 797 01:08:44,150 --> 01:08:46,170 ‫اینو بده من. ‫یه آمبولانس دیگه تو راهه 798 01:08:46,210 --> 01:08:50,080 ‫گوشی رو بده بهم! ‫باید به یکی زنگ بزنم! 799 01:08:52,240 --> 01:08:55,170 ‫بهتره کاری که میگم رو انجام بدی، باشه؟ ‫آروم باش 800 01:08:56,230 --> 01:08:58,140 ‫باید یه زنگ فوری بزنم! 801 01:09:10,200 --> 01:09:13,180 ‫بهش بگو تا سکه رو بهشون بده. ‫فقط همینو میخوان 802 01:09:13,220 --> 01:09:16,090 ‫وقتی بگیرنش، میذارن میرن 803 01:09:16,130 --> 01:09:19,140 ‫لطفا. دیگه نمیخوام ‫به کسی آسیب بزنم 804 01:09:20,150 --> 01:09:21,230 ‫لطفا! 805 01:09:25,100 --> 01:09:27,140 ‫دست توئه، جنده! 806 01:09:45,170 --> 01:09:48,220 ‫آقای مانوئل، به النا بگو ‫سکه رو بهشون پس بده 807 01:09:52,110 --> 01:09:55,160 ‫- سکه گیاموکو! ‫- مگه سکه دیگه‌ای هم هست؟ 808 01:09:57,230 --> 01:10:01,060 ‫از خود جهنم اومد، ‫از روحش رد کرد 809 01:10:01,100 --> 01:10:05,020 ‫تو دیدیش، مانوئل ‫هر دومون اونجا بودیم 810 01:10:21,200 --> 01:10:26,090 ‫داری گلوله‌ها رو تبرک میکنی؟ ‫فکر میکنی این منو میترسونه؟ 811 01:10:32,220 --> 01:10:36,170 ‫اگه این بدن رو بکشی، ‫چطور میخوای به پلیس توضیحش بدی؟ 812 01:10:38,090 --> 01:10:40,030 ‫همین الانشم یه بار این کارو کردی 813 01:10:40,070 --> 01:10:43,050 ‫- این بار دیگه آزاد بشو نیستی ‫- از مردن میترسی، کارمن؟ 814 01:10:43,090 --> 01:10:46,070 ‫کارمن آره، ولی من نه 815 01:10:48,170 --> 01:10:51,170 ‫لطفا، آقای مانوئل. ‫دارن یه فرصت بهت میدن 816 01:10:51,210 --> 01:10:54,140 ‫فقط میخوان چیزی که سال‌ها پیش ‫ازشون دزدیدی رو بهشون پس بدی 817 01:10:54,180 --> 01:10:58,030 ‫من چیزی ندزدیدم. ‫اگه گیاکومو از جهنم برداشتتش 818 01:10:58,070 --> 01:11:01,030 ‫بخاطر اینه که نباید اونجا میبوده 819 01:11:01,070 --> 01:11:02,230 ‫این کارو نکن، لطفا 820 01:11:03,020 --> 01:11:06,130 ‫- من گناهان تو رو می‌آمرزم... ‫- این کارو نکن، پدر 821 01:11:06,170 --> 01:11:08,240 ‫به اسم پدر، پسر... 822 01:11:09,030 --> 01:11:11,200 ‫- این کارو نکن ‫- و روح القدس 823 01:11:11,240 --> 01:11:13,110 ‫آمین 824 01:13:05,200 --> 01:13:07,090 ‫النا؟ 825 01:13:10,010 --> 01:13:11,240 ‫النا، صدامو میشنوی؟ 826 01:13:15,130 --> 01:13:16,210 ‫النا؟ 827 01:13:18,040 --> 01:13:19,120 ‫اون اینجاست. اون اینجاست! 828 01:13:19,160 --> 01:13:23,110 ‫طلسم، طلسم رو نابود کن! 829 01:13:23,150 --> 01:13:26,070 ‫النا! ‫النا، طلسم! 830 01:14:25,190 --> 01:14:28,040 ‫منم. پدر ورگارا 831 01:14:28,080 --> 01:14:30,110 ‫آروم باش، النا. ‫تموم شد 832 01:14:34,080 --> 01:14:35,160 ‫کارمن کجاست؟ 833 01:14:37,090 --> 01:14:39,040 ‫تو بهش شلیک کردی 834 01:14:39,080 --> 01:14:41,110 ‫- تو اونو کشتی. دوباره این کارو کردی! ‫- حال کارمن خوبه 835 01:14:41,150 --> 01:14:44,220 ‫تو مقدس‌خونه‌ست. ‫فقط بی‌هوش بوده 836 01:14:45,010 --> 01:14:46,110 ‫گلوله‌ها مشقی بودن 837 01:14:47,210 --> 01:14:51,060 ‫مشقی؟ ‫و آب مقدس؟ 838 01:14:51,100 --> 01:14:54,070 ‫باید متقاعدش میکردم که گلوله‌ها ‫اونو از داخل میسوزونن 839 01:14:54,110 --> 01:14:56,220 ‫که مثلا اون واقعا تسخیر شده 840 01:14:57,010 --> 01:15:00,180 ‫اگه نمیتونی با یه شخص مریض بحث کنی، ‫باید منطبق‌شون رو دنبال کنی 841 01:15:00,220 --> 01:15:04,060 ‫و منطق اون موجود چی بود ‫که میخواست منو بکشه؟ 842 01:15:04,100 --> 01:15:08,060 ‫- کدوم موجود؟ ‫- کدوم موجود؟ اون هیولا... 843 01:15:08,100 --> 01:15:11,090 ‫- پاهای حشره‌ای داشت، خیلی بزرگ بود! ‫- آروم باش 844 01:15:11,130 --> 01:15:13,140 ‫- چیزی نمونده بود منو بکشه! ‫- آروم باش. چرت و پرت نگو 845 01:15:13,180 --> 01:15:15,070 ‫چرت و پرت؟ 846 01:15:16,180 --> 01:15:18,040 ‫خودم دیدمش 847 01:15:18,080 --> 01:15:19,160 ‫باشه 848 01:15:19,200 --> 01:15:21,230 ‫باید حرفم رو باور کنی! 849 01:15:22,020 --> 01:15:24,110 ‫- چیزی نمونده بود منو بکشه! ‫- آروم باش، لطفا 850 01:15:24,150 --> 01:15:27,220 ‫آروم باش. ‫حرفت رو باور میکنم 851 01:15:30,100 --> 01:15:35,100 ‫اگه نمیتونی با یه شخص مریض بحث کنی، ‫باید منطق‌شون رو دنبال کنی، درسته؟ 852 01:15:35,140 --> 01:15:38,170 ‫منو اینطوری فرض میکنی؟ ‫یه آدم مریض؟ 853 01:15:42,130 --> 01:15:44,040 ‫النا، سکه رو بده بهم 854 01:15:45,100 --> 01:15:48,080 ‫بدش به من، ‫داره دیوونه‌ت میکنه 855 01:15:50,130 --> 01:15:54,090 ‫که چی بشه؟ ‫فقط یه تیکه فلزه که 856 01:15:54,551 --> 01:16:04,090 « Stef@n | تــرجمه از تـورج پاکاری » Email: tooraj1111@gmail.com