1 00:00:13,910 --> 00:00:15,910 آنچه در دژ گذشت‏.‏‏.‏‏.‏ 2 00:00:15,910 --> 00:00:18,330 خب‏،‏ تو و همسرت چطور با هم آشنا شدید؟ 3 00:00:18,410 --> 00:00:21,870 من درمان حافظه رو اونجا شروع کردم‏،‏ کایل هم توی همون برنامه بود‏.‏ 4 00:00:21,950 --> 00:00:23,260 توی سقوط دژ‏.‏‏.‏‏.‏ 5 00:00:23,290 --> 00:00:25,950 به شاگردم‏،‏ کارتر اسپنس دستور دادم که کیف رو مخفی کنه‏.‏ 6 00:00:26,040 --> 00:00:29,140 این تنها فناوری هست که می‌تونه همه مأمورهای دژی که هنوز زنده هستن رو شناسایی کنه‏.‏ 7 00:00:29,160 --> 00:00:30,510 ببخشید‏.‏‏.‏‏.‏ 8 00:00:30,540 --> 00:00:32,160 ‏-‏ تو نادیا هستی‏.‏ ‏-‏ نه‏.‏ 9 00:00:32,250 --> 00:00:33,700 تو مثل من یه جاسوس هستی‏.‏ 10 00:00:33,790 --> 00:00:35,620 این‏.‏‏.‏‏.‏ 11 00:00:35,700 --> 00:00:37,000 تو هستی‏.‏ 12 00:00:37,080 --> 00:00:38,830 اگه برم خونه‏،‏ پیدام می‌کنن‏.‏ 13 00:00:38,910 --> 00:00:40,680 با متوقف کردنشون از خانواده‌ام محافظت می‌کنم‏.‏ 14 00:00:40,700 --> 00:00:42,660 پیداش کردم‏،‏ اون زن همه چیز رو یادش میاد‏.‏ 15 00:00:42,750 --> 00:00:44,540 ‏-‏ زن؟ ‏-‏ آره‏.‏ 16 00:00:44,620 --> 00:00:46,200 اسمش نادیاست‏.‏ 17 00:00:46,290 --> 00:00:47,910 حالت خصوصی فعال شد‏.‏ 18 00:00:47,950 --> 00:00:49,660 «محموله چطوره؟» 19 00:00:49,660 --> 00:00:51,330 دیگه چی می‌دونه؟ 20 00:00:51,410 --> 00:00:52,040 زیاد نمی‌دونه.‏ 21 00:00:52,120 --> 00:00:55,200 ما یه فکری براش می‌کنیم و بعدش برمی‌گردم پیشت‏،‏ باشه؟ 22 00:00:55,290 --> 00:00:56,580 در موردش بهم بگو‏.‏ 23 00:00:56,660 --> 00:00:58,370 ‏-‏ در مورد کی؟ ‏-‏ میسون‏.‏ کی بود؟ 24 00:00:58,450 --> 00:01:00,370 نمی‌دونم‏.‏ صمیمی نبودیم‏.‏ 25 00:01:00,450 --> 00:01:02,250 ‏-‏ هیچوقت وارد موارد خصوصی نشدیم‏.‏ ‏-‏ هیچوقت؟ 26 00:01:03,750 --> 00:01:04,970 تعجب می‌کنم‏،‏ کین‏.‏‏.‏‏.‏ 27 00:01:05,000 --> 00:01:10,700 که تو مسیر رو برای زنی ادامه میدی که دژ رو به زانو در آورد‏.‏ 28 00:01:10,790 --> 00:01:12,270 انتقال تکمیل شد‏.‏ از اونجا برو بیرون‏.‏ 29 00:01:12,330 --> 00:01:13,510 چی داری میگی؟ 30 00:01:13,540 --> 00:01:14,860 کار دوست دخترت بود‏،‏ نادیا‏.‏ 31 00:01:14,910 --> 00:01:15,700 کار تو بود؟ 32 00:01:17,500 --> 00:01:18,750 این بریله‏،‏ درسته؟ 33 00:01:18,830 --> 00:01:20,870 زنی که دوستش داری‏،‏ اون زنده‌ست‏.‏ 34 00:01:21,200 --> 00:01:23,080 ‏-‏ نه‏.‏ ‏-‏ اسمش اَبیه‏.‏‏.‏‏.‏ 35 00:01:23,160 --> 00:01:25,000 و با میسون کین ازدواج کرده‏.‏ 36 00:01:26,080 --> 00:01:29,120 من مأمور کارتر اسپنس هستم‏.‏‏.‏‏.‏ 37 00:01:29,200 --> 00:01:30,950 مردخوار داره به موقعیتم نزدیک می‌شه‏.‏ 38 00:01:31,080 --> 00:01:32,910 ممکنه این آخرین پیامم باشه‏.‏ 39 00:01:33,000 --> 00:01:34,160 لعنتی‏.‏ 40 00:01:34,250 --> 00:01:36,000 می‌دونم کجاست‏.‏ 41 00:01:47,080 --> 00:01:50,040 «مراکش» 42 00:01:51,330 --> 00:01:54,540 «سایت سیاه مردخوار» 43 00:02:26,330 --> 00:02:28,210 خب‏،‏ قراره یه مشت آدم بکشیم؟ 44 00:02:28,290 --> 00:02:31,040 اولین بارت نیست‏،‏ عزیزم‏.‏ 45 00:02:31,120 --> 00:02:32,790 حالا زود باش‏.‏ 46 00:02:41,700 --> 00:02:43,830 من به بلوک دی میرم‏.‏ 47 00:02:55,290 --> 00:02:56,660 هشدار رو بزن‏!‏ 48 00:03:03,200 --> 00:03:04,330 سرت رو بیار پایین‏!‏ 49 00:03:09,830 --> 00:03:12,040 تموم کردم‏!‏ پوششم بده‏!‏ 50 00:03:28,120 --> 00:03:29,120 پوششم بده‏!‏ 51 00:03:47,950 --> 00:03:49,700 لعنتی‏!‏ 52 00:04:20,330 --> 00:04:22,120 یا من پوششت میدم‏.‏ 53 00:04:49,580 --> 00:04:50,700 میسون؟ 54 00:04:50,790 --> 00:04:52,660 کارتر‏.‏ 55 00:04:52,750 --> 00:04:54,870 تو رو از اینجا بیرون می‌بریم‏.‏ 56 00:04:54,950 --> 00:04:56,080 بریم‏.‏ 57 00:04:56,160 --> 00:04:57,370 ازم فاصله بگیر‏.‏ 58 00:05:01,790 --> 00:05:03,120 کار تو بود‏.‏ 59 00:05:05,540 --> 00:05:07,080 من چیکار کردم؟ 60 00:05:10,875 --> 00:05:15,792 بامابین تقدیم می‌کند .:: Bamabin.com ::. 61 00:05:15,875 --> 00:05:21,084 «مترجم: «رامتین 62 00:06:04,292 --> 00:06:08,709 فصل اول - قسمت چهارم «همه چیز را به او بگو» 63 00:06:28,459 --> 00:06:32,334 «پاریس» «ده سال قبل» 64 00:06:32,750 --> 00:06:34,910 خب‏،‏ خوش گذشت‏.‏ 65 00:06:35,000 --> 00:06:38,290 آره‏.‏ پاریس همیشه خوش می‌گذره‏.‏ 66 00:06:38,370 --> 00:06:39,830 همیشه؟ 67 00:06:39,910 --> 00:06:43,330 واقعاً که فکر نمی‌کنی تو اولین مردی هستی که باهاش به پاریس اومدم‏.‏ 68 00:06:43,450 --> 00:06:45,450 نه‏،‏ ولی معلوم بود که دیشب‏.‏‏.‏‏.‏ 69 00:06:45,870 --> 00:06:46,910 فرق داشت‏.‏ 70 00:06:47,000 --> 00:06:49,000 فرق داشت‏.‏ 71 00:06:49,080 --> 00:06:51,410 توی پنج تا از بهترین‌ها‏ بود.‏ 72 00:06:51,500 --> 00:06:52,950 و چهار نفر دیگه چی؟ جاسوس هستن؟ 73 00:06:53,040 --> 00:06:56,200 بی‌خیال کین‏،‏ من تعریف نمی‌کنم‏.‏ 74 00:06:56,290 --> 00:06:58,660 سکسشون طولانی بود؟ 75 00:06:58,750 --> 00:07:00,750 هیچوقت دووم نمیارن‏.‏ 76 00:07:00,830 --> 00:07:02,580 تا حالا عاشق شدی؟ 77 00:07:03,910 --> 00:07:05,540 این چه سوالیه؟ 78 00:07:05,620 --> 00:07:07,370 سوال صادقانه‏.‏ 79 00:07:09,410 --> 00:07:10,580 نه‏.‏ 80 00:07:13,250 --> 00:07:15,040 می‌ترسونمت؟ 81 00:07:15,120 --> 00:07:17,370 نه‏،‏ چرا من رو بترسونی؟ 82 00:07:17,450 --> 00:07:19,580 ‏-‏ چون دارم شخصیتت رو می‌بینم‏.‏ ‏-‏ اوه‏،‏ جدی؟ 83 00:07:19,660 --> 00:07:21,250 پشت ماسکت رو می‌بینم‏.‏ 84 00:07:21,330 --> 00:07:24,160 ‏-‏ کدوم ماسک‏.‏ ‏-‏ اوه‏،‏ چندین ماسک هست‏.‏ 85 00:07:25,750 --> 00:07:27,250 و چرا به خاطرش بترسم؟ 86 00:07:28,910 --> 00:07:30,660 هنوز نمی‌دونم‏.‏ 87 00:07:37,200 --> 00:07:39,870 می‌خوام یه سطح 1 جدید رو به تیم بیارم‏.‏ 88 00:07:39,950 --> 00:07:41,660 گریس قبول کرده‏.‏ 89 00:07:41,750 --> 00:07:43,700 ‏-‏ گریس کِی قبول کرد؟ ‏-‏ امروز صبح‏.‏ 90 00:07:43,790 --> 00:07:45,660 امروز صبح با گریس صحبت کردی؟ 91 00:07:45,750 --> 00:07:49,040 می‌دونی که به‌جز مأموریت خودمون بازم مأموریت‌هایی دارم‏،‏ مگه نه؟ 92 00:07:49,120 --> 00:07:51,410 ‏-‏ من کجا بودم؟ ‏-‏ نمی‌دونم‏.‏ 93 00:07:51,500 --> 00:07:53,160 نون باگت می‌خوردی؟ 94 00:07:53,250 --> 00:07:55,290 عاشق می‌شدی؟ 95 00:07:55,370 --> 00:07:56,580 اون کارش خیلی خوبه‏.‏ 96 00:07:56,660 --> 00:07:58,410 به‌علاوه بهش نیاز داریم‏.‏ 97 00:07:58,500 --> 00:08:00,000 توی تیم براوو باهام کار می‌کرد‏.‏ 98 00:08:00,080 --> 00:08:02,160 کارت مثل اون برنامه‌های ‏"‏آرزو کن‏"‏ هست؟ 99 00:08:03,200 --> 00:08:05,290 با جونم بهش اعتماد دارم‏.‏ 100 00:08:06,120 --> 00:08:07,500 یه بار نجاتم داد‏.‏ 101 00:08:07,620 --> 00:08:11,080 اسمش سلست گراهم هست و تو عاشقش می‌شی‏.‏ 102 00:08:11,160 --> 00:08:14,410 خب‏،‏ اگه دوست توئه‏،‏ مطمئنم ازش متنفر میشم‏.‏ 103 00:08:18,750 --> 00:08:22,542 [مرکز فرماندهی دژ] 104 00:08:22,750 --> 00:08:25,040 مطمئنم اتفاق می‌افته‏.‏ 105 00:08:25,120 --> 00:08:27,750 ‏-‏ دیر یا زود‏.‏ ‏-‏ جدی؟ 106 00:08:27,830 --> 00:08:29,620 ‏-‏ این سطح یک جدیدمونه؟ ‏-‏ آره‏.‏ 107 00:08:29,700 --> 00:08:31,660 میسون‏،‏ با سلست گراهم آشنا شو‏.‏ 108 00:08:31,750 --> 00:08:33,660 تو کسی هستی که جونش رو نجات داده؟ 109 00:08:33,750 --> 00:08:36,000 آره‏.‏ 110 00:08:36,080 --> 00:08:38,080 گفت قراره عاشقت بشم‏.‏ 111 00:08:39,250 --> 00:08:40,790 نمی‌شی‏.‏ 112 00:08:42,910 --> 00:08:44,080 «روز مأموریت‏:‏ 01» 113 00:08:44,080 --> 00:08:45,750 اون از پسش بر میاد‏.‏ «روز مأموریت‏:‏ 01» 114 00:08:45,750 --> 00:08:45,870 اون از پسش بر میاد‏.‏ 115 00:08:45,950 --> 00:08:47,000 نمی‌تونه‏.‏ 116 00:08:47,080 --> 00:08:48,540 خودش اینجاست‏.‏ 117 00:08:48,620 --> 00:08:51,950 مجوز سطح یکش کِی تأیید شد؟ سی و شیش ساعت پیش؟ 118 00:08:52,040 --> 00:08:54,330 آه‏،‏ بی‌خیال‏،‏ میسون‏،‏ مگه تو تازه کاری؟ 119 00:08:54,410 --> 00:08:55,830 شما این جوری لاس می‌زنید؟ 120 00:08:55,910 --> 00:08:58,370 آندرس و داویک یه شرکت جنایی بزرگ رو کنترل می‌کنن‏.‏ 121 00:08:58,450 --> 00:09:00,660 ‏-‏ می‌دونم کی هستن‏.‏ ‏-‏ فکر نکنم‏.‏ 122 00:09:00,750 --> 00:09:02,330 برادرهای سیلج از آمستردام‏.‏ 123 00:09:02,410 --> 00:09:03,690 اون‌ها جنوب شهر رو کنترل می‌کنن‏.‏ 124 00:09:03,750 --> 00:09:06,000 فروش مواد‏،‏ اسلحه و فاحشه‏.‏ 125 00:09:06,080 --> 00:09:07,830 دارن گسترشش میدن‏.‏ 126 00:09:07,910 --> 00:09:10,290 داویک کارها رو انجام میده‏.‏ آندرس مغز قضیه‌ست‏.‏ 127 00:09:10,370 --> 00:09:11,790 اون خیلی خطرناک‌تره‏.‏ 128 00:09:11,870 --> 00:09:14,370 اون از کمبریج فارغ‌التحصیل شده که داره فناوری جنگی می‌سازه‏.‏‏.‏‏.‏ 129 00:09:14,450 --> 00:09:16,080 و به بالاترین قیمت می‌فروشتشون‏.‏ 130 00:09:16,160 --> 00:09:19,950 اخیراً یه نقشه از آخرین ساخته آندرس به دست آوردیم‏.‏ 131 00:09:20,040 --> 00:09:21,910 خودش اسمش رو گذشته کلید اُز‏.‏ 132 00:09:22,000 --> 00:09:23,910 ‏-‏ ‏"‏کلید اُز‏"‏؟ ‏-‏ اگه تکمیلش کنه‏.‏‏.‏‏.‏ 133 00:09:24,000 --> 00:09:26,870 کلید اُز می‌تونه زیرساخت‌های کامل یه ملت رو هک کنه‏.‏ 134 00:09:26,950 --> 00:09:31,120 جابه‌جایی‌ها‏،‏ خدمات اضطراری‏،‏ ارتش‏،‏ سلاح‌ها‏.‏‏.‏‏.‏ 135 00:09:31,200 --> 00:09:33,120 می‌تونن یه کشور رو گروگان بگیرن‏.‏ 136 00:09:33,200 --> 00:09:35,290 نگو غیرممکنه‏.‏ 137 00:09:35,410 --> 00:09:37,040 خودش می‌خواد بگی غیر ممکنه‏.‏ 138 00:09:37,120 --> 00:09:37,830 غیر ممکنه‏.‏ 139 00:09:37,910 --> 00:09:42,160 قدرت پردازشش به مزرعه سروری به بزرگی نیو همپشر نیاز داره‏.‏ 140 00:09:42,250 --> 00:09:44,100 لازم نیست که بگم که منبع اطلاعات‏.‏‏.‏‏.‏ که‏.‏‏.‏‏.‏ 141 00:09:44,120 --> 00:09:46,260 اگه درست متوجه شدم باشم‏،‏ عملاً همه چیزه‏.‏‏.‏‏.‏ 142 00:09:46,290 --> 00:09:48,040 شامل هزاران اگزابایت می‌شه‏.‏ 143 00:09:48,120 --> 00:09:51,540 پس حالا که دستت گرمه‏،‏ ماساچوست رو هم بگیر‏،‏ تا این صفر و یک‌ها رو توش ذخیره کنی‏.‏ 144 00:09:51,620 --> 00:09:54,970 خب‏،‏ اگه آمستردام از اون چیزی که یادم میاد خیلی بزرگ‌تر شده‏.‏‏.‏‏.‏ 145 00:09:55,000 --> 00:09:58,580 رفیقت آندرس قبل از اینکه کلید اُز رو به دست بیاره‏،‏ مسیر زیادی رو باید بره‏.‏ 146 00:09:58,660 --> 00:09:59,450 باهوشه‏.‏ 147 00:09:59,540 --> 00:10:00,970 ‏-‏ از تو باهوش‌تره‏.‏ ‏-‏ ولی اشتباه می‌کنه‏.‏ 148 00:10:01,000 --> 00:10:02,750 اشتباه نمی‌کنم‏.‏ 149 00:10:02,830 --> 00:10:04,580 اشتباه می‌کنی‏،‏ ولی حرفت قانع کننده‌ست‏.‏ 150 00:10:04,660 --> 00:10:06,290 که باعث می‌شه عالی باشه‏.‏ 151 00:10:06,370 --> 00:10:08,910 تازه‏.‏‏.‏‏.‏ اون یه برادر دوقلو داره‏.‏ 152 00:10:09,000 --> 00:10:10,330 درست مثل آندرس‏.‏ 153 00:10:10,410 --> 00:10:12,040 یکی دیگه هم مثل تو هست؟ 154 00:10:12,120 --> 00:10:13,870 ‏-‏ دیوید‏.‏ ‏-‏ صمیمی هستید؟ 155 00:10:13,950 --> 00:10:16,290 ‏-‏ از ته دل ازش متنفرم‏.‏ ‏-‏ همم‏،‏ پس صمیمی هستید‏.‏ 156 00:10:16,370 --> 00:10:17,910 جدا نشدنی‏.‏ 157 00:10:18,000 --> 00:10:19,870 ‏-‏ و حق با منه‏.‏ ‏-‏ من این رو نگفتم‏.‏ 158 00:10:19,950 --> 00:10:21,540 هیچوقت نمیگی‏،‏ ولی همیشه حق با منه‏.‏ 159 00:10:21,620 --> 00:10:24,620 من قبلاً مأمور مخفی توی سوگندداران بودم‏.‏ 160 00:10:24,700 --> 00:10:26,180 ‏-‏ چه مدت؟ ‏-‏ سه هفته‏.‏ 161 00:10:26,200 --> 00:10:28,370 سه هفته‏.‏ 162 00:10:28,450 --> 00:10:31,660 نادیا توی براوو در مورد مخفی بودن چی بهت یاد داد؟ 163 00:10:31,750 --> 00:10:35,500 یادم داد کلید مخفی بودن اینه که یادبگیری یه دروغ رو ادامه بدی‏.‏ 164 00:10:35,950 --> 00:10:38,910 نادیا فکر می‌کنه یه جاسوس خوب باید دروغگوی خوبی باشه‏.‏ 165 00:10:39,000 --> 00:10:41,580 ‏-‏ باید باشه‏.‏ ‏-‏ نه‏.‏ 166 00:10:41,660 --> 00:10:43,910 یه جاسوس خوب باید حقیقت رو بگه‏.‏ 167 00:10:47,160 --> 00:10:50,790 ولی قبلش‏،‏ باید ناپدید بشی‏.‏ 168 00:10:52,375 --> 00:10:55,167 «روز مأموریت: 03» 169 00:10:57,290 --> 00:11:01,620 باید وقتی به آینه نگاه می‌کنی‏،‏ توش یه آدم کاملاً متفاوت رو ببینی‏.‏ 170 00:11:08,084 --> 00:11:10,000 «آمستردام» 171 00:11:10,870 --> 00:11:13,160 آندرس رو توی کافه آیون‌ساید پیدا می‌کنی‏.‏ 172 00:11:13,250 --> 00:11:17,540 یکی از محل‌های پولشوییه که با برادرش کنترلش می‌کنه‏.‏ 173 00:11:25,330 --> 00:11:29,000 اینجا مهندس داریم‏.‏ تو حتماً روانی هستی‏.‏‏.‏‏.‏ 174 00:11:29,080 --> 00:11:30,620 باید از تو فاصله بگیرم‏.‏ 175 00:11:33,660 --> 00:11:34,950 .من آندرس هستم 176 00:11:36,040 --> 00:11:38,660 ‏-‏ بریل هستم‏.‏ ‏-‏ بریل‏.‏ 177 00:11:44,370 --> 00:11:47,160 نگران نباش که کاری کنی که عاشقت بشه‏.‏ 178 00:11:47,250 --> 00:11:49,000 تو باید عاشق اون بشی‏.‏ 179 00:11:49,580 --> 00:11:53,370 چیزهایی پیدا کن که در موردش دوست داشته باشی تا حس واقعی بودن داشته باشه‏.‏ 180 00:12:00,000 --> 00:12:02,880 «روز مأموریت: 19» 181 00:12:07,700 --> 00:12:10,160 وقتی مخفی هستی نمی‌تونی دروغ بگی‏.‏ 182 00:12:10,250 --> 00:12:12,830 آدم‌هایی مثل آندرس و داویک از دور متوجه می‌شن‏.‏ 183 00:12:12,910 --> 00:12:15,410 و اگه متوجه بشن‏،‏ زنده‌زنده دفنت می‌کنن‏.‏ 184 00:12:16,950 --> 00:12:21,620 تنها راهی که ممکنه دروغت رو باور کنن اینه که خودت هم باورش کنی‏.‏ 185 00:12:23,120 --> 00:12:25,700 هر چیزی بهشون میگی باید حقیقت خودت بشه‏.‏ 186 00:12:25,870 --> 00:12:28,000 باید به خودت دروغ بگی‏.‏ 187 00:12:28,500 --> 00:12:31,370 «روز مأموریت‏:‏ 46» 188 00:12:32,620 --> 00:12:35,540 مأموریت تو جمع‌آوری تمام اطلاعات در مورد کلید اُزه‏.‏ 189 00:12:35,620 --> 00:12:37,790 هرکاری لازمه بکن‏.‏ 190 00:12:37,870 --> 00:12:39,910 هر چقدر می‌تونی بهش نزدیک شو‏.‏ 191 00:12:57,120 --> 00:13:01,790 ملودی قشنگیه‏.‏ آهنگ جدید درست می‌کنی؟ 192 00:13:01,870 --> 00:13:04,450 دارم تلاش می‌کنم‏.‏ 193 00:13:04,540 --> 00:13:06,540 تو چطور؟ تو چی درست می‌کنی؟ 194 00:13:06,620 --> 00:13:12,700 می‌دونی‏،‏ من دارم برای اون کد می‌نویسم و دوباره بازنویسش می‌کنم‏.‏ 195 00:13:12,790 --> 00:13:14,540 چی هست؟ 196 00:13:14,620 --> 00:13:16,750 بستگی داره از کی بپرسی‏.‏ 197 00:13:18,120 --> 00:13:20,200 خودت می‌خوای چی باشه؟ 198 00:13:21,870 --> 00:13:24,500 من فقط تو رو می‌خوام‏.‏ 199 00:13:24,580 --> 00:13:26,540 تو من رو داری‏.‏ 200 00:13:27,460 --> 00:13:30,330 بخش سختش اینه که یادت بیاد چرا اونجا هستی‏.‏ 201 00:13:30,410 --> 00:13:32,410 که واقعاً زندگیت این نیست‏.‏ 202 00:13:36,980 --> 00:13:38,700 من تو رو بسته به اینجا نگه می‌دارم‏.‏ 203 00:13:38,790 --> 00:13:41,040 هر هفته باید باهام صحبت کنی‏.‏ 204 00:13:41,120 --> 00:13:45,040 بهم زنگ بزن‏.‏ من یادت میارم که چی واقعیه و چی حقیقته‏.‏ 205 00:13:45,750 --> 00:13:48,700 «لندن» 206 00:13:49,200 --> 00:13:50,760 می‌دونم یه جایی همین پشته‏.‏‏.‏‏.‏ 207 00:13:52,330 --> 00:13:53,950 بهت گفتم‏.‏ 208 00:13:57,910 --> 00:13:59,200 زیاد کارت زنونه نیست‏.‏ 209 00:13:59,290 --> 00:14:01,120 هوم‏.‏ چرا الان شروع کنم؟ 210 00:14:02,580 --> 00:14:06,290 دمیتری رو متقاعد کردی‏.‏ 211 00:14:07,910 --> 00:14:10,870 حالا می‌فهمیم که برادرهای سیلج توی وین با کی کار می‌کنن‏.‏ 212 00:14:11,000 --> 00:14:15,500 همم‏.‏‏.‏‏.‏ لندن‏،‏ وین‏.‏‏.‏‏.‏ 213 00:14:15,580 --> 00:14:20,040 گمونم باید از آندرس و داویک برای این زمان‌های خوبی که پیش هم هستیم تشکر کنم‏.‏ 214 00:14:20,410 --> 00:14:23,500 برای این لباس باید از کی تشکر کنم؟ 215 00:14:50,330 --> 00:14:52,160 سلست بیشتر از حد تواناییش درگیر شده‏.‏ 216 00:14:52,250 --> 00:14:53,790 سه ماهه خبری ازش نیست‏.‏ 217 00:14:53,870 --> 00:14:55,830 نه خبری داده‏،‏ نه جوابی به پیام‌هام داده‏.‏ 218 00:14:55,910 --> 00:14:58,040 ولی دخالت کامل؟ خیلی زوده‏.‏ 219 00:14:58,120 --> 00:14:59,500 می‌دونی وقتی داخل باشی چطوره‏.‏ 220 00:14:59,580 --> 00:15:01,910 هزارتا دلیل هست که چرا نتونسته خبر بده‏.‏ 221 00:15:02,000 --> 00:15:05,250 و اگه تو داخل بودی‏،‏ صبر می‌کردم تا ببینم چطور پیش میره‏.‏ ولی تو نیستی‏.‏ 222 00:15:05,330 --> 00:15:07,000 اون به اندازه من قدرتش رو داره‏.‏ 223 00:15:07,080 --> 00:15:09,000 نگران همین هستم‏.‏ 224 00:15:09,080 --> 00:15:11,500 کارتر متوجه چندتا مورد عجیب شد‏.‏ 225 00:15:11,580 --> 00:15:13,410 ‏-‏ چه مورد عجیبی؟ ‏-‏ ممکنه چیزی نباشه‏.‏ 226 00:15:13,500 --> 00:15:16,250 ممکنه مهم باشه‏.‏ بیشتر توی زندگی سلست نگاه کردم‏.‏ 227 00:15:16,330 --> 00:15:18,950 برادر دوقلوش دیوید‏،‏ بدجوری مشکل قمار داره 228 00:15:19,040 --> 00:15:20,500 مشکل میلیونی‏.‏ 229 00:15:20,580 --> 00:15:23,910 خودش رو یه جایی مخفی کرده‏،‏ چون آدم‌های خطرناکی دنبالش هستن‏.‏ 230 00:15:24,000 --> 00:15:25,200 خب؟ 231 00:15:25,290 --> 00:15:29,410 جفتمون می‌دونیم وقتی پای کسی که دوستش داری وسط باشه‏،‏ آدم کارهای احمقانه می‌کنه‏.‏ 232 00:15:29,500 --> 00:15:32,000 می‌تونه کلید اُز رو به قیمت بالایی بفروشه‏.‏ 233 00:15:33,040 --> 00:15:35,120 داری توهم می‌زنی‏،‏ میسون‏.‏ 234 00:15:35,200 --> 00:15:37,870 حرف‌هایی هست که میگن داویک به دنبال یه خریداره‏.‏ 235 00:15:38,040 --> 00:15:41,580 پس می‌تونیم فرض کنیم که کلید اُز اگه کاملاً فعال نباشه‏،‏ بهش نزدیکه‏.‏ 236 00:15:41,660 --> 00:15:42,830 دیر یا زود‏.‏‏.‏‏.‏ 237 00:15:42,910 --> 00:15:45,200 ‏-‏ خیلی زوده‏.‏ ‏-‏ می‌دونم اون دوستشه‏.‏‏.‏‏.‏ 238 00:15:45,290 --> 00:15:47,050 ولی اگه کلید اُز دست کسی بیفته‏.‏‏.‏‏.‏ 239 00:15:47,120 --> 00:15:50,910 هر فرصتی برای متوقف کردنش‏،‏ هر فرصتی که حواسمون بهشون باشه رو از دست میدیم‏.‏ 240 00:15:51,000 --> 00:15:52,790 من یه تیم عملیاتی می‌فرستم‏.‏ 241 00:16:09,370 --> 00:16:14,834 بـامـابیــن، مرجـع دانـلــود فیـلــم و سـریــال 242 00:16:35,750 --> 00:16:37,830 جای عجیبی برای گذاشتن کیفه‏.‏ 243 00:16:40,370 --> 00:16:42,700 آندرس بدجوری دلش برات تنگ می‌شه‏.‏ 244 00:17:16,700 --> 00:17:18,750 تیم عملیات بهم خبر دادن‏.‏ 245 00:17:18,830 --> 00:17:21,580 درگیری شد و تلفاتی دادیم‏.‏ 246 00:17:21,660 --> 00:17:23,330 ‏-‏ چند نفر؟ ‏-‏ به اندازه کافی‏.‏ 247 00:17:23,410 --> 00:17:24,790 خدای من‏.‏ سلست چطوره؟ 248 00:17:24,870 --> 00:17:28,200 زنده‌ست‏.‏ کتک خورده‏،‏ ولی زنده‌ست‏.‏ 249 00:17:28,290 --> 00:17:32,370 آندرس رو گرفتیم‏،‏ داویک ناپدید شد‏.‏ 250 00:17:32,450 --> 00:17:34,000 کلید اُز؟ 251 00:17:35,950 --> 00:17:38,200 رئیس تیم عملیات گفت نتونستن پیداش کنن‏.‏ 252 00:17:38,290 --> 00:17:39,580 لعنتی‏!‏ 253 00:17:53,834 --> 00:17:57,542 .محرمانه: اون کیف رو برده» «هرگز چیزی در مورد این قضه نگو 254 00:18:08,500 --> 00:18:13,080 سی ثانیه دیگه می‌رسن‏.‏ بخش پزشکی رو برای مریض باز کنید‏.‏ 255 00:18:13,160 --> 00:18:15,330 بخش پزشکی در حالت آماده باش‏.‏ 256 00:18:18,200 --> 00:18:20,370 بذاریدش توی اتاق بازجویی دو‏.‏ 257 00:18:20,450 --> 00:18:22,000 اون چطور؟ 258 00:18:23,950 --> 00:18:25,870 اونقدر وضعش رو خوب کنید که بتونه حرف بزنه‏.‏ 259 00:18:28,370 --> 00:18:29,450 مسئول کیه؟ 260 00:18:29,540 --> 00:18:30,790 منم‏.‏ 261 00:18:30,870 --> 00:18:33,580 داویک رفته و کلید اُز کجاست؟ 262 00:18:33,660 --> 00:18:34,870 بهش رسیدگی می‌کنیم‏.‏ 263 00:18:34,950 --> 00:18:37,250 تمیزش کنید‏.‏ 264 00:18:40,620 --> 00:18:43,120 ‏-‏ منم می‌خوام بیام‏.‏ ‏-‏ نه‏.‏ 265 00:18:43,200 --> 00:18:44,760 ‏-‏ ازت مجوز نخواستم‏.‏ ‏-‏ شما خیلی صمیمی هستید‏.‏ 266 00:18:44,790 --> 00:18:46,790 ‏-‏ میسون‏.‏ ‏-‏ خیلی صمیمی هستید‏.‏ 267 00:18:52,500 --> 00:18:54,040 ضبط رو شروع کن‏.‏ 268 00:18:54,120 --> 00:18:56,000 این مزخرفه‏.‏ 269 00:18:56,080 --> 00:18:59,370 ‏-‏ اسم و سطح محرمانه بودن‏.‏ ‏-‏ دیگه هیچیش مهم نیست‏،‏ میسون‏.‏ 270 00:18:59,370 --> 00:19:00,290 سیستم شناسایی کن‏.‏ 271 00:19:00,330 --> 00:19:03,410 شناسایی شد‏،‏ اوپراتور سطح یک‏.‏ 272 00:19:03,500 --> 00:19:05,540 سلست گراهم‏.‏ 273 00:19:05,620 --> 00:19:08,120 کلید اُز کجاست؟ 274 00:19:08,200 --> 00:19:09,790 شوخی می‌کنی؟ 275 00:19:10,140 --> 00:19:12,080 آروم باش‏،‏ میسون‏.‏ 276 00:19:12,160 --> 00:19:14,540 نباید بیای اینجا و وقتت رو با من تلف کنی‏.‏ 277 00:19:14,620 --> 00:19:16,450 باید برید بیرون و نیروها رو بسیج کنید‏.‏‏.‏‏.‏ 278 00:19:16,540 --> 00:19:18,200 و داویک رو شکار کنید‏!‏ 279 00:19:18,290 --> 00:19:20,450 لعنتی‏!‏ 280 00:19:23,330 --> 00:19:24,410 دستبندهاش رو باز کن‏.‏ 281 00:19:30,000 --> 00:19:31,870 این کارت قراره چیزی رو نشون بده؟ 282 00:19:31,910 --> 00:19:34,200 که حس کنم قدردانت هستم؟ 283 00:19:37,790 --> 00:19:40,160 با کلید اُز چیکار کردی‏،‏ سلست؟ 284 00:19:40,250 --> 00:19:42,120 بهتون گفتم‏،‏ توی کیفم بود که ببرمش‏.‏ 285 00:19:42,200 --> 00:19:43,790 کیفت خالی بود‏.‏ 286 00:19:43,870 --> 00:19:46,790 عملیات منطقه رو تمیز کرد‏.‏ فقط این رو پیدا کردیم‏.‏ 287 00:19:48,910 --> 00:19:51,120 تقلبیه‏.‏ 288 00:19:51,200 --> 00:19:53,120 اونجا چی شد؟ 289 00:19:54,160 --> 00:19:55,620 اون اینجاست؟ 290 00:19:58,330 --> 00:20:00,660 نادیا‏،‏ اینجا هستی؟ 291 00:20:03,370 --> 00:20:05,700 فکر می‌کنی من بردمش؟ 292 00:20:05,790 --> 00:20:07,500 می‌خوای پشت یه آینه مخفی بشی؟ 293 00:20:07,580 --> 00:20:09,580 بشین‏،‏ سلست‏.‏ 294 00:20:09,660 --> 00:20:11,410 اونم بعد از همه چیز؟‏!‏ 295 00:20:11,500 --> 00:20:13,000 فکر می‌کنی من این کار رو می‌کنم؟ 296 00:20:13,080 --> 00:20:14,660 برو به درک‏!‏ 297 00:20:14,750 --> 00:20:18,080 شنیدی‏،‏ نادیا؟ 298 00:20:18,160 --> 00:20:21,120 هیچوقت نباید من رو می‌آوردی‏.‏ 299 00:20:27,080 --> 00:20:30,700 توی سه ماه گذشته‏،‏ به هیچکدوم از دیدارهامون نیومدی‏.‏ 300 00:20:30,870 --> 00:20:33,290 خودت پروتکل رو زیر پا گذاشتی‏،‏ میسون‏.‏ 301 00:20:33,330 --> 00:20:35,120 قبل از اینکه من آماده بشم تیم عملیات فرستادی‏.‏ 302 00:20:35,200 --> 00:20:36,910 چاره‌ای برام نگذاشته بودی‏،‏ مگه نه؟ 303 00:20:37,000 --> 00:20:40,040 چندین هفته خبری ازت نبود‏.‏ نمی‌دونستیم مُردی یا نه‏.‏ 304 00:20:40,120 --> 00:20:42,290 ‏-‏ داویک کجاست؟ ‏-‏ توی یه زیرزمین گذاشتمش‏.‏ 305 00:20:42,330 --> 00:20:43,370 اونجا نبود‏.‏ 306 00:20:43,450 --> 00:20:44,660 من اونجا گذاشتمش‏.‏ 307 00:20:44,750 --> 00:20:48,120 آدم‌ها و وسایل اطرافت همینجوری غیبشون می‌زنه؟ 308 00:20:49,290 --> 00:20:51,250 برو به جهنم‏.‏ 309 00:20:52,580 --> 00:20:54,040 باشه‏.‏ 310 00:20:54,120 --> 00:20:56,580 بیا در مورد دیوید حرف بزنیم‏.‏ 311 00:20:56,660 --> 00:21:00,200 برادرم چه ربطی به این موضوع داره؟ 312 00:21:02,450 --> 00:21:06,250 توی سن هشت سالگی‏،‏ جلوی پدر ناتنیت ایستاد که می‌خواست تو رو با آهن داغ بزنه‏.‏ 313 00:21:06,790 --> 00:21:10,040 اون کتک‌ها رو خورد تا تو کتک نخوری و داغونش کرد‏.‏ 314 00:21:10,120 --> 00:21:11,750 منظورت چیه؟ 315 00:21:11,830 --> 00:21:15,410 حس گناهی که داشتی رو درک می‌کنم‏.‏ 316 00:21:15,500 --> 00:21:18,000 اون چیزهای زیادی رو برای محافظت از تو فدا کرد‏.‏ 317 00:21:18,080 --> 00:21:20,790 و بعد از همه کارهایی که پدر ناتنیت باهاش کرد‏.‏‏.‏‏.‏ 318 00:21:20,870 --> 00:21:23,370 تو نتونستی درستش کنی‏.‏ 319 00:21:23,450 --> 00:21:26,410 ولی اگه کلید اُز رو بفروشی‏،‏ می‌تونی جونش رو نجات بدی‏.‏‏.‏‏.‏ 320 00:21:26,500 --> 00:21:29,160 پول جایزه‌ای که برای سرش گذاشتن رو بدی‏.‏ 321 00:21:29,250 --> 00:21:31,250 برو به درک‏،‏ میسون‏.‏ 322 00:21:38,410 --> 00:21:40,120 این ساختمون رو می‌شناسی؟ 323 00:21:41,370 --> 00:21:43,580 زوم کن روی واحد 8 سی‏.‏ 324 00:21:48,040 --> 00:21:50,200 اون کیه؟ 325 00:21:51,580 --> 00:21:54,660 میسون‏.‏‏.‏‏.‏ برادرم هیچ ربطی به این قضیه نداره‏.‏ 326 00:21:54,750 --> 00:21:56,290 ولی به تو ربط داره‏.‏ 327 00:21:56,370 --> 00:21:58,080 تو هفته‌ای یه بار بهش زنگ می‌زنی‏.‏ 328 00:21:58,200 --> 00:22:02,000 ماهی 800 دلار براش می‌فرستی‏،‏ حتی وقتی که مخفی بودی و هیچ پولی در نمی‌آوردی‏.‏ 329 00:22:02,080 --> 00:22:03,360 بازم از پس‌اندازت بهش دادی‏.‏ 330 00:22:03,410 --> 00:22:04,720 به نظر من برادرت بدجوری داغونه‏.‏ 331 00:22:04,750 --> 00:22:05,750 خفه شو‏.‏ 332 00:22:05,830 --> 00:22:07,750 واحد تاکتیکی،‏ سیستم رو مسلح کن‏.‏ 333 00:22:08,910 --> 00:22:10,140 سیستم مسلح شد‏.‏ 334 00:22:10,160 --> 00:22:12,540 ‏-‏ صبر کن‏.‏ ‏-‏ بگو کلید اُز کجاست‏.‏ 335 00:22:12,540 --> 00:22:14,000 نمی‌دونم‏،‏ واقعاً نمی‌دونم‏.‏ 336 00:22:14,080 --> 00:22:15,600 گفتی تو و برادرت صمیمی هستید‏.‏ 337 00:22:15,620 --> 00:22:17,080 چقدر؟ 38 ثانیه؟ 338 00:22:17,160 --> 00:22:19,160 واحد تاکتیکی‏،‏ مورد رو هدف بگیر‏.‏ 339 00:22:19,200 --> 00:22:19,750 وایستا‏.‏ 340 00:22:19,830 --> 00:22:22,120 مورد هدف گرفته شد‏.‏ 341 00:22:22,200 --> 00:22:24,660 تو برای اون فروختیش‏،‏ مگه نه؟ 342 00:22:24,750 --> 00:22:26,750 اعتراف کن‏.‏ خریدارت کیه؟ 343 00:22:26,830 --> 00:22:28,700 ‏-‏ هیچکس‏.‏ ‏-‏ آخرین شانست‏.‏ 344 00:22:30,580 --> 00:22:32,580 ‏-‏ واحد تاکتیکی‏،‏ اجـ‏.‏‏.‏‏.‏ ‏-‏ کافیه‏.‏ 345 00:22:37,620 --> 00:22:39,580 فکر کردی داری چیکار می‌کنی؟ 346 00:22:39,660 --> 00:22:41,050 واقعاً نمی‌خواستم بکشمش‏.‏ 347 00:22:41,080 --> 00:22:42,510 جدی؟ حرف‌هات خیلی قانع کننده بودن‏.‏ 348 00:22:42,540 --> 00:22:43,830 نمی‌تونی بازجویی رو متوقف کنی‏.‏ 349 00:22:43,910 --> 00:22:45,500 این بازجویی نبود‏!‏ 350 00:22:45,580 --> 00:22:47,540 این حمله‌ای به یکی از مأمورهای خودمون بود‏!‏ 351 00:22:47,620 --> 00:22:50,500 سلست کلید اُز رو نبرد‏.‏ 352 00:22:50,580 --> 00:22:53,850 گفت توی کیف دستش گذاشته بودش‏،‏ حتماً داویک کیف رو پیدا کرده و اون رو برداشته‏.‏ 353 00:22:53,870 --> 00:22:56,080 کِی؟ وقتی که توی زیرزمین دست و پاش بسته بود؟ 354 00:22:56,160 --> 00:22:57,370 یا وقتی که از پشت فرار کرد؟ 355 00:22:57,450 --> 00:23:00,450 اگه از سلست و تیم عملیات بپرسی‏،‏ دوتا داستان متفاوت بهت میدن‏.‏ 356 00:23:00,500 --> 00:23:02,450 من 5 ساله می‌شناسمش‏،‏ میسون‏.‏ 357 00:23:02,540 --> 00:23:05,160 اون رو بهتر از هر کسی که اینجاست می‌شناسم‏.‏ 358 00:23:06,040 --> 00:23:08,700 اون نبردتش‏.‏ 359 00:23:09,870 --> 00:23:12,750 و حالا داویک می‌دونه که اون مأمور مخفی بوده‏.‏ 360 00:23:12,830 --> 00:23:15,580 اون باری روی گردنشه و میاد دنبالش‏.‏‏.‏‏.‏ 361 00:23:16,830 --> 00:23:17,830 درست میگه‏.‏ 362 00:23:17,870 --> 00:23:20,410 باید ببریمش بیرون‏،‏ گریس‏.‏ 363 00:23:20,500 --> 00:23:24,410 بهترین گزینه اینه که اون رو به یه خونه امن نامرتبط ببریم‏.‏ 364 00:23:24,500 --> 00:23:27,160 می‌تونم با بعضی از رابط‌هام توی ام‌آی6 تماس بگیرم‏.‏ 365 00:23:27,250 --> 00:23:29,500 باید خوب باشه‏.‏ 366 00:23:30,830 --> 00:23:33,450 آندرس بیداره‏.‏ تو باید باهاش صحبت کنی‏.‏ 367 00:23:33,540 --> 00:23:35,040 من انجامش میدم‏.‏ 368 00:23:41,660 --> 00:23:44,410 نگو که حرف سلست رو باور می‌کنی‏.‏ 369 00:23:44,500 --> 00:23:45,950 نادیا باور می‌کنه‏.‏ 370 00:23:46,040 --> 00:23:49,000 اون جون نادیا رو نجات داده‏،‏ معلومه که نادیا باور می‌کنه‏.‏ 371 00:23:49,460 --> 00:23:52,750 سلست کلید اُز رو داشت‏.‏ سه ماه مخفی شد‏.‏ 372 00:23:52,830 --> 00:23:54,580 بعدش ناپدید شد؟ 373 00:23:54,660 --> 00:23:56,450 بی‌خیال‏،‏ اون همه ما رو بازی میده‏.‏‏.‏‏.‏ 374 00:23:56,540 --> 00:24:00,580 دژ‏،‏ آندرس و داویک‏،‏ هر کسی رو پول می‌زنه تا پول در بیاره‏.‏‏.‏‏.‏ 375 00:24:00,700 --> 00:24:03,200 تا بتونه قرض برادرش رو بده و جونش رو نجات بده‏.‏ 376 00:24:03,410 --> 00:24:04,540 خب‏،‏ چیکار کنیم؟ 377 00:24:04,620 --> 00:24:06,830 درخواستی به فرماندهی میدیم‏.‏ 378 00:24:08,870 --> 00:24:10,660 توی حصار قرارش میدیم‏.‏ 379 00:24:11,330 --> 00:24:12,540 میسون‏.‏‏.‏‏.‏ 380 00:24:12,640 --> 00:24:15,120 نمی‌تونیم حافظه‌اش رو به همین راحتی پاک کنیم‏.‏ 381 00:24:15,200 --> 00:24:17,000 اون سطح یکه‏،‏ گریس‏.‏ 382 00:24:17,040 --> 00:24:18,870 همه چیز رو در مورد دژ می‌دونه‏.‏ 383 00:24:18,950 --> 00:24:20,720 با این اطلاعات می‌خوای وارد جهان بشه؟ 384 00:24:20,750 --> 00:24:22,870 ما رو به بالاترین قیمت می‌فروشه‏.‏ 385 00:24:22,950 --> 00:24:28,080 ‏-‏ باید تمیزش کنیم‏.‏ ‏-‏ فرماندهی هنوز سیستم حصار رو تأیید نکرده‏.‏ 386 00:24:28,120 --> 00:24:28,910 خیلی جدیده‏.‏ 387 00:24:28,950 --> 00:24:31,580 می‌تونم برای پیشنهاد چنین چیزی تو رو تحریم کنم‏.‏ 388 00:24:31,700 --> 00:24:35,120 می‌خوای بگن تو مدیری بودی که گذاشت یه خبرچین آژانس رو نابود کنه؟ 389 00:24:39,870 --> 00:24:41,700 نمی‌تونم مجوز حصار رو بدم‏.‏ 390 00:24:43,330 --> 00:24:46,660 مجبور نیستی‏.‏ خارج از اینجا این کار رو می‌کنیم‏.‏ 391 00:24:46,750 --> 00:24:49,000 لازم نیست کسی بدونه‏.‏ 392 00:24:49,080 --> 00:24:50,790 نه نادیا‏،‏ و نه فرماندهی‏.‏ 393 00:24:50,870 --> 00:24:53,410 هیچکس‏.‏ من ترتیبش رو میدم‏.‏ 394 00:24:55,410 --> 00:24:58,250 ببین‏،‏ اگه حرفی که می‌زد حقیقت داشت‏.‏‏.‏‏.‏ 395 00:24:58,290 --> 00:25:01,830 برش می‌گردونیم‏،‏ خاطراتش رو فعال می‌کنیم‏،‏ انگار اتفاقی نیفتاده‏.‏ 396 00:25:01,910 --> 00:25:03,330 و اگه کار خودش بود چی؟ 397 00:25:03,410 --> 00:25:05,410 پس توی حصار می‌مونه‏.‏ میره زندون‏.‏ 398 00:25:05,500 --> 00:25:07,870 ولی رازهای دژ در امان هستن‏.‏ 399 00:25:17,540 --> 00:25:19,750 چی بهش بگیم؟ 400 00:25:27,040 --> 00:25:28,500 ازت می‌خوام این رو بزنی‏.‏ 401 00:25:28,580 --> 00:25:29,750 این چیه؟ 402 00:25:29,760 --> 00:25:32,290 چیپ آرک و بقیه موارد تأییدی دژ رو برات غیرفعال می‌کنه‏.‏ 403 00:25:32,410 --> 00:25:33,200 چرا این رو بخوام؟ 404 00:25:33,290 --> 00:25:34,300 از اینجا می‌بریمت‏.‏ 405 00:25:34,330 --> 00:25:36,540 داویک می‌دونه تو کی هستی‏.‏ 406 00:25:36,620 --> 00:25:38,300 میاد دنبال تو و برادرت‏.‏ 407 00:25:38,330 --> 00:25:40,410 تو رو به یه خونه امن می‌بریم‏.‏ 408 00:25:40,450 --> 00:25:41,160 خونه امن؟ 409 00:25:41,220 --> 00:25:42,600 وقت حرف زدن نداریم‏.‏ فعلاً‏.‏‏.‏‏.‏ 410 00:25:42,620 --> 00:25:45,660 فکر نمی‌کنی بتونه خونه امن رو پیدا کنه؟ شما تونستید برادرم رو پیدا کنید‏.‏ 411 00:25:45,700 --> 00:25:47,580 فکر کن برای اون‌ها چقدر آسونه که همین کار رو بکنن‏.‏ 412 00:25:47,660 --> 00:25:48,500 پیشنهاد خودت چیه؟ 413 00:25:48,620 --> 00:25:49,350 نمی‌دونم‏،‏ میسون‏.‏ 414 00:25:49,370 --> 00:25:51,620 ولی تو خوب به همه یادآور میشی که این عملیات توئه‏.‏ 415 00:25:51,700 --> 00:25:54,200 ولی عملیاتت خیلی داغون شده‏.‏ 416 00:25:54,290 --> 00:25:55,830 پس چرا خودت یه فکری براش نمی‌کنی؟ 417 00:26:00,040 --> 00:26:02,870 یه گزینه دیگه هست‏.‏ 418 00:26:02,950 --> 00:26:05,410 یه برنامه جدید هست که به زودی می‌خواد انجام بشه‏.‏ 419 00:26:05,500 --> 00:26:08,200 برای مأمورهای سطح یک در بدترین حالت ممکنه‏.‏ 420 00:26:08,290 --> 00:26:10,790 اگه به هر دلیلی مجبور شدن ناپدید بشن‏.‏ 421 00:26:10,870 --> 00:26:13,160 تو رو به یه ساختمون توی مکیزیکو سیتی می‌بریم‏.‏ 422 00:26:13,160 --> 00:26:14,410 بی‌هوش میشی‏.‏ 423 00:26:14,500 --> 00:26:17,410 وقتی اونجایی‏،‏ اون‌ها چندتا عمل بی‌درد انجام میدن‏.‏‏.‏‏.‏ 424 00:26:17,410 --> 00:26:20,540 شکل قرینه‌ات و برآمدگی‌های اثرانگشتت رو تغییر میدن تا کمک کنن مخفی بشی‏.‏ 425 00:26:20,790 --> 00:26:23,580 تو دیگه سلست گراهم نیستی‏،‏ میشی یکی دیگه‏.‏ 426 00:26:24,200 --> 00:26:26,750 کسی که داویک هرگز نمی‌تونه پیداش کنه‏.‏ 427 00:26:28,370 --> 00:26:29,830 پس جابه‌جایی شاهده؟ 428 00:26:31,750 --> 00:26:34,870 درسته‏.‏ برای تو و برادرت‏.‏ 429 00:26:34,950 --> 00:26:38,620 و وقتی آب‌ها از آسیاب افتاد می‌تونم به زندگیم برگردم؟ 430 00:26:39,660 --> 00:26:41,500 بهترین راه برای محافظت ازت همینه‏.‏ 431 00:26:44,950 --> 00:26:46,160 شروع کنیم‏.‏ 432 00:26:47,540 --> 00:26:50,120 تا وقتی بتونیم تخلیه انجام بدیم مخفی نگهش دار‏.‏ 433 00:26:55,580 --> 00:26:57,910 حقیقت رو نباید به نادیا بگیم‏.‏ 434 00:27:11,580 --> 00:27:14,580 تموم شد؟ جابه‌جا شد؟ 435 00:27:15,830 --> 00:27:17,620 خودم تصمیمش رو گرفتم‏.‏ 436 00:27:17,700 --> 00:27:20,540 توی مسیر خونه امنه‏.‏ 437 00:27:20,620 --> 00:27:23,200 .‏.‏ممنونم‏،‏ گریس،‏ بابت همه چیز 438 00:27:23,290 --> 00:27:28,250 هنوز ازم تشکر نکن‏.‏ باید کلید اُز رو پیدا کنیم‏.‏ 439 00:27:29,660 --> 00:27:32,700 آره‏.‏ داریم بهش رسیدگی می‌کنیم‏.‏ 440 00:27:53,580 --> 00:27:54,790 شانسی داشتیم؟ 441 00:27:54,870 --> 00:27:57,450 هنوز خبری از داویک نیست‏.‏ هنوز داریم می‌گردیم‏.‏ 442 00:27:58,500 --> 00:28:00,000 نظرت در مورد این یکی چیه؟ 443 00:28:04,250 --> 00:28:07,120 آه‏.‏‏.‏‏.‏ دنجه‏.‏ کلاسیکه‏.‏ 444 00:28:07,200 --> 00:28:09,040 آره‏،‏ توی اورگنه‏.‏ 445 00:28:09,120 --> 00:28:11,450 شهر کوچیکی که مادربزرگم توش زندگی می‌کرد‏.‏ 446 00:28:11,660 --> 00:28:13,790 به اونم 2.5 بچه دادی؟ 447 00:28:13,910 --> 00:28:16,950 می‌خوای خودت از هیچی یه زندگی درست کنی؟ مهمون من باش‏.‏ 448 00:28:18,250 --> 00:28:20,750 ببین‏،‏ اگه فرماندهی بفهمه که تو پشت سرشون‏.‏‏.‏‏.‏ 449 00:28:20,830 --> 00:28:23,370 یه عمل حصار رو انجام دادی چی می‌شه؟ 450 00:28:24,500 --> 00:28:25,870 گمونم مجبور می‌شم فرار کنم‏.‏ 451 00:28:25,950 --> 00:28:28,040 شاید به یه زندگی ساده راضی بشم‏.‏ 452 00:28:28,120 --> 00:28:29,950 آره‏،‏ دوست دارم اون رو ببینم‏.‏ 453 00:28:30,040 --> 00:28:32,750 بعد از روزی مثل امروز‏.‏‏.‏‏.‏ اون خونه؟ 454 00:28:32,830 --> 00:28:35,250 اون ایوون؟ نسیم خنک تابستونی؟ 455 00:28:35,330 --> 00:28:39,700 مرد‏،‏ تو 5 دقیقه هم دووم نمیاری‏.‏‏.‏‏.‏ 456 00:28:43,330 --> 00:28:45,160 ممنونم که این لطف رو در حقم کردی‏.‏ 457 00:28:45,250 --> 00:28:48,040 آره‏.‏ آنا مهیا یکی از دوست‌های قدیمی منه‏.‏ 458 00:28:48,120 --> 00:28:51,290 اون با حصار چیز خاصی درست کرده‏.‏ 459 00:28:54,200 --> 00:28:56,410 ما باید آمپول سلست رو از بین ببریم‏.‏ 460 00:28:56,500 --> 00:28:59,450 برای همیشه حافظه‌اش رو پاک کنیم‏.‏ 461 00:29:02,410 --> 00:29:06,950 میسون‏،‏ مطمئنی که سلست یه خبرچینه؟ 462 00:29:08,040 --> 00:29:09,040 می‌دونم‏.‏ 463 00:29:09,080 --> 00:29:10,830 باید مطمئن باشی‏.‏ 464 00:29:12,750 --> 00:29:15,450 چون یه بار من مطمئن نبودم و‏.‏‏.‏‏.‏ 465 00:29:15,540 --> 00:29:17,450 هر روز بهش فکر می‌کنم‏.‏ 466 00:29:17,540 --> 00:29:19,950 مطمئنم‏.‏ 467 00:29:20,040 --> 00:29:22,200 اگه این کار رو بکنی دیگه راه برگشتی نیست‏.‏ 468 00:29:22,330 --> 00:29:23,450 هدفم همینه‏.‏ 469 00:29:23,540 --> 00:29:25,790 منظورم برای اون نیست‏.‏ 470 00:29:25,870 --> 00:29:28,120 منظورم خودت هستی‏.‏ 471 00:29:28,200 --> 00:29:30,660 انجامش بده‏.‏ 472 00:29:32,660 --> 00:29:34,700 ‏-‏ گوش کن‏.‏‏.‏‏.‏ ‏-‏ انجامش بده‏.‏ 473 00:29:34,790 --> 00:29:36,160 گوش کن‏.‏‏.‏‏.‏ 474 00:29:36,250 --> 00:29:37,910 اگه در موردش اشتباه کنی‏.‏‏.‏‏.‏ 475 00:29:38,000 --> 00:29:41,790 این چیزی نیست که بتونی ازش برگردی‏.‏ 476 00:29:41,870 --> 00:29:44,200 نمی‌تونی‏.‏ 477 00:29:44,290 --> 00:29:47,540 یه جاسوس می‌تونه صدتا اسم‏،‏ صدتا چهره‏.‏‏.‏‏.‏ 478 00:29:47,620 --> 00:29:49,620 صدتا هویت داشته باشه‏.‏ 479 00:29:49,700 --> 00:29:52,910 ولی فقط یه روح داری‏.‏ 480 00:29:56,000 --> 00:29:59,450 باید به هر قیمتی شده از دژ محافظت کنیم‏.‏ 481 00:29:59,540 --> 00:30:00,910 خودت این رو بهم گفتی‏.‏ 482 00:30:01,000 --> 00:30:04,370 آره‏.‏ ولی کی از خودت محافظت می‌کنه؟ 483 00:30:05,500 --> 00:30:08,290 نگران من نباش‏.‏ 484 00:30:13,334 --> 00:30:16,334 «ساختمان حصار دژ» «مکزیکو سیتی» 485 00:30:28,200 --> 00:30:29,830 فقط آروم باش و طبیعی نفس بکش‏.‏ 486 00:30:29,910 --> 00:30:32,660 تا ده می‌شمارم‏.‏ 487 00:30:32,750 --> 00:30:36,250 نُه‏،‏ هشت‏،‏ هفت‏.‏‏.‏‏.‏ 488 00:30:36,330 --> 00:30:38,450 ‏.‏‏.‏‏.‏شیش‏.‏‏.‏‏.‏ 489 00:30:38,540 --> 00:30:40,540 پنج‏.‏‏.‏‏.‏ 490 00:30:43,660 --> 00:30:47,450 کارتر بهم می‌گفت که سلست به اورگون فرستاده شده‏.‏ 491 00:30:47,540 --> 00:30:49,620 ممنونم که هواش رو داشتی‏،‏ میسون‏.‏ 492 00:30:52,750 --> 00:30:54,080 و همچنین هوای من رو‏.‏ 493 00:31:22,330 --> 00:31:24,250 خوبی؟ 494 00:31:24,330 --> 00:31:25,700 آره‏.‏ 495 00:31:29,160 --> 00:31:30,700 خبری از کلید اُز نشد؟ 496 00:31:31,950 --> 00:31:33,160 هیچی نیست‏.‏ 497 00:31:37,870 --> 00:31:40,160 داویک اون رو نبرده‏.‏ 498 00:31:41,410 --> 00:31:43,770 و تو فکر نمی‌کنی که سلست کسی بوده که اون رو بُرده‏.‏ 499 00:31:44,660 --> 00:31:46,370 ببخشید؟ 500 00:31:46,450 --> 00:31:50,580 من تنها کسی هستم که دسترسی کامل به همه ارتباط‌های رمزگزاری شده دژ دارم‏.‏ 501 00:31:50,700 --> 00:31:54,410 کارم همینه‏.‏ می‌دونی‏،‏ مگه نه؟ 502 00:31:57,450 --> 00:31:59,660 من ده ساله می‌شناسمت‏،‏ برادر‏.‏ 503 00:31:59,750 --> 00:32:03,120 الگوهای رفتاریت‏،‏ طرز فکرت رو می‌دونم‏.‏ 504 00:32:03,200 --> 00:32:06,120 رفتار امروز اصلاً با تو جور در نمی‌اومد‏.‏ 505 00:32:06,200 --> 00:32:08,410 توی حالت بحران بودیم‏.‏ 506 00:32:09,540 --> 00:32:11,660 درسته‏.‏ 507 00:32:11,750 --> 00:32:15,910 قبلاً بهش فکر نکرده بودم‏،‏ ولی سرورهامون رو گشتم‏.‏‏.‏‏.‏ 508 00:32:16,000 --> 00:32:17,950 و دیدم که یه دستور مخفی به صورت محرمانه‏.‏‏.‏‏.‏ 509 00:32:18,040 --> 00:32:21,620 از یه مأمور سطح یک به رئیس عملیات فرستاده شده بود‏.‏ 510 00:32:21,700 --> 00:32:24,080 و خلاف پروتکل بود‏.‏ 511 00:32:25,200 --> 00:32:31,370 اون دستور به رئیس این بود که کلید اُز رو مخفی کنه و وقتی برگشت اون رو بهش بده‏.‏ 512 00:32:31,450 --> 00:32:33,200 و می‌دونم که می‌دونی اون مأمور کیه‏.‏ 513 00:32:33,290 --> 00:32:35,080 صبر کن‏،‏ کارتر‏.‏ 514 00:32:38,620 --> 00:32:40,950 نادیا دستور مخفی رو داد‏.‏ 515 00:32:43,830 --> 00:32:49,500 تو گفتی تو سلست رو توی حصار گذاشتی تا نتونه رازهای دژ رو بگه‏.‏‏.‏‏.‏ 516 00:32:49,580 --> 00:32:53,500 ولی فکر می‌کنم تو این کار رو کردی تا جلوی ما رو بگیری تا نفهمیم‏.‏‏.‏‏.‏ 517 00:32:53,580 --> 00:32:55,120 اون هیچ رازی نداشته‏.‏ 518 00:32:56,160 --> 00:32:58,700 اون تمیز بود‏.‏ 519 00:32:58,790 --> 00:33:02,660 باید ظن رو روی سلست نگه می‌داشتی تا اون گردن بگیره‏.‏ 520 00:33:02,750 --> 00:33:05,160 تو توی حصار گذاشتیش‏،‏ حافظه‌اش رو پاک کردی‏.‏ 521 00:33:05,250 --> 00:33:07,620 نه به خاطر اینکه اون تهدیدی برای دژ بوده‏.‏‏.‏‏.‏ 522 00:33:07,700 --> 00:33:09,790 بلکه اون برای نادیا تهدید محسوب می‌شد‏.‏ 523 00:33:09,870 --> 00:33:12,750 چون تو داری از نادیا محافظت می‌کنی‏.‏ 524 00:33:18,660 --> 00:33:20,580 چون با اینکه دوستش داری‏.‏‏.‏‏.‏ 525 00:33:24,870 --> 00:33:27,540 ‏.‏‏.‏‏.‏فکر می‌کنی نادیا ممکنه یه خبرچین باشه‏.‏ 526 00:33:31,580 --> 00:33:34,660 دیگه هرگز اون کلمات رو نگو‏.‏ 527 00:33:43,160 --> 00:33:45,500 کار تو بود‏.‏ 528 00:33:46,540 --> 00:33:48,250 من چیکار کردم؟ 529 00:33:48,330 --> 00:33:51,160 تو نه‏.‏ 530 00:33:51,250 --> 00:33:52,700 اون‏.‏ 531 00:34:08,290 --> 00:34:10,870 نمی‌تونی بهش اعتماد کنی‏.‏ 532 00:34:10,950 --> 00:34:12,080 چرا نمی‌تونم؟ 533 00:34:12,160 --> 00:34:13,370 نادیا؟ 534 00:34:13,410 --> 00:34:14,910 در قسمت بعدی دژ‏.‏‏.‏‏.‏ 535 00:34:14,910 --> 00:34:17,790 تو هزاران مأمور رو کشتی‏.‏ 536 00:34:17,870 --> 00:34:19,050 نمی‌تونم بگم همه‌اش کار من بوده‏.‏ 537 00:34:19,080 --> 00:34:21,830 یه جاسوس دژ به همه شما خیانت کرد‏.‏ 538 00:34:24,180 --> 00:34:26,540 دیگه نمی‌دونم تو کی هستی‏.‏ 539 00:34:26,620 --> 00:34:29,000 هیچکدوممون اونقدری که می‌خوایم تمیز نیستیم‏.‏ 540 00:34:29,750 --> 00:34:31,040 و خودت هم خوب می‌دونی‏.‏ 541 00:34:31,120 --> 00:34:32,290 می‌خوای حقیقت رو بدونی؟ 542 00:34:34,584 --> 00:34:40,042 !سیر تا پیاز سینمای جهان رو با ما ببین .:: Bamabin.com ::. 543 00:34:40,167 --> 00:34:44,959 «مترجم: رامتین»